0

بهانه بی بهانه – پیش نیاز موفقیت

پیش نیاز موفقیت بهانه لاغر نشدن
اندازه متن

پیش نیاز موفقیت برای لاغر شدن نداشتن بهانه برای لاغر نشدن است.

بهانه بی بهانه یک عبارت نیست بلکه باید نگرش شما برای لاغر شدن باشد.

نگرشی که زندگی من و هزاران نفری که از آموزش های لاغری با ذهن استفاده کرده اند را متحول کرد.

تفاوت افراد موفق و ناموفق

از زمانی که در مسیر تغییر کردن قرار گرفتم، درک تفاوت بین نگرش افراد موفق و ناموفق برای من جذاب شد. این علاقه سبب شد که به تفاوت نگرش بین افراد لاغر و چاق توجه کنم و جرقه ایده استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن در ذهنم زده شد.

مهمترین تفاوت بین افرادی که از شرایط خود راضی و آنهایی که ناراضی هستند نگرش آنها درباره بهانه هاست.

افراد راضی نگرش “بی بهانه بودن” را برای زندگی انتخاب کرده اند و افراد ناراضی نگرش “بهانه داشتن” را انتخاب کرده اند.

افرادی که برای ناراضی بودن خود دلیل دارند و برای عدم توانایی خود در راضی بودن از شرایط کلی بهانه دارند.

این مشخصه افراد ناموفق است.

شباهت افراد ناموفق و چاق

چاقی باعث نارضایتی افراد می شود و افرادی که برای چاقی خود دلیل منطقی و همچنین برای عدم لاغر شدنشان بهانه های مختلفی دارند تا ابد چاق خواهند ماند. این مهمترین راز لاغر نشدن افراد چاق است و آگاهی از اینکه باید بهانه های خود را برای لاغر شدن رها کنید پیش نیاز موفقیت در لاغری است.

اما افرادی که چاقی باعث نارضایتی آنان شده است و برای چاقی خود دلیل دارند اما برای لاغر نشدن خود بهانه ندارند، پیش نیاز موفقیت برای لاغر شدن را به شکل ناخودآگاه در خود ایجاد کرده اند و دیر یا زود رویای لاغری آنان به واقعیت تبدیل خواهد شد.

سال های زیادی از زندگی ام با چاقی گذشت و در آن ایام بارها برای چاق بودنم به خداوند شکایت می کردم که چرا من را چاق آفریده است.

هربار که تلاش می کردم تا لاغر بشم و شکست می خوردم از خدا عصبانی تر می شدم که چرا من را طوری خلق کرده است که هرگز لاغر نمی شم.

گله و شکایت های من تا سی و پنج سالگی ادامه داشت که به لطف خدای مهربان با موضوع قدرت ذهن و تغییر زندگی آشنا شدم.

این اولین باری بود که تصمیم گرفتم بدون استفاده از روشهایی که دیگران پیشنهاد می کنند برای کاهش وزن اقدام کنم.

امیدی به لاغر شدن نداشتم اما احساسی در قلب من بود که مرا ترغیب به استفاده از این روش من درآوردی می کرد و برای اولین بار در عمرم به ندای قلبم گوش دادم و وارد مسیری شدم که هیچ نتیجه ای برای آن مشخص نبود.

هر روز که در این مسیر ادامه می دادم درک من از چاقی و دلایل آن بیشتر می شد. روزهایی بود که احساس می کردم خداوند ایده ها و آگاهی هایی به من الهام می کند تا بیشتر موضوع چاقی را درک کنم.

پیش نیاز موفقیت برای رهایی از چاقی

آن روزها نمی دانستم پیش نیاز موفقیت در لاغر شدن کشف دلیل چاقی، اولین قدم برای رهایی از چاقی است.

در روش های قبلی که برای لاغری اقدام کرده بودم هرگز درباره دلایل چاقی توضیح داده نمی شد و فقط به من برنامه غذایی یا ورزشی می دادند و تاکید می کردند که باید مو به مو به آنچه برای من تعیین شده عمل کنم و الا نتیجه نخواهم گرفت.

به مرور که دلایل چاقی برای من واضح شد احساس بهتری نسبت به چاقی پیدا کردم و تصور کردم تنفرم از چاقی کمتر شده است چون دلایل چاقی من برایم واضح شده بود و دیگر دلیلی برای متفر بودن از چاقی نداشتم.

تا قبل از آن چاقی را موضوعی تحمیلی از جانب والدین یا خداوند می دانستم و هرگز آن را نپذیرفته بودم و از آن متنفر بودم اما هرچه بیشتر درباره دلایل چاقی آگاهی کسب می کردم بیشتر برایم واضح می شد که دلیل چاق بودنم فقط خودم هستم.

پذیرش مسئولیت چاقی کار ساده ای نیست چون همه افراد چاق از آن متنفر هستند، پس طبیعی است که مسئولیت چیزی که از آن متنفر هستیم را نمی توانیم بپذیریم.

این هدایت الهی بود که قبل از اینکه به من بگوید، خودت مسئول چاق بودنت هستی، مرا ترغیب به کشف دلایل چاقی ام کرد. به این صورت من به مرور درک کردم که تنها مقصر چاق بودنم خودم هستم.

ماه ها گذشت و من غرق یادگیری اصول ذهن برای درک بیشتر چاقی و تغییر فرمول های چاقی ذهن شدم و بعد از حدود 15 ماه اولین نشانه های تغییر جسم بدون اینکه مانند گذشته برنامه رژیمی یا ورزشی داشته باشم در من ظاهر شد.

این نشانه ها گرچه در برابر میزان چاقی من بسیار ناچیز بودند اما دلیلی برای صحیح بودن مسیر انتخابی من برای رهایی از چاقی بود.

با شوق و اشتیاق ییشتری ادامه دادم و هر ماه نتیجه من واضح و واضح تر می شد.

پس از آنکه به مسیر آموزش لاغری با ذهن هدایت شدم برایم واضح شد که چرا من از کودکی درگیر چاقی بوده ام.

اینکه چرا بارها از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده بودم اما هرگز موفق نمی شدم.

اینکه چرا علاقه زیادی به خوابیدن داشتم، از تحرک داشتم متنفر بودم، کارهای پشت میزی را دوست داشتم و خیلی از موضوعات دیگر که قبلا آنها را دلیل چاقی خودم می دانستم.

در این چند ساله که افراد زیادی از طریق هدایت خداوند به سایت تناسب فکری هدایت شده و مسیر لاغری با ذهن را برای تحقق رویای خود انتخاب کرده اند برایم واضح شد که همه آن مسائل و چالش ها برای این بود که همه افرادی که رویای لاغری دارند و بهانه هایی برای لاغر نشدن خود دارند با مشاهده من و نتایجی که کسب کردم بهانه های خود را رها کرده و امید و انگیزه برای لاغر شدن پیدا کنند.

همه افرادی که تصویر آنها را در آلبوم شگفتی سازان مشاهده می کنید سرشار از بهانه های مختلف برای لاغر نشدن بوده اند اما با اقدام کردن و غلبه بر ترس های خود بعنوان پیش نیاز موفقیت حرکت در مسیر لاغری را شروع کردند و تصویر خود را به آلبوم شگفتی سازان اضافه کردند.

شرایط چاقی من هیچ بهانه ای برای افرادی که چاق هستند باقی نمی گذارد.

  • من از بد تولد چاق بوده ام.
  • بیش از 40 کیلو اضافه وزن پیدا کردم.
  • 35 سال چاق بودم و چربی های من بسیار قدیمی و سفت شده بود.
  • کار پشت میزی دارم و علاقه به تحرک زیاد ندارم.
  • در سن 35 سالگی تازه با موضوع لاغری با ذهن آشنا شده ام.
  • از هیچ آموزش یا مهارت خاصی استفاده نکرده ام.
  • از هیچ دارو یا عمل جراحی برای لاغری استفاده نکرده ام.
  • نوع تغذیه من مشابه همه افرادی است که اضافه وزن دارند و تصور می کنند برای لاغر شدن غذاهایی که همیشه می خورند را نباید بخورند.

زندگی من کاملا واضح و شفاف است و هیچ بهانه ای برای چاق ماندن هیچ فرد چاقی باقی نمی گذارد.

مگر اینکه خود فرد نخواهد لاغر شود و همچنان به بهانه داشتن برای لاغر نشدن ادامه دهد والا هیچ اضافه وزنی در برابر قدرت ذهن توان استقامت و ماندگاری ندارد.

قدرت ذهن شما، هر میزان اضافه وزنی را از بین می برد.

هر چقدر که چربی های بدن شما قدیمی و سفت باشند، آنها را آب و دفع می کند.

در هر شرایط سنی باشید، از توانایی جسم شما برای لاغر شدنتان استفاده می کند.

پیش نیاز موفقیت در لاغری با ذهن این است که بهانه های لاغر نشدن را رها کنید تا بتوانید رویای لاغری خود را محقق کنید و از زندگی در شرایط متناسب لذت ببرید.

این مهمترین رسالت شما در زندگی است.

✍️ تمرین آموزشی 📖

مهمترین پیش نیاز موفقیت شناسایی بهانه های لاغر نشدن است تا در مسیر لاغری با ذهن بهتر عمل کرده و نتیجه عالی کسب کنید.

  • بهانه هایی که در گذشته داشته اید و مانع حرکت شما برای رسیدن به اهداف شده است را شرح دهید.

بهانه ها به شکل های مختلف در ما ایجاد می شوند اما نتیجه نهایی همه آنها حرکت نکردن و به خواسته ها نرسیدن است.

بنابراین شناسایی بهانه هایی که در گذشته مانع حرکت کردن و انجام کارهایی که دوست داشتید انجام دهید ولی بخاطر بهانه ها انجام نداده اید به شما کمک میکند تا نتیجه توجه کردن به بهانه ها را به عنوان پیش نیاز موفقیت مدنظر قرار داده و در مسیر لاغری با ذهن بدون توجه به بهانه ها حرکت کنید.

  • بهانه هایی که در گذشته مانع از اقدام شما برای لاغری شده اند را بنویسید.

بهانه های لاغر نشدن به دو دسته تقسیم میشوند:

۱- بهانه های احساسی

۲- بهانه های منطقی

بهانه های احساسی بر مبنای احساس هیجانی در لحظه هایی از زندگی هستند که مانع حرکت و اقدام کردن ما می شوند.

حوصله ندارم، حسش نیست، حالا تا بعد، فعلا نمی تونم شاید بعدا و …

بهانه های منطقی بر مبنای شکست ها و نتیجه نگرفتن ها از تلاش های قبلی برای لاغر شدن ایجاد می شوند و بهانه منطقی برای حرکت نکردن برای لاغری می شوند.

  • بهانه های منطقی و بهانه های احساسی حرکت نکردن برای لاغر شدن یا رها کردن روش های لاغری را شرح دهید.

بهانه ها را با منطق می توان خنثی کرد. بنابراین برای بهانه ها منطقی و احساسی خود که ممکن است در مسیر لاغری با ذهن باعث دلسردی و رها کردن مسیر لاغری شود با منطق های مناسب پیدا کرده و درباره آنها شرح دهید.

  • دلایل منطقی و احساسی خود برای مقابله با بهانه ها را شرح دهید.

با نوشتن درباره احساسی که با لاغر شدن پیدا خواهید کرد می توانید دلایل منطقی احساسی در مقابله با بهانه های احساسی که شما را از ادامه دادن منع می کند ایجاد کنید.

با نوشتن درباره تاثیراتی که لاغر شدن در جسم و زندگی شما ایجاد می کند می توانید دلایل منطقی برای بهانه های منطقی ذهن خود برای لاغر نشدن ایجاد کنید.

  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.16 from 204 votes

https://tanasobefekri.net/?p=30924
برچسب ها:
123 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار سارا
      1401/12/03 13:39
      مدت عضویت: 443 روز
      امتیاز کاربر: 3140 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 311 کلمه

      سلام سلام

      این قسمت خیلی من رو به فکر فرو برد که واقعا چرا به سختی عادت میکنیم؟

      چرا وقتی میدونیم شرایط برامون مشکله باز هم ادامه میدیم ؟

      چرا تحمل میکنیم اما حاضر نیستیم همون انرژی رو صرف تغییر کنیم؟

      اما چیزی که بهمون تلنگر میشه که هی پاشو پاشو جای تو اینجا نیست  دیدن کسایی هست که خواستن تغییر کنن و حالا دنیاشون رو خودشون ساختن 

      وقتی میبینی یکی دیگه آرزوی تورو زندگی میکنه تازه یادت میاد که اینجا جای تو نیست و تو خواهی توانست زندگیت رو تغییر بدی  

      گاهی از اینکه چقدر با باورهای غلطت تحمل کردی شرایطی رو که دلخواهت نبود ولی فکر میکردی دنیا همینه و ادامه میدادی 

      شاید اولش به دلت بیاد که کاش منم این شرایط رو داشتم و بعد میگی کاش میتونستم شرایط رو تغییر  بدم  شاید به نظر تلاش هم بکنی که شرایط رو عوض کنی ولی بازم ته دلت میگی من دارم زور الکی میزنم 

      اما انگار از یه جایی به بعد دیگه ول میکنی دیگه میگی خدایا من نمیدونم واقعا من نمیدونم به هر دری زدم تا بشه و نشد هر کاری کردم نشد  من نمیدونم واقعا ته این دنیات چی میشه ولی واقعا دلم نمیخواد اینجا بمونم  و دلم میخواد منم خوشبختی رو تجربه کنم  و …

      واقعا نمیتونم بعدش رو توضیح بدم چون انگار بعد اون لحظه که از همه کنده شدی وقتی که دیگه فقط خودت میمونی و خودت صدای خدا رو میشنوی 

      نمیدونم چجوری ولی هر کسی که به تهش رسید و خودش رو رها کرد نور رو دید 

      وقتی به جای اینکه به ایکس و ایگرگ وابسته باشی به خودت و ندای درونت دل میبندی درها باز میشه و اشک شوق میشینه به چشمت که خدایا کجا بودم که تورو در خودم گم کردم؟ 

      اما خیلی خوشحالم خیلی خوشحالم خیلی خوشحالم قراره به تو بسپرمش و فقط تو امید و انگیزه و باور من باشی 

      امیدوارم هممون این حال رو تجربه کنیم 

      خدا اینجاست کافیه ببینیمش 🙂

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا پوراشرف
      1402/10/23 22:49
      مدت عضویت: 443 روز
      امتیاز کاربر: 3140 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 801 کلمه

      به نام رهنمای مسیر

      بهانه بی بهانه 

      بی بهانه بودن یه عبارت تاکیدی نیست یه نگرشه  

      اگه به زندگی ادمها نگاه کنین دو دسته موفق و ناموفق میبینین 

      کسایی که از زندگیشون راضی ان بهانه نمیارن اونا واقعا بهانه نمیارن واقعا دنبال حل چالش ها  هستن و از هیچ تلاشی چشم پوشی نمیکنن و وقتی مسیر درست رو پیدا میکنن به نتایج عالی میرسن و موفق میشن

      اما کسایی که از زندگیشون نا راضی ان مدام بهانه میارن شما ممکنه سر یه مسئله بارها براشون راه حل نشون بدی و بهشون بگی این مسئله قابل حله اما اونها بازم حرف خودشون رو میزنن بازم میگن نمیتونم بازم حرف خودشون رو میزنن  و در اخر هم موفق نمیشن توی جنبه های مختلف زندگیشون

      افراد لاغر که کلا دغدغه ای در مورد این موضوع ندارن

      اما افراد چاق دو دسته میشن کسایی هستن که ازشون دلیل چاقی رو بپرسی برات دلایل زیادی میارن اما تلاششون رو میکنن و با اینکه چاق هستن برای لاغر شدن بهانه ندارن و برای لاغرشدن سدی رو نمیبینن  این افراد خیلی ممکنه این در اون در بزنن اما بالاخره اون راه صحیح رو پیدا میکنن و نتیجه میگیرن

      اما یه سری از افراد چاق هزارتا دلیل واسه چاقی دارن و علاوه بر اون هزارتا دلیل برای ناتوانی در لاغر شدن هم دارن و حتی وقتی از چاقی واقعا کلافه میشن زود از تلاش دست میکشه چون بهانه هاشون اونا رو از تلاش دور میکنه و حتی ممکنه تو بهشون راه حلی رو بگی و گوش ندن حتی هزارتا دلیل بیاری که بقیه تونستن و توام میتونی ولی بازم گوش شنوا ندارن همین باعث میشه تا اخر عمر رنج چاقی رو تحمل کنن

      من و شمایی که اینجا هستی جزو دسته اولیم ما خواستیم و ته قلبمون اون کرسوی امید هست من حتی نتیجه ام گرفتم ولی هنوز به اون سطح ایده ال نرسیدم ولی مطمئنم بقیه مسیرم میرم 

      من از وقتی به روند چاقیم فکر کردم فهمیدم همش اون قبول کردن خودم بوده 

      استاد درست میگن 

      دل   تمثیله اون احساس و نگرشیه که ما باهاش زندگیمون رو میگذرونیم و فقط از طریق چشم و گوش به اگاهی میرسه 

      من فهمیدم دله من تحت اموزشها و نگرش اشتباه تعلیم دیده من فهمیدم خیلی چیزا رو بی فکر قبول کردم مثلا همین سطح متابولیسم و سوخت وساز  بدنم رو به نتیجه رسیدم که مانع من شده واسه لاغر نشدن 

      دو تا از دوستام رو میشناسم که هم زود چاق میشن و هم زود لاغر میشن و مثلا یه ورزش میکنن خیلی زود براشون جواب میده و این برام عجیب بود که چرا من اینجوری نیستم و امروز از فایلتون فهمیدم یه مانع مخفی توی ذهنم همین بوده 

      من بر اساس شنیده ها و دیده هام یه چیزی رو قبول کردم و حالا خودم مانع خودم شدم و تازه متوجه شدم 

      همین دل ماست که وقتی بررسیش میکنیم میفهمیم خیلی جاها دستمونو بسته که عملی انجام ندیم

      و اینکه این حرفتون درمورد رسالت انسانها توی زندگی زدین رو من نشونه از خدا میبینم احساس میکنم خدا با این بخش از حرفتون بهم گفت سارا عجله نکن و به اون ارامش برس دلت رو با نگرش جدید اشنا کن و به خودت و احساست مسلط باش من برات برنامه دارم  و اینکه رسالت من با علاقه ام همسو میشه عالیه خیلی جالبه زمانی که یه کاری یهو برات راه هاش باز میشه و توام انگار یه نیروی قوی هلت میده که اون کار رو انجام بدی انجام دادنش خیلی لذتبخشتر از وقتی هست که کاری رو انجام میدی که انگار داری سر خودت رو شیره میمالی  و فقط از روی ظاهر تصمیم میگیری 

      اینکه تو به ارامش میرسی و اون راه ها برات باز میشه واقعا لذتبخشه

      یه نکته خیلی خوب که توجه ام رو جلب کرد توی حرفاتون این بود که وقتی تو ذوق و اشتیاق یه کار رو داشته باشی از قبل تو اون مسیر حرکت میکنی و کلا انرژی ای هلت میده که انجامش بدی و اتفاقا خیلیم ذوق میکنی حتی اگه امکانات کامل نباشه حتی اگه به اون لوازم و وسایل اصل کاری نرسیده باشی بازم انجامش میدی مثلا کسی که دور سرزمین لاغرها رو نداره ولی بازم تلاش میکنه و دست از تلاش برنمیداره به نتیجه میرسه و دوره رو هم حتما میتونه بخره 

      من واقعا حرفتون رو قبول دارم شده بابت یه دوره هزینه زیادی کنم و ولش کنم با اینکه کلیم تلاش کردم که تهیه اش کنم اما از قبلش هیچکاری انجام نمیدادم و فکر میکردم تا وقتی دوره رو نخرم فایده نداره و باید حتما داشته باشمش و وقتیم خریدم یه گوشه خاک خورده و بلا استفاده مونده 

      من  واقعا به این باور رسیدم که اگه واقعا چیزی رو دوست داشته باشی سمتش میری و حتی انرژی تو رو به راه هاش هلت میده و اگه انجامش نمیدی به خاطر اینه هنوز اون علاقه واقعی درونت شکل نگرفته و تو داری اداشو در میاری

      خیلی ممنونم بابت فایلتون که اینقدر خوب بود و ذهنم رو منظم کرد و خودم رو بهتر درک کردم خداروشکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم