0

رهایی از افکار منفی (قسمت دوم)

رهایی از افکار منفی و احساس بد
اندازه متن

افکار منفی مهمترین مانع تجربه خوشبختی در دنیا و آخرت است.

نمی‌توانید هدفی مقدس تر از تغییر کردن را در زندگی‌ تان جستجو نمایید!

اگر تصور می کنید زندگی شما مانند کالایی است که به شما تحویل داده شده و قابل تغییر نیست باید به شما بگم که من هم چند سال قبل این تصور را داشتم به عنوان فردی که توانسته‌ام از شرایطی سخت زندگی خود را تغییر دهم به شما می گویم که نیازی نیست به زندگی خوب دیگران با حسرت نگاه کنید، چون شما هم می توانید زندگی فوق العاده ای را تجربه کنید.

زیرا هیچ فردی آنقدر خوشبخت نیست که شما نتوانید به اندازه‌ی او خوشبخت شوید

سالهای زیادی از زندگی ام را با افکار منفی و مشکلات زیادی سپری کردم اما همیشه اشتیاقِ فراوان برای تغییر زندگی را داشتم و به دنبالی راهی برای رسیدن به خواسته خودم بودم، به دنبال مهم‌ترین عامل تغییر زندگی بودم و به لطف خدای مهربان شروع به آموزش خودم برای تغییر زندگی کردم، کتاب های زیادی را مطالعه کردم، از آموزش های اساتید مطرحی بهره بردم و در نهایت به روی دست یافتم که به تغییر زندگی را برایم آسان کرد.

دوره رایگان چگونه زندگی خود را تغییر دهیم  حاصلِ نتایج بخشی از این سالها است  برخی از آن در هیچ کتابی یافت نمی شود و شامل تجارب موفقیت آمیز خودم می باشد.

مأموریت این دوره، آموزش چگونه تغییر دادن زندگی به هر فردی است، که تصمیم گرفته و متعهد شده تا نه تنها فردی باشد که تغییر کرده است بلکه قادر باشد شرایط خانواده اش را تغییر دهد.

زیرا همه ما وظیفه داریم که تغییر کنیم و زندگی را آنگونه که خداوند برای ما مقدر کرده است تجربه کنیم. ما به این جهان فرستاده شدیم تا بتوانیم همه‌ی زیبایی‌های جهان را تجربه کنیم، تا آزادانه برای خودمان زندگی کنیم، تا تجربه یک زندگی پر از رفاه و آسایش را تجربه کنیم.

زیرا این توانایی و لیاقت به همه ما داده شده است تا بتوانیم تجربه زندگی موفق و سرشار از شادی و احساس خوب و عشق و علاقه به دیگران را داشته باشیم.

ما وظیفه داریم از  توانایی که خداوند به ما داده است استفاده کنیم تا  در لحظه مرگمان، “بدون حسرت آنچه که می‌توانستیم انجام دهیم اما ندادیم”، در آرامش و زیبایی این جهان را ترک کنیم.

تا بتوانیم به همه بگوییم، خوب زندگی کردن، نه تنها آسان، بلکه طبیعی‌ترین نوع زندگی است زیرا ما ذاتاٌ و طبیعتاٌ خوشبخت هستیم. چون بنده خدا هستیم.

خدا را شکر می‌کنم که مرا در این مسیر شگفت انگیز قرار داد.

خدا را شکر می کنم که توانستنم با ارائه آنچه که زندگی خودم را از بدترین شرایط، به شرایطی مطلوبی که هر روز در حال بهتر شدن است رساند، در دوره خدا هرگز دیر نمی کند به شما و افرادی زیادی در سراسر جهان کمک کنم تا با باورکردن خود و توانایی بهتر زندگی کردن تغییرات شگفت انگیزی در جهان پیرامون خود ایجاد کنند.

به شما دوست عزیزی که به هر طریقی با من و این مطلب مواجه شده اید توصیه میکنم فایل های رایگانی که به منظور تغییر زندگی قرار داده ام را با دقت گوش داده و به تمرینات آن عمل کنید و چنانچه احساس کردید توانایی آموزش های بیشتر و کاربری تر را دارم از محتوای آموزشی دوره شگفت انگیز خدا هرگز دیر نمی کند استفاده کنید.

نوشته خانم سهیلا عزیز در بخش دیدگاه:

“هیج هدفی مقدس تر از تغییر زندگی نیست

زندگی مانند کالا یا اجناسی نیست که به ما تحویل داده شده باشد و ما نتوانیم در آن تغییر ایجاد کنیم.

بلکه با تغییر نگاه و تغییر توجه و تمرکز داشتن بر روی نکات مثبت میتوانیم زندگی دلخواه عاری از حسرت و خوشبختی زندگی دیگران را نیز برای خود خلق کنیم.

وقتی به گذشته خودم مینگرم زندگی من پر از فرلز و نشیب های زیادی بود.

کلا فردی به ظاهر مثبت گرا بودم ولی درونم پر از نگرانی هایی بود که ممکن است برایم اتفاق بیافتد و همان نگرانی ها درونی باعث همان اتفاقات ناگوار در زندگی من شد.

اوایل احساس میکردم حتما حس ششم قوی دارم که این اتفاقات را میتوانم پیشگویی کنم ولی الان به نتیجه رسیدم که آن اتفاقات ناگوار را به دلایل تکرار زیاد در ذهن ام و تصویرسازی از آنها توانستم در زندگی خود خلق کنم و اینها به دلایل پیشگویی نبود بلکه قانون جهان هستی بود چون من به آن اتفاقها فکر میکردم و در ذهن ام از آنها تصویر میساختم و آن را به جهان هستی ارسال میکردم و به جهان میگفتم من از این نوع اتفاقات را در زندگی ام میخواهم.

حالا خدا را شکر گذارم که با شرکت در این دوره به این آگاهی ها دست پیدا کردم و چون تجربه فکر و تصویر سازی را دارم حالا با فکر صحیح و تصویر سازی صحیح میتوانم به خواسته و آرزوهام برسم.

الان به این آگاهی رسیدم که خداوند منشاء تمام خوبیها و زیبایی ها و رفاه و آرامش است و جز این هم برای بندگان خود نمی خواهد و من باید سعی کنم و حتی وظیفه دارم زندگی خود را تغییر دهم تا بتوانم برای اطرافیان ام هم راهگشا باشم و زندگی خود و کسان نزدیک ام را به سمت رفاه و آسایش ببرم.

چون ما لیاقت و ارزشمندی یک زندگی خوب و پر از آرامش و رفاه را داریم فقط باید نگاه امان را به زندگی عوض کنیم تا شرایط بهتری را تجربه کنیم.
یک زندگی خوب داشتن نه تنها آسان است بلکه به طور طبیعی هم ما برای خوب زندگی کردن آفریده شدیم و باید از لحظات خوب برخوردار شویم و طبیعت ما خوشبخت زندگی کردن است.

این مساله باید در ذهن طبیعی جلوه کند نه بدیهی.

طبیعت ما شاد زیستن است.

شادی زندگی، ارثی است که از خداوند به ما رسیده و ما نباید با افکار منفی و مخرب این شادی را تبدیل به حس و حال بد کنیم.

ما نیاز به آموزش صحیح برای تغییر زندگی داریم تا توانایی خلق کردن یک زندگی شگفت انگیز را بدست بیاوریم.

در این سمینار صوتی تمرین می کنیم تا به مخزن وجود خود پی ببریم و یاد بگیریم که این مخزن را از افکار مثبت پر کنیم تا کم کم افکار منفی در ذهن ما کمرنگتر شود.
معامله با خداوند برای استاد عزیز و قرار دادن فایل های رایگان را ارزش قرار بدهیم و راه این فایل ها را برای دوستان دیگر با گسترش آن باز کنیم تا بتوانیم حق خود را نسبت به اقدام استاد ادا کنیم.

مخزنی در ذهن ما قرار دارد که پر کردن آن به اختیار خودمان واگذار شده ما میتوانیم این مخزن را از افکار و دیدگاه های مثبت و یا منفی به دلخواه خودمان پر کنیم ونتیجه آن را در زندگی خود مشاهده کنیم.
در گذشته شاید به بودن این مخزن مطلع نبودیم و نمی دانستیم که با غر زدن شکوه کردن گلایه داشتن حسرت خوردن حسادت کردن عصبانی شدن و تمام افکار منفی داشتن داریم مخزن ذهن امان را پر میکنیم از این فکرهای منفی و انتظاراتی هم که در زندگی داشتیم بد شانسی بد بیاری بخت خوب نداشتن واتفاقات منفی در زندگی رخ دادن.

بارها در گذشته به دلیل آگاهی نداشتن این تجربه های تلخ را در زندگی تجربه کردیم هر بار که غر زدیم خدای این چه زندگیه که به ما دادی ببین فلانی چقدر خوشبخته از خوشبختی بیشتر فاصله گرفتیم.

چون افکار منفی حسرت و یا حسادت در ذهن ما انباشته بود وجایی برای افکار مثبت باقی نمانده بود و هر روز ما از شادی در زندگی دور دورتر میشدیم و روزهای خوب زندگی کردن را از دست دادیم اما حالا دیگر آگاهی پیدا کردیم که باید به نکات مثبت توجه کنیم ومخزن ذهن را پر از نکات مثبت وشادی آور کنیم تا بتوانیم از خوب زندگی کردن بهره ببریم.

مخزن ذهن ما از هرچی بیشتر پر شود از همان در زندگی ما بیشتر میشود چون جهان وظیفه دارد از همان ها به ما در زندگی بدهد واتفاقات زندگی ما برمبنای همان افکاری که در مخزن ذهن پر کردیم رقم میخورد و خروجی مخزن ما بر جهان پیرامون ما تاثیر میگذارد.

پس به این ترتیب ما هر روز میتوانیم بر دارایی مخزن خود اضافه کنیم و چون مساحت این مخزن محدود است مقداری از این انباشته های مخزن خارج می شود تا جای برای ورودی های جدید باز شود حالا اگر ما وردی های مثبت را بیشتر کنیم خروجی های منفی منفی میشود و جای برای وردی های مثبت در ذهن ما هم بیشتر میشود.

در صورتیکه ممکن است در گذشته عکس آن را انجام میدایم ولی الان دیگر آگاهی داریم که چه فکر و رفتار مثبتی داشته باشیم تا اتفاقات آینده ما به دست جهان هستی به سمت و سوی مثبت و خوشایند ما رقم بخورد.
افکار منفی مانند کینه ترس نگرانی خشم حسرت حسادت احساس گناه نفرت انتقام و تمامی افکاری که معادل آن است اگر وارد مخزن ذهن شود اتفاقات بد را رقم میزند.

اگر میخواهیم زندگی ما تغییر کند باید واقعیت را بپذیریم و با خودمان رو به رو شویم و مسولیت افکار منفی را بپذیریم و تلاش کنیم تا وردی های ذهن را به سمت مثبت ببریم و جودمان را که خانه خداست از این افکار منفی و مخرب پاک کنیم و به جایش افکار عالی و مثبت از جنس عشق محبت مهربانی گذشت همدلی زیبایی وک مک به دیگران پر کنیم تا جایی برای آن افکار منفی باقی نماند.

تا جهان هستی به این افکار عالی ما پاسخ مثبت از همان جنس افکار عالی هدیه بدهد و اتفاقات مثبت و عالی را در آینده ما رقم بزند.

زمانی که کسی میخواهد با برخورد منفی انجام دهد مثلا عصبانیت و ناراحتی میخواد ما را از افکار منفی پر کنه و ما را در مدار پایین جهان هستی نگاه داره و حق ما برای بالا رفتن ضایع میشه و روح ما از افکار منفی سنگین میشود و روح ما سبک نمیشود تا به مدار های بالاتر برود.

ما مرتب در مدار خودمون پرسه میزنیم و اگر این مدار پایین باشد فضای منفی بیشتری ما را احاطه کرده و بیشتر در این فضای منفی قرار میگیریم ولی اگر در مدار خودمون ایمان به لطف خداوند برای حل مشکلات پیرامون خودمون داشته باشیم و فرکانس های مثبت به جهان هستی ارسال کنیم و مخزن ذهن را از امید ایمان و توکل پر کنیم.

لطف خداوند هم شامل حال ما می شود و کارها بطور اتوماتیک از سمت خداوند وجهان هستی درست میشود و به این شکل ما در مدار بالاتر میرویم.”

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.04 from 70 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11058
برچسب ها:
95 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فریبا فروغی
      1402/08/08 13:59
      مدت عضویت: 514 روز
      امتیاز کاربر: 14350 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 406 کلمه

      باسلام خدمت شما استاد عزیز،

      ذهن من دوست دارم که درون مخزن تو خالی از انبوه منفی‌ها باشه،

      دوست دارم که آب زلال و شفاف رو از خروجی تو دریافت کنم،

      ذهن آگاه من پس افکارم رو با آب زلال پر می‌کنم و منفی‌ها رو بیرون می‌ریزم،

      مثل احساس خشم نفرت کینه عصبانیت دلخوری و حتی مدام فکر کردن به رفتار گذشته یک فرد،

      هیچ نقشی توی زندگی من ندارند،

      پس چرا باید از رفتارش و حرفاش ناراحت بشم و بهم بریزم ،

      اون رو از ذهنم بیرون کنم ،

      افکار منفی بسه من به شما دستور میدم متوقف بشین و از ذهن من برین بیرون ، به شما افکار منفی دستور خروج زو میدم،

      از ذهن من برین بیرون و دیگه به ذهن من بر نگردید ،

      دست از فکر کردن به گذشته بکش ذهن من از فکر به رفتار ادم ها و حرف های ادم ها ی که هم عقیده تو نیستند،

      و با توضیح دادن حالت رو بد نکن و بهش فکر نکن ،

      و فقط برای داشتن ذهن خوبم ارزش قائل میشم ،

      برای ورودی و خروجی‌های ذهنم تمرکز کنم پس من یاد گرفتم که هرچه درون مخزن ذهنم بریزم رو دریافت می‌کنم و نتیجه‌اش رو در زندگیم می‌بینم،

      مدت‌ها اگر تمرین کنیم گوش بدیم اما عمل نکنیم هیچ نتیجه‌ای دریافت نخواهیم کرد و بالاترین نتیجه رو زمانی به دست میاریم که تمرین رو با عملکرد خودمون تبدیل به عادت زندگیمون میکنیم ،

      من خودم به شخصه این رو تجربه کردم که اگر مدت‌ها به چیزی فقط گوش بدی و عمل نکنی هیچ تغییری نخواهی کرد و مهم‌ترین نکته انجام تمرین‌ها نوشتن همراه با عملکرد مادر روز است،

      من درون ذهن خودم ارزش‌هایی قائل هستم مثلاً به هر چیزی که مورد علاقم نیست گوش نکنم و یا حرفی یا صحنه‌ای که منفی هستند نگاه نکنم حرفی رو که حالم رو بد می‌کنه نزنم و برای ورودی ذهنم ارزش قائل هستم،

      پس امروز رو دوست دارم که بهترین رفتار و افکار رو داشته باشم همانطور که افکار منفی خودم رو نوشتم و دور انداختم از ذهنم این کار رو بکنم و افکار منفی رو که می‌نویسم دیگه بهش فکر نکنم ،

      خیلی خوشحالم که در این مسیر خوب هستم و تقریباً یک سال میشه که من در سایت فعالیت می‌کنم و بسیار انسان آرام شد و با ایمانی شدم و از خودم راضی هستم و دوست دارم هنوزم پیشرفت کنم و به انسان اگاه تری تبدیل بشم و طعم‌های خوب خداوند رو در زندگیم به دست بیارم و سپاسگزار واقعی با احساس خوب باشم که همیشه لبخند می‌زند و آرامش دارد،

      باتشکرازشما 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/12/12 08:15
      مدت عضویت: 429 روز
      امتیاز کاربر: 46645 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 741 کلمه

      سلام صبح ادینه زیبایی زمستانی بخیر وشادی همراهان

      ذهن هر فرد داریی دو ورودی هستش واردی خوب ووردی بد هر چه مقدار وردی منفی واشتبتاه مقدارش زیادتر ذهن تمایل وکشش به اون سمت بیشتر هستش .

      با ورد افکار مثبت جای  افکارمنفی کم شده وافکار منفی یا بها داده نمیشون یا ازذهن خارج میشون .

      تویی زندگی من جند مرحله وحودداشت که خداوند مرا از افکار منفی رهایی داده ولی اون زمان من درک درستی چون از ذهن وعمل کردش نداشتم متوجه نشود وحالا که دارم این فایل رو گوش میدم حس لطف خداوند رو بهتر درک کردم 

      ۲۰ سال پیش .خداوند لطفش شامل حال شد .

      اون زمان من چون خیلی کلاس قران دوست داشتم بااموزش در اون کلاس وردی ذهنم از ایات قران پر میشد هم حسم وهم روحم سرشار از وردی عالی از قران بود .در فضایی قرانی بودم هم دختر کلاس اموزش قران می بردم د وهم خودم نصف روز در فضایی قرانی سپری میشد .دربقیه روزهم تمرین وکارهایی منزل پس حای برای وردی منفی نبود یا کم بود چون ودری مثبت مقدار وزمانی بیشتری درش بودم تا وردی متفی به طور ناگهانی همسرم بدون اطلاع من .

      من وخودش جح واجب اسم نیویسی کرده بوده من اون زمان متوجه نشد که چرا از خوشحالی زیاد نمی دوستم چکار کنم .در زمان تشرف بقدری خداوند در اعمال حج به من کمک کرد که خودم واطرافیانم تعحب میکردن من با پای مشکل دارتونستنم ازافراد جوان وسالم که هیج مشکلی نداشتن اعمال زودتر انجام بدم اون زمان من متوجه کمک خداوند مهربان بودم ولی حالاحسم این چون من دائم در افکارمثبت شنا میکردم 

      اون افکار دراعمال موتوره حرکت من بودن با درد پا افکار منفی نتونستن من رو متوفق کنن .افراد سالم کارون با سعی که خیلی بیشتر ازمن داشتن حتی ۱ یا۲ ماه پیاده روی روزانه هم داشتن در حج دچا ر مشکل شدن ونایب فرستادن تا اعملشون کامل تمام شه ولی من بدون وزش با همین وزن سنگین حالاشاید ۱۰ یا۱۵ کلیویی کمتر از حالا  تونستم اعملمو انجام بدم خیلی زودتر از افراد جوان .

      افکلر منفی من رو نمتونست نگه داره چون من حدود ۲ سالی دائم در وردیی افکار مثبت بودم .

      اون زمان فعل میتونم صرف کردم وازنمتونم خبری نبود حتی دختر قبل از رفتن به من می گفت تو با پا درد ووزن سنگین چطورمیخواهی اعمال انجام بدی من با اطمیمنان به دختر می گفت خدا کمک مبکنه وهمنطور شد .

      کسانیکه حج مشرف شدن از سختی اعمال وزمان طولانی ومکان حرکتی ومشکلات تشرف از منا به مکه زو خیلی خوب درک مبکنن  اون زمان حتی ماشینی نیست تا ازمنابه مکه بیایی من با همسرموچندخانم دیگربا ر ئیس کارون همراه شدیم  ما مسافت زیادی امدیم تابا اولین اتوبوسهای سوار شدیم وحزو اولین گروهای بودیم که وادره خونه خدا شدیم اعضای کارون حدود ۳تا ۴ ساعتب بعد از ماتازه به خونه خدا رسیدن جمعیت فشرده تر شده بود  نفس وحرکت درو خونه خدا بشدت سخت  شده بود.

      وماچندنفر اعمالمون تمام شده بوه  حتی اعضای کارون وفتی اعمال من تمام شد اونها تازه رسیده بودن من روی پل های خونه خدا نشته بودم   اشک شوق میرختم که تونستم اعمالم انجام بدم  مداح هیت من که دید پرسید گم شدید چیزی شده گریه میکنید گفتم نه هی از مراحل اعمال ازمن سوال کردمن گفتم انجام دادم باتعحب گفت شماکی امدید که تونستسید تمام اعمال انجام بدید .ماتازه رسیدیم کمک خداوند مهربان وافکارمثبت کلاسهای قران اون زمان به کمک من امد تاامروزکه این فایل گوش کردم تازه متوجه اون روز اون مکان اون تشرف شدم خدایا شکرت  خدایا شکرت من اون زمان متوجه نشدم اصلا رئیس کارون ما روتویی اون شلوخی وهم همه چطورپیدا کرد وچرااسرا که شمابامن بیاید حتی زمانی که ماخسته میشدیم به اتوبوس اول جاده نمیرسیدم هی مارو تشویق میکردکه زود باشید وسط اون همه جمعیت اون چطور مارو راهنمای میکرد اصلا چطور ما کم نکرد وهزانان چرا دیگر بار خدایا امروز اگه روزی صدبار  هزار بار شکر کنم کمه من تازه متوجه شدم کجا بودم چی شد خدا قسمت تمام عاشقان کنه چند سالی بود این حس من من کمرنگ شده بودولی امروز به لطف این فایل روز جمعه حسم برگشت وچند برابر شد خدا خیرتون بده استاد انشالله قسمت شما هم بشه تااون روز اگه قسمت شما هم شد یاد این بنده رو فراموش نکنید که زبیاتر از این اعمال درذهن نیست ادم بعداز تمام شدن اعمال حس تولد وتازگی داره که فقط حاجی که کار اعملش تمام شده می دونه 

      هرکی خدا قسمتش کر در هنگام نسشن روی پله های خونه  خدا من رونیز فراموس نکنه خدا قسمت همگی شما عاشقان 

      کنه انشالله

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 284 کلمه

      سلام به همه عزیزان همراه

      امروز بعد شنیدن فایلهای این دوره ارزشمند تمرکزم را روی افکلر و ورودیهای ذهنم گذاشتم و سعی کردم که به اخبار ناخوش که دیگران ور خیابان و فروشگاه و….میگفتند توجه نکنم و نگاه مثبت تری داشته باشم

      وای خدایا چقدر ذهنم افکار متفی و ترس و نگرانی های مختلف رو جلو چشمانم می اورد چقدر دچار اضطراب شده بودم ولی ادامه دادم مدام جملات داخل فایل را تکرار کردم  ذکر خدا گقتم و حواسم زا متوحه موضوعات دیگر کردم ولی ول کن نبود این ذهن بیمار .

      نزدیک ظهر که شد حس کردم یکی از فکرهای متفی من فروکش کرده ولی خیلی از من انرژی گرفت جوری که مدام میرفتم یه چیزی میخوردم

      عصر رفتم خرید مدام از دهان مردم کوچه و خیابان و فروشنده و راننده اخبار منفی می شنیدم هندز فری در گوشم گذاشتم و به ویسهای دوره گوش دادم ولی باز دچار دلشوره شده بودم این بار هم با زحمت زیاد حسم را کمی بهتر کردم 

      وقای بهدخانه برگشتم از خستگی و عصبانیت فقط دلم یک خلوت میخواست  تا آروم بشم  قبلش از دخترم عذرخواهی کردم چون در حین خرید کمی با او تندی کردم که همه به خاطر عادات گذشته و هجوم افکار متفی بود

      الان که فکر میکنم به خودم و افکارم می بینن واقعا مخزن وجودم لبریز از افکار منفی ست پر از ایرادگیری از همه  پر از اعتراض پر از توقع       خدایا چقدر دورن از تو 

      امیدوارم فردا بهتر از امروز باشم

      من امروز شاهد بودن چقدر شیطان درونم تقلا میکرد و من رو  راحت نمی گذاشت چقدر مقاومت میکرد

      واقعا داشتن تقوا جهاد اکبر ست

      خدایا از تو ممنونن که هر لحظه با من هستی و کمکم میکنی تا مخزنم را پر کنم از عشق و حس خوب

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 654 کلمه

      سلام خدمت همه عزیزان همراه

      آقای عطار روشن سپاس عجب فایلی عجب آگاهی های عالی و الهی در این فایل بود

      اونقدر مطالب زیاد بود و پشت سر هم که نتونستم بدون نوشتن ادامه بدم  امروز مهمان داشتم ولی با وجود داشتن  مهمان هنگام انجام کارها  چند ساعت  فایل های این مجموعه را گوش دادم بعد رفتن مهمانها هم مشغول شنیدن و نکته برداری شدم واقعا عالی بود عالی

      انشالله همگی بتوانیم مخزن وجودمان ره از عشق و محبت و بخشش پر کنیم

      یک اتفاق عالی :

      شاید خیلی از عزیران نتوانند در ک کنند که من سالهاست از خدا دارم میپرسم رسالتم چیست و تا دیروز جواب درست نگرفته بودم شاید خیلی ها بگویند که پیدا کردن رسالت زندگی کار سختی نیست که بخواد سالها طول بکشه

      اول بگم که وقتی صحبت از رسالت میشه خیلی ها مثل خود من فکر میکنند که رسالت یک مفهوم سخت و پیچیده ست و به راحتی نمیشه پیدلش کرد

       خود من فکر میکردم و فکر میکنم   زسالت من در این دنیا یک کاری هست  که با تمام وجودم عاشقش هستم و از انجامش خسته نمی شم و با عشق انجامش میدم و  پر از برکات مادی و معنوی برای من و دنیای من  هست و…..ولی اینهمه سال گذشت و چنین چیزی را پیدا نکردم  هیچ کاری اینقدر من رو جذب نکرد هیچ کاری رو برای مدت طولانی نتونستم انجامش بدم هرچند اولش دوستش داشتم ولی نمیشد ادامه بدم.من در طی این سالهایی که دنبال رسالتم بودم فکر میکردم رسالت من در این دنیا  یک کاری هست که وقتی من انجامش بدم ارزش آفرینی بزرگی میکنه و روی زندگی خیلی ها تاثیر میگذاره ولی چون ارتباط خوبی با خودم نداشتم چون حس ارزشمتدی خوبی نداشتم همیشه سردرگم بودم .من بارها موضوعاتی نظرم را جلب میکرد و میرفتم سمتش و مدتی در موردش مطالعه و تحقیق میکردم و اقداماتی هم انجام‌میدادم ولی زود دلسرد میشدم انگار یه دفعه دگمه خاموش رو میزدند و تمام اون اشتیاق یه دفعه سرد میشد اونقدر این وضع تکرار شد که دیگه این اواخر دیگه هیچ کاری هیج موضوعی برام انگیزه ایجاد نمیکرد و دچار بی حرکتی شده بودم و البته کلی هم از خدا شاکی یودم که چرا رسالتم رو نشون نمیدی چرا راه رو نشون نمیدی 

      در این ماههای مبارک چندیت بار از خدا هدایت خواستم تا زندگین رو از این رکود نجات بده .من الان ۲۵ روز هست که دارم در  این سایت میجرخم و میخونم و می شنوم و کامنت میگذارم   تا دیروز که  در فایل اول همین‌مجموعه یک جمله نظرم رو جلب کرد .جمله این بود:

      هیچ هدفی مهمتر از تغییر زندگی تو نبست

      وقتی این جمله رو خوندم یک لحظه انگار زنگی در سر من به صدا درامد‌ انگار یه صدایی به من گفت: رسالت تو تغییر زندگی توست نه تغییر زندگی انسانهای دیگر .ارزشی که تو باید خلق کنی بهبود زندگی خودت هست چون هر چه تو بهتر بشی دنیا هم خودبخود  بهتر خواهد شد وقتی حال تو خوب باشه حال همه خوب خواهد شد 

      تا الان من رسالتم را در جایی بیرون خودم جستجو میکردم یعنی انجام کاری که دنیا رو قشنگ تر میکنه

      ولی دیروز فهمیدم که رسالت من تغییر زندگی من ست  

      من با وجود تمام زخمها ،محرومیتها ،طرد شدنها و دیده نشدنها و بی مهریهایی که دیدم رسالتم این ست که زندگیم را با تکیه بر خدا و یاری او از نو بسازم و هر روز خودم را شبیه تر به خدا کنم .خدا هم از من میخواهد که تمام نداشته هایم را با او جبران کنم و اینگونه ایمانم را به او ثابت کنم

      من باید هر روز به ذوق بهتر کردن حال و روزم از خواب بیدار شم و هر روز با شوق کارهایی که برای بهبود خودم کردم بخوابم  من باید به ذوق بهبود حال خودم افکارم را کنترل کنم 

      من باید به تمام کسانی که روزی تنهایم گذاشتند و شماتم کردند نشان دهم که لایق داشتن بهترینها هستم بدون آنها و بدون احساس گناه و خدا هم همین را از همه ما میخواهد 

      آقای عطار روشن آیا من درست متوجه شدم؟

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/09/27 23:29
      مدت عضویت: 1196 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,608 کلمه

      به نام خدایی که هرگز مرا رها نکرده است .و هیچ خشم و کینه ای از من نگرفته است (۳)والضحی 

      عااااااشقتم عاااشقتم عااشقتم♾♥️

      سلام و درود بر هم فرکانسی های نابم 

      اول از همه یک مدال🏅به خودم میدم که با این حس و حالی که امروز تجربه کردم ولی متعهد هستم و همیشه موفق و اومدم تمرینم را انجام بدم …

      حقیقتا این GPSفعاله این نقشه یاب هوشمنده عالمه که من امروز این فایل را گوش کردم و بعد در شرایطی قرار گرفتم که باید این فایل به کارم می اومد گاهی میگم چرا یهویی همه چی با هم میشه ؟!تصمیم گرفتم سگم را هدیه کنم به صاحب واقعیش و فردی که خداصلاح می داند اما یک تیکه قلبم باهاشه در وجودم مجادله ای بر پا شد …باید قدرت از دست دادن داشته باشم بتهای بزرگتری بودند که به اراده خداوند شکستند خداوند در تمام صورتها جاریست و من خودم این تصمیم را گرفتم  چون فکر کردم برای ما و خودش بهتره من با این سگ فقط تجربه معنوی داشتم یک سالشه و حدود یک ساله پیش منه با یک الهام قلبی آمد  !.. حسم می کنه تمام فرکانس منو میگیره و واکنش میده ! به منم وابسته شده یه چیزی خدا می دونست که سگ اصحاب کف با آنها به خواب رفت من می خواستم شنیده های مزخرف یک عمر را تجربه کنم و درک کردم المشرکین نجس✨و این سگ فقط پله هایی شد از حقیقت و معرفت برام معلمم شد سپاسگزاری را ازش یاد گرفتم وقتی شکر روزی که خداوند از دستانم به او می داد را به جا می آورد و بیشمار معرفت و وفا و عشق و وقتی فردی اومد دنبالش حالم دگرگون شد .هر چیزی بره به جاش چیزهای بهتر و احساسات حقیقی تری میاد باورم اینه …..

      از طرفی به اراده و لطف خداوند می خواهم صاحب خانه ای عالی و پرانرژی شوم که حق الهی ام است و فرمولهای ذهنی غیر صحیح به سطح آمده بودند ترس و نگرانی از کجا و چه طوری !؟سالها شنیدم معامله کردن سخته خونه خریدن کار هر کس نیست و من راه مستقیم و پرنعمت را انتخاب کردم من آسونی و سادگی را انتخاب کردم منه ذهن منه هویت زمینی ترسیده که پوچه اماااا من روح پاک الهی هستم اراده و قدرت خدا در وجودم جاریست او معامله می کند به سادگی و زیبایی و عزتمندانه ♾✨

      تو این حال سعی داشتم دلایل و باورتوحیدی برای افکار منفی بیارم تا برای همیشه اصلاح بشوند و همه چیز به هم ریخته شده بود ….یک لحظه چشمهامو بستم حس کردم کیسه ناآرامی ها را باید به خداوند بسپارم و صدایش کردم ای ذات مقدسم تمام این افکار پوچ و ترس و نگرانی ها را به تو می سپارم و آزاد می شوم کم کم آروم شدم و هدایت شدم اینجا .سپااااسگزارم بی همتایم ♥️

      تغییر نام مقدس خداست 

      تغییر نام مقدس زندگی است 

      من ذاتا و طبیعتا باید خوشبخت باشم و زندگی لذت بخشی را تجربه کنم …

      منم دو سال گذشته انقدر تمرکز و توجه روی اتفاقات منفی بیرونی داشتم که هرروز عرصه بر من تنگ تر می شد هرروز نیازم به توجه و محبت و نوازش بیشتر می شد و البته هرروز ناکامی و بی احترامی و حال بد بیشتری از اطرافیان و انتظاراتشون دریافت می کردم انقدر پیش رفتم تا رسیدم به ظلمت و سیاهی قعر چاه همانجایی که یوسف پیامبر خدا را صدا کرد نه برادران بودند و نه پدر ….نور عشق الهی از وجودم جوانه زد و مرا هدایت کرد به دوره ی خودشناسی و من به محض ورود و در طی۲۵روز از خداوند طلب کردم که اراده اش در وجودم  جاری بشه اینستاگرام فامیلی و گردش تو پیج ها که بدترین نوع ورودی منفی را به ذهنم داشت را حذف کردم …کارم شده بود سکوت و عبادت تو خودم بودم و با خودم اشک می ریختم ساعتها اما همه عشقبازی بود با وجودم هر اشکم سبحان الله می گفت و بهترین لحظاات آگاه شدن به وجودم بود .مدتی بعد در وات ساپ پیامهای بیراه و بی موقع از بستگان دریافت می کردم .صبح که بیدار می شدم وارد گروههای بسیاری شده بودم که هیچ اجازه ای از من نگرفته شده بود چون نوعی احترام می دونستند منو دعوت می کردند و باز اراده خدا جاری شد و وات ساپ را حذف کردم خودم که تلوزیون نمی دیدم کارم شده بود فقط گوش دادن فایل و نوشتن فقط در حمام نمی شنیدم جااانم تشنه بود و شبها با فایل آموزشی می خوابیدم و صبحها نیز در باغ بهشتی خداوند بیدار می شدم تماس گرفتن با دوستان و افرادی که دائم از زندگی می نالیدند را قطع کردم .،پرس و جوی حال هیچکس نمی شدم و به لطف یکدانه ام ورودی های ذهنم به خوبی کنترل شد ….اما بعد متوجه شدم شاهکار اینه که افکار منفی و روزمره را مرور نکنی گذشته را و آنچه برات خوشایند نیست و سرزنشهای پی در پی خودم را ؟!…خب تمرینات بسیاری کردم گاهی در ثانیه به لحظه حال میام و اما گاهی در منجلابی می افتم و چندساعتی جهنم را تجربه می کنم ..به خاطر تجربه مسیر زندگیم و فرمولهای ذهنی غیر صحیح در ذهنم من از کلمه معامله خوشم نمیاد چون یاد عبادت کنندگان تجار می افتم همانهایی که نماز می خوانند و روزه میگیرند تا بهشت و کاخ نصیبشان شود و این نظر و تجربه شخصی من هست …این کاملا درسته که من نیازمندم به خدا واون آگاهه به نیازه من …مدتی پیش یک دست ظرف غذاخوری مربع شکل می خواستم فکر کنم پارسال بود چندبار به مغازه رفتم ولی به بعدا موکول شد من برگشتم خانه و ظروفی که برای مهمانداری گذاشته بودم را آوردم و گفتم کی بهتر از خودم استفاده کردیم و چندروز پیش همسرم با یک جعبه اومد خونه که محل کارش بهمون هدیه کرده بود وقتی باز کردم ظروف مربع شکل بود …صداشو شنیدم در قلبم رسا و بلند …اشکم جاری شد گفت تو فراموش می کنی ولی من محاله …من در مسیر عشقم و نمی تونم معامله کنم می گم به عشقت فقط به عشقت یکدانه ام ولی خالق بی همتایم برام سنگ تموم می زاره چون وهابه و عطاکننده بی منت چون روزی رسان بی حسابه ..

      من متوجه شدم که بیشتر حال بدم مرور خاطراته مرور افکار درونیه و می خوام تغییر کنم 

      این شعر خودمه(تغییر فصل زیبای زندگی من است /هر ورقش تعبیر از نغمه آفاق من است )

      من هر فصلی که می خواد شروع بشه نسبت به حال طبیعت یه قرارهایی با خودم می زارم و از خدامی خوام کمکم کنه داره زمستون شروع میشه من سکوت می بینم سکوتی مقتدرانه و عاشقانه منم نیت کردم با شروع زمستان باهاش هماهنگ باشم سکوت زبانی و بیشتر سکوت ذهن البته با قدرت و عزت عاشقانه و کاملا عارفانه تسلیم محض ….(اوایل فکر می کردم هر کی سکوت کنه مظلومه و سکوت حالمو بد می کرد انگار تسلیم همه شرایطم ولی نه به من آموخت مسلط بر شرایطم ✨🦋طبیعت زنده است ولی تسلیم خدا که ما نوعی خواب فرض می گیریم .می دونم که تو هر فصل یه طوری پرورش پیدا می کنم چون باغبونم پرورش دهنده کل عالمه …من امروز به خاطر گوش کردن به این فایل تو جروبحث جواب همسرمو ندادم و اومدم ورودی مثبت به ذهنم دادم موسیقی بی کلام لایت و دلکش 😇اینکه من اگر می خوام توی طبقات بالاتر بعدهای آرامتر و لذت بخش تری زندگی کنم و مناظر دوردست را بهتر ببینم باید حواسم به حال خوب خودم باشه و توجه به هر چیزغیر مفیدی از بیرون منو سقوط میده به طبقات پایین تر را بی توجهی کنم بی محلی …خیلی قابل تأمله ..قدرت در وجود من جاریست هیچ عاملی در بیرون نمی تونه مسلط بر من باشه و بالعکس آگاهی من همونه که کل آسمان و زمین بر او سجده کردندهست  پس من باید خودم را فرا و ورای این پوچی ها و مسائل ببینم و بر شرایط مسلط باشم ✨

      ۳دقیقه وقت دارم حالمو خوب کنم شاید با چند نفس عمیق و رجوع به خود که من کیستم؟! (این تایم یادم می مونه سریع به خود میام اینکه مقدس تر از وجودم نیست اینکه اولویت زندگی احساس خوب داشتن خودمه .

      آهان یک فکر بکری کردم من متوجه شدم مثل خیلی از افراد چاق این فرمول ذهنی را دارم وقتی ورزش کنم و کار کنم و یا خسته میشم باید بیشتر بخورم میگم خب بریم یه چیزی بخوریم اصلا یهو نفهمیدم سریخچالم ؟! …من مدتی هست می روم شنا آموزشی برای لذت …بعد از یکی دوساعت گرسنه می شدم ولی احساس می کردم معده ام پر نمیشه یعنی ناخودآگاه منتظر بودم درد بگیره و فشار حس کنم (نقطه سیری هنوز فعال نیست )بیش از نیاز می خوردم از تو فایلهای استاد این نکته را گرفتم بعد متوجه شدم این فرمول تو ذهنم هست اما منفی باف زیر بار نمی رفت می گفت انرژی سوخته دیگه از غذا انرژی دریافت می کنی و سعی داشت منطقی کنه و طبیعی اما ای کیو سان آرزو 😄براش منطقی کرد چه طور اونوقت که یک ساعت می رفتم روی تردمیل می شد سه عدد ساقه طلایی اما حالا برای یک ساعت ورزش باید دوپرس بخورم ؟!…یعنی با خاک یکسان شد کلا….💪💪😍 

      …امروز خیلی از خودم راضی هستم کمی آگاهانه تر غذا مصرف کردم هر بار چشمهامو بستم گفتم الآن گرسنه ام ؟!چرا میخوام غذا بخورم ؟!یه چیز جالب حس کردم اونوقتهایی که احساس گرسنگی پوچ بود از گلو درخواست گرسنگی داشتم فشار تو گلو بود نه معده !؟…فکر کنم مربوط به واکنش ها و قضاوتها بود یعنی نوعی نیاز یا خسارت همچین چیزی …چاکراه گلو و البته من متخصص نیستم الآن دارم روی خودم تحقیق می کنم حالاتم و احساساتم دارم به شناخت بهتری می رسم …در مسیر موفقیتم 😇 

      سپاس از زمان و مکان سپاس از هوشمندی عالم و سپاس از آموزه های استاد که از دل و جان است 

      همواره خورشید باشید سراسر نور عشق و امید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/07/18 21:10
      مدت عضویت: 1006 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 282 کلمه

      سلام
      من تو زندگی از دیگران خیلی ضربه خوردم همش اطرافم پر بوده از ادمهای فضول و انتقاد کننده ک همش حال منو بد کردن همش سعی کردن حال من داغون کنن
      اما ازوقتی تو این سایتم خیلی فرق کردم خیلی دارم ورودی هامو کنترل میکنم و تا حدی موفق شدم
      ب قول شما استاد اونا حال تو رو بد کردن و رفتن پی زندگیشون این تویی ک داری حال خودت و بچتو همسرتو بد میکنی
      این مردم هیچ وقت از ادم راضی نمیشن برای برنده شدن برای در حال خوب بودن باید نبینیشون باید توجه نکنی ب خودشون ب رفتارشون
      اونا ک تغییر نمیکنن تو خودت خودتو تغییر بده و مسئولیت حال خوب خودتو ب عهده بگیر و درگیر دیگران نباش
      دیگران از خدایی ک اینهمه نعمت و سلامتی بهشون داده راضی نیستن چ برسه ب تو
      اگه میخوای زندگی کنی اگه میخوای حال خوبتو گره نزنی ب بیرون خودت
      مسئولیت حال خوب خودتو ب عهده بگیر
      ذهن ما مثل یک مخزنه ک ورودی و خروجی داره ورودی هامون خوب کنیم
      اگه ورودی های بد و منفی ندیم خروجی بیماری و فقر چاقی افسردگی اینها رو نخواهیم داش
      مثل ی غذا اگه تو مواد اولیه خوب بگیری خروجی اون غذا یک غذای خوشمزه و فوق العاده خواهد بود
      خیلی ارامش بخش بود این جمله ک بگیم خدا کمکم میکنه واقعا وقتی کارهارو میسپریم ب خودش خودش ی جوری حل میکنه ک تعجب میکنیم
      مثل یه باغچه ک هرچی بکاری درو میکنی تو ذهنتم هر چی وارد کنی اونو میبینی
      ببین چی دوس داری بدست بیاری اینک سیب و فلفل دلمه گل و اینا یا
      علفهای هرز
      استاد اونه ک میونه اینهمه ناملایمات افراد و اخبار منفی حال خودشو خوب نگه داره

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/05/07 18:09
      مدت عضویت: 1568 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 577 کلمه

      سلام🙂

      چقدر جالب بود این نحوه معامله با خدا…

      اینجا هم از شما آموختم و یادگرفتم که به اندازه لبخند رضایتی که من بر لب بچه هات مینشونم تو هم فروانی و عشق و شادی رو برام واریز کن بسیار زیباست و کاربردی و خیلی زیرکانه 👏

      استاد خداییش چقدر بد وبیراه میگفتین و آفرین که چقدر تغییر کردین 

      الان همیشه شما رو در حال لبخند زدن و در حال خوب میبینیم و ازتون یاد میگیریم 👌

      چند تا جمله توی نوشته ابتدای فایل برای من آموزنده و زیبا بود:

      هدفی مقدس تر از تغییر کردن وجود نداره

      ما وظیفه داریم که تغییر کنیم و سطح خودمون رو بالا ببریم و رفاه و آسایش رو تجربه کنیم

      استاد مثال مخزن خیلی عالیه و خیلی نزدیک به ذهن هست و به راحتی میشه تصورش کرد مخزنی که یه ورودی داره و یه خروجی 

      هر چه از ورودی وارد میشه محتویات ذهن رو تشکیل میده و خروجی هم چیزی جز همین محتویات نیست

      چطور ممکنه با توجه کردن به منفی ها چیزی جز اتفاقات منفی رو انتظار داشته باشیم…. غیر ممکنه…

      مهمترین اصل در قوانین کائنات قانون توجه هست به هر چیزی که توجه کنی اونو در زندگیت گسترش میدی…‌ تنها راه استفاده از این قانون در ساختن زندگی ایده آل آگاه بودنه…

      آگاه بودن به اینکه در حال حاضر به چه چیزی توجه میکنیم در حال حاضر چه فکری رو مرور میکنیم ودر حال حاضر چه واکنشی رو داریم به اتفاق و شرایط نشون میدیم

      حالا درک میکنم که چرا تلویزیون روزنامه فضای مجازی و جمع منفی رو باید حذف کرد چون اینها ورودیها هستن اونم ورودیهای منفی

      و چرا شما در فایل قبلی گفتین که به افکارتون آگاه باشین اگه فکرتون رو دنبال نکنین خودش محو میشه ولی اگه دنبال کنین مثل یه کلاف سر درگم میشه چون این افکار محتویات منفی هستن

      و واکنش منفی به شرایط منفی هم یعنی توجه به منفیها همون خروجیهای منفی ‌‌‌…و ذهن ناخودآگاه ما توجه ما رو به منزله دوس داشتن ما قلمداد میکنه واکنش منفی نشون دادن مثل عصبانی شدن و بد وبیراه گفتن به اتفاقی مثل قطع برق..‌یعنی از این اتفاقات منفی دوس دارم و بیشتر برام بیار….

      پس میبینیم که چقدر قانون توجه مهمه و چقدر ساده میشه ازش استفاده کرد برای ساختن زندگی عالی و چقدر احمقانه میشه ازش استفاده کرد برای ساختن زندگی ضعیف…. انتخاب باز هم به ما داده شده…به همین سادگی….

      اولین کار برای نغییر محتویات ذهن توجه به ورودیهاست…

      حالا جالبه که ما عمری با ورودی منفی زندگی کردیم و مخزن ذهنمون پر از منفیهاست آگاه هم نبودیم…وقتی با این قوانین آشنا میشیم انتظار داریم در مدت کوتاهی همه چی تغییر کنه و زندگی گل و بلبل بشه و اگه نشه میگیم دیدی فایده نداره این حرفها همش چرت و پرته و برمیگردیم به همون زندگی عادتی قبلی…. در صورتیکه مگه چقدر جلوی ورودی رو گرفتی؟؟؟؟؟ مگه چقدر محتویات ذهنت رو تغییر دادی؟؟؟؟؟ مگه چقدر آکاه هستی که واکنش منفی ندی؟؟؟؟؟ چطور ممکنه در عرض چند ماه همه چی از منفی بی نهایت برسه به مثبت بی نهایت….‌ والا با عقل و منطق هم نمیخونه…..

      به قول شما وقتی بیشتر افکاری که داری مرور میکنی مثبت بود و بیشتر اوقات احساس خوب داشتی و در آرامش بودی میتونی امیدوار باشی که مخزن ذهنت بیشتر مثبت شده تا منفی…

      این کارها این توجهات این آگاهیها باید روند عادی زندگیمون بشه باید عادتها مون بشه تا نتایج تغییر کنه….ولی می ارزه مگه این نیست که ما فقط یه بار عمر میکنیم چرا اون مدلی که دوس داریم و قدرتش هم به ما داده شده زندگی نکنیم ؟؟؟؟؟مگه کاری مهمتر از این هم داریم ؟؟؟🙂

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1400/03/25 22:38
      مدت عضویت: 1120 روز
      امتیاز کاربر: 13014 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 785 کلمه

      گام ۴۷ رهایی از افکار منفی 

      به نام خدد💞💞

       وظیفه همه ما تغییر زندگی است آنگونه که خداوند مقدر کرده است که زیبایی‌ها و رفاه و آسایش را تجربه کنیم به همه ما این لیاقت و توانایی را داده است .

      وظیفه داریم این توانایی را استفاده کنیم تا در لحظه مرگ حسرت نخوریم تا نشان دهیم خوب زندگی کردن آسان و طبیعی ترین نوع زندگی است زیرا ما ذاتاً و طبیعتاً خوشبخت هستیم.

      🌺 برای هر کاری با خدا معامله کنید معامله با خداوند بسیار پر سود است.

       چگونه باید ورودی مخزن خود را مواظبت کنیم خداوند در مجموعه‌ای که خلق کرده مجموعه ملایمات و ناملایمات را  همراه هم قرار داده است.

       مغز ما از هر چه بیشتر پر بشه هر روز به دارایی خودش اضافه می‌کند جهان موظف است که مطابق موجودی دارایی ما اتفاقات را برای مان رقم بزند.

      ⛔ پس ما هر روز با افکار منفی فضای مخزن را پر می کنیم.

      وقتی مخزن پر از افکار منفی است هر روز با اتفاقاتی منفی  رو به رو می شویم

      ✳نتیجه از محتویات مخزن گرفته می‌شود.

      ✅ تغییر در زندگی ما تنها و تنها از طریق تغییر در محتویات مخزن ما ایجاد می‌شود.

       تغییر راچگونه ایجاد کنیم؟ کاهش افکار منفی

       اگر طبق روال گذشته اجازه ورود افکار منفی را بدهیم  دیگه فرصت پیدا نمی‌کنیم انباشته های افکار منفی خودمان کم کنیم.

        عدم اضافه افکار منفی به ذخایر مغزمان که با آگاه بودن و توجه به هدف خودمان کمک می‌کنیم که این افکار منفی را کاهش دهیم 

      و اگر کسی ما را عصبانی کند باید بیش از ۳ دقیقه به  عصبانیت خود ادامه ندهیم و اجازه ندهیم که صدمه ای که به ما زده میشود بیشتر بشه .

      هرکس مارا عصبانی کرد می‌خواهد مخزن ما را از افکار منفی پر کند و در طبقه پایین تر از خودش در جهان قرار بگیریم و وقتی مخزن ما از افکار منفی پر شد خود به خود ورود برای افکار مثبت و ایده های خوب کم می شود.

      ✅ افراد پولدار و موفق به ندرت عصبانی می شودمعمولاً در حالت آرامش هستند.

       وقتی ذهنت پر از افکار منفی باشد روحت سنگین می‌شود و در همین طبقه پایین قرار می‌گیرید.

       افراد منفی باف و بددهن همیشه در ناخوشی هستند.

       نذارید ما را از حق خودمان محروم کنند و به طبقات پایینتر بفرستند باید مرور کردن افکار منفی را متوقف کنیم اول صبح در باغ بهشت الهی قدم بزنیم و نعمتهای الهی را برای خودمان مرور کنیم. 

      اگر می‌خواهیم زندگی خودمان را تغییر بدهیم باید به افکار منفی بی توجه باشیم و افکار مثبت توجه ویژه داشته باشیم ✳✳شب هم ذهن خودمان را از افکار منفی پاک کنیم تا صبح افکار منفی به هجوم نیاورند .

      🔴هرچه افکار منفی کمتر بشه ما به طبقات بالایی می رسیم.

       اوایل  ازدواجم بخاطر کوچکترین مسائل از همسرم می رنجید و دائماً در حال بحث با همدیگر بودیم وبیشتر بحث و دعوا میکردیم بیشتر از هم دور می شدیم .

      طوری که بعضی وقتها شوهرم را که میدیدم میترسیدم که دوباره بحث شروع بشه .

      همیشه باورداشتم اگر چیزی از او بخواهم جوابش منفی است اگر بخواهم جایی تنها بروم اجازه نمیدهد خیلی ناراحت می شدم وخیلی گریه میکردم😔

       کم کم شروع به تغییر زندگی مان کردیم من حساسیت هم کمتر شد شوهرم هم کمتر گیر میده اون موقع فکر میکردم چون کوتاه آمدیم زندگیمان بهتر شد.

       ولی الان میفهمم که ما برای ادامه زندگی مان تغییر کردیم افکار منفی و باورهای غلط را از خودمان دور کردیم افکار مثبت در ذهنمان بیشتر شد و باعث شد به هم اعتماد بیشتری کنیم و و بحث های الکی نداشته باشیم و محبت مان هم بیشتر شد.

      من فکر می‌کردم که انسان مثبت نگری هستم ولی وقتی قرار شد افکار منفی را یادداشت کنم می بینم هنوز که باورهای منفی زیادی دارم که باید آنها را درست کنم.

       مثلاً صبح که از در پارکینگ می خواستم بیرون بروم به خاطر ماشینی که در روبروی  پارکینگ پارک بود هر چه سعی کردم نتوانستم بیرون بیایم ناراحت شدم.که چه بی‌ملاحظه ان آدمها! انصافاً صاحب ماشین زود آمد .ولی باز هم ناراحت شدم چون توقع داشتم یک معذرت خواهی بکندکه نکرد .

      یا نامه‌ای که برای مدارکم باید ارسال میشد چند روز بود در دست کارمند آن اداره مانده بود و هیچ اقدامی صورت نگرفته بود .

       دخترم که در این روزهای کرونایی خسته و بی‌حوصله شده و بیشتر توجه من را می خواهد و من به جای رسیدگی از کارهایش خسته و بی حوصله می شوم و بر سرش داد میزنم.

       یا شب که به پارک نزدیک خانه رفته بودم و و ماجرایی برایم اتفاق افتاد خیلی ناراحت شدم  و ناراحتی آن حسابی مرا درگیر کرده بود و مخزن ذهنم را پر از افکار منفی کرد وقتی این فایل را گوش دادم فهمید این حوادث را باید رها کنم کاری که من اصلا نمیکنم و مرتب در ذهنم مرور می کنم وباعث میشوم این اتفاقات برایم پشت سرهم بیفتدو همه شادی و انرژی خودم را میگیرم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zary.ahmadi
      1400/03/19 06:08
      مدت عضویت: 1342 روز
      امتیاز کاربر: 10007 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,035 کلمه

      گام ۴۷:رهایی از افکار منفی

      هیچ نیرویی خارج از من نمی تواندروی زندگی من تاثیر بذاره مگر اینکه من با افکار خود به آن نیرو قوت ببخشم ،بزرگ‌ترین قدرت در درون من است.پس بهتره که مثبت اندیش باشیم و هیچ وقت حسرت زندگی دیگران را نخوریم بلکه بجای حسرت برای  آنها حس خوشحالی کنیم تا نتیجه آن را خود ببینیم 

      خداوند همه را یکسان آفریده و همه ما لیاقت خوشبختی را داریم چون طبیعت ما زیبایی و خوشبختی است و افکار منفی هستند که مانع خوشبختی ما می شوند .و افکار منفی هستند که مشکلات زیادی به همراه دارند و خدا نکند که افکار منفی در ذهن ما لانه کرده و جا خوش کند .یک نمونه دارم در مورد افکار منفی دوست دارم با شما در میان بذارم تا خود قضاوت کنید و ببینید که افکار منفی چه می کند 

      توا ایران که بودم خانواده از فامیل با داشتن سه تا فرزند بزرگ دچاره افکار منفی بودند و این افکار آنها را به جایی رسانده بود که هر کدوم در آن زندگی دچار حالت‌های روحی وروانی شدید که مجبور شده بودند به مشاوره و بعدش هم مصرف دارو —

      مشخص بود که همه روی لج و انتقام هستند و هر کدوم از بچه گرفته تا پدر و مادر فقط حرف خود را می زدند و حتی در بعضی موقع دکتر را هم قبول نداشتند و تنها عاملی که آنها را سر پا نگه داشته بود پدر خانواده شدیدا به همسرش وابسته بود و حاضر نبود طلاق بده واز زندگی فاصله بگیرد و پای صبحت هر کدوم می نشستی فقط خودش را قبول دآشت و من می دیدم که هر کدوم مخصوصا خانم خونه درگیر منفی بافهایی خود بود واز آنها غولی ساخته بود فقط برای نابودی خودشون .و ریشه آن را حسادت به زندگی بقیه می دیدم .تنها کاری که من انجام دادم با هر کدوم از آنها صبحت می کردم .و خیلی از حرفهای استاد اینجا بدردم خورد برای گفتم به آنها .ممنون استاد

      می خوام بگم منفی بافی نابود می کند اگر با آن سازش داشته باشیم و دم خور باشیم سر هیچی نابود می شویم .

      برای از بین بردن افکار منفی به دیگران حسرت نورزید ،بجای حسرت خودتون را لیاقت آنچه دوست دارید بدانید و برای بدست آوردن آن استمرار داشته باشید 

      و شکر گزار تمام نعمتهایی که داریم باشیم حتی کوچک

      و به جای حسرت از خوشبختی دیگران خوشحال باشیم با تغییر این افکار می توانیم خودمون را از طوفانی که به دست خود وارد زندگی می کنیم نجات دهیم 

      شکرگزاری یک راهی است برای راهی از منفی بافی .

      خداوند توانایی و لیاقت خوشبختی را به همه داده نا بتوانیم موفق و سرشار از شادی و احساس خوب و عشق و علاقه به دیگران زندگی کنیم و وظیفه ماست که از این توانایی و نعمت خدادادی استفاده کنیم 

      خوب زندگی کردن حق طبیعی ماست 

      چون ذاتا خوشبخت هستیم !!!!؟؟؟؟چرا؟؟؟؟

      چون بنده خدا هستیم و خدا بنده آش را زیبا افریده

      خوشبخت آفریده 

      شاد و خوشحال افریده

      ازاد افریده 

      خداوند بنده هایش را با بهترین خصلتها افریده و او شایسته و لایق  بهترینها می داند —

      خداوند منشا تمام خوبی‌ها و زیبایی‌ها و رفا و آرامش است و این ما هستیم که باید از توانایی و قدرت درونی که داریم از این زیبایی‌ها لذت ببریم .

      چون ما لیاقت یک زندگی خوب و پر از رفا و آرامش و شادی داریم فقط باید نگاه خود را به زندگی عوض کنیم تا شرایط فوق العاده ای را تجربه کنیم .اما !!! افکار منفی و مخرب تمام این زیبایی‌ها را می گیرد و حس و حال بدی پیدا می کنیم (مانند زندگی که داستانش را بالا توضیح دادم)برای آین تغییرات 

      نیاز به اموزش صیحیح داریم که شکر خدا توسط استاد عزیز و همت خودمون می توانیم به حق طبیعی خود از جمله تناسب اندام برسیم.

      افکار منفی در ذهن سرشار از حسرت و حسادت هایی است که در ذهن ما انباشته شده و جایی برای مثبت باقی نمی ماند و ادامه این افکار منفی هر روز از شاد زندگی کردن ما را دور و دورتر می کند .حالا که به این آگاهی رسیده ایم باید به نکات مثبت حتی خیلی کوچک توجه کنیم و بابت آن شکر گزاری کنیم و در این کار استمرار داشته باشیم تا به مرور جزو عادت و شخصیت ما بشود و یواش یواش افکار منفی کم بشه و افکار مثبت جایگزین بشه .

      درختی نیست که از بادها نلرزد و آدمی نیست که در زندگی شکست نخورده باشه ولی فقط ریشه دارها می مانند .پس ادامه بده و میدان را خالی نکن —فراموش نکن روزی که تصیمیم گرفتی همه چیز را تغییر دهی و آن آدم سابق نباشی .

      پس باید تلاش کرد و خودرا باور داشت .ما به گونه ای خلق شده ایم که قادر هستیم هر آنچه را که می خواهیم بدست بیاوریم !!!چگونه!!؟؟؟با مثبت اندیشی 

      بایددمواظب ورودی مخزن خود باشیم .تغییر در زندگی تنها و تنها از تغییر در محتویات مخزن ما ایجاد می شود !!؟؟چگونه؟؟با کاهش ورود افکار منفی به مخزن خودمون !؟چکونه!؟با آگاه بودن —توجه به هدف خودمون داشتن 

      یاد بگیریم هر کی ما را ناراحت می کند بیشتر از سه دقیقه طول نکشد اگر بیشتر ادامه بده فقط و فقط به خودمون صدمه وارد می کنیم و این صدمات باعث بسیاری از بیماری‌ها می شود چون مارا دچار اضطراب و نگرانی می کند افکار ما مرتب مسایل منفی را مرور می کند و ما را درگیر نگرانی و مضطرب می سازد و ادامه این همه اضطراب که روح و روان مارا درگیر کرده بعد از مدتی در جسم ما نمایان می شه .درست مثل آموزش لاغری با ذهن که اول دهن متناسب می شه بعد در جسم نمایان می شه .پس افکار منفی اول ذهن ما را احاطه کرده و بعد جسم ما را مریض می کند 😭

      همانطور که استاد خیلی زیبا توضیح دادند که نباید بذاریم کسی حق ما را زاید کند وقتی عصبانی می شویم حق ما در جهان هستی زاید می شود افکار منفی ذهن ما می رود بالا و جایگاه ما در جهان هستی پایین می اید و روح ما سنگین می شود و نمی توانیم به سطح بالا از جهان هستی برویم پس باید هوشیار باشیم که به کسی اجازه ندهیم ما را در جهان هستی پایین بیاورد اول صبح در باغ بهشتی قدم بزنیم و افکار مثبت را مرور کنیم و شکرگزار باشیم ،شکرگزار باشیم .خدا را شکر و هزاران بار شکر که با این افکار آشنا شدم .🙏  

        

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/01/29 22:28
      مدت عضویت: 1583 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,171 کلمه

      گام ۴۷رهایی از افکار منفیسلام استاد عزیز و دوستان همراهم ،بسیار خوشحالم که در مسیرهای ذهنی هستم و تمام جنبه های زندگیم‌ در حال تغییرات بزرگیه ،حالا این تغییرات میتونه سایز باشه،پول باشه،روابط باشه ،سلامتی باشه ،نزدیک به ۴ ساله که در این مدل کلاس های ذهنی هستم و از ۸ سال پیش هم در کلاس های متفاوتی شرکت میکردم ،در کل هر چیزی که ربط داشته باشه به  علوم ذهنی ،من علاقمند هستم ولی این جنس  مباحثو بیشتر دوست دارم ،همونطور که تغییرات جسمی من از ۳ ماه بعد از شروع دوره لاغری با ذهن برای من شروع شد ،در مورد ورود پول هم این اتفاق بعد از ۸ ماه برام اتفاق افتاد ،البته تغییرات مالی من از ۳ سال پیش بسیار آرام آرام شروع شد و من متوجه میشدم که دارم وارد فرکانس فراوانی بیشتر میشم ،هر چند که من بصورت مداوم در دوره ها بودم و تمرین کردم و هر چقدر استمرار داشتم با طی کردن تکاملم ،به موقعیت های کمی بهتر هدایت شدم ،هر چند قبل از بودن من در این دوره ها هم من خونه و ماشین و وسایل رفاهی منزلمو داشتم ولی مدام تو ترس های ریشه ای خودم بودم که مبادا از دستشون بدم و شاهدش بودم که ترس هام منو مرتب میبره تو مدارهای کمبود و از دست دادن و رفتن من به دوره های ذهنی ،به موقع تونست ،مسیر شکست هامو بسمت موفقیت ببره ،قوانین جهان هستی بینظیره ،فقط کافیه ما در مسیر خواسته هامون قرار بگیریم ،هنوز فایل امروزو گوش نکردم ولی دوست داشتم اول از حسم بگم،دیشب متوجه ورود یک مبلغ بالایی که البته بصورت ارز دیجیتال بود شدم ،که ۲ سال پیش با یک مبلغ بسیار کم ،سرمایه گذاری کردیم با دوستم و الان اون ارز بسیار رشد کرده ،من این اتفاقات رو یک نشانه میبینم و متوجه میشم دارم به دنیای فراوانی بیشتر هدایت میشم،از اونجاییکه در دوره خلق آرزوها هستم و یک دوره علم ثروت  از یه  استاد دیگه هم  شرکت کردم و در حال تمیز کردن موانع ذهنیم هستم ،رفتنم به مسیرهای زیباتر کاملا طبیعی است ، الان که میخواستم  شروع به نوشتن کنم، به خودم گفتم فریده ، باورهای مالی همیشه مخربتر هستند و رها شدن از موانع ثروت ساز کار سختریه نسبت به لاغر شدن ،تو که تونستی به این راحتی وارد مدار فراوانی بشی ،وارد دنیای متناسب ها هم میشی ،هر چند من خودم یکی از شگفتی سازان هستم ولی دوست دارم مدام مسیر لاغریو سهل تر کنم ،واقعا تغییر کردن ،یکی از مقدس ترین هدف ها میتونه باشه،وقتی تغییر میکنی ،با اینکه ذهنت دوست نداره برای ساختن  شخصیت جدیدت انرژی آزاد کنه و مقاومت میکنه ولی بازم ارزش داره که بری برای ساختن خود جدیدی که به افکار خودش فکر میکنه و جوری به قضایا نگاه میکنه که حالش بجای بد شدن خوب بشه ،،شخصیت قدیم فریده ::من یک دختر ناتوان ،بی اعتمادبنفس،بی عزت نفس،ناراحت،خجالتی،چاق،بدتیپ،مردم راضی کن،تایید طلب،ضعیف،غمگین،الکی خوش،نااگاه،ناراضی،خشمگین،عصبی و ناموفقی بود که باور داشت دست به هر چیزی بزنه خرابش میکنه ،من از اون هویت ،خواستم که تغییر کنم،نمیگم ۱۰۰درصد عوض شدم ولی خیلی فاصله دارم با خود قدیمم و هر چقدر در تمرین بمونم ،بیشتر از خود قدیمم فاصله میگیرم و این رشد و حرکت باید بصورت دائمی باشه ،،من از ۱۰ سالگی علاقه شدیدی به کتاب خودندن داشتم ،،،من شخصیت خجالتی داشتم ،بمرور برای اینکه خجالتی نباشم ، فکر میکردم ،که اگر من اطلاعات زیادی داشته باشم ،حرفی برای گفتن خواهم‌ داشت ،پس رفتم بدنبال جمع آوری اطلاعات،از تمام فیلم ها اطلاعات زیادی داشتم،از هنرپیشه ها،از داروها ،از خواننده ها ،تو هر جمعی بودم ،حرفی برای گفتن داشتم و این موضوع ادامه داشت تا اینکه به تضادهایی در زندگی خوردم که احساس کردم باید برم بسمت روانشناسی، به خودم میگفتم چرا من باید برم مشاوره بشم ،خودم میرم مطالعه میکنم و یاد میگیرم که چطور با خودم و مسائلم برخورد کنم ،،سال ۸۵ با استاد *** آشنا شدم و یه مدت دنبالش میکردم و چندتا کتاب هم خونده بودم  ولی ، مجدد از مسیر خارج شدم ،،از سال ۹۰ بازم تضاد و شروع ورود من به دوره های روان تحلیلی ،ان ال پی و چندین کلاس و دوره و کتاب خوندن های  من شروع شد و از ۴ سال پیش هم عاشق مطالب این جنسی شدم و هدایت شدم به لاغری با ذهن و ادامه مسیرم که مرتب هدایت ها بوده و هست تا الان که اینجا هستم و بسیار راضی م از مراحلی که طی کردم ،و میدونم من انقدر ارزشمند هستم که برکت و شادی وسلامتی و ثروت از در و دیوار برای من بباره ،،،،باید هر لحظه از جهان هستی سئوال های قدرتمندکننده بپرسم که چطور میتونم به مسیرهای هدف هام راحتر برسم ؟ چطور میتونم سلامتر زندگی کنم؟چطور میتونم راه درامد بالایی داشته باشم؟چطور میتونم موفقتر باشم در روابطم؟طبیعت ما سلامتیه، شاد زیستنه ،خوشحال بودنه،فراوانی و ثروته ،زیبایه،آرامشه ولی ما با تربیت های متفاوت از اصل خودمون دور شدیم و قدرت های درونی و سرشت خودمونو از یاد بردیم و رفتیم تو مسیر کمبود،شکست ،حال بد،بیماری ،در واقع ما حق های الهی خودمونو فراموش کردیم ،،،، قبلا شخصیت کاملا منفی و غرغرویی داشتم،از هر چیزی ایراد میگرفتم،گلایه داشتم ،وقتیکه از اول صبح با مسئله ای جنگ داشتم ،تا شب با دردسرهای بیشتری روبرو میشدم و مدام نق میزدم که هر چی سنگه مال پای لنگه و این زندگی بیشتر اوقات من بود، دوست داشتم به یه حرفی گیر بدم و بقیه رو مقصر بدونم،نمیگم الان ۱۰۰ درصد تغییر کردم ولی آگاهانه مراقب  محتویات ذهنم هستم،،قبلا مخزن ذهنم پر بود از افکار منفی ،ضعف،شکست و ناتوانی و نشدن ها ،به اندازه ای که من درون خودمو تغییر دادم ،بیرون من متفاوت شد ،اون وقتا دست روی هر کاری میذاشتم ،انتهاش شکست و ناراحتی بود  چونکه در دنیای ضعف و شکست بودم،مخزن من پر بود از نشدن ها ،معلومه که نتیجه هم نشدن میشه  وقتی در زمینی بذر گندم میکاریم ،گندم برداشت میکنیم ، با آموزش و تکرار ،مخزنم رفت بسمت فراوانی و من انقدر نرم و آسون رفتم تو دنیای فراوانی که اصلا خودمم متوجه نشدم ،همینجوری که تو این یک سال اخیر دارم روی قوانین جهان هستی تمرین میکنم ،چه در لاغری ،چه مالی ،عزت نفس ،خودسناسی و ثروت ،مثلا من خواستم‌ که لاغر بشم و ۱۴ ماهه دارم روی شخصیت و باورهای لاغریم کار میکنم و خودم هم متوجه نشدم چجوری سایزم کم شد ،من خواستم ،منفی هارو کمتر کردم،نق نزدم،مسئولیت چاقیمو پذیرفتم،آموزش دیدم،تکرار کردم،ورودی خوب دادم،خروجی خوب هم دریافت کردم که حال خوب،شادی،سلامتی،حس خوب،آرامش ،اعتمادبنفس،تناسب اندام و خیلی چیزهای دیگه بود، مخزن تمیز باشه خروجی پاک و زیبا میشه البته که کار راحتی نبوده و هنوزم ذهن قدیمم اذیتم میکنه ولی من آگاهانه مسیرشو تغییر میدم ،،،اگر باورهای قدرتمندکننده در مورد خداوند در ذهن خود داشته باشیم ،برکت و شادی و هر آنچه نیاز داشته باشیم برای ما فراهم خواهد شد و اگر خدا رو یک خدای خشمگین و عصبی باور کرده باشیم ،اتفاقات خوبیو تجربه نخواهیم کرد ،،،پس هر لحظه مراقب افکار خودمون باشیم که زندگی مارو خلق میکنن ،ورودی های بهتر وارد ذهن خود کنیم ،لذت بیشتری ببریم ،سپاسگذار و راضی باشیم،گلایه نکنیم تا از زندگی با کیفیت تری برخوردار بشیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1399/12/19 09:34
      مدت عضویت: 1568 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 797 کلمه

      سلام🙂
      فضای ذهن ما یک فضای محدود ومشخصه
      میتونیم این فضا رو به خونه مون تشبیه کنیم
      وقتی هر روز که از بیرون میایم دوتا پلاستیک زباله و ضایعات بدرد نخور وارد میکنیم بعد از مدتی خونمون پر میشه از آشغال و بوی بدش حتی به خارج از خونه هم میرسه
      برای رهایی از این وضعیت اولین کاری که باید انجام بدیم اینه که در خونه رو ببندیم و دیگه اجازه ندیم آشغال وارد خونه بشه تا به مرور اون ضایعات قبلی رو هم کم کم بیرون ببریم و فضای خونمون تمیز بشه و بوی خوب از همه جای خونه بیاد
      ذهن همه ما هم دقیقا مثل همین خونه پر از زباله است و مملو شده از افکار منفی شکایتها گله ها غر زدن ها بد شانسیها بد و بیراه و فحش دادن به وضعیت جامعه و مشتریها و ادارات آب و برق و گاز وتلفن
      داستانی که از خودتون تعریف کردین چقدر برای همه ما آشناست
      وقتی از بچگی دیدیم که نزدیکان ما چطور با مسائل برخورد میکنن موقع پرداخت اقساطو قبضها و بدهی هاشون چقدر شاکی هستن و از نداری و بی پولی و اینکه چطور قسط آخر ماه رو پرداخت کنن صحبت میکنن یا همیشه در حال زحمت کشیدن فیزیکی هستن برای دو زار درآمد یا همیشه ناراضی هستن از زندگی و در حال حسرت خوردن زندگی دیگران یا شکایت گله ناراحتی دعوا کشمکش بی احترامی شده خواکشون
      ما هم که در این محیط بزرگ شدیم دقیقا همینا رو یاد گرفتیم از اونها و یه کسی میشیم عین پدر مادرامون با اینکه بارها در ذهنمون اونا رو سرزنش کردیم و تصمیم گرفتیم شبیه اونا نباشیم
      ولی وقتی ذهنمون پر هست از این فرمولهایی که با دیده و شنیده هامون ساختیمش در نهایت نتیجه زندگی ما هم میشه عین پدر مادرامون
      اولین باری که این جمله رو شنیدیم کاملا انکارش کردم “زندگی شما دقیقا مثل زندگی والدین شماست”
      خیلی بهم برخورد با خودم گفتم نه من اینجوری نیستم من سبک زندگی اونا رو قبول ندارم و در واقع میخواستم این حقیقت رو نپذیرم با اینکه در عمق وجودم میدونستم درسته
      بعد که بیشتر واکاوی کردم و برگشتم عقب و به اتفاقات زندگیم نگاه کردم دیدم اره درسته فقط شکل اتفاقات زندکی من با والدینم فرق داشت ولی در فرم کلی خیلی مشابه بود
      من که همیشه پدرم رو درگیر وام و پرداخت اقساط میدیم با خودم عهد کرده بودم که من وام نمیگیرم که بخوام سود بدم و…. ولی در همون شرایط درحال پرداخت اقساط بانکی و سود اونا بودم😅😅
      کم کم یاد گرفتم اولین کار اینه که بپذیرم شرایط زندگی من حاصل افکار غالب منه و من فقط در صورتی میتونم شرایط متفاوت رو تجربه کنم که افکار غالبم رو تغییر بدم و این تغییر رخ نمیده جز با پر کردن مخزن ذهنم از افکار مثبت
      و از اونجاییکه ذهن ما پر از افکار منفی هست جایی برای افکار مثبت نیست در اولین قدم باید ورودی رو بر روی افکار منفی ببندیم چطور؟
      هر منبعی که داده های متفی میده رو باید حذف کنیم مثل تلویزیون اخبار روزنامه ها مجلات فیلم و سریالهای با مضمون خیانت دعوا تصادف نامردی غم و غصه و…. حاشیه ها و اخباز زرد مربوط به شبکه های اجتماعی رو حذف کنیم
      واکنش منفی دادن به اتفاقات آدمها و شرایطی که پیش روی ما قرار میگیره رو تا جاییکه میتونیم کم کنیم دلسوزی به شرایط سایر ادمها رو کنار بذاریم اگه کاری از دستمون برمیاد انحام بدیم براشون اگه نه خوب رها کنیم که در ۹۹/۹ درصد مواقع هم کاری ننیتونیم انجام بدیم چون هر کسی داره نتیجه افکار و ذهنیت خودش رو میبینه
      حسرت زندگی شرایط و موفقیتهای دیگران رو نخوریم
      از تغییر دادن آدمها دست برداریم و انرژی مونو برای خودمون صرف کنیم
      خودمون رو دوست داشته باشیم و تمام تمرکز مونو بذاریم روی کار کردن روی ذهن خودمون تا به مرور شرایط عوض بشه
      دنیایی که خداوند خلق کرده پر از فراوانی نعمت و ثروته ولی هر کس به اندازه ظرفش (که همون مخزن ذهنش هست)از این نعمت بهره میبره ولی خبر خوب اینه که ما میتونیم ظرفمون رو بزرگتر کنیم که نعمتها و ثروتهای بیشتری توش جا بگیره و ما لذت بیشتری از زندگیمون ببریم😊😊😊
      یکی از بهترین کارها برای کنترل ذهن اینه که سپاسگزار داشته هامون باشیم و به اتفاقات مثبت بیشتر توجه کنیم شبها قبل از خواب اتفاقات مثبت روزمون رو مرور کنیم و بابت نعمتهایی که داریم قلبا سپاسگزار باشیم وقتی شب با سپاسگزاری خوابیدیم صبح هم با همون فرکانس از خواب بیدار میشیم و باز سپاسگزار زنده بودن نفس کشیدنمون هستیم و از اینکه یه روز دیگه برای زندگی به ما هدیه داده شده خوشحال خواهیم بود و شادی عین سپاسگزاریه
      تمرین؛شبها با سپاسگزاری و توجه بر اتفاقات مثبت روز بخوابیم و صبح هم با سپاسگزاری و شادی از خواب بیدار شیم
      من متعهد نیشم از این پس بهتر و بیشتر از قبل این تمرین رو انجام بدم و نتیجه اش رو در زندکیم ببینم👌👌👌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1399/12/18 01:19
      مدت عضویت: 1174 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,657 کلمه

      سلااامم ب استاد عزیز و همه ی دوستان همسیر😍😊
      درک ، برداشت ، و تحلیل من از قسمت دوم رهایی از افکار منفی در مسیر لاغری من…
      شرح این فایل رو میخام با دوتا سوال شروع کنم بااجازه استاد و دوستان عزیز..
      بچها با خودتون ی فکر منفی رو مرور کنیدوبعدش ببینید چ حسی بهتون دست میده با مرور اون فکر 🙏🤔🤔🤔🙄🙄🙄🙄 الان چ حسی دارید ؟؟عصبی شدید ؟؟!!اخمو شدید ؟؟!!لبتون کچ شد ؟؟!!چ واکنشی داشتید از لحاظ فیزیکی بدن؟؟دستتون رو مشت کردید ؟؟!!
      آرومم باشید آروومم چیزی نیست فقط یک فکر بود و گذشت دوستان😊
      خب حالا ی فکر مثبت کنید🙏😊🤔🤔🙄🙄🙄 الان چ حسی دارید از مرور ی فکر مثبت ؟؟!!خندیدید؟؟!!تو دلتون خوشحال شدید ذوق کردید؟؟!!احساس غرور کردید ؟؟!!خب خب بازم این ی فکر بود ولی آرزو میکنم ک همیشه لبخند واقعیی روی لبانتون باشه (انشائ الله)🙏
      خب من نمیدونم شما چ افکاری رو مرور کردید ولی من چون میخاستم روی افکارم کارکنم ک بتونم شرحی ازش بدم خدمتتون اول روی خودم امتحان کردم و گفتم ک با شما هم ب اشتراکش بزارم..خب من فکرمنفیم درمورد چاق بودنم بود ، وقتی بهش فکر کردم ک چاقم و چ محدودیتهایی رو برام داره از لباس و رنگ و مدل لباس گرفته تاااااااا حرف دیگران ، حرکاتی ک گاهی با سختی همراهم بود عصبانی شدم ، پرخاشگر شدم ، ضربان قلبم تند تند شد،صورتم سرخ شد،اخمام رفت تو هم ، و از خودم بدم اومد…
      ولی وقتیکه ب ی فکر مثبت فکر کردم ک اون تناسب اندام آینده ام بود،بعداز چند دقیقه اون ضربان قلبم آروم شد ، خندیدم ، حس شادی داشتم ،خوشحال شدم ،و ب خودم گفتم ک این درسته من میتونم آفرین ب من و دوباره ب جسمم گفتم ک اون فقط ی فکر آزمایشی بود یادت نره ک من همچنان عاشقتم و عاشقت میمونم…
      خب چرااین سوال هارو پرسیدم خواستم واکنش بدنهامون رو در مواجهه باافکار منفی و افکار مثبت بسنجم..این ایده من بود نمیدونم از نظر استاد درسته یا …
      اما من متوجه شدم ک طرز فکرها ب سرعت ب اعضای بدن دستورو شکل میده.همون شکل اخم و مشت دست و شاید کچ کردن دهنمون😊
      تبدیل افکار منفی ب مثبت یکی از دغدغه های بسیاری از افراد است و چون افکار منفی در جامعه ی امروزی بیشتر از افکار مثبت در بین افراد موج میزنه قدرت افکار منفی چند برابر افکار مثبت است..خب اینو بای مثال براتو شرح میدم تا ساده تر ب درکش برسید…
      مثلا من در دوران تحصیل چون همیشه از ریاضی بدم میومد هیچ وقت یادش نمیگرفتم حتی بعداز ۹ماه تکرار😊و همیشه موقع امتحان ریاضی استرس و اضطراب داشتم ..خلاصه بااون حال امتحان و میدادم و تموم میشد ولی من تا چند روز حالم بد بود..و این بد بودن حال چند روزه ی من ورودی ذهن من رو پراز افکار منفی میکرد..و من تواون چند روز عصبی ، بی حوصله ، پرخاشگر ، ومنزوی بودم.چرا چون من رفتارهای منفی مو تکرار میکردم.و هر فکری ک تکرار بشه در ورودی مخزن ما خروجیش رقم میزنه شکستمون رو…در حالی ک من میتونستم اون زمان باارامش و لذت ووقت بیشتری این استرس و اضطراب و حالا با کمک درسی دوستی کمتر و کمترش کنم در نهایت این میشد ک من تلاشمو کردم اگ نتیجه ای ام نمیگرفتم بازم ادامه میدادم و تکرار میکردم ک بالاخره بفهممش.😐🤭
      شاید خیلی از ما واقعا ندونیم باین همه مشکلاتی ک در زندگی داریم چگونه مثبت فکر کنیم و اززندگی لذت ببریم بر خلاف تصور افراد مثبت اندیش ک لذت بردن اززندگی رو چندان با عوامل محیطی و مادیات نمیدونن.. این افراد معتقدن ک خوشبختی و لذت در زندگی رو زمانی احساس خواهیم کرد ک بتونیم در هر شرایطی بادید مثبت ب مسایل نگاه کرد😊👍😍
      نگرش ما فقط و فقط ب خودمون بستگی داره و هیچ عاملی دیگر ی نمیتونه مارو وادار ب بد بینی و افکار منفی دچار کنه.و من معتقدم ک بعضی وقتا هم حتی بهترین داروها و مراقبت ها هم سلامت جسم و روان مارا تضمین نمیکند..و هر چقدر منفی بافی ما بیشتر باشد سَدی در برابر پیشرفت های ماست.و افکارهای منفی روح و روان مارو آزار میدهد….
      چند نمونه از افکار منفی ک این چند روز میخاستن ورودی مخزن منو رو نشانه گیری کنن و من تا حدی تونستم باهاشون مقابله کنم .و هواس خودمو پرت کنم و خداروشکر تا حدی کمرنگشون کردم ..خیلی ریز میان ولی با بی محلی من مواجه میشن و ضایع میشن برمیگردن💪😊🤭

      یه افکارمنفی من ک چاقترشدیآ 😐جایگزین کردن افکار مثبت ⬅️مهم نیست تو مسیر درست و صحیحم خودش درست میشه 💪😍👍👍
      برا عید لاغر نشدی و لباس مورد علاقه ت نخریدی نتیجه نمیگیریآ⬅️اشکالی نداره یا میمیرم یا متناسب میشم و لباس مورد علاقه مو میخرم و میپوشم و لذتشو میبرم💪💃
      تو فکر میکنی ک باور کردی مسیر لاغری با قدرت ذهن و ب خودت تلقین میکنی ⬅️اگ فقط فکر بود ادامه و استمرار نداشتم ، حالم خوب نبود ، لذت و عشق نداشتم ب این مسیر و انجام دادن تمریناتم ،،
      حالا امشو شام بیشتر بخورحیفه ، چیزی نخوردی ، ⬅️لذت تناسب اندامم رو ب دو لقمه اضافه از دست نمیدم ،
      تو لاغر نشده میمیری ⬅️عمر دست خداست …
      من چون تمام فکرو دغدغه مو کارمو گذاشتم برای آموزش لاغری با قدرت ذهن خیلی کم افکار منفی دیگ سراغم میاد…اینا بیشتراش بود ک شرح و ب اشتراک گذاشتم…..
      قبل از هدایتم ب این مسیر افکار منفی ک هروز داشتم و هروز حالمو خراب میکرد..اینک خونه ندارم.ماشین ندارم .چاقم .لباسام قشنگ نیست.مسافرت نمیرم .درآمدمون نسبت ب هرج زندگیمون کمه .ما ک چیزی نداریم پس آئنده پسرم چی میشه .شغل ثابت نداریم…روزیمون کله گنجشکیع ..برای رزق و روزی باید بدوییم .برای لاغر شدن باید بدوییم..اگ مسایل و مشکلات داریم .داریم برای زندگی کردن رنج و سختی میکشیم خدا برامون خواسته ..خدا دوسمون داره.تقدیرمونه.سر نوشتمونه..اقبالمونه…ما ب دنیااومدیم ب تماشای زندگی مرفه دیگران ..برای حسرت خوردن .حسودی کردن.غم و غصه خوردن…همینکه شبا سیر میخابیم باید خدارو شکر کنیم ..برای ذزق روزی باید التماس خدا کنیم ک خدا مارو هم نگاه کن .خدا در رحمتت کجاس ..خدا .خدا .خدا…و خیلیییییی دیگ ازیننننن افکار مسخره و محدود و ویرانگر و خانمان سوز واقعا…
      بعد هدایت من ب مسیر لاغری با قدرت ذهن:خدا برای همه یکسانه ،رزقو روزی ، حال خوب ، حس خوب ، شکر گزاری ، زندگی خوب ، لذت ، آرامش ، خونه ، ماشین ، خوشبختی ، پول ، ثروت ، سلامتی ،ارزش و احترام قایل شدن ، عزت نفس ، اعتماد ب نفس ، طبقمون توی جهان هستی ، حقمون اززندگی کردن ،نداشتن مسایل ومشکلات و بازمممم خیلیییییییی چیزاهای دیگ هیچ ربطی ب بخدا نداره…چراا چون خداا منه بنده رو ب بهترین شکل ممکن آفریده ..از همه لحاظ فکری .جسمی.روانی .عقلی .قلبی .افکار .قدرت انتخاب وزیبایی اینها همه دست خوده خودم بوده ن برای کسی ، ن قرض کسی ، ن سهم کسی ، ن حق کسی ..همش دست خودم بوده از هر چیزه عالی و بکر تو دنیااا بهترینننششش..چون خدای من خالق تمام هستی ..خدا خالق تمام زیبایی هاست..خدا مارو نیافریده ک ما غم و غصه بخوریم .گریه و زاری کنیم ..نیافریده ک باالتماس چیزی رو ب ما بده..این خود ما ..خوده من بودم ک همه چیز رو سطحی انتخاب کردم باقدرت انتخاب م همه ی بدیها رو انتخاب کردم..درسته تو دنیا بدی نیست..خدا بدی نداره ..ماانسانها با رفتارامون ، باافکارامون ، با حرفامون همه چیز رو سیاه و تاریک و تار کردیم ..واگرنه روح ما مثل لوح سفیده سفیده بوده..وباین همه نیرنگی ، دورویی ،بازم آغوش خدا برامون بازه ،،بازم هدایتگره ..بازم بهمون امیدواره..بازم فرصت میده ..فرصتی ک خیلی از افراد ب عزیزترین کساشون نمیدن…
      خدا باین بزرگی و عظمت رو ما چطور شناختیم چطور میشناسیم …
      ب این شکل ک واسه دل خودمون نماز نمیخونیم از ترس از خدا نماز میخونیم ..خدا باعذاب دادنش میشناسیم ک چوب خدا صدا نداره ..در خالی ک اگ ما بد بیاری اوردیم .اگ ب مشکل خوردیم چوب خدا نبوده افکار منفی مخزن ما بوده ک ما خودمون در ذهنمون کردیم و برامون رقم خورده..خدا رو اینجوری شناختیم ک خدا برای پولداراس ..در خالی ک اون پولدار با تومل بخدا ک ای خدا از من حرکت از تو برکت ب اون ثروت و خوشبختی رسیده ..پس چرا من نمیتونیم خوشبختی کسی رو ببینیم ک اگ حالش خوبه با خودش با خداش ..میگیم از راه هلاف و دزدیه..خیلی هستن ثروتنمندم نیستن اما خدایی هستن و بازم این خدایی بودنش رو توی بدبختیش میدونیم ک چقدر بدبخته و در درگاه خدا التماس و ناله میکنه و خدا جوابشو نمیده…
      خدا همیشه میگ بنده اگ چیزی رو با خوشحالی از من بخای خیلی راحتر بدست می سونمش تابا گریه و زاری..خدا احتیاج ب گریه من نداره .احتیاج ب نماز و روزه و کار خیره من نداره…خدا فقط میخاد ک ما انسان باشیم با حالی خوب ،بااحساسی خوب،،خوشبختی ب خونه .ماشین لوکس نیست ..خوشبختی حال خوبه لذته ، ارامش و داشتن خدا…خدا همیشه فقط و فقط ی پله از ما بالاتره ن بخاطر اینک خدا و خالقه بخاطر اینک دست مارو بگیره .مثل همیشه..خدایا شکرت …داشتن خونه .داشتن ماشین .داشتن وسایل نو .لباس .داشتن زیبایی اندام .زیبایی سیرت اگ با حال خوب نباشه ذره ای ارزش نداره از نظر من..چون همه ی دارایی های دنیا جزیی از خوشبختیه ..اصل حال خوبه..برای خودمون .درون خودمون .خدای خودمون..ک بادیدن ما حال کنه..غمش نگیره از این همه افکار منفی ک باعث کثیفی ذات ادمها میشه…
      بارها گفتم بازم بارها میگم با صدای بلند و بلندتر ک مسیر لاغری با ذهن اسمش لاغریه …ولی کل جنبهای زندگی رو دربرمیگیره .حال خوب .حس خوب .اشتیاق .امید ب زندگی .لذت اززندگی .آرامش درونی.خدایی تر شدن ..لبخنداز سر عشق .لبخند واقعی ..خدایاا اخ با چ زبونی شکرت کنم ک منو ب این مسیر هدایت کردی و بنده ی ناب و خدایی ت ک مثل خودت میبخشه .داناست .تواناست .دلسوزه .مهربانه .لبخنداش واقعی و چنان ب دل میشینه ..باهیجانی شدنش ک ب ما بفهمونه ک این مسیر چقدرر درسته ما هیجانی میشیم ..اشک شوق تو چشمامون جاری میشه .بالبخند ش میخندیم اقای استاد عطار روشن رو سرراه زندگی بی معنی و مفهوم من قرار دادی ..خدا یا شکرت ..خدا عاشقتم ..❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
      و استاد جان نگاه پراز عشق خدا ، بدرقه ی راه موفقیتت آرامشت زندگیت ، خوشبختیت و خانواده محترمت..
      سپاس فراواننن.
      ب امید موفقیت همه ی دوستان همسیرمرسی ک وقت گذاشتید و این متن رو خوندید🙏🙏🙏🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Salimeh
      1399/12/05 04:52
      مدت عضویت: 1223 روز
      امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 762 کلمه

      بنام حق
      چگونه زندگی خودمان را تغییر دهیم؟⏳
      ✅نمی‌توانید هدفی مقدس تر از تغییر کردن را در زندگی‌ تان جستجو نمایید! واقعاهمینطور هست چون با تغییر کردن خودمون و زندگی مون نتایج زیادی به همراه داره و موجب تغییر خیلی افراد و زندگی شون میشه…
      💯همه ی ما انسان ها در زندگی روزمره با یه سری ملایمات مواجه می‌شویم و این کاملا طبیعی هست و مهم نحوه و چگونگی برخورد ما با اونهاست…
      تغییر زندگی ما زمانی صورت میگیرد که ⏪ محتویات مخزن ما تغییر کنه و محتویات مخزن(ذهن) ما زمانی صورت میگیره که ⏪ ورودی های که ما خودمون وارد این مخزن میکنیم تغییر پیدا کنه…
      زمانی که ما ورودی های منفی به ذهنمون وارد میکنیم دیگه توی این مخزن جایی برای افکار مثبت نمیمونه و نباید انتظار خروجی های مثبت باشیم، یه مثالی جلسه قبل زدم مثل این میمونه که من درخت 🍎 بکارم و انتظار داشته باشم محصول 🍌 برداشت کنم مگه همچین چیزی میشه؟!🤔
      ✅وقتی ما همش با ورودی های منفی مثل یاس،ناامیدی،ترس،استرس،شک،بی ایمانی،غیبت،غم و غصه و…. مخزن مون رو پر میکنیم و مخزن ما مملو از افکار منفی هست، طبیعت جهان هستی این حکم رو صادر میکنه که اون افزایش بده و هر روز به محتویات اون اضافه کنه، و در نتیجه🔚 فضایی برای افکار مثبت باقی نمی مونه، زندگی ما، چیزی که الان هستیم،جایگاهی که الان در اون قرار داریم همش در نتیجه درختی 🌳که ما در ذهنمون کاشتیم، هر درختی که ما کاشتیم الان میوه و ثمره همون درخت رو دریافت میکنیم
      این حرف استاد در فایل های لاغری واقعا منو تکون داد ما استاد چاقی هستیم و چاقی رو خوب بلدیم و بالطبع این ما استاد کاشتن درخت منفی هستیم، اول درختمون میکاریم و بعد هر روز و هر دفعه با ورودی های منفی و اشتباه اونو آبیاری میکنیم و پرورشش میدیم و بزرگ و بزرگترش میکنیم و در نهایت این درخت ما هم شاخه و برگ زیادی پیدا میکنه و کل فضای مخزن ما رو پر میکنه تازه گاهی هم بذرافشانی و تکثیر هم انجام میشه…
      ما همه مون افرادی رو دیدیم یا باهاشون برخورد داشتیم یا اصلا شاید برای خودمون هم اتفاق افتاده باشه که توی برهه ایی از زمان برامون پشت سر هم بدبیاری و اتفاقات و ناملایمت های بد بوجود میاد و همش هم از خدا و زمین و زمان گله و شکایت میکنیم چرا ما شانس نداریم؟ چرا خدا اینجوری پشت سر هم برامون ردیف کرده و داره سرمون میاره؟ چرا ما اینقدر بدشانس و بدبخت هستیم و هزاران سوال و چرایی های دیگه، غافل از اینکه کانون و منشا اصلی اونها خود ما هستیم، مخزن ماست، از جنس افکار ماست،ورودی های ماست، ورودی های منفی و اشتباه وارد کردی و مدام هم اونو رشد و پرورش دادی و الان داری نتیجه و خروجی هاش رو دریافت میکنی، اصلا خاصیت و ذات این مخزن به این شکل هست که هر چی داخلش بریزی رو تکثیر و تکثیر میکنه⏪ پس باید خیلیییییی حواسمون به ورودی های مخزن مون باشه💯
      تغییر در زندگی ما تنها و تنها از طریق تغییر محتویات مخزن ما آغاز میشود💯🧠
      حالا تغییر در زندگی ما چگونه آغاز میشود⁉️
      تنها از طریق تغییر ورودی های مخزن مون، کاهش ورود افکار منفی مون📛
      عدم اضافه کردن ورودی منفی به مخزن❌
      حالا چطور؟
      با آگاهی و افزایش اطلاعات خودمون✅
      وقتی شخصی به هر علتی باعث ناراحتی و عصبانیت ما شد ما نباید وارد مخزن مون کنیم، وقتی اونو پر و بال میدیم فقط داریم حال خودمون بد میکنیم، فقط داریم خودمون به طبقات پایین تر میفرستیم اون شخص که داره زندگی خودشو میکنه و فقط ما هستیم که با افکار منفی و پر و بال دادن اونها به خودمون ضربه و آسیب میزنیم.

      تمرین جلسه دوم:
      شب موقع خواب🛌🌜 ذهنون رو از افکار منفی پاک کنیم و خودمون رو رها و سبک کنیم
      و
      صبح که از خواب بیدار میشیم🌞⏰ ذهنمون رو از افکار الهی و مثبت پر کنیم
      ✅به نعمت ها و رحمت الهی توجه کنیم
      ✅به داشته هامون توجه کنیم و اونا رو بشماریم
      ✅به خانواده ای که داریم، سقف بالای سرمون، به بچه هامون، به سلامتی مون و…. هر کسی توی زندگی مطمئنا یه سری داشته های چه معنوی و چه مادی داره که براش ارزشمنده به اونا فکر کنیم
      ✅یه موسیقی خوب گوش بدیم، یه فایل عالی از سایت گوش بدیم، به صدای پرنده ها گوش بدیم،یه دوش بگیریم،یه پیاده روی کنیم خودمون حال خودمون رو اول صبح تعیین و خوب کنیم….
      ✅و مهمتر از همه به خدایی که همیشه حواسش به همه ی بنده هاش هست فکر کنیم و توکل، بنظرم هر کسی که ناامید و مایوس و یا حسرت گذشته رو میخوره ایمانش به خدا هنوز خیلی قوی نشده وگرنه نه در حسرت گذشته زندگی میکنه و نه ترس از آینده داره…
      🌈با آرزوی تناسب اندام و افکار برای تمامی دوستان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1399/10/27 23:30
      مدت عضویت: 1333 روز
      امتیاز کاربر: 17962 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 199 کلمه

      فایل “تغییر زندگی قسمت دوم :

      تغییر یعنی چه ؟

      تغییر یعنی دست برداشتن از تکرار افکار منفی ذهنمان. تغییر یعنی شادی و نشاط و طراوت و تازگی در روند کاری و زندگیمون ، تغییر یعنی اینکه دوباره رشد بدیم شرایط زندگیمون رو ، وقتی شرایط اون چیزی نیست که ما میخوایم. 😊

      تغییر یعنی هر روز یک قدم کوچک در سال که میشود 365 قدم در یک سال. تغییر یعنی تصمیم بگیرید که یک قدم مثبت بردارید تا بتوانید نتایج مثبت بگیرید. 😊

      تغییر یعنی لایق یک زندگی دوست داشتنی بودن ، تغییر یعنی رسیدن به شرایط مطلوب ، تغییر یعنی رسیدن به خود باوری ، تغییر یعنی رسیدن به خواسته ها نه داشته ها. 😊

      تغییر ات زندگی با تغییر نگاه و تغییر باورها ایجاد میشود. تغییراتی که میتوانند حال مارا از درون بهتر کنند. تغییراتی که میتوانند زندگی ما را دچار تحول کنند. تغییراتی که پایدار باشد و باعث رشد و شکوفایی ما شود. 😊

      در جایی خواندم :”تغییر کردن این نیست که یک باره تمام زندگي خود را تغییر دهید ، بلکه باید تدریجی و مستمر عمل کنید. اگر میخواهید زندگی خود را تغییر دهید و گامی برای بهتر شدن بردارید ، با خودتان روراست باشید. “🤗🤗🤗

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم