0

گام ۱۸: سن چاقی و آب شدن چربی ها

سن چاقی
اندازه متن

سن چاقی من زیاده یا چربی های بدن من کهنه شده و به همین دلیل لاغر نمی شم و اگر بخوام لاغر بشم باید با انجام ورزش های سنگین و تحمل لسختی زیاد لاغر بشم.

نقش سن چاقی در لاغر نشدن

در سالهایی که اضافه وزن داشتم هرچه سن من بیشتر می شد تصور من از لاغر شدن هم تغییر می کرد و فکر می کردم که کار سخت تر شده چون هم سن من بیشتر شده و هم چربی های بدن من کهنه شده و برای سوزاندن چربی های کهنه بدم باید با فعالیت شدید سوخت و ساز بدنم رو بالا ببرم.

نکته جالب اینکه اگر انجام کار یا رسیدن به هدفی را در ذهنمان سخت و طاقت فرسا جلوه دهیم هرگز به آن هدف نمی رسیم و یا آن کار را انجام نمی دهیم. نه به این دلیل که واقعا انجام آن کار یا رسیدن به آن هدف سخت یا غیرممکن است بلکه فقط به این دلیل که خودمان ناآگاهانه رسیدن به آن موقعیت را در ذهنمان سخت می کنیم.

انسانها به صورت پیش فرض یاد گرفته اند که از انجام کارهای سخت خودداری کنند و به همین دلیل اگر انجام کاری در ذهن ما سخت باشد در ذهن خود انقدر بهانه و دلیل برای انجام ندادنش ایجاد می کنیم تا بالاخره از خواسته خود دست می کشیم و هدف خود را رها می کنیم.

توجه به سن چاقی یکی از موانع بزرگ لاغر شدن در ذهن افراد چاق است.

همه ما درباره افزایش سن انبوهی از عقاید و دیدگاه ها داریم که نه می توان ادعا کرد صحیح هستند و نه اشتباه چون می توان انسانهای زیادی را مشاهده کرد که تایید کننده عقاید ما هستند و همچنین می توان افراد زیادی را مشاهده کرد که نقض کننده عقیده و انتظار ما از افزایش سن هستند.

به عبارت های زیر توجه کنید:

با افزایش سن، سوخت و ساز بدن کم می شود.

با افزایش سن، سلامتی انسان کاهش می یابد.

با افزایش سن احتمال بروز مشکلات جسمی افزایش می یابد.

با افزایش سن، …..

تعریف های متعددی درباره افزایش سن در ذهن ما ذخیره شده است و این اطلاعات انتظار ما از بالا رفتن سن را مشخص می کند.

از آنجایی که فرموی های ذهنی در جنبه های مختلف زندگی ما تاثیرگذار هستند، تفاوتی ندارد به چه دلیل نگرش در ذهن ایجاد شود، آن فرمول یا نگرش در تمام جنبه های زندگی تاثیرگذار خواهد بود.

بنابراین فرمول هایی که در رابطه با افزایش سن در ذهن ما ایجاد شده است بر موضوع لاغر شدن نیز تاثیر می گذارد و به همین دلیل همه افراد چاق تصور می کنند همانگونه که با افزایش سن طبیعی است که مشکلاتی برای آنها ایجاد شود، هرچه سن چاقی آنها بیشتر شود، لاغر شدن سخت تر و غیرممکن تر می شود.

لاغری با ذهن رضا عطارروشن
نتیجه آموزش های لاغری با ذهن

نگرش من درباره چاقی

اکنون که به سالهای چاقی خودم نگاه می کنم به وضوح می بینم که همین دیدگاه را درباره سن چاقی داشته ام.

به دلیل چاق بودنم از دوران کودکی تصور من این بود که سن چاقی در جسم من زیاد شده و این باعث شده لایه های چربی که سال های قبل ایجاد شده اند هرگز آب نشوند.

همین دیدگاه سبب شده بود که هربار برای کاهش وزن برنامه رژیمی را شروع می کردم در هفته اول حدود 5 کیلو از وزن من کم می شد، در چند هفته بعد 5 کیلو دوم از وزنم کاسته می شد.

5 کیلو سوم را با سختی بسیار زیاد کم می کردم و هرگز موفق به کاهش 5 کیلوی چهارم نشدم.

دلیل اینکه هرچه کیلوهای بیشتری کم می کردم کار برای من سخت تر میشد وجود فرمول های اشتباه زیاد در رابطه با لاغر شدن بود که از از سال ها قبل در ذهن من ایجاد شده بودند.

من عقیده داشتم، 5 کیلو اول را به راحتی کم می کنم چون چربی های لایه های بالایی تازه هستند و خیلی سریع و راحت آب می شوند.

5 کیلو دوم هم کار سختی نبود و در چند هفته حتما موفق به کاهش آن می شدم چون عقیده داشتم این مقدار کاهش وزن مربوط به آب شدن چربی های لایه زیرین است که سن چاقی زیادی ندارند و مربوط به همین چند ماه یا یک سال اخیر هستند.

اما از 5 کیلو سوم کار تفاوت پیدا می کرد و من عقیده داشتم که یواش یواش به لایه های چربی زیرین رسیده ام و چون این چربی ها قدمت چندین ساله در بدن من دارند آب کردن آنها کار ساده ای نیست و نیاز به تلاش و زحمت بسیار دارد.

در مورد 5 کیلو چهارم عقیده داشتم کار حضرت فیل است که بتوان چهارمین 5 کیلو را از وزن خود کم کنم و هیچوقت با انواع رژیم و هرگونه ورزش سخت در حد جان دادن موفق به کاهش بیشتر از 15 کیلو از وزنم نشدم.

دیدگاهی که ما درباره چربی ها، سن چاقی و چگونگی ایجاد لایه های چربی در ذهنمان ایجاد کرده ایم همان موانع لاغر شدن هستند.

اینکه به چگونگی آب شدن چربی ها فکر می کنیم و طریق آن را در ذهن خود بارها مرور کرده این و تصویرسازی کرده ایم سبب شده است که کار چربی زدایی از بدن خود را با اختلال مواجه کنیم.

فرمول های ذهنی درباره چربی سوزی

دیدن تصاویری که در رسانه ها برای تبلیغ روش های مختلف لاغری ارائه شده باعث ایجاد فرمول های اشتباه ذهنی در ما شده است و تصور میکنیم واقعا روند آب شدن چربی به شکلی است که در رسانه ها نمایش داده می شود با سن جاقی ارتباط دارد.

برای رفع این مانع بزرگ لاغر شدن باید برای خود منطقی کنیم که سن چاقی ما نه تنها بسیار کم می باشد بلکه کلا این نگرش درباره چاقی نادرست می باشد.

اگر هم سن چاقی در روند لاغر شدن موثر باشد مربوط به لایه های چربی نمی شود بلکه به ریشه دار شدن فرمول های ذهنی چاقی در ذهن ارتباط دارد.

سن چاقی فرمول های ذهنی در حد همان چند ماه یا یک سال است که فرمول های چاق کننده در ذهن ما ایجاد شده است.

باقی سال های چاقی در حال تکرار همان چند فرمول سال اول هستیم اما به اشتباه فکر می کنیم هر سال سن چاقی ما یشتر شده و لاغر شدن سخت تر می شود.

سن چاقی و سن تکرار چیست

سن چاقی ما بسیار کمتر از سن تکرار آن است اما به اشتباه سن تکرار را به عنوان سن چاقی درنظر می گیریم.

به این جمله دقت کنید.

من برای خودم منطقی کردم که سن چاقی من کمتر از یک سال است اما سن تکرار چاقی من 35 سال می باشد.

بنابراین من برای لاغر شدن نیاز به مقابله با سن تکرار چاقی نیستم و فقط کافی است سن چاقی واقعی خود را تغییر دهم.

آموزش های لاغری با ذهن در واقع تولد لاغری و پرورش آن برای مقابله کردن با سن چاقی است.

هر چه از زمان جضور شما در سایت تناسب فکری می گذرد و البته اگر در این مدت حضور با اشتیاق و احساس خوب داشته باشید در حال یادگیری فرمول های لاغری با ذهن هستید و سن لاغری فرمول های جدید شما به حد کافی توان مقابله کردن با فرمول های سن چاقی شما را دارا هستند.

اکنون فقط باید سن تکرار لاغری خود را افزایش دهید.

عدم آگاهی از این موضوع باعث لیز خوردن عده ای از هنرجویان مسیر لاغری می شود.

اینکه افراد پس از مدتی به دلیل تغییر نکردن جسم خود احساس بد پیدا کرده و به راحتی لیز خورده و زمین می خورند این است که تصور می کنند لاغری با ذهن روی آنها تاثیر ندارد.

این در حالی است که هرفردی که از آموزش های لاغری با ذهن استفاده کرده باشد تغییرات احساسی و رفتاری زیادی در خود مشاهده می کند.

این تغییرات مربوط به تکامل سن لاغری است و نشانه واضح از رشد کردن نهال لاغری در ذهن شماست.

لاغر شدن جسم در واقع میوه یا محصول نهال لاغری است که نیاز به افزایش سن تکرار دارد.

هر نهالی که کاشته شود حداقل دو تا سه سال بعد اولین محصول خود را ارائه می دهد که قطعا محصول درشت و درجه یکی نیست.

این روند در نتیجه محصول نهال لاغری نیز صادق است.

از روزی که وارد سایت تناسب فکری شدید و شروع به یادگیری لاغری با ذهن کردید شما در حال بذر لاغری را در ذهن خود کاشته و با نگهداری و رساندن آب و نور کافی به آن از نهال لاغری خود مراقبت کرده اید.

نشانه های مفید بودن تلاش شما برای کاشت و داشت نهال لاغری تغییرات احساسی و رفتاری است که در شما ایجاد شده است.

آرامش و اطمینانی است که در خود مشاهده می کنید.

کاهش حرص و ولع خوردن و رها شدن از ترس از خوردن و ترس از چاق تر شدن است.

نشانه های متعددی برای سبز شدن نهال لاغری در ذهن وجود دارد که هرکدام از هنرجویان این مسیر به خوبی آنها را در خود تشخیص می دهند.

اما انتظار محصول لاغری در این مدت کوتاه را داشتن انتظاری اشتباه است که باعث دلسرد شدن و لیز خوردن شما در مسیر لاغری با ذهن می شود.

نهال لاغری شما نیاز به مراقبت دارد تا سن تکرار آن افزایش پیدا کند.

هرچه سن تکرار فرمول های لاغری در ذهن شما افزایش پیدا کند همانند افزایش قطر ساقه نهال است که سبب محکم شدن و مقاومت آن در برابر باد و باران خواهد شد.

نتیجه تکرار فرمول های لاغر کننده به محصول لاغری تبدیل خواهد شد.

این پروسه زمان مورد نیاز خود را می طلبد و با عجله و تلاش بیشتر برای رشد دادن بیشتر نهال لاغری باعث خستگی و ناامیدی خود می شوید.

علاوه بر مانع سن چاقی که به راحتی می تواند تلاش شما برای لاغر شدن را از بین ببرد، توجه کردن و مقایسه کردن رفتار خود با افراد متناسب می تواند بعنوان مانعی برای لاغر شدن محسوب شود.

درباره این موضوع بسیار مهم در فایل آموزشی این بخش توضیحات مفصل داده شده است.

اطمینان دارم استفاده از این فایل آموزشی، درک کردن و نوشتن درباره آگاهی که دریافت می کنید به شما کمک خواهد کرد تا با ثبات بهتری در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

اگر موانع ذهنی چاقی را از ذهن خود پاک کنید، روند لاغر شدن شما خودبخود انجام خواهد شد.

این عبارتی است که بارها در محتوای آموزشی از من خواهید شنید چون بعد از تجربه ۳۵ سال چاقی و به لطف خدا چند سال تجربه لاغری با ذهن به وضوح برای من مشخص است که تنها دلیل چاقی افراد فرمول های ذهنی آنهاست و درصورت پاکسازی فرمول های چاقی ذهن روند لاغر شدن بدون هیچگونه کار خاصی انجام خواهد.

برای پاکسازی فرمول های چاقی ذهن باید از طریق خواندن و شنیدن آگاهی های صحیح ابتدا مهارت شناسایی فرمول های چاقی ذهن را کسب کنیم. سپس با شناسایی آنها از طریق انجام تمرینات نوشتاری از طریق منطقی کردن اشتباه بودن آن فرمول ها را اثبات کنیم.

آنقدر باید این فرایند را ادامه دهید تا شاهد شروع تغییر خودبخودی شرایط جسمی خود باشید.

در این جلسه به موضوع مهم سن چاقی و تاثیر آن در لاغر نشدن و همچنین معرفی موضوع سن تکرار چاقی پرداخته شد و به دلیل اهمیت درک و تاثیر این آگاهی در روند لاغر شدن تاکید می کنم تمرینات را با دقت و به خوبی انجام دهید.

پس از خواندن متن نوشتاری و تماشای ویدیوی آموزشی به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در قسمت نظرات پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره سن چاقی چیست و درباره آن در گذشته چه اطلاعاتی دریافت کردید؟
  • درباره ارتباط بین لاغر شدن چربی های کهنه یا لاغر شدن بیشتر با کمتر خوردن یا بیشتر ورزش کردن را شرح دهید.
  • درباره ارتباط بین فکر و عمل درک و برداشت خود را بنویسید.
  • به نظر شما فردی که اضافه وزن دارد می تواند فقط رفتار یک فرد متناسب را انجام دهد و متناسب شود؟ شرح دهید.
  • تاثیر لاغری با ذهن را بر محتوای ذهن خود و چگونه تغییر پیدا کردن فرمول های ذهنی و تاثیر آن بر تغییر رفتار و در نهایت تجربه لاغر شدن خودبخود را شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.26 from 27 votes

https://tanasobefekri.net/?p=26353
برچسب ها:
46 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Sha
      1403/01/15 16:34
      مدت عضویت: 1003 روز
      امتیاز کاربر: 745 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 963 کلمه
      • نگرش شما درباره سن چاقی چیست و درباره آن در گذشته چه اطلاعاتی دریافت کردید؟

      راستش تا این ویدیو رو ندیده بودم خیلی به قضیه ی سن چاقی فکر نکرده بودم ..الان که بهش فکر میکنم می بینم که چرا قطعا که فکر میکردم همیشه دیگه آدم میفته تو سرپایینی سن وزن کم کردن خیلی سخت تر و پیچیده تر میشه…زیاد شنیده م میگن آدم سنش بره بالا سوخت و سازش میاد پایین…ولی تا دلتون بخواد مثال نقض دارم براشون…حتی تو خانواده ی خیلی نزدیک..پدر و مادرم هر دو متناسبن و هیچکدومشون متابولیسمشون کند نشد با بالا رفتن سنشون…اتفاقا برعکس…لاغرتر شدند. برای شخص خودم خیلی جالبه! هفته ی پیش داشتم به خواهرم می گفتم که حالا لاغر شم تازه زشت میشم! (مدتیه فکر میکنم به خاطرچاقی زشت و دفرمه شده م و فکر میکنم حالا لاغر شم تازه چین و چروک و پیری خودش رو نشون میده!!!) مغز انسان واقعا!در حالیکه ۳۵ سالمه و پیر نیستم که همچین فکری بکنم ولی قطعا ذهنم به دنبال بهانه های جدید گشته که مانع راهم باشه!

      • درباره ارتباط بین لاغر شدن چربی های کهنه یا لاغر شدن بیشتر با کمتر خوردن یا بیشتر ورزش کردن را شرح دهید.

       درباره ارتباط بیت لاغر شدن چربی های کهنه هیچوقت ذهنیت خاصی نداشتم ولی شدیدا فکر می کنم غذا باید کمتر بخورم و باید خیلی تحرکم زیاد باشه و دایما درحال سرزنش کردن خودم هستم که چرا زیاد خوردی(در حالیکه واقعا خیلی نمیخورم ولی وحشت از خوردن دارم) یا با خودم کلنجار می رم که چرا ۵ روز پشت هم ورزش نکردم یا چرا کم تکون می خورم …تا جایی که مشکلات عدیده ای با خوردن پیدا کرده م …معده م خیلی غذاها رو نمی پذیره و تقریبا مطمینم دلیلش ذهنیه …ذهنم داره قانع میکنه بدنم رو که ازینم باید کمتر غذا بخورم…یا اگر چیزی بخورم که به نظرم چاق کننده س توجیح می کنم خودم رو که بدنم و معده م اون رو پس می زنه و همینطورم میشه….قدرت ذهن واقعا خیلی خیلی خیلی زیاد و عجیبه!

      درباره ارتباط بین فکر و عمل درک و برداشت خود را بنویسید

      درباره ی ارتباط فکر و عمل باید بگم که فکرم ارتباط مستقیم با عملم داره…در بسیاری مواقع فکر نکرده و بر حسب عادت رفتار غذایی اشتباه رو تکرار می کنم…در مواردی که فکرم رو روی موضوعی عوض میکنم هم مستقیما و به صورت مثبت روی رفتارم نه فقط روی غذا بلکه درتمام جنبه های دیگه ی زندگی هم اثرگذاره…در همه چیز نه فقط نحوه ی غذا خوردنم!

      همین الان در فاصله ی بین نوشتن جوابها باید یه توقف میدادم و دیرتر ادامه می دادم…در این فاصله غذا هم خوردم و بعد به نوشتن ادامه دادم…متوجه شدم که وقتی ذهنم درگیر نوشتن جوابها و دیدن مطالبه خود به خود خیلی رفتارم متناسب تر و درست تره.. بیشتر به نحوه ی برخوردم با غذا و گشنگی واکنش نشون می دم و چون بیشتر فکر میکنم راجع به این مباحث خود به خود رفتار و عملکردم هم سنجیده تره! البته به نظر خودم!

      • به نظر شما فردی که اضافه وزن دارد می تواند فقط رفتار یک فرد متناسب را انجام دهد و متناسب شود؟ شرح دهید.

      در پاسخ به این سوال که  انجام دادن رفتار یک فرد متناسب در تناسب اندام کافی هست باید بگم فکر میکنم فقط انجام دادن رفتارهاشون کافی نیست…مسایل بسیار زیادی در پس ذهن چاق من وجود دارند که خود به خود در من وحشت از خوردن ایجاد می کنن و این وحشت تصویری در ذهن من از خودم تشکیل می ده که به این راحتی قابل تغییر نیست. مثلا می بینم که دوستهای متناسبم به راحتی چیپس یا شکلات می خورند و همیشه برام سواله که چطور اونها می خورند و چاق نمیشن؟ پس منم اگر بخورم و بهش فکر نکنم نتیجه باید یکسان باشه ولی اینجور نیست! اول اینکه من اصلا نمی تونم بدون نگرانی بخورم…دوم وقتی مثلا تنقلات میخورم حد و اندازه ی زیادی برای خودم تعیین نمی کنم و معمولا در انتها عذاب وجدان شدیدی تا ساعتها همراهمه…خودخوری و خودتحقیری باهاش میاد…حال روحیم خراب میشه از کاری که کردم و درنهایت با حال بد انتظار لاغری و متناسب شدن فقط خنده دار به نظر می رسه! اول باید افکارمون عوض شن بعد باید رفتارمون عوض شه و درنهایت بدنمون…تا دو پله ی اول نباشه سومی حاصل نمیشه مگر موقت و گذرا..

      • تاثیر لاغری با ذهن را بر محتوای ذهن خود و چگونه تغییر پیدا کردن فرمول های ذهنی و تاثیر آن بر تغییر رفتار و در نهایت تجربه لاغر شدن خودبخود را شرح دهید.

      تاثیر لاغری با ذهن برای من خیلی زیاد بوده! هنوز جسمم اونقدری تغییر نکرده ولی به لطف این فایلها و مطالبی که میخونم و گوش می کنم احساس می کنم بسیاری از رفتارهای پرخوریم رو تصحیح کرده م. یکی از موفق ترین نتایجم این بوده که دیگه نمی ترسم برنج بخورم…دیگه نمی ترسم مواد تشکیل دهنده ی یک خوراکی من رو مانع از خوردنش کنه! ولی هنوز ترس از مقدار غذا رو دارم…هنوز فکرهایی دارم که مثلا کم کردن این مقدار وزن باید کار سختی باشه و غیره ولی شدیدا حس می کنم در طول روز و درحال مرور فکرهام بسسسسیار چیزهایی که به خودم می گم جنسشون عوض شده ن. مطمینم تنها راه متناسب شدنم از راه ذهنیه!‌این رو دیگه مطلقا شک ندارم…اگر یک سال پیش شک داشتم الان دیگه ندارم! احساس می کنم دانه هایی که کاشته بودم کم کم دارن جوانه می زنن! به امید رسیدن به هدف نهاییم که زیبایی و تناسب و خوشحالیه! 

      مرسی از این فایل فوق العاده!

      من یه تمرین برای خودم ساخته م..اونم اینه که فقط وقتی گشنه هستم چیزی بخورم…به مقداری که می خورم توجه کنم..از خودم سوال بپرسم الان سیرم یا خفه!!!؟؟؟ و مدام حرفهاتون رو مرور می کنم و سعی می کنم در طول روز برای خودم موضوعات جدید مطرح کنم..باز هم می گم این فایل و این گفته ها در تمام جنبه های زندگی موضوعیت دارند و این خیلی قشنگه! 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 989185931304
      1403/01/12 13:07
      مدت عضویت: 41 روز
      امتیاز کاربر: 675 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 341 کلمه

      باسلام خدمت استاد عزیز وهمراهان‌گرامی 

      وای چقد عالی بود …این فایل موضوع مهمی داشت در مورد یکی از موانع لاغری وچقدر آروم گرفتم واحساس خوبی پیدا کردم…در مورد این که ما یا من هر چه سن چاقی بیشتر شده لاغری هم بیشتر شده ….در این مورد ذهن من چیزی نمی‌گفت بهم وفکری نمیکردم

      چرا،،در مورد این که سن برسه به چهل دیگه سوخت وسازت میاد پایین وپایینترمن گفتگوی ذهنی داشتم

      من خیلی هم رژیم نتونستم بگیرم چون اصلا از رژیم خوشم نمیاد

      طبق اون فیل قبلی که احساس میکردم یکی داره کنترلم میکنه ومن اصلا گوش نمیدادم..

      میگفتم خدایامن دوست دارم یه چیزی از درون بهم بگه 

      چقد بخورم وچقدر نخورم..کی بخورم واحساس سیری زود کنم….

      والان که متوجه شدم که اینا تکرار یه سری مکررات وعادتهای فرمول ذهنی ایست ..تو ۲۰ سال مثلا تکرار کردیم…نمیدونم چرا اینقد فکرای اشتباه تو ذهنمون هست .اینا کی جا خوش کردن تو ذهن من..بابا من با خودم میگم من اثلا پرخور نیستم ..فقط وفقط من تصویر خود چاقی رو تکرار کردم وتکرار کردم واون فکرای مسخره راجع به عذاها منو به این وزن درآورد واصلا نفهمیدم چطور این چربی‌ها اضافه شدن

      تصویر سازی وتصویر سازی وذهن قدرتمندم منو تغییر داد

      ترس از نون .برنج.پیتزا.شکلات.شیرینی.کیک تولد.از سر کار میومدم وگرسنه بودم وبیشتر از نیازم میخورم وبعد استراحت میکردم ..فکر می‌کردم این مشکل منه…من نباید این کار رو کنم

      ولی همه ی اینا فرموله که خودم بهشون بها دادم ارزش دادم.ترسیدم.توجه کردم..تعریف کردم..

      چربی‌ها م به من ربطی نداره چطور آب میشن

      من از خدا خواستم که مسیر درست رو بهم نشون بده 

      اینجا رو نشون داده وراه آب شدن هم به من ربطی نداره 

      اون چگونگی رو می‌سپارم به دنیا وخدا وطبیعی زندگیم

      وخدا رو شکر دارم میبینم هرروز داره افکارم تغییر میکنه 

      همبن آگاهی ها وتکرارشون منو به راحتی واسونی بیشتر به سمت اصلم 

      میبره ..من به اصلم برمیگردم ..چون حالم خوبه 

      بازم فرمولها میاد تو ذهنم ولی یه هو متوجهشون میشم

      واست میکنم میگم این فکر نادرستی متوجه باش 

      آگاهانه میخورم 

      آگاهانه در مورد غذاها فکر میکنم

      واگاهانه رفتارم رو کنترل میکنم 

      وعالی لاغر میشم 

      شکر خدای مهربان با این ذهن قدرتمند که به من داده

      من سلامت وزیبا ومتناسب میشم

      با پوست زیبا وسبکی زیاد 

      ممنون از استاد گرامی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Sha
      1403/01/09 01:24
      مدت عضویت: 1003 روز
      امتیاز کاربر: 745 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 963 کلمه
      • نگرش شما درباره سن چاقی چیست و درباره آن در گذشته چه اطلاعاتی دریافت کردید؟

      راستش تا این ویدیو رو ندیده بودم خیلی به قضیه ی سن چاقی فکر نکرده بودم ..الان که بهش فکر میکنم می بینم که چرا قطعا که فکر میکردم همیشه دیگه آدم میفته تو سرپایینی سن وزن کم کردن خیلی سخت تر و پیچیده تر میشه…زیاد شنیده م میگن آدم سنش بره بالا سوخت و سازش میاد پایین…ولی تا دلتون بخواد مثال نقض دارم براشون…حتی تو خانواده ی خیلی نزدیک..پدر و مادرم هر دو متناسبن و هیچکدومشون متابولیسمشون کند نشد با بالا رفتن سنشون…اتفاقا برعکس…لاغرتر شدند. برای شخص خودم خیلی جالبه! هفته ی پیش داشتم به خواهرم می گفتم که حالا لاغر شم تازه زشت میشم! (مدتیه فکر میکنم به خاطرچاقی زشت و دفرمه شده م و فکر میکنم حالا لاغر شم تازه چین و چروک و پیری خودش رو نشون میده!!!) مغز انسان واقعا!در حالیکه ۳۵ سالمه و پیر نیستم که همچین فکری بکنم ولی قطعا ذهنم به دنبال بهانه های جدید گشته که مانع راهم باشه!

      • درباره ارتباط بین لاغر شدن چربی های کهنه یا لاغر شدن بیشتر با کمتر خوردن یا بیشتر ورزش کردن را شرح دهید.

       درباره ارتباط بین لاغر شدن چربی های کهنه هیچوقت ذهنیت خاصی نداشتم ولی شدیدا فکر می کنم غذا باید کمتر بخورم و باید خیلی تحرکم زیاد باشه و دایما درحال سرزنش کردن خودم هستم که چرا زیاد خوردی(در حالیکه واقعا خیلی نمیخورم ولی وحشت از خوردن دارم) یا با خودم کلنجار می رم که چرا ۵ روز پشت هم ورزش نکردم یا چرا کم تکون می خورم …تا جایی که مشکلات عدیده ای با خوردن پیدا کرده م …معده م خیلی غذاها رو نمی پذیره و تقریبا مطمینم دلیلش ذهنیه …ذهنم داره قانع میکنه بدنم رو که ازینم باید کمتر غذا بخورم…یا اگر چیزی بخورم که به نظرم چاق کننده س توجیح می کنم خودم رو که بدنم و معده م اون رو پس می زنه و همینطورم میشه….قدرت ذهن واقعا خیلی خیلی خیلی زیاد و عجیبه!

      درباره ارتباط بین فکر و عمل درک و برداشت خود را بنویسید

      درباره ی ارتباط فکر و عمل باید بگم که فکرم ارتباط مستقیم با عملم داره…در بسیاری مواقع فکر نکرده و بر حسب عادت رفتار غذایی اشتباه رو تکرار می کنم…در مواردی که فکرم رو روی موضوعی عوض میکنم هم مستقیما و به صورت مثبت روی رفتارم نه فقط روی غذا بلکه درتمام جنبه های دیگه ی زندگی هم اثرگذاره…در همه چیز نه فقط نحوه ی غذا خوردنم!

      همین الان در فاصله ی بین نوشتن جوابها باید یه توقف میدادم و دیرتر ادامه می دادم…در این فاصله غذا هم خوردم و بعد به نوشتن ادامه دادم…متوجه شدم که وقتی ذهنم درگیر نوشتن جوابها و دیدن مطالبه خود به خود خیلی رفتارم متناسب تر و درست تره.. بیشتر به نحوه ی برخوردم با غذا و گشنگی واکنش نشون می دم و چون بیشتر فکر میکنم راجع به این مباحث خود به خود رفتار و عملکردم هم سنجیده تره! البته به نظر خودم!

      • به نظر شما فردی که اضافه وزن دارد می تواند فقط رفتار یک فرد متناسب را انجام دهد و متناسب شود؟ شرح دهید.

      در پاسخ به این سوال که  انجام دادن رفتار یک فرد متناسب در تناسب اندام کافی هست باید بگم فکر میکنم فقط انجام دادن رفتارهاشون کافی نیست…مسایل بسیار زیادی در پس ذهن چاق من وجود دارند که خود به خود در من وحشت از خوردن ایجاد می کنن و این وحشت تصویری در ذهن من از خودم تشکیل می ده که به این راحتی قابل تغییر نیست. مثلا می بینم که دوستهای متناسبم به راحتی چیپس یا شکلات می خورند و همیشه برام سواله که چطور اونها می خورند و چاق نمیشن؟ پس منم اگر بخورم و بهش فکر نکنم نتیجه باید یکسان باشه ولی اینجور نیست! اول اینکه من اصلا نمی تونم بدون نگرانی بخورم…دوم وقتی مثلا تنقلات میخورم حد و اندازه ی زیادی برای خودم تعیین نمی کنم و معمولا در انتها عذاب وجدان شدیدی تا ساعتها همراهمه…خودخوری و خودتحقیری باهاش میاد…حال روحیم خراب میشه از کاری که کردم و درنهایت با حال بد انتظار لاغری و متناسب شدن فقط خنده دار به نظر می رسه! اول باید افکارمون عوض شن بعد باید رفتارمون عوض شه و درنهایت بدنمون…تا دو پله ی اول نباشه سومی حاصل نمیشه مگر موقت و گذرا..

      • تاثیر لاغری با ذهن را بر محتوای ذهن خود و چگونه تغییر پیدا کردن فرمول های ذهنی و تاثیر آن بر تغییر رفتار و در نهایت تجربه لاغر شدن خودبخود را شرح دهید.

      تاثیر لاغری با ذهن برای من خیلی زیاد بوده! هنوز جسمم اونقدری تغییر نکرده ولی به لطف این فایلها و مطالبی که میخونم و گوش می کنم احساس می کنم بسیاری از رفتارهای پرخوریم رو تصحیح کرده م. یکی از موفق ترین نتایجم این بوده که دیگه نمی ترسم برنج بخورم…دیگه نمی ترسم مواد تشکیل دهنده ی یک خوراکی من رو مانع از خوردنش کنه! ولی هنوز ترس از مقدار غذا رو دارم…هنوز فکرهایی دارم که مثلا کم کردن این مقدار وزن باید کار سختی باشه و غیره ولی شدیدا حس می کنم در طول روز و درحال مرور فکرهام بسسسسیار چیزهایی که به خودم می گم جنسشون عوض شده ن. مطمینم تنها راه متناسب شدنم از راه ذهنیه!‌این رو دیگه مطلقا شک ندارم…اگر یک سال پیش شک داشتم الان دیگه ندارم! احساس می کنم دانه هایی که کاشته بودم کم کم دارن جوانه می زنن! به امید رسیدن به هدف نهاییم که زیبایی و تناسب و خوشحالیه! 

      مرسی از این فایل فوق العاده!

      من یه تمرین برای خودم ساخته م..اونم اینه که فقط وقتی گشنه هستم چیزی بخورم…به مقداری که می خورم توجه کنم..از خودم سوال بپرسم الان سیرم یا خفه!!!؟؟؟ و مدام حرفهاتون رو مرور می کنم و سعی می کنم در طول روز برای خودم موضوعات جدید مطرح کنم..باز هم می گم این فایل و این گفته ها در تمام جنبه های زندگی موضوعیت دارند و این خیلی قشنگه! 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهلا
      1402/11/23 09:43
      مدت عضویت: 236 روز
      امتیاز کاربر: 6170 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 618 کلمه

      با سلام 

       در مورد سن چاقی واقعا همینطوری هست که میگین،این اعتقاد بین افراد چاق هست که میگن چربیا دیگه موندگار شدن،سفت شدن و ازین عبارات،

      یه چیزی که همین الان یادم اومد اینه که علاوه بر سن چاقی،ما جنسیت چاقی هم داریم که اونم یک مانع بزرگ هست .

      وقتی صحبت از چاقی میشه میگم:« مردا از زنا زودتر میتونن لاغر کنن ،همیشه میگم مردا شانس دارن دیر چاق میشن زود لاغر میشن بخاطر بافت بدنشون که با ما زنا فرق داره،

      خوش بحال مردا نه پریودی دارن نه بارداری نه زایمان ،انگار بدنشون همیشه دست نخورده باقی می مونه و سالم ترن . زندگیشان با دوران مجردیشون هیچ تفاوتی نمیکنه،فقط از سر کار همیشه می رفتن خونه بابا ،بعد ازدواج میان خونه خودشون 🤭».

      همیشه دیدم نسبت مردا اینطوری بوده،مخصوصا راجع به تناسب اندامشون،و این خودش بنظرم یه مانع هست که سر راه من قرار گرفته و بهانه ای شده برا چاق شدن و لاغر نشدنم.

      چقدر خوبه که راجع به تمام جزییات تفکر افراد چاق صحبت می کنید و ما رو هم به کنکاش ذهمنون وادار می کنید، ممنون واقعا🌹🌹

      چند سال پیش که افتاده بودم رو دور لاغری و حسابی لاغر شده بودم ، اصلا به این فکر نکردم که چربی‌هایی که داشتم کجا رفتن و چجوری رفتن ،آخه من هیچ دخالتی و تلاشی برای بیرون کردنشون از بدنم نکردم 

      باز چند سال بعدش چربیا بدون این که ازشون بخوام و راهشون بدم خودشون وارد بدن من شدن باز هم بدون دخالت من !

      البته خودم دخالتی نداشتم  همه کاره ذهنم بود. !و من با اومدن توی سایت حالا بعد چند سال متوجه این قضیه شدم.

      همون‌طور که برای چاق شدن فکر نکردیم  که امروز قراره چربی بره فلان قسمت بدنم و برا خودش جا باز کنه،برای لاغر شدن هم درست نیست که فکر کنیم مثلاً امروز چربی دور قلبم آب شد و …!

      فقط کافیه تمرینات رو انجام بدیم،بهشون عمل کنیم ،توی ذهنمون به خودمون مدام لاغری رو  یادآوری کنیم نه چاق بودن و چاق تر شدن رو تا در مسیر لاغری قرار بگیریم .

      توی فایلهای جذب ثروت میگن تو تمرینات و انجام بده،شکرگزاریت رو انجام بده و خودت رو با ثروت هم مسیر کن ،و به بقیه ش کار نگیر،این که از چه راهی و به چه وسیله ای ثروت بهت میرسه دیگه به تو ربطی نداره،بسپار به خدا ،خدا خودش راه و روش رو از ما بهتر بلده!

      خب در مورد لاغر شدن هم همینه ،این که چجوری و از کجا چربیها از بدن حذف میشن به من ربطی نداره، من فقط وظیفه ام اینه که تمرینات رو درست انجام بدم ،تغییرات رو در خودم بوجود بیارم و نتیجه رو بسپارم به خدای مهربونم  .

      • به نظر شما فردی که اضافه وزن دارد می تواند فقط رفتار یک فرد متناسب را انجام دهد و متناسب شود؟ شرح دهید. 

      بنظر من این که رفتار یه فرد متناسب رو انجام بدیم و به عبارتی ادای متناسب بودن رو در بیاوریم دردی از ما دوا نمیکنه،وقتی ما یک رفتار رو فقط تقلید میکنیم  حتی اگه اون رفتار درست باشه ،فقط ظاهر قضیه رو خوش آب و رنگ کردیم ،از یه زمانی به بعد ازین تقلید و از اینکه خودمون نیستیم خسته میشیم و جا میزنیم،

      اول باید ببینیم تفکر فرد متناسب چجوریه که اون رفتار رو از خودش بروز میده ،هر وقت تونستیم تفکرمون رو مثل فرد متناسب بکنیم ،ناخودآگاه رفتارمان هم متناسب میشه.

      چند وقت پیش یه کتاب به اسم چگونه متعادل باشیم خوندم که مبحث جالبی داره و در مورد لاغری میگه وقتی جسم و ذهن با هم در تعادل باشم به لاغری میرسیم .‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

      خیلی کتاب جالبی هست ،،الان با خوندن و شنیدن این فایل ترغیب شدم دوباره بخونمش چون فک می کنم یه خوندنش یه کلاس خصوصی میشه برای درک بهتر این فایل و چند تا فایل دیگه ای که تو این چند روز از شما شنیدم!

        

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا رحمانی
      1402/10/28 00:19
      مدت عضویت: 159 روز
      امتیاز کاربر: 650 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 259 کلمه

      بنام خدای یکتا

      اول از همه باز خدا رو شاکرم که منو در این مسیر قرار  داد .جمله های مثل چاقی من کهنه است یا چربی های من دیر آب میشه یه این قسمت از بدن دیر تر از قسمت دیکه آب میشه و خیلی از جمله های دیگه درباره آب شدن چربی ها در لاغری با ذهن همه اشتباه هستن که همینا باعت موانع لاغری ما میشوند اگه دقت کنید که بعضی از افراد از بچگی چاق بودن ولی بعضی افراد به تازگی چاق شدن هر دو اضافه وزن دارن و در این مسیر لاغری با ذهن اصلا تفاوتی بینشون نیست برای آب کردن چربی هاشون اگر ذهنشون رو با افکار درست برای ِلاغری پر کرده باشن.

       ما برای چاق شدن اصلا فکری نکردیم که الان اینجامون چاق میشه الان چقدر چاق میشیم الان چاق بشیم چی میشیم ما اصلابه این چیزا فکر نمیکردیم همین طور طبیعی بدون دخالت فکر چاق شدیم چون رفتار های غلط در ذهن باعث شده بودن که ما چندین سال آنها رو تکرار کنیم که الان نتیجه آن رو میبینیم .

      پس الان هم برای لاغری خودمون اصلا به فکر کردن نیاز نداریم ما اگه فرمول های جاقی ذهنمون رو بشناسیم و به فرمول های لاغری تبدیل کنیم و آنها رو تکرار کنیم که در ذهنمان جا پیدا کنه و دیگه خارج نشه باعث لاغریمان میشه پس اصلا دیگه نگران نیستیم از اینکه چقدر بخوریم چی بخوریم کی بخوریم .پس ما فقط باید لاغری رو تکرار کنیم تکرار تکرار تکرار .

      از شما استاد عزیز هم تشکر میکنم که یک گام دیگه با ما همراه بودین 😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار تینا.عالی
      1402/10/17 13:34
      مدت عضویت: 130 روز
      امتیاز کاربر: 11738 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 326 کلمه

      به نام الله یکتای مهربان 

      درود خداوند بر شما استاد ارجمند و گرامی ،

      استاد در مورد یادگیری و اشتیاق فرمودید:

      استااسدر موردتاد اشتیاق همیشگی ن بست نظمو تعهد و انجام یک کار به تدریج عادت میشه و اون عادت در مغز ما خودش دیگه لذت و انگیزه میاره ،و 

      انسان واقعا هرچیزی رو که بخواد از ته دلش برای وسواس فکری اصلا پیدا می‌کنه یعنی همون اشتیاقی سوزان درونش مدام روشن می مونه تشنه هست همیشه ،

      ولی اشتیاق با جو گیر بودن هم در لحظه فرق می‌کنه اشتیاق مدام و پیوسته و قلقلک میده خنده های ریز امیدواری درونت زنده نگه میداره مثل شمع روشن گرم و آرام و شادی آور ،

      ،بعد کلا میگن تو شروع کن اشتیاق هم میاد ولی اگر چرخه رو قطع نکنید و متعهد بمانی  که واجبتر   اشتیاق و  تعهد اشتیاق رو زنده نگه میداره و شما با
      نظم  مستمر و تمرین و تکرار ه ست که به نتیجه میرسونیش و موفق میشی ،

      و دیگه مغزت عادت جدید براش به وجود بیاد خود ب خود ب هدنبال ایجاد و انجام‌اون کار خوب رو میخواد بره تا لذت ببره،

      و دیگه برات فرقی نداره یادگیری جدید باش میخواد تکراری باش مثل مثلا ورزش هر چند باز تو همه اون تکرارها بازچیز های جدید یاد میگیری مثل تکرار روز و شب اما همیشه یک کار و اتفاق جدید داره 

      و این ذهنیت هم که واقعا پیشرفت نهایت ندارد میشه بهتر تر از قبل باش خود به خود دوست داری مدام یاد بگیری به روز باشی تو همه چیز کیفیت بهتری داشته باشی این از بحث اشتیاق و حتما هم درونی هست این موضوع ومجیط تاثیر گذار و مشوق تو هست اما نه اندازه درون،

      در مورد یادگیری هم دقیقا وقتی کم کم بتونم درست بخورم نتیجه عملی رو در جسمم ببینم کم کم تبدیل میشه به باورم و ذهنمم تغییر می‌کنه که خیلی مهمه عمل و فکر یکی باش،

      اونموقع با حال خوب بدون هیچ فکری خوب میخوریم لاغر هم می مانیم .

      در پناه حق باشید از خداوند و استاد ممنونم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 1235 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 160 کلمه

      سلام بر استاد عزیز و دوستان عزیزم  من تا حالا فکر نکردم که قدمت چربی چقدره ولی وقتی روزه میگیرم مثلا خواهرم میگفت شکم من چربیاش شله زود آب میشه منم میگفتم مال من سفته کلی طول میکشه آب شه همیشه اون شکمش زودتر از من آب میشد  من همیشه تو ذهنم می‌گم ورزش شکمی کنم شکمم تخت میشه واقعا همینطوری هست ورزش میکنم  شکم تخت میشه ولش میکنم بعد از یه مدت دوباره شکمه بر میگرده  الان به لطف خداوند کانال خوبتون احساس میکنم حالم خیلی خوبه شکمم آب شده سایز ۴۴ بود الان ۴۲ در عرض یک هفته خیلی خوشحالم خدا رو شکر کردم از شما استاد گرانقدرم کمال تشکر دارم  که دلسوزانه توضیح میدن که آدم درک میکنه میفهمه بعضیا پیچیده توضیح می‌دهند مثلا میخواد راننده گی یاد بده از همون اول میگه لای بکش منی که چیزی بلد نیستم ولی شما خیلی خوب توضیح می‌دهید همون اول میگید بشین کمربند ببند ادامه کار واقعا ممنونم ازتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار افسر
      1402/10/09 17:23
      مدت عضویت: 256 روز
      امتیاز کاربر: 1670 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 336 کلمه
      • نگرش شما درباره سن چاقی چیست و درباره آن در گذشته چه اطلاعاتی دریافت کردید؟
      • نگرش من این است که سن من چون چند سال گذشته وسن من روبه میانسالی است و چربی های بدن دیر تر از بین میره و برای از بین بردن ان من باید زیاد ورزش کنم و زیاد به خودم سختی بدم که چربی های کهنه هم جابجا بشه که شروع به لاغر شدن برسیم و درگذشته میگفتند که وقتی چربی ها روی هم انباشته میشه دیر تر اب میشه
      • درباره ارتباط بین لاغر شدن چربی های کهنه یا لاغر شدن بیشتر با کمتر خوردن یا بیشتر ورزش کردن را شرح دهید.
      • من همیشه در فکر خودم میگفتم که چون من چربی های کهنه  دارم خیلی ورزش کنم غذا کمتر بخورم  که چربی ها ی بدن من از بین برود
      • درباره ارتباط بین فکر و عمل درک و برداشت خود را بنویسید.
      • من همیشه فکر میکنم که ارتباط فکر و عمل در این است که اول باید فکر کنیم و بعد ان را به عمل برسانیم و چون ما زیاد به چیزی فکر کنیم ان کار برای ما یک عادت میشود که ما نمیتوانیم ان را ترک کنیم و خیلی زمان میبرد که این فکر از ذهن  ما بیرون برود
      • به نظر شما فردی که اضافه وزن دارد می تواند فقط رفتار یک فرد متناسب را انجام دهد و متناسب شود؟ شرح دهید.
      • نه چون این فرد متناسب به هیچ چیز فکر نمی کندکه باعث چاقی ان شود ولی فرد چاق همیشه از خوردن ترس دارد و هیچ وقت نمی تواند کارهای فرد متناسب را انجام دهد  تا به وزن ایده ال برسد
      • تاثیر لاغری با ذهن را بر محتوای ذهن خود و چگونه تغییر پیدا کردن فرمول های ذهنی و تاثیر آن بر تغییر رفتار و در نهایت تجربه لاغر شدن خودبخود را شرح دهید.
      • تاثیر لاغری بر ذهن من خیلی اثر گذاشته ومن قبلا خیلی در خوردن خودم  زیاد استرس و ترس  داشتم ولی حالا زیاد به ان توجه نمیکنم. و  خیلی از خوردن خودم لذت میبرم و انشالله به کمک این سایت به وزن ایده‌آل خودم برسم
      •  
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/14 03:04
      مدت عضویت: 324 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 651 کلمه

      به نام خداوندم که قاضی الحاجات است

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات سن چاقی 

      • نگرش شما درباره سن چاقی چیست و درباره آن در گذشته چه اطلاعاتی دریافت کردید؟
      • در گذشته به سن چاقی باور داشتم و همیشه فکر میکردم چربی‌های بدن من به دلیل  عمر چاقی ام کهنه شده اند و امکان شکسته شدن آنها وجود ندارد و اگر هم بشود که از شر آنها خلاص شوم فقط از طریق جراحی ابدومینوپلاستی این امکان وجود دارد .و خیلی با نا امیدی پروسه های لاغری از روش‌های مختلف را دنبال میکردم و معتقد بودم شکم من هرگز از بین نمیرود.
      •  چون باور قوی در ذهن من بود که چون من سه قلو باردار شده ام طبیعی است که شکم بزرگی داشته باشم و همیشه میگفتم شکم من مثل بادکنکی است که خیلی باد می‌شود و بعد خارج کردن باد آن بادکنک شکل اولیه اش را از دست می‌دهد و من چون شکمم خیلی بزرگ شده غیر ممکن است دوباره به حالت اولش برگردد و برای همیشه بزرگ و آویزان خواهد ماند مگر اینکه جراحی کنم .
      •  
      • درباره ارتباط بین لاغر شدن چربی های کهنه یا لاغر شدن بیشتر با کمتر خوردن یا بیشتر ورزش کردن را شرح دهید.
      • در گذشته باور داشتم برای اینکه بدن من بتواند چربی های کهنه را بشکند و بسوزاند حتما من باید رژیم پرمحدودیت و سختی داشته باشم و ورزش‌های سنگین انجام دهم خصوصا ورزش شکم .
      • و آنقدر باور داشتم که از بین بردن این چربی‌های شکمی بدون جراحی ممکن نیست همیشه موقع انجام تمرینات شکم علاوه بر فشار جسمی فشار مضاعف روح و روان هم داشتم و چون خیلی از انجام جراحی میترسیدم هیچ وقت جرأت انجام آن را نداشتم .از طرفی با وجود ورزش‌ها و رژیم‌های سخت و رنج آور هرگز نتوانستم از شر این چربی ها خلاص شوم و باور لاغر نشدن در ذهن من قویتر میشد.
      • درباره ارتباط بین فکر و عمل درک و برداشت خود را بنویسید.
      • ما به هر چیزی فکر می‌کنیم این افکار با تکرار شدن باورهای ما را شکل می‌دهند و با تکرار باورها عادات و تمایلات ما شکل میگیرد و همین عادات ما رفتارهای ما را بوجود می آورند .پس اگر من فکر کنم سن چربی های من باعث می‌شود که این چربی‌ها از بین نروند من در رفتارم طوری عمل میکنم که مجوزی برای خودم صادر کنم؛ حالا که این چربی‌ها از بین رفتنی نیستند من هم راحت پرخوری کنم و …..و ….
      • به نظر شما فردی که اضافه وزن دارد می تواند فقط رفتار یک فرد متناسب را انجام دهد و متناسب شود؟ شرح دهید.
      • یک فرد چاق با کپی برداری از رفتار افراد متناسب نمی‌تواند لاغر شود بلکه ابتدا باید ذهنش را از باورها و افکار اشتباه پاکسازی کند و فکرش متناسب شود تا تناسب در جسمش نمایان شود.
      • تقلید کورکورانه از افراد متناسب نتیجه ماندگاری ندارد چون در این کار هم مثل همان روش‌های رژیمی ما از پله آخر تغییر را شروع کرده ایم .
      • تاثیر لاغری با ذهن را بر محتوای ذهن خود و چگونه تغییر پیدا کردن فرمول های ذهنی و تاثیر آن بر تغییر رفتار و در نهایت تجربه لاغر شدن خودبخود را شرح دهید.
      • لاغری با ذهن با تغییر باورهای اشتباه و شناسایی موانع ذهنی من را متوجه اشتباهات رفتاری ام کرده و در حال فعال کردن باورهای درست و لاغری طبیعی و ذاتی وجود من است
      • خیلی از باورها و رفتارهای من به صورت خود به خودی تغییر کرده است و بیشتر موانع ذهنی ام برطرف شده است و در نهایت به شکرانه خدای بی همتایم چاقی ام مدتهاست متوقف شده و روند لاغری ام شروع شده هر چند کوچک و نامحسوس اما من خوشحالم و تمام توجهم به تغییرات ذهنی ام است و تمرکزم را از روی جسمم و چاقی موجود کاملا برداشته ام و تمام توجه ام را به تغییرات ریز و درشت ذهنی ام و تغییر رفتارهای چاقی ام جلب کرده ام .
      • خدای بی نظیرم از تو سپاسگزارم که کمک میکنی تا تغییرات مثبت کنم 
      • خدای بی نظیرم از تو سپاسگزارم که هدایتم میکنی 
      • الهی به امید تو 
      •  
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/07/28 19:28
      مدت عضویت: 1644 روز
      امتیاز کاربر: 27811 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,172 کلمه

      به نام خدای مهربان که هر لحظه هادی و حامی من هست .

      سلام و درود 

       بازم به خودتون بگین اگر موانع لاغری رو از ذهنتون پاک کنید روند متناسب شدن شما خود به خود شکل میگیره  من خودم زمانی که  با این راه آشنا شدم  همون اوایل ، مقدار زیادی از اضافه وزنم  رو  خیلی راحت کم کردم اما یه فاصله ی کوچک تا ایده الم داشتم. و  مدتها بود که دیگه تغییری نمیکردم  و  روندم ثابت شده بود یعنی ثایت که نه بلکه قدرت ترمیم و تخریب  در بدن من برابر شده بودن  و برای همین  بدن من تغییر نمی کرد .یعنی مانع های ذهنی داشتم که اونها  روند تناسب من رو کند کرده بودن  مثلا  یکی از مانع های بزرگ ذهنی من این بود که دیگه این یه ذره اخر چاقی خیلی سخته از بین بره و الکی نیست و یا  اینکه میگفتم تیرویید من هم قطعا یه تاثیر کم ممکنه داشته باشه و هر چقدر من تلاش کنم بلخره یه ذره اضافه وزن با من بماند تا اینکه دو ماه پیش یا سه ماه پیش به خاطر یه موردی که خیلی اذیت روحی  شدم غدا نمیتونستم درست بخورم خیلی روزها شاید فقط اب یا اب میوه که  دم دستم بود میخوردم که انرژی داشته باشم بتونم سر پا باشم بعدها که خیلی گرسنه میشدم  در حد دو قاشق شاید در  یک وعده میخوردم که بتونم سر پا بشم خلاصه خیلی کم میخوردم و واقعا وزنم و سایزم دوباره تغییر کرد و من خیلی لاغر شدم  و  همه میگفتن فلانی خیلی لاغر شدی بعدا که اون قضیه حل شد خدا رو شکر همه چیز به حالت عادی برگشت بارها به خودم گفتم ببین بدن من چقدر توانایی کم کردن وزن و سایز رو به راحتی داشت و کاری به قرص و دارو و هیچ چیزی نداشت و چون من از فکر لاعری اومده بودم بیرون  خیلی راحت من لاغر شدم  و  چون خیلی کم خوری داشتم  در ذهن من یه فرمول قدیمی شکل گرفت که خوردن مساوی هست با چاقی و  اما خیلی روی خودم دوباره کار کردم تا اسیر فرمولهای چاقی نشم و مهمترین دستاورد این قضیه برای من این بود که من به راحتی باور کنم بدن من در این سن با این حد چربی و با این دارو ها بازم می تونه به راحتی لاغرتر بشه اگر هماهنگ با هدفم رفتار کنم یعنی میخوام بگم مانع ذهنی که من داشتم ( که من بیشتر از این لاغر نمیشم یا  این که سخته  این چند کیلو اخر رو کم کنم و  یا اینکه اونها به سختی از من جدا میشن و یا اینکه مانع  ….) همه از ذهن من حدف شدن و من حس میکنم با همان رفتارهای  غذایی گذشته اما الان  سایز  و وزن بهتری پیدا کردم در واقع لاغر تر شدم که همش به خاطر این هست که من مانع رو از سر راهم برداشتم و بدنم خود به خود داره به سمت تناسب حرکت میکند .

      پس هر چقدر می گفتم اول راه لاغری اسونه و اما اخر راه دیگه سخته در ذهن من با همون قضیه که تعریف کردم از بین رفت و نقض شد .

      سن چاقی اصلا ربطی به چاقی و  لاغری نداره چون دوست خودم که هم سن خودم هست و از راه ورزش و رژیم داره لاغر میشه هر دفعه که میبینمش کلی لاغر تر شده  و میگه اره بازم رژیمم رو جدی گرفتم و بسیار هم لاغر و خوش اندام هست پس اصلا سن من مانع لاغری من نیست .

      من خودم در گذشته که در همین مسیر بودم  اما این  انتطار رو داشتم که من از الان به بعد  سخت تر لاغر میشم و من ثابت مونده بودم و فکر میکردم اب کردن چربی های اخر خیلی سخت هست اما بارها به خودم میگم  اگر دو ماه پیش در بدن من همه اب شدن پس حالا هم میتونن اب بشن و اصلا برای بدن من سخت نیست من دیگه همچین مانعی ندادم .

      من  با این فایل متوجه شدم کلی فرمولهای نادرست تا دو سه ماه پیش در ذهنم  داشتم که اونها نمیزاشتن من لاغر تر بشم در حالی که دوست داشتم لاغر بشم و تلاش هم می کردم اما خب مانع های ذهنی نمیزاشتن به هدفم برسم اما حالا برطرف شدن و من بارها میگم باید خود به خود به تناسب بیشتر برسم .چون من درک کردم چرربی های لایه های پایین بدنم به راحتی اب خوردن بدون کمترین فعالیتی و بدون کاری اونها اب شدن پس  بارها میگم بدنم توانمند هست و خیلی راحت اگر من درست رفتار کنم جسمم اونها رو اب میکنه و من نباید کاری داشته باشم چطور اونها اب مبشن ؟؟ همین فکر کردن مانع از اب شدن اونها میشن به ما چه که چطور اونها اب میشن .

      همین حللا ذهنم میگه خب اگر میخوای مثل سه ماه پیش لاغر بشی باید هیچ چیزی نخوری اما من خیلی بلند و قوی بهش میگم نه باید درست و به اندازه بخورم که بدنم زنده و  سالم و پرانرزی و جذاب و زیبا باشه و  اگر اینطور رفتار کنم هیچ غدایی به عنوان چربی در جسم ما ذخبره نمیشه اگر درست غدا بخورم بدنم من رو به راحتی مثل سه ماه پیش لاغر میکنه و جسم من خالی از هر چربی میشه حالا چطور این چربی ها اب میشه به ما هیچ ربطی نداده   و فقط بگو این چربی های اخر در جسم من به راحتی اب میشن .

      من در این مدت که وزنم ثابت بود و لاغر تر نمیشدم چون موانعی داشتم که نمیزاشت لاغر بشه مهمترینش هم این بود که بدنم سخته براش این چربی های اخر وزنم رو کم کنه و اما دیگه این رو. باور ندارم و اما ممانع دیگه ی ذهنی هم داشتم که وقتی لاغر بشم خیلی پوستم و صورتم زشت میشه اما دیگه نباید اینطور فکر کنم و بگم هر چه پیش اید خوش اید و من منتظرم تمام و کمال لاغر بشم .

      چون اگر بگی زشت می شم و صورتم کشیده میشه و پوستم خراب میشه و شل میشه اینها همه مانع لاغری میشن و چون همیشه تمرکز ما بر نازیبایی  ها هست این موانع نمیزارن لاغر تر بشیم پس ببین چقدر تغییر ذهن کار داره من باید موانع ذهنی رو کامل بردارم خود من بعد از چهار سال هنوز دارم اونها رو  کشف میکنم  که من چه موانع ذهتی داشتم که مانع ثابت شدن وزن من شده بود اتفاقا در همین چند ماه پیش که خیلی لاغر شده بودم وقتی میرفتم داخل ایینه و یا عکس  های اون موقع خودم رو   الان  می بینم در دلم میگم چقدر صورتم لاغر و تکیده شده به زبون  نگفتم بده اما ته ذهنم اون صورت لاغر و کشیده رو دوست نداشتم  اما در اون دوران سخت من وقت نداشتم به این مسایل فکر کنم و من خود به خود لاغر میشدم اما حالا که بیکار شدم و دیگه در گیر اون قضیه نیستم با نگاه کردن به عکسهام خود به خود این حرف رو می زنم پس معلومه این مانع ذهنی در ته ذهن من هست که اگر لاغر تر بشم صورتم  کشیده و دراز میشه صورتم زشت میشه اما دیگه این حرف رو نمیرنم و میگم بزار هر جای بدنم میخاد لاغر بشه من همه ی قسمت های بدنم رو  لاعر دوست دارم و  اینقدر تکنیک های جدید زیبایی اومده که به راحتی میشه اون رو هم درست کرد یادم هست بعد از اون کاهش وزن دو ماه پیش با دیدن چهره ی لاعر خودم اینقدر ناراحت شدم که رفتم کرم های  مراقبتی گرون قیمت چند میلیونی خارجی  برای خودم تهییه کردم که شاید کمکی به شادابی و بهتر شدن چهره ام کرده باشم یعنی مطمعنم من این مانع ذهنی رو در ته ذهنم تا حدودی دارم که وقتی خیلی  لاغر میشم  صورتم کشیده و زشت میشه و پوستم خراب میشه اما چون اگاهم به خودم میگم اینطور نیست من با لاغری ایده الم که جسمم بسیار زیبا تر میشه صورتمم هم بسیار زیباتر خواهد شد و جای نگرانی نداره 

      من یادم میاد در گذشته که در همین راه بودم و روند کاهش،وزنم ثابت شده بود همچنان  زیاد فایل  گوش میدادم و حرفهای استاد رو مو به مو  مینوشتم و هر روز  اگر فرصت نمیکردم تا اخر شب اگر شده بود از خوابم میزدم اما کامنت مینوشتم اما به این تقلا ها چیزی درست نمیشه باید نگرشم رو درست کنم تا خود به خود و راحت لاعر بشم .

       من  کلی ادم متناسب در اطرافم هست که زیاد  غدا میخورن اما لاغر هستن  مثل همسرم مثل خواهر زاده  ها ی همسرم واقعا هر چه بخوان میخورن و لاغر هست اما باید بدونم اون. ا فراد متناسب هیچ وقت این تعریف های چاقی  رو  در ذهنشون  ندارن  که من  الان پرخوری کردم  اونها میگن به اندازه خوردم و اونها  هیچ وقت ترس از چاقی و از عذاب وجدان ندارن  در مقابل فرد چاقی که برای هر لقمه خوردن ترس داره بعنی تمام خوردنش با ترس هست و بعد از خوردن هم همش در سر خودش میزنه که چرا خوردم الان چاق میشم قطعا جسمشون متفاوت هست و افراد دوم افراد چاقی هستند  اتفاقا برای مثال دیشب در جمعی بودم که فرد لاغر با لذت و عشق تعریف میکرد من دیروز برای صبحانه خامه و عسل  با نون گرم خوردم و اینقدر دوست داشتم و اینقدر چسبید که فکر کنم نصف بیشتر خامه رو خوردم و چیزی از اون نموند و دقیقا یه فرد چاق  بهش گفت خامه کالریش بالاس نخور اما یه فرد لاغر دیگه بهش گفت نه خوشمزس،من هم خیلی دوست دارم بخور اینطور نیست و خود طرف که بسیار لاغر. بود اصلا دنبال این حرفها نبود دنبال طعم خوب اون غدا بود و برای ما تعریف میکرد که چقدر لذتبخش بود و دنبال هیچ فکر چاقی نبود فکر نکنم  چاق ها هیچ وقت مثل اون فرد لاغر فکر کنن  پس به خودم میگم هر وقت تونستم مثل لاغرها فکر کنم مثل اون ها هم بخورم ما چاق ها هنوز فکرمون خراب هست پس نمیشه عملمون هم مثل اونها کرد  پس باید و مجبورم به جاهایی  عمل خودم رو تغییر بدم تا فکر من  هم تغییر کنه .

      من خودم بعد از مدتها در مسیر بودن به طرز عجیبی به دنبال به اندازه خوردن و سالم خورای هستم و به دنبال افکار سالم هستم که فقط از غدا لذت ببرم .

      افراد چاق باید اول فکرشون تغییر کنه تا لاعر بشن و به دنبال تغییر افکار تغیبر رفتار هم می اید افراد لاغر هیچ وقت افکار چاق ها رو ندارن اصلا زبون ما چاق ها رو بلد نیستن و نمیدونن  ما چی میگیم مثل این هست یک فرد المانی بخواد درمورد حجاب بدونه خب  نمیدونه حجاب چی هست 

      اصلا چاق ها نمیدونن سیری یعنی چه ؟  در حالی که متناسب ها به راحتی میگن من سیرم و میل ندارم یعنی اونها به محض غدا خوردن دیگه احساس،سیری میکنن و سمت  غدایی نمیرن تا دوباره گرسنه بشن اما چاق ها با هزارتا فرمول جاقی غدا میخورن .

      ما چاق ها تعریف های بدی در مورد خوردن داریم و همون مانع لاغری ما میشه وگرنه مگر چقدر میخوریم خب از یه جایی دیگه نمیتونین بخورین اما چون تعریف های بدی داریم چاق میشیم  چون در ذهن ما خوردن یعنی چاقی هست و در این حالت اصلا فرقی نداره چقدر بخوری هر چقدر رعایت کنی اما بازم حس بدی از خوردن داری من خودم یادم میاد اوایل رژیمم هر چی میخوردم خوب بودم اما کم کم به همون مقدار هم بدبین میشدم میرفتم دکتر و رژیم جدید میگرفتم و بعد از مدتی بازم به اونم حسم بد بود و هی دکتر مقدارها رو کمتر میکرد و هی محدودیتام رو بیشتر میکرد و من با وسواسی بیشتری غدا میخوردم و اینقدر نمیخوردم که همه مسخرم میکردن و میگفتن بدنت رو حساس کردی و هی اذیت بودم از خوردن .و ترسم بیشتر بود 

      اما لاعرها هیچ وقت مثل ما فکر نمیکنن و اصلا این تعریفها رو بلد نیستن .

      من با بودن در این مسیر و استمرار در مسیر فرمولهای  چاقی ذهنی من کمرنگ شدن و فرمولهای لاغری من پررنگ تر شدن پس هر کس علاقمند هست باید ادامه بده  من عاشق لاغری بودم و هستم و با عشق دارم لاغری با ذهن رو ادامه میدم .هیچ وقت نیاز به پیام انگیزشی نداشتم و نیاز نداشتم کسی هلم بده خودم به طرز ر عجیبی  در این مسیر عشق و علاقه و استمرار دارم  برای همین هر روز وارد سایت میشم و برای خودم کاری انجام میدم .من همین الان نمیدونم برای بار چندم هست که دارم این صدگام رو تکرار میکنم و این به خاطر  ذوق و شوق من هست  در حالی که  کسی نبوده در اطرافم که من رو ذوق و شوق بده همش خودم بودم  و نتایج بزرگی  که گرفتم اونها برام ذوق و شوق ادامه ی راه  شدن یعنی با نگاه کردن به نتایجم انرزی گرفتم و راهم رو ادامه دادم همین چند روز پیش در کافه با دوستی بعد از چند سال زیاد  قرار گداشتم و وقتی اون من رو دید گفت فقط بگو عمل چی کردی که اینقدر لاغری در حالی که خودش تپلی بود و به شدت از اون رنج می برد و تنفر داشت .و من اتفاقا ادرس سایت رو دادم و گفتم از این راه دارم لاغر میشم نمیدونم دیگه چقدر در مدار شنیدن این اگاهی ها هست و اصلا دنبال میکنه یا نه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار منیره.ف
        1402/08/16 05:52
        مدت عضویت: 1677 روز
        امتیاز کاربر: 10481 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 9 کلمه

        سلام فروغ جان عکستون تو البوم شگفت انگیزان هست؟

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فروغ ریاحی
          1402/08/16 09:20
          مدت عضویت: 1644 روز
          امتیاز کاربر: 27811 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 48 کلمه

          سلام منیره جان صبح قشنگت بخیر و خوشی 

          متاسفانه نه عکس من در آلبوم نیست اما  با دوره ی جدید ورود به سرزمین لاغرها  که تازه  خریدم اگر  شگفتی ساز بشم که مطمعنم  میشم قصد دارم عکس خودم رو ارسال کنم .

          به امید موفقیت تمام بچه های سایت  

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا پوراشرف
      1402/07/25 03:02
      مدت عضویت: 443 روز
      امتیاز کاربر: 3140 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,950 کلمه

      به نام خدا

      ردپای من در گام 18 مسیر لاغری من

      اول از همه دوست داشتم اون چکیده ای از فایل رو که استاد گذاشتن و برای خودم توی دفترم نت برداری کردم برای شما به اشتراک بزارم 

      با برداشتن موانع لاغری خود به خود لاغر میشیم

      افراد چاق فکر میکنن دارندر مدت زمان بسیاری روند چاقی رو طی میکنن در صورتیکه اگر ما بخوایم مدام مطالب جدید و دیدگاه های جدید در ذهنمون جای بدیم در مورد چاقی… خب به مرحله ترکیدن میرسیم   ما یکبار چاق میشیم و من بعد  اون رو تکرار میکنیم (منظور از اون افکار و نگرشی هستند که توی مرحله اول یادگرفتیم)

      مثله اینه برنامه ریزی یکساله رو هرروز انجام بدی   و برای سالهای اتی هم از همون استفاده کنی و خب نتیجه ای که هرسال میگیری چاقیه یا حتی یکم بیشتر!

      چربی کهنه وجود نداره 

      مسیر لاغری هم همینطوره شما اول یاد میگیریدش و برای کل عمرتون ازش استفاده میکنید اما قبلش باید موانع ذهنی رو که باعث چاقی میشن رو در ذهنتون شناسایی کنین و وقتی درستشون کردین خود به خود لاغر میشین

      اصلا وارد پروسه چگونه اب شدن چربی ها نشید چون با ذهن منطقی که براساس خاطرات گذشته تصمیم گیری میکنه و اطلاعات چاقی فقط توش ضبط شده نمیتونین پاسخ درستی پیدا کنین

      شما فقط موانع خودتون در لاغر رو بردارید 

      استاد هم در فایلهاشون سعی کردن مانع جدید نتراشن و خوب عمل کردن  پس شما وقتی موانع رو برمیدارید و به ته ماجرا مطمئن هستید همه چی تمومه

      حتما لاغر میشید

      واسه خودتون و افکارتون دست انداز نسازید مانع تراشی نکنید 

      به عمل جسمت کار نگیر کارنگیر کارنگیر  جسم نتیجه است  اصل ذهن توعه

      نگرشهات ترسهات و افکار اشتباهت

      وقتی میخوایم لاغر بشیم و اصل کار کردن روی افکارمونه دیگه به ما چه که جسم میخواد چجوری چربیها رو نابود کنه 

      هرچقدر بیشتر به چجوریش فکر کنی موانع بیشتر برای خودت میتراشی

      ( درست مثل وقتی که من میخواستم زبان یاد بگیرم و اونقدر به سختیاش فکر کردم که دیگه دست و دلم به کار نرفت همونقدریم که روزانه یادمیگرفتم دیگه حس انجام دادنشو نداشتم)

      وقتی همش فکرت رو مشکلات بعد از لاغر شدن باشه(که البته اینا فقط افکار و نگرش اشتباهه و بانمونه های عینی میتونیم ردشون کنیم) دیگه انگیزه ای واسه لاغر شدن میمونه؟؟

      تفاوت نگرش افراد متناسب وقتی زیاد غذا میخورن با افراد چاق

      فرد متناسب وقتی کلی مواد غذایی میخوره تو ذهنش این رژه نمیره که وای من خیلی پرخوری کردم چه بلایی قراره سرم بیاد اتفاقا میگه خب این نیاز بدنمه میخوام بخورم که سیر بشم و اصلا ترس و واهمه ای از غذا نداره اون کلا دیدگاهش زمین تا اسمون فرق میکنه نسبت به لقمه هاش  ولی یه فرد نا متناسب غذا زیاد بخوره یا حتی اصلا غذا رو ببینه کلی افکار و نگرش چاقی ذهنش رو میگیره که وای این غذا حتما هر لقمه اش فلان قدر کالری داره با کلی سناریو درمورد اینکه چجوری بخوره چقدر بخوره ذهنشو درگیر میکنه 

      اصن وقتی تعریف ها در ذهن اشتباه ثبت شده باشه هر چقدرم بیایم عملمون رو تغییر بدیم جواب نمیده

      شما به یه المانی بیا درمورد فرهنگ حجاب توی ایران بگواصن طرف کپ میکنه چرا؟ چون با اداب و رسوم و شرایط ما اشنایی نداره چون موقعیت ما نبوده که بخواد درک کنه و نگاهش کلا به این مقوله متفاوته  اما الان با یه فرد ایرانی حرف بزنی کاملا درکت میکنه حتی اگه خارجم رفته باشه چون قبلا تو این شرایط بوده حتما میتونه درک کنه

      این درمورد افراد متناسب و نامتناسبم صدق میکنه  افراد متنتاسب از شرایط و موقعیت یک فرد نامتناسب خبر ندارن و نمیتونن اون رو درک کنن و حرفش رو بفهمن  اما با همنوع و هم شرایط خودشون کاملا همذات پنداری دارن و کار ما توی این مسیری که قدم برداشتیم تا به سرزمین لاغر ها برسیم اینه که باهم دیدگاه ها و نگرش های افراد متناسب رو پیدا کنیم ببینیم این نوع دیدگاهشون از کجا اب میخوره ما وقتی یه غذا رو میبینیم چه واکنشی داریم و اونا چه مدلی ؟ تا ببینیم کجاها ندونسته یا حتی دونسته جلوی پای خودمون سنگ انداختیم  از نعمتی ک حق زندگیمون هست دور موندیم

      دوتا موضوع مهمی که باید درما تغییر کنه تا متناسب بشیم:

      1. افکار و نگرش ما نسبت به تناسب و نامتناسب بودن

      تعریف هایی که درمورد واکنشهای غذایی یا خود غذاها داریم

      مورد دوم به این دلیل مهمه که ما حتی اون زمانی که رژیم میگرفتیمم اعصابمون خورد میشد که ای بابا من چند روزه غذام رو انقدر کم کردم ولی باز میخوام کمتر بخورم  این نگرش درما هست که اصلا نباید هیچی بخوری کلا خوردن رو مساوی با چاقی میدونیم ولی خب این از ریشه اشتباهه اخه اگه هیچی نخوریم که میمیریم باید غذا بخوریم که انرژی دریافت کنیم برای فعالیت های روزانه و زندگی اما فقط زیاده روی نکنیم همین 

      حالا درمورد احساس خودم بگم من به سن چاقی اعتقاد داشتم قبل از اینکه با سایت اشنا شم فکر میکردم چربیهام سفت شده خیلی وزنم جهشی زیاد نشده بود هی تو همون قدر کم و زیاد میشد واسه همون احساس میکردم مونده شدن من نسبت به اطرافیانمم بدنم درکل سفت تره به همین دلیلم عمه ام میگفت تو یکم برات مشکلترم هست بخوای وزن کم کنی و خب منم قبول کرده بودم تا قبل رسیدن به این فایل خیلی راجبش فکر نکرده بودم که قراره سخت لاغر بشم یا اینکه اضافه وزنمو بزرگ ببینم چون سعی میکنم خودمو درگیر اعداد نکنم مخصوصا وقتی میگین اصلا وزن نکن اصلا متر نگیر خودتو کنکاش نکن و وسواس نگیر که خب الان تا کجا پیش رفتم واسه همون منم نمیخوام توی کار جسمم دخالت کنم هی تو ذهنم مرور میکنم سارا کار تو که اصل ماجرا است اطلاعات جدید و درستی هستن که استاد توی فایلها بهشون اشاره کردن و هر فایل دریچه مخفی و ارزشمندی از اگاهی رو برات باز میکنه و تو اگه میخوای تو مسیرت لذت ببری درگیر چگونگی و شک و تردید نشی خودتو تحت فشار ذهن منطقی قرار نده و به جا ور رفتن با اطلاعات اشتباه قبلی اینهمه مطالب جدید رو دریاب و حقیقت رو پیدا کن تو که قرار نیست یه مقطعی لاغر شی بعد بری 

      قراره این چیزایی که یاد میگیری برای همیشه به دلت بشینه و یاد بگیری که تو هر لحظه ازشون بهره ببری من واقعا دلم نمیخواد به هوای یکی دو روز خوشگذرونی لاغر بشم یا چندتا مطلب ببینم میخوام زندگی من اساسش تناسب باشه کلا

      درسته هر روز داریم زائده های بدنمون رو میبینیم و این نجواهای ذهنی ممکنه درگیرمون کنه اما جسم که کار کردش اینجوری نیست یه ادم متناسب خودشو عذاب نمیده واسه وزنش و.. اون خیالش راحته  این خیال از کجا میاد؟ از نوع نگاهی که به خودش داره دیگه   مثلا نمیاد بگه چاقی ارثی تو خانواده پس من از الان بترسم که وای نکنه چاق شم یا هر نگرش دیگه  ما نگرشهامون کار دست جسممون میده  شما حساب کنین مدت زیادی رو بایه متناسب نشست و برخواست میکنین تو حرفاش تو عملکردش تو واکنش هاش یاد میگیرین و اگاهی هایی که دریافت کردین روتون تاثیر مثبت میذاره و تغییر میکنید  دیگه اونجا جسم کار خودشو بلده و براساس اطلاعات جدید جواب جدیدم میده دیگه   فقط بحث سن چاقی ام نیست این موضوع درمورد ورزش و غذا ام صدق میکنه مثلا من امروز بیرون بودم یادمه قبلا تند راه میرفتم که انرژی بسوزونم و به حساب خودم لاغر شم اما امروز کاملا برعکس بود با خودم گفتم الان تند بری چیکار پاتم درد میگیره خسته ام میشی نتیجه اش برات چی میشه ؟ هیچی همون غذایی که خورده بودی و انرژی روزانه ات رو تامین میکرد اینجا سوزوندی 

      حالا اگه دویدن دوست داری بحثش جداست ولی وقتی نه اثری به جسم داره و ن حوصله داری   وقتتم براش نزار  چون واقعا راهش این نیست تا سرت پر از مانعه هر عملی انجام بدی جسم از مرکز فرماندهی دستور خودشو میگیره و به اون عمل میکنه پس اصرار کردن جایز نیست چاره چیه؟

      ذهنمون رو درست کنیم و به بدنمون اعتماد کنیم 

      چه در مورد مقدار غذایی که میگه همینقدر خوبه و سیر شدم چه درمورد چربی سوزی و چه درمورد عوامل تحرکی 

      ادم با خوابم لاغر میشه فقط باید نگرششو درست کنه و مرور کنه

      حالا یه وقتی ام میشه ما با افراد متناسب هم سفره میشیم و باهاشون زمان زیادی از روز رو میگذرونیم  قرار نیست هر کار اون کرد ما ام نجام بدیم بعد لاغر شیم ها تو فکر ما یه چیزه تو فکر اون یه چیز دیگه 

      اون مثلا فلان غذا رو خیلی دوست داره ولی برای ما حکم اژیر خطر داره  اون اکثر روزا از همون غذا میخوره ولی این درمورد ما حس ناراحتی ایجاد میکنه و نگرانی های بعدش رو هم برامون به بار میاره ما هر چقدرم سعی کنیم شبیه یه ادم متناسب رفتار کنیم که باهاش همسفره ایم بازم نمیتونیم شبیه اون شیم چون به رفتار که نیست  اصن ما یه مدت که بگذره خسته میشیم   مثلا من الان به دختر عمه ام نگاه میکنم و وعده های کل روزشو حساب کردم نصف یه وعده منم نمیشه میدونمم مثل اون بخوام رفتار کنم خیلی دوام نمیارم و برمیگردم ب رویه قبلیم یا مثل کسایی که رژیم فلان میگیرن و بعد یه مدت فراری میشن ازش     من خیلی به دختر عمم فکر کردم و با خودم گفتم این ادم چی تو سرشه که با این قدر غذا یه روز رو راحت سر میکنه و بخواد اضافه ام بخوره نمیتونه   اون اعتقاد داره من با اینقدر غذایی که دریافت میکنم انرژی روزانه ام تامینه و به همه کارامم میرسم احساس خوبی دارم یعنی سیر باشه هرکارم بکنه بیشتر نمیتونه بخوره اصلا کلا براش غذا اولویت نیست و وقتی گرسنه اش بشه تازه یادش میاد راستش برای من جالبه این بی دغدغگی درمورد غذا ها و تفکری که پشت هر عمل یه فرد متناسبه

      وقتی به دغدغه های ذهنی وبه سبک نگرشها فکر میکنی و اونها رو با اموزه های جدیدی که توی این مسیر یاد گرفتی تطابق میدی ذهنت بهتر قبول میکنه و حتی چیزهای جدیدی کشف میکنه اما قبل پیدا کردن نمونه های تایید کننده به اصل اموزش بپردازیم اینکه بارها استاد تاکید کردن نگرش اول باید تغییر کنه و موانع برداشته بشه تا لاغری خود بخود شکل بگیره    این نگرش ها چه شکلین ؟؟  من دقیقا تو فایلی که استاد گفتن لاغری طبیعته جسمه!     وبدن به طور پیش فرض روی لاغری تنظیم شده و ما با یه برنامه اضافه براساس اطلاعاتی که از اطراف گرفتیم چاق شدیم با خودم گفتم واقعا چرا تا قبل این حق خودم نمیدونستم ؟؟ چرا گاهی دلم میشکست که یعنی این چیزیه که من مجبورم به عنوان سارا تو کل زندگیم بپذیرمش؟؟ همینکه من دیگه در وجود خودم لاغری رو میبینم و درک میکنم لاغری حق مسلم منه و من متناسب بودم اصن ولی حالا یه دستکاری دستی ذهنم باعث شده چاق شم  عیب نداره امید هست به لاغری   و شدنیه      دقیقا همین یه نگرش عالیه

      یا مثلا نگرش چاقی سن نداره اصن سن یه مفهوم ریاضی برای حساب کردن تعداد دفعات گردش زمین به دور خورشیده    اما چاقی یه برنامه اضافه ذهنیه و با مانع برداری خود ب خود برنامه لاغری توی ذهن و جسممون اجرا میشه همون طور که اشاره کردم ما پیش فرض از طرف خدا متناسب خلق شدیم و مانعی نباشه به راحتی متناسب زندگی میکنیم و جالبه همونطور که خورد خورد موانع رو شناسایی و حذف میکنیم خورد خورد لاغر میشیم :)))

      این نگرش های مهم و ارزشمند ار ابتدا تا انتهای راه حامی ما هستن و به سمت خواسته امون هدایتمون میکنن و ما هستیم که با ادامه دادن و مرورشون به رویامون میرسم

      من از استاد هم تشکر میکنم که این گام رو هم برامون عالی تهیه کردن و کلی اطلاعات و اگاهی های ارزشمند قرار دادن که میشه علاوه بر حذف موانع تناسب اندام با کمی تفکر به جنبه های دیگه زندگیمون و با نمونه های بیشتری که میبینیم ارتباط بدیم و چرخه ذهنی مثبتی رو توی ذهنمون و بعد اون به زندگی به جریان دربیاریم

      خدایا شکرت 🙂

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم رمضاني
      1402/07/23 12:48
      مدت عضویت: 1259 روز
      امتیاز کاربر: 19700 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 465 کلمه

      با سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 

      چقدر خوشحالم که به این آگاهی (حالمو بهتر کن) هدایت شدم ،استاد من مدتی پیش دوست داشتم همیشه حال خوبم رو حفظ کنم و سعی می‌کردم هر روز بیام تو سایت و آگاهی خوب به خودم بدم و سعی می‌کردم افکار منفی م رو کنترل کنم و یه روز که وارو سایت شدم با این گزینه مواجه شدم حالمو بهتر کن !

      و الان یکماهه که هر روز با اشتیاق میام تو سایت و به هدایتم گوش میدم و هر روز مشتاقتر میشم حالمو بهتر کنم 

      استاد بینهایت سپاسگزارم 🙏😍😊

      من بی‌نظیر آفریده شدم و آنچه نیاز دارم برای تجربه خواسته هام در وجودم قرار داده شده 

      ولی من طی سالهای عمرم چیزایی یاد گرفتم و باورشون کردم که حالا مثل یه سد جلوی رسیدنم به خواسته هام رو گرفته ،مانع رسیدن من به تناسب اندام و آزادی مالی و سلامتی و شادی شده 

      پس حالا کی مقصره ؟ 

      خودم مقصرم ولی اینو خوب میدونم که میتونم تغییر کنم و دنیای خودم رو تغییر بدم پس به هدایت خداوند اینجا هستم و دارم یاد میگیرم که لاغر بشم و به خواسته هام برسم 

      چقدر این آگاهی رو لازم داشتم ؛

      من چیکار دارم که چطور لاغر میشم 

      من چیکار دارم که چطور چربی‌های آب میشه 

      من چیکار دارم که چطور خونه و ماشین میخرم 

      من چیکار دارم که مغزم و ذهنم چطور در من آرامش و شادی عمیق میاره 

      من چیکار دارم که چطور سالم میشم 

      همین چطورها موانع ذهنی هستند ،همش با خودمون فکر می‌کنیم که چطور میشه که خواسته‌ام رو تجربه کنم !

      من اومدم اینجا که موانع ذهنیم رو بردارم تا خداوند منو قدم یه قدم هدایت کنه تا جسمی متناسب و سالم رو تجربه کنم 

      پس من هر روز مشتاقانه تمرین میکنم تکرار میکنم و ادامه میدم و به خداوند اعتماد می‌کن خداوندی که این دنیا رو با این عظمت خلق کرده و داره مدیریتش میکنه خیلی راحت میتونه زندگی منو مدیریت کنه تا من از بهترین راه خواسته هام رو خلق کنم همینطوری که یه روز منو آورد تو سایت لاغری با ذهن گفت مریم اینجا جائیه که تو میتونی لاغری رو یاد بگیری و من یواش یواش با ادامه دادن متوجه شدم که اینجا بهترین جاست برای رسیدن به تناسب فکری ،لاغری زندگی بهتر 

      من اینجا فهمیدم که هر چی هست تو وجود ماست هم راه رسیدن به خواسته هامون و هم موانع نرسیدن به خواسته هامون 

      پس ادامه میدم تا موانع(چطور لاغر میشم،چاقی من ارثیه،خوردن منو چاق میکنه ،غذاها چاق کننده هستند و…) رو یکی یکی از سر راهم بزنم کنار تا مسیر برام قدم به قدم مشخص بشه و ادامه میدم تا تناسب اندام و زندگی بهتر از هر نظر رو تجربه کنم 

      خدایا خوشحالم و بینهایت سپاسگزار  که منو خلق کردی و هدایت و حمایتم میکنی 😍😍😍

      استاد بینهایت از شما سپاسگزارم که هستین و مسیر رو از طریق انتقال آگاهی های خدایی برای ما روشن میکنین 😊🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه
      1402/06/08 11:54
      مدت عضویت: 260 روز
      امتیاز کاربر: 8515 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 447 کلمه

      به نام خدای زیبایی ها

      سلام به استاد عزیز و دوستان سایت تناسب فکری

      گام 18 :سن چاقی و آب شدن چربی ها

      من هم مثل همه افراد چاق این طرز فکر رو قبل از گوش دادن این فایل داشتم که هرچه سن چاقی بالاتر میره درنتیجه سن چربی ها هم بالاتر میره و سخت تر میشن و آب شدن اونها خیلی سخته و باید برای آب شدنشون خیلی تلاش کنم . من هم دقیقاً عین شما استاد هروقت شروع میکردم به رژیم گرفتن هفته اول خیلی خوب نتیجه میگرفتم و چهار پنج کیلو کم میکردم و هرچه جلوتر میرفتم وزن کم کردن سخت تر میشد تا جایی که دیگه استب میشد وزنم و دیگه هر کاری میکردم وزنم پایین تر نمیومد ، من قبل از گوش دادن این فایل نمیدونستم کهاین روند کم کردن وزن من در گذشته بخاطر این باور من بوده که هرچی چربی ها کهنه تر باشه آب شونشون سخت تره ، ولی امروز با شنیدن این فایل این رو متوجه شدم از این بابت از شما استاد عزیز بسیار ممنونم که این آگاهی ها رو به ما منتقل می کنید . و آگاهی امروز من این شد که  سن چاقی ما بیشتر نمیشه در واقع این سن تکرار ماست که روز به روز بیشتر میشه یعنی ما هروز یه سری افکار چاق کننده رو داریم تکرار میکنیم . درمورد خوردن و نخوردن من خودم وقتی تازه وارد سایت تناسب فکری شدم و چندتا از فایل های رایگان رو گوش دادم به این تناقض رسیدم که چرا استاد شما در بعضی از فایل ها میگید که میل ندارم رو تمرین کنید پس منظورتون اینکه خوردن به چاقی ربط داره ، ولی در بعضی از فایلای دیگه میگید اصلا چاقی به خوردن ربط نداره که شما در جواب من گفتین که افراد متناسب خوردن رو عامل چاقی شون نمیدونن راستشو بخواین اون موقع درست متوجه این قضیه نشدم ولی با توضیحات امروزتون متوجه شدم که چقدر طرز فکر ما میتونه تأثیرگزار باشه رو چاقی و لاغریمون ، اینکه افراد متناسب وقتی یه مواد غذایی رو مصرف میکنن به هر اندازه ای که دوست دارن اصلا این دیدگاه رو در مورد خودشون ندارن که پرخوری کردن ، ولی در عوض ما چاق ها با هر لقمه غذایی که میخوریم هزارتا فکر چاق کننده و بعد از خوردن هزارتا فکر ترس از چاقی و عذاب وجدان میاد سراغمون که درواقع این همه فکر باعث چاقی ما میشه نه اون غذایی که میخوریم ، عوض کردن این همه باور با یه روز دو روز و فقط عوض کردن افکارمون امکان پذیر نیست باید در ابتدا هم افکار هم عملکرد خودمون رو تغییر بدیم و پیش بریم تا به جایی  که به تعادل برسیم یعنی در واقع به آرامش برسیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/06/02 08:08
      مدت عضویت: 1023 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 3,539 کلمه

      به نام خدای مهربان🌼

      سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی سایت تناسب فکری🦋

      گام ۱۸: سن چاقی و آب شدن چربی‌ها🌸🌸

      خیلی از افراد چاق عقیده دارن که سن چاقی من زیاده، یا چربی‌های بدن من کهنه شده،برای همینه که لاغر نمیشم،اگرم بخوام لاغر بشم، باید با انجام ورزش‌های سنگین و تحمل سختی زیاد لاغر بشم،هر چقدر که سن ما بیشتر میشه تصور ما از لاغر شدن هم تغییر میکنه و فکر می‌کنیم که کار سخت‌تر شده،که چون سنمون بیشتر شده چربی‌های بدنمون هم کهنه شده،و برای سوزوندن چربی‌های کهنه باید با فعالیت‌های شدید، سوخت و ساز بدنمون رو بالا ببریم.

      باید بدونم که اگه انجام کار یا رسیدن به هدفی رو در ذهنم سخت و طاقت فرسا کنم، هرگز به اون هدف نمیرسم،و یا اون کارو انجام نمیدم،نه به خاطر اینکه واقعاً انجام اون کار یا رسیدن به اون هدف سخت یا غیر ممکنه، بلکه فقط به این دلیل که خودم ناآگاهانه رسیدن به اون موقعیت رو در ذهنم سخت می‌کنم.

      انسان‌ها به صورت پیش فرض یاد گرفتن که از انجام کارهای سخت خودداری کنن،و برای همین اگه انجام کاری در ذهنم سخت بشه،اونوقت توی ذهنم اونقدر بهانه و دلیل برای انجام ندادنش ایجاد میکنم، تا بالاخره از خواسته خودم دست بکشم و هدفم رو رها کنم.

      توجه به سن چاقی یکی از موانع بزرگ لاغر شدن در ذهن افراد چاقه،

      ما درباره افزایش سن انبوهی از عقیده‌ها و دیدگاه‌ها داریم که نه میتونیم ادعا کنیم صحیح هستن و نه اشتباه،چون میتونیم انسان‌های زیادی رو ببینیم که تایید کننده عقیده ما هستن،و همچنین می‌تونیم افراد زیادی رو ببینیم که نقض کننده عقیده و انتظار ما از افزایش سن هستن،

      تعریف‌های زیادی درباره افزایش سن در ذهنمون ذخیره شده،و این اطلاعات انتظار ما از بالا رفتن سن رو مشخص میکنه،مثلا با افزایش سن، سوخت و ساز بدنم کم میشه،با افزایش سن، سلامتی انسان کاهش پیدا میکنه،با افزایش سن احتمال بروز مشکلات جسمی افزایش پیدا میکنه.

      از اونجایی که فرمول‌های ذهنی در جنبه‌های مختلف زندگی ما تاثیر گذارن، فرقی نداره به چه دلیل نگرش در ذهنم ایجاد بشه،اون فرمول یا نگرش در تموم جنبه‌های زندگیم تاثیر میذاره.

      بنابراین فرمول‌هایی که در رابطه با افزایش سن در ذهنم ایجاد شدن بر موضوع لاغر شدن هم تاثیر میذارن،برای همینه که همه افراد چاق فکر میکنن همونطور که با افزایش سن طبیعیه که مشکلاتی برای اونا ایجاد بشه، هر چقدر که سن چاقی اونا هم بیشتر بشه، لاغر شدن سخت‌تر و غیر ممکن‌تر میشه براشون.

      دیدگاه‌هایی که ما درباره چربی‌ها، سن چاقی، و چگونگی ایجاد لایه‌های چربی در ذهنمون ایجاد می‌کنیم، همون موانع لاغر شدن هستن،اینکه به چگونگی آب شدن چربی‌ها فکر کنم و طریق اون رو در ذهنم بارها مرور کنم و تصویرسازی کنم، باعث میشه که کار چربی زدایی از بدنم رو با اختلال مواجه کنم،خیلی از افراد چاق هستن که فکر می‌کنن که چون سن چاقی در جسم اونا زیاد شده، همین باعث میشه که لایه‌های چربی که سال‌های قبل ایجاد شدن، هرگز آب نشن و این دیدگاه باعث میشه که هر بار که رژیم لاغری رو شروع می‌کنن، در هفته‌های اول کمی از وزن اون‌ها کم بشه،ولی در هفته‌های بعد با سختی وزن کم میکنن،که دلیل اون هم به خاطر وجود فرمول‌های اشتباه زیاد در رابطه با لاغر شدنه،که از سال‌ها قبل در ذهن اونا ایجاد شده و عقیده‌شون اینه که چربی‌های لایه‌های بالایی تازه‌ان و خیلی سریع و راحت آب میشن،و هر چقدر که به لایه‌های زیرین چربی برسم، این چربی‌ها چون قدمت چندین ساله دارن،در بدنم آب نمیشن و کار ساده‌ای نیست و نیاز به زحمت و تلاش زیادی داره،باید بدونم که این‌ها همه موانع لاغر شدن هستن.

      دیدن تصاویری که در رسانه‌ها برای تبلیغ روش‌های مختلف لاغری ارائه میشه،باعث ایجاد فرمول‌های ذهنی اشتباه  در ما میشه،و فکر می‌کنیم که واقعاً روند آب شدن چربی به شکلیه که توی رسانه‌ها نمایش میدن،برای رفع این مانع بزرگ لاغر شدن باید برای خودم منطقی کنم که سن چاقی من نه تنها بسیار کمه،بلکه کلاً این نگرش درباره چاقی نادرسته، اگر هم سن چاقی در روند لاغر شدن موثر باشه،مربوط به لایه‌های چربی نمیشه،بلکه به ریشه‌دار شدن فرمول‌های ذهنی چاقی در ذهن ارتباط داره،سن چاقی فرمول‌های ذهنی، در حد همون چند ماه، یا یک ساله که فرمول‌های چاق کننده در ذهن ما ایجاد شده،بقیه سال‌های چاقی در حال تکرار همان چند فرمول سال اول بودیم،ولی به اشتباه فکر می‌کردیم که هر سال سن چاقی مون بیشتر شده و لاغر شدن هم سخت‌تر میشه.

      سن چاقی ما بسیار کمتر از سن تکرار اونه،ولی به اشتباه سن تکرار رو به عنوان سن چاقی در نظر می‌گیریم،آموزش‌های لاغری با ذهن در واقع تولد لاغری و پرورش اون برای مقابله کردن با سن چاقیه،هر چقدر که از زمان حضورم در سایت تناسب فکری میگذره و اگر در این مدت با اشتیاق و با احساس خوب باشم و در حال یادگیری فرمول‌های لاغری با ذهن باشم، سن لاغری فرمول‌های جدید من، به حد کافی توان مقابله کردن با فرمول‌های سن چاقی منو دارن.

      الان فقط باید سن تکرار لاغری خودم رو افزایش بدم،عدم آگاهی از این موضوع باعث لیز خوردن عده‌ای از دوستان مسیر لاغری میشه،اینکه پس از مدتی به خاطر تغییر نکردن جسمشون احساس بد پیدا می‌کنن، و به راحتی لیز می‌خورن،اینه که فکر می‌کنن لاغری با ذهن روی اونا تاثیر نداره،این در حالیه که هر فردی که از آموزش‌های لاغری با ذهن استفاده کرده باشه،تغییرات احساسی و رفتاری زیادی رو در خودش مشاهده میکنه،این تغییرات مربوط به تکامل سن لاغریه،و نشانه واضح از رشد کردن نهال لاغری در ذهن ماست.

      لاغر شدن جسم در واقع میوه یا محصول نهال لاغریه که نیاز به افزایش سنِ تکرار داره،هر نهالی که کاشته بشه حداقل ۲ تا ۳ سال بعد، اولین محصول خودش رو ارائه میده که قطعاً محصول درشت و درجه یکی نیست،این روند در نتیجه محصولِ نهال لاغری هم صادقِ،پس از روزی که وارد سایت تناسب فکری شدم و شروع به یادگیری لاغری با ذهن کردم، بذر لاغری رو در ذهنم کاشتم و با نگهداری و رسوندن آب و نور کافی به اون از نهال لاغری خودم مراقبت کردم.

      نشانه‌های مفید بودن تلاشم برای کاشت و داشتن نهال لاغری،تغییرات احساسی و رفتاری که در من ایجاد شده،آرامش و اطمینانیه که در خودم مشاهده می‌کنم،کاهش حرص و ولع خوردن و رها شدن از ترس از خوردن و ترس از چاق‌تر شدنه،

      ولی انتظار محصول لاغری در این مدت کوتاه رو داشتن یه انتظار اشتباهیه که باعث دلسرد شدن و لیز خوردنم در مسیر لاغری با ذهن میشه،نهال لاغری من نیاز به مراقبت داره تا سن تکرار اون افزایش پیدا کنه،هر چقدر که سن تکرار فرمول‌های لاغری در ذهنم افزایش پیدا کنه،مثل افزایش قطر ساقه نهال که باعث محکم شدن و مقاومت اون در برابر باد و بارون خواهد شد،نتیجه تکرار فرمول‌های لاغر کننده به محصول لاغری تبدیل میشه،که این پروسه زمان مورد نیاز خودشو داره،و با عجله و تلاش بیشتر برای رشد دادن بیشتر نهال لاغری،باعث خستگی و ناامیدی خودم میشم،

      علاوه بر مانع سن چاقی که به راحتی میتونه تلاشم رو برای لاغر شدن از بین ببره،توجه کردن و مقایسه کردن رفتارم با افراد متناسب  هم میتونه به عنوان مانعی برای لاغر شدنم محسوب بشه.

      تنها دلیل چاقی افراد، فرمول‌های ذهنی اون‌هاست و در صورت پاکسازی فرمول‌های چاقی ذهن،روند لاغر شدن بدون هیچ گونه کار خاصی انجام میشه،

      برای پاکسازی فرمول‌های چاقی ذهن باید از طریق خوندن و شنیدن آگاهی‌های صحیح،اول مهارت شناسایی فرمول‌های چاقی ذهن رو کسب کنم،بعد با شناسایی اون‌ها از طریق انجام تمرینات نوشتاری، از طریق منطقی کردن،اشتباه بودن اون فرمول‌ها رو اثبات کنم.

      اونقدر باید این فرایند رو ادامه بدم تا شاهد شروع تغییر خود به خودی شرایط جسمی خودم باشم.

      اگر موانع لاغر شدن رو از ذهنم پاک کنم، روند متناسب شدنم خود به خودی صورت میگیره،یکی از بزرگترین موانع لاغر شدن در ذهن افراد چاق اینه که چاقی اونا قدمت چندین ساله داره و برای همین فکر می‌کنن که به راحتی لاغر نمیشن،وفکر میکنن که لاغر شدن سخت‌ترمیشه،در صورتی که اینجوری نیست.

      و سن چاقی ما اضافه نمیشه،یعنی اگه ما ۲۰ سال چاق بودیم به این معنا نیست که ۲۰ سال افکار چاق کننده ما زیاد شده،در واقع تکرار سن چاقی ما به خاطر تکرار همون چند تا فرمول ذهنیه که در ذهن ما ایجاد شده.

      مثل این میمونه که ما در طی یک سال ذهنمون برای چاقی برنامه‌ریزی شده باشه و بعد دیگه ۲۰ سال همون داره تکرار میشه.

      خیلی‌ها هم توی ذهنشون اینه که چربی‌های کهنه اون پایین هستن و اونا دیرتر آب میشن.

      خیلی از افراد چاق عقیده‌شون اینه که چربی‌های لایه‌های بیرونی جدیدن،اینا زودتر آب میشه،ولی به محض اینکه اون چربی‌های رویی آب شدن، دیگه چربی‌های زیری به راحتی آب نمیشن و این یکی از موانع ذهنی توی ذهن همه افراد چاقه،برای همینه که خیلی از افراد در مسیر لاغری که هی پیش میرن،خودشون انتظارشون اینه که سخت‌تر لاغر بشن،بعد هم تعجب می‌کنن که چرا لاغرتر نمیشم،خب دلیلش همینه که فکر می‌کنیم وقتی داریم لاغر میشیم لایه‌های چربی زیرین دیگه اینا به راحتی آب نمیشن و باید سختی بکشیم.

      و اینقدر هم قشنگ توی ذهنمون تصویرسازی کردیم که چربی‌های بالا آب شده به راحتی،و چربی‌های عمیق‌تر سفتن و آبنمیشن،اینا همش توی ذهن ماست وگرنه اینجوری نیست.

      سن چاقی ما همون یه سال اوله،بقیه‌اش تکرار همون یک ساله،

      لاغری هم به همین شکل به وجود میاد. باید بدونم وقتی که مسیر لاغری با ذهن رو شروع کردم،همون مدت اول که دارم فرمول‌ها رو یاد می‌گیرم،من دارم چیز جدیدی یاد می‌گیرم، بقیه‌اش تکرار همون‌هاست.

      پس این اشتباهه که فکر کنم ۲۰ ساله چاق بودم، حالا باید ۲۰ سال هم تلاش کنم برای لاغر شدنم،نه اینجوری نیست،اگه ۲۰ سال چاق بودم، تمام ۲۰ سال رو داشتم یه سری افکار و رفتارها رو تکرار می‌کردم،به این معنا نیست که ۲۰ سال چاقی من قوی‌تر شده،یا قدرتمندتر شده،اینجوری دارم فکر می‌کنم،وگرنه توی واقعیت ‌که اینجوری نیست.

      موانع ذهنی خیلی زیادن،یه مقداریش در ذهن همه ما هست،یه بخشیش هم مربوط میشه به فرهنگ یک منطقه،یه بخشیش مربوط میشه به آداب و رسوم اون خانواده،که دیگه اینا ممکنه مشترک نباشه،ولی بخش زیادیش مشترکه.

      باید بدونم که اینا همش فرمول‌های ذهنیه که مثلاً چون من عقیده دارم و باور کردم که چربی‌های لایه‌های پایین‌تر سخت‌تر آب میشه،اون وقت برای من سخت‌تر آب میشه،

       اصلاً نباید کاری به چربی‌های بالا و پایین داشته باشم،من چیکار دارم که اینا چه جوری میخواد آب بشه،اصلاً وارد پروسه آب شدن چربی‌ها نشم که چه جوری می‌خواد آب بشه،به من که ربطی نداره،خب اگه من فکر کنم که چربی‌های پایین سخت هستن،اون وقت ذهنم هم میگه خب باید بیشتر تلاش کنی،باید کمتر بخوری،باید بیشتر فعالیت کنی،اون وقت هی میاد و ادامه اش میده،اینا هم وقتی که با هم ادغام بشن میشن یه مانع بزرگ،اصلاً فکر نکنم به اینکه چطور می‌خوام لاغر بشم،همین فکر کردن به چطور لاغر شدن،کارو سخت میکنه.

      وقتی که به این اطمینان برسم که من دیگه حتماً لاغر میشم،دیگه نباید فکر کنم به اینکه چطور میخواد چربی‌ها آب بشه،چطور بازوهام آب میشه،چطور شکمم آب میشه،اول کدوم  قسمتم آب میشه،حالا این چربیه چه جوری میخواد آب بشه،چربی سوزی رو چیکار کنم،از این فکرها اگه بخوام بکنم دست انداز برای خودم درست می‌کنم.

      تموم رسانه‌ها و تبلیغات هم روی این موضوع دست گذاشتن که میخوان به ما نشون بدن که چربی‌ها چه جوری آب میشه،یه فیلمی، تصویری درست کردن، نشون میدن این سلول‌ها، این مولکول‌های چربی شروع می‌کنن به جوش زدن و قل قل کردن و بعد هم آب میشن،اون وقت هم میگن که با مصرف این دارو متابولیسمت رو میبری بالا،حتی در خواب هم لاغر میشی،بعد هم نشون میدن که حرارت بدنت رفته بالا،این چربی‌ها داره اینجوری آب میشه،مثل اینکه یک کره رو انداخته باشی توی ماهیتابه اون وقت نشون میده که چربی‌های شما هم اینجوری آب میشه، بعد این توی ذهن ما تبدیل میشه به یه طریقه آب شدن چربی،از اونور هم ۱۰۰ بار تا حالا شنیدیم که چربی‌های سخت، چربی‌های پایین، چربی‌های لایه‌های زیرین سخت آب میشن،بعد اینا وقتی با هم ترکیب میشه،چربی سخت، خب باید حرارت بیشتری ببینه، زمان بیشتری باید ببره،و چقدر از این بایدهای اشتباه توی ذهنمون ایجاد میشه،پس به اینکه چطور میخوام لاغر بشم،یا چه اتفاقی توی بدنم میفته،اصلاً کاری نداشته باشم.

      هر چقدر که بیشتر به این فکر کنم که چطور چربی‌های من میخواد آب بشه،اون وقت دارم یک مانع درست میکنم برای خودم،اینا موانع لاغر شدنه،

      من در این چند سالی که در حال چاق و چاق‌تر شدن بودم، داشتم موانع به وجود می‌آوردم،و الان که می‌خوام لاغر بشم همین موانع نمیذاره که لاغر بشم،و مسیر لاغری با ذهن بهم یاد میده که موانع رو از سر راهم بردارم،همش هم ذهنیه،وگرنه جسم من هیچ مشکلی برای لاغر شدن نداره،جسم من هیچ مشکلی برای دفع چربی نداره،مشکلی برای رسیدن به سلامتی،به تناسب اندام،به سفت کردن پوست نداره،اون کار خودش رو میتونه انجام بده،اما وقتی که من همش دارم به این فکر می‌کنم که من حالا اگه لاغر بشم، پوستم شل بشه چی؟؟خب دارم مانع درست می‌کنم،

      پوستم چطور میخواد جمع بشه؟؟دارم مانع درست می‌کنم،

      اگه پوستم ترک بخوره چی؟؟دارم مانع درست می‌کنم،

      اگه به این چیزا فکر کنم، دارم مانع درست می‌کنم توی مسیر لاغر شدن.

      باید تصمیمم رو بگیرم که میخوام لاغر بشم یا نه؟؟اگه آره که دیگه باید برم،اینکه دیگه چه اتفاقی میفته،چی خواهد شد،فلان میشم،پوستم چی میشه،صورتم لاغر نشه،شکسته نشم،اینا همه موانع لاغری میشه.

      فقط باید تصمیم بگیرم که لاغر بشم،و بگم دیگه هرچه پیش آید خوش آید،من استقبال می‌کنم،اینکه بخوام تفکیک کنم نه، من دوست دارم لاغر بشم اما دوست ندارم لپ‌های من بره،دوست ندارم فلان بشم،دوست ندارم اینجوری بشه،این‌ها همه موانع لاغریه،در صورتی که هیچ ارتباطی نداره لاغر شدن به این مسائلی که من دارم توی ذهنم پرورش میدم.

      این همه آدم متناسب هست، اینقدر آدم‌های زیبایی هستن،اینقدر پوست‌های شفاف، زیبا،لذت بخش،همه چیزشون فوق العاده است،و متناسب هم هستن، لاغرم هستن،

      اصلاً همین کلمه لاغر رو  اگه توی ذهنم اصلاح کنم کلی جلو میفتم،چون توی ذهن آدم‌های چاق لاغر شدن برابر با کلی بدبختی،که زشت میشم، پوستم زرد میشه،چروک میفته،کشیده میشم،صورتم پیر میشه،مریض میشم.

      من که این همه دوست دارم لاغر بشم،چرا دیگه اینقدر هم از بدی‌های لاغری توی ذهنم ساختم، از اون جایی هم که همیشه تمرکزم روی بدی‌هاست،پس لاغری شکست می‌خوره،لاغر نشدن پیروز میشه،

      مثلاً این همه دوست دارم لاغر بشم،اون وقت ۱۰ برابر اون، افکار توی ذهنم دارم که لاغری خوب نیست،لاغری باعث مریضی میشه،زردی پوست میاره،فلان میشه،بهمان میشه،اینا همه موانع دهنیه.

      و باید بدونم که کار به عجله نیست،کار به زور گوش دادن و زیاد گوش دادن و شب تا صبح ۱۰ قسمت گوش دادن نیست،باید اینقدر این مسیر رو ادامه بدم،اینقدر باید فایل‌ها رو تکرار کنم،که قشنگ در من نفوذ کنه،درک کنم و اصلاً کلاً نگرشم  باید اصلاح بشه.

      خیلی از دوستان میپرسن که استاد شما میگی که خوردن باعث چاقی نمیشه، خیلی از آدمای متناسب بیشتر از ما میخورن،یه جایی اینو میگی،یه جای دیگه داری میگی من خوردنم رو باید تغییر بدم،باید بگم من میل ندارم،پس چرا من باید بگم میل ندارم،اما اونا دارن می‌خورن و چاق نمیشن،ولی من نباید بخورم؟؟

      استاد میگه که اولاً تعریف‌هامون اشتباهه در مورد افراد متناسب،یعنی ما خودمون اشتباه تعریف‌هایی رو توی ذهنمون ایجاد کردیم،بعد میگیم چرا اونا اینجورین،مثلاً دارم میگم توی ذهن یک فرد متناسب به هر اندازه‌ای که داره میخوره، هیچ وقت این نیست که اون فرد داره پرخوری میکنه،اما همه افراد چاق از عبارت پرخوری استفاده میکنن،میگن منم دوست دارم هر چقدر که دوست دارم بخورم، پرخوری کنم،

      پس تعریف اشتباهه،اون فرد متناسب از لحاظ مقدار، هر چقدر داره میخوره،هیچ وقت توی ذهنش این تعریف رو نداره که من الان در حال پرخوری کردن هستم،بعدش هم هیچ تعریفی نداره که حالا اینا رو خوردم قراره چی بشه،هیچ عذاب وجدانی نداره،هیچ ترسی از خوردنش نداره،اینو نمی‌تونی شما بیای مقابل بزاری با یک فرد چاقی که هر لقمه‌اش رو داره میخوره میترسه،با فرد چاقی که کیک میخوره ترس داره،

      نون میخواد بخوره ترس داره،شیرینی میخواد بخوره ترس داره، 

      ساندویچ میخواد بخوره ترس داره،از پیتزا وحشت میکنه،از سس وحشت میکنه،یعنی در تمام مدت خوردنش با ترس داره می‌خوره،قبل از اینکه شروع کنه به خوردن با ترس می‌خواد شروع کنه به خوردن،که وای امروز من می‌خوام بخورم، الان باز چاق‌تر میشم،بعد از اینکه میخوره هم کلی توی سر خودش میزنه که چرا اینقدر خوردم،عذاب وجدان میگیره که الان من چاق‌تر میشم.

      چه جور میخوای محتویات ذهنی این فرد رو برابر قرار بدی با یه فرد متناسب،شما فقط یه مقدار رو می‌خوایی مقایسه کنی هنگ می‌کنی، قاطی می‌کنی،که چرا اون آدم زیادتر از من خورد،

      یا یه جایی میگی استاد گفت اونا بیشتر می‌خورن لاغرن،یا یه جایی میگه تو نباید اونجوری بخوری.

      هر وقت تونستی مثل اون فکر کنی، برو هر چقدر دوست داری بخوری، بخور.خب تو نمی‌تونی اونجوری فکر کنی،تو فکرت خرابه،از یه جایی باید شروع کنی اصلاح کردن، وقتی فکرت در مورد خوردن اینقدر خرابه، تو نمی‌تونی بیای فقط فکرت رو عوض کنی،اما عملت رو عوض نکنی،چون شما به اندازه‌ای که چاق بودی از عمل خوردن وحشت داشتی، می‌ترسیدی،حالا چه جور می‌خوای بیای عملت رو دست نزنی، فقط فکرت رو عوض کنی، نمی‌تونی،پس مجبوری که یه جایی  دست به عملت هم بزنی،عملت  رو هم تغییر بدی،تا یه جایی عملت رو تغییر میدی،یه جایی فکرت رو تغییر میدی،یواش یواش اینا وقتی تغییر میکنه،شما به یک تعادل می‌رسی.

      اونی که چند هفته از این آموزش‌ها استفاده کنه،من فکر نمی‌کنم دیگه علاقه داشته باشه  به اینکه نه دوست دارم پرخوری کنم و چاق نشم،یا هر چقدر دوست دارم بخورم و چاق نشم،امکان نداره شما از آموزش‌های لاغری با ذهن استفاده کنی، بعد از دو سه هفته این خواسته رو داشته باشی،چون فرمول‌ها وقتی عوض میشه، تعریف‌های شما هم از خودتون، از خوردن، از رفتارتون عوض میشه،وقتی تعریف اشتباست،نمی‌تونی عملت رو مثل اون فردی که تعریف‌های ذهنش درسته انجام بدی.

      آدم چاق کلاً طرز فکرش، نگرشش در مورد خوردن،در مورد غذا،در مورد همه چیز مربوط به خوردن و چاقی و غذا تفاوت داره با محتویات ذهنی یک فرد متناسب،پس نمیشه اینا رو با هم مقایسه کرد که تو بگی مثلاً استاد گفت که چون افراد چاق هرچی می‌خوان میخورن چاق نمیشن، پس منم دیگه هرچی می‌خوام می‌خورم،با این فکر که منم چاق نمیشم،مگه تغییر فکر به همین راحتیه که حالا استاد گفت پس منم اینجور.

      فردی که متناسبه اصلاً از این حرف و حدیث‌هایی که توی ذهن افراد چاق هست خبر ندارن،مثل یه آلمانی در مورد موضوع حجاب نسبت به یک ایرانی،چقدر راحته از لحاظ خودش،از لحاظ کاری که انجام میده،بهش بگی یه فرد ایرانی هست اینجوری داره میکنه، می‌خنده،حتی اگه نخنده هم تعجبش میشه که چرا داری این کارو انجام میدی،

      در مورد چاق و لاغری هم همینه.

      حالا شما اگه به یه فرد متناسب بگی که من از خوردن این غذا میترسم که وای نکنه چاق بشم،خب چی میگه؟؟اصلاً نمیدونه که تو داری در مورد چی حرف میزنی،مثل خیلی از آدم‌ها که ما رو نصیحت می‌کردن که یکم رعایت خوردنت رو بکن،هرچی هم می‌گفتیم نمی‌تونم دست خودم نیست،می‌خندید که یعنی چی دست خودم نیست،نخور مگه مجبوری،میگفتیم آره مجبورم،اون که چاق نبوده که بدونه داستان چیه، این افکار توی ذهنش نبوده،بلد نیست اصلاً که بدونه جریانِمجبورم که می‌خورم، یعنی چی،یا نمی‌تونم نخورم یعنی چی،یا نمی‌دونم سیرم یعنی چی،

      حالا چطور ما می‌خواهیم که این آدم متناسب رو با یکی دو بار فایل گوش دادن بیایم مقایسه کنیم  که چرا اون هرچی دوست داره می‌خوره،ولی اینو اینجا استاد گفت چالش من اینو نخوردم که مگر نه اینکه ما هرچی می‌خوایم می‌خوریم و لاغر می‌شیم،یا غذاها قدرت چاق کنندگی ندارن،پس چرا یه جایی میگی نخور،

      ما مجبوریم این کارها رو انجام بدیم تا یاد بگیریم،

      دو تا موضوع توی افراد چاق درب و داغونه،یکی افکارشون در مورد خوردن و موضوعات چاقیه،یکی رفتارهاشونه،

      رفتارهامون رفتارهای وحشیانه و خیلی دور از انسانیت نیست،اما تعریف‌هامون در مورد رفتارهامون مشکل داره،وگر نه مگه ما چقدر می‌تونیم بخوریم، مگه یه آدم چقدر می‌خواد بیشتر بخوره،یه جایی دیگه  از گلوش پایین نمیره،اما  تعریف‌هایی که ما در مورد خوردن داریم اینقدر اشتباهه،اینقدر خرابه که هرجوری ما خوردنمون رو تغییر بدیم،باز احساسمون بده.

      رژیم گرفتیم و حتی توی رژیم هم فکر می‌کنیم همونی که داریم می‌خوریم هم چاقمون می‌کنه،و میگیم کاش اینم می‌تونستم نخورم، بعد هی کمتر می‌خوری، دو روز بعد می‌بینی همونم که داری می‌خوری حس می‌کنی داره چاقت می‌کنه،چرا ؟؟چون توی ذهن ما خوردن کلاً اشتباه تعریف شده ،فکر می‌کنیم خوردن یعنی چاقی،وقتی توی ذهن شما خوردن یعنی چاقی باشه دیگه تفاوتی نداره شما چه مقدار می‌خوری.

      خیلی از افراد چاق هستن که رژیم می‌گیرن،در حالت بدون رژیم که همیشه پر می‌خوردن،بعد رژیم میگرفتن یهو غذاشون عوض میشد،بیشتر سالاد و پختنی می‌خوردن و دیگه سرخ کردنی نمی‌خوردن،چند روز اول احساس خیلی خوبی داشتن که رفتارهاشون عوض شده و کلاً غذاشون عوض شده،بعد از چند روز همون غذاهای عوض شده براشون دردسر میشد و حس می‌کردن که نه همونم زیاده رویه،

      و فکر می‌کردن که این پختنی و سالاد هم باید همونم کم کنن،دوباره چند روز بعد همون مقدار کمتره  هم خوردنش اذیتشون می‌کرد،تا یه جایی میرسیدن که این دفعه دیگه نمی‌خوردن،چندین ساعت نمی‌خوردن بازم اذیت میشدن،چرا ؟؟چون کلاً این فرمول‌ها خراب بود.

      پس وقتی که دارم از آموزش‌های لاغری استفاده می‌کنم،هی نیام مقایسه کنم که چرا اینجا استاد اینو گفت،اونجا اینو گفت،در مورد لاغرها چرا اینجوری گفت،در مورد چاق‌ها چرا اونجوری گفت،

      وقتی که تعریف ذهنم رو می‌خوام عوض کنم،یه جایی شاید بخوام رفتارم رو دستکاری کنم،یه جایی باید افکارم رو دستکاری کنم ،یه جایی باید تعریف‌هام رو در مورد رفتارم دستکاری

      کنم،همه اینا باید انجام بشه تا یواش یواش ذهنم درست برنامه‌ریزی بشه،و روی غلطک درست و حسابی قرار بگیرم،و دیگه مسیرم مشخص بشه،و این کار می‌بره،باید آموزش‌ها رو دنبال کنم،باید خودم عشق و علاقه داشته باشم،

      باید سعی کنم که خودم به خودم ذوق و شوق و انرژی بدم و بعد هم انجامش بدم،و به هیچ وجه هم منتظر نباشم که کسی بخواد به من ذوق و شوق بده،یا بهم انرژی بده،خودم مسئولیت خودم رو به عهده بگیرم و قدم بردارم،از آموزش‌ها استفاده کنم و اینو هم مطمئن باشم که تغییر خواهم کرد، 

      مطمئن باشم که هیچ راه در رویی نداره، هیچ راه میانبری نداره،فقط با استفاده کردن از مطالب آموزشی و تکرار کردن،یواش یواش محتویات ذهنم تغییر می‌کنه،شخصیتم تغییر میکنه،اعمالم تغییر میکنه،افکارم تغییر میکنه،اون وقت یه آدم دیگه میشم،به اندازه‌ای که ذهنم تغییر کنه،شخصیتم تغییر کنه،جسمم هم بعدش تغییر میکنه.

      سپاسگزارم از شما استاد عزیز🦋🌼🌼🙏🙏🪴🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نگین
      1402/06/01 05:17
      مدت عضویت: 303 روز
      امتیاز کاربر: 9377 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 271 کلمه

      سلام و وقت بخیر به استاد عزیز و کاربران عزیز سایت در گذشته همیشه می‌شنیدم که تا قبل از ۱۸ سالگی لاغر شدن راحت تر است و هرچه سن بالاتر بره چربی ها سفت تر و سوخت و ساز بدن هم کاهش پیدا میکنه و اینکه اگه یک یا چند بار رژیم گرفته باشیم و بعد از مدتی بیش از وزن از دست رفته اضافه کرده باشیم این چربی ها هم به سختی از بین می‌روند و راه حل در ذهن همه خوردن کمتر و ورزش شدید تر بود

      درباره ارتباط بین فکر و عمل باید تعادل و هماهنگی ایجاد کنیم یعنی در عین حال که روی ذهن خود کار می‌کنیم روی عمل هم کار کنیم و تمرین کنیم تا به یک تعادل برسیم اگه بخوایم رفتار فرد متناسبی که کمتر از ما می‌خورد را انجام دهیم مانند همان  رژیم های غذایی عمل کرده ایم که بدون اینکه فرمول های ذهنی خود را تصحیح کنیم بدن خود را تحت فشار قرار می‌دهیم و بعد از مدتی دوباره به رفتار قبلی برمیگردیم و اگه فرد متناسب بیشتر از ما بخورد هم ممکن است آن مقدار از میزان مورد نیاز بدن ما بیشتر باشد و چون باز هم باور های ما تغییر نکرده اند لاغر نمی‌شویم 

      در عین حالی که آموزش های لاغری با ذهن رو یاد میگیریم و تمرین میکنیم به مرور فرمول های لاغری جایگزین فرمول های چاقی ذهن می‌شوند  و باور های غلط کمرنگ و کمرنگ تر می‌شوند و نتیجه تغییر باورها تغییر رفتار ما و در نهایت لاغری خود به خودی است

      امیدوارم که برداشت درستی کرده باشم و بینهایت از شما استاد تشکر میکنم که آرامش ذهنی در من ایجاد کردید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1402/05/29 22:54
      مدت عضویت: 1180 روز
      امتیاز کاربر: 5372 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,324 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️

      سلام

      مسیر لاغری من : گام 18 : سن چاقی و آب شدن چربی ها 

      تمرین آموزشی ✍️

      در گذشته که از روشهای مختلف برای رسیدن به لاغری استفاده می کردم باورهای نادرست زیادی در ارتباط با موضوع چاقی و لاغری داشتم و اتفاقا یکی از باورهام این بود که با افزایش سن اضافه وزن و چاقی بیشتر میشه و دیگه آب کردن چربیها و کاهش وزن به سختی اتفاق میوفته و اتفاقا تو خانواده و اقوام مون زیاد دیده بودم که افراد وقتی سن شون از سی سال که  رد میشد افزایش وزن شون شروع میشد و جالبه که برای همه مون داشتن اضافه وزن در سن بالا و در کل بعد از ازدواج کاملا عادی و طبیعی بود و هنوزم هست و در مورد باورها و فرمول های چاقی زیاد در فامیل مون صحبت میشه و افراد فامیل  با نشون دادن الگو به هم و تایید کردن صحبت ها شون نگرش و باورها شونو پر رنگ تر میکنن ولی من دیگه وارد بحث و گفتگو ها شون نمیشم و زمانی که درباره این مسایل صحبت می کنند یا اون مکان و ترک میکنم یا خودمو مشغول کارای دیگه می‌کنم تا با هاشون هم صحبت نشم . منم بعضی وقتا به این فکر می‌کردم که چربی های قدیمی سفت شدن و افزایش سن باعث میشه که چربی هام دیرتر آب بشن یا اصلا آب نشن . و یا یکی دیگه از باور های اشتباهی که داشتم این بود که زایمان باعث میشه که شکم آدم چاق و آویزون بمونه و چون من سه تا بچه دارم آب نشدن چربی‌های شکم مو طبیعی میدونستم 

      ولی امروز با گوش دادن به فایل این گام با حرفای استاد مدام مادر همسرم تو ذهنم می‌آمد که حرفای استاد و تایید میکرد که ایشون 8 شکم زایمان داشته و با این حال اندام شون کاملا مناسب و دخترونه ست و اصلأ یک گرم اضافه وزن ندارن و شکم شونوم کاملا تخته و این باور در ذهنم شکسته شدکه بارداری و زایمان و افزایش سن هیچ ارتباطی با چاقی و اضافه وزن نداره که اگه این طور بود الان مادر همسرم باید با وجود 8 بار زایمان چاقی و اضافه وزن غیر طبیعی می‌داشت در صورتی که کاملا متناسب و زیبا هستند و یک چیزی که الان به ذهنم رسید اینکه رفتار و افکار ایشون  کاملا متناسب و دست کاری نشده ست . ایشون بیشتر مواقع سیر هستن و همیشه در مواجه با مواد غذایی و خوراکیها که بهشون تعارف میشه از کلمه میل ندارم استفاده میکنند و من خیلی کم ایشونو در حال خوردن دیدم قبل از آشنایی با مسائل ذهنی از بعضی از رفتارای ایشون ناراحت  میشدم  مثلا بعضی مواقع که به خونه شون می‌رفتیم و براشون شیرینی و کیک و… می بردیم و باز میکردیم همه می خوردند ولی ایشون همیشه میگن میل ندارم و من ناراحت میشدم و با خودم می گفتم حالا یک دونه شیرینی دیگه چیه که نمی‌تونه بخوره میل ندارم نداره که بهت تعارف میشه بر دار بخور دیگه و زمانی که بچه ها زیاد اصرار می‌کردند می‌گفت باشه بر می‌داشت ولی بازم همون یه دونه تو ظرفش می موند و نمی‌خورد و اصلأ برایش مهم نبود که بقیه می‌خوردند و میگفتن تازه ست یا خیلی خوشمزه ست اصلا تحریک به خوردن نمیشد فقط می‌گفت نوش جون تون و اینم بگم که( ایشون خیلی خانم خوب و مهربونی هستن برداشت من از رفتار ایشون اشتباه بود )

       آخرم که ظرفا رو جمع میکردیم شیرینی ایشون تو ظرف شون بود یا یک ذره از کنارش خورده بود اون زمان رفتارای ایشون برای منی که ذهن چاق داشتم قابل هضم نبود ولی الان با آموزش هایی که دیدم و تغییر افکار و نگرش و باورهای نادرستم کاملا ایشونو درک میکنم و میفهمم رفتار  ایشون کاملا درست بوده و هست بلکه این رفتار من بوده که اشتباه بوده و ایراد داشته و به لطف خدا و آموزشهای استاد و همت خودم رفتار و عادات و افکار نادرست منم در حال اصلاح و درست شدنه .

      .و یا همسرم کاملا متناسبه اصلا غذاها در ذهنش دسته بندی شده نیستند همه چیز میخوره کنار غذاش حتماً باید نوشابه باشه سر میز غذا هم دوست داره همه چیز مرتب و منظم و با مخلفات کامل باشه ولی اصلا در خوردن غذاها زیاده‌روی نمی‌کنه یا از خوردن مواد غذایی پشت سر هم به شدت بدش میاد و تا زمانی که کاملا گرسنه نباشه چیزی نمیخوره و به محض اینکه پیغام سیری و دریافت کرد دست از خوردن می‌کشه حالا میخواد ظرف غذاش خالی شده باشه یا حتی یک لقمه مونده باشه دیگه ادامه نمیده ،و  چون خودم هنوز ترسم از یه سری از مواد غذایی به طور کامل از بین نرفته و دارم روی خودم کار میکنم و نوشابه هم یکی از هموناست بارها ازش پرسیدم که نظرت در مورد نوشابه چیه ؟ جواب داده نوشابه برای هضم غذا خوبه . و من بهش میگم ن نمی ترسی این قدر نوشابه میخوری ؟ میگه نه چرا ؟ من بهش میگم نوشابه پر از قند و شکره و چاق کننده ست . ولی همسرم میگه من زمانیکه با غذام نوشابه میخورم اصلا به این چیزا فکر نمی‌کنم من نوشابه میخورم چون از غذام لذت بیشتری ببرم و در ضمن به هضم غذام کمک می‌کنه تازه میگه واسه معده خوبه تازه میخوره به خاطر مزیتش در صورتیکه ما افراد چاق همون مقدار کمی که میخواییم بخوریم به خود مون زهر میکنیم من خودم هنوزم نوشابه رو با احتیاط میخورم ولی خیلی بهتر از قبل شدم چون قبلاً هم زمان خوردن و هم بعدش به چاق کننده بودن نوشابه فکر میکردم ولی الان اگه دوست داشتم و میلم کشید میخورم و دیگه بهش فکر نمیکنم و مثل همسرم میگم واسه هضم غذا خوبه اگه همسرمو چاق نمیکنه منم نمیتونه چاق کنه مشکل از نوشابه نیست مشکل از نگرش من در مورد نوشابه ست و من باید نگرش مو تغییر بدم و دارم روی این موضوع کار می کنم و تا اندازه زیادی موفق عمل کردم و ادامه میدم تا به نحو احسن عمل کنم و به قول استاد ما هر وقت تونستیم مثل افراد متناسب فکر کنیم و نگرش مون در مورد مواد غذایی و خوراکی ها مثل اونا بود هر چه قدر دوست داریم بخوریم پس تا زمانیکه افکار و نگرش و باورها مون تغییر نکرده باید در مسیر باشیم تکرار و تمرین داشته باشیم و ادامه بدیم تا بذر لاغری که کاشتیم رشد کنه و قوی بشه 

      همان طوری که یک نهال وقتی کاشته میشه نیاز به مراقبت و نگهداری داره تا رشد کنه و بزرگ بشه و به میوه بشینه و طبیعیه که یکی دو سال اول خوب محصول نمیده و باید چند سال از سن کاشتش رد بشه  تا درخت قوی و شاخ و برگ هایش بزرگ بشه تا محصول بهتر و بیشتر و با کیفیت تری بده

      من خودم عاشق گل و گیاه هستم دیروز رفتم داخل حیاط سراغ گلهام و یکی از گلدونام نظر مو به خودش جلب کرد خیلی پر گل شده بود از دیدنش خیلی لذت بردم بعد دیدم که جاش تنگه و احساس  کردم که نمیتونه نفس بکشه رفتم چند تا گلدون کوچک آوردم و از توی اون گلدون چندین گلدون گل دیگه درست کردم و چقدر از دیدن شون لذت بردم امروز که از خواب بیدار شدم دیدم داره بارون میاد به سرعت رفتم تو حیاط و از همسرم  که داخل حیاط بود خواستم سریع اون چند تا گلدون گلی که دیروز کاشته بودم از زیر بارون برداره همسرم می‌گفت باشه خب چرا این قدر نگرانی گفتم آخه اینا رو تازه دیروز کاشتم هنوز خوب خودشونو نگرفتن ممکنه که خراب بشن و همسرم اونا رو از بارون برداشت بعدش که به خونه برگشتم و مشغول کارام بودم به فکر فرو رفتم که بذر لاغری منم هنوز خیلی تازه ست و حالا حالا ها نیاز به مراقبت و نگهداری داره و  باید ازش مواظبت کنم و حواسم بهش باشه تا بزرگ و قوی بشه و با هر باد و بارانی از بین نره پس در مسیر می مونم حرکت میکنم و ادامه میدم تا انشاالله به مقصد برسم 

      با تشکر از زحمات بیدریغ استاد بزرگوار 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/05/28 16:09
      مدت عضویت: 1433 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 387 کلمه

      سلام و درود بر استاد عزیز ودوستان همراه

      در مورد سن که انگار قدمت چندین ساله در ذهنمون داره در ارتباط با چاقی. ازدواج . سلتمتی . ثروت و…. 

      من یادم میاد که پنج سال پیش میرفتم کلاس پوست و زیبایی . اونجا بهمون آموزش میدادن که پوست هم به چندین لایه تقسیم میشه و انواع کرم مربوط به هر پوست و به ما آموزش میدادن که کرم تا در پوست اثر کنه کمش چند ماه میگذره چون لایه اول که نزدیک به پوست هست و زود درآن نفوذ میکنه و لایه دوم کمی دیرتر و لایه سوم بیشار زمان میبره تازه بعد چند ماه که تغییرات خودش رو نشون داد تا آخر عمر باید از اون کرمها استفاده کنی تا پوست تمیزی داشته باشی و من یه مدت چندماهه استفاده کردم و دیدم تاثیری نداشت و برام خسته کننده بود و رهاش کردم .

      در مورد چاقی هم همینطوره که سالهای سال شنیدم که چربیهای بدن هم سن دارند و هرچه قدیمی تر باشند آب شدن آن سخته و ممکن نیست .

      به همین دلیل حتی مدتی که با روشهای فیزیکی سعی در کاهش وزنم داشتم نهایت ۵ کیلو تونستم کم کنم و البته برام طبیعی بود و به خودم میگفتم که من سالها این چربی رو در بدنم ذخیره کردم ومی بایست تمریناتم شدیدتر باشه و بیشتر و من چون بعد مدتی خسته میشدم و رهامیکردم خودم رو مستحق اینقدر وزن باقیمانده میدیدم .

      الان که باقدرت ذهن آشنا شدم و متوجه شدم من با کانون توجهاتم و باورهام این جسمم رو ساختم و سالیان سال این باورها رو تکرار میکردم و برای خودم شاهد جمع میکردم وسن  چاقی من همون تکرار این باورهای چاقی بود .

      و در مورد آب شدن چربی ها مگر من تلویزیون یا کولر یا… رو روشن میکنم به اینکه چه اتفاقی می افته و اونها روشن میشه دارم . یا وقتی سرمون درد میکنه وقرصی رو میخوریم فکرمون درگیره که چه اتفاقی می افته و من حالم خوب میشه دارم یا چطور یک تخم مرغ تبدیل به جوجه میشه دارم وهزاران مثال اینچنینی .

       حالا چرا من باید به روند آب شدن چربی فکر کنم . 

      در مورد ذوق وشوق داشتن منم جزو افرادی بودم که اگه سایت قطع میشد سریع پیام میدادم و انگار یه چیزی رو گم کرده باشم  دنبال گمشده ام بودم  و به محض اینکه سایت وصل میشد فایلهای روزانمو گوش میدادم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1402/04/26 14:51
      مدت عضویت: 290 روز
      امتیاز کاربر: 8080 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 410 کلمه

      با سلام به استاد گرامی و دوستان خوبم

      گام ۱۸سن چاقی و آب نشدن چربی ها

      نگرش شما در باره سن چاقی چیست در گذشته چه اطلاعاتی داشته اید ؟منم این عقیده رو داشتم چربی های که زمان زیاد در بدن جا خشک کردن خیلی سفت شده براحتی آب نمی شن واطلاعات در جامعه پزشکی و عامه مردم همین رو القا می کردن که چربی ها کهنه با عمل جراحی میتوان ازبین بردن و لاغر شدن رو به کمتر خوردن و بیشتر ورزش کردن ربط’میدادن 

      ولی’من دیگه این نظریه رو در ذهنم رد کردم چون وقتی میبینم استاد توانسته چربی هاشو آب کنه پس ماهم می تونیم 

      به نظر شما فرد چاق فقط با تکرار رفتار یک فرد متناسب می تواند لاغر شود ؟

      خیر چون فرد متناسب از طریق ذهن ناخودآگاه اون رفتار نسبت به غذا داره خود آگاه نیست .چون اول فرمول ذهنی لاغری روی در ذهنش داشتته ماکه’فرمول چاقی داشته ایم اول باید ما فرمول لاغری رو در ذهن ایجاد کرده بعدرفتار ماهم ناخود آگاه شبیه اونا میشه 

      تاثیر لاغری در ذهن بر محتوای ذهن خود وچگونه تغییر می کنه به فرمول های ذهن و تاثیر آن بر تغییر رفتار ودرنهایت تجربه لاغری میشه ؟

      من با دیدن فایل آموزشی ونوشتن تمرین ها و دیدن تصویر شگفت انگیزاند ووخوندن دیدگاهها نا خودآگاه و تنظیم می کنم به خواسته لاغری و اونم من هدایت می کنه به رفتار درست در راستای توجه ام به لاغری 

      نکته :فرمول درست بدنم که لاغری بوده رو جایگزین فرمول اشتباه چاقی میکنیم 

      بعد همین فرمول با تکرار قوی تر شده ورفتار درست از خودمون به نمایش می ذاره

      وبعد ما در جسممون معجزه باورهای درستمون مبینیم ومتناسب میشیم ۰😍

      چون ما لایق بهترین ها هستیم چون ما فرمول لاغری دوباره کاشتیم برگشتیم به اصلمون 

      اول این که بدنمان از اول متناسب بوده لایق متناسب شدن هست کل انسانها ژن متناسب شدن دارن 

      ۲-چون خدامنشه خیر هست پس تمام مواد غذای خیر مطلق هستن جز دادن انرژی به بدن و وظیفه خدمت به انسان ها هدفی دیگر ندارند در کل خیروبرکت رزق از طرف خداهستن

        وقتی در مرحله اول 

      افکارتان درست شدباور کنی تو در اصل متناسب بودی ومتونی دوبار متناسب بشی

      مرحله دوم

       کردار و واکنش ما به غذا و زمان و مکان درست شدغذاها برای دادن انرژی هستن وخیرند 

      مرحله سوم 

      دیگه در این مرحله رفتارمان درست میشه نا خود آگاه هوشمند دانه عمل می کنیم مثل افراد متناسب 

      جهان هستی به افکار و کانون توجه همون لاغری هست جواب می ده وما روبه خواستون می رسون

      از استاد عزیز سپاس گذارم 🙏🏻🌹و آرزوی متناسب شدن تمام دوستانم رو دارم 🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مصی کوثری
      1402/04/19 16:20
      مدت عضویت: 324 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 791 کلمه

      به نام خدای مهربانم

      سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همگام 

      امروز هم به لطف خداوند به یکی دیگر از موانع لاغری در ذهنم پی بردم همیشه تصور می‌کردم چون من سه قلو به دنیا آورده ام و شکمم آویزان شده و چربی های زیادی دارد تنها راه کوچک شدن آن چربی های کهنه عمل جراحی است تا اینکه یکی از دوستان باشگاهم را دیدم که وزن او ۱۱۴ کیلو بوده و تعریف می‌کرد که شکمم از شکم تو هم آویزان تر بوده و بعد دو سال تلاش الان شکمی کاملا تخت داشت بدون شل شدن پوست و این فرد و صحبت‌های مفید شما باعث شد که این مانع ذهنی ام را تلاش کنم رفع کنم زمانهایی که رژیم میگرفتم و ورزش‌های طاقت فرسا انجام می‌دادم در هیچ کدام از آن اقدامات هرگز وزنم به قبل بارداری نرسید چند کیلوی اول را سریع و راحت کم میکردم و دقیقا درست فرمودید هرگز پنج کیلوی چهارم اتفاق نمی افتاد و چربی های شکمم کاملا از بین نمی رفت و فقط صورتم داغون میشد و عدد وزنی من همیشه در یک حدی استاپ می‌کرد و همین نگرش‌ها باعث شده بود که فکر کنم که این چربی ها بدون جراحی از بین نمی‌رود و مانع بزرگی برایم شده بود تا اینکه خداوند مرا به سایت هدایت کرد و از روزی که قدم در این سفر هیجان انگیز گذاشته ام با تغییر نگرش‌ها و به طبع آن تغییر رفتارهایم اطمینان و یقین صد در صدی دارم که این چربی ها کاملا از بین می روند حالا چطور می‌روند به من ربطی ندارد فقط میدانم من در مسیر تناسب فکری گام های درست برمیدارم و گام‌های اشتباه را حذف یا کمتر میکنم تا به آن طبیعت ناب جسمم که خداوند به من عنایت کرده برسم مگر وقتی قسمتی از بدنم زخم می‌شود به این فکر میکنم که چطور این زخم خوب می‌شود به من چه؟بدنم خود به خود کار درست را انجام می‌دهد الان هم ميدانم بدنم خود به خود به سمت تناسب می‌رود اگر من تناسب فکری را خوب یاد بگیرم و خوب به آموخته هایم عمل کنم در این مسیر زیبای تناسب زمان مطرح نیست سایز و وزن مطرح نیست اول باید ذهن یاد بگیرد تا آموخته ها در جسم نمایان شود من مثالی بزنم از کسی که ذهنش چاق بوده و به زور جراحی جسمش را متناسب کرد 

      زندایی همسرم معده اش را جراحی کرد خیلی خیلی چاق بود وقتی بعد جراحی او را دیدم تعجب کردم بی نهایت لاغر و متناسب شده بود چند ماهی گذشت عید دیدنی منزلشان رفتیم دیدم که چنتا نون خامه ای خورد آجیل و میوه و یه عالمه غذا و …..و باز چند ماه بعد او را دیدم که باز هم چاق شده بود و دلیل همه اینها این بود که او فقط جسمش را تغییر داده بود نه نگرش‌ها و ذهنش را مثل دفعات قبلی که همه ما رژیم گرفته بودیم و کلی وزن و سایز کم کرده بودیم اما چون ذهن ما و به طبع آن رفتار ما چاق شونده بود خیلی سریع به چاقی قبل یا حتی بیشتر برمیگشتیم و همه اینها بدلیل ذهن چاق است فردی که متناسب است و بی ترس هر ماده غذایی میخورد او اصلا در افکارش پرخوری و چاقی وجود ندارد ما در حال حاضر چاق هستیم و باید اصلاح شویم فکرمان خراب است تا فکر درست نشود تا عمل درست نشود نمی‌توانیم خودمان را با اشخاص متناسب مقایسه کنیم نمی‌شود با رفتار کردن مثل شخص متناسب انتظار تناسب جسمی داشته باشیم ابتدا باید ذهنمان را مثل شخص متناسب کنیم بعد آن ذهنیات در رفتارمان نمایان شود و بعدها به مرور در جسممان هویدا می‌شود ؛ ما هر روز باید گام‌های درست برداریم و گام‌های اشتباه را کنار بگذاریم تا متناسب شویم تناسب اول باید در فکر باشد بعد در جسم  

      من قبلا معنی سیری را نمی‌دانستم یک روز دو تا ماکارونی پخته بودم و زنداداشم که متناسبه روبروی من نشسته بود و من مدام داشتم صحبت می‌کردم و ماکارونی میخوردم یک لحظه نگاه کردم دیدم زنداداشم با تعجب داره منو نگاه میکنه فکر کردم حرف بدی زدم گفتم چی شده ؟گفت هیچی منتظرم ببین کی سیر میشی وای من کل اون ماکارونی ها رو خورده بودم بدون اینکه بفهمم چیزی به اسم سیری وجود داره زمانهایی که رژیم بودم همش عصبی بودم دوست داشتم بخورم ولی نمیشد ولی الان که به لطف خداوند و استاد روشن ضمیرم در حال تغییر نگرش‌هایم هستم و نقطه سیری را در جسمم پیدا کرده ام اندازه یک قاشق اضافه تر بخورم همش حس میکنم الان استفراغ میکنم و چقدر این احساس سیری و گفتن جمله میل ندارم لذت بخشه، الهی شکرت بخاطر هدایتم من مسئولیت چاقی خودم و پذیرفتم و مطمئنم تغییر خواهم کرد چربی نو و کهنه و استاپ وزنی هم هیچ معنا و مفهومی در ذهن من ندارد  الهی به امید تو  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/04/04 10:30
      مدت عضویت: 374 روز
      امتیاز کاربر: 21830 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 630 کلمه

      سلام استاد خسته نباشید 

      استاد ممنون که به یکی دیگر از موانع چاقی درذهن اشاره کردید و چقدر شفاف آن را توضیح میدهید دقیقا دریک فایلی گفتید که باید یک بچه 6 ساله هم متوجه بشود که کار چگونه انجام میشود و چقدر ما افراد چاق در سالیانی که چاق بودیم با موانع چاقی برخورد داشتیم و آنها را نمی دانستیم و فقط خود را سرزنش میکردیم که چرا اراده نداریم و متناسب نمی شویم و یا همین توجه به سن لاغری که من 46 سال چربی در بدنم ذخیره کردم مثل برفهایی که روی هم انباشته بشه و شما انها را با یک چوب محکم بکوبید و لایه های محکمی درست می شود و خیلی دیرتر از برفهایی آب میشود که به تازگی باریدند . از شما استاد عزیز ممنون که درمورد چالش من سیرم و خوردن در لاغرها که چرا چاق نمی شوند را توضیح دادید و این واقعا سوال من هم بود و جواب درست را دریافت کردم که مربوط به ذهن است افراد لاغر اصلا خوردن را پرخوری نمی دانند و از خوردن برای چاق شدن ترسی ندارند . و وقتی با لذت میخورند وقتی که سیر شدند دست از غذا میکشند و نمیخورند حتی به اندازه یک قاشق غذاخوری ولی افراد چاق اصلا با کلمه سیرم و یا میل ندارم غریبه هستند و تعجب میکنند که چطور آنها میگویند از گلویمان پایین نمیرود درحالی که افراد چاق وقتی به اندازه همیشگی خوردند و غذای مورد علاقه آنها را دوباره سرو کنند به اندازه یک کفگیر از آن غذا را جا دارند بخورند و اصلا به چند ساعت بعد هم موکول نمی کنند و سریع آن را میخورند که خدای نکرده کسی دیگری آن را نخورد و در مورد اینکه گفتید سعی میکنید درتمام فایلها در 3 مورد صحبت نکنید برایم جالب بود و توجه نکرده بودم 

      1- اصلا حرف درمورد خوردن و یا نخوردن غذایی نمیزنید 

      2- مانع جدید ایجاد نکنیم و تصورات لاغر شدن در ذهن خود را برداریم و فقط با اطمینان کامل بگوییم لاغر می شویم و به چگونگی آب شدن و دفع چربیها کار نداشته باشیم و در مورد آن پرس و جو هم نکنیم 

      3-باید تصمیم بگیرم که لاغر می شویم و عجله نکنیم و به هیچ چیز فکر نکنیم که مانع برای ذهن خود درست نکنیم 

      و یک چیز جالب که زیاد از کلمه لاغر شدن استفاده نکنیم که ذهن برای ما مانع ( زشت شدن – ناتوان شدن – شل شدن پوست – زرد شدن رنگ پوست – ریزش مو- لاغر نشدن بعضی قسمتها از بدن و … رابرای ما ایجاد کند به نظر خودم از این موقع به جای لاغر شدن کلمه متناسب شدن را به کار ببریم و بیشتر در رفتار افراد متناسب با دقت نگاه کنیم تا رفتارمان مثل انها شود .

      و یا افراد متناسب کلمه پرخوری درذهنشان مثل افراد چاق نیست و ترسی از زیاد خوردن و یا کم خوردن برای چاقی ندارند .

      و درمورد اینکه گفتید 2 چیز در افراد چاق دربو داغون است و نیاز به اصلاح دارد هم عالی بود .

      1- افکارمان درمورد خوردن و موضوعات چاقی 

      2- رفتارمان یعنی تعریف های خودمان در مورد خوردن اشتباه است چون خوردن در ذهن ما اشتباه تعریف شده خوردن در ذهن افراد چاق یعنی چاق شدن بیشتر حتی اگر سالاد هم باشه که کالری نداره و در ذهن افراد متناسب یعنی زنده ماندن و رساندن انرژِی به بدن 

      و یک  دیگر مزیت چاقی را مطرح کردید که مثل ضرب المثل با دست پس میزنه با پا پیش میکشه واقعا درسته ذهن ناخودآگاه ما را به سمت لاغری میبره بعضی مواقع و وقتی که مقداری جواب گرفتیم و خوشحال هستیم و اشتیاق داریم میاد سراغمون و میگه بسه لاغر شدن تورا زشت میکنه و….. مانع ایجاد میکنه .و ما را به سمت چاقی میکشانه 

      از استاد عزیز ممنون که در همهی فایلها به خوبی به موانع چاقی اشاره میکنید . بازم تشکر 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1402/02/29 18:20
      مدت عضویت: 426 روز
      امتیاز کاربر: 6215 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 544 کلمه

      به نام خداي هدايتگرم

      سلام خدمت استاد عطار روشن عزيز

      تکرار سن چاقی تكرار سن لاغري

      چقدر اين جمله براي من جديد بود…بهش فكر كردم و متوجه شدم واقعا چرا !!!!

      چطور من به ذهنم نرسيده بود مطلب به اين واضحي

      من يكسري مانع درباره مهمان ناخوانده رو براي خودم بوجود آورده بودم و سالها اونها رو تكرار كردم

      همين الان از دست خودم لجم گرفت كه چرا با خودم اين كار رو كردم

      استاد من درباره چربي هاي كهنه و نو قبلانا چيزهايي شنيده بودم و چندين بار هم تكرارش كردم 

      ولي

      توي سالهاي اخير يادم نمياد اينو گفته باشم

      ولي چون باورها در پس ذهن من دارن كارشون رو ميكنن پس من بايد روي اين باور هم كار كنم

      نكته ديگه كه بسيار مهم بود و جا داره روش خيلي كار كنم 

      تعريف افراد متناسب از كلمه “پرخوري”

      اونا اصلا همچين تعريفي براي غذا خوردن ندارن

      اونا فقط ميخورن كه سير بشن

      ما با دست خودمون ، خودمون رو انداختيم ته يك چاه حالا هي مياييم اينجا فرياد ميزنيم كه استاد به داد  برس

      من تا اينجا متوجه شدم خيلي عميق تر از اين بايد كار كنم روي ذهنم

      يعني اصلا نميشه شوخي بگيرمش

      خيلي جدي تر از اين بايد اين ذهن رو بشگنم بريزم پايين

      يعني ميخوام بگم من كه سن مهمان ناخوانده ام زياده….بايد صبر زيادي داشته باشم

      بله همونطور كه شما گفتيد تغيير فكر اصلا كار راحتي نيست

      همين كه ما بفهميم تغيير فكر زمان ميبره، ديگه از خودمون توقع هاي عجيب و غريب نداريم

      مجبورم بخورم!!!

      استاد من با گوشت و خونم ميفهمم اين جمله تون رو 

      من درك نميكردم وقتي كسي ميگفت نميتونم بخورم

      ولي به لطف الله و به لطف آموزش هاي شما من با اين جمله آشتي كردم…و ديگه برام غريبه نيست

      چندين بار تجربه كردم كه ديگه نميتونستم بخورم

      و چقدر برام جالب بود اين تغيير

      استاد من يه چيز بگم 

      ما كه توي مسير هستيم يكي از چيزهايي كه ممكنه ما رو استاپ كنه همينه كه تغييرات كوچيكو ميبينيم و ذهن  مياد به ما ميگه بسه ديگه به چيزي كه ميخواستي رسيدي….چون كار ذهن اينه ما رو هميشه در نقطه امن نگه داره و جلوتر رفتن احساس نا امني براي ذهن داره…

      و ميبينيم در روزهاي آينده تغييراتمون كم شده

      بعد اونايي كه به فرمول هايي ذهني آشنايي ندارن، ميان ميگن وزنمون استاپ شده

      ولي وقتي بفهميم ذهن داره كار ميكنه ميايم خودمون رو كنكاش ميكنيم…و مچ خودمون رو ميگيريم …كه …اوووو…من اونجا سر اون تغيير ذوق كردم و سر اون ذوق موندم

      حالا بايد چيكار كنيم ؟

      بايد اونجا به خودمون بگيم آفرين اين تغييرو كردي قوي تر برو جلو براي تغيير بعدي

      و بايد حالا آگاهانه يك هدف جديد رو براي خودمون ايجاد كنيم

      من چيكار كردم با ديدن اولين تغيير

      به خودم گفتم حالا بيا ببين وقتي ميري فروشگاه چقدر ميتوني فقط خريد هاي ضروري رو فقط خريد كني

      رفتم فروشگاه و هي چشمم چيزاي رنگي رو ديد

      سريع دوست متناسبم رو آوردم توي ذهنم و يادم اومد چندين باري كه با هم رفتيم خريد و ديدم چطوري خريد ميكنه

      و تونستم كنترل كنم خريد كردنم رو

      استاد در اين زمان صداهاي توي سرم مياد كه “اينم كه مثل روش هاي ديگه لاغري بايد يه كاري بكني براش”

      من ميگم بله بايد يك كاري براش انجام بدم

      ولي ايندفعه دارم از ريشه درست ميكنم 

      مگه داريم كاري توي اين جهان كه كاري براش نكنيم و خودش خود به خودي درست بشه

      حتي لاغري هم ريشه سالم ميخواد تا رشد كنه 

      توي زمين ناهموار با باورهاي غلط، لاغري هم رشد نميكنه

      از شما سپاسگذارم براي اين آگاهي جديد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 384 کلمه

      سلام به همه مهربونا امیدوارم حالتون عالی باشه

      استاد عزیزم وای که چقد شما تو این کار استادین 

      این نکته ک شما بهش اشاره کردین لامصب من اصلا بهش فکرم نمیکردمممم منظورم اینه روزانه فک نمیکردم به این موضوع ولی انگار این حرفو میشناختم انگار تو لایه های ناخودآگاهم پنهون شده بود همین حرفتون که چربی های قدیمی و جدید رو میگم  ،بله چربی چربی دیگه چ فرقی میکنه ک تو چ سنی باشیم باید آب شه وقتی لاغری با ذهن رو یاد بگیریم حتما همشون آب میشن 

      چون دیگه بهش خوراک ذهنی نمیدیم ک تاثیرش رو جسممون اتفاق بیوفته 

      نکته بعدی ک گفتین بچه ها پرسیدن چجوری این چربی ها خارج میشن واقعا برام سوال بود 

      ولی من همیشه با خودم میگفتم ک حتما دفعشون میکنیم  

      مهم اینه ک آب بشن برن ب ما ربطی نداره چطوری و باز هم ، هم به خودم هم بقیه دوستان میگم ک باید به این روند اعتماد کنیم باید به این بدن اعتماد کنیم اینطوری سریع ترم لاغر میشیم 

      من خودم وقتی مطالب رو دنبال نکردم یعنی فاصله افتاد احساس میکردم ی کم پهن شدم بعد ک نمیگم هر روز ولی زود ب زود میام سایت و تمرین هارو انجام میدم الان چند روز دوباره باریک تر شدم و من عاشق این بدنم ک داره باهام راه میاد 

      این بدن داره باهام حرف میزنه من عاشق این بدن هوشمندم دیروزم رفته بودم دکتر مجبور بودم بعد چهار ماهی وزن نکردن خودمو وزن کنم و خوشبختانه دیدم ک پنج کیلو کم کردم 😍😍

      من همش حس میکنم با کار کردن رو ذهنم روز ب روز دارم لاغرتر میشم  

      من حتی اگر باردار بشمم این سایت میام و تمرین رو رها نمیکنم مطمانم بدن من انقد باهوش هست ک اونقدری ک نیاز برا بچه وزن اضافه میکنه ن بیش از اندازه ک هم در دوران حاملگی به مشکل بخورم و نه بعدش چون بارداری فرمول لاغریش اینکه این همه خانم باردار شدن بعد چند هفته ای به اندام قبلی برگشتن 

      خدارو خیلی سپاسگزارم به خاطر این بدن هوشمند 

      که انقد خوب کارشو انجام میده که جز اینم نمیشه از اشرف مخلوقات بودن انتظار داشت 

      من نمیترسم ک بعد بارداری چاق تر بشم چون من 

      این ذهن من تحت اختیار منه پس من تصمیم میگیرم چطور اتفاقات پیش رو تعیین کنم  

      چون خدای بزرگم به من قدرت خلق کنندگی داده 

      الهی سپاسگزارم برای تمام آرامشی ک در جسم و روحم جاریست 😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/02/09 16:01
      مدت عضویت: 456 روز
      امتیاز کاربر: 48930 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 535 کلمه

              سلام براسنادعطارروشن 

      من وفتی داشتم به مرو زمان که چاق میشدم وفتی با ذهنم فرنولهای اشتباه هم درست وهم تکرار میکرد م بعداون فرمولهی اشتباه به یی باوره اشتباه وبعداون باورهای اشتباه تبدیل به یی نقشه ذهنی که اماده هرزمان خواستم خیلی  راحت استفاده کنم اون زمان وحتی لقمه های غذارو تودهان میزاشتم 

      ومیخوردم به غذای هًزم شده که به انرژی تبدیل شده میگفتم برتوگدوم قسمت ت اونجا ذخیره شو توبر کدوم قسمت دیگه ذخیرا شود حالا جند لایه شو قدیمی یی طرف جدید های

      یی طرف دیگه چربهای قدیمی چون شما قدیمی هستید فشرده شدید مباد توکم کردن وزن به شمااسیب برسا همه رو خودم انجام دادم حالا تومسبر لاغریی باید این همه کاری رو  انجام خودم انجامبدم اصلا توچاقی که من خودم به این فکربودم 

      تا چربی اب شه جطوراب شه ازکحا ابشه بخارشه دفع بشه ازلایه روی اب بشه لایهی قدیم دبگه اب  نمشن یا دیراب میشن اینهاهمه درذهن ماست هنه  یی فرمول اشتباهی هست که خودما ساختیم وخومون تویی چاله انداختیم بجای استفاده درست ازیی وسیله که ازچاله ماشین جسمون بیرون بکشیم هی گازداد چاله که توش افتادیم بیشتر حفرمبکنیم وبیرون امدن ازچاله برای خودمون سخترش  میکنیم 

      بابا من ۵۶ سالمه چربی من که باید خیلی فشردترباشه اصلا اب نشه چون زمان چاقی من باوزن بالا حدود ۴۰ سال هست که من متوجه چاقی خودم شدم 

      ولی با کمال خوشحالی دا رم وزن کم میکنم پس اینهاهمه بی اساس هست چیزی که خودمون درستش کردیم برای بیچاره کرد تواین مسیر با بودن ادامه دادن تازه متوجه میشی چکاری کرد چقدراشتباه رفتارکردی تازه دستگیرت میشه چقدرباید زمان بزاری اشتباهات جبران کنی اگه تواین مسیر با عجله کردن بخواهی زود تند سریع به هدف برسی من میگم ازدیدمن امگان نداره این من بود  که 

                    روز ۱۳/ ۱۰ /۱۴۰۱

      وارد سایت شدم همین افکارداشتم که زود سریع تند یادبگبرم وخودم ازدست جاقی نجات بدم ولی چنان ارامشی درمن به جوداوردابن مسیر که ۱۲ گام بعد ۱۰۰گام وبعد دوره سرزمین لاغریرو درام یادگیری میکنم تازه درام کم کم یادگیری انجام میدم متوجه میشم که چکارکنم تا بهترهم زندگی کنم وهم به نتیجه این مسیر که متناسب شدن هست برسم اره توارامشی که من دریافت کردم که برام حالا فقط یادگیری درست واصولی وچگونکی انجام دادنش مهم شده دیگه به لاغریی به اون شکل هیجانی توجه ندارم من با بودن دراین مسیر لاغر خواهم شد  اول باید یادبگیرم چطوررفتاروعمل کردم که این همه چاق شدم توهمون زمان هم دارم یادمیگریم چطور ارام واهسته با برطرف کردن موانع ذهنی موجود درذهنم که اون کارخودم بوده خودم لاغرکنم من همه کلی ازخانواده ورسانه  وحامعه کلی فرمول اشتباه هم یاد وهم نگه داری توذهن کردم پس همه اینه باید زمام بدیم تا بتونیم درستش کنیم 

      توزمان کم مگه امکان داره این همه اشکال برطرف کرد 

      ما مثال یی داتش اموز کلاس اول هستیم‌که داریم یادگیریانجام میدیم اول حرف یا میگیرم به کلمه سازی یاری وبعدجمله ودراخر خواندن ونوشتن یادمیگیرم هر سالی که اینجا هستیم مادرایم پله ترقی هنرخودمون به بالتر میبریم 

      اگه کسی که سواد خواندن ونوستن همین زبان فارسی رو بلد نیست توسن بالترمی توانه تویی ماه خواندونوشتن درست کامل یادبگیره اینحاهم به این شکل باید خودمون دربودن تومسیر واستمرا داشتن ودراخرنتیحه گرفت موظف بدونیم من که به این شکل دارم رفتارمیکنم 

      خدا پشت وپناهتون یاحق حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/03/17 20:13
      مدت عضویت: 1433 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 431 کلمه

      سلام 

      همیشه همینه . برای لاغرشدن . برای ثروتمندشدن . برای روابط عالی تا میخایم یه تکون اساسی باورهامون رو بدیم سریع ذهنمون مقاومت میکنه  اووووه میدونی چقدر زمان میبره تا بتونیم به هدفمون برسیم .

      ما سالها تو اون جو وفضا بودیم و چربی هامون قدیمی وکهنه وسفت شدند دیگه احتمال آب شدن آن چربیها تقریبا صفره .

      یا مگه من میتونم تواین سن ثروتمند بشم یا روابط بی نظیر رو تجربه کنم و….

      ولی اگه خوب به دوربریامون یه نگاهی بیاندازیم میبینیم که چقدر این باور مسخره هست مثل استاد عزیز یا دوستان شگفت انگیز که از کودکی چاق بودن و تونستن باقدرت ذهن متناسب بشون .

      پس اگه یک نفر تونسته متناسب بشه بااین روش . پس بقیه هم میتونن. نشانه ماندن دراین مسیر احساس خوب هست و کمترشدن نگرانی بابت چاقی و ترس از غذا خوردن و…..

      همین الان داشتم به مادرم میگفتم که من هدفم از لاغرشدن بیشتر وضع ظاهری بود ولی الان به هدیه هایی از پرودگارم دسترسی پیدا کردم که اصلا فکرشو نمیکردم .

      الانا هرسری به وضع جسمی خودم نگاه میکنم میخندم و به خودم تبریک میگم و میگم حق من بود که این حس عالی روتجربه کنم بااینکه هنوز یه مقدار مونده تا متناسب ایده آلم شوم .

      و وقتی درمسیرلاغری با ذهنم هستم وروش ذهنی برام اثبات ترشد رسیدن به جنبه های دیگه زندگی و سروسامان دادن آنها برام باورپذیرتر و راحتر شد .

      الان یک سال ویک ماهه که من با این دوره بودم و حس خوبی دارم خوشحالم تو سال ۱۴۰۰ تونستم حرکتی برای بهبود زندگیم داشته باشم .

      چقدر زمان زود میگذره . اوایل که وارد دوره شده بودم ترس داشتم و امید . کم کم ترس ها کمتر وکمتر شد وامید بیشتر وبیشتر و باعث شد استمرار داشته باشم واین لذت رو تجربه کنم .

      خدا خیلی کمک میکنه اوایل که وارد دوره شدم فقط گوش میدادم کم کم یکی یکی با گوش دادن باورهای مخربم از توذهنم ریخت بیرون . و کم کم تاثیراتشو  توجسمم دیدم .

      من هرموقع گرسنم بشه غذا میخورم گاهی روزی سه بار . گاهی پنج بار . گاهی یه بشقاب نصفه برنج . گاهی یک بشقاب پر میخورم .

      الانا نمیشه به خاطر ترس ازچاق تر شدن غذایی رو نخورم .

      سن فقط گردش زمین به دور خورشید هست که ما اومدیم اون رو به همه چی زندگی ربط دادیم .

       استاد یه فایلی دارن تو سایت تحت سن تندرستی . خیلی آموزنده هست وهمراه بااین فایل گوش بدین خیلی تو شکستن این باور مخرب سن چاقی کمک کنه .

      اونجا بود فهمیدم دنیا چه خبره ‌ وچه تفکرات اشتباهی داشتم .

      خدایا شکرت که به این سایت زیبا هدایت شدم.

      تشکر از استاد عزیز بابت مطالب آموزندش .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 39190 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 126 کلمه

      سلام استاد گرامی
      خسته نباشید
      متوجه شدم که این دید من چقدر مانع لاغری بوده،که سن اگه از حدودا ۲۳سالگی رد میشه دیگه خیلی سخته لاغر شدن و چربی سوزوندن،بیچاره اونایی که با اطمینان این حرف رو بهشون میگفتم.
      الان فهمیدم که اصلا هیچ ربطی نداره،
      لاغر شدن فقط به برداشتن این موانع ذهنی ربط داره،باید اینها رو شناسایی کنیم و با اطمینان بگیم که اشتباه بودن،
      بعد خود به خود لاغر میشیم.

      ❤استاد کلی خندیدم با این موضوع که گفتید : یکی از دوستاتون وقتی نهار خورده بودید،دیگه تا ۳یا ۴ ساعت میگفت سیرم تازه نهار خوردیم،
      شما میگفتید کجا ما تازه نهار خوردیم یه ساعت پیش بود یعنی چی این مریضه 😃،
      الان ما میخوایم آجیل ، چای و کلوچه بخوریم 😀
      عالی بود 😂😂😂

      ممنونم
      امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/01/14 20:47
      مدت عضویت: 1433 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 292 کلمه

      سلام

      چه باور مخفی که شناساییش میتونه سرعت لاغری ما دوچندان بکنه . سن چاقی ما ربطی به لاغر نشدن ما نداره .

      من بارها شده تو رژیم اوایل به خوبی وزنم میومد پایین واین رو طبیعی میدونستم چونکه تازه گیها این چندکیلو شکل گرفته  و هرچقدر وزن پایین تر رومیخاستم بهش نمیرسیدم و نهایت تا ۶۵ استپ میخورد .

      چون من یه مدتی کلاس پوست هم میرفتم از اینهایی که حالت مشاوره میدادن واسه فروش کرم زیبایی پوست . گرم لاغرکننده شکم و… . واونجا نحوه تدریس بهمون میگفتن که پوست سه لایه داره . و برای اینکه کرم تاثیرداشته باشه مرتب بایستی تکرار کنیم تا به لایه های زیرین پوست نفوذ کند و همه این نوع آموزشها در من این باور مخرب رو ایجاد کرد که لایه های زیرین پوست مقاومترن و آب شدنش سخت تر هست 

      بارها شده میخاستم به پدرم یه جورایی این روش ذهنی رو بگم آخه بدجور از درد پا میناله واصلا نمیتونه روی زمین بشینه ولی بارها این باور مخرب که اون نزدیک به ۷۰ سالشه و اون نمیتونه منو از این کار منع میکرد .

      چون سن چاقیش قدمت چند ساله داره و این کار رو براش سخت تر میکنه .

      وازیک طرف هم میترسم اون این روش رو قبول نکنه والان که توجهی به چاقی نداره واون رو پذیرفته . واگه من بهش بگم تمام توجهاتش میره روی بدنش و شدت چاقیش بیشتر میشه و شاید هم اقدامی نکنه . به همین دلایل منصرف میشدم .

      الان با شناسایی این باور روند لاغرشدن رو برای خودم راحت میکنم .

      وقتی استاد تونسته ۳۵ سال چاقی رو بدون راهنما و مرجع و با آزمون وخطا یک سال ونیم نتیجه بگیره حالا منی که تواین مسیرم ولقمه آماده دارم بایستی خیلی راحت تر به هدف متناسب شدن برسم .

      با سپاس از استاد عالیقدر.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1401/01/06 21:40
      مدت عضویت: 1174 روز
      امتیاز کاربر: 10513 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 290 کلمه

      بنام خدا 

      بازم مثل همیشه فایل بسیار عالی و آموزنده ی استاد عزیز 

      مطلبی را که یاد گرفتم قدمت سن چاقی بود و واقعا هم همین طور بود پن خودم همیشه توجهم به چاقی شکم و پهلوهام بود که هر رژیمی که میگرفتم همه جای من لاغر میشد بجز شکم و پهلو و بارها کسانی بهم میگفتن که فلانی اگه این شکم و پهلوهات نباشن کمتر چاقی تو مشخص است و خلاصه بیشتر مرا حساس میکردن و جوابی که من میدادم این بود میدونی چیه اینها چربی های کهنه هستند به این سادگی آب نمیشن چون سفت شدن یادمه وقتی باشگاه میرفتم مربی یه تمرینی می‌داد که باید جفت دیوار می ایستادیم و شکم و پهلوها را محکم میزدیم به دیوار تا این چربی‌ها زودتر آب بشن وقتی باشگاه میرفتم هر کس میدیدم بهش میگفتم لاغر نشدم تو آینه میرفتم خودمو چک میکردم 

      سایز میگرفتم وزن میکردم ویا تو آینه همش به صورتم نگاه میکردم که صورتم لاغر نشه و از ریخت و قیافه بیفتم وپوستم چروک بشه بد جوری روی پوستم حساس بودم بر عکس هم اطرافیان بهم میگفتن فلانی خوب لاغر شدی ولی صورتت کشیده شده اینو می‌فهمیدم حالم بد میشد غافل از این که همه ی اینها خودشون مانع لاغری من بودند الان تو نوشته چند تا را من گفتم وزن کردن بود ،سایز گرفتن ،نگرانی پوستم ،سن چاقی ام اینها همه موانع لاغری هستن .

      ولی خدا را شکر از وقتی در این سایت فعالیت میکنم 

      بسیاری از این موانع را شناسایی کردم و عجیب از وقتی وارد سایت تناسب فکری شدم یک درصد هم نگران پوستم نبودم حتی قبل اینکه از این فایلها گوش بدم که در این رابطه استاد توضیح دادن یه طوری خیالم بابت همه چی از همان اول راحت بود چون به این مسیر ایمان دارم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/05/05 11:56
      مدت عضویت: 1033 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 268 کلمه

      سلام استاد واقعا فایل بی نظیری بود تک تک حرفهاتونو باید با
      طلا نوشت من خودم اولین بار ک اومدم سایت خیلی برام گنگ بود درسته از قبل ب این نتیجه رسیده بودم ک چاقی منواز خوردنم نیس چن من نمیخوردم واقعا هر چ قدر رژیم و کالری و اینا یاز تغییری نمیکردم وهمین ک این جمله دیدم ک لاغر شدن با ذهن و این حرفها ب خدا انگار ی چیز درونم گف دیدی عین من
      تک فایلها انگار دارن شرایط منو توضیح میدن از گوش دادن ب هر کدومشون لذت میبرم کار میکنم گوش میدم ی جوری شده وابسته شدم عاشق لاغری شدم خودمو بیشتر دوس دارم بیشتر درک میکنم میفهمم چیا کشیدم و کسی جز خودم نمیتونه ب من کمک کنه تو این مسیر باید استمرار داشته باشم تو هر مسیری باید استمرار داشته باشیم مگه قبلا همین حرفو تو رژیم داشتیم ک باید استمرار باشه و فلان ولی تو این مسیر استمراره شیرینه اصلا خودت دلت میخواد بیای بشنوی بنویسی من دیروززندگی با طعم خدا گوش دادم و نوشتم یخدا حس کردم اندازه دوکامیون بار از دوشم برداشتم اونقدر بهم حس خوب داد من لاغری با تمام سلولهای بدنم حس میکنم ولذت میبرم از حس حس عالی ک با هیچی قابل قیاس نیس دیروز مهمون داشتم برقها رفته بود ولی منوهندزفری انداختم ب فایل گوش دادم و کارهامو همزمان انجام دادم و لذت بردم درحالی ک همسرم میگف اونو بنداز اونور چرا خودتو خسته میکنی در حالی ک من خسته نمیشدم بیشتر حس خوب داشتم من معتاد این مسیر شدم وتشنه تر
      سپاس فراوان از خدای عزیزم ک حال منو خوب کرد
      سپاس از استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1400/02/25 03:09
      مدت عضویت: 1422 روز
      امتیاز کاربر: 490 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,047 کلمه

      سلام 

      استاد من چندبار این فایلو گوش دادم و خیلی بهش فکر کردم . چندتا مثالی به ذهنم اومد که خیلی مبحث سن  چاقی و کهنگی چربی ها و چجوری آب شدنشون و  برام منطقی کرد البته جای خیلی تکرار داره تا حک شه تو ذهنم اما گفتم دیدگاهمو بنویسم شاید برای دوستان هم مفید باشه .🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

      👈وقتی یه فردی چندین ساله که اعتیاد داره مثلا 30 سال ، خودش و اطرافیانش فکر میکنن که دیگه محاله که اون آدم ترک کنه دقیقا مثل همین چاقی یه عالمه باور اشتباه تو ذهنشونه که سخته و نمیشه و اینهمه سال معتاد بوده باز اگه اوایلش بود راحت تر بود و …..ولی فرض میکنیم  خود اون شخص بعد مدتی  به یه جایی میرسه که تسلیم میشه و کم میاره و تصمیم قاطع میگیره که ترک کنه  !

      آیا برای ترک اعتیاد 30 ساله بهش میگن که 30 سال باید ما تورو رو ببندیم به تخت یا تحت نظر بگیریم تا ترک کنی؟؟؟؟؟؟ مسلما نه ! یه مدت کوتاه مثلا دوهفته نهایتا سه هفته شاید طول بکشه تا مرحله ی اصلی ترک اعتیاد یا همون پاک شدن فرد طول بکشه  (که میشه همون سن لاغری  واقعی که شما فرمودید نهایتا یک سال طول میکشه تازه شایدم کمتر که توی سایت حضور داریم و آگاهی جدید میدیم به ذهنمون  ) . حالا از این مرحله به بعد اون آدمی که ترک کرده رو رها نمیکنن به حال خودش چون خیلی آسیب پذیره و هر آن ممکنه وسوسه بشه و مجددا……. پس تا یمدت توی جلساتی که شنیدیم کم و بیش برگزار میشه و افرادی که ترک کردن میرن اونجا  و از تجربیات دوران پاک شدنشون میگن  تا بتونن مدت بیشتری تو مسیر بمونن  و یه وقت منحرف نشن از مسیر صحیح در غیر اینصورت دوباره ممکنه برگردن به همون وضعیت اول  (و این هم میشه همون سال های تکرار لاغری که باید بااشتیاق تو مسیر باشیم و ادامه بدیم تا یوقت لیز نخوریم و به ایستگاه چاقی برنگردیم )

      یکی دیگه هم آموزش موسیقیه . مثلا کسی که میخواد گیتار زدن رو یاد بگیره اون استاد موسیقی نهایتا طی چند ماه اصول کلی گیتار زدن و نت ها رو بهش آموزش میده ولی اون شخص گیتاریست ماهری میشه با چندماه یادگیری؟؟؟؟ البته که باید چندسال ادامه بده و تکرار و تمرین کنه تا ماهر بشه و حرفی برای گفتن داشته باشه 

      ما اینو درک کردیم که لاغری یه هنره مثل هزار تا هنر دیگه که یاد گرفتنین!پس هیچ راهی نداریم جز اینکه لاغری رو درست مثل چاقی  ،رانندگی ، نقاشی ،گیتار زدن یا آشپزی و…… یادش بگیریم . راه میانبری وجود نداره .همونجوری که بار اول مثلا طرز پخت قورمه سبزی رو از مادرمون یاد گرفتیم اما  همون بار اول نتونستیم یه خورش جاافتاده و عالی درست کنیم و انقدر اینکارو تکرار کردیم که استاد شدیم برای لاغری هم باید انقدر تکرار کنیم اونم نه سرسری و برای رفع تکلیف که با جون و دل و باهدف یادگیری عمیق و اصولی،جوریکه لاغری رو از بر شیم همونطور که چاقی رو مو به مو بلدیم و بقول خودتون تو یکی از فایل ها که گفتید اگه به شما بگن تو یه ماه چجوری میتونید لاغر بشید هیچ ایده ای ندارید اما اگه بگم چجوری چاق میشید همتون استادید 😆😔 طی چندین سال انقدر ادامه دادیم و تکرار کردیم رفتار و افکار اشتباه رو که اتوماتیک وار چاق میشدیم درحالیکه طبیعت بدنمون نبوده ولی ما کاری کرده بودیم که بدن چاره ای نداشته جز چاقی. حالا بیایم فاکتور زمان و عجله رو بزاریم کنار و همین کارارو برای لاغری که از خداوند به ارث بردیم و حق طبیعیمونه انجام بدیم اونوقت نه بیست سال که نهایتاااااااا یکی دو سال زمان میبره که متناسب بشیم . 

      بحث جالب دیگه این بود که یه عده میخوان مثل متناسبای فابریک هرچقدر میخوان بخورن اما لاغر هم بشن اما اون فرد متناسب هیچکدوم از فرمولای اشتباه ما تو ذهنش نیست .شاید تک و توک باشن متناسبایی که نگران بهم ریختن اندامشون باشن و یکم مراقب خوردنشون باشن اما نهایتا همین یه فرمول اشتباه و دارن و یکم ترس از خوردن دارن .ولی باقی لاغرا اصلا نمیدونن این چیزا وجود داره تو ذهن یه عده !!! ولی یه فردی که چندساله که اضافه وزن داره صدها فرمول چاق کننده داره و انواع اقسام ترس ها و افکار غلط ، خودشو بااون ادم میخواد مقایسه کنه و مثل اون رفتار کنه معلومه که نشدنیه! مثل این میمونه که من شدیدا سرماخورده باشم حالم بد باشه بگم چرا فلانی که سالمه میتونه غذای چرب و سرخ کرده بخوره ولی من مجبورم فقط سوپ و مایعات بخورم .من الان شرایطم اینه و باید قبول کنم که تا سالم نشدم نباید توقع داشته باشم مثل اون رفتار کنم .یمدت باید مراعات کنم یسری موارد و ، اوضاع که عادی شد دیگه همه چی  خودبخود اوکی میشه 

       تازه نیازی به اذیت کردن و محدودیت نیست .فقط و فقط کافیه تا گرسنه نیستیم چیزی نخوریم گرسنمون که شد هرچی  دلمون خواست بخوریم اماااااااا به اندازه نیاز ✔

      👈در رابطه بااشتیاق و انگیزه هم باید گفت عاشق که باشی نیازی نیست کسی بزور هلت بده خودت بدو بدو میری تو دل ماجرا و هر چی که لازمه بدونی از لابه لای این فایلا و متنا میکشی بیرون اگه نیاز باشه هزار بارم تکرار کنی یه فایلو اینکارو میکنی نه با اکراه و خستگی با خواست خودت اینکارو میکنی اگه اینطور نیست یعنی عاشق لاغری نیستی . حتی اگه یروزایی واقعا وقت نمیشه یا اتفاقی میفته که نمیشه روزای بعدش بخوبی  میشه جبران کرد و وقت گذاشت . من یوقتایی مثل همین الان اگه تو روز نتونم زیاد وقت بزارم قبل خوابم تمرینمو انجام میدم نظراتو میخونم  نظرمو مینویسم و بعد ش باحس عالی  استراحت میکنم .چون اطمینان صدرصد دارم آخر این راه قراره من به هدفم برسم پس هرچی بهتر استفاده کنم از مطالب بهتر نتیجه میگیرم .و اصلا هم کاری به چطور لاغر شدن و چجوری رفع شدن چربیا ندارم بمن چه چجوری وظیفه ی منه مگه !!!!من فقط وظیفم اصلاح افکار و باورامه بقیش به عهده ی کسیه که منو آفریده و اینهمه اعمال سخت و عجیب و غریب و ،شبانه روزی اینهمه سال داره برای جسمم انجام میده . اگه به چجوریش فکر کنیم باختیم !!!!چون کلی مانع جدید برای خودمون تراشیدیم فقط میگیم ما میخوایم لاغر بشیم و به مسیر لذت بخشمون ادامه میدیم  تمام!✅✅✅✅✅✔✔✔✔✔

      دوستان عذر میخوام اگه خیلی طولانی شد . استاد خوبم باز هم ازتون سپاسگزارم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 22 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار FARIDEH. T
        1400/03/02 20:32
        مدت عضویت: 1255 روز
        امتیاز کاربر: 4883 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 158 کلمه

        با سلام به شما دوست عزیز ،

        ممنونم خیلی جامع وزیبا دیدگاه خودتون را نوشتید ومن که حسابی استفاده کردم همینطور از گوش دادن این فایل استاد که بسیار آموزنده وتاثیر گذار بود وچقدر گوش دادن به این فایلها روز به روز نه تنها اشتیاق مارا برای رسیدن به تناسب اندام بیشتر می کنه ،بلکه لاغری  را برای ما آسان‌تر می کند ، وهمچنین به فرمایش استاد این سالهایی که ما چاق بودیم دقیقا همین باورهارا داشتیم وهمین افکار وباورهای غلط سد راه ما بودند دربه تناسب رسیدن ما، بخصوص همگی ما خوردن  مواد غذایی را برابر با چاقی واضافه وزن می دانستیم وهمین باور چقدر در امر چاق شدن ما تاثیر داشت ،من در اینجا ،جا داره که هم از دوستانی همچون شما وهم از استاد بی نطیرمان مراتب تشکر خودرا ابراز  کنم وآرزو کنم که همه افراد چاق باتوجه وکسب آگاهی‌های بیشمار به تناسب اندام همیشگی دست پیدا کنند.

        با آرزوی موفقیت شما دوست عزیز 

        همیار شما    فریده

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 4 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار جاودانگی
          1400/03/07 02:16
          مدت عضویت: 1422 روز
          امتیاز کاربر: 490 سطح ۱: کاربر مبتدی
          محتوای دیدگاه: 36 کلمه

          سلام دوست عزیز 

          بینهایت ممنونم از لطف و توجهتون.  خیلی خوشحالم  که تناسب فکری( و جسمی )  رو درکنار استاد عزیز و دوستانی مثل شما دارم یاد میگیرم .  از همراهی و همیاری شما ،صمیمانه تشکر میکنم💖

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار مصی کوثری
        1402/04/19 02:18
        مدت عضویت: 324 روز
        امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 52 کلمه

        سلام به دوست متناسبم

        بسیار از نوشته شما لذت بردم من هم مثل شما با شوق و انگیزه بالا در حال سفر در این مسیر رویایی هستم و مطمئنم که خداوند چیزی میدونسته که ما رو به این سایت هدایت کرده برای شما و همه دوستان همگام آرزوی بهترینها رو دارم پاینده باشید 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1400/02/21 17:42
      مدت عضویت: 1422 روز
      امتیاز کاربر: 490 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 819 کلمه

      سلام به همگی

       من یادمه از سن خیلی پایینتر شاید 15 سالگی هروقت یکی از دخترای فامیل و میدیدم اینو بمن گوشزد میکرد که ازهمین الان بفکر باش نزار به سن بیست -سی برسی که دیگه کار حضرت فیله چون یجا خونده بود از یه سنی به بعد سوخت و ساز خیلی میاد پایین و تقریبا دیگه نمیشه لاغر شد !!!!!!درحالیکه خیلی هم تحصیلکرده و اهل مطالعه است ولی اطلاعاتش در زمینه لاغری و چاقی بشدت ایراد داشت . یعنی یکبار با خیال راحت من این دختر و سر سفره یا خوردن خوراکی مورد علاقش ندیدم و به محض شروع خوردن هی تاکید میکرد باید سه چهار قاشق بخورم نون نخورم وای شکلات خیلی چاق کننده است و نصف میکرد و بانگرانی میخورد . یعنی من نصف بیشتر باورای غلطم رو از همین اطرافیان گرفتم . توی جمعی که بودیم فقط حرف رژیم بود و سختی لاغرشدن و کلی حرف منفی و …. ذهن طفلکی منم همه رو ثبت میکرده و نتیجه شد اینهمه سال دوری از نعمتی که حق خدادادیم بوده ! حتی این اواخر هی تو گوشم میخوندن که نمیشه بیفایدس پیکر تراشی و جراحی فقط جواب میده فلانی معدشو کوچیک کرده 40کیلو کم کرده و ازین حرفای بشدت خطرناک ! که خداروشکر من اصلا دنبالش نرفتم 

      من هنوز فایل تصویری رو ندیدم فقط متنو خوندم و انقدر منتظر همچین حرفایی بودم که گفتم اول دیدگاهمو بنویسم بعد ببینم .چند شب پیش نشستم ذهنمو شخم زدم تا نزدیکای سحر فقط فکر کردم که چه موانعی چه باورایی تو ذهنمه که باید رفعشون کنم و خودبخود برم بسمت تناسبی که طبیعت جسممه !

      حدود 40 پنجاه  تا باور اشتباه پیدا کردم که بعضیاشو اصلا فکر نمیکردم میتونسته اینهمه سال مانعم باشه !!!!!!!!!!! که یکی ازونا همین سن چاقی بود .برای همین خیلی خوشحال شدم وقتی عنوان فایل و دیدم انگار برای من ساخته شده تا اون مانع و براحتی برش دارم البته باتکرار و منطقی کردنش برای ذهنم  

      وای که هربار دارید کار و برای ما راحت تر میکنید بینهایت سپاسگزارم . من نگران این کهنگی چربیا و سن چاقی بودم یجاهایی واقعا فشار میاد به مغز آدم درحالیکه داری فوق العاده کار میکنی و نتیجه رو هم میبینیا ولی اون فرمول پررنگه میاد و فکرتو درگیر میکنه . استاد حتی بااینکه باورم شده بود که اضافه وزن من در برابر اون چند تن غذا هیچی نیست (توی فایل هرچقدر که چاقی ،هیچی نیست)و عالی دارم کار میکنم این یکی دوهفته رو ولی باز به فکرم میومد که خب بدنت اون غذاهارو تازه به تازه مصرف میکرده همون روز یا انرژی میشده یا دفع میشده .نمیمونده کهنه بشه که سخت بشه برای بدنت ازبین بردنش . اینایی که چسبیده به بدنت برای یه سال دوسال نیست که حدود بیست سااااله !ببینید چقدر بی نقص فرمولا کارشونو میکنن و مانع میشن منی که بافایل قبلی کلی مانع و تونستم پشت سر بزارم این سن چاقی کلی منفی بافی کرد تو ذهنم و درگیرم کرده بود اما چون در مسیر درست هستیم فورا جوابش بهمون داده میشه .یعنی میخوام بگم یسری فرمولا در عین حال که فکر میکنی داری خوب پیش میری  و همه چی تمومه مرموزانه مانعت میشن و باعث بقول شما لیز خوردن میشن  پس موشکافانه دنبال فرمولای اشتباه بگردیم تا خودبخود همه چی انجام بشه .🍃🍃🍃🍃🍃

      چه فایل بموقعی بود .همه چیز این سایت فوق العاده است شک نکنید خدا   لحظه به لحظه اینجا حضور داره و داره هدایتمون میکنه . هرکسی که تو سایت حضور داره واقعا قدر خودش رو بدونه همگی نظرکرده ی خداوند بودیم که از سختی و رنجی که هنوزم عده زیادی درگیرشن نجات پیدا کردیم و بالذت و حال خوب داریم لاغری رو یاد میگیریم و تمومی هم نداره زیبایی های این مسیر

      حالا خلاصه ی بحث امروز 👈👈👈👈من باید سن واقعی چاقی خودم رو تغییر بدم نه تکرار آن را 😍😍😍😍پس هر چند ساله که از چاقیمون میگذره فقط و فقط تکرار اون سن واقعی چاقیمونه !تنها کاری که باید کنیم که این برامون منطقی شه اینه که  ما نهایتا چندماه یا یکسال طول کشیده که چاقیمون شروع شه و فرمول ها بشینه تو مغز و رفتارها تغییر کنه و دستورات جدید صادر شه و جسم بره بسمت چاقی .بقیه سال ها فقط تکرار اون فرمولا و اون سال اول  بوده .

      اگه مدتیه که توی سایت هستیم و باحس خوب و اشتیاق دنبال میکنیم مطالبو و فرمول های لاغری رو داریم میشناسیم درک میکنیم و عمل میکنیم به فایل ها …یعنی سن واقعی لاغریمون و شکل دادیم نشونه اش هم احساس خوبمونه تغییر رفتارامون کاهش حرص و ولع ازبین رفتن ترس از چاقی و خوردنه ! پس مراقب باشیم باعجله کردن باعث لیز خوردن خودمون نشیم  اگه هنوز تغییری درجسم ندیدیم ناامید نشیم و بگیم برای ما جواب نمیده .اتفاقا جواب داده و بذر داره تبدیل میشه به نهال ،که همون سن واقعیه است!  ازاین به بعد دیگه نهال تبدیل میشه به درخت که تکرار سال های لاغریه 💖💖💖 و بعدم میوه شیرین تناسب و میتونیم برداشت کنیم👏👏👏👏👏👏کُلّش همینه تکرار تکرار و تکرار 

       سپاس فراوان استاد🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ریحانه دوست محمدی
      1400/02/07 18:21
      مدت عضویت: 1225 روز
      امتیاز کاربر: 425 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 300 کلمه

      سلام استاد….. منم تمام مواردی که شما در زمان چاقی گفتین رو تجربه کردم، ینی تمام چاق ها حسشون و رفتارشون مشترکه. انگار جنس ادمای چاق یکیه.. اینقدر در تمام عمرم رژیم گرفتم. به قول شما تو هفته ی اول خوشحال بودم که مقدارو حجم غذامو کم کردم.ولی بعد یه هفته دقیقا همون یه ذره چیزیم که میخوردم برام انگار حجمش زیاد بود و ترس داشتم از خوردنش.. ولی خداروشکر این تنها مسیریه که بدون ترس و نگرانی از خوردن، هر ادم چاق رو به خواسته و ارزوی قلبیش که لاغری هس، میرسونه… فقط این مسیر خیلی صبوری میخواد. درکنار تغییر فرمول های ذهنی باید صبر هم داشته باشیم. حداقل به همون اندازه که بذرچاقیمون رو کاشتیم و تکرارش کردیم و رشدش دادیم، به همون اندازه بذر لاغری بکاریم و ریشه ساز کنیم در وجودمون. و با تکرار برسیم به تناسب انداممون…. بنظر من استاد هرکس که میگه اشتیاقم کم شده و هر دلیل دیگه میاره برای لاغریش، فقط و فقط بهانس. چون عاشق لاغری نیست. دوست داره لاغر بشه ولی عشقش کمرنگه. در حد خواستنه و گفتنه. نه در حد عمل.. عشق ینی عمل. منم تا به الان با تمرکز روی خوردن هام و نخوردن هام، دارم اموزش های شمارو و بذر لاغری رو  در وجودم نهادینه میکنم تا ترسی که هنوز توی وجودم حسش میکنم رو کامل ازبین ببرم…. ترسم خیلی کمرنگ شده ولی میخوام برای همیشه ازبین ببرمش… حتی ترسی که خیلی از ادم های متناسب دوروبرم دارن رو من نداشته باشم. چون به ادم های متناسب توجهمو بیشتر کردم. دیدم گاهی همین ادما از ترس اینکه اندامشون تغییری نکنه، مراعات در خوردن مواد غذایی دارن. بااینکه هنوز میل به خوردن دارن. خداروشکر که منم دراین مسیر الهی قرار گرفتم. تنها مسیری که هر عاشقی رو به عشق لاغری و تناسب میرسونه همین جاس….. عمرتون بابرکت… یاعلی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار khaterehrahimi410310
      1400/01/19 12:31
      مدت عضویت: 1397 روز
      امتیاز کاربر: 12
      محتوای دیدگاه: 666 کلمه

      سلام به مشتاقان لاغری با ذهن با گوش دادن به این فایل متوجه شدم موانعی که من برای لاغری در ذهنم احساس میکنم یعنی همان فرمولهای چاقی، جمله هایی هستند که به دلیل  بارها تکرار شدن در ذهن من تثبیت شده اند.یکی از این جمله ها اینکه بعد از ازدواج به دلیل تغییرات هورمونی چاق شدن طبیعیه و من که تا قبل از ازدواج متناسب بودم بعد از ازدواج شروع کردم به چاق شدن و جالب اینجاست که خودم رو عامل چاقیم نمیدونستم و فکر میکردم طبیعیه. جمله یا فرمول بعدی چاق شدن و بزرگ موندن شکم بعد از زایمان بود که اینم در ذهن من به علت بارها شنیدن و تکرار در ذهن عادی شده بود و من خودم رو مقصر نمیدونستم پس به رفتارهای اشتباه غذاییم بی توجه بودم. جمله دیگه ای که من رو به سمت چاقی سوق داد واز تناسب اندام دور کرد اینکه  بعد از یائسگی سوخت و ساز بدن کم میشه .جمله بعدی حرفی بود کا از دکتر ارتوپدی که برای کمردرد پیشش رفته بودم شنیدم و در ذهن من حک شد و تبدیل به فرمول شد اینکه همین الان ازنت رو کم کن اگه به ۴۰ سال برسی سوخت و ساز بدنت کم میشه نمیتونی لاغر بشی.و این جمله مثل جملات دیگه بارها و بارها در ذهن من تکرار و تثبیت شد و تبدیل به سوی محکم در برابر لاغری شد. و اشتها و رفتار سیری ناپذیر من باعث شد روز به روز به وزنم اضافه بشه و طی ۲۰ سال ۳۰ کیلو اضافه کنم . اما زمانی که با سایت تناسب فکری آشنا شدم بعد از گوش دادن به چند فایل متوجه تغییر رفتار در خودم شدم منکه هرلحظه در حال خوردن بودم دیدم میلم به خوردن کمتر شده برای اولین بار بود بعد از سالها نسبت به خوردن شیرینی  بی میل شده بودم.بنابراین تصمیم گرفتم از دوره رایگان لاغری با ذهن استفاده کنم. با علاقه به فایلها گوش دادم و تمرینها رو در دفترم نوشتم و به طرز باور نکردنی وزن کم کردم طی ۲ ماه ۸ کیلو کم کردم و ماه غذا ۲کیلو جمعا ۱۰ کیلو با ذوق و شوق لباسهای قدیمی رو می پوشیدم و از خوشحالی به وجد میومدم همه لباسهام گشاد شده بود و تقریبا ۲ سایز کم کرده بودم . تا اینکه پیش دکتر آنکولوژیستم رفتم اونکه هر دفعه میگفت باید وزن کم کنی این چربی های شکمی برات ضرر داره وقتی دید طی ۳ ماه ۱۰ کیلو کم کردم هشدار داد مراقب باش سریع وزن کم نکنی چون بدنت ضعیف میشه و بیماری بر میگرده (چون من ۳ سال پیش به   سرطان مبتلا شده بودم) این جمله کار خودش رو کرد ترس از لاغر شدن روز به روز در من بیشتر شد رفتاری قدیمم به مرور برگشت دوباره شروع به خوردن کردم منکه واقعا میلم به خوردن شیرینی و سرخ کردنی از بین رفته بود دوباره شروع به خوردن کردم دیگه کم کم سرزدن به سایت رو هم کم کردم نتیجه اینکه دیگه وزنم کم نشد.اما این جمله استاد که اگه به روش لاغری با ذهن وزن کم کنی دیگه برنمیگرده یکجوری توی ذهنم حک شده و همیشه با خودم تکرارش میکنم که تبدیل به یک فرمول لاغری برای من شده با وجود اینکه دوباره شروع به خوردن کردم اما وزنم اضافه نشده. همیشه به خودم میگفتم این ۱۰ کیلو که با این روش کم کردی قابل برگشت نیست. حالا بعد از چند ماه میخوام دوباره شروع کنم به گوش دادن فایل ها،البته دراین مدت چند بارجسته و گریخته به سایت سر میزدم نوشته رو میخوندم بعضی فایلها رو گوش میدادم و همیشه دلم میخواست دوباره شروع کنم اما تاثیر یک جمله و ترس از اون شاید بزرگترین مانع من برای شروع دوباره بود . امیدوارم خدا کمکم کنه تا در این راه ثابت قدم باشم و بتونم ۱۰ کیلو  دیگه از وزنم رو کم کنم و به تناسب اندام برسم. از استاد عطار روشن بخاطر فایل های بی نظیرشون تشکر میکنم.  خداوند همه ما رو در این راه ثابت قدم بدارد. آمیناز همه برای طولانی شدن نوشته ام عذر خواهی میکنم.    

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18
      محتوای دیدگاه: 126 کلمه

      سلام دوستان عزیز. وقتی دلیل چاقی رو سعی کنیم بشناسیم یعنی چیزهایی که باعث چاقی ما میشدند چه فکری چه جسمی انوقت که میتونیم موانع رو از سر راه برداریم .یکی از این موانع برای من سن بود چون فکر میکردم که با افزایش سن حتما چاق میشم و کسی که سن بالا داره اصلا نمیتونه لاغر بشه ولی از وقتی که این افکار غلط رو کنار گذاشتم وایمان پیدا کردم که لاغری بسته به ذهنمون داره و نه به افزایش سن خیلی کمک کرد به متناسب شدنم خیلی جالب بود برام که من به این جمله من میل ندارم رسیدم بدون اینکه از شما شنیده باشم خیلی خوشحالم فکر می کنم دارم مسیر رو درست میرم ممنونم از شما استاد که همراه همیشگی ما هستید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1399/12/28 03:53
      مدت عضویت: 1201 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 804 کلمه

      در خدمتتون هستم باادامه ی شرح😍
      ما اگ بتونیم موانع لاغر شدن رو شناسایی کنیم و سعی در پاکسازی آنها (موانع)داشته باشیم.چ بخاهیم ، چ نخاهیم ما هود ب خود لاغر میشیم..
      واگرنع ک جسم ما هیچ مشکلی در کم کردن وزن و سایز ندارع …این همه راه غلط و اشتباه رفتیم تونست بازم کم کنه پس ببینیم ک در راه درسه و صحیح چ کم کردنی هایی رو میخاد انجام بده انشاالله 🙏😍💪🤲♥️
      ووقتیک روند متناسب شدن شروع بشه مثل ترمیم یک زخم ک اتوماتیک بدن مار خودش و انجام میده .جسممون هم برای لاغرشدن ،سلامتی، سفت شدن پوست .وغیره کاره خودش رو ب نحوه احسنت برای ادامه حیاات و کارهای فیزیکی انجام میده ..پس چرا ازروی بیکاری بشینیم برای خودمون مانع و دست انداز درست کنیم و بجای قدم ب قدم جلو رفتن خودمون رو از مسیرمون هی باز داریم .
      وقتیک یک تصمیم میگیریم باید قاطع و صربح باشه بدون هنقولت اوردن و بهانه جویی ..بدون امروز و فردا و شک و تردید..ی بسم الله و یاعلی بگیم و شروع کنیم ، بریم تو دل ماجرا و راه و روش درست…حتی اگ ی روزایی رو روز خودمون ندونستیم ک بی شک همه ی روزاهای خدا برای ماست و این بستگی ب افراد داره ک چطور شروعش کنن..ما فقط باید ادامه بدیم..و رها نکنیم..
      فردی ک لاغری رو دوست دارع عاشق لاغر شدن و متناسب شدنه دیگ ب شلی پوست و زردی صورت و باریکی چهره کاری نداره ک اگ داشته باش حکم حرف دیگران رو داره ک دیگرانم مانعی بودن برای لاغر شدن نشدنهای افراد چاق…ک اگ بگ چاقی چی؟چاقترشدی چی؟تو نمیتونی و فلان،،پس لاغر شدن ومتناسب شدن رو اصلا چیز بدو بدحالی ندونیم..ک اگ میخایم بدونیم ادامه ندیم و سر بقیه رو هم درد نیاریم ک ی میخایمممم ومیگیم هزارانننننن ولییی..
      میخایم یکیه اما ولی هاااا هزارتا…لاغر بشم لباس قشنگ نی بهم ،لپم میره تو ،صورتم دراز میشه ،رنگم زرد نیشه و فلان😐☹️و چون افکار منفی و محدود همیشه پیش و پا افتاده ترین حرف و کارهاست ..و افکار مثبت کمتری در ذهن میپرورانیم مسلما پیروزی با افکار محدوده😐 نکنیم اینکارارو…نکنیم🙏
      همه ی تصمیم ها ، انجام کارها، یادگرفتن شغل ، هنر ،مهارت ب زمان نیاز داره ، ب یادگیری نیاز داره ، ب شوق علاقه استمرار،عشق نیاز داره ب تمرین و تکرار نیاز داره لاغر شدن هم یک هنر و یک مهارته ک ب یادگیری شوق و انگیزه ،عشق واستمرا و ادامه وانجام تمرینات و مرور نیاز داره…رمان لازمه و باید براش وقت بزاریم..ب فایل های زیادی گوش دادن نیست ، ب یکی دوفایل نیست ، ب یکی دوماه نیست ..ب درک و باور افراد بستگی داره، یکی دیر ،یکی زود نتیجه میگیره..ب خدا خدا کردن و معحزه نیست….باید عادی بشه برامون متناسب شدن ،طبیعی بشه برامون مثل پلک زدن و نفس کشیدن ،باید هروز باهاش زندگی کنیم و براش برنامع ریزی داشته باشیم مثل هروز نماز خوندن ،حمام کردنن ،دستشویی رفتن ،غذا درست کردن….لاغرشدن رو کم ندونیم🙏
      ما برای چاق شدن هیچ رژیم غذایی یا ورزشی رو انجام ندادیم ک لاغر شدن رو توی رژیم وورزش بدونیم…اگ کسی جز سگفتی شدن میشه چ برای خودش چ برای سایت استاد عزیزمون ..براثر تغییر رفتار،افکار و باورهاش بوده ک نتیجه گرفته نگرشش نسبت ب عادتهاش تغییر کرده ..ن چیزی خورده .و ن چیزی نخورده…متوجع بشیم این حالات رو😉
      بعضی از افراد دچار شک و شبهه میشن تواول مسیر وهمچنین دچار تناقص حرفای استاد عزیز ک چون افراد متناسب هرچی ک بخان میخورن ولی چاق نمیشن….پس چرا ماهرچی ک میخایم بخوریم مثل متناسب هالاغر نمیشیم😐
      قبلش این سوال رواز خودشون بپرس شماالان متناسبی؟؟شما هر چی ک میخای بخوری اندازه نیاز بدنته یا میخوری ک تموم بشه اون مقدار غذا؟؟
      اگ اول راهی ادامه بده جواب سوالاتت رو میگیری….عجله نکن….منظور استاد اینه ک هرکسی اندازه نیاز بدن روزانه اش غذا بخوره چاقتر نمیشه ،هرکسی از معده اش بعنوان یخچال استفاده نکنه چاقترنمیشه هرکسی هر آشغالی رو وقتی. نیاز بدنش نیست رو وارد جسمش نکنه چاقتر نمیشه ،اگ نمیگم چاق نمیشه.چون در حال حاضر ماهنوز دچار چاقی و اضافه وزنیم…چاقتر نمیشیم و اگ این رفتارها رو نداشته باشیم ..چاقتر دیگ نمیشیم و روند متناسب شدنمون شروع میشه و ماازهمون مسیری ک چاق و چاقتر شدیم برمیگردیم انشاءالله 🙏😍
      خیلی بهتره برای ادامه دادن در مسیر لاغری باقدرت ذهن درکمون رو بالاتر ببریم و خیلی زود قضاوت نکنیم حرفا و مثال های استاد عزیرمون رو.

      استاد هیچگونه مسیولیتیی در قبال افکارو رفتار افراد ندارع .همین ک ی راه شسته روفته ای رو سرراه مسیر زندگیامون قرار داده باید روزی هزاران بار خدامون روشکر کنیم و سجده شکر بجا بیاریم..ک هستن انسانهایی دراین کره ی خاکی ک دستی میگیرن ، میبخشن و توانمندن و هیچ گونه چشم داشتی از فردی ندارن پس باحرفامون افکار سطحی و بی منطقمون نزاریم خستگی بمونه تو تنشون..هرچند استادمون فارق ازین خستگیاست چون عاشق کارشونن،مطمین براه و روششونم هستن ولی انسانن، دل دارن ،
      پس ما سعی در برداشتن مانعی داشته باشیم در ذهن ، و درزندگیهامون
      ب امید موفقیت دوستان عزیز و همسیر🙏😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1399/12/28 02:57
      مدت عضویت: 1201 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 623 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان همسیر😍
      درک ، برداشت و تحلیل از فایل سن چاقی و موانع ذهنی🙄
      ما در فایل های آموزشی یاد گرفتیم ک سن فقط یک عدده ، و برای عده ای از افراد محدودیت .
      الان مواجه شدم با سن چاقی 🤔🙄🧐
      نظر من احتمالا قبل از آشنایی با مسیر لاغری با قدرت ذهن ،: سن چاقی دیگ چیه ؟🤔 چاقی سن داشته ؟🤔 پس چرا من هرسال ک شمع تولدم رو فوت میکردم چرابرای چاقیم تولدی نگرفتم مثلا تولد یکسالگی چاقی ،۲سالگی،۵سالگی،۱۰سالگی،🙄🧐☹️
      چاقی مگ سن و سال داره .⁉️ چرا من هیچ وقت نشنیدم و ندیدم کسی برای چربی های اضافه بدنش تولد بگیره ، 🧐😊
      چند سال بعد و آشنایی من با سایت تناسب فکری 😍💃
      چاقی یک یا چند رفتاره ک ما براثر تکرار رفتار-یا رفتارها باعث بوجود آمدن جسممون شدیم ،،، چاقی سنی نداره ،ما چاقیمون رو هرساله اضاف نکردیم ک قدیمی و جدید باشه مافقط ی سری فرمول های غلط و اشتباه رو یاد گرفتیم ، دیدیم ، شنیدیم تقویتش کردیم درنهایت باورما شده و تکرار باورمون رفتارمارو شکل داده ،
      ما اگ فقط یک رفتار چاق کننده داشتیم برای چاقیمون برای موانع بعدی و بیشترش خودمون مقصر بودیم برای اینک یک کلاغ ، چهل کلاغ میکردیم 😐
      همین سن چاقی 🤔🙄😐 مثلا ما ده ساله ک چاق واضافه وزن داریم و فقط چاقیمون رو توی یک رفتار پرخوری میدونیم فقط یدونه حالا برای کم کردنش ببینید چقدر خودمون بافکر کردن ب کم کردنش چند مانع رو سرراه خودمون میزاریم…
      1️⃣من ده سال خوردم حالا چطور بایک ماه کم خوردن یا نخوردن لاغر بشم.
      2️⃣من ده سال خوردم وچربی ذخیره کردم چطور با یک ماه ورزش و تحرک چربی سفت شده رو آب کنم
      3️⃣من ده سال بالذت خوردم چاق شدم چطور بالذت لاغر بشم
      4️⃣من ده سال چاقم ،کنارم عمو ،مادربزرگمم چاقن پس ارثیه و نمیشه لاغر شم و خیلییییی دیگ ازین افکارهای ک خودمون ب خودمون میگیم حتی اگ نشنویم و نبینیم…در حالی ک ما سالهااا اگ چاق بودیم فقط یک رفتار شاید اشتباه داشتیم ک اون رو مثلا ده سال تکرار کردیم و باافکار خودمون اون رو هی پرنگ و پرنگتر کردیم ..برای یک رفتار هزاران مانع میشه اورد ‌‌دیگ وای بحال چندین رفتار اشتباه و غلط ک ملیون ها بار میشه براش مانع تراشی کرد برای پرنگتر کردن هر روزه ی چاقتر شدنمون….
      سن چاقی ما همون یکساله اوله بقیه اش تکرار همون یکساله.و ما هم لاغر شدن رو باید اول مثل چاقی ک آموختیمش یادش بگیریم و بعد مثل تکرار کردن فرمول های غلط و اشتباه چاقی و چاقتر شدن با جایگزین کردن .فرمول های درست و صحیح و تکرار کردن فرمول های صحیح مسیر ش رو ب امید خدا طی کنیم .و در ما روند متناسب شدن شکل بگیره …
      درباره ی فکر کردن ب آب کردن چربی های بدن در حوضه ی تخصصی من نیست .من لاغر بشم کمر باریک ، شکم صاف ،پاها باریک ، دستها ظریف ، صورت شادابترو جوانتر ، چشما درشت دیده شده تر ،گونه ها برجسته .ب من چ میخاد چربیهام چطور آب بشه ، بخار بشه ،دود بشه ،دفع بشه ، محو بشه ،ناپدید بشه ، اصلا ب من چ ، مگ من دستم زخم میشه میشینم ببینم یا صبح تااشب شب تا صبح چشم از زخمم برندارم ک ببینم چطور میخاد خوب بشه ،والا ی وقتایی هم چسب زخم نمیزنم و تو همون چند ساعت اول حداقل دردش یادم میره😂 حالا مگ بیکارم بشینم ببینم چربی شکمم کجا میره ،یا نمیره ..بره ک دیگ برنگرده همه بگید (انشاءالله)🙏
      والا😂😂😂
      استاد بزرگوار و دوستان گلم من تا ده دقیقه اول این فایل رو دیدم و ذهن عزیزم هی میگفت اینو اینجوری بنویس هی گفتم آخر فایل شرح کامل قبول نکرد..هواسمو هی پرت میکرد…و نمیذاشت متوجه ادامه فایل بشم…
      ادامه شرحم انشالله در دیدگاه بعدی
      بازم ببخشید 🙏🌷
      ادامه دارد……😉🙃🤗

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fereshtehgeranpayeh
      1399/12/27 23:00
      مدت عضویت: 1568 روز
      امتیاز کاربر: 17302 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 792 کلمه

      با عرض سلام و وقت بخیر خدمت دوستان و استاد عزیز
      من وقتی لایو رو دیدم که مرتب قطعی داشت خیلی ناراحت شدم ولی وقتی دیدم استاد اون رو داخل سایت گذاشتن خیلی خوشحال شدم . درمورد موضوع سن چاقی باید بگم که من بهمن امسال بیشتراز یک ساله که با سایت و استاد آشنا شدم سه تا از محصولات سایت رو هم خریدم اول دوره ورود به سرزمین لاغرها رو خریدم و با وجود این که لاغر نشده بودم دوتا دیگه از محصولات سایت رو یه مدت بعد خریدم دلیلش هم این بود که بعد از خرید اول با این که نتیجه که تناسب بود هنوز حاصل نشده بود ولی از نظر روحی اول و دوم از نظر خوردن خیلی تغییر کرده بودم و مطمئن بودم که به نتیجه ایی که می خوام میرسم و اگر تا حالا نرسیدم بخاطر فرمولهای اشتباهی هست که در ذهنم ذخیره شده و یکی از اونا عجله کردن برای نتیجه است که فکر می کنم همه اون رو دارن ،فقط این که بعضی از عکس های شگفتی سازانی که در سایت هست هم مزید بر علت میشه منظورم اون عکس هایی که زیرشون نوشته که هنرجو در عرض ۶ ماه ۳۰ کیلو و یا ۸ ماه ۵۰ کیلو کم کردند .به نظر من اگر تاریخ در این عکس ها حذف بشه بهتره چون یکی از علت های عجله من انتظار خودم از لاغر شدن همین عکس ها بود و فکر می کردم که من مشگل دارم و نمی تونم لاغر بشم و مرتب ناامید می شدم تا این که به طور جدی با خودم خلوت کردم و به خودم قبولوندم که بهتر از این راه برای لاغری نیست و حتی اگر چند سال طول بکشه من این راه رو ادمه میدم و کم کم حس عجله کم شد .
      درمدت این یک سال بارها میزان غذای من کم شد و هر دفعه فکر می کردم که به کمترین حد خودش رسیده ولی با کمال تعجب میدیم باز هم حجم غذا و هم عادت های غذایی من تغییر می کرد و فهمیدم که آموزش لاغری زمان خودش رو می خواد وهنوز مغز من در حال پردازش و آموزش هست و تازه بعد از آموزش نوبت به عمل کردن و انجام اون عادت صحیح در زندگی روزمره است .البته بگم که من برای هیچ کدوم از این کارها هیچ اجباری برای خودم در نظر نگرفتم یعنی پیغام سیری رو دریافت می کنم دیگه غذا نمیخورم و به خیلی چیزهایی که قبلا می تونم بگم اعتیاد داشتم میلم نمیکشه مثل نوشابه و تنها کاری که با فکر کنترل کردم این بود که تا گرسنه نشم چیزی نخورم مثل بعد از ظهرها که بدون گرسنگی باید چیزی می خوردم و خدا رو شکر این عادت تا حد زیادی از بین رفته و تازه فهمیدم که خیلی از عادتهای غلطم رو شناسایی کردم چون کم کم دارم می بینم که وزنم داره کم میشه در تمام این یک سال واندی هر چیزی رو که حوص
      کردم و دوست داشتم خوردم ولی به اندازه نیاز بدنم و نتونستم بیشتر بخورم نه این که جلوی خودم رو بگیرم و خودم رو محدود کنم .
      در باره چربیهای بدن چند وقت پیش مطلبی خوندم که خالی از لطف نیست برای شما بگم در تحقیقات معلوم شده که سلولهای چربی در بدن هر شخص به تعداد مشخصه مثلا ده هزار سلول و وقتی کسی چاق میشه این تعداد بیشتر نمیشه ولی یک خاصیتی که سلول های چربی دارن اینه که تا ۵۰ برابر می تونن بزرگ بشن فکرش رو بکنین ۵۰ برابر و هر چه قدر که لاغرتر بشیم این سلول ها کوچیکتر میشه ولی از بین نمیره. پس کار نداشته باشیم که این سلولها چطور کوچیک میشن اصل اینه که کوچیک بشن اون هم کار خداست ما کار خودمون رو انجام میدیم و بقیه کار رو به خدا که خالق این سلولهاست بسپریم.
      و حرف آخر این که اگر واقعا بخوایم لاغر بشیم و تا حالا از هزار راه رفتیم و به نتیجه نرسیدیم باید فهمیده باشیم که با وجود نتایج روحی و عادتهای غذایی کهبا این روش تا به حال گرفتیم تنها راه لاغر شدن اصولی فقط و فقط از طریق ذهنه و هیچ راه دیگه ای دائمی و همیشگی نیست و هر چه قدر هم طول بکشه باید ادامه بدیم و من با کمال افتخار میگم که تو این مدت هر دفعه ناامید شدم و زمین خوردم با قدرت بیشتر بلند شدم و ادامه دادم و دارم نتیجه اش رو در جسمم می بینم و تا وقتی که به وزن ایده ال خودم نرسم دست از تلاش بر نمی دارم و هر روز از خدا به خاطر آشنا کردن من بااین سایت و آقای عطار روشن تشکر می کنم و سال نو رو به تمام دوستان و استاد عطار روشن عزیز تبریک می گم و سال خوبی رو براتون آرزو دارم.🧡🧡🧡🧡

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1399/12/27 19:07
      مدت عضویت: 1691 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 2,400 کلمه

      سلام استاد . خدا قوت . چقدر این فایل خوب بود .
      هر وقت میام فایلی از شما گوش بدم فکر می کنم نشستم پشت فرمان ذهن و دارم رانندگی می کنم .
      مربی آموزش میده . نکات رو میگه و من اجرا می کنم . خدا می دونه حسم نسبت به یادگیری لاغری و لاغری کردن از یادگیری رانندگی و رانندگی کردن خیلی بهتره .
      بله ما افکارمون خیلی خرابه . خیلی . چه راهکار خوبی فرمودید ما باید برای لاغری با ذهن هم روی ذهن کار کنیم هم روی رفتار تا به تعادل برسه .
      ذهن تمام افراد چاق درست عین همه . ما فقط باید حرکت داشته باشیم . چقدر خوب مراحل ذهن چاق رو گفتید .
      وقتی که گفتید هرچقدر غذا رو کم میکنی باز فکر می کنی زیاده باز کمترش می کنی .
      ولی باز ذهن همون مقدارم میگه زیاده . هی میگیم زیاده زیاده . تا یه مدتی به این شیوه عمل کردن ذهن رو آروم نگه میداره و اون فشار افکار چاق کننده ی
      چقدر میخوری . انقدر نخور . حالم از خودم به هم میخوره . خاک بر سرت و …..دست از فعالیت می کشن . خب مرحله ی بعدی کم کردن غذا این افکار رو به ذهن میاره خب حالا داری کم میخوری ضعف می کنی . احساس ضعف داری . به بدنت غذا نمیرسه . ضعیف میشی . موهات میریزه و …. و حالا در این مرحله عمل فعلی رو رها می کنم میگم بابا ولم کن میخوام بخورم اصلا گوربابای چاقی .
      اصلا میخوام بخورم چاق بشم و شروع می کنیم به خوردن تا اون افکار خاموش بشن .
      یعنی ما فقط برای آروم کردن افکارمون میخوریم یا نمیخوریم .
      و تمام افکار ما چاق کننده هستند و بعد هم میبینیم هیچ تغییری نکردیم .
      چقدر جالب گفتید یه آدم لاغر اصلا به این فکر نمیکنه خوردنهاش پرخوریه و دقیقا از وقتی توسط اطرافیان ملامت میشه که چقدر میخوری چاق میشی کم کم این فرمول در ذهنش شکل میگیره و شروع می کنه به چاق شدن و وقتی این فرمولها شروع به کار می کنند دیگه چاقی شروع میشه .
      اما در مورد اینکه ما باید هم روی فکرمون کار کنیم هم روی عملمون تا به تعادل برسیم خیلی نکات ارزنده ای داخلش داشت .‌
      استاد من این همکاری فکر و عمل رو خیلی دوست دارم . نوعی بازی با ذهنه . مثل کسی که توپ زیر پاشه و هی میده این پا و هی میده اون پا . درست مثل فوتبالیستها .
      من تا حالا چنین مثالی در ذهنم نیومده بود .
      البته خیلی به فوتبال وارد نیستم ولی تا همون حد کمی که میدونم شخص برای گل زدن دریبل میزنه . وقتی یه حریف میاد جلو هی توپ رو این پا و اون پا میکنه یه جایی پاس میده به یار کناریش .
      مهم رسیدن به هدفه و همکاری تیمی .
      وقتی فرمولهای ذهنی چاقی میان اول اینکه همین که ما این جرات رو پبدا کردیم که در مقابلشون فن پیاده کنیم جای بسی شکر داره . اول که اصلا نمیشناختیمشون . فقط میدیدیم حالمون داره روز به روز بدتر میشه . پس ما نسبت به قبل خیلی پیشرفت داشتیم .
      یادمه بچه که بودیم اولین کارتون فوتبالیستهایی که دیدیم پسری بود به نام کاکرو که اومد و تیمی رو که خیلی ضعیف بود هدایت کرد کلی تمرین کردن تا راههای برد رو یکی یکی یاد گرفتن و به مقام نائب قهرمانی رسیدن . البته کارتون فوتبالیستهایی که نقش اصلیش سوباسا بود رو نمیگما . اون به نظر من خیلی جالب نبود ولی قبل از اون اولین فوتبالیستهایی که اومد و دروازه بان اسمش ماسارو بود وقتی آموخته های شما رو گوش میدم دقیقا یاد همون کارتون می افتم . همون لذت از اموزش بهم دست میده . جزئیاتش اصلا یادم نیست ولی حسی که در وجودم با دیدن هر قسمت می نشست اونقدر مارو مشتاق می کرد و روزهای هفته رو به عشق دیدن کاکرو می گذروندیم . الان دقیقا لاغری با ذهن هم همون حس لذتبخش اون کارتون رو در ذهنم میاره . و واقعا الان نسبت به اون زمان چقدر دستیابی به موارد مورد علاقه راحتتر شده . ما اون زمان برای دیدن کارتون مورد علاقمون باید یک هفته صبر میکردیم در حالیکه الان فقط کافیه اراده کنیم به راحتی محتویات آموزشی دلخواه میاد روی صفحه و خیلی راحت هرچی بخوایم راحت در دسترس قرار میدیم و این یعنی گستردگی و راحتتر شدن مسیر زندگی با گذر زمان و واقعا لاعری با ذهن هم دقیقا همینه .
      برگردیم به مثال قبلی یادگیری لاغری با ذهن هم به نظر من دقیقا مهارت بازی با توپ هست . ما باید اونقدر یاد بگیریم و ماهر بشیم که دقیقا بدونیم چه زمانی باید پاس بدیم چه زمانی شوت بزنیم چه زمانی دریبل کنیم تا به گل برسیم . ده تاش گل نمیشه ولی یهو یکیش گل میشه و دوباره و دوباره . این روند بازیه .
      لاغری با ذهن هم دقیقا مثل یک بازیه .
      اونقدر فرمول چاق کننده داریم که هر کدومش رو بهشون قدرت دادیم که واقعا تمام فکر و اندیشه ی مارو احاطه کردن .
      ما باید بدونیم یه زمان کار رو به فکر پاس بدیم یه وقت به عمل . یه وقت عمل دوباره فکر چاق کننده ایجاد می کنه دوباره بریم سراغ فکر بعد فکر جدید دوباره عمل جدید میاره و باز افکار چاقی دوباره میان .
      و ما از همین شیوه یاد میگیریم و فرمولهای لاغری رو تکرار می کنیم تا خود لاغریمونم قوی و قویتر بشه .

      ما ادامه میدیم به مسیر . تک تک جملاتتون طلاییه استاد . اونقدر عالی هستین که واقعا جمله به جمله بیاناتتون انسان رو به وجد میاره و اشتیاق لاغر شدن رو در وجودمون بیشتر میکنه . اشتیاق توانایی برای لاغر شدن . اینکه من میتونم ادامه بدم . اینکه روند لاغری من هرگز متوقف نمیشه .
      چقدر جالب گفتید که افکار چاق کننده از طرفی باعث چاقی میشن و از طرفی آدم رو هل میدن سمت متناسب شدن .
      دقیقا مثل افکار لاغرها . از طرفی لاغرشون می کنه و از طرفی هلشون میده سمت چاقتر شدن .
      تنها چیزی که این وسط باعث موفقیت و رسیدن به گل میشه اینه که از حرکت باز نایستیم و ادامه بدیم به تمرین کردن . ما گلهای زیادی تا حالا زدیم . درسته گل هم خوردیم و حتی گل به خودی هم زدیم ولی تعداد گلهایی که به دروازه رسوندیم خیلی زیاد بوده . بازم تلاش می کنیم که گل بزنیم . البته تلاشی همسو با ذهنمون .
      یه وقت با عمل یه وقت با فکر . یه وقت هردوباهم . خلاصه فقط استمرار داشته باشیم تا ابد
      تا ذهن متناسب ما جسم متناسبمون رو خلق کنه .
      امروز دوباره یه فرمول پیدا کردم .
      افکار ضعف آفرین . دیدم از صبح امروز ذهن چاقم میگه خونه تکانی میکنی دلت ضعف میره ضعیف میشی . خب برو بخور و امر به خوردن رو هی صادر می کنه .
      استاد من تا حدودی متوجه شدم که خوردنم دستور ذهن چاقه یا دستور ذهن لاغر .
      نخوردنم دستور ذهن چاقه یا دستور ذهن لاغر .
      افکاری مربوط به ضعف کردن فرمولهایی در ذهن چاق است که با کم کردن غذا بعد از چند روز شروع میکنه به فعالیت . گفتگوهای ذهنی حول این محور می چرخه تا مسیر لاغر شدن رو رها کنیم . این فرمولها میاد
      لاغری = فکر ضعف = احساس ضعف = پرخوری
      در حالیکه دقیقا ذهن چاقه که این افکار رو در سرمون ایجاد می کنه . پس چاقی = ضعف هست نه لاغری
      ذهن چاق ما داره به لاغریمون تهمت میزنه . لاغری احساس ضعف نمیاره . چاقی دهنه که احساس ضعف رو پدید میاره .
      . وقتی از ذهن لاغرمون فاصله میگیریم و توجهمون بهش کم میشه ذهن چاق دوباره شروع می کنه به فعالیت . پس میخواد لاغر شدن رو در ذهنمون خراب کنه . ذهن چاقمون حسادت داره . چاقی ذهنه که احساس ضعف رو میاره احساس کمبود رو میاره احساس زشت شدن رو میاره و اینا همش از حسادته .

      در حالیکه اگه ذهن لاغر شروع به تابش کنه افکار و گفتگوهایی که در سر ایجاد میشن سرشاراز حس لذته . سرشار از حس توانستن . قوی بودن . نیرومند بودن . زیبا بودن و بعد ادامه دار که میشه حساسیت به عملکردمون پایین میاد سرزنش و خود درگیری به مرور میره . آرامش فکری و احساسی پدید میاد و اون احساس بد ولع و سیر نشدن از بین میره ما با دوتا لقمه سیر میشیم و وقتی به ذهن لاغر عادت کنیم میبینیم احساس وابستگیمون به مواد غذایی از بین میره . هر چی هم که بخوریم تعبیرها و تعریفهای لاغر کننده بهش میدیم .
      چقدر ضرب المثل با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن رو قشنگ بیان کردید .
      ما از فرمولهای چاقی برای خودمون فرمولهای لاغری ایجاد می کنیم و به این ترتیب چاقیمون رو به لاغری تبدیل می کنیم . از یه عمل چاق کننده که اومده و حالمون رو گرفته چند روز میشه افکار و عمل لاغر کننده تولید کرد و حالمون رو خوب کرد .
      جایی میرسه که حتی فرمولهای چاق کننده ی ما هم باعث لاغریمون میشن .
      مثال دین رو کاملا عالی فرمودید .
      بله ما چاقی ذهن رو یاد گرفتیم و حالا میخواهیم لاغری با ذهن رو یاد بگیریم .
      چقدر نکته داره این فایل و متن . واقعا دوست ندارم هیچیش از ذهنم رد بشه . دوست دارم تک تک جملات رو بنویسم تا بیشتر درک کنم .
      اصل آموزش این فایل در مورد سن چاقی بود . چقدر خوب گفتید بله دقیقا درسته چاقی ما سنی نداره ما یکسال یاد گرفتیم و ما بقی عمر فقط چند تا فرمول رو تکرار کردیم بازم درست مثل رانندگی . کسی که گواهینامه میگیره راننده نیست . او فقط مجوز پشت فرمون نشست رو گرفته همین وگرنه فقط با تمرین و تکرار هست کا او روز به روز در رانندگی ماهرتر میشه . ما فقط رانندگی رو دو سه ماه یا نهایت شش ماه یاد گرفتیم و مابقی اون فقط تکرار کردیم اون اموزه ها رو تا کاملا ماهر شدیم در رانندگی ضمن اینکه با هربار تمرین یه نکته ی جدید یاد میگرفتیم که مثلا هنگام دور زدن چطور کنیم بهتر دور بزنیم یا پارک کردن اگه این فرمول رو به کار ببریم پارک قشنگتری میشه و .‌‌‌…
      یا مثل سایر آموزشها . حتی دانشگاه هم همینطوره ما الفبارو در یک سال یاد میگیریم و در سالهای بعد فقط تکرار می کنیم . ریاضی و جمع و منها و …. رو یکبار یاد می گیریم و در سالهدی بعد فقط تکرار می کنیم و در طی ایام تحصیل ما از اونها استفاده می کنیم تا به مهارتهای دیگه هم برسیم .
      پس چاقی ما هم دقیقا همین بوده و ما به تعداد سالهای چاقی فقط فرمولهارو تکرار کردیم . پس باید بپذیریم لاغر کردن ۵ کیلو با ۵۰ کیلو هیچ فرقی برای ذهن ما نداره و این فرمول که ما مثلا ۳۰ ساله که چاقیم یه فرمول کاملا اشتباهه .
      چاقی ما سن و سالی نداره چون بدن ما همواره تغییر می کنه و سلولهای قدیمی جاشون رو به سلولهای جدید میدن . سلولهای جدید بنا به الگوی فکری همون چند روز اخیر در بدن ما شکل میگیره . همونجور که ما الان افکار ۲۰ سال پیش خودمون رو نداریم قطعا سلولهای ما هم سلولهای ۲۰ سال پیش ما نیستن . ما کلا متحول شدیم . حتی ذهنیت و محتوای ذهنی الان ما هم ذهنیت ۲۰ سال پیش ما نیست و بنا به الگوهای همون آموزشهایی که میبینه ذهنیتش تغییر می کنه منتها راجع به موضوعی که هیچ اموزشی در مورد اون نمیبینیم دهنیت الان ما همون ذهنیت ۲۰ سال پیش ماست و باز همون حالتها در ما ایجاد میشه .
      مثلا ذهنیت اینکه با بالا رفتن سن ما پیر میشیم . کسی که برای جوان شدن اموزش ندیده باشه مسلما ذهنیتش تغییر نمیکنه در این مورد و وقتی سنش بالا میره پیر میشه . یا کسی که مثلا تحصیلاتش رو ادامه نداده باشه دستخطش همون کلاس اول می مونه . خودش بزرگ میشه ولی دستخطش بچه گانه است چون دیگه اموزش ندیده . یکی از فرمولهای ذهن ناخوداگاه دستخطه ما هر زال کا مدرسه میریم دستخطمون در حال تغییره ولی به محض اینکه مدرسه نمیریم دستخطمون همون نقطه می مونا و دیگه تا بزرگسالی تغییر نمیکنه .
      لاعری با دهن هم دقیقا همینه وقتی ما تمارین رو انجام ندیم یادگیری لاغریمون ادامه دار نمیشه و واکنط اون که مثلا تغییر شیوه ی افکار و رفتار و عادات و شخصیت و جسم هست همونجا متوقف میشه و جالبه چون چاقی رو زیاد تکرار کردیم اون دوباره شروع می کنه به کار و باز تکرار فرمولهای چاقی ارام و آهسته شروع می کنه به کار .
      ما فقط باید مستمر ادامه بدیم . اشتیاق ایجاد کنیم . هر خط یه نکته داره . فکر کنیم . عمیق بشیم . لذت ببریم . حتی عقب و جلو کردن فایل انقدر لذت داره . یعنی همون پاسکاری و این پا و اون پا کردن اینموری ذهنم رو میپیچونم و محتوای اموزشی رو تحویلش میدم تا برام لدتبخش بشه بعد دوباره مشتاق میشم از اول گوش بدم ببینم خب اینجا قبلش چی بود . یعنی یه وقتهایی حتی از این کار هم لذت میبرم .
      ولی بیشترین کاری که واقعا بهم لذت میده و نقطه ای رو در ذهنم فعال می کنه و به ارامش میرسونه اینه که خط به خط بنویسم و در ذهنم تجزیه تحلیل کنم .
      الان این فایل سرشار از اگاهی بود .
      واقعا حیفم میاد فقط یه بار گوش بدمش . الان یه بار گوش دادم . مثلا دوست دارم الان ده دقیقه ده دقیه اش کنم . نکات مربوط به ده دقیقه اول رو بنویسم چون زیاد که بشه باز با نوشتن تنبلیم میاد . ولی ده دقیقه ده دقیقه بیشتر بهم لذت میده . البته فعلا حالا تا بعد باز ببینیم چه ایده ای بهم پیشنهاد میشه .
      خلاصه به فرمایش شما باید خودمون اشتیاق رو در خودمون ایجاد کنیم تا مستمر ادامه بدیم و ذهنمون رو در مسیر نگه داریم .
      استاد چقدر دقیق ذهن چاق رو توصیف کردید . هرچقدر کم میخوریم بازم میگه نه این زیاده چاقت می کنه . هنوزم فعالیت می کنه . منتها ما هم فعالیت می کنیم تا ذهن لاغرمون بیشتر فعال بشه . خب ذهن لاغرمون رو کم به کار بستیم خیلی در وجودمون مانور نداده . هی تکرارش که کنیم ضخیم میشه و خودبخود افکار لاغر کننده زور افکار چاقی رو می گیرند و کم کم همون طور که تا الان کلی تغییر داشتیم از حالا به بعد هم خواهیم داشت .
      بابت این فایل عالی سپاسگزارم .
      البته نکته برداری از فایل و متن دلم میخواد بزارم که به مرور این کارو انجام میدم .
      از لطف شما بابت این آگاهیها سپاسگزارم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 18
        محتوای دیدگاه: 3 کلمه

        افرین عالی بود

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1399/12/27 16:27
      مدت عضویت: 1610 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 946 کلمه

      سن چاقی یکی از موانع لاغر شدن

      سلام وقت بخیر

      اکر موانع ذهنی خود را شناسایی و برداریم لاغری ما خودبخود انجام میشود ،چقدر این جمله قشنگه،حس خوب داره،حس اصمینان،حس ظرافت ،آرامش

      سن چاقی من ۴۵ ساله یعنی از بدو به دنیا اومدنم که انگ تپل بودنو به من زدن و کم کم چاقتر شدم،خودم عکس های تا زیر ۷ سال خودمو میبینم ،متوجه میشم که من چاق نبودم یکمی توپر تر بودم ولی انقدر بمن القاب لپی و خپل دادن که من پذیرفتم چاق هستم ،هر چقدر بزرگتر شدم شنیدم که چربی ها کهنه بشن ، دیرتر آب میش، یا شنیدم که چربی بعضی قهوه ایه و دیرتر آب میشه و چربی های سفید زودتر ،

      منم وقتی رژیمیو شروع میکردم اولش اشتیاق لاغر شدن داشتم و بیشتر وزن کم میکردم و به مرور کم و کمتر میشد ،گفته بودن اولش بدن پف داره پس زودتر چربی ها آب میشه ولی به مرور هر چقدر چربی ها کهنه تر میشه سختر آب میشه ،و بعد از یه مدت هم بدن میره تو استپ وزنی و بسختی میشه لاغر شد یا باید شوک های سختری به بدن وارد کنیم و من همیشه در حال شوک دادن بودم،

      بر اثر زیاد لاغر شدن و چاق شدن های پی در پی و غیر اصولی

      قسمت هایی از نسوج بدنم ، شل شد و همیشه ترس از شلتر شدن بدنم باعث میشد خوشحال نباشم حتی زمانیکه لاغر میشدم،فکر میکردم چاق و سفت بودن بهتر از لاغر و شل بودنه، در حال حاضر هم یکی از ترمز های لاغر نشدنم ،شلتر شدن بدنمه ، ممکنه با لاغری با ذهن بدنم قشنگ لاغر بشه و شل نشه ولی شلی های قبل که ترمیم نمیشه و چونکه وقتی لاغرتر میشم بدنم آویزونتر میشه مخصوصا در بازو و ران پا ،همش نگرانم که چه فایده من لاغر میشم ولی نمیتونم دامن کوتاه بپوشم بخاطر از بین رفتن نسوج بدنم ، خیلی هم با خودم صحبت میکنم ولی انگار اون فرمول ها در من قویتر عمل میکنن

      منم فکر میکردم برای آب شدن چربی هام باید جوری ورزش کنم که بدنم داغ بشه ،یا برم تو سوناهای داغ ،ساعتها بشینم تا شاید با عرق کردن لاغر بشم

      لاغر شدن برای من در قبل برابر بود با ضعف،گرسنگی،رنج،ورزش های سخت،خشم،استرس،رژیم ،شل شدن بدن،زشت شدن صورت،استخونی شدن دست ،چروک شدن،بی حالی ،زرد شدن پوست

      یکی از سخنان گهربار دختر خالم که همیشه میگفت،این بود که چند کیلو چربی باید تو بدن باشه که وقتی مریض میشیم آب بشه ،چند ماه پیش که کسالتی داشتم ،در دوران بیماری ،بدنم ریخته بود و یدفعه یاد این کد در ذهنم افتادم و چونکه این فرمول هم در ذهنم داشتم که وقتی سالم بشم مجدد توپر میشم ،دقیقا بعد از بهبودیم احساس کردم بدنم پر تر شد ،یعنی این کد ها مثل مین عمل میکنن ،برسی بهشون منفجر میشن ،

      خدارو شکر میکنم که ۱۳ ماهه در دوره ها هستم ،هر روز آگاهی هایی در مورد لاغری با ذهن با دیدن و گوش دادن به فایلها ،نوشتن و خوندن نظرات دوستانم وارد وجودم میشه

      با بودن در مسیر لاغری با ذهن، با گوش دادن ،با طی کردن پروسه دوره ها ،پازل های ذهنیمون کامل میشه ،برای منهم سئوالاتی بوجود میومد،انگار گیج میشدم ،با اینکه سالها در حال آموزش مطالب ذهنی بودم ولی تا بتونم فهم و درکم بالاتر بره ،یه زمانی طول کشید

      دقیقا تفکرات من در مورد غذاها بسیار مخرب بود،هیچ ماده غذایی وجود نداشت که در نظر من چاق کننده نباشه بغیر از مواد سالاد و سبزیجات ،هر خوراکی میخوردم با یه عالمه ترس و استرس بود و بعدش هم چاقی بیشتر ،ولی افراد متناسب مثل من فکر و عمل نمیکنن،معلومه من نمیتونم رفتار اونهارو داشته باشم

      اوایل دوره که مطالبو بلد نبودم ،خیلی دوست داشتم با این موضوع مخالفت کنم که چرا استاد میگن ،به اندازه نیازت بخور،چرا نمیتونم بیشتر از نیازمم بخورم، ولی به مرور که آزادی عمل و آرامش در خوردن داشتم ،متوجه شدم نیازی ندارم تا احساس خفگی بخورم و آرام آرام بسمت عمل کردن تمرینات هدایت شدم،

      چه مثال واضحی زدید استاد در مورد فرهنگ یه شخص آلمانی با یک ایرانی ،افکار و محتویات ذهنی منیکه ۴۵ ساله اضافه وزن داشتم ،ترسیدم،خجالت کشیدم،بی اعتمادبنفس بودم،نخوردم ناراحت شدم،خوردم عذاب وجدان گرفتم،از خودم متنفر بودم،خودمو هیچی حساب نکردم تا شخصی که همیشه راحت تو جمع ها درخشیده،لذت برده، براش فرقی نداشته چقدر خوراکی بخوره،استرس های مارو نداشته،در اصل دنیای متناسب ها با دنیای ما متفاوته ، به قول استاد انگار اونا طبقه اول یک ساختمون زندگی میکنن ما طبقه دوم ،آیا ما همدیگه رو میبینیم؟ آیا ما خبر داریم الان در طبقه پایین آپارتمانمون چه اتفاقی برای همسایمون افتاده؟

      پس من نمیتونم هر کاری اونا انجام میدن منم تقلید کنم ،

      با بودن و گوش دادن ،تمرین کردن و رفتار کردن میتونیم راه های ذهنی لاغری در خودمون بسازیم

      با دیدن عکس دوست عزیزمون که در عرض کمتر از ۲ ماه ۱۰ کیلو وزن کم کردن ،این اطمینان در من بیشتر شد که منم میتونم مثل دوستانم نتایج عالیتری بگیرم ،قبلا میگفتم پس چرا من نتونستم انقدر کم کنم و حالم بد میشد یا ناامید میشدم ولی الان خوشحال میشم و میگم برای دیگران شد برای من هم میشود

      این فایل عالی بود و ۳بار گوش دادم و هر بار بیشتر مطمئن شدم ،منم جزء اون هنرجوهایی هستم که نیازی به تشویق ندارم ،هیچ وقت مشوقی در زندگیم برای هیچ کاری نداشتم ،تازه همیشه همه باد ناموافقم بودن و من تنها به مسیرهام ادامه دادم،اینجا هم به کمک و هدایت خداوند اومدم،با آموزش های استاد ،تغییر کردم و با تلاش خودم به هدفم میرسم،هر زمان هم که بی انگیزه بشم،یاد اون روزهای سخت رژیم و چاقیم میفتم و تازه میفهمم که الان در چه موقعیت بهشتی هستم پس قویتر ادامه میدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 54
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 664 کلمه

      با سلام وقت بخیر
      استاد عزیزم کاش جمله ای بتونم بگم که نشون بده که چقد دوستون دارم و چقد قدردانتونم… سپاس از این همه لطفتون.
      زمانیکه لایو گذاشتین و قطع میشد من دعا کردم که کاش کامل این لایو رو کامل میدیدم و بازم شکرگزارم خدا و شما این فرصت رو برام مهیا کردین.
      من 31 سالمه و 16سال هستش که اضافه وزن دارم، و همیشه فکر کردم که انباشت چری به صورت لایه لایه صورت میگیره.. و همیشه میگفتم که اوایل من خوب کم میکنم و سختی بعد از چند کیلو اول شروع خواهد شد.. که من با گوش کردن فایل هاتون به این نتیجه رسیده بودم که اشتباه و امروز با شنیدن نکته جالب «تکرار سن چاقی» به باورش رسیدم… نکته ای که من فهمیدم با گذر زمان و شنیدن فایل های مختلف “دادن زمان ” هستش… بله در پروسه ها باید زمان داد ولی در خیلی از مواردباید به مرور زمان بدست آورد.. مثل شناخت، آموزش… شما نمیتونی بخوای که یه نرم افزار یاد بگیری و زمان بدی که من اینو باید تا فردا یا هفته و ماه آینده یاد بگیرم… بستگی به نوع نرم افزار و توان یادگیری داره… آموزش لاغری با ذهن هم همینه چون ما واقعا داریم برنامه اضافه میکنیم و با دادن زمان کارمون خیلی سخت و تا خدی غیر ممکن میشه و ممکن نتیجه عکس بده… من یه فایلی تحت عنوان “استرس” از دکتر *** گوش میکردم که ایشون میگفتن که بیش از نیمی از استرس های ما بخاطر عامل زمان هستش..باید از مسیر لذت برد.. باید از شادی آگاهی هایی که میرسن رقصید، گاهی اوقات باید بال عقل رو باز کنیم از بالا به موضوغات نگاه کنیم، ببینیم چی بدست آوردیم و اون موقع نگاه عقاب وار احساس رو شکوفا کنیمف وسعت بدیم به همه آگاهی ها…. چند روز پیش یه جدالی بین من و ذهنم داشتیم با هم.. من بهش گفتم تو چرا عادت دار ی که همیشه اون چیزاییکه من دوست ندارم به من بگی و یادآور شی؟؟ چرا از خوبی ها و از موفقیت هایی که تا الان بدست آوردم نمیگی؟؟ چرا نمیگی با چه چیزایی جنگیدم تا اینی که هستم باشم؟ چرا هرچی ته ذهن و بدردنخوره و داره نمیتوانم ها و نمیدانم ها رو بالا میاره؟؟ درگیرم باهاش خوبیای منو یادم بیار…من تو این مسیر خیلیلذت میبرم از همه چیز خصوصا از اشتراک احساساتم و شکرگزارم شما و این سایت و استادمو دارم… قدردانم چون میدونم چه زورهای الکی برای لاغر شدن زدم که بدتر از همه نتیجه نداشت… اصلا چرا بگم نتیجه نداشت؟؟ نتیجش آشنایی با شما بود.. من زمان نمیدم فقط اشتیاقمو برای ادامه مسیر زیاد میکنم.. ماشینم داره با سرعت میره خدارو شکر تو این سایت میتونیم سوپر بنزین بزنیم.. چیکار داریم چجوری لاغر میشیم..فقط لاغر شدن مهم واسم چون حق طبیعیم متناسب شدن… من تا چندماه پیش نمیتونستم بگم که من کیک نمیخورم با اینکه واقعا شیرینی خامه ای دوست نداشتم، میترسیدم بگم..ولی الان خیلی راحت میگم و نمیخورم.. من نمیتونستم بگم میل ندارم ولی الان میگم.. من نمیگم من الان کامل کامل شدم.. ولی بسیار بسیار بسیار شکرگزارم از خدا و استاد و خودم که یک پله بالا رفتم اینکه چقد زمان میبره مهم نیست.. مهم مسیر من که همه چیز منو تغییر داد من بزور کلمه “نمیتوانم” رو میتونم درک کنم چون مطمئنم انسان قادر و تواناست چون من از روح خداوندم پس توانام من این مسیر رو با شادی، رقص و لبخند ادامه میدم
      یه اتفاق خیلی جالب رو براتون میگم.. من هیچ وقت نمیتونستم برقصم.. چون از تو جمع رقصیدن خجالت میکشیدم،، ولی الان یاد گرفتم که برقصم
      من از پوشیدن مانتوهای رنگ قرمز شرم داشتم ولی الان شدم جوجه رنگی…
      این همه تغیییرررر.. اگه بهشون زمان میدادم نه درکشون میکردم و نه لذت میبردم…
      خیلی ها هم به من گفتن عادله چاق تر شدی ولی اهمیت نمیدم من مطمئنم از مسیرم.. چون تغییراتمو دارم میبینم با این تفاوت که نه استرس حرف دیگران رو دارم مثل قبل نه برام مهم که چی میگن… استاد عزیززم خیلی دوستون دارم و خدا قوت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار angelikia4040
      1399/12/26 16:43
      مدت عضویت: 1351 روز
      امتیاز کاربر: 217 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 476 کلمه

      سلام استاد مهربانم ،موضوع سن چاقی یکی از موانع ذهنی من هم بوده یعنی من در تمام این سالها شاید فقط پنج کیلو وزن کم کردم چون همیشه توی ذهنم این بوده که سه ،چهار کیلوی اول که کم میکنم آبهای میان بافتی و اضافه است و پفی که بدن من داره و بقیه چربی ها سالهاست کهنه و سفت شدن و خیلی سخت آب میشن و امروز با دیدن این فایل فهمیدم این یکی از موانع ذهنی من بود و کلی خندیدم و حالم خوب شد از اینکه فرمودین ما چکار داریم که چربی ها چگونه آب میشن بدن ما خودش رو ترمیم میکنه یکی دیگه از موانع ذهنی من همین بود که لاغر بشم صورتم لاغر میشه و از امروز میگم من لاغر بشم هر چی که پیش آید خوش آید به قول شما ما داریم لاغر میشیم و توی ذهنمون هزار تا ایراد از لاغری میگیریم و خیلی این فایل مثل همیشه بجا و مهم بود و افراد چاق فکرشون خرابه و برای اینکه مثل یک فرد متناسب فکر کنندخیلی باید کار کنن تا رفتارشون در خوردن مثل اونها بشه من در مدت دو ماهه که واقعا در این مسیر هستم هر روز بصورت ناخودآگاه رفتاری از من سر میزنه که خودم متعجب میشم اصلا دوست ندارم پرخوری کنم خودم دوست ندارم شیرینی بخورم من قبلا در هفته دو بار باقلوا درست میکردم و همیشه توی یخچال باید شیرینی می بود اصلا حرص و ولع به موادغذایی ندارم چای مو تلخ می خورم و واقعا لذت می برم سایزم کمتر شده همسرم میگن خیلی لاغر شدی چون من قبل از ازدواجم خیلی متناسب بودم تو این مدت بدون اینکه فکر کنم خاطرات اون موقع در ذهنم تداعی میشه و احساس میکنم. فرمولهای لاغری داره پررنگتر میشه و من مطمئنم این بخاطر این هست که قدم به قدم پیش می رم و شما استاد دانای من می دونید کدوم موضوع رو کجا و کی عنوان کنید من دارم نتیجه میگیرم چون با استمرار و علاقه پیش می رم و با عمل کردن این فایل های ارزشمند در زندگیم لاغر میشم مطمئنم، کاری ندارم چطوری ولی نتیجه از الان برای من مشخصه ، من یک محصول از شما خریداری کردم بسیار تکنیک کاربردی از اون فایل یاد گرفتم ولی همچنان دوره مسیر لاغری من رو دارم ادامه میدم چون موانع بسیار زیادی در ذهنم هست که باید حل بشه و وقتی افکارم با رفتارم متعادل شد تازه می تونم تو این مسیر بگم کاری انجام دادم البته این حرفم به این معنی هست که هنوز باید با عشق و با تمام وجودم در این مسیر بمونم و. من هر روز نسبت به روز قبل اشتیاقم بیشتر میشه چون میخوام خودم زندگی جدیدم رو خلق کنم و با افتخار دوست دارم تا آخر عمرم شاگرد شما باشم و هر روز یک چیز جدید یاد بگیرم خدایااااااااااا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم