0

گام ۴۶: ترس از چاق شدن مانع لاغری است

ترس از چاق شدن
اندازه متن

ترس از چاق شدن یکی از موانع مهم لاغر شدن است.

شاید به نظر خیلی منطقی باشد که ترس از چاق شدن مانع چاقی یا چاق تر شدن و باعث ایجاد تمایل در فرد برای لاغر شدن می شود، اما واقعیت این است که ترس از چاق شدن یکی از مهمترین موانع لاغری و عامل اصلی چاق تر شدن است.

واکنش مغز نسبت به ترس

واکنش‌های مربوط به ترس در ناحیه ای از مغز به نام آمیگدال شروع می‌شود و سپس به شکل واکنش طبیعی در کل بدن گسترش می‌یابد تا شرایط مناسب برای دفاع یا فرار مهیا شود.

بنابراین این تصور که ترس از هرچیزی باعث می شود ما مغز به ما هشدار دهد تا از آن فاصله بگیریم کاملا صحیح است اما چرا درباره چاقی به این شکل نیست.

چرا ترس از چاق شدن باعث نمی شود روند چاق تر شد فرد متوقف و در مقابل روند لاغر شدن شروع شود؟

چه عاملی سبب می شود که مغز نسبت به نزدیک شدن ما به پرتگاه واکنش نشان داده و احساس ترس و نگرانی را در بدن گسترش می دهد تا ما مراقب رفتار و حرکات خود باشیم اما نسبت به چاق شدن هیچ واکنش یا احساس خطری در فرد ایجاد نمیکند تا از چاق تر شدن او جلوگیری کند.

با این نظریه موافق هستم که وقتی شرایطی باعث ایجاد احساس بد در ما شود به صورت خودبخودی تمایل داریم شرایط به شکلی تغییر کند احساس بهتری داشته باشیم.

اما باید به این نکته بسیار مهم توجه کرد که توجه ما به چه سمتی متمرکز است.

به سمتی که احساس بد ایجاد می کند یا به جهتی که قرار است ما را به احساس بهتر برساند.

به این دلیل که شرایط ایجاد کننده احساس بد وجود داد که با توجه کردن به آن دچار احساس بد می شویم در صورتی که در آن لحظه برای اینکه بتوانیم به احساس بهتر برسیم باید به شرایطی توجه کنیم که هنوز وجود ندارد بنابراین شاید طبیعی باشد که به شکل پیش فرض و ناخودآگاه توجه ما بیشتر سمت شرایط بودجود آورنده احساس بد باشد.

ترس از چاق شدن مانع لاغری است

ترس از چاق شدن مانع لاغر شدن

فردی که دچار اضافه وزن می باشد و ابتلا به چاقی باعث ایجاد مشکلات متعددی برای او شده است در بیشتر اوقات زندگی درگیر احساس بد و ناامیدی به دلیل چاق بودن و ترس از چاق تر شدن می باشند.

این نگرانی به شکل افکار تکرار شونده در ذهن مرور می شوند و باعث ایجاد تصویر ذهنی چاق تر از خودمان می شوند.

اینکه فردی یک جمله درباره چاقی ما صحبت می کند و ما صدها بار آن جمله را در ذهن خود تکرار و مرور می کنیم داریم به ایجاد تصویر چاق تر از حالت فعلی در ذهمان کمک می کنیم.

دیدن خودمان در آینه، فرار کردن از عکس گرفتن، حضور پیدا نکردن در جمع، نپوشیدن لباس رنگ دلخواه، نرفتن به مهمانی، نخوردن غذای مورد علاقه، نگران قرار گرفتن در شرایط محیطی مانند مهمانی یا رفتن به مسافرت بودن همه و همه باعث تقویت افکار و احساس ترس از چاق شدن در ذهن ما میشوند.

ترس از چاق تر شدن باعث می شود که از طریق فرمان مغزی تمایل برای لاغر شدن در آنها تشدید شود و نیروی درونی این افراد همواره آنها را به سمت تغییر شرایط و لاغر شدن هل می دهد.

در این شرایط اگر فرد برای لاغری اقدام نکند برای همیشه در حسرت لاغری و احساس بد چاقی و ترس از چاق شدن باقی می ماند بنابراین بسیاری از افراد چاق ترجیح می دهند که برای لاغر شدن اقدام کنند.

اینکه ترس از چاق شدن چگونه مانع لاغری می شود از این قسمت وارد ماجرا می شود.

به طور معمول افراد چاق توان مقابله با احساس بد درونی بخاطر ترس از چاق شدن را ندارند و در همان شرایطی که سرشار از احساس بد چاقی هستند برای لاغر شدن اقدام می کنند.

دلیل احساس بد و ترس از چاق شدن افراد در این مرحله توجه بیش از حد به چاقی و وضعیت موجود است. درحالی که برای لاغر شدن به شدت نیاز است که توجه از چاقی برداشته شده و بر لاغری متمرکز شوند تا احساس و اشتیاق و انگیزه لاغر شدن را در خودشان تقویت کنند.

اما همانطور که در ابتدای نوشته گفته شد به دلیل اینکه چاقی وجود دارد و لاغری وجود ندارد افراد به صورت خودبخودی و ناآگاهانه به چاقی که وجود دارد توجه می کنند و حتی اگر به آنها بگویید که برای لاغر شدن باید از احساس بد چاقی رها شوید و برای این منظور باید به لاغری توجه کنید تعجب می کنند که چطور و چگونه به چیزی که وجود ندارد توجه کنند؟!

اما نکته مهم این است که تا وقتی نتوانید از احساس بد چاقی و ترس از چاق شدن رها شوید هرگز نمی توانید لاغر شوید و تنها راه رهایی و غلبه بر ترس از چاق شدن توجه کردن و تمرکز بر لاغر شدن است. موضوعی که هنوز وجود ندارد و شما قرار است با استفاده از روش های لاغری آن را ایجاد کنید اما باید قبل از بوجود آمدنش بتوانید از طریق توجه کردن به آنچیزی که قرار است بوجود بیاید به احساس خوب و آرامش و صلح با چاقی برسید.

علت تشدید ترس از چاقی

نکته حائز اهمیت درباره ترس از چاق شدن این است که از هر طریقی می تواند تقویت و گسترش پیدا کند.

شنیدن حرف های دیگران درباره چاق بودن، خجالت کشیدن از حضور در مهمانی ها، نگران حرف مردم بودن، نگران برخورد دیگران بودن، نگران از دست دادن رابطه عاطفی به خاطر چاقی بودن و هرگونه نگرانی و ناراحتی که به واسطه چاقی در ما ایجاد می شود موجب تقویت ترس از چاق شدن می شود.

متاسفانه حتی تلاش های ما برای لاغر شدن هم منتهی به تقویت ترس از چاق شدن می شود.

همه افراد چاق برای رهایی از چاقی از روش های مختلفی که برای لاغر شدن معرفی و تبلیغ می شود استفاده می کنند و از آنجا که این روش ها با اعمال فشار بر جسم قصد لاغر کردن افراد را دارند منجر به افزایش رنج و سختی لاغری در ذهن آنها می شوند و سبب می شود که بعد از مدت تقریبا کوتاهی فرد چاق قید لاغر شدن و استفاده از آن روش را زده و به احساس تسلیم شدن دربرابر چاقی برسد.

به عبارت ساده تر با استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن نه تنها لاغر نمی شوند بلکه مبارزات ذهنی و فشار روحی در آنها افزایش پیدا می کند و همه این استرس ها باعث تقویت ترس از چاق شدن می شود.

هر بار که برای لاغر شدن اقدام کنید و نتیجه نگیرید، احساس ناامیدی و ناتوانی بیشتری در برابر چاقی خواهید کرد و بیشتر باور می کنید که نمی توانید لاغر شوید و ترس از چاق شدن در شما تقویت می شود و تصور میکنید که شما لاغر بشو نیستید و باید تا ابد چاق بمانید.

نکته امیدبخش ترس از چاق شدن

عده کمی از این افراد چاقی که برای لاغری از روش های مختلف اقدام می کنند و نتیجه نمی گیرند از تلاش برای لاغری خسته و ناامید شده و به حالت تسلیم می رسند و به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه از خداوند درخواست کمک و پیدا کردن راهی برای لاغر شدن می کنند و در آن لحظه مقدس هدایت الهی، آنها را به سمت لاغری با ذهن هدایت می کند.

همه افرادی که با سایت تناسب فکری به هر طریقی آشنا می شوند با اشتیاق و انگیزه عالی شروع به استفاده از مطالب آموزشی می کنند و تغییرات بسیار زیادی در احساس و انگیزه و امید به لاغر شدن در آنها ایجاد می شود.

اما موانع ذهنی لاغر شدن به راحتی می تواند مانع حرکت آنها به سمت لاغری شود و اگر در مسیر لاغری با ذهن به مهارت شناسایی و رفع موانع ذهنی مسلط نشوید حرکت در این مسیر سخت و در برخی مواد غیرممکن می شود.

شناسایی موانع لاغر شدن به عهده استفاده کنندگان از آموزش های لاغری با ذهن است چون هر فردی بنا به افکار و فرمول های ذهنی خودش موانعی در ذهنش ایجاد شده است که فقط توسط خودش قابل شناسایی است.

آموزش های لاغری با ذهن نحوه شناسایی و برطرف کردن موانع را به هنرجویان آموزش می دهد اما مسئولیت تحلیل افکار و رفتار خود در زندگی و شناسایی موانع و اقدام برای برطرف کردن آنها به عهده استفاده کنندگان است.

ترس از چاق شدن یکی از موانع لاغری است که تقریبا در ذهن همه افراد چاق وجود دارد و به همین دلیل بعنوان یک مانع مشترک در بین افراد چاق مورد برسی قرار گرفته و راهکار برطرف کردن آن ارائه شده است.

این مانع یکی از موانع ذهنی لاغر شدن است که ممکن است در ذهن هر فرد چاق وجود داشته باشد اما اطلاع از آن و نحوه برطرف کردن آن با فرمول اصلی نحوه شناسایی و رفع موانع آشنا می شوید و از این پس می توانید به شکل بهتری موانع لاغری در ذهن خود را شناسایی و رفع کنید.

ترس از چاق شدن به این دلیل در ذهن همه افراد چاق وجود دارد که ما در لحظه ای که تصمیم به لاغر شدن می گیریم و حتی در مسیر لاغری با ذهن همیشه چاقی همراه ما است و ما هر روز چاقی را می بینیم، می شنویم، لمس کرده و تجربه می کنیم.

به عبارتی دیگر شما غرق در چاقی هستید و در عین حال برای لاغر شدن تلاش می کنید.

پس اگر مراقب این مانع ذهنی نباشید به راحتی می تواند شما را در خود غرق کند.

لاغری با ذهن رضا عطارروشن

مسیر لاغری من

در ماه های اول استفاده از مسیر لاغری با ذهن بارها در منجلاب چاقی غرق شدم.

هربار که درباره چاقی خودم از دیگران می شنیدم همه احساس و خاطرات بد چاقی برای من تکرار می شد و نتایج اولیه مرا به راحتی نابود می کرد و من خسته و ناامید می شدم.

هیچ فایل آموزشی، استاد یا راهنما و حتی فردی که همراه من در این مسیر باشد نبود که با هم صحبت کرده و مقداری به همدیگر انرژی و انگیزه بدهیم.

همه اطرافیان من به شدت عقیده داشتند و دارند که چاقی من ارثی است و تلاش من برای لاغر شدن بی فایده است.

عده ای هم عقیده دارند من عرضه لاغر شدن را ندارم و نمی توانم جلوی خوردنم را بگیرم به همین دلیل هیچوقت نمی توانم لاغر شوم.

نکته جالب توجه اینکه آنها زبان چاقی را نمی فهمیدند. هر کسی که چاق نباشد زبان چاقی را درک نمی کند.

هرچه من توضیح می دادم که بارها برای لاغر شدن تلاش کرده ام و همین الان هم در حال یادگیری لاغری با ذهن هستم فقط حرف خودشان را تکرار می کردند و افکار من را مسخره می کردند.

اما من به نیروی الهی درونم اعتماد کرده بودم و می دانستم خداوند اشتباه نمی کند و اگر بذر لاغری را در قلب من قرار داده است آن را مانند بی نهایت بذر دیگری که در جهان به جوانه و محصول تبدیل کرده است بذر لاغری وجود مرا نیز سبز می کند و آن را گسترش می دهد.

ایمان و انگیزه بر تمام ناملایمات اطرافم غلبه کرد و رویای لاغری من محقق شد و آنچه امروز تجربه می کنم لذت لاغری پس از 35 سال چاقی و تحمل رنج و سختی های چاقی است.

به همین دلیل به خوبی درد دل افراد چاق را می دانم و خدا رو صد هزار بار شکر می کنم که فضای سایت تناسب فکری ایجاد شد تا افرادی که مثل من رویای لاغری دارند و کسی حرف دل آنها را نمی فهمد به این سایت هدایت شوند و با خیال راحت و بدون نگرانی از سرزنش شدن درباره افکار، رفتار و احساس خود نظرشان را بنویسند، حمایت شوند و دیگران را حمایت کنند.

به همین علت سایت تناسب فکری را سرزمین لاغرها نامگذاری کرده ام، چون فضایی است که هر فرد چاق می تواند به راحتی درباره رویای لاغری خود صحبت کند. و این نعمت بزرگی است که همه ما سالها از آن محروم بوده ایم.

ترس از چاق شدن در بیشتر مواقع به خاطر خودمان نیست بلکه ریشه در نگرش دیگران نسبت به ما دارد.

ما به دلیل بارها چاق تر شدن دیگر ترسی از چاق تر شدن نداریم اما نگران بودن بخاطر نظر و دیدگاه دیگران سبب می شود تا همواره ترس از چاق تر شدن یکی از بزرگترین موانع ذهنی ما برای لاغر شدن باشد.

همه ما این تجربه را داریم که هر بار انجام کاری را با ترس خراب شدن یا نگران نتیجه آن بودن انجام داده ایم یا کار خرابی صورت گرفته است یا اگر کار به شکل خوب انجام شده است در ضمن انجام کار به خاطر ترس از خراکاری کردن به شدت اذیت شده ایم.

در مورد لاغر شدن نیز این موضوع صدق می کند.

اگر در مسیر لاغر شدن ترس از چاق شدن داشته باشیم به احتمال بسیار زیاد در مسیر لاغری با ذهن بارها لیز خورده و زمین می خوریم و در بهترین حالت با تحمل استرس و نگرانی فراوان مقداری لاغر می شویم.

از آنجایی که مسیر لاغری با ذهن باید همراه با آرامش و احساس خوب سپری شود لازم است که مانع ترس از چاق شدن را به شکل صحیح از ذهن خود پاک کنیم.

در فایل آموزشی ترس از چاق شدن ضمن توضیح چگونگی شناسایی این مانع و عوامل تشدید کننده آن راهکار برطرف کردن آن نیز توضیح و ارائه شده است.

اطمینان دارم بارها گوش دادن این فایل آموزشی و سعی در عمل کردن به آنچه گفته شده است مهارت شما در شناسایی و رفع موانع ذهنی لاغری را به شکل عالی بهبود می بخشد.

✍️ تمرین آموزشی 📖

لاغری با ذهن ساده ترین روشی است که می توان با یادگیری آن رؤیای لاغر شدن را محقق کنید. یادگیری این روش بسیار ساده است و فقط از طریق دیدن، شنیدن، نوشتن و خواندن انجام می شود.

همه ما تجربه یادگیری زبان فارسی، ریاضی، علوم و سایر دروس مدرسه را از طریق دیدن، شنیدن و انجام تکالیف داشته ایم بنابراین نگرش شما به لاغری با ذهن مانند یکی از درس های دوران مدرسه باشد. به کدام درس در دوران مدرسه علاقه داشتید، لاغری با ذهن را دقیقا مشابه آن درس تصور کنید. به این شکل یادگیری آن و انجام دادن تکالیف لاغری با ذهن ساده و آسان تر میشود.

برای کسب نتیجه عالی از این جلسه آموزشی ابتدا متن نوشتاری را مطالعه بفرمایید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در قسمت نظرات این جلسه پاسخ دهید.

  • درک و برداشت شما از موانع ذهنی لاغر شدن چیست؟
  • تصور می کنید چه موانعی ذهنی برای لاغر شدن دارید؟
  • نگرش شما درباره ترس از چاق شدن چیست؟ آیا این مانع را در ذهن خود دارید؟
  • در گذشته ترس از چاق شدن باعث ایجاد که مشکلات و مسائلی برای شما شده است؟

نقطه مقایل ترس از چاق شدن،‌ اشتیاق و ذوق و شوق لاغر شدن است. بنابراین برای رفع این مانع مهم فقط کافی است اشتیاق خود برای لاغر شدن را افزایش دهید.

  • درباره ذوق و شوق لاغر شدنتان بنویسید؟ چقدر برای لاغری ذوق و شوق دارید؟
  • چه برنامه ای برای افزایش ذوق و شوق لاغر شدنتان دارید؟ برنامه خود را اعلام کنید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.07 from 56 votes

https://tanasobefekri.net/?p=25735
برچسب ها:
68 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مهلا
      1403/01/03 01:49
      مدت عضویت: 230 روز
      امتیاز کاربر: 6010 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 463 کلمه

      با سلام 

      موانع ذهنی برای لاغر شدن همون دلایلی هست که برای چاق شدنم  تا به الان آوردم .

      بالا رفتن سن 

      دوران پس از شیر دهی 

      دوران بارداری 

      ازدواج 

      پرخوری 

      داروها 

      و خیلی دلایل دیگه که مرور زمان توسط خودمون و دیگران در ذهن ما جا خوش کردند .

      دلایلی که خیلی هاشون،بصورت علمی برای ما ثابت شدند و ما فقط چون از منابع معتبر اونها رو شنیدیم باور کردیم بدون این که خودمون آزمایش کرده باشیم و برای خودمون اثباتش کرده باشیم.

      فقط چون منابع معتبر اونها رو گفتن یا به طور مکرر از دیگران شنیدیم در ذهن ما وارد شدند.

      موانع ذهنی من هم از همون هاست است که بطور مکرر به گوشم خورده .

      اما ترس از چاقی با بقیه موانع ذهنی تفاوت داره.

      ترس از چاقی از طریق منابع یا شنیدن مکرر وارد ذهن ما نشده.

      وقتی از طریق منبعی اطلاعات در مورد چاق شدن بدست میاریم ،اگر در موردش حساسیت نشون بدیم و بخواهیم از اون فرار کنیم ،چون بهش فکر میکنیم دچارش میشیم،چونذمغز فرق خوب و بد رو تشخیص نمیده و به اشتباه فکر می‌کنه این خواسته ماست و ما رو به سمت اون کی رسونه.

      • در گذشته ترس از چاق شدن باعث ایجاد که مشکلات و مسائلی برای شما شده است؟

       ترس از چاق شدن باعث عذاب وجدان و خودخوری میشه و باعث میشه لذت خوردن کوتاه مدت باشه چون به درست بعد از خوردن باعث میشه شروع به سرزنش خودمون بکنیم.

      قبلا هم گفتم زمانی که کم سن تر بودم و زنان بزرگتر از خودم رو می‌دیدم که معمولا هم چاق بودند و بعضاً از لحاظ ظاهری به خودشون نمی رسیدن این فکر به سراغم نیومد که یعنی من هم قراره مثه اینها بشم ؟و اصلا از این که مثه اونها باشم خوشم نمیومد.

      تصورم این بود که ارث روی من اثر نکرده و من لاغر موندم اما همیشه می ترسیدم که  از بعد زایمانم  چاق بشم .

      هیچ وقت کره نمیخوردم چون می ترسیدم چاقم کنه.از زیاد برنج خوردن و غذای چرب می ترسیدم و همیشه غذام کم روغن می پزم و به این کار عادت کردم.

      وقتایی که زیاد میام توی سایت ذوق و شوق برای لاغری بیشتر میشه اما روزهای آخر سال  هم که فرصت نکردم بیام و گام ها رو انجام بدم مدام بهشون فکر میکردم .

      می‌خوام تمام چیزهایی که یاد گرفتم رو بطور ذهنی با خودم کار کنم،مثلا این که برنج چاق نم کنه ،این که هر غذایی وارد بدن میشه تبدیل به انرژی و سوخت میشه رو با خودم آنقدر کار کنم که به این باور برسم که واقعیت دارن .

      وقتی برا عید لباس می‌خریدم مدام این میومد تو ذهنم که زیاد نخرم چون قراره لاغر بشم و دیگه اینا قواره تنم نباشن درست برعکس زمانی که برای بچه لباس میخری و میگی دو سه ماه دیگه تنگش میشه !،

      همش تو اتاق پرو این فکر میومد به ذهنم که اینا تا چند وقت دیگه شاید برام گشاد بشن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/12/10 13:51
      مدت عضویت: 450 روز
      امتیاز کاربر: 48590 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 540 کلمه

      سلام 

      من باوردارم این میسر جواب میده چرا وچه زمانی اطمینان دارم وفتی عصبانی وناامید بشم که نمیشم به این مسیر شک کنم.

      زمان که عصبابی میشم ولی ناامید نه وشک نمیکنم با یقین ومطمئان وقوت قلب به خودم میگم جواب میده 

      قبول +تصمیم +اقدام + قدم به قدم =نتیحه 

      ترس برادر مرگ هستش بیعنی بعضی زمان حس مرگ برای من داره من ترس ازدعوا دارم به نفس نفس می افتم  عرق  کرده به شدت لز کر ه وافت قند پیدا میکنم فکرم  هیج وجه کار نمی کنه من معنی ترس رو در این زمان خیلی خوب فهمیدم ولی از شروع این دروه این حالت خیلی بهتر شده وان روش کار میکنم وکمی دارم بهتر میشم .وحالت ترس کم کمرنگتر شده نه خیلی کمی ولی برای چاقی همچین ترسی ندارم شاید نگرانباشم که وزنم بالا برده ولی ترسی به این شگا ندارم 

      ترس از چیزی که همرام بامن بوده میخوام ارام ارام کم رنگش کنم واون تبدیل به لاغریی کنم نکران شاید ولی ترس نه چون منتویی این مسیر دارم اموزش میبینم نه ازخونه خارج شدم نه تو ترافیک گیر کردم نه وسایل زیادی با خودم همراه نکردم نه جای میرم نگرانباشم غذایی صاحب خونه با این دروه هماهنگ نیست ازاد ه ازاده سبک بال  من دارم تویزاین مسیر  خودم   خودم یاری میدم یعنی اموزش میبینم موانع لاغریی رو  بشنایم وطریقه بر طرف کردنش هم باز خودم بر طرف کنم عامل بیرونی نداره خودم هستم خودم اشتباه ذهنی شناسایی میکنم با دیدین اموزش وموانع لاغریی رو پیدا کرده وروش کارکرده وبرای خودم طریقه درس شدنش به صورتی کشف میکنم پس هر کس با خودش باید مقایسه بشه نه با کسی دیگه اموزش گروهی هستش ولی عمل کرد فردی هستش بسته به اموزس دیده هست که چطور عمل کن یا گرفتهاشو هر چه عمل کردن قویی تر تازه تر ادامه دارتر استمرا در ادامه درنتیجه بهتر د دروه .

      وما درست امورش یاد بگیرم وعمل کنیم شیب اضافه وزن متوفق شده 

      وزمان وتکرار ونوشتن توی سایت مطمئن به عمل حرف وانگیزه واشتیاق رهایی از نگرانی حرف دیگران نداشته باشیم  نتیجه بهتر دریافت میکنیم 

      نگران نگاه فکر واندیشه وچگونی رفتار همسردربرابر ما چیزی چز نامیدی سر خوردگی وترس از چاقی وچاقتر شدن نداره مانباید برای خودمون شاهد درست کنیم مرو افکار دیگران جز شاهد جمع کردن نیست .من تویی ماه گذشته به این قانون عمل کردن صبحت همسرم خیلی کم شده چون خودم برای خودم شاهد جمع میکردم حالا که مرو نمی کنم همسرم هم دیگه مثل فبل رژیم بهم حرف نگران کننده ومایوس کننده نیمزنه این فانون برام جواب داده .

      این اموزش ۱۰۰ در صد حواب میده فبول دارم واطمیان دارم به نتیجه خواهم رسید هیج مهم نیست که چاقتر شم حتما درسش میکنم فکراول مثل کوله برف میمونه تویی سراشیبی با خود برفهای دیگر جمع کرده وکارور خراب میکنه فکر اول نباید محل دادموانع لاغریی پیدا کنیم برطرف کنیم باعث لاغریی 

      میشه زندگی حدید رو شروع کنیم 

      نگاه دیگران برام خیلی مهم باشه پس خود م چی

      فکر اگه تکرارنشه نابود میشه براساس نگاه دیگران زندگی نکنیم برای خودمون ارزش فائل باشیم ما حق جیات  حق اتنخاب داریم ما انتخاب کردیم در این مسیر باشیم ما انتخاب کردیم لاغر باشیم هم از مسیر وهم از نتیجه لذت ببریم مسیر زیبا ارام راحت لذت بخش احساس شادی وحس زیبا تالاش با نتیجه وهمه همه در این مسیر تحقق بخشیده برای من 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 652 کلمه

      سلام خدمت استاد بزرگوار و خانواده تناسب فکری عزیزم✋️🌹🌹🌹

      بله همه ی ما از چاقی می‌ترسیم؟؟؟

      تمام افرادی که دورانی با اضافه وزن سر کردن از چاقی میترسن ،من هم از قضاوت ،نگاه و نظرات دیگران راجع به جسم و شکل چاقی خودم نگران بودم .

      اما دقیقا استاد درست فرمودن در هر کاری ترس خراب شدن و موفق نشدن همراهمون باشه بخش زیادی از انرژی ما برای اون فکر منفی هزینه میشه و نهایتا نمیتونیم ۱۰۰درصد کاری که تصمیم به انجام گرفتیم رو درست به نتیجه برسونیم .

      یادم میاد روزهای اولی که رانندگی یاد گرفته بودم و میخواستم با ماشین خودم از پارکینگ خارج بشم .تا اون روز شاید بارها وبارها این کارو کرده بودم ولی اون روز از صبح یه نجوای مسخره ی ذهنی میگفت مراقب باش موقع خروج از پارکینگ اصلا هم علتش رو نمیدونم چطور این فکر بیخود ب ذهنم وارد شده بود و من رو نگران کرده بود تا جایی که استرس گرفتم ولی چون مجبور به بیرون رفتن بودم رفتم و در کمال تعجب زمان خروج از درب پارکینگی که هرروز وارد و خارج میشدم ماشینم برخورد کرد و کمی بدنه ی ماشین خراشیده شد خیلی جالب‌تر اینکه بعد از برخورد و خروج از پارکینگ انگار دیگه صدایی تو سرم نبود فکر منفی نبود .انگار ذهنم خیالش راحت شد فکر منفی که تو سرم بود رو به سرانجام رسوند 🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

      بله بارها و بارها به من ثابت شده که بال و پر دادن به افکار منفی ،تکرار نجوای منفی منو مغلوب خودش کرده واین مورد ن تنها در زندگی من بلکه خیلی قشنگ در کلام و زندگی همسرم نمود پیدا کرد.

      یادمه وقتی خواستیم بریم خونه جدید،من و همسرم تصمیم گرفتیم گلدون های گل کوچیک رو شب قبل اسباب کشی با ماشین خودمون ببریم تا موقع جا به جایی خراب نشه .من گل زیاد دارم و خیلی هم علاقه به گیاهان .

      جالب وقتی رفتیم و گلدونها رو به خونه جدید بردیم ازاونجا که مستاجر قبلی هنوز چند تکه وسایلش رو نبرده بود و قرار شده بود همون شب  ببره  .همسرم فقط یک جمله گفت 

      اونم اینکه نکنه اشتباهی گلدون های مارو هم ببره همین .

      فردا صبح تماس گرفتن که اون بنده خدا اشتباهی گلدون ها رو برده😃😃😃🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

      بله این قدرت ذهن کلام و افکار ماست .

      البته این موارد خیلی کوچیکه که متوجه میشیم، در غالب موارد اصلا هوشیار نیستیم با افکار کلام و قدرت ذهنمون چه چیزایی رو وارد زندگی مون میکنیم ،چه حسی رو وارد زندگی روزمره مون میکنیم و چقدر باعث تغییر رفتار دیگران باخودمون میشیم .

      هربار ترسی از مسئله ایی داشتم دقیق اتفاق افتاده .

      خداروشکر که آگاه هستیم به قدرت ذهن 🙏

      سالهاست از بیان عبارت منفی دوری کردم 

      حتی وقتی کسالت داشتم نمیگفتم حالم بده 

      همیشه برام جای سوال بود تو محل کار .طرف برای گرفتن مرخصی بهانه ی بیماری خودش فرزند یا پدرو مادرش رو می آورد .همیشه پیش خودم میگفتم حالا من بگم قطعا اتفاق می افته .

      چون بارها امتحان کردم و دیدم بله کاملا درست اتفاق می افته یعنی به هرچی فکر کنم هرچی بخوام میشه .

      شاید تا قبل این میگفتم قدرت کلام که باعث میشه فرکانس منفی ساطع بشه ولی بااین سایت فهمیدم همکاریه قدرت کلام و قدرت ذهن من باعث پدید اومدن اون رویداد میشه .

      ولی هرگز نمیدونستم ترس چاقی هم وجود داره 

      از زمان ورودم به این خانواده فهمیدم ترس چاقی داشتم. 

      ولی چرا هرگز به این مسئله فکر نکردم 🤔همونطور که ترس از هر چیزی من رو مغلوب کرد و اتفاق افتاد ،ترس از چاقی منو چاق و چاق و چاقتر کرده .

      کاملا درسته .من میترسیدم چاق نشم .۵ کیلو اضافه وزن داشتم ترسیدم بیشتر نشه شد .

      میترسیدم بعد زایمان چاق نشم و شدم 

      میترسیدم ورزش نکنم و چاق بشم و شدم 

      میترسیدم حرص و جوش چاقم کنه و شدم 

      😮‍💨😮‍💨😮‍💨😮‍💨

      دیگه میخوام از چیزی نترسم اگه فکر منفی راجع به چاقی سعی کرد به ذهنم وارد بشه اجازه ندم .

      من از چاقی نمی‌ترسم 

      چون فرد متناسب ذهن من سالم و قوی‌تر از فرد چاق ذهن منه .

      عالی بود استاد

      🌹🌹🌹🌹🌹سلامتی، لبخند همیشگی و دل خوش برای شما بزرگواران آرزوی همیشگی منه 🤲🤲🤲🤲

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/01/11 22:01
      مدت عضویت: 1427 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 270 کلمه

      سلام

      من الان که نزدیک ۱۱ ماهه که تقریبا هر روزه آموزشها رو دنبال میکنم وکلی کاهش سایز داشتم وقتی که عید برای خرید لباس اقدام کردم .یه چند روزه باخودم میگفتم حالا که من تموم فرمولهای ذهنی مخرب رو شناسایی کردم همونها رو مرور میکنم و هر چند روز درمیون آموزشها رو دنبال میکنم .

      و همزمان با این آموزش روی یکی از مسایل دیگه زندگیم هم  فوکوس شدم که یهو یه باور مخرب که باعث چاقی در من شده بود را شناسایی کردم .

      متوجه شدم که باز نیاز به کارکردن روی خودم دارم انگار کلی فرمولهاست که من ازش بیخبرم .

      حالا فرمول مخرب

      من یادم میاد مادرم اکثر اوقات خورشت با گوشت درست میکرد وقتی بهش میگفتیم اینقدر غذاهای گوشتی درست میکنی میگفت جون بگیرین . بدنتون قوی باشه . واز طرفی پدرم خیلی غذاهای گوشتی رو دوست داره و تقریبا میگه هرغذایی درست میکنین یه مقدار گوشت هم توش بریزید .

      و موقعی که غذا گوشت نباشه غر میزنه .

      واین درحالیکه شکم پدرم به نسبت اعضای دیگه بدنش خیلی بزرگه .

      وا مادرم دلیل چاقی پدرم رو خوردن گوشت زیاد میدونست و بارها بهش تذکر میداد یه فکری به حال خودت بکن اینقدر گوشت میخوری آخرش چربی خون میگیری  وزنت داره میره بالا. 

      واین باعث شد که در ذهنم گوشت باعث چاق شدن بشه .

      و ویتانین B12  بالا بره .

      و این باور مخرب باعث شد من که اصلا علاقه ای به گوشت نداشتم تمایل زیادی به خوردنش داشته باشم .خیلی زیاد .

      ولی این باور کاملا اشتباهه چون برادرم هم غذایی که ما میخوریم اونهم میخوره و اون کاملا متناسبه .

      پس خوردن گوشت باعث چاقی نمیشع بلکه نحوه رفتارم با اون باعث چاقی میشع.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/05/06 11:24
      مدت عضویت: 1589 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 768 کلمه

      سلام🙂

      کاملا با حرف شما موافقم برای اینکه این سایت فضایی رو فراهم کرده که افراد چاق با درد مشترک و رنج مشترک و خسته از ناکامی برای لاغری و حرف و حدیث دیگران حرفاشونو بزنن و بدون ترس از قضاوت شدن و بدون نگرانی از درک نشدن حزفهای نگفته رو که سالها در دلشون مونده رو بگن و این خودش بسیار جای تشکر داره که همچین فضای امن و آرامی برای ماها وجود داره،بسیار متشکرم از شما به خاطر عمل به ایده های نابتون.

      یه وقتهایی که دارم حرفهای شما رو با گذشته و شرایط زندگیم مطابقت میدم و جملاتی رو راجع به خصوصی ترین قسمتهای زندگیم و حتی حرفهای دلم که تا حالا به کسی نگفته بودم رو مینویسم ذهنم میگه حالا اینا رو مینویسی شاید یه نفر که تو رو بشناسه بیاد توی سایت و اینها رو بخونه آبروت نمیره؟؟؟؟ ول کن همه چی رو هم قرار نیست بنویسی که؟؟؟؟ ولی با اعتماد به نفسی که با این دوره ها پیدا میکنی حتی این جملات خطرناک هم به نظرت دیگه مهم نیستن و فقط تمام تمرکزت اینه که با نوشتن تمرینها لایه های زیرین مغزت رو هم کشف کنی و بهتر خودت و ذهنت رو بشناسی تا بهتر هم بتونی مسیرت رو ادامه بدی….

      نکته ای که هم در نوشته ابتدای فایل و هم در فایل توجه منو جلب کرد این بود که ترس از چاقتر شون که همه ما داریم به خاطر خودمون نیست و به خاطر ترس از حرف و حدیث بقیه است…

      واقعا نکته ظریفی هست و چقدر این باور در ما ریشه داره که کلا میخوایم همه رو از خودمون راضی نگه داریم چقدر حرف بقیه برامون اهمیت داره که همیشه میخوایم همرنگ جماعت باشیم ،چقدر این احساس نیاز به تایید بقیه برامون بولد هست،و چقدر ما از این باور و رفتارهای در راستای اون ضربه خوردیم مخصوصا ضربه های روحی

      اصلا انگار متفاوت بودن چقدر ناموجه و عجیبه…

      و وقتی داری برعلیه این عقیده قیام میکنی سخت هست و بهتر اینه که در سکوت و در خفا باشه چون علنی که بشه همه منتظرن که پاتو کج بذاری یا اشتباه کنی یا نتیجه نگیری تا مرتب بگن دیدی ما گفتیم اینجوری میشه دیدی نمیشه متفاوت باشی دیدی جواب نمیده….

      دقیقا مثل اینه که بخوای بر خلاف مسیر رود خانه شنا کنی…..اگه روی آب باشی همه منتظرن خسته شدنت رو ببینن و تایید کنن که هان دیدی نتونست ولی اگه بری زیر آب و با لباس غواصی خودت رو بپوشونی هر جهتی هم که بخوای به راحتی میتونی بری و کسی هم تو رو نمیبینه که بخواد نظر بده مسخره کنه و منصرفت کنه

      این یه مثال برای این موضوع مهم هست که همه اساتید موفقیت روش تاکید دارن که برای کار کردن روی خودتون کاملا در سکوت این کا رو انجام بدین و نمیخواد برین جار بزنین و به بقیه بگین که راه درست اینه و شما دارین اشتباه میکنین و…. چون با اینکار فقط باعث میشید که بقیه منتظر نتیجه نگرفتن شما باشن و مسخره کنن و انرژی شما رو پایین بیارن و از ادامه راه منصرف کنن

      این موضوع در مورد آموزشهای ذهنی خیلی مهمه و چون ذهن ما در طی ۳۰،۴۰ سال مدل دیگه ای بوده طول میکشه که با آموزش تغییر کنه و نتایج جسمی ما و زندگی ما رو هم تغییر بده

      در مورد لاغری هم استاد بارها تاکید کردن که نمیخواد با کسی در مورد این موضوع صحبت کنین ولی اکثر ما گوش نمیدیم آنقدر که ذوق زده هستیم از روش ساده و همیشگی لاغری اونم بدون رژیم و محدودیت و عرق ریختن دوس داریم به همه بگیم و این گفتن همانا و لیز خوردن هم همانا…..

      ودی وقتی نمیگیم با آرامش کار خودمون رو میکنیم و آموزش ها رو بدون هیچ فشار از سمت اطرافیان دنبال میکنیم ما از طرف خودمون به اندازه کافی تحت فشار هستیم و اینهمه عجله داریم برای لاغر شدن که باعث میشه به ذهن و جسم و روش اطمینانمون رو از دست بدیم و بارها لیز بخوریم ولی حداقلش اینه که راحت تر میتونیم بلند شیم و خودمون رو جمع و جور کنیم و ادامه بدیم ولی اگه تحت فشار بقیه  هم باشیم هم احتمال لیز خوردن بیشتره و هم بلند شدن سخت تر میشه…

      بیاین به قول استاد بی خیال حرف بقیه بشیم بی خیال راضی کردن بقیه بشیم حتی نزدیکترین افراد زندگیمون اصلا چه ارزشی داره این زندگی که بخوای به زور و التماس و گریه بقیه رو برای خودت نگه داری؟؟؟؟؟ اتفاقا وقتی از این ترس از دست دادن رها میشی و تمرکزت رو میذاری روی هدفهات هم خودت آرومتر میشی و هم بقیه بهتر میشن و این دقیقا همون قانون فرکانسه ….

      بسیتر فایل مهم و تاثیر گزاری هست و انصافا خیلی هم عالی توضیحش دادین ممنونم🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1400/03/24 10:40
      مدت عضویت: 1141 روز
      امتیاز کاربر: 13334 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 552 کلمه

      گام ۴۶ ترس از چاق شدن مانع لاغری است .

      به نام خدا 

      پیدا کردن موانع ذهنی به ما کمک کند که به راحتی لاغربشویم .

      ✅یکی از موانع،ترس از چاق شدنه.

      در همه جنبه‌های زندگی اگربترسیم کار خراب میشه .

      ✳ترس از انجام کار باعث خراب شدن آن کار می‌شود.

      ترس از چاقی به راحتی ما را چاق می کند وحرکت ماراخیلی پر خطر می کند .

      ترس ازچاق شدن خیلی وقتا به خاطر ترس از دیگران است .

      ترس از دیگران باعث لیز خوردن میشه.

      باید ترس اینکه چاق تر شویم برای خودمان منطقی کنیم اشکال نداره چاق بشی چون باور دارم که در این مسیر می توانم لاغر شوم حالا دو کیلو هم بیشتر .

      این مسیر را می توانیم با اطمینان طی کنیم که باور کنیم مسیرتو را متناسب میکنه .

      و نگران حرف دیگران نباشیم خانم ها نگران نگاه شوهرشان هستند  و همین نگرانی از شوهر باعث میشه ترس از چاقی بر شما غلبه کند.

      ⛔ افکار ما می تونه به دیگران این پالس بده که یه جمله یا حرفی را به مابزنن پس اجازه نده افکار بیهوده به ذهنت برسد 🔴 نباید نگران نگاه همسرمون باشیم.

       ما انسان‌ها وقتی یک کاری را می‌خواهیم انجام بدهیم روزها و شبها بهش فکر می کنیم می ترسیم که شاید درست پیش نرود شاید انتخاب خوبی نباشد از خرید برای خانه و وسایل خانه یا خرید و فروش خانه وملک تا مسائل خیلی مهمتر یعنی انتخاب همسر ….

      همه ما را دچار نگرانی می کند می ترسیم ولی وقتی که وارد کار و خطر می شویم به بزرگی بیرونش نیست.

       کم کم کارها نظم می‌گیرد و با سامان گرفتن کارها ما هم باور می‌کنیم که می‌توانیم با موفقیت کار را انجام دهیم این باور باعث شادی و نشاط ما می‌شود.

       مسیر تناسب فکری هم همینطوره وارد مسیری درست شدیم که همان هفته‌های اول معلوم شد مثل روش‌های دیگر نیست که تو را شهره عام و خاص کند و همه میفهمند که تورژیم داری . 

      درروش ها کالری شماری به ما گفته بودند شب میوه نخورید از ساعت ۷ بعد هیچ چیزی نخورید.

       از مهمانی رفتن می ترسیدم و بدترینشه خانه مادرم بود که اصلا موافق رژیم نبود .

      زن سالم را زن چاق می دانست و وقتی رژیم میگرفتم می گفت یعنی چه  آنقدرسرحال وخوب بودی با نخوردن خودتو بیماربکنی .

       ولی الان هر چیزی که می خواهم میخورم نگران هیچ چیزی نیستم هیچ کس هم چیزی نمیفهمه.

       اگر بگویم نتیجه برایم مهم نیست دروغ گفتم ولی به خودم می گویم من که مسیر درست هستم وحالم خوب است هیچ اذیت ونگرانی ندارم پس هر وقت که لازم باشد ادامه می دهم تا به نتیجه برسد.

       قبلاً اول صورتم خراب می شد هرکس از من می پرسید چی شده مشکلی با شوهر و زندگی داری ؟😔

      نگاه مردم برایم سخت بود که خودش یک ابر مانع بود.

        علاوه بر نگاه مردم از یک طرف هم نگران نگاه شوهرم بود.

      من میگفتم شوهرم درمورد چاقی من چیزی نمیگه ولی اشتباه میکردم اون چیزی نمیگفت ولی بانگاه وحرکاتش ترس رادرهمه وجودم نهادینه میکرد .نگاه میکرد ومیگفت لاغر شدی🤔 فکرکنم چاق شدی .یا میگفت تازگیها خودتو وزن کردی 🤔🤕…

      این جمله های به ظاهر ساده دل حساس من را به آشوب میکشید .و ترازو به دست میخواستم ثابت کنم که وزنم خوبه😭

      این ترس ازترازو ترس ازنگاه شوهرم ترس از چاقی شدن باعث میشد همیشه بترسم بخورم دیگه ۶قاشق رو وزن میکردم که مبادا یک دانه برنج بیشتر نخورم .

      اینقدر ترسیدم ،ترسیدم ..که آمدم به سرم ازآن چه میترسیدم.

       .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zary.ahmadi
      1400/03/17 04:20
      مدت عضویت: 1363 روز
      امتیاز کاربر: 10007 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,066 کلمه

      سلام

      گام ۴۶ ترس از چاقی مانع لاغری است 

      در مورد هر هدف و برنامه‌ایی که در زندگی داریم اگر ترس با آن دم خور باشه مانع رسیدن به آن می شه برای رسیدن به هدف باید در آنجا بودن را در ذهن خود تصویر کنیم .مثلا اگر دوست دارم  بدنی صیقلی و حوش اندام داشته باشم باید در ذهنم با آن بدن صیقلی باشم یعنی تصویر سازی کنم .به این شکل می شه بر ترس خود غلبه کرد تا مانع رسیدن به اهداف ما نشه و بر عکس اگر بترسیم و راه را سخت و دشوار تصور کنیم یعنی ذهن منف باف را قاطی کنیم اونون موقع است که نرس پیروز شده و مانع رسیدن به اهداف ما می شه و مرتب سنگ جلوی پای ما می اندازد.در مورد لاغری با ذهن هم ترس مهم‌ترین مانع رسیدن به آن می باشه این ترس باعث می شه شیطان در ذهن ما قدم های بزرگ‌تری بر دارد اول از همه عجله داشتن —یک قدم بزرگی که شیطان جلوی پای ما می زارد و مرتب در ذهن ما نجوا سر می دهد ،اگر بخواهیم زمان تعیین کنیم  دچار استرس و اضطراب می شویم و لیز می خوریم در صورتی که برای مسیر چاقی هیچ گونه زمانی تعیین نکرده بودیم پس برای لاغری هم نباید زمان تعیین کنیم 

      ترس از خوردن —زمانی که با اید دوره آشنا نبودم از خوردن هر خوراکی ترس داشتم با وجودی که به ابن درک رسیده بودم که باید با انداز خورد و هیچ وقت آنچه که دوست داشتم نخوردم چون خوراکی‌ها برای من انتخاب می کردند که چی بخورم —کی بخورم و احساس بدی که داشتم و در روح و روانم نفوذ کرده بود و کللا اونون شادی و خوشحالی از من گرفته شده بود حالا که فکر می کنم ریشه آن ،همون نگه داشتن اندام بوده که مرا درگیر خیلی مسایل کرده بود .مثل: محرومییت و محدویت -لذت نبردن از خوردن —نگرانی دایم از ترس چاقی و………و این درگیرها از من یک فرد غمگین و ساکت و احساس کمبود و همین احساس کمبود احساس آدم را مضطرب 

      و نگران می کند .خدا را شکر که از همه این زنجیرهای اسارت که خود برای خودم بسته بودم رها و آزاد شدم .

      خداوند مرا با این سایت تناسب فکری هدایت کرد و اکنون مدتی است که با ذوق و اشتیاق انرا دنبال می کنم و هیچ عجله ای ندارم و طی این مدت خیلی از رفتارهای غذایی من تغیژ کرده و همچنان ادامه می دهم تا به آنچه دوست دارم برسم .چگونه!!؟؟با آموزش های لاغری با ذهن و استمرار داشته باشم تا موانع ذهنی را شناسایی و رفع کنم چون بدون رفع موانع ذهنی حرکت در این مسیر سخت و غیر ممکن می شه چون هر شخصی با افکار و فرمول های ذهنی خودش موانعی را در ذهنش ایجاد شده که فقط توسط خود شخص قابل شناسایی می باشد و آموزش ها به ما می آموزد که چگونه موانع را بر طرف کنیم -یکی از موانع وزن کردن است که شامل سه قسمت می شه ۱–اگر عدد را مثل روز قبل نشون بده باز هم به هم می ریزیم ۲–اگر کمتر نشون بده خوشحا ل می شیم ولی باز نگران فردا هستیم 

      ۳–اگر بیشتر نشون بده که خدا بخیر کند 

       در هر سه حالت با روح و روان ما درگیر است ،نتیجه::وزن کردن بکی از موانع است که با درک این فرمول من راحت آن را کنار گذاشتم 

      ترس از چاقی هم یکی از موانع مهم لاغری است که در ذهن همه افراد چاق و حتی بعضی لاغرها وجود دارد و برای ترس از چاقی هم تا حالا کلی اموزش  دیده ایم مهم‌ترین از همه به اونون درک رسیده ایم که بدن نیاز به غذا دارد فقط باید فرمول های گرسنگی را حس کنیم فرمول سیری را بیابیم و به اندازه بخوریم با احساس خوب نه با رنج و اجبار باید رها و آزاد باشیم 

      وقتی فرمول ها را درست بیاموزیم و عملکرد داشته باشیم دیگر نگران چاقی نیستیم و باید وضعیت فعلی خود را به هر شکلی که هست بپدیریم و احساس خوب داشته و به راه خود ادامه دهیم و با تصویر سازی در اندامی که دوست داریم زندگی کنیم و به جسم خود توجه نکنیم فقط تمرکز بر ادامه دادن داشته باشیم 

      مهم است که موانع ذهنی را راسناسایی و بر طرف کنیم مثلا ؛از بچگی شنیدیم و دیدیم که گفتند چاقی ارثی است –

      چاقی به علت زایمان و ازدواج 

      چاقی بر اثر مصرف بعضی داروها 

      چاقی بر اثر بعضی مریضی ها 

      همه آین ها موانع هستند که همه شناسایی و اثبات شده که هیچ کدوم از اینها باعث چاقی در ما نمی شه و این اولین قدمی است که ترس از چاقی بر داشته می شه و به آرامش روحی می رسیم و بعد مراحل بعدی .موانع زیاد هستند فقط کافی است که آنها را بشناسیم 

      اگر ایمان و باور داشته باشیم همه موانع را یکی یکی پست سر می زاریم مخصوصا که لاغری را برای خودمون بخواهیم و خود را لایق آن بدانیم می توانیم بر تمام ترس ها غلبه کنیم همانطور که تا حالا تغییر کرده آبم باز هم تغییر خواهیم کرد چون راهی که می رویم همرا با آرامش و احساس خوب است ،نتیجه همه این آموزش ها ::آرامش جسمی و روحی که دنیا ارزش دارد 

      خودباوری ؛لیاقت داشتن تمام اهدافی که مد نظر ماست 

      اعتماد به نفس و عزت به نفس و خیلی گزینه های دیگری که همه ما از آن آگاه هستیم که بر اثر تکرار و استمرار به انها می رسیم باز هم تکرار می کنم که مهم ترین موضوعی که مانع لاغر شدن ما می شه ترس از چاق شدن و برای من تجربه شده همانطور که گفتم ذهن من واقعا چاق بوده و هنوز باید روش کار بشه !!چرا!!!؟؟چون جسم من بخاطر فعالیتها و ورژیم خا لاغر بوده چون ترس از چاق شدن و چاقتر شدن در من در من قوی بوده و آین ترس نه تنها در مورد لاغری است در همه موارد نفوذ دارد .مثلا شوهرم هر موقع وسایلی در خانه خراب می شه اولین کاری که می کند در مورد آن اطلاعات می گیرد و بدون هیچ ترسی دل و روده آن وسایل را به هم می ریزد و موفق هم می شه در تمام زمینه ها حتی مثل لوله کشی .نقاشی خونه .کارهایی که اصلا تخصص اونون نیست چون نرسی ندارد با گرفتن اطلاعات از پس همه کار ها بر می اید .می خوام بگم که ترس مانع همه کارها می شه از جمله لاغری با ذهن پس باید هوشیار باشیم و این شیطان را را از ورودی ذهن خود منع کنیم 🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار matin.sorkhei@gmail.com
      1400/02/22 03:53
      مدت عضویت: 1136 روز
      امتیاز کاربر: 5459 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 817 کلمه

      سلام به همگی
      توی این مدتی که همراه با شما و این سایت بسیار عالی شدم شاید فقط یکی دو دفعه ترس از چاقی بیشتر سراغم اومد..اولش سعی کردم ریشه یابیش کنم و ببینم از کجا پیداش شده فهمیدم بخاطر این بوده که این اواخر یکم پرخوری کردم (که البته دلیلشو هم میدونم چیه) .اول بگم من یه مدتیه که توجهم به رفتارهای افراد لاغر مثل مامانم و دو تا دوستای خیلی صمیمیم جلب شده و خیلی بهشون توجه میکنم.راجع  به اشتهاشون یا وقتی هوس یه خوراکی میکنن چکار میکنن و… خیلی سوال میکنم و به نکات خیلیی خیلی جالبی رسیدم.مثلا اینکه مامان من خیلییی اشتهاش از من بیشتره و خیلی بیشتر از من خوراکی میخورند.مثلا من فقط در وعده ی افطار غذا میخورم و دیگه معمولا تا سحر چیزی نمیخورم با اینکه بیدار هستم و فعالیت های روزانه مو انجام میدم اما مامانم به رفتارشون که دقت کردم دیدم تا وقتیکه بیدار هستند وعده ها و غذاهای دیگه هم میخورند..چای..میوه..تنقلات گاها.در مورد دوستان دیگم هم همینطور بود.یکی شون خیلییی هله هوله خورد هست و یادمه که هروقت میخواستیم باهم بریم بیرون من عزا میگرفتم چون در طول مسیرر هررررچیزی که میدید رو میخرید و میخورد.دوست دیگم که دیگه به معنای واقهی محشر و پدیده ی تکرار نشدنی هست.با قدم حدود 155 و وزن 45 به اندازه ی من که قدم 173-4 و وزن… هست میخوره…!!!!!!
      همیشه سوالم ازش این بود که پریسا تو واقعا اینهمه غذا رو کجا جا میدی اینقدررر که در حال خوردن هستی..
      اینا رو گفتم که بگم راهکارم وقتایی که ترس از چاقی بیشتر که اغلب ناشی از پرخوریه اینه که پریسا رو میارم توی ذهنم و میگم پریسا خیلیی آدم پرخوریه ولی از وقتیکه میشناسمش روی 45 ک مونده و ذهنم آروم میشه و نجواها میرن.< یه راهکار خیلی کاربردی که من از زمان آشنایی با این سایت پیدا کردم بحث منطقی سازی ذهنم برای لاغری و فیت بودن هست یعنی گشتم توی ذهنم عللی که فکر میکردم که باعث چاقیه و من بخاطر اون علت هاست که لاغر نمیشم رو پیدا کردم و بعد الگوهایی در اطرافم پیدا کردم که نقض او علل رو پیدا میکرد. مثلا من فکر میکردم پیاده روی و ورزش در کاهش وزن تاثیر خیلییییی زیادی داره مخصوصا پیاده روی،و وقتاییکه نمیتونستم پیاده روی کنم حالم بد بود و … بعد توی اطرافیانم گشتم و آدمای لاغری رو دیدم که اصلا راااه نمیرن.یعنی دو قدم راه که میخواستیم بریم حتما باید ماشین میبود و اصلا علاقه ای به پیاده روی نداشتن. این باعث شد که داستان تاثیر خیلییی زیاده ورزش توی ذهنم شکسته بشه و فقط وقتی برم رو تردمیل که دلم بخواد هروقت میرم پیاده روی یه موزیک خیلییی شاد میذارم و خودمو در بهترین اندام و لباس ممکن تصور میکنم که توی یه مهمونی خیلیییی باحال با شادترین حالت ممکن دارم میرقصمو شادی میکنم برای همین وقتاییکه میخوام برم تردمیل و نجواها ی شیطانی میان بهشون میگم نمیخوام ورزش کنم که..میخوام برم مهمونی با دوستام و اینطوری میشه که اکثر مواقع اصلا تایم رو نمیفهمم که چطوری 40 دقیقه سپری شد. مورد دیگه ای که باعث  میشه ایمانم به این راه بیشتر و بیشتر کنم و بیخیالش نشم اینه که همیشه به خودم میگم متین ته این راه قطعا و حتما تناسب اندام هست شک نکن.این راه تضمین شدس.چرا؟ چون خدا منو به این راه و این سایت هدایت کرده اون لحظاتی که بهش گفتم خدایا من مطمعنم با ق جذب و ذهنم میتونم به لاغری برسم فقط نمیدونم چطوری و از کجا باید شروع کنم..تو بگو..تو منو هدایت کن و خدا این سایت رو نشون من داد.خدا که اشتباه نمیکنه..میکنه؟هرررررگززز..پسسس ته این راه حتما تناسب و لاغریه. مورد بعدی ترس از حرف مردم و قضاوت دیگران..دروغ چرا این مورد هنوز در ذهن من پر رنگه اما دارم تلاش میکنم کمترش کنم چطوری؟به خودم ثابت کردم که من هرررررجوری که فکر کنم و خودمو ببینم دیگران هم همون طوری منو میبینن و بهم میگن.یه مثالی هم استاد آوردن از خودشو که چند روزی فکر کردن به اینکه چاق شدن(الکی) و گفتن که اطرافیان شون هم دقیقا همین نکته رو بهشون گفتن در حالیکه ایشون مطمعن بودن ظرف اون چند روز تغییر خاصی نکرده بودن یا اگر هم بوده چشمگیر نبوده یا اصلا قبلش که اطرافیان شون ایشون رو وزن نکرده بودن و این حرف ها فقط بخاطر این بوده که ایشون میگفتند که میخواستن امتحان کنن که دوباره اگر توی ذهن شون چاقی باشه ایا دیگران هم همینو میگن یا نه که با خنده گفتن دیدم آره بابا ج میده بیخیال.(خنده) ین مثال دیگه تیر خلاص بود برای ساکت کردن نجواهای ذهنی من و بسیار کاربردیه. و در آخر این جمله که فکری که در ذهن ما توسط خود ما تکرار نشه نابود میشه به عنوان یک جمله و درس طلایی من از استاد گرفتم.< خیلی خوشحالم..خیلی خیلی حالم خوبه..خصوصا از وقتیکه تصمیم گرفتم یه مدتی مثلا چند ماه خودمو وزن نکنم اینقدرر حالم خوبه..اینقدررر حس رهایی دارم که حد نداره احساس میکنم یک فشار هزار تنی از روی ذهنم برداشته شده.خدا رو شکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 33 از 7 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1399/12/18 10:22
      مدت عضویت: 1589 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 907 کلمه

      سلام🙂
      چقدر خاطرات دردناک مشترکی دارن همه افراد چاق
      و بیشتر این خاطرات مربوط به احساس بدی هست که به خاطر حرفا و نظرات و نگاههای دیگرانه🤨
      ما انسانها به این دلیل که اجتماعی هستیم تایید دیگران خیلی برامون مهم شده به طوریکه خیلی از اوقات برای این تایید گرفتن میخوایم که موفق باشیم مبخوایم که لاغر یا چاق بشیم میخوایم ماشین خوب و خونه خوب و درامد عالی داشته باشیم چون در نگاه همه اون آدمی که این چیزها رو داره ادم موفقیه و مورد توجه بقیه است
      خیلی از ماها از شادی و ارامش و خوشیهامون میزنیم برای اینکه به عنوان یه انسان موفق معرفی بشیم ریشه خیلی از آرزوها و خواسته هامون جلب توجه بقیه است و اینکه در چشم بقیه چطور به نظر بیایم خیلی برامون مهمه
      اینکه میخوایم الگو باشیم یا مشهور باشیم یا معروف باشیم یا پولدار و….همگی به این خاطر هست که این ها برامون ارزش شده و هر کسی که شهرت بیشتری داره در چشم بقیه خیلی مهم هست و توجه ها به سمت اونه
      از زمانی که با موضوعات قانون جذب آشنا میشی و بعد به مرور با عزت نفس واعتماد به نفس و….
      میبینی که چقدر از خواسته هامون به خاطر کمبود عزت نفسه و باور محدود خود کم بینی و خود کم ارزشی ….
      میبینی که حتی دلیل بیمار شدن مکرر هم به دلیل توجه گرفتن از بقیه است چون در دوران بیماری توجه به سمت بیمار زیاد میشه یا فقط در اون دوران هست که در آعوش گرفته شده یا به صورت دلرحمی و دلسوزی مورد توجه و نگاه اطرافیان قرار گرفته ذهنش ناخودآگاه جسمش رو بیمار میکنه که این کمبود توجه جبران بشه
      من خودم بارها و بارها با وجودی که در این مسیر بودم و داشتم فایلها رو گوش میدادم و حسم خوب شده بود واحساس سبکی داشتم همیشه انتظار داشتم و هنوزم دارم (باور ریشه ایه)که جایی میرم یا حداقل نزدیکانم یا کسی که مدتهاس منو ندیده بهم بگم وااای چقدر لاغر شدی چقدر خوب شدی و….وچون کسی متوجه نمیشه و نمیشد یا برعکسش حتی بهم میگفتن انگار چاقتر شدی خیلی حالم بد میشد و این احساس نیاز به تایید شدن باعث میشه خیلی وقتها مسیر رو رها کنیم
      همیشه یاد اون عکس می افتم که یه فردی رو نشون میده که کلنگ دستشه برای رسیدن به گنج داره کوه رو میشکنه ولی در چند سانتی اون گنج خسته میشه و رها میکنه و اون همه گنج رو از دست میده
      مسیر موفقیت یه جاده ایه که ناهمواره ولی مقصد باشکوهه اگه در طی کردن این جاده حواسمون به ناهمواریها باشه خسته میشیم و رها میکنیم ولی اگه چشممون به اون مقصد باشکوه باشه ادامه میدیم
      امروز صبح توی پیج تناسب فکری تصویر یه خانم شگفتی ساز رو دیدم و حالم عالی شد و انرژی مضاعف گرفتم برای اینکه با اشتیاق بیشتری ادامه بدم چون باز هم تصویری از اون مقصد باشکوه به من نشون داده شد و خدا بهم گفت که من اینو هم دارما نمیخوای؟؟؟؟؟ وما با تمام سلولهای وجودم فریاد زدم اره اره میخوامش🤩🤩🤩🎁🎁🎁
      در این یکسالی که در این مسیر هستم خیلی چیزها آموختم
      آموختم که بپذیرم جسمم رو وجودم رو و تمام نافرمیهای بدنم رو
      بپذیرم که خودم با افکارم و با ذهنم و با توجهم این شرایط رو در جسم و زندگیم بوجود آوردم
      و اینکه میتونم با آموخته های جدید با توجهات متفاوت جسم جدید رو خلق کنم
      چقدر این جمله تون به دلم نسشت
      “زندگی عالی در تناسب منتظر شماست”😍😍😍😍
      منم واقعا مشتاقم که به این زندگی در تناسب برسم و ازش لذت ببرم🤩🤩
      من یاد گرفتم که خودم رو دوست داشته باشم هر فرمی که هستم هر شرایطی که الان دارم
      یاد گرفتم که اول از همه خودم باید خودم رو دوست داشته باشم و به خودم عشق بدم و این تنها وظیفه منه واین پایه عزت نفسه
      و وقتی خودت رو عاشقانه دوس داشتی و خودت رو درآغوش گرفتی و بی نیاز شدی از توجه و محبت و عشق بقیه اونوقت توجه محبت و عشق از اطرافت جاری میشه
      من قبلا از همسرم میخواستم که منو درآغوش بگیره میخواستم صبحها قبل از اینکه از خونه بره منو ببوسه و هر وقت که برمیگرده خونه بازهم منو در آغوش بگیره و ایشون اتفاقا مقاومت داشت وبه نظرش اینا لوس بازی بود و کار زشتی بود و….
      جالبه که مدتی هست که خود کار این کار رو انجام میده و اتفاقا من دیگه ازش نمیخوام و به زبون نمیارم
      یه مدته که به قدری کلمات محبت آمیز به من گفته یا از ظاهر من ،پوستم ،ابروهام و…. تعریف کرده که من هرگز باور نمیکردم زمانی این تعریف ها رو از زبون ایشون بشنوم البته که ایشون کلا خیلی انسان با محبتی هستن ولی بر اساس آموزش خانوادگیشون که این کار ها رو زشت میدونستن یه جورایی در ابراز احساسات مقاومت داشتن
      تمام این تنایج عالی حاصل کار کردن روی ذهن برای لاغری هست ولی واضحه که در همه جنبه ها تاثیر گزاره خدایا شکرت🙏🙏🙏🙏
      استاد سپاسگزارم از شما به خاطر ایجاد این خط فکری
      به خاطر گسترش این آگاهیهای فوق العاده
      به خاطر این فضا و سایت که ما افراد چاق که حرفهای دلمون هیچ جا شنیده نشده و کاسه صبرمون لبریز بوده بیایم و خاطرات و داستانها و ناراحتی ها و غصه هامونو بنویسیم و هم خودمون سبکبار بشیم و هم با واکاوی خاطرات مون باورهای قبلیمونو پیدا کنیم و پا رو از روی ترمزها برداریم موانع رو شناسایی کنیم و با آزادی و شادی و ارامش و لذت هم به تناسب جسمی برسیم و هم در سایر حنبه ها رشد کنیم و اوج بگیریم🙏🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرخنده شهریور
      فرخنده شهریور
      1399/12/16 22:40
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      ترس از چاق شدن
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,067 کلمه

      (شرح عالی بر اساس محتوا، اشتیاق و استمرار، منطقی کردن لاغر شدن)
      سلام سلام خدمت استاد معجزه ها و دوستان هم مسیرم ، 😊
      گام 46ترس از چاق شدن مانع لاغر شدن میشود
      من این فایل همون شبی استاد گذاشتن دانلود کردم ولی فرصت پیش نمیومد نگاش کنم تا همین دیروز دیدم وقت دارم فوری گفتم فایل برم ببینم وقتی دیدمش خیلی لذت بردم گفتم چقدر فایل عالی هست و خیلی به دلم نشست گفتم این فایل خیلی ارزشمند است و پیش خودم فکر کردم یکبار دیگه هر زمان وقت کردم ببینمش تا نکاتش یادداشت کنم وقتی یادداشت میکنم خیلی بهم لذت میده بیشتر میفهمم و وقتی امروز فایل جدید خواستم نگاه کنم دیدم همین کلیپ است که دیشب نگاش کردم خیلی خوشحال شدم گفتم اخجون دوباره همون فایل حالا میتونم تو دفترم یادداشت کنم و بازم امروز دیدم یادداشتم کردم فایل صوتی هم دانلود کردم که بعد انجام تمرین یکبار دیگه گوش بدم خیلی ازش خوشم اومد استاد خیلی خیلی ممنونم که فایل در این مسیر گذاشتید تا همه بتونن ازش استفاده کنن همین نکات که تو این کلیپ هست قشنگ بفهمی خیلی خیلی شرایطتت تغییر می‌کنه خیلی خوب بریم سراغ اصل مطلب ، 🤩 😍 😊 .
      اول از همه باید باور کنیم که این مسیر بهترین مسیر واسه لاغر شدن است و تنها مسیری که واسه همیشه و خیلی راحت آسان لاغر می‌کنه و کلی تغییرات عالی در جنبه ها مختلف به همراه داره. حالا چطوری باور کنیم برای خودت شفاف سازیش کن بگو من تا قبل این دوره خودم واسه خودم انتخاب میکردم چیکار کنم لاغر بشم بقیه برام تصمیم می گرفتن ولی الان خداوند من هدایت کرده به این مسیر این قدرت در من دیده که میتونم لاغر بشم پس منم با اطمینان کامل ادامه خواهم داد و مطمعنم این بهترین مسیر برای لاغرشدن است مسیر لاغری با ذهن مهم نیست صد تا فایل گوش داده باشی محصولات خریده باشی یا تو فایل رایگان باشی مهم باور تو است پس اول باید باور کنی این مسیر بهترین مطمعن ترین واسان ترین مسیر دنیا است ، 😊 🤩 .
      خیلی خوب حالا باید موانع لاغر شدن شناسایی کنیم تا موانع برنداریم لاغر نخواهیم شد. ودراین گام مهمترین مانع که موجب لیز خوردن و سقوط ما در همه جنبه ها زندگی است رو توضیح خواهیم داد نه فقط مانع لاغری میشود بلکه مانع خیلی از موفقیت ها ما میشود که در اینجا در مورد لاغری شدن است رو مورد بحث قرار خواهیم داد. 🔴
      ترس از چاق شدن است ترس از چاق تر شدن است که مهمترین مانع لاغری است 🔴 .
      وقتی ترس داشته باشیم حالا در مورد هرچی باشه زدیم خراب کردیم من نمیتونم اگه نشه چی نمیشه من میترسم خراب بشه من میترسم بشکنه من میترسم فلان من میترسم ضرر کنم …باعث خراب شدن آن موضوع شده است پس ترس موجب شکست میشود 🌟 🌟 حالا وقتی ترس از چاق تر شدن داشته باشیم خیلی حرکتمون در مسیر سخت است و لغزنده که هر لحظه باعث سقوط ما میشه. ترس از چاق تر شدن بیشتر مواقع بخاطر ترس از حرف دیگران است اگه فلانی بهم بگه باز چاق تر شدی چی اگه نتونم لاغر بشم چی اگه چاق تر شدم چی اگه همسرم من ترک کنه بخاطر چاقیم چی اگه کسی بهت اهمیت نده بخاطر چاق شدنم چی اگه من نخواد بخاطر چاق بودنم چی یا چاق تر بشم از چشمش بیفتم چی این افکار مانع لاغر شدن ما میشود و موجب سقوط ما در این مسیر خواهد شد. 😫 😱
      خب حالا باید این مانع لاغر شدن برداریم چطوری با نترسیدن از چاق تر شدن منطقیش کنیم برای خودمان بگیم من یک مسیر صحیح شروع کردم توسط خداوند هدایت شدم مطمعنم 💯 درصد موفق خواهم شد حالا چاقم بشم هیچ اشکالی نداره ادامه میدهم و موفق خواهم شد و درست میشه و وضعیت الان من و حرفها دیگران برای من مهم نیست چون من از مسیری که انتخاب کردم مطمعنم اینجوری بر ترست هم غلبه می‌کنی. حالا از کجا بدونیم چقدر مطمعنم نگاه به عملکرد خودمان کنیم نگاه کنیم ببینم چقدر وقت میزاریم واسه فایل دیدن گوش کردن تمرین انجام دادن چقدر عمل میکنیم به این آموزش ها و چقدر هدفمان برای خودمان مهم است و اطمینان داشتن به حرف نیست به عمل کردن و این خودت میدونی چقدر مطمعنی و اندازه اطمینانت از این مسیر ادامه خواهی داد و نتیجه خواهی گرفت 😍 🤩 😊 نباید تحت تاثیر حرف دیگران باشیم که در مورد چه فکری میکنن چه حرفی میزنند بزار هرچی میخان بگن بعضی وقت ها هم هست کسی حرفی نزده ما این افکار داریم این که نکنه چاق بشم همسرم من نخواد نکنه چاق بشم از چشمش بیفتم نکنه چاق بشم ترکم کنه وقتی این افکار داری خب داری خودت فرکانس میفرستی و حالا جواب فرکانس خودت میگیری بخاطر ترس ها خودت است بخاطر حرف هایی است که خودت مرور میکنی در ذهنت و بازتابش میگیری از طرف دیگران حالا اگه از این مسیر اطمینان داری نباید حرف دیگران برات مهم باشه و هر موقع این افکار در ذهنت اومد مرورش نکن تعطیلش کن افکارت و حواست جای دیگه ببر برو کار دیگه ای انجام بده و نزار این افکار شاخ برگ بگیره تو ذهنت وادامش نده با چند بار این کار کردن باعث میشه دیگه اون افکارنیست 😌 ☺️
      این خیلی نکته مهمی است که فکری که تکرار نشه نابود میشه هواسمون باشه هر موقع این ترس این افکار اومد تو ذهنم آن همسرم پس چی اون چی میگه این چی میگه فوری فرکانس عوض کنیم موضوع عوض کنیم وادامه ندیدم اون افکار رو بعد چندین بار دیگه اون افکار نداریم. پس نگران حرف مردم نباشیم وبااطمینان ادامه بدیم این مسیر رو و وقتی این ترس اومد که فلانی چی میگه اون اگه ببینه منو تو این وضعیت من رها می‌کنه فلان بزاریم کنار و توجهمان رو از اون افکار برداریم و بزاریم روی انجام دادن کاری چیزی و ادامه بدیم این مسیرو ومطمعن باشیم موفق خواهیم شد. استاد از شما خیلی ممنونم بابت این فایل خیلی ارزشمند خیلی خیلی خیلی فایل عالی هست کلا آدم بفهمه عمل کنه بهش خیلی از مشکلاتش حل میشه که منم میخام از همین الان این کارو انجام بدم و نتیجه شو خواهم دید 😍 🤩 درپناه حق ☺️

      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1399/12/16 17:59
      مدت عضویت: 1195 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 750 کلمه

      (شرح عالی بر اساس محتوا، اشتیاق و تعهد در انجام تمرینات، درک صحیح)
      .
      سلام سلامممم😍😍استاد عزیزم و دوستان گل همسیر .امیدوارم در بهترین حالت ممکن زندگیتون باشید🙏😍🤲
      خب خب گام ب گام تا گام امروز فایل 46از مسیرلاغری من (ترس از چاق شدن)
      درکم ، برداشتم ، تحلیلم ،و شرح م ازین فایل :
      🌸 ترس ی حسه…واین احساس ترس در هر جنبه اززندگی ما خودش رو ب شکل های مختلف نشون داده.مثلا ترس از موش فقط یه جیغه ..ولی ترس از اومدن زلزله همراه جیغ ، فرار کردن هم هست ،،،
      خب ی چندتاازترس هامو بگم خدمتتون تاااا برسیم ب اصل کاری..
      یکی از ترسهام شبآ خوابیدنی باید دست مامانم تو بغلم بود ک من خوابم ببره در غیر اینصورت تاروشن شدن هوآ چشام باز و زوم ب سقف بود ..بعد بزرگتر شدم و ترسم از امتحانا بود 😂ی شب قبل از امتحانا ترس داشتم دوشب بعداز امتحانا ک خراب کرده بودم هییییی روزگارر چ دورانی بود😊😍 بعد ک بزرگتر شدم ترس ها هم بزرگتر شد..ترس از آینده ،ترس از شغل نداشته ، ترس از ازدواج ، ترس ی زندگی خوب ،ترس از بچه دار شدن ، اینا ک گفتم داشتنشون خیلی قشنگه ولی ترس اینک اگ نشد چی ، اگ خراب شد چی ، اگ نتونستم چی ؟؟درواقع ترس از موفق نشدن و شکست لذت داشتنشون رو ازهمون اول میگرفت….
      ترس از ارتفاع ، ترس از تاریکی ، و ترس از مرگ هم داشتم و همچنان دارممم…
      اون ترسهایی رو ک گفتم میتونن زیبا باشن.با بررگتر شدنم تقریبا کوچیک شدن .چون وقتی باهاشون مواجه شدم دیگ ترس نیودن..چون خیلی راحت وارد زندگی متاهلی شدم ، خیلی راحت بچه دار شدم.درک و سوادمم بیشتر شد برای تحلیل درس هایی ک یاد میگرفتم.و کمتر خراب کاری میکردم ک از ترسش نخابم..ولی دراضای این کوچیک شدن بعضی از ترسها..در کنارش ترس های دیگ ای رو تجربه کردم..مثل آینده ی پسرم ، مثل آینده ی خودمو و همسرم و از همه مهم تر تراز چاق شدن بود😐🤔🙄😤
      این ترس از چاق تر شدن از کجا نشأت میگرفت؟؟؟!!
      از خوردن شیرینی در شب ، از خوردن نان و برنج و ماکارونی و سیب زمینی در شب ، از بی تحرکی و خوردن و خوابیدن ،ترس رفتن ب خرید و خریدن لباس هررنگ و هر مدل ، ترس ازینک حالا ک چاق بودن من ارثیه پس خوردن ، خوابیدن ، منو چاقتر میکنه،
      و هیچ ترسی وحشتناک تراز ترس از چاقی نیست…چرا چون ما همیشه برای چاق نشدن افراد متناسب و چاقتر نشدن افراد چاق همیشه سعی کردیم ، تلاش کردیم ، عرق ریختیم ، گریه کردیم ، دست ب دامن انواع رژیم و حرکات مختلف ورزشی بودیم و همیشه ترس از مواد غذایی داشتیم .ترس از آینه داشتیم ، ترس از وزن کردن داشتیم ،و این ترس های هروزه و هرشبه ی ما زندگی های اکثرا مارو تخریب و تلخ کرده…امروز خیلی فکر کردم دیدم من بخاطر چاقی ک خودم مسئولش بودم و همسر و پسرم خیلی اذیت کردم در حالی ک اونا هر کاری ک از دستشون برمیومده و برای من انجام میدادن..من باعث شده بودم براثر ترس از چاق شدن من بقیه افراد خونه هم لذتی از غذا خوردنشون ،لذتی از شیرینی خوردنشون نداشته باشن .چون همیشه چون من میترسیدم یا میگفتم نخرید.یااگ بود من با حسرت نگاه خوردنشون میکردم و اینا موذب بودن از خوردن..و من خودم باعث شدم ک همیشه برام دلسوزی کنن ، و من همیشه باین دلسوزی ها اعتماد بنفسم اومده پایین..ن اینک منظوری داشته باشن ..ن فقط میخاستن بهم بگن ک ما پشتتیم..نگرانی تو نگرانی ما هم هست.
      اما من در مسیر لاغری با قدرت ذهن یادگرفتم و میخام عمل کنم بهش .ب چی ؟؟؟🤔🤔🙄
      ب اینک میخام باترس های ک لذت زندگی کردن رو ازم گرفتن مواجهه بشم ..
      میخام از هر چیزه خوب تو دنیآ بعترین شو ب اندازه نیاز بدنم استفاده کنم ،بخورم از هر چیزی ک دوست دارم آخر حسرت بدل نمیرم اما ب اندازه نیاز یدنم.اگ لازم بود و نیاز بود ن اینک در مواجهه با سیری ک میلی ندارم هر آشغالی رو وارد بدنم کنم…من ب خودم و ب توانایی هام باور کردم و پا تو مسیری گذاشتم ک با جون و دلم باورش کردم .ک اگ حتی تو دلش چاقتر شدم .کسی بهم گفت بهش بگم ببخشید شما؟؟چون این چاقی من هست چاقتر شدن من هست راه زندگی من هست..و ب هیچ کس و هیچ کس نیازی ندارم ک تشویقم کنه یا تحقیر..این مسیر خوب یا بد ک بد نیست انتخاب منه..بودنم در این مسیر حقم هست پس تا پای جونم براش وقت و انرژی میزارم ..و اجازه نمیدم دراین مسیر ترسی ب من وارد بشه..چون باورش دارم ❤️قلبن،،

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mokhtari.sab7781
      1399/12/13 23:51
      مدت عضویت: 1310 روز
      امتیاز کاربر: 12066 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 571 کلمه

      (اشتیاق و استمرار، شرح عالی، تعهد و منطقی کردن لاغر شدن)
      .
      سلام
      مطمعنا لطف و هدایت خدا بود که من اومدم و این فایل رو گوش دادم . ازونجایی که الان توی هفته اول تکرارم هستم فایلای مربوط به امروز و دیروز رو چندین بار گوش دادم ولی این چند وقته خیلی شیطان درونم اذیت میکرد و ازون جایی که خودمو وزن نمیکنم اون صدای شیطانی همش بهم میگفت اره تو خیلی چاق شدی شلوارات به زور میرن توی پات و همش یه ترسی مینداخت توی جونم، میدونم که یه هنرجوی لاغری نباید این جور ترس ها بیاد سراغش اما من این چند وقته خیلی ترسو شده بودم و همش تصویرای چاق تر از خودم میومد توی ذهنم با اینکه تمرین های مختلفی که توی دوره داشتیم رو انجام میدادم و هر روز دارم ایستگاه های لاغریم رو میخونم و تجسم میکنم اما احساس کردم یکم دارم میزنم جاده خاکی، و ازون جایی که به خودم قول دادم توی تلگرام از استاد سوال نپرسم و ازشون مشاوره نگیرم و خودم دنبال جواب سوالام بگردم ، به خدا سپردم که منو هدایت کنه و کمکم کنه این ترس ها رو به هر طریقی که خودش صلاح میدونه ، نادیده بگیرم. و چقدر که این فایل برای من ساخته شده بود! من از خودم میترسیدم میترسیدم که نکنه چاق تر بشم، ولی حتی همین امروزم که مامانم سه هفته از رژیم جدیدش میگذره و چند کیلویی لاغر شده و خوشحاله اما من الان اونقدر آگاهی هام راجب به لاغری و فرمول های ذهنی بالا رفته که وقتی با ذوق داشت تعریف میکرد که شلواری که براش تنگ بوده الان اندازش شده ، من فقط داشتم بهش لبخند میزدم و در واقع به قول استاد داشتم به خودم میگفتم مامانم خیلی توانایی داره و جسمش مشتاق متناسب شدنه و الان که مامانم از راه اشتباه و تحت فشار دادن جسمش داره اینقدر وزن کم میکنه فکرش رو بکنید در مسیر همیشگی لاغری با ذهن بود و نتایج عالی و همیشگی میگرفت…! من هر روز به این چیزا فکر میکنم و این نشون میده در مسیر لاغری با ذهن هستم و به هیچ عنوان به این روش شک ندارم و اگه میگم ترسیدم به خاطر اینه که ذهنم داره آخرین تلاششو برای حفظ وضعیت موجودش که همون چاق موندنه ، میکنه ولی منم دیگه به این افکار پر و بال نمیدم و الان با شنیدن این فایل الهام بخش یاد گرفتم که به این افکار شیطانی و محدود کننده که منو از چاقتر شدن میترسونن بی اهمیت باشم، هر چی میخواد بگه. اون کارش همینه که منو از مسیر خارج کنه اما من حتی بهش اهمیت نمیدم و هر چیم میخواد بشه بشه من در مسیر درست هستم و انتهای مسیرم قطعا متناسب شدنه . هر کس که این متن رو میخونه و اون هم افکاری داره که خیلی میترسوننش و نمیتونه باهاشون مقابله کنه من بهش پیشنهاد میکنم در این مسیر بمونه ، این سایت رو بیشتر کشف کنه ، این سایت یه چیز خیلی عجیبه که هر گوشه و کناریش میتونی جواب هر سوالیت رو پیدا کنی نه فقط سوالای مربوط به لاغری، نه! هر چیزی که فکرش رو میکنید. خدا گوشه و کنار این سایت حضور داره و ما رو مثل یک آهنربا میکشونه به سمت جواب سوالامون ، خودتونو دوست داشته باشید، خودتون رو وزن نکنید ، راجب نتیجه نگران نباشد فقط مسیر مهمه ، لذت ببرید و مهمان کائنات باشید، کائنات اون لذت رو براتون دو چندان میکنه.
      ممنون از همگی
      ممنون استاد…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم