0

بهانه بی بهانه – پیش نیاز موفقیت

پیش نیاز موفقیت بهانه لاغر نشدن
اندازه متن

پیش نیاز موفقیت برای لاغر شدن نداشتن بهانه برای لاغر نشدن است.

بهانه بی بهانه یک عبارت نیست بلکه باید نگرش شما برای لاغر شدن باشد.

نگرشی که زندگی من و هزاران نفری که از آموزش های لاغری با ذهن استفاده کرده اند را متحول کرد.

تفاوت افراد موفق و ناموفق

از زمانی که در مسیر تغییر کردن قرار گرفتم، درک تفاوت بین نگرش افراد موفق و ناموفق برای من جذاب شد. این علاقه سبب شد که به تفاوت نگرش بین افراد لاغر و چاق توجه کنم و جرقه ایده استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن در ذهنم زده شد.

مهمترین تفاوت بین افرادی که از شرایط خود راضی و آنهایی که ناراضی هستند نگرش آنها درباره بهانه هاست.

افراد راضی نگرش “بی بهانه بودن” را برای زندگی انتخاب کرده اند و افراد ناراضی نگرش “بهانه داشتن” را انتخاب کرده اند.

افرادی که برای ناراضی بودن خود دلیل دارند و برای عدم توانایی خود در راضی بودن از شرایط کلی بهانه دارند.

این مشخصه افراد ناموفق است.

شباهت افراد ناموفق و چاق

چاقی باعث نارضایتی افراد می شود و افرادی که برای چاقی خود دلیل منطقی و همچنین برای عدم لاغر شدنشان بهانه های مختلفی دارند تا ابد چاق خواهند ماند. این مهمترین راز لاغر نشدن افراد چاق است و آگاهی از اینکه باید بهانه های خود را برای لاغر شدن رها کنید پیش نیاز موفقیت در لاغری است.

اما افرادی که چاقی باعث نارضایتی آنان شده است و برای چاقی خود دلیل دارند اما برای لاغر نشدن خود بهانه ندارند، پیش نیاز موفقیت برای لاغر شدن را به شکل ناخودآگاه در خود ایجاد کرده اند و دیر یا زود رویای لاغری آنان به واقعیت تبدیل خواهد شد.

سال های زیادی از زندگی ام با چاقی گذشت و در آن ایام بارها برای چاق بودنم به خداوند شکایت می کردم که چرا من را چاق آفریده است.

هربار که تلاش می کردم تا لاغر بشم و شکست می خوردم از خدا عصبانی تر می شدم که چرا من را طوری خلق کرده است که هرگز لاغر نمی شم.

گله و شکایت های من تا سی و پنج سالگی ادامه داشت که به لطف خدای مهربان با موضوع قدرت ذهن و تغییر زندگی آشنا شدم.

این اولین باری بود که تصمیم گرفتم بدون استفاده از روشهایی که دیگران پیشنهاد می کنند برای کاهش وزن اقدام کنم.

امیدی به لاغر شدن نداشتم اما احساسی در قلب من بود که مرا ترغیب به استفاده از این روش من درآوردی می کرد و برای اولین بار در عمرم به ندای قلبم گوش دادم و وارد مسیری شدم که هیچ نتیجه ای برای آن مشخص نبود.

هر روز که در این مسیر ادامه می دادم درک من از چاقی و دلایل آن بیشتر می شد. روزهایی بود که احساس می کردم خداوند ایده ها و آگاهی هایی به من الهام می کند تا بیشتر موضوع چاقی را درک کنم.

پیش نیاز موفقیت برای رهایی از چاقی

آن روزها نمی دانستم پیش نیاز موفقیت در لاغر شدن کشف دلیل چاقی، اولین قدم برای رهایی از چاقی است.

در روش های قبلی که برای لاغری اقدام کرده بودم هرگز درباره دلایل چاقی توضیح داده نمی شد و فقط به من برنامه غذایی یا ورزشی می دادند و تاکید می کردند که باید مو به مو به آنچه برای من تعیین شده عمل کنم و الا نتیجه نخواهم گرفت.

به مرور که دلایل چاقی برای من واضح شد احساس بهتری نسبت به چاقی پیدا کردم و تصور کردم تنفرم از چاقی کمتر شده است چون دلایل چاقی من برایم واضح شده بود و دیگر دلیلی برای متفر بودن از چاقی نداشتم.

تا قبل از آن چاقی را موضوعی تحمیلی از جانب والدین یا خداوند می دانستم و هرگز آن را نپذیرفته بودم و از آن متنفر بودم اما هرچه بیشتر درباره دلایل چاقی آگاهی کسب می کردم بیشتر برایم واضح می شد که دلیل چاق بودنم فقط خودم هستم.

پذیرش مسئولیت چاقی کار ساده ای نیست چون همه افراد چاق از آن متنفر هستند، پس طبیعی است که مسئولیت چیزی که از آن متنفر هستیم را نمی توانیم بپذیریم.

این هدایت الهی بود که قبل از اینکه به من بگوید، خودت مسئول چاق بودنت هستی، مرا ترغیب به کشف دلایل چاقی ام کرد. به این صورت من به مرور درک کردم که تنها مقصر چاق بودنم خودم هستم.

ماه ها گذشت و من غرق یادگیری اصول ذهن برای درک بیشتر چاقی و تغییر فرمول های چاقی ذهن شدم و بعد از حدود 15 ماه اولین نشانه های تغییر جسم بدون اینکه مانند گذشته برنامه رژیمی یا ورزشی داشته باشم در من ظاهر شد.

این نشانه ها گرچه در برابر میزان چاقی من بسیار ناچیز بودند اما دلیلی برای صحیح بودن مسیر انتخابی من برای رهایی از چاقی بود.

با شوق و اشتیاق ییشتری ادامه دادم و هر ماه نتیجه من واضح و واضح تر می شد.

پس از آنکه به مسیر آموزش لاغری با ذهن هدایت شدم برایم واضح شد که چرا من از کودکی درگیر چاقی بوده ام.

اینکه چرا بارها از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده بودم اما هرگز موفق نمی شدم.

اینکه چرا علاقه زیادی به خوابیدن داشتم، از تحرک داشتم متنفر بودم، کارهای پشت میزی را دوست داشتم و خیلی از موضوعات دیگر که قبلا آنها را دلیل چاقی خودم می دانستم.

در این چند ساله که افراد زیادی از طریق هدایت خداوند به سایت تناسب فکری هدایت شده و مسیر لاغری با ذهن را برای تحقق رویای خود انتخاب کرده اند برایم واضح شد که همه آن مسائل و چالش ها برای این بود که همه افرادی که رویای لاغری دارند و بهانه هایی برای لاغر نشدن خود دارند با مشاهده من و نتایجی که کسب کردم بهانه های خود را رها کرده و امید و انگیزه برای لاغر شدن پیدا کنند.

همه افرادی که تصویر آنها را در آلبوم شگفتی سازان مشاهده می کنید سرشار از بهانه های مختلف برای لاغر نشدن بوده اند اما با اقدام کردن و غلبه بر ترس های خود بعنوان پیش نیاز موفقیت حرکت در مسیر لاغری را شروع کردند و تصویر خود را به آلبوم شگفتی سازان اضافه کردند.

شرایط چاقی من هیچ بهانه ای برای افرادی که چاق هستند باقی نمی گذارد.

  • من از بد تولد چاق بوده ام.
  • بیش از 40 کیلو اضافه وزن پیدا کردم.
  • 35 سال چاق بودم و چربی های من بسیار قدیمی و سفت شده بود.
  • کار پشت میزی دارم و علاقه به تحرک زیاد ندارم.
  • در سن 35 سالگی تازه با موضوع لاغری با ذهن آشنا شده ام.
  • از هیچ آموزش یا مهارت خاصی استفاده نکرده ام.
  • از هیچ دارو یا عمل جراحی برای لاغری استفاده نکرده ام.
  • نوع تغذیه من مشابه همه افرادی است که اضافه وزن دارند و تصور می کنند برای لاغر شدن غذاهایی که همیشه می خورند را نباید بخورند.

زندگی من کاملا واضح و شفاف است و هیچ بهانه ای برای چاق ماندن هیچ فرد چاقی باقی نمی گذارد.

مگر اینکه خود فرد نخواهد لاغر شود و همچنان به بهانه داشتن برای لاغر نشدن ادامه دهد والا هیچ اضافه وزنی در برابر قدرت ذهن توان استقامت و ماندگاری ندارد.

قدرت ذهن شما، هر میزان اضافه وزنی را از بین می برد.

هر چقدر که چربی های بدن شما قدیمی و سفت باشند، آنها را آب و دفع می کند.

در هر شرایط سنی باشید، از توانایی جسم شما برای لاغر شدنتان استفاده می کند.

پیش نیاز موفقیت در لاغری با ذهن این است که بهانه های لاغر نشدن را رها کنید تا بتوانید رویای لاغری خود را محقق کنید و از زندگی در شرایط متناسب لذت ببرید.

این مهمترین رسالت شما در زندگی است.

✍️ تمرین آموزشی 📖

مهمترین پیش نیاز موفقیت شناسایی بهانه های لاغر نشدن است تا در مسیر لاغری با ذهن بهتر عمل کرده و نتیجه عالی کسب کنید.

  • بهانه هایی که در گذشته داشته اید و مانع حرکت شما برای رسیدن به اهداف شده است را شرح دهید.

بهانه ها به شکل های مختلف در ما ایجاد می شوند اما نتیجه نهایی همه آنها حرکت نکردن و به خواسته ها نرسیدن است.

بنابراین شناسایی بهانه هایی که در گذشته مانع حرکت کردن و انجام کارهایی که دوست داشتید انجام دهید ولی بخاطر بهانه ها انجام نداده اید به شما کمک میکند تا نتیجه توجه کردن به بهانه ها را به عنوان پیش نیاز موفقیت مدنظر قرار داده و در مسیر لاغری با ذهن بدون توجه به بهانه ها حرکت کنید.

  • بهانه هایی که در گذشته مانع از اقدام شما برای لاغری شده اند را بنویسید.

بهانه های لاغر نشدن به دو دسته تقسیم میشوند:

۱- بهانه های احساسی

۲- بهانه های منطقی

بهانه های احساسی بر مبنای احساس هیجانی در لحظه هایی از زندگی هستند که مانع حرکت و اقدام کردن ما می شوند.

حوصله ندارم، حسش نیست، حالا تا بعد، فعلا نمی تونم شاید بعدا و …

بهانه های منطقی بر مبنای شکست ها و نتیجه نگرفتن ها از تلاش های قبلی برای لاغر شدن ایجاد می شوند و بهانه منطقی برای حرکت نکردن برای لاغری می شوند.

  • بهانه های منطقی و بهانه های احساسی حرکت نکردن برای لاغر شدن یا رها کردن روش های لاغری را شرح دهید.

بهانه ها را با منطق می توان خنثی کرد. بنابراین برای بهانه ها منطقی و احساسی خود که ممکن است در مسیر لاغری با ذهن باعث دلسردی و رها کردن مسیر لاغری شود با منطق های مناسب پیدا کرده و درباره آنها شرح دهید.

  • دلایل منطقی و احساسی خود برای مقابله با بهانه ها را شرح دهید.

با نوشتن درباره احساسی که با لاغر شدن پیدا خواهید کرد می توانید دلایل منطقی احساسی در مقابله با بهانه های احساسی که شما را از ادامه دادن منع می کند ایجاد کنید.

با نوشتن درباره تاثیراتی که لاغر شدن در جسم و زندگی شما ایجاد می کند می توانید دلایل منطقی برای بهانه های منطقی ذهن خود برای لاغر نشدن ایجاد کنید.

  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.16 from 203 votes

https://tanasobefekri.net/?p=30924
برچسب ها:
123 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار عطا
      1401/10/17 11:54
      مدت عضویت: 469 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,933 کلمه

      سلام امروز روز دوم منه که وارد سایت تناسب فکری شدم . امروز به نسبت دیروز  درک بهتری از این راه پیدا کردم . کامنتا رو خوندم . بچه هایی که از این راه نتیجه گرفتن منو خیلی خوشحال کرد که منم میتونم نتیجه بگیرم . فایل امروز هم صحبتهای آرامشبخشی داشت . اینکه هیچ بهانه ای برای چاق بودن وجود نداره . مثلا من خودم گاهی به خاطر بیماری زانوم مجبورم قرص بخورم و فکر میکردم خب یکی از دلایلی که من چاقتر میشم اینه که دارم قرصهای غضروف ساز میخورم . خب غضروف جنسش از چربیه و این قرصها باعث میشن بدن من چربی جذب کنه و من چاق بشم . دلایل دیگه که برای چاقیم داشتم رو تقریبا شما همه رو عنوان کردید . یه دلیل دیگه من خیلی تشنه ام میشه و همش دلم میخواد آب بخورم . با این که همه میگن آب خوبه ولی من وقتی آب میخورم ورم می کنم . یعنی با اینکه دفع زیاد آب هم دارم اما حس می کنم تمام بدن من داره آب رو جذب خودش میکنه . من فکر می کنم بیماریهام باعث چاقی شده و به هر حال هر چیزی که من میخورم حالا چه قرص باشه چه آب باشه چه غذا باشه هرچیزی که از دهان من پایین میره منو چاق می کنه . یه دلیل دیگه ام پیاده رویه . من وقتی پیاده روی می کنم خب چاق نمیشم ولی وقتی پیاده روی نمی کنم انگار که بدنم تلافی می کنه و منو بدتر چاق می کنه . یعنی ورزش باعث میشه من وقتی که دیگه ورزش نمیکنم چاق بشم . من از کوچیکی چاق شدم البته به دنیا اومدم خیلی لاغر بودم و مامانم برای اینکه من تپل بشم هی داد خوردم . تقریبا از ۳-۴ سالگی چاق بودم و مامانم به خودش افتخار میکرد که پسرمو تپل کردم ولی یادمه کلاس اول نمیتونستم مثل بقیه بدوم . دوس نداشتم برم مدرسه بچه ها منو مسخره می کردن . منم مثه شما از کوچیکی با چاقی درگیرم . یه روز دایی بابام گفت خب عطا کی میخوای لاغر بشی خیلی داری چاق میشی و من بیشتر خورد شدم مامانم همیشه ازم دفاع می کنه همش میگه پسرم خیلی هم خوبه . استخون بندیش درشته و این دفاع کردنش بیشتر منو خورد می کنه . من با دوستام خیلی به فست فود میرم یعنی تقریبا هفته ای ۴-۵ بار از غذای بیرون میخورم . فکر می کنم اینا هم دلایل چاقی منه . راستی من آزمایش تیرویید هم دادم .  تیروییدم هم کم کاره . مدتی هم پزشک سنتی و ایرانی رفتم ولی سخته راهکارهاشون  نمیتونم ادامه بدم . من بهانه ها و دلایل زیادی برای چاق موندن دارم یه چیز دیگه هم از صحبتهاتون متوجه شدم من برای چاق شدن این همه کار انجام دادم ولی هیچ وقت نمیخواستم این کارها رو انجام بدم یعنی اصلا تصمیمی از قبل براش نمیگرفتم . بیشتر در لحظه انتخاب میکردم یا مثلا یهو با دوستا تصمیم میگرفتیم امروز بریم کله پزی . امروز بریم در بند . ما در چاقی کارهایی انجام میدادیم که بهمون خوش میگذشت و به نظرم اینم یکی از دلایل چاقی منه . یعنی من در چاق بودن بهم خوش گذشته . ولی برای لاغر شدن ما همیشه خواستیم یه کاری خلاف میلمون  انجام بدیم و همیشه هم برامون سخت بوده یعنی ما هیچ وقت بهمون خوش نمیگذشت . ما از کارهایی که برای لاغر شدن انجام میدادیم رنج میکشیدیم . پیاده رویها ورزشها باشگاهها . البته زنعموم اینها رو بهم گفت و من دیدم داره راست میگه  من هیچ وقت از باشگاه رفتن لذت نبردم یکی از دلایل چاقیم رو هم همین میدونستم در هر حالی که میدیدم خیلی ها خب کیف میکنند وزنه میزنند کار می کنند یه جورایی تفاخر می کنند به منی که نمیتونستم وزنه های سنگین بزنم یا با سرعت بالا بدوم . شما اینجا گفتید ما لازم نیست کار خاصی انجام بدیم . این خیلی بهم امید میده خب شما تقریبا فعالیت روزمره معمولی دارید برای لاغر شدنتون زحمتی نمیکشید . گفتید کارتون پشت میزه و چندین سال هم هست که فقط کارتون همینه . پس برای لاغر شدن نیازی نیست وزنه های سنگین بزنیم یا بدوییم و به خودمون فشار بیاریم . تازه من تجربه کردم وقتایی که فعالیت زیاد انجام میدم بعدش چاقتر میشم انگار بدنم میخواد جبران اون سختی رو بکنه . من در این فایل خیلی امیدوار شدم که همین الان هم توی همین شرایطی که الان هستم هم احساس رضایت داشته باشم کاری نکنم فقط چاقی رو از ذهنم پاک کنم . اما چطور چاقی رو از ذهنم پاک کنم ؟ من در این فایل تصویری فهمیدم نه غصه گذشته رو بخورم نه آینده رو . از همین امروزم لذت ببرم . خب دیروزم که گفتید شخصیت چاقمو تغییر بدم . یعنی امروز من سعی کنم چاقی رو پاک کنم و مثه یه آدم لاغر زندگی کنم . اما آدمای لاغر چجوری خوش می گذرونند ؟ اینم یه سوال دیگهاست . حالا ولش کنیم بهتره . خب الان من دلایل چاقیم و گفتم . دیگه تقریبا همیناست . حالا اینا رو پاک کنم . یعنی بگم اینا فقط بهانه هاییه برای لاغر نشدن . خب من اینا رو پاک کنم . یعنی نگم که مثلا آب میخورم ورم می کنم یا نگم قرص میخورم بدنم چربی جذب می کنه . یا نگم به خاطر تیروییدم چاقم . اینا رو نگم . بگم هیچ  دلیلی برای چاقی من وجود نداره . خب این میشه پاک کردن ذهنم از چاقی . من کار خاصی انجام نمیدم . فقط پاک می کنم . آها یه دلیل  دیگه یادم اومد . من اشتهای زیادی دارم . همش با خودم میگم خب تو چرا انقدر میخوری ؟ بعد میبینم یه هوایی تو وجودمه . بوی غذا که میاد دلم میره .  دوست دارم که میخورم و فکرم رها میشه وقتی میخورم . دقیقا وقتایی که میخورم به چاقیم فکر نمی کنم . وقتایی که میخورم از دنیا فارغم . به رنج فکر نمی کنم . در حال خوش گذروندنم . همون وقت که دارم میخورم دیگه از چیزی رنج نمیبرم . ولی این شادی موقته . پایدار نیست . چون من بعد از فارغ شدن از خوردن دوباره رنج چاقی رو بدتر از قبل حس می کنم . رنج اینکه چرا انقدر میخوری . رنج حرفای دیگران . اینکه میگن چرا مثه یابو غذا میخوری . من ناراحت میشم . چون من از غذا خوردن شاد میشم . ولی شادی غذا خوردن موقته . الان که فایل گوش میدم حس بهتری دارم . حس می کنم شادم و این شادی پایداره . حس می کنم دارم به هدفم نزدیک میشم . حس می کنم با افراد زیادی همدردم که منو مسخره نمی کنند بلکه بهم امید میدن که چاقیتو پاک کن . لازم نیست برای لاغری کاری کنی فقط چاقیتو پاک کن . خب اشتهای زیاد من دلیل چاقی منه من این رو هم پاک می کنم . اون شبم زنعموم گفت گفت خوردنت تو رو چاق نکرده  . خب همین پاک کردن این موضوع از ذهنم باعث میشه من حس بهتری داشته باشم . قرص منو چاق نکرده . آب و غذا  منو چاق نکردن . من اگه زیاده روی هم کردم دلیل داشتم دلیلش این بود که غصه ام کم بشه . خب اینم پاک میکنم . چون الان میبینم راهی رو پیدا کردم که داره غصه هامو کم می کنه . دیگه دلیلی برای پرخوری ندارم چون من همینجوری هم میتونم شاد باشم بدون اینکه بخوام چیزی رو بخورم که خوش بگذرونم . حس می کنم امروز رو اینطوری میتونم زندگی کنم . همه بهانه های چاق موندنمو پاک کنم  .  همین الان بدون زحمت داره بهم خوش می گذره . حتما در لاغر شدن هم خوش گذروندن هست .  من مثل یک انسان نابینایی هستم که قدم در این راه گذاشتم نمیدونم تهش چیه . چیزی رو نمیبینم ولی انگار یه چیزایی رو دارم حس می کنم . خب من با درد چاقی همیشه بودم . همیشه چاقیم منو اذیت کرده ولی این دوروزه فکر می کنم حداقل وقتی که دارم فایل میبینم یا گوش میکنم یا کامنت میخونم یا متنون رو میخونم یه چیزایی توی سرم روشن میشه . حس می کنم حالم بهتر میشه . پس لاغر شدن کار سختی نیست . چون لازم نیست کاری براش انجام بدم . فقط چاقی رو پاک کنم . دلایل چاقیم هم که گفتم . این دلایل رو پاک کنم . ولی چجوری ؟ این سوال ذهنمه ؟ چطور چاقی رو پاک کنم ؟ من یه بار فایل تصویری امروز رو گوش دادم . ولی تا شب فرصت دارم فایل شنیداریتونم گوش کنم چون دیروز هربار که گوش میکردم یه چیز جدید میشنیدم برام جالبه چرا دفعه قبل نشنیدم ؟ پس تکرار لازمه . ولی من بیشتر تکرار می کنم که از چاقیم و آزار و اذیتاش فاصله بگیرم . آها فهمیدم . اینم پاسخ سوالم . من باید بخونم و بنویسم و بشنوم و ببینم فایلای شمارو . اینجوری ذهنم از چاقی فاصله میگیره . هی فکر چاقیمو نمیکنم . هی زجرشو نمیکشم . هی نمیخواد برای اینکه بخوام شاد باشم و خوش بگذرونم برم بساط خوردن راه بندازم تا دقایقی از رنجهای درونیم فاصله بگیرم . اصلا دلیلی برای این همه خوردن نیست وقتی من می تونم اینجوری انقدر شاد بشم . من توی این دو روز دارم چیزایی رو حس می کنم که منو خوشحال می کنه و اینجوری دارم از رنج چاقی فاصله میگیرم . نیازی نیست برای لاغر شدنم زحمت بکشم .  لاغر شدن اصلا سخت نیست . من فقط باید چاقیمو پاک کنم چجوری ؟ بازم با فایل گوش دادن با تکرار کردن . چون دیدم از دیروز دقیقا زمانایی که دارم مینویسم یا میخونم ذهن من از رنج فاصله میگیره و من دیگه غمگین نیستم . پس ادامه میدم تا بیشتر درک کنم . چون تازه دارم میفهمم لاغری با ذهن یعنی چی ؟ من دارم بار الکتریکی مغزمو از چاقی به لاغری تغییر میدم و همین منو شاد می کنه . خیلی خوبه . امیدم به امروزم داره زیاد میشه . به آینده فکر نکنم . با همین چیزایی که دارم حال کنم . خب این خیلی خوبه . من همیشه یه کمال طلبی خاصی در وجودم هست . ولی توی این فایل فهمیدم اصلا نیازی به کمال طلبی نیست . با همین فایلای رایگانم میشه لاغر شدن رو تجربه کرد مهم اینه که بتونم استفاده کنم و وقتی این دوره به پایان رسید شخصیتم تغییر کرده و من تبدیل شدم به یه انسان همیشه شاد دوست دارم بازم ادامه بدم . من لاغر شدن با این روش رو دوست دارم . ولی همیشه راهش برام سخت بود چون همش باید براش یه کاری انجام میدادم . ولی الان فهمیدم دیگه لازم نیست کاری انجام بدم . در لحظه زندگی کنم . از چیزی که دارم لذت ببرم . دلیلی نداره غذایی که میخورم  منو چاق کنه . دیگه حس می کنم غذا رو برای خوش گذرونی نمیخوام بخورم چون من الان شادم و دارم خوش میگذرونم . دیگه قرصامو دلیل چاقیم نمیدونم چون قرصا فقط غضروف میسازن .چرا باید منو چاق کنند .  آب دلیل چاقیم نیست . بدنم اضافشو دفع می کنه . احساس می کنم نیازم به آب هم کم میشه . نمیدونم نمیدونم چی میشه . ولی من فقط میدونم دلیل چاقیم رو باید پاک کنم . هیچ دلیلی برای چاق بودنم نیست و من هر وقت که بهانه ای میاد تو ذهنم برای چاقی باید اون رو پاکش کنم . پس خیلی راحته اینجوری لاغر شدن . نمیدونم چی میشه ولی من الان حالم خوبه . شادم . حس میکنم راه لاغریم پیدا شده . پس به همین شادی دلمو خوش می کنم و ادامه میدم تا سیاهیهای مغزم همه پاک بشن . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/17 20:15
      مدت عضویت: 469 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 467 کلمه

      سلام مجدد خدمت شما آقای استاد عطار روشن .

      هر چی بیشتر گوش میدم حسم عالیتر میشه .احساس میکنم دارم برای لاغر شدن تربیت میشم . هر آنچه در ذهن من هست رو دارم کنار میزارم و بی کم و کاست آنچه از شما میشنوم رو می پذیرم . 

      هر دلیلی که میاد توی ذهنم که میگه تو به این دلیل لاغر نمیشی رو دارم پاک می کنم . البته گوش دادن صحبتهای شما داره پاکش می کنه . امروز با چنان ارامشی خوابیدم که تمام خستگیها از تنم بیرون رفت . بدنم داره خودشو برای لاغر شدن آماده میکنه . من وارد دنیای لاغری شدم . انقدر به گوش دادن فایلها علاقه پیدا کردم که قرار امروزم و با دوستام کنسل کردم . گفتن خوش میگذره بیا امروز که مرخصی داری گفتم نمیام . کار دارم . منی که به هر دلیلی هر طور شده با دوستام میرفتم خوش گذرونی به راحتی قرارمو کنسل کردم . فکر می کنم این کار از همه ی کارام مهمتره . همین که ته دلم شاده برام کافیه . من اهل خوش گذرونی هستم ولی همیشه ته دلم به خاطر چاقیم ناراحت بودم و این ناراحتی خیلی اذیتم میکرد . الان خوشحالم که ته دلم شاد شده . من لاغر میشم . دارم مطمئن میشم که لاغر میشم .  امروز وقتی تمام دلیل چاق شدنامو پاک کردم چقدر سبک شدم . چقدر حالم خوب شد . انگار که یه باری از روی دوشم برداشته شده . کامنتای بچه ها رو هم دوباره خوندم . تمرکزمو فقط روی فایل امروز گذاشتم چندین بار گوش کردمش . حتی در کمال آرامش باهاش خوابیدم . چه خواب راحتی کردم .  دیگه دلیلی برای چاق موندنم نمیبینم . حتی دلیلی برای زیاده روی در خوردنم نمیبینم . اصلا امروز اشتهایی نداشتم . چون من فقط برای لذت بردن و فراموش کردن بار سنگین غصه هام لحظاتی به غذا پناه میبردم . الان میفهمم غذا پناه من نیود چون من فقط لحظاتی با اون شاد بودم ولی امروز اینجا منو تا حالا شاد نگه داشته . احساس می کنم دارم جون میگیرم قوی میشم . چاقی تمام توان منو کشیده بود .با اینکه استعداد زیادی دارم اصلا نمیدونستم به چی علاقه دارم . فکر چاقی دلایل چاقی تمام ذهنمو پر کرده بود و من فقط به این چیزا فکر میکردم انگار که هیچ وقت زندگی نمیکردم . الان دو روزه خیلی حالم بهتره . همین که درد چاقی رو دارم پاک می کنم خودش برام بزرگترین لذت میشه . امروزم چیزای زیادی یاد گرفتم . اخبار بد گوش نکنم . خودمو درگیر مسائل دیگران نکنم . اولویتم حال خوبم باشه . بهانه های چاق موندنم و پاک کنم . دیگه چاقی رو نپذیرم . فعلا با همین دوره ها  شخصیت چاقیم و پاک کنم .  بعد فایلهای محصولی  رو هم دونه به دونه خریداری می کنم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/10/16 23:15
      مدت عضویت: 469 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 973 کلمه

      سلام برداشت من از این فایل و متن عالی این بود که بهانه های لاغر نشدن رو کنار بزارم .

      من بهانه هامو کنار گذاشتم و لاغر شدم 

      منم غیر از مواردی که  فرمودین چند مانع دیگه داشتم 

      خیلی ها می گن چون ما زیاد میخوریم چاق میشیم .

      و چاقی خودشون رو اینجوری خلق می کنند .

      وقتی بهانه های دیگه رو برداریم خود به خود این باور هم کنار میره .

      اما طور دیگه هم میشه ثابت کرد و این باور رو کنار گذاشت که  خوردن چاق نمی کنه . 

      چون بدن خاصیت تناسب داره و به قدر نیازش جذب می کنه . 

      تناسب بدن خود به خود تعادل رو برقرار می کنه .

      زیاد بخوریم ببخشید عذر میخوام خب مدفوع زیاد میشه . کم بخوریم مدفوع کمتره .

      خب ممکنه ذهن چاق بگه وقتی بیشتر بخوریم جذب هم بیشتر میشه .

       خب  جذب میشه بعدش چی میشه . مورد مصرف سلولها قرار میگیره خب باز ملکولهای درشتتر میرن سمت سلولهای چربی  برای تجزیه شدن  

      خب چربی سوزی بیشتر میشه که از این طرف جذب میشه از اون طرف سوخته میشه میره  .

      چربیها هر لحظه  جریان دارن .

      چربیهای امروز ما چربیهای دیروز نیست . اونا سوخته شدن رفتن اینا دوباره ساخته شدن .

      بدن ما مثل رودخانه است . از این طرف  متولد میشه از اون طرف می میره .

      خب این برای همه مشترکه و کاملا طبق نیاز صورت می گیره . 

      نیاز بدن من هر چقدر باشه اون جذب میشه 

       خیلی از لاغرها که میخوان چاق بشن هی بهشون میگن بخور بخور ولی اینا هر چی میخورن چاق نمیشن . 

      چون باورشون اینه که اطمینان دارن لاغرن 

      و انسانهای چاقی که میگن نخور نخور ولی لاغر نمیشن چون اطمینان دارن که چاقن .

      سلولهای چربی محل ذخیره چربی نیست محل تجزیه چربی هست .

      من وقتی این باور رو تغییر دادم و تکرارش کردم خیلی به تناسب اندامم کمک  کرد . 

      انرژی در سلولهای چربی شکسته میشه نه ذخیره . 

      بدن فقط اندازه نیازش میگیره و مابقی رو  تبدیل به انرژی می کنه .

      یکی از بهانه های دیگه من دقیقا همین بود که همش میگفتم بدن من ذخیره می کنه یا می گفتم نیاز بدن من زیاده یا می گفتم من پرخورم 

      یا میگفتم همش نشستم  و کلی بهانه دیگه 

      این بهانه ها رو کنار گذاشتم و گفتم ببین تو چه بخوری چه نخوری باید لاغر بشی . 

      چون دلیل چاقیت فقط خودتی نه خوردن و نخوردنت . 

      لاغر شدن رو در هر لحظه بپذیر چون واقعا داره چربی سوزی هر لحظه اتفاق می افته و بدن خودش رو متناسب می کنه مثل سلامتی .

      جهت حرکت بدن روی تناسبه . یه روز زیاده روی کنی فرداش بدنت نیاز نداره میلت کم میشه یه روز کم خوری کنی فرداش بدنت میلش زیادتر میشه میخوری . یه وقت خوابت زیادتر میشه سرحالتری کار بیشتری می کنی یه وقت کار زیاد می کنی بیهوش میشی از خستگی . اینا همش تنظیمات خود بدنه . 

      پس بدنت رو به چاقی باور نکن . به تناسب باور کن . 

      تناسب اندام همین الان در جریانه نشانه اش هم تنفسه .

      این باور که فرمودید تا اگه میتونی  نفس بکشی پس میتونی  لاغر بشی کاملا درسته . 

      چربی ها وقتی سوخته میشن دی اکسید کربن و آب واکسیژن تولید می کنند  

      دی اکسید کربنش از طریق تنفس خارج میشه آب اضافه هم از طریق ادرار و مدفوع و عرق .

      آب لازم هم جذب میشه اکسیژن هم که مصرف میشه . 

      پس  همین تنفس ما نشاندهنده ی چربی سوزی در بدنه . چون دی اکسید کربن که در بدن ذخیره نمیشه . باید دفع بشه و دفع میشه  

      اگه چربیها هم در سلولهای چربی تجزیه نشن که جا برای چربی  جدید نمی مونه . 

      از طرف دیگه خود سلولهای چربی هم میمیرند و جای اونها رو سلولهای جدید می گیره .

       محققان ثابت کردند بدن ما به طور دائم سلولهای چربی جدید می سازد که جایگزین سلولهای مرده می شوند. این دانشمندان همچنین نشان دادند این روند در افراد چاق سریعتر از افراد لاغر اتفاق می افتد. سلولهای چربی افراد چاق با سرعت سریعتری می میرند و با همان سرعت هم جایگزین می شوند. 

      پیتر آرنر استاد گروه پزشکی می گوید تعداد کلی سلولهای چربی در بدن ثابت است زیرا ساخت سلولهای جدید چربی با مرگ همان تعداد سلولهای چربی موجود جبران می شود .

      پس طبق این تحقیق اصلا سلولهای چربی اضافه نمیشه .

      تناسب بدن خود به خود یه تعداد به خصوص سلول چربی داره .

      اما سوال پیش میاد اگه بدن متعادله  چرا ما چاق میشیم .

      در پاسخ به این سوال باید گفت بدن  چون چاقی رو پذیرفتیم .

      باز این سوال پیش میاد خب  همه ادما عصبی میشن همه ادما با خودشون در یه زمانهایی در جنگ وارد میشن چرا باز بعضیها  لاغرن  ما چاقیم . 

      چون ما پذیرفتیم و بعضی دیگه نپذیرفتن . 

      اینا همه نشون میده که هیچ کدوم از این دلایل دلایل چاقی نیست وگرنه باید در همه یه جور بود  

      علت چاقی ما پذیرش چاقی توسط خودمونه ‌ 

      باورش کردیم چاق شدیم .

      چاقی برامون منطقی شد . 

      خب من دیگه میخوام انتخابمو تغییر بدم دیگه دلایل چاقی رو نمیپذیرم و حتی اگه دانشمندان و پزشکان هم چاقی رو اثبات کنند من بازم نمیپذیرم . چون اونا دانش اشتباه دارن بهمون میدن پس اصلا دانشمند نیستن . چون خودم دیدم وقتی رو ذهنم کار کردم اضافه وزنم در عرض یک سال رفت . 

      پس طبیعت بدن من لاغری بود . 

      پس چرا  تناسب اندام و سرعت تناسب اندام رو نپذیرم . 

      من شاید میانگین بگیریم ماهی ۲-۳کیلو کم کردم . زیاد کم نکردم که بگم خب من خودمو کشتم 

      یه آقایی در عصر جدید در عرض ۲ هفته ۳۰ کیلو کم کرده بود خب  کاملا مشخصه از قدرت برتر استفاده کرده بود وگرنه این دو هفته اگه هیچی نمیخورد و دائما هم می دوید و هیچی هم نمیخوابید باز ۳۰ کیلو در دو هفته کم نمیکرد . 

      چون پسره توی کار ذهن بود قطعا از نیروی ذهنش استفاده کرده . من درقبال اون تازه اونقدری از قدرت ذهنم استفاده نکردم . ولی خب به نظرم خوب بوده . 

      و مهم اینه استمرار بدم که نتایجم  باز بهتر بشه یعنی متناسبتر و متناسبتر  بشم .

      توکل به خدا 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/10/17 14:01
      مدت عضویت: 469 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 642 کلمه

      سلام 

      پاسخ به تمرین ها 

      ۱- بهانه هایی که در گذشته داشته اید و مانع حرکت شما برای رسیدن به اهداف شده است را شرح دهید.

      پاسخ سوال ۱

      من نگرش غلط نسبت به هر موضوعی که هدفم بود داشتم .   از زاویه منفی به مسائل  نگاه میکردم و نسبت به خودم خدا و مردم بدبین بودم و همه رو مقصر شکست هام می دونستم . 

      ۲- بهانه هایی که در گذشته مانع از اقدام شما برای لاغری شده اند را بنویسید.

      پاسخ سوال ۲

      بزرگترین بهانه مادرم بود . ایشون رو مقصر چاقیم میدونستم . بهانه های لاغر نشدن من در روشهای دیگر لاغری بود .   سخت بودن رژیم و محدودیت مواد غذایی نمیزاشت من به لاغری از اون طریقها فکر کنم . طبیعت رو هم که لاغری و نگرش صحیح لاغری نداشتم در نتیجه چاقی رو پذیرفته بودم . 

      ولی در روش لاغری با ذهن من هیچ محدودیتی ندارم  لازم نیست برای لاغر شدن کار فیزیکی انجام دهم .

      فقط باید ذهنیت لاغری طبیعی را در ذهنم فعال کنم .

      مثل موارد زیر

      لاغر شدن طبیعت بدن من است لاغر شدن ژنتیک من است لاغر شدن آسانترین کار دنیاستلاغر شدن هیچ کار فیزیکی نمیخواهد لاغر شدن خود به خود توسط بدن من صورت می گیردسرعت لاغر شدن خیلی سریعتر از سرعت چاق شدن است چون همسو با طبیعت بدن است

      چاقی یعنی عجله کردن در کسب نتیجه و نتیجه گرایی

      چاق شدن سخت است چون خلاف طبیعت بدن است چاقی یعنی باور غلط نسبت به خود و تنفر از اندام فعلی

      چاق شدن سخت است . اما لاغر شدن آسان است . 

      لاغر شدن یعنی عشق به بدن فعلی و نگاه خوب داشتن به خود چاقی یعنی مسئولیت چاقی را روی دوش دیگران گذاشتن لاغری یعنی مسئولیت چاقی و لاغری رو به گردن خود گرفتن

      چاقی یعنی نپذیرفتن لاغری طبیعی و و زندگی کردن در ترس و دلهره لاغری یعنی احساس امنیت و آرامش و اطمینان به لاغریلاغر شدن یعنی پذیرش سرعت تناسب و سپردن آن به بدن و کسب معرفت لاغری

      و ….

      ۳- بهانه های منطقی و بهانه های احساسی حرکت نکردن برای لاغر شدن یا رها کردن روش های لاغری را شرح دهید.

       پاسخ سوال ۳

      بهانه های منطقی مثل حرف دکترها و رسانه ها که همیشه نگرش غلط نسبت به مواد غذایی به ما وارد می کردند یا نگرش غلط نسبت به بدنمون به ما میدادند . مثلا به ما می گفتند چربی در سلولهای چربی ذخیره میشه در حالی که چربی  در سلولهای چربی تجزیه میشه .میگفتن خوردن غذاها چاق کننده است .در حالیکه  خوردن غذاها اتفاقا سوخت و ساز رو بالا میبره و نشانه اشم اینه وقتی بیشتر بخوری مدفوع بیشتر میشه وقتی کمتر بخوری مدفوع کمتره  وقتی بیشتر میخوری بیشتر و زودتر  گرسنه میشی وقتی کمتر میخوری دیرتر و کمتر گرسنه میشی  و اینا هیچ ربطی به چاقی نداره . سیستم بدنه که هضم و  جذب و تجزیه و دفع رو داره نه ذخیره . اصلا چیزی به نام ذخیره نداریم . مثل معده غذا در معده ذخیره نمیشه که اگه چند ساعتی هم هست برای اینه که هضم بشه دقیقا سلولهای چربی هم همین هستند . چربی در سلولهای چربی ذخیره نمیشه بلکه تجزیه میشه و به انرژی تبدیل میشه . 

      بهانه ها همه اطلاعات غلطی بودند که به ما انتقال داده بودند و ما در اینجا دلایل عظیم و واقعی لاغری رو پیدا کردیم . 

      بهانه های احساسی

      حس ترس از رژیم ترس از کمبود مواد غذایی ترس از محدودیت ترس از کم خوردن  ترس از چاقتر شدن عجله برای لاغری ترس از بیماری ترس از ریزش مو ترس از عصبی شدن از رژیم تنفر از بدن فعلی ترس از زشت شدن و …

      ۴- دلایل منطقی و احساسی خود برای مقابله با بهانه ها را شرح دهید.

      پاسخ سوال ۴

      تغییر نگرش نسبت به چاقی و لاغری و نگاه کردن از زاویه درست و پرورش این دیدگاه و اطمینان به لاغر شدن طبیعی و خود به خودی بدن و چنین ذهنیتی را پرورش دادن و احساس آرامش و امنیت و توکل  و کسب معرفت لاغری از طریق ورودیها

      و درست اندیشیدن و وقایع رو درک کردن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/10/20 12:07
      مدت عضویت: 469 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 375 کلمه

      سلام . 

      درس پس میدم خدمت شما بانوی محترم . 

      فقط دیدگاه خودم رو عرض می کنم . چیزی که از کلام شما درک کردم اینه که  تناسب رو در اندامتون  باور ندارید و چاقی رو در اندامتون باور دارید . 

      تناسب اندام رو در کاهش وزن میدونید .  در حالیکه تناسب اندام یعنی متناسب بودن در تمام ابعاد زندگی  .

      وقتی شما چاقی رو در جسم میبینید این یعنی نگرش چاق به  اندامتون . پس نگرشتون متناسب نشده . 

      این نگرش رو اصلاح کنید . از زاویه تناسب به خودتون نگاه کنید شما همین حالا بهترین خودتون هستید . 

      اندام شما متناسبه شما هم به قله رسیدید . قله کاهش وزن جسمی نیست قله یعنی تغییر نگاه چاق و لاغر به  تناسب در همه چیز .

      در بدن فعلی شما همین چربیها نشانه تناسب هستند .

       قدردانشون باشید . نخواین حذفشون کنید چون هرچی بیشتر بخواین حذفشون کنید اونها بیشتر تثبیت میشن . در ذهنتون تجزیه شون کنید جسم ما همه رو تجزیه می کنه . چاقی رو رها نکردید . اونم شمارو رها نمی کنه. خودتون رو نپذیرفتید اونم شما رو نمیپذیره . تناسب اندام فعلی رو باور ندارید پس بدنتون هم بهتون حس تناسب نمیده . 

      همزمان که اینجا تکرار و تمرین میکنید دنبال نتیجه هستید و نتیجه از شما دورتر میشه .

      نتیجه رو رها کنید  و فقط اگاهی به خودتون بدید .

      تمام این آگاهیها تاثیرگزاره با تمرکز روی نتیجه تاثیر این اگاهی ها رو خنثی می کنید . رها و آزاد بنویسید بخونید گوش بدید  فارغ از هر نتیجه ای . 

      مطمئنم که به لاغریتون از این راه ایمان دارید پس بر ایمانتون مستمر بمونید و ترس رو جایگزین ایمان نکنید .

      کسی که دلش قرصه رها می کنه .کسی که دلش شور میزنه یعنی در ایمان به  تاثیر این همه تمرین و تکرار متزلزله . 

      ایمان رو از چاقی بردارید بزارید روی تناسب جسمیتون .

      جسم شما همین الان هم متناسبه .

      به وقتش میخوابید به وقتش بیدار میشید به وقتش مو رشد می کنه به وقتش میریزه به وقتش سلولها متولد میشن به وقتش میمیرند  به وقتش گرسنه میشه به وقتش سیر  همه چیز در بدن فعلی شما متعادله . 

      گیر دادن به نتیجه یعنی تناسب نیست و چاقی هست . خب همین اتفاق میفته دیگه چه توقعی دارید . 

      ایمان داشته باشید تناسب هست  همین حالا دم و بازدم شما نشان تناسبه .  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/20 18:22
      مدت عضویت: 469 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 278 کلمه

      سلام ممنون نه ولش نمی کنم و تا حدودی پیدا کردم . 

      اونا خوردن رو لذت و تفریح نمیدونند . 

      اونا فقط به غذا و خوردن غذا علاقه ندارند بلکه به سایر علاقمندیهاشون توجه می کنند . 

      مثلا وقتی یه انسان چاق میره پارک فقط میخواد بخوره تا حالشو ببره ولی انسانهای متناسب قدم میزنند و از فضاو هوای پارک لذت میبرن . 

      یه آدم چاق کلی خوراکی با خودش میبره یه ادم لاغر یه چیزهای مورد نیاز . 

      تازه چه بسا چیزهایی که بتونه باهاش فعالیت کنه مثلا توپ فوتبال یا والیبال یا  بدمینتون  یا راکت پینگ پنگ . 

      آدم چاق فقط یه گوشه نشسته آدم لاغر بلند میشه حرکت می کنه از قسمتهای مختلف دیدن میکنه . 

      علاقه انسان چاق محدود شده به خوردن ولی یه انسان علائقشو محدود نکردنه و میدونه به چه چیزهایی علاقه داره . 

      من در اینجا فهمیدم به تناسب فکری علاقه دارم به کارای ذهنی علاقه دارم . به نوشتن علاقه دارم . من به خوردن یک انسان متناسب علاقه پیدا کردم (خوردن موقع گرسنگی و نخوردن موقع سیری) علاقه پیدا کردم  نه به خوردن به شیوه یک انسان چاق (خوردن بر اساس ولع و سیری ناپذیری ) 

      به پیاده روی یکم علاقه پیدا کردم . 

      اینکه دوست دارم کارامو خودم انجام بدم . به حال خوب و اینکه صبح بدون عذاب وجدان از خواب بلند میشم . اینکه دیگه بعد از خوردن عذاب وجدان ندارم . 

      به فکر کردن  به مسیر زیبای تناسب فکری خیلی علاقه پیدا کردم و در این سرزمین بهم خوش می گذره .

      در کل خوشگذرونی من اینجا شده . اینجا حالم خوبه و خیلی لذت میبرم . 

      اینا فعلا برای شخصیت لاغرم خوشگذرونیه 

      مسلما اگه شخصیت لاغریم بیشتر ساخته بشه علائق دیگه هم پیدا می کنم .    

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم