0

گام ۳۰: باور کردن لاغر شدن

باور کردن لاغری
اندازه متن

موضوع باور کردن لاغر شدن به قدری اهمیت دارد که به تنهایی قادر است مانع از لاغر شدن شما شود.

بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند متاسفانه اسیر این باور قدرتمند و بسیار مخرب هستند که نمی توانند لاغر شوند و به این شکل برای خود به هیچ وجه توانایی و شانس لاغر شدن قائل نیستند.

اهمیت باور کردن توانایی لاغر شدن

سی و پنج سال از زندگی ام با چاقی گذشت و در این مدت تلاش های زیادی برای لاغر شدن انجام دادم.

رژیم های غذایی مختلف را استفاده کردم و بارها برای لاغر شدن باشگاه رفتم و صدها کیلومترها پیاده روی کردم اما هیچ وقت لاغر نشدم.

البته در حین تلاش کردنم برای لاغری نتایج مختلف کسب کردم و هر بار مقداری از وزن و سایز من کم می شد اما مقدار کم شده زودتر از زمانی که کم شدنش طول کشیده بود دوباره به وزنم اضافه می شد.

این نتیجه نگرفتن ها برای سالهای متوالی سبب شده بود که من باور کنم قابلیت لاغر شدن ندارم.

البته باور کردن صحبت های اطرافیان مبنی بر ارثی بودن چاقی در خانواده من، پایین بودن سوخت و ساز بدنم و دلایل مختلفی که برای چاقی من عنوان می کردند باعث تقویت باور کردن سخت بودن لاغر شدن در ذهنم شده بود.

اطمینان دارم شما دوست عزیزی که این نوشته را می خوانی مانند من در گذشته بارها برای لاغری از روش های مختلف اقدام کردید، رژیم گرفتید، ورزش کردید و … اما از آنجایی که نتیجه نهایی بر اساس نگرش شما درباره چاقی و خودتان رقم می خورد موفق به تحقق رویای لاغری خود نشده اید.

در تمام دفعات و روزهایی که برای لاغر شدن اقدام می کردید توجهی به اهمیت باور کردن توانایی لاغر شدن خودتان نداشته اید و از آنجا که این نگرش به طور عمومی در بین افراد چاق وجود دارد سبب شده است که از تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن نتیجه نگیرید.

این در حالی است که شما در انجام بسیاری از کارها موفق بوده اید اما فقط در کاهش وزن هیچ موفقیتی کسب نکردید و تنها دلیل آن باور کردن چاقی و همچنین باور کردن ناتوانی خود در لاغر شدن بوده است.

نقش باور (انتظار) در زندگی

موضوع باور کردن لاغر نشدن فقط مربوط به افراد چاق نیست بلکه در بسیاری از افراد متناسب نیز این موضوع در جنبه های دیگر زندگی آنها به وضوح دیده می شود.

بعنوان مثال فرد باور کرده است نمی تواند در کسب و کار به موفقیت برسد.

باور کرده است نمی تواند با شخص مورد علاقه اش ازدواج کند.

باور کرده است که نمی تواند در کنکور با رتبه قابل قبول پذیرفته شود.

بنابراین در افراد چاق علاوه بر باور کردن لاغر نشدن، در جنبه های مختلف زندگی عدم باور های مختلفی وجود دارد اما به دلیل اینکه موضوع چاقی از اهمیت زیادی برخوردار است و فرد خود را در لاغر شدن ناتوان می داند سبب می شود که به راحتی باور کند در موضوعات دیگر نیز ناتوان است.

نکته حائز اهمیت اینکه:

باور کردن هر موضوعی سبب تاثیر ساده و راحت آن باور در موضوعات دیگر زندگی می شود و همچنین باور نداشتن به یک موضوع سبب عدم باور نسبت به سایر موضوعات دیگر می شود.

بنابراین برای تحقق رویای لاغری نیاز داریم ابتدا روی موضوع باور کردن توانایی لاغر شدن خودمان کار کنیم.

نیاز داریم تا به توانایی ذهن خود اطمینان کنیم و باور کنیم که می توانیم لاغر شویم.

کسب نتیجه از روش لاغری با ذهن

یکی از سوالات پرتکرار از طرف اعضای سایت تناسب فکری این است که:

“منم میتونم از دورها نتیجه بگیریم و لاغر بشیم؟”

چرا خیلی ها این سوال را می پرسند؟

چون به توانایی خودشان برای لاغری اعتماد و اطمینان ندارند.

آنها فقط روی نکات ضعف خودشان در موضوع لاغر شدن تمرکز کرده و تمام موفقیت ها و توانمندی های خودشان را در جنبه های مختلف زندگی مورد توجه و تاثیرگذار در تحقق رویای تناسب اندام نمی دانند.

وقتی بارها برای لاغری اقدام کرده و نتیجه نگیرید این طبیعی است که توجه شما بر لاغر نشدن متمرکز شود و باور کنید توانایی لاغر شدن را ندارید.

تمرکز بر شکست ها و فراموش کردن توانایی های خود، کار ذهن منفی باف است و البته ذهن اشتباه نمی کند چون بر اساس باورهایی که در ذهن مان ذخیره کرده ایم عمل می کند.

بیشتر انسانها باورها و نگرش های مخربی درباره خود در ذهنشان ذخیره کرده اند.

باور کردن اینکه: نمی تواتم لاغر شوم،‌ نمی توانم به خوبی یاد بگیرم، نمی توانم در فلان موضوع موفق باشم، نمی توانم با افراد شایسته و دلخواهم ارتباط برقرار کنم.

انسانها عموما نگرشهای مشترک و اغلب منفی درباره خودشان دارند و این نگرش به طور گسترده بر تمام جنبه های زندگی آنها تاثیرگذار است.

باور کردن توانایی لاغر شدن

برای تقویت قدرت لاغری خودتان باید از موفقیت ها و توانایی های خود در جنبه های مختلف زندگی کمک بگیرید.

باید توانمندی های خودتان را بنویسید و بارها آنها را مرور کنید تا به قدرت ذهن خود در رسیدن به خواسته های دیگرتان پی ببرید.

باید آنقدر توانمندی های خود را مرور کنید تا به این باور برسید که می توانید لاغر شوید.

پس توانمندی هات رو مرور کن و به این باور برس که تو میتونی.

به کوچکترین توانمندیت توجه کن مثل: آشپزی کردن، خیاطی کردن، خونه داری کردن، رانندگی کردن و ….

بسیاری از ما ناآگاهانه برچسب های مختلفی به خودمان می چسبانیم.

من فراموشکارم، من دیر یاد می گیرم،‌ من اراده ندارم،‌ من زود فراموش می کنم، من زود چاق می شوم،‌ من تمرکز کافی ندارم، من حوصله خوندن و یا نوشتن تمرینات را ندارم. این برچسب ها در عین حال که به نظر ساده هستند اما باعث تشدید باورهای ناتوانی در ما می شوند.

روش لاغری با ذهن و تمرینات دوره ورود به سرزمین لاغرها،‌ دوره پاکسازی چاقی ذهن و دوره پیشرفته لاغری و دیگر دوره های آموزشی موضوعی نیست که شما قادر به یادگیری آن نباشید. اهمیت ندارد چقدر در اطرافیان یا خانواده به شما گفته شده است که توانایی یادگیری یا لاغر شدن یا هرچیز دیگری را ندارید.

مهم این است که اکنون باور کنید توانایی یادگیری و به نتیجه رساندن هر کاری را دارید.

مهم این است که باور کنید می توانید در هر جنبه از زندگی تان رشد و گسترش ایجاد کنید.

هر انسانی می تواند تغییر کند اگر در ذهنش باور کند که می تواند.

من سی و پنج سال چاق بودم و بارها در استفاده از روش های مختلف برای لاغری شکست خورده بودم.

هزاران بار از اطرافیانم شنیده بودم که من لاغر بشو نیستم چون چاقی من ژنتیکی است.

آنها عقیده داشتند اشتهای من زیاد است و اراده رژیم گرفتن را ندارم.

بارها می گفتند که من فرد تنبلی هستم و به همین دلیل سوخت و ساز بدنم پایین است و نمی توانم لاغر شوم.

دلایل مختلفی برای لاغر نشدن من عنوان می کردند و باور کردن گفته های اطرافیانم سبب شد در طی سی و چند سال که در تلاش برای لاغر شدن بودم لاغر نشوم چون باور کرده بودم : من لاغر بشو نیستم!

زمانی که به لطف خداوند ایده استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن در ذهن من شکل گرفت تصمیم قاطع گرفتم که از این مسیر باید به هدف چندین ساله ام که لاغر شدن بود برسم.

مهمترین موضوعی که باعث شروع مسیر لاغری با ذهن، ادامه دادن و کسب نتایج عالی نه تنها در موضوع جسم بلکه در تمام جنبه های زندگی من بود باور کردن دارا بودن قدرت تغییر کردن بود.

من با استفاده از تمرینات ذهنی که در دوره ورود به سرزمین لاغرها به وضوح درباره آن توضیح داده شده است ابتدا قدرت لاغر شدن را در خودم ایجاد و سپس نسبت به تقویت آن اقدام کردم.

به اندازه ای که باور کردن لاغربشو هستم در من تقویت شد، جسم من نیز تغییر کرد و امروز به لطف خداوند در شرایط کاملا متفاوتی نسبت به سالها قبل هستم.

تغییر کردن و مخصوصا لاغر شدن همانطور که برای من امکانپذیر شد برای هر فردی که اضافه وزن دارد و این نوشته را می خواند امکانپذیر است. باور کردن اینکه شما هم می توانید لاغر شوید مهم ترین و اصلی ترین دلیل شگفتی ساز شدن شما خواهد بود.

هماهنگی جسم و ذهن

بدن انسان با هر فکری سازگار می شود.

هر فکر یا نگرشی را در ذهن تان تقویت کنید بدن شما به آن نگرش واکنش نشان می دهد. در واقع تقویت هر فکر یا نگرش در ذهن خود باعث باور کردن آن نگرش می شود.

هر فکری که در ذهن شما مرور می شود همانند تکه ای از پازل شخصیت شما می باشد. وقتی تعدادی فکر نامناسب و تضعیف کننده درباره خود در ذهنتان مرور کنید تصویری ضعیف از خود در ذهنتان ایجاد می شود و به مرور جسم شما نسبت به آن تصویر ضعیف واکنش نشان می دهد.

اینکه وقتی تصمیم به انجام کاری می گیریم بلافاصله احساس بی حوصلگی نسبت به انجام آن کار در ما شکل میگیرد و در اجرای تصمیم خود مردد می شویم.

حالت شک و دودلی در اتخاذ تصمیمات روزمره زندگی یکی دیگر از نتایج شکل گیری شخصیت ضعیف یا باور کردن ناتوان بودن خود در ذهن می باشد.

بنابراین ضروری است نسبت به افکاری که درباره خودتان در ذهنتان مرور می کنید احساس مسئولیت داشته باشید. چون این افکار و نگرش ها منجر به باور کردن امکانپذیر بودن موفق شدن یا نشدن می شود.

نسبت به شنیده ها و توصیف های دیگران از خودتان مراقب باشید که منجر به باور کردن چه چیزی درباره خودتان خواهد شد.

اگر دیگران عقیده دارند انسان ضعیف یا بی اراده ای هستید این نظر آنهاست و حتی اگر صحیح باشد درباره شخصیت و عملکرد گذشته شما بوده است. باور کردن اینکه ضعیف هستید مانع از تغییر کردن شما خواهد شد.

از این لحظه شما می توانید تصمیم بگیرید شخصیت متفاوتی داشته باشید. شخصیتی مصمم و با انگیزه برای تجربه شرایط جدید. شخصیتی که مشتاق برآورده کردن رویاهای خودش است. شخصیتی که عاشق لاغر شدن است و تصمیم گرفته است از مسیر لاغری با ذهن برای تحقق رویای لاغری خود حرکت کند.

برچسب ها را از خودتان جدا کنید

هرگز به خودتان برچسب نزنید.

خیلی از انسانها تمایل به تغییر کردن ندارند بنابراین با برچست زدن به خودشون تغییر نکردن را توجیه می کنند.

  • خودم دوست ندارم تغییر کنم.
  • دلم می خواد تغییر کنم اما مقاومت ذهنی دارم.
  • خیلی دوست دارم تغییر کنم اما توانایی یادگیری ندارم.
  • خیلی دلم می خوام تغییر کنم اما اراده برای شروع کردن ندارم.

این افراد به این شکل ترس از تغییر کردن را مخفی می کنند. آنها شجاعت تغییر کردن و روبرو شدن با مسائل احتمالی که در مسیر تغییر کردن ممکن است با آن مواجه شوند را ندارند. بنابراین با استفاده از برچسب ها خودشان را فاقد توانایی یا شرایط لازم برای تغییر کردن نشان می دهند.

بدین شکل هم خودشان را توجیه می کنند که من شرایط تغییر کردن را ندارم و هم برای افرادی که به آنها پیشنهاد تغییر کردن می دهند جواب قانع کننده ای فراهم کرده اند که مورد سرزنش قرار نگیرند.

باور کنید می توانید لاغر شوید

چرا به خودت اعتماد نداری و برچسب لاغر نشدن به خودت میزنی؟

وقتی تونستی با همه رنج و ناراحتی ها در طی این مدت چاق بشی پس حتما میتونی لاغر بشی چون لاغری سمت مقابل چاقی است.

چرا به خودت اعتقاد نداری که می تونی به بهترین شکل موضوعات جدید رو یاد بگیری و برچسب من کندذهن هستم یا من حافظه ضعیفی دارم را به خودت می زنی؟

اگه در یادگیری ضعیف بودی قطعا نمی تونستی چاق بشی. برای چاق شدن صدها فرمول جدید در ذهنت ذخیره کردی. صدها رفتار جدید رو در خودت ایجاد کردی و صدها یا حتی هزاران بار افکار و رفتار چاق کننده را تکرار کردید تا جسم خود را در وضعیت چاقی قرار دادید.

پس شما توانایی یادگیری، به خاطر سپاری و عمل کردن به آموزش ها را به شکل عالی در وجودت از قبل داشته اید و دلیل اثبات این ادعا وضعیت فعلی جسمی تان است.

بنابراین برای لاغر شدن نیاز به توانایی متفاوت و مجزایی نداریم که شاید تصور کنید توانایی لاغر شدن را ندارید.

توانایی که برای لاغر شدن نیاز داریم همان توانایی است که قبلا از آن برای چاق شدن استفاده کرده ایم و انقدر توانایی ما بالا بوده است که به راحتی و مثل آب خوردن چاق شده ایم.

بنابراین از همان توانایی فوق العاده ای که سالهاست از آن برای چاق شدن استفاده کردید این بار برای لاغر شدن استفاده خواهیم کرد.

لاغری آسان با قدرت ذهن

نتیجه آموزش لاغری با ذهن

همه چیز در جهان دو وجه دارد. همانطور که شب و روز با هم معنی پیدا می کنند،‌ بالا و پایین با هم فابل درک هستند،‌ چاقی هم با لاغری معنی و مفهوم پیدا می کند.

اگر خودت را چاق خطاب می کنی به این دلیل است که سمت مقابل آن که لاغری است وجود دارد و چون می توانی لاغر شوی آرام و قرار برای لاغر شدن نداری.

این را روح و اصل وجودت می داند که توانایی لاغر شدن را داری بنابراین به هر شکل ممکن شما را ترغیب و تشویق با لاغر شدن می کند.

اگر تونستی چاق بشی صد در صد می تونی لاغر بشی حتی اگه تا الان از فکر کردن به لاغر شدن هم احساس یاس و ناامیدی کردی باید از این لحظه نگرش خودت درباره توانایی لاغر شدنت رو تغییر بدی. باید روی باور کردن لاغر شدنت حسابی کار کنی تا یقین پیدا کنی که لاغر شدنی هستی اونم از نوع خوب و راحت و شگفتی سازش.

اگر تا حلا نتونستی لاعر بشی چون مسیرت اشتباهت بوده. در مسیر اشتباه به هر اندازه با هر سرعتی حرکت کنی هرگز به مقصد نخواهی رسید. در مقابل وقتی در مسیر صحیح حرکت کنی با هر سرعتی به حرکت خودت ادامه بدی،‌ اگه بارها متوقف بشی و پیاده بشی و دوباره سوار بشی و ادامه بدی باز هم به مقصدت می رسی چون مسیرت درسته.

لاعری با ذهن همون مسیر درسته است برای لاغر شدن.

لاغری با ذهن مسیری است که هر کی با هر سن و هر مقدار اضافه وزنی واردش بشه و انجامش بده نتیجه میگیره.

فردی که تصمیم می گیره و قدم اول رو بر میداره و دوره آموزش لاغری با ذهن رو تهیه می کنه و اشتیاق برای یادگیری داره و تمرینات رو به شکلی که گفته شده انجام میده و ادامه میده چه بخواد چه نخواد لاغر میشه.

همانطور که چاق شدن به خواسته ما ربط نداشت و با اینکه هیچ کس دوست نداره چاق بشه ولی به راحتی چاق و چاق تر میشه بنابراین لاغر شدن هم خودبخودی انجام خواهد شد و اصلا ربطی به خواستن و نخواستن نداره.

وقتی کارهایی که فایل هایی که گذاشته شده رو گوش میدی‌،‌ تمریناتی که گفته شده رو انجام میدی و به توصیه های آموزشی عمل میکنی لاغر شدن خودبخودی انجام میشه.

آیا ذهن ما برای لاغر شدن مقاومت دارد؟

خیلی ها تصور میکنند ذهن مقاومی دارند بنابراین به راحتی نمی توانند لاغر شوند. آنها عقیده دارند ذهنشان مقاومت دارد و را راحتی لاغر شدن را نمی پذیرد.

لازم است بدانید که ذهن هیچگونه مقاومتی ندارد.

این شما هستید که می توانید در خودتان نیروی مقاومت کردن را از طریق تنبلی کردن،‌ پشت گوش انداختن و خیلی موارد دیگر ایجاد کنید.

ذهن اندام فیزیکی نیست که توانایی مقاومت کردن داشته باشد. بنابراین اگر مقاومتی در خودتان مشاهده می کنید مربوط به ذهن نمی باشد بلکه ایجاد شده توسط خودتان است.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام تمرین جلسه باور کردن لاغر شدن ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید و سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن سوالات مطرح شده را با شرح انشایی در بخش نظرات این جلسه ثبت کنید.

  • تاثیر باور کردن لاغر شدن در موفقیت خود برای لاغر شدن را شرح دهید.
  • تاثیر باور کردن یا باور نکردن در سایر جنبه های زندگی را شرح دهید.
  • در روش هایی که قبلا برای لاغر شدن استفاده کرده اید نگرش شما نسبت به خودتان برای لاغر شدن چگونه بوده است؟
  • باور و نگرش شما درباره توانایی لاغر شدنتان را شرح دهید. در گذشته چه نگرشی داشتید و اکنون چه نگرشی دارید؟
  • استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن چه تاثیری بر باور کردن قدرت لاغر شدن شما گذاشته است؟
  • لاغری با ذهن چگونه به باور کردن توانایی لاغر شدن شما کمک میکند؟
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.20 from 49 votes

https://tanasobefekri.net/?p=14265
برچسب ها:
147 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار سارا پوراشرف
      1402/08/24 16:25
      مدت عضویت: 415 روز
      امتیاز کاربر: 3120 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 874 کلمه

      به نام قانون گذار هستی

      رد پای من در گام ۳۰ مسیر لاغری من

      محتوای این گام واقعا برام تکان دهنده بود و وقتی حرفهاتون رو درک میکردم یاد گذشته افتادم 

      یاد لحظاتی که تلاشم به شکست منجر میشد و اونقدر ادامه پیدا کرد که دیگه اعتماد به نفس نشون دادن خودم به بقیه رو ندارم  قبلا بیشتر به هنرهام و سلیقه ام اهمیت میدادم اما الان از بروز دادن خودم میترسم همین دوره لاغری صد گام رو هم به دو سه نفر گفتم اینجا تنها جایی که خیلی راحت حرفمو میزنم و اصلا از حرف هام خجالت نمیکشم 

      من لاغری رو باور کردم و خیلی چیزا در وجودم تغییر کرده  

      (من فقط دوره صد گام رو دارم انجام میدم)

      • مچ دست هام خیلی ظریف‌تر شده یکی از دستبندای قدیمیم که برام تنگ شده بود و یک سانت بیشتر از اندازه عادی کش میومد و روی دستم رده مینداخت حالا شب تا صبحم بپوشم یه خیلی راحتم
      • یکی از مانتوهای عیدم که امسال گرفتم برام یک و نیم وجب گشاد شده و اگه برم تنگش کنم کاملاً توی تنم خوش فرم میشه
      • ولع غذاییم به شدت فروکش کرده قبلا آمار همه غذاها و خوراکی‌های توی خونه رو داشتم اما الان وقتی میخوام برم یه غذایی چیزی بخورم نمیدونم چی ب چیه
      • غبغبم کلا نیست شده و صورتم همونجور که دوست داشتم زاویه دار شده و خیلی دوستش دارم
      • قبلا دغدغه اصلی هر روزم چی بخورم بود اما الان دغدغه هام کاملا فرق کرده و اولویت آخرم غذاهاست
      • کمرم خیلی ظریف‌تر از قبل شده و این خیلی عالیه واقعا ذوق زده میشم وفتی خودمو تو آینه میبینم
      • قسمت کتف و پشتمم خیلی بهتر شده کاملا برای خودم قابل لمس تغییرش 
      • حتی توی جنبه های دیگه زندگیمم دارم اثرش رو میبینم  ورودی های مالیم خیلی خیلی فرق کرده من اول ماه تصمیم گرفتم یه دوره ازتون بخرم و با پول خورد تصمیم به پس انداز کردم و حالا بدون اینکه کار خاصی بکنم دارم جورش میکنم  خداروشکر احساس میکنم وقتی به فایلهای لاغری گوش می‌کنم گره از فرمول‌های دیگه ذهنم هم باز میشه 
      • حتی کاملا اتفاقی و بدون اینکه برنامه خاصی داشته باشم کسی باهام هم مسیر شده که خیلی بهم شباهت داریم و خیلی خوشحالم که این تجربه رو دارم توی زندگیم لمس میکنم
      • صورتم که قبلا پر جوش بود خیلی‌خیلی کمتر از قبل شده و واقعا خوشحالم (عجیب بود که هر کی میگفت سارا صورتت بهتر شده باز دوباره پر جوش میشد و دلیلش رو نمیدونستم کل اتفاقی هدایت شدم به جلسه ۷  دوره ۱۲ گام که من وقتی هیچ توجهی به جوش ندارم هیچ جوشی ام رو صورتم نیست ولی وقتی یه نیم نگاه بهشون دارم باز شدت میگیرن  این موضوع به نگرش لاغری هم کمک کرد احساس میکنم هر چی بیشتر از  لاغریم لذت ببرم بیشتر لاغر میشم)
      • ناخن هامم همینطور خیلی بهتر از قبل رشد میکنه چون من یه فرمول اشتباه داشتم که ناخن های من ژنش طوریه که بلند نمیشه و در کمال تعجب خیلی بیشتر از اون اندازه ای که توی ذهنم بود بلند شد که فهمیدم اینم از همون توجه به نقطه مقابل خواسته ام شکل گرفته
      • قبلا بعد حمام کردن حتما باید یه چیزی میخوردم اما الان اصلا ذهنم اون سمت نمیره  حتی نمیخواد با اشتها مقابله کنم چون دیگه وجود نداره
      • قبلا معتقد بودم وقتی یه غذای خوشمزه میبینی به زور بیشتر بخور اونقدری که قشنگ به جونت بشینه  اما الان بهترین غذای دنیام باشه بازم غذامو به اندازه میخورم حتی یه بار امتحان کردم به زور غذا رو خوردم اون شبو با دل  درد و دلپیچه خوابیدم قشنگ معلوم بود بدنم میگه این نیاز نبود هر چقدرم خفن باشه 
      • قبلا معتقد بودم باید واسه هر هدف هر چیزی خیلی تلاش کنی میخوای ناخن خور داشته باشی انواع و اقسام دارو بزنی بهش میخوای رابطه خوب داشته باشی باید خیلی سخت گیرانه رفتار کنی میخوای لاغر بشی باید  همش ورزش کنی و رژیم باشی و هیچی نخوری  اما حالا میبینم خیلی چیزا توی وجودم از قبل بوده انگار گنج توی زمین خودت باشه و تو برز دور دنیا رو به دنبال گنج بگردی این واقعا تغییر بزرگیه برای من اینکه به جای جنگجو بودن  با خودم و اطرافم در صلح باشم و مثل لاک‌پشتی باشم که مسیر درست رو میره به جای خرگوش عجول
      • درمورد قانون تکامل هم بگم که واقعا روی من تاثیر عمیقی داره نمیدونم درمورد بقیه هم صدق میکنه یا نه ولی من هر چقدر کمتر عجله میکنم و هر چقدر لاک‌پشتی تر حرکت میکنم نتیجه عمیقتری از حرکتم میگیرم شاید وقتی بقیه منو میبینن به نظرشون عادلانه نیاد که من برای خواسته هام زور اضافه نمیزنم و خیلی کند حرکت میکنم ولی من از وقتی فهمیدم مسیری که میرم برای چند ماه یا یکسال نیست و قراره سبک زندگی من بشه با هر قدمی که برمیدارم سعی میکنم بیشتر به اون دنیای مورد علاقه ام نزدیک بشم
      • یکی دیگه از تغییراتم نگاه کلی به هر چیزی که از شما میشنومه اوایل نگاهم کاملا روی لاغری متمرکز بود اما الان ناخودآگاه کلمات توی ذهنم جا به جا میشه و ذهنم دنبال گسترش و پردازش اطلاعات توی همه جنبه های زندگیمه انگار که الان که دارم نتیجه میگیرم مشتاق شده این روند رو توی ابعاد دیگه ام تجربه کنه 
      • خیلی چیزهای دیگه هست ‌که‌این‌ روزها دارم تجربه میکنم اما تو این لحظه این موارد به یادم میاد و دوست داشتم از نقطه ای که دارم تجربه میکنم براتون بگم   خیلی ممنونم ازتون   خداروشکر 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 17 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/01 15:00
      مدت عضویت: 297 روز
      امتیاز کاربر: 696 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 847 کلمه

      به نام خداوند خیر خواهم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات باور کردن لاغر شدن 

      • تاثیر باور کردن لاغر شدن در موفقیت خود برای لاغر شدن را شرح دهید.
      • تمام زندگی ما را باورهای ما شکل می‌دهند اگر ما لاغری را باور کنیم حتما و صد در صد لاغر خواهیم شد 
      • من ایمان دارم هر چیزی رو بخوام بدست بیارم خداوند در کسب اون خواسته همیشه همراه منه و منو حمایت میکنه و من وقتی با انرژی خداوند بزرگم همسو میشوم رسیدن به خواسته یک امر حتمی برای من است 
      • باور کنیم می‌توانیم قطعا می‌توانیم و تصور ما را باورهای ما شکل می‌دهند و تصورات ما اجسام را بوجود می آورند 
      • پس اگر باور لاغری داشته باشیم و بتوانیم خودمان را لاغر تصور کنیم بر طبق قانون جهان آفرینش با تکرار تصویرهای ذهنی آن تصاویر تبدیل به اجسام می‌شوند 
      • پس باور لاغری مساوی است با تصویر لاغری و در نهایت تبدیل به لاغری 
      • تاثیر باور کردن یا باور نکردن در سایر جنبه های زندگی را شرح دهید.
      • اگر ما در تمام جنبه های زندگیمان باور کرده باشیم نمی‌شود و نمی‌توانیم تمام جهان دست در دست هم بدهند نمی‌توانند آن خواسته را محقق کنند 
      • یک چیزهایی قانون است و ذات قانون فرمانبرداری از آن است و قانون تغییر پذیر نیست و انجام آن برای همه واجب و یکسان است 
      • حال قانون جهان هستی می‌گوید:فکرهایت تبدیل به باورهایت می‌شود و باورهایت تصوراتت را می‌سازد و تصوراتت به جسم و واقعیت زندگی ات تبدیل می‌شود
      • این قانون قابل تغییر و تعبیر نیست 
      •  
      • در روش هایی که قبلا برای لاغر شدن استفاده کرده اید نگرش شما نسبت به خودتان برای لاغر شدن چگونه بوده است؟
      • در تمام دورانی که از روش‌های لاغری استفاده میکردم چون باورم این بود من لاغر نمی‌شوم،تمام آن تلاش‌ها و آن زحمات هیچ نتیجه ای نداشت هر چقدر خوردنم را کمتر و محدودتر میکردم و ورزش‌های را سنگین‌تر میکردم و از انواع دارو و مکمل و هر ابزاری استفاده میکردم تا کمی فقط کمی لاغر تر شوم چون باورم لاغر نشدنم بود و من در خلاف جهت رودخانه ی قانونمند جهان هستی در حال شنا کردن بودم هرگز نتوانستم قانون را شکست دهم و من لاغر نشدم 
      • اما از وقتی وارد مسیر تناسب فکری شدم و  باورم شد من لاغر میشوم بدون هیچکدام از آن نخوردنها و ورزش‌های و داروها به راحتی در حال لاغر شدن هستم ،زیرا من اکنون در جهت هماهنگ با قانون جهان هستی در حرکت هستم و انرژی من با انرژی این رودخانه ی پهناور و عظیم جهان هستی یکی شده و من با سرعت در حال رسیدن به خواسته ام هستم و باور لاغری من و تصور لاغری من در حال تبدیل شدن به جسم لاغر من است الهی شکرت 
      • باور و نگرش شما درباره توانایی لاغر شدنتان را شرح دهید. در گذشته چه نگرشی داشتید و اکنون چه نگرشی دارید؟
      • خوب در گذشته که اصلا باور نداشتم بتوانم لاغر شوم و برای رسیدن به لاغری تن به هر کاری میدادم ولی هرگز نتیجه دلخواهم را کسب نکردم و نگرش من و باور من لاغر نشدن بود و میگفتم این بلاهایی که من سر خودم می آورم تا لاغر شوم را سنگ انجام می‌داد لاغر میشد.
      • اکنون به حول و قوه الهی در مسیر درست زندگی قرار گرفته ام و باور من این است که من لاغر هستم و میخواهم لاغرتر شوم و آن را مدام تصویرسازی میکنم ،حتی عکسهای دوران لاغری ام را جلوی چشمانم گذاشته ام و یقین دارم تمام این تصاویر به لاغری جسمی من تبدیل می‌شوند چون این قانون جهان هستی است .
      •  
      • استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن چه تاثیری بر باور کردن قدرت لاغر شدن شما گذاشته است؟
      • استفاده از روش‌های مختلف لاغر شدن باعث شد که من باور اینکه من لاعر شدنی نیستم بسیار بسیار در درون من رشد کند و قوی شود و این قدرت گرفتن باور لاغر نشدن من را هر روز چندین قدم از لاغری دورتر می‌کرد.
      • الان که فکر میکنم می‌گویم چطور گول میخوردم که رژیم‌ها و ورزش‌های و داروها باعث لاغری می‌شوند و هر روز در این دام گرفتارتر میشدم اگر آن روش‌ها موثر بود چرا چاق ماندم و حتی چاقتر هم میشدم؟
      • امروز خدا را شکر ، گیر کارم را فهمیدم 
      • من متوجه شدم در تمام آن تلاش‌ها چون من برعکس قانون طبیعت در حرکت بودم و باورم و تصورم چاقی بود هیچ کدام از آن روش‌ها روی من تاثیر نداشت 
      •  
      • لاغری با ذهن چگونه به باور کردن توانایی لاغر شدن شما کمک میکند؟
      • لاغری با ذهن کلا اصل را تغییر می‌دهد این ذهن من است که بدلایل مختلف پر شده از باورهای اشتباه که تصور تمام آن باورها فقط چاقی بوده و چاقی و چاقی
      • و طبق قانون جهان هستی تصویرها به اجسام تبدیل شده وقتی تصور من چاقی بوده پس من فقط چاقی درو میکردم 
      • اما لاغری با اصول ذهنی تلاش دارد انرژی و نیروی دورنی من را با انرژی و نیروی جهان هستی هماهنگ کند و با همسو کردن انرژی‌های خودم و بعد همسو کردن این انرژی‌های من با انرژی‌های کائنات من را به سر منزل مقصود و لاغری می‌رساند 
      • استاد بزرگ سپاسگزارم برای آگاهی ناب امروزم 
      • خداوندا روزیمان کن قانون مداری و قانون مندی جهان را
      • خداوندا هماهنگ کن وجود ما را با جهان آفرینشت 
      • خداوندا سپاسگزارم برای نعمتی که امروز از در صلاح و حکمتت روزی ام کردی 
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tala.kh25@yahoo.com
      1402/06/27 05:20
      مدت عضویت: 1190 روز
      امتیاز کاربر: 4291 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 954 کلمه

      به نام خدا 

      • تاثیر باور کردن لاغر شدن در موفقیت خود برای لاغر شدن را شرح دهید.
      • تاثیر باور کردن یا باور نکردن در سایر جنبه های زندگی را شرح دهید.

      تو زمینه ی کسب و کارم، بهبود روابطم و هزارتا کار خورده ریزه که نمی تونستم انجامشون بدم، با دلیلای مختلف خودمو در مسیر قرار دادم. مثلا به خودم گفتم حالا انجامش بدیم ببینیم چی میشه نشد هم نشده. این فکره منو هل داد راضیم کرد شروع کنم به تمرین کردن. این فکره دقیقا همون من می تونمه بود اما ضعیف تر و با یه شکل دیگه. من خودم در اوج ناامیدی و غرق در افکار منفی بودم تا حالا. می فهمم ادمی که حتی یه سر سوزن هم من می تونم تو ذهنش نیست اصلا پررررته. حتی هدف و نیاز به تغییر براش بوجود نمی یاد چه برسه به اینکه بخواد کلنجار بره خودشو راضی به حرکت کنه. 

      خب همین فکره من می تونمه خودش نیاز به تکامل داشت و هر بار می دیدم حسم قوی تر میشه و واقعا هم از پسش براومدم.

      الان که به توانایی هام و مسیری که تقویتش کردم فکر می کنم می بینم ای بابا مسیر لاغری هم مثل همونه و چرا به لاغری که می رسه این فکرا به سراغم نمی یاد! همین تمرینات واقعا ادمو سر عقل میاره و یاداوری می کنه براش. چقدر همه چیز ساده ست!

      تاثیر باور نکردن هم اینجوریه که درجا ادمو استاپ می کنه. هم ذهنی هم عملی. اصلا اجازه نمیده تمرین کنی چون می گی نمیشه دیگه. اینو بارها تجربه کردم. 

      یه چیزم چند روزه یادگرفتم اینه که هر بار انجام یه کاری تو ذهنم سخته مثلا فک می کنم نمی تونم بااراده باشم انجامش بدم، بلافاصله می گم چیزی نیست خیلی اسونه. این جمله واقعا شگفت انگیزه. چرا؟ چون من ماه هاست می خوام یکاری رو انجام بدم اما با اینکه وقت داشتم اما انگار اراده صفر میشد. زور می زدم امروز انجامش بدم و به بخشیشو پیش می رفتم اما کامل انجام نمیشد. تا اینکه چند روزی هست فهمیدم من ازین راه دارم ضربه می خورم که تا تو ذهنم انجام اونکار میاد می گم نمی تونی و نمیشه و با احساس بد اونکار تو ذهنم میاد. هر روز هم برای انجامش تلاش می کردا اما کامل انجام نمی دادم. خلاصه اومدم به شیوه ی دیگه( همون جمله ی خیلی اسونه کاری نداره) رو هر بار که فکره انحامش تو ذهنم میومد می گفتم. حتما باورتون میشه یه ماهه 30 درصد انحام میدادم بیشترم نمیشد حتی کمترم میشد. حالا یکی دوروزه 90 درصد اونکارو انجام دادم امروز تقریبا 100 درصد. واقعا فهمیدم فکره که اینجوری رفتارای منو کنترل و محدود می کنه. 

      خلاصه خوشحالم که درست شد دیگه دستم اومد چجور افسارشو دستم بگیرم. خب حالا برای لاغری هم می گم چیزی نیست اتفاقا خیلی هم اسونه.

      • در روش هایی که قبلا برای لاغر شدن استفاده کرده اید نگرش شما نسبت به خودتان برای لاغر شدن چگونه بوده است؟

      خودتخریبی. اینکه تو بی اراده ای درست بشو نیستی. این دارو این رژیمو گرفتی اما نمی تونی متعهد بهش باشی. یعنی در این حد اوضاع باورام بد بودا…اونا رو امتحان می کردم اما بارو داشتم اصلا کاراکتر من اینجوریه. از خودم می پرسم…واقعا چطور امکان داشت همچین ادمی با این ذهن قفل و بسته اراده داشته باشه؟ چه توقعا از خودم داشتم! طفلی ذهنم اینجوری عمیق باور داشتم نمی تونم اینهمه سرزنش بعد توقع داشتم رژیمو ادامع بدم!

      • باور و نگرش شما درباره توانایی لاغر شدنتان را شرح دهید. در گذشته چه نگرشی داشتید و اکنون چه نگرشی دارید؟

      خیلی جا داره احساس ایمانم عمیق تر بشه و توقعم ندارم فقططط با اموزش ذهنی و مطلب خوندن ایمانم هی قوی تر بشه. بلکه یه مقدار از بار افزایش ایمان رو دوش نتیجه ی فیزیکی گرفته. چیزی که الان می دونم اینه ترس هام در مورد چاقی و مواد غذایی کمتر شده. حداقل فکر چاقی کمتر تو ذهنم می یاد. احساس می کنم می تونم متناسب بشم. یعنی احتمالش برام بیشتر شده.

      قبلا خب درب و داغون بود دیگه. فکره چاقی میومد تو ذهنم کلی حسرت و مقایسه ی خودم با بقیه ی و حس برتری دختری دیگه و همیطور افکارشو زیرمجموعه ای به دنباالش می اورد. در صورتی که الان اینطور نیست.

      • استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن چه تاثیری بر باور کردن قدرت لاغر شدن شما گذاشته است؟

      در یک کلام فقط ناتوانی و خودتخریبی بیشتر. واقعا چرا باید روشی رو پیش بگیرم و درست بدونم که اینهمه حس خودتخریبی و ناتوانی بهم میده؟

      • لاغری با ذهن چگونه به باور کردن توانایی لاغر شدن شما کمک میکند؟

      لاغری با ذهن ترغیبمون می کنه که یبار بدون تعصب به سراغ بررسی اطرافیانمون و چاقی بریم. ببینیم واقعا چه بقیه چجوری لاغرن فرقشون چیه جکار می کنن. این بخش اولیه ی ایمان اوردن به لاغریه که زمینه رو فراهم می کنه تا امیدواریه ساخته شه. باعث می شه شک کنیم به هر چیزی که شنیدیم. 

      درقدم بعدی باعث می شه به خودمون یه نگاهی بندازیم. توانایی هامون در زمینه های دیگه رو بیاد بیاریم. چشممونو باز کنیم که در اون ها هم ابتدای راه پر از شک و ناامیدی بودیم اما ادامه دادیم و انجام شد. خب لاغری هم همینطوره.

      در ادامه بهمون گوشزد می کنه کمالگرا نباشیم و ادامه بدیم. این مسیریه که باید تا ابد ادامه داد حتی وقتی که کلی نتیجه گرفتیم. این شیوه فققط مختص لاغری نیست بلکه هر توانایی دیگه ای رو برای اینکه بتونی حفظش کنی باید تکرارش کنی.

      لارم نیست برای اینکه باورمون بشه می تونیم لاغر بشیم مدام استاد تو همه ی فایلاش بگه تو میتونی تو میتونی…همه ی توضیحات در فایل ها غیرمستقیم القا می کنه که میشه چرا نشه. مثلا تمرین پیدا کردن الگو های مخالف. در ظاهر ذهن ذرگیر میشه که عه فلانی نوشابه می خوره متناسبه. اما در پس افکارمون ذهن قبول می کنه دلیلی برای چاقی وجود نداره. پس چرا نتونم لاغر بشم..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/06/15 16:54
      مدت عضویت: 1405 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 461 کلمه

      سلام و درود بر استادعزیز و دوستان همراه

      الان داشتم فکر میکردم که چطور من این روش ذهنی رو برای لاغرشدن باور کردم اما خواهرام که به شدت آرزوی لاغری دارند و میدونن من با این روش لاغر شدم وبهشون چندین بار گفتم اما حاضر نشدن این روش ذهنی رو دنبال کنند:

      چون وقتی ازشون میپرسم نه به خاطر اینکه نگرانشون باشم فقط میخام بدونم چرا من این آموزش رو دنبال کردم وباور کردم ولی اونها خیر

      وقتی پرسیدم میگن وقت نداریم . حوصله میخاد . اما خودم متوجه شدم باور ندارن به این روش ذهنی برای لاغرشدن بااینکه روشی بسیار راحت هست وکافیه فقط روباورهات کارکنی .

      منم چون یک سری روشهای فیزیکی رو برای لاغرشدن امتحان کردم اما جواب نگرفتم و مرتب توی ذهنم بود که چه روشی رو برای لاغری امتحان کنم که دیگران انجام دادن وجواب گرفتن وخیلی یه مدت روش زوم کردم وخدا منو هدایت کرد به این روش .

      اوایل چون تغییرات دیده نمیشد خوب نزدیک بود منم سر بخورم اما ته دلم میگفت ادامه بده . حرفهای استاد رو وقتی میشنیدم امیدوار می شدم و تمرینات رو انجام میدادم .

      هرموقع میخاستم نومید بشم تصاویر و لایوها رو می دیدم .

      آنقدر بهمون گفتند نابرده رنج گنج میسر نمیشه که باورم نمیشد بدون رنج صاحب گنج لاغری بشم.اما چون پیش زمینه قاون جذب رو داشتم و مباحث جذبی رو خیلی دوست داشتم و کم وبیش نتایجی هم گرفتم تونستم بر این باور مخرب غلبه کنم و ادامه بدم .

      قبل انجام این  تمرین کامنتهای دوستان رو خوندم وچقدر سطح کامنتها بالارفته و چقدر خوب این مسیر رو حلاجی میکنن خصوصا کامنت دوست عزیز آقای عطا که چقدر با حوصله اینهمه کامنت جذاب وفوق العاده  فقط تو این فایل نوشته وچقدر خوب دوستان رو راهنمایی کرده .

      وچقدرعالی ذهنمون با خوندن این کامنتها برنامه ریزی میشه برای لاغری . همانطور که من آرام آرام وباعشق چاق شدم و خوندن همین کامنتها روزانه آرام آرام ذهنم رو برنامه ریزی میکنه برای لاغرشدن باعشق .

      باورهای چاقی که خوراک ذهنم کردم و جسمم رو برای چاقی رشد دادم الان کافیه اون خوراکهای چاقی رو قطع کنم و خوراکهای لاغری بهش بدم تا جسمم   لاغر بشه . وچقدر هم ذهنم اشتیاق داشت برای این خوراکیهای لذت بخش لاغری وچقدر راحت جسمم هم ازش استقبال کرد و من تونستم لاغرشدن رو تجربه کنم .

      اشتیاق ذهنم آنقدر زیادشد که حتی حاضرنیست یه دوسه کیلوی باقیمانده رو هم تحمل کند ومرتب منو به شوق میاورد که بروتوسایت . آموزشها رو دنبال کن و خوراکیهای لاغری منو بده . به طوریکه الان نزدیک به سه ساعته تو سایتم و احساس خوبی دارم . 

      خدا روشکرمیکنم بابت هدایتم به این سایت و باور کردن اینکه من میتونم لاغربشم و لاغرهم شدم .

      تشکر از استاد عزیز بابت آموزشهای بی بدلیلش جهت ترویج متناسب شدن و آرزوی خیلی ها رو مثل من محقق کردن .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/05/27 17:33
      مدت عضویت: 297 روز
      امتیاز کاربر: 696 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 885 کلمه

      به نام خداوند مهربانم

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      باور کنید لاغر میشوید 

      زندگی که الان داریم نتیجه باورهای ماست اگه چاق شدم چون باورم این بود که سرنوشت من چاقیه و با بهانه های مختلف خودم و توجیه میکردم برای بیشتر خوردن و چاقتر شدن .

      گاهی که باور میکردم باید لاغر تر بشم و شروع میکردم به رژیم گرفتن و ورزش های سخت انجام دادن،

       بازم چون باورم این بود، که چون الان دارم تلاش می‌کنم،به اندازه  و طبق قانون میخورم و ساعتها ورزش میکنم ،پس حتما باید و باید لاغر بشم و انتظارم فقط لاغری بود و این باور اتفاق می افتاد؛

       تا اینکه یواش یواش احساس کردم و باور کردم که سرنوشتم چاقیه و از این همه تکاپو خسته شده بودم گفتم بیخیال اصلا دیگه نه رژیم میگیرم نه ورزش میکنم و دیگه برام مهم نیست دیگران میخوان راجع به من چی بگن (آخه من همیشه بخاطر دیگران قصد لاغری داشتم و حرفهای آدمها درباره چاقی ام سبب میشد مدام خودم و تو زحمت بندازم)و چون این و باور کردم که منم و چاقی ام حالا وارد یک پرسه فرسایشی شده بودم .

      چرا فرسایشی؟

      خوب من چاقی ام و قبول کردم و اونو باور کردم و جز جدایی نشدنی از زندگیم دونستمش و متاسفانه بعد از چند ماه که دوباره از چاقی به تنگ اومده بودم و شروع کردم به رژیم زیر ۱۵۰۰ کالری و روزی ۳ساعت ورزش و پیاده روی های طولانی و مصرف قرصهای لاغری و دمنوش و …..

      اما اما 

      چون باورم درباره چاقی تغییر کرده بود دریغ از کاهش صد گرم وزن یا تغییر سایز بلکه روز به روز تلاش من بیشتر می‌شد و باور اینکه من دیگه با سختی هم لاغر نمیشم هم بهم اضافه شد تصمیم گرفتم برم دکتر و بررسی کنم ببینم بدنم چرا قاطی کرده ؟

      در صورتی که الان میفهمم بدن بیچاره من قاطی نکرده بود این باورهای من بود که باعث تغییر جسم و زندگیم شده بود 

      متاسفانه دچار افسردگی و بیماری شدم و همش احساس می‌کردم که مشکلی در جسمم دارم که اینقدر حالم بده 

      من خیلی حال و احوال بدی و اون روزها تجربه کردم و هر روز حالم بدتر میشد چون باور داشتم بیمارم و دارم میمیرم .

      بعد از پیگیری های پزشکی شکر خدا متوجه شدم کاملا سلامت هستم ولی حالم همچنان بد بود 

      پزشک خانوادگی ما میگفت همه چیز آزمایشات و سونو ها،ام آر آی ها و همه و همه …. نرماله نمیفهمید مشکل من چیه چون من یکباره حالت غش پیدا میکردم و مدام سرگیجه داشتم و کاملا خودم و باخته بودم .

      تا اینکه پزشک خانوادگی ما گفت شاید مشکلات هورمونی پیدا کردی که وزنت هم پایین نمیاد و توصیه کرد که پیش فوق تخصص غدد برم .

      دکتر غدد هم کلی آزمایش و سو نو و چکاپ کرد و من شکر خدا کاملا سلامت بودم .

      دکتر غدد متوجه شد من روحم بیماره و دلیل این بیماری چاقی منه ،چون بهش گفتم بزرگترین آرزویی که تا به حال نتونستم به دستش بیارم برطرف کردن این چاقیه رنج آوره 

      من بیشتر از اینکه جسمم چاق باشه ذهنم چاق بود و تحمل این اضافه وزن ذهنی من و بیمار و افسرده کرده بود و هر چی که اون روزها تجربه کردم فقط و فقط بخاطر باورها و نگرشهام بود .

      من وقتی وارد سایت شدم و تحت آموزش قرار گرفتم تازه طعم زندگی و چشیدم قبلا فکر میکردم زندگی بی معناست گاها به پوچ گرایی می‌رسیدم و میگفتم اصلا برای چی باید زندگی کرد و واقعا آرزوی مرگ داشتم با اینکه خدا رو شکر زندگی خیلی خوبی داشتم که آرزوی خیلی هاست اما من باورهام و ذهنیتم نمیگذاشت از زندگی لذت ببرم .

      هیچ پزشکی ،هیچ روانشناسی ،هیچ روانپزشکی ،هیچ مشاوری ،نتونست بهم کمک کنه ولی الحمدلله با ورودم به سایت و شنیدن صحبت‌های استاد روشن ضمیرم و خوندن کامنت دوستان انگار یک دگرگونی در من شکل گرفت .

      احساس میکنم زندگی زیباست ،آرامش و سلامتی و شادی حق منه .کاری که اونها نتونستن انجام بدن و حال من و خوب کنن اینجا به راحتی شکل گرفت و من هر روز با شوق و لذت اینجام .

      اینجا من یاد میگیرم و درست رفتار میکنم من باورهام و اصلاح میکنم من یقین دارم خداوند کار عبث و بیهوده انجام نمیده من ایمان دارم خداوند من و جای درستی هدایت کرده اینجا نه تنها متناسب شدن حتمیه.

       اینجا زندگی شاد داشتن ،آرامش،و تغییر کل زندگی و رسیدن به خدایی که بی نهایت عاشقشم موج میزنه .

      برای بودن در این مسیر نیاز به تحقیق نیست، نیاز به شک کردن نیست، اینجا لازم نیست بترسی همه چیز زیباست چون خداوند در اون موج میزنه اینجا همه چیز بخاطر نزدیکی بیشتر به خدا چیده شده از رایگان بودن مطالبی که شنیدن اونا میتونه یک انسان و کاملا عوض کنه تا خرید دوره هایی که برای تهیه اونها بیشتر از بهایی که میپردازی نتیجه کسب میکنی اینجا همه چیز رنگ خداست 

      من مدت زیادی نیست که اینجام اما در همین مدت کوتاه اینقدر زندگی‌ام تغییر کرده که تناسب اندام و تغییر جسمم شده جز کوچکی از تغیراتم من چیزهایی و کسب کردم که برای تک تک اونها شاکر پروردگارم من اینجا حالم خوبه 

      خدایا سپاسگزارم برای هدایتم من باور دارم تو ، من و اینجا به تکامل میرسونی من اینجام که کسب کنم و رشد کنم و موفق بشم 

      استاد بینهایت سپاسگزارم بابت تمام زحماتتان برای شما و خانواده و عزیزانتان  بهترین‌های هستی رو میخوام همچنین برای خودم و عزیزانم و دوستان هم باورم هم آرزوی بهترین های هستی رو دارم 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب
      1402/03/25 20:59
      مدت عضویت: 423 روز
      امتیاز کاربر: 3055 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 493 کلمه

      سلام و درود فراوان 

      استاد عزیزم که همیشه با صبر و شکیابی نظرات مارو دنبال میکنی و وقت میزاری 

      مشخص شما خیلی آدم صبوری هستین چون اگر نبودین به چنین موفقیت هایی نمیرسیدین و استاد لاغری نمیشدین 

      من مسئولیت رفتار اشتباه چاقی ک هنوز در من هست رو قبول میکنم من ب تازگی دچار تزلزل شدم و مشکلمو سری پیشم گفتم افکار منفی ک میاد سراغم وقتی میبینم رونام ب نظرم دارن بزرگتر میشن و احساس ناراحتی میکنم خدایا این چربی ها چین من خودمو دوست ندارم 

      و اینکه اونطور ک باید زمان و توجهم رو صرف توجه و گوش دادن فایل ها نمیکنم و همین باعث شده به راحتی به این نتیجه برسم ک تحرکم پایین برا همین ک پاهام حرکتی نمیکنن ک لاغرم بشن😞

      پس باید وقت بیشتر بزارم از و نکته برداری کنم 

      و اونارو هر روز برای خودم تکرار کنم و به این زودی ناامید نشم خب بریم سراغ تغذیه ام طی این مدت 

      خب جدیدا خیلی دلم میخواد یه کیک معمولی بدون خامه درست کنم دو بار درست کردم 

      سری دوم ک برا همسرم اوردم خودم از ذوق کیک بدون اینکه گشنه باشم کمی خوردم

      ولی رفتار دیشبم درست بود ک قبلش ک گشنم بود ی چیزایی خوردم ولی موقع شام هم خیلی خوابم میومد هم زیاد گشنم نبود نصف شاممو خوردم نصفشو نگه داشتم امروز نهار خوردم 

      و خیلی احساس بهتری به خودم پیدا کردم 

      کلا انجام فرمول های لاغری خیلی حس قدرت بهم میده

      و اتفاقا خواهرشوهرم لاغر پری شب دیدم که نصف غذاشم نخورد و بقیه اسرار کردن ک بخوره و اونم گف ک سیره و نمیتونه بخوره منم همون جا گفتم رفتار لاغر ها ، تازه سری قبلم دیدم آب هویجی ک بیرون خریده بود رو نصفه تو لیوان گذاشت تو یخچال با خودم گفتم ی لیوان آب هویج اخه چیه دیگه نصفشم نخورده با خودم گفتم رفتار لاغرها 

      الان اگه ما بودیم یه لیوان رو سر کشیده بودم حالا این برا بیرون رفتار قبلی چاق ها رو ک یادم میاد خودمون هویج میگرفتیم آبشو میگرفتیم شاید دو لیوانم میخوردیم منو شوهرم و ذهصن میگف بخور بخور ک دیگه گیرت نمیاد اگه نخوری رضا میخوره ها🤣🤣

      دوستمون کامنت کردن چاقی سخت تره درسته چون  ب بدن آسیب میزنه چون فشار میاره ولی چون اجزای ما دهان ندارن ک مثل ما داد و بیداد کنن اعتراض کنن ما یا بیشتر متوجه نمیشیم یا به شکل بیماری بالخره خودشون رو نشون میدن

      یه مشکل دیگه دوستمون بهم اشاره کردن اینه ک من به تنهایی باید برم فضای ی سبز یه قدمی بزنم نباید حتما منتظر دوستی باشم و نباید ب قصد لاغری برم بلکه فقط ب قصد حال خوب برم 

      حس میکنم اینطوری کمتر ب خودم انگ بی تحرکی میزنم 

      خلاصه من ادامه تموم تلاشمو میکنم تلاش بیشتری تو این راه داشته باشم تا ذهنمو بیشتر تقویت کنم ک باور کنم ک لاغری خیلی راحت تر از این حرفاس

       خدایا خودت منو وارد این مسیر کردی خودتم لاغرم کن ک هیچ مسیری زیباتر از مسیر لاغری نیست 

      من قبلا لاغر شدم میدونم چه طعمی و حسی داره باریک بودن سبک بودن خدایا منو لاغرم کن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/25 23:50
      مدت عضویت: 448 روز
      امتیاز کاربر: 11045 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,188 کلمه

      سلام و درود .

      دلم میخواست این گام رو مجددا انجام بدم . 

      باور لاغری .

      باور لاغری زمانی در من ایجاد میشه که من باور کنم لاغر شدن خیلی آسون انجام میشه . 

      چی لاغر شدن رو برای من سخت و غیر ممکن کرده ؟ 

      روشهای غلط لاغری . 

      تمام روشهای قبلی باورهایی در سر من ایجاد کردن که لاغر شدن رو برای من سخت کردن و این سخت بودن لاغری در ذهن من تا حدیه که  اجازه نمیداد در هیچ مسیر لاغری دوام بیارم . 

      الان خدارو شکر می کنم که خیلی اون روشها رو امتحان نکردم و خداوند منو هدایت کرد تا لاغری با ذهن رو امتحان کنم . 

      تصویر لاغری در ذهن من باید از چاقی ساده تر و آسونتر بشه . 

      اگه هر گونه فشار و سختی در این راه به خودم بیارم باعث میشم چاقی برام راحتتر بشه . 

      در حالیکه چاق شدن واقعا کار سختیه . 

      اینکه تو غذا بخوری و این غذا در تو ذخیره بشه کار سختیه چون نگهداشتنش کار سختیه . چون تمام چربیها طبیعتشون اینه که تجزیه بشن و از بین برن . 

      این که تو بدنت رو وادار کردی  روی هم  اونارو ذخیره کنه و بار اضافه وزن رو به خودت تحمیل کردی این کار خیلی سختیه . 

      چاق شدن اصلا کار راحتی نیست . اینکه تو مدام احساس ولع داشته باشی و اصلا نفهمی کی سیر میشی کی گرسنه ای و مدام از سنگینی و ورم معده و فشار روانی مینالی و افسردگی گرفتی اصلا کار راحتی نیست . 

      (چاق شدن سخت ترین کار دنیاست . )

      بله 

      چاق شدن سخت ترین کار دنیاست . 

      چاقی یعنی تحمیل بار اضافه به بدن و تحمل اون سالها و سالها . 

      چاقی یعنی ظلم به خود و بدتر از اون ظلم رو در نظر خودمون زیبا و منطقی جلوه دادن و از اون لذت بردن . 

      وای که ما با بدنمون چه کردیم . با روح و روانمون چه کردیم . 

      و باز بدتر از اون راه طبیعت اصلی جسم که بسیار راحت و آسون اتفاق میفته  رو بستیم و اون رو در نظرمون سخت و طاقت فرسا نشون دادیم و ظلم رو چند برابرش کردیم . 

      خدایا منو در این راه ثابت قدم کن . 

      خدایا من به خودم خیلی ظلم کردم . 

      خدایا استمرار منو بیشتر کن . 

      خدایا کمکم کن تصویر ذهنمو درست کنم تا بتونم عملی که انجام میدم مطابق راحتی و آسانی عملی باشه که تو برام میخوای . 

      خدایا من میدونم تو راحتی رو برام میخوای . 

      میدونم تو نمیخوای به من ظلم کنی . 

      خدایا منو از تاریکی جهل و بد عملی نجاتم بده تا درست ببینم و درست بیندیشم و درست عمل کنم . 

      خدایا آگاهی منو زیاد کن تا بهتر درک کنم و ببینم آنچه را که باید ببینم . 

      لاغر شدن خیلی آسونه . 

      چون طبیعت بدنه . 

      من از زیاده خوردن رنج می کشم چون خلاف طبیعت بدن منه . چون روح و روانم رو مکدر می کنه و به جسمم آسیب میرسونه . 

      من از زیاده خوابیدن و زیاده نشستن رنج می کشم چون زیاده از حد فعالیت نکردن به من رنج میده و علاوه بر روح و روانم جسم منو هم آسیب میزنه . 

      خدایا چشمام رو باز کن که بیشتر درک کنم که چاق بودن و زندگی در چاقی چقدر سخته و من این همه مدت چطور در چاقی زندگی کردم و به خودم و بدنم آسیب رسوندم . 

      چاق شدن سختترین کار دنیاست . 

      چاق شدن سختترین کار دنیاست . 

      چرا سخته ؟ 

      چون طبیعت بدن من نیست . 

      چون رفتارهای تحمیلی زیادی داره .

      چون من عادتهای خشن زیادی در این مسیر به جسم و روح و روانم تحمیل کردم . 

      خدایا داره اشکم در میاد . 

      حالا در مقابل این جهان یه جهان دیگه هست که فقط توش لذته 

      تو لازم نیست فعالیت کنی که لاغر بشی . فقط اینو بدون هر وقت دلت خواست کاری یا فعالیتی انجام بدی ازش لذت ببری . 

      هدف از هر فعالیتی اینه که حال تو بهتر بشه و بتونی نفس تازه کنی و هوای تازه به بدنت برسونی . چون وقتی فعالیت می کنی بدنت بهتر نفس می کشه و شادابی و نشاط بیشتری رو بهش هدیه میدی . 

      این فرمول صحیح برای انجام هر حرکتی هست . دیگه هیچ فعالیتی برای لاغری انجام نده . 

      لاغری های غلط تازگی و بشّاشیت  در انجام حرکات رو از تو گرفتن . 

      در حالیکه تنها هدف هر فعالیتی اینه که تو بیشتر از نعمات خداوند استفاده کنی . از دست و پات برای لذت بردن استفاده کنی . از فضای آزاد برای لذت بردن استفاده کنی . از  تنفس بهتر برای لذت بردن استفاده کنی . خدا میدونه چقدر مواد زائد از بدنت دفع میشه . 

      وای که چقدر اینگونه تفکر کردن ورزش رو برام دلچسب می کنه . 

      همه ما بازی و تفریح و فعالیت رو دوست داریم اما به خاطر رژیم وورزشها و اون فشاری که به ما می آوردن چقدر مارو عذاب دادن و لذت حرکات ورزشی رو ازمون گرفتن . 

      حالا ما اینجاییم که لذت رو دوباره به خودمون برگردونیم . 

      چقدر عالی بود .  واقعا که همراه کردن دوره ورزش + من اینو نخوردم + صدگام چه تاثیر عالی در ذهنیت من گذاشت .

      چقدر تصویر لاغری در دهن من بهتر نشون داده شد . چقدر نگرشم تغییر کرد تازه من فقط یه جلسه تمرینش رو انجام دادم ولی اینقدر نتیجه عالی برام داشت .

      همه ما چاقها باورهای مربوط به خوردن و فعالیتمون دستکاری شده هک شده توسط هکر چاقی وقتی این باورها رو اصلاح کنیم لاغر شدن خیلی ساده اتفاق میفته چون بدن ما سالمه . بدن ما تمام مواد زائدش رو دفع می کنه . لازم نیست به زور عمل کنیم . فقط باید فرمولها رو درست کنیم . 

      لازم نیست به زور جلوی خودتو بگیری که نخوری فقط کافیه به ذائقه ات نگاه کنی که ایا سیره یا نه . فقط کافیه به معده ات فکر کنی که سیره یا نه . 

      دوره تغییر عادت رو بارها و بارها انجام بده . لزومی نداره تغییرات زیادی ایجاد کنی . تو همین حالا هم متناسب ترینی . فقط کافیه تغییرات کوچیکی به عاداتت اضافه کنی  که از عادت پرخوری برات آسونتر بشه . 

      پرخوری کردن خیلی سخته . خوردن اضافه بر نیاز خیلی سخته . حتی لذت بخش کردن و جذاب کردن غذاها در حالیکه دیگه خوردنشون برات  لذتی نداره و بهش نیازی نداری خیلی سخته . 

      اره چاق شدن سخته و ما این کار سخت رو بارها انجامش دادیم .

      ولی من  همونطور که سایر روشهای لاغری رو به راحتی ترک کردم با بخت کردن چاقی برای خودم اون رو هم ترک می کنم و با آسون کردن مسیر لاغری صحیح برای خودم اون رو آسون و آسون و آسونتر می کنم . 

      انقدر می نویسم تا برنامه ریزی دهنم تغییر کنه . اونقدر گوش میدم و تکرار می کنم تا برنامه ریزی دهنم تغییر کنه . اصلا در این راه عجله ای نمی کنم و هر فعالیتی رو فقط برای لذت بردنش انجام میدم . 

      خیلی خوشحالم فرمولهای ذهنی صحیح رو دارم پیدا می کنم و هی تکرارشون می کنم تا بهشون عادت کنم . ایمان دارم گذر زمان  آسونی بیشتری رو برام به ارمغان میاره .

      آخه از این راحتتر چی میتونه باشه .

      اینکه من در لاغر شدن ماهر میشم و اینکه کم کم چاقی رو کنار میزارم و لاغر بودن رو  تصویر دهنی خودم می کنم که خود به خود لاغ شدن رو تجربه کنم .

      دلم میخواست دوباره این تمرین رو انجام بدم تا لاغر شدن رو بهتر و بهتر باور کنم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/24 23:58
      مدت عضویت: 448 روز
      امتیاز کاربر: 11045 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 476 کلمه

      سلام و درود . 

      باور کردن لاغری .

      من لاغری رو باور می کنم . 

      چون جسم من طبیعتش لاغریه . 

      من خودمو با طبیعت جسمم همسو و هماهنگ می کنم . 

      بدن من لاغر شدن رو بلده . 

      من در فکر و رفتارم با لاغر شدن همسو میشم . 

      در فکرم لاغر بودن رو باور می کنم . 

      من همین حالا هم چربیهای بدنم داره گرم به گرم اکسید میشه و بدن من داره لاغری رو تجربه  می کنه . 

       لاغری داره در جسمم اتفاق میفته . چون  تمام غذاهایی که میخورم به طور کامل از بدنم خارج میشه . چیزی در بدن من ذخیره نمیشه . 

      بدن من همواره در حال خروج مواد از بدنه . بدن من انرژی لازم برای کارکرد اندامها رو نگه میداره و مابقی اون رو مرحله به مرحله دفع می کنه . بدن من دائما در حال خروج مواد زائد از خودشه . بدن من دائما در حال سبک کردن خودشه . چاقی فقط یک امر موقته . تمام چربیها مرحله مرحله در حال اکسید شدن هستند و اگه ما فقط موقع گرسنگی بخوریم و موقع سیری نخوریم تمام چربیهای اضافه ی بدن ما به مرور از بین رفته و بدن ما به تناسب میرسه . چون ما دیگه چاقی تولید نمی کنیم . 

      من وقتی رفتاری بر اساس زبان بدنم دارم احساس متناسب شدن می کنم . احساس لذت تناسب با هیچ لذتی قابل مقایسه نیست .حتی باور لاغر بودن با انجام رفتاری بر اساس زبان بدن برای من باور پذیر میشه . 

      وقتی رفتار چاق کننده انجام میدم باور اینکه من چاقم و یا دارم چاقتر میشم خیلی زیاده . 

      یعنی من از رفتار چاق کننده برداشت چاقی دارم . 

      پس برای اینکه باور لاغریم قوی بشه باید رفتار غدایی مناسب داشته باشم .  تمام غذاهای من اکسید میشه و هیچ ماده ای به جز ۲-۳ روز در بدن من نمی مونه و این جسم من هر لحظه در حال تغییره  . نمیدونم چقدر طول می کشه تا هر آنچه چربی در بدن منه اکسید بشه ولی این رو مطمئنم تنظیمات بدن من خیلی دقیقه و باور لاغر بودن وقتی در من خیلی قوی بشه من بدون دغدغه خیلی راحت لاغر می مونم . 

      خیلی دوست دارم‌بیشتر بنویسم . 

      لاغر شدن رو حق خودم می دونم . لاغر موندن رو حق خودم می دونم . 

      ولی من یه اشتباهی دارم .باور لاغر بودن رو وابسته کردم به انجام رفتار غذایی متناسب با زبان بدن . 

      در حالی که انجام‌رفتار متناسب با زبان بدن کاملا بر اساس باور لاغر کننده میاد .

      یعنی وقتی من باور داشته باشم که لاغر میشم رفتار غذایی بر اساس فرمولهای چاقی انجام نمیدم و رفتارهام متناسب میشه . 

      یعنی یه جورایی به نظرم میاد بر عکسه .

      از شخصیت متناسب  رفتار متناسب خلق میشه . چون من شخصیت متناسب رو دارم از طریق فایلهای آموزشی در خودم فعال می کنم و چیزی که از شخصیت متناسبم خلق میشه رفتار غذایی متناسبه . 

      و هر چقدر تمرکز من بیشتر میشه عملم بهتره و حالم بهتره 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/24 13:42
      مدت عضویت: 448 روز
      امتیاز کاربر: 11045 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 365 کلمه

      سلام و درود .

      این فایل در مورد فرمول باور کردن لاغری بود . 

       هر فرمولی که ایجاد میشه قطعا دلایلی برای ایجادش هست .  

      چرا من باور دارم که نمیتونم لاغر بشم؟

      چون لاغری رو سخت میدونیم .

      چون بارها ازراه غلط امتحان کردیم و دیدیم چقدر سختی بهمون وارد اومده و راه غلط رو نتونستیم ادامه بدیم ولی این بار از راه درست داریم عمل می کنیم .

      ولی چاقی همیشه برامون راحت بوده . در حالیکه اگه لاغری اصلی رو یاد بگیریم میبینیم که لاغرشدن راحتتر از چاق شدنه . چون همسو شدن با طبیعت بدنه . 

      در لاغری واقعی ما داریم خودمون رو با زبان بدن همسو و هماهنگ می کنیم . پس اینبار لاغر شدن با دفعات پیش فرق داره .

      این بار ما با استفاده از طبیعت بدن میخوایم حرکت کنیم . موقع گرسنگی بخوریم . موقع سیری نخوریم . موقع خستگی بخوابیم . موقع کار کار کنیم و اینها کار عملی بیرونی هست . کار عملی دیگه هم یادگیری است که ما هرروز باید فایل گوش بدیم بخونیم و بنویسیم تا این راه رو خوب یاد بگیریم .

      حالا این بار ما از این طریق داریم حرکت می کنیم مهم استمرار در مسیره . لاکپشت وار حرکات آرام و مستمر داشته باشیم و به تغییرات کوچک توجه کنیم . کم کم عادات ما رنگ و بویی جدید به خودش میگیره و ما کم کم و آهسته آهسته تغییر می کنیم و به خودمون میاییم و میبینیم مسیر رو به پایان رسوندیم و تمام شده . 

      پس دیگه لازم نیست به لاغر شدن فکر کنیم فقط هر روز قدمهایی کوچک در مسیرش برداریم . قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود . 

      دریای لاغری از قطرات کوچک مستمر آب تشکیل میشه و ما به خودمون میاییم و میبینیم  لاغر شدیم .

      توجه ما فقط باید به مسیر حرکت باشه . نه نقطه شروع و نه پایان .

      که نه مغرور بشیم و نه ناامید .

      اگه هم توجهی به نقطه شروع داریم برای انگیزه و امید باشه . 

      اما مسیر چیه . مسیر همین امروزها و همین حالاهایی هست که من دارم ازش عبور می کنم .

      هر روز که در مسیر لاغری متعهد بمونیم باور می کنیم که لاغر شدن برای ما هم میسره . 

      اون وقت باور لاغری در ما شکل میگیره . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,197 کلمه

      سلام خدمت استاد عطار روشن عزیز و دوستان سایت تناسب فکری‌.
      بلاخره من بعد از چندین گام که نتونستم وارد دیدگاهم بشم دوباره تونستم دیدگاه بنویسم یعنی مشکلی در ناحیه کاربری من بود که برطرف شد به لطف خدا.استاد خیلی این حرفتون به جا و قشنگ بود این که بها بپردازید پول بدین و دست رو دست بذارید و کارهای قبلتون رو تکرار کنید لاغر نمیشید به پول دادن کافی نیست باید استمرار داشته باشی باید قدم محکم برداری تا این مسیرو باور کنی اونوقت اونقدر برات راحت میشه که متوجه میشی لاغری با ذهن راحت ترین کار دنیاست استاد من به حدی عاشق این مسیر شدم عاشق صحبت های شما شدم و بهش توجه دارم که اصلا برام مهم نیست که این 100 گام رایگان هست و شاید نکات اساسی بیشتری درونش نباشه چون اونقدر شما با دلسوزی مطالب ارزشمندی رو ضبط میکنید و به ما آموزش میدین که من هر فایلی که تماشا میکنم عزمم جزم تر میشه برای ادامه دادن و مطمئنم یه روز شرایطم مهیا میشه و هزینه دوره سرزمین لاغرها رو تهیه میکنم حتی همه قسمت های محصولات سایت رو چون به شما به این مسیر و روش باور دارم اعتماد دارم امروز 34 روزه که پا در مسیر لاغری با ذهن گذاشتم و خیلی خوشحالم که این همه حس و حالم عوض شده روز اولی که وارد شدم تا مقدمه مسیر لاغری من رو بخونم و فایلش در حال دانلود بود یه ناامیدی عجیبی تو وجودم بود که حالا من نگاه میکنم ولی مگه میشه با گوش دادن اشتهات کم بشه و لاغر بشی چون من در مرداد ماه به سایز 50 رسیده بودم و همه لباسهام تنگ شده بود و هرکسی می‌رسید شروع میکرد به نصیحت کردن و من با یه رژیم سخت خودمو تو یک ماه رسوندم به سایز 48 اما چند روز قبل از ورود به سایت تناسب فکری متوجه شدم دوباره ارادم داره سست میشه و شروع کردم به پرخوری و وقتی اولین فایل مقدمه استاد رو گوش کردم گفتم ای وای که دارم مسیر رو اشتباه میرم چرا این یکماه اینقدر کم خوراکی کردم با حس و حال بد ولی دوباره ارادم سست شده و متوجه شدم واقعا این همون مسیر درستی هست که باید ادامه بدم هرچند تا 10 روز اول هیچ تغییری در جسمم ندیدم اما در اشتهام چرا در ولعم چرا اینا خیلی عوض شده بود اما هنوز ترس رو داشتم ولی دست از تلاش و استمرارم برنداشتم و به خودم گفتم تو قول دادی تعهد دادی نباید زیرش بزنی و به لطف خدا هر روز باورم بیشتر شد و واقعا استاد برچسب زدن به خودمون کار اشتباهیه با اینکه من همیشه به خودم میگم یعنی اطرافیان همه میگن که تو باهوشی چه در زمینه کامپیوتر و تعمیر نرم افزاری موبایل چه در حساب کتاب و بیشترین چیزی که میشنوم اینه که ندا تو حضور ذهن خیلی بالایی داری محاله چیزیو فراموش کنی ولی من در یک مورد همیشه به خودم برچسب زدم که تو خیلی بی اراده و‌تنبلی تو خیلی شکمو هستی بخاطر همین هست که هیچوقت نتونستی لاغری پایداری داشته باشی امان از اینکه من نمی‌دونستم ذهن چاق من نمیذاره من دست از پرخوری بردارم و لاغر بمونم و تا پیش از ورود به این سایت باور نداشتم که من اینقدر بااراده و قوی هستم و توانایی دارم که چندین بار تونستم با رژیم و ورزش تا 16 کیلو وزن کم کنم و خیلی هم خوش فرم شده بودم حتی الان که به عکس هایی که تو دورانی که لاغر شدم نگاه میکنم بیشتر به این باور میرسم که من توانایی بسیار بالایی دارم ولی روش درستش رو بلد نبودم که لاغری با قدرت ذهن هست و من الان به لطف خدا و استاد دلسوز که با گذاشتن فایل رایگان در سایت این فرصت رو به ما دادن که پا در مسیر درست خودمون بذاریم و درست زندگی کردن و لذت بردن از زندگی جدید رو یاد بگیریم تونستم سایز کم کنم نمیدونم چقدر کم شدم چون نه وزن دارم و نه رفتم جایی وزن کنم و اشتیاقی هم نداشتم چون نمیخواستم تمرکزم به هم بریزه و به هدفم لطمه بخوره اما بازم از روی کنجکاوی امروز صبح زود که بیدار شدم و خواستم این گام رو شروع کنم قبلش با متر در منزل شروع کردم به اندازه گیری و خیلی خوشحال شدم که دور کمر من از 95 به 89 رسیده هنوز خیلیییییییی راه دارم تا به اون اندام رویاهام برسم اما میرسم نمیخوام به سرنوشت خرگوش دچار بشم می‌خوام اگه مثل لاک‌پشت کم کم تغییر میکنم اما در آخر موفق بشم همینطور تمام قسمت های بدنم چند سانت کم شدن با اینکه هنوز کسی رو ندیدم به من این یکماه بگه ندا لاغرتر شدی حتی تعدادی هم چند روز قبل گفتن باز چاق تر شدی فکر خودت باش و من نه تنها ناراحت نشدم بلکه ارادم قوی تر شد که به همه اونهایی که قصد دارن این افکار منفی رو به من برسونم نشون بدم که من مسیر درستم رو پیدا کردم و لزومی هم ندیدم تو این مدت با هیچکس در مورد این سایت صحبت کنم چون اطرافیان من همگی بر این باور هستند که چاقی کلا ارثی هست و نمیشه بدون کم خوردن ورزش نکردن لاغر شد یعنی هیچکس در نزدیکان و یا دوستان من لاغری با ذهن رو نمیشناسن و دوست هم ندارن بشناسن چون همون چند روز قبل یکیشون بهم گفت تو تقصیری نداری از مامانت ارث چاقی داری لاغر هم بشی باز چاق میشی اولش اومدم واکنش نشون بدم و جوابشو بدم اما انگار یه نجوای درونم گفت سکوت کن و برعکس این افراد مادرم چند روز پیش که به منزلشون رفتم گفت که چقدر صورتت کوچیک شده و من چقدر از شنیدن این حرف لذت بردم و امروز باور این 34 روزم تبدیل به واقعیت شد و بدون رژیم بدون ورزش بدون دمنوش و قرص استرس ترس و بدون نیاز به کم خوری و اون لیست های مسخره وحشتناک اینقدر قشنگ از سایزم کم شده و هیچ حرفی منو سست نمیکنه اراده من چندین برابر شده دیگه میفهمم چه زمانی سیر هستم چه زمانی بیشتر خوردم که فشار شکمم رو حس میکنم و به قول استاد به حالت خفگی میرسم هرچند کمتر روزی پیدا شده من به خفگی رسیده باشم همش در حالت سیر شدن بودم بدون اینکه تلقین کنم مثل قبلا یا ضعف کنم سرگیجه بگیرم چون دیگه سیری رو شناختم هیچ محدودیت غذایی هم ندارم مثل یک شخص لاغر طبیعی و اینو نخورم اونو نخورم ندارم حتی استاد من در مدت این یکماه دوبار به تفریح رفتم و تونستم اشتهای خودمو کنترل کنم چیزی که قبلا محال بود که به یک تفریح یک روزه با خانواده برم و تا خرخره خودمو خفه نکنم و اونقدر از خودم راضی هستم که هیچ تفاوتی بین خودم و برادر متناسبم در افکار دیگه نمیبینم هرچند من تازه اول راه هستم اما میدونم و باور دارم مسیرم درسته اطمینان دارم اون روز برام میرسه که از محصولات سایت هم خریداری کنم خصوصا فایل مربوط به بارداری که بعدا بهش نیاز دارم و در آخر بگم که هرکسی به لطف خدا و به درستی پا در این مسیر زیبا بذاره محاله عاشقش نشه و ازش دست بکشه به امید تناسب اندام خوب برای همه ما اعضای سایت تناسب فکری و اضافه شدن به عکس های شگفت انگیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ZahraKasaeipour@gimal.com
      1400/10/10 00:59
      مدت عضویت: 1068 روز
      امتیاز کاربر: 168 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 228 کلمه

      سلام و درود فراوان بر همه دوستان عزیز و سلام و درود بر استاد گرامی 

      حقیقتش الان که این متن را مینویسم در بهت و غم فراوانی هستم و اون هم به دلیل از دست دادن یکی از اقوام جوان هست که امروز به دلیل جراحی معده برای لاغری جان خود را ازدست داده. 

       بله به همین سادگی چند خانواده داغدار شدند.  واقعا در بهت هستم هم از هدایت خداوندی به این مسیر و وجود  استاد عزیز سپاسگزارم و هم میگویم ای کاش ایشان هم با این مسیر آشنا میشد و تن به این اقدام نمیداند و شاید می توانست سالها برای 2 فرزندش پدری کند.

      به هرحال این موضوع غم انگیز را اشتراک گذاشتم تا قدر مسیری که در آن هستیم را بیش از پیش بدانیم .این دستاوردها را بی اهمیت ندانیم این اطلاعات ناب این آگاهی از توانایی انسان و لطف خدا در دستیابی به بهترین زندگی بسیار با ارزش است.شاید اگر این آگاهی را بسیاری از افراد داشته باشند بسیاری از مشکلات جامعه خودبخود حل شود.

      واقعا در عین غصه برای این بنده خدا، نمیتوانم از سپاسگزاری از هدایتم به این مسیر روشن و لطف استاد در راهنمایی ما قدردانی نکنم.

      باور میکنم که این مسیر بهترین و زیباترین راهی است که در زندگی انتخاب کرده ام و تناسب اندام یکی ازثمرات شیرین آن است.

      خدایا متشکر م و امیدوارم روح این جوان را به ارامش رهنمون گردی

      استاد عزیز متشکر م

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متعهد بمان
      1400/10/05 22:28
      مدت عضویت: 1670 روز
      امتیاز کاربر: 5293 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 580 کلمه

      سلام به همه 

      اتفاقا من برعکس این دوستان تا تو این دوره شرکت کردم گفتم من با عملکرد ذهن و قدرتش آشنایی دارم و همزمانم داشتم تو دوره ثروت مربوط به استاد دیگه دوره میگذروندم، یه جورایی به خودم مغرور شده بودم که اره من میدونم ذهن چیه پس خیلی نتیجه بهتری نسبت به بقیه دوستان که اگاهی ندارن میگیرم، همین نگاه باعث شده بود من با دید خودم بلدم دوره رو شروع کردم و هرچی بیشتر میگذشت میدیدم خیلی ها از نتایجشون مینویسن ولی من هنوز نتونسته بودم یه هفته پشت هم درست عمل کنم چه برسه چند ماه، سریع ذهنم جرقه زد که از کجا آب میخوره، یه بار دیگه دوره رو تکرار کردم ولی بازم ذهنم میگفت تو حالا همشو یبار گوش دادی همه رو بلدی و باز باعث شد من نتونم اونجوری که باید به حرفای استاد عمل کنم و برام راضی کننده نبود، ازین عمل کردن های جسته گریخته خسته شده بودم نا امیدی در من شکل گرفت و اینجا تازه ذهنم شروع کرد.. تو نمیتونی، تو عرضه ی انجامش و نداری، تو نمیتونی خوردنتو کنترل کنی، تو نمیتونی لاغر شی، تو نمیتونی یه کاری رو درست انجام بدی و کلی ازین حرفا، یه مدت گفتم اصلا ولش کن نمیخوام فایل گوش کنم وقتی نمیتونم انجامش بدم، ولی ازونجایی که این مسیر رو خدا بهم معرفی کرد خیلی زود دیدم باید برگردم همینجا، گفتم ببین این همه اعضای سایت مثل من بودن تونستن عمل کنن، یه خانمی گفته بود از روزی که تمرین به اندازه خوری رو شروع کردم الان 8 ماه میگذره و حتی یکبارم پرخوری نکردم، یه خانم دیگه گفتن یه ساله تو دوره ها هستن و زندگیشون کلا عوض شده، یه آقایی که خیلی چاق بودن و میگفتن نمیتونستم از کنتر فستفود رد شم بوش به دماغم برسه و نرم نخرم حتما باید میخریدم و میخوردم حتی اگه سیر بودم ولی انقدر عالی عمل کرده بودن که دیگه هیچ ربطی به گذشتشون نداشتن و کلی ازین نمونه ها، گفتم ببین همه اینا مثل تو بودن، فقط ایمان اوردن و عمل کردن، تو هم میتونی، قبلا بارها با رژیم خودتو به سایز 36 رسوندی الان که دیگه همه چی آسونتر و راحت تره، تو میتونی، مثل اونها ادامه بده

      اومدم دوباره با این دید شروع کردم که بابا من هیچی نمیدونم نه چیزی از قدرت ذهن میدونم نه چیزی از اگاهی های دوره لاغری، میخوام تازه یاد بگیرم، تازه بشنوم، و واقعا هم از اون موقع تازه دارم آگاهی هارو میشنوم و میدونم هر بار که از اول گوش کنم آگاهی ها رو بهتر میشنوم، منم میتونم، من حتی میتونم عالی تر از همه دوستان عمل کنم و بشم الگو برای همه، من توانایی شو دارم وگرنه هدایت نمیشدم اینجا اونم توسط کی توسط خدا بالاترین قدرت جهان، اون منو فرستاد اینجا، یعنی میتونم چه جورم میتونم

      بازم تعهد میدم انجامش بدم ،هرچی میشنوم تبدیل به عمل کنم، و ادامه بدم…. 

      من بارها توسط روش های دیگه لاغر شدم

      اولین بار 15 سالگی چند کیلو لاغر شدم و متناسب شدم

      بار بعدی 19 سالگین 7،8 کیلو

      بار بعدی 23 سالگی 18 کیلو

      بعدی 25 سالگی 14 کیلو

      از اون به بعدم دایم در حد 8،10 کیلو لاغر و چاق میشدم تا اینکه با این روش آشنا شدم

      پس من توانایی شو دارم ولی مسیرم اشتباه بوده، من خیلی هم با عرضه بودم که با اون روش های اشتباه این همه عالی لاغر میشدم حالا با این روش درست که دیگه باید کولاک کنم

      باید به نقاط مثبت خودم توجه کنم و یاداوری کنم برای خودم که بارها تونستم

      پس الانم میتونم خیلی بهتر از قبل 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/09/11 00:34
      مدت عضویت: 1583 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 838 کلمه

      روز ۵۲ تکرار 

      سلام وقت بخیر 

      باور کردن لاغر شدن

      خدارو شکر میکنم برای بودن در مسیر آموزش و تغییر

      قبلا منهم باور نداشتم که میتونم برای همیشه براحتی لاغر بشم‌ و لاغر بمونم ، من تصور میکردم میتونم چند کیلویی لاغر بشم ولی این لاغر شدن دائمی نیست چونکه اصلا حق خودم نمیدونستم که لاغر باشم 

      اینم بخاطر اون حرف هایی بوده که قبلا بمن گفتن و منهم باور کردم ،بمن گفته بودن تو نمیتونی فرد لاغری باشی چونکه استخون بندیت درشته ،پر خوری ،شیر مادرتو زیاد خوردی ،مدل بدنت این شکلیه ،خواست خدا بوده ووو

      منم پذیرفتم ولی هر بار دلم میخواست به مسیری هدایت بشم و امیدمو از دست ندادم هر چند مطمئن بودم که لاغر شدن هام موقتیه ولی  تلاشمو میکردم 

      الان که به اون روزها فکر میکنم متوجه میشم که چقدر سطح مغز و افکار من آلوده بود و هیچ جایی وجود نداشت برای تصور لاغری ،مثل یک رویایی دست نیافتنی بود ، یعنی من بتونم لاغر بشم و مهم تر از همه لاغر بمونم؟ 

      حس ناتوانی در لاغر شدن باعث میشه فرد چاق در همه جنبه های زندگی موفق نباشه ،اعتماد بنفس مهم ترین بخش وجود افراده که با چاقی بسیار مخدوش شده و وای به اون وقتی که فرد بی اعتمادبنفس میشه و خودشو کم میبینه ،اونوقته که تو هر کاری شکست میخوره 

      حس خودارزشمندیش پایین میره ،حس ناتوانی داره ،خودشو کم میبینه وووو

      آیا میتونم از دوره ها نتیجه بگیرم و لاغر بشم؟ بله که میتونم چونکه خدارو شکر تا الان هم لاغر شدم ،استاد لاغر شدن،دوستم براحتی لاغر شده از همین متد و هزاران نفر نتایج عالی گرفتند پس منهم براحتی میتونم نتیجه بینظیر بگیرم 

      چونکه منهم ذهن بسیار قدرتمندی دارم مثل همه افرادی که نتیجه گرفتن و کارایی مغز من هیچ فرقی با بقیه نداره

      چونکه منهم دارم از دوره های به خوبی استفاده میکنم و تمریناتشو زندگی میکنم پس منهم نتیجه میگیرم

      چونکه اگر من لاغر نشم پس کی لاغر بشه؟ چونکه بیس بدن من لاغر بودنه ،چونکه من هم با تغییر فرمول های مغزی و تغییر نوع نگاهم به مسائل و خوراکی ها  میتونم لاغر بشم 

      چونکه من اشرف مخلوقاتم و خداوند زمین و آسمان را به تسخیر من در آورد پس من باید مثل ملکه ها ارزشمند و زیبا زندگی کنم ،در جسم زیبا زندگی کنم ،من لایق بهترین ها هستم

      من نکات مثبت بسیار زیادی در وجودم و زندگیم دارم که باید بتونم ببینمشون ،متاسافانه من سالها بر نکات منفی خودم و درونم توجه داشتم که همون رفتارها منو در مسیر دیدن ضعف های بیشتری از دنیای پیرامونم قرار میداد

      من موفقیت ها و توانمندی های خودمو نمیدیم و فکر میکردم باید کار خیلی خاصی انجام بدم تا خاص بشم بنابراین خودمو کوچیک میدیدم دنیا هم موقعیت های کوچیک برام میفرستاد 

      من توانمندی های بیشماری دارم مثل انجام مسئولیت های منزلم ،ارتباط عالی که با دخترانم دارم، اتفاقا امشب که از مسافرت برگشتم دخترم اومد تو بغلم و ۲۰ دقیقه فقط از خوبی های من گفت و بوسم کرد ،منم میپذیرفتم چونکه میدونم من یک شخصیت بینظیری دارم ،باید نکات مثبت خودمونو هر روز به خومون یادآوری کنیم و نکات منفیمونو تصحیح کنیم 

      منم قبلا برچسب های زیادی به خودم میزدم ،خودمو فرد بی عرضه ،ناتوان و دیر فهمی مدونستم اونم بخاطر اون بود که اطرافیانم زیاد مهم گفته بودن که تو احمقی بی خاصیتی ووو

      و زمانیکه من باور کرده باشم که ذهن ضعیفی دارم بسمت ضعف بیشتر هدایت خواهم شد ،بسمت انجام کارهای احمقانه خواهم‌‌ رفت 

      ما هر چیزیو که باور کردیم تجربش کردیم ،اگر به ما گفتن تو باهوشی ما باهوش شدیم‌ اگر گفتن تو کودنی ما کودن شدیم ،مهم ما هستیم و دایره عقایدمون 

      اگر ما تونستیم چاقیو یاد بگیریم  و تونستیم چاق بشیم یعنی ما توانمندیم ،میتونیم همون مراحله برای لاغر شدن طی کنیم 

      خدارو شکر الان خوشحالم و خیالم راحته که در مسیر صحیح قرار دارم که با هر سرعتی برم میدونم بلخره به خواستم میرسم‌ ،منکه فشاری به جسم و روانم نمیارم ،دارم در امتداد مسیر ،آگاهی های لازمو یاد میگیرم و در زندگی زندگیشون میکنم 

      من باور میکنم و به خودم ایمان دارم‌ اگر تونستم به این راه هدایت بشم یعنی من هدایت شده هستم ،اگر تونستم چند سایز کم کنم بقیشم میتونم کم کنم ،اگر تونستم با خودم ارتباط بهتری برقرار کنم‌ یعنی من دارم بصورت ریشه ای تغییر میکنم 

      و اگر تمریناتم رو انجام بدم انجام خواهد شد ،پس من برای هدفم تمام تلاش خودمو خواهم داشت ،به لاغر بودن توجه میکنم ،موفقیت های گذشته خودمو یادآوری میکنم ،با غذاها ارتباط بهتری  برقرار میکنم‌ ،خودمو لاغر تصور میکنم ،با خودم به صلح میرسم ،اونوقت  خودبخود وارد همون دنیایی میشم که بهش توجه کرده بودم 

      تقویت خودباوری به ما کمک میکنه تا در تمام امور زندگی به موفقیت هایی برسیم ،در این مسیر هم من فرد توانمندی هستم که ۲ ساله پا به پای استادم قدم برداشتم و قدم برخواهم داشت 

      امشب شب تولدمه ،همون تولدی که ۲ سال پیش تصمیم گرفتم هدیه تولدم ۳ دوره لاغری با ذهن باشه و وارد دنیای جدیدی شدم که سالها با دنیای قدیمم فاصله داشت که اینجا همه چیز خوب است ،همه چیز راحت است ،لاغر شدن راحته مثل آب خوردن 

      خدایا شکرت من برای بار دوم متولد شدم و الان تازه ۲ ساله هستم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/09/10 23:04
      مدت عضویت: 1288 روز
      امتیاز کاربر: 11901 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 673 کلمه

      سلااام

      خود باوری اولین گام نردبام خوشبختیه ، مهم نیست که حتی کاری که میکنیم درست باشه یا نه ، مهم اینه که به خودمون ایمان داشته باشیم مثلا یه دزد موفق ، درسته کارش اشتباهه و باید جزای کارش رو ببینه اما موفقه! و این به خاطر اینه که در کارش به خودش ایمان داره . پس خود باوری مهم ترین نه ، اما اولین قدم ما به سمت موفقیته و اولیت همیشه با ایمان به خودمون هست . 

      من تا قبل از آشنایی با آگاهی های لاغری با ذهن به توانایی های خودم باور نداشتم اما بعد از ورودم به سرزمین لاغر ها فهمیدم که اتفاقا خیلی آدم توانایی هستم ، یاد گرفتن بسکتبال ، یاد گرفتن کار های مربوط به سینما ، نمره های بالا اوردن ، لاغر شدن بعد از هر بار تلاشی که میکردم ، یادگرفتن دوچرخه سواری ، آشپزی کردن ، سحر خیزی…

      اینا همه نشون میده من آدم خارق العاده ای هستم و به جهان ثابت کردم که میتونم از پس همه ی کارها بر بیام .

      من دو هفتست که درگیر رفتار های اشتباه خودم هستم ، خیلی دارم با خودم بد رفتاری میکنم ، همش به چاقی توجه میکنم و کلی آدم چاق میبینم این چند وقته یعنی آدم های لاغر هم هستن ولی من توجهم به چاقا جلب میشه و قضاوتشون میکنم اما میدونم که اینا رفتار های عمدی من نیستن، من مسئولیت همشون رو به عهده میگیرم ولی میدونم اینا الگو های ناخودآگاهم هستن و من باید ریشه ی اونا رو پیدا کنم. میخواستم در قالب یه دیدگاه همه ی اینا رو به استاد بگم و ازشون کمک بگیرم ولی پشیمون شدم چون تا کی مگه استاد میتونن جواب منو بدن؟ من قراره تا آخر عمرم با خودم زندگی کنم پس باید این مشکلی که برام پیش اومده رو خودم حل کنم ، من با صبر و حوصله دقیقا مثل همون لاکپشت آهسته و پیوسته پیش میرم تا بالاخره یه روز به خودم بیام و ببینم تبدیل به آدمی شدم که لیاقت لاغر شدن رو در خودش ایجاد کرده و الان لاغره نه آدمی که همه ی مشکلاتشو فقط پشت سر گذاشته و هیچ درسی ازشون نگرفته.

      همین یعنی من خودم رو باور دارم و به این نتیجه رسیدم که میتونم خود مشکل خودم رو حل کنم ، پس ادامه میدم چون توی مسیر درست هستم.

      درباره ی اون چند نفری که بهونه های مختلف اوردن هم فکر کردم و دیدم من خودم هم قبلا همین فکرو میکردم و همین دیدگاه رو درباره ی توانایی هام داشتم ، ولی بعد فهمیدم که معیار توانایی های من کارهای عقب افتاده و انجام نداده ی من نیست بلکه کوچیک ترین و یا بزرگ ترین کارهایی که انجام دادم حتی اگه کوچک بودن اما اونا نشون میدن که اصل توانایی من ، بر یاد گرفتنه ،بر توانستنه ، بر پذیرشه وگرنه این ناتوانی هست که دلیل میخواد مثلا هر روز که من میرفتم مدرسه و به موقع میرسیدم خب کسی باهام کاری نداشت اما اگه دیر می رسیدم دیگران دلیل تاخیرم رو ازم میخواستن . اگه یه بار غذای خوشمزه میپختم کسی چیزی نمیگفت که پرا غذات خوشمزست؟ ولی اگه یه بار غذا رو میسوزوندم ، دیگران دنبال دلیل حواس پروتیم میگشتن و ازم میپرسیدن چرا غذا رو سوزوندم . اگه یه بار توی کلاس بسکتبال گل میزدم کسی بهم نمیگفت چرا گل زدی ولی اگه یه بار خراب میکردن همه ازم بازخواست می کردن ، پس اصل بر شدنه ، اصل بر توانایی و تونستنه و نتونستن دلیل میخواد ، چاق بودن دلیل میخواد ، تصادف کردن دلیل میخواد وگرنه اصل بر اینه که وقتی یه نفر یه راهی رو شروع میکنه به مقصدش برسه ، نرسیدن دلیل میخواد ، اصل بر رسیدنه .

      پس بهتره که این همیشه گوشه ی ذهنمون باشه که برای شروع هر کاری اصل اون کارو بر تونستن و توانایی های الهیمون بزاریم ، اینطوری خدا هم بیشتر به ما کمک میکنه چون راهش برای کمک به ما بازه ، ما با باور به توانایی های خودمون موانع رو از جلوی خدا برمیداریم تا نور فراوانی هاش رو راحت تر به زندگی ما بتابونه

      خدایا شکرت

      دوست دارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/09/09 13:39
      مدت عضویت: 1195 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,264 کلمه

      سلام و درود دوستان و هم مسیری های توانمندم 

      باور نکردن لاغری خودش یک فرمول قدرتمنده که مانع از لاغر شدن ما می شود …

      خیلی از افراد چاق باور به توانمندی خود برای لاغر شدن ندارند و از اونجاییکه برای فرد چاق لاغری خیلی اهمیت داره وقتی احساس ناتوانی در برابر چاقی می کنه توجهش به این ناتوانی جلب میشه و دائم با خودش میگه من نتونستم و شکست خوردم و بنابراین در خیلی دیگر از موضوعات زندگی هم نمی تونه تصمیم گیری بکنه و موفق بشه ….خیلی از دوستان مدرکهای سطح بالایی دارند ولی نمی توانند وجود خودشون را ابراز کنند چون اعتماد به نفس و خودباوری و احساس توانمندیشون دچار ضعف شده است …خیلی از افراد متناسب هم هستند در جنبه های دیگر زندگی مثل کسب و کار و روابط و سلامتی و ثروت احساس ناتوانی می کنند و باورهایی غیر صحیح دارند که اجازه نمی ده شرایطشون را تغییر دهند و اصلاح کنند.

      این برچسب هایی که من نمی توانم و یاد نمیگیرم و سخته و فراموشکارم و تمرکز ندارم و گیرایی ام کمه و حافظه ام بده و غیره …،،همه فقط یک اندیشه است که ریشه در گذشته داره خیلی وقتها در کودکی برچسبهایی به ما زده شده که از تهدید و تحقیرو توهین و تحمیلها سرچشمه می گیرند و ما باور کردیم ولی تا کی باید با این اندیشه ها که به ما تحمیل شده زندگی کنیم ؟!.،

      یک جایی باید رها کنیم و تمام این عقاید و باورهایی که باعث خسارت خوردنمون می شوند را بی اعتبار کنیم ….خانواده و جامعه و رسانه به ما آموختند که باید کارهای بزرگی انجام بدی تا دیده بشی و مورد تأیید قرار بگیری و ما افتادیم در مسیر بیراهه و پوچ مقایسه و مسابقه ….و این در صورتی است که هر بار هم نتونستیم اونطوری توجه دیگران را جلب کنیم و بیشتر احساس ضعف و شکست و ناامیدی کردیم.

      در اصل در شآن خدایی خدا نیست که اشرف مخلوقاتش ناتوان باشه و همه ما خیلی توانمند هستیم و حتی افراد معلول هم از نظرات حسی و یا در زمینه های دیگر بسیار توانمند هستند ما در زندگی روزمره خود بسیاری از کارهای شخصی خودمون و حتی خانواده را انجام می دیم که همش گویای توانمندی ما هست و ممکنه مدرکهای گوناگونی هم داشته باشیم مثل خیاطی و آرایشگری و دوره های کامپیوتری و مربی گری و یا قالیبافی حتی دوچرخه سواری که خیلی ها بلد هستند و در تمام این مهارتها یک انسان توانمند هستیم  که میتونیم به خودمون یادآوری کنیم که ما می توانیم باشیم هر چیزی که می خواهیم….

      یه وقتهایی خودمون نمی خواهیم و ترس از تغییر کردن داریم یعنی شجاعتشو نداریم یک ویترین جدید از خودمون ارائه بدیم و می خواهیم در منطقه امن ذهنمون زندگی کنیم و بهانه میاریم که ذهنم نمی پذیره و غیره …یک کمی دلیلش اینه که همیشه به ما آموختند همرنگ جماعت باش و یک نفر تغییر کرده برامون بد جلوه دادند گفتند فلانی پولدار شد عوض شد ویا فلانی خوب بود تغییر که کرد طلاق گرفت و تمام ادر ذهن ما ثبت شده به هر حال ما انتخاب می کنیم اسارت و محدودیت و رنج یاااا  تغییر مقدس و آزادی و لذت بردن از عمرو زندگی !؟..

      موضوع اینه که ما بارها از روشهای گوناگون برای لاغری استفاده کردیم ولی همون وقتها هم باور نداشتیم که لاغر میشیم و لاغر میمانیم و بنابراین شکست خوردیم دلیل دیگرش سختی مسیر راه بوده که صحیح نبوده و به هر حال توانمندی ما سرجای خودش بوده ولی مسیر لاغری با ذهن بسیار آسون و راحته بدون محدودیت غذایی و زمانی و غیره و تنها راه صحیح لاغری هست .و مسیر صحیح مسیری هست که مستقیمه و راحت و مقصد داره حتی اگر در آن کند حرکت کنی .

      بعضی از دوستان هم فکر می کنند باید پول بپردازند تا لاغر بشوند ولی در روشهای قبلی هم ما خیلی هزینه کردیم اما نتیجه ماندگار نداشتیم یا فکر می کنند در دوره ها معجون جادویی لاغری می دهند!…. نه دوست عزیز در تمام مسیر لاغری با ذهن ما با آگاهی و تجزیه  تحلیل افکار خودمون در حرکت هستیم و فردی که متعهد به مسیر یادگیری هست با شوق و احساس خوب حرکت می کنه و البته در مسیرش استمرار داره و نتیجه میگیره .

      در روش آموزش ذهنی ما اول به شناخت قدرت ذهن خود می رسیم و بعد فقط از قدرت ذهن خودمون برای خلق شرایط جدید جسم یا جنبه های دیگر زندگی کمک می گیریم و در واقع تغییر بینش و افکار ماهست که باعث میشه شرایط جدیدی خلق شوند و بسیار مهم هست که باور کنیم ما توانمند هستیم وهمانطور که تونستیم چاق بشیم می توانیم لاغر بشیم .

      من خانه دارم و مدرکم کاردانی هست و حدود ۱۷سال پیش دوترم کلاس زبان خصوصی رفتم و خیلی هم موفق بودم ولی نمی دونم مسافرتی پیش آمد و ادامه دادن قطع شد …اینم بگم اون روزها میخواستیم فقط مدرک جمع کنیم و از کسی عقب نباشیم .تا حدود یک سالی بود دلم می خواست زبان بیاموزیم برای نیازم واینکه زبان مشترک انسانها است و نشانه هایی دریافت می کردم و خلاصه به لطف خداوند هدایت شدم به مسیری فوق العاده و خواستم هزینه کامل دوره  را بپردازم و به لطف خداوند و تمام آموزشهایی که از مسیر خودشناسی در این دوسال داشتم شروع کردم و البته که بعد از ۱۷سال کمی جلسات برام نامفهوم بود ولی در هر جلسه دو سه کلمه ای که متوجه می شدم خودم را بغل می کردم و می گفتم آفرین بر تو و چقدر احساس توانمندی من بیشتر می شد و حتی با خود نگفتم حالا چند جلسه برم ببینم چی میشه ؟با اینکه به صورت ترمی هم ثبت نام می شد اما من کل دوره پکیج را می خواستم باید بشه می توانم گفتم عجله ندارم هرروز یک قدم بر می دارم و  تکرار می کنم و باورتون بشه روز سوم شروع کردم به صحبت کردن با دختر ۴ساله ام و چقدر خندیدیم و لذت بردیم و فرزندم علاقه مند شده و خوشش  اومده میگه مامان انگلیسی بگو و عبارات تیکه تیکه و چندکلمه ای بود ولی خوب عمل کردم و خیلی لذت بردم😇

      من همیشه در شرایطی از زندگی که برام سخت می شد می گفتم اگر دیگران توانستند من هم می توانم  هر کاری اون افراد کردند منم می کنم و خیلی باعث موفقیت های من شده است که خالقم را هزاران بار شکر گویم کم است و هر آموزشی را حتی منجوق دوزی با عشق شروع کردم و کاملا بها از انرژی و وقتم گذاشتم و موفق هم بودم در همین مسیر سرسبز در ابتدای ورود در کمتر ازدوماه حدود ۱۰کیلو از اضافه وزنم کم شده و امروز که گام سی ام از تکرار دوره هستم اصلا نفهمیدم چه طور گذشت از بس با شوق و عشق میام مینویسم انگار تفریح منه و صورتم بسیار جوان و لاغر اندام شده همینطور بدنم و ترسم از مواد غذایی خیلی کمتره و ریزه خواری چند مورد داشتم و پرخوری هم چند مورد یعنی مثل قبلا ها هرروز و همیشگی نبوده زمان  غذاخوردنم را احساسم تعیین می کنه نه ساعت روی دیوار و خطاهایی هم داشتم اما دلشادم از مسیرم و باور دارم که خوب دارم ذهنم را پی ریزی می کنم من از خرابیها برج می سازم برجی که هر طبقه اون یک نعمته سلامتی و شادی عزت و قدرت زیبایی و نیکویی دانایی و رهایی و خدایی که همیشه منو هدایت و حمایت و حفاظت می کنه 

      خدایا شکرت 

      خدایا عاااشقتم ❤️

      هم مسیری ام باور دارم که شما هم طبیعی میشی و لاغر اندام 

      چون داره فرکانس تناسب و طبیعی بودن در جهان گسترش پیدا می کنه کافیه یک قدم برداری شروع کنی و خدا تمام قدمها را خودش برات بر می داره فقط اعتماد کن 🌱🦋  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار marzieh753@gmail.com
      1400/07/14 11:38
      مدت عضویت: 985 روز
      امتیاز کاربر: 6412 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 569 کلمه

      سلام به همه دوستان همراه! ما زندگیمان را بر اساس باورهایمان می‌سازیم. اگر باور داشته باشیم آدم موفقی هستیم قطعاً به موفقیت‌های چشمگیری دست پیدا می‌کنیم و بر عکس اگر خودمان را بدشانس و بد اقبال بدانیم قطعاً زندگیمان به همین صورت پیش می‌رود. این که باور کنیم می توانیم لاغر شویم عامل اصلی ما در لاغر شدن است و اگر این باور را نداشته باشیم قطعا مانع بزرگی سر راه لاغر شدن مان وجود خواهد داشت. 

      وقتی کسی باور نداشته باشد می‌تواند به وزن دلخواهش برسد، به دنبال آن باور ندارد که به سایر خواسته‌هایش از جمله :شغل مناسب، ازدواج با کسی که دوستش دارد، پیشرفت در زندگی و غیره خواهد رسید. بنابراین باور کردن اینکه می توانیم لاغر شویم رکن اصلی در این مسیر است. اینکه کسی شک دارد با استفاده از دوره‌های آموزشی بتواند لاغر شود به این معنی است که به خودش اطمینان و اعتماد ندارد و فقط روی نقاط ضعفش تمرکز کرده است و توانایی‌هایش را نمی بیند. البته ذهن است که باعث می‌شود توانایی های خودش را نبیند و دلیل آن هم این است که ذهن را با باورهای اشتباه پر کرده است مثلاً باور دارد نمی تواند لاغر بشود یا یاد بگیرد و موفق شود. برای رفع این مشکل بهتر است به موفقیت‌های گذشته خودمان نگاهی بیندازیم و هر جا هر موفقیتی هرچند کوچک کسب کرده ایم را به خاطر بیاوریم و آنها را به عنوان مثال های نقض کننده برای ناتوانایی های مان در نظر بگیریم. یعنی وقتی قبلا بارها توانسته ایم موفق بشویم، حتما باز هم می‌توانیم. 

      از برچسب زدن به خودمان اجتناب کنیم و عبارات منفی در مورد خودمان به کار نبریم. با تغییر دادن ذهنمان ما هم تغییر خواهیم کرد و این کار مستلزم تغییر باورهایمان است. بدن انسان با هر فکری سازگار می شود اگر افکار خودمان قوی کنیم بدنمان نسبت به همان افکار واکنش نشان می‌دهد پس بهتر است افکار منفی در مورد خودمان نداشته باشیم. یکی از عواملی که باعث میشود خودمان را باور نکنیم، ترس از تغییر کردن است. ذهن انسان تمایل دارد که وضعیت کنونی خودش را حفظ کند چون الان تمام فعالیت هایش به صورت عادت در آمده و کمترین میزان انرژی را مصرف می‌کنند و اگر بخواهیم خلاف عادت هایمان رفتار کنیم قطعاً، مقاومت می کند و تمام تلاشش را به کار می بندد تا ما را منصرف کند. البته این به آن معنا نیست که ما ذهن مقاومی داریم و نمی‌توانیم چیزی یاد بگیریم. همه ما بارها در طول زندگیمان مهارت های مختلفی را آموزش دیده ایم و حتی افراد با پایین ترین سطح یادگیری هم در طول زندگی‌شان موفق به آموزش دیدن می‌شود. بنابراین از هرگونه برچسب منفی زدن به خودمان خودداری میکنیم و این باور را تقویت می‌کنیم که ما فرد توانمندی هستیم و بارها و بارها به خواسته هایمان دست پیدا کرده ایم. 

      در مورد خودم، خدا را شکر، جزو افرادی با ضریب هوشی بالا هستم و در تمام دوران تحصیل و شغلم جزو نفرات برتر بوده ام و حتی در زمینه لاغری هم بارها به موفقیت‌هایی دست پیدا کردم و چند بار حدود ۹و ۱۵ و ۲۳ کیلو وزن کم کرده ام، بنابراین من باور دارم که می توانم لاغر شوم اما مثلاً در زمینه آموزش رانندگی چون ترس دارم حتی برای آموزش دیدن هم اقدام نمی‌کنم، با اینکه می دانم اگر شروع کنم این مهارت را هم یاد میگیرم. با توجه به همه موارد، اجازه ندهیم ترس بر باورهایمان تاثیر بگذارد و به توانایی‌های خودمان ایمان داشته باشیم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1400/06/19 16:39
      مدت عضویت: 1152 روز
      امتیاز کاربر: 4902 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,483 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست 💖💖💖

      سلام به همه دوستان هم مسیرم 🙋

      مسیر لاغری من : گام سی‌ام :باور کردن لاغر شدن 🌹

      باورها در هر جنبه از زندگی ما خیلی اهمیت دارند تا حدی که زندگی ما بر اساس باورهای ما شکل میگیره قبلاً اگه کسی و میدیدم که مثلاً لاغر بود یا پولدار بود یا شاد و سلامت بود میگفتم خوش به حالش شانس داره بنده خاص خداست خدا براش خواسته و همیشه عدالت خدا رو نادرست می‌دونستم و می‌گفتم که این انصاف نیست که خداوند به یکی داده تخت پادشاهی ، به یکی داده کشکول گدایی غافل از اینکه خداوند این جهان و بر اساس عدل و انصاف آفریده و این من هستم که با باورهای غلط و نادرستم چیزهای خوب و مورد علاقه مو بلد نبودم دریافت کنم درسته که دیر متوجه شدم ولی بازم خدارو شکر که بلاخره حقیقت تو درک کردم و اگه بتونم باورها مو درست کنم قطعاً نتایج فوق العاده ای  میگیرم و به هر چیزی که در زندگیم بخوام می‌رسم .ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه ست .

      من سالها با چاقی دست و پنجه نرم کردم و با چاقیم جنگیدم که شاید بتونم اونو شکست بدم و من پیروز شوم اما هیچ وقت طعم پیروزی و نچشیدم و همیشه چاقی پیروز و پرچمش بالا بود چرا چون در خانواده ای بودم که تقریباً بیشتر اعضای اون چاق بودند و از بچگی بهمون گفتند که چاقی در خونواده مون ارثی و ژنتیکیه و اگه خودمونم بکشیم لاغر بشو نیستیم ،بچه هامون فقط تا وقتی که مجرد هستند لاغرند به محض اینکه ازدواج کنند چاقی شون شروع میشه ، ما سن مون از سی که رد بشه دیگه لاغر نمی‌شیم تازه چاق ترم میشیم ، زایمان به خصوص سزارین باعث میشه که شکم تا آخر عمر آویزون بمونه و دیگه هیچ وقت تخت و صاف نمیشه و این کاملاً طبیعی  ……و این قدر این حرفا رو گفتن و ما هم شنیدیم و این قدر الگو و نمونه دیدیم که دیگه باور مون شد که ما چاقی تو خون مونه با اینکه من قبل ازدواج کاملا متناسب بودم ولی همه این حرفها رو کاملاً تایید میکردم و باور داشتم که روزی شامل حالم میشه و به محض اینکه ازدواج کردم مدام تصور میکردم که دارم چاق میشم و هر چیزی که می‌خوردم فکر میکردم که تبدیل به چربی میشه و کم کم چاقی و اضافه وزنم شروع شد و با ، بارداری و زایمان و شیر دهی اوضاع بد و بدتر شد پس این نشون میده که بدن ما با هر فکری سازگاری داره و اگه اونو در ذهن مون قوی کنیم بدن مون نسبت به اون واکنش نشون میده و به همون شکل در میاد و من این موضوع رو از زمانی که به این مسیر زیبا هدایت شدم کاملاً با همه وجودم درک کردم چون از زمانی که یاد گرفتم و دارم باورامو تغییر میدم جسمم داره تغییر میکنه .یعنی با تغییر دادن افکار و باورام کم کم رفتار و عادت‌های نادرستم نسبت به مواد غذایی تغییر کردند و در نهایت با تکرار افکار و رفتار های درست جسمم در حال تغییر کردن و متناسب شدنه و این حس شیرین و دلنشین و دارم هر روز تجربه میکنم .😍🤩

      باور کردن مهم ترین موضوعی که زندگی ما رو رقم میزنه و در هر جنبه از زندگی بر اساس باورهایی که داریم زندگی رو تجربه می‌کنیم . مثلاً اگه باور داریم که شرایط اقتصادی و کسب و کار خرابه قطعاً در زمینه کسب و کار موفق نخواهیم بود .

      اگه باور داریم که لاغر شدن سخته و چاق شدن آسونه دیگه مهم نیست که چقدر برای رسیدن به لاغری تلاش می‌کنیم چون ما همیشه چاق بودن و تجربه میکنیم 

       پس حالا که به مسیر درست هدایت شدیم باید باور لاغر شدن و به خوبی تمرین کنیم تا در ذهن مون به خوبی نهادینه و ایجاد بشه 🌹

      شاید در مدرسه ، خونواده ، دوستان و آشنایان … یک بر چسب هایی به ما زده باشند و حالا ما خود مونو با اون ویژگی ها بشناسیم برچسب هایی مثل تنبل ، خجالتی ، تپل ، بلبل زبون ، خوش خواب ، زبر و زرنگ ، کوتوله ، دراز ….. و ما با شنیدن بارها از زبون دیگران و تکرار شدن اونا ما هم دیگه این ویژگی ها رو پذیرفته و باور کرده باشیم .

      حالا که من تا اینجا مسیر رو اومدم و با تغییر باورام جسمم کلی تغییر کرده و علاوه بر اون کلی تغییرات در رفتار و عادت‌ هام به وجود اومده این نشون میده که من توانمندم و توانایی متناسب شدن و دارم اگه تا قبل از آشنایی با این مسیر فکر میکردم که لاغر شدن سخته و چاق شدن آسونه بخاطر این بوده که من علم لاغر شدن و بلد نبودم و ، وقتی که میخواستم کاری واسه چاقی و اضافه وزنم انجام بدم از ترس اینکه شنیده بودم مثلاً لاغر شدن سخته و برای کم کردن یک کیلو باید خودتو بکشی و تو فشار و محدودیت باشی ترجیح می‌دادم که چاقی رو یک جورایی بپذیرم هر چند که دوسش نداشتم و هرچند که مدام به دنبال روش های مختلف برای لاغرشدن بودم ولی هیچ وقت نمی‌تونستم به هیچ کدوم از اون روشها پایبند باشم و ادامه دادن به اون روش برام سخت بود بخاطر همین خودمو دلداری میدادم که حالا من که تنها نیستم تو این دنیا کلی آدم چاق وجود داره منم یکی از اونا همه که نباید لاغر باشن ، خدا خواسته که من چاق باشم منم که نمی تونم به جنگ با خدا برم در واقع چون ذهن مون دوست نداره که از حیطه امن خودش بیاد بیرون ما در هر زمینه ای که می‌خوایم تصمیم جدید برای تغییر کردن بگیریم منطق مون جلو میاد و ما رو یک جورایی منصرف میکنه خب اون موقع ما آگاهی نداشتیم و طبق فرمول‌ هامون حرکت میکردیم ولی الان که دیگه آگاه شدیم و کلی از فرمول های اشتباه مونو تغییر دادیم پس تنبلی رو کنار بزاریم و دست از بهانه های بنی اسرائیلی برداریم و به خودمون برچسبهای الکی نزنیم چون همه ما توان مندیم و قدرت لاغر شدن و داریم فقط باید ایمان داشته باشیم و باور کنیم و به باور مون پر و بال بدیم تا در ذهن مون قوی و قدرتمند بشه .به قول معروف بهشت را به بها دهند به بهانه ندهند . این که بشینی و بگی خب من از محتوای آموزشی استفاده میکنم ، فایل گوش میکنم ، مطالب سایت و میخونم خب حالا دیگه خود به خود لاغر میشم . نه همچین چیزی نیست اگه این طوری فکر کنی حتی اگه هزینه پرداخت کنی و دوره رو هم خریداری کنی با همچین ذهنیتی لاغر نمیشی . درسته که اینجا خبری از تلاش جسمی نیست ولی باید تلاش ذهنی داشته باشی به اراده هم نیست . باید تصمیم بگیری ، متعهد باشی و به تعهدات پایبند باشی ، استمرار و اشتیاق و علاقه داشته باشی ، عجله نکنی و صبور باشی ، از همه مهمتر ایمان و باور داشته باشی به درستی روش و توانایی خودت و چیزهایی که آموزش دیدی در زندگی تبدیل به عمل کنی بقیه شو بسپار به خدا . خداوند خودش بهترین شکل ممکن کمکت می‌کنه مطمئن باش که به هدفت میرسی . برای اینکه ذهنت بیشتر پذیرا بشه و در فضای لاغری قرار بگیره باید آلبوم تصاویر دوستان شگفتی ساز و ببینیم .

      من اگه تونستم هنرهایی مثل خیاطی ، آرایشگری ، قلاب بافی ، آشپزی ، خونه داری ، بافتنی ، گل دوزی ، عروسک سازی ….. رو آموزش ببینم و یادبگیرم پس صد در صد میتونم لاغری با قدرت ذهن و یاد بگیریم چون لاغری هم ذهنی و آموزشی خب هنر هایی هم که یاد گرفتم ذهنی و آموزشی هستند پس یاد گیری هر چیزی که آموزشی و ذهنی باشه برای من خیلی راحت و آسونه چون من خیلی باهوش و توانمندم خیلی خوب یاد میگیرم ومن باور دارم که من توانمندم و ایمان دارم که درست ترین روش برای متناسب شدن و متناسب ماندن روش لاغری با قدرت ذهن خودمه نه چیز دیگه چون من همه هنرهایی که آموزش دیدم ، یادگرفتن و الان در زندگیم دارم ازشون استفاده میکنم با قدرت ذهن خودم یاد گرفتم پس لاغر شدن و هم یاد میگیرم ، در زندگیم ازش استفاده میکنم و لذت شو میبرم .👏👏

      این جهان یک طرفه نیست اگه شب هست روزم  هست ( پایین_  بالا ، شادی_  غم ، سلامتی_  بیماری ، خنده __  گریه ،  گرما _ سرما ، راحتی __  سختی  ،کوتاه_  بلند ،چاقی   لاغری ، سربالایی _  سرپاینی )

       اگه من تونستم چاق بشم پس میتونم لاغر بشم در ذهن همه افراد چاق ، چاق شدن راحت و آسونه ولی لاغر شدن سخته چون برای لاغر شدن همیشه تحت رنج و فشار و محدودیت بودند ولی برای چاق شدن نه در کمال راحتی چاق شدن حالا باید همین کار رو انجام بدیم لاغر شدن همون چاق شدنه فقط کافیه مسیر اشتباه و برگردیم و در مسیر درست حرکت کنیم تا به هدف مون برسیم .

      با تشکر از زحمات استاد گرامی 🙏🙏🙏🌹🌹🌹

      با آرزوی بهترین ها برای همه دوستان 🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/06/14 16:44
      مدت عضویت: 1616 روز
      امتیاز کاربر: 26851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,449 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم 

      من هم جز افرادی هستم که دارم  فایلهای رایگان رو  با تمرکز کار میکنم و مدتها هست دارم اونها رو  با اشتیاق و تعهد دنبال میکنم ولی بعد از این همه مدت هنوز نجواهای منفی رو دارم  و میدونم تا زنده هستم  این نجواهای منفی هم با من هستن چون کار شیطان همین هست که افکار منفی و بد به ما بده تا ما رو از مسیر درست خارج کنه و ما رو ناامید کنه و اما من با ایمان  و توکل قوی که دارم  این شیطان درونم رو شکست خواهم داد  دقیقا  همین امروز ذهنم پدرم رو درآورد که تو نمیتونی لاغر بشی و انگار چاقتر شدی  و اما میدونم این فکر منفی از کجا در من به وجود اومده و به قول معروف ابشخورش از کجا هست ؟؟نه اینکه دیشب تو کامنتم نوشتم دوبار در خوردن زیاده روی کردم   اونم سریع اومده بود که من رو ناامید کنه اره تو زیاد خوردی تو داری چاق میشی اما من بهش جواب دادم این همه مدت خوب رفتار کردم حالا دوبار هم بد رفتار کردم مهم نیست کفه ی ترازوی رفتارهای صحیح  و لاغر کننده ی من سنگین تر هست پس من چه بخوام چه نخوام لاغر میشم و اصلا تو نمیتونی حال من رو بدکنی و ناامیدم کنی و یا دوباره گفت نه اخه به فشار شکمی رسیدی گفتم بله بسیار کار زشتی هست که به خودم تعهد دادم دیگه تکرارش نکنم حتی امروز ظهر هم بسیار عالی و به اندازه خوردم .و حواسم بود به اون حالت نرسم و نرسیدم .

      پس نزارید ذهن شما به شما برچسب بزنه که تو نمیتوتی لاغر بشی چون تو انگار چیزی یاد نگرفتی چون تو داخل دوره ی اصلی نیستی و  یا تو توانایی لاغر شدن نداری و یا اینکه تو نمیتونی لاغر بشی چون اشتهات زیاده یا اندامت درشت هست و یا اینکه نمیتونی لاغر بشی چون قدرت یادگیری و درک و فهم تو کم هست و یا اینکه تو نمیتونی لاعر شبی چون خنگی و از این  قبیل حرفها  رو ذهن ممکنه زیاد بزنه ولی تو باور نکن  و مرورشون نکن و هر وقت از این افکار اومد برات  که تو نمیتونی سریع دلیلی بیار نه خیر من در مسیر تغییرم و من انسان توانمندی هستم من انسان قوی و با درک و فهمی هستم و  بسیار جسم من توانایی لاغر شدن داره و بارها بگو  هیچ مواد خوراکی قدرت چاق کردن من رو نداره و من هر روز به تناسبم نزدیکتر میشم و …..و اصلا خیلیها هستن که وارد این سایت شدن اما  خودشون دوست ندارن که  تغییر بکنن و چیز جدیدی یادبگیرین و از اون حیطه ی امن خودشون خارج بشن و پیش خودشون  میگن حالا کی حال داره هر روز فایل گوش بده و بنویسه و ترس از اینکه نکنه  راهش سخت باشه در دوره ها شرکت نمیکنن در صورتی که نترسید باید شرکت کنید و به خودتون اعتماد کنید و نگید من خنگم و یا من دیر یاد میگیریم و  …به خودتون برچسب نزنید بابا به این فکر کنید که من تونستم چاقی رو یاد بگیریم و جسم من و  ذهن من قدرت تغییر کردن داشته پس حالا هم میتونم لاغری رو یاد بگیرم و تغییر کنم و  اصلا  خود چاقی   یه نوع توانمندی در بدن ما و ما به حساب میاد ولی اگر از نتیجه اش راضی نیستیم میتونیم اون رو تغییر بدیم خیلیها دوست دارن چاق بشن و نمیتونن و اما ما تونستیم پس توانمندیم من خیلی توانمندیهای دیگه هم دارم که چون از نتیجه ی اونها خوشم نمیاد پس انجام نمیدم  مثلا من توانایی دعوا کردن رو دارم ولی انجام نمیدم من توانایی دروغ گفتن رو دارم ولی انجام نمیدم من توانایی عیبت کردن و قضاوت کردن و .. رو هم دارم اما چون از نتیجه ی این کارها  راضی نیستم پس انجامشون نمیدم و حالا چاقی هم یک کار مثل همین کارها هست چون نتیجه اش  در جسم من خوب نیست و من دوست ندارم  پس من رفتارهای چاقی رو انجام نمیدم  .

      این باور کردن به اینکه من میتونم لاغر بشم خیلی مهم هست و اگر همین یک جمله رو باور کنیم نصف راه رو رفتیم همه ی ما یک روزی باور کردیم که میتونیم چاق بشیم و چاق شدیم من خودم باور داشتم بعد از ازدواج ما چاق میشیم و انصافا هم شدم و خیلی راحت و بدون هیچ کار خاصی من چاق شدم و حالا هم باید باور کنم من میتونم از این راه خیلی راحت و آسون  لاغر بشم اگر رفتارها و افکار صحیح پیدا کنم  و  نتیجه رو در جسمم میبینم همین طور که خودم  تا حالا تونستم مقدار زیادی  از اضافه وزنم رو از دست بدم پس در ادامه  ی راه هم میتونم بقیه ی اضافه وزنم رو از دست بدم .فقط باید تعهد و استمرار داشته باشم و با اشتیاق هر روز  ادامه بدم .

      لاغری با ذهن به پرداخت هزینه نیست که تا پول دادی لاغر بشی نه خیر   باید به آموزشها عمل کنیم و فاصله ای بین حرف های ما  و عمل ما نباشه تا موفق بشیم و اون پرداخت پول برای این هست که تو متعهد تر بشی به انجام تمرینات و اشتیاق داشته باشی هر روز دنبال کنی و این فرد چه بخواد چه نخواد لاغر میشه .

      افرادی که حرص، ولع  در اونها کمتر شده  و یا در اونها ترس از خوردن کمتر شده و یا اینکه ایمان و توکل در اونها بیشتر شده که من میتونم لاغر بشم و …این افراد باید به خودشون و جسمشون بیشتر  اعتماد کنن که میتونن لاغر بشن و در دوره ها باشن و ادامه بدن تا نتیجه ی لازم رو بگیرین .

      بعضیا میگن ذهن من مقاومت داره و من چیزی یاد نمیگریم چون در فلان موقع من خواستم فلان چیز رو یاد بگیریم اما نتونستم و  اما آگاه باشید این کار ذهن  شیطانی هست که توجه ما رو ببره به سمت کارهایی که نشده و یا نتونستیم  انجام بدیم تا ما رو ناامید کنه و از مسیر درست  خارج کنه   ولی تو خیلی راحت به توانمندیهات فکر کن و اونها رو مرور کن تا متوجه بشی تو توانایی داری من خودم وقتی فکر میکنم میبینم چقدر من توانایی داشتم و چقدر کلاسهای مختلف رو  عالی گذروندم مثلا  ۲۰ سال پیش تقریبا من کلاس کامپیوتر  در  دو سطح  مختلف رو مدرک گرفتم و یا اینکه گلسازی رو مدرک گرفتم و رانندگی رو مدرک گرفتم و یا ارایشگری رو مدرک گرفتم و یا نقاشی رفتم و یا اینکه ورزش ایروبیک رو در سطح بالا یاد گرفتم و یا اینکه خانه داری آشپزی و بچه داری و … رو هم که خیلی عالی یاد گرفتم پس من بارها به خودم میگم چقدر فروغ  تو توانمندی و اگر من تونستم یک قدم بردارم میتونم صد قدم دیگه رو هم بردارم بماند که در زمینه ی لاغری هم کلی توانمند بودم و در گذشته من از راه های غلط بارها برای لاغری اقدام کردم و تونستم لاغر بشم و اما چه فایده که ماندگار نبود چون من بعد از ازدواج چاق شدم و چاقی خودم رو نپذیرفتم و از همون موقع با ورزش،و رژیم بارها خودم وزنم رو کنترل کردم و کم کردم و مورد تحسین اطرافیان هم قرار میگرفتم  اما هیچ وقت ماندگار نبود مثلا دراوایل ازدواجم ۸ کیلو کم کردم بعد از بارداری اولم حدود ۲۵ کیلو  کم کردم و  چند سال بعدکه عروسی  خواهرم بود  حدود ۱۷ کیلو و بعد از بارداری دومم حدود ۳۰ کیلو  کم کردم و بعد از اونهم بارها من وزن کم کردم در حد  ۶ کیلو ، ده کیلو،  ۸ کیلو تا در تناسب باشم اما کار بسیار سختی بود برام و خسته شده بودم و چون راهم غلط بود و نمیشد همیشه در رژیم باشم و وزنم سریع بالا میرفت  به خودم شک کرده بودم که خودم مشکلی دارم  که نمیشه لاغر باشم و  بارها به خودم و بقیه میگفتم که  بدن من با  متناسبها  فرق داره که نمیشه لاغر بشم و اون فرقشم این هست که من اشتها دارم و اونها ندارن که من همیشه میل به خوردن دارم و اما اونها ندارن که من همیشه گرسنه هستم و اونها همیشه سیر هستن  و اما حالا به راحتی دلیل اصلی چاقی خودم رو رد میکنم چون اصلا همچین چیزی در بدن ما وجود نداره و در ذهن ما وجود داره ما هیچ جسم خارجی و یا داخلی و یا هیچ غذا و انزیمی به نام اشتها نداریم  که ما رو وادار به خوردن بکنه و این ما هستیم که با این افکار اشتباه  زیاد خوردن خودمون رو توجیه میکنیم تا به راحتی به کار غلطمون ادامه بدیم  به جاش،باید بارها بگم من قدرت انتخاب دارم که در چه زمانی از چه غدایی به چه مقداری بخورم و این جایگزینی عالیه و من بارها به خودم میگم من قدرت انتخاب دارم  و  چیزی به نام اشتها در من وجود نداره  .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1400/06/11 01:15
      مدت عضویت: 1484 روز
      امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,047 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

      آدمی از زمانی که تولد  میشه تحت آموزش های مختلفی قرار می گیره از نحوه ی حرف زدن و راه رفتن و لباس پوشیدن گرفته تا چگونگی انتخاب شغل و سرمایه گذاری و تشکیل  زندگی .

      این وسط خیلی چیز ها هم فقط با شنیدن و دیدن ملکه ذهنش میشه و به عنوان رفتار و عادت توی طول زمان تکرار می کنه .

      یکی از این شنیده و دیده ها نحوه ی عکس العمل اطرافیانش از شنیدن انتقاد ها و تمجید دیگران هست.

      یادمه توی دانشگاه یه کلیپی دیدم در مورد عدد یک بود برای من جالب بود و طرف میگفت مواظب یک های زندگیتون باشید .گاهی با یک نخ کبریتی انباری رو می سوزونه .گاهی با یک لبخند دلی رو شاد میکنی .گاهی با یک حرف دلی رو می شکنی .گاهی با یک پیام امید رو به کسی می بخشی و…

      واقعیت زندگی همینه گاهی یک حرفی ما میزنیم شاید اصلا یک درصد هم قصد و غرض بدی توی دلمون نباشه ولی همین یک حرفی که ما میزنیم بد رقم روی طرف مقابلمون تاثیر میگذاره و ممکنه دنیاش عوض بشه و به سمت افسردگی پیش بره یا به طرف نور و امید.

      این فقط مختص بزرگترها نیست حتی روی بچه ها هم اثر میگذاره نمونه بارزش همین دو هفته پیش بود که با دوستم رفتیم مراسم یک دختر خوشکل و خوش زبونی بود چند تا دوست هم پیدا کرده بود و داشتن حسابی بهشون خوش میگذشت و از اونجایی که من عاشق بچه هستم توجه ام به مطهره ۴ساله جلب شد و یکهو توی اون همه شور و نشاط دیدم مطهره دمق شد و هی داره با جورابش ور میره .یکم پیگیر شدم فهمیدم دوستش بهش گفته جورابت سوراخه و اونم دیگه تا آخر مجلس همش فکر جورابش بود و هی خجالت میکشید و اصلا لذتی از مراسم نبرد .

      راسیتش ناراحت و شاکی شدم که آخه چرا به مطهره گفتن جورابت سوراخه و نذاشتن بهش خوش بگذره .

      توی همین ماجرا مطهره لباس خوشکل داشت دوست خوب داشت موهای بلند طلایی داشت و خوش زبونم بود ولی یک حرف کل داشته هاش رو از یادش برد و زوم کرد روی اون نداشته اش(جوراب سالم)

      یک حرف چند ساعت از  دنیای  یک بچه رو درگیر خودش کرد چه برسه به دنیای آدم بزرگ ها

      متاسفانه ما همین هستیم فقط کافیه یکی تیر نا امیدی به قلبمون بزنه

      دیگه دنیا روی سرمون تیر و تار میشه و انگار دنیا به آخر رسیده  اینقدر به اون حرف بی ارزش بال و پر‌ می دهیم که باورمون میشه ما فاقد اون ویژگی هستیم و شاید چندین بار هم تلاش کنیم ولی به خاطر حرف هایی که شنیدیم و انگیزه ای نداشته مون دیگه باورمون میشه  که قدرت و توانایی رسیدن با اون چیز رو نداریم .

      همین عامل سبب میشه برچسب چاق بودن و زشت بودن و خنگ بودن و کوتاه بودن و بد خط بودن و … رو به خودمون بچسبونیم .

      در صورتی که تنبلی از خودمون هست و اون باورهای اشتباهی که در ذهنمون جاسازی شده و مانع حرکت ما میشه .

      در واقع بزرگترین موانع زندگی ما اون افکار ما هست

      در صورتی که ما نا توان نیستیم و خیلی آموزش دیدیم و اگه ما نا توان بودیم هیچ هنری کسب نمی کردیم و الان برای هر کار کوچکی مثل آشپزی و خیاطی و رانندگی و … نیاز به دیگران داشتیم. اما واقعیت امر چیز دیگری هست و ما توانمند هستیم .

      از اونجایی که ذهن راحت طلب هست وقتی یک چیزی بهش پیشنهاد میشه بیشتر جنبه سختی کار رو برای ما پر رنگ میکنه و تمام تلاشش اینه که ما رو از حرکت کردن در اون مسیر باز بدارد.

      در مورد چاقی هم همین جور بوده و همیشه ما به خاطر اضافه وزنی که داشتیم مسیر رسیدن به لاغری روبه خاطر باورهای اشتباه ذهنی  برای خودمون  دشوار کردیم و فکر کردیم ما هیچ وقت لاغر بشو نیستیم .

      اما غافل از اینکه ما یک روز متناسب  بودیم و چاقی رو آموزش دیدیم و پله پله چاق شدیم و الانم خیلی راحت میشه لاغری رو آموزش ببینیم و پله پله لاغر بشیم .

      فقط کافیه باور کنیم ما توانمندیم و لیاقت لاغری رو داریم

      اون وقت لاغری برای ما مثل آب خوردن اتفاق میافته و ما لاغر میشیم .

       به قول استاد لاغری آسانترین کار دنیاست .

      وقتی مسیر درست باشه حتما به نتیجه میرسیم شاید یکم دیر برسیم ولی میرسیم .مثل همون تبلیغ رانندگی هست که میگه دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن هست. ولی مسیر اشتباه هیچ وقت به مقصد دلخواه نمیرسیم چون اصلا مقصدی در کار نیست.

      مسیر لاغری با ذهن  همون مسیر درست و صحیحه که خیلی راحت آهسته و پیوسته  به مقصد دلخواهمون میرسیم

      کافیه در مسیر با اراده قوی استوار بمونیم و به دانسته هامون عمل کنیم.

      برای رسیدن به خواسته ها یک چیز لازمه و اون خواستن همراه با برخواستن هست .اما برای نرسیدن به خواسته ها هزار تا بهونه میشه ساخت تا ما خودمون رو قانع کنیم که نشد و نتونستیم و نمیتونیم برسیم.

      عمری با باورهای اشتباه  گول خودمون زدیم و خودمون رو ناتوان جلوه دادیم

      الان که متوجه اشتباه مون شدیم پس خیلی راحت قدم در مسیر درست بگذاریم و به سوی موفقیت ها قدم بر داریم.

      جهان بر اساس باورها یمان به ما پاسخ میده .چه بهتر هست که همیشه باور داشته باشیم که ما لایق بهترین ها هستیم .

      به قول گفتنی برای خوب زندگی کردن کوتاهی عمر را بهانه نکنیم عمر کوتاه نیست ما کوتاهی میکنیم

      در مورد چاقیم همینه کم کاری خودمون رو به پای نا توان بودن نگذاریم و باور کنیم که ما توانمندیم .

      من از وقتی متوجه اشتباه خودم شدم و فهمیدم کم کاری من نبوده واین  مسیر اشتباه بوده که من رو از رسیدن به لاغری بازمانده. با تمام وجود باور کردم که من توانمند و لیاقت لاغری دارم و مسیر لاغری همون راه درست و هموار هست و من می تونم به تناسب اندام دل خواهم برسم .خیلی راحت و بدون دردسر به سمت لاغری حرکت کردم و هر روز بهتر از روز قبل هستم

      خیلی قشنگ متوجه تغییر سایزم می شوم چیزی که قبلا حسرت یه ریزه جمع و جور شدنش رو داشتم.

      این ها همه لطف خداست که استاد رو در مسیر زندگی ما قرار داد تا ما متوجه بشویم به معنای واقعی اشرف مخلوقات و لایق بهترین زندگی ها هستیم.

      باور کن لایق بهترین هایی

      باور کن تو می تونی به تمام خواسته هایت برسی

       باور کن  لاغر شدن یکی از اون خواسته هاته که راحت بهش میرسی

      به قدرت خودت شک نکن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه تاب
      1400/04/25 23:22
      مدت عضویت: 1029 روز
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 907 کلمه

      سلام همگی دوستان

      گام سی ام باور کردن لاغر شدن:

      اول از همه بنویسم که خیلی خوشحالم که تا الان تا گام سی پیش اومدم و نشانه های فوق العاده ای در ذهن، حس و حال و رفتار و حتی جسمم دارم میبینم، خیلی عالی واکنش نشون دادن و با هم همسو شدن و دارن من رو به هدفم نزدیک میکنن و با تشکر از استاد عزیز که این اطلاعات ارزشمند را در اختیار ما قرار دادند…

      دوستانی که استرس این را دارن که میتونن از دوره ها نتیجه بگیرن با توجه به توجیهاتی مثل ذهنم مقاومه، یادگیریم ضعیفه خنگم، یادگیریم کنده، فراموشکارم و … عزیزان چیزی نیست که شما نتونید یاد بگیرید متاسفانه ما خودمون به خودمون یک برچسب هایی را میزنیم که این برچسب‌ها از گذشته ایجاد شده ممکنه از یک حرف ساده ای که معلم ما چند سال پیش زده شروع شده باشه، ممکنه در خانواده یک چیزی را بارها به ما گفته باشند و ما الان در سن ۳۰-۴۰ هستیم و خودمون را با یک ویژگی میشناسیم!!!

      استاد هم تصوراتی درباره خودشون داشتن مثلا یادگیری ضعیف و کتاب خوندن مساوی با خوابیدن و چون باور کرده بودن در خوندن کتاب ناتوانند نمیتونستن انجامش بدن اما وقتی یادگرفتن چطور روی ذهن کار کنند و اصولش رو یادگرفتن جوری شد که به کتاب خوندن علاقه مند شدن و اصلا خوابشون نمیگرفت و دیگه الان اگه بخوان نخوابن کافیه کتاب بگیرن دستشون!! چقدر تغییر میتونه در یک فرد ایجاد بشه وقتی که فرمول های ذهنی عوض بشه! 

      وجود ما با هر فکری سازگاره هر فکری ایجاد کنی واکنش بدن هم به همون شکل میشه! هر تصوری درباره خودت داری و اون تو را ضعیف میکنه اشتباهه! بعضیا از ترس اینکه خودشون را نشون ندن به خودشون برچسب میزنن یعنی طرف نمیخواد جرأتشو نداره که خودش را توانمند نشون بده بعد تصمیم میگیره همین ناتوانمند بودن بهتره یه جورایی انگار نمیخواد از حیطه امن خودش خارج بشه، نمیخواد بپذیره که اونم میتونه یاد بگیره این دوره رو، اونم میتونه متناسب شدن را یاد بگیره و مثلا قرار باشه یکم فایل گوش کنه یا حالا هر روز کی حوصله داره!!! بخاطر اینکه از حیطه امن خودش خارج نشه و ترس اینکه نکنه سخت باشه، شما که دوره رایگان را استفاده کردی انقدر عالی نتیجه گرفتی روی افکارت تاثیر گذاشته اصلا نگاهت رو به موضوع عوض کرده یه مقدار روی تمایلاتت به خوردن تغییر ایجاد شده مشخصه که شما میتونی این دوره را یاد بگیری و از این روش نتیجه بگیری، چرا به خودت اعتماد نداری؟! چرا بهانه میاری؟! من خنگم! من فراموشکارم! من دیر یاد میگیرم!!!!!

      اگه خنگی چطور چاق شدن را یادگرفتی؟؟؟؟! اگه فراموشکاری چرا چاق شدن را فراموش نمیکنی؟؟؟! اگه دیر یاد میگیری چرا سریع چاق شدی؟؟؟!

      پس چون تونستی چاق بشی پس میتونی لاغر بشی چون این جهان یک طرفه نیست یعنی فقط یک مسیر وجود نداره اگه شب هست روز هم هست اگه بالا هست پایینم هست اگه چاق شدن هست لاغر شدن هم هست، پس وقتی تونستی چاق بشی میتونی لاغر بشی وقتی که باور کنی که میتونی! 

      همه افراد چاق باور کردن که میتونن چاقتر بشن از هرکی چاقه بپرسی که میتونی چاقتر بشی؟! خب خیلی آسونه و مطمئناً میگه آره میتونم چاقتر بشم اما بهش بگی میتونی لاغر بشی؟! میگه نه نمیتونم من چند بار تلاش کردم نشده!!!! راست میگه اما دوست عزیز وقتی از یک مسیر اشتباه بخوای به خواسته برسی مطمئناً نتیجه اشتباه میشه، یک مسیر اشتباه را شما با هر قدرت و سرعتی طی کنی به مقصد اشتباه میرسی، اما یک مسیر صحیح رو هر چقدر آروم طی کنی مثل لاکپشت و خرگوش (لاکپشت با اینکه سرعتش کم بود اما کارش را درست انجام میداد توقف نمیکرد استراحت نمیکرد یک قدم یک قدم برمیداشت اما خرگوش بخاطر اینکه سریع میدوید مغرور شد و شروع کرد به بازی کردن وقت تلف کردن و غافل شد و خوابش برد و لاکپشت برنده شد چون استمرار داشت و کار درست را داشت انجام میداد) به نتیجه عالی میرسی!

      لاغری با ذهن یک مسیر درسته و هرکسی واردش بشه و اون را انجام بده مطمئناً نتیجه خواهد گرفت تاکید میکنم هرکسی انجامش بده! یعنی فقط پرداخت هزینه نیست اونی لاغر میشه که انجام میده اونی لاغر میشه که با همین اشتیاقی که ثبت نام میکنه با همین اشتیاق دوره را دنبال کنه هر روز فایل ها رو گوش بده و تمریناتش را انجام بده، احساس خوب داشته باشه، اشتیاق داشته باشه بله اون لاغر میشه!!! ما برای روش های قبلی هم خیلی پول دادیم اما لاغر نشدیم پس پول دادن نمیتونه شما را لاغر کنه! شما پول میدی که وارد این مسیر بشی و متعهد باشی این مسیر را ادامه بدی و اونی که انجام بده چه بخواد چه نخواد لاغر میشه!! 

      فقط کافیه به خودتون اعتماد کنید و قدم در این راه شگفت انگیز بگذارید!!

      ذهن مقاوم: وقتی شیطان درون بخواد ما رو ضعیف کنه از هر چیز ساده ای استفاده میکنه مثلا طرف چند سال پیش می‌خواسته یه شعر حفظ کنه دو سه بار خونده نتونسته بعد حوصلش سر رفته و گذاشته کنار و از اون روز فکر میکنه ذهنش مقاومه اون یاد نمیگیره!! وقتی اشپزی رانندگی خیاطی و … بلدی پس اینا رو چجوری یاد گرفتی مگه این ها هم توانایی ذهنی نمیخواد؟! پس توانایی ذهنی داری فقط جاهایی ازش میتونس استفاده کنی که باور داری میتونی!

      وقتی یک قدم را برداری صد قدم هم میتونی برداری فقط کافیه باور کنی و به خودت اطمینان داشته باشی که میتونی یاد بگیری، میتونی انجام بدی و میتونی لاغر بشی!

      لاغر شدن خیلی راحت و آسونه…👍

      مه تاب متناسب، با اعتماد بالا و باوری قوی🥰🏅

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/01/09 23:40
      مدت عضویت: 1663 روز
      امتیاز کاربر: 3716 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,454 کلمه

      باور به زبان ساده همان ذهنیتی است که در ضمیر ناخودآگاه ما وجود دارد. باور انواع مختلفی دارد که برخی از آنان به ما برای موفقیت و پیشرفت کمک میکنند؛ و برخی دیگر نیز برعکس باعث پس رفت و شکست ما میشوند.

      باورها را به طور کلی میتوان به دو دسته باورهای منفی و باورهای مثبت تقسیم کرد.

      اگر از تأثیر باور بر زندگیمان با خبر شویم و بدانیم که اساس اصلی قانون جذب باور است هر چه زودتر به دنبال راه هایی برای تغییر باور های غلط و یا همان منفی خود می گیریم ، همینطور به دنبال راه هایی برای چگونگی شکل گیری باور های درست یا همان مثبت می افتیم.

      قدرت باور که اغلب به عنوان ایمان و اعتقاد نیز شناخته می شود، نیرومند ترین و خلاق ترین نیرو در جهان است.

      باور ها نقش مهمی را در زندگی ما ایفا می کنند زیرا بسیاری از موفقیت ها و شکست های زندگی هر فرد ناشی از باورهای درونی او است. باور ، تأثیر بی نظیری در انجام پذیری و یا انجام ناپذیری اکثر تصمیمات ما دارد.

      باور در واقع همان ذهنیتی است که در تفکر ما و ضمیر ناخوداگاه ما وجود دارد.

      باور نوعی نمایش ذهنی از یک نگرش مثبت یا منفی در انجام امور مختلف است به زبان ساده تر باور یعنی تکرار مداوم یک تفکر در طول زمان

      مردم اصولا چیزی را باور میکنند که با ذهن و تفکراتشان در تضاد نباشد. آنان تفکراتی را باور می کنند که با ذهنیت اصلی آنان در ارتباط با عملکرد جهان سازگار است، به همین دلیل است که یک باور غلط باعث ایجاد چندین باور غلط دیگر می شود. (کوین ترودو)

      انواع باور ها

      به طور کلی باورها را میتوان به دو دسته باور های مثبت و باورهای منفی تقسیم بندی کرد.

      این بدان معناست که تمامی باورهایی که ما در زندگی داریم زیر مجموعه این دو دسته هستند. به طور مثال باور های محدود کننده جزء باور های منفی به حساب می آید و باورهای انگیزه ساز جزء باورهای مثبت محسوب میشود؛

      باورهای مثبت

      برخی از باورها سبب ایجاد انگیزه مضاعف می شوند و سبب موفقیت و پیشرفت در کارها می گردند. باورهایی که نیرو و انرژی ما را در انجام کارها افزایش می دهند، سبب ایجاد یک نیروی مضاعف در انجام کارهای گوناگون می گردند و انرژی ما را برای انجام کارهای سخت افزایش می دهند.

      باور های مثبت درونی که در واقع همان ایمان و اعتقادات هر فرد می باشند، سبب افزایش اعتماد به نفس ما می گردند و انرژی درونی ما را برای مقابله با مشکلات زندگی افزایش می دهند.

      ما با تقویت باورهای مثبت می توانیم این انرژی ها را درونی کرده و از آن برای دستیابی به اهداف بزرگ خود بهره ببریم.

      به این ترتیب باور مثبت، محرک ما در انجام کارهای گوناگون و دستیابی به موفقیت به شمار می رود.

      تأثیر باور های مثبت بر زندگی:

      باورهای مثبت سبب افزایش تمرکز ما در زندگی می گردند. باورهای مثبت به ما کمک می کنند تا به اهداف خود برسیم.

      باورهای مثبت سبب افزایش ایمان و اعتقاد قلبی ما می گردند و انرژی مضاعفی را در وجود ما ایجاد می کنند.

      افزایش باورهای مثبت، میزان ریسک در زندگی را کاهش می دهد. باورهای مثبت سبب افزایش تفکرات مثبت و سازنده می گردد و در نهایت منجر به موفقیت و پیشرفت بیشتر در زندگی می گردد.

      اگر باورهای مثبت خود را تقویت کنیم به آسانی می توانیم در شرایط دشوار زندگی مشکلات خود را برطرف کنیم.

      باورهای منفی و تأثیر آن در زندگی

      نوع دیگری از باور نیز وجود دارد که سبب ایجاد محدودیت در انجام کارها می گردند.

      در صورتی که باورهای منفی در ذهن ما وجود داشته باشند، در واقع مانع بزرگی برای رسیدن به موفقیت می باشند.

      باورهای منفی قدرت انجام کارهای گوناگون را از شما گرفته و سبب رسیدن به ناکامی می گردند به همین دلیل باید نهایت سعی خود را در کاستن از باورهای منفی داشته باشیم.

      باور های انسان در واقع مسیر پیشرفت او در زندگی را مشخص می کنند. بسیاری از افراد به دنبال کسب موفقیت در زندگی هستند و برای دستیابی به اهداف خود باید نیروی باور را برای رسیدن به اهداف بلند مدت خود مورد استفاده قرار دهند.

      بیشتر افکار ما حاصل باورهای درونی هستند و نقش مهمی را در تصمیم گیری ها و عملکرد ما در شرایط گوناگون بر عهده دارند.

      تأثیر باور های منفی بر زندگی:

      • باور های منفی باعث از دست دادن فرصت های زندگی می شود.

      • یک باور منفی یا اشتباه میتواند باعث ایجاد چندین باور منفی و غلط شود، این قانون باور است.

      • باورهای منفی پلی نامرئی به سمت شکست برای ما می سازند و تا لحظه شکست متوجه آن نخواهیم شد.

      راهکارهای تغییر باورهای غلط

      راهکارهای مختلفی برای تغییر باورهای اشتباه یا غلط وجود دارد که توسط این راهکارها می توانیم زندگی خود را تغییر داده و نگرش خود را نسبت به پدیده های گوناگون تغییر دهیم.

      تغییر باورها به خصوص در مورد باورهای منفی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

      با تغییر باورهای منفی می توانیم عملکرد خود را در زندگی مان بهبود بخشیده و در زمینه های گوناگون، موفقیت و پیشرفت های بسیار زیادی را به دست آورده و به اهداف خود برسیم.

      شناسایی باورهای منفی، اولین گام برای تغییر باورها می باشد.

      الگوهای مختلفی برای تغییر باورهای منفی وجود دارد که توسط این الگوها می توانید باورهای مثبت را جایگزین باورهای منفی کرده و در انجام کارهای گوناگون به موفقیت برسید.

      ایمان و اعتقاد ارتباط مستقیم با باور دارند. در صورتی که شما ایمان و اعتقاد قلبی خود را تقویت کنید، به آسانی می توانید باورهای منفی را از ذهن خود دور کرده و در مراحل مختلف زندگی موفقیت های بی شماری را به دست آورید.

      در تغییر دادن باور ها باید به این نکته نیز توجه داشته باشید که باور دو نوع است:

      یکی باورهای درونی و دیگری باورهای بیرونی؛ باورهای بیرونی و ظاهری را سریع تر از باورهای درونی که به صورت بنیادی در وجود ما قرار گرفته اند می توان تغییر داد. در صورتی که برای تغییر باورهای درونی باید در کنار ایمان قلبی، از نیروی صبر نیز بهره برد.

      اگر بخواهیم یک باور جدید و مثبت برای خودمان بسازیم و این باور با باور های منفی ما تناقض داشته باشد؛ انرژی زیادی از مغز ما صرف می شود، در نتیجه مغز تلاش میکند که ما را منصرف کند پس هیچگاه نا امید نشویم و به راهمان ادامه بدهیم .

      ارتباط بین باور و ایمان

      ایمان یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین عوامل در تغییر باور می باشد. برای تغییر باورها باید ایمان و اعتقاد قلبی ما این باشد که می توانیم شرایط را تغییر داده و با تغییر باورهایمان، در جهت موفقیت و پیشرفت بیشتر گام برداریم.

      جایگزین کردن باورهای منفی با باورهای مثبت سبب ایجاد تغییر بزرگی در کیفیت زندگی ما می گردد و زمینه را برای موفقیت های بعدی فراهم می آورد.

      ایمان و اعتقاد نیز از باورهای افراد سرچشمه می گیرد.

      ایمان و اعتقاد در واقع یکی از انواع باورهای مثبت می باشند.

      مدل های ذهنی انسان باورهای او را می سازند و این مدل ها در ادراک و نحوه عملکرد انسان نقش مهمی را ایفا می کنند.

      ایمان و باور در رسیدن به موفقیت و پیشرفت در زندگی افراد نقش مهمی را برعهده دارند.

      باور اگر با اطمینان و یقین همراه شود، به آن ایمان گفته می شود.

      ایمان نیرویی شگفت انگیز است و بر ذهن انسان بسیار تأثیرگذار می باشد. بنابراین برای دست یافتن به اهداف مورد نظر خود در زندگی باید به آن هدف ایمان داشته باشیم و باور قلبی ما رسیدن به آن باشد.

      در این صورت باور و ایمان قلبی ما سبب ایجاد تحول در زندگی مان می گردد و هدف ها و آرزوهایمان به حقیقت تبدیل می گردد.

      هرچقدر میزان ایمان واعتقاد ما بیشتر باشد، تکاپوی ما برای دستیابی به اهدافمان افزایش پیدا می کند و در نهایت می توانیم با موفقیت در جهت رسیدن به اهداف خود گام برداریم و در این مسیر به موفقیت و پیشرفت برسیم.

      زیرا در این صورت توانایی ها و مهارت های خود را باور می کنیم و با ایمان به مهارت های فردی خودمان، می توانیم شرایط زندگی مان را تغییر داده و موفقیت های بیشتری را به دست آوریم.

      قدرت باور

      قدرت اعتقاد و باور ، نیرویی درونی را ایجاد می کند که سبب ایجاد معجزه در انجام کارهای گوناگون می گردد.

      بسیاری از رفتارها و عملکردهای انسان ناشی از باورهای درونی می باشد. میزان موفقیت و پیشرفت ما در زندگی نیز به همین عامل بستگی دارد.

      حقیقت های بسیار زیادی در زندگی ما وجود دارند که حاصل باورهای درونی ما می باشند.

      باور در بسیاری از تصمیمات مهم زندگی تأثیرگذار می باشد و از قدرتمندترین نیروهای درونی به شمار می رود.

      با تغییر باورهای منفی می توانیم تحول بزرگی در زندگی خود ایجاد کرده رفتار و عمل و واکنشها و سرنوشت و دنیای اطرافمان را نیز تغییر دهیم .

      با بررسی افکار و مدل های ذهنی خود می توانیم باورهای درونی تان را کشف کرده و آن ها را مطابق با انتظارات خود از شرایط زندگی مان تغییر دهیم.

      در واقع باورهای درونی هر یک از ما نشأت گرفته از مدل ها و تصورات ذهنی می باشند. در هرکاری ابتدا تفکر می کنیم و سپس مطابق مدل های ذهنی به انجام آن کار می پردازیم.

      بنابراین برای تغییر باورهای منفی و مخرب باید این باورها را به چالش کشیده و شیوه های جدیدی از تفکر را جایگزین این تفکرات منفی گرایانه کنیم ، از این طریق می توانیم زندگی خود را متحول کرده و شرایط را برای کسب موفقیت بیشتر تغییر دهیم .

      تأثیر باور در زندگی

      انرژی لازم برای دستیابی به اهداف گوناگون از باورهای مثبت انسان تأمین می شود. بنابراین باورهای ما در واقع پلی برای رسیدن به پیشرفت و موفقیت در زندگی مان می باشند. کنترل شرایط گوناگون زندگی و رسیدن به موفقیت های بیشتر نیاز به افزایش باورهای مثبت و تغییر نگرش و باورهای منفی دارد.

      چیزی که ما اساسا در مورد خودمان باور داریم منجر به تصمیم گیری در شرایط گوناگون زندگی می گردد و تجربه های مختلف در لحظه های گوناگون را ایجاد می کند. ایمان و اعتقاد نیروهای قدرتمندی هستند که بر سلامتی و توانایی ما تأثیرگذار است.

      باورهای ما تحت تأثیر عوامل شخصی و یا فرهنگی قرار دارند و از این طریق رفتار ما را تغییر می دهند.

      ایمان و اعتقاد سبب ایجاد احساس امنیت بیشتر شده و یافتن افرادی که اعتقادات مشابه دارند، سبب افزایش ارتباطات فردی و اجتماعی می گردد.

      باور ها می توانند مانند یک موتور متحرک ما را به سمت موفقیت ببرند و یا می توانند مانند کفش هایی سنگین ما را از ادامه راه منصرف کنند.

      باور های درونی اگر غلط یا منفی باشند مشخص است که ارتعاشات ما نیز منفی است؛ پس در نتیجه قانون جذب برای ما بر عکس عمل می کند و به جای به ارمغان آوردن پیروزی های مختلف برای ما فقط شکست پدید می آورد.

      قانون جذب یک قانون طبیعی است که فقط با ارتعاشات ما یعنی همان باور ها، افکار و ایمان ما سر و کار دارد.

      اینکه ما آدم خوبی هستیم و یا آدم بدی هستیم برای قانون جذب فرقی ندارد زیرا این قانون طبیعی بر اساس قوانین حاکم بر جهان هستی برای ما عمل می کند.

      باور چگونه شکلی میگیرد؟

      ذهنیت ما باورهای درونی مان را شکل میدهند و موفقیت یا شکست ما در انجام بسیاری از کارها به دلیل همین باورهای ذهنی می باشد. 

      توجه و تمرکز بر روی افکار مثبت سبب وقوع اتفاقات خوب در زندگی می گردد و می توانیم انرژی مثبت حاصل از باورهای درونی خود را درک کرده و آن ها را در زندگی به کارببریم. باورهای مثبت قابلیت های فردی ما را تقویت کرده و کیفیت زندگی ما را بهبود می بخشد.

      در شرایط گوناگون زندگی خوش بین باشیم و همواره جنبه مثبت اتفاقات را در نظر داشته باشیم و از پرداختن به جنبه منفی آن ها خودداری کنید.

      به آینده امیدوار باشیم و اهداف خود را با شجاعت دنبال کنیم . باور داشته باشیم که

      • “می توانیم و موفق خواهیم شد”.

      افکار درونی خود را تغییر داده و تنها افکار مثبت و همسو با اهداف خود را در نظر داشته باشیم.

      در انجام اهدافمان جسور باشیم و تا رسیدن به نتیجه مطلوب دست از استمرار برنداریم .

      همواره به دنبال عملی کردن اهداف خود باشیم و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکنید.

      باور قلبی ما سبب افزایش انگیزه مان می گردد.

      برای تقویت باورهای مثبت بهتر است روزانه دقایقی را به تمرکز بر روی آرزوها و اهداف خود اختصاص دهیم.

      با این کار می توانیم باورهای مثبت را در وجودمان ایجاد کرده و شانس خود را برای دستیابی به اهدافمان افزایش دهیم.

      هدف گذاری یکی از کلیدی ترین اسرار موفقیت است.

      در صورتی که بتوانیم برای یک بار، کاری را انجام دهیم که بر خلاف باورهای محدودکننده درونی مان باشد، این موفقیت عاملی برای از بین بردن باورهای منفی خواهد بود و کامیابی ما در آینده را تضمین خواهد کرد.

      به این ترتیب با تغییر باورهای منفی و محدود کننده می توانیم ذهن خود را در جهت دستیابی به اهداف مان هدایت کنیم. بنابراین ما با تغییر باورهای منفی خود، می توانیم مسیر زندگی مان را به سمتی که دوست داریم هدایت کنیم و آرزوهایمان را به واقعیت تبدیل کنیم.

       (برداشت از سایت *** )

      هدف ما در اینجا تناسب اندام هست .

      وقتی ما هر روز ساعاتی را به مطالعه و گوش دادن و انجام تمرینات می گذرانیم کم کم ذهنیت ما در مورد تناسب اندام تغییر می کند . کم کم تمایلات ما تغییر می کند و کم کم دستورات ذهنی ما برای عمل تغییر می کند .

      برای همین هم هست که لاغری با ذهن آسانترین کار دنیاست . هر چقدر ما بیشتر با محتوای این سایت روزمان را بسازیم ذهنیت و باورهای ما بیشتر به تناسب اندام نزدیک میشود . به جای اینکه همواره به چاقی و نتوانستن فکر کنیم به توانایی و تناسب اندام فکر می کنیم . انتظارمان از خودمان تغییر می کند . روحیاتمان تغییر می کند و ایمانمان به خودمان برای رسیدن به تناسب اندام بیشتر میشود و عمل ما در راستای تناسب اندام حرکت می کند .

      باور کنیم که رسیدن به تناسب اندام اصلا سخت نیست . فقط کافیست به توانایی خود ایمان داشته باشیم و رفتارهای خود را بر اساس لاغر شدن و سلامتی تحلیل کنیم.

      وقتی باور کنیم که رفتار ما همسو با هدفمان است انتظار ما در جهت تناسب اندام حرکت میکند .

      اغلب اوقات تفسیر ما از اعمالمان در جهت منفیست . یعنی ذهنیت خوبی نسبت به عملمان نداریم . حتی اگر خیلی هم از نظر ظاهری عملمان درست باشد باز هم تحلیل ما از رفتارمان در جهت منفی و نامساعد است .
      همین ذهنیت نسبت به عمل سبب میشود ما در انجام کارهایمان حس خوب نداشته باشیم و با سرزنش خود قدرت عمل را کاهش دهیم .
      تغییر ذهنیت نسبت به عمل بسیار مهم است و یکی از عوامل رسیدن به هدف است .
      اگر ذهنیمان را نسبت به عمل خود تغییر ندهیم هرچقدر که کار درست انجام دهیم باز هم آن را باور نداریم .
      پس باور کنیم ما همواره در جهت تناسب اندام حرکت می کنیم و حتی اگر حرکتمان خیلی ارام باشد اما رسیدن به هدف قطعیست .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      1399/12/20 20:30
      مدت عضویت: 1633 روز
      امتیاز کاربر: 234 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,240 کلمه

      باسلام گام ۳۰ : باورکردنی لاغر شدن 
      ارث ،ژنتیک ، تحریکات عصبی ،ترس از خوردن ، ورزش ورژیم و………… از جمله فرمولها و باورهای غلط ذهنی هستند که چاق شدن را دربردارند .اعتقادوباور به هرچیز سهم بزرگی در رسیدن به همان مطلب را دارد .چون توجه به ان مطلب را به دنبال دارد وتمرکز وتوجه به هرچیز چون باعث مرور وتکرار ان است انرا در ذهن ذخیره می کند وقتی رفتار وفرمول در ذهن ذخیره شد باور ما را درانجام دادن ان کار وتشکیل عادت مارا بوجود می اورد .وقتی ما توجه به رفتارهای چاق کننده داریم ومدام انها را تکرار می کنیم ان رفتارها در دهن ذخیر ه می شود وبه مزاق ذهن خوش می اید پس رفتارها وفرمولهای ذخیره شده در ذهن به شکل عادت رفتاری چاقی در رفتار ذهن ما بروز کرده ودرنهایت چاقی جسم ما را تشکیل می دهد.همانطور که باور به چاقی رفتارهای چاق کننده را تقویت می کند وباعث چاقی می شود باور به لا عری هم اساس وبنیان تقویت وافزایش رفتارها وفرمولهای متناسب کننده را بدنبال دارد که نتیجه ان لاغری وتناسب اندام می شود.اگر باور نداشته باشیم که لاغر می شویم مانند نمی توانیم لاغر شویم مانندچاقها که باور ندارن لاغر می شوند برای همین هرچه واز هر راهی تلاش می کنند بخاطر اینکه باور ندارند لاغر می شوند پس لاغر ومتناسب نمی شوند. تقریبا نصف مسیر رسیدن به تناسب اندام باور واطمینان به متناسب ولاغر شدن است .
      باورداشتن به تناسب وهرکاری هم برای لاغرها وهم برای افراد چاق بسیار حائز اهمیت است.
      چاق ها در امورهای دیگر زندگیشان موفقند چون باور دارند که می توانند .لاغرها هم اگر متناسب هستند چون باورشان این است اگر باور نداشته باشند چه درتناسب وچه دیگر امورات زندگیشان موفق نمی شوند.باور به یک موضوع علاوه برموفقیت دران موضوع موثر بر دگرگونی موضوعهای دیگر وابسته یا غیر وابسته به ان موضوع نیز می شود . برای لاغرشدن اول باید باور کنیم که می توانیم لاغر شویم واین باور باید درذهن ذخیره شود تا کار تناسب راحت واسان صورت گیرد. 
      درطول مدتی که تلاش برای لاغر شدن از طریق ورزش وشنا وجکوزی ورژیم وترس از خوردن وحرص و ولع خوردن ووزن گیری وسایز کردن را داشتم در واقع باور به توانمندی به لاغر شدن را نداشتم که بجای ذهن از فرمولهای گول زننده استفاده می کردم .اگر توانمند نبودیم اینهمه راهها وروشهای سخت ورنج اور رابرای لاغر شدن نمی رفتیم ووقتی شکست می خوردیم دوباره شروع نمیکردیم واز روش دیگری استفاده نمی کردیم .ازنوشروع کردن واستمرار مسیر لاغر شدن با روشهای بافشار غیر از ذهن خو نشان دهنده توانمند بودن چاقها برای لاغر شدن بوده .پس افراد چواق بسیار توانمند هستند اما راه وروش صحیح لاغر شدن را نمی دانند وبه اشتباه حرکت می کنند. با امتحان کردن همه روشهای علط لاغری وبه نتیجه نرسیدن متوجه شدیم که اصلی ترین راه لاغری کار روی ذهن است که به هدف تناسب برسیم اما باید توجه داشته باشیم وقتی از مسیر لاغری با ذهن استفاده می کنیم نباید به خود تلقین کنیم که یاد نمی گیریم  ازما گذشته  ذهنم نمی کشه   خسته ام   نمی فهمم   مغزم کشش نداره   من فراموشکارم ودر ذهنم جا نمی گیره      حوصله خوندن وانجام تمرینات را ندارم     وقتم رو میگیره      وقت ندارم      کارهام خیلی زیاده دیگه به این نمی رسم و………
      اگر واقعا می خواهیم متناسب شویم بایدوقت بگذاریم وتلاش کنیم یاد بگیریم وتمرینات را با دقت وحوصله واشتیاق انجام دهیم وبهانه برای در رفتن از مسیر نیاوریم .
      تغییر باورها ،عادتها را تغییر می دهد وعوض شدن عادتها انتظار تغییر درجهت ان حرکت وان زمینه را برایمان دارد.باید افکار ی که حرکت درمسیر وانجام تلاش برای تغییر را ضعیف می کند را کنار گذاشت وافکار درست را تقویت وجایگزین فکرهای اشتباه کرد.نباید در ذهن خود باور وتصویر اشتباه ذخیره کرد.اینکار برچسب زدن به خوداست .چون نمی خواهیم تغییر کنیم بهانه می اوریم وبه خود برچسب های خسته شدم   فراموشکارم    حوصله ندارم و…‌‌…. رامیزنیم که در جهت لاغری حرکت نکنیم .ترس از سختی راه وسختی تغییر باعث این بهانه ها وبرچسب زدن برخودمان می شود.
      اگر ما توان یاد گیری لاعری را نداریم وفراموشکاریم ویا ذهن ما نمی کشد ویا حوصله نداریم ویا ………پس چطور چاقی را یادگرفتیم چطور توان یادگیری چاقی را داشتیم .اگر ذهن ما ناتوان دریادگیری است پس چگونه رانندگی واشپزی وخانه داری وکارهای روز مره زندگی خود را یاد گرفتیم .تغییر نکردن ما از چاقی به لاغری به علت عدم توانمندی ما نبوده بلکه مسیر لاغر شدنمان اشتباه بوده.وقتی مسیری اشتباه است هرچقدر تند وباشتاب حرکت کنی اخر به پایان نمی رسد اما اگر مسیر صحیح باشد هرچه به کندی حرکت کنی اخر به پایان کار می رسیم.🌸۱
      ۲–وقتی برای لاغرشدن تلاش میکردم تمام مسیرهای رژیم وورزش ونخوردن همه اشتباه بوده وهرچند بافشار بیشتری اینکارها را انجام می دادم مثل زیاد دویدن که نفس نفس بیشتر بزنم وعرق بیشتری بریزم ویا در روز فقط یکبار و یک تخم مرغ بیشتر نمی خوردم که چاق نشوم بازهم چون روش کارم اشتباه بوده دراخر لاغری چنانی یا نداشته ویا بعد از مدتی برمیگشته چون مسیر کاملا اشتباه بوده .اما مسیر لاغری با ذهن مسیر صحیحی است وبه نتیجه می رسیم چون مسیر بالذت واشتیاق واحساس خوب بدون رنج وفشار وسختی ونخوردن است.در این مسیر مهم ترین واصلی ترین مطلب با دقت گوش کردن به فایلها ویادگیری مطالب درس داده شده وعمل به نکات گفته شده وانجام تمرینات است نه هزینه پرداخت شده .خیلیها فکر می کنند با شرکت در دوره های با هزینه وپرداخت ان هزینه دیگه لاغر می شوند درصورتیکه اصلا اینطور نیست باید مطالب اموزش داده شده را یاد گرفته وعمل کرد تا ذهن دستور به رفتارهای صحیح خوردن وغذایی بدهد.نباید انتظار داشت در طی یکی دوهفته تراشیده بشیم چون ما که درمدت کوتاه چاق نشدیم که بخواهیم در ان مدت کوتاه اغرشویم همینکه در اوایا وشروع دوره احساس خوب وحال خوب داشته باشیم وعلاقه به مسیر واستمرار راه وحالت خوردن ما خوب شده باشد یعنی مسیر درست است وباید ادامه دهیم .خود من از روزی که در این مسیر لاغری شرکت کردم الان چهل روز میگذره واقعا عادتهای غذاییم تغییر کرده واحساسم خیلی خوب شده ،ارامش بیشتری پیدا کردم قبلامدت ۱۲ سال اصلا شام وصبحانه نمی خوردم تا اغر شوم ونتیجه نداشت اما حالا صبحانه را کامل می خورم وشامم را دلچسب می خورم گاهی هم اخر شب گرسنه می شوم بلز هم به اندازه نیاز ورفع گرسنگیم می خورم ودطی ای چهل روز کمر شلوارم به اندازه ۴ انگشت بسته گشاد شده همین یعنی مسیر درسته باید صبر کرد وبا حوصله واشتیاق ادامه داد.
      در روشهای قبلی یکبار سال ۷۰ اقدام به لاعری کردم ۸۵ کیلو بودم ۱۲ کیلو کم کردم دوباره بعد از دوسال برگشت وبعد درسال ۷۹ اقدام کردم این بار ۱۶ کیلو کم کردم ولی ۳ سال بع برگشت وبعد در سال۸۵ اقدام کردم اینبار۸ کیلو بیشتر کم نکردم وخسته شدم وبار اخر سال۹۵ دوباره برای لاغر شدن اقدام کردم و۷ کیلو کم کردم که تاحالا ۴ کیلو از ان را از دست دادم اینها همه نشان دهنده توانمندی واراده محکم من است که می توانم لاغر شوم اما راهم اشتباه بوده ولی الان مییر درست راپیدا کردم ولطف خدا شامل حالم شد وبااستاد گرامی دراین مسیر هدایتم کردوتاحالاهم خوب پیش رفتم وراضیم. ذهن نا خود اگاه مقاوم نیست بلکه ما برای ترس از خوردن وحرص و ولع خوردن بهانه می اوریم که لاغر نشویم ودرنتیجه ذهن نا خوداگاه است که دراثر رفتارها وباورها وفرمولهای غلط به ما تلقین می کند نمی توانیم لاغر شویم .ولی با ایجاد باورهای درست وتمرکز وتوجه وتمرین وتذکر ومروربر انها توانمندی خودرا بیاد می اوریم که چقدر تلاش کردیم باسختی وفشار وشکست خوردیم اما ناامید نشدیم وباز شروع کردیم.پس همینطور که چاقی رایاد گرفتیم می توانیم لاغری را هم یاد بگیریم
      خدایا بابت همه نعمتهایت سپاسگزارم واز شما استاد گرامی نیز سپاسگزارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/12/05 19:49
      مدت عضویت: 1616 روز
      امتیاز کاربر: 26851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,934 کلمه

      خیلی از افراد استرس دارن که ما از دورهای استاد میتونیم نتیجه بگیریم ؟؟؟
      در حالی که هر کدوم خودشون رو با یه ویژگی میشناسن مثلا فراموشکارم یا خنگم و یا توانایی ام کم هست .
      در واقع همه ی این افراد به خودشون برچسب زدن و خودشون رو با یه خاصیت و ویژگی میشناسن .
      (واقعا چرا باید خودمون رو دست کم بگیریم چرا باید به انسانی که اشرف مخلوقات هست وخداوند به خاطر دادن ذهن به بشر اون رو از بقیه ی موجودات متمایز کرده از این برچسبها بزنیم ؟
      چون خودشناسی نکردیم
      چون خودمون رو نشناختیم که چی هستیم و کی هستیم؟
      بشر مثل یه کامپیوتر آخرین سیستم و مدل هست با کلی قابلیت به روز و بالا که ما بلد نیستم از اون آپشنها ی کامپوتر استفاده کنیم و فقط باهاش عکس و فیلمی میبینم یا فوق فوقش آهنگی گوش میکنیم و این ناراحت کننده هست که انسان با این همه قابلیت و توانایی ولی در سطح پایینی ازخودمون و توانایی هامون استفاده میکنیم چرا ؟چون ذهن داریم هم این ذهن میتونه ما رو بالا ببره هم پایین بیاره بستگی داره محتواش چی باشه پس شدیدا ورودیهای ذهنتون رو کنترل کنید .)

      استاد هم میگن من قبلا به خودم خیلی از این ویژگیها رو ربط میدادم که من سربه هوام من نمیتونم کتاب بخونم و اگر بخونم خوابم میبره ولی وقتی اصول کار کردن روی ذهن رو یاد گرفتم دیگه همه چیز عوض میشه و همه چیز تغییر میکنه
      وقتی ذهن فرد عوض بشه دنیای فرد عوض میشه و استاد که قبلا میگفت نمیتونم کتاب بخونم تا میخوند خوابش میگرفت ولی حالا که روی ذهنش کار کرده به راحتی ساعتها کتاب میخونه (پس همه ی ما قدرت تغییر کردن رو داریم و در هر زمینه ای که بخوایی تغییر کنی میتونی هم موفقیت فردی هم کسب و کار و هم درآمد بالاو هم روابط هم لاغری و … میتونی در زمینه ای که داری حرکت میکنی نگاه به افراد موفق اون مسیر بکنی و دنبال اونها حرکت کنی نه شکست خوردهارو ببینی و بگی خوب اگر فلانی نتونسته پس منم نمیتونم نه این از حربه های شیطان و ذهن هست که تو رو منصرف کنه تا به سمت موفقیت نری و اما ذهن ما هم که دوست نداره به سختی بیفته پس هر کاری رو که آشنایی نداره و براش سخت و رنج آور هست رو انجام نمیده و اگر ما بر خلاف ذهنمون وارد اون کار و زمینه بشیم ذهن سریع میترسه و میخواد ما رو منصرف کنه چون ذهن نمیخواد از حیطه ی امن خودش خارج بشه و کار ذهن ما این هست که همیشه بگرده ببینه آیا فردی هم بوده که نتیجه نگرفته اگر هست پس بگه ببین منم نمیتونم ولی آگاه باشیم و به دنبال افراد موفق حرکت کنیم و همیشه بگو اگر حتی یه نفر تونسته موفق بشه پس منم میتونم . )

      هر تصوری در مورد خودت داری اشتباه است
      مثلا اگر بگی من در یادگیری ضعیف هستم و یا بعضیا از ترس تغییر کردن و نشون ندادن به خودشون برچسب میرنن که من ناتوانم در واقع این افراد نمیخوان از حیطه ی امن خودشون خارج بشن و بارها میگن که کی حوصله داره گوش بده و تمرین کنه و به خاطر ترس از اینکه نکنه سخت باشه کار نمیکن(ذهن ما مثل یه آدم ترسو هست که سریع ما رو میترسونه چون از آینده خبر نداره و همه چیز براش گنگ هست و دوست نداره وارد راه جدید که نمیشناسه بشه ولی ما باید به ندای درونمون گوش کنیم اگر حالت خوبه اگراین حرفها رو قبول دارین و به تو آرامش میدن و … پس راهت درسته و ادامه بده و با انگیزه و اشتیاق ادامه بده و استمرار داشته باش من که با شنیدن این حرفها لذت میبرم و آرامش میگیریم و حالم خوب شده پس ادامه میدم )

      چرا به خودت اعتماد نداری و بهانه میاری که من فراموشکارم و خنگم و یا دیر یاد میگیرم و همیشه توجه داشته باشین اگر این صفات رو دارین پس چطور چاق شدن رو یاد گرفتین ؟؟و زود یادش گرفتین ؟؟؟
      چون جهان یک طرفه نیست پس اگر تونستی چاق بشی میتونی لاغر هم بشی کی؟
      وقتی که باور کنی میتونی لاغر بشی .
      (من به خودم اعتماد دارم که میتونم لاغر بشم و همیشه میگم جسم من مشتاق تغییر کردن و حرکت به سمت بهبودی و اصلاح هست به شرطی که باور کنم میتونم و مانع سر راهش نزارم به شرطی که ذهنم رو آموزش بدم تا لاغری رو یاد بگیره همانطور که چاقی رو یاد گرفت و رمز موفقیت این هست که ذهن یاد بگیره و اون وقت هست که چه تو بخوایی چه نخواهی لاغر میشی چون ذهن با خواسته هماهنگ شده وهمیشه میگم من قبلا از راه اشتباه حرکت کردم و کلی نتیجه گرفتم و حالا که در راه درستم حتما میتونم عالیتر نتیجه بگیریم اونم ماندگار چون لاعری از طریق ذهن یه راه اصولی و ماندگار هست پس من در این راه قدم بر میدارم و همیشه میگم یادش میگیریم فقط کمی نیاز به صبر داره تا نتیجه رو ایده آل ببینم همانطور که هنرهای دیگه رو یاد گرفتم مثل رانندگی و آشپزی و ارایشگری و گلسازی و خانه داری و ورزش ایروبیک و زومبا و … پس اصلا لاغری هم چیز سختی نیست زود یادش میگیرم )

      از هر کس که چاقه بپرسید که میتونی چاقتر بشی میگه اره ولی بگو میتونی لاغر بشی میگه نه چندبار تلاش کردم نتونستم .و این افراد هم راست میگن چون راهشون اشتباه بوده (واقعا همه ی چاقها چاقی رو خوب بلدن و اگر بگیم ماهی دیگه ۲ کیلو اضافه کن خیلی راحت میتونه اضافه کنه ولی بهشون بگیم ماه دیگه ۲ کیلو کم کن نمیتونن چون بلد نیستن چون لاغری رو آموزش ندیدن و هاج و واج نگاه میکنن که حالا چه ورزشی کنم چه رژیمی بگیرم چه وسیله ی ورزشی بخرم که لاغر بشم همش به دنبال راهی از بیرون میگردن تا لاغر بشن چون خودشون بلد نیستن ذهنشون یاد نگرفته و دست به دامن عوامل بیرونی میشن که شاید کمکش کنن ولی این غلط هست همانطور که ما چاقی رو نا خواسته یاد گرفتیم باید لاغری رو خواسته بیاییم یاد بگیریم و کمک خودمون کنیم بدون هیچ عامل بیرونی فقط از طریق خودم و قدرت ذهنم )

      یه مسیر اشتباه رو هر چقدر تند بری به مقصد نمیرسی یا اگر برسی زود از دستش میدی ولی مسیر صحیح رو هر چقدر آهسته و آروم بری به مقصد میرسی چون استمرار داری در یک راه درست
      لاغری با ذهن یک مسیر درست هست که مطمعنا نتیجه میده (.این راه درسته چون من میدونم هر چیز رو که ما میخواییم یاد بگیریم اول باید به ذهنمون آموزش بدیم مثلا نقاشی رو میخوام برم یاد بگیریم نمیام که دستم رو تنها ببرم در کلاس و به دستم آموزش بدم و بعد انتطار نقاشی کشیدن از خودم داشته باشم پس خودم در کلاس نقاشی حضور پیدا میکنم و از طریق ذهنم آموزش میبینم و بعد نقاشی میکشم برای لاغری هم من نباید به جسمم فشار بیارم که تو من رو لاغر می کنی و مثلا با نخوردن و ورزش و قرص و … جسمم لاغری رو یاد نمیگیره مثل دستم که یاد نمیگرفت نقاشی رو پس باید ا و ل ذهنم رو آموزش لاغری بدم و بعد نتیجه رو ببینم )

      و فقط پرداخت هزینه نیست که شما رو لاغر میکنه اونی لاغر میشه که هر روز فایل گوش کنه و تمرین انجام بده و احساس خوب داشته باشه و ما برای مسیرهای اشتباه قبلی مثل رژیم و ورزش و …هم زیاد پول دادیم ولی هیچ وقت نتیجه نگرفتیم یا اگر گرفتیم همیشگی نبوده پس پول نیست که ما ر و لاغر میکنه پول میدیم که وارد این مسیر بشیم .(من خودم الان مدتها هست دارم فقط با این دورهای رایگان استاد که صد جلسه داره کار میکنم و هیچ بهای مالی هم ندادم ولی بها که فقط مالی نیست بهای وقت و انگیزه و اشتیاق و استمرارم رو دارم پرداخت میکنم و قطعا نتیجه میگیریم .حالا اگر تو بهای مالی رو پرداخت هم کردی اما تا زمانی که وقت نزاری فایلها رو گوش نکنی و تمزینات رو انجام ندی و به عمل تبدیل نکنی هیچ فایده ای نداره اگر اهل عملی از همین رایگانها هم میتونی خودت رو محک بزنی ولی اگر اهل عمل نیستی پول هم که بدی فایده نداره تا عمل کنی )

      هر کس تونسته در این مسیر نتیجه هایی بگیره پس شما به خودتون و جسمتون بیشتر اعتماد کنید و قدم ها رو محکمتر بردارید تا نتیجه رو ببینید .(مثلا دوستان شکفتی ساز رو نگاه کنیم تا انگیزه پیدا کنیم و حرکت کنیم )

      وقتی که شیطان درون میخواد ما رو ضعیف کنه از هر چیزی استفاده میکنه مثلا ما رو میبره روی کارهایی که چند سال پیش نتونستیم انجام بدیم ولی ما باید به توانمندیها به هنرهای خودمو ن فکر کنیم مثل آشپزی و رانندگی و تحصیلات و …(من که فقط اگر در این مسیر لاغری بخوام به تعدا د دفعاتی که رژیم گرفتم و لاغر شدم اشاره کنم متوجه میشم در این یه زمینه چقدر توانمند بودم و هستم و به خودم افتخار میکنم که نزدیک به ۱۰ بار یا شاید بیشتر من رژیم گرفتم و هر بار هم نتیجه گرفتم و عالی لاغر شدم هر دفعه هم در حد ۲۰ کیلو ۳۰ کیلو ۱۸ کیلو و بار آخر ۳۵ کیلو کم کردم اما ماندگار نبوده و متوجه میشم چقدر جسمم توانمند هست ولی راهم غلط بوده و از مسیر غلط با هر سرعتی که حرکت کنی به هدف نمیرسی یا اگر برسی از دستش میدی گذشته ی من گواه همین حرف بوده )

      فقط ذهن ما جاهایی کمک ما میکنه که ما باور داریم میتونیم کاری انجام بدیم و یاد بگیریم و استاد میخواد که ما باور کنیم که میتونیم لاغر بشیم
      احساس توانایی در خودتون ایجاد کنید و حرکت کنید به سمت متناسب شدن (پس چقدر خوب هست که ما ذهنمون رو پر از باورهای صحیح و مثبت کنیم تا نتیجه بگیریم مثلا باور اینکه :
      من هر روز دارم لاغر میشم و در این راه توانمندم و این راه رو دارم به خوبی یاد میگیریم چون تا گرسنه نباشم به سمت غدا نمیرم و همین دیروز صبح از خواب که پا شدم دیدم سیرم و اصلا نمیتونم هیچی بخورم و بعد از مدتها شاید ده سال یا ۸ سال برای اولین بار صبحانه نخوردم تا نزدیکهای ساعت ۱۱ بود دیدیم گرسنه هستم و بعد رفتم سراغ یه لیوان شیر و کیک کاکاییویی و با لذت خوردم و یا دیشب اصلا بهم شام نخورد چون سه یا چهار قاشق سمنو خورده بودم و انگار سیر سیر شدم و واصلا دوست ندارم اون حالت سنگینی و فشار شکم رو حس کنم و از این حالت متنفرم و نخوردم چون نمیخواستم این حالت رو تجربه کنم و درواقع من فرق بین سیری و پرخوری رو عالی یاد گرفتم و اگر قبلا بود که به زورم شده بود میخوردم و فشار شکم رو حس میکردم و فکر میکردم طبیعی هست و این یعنی سیری در جسم من پس آگاهم و باور دارم که من دارم لاغری رو یاد میگیرم و هر روز هم متناسبتر میشم چون رفتارهای من هر روز دارن متناسبتر میشن .)

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم