0

رهایی از افکار منفی (قسمت دوم)

رهایی از افکار منفی و احساس بد
اندازه متن

افکار منفی مهمترین مانع تجربه خوشبختی در دنیا و آخرت است.

نمی‌توانید هدفی مقدس تر از تغییر کردن را در زندگی‌ تان جستجو نمایید!

اگر تصور می کنید زندگی شما مانند کالایی است که به شما تحویل داده شده و قابل تغییر نیست باید به شما بگم که من هم چند سال قبل این تصور را داشتم به عنوان فردی که توانسته‌ام از شرایطی سخت زندگی خود را تغییر دهم به شما می گویم که نیازی نیست به زندگی خوب دیگران با حسرت نگاه کنید، چون شما هم می توانید زندگی فوق العاده ای را تجربه کنید.

زیرا هیچ فردی آنقدر خوشبخت نیست که شما نتوانید به اندازه‌ی او خوشبخت شوید

سالهای زیادی از زندگی ام را با افکار منفی و مشکلات زیادی سپری کردم اما همیشه اشتیاقِ فراوان برای تغییر زندگی را داشتم و به دنبالی راهی برای رسیدن به خواسته خودم بودم، به دنبال مهم‌ترین عامل تغییر زندگی بودم و به لطف خدای مهربان شروع به آموزش خودم برای تغییر زندگی کردم، کتاب های زیادی را مطالعه کردم، از آموزش های اساتید مطرحی بهره بردم و در نهایت به روی دست یافتم که به تغییر زندگی را برایم آسان کرد.

دوره رایگان چگونه زندگی خود را تغییر دهیم  حاصلِ نتایج بخشی از این سالها است  برخی از آن در هیچ کتابی یافت نمی شود و شامل تجارب موفقیت آمیز خودم می باشد.

مأموریت این دوره، آموزش چگونه تغییر دادن زندگی به هر فردی است، که تصمیم گرفته و متعهد شده تا نه تنها فردی باشد که تغییر کرده است بلکه قادر باشد شرایط خانواده اش را تغییر دهد.

زیرا همه ما وظیفه داریم که تغییر کنیم و زندگی را آنگونه که خداوند برای ما مقدر کرده است تجربه کنیم. ما به این جهان فرستاده شدیم تا بتوانیم همه‌ی زیبایی‌های جهان را تجربه کنیم، تا آزادانه برای خودمان زندگی کنیم، تا تجربه یک زندگی پر از رفاه و آسایش را تجربه کنیم.

زیرا این توانایی و لیاقت به همه ما داده شده است تا بتوانیم تجربه زندگی موفق و سرشار از شادی و احساس خوب و عشق و علاقه به دیگران را داشته باشیم.

ما وظیفه داریم از  توانایی که خداوند به ما داده است استفاده کنیم تا  در لحظه مرگمان، “بدون حسرت آنچه که می‌توانستیم انجام دهیم اما ندادیم”، در آرامش و زیبایی این جهان را ترک کنیم.

تا بتوانیم به همه بگوییم، خوب زندگی کردن، نه تنها آسان، بلکه طبیعی‌ترین نوع زندگی است زیرا ما ذاتاٌ و طبیعتاٌ خوشبخت هستیم. چون بنده خدا هستیم.

خدا را شکر می‌کنم که مرا در این مسیر شگفت انگیز قرار داد.

خدا را شکر می کنم که توانستنم با ارائه آنچه که زندگی خودم را از بدترین شرایط، به شرایطی مطلوبی که هر روز در حال بهتر شدن است رساند، در دوره خدا هرگز دیر نمی کند به شما و افرادی زیادی در سراسر جهان کمک کنم تا با باورکردن خود و توانایی بهتر زندگی کردن تغییرات شگفت انگیزی در جهان پیرامون خود ایجاد کنند.

به شما دوست عزیزی که به هر طریقی با من و این مطلب مواجه شده اید توصیه میکنم فایل های رایگانی که به منظور تغییر زندگی قرار داده ام را با دقت گوش داده و به تمرینات آن عمل کنید و چنانچه احساس کردید توانایی آموزش های بیشتر و کاربری تر را دارم از محتوای آموزشی دوره شگفت انگیز خدا هرگز دیر نمی کند استفاده کنید.

نوشته خانم سهیلا عزیز در بخش دیدگاه:

“هیج هدفی مقدس تر از تغییر زندگی نیست

زندگی مانند کالا یا اجناسی نیست که به ما تحویل داده شده باشد و ما نتوانیم در آن تغییر ایجاد کنیم.

بلکه با تغییر نگاه و تغییر توجه و تمرکز داشتن بر روی نکات مثبت میتوانیم زندگی دلخواه عاری از حسرت و خوشبختی زندگی دیگران را نیز برای خود خلق کنیم.

وقتی به گذشته خودم مینگرم زندگی من پر از فرلز و نشیب های زیادی بود.

کلا فردی به ظاهر مثبت گرا بودم ولی درونم پر از نگرانی هایی بود که ممکن است برایم اتفاق بیافتد و همان نگرانی ها درونی باعث همان اتفاقات ناگوار در زندگی من شد.

اوایل احساس میکردم حتما حس ششم قوی دارم که این اتفاقات را میتوانم پیشگویی کنم ولی الان به نتیجه رسیدم که آن اتفاقات ناگوار را به دلایل تکرار زیاد در ذهن ام و تصویرسازی از آنها توانستم در زندگی خود خلق کنم و اینها به دلایل پیشگویی نبود بلکه قانون جهان هستی بود چون من به آن اتفاقها فکر میکردم و در ذهن ام از آنها تصویر میساختم و آن را به جهان هستی ارسال میکردم و به جهان میگفتم من از این نوع اتفاقات را در زندگی ام میخواهم.

حالا خدا را شکر گذارم که با شرکت در این دوره به این آگاهی ها دست پیدا کردم و چون تجربه فکر و تصویر سازی را دارم حالا با فکر صحیح و تصویر سازی صحیح میتوانم به خواسته و آرزوهام برسم.

الان به این آگاهی رسیدم که خداوند منشاء تمام خوبیها و زیبایی ها و رفاه و آرامش است و جز این هم برای بندگان خود نمی خواهد و من باید سعی کنم و حتی وظیفه دارم زندگی خود را تغییر دهم تا بتوانم برای اطرافیان ام هم راهگشا باشم و زندگی خود و کسان نزدیک ام را به سمت رفاه و آسایش ببرم.

چون ما لیاقت و ارزشمندی یک زندگی خوب و پر از آرامش و رفاه را داریم فقط باید نگاه امان را به زندگی عوض کنیم تا شرایط بهتری را تجربه کنیم.
یک زندگی خوب داشتن نه تنها آسان است بلکه به طور طبیعی هم ما برای خوب زندگی کردن آفریده شدیم و باید از لحظات خوب برخوردار شویم و طبیعت ما خوشبخت زندگی کردن است.

این مساله باید در ذهن طبیعی جلوه کند نه بدیهی.

طبیعت ما شاد زیستن است.

شادی زندگی، ارثی است که از خداوند به ما رسیده و ما نباید با افکار منفی و مخرب این شادی را تبدیل به حس و حال بد کنیم.

ما نیاز به آموزش صحیح برای تغییر زندگی داریم تا توانایی خلق کردن یک زندگی شگفت انگیز را بدست بیاوریم.

در این سمینار صوتی تمرین می کنیم تا به مخزن وجود خود پی ببریم و یاد بگیریم که این مخزن را از افکار مثبت پر کنیم تا کم کم افکار منفی در ذهن ما کمرنگتر شود.
معامله با خداوند برای استاد عزیز و قرار دادن فایل های رایگان را ارزش قرار بدهیم و راه این فایل ها را برای دوستان دیگر با گسترش آن باز کنیم تا بتوانیم حق خود را نسبت به اقدام استاد ادا کنیم.

مخزنی در ذهن ما قرار دارد که پر کردن آن به اختیار خودمان واگذار شده ما میتوانیم این مخزن را از افکار و دیدگاه های مثبت و یا منفی به دلخواه خودمان پر کنیم ونتیجه آن را در زندگی خود مشاهده کنیم.
در گذشته شاید به بودن این مخزن مطلع نبودیم و نمی دانستیم که با غر زدن شکوه کردن گلایه داشتن حسرت خوردن حسادت کردن عصبانی شدن و تمام افکار منفی داشتن داریم مخزن ذهن امان را پر میکنیم از این فکرهای منفی و انتظاراتی هم که در زندگی داشتیم بد شانسی بد بیاری بخت خوب نداشتن واتفاقات منفی در زندگی رخ دادن.

بارها در گذشته به دلیل آگاهی نداشتن این تجربه های تلخ را در زندگی تجربه کردیم هر بار که غر زدیم خدای این چه زندگیه که به ما دادی ببین فلانی چقدر خوشبخته از خوشبختی بیشتر فاصله گرفتیم.

چون افکار منفی حسرت و یا حسادت در ذهن ما انباشته بود وجایی برای افکار مثبت باقی نمانده بود و هر روز ما از شادی در زندگی دور دورتر میشدیم و روزهای خوب زندگی کردن را از دست دادیم اما حالا دیگر آگاهی پیدا کردیم که باید به نکات مثبت توجه کنیم ومخزن ذهن را پر از نکات مثبت وشادی آور کنیم تا بتوانیم از خوب زندگی کردن بهره ببریم.

مخزن ذهن ما از هرچی بیشتر پر شود از همان در زندگی ما بیشتر میشود چون جهان وظیفه دارد از همان ها به ما در زندگی بدهد واتفاقات زندگی ما برمبنای همان افکاری که در مخزن ذهن پر کردیم رقم میخورد و خروجی مخزن ما بر جهان پیرامون ما تاثیر میگذارد.

پس به این ترتیب ما هر روز میتوانیم بر دارایی مخزن خود اضافه کنیم و چون مساحت این مخزن محدود است مقداری از این انباشته های مخزن خارج می شود تا جای برای ورودی های جدید باز شود حالا اگر ما وردی های مثبت را بیشتر کنیم خروجی های منفی منفی میشود و جای برای وردی های مثبت در ذهن ما هم بیشتر میشود.

در صورتیکه ممکن است در گذشته عکس آن را انجام میدایم ولی الان دیگر آگاهی داریم که چه فکر و رفتار مثبتی داشته باشیم تا اتفاقات آینده ما به دست جهان هستی به سمت و سوی مثبت و خوشایند ما رقم بخورد.
افکار منفی مانند کینه ترس نگرانی خشم حسرت حسادت احساس گناه نفرت انتقام و تمامی افکاری که معادل آن است اگر وارد مخزن ذهن شود اتفاقات بد را رقم میزند.

اگر میخواهیم زندگی ما تغییر کند باید واقعیت را بپذیریم و با خودمان رو به رو شویم و مسولیت افکار منفی را بپذیریم و تلاش کنیم تا وردی های ذهن را به سمت مثبت ببریم و جودمان را که خانه خداست از این افکار منفی و مخرب پاک کنیم و به جایش افکار عالی و مثبت از جنس عشق محبت مهربانی گذشت همدلی زیبایی وک مک به دیگران پر کنیم تا جایی برای آن افکار منفی باقی نماند.

تا جهان هستی به این افکار عالی ما پاسخ مثبت از همان جنس افکار عالی هدیه بدهد و اتفاقات مثبت و عالی را در آینده ما رقم بزند.

زمانی که کسی میخواهد با برخورد منفی انجام دهد مثلا عصبانیت و ناراحتی میخواد ما را از افکار منفی پر کنه و ما را در مدار پایین جهان هستی نگاه داره و حق ما برای بالا رفتن ضایع میشه و روح ما از افکار منفی سنگین میشود و روح ما سبک نمیشود تا به مدار های بالاتر برود.

ما مرتب در مدار خودمون پرسه میزنیم و اگر این مدار پایین باشد فضای منفی بیشتری ما را احاطه کرده و بیشتر در این فضای منفی قرار میگیریم ولی اگر در مدار خودمون ایمان به لطف خداوند برای حل مشکلات پیرامون خودمون داشته باشیم و فرکانس های مثبت به جهان هستی ارسال کنیم و مخزن ذهن را از امید ایمان و توکل پر کنیم.

لطف خداوند هم شامل حال ما می شود و کارها بطور اتوماتیک از سمت خداوند وجهان هستی درست میشود و به این شکل ما در مدار بالاتر میرویم.”

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.06 from 71 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11058
برچسب ها:
96 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/07/01 13:02
      مدت عضویت: 1022 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,237 کلمه

      به نام خدای مهربان

      رهایی از افکار منفی قسمت دوم

      افکار منفی مهمترین مانع تجربه خوشبختی در دنیا و آخرته،نمی‌تونم هدفی مقدس‌تر از تغییر کردن رو در زندگیم جستجو کنم.

      من وظیفه دارم که تغییر کنم و زندگی رو اونطوری که خداوند برام مقدر کرده تجربه کنم،من به این جهان فرستاده شدم تا بتونم همه زیبایی‌های جهان رو تجربه کنم،تا آزادانه برای خودم زندگی کنم،تا تجربه یک زندگی پر از رفاه و آسایش رو تجربه کنم،من وظیفه دارم از توانایی که خداوند بهم داده استفاده کنم تا در لحظه مرگم بدون حسرت اونچه که می‌تونستم انجام بدم اما ندادم در آرامش و زیبایی این جهان رو ترک کنم.

      همه ما در زندگی روزمره با مسائل مختلفی روبرو میشیم،برخورد با ناملایمات در زندگی کاملاً طبیعیه چون خداوند متعال در جهانی که خلق کرده مجموعه‌ای از ملایمات و ناملایمات قرار داده و در حال حاضر و در شرایط فعلی امواج و فرکانس‌های ذهنم تصور باطلیه که انتظار داشته باشم همواره با خوبی‌ها و ملایمات جهان هستی برخورد داشته باشم.

      چیزی که درباره مخزن خودم باید بدونم اینه که مخزن من از هرچی پر شده باشه هر روز به دارایی خودش اضافه میکنه و جهان موظفه که مطابق با موجودی مخزن من برام اتفاقات رو رقم بزنه،خروجی مخزن من در جهان پیرامونم تاثیر مستقیم میذاره.

      پس اگه هر روز مقداری از افکار منفی رو بر دارایی مخزنم اضافه کنم و چون فضای مخزنم محدوده، هر روز مقداری از افکار مثبت از مخزن خارج میشه تا با افکار منفی جاش پر بشه که همه این‌ها باعث مشکلات در زندگیم میشن،ذهنی مملو از افکار منفی، ترس، نگرانی، کینه، نفرت، استرس، ناامیدی، بی‌ایمانی، پرخاشگری، گناهان متعدد این‌ها باعث اتفاقات بد در زندگی میشن.

      پس اگه می‌خوام زندگیم رو تغییر بدم باید با خودم روراست باشم نمیشه خودم رو گول بزنم و انتظار داشته باشم واقعی زندگیم تغییر کنه،اینجا وقتشه که تصمیم بگیرم اگه میخوام درست و حسابی تغییر کنم باید واقعیت رو بپذیرم.

      وقتی مخزن من مملو از افکار منفی باشه هر روز با اتفاقاتی که مشابه افکار مخزن من رو ایجاد میکنه روبرو می‌شم و هر روز به مخزن من افکار مشابه بیشتری اضافه میشه و در این شرایط هر چقدر تلاش کنم زندگیم رو تغییر بدم جز شکست که از جنس افکار مخزن خودمه چیزی نصیبم نمیشه.مثلاً اگه کلی فکر می‌کنم که حالا یه کاری انجام بدم، یه معامله‌ای انجام بدم، یه جنسی بخرم بفروشم، برم ماشینی ثبت نام کنم،درسته که این‌ها فکرهای خوبیه و در جهت سازنده است ولی نتیجه بر اساس جنس افکار مخزن من رقم میخوره.

      باید بدونم که تغییر در زندگی من تنها و تنها از طریق تغییر در محتویات مخزن من ایجاد میشه،اینو باید باور کنم تا نتایج عالی کسب کنم،حالا تغییر رو چطور باید آغاز کنم؟؟با کاهش ورود افکار منفی به مخزن خودم،اگه طبق روال گذشته بخوام اجازه ورود افکار منفی رو به مخزن خودم بدم فرصت پیدا نمی‌کنم از انباشته‌های فکری منفی خودم کم کنم.

      پس قدم مهم بعدی عدم اضافه کردن افکار منفی به ذخیره مخزن خودمه،

      چطور باید این کارو انجام بدم؟؟با آگاه بودن، توجه به هدف خودم داشتن،

      مثلاً اگه همسرم، دوستم، یا یکی از اعضای خانوادم هر انسانی یه کاری میکنه که منو عصبانی کنه و من عصبانی شدم دو تا راه حل دارم،اینکه بیشتر از سه دقیقه به این عصبانیت ادامه بدم و بر ذخیره مخزن خودم اضافه کنم،و دیگری اینکه اجازه ندم صدمه‌ای که اون در یک لحظه به من زده در من باقی بمونه و بارها و بارها به من صدمه بزنه، چون فردی که به من صدمه روحی رسونده رفته و احتمالاً الان داره خوش و خرم زندگیش رو انجام میده،ولی من بارها و بارها با مرور اون اتفاق به خودم ضربه می‌زنم،عصبی بودن من به اون که ضربه نمیزنه به خودم داره ضربه میزنه.

      پس باید بدونم که هر کسی که منو عصبی کرد می‌خواد مخزن منو پر کنه از افکار منفی،تا منو در طبقه پایین‌تری از خودش در جهان نگه داره و وقتی مخزن من از افکار منفی پر بشه خود به خود فضا برای ورود افکار و ایده‌های مثبت کم میشه،باید حواسم رو بدم و نذارم اون به خواسته خودش برسه.

      اگه به افراد موفق و پولدار توجه کنم می‌بینم که اون‌ها به ندرت پیش میاد که عصبانی بشن،اگر هم بشن خیلی زود از اون حالت خارج میشن و معمولاً در یک حالت آرامش قرار دارن و این عامل موفقیت و حضور اون‌ها در طبقات بالاتر جهان هستیِ.

      باید بدونم کسی که منو عصبانی میکنه می‌خواد مخزن منو از افکار منفی پر کنه و در نتیجه منو در طبقه پایین‌تری از خودش در جهان هستی قرار بده و من باید هوشیار باشم،نباید بزارم کسی حق منو ضایع کنه،وقتی من عصبانی میشم حقم در جهان ضایع میشه،افکار منفی ذهنم میره بالا، جایگاهم در جهان هستی میاد پایین،افکار منفی بار وزنی زیادی دارن و وقتی ذهنم پر از افکار منفی باشه روحم سنگین میشه، نمی‌تونم به طبقات بالاتر جهان هستی دسترسی پیدا کنم و در همین طبقات فوقانی میمونم.

      افراد منفیگرا، منفی باف، بد دهن، عصبی، ‌اینها همیشه در سطح پایینی از جهان هستی زندگی می‌کنن و هیچ وقتی رنگ خوشی رو نمی‌بینن چون روحشون سنگینه نمی‌تونن برن طبقات بالاتر، پس باید مواظب باشم و نذارم کسی منو از حق خودم محروم کنه و منو به طبقات پایین‌تر بفرسته

      خیلی از افراد صبح که از خواب بیدار میشن ناخودآگاه در اطلاعات مخزن خودشون پرسه میزنن،کرایه خونه رو چطور پرداخت کنم؟؟قسط بانک چی میشه؟؟اگه امروز هم مشکلم حل نشه چی میشه؟؟اگه جواب آزمایش خوب نباشه چیکار کنم؟؟اگه امروز فروش خوبی نکردم چی؟؟و کلی در ذخیره بخش منفی ذهن خودشون قدم میزنن و توجه می‌کنن به محتوای مخزن خودشون.

      باید سعی کنم این کارها رو متوقف کنم، درسته که ممکنه ذهنم فضای مثبت زیادی نداشته باشه و نشه در افکار مثبت قدم بزنم،ولی باید اول صبح در باغ بهشت الهی قدم بزنم و اونجا از مرور افکار مثبت استفاده کنم،هر روز صبح خودم رو در باغ نعمت‌ها و محبت‌های الهی تصور کنم،در پرتو رحمت خداوند، در پناه خداوند، در سرزمین افکار مثبت الهی همه چیز امکان‌پذیره،خدا کمک میکنه کرایه خونه رو پرداخت کنم،خدا کمک میکنه قسط بانکی رو پرداخت کنم،خدا کمک میکنه سلامتی کاملم رو به دست بیارم،خدا کمک میکنه به بهترین شکل به زندگی ادامه بدم،به این طریق افکاری رو مرور می‌کنم که در مخزن خودم وجود نداره و یه جورایی این افکار رو از مخزن الهی قرض می‌گیرم و به مخزن خودم اضافه می‌کنم،این افکار به شدت قوی هستن و بهم کمک می‌کنن تا خیلی سریع‌تر از ذخیره افکار منفی خودم کم کنم.

      درسته که کار سختیه که بخوام جور دیگه‌ای فکر کنم ولی چاره‌ای ندارم،اگه می‌خوام زندگیم رو تغییر بدم باید بتونم از این مرحله با موفقیت عبور کنم و سعی کنم که اگه ذهنم منحرف شد و رفت که افکار منفی رو مرور کنه که عادتش هست،باید بازم به افکار خوب متمرکز بشم،اون وقت ذهنم یواش یواش عادت می‌کنه و برام دیگه این کار عادت میشه،پس برای اینکه خیلی بهتر بتونم اول صبح افکار خودم رو جهت دهی کنم شب که می‌خوام بخوابم ذهن خودم رو از افکار منفی و مشکلات پاک کنم و در حالت آرامش ذهنی بخوابم تا صبح که بیدار میشم از هجوم افکار منفی در امان باشم،به این شکل اول صبح فرصت پیدا می‌کنم که به افکار مثبت فکر کنم،به نعمت‌های خدا توجه کنم،به دارایی خودم توجه کنم،هر روز که این کار رو تکرار کنم مقداری از ذخیره منفی ذهنم کمتر میشه و به مرور وزن  روحیم پایین میاد و روح من قابلیت انتقالم به طبقه بالاتر در جهان هستی پیدا می‌کنه،و اونجا از نعمت‌های بیشتری برخوردار میشم و بازم افکار منفیم کمتر میشه و افکار مثبتم بیشتر میشه و باز به طبقه بالاتر و باز بالاتر میرم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/05/15 19:05
      مدت عضویت: 323 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,125 کلمه

      به نام خدایی که قلبم در تسخیر اوست

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      مقدس ترین چیز در جهان هستی حرکت در مسیر درست و به طبع آن تغییرات مثبت در زندگی برای کسب نتیجه مطلوب و رشد انسانی است 

      در تمام سال‌های زندگی ام گمان میکردم در مسیر درست و ثواب قرار دارم و هر روز به قربانی کردن خودم و زندگی ام برای دیگران اقدام میکردم 

      از همان دوران مجردی که زکات علم خودم را آموختن به دیگران می دیدم و تمام محله ما به صورت رایگان بچه هاشون و من درس میدادم و به جای تلاش برای کنکور خودم وقف دیگران بودم تا ……..

      بعد از ازدواجم بخاطر دور شدن از خانواده و غربت عواطفم نسبت به خاندانم دستخوش تغییر شد و چون اونها زندگی های بی برنامه ، و باری به هر جهت داشتن تلاش میکردم اونها رو به مسیر صحیح زندگی راهنمایی کنم ،کم کم خودم بزرگ شدم و رشد کردم ،درسم و ادامه دادم و یک تنه با زندگی جنگیدم تا بهترینها رو بدست بیارم وضع مالی ام عالی شد ،رشد عقلی ام عالی شد ،اما من همیشه از خودم انتظار بهتر شدن دارم و اینها رو هیچ وقت کافی نمیدونم مدام در حال تلاش برای بهتر زندگی کردن هستم گشتم و نقص زندگیم و در آرزوی برآورده نشده تناسب اندام دیدم با وجود تلاش‌های زیاد اما ناموفق در این مسیر ؛اینبار به سایت تناسب فکری هدایت شدم که بابتش همیشه شکر گذار هستم این سایت من و درباره خودم به فکر فرو برد ،خوب دقت کردم ببینم کجا وایسادم ،ورودی ها رو چک کردم ،خروجی ها رو چک کردم ،و شروع کردم به تلاش برای بهبود شرایط موجودم 

      تا به این روزها گمان میکردم کمک کردن ذهنی و مالی و همدردی و ……با دیگران یعنی ثواب ،یعنی من انسان خوبی هستم که دردهای آدمها رو درمان میکنم و همه اطرافیان هم دعا گو بودند اما هیچ وقت به این فکر نکرده بودم که تلاش من برای بهبود اوضاع دیگران چه ویرانی برای خودم و همسرم و دخترانم بوجود میاره ؟

      راستی مصی چرا یه مدته راکد موندی؟

      چرا کارشناسی ارشدت و ادامه ندادی؟

      چرا سر کار نمیری ؟مگه عاشق معلمی نبودی؟

      چرا اوضاع مالیت پیشرفت نکرده مگه نه اینکه بصورت آسانسوری داشت وضعیت مالیت پیشرفت می‌کرد یهو چی شد؟

      و هزاران چرایی دیگه که دنبال جوابهاشون بودم و الان فهمیدم بخاطر پر کردن مخزنم با چیزهای نامربوط بوده ؛

      از وقتی یاد گرفتم باید ورودی های منفی ام کنترل بشه مدام تلاش کردم اما چه فایده ؟

      آب در هاون کوبیدن بود 

      خانواده و آشنایان کوه انتظار بودن و نمیشد یکباره این همه تغییر کرد شروع کردم دو درجه دو درجه تغییر کردن ،کمتر تلفنها رو جواب دادم ،اگر خواستن بحث و بکشن به مشکلاتشون کانال و عوض می کردم و کلی جنگیدم تا رسیدم به بزرگترین سد زندگیم یعنی مادرم ؛؛؛؛

      مادری که عادت داشت تمام دردهای خودش و اطرافیانش و روی من خالی کنه و انتظار اعجاز در بعضی مواقع از من داشت هر چقدر تلاش کردم به اون بفهمونم که این بازی کثیف و باهام نکنه موفق نشدم من خوردم به بزرگترین پر کننده مخزن ذهنم ؛یعنی مادرم ؛

       بدلیل وابستگی عاطفی به مادرم و ترس از خداوند هیچ وقت جرأت مقابله و ایستادن نداشتم ؛

      اما طی سفری که داشتم خودم و توی چالش بزرگی انداختم خواستم بدون دید عاطفی ، خانواده و اطرافیانم و بسنجم و وای از نتیجه ای که گرفتم ،فریاد از نتیجه ای که گرفتم 

      فهمیدم این همه سال فقط از من سو استفاده کردن و با احساساتم بازی کردن، برای کسب نتیجه دلخواه خودشون، فهمیدم اونا خوب روانشناسی ام کردن و تمام شگردهاشون و متوجه شدم ،الان چند روزی است از اون سفر برگشتم ولی حالم هنوزم خوب نبود چون به گذشته و بازی هاشون فکر میکردم، به آزارهاشون به قلب صاف خودم نگاه می‌کردم و تمام مخزن من پر میشد از خشم و گریه امانم و می‌برید؛

      امروز دوباره اومدم رهایی از افکار منفی و گوش دادم حالم بهتر شده ولی کامل خوب نشدم ، آخه خیلی آزار دیدم حتی بخاطر رنجشی که ازشون داشتم حاضر شدم سهم ارثم و بدم و بیام فقط دیگه این آدمها رو نبینم و نشنوم در حالی که مبلغ قابل توجهی هم بود اما خواستم تنها ریسمان ارتباطی ام هم ببرم ؛وقتی فکر میکنم چه بلاهایی بر سرم آوردن مخصوصا از بعد فوت پدرم حالت انزجار میگیرم و دوست دارم ساعتها بشینم و اشک بریزم برای غربت خودم و قلب صافم که همیشه جایگاه خدا میدونمش و اجازه ندادم حس‌های کینه و دروغ و غیبت و بدی کردن ………در اون بوجود بیاد اگرم بوجود اومد در لحظه بدلیل یادآوری رنجها سریع از خدا خواستم حالم و خوب کنه و خوب شدم نمیدونم چرا اینبار حالم خوب نمیشه ، اشکال نداره اینقدر تلاش می‌کنم تا خوب بشم هیچ دردی همیشگی نیست ؛خدا هیچ وقت من و تنها نگذاشته، اون همیشه در قلب من زندگی کرده و کمکم کرده این درد هم تموم میشه ؛؛؛؛

      جالبه که حال بد الانم بخاطر اینه که نکنه کار اشتباهی کردم که اونایی که ورودی بد میدادن و حذف کردم خصوصا مادرم و ،و حال خرابی ام برای همینه ،من حتی بی احترامی هم نکردم فقط خداحافظی ابدی کردم چون نگذاشتن نفس بکشم خسته ام کردن ،واقعا خودشون اینجور خواستن ،اونها حتی بهم زنگ هم نزدن حتی وقتی فهمیدن بیمارم کوچکترین واکنشی نداشتن و من و متهم کردن به دروغگویی یا خودشیرینی در حالی که من واقعا بیمارم ،و من دیدم کوچکترین ارزشی برای من قائل نیستن و فقط بخاطر منافعی که براشون داشتم باهام در ارتباط بودن و اینها دردناکه 

      خوب نتیجه فایل 

      مصی جونم تو باید بلند بشی ،باید حالت خوب بشه،باید دوباره پیشرفت کنی حتی بیشتر از گذشته چون تو الان آگاهانه جلوی ورودی های منفی و آدمهای بد و گرفتی پس با توکل به خدایی که عاشقشی ادامه بده مخزنت و بزار برای رشد کردن و موفقیتت ،دیگه بسته قربانی شدن،دیگه بسته احساسی بودن اونها قوه فکر و منطق تو رو با احساسی کردنت خاموش میکردن تا نتونی درست تصمیم بگیری ناراحتت میکردن احساساتی ات میکردن تا نتونی فکر کنی و درست عمل کنی ،پیدا کردم همینه ،آفرین دیگه اجازه نده افکار منفی اذیتت کنن ،تو گناهی مرتکب نشدی که داری خودت و رنج میدی تو فقط چاقویی که گذاشته بودن زیر گلوت و تلاش کردی برداشتی وای خدایا ممنونم چقدر حالم بهتر شد ،اینقدر نوشتم تا درد و درمان و پیدا کردم ؛استاد سپاسگزارم خداوند پاداش شما رو به بهترین حالت ها بده ،منم دقیقا همیشه هر کاری و انجام دادم گفتم با خدا معامله کردم و بهترین نتیجه ها رو کسب کردم الانم مطمئنم خداوند بی دلیل کاری نمیکنه به هدایتم یقین دارم و به مسیری که دارم میرم ایمان دارم ؛خدایا به آقای روشن از خیر و خوشی دنیا و آخرت برگزیده ترینها رو عنایت کن و عمر با عزت بهش بده که ما رو به تو میرسونه و حالمون و خوب میکنه ؛

      یک دنیا بی کران سپاس استاد 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/04/18 14:55
      مدت عضویت: 373 روز
      امتیاز کاربر: 21740 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 681 کلمه

      سلام استاد 

      نمی‌توانید هدفی مقدس تر از تغییر کردن را در زندگی‌ تان جستجو نمایید!

      چه جمله قشنگی ، استاد من در چند فایل قبلی طعم زندگی با خدا ، عاجزانه از خدا خواستم برای رفع فکر منفی رهای جلوی پام بگذاره  و فردای آن روز در فایل تغییر زندگی قسمت افکار منفی را دیدم ووارد شدم و خداوند من را به این قسمت هدایت نمود در فایل اول و وقتی گفتید از افکار منفی خودمان بنویسم اول ترسیدم و گفتم اگر بنویسم شاید اتفاق بیفتد،من با اطمینان خاطر به حرف شما اعتماد کردم و فکرهای منفی که در ذهنم در محل کار از مدیر و همکاران بود را نوشتم وامروز تعجب کردم که فقط وقتی ذهن منفی من میاد حرفی در مورد آنها بگه یادان برگه می افتم و میگم این حرفها که تکراری است ودر برگه هم نوشتم، اینها مشکلی از من حل نمیکنه پس چرا به آن فکر کنم این درحالی بود که قبل از اینکه روی کاغذ بنویسم در مغزم آنها را محاکمه می کردم و حق را به خودم می دادم و هر بار با یک روش جدیدی موضوع را در فکرم حلاجی میکردم ، استاد من متوجه شدم وقتی من در مورد مردم حرف میزنم و قضاوت میکنم آنها هم در مورد من حرف می‌زنند در محل کارم یک خانمی است که زیاد حساسه و از دیگران همش بد میگه و همه ر اقضاوت میکنه متاسفانه من  به خاطر اینکه فرزند شهید است ۱۵ سال است با او دوستم و به او احترام می گذارم ولی نمی دانم چرا یکسالی است که این خانم با همه بانوان و آقایان اداره درگیری لفظی پیدا کرده وبا همه دشمن شده و همش نزد من بد همکاران را  میگه، من فقط گوش می‌دهم و کاری نمی کنم  که متاسفانه این قضیه برای من هم تکرار شده و همه همکاران از من هم بدشون میاد و با من برخورد خوبی ندارند و این امر باعث تنزل پست مدیریتی در من شد و این موضوع باعث شد  من از جمع کم کم فاصله گرفتم و به قولی سرم تو لاک خودم هست و صبح فقط با همکارانی که در راه تا اتاقم می بینم سلام میکنم وتا ظهر کاری به کارشون ندارم و با این سايت در اتاقم مشغول هستم الان که داشتم این فایل را گوش میکردم و نظرات دوستان را می خواندم متوجه شدم ورودی منفی به مخزن ذهن من زیاد است از طرف این خانوم در حالی که من اصلا کاری به همکاران ندارم و خبری از ایشون ندارم و الان به گوشیم زنگ زد که بگه چطور شده در اداره ولی من گوشی آن را برنداشتم و از خداوند متعال می خواهم کمکم کنه که خیلی محترمانه ورودی های منفی این خانم را قطع کنم و با مثبت اندیشی احترام  همکاران را برای خودم بدست بیاورم . 

      افکار منفی مانند کینه ترس نگرانی خشم حسرت حسادت احساس گناه نفرت انتقام و تمامی افکاری که معادل آن است اگر وارد مخزن ذهن شود اتفاقات بد را رقم میزند.و من اینها را دارم در محل کارم لمس میکنم و اراده قوی ندارم که به این فرزند شهید بگم دوستی با تو به ضررم شده و آرامش من را بهم زده بارها بهش گفتم در مورد دیگران هیچی نگو ولی متاسفانه به قدری خود رای است که حرف هیچ کس را قبول نمیکنه و من ناچار فقط گوش می‌دهم و حالا متوجه شدم تمام افکار منفی من از ایشونه و خودم باید ورودی این افکارراقطع کنم و چرا تا الان اراده نداشتم که دوستی با او را کم رنگ تر کنم چون مخزن ذهن من ازتعریف های  بدیهای همکاران پر شده در حالی که این تفکر من نیست که همه همکاران بد هستند و به یقین اگر با همین دیدگاه پیش بروم دیگر دوستی در اداره برای خودم نگه نمی دارم ، و من با این کارها روحم را سنگین کردم و اجازه نمی دهم روحم به طبقات بالاتری برود 😥😥😥

      استاد ممنون از شما که اینقدر شفاف این مطالب را می گویید و انشاالله بتوانم با گوش دادن و عمل به تمرینات فکر خودم را از افکار منفی رها کنم و از خدا ممنونم که من را به این سایت هدایت کرد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 10240 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,271 کلمه

      سلام و درود فراوان

      من کلا یاد نگرفته بودم که باید به ورودی ها و مخزن ذهن توجه داشته باشم .مخزن ذهن من اصلا منفی نداشت تا اینکه

        در سن ۱۶ سالگی  سال ۷۴ طبق رسومات خانواده  ازدواج کردم در بچگی پدرم فوت کرد و مادرم چند تا بچه قد و نیم قد رو با زحمت خودش در آرامش بزرگ کرده بود و به هیچ عنوان در منژل پدری حرفهای حاشیه و  غیبت و بدگویی و یل اینکه بی پولی وووو نبود فقط مدرسه به خانه و دغدعه من امتحاناتم بود و اهمیت بیش از حد مادرم به نماز و روزه. 

      با ازدواجم با اینکه فامیل بودیم انگار وارو سرزمین دیگه ای با رسم و رسومات عجیبی شدم خانواده ای  پر از حاشیه و کاملا دهن بین و سر تاسر غیبت و بدگویی کل فامیل ….!!!!!این وسط تنها کسی که فرق داشت همسرم بود اما چه فایده به مرور هر دوی ما مجبور شدیم تابع خانواده باشیم و همسرم چون شغلش طوری بود که فقط یک بار می اومد  خونه به من گفت فقط سکوت کن و من حتی اگه همسرم به من نمی گفت سکوت کن من بلد نبودم جواب بدم یاوحرفی بزنم الان که دقت میکنم میبینم شدیدا ازشون میترسیدم خلاصه اینکه الان با گذشت ۲۶ سال از زندگی ام ذهن و روح و روان من رو خشم گرفته و منفی باف غالب شده در این سال ها تنها کسی رو که تو این خانواده دوست داشتم همسرم بود عاشقش بودم اما چدر چند سال اخیر میگفتم چه فایده چه خیری از این دوست داشتن دیدم ‌و کلا همسرم رو مقصر این حال بد خودم میدونستم تا اینکه ۳ سال پیش برادرشوهرم فوت کرد و همسرم به تمام معنا با فوت برادرش گوشه گیر و افسرده و مریض شد و من به معنای واقعی تنها شدم انگار همسر من فوت شده بود خانواده مرحوم خیلی سرحال تر و شاداب تر بودن من در این ایم عاجزانه و ناامید از همه جا و همه راه ها  از خداوند  کمک خواستم و خداوند مهربان من رو به این مسیر الهی راهنمایی کرد که با اینکه فراز و نشیب های زیادی رو پشت سر گذاشتم در واقع استاد عطار روشن روانکاو من بوده و من خیلی خیلی تغییر کردم حالت درونی من خیلی بهتر شده  اما هنوز نتوانستم بعد از دو سال اون نتیجه و آرامشی که دوست دارم به دست بیارم وزنم هم که تکون نخورده و ابن فقط بخاطر افکار منفی ذهن ناخودآگاهم هست که هنوز شب که میحوابم با اینکه با فایل ها میخوابم فایل ها  دقیقا مانند قرص خواب برا من عمل میکنه از وقتی وارد سایت شدم دیگه شبها بدون قرص خواب میخوابم .این افکار که همش هم افکار گذشته و حال خانواده همسرم و گاها خانواده خودم می باشند داغونم کردن با اینکه قبل این فایل ها روگوش کرده بودم اما انگار اولین بار بود گوش میدم  با تمرین جلسه گذشته که چند بار هست دارم انجامش میدم حس میکنم خشم من کمتر شده و با این جلسه به لطف خدا اشکم سرازیر شد مدتها بود ظاهرا اشک نداشتم بغض داشتم اما اصلا نتونستم گریه کنم. اما الان با حس تازه ای گریه کردم و عاجزانه و از اعماق وجودم در همین جا از خداوند میخوام تادمن رو از شر افکار منفی نجات بده و آرامش و نشاط و شادابی رو سر منشا زندگی من قرار بده .

      نحوه بیان استاد و آوازی که با این فایل هست متناسب با روح و روان من و کاملا معنوی  می باشد بسیار ممنونم استاد بزرگوارم .

      رفتار خوب و خوش اخلاقی و خنده هام البته به زور و ظاهر سازی برا خانواده همسرم  و خودم بود و پرخاشگری و کتک زدن به بچه های مظلومم و اعصاب خوردی و بدرفتاری و جیغ و داد و من برا خودم و بچه ها و همسرم بود ای وای از این بی اطلاعی چه تاوان سنگینی!!!!😪😪😪

      درسته استاد کسانی که مخزن ذهن من رو از افکار منفی کرده بودند خودشون خیلی راحت و شاد زندگی میکردن یادم میاد با یک‌موضوعی حدود دوماه من حالم بد بود اما اون ها خیلی راحت داشتن زندگی میکردن و کلا یادشون رفته بود که چی گفتن . من هنوز از موضوع گذشته ناراحت بودم اون ها یه سری موضوع جدید و اعصاب خرد کن جدید بارم کردن و دوباره مت حالم بد و این چرخه چندین سال ادامه داشت .من به معنای واقعی خودم یعنی من رو فراموش و نابود کردم از ۱۶ سالگی تا الان که ۴۳ سال دارم مثل یک موش آزمایشگاهی بودم.

      عجب نکته بینظیری روح با افکار منفی سنگین میشه و نمیزاره شما به طبقات بالاتر برید . 

      دقیقا همین طوره روح من سنگین و سنگین و سنگین شده اینقدر سنگین که این دوسال با ورود به این سایت هنوز از زندان این افکار منفی آزاد نشده با گوش دادن به فایل برا چند دقیقه یا ساعت حالم خوب میشه بعد برمیگرده به حالت قبلی

       مدام گفتگوی ذهنی دارم این افکار رو دور کن به نکات مثبت توجه کن ‌دقیقا دارم با خودم مبارزه میکنم . و گاهی از این مبارزه کردن و گفتگوی ذهنی خسته خسته  میشم 

      هر روز صبح با منفی باف بیدار میشم و لی سریع به فرشته مهربون میگم خواهش میکنم بزن تو سر منفی باف. 

      من بایددبه جایی برسم که همانگونه که با مطالب سایت میخوابم با مطالب سایت هم بیدار بشم اما عجیب با افکاری که اصلا دیشب بهشون فکر نکرده بودم بیدار میشم خودم هم تعجب میکنم!!!!

      پرسه زدن افکار در باغ نعمت های  الهی چقدر زیبا  در سرزمین پرتو نعمتهای الهی باید باشم اما استاد   این افکار در مخزن ذهن  من نبست  گاهی به خودم میگم چطور به افکار مثبت فکر کنم وقتی خرج روزمره زندگی ام رو ندارم و مدام خودم و همسرم رو مقصر این امر میدونم .راسنی این هم یک فکر منفی و غالب شدن آن در ذهن ناخودآگام که چرا در این سال ها من و همسرم برای دیگران کار کردیم و به فکر زندگی خود و بچه هامون نبودیم که همان افراد در حال حاضر میگن شما بی عرضه بودید به فکر خودتان نبودید.

      بایدوبتونم این فکر وحشتناک رو از ذهنم دور کنم و روحم رو آزاد کنم تا بتونم با آزاد شدن روحم به طبقات بالاتر پرواز کنم .

      اما راستی  افکار مثبت چی هستن ؟

      داشتن همسرم و بچه ها و برادرام و مادرم و وسایل تو خونه ام و مهمتر از همه نفس کشیدن و زنده بودن و دلشتن شغل و موقعیت اجتماعی خودم  ورود به دوره تناسب فکری و داشتن چشمانی بینا و انگشتانی سالم که بتوانم کامنتم رو بنویسم و خیلی از نعمتهایی که من نمیبینم و برام عادی شده با نوشتن تمرین سپاسگزاری از نعمتهای خداوند در دوره خدا هرگز دیر نمیکند چرا هنوز نتونستی نعمتها رو غالب کنی و نداشته ها و سرزنش کردن ها در مخزن ذهن ات غالین؟ 

      زینب جان از این روش سرزنش کردن و مقصر بودن و حسرت رفتار گذشته آیا نتیجه ای دیده ای ؟

       چرا با حضور روزانه خودت در سایت هنوز نتونستی شادابی رو به دست بیاری ؟ چون مثل دوران مدرسه فقط داری گوش میدی و گه گاه تمرین‌مینویسی که فقط تکلیفی رو انجام داده  باشی ؟ اصلا فکر کردی استاد چرا میگه تکرار و تکرار و تکرار؟  چون ۲۶ سال با تکرار اون افکار زندگی  الان رو ساختی و برای تغییر زندگی الان باید موضوعات دیگه ای رو تکرار کنی . 

      این همه سال سعی گردی با نماز و روزه و قرآن و احساس گناه و بذل و بخشش بیهوده خودت رو آرام کنی و شاد باشی خب نشد که نشد

      خدای مهربانم خکاهش میکنم دستم رو بگیر و از این زندان و اسارت افکار منفی رهایم کن.تا بتوانم سلامتی و  لاغری و تناسب اندام و ثروت معنوی و الهی فراوان را از خزانه بی انتهای الهی کسب کنم. خدایا شکرت از این فایل گرانبها 

      استاد و برادر بزرگوارم ممنونم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/12/16 20:48
      مدت عضویت: 475 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 598 کلمه

      سلام و درود 

      رهایی از افکار منفی وقتی آغاز میشه که بهش توجه نکنیم . 

      اولین مسیر تغییر زندگی تغییر دادن توجه ما هست .

      یعنی مثلا یه اتفاق بد افتاده اگه ما بهش توجه کنیم تولید فکر منفی کردیم . توجه و فکر منفی رو ادامه بدیم در خودمون حس منفی ایجاد کردیم  و با توجه منفی ، فکر منفی و حس منفی رفتارهای پرخاشگرانه و بدبینانه و بدی ایجاد میکنیم  و با مجموع همه اینا عادات انسانهای بد رو به خودمون میگیریم و شخصیتمون یه شخصیتی از انسانهای جنگ طلب و لجباز  و خرابکار و … میشه و کم کم کل زندگیمون رو فقط از تکرار سنگریزه ای به نام توجه تبدیل میکنیم به زندگی یک انسان تبه کار . 

      ما لایق زندگی در حال خوبیم . 

      ما آفریده نشدیم که رنج بکشیم . 

      پس باید تغییر رو  در هر لحظه انجام بدیم .

      تا میتونیم به چیزهای خوب توجه کنیم . به چیزهایی که حالمون رو خوب می کنه . تا پروسه تغییر زندگی با استمرار ما در مسیر نیکیها اتفاق بیفته . 

      امروز وقتی غذامو خوردم و سیر شدم یه فکری اومد توی سرم . داشتم فیلم میدیدم و هی توی سرم نجوای خوردن اومد . 

      سیر بودم ولی نجوای خوردن داشتم . 

      نشستم با خودم فکر کردم گفتم ببین ما به هزار دلیل ثابت کردیم نه خوردن و نه زیاد خوردن هیچ کدوم چاق نمی کنند تازه چون انرژی مصرف می کنند و هربار که گوارش انجام میشه بدن کلی کار و فعالیت انجام داده با اینحال که پیوند چاقی و پرخوری رو از هم جدا کردم اما من بازم از رفتار پرخوری و حس غذا  از دهن افتادن و پرخوریهای مکرر بدم میاد . 

      چرا بخوام اینکارو انجام بدم . 

      در ذهنم فهمیدم من به مصرف مواد غذایی اعتیاد دارم . 

      من اعتیاد خودمو به چاقی تا حدود زیادی از بین بردم ولی اعتیاد خودم به مصرف بی رویه مواد غذایی از بین نبردم .

      من پیوند پرخوری رو از چاقی جدا کردم اما دیدم پرخوری خودش یه اعتیاده . اصلا کاری به چاقی و لاغری ندارم . 

      من از اینکه دائم دنبال غذا باشم خوشم نمیاد و همش سراغ خوراکیها رو بگیرم با این که میدونم بهش نیازی ندارم . 

      فهمیدم این فقط یه وسوسه ی ذهنیه . 

      پس به راحتی بهش اهمیت ندادم و ترکش کردم . 

      خیلی راحت ترکش کردم . گفتم من معتاد نیستم . 

      من اختیارم دست خودمه نه دست مواد غذایی . 

      من دوست ندارم به مصرف مواد غذایی معتاد بشم و اختیارم دست عادتم باشه . 

      من میخوام عادت به اندازه خوری کنم . 

      و برای همین این موضوع هم به دلایل نخوردنم اصافه شد .

      نمیخورم چون من معتاد نیستم . 

      همین توجه به این عملکرد کوچیک اونقدر حس و حالمو خوب کرد که گفتم بیام و بنویسم که چقدر آگاهیهای ذهنم که از شما یاد گرفتم قشنگ خودشو داره تو زندگیم نشون میده . 

      من قدرت اختیار و انتخاب دارم و به راحتی میتونم مصرف بی رویه مواد غذایی رو کنار بزارم فارغ از هرگونه تاثیری که بر من داره . 

      چون وقتی بنا به هر دلیلی حال من بد میشه بنا به این اعتیاد من به مصرف مواد غذایی رو میارم . در حالیکه خوردن فعلی است فقط بر حسب نیاز و ما حتما و حتما باید قسمت معتاد گونه اون رو که فرمول ذهنیست از ذهنمون پاک کنیم با عمل نکردن به آن . وقتی ما آگاه باشیم خب خیلی می تونیم خوب عمل کنیم اما وقتی به هر دلیلی فکر ما منفی شد و ما تمرکزمون برداشته شد عمل کردن بر اساس اگاهیهای قبلی میاد روی کار و ما به تکرار رفتار پرخوری میپردازیم . 

      پس  برای ترک اعتیاد پرخوری خیلی لازمه که از اتفاقاتی که افکار منفی در سر ما تولید می کنند دوری کنیم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1401/12/02 17:15
      مدت عضویت: 530 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,240 کلمه

       “به نام ”الله” خداوندی که نور است و رحمت “

      درود به همه ی عزیزان ؛

      گام چهل و هفتم : رهایی از افکار منفی (قسمت دوم ) ؛

      خدای خوب و مهربانم ،سپاس از تو که مرا یاری میدهی تا در مسیری که توسط خود تو به آن هدایت شده ام ثابت قدم باشم و امروز ۲ اسفند ۱۴۰۱ به لطف تو ، توانستم گام چهل و هفتم را بردارم ،سپاسگزارم .

      در ذهن و افکار همه ی انسان ها کم و بیش افکار منفی وجود دارد که این افکار منفی مهمترین مانع ، برای تجربه ی خوشبختی در دنیا و آخرت است .به طور حتم ما انسان ها نمی توانیم هدفی مقدس تر از تغییر کردن را در زندگی خود جستجو کنیم !!! اگر ما این تصور را داریم که زندگی مانند کالایی است که به ما تحویل داده شده است و قابل تغییر نیست کاملا در اشتباه هستیم چون همواره انسان های موفقی در دنیا وجود داشته اند و هستند که با تغییر افکار و نگرش خود توانسته اند هم شرایط زندگی خود را تغییر بدهند و هم شرایط زندگی اطرافیان خود را . مثلا کسانی که سالیان سال در دام اعتیاد افتاده اند می توانند تنها با تغییر فکر و نگرش خود نسبت به زندگی ،هم خود را از آن شرایط اسفناک نجات بدهند و هم شرایط زندگی اطرافیان خود را تغییر بدهند.نیازی نیست که به زندگی خوب دیگران با حسرت نگاه کنیم چون ما هم می توانیم زندگی فوق العاده ای را تجربه کنیم زیرا هیچ فردی آنقدر خوشبخت نیست که ما نتوانیم به اندازه ی او خوشبخت شویم . همه ی ما وظیفه داریم که تغییر کنیم و زندگی را آنگونه که خداوند برای ما مقدر کرده است ، تجربه کنیم . همه ی ما انسان ها به این جهان فرستاده شده ایم تا بتوانیم همه ی زیبایی های جهان را تجربه کنیم ، تا آزادانه برای خودمان زندگی کنیم ، تا تجربه ی یک زندگی پر از رفاه و آسایش و آرامش را تجربه کنیم .خوب زندگی کردن ، نه تنها آسان ، بلکه طبیعی ترین نوع زندگی است زیرا ما ذاتا و طبیعتا خوشبخت هستیم چون بنده ی خدا هستیم .

      ما می توانیم با این تصور که در ذهن هر فردی قسمتی وجود دارد که مانند یک مخزن می باشد که این مخزن دارای بخش ورودی و خروجی است .حال این سوال پیش می آید که محتویات این مخزن چیست ؟! محتویات این مخزن چیزی جز افکار و باورهای مثبت و منفی هر فردی نیست و مملو از افکار خوب یا بد است.در این جا دو سوال پیش می آید که نحوه ی پر شدن این مخزن چگونه است ؟! و دیگری اینکه چگونه باید ورودی مخزن خود را کنترل کنیم ؟! همان طور که همه ی ما می دانیم خداوند عزوجل جهان هستی را به شکل مجموعه ای از ملایمات و نا ملایمات به وجود آورده است و این فکر و تصور که باید زندگی ما مملو از ملایمات باشد درست و صحیح نیست چون جهان هستی شامل هم ملایمات و هم ناملایمات می باشد و در اصل این ما هستیم که با توجه به محتویات موجود در مخزن خود نسبت به اتفاقات زندگی خود واکنش نشان میدهیم .مخزن ما از هر چیزی پر شده باشد هر روز به دارایی خودش اضافه می کند و جهان هستی موظف است که مطابق با موجودی مخزن ما ، برای ما ، اتفاقات را رقم بزند .این گفته به چه معنی است ؟! نکته ی نهفته در این گفته این است که ما هر چیزی را که در زندگی خود تجربه می کنیم در واقع همان حس و فکری است که در ذهن خود به جهان هستی ساطع می کنیم یعنی اگر افکار خوب و مثبتی را در مخزن خود داشته باشیم و ذخیره کرده باشیم همان ها را در زندگی جذب می کنیم و عکس آن هم صدق می کند.خروجی مخزن ما در جهان پیرامون ما تاثیر مستقیم می گذارد . فضای مخزن ما محدود است .یعنی اگر آن را از افکار منفی و مخرب پر کنیم جایی برای افکار مثبت باقی نمی ماند و از همان افکار منفی به زندگی مادی ما سرریز می شود و اتفاقات هم سو با آن را برای ما رقم می زند.

      ما اگر به اتفاقات زندگی خود توجه کنیم به راحتی می توانیم به محتویات مخزن خود پی ببریم .پس با این کار می توانیم مخزن خود را از هر چیزی که بخواهیم و دوست داشته باشیم پر کنیم تا زندگی خود را تغییر دهیم.

      تغییر در زندگی ما تنها و تنها از طریق تغییر محتویات مخزن ما ایجاد می شود.حال این سوال پیش می آید که تغییر را چگونه آغاز کنیم ؟! جواب این سوال در اصل دو بخش است که خیلی خیلی مهم هستند: ۱) ما با کاهش ورود افکار منفی به مخزن خود می توانیم تغییر را شروع کنیم و ۲) قدم مهم بعدی عدم اضافه کردن افکار منفی به ذخیره ی مخزن خود می باشد .چطور باید این کار را انجام بدهیم ؟! ساده است اما در عین حال سخت است : با آگاه بودن و توجه و دقت به هدف خود داشتن.

      برای همه ی ما حتما در طول زندگی خود پیش آمده است که از کسی عصبانی بشویم که می تواند هر کسی که در ارتباط با ما هست یا نیست باشد.در زمان عصبانیت از هر فردی ما می توانیم‌ دو کار را انجام بدهیم : ۱) اینکه بیشتر از سه دقیقه به این عصبانیت ادامه بدهیم و بر ذخیره ی مخزن خود اضافه کنیم . ۲) می توانیم اجازه ندهیم صدمه ای را که به ما وارد شده است ادامه پیدا کند چون با تکرار آن بیشتر به خود صدمه می زنیم ،فردی که از او عصبانی شده ایم به سراغ زندگی خود رفته است و در واقع ما اگر آن عصبانیت را ادامه بدهیم در اصل به خود صدمه و ضربه می زنیم .

      باید به این نکته توجه داشته باشیم که هر کس ما را عصبانی می کند می خواهد مخزن ما را پر از افکار منفی کند تا ما را در طبقه ی پایین تر از خودش در جهان هستی قرار دهد و وقتی مخزن ما از افکار منفی پر شود خود به خود فضایی برای ورود افکار مثبت و ایده های مثبت کم می شود و جایی برای آنها باقی نمی ماند.ما نباید اجازه دهیم که کسی حق ما را ضایع کند چون افکار منفی بار وزنی زیادی دارند و ذهن ما را پر می کنند و در نتیجه روح را سنگین می کنند که با این کار روح نمی تواند به طبقات فوقانی دسترسی داشته باشد پس در همان طبقات پایین باقی می ماند.گاهی اوقات و یا شاید اکثر اوقات ما از همان اول صبح با افکار منفی از خواب بیدار می شویم و کل روز را با همین افکار منفی سپری می کنیم برای پیشگیری از این اتفاق ما می توانیم اول صبح این تصور را داشته باشیم که در باغ بهشت الهی قدم می زنیم و در آنجا از مرور افکار مثبت بهره می بریم و هر روز صبح خود را ،در باغ نعمت های الهی تصور کنیم که در پرتو رحمت خداوند و در پناه خداوند هستیم و در این باغ همه چیز امکان پذیر است و ما می توانیم از این طریق افکار الهی را در مخزن خود ذخیره کنیم .ما حتی در هنگام شب هم می توانیم  ذهن خود را از افکار منفی پاک کنیم تا ذهن ما آماده ی افکار مثبت شود.

      برای خودم و شما دوستان عزیز و همچنین استاد گرامی ذهنی پر از افکار و ایده های ناب و مثبت از خداوند خواهانم.

      “یا حق ”

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fariba
      1401/11/25 18:04
      مدت عضویت: 540 روز
      امتیاز کاربر: 14815 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 637 کلمه

      با سلام خدمت شما و هم مسیری های عزیزم،برای هر کاری با حس خوب و با یاد خدا شروع کنید و از تغییر وضعیت خودتون آگاه باشید که چقدر تغییر خوبی است افراد با اراده و با ایمان وظیفه و تلاش خودشان را می کنند،همه ما در زندگی با مسائلی مختلف روبرو می شویم و واکنش ما نسبت به این مشکلات مهم تر از خود مشکلات است از دین و مخزن مثبت استفاده کنید و در طول روز هر چقدر روی مخزن ذهنیمان افکار مثبت بیشتری بریزیم جایی برای افکار منفی خشم و عصبانیت کمتر میشه و همه محتوای ذهن ما پر از افکار مثبت در طول روز میشه و این عادت ذهنی ما میشه و سبک ذهنی ما تغییر میکنه مخزن ذهنی ما از هر چیزی که بیشتر پر شده باشه به همون سمت میره و افکار به همون فکر ها عادت می کنم و ادامه میدن و جهان موظف تا مطابق با ورودی ذهن ما بهمون جواب بده افکار منفی فکرهای بد باورهای غلط خودمان نه بگوییم و از زندگی اون چیزی رو استفاده کنیم که دوست داریم و باید در راستای هدف و خواسته های ما و تغییرات خودمان تلاش کنیم،

      مثلاً یک کار خوب یک هدف خوب یک تلاش با آرامش هدف خوب خیلی آدم رو میتونه تغییر بده ،وقتی که از خواب بیدار می شویم تا شب که دوباره به خواب برویم اگر افکار ما در طول روز منفی باشند اذیت می شویم و حس بدی را در ادامه داری محتوای ذهنی شما باید با توجه به احساسی که در طول روز می خواهیم داشته باشیم باشد اگر حس خوب شادی افکار مثبت را می خواهیم باید به چیزهای خوب فکر کنید و افکار منفی را رها کنید و مطمئن باشید و باور کنید که تغییرات ذهن شما ایجاد می شود باید افکار منفی را وارد مخزن ذهن خودمان نکنیم و افکار منفی را حذف کنیم به چیزهای خوب و مثبت فکر کنیم و قدم مهم تر اینه که افکار منفی را رها کنیم و از مخزن ذهنی خودمان محافظت کنیم توجه به داشته ها توجه به هدف ها و اجازه ندهیم افکار بد باقی بمونند ذهن ما و ما با آنها روزمرگی هایمان را مرور نکنیم ،

      حتماً شما هم افرادی را در زندگیتان دیده اینکه آرامش خاصی دارند و هر جایی که هستند شخصیت خودشان را دارند آرامش ذهنی خاصی دارند و نظم خاصی برای ذهن شان دارند و در مسیر اهداف خودشان حرکت می کنند این انسانها فراز و نشیب شان کم است صفرتاصد شان کم است و به افکار منفی شان ساربان می دهند و بیشتر ذهنشان را سمت خواسته ها و لذت ها در ادامه زندگی می برند،

      بعضی افراد به دنبال این هستند که افکار شما را منفی میکند و به افکار منفی بیشتر ذهنتان اضافه کنم شما باید باشید و بدانید که حق شما نباید در جهان که افکار منفی بار سنگینی دارند و وقتی ذهن شما پر از افکار منفی بشه شما نمیتونه به درجات و طبقات بالاتری از افکار مثبت بره و تصمیم درست بگیریم در همین سطح میمونه و در همان سطح پایین افکار منفی دنباله روی افکار منفی قدر شما می شوند و باید بیشتر به حس خوب مثبت فکر کنید و تصور کنید در بهترین شرایط خود هستید،

      افکار به شدت قوی هستند اگر می خوای تغییر افکار داشته باشی باید توجه کنی و بتونی و بارها از مسیر منحرف نشی و باید به هدف هایت فکر کنی باید بتونی از امشب یاد بگیری که افکار منفی تو رها کنی و صبح که از خواب بیدار میشی حس جدیدی داشته باشی و افکار جدیدی را داشته باشی و آرامش ذهنی بالاتری در خود احساس کنی با یاد خدا بودند و با احساس خوب و با توجه به متن های قشنگی که از خدا میخواهیم و سفارش داده های مان با حس خوب و درباره خودمان قشنگ فکر کنیم و حرف بزنیم،

      با تشکر از شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zohre.taheri.345
      1400/07/26 22:28
      مدت عضویت: 1571 روز
      امتیاز کاربر: 985 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 815 کلمه

      به نام خدای مهربان.

      با سلام محضر استاد عزیز عطار روشن و دوستان پرتلاشم….چگونه ورودی مخزن خودمون را کنترل کنیم؟وای از این افکار منفی که هر چه تلاش کنیم نذاری وارد مخزن مون بشه دوباره به شکل دیگه ای ذهن و فکرمون را درگیر می کنه…من معمولا وقتی مشغول کار کردن هستم توی خونه تا جایی که امکانش باشه سعی می کنم یک فایلی را تنظیم کنم که با هندزفری گوش بدم تا ذهنم درگیر افکار منفی نشه که خیلی روش عالی و خوبیه و منو از شر افکار منفی راحت میکنه چون فکر و ذهنم مشغول شنیدن صحبتهای استاد میشه و فرصتی برای ورود افکار منفی باقی نمی مونه….اما خیلی وقت ها هم این امکان برام نیست و دقیقا همین زمان هست که منفی باف فرصت خوبی پیدا میکنه تا ذهن و فکر منو درگیر کنه…بعد از چند لحظه حواسم را جمع می کنم تا روی یک موضوع خوب تمرکز کنم اما چند لحظه ای بیشتر نمیگذره که ی دفه حواسم جمع میشه می بینم داره یک خاطره ی تلخ ی اتفاق ناگوار و….را توی ذهنم مرور می کنم.. دوباره سعی میکنم تا تمرکزم را روی یک اتفاق خوب روی یک شعر زیبا یک منظره ی زیبا ببرم ولی دوباره قصه تکرار میشه ….داشتم فکر میکردم چرا اینطوره؟ این همه اتفاقات خوب و لذت‌بخش توی زندگی و پیرامون مون هست ولی چرا فقط اینقدر دوست داریم اتفاقات بد و رویدادهای تلخ را هی شخم بزنیم؟راستی چرا اینطوریه؟بعد بیاد درس چند جلسه قبل استاد افتادم که می گفتن شیطان دشمن قسم خورده ی ماست و تمام تلاشش را می کنه تا نذاره ما ی آب خوش از گلومون پایین بره! و دقیقا مشکل همینجاست مخصوصا اگر احساس کنه که ما حالمون خوبه، احساس مون خوبه و در مسیر موفقیت هستیم بیشتر تلاش میکنه تا این حس خوب را از ما بگیره و ما را از مسیر موفقیت منحرف کنه….وقتی که روی افکار منفی متمرکز بشیم و حالمون بد باشه موقعیت طلایی برای شیطان فراهم گردیم تا اهداف پلیدش را اجرا کنه ،حال و احساس ما را بد کنه و روی اتفاقات بد متمرکز کنه و در نتیجه اون اتفاقات و شرایط بد تو زندگی مون بوجود بیاد و ما اون شرایط و اتفاقات تلخ را بارها و بارها تو زندگی مون تجربه کنیم و روی خوشی و آرامش را نبینیم..البته اون کارش اینه و برای رسیدن به اهدافش قسم خورده پس اتتظاری غیر از این ازش نیست،ولی این ما هستیم که باید مراقب باشیم باید مراقب فکر و ذهن و دل و قلب مون باشیم مراقب ورودی های ذهن مون باشیم حواس مون جمع باشه روی چی تمرکز می کنیم به چه چیزی فکر میکنیم چه خاطراتی را مرور می کنیم؟.بخاطر چه اتفاقات و اشتباهاتی حسرت می خوریم؟ غصه می خوریم؟ و خودمون را مقصر می دونیم و به خودمون بد و بیراه میگیم؟ و از خودمون شاکی هستیم؟ خودمون را گناهکار و غیر قابل بخشش می دونیم؟وقتی دائم با این خاطرات و حال بد مخزن مون را پر میکنیم و مخزن مون هر روز به دارایی های خودش اضافه میکنه و جهان هم خودش را موظف میدونه مطابق موجودی ذهن مون برامون رقم بزنه و اینگونه میشه که ما دائم با اتفاقات بد در زندگی مواجه میشیم و زندگی مون خراب و غیرقابل تحمل میشه… ترس و نگرانی و کینه و نفرت و استرس و ناامیدی و بی ایمانی و پرخاشگری و بداخلاقی و… عواملی هستند که مخزن ذهنمون را پر و از افکار مثبت خالی و زندگی مون را به فنا میدن.در این دوره یاد گرفتم تا خودم را تغییر ندم هرگز شرایطم تغییر نخواهد کرد. تا زمانی که مخزنم را از افکار منفی خالی و با افکار مثبت جایگزین نکنم تا از درون تغییر نکنم زندگی من هرگز تغییر نخواهد کرد… بخاطر داشتن این افکار منفی بارها طعم شکست و اتفاقات بد را توی زندگیم چشیدم…مثلا چند سال پیش مبلغی پول داشتم و تصمیم گرفته بودم که باهاش کاری انجام بدم ملک بخرم یا ماشین بخرم یا ی کاری که سودی توش باشه و سودی از این پول بدست بیارم اما افکار منفی ذهنم هر با که تصمیم می گرفتم کاری انجام بدم با هزار اما و اگر مانع میشد و بالاخره اینقدر طول کشید تا ارزش اون پول نسبت به همه چی خیلی کم شد و عاقبت هم برای درمان یک بیماری هزینه شد و این نتیجه ی افکار منفی من بود و از این نمونه زیاد تجربه کردم متاسفانه….و حالا با این آموزش های عالی تمام سعی ام بر اینه که دائم مراقب افکارم باشم و به شیطان اجازه ی جولان دادن در ذهنم را ندم. سعی میکنم روی خاطرات شیرین و زیبا و اتفاقات خوبی که در زندگی تجربه کردم تمرکز کنم،زیبایی های دنیا را ببینم، زیبایی های خلقت را خوب ببینم و لذت ببرم، شاد باشم و خدا را بخاطر نعمت هایی که بهم داده شکر کنم و شاد باشم و شاد باشم و شاد باشم و شاکر باشم تا خدا بهترین ها را برام رقم بزنه……شاد و موفق باشین.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/07/05 16:26
      مدت عضویت: 1643 روز
      امتیاز کاربر: 27801 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,008 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و گرامی و دوستان خوبم 

      عجب معامله ای و قرار دادی با خدا کردی  به به  استاد جان تو به  گسترش رسالتت میپردازی اونم بدون اینکه انتظار دادن  بهای مالی از کسی  داشته باشی و برعکس از خدای خودت در مقابلش کلی انتظار و توقع داری که بهت کلی  نعمت و برکت بده  و خدا هم خودش در قرآن  گفته که  پاسخ مومنان رو میدهد و  خدا خودش گفته  پاسخ میدهد درخواست ،درخواست کننده  رو ،و قطعا دعای کسی رو که  فقط روی خود خدا  حساب باز کند رو  جواب  میدهد .

      پس این محصول شاید برای من کاربر سایت  رایگان باشه  اما برای استاد رایگان نیست پس  من نهایت استفاده رو میکنم تا زندگی جدیدی رو تجربه  کنم .

      همه ی ما در زندگی روزمره با ناملایمات و تضادهایی  روبه رور میشیم که این طبیعی هست  چون این جهان  مادی دو سویه هست و همه چیز  در اون پیدا میشه هم شادی هم ناراحتی هم چپ و هم راست  هم بالا هم پایین هم چاق هم لاغر پس اگر به تضادی خوردیم باید راحت از اون عبور کنیم در واقع  ما  باید اینقدر بزرگ شده باشیم که مشکل  در مقابل ما بسیار کوچیک  باشه و به راحتی حلش کنیم و نگیم چرا من  این مشکل رو دارم ؟؟؟ و به جای این سوال چرا من از خودت بپرس راه حل این مشکل چی هست ؟؟ ؟ و  برای حل اون قدم بردار .

      من هم در گذشته کلی افکار منفی داشتم و  بیشتر مواقع  اعصابم خورد بودو یا ناراحت بودم و  یا گریه میکردم   در واقع اگر از چیزی ناراحت بودم دیگه با کمترین مشکلی گریه میکردم و یا افسرده و ناراحت تر میشدم و خیلی مواقع شبها با ناراحتی از این و اون میخوابیدم و یا حتی با گربه میخوابیدم و دوباره فردا صبح رو هم با همین حالت ناراحتی شروع میکردم .(یا با نگرانی و یا ناامیدی و یا بی ایمانی و …)

      و چون  من در ذهنم کلی از این افکار منفی داشتم و مدام اونها رو مرور میکردم که چرا فلانی این حرف رو زد چرا برای من فلان کار رو نکرد چرا به من احترام نزاشت و خلاصه  بیشتر اوقات به فکر انتقام و کینه و نفرت و خشم و حسادت و ….. بودم پس   همیشه این افکار منفی در ذهن من داشتن بزرگتر میشدن و دیگه جایی برای افکار مثبت در ذهن من نبود .

       پس  در گذشته ذهن من مملو بود از ترس و نگرانی و ناامیدی بی ایمانی و پرخشاگری و گناهان زیاد و ….

      اما  مدتها هست  که در مسیر تغییرم ودیگه ورودی منفی به مخزن ذهنم نمیدم و  دیگه از کسی گله و شکایت ندارم به کسی حسادت   ندارم  از کسی توقع و انتطاری ندارم کسی رو قضاوت نمیکنم و نگران چیزی نیستم و  …..اینطور خودم راحت ترم و شاداب تر هستم و اولین و بیشترین  سودش برای خودم هست نه طرف مقابل  برای همین تا جایی که در توانم باشه  به سمت افکار منفی نمیرم و اونها رو  مرور نمیکنم تا حالم بهتر باشه و طبق قانون حال خوب مساوی هست با اتفاقات خوب و من تجربه های بهتری خواهم داشت .

      تغییر در زندگی شما تنها از طریق تعییر در محتویات ذهن شما ایجاد میشه چطور ؟با کاهش ورودی منفی در ذهن خودمان در واقع اگر به هدفم اگاه باشم پس  هر کس در اطرافم بخواد من رو عصبانی کنه نمیتونه چون من اگاهم این حال بد صدمات جبران ناپذیری در زندگی من داره پس در این حالت قرار نمیگریم تا در مدار پایینی در جهان قرار بگیرم پس حواسم رو میدم وارد مدارهای پایین نشم با عصبانیت و یا قضاوت و دروغ و ناامیدی و نگرانی و ….  من زندگی خیلی سطح پایینی رو خواهم داشت که اصلا راضی کننده نخواهد بود.

      کسی که به دنبال این چیزها هست  در مدارهای پایین میره پس باید هوشیار باشیم و نزاریم که کسی حق ما رو ضایع کنه اگر کسی ما رو عصبانی کنه حق ما رو ضایع میکنه چون عصبانیت باعث میشه روح ما سنگین بشه و به طبقات بالا نره و بارها دیدم افراد نگران و بدبین و منفی نگر رو که  هیچ وقت رنگ آرامش ندارن و همیشه در طبقات پایین هستن .

      بعضی افراد  مثل خودم تا از خواب بیدار میشن سریع فکرشون در همه جا پرسه میزنه و میره که وای  اگر فلان اتفاق بیفته چی میشه اگر فلانی بلایی سرش بیاد چی میشه اگر ….چی میشه اما ما باید بتونیم به افکار خودمون خصوصا در اول صبح به اونها جهت دهی بدیم و کانون توجهمون رو بر روی افکار مثبت بزاریم و این کار رو متو قف کنیم  و در افکار مثبت قدم بزنیم و اول صبح در باغ بهشت الهی قدم بزنیم و خودت رو در پناه خداوند و در پرتو خداوتد بدون و بگو خدا کمک میکنه من سلامتی کامل و ثروت زیادی و ارامش ام رو به دست بیارم و اینطور حالت رو بهتر میکنی .

      در واقع دهن ما مثل یه نوار کاست هست که شب  قبل از خواب هر چی رو مرور میکردیم صبح که از خواب پاشیم دوباره ادامه همون فکرها رو مرور میکنه پس اگر میخوام اول صبح خوب و  پرنشاطی داشته باشم باید اول یاد بگیریم قبل از خواب تمرکزم رو بر روی داشته هام و نعمتهای خوبی که دارم و چیزهای مثبت اطرافم قرار بدم تا صبح پر انرزی و مثبت وشادی رو داشته باشم و اگر هر شب و هر  روز این کار رو کنم به مرور مخزنم خالص میشه و من به مدارهای بالاتر میرم و هی بالاتر و بالاتر میرم و لذت بیشتری از زندگی میبرم  .

      و چقدر برای من که در مسیر تغییرم  انجام این کار  کمک بزرگی به من کرده که به مدارهای بالاتر برم   چون باعث شده شبها با سپاسگزاری از خدای خودم برای هر جیزی مثبتی که در اطرافم و زندگیم  هست  بخوابم و صبح ها هم با حال خوب  از خواب بیدار بشم و  سپاسگزار تمام داشته هام باشم و خودم رو در کنار خدای خودم  حس کنم  که داره مرا نوازش میکنه و در آغوش خودش مرا قرار داده که  با این کار سرشار از حس  امید و  ایمان  برای ادامه ی زندگی میشم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1400/06/28 19:50
      مدت عضویت: 1173 روز
      امتیاز کاربر: 10473 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 422 کلمه

      بنام خدا 

      سلام دوستان و استاد عزیز عطارروشن عزیز

      من قبلا حدود ۶ ماهه گذشته دوره رایگان را تازه شروع کرده بودم که به طور غیر منتظره پدرم را از دست دادم و من با اینکه هر روز استمرار داشتم تو مسیر شرایطی درست شد که مقدور نشد فایل گوش کنم و یا بنویسم اما مراتب را تو ذهنم زیاد مرور میکردم و حواسم بود به مسیرم حدود ۱۰ روز طول کشید و من دوباره مرتب شروع کردم فایلها را گوش دادن و نوشتن 

      اما در این میان برای من اتفاقی افتاد نزدیکترین ادمها که من تو اون روزهای سخت که پدرم فوت شد انتظار داشتم در کنارم باشند متأسفانه حضورشان بی نهایت کم رنگ بود حتی به صورت تلفنی و این موضوع باعث شده بود که من خیلی صدمه روحی ببینم و همش تو ذهنم مرور می شد شاید روزی صد بار دیگه با همسرم هم مشکل پیدا کرده بودم زندگی آرامی نداشتم وقتی بهش فکر میکردم تپش قلب میگرفتم حالم خراب بود تا اینکه یه روز به طور اتفاقی فایلهای تغییر زندگی را دیدم که نوشته شده بود افکار منفی من فایل را باز کردم و گوش دادم اتفاقا چند بار گوش دادم و رفتم فایل،بعدی و خلاصه ۵ تا فایل را گوش دادم نه تو یه روز تو حدود دو هفته تمرینات را هم انجام تمام افکاری که تو این فایلها گفته شده همشون را من هر روز مرور میکردم ببینید چقدر من حالم بد بوده و به این ترتیب من روزی چند بار هر فایل را در کنار فایهای لاغری با ذهن انجام میدادم اوایل تو طول روز بازم هم سراغم میامدندافکار منفی گاهی راحت مهار،میکردم و گاهی دچار لغزش میشدم اما به مرور حالم هر روز بهتر و بهتر میشد 

      تا زمانی که کاملا فراموش کردم و دیگه برام مهم نبودند حتی تمام افکار منفی دیگه تو طول روز را هم خیلی راحت الان مهار میکنم نمی گم کاملا اوکی شدم اما واقعا زندگی من تغییر کرد .

      دوستان میخوام بگم من واقعا معجزه دیدم از این،فایلها واقعا کار خدا بود که تو سخت ترین شرایط باز،هم دست مرا گرفت و مرا هل داد تو این مسیر الان که دارم می نویسم ۶ ماه گذشته که اگه اون موقع بود تا حرفش و میزدم فوری استرس و تپش،قلب سراغم میآمد اما الان نه،خیلی با آرامش دارم می نویسم .

      دوستان واقعا هر کی تو این مسیر ه حالا چه لاغری و یا تغییر زندگی فرقی نداره حتما از طرف،خداوند هدایت شده من که ایمان دارم خدا هدایتم کرد .

      استاد عطار روشن شما فرشته ی نجات من بودی خدا حفظتون کنه ممنون از،شما .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار msh54972@gmail.com
      1400/05/26 22:27
      مدت عضویت: 984 روز
      امتیاز کاربر: 237 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,262 کلمه

      سلام سلام 

      گام ۴۷در مسیر لاغری من 

      مقدس ترین هدف مادر زندگی  تغییر کردن است و این تغییر کردن از درون اغاز میشود نه بیرون 

      ما سالها در تلاش بودیم که شرایط زندگی خودمان تغییر بدیم در چاق یا لاغر شدن در ثروت مند شدن در کسب سلامتی شادی رفاه اسایش جذب روابط عالی خونه ماشین کار عالی همیشه در تلاش بودیم که از شرایطی که هستیم خلاص بشیم و برسیم به شرایطی که میخواهیم و با حسرت ناامیدی تقدیر من اینه هرچی تلاش میکنم چیزی نمیشه فلانی مهره مار داره از این حرفها به هدف خود نگاه میکردیم و از درون احساس بد ناامیدی داشتیم ولی از بیرون داشتیم تلاش فیزیکی میکردیم شبانه روز که شرایط خودمان رو تغییر بدیم و چیزی جز شکست همراه نداشته چون مسیر اشتباه رفتیم 

      چون مخزن ذهن پر کرده بودیم از افکار بیهوده منفی ناامیدکننده سرزنش خودمان و انتظار معجزه داشتیم از خداوند 

      خداوند به درون ما به نگرش ما نگاه میکنه به مخزن وجود ما نگاه میکنه سرنوشت برای ما می سازه 

      پس این ذهن هست که با افکاری که خودمان در ان ثبت میکنبم زندگی مارو رقم میزنه 

      من خودم شخصا سالها خداوند مقصرمیدونستم و میگفتم اگه خدا بخواد همچی درست میشه پس چرا مشکلات من حل نمیکنه مگه من بندت نیستم چرا به فلانی این همه نعمت میدی کسی که نه نماز میخونه نه کار خیری انجام میده ولی من نماز روزه قران می خوانم پس چرا بهم فلان نعمت نمیدی و همیشه به حالت حسرت نگاه میکردم به بقیه که خیلی راحت به نعمت هایی که میخوان میرسند 

       و فکر میکردم اگه به حالت درماندگی گریه برسم و در شب ها ماه محرم یا ماه رمضان و بقیه روزها عزاداری به حالت گریه و زاری از خداوند خواسته ام رو طلب کنم خداوند بهم میده اون نعمت رو یا وقتی به زیارت گاه ها میرفتم به التماس از انها میخواستم حاجتم بهم بدن نذر میکردم ولی همیشه شکست میخوردم چون من از درون ایمانی نداشتم و امید نداشتم همیشه داشتم به صورت ناخوداگاه به ناخواسته ها خودم توجه میکردم مثلا میگفتم خدایا میشه بهم یک همسر خوب بدی افکار درونم همسر خوب نیست همه مردها نامرد هستند دیدی فللنی خانمش طلاق داد تو چاقی کسی نمیخوادت بیکاری کسی نمیخوادت و از درون اصلا ذره ای امید نداشتم ولی از بیرون به خدا و امامان التماس میکردم که میخوام فلان هدف بهش برسم 

      وبعد که گفتم خدا برای من کاری نمیکنه و من نمبینه سرنوشت من همین هست هرکسی هرچیزی میگفت انجام میداد دست به دامن ادم هایی میشدم که میگفتن سید هستیم تو طلسم شدی سحر شدی چشمت زدن روزیت بستن فلان و اینقدر باور کردم که سالها من دانبال بهترین دعا کن که من از این زندگی نجات بده و همش چیزی جز دروغ نبود خودمم میدونستم دروغ هست ولی دیگه انگار دوست داشتم تقصیر بندازم گردن کسی که بگم تقصیر من نیست و از سرزنش دیگران خودم درو کنم و تقصیر بندازم گردن بقیه 

      و من با هدایتم به این مسیر فهمیدم که مقصر اصلی شرایط الانم خودم هستم و من باید از درون باورها افکار محتوا ذهنم تغییر بدم تا شرایط بیرونی من تغییر کنه

      من باید اول مسئولیت شرایط الانم بپذیرم و خودم مقصر صدرصدی بدونم و برای تغییر شرایطم هیچ کس نمیتونه کاری کنه جز خودم 

      پس این منم که قدرت تغییر شرایطم دارم و با تغییر محتوا ذهنم همچی تغییر میکنه بستگی به خودم دارد که چقدر متعهد هستم و محتوا ذهنم تغییر میدم و هماهنگش میکنم با خواسته هام 

      ده درصد تلاش فیزیکی در این مسیر به کار ببرم محتوا ذهنم تغییر بدم همچی تغییر خواهد کرد همچی برمیگرده به ذهنم و باورهام پس از ابن به بعد میپذیرم که این شرایط حق من هست چون خودم با باورها خودم این شرایط ساخته ام و خودمم با تغییر محتوا ذهنم زندگی جدیدی برای خودم می سازم 

      تغییر زندگی من و رسیدن به شرایطی که میخوام با تغییر محتوا ذهنم بدست می اید 

      حالا این تغییر باید چگونه اغاز کنیم با کاهش ورود افکار منفی به ذهن خودمان 

      قدم مهم بعدی عدم اضافه کردن افکار منفی به ذخایر ذهن خودمان هست 

      حالا چطور باید این کار انجام بدیم با اگاه بودن توجه کردن مثلا یکی دوست اعضای خانوادت همسایه ات یک حرفی میزنه که باعث ناراحتی تو بشه که عصبانی بشی خیلی هم اعصبانی میشی اینکه بیشتر از سه دقیقه سر این اعصبانیت بمونی و به ذخایر ذهن خود اضافه بکنی یا اینکه اجازه ندی که در ذهن مان ثبت بشه و بارها بارها به ما صدمه بزنه 

      اون فردی که باعث ناراحتی اعصبانیت ما شده وصدمه روحی به ما زده رفته داره زندگی خودش میکنه شاد خرم ولی این ما هستیم که با مرور اون افکار و حرفها به خودمان صدمه میزنیم و احساس خود را مدتها بد میکنیم عصبی بودن ما به خودمان ضربه میزنه پس به 

      این نکته توجه کن هرکسی ما رو عصبی کرد میخواد مخزن مارو پر کنه از افکار منفی تا مارو در طبقه پایین تری از خودش در سطح جهان نگه داره و وقتی مخزن ما از افکار منفی پر بشه خود به خود فضا برای وجود افکار مثبت کم میشه 

      باید حواس مان باشد نزاریم اون به خواسته خودش برسه 

      اون کسی که مارو عصبانی میکنه میخواد مخزن مارو پرکنه از افکار منفی ودرنتیجه مارو در طبقه پایین تر نگه داره باید اگاه باشیم نزاریم کسی حق مارو ضایع کنه 

      وقتی ما عصبانی میشیم حق مان در جهان هستی ضایع میشه افکار منفی ذهن مان میره بالا و افکار مثبت ما در جهان هستی میاد پایین 

      بار منفی بار وزنی زیادی دارند وقتی ذهنت پر از افکار منفی باشه روحت سنگین میشه نمیتونه به طبقات جهان هستی دست پیدا کنه در همین طبقه ای که هستیم میمونه 

      افرادی که منفی گرا هستند منفی باف هستندبددهن هستند عصبی هستند همیشه در سطح پایینی از جهان هستی زندگی میکنن هیچوقتی رنگ خوشی نمیبین نمیتونن برن طبقه بالاتر مراقب باشیم نزاریم کسی از حق ما خودمان محروم کنه و به طبقات پایین تر بفرسته 

      هر روز صبح جای مرور افکار منفی مشکلات بیاییم در باغ بهشت الهی قدم برداریم افکار مثبت مرور کنیم بگیم خدا کمک میکنه امروز این مشکلم حل میشه خدا کمکم میکنه امروز یه کار خوب گیرم میاد خدا کمکم میکنه شفا پیدا میکنم خدا کمک میکنه قسط هام بدم به این صورت ما افکاری مرور میکنیم که در مخزن ما وجود ندارد و یک جورهایی این افکار از مخزن الهی قرض میگیریم و به مخزن خود مان اضافه میکنیم 

      این افکار قوی هستند به ما کمک میکنند که سریع اون افکار منفی از ذهن خود کم کنیم 

      برای اینکه بتوانیم صبح ها بهتر در افکار مثبت قدم برداریم شب ها قبل خواب افکار منفی از ذهن خود رها کنیم و با ارامش خیال راحت بخوابیم که وقتی صبح بیدار میشی از هجوم افکار منفی در امان باشیم به این شکل ما فرصت پیدا میکنیم اول صبح به افکار مثبت فکر کنیم به نعمت ها خدا توجه کنیم و هر روز این کار تکرار کنیم مقداری از افکار منفی ذهن کم میشه و به مرور وزن روحی مان پایین میاد و روحی ما قابلیت بردن ما رو به طبقات بالاتر در جهان هستی پیدا میکنه و ما از نعمت ها بیشتری برخوردار هستیم و به مرور افکار منفی ما کمتر میشه و طبقات ما در جهان هستی بالا بالاتر میرود 

      من تعهد میدهم واسه تغییر دادن خودم از الان به بعد اگاهانه عمل کنم و موقعی که کسی اعصابم خرد میکنه در اون حالت نمانم و بگم این میخواد حق من رو ضایع کند از جهان هستی و من محروم کند در جهان هستی از نعمت ها الهی پس دیگه من در اون حالت نمیمونم و شب ها بدون مرو افکار منفی میحوابم و صیح افکار مثبت مرور میکنم تا روحم از این بار سنگین ازاد بشه و به طبقات بالاتر بروم 

      شاد شاد شاد باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار FARIDEH. T
      1400/05/05 00:43
      مدت عضویت: 1254 روز
      امتیاز کاربر: 4883 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 990 کلمه

      بنام خدا ،وبا سلام به استاد عزیز ودوستان گرامی ، 

      ضمن عرض تشکر از شما استاد عزیز که صمیمانه وخانواده محتویات زدگی خودرا بیان می کنید تا درسی باشد برای دیگران ،من به نوبه خودم ضمن اینکه از شما بازهم درس می گیرم ،سعی می کنم که بیشتر بیاموزم ،چون همه ما در هرلحظه نیاز است که بیشتر یاد بگیریم وهیچکس هم کامل نیست.

      یادمه سالها پیش کلاس یوگا می رفتم واستاد داشتیم بسیار عالی وماهر ومن خیلی درسهارا درزندگی از ایشون فرا گرفتم، که کمک بزرگی در زندگیم کرد، یادمه این خانم می گفت ، صبح که ا  خواب بلند می شید نگید آه چه روز بدیه چون از همون اول صبح روزتون خراب کردید ،ولی بجاش بگید به چه روز خوبیه وبجای آه همیشه بگید به ! وببینید چقدر در اتفاقات روزمره زندگیتون تاثیر گذار است ،وواقعا هم همینطور می شد ومن از همان زمان عادت کردم که صبحها که از خواب پا میشم بگم به چه روز خوبیه واکثر ا اتفاق های خوبی هم می افتد .! ولی البته اینجور هم نیست که زندگی همیشه روی روال خوبی باشه واتفاقهای بد به همراه نداشته باشد.اما تفاوت در نوع نگاه وتفکر ما انسانهاست که از چه زاویه دیدی به موضوع نگاه کنیم. ما باهر فکری یک فرکانسی را به جهان هستی ساطع  می کنیم ، وجهان هستی همان چیزی را برای ما پیش می آورد که ما برایش ارسال کردیم. وخوشبختانه اکثر افراد به این آگاهی‌ها دست پیدا کرده اند ولی مهم این است که در زندگی این اطلاعات را  به مرحله عمل در اوریم. .

      من خودم از بچگی خیلی صبور وآرام وخونسرد بودم ودنیای پر از صلح وفایی را باخودم داشتم یاد ندارم که درطول عمرم بادوستی ویا قوم وخوشی قهر کرده باشم ومتاسفانه با کسی زندگی می کردم که بسیار عصبی بداخلاق وبهانه گیر بود ،ولی من درمقابل سازشکار وخونسرد بودم وتحت تاثیر رفتارهای آن شخص قرار نمی گرفتم واز کش دادن ناراحتی‌ها اصلا خوشم نمی آمد ،درسته اولش ناراحت می شدم ولی بلافاصله چون از ناراحتی خوشم نمی آمد ، سعی می کردم به نوعی سرم را گرم موضوعات خوب دیگری کنم وفراموش کنم، واین راز موفقیت  من در زندگیم بود، وهمیشه اتفاقاتی برای من می افتاد که همه را دچار حیرت می کرد ،چون هر چه را می خواستم برام فراهم می شد وحالا که خوب فکر می کنم ،تمام اون اتفاقات خوب علیرغم اون درگیری‌ها که همسرم برام فراهم می کرد ،نتیجه اون افکار مثبت وحال خوب وقوی برخورد کردنم با اتفاق بد زندگیم بود، هیچکس شاید نمی توانست اون شرایط زندگی مرا از لحاظ تشنج واضطراب که از طرف مقابل بود بتواند تحمل کند ولی من جوری رفتار می کردم وجودی اتفاقات خوب برایم رقم می خورد که به فریده خوش شانسه معروف بودم ،در صورتیکه این به شانس من ربطی نداشت،بلکه به نقطه قوت من وباورهای مثبتم ربط داشت که اجازه نمی دادم هیچ مشکلی وهیچ رویدادی مسی زیبای زندگی مرا به هم بزند ،درسته ناراحت می شدم خوب من یک انسان طبیعی بودم ولی اینکه بتوانی در هرزمان شیرازه ودرمان زندگی از دستت در نرود مهم است! 

      در هر مهمانی ویا دور همی ازهمه شادتر بودم وسعی می کردم به خودم خوش بگذرد ، وهمچنین به دیگران ،از غیبت کردن فراری بودم ودر جمعی که پچ پچ وگفتگو بود شرکت نمی کردم  ، بیاد ندارم که در کل عمرم از مریضی صحبتی کرده باشم واز دکتر رفتن بیزارم، چون به بیماری اصلا فکر نمی کنم .

      وحالا که خوب فکر می کنم ،اگر اغراق نکنم تا کنون هم خوب زندگی کردم وهم انسانی موفق بودم، با اینکه مشکلات بسیاری درزندگی داشتم ،ودر تمام مراحل زندگیم با اینکه همسر داشتم تمام بار زندگی از لحاظ زندگی وبچه هارا به تنهایی بردوش کشیدم وهیچگاه گله وشکایت نکردم ونگاه تنها برروی موفقیتها وهدفهایم دور می زد ،با اینکه هیچ همراه وهمدلی نداشتم!! اینهارا می گویم تا دوستان بخصوص جوان‌ترها بدانند که زندگی پ  از فراز ونشیب است وخالی از اشکال محال است که باشد ،ولی همه اینها به تو دوست عزیز بستگی دارد که چطور بیندیشی وبطور عمل کنی؟! 

      زندگی همچون آن رودخانه ای است که همیشه جریان دارد وتو باید سوار برقایق زندگی با جریان آب پیش بروی ،نه برخلاف جهت رودخانه تلاش کنی ، که حاصلی جز خستگی ودست وپازدنهای بیجا ندارد!

      روان باش واگاه ، وبدان که هر چه را امروز بکاری فردا درو می کنی ! ما هر لحظه باید مراقب ورودی‌ها وافکار خود باشیم ،واز همه مهمتر هیچگاه سعی نکنیم که دیگران را تغییر بدهیم بلکه باید درپی تنها تغییر خودمان باشیم تا دنیای بهتری را بسازیم ،چه در زندگی خودمان وچه در پیرامون زندگیمان،! 

      حرص خوردن ،عصبانیت ،زود از کوره در رفتن، حسرت خوردن وبسایت کردن ،تمام اینها باعث کدری قلب ما می شود ،بیاد داشته باشیم که جایگاه خداوند در درون ما باید جای مقدسی باشد ، زنگارهای دلمان را بزداییم ،با بخشش کردن ،مهربانی ،محبت ،امید ،تا بتوانیم در آرامش کامل بسر ببریم ،

      درکتاب مقدس آمده است که ،زمانی که عیسی مسیح را علیرغم آنهمه معجزات وشفادادنها وزنده کردن مردگان وموعظه وبشارت ،که هیچ نبی ای در دنیا قادر نبود اینهمه کار بکند ،توسط کاهنان معبد بر صلیب کشیده شد وشلاق خورد و شکنجه ها که ندید ،روبه آسمان کرد وتنها گفت : ای پدر آسمانی آنهارا ببخش چون نمی دانند چه می کنند، واین سرلوحه زندگی ماست ،اگر توانستی که ببخشی به ا رامش رسیدی واگر نه تمام عمر خود را در قهرو کینه بسر خواهی برد ،این بستگی دارد که چقدر به خودمان وزندگیمان ارج می نهیم، دوست داشتن خود یکی از ارکان مهم در زندگی می باشد ،نه اینکه خودخواه باشیم بلکه اجازه ورود هر پلشتی وپلیدی را به ذهنمان ندهیم ومخزن ذهنمان را برای هرچه خوبی وافکار زیبا وخداپسندانه است خالی بگذاریم ودرهر موقعیت ومکانی قرار بگیریم ،این مهم است که کنترل افکار خودرا در دست بگیریم واین کا ر نیاز به ممارست وآموزش دارد که استاد عزیز ،به خوبی این وظیفه را برعهده گرفته که با تعالیم عالی وارزنده چراغ روشنی باشد برای مشتاقان نور و روشنایی !

      با آرزوی موفقیت و به روزی برای یکایک دوستان گرامی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 5667 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,360 کلمه

                   بنام خداوند هدایتگر 💓

      گام ۴۷             رهایی از افکار منفی ۲

      با سلام خدمت استاد عزیزم ودوستان هم مسیرم 

      در قسمت اول رهایی از افکار منفی آموختیم جهان هستی از طبقاتی تشکیل شده از صفر تا بی نهایت   هر کدام از ما در طبقه ای هستیم وهر کس بنا به شرایط طبقه ی خود اتفاقات را تجربه می کند 

      💓 اگر به خداوند وعدالت خداوند ایمان داریم نباید افسوس زندگی کسی را بخوریم 

      اگر ذهن را مخزنی در نظر بگیریم این مخزن ورودی وخروجی دارد  حضور ما در طبقات جهان هستی بستگی به خروجی مخزن ما دارد 

      اگر ورودی مخزن حسادت وکینه واسترس ونگرانی باشد. خروجی فقر وسختی و رفتاری است 

      اگر ورودی مخزن شادی وبخشش وگذشت ومحبت وصبر باشد خروجی فراوانی وثروت وآرامش وشادی است 

      💕 مهم ترین چیز در زندگی تغییر کردن است 

      خداوند بسیار مهربان وبخشنده است وبا اینکه قانون جهان هستی به افکار ما بستگی دارد این اختیار وقدرت انتخاب را به ما داده است تا بتوانیم با قدرت وتوانایی که خداوند در وجود ما نهاده طبقه ی خود را در جهان هستی تغییر دهیم وخود را به طبقات بالاتر ارتقاع دهیم 

      ♦️به چه نحوی می توانیم مخزن ذهن را پر کنیم؟ 

      خداوند جهان هستی را طوری آفریده است که مجموعه ای از ملایمت ونا ملایمت درآن در جریان است این طبیعی است که ما در طول روز با اتفاقات وحوادث ناگوار یا ناخوشایند روبه رو شویم 

      ♦️ این یک تصور باطل است که ما توقع داشته باشیم سراسر زندگی از ملایمت واتفاقات خوب باشد

      فضای مخزن ذهن ما محدوده واگه با افکار مثبت یا منفی پر شده باشه جهان هستی وظیفه داره به موجودی ودارای مخزن ما اضافه کنه وبنا به چیزی که در مخزن ذهن هست اتفاقات رو برامون رقم می زنه 

      ❣️ خروجی مخزن ما در جهان هستی پیرامون ما تاثیر داره 

      اگه مخزن ما با افکار مثبتی پر شده باشه جهان پیرامون ما اتفاقاتی مشابه برامون رقم می زنه 

      اگه فضای مخزن رو با افکار منفی چون خشم وکینه وکدورت پر کرده باشیم هر چقدرم تلاش کنیم زندگی خوب پیش برود با شکست که از جنس افکار منفی خودمونه مواجه می شیم 

      🌹 نتیجه بر اساس جنس (منفی یا مثبت) افکار ما رقم می خورد 

      ما باید با خودمون رو راست باشیم خودمون وخودمونیم باید به نوع افکارمون دقت کنیم بدونیم جنس افکارمون از چه جنسیه اگه مثبته که می تونه بهتر بشه واگه منفی تصمیم خودمون رو بگیریم اقدام کنیم دیگه خودمون رو گول نزنیم تا اینجا باید متوجه شده باشیم افکار ما چه نقشی در زندگیمون دارن 

      🎉🎉🎉🎉 تغییر کردن 🎉🎉🎉🎉🎉🎉

      💓 تغییر در زندگی فقط بر اساس تغییر محتویات ذهن ما ایجاد می شه 

      باید باور کنی وبا خودت روراست باشی وبتونی نتیجه مثبتی از این تغییر کسب کنی 

      چگونه تغییر را آغاز کنیم 👈اول  افکار منفی را شناسایی کنیم (هر روز آنها را یادداشت کنیم تا رها شوند)  دوم  سعی کنیم به افکار منفی موجود در مخزن ذهنمون اضافه نکنیم  سوم همیشه آگاه باشیم  به هدفی که داریم واونم جلوگیری از ورود افکار منفی است توجه کنیم   مثلا 🤙

      اگر عصبانی شدیم وکسی با برخوردش یا حرفش ما رو عصبانی کرد به این فکر کنیم آیا این موضوع را ادامه ندهم وفضای مخزنم رو خالی بزارم تا خداوند اونو با هدایتش پر کنه با الهامات خوب یا نه ادامش بدم واونقد بهش فکر کنم تا به فضای مخزنم رو باهاش تکمیل کنم وجا برای افکار مثبت نمونه 

      هر کسی شما را عصبانی کرد می خواهد مخزن شما را با افکار منفی پر کند وشما را در طبقه ی پایین تر از خودش در جهان هستی قرار بده ⛔

        باید هوشیار باشیم تا می توانیم از ورودی مخزن مراقبت کنیم بدونیم فضاش کمه اگه با افکار منفی پر بشه دیگه جایی برای افکار منفی نمی مونه 

      اینو بدونید موقع ناراحتی وخشم طرف مقابلت به هدفش که کشوندن تو به طبقات پایین تره برسه 

      ♦️ افراد موفق همیشه شاد وخونسرد هستند عصبانی نمی شوند اگر هم به ندرت عصبانی شوند خیلی زود فراموش می کنند وادامه نمی دهند 

      وقتی عصبانی می شیم در واقع حق خودمون رو ضایع می کنیم.چون افکار منفی که به واسطه ی عصبانیت وارد مخزن ما می شه بار منفی سنگینی دارند طوری که روح مارو سنگین می کنه این سنگینی توان رفتن به طبقه ی بالاتر وتجربه زندگی بهتر رو نداره 

      افکار منفی وطبقات جهان هستی در رابطه معکوس هستند هرچقدر افکار منفی بالا بره جایگاه در جهان هستی پایین میاد✔️

      ♦️♦️ راهکار برای کاهش افکار منفی وایجاد افکار مثبت 

      وقتی اول صبح از خواب بیدار می شیم نا خودآگاه در فضای مخزن خودمون پرسه می زنیم  یاد گرفتاری هاو مریضی وناراحتی که داریم می افتیم باید توجه به افکار منفی را متوقف کنیم 

      اگر حجم افکار مثبتمون کمه بیایم از خداوند قرض بگیریم یعنی خودمون رو در باغ نعمت های خداوند تصور کنیم در سرزمین افکار الهی هرچیزی امکان پذیره این افکار الهی به شدت قدرتمند هستند وبه ما کمک می کنند تا خیلی سریع از زخیره افکار منفی کم کنیم وروحمون رو سبک کنیم  اگر بخواهیم تغییر کنیم  چاره ای نداریم باید این مرحله که کاهش افکار منفی هست رو بگذرونیم وبه افکار الهی پناه ببریم  سخته ولی شدنیه چند روزی طول می کشه چون ذهن عادت کرده سراغ افکار منفی بره  ولی با کنترل وتوجه کم کم عادت می کنیم سراغ افکار منفی نریم 

      چطور به افکارمون جهت بدیم 🤙

      برای اینکه بتونیم در طول روز از هجوم افکار منفی خلاص بشیم از شب باید روی خودمون کار کنیم به این صورت که شب قبل از خواب تمام افکار منفی و مشکلات رو پاک کنیم وبا آرامش بخوابیم تا صبح که بیدار می شیم فرصت اینو داشته باشیم به افکار مثبت توجه کنیم به نعمت ها ودارای های خودمون توجه کنیم  با تکرار این روند رفته رفته حجم افکار منفی کم میشه و زن افکار مثبت سنگین می شه  روح سبک می شه وبه طبقات بالاتر می رویم ودر آنجا هم روند ادامه داره وباز به طبقات بالاتر می ریم ودر آنجا از نعمت ها وشرایط بهتری برخوردار می شیم 

      🌷من از وقتی از این آموزش های رهایی از افکار منفی استفاده می کنم خیلی خیلی تغییر کردم و سرشار از احساس خوب هستم. تا حدودی توانستم افکار منفی رو کنترل کنم تمرین اول رو به خوبی انجام دادم وتا می شد افکار منفی رو یاد داشت می کردم وبعد از اون تمرین دوم که شب ها قبل از خواب همه ناراحتی ها وافکار مشوش را فراموش می کزدم وبا آرامش وامید خداوند می خوابیدم وصبح هم واقعا از خدا کمک می خواستم مثلا می گفتم خدا کمکم می کنه دخترم خوب بشه خدا کمکم می کنه با همسرم رابطم بهتر بشه خدا کمکم می کنه همسرم تو شهر جدیدی که می خوایم بریم کار خوبی پیدا کنه…… همین روند رو ادامه دادم الان خیلی آرامش دارم هرچی همسرم برای این نقل مکان مسترب ونگران من سرشا. آرامشم برای مشکل دخترم با این که دکتر حرف های خوبی نزد ولی اصلا بهم نریختم برعکس گذشته که تمام زندگیم با ترس ونگرانی واستراب بود هر ثانیه از خدا کمک می خوام هر ثانیه با خدا حرف می زنم اونقد از خدا کمک می گیرم که احساس می کنم افکار منفی گذشته جرعت ندارن سراغم بیان اجازه اومدن ندارن چون واقعا در باغ با صفای نعمت های خداوند سیر می کنم. نمی گم الان خیلی خوبم عصبانی می شم ناراحتی ودل لپسی هنوز هست ولی نمی زارم ماندگار بشن اجازه نمی دم اگه با همسرم حرفم شد خیلی ماندگار بشه سریع فضا رو عوض می کنم خلاصه زندگیم زیر ورو شده کلا تلوزیون رو کنار گذاشتم ونمی زارم هیچ فضایی ایجاد بشه که افکار منفی رو برام تداعی کنه 

      استاد عزیزم می دانم احتیاجی به تشکر من یا قدر دانی من ندارید شما با خدا معامله کردین وخدا پاسخ این لطف وبزرگی شمارو می ده ولی منم به نوبه خودم می خوام بگم شما خیلی خیلی توی زندگی من تاثیر گذاشتین تا حالا خیلی  سخنرانی ها گوش دادم همه بدتر گمراهم کردن ونا امید شدم ازلطف ورحمانیت خداوند  اما حرف های شما از بس شیرین از بس خودمانی از بس واضح وروشن است که آدم دوست نداره یه لحظه بدون این فایل ها زندگی کنه منکه در طول روز مثل آدمای معتاد دنبال فرصتی می گردم فایل گوش بدم واونقد به دلم می شینه که شوهرم می گه صدتا اتفاق کنارت بیفته متوجه نمی شی😍 ازتون ممنونم وبهترین طبقات جهان هستی رو براتون آرزو مندم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/02/01 10:29
      مدت عضویت: 1690 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,618 کلمه

      سلام .

      گام ۴۷ رهایی از افکار منفی قسمت دوم .

      من هروقت که میخوام چیزی بنویسم اصلا نمیدونم از کجا شروع کنم چی بنویسم اصلا چی میخوام بنویسم . 

      همیشه همینطور بوده من شروع میکردم به نوشتن و آگاهیها یکی پس از دیگری شروع میکردن به اومدن و من یهو به خودم میام میبینم یه متن طولانی نوشتم  . 

      این گام درمورد رهایی از افکار منفیست . شاید وقتی ما بخواهیم شروع کنیم به تغییر زندگی و تغییر مخزن ذهنیمون ندونیم باید از کجا شروع کنیم چطور شروع کنیم . اما شروع که کنیم یعنی داریم اعلام امادگی می کنیم که مسیر رو تغییر بدیم بعد تغییر کردن آروم و آهسته شروع میشه . درست مثل همین نوشتن که اولش صفحه هیچی نیست و وقتی شروع میکنم به نوشتن این یعنی دارم تغییر ایجاد می کنم . 

      من از وقتی متحول شدم یه تغییر اساسی در زندگیم مشاهده کردم . صبحها که از خواب بیدار میشم حالم خیلی خوبه . در حالیکه این حال خوب یهو ایجاد نشد . این تغییر با تغییر مخزن ذهن من صورت گرفت . به هر اندازه که محتوای مخزنم رو  تغییر دادم به همون اندازه زندگی من زیباتر شد . 

      چقدر این جمله خوب هست  که مخزن سنگین ذهن ، روح رو سنگین میکنه و نمیزاره به مدارهای بالاتر صعود کنه . در حالیکه ویژگی روح سبک بودنه . ما عاشق سبکی و راحتی هستیم و تمام اتفاقات خوشایند ما در مدارهای بالاتر و سبکتر ایجاد میشن و لازمه ی اون رها کردن کوله بار سنگین این مخرن هست . تصویری که از این فایل صوتی در ذهنم تجسم شد تصویر یک بالن هست . بالنی که قصد پرواز به آسمانها رو داره وقتی بارهاش سنگین باشه اوج نمیگیره و خیلی وقتها توی کارتونها میدیدیم برای اینکه بخوان این بالن اوج بگیره یه سری کیسه های سنگریزه که کنار بالن بسته بودند رو باز می کنند و پایین میریزن تا بالن سبک بشه و اوج بگیره تا صحنه های زیباتری رو تجربه کنه . 

      اونجایی بودم که گفتم صبحها که از خواب بیدار میشم حالم خوبه و این اولین تغییر زندگی من بود . 

      من باورم شده خوابیدن نعمتیه که انسان در اون مدت به خود درونیش  اتصال داره و خود درونی کاملا داره پاکسازی رو انجام میده . من وقتی میخوابم تمام افکار منفی من پاکسازی میشن و وقتی بیدار میشم یه روز تازه رو شروع میکنم که مثل یه کاغذ سفید آمادست تا من روی اون بنویسم . وقتی قلم به دست منه پس شروع میکنم و خوب مینویسم و از اینجا بود که تغییر زندگی من آغاز شد . 

      نکته ای زیبا در متن توجهم رو جلب کرد . رها کردن نگرانی ها . 

      من تا حالا نگرانی رو تجزیه و تحلیل نکرده بودم . یعنی تا الان پیش نیومده بود که ان مورد رو بررسی کنم . حسرت و حسادت و … رو بررسی کرده بودم و به درکشون رسیده بودم اما الان فرصتی پیش اومد تا نگرانی و رها کردن نگرانی رو با توجه به محتوای آموزشی مورد بررسی قرار بدم . 

      نگرانی  یک احساس است . احساسیست که در اثر پیش بینی وقایعی نادلخواه در آینده در ما ایجاد میشود . اغلب گفتگوهای درونی یا بیرونی  که این احساس رو ایجاد میکنند با کلمه (نکنه) شروع میشه . 

      جملات پشت هم میان و در مجموع تصویری نادلخواه در ذهن ایجاد می کنند که منجر به احساس نگرانی میشه .  نگرانی انسان رو سنگین می کنه و اجازه نمیده روح به مدارهای بالاتر اوج بگیره . ماندن در مدارهای پایینتر گرفتار شدن در چرخه ایست که اتفاقات نادلخواه رو رقم میزنه . 

      اما چطور میشه این احساس نگرانی رو رها کرد . اینجاست که باید دونه دونه محتوای مخزن رو مورد بررسی قرار بدیم و ببینیم چه فکری باعث شده مدار ما در چرخه ی نگرانی و اتفاقات نادلخواه قرار بگیره . 

      دلشوره و نگرانی از ایمان نداشتن به خداوند میاد . به خاطر احساس وابستگی به چیزهایی که نسبت بهشون احساس مالکیت کاذب داریم . تمام (نکنه هایی) که در ذهن ما تولید میشن به این دلیله که ما احساس ترس داریم . احساس ترس هم که در گام قبل مورد بررسی قرار دادیم و متوجه شدیم به خاطر نداشتن ایمان و در حقیقت ایمان در محل نابجاست . وقتی ما در مداری که نباید باشیم  هستیم این حالت برمیگرده به تکرار این عملکرد در گذشته که عادات ما رو ایجاد کردن . 

      یعنی ما عادت کردیم و طبق عادت مدار نادلخواه رو انتخاب می کنیم . 

      اولین نکته ای که در تغییر کردن حائز اهمیته دقیقا همینه که ما باید بدونیم برای تغییر کردن لازم هست که عادات خودمون رو شناسایی کنیم باهاشون در صلح قرار بگیریم . آرام آرام اونها رو منطقی کنیم و بگیم ببین چیزی نیست . این کار یعنی باز کردن نخهای کلافی که به هم گره خورده و اصطلاحا میگن مثل کلاف سر در گم شدم . ما با وارسی و پیدا کردن سرنخ آرام ارام نخ ها رو از لابلای هم باز می کنیم تجزیه و تحلیل می کنیم تا به انتها برسیم و ببینیم هیچ چیزی وجود ندارد که مارا نگران کرده . 

      خب به آنجایی رسیدیم که منشاء نگرانی از ترس هست و ترس هم از نداشتن ایمان در محل بجا ‌و انتخاب محل نابجا هم به دلیل عادت کردن به مداریست که مدتیست آن را تکرار کرده ایم و رمز تغییر کردن از توجه  ، انتخاب و شکل گیری عادتی جدید است . 

       همین نوشتن و بررسی کردن و محتوایی جدید در ذهن ایجاد کردن و تمرین کردن برای اینکه به شیوه ی جدید بنگریم این اعمال همه نشان از تغییر کردن است . 

      به نظر من هنگامی که ذهن ما پر میشه از نکنه ها رها کردن وابستگیهاست . پدر مادر خواهر برادر همسر فرزند کار رییس دوستان آشنایان  اینها همه غیر از ما هستن  و همگی خدایی دارن که داره از درون هدایتشون میکنه . به همه شون زندگی داده که دوست دارن زندگی خودشون رو اونطور که دلشون بخواد رقم بزنند و زندگی اونها هیچ ربطی به من نداره .   . اولین چیزی که خوبه آدم در مواجهه با نگرانی ها  بگه  این هست که بگه به من چه شاید کسی انسانیت رو مطرح کنه و بگه وقتی ظلمی در جایی داره اتفاق میفته من چطور بگم به من چه پس احساس مسئولیت چی میشه و اینجاست که باز هم میشه گفت تو فقط مسئول زندگی خودت و انتخابهای خودت هستی حتی زندگی فرزند تو هم در دست تو نیست . همه ی انسانها حق انتخاب دارند و حتی کسی که مورد ظلم واقع شده به اعماق وجودش که تفکر کنی میبینی خودش انتخاب کرده و خودش رو در چنین شرایطی قرار داده . تو هم مختاری اگه میخوای خودتو در چرخه ی اونها بندازی مطمئن باش نمیتونی اونها رو نجات بدی اما به راحتی قادری سرنوشت خودتو شبیه اونها کنی . پس ازشون فاصله بگیر تا کسی خودش نخواد نمیتونه تغییر کنه و زندگی هیچ کسی به تو مربوط نیست . پس تو فقط سرنوشت خودتو رقم بزن و همه رو کنار بزار . 

      این حالت گفتگوی درونی سبب میشه انسان به خود درونیش متصل بشه . در حقیقت باعث میشه مخزن ذهن از تحلیلهای الهی پر بشه و کم کم مشاهد می کنیم به جای احساس ترس احساس آرامش جایگزین میشه . عادت کردن به این شرایط باعث میشه ما از مدار قبلی خارج بشیم و خارج شدن از مدار قبلی و ورود به مدار آرامش سبب خلق پدیده ها و شرایط دلخواه ما میشه . 

      البته اینا همه اش تمرینه و هرکس باید بنا به محتویات دهن خودش و اینکه برگزیدن چه نوع نگرشی حالشو بهتر میکنه و اون رو آروم می کنه . 

      مهم رها کردن نگرانی هست حالا هرکسی بنا به انتخابهای خودش میتونه این حالت رو از خودش دور کنه و نگرانی و خلق اتفاقات نادلخواه رو به آرامش و خلق اتفاقات دلخواه رقم بزنه . 

      نکته ی بعدی در رها کردن افکار منفی  کنترل ورودیهاست .  آخ که چقدر این کنترل ورودیها مهمه و اگه انسان ورودیهای چشم و گوش و زبان خود رو مراقبت کنه چقدر حالش خوب میشه . 

      من تا جاییکه ممکنه سعی میکنم از افرادی که ورودیهای نادلخواه بهم میدن دوری کنم حتی اگه اون افراد نزدیکترینهام باشن ‌ . 

      تلویزیون و تلگرام و اینستا و واتساپ و اینها رو هم فعلا کار مهمی باهاشون ندارم و خیلی راحت کنارشون گذاشتم . اینا کارهایی که از وقتی دارم انجامشون میدم واقعا منو به آرامش رسونده . البته من از آزمون و خطا به اینجا رسیدم ها . هرچیزی که در من تولید حال بد کرد حذف کردم و مواردی رو هم که نمیتونم حذف کنم سعی میکنم هدایت افکار انجام بدم و نزارم فکرمو خراب کنم اما راحتترین همون پرهیز کردن هست همونیکه خداوند بارها و بارها مومنین رو به تقوا و پرهیز دعوت کرده ‌البته این تقوا و پرهیز هم دقیقا از همون مواردیه که از وقتی متحول شدم این معناها هم برام متحول شد . یعنی دین کلا برای من دگرگون شده . برداشت من قبل از تحولم در دین یه چیز بود و حالا زمین تا آسمون متفاوت شده و یکی از تغییرات مهمم هم همین بوده . 

      به هر حال تجربه ی زندگی بهتر پذیرش این نکته هست که ما خالق توجهات و انتخابها و  افکار و گفتار و رفتار و عادات و شخصیت و سرنوشت خودمون هستیم و کسی که بخواد  زندگی بهتر رو تجربه کنه و  لذتهای بیشتری رو درک کنه باید بپذیره خالقیت خودش رو در زندگی پیدا کنه و از این نیرو در جهت تغییر توجهات و انتخابها و افکار و گفتار و رفتار و عادات و شخصیت و سرنوشت خودش استفاده کنه . 

      لازمه ی این کار وصل شدن به خود درون و رها کردن تمام وابستگیها از ذهنه . وقتی مخزن ما سبک بشه روح ما به پرواز در میاد و در حقیقت ما در مدارهایی بلاتر قرار میگیریم و اتفاقات خوشایند رو به سمت خودمون جذب می کنیم . 

      خدایا سپاسگزارم .

      استاد ازتون سپاسگزارم .

      فاطمه سپاسگزارم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/12/26 21:09
      مدت عضویت: 1643 روز
      امتیاز کاربر: 27801 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,850 کلمه

      هر روز افکار منفی که در ذهن خودتون مرور میکنید بنویسید تا مخزن افکارتون رو خالی کنید(من سعی کردم در این مدت که با این مسایل ذهنی و کنترل ذهن آشنا شده ام هیچ فکر منفی نداشته باشم با کنترل ورودیها ی خودم ولی اگر دیدم ذهنم خیلی داره اذیت میکنه و من رو وارد جزییاتی میکنه که روزم رو خراب کنه سریع با فایل یا آهنگ دلخواهم مسیر اون رو منحرف میکنم و البته ۹۹ درصد مواقع من خودم دارم یا فایل گوش میدم یا فیلم دلخواهم که کاملا مثبت هست یا آهنگ دلخواهم رو گوش میدم یا در حال نوشتن دیدگاه هستم و … در کل خودم رو بیکار نمیزارم ولی اگر هم هم فکر منفی داشتم سریع خودم رو کنترل میکنم و کیفیت زندگی الان من با چند سال پیش من قابل مقایسه نیست . )
      .
      استاد میگن :من برای هر کاری با خدا معامله میکنم همینکه من این آموزشها رو به شما بدم و خداوند هم افرادی رو که نیاز دارن استفاده کنن به سمت من هدایت کنه تا با استفاده از آموزشها به من نعمت و فراوانی هدیه داده بشه (منم میخوام معامله کنم که خدای من تو بده تو نعمت برکت و رحمت و سلامتی و سعادت و خوشبختی و شادی و آرامش و ثروت بده من هم وظیفه دارم هر لحظه شکر گذار تو باشم با لذت بردن و راضی بودن از تمام داشته هام و خوشحال باشم و با خدا کلی معامله ی دیگه هم دارم که من رو هدایت کنه به سمتی که خودش،و جهانش،و قوانین جهانش رو کشف کنم و بشناسم و اون من رو هدایت کنه و من به اونها عمل کنم )
      افرادی که این کارها رو و تمرینها رو انجام میدن خیلی از ایمان بالایی برخوردار هستن .

      امروز در مورد نحوه ی پرشدن مخزن، شما رو آگاه میکنم .همه ی ما در زندگی با رفتارهای متفاوتی رو به رو میشیم که مجمو عه ای از ملایمات و ناملایمات هستن .
      هر وقت به محتوای مخزن خودت توجه نمیکنی پس از اول صبح به هر دلیلی من میتونم عصبانی باشم تا لنگ ظهر که بیام خونه و هنوزم عصبانی باشم و حتی من از حرف و سر و صدای همسرم و فرزندانم عصبانی میشم تا اینکه آخر شب خسته و ناآرام بخوابم تا یه روز دیگه به همین شکل رو من سپری کنم .(هر فرد در این دنیا زندگیش با یه فرد دیگه متفاوت هست یعنی ذهنش متفاوت هست پس دنیاش متفاوت هست و خداش متفاوت هست که دنیاش متفاوت هست و همین باعث میشه نتیجه های متفاوتی برای افراد رقم بخوره و هیچ گله ای هم نباید باشه چون هر کس خودش با قدرت ذهنش میتونه زندگی دلخواهش رو، هم در این دنیا و هم در اون دنیا خلق کنه و اما میتونه هم خلق نکنه و تابع جامعه هر طور که بقیه هستن در فلاکت زندگی کنه و اما زندگی به این صورت که بالا گفتیم ما از صبح تا شب عصبانی و افسرده و ناراحت باشیم ، این که زندگی نیست و این فرد هیچ فرقی با مرده ها نداره چون زندگی که پر از خشم و کینه و نفرت و عصبانیت و بد دهنی و افسرد گی و ناراحتی و حال بد و ناآرامی و … باشه فقط زجر و عذاب هست و ما رو در مدار پایین نگه میداره که هیچ امکاناتی نداره و فقط سختی و رنج داره و اگر هم نتیجه ای با سختی به دست بیارییم گذرا هست و ماندگار نیست و این زندگی هیچ ارزشی نداره نه برای ما نه برای خدای ما )
      جهان موظف هست تا مطابق با دارایی مخزن شما برای شما اتفاقات رو رقم بزنه و اگر هر روز بر دارایی منفی مخزن خودتون اضافه میکنید پس در سن کم زندگی پر از مشکلات و ذهنی پر از پرخاشگری و عصبانیت و کینه و …. خواهیم داشت .(ذهن ما مثل غول چراغ جادو عمل میکنه هر فکری که در ذهن ما بگذره جهان هستی و کاینات میگه چشم سرورم برای شما آماده میکنم و اون کاری نداره به ضرر شما هست یا به نفع شما هست و اصلا اون فکر در مورد خودتون هست یا کسی هست و اصل رو از بدل تشخیص نمیده و همه رو به حساب اینکه ما دوست داریم میزاره و برای ما به وحود میاره پس حیف نبست از همچین نعمتی به این بزرگی برخوردار باشیم ولی در جهت متفی از اون استفاده کنیم ؟؟؟آخه چرا چون مغلوب شیطان میشیم چون شیطان قسم خورده نزاره آب خوش از گلوی ما پایین بره و اصلا فکر کن چرا شیطان نیومده دست ما رو بگیره یا پای ما یا قلب ما رو بگیره رفته در ذهن ما در افکار ما نشسته و اونجا رو تحت تاثیر قرار میده چون میدونه چقدر این ذهن قدرت داره و از هر اندامی در بدن ما برای رسیدن به خواستها قویتر هست و دقیقا شیطان دست گذاشته روی اون که ما به سمت خوشبختی و نعمتها نریم و خوشحال نباشیم و لذت نبریم پس آگاه باشید و مخزن افکار خودتون رو پر از افکار مثبت و عالی و شاد کنید هم خودتون اینطور آرامش دارید هم زندگیتون عالی میشه هم خدا راضیتر هست هم اون دنیای شما فوق العاده تر میشه از این بیشتر مگه داریم ؟؟؟حالا خودتون انتخاب کنید فکر مثبت یا منفی میخوایید؟؟ )

      وقتی مخزن شما مملو از افکار منفی هست با اتفاقاتی که با مخزن شما هماهنگ هست رو به رو میشی و هر چقدر افکارت رو تغییر بدی ولی جز شکست چیزی به دست نمیاری یعنی فکرت خوبه اما نتیجه بر اساس جنس افکار شما رقم میخوره و باعث میشه از زمین و زمان گله کنید (من هم بارها با فکر منفی کاری رو انجام دادم ولی نتیحه دلخواهم نبوده حالا شاید اون کار کار خوبی بوده و خیلیا نتیجه گرفتن اما چون ذهنم پر از افکار منفی هست که نه تو نمیتونی تو بلد نیستی و یا تو کجا و این موفقیت کجا و … من نتیجه ی خوبی نگرفتم و همیشه هم گفتم من شانس ندارم تقصیر فلانی و اون شخص،و … هست که من موفق نشدم ولی خبر ندارم هیچ عامل بیرونی در کارهای من دخالت نداره فقط با ذهنم و با قدرت اون من میتونم به اوج برم و پیشرفت کنم و یا میتونم به اون پایین پایین ها برم و پسرفت کنم )

      پس از مخزن و محتویات اون باید آگاه باشی و اطلاعات کسب کنی .(ورودیهات رو کنترل کن هر حرفی رو و هر خبری و هر فیلم وهر آهنگی رو نبین و با هر کسی وارد بحث نشو و حوادث رو دنبال نکن و …کلا به دنبال چیزهای مثبت اطرافت باش حتی اگر فکر میکنی چیز خاصی نداری که با اون حالت رو خوب کنی بگو اگر همین چیزی رو که الان دارم نداشته باشم چه اتفاقی میفته؟ و بعد میفهمی کلی چیز خوب اطرافت هست که برات عادی شده و قدرشون رو نمیدونی و به همونا توجه کن و عمدا به خوبیها و قشتگیها توجه کن تا در زندگی تو بیشتر و بیشتر بشن به هر چیز توجه کنی در زندگی تو افزایش پیدا میکنه حالا ببین میخوای به مثبتها (داشته هات) یا منفی ها (نداشته هات ) توجه کنی ؟؟؟)

      تغییر در زندکی شما تنها از طریق تغییر در محتوایات شما ایحاد میشه .(پس تغییر باید از ریشه باشه و نمیشه فقط به دنبال تغییر دادن نتایج باشیم در حالی که ورودیها و اون اصل که دهن ما هست هماهنگ با خواسته نباشه و در تضاد باشه پس اول افکارمون رو مثبت و درست میکنیم و بعد نتایج مثبت هم به وجود مبان .)

      تغییرات چطور هست ؟؟از طریق کاهش افکار منفی خودت .پس قدم بعدی عدم اضافه کردن افکار منفی به مخزن خودت هست . چطور ؟؟با آگاه بودن و توجه به هدف خودت داشتن .( پس من اگر خواسته ای دارم و هدفی دارم باید اول در ذهنم برای خودم پذیرفته شده باشه که میشه و من لایق داشتن اون هستم و من توانایی رسیدن به اون رو دارم و اون خواسته در اطراف من به وفور هست و کلی درموردش افکار مثبت و عالی داشته باشم و فقط به اون توجه کنم تا برای من به وجود بیاد .پس هر فکر منفی که میگه.تو نمیتونی و یا نمیشه و یا … باید حذف بشه و یا حدااقل بهشون فکر نکن که هی بزرگتر بشن به قول استاد وقتی به فکری توجه نکردی نابود میشه و از بین میره پس هر وقت فکر منفی داشتی سریع کانون توجهت رو بردار و بزار روی چیز دیگه و چند بار که این کار رو کردی میبینی بعد از چند روز اون فکر منفی رو نیست و تو تمرکزت بهتر میشه و نجوای منفی ذهنیت در اون خصوص کمتر میشه ).

      مثلا همسرت یا فرزندت کاری میکنه که شما رو عصبانی کنه ولی شما نباید عصبانی بشی و به خودت صدمه بزنی و حالا اون فرد رفته ولی ما با مرور کردن اون اتفاق به خودمون ضربه میزنیم .( ما نباید با هر اتفاق لحظه ای واکنش نشون بدیم و باید خودمون رو کنترل کنیم و اگر هم به اشتباه نشون دادیم دیگه بعدش تا مدتها نباید هی مرورش کنیم این کار مثل این هست که دقیقا ما داریم با هر بار مرور کردن اون فکر به خودمون سم میدیم تا خودمون رو نابود کنیم )

      هر کس ما رو عصبانی کرد میخواد مخزن ما رو از حال بد و افکار بد پرکنه و مدار تو رو پایین بیاره ولی تو نباید اجازه بدی این کار رو بکنه و هوشیار باش و اجازه نده کسی حقت رو ضایع کنه چون با افکار منفی که پیدا میکنی تو نمیتونی درست کارهات رو انجام بدی و تصمیم بگیری و حقت ضایع میشه به افراد پولدار و موفق نگاه کن اونها عصبانی نمیشن یا اگر شدن زود دوباره در آرامش قرار میگیرن .(پس با این دید و نگاه عالی ما متوجه میشیم که واکنش لحظه ای نشون دادن و عصبانی شدن بیشتر از هر کس برای ما ضرر داره و ما رو نابود میکنه و من به شخصه حاضر نیستم هیچ وقت حق خودم رو ضایع کنم هر چند من همیشه گفتم و حالا هم میگم آدم عصبی نیستم و نبودم ولی برای بقیه موارد مثل کینه و نفرت و غیبت و … باید حواسم باشه که من نیومدم در این دنیا که به دنبال این افکار بد و منفی باشم و این حرفها باشم که خودم حق خودم رو ضایع کنم و خودم رو از نعمتها محرو کنم و اینجا هست که یاد این حرف خداوند در قران میفتم که میفرماید هر چه از من به شما میرسد خیر و خوبی هست و به هر کس ظلم و ستمی میشود نتیجه ی اعمال خودش هست و من در حق هیچ بنده ای ظلم نمبکنم و حالا متوجه میشم هر کس هر کجا هست حق خودش هست و هیچ بی عدالتی صورت نگرفته و از افکار تو بر کلام تو و از کلام تو بر رفتار و کردار تو حکم میشو د .)

      اگر میخوای به طبقهای بالاتر بری؟؟ اما نمیری و در همین طبقه ها میمونی چون افرادی که بد ذهن و کینه گرا و عصبانی هستن همیشه در طبقه ی پایین هستن و حقشون ضایع میشه پس نزارید کسی حق شما رو ضایع کنه (پس من خودم زندگی خودم رو رقم میرنم و خلق میکنم نمیزارم بقیه برای من تصمیم بگیرین من در چه جایگاهی باشم فقط با کنترل ذهن و افکارم همین من موفق میشم و حقم ضایع نمیشه اگر به شیطان درونم گوش نکنم و گول نخورم )

      خیلی از افراد از همون اول صبح کلی افکار منفی دارن که کرایه و قسطها چی میشه و یا اگر فروش نبود چی و ..و خلاصه در ذخیره ی بخش منفی ذهنشون قدم میزن و به اون محتوا توجه میکنن ولی باید متوقفش کنی ممکنه خیلی افکار مثبت نداشته باشی که قدم بزنی ولی اول صبح درباغ بهشت الهی قدم بزن و هر روز خودت رو در باغ نعمتها و در پناه خداوند تصور کن و بگو خدا کمک میکنه من در سلامتی کامل باشم و به این شکل افکاری رو مرور میکنی که در مخزن تو وجود نداره و این افکار به شدت قوی هستن .( اول صبح خیلی برای خلق یه روز عالی تاثیر داره همیشه اول صبح رو خوب شروع کن و خودت در آغوش خدا بدون خدایی که تنها قدرت جهان هست و احساس توانایی و قدرت و ارامش کن و هیچ فکر منفی به ذهنت راه نده که فقط به خاطر بی ایمانی و شرک به خداوند و پشت کردن به رب ما دچار این افکار میشیم و نتیجه هم بسیار بد برای ما رقم میخوره و تضادهایی که به وجود میاد و همه ی این مشکلات به این دلیل هستن که من رو آگاه کنن راهت غلطه و باید پیش خودش برگردیم و در واقع تضادها و مشکلات و ناملایمات مثل آژیر خطر هستن که به ما میگن راه رو اشتباه رفتیم برگرد پس باید مشکلات رو بپذیریم و تسلیم باشیم و به دنبال راه چاره باشیم تا به بهترین شکل هدایت بشیم و به راه راست برگردیم )

      خیلی سخته از فردا یه طور دیگه فکر کنی اما اگر میخوای تغییر کنی چاره ای نداری اگر میخوایین مثل استاد تغییر کنید باید افکارتون رو کنترل کنید هر چقدر ذهنت بره دنبال افکار منفی ولی تو نرو و کنترلش کن چند روز سخته بعدش عادت میکنی پس شبها ذهن خودت رو از افکار و مشکلات پاک کن تا صبح شما بدون افکار بد شروع بشه ( پس اول ذهنت تغییر میکنه و بعد نتیجه تغییر میکنه ذهن منفی نتیجه های منفی به وجود میاره و ذهن مثبت نتیجه های مثبت به وجود میاره حتی در مورد لاغری باید اول تناسب فکری ایجاد بشه و بعد تناسب جسمی ایجاد میشه و اگر وارد این مسیر شدی برای موفقیت در هر جنبه اول باید روی افکار و باورهای خودمون کار کنیم و بعد نتایج و موفقیتها وارد زندگی ما میشن و همیشه برای موفقیت به اهداف و خواسته ها باید تمرکز کنیم و قطعا احساسمون خوب میشه و ارامش پیدا میکنیم و خیلی سریعتر همچین فردی به نتیجه میرسه تا یه فرد مضطرب و نارام و حال پریشان و افسرده و ناراحت و … پس کنترل افکار و تغییر اونها بسیار تاثیر گذار هست و واقعا من اینجا متو جه میشم خوردن هیچ تاثیری و قدرتی در جسم ما نداره اون افکار ما که برای هر خوردن چه فکری داریم نتیجه رو رقم میزنه و اگر با هر فکری احساس هم قاطی بشه نتیجه خیلی سریعتر به وحود میاد پس چقدر وقتی ما از خوردن بتریسیم و یا متنفر باشیم و … چاقی زودتر برای ما به وجود میاد پس با لذت و با فکر مثبت به اندازه نیازت غدا بخور که من این غدا رو میخورم چون بدنم احتیاج داره و میره در بدن من برای سلامتی و تناسب )

      اول صبح فرصت کن به نعمتها و دارایی خودت توجه کن تا با این کار مقداری از ذخیره ی منفی ذهنت کم بشه و ذهن شما روح شما رو به طبقه ی بالاتر ببره و از نعمتهای بالاتر بر خوردار میشیم و هیچ محدودیتی نیست و ما میتونیم هی بالاتر بریم بالاتر .(من اول صبح از اولین نعمت خودم که نفس کشیدن و زنده بودنم هست لذت میبرم و بعد از بودن خانوادم یعنی همسر و فرزندانم و به سلامتی کامل خودمون توجه میکنم اونم با خوشحالی و احساس خوب و بعد از هر چیزی حتی آب و مسواک و خونه و امکاناتی که دارم و جسمم و لاعری که تا حد خیلی زیادی به دستش اوردم و ثروتی که هر روز از در و دیوار وارد زندگیم میشه و از هر خوراکی و وسیله ای که دستم میگیریم برای آشپزی و کار خونه و یا هر چیزی که چشمم بهش میخوره لذت میبرم از نعمت داشتن مادر و پدر و مادر شوهر و اطرافیان و حتی گنجشگ روی سیم برق و درخت خونه خوشحالم و لذت میبرم و همه ی این وسیله و اطرافیان رو خود خدا میدانم در زندگیم و حضور پر رنگ خداوند رو در هر ثانیه از زندگیم حس میکنم و ارامش و خوشبختی و ثروت و سلامتی و خانواده ی عالی که دارم همه رو از خدای خوبم میدونم و از همه ی اونها آگاهانه لذت میبرم و حالم رو خوب میکنم و میدونم که یه روز عالی دیگه رو برای خودم رقم میز نم .)

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار F:sh
      F:sh
      1399/12/17 21:47
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      رهایی از افکار منفی و احساس بد
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,548 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گلم گام 47رهای از افکار منفی قسمت دوم.
      در قسمت اول آموختیم واسه تغییر کردن باید محتوا ذهنی تغییر بدیم ببینیم اولا مخزن ذهن ما از چه چیزی بیشتر پر شده افکار منفی یا مثبت و واسه اینکه بفهمم در طول روز چند بار فکر منفی میاد سراغمان و ما آن مرور می‌کنیم و بهش توجه میکنیم و احساسمون بد میکنیم بنویسم که برامون واضعه بشه که ذهن مان روی چه چیزی متمرکز است روی شک حسادت فقر حسرت و خلاصه گفتیم در طول یک هفته هرچی فکر منفی میاد به ذهنت بنویس تا ذهنت رها بشه از افکار منفی و منم این کارو کردم امروز میخواهیم واسه اینکه چطور تغییر کنیم رو واسه خودمان و ذهن مان شفاف کنیم.
      تغییر کردن نه یعنی معجزه تغییر کردن نه یعنی الان تو بگی الان من مثبت فک میکنم فردا صبح همه بدی هام تسویه میشه تغییر کردن باید از درون شروع بشه ما افرادی هستیم که ذهنمان‌مملو‌از‌افکار منفی است ولی انتظار معجزه تغییر شرایط داریم یکیش خود من هستم صبح که بیدار میشم همش فکرم اینه نکنه فلانی امروز این کارو کنه چرا این با من بد حرف زد حتما اون فرد بد من میخواد پول نیست دنیا خرابه مردم روز به روز فقیر تر میشن آدم سالم پیدا نمیشه ما زندگیمون شده غصه خوردن خوشبحال فلانی رفته بیرون ماباید همش خونه بمونیم غصه بخوریم چرا بابا من باید کارگر مریض باشه ولی عموهام همش کارمند خوشبحال دخترهاش هرچی بخوان میتونن بخرن وای عید شد هیچی نگرفتم من که شانس ندارم هیچکسم بفکر من نیست کی بفکر منه‌خسته شدم از تنهایی من که میتونم خوشبخت بشم
      وکلی از این افکار منفی حالا چی توقع داشتم که خداوند شرایطم تغییر بده خدایا چرا یه نگاه به من نمیکنی من امیدم پیش خداست خدا حتما نمیخاد من که نمیتونم با تقدیرم بجنگم ….و فک میکردم خداوند عادل نیست که وضعیت من تغییر نمی‌ده تا اینکه با این مسیر آشنا شدم ولی بازم همین افکار داشتم و همش میگفتم خدایا چی میشه زندگی منم تغییر کنه منم عروس بشم منم پولدار بشم منم خونه ماشین مسافرت برم کار داشته باشم و کلی از این آرزوها که با حسرت تو دلم مرور میکردم بهش.
      و فهمیدم برای تغییر کردن اولا باید روی هیچکس جز خودم حساب باز نکنم وهمچی برمیگرده به خودم و این خودم هستم که این شرایط برای خودم ساختم خداوند عادل هست و دوست داره من تغییر کنم و از حقم نگذرم این چیزهایی که من اسم بردم بنام آرزو حسرت همش حق طبیعی من هست که خداوند بهم داده فقط خودم با افکارم نمیزارم از حق طبیعی خودم بهره ببرم.
      وبرای تغییر کردن اول باید بپذیریم که با تغییر افکارمان میتوانیم اتفاقات زیبایی که دوست داریم رقم بزنیم.
      حالا ما باید چکار کنیم اول با خودمان رو راست باشیم ببینم ذهن مان بیشتر از چه افکاری پر شده است افکار منفی واز هرچیزی ذهن ما پر بشه اتفاقات همسو با محتویات ذهن ما برای ما رقم میزنه‌واین یعنی عدالت خداوند.
      حالا من قبلا ذهنم پر بود از ترس نگرانی شک ناامیدی حسرت غیبت خشم ناراحتی کینه فقر و الان که این شرایط دارم کاملا میپذیرم که من خودم مقصر هستم که حالا ندونسته ذهنم پر کرده بودم از این افکار منفی وبرام اتفاقات همسو با مخزن ذهنم برام رخ می‌داد ومن میگفتم امتحان خداوند است حتما من خیلی دوست داره که زندگیم پر از رنج سختی کرده خدایا پس که منم مث بقیه خوشبخت میشم رنگ آرامش مبینم و موقعی هایی که عصبی میشدم میگفتم خدایا تو دیدی هیچ کاری برام نکردی تو عادل نیستی منم باید بد بشم که نگاهم کنی ….
      زندگی ما براساس محتوا ذهن ما رقم میخوره
      حالا که فهمیدم همچی برمیگرده به ذهن خودم نه شرایط فیزیکی حالا می‌خوام یه چیزی بگم شاید همه شما هم تجربه کرده باشین من میومدم اتاقم مرتب میکردم لباسهام تمیز مرتب میکردم و کلی به خودم اتاقم می‌رسیدم ومیگفتم من میخام تغییر کنم باید از شنبه دیگه نمازم مرتب بخونم حجابم رعایت کنم با کسی نجنگم و کلی برنامه و فک میکردم تغییر کردن از تغییر فیزیکی به وجود میاد.
      وحالا که فهمیدم شرایط الانم خودم واسه خودم درست کردم حالا می‌خوام این شرایط تغییر بدم باید جلو ورودی افکار منفی به ذهنم بگیرم کاهشش بدم حالا چطور با آگاه بودن توجه کردن به هدف خودت اگه کسی عصبیمان کرد خانواده همسر دوست همکار همسایه فامیل هرکسی نباید بهش توجه کنی و بیشتر چند دقیقه تو اون حال بمونی چون وقتی تو اون وضعیت میمونی داری به محتوا ذهنت اضافه میکنی این افکار منفی رو و حق خودت ضایع می‌کنی و با مرور اون افکار واتفاقات بارها بارها به خودت صدمه میزنی پس نباید اجازه بدی کسی این حق ازت بگیره و بهت صدمه بزنه.
      حالا اون فرد واسه خودش راحت است آرامش داره ولی ما با تکرار بارها بارها اون اتفاق به خودمان صدمه می‌زنیم پس اعصبانیت ما به خودمان صدمه میزنه نه اون فرد.
      باید اینجوری از این به بعد فک کنی که هرکسی من عصبی کرد میخواد مخزن من پر کنه از افکار منفی و در طبقه پایین تر جهان نگه داره و وقتی ذهنت پر از افکار منفی می‌کنی جایی برای افکار مثبت وجود ندارد وکم میشه فضای مثبت ذهن پس باید خیلی مراقب باشی واز این به بعد با این دیدگاه رفتارکنی موقع عصبی شدن ناراحت شدن افکار منفی بار منفی زیادی دارن ذهنی که در از افکار منفی باشه روح سنگین می‌کنه ونمیزاره به طبقات بالاتر جهان هستی دست پیدا کنه در هر طبقه ای که هست باقی میمونه.
      پس باید مراقب باشیم کسی مارو از حق طبیعی خودمان نگیره و به طبقات پایین تر بفرسته که دست خودمان هست میخواهیم تغییر کنیم یاتا آبد در این شرایط باقی بمونیم.
      و اول صبح که بیدار میشم جای افکار منفی بریم افکارمثبت مرور کنیم و بگیم خدا امروز کمک می‌کنه بهترین فروش دارم بهترین خرید دارم خدا کمک می‌کنه امروز خیلی بهم خوش بگذره خدا کمک می‌کنه امروز کفش مورد علاقم میخرم با بهترین قیمت امروز خدا کمکم می‌کنه بهترین شرایط برام اتفاق بیفته. و با مرور افکار مثبت اول صبح داری به مخزن ذهنت افکار مثبت اضافه میکنی ویرایش اینکه صبح ها بتونیم این تمرین به بهترین شکل انجام بدیم شب موقع خواب افکار منفی بزاریم کنار و با آرامش بخوابیم تا صبح که بیدار میشم از مرور افکار منفی در امان باشیم و به نعمت ها خداوند قدرت خودت بیشتر توجه کنی اول صبح و هر روز ما اگه این کارو کنیم از افکار منفی که در ذهن مان انباشته شده است کمتر میشه و افکار مثبتمان زیادتر میشه و روز به روز اتفاقات که هم جنس محتوا ذهن مان است بیشتر میشه و زندگی مان آرام آرام تغییر می‌کنه وروح ما ذهن ما سبک میشه و به طبقات بالاتر جهان هستی دست پیدا می‌کنه و ما لذت کامل مبیریم از حق طبیعی خودمان پس باید تعهد بدیم که از ورودی افکار منفی جلوگیری کنیم و از آن طرف افکار مثبتمان زیاد کنیم همین که نزاریم ذهنمان از افکار منفی پر بشه و کاهش بدیم ورودی ها منفی رو تغییرات شروع میشه پس باید متعهد باشیم به هدفمان و از این بعد آگاهانه عمل کنیم تا شرایط جدیدی برای خودمان و خانواده مان رقم بزنیم ما هدایت شده خداوندیم و مطمعن باشید با کاهش افکار منفی زندگی بهتری برای خودمان رقم می‌زنیم و با تکرار هر روز این کار افکار منفی ذهنتان کاهش پیدا می‌کنه واز آن طرف افکار مثبت ذهن مان زیاد میشه و اتفاقات عالی برایمان رخ میده

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا عظیمی ویشته
      1399/12/05 11:39
      مدت عضویت: 1702 روز
      امتیاز کاربر: 15088 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,031 کلمه

      رهایی از افکار منفی 
      هیج هدفی مقدس تر از تغییر زندگی نیست 
      زندگی مانند کالا یا اجناسی نیست که به ما تحویل داده شده باشد وما نتوانیم در آن تغییر ایجاد کنیم بلکه با تغییر نگاه وتقییر توجه وتمرکز داشتن بر روی نکات مثبت میتوانیم زندگی دلخواه عاری از حسرت وخوشبختی زندگی دیگران را نیز برای خود خلق کنیم  وقتی به گذشته خودم مینگرم زندگی من پر از فرلز ونشیب های زیادی بود کلا فردی به ظاهر مثبت گرا بودم ولی درونم پر از نگرانی هایی بود که ممکن است برایم اتفاق بیافتد وهمان نگرانی ها درونی باعث همان اتفاقات ناگوار در زندگی من شد اوایل احساس میکردم حتما حس ششم قوی دارم که این اتفاقات را میتوانم پیشگویی کنم  ولی الان به نتیجه رسیدم که آن اتفاقات ناگوار را به دلایل تکرار زیاد در ذهن ام وتصویر سازی از آنها توانستم در زندگی خود خلق کنم  واینها به دلایل پیشگویی نبود بلکه قانون جهان هستی بود چون من به آن اتفاقها فکر میکردم ودر ذهن ام از آنها تصویر میساختم وآن را به جهان هستی ارسال میکردم وبه جهان میگفتم من از این نوع اتفاقات را در زندگی ام میخواهم  ولی حالا خدا را شکر گذارم که با شرکت در این دوره به این آگاهی ها دست پیدا کردم  وچون تجربه فکر و تصویر سازی را دارم  حالا با فکر صحیح وتصویر سازی صحیح میتوانم به خواسته وآرزوهام برسم 

      الان به این آگاهی رسیدم که خداوند منشاء تمام خوبیها وزیبایی ها ورفاه وآرامش است وجز این هم برای بندگان خود نمیخواهد  ومن باید سعی کنم وحتی وظیفه دارم زندگی خود را تغییر دهم تا بتوانم برای اطرافیان ام هم راهگشا باشم وزندگی خود وکسان نزدیک ام را به سمت رفاه وآسایش ببرم چون ما لیاقت وارزشمندی یک زندگی خوب وپر از آرامش ورفاه را داریم فقط باید نگاه امان را به زندگی عوض کنیم تا شرایط بهتری را تجربه کنیم 
      یک زندگی خوب داشتن نه تنها آسان است بلکه به طور طبیعی هم ما برای خوب زندگی کردن آفریده شدیم وباید از لحظات خوب برخوردار شویم وطبیعت ما خوشبخت زندگی کردن است این مسعله باید در ذهن طبیعی جلوه کند نه بدیهی  ما طبیعت امون شاد زیستن است شادی زندگی ارثی است که از خداوند به ما رسیده وما نباید با افکار منفی و مخرب این شادی را تبدیل به حس وحال بد کنیم ما نیاز به آموزش صحیح برای تغییر زندگی داریم تا توانایی خلق کردن یک زندگی شگفت انگیز را بدست بیاوریم  

      در این سمینار صوتی تمرین میکنیم تا به مخزن وجود خود پی ببریم ویاد بگیریم که این مخزن را از افکار مثبت پر کنیم تا کم کم افکار منفی در ذهن ما کمرنگتر شود  
      معامله با خداوند برای استاد عزیز وقرار دادن فایل های رایگان را ارزش قرار بدهیم وراه این فایل ها را برای دوستان دیگر با گسترش آن باز کنیم تا بتوانیم حق خود را نسبت به اقدام استاد ادا کنیم 

      مخزنی در ذهن ما قرار دارد که پر کردن آن به اختیار خودمان واگذار شده ما میتوانیم این مخزن را از افکار ودیدگاه های مثبت ویا منفی به دلخواه خودمان پر کنیم ونتیجه آن را در زندگی خود مشاهده کنیم 
      در گذشته شاید به بودن این مخزن مطلع نبودیم ونمیدانستیم که با غر زدن شکوه کردن گلایه داشتن  حسرت خوردن حسادت کردن عصبانی شدن و تمام افکار منفی داشتن داریم مخزن ذهن امان را پر میکنیم از این فکرهای منفی وانتظاراتی هم که در زندگی داشتیم بد شانسی بد بیاری بخت خوب نداشتن واتفاقات منفی در زندگی رخ دادن  

      بارها در گذشته به دلیل آگاهی نداشتن این تجربه های تلخ را در زندگی تجربه کردیم  هر بار که غر زدیم خدای این چه زندگیه که به ما دادی ببین فلانی چقدر خوشبخته از خوشبختی بیشتر فاصله گرفتیم چون افکار منفی حسرت ویا حسادت در ذهن ما انباشته بود وجایی برای افکار مثبت باقی نمانده بود وهر روز ما از شادی در زندگی دور دورتر میشدیم  و روزهای خوب زندگی کردن را از دست دادیم اما حالا دیگر آگاهی پیدا کردیم که باید به نکات مثبت توجه کنیم ومخزن ذهن را پر از نکات مثبت وشادی آور کنیم تا بتوانیم از خوب زندگی کردن بهره ببریم 

      مخزن ذهن ما از هرچی بیشتر پر شود از همان در زندگی ما بیشتر میشود چون جهان وظیفه دارد از همان ها به ما در زندگی بدهد واتفاقات زندگی ما برمبنای همان افکاری که در مخزن ذهن پر کردیم رقم میخورد وخروجی مخزن ما بر جهان پیرامون ما تاثیر میگذارد پس به این ترتیب ما هر روز میتوانیم بر دارایی مخزن خود اضافه کنیم وچون مساحت این مخزن محدود است مقداری از این انباشته های مخزن خارج میشود تا جای برای وردی های جدید باز شود حالا اگر ما وردی های مثبت را بیشتر کنیم خروجی های منفی بیشتر میشود و جای برای وردی های مثبت در ذهن ما هم بیشتر میشود در صورتیکه ممکن است در گذشته عکس آن را انجام میدایم ولی الان دیگر آگاهی داریم که چه فکر و رفتار مثبتی داشته باشیم تا اتفاقات آینده ما به دست جهان هستی به سمت وسوی مثبت وخوشایند ما رقم بخورد 
      افکار منفی مانند کینه ترس نگرانی خشم حسرت حسادت احساس گناه  نفرت انتقام وتمامی افکاری که معادل آن است  اگر وارد مخزن ذهن شود اتفاقات بد را رقم میزند 

      اگر میخواهیم زندگی ما تغییر کند باید واقعیت را بپذیریم وبا خود مان روبه رو شویم  و مسولیت افکار منفی را بپذیریم وتلاش کنیم تا وردی های ذهن را به سمت مثبت ببریم وجودمان را که خانه خداست از این افکار منفی ومخرب پاک کنیم وبه جایش افکار عالی ومثبت از جنس عشق محبت مهربانی گذشت همدلی  زیبایی وکمک به دیگران پر کنیم تا جایی برای آن افکار منفی باقی نماند  تا جهان هستی به این افکار عالی ما پاسخ مثبت از همان جنس افکار عالی هدیه بدهد واتفاقات مثبت وعالی را در آینده ما رقم بزند 

      زمانی که کسی میخواهد با برخورد منفی انجام دهد مثلا عصبانیت وناراحتی میخواد ما را از افکار منفی پر کنه وما را در مدار پایین جهان هستی نگاه داره وحق ما برای بالا رفتن ضایع میشه وروح ما از افکار منفی سنگین میشود وروح ما سبک نمیشود تا به مدار های بالاتر برود   

      ما مرتب در مدار خودمون پرسه میزنیم  واگر این مدار پایین باشد  فضای منفی بیشتری ما را احاطه کرده وبیشتر در این فضای منفی قرار میگیریم  ولی اگر در مدار خودمون ایمان به لطف خداوند برای حل مشکلات پیرامون خودمون داشته باشیم  وفرکانس های مثبت به جهان هستی ارسال کنیم و مخزن ذهن را از امید ایمان وتوکل پر کنیم لطف خداوند هم شامل حال ما میشود وکارها بطور اتوماتیک از سمت خداوند وجهان هستی درست میشود وبه این شکل ما در مدار بالاتر میرویم  
      دوتایم طلایی  در شروع صبح قبل اذان و قبل خواب باعث ارسال بهتر افکار مثبت به کائنات است دوستان عزیزم سعی کنید این دو تایم طلایی را ازدست ندهید ودر این دوتایم بخاطر قدرت ذهن که در مدار آلفا هستیم میتوانیم بهترین درخواستها وپیام ها را ارسال کنیم و از نتایج خوبش بهرمند بشیم 

      با تشکر از استاد گرانقدرم 🌹🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم