0

نقش اهرم رنج و لذت در لاغری

اهرم رنج و لذت در لاغری
اندازه متن

سی و پنج سال از زندگی ام با چاقی و حسرت لاغری گذشت. اضافه وزنی که به مرور در جسم من ایجاد شده بود و به هیچ وجه قصد ترک جسم من را نداشت.

هربار که از شدت اضافه وزن کلافه می شدم تصمیم قاطع می گرفتم هرطور شده لاغر شوم اما هیچوقت تصمیمات من به نتیجه نمی رسید و من لاغر نشدم.

لاغر شدن آرزوی من بود، آرزویی که فقط چند بار توانسته بودم با چند کیلو کاهش وزن برای مدت کوتاهی تجربه اش کنم. تجربه ای لذت بخش که به سختی به دست می آمد اما به راحتی آب خوردن از دست می رفت.

آرزوی لاغر شدن به قدری در من شدید بود که راضی بودم مدتی به یک بیماری سخت مبتلا شوم، اما در عوض لاغر شوم.

افرادی را دیده بودم که به واسطه مبتلا شدن به بیماری های سخت در چند ماه مقداری زیادی از وزن آنها کم شده بود و از آنجایی که تلاش های من برای لاغر شدن در طی چند سال نتیجه نداده بود، تمایل داشتم به واسطه چند ماه بیمار شدن لاغر شوم.

آرزوی لاغری در من به قدری زیاد بود که با اینکه در سایر جنبه های زندگی مشکلات زیادی داشتم اما به هر طریقی درباره مهمترین آرزوی من سوال می شد حتما به آرزوی لاغر شدن اشاره می کردم.

تنها آرزوی من در زندگی لاغر شدن بود. با آنکه نمی دانستم واقعا لاغری چه مزیت و لذتی دارد.

و با اینکه مشکلات زیادی در جنبه های مختلف زندگی داشتم اما بیشترین رنج من در زندگی چاقی بود.

  • آنچه خواندید توضیح بسیار مختصری از آنچه بود که در طی سی و پنج سال بر من گذشته است و مطمئنم شرایط مشابه آن را همه افرادی که اضافه وزن دارند و این نوشته را می خوانند تجربه کرده اند.

نکته جالب توجه این است که اهرم رنج و لذت را به وضوح می توان در شرایطی که تجربه کرده ایم مشاهده کرد.

ناراحتی من از چاقی همان اهرم رنج و عشق و علاقه من به لاغری همان اهرم لذت است.

اهرم رنج و لذت در ذهن همه ما به واسطه شرایطی که در زندگی داریم خودبخود ایجاد می شود.

نیاز نیست برای ایجاد آن در ذهن خود کار خاصی انجام داد.

ذکر این نکته را ضروری می دانم زیرا در طی چند سالی که در مسیر آموزش لاغری با ذهن هستم بارها از من سوال شده است که:

آیا با اهرم رنج و لذت می توان لاغر شد؟

عده ای تصور می کنند اهرم رنج و لذت مانند دارو عمل می کند.

همانگونه که ما در موقع بیماری به تجویز پزشک دارو مصرف می کنیم تا بهبود پیدا کنیم برای رفع چاقی نیز می توان اهرم رنج و لذت را در ذهن خود ایجاد کنیم و لاغر شویم.

اهرم رنج و لذت در ذهن همه افرادی که اضافه وزن دارند وجود دارد.

اگر می خواهید از وجود اهرم رنج و لذت در ذهن خود اطمینان حاصل کنید به دفعاتی که برای لاغر شدن اقدام کرده اید توجه کنید.

  • چرا شما بارها تصمیم گرفته اید که باید لاغر شوید؟

حتما از وضعیت فعلی که چاقی بوده است خسته شده اید.

این همان اهرم رنج است که شما را وادار به اقدام برای لاغر شدن می کند.

  • چرا شما دوست دارید لاغر شوید؟

حتما از دیدن افراد در وضعیت متناسب لذت می برید یا فکر کردن به لاغر بودن در شما احساس خوب و لذتبخش ایجاد می کند.

این همان اهرم لذت است.

بنابراین تصور اینکه برای لاغر شدن باید اهرم رنج و لذت را در ذهن خود ایجاد کنیم تصور اشتباهی است چون این اهرم از قبل در ذهن ما ایجاد شده است.

قابل توجه اینکه نه فقط در مورد چاق و لاغری بلکه در تمام جنبه های زندگی به صورت خودبخود این اهرم در ذهن ما ایجاد می شود.

تصور کنید شما از وضعیت رابطه عاشقانه خود راضی نیستید و دوست دارید رابطه بهتری را تجربه کنید.

تمایل شما به تجربه شرایط بهتر نتیجه ایجاد اهرم رنج و لذت در ذهن شما در رابطه با موضوع روابط است.

بنابراین تصور اینکه برای لاغر شدن یا تغییر در هرجنبه از زندگی باید اهرم رنج و لذت را در ذهن خود درباره آن موضوع ایجاد کنیم، اشتباه و بی تاثیر می باشد.

بار دیگر تاکید می کنم، اهرم رنج و لذت درباره هر موضوعی در زندگی به صورت خودبخود در ذهن ما ایجاد می شود و دلیل اثبات این ادعا تمایل شما برای تغییر کردن است.

نکته کلیدی در مورد اهرم رنج و لذت

پس از سالها تلاش در امر یادگیری و درک اصول عملکرد ذهن به این نتیجه رسیدم که برای تغییر کردن در هر جنبه از زندگی باید در دو سطح از وجود خود تغییرات ایجاد کنیم.

1- سطح ذهن که بیشتر به صورت خودبخود صورت می گیرد.

2- سطح جسم که باید به صورت آگاهانه انجام شود.

نکته جالب توجه این است که اهرم رنج و لذت در هر دو سطح تاثیرگذار است.

این اهرم در سطح ذهن همیشه به شکل صحیح تنظیم می شود اما در سطح جسم در بیشتر مواقع به شکل اشتباه تنظیم شده است.

به همین دلیل است که همه انسانها می دانند که در کدام جنبه از زندگی خود دچار مشکل هستند اما نمی توانند در آن جنبه از زندگی تغییرات مفید و تاثیرگذاری ایجاد کنند.

برای درک بهتر نقش اهرم رنج و لذت در کسب نتیجه، به شرح تاثیر آن در موضوع چاق و لاغری می پردازیم.

تاثیر اهرم رنج و لذت در چاقی و لاغری

همانطور که در ابتدای متن توضیح دادم اهرم رنج و لذت در ذهن همه ما درباره چاقی و لاغری به صورت خودبخود ایجاد می شود و نیازی به تلاش برای ایجاد آن در ذهن خود نداریم.

اما اگر به تلاش های خود برای لاغر شدن توجه کنیم متوجه می شویم که علیرغم اینکه از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده ایم اما نتیجه همه آن روش ها مشابه هم بوده است.

دلیل کسب نتیجه ناموفق در استفاده از روش های مختلف لاغری ریشه در نقش اهرم رنج و لذت در سطح منطق یا جسم ما دارد که می خواهیم برای لاغر شدن اعمال خود را تغییر دهیم.

برای درک بهتر این موضوع باید مقداری به عقب و قبل از زمان چاق شدن برگردیم.

قبل از آنچه چاقی را در جسم خود تجربه کنیم درباره آن اطلاعاتی کسب کردیم که تقریبا در همه موارد به صورت ناخودآگاه این اطلاعات به ما داده شده است.

  • هر بار که درباره مزایای تپل بودن شنیده ایم، اطلاعات درباره چاق شدن به ذهن ما وارد شده است.
  • غذا خوردن باعث قوی تر شدن می شود.
  • آدم های چاق سالم و آدم های لاغر مردنی هستند.
  • چاق ها چهره ای سرخ و سفید و لاغرها چهره ای زرد دارند.
  • چاقی باعث بالا رفتن ایمنی بدن در برخوردها می شود اما افراد لاغر با کوچکترین برخوردی صدمه می بینند.

بسیاری از جملات اینچنین درباره مزایی چاقی شنیده ایم و همه آنها بر اثر تکرار شدن به فرمول های ذهنی ما تبدیا شده اند و به صورت خودبخود در ذهن ما تمایل برای چاق شدن ایجاد کرده اند.

تمایل برای چاق شدن همان اهرم لذت است که سبب گرایش جسم ما به چاقی می شود و از آنجایی که چاق شدن به صورت بسیار آرام در جسم ما ایجاد شده است هیچ رنج و سختی برای چاق شدن متحمل نشده ایم.

در واقع چاق شدن در ذهن ما حرکت کردن به سمت لذتی بوده است که از مدت ها قبل درباره آن شنیده ایم.

تغییر جسم ما از لاغری (تناسب) به سمت چاقی حرکتی لذت بخش بر مبنای تنظیم اهرم رنج و لذت در ذهن ما بوده است.

در آن روزگار لاغری یا تناسب اندام برای ما رنج آور و تپل شدن و بعد از آن چاقی لذت بخش بوده است.

به مرور اضافه وزن ما بیشتر شد و تحمل آن همه بار اضافه برای روح و جسم ما غیرممکن شد.

همان افرادی که قبلا ما را تشویق به تپل شدن می کردند شروع به سرزنش ما بخاطر چاقی کردند و این بار ما را نصیحت می کردند که مراقب وضعیت چاقی خود باشیم.

تحمل چاقی بخاطر شرایط جسمی و شنیدن حرف و حدیث های دیگران هر روز برای ما سخت تر می شد.

در این حالت اهرم رنج و لذت به شکل متفاوت در ذهن ما در حال شکل گیری بود.

در ابتدا و قبل از چاقی این اهرم به این شکل در ذهن ما ایجاد شده بود:

لاغری و تناسب اندام = رنج و ناراحتی (مسخره شدن بخاطر لاغری و …)

تپل شدن، چاق شدن = لذت و شادی (رهایی از مسخره شدن ها)

زمانی که چاق شدیم و شرایط زندگی ما تغییر کرد اهرم رنج و لذت به شکل متفاوتی در ذهن ما ایجاد شد:

چاقی و اضافه وزن = رنج و ناراحتی (مسخره شدن بخاطر چاقی و دلیل بسیاری از مشکلات در زندگی)

لاغری و تناسب اندام = لذت و شادی (رهایی از مسخره شدن ها و بسیاری از مشکلات چاقی)

با توجه به ایجاد خودبخود اهرم رنج و لذت جدید در ذهن ما بر اساس شرایط فعلی زندگی ما هر روز از وضعیت چاقی احساس بد بیشتری را تجربه می کردیم و به همین علت تلاش برای جستجوی روشی برای لاغر شدن را شروع کردیم.

اما نکته کلیدی، تاثیرگذار و بسیار مخفی در لاغر نشدن ما این است که:

ما برای چاق شدن عجله ای نداشتیم، زحمتی نکشیدیم و هیچ تلاشی نکردیم.

به مرور در طی چندماه یا چند سال اضافه وزن ما گرم به گرم در جسم ما ایجاد شده بود.

ما به صورت آگاهانه تصمیم نگرفته بودیم چاق شویم که برای چاق شدن عجله داشته باشیم.

ارتباط مغز با اهرم رنج و لذت ایجاد شده در ذهن ناخودآگاه

تصمیم مغز ما برای صادر کردن فرمان های چاق کننده بر اساس تمایل ذهنی ما برای چاق شدن صورت گرفته بود و این روند بسیار آرام و بدون سر و صدا و کوچکترین تحمل رنج و سختی صورت گرفته بود.

اگر به صورت آگاهانه تصمیم می گرفتیم چاق شویم مانند بسیاری از افراد لاغر که از وضعیت لاغری خود رنج می برند و دوست دارند مقداری چاق شوند و هر کاری می کنند چاق نمیشوند برای چاق شدن به سختی و مشکل می افتادیم.

اما تصمیم ما برای چاق شدن کاملا ناخودآگاه بوده است و هر تصمیم ناخودآگاه به صورت کاملا ساده، بدون سر و صدا و تحمل هرگونه سختی و رنج به نتیجه مطلوب می رسد.

نتیجه جسمی ما از تصمیم ناخودآگاه ذهن ما برای چاق شدن بسیار مطلوب بوده است.

این موضوع را در سایر جنبه های زندگی می توان مشاهده کرد.

در ذهن برخی انسانها ثروتمند شدن به صورت یک تصمیم ناخوآگاه گرفته می شود و آنها بدون اینکه کار خاصی انجام دهند یا تصمیم خاصی برای ثروتمند شدن گرفته باشند بعد از مدتی در وضعیت مالی بسیار عالی قرار می گیرند.

اما در مقابل مشاهده می کنیم افرادی که آگاهانه تصمیم می گیرند ثروتمند شوند و به هر دری می زنند اما نتیجه آنها کماکان همان شرایط قبلی است البته با تحمل رنج و سختی های فراوان برای ثروتمند شدن.

دقیقا مثال مشابه درباره افرادی است که لاغر هستند و می خواهند چاق شوند و موفق نمی شوند.

مثال های متنوع به کار می برم تا به تاثیر اهرم رنج و لذت در جنبه های مختلف زندگی تسلط بیشتری پیدا کنیم..

تا اینجا به خوبی درک کردیم که اهرم رنج و لذت در ذهن ما به صورت خودبخودی ایجاد می شود و به سادگی عمل کرده و شرایط زندگی ما را تغییر می دهد.

اما همین اهرم که برای بار اول به سادگی و بدون سر و صدا شرایط زندگی ما را تغییر داده است برای مرتبه دوم که تصمیم می گیریم آگاهانه شرایط خود را تغییر دهیم به همان سادگی و دقت قبل عمل نمی کند و شرایط را تغییر نمی دهد بلکه بیشتر در جهت مخالف ما عمل می کند و مانع تغییر کردن ما می شود.

علت در لجباری اهرم رنج و لذت نیست بلکه در عدم اطلاع ما در استفاده صحیح از این ابزار قدرتمند ذهنی است.

وقتی ما تصمیم می گیریم لاغر شویم یا حتی ثروتمند شویم یا هر موضوعی که دوست داریم تجربه کنیم چون از اول می دانیم می خواهیم در چه شرایطی قرار بگیریم برای زودتر رسیدن به آن شرایط اقدامات متفاوتی انجام می دهیم و از آنجا که تغییر شرایط با اقدامات فیزیکی به تنهایی امکانپذیر نیست از تلاش خود خسته و ناامید می شویم و تصور می کنیم که تغییر کردن کار سخت و غیرممکنی است.

در مورد لاغر شدن همه ما این تجربه را داریم که هرچه بیشتر تلاش کردیم که لاغر شویم و نتیجه نمی گرفتیم تصور می کردیم که لاغر شدن کار سخت و غیر ممکن است و همین تصور کافی است که اهرم رنج و لذت را در ذهن ما جابجا کرده و مانع لاغر شدن ما شود.

وقتی ما تصمیم می گیرم لاغر شویم در واقع تحت تاثیر اهرم رنج چاقی قرار گرفته ایم و هرچه این اهرم شدت بیشتری پیدا کند اشتیاق ما برای لاغر شدن بیشتر می شود.

اما از آنجایی که برای چاق شدن هیچ اشتیاقی نداشته ایم از این رو عجله ای هم برای چاق شدن در ما ایجاد نشده بود و به همین علت سال ها با آرامش خیال در مسیر چاقی استمرار داشته ایم.

اشتیاق ما برای لاغر شدن بدون توجه به این نکته بسیار مهم به سادگی تبدیل به عجله برای لاغری می شود.

از آنجایی که سیستم بدنی و ذهنی ما بر اساس سرعت عمل پیش فرض خود عمل می کند اصلا اهمیتی به عجله داشتن ما برای لاغر شدن نمی دهد.

همسو نبودن خواسته ما با عملکرد ذهن و جسم باعث یاس و ناامیدی ما برای لاغر شدن و در نتیجه از دست دادن انگیزه و رها کردن مسیر لاغری می شود.

این شرایط نه تنها در سایر روشهای که قبلا برای لاغر شدن استفاده کرده ایم وجود داشته است بلکه در مسیر لاغری با ذهن نیز تاثیرگذار است و متاسفانه باعث ناامیدی عده ای دوستانی می شود که تصمیم گرفته اند از مسیر لاغری با ذهن شرایط جدیدی در زندگی خود رقم بزنند.

با اندکی دقت کردن متوجه می شویم که “عجله کردن” باعث می شود اهرم لذت که در واقع انگیزه لاغری ما می باشد و باید سبب لاغری ما شود به سادگی به اهرم رنج تبدیل شده و مانع لاغری ما می شود.

دقت کنید: اهرم رنج در ذهن باعث ایجاد تمایل در ما برای دوری از عامل رنج می شود.

عجله کردن باعث ایجاد اهرم رنج لاغر شدن در ذهن ما می شود و به سادگی سبب ایجاد تمایل در ما برای رها کردن مسیر لاغری می شود.

در این شرایط است که اهرم رنج و لذت در ذهن افراد چاق معکوس می شود و همان اهرمی که روزی باعث رنجش ما از چاقی و ایجاد شوق در ما برای لاغری شده است این بار باعث رنجش ما از لاغری و ایجاد شوق برای چاق ماندن می شود.

ناگفته نماند ذهن ما همیشه عملکرد یکسانی دارد ولی عدم آگاهی ما در نحوه استفاده از ذهن خود باعث شکست خوردن ما می شود.

شکستی که خودمان عامل آن هستیم اما نمی دانیم.

در واقع ما از خودمان شکست می خوریم.

در آموزش های ذهنی سایت تناسب فکری تمام تلاش من این است تا با آشکار کردن موانع ذهنی لاغر شدن، اهرم رنج لاغری را در ذهن افرادی که می خواهند لاغر شوند به اهرم لذت تبدیل کنم.

اگر در انجام این کار موفق شوید، چه بخواهید، چه نخواهید لاغر می شود.

ارتباط موانع ذهنی لاغر شدن با اهرم رنج و لذت

موانع ذهنی لاغر شدن قابل برطرف شدن هستند اما از طریقی که ایجاد شده اند باید آنها را برطرف کرد.

به همین دلیل است که از هر روشی برای لاغر شدن اقدام کنید موفق نخواهید شد چون اهرم رنج لاغری و لذت چاقی در ذهن شما ایجاد شده است و اکنون فقط با ایجاد اهرم رنج چاقی و لذت لاغری می توانید متناسب شوید.

و ایجاد این اهرم در ذهن از هیچ روشی غیر از روش لاغری با ذهن میسر نخواهد بود.

اگر تا به امروز از تلاش خود برای لاغر شدن نتیجه نگرفته اید ارتباطی به توانایی شما در لاغر شدن ندارد.

لاغر نشدن شما بخاطر بی اراده بودن، استعداد چاقی، بالا رفتن سن، پایین بودن سوخت و ساز، مصرف هرنوع دارو یا هر دلیلی دیگری که در ذهن خود دارید نیست، بلکه تنها به دلیل عدم آگاهی از طریق ایجاد اهرم رنج چاقی و لذت لاغری در عملکرد خود برای لاغر شدن است.

نپذیرفتن چاقی و به صلح نرسیدن با وضعیت موجود از دیگر موانع ذهنی است که به راحتی باعث ایجاد اهرم رنج چاقی در ذهن ما می شود.

اگر هر بار که خود را در آینه می بینید احساس بدی پیدا می کنید، اگر از حضور در جمع ها بخاطر چاقی خودداری می کنید، از گرفتن عکس از خود احساس خوبی ندارید، لباس های رنگ دلخواه خود را نمی پوشید و ترجیح می دهید همیشه از رنگ های تیره استفاده کنید و اگر هر کاری را بخاطر چاق بودن انجام نمی دهید، متاسفانه شما با وضعیت موجود در صلح نیستید و همین عامل به تنهایی تاثیر زیادی در ایجاد اهرم رنج لاغری دارد.

در این نوشته فقط دو مورد از مواردی که در ذهن افراد چاق باعث تغییر وضعیت اهرم رنج چاقی به رنج لاغری می شود ذکر شد.

با توجه به شرایط هر فرد موارد متفاوتی در ذهن افراد باعث ایجاد اهرم رنج لاغری و لذت چاقی می شود.

در دوره ورود به سرزمین لاغرها به شکل اصولی با انجام تمرینات منظم و کاربردی موارد تغییر وضعیت اهرم رنج چاقی به رنج لاغری را شناسایی کرده و به شکل صحیح طریق برطرف کردن آنها آموزش داده می شود.

توجه به موانع لاغری به قدری اهیمت دارد که در فایل های مختلف درباره این موضوع توضیحات مفصل داده شده است همچنین برخی از محتوای آموزشی نکات طلایی لاغری تحت عنوان موانع لاغری با ذهن دسته بندی شده است تا دوستانی که در مسیر لاغری با ذهن هستند بتوانند با شناسایی این موانع از تغییر اهرم رنج چاقی به رنج لاغری در ذهن خود جلوگیری کنند.

اهمیتی ندارد چه مدت است شما در حال استفاده از آموزش های لاغری با ذهن هستید و چه نتیجه ای گرفته اید.

اگر همچنان با شوق و انگیره در این مسیر حرکت می کنید به این معنی است که اهرم رنج و لذت در ذهن شما در جنبه جسمی و عمل کردن برای لاغر شدن به درستی تنظیم شده است.

اما اگر احساس شما متزلزل است یا بارها مسیر لاغری با ذهن را رها کرده اید یا همچنان وسوسه های ذهنی زیادی برای رها کردن این مسیر و اقدام برای لاغر شدن از هر طریق دیگر را دارید باید بدانید دلیل آن تغییر پیدا کردن اهرم رنج چاقی به رنج لاغری در ذهن شما می باشد.

بنابراین فقط کافی است اهرم و رنج و لذت را برای لاغر شدن در طرق عملکرد خود به درستی تنظیم کنید.

آنگاه خواهید دید که روند حرکت شما برای متناسب شدن به شکل عالی تغییر پیدا می کند و نتایج عالی از آموزش های لاغری با ذهن کسب خواهید کرد.

  • مجددا تاکید می کنم اهرم رنج و لذت به دو صورت در ما ایجاد می شود.

1- در سطح ذهن ناخودآگاه به صورت اتوماتیک و قطعا به شکل صحیح  ایجاد می شود و نتیجه آن تمایل ما برای اقدام کردن جهت رهایی از هر موضوعی که باعث رنجش ما می شود است.

2- در سطح مغز که مربوط به جسم است به صورت اتوماتیک و در صورت ناآگاهی از چگونگی ایجاد آن قطعا به شکل اشتباه ایجاد می شود  تمام تلاش ما برای موفق شدن در هر جنبه از زندگی را به راحتی از بین می برد.

نکته امید بخش این است که در سطح مغز می توان جهت این اهرم را تنظیم کرد.

با شناسایی فرمول های اشتباه ذهنی و اصلاح آنها به مرور جهت این اهرم تغییر کرده و به شکل صحیح و کاملا همسو با اهرمی که از قبل در ذهن ناخودآگاه ایجاد شده است تنظیم می شود.

چرا برای لاغر شدن اشتیاق و انگیزه ندارم؟

هر زمان که نوشته دوستان در بخش نظرات را می خوانم که ماجرای رها کردن مسیر لاغری با ذهن را شرح می دهند و چگونگی برگشت دوباره به این مسیر را می نویسند به وضوح تاثیر ایجاد شدن اهرم رنج لاغری و لذت چاقی در سطح مغز آنها را درک می کنم.

آنها بر اثر فرمول های اشتباهی که در ذهن خود دارند اهرم رنج چاقی را به اهرم رنج لاغری تبدیل می کنند و فشار این اهرم باعث رها کردن مسیر لاغری می شود.

مدتی می گذرد و به هر دلیلی آنها احساس چاق تر شدن می کنند یا در این مدت از روش های دیگری برای لاغر شدن استفاده می کنند.

اما از آنجا که هیچ روشی نمی تواند به آنها کمک کند تا برای همیشه متناسب شوند از تلاش خود نتیجه ای کسب نمی کنند و دوباره اهرم رنج و لذتی که در ذهن ناخودآگاه آنها ایجاد شده است وارد عمل شده و باعث تمایل آنها به سمت روش ذهنی می شود.

و این افراد مجددا به مسیر لاغری با ذهن بر می گردند و یادگیری و تمرین کردن را آغاز می کنند.

شاید برای شما باور پذیر نباشد اما بارها مشاهده کرده ام که یک فرد برای چندین بار این سیکل را طی می کند.

با تحمل رنج بسیار از چاقی با شور و اشتیاق مسیر لاغری با ذهن را شروع می کند اما پس از مدتی اشتیاق لاغر شدن به علت توجه به چاقی به رنج لاغری تبدیل می شود و ادامه مسیر را رها می کنند.

پس از مدتی با احساسی بد تر از روز اول دوباره در شروع مسیر لاغری با ذهن قرار می گیرند اما بار دیگر همین اتفاق برای آنها تکرار می شود و دوباره این مسیر را رها می کنند.

به دلیل اهمیت بسیار زیاد این موضوع سعی می کنم همیشه در فایل های آموزشی بر موضوع استمرار داشتن، احساس خوب داشتن، در صبح قرار گرفتن با چاقی و آسان کردن لاغری تاکید کنم.

چون به خوبی درک کرده ام تنها دلیل نتیجه نگرفتن برخی افراد از مسیر لاغری با ذهن عدم موفقیت آنها در تنظیم صحیح اهرم رنج و لذت در سطح مغر و خودآگاه است.

چون خودآگاه یا منطق به شدت تحت تاثیر عوامل بیرونی است.

شنیده های ما تاثیر مستقیم روی خودآگاه دارد.

تنها شنیدن یک جمله مانند: “احساس می کنم چاق تر از قبل شدی” از دیگران کافی است که احساس ما به شدت جریحه دار شده و تحت تاثیر اهرم رنج لاغری قرار بگیریم و امید و انگیزه ما برای لاغر شدن نابود شود.

در دوره آموزشی ورود به سرزمین لاغرها تمام مراحل شناسایی و برطرف کردن موانع ذهنی لاغر شدن توضیح داده شده است و به همین دلیل افرادی که از محتوای این دوره آموزشی استفاده می کنند به شکل بهتری قادر به تنظیم اهرم رنج و لذت در سطح مغز خود هستند.

همسو شدن اهرم سطح خودآگاه با اهرم سطح ناخودآگاه باعث شروع روند لاغر شدن و خلق شگفتی توسط شرکت کنندگان می شود.

نتیجه گیری:

1- اهرم رنج و لذت به تنهایی باعث لاغر شدن ما نمی شود. اما به تنهایی می تواند باعث لاغر نشدن ما شود.

2- نیازی به ایجاد اهرم رنج و لذت با تکرار کردن تعدادی جمله در ذهن ناخودآگاه خود نداریم زیرا این اهرم به شکل خودبخودی در ذهن ناخودآگاه ما ایجاد می شود.

3- اهرم رنج و لذت در دو بخش ناخودآگاه و خودآگاه ایجاد می شود که در هر دو بخش به صورت اتوماتیک است.

4- اهرم رنج و لذتی که در بخش ناخودآگاه ایجاد می شود همیشه صحیح بوده و نیازی به اصلاح یا مراقبت ندارد.

5- اهرم رنج و لذتی که در بخش خودآگاه ایجاد می شود همواره اشتباه است چون تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار می گیرد بنابراین برای کسب موفقیت باید وضعیت قرار گیری آن را به شکل صحیح تغییر دهیم.

6- هر فردی با هر میزان اضافه وزنی می تواند از مسیر لاغری با ذهن به تناسب اندام مورد نظر خود دست پیدا کند.

7- تنها عامل دلسردی و شکست افراد در لاغر شدن عدم هماهنگی بین اهرم موجود در سطح خودآگاه با سطح ناخودآگاه است.

8- تنها طریق همسو کردن اهرم سطح خودآگاه با ناخودآگاه شناسایی فرمول های ذهنی اشتباه درباره لاغر شدن است که این کار فقط از طریق تکرار محتوای آموزشی و انجام تمرینات ارائه شده امکانپذیر خواهد بود.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.37 from 30 votes

https://tanasobefekri.net/?p=24212
برچسب ها:
13 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار pooldarjazzab@yahoo.com
      1400/10/10 19:25
      مدت عضویت: 875 روز
      امتیاز کاربر: 549 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,520 کلمه

      سلام بازم این متن رو خوندم .

      اهرم رنج و لذت .

      خیلی مطلب مفیدی بود ممنون از شما .

      اینکه کم کم دارم یاد میگیرم که چطور لاعر شدن رو برای ذهنم شیرین کنم خیلی خوبه .

      اول اینکه اصلا نباید به خورد و خوراکش کار داشته باشم .

      دوم اینکه اصلا نباید به چربیهاش کار داشته باشم ‌.

      اون اگه از لاغری لذت ببره قطعا تمام دستورات ذهنی من خودبخود درست خواهد شد .

      اصلا درست هست .

      همین الان هم درست هست .

      سوم اصلا نخوام درستش کنم . اون درست هست .

      چهارم . اصلا نخوام لاغر شم ‌ . چون لاغری که الان در سر منه بربر با رنجه .

      درسته چاقیمم واقعا رنجه . 

      یعنی من الان هم دارم رنج میکشم از چاقی هم دارم رنج میکشم از لاغری .

      هر دو اهرمم روی رنجه ولی توی ذهنم رنج از لاغری بیشتره . 

      خب چرا من از لاغری رنج میکشم . 

      نمیدونم کجای این سایت  نوشتم اما لاغری برای من رنجه چون سخت به دست میاد . 

      حتی یه وقتهایی نوشتن و گوش دادن و خوندن هم برام سخت میشه ولی خب رنج چاقی بیشتره و منو وادار به این می کنه که بیام یه چیزایی بنویسم و بخونم و گوش بدم بلکه به احساس بهتری برسم و توجهم از رنج چاقی برداشته بشه . 

      اهرم رنج چاقی و لاغری حتی در رفتار منم هست . 

      از طرفی من از محدود کردن خودم رنج می کشم و از طرفی وقتی میخورم از خوردنهای خودمم رنج میکشم و عذاب وجدان میگیرم . 

      پس میبینید هر دو اهرم من روی رنج تنظیم شده . یعنی رفتار لاغر کننده برام محدودیت شدیده و رنج داره برام و رفتار چاق کننده همون لحظه اش لذته چون دارم به خوردن توجه میکنم و لذت میبرم ولی بعدش که فعل خوردن تموم میشه رنج عذاب وجدان و رنج چاقی امانم رو میبره . 

      وای خدا من با این رنجها چه کنم ‌ 

      دو سر رنج . هم بودن چیزی برام عذابه هم نبودنش . 

      اینم یه فرمول ذهنیه . 

      من اینارو شناسایی کردم . 

      ولی نمیدونم چجوری باید اینارو تبدیل به لذت کنم . 

      من فقط یه چیزی برام لذته 

      خوردن برام لذته . همون لحظه که دارم میخورم دارم لذت میبرم . ولی بعدش عذاب وجدان میگیرم . 

      پس من  از چاقی رنج میکشم که تمایلم به سمت لاغریه . اما از لاغری هم رنج میکشم که برام محدودیت ایجاد میکنه . لاغری برام یعنی از دست دادن چربیها و انرژیها و از دست دادن برام رنجه . لاغر شدن یعنی محدود کردن مواد غذایی حتی به اندازه خوردن برام رنجه . چون از حدی که  توی ذهنمه کمتره . پس لاغر شدنی که مربوط به نخوردن و کم خوردن و اندازه خوردنه برام رنجه و از طرفی آزادانه خوردن و رها خوردن اونجوری که در ذهنم هست هم اونم برابر چاقیه و چون برابر با چاقیه برام رنجه . 

       نمیدونم اگه رها خوردن برابر با لاغری هم بشه برام لذت میشه یا نه ولی چون لاغری یعنی از دست در ذهن من پس اگه حتی خوردن رو برابر لاغری هم کنم بازم رنجه . چون من از از دست دادن انرژی خوشم نمیاد . 

      حالا چرا از ازدست دادن انرژی خوشم نمیاد چون ذهنم فقیره . چون باور به فراوانی انرژی ندارم . 

      برای همین همونجور که میل ما برای خرج کردن پول کمتره و دوست داریم ذخیره کنیم پس میلمون برای انباشت انرژی به صورت چربی هم زیاد میشه تا خیال ذهنمون راحت باشه .

      خب همه ی اینها موانع لاعری من هستن که خیلی عالی شناساییشون کردم حالا باید به خودم ثابت کنم اینا همشون اشتباهه . 

      اول اینکه انرژی هیچ وقت تموم نمیشه . 

      انرژی فقط از شکلی به شکل دیگه در میاد . اما همیشه هست و من وقتی انرژی رو بدم بهتر و بیشتر از اون برام میاد . یعنی انرژی من چند برابر میشه . 

      ببین انرژی ذخیره شده در چربیها حس منو میگیره نمیزاره من شاد باشم . منو سنگین می کنه چون جامده ولی وقتی اینا تبدیل به شادی عشق لذت نشاط  بشن خب من احساس سبکی دارم . 

      من به غذات کاری ندارم .  چون میدونم هر چی برات تحلیل کنم خوشت نمیاد .  تو از خوردن هم تا یه حدی لذت میبری مابقیش رنجه . 

      چون در طی روز هیچ لذت دیگه ای نمیبری و دائما از فکر چاقی در رنجی برای اینکه  لحظاتی فراموش کنی این رنجها رو به خوردن پناه میبری . پس تو از فعل خوردن خیلی لذت نمیبری . بیشتر برای پناه بردن بهش و رها شدن از چنگال رنج درونی و پرت کردن حواست بهش پناه میبری چون خوردن در ذهنت برابر با لذت تعریف شده و تو به خاطر لذتش غذا میخوری . پس اگه در سایر جوانب زندگیت اهرم لذت رو برقرار کنی دیگه لزومی نمیبینی برای برطرف شدن رنجت به غذا پناه ببری . 

      پس کار تو  اینه که بتونی از اوقات زندگیت لذت ببری . حالا هر جوری که خودت میدونی .  لذت بردن یکی از نیازهای ماست و ما ناخوداگاه اون رو داریم . 

      پس تو برای لذت بردنه که میخوری . پس خوردن برای تو لذته . اگر لذت رو از چیزای دیگه پر کنی مسلما نیازت به خوردن کمتر میشه . بازم میگم نمیخوام محدودت کنما . تو هر چقدر دلت خواست بخور و لذت ببر ولی خب میتونی لذتهای دیگه رو هم امتحان کنی . 

      استاد دعوام نکنیدا . خب من دوست دارم بخورم نمیخوام خوردنم کم بشه . ولی میخوام توجهم رو به سایر لذتهامم ببرم . 

      یعنی اگر بتونم لذتهای دیگر زندگیم رو بیشتر کنم شاید توجهم به خوردن کمتر بشه . 

      البته این موضوع در ذهنمه ها . خوردن رو دوست داره وگرنه همیشه که نمیخورم . اما این دوست داشتن غذا به خاطر اینه که چیزهای دیگه رو کمتر دوست دارم . مثلا علاقم به گل خب کمتر از غذاست . چون غذا وارد دهان میشه اما گل فقط بوییده میشه . 

      نمیدونم آدما لاغر به چی علاقه دارن . من باید علاقه های دیگه رو هم در خودم ایجاد کنم که دائما فقط به غذا فکر نکنم . لذتهای حلال 

      باید برم مجوعه ای از لذتهای حلال رو پیدا کنم . ببینم چیا هستن .  خلاصه خودم باید فرمولها رو آروم اروم تغییر بدم . ضمن اینکه لذتهای لاغر بودن رو هم باید در ذهنم مرور کنم . 

      لذتهای لاغر بودن : وای خدای من الان سرچ کردم  لذت لاغر شدن . یه مطلب از سایت شما دوباره برام باز شد . واقعا این جز هدایت خدا چی میتونه باشه ؟ 

      با اجازتون متنتون رو کپی می کنم اینجا . 

      لاغر شدن با لذت بردن از خوردن بدست می آید

      فردی که اضافه وزن دارد مشکلش این نیست که بعضی از غذاها را دوست دارد یا اینکه نمی تواند در خوردن بعضی از غذاها درست رفتار کند، بلکه مشکل اصلی او این است که برای فردی که چاق است، خوردن یک لذت است، لذتی که شاید فراتر از هر لذتی دیگر باشد و همین لذت کافی است تا مانع لاغر شدن فرد شود.

      هر انسانی دوست دارد که از زندگی لذت ببرد، یکی از ورزش کردن لذت می برد، یکی از مطالعه کردن، یکی از موزیک گوش دادن و یکی از غذا خوردن

      فردی که چاق است برای ذهن خودش غذا خوردن را بعنوان یک تفریح و لذت تعریف کرده است و به همین دلیل فرد چاق وقتی میخواهد ابراز شادی کند بیشتر میخورد، وقتی ناراحت باشد با خوردن بیشتر خودش را آرام میکند، وقتی عصبی باشد خشم خودش را از طریق خوردن فرو می برد

      داشتن احساس خوب برای زندگی کردن لازم است و یک فرد چاق برای ذهن خود، خوردن را برابر با احساس خوب تعریف کرده است. بنابراین تمام واکنشهای یک فرد چاق به محیط پیرامون خود همراه با خوردن خواهد بود

      خیلی از افراد چاق از ترس اینکه لذت خوردن را از دست بدهند به چاق بودن عادت کرده اند و آن را بر لاغر شدن ترجیح می دهند. به عبارتی دیگر از لاغر شدن ترس دارند، و این ترس کافی است که فرد چاق هر تلاشی انجام می دهد لاغر نمی شود

      البته کاملا طبیعی است که ذهن ما تمایلی به از دست دادن موقعیت شادی خود نداشته باشد اما از آنجایی که ذهن ما بر اساس اطلاعاتی که به آن می دهیم عمل می کند، توانایی تشخیص مفید یا مضر بودن اینگونه شادی را ندارد

      وقتی برای ذهن خود تعریف کرده باشیم که خوردن برابر با لذت و شادی است بیشتر خاطراتی که در در ذهن ما ذخیره می شوند از موقعیت هایی است که ما در آنها پرخوری کرده ایم و این پرخوری برای لذت بردن بیشتر از آن مراسم بوده است

      این خاطرات به مرور زمان باعث ایجاد توقعات ما از موقعیت های مختلف در زندگی می شود

      مثلاً نمی‌توانیم تصور کنیم که به جشن تولدی برویم که در آن کیک تولد نباشد! مگر می‌شود؟!

      هیچ مهمانی و مجلس شادی، بدون غذاهایی که حال ما را بهتر کند، معنایی نخواهد داشت.

      از طرفی غذا خوردن جزئی از برنامه‌ی روزانه‌ی ماست و لذت بردن از غذایی که می‌خوریم، هیچ اشکالی ندارد.

      شکل گیری این فرمول در ذهن یک فرد میتواند تا هر اندازه ای باعث چاقی او شود

      فرمولی که برای ذهن ما تعریف میکند، غذا خوردن به معنای لذت بردن و شادی است و ما حق داریم در طول روز بارها احساس خوب و شادی داشته باشیم

      ثبت این فرمول در ذهن باعث ترغیب فرد به خوردن های مکرر در طول روز خواهد شد و همچنین باعث پرخوری در وعده هایی که مورد علاقه فرد است می شود

      این مساله مهم سبب میشود که انتخاب یک فرد چاق برای لذت بردن از زندگی محدود به خوردن و فعالیت هایی شود که مهمترین بخش آن خوردن است

      بنابراین وقتی که تصمیم به کاهش وزن می‌گیریم، با یک مشکل مهم ولی پیش‌بینی‌نشده روبه‌رو می‌شویم:

      کمبود لذت!

      اگر دوست دارید لاغر شوید اما از طرفی نگران از بین رفتن لذت خود از زندگی هستید شما موفق به کاهش وزن نخواهید شد.

      نکته نگران کننده این موضوع این است که با گذشت زمان و تکرار عمل خوردن برای لذت بردن از زندگی، برای ذهن یک فرد چاق دیگر خوردن غذا لذت بخش نخواهد بود و برای ادامه داشتن لذت بردن از زندگی بیشتر خوردن جایگزین خوردن میشود و فردی که در مسیر چاقی قرار گرفته است به مرور علاقمند به خوردن بیشتر می شود

      هنوز هم لذت خوردن غذاهای سالم را تجربه کنید، می‌توانید از فهرست بی‌نظیر چاشنی‌هایی استفاده کنید که بدون بالا بردن کالری غذا آن‌ها را خوشمزه می‌کنند

      بسیاری از افرادی که چاق هستند به اشتباه تصور می کنند که از خوردن زیاد غذا لذت می برند در صورتی که این پرخوری تنها واکنشی است که آنها به درخواست ذهن خود برای لذت بردن از زندگی می دهند، به همین دلیل است که پس از هر بار پرخوری کردن دچار عذاب وجدان می شوند و احساس پشیمانی از عملکرد خود می کنند

      لذتی که پشیمانی و عذاب وجدان به همراه داشته باشد لذت واقعی نیست و تنها به دلیل ثبت این فرمول در ذهن خود ناچار به تکرار آن می شویم

      اگر تصمیم به لاغر شدن دارید باید به این نکته مهم توجه داشته باشید که علاوه بر غذا خوردن منابع دیگری برای لذت بردن در زندگی وجود دارد، همچنین باید به ذهن خود آموزش دهید که از مقدار غذایی که مورد نیاز بدن شماست لذت ببرید

      لذت بردن از مقدار غذای مورد نیاز بدن فرمول صحیحی است که در ذهن افراد متناسب ثبت شده است و سبب شده که این افراد همیشه متناسب باشند

      یک فرد متناسب از زیاد خوردن یک غذا لذت نمی برد بلکه از خوردن مقدار مورد نیاز بدن خود لذت می برد

      برخلاف این باور عمومی که «آدم‌های دارای اضافه‌وزن از غذا خوردن لذت بیش‌تری می‌برند»، پژوهش‌های تصویربرداری مغزی نشان داده‌اند که مراکز مربوط به لذت در مغز افراد دارای اضافه‌وزن و چاق، نسبت به کسانی که وزن متناسبی دارند، کم‌تر فعال می‌شود که نشان می‌دهد آن‌ها موقع غذا خوردن، لذت کم‌تری را تجربه می‌کنند.

      راه‌حل‌های زیادی می‌شود برای این موضوع پیشنهاد داد، برای مثال:

      دنبال روش‌های دیگری برای لذت بردن از زندگی بگردید:

      منتظر نباشید تا زندگی به شما روش‌های دیگری برای خوش‌گذرانی پیشنهاد کند، خودتان فعالانه به دنبال روش‌هایی برای لذت بیش‌تر باشید.

      کارهای هنری، ورزش و بازی‌های گروهی و خلاصه خیلی کارهای می‌تواند برای شما لذت‌بخش باشد. اگرچه ممکن است پیش خودتان بگویید که «خوب همه‌ی این‌ها با یک غذای خوشمزه کامل‌تر می‌شود». در این صورت باید به شما بگویم که کاملاً حق با شماست و شاید بهتر باشد که برای خودتان دلایل انتخاب یک زندگی سالم‌تر را جستجو کنید.

      سعی کنید، از خوردن غذاهای سالم لذت ببرید:

      اگر دوست دارید هنوز هم لذت خوردن غذاهای سالم را تجربه کنید، می‌توانید از فهرست بی‌نظیر چاشنی‌هایی استفاده کنید که بدون بالا بردن میزان چربی غذا آن‌ها را خوشمزه می‌کنند. شاید باورش برایتان سخت باشد، اما پژوهش‌ها نشان داده‌اند که ذائقه‌ی ما، همانند بقیه‌ی جنبه‌های بی‌نظیر مغزمان، کاملاً انعطاف‌پذیر است و وقتی برای مدتی، خودتان را به خوردن غذاهای سالم‌تر، مثلاً با چربی یا قند کم‌تر عادت می‌دهید، به مرور زمان مغز شما ولع کم‌تری برای غذاهای پرچرب و بسیار شیرین نشان خواهد داد و در نتیجه دیگر دلتان برای آن‌ها تنگ نخواهد شد.

      سرعت غذا خوردنتان را کم کنید:

      هر چه غذایی را با آرامش و دقت بیش‌تری بخورید، از آن لذت بیش‌تری خواهید برد. ما برای لذت بردن از غذا نیاز به این داریم که آن را با تمام حواس خود، تجربه کنیم. در بسیاری از کسانی که دچار اضافه‌وزن هستند، سریع و بدون توجه غذا خوردن تبدیل به یک عادت شده است و همین باعث می‌شود که لذت کم‌تری از غذا خوردن ببرند.

      برای لاغر شدن نیاز داریم تا مراحل آن را آموزش ببینیم و این تمام سعی من در دوره متناسب شدن با قدرت ذهن است تا متناسب شدن را به افرادی که آرزوی لاغری دارند آموزش بدهم و به لطف خدا دوستانی که با عشق و علاقه قدم در این مسیر شگفت انگیز گذاشته اند نتایج بسیار عالی را در تمام جنبه های زندگی خود تجربه کرده اند.

      به امید روزی که هر فرد چاقی که آرزوی متناسب شدن دارد به آرزوی خود برسد

      چقدر جالب بود واقعا . من دقیقا دنبال لذت لاغر شدن میگشتم این پیام اومد . 

      نوشتید ذائقه ی ما عادت میکنه . 

      برای لذت بیشتر آروم بخوریم . 

      برای لذت بیشتر میتونیم وعده های غذایی رو به عقبتر بندازیم .

      وقتی سیریم اونقدر لذت نمیبریم میتونیم برای لذت بیشتر خوردن غذا رو به زمانهای گرسنگی بیشتر ببریم . 

      درسته ما از تند خوردن هم لذت میبریم ولی وقتی آروم بخوریم زمان بیشتری با این لذت هستیم . 

      خب این فرمولها رو میشه جایگزین کرد . 

      ولی همچنان میگم من قصد تغییر ندارم و فقط میخوام لذتهای زندگیم رو بیشتر کنم . 

      خب من از نظم داشتن لذت میبرم ولی از تحمیل کردنش نه . 

      من از چه چیزهایی لذت میبرم ؟ 

      من از رفتن به طبیعت لذت میبرم . 

      من از راه رفتن لذت میبرم . من از کار خونه انجام دادن لذت میبرم  اما اگه بخوام اینا رو به خودم تحمیل کنم رنج میبرم  . 

      من اینارو به هدف لذت بردن باید انجام بدم . 

      شاید برای ذهنم سخت باشه . اما زمانی برای ذهنم سخت میشه که من بخوام به خودم انجام کار رو تمیل کنم . من از تحمیل کردن رنج میکشم .

      شایدم یکی از رنجهای من برای لاغری همین باشه . من از تحمیل کردن لاغری رنج می کشم نه از خود لاعری . 

      اتفاقا لاعر شدن سبک شدنه . شادی بیشتره . من لاغری رو هم دوست دارم . 

      من باورهای خوب هم دارم که میتونم بهشون فکر کنم و از بودنشون لذت ببرم . 

      خلاصه دنبال لذت که باشم لذتهای بیشتری از زمین و آسمون برام میاد . 

      انشاء الله کم کم درست میشه و من در کمال آزادی و راحتی خودبخود لاغر میشم . 

      و خودبخود لذت لاغر بودن رو تجربه میکنم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم