0

گام ۱۱: آرزوی لاغری را برآورده کنید

آرزوی لاغری
اندازه متن

آرزوی لاغری مهمترین آرزوی من در تمام سال هایی بود که چاق بودم.

به قدری چاقی در روحیه و احساس من تاثیر منفی گذاشته بود که رسیدن به هر آرزویی همراه با چاقی برای من لذت بخش نبود.

آرزوی لاغری من

چگونه لاغر شدم
نتیجه آموزش های لاغری با ذهن

به خاطر دارم زمانی که آروزی داشتن دوچرخه کوهستانی را داشتم.

مهمترین دلیل پدرم برای خریدن دوچرخه این بود که فعالیت بدنی من بیشتر شود که چاق تر نشوم.

گره خوردن آرزوی داشتن دوچرخه با چاق تر نشدن سبب شد که با اینکه به آرزوی خود رسیدم ولی احساس خوبی از سوار شدن به دوچرخه نداشته باشم.

هربار که سوار دوچرخه می شدم تصور می کردم هرکه مرا می بیند با خود می گوید طفلکی برای لاغر شدن چقدر تلاش می کند.

در این شرایط با اینکه سعی می کردم با سرعت زیاد رکاب بزنم و حسابی عرق کنم ولی هی چوقت لاغر نشدم چون در تمام آن لحظات که در حال رکاب زدن و عرق ریختن بودم تمرکز من بر چاقی بود.

چاقی لذت رسیدن به هر آرزویی را از بین برده بود و به همین دلیل به شدت دوست داشتم لاغر شوم.

تصور می کردم اگر لاغر شوم حتی اگه به هیچ آرزوی دیگری نرسم باز هم ارزشش را دارد چون رها شدن از رنج چاقی و سرزنش و نگاه تجقیرآمیز دیگران به اندازه رسیدن به همه آرزوهایم ارزشمند بود.

خیلی ها آرزوی لاغر شدن را دارند و در تمام عمر خود بارها سعی می کنند از طریق روش های مختلف به لاغری مورد نظر خود دست پیدا کنند اما تا روزی که زنده هستند به این مهم دست پیدا نمی کنند.

آرزوی لاغری

آرزوی لاغری داشتن

اینکه چرا همه افراد چاق آرزوی لاغری را دارند به این سبب است که واقعیت وجود ما لاغری است.

به این دلیل که حالت پیش فرض بدن ما تناسب اندام و سلامتی می باشد وقتی از این وضعیت خارج می شویم یک ناهمانگی بین وجود فعلی ما و واقعیت وجودی ما که خداوند برای ما مقدر کرده است ایجاد می شود.

از آنجایی که جسم در تلاش برای رسیدن به حالا طبیعی و پیش فرض خود می باشد آرزوی لاغری در ذهن همه افرادی که چاق هستند شکل می گیرد.

نکته مهم دیگر این است که بارها مشاهده کرده اید که افرادی از لاغری رنج می برند و تلاش می کنند مقداری چاق شوند.

دلیل اینکه این افراد نیز در خلق آرزوی چاقی خود ناکام می مانند این است که چاقی حالت غیرطبیعی جسم می باشد و از آنجایی که با تلاش فیزیکی نمی توان جسم را از حالت طبیعی خود خارج کرد، تلاش این افراد برای چاق شدن بی نتیجه می ماند.

اگر می بینید ما چاق شده این چون از ابتدا برای چاقی سعی و تلاش فیزیکی نکرده ایم.

ابتدا به واسطه وارد شدن آگاهی های چاق کننده به مغز ما از طریق کانال های ارتباطی تصاویر چاق در ذهن ما ایجاد شده است و سپس جسم ما برای منطبق شدن (هماهنگ شدن) با تصاویر ذهنی به سمت چاقی تغییر وضعیت داده است.

در نتیجه چاقی حالت غیرطبیعی بدن است و به این دلیل آرزوی لاغری در ذهن همه افرادی که اضافه وزن دارند ایجاد می شود.

شنیدن این توضیحات باید در شما ایمان و اطمینان بیشتری برای لاغر شدن ایجاد کند.

چون بسیاری از افراد چاق تصور می کنند توانایی لاغر شدن را ندارند یا بدتر از آن فکر می کنند بدن آنها نسبت به لاغر شدن مقاومت می کند.

همین فکر اشتباه می تواند به راحتی مانع لاغر شدن شما شود.

پس بدانید و آگاه باشید که جسم شما هیچ مقاومتی در برابر لاغر شدن ندارد چرا که لاغر شدن حالت طبیعی و پیش فرض جسم است و اتفاقا جسم شما به شدت علاقمند است که به وضعیت متناسب خود برگردد.

وقتی این آگاهی را دریافت می کنید و آن را برای خود منطقی می کنید که حق طبیعی من است که لاغر شوم و جسم من بیشتر از من دوست دارد متناسب باشد و به همین دلیل آرزوی لاغری در من ایجاد شده است افکار و هدف شما با هم موازی و همسو می شود.

تا قبل از این شما دوست داشتید لاغر شوید اما از طرفی عقیده داشتید که جسم شما در برابر لاغری مقاومت می کند یا شما توانایی لاغر شدن را ندارید یا لاغر شدن کاری سخت و رنج آور است.

در این حالت خواسته شما (لاغر شدن) با افکار و عقیده های شما همسو و همجهت نیست و در این شرایط شما هرچه تلاش کنی لاغر نخواهی شد.

اما اکنون با درک این آگاهی افکار و عقیده های شما با خواسته شما که لاغر شدن است همسو و در یک جهت قرار می گیرتد و روند متناسب شدن شما روان تر می شود.

چرا لاغر نمی شم؟

چرا به آرزوم نمی رسم؟!

دلیل اینکه هرچه تلاش کرده موفق به تحقق آرزوی لاغری خود نشده ایم فقط و فقط این است که از روش صحیح برای تحقق آرزوی لاغری استفاده نکرده ایم.

رژیم گرفتن، ورزش کردن، دارو مصرف کردن، استفاده از انواع دمنوش ها، استفاده از قرص های چربی سوز و هر عاملی که به عنوان یک وسیله، ابزار یا برنامه بیرونی بخواهد باعث لاغری شما شود نتیجه بخش نخواهد بود.

همانطور که می دانید هیچ فرد چاقی برای چاق شدن برنامه ریزی نکرده است.

بنابراین با برنامه ریزی کردن یا استفاده از برنامه هایی که دیگران برای ما تنظیم می کنند هرگز موفق به تحقق آرزوی لاغری خود نخواهیم شد.

روش لاغری با ذهن از این جهت تنها روش صحیح برای تحقق آرزوی لاغری است که برای شما برنامه ریزی نمی کند که چگونه بخورید، چه چیزی بخورید، چه مقداری بخورید، چقدر فعالیت داشته باشید یا چه کاری انجام دهید و چه کاری انجام ندهید.

در روش لاغری با ذهن فقط فرمول های صحیح و لاغر کننده به شما یادآوری می شود.

فرمول هایی که در ذهن شما از قبل موجود است اما به دلیل یادگیری چاقی سالهاست که از آنها استفاده نکرده اید.

روش لاغری با ذهن به یاد شما می آورد که چه فرمول های در ذهن خود دارید و چگونه شروع به استفاده کردن از آنها کنید.

تمام مراحل روش لاغری با ذهن درونی و ریشه در وجود خودتان دارد.

در روش لاغری با ذهن هیچ برنامه ای به شما تحمیل نمی شود.

تک تک آموزش های من در دوره لاغری با ذهن، حکم یک راهنما و انگیزاننده ی همیشگی است برای ساختن افکار و رفتاری قدرتمند کننده که جسمی سرشار از شادی، سلامتی و تناسب اندام را برای شما به ارمغان می آورد.

آموزش هایی که راهنمای شما برای تحقق بخشیدن به رویای لاغری هستند.

روش آموزش من در دوره لاغری با ذهن سرمایه گذاری روی ساختن فرمول های لاغرکننده و تغییر عادتها است.

جسم شما به عنوان بزرگترین و با ارزش ترین سرمایه شما در زندگی است که باید مراقبت از آن را یاد بگیرید.

این مهم ترین دلیلی است که به من انگیزه داد تا از وضعیت سخت گذشته به زندگی ای سراسر آرامش و سلامتی و تناسب اندام هدایت شوم.

زمانی که از نقش افکار و رفتار و کلا ذهن خودم در اضافه وزنم آگاه شدم، به جای استفاده مکرر و بی هوده از هر روشی دیگر کار کردن روی ذهن خود را شروع کردم و افکار و رفتارهای متناسب کننده را جایگزین افکار و رفتار چاق کننده کردم.

در مدت نه چندان طولانی صاحب سلامتی و جسمی شدم که سالها در رویای من بود و من سالها خود را از داشتن این نعمتها محروم می دانستم.

برآورده کردن آرزو

شاید زیاد شنیده باشید که خداوند آرزوها را برآورده میکند یا شما را به خواسته هایتان می رساند اما این به منزله ادامه مسیر چاقی و آرزوی لاغری داشتن به امید اینکه خداوند ما را لاغر کند نیست.

باید تصمیم بگیرید و خودتان برای برآورده کردن آرزوی لاغری خود تلاش کنید. در این صورت خداوند هم حامی و هدایت کننده شما به سمت رویای لاغری خواهد بود.

اگر آرزوی لاغر شدن دارید و اشتیاق دارید مانند من و بسیاری از افراد چاقی که قبل از شما از مسیر لاغری با ذهن آرزوی لاغری خود را محقق کرده اند و شگفتی ساز شده اند در مسیر تحقق آرزوی لاغری خود حرکت کنید، باید با تصمیم قاطع و اشتیاق فراوان شروع به سرمایه گذاری روی ذهن خود برای لاغری کنید.

این سرمایه گذاری موجب ساخته شدن ایمان و اراده ای در وجودت می شود تا هر بهانه ای که مانع لاغر شدنت شده را کنار بگذاری، از توانایی فوق العاده ای که خداوند در وجودت گذاشته استفاده کنی و جسم خود را آنگونه که دوست داری خلق کنی.

آنوقت نتایجی می آفرینی که در عرض کمتر از یک سال، همه ناکامی‌های سالهای گذشته‌ات را جبران می کن و تمام آرزوهایت را از چاقی پس می گیرید.

زیرا به این نتیجه میرسی که هر چقدر هم تلاش گذشته شما برای تحقق آرزوی لاغری با شکست مواجه شده باشد شما می توانی لاغر شوی و این بار تصمیم گرفته ای که از روشی صحیح و متفاوت به خواسته خود برسید.

در مسیر لاغری با ذهن به این شناخت می رسی که تفاوت تو با همه افرادی که سالهاست لاغر هستند و به راحتی و بدون ترس از هر ماده غذایی که دوست دارند مصرف می کنند فقط در فرمول های ذهنی شماست.

شاید افراد لاغری در اطرافیان شما باشد که بارها دوست داشته اید اندام آنها را داشته باشید، یا دوستان خوش تیپ و متناسب داری که دوست داری الان جای آنها باشی، در واقع آنها را الگوی آرزوی لاغری خود می دانید. آنها به دلیل تلاش یا استعداد بیشتر، برنامه های رژیمی قوی، ورزش های سخت و مدام و یا شانس و ژنتیک صاحب این اندام نیستند، بلکه به دلیل افکار و رفتار غذایی صحیحی است که در ذهن این افراد وجود دارد.

مشابه مجموعه فرمول هایی که در ذهن افراد متناسب وجود دارد در ذهن افراد چاق نیز وجود دارد.

فقط باید آنها را پیدا کرده و از آنها استفاده کنید. در این صورت چه بخواهید چه نخواهید لاغر می شوید.

استفاده از آموزشهای دوره لاغری با ذهن فرصت مناسبی است تا ذهن خود را برای تحقق آرزوی لاغری و از آن مهمتر لاغر ماندن تربیت کنید. تا تحولی عظیم در وضعیت جسم و روح و کل زندگی خود ایجاد کنید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

جهت انجام بهتر تمرین جلسه آموزشی آرزوی لاغری ضمن نوشتن درک و برداشت خود از این محتوا به سوالات زیر به صورت شرح انشایی در بخش نظرات دیدگاه خود را بنویسید.

  • نگرش شما درباره آرزو کردن و رسیدن به آرزوها چیست؟ شرح دهید.
  • درباره آرزوهایی که در زندگی داشتید و به آنها نرسیدید توضیح دهید.
  • درباره آرزوهایی که در زندگی داشتید و به آنها رسیدید توضیح دهید.
  • اگر چاق شدن را یک آرزو تصور کنید به نظر شما چه اقدامات مستمری برای چاق شدن انجام داده اید.
  • درباره آرزوی لاغری خود بنویسید و اقداماتی که برای تحقق رویای لاغری انجام دادید شرح دهید.
  • درک و نگرش خود از تحقق آرزوی لاغری با روش لاغری با ذهن را شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.25 from 118 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11065
برچسب ها:
198 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فاطمه سادات
      1399/12/04 15:58
      مدت عضویت: 1684 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,027 کلمه

      سلام

      نکات طلایی این فایل :

      ۱- نمیتونی تنهایی اقدام کنی .

      ۲- سبک عادی زندگی ما مشکل دارد .

      ۳- باید طبیعت زندگی من تغییر کند .

      ۴- جمله ی قراره من در این دوره چقدر کم کنم نشان از این میده که من میدونم که برمیگردم سر وزن قبلی حالا ببینم این دفعه چقدر است .

      همین فرمول باعث پایدار نموندن لاغریست .

      ۵- ما با روشهای لاغری گذشته مدتی سبک زندگی را تغییر دادیم ولی چرا باقی نمی مونیم چون دوباره برمیگردیم به سبک زندگی اشتباه فعلی .

      ۶- سبک رندگی عادی و طبیعیمون مشکل داره طبیعی نیست .

      ۷- اضافه وزن به آرامی انجام میشود .

      ۸- نوسان احساسی در اثر وزن کردن چاقی را تشدید می کند .

      ۹- هرچقدر بخوایم بر اساس اعداد و ارقام خوشحال یا ناراحت بشیم اعتمادمان به خودمان کمتر میشود و ما بیشتر تحت فشار قرار می گیریم.

      ۱۰- برای ذهن ما فکر و واکنش ما مهم نیست احساس ما مهمه .

      ۱۱- ذهن ما چاق شدن رو یاد گرفته .

      ۱۲- هر نتیجه ای تکرار آموزشهای خودته .

      ۱۳- ترموستات که تغییر کنه تمام واکنشهات تغییر می کنه .

      ۱۴- وقتی لاغری شروع بشه تا هرجا که بخوای می تونی پیش بری .

      ۱۵- موضوع ذهن ماست .

      ۱۶- وقتی ذهن آموزش ببیند اصلا تصمیم نیاز ندارد.

      ۱۷- چاق شدن یعنی عدم هماهنگی بین ذهن و جسم. به این ترتیب که جسم نیازی به مصرف مواد غذایی نداره اما ذهنت در تعادل با جسم نیست و به دلایل فرمولهایی که در اون ذخیره است امر به خوردن میده .

      ۱۸- در لاغری با ذهن ، ذهن آموزش میبیند که در تعادل با جسم قرار بگیرد .

      ۱۹- وقتی به ذهن آموزش میدی خودبخود دوست داری آموزشهای ذهنیت رو عمل کنی .

      ۲۰- بیشتر شدن یکی از ویژگیهای ذهنه که در تمامی جنبه های زندگی است . وقتی لاغری رو آموزش ببینیم این بیشتر شدن در مسیر لاغریه و ذهن هرروز به دنبال هدایت ما برای لاغر شدنه .

      ۲۱- من وزن ۶۵ رو میخوام . وقتی به ذهن یاد بدی که من چه عدد وزنی را دوست دارم ذهن با ما همسو میشه برای اینکه مارو به خواسته مون برسونه .

      ۲۲- دست از تلاش بیهوده بردار .

      ۲۳- لاغر شدن باید با لذت همراه بشه .

      ۲۴- وقتی ذهنت رو آموزش بدی درگیری ذهنی وجود نداره .

      ۲۵- به ذهنمون باید اثبات کنیم که چرا باید لاغری رو بپذیریم .

      ۲۶- لاغر شدن رو آموزش میدیم نتیجه رو تحویل میگیریم که تغییر در رفتار و جسم است .

      ۲۷- لاغر شدن آموزش لازم دارد .

      اینها نکاتی بود که در این فایل به دست آوردم .

      ممنون بابت این نکات عالی . البته کلی هم نکات عالی در متن هست که نوشتنش رو به

      صحبت در مورد این فایل و متن ادامه دارد ….

      در مورد متن هم که خط به خطش واقعا نکته داشت و بسیار عالی بود .

      گام ۱۱ : آرزوی خود را به واقعیت تبدیل کنید .

      این جمله خودش به نوعی همسو شدن با ذهن خوداگاه و منطقی هست .
      برای لاغر شدن باید سعی کنیم منطقی باشیم .
      برای لاغر شدن باید سعی کنیم منطقی باشیم .
      چون نشان از این میده که لاغری در ما یک ارزوست نه یک واقعیت .
      اما نکته ی بعدی اینست که این ما هستیم که این واقعیت را ابجاد میکنیم نه شخصی دیگر . پس قدرت تبدیل آرزو را داریم .

      لاغری اکنون در جسم ما نیست و با توجه به اصل این باور که : جهان انعکاس افکار ماست . پس اگر میبینیم که جسم ما هم اکنون چاق است و یا حداقل هنوز به لاغری دلخواه نرسیدیم یعنی هنوز هم ذهنیت ما اصلاح نشده اند . جایی از مطالب شما میخواندم با فکر نمیتوان لاغر شد اما با ذهن میشود لاغر شد .
      پس درپاسخ به این سوال که من چطور میتوانم آرزوی لاغری خود را به واقعیت تبدیل کنم میتوان چنین پاسخی داد: من با تغییر ذهنیتم نسبت به لاغر شدن میتوانم ارزوی خود را جامه ی عمل بپوشانم .
      ذهن یا به عبارتی قابل ملموس تر ذهنیت ما تشکیل شده از وقایعیست که در گذشته اتفاق افتاده و ما به آن توجه کردیم و از آن احساسی مبتنی بر رنج یا لذت به ما دست داد و این ذهنیت اکنون ما توسط همین احساسات تکرار شونده در ما شکل گرفت و پررنگ شد .
      میتوان گفت که افکار و گفتار و رفتار و عادات و توجهات گذشته ی ما ذهنیت ما را شکل می دهد یعنی همان ورودیها . ما چیزهایی رو دیدیم و شنیدیم و ذهنیت خود را بر اساس دیده ها و شنیده های خود شکل دادیم و بعد این ذهنیت ما افکار و گفتار و رفتار و عادات دیگری را به بیرون ارسال کرد و باز آنها به نوعی ورودی ذهن ما شدند و چرخه ی چاقی شکل گرفت .
      در اصل این پدیده ها کاملا مستقل از هم هستند و شاهد این گفته هم اینسته که تغییر در هر کدام از این پدیده ها به تنهایی می تواند سرنوشت مربوط به همان پدیده را تغییر دهد .
      مثلا اگر ما تنها روی فکر خود کار کنیم و مثبت اندیشی را سرلوحه ی زندگی خود گردانیم به مرور مثبت اندیشی در ما زیاد و زیادتر میشود و ما از یک فرد منفی نگر به فرد مثبت اندیش تبدیل میشویم .
      یا مثلا تمرکز روی رفتار خوب بدون وابستگی به سایر موارد چرخه ما را از انسان بدرفتار به انسانی خوش رفتار تبدیل می کند .

      اما از آنجایی که ما در دنیای علت ها و معلولها زندگی می کنیم پس رخ دادن هر یک از وقایع را میتوان به علت یا علتهایی مربوط دانست و به نوعی این مراحل را علت و معلول هم دانست و چون این علت ها و معلولها در چرخه هستند پس دائما تکرار میشوند و علتها ممکن است خود معلولِ معلولِ خود باشند . (دقت کنید دو معلول نوشتم .)

      خب ما اکنون در ضمیر ناخوداگاه خود چرخه ی چاقی را تکرار کردیم و به نوعی همانند یک همستر در چرخی گردان و بی پایان افتادیم و تمام افکار و گفتار و رفتار و عادات ما مناسب این چرخه شکل گرفت و سرنوشت ما طبق حدیث حضرت علی ع از مجموعه ی افکار و گفتار و رفتار و عادات و شنخصیت ما ایجاد شد .

      پس برای تبدیل آرزویم به واقعیت باید چوب لای چرخ فعلی بگذارم تا چرخ از کار بیفتد و بر روی چرخ تناسب قرار بگیرم و در این چرخه شروع به حرکت کنم تا سرنوشت خودم را از چاقی به تناسب تغییر دهم .

      من رویای خود را به واقعیت تبدیل می کنم .
      رویایی که تنها و تنها به دست منست و من با تغییر ذهنیت خود آن را تغییر میدهم .

      چگونه ذهنیت خود را تغییر دهم ؟

      با تغییر در انتخابهایم .

      من اکنون به چاقی ام ایمان دارم . چه عواملی چاقی مرا ایجاد کردند اول از همه عدم آرامش و تایید نکردن خود . عجله کردن . مقایسه کردن . خسته شدن . استمرار نداشتن . ترس از خوردن .
      قدرت دادن به غذا برای چاق کردن من .
      خوردن در ذهن من برابر با لذت است . زمان ، مقدار ، اندازه در ذهن من تعریف نشده . ذهن من درکی از زمان ندارد . ذهن من درکی از مقدار ندارد و من تا زمانیکه لذت ببرم خوردن در من ادامه پیدا میکند .
      این فرمول ذهن من است . بی مقدار و اندازه . بی پایان . فقط تنها نکته برای ادامه ی این روند لذت بردن است جاییکه من دیگر لذت نبرم او بدون اینکه من بخواهم خوردن مرا متوقف می کند . ذهن من یاریگر منست در لذت بردن .

      من هر لقمه ای که بخورم ذهن من آنها را نمیشمارد بلکه او همه را یگانه میداند .
      و فقط لذت آن لقمه در ذهن من تعریف شده . وای که من همین حالا از فکر کردن به آن لقمه ها هم لذت میبرم .
      خباهرم رنج و لذت می گوید این لذت باید به رنج تبدیل شود . ولی ذهن من نمیگذارد . خب چرا باید لذتم را به رنج تبدیل کنم .
      من چیزی را که دوست نداشته باشم خب نمیخورم .
      ذهن من به سلامت غذا توجهی ندارد . اگر قرار باشد کرفس بخورد یا پیتزا معلوم است که پیتزا زا انتخاب میکند .

      چون من در هنگام پیتزا خوردن لذت میبرم . چون پیتزا برای ذهن من خوشمزه است . خوش بوست . خوش منظره است . چرا می گویند مضر است . چون میخواهند پیتزا خوردن را به کام ما زهر کنند .
      چون ذهن های محدود این را می گویند .
      چون ذهن محدود میگوید پیتزا چاق کننده است . خوردن پیتزا چاق کننده است .
      ولی ذهن من می گوید خوردن پیتزا عشق است . من عاشق پیتزا هستم . نه فقط پیتزا . عاشق همبرگر کباب لوبیا پلوی چرب همراه با پیاز و ترشی . ماکارونی چرب که از سر و صورتم بریزد .
      ولی الان چی میخورم عرق رازیانه ی بدبو سیاهدانه بد بو . لاویگل بدبو . اه . اینها برای ذهن من زجر آور تعریف شده ولی دکتر میگوید بخور و من باید بخورم ولی راضی نیستم . راضی نیستم .
      البته نه برای چاقی برای چیز دیگر ‌ .

      من خودم پزشک خودم هستم . میتوانم خودم را درمان کنم . میتوانم رها و آزاد باشم . میخواهم رها و ازاد باشم و آنطور که دوست دارم زندگی کنم . حتی ذهن من چاقی را هم دوست دارد ولی خودم بدم می آید .
      خودم از شکم برامده و پهلوهای آویزان بدم می آید . از رانهای پراز چربی و آویزان بدم می آید .

      من دوست دارم زیبا باشم . من از پهلوهای صاف و شکم تخت لذت میبرم . من از رانهای باریک و کشیده لذت میبرم . من از لباسهای زیبا لذت میبرم . من از بازوهای کشیده و کمری باریک لذت میبرم . من از قد بلند لذت میبرم . من از سبک بودن لذت میبرم . من از خوردن هم لذت میبرم .
      من از عزت نفس داشتن لذت میبرم . من از سرزنش خود رنج می کشم .
      من از درجا زدن رنج میکشم ولی این همه روز دارد می گذرد و من هنوز به نتایج ایده آلم نرسیده ام چون عجله همیشه همراه منست و عجله در ذهن معنایی ندارد او ثابت است و آرام آرام تغییر می کند .
      من حرص میخورم ولی او آرام است و میخندد . میگه برو بابا انقدر حرص بخور تا بمیری .
      من فقط نگاهش میکنم و او هم مرا نگاه میکند .

      نمیدانم از این وضعیت خسته و فرسوده میشوم . پیر میشوم ولی باز هم ادامه میدهم ‌.

      بالاخره ذهنیت من از یک فرد چاق به یک فرد لاغر تغییر میکند و من آرزویم را در آغوش میگیرم .

      مسیر رسیدن به آرزو طولانیست ؟

      واقعیت میگوید بله ولی ذهن میگوید نه . تو همین حالا در آرزویت هستی ولی نمیبینی .
      چرا کورم ؟ چون نمیخوای تغییر کنی ‌
      چون تمام توجهت روی موارد نادلخواهست ‌.

      ولی خدای من از توجهات من برتر است درست است ؟ بله ولی تو حتی خودت خالق خدایت هستی .
      خدارا به سمت آنچه میخواهی سوق میدهی .
      پس چرا سرنوشتم به سمت خیر تغییر نمی کند .
      چون سرنوشت خیر را نمیبینی .
      باز هم سرزنش .
      خسته ام از سرزنش .
      دلم میخواست این نوشته تبدیل به یک نوشته ی طلا دار و فنی میشد ولی مرتب از فرمولهای خسته کننده صحبت کردم .مثل فیلمهایی که بد تمام میشود متن من هم بد تمام شد و من آن را خلق کردم .
      اما تو میتوانی خوب تمامش کنی .

      خوب یعنی چه ؟
      من خوردن را دوست دارم حتی پرخوری را هم‌ دوست دارم ولی چاق شدن را دوست ندارم در حالیکه اینجا باید اندازه خوردن را دوست بدارم و پرخوری را برای خودم رنج اور کنم . البته پرخوری در جایگاهی برای من رنج اور هست و من باید معیار ان را تغییر دهم .

      معیار اکنون من فشار شکم است و من باید معیار را ذهنی کنم . وقتی میگم هنوز تغییر نکردم یعنی همین . معیار من هنوز فشار شکم است .

      باید این متن را به پایان برسانم چون به نتیجه نمیرسم . البته از خود فایل بسیار لذت بردم اما به فرمول خوردن که میرسم هنوز هم برای من طلسم است .
      البته امید دارم این طلسم باز میشود باز میشود و من آن را باز میکنم و رویای لاغری دائمی خود را به واقعیت تبدیل می کنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1399/12/04 16:57
      مدت عضویت: 1684 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      مدال طلایی
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 454 کلمه

      سلام دوست عزیزم چقدر نوشته ی شما عالی بود . واقعا کلی نکته از توش دریافت کردم . چقدر ارامبخش بود مخصوصا اون قسمتهایی که میگفتید
      زمانیکه نسبت به غذااحساس میکردم که باید بیشتر بخورم تابه فشار شکم می‌رسیدم به خاطر دیدگاهی بود که نسبت به غذاداشتم وترس از شنیدن کلمه ی رژیم بود

      زمانی هم که فقط می‌خوردم بدون هیچ دلیلی به خاطر اعتیاد به خوردن بود

      و هرزمان که به خودم نگاه میکردم وحالم بدمیشدبه خاطر احساس بی لیاقتی خودم در لاغری ولیاقت چاقی بیشتر درمن بود

      وهرزمان هم که احساس تنفر میکردم بیشتراحساس چاقی درون من شدت پیدامیکردواین هم به این معنی بود که داشت مسیرچاقی هموارترمیشد

      امازمانیکه به این اشکالات شخصیتی خودم پی بردم فهمیدم که اینها نه فقط در جسمم که حتی درروابطم هم تاثیرگذار بوده وبه خاطر همین من پیشرفت خاصی درزندگی شخصی خودم بادیگران نداشتم فکرکردن وتکرارکردن آزاردهنده و تصمیم به ترک کردن اونها بازهم دوباره همه چیزرویادم می‌رفت

      وتعهدنداشتن به تصمیم تغییررفتاربازورواجبارتصمیم بادیگران مثل تصمیم من برای لاغری بودوازنوشروع میشد

      رویای تناسب تنهابالاغری باذهن امکان پذیره به خاطر اینکه شخصیت منودوباره شکل میده

      به خاطر همین هم هست که زمان لازم داره برای رسیدن به لاغری چون روندش تکاملی وزمان مشخصی برای رسیدن وتکامل پیداکردن وجودنداره پس نباید زمان تعیین کنم ومسیرلاغری روهمونطورکه گفته شده انجام بدم ومسیربرای من هموارمیشه با گذشت زمان

      وای که این جملات برای من سرشار از آگاهی بودند .
      ما شخصیتمون باید تغییر کنه ‌
      شخصیت چیه ؟
      شخصیت همون ( من ) ساخته شده ی ذهنیست .

      من چه کسی هستم ؟ پاسخ به این سوال شخصیت منو نشون میده . فکر میکنم آدما هزاران هزار شخصیت دارند یه وقتهایی با فکر کردن به خودم یاد مرد دوهزار چهره می افتم . 😁😁

      آیا من آرزوهام هستم ؟ یا واقعیت فعلیم ؟
      شخصیت فعلی من چیزی هست که الان هست و شخصیتی که میخوام بهش برسم شخصیت ایده آلم خیلی کم با شخصیت فعلیم تفاوت داره .
      من شخصیت دلخواهم رو میسازم .
      در شخصیت دلخواه من همه ی رویاهایم هست ولی
      در شخصیت فعلی من چند تا از آرزوهام نیست یا کمه .
      پس باید با تغییر شخصیتم در مسیر جذبش قرار بگیرم .
      چطور ابعاد نادلخواه شخصیتم رو تغییر بدم ؟
      با تبدیل کردن اون موارد به موارد دلخواه .
      مثلا من لاغر هستم ‌
      من رفتار متناسبی دارم
      من از زندگی ام لذت میبرم .
      من هر انچه که برای خوشبختی لازم است همین حالا هم دارم .
      من امید دارم .
      من عشق دارم .
      من زیبایی روزافزون دارم .
      من جوانی روزافزون دارم .
      من لاغری روز افزون دارم .
      من سلامتی روز افزون دارم .
      من در جهت آرزوهایم در حرکتم و بیشتر شدن آنها را انتظار دارم تا در مسیر تکامل روز به روز بیشتر آرزوهایم را حس کنم .
      بازم ممنون بابت متن عالیتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم