0

بهانه بی بهانه – پیش نیاز موفقیت

پیش نیاز موفقیت بهانه لاغر نشدن
اندازه متن

پیش نیاز موفقیت برای لاغر شدن نداشتن بهانه برای لاغر نشدن است.

بهانه بی بهانه یک عبارت نیست بلکه باید نگرش شما برای لاغر شدن باشد.

نگرشی که زندگی من و هزاران نفری که از آموزش های لاغری با ذهن استفاده کرده اند را متحول کرد.

تفاوت افراد موفق و ناموفق

از زمانی که در مسیر تغییر کردن قرار گرفتم، درک تفاوت بین نگرش افراد موفق و ناموفق برای من جذاب شد. این علاقه سبب شد که به تفاوت نگرش بین افراد لاغر و چاق توجه کنم و جرقه ایده استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن در ذهنم زده شد.

مهمترین تفاوت بین افرادی که از شرایط خود راضی و آنهایی که ناراضی هستند نگرش آنها درباره بهانه هاست.

افراد راضی نگرش “بی بهانه بودن” را برای زندگی انتخاب کرده اند و افراد ناراضی نگرش “بهانه داشتن” را انتخاب کرده اند.

افرادی که برای ناراضی بودن خود دلیل دارند و برای عدم توانایی خود در راضی بودن از شرایط کلی بهانه دارند.

این مشخصه افراد ناموفق است.

شباهت افراد ناموفق و چاق

چاقی باعث نارضایتی افراد می شود و افرادی که برای چاقی خود دلیل منطقی و همچنین برای عدم لاغر شدنشان بهانه های مختلفی دارند تا ابد چاق خواهند ماند. این مهمترین راز لاغر نشدن افراد چاق است و آگاهی از اینکه باید بهانه های خود را برای لاغر شدن رها کنید پیش نیاز موفقیت در لاغری است.

اما افرادی که چاقی باعث نارضایتی آنان شده است و برای چاقی خود دلیل دارند اما برای لاغر نشدن خود بهانه ندارند، پیش نیاز موفقیت برای لاغر شدن را به شکل ناخودآگاه در خود ایجاد کرده اند و دیر یا زود رویای لاغری آنان به واقعیت تبدیل خواهد شد.

سال های زیادی از زندگی ام با چاقی گذشت و در آن ایام بارها برای چاق بودنم به خداوند شکایت می کردم که چرا من را چاق آفریده است.

هربار که تلاش می کردم تا لاغر بشم و شکست می خوردم از خدا عصبانی تر می شدم که چرا من را طوری خلق کرده است که هرگز لاغر نمی شم.

گله و شکایت های من تا سی و پنج سالگی ادامه داشت که به لطف خدای مهربان با موضوع قدرت ذهن و تغییر زندگی آشنا شدم.

این اولین باری بود که تصمیم گرفتم بدون استفاده از روشهایی که دیگران پیشنهاد می کنند برای کاهش وزن اقدام کنم.

امیدی به لاغر شدن نداشتم اما احساسی در قلب من بود که مرا ترغیب به استفاده از این روش من درآوردی می کرد و برای اولین بار در عمرم به ندای قلبم گوش دادم و وارد مسیری شدم که هیچ نتیجه ای برای آن مشخص نبود.

هر روز که در این مسیر ادامه می دادم درک من از چاقی و دلایل آن بیشتر می شد. روزهایی بود که احساس می کردم خداوند ایده ها و آگاهی هایی به من الهام می کند تا بیشتر موضوع چاقی را درک کنم.

پیش نیاز موفقیت برای رهایی از چاقی

آن روزها نمی دانستم پیش نیاز موفقیت در لاغر شدن کشف دلیل چاقی، اولین قدم برای رهایی از چاقی است.

در روش های قبلی که برای لاغری اقدام کرده بودم هرگز درباره دلایل چاقی توضیح داده نمی شد و فقط به من برنامه غذایی یا ورزشی می دادند و تاکید می کردند که باید مو به مو به آنچه برای من تعیین شده عمل کنم و الا نتیجه نخواهم گرفت.

به مرور که دلایل چاقی برای من واضح شد احساس بهتری نسبت به چاقی پیدا کردم و تصور کردم تنفرم از چاقی کمتر شده است چون دلایل چاقی من برایم واضح شده بود و دیگر دلیلی برای متفر بودن از چاقی نداشتم.

تا قبل از آن چاقی را موضوعی تحمیلی از جانب والدین یا خداوند می دانستم و هرگز آن را نپذیرفته بودم و از آن متنفر بودم اما هرچه بیشتر درباره دلایل چاقی آگاهی کسب می کردم بیشتر برایم واضح می شد که دلیل چاق بودنم فقط خودم هستم.

پذیرش مسئولیت چاقی کار ساده ای نیست چون همه افراد چاق از آن متنفر هستند، پس طبیعی است که مسئولیت چیزی که از آن متنفر هستیم را نمی توانیم بپذیریم.

این هدایت الهی بود که قبل از اینکه به من بگوید، خودت مسئول چاق بودنت هستی، مرا ترغیب به کشف دلایل چاقی ام کرد. به این صورت من به مرور درک کردم که تنها مقصر چاق بودنم خودم هستم.

ماه ها گذشت و من غرق یادگیری اصول ذهن برای درک بیشتر چاقی و تغییر فرمول های چاقی ذهن شدم و بعد از حدود 15 ماه اولین نشانه های تغییر جسم بدون اینکه مانند گذشته برنامه رژیمی یا ورزشی داشته باشم در من ظاهر شد.

این نشانه ها گرچه در برابر میزان چاقی من بسیار ناچیز بودند اما دلیلی برای صحیح بودن مسیر انتخابی من برای رهایی از چاقی بود.

با شوق و اشتیاق ییشتری ادامه دادم و هر ماه نتیجه من واضح و واضح تر می شد.

پس از آنکه به مسیر آموزش لاغری با ذهن هدایت شدم برایم واضح شد که چرا من از کودکی درگیر چاقی بوده ام.

اینکه چرا بارها از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده بودم اما هرگز موفق نمی شدم.

اینکه چرا علاقه زیادی به خوابیدن داشتم، از تحرک داشتم متنفر بودم، کارهای پشت میزی را دوست داشتم و خیلی از موضوعات دیگر که قبلا آنها را دلیل چاقی خودم می دانستم.

در این چند ساله که افراد زیادی از طریق هدایت خداوند به سایت تناسب فکری هدایت شده و مسیر لاغری با ذهن را برای تحقق رویای خود انتخاب کرده اند برایم واضح شد که همه آن مسائل و چالش ها برای این بود که همه افرادی که رویای لاغری دارند و بهانه هایی برای لاغر نشدن خود دارند با مشاهده من و نتایجی که کسب کردم بهانه های خود را رها کرده و امید و انگیزه برای لاغر شدن پیدا کنند.

همه افرادی که تصویر آنها را در آلبوم شگفتی سازان مشاهده می کنید سرشار از بهانه های مختلف برای لاغر نشدن بوده اند اما با اقدام کردن و غلبه بر ترس های خود بعنوان پیش نیاز موفقیت حرکت در مسیر لاغری را شروع کردند و تصویر خود را به آلبوم شگفتی سازان اضافه کردند.

شرایط چاقی من هیچ بهانه ای برای افرادی که چاق هستند باقی نمی گذارد.

  • من از بد تولد چاق بوده ام.
  • بیش از 40 کیلو اضافه وزن پیدا کردم.
  • 35 سال چاق بودم و چربی های من بسیار قدیمی و سفت شده بود.
  • کار پشت میزی دارم و علاقه به تحرک زیاد ندارم.
  • در سن 35 سالگی تازه با موضوع لاغری با ذهن آشنا شده ام.
  • از هیچ آموزش یا مهارت خاصی استفاده نکرده ام.
  • از هیچ دارو یا عمل جراحی برای لاغری استفاده نکرده ام.
  • نوع تغذیه من مشابه همه افرادی است که اضافه وزن دارند و تصور می کنند برای لاغر شدن غذاهایی که همیشه می خورند را نباید بخورند.

زندگی من کاملا واضح و شفاف است و هیچ بهانه ای برای چاق ماندن هیچ فرد چاقی باقی نمی گذارد.

مگر اینکه خود فرد نخواهد لاغر شود و همچنان به بهانه داشتن برای لاغر نشدن ادامه دهد والا هیچ اضافه وزنی در برابر قدرت ذهن توان استقامت و ماندگاری ندارد.

قدرت ذهن شما، هر میزان اضافه وزنی را از بین می برد.

هر چقدر که چربی های بدن شما قدیمی و سفت باشند، آنها را آب و دفع می کند.

در هر شرایط سنی باشید، از توانایی جسم شما برای لاغر شدنتان استفاده می کند.

پیش نیاز موفقیت در لاغری با ذهن این است که بهانه های لاغر نشدن را رها کنید تا بتوانید رویای لاغری خود را محقق کنید و از زندگی در شرایط متناسب لذت ببرید.

این مهمترین رسالت شما در زندگی است.

✍️ تمرین آموزشی 📖

مهمترین پیش نیاز موفقیت شناسایی بهانه های لاغر نشدن است تا در مسیر لاغری با ذهن بهتر عمل کرده و نتیجه عالی کسب کنید.

  • بهانه هایی که در گذشته داشته اید و مانع حرکت شما برای رسیدن به اهداف شده است را شرح دهید.

بهانه ها به شکل های مختلف در ما ایجاد می شوند اما نتیجه نهایی همه آنها حرکت نکردن و به خواسته ها نرسیدن است.

بنابراین شناسایی بهانه هایی که در گذشته مانع حرکت کردن و انجام کارهایی که دوست داشتید انجام دهید ولی بخاطر بهانه ها انجام نداده اید به شما کمک میکند تا نتیجه توجه کردن به بهانه ها را به عنوان پیش نیاز موفقیت مدنظر قرار داده و در مسیر لاغری با ذهن بدون توجه به بهانه ها حرکت کنید.

  • بهانه هایی که در گذشته مانع از اقدام شما برای لاغری شده اند را بنویسید.

بهانه های لاغر نشدن به دو دسته تقسیم میشوند:

۱- بهانه های احساسی

۲- بهانه های منطقی

بهانه های احساسی بر مبنای احساس هیجانی در لحظه هایی از زندگی هستند که مانع حرکت و اقدام کردن ما می شوند.

حوصله ندارم، حسش نیست، حالا تا بعد، فعلا نمی تونم شاید بعدا و …

بهانه های منطقی بر مبنای شکست ها و نتیجه نگرفتن ها از تلاش های قبلی برای لاغر شدن ایجاد می شوند و بهانه منطقی برای حرکت نکردن برای لاغری می شوند.

  • بهانه های منطقی و بهانه های احساسی حرکت نکردن برای لاغر شدن یا رها کردن روش های لاغری را شرح دهید.

بهانه ها را با منطق می توان خنثی کرد. بنابراین برای بهانه ها منطقی و احساسی خود که ممکن است در مسیر لاغری با ذهن باعث دلسردی و رها کردن مسیر لاغری شود با منطق های مناسب پیدا کرده و درباره آنها شرح دهید.

  • دلایل منطقی و احساسی خود برای مقابله با بهانه ها را شرح دهید.

با نوشتن درباره احساسی که با لاغر شدن پیدا خواهید کرد می توانید دلایل منطقی احساسی در مقابله با بهانه های احساسی که شما را از ادامه دادن منع می کند ایجاد کنید.

با نوشتن درباره تاثیراتی که لاغر شدن در جسم و زندگی شما ایجاد می کند می توانید دلایل منطقی برای بهانه های منطقی ذهن خود برای لاغر نشدن ایجاد کنید.

  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.16 from 202 votes

https://tanasobefekri.net/?p=30924
برچسب ها:
121 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار الی
      1402/11/14 14:44
      مدت عضویت: 68 روز
      امتیاز کاربر: 6350 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 516 کلمه

      بنام خدای بخشنده و مهربان

      سلام به استاد عزیز و دوستان 

      بهانه هایی که در گذشته داشته اید و مانع حرکت شما برای رسیدن به اهداف شده است را شرح دهید.

      من به خاطر اضافه وزنم معمولا کارهای که دوس داشتم انجام ندادم عاشق کوه نوردی بودم اما چون اضافه وزن داشتم همیشه دنبال بهانه بودم تا نرم و برای خودم دلیل می‌آوردم و منتظر بودم تا لاغر بشم و برم 

      دلم میخواست شغلی رو که دوس داشتم رو انتخاب کنم 

      بهانه هایی که در گذشته مانع از اقدام شما برای لاغری شده اند را بنویسید.؟

      بهانه من برای اینکه فکر میکردم من تنبلی میکنم و تحرکم کمه 

      بهانه بعدی این که برنامه ریزی ندارم تو زندگیم

      بهانه بعدی به موقع غذا نخوردن، فکر میکردم باید غذا خوردن مثل رژیم های که دکترا میدادن سر ساعت مثلا ۱۲ ناهار بخوری میان‌وعد ه گردو بادو بخوری ☺️آخ یاد رژیم هام افتادم .

      بهانه بعدیم این بود که خیلی صبح زود بیدار میشم به خاطر همون زود گرسنم میشه انرژی زیاد صرف میشه بر عکس کسانی که فکر میکنن دیر بیدار میشن چاق میشن چون من شنیده بودم بخوابید و لاغر بشید ☺️

      بهانه بعدی تند تند خوردن غذا 

      بهانه این که بلد نیستم درست غذا انتخاب کنم و غذا های پر کالری انتخاب می‌کنم  مثلا هی خودمو با کسانی که تناسب اندام داشتن مقایسه میکردم میدیدم من خودم فقط برنج میخورم و اونا گوشت میخورن یه مدت خودمو می‌بستم به رژیم های پروتئین. لاغر میشدم وزنم کم میشد اما حالم از،هرچی پروتئین بهم میخوره وول میکردم وزنم بیشتر اونی که کم شده بود میشد .

      بهانه بعدی چون موقع غذا خودن توجهم به غذا نیست و به جاهای دیگه مثلا تماشای تلویزیون که متوجه نمیشم غذا زیاد میخورم 

      و ارثی بودن که تو به مادرت بردی و هرچقدر تلاش کنی نمیشه هم یکی از این بهانه های بود که تو خودم ساخته بودم به بهانه این دیگه به خودم فهموندم بودم که دیگه تو همینی پس همیشه همین میمونی به خاطر. ارثی بودن 

      دلایل منطقی و احساسی خود برای مقابله با بهانه ها را شرح دهید.

      من با گوش،کردن به این فایل و فایل های ۱۲ گام متوجه شدم ماها با خوردن و این بهانه ها که ریشه و منطق ندارن چاق نشدیم ما اضافه وزنمون به خاطر باور هامون و فرمول های ذهنی هست که استاد میگن باید رو باور ها و فرمول های ذهنمون کار کنیم و بی تحرکی و ورزش نکردن و هزارتا بهانه که استاد هم ذکر کردن تو ذهن ما هر روز تکرار میشه نیست 

      من ایمان دارم به حرفهای استاد که اگه باور هامو تغییر بدم و نگرشمو و دیدم نسبت به زندگی و روش زندگی و باور هام تغییر بدم جسمم هم تغییر میکنه یعنی مجبور تغییر کنه چون خداوند مهربون مارو چاق نیافریده خداوند بزرگ و مهربون مار متناسب آفرید این ما هستیم با فرمول های اشتباه چاقی رو برای خودمون به ارمغان آوردیم پس با کمک خدای خوب و خودم و استاد عزیز و دلسوز تلاش می‌کنم و بهانه هارو کنار میزاریم و به امید خدا به تناسب اندام هر روز،نزدیک تر میشم و عجله ای هم نداریم چون کم کم چاق شدیم پس باید کم کم هم لاغر بشیم 

      ممنون از استاد عزیز 🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1402/10/24 21:16
      مدت عضویت: 262 روز
      امتیاز کاربر: 7270 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 880 کلمه

      به نام خداوندی که بی بهانه نعمت به ما عطا کرده 🙏

      باسلام به استاد 💪🏻که بی بهانه وبه راحتی لاغری را کشف کردوباعث شد تا من بی بهانه لاغر شوم 🙋‍♀️🌹❤

                       پیش نیاز موفقیت در لاغری 

                              بهانه بی بهانه 

      پیش نیاز موفقیت برای لاغر شدن نداشتن بهانه برای لاغر نشدن است 

      بهانه بی بهانه یک عبارت نیست بلکه باید نگرش من برای لاغر شدن باشد 

      تفاوت افراد موفق و افراد ناموفق فقط تفاوت در نگرش آنها به یک موضوع واحد میباشد 

      پس تفاوت من با افراد لاغر تنها تنها تفاوت در نگرش ما در یک موضوع واحد (تصور ما نسبت به جسم ومواد غذایی …)است 

      مهمترین تفاوت بین افرادی که از شرایط خود راضی وآنهای که ناراضی هستن  نگرش آنها درباره بهانه هاست

       افراد راضی نگرش بی بهانه بودن را برای زندگی انتخاب کرده اند و افراد ناراضی نگرش بهانه داشتن رو انتخاب کرده اند 

      افرادی که برای ناراضی بودن خود ،دلیل دارند وبرای عدم توانایی خوددر راضی بودن از شرایط کلی، بهانه دارند 

       تفاوت من با افراد متناسب در نگرش بهانه جویی ام است  که من دنبال بهانه آوردن برای حرکت نکردن برای لاغری هستم 

      مهم ترین راز لاغر نشدن افراد چاق دراین است .که افرادی که برای چاقی خود دلیل منطقی و همچنین برای عدم لاغر شدنشان بهانه های مختلفی دارند تا ابد چاق خواهند ماند 

      راه کار در این است : باید  بهانه های خود رابرای لاغر شدن رها کنم پیش نیاز موفقیت در لاغری همین هست 

      حالا متوجه شدم که من قبلا برای چاقی خودم دلیل داشتم وبرای لاغر نشدن هم بهانه های زیادی واکنون هیچ بهانه ای برای لاغر نشدن ندارم بلکه اطمینان و ایمان به لاغری ام دارم انتظارم لاغری هست 

      فهمیدم بهانه بی بهانه وپیش نیاز موفقیت در لاغر شدن، کشف دلیل چاقی، اولین قدم هستش 

      در روش های اشتباه گذشته تجربه‌های تلخ در من منطقی شده بود وباعث ایجاد بهانه در لاغریم شده بود وقتی وارد مسیر لاغری با ذهن شدم این تجربیات اشتباه بامن بودن وگاهی نجواها شنیده میشد که حسش نیس،لاغری سخته و کمی شک در من بود ولی چیزی در قلبم بود که نگذاشت به بهانه های ذهنی توجه کنم واون اراده خداوند بود که من نگه داشت در این مسیر ومن حالا نتیجه اعتماد به خدا رو دارم احساس می کنم 

      خداوندا با تمام وجودم سپاس گذارم 😍🙏🏻

      تمرین 

      • بهانه هایی در گذشته داشته اید  ومانع حرکت شما برای رسیدن به اهداف شده است را شرح دهید ؟ بله زیاد بهانه داشتم برای نرسیدن به خواسته هام 

      نداشتن هوش واستعدادزیاد 

      نداشتن اراده 

      نداشتن حمایت خانواده ام 

      نداشتن شرایط خوب زندگی 

      نداشتن امید و انگیزه 

      نداشتن مادر در زندگیم 

      نداشتن عزت نفس و اعتماد به نفس  

      بهانه نرسیدن من به خواسته هایم دست کم گرفتن خودم بوده همیشه فکرمی کردم من تنبل هستم واین فکر در من باعث شده بود احساس ناتوانی داشته باشم وفکر می کردم اراده وپشتکارم کم هست ولی دلیل اصلی نرسیدن من به اهدافم نداشتن عزت نفس و اعتماد به نفس بود که در کودکی از طریق خانواده و شرایط اجتماع در من کمرنگ شده حالا میدونم من توانا هستم وباهوش وخلاق هستم چون خالق من خداوند هست وخداوند در وجودم ،چه طور خدا در وجودم هست  اون وقت خودمو ناتوان بدونم !🤔

      • بهانه هایی که در گذشته مانع از اقدام شما برای لاغر شدن  روبنویسد ؟

      دو نوع بهانه در من بود 

      بهانه ی احساسی 

      بهانه ی منطقی 

      بهانه احساسی مثل این که چاقی در من طبیعی شده بود ومی گفتم من که،چاق نیستم کمی شکم دارم چیزی نیست یا اینکه مگه چقدر زنده ام بخوام  سختی لاغری رو تحمل کنم واز خوارکی هااستفاده نکنم آخر همه، مرگ دیگه ولش کن لاغری رو

       ،لاغری سختی داره

       ،لاغری ماندگار نیست

       ،حس رژیم ندارم .

      بهانه منطقی.مثل  هر بار رژیم گرفتم و روزه گرفتم زیاد تغییر نکرد شکمم واز صورت وپاها لاغر شدم ول کن لاغری فایده نداره 

      یا چربی شکمم سفت آب نمیشه 

      یا اینکه من که زیاد غذا نمی خورم که با کم خوردن لاغر شم واین چاقی شکمی از زایمان سزارین بوده وکاری نمیشه کرد

      ولی اکنون می دانم اینها بهانه ها یی بوده که قبلا به دلیل اطلاعات اشتباه در من ایجاد شده منطقی شده واکنون همه آنها رو در ذهنم حذف کردم و آگاهی های درست رو جایگزین کردم و اون ها باعث شده دیگه بهانه نداشته باشم 

      • دلیل منطقی واحساس خود برای مقابله با بهانه ها را شرح دهید؟

      اولین دلیل منطقی برای لاغر شدنم این است خداوند من رو به این مسیر هدایت کرد چون توی خواسته هایم همیشه سلامتی را می خواستم پس خداوند به من سلامتی را خواهد داد چون استاد و دیگران از این مسیر لاغر شدن 

      در این مسیر اون سختی های رژیم وورزش ومحدویتها خبری نیست پس چرا بهانه بیارم 

      دراین مسیر آرامش و آزادی در خوردن بدونه ترس از مواد غذایی ،چرا بهانه بیارم 

      دراین مسیر احساس خوب رو تجربه می کنم چرا بهانه بیارم 

      در این مسیر ایمان به خودم وخدای خودم بیشتر شده چرا بهانه بیارم 

      خیلی دلایل دیگه 

      بهانه بی بهانه 

      بهانه های احساسی مثل 

      حوصله ندارم این دوره احتیاج به حوصله نداره 

      حس شو ندارم این دوره احتیاج به حس خاصی نداره 

      من اراده ندارم این دوره احتیاج به اراده خاصی نداره 

      من توانایی شو  ندارم این دوره احتیاج به توانایی خاصی نداره

      من تنبلم این دوره به زرنگی خاصی احتیاج نداره 

      این دوره فقط به بهانه نیاوردن کار داره این دوره فقط بودن تو رو می خواد و شنیدن و ادامه دادن به همین راحتی 👌😍

      من هیچ بهانه ای برای لاغری ندارم چون لاغر شدن راحت ترین کار دنیاست 👌😃

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا پوراشرف
      1402/10/23 22:49
      مدت عضویت: 415 روز
      امتیاز کاربر: 3120 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 801 کلمه

      به نام رهنمای مسیر

      بهانه بی بهانه 

      بی بهانه بودن یه عبارت تاکیدی نیست یه نگرشه  

      اگه به زندگی ادمها نگاه کنین دو دسته موفق و ناموفق میبینین 

      کسایی که از زندگیشون راضی ان بهانه نمیارن اونا واقعا بهانه نمیارن واقعا دنبال حل چالش ها  هستن و از هیچ تلاشی چشم پوشی نمیکنن و وقتی مسیر درست رو پیدا میکنن به نتایج عالی میرسن و موفق میشن

      اما کسایی که از زندگیشون نا راضی ان مدام بهانه میارن شما ممکنه سر یه مسئله بارها براشون راه حل نشون بدی و بهشون بگی این مسئله قابل حله اما اونها بازم حرف خودشون رو میزنن بازم میگن نمیتونم بازم حرف خودشون رو میزنن  و در اخر هم موفق نمیشن توی جنبه های مختلف زندگیشون

      افراد لاغر که کلا دغدغه ای در مورد این موضوع ندارن

      اما افراد چاق دو دسته میشن کسایی هستن که ازشون دلیل چاقی رو بپرسی برات دلایل زیادی میارن اما تلاششون رو میکنن و با اینکه چاق هستن برای لاغر شدن بهانه ندارن و برای لاغرشدن سدی رو نمیبینن  این افراد خیلی ممکنه این در اون در بزنن اما بالاخره اون راه صحیح رو پیدا میکنن و نتیجه میگیرن

      اما یه سری از افراد چاق هزارتا دلیل واسه چاقی دارن و علاوه بر اون هزارتا دلیل برای ناتوانی در لاغر شدن هم دارن و حتی وقتی از چاقی واقعا کلافه میشن زود از تلاش دست میکشه چون بهانه هاشون اونا رو از تلاش دور میکنه و حتی ممکنه تو بهشون راه حلی رو بگی و گوش ندن حتی هزارتا دلیل بیاری که بقیه تونستن و توام میتونی ولی بازم گوش شنوا ندارن همین باعث میشه تا اخر عمر رنج چاقی رو تحمل کنن

      من و شمایی که اینجا هستی جزو دسته اولیم ما خواستیم و ته قلبمون اون کرسوی امید هست من حتی نتیجه ام گرفتم ولی هنوز به اون سطح ایده ال نرسیدم ولی مطمئنم بقیه مسیرم میرم 

      من از وقتی به روند چاقیم فکر کردم فهمیدم همش اون قبول کردن خودم بوده 

      استاد درست میگن 

      دل   تمثیله اون احساس و نگرشیه که ما باهاش زندگیمون رو میگذرونیم و فقط از طریق چشم و گوش به اگاهی میرسه 

      من فهمیدم دله من تحت اموزشها و نگرش اشتباه تعلیم دیده من فهمیدم خیلی چیزا رو بی فکر قبول کردم مثلا همین سطح متابولیسم و سوخت وساز  بدنم رو به نتیجه رسیدم که مانع من شده واسه لاغر نشدن 

      دو تا از دوستام رو میشناسم که هم زود چاق میشن و هم زود لاغر میشن و مثلا یه ورزش میکنن خیلی زود براشون جواب میده و این برام عجیب بود که چرا من اینجوری نیستم و امروز از فایلتون فهمیدم یه مانع مخفی توی ذهنم همین بوده 

      من بر اساس شنیده ها و دیده هام یه چیزی رو قبول کردم و حالا خودم مانع خودم شدم و تازه متوجه شدم 

      همین دل ماست که وقتی بررسیش میکنیم میفهمیم خیلی جاها دستمونو بسته که عملی انجام ندیم

      و اینکه این حرفتون درمورد رسالت انسانها توی زندگی زدین رو من نشونه از خدا میبینم احساس میکنم خدا با این بخش از حرفتون بهم گفت سارا عجله نکن و به اون ارامش برس دلت رو با نگرش جدید اشنا کن و به خودت و احساست مسلط باش من برات برنامه دارم  و اینکه رسالت من با علاقه ام همسو میشه عالیه خیلی جالبه زمانی که یه کاری یهو برات راه هاش باز میشه و توام انگار یه نیروی قوی هلت میده که اون کار رو انجام بدی انجام دادنش خیلی لذتبخشتر از وقتی هست که کاری رو انجام میدی که انگار داری سر خودت رو شیره میمالی  و فقط از روی ظاهر تصمیم میگیری 

      اینکه تو به ارامش میرسی و اون راه ها برات باز میشه واقعا لذتبخشه

      یه نکته خیلی خوب که توجه ام رو جلب کرد توی حرفاتون این بود که وقتی تو ذوق و اشتیاق یه کار رو داشته باشی از قبل تو اون مسیر حرکت میکنی و کلا انرژی ای هلت میده که انجامش بدی و اتفاقا خیلیم ذوق میکنی حتی اگه امکانات کامل نباشه حتی اگه به اون لوازم و وسایل اصل کاری نرسیده باشی بازم انجامش میدی مثلا کسی که دور سرزمین لاغرها رو نداره ولی بازم تلاش میکنه و دست از تلاش برنمیداره به نتیجه میرسه و دوره رو هم حتما میتونه بخره 

      من واقعا حرفتون رو قبول دارم شده بابت یه دوره هزینه زیادی کنم و ولش کنم با اینکه کلیم تلاش کردم که تهیه اش کنم اما از قبلش هیچکاری انجام نمیدادم و فکر میکردم تا وقتی دوره رو نخرم فایده نداره و باید حتما داشته باشمش و وقتیم خریدم یه گوشه خاک خورده و بلا استفاده مونده 

      من  واقعا به این باور رسیدم که اگه واقعا چیزی رو دوست داشته باشی سمتش میری و حتی انرژی تو رو به راه هاش هلت میده و اگه انجامش نمیدی به خاطر اینه هنوز اون علاقه واقعی درونت شکل نگرفته و تو داری اداشو در میاری

      خیلی ممنونم بابت فایلتون که اینقدر خوب بود و ذهنم رو منظم کرد و خودم رو بهتر درک کردم خداروشکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/10/17 14:01
      مدت عضویت: 448 روز
      امتیاز کاربر: 11045 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 642 کلمه

      سلام 

      پاسخ به تمرین ها 

      ۱- بهانه هایی که در گذشته داشته اید و مانع حرکت شما برای رسیدن به اهداف شده است را شرح دهید.

      پاسخ سوال ۱

      من نگرش غلط نسبت به هر موضوعی که هدفم بود داشتم .   از زاویه منفی به مسائل  نگاه میکردم و نسبت به خودم خدا و مردم بدبین بودم و همه رو مقصر شکست هام می دونستم . 

      ۲- بهانه هایی که در گذشته مانع از اقدام شما برای لاغری شده اند را بنویسید.

      پاسخ سوال ۲

      بزرگترین بهانه مادرم بود . ایشون رو مقصر چاقیم میدونستم . بهانه های لاغر نشدن من در روشهای دیگر لاغری بود .   سخت بودن رژیم و محدودیت مواد غذایی نمیزاشت من به لاغری از اون طریقها فکر کنم . طبیعت رو هم که لاغری و نگرش صحیح لاغری نداشتم در نتیجه چاقی رو پذیرفته بودم . 

      ولی در روش لاغری با ذهن من هیچ محدودیتی ندارم  لازم نیست برای لاغر شدن کار فیزیکی انجام دهم .

      فقط باید ذهنیت لاغری طبیعی را در ذهنم فعال کنم .

      مثل موارد زیر

      لاغر شدن طبیعت بدن من است لاغر شدن ژنتیک من است لاغر شدن آسانترین کار دنیاستلاغر شدن هیچ کار فیزیکی نمیخواهد لاغر شدن خود به خود توسط بدن من صورت می گیردسرعت لاغر شدن خیلی سریعتر از سرعت چاق شدن است چون همسو با طبیعت بدن است

      چاقی یعنی عجله کردن در کسب نتیجه و نتیجه گرایی

      چاق شدن سخت است چون خلاف طبیعت بدن است چاقی یعنی باور غلط نسبت به خود و تنفر از اندام فعلی

      چاق شدن سخت است . اما لاغر شدن آسان است . 

      لاغر شدن یعنی عشق به بدن فعلی و نگاه خوب داشتن به خود چاقی یعنی مسئولیت چاقی را روی دوش دیگران گذاشتن لاغری یعنی مسئولیت چاقی و لاغری رو به گردن خود گرفتن

      چاقی یعنی نپذیرفتن لاغری طبیعی و و زندگی کردن در ترس و دلهره لاغری یعنی احساس امنیت و آرامش و اطمینان به لاغریلاغر شدن یعنی پذیرش سرعت تناسب و سپردن آن به بدن و کسب معرفت لاغری

      و ….

      ۳- بهانه های منطقی و بهانه های احساسی حرکت نکردن برای لاغر شدن یا رها کردن روش های لاغری را شرح دهید.

       پاسخ سوال ۳

      بهانه های منطقی مثل حرف دکترها و رسانه ها که همیشه نگرش غلط نسبت به مواد غذایی به ما وارد می کردند یا نگرش غلط نسبت به بدنمون به ما میدادند . مثلا به ما می گفتند چربی در سلولهای چربی ذخیره میشه در حالی که چربی  در سلولهای چربی تجزیه میشه .میگفتن خوردن غذاها چاق کننده است .در حالیکه  خوردن غذاها اتفاقا سوخت و ساز رو بالا میبره و نشانه اشم اینه وقتی بیشتر بخوری مدفوع بیشتر میشه وقتی کمتر بخوری مدفوع کمتره  وقتی بیشتر میخوری بیشتر و زودتر  گرسنه میشی وقتی کمتر میخوری دیرتر و کمتر گرسنه میشی  و اینا هیچ ربطی به چاقی نداره . سیستم بدنه که هضم و  جذب و تجزیه و دفع رو داره نه ذخیره . اصلا چیزی به نام ذخیره نداریم . مثل معده غذا در معده ذخیره نمیشه که اگه چند ساعتی هم هست برای اینه که هضم بشه دقیقا سلولهای چربی هم همین هستند . چربی در سلولهای چربی ذخیره نمیشه بلکه تجزیه میشه و به انرژی تبدیل میشه . 

      بهانه ها همه اطلاعات غلطی بودند که به ما انتقال داده بودند و ما در اینجا دلایل عظیم و واقعی لاغری رو پیدا کردیم . 

      بهانه های احساسی

      حس ترس از رژیم ترس از کمبود مواد غذایی ترس از محدودیت ترس از کم خوردن  ترس از چاقتر شدن عجله برای لاغری ترس از بیماری ترس از ریزش مو ترس از عصبی شدن از رژیم تنفر از بدن فعلی ترس از زشت شدن و …

      ۴- دلایل منطقی و احساسی خود برای مقابله با بهانه ها را شرح دهید.

      پاسخ سوال ۴

      تغییر نگرش نسبت به چاقی و لاغری و نگاه کردن از زاویه درست و پرورش این دیدگاه و اطمینان به لاغر شدن طبیعی و خود به خودی بدن و چنین ذهنیتی را پرورش دادن و احساس آرامش و امنیت و توکل  و کسب معرفت لاغری از طریق ورودیها

      و درست اندیشیدن و وقایع رو درک کردن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/10/16 23:15
      مدت عضویت: 448 روز
      امتیاز کاربر: 11045 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 973 کلمه

      سلام برداشت من از این فایل و متن عالی این بود که بهانه های لاغر نشدن رو کنار بزارم .

      من بهانه هامو کنار گذاشتم و لاغر شدم 

      منم غیر از مواردی که  فرمودین چند مانع دیگه داشتم 

      خیلی ها می گن چون ما زیاد میخوریم چاق میشیم .

      و چاقی خودشون رو اینجوری خلق می کنند .

      وقتی بهانه های دیگه رو برداریم خود به خود این باور هم کنار میره .

      اما طور دیگه هم میشه ثابت کرد و این باور رو کنار گذاشت که  خوردن چاق نمی کنه . 

      چون بدن خاصیت تناسب داره و به قدر نیازش جذب می کنه . 

      تناسب بدن خود به خود تعادل رو برقرار می کنه .

      زیاد بخوریم ببخشید عذر میخوام خب مدفوع زیاد میشه . کم بخوریم مدفوع کمتره .

      خب ممکنه ذهن چاق بگه وقتی بیشتر بخوریم جذب هم بیشتر میشه .

       خب  جذب میشه بعدش چی میشه . مورد مصرف سلولها قرار میگیره خب باز ملکولهای درشتتر میرن سمت سلولهای چربی  برای تجزیه شدن  

      خب چربی سوزی بیشتر میشه که از این طرف جذب میشه از اون طرف سوخته میشه میره  .

      چربیها هر لحظه  جریان دارن .

      چربیهای امروز ما چربیهای دیروز نیست . اونا سوخته شدن رفتن اینا دوباره ساخته شدن .

      بدن ما مثل رودخانه است . از این طرف  متولد میشه از اون طرف می میره .

      خب این برای همه مشترکه و کاملا طبق نیاز صورت می گیره . 

      نیاز بدن من هر چقدر باشه اون جذب میشه 

       خیلی از لاغرها که میخوان چاق بشن هی بهشون میگن بخور بخور ولی اینا هر چی میخورن چاق نمیشن . 

      چون باورشون اینه که اطمینان دارن لاغرن 

      و انسانهای چاقی که میگن نخور نخور ولی لاغر نمیشن چون اطمینان دارن که چاقن .

      سلولهای چربی محل ذخیره چربی نیست محل تجزیه چربی هست .

      من وقتی این باور رو تغییر دادم و تکرارش کردم خیلی به تناسب اندامم کمک  کرد . 

      انرژی در سلولهای چربی شکسته میشه نه ذخیره . 

      بدن فقط اندازه نیازش میگیره و مابقی رو  تبدیل به انرژی می کنه .

      یکی از بهانه های دیگه من دقیقا همین بود که همش میگفتم بدن من ذخیره می کنه یا می گفتم نیاز بدن من زیاده یا می گفتم من پرخورم 

      یا میگفتم همش نشستم  و کلی بهانه دیگه 

      این بهانه ها رو کنار گذاشتم و گفتم ببین تو چه بخوری چه نخوری باید لاغر بشی . 

      چون دلیل چاقیت فقط خودتی نه خوردن و نخوردنت . 

      لاغر شدن رو در هر لحظه بپذیر چون واقعا داره چربی سوزی هر لحظه اتفاق می افته و بدن خودش رو متناسب می کنه مثل سلامتی .

      جهت حرکت بدن روی تناسبه . یه روز زیاده روی کنی فرداش بدنت نیاز نداره میلت کم میشه یه روز کم خوری کنی فرداش بدنت میلش زیادتر میشه میخوری . یه وقت خوابت زیادتر میشه سرحالتری کار بیشتری می کنی یه وقت کار زیاد می کنی بیهوش میشی از خستگی . اینا همش تنظیمات خود بدنه . 

      پس بدنت رو به چاقی باور نکن . به تناسب باور کن . 

      تناسب اندام همین الان در جریانه نشانه اش هم تنفسه .

      این باور که فرمودید تا اگه میتونی  نفس بکشی پس میتونی  لاغر بشی کاملا درسته . 

      چربی ها وقتی سوخته میشن دی اکسید کربن و آب واکسیژن تولید می کنند  

      دی اکسید کربنش از طریق تنفس خارج میشه آب اضافه هم از طریق ادرار و مدفوع و عرق .

      آب لازم هم جذب میشه اکسیژن هم که مصرف میشه . 

      پس  همین تنفس ما نشاندهنده ی چربی سوزی در بدنه . چون دی اکسید کربن که در بدن ذخیره نمیشه . باید دفع بشه و دفع میشه  

      اگه چربیها هم در سلولهای چربی تجزیه نشن که جا برای چربی  جدید نمی مونه . 

      از طرف دیگه خود سلولهای چربی هم میمیرند و جای اونها رو سلولهای جدید می گیره .

       محققان ثابت کردند بدن ما به طور دائم سلولهای چربی جدید می سازد که جایگزین سلولهای مرده می شوند. این دانشمندان همچنین نشان دادند این روند در افراد چاق سریعتر از افراد لاغر اتفاق می افتد. سلولهای چربی افراد چاق با سرعت سریعتری می میرند و با همان سرعت هم جایگزین می شوند. 

      پیتر آرنر استاد گروه پزشکی می گوید تعداد کلی سلولهای چربی در بدن ثابت است زیرا ساخت سلولهای جدید چربی با مرگ همان تعداد سلولهای چربی موجود جبران می شود .

      پس طبق این تحقیق اصلا سلولهای چربی اضافه نمیشه .

      تناسب بدن خود به خود یه تعداد به خصوص سلول چربی داره .

      اما سوال پیش میاد اگه بدن متعادله  چرا ما چاق میشیم .

      در پاسخ به این سوال باید گفت بدن  چون چاقی رو پذیرفتیم .

      باز این سوال پیش میاد خب  همه ادما عصبی میشن همه ادما با خودشون در یه زمانهایی در جنگ وارد میشن چرا باز بعضیها  لاغرن  ما چاقیم . 

      چون ما پذیرفتیم و بعضی دیگه نپذیرفتن . 

      اینا همه نشون میده که هیچ کدوم از این دلایل دلایل چاقی نیست وگرنه باید در همه یه جور بود  

      علت چاقی ما پذیرش چاقی توسط خودمونه ‌ 

      باورش کردیم چاق شدیم .

      چاقی برامون منطقی شد . 

      خب من دیگه میخوام انتخابمو تغییر بدم دیگه دلایل چاقی رو نمیپذیرم و حتی اگه دانشمندان و پزشکان هم چاقی رو اثبات کنند من بازم نمیپذیرم . چون اونا دانش اشتباه دارن بهمون میدن پس اصلا دانشمند نیستن . چون خودم دیدم وقتی رو ذهنم کار کردم اضافه وزنم در عرض یک سال رفت . 

      پس طبیعت بدن من لاغری بود . 

      پس چرا  تناسب اندام و سرعت تناسب اندام رو نپذیرم . 

      من شاید میانگین بگیریم ماهی ۲-۳کیلو کم کردم . زیاد کم نکردم که بگم خب من خودمو کشتم 

      یه آقایی در عصر جدید در عرض ۲ هفته ۳۰ کیلو کم کرده بود خب  کاملا مشخصه از قدرت برتر استفاده کرده بود وگرنه این دو هفته اگه هیچی نمیخورد و دائما هم می دوید و هیچی هم نمیخوابید باز ۳۰ کیلو در دو هفته کم نمیکرد . 

      چون پسره توی کار ذهن بود قطعا از نیروی ذهنش استفاده کرده . من درقبال اون تازه اونقدری از قدرت ذهنم استفاده نکردم . ولی خب به نظرم خوب بوده . 

      و مهم اینه استمرار بدم که نتایجم  باز بهتر بشه یعنی متناسبتر و متناسبتر  بشم .

      توکل به خدا 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه حیاتی
      1402/10/14 12:13
      مدت عضویت: 233 روز
      امتیاز کاربر: 7745 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 356 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      بهانه بی بهانه 

      شاید قبلا که هزاران بهانه برای چاقی خودم داشتم این جمله رو می شنیدم خیلی ناراحت میشدم که من هی بهانه بیارم که به این دلیل من چاق شدم و  بخاطر فلان دلیل لاغر نمیشم و چون کاملا بهشون اعتقاد دارم که اینها مانع لاغر شدن من شدن پس باعث عصبی و ناراحت شدن من میشد اگر کسی بمن میگفت که هیچ بهانه ای قابل پذیرش نیست .چون من  واقعا باور و اعتقادم این بود که این دلایل مانع لاغر شدن من شدن پس واقعا مانع لاغری من میشدن و الان به لطف بودن چندماه در این سایت با پوست و گوشت و استخونم این گفته استاد رو درک میکنم که هیچ دلیلی برای چاق موندن و لاغر نشدن وجود نداره و هردلیل و بهانه ای که تا الان داشتیم فقط مانع لاغر نشدن ما شده چون ما باورش کردیم که بخاطر این دلایل من لاغر نمیشم و بخاطر هزاران دلیل طبیعیه که من چاق باشم  درواقع ما با باورمون به این دلایل قدرت دادیم . پس اگر میخوایم لاغر بشیم تنها کاری که باید انجام بدیم اینه که قدرت باور رو از این دلایل بگیریم و فقط قدرت رو به خودمون بدیم همونجوری که من قدرت رو به دلایل مختلف دادم میتونم اونو ازشون بگیرم و به جاش قدرت رو به این باور بدم که هیچ دلیل و بهانه ای برای چاقی و لاغر نشدن وجود نداره من باید لاغر بشم زمین و زمان رو به هم میدوزم و باید به هدفم برسم . وقتی این دلایل و موانع رو از سر راه برداریم لاغری و تناسب اندام قابل دیدن میشه چون تا الان این موانع نمیزاشتن ما لاغری رو ببینیم و فک میکردیم اصلا وجود نداره ولی الان که دیگه هیچ دلیلی نیست لاغری کاملا واضح و قابل دیدن . من موندم و لاغری که یه مسافتی باهاش فاصله دارم که اونو باید با گذشت زمان طی کنم ولی وقتی میدونم این مسیر رسیدن به لاغری کاملا صاف و همواره و بدون هیچ مانعی که باعث زمین خوردن من بشه خیالم راحت میشه که حتما بهش میرسم چون تنها مقصد من لاغریه و چاره ای جز رسیدن ندارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/09/16 10:15
      مدت عضویت: 347 روز
      امتیاز کاربر: 20130 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,430 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیر 

      خدارا شاکرم که درتاریخ 1402/09/16 توانستم برای باردوم این فایل را گوش کنم فایل بهانه بی بهانه 

      پیش نیاز موفقیت برای لاغر شدن نداشتن بهانه برای لاغر نشدن است.

      اولویت برای انجام هرکاری احساس خوب داشتن است . خیلی مهم است که حال دلمان که دربدن ما (قلب) نامیده میشود خوب باشد یا نه .چون قلب ما به خودی خود دسترسی به بیرون ندارد و درمیان قفسه بدن ما جا دارد ما میتوانیم از ارتباط چشم و گوش و ذهن با قلب با محیط بیرون ارتباط برقرار کنیم و این خیلی مهم و تاثیر گزار است که با دیدن و گوش دادن چه چیزهایی را وارد قلب و ذهن خود میکنیم و حس و حال خود را بد میکنیم و اولین اتفاقی که برای بدن ما می افتد با دیدن – گوش کردن اولین تغییرات احساسی درذهن و قلب ما شکل میگیرد و چقدر مهم است که با کنترل کردن چشم و گوش خودمان و دیدن صحنه ها و حرف زدن ناخوشایند درمرد دیگران ذهن و قلب خود را ناراحت نکنیم و درنتیجه احساس و حال ما بد نشود و درلحظه ای که درآن زندگی میکنیم لذت ببریم 

      دراین جا دقیقا به بحث غیبت توجه میکنیم که چرا خداوند میفرمایند غیبت کردن از زنا کردن بدتر است چون زنا کردن فقط به خود فرد ضرر میرساند ولی غیبت کردن میتواند قلب و ذهن یک جامعه ای را بد و درنتیجه احساس آنهارا بد کند و کسی که احساسش بد شود شکرگزار نیست و ناشکری زیاد میکند .

      ما اصلا نباید زیاد به گذشته فکر کنیم چون گذشته است و کاری از من برنمیآید به آینده هم نباید زیاد فکر کنیم چون تضمینی وجود ندارد که تا فردا من زنده باشم بنابراین من باید با احساس خوب از زندگی امروز و هرلحظه خودم لذت ببرم . مثلا من اگر نتوانستم به مسافرت بروم به هردلایلی نباید احساس خود را بد کنم باید از لحظه الانم لذت ببرم و راضی و شکرگزار باشم و امید داشته باشم من درآینده و با شرایط بهتری به مسافرت خواهم رفت .

      افراد چاق هم میگویند من این کاررا انجام نمیدهم چون به خاطر چاق بودنش حال و احساس خوبی ندارد و به همین خاطر علایق خود را دنبال نمیکند و احساس افسردگی میکند و خود را فردی خوشبخت نمیداند و درنتیجه هیچ تلاشی برای لاغر شدن نمیکند و همیشه دراحساس ناامیدی قرار میگیرد . شما درهر شرایطی بودید باید از زندگی درزمان حال خودتان لذت ببرید چون 99% ناراحتی شما به خاطر حرف دیگران و تایید نشدن از دیدگاه آنها است ووقتی حال و احساس شما خوب نباشد شکرگزار نیستید و ناشکری زیاد میکنید و درنتیجه با احساس بد اتفاقات بد را برای خودمان با احساسمان به وجود میآوریم .

      استاد درمورد اینکه چطور شد ایشان این سایت را راه اندازی کردند سوال کردند 

      چطور شد من این سایت را راه اندازی کردم ؟ از بچگی با چاقی درگیر بودند ابتدا همه من را تشویق میکردند وقتی وارد مدرسه شدند مورد تمسخر بچه ها بودند (دقیقا مثل من ) استاد الان در بزرگسالی متوجه شدند که رسالت ایشان از بچگی شکل گرفته است هدفی را که میخواستند دنبال کنند از بچگی درمراحل زندگی ایشان رقم خورده بود و چیزهایی که درآن زمان ایشان را اذیت میکرد دراصل داشت تجربه ای میشد برای ایشان دربزرگسالی که آن زمان متوجه نبودند و از خداوند گله مند بودند و بعدها درآینده همین اذیتها و تجربه ها باعث پیشرفت ایشان شد و الان شرایطی کاری ایشان طوری است که افرادیکه دراین سایت هستند هرموقع خواستند بهانه ای بیاورند برای ادامه ندادن استاد دقیقا دراین شرایط بودند و چون این تجربه را داشتند و دراین مسیر هستند میشود برای دیگران بهانه ای برای ادامه ندادن مثل 

      استاد اگر از بچگی چاق بودید ؟ افرادی بهانه میآوردند که ما از بچگی چاق بودیم و احساس ما ازکودکی نسبت به چاقی بد شده نه درمیانسالی و استاد با داشتن این شرایط بهانه را رد میکنند 

      من فرد بی تحرکی هستم ؟ از کودکی به خاطر چاقی کم تحرک بودند و چند ین سال کارمند بودند و پشت میز نشین و کم تحرکی را تجربه کردند پس بهانه نیاورید 

      من سحرخیز نیستم ؟ الان هم استاد گفتند امروز صبح ساعت 11 ازخواب بیدار شدند پس بهانه نیاورید 

      من وقت برای خواندن و یا اجرای تمرینات ندارم ؟ استاد هم با سر کاررفتن و زن و بچه این مسیررا  ادامه دادند پس بهانه نیاورید بهتر از است از گروههای مجازی بیرون بیایید و بیشتر دراین مسیر باشید 

      شرایط مالی خوبی نداشتم ؟ استاد در سالهای قبل با شرایط مالی خوبی زندگی نمیکردند پس بهانه نیاورید 

      من روابط خوب و عالی ندارم ؟ استاد هم درسالهای قبل روابط عالی و خوبی نداشتند پس بهانه نیاورید

      من از میانسالی سن 35 سال لاغر شدم  ؟ استاد هم از کودکی با چاقی زندگی کردند و با تجربه چاقی فرمولهای چاقی را یاد گرفتند و از میانسالی شروع کردند پس بهانه نیاورید 

      برای دوره لاغری کلاس آموزشی رفتند ؟ در طول زندگی من هیچ کلاس آموزشی شرکت نکردم وفقط خودم مطالعه داشتم پس بهانه نیاورید 

      لاغری در بدن من بعد از 15 ماه نمایش داده شد ؟ پس عجله نکنید چون من بعد از یکسال و سه ماه لاغر شدم پس بهانه نیاورید و ادامه دهید 

      پس همه شرایط را داشتند که احساسشان بد شود و شاید هم بود ولی به لطف خداوند الان متوجه میشوند که میبایست این همه مشکلات و رنج چاقی را تحمل میکردند تا بعدها با تجربه این چاقی مدرس روش لاغری با ذهن شوند و الان لاغر هستند و این الگویی است برای کسانی که برای لاغر شدن بهانه می آورند 

      یکی از خطرناک ترین چیز برای افراد چاق این است که ذهن ایشان به چاق کردن عادت کرده باشد 

      برای تغییر دادن هر شرایطی ذهن انسان مقاومت میکند چون تکرار عادتها برای ذهن آسانتر است و ذهن برای بقاء خود مقاومت میکند بنابراین تغییر هرشرایط ذهنی هم برای ذهن کمی سخت است ولی وقتی انجام داد و سختی که خود ذهن تصور میکرد نبود کم کم به آن شرایط عادت خواهد کرد حتی اگر شرایط نامطلوب باشد از نظر دیگران ذهن 

      افراد چاق به جای این که برای چاق شدن خود دلیل و بهانه بیاورند به خود بگویند چه دلیلی دارد من  الان چاق هستم و آقای عطاری روشن را برای خودشان الگو قرار دهند که ایشان با این همه شرایط سختی که داشتند و میتوانستند درمقابل هریک از شرایط بهانه بیاورند و تا آخر عمر چاق بمانند خدا را شکر دراین مسیر ماندند و الان لاغر هستند ما به اندازه ای که به این روش اطمینان داریم نتیجه میگیریم و لاغری دربدن ما نمایش داده میشود روش لاغری با ذهن تنها روشی است که درآن نه رژیم – نه ورز ش- نه چه چیزی بخوریم – چه روغنی استفاده کنیم -را به ما آموزش میدهد ما دراین روش هیچ کاری را نباید با زور و اجبار انجام دهیم تنها کاری که باید انجام دهیم فقط آموزش فرمولهای لاغری و پاک کردن فرمولهای چاقی از ذهن است و مابقی کار که لاغری است چون سیستم پیش فرض بدن انسان لاغری است خودش این کارا به خوبی انجام خواهد داد برای اطمینان از این کار به افراد متناسب نگاه کنیم آیا آنها کار خاصی را برای لاغری انجام میدهند خیر درذهن افراد لاغر دلیلی برای چاقی وجود ندارد .

      تا زمانی که درذهن ما باورها ی اشتباه تقویت شود شما هرگز لاغر نخواهید شد چون خیلی از باورها را ما بدون تحقیق و فقط به خاطر اینکه رسانه ها – جامعه- مدرس – معلم -پدر و مادر گفتند آن را باور کردیم و هرروز درذهن ما تقویت میشود و به ان ایمان داریم و هروقتی که اطمینان داریم این فرمول به خوبی درما اثر میگذارد 

      وقتی ما باوری را بپذیرم انتظار درما شکل میگیرد و بدون تحقیق این باور عملی خواهد شد مثل چاقی ( ارثی – بارداری- سن بالا – کم تحرکی و…) باعث انا خواهد شد 

      مثلا وقتی ما پولی برای خرید دوره ها نداریم با اطمینان به خود بگوییم من دوره را درهر شرایطی باشه میخرم والان باید با دوره های رایگان به این اطمینان برسم و این کاررا هرروز تکرار کنید تا به آنچه میخواهید برسید و این بهانه را نیاورید که پول ندارم چون استاد هم گفتند به انداز نصف کرایه مغازه خود را هرماه برای خرید محصولات هزینه میکردند درحالی که هزینه محصولات هرگز به اندازه نصف حقوق ما نیست 

      ما باید لاغری را دراولویت کارهایمان قرار داهیم چون وقتی لاغر شویم حس و حال ما خوب میشود و راههای رسیدن به آرزوهای ما هموار شده و زودتر به نتیجه دلخواه خواهیم رسید و هرگز نباید تسلیم چاقی شویم و بگوییم من نمیتوانم لاغر شوم چون اینها همش بهانه هایی است که از ذهن چاق بیرون میآید 

      تا موقعی که نفس میکشید میتوانید لاغر شوید پس بهانه نیاورید 

      استادازشما ممنون بابت این آگاهی ناب که به ما میدهید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/09/01 09:39
      مدت عضویت: 297 روز
      امتیاز کاربر: 696 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,223 کلمه

      به نام خداوند با عظمتم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات بهانه بی بهانه 

      • بهانه هایی که در گذشته داشته اید و مانع حرکت شما برای رسیدن به اهداف شده است را شرح دهید.

      من در گذشته با موکول کردن تلاش برای رسیدن به اهدافم برای بعد همیشه جلوی موفقیت‌های خودم را گرفته ام .

      با غرق در گذشته شدن و مرور خاطرات بد و رنج دادن خودم و ترس از آینده و اضطراب‌های مبهم آینده لذت زندگی در زمان حال را از خودم سلب کردم و باز هم جلوی موفقیت های خودم در رسیدن به اهدافم را گرفته ام .

      مثلا وقتهایی که باید برای لاغری تلاش میکردم دچار این نجواهای ذهنی میشدم :”ول کن بابا حالا مگه چقدر زنده ای که همش رژیم بگیری ،بیخیال دنیا ارزش این همه زور زدن و تلاش و نداره مگه چاقی چشه ،من همینم که هستم هر کی میخواد بخواد هر کی نمیخواد به جهنم ؛حالا یه امشب و بخوریم حالش و ببریم تابعد خدا بزرگه ؛”

      و کلی از این بهانه ها داشتم تا اقدامی جهت رسیدن به هدف لاغری ام نکنم .

      • بهانه هایی که در گذشته مانع از اقدام شما برای لاغری شده اند را بنویسید.
      • در گذشته من یک سری بهانه های احساسی داشتم که مانع اقدام من برای لاغری می‌شدند و یک سری بهانه های منطقی داشتم که باعث توقف تلاش کردن من برای لاغری می‌شدند. 
      • بهانه های احساسی من بصورت نجواهای ذهنی منفی من را از انجام تلاش برای لاغری نا امید و دلسرد می‌کردند و به چاقی قدرت بیشتری می‌دادند 
      • مثلا :”اعتقاد داشتم وقتی رژیم میگیرم عصبی میشوم و حال و حوصله ندارم و اینقدر پرخاشگر میشدم که اطرافیانم می‌گفتند:” تو رو خدا رژیم نگیر “و من این باور را آنقدرقوی کرده بودم که وقتی میخواستم برای هدف لاغری ام رژیم بگیرم یاد این حالتم می افتادم و کلا بی خیال میشدم و میگفتم بی خیال فعلا حوصله اش را ندارم حالا بعدا یه فکری میکنم .و از تلاش کردن برای لاغری ام صرفنظر میکردم .
      • اما دلایل منطقی که در اثر تکرار بارها و بارهای انواع روش‌های لاغری در من بوجود آمده بودند هم اجازه تلاش برای رسیدن به لاغری را به من نمی‌دادند. 
      • به محض اینکه میخواستم رژیم بگیرم یا ورزش کنم با هزاران صغری و کبری چیدن برای خودم منطقی میکردم که این بار خم مثل دفعات قبل نتیجه ای نمیگیرم و بی فایده است و آنقدر با خودم بحث میکردم و نشد و نمی‌شود میکردم تا کلا بی خیال تلاش برای لاغری ام میشدم .
      • مثلا:”ول کن بابا این همه زور زدی دفعات قبل کجا رو گرفتی ،تو چاقی ات ارثیه ،سرنوشته؛شانسته؛فرم بدنت همینه ؛دیگه باید چه کار میکردی که نکردی؛”
      • و کلی بهانه های مختلف که من را از تلاش برای رسیدن به هدف لاغری ام منصرف می‌کرد و کلا قدرت را به چاقی میدادم و من هر روز چاقتر میشدم .
      • بهانه های منطقی و بهانه های احساسی حرکت نکردن برای لاغر شدن یا رها کردن روش های لاغری را شرح دهید.

      بهانه های احساسی که همگی بخاطر حس تنبلی و تن پروری و لذت های خوردن و خاطرات شیرین پرخوری در ذهنم بوجود می آمد و همگی آنها بر اساس اینکه من میخواستم آگاهانه علیه  تکرار و تجربه لذتهایم از خوردن و تنبلی بایستم بوجود می آمدند و من با اینگونه بهانه ها میخواستم آن خاطرات شیرین و آن لذتها را از دست ندهم .

      مثلا :”وای عجب پیتزایی کی دلش میاد از این پیتزا بگذره ،اینو بخورم حالا بعدا رژیم میگیرم ؛عجب پنیری به به ؛(مرور خاطرات پیتزا)و (مرور لذتهای خوردنهای قبلی)

      بهانه های منطقی هم که اصلا اساس کارکرد مغز است .

      مغز همیشه قبل از انجام هر کاری با استفاده از اطلاعات و تجربیات ذخیره شده در ذهن با منطق و استدلال تصمیم می‌گیرد کاری را انجام دهد یا انجام ندهد .

      ضرب المثل آدم عاقل از یک سوراخ چند بار گزیده نمی‌شود به خویی بیانگر این حالت منطقی و استدلال گر  مغز است .

      وقتی کسی بارها از روش‌های مختلف اقدام کرده برای لاغری اما نتیجه ای جز رنج و سختی و بیماری و آسیب جسمی و روحی را تجربه نکرده است خوب مسلم است وقتی می‌خواهد برای لاغری اقدام کند مغز بر اساس آن تجربیات کلی صغری و کبری بچیند از بی فایده بودن و بی اثر بودن و کلی ترس از نشدن را منطقی کند .و باعث نا امیدی و دلسردی از انجام تلاش برای رسیدن به هدف لاغری شود .

      • دلایل منطقی و احساسی خود برای مقابله با بهانه ها را شرح دهید.

      من در مقابل بهانه های احساسی ام اینگونه عمل میکنم که :

      لاغری بسیار با ارزش و لذت بخش است و لذت آن با لذت هیچ خاطره خوردنی قابل مقایسه نیست واقعا این همه در طول زندگی چاقم خوردم کجا را گرفتم ؟!!جز اینکه کلی صدمه به جسم و روح و ذهنم وارد کردم !!!؟چقدر با گفتن اینکه بی خیال حالا از فردا ،از شنبه ،رژیم میگیرم کلی پرخوری کردم و به خودم ستم کردم ؟!!!یعنی آن لذت زود گذر خوردن آنقدر ارزش دارد که من ساعتها و روزها و ماه‌ها و سال‌ها خودم را از انواع و اقسام لذتها مثل شادی و آرامش و دوست داشتن خودم و دیگران و خریدن و پوشیدن بهترین لباسها و با اعتماد به نفس بودن و ……..محروم کنم آن هم فقط برای یک لذت چند دقیقه ای و آنی ؟!!!آن هم برای خوردن و لذت چیزی که وقتی تبدیل به زباله یا فضولات می‌شود من حتی نگاه هم به آن نمیکنم ؛

      یعنی من اینقدر بی ارزشم که برای یک خوردنی بی ارزش که اگر چند ساعت یکجا بماند فاسد می‌شود و من حتی راحت آن را لایق سطل زباله میدانم بیایم و بدن زیبایم را زشت و نا متناسب و چاق کنم .بیایم و مثل وحشی ها بخورم و شان و شخصیت خودم را نابود کنم .آیا ارزش دارد ؟؟؟؟ !!!!!!!

      مسلم است که ارزش ندارد .من زمانی که مانند شخص متناسب با خوردنهایم برخورد میکنم لذت میبرم همین .

      من در مقابل بهانه های منطقی ام هم به خوبی می ایستم .

      اگر در گذشته من از هیچ روشی نتیجه نگرفته ام دلیلش واضح است چون من ابعاد مختلفی داشتم ولی تلاش میکردم تا فقط یک بعد را کنترل کنم تا لاغر شوم .

      شنیده ایم که طرف خواست ابرویش را بردارد زد چشمش را هم کور کرد .

      دفعات قبل ما همینطوری بودیم می‌خواستیم ابروی خودمان را برداریم (لاغر شویم)چشم خودمان را کور میکردیم (کلی فرمول اشتباه و مانع ذهنی در خودمان بوجود می آوردیم )

      اما این بار با همیشه کاملا متفاوت است 

      من ابتدا ذهنم را متناسب میکنم و با آموزش‌های اصول ذهنی ،فرمولها و موانع ذهنی ام را اصلاح میکنم و محتویات ذهنم را پر از  لاغری میکنم .(درمان بعد ذهنی )

      بعد با عملکرد رفتاری صحیح جسمم را لاغر میکنم ،به اندازه نیاز بدنم میخورم ،با فرمول‌های اشتباه قبلی نمی‌خورم(درمان بعد جسمی)

      و با ورزش کردن برای سلامتی و داشتن احساس لذت و شادی روحم را سرشار از شادی و انرژی میکنم (بعد روحانی)

      پر واضح است که اینبار چقدر متفاوت و زیبا در حال تلاش برای رسیدن به هدف لاغری ام هستم و دیگر منطقهای گذشته به هیچ وجه کار آمد نیستند چون علت اشتباه بودن آنها را می‌دانم. علت نتیجه ندادن آنها را کشف کرده ام و در این روش تمام آن ایرادات و نتیجه نگرفتنها اصلاح شده و فقط باید ماند و استمرار داشت و با اشتیاق و انگیزه بالا ادامه داد .

      خدای خوبم از تو سپاسگزارم که به من کمک کردی بتوانم بهانه های مختلفی که مانع لاغری ام بودند را شناسایی و رفع کنم .

      استاد سپاسگزارم برای آگاهی های خوب این دوره 

      الهی به امید تو  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85
      1402/08/01 01:54
      مدت عضویت: 1152 روز
      امتیاز کاربر: 4902 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 714 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️

      سلام

      خدایا حالمو بهتر کن

      بهانه بی بهانه پیش نیاز موفقیت

      تمرین آموزشی ✍️

      درگذشته که چاق بودم بهانه های زیادی برای لاغر نشدنم داشتم 

      بهانه های مثل : ارثی بودن چاقیم

      ازدواج و بارداری و زایمان و شیردهی

      کم تحرکی و منظم نرفتن به باشگاه و ورزش نکردن و پیاده روی منظم 

      داشتن حرص و ولع زیاد نسبت به مواد غذایی و خوراکی های مثل چیپس و پفک

      خواب بعد از ظهر و خوردن چای با چیزهای شیرین بعد از بیدار شدن از خواب

      خوردن غذای زیاد در وعده‌های اصلی و خوردن اضافه غذای بچه‌ها

      سزارین

      علاقه مند بودن به خوردن بستنی 

      و……………

      اون زمان که اصلا فکر نمی کردم اینا بهانه ست اون زمان همه اینا دلایل و منطق من واسه چاقیم بودن و همیشه حتی اگر دیگران هم حرفی از چاق بودنم نمیزدن خودم سریع پیش دستی میکردم و نقش قربانی و مظلوم واقع شدن و بازی میکردم و میگفتم چون چاقی ما ارثیه ما آبم بخوریم چاق میشیم و این خواست خدا بوده و همه چیز و می‌انداختم گردن خداوند و خودمو تبرعه میکردم و بقیه هم در مقابل حرفای من سر تایید تکان میدادن و با این کار اونا انگار که خیالم راحت میشد که آره دیگه تقصیر من که نیست که چاقم و داشتن اضافه وزن و چاقی برام عادی تر و طبیعی تر میشد و خیالم راحت بود که بقیه هم قبول دارند که من بی تقصیر هستم 

      ولی الان به این درک و آگاهی رسیدم که چاقی و اضافه وزن من هیچ ربطی به عوامل بیرونی نداره و یک موضوع کاملا شخصی و درونیه و مشکل من باید کاملا ریشه ای و اصولی از درون من حل بشه حالا هر چقدر که میخواد زمان ببره و طول بکشه من باید باشم تو این مسیر و ادامه بدم تا تغییرات از درون من شروع بشه و بعد خودشو در جسم من نمایان کنه و من مسولیت چاقی و لاغری خودمو پذیرفتم و به این درک رسیدم که چاقی من و هر فرد چاق دیگری فقط به خاطر تکرار بارها و بارها افکار و نگرش و رفتارها و عادت های نادرست در مواجه با مواد غذایی و خوراکی ها ست 

      نه دلایلی که من برای چاقیم داشتم اونا دلایل چاقی و اضافه وزن من نبودن بلکه بهانه های من برای لاغر نشدن و پلی برای بی گناهی من برای چاق ماندن من بودن 

      و با هدایتم به این مسیر زیبا از طرف خداوند پرده ها کنار کشیده شد و حقیقت آشکار شد و چقدر  اون اوایل پذیرفتن این حقیقت برای من سخت و دشوار بود چون همه چیز آشکار شد و یهو انگار دیوار باورها و دلایل چاقی من فرو ریخت و من موندم و چاقی و اضافه وزنم و من روزها نشستم و با خودم فکر کردم که یعنی چه پس یعنی این همه اضافه و وزن و چاقی رو خدا در سرنوشت من قرار نداده بود ؟ یعنی این بار چربی رو خودم ساختم 

      و چقدر از بین بردن این باور ارثی بودن چاقی برای من سخت و دشوار بود چون از بچگی این باور با من عجین شده بود و من بارها از بچگی از زبون مادرم که دوست داشتنی ترین فرد زندگیم بود شنیده بودم که چاقی ما ارثیه و من کاملا این جمله رو پذیرفته بودم و شکستن این باور انرژی و زمان زیادی از من گرفت 

      و چه قدر بعدش خندیدم به اینکه پس اگه من این کوه چاقی و چربی و خودم ساختم 

      پس خودم به راحتی این چربی ها رو آب میکنم و با خودم گفتم  چاق شدن و ساختن چربی  خیلی کار سختیه چون انرژی زیادی از آدم میگیره پس لاغر شدن و که مثل آب خوردن انجام میدم چون لاغر شدن یعنی آب کردن چربی و انجام این کار در مقایسه با ساختن چربی خیلی راحته و اصلا انرژی زیادی از من نمیگیره 

      چاق شدن مثل سربالایی رفتن می مونه خیلی سخته نفس آدم و میگیره انرژی زیادی میخواد ولی لاغر شدن مثل افتادن تو سراشیبی میمونه آدم همیشه سراشیبی هارو با اشتیاق و خنده میاد پایین چون خیلی لذت بخشه 

      پس حالا که خداوند منو به این مسیر زیبا هدایت کرده و بهترین و لذت بخش ترین و ساده ترین مسیر و پیش پیام گذاشته قدر و ارزش هدایتم رو می‌دونم و بدون هیچ بهانه‌ای در این مسیر حرکت میکنم تا به مقصدم برسم

      لاغر شدن آسون تر ین کار دنیاست 🌹

      چاق شدن سخت ترین کار دنیاست 🌹

      استاد ممنون از زحمات تون 🌹🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Susan behrad
      1402/06/23 15:09
      مدت عضویت: 1094 روز
      امتیاز کاربر: 5335 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,072 کلمه

      بنام خداوندمهربان و پروردگارعالمیان 

      سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن 

      مسیر لاغری من 

      بهانه بی بهانه پیش نیاز موفقیت 

      پیش نیاز موفقیت برای لاغرشدن، نداشتن بهانه برای لاغر نشدن است 

      بهانه بی بهانه یک عبارت نیست بلکه باید نگرش‌مان برای لاغرشدنمان باشد 

      تفاوت افراد موفق ونا موفق 

      متفاوت بودن کسانی که می‌توانند موفق یا نا موفق باشند درطرز دید ونگرششان است چون اون‌هایی که موفق می شودند برای موفقیتشان هیچ بهانه ای ندارند واونهایی که نا موفق هستند همیشه برای هر کار خودشان بهانه های زیادی می آورند 

      چون آدم حالش و احساسش بد باشد پر از خشم کینه و نفرت در درونش موج می زند و همیشه نا سپاسی می کند و حسرت اون چیزی را که ندارد را می خورد 

      ما هم که چاق هستیم از چاقی خودمان رضایت کافی نداریم

      ولی حالا که اینجا هستیم دیگه بهانه ای برای لاغر نشدنمان نداریم ولی افرادی در پیرامونمان هستند که خیلی بهانه های جور واجور برای لاغر نشان دارند 

      ما اگر نفس می کشیم قابلیت لاغرشدنمان را هم داریم 

      ما همیشه حرف از دلمان می زنیم و دلمان یعنی همون چیزی که احساسش می کنیم ما با چشممان وگوش هایمان ورودی ها را به ذهن‌مان منتقل می کنیم و تغییری که در حسمان به وجود می آید همان دلمان است 

      ما اگر بتوانیم کمک حال خودمان باشیم باید حسمان را خوب کنیم و زندگی کردنمان حال خوبمان باشد و شرایط زندگیمان را همانطور که هست قبول کنیم و از نعمتهایی که خداوند برایمان قرار داده است و در اختیارمان گذاشته است لذت ببریم 

      و نا راضی بودن و شکایت کردن و مقصر دانستن که در دوربرمان هستند یعنی ایست دادن و در جازدن در زندگیمان 

      مهمترین رسالت ما در زندگی 

      رسالت هرادمی از رنجهای که در زندگی کشیده است شروع شده است واستادکه ازکودکی با چاقی دست وپنجه نرم کردن ودراخر  رسالتشان آموزش دادن لاغری باذهن شد

       من هم مانند استاد از بدو تولدم تا پنجاه و شش سالگیم باچاقی خودم درحال چنگ و ستیز بودم 

      اینقدر در لاغر شدنم پافشاری می کردم همه تعجب می کردند 

      و همیشه می‌گفتند که چه حوصله‌ ای داری و همیشه داری با خودت بازی میکنی و وقتت را تلف می کنی ولی هیچکس نفهمید که من از چاقی رنج می برم. عذاب می کشم. دردمیکشم 

      همیشی خدا بدنم درد می کرد پاهام کمرم. استخوان هایم ولی هیچ کس از درون کسی خبر نداره وحالا بودن دراین سایت یاد گرفتم که با عشق و محبت به چاقی ام ودردهایم نگاه کنم تا برای همیشگی حلشان کنم و من موفق میشوم 

      ما برای رسیدن به مقصد و هدفهایمان باید بهانه هایمان را کنار بگذاریم 

      بخدا من با همین مطالب وفایلهای رایگان کلی سايز کم کردم و از سايز ۵۲به سايز ۴۸رسیدم ازنظر من اینها رایگان نیستند چون من دارم بهایش را با وقت و زمانی که میگزارم میپردازم برای این هم خیلی ها میگن که تو حوصله داری منکه نمی توانم من وقت ندارم ولی من با صبر و حوصله و در آرامش به کار خودم ادامه می دهم و خیلی از دردهایم کم شده 

      و من در این سایت به راهم ادامه می دهم و خواهم داد 

      من تازه متوجه شدم که بخاطر درد پاهام پاهایم را با فاصله وکج می گذارم حتی وقتی سعی می کنم آرام راه برم و بدنم راصاف نگه دارم تا کسی متوجه نشه ولی باز متوجه شدم که باز پاهایم را با فاصله وکج میگزارم درسته کمی خوب شده ولی نه به اون اندازه حالا دارم تمرین می کنم که پاهایم را کیپ نگه دارم و آرام راه بروم تا درمان شوند واین برایم خیلی مهم است 

      من از وقتی که در این سایت هستم به چند نفر از فامیل و دوست وآشنا گفتم وپیشنهاد دادم اما اونها اطمینان ندارند که هیچ بهانه های مختلفی هم دارند و دنبال روش‌های هستند که سریع تر لاغر شوند. 

      یکی دخترعمویم بود که بهش پیشنهاد دادم اما اون گفت که من حوصله ندارم می خواهم سریع لاغر شوم و عمل بای پس انجام داد و خطرناکترین راه رو انتخاب کرد 

      اما من به این مسیر اطمینان و ایمان کامل دارم و می دانم تنها روشی است که من رو به رویاوارزویم می رساند چون روش‌های دیگر من رو خسته و حالم روبد می کردند 

      در این مسیر نه برایمان برنامه غذایی داده شده نه ورزش نه زمان برایمان تعیین شده، ما همه نسبت به درک خودمان می توانیم از محتوای آموزشی بهره ببریم وبرای هر فردی این درک متفاوت هستش 

      من در شروع این مسیر هر روز چاقی جلو  چشمانم بود حتی بیشتر هم شده بود این را از لباسهایم می فهمیدم ولی می دانستم که قدرت در درون خودم نهفته است و ما انتخاب شده خداوند هستیم و این قدرت و لیاقت را در ما دیده و ما را به این مسیر زیباهدایت کرده خیلی ها به رنج کشیدنشان عادت می‌کنند و هر رنجی را در زندگی تجربه می کنند مثل چاقی. فقر و فلاکت مثل اختلافات زندگی. واینها برایشان عادی می شود 

      ما باید بهانه ها را کنار بگذاریم و تنها یک دلیل در زندگی برای خودمان قائل شویم اون هم موفق شدن. لاغر شدن. شاد بودن. ثروتمند و پولدار شدن و رابطه عالی با خانواده و اطرافیان 

      ما باید برای لاغرشدنمان در این مسیر باید استمرار و تکرار و با ادامه دادن وبا دریافت کردن محتوای آموزشی، چاقی را از ذهن‌مان پاک کنیم و به رویاوارزویمان که لاغرشدن است برسیم 

      برایم همیشه میگفتن چون تحریک زیادی نداری و همیشه در خانه می مانی بخاطر همون چاقی خوب من هم در ذهنم می گفتم راست می گویند و قبول می کردم

       برایم میگفتن که زیاد میخوابی و زیاد خوابیدن چاق میکند وباز قبول می کردم 

      می گفتن که تو ژن چاقی داری و خانواده پدریت چاق هستند زیاد به خودت فشار نیار

       و این رو هم می‌گفتند که هی رژيم می گیری و ول می کنی بخاطر همون لاغر نمی شوی تواراده نگهداری از لاغریت را نداری و من همیشه این حرف ها را قبول می کردم 

      چراقبول میکردم نمی دانم. 

      من همیشه فکرمیکردم که پرخوری کردنم من رو چاق می کند این فرمول (نه اینکه حالا پرخوری کنم)خوردن موادغذای در ذهنم هنوز بصورت کم رنگ وجود دارد 

      اما من به خدای خودم اعتماد.ایمان و باور دارم و خودم را به خدا می‌سپارم و میدانم که در این مسیر به رویای و آرزویم می رسم 

      چون من قدرتمندانه در این مسیر قدم گذاشتم و روز به روز به نتیجه ای که می خواهم برسم نزدیک ونزدیکتر می شوم 

      ومن هميشه سپاسگزار خداوندمهربان و استادگرامی هستم 

      همیشه در این مسیر با قدرت. اطمینان و با ایمان و پر انرژی قدم می گذارم تا به رویای و خواسته های که دارم برسم 

      خدایا عاشقانه دوستت دارم 

      همراهان عزیز همیشه در راه بدست آوردن آرزو ها و رویاهایتان قدم بردارید  

      یاحق 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 391 کلمه

      سلام ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خدمت استاد عزیز.

      من کلی بهانه داشتم برای لاغر نشدن که تا وقتی با این سایت و صحبت های شما آشنا نشده بودم نمی‌دونستم اینا همش بهانه ای هست که مانع لاغر شدن من شده که تا این سن چاق بمونم و زندگی رو به خودم جهنم کرده بودم و ناامیدانه فقط نفس می‌کشیدم و قبول کرده بودم که سرنوشت من اینه که چاق بمونم و چاق با اضافه وزن بمیرم حتی استاد به چیزی بگم وقتی خودم یادم میاد چرا این فکرو میکردم خندم میگیره من اونقدر ناامید بودم که میگفتم با این هیکل چاق چطوری موقعی مردم منو حمل کنند واقعا خیلیییییییییییی این چاقی به من فشار روانی میارورد و میاره همچنان اما دیگه می‌خوام دلایل چاقی خودمو بشناسم و بهانه ها رو کنار بذارم.

      من از بچگی تپل و چاق بودم و اینو باور کرده بودم که من ژن چاقی دارم ارثی هست پس هرچقدر هم رژیم بگیرم بازم بعد از چند مدت برمی‌گردم چون بدن من نمیتونه لاغر بمونه یکی از دلایل دیگه که مامانم مداااااااااااام بهم گوشزد می‌کرد این بود که تو خیلی تنبلی و زیاد میخوابی بعد از خوردن غذا میخوابی زیاد راه نمیری برای همین هست چاق هستی نگاه به داداشت کن چقدر فعال هست لاغرم هست اما استاد یکی از دلایل که باور میکنم که واقعا اینا همش بهانه الکی بود که مادرم به من تلقین میکرد اینه که داداش من الان 25 سال داره شاید در 24 ساعت شبانه روز 1 ساعت بیشتر راه نره اونم در حد سرویس بهداشتی و یا مغازه رفتن و شغلش پشت میز هست چون دبیر بچه های دبیرستان هست که نیازی به حتی بازی با آنها هم نداره فقط پشت میز میسینه و زمان استراحتش اکثر وقتا یا خوابه یا داره غذا میخوره یا پای لپ تاپ و گوشی نشسته و فوق‌العاده اندام خوب و فیتی داره ولی بچگی بسیار بسیار لاغر و ضعیف بود که هرکسی می‌رسید بهش می‌گفت تو ژن رو از خواهرت و مادرت نگرفتی و داداشم هنوزم اینو باور داره یا اینکه من فکر میکردم سوخت و ساز بدنم پایین هست و هرچی سنم بالاتر بره چاق تر میشم فکر میکردم اگه ازدواج کنم مثل مامانم چاق میشم و متاسفانه از مامانم الان چاق تر شدم و به باور دیگه که داره نابودم می‌کنه اینه که باردار بشم دیگه میترکم از چاقی و همه این دلایل تا باعث میشد تا من لاغر نشم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 519 کلمه

      به نام خدای مهربان

      سلام دارم خدمت استاد عزیز وتمام دوستان 

      منم اسمم شادی ولی برعکس اسمم بچگی شادی نداشتم یکیش هم همین چاق بودن بود میتونم بگم دلیل محکمی بود که نذاره شاد باشم و امروز فهمیدم که همین هم بهانه بیش نیست بهانه های چاقی من از سن ۹ سالگی شروع میشه که به خودم اومدم دیدم دارم چاق میشم ولی برام تا اون زمان مهمنبود چون مادری داشتم که چاق بود ولی خیلی مهربان تر از پدرم بود ولی پدرم لاغر بود وارد عصبی مزاج بود که بهانه های خاص خودش داشت 

      من دوست داشتم مثل مادرم باشم پس روش های اشتباه ایشون به عنوان الگوی زندگیم قرار دادم یکی از اون الگوها چاقی ایشون بود با این که خودم همیشه ازش میخواستم که لاغر بشه ولی الگوی زندگی من وبهانه من برای چاقی ایشون بود 

      وفکر میکردم با چاقی زورم زیاد میشه میتونم جلوی بد اخلاقی های پدرم بگیرم 

      ولی نمیدونستم دارم با بدن وافکار خودم چه بلایی سر خودم میارم 

      من هم مثل خیلی ها بهونه داشتم که ژنی که از مادرم دارم باعث چاقی یا این که من هر چی بخورم چاق میشم این هم یه بهونه دیگه بود من هم هر وقت می آمدم لاغر بشم ذهنم به سمتی میرفت که تو لاغر نمیشی یا اگه بشی با خوردن دوباره بر میگردی 

      حتی بهونه داشتم که آب هم میخورم من چاق میکنه 

      از مهمونی رفتن بی زار بودم با این که آدم کاملا اجتماعی هستم و دوست داشتم برم مهمونی ولی بهانه من برای این که به مهمونی نرم وخوشحال نباشم چاقی بود 

      همیشه تو تمام مهمونی هام شکمم تو میکردم که کسی خیلی شاقی من به چشمش نیاد 

      ولی اینها همه بهونه بود که من حتی شاد وخوشحال نباشم چون چاق هستم 

      من حتی خیلی از لباس هایی که دیگه سایز نمیشد میدادم به کسی که نبینم ونفهمم که دارم چاق میشم 

      ولی الان یه چند وقتی چندتا از لباس هام نگهداشتن 

      که دوباره لاغر بشم واون ها رو دوباره تنم کنم واین شده یکی از اهداف من

      توی مدرسه هم خیلی اذیتم میکردن ولی من اون زمان بهانه داشتم که چاق باشم اونم این بود که بچه هایی که اذیتم میکردن با چاقی میترسوندمشون براشون قلدوری میکردم 

      تا این که تو سن ۱۸ سالکی تصمیم گرفتم رژیم سخت بگیرم با اون حدود ۲۰ کیلو لاغر شدم ولی این لاغری از ذهن نبود بد ازدواجم تو سن ۲۲ سالگی به مرور تمام چاقی من برگشت من بهونه داشتم که خوب ازدواج کردم دیگه نیازی به این همه لاغری نیست من تا همین الان که سن ۳۷ سالگیم چاق هستم وهنوز بهونه های زیادی دارم با فکر وجسمم حمل میکنم تا این که مادری که الگوی زندگیم بود شروع کرد به تغییر با استاد رضا عطا آشنا شد 

      حال روحی ایشون دیدم واز نظر جسمی هم لاغر شدنشون دیدم منم تصمیم گرفتم که به این سایت بیام وآموزش ببینم ویاد بگیرم که بهونه هام کنار بزارم وقتی مادر ۵۷ ساله من تونسته تغییر کنه پس منم میتونم تغییر کنم 

      بهونه لاغر نسودن آرامش از آدم میگیره من میخوام به آرامش روحی هم برسم پس با کمک شما استاد عزیز و با اراده خودم تمام این بهانه ها رو از بین میبرم ودر مسیر لاغری به لاغر شدن ادامه میدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره فروغی
      1402/02/23 10:10
      مدت عضویت: 978 روز
      امتیاز کاربر: 35027 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 512 کلمه

      سلام خدای مهربونم 

      خداوندا برای بودن در مسیر بینهایت سپاس 

      سلام استاد عزیز و دوستان خوبم 

      بهونه من برای لاغریم چی بود 

      من از کودکی لاغر بودم و تا بلوغ مادرم بهم میگفت مقوا و خیلی لاغر بودم و وقتی به سن بلوغ رسیدم اولین بهونه و باورم برای چاقی در من ایجادشدو بلوغ اولین بهونه من برای چاقیم بود و این بهونه منو چاق کردو زیاد خوردنمو انداختم گردن بلوغ ولی بازم به سختی تونسم وزنمو بیارم پایین و رسیدم به مرحله بهونه بعدی برای چاقی و اون ازدواج بود وبعد بارداری چون بهونه و توجیه دیگه ای نداشتم پس برای توجیه خودم ودیگران این بهترین بهونه بود که من ازدواج کردم و یار باردار شدم برای همین چاق شدم تا این که رفتم سر کار و باز چاقی بیشترم رو انداختم گردن پشت میز نشینی و کارمندی در صورتی که الان که فکر میکنم با همکارام همش چیپس و پفک میگرفتیم و میزاشتیم تو کشو و همش در حال خوردن بودیم و نمیخواستیم چاق شیم !!!

      و خلاصه بهونه های خوردن قرص باعث چاقیمه و یا کم تحرکی و یا بالارفتن سن و یا این که حس ورزش ندارم پس چاق میشم 

      و نکته مهم اینه که اگر دلیل بیاریم برای چاقیمون هیچ وقت لاغر نمیشیم 

      وقتی ما عادت کنیم به این رنج و عذاب و تحمل کردن این شرایط باعث موندن در چاقیس 

      پس به اندازه ای  که به این مسیر ایمان پیدا کنیم و اطمینان کنیم ادامه میدیم و ادامه دادن رمز موفقیت فقط ادامه دادنه 

      من اول که با دوره های رایگان اشنا شدم به این ایمان رسیدم که میتونم از این دوره به نتیجه برسم درسته این فایها رایگانه ولی سرشار از اطلاعات نابی است که در هیچ جا اونا رو پیدا نمیکنیم و نظر شخصی من اینه که خب این همه اطلاعات در اختیار ما رایگان گذاشتن استاد خب دیگه بچه بازی و بهونه اوردن که نه اینا فیلمه و اینا واقعی نیست و هزاران بهونه دیگه برای چیه 

      من به نتیجه رسیدم از دوره های رایگان 15کیلو کم کردم و بعد تونستم دوره های وردود به سرزمین لاغرها رو تهیه کنم به لطف خدا و با تخفیف استاد در عید 1400تونستم به این سرزمین شگفت انگیز هدایت بشم من اونسال پولم گذاشته بودم برا مسافرت ولی سریع دوره رو خریدم و به شکر خدا پول مسافرتم هم جور شدو به مسافرت هم رفتیم چون من خواستم و دوره های دیگه رو هم میخوام و میدونم به اونا هم میرسم 

      چرا راحت ترین راه را انتخاب میکنیم و حرف دیگران رو گوش میکنیم و باور میکنیم و چون این حرفها رو گوش میکنیم وباورهامون نسبت به مساعل مختلف تغییر میکنه در نهایت زندگیمون نیز تغییر میکنه و شده این زندگی که دارم و این اندامی که دارم 

      پس من دیگه بهونه نمیارم و شروع کردم و ادامه میدم و به این مسیر اطمینان کامل و 100در 100دارم 

      یک دفه یه حسی بهم گفت بیام و در اوقات بیکاری علاوه بردوره ها دوباره این فایلها رو گوش کنم تا بیشتر در مسیر باشم و ادامه بدم و فقط مهمه که در مسیر باشم و ادامه بدم 

      خداوندا برای این مسیر زیبا و لذت بخش بی نهایت سپاس 

      در پناه خدا باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1402/02/17 16:00
      مدت عضویت: 1209 روز
      امتیاز کاربر: 11362 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,188 کلمه

      سلام خدمت دوستان عزیز و استاد گرامی 

      من امروز احساس خیلی خوبی دارم و فکر میکنم ک برای دلم و خواسته دلم ارزش قائل شدم ، من از اواسط فروردین ک‌مسیر رو دوباره شروع کردم دلم میخواست ک اینبار برای هر فایل حتما دیدگاه بنویسم و ادامه بدم ، الان تقریبا ی ماه گذشته و من برای مسیر لاغری دیدگاهی ننوشتم ، هر روز گامی برمیدارم و برای خودم توی دفتر مثل همیشه یاداشت میکنم ولی توی سایت ثبت نمیکردم ، و‌هر بار بهونه ولی هر روز گفتگوی ذهنی داشتم و میگفتم باز ننوشتی باز داری میری جلو و هیچ‌بهایی برای این همه فایل ارزشمند و‌مفید پرداخت نمیکنی حتی بهایی ب اندازه ثبت ی دیدگاه ، و خلاصه گرچه ک ادامه میدادم ولی دلم راضی ب اینجور ادامه نبود ، تا اینکه روز جمعه استوری بازگشت استاد ب اینستا رو دیدم و خیلی خوشحال شدم اخه من همیشه کلی از لایوها و استوری های استاد استفاده میکردم ، خلاصه یکی از استوری های استاد بهانه بی بهانه بود و منم همونجا گفتم ببین هر بار این‌مسیرو بدون ثبت دیدگاه رفتی و‌مشکلی هم‌نداشتی ولی اینبار حالا چی شده هم ذهنت هم‌دلت دارن بازی در میارن و میگن ک باید ثبت کنی بس بهونه بی بهونه ، و از شنبه باز برگرد اول و‌هر چند ک اونجام ذهن عجولم  گف این همه اومدی جلو ی ماهه داری گوش میدی باز برگردی از اول خب از این ب بعد دیدگاه بنویس ولی من مصمم بودم‌ک از جلسه اول دیدگاه داشته باشم و خلاصه دیروز ک شنبه بود استارت  اغاز رو زدم ولی خب دیروز تا اخر وقت هی کار برا خودم تراشیدم‌و دیدگاه ننوشتم و باز ی سری افکار میومد ک آیا میتونم تا اخر دوره ادامه بدم و دیدگاه ثبت کنم نکنه باز وسطا ولش کنم و‌بیخیال شم ولی صب ک زود بیدار شده بودم اولین کارم رو با ثبت دیدگاه برای فایل مقدمه شروع کردم و‌چقد سرحال شدم و چقد از ته دل راضی و‌خوشحال و‌حس خوب بهم دست داد، من مدت ها با این فکرا ک شاید نتونم دیدگاه خوب بنویسم شاید کسایی ک میخونن بگن اینا چیه نوشته ، اومده زندگی نامه اینجا مینویسه و شاید من از فایل درک درست نداشته باشم و …… افکاری ک توشون خودمو قضاوت میکرد و نهایت ب این میرسبدم ک چیزی ننویسم ، من توی دوره ی رسیدن ب ارزوها با قدرت ذهن تقریبا برای تمام فایل ها دیدگاه ثبت کردم ولی اونجا باورم این بود ک من دوره رو خریدم و از فایل هاش استفاده میکنم و‌میتونم چیزی بنویسم ولی اینجا اون جرعت و اعتماد رو‌نداشتم و میگفتم من چون فایل های اصلی تناسب رو‌نخریدم بش شاید نتونم دیدگاه و‌درک خوبی داشته باشم ، ولی خب امروز اینکارو انجام دادم و خیلیم خوشحالم چون ب خودم گفتم من از همین فایلا تونسم چندین سایز و وزن کم کنم بس من الان تونستم ک این فایل ها و اموش های لاغری رو تا حدودی درک‌ کنم .

      امروز ک این فایل بهونه بی بهونه رو اومدم گوش بدم دیدم ک بیست فروردین ماه توی این فایل برای دوست هم مسیرم شیرین جان حتی در دیدگاهشون پاسخی هم نوشتم ، ولی اونقد بهونه برا خودم تراشیدم ک برای خودم دیدگاه ثبت نکردم و رد شدم ؛ 

      ولی امروز اولین دیدگاهمو با جدیدت ثبت کردم و ی جورایی انگار دلم اروم گرفت ، و بعد اومدم سراغ این فایل بهونه بی بهونه ، تا وقتی ک من نفس میکشم جسمم قدرت و توانایی رسیدن ب تناسب و لاغری رو داره و هیچ بهونه ای نیست و تمام و کمال مسئول چاقی و اضافه داشتن خودم هستم ، سال های سال با کلی بهونه خودمو چاق نگه داشتم و گفتم من ژنتیکی چاقم ، ب مامانم کشیدم ، من معدم بزرگه و سبز نمیشم ، سوخت و سازم کمه ، من تنبلم و تحرکم کمه ، زیاد میخورم و …… اینها همه دلیل و بهونه هایی بود ک من از بچگی داشتم و خودمو همیشه ژنتیکی بچه تپل و پر میدونستم ک محکوم ب چاقیه و قراره مثل مامانش و‌مامان بزرگش‌ چاق بشه ، ولی با قرار گزفتن در مسیر لاغری من متوجه شدم ک اونها فقط بهونه بودن تا  من  به تناسبی ک طبیعت ‌جسمم هست رو نداشته باشم و هر روز بیشتر ازش دور شم ، من عادت کرده بودم ب رنج چاقی و دیگه برای خودم هیچ راه خلاصی از این رنج نمیدیدم ، چون راه های زیادی رو هم امتحان کرده بودم ولی نتیجه ای ک میخواستم رو‌ نگرفته بودم ، دیگه ب خودم میگفتم چاقی همیشه با من هست و نمیتونم‌کاریش بکنم فقط گاهی در مراسمی و‌مناسبتی یا شرایطی میتونم با سختی دادن ب خودم یکم وزن و سایز کم کنم و دوباره چاقی سرنوشت همیشگی منه ، و هر بار با هر روشی لاغر میشدم انتظار برگشت خیلی سریع ب شرایط قبل ( چاقی ) رو از خودم داشتم ، چون من هم مثل استاد سالقه ی چاقیم از بچگی بود برای همون کلی دلیل برای چاقیم داشتم . البته در دوران بچگی مامانم تلاش میکرد ک‌منو چاق کنه تا به مادرشوهرض ثابت کنه ک بدون شیر خودش ( چون خودش شیر نداشت ) هم میتونه منو یه بچه ی تپل و سالم ( ب باور خودش ک سلامتی رو تو تپلی میدید) بکنه ؛ من سالها تحت اموزش چاقی از اطرافیانم بودم و کلی اطلاعات چاقی جمع کردم و ناخواسته عمل کردم و‌نتیجه شده چاقی ؛ چه اونوقتی ک باورهای سلامتی و زیبایی رو با چاقی میدونستم  ب سمت چاقی حرکت کردم چه اونوقتی ک از چاقی ترسیدم و بهش توجه کردم و دست پا زدم ک بیشتر چاق نشم ، در حال حرکت به سمت چاقی بودم ، و الان تنها راهش اموزش لاغریه و همون طور ک با اموزش سالها چاق شدم الانم هر لحظه ک نفس میکشم میتونم ب سمت لاغری و تناسب برم و خیلی راحت و اسون مثل همون راه چاقی میتونم اینبار اگاهی لاغری داشته باشم و متناسب و لاغر بشم ؛

      ی نشونه هم امروز منو خیلی خوشحال کرد، شهر من یه شهر سردسیر هست و تقریبا ما ۷-۸ ماه از سالو هوای خنک و سرد داریم ک هنوزم مثلا امروز یه هوای خنک رو ب سردی داریم ک بخاریمون روشنه ، من امروز یکم قبل ظهر کمد لباسها رو سامان دهی میکردم ک یه تعداد از لباس های ضخیم زمستونی رو بردارم و لباس بهاری بیارم دم دست ، جا ب جا کردم و بعد اتمام کارم ، خواستم لباسامو عوض کنم ک دستم رف رو شلوارک جین خونگی ک پارسال اواخر تابستون بخاطر خنکی هوا جمع کرده بودم و‌از دم دست برداشته بودم ، گفتم اینو بپوشم با این تبشرتم سته ، اونوقتا یکم برام کیپ بود و دکمه اش کامل میچسبید ،بدون هیچ فکری و یاد اوری مثلا تنگی ، من اونو برای پوشیدن انتخاب کردم و وقتی تن زدم از ذوق میخواستم ‌بپرم هوا، خیلی برام ازاد شده بود و خیلی راحت دکمه و زیپش بسته میشد و حتی جای ازاد داشت و این خیلی برام نشونه خوبی بود، الان ک حدود ی ماهه جدی شروع کردم و از دیروزم تصمیم با ثبت دیدگاه بود ، خیلی برام ذوق و شور داشت این نشونه و خواستم ک اینجا بنویسم تا برای خودمم ب یادگار بمونه و‌چراغ و‌نور برای مسیرم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/01/27 14:55
      مدت عضویت: 428 روز
      امتیاز کاربر: 46645 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 316 کلمه

         سلام بر اقای عطاررروسن که زندگی افرد چاق واقعاروشن کرده ازجمله من 

      تویی چندین سال اگه کسی نویسندگی یاشعرگفتن باهر چی که به مرو امکان استفاده برای زمان اینده داشت ورمان پابان نداشت شاید هزار با به خودم میگفتم این افردا نمردن اون رنده هستن جون نامشون تاابد تکرارمیشه وازشون یادمیشه 

      خوش به حالشون من جیزی برای به یاداوردن دیگران ندارم رسالت من چی فقط بیا به دنیا جاق بشم وبعد ازاین همه رژیمهایبی کیفیت فقط بمیرم تموم شه چندروزپیش توقسمت رایگان من یی متنی رو نوشتم که بودن تواون قسمت چطوردر مسبر من تاثیر داشت ومن توستم با بودن درانجا بهانه افرادی که میکن توقسمت ریگان امکان نداره لاغربشی چون پول ندادی رو ازبین بردم 

      امروزکه دارماین دیدگاه مینویسم یی بهانه دیگه رو هم ازبین میبرم اون سن وسالم زیاده نمتونم لاغربشم من سن ۵۷ ساله که از دید جوانان که وار میشن زیاده تراز سن این افرادهست من خواستم وخدا کمکم کرد تا حالا خوب پیشرفتم تازه توقسمت فعالان خدود۱ ماه هست که نفراول هستم توقسمت فنی هم ۱ ماهی هست که اولم برای اصلا اول بودن تواون قسمت مهم نیست شکرخدا دارم یادمیگرم پس سن من زیاده نمتونم یادبگیرم رو هم ازبهانه های این مسیر ازبین بردم یی سری میگن من پادرد دارم سنم زیاده درد نمی زاره لاغر بشم بازمن هم پادرد دارم سنم زیاده نباید لاغر بشم ولی شکرخدا دارم وزن کم میکنم 

      توهر دوره که من شرکت میکردم توماه ۳ شروع مکافات بود چون هرچی تلاش کرده بودم شروع به برگشت میکرد  وهمیشه ازماه ۳ هردوره وفتی استپ وزنی شروع میشد زنک خطر به صدا درمیمد که خودم اماده کنم برای یی شکست دیگه ولی دراین مسبرماه سوم تازه دارم شروع به کم کردن وزنم رو میبینم کم هست ولی هست پس این بهانه رو هم از لیست بهانه خط زدم پس رسالت من این بوده که به این شکل به انجام رسوندم خدایا شکرت 

      خدا پشت وپنا هتون یا حق حق نگه دارتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 304 کلمه

      سلام استاد عزیز 

      الان که فکر میکنم من اول یک بهانه داشتم برای لاغر نشدن اینکه منم مثل مادرم که 130 کیلو بود نباشم اصلا دوست نداشتم مثل اون چاق باشم با اینکه من بسیار دختر خوش هیکلی بودم ولی همیشه ترس چاق شدن داشتم همون که شما گفتنید انتظار چاقی را داشتم از سن 18 سالگی گفتم رژیم بگیرم تا همینطور خوش هیکل بمونم ولی دقیقا از وقتی که رژیم گرفتم  وزنم بالا رفت یعنی دقیقا من برعکس ژنتیک خودم عمل میکردم ژنتیک من میگفت این دختر خوش هیکلی ولی ذهنم میگفت نه این چاقی رو میخواد همین شد که الان در این سن 45 کیلو اضافه وزن دارم بعد از اون هم همه روشهای لاغری رو امتحان کردم ولی هیچکدوم رو دوم نیاوردم دیگه تو جملات تاکیدی میگفتم من با لذت و شادی لاغر میشوم که با خوندن نظر یک نفر در یک سایت مثبت نگری به اینجا هدایت شدم چون از خدا خواستم  بعد که کلی رژیم گرفتم فهمیدم که اینها همش اشتباهه من با عذاب چاق نشدم که حالا با عذاب لاغر بشم میدونستم یه راهی داره که همونطور که چاق شدم لاغر بشم دختر خاله ام لاغر بود و همیشه میگفت من هیچ وقت چاق نمیشم و کم هم میخورد نه از روی آگاهی کم بخوره خود به خود سیر میشد انگار ذهنش بهش میگفت کافیه سیر شدی من دیگه بهانه ای ندارم و هیچ حرفی را باور ندارم بابت لاغری هیچ راهی برای لاغری وجود نداره جز ذهن من همه راهها رو رفتم هیچکدوم نتیجه نداد الان هم دوست دارم دوره شرکت کنم ولی پولش ندارم امیدوارم خدا کمکم کنه تا تو دوره شرکت کنم ولی الان از فایلهای رایگان  استفاده میکنم تا ذهنم بفهمه که من دستشو خوندم بهانه بی بهانه …بهانه ای برای لاغر نشدن وجود نداره واقعا نداره مطمئنم نداره 

      لاغری آسانترین و لذتبخش ترین کار دنیاست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/17 20:15
      مدت عضویت: 448 روز
      امتیاز کاربر: 11045 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 467 کلمه

      سلام مجدد خدمت شما آقای استاد عطار روشن .

      هر چی بیشتر گوش میدم حسم عالیتر میشه .احساس میکنم دارم برای لاغر شدن تربیت میشم . هر آنچه در ذهن من هست رو دارم کنار میزارم و بی کم و کاست آنچه از شما میشنوم رو می پذیرم . 

      هر دلیلی که میاد توی ذهنم که میگه تو به این دلیل لاغر نمیشی رو دارم پاک می کنم . البته گوش دادن صحبتهای شما داره پاکش می کنه . امروز با چنان ارامشی خوابیدم که تمام خستگیها از تنم بیرون رفت . بدنم داره خودشو برای لاغر شدن آماده میکنه . من وارد دنیای لاغری شدم . انقدر به گوش دادن فایلها علاقه پیدا کردم که قرار امروزم و با دوستام کنسل کردم . گفتن خوش میگذره بیا امروز که مرخصی داری گفتم نمیام . کار دارم . منی که به هر دلیلی هر طور شده با دوستام میرفتم خوش گذرونی به راحتی قرارمو کنسل کردم . فکر می کنم این کار از همه ی کارام مهمتره . همین که ته دلم شاده برام کافیه . من اهل خوش گذرونی هستم ولی همیشه ته دلم به خاطر چاقیم ناراحت بودم و این ناراحتی خیلی اذیتم میکرد . الان خوشحالم که ته دلم شاد شده . من لاغر میشم . دارم مطمئن میشم که لاغر میشم .  امروز وقتی تمام دلیل چاق شدنامو پاک کردم چقدر سبک شدم . چقدر حالم خوب شد . انگار که یه باری از روی دوشم برداشته شده . کامنتای بچه ها رو هم دوباره خوندم . تمرکزمو فقط روی فایل امروز گذاشتم چندین بار گوش کردمش . حتی در کمال آرامش باهاش خوابیدم . چه خواب راحتی کردم .  دیگه دلیلی برای چاق موندنم نمیبینم . حتی دلیلی برای زیاده روی در خوردنم نمیبینم . اصلا امروز اشتهایی نداشتم . چون من فقط برای لذت بردن و فراموش کردن بار سنگین غصه هام لحظاتی به غذا پناه میبردم . الان میفهمم غذا پناه من نیود چون من فقط لحظاتی با اون شاد بودم ولی امروز اینجا منو تا حالا شاد نگه داشته . احساس می کنم دارم جون میگیرم قوی میشم . چاقی تمام توان منو کشیده بود .با اینکه استعداد زیادی دارم اصلا نمیدونستم به چی علاقه دارم . فکر چاقی دلایل چاقی تمام ذهنمو پر کرده بود و من فقط به این چیزا فکر میکردم انگار که هیچ وقت زندگی نمیکردم . الان دو روزه خیلی حالم بهتره . همین که درد چاقی رو دارم پاک می کنم خودش برام بزرگترین لذت میشه . امروزم چیزای زیادی یاد گرفتم . اخبار بد گوش نکنم . خودمو درگیر مسائل دیگران نکنم . اولویتم حال خوبم باشه . بهانه های چاق موندنم و پاک کنم . دیگه چاقی رو نپذیرم . فعلا با همین دوره ها  شخصیت چاقیم و پاک کنم .  بعد فایلهای محصولی  رو هم دونه به دونه خریداری می کنم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/17 11:54
      مدت عضویت: 448 روز
      امتیاز کاربر: 11045 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,933 کلمه

      سلام امروز روز دوم منه که وارد سایت تناسب فکری شدم . امروز به نسبت دیروز  درک بهتری از این راه پیدا کردم . کامنتا رو خوندم . بچه هایی که از این راه نتیجه گرفتن منو خیلی خوشحال کرد که منم میتونم نتیجه بگیرم . فایل امروز هم صحبتهای آرامشبخشی داشت . اینکه هیچ بهانه ای برای چاق بودن وجود نداره . مثلا من خودم گاهی به خاطر بیماری زانوم مجبورم قرص بخورم و فکر میکردم خب یکی از دلایلی که من چاقتر میشم اینه که دارم قرصهای غضروف ساز میخورم . خب غضروف جنسش از چربیه و این قرصها باعث میشن بدن من چربی جذب کنه و من چاق بشم . دلایل دیگه که برای چاقیم داشتم رو تقریبا شما همه رو عنوان کردید . یه دلیل دیگه من خیلی تشنه ام میشه و همش دلم میخواد آب بخورم . با این که همه میگن آب خوبه ولی من وقتی آب میخورم ورم می کنم . یعنی با اینکه دفع زیاد آب هم دارم اما حس می کنم تمام بدن من داره آب رو جذب خودش میکنه . من فکر می کنم بیماریهام باعث چاقی شده و به هر حال هر چیزی که من میخورم حالا چه قرص باشه چه آب باشه چه غذا باشه هرچیزی که از دهان من پایین میره منو چاق می کنه . یه دلیل دیگه ام پیاده رویه . من وقتی پیاده روی می کنم خب چاق نمیشم ولی وقتی پیاده روی نمی کنم انگار که بدنم تلافی می کنه و منو بدتر چاق می کنه . یعنی ورزش باعث میشه من وقتی که دیگه ورزش نمیکنم چاق بشم . من از کوچیکی چاق شدم البته به دنیا اومدم خیلی لاغر بودم و مامانم برای اینکه من تپل بشم هی داد خوردم . تقریبا از ۳-۴ سالگی چاق بودم و مامانم به خودش افتخار میکرد که پسرمو تپل کردم ولی یادمه کلاس اول نمیتونستم مثل بقیه بدوم . دوس نداشتم برم مدرسه بچه ها منو مسخره می کردن . منم مثه شما از کوچیکی با چاقی درگیرم . یه روز دایی بابام گفت خب عطا کی میخوای لاغر بشی خیلی داری چاق میشی و من بیشتر خورد شدم مامانم همیشه ازم دفاع می کنه همش میگه پسرم خیلی هم خوبه . استخون بندیش درشته و این دفاع کردنش بیشتر منو خورد می کنه . من با دوستام خیلی به فست فود میرم یعنی تقریبا هفته ای ۴-۵ بار از غذای بیرون میخورم . فکر می کنم اینا هم دلایل چاقی منه . راستی من آزمایش تیرویید هم دادم .  تیروییدم هم کم کاره . مدتی هم پزشک سنتی و ایرانی رفتم ولی سخته راهکارهاشون  نمیتونم ادامه بدم . من بهانه ها و دلایل زیادی برای چاق موندن دارم یه چیز دیگه هم از صحبتهاتون متوجه شدم من برای چاق شدن این همه کار انجام دادم ولی هیچ وقت نمیخواستم این کارها رو انجام بدم یعنی اصلا تصمیمی از قبل براش نمیگرفتم . بیشتر در لحظه انتخاب میکردم یا مثلا یهو با دوستا تصمیم میگرفتیم امروز بریم کله پزی . امروز بریم در بند . ما در چاقی کارهایی انجام میدادیم که بهمون خوش میگذشت و به نظرم اینم یکی از دلایل چاقی منه . یعنی من در چاق بودن بهم خوش گذشته . ولی برای لاغر شدن ما همیشه خواستیم یه کاری خلاف میلمون  انجام بدیم و همیشه هم برامون سخت بوده یعنی ما هیچ وقت بهمون خوش نمیگذشت . ما از کارهایی که برای لاغر شدن انجام میدادیم رنج میکشیدیم . پیاده رویها ورزشها باشگاهها . البته زنعموم اینها رو بهم گفت و من دیدم داره راست میگه  من هیچ وقت از باشگاه رفتن لذت نبردم یکی از دلایل چاقیم رو هم همین میدونستم در هر حالی که میدیدم خیلی ها خب کیف میکنند وزنه میزنند کار می کنند یه جورایی تفاخر می کنند به منی که نمیتونستم وزنه های سنگین بزنم یا با سرعت بالا بدوم . شما اینجا گفتید ما لازم نیست کار خاصی انجام بدیم . این خیلی بهم امید میده خب شما تقریبا فعالیت روزمره معمولی دارید برای لاغر شدنتون زحمتی نمیکشید . گفتید کارتون پشت میزه و چندین سال هم هست که فقط کارتون همینه . پس برای لاغر شدن نیازی نیست وزنه های سنگین بزنیم یا بدوییم و به خودمون فشار بیاریم . تازه من تجربه کردم وقتایی که فعالیت زیاد انجام میدم بعدش چاقتر میشم انگار بدنم میخواد جبران اون سختی رو بکنه . من در این فایل خیلی امیدوار شدم که همین الان هم توی همین شرایطی که الان هستم هم احساس رضایت داشته باشم کاری نکنم فقط چاقی رو از ذهنم پاک کنم . اما چطور چاقی رو از ذهنم پاک کنم ؟ من در این فایل تصویری فهمیدم نه غصه گذشته رو بخورم نه آینده رو . از همین امروزم لذت ببرم . خب دیروزم که گفتید شخصیت چاقمو تغییر بدم . یعنی امروز من سعی کنم چاقی رو پاک کنم و مثه یه آدم لاغر زندگی کنم . اما آدمای لاغر چجوری خوش می گذرونند ؟ اینم یه سوال دیگهاست . حالا ولش کنیم بهتره . خب الان من دلایل چاقیم و گفتم . دیگه تقریبا همیناست . حالا اینا رو پاک کنم . یعنی بگم اینا فقط بهانه هاییه برای لاغر نشدن . خب من اینا رو پاک کنم . یعنی نگم که مثلا آب میخورم ورم می کنم یا نگم قرص میخورم بدنم چربی جذب می کنه . یا نگم به خاطر تیروییدم چاقم . اینا رو نگم . بگم هیچ  دلیلی برای چاقی من وجود نداره . خب این میشه پاک کردن ذهنم از چاقی . من کار خاصی انجام نمیدم . فقط پاک می کنم . آها یه دلیل  دیگه یادم اومد . من اشتهای زیادی دارم . همش با خودم میگم خب تو چرا انقدر میخوری ؟ بعد میبینم یه هوایی تو وجودمه . بوی غذا که میاد دلم میره .  دوست دارم که میخورم و فکرم رها میشه وقتی میخورم . دقیقا وقتایی که میخورم به چاقیم فکر نمی کنم . وقتایی که میخورم از دنیا فارغم . به رنج فکر نمی کنم . در حال خوش گذروندنم . همون وقت که دارم میخورم دیگه از چیزی رنج نمیبرم . ولی این شادی موقته . پایدار نیست . چون من بعد از فارغ شدن از خوردن دوباره رنج چاقی رو بدتر از قبل حس می کنم . رنج اینکه چرا انقدر میخوری . رنج حرفای دیگران . اینکه میگن چرا مثه یابو غذا میخوری . من ناراحت میشم . چون من از غذا خوردن شاد میشم . ولی شادی غذا خوردن موقته . الان که فایل گوش میدم حس بهتری دارم . حس می کنم شادم و این شادی پایداره . حس می کنم دارم به هدفم نزدیک میشم . حس می کنم با افراد زیادی همدردم که منو مسخره نمی کنند بلکه بهم امید میدن که چاقیتو پاک کن . لازم نیست برای لاغری کاری کنی فقط چاقیتو پاک کن . خب اشتهای زیاد من دلیل چاقی منه من این رو هم پاک می کنم . اون شبم زنعموم گفت گفت خوردنت تو رو چاق نکرده  . خب همین پاک کردن این موضوع از ذهنم باعث میشه من حس بهتری داشته باشم . قرص منو چاق نکرده . آب و غذا  منو چاق نکردن . من اگه زیاده روی هم کردم دلیل داشتم دلیلش این بود که غصه ام کم بشه . خب اینم پاک میکنم . چون الان میبینم راهی رو پیدا کردم که داره غصه هامو کم می کنه . دیگه دلیلی برای پرخوری ندارم چون من همینجوری هم میتونم شاد باشم بدون اینکه بخوام چیزی رو بخورم که خوش بگذرونم . حس می کنم امروز رو اینطوری میتونم زندگی کنم . همه بهانه های چاق موندنمو پاک کنم  .  همین الان بدون زحمت داره بهم خوش می گذره . حتما در لاغر شدن هم خوش گذروندن هست .  من مثل یک انسان نابینایی هستم که قدم در این راه گذاشتم نمیدونم تهش چیه . چیزی رو نمیبینم ولی انگار یه چیزایی رو دارم حس می کنم . خب من با درد چاقی همیشه بودم . همیشه چاقیم منو اذیت کرده ولی این دوروزه فکر می کنم حداقل وقتی که دارم فایل میبینم یا گوش میکنم یا کامنت میخونم یا متنون رو میخونم یه چیزایی توی سرم روشن میشه . حس می کنم حالم بهتر میشه . پس لاغر شدن کار سختی نیست . چون لازم نیست کاری براش انجام بدم . فقط چاقی رو پاک کنم . دلایل چاقیم هم که گفتم . این دلایل رو پاک کنم . ولی چجوری ؟ این سوال ذهنمه ؟ چطور چاقی رو پاک کنم ؟ من یه بار فایل تصویری امروز رو گوش دادم . ولی تا شب فرصت دارم فایل شنیداریتونم گوش کنم چون دیروز هربار که گوش میکردم یه چیز جدید میشنیدم برام جالبه چرا دفعه قبل نشنیدم ؟ پس تکرار لازمه . ولی من بیشتر تکرار می کنم که از چاقیم و آزار و اذیتاش فاصله بگیرم . آها فهمیدم . اینم پاسخ سوالم . من باید بخونم و بنویسم و بشنوم و ببینم فایلای شمارو . اینجوری ذهنم از چاقی فاصله میگیره . هی فکر چاقیمو نمیکنم . هی زجرشو نمیکشم . هی نمیخواد برای اینکه بخوام شاد باشم و خوش بگذرونم برم بساط خوردن راه بندازم تا دقایقی از رنجهای درونیم فاصله بگیرم . اصلا دلیلی برای این همه خوردن نیست وقتی من می تونم اینجوری انقدر شاد بشم . من توی این دو روز دارم چیزایی رو حس می کنم که منو خوشحال می کنه و اینجوری دارم از رنج چاقی فاصله میگیرم . نیازی نیست برای لاغر شدنم زحمت بکشم .  لاغر شدن اصلا سخت نیست . من فقط باید چاقیمو پاک کنم چجوری ؟ بازم با فایل گوش دادن با تکرار کردن . چون دیدم از دیروز دقیقا زمانایی که دارم مینویسم یا میخونم ذهن من از رنج فاصله میگیره و من دیگه غمگین نیستم . پس ادامه میدم تا بیشتر درک کنم . چون تازه دارم میفهمم لاغری با ذهن یعنی چی ؟ من دارم بار الکتریکی مغزمو از چاقی به لاغری تغییر میدم و همین منو شاد می کنه . خیلی خوبه . امیدم به امروزم داره زیاد میشه . به آینده فکر نکنم . با همین چیزایی که دارم حال کنم . خب این خیلی خوبه . من همیشه یه کمال طلبی خاصی در وجودم هست . ولی توی این فایل فهمیدم اصلا نیازی به کمال طلبی نیست . با همین فایلای رایگانم میشه لاغر شدن رو تجربه کرد مهم اینه که بتونم استفاده کنم و وقتی این دوره به پایان رسید شخصیتم تغییر کرده و من تبدیل شدم به یه انسان همیشه شاد دوست دارم بازم ادامه بدم . من لاغر شدن با این روش رو دوست دارم . ولی همیشه راهش برام سخت بود چون همش باید براش یه کاری انجام میدادم . ولی الان فهمیدم دیگه لازم نیست کاری انجام بدم . در لحظه زندگی کنم . از چیزی که دارم لذت ببرم . دلیلی نداره غذایی که میخورم  منو چاق کنه . دیگه حس می کنم غذا رو برای خوش گذرونی نمیخوام بخورم چون من الان شادم و دارم خوش میگذرونم . دیگه قرصامو دلیل چاقیم نمیدونم چون قرصا فقط غضروف میسازن .چرا باید منو چاق کنند .  آب دلیل چاقیم نیست . بدنم اضافشو دفع می کنه . احساس می کنم نیازم به آب هم کم میشه . نمیدونم نمیدونم چی میشه . ولی من فقط میدونم دلیل چاقیم رو باید پاک کنم . هیچ دلیلی برای چاق بودنم نیست و من هر وقت که بهانه ای میاد تو ذهنم برای چاقی باید اون رو پاکش کنم . پس خیلی راحته اینجوری لاغر شدن . نمیدونم چی میشه ولی من الان حالم خوبه . شادم . حس میکنم راه لاغریم پیدا شده . پس به همین شادی دلمو خوش می کنم و ادامه میدم تا سیاهیهای مغزم همه پاک بشن . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار moradisomaih20@gmail.com
      1401/09/29 12:05
      مدت عضویت: 693 روز
      امتیاز کاربر: 898 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 459 کلمه

      سلام ،

      امروز روز دوم  لاغر من و گرفتن آگاهی هست استاد جان 

      و دوستان همراه 

      فهمیدم که قبل از اینکه بخوام لاغر بشم و به تناسب اندام خودم برسم 

      باید شاد باشم 

      بهونه ها رو بزارم کنار و توی لحظه ای حال و از چیزی که الان هست لذت ببرم 

      اینم فهمیدم که دلیل لاغری و اندام متناسب افرادی که از اول هم متناسب بودن این بوده اصلا به چاقی فکر نمیکنن و ترسی برای چاقی اصلا توی ذهنشون ایجاد نشده 

      خودشونو پذیرفتن که اینجوری هست اندامشون 

      و اینکه حالشون خوبه وقتی چیزی میخورن ، یا میخوابن به هر میزان ، یا تحرک انچنانی هم ندارن بازم حس چاقی و نکنه چاق بشم نیومده سارغشون 

      چیزی به اسم پیام چاقی نفرستادن و فرمول چاقی توی ذهنشون نساختن 

      اما ما افرادی که به این حد از چاقی رسیدیم کلی فرمول های چاقی ساختیم و احساسات و انرژی های بد بهش وصل کردیم

      مثل سنگ های توی یه زمین سنگی، کلی ترس ، کلی بهونه داریم و مانع از کار کرد وظایف درست جسممون که خوش اندامی و شکم تخت هست که آرزوی همه ای ما هست شدیم

      اما حالا که فهمیدم بهونه های ذهنی چاقی ذهنی توی جسمم خودشو نشون داده 

      دیگه تناسب فکری به همراه همین اموزش های استاد عزیز و اجرا میکنم که توی جسمم خودشو نشون بده 

      مثل خود ایشون 

      حق طبیعی و رسالت ما لاغری ومتناسب شدن فکر و جسممون هست 

      باورها مثل دونه های گندمه فکر و ذهن مثل تاریکی دل خاک هست ما با افکار درست ابیاریش میکنیم بهش انرژی ومواد مغذیشو میرسونیم و توی جسمم ما شکل میگیره فرم میگیره مثل سبز شدن دونه ای گندم و بیرون اومدن از دل خاک 

      خوشحالم که با سایت تناسب فکری استاد گرانقدرم جناب آقای عطار روشن آشنا شدم و میتونم اینجا حضور داشته باشم وشاهد تغییرات خودم و دوستانم باشم ، 

      [انتظار هر چیزیو داشته باشیم همون پیش میاد زمان مهم نیست، مهم درست انجام دادنه ، و استمرار داشتنم]۰

      یه چیز دیگه بهونه های ذهنمو پیدا کردم مهمترینش اینه خب حالا داری یعنی شکمتوو اب میکنی ببین شکمتو ،

      ولی من بهش میگم تو نگران نباش بامن راه بیا تا حالا من بهت توجه میکردم حالا توبه من اعتماد کن بیا بریم تو مسیر عزیزم آروم باش منو تو دوستیم ذهن مهربونم که انقدر به فکرمی دوستت دارم میخوام چیزای خوبی یادت بدم چیزی ، میخوام خوشحالت کنم خواسته خودتم همین بوده بیا شاد باشیم تو چشاتو ببند من محافظت فقط چیزایی که میخوامو انجام بده سورپرایزت میکنم حالتو بهتر میکنم توی مسیر بیا 

      اون بهونه ها اشتباهی بهت داده بودن فدات بشم یه چیز بهتر واسه ات دارم لباس های خوشگل و خوشتیپ تن این جسم میبینی دوست داری آیا ؟

      هر چقدر بخوری و خوشتیپ و خوش اندام بمونیو دوست داری آیا ؟

      خب دیگه بامن همراه شو حالا که حست خوب شد و تونستی ببینی و دوست داری ذهن نازنینو مهربونم کودک درونم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1401/09/26 13:18
      مدت عضویت: 504 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 421 کلمه

                    “ به نام خداوند مهربان”              

      با سلام به همه ی عزیزان هم مسیر و استاد گرامی؛

      بهانه بی بهانه؛ختم کلام.خیلی خوبه که ما یاد بگیریم برای انجام کاری که واقعا از ته دل دوست داریم که آن را به انجام برسانیم و به آن نیاز داریم، بهانه های جورواجور نیاوریم و با این بهانه ها خود را از لذت انجام آن کار محروم نکنیم.اگر ما انسان ها کاملا این را درک کنیم که هر وقت می خواهیم کار مهمی را انجام دهیم چون ذهن ما احساس می کند که انجام آن کار احتیاج به تلاش و زحمت دارد و او فراری از زحمت و تلاش، پس شروع می کند به بهانه آوردن که تو نمی توانی،اما ما غافل از آنکه با کمک همین ذهن بهانه گیر اما پر قدرت و توانا خیلی خیلی راحت به خواسته های خود در زندگی می توانیم برسیم، فقط کافی است که ذهن خود را در مسیر خواسته ها و اهداف خود قرار دهیم.من خیلی به لاغری با ذهن اعتقاد دارم و مطمئن هستم که از این طریق به خواسته ی دیرینه و لذت بخش خودم یعنی لاغری ماندگار دست پیدا میکنم چون من الان واقعا هیچ بهانه ای برای چاقی خودم ندارم.بهانه هایی مثل این که من خانه دار هستم و تحرک کافی ندارم یا اینکه چاقی من ارثی یا ژنتیکی است یا اینکه ازدواج و بچه دار شدن باعث چاقی بیشتر می شود و یا سوخت وساز پایین،ورزش نکردن،هر نوع قرص یا دارویی مصرف کردن.من چون دومین بار است که می خواهم این گام را بر دارم در این مدت که دقت میکردم که چه فرمول چاقی در ذهن من است که مانع لاغری من است به این نتیجه رسیدم که من خیلی اوقات از بعضی از اطرافیان می شنوم که تو درسته که چاقی اما چاقیت زشت نیست و هم اینکه همسرم از تپلی من خوشش میایید و گاهی اوقات از تپلی صورتم تعریف میکند، این در وجود من یک مانع ذهنی برای لاغری بیشتر است.از این به بعد من به این گفته ها اهمیت نمیدهم و آنها را از ذهنم پاک میکنم تا راحت تر وزن کم کنم.من می خواهم لاغر شوم و لاغر بمانم پس حتما می توانم واز هر فرصت و امکانی برای رسیدن به آن استفاده می کنم مانند استفاده از فایل های رایگان موجود در سایت تناسب فکری تا جایی که هست و می توانم و بعد از آن حتما  به راحتی می توانم دوره ها را نیز تهیه کنم.من می خواهم پس حتما می توانم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zhrardamyyn6@gmail.co
      1401/03/29 15:28
      مدت عضویت: 684 روز
      امتیاز کاربر: 45
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 231 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستانی که تازه با این سایت آشنا شدن 

      من از مهر ماه 1400 با این مسیر و این سایت آشنا شدم و من 17 سالم بیشتر نیست و مسلماً کسی به سن سال من هیچ درآمد و سرمایه آنچنانی نداره 90 درصد افراد تا سن 20 سالگی سرمایه خاصی ندارن و من وقتی وارد سایت شدم اول با دوره رایگان 12 گام شروع کردم و وقتی تموم شد احساسات من تغییر کرده بود رفتار غذاییم به کل عوض شده بود اصلا پرخوری از یادم رفته بود و چون استاد تاکید داشتن حتما چند بار از دوره 12 گام استفاده بشه تا 4 ماه پشت سر هم تکرار کردم و تا 4 ماه اصلا وزنم یا سایزم کم نشد اما بعد 4 ماه شروع شد و وزن کم میکردم و الان که خرداد 1401 هست من از 60 کیلو گرم به 51 رسیدم و الان میخوام پر قدرت تا از قبل به شروع کردن مسیر 100 گام بپردازم. میخواستم به همه شمایی که فکر می‌کنید نمیشه با دوره رایگان به جایی رسید بگم که من فقط ده گام رایگان رو تا الان تکرار کردم و منی که با تمام روش های لاغری رایج فقط در حد چند گرم کم میکردم تونستم حدود 9 کیلو کم کنم و مطمئنم که وقتی به درستی 100 گام رو به پایان برسونم به هدف  خودم خواهم رسید. موفق باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 22 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/01/24 19:33
      مدت عضویت: 1406 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 557 کلمه

      سلام

      الان که دارم این تمرین رو مینویسم مامانم بیرون بود واومد خونه . سرصحبت باز شد که عمه ات را دیدم که ازپشت سر داشت میرفت و من نشناختمش ازبس لاغر شد .

      وقتی ازکنارش رد شدم دیدم خودشه . وقتی دلیل لاغریشو پرسیدم گفتش پاهام درد میکرد و رفتم دکتر و دکتر گفت تنها راه خوب شدن پاهات اینه که وزنتو بیاری پایین .

      والان با اینکه وزنش رو آورد پایین وشده ۸۰ کیلو ولی همچنان پادرد داره .

      و من به مامانم گفتم اون وزن جسمش رو آورد پایین درحالیکه فرمول چاقی تو ذهنشه .

      البته کم وبیش دلیل لاغرشدنم و لاغری باذهن رو مختصر ومفید به مادرم زیرکانه درگفتگوهای روزمرم میگم . 

      بعدش گفتم مامان جان عمو حسن سوپری رو میشناسی اون صبح تا غروب داخل مغازه نشسته اما لاغره وتحرکی هم نداره .

      یا حسین آقا که کارمند بهداشته . صب تو بهداشت کارمیکنه عصر داخل مغازه نشسته وتحرک نداره ولاغره .

      چون شماها فکر میکنین کم تحرکی باعث چاقی میشه خوب چاق میشین .

      اوایل دوره که میگفتن منو خرافاتی میدونستن . اما الان متوجه شدن جلوچشمشون همه چی میخورم باشگاه نمیرم تحرک ندارم و روزبه روز لاغر میشم .

      الان ایمانشون بیستر شده ومامانم یه جورایی متوجه شده که این حرفام درسته .

      گفتم مامان جان اگه تو میخای سرنوشتت مثل عمه نشه این خرافات که کم تحرکی باعث چاقی میشه و… رو قبول نکن .

      واون چون دیده من لاغرشدم یه کم باورش شده و مثل قبلا اصلا واکنش نشون نمیده .

      برمن ثابت شده اگه وزن جسمم رو ۳۰ کیلو  هم بیارم پایین با رژیم و… ولی چون فرمول چاقی تو ذهنمون هست پادرد و ‌.. همه سرجاشه .

      حالا یه مطلب جالب اینه که 

      عمه هام الان ۷۰ وخوردی سالشون هست و تقریبا یه ۲۰ یا ۳۰ سال پیش همه عاشق عمه هامون بودیم چون تپل بودند وصورت پهن وقرمزی داشتن و دوست داشتنی بودن .

      وهرموقع از زیباییشون تو خونه میگفتیم بهمون میگفتن اونها غذای خوب میخورن واینقدر شاداب وزیبا هستن.

      ولی آخر عاقبت تپلی همینه . البته اینا رو به خودم میگم چون به جای اینکه به لاغرها بگم لاغر مردنی بگم لاغر سلامتی .

      چون من لاغر ندیدم کبدش چرب باشه . قندخون بالا و درد زانو وفشار بالا و… باشه . البته اون لاغرهایی رو میگم که خودشان لاغرن . نه اینکه چاق بودن و مثل عمه ام با رژیم وزنش رو آوردن پایین .

      پس وقتی بدونم آخر عاقبت چاقیه اینه . دیگه عذر و بهانه ای برای ادامه ندادن در این مسیر شگفت انگیز نمیمونه .

      یه چیز میگم نخندین بهم .

      همین الان به دقیقه نشده باز سوتی دادم .

      پدرم بیرون بود اومد خونه میگه اردک ها رو میخام بزارم داخل انبار نمیرن .

      گفتم خوب نرن . بزار داخل باغ بمونن.

      گفتش یه گربه سیاه هست اونها رو میبره.

      من اون گربه سیاه رو میشناسم وهمش میبینمش.

       منم ناخوده آگاه گفتم اون گربه رو میگی اون که لاغرمردنی هست اون میخاد اردک ها رو ببره .

      بابا گفتش آره اون رواونجوری نبین میبره اردک ها رو .

      من یهو خندم گرفت اینهمه کامنت برای کی نوشتم چقدر ذهنم خرابه .

      چقدرتصویر بدی ازلاغرها دارم. مردنی ‌ ضعیف . ناتوان .

      بعدش البته پدرم گفت اینطوری نگاهشون نکن میبرن اردک ها رو .

      توذهنم گفتم نگاه کن لاغرن و قوی هستن وتوانایی حمل یک اردک سنگین رو هم دارن .

      پس قوی بودن به چاقی نیست .

      امان از فرمولهای ذهنی . که بد جاخشک کردن تو ذهنمون .

      حالا خوبه حواسم هست . وشناساییش کردم .

      واین مسیر زیبا همچنان ادامه دارد .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/12/16 23:11
      مدت عضویت: 1195 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,357 کلمه

      به نام خدایی که انتخابم کرد 

      به زمانبندی خداوند اعتماد دارم 🦋

      سلام و درود دوستان مشتاق زیبایی

      بهانه بی بهانه …تکرار (۲)

      تفاوت بین افراد موفق و ناموفق در نگرش اونها به بهانه هاست افراد موفق از نگرش بهانه بی بهانه استفاده می کنند و افراد ناموفق همیشه بهانه هایی دارند مثلا شرایط اقتصادی و سیاسی و عدم ناتوانیشون و تا ابد با این نگرش ناموفق خواهند ماند.

      اصولا افراد ناراضی همیشه بهانه دارند و ناسپاسند چون حالشون بده احساسشون پر از خشم و نفرت و حسرت برای چیزهایی که ندارند.

      همه افراد چاق از شرایط جسمیشون ناراضی هستند و دلایلی برای چاقی خود دارند ولی یک دسته بهانه های زیادی برای لاغر شدن دارند و اما دسته دیگر بهانه ای برای لاغر شدن ندارند و سعی دارند تمام بهانه های خود را رها کنند و در نهایت به رویای لاغری خود می رسند.

      پذیرش چاقی یا چیزی که ازش متنفر هستی کار آسونی نیست ولی اگر به دلایل چاق شدن شناخت پیدا کنی احساس آرامش می کنی و متوجه قدرت ذهن خودت و البته حق انتخابت میشی و به راحتی و به مرور این پذیرش بیشتر میشه .کشف دلیل چاقی تنها چیزی بود که هیچ کارشناس و پزشک تغذیه ای بهش اهمیت نمی داد و همه سعی داشتند برنامه ای طبق دانش خود به ما ارائه بدهند و تآکید کنند که باید مو به مو عمل بشه !…

      ✨هیچ اضافه وزنی در برابر قدرت ذهن ما توااان استقامت و ماندگاری ندارد🤩

      اگر نفس می کشیم حتما می توانیم لاغر شویم 

      خیلی وقتها صحبت از دل میشه اما دل یعنی آنچه ما احساسش می کنیم یک بیکرانگی در وجودمون .

      و از طریق ورودی های ذهنمون که چشم و گوش ما هستند تغییری در احساس ما و درواقع دل ما به وجود میاد یعنی دل (اعماق وجودمون )یا حتی قلبمون که فیزیکی هست هیچ دسترسی به پیرامون ما نداره و البته ما با دریافت آگاهی از بیرون بر روح و جسم خود تأثیر می زاریم .

      زمانیکه به شناخت بیشتری میرسیم به حق انتخاب خود تهمیت میدیم به ورودی های ذهنمون و هر آنچه که حالمون را خوب یا بد می کنه و البته در مسیر آموزشهای ذهنی به مرور یاد میگیریم که بیشتر در لحظه زندگی کنیم چون لذت و رهایی زندگی در لحظه حال هست و چون به کمی شناخت رسیدی می دونی گذشته را باید رها کنی تا بتونی یک آینده خوب بسازی و از طرفی دوراندیش نیستی چون می دونی هیچ تضمینی وجود نداره که فردا باشی!…

      خیلی وقتها کاری دوست داریم انجام بدیم یا چیزهایی دوست داریم داشته باشیم اما شرایطش نیست !مثل رفتن به مسافرت یا نقل مکان به خونه بزرگتر و یا حداقل بازسازی خونه فعلی !…اما وقتی دوست داری ولی نمی تونی باید فشاااار تحمل کنی !…

      در حدود شش ماه گذشته تا این اواخر سر موضوعات مختلفی تحت فشار بودم و نمی تونستم بپذیرم دائم خودم یا همسرم را مقصر می کردم خیلی وقتها می دونستم باید رها کنم ولی از درون مثل کنه چسبیده بودم چندبار هم رها می کردم اما منتظر بودم اتفاق بیفته بنابراین چند هفته بعد باز قد الم می کرد !…چندبار بدجور از خدا شاکی شدم بعد همسرم را مقصر دونستم و گفتم اگر نمیشه چون نزدیکانم در مسیر من نیستند و باورها و انرژی منفی اونها همه چیزو خراب می کنه خُب خیلی هم هربار درس گرفتم اما سریال من شده بود که هر بار داشت کمرنگتر می شد و کم کم دارم متوجه میشم که تنها قدرت خداست و هیچ کس نمی تونه مانع رسیدن من به حق الهیم بشه با خودم فکر می کردم من که هرروز دارم روی خودم کار می کنم پس چرا چند خواسته و اولویتم هنوز اجرایی نشده یعنی خدا زمان لازم داره !؟..یعنی من لایق نیستم!؟گاهی می گفتم چون عجول بودم ولی این خواسته های یکسال پیشه منه صبوری تا کی اتفاقا دور از دسترسم نبود برام فقط انگار نمی خواست باشه تا اینکه دیروز یک کلیپ تصویری دیدم از جوول استیون:

      اگر هنوز به خواسته ای نرسیدی به این معنا نیست که نمی رسی یا مال تو نیست بلکه زمان لازمه که در درون تو تغییراتی ایجاد باشه و کاملا آماده دریافت باشی و انگار یک تلنگر به من خورد👌مرحله ای که متوجه بشی انقدر تو شکوهمندی که هیچ کدوم از این خواسته هات نمی تونه بر تو غالب بشه یا به تو چیزی بده اگر یه روزم نداشتیشون تو باز همان شکوه و جلال را خواهی داشت یعنی درک مقام شاهزاده ‘!…

      می خوام صادق باشم که خداوند در درون به من ثروتی داره هرروز عطا می کنه که با هیچ چیز قابل قیاس نیست ثروت شناخت و درک من کیستم !؟…

      اما موضوع اینه که هرروز واقعیت جلو چشمته چاقی و …اما دارم یاد می گیرم هنر ضدضربه شدن و هنر شدشد نشد نشد!…حتما با استمرار و تکرار هرروز یک گام جلوترم و می خواهم به زمانبندی خداوند اعتماد کنم .

      خیلی از ماها زندگی را متوقف می کنیم تا اون روزی که به خواستمون برسیم بارها گفتم می خوام عکس آتلیه بندازم اما هزار تا بهونه آوردم و اینکارو نکردم الآن چاقم با این لباسها هم نمیشه اگرم بخوام بخرم سایز دلخواهم اندازم نیست یک سری لوازم آرایشی جدید هم می خوام شرایط مالیش هم باید در نظر گرفت !…در نهایت دنبال نکردن علایق و لذت آنی میشه افسردگی و حال بد و جسم ما تمایلی به بهبود شرایط نداره !…و از همه مهمتر گرفتن حق انتخاب از خود …

      در دیدگاه دوستی خوندم که افراد چاق بسیاری هستند که لباس رنگ شاد می پوشند و از خودشون عکسهای خوشگل می گیرند آیا از چاقیشون راضی هستند؟نه فقط دارند در لحظه زندگی می کنند و یکی از این افراد چاق و موفق را میشناسم که مربی فستیوال و جز داوران اروپا هست و کارهای متد روز ابرو انجام میده !…این افراد عزت نفس بالای دارند و زندگی را متوقف چاقی نمی کنند (و به نظرم بهترین کار انجام دادن همون کاری هست که تا حالا منتظرش بودیم لاغر بشیم این یعنی قدرت منم و حق انتخاب با منه !)

      ✨برای اینکه بتونیم به خودمون کمک کنیم باید احساسمون خوب باشه و اولویت زندگیمون حال خوب خودمون باشه و در صورتبکه شرایط را همانی که هم اکنون هست بپذیریم و از وجود هزاران نعمتی که در اختیارمون هست لذت ببریم میتونیم سپاسگزار باشیم وقتی ناراضی هستیم زیاد شکایت می کنیم همه شرایط و آدمهای اطرافمون را مقصر می دونیم و نتیجه میشه استپ کردن خودمون و جا موندن از زندگی …

      به نظر منم رسالت آدمی از رنجش شروع میشه و همون رنجها میشن گنج فردی مثل استاد از کودکی با چاقی دست و پنجه نرم می کردند و همه جور شرایط چاقی را تجربه کردند و یک روزی شدند مدرس لاغری !…یک نویسنده ترکی از سخنان مولانا صحبت می کرد و می گفت هرکجا درد باشد درمان همانجاست !..

      مثلا وقتی دستتون آغشته به رنگ توت سیاه میشه با همون برگ درخت توت پاک میشه !..یا وقتی برای نون پختن آرد به دستت میچسبه با همون خمیر از دستت جدا میشه !..و چقدر جالب و قابل تأمله وقتی تونستی با عشق توی چشمهای دردهات نگاه کنی برای همیشه حل میشه وگرنه بارها مثل سریال تکرار می شوند یک دوست نوری دیگر هم یک جمله قشنگ استوری کرده بود اینکه کارما درمان دردهای ماست میاد تا ما خودمون را درمان کنیم🔥

      برای اینکه به هدفمون برسیم باید بهانه ها را کنار بزاریم خیلی ها فکر می کنند چیزی که رایگانه بی ارزشه اما یادت باشه نفس کشیدن هم رایگانه ولی کسی قیمتشون میدونه که آخرین نفسهاشو میکشه🔥

      به لطف یکدانه ام برای بار سوم این دوره را شروع کردم همین ۱۰روز پیش که گام صد بودم متوجه شدم من باید برای آرام صحبت کردنم (شمرده و آهسته صحبت کردنم )آرام راه رفتنم و فعالیتهای روزانه ام تعادل در روابطم و استمرار در کارهام یعنی صبور شدن و پذیرش آنچه که هم اکنون نیست هزاران الگوی رفتاری افراطی و تفریطی درمان بشم !؟…و در مدتی که صدگام را گذروندم حدود۵۰٪تغییر و تحول در خودم حس می کنم پس خدای من به بخشهای وجودم آگاهتره و بهترینها را برام می خواد .

      خیلی از افراد به این مسیر اطمینان ندارند همچنان دنبال راه و روشهای دیگرند گاهی در مسیر هستند و گاهی رها می کنند و تا زمانیکه مطمئن به مسیر نشی نتیجه ای دریافت نمی کنی به لطف خداوند از مرحله عبور کردم مطمئنم که تنها روش لاغری مطمئن ذهنی هست و شناسایی الگوهای چاق و اصلاح کردنشون با الگوهای طبیعی و اورجینال لاغری اما امروز منفی باف یه جوردیگه سروکله اش پیدا شد .

      ناگهان فایل تصویری یکی از اساتید موفقیت را دیدم که تغییر جسمی چشمگیری داشت از حالت چاقِ چاق به حالت لاغر و اون هم در مدت ۳ماه !…فکم افتاد …منفی باف شروع کرد تو هم باید در صدگام گذشته تا این حد لاغر میشدی بیا برو دوره اون استاد و …اما نیروی درونم بهم یادآوری کرد لاغری با ذهن زمان تعیین نمی کنه و برای هر فردی نسبت به درک محتوا متفاوته (گول تبلیغات زمان را نخورید!)

      از جائیکه برای اون استاد عزیز احترام قائلم و می دونم اهل دروغ هم نیست کمی با منفی باف کل کل کردیم .

      گفتم ایشون بالای ۱۵ساله دوره برگزار می کنه و انقدر ذهنش پاک هست که بتونه درک محتوای بالایی داشته باشه و این زمان برای شخص ایشون بوده ولی من شاگردم و محتوای ذهنیم زمان بیشتری لازم داره تا پاکسازی بشه از طرفی گول شاخه به شاخه شدن را نمی خورم قبلا کلاهش سرم رفته و از طرفی دیگه من تعهد دادم و باید به حرف خودم و حق انتخاب خودم احترام بزارم و اما نکته اگر یک استاد خوب موفقیت دیگه تونست با روش ذهنی لاغر بشه مسیر 💯درسته آخ جوووون منم می تونم راهم درسته و به صورت ماندگار و همیشگی همسو با ذات الهی ام 😍

      درسته واقعیت جلوی چشمم هرروز چاقیه اما در نهایت قدرت با منه امروز خیلی نوشتم و فکر کردم اگر بلال حبشی از دید چشم سر ما یک سیاهپوست زشت و ندار بود اما خداانتخابش کرد که او اذان بگه نور چشمی خدا شد و نامدار👌 

      پس خدا کاری به لباس تنم مقامم یا پولم نداره اگر من چاقم باشه مهم اینه که خدا انتخابت کنه و این توامندی و لیاقت را در تو ببینه مهم اینه که خدا فرمانت بده برای یک کار مقدس و جهانی پس انقدر ادامه میدم تا دیده چاقی حالمو بد نکنه تا با عشق تو چشاش نگاه کنم و بگم عاااشقتم .

      درود بر محمد(ص) و بلال حبشی ❤️

      یک باور و الگوی مخربی در ذهن خیلی افراد هست و عااادت کردن به رنج هست خیلی خطرناکه خیلی خطرنااااکه!… 

      خیلی از افراد به رنجهاشون عادت می کنند افراد زیادی در روابط عاطفیشون هرروز تحقیر و سرزنش داد و دعوا و شکایت و کلانتری را تجربه می کنند ولی براشون عادی شده !…

      یا با دردو رنج چاقی زندگی می کنند و براشون عادی شده حتی بی پولی دیگه بیخیال شدند تسلیم شدند و خودشون را ضعیف و بی دفاع و مظلوم می دونند.

      باید تمام بهانه ها را کنار گذاشت و تنها یک دلیل داشت تنها دلیل زندگی موفق شدنه لاغر شدنه شاد بودنه ثروتمند شدنه و روابط خوب را تجربه کردن 

      قبل از اینکه چاق بشیم انتظار چاقی در ذهنمون شکل گرفته و الآن هم باید برای لاغری انتظار لاغری در ذهنمون شکل بگیره و برای این کار هرروز با استمرار در مسیر لاغری با ذهن و دریافت محتوای آموزشی چاقی را از ذهنمون پاک می کنیم تا وقتی دلیل برای چاقی داشته باشیم نمی تونیم انتظار لاغری از خود داشته باشیم !…

      سالها فقط دیدیم و شنیدیم و پذیرفتیم و دلیل داشتیم که این آدم یک مقامی داره و فلان برای هیچ کاری تحقیق نکردیم ترسیدیم خودمون تجربه کنیم و یه جوری ذهنمون را به حالت نمایشی عادت دادیم یادم میاد بارها در مدرسه از معلمها می شنیدم که چرا مغزتون را به کار نمی اندازید چرا آکبند گذاشتین و مثلا فردی مثل انیشتین فقط ۱٪از مغزش استفاده کرده و نابغه شده !؟..شبها با خودم فکر می کردم چه جوری ازآکبندی دربیام یا زور میزدم با چشمان بسته تا مغزم کِش بیاد یا ناامید می شدم و می گفتم من حتما مشکلی دارم هیچوقت کسی پیدا نشد بهمون یاد بده با ورودی و آگاهی صحیح دادن به خودتون و تجزیه و تحلیل فکری مغزتون باز میشه یا بارها می گفتند مطالعه کنید اما برای چی !؟یا اصلا چی بخونیم !؟…شاید همین سئولات در نوجوانی باعث شد امروز به لطف خداوند هدایت بشم و اینجا باشم در مورد چاقیمون هم همینطور بوده یک نفر گفته کم تحرکی باعث چاقی میشه پذیرفتیم فردی دیگر گفته خواب زیاد پذیرفتیم جای دیگه گفتند ارث و ژنتیک و پذیرفتیم ….از کجا این حرفها در اومد !؟..اصلا چرا من باید قبول کنم وقتی در افراد ضدونقیضه !؟…

      با شناخت بهتری که امروز در این مسیر دارم متوجه هستم که به خاطر قبول کردن و توجه کردن یک سری دلایل بی پایه اساس همچنان چاقم ….

      فرمولی که مسافرت چاق می کنه!؟..پس اگر اینطوره باید تمام خلبان ها و مهماندارهای هواپیمایی یا راننده کامیونهاچاق باشند اگر من حق انتخاب دارم و قدرت منم چطور زمان و مکان میتونه بر من مسلط باشه اونم وقتی هر آنچه در آسمان و زمین هست تا ابد رام و مسخر آدم قرار داده شده است ؟!…

      وقتی یه کاری می کنم باید چیزی بخورم چون انرژیم سوخته !؟…

      اگر اینطوره پس افرادی که کارهای پر انرژی دارند مثلا در معادن کار می کنند یا حتی افرادی که باربرهستند باید همیشه سر یک سفره رنگین باشند ۵دقیقه کارکنند و نیم ساعت بخورند!؟…

      هنوز فرمول خوردن چاق میکنه در ذهنم هست ولی نه  به شدت روز اول و این یعنی امیداوری یعنی تغییر و آسودگی …

      اوایل که به مسیر آموزه های ذهنی هدایت شده بودم تمام آرزوم این بود که بتونم فرمولهای ذهنیمو شناسایی کنم هرروز از خدا طلب می کردم و در جستجو بودم امروز پس از دوسال خیلی به نجواهام آگاهترم و خیلی ظریف مو را از ماست می کشم اما امروز منفی باف می گفت حالا چه طور اصلاح کنی کلی وقت میبره کلا همش با زمان روی اعصابم میره !…

      و اینحا از جمله ارزشمند خانم فلورانس اسکاول شین استفاده کردم با عمق وجود درخواست کردم سپردن بار به خدا ….و به خداوند اعتماد دارم .

      به اراده و لطف خداوند می خواهم می توانم می شودو تمام راههای شگفت انگیز بر من گشوده می شوند 

      خدایا سپاااااسگزارم 

      خدایا عااااشقتم ❤️

      درود بر استاد که بذر ایمان در دلم کاشت 

      هم مسیری های متعهد و پرانرژی همواره با ایمان به خدا و خودتون در مسیر تغییر کردن باشید 🍃🌸 

        

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sareh.taherii123@gmail.com
      1400/10/24 16:28
      مدت عضویت: 805 روز
      امتیاز کاربر: 292 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 493 کلمه

      سلام آقای عطا روشن

      من امروز اومدم برای شما بنویسم تا بهتون بگم چطور شد که من امروز به سایت شما هدایت شدم ، سه سال پیش من خیلی چاق بودم تقریبا ۸۰ کیلو ، تصمیم گرفته بودم عمل لیپوماتیک کنم و انجام دادم که بعداز عمل تونستم با رژیم که دکتر به من داد به پنجاه و پنج کیلو برسم (که متاسفانه الان ده کیلو چاق شدم و روحیه خوبی قبل از گوش کردن به حرفه‌ای شما نداشتم) بعد از اینکه عمل کردم با یکی از دوستام حرف میزدم که میگفت زن داداشش خیلی لاغر شده همه چیز میخوره اما هردفعه که میبینیش لاغرتر از قبل شده!خیلی ازش پرس جو کردم که چیکاری کرد که اینجوری شد و اون در پاسخ گفت به فایل صوتی که از شما خریده گوش میکنه و لاغر شده ، من زیاد جدی نشماردم !! تا اینکه چند وقت پیش حال خوبی نداشتم ایمانم خیلی ضعیف شده بود یکی از دوستانم به من پاکدستهای Castbox رو معرفی کرد ،هرروز به پاکدست قدرت من هستم گوش میدادم هر فایل رو روزی چندبار!! اینقدر که خدا رو دوباره تو وجودم در همه جای زندگیم احساس کردم! یه روز که تو آینه داشتم بخودم نگاه میکردم با خستگی ناشی از چاقی گفتم خدایا میشه من لاغر بشم اونقدر که خوردن غذا با لذت به من عذاب وجدان نده؟! خدایا اگه تو بخوای میشه !! تا تیکه یه روز تا Costbox عکس شما رو دیدم ، تو دلم امیدوار بودم که همه برنامه هاتون رو بتونم گوش کنم اما همش باز نمیشد ! پیج اینستاگرام شما رو پیدا کردم و از اونجا وارد وب سایت شما شدم ، وقتی دیدم یه دوره رایگان گذاشتین و در اولین فایل تصویرتون می‌گوید فکر کنید که چطور شد به اینجا هدایت شدید! من خدا رو در صدای شما احساس کردم ! چون خدا دقیقا منو به سایت شما رسوند!! ان هم با شروع یک دور رایگان که هیچ بهانه ای نداشته باشم !! میخوام مثل یه آدم نرمال باشم و بدون فکر کردن به کلمه چاقی از زندگیم لذت ببرم ! میخوام بعد از این با یک هیکل زیبا از خودم لذت ببرم بدون اینکه به کلمه رژیم فکر کنم!من در تمام سالهای دوره نوجوانی و جوانیم رژیم گرفتم!! از هر نوع رژیمی که تصور کنید ( شش ماه فقط ساقه طلایی خوردم با چایی!! شبانه روز !! سی کیلو وزن کم کردم اما همین که شروع میکردم به غذا خوردن عادی دوبرابر میشدم! یا رژیم کانادایی، هر رژیمی که فکر کنیین) الان دیگه نمیتونم بخ اون رژیم‌ها فکر کنم حالم رو بد میکنه!! آرزومه مثل همه غذا بخورم چاق نشم!! دغدغه چاقی نداشته باشم!!! همسرم همش به من میگه تو چاقی و این کابوس من شده ( خودم هم دوست ندارم چاق باشم روحیه ام رو تضعیف میکنه!) امروز خوشحالم که خالق من ، من را لایق این جایگاه دونسته!! و من در صدای شما در بغضی که گلوی شما بود به غیر از صداقت چیزی ندیدم!! پس بسم الله با صد روز رویایی…. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/08/05 19:01
      مدت عضویت: 1195 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 813 کلمه

      سلام بر استاد مهر 

      و ره پویان مسیر زیبایی و شادی و ارزشمندی 

      بهانه بی بهاانه 🤫 چه خوب ذهنمون بازی بلده و واسه هر کاری بهانشو داره ما هم بی فکر و راحت و تنبل گوش می دهیم و بی بهانه بهانه ها را قبول می کنیم !!!

      دقیقا رسالت از نظر من هم وقتی به مسیر زندگیم نگاه می کنم از رنج به وجود آمده و از کودکی شکل گرفته یعنی باید از موضوعی سالها رنج می بردم تا چم و خم کار دستم بیاد و به درکی برسم که در چنین روزهایی بتوانم الگویی باشم برای افرادی که ناشناخته هایی دارند در حیطه موضوع رسالت من …و چه فوق العاده چقدر دوست دارم دقت استاد جان را من همیشه این حس رو دارم نسبت به استاد که عالیه و اون هم اینه که در مسائل ذهنی استاد انگار یک ذره بین هوشمند قوی دارند و خیلی خوب ریز می شوند تو موضوع واقعاا عالیه و تا حدودی این روی من هم تأثیر داشته و خدارا شکر یک کم بهتر و سریعتر می توانم فرمولهای ذهنی ام را تشخیص بدهم …

      مسیر اصلاح فرمولهای ذهنی و البته شناخت قوانین جهان هستی یک شبه طی نمیشه ولی همین که به قول استاد می توانی نسبت به قبل بهتر عمل کنی و لحظات بیشتری در لحظه حال باشی و دغدغه هات دیگه موضوعات سطحی نباشند و راحت تر بپذیری که شرایط اینه و توجه کنی به داشته هات و زندگی کنی شاید آرزوی میلیاردها انسان باشه پس خیلی ارزش داره وقت بزاری برای خودت و حال خوب خودت😍

      من هر وقت حالم بد باشه دیگه میدونم ناشکر هستم دیگه فیلم بازی نمی کنم که زبونی بگم خدایا شکرت چون می دونم دروغ و دورویی هم بهش اضافه میشه 

      سعی می کنم فکر کنم و مسئله را حل کنم 

      و از درون آرامش را جاری کنم 

      من هم سالهای زیادی را بدون فکر گذراندم یک زندگی تکراری که هرروزش تکرار تکرار بود بدون عشق…اولین بار که استادی بهم گفتند در مورد فلان موضوع فکر  

      کنید حتی بلد نبودم فکر کنم چون من فقط سالها یادگرفته بودم که فقط تقلید کنم همه را دانا و خودم را نادان بدانم  ورودی های ذهن من  از طریق چشم و گوش پر شده بود از ترس و ناامنی و پر از عذاب و باعث شده بود اطرافم پر بشه از انسانهای بی هدف که در تمام جنبه های زندگیشون مشکل داشتند و دائم این دلایل را در من تقویت می کردند که زندگی کردن چیزی جز یک جبر بدبختانه نیست ….انقدر دلیل و بهانه داشتم برای چاق بودنم از بی تحرکی و ارث و خواب زیاد و ازدواج و بارداری و اعصاب و دارو و الی آخر به لطف خداوند از پارسال که با سایت تناسب فکری آشنا شدم خیلی هاش در هم شکسته شد خیلی رها شدم ولی صددرصد نیست و الآن موضوع برام اینه که خوردن چاق می کنه خیلی سعی دارم پاکش کنم ولی منفی باف کلی دلیل میاره و موضوع دیگه اینکه منفی باف سایت را کرده برام رژیم میگه تا وقتی تو سایتی لاغری وقتی بری بیرون چاق میشی و اصلا نمی خوام اینطور به این مسیر نگاه کنم خب میگه استاد گفتند بذرها باید آبیاری بشوند وگرنه علف هرز میگیره خلاصه بسیار ظریف وارد میشه شاید به همین دلیل چند ماه این مسیر را رها کردم می خواستم به خودم ثابت کنم که این مسیر رژیم نیست یادگیری هست 🤔باز استاد عزیز اگر ممکنه راهنمایی بفرمایید..

      این یک قانونه هرزمان شاگرد بخواد فرا بگیره معلمش هم حاضر میشه (من بارها گفتم خدایا تو رب العالمینی تو پرورش دهنده عالمی خودت یادم بده) خود کائنات در لحظه من را متوجه موضوع کرده و یا سریع هدایت شدم به جایی که خدا صلاحم را می دونسته…

      واقعا زیروبم این سایت تو کوچه پس کوچه هاش پر از اطلاعات و آگاهیه من خودم کامل ندیدم خب البته که پرداخت هزینه در کنار پرداخت بها حال خود آدمو خیلی خوب میکنه و نتیجه را عالیتر می کنه و انگیزه و شوق را در وجود متحول می کنه ولی خواستن از اعماق وجود حتی اگر در جزیره ای باشی که هیچ معلم و کتابی نباشه نتیجه داره …این یک ایمانه 

      نفس کشیدن هم رایگانه ولی خیلی ارزشمنده و فردی که کرونا گرفته باشه قیمت هر نفس رو می دونه این دوره ها و هر پیام و نشانه ای که از خدا بهمون میرسه هم قیمتی هستند انقدر ارزشمند هستند که گاهی با یک جمله مسیر چند ساله بیراهه را مستقیم می کنند 

      قلبم داره میگه اینبار نتایجت فوق العاده و چندصدبرابر بهتره و مهمترینش آزادی از بند ذهنه در تمام جنبه های زندگیم من این دوره را هدیه از طرف خدا می دونم خدای من خدای فراوانیه خدای من بدون کاه برام خشت میسازه 

      خدایا شکرت 

      خدایا عاشقتم ♥️

      استاد عزیز بابت تغییرات فوق عالیتون در زمینه شخصیتی و شادابی و جوانی چهره و البته تناسب اندام به شما تبریک عرض می کنم  و بهتون افتخار می کنم و بسیار خدا را شاکرم که هم فرکانس اساتید عشق و عرفان هستم 🙏🏻🌹 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Armita Sediqi
      1400/07/24 22:57
      مدت عضویت: 926 روز
      امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 664 کلمه

                                به نام خدای هدایتگرم    

      من با گوش دادن به این فایل فهمیدم که..

      اینکه بارها به خودم بگم: چرا من چاقم؟ چرا صورتم زودتر از همه جا بزرگ میشه؟ چرا پول خرید می‌کنم رو ندارم؟ چرا پولدار نیستم؟چرا ماشیم مدل بالا ندارم؟ چرا در شهر بزرگ زندگی نمیکنم و و و….فقط باعث میشه من از لحظه الانم لذت نبرم و یک روز خودم رو تباه کنم.

      **من هم تا همین امروز تمام کارهام رو گذاشته بودم برای بعد از لاغری!!**عکاسی،لباس های رنگ روشن،شلوار جین و…بعد از لاغر شدن!ولی میدونم این نکته ربطی به اضافه وزنم نداره بلکه ربط به عزت نفسم داره.واِلا من ادم های زیادی رو دیدم که چاقن ولی لباس رنگی میپوشن و عکس های زیبایی از خودشون میگیرن! یعنی اونها از خودشون راضی ان؟ معلومه که نه! فقط یاد گرفتن در لحظه زندگی کنن و تمام برنامه های زندگیشون رو برای بعد از لاغری نریزن! اصلا کدوم لاغری؟ کدوم تناسب اندام؟ اونی که معلوم نیست باشه یا نباشههه؟… کدوم فردا….؟

      **نیازی نیست بخاطر چاقی زندگیم رو متوقف کنم**چون من انقدر اهداف و خواسته های بزرگ تر دارم که با توجه و تجسم اونها میتونم احساسم رو عالی کنم چون انقدر پاشنه آشیل دارم که بخوام برای اونها زمان بزارم و موفق بشم تمام زندگی من در جسمم خلاصه نمیشه؛بلکه در شخصیت و جسمم خلاصه میشه..اولویت اول زندگیم لاغری نیست اما یکی از ۱۰ اولویت مهم زندگیم همیشه هست چون من دوست دارم به جسمم احترام بزارم و باهاش محترمانه برخورد کنم! 

      **اگر حالم خوب نیست،سپاسگزار نیستم**حالا هرچقدر که میخوام دفتر شکرگزاری پر کنم هی بگم خدایا شکرت! ولی وقتی حالم خوب نباشه یعنی شکرگزار نیستم! فقط زمانی شکرگزارم که در لحظه زندگی کنم حالم خوب باشه و احساس خوبی داشته باشم.اونوقت میتونم بگم من دختر با ایمانی هستم^^

      **من با چاقی درگیر بودم**

      بله.از اول عمرم با جسمم مشکل داشتم،با اینکه وزنم همیشه دربرابر قدم عالی بود ولی دوست داشتم خیلی لاغر باشم! کلا سلیقه من جسم استخونی میپسنده و هنوز هم همینطورم و عاشق افرادی ام که پوست و استخونن!! چیکار کنم خب؟من که از یاد بردم ولی مامانم میگه همیشه از جسمت خجالت میکشیدی و منو دق دادی..راست میگه تا اونجایی که یادمه همیشه از خودم ناراضی بودم:) خیلی..این نارضایتی زمانی که وارد دبیرستان شدم بیشتر شد! هم سن و سالامو میدیدم که چقدر متناسبن و اونوقت خودمم میدیدم که چقد پُر و درشت اندامم خیلی غصه میخوردم و بهشون حسودیم میشد..وقتی مهمونی میرفتم گوشه گیر و افسرده و پرخاشگر میشدم.اخه اونجا پر از افراد متناسب بود و من دائم درگیر لاغری و چاقی..خیلی بد بود…حسادت ترس عصبانیت و ناشکری قاطی و پاطی بود…

      **هیچ بهانه ای برای چاق موندن ندارم**هرچقدر بیشتر به بهانه های استاد فکر میکنم بیشتر میفهمم که یکی دوتا بهونه های من که چیزی نیستاگه استاد تونسته پس منم میتونماگر شبنم و فریده جون تونستن پس منم میتونم و….من باید لاغر بشم.بهانه ای برای چاق موندن ندارم.از این لحظه به بعد با استمرارم نشون میدم که اطمینان دارم از این روش لاغر میشم.

      **افراد متناسب فکری درباره چاقی ندارن**این صد درصد درسته تصدیقش دوشتِ همکلاسیِ منهبه صورت مصاحبه ازش پرسیدم: وقتی کلمه غذا رو میشنوی چه حسی و دیدگاهی نسبت بهش داریاول کلی تردید داشت و بعد راحت گفت: نمیدونم..تامین نیاز بدن یا ادامه حیات و زندگی!!!من از تعجب دهتم باز مونده بود که بابا قانون داره جواااب میدههههه…..همینههههه…خووودشهدر صورتی که اگر این سوالو از من میپرسیدم میگفتم:راهی برای تپلی و چاق شدن هاهاهابا این جواب دوستم مطمئن شدم که هیچ فرمول چاق نداره! هیییییچی..پاکه پاکه

      متناسب  ها لاغر هستند چون فکر چاقی ندارند؟نهههه..چون فکر چاقی ندارند لاغر هستند.تموم شد و رف

      ** بهونه بی بهونه! **اینکه این دوره رایگانه من نتیجه نمیگیرم و فلان فقط حرفه مفته برعکس انقدر این دوره پُر و عالیه که نتایج عالی ازش میگیرن و گرفتنننن!!! نتیجه اش کلی دوستان دیگه هستن که با همین صدگام چندین سایز کم کردن..ولی خب من باید دوره ورود به سرزمین لاغرهارو در زمان مناسب بخرم و میخرم چون خیلی دوسش دارم و به تک تک اگاهی هاش نیازمندم نگاهی به مبلغش ندارممن فقط اونو میخواممیخوام و به دستش میارمتمااااااااام….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1400/07/08 12:13
      مدت عضویت: 1152 روز
      امتیاز کاربر: 4902 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 978 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست💖💖💖

      سلام به همه دوستان🙋

      بهانه بی بهانه 🤚🖐️

      منم قبلاً برای چاقی و اضافه وزنم کلی باورهای غلط و نادرست داشتم  مثلاً ( چاقی من ارثی و ژنتیکیه ، ازدواج ، بارداری ، زایمان باعث چاقی بیشتر میشه ، تو خونواده و اقوام ما سن مون که از سی رد بشه دیگه وزن مون پایین که نمیاد هیچ تازه چاق ترم میشیم ، سزارین باعث میشه که شکم تا آخر عمر آویزون بمونه ، ما آبم که بخوریم چاق میشیم …..) حالا اینا تازه باورهای من بود باز کلی دلایل واسه چاقیم داشتم مثل (من چونکه تحرکم  کمه چاقم ، من چون برنامه منظمی برای ورزش و پیاده روی ندارم لاغر نمیشم ، من شب ها دیر می‌خوابم صبح ها هم دیر بیدار میشم  ، خواب بعد از ظهر ، خوردن چای زیاد با چیزهای شیرین ،زایمان ، ریزه خواری ، خوردن اضافه غذای بچه ها بخاطر اسراف نشدن ،خوردن بستنی زیاد ، شانس ، داشتن اشتهای زیاد ، علاقه داشتن به کیک و شیرینی و چیزهای شیرین ……)  این همه باور و دلایل و رفتارهای نادرست نسبت به مواد غذایی داشتم بعد به زمین و زمان ناسزا میگفتم که این شانس منه و خدا نخواسته که من متناسب باشم البته نه اینکه کاری برای لاغر شدن انجام نداده باشم من هیچ وقت با چاقی و اضافه وزنم کنار نیومدم و همیشه به دنبال راهی💪 برای خلاصی از چاقیم بودم بخاطر همین به این مسیر 🛤️زیبا هدایت شدم ولی چون ذهن من و همه افراد چاق مملو از افکار چاق کننده ست همیشه می‌خوایم یک جورایی چاقی مونو توجیه کنیم و چون در خانواده چاق بودیم و از بچگی باورها و افکار و رفتار و عادت‌ها و دلایل و بهانه های چاقی در ذهن مون نهادینه شده و مسولیت پذیری چاقی رو آموزش ندیدیم یاد نگرفتیم که مسولیت چاقی مونو بپذیریم بخاطر همین همش دنبال مقصر میگردیم غافل از اینکه درد و درمان هر دو در درون خود ماست آب در کوزه ما تشنه لبان میگردیم همون طور که تونستیم چاقی رو به سختی و با رنج فراوان خلق کنیم صد درصد میتونیم لاغری رو به آسونی و با لذت وافر خلق کنیم .👏👏🌹

      من ایمان دارم که این روش درست ترین روش و ایمان دارم که من توانمندم و قدرتمند ترین ذهن و نیرو برای متناسب شدن و دارم .🌹

      من به مسیر درست از طرف خداوند هدایت گر هدایت شدم و ایمان دارم که خداوند این قدرت و توانایی رو در وجود من دیده که منو به این مسیر زیبا هدایت کرده و خواسته که من از سهل ترین و مستقیم ترین ترین مسیر به آرزوها و اهداف زیبایی که یکی از آنها داشتن تناسب اندام ماندگار برسم 🌹

      پس من بی بهانه در این مسیر با راهنمایی های ارزشمند استاد گرامی و دوستان هم مسیرم حرکت میکنم تا به هدفم برسم .🌹

      استاد الگوی من در این مسیر زیبا هستند و هر جا به مشکل بر بخورم یا خدای نکرده لیز بخورم و یا اگه بخوام به بهانه های مختلف جا بزنم که خدارو شکر تا الان این جور نبوده و ان شا الله بعدشم نباشه با استفاده از آموزش ها و راهنمایی های ایشون دوباره به مسیر بر میگردم 

      من هنوز سعادت نداشتم که از دوره‌های استاد خریداری کنم و دارم از آموزش های ارزشمند و رایگان ایشون استفاده میکنم و با استفاده از همین آموزش ها کلی حالم خوبه خیلی از بیماری‌هام از بین رفتن ، شادتر ، سپاس گذارتر ،سحر خیزتر ، جوون تر ، سالم تر، لاغرتر ، خوش تیپ تر ، فرزتر ، با اعتماد به نفس تر ، حرص و ولع ام نسبت به مواد غذایی کم‌تر ، زیباتر …..شدم .👏👏👏🌹🌹🌹

      این جا که دیگه خبری از تلاش جسمی و رنج و سختی های روش های قبلی ، ورزش های سخت و سنگین ، دمنوش های تلخ و بدمزه قبل از وعده های غذایی ، محدودیت برای مواد غذایی ، قرص و پودر و عرقیات زهرمار ،گن های تنگ و عذاب آور ، پیاده روی های خسته کننده ……نیست هرچه هست تلاش ذهنی و لذت و آرامشه پس هر کس که به این مسیر زیبا🛤️ هدایت بشه و با دیدن زیبایی های این مسیر 🏞️🛤️بازم بهانه بیاره و از این مسیر زیبا خارج بشه اون دیگه خودش ، خودشو لایق متناسب بودن و داشتن آرامش ندونسته به قول معروف بهشت را به بها دهند به بهانه ندهند .ما هم تا رسیدن به بهشت فاصله چندان دوری نداریم و باید بها شو با گوش دادن به فایل های آموزشی و درک و هضم اونا و تبدیل اونا به عمل در زندگی روزمره و مطالعه مقالات و نظرات دوستان و داشتن صبر و آرامش و استمرار و بهانه نیاوردن و جا نزدن ، ایمان و اشتیاق و صرف وقت و انرژی برای آموزش‌ها پرداخت کنیم تا وارد بهشت شویم و از نعمتهای اون لذت ببریم .و بهشت جایگاه کسانی است که ایمان قلبی بیاورند.نه کسانی که فقط زبانی ایمان بیاورند.

      استاد زحمت کشیدن اونقدر فایل رو سایت گذاشتن که من بعضی مواقع با خودم میگم وای چقدر تعداد فایلها زیاده خدا کنه که من بتونم همه اونا رو گوش کنم و بتونم درک کنم . وتا جایی که بتونم سعی میکنم که نهایت استفاده رو از شون ببرم چون واقعا تک تک شون برای کسی که درک کنه ارزشمنده .وبه نظر من این همه فایل و استاد گرامی مثل ایشون که همیشه کنار مون هستند برای کسی که بخواد لاغر بشه دیگه جایی برای جا زدن نداره مگر اینکه خودش دنبال بهانه باشه به قول معروف کسی که بخواد کاری انجام بده راه حل شو پیدا میکنه کسی هم که بخواد کاری و انجام نده بهانه شو جور میکنه . برای کسی هم بخواد از مسولیت شانه خالی کنه بینهایت بهانه وجود داره .

      ان شاالله که منم مثل دوستانم سعادت داشته باشم و بتونم دوره های آموزشی و خریداری کنم و روزی از داشتن اونا لذت ببرم .🌹🌹🌹

      با تشکر از زحمات استاد گرامی🙏🙏🙏🌹🌹🌹

      با آرزوی بهترین ها برای خودم و همه دوستان هم مسیرم 🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/07/08 00:58
      مدت عضویت: 1583 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,707 کلمه

      بهانه بی بهانه 

      سلام استاد و دوستان همراهم 

      خدارو شکر میکنم در مسیر تناسب و تغییر قرار دارم ،من فعلا در دوره مقدماتی در حال مرور کردن مجدد هستم ولی امروز دلم خواست این فایلو گوش کنم و بنویسم هر چند یکبار در اینستاگرام نگاه کردم ولی مجدد به این فایل هدایت شدم 

      منهم قبلا تو  دسته افراد ناراضی قرار داشتم ،ناراضی از هر موقعیتی،هر اتفاقی ،از شرایطم از جسم چاقم از اعصاب خوردم از بدبیاری ها وووو

      و اینها ادامه داشت تا ۴ سال پیش  که با موضوعات ذهنی آشنا شدم ،البته از ۸ سال پیش  آموزش هام شروع شد ولی ذهنم  اون سالها آموختنو  ازم نمیپذیره و جزء کارنامه تمریناتم حساب  نمیکنه

      الان هم که نزدیک به ۲ ساله در سایت تناسب فکری هستم 

      مسلما افراد چاق از وضعیت ناهنجار جسمشون ناراضی هستن ،هر چند که راه های مختلفیو رفتن و میرن ولی باز هم پر از اضطراب های مسیر هستن و همیشه کلی عوامل بیرونی وجود داره که باعث چاقیشون شده که خود منهم قبلا جزء همون دسته بودم 

      خدارو سپاسگذارم که منو هدایت کرد به مسیر آگاهی و تغییر و با آشنا شدنم با لاغری با ذهن درهای آرامش و تناسب و زیبایی بروی من باز شد 

      خوشحالم که منهم به ندای قلبم گوش کردم و وارد دوره ها شدم‌ ،در آرامش در حال طی کردن مسیر گام به گام تناسب هستم ،ذره ذره فرمول های قبلی در حال کمرنگ شدن و فرمول های تناسب در حال ساخته شدن هستن و منهم در کنارشون و کمکشونم 

      من طرف خودمو درست میکنم ،حالمو خوب نگه میدارم ،تمریناتمو انجام میدم‌، شخصیت متناسب در خودم میسازم و نتایج بصورت پی در پی در حال رخ دادنه ،خودمو با نتایج دوستانم مقایسه نمیکنم ،حتی خودمو با ۳ ماه پیشمم مقایسه نمیکنم ، من تمرین میکنم ،همه چیز به موقعش درست میشه 

      اینکه خداوند رویایی رو در قلب ما میذاره و مارو میفرسته بسمتش در روش لاغری با ذهن که توسط استاد عطارروشن بوقوع پیوست ،کاملا مشخص میکنه که استاد برای پیدا کردن و هدایت شدن به این مسیر انتخاب شده بوده و از یک مشکلی که نقطه ضعفشون بود به نقطه قوت رسیدن 

      اینکه با تغییر ذهنشون از چاقی به لاغر شدن برسن ،به جایگاه صحیح مالی برسن ،در روابط عالی بشن در سلامتی وووو

      هر کدوم از ما رویایی داریم که اگر بهانه هایی واسشون نیاریم و هدایت بخواییم میریم بسمتشون و بدستشون میاریم ،اصلا رویاها میان که ما بهشون دسترسی داشته باشیم که جهان هم گسترش پیدا کنه ،اگر ادیسون به فکر اختراع برق نمیفتاد که الان همگی با  نور شمع زندگی میکردیم ،اگر ماشین اختراع نمیشد که ما مثلا برای رفتن به شمال باید ۶ ماه با الاغ و شتر توی راه بودیم 

      در کل پذیرش مسئولیت کار راحتی نیست چونکه با پذیرشش باید کارهایی انجام بدیم و یه کارهایی انجام ندیم و مستلزم تلاش و تحرک ما میشه ،باعث میشه ما راه و روشمونو تغییر بدیم ،تا قبل از اینکه مسئولیت چاقیو بپذیریم تمام تقصیرها گردن ،ارث،ژنتیک و سن و زایمان و ازدواج وووو بود ،ما هم کار خاصی جز غر زدن و شکایت کردن نداشتیم ولی الان غر زدن ممنوعه و فقط تغییر و رشد و تناسب آزاده 

      منهم از بدو تولد تپل بودم و در ادامه مسیر زندگیم ۳۰ کیلو اضافه وزن بدست آوردم  ، از ۱۰ سالگی تا ۲ سال پیش چاق بودم و در تلاطم رژیم های زیادی بودم البته لاغر هم شده بودم ولی مجدد برگشت وزن داشتم  

      (قدرت ذهن ما هر میزان اضافه وزنی را از بین میبرد )چه جمله قدرتمندیه 

      اگر نفس میکشید قابلیت لاغر شدن را دارید 

      در مورد پذیرش مسائل پیرامون ، سال ۹۸ با دوستم تصمیم گرفتیم که هر ۲ ماه یه سفر خوب بریم ،از اونجاییکه هر دومون عاشق سفر رفتن و کشف جاهای جدید بودیم تصمیمات بلند مدت برنامه ریزی کرده بودیم و سال ۹۸ شروع سفرهای ما بود و تقریبا هر ۲ یا ۳ ماه یکبار میرفتیم تفریح و گردش و داشتیم برنامه ریزی میکردیم که سال ۹۹ سال پر سفر تری داشته باشیم و تمام جاهایو که میخواستیم به مرور بریم روی نقشه پوینت میزدیم 

      اتفاقا آخرین سفرمون اسفند سال ۹۸ بود که شروع پیدایش این ویروس بود و از اونجاییکه ما اخبار نگاه نمیکنیم خبر نداشتیم اوضاع جهان به چه شکله ،فقط توی پروازمون که پر بود از مسافرهای چینی و چندتاشون کنار من نشسته بودن ،از ماسک هایی که روی صورتشون بود من شک کردم و از خودم میپرسیدم چرا اینا توی هواپیما ماسک زدن ولی باز هم متوجه نشدم 

      ما از سفر برگشتیم و تازه متوجه اوضاع و احوال شدیم و اون شرایط قرنطینه ووووو که حال و روز بسیار ناراحت کننده ای در سطح جهان بود 

      ما که چند روز قبلش تصمیم گرفته بودیم به مسیر سفریمون ادامه بدیم ، متوجه شدیم فعلا نمیشه اقدامی کرد و باید توی خونه موند و این جریانات تا الان هم ادامه داره 

      اوایل که با این اتفاقات مواجه شده بودیم با خودمون  غر میزدیم که چرا اینجوری شد ووو ولی بعدش پذیرفتیم که باید این شرایطو پذیرفت و تصمیم گرفتیم فعلا در اطراف خودمون و داخلی سفر کنیم تا اوضاع درست بشه و کم کم عادت کردیم که پذیرش مهمترین کاریه که برای آرامش خودمون باید داشته باشیم که هر چقدر بجنگیم بی فایده است 

      الان هم گهگداری که جاده ها باز میشن یه گریزی به شهرهای مختلف میزنیم و سعی میکنیم روحیه سفریمونو حفظ کنیم و خودمونو با شرایط تطبیق میدیم و همینطور لذت هم خواهیم برد، در کل وقتی با موضوعات ذهنی آشنا شدم یاد گرفتم از چیزهای اطرافم لذت ببرم  

      هیچ وقت زمان هاییکه چاق بودم  نتونستم از خودم راضی باشم ،نتونستم خودمو بپذیرم و همواره در جنگ با چاقی بودم و همون نپذیرفتن چاقیم ، حالمو همواره بد میکرد و متنفر بودم از جسمم 

      یکی از رنج های من در قبل،  لباس پوشیدن و مخصوصا لباس خریدن بود ،زمان هاییکه چاقتر بودم از سفر کردن لذت نمیبردم چونکه زیادی درگیر چی بپوشم بودم و این عادت بد هنوز هم کم و بیش با من هست که دوست ندارم لباس بخرم 

      اوایل که وارد دوره شده بودم یه بار از دوستم پرسیدم بنظرت چرا تا الان نتونستی  لاغر بشی ؟ گفت چونکه من صبح تا شب پشت کامپیوترم و تمام مسیرهای رفت و آمدمو با ماشین میرم و هیچ تحرکی ندارم و الان بعد از گذشت چند ماه که دوستم هم در دوره است و انقدر عالی لاغر شده ازش میپرسم تو که تحرک نداشتی و کارت پشت میز نشستن بود چرا داری لاغر میشی؟ و جوابی که میده اینه که الان دارم آلودگی های ذهنمو  تمیز میکنم ،رفتارهامو تغییر میدم و جسمم هم تغییر میکنه و این باور در ذهن من کاملا شکسته شد ، چونکه بی تحرک تر از دوستم ندیدم 

      اتفاقا این دوستم بدلیل اینکه نماز صبح میخونه و بعد از نمازش  نمیخوابه ، جزء آدم های سحر خیز بوده و هست ولی چاق بوده و هست  ،پس سحر خیز بودن هم دخالتی در لاغر شدن نداشته ،در کل قدیمی ها این سحر خیز بودنو به هر چیزی ربطش دادن به پول و رزق و روزی هم ربط دادن ولی میبینیم که یه عالمه افراد فوق ثروتمند داریم که صبح زود از خواب بیدار نمیشن و یه عالمه آدم ها هستن که سحر خیزن ولی فقیر هستن پس این باور هم شکسته میشه 

      افزایش سن برای خانم ها یه باور ریشه ای و قویه که بارها شنیدیم بالای ۳۵ سال هر سال ۱ کیلو به وزن خانم ها اضافه میشه و ما منتظر این ازدیاد وزن بودیم ولی خواهر من از من بزرگتره ولی لاغر و متناسبه پس این باور هم شکسته میشه 

      قبلا پر از دلیل بودم برای چاق بودنم و در این مسیر دونه دونه اون دلایل شناسایی شدن و از وجودم کمرنگ و در حال کنده شدن هستن ،الان دلایل زیادی برای لاغر شدن و لاغر موندن دارم بجای دلیل برای چاق بودن 

      من دلیلی ندارم برای لاغر نشدن ،اگر استاد تونستن ،دیگران تونستن خودم هم تا این مرحله تونستم یعنی بقیه راه هم آسونه و میتونم به هدفم برسم

      من مطمئنم این روش درسته چونکه به عملکرد و کارایی ذهنم آگاهم ،میدونم ذهن من با استاد هیچ فرقی نداره ،تفاوت در نوع نگاه و نگرش استاد به چاقی و لاغریه ،اگر منهم سطح دانسته ها و عملکردهامو به اندازه ایشون ببرم بالا میتونم در مدت زمانیکه من نمیدونم چقدره ،به جسم ایده آل خودم برسم ،وقتی به این روش اعتماد دارم دیگه شک و تردید جایز نیست، من فقط حرکت میکنم ،نقشه گنج دستمه ،از چیزی نمیترسم ،راز در ماندگاریست ، ادامه میدم بلخره به ساحل  خواهم رسید ،اتفاقا هر روز هم در سایت هستم ،مینویسم ،میخونم و گوش میکنم 

        مگه ۳۰ کیلو اضافه وزن من در ۲ سال اتفاق افتاد که من انتظار دارم بسرعت لاغر بشم ،به تعداد بارهاییکه در مورد چاقی شنیدم ،دیدم و سرزنش شدم و حالم بد شده باید ،داده های تمیز وارد مغزم کنم 

      اگر یکمی با خودمون صداقت بیرحمانه داشته باشیم و به یاد بیاریم که با وجود و احساسات خودمون چکار کردیم ،دیگه انقدر بهش برای لاغر شدن فشار نمیاریم 

      سالها فقط در حال غر زدن و شکایت کردن بودیم ،خودمونو مسخره کردیم و اجازه دادیم هر کسی تحقیرمون کنه و مدام بدنبال راه حل های دیگران برای لاغر شدن بودیم ،در تمام اون مدت حالمون با خودمون بد بوده و احساس شرمندگی داشتیم و یه عالمه مموری ناراحت کننده که در ذهن و خاطره ما به کرات وجود داره 

      حالا با توجه به اون حجم مموری بد ، چطور انتظار داریم با یه بشگن زدن همه چیز عوض بشه ،یکمی با خودمون مهربانتر باشیم ،مدارا کنیم ، تشویق کنیم ،بهانه نیاریم ، برای خودمون دست بزنیم 

      آخه مگه چند نفر از آدم های حداقل ایران این روشو میشناسن و دارن به کمکش لاغر میشن ؟ خیلی تعداد محدودی هستن که با این فضا آشنا میشن و میمونن ، مهم موندنه نه اومدن

      اول جاده موفقیت همیشه شلوغه ،آخر جاده مهمه که چند نفر تا انتها به راهشون ادامه میدن 

      تمام افراد موفق جهان این قانونو ثابت کردن که راز موفقیتشون در تمرین و تکرار و عشق بوده 

      خودم این مسئله رو متوجه شدم که تو کلاس رقصم به تازگی یکمی رون تر شدم ،اونم بعد از ۳ سال که مستمر دارم کلاس میرم ،حالا چرا الان احساس پیشرفت میکنم چونکه چند روزه دارم چند تا آهنگو میرقصم و تمرین میکنم ،دقت کردم هر زمان تو خونه  تمرین میکنم یه تغییر اساسی دارم که مربی م متوجه میشه ،حالا رقصیدن الویت زندگی من نیست که به تمریناتش زیاد توجه نمیکنم ،میرم که با فضاهای شاد هم در ارتباط باشم ، اگر  الویتم بود حتما تمریناتمو بیشتر میکردم 

      پس راز موفقیت در بودن و قرار دادن ذهن در اطلاعات و فایلهاست 

      یکی از زیباترین قسمت این متد،  اینه که بخور نخور نداره و از سادگی زیادش همه تعجب میکنن و از اونجاییکه برای ذهن ما لاغر شدن کار رنج آور و سختیه ،باور نمیکنه که میشه براحتی لاغر شد که تمام این تمرینات در دوره ها بصورت مفصل آموزش داده شده 

      چند روز پیش که با دخترم صحبت میکردم که ایشون هم در دوره مقدماتی هستن ،میگفت مامان چقدر این روش قشنگه و ازش خوشم اومده ،میگفت ،میخواستم برای لاغر شدن برم باشگاه و تا میتونم ورزش های سخت انجام بدم تا عرق کنم و لاغر بشم ولی الان دوست دارم باشگاه برم که بدنم فرم ورزشی بگیره ،از اونجاییکه دخترم مربی والیباله ،البته تازه کارتشو گرفته ولی بشدت به ورزش و والیبال علاقه داره ،میدونم از این به بعد برای عشقش ورزش میکنه ،بقول خودش برای مربی ها خیلی مهمه که خوش استایل باشن و تو محیط های ورزشی مدام بهشون تاکید میکنن که نوشابه نخورید ،شکلات نخورید ، غذاهای چرب نخورید و دخترم ترس های زیادی از نوع غذاها داره که میدونم در این دوره ها همشون به مرور رفع خواهند شد 

      وظیفه ما پاک کردن چیزیه که باعث پذیرش ما در چاقی شده ،ورزش اجباری نداره ،رژیم نداره ،فقط نیاز به آگاه شدن داره که از خودمون و بدن و ذهن و عملکردهامون مطلع بشیم 

      مشکل ما از زمانی شروع شده که هر کسی هر چیزی گفت باور کردیم و پذیرفتیم ،بارها شنیدم که سوخت و سازت پایینه ،خب میپرسیدم چطور سوخت و سازمو ببرم بالا ؟ میگفتن سخت ورزش کن ،غذاتو کم کن ، همش بدو بدو کن ،منم قبول کردم و از اون به بعد هر چقدر خواستم که از بدبختی های چاقی فرار کنم بیشتر دست و پای خودمو قفل کردم در بد بیاری های چاقی ،چرا ؟ چون آگاه نبودم که بالغانه لاغریو انتخاب کنم ،میخواستم چاقیو تخریب کنم تا به لاغری برسم 

      خبر نداشتم که اون لحظاتیکه داشتم بال بال میزدم برای فرار از چاقی دارم بیشتر در باتلاق چاقی غرق میشم چونکه با دست و پا زدنم داشتم ثابت میکردم که من چاقیو میخوام 

      به بچه هام و اطرافیانم میگم که تمام ضربه هاییکه تا الان خوردیم بخاطر ناآگاهیمون بوده ،ناآگاه بودیم هر کی هر اطلاعاتیو خواست تزریق کرد تو مغزمون ،همیشه درگیر راهکارهای دیگران بودیم 

      تو تمام جنبه های زندگی ،وقتیکه آگاه نبودیم شکست خوردیم ،اگر تو مدار کلاهبردار رفتیم برای ناآگاهیمون بود ،اگر پولهامونو از دست میدادیم برای تفکراتمون بود و خیلی مسائلی که سالها درگیرشون بودیم 

      حالا با آگاه شدنمون حداقل کسی نمیتونه هر خوراکیو به مغزمون بخورونه ، گوشمون در اختیار هر خبری نیست ، خدارو شکر برای همیشه با مقوله متخصص تغذیه و چاقی خداحافظی کردیم 

      قبلا هر کسی هر چیزی میگفت ،میگفتم آره شما درست میگید ولی الان دیگران خیلی سخت میتونن منو قانع کنن و اگر مخالف رفتار یا عملکردی باشم بسرعت یا اون محلو ترک میکنم یا بهشون میگم که مخالف صحبت هاتون هستم 

      الان بجای تاثیر گرفتن از دیگران ، روشون تاثیر میذارم ،چرا به این توانایی رسیدم ؟ چونکه من تونستم روی خودم تاثیر بذارم ،پس الان برای من قاعده بازی عوض شده ،هر چقدر آگاهی عمیقتر ،ترس ها کمتر ،رنج ها کمتر 

      یکی از مسائلی که بین افراد شایعه و همه ما باهاش درگیر بودیم و هستیم ،رسیدن به خواسته هامونه ، اونم بخاطر باورهایه که در اعماق ذهن ما بوده و هست که رسیدن به یک خواسته یو برامون دور از دسترس کرده 

      ما گاهی اوقات حتی نمیتونیم به خواسته هامون فکر کنیم ،حتی خودمونو مجاز به فکر کردن اونها هم نمیدونیم 

      وقتیکه ما به خواسته ها فکر نمیکنیم یعنی پذیرفتیم که نمیتونیم بهشون برسیم ،حالا این خواسته میتونه خرید یک دوره باشه یا خرید یک خونه ، همین الان اگر ازمون بپرسن چرا به خونه مورد علاقت نرسیدی ،۲۰ تا دلیل میاریم که همون دلایل باعث شدن حتی نتونیم نیم نگاهی به رویامون بندازیم

      ولی همه ما در زندگیمون به تکرار به خواسته هایی رسیدیم که اصلا برنامه ای براشون نداشتیم ، برای خریدن دوره ها هم ،فقط کافیه بخواییم ، وظیفه ما خواستنه ،اجابت کردنش با خداست ،چجوری و چطورش وظیفه ما نیست 

      ولی به اشتباه ما دوست داریم وظیفه خدارو انجام بدیم ،یعنی درخواست نمیکنیم ولی میریم میچسبیم به چطور رسیدنش که اصلا وظیفه ما نیست ،بنابراین از رسیدن به خواستمون ناامید میشیم ،چونکه ذهن ما برای رسیدن به خواسته ،فقط چند راهو پیشنهاد میده که همشون هم به بن بست میخوره ولی خدا هزاران راه بلده 

      منم قبلنا فکر میکردم نمیتونم هیچ دوره ایو بخرم ولی از اونجاییکه من عاشق بودن در مسیرهای ذهنی هستم ،خداوند مسیر زیبایو برام باز کرد که الان این مشکلو ندارم ،فقط کافیه پا بذاریم روی موانع و خواسته هامونو بخواییم 

      حالا چجوری خواسته هامونو بخواییم که ارتعاش نیازمندی هم به جهان نفرستیم ؟ مثلا خودمونو در رسیدن به خواسته هامون ببینیم ،حس کنیم ،خواسته هامونو زندگی کنیم ،مثلا خودمونو ببینیم که دوره مورد علاقمونو خریدیم و داریم استفاده ش میکنیم ،حالمون خوبه ،خوشحالیم ، لذت میبریم 

      البته چرایی حس کردن خواسته هم مهمه ،چرا من دارم به خواستم فکر میکنم یا   توجه میکنم ؟ بخاطر اینه که ندارمش ؟ اگر بخاطر کمبودشه که اینکارو ادامه ندم ولی اگر بخاطر اینه که وقتی به خواستم فکر میکنم حالم خوب میشه و لذت میبرم ،این دلایل خوبه و به ما کمک میکنه به خواستمون برسیم 

      مثلا من وقتی وارد سایت شدم روی پای خودم نبودم ،مثل وقتیکه بچه بودیم میرفتیم شهربازی ،لحظه ورودمون به شهر بازی چقدر هیجان بازی کردن داشتیم ، من همونجوری بودم ،اول که چندتا فایل رایگانو گوش کردم ، همزمان برای ۲ تا از دوستانمم میفرستادم ،نت ایران قطع شد ،من تصمیم داشتم دوره هارو بخرم ولی اون ۱۵ روز که هنوز نخریده بودم ،با دلع زیاد فایلهای رایگانو گوش میکردم ،نت که وصل شد دوره هارو خریدم ،میدونستم جایی که خدا هدایتم کرده جای الکی نیست ،اینجا انتخاب خدا بوده ،پس دیگه فکر نکردم فقط اشتیاق بود و بس ،الان هم برام فرقی نمیکنه هر فایلی وارد سایت بشه من گوش میکنم و مینویسم ،چه دوره هام باشه چه رایگان،آگاهی آگاهیه ،فرقی نمیکنه کجای سایت بارگذاری بشه   

      خدارو شکر میکنم برای اینهمه آرامش و حال خوب 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 27 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/07/06 13:49
      مدت عضویت: 1617 روز
      امتیاز کاربر: 26851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,353 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و عزیز و  دوستان خوبم 

      من هم   از وقتی که در مسیر تغییرم تمام هدفم همین هست   که در لحظه زندگی  کنم یعنی نگران آینده نباشم و غم گذشته  رو هم نخورم   و من عاشق این سبک زندگی کردن هستم .منم دقیقا یه مدت  برای اینکه  در دوره هایی شرکت کرده بودم همش غصه میخوردم چرا شاغل نیستم و استقلال مالی ندارم و این موضوع همش رو ی اعصاب من بود و اما  برای یه لحظه به خودم اومدم و گفتم من در این مسیرم که لذت ببرم قدر هر لحظه از زنده بودنم رو بدونم و شاد باشم پس  زندگی من همینی هست که الان دارم و باید از اون لذت ببرم و اگر غیر از این رفتار کنم خلاف قانون هست  و نتایج خوبی نخواهم گزفت  پس افکارم رو تغییر دادم و سعی کردم از هر چیزی که الان دارم لذت ببرم و شاد باشم از همین ازادی که دارم سلامتی که دارم خانواده ی خوبی که دارم و کلی چیز  ریز و درشت دیگه که دارم باید لدت ببرم و   بارها گفتم خد ا رو شکر من  دارم  با زندگی الانم عشق میکنم و لدت میبرم و کلی به وجه مثبت الانم نگاه کردم و سعی کردم از انچه دارم لذت ببرم و حالم رو خوب کنم و دقیقا الانم همین طور هستم    آخه اگه حالت خوب نباشه سپاسگزار نیستی  و سپاسگزاری که به کلام نیست و اگر حالت خوب باشه خود به خود سپاسگزاری و نیاز به گفتن هم نداری و این حال خوب بسیار برای من ارزشمند هست و سرچشمه ی تمام موفقیتهام هست و  اگر حالم خوب باشه هر خواسته ای  در زمان درستش به من داده میشه  فقط کافیه در مسیر درست باشم .

      به به عجب حرفی استاد گفتین  رسالت انسان از بچگی شکل گرفته مثل استاد و ….

       پس هر بهانه ای بیاری  برای لاغر نشدن  توجیه  چاقی خودت هست من خودم جر افراد موفق سایت هستم که در دوره ی اصلی ورود به سرزمین لاعرها شرکت نکردم فقط دوره ی ۱۳ گام تا ۱۳ به در رو خریدم و یک دوره ی کوتاه دیگه ی کنترل اشتها همین و چنان تونستم عالی نتیجه بگیریم که نگو و تمام حرفم این هست که اگر من به این همه فایل رایگان که استاد داره فقط به یکی از اونها  عالی عمل کنم صد در صد عمل کنم چه بخوام چه نخوام لآغر میشم و فقط به زیاد کردن آگاهی ها نیست باید بتونیم به این همه آگاهی عمل کنیم اون وقت که نتیجه میگیری و تازه عمل کردن نه برای مدتی برای همیشه باید باشه تا نتیجه ی همیشگی رو ببینی من هیچ وقت از اینکه دوره ی اصلی رو نداشتم ناراحت نبودم و گفتم اگر من اهل عمل کزدنم به تمام این فایلها عمل میکنم و نتیجه ی  عالی هم خواهم گرفت من بارها به خودم میگم اگر استاد تونسته  در این مسبر نتیجه بگیره پس منم میتونم و اطمینان دارم که نتیجه میگیرم پس نگران زمانش نیستم و برای همین در این مدت زیاد که در سایت بودم حتی یک بار از مسیر خارج نشدم و اصلا الان هر کس در مورد هر راه لاغری  دیگه ای غیر از این راه حرف بزنه من حالم بد میشه که چقدر  نگاه سطحی  به لاغری داره چقدر در مسیر غلطه چقدر کار مسخره و غلطی داره  انجام میده و فقط و فقط بودن در این مسیر درست و لاغری از این راه درست و دایمی و اصولی هست ..

      عادت کن هر چیزی رو نپذیر بدون اینکه در مورد اون فکر کنی ، چون فلانی گفته و  چون فلانی صفت و لقبش این هست پس هیچ حرفی در مورد خودتون چشم بسته  نپذیرید مثلا   کی گفته خانما از یه سنی به بعد چاق میشن ؟؟ اخه چرا قبول میکنی ؟؟بهانه ها رو برای لاعری کنار بزارید .

      من جز عاشقان لاعری با قدرت ذهن  هستم و خوشحالم که در این مسیرم و واقعا با تمام وجودم از این سایت و اگاهیهاش دارم لذت میبرم حتی در زمینه ی تغییر زندگی خیلی این اگاهی ها رو دوست دارم و انصافا دریایی از اگاهی هستن و من رو بسیار بسیار متحول کردن و دارم به صورت عملی از اونها در زندگی خودم استفاده میکنم .مثلا برای لاغری  خودم واقعا دارم سعی میکنم از اندامی که الان دارم لذت ببرم و حالم رو خوب کنم شاید از اندام من بهتر هم در اطرافیان من زیاد باشه اما هرگز با دیدن اونها به خودم ایراد نمیگیریم و برعکس خودم رو تحسین میکنم از کجا به کجا رسیدم منی که ارزو داشتم حد اقل وزنم  ثابت باشه و دیگه هر ماه وزنم بالاتر  نره حالا کلی وزن و سایز کم کردم و تازه هر ماه  هم جمع و جور تر میشم اونم در کمال ازادی و حال خوب با رفتارهای  غدایی بسیار  زیبایی که قبلا ارزو داشتم اینطور رفتار کنم و نمیشد  حالا خود به خود بدون اینکه کار خاصی کنم نمیتونم زیاد بخورم  نمیتونم هر چیزی  در اطرافم بود بخورم  حالا قشنگ انتخاب میکنم که میخوام فلان چیز رو بخورم و اون چیز رو نخورم خیلی مسلط تر بر مواد غدایی رفتار میکنم خیلی  زود سیر میشم خیلی همه چیز از درون من تغییر کرده و من به زودی از بیرون هم هماهنگ با درون خودم میشم .چند تعییر از رفتارهای خودم بگم :

      مثلا دیروز  قلیه ماهی جنوبی که غذای بسیار لذید و خوشمزه ای هست با سبزیجات معطر درست کردم نتونستم یک قطعه ماهی رو کامل بخورم در حالی که قبلا دو یا سه تیکه رو به راحتی میخوردم و تا شب سیر بودم و اخر شب هم سه  لقمه  سوسیس  خوردم  همین .

      همسرم هلو زعفرانی بسیار خوشمزه ای خریده بک دونه از اونها رو نمیتونم بخورم و نصفش میکنم در حالی که قبلا باید دو یا سه تا با هم میخوردم تازه کلی میوه ی دیگه هم میخوردم .

      کلی شیرینی و کلوچه ی محلی خوشمزه ما همیشه داخل جعبه ی اشپزخانه داریم اما من به راحتی میتونم بگذرم و نخورم و فقط داخل وعده ی صبحانه از هر کدوم که خوشم اومد با کارد میبرم و یه مقدار از اون رو  با شیر میخورم و بقیه روز  دیگه هوس نمیکنم  و نمیخورم کاری که در گذشته محال ممکن بود و میگفتم بدن من شیرینی بعد از ناهار  رو میکشه و دست خودم نیست و حتما باید بخورم و میخوردم .

      خلاصه به قول استاد بهانه بی بهانه  منم در گذشته کلی پرخوری میکردم ولی همیشه میگفتم چون کم کاری تیرویید دارم چون فلان دارو رو میخورم چون اشتهام زیاده چون  کم تحرکم و ….اما حالا خوب میدونم همه ی این حرفها  توجیه چاقی خودم بوده و هست اگر به اندازه بخورم و رفتار عدایی درست داشته باشم  و افکار و باورهای درست داشته باشم هیچ چیز مانع متناسب شدن من نیست.

      دقیقا  این حرف درست هست که لاعرها رو اگر خوب نگاه کنی  میبینی اونها فرمولهای چاقی  در ذهنشون ندارن و نمیدونن چاقی چی هست  و نه افکار و نه رفتار  اشتباه ندارن خیلی راحتن هر وقت  واقعا گرسنه باشن  به هر اندازه از هر چیزی که هوس میکنن میخورن و ارامش در خوردن دارن نه مثل چاقها با کلی ترس و نگرانی و استرس غذا بخورن  من خودم بارها شده یه چیزی خوردم و خواهرم و یا دختر متناسبم هم با من  به اندازه نیازشون نه بیشتر خوردن و اونها راحت بودن اما من کلی ترس  سراغم اومده  که الان چاق میشی اما خیلی سریع به یاد اموزشهای استاد افتادم و گفتم نه خیر این عذا هیچ قدرتی برای چاقی من  نداره این افکار من هستن که  قدرت چاقی دارن و سریع از خودم دورشون کردم که خیر مهم به اندازه خوردن هست نه نوع مواد غدایی پس من  چون به اندازه خوردم در مسیر درستم و جای هیچ نگرانی نیست و کلی از این جور افکار دارم که باید به مرور با بودن در سایت اونها رو قویتر و بهتر و پر رنگ تر کنم تا به اندام ایده الم برسم .

      من جز افرادی هستم که به جرات میگم و بارها در کامنتهام هم نوشتم هیچ بهانه ای در مسیر لاعری خودم نمیبینم که لاغر نشم  و واقعا بهانه بی بهانه هست اگر  هنوز چاقم رفتار عدایی خودم و افکارم مشکل داره اگر لاعرم رفتار عدایی خودم و افکارم درست هستن .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا رضاخانی
      1400/07/06 07:51
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 16069 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 666 کلمه

      من تا ۳۳سالگی به حال هوای دل خودم اهمیت نمی دادم و عملا فقط برای شادی دیگران زندگی میکردم تمام وقتم انرژی ام پولم برای جلب توجه دیگران میرفت چه خانواده چه دوستان چه همسرم و چه کسان دیگر الان نزدیک ۳ساله در دوره هستم البته  سال اول هیچی از دوره متوجه نمیشدم فایل ها رو گوش میدادم تمرین هم انجام میدادم ولی درک نمیکردم ودر یک سال اخیر که اوضاع ذهنیم آرامتر شده چه بسا آرام شدن ذهنم به خاطر همین دوره است ودرمرحله بعد درکم بیشتر شده و هرچیز بدی رو گوش نمی دهم هرچیز مزخرفی رو نمی بینم وخیلی تلاشم بر کنترل ورودی های ذهنم است و هنوز هم در تلاشم که بیشتر مراقب ورودی های ذهنم باشم َو واقعا خیلی خیلی حال دلم خوبه و باید یاد بگیریم از آنچه هست لذت ببریم و هروقت ذهن کاملا متناسب شد جسم هم لاغر میشه دقیقا همان کاری که زمان چاق شدن انجام دادیم زندگی کردیم و چاق شدیم الان هم باید زندگی کنیم ولاغر بشیم من از همین الانم لذت میبرم و دوره ی قدرت ذهن رو انجام میدهم فایل های روزانه رو انجام میدهم و زمانی ذهنم متناسب شد جسم من رو در بهترین شکل متناسب میکند قبل از شرکت در دوره تمام حال خراب من به خاطر حرف دیگران رفتار دیگران نظر دیگران بود و باعث میشد بیشتر چاق بشم ولی الان میدانم حرف رفتار دیگران براساس یکسری خاطراته اصلا برای من مهم نیست پس من در بهترین حال خودم زندگی میکنم دیگران برای من مهم نیستند حال واحساس من مهمه تمام بهانه های لاغر نشدم رو باید کنار گذاشت من الان شک ندارم هیچ بهانه ای برای لاغر نشدن ندارم چون میدانم دلایلی همچون ارثی بودن پرخوری عصبی پایین بودن متابولیسم کم تحرکی و تمام این ها بهانه وچرت هستند هیچ کدام درست نیست این ها حرف هایی بود ه که از دیگران شنیدم و متاسفانه باور کردم در حالی که اشتباه بوده است آدم ها عادت به فکر کردن ندارند و من الان خوشحالم که متفاوت از تمام آدم های اطرافم زندگی میکنم فکر میکنم ورفتار میکنم 

      عادت کردن به چیزهایی خطر ناک است متاسفانه آدم ها حتی به سخت ترین شرایط عادت میکنند مثل من که فکر میکردم خوشی حال خوبی شادی درونی وارامش برای من نیست ولی الان خیلی شاد هستم آرامش درونی دارم به زندگیم و اینده  ام خیلی خیلی خیلی امیدوارم چون شک ندارم من لایق بهترین نعمت ها زیباترین متناسبترین جسم واندام بهترین کار ودرامد بهترین زندگی بهترین روابط عاشقانه و بهترین خانه و ماشین و بیشترین سلامتی و تندرستی در خودم وعزیزانم هستم چون  من بنده ای خدا هستم و زمانیکه احساسم خوب باشه یعنی سپاسگزارم و خداوند عاشق بندگان سپاسگزار خودشه من الان هیچ دلیلی برای لاغر نشدن ندارم وشک ندارم به بهترین نحو ودر اسانترین شرایط به زیباترین صورت جسم من لاععر میشه ومن از زندگیم باز لدت بیشتری خواهم بررد

      وقتی به افراد خوش اندام ومتناسب نگاه میکنم مثل فرزانه دوستم همسرم خواهرشوهرم  برادرم به هیچ عنوان افکار چاقی ندارند من قبل از اینکه جسمم چاق بشهدر ذهنم قبول کردم من تا ۸سالگی کاملا متناسب بودم ولی کاملا یادمه مدام به من گفته میشد تو مثل خانواده   مادرتی چاق میشی ومن پذیرفتم بهم میگفتند شبیه فلان خاله ات هستی اینجور اونجور ومن در دنیای کودکی خودم فک میکردم اگه چاق بشم خانوادم خوشحال میشوند و تمام مقصر چاقی من خودم هستم چون پذیرفتم چنین افکاری رو در حالی که خواهرم و دو برادر دیگرم نپذیرفتند و کاملا متناسب هستند و برادر بزرگترم که مدام بهش میگفتند شبیه فلان دایی هستی هم چاق شد

      من با مقایسه افراد خانوادم به یقین رسیدم چاقی ارثی نیست چاقیفقط یکسری فرمول ها افکار و رفتارهای چاق کننده است حرف رو میشنوی مدام میشنوی بهش فک میکنی و تکرار فکر میشود باور بعد از باور میشود رفتار و ادامه ی رفتار مساوی با چاقی است به همین راحتی

      من خوشحالم در سن ۳۳سالگی فهمیدم جریان چیه خوشحالم که میتوانم راهنمای خوبی برای فرزندانم باشم لذت میبرم از اینکه قوانین حاکم بر دنیا رو دارم درک میکنم خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/07/05 22:40
      مدت عضویت: 1567 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 736 کلمه

      سلام🙂

      به به چقدر لذت بردم از نگرش شما حتی به موضوع چاقی…اره همینه ….همه آنچه اساتید مختلف دارن بهت یاد میدن همینه…تغییر نگرش و دیدگاه…

      برای همینه که میگن در هر شرایطی که باشی حتی در تاریکی کلی موضوع هست که زیباست و میتونی به اونا توجه کنی و به قولی اگه هم نباشه خودت میتونی اون نور و روشنی باشی…

      همیشه گفتم که از شما در خیلی از موضوعات زندگیم الگو گرفتم …واقعا هم همینطوره و خیلی به من کمک کرده موضوع رسالت شغلی رو بارها هممون شنیدیم ولی این مدلی که شما گفتین اولین باره اینطوری نگاهش کردم..و خیلی برام شیرین بود…

      کاملا با شما موافقم که تمام بهانه هایی که تمام ماها که چاقیم میتونیم داشته باشیم برای لاغر شدن رو شما داشتین والان لاغرین …من خودم هر وقت که به قول شما احساس نا امیدی میکنم از لاغر نشدن و یا درگیر موضوعاتی میشم که اصلا ربطی به من ندارن با یادآوری حرفای شما یا با گوش دادن یه فایل از شما کلا احساسم عوض میشه و با اشتیاق و امید مسیر رو ادامه میدم هزاران بار به خودم میگم اصلا دلیل اینکه استاد نتیجه گرفتن این بوده که ادامه دادن و من هم باید ادامه بدم اگه برام مهمه اگه ایمان دارم این راه درسته اگه میخوام برای همیشه لاغر بمونم اگه میخوام بدون رنج و محدودیت لاغر بشم اگه میخوام از تمام لحظات زندگیم لذت ببرم باید قسمتی از زندگی روزانه ام رو بذارم برای آموزشهای سایت تناسب فکری و همین میشه که الان ساعت ۱۰ ونیم شب یه روز تعطیله و من با خودم گفتم تا فایل امروزم رو گوش ندادم نباید بخوابم البته که هیچ زور و اجباری هم نه از طرف شما است و نه از طرف خودم حتی ولی علاقمه و دوس دارم و برای شنیدن فایلهاتون واقعا اشتیاق دارم.چون زندگی کردن رو از هم از شما یاد میگیرم واکنش دادن به اتفاقات به ظاهر ناگوار رو هم یاد میگیرم استمرار رو از شما می آموزم حتی در موضوع سفر فکر میکنم همه ما دلمون میخواد بریم سفر و گاهی واقعا دلخوریم که چرا نمیتونیم بریم سفر حالا یا به خاطر کرونا یا به خاطر شرایط کاری و….ولی برام جالب بود که گفتین میپذیرم و از همینی که الان هست لذت میبرم و این خیلی درس داره برای همه ما …چون هممون عادت کردیم که در هر شرایطی که هستیم باز هم نق بزنیم و غر بزنیم و ناراضی باشیم که چرا اینجوره و چرا جور دیگه ای نیست …همینم عادته وباید تغییر کنه …باید عادت کنیم از هر چه که الان هستیم و هر شرایط و امکاناتی که الان داریم لذت ببریم …به قول شما مگه میدونیم تا کی مسافر این دنیا هستیم…..چرا یه جوری زندگی نکنیم که به محض اینکه زمان بودن در این دنیا تموم شد بدون حسرت و با آغوشی باز بریم؟؟؟؟

      وقتی داشتین بهانه ها رو میگفتین من توی ذهنم هزینه دوره ها رو هم مرور میکردم و با خودم میگفتم اره خیلی وقتها هزینه دوره رو هم بهونه میکنیم با اینکه اینهمه فایل رایگان توی سایت هست 

      یه استادی میگفت هر جمله ای که بین اش کلمه “ولی” باشه جمله قبل از ولی کلا الکیه و دروغه مثل اینکه میگیم خیلی دلم میخواد دوره های لاغری با ذهن رو بخرم ولی….پولش رو ندارم

      این یعنی تو واقعا دلت نمیخواد دوره ها رو بخری چون بعدش ولی گذاشتی ….و در واقع بعد از ولی بهانه ات رو گفتی….

      اینهمه توی سایت شما و سایت و پیجهای اساتید موفقیت فایل رایگان هست که برای تغییر زندکی حتی یکیش هم کافیه ….ولی کیا حاضرن وقت بذارن همون رایگانها رو گوش بدن؟؟؟؟ فقط اونایی که تغییر زندگیشون براشون اولویت داره….

      به قول استادی هر کس بخواهد کاری رو انجام دهد تمام راههایش رو پیدا میکند و هر کس نخواهد تمام بهانه هایش را….

      حتی اینکه بعد از فوت مادرتون به جای اینکه مثل بقیه آدمها برین “بهشت زهرا”میاین خونه مادرتون برای من جالبه …یه بار از دکتر الهی قمشه ای شنیدم که گفتن ما بعد از خاکسپاری پدرمون دیگه بهشت زهرا نرفتیم چون لزومی نداره پدر اگه میتونه بیاد بهشت زهرا چرا پس نیاد خونه خودمون….

      ممنونم کا یادآوری کردین این طرز فکر اشتباهه که فایلهای رایگان نتیجه نمیده و فقط باید دوره ها رو بخریم تا جواب بگیریم این طرز فکر اشتباه خیلی از ماهاست که بازم از بهانه هامونه….

      و حتی این موضوع هم هست که چند تا دوره با قیمت مناسبتر هم دارین که فوق العاده هستن البته برای اونایی که واقعا لاغری براشون مهمه و لاغری با ذهن رو باور کردن👌👌😏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,182 کلمه

      به نام الله 

      سلام به دوستان مسیر تناسب 

      اولین و موجه ترین دلیلی که منو متقاعد کرد که دیدگاه بنویسم این بود که ببین استاد چه بی بهانه هنوز در مسیر اموزش قدم برمیداره نگاه کن یاد بگیر 

      اونهمه فایل اموزشی رایگان یا دوره اونهمه مطلب و مقاله یعنی هیچوقت استاد پیش خودش فکر نکرده که کافیه شاید اگه یک نفر بخواد فقط از فایلهای رایگان استفاده کنه براش بسه

      پس نشون میده جلوی هر بهانه ای رو بستن پس من چرا برای نوشتن یه دیدگاه بهانه میارم این واقعا یک خصیصه تحسین برانگیز این سایت هست که نشان دهنده پویایی و زنده بودن این سایت و دوره هست 

      دوره های زیادی هست که میگن پشتیبانی داره و آپدیت میشه ولی عین ربات میمونه ولی اینجا لحظه به لحظه ما با استاد تو جزیی ترین مسائل همراهیم این دوره با ما زندگی میکنه و استاد خالصانه بی توقع داره تمام این آگاهی ها رو با ما به اشتراک میزارن 

      به نوبه خودم سر تعظیم فرود میارم در برابر اینهمه خلوص نیت و سادگی و پاکی و تلاش شما🙏🙏🙏🙏🙏

      قسمت اول این فایل برام تداعی کننده پیچیدگی زندگی های امروزی شده که شاید در  کمتر از ۱۰ سال به یمن حضور ما در فضای مجازی چقدر زندگی ها تجمل گرایانه شده 

      الان میبینم حتی کودکان هم وارد این دنیای فانتزی شدن و لباس های آنچنانی و دنیای مد داره دنیای پاک و بی آلایش اونا رو تباه نیکنه 

      الان ادمها به جای لذت بردن از داشته هاشون وقتی اول صبح از خواب پا میشن و شکر کنن که خدایا شکرت یک روز دیگه بهم فرصت زندگی دادی ولی اول گوشی رو باز میکنن میکنن ای وای اقدس رفته ترکیه فاطی رفته کیش مریم مبل نو خریده یا مهری رفته ویلا و کل روز در حال مقایسه خودشون با این ادمها هستن و حرص میخورن همه این اتفاقات فقط به خاطر در دسترس بودن فضای مجازی برای همه و مقایسه سبک زندگی خودشون با دیگران هست

      ولی قبلا اینطور نبود ادمها راصی تر و خوشحالتر بودن انقدر رسانه و دنیای مجازی در حال تحمیل استاندارد های خیالی خودش به ما نبود و ما آرامش بیشتری حداقل در حوزه سبک زندگی خودمون داشتیم 

      حتی کتابخونی هم داره تبدیل میشه به پز دادن و دیگه آدم نمیدونه چی درست چی غلط 

      اما مسئله دوم در مورد بهانه تراشی های ما که سر دراز داه و گاهی اوقات از همراهی ذهن منطقی خودمون در ساختن و تراشیدن این بهانه ها شاخ درمیارم که چقدر راحت ما و دیگران رو توجیه میکنه

      این بهانه تراشی ها منحصر به چاقی نیست و احساس میکنم ادمهای بهانه گیر در همه ابعاد زندگی ید طولایی دارن 

      یادمه چند وقت پیش،شخصی از آشنایان که وارد حوزه آرایشگری شده بود رو مثال زدم که چقدر آدم موفقی بوده و چقدر پیشرفت کرده و جالب بود که ۵ نفر دیگه در اون جمع به من حمله کردن که نه تو اشتباه میکنی اون به خاطر حمایت های پدر و همسرش به اینجا رسیده 

      متاسفانه این خانم با همسرش دچار اختلاف بود و من حمایت خاصی هم از طرف پدرش ندیدم هر چی تلاش کردم قانع بشم آخر چه ربطی داره اون داره نون هنر و زحمت خودشو میخوره و حمایت های دیگران فقط میتونه بهش قوت قلب بده وگرنه اونهمه سر پا ایستادن و خستگی کاری فقط نتیجه عشق اون شخص به کارشه بعدا نتیجه گرفتم این اشخاص فقط اون لحظه در اثر اینکه خودشون رو با این شخص مقایسه کردن و لز موفق بودنش ناراحت شدن سعی در توجیه عدم موفقیت خودشون بودن 

      اگه یه کم دقت کنیم همه ما شاهد این بهانه جویی ها هستیم مخصوصا این روزها که نتایج کنکور اومده و هر کسی که قبول نشده بیشتر اعتراض میکنه میگه سوالات رو فروختن تقلب شده و ….

      ولی اگه ما آدمها یاد بگیریم مسئول شکست هامون کسی نیست غیر از خود ما اونوقت همه چی عوض میشه 

      من خودم همسن استاد  هستم و شاید هیچ نسلی مثل ما شاهد بهانه گیری نبوده از جنگ تا دوران پس از جنگ و سهمیه بندی بر ای استخدام و تحریم و این رئیس جمهوری و اون دولت و الی آخر ولی همه خوب میدونیم همه این حرفها یه مشت بهانه واهی بود 

      در مورد عادت کردن به چاقی یا هر شرایط بغرنج دیگه هم باید عرض کنم ذهن ما از اونجایی که به شدت تنبله و هرگونه تفکر و اندیشه در مورد شرایط موجود رو نمی‌پسنده و دوست داره بر اساس الگوهای همیشگی رفتار کنه سعی میکنه چاقی رو برای ما بدیهی و قابل قبول کنه 

      نمونه اش ظهور سایت ها و پیجهایی که به خانومها اموزش میده چطور متناسب با اندام جاق لباس انتخاب کنید که شما رو لاغرتر نشون بده یا چه رنگهایی مناسب افراد چاقه

      تا حالا به این فکر کردید چرا این اتفاق افتاد و چرا ما به دنبال این مدل یقه یا اون جنس پارچه بودیم که ما رو لاغرتر نشون بده 

      بله اینها حربه های دهن ما بوده که ما رو قانع کنه هر تلاشی در خلاف جهت رو متوقف کنیم و بپذیریم همه چی عالیه

      اما حالا چی با شنیدن حرفهای استاد در مورد شرایط وبا دیدن عکسهای شگفت انگیزان در هر سن از هر شهر از هر نژاد با سطوح تحصیلی و رفاهی مختلف با نگرشها و فرهنگ های گوناگون چه بهانه ای باقی میمونه که ما رو توجیه کنه که نه من با بقیه فرق میکنم و چاقی من درمان بشو نیست

      به جای توجیه چاقی چقدر خودمون رو با افراد متناسب هم سن یا بزرگتر از خودمون مقایسه کردیم 

      چرا هیچوقت نپرسیدی اون که با من هم سنه اندازه من میخوره پس چرا چاقه 

      میدونید چرا چون جرات مواجهه با حقیقت رو نداشتیم چون ذهنمون نمیزاشت چون اونوقت باید به دنبال کشف حقیقت میرفتیم چون اونجا می‌فهمیدیم اره یه جیز اشتباهه چون مثل گالیله که برای اولین بار مطرح کرد زمین گرده مورد تمسخر قرار میگرفنیم 

      ولی یک نفر مثل استاد جرات کرد و رفت دنبال حقیقت همه مرزها رو شکست همه بهانه ها رو خنثی کرد گفت آخه این درست نیست این حق من نیست چرا اینجوریه و گشت جواب رو پیدا کرد 

      من و خیلی های دیگه مثل من از روی تنبلی ذهنمون  گشتیم و بهانه های خوشگل جور کردیم قدیما ژنتیک بود و ارثی بودن بعد که تحصیل کرده و با کلاس شدیم شد متابولیسم پایین تیرویید کم کار و کلی عناوین خوشگل بهش دادیم 

      جالبه هر چی ادمها امروزی تر هستن دلایل شیک تری هم دارن مثل غلبه سودا و بلغم و غیره 

      ولی چرا عین کبک سرمون رو کنیم زیر برف 

      الان و اینجا با خوندن و شنیدن این آگاهی ها به خودمون تبریک بگیم برای شکستن شاخ غول بهانه تراشی ها 

      ما قدم در راه آگاهی و روشنایی گذاشتیم و باید مطمئن باشیم که غلبه بر این مسئله شاید زمان بر باشه ولی شدنیه و باید این جرات و جسارت خودمون برای مقابله با بزرگترین مانع زندگیمون یعنی خودمون رو ستایش کنیم بهش پر وبال بدیم 

      هر کسی که اینجاست از ۹۹ درصد بقیه ای که بیرون از این گود هستن شجاعتر و جسورتره خیلی ها جرات اندیشیدن بهش رو ندارن چه برسه به ورود به این دوره

      استاد از نطر من اونایی که بهانه برای پول میارن هنوز جرات شکستن باورهای قدیمی رو ندارن و این باورها انقدر قدرتمند ن که اونا خودشون رو در برابر اون باورها ناتوان میبینن 

      به خودم و همه دوستان عزیزم در این مسیر افتخار میکنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 55 از 11 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم