0

گام ۴۹: آسان ترین راه لاغر شدن

آسان ترین راه لاغر شدن
اندازه متن

آسان ترین راه لاغر شدن روشی است که کاملا منطبق با زندگی روزمره شما و هم جهت با روشی باشد که از آن طریق چاق شده اید.

شاید در نگاه اول این عبارت که آسان ترین راه لاغر شدن استفاده از همان راهی است که چاق شده اید، عجیب و غیرمنطقی باشد اما برگشتن از همان راهی که رفته اید آسان تر از پیدا کردن راه جدید است.

علاقه مغز به انجام کارهای آسان

ما در زندگی روزمره بارها از خانه به قصد انجام کار یا تفریح و … خارج می شویم و به سمت مقصد حرکت می کنیم. اگر بخواهیم از مقصد به سمت خانه برگردیم به صورت ناخودآگاه از همان مسیری که آمده ایم به سمت خانه بر می گردیم.

نقش مغز در یادگیری

این ویژگی مغز است که دوست دارد کارها را به ساده ترین شکل ممکن انجام دهد بنابراین برای برگشتن از مقصد به خانه اولین پیشنهاد مغز استفاده از همان مسیری است که از خانه تا مقصد طی کرده ایم.

سیستم عصبی مغز به این شکل است که برای ساده تر کردن تصمیمات فرمول های ذهنی را در جنبه های مختلف زندگی به کار می گیرد به همین دلیل استفاده از مسیرهای طی شده به دلیل در دسترس بودن اطلاعات و آشنایی که نسبت به آن مسیر دارم نسبت به انتخاب مسیرهای جدید همیشه برای مغز در اولویت قرار دارد.

از خانه تا محل کار و برگشتن از محل کار تا خانه برای مغز تفاوتی با رفتن از محل کار به پارک و برگشتن از پارک به محل کار ندارد.

مغز کاری به مبدا یا مقصدهای مختلف ندارد بلکه فرمول ذهنی درباره طی کردن مسیر بین مبدا و مقصد و بالعکس عمل می کند. به همین دلیل از هر مبدایی به سمت هر مقصدی حرکت کنید هنگام برگشتن پیشنهاد اول مغز برگشتن از همان مسیری است که طی کرده ایم.

چاقی و لاغری برای مغز تفاوتی ندارد و این شما هستید که باید تصمیم بگیرید تا چه زمانی می خواهید به مسیر حرکت خود به سمت چاقی ادامه دهید.

هر زمان تصمیم به لاغر شدن بگیرید برای مغز بهترین و آسان ترین راه لاغر شدن برگشتن از همان مسیری است که برای چاقی طی کرده ایم.

چرا کاهش وزن من استپ شده

چرا چاق ها لاغر نمیشن

اولین قدم برای لاغر شدن تصمیم گرفتن برای توقف حرکت به سمت چاقی و برگشتن به سمت لاغری است.

هر فردی که اضافه وزن دارد خیلی وقت است به این نتیجه رسیده که باید لاغر شود. پس قدم اول را همه افراد چاق به خوبی بر می دارند اما دلیل اینکه چرا لاغر نمی شوند این است که برای برگشتن به سمت لاغری از آسانترین راه لاغر شدن حرکت نمی کنند. آنها از مسیر هایی برای لاغر شدن اقدام می کنند که برای چاق شدن از آن مسیرها حرکت نکرده اند.

وقتی از مسیری که برای چاق شدن رفته اید به سمت لاغری برنگردید طی کردن مسیر برای مغزتان سخت و دشوار به نظر می رسد و به همین دلیل خیلی زود از ادامه حرکت در مسیر اشتباه خسته شده و رها می کنید و دوباره به حرکت در مسیر چاقی که برای مغزتان آشناست بر می گردید.

بررسی مسیرهای اشتباه

برای درک بهتر موضوع مسیر چاقی و همسو بودن آن با مسیر لاغری برخی از روش های لاغری که قبلا استفاده کرده بودم را بررسی می کنیم.

در سی و پنج سال چاقی بارها تصمیم می گرفتم از برنامه های رژیمی برای لاغر شدن استفاده کنم.

انتخاب برنامه های رژیمی برای لاغر شدن به این دلیل پرمخاطب است که در دسترس ترین و منطقی ترین روش برای لاغر شدن است و از هرکسی درباره لاغر شدن سوال کنید اولین پیشنهاد او رژیم گرفتن خواهد بود.

هربار که به دلایل مختلف از چاق بودنم کلافه می شدم تصمیم قاطع می گرفتم که هرطور شده باید لاغر بشم.

با کمی تحقیق برنامه رژیمی که تنوع غذایی خوبی داشت و به نظرم اجرا کردن اون خیلی سخت نبود را پیدا کرده و شروع به رژیم گرفتن می کردم. در آن زمان آسان ترین راه لاغر شدن به نظر من رژیم گرفتن بود چون بارها از دیگران شنیده بودم که اتگه می خوای لاغر بشی باید رژیم بگیری.

روزهای اول به خاطر رنج چاقی و ذوق و شوق لاغر شدن به خوبی اصول برنامه رژیمی از نظر نوع مواد غذایی و مقدار تعیین شده را رعایت می کردم و احساس خوبی نسبت به لاغر شدن داشتم.

اما از آنجا که من برای چاق شدن از برنامه رژیمی استفاده نکرده بودم و طبق زمان بندی یا تعیین مقدار و نوع مشخصی از مواد غذایی چاق نشده بودم بنابراین روش رژیم گرفتن مسیر برگشت به سمت لاغری نبود چون هیچ مطابقتی با روش چاقی من نداشت.

من برای چاق شدن هیچ برنامه غذایی استفاده نکرده بودم. برای چاق شدن غذای خودم رو اندازه گیری نمی کردم و ترازو و قاشق و ابزار اندازه گیری غذا نداشتم.

بنابراین بعد از چند روز که از اجرای دقیق برنامه رژیمی می گذشت انتظار لاغر شدن به دلیل رژیم گرفتن در ذهنم ایجاد می شد و به مرور ذوق و شوق و هیجان روزهای اول فروکش می کرد و این شروع سخت شدن مسیر لاغری از طریق رژیم غذایی بود.

به محض اینکه ذوق و شوق اجرای رژیم کم می شد حرف و حدیث ها و گفتگوهای ذهنی درباره سخت بودن رژیم و کلافه شدن از محدودیت و … شروع می شد. از آنجا که من برای چاق شدن رژیم نگرفته بودم بنابراین نمی توانستم برای مدت طولانی رژیم بگیرم و بالاخره بعد از چند روز یا هفته رژیم را رها می کردم و به مسیر چاقی که از قبل بلد بودم و بودن در این مسیر برام راحت بود بر می گشتم و خیلی زود همه چیز مثل روز اول می شد.

به این نکته توجه کنید دلیل رها کردن برنامه رژیمی این است که در ذهن ما مسیر چاقی به دلیل اینکه مدت طولانی مورد استفاده قرار گرفته است مسیر راحت و آسانی می باشد بنابراین رژیم گرفتن به دلیل جدید بودن مسیر حرکت برای ذهن جدید و سخت می باشد و به دلیل عدم هماهنگی بین مسیر چاق شدن و لاغر شدن تحت فشار ذهن قرار گرفته و رژیم را رها می کنیم.

در مورد استفاده از ورزش کردن برای لاغر شدن نیز دقیقا همون شرایط رژیم گرفتن در ذهن من رخ می داد و به همین دلیل هیچ وقت نتوانستم برای مدت بیش از یک ماه ورزش کنم و به هر بهانه ای بود ورزش کردن را رها می کردم.

در مورد افرادی که سالهاست برای لاغری تلاش می کنند ولی لاغر نمی شوند موضوع به این شکل است که در مغز آنها ورزش کردن به عنوان یک مسیر جدید پذیرفته شده است چون مدت هاست این فعالیت تکرار شده است اما به این دلیل که ورزش کردن مسیر برگشت چاق شدن نیست این افراد عادت کرده اند که هر روز یا هفته ای چند روز ورزش کنند اما لاغر نمی شوند.

شاید این افراد برای لاغر شدن یا چاق نشدن ورزش می کنند ولی در ذهن آنها ورزش کردن هیچ ارتباطی با لاغر شدن ندارد چون آنها با ورزش کردن چاق نشده اند که اکنون با ورزش کردن لاغر شوند. بنابراین سالها ورزش می کنند اما لاغر نمی شوند.

از هر روشی برای لاغر شدن اقدام کنید تفاوتی ندارد فقط به این دلیل که از آن روش برای چاق شدن استفاده نکرده اید هرگز نمی توانید با استفاده از آن روش لاغر شوید.

لاغری آسان با قدرت ذهن
آسان ترین راه لاغر شدن

آسان ترین راه لاغر شدن

بعد از ۳۵ سال چاق بودن و استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن به لطف خدا در سال ۱۳۹۳ ایده استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن در ذهن من شکل گرفت.

هرچه بیشتر در مسیر یادگیری لاغری با ذهن ادامه دادم برخلاف تلاش های قبلی ام برای لاغر شدن مشتاق تر می شدم.

هفته ها و ماه ها می گذشت و من تغییر خاصی در اندام و شرایط جسمی ام مشاهده نمی کردم اما از نظر ذهنی بسیار به این روش علاقمند شده بودم و مقاومت ذهنی برای ادامه دادن روش لاغری با ذهن نداشتم.

هر روز مثل گذشته از غذاهایی که همه می خوردند استفاده می کردم و تغییری در ساعت غذا خوردن،‌ مقدار یا نوع غذایی که می خوردم ایجاد نشده بود و تمرینات ذهنی که برای لاغر شدن انجام میدادم هیچ تداخلی با مسیر زندگی عادی من نداشت.

به همین دلیل ذوق و شوق من برای یادگیری و درک استفاده از قدرت ذهن برای لاغر شدن بیشتر می شد و هر روز زمان زیادی برای انجام تمرینات صرف می کردم.

مدت ها گذشت و به لطف خدای مهربان نشانه های تغییر جسم در من ظاهر شد و علاوه بر ذوق و شوق قبلی اینبار اطمینان از نتیجه گرفتن هم به انگیزه قبلی من اضافه شد.

زمانی که به شکل واضح لاغر شده بودم درک کردم که تنها دلیل اینکه من این روش را ماه هاست دارم دنبال می کنم و لاغر شدن این است که تداخلی با زندگی روزمره من نداشته است و دقیقا روشی بوده که همسو با مسیر چاقی می باشد.

مسیر چاقی هم تداخلی با زندگی روزمره من نداشت و به راحتی از هر غذایی به هر اندازه ای که دوست داشتم می خوردم و در مسیر لاغری با ذهن هم دقیقا همین شرایط برقرار بود.

بنابراین به این نتیجه رسیدم که آسان ترین راه لاغر شدن استفاده از روش لاغری با ذهن است چون تنها روشی است که همسو با مسیر چاق شدن است و دقیقا من به همان روشی که در این دوره در تلاش برای لاغر شدن هستم چاق شده بودم.

آسان ترین راه چاق شدن

همه افراد چاق به یک شکل چاق شده اند و آن از طریق برنامه ریزی ذهن برای چاق شدن بوده است.

بخش یادگیرنده مغز در بدو تولد مانند لوح سفیدی است که آماده یادگیری است.

هر اطلاعاتی از طریق حواس پنجگانه به مغز برسد ذخیره شده و مورد پردازش قرار میگیرد و به مرور نمای داخلی مغز از دنیای پیرامون ایجاد می شود.

شنیده ها و دیده های ما بخشی از اطلاعات وارد شده به مغز هستند.

قرار گرفتن در معرض شنیده های اطرافیان درباره چاقی سبب ورود اطلاعات درباره چاقی و ایجاد فرمول های ذهنی چاقی در ذهن می شود.

دیدن رفتارهای اطرافیان و واکنش های آنها نسبت به مواد غذایی و صحبت هایی که قبل از خوردن و بعد از خوردن درباره غذاها و چاق شدن و تاثیر غذا در چاق شدن و … باعث شکل گیری عادت ها در ما می شوند.

به این ترتیب ما نه تنها عادت های رفتاری اطرافیان خود را می آموزیم بلکه عادت های افکاری و گفتاری آنها را نیز یاد می گیریم و ترکیب عادت های رفتاری با عادت های فکری و گفتاری نتیجه زندگی ما را رقم می زند.

بر اثر تکرار و زیاد شدن به مرور افکار چاق کننده نمای داخلی مغز از وضعیت چاق جسمی تشکیل می شود. این در حالی است که هنوز جسم وارد مرحله اضافه وزن نشده است. فقط بخاطر ایجاد فرمول های چاق کننده در ذهن و شکل گیری انتظار چاقی تصاویر چاق از وضعیت جسمانی در مغز ایجاد میشود.

مغز بر اساس تصویری که ایجاد شده است شروع به شکل دادن به جسم می کند و بعد از مدت مشخصی جسم فرد مبتلا به چاقی می شود.

این روند خلاصه شده و ساده چاقی با ذهن است.

چرا لاغر نمی شم؟

چرا لاغر نمیشم؟!

اگر رویای لاغر شدن دارید و بارها برای لاغر شدن تلاش کرده اید اما نتیجه نگرفته اید باید بدانید که لاغر شدن با حذف موانع ذهنی امکانپذیر می شود.

در همه سال هایی که برای لاغر شدن تلاش می کردم به هر چیزی که مانع لاغر شدن من می شود فکر می کردم الا قدرت ذهن خودم.

  • بارها با خودم می گفتم چون تابستان است و مدرسه ها تعطیله و بیشتر در خانه هستم نمی تونم لاغر بشم.
  • یا فکر میکردم بخاطر فلان دوستم هست که هر روز باهاش میرم بیرون و حتما یه چیزی باید بخوریم.
  • یه وقتهایی هم مهمانی رفتن یا مهمان دعوت کردن های مادرم را مانع لاغری خودم می دانستم.

و در تمام آن سالها در خواب هم نمی دیدم که ذهن خودم مانع لاغر شدن من است.

خیلی عجیب اما جالب است که من برای لاغر شدن تلاش می کردم و در عین حال خودم مانع لاغری خودم شده بودم.

وقتی با موضوع لاغری با ذهن آشنا شدم واقعا نمی دانستم چه مسیری را باید طی کنم.

تمرکز بر لاغر شدن و انجام تمرینات مختلف سبب شد که در این مسیر برای رسیدن به خواسته ام که لاغری بود هدایت شوم و ایده های عالی به من داده می شود.

بعد از مدتی که سعی می کردم لاغری با ذهن را یاد گرفته و رویای خودم را خلق کنم، موضوع موانع لاغری با ذهن برایم جلب توجه کرد.

اصلاح موانع ذهنی لاغر شدن

رفع موانع ذهنی لاغر شدن

بعد از ۳۵ سال چاقی و سالها تلاش کردن بی نتیجه برای لاغر شدن اکنون که به لطف خداوند چند سال است در شرایط جسمی و سلامتی متفاوت هستم با اطمینان اعلام می کنم که آسان ترین راه لاغر شدن روش لاغری با ذهن است.

در روش لاغری با ذهن هم مهم ترین موضوع برای کسب نتیجه عالی شناسایی و برطرف کردن موانع ذهنی لاغر شدن است.

از آنجایی که خیلی علاقه به درک قوانین جهان هستی از طریق طبیعت پیرامون خود دارم، جریان آب برایم جلب توجه کرد.

با خودم گفتم که آب بدون هیچ نیرویی در حال حرکت است، برای به جریان انداختن آب هیچ کاری لازم نیست انجام دهیم اما اگر بخواهیم جریان آب را متوقف یا منحرف کنیم باید انرژی صرف کنیم و با ایجاد موانع این کار را انجام دهیم.

این روند را در سیستم بدنم جستجو کردم و به این درک رسیدم که جسم من همواره در حالا تلاش برای بهبود وضعیت جسمانی من است.

بارها شده که با بی احتیاطی به خودم آسیب رسانده ام اما جسم من بدون هیچ تلاشی از طرف من عملیات ترمیم را انجام داده است.

به این باور رسیدم که جهان هستی و جسم من همواره در حال بهبود شرایط و اصلاح مشکلاتی است که من برای خودم بوجود می آورم.

باور کردم که چاقی مشکلی است که من برای خودم بوجودش آورده ام و جسم من همواره در تلاش است تا این مشکل را برطرف کند.

اما استمرار من در تمدید و تشدید پایداری چاقی سبب شده است که جسمم قادر به رفع این مشکل نباشد.

این موضوع به طور مفصل و عالی در فایل سرعت ترمیم و تخریب در دوره ورود به سرزمین لاغرها توضیح داده شده است.

بنابراین به این نتیجه رسیدم آسان ترین راه لاغر شدن استفاده از روش لاغری با ذهن و یادگیری کشف و رفع موانع ذهنی لاغر شدن است، در این صورت روند لاغر شدن خودبخود در جسم من صورت میگیرد و برای متناسب شدن نیاز به تلاش خاصی نیست بلکه لاغر شدن با حذف موانع ذهنی آسان می شود.

به همین دلیل بیشتر از اینکه به دنبال راهکاری لاغری با ذهن باشم به دنبال درک و رفع موانع ذهنی لاغر شدن هستم.

تصویر ذهنی چاقی

اصلاح تصاویر ذهنی چاقی

تصاویر ذهنی متشابه یکی از موانع مهم لاغر شدن در ذهن افراد چاق است. در روش لاغری با ذهن رفع موانع ذهنی مهمترین هدف ما می باشد.

هر فرد چاقی در ذهن خود تصاویری از اطرافیان خود دارد که خود را شبیه آنها می داند.

مثلا باور دارد که من از لحاظ جسمی مانند عمویم هستم، شبیه فلان خاله ام هستم، من به پدربزرگم شبیه هستم

داشتن دلیل و منطق برای چاق بودن بر اساس ایجاد شباهت با افرادی دیگر یکی از مهمترین موانع لاغری است.

این مانع سبب میشود شما همواره در ذهنتان خودتان را شبیه فرد دیگر ببینید و در حالت خیلی بدتر خود را مغلوب ژنتیکی بدانید که از آن فرد به شما منتقل شده است.

همین یک باور کافی است که مانع لاغر شدن شما شود چون هر چقدر که شما برای لاغر شدن تلاش کنید سبب تغییر تصویر ذهنی شما از خودتان و شباهت شما به فرد دیگری نمی شود.

در تمام سال هایی که چاق بودم بارها من را شبیه سایر اعضای خانواده ام می دانستند و این برخورد والدین سبب شده بود که باور کنم من از نظر ژنیکی شبیه فلان عمویم هستم و چون عمویم در بسیار چاق بود نه تنها باور کرده بودم که نمی توانم لاغر شدم بلکه برای من طبیعی بود که بسیار بیشتر از مقداری که چاق بودم چاق تر شوم.

از آنجایی که ذهن ما بر اساس تصاویر و الگوهای ذهنی کار می کند بنابراین اهمیتی ندارد شما چقدر دوست دارید یا تلاش می کنید لاغر شوید یا از چه روش هایی برای لاغر شدن استفاده کرده اید.

مغز شما بر اساس تصاویری که در آن ذخیره کرده اید عمل می کند و شما را در وضعیتی که فکر می کنید باید باشید و طبیعی است که باشید نگه میدارد.

بنابراین به همین شکل باید موانع ذهنی لاغر شدن را شناسایی کنید و با منطق برای خودتان اثبات کنید که این نگرش که از گذشته در مغز شما ذخیره شده است کاملا اشتباه بوده است.

در روش لاغری با ذهن به شکل مختلف با استفاده از تمرینات مختلف به شناسایی موانع ذهنی لاغری با ذهن و برطرف کردن آنها پرداخته می شود. به همین دلیل است که هنرجویان لاغری با ذهن با شرکت در دوره های آموزشی خیلی زود به این اطمینان می رسند که لاغری با ذهن آسان ترین راه لاغر شدن است.

✍️ تمرین آموزشی 📖

همه ما سالها برای لاغر شدن از طریق مختلف تلاش کرده ایم و نتیجه قابل قبول کسب نکردیم. اکنون که به لطف خداوند آسانترین راه لاغر شدن پیش پای ما قرار گرفته است باید تمام تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن را بر یادگیری روش لاغری با ذهن متمرکز کنیم.

به این شکل نتیجه فراتر از انتظار کسب خواهید کرد و تصویر شما در آلبوم شگفتی سازان قرار خواهد گرفت.

همه ما تجربه استفاده از سخت ترین روش های لاغر شدن را داریم و در آن زمان چون تصور می کردیم که این روش منجر به لاغری ما خواهد شد با تحمل رنج و سختی مسیر خود را ادامه می دادیم بنابراین اکنون که در مسیر آسان ترین راه لاغر شدن حرکت خود را شروع کرده ایم باید با اشتیاق و انگیزه صدها برابر گذشته به حرکت خود ادامه دهیم.

برای یادگیری زبان لاغری با ذهن باید هر روز مقداری از زمان خود را صرف یادگیری، تمرین کردن و به کارگیری آموزش ها در زندگی روزمره خود کنید.

به این ترتیب در مدت کوتاهی همزمان با یادگیری لاغری با ذهن نتایج این روش را به شکل های مختلف در زندگی خود مشاهده خواهید کرد و هرچه بیشتر ادامه دهید و نتیجه کسب کنید مطمئن تر خواهید شد که این روش آسان ترین راه لاغر شدن است.

برای انجام عالی این جلسه ابتدا محتوایی نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را مشاهده کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در بخش نظرات همین جلسه پاسخ دهید.

اطمینان داشتن به مسیر لاغری با ذهن بعنوان آسان ترین راه لاغر شدن در کسب نتیجه عالی بسیار موثر است بنابراین:

  • چرا به روش لاغری با ذهن اطمینان کرده اید؟ چه چیزی در این روش مشاهده کردید که در روش های دیگر نبوده است؟
  • به نظر شما چرا لاغری با ذهن آسان ترین راه لاغر شدن است؟

یکی از موانع مهم لاغر نشدن توجه کردن به شرایط فعلی است که می تواند باعث ایجاد احساس بد شود بنابراین باید نسبت به این موضوع آگاه باشید.

  • چه احساسی از چاق بودن دارید؟ شرح دهید.
  • توجه کردن به چاقی به چه شکل باعث ایجاد احساس تنفر و ناامیدی در شما شده است؟
  • نظر شما درباره اهمیت بی توجه بودن به شرایط فعلی برای ادامه دادن در مسیر لاغری با ذهن چیست؟ شرح دهید تا اهمیت این موضوع برای شما واضح شود.
  • نظر شما درباره اینکه افراد چاق در ذهنشان خودشان را شبیه فردی از اعضای خانواده می دانند چیست؟ تجربه خود را شرح دهید.
  • چگونه می توانید اثبات کنید چاقی شما ارتباطی به دیگران ندارد و ارثی نیست؟ شرح دهید
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.96 from 51 votes

https://tanasobefekri.net/?p=15119
برچسب ها:
108 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار تینا.عالی
      1402/11/16 23:52
      مدت عضویت: 124 روز
      امتیاز کاربر: 11118 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 607 کلمه

      بنام خدا مهربانم و همیشه حاضرم و عاشق پیشرفت ما،

      و درود و برکت نعمت و ثروت و همه چی که عالی هست نثار هر لحظه زندگی شما استاد ارجمند گرامی از طرف خداوند مهربان,

      چه سخن زیبایی :

      •نه مدت معنا داره نه نوع و مقدار غذا در لاغر شدن درست مثل چاق شدن باید مسیر لاغری آسان باشد،

      •چه نکته مهمی از همان مسیر چاق شدن با شناسایی موانع لاغری تو لاغر میشوی چون مغز مسیر آسان را میشناسد و تنها مانع لاغری من ذهن خود من بوده و  

      •بدن من مثل مسیر آب روان جاری بوده برای لاغری اما من مشکل براشیاهتم حالا اگر موانع را بردارم با تکرار و امید و ادامه دادن در یادگیری زبان لاغری خود ب خود آب روان دوباره برای سلامتی جاری میشود.

      • چه احساسی از چاق بودن دارید؟ شرح دهید.
      • نگاهش میکنم دیگه حرفی برای غور زدن بهش ندارم خودم یادگرفتن و چقدر آسانم بوده با لذتم بوده بدون هیچ محدودیتی با ازادی کامل برا خودش اومده .
      • تقصیری نداشته هی شنیده هی دیده گفته لابد این ذهن مرا میخواد پس برم براش کارمو انجام‌بدم خوب من اونموقع واقعا ناخودآگاه دعوتش کردم ،
      • حالا باید این مهمان رو با عزت بگم بره بدون دعوت با احترام و صلح و آرامش تا لاغری مهمان جدیدم بیاید حالا اونو باید دعوت کنم تکرار کنم ادامه بدم به آسانی با لذت و بدون هیچ و عجله و محدودیتی.
      •  
      • توجه کردن به چاقی به چه شکل باعث ایجاد احساس تنفر و ناامیدی در شما شده است؟  نیست دیگه من ازش متنفر نیستم باهاش رفیقم اون آزمون بوده من آروم باهاش حرف میزنم گاهی میاد عرض اندام می‌کنه میگه آره دیگه نو که اومد به بازار کهنه میشه دل آزار میگم بله تا بوده همین بوده همیشه آدم باید به روز باش و همراه تکنولوژی بشه تا پیشرفت کنه رشد کنه و بهش میگم ببین عزیزم من یکروزی تورو صدا کردم درستو خوندم یاد گرفتم و تو رو خودم دعوت کردم به آسانی بدون محدودیت با لذت و ناخودآگاه و حالا دیگه جایی نداری باید بری خونه های عقبتر ذهن من چون مهمان جدیدمو دعوت کردم اعتبار مدت زمان تو تموم شده پولی خرج تو ندارم کنم می‌خوام تمام پولمو خرج مهمان جدیدم و یادگیری مدرک جدیدم کنم باید دیگه بری عقب عزیزم هر چند زمانی مهمانم بودی و خودم دعوتت کردم تو هم حتما کارتو درست انجام دادی،اما الان دیگه پروژه عوض شده مهندس عوض شده الگو و معماری جدید اومده من اون سبکو میپسندم باید بری عقب عزیزمو لاغر مدل جدید رو باید بخونم‌مدرکشو بگیرم .
      • نظر شما درباره اهمیت بی توجه بودن به شرایط فعلی برای ادامه دادن در مسیر لاغری با ذهن چیست؟ شرح دهید تا اهمیت این موضوع برای شما واضح شود. 
      • بی‌توجه میشم چون برای پاس کردن درس جدید نمیتونم برم درس قدیممو بخونم من اومدم ترم بالاتر چطوری دوباره بیام درس ترم  قبلی رو بخونم بی‌معنی ،
      • هر چند درس ترم قبل یادم‌ می مونه اما اون دیگه تموم شد و دیگه به دردم برا پاس کردن واحد جدید در ترم جدید نمیخوره ، تو ذهنم میاد ولی استفاده ای ازش ندارم ،من الان لاغریو باید پاس کنم.
      • نظر شما درباره اینکه افراد چاق در ذهنشان خودشان را شبیه فردی از اعضای خانواده می دانند چیست؟ تجربه خود را شرح دهید.
      • واااای قبلا همش مادرم تو ذهنم بود اما الان خاله کوچیک‌خوش اندامم.گفتم‌چرا شبیه فرد سالم نبینم خودمو؟
      • چگونه می توانید اثبات کنید چاقی شما ارتباطی به دیگران ندارد و ارثی نیست؟ شرح دهید 
      • چون لاغر بودم و در خانوادم هم لاغر دارم هم چاق .
      • بعد اصلا مادربزرگم مادر همه این خواهران لاغر مونده بعد از هفت بچه.
      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.تکرار و مرور نکات نوشته شده.
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه
      1402/07/16 12:31
      مدت عضویت: 254 روز
      امتیاز کاربر: 8320 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 417 کلمه

      به نام خدای هستی بخش 

      گام 49 :آسان ترین راه لاغر شدن 

      همان طوری که استاد گفتن مهم ترین چیز در مسیر لاغری با ذهن اینکه ما از لاغر شدن خودمون اطمینان داشته باشیم و مطمئن باشیم که با ادامه دادن این مسیر به تناسب اندام خواهیم رسید همانطوری که وقتی مسیری رو برای رسیدن به مقصد طی میکنیم مطمئن هستیم که با طی کردن این مسیر به مقصد مورد نظرمون میرسیم و رسیدن به یک مقصد دیگه رو غیرممکن میدونیم .باید درمسیر لاغری با ذهن در رسیدن به مقصد که در اینجا تناسب اندام مطمئن باشیم . آسان ترین راه رسیدن به تناسب اندام برگشتن از مسریه که از تناسب اندام دور شدیم یعنی درواقع مسیر چاقی وقتی اون مسیر رو پیدا میکنیم و قدم در اون مسیر میزاریم دیگه باید اطمینان داشته باشیم به تناسب اندام .من باید لاغرشدن رو برای خودم بخوام چون مغز من به احساسات من واکنش نشون میده وقتی من با بودن درسایت تناسب فکری حالم خوب باشه و به آرامش برسم و ذهنم آروم بشه مغزم به این احساسات من واکنش نشون میده و سعی میکنه که بیشتر اتفاقات مشابه برای من رقم بزنه که حالم بهتر بشه ولی وقتی من برای دیگران برای اثبات خودم به دیگران قصد لاغر شدن داشته باشم مغز من که به احساسات دیگران کاری نداره و اصلا احساسات دیگران براش مهم نیست که بخواد باعث روند عالی کاهش وزن من بشه پس درنتیجه فقط برای خودم، برای سلامتی خودم ، برای حال خوب خودم، برای اعتماد به نفس خودم ، برای لذت بردن بیشتر از زندگی ، برای آزادی خودم ، برای شکوفا شدن استعدادهام ، برای زندگی بهتر خودم میخوام لاغر بشم و ذهنم وقتی ببینه تناسب اندام باعث این همه حس و حال خوب و پیشرفت در من میشه و علی الخصوص احساس من خوبه پس منو با تمام قوا به هدفم که تناسب اندامه میروسونه ودیگران هیچ نقشی در تصمیم من برای تناسب اندامم ندارن . وقتی که استاد گفتن افراد چاق خودشون رو شبیه به کسی میدونن یه لحظه ذهنم مشغول شد که آیا منم خودم رو شبیه به کسی میدونم ؟ دیدم بله!!!!!! من هم خودم رو شبیه به عمه میبینم که اون هم چاقه و پاهای چاقی داره که هم بارها دیگران بهم گفتن و هم خودم با خودم مرور کردم که من هم مثل اون پاهای چاقی دارم ولی از امروز تصمیم دارم که خودم رو شبیه به کسی ندونم و خودم رو شبیه به خودم بدونم درواقع شبیه به کسی که دوس دارم بهش تبدیل بشم .  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/05/15 13:14
      مدت عضویت: 368 روز
      امتیاز کاربر: 21370 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 735 کلمه

      سلام استاد 

      خیلی خوشحالم که دراین مسیر هستم و هرروز به اگاهیهای من اضافه میشه و علاوه بر لاغری خیلی چیزهای دیگه یادمی گیرم

      من در این مسیر یاد گرفتم چاقی من دیگه ژنتیکی نیست و دیگر خودم را با دیگران مقایسه نمی کنم و نظرات دیگران که چاقی من را به عمه ها و عموها نسبت می دهند دیگر برایم مهم نیست چون دانستم اینها واقعیت ندارد و ذهنم را با این افکار مسموم درگیر نمی کنم 

      و همچنین متوجه شدم که چرا باید چاقی یا لاغری من، برای دیگران مهم باشد آیا آنها سختی ما چاقها را درک می‌کنند و همچنین متوجه شدم اولا دراین مسیر باید اطمینان و اعتماد کامل به روش تناسب با ذهن داشته باشم دوما دراین مسیر استمرار داشته باشم سوما نظرات دیگران اصلا برای من مهم نباشد چهارما در این مسیر من فقط خودم مسئول چاقی خودم بودم و خودم هم باید خودم را لاغر کنم و با اشتیاق این مسیر بدون سختی را ادامه بدهم و انشاالله متناسب میشوم 

      چرا به روش لاغری با ذهن اطمینان کرده اید؟ چه چیزی در این روش مشاهده کردید که در روش های دیگر نبوده است؟ چون در این روش استاد دقیقا حرفهای دل ما را می‌زنند و ما را راهنمایی می کنند  دراین جا قضاوت نمی شویم که اراده نداریم بلکه استادگفتند ما چاقها خیلی اراده داریم که هنوز با این همه ناامید شدن از لاغری باز دنبال روش جدید هستیم و اصلا در این مسیر سختی رژیم‌های سخت و طاقت فرسا ، ورزش های سخت نیست و به راحتی از طریق آموزش با ذهن لاغر می شویم 

      به نظر شما چرا لاغری با ذهن آسان ترین راه لاغر شدن است؟چون در این روش سختی نداره و باآموزش ذهنی موانع لاغری را شناسایی کرده و با برطرف کردن آنها متناسب می شویم فقط باید استمرار داشته باشیم برای آموزش‌ها و تمرینات 

      چه احساسی از چاق بودن دارید؟ شرح دهید.چاق بودن را خیلی بد نمی دانم یعنی از آن متنفر نیستم بلکه متناسب شدن را خیلی بهتر می دانم چون در تناسب اندام احساس خیلی بهتری دارم و سلامتی در تناسب اندام است و احساس اعتماد به نفس بیشتری است پس برای رسیدن به آن تلاش می‌کنم  حالا نمی دانم این هم یکی از موانع لاغری است که از چاقی متنفر نیستم ؟

      • توجه کردن به چاقی به چه شکل باعث ایجاد احساس تنفر و ناامیدی در شما شده است؟ وقتی نتوانیم مثل افراد متناسب حق انتخاب در خوردن غذا، نوع ورزش دلخواه ،انتخاب لباس و نوع رنگ آن و…..داشته باشیم از چاقی خودمان متنفر می شویم 
      • نظر شما درباره اهمیت بی توجه بودن به شرایط فعلی برای ادامه دادن در مسیر لاغری با ذهن چیست؟ شرح دهید تا اهمیت این موضوع برای شما واضح شود.
      • اگر ما در این مسیر زیاد به چاقی خود توجه نکنیم و بیشتر روی متناسب شدن تمرکز کنیم کم کم فرمول‌های چاقی پاک شده و فرمول‌های متناسب جایگزین شده و بعد از آموزش و استمرار بدن خود بخود لاغر خواهد شد 
      • نظر شما درباره اینکه افراد چاق در ذهنشان خودشان را شبیه فردی از اعضای خانواده می دانند چیست؟ تجربه خود را شرح دهید. کم کم آن فرد مثل آن فرد می‌شود وکاری به سن آن ندارد مثل من همیشه بهم گفتند مثل عمه بزرگی هستی جالبه  الان متوجه شدم در بین تمام خواهر و برادرهایم من فقط به بیماری تیروئید مبتلا هستم که عمه بزرگی داشتند و جراحی شدند و من هم به ناچار جراحی کردم و نوع بیماری و دیابت ایشان را من دقیقا در زمان سنی ایشان گرفتم و خیلی خوشحالم که خیلی زود یاد گرفتم من فقط خودم تکی در دنیا هستم و خداوند فقط من را با این خصوصیات آفریده است و همزاد ندارم 👏👏👏👏و انشاالله با تناسب ذهن لاغر میشوم و فقط شبیه خودم میشوم 
      • چگونه می توانید اثبات کنید چاقی شما ارتباطی به دیگران ندارد و ارثی نیست؟ شرح دهید چون اگر ارثی بود باید دیگر اعضای خانواده هم چاق باشند و این باور غلط سالیان سال من را چاق نموده است 
      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.از این محتوای آموزشی یاد گرفتم که آسان‌ترین روش لاغری لاغری از ذهن است و از بالا به پایین چاق شدیم پس از مغزم لاغر میشوم تا کل بدن من لاغر بشه و متناسب بشوم و خودم را با هیچ کس مقایسه نکنم و به این روش اعتمادداشته باشم و فقط استمرار داشته باشم و عجله نکنم 
      • ممنون از شما استاد عزیز که این آگاهی‌ها را به ما دادید 🙏🙏🙏🙏🙏🙏
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/06/21 20:14
      مدت عضویت: 1427 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 426 کلمه

      به نام خدا

      سلام براستاد عزیز ودوستان همراه

      قبل از همه چیز جا داره ازاستادعزیز تشکرکنم بابت امکانات فوق العاده ای که دربخش کامنتها گذاشتند و خیلی عالی شد وما به راحتی میتونیم به کلیه دیدگاههای خودمان وفرد موردعلاقمون در بخش کامنت اون قسمت دسترسی پیدا کنیم به راحتی .

      بعد اینکه فایل رو گوش دادم اومدم تمامی کامنت خودم دراین قسمت رو خوندم و چقدر لذت بردم . و واقعیتش بعضی خاطرات چاقی گذشته کلا فراموشم شد چون مدتیه که در سرزمین متناسب ها هستم واین خوبه که دوباره بهم یادآوری شد که قدر این متناسب شدن رو بدونم وخیلی آگاهانه تر متوجه ورودی های ذهنم باشه .

      الان برای بار چندمی که دارم دوره رو مرور میکنم بازم به سطح آگاهیهای جدیدتری میرسم انگار که سری قبل گوش نکرده بودم .

      اینکه ترس از برگشت چاقی بعد متناسب شدن .

      وچقدر قشنگ شما مثال زدید که مگه ما که چاق بودیم با تلاش فیزیکی تونستیم متناسب بشیم . که الان که یاد گرفتیم متناسب شدن رو ترس از  چاق داشته  باشیم . 

      واینکه یادگیری متناسب شدن مثل رفتن به خونه مادرمون هست مگه آدرس خونه مادرمون یادم میره . مثلا من ۱۵ سال پیش فارغ التحصیل شدم ولی آدرس دانشگاه رو علیرغم تغییرات جاده ها وخیابان ها بازم به راحتی بلدم چون من یاد گرفتم و من متناسب شدن رو هم یاد گرفتم وجای هیچ گونه نگرانی نیست که دوباره برگرده .

      مگر اینکه من دوباره کانون توجهاتم بره سمت چاقی .

      وقتی کامنتهای قبلیم رو خوندم متوجه شدم اون چاق شدن حق من بود و الان هم متناسب شدن حق منه .

      راستی اگه کامنتهای قبلی منو بخونید دریک جا از شبیه بودن فرم ابرو و مو به پدرم گفتم که من پذیرفته بودم من شبیه پدرم هستم و پدرم توسن ۶۸ سالگی اکثر موهاش ریخت و من تواین سنم   بیشتر موهام ریخت وهمش در ترس ونگرانی بودم و دوا ودارو هم اثری نداشت .

      ولی به لطف الهی وآموزش این فایل آموزشی وکارکردن روی ذهنم باورهای مخرب رو پیدا کردم والان به لطف الهی بالای ۹۰ درصد موهام دوباره رشد کرد وموهای بلند و حجیمی دارم و جالبه که مادرم میگه موهات خیلی بلنده کوتاهش کن .

      استاد عزیز بی نهایت از شما بابت این فایل های بسیار ارزشمند سپاسگزارم و روی فایل هاتون نمیشه قیمت گذاشت از خدا میخام همینطور که شما نگرانی ما رو در موضوعات مختلف زندگی برطرف میکنید ولذت بردن از زندگی رو با انتشار آگاهیهاتون بیشترمیکنید هر نعمتی که از خدا میخواهین به محض اینکه در قلبتون میافته آن واحد بهتون داده بشه وزندگیتون سراسر خوشی ولذت و سلامتی باشه .

      خدایا شکرت بابت هدایت به این مسیر الهی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1400/12/23 22:01
      مدت عضویت: 1427 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 539 کلمه

      سلام 

      اگه بخام به دید مثبت به قضیه طعنه و سرزنش اطرافیان نگاه کنم بارها به خودم میگم اگه این تضادها نبود منم این تکون اساسی رو نمیخوردم که فکری به حال خودم بکنم .

      سرزنش اطرافیان رنج چاقی رو برامون بیشتر میکرد و چون ذهن ما از رنج خوشش نمیاد مرتب درفکر راه حلی بود که از این رنج رهایی پیداکنه و ما رو مجبور میکرد دنبال روشهای مختلفی بریم .

      اگه مشکل فقر . بیماری . چاقی. روابط نامطلوب تا یه فشار اساسی بهمون نیاره ما حاضر با مدارا میشدیم و ما هیچ پیشرفتی نداشتیم و زندگی ما همچنان با دردهامون ثبات بود.

      و اینکه موضوع ژنتیک درسالهای اخیر کلا به چالش کشیده شده . 

      طرف چاقه میگه ژنتیکه . مثل خودم که مادرم همش میگفت به عمه ات رفتی و استخوان بندیت درشته . ازبس گفته بود منم پذیرفته بودم ویادم میاد که گاها به در میخوردم مادرم سریع میگفت عمه ات همینطوری بود و مرتب به در ودیوا  میخوردم  البته عمه ام عینکی بود و منم نزدیک به چندسال عینکی بودم .و کم کم برام بیشتر ثابت شد که من شبیه اونم .

      بعد مدتی به خودم اومدم گفتم .

      اگه ژنتیک واقعیته  یه خواهر و یه برادرم .شبیه پدر ومادر و حتی ما برادر خواهر وحتی فامیل های مانیستند .

      البته یک تجربه کوچک خودم به دست آوردم نمیدونم چقدر درسته الان بهتون میگم .

      اینکه خواهر اولم شبیه عمه هام سرخ وسفید شد نه به خاطر ژنتیک بلکه به خاطر اینکه پدر ومادرم یک سال خونه مادربزرگم دسته جمعی زندگی میکردن وعمه هام اون موقع مجرد بودن و مادرم که باردار شد زیاد با عمه هام بود یعنی توجهش به قیافه عمه هام بود و کانون توجه ما زندگی ما رو رقم میزنه و خاهرم به خاطر توجه چشمی مادرم به عمه اام واحتمالا صحبت درمورد زیباییشون و چون خودش باردار بود خواهرم در رحم مادر فرم صورتش از کانون توجه مادرم به عمه هام شکل گرفت .

      اینها تصورات شخصی من هست که روز به روز بیشترشو میبینم .

      پس ما به ژنتیک هیچ کس نرفتیم و هرکس رسالتی در این دنیا دارد که برای اون خلق شده . و شباهت ظاهری به خاطر کانون توجهات مادران به قیافه شخصی بوده که بیشتر باهاش در ارتباط بوده هست و بهش نمود احساسی میداده . همین 

      مثل رنگ چشم . مدل ابرو . فرم صورت و….

      اما چاقی و … آموزش حین بارداری و بعد زایمان بوده که ما را وارد سرزمین چاقها کرده . 

      وچقدر خوب هست که ما میتونیم دوباره بایه سری آموزشها مسیر زندگیمون رو تغییر بدیم. 

      وخوداستاد نمونه بارزی بودن که جسم چاق از کودکی داشتن و این جسم چاق سالها با ایشون بود . وایشون تونستن باقدرت ذهن ۳۵ سال آموزش اشتباه رو درمدت یک سال ونیم متوقف کرده وبا آموزش های درست جسم متناسب برای خودشان خلق کنند .

      واتفاقا به ایشون هم میگفتن به عموت رفتی ولی استاد شجاعانه نپذیرفت و علم ژنتیک رو زیر سوال برد و تونست با رویای چندین ساله خودش برسه . 

      من هم گاها اتفاق میافته که از بعضی غذا میترسم وقتی میبینم استاد دقیقا رفتارش شبیه متناسب ها شده و با لذت و آسودگی خیال غذا درست میکنه و غذا میخوره ترسهام کمتر شدن  و برام باور پذیرتر شده که مواد غذایی ترسی ندارند .

      بلکه نحوه رفتارما با مواد غذایی هست که ما رو چاق میکنه . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/10/03 14:37
      مدت عضویت: 1027 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 481 کلمه

      سلام
      من ب خودم میگم فریبا جانم تو یک شبه چاق شدی ن عزیزم الان ده سال ک داری چاق میشی خب یک شبه هم لاغری نمیشه من دارم رو ذهنم کار میکنم و میدونم قطعا نتیجه میگیرم پس نباید بچسبی ب نتیجه نتیجه ول کن تو تو مسیر درستی پس تواین مسیر اتفاق میافته بالاخره میرسم دارم ب سمتش حرکت میکنم همینطور ک میرم موانع رو دارم حل میکنم دارم برچسب از مواد غدایی برمیدارم دارم میگم فریبا تو توانایی هر کاری داری خدا تو رو خلق کرده تو انسانی این همه کار ک دیگران نمیتونستن تو انجام دادی
      تو هدایت شدی وقتی ی فکری ب مغزت میرسه اون شدنیه
      این منم ک دارم اگاهی وارد میکنم این منم ک میخوام تغییر کنم پس اگه من لاغر نشم ذهنم متناسب نشه پس کی میشه
      اسم تناسب فکری بهترین اسمیه ک میشد برا این سایت گذاشت اسمش هم ب ادم ارامش میده
      زندگیتو بکن کارتو بکن ورودی های منفی نزار رو خودت کار کن نتیجه هس اگه نبود خدا منو ب اینجا هدایت نمیکرد
      من شبیه خودم هستم
      از من فقط یدونس
      عزیزم خاله من دختراش شبیهش نیستن چرا من باید باشم چرا
      من فقط شبیه خودم هستم چن ب نظر من خیلی مسخرس
      من شبیه پدر باشم یا بقیه چن من در سالهای خیلی بعد از اون متولد شدم و من قدرت دارم پدرمن دارم اختیار وانتخاب دارم پدر منم اینها رو داره نثل درخت و حیوان نیستم ک سیستم یکی باشه پس هر کسب مسئول خودشه ن دیگری
      و همه ما میدونیم جسم ما قابل تغییره وابسته ب کسی چیزی نیس الان خواهر من لاغر من چاق اگه قرار بود شباهتی باشه اونم بود چرا من
      من شبیه هیچکس نیستم من خودمم
      منفی باف برو پی کارت خواهر شوهر من خیلی چاقتر از منه من شبیهش نیستم من حتی شبیه دخترم نیستم چ برسه ب خواهر شوهرم
      من از دخترم میبینم چاقی از اموزشه اگه منم مثل بقیه مادرها بودم والان بچم چاق بود ولی میبینم نیس چون اموزشش نمیدم
      اگه ارثی بود دختر منم چاق بود
      اگه شباهتی بود الان دخترم شبیه من بود
      من در مسیردرستم الان جسم چاقه ولی در حال لاغر شدنه در حال تغییره چن من میخوام چن من تو مسیر درستم و هر روز دارم یادش میدم ب خودم
      من لاغری یادمیگیرم همونطوری ک چاقی یادگرفتم
      جسم من هم جواب این همه محبت میده من عذابش نمیدم بارژیمهای مختلف و ورزش
      من ازادش گذاشتم تا خودش ب حالت اولیه خودش برگرده جسم من خیلی هوشمنده و خودش ترمیم میشه چن من سعیم ب اینه ک سرعت تخریب پایین بیارم تا ترمیم خودشو نشو ن بده
      لاغری اسونه هر چیو یاد بگیری و قلقش دستت بیاد اسونه
      زندگی زیباست
      من تصمیم گرفتم با جسم چاقم لذت ببرم ازش و ب سمت لاغری برم
      چن میدونم ک من اگه بلد نباشم زندگی کنم چ چاق باشم چ لاغر زندگی نمیکنم
      چ بهتر ک اول زندگی کردن یاد بگیرم
      و ی ذره خودمو رها کنم ازاد باشم نفس بکشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1400/08/26 11:26
      مدت عضویت: 1427 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 704 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان همراه

      با گوش دادن این فایل یکی از باورهای مخربی که هم در زمینه چاقی و هم در زمینه های مختلف زندگی داشتم برام شناسایی شد . زمینه هایی که آرامش و آسایش رو در زندگیم 

      داشتند به هم میزدند.

      من همش تو ذهنم بود که درسته که چاقم قبول . چرا شکمم به نسبت چاقیم خیلی بزرگتره . حتی اون موقع که یه کم داشتم چاق میشدم وقتی فروشگاهی برای خرید لباس میرفتم فروشنده میگفت که خانم بارداری؟ که مانتوی بارداری بهم بده .

      وهمش برام سوال بود و حتی با اینکه ۶ ماهه مستمرا در این دوره هستم و کلی از لباسام گشاد شده و همچنان داره گشادتر میشه چرا شکمم شبیه خانم بارداره . 

      تا اینکه الان که دارم دور دوم تکرار گام رو گوش میدم متوجه یه باور پنهانم شدم . البته ناگفته نمانه کلی از باورهای مخربم رو پیدا کردم و اونها رو با نمونه های دیگه نقض کردم .

      باور اشتباهم این بود که هر موقع آرایشگاه میرفتم یا پیش دوستام همش بهم میگفتند چقدر ابروهات کلفته چقدر قشنگه  و چقدر موهات صاف و لخته واحتیاج به سشوار نداری و من با اعتماد به نفس کامل میگفتم شبیه پدرم هستم . 

      چون عکس جوونی های پدرم رو میدیدم که موهای صاف و لخت و پرپشتی داشت والان یه کم مو داره . و ابروان کلفت ومشکی زیبایی داشت که اینم الان کم پشت شد .

      ومن هرکی بهم میگفت سنت کمتر نشون میده من تو دلم افتخار میکردم که خدا رو شکر حداقل یه ژنتیک خوب بهم از پدرم بهم رسیده که باعث میشه یه خورده اعتمادبه نفسم بیشتر بشه .

      اینکه استاد عزیز میفرمایند ذهن سن نمیشناسه درست میگن .

      تا اینکه دوباره که فایل رو گوش دادم یهو ذهنم سوت کشید 

      درسته فرم شکم من کلا شبیه فرم پدرم هست و من چون از یه سن خاصی شکمم بزرگ وبزرگتر شد .

       همش میگفتم خدایا من که هیچ وقت حتی به شوخی پدرم رو مسخره نکردم چرا با اینکه خواهربزرگترم و کوچکترم چاقند وشکمشون به اندازه چاقیشون هست ولی برای من شبیه شکم خانمهای بارداره .

      درسته چون خواهر کوچکترم اصلا شباهتی به پدر ومادرم نداره و خواهربزرگترم هم شبیه مادرمه . واونها تو ذهنشون همچین باوری نداشتند و من داشتم .

      و من هر سری چون از اطرافیانم اینو میشنیدیم کم کم باورم شد که من چشم وابرو و موم به بابام رفته و چاقی رو خوردن غذای بیش از اندازه پدرم میدانستم و اصلا چاقی شکم پدرم رو به خودم ارتباط نمیدادم چون مامانم مرتب میگفت تو چاقیت شبیه عمته که قدش بلنده و نشون نمیده. 

      الان استاد با اینکه من ۳۰ سال از پدرم کوچکترم باورتون نمیشه بیشتر موهام درعرض سه چهار سالی رفت و یه کمی مونده و فرم شکمم هر دفعه بیشتر به فرم شکم پدرم شبیه تر میشه و چندتا از مشکلات دیگه که نمیتونم بگم تو این سه چهارسالی برام پیش اومد که شبیه مشکلات پدرم هست .

      با اینکه من فقط چشم وابرو و موهای پدرم تو ذهنم بود که من ازش به ارث بردم دقیقا از یه سنی ۷۰ درصد موهام تا الان ریخت و کم کم داره شبیه موهای پدرم که کمه میشه . وفرم شکمم شبیه اون میشه .و  …

      علیرغم اینکه رفتارهای من و اون کاملا فرق داره .ومن چیزهایی که دوست دارم اصلا اون دوست نداره مثل گل وگیاه . و…

      شاید دوستان بگن برو آزمایش واسه مو بده پیش بهترین متخصص رفتم و آزمایش های متعدد هورمونی دادم ولی فایده ای نداشت .

      پس اگه کسی حتی ازم تعریف کرد که فلانی چقدر خوش فرمی چقدر صدات قشنگه چقدر ابروهات زیباست فقط میگم از خدام به ارث بردم و گول حربه شیطان رو نخورم.

       درسته اینجا ازم تعریف میشه و لذت میبرم اما کلی مشکلات دیگه از اون فردی که تو ذهنم خودمو بهش تشبیه کردم بهم سرایت میکنه که خودم تصورش رو نمیکردم .

      من فقط شبیه خودم هستم .

      اگه قرار باشه آدم ژنتیک رو از پدر ومادرش به ارث ببره برای همه باید اینجوری باشه . 

      پس چرا خواهرم و برادرم شبیه پدر ومادرم نیستند  و من فقط هستم نه این غلطه . اگه قانونی درسته برای همه باید اینطوری باشه نه فقط برای من .

      استاد عزیزم ازتون سپاسگزارم که آگاهی های نابی دراختیار ما میزارید که درهیچ کتابی نوشته نشده و علاوه بر چاقی کلی ازمسایل زندگیمون داره حل میشه فقط با قدرت ذهن .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zary.ahmadi
      1400/03/26 21:28
      مدت عضویت: 1363 روز
      امتیاز کاربر: 10007 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 676 کلمه

      با سلام گام ۴۹:لاغر شدن با حذف موانع ذهنی 

      برای رسیدن به هدف در هر کاری وقتی موانع بر داشته شود آسان شود 

      برای لاغر شدن هم بارها و بارها تلاش کرده ایم از راههای مختلف اما نتیجه نگرفتیم !چون موانع ذهنی را حذف نکردیم ،چون آگاهی نداشتیم و همیشه در مسیر اشتباه می رفتیم 

      زود با دیر رسیدن به هدف بستگی دارد که چقدر بتوانیم موانع ذهنی را بشناسیم و برای بر طرف کردن آن راه درست و صیحیح را انتخاب کنیم 

      مثلا می خواهیم برویم مسافرت از شهری به شهری به مدت ۴ ساعت حالا ما می توانیم این ۴ ساعت را به موقع برسیم یا اینکه در مدت ۷ یا ۸ حتی ۹ ساعت !!!!چرا!!؟؟چون موانعی در جاده هست که مدت زمان را آهسته می کند و بستگی دارد به مسوولانی که مسول هستند موانع سر راه را بر دارند مثل تصادفی که انجام می شه و مانع بوجود می آرد یا جاده در دست ساخت است که مانع بوجود می آرد یا ماشین دچار اشکال می شه که مانع درست می شه و با آخر هفته که همه هجوم می ارند به جاده ها و شلوغی زیاد مانع بوجود می آرد و همه این موانع باعث دیر رسیدن به مقصد می شه و بر طرف کردن موانع هم بستگی به نوع موانع دارد بعضی زود بر داشته می شه و بعضی بیشتر وقت می گیرد .

      لاغری با ذهن هم کلی موانع دارد که باید شناسایی و بر داشته شود و بستگی به ذهن پر تلاطم ما دارد ذهنی که سالها چاقی را آموخته طول می کشد تا شناسایی و بر طرف شود باید ادامه دهیم و موانع را بشناسیم و یکی یکی آن را حذف کنیم و تمام سالها و تلاش هایی که انجام می دادیم غافل بودیم که ذهن ما مانع لاغر شدن ماست مثل:خوردن شیرینی مانع لاغر شدن ماست 

      خوردن غذاهای چرب و خوردن غذاهای مثل نان و برنج و ماکارونی سیب زمینی مانع لاغر شدن ماست و همه اینها ترس از چاقی بود که در ذهن ما نهادینه شده و اکنون با آموزش اطلاعات صیحیح باید تمام موانع شناسایی و حذف شود تا لاغری آسان شود 

      ترس از خوردن برای ما بزرگ‌ترین مانع است با وجودی که کلی تغییر کرده ام ولی هنوز کاه گاهی ناخودآگاه ذهنم هشدار می دهد مواظب باش چه می خوری همانطور که آگاه هستیم که سیستم ذهنی ما جوری است که همواره در حال بهبود شرایط و اصلاح مشکلات است که خودمون بوجود می آوریم مثل زخم در بدن و یا اضافه وزن  و همیشه فکر می کردیم که جسم ما مشکلات را بر طرف می کند غافل از اینکه ذهن ماست و اکنون که می دانیم باید تمرکز کنیم بر روی موانع ذهنی برای متناسب شدن آن ،آن موقع روند لاغری خودبخود در حسم صورت می گیرد و نیازی به هیچ گونه تلاش و زحمت خاصی نیست اگر ایمان داشته باشیم که می توانیم متناسب شویم حتمی به نتیجه می رسیم وقتی باور کنیم و اطمینان داشته باشیم فقط باید تکرار کنیم و ادامه دهیم تا به نتیجه برسیم 

      گام آول:باور داشتن که می توانیم متناسب شویم 

      گام دوم:علاقه واشتیاقی که برای متناسب شدن داریم

      گام سوم:برای خودم به متناسب برسم نه برای دیگران

      گام چهارم:باخودباوری و ایمان پیش برویم 

      در همه موارد زندگی فقط اگر موانع را برداریم موفق می شویم مثلا اگر بخواهیم ثروتمند بشیم باید موانع را برداربم با اگر بخواهیم روابط خوبی داشته باشیم باید موانع را بر داریم باید بدانیم که ذهن زمان براش مطرح نیست بلکه تصویر ذهنی مهم است 

      بکی دیگر از موانع لاغری ترس از نتیجه نگرفتن آست این تری در ما رشد  کرده بر اثر تمام تلاش و فعالیتهای که انجام داده ایم  و نتیجه نمی داده یا برای کوتا مدت بوده و نرسیدن به هدف یک موانع آست که باید با تکرار واستمرار و درک عمیق آن این موانع را بر طرف کنیم باید به این درک رسیده باشیم که تلاش فیزیکی و گرفتن رژیم جزه فشار روحی و جسمی نتیجه دیگری به همراه ندارد وتا ذهن ما این موضوع را درک نکند ما همچنان مشکل خواهیم داشت که با استمرار و ادامه در این روش می شه تمام موانع را بر داشت .سپاسگزارم استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/02/02 00:46
      مدت عضویت: 1604 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,785 کلمه

      گام ۴۹ ،  سلام وقت بخیر ،لاغر شدن با حذف موانع ذهنی آسان میشود،،از وقتی به یاد دارم ،در دوران چاقی یا توپری بسر بردم ،تا مدتها فکر میکردم عوامل بیرونی مقصر چاقی من هستند مثل خوردن،ارث،ژنتیک،استخون بندی درشت،خواست خدا وووو ولی بعد از طی کردن اونهمه راهکار برای لاغر شدن و لاغر موندن ، با خودم فکر میکردم چی در من خوب کار نمیکنه ؟ و بعد از یه مدتی مطمئن شدم چیزی بغیر از اون عوامل، دخیل هستند که نمیتونستم متوجه بشم و چند سال پیش که با موارد ذهنی آشنا شدم ،فهمیدم ذهن من برنامه نویس وجوده منه ،چندین بار هم اقدام به خریدن دوره هایی کردم که مرتبط بود با ذهن ،مثل هیپنوتراپی ،ان ال پی ،آلفا ،ولی اون چیزی که میخواستم نبودن و جوابی هم نگرفتم ،تا اینکه با این متد آشنا شدم‌،، قبلا باور داشتم که برای بدست آوردن‌ پول باید صبح تا شب ،سالها زحمت کشید ،تا در سنین پیری ،به پولی برسی ،نمیدونستم میزان پول من مرتبط با باورهای منه ،پس در خودم نمیدیدم که پولدار بشم ،اولا که فکر میکردم خانم ها نمیتونن پولدار بشن و فقط مردها باید پول در بیارن بدن به خانم ها ،یعنی این باورو در میارم ،وصله به یه باوره دیگه 😁 با داشتن اون حجم فرمول های منفی ،خودمو از ثروت بزرگ دور میدیدم ،گاهی فکر میکنم که من با داشتن اونهمه باورهای منفی ، بازم خوبه که خونه و ماشین و وسایل رفاهی خودمو دارم ،یعنی مسیر حرکت جهان بسمت رشده حتی زمانیکه ما داده های منفی هم‌ داشته باشیم بازم بسمت خواسته هامون برده میشیم ،پس وقتیکه ذهنیت های آلوده رو پاک کنیم راحتر به مسیر فراوانی برده میشیم،البته من یه باوری در درونم‌ داشتم ،که ،من باید راحت به خواسته هام برسم و دقت میکنم راحت به خواسته هام هم میرسم ،شاید دیر برسم ولی من براش تلاش خاصی نمیکنم،،در اصل وظیفه  باورها ثابت کردن خودشون به ما هستند،،ولی ما تنها چیزی که یاد نگرفتیم آشنایی با ذهن و عملکردهاش بود،الان هم که بعضی چیزارو به مادرم توضیح میدم ،یجوری بمن نگاه میکنه انگار من دارم به زبان آلمانی صحبت میکنم و متوجه نمیشه ،اونا  هنوزم به سبک خودشون زندگی میکنن،یعنی من اگر خودم نخواسته بودم و هدایت نمیشدم به این مسیر ،هنوزم باید با عقاید پدر ومادر و الگوهام زندگی‌ اسفناکیو دنبال میکردم ،خدارو شکر برای این اگاهی ها ،الان فهمیدم به هر آنچه میخواهم برسم اول آلودگی های اون قسمتو پاک کنم تا خود حقیقی و فطرتم بیاد به کمکم،،مثل امروز که مسئله ایو میخواستم برای خودم حل کنم ،بعد از صبحانه رفتم توی تراس نشستم و نیم ساعت خوب و جامع اون باورو شناسایش کردم و منطقی نقضش کردم ،وقتی خوب در موردش با خودم صحبت کردم برگشتم تو خونه ،،در مورد لاغری هم هر روز با خودم صحبت میکنم ،مثلا دیشب که دخترم از سرکارش اومد خونه و یه نایلون دستش بود ،گفت مامان بیا از این کیکا بخور ،خریدم،توش نوتلا داره ،منم بدون ابنکه بهش فکر کنم ،یدونه خوردم ،بعدش هی منفی بافم دعوام میکرد که چرا اول از خودت نپرسیدی آیا میل داری یا نداری؟ ،،چرا کیکو خوردی ؟ دیدم داره منو از اونور بوم میندازه و میخواد حال منو خراب کنه ،گفتم اتفاقا خوب کاری کردم دلم خواست خوردم ،نوش جونم ،اتفاقا دیروز درهای منزلمو تعویض میکردیم و از صبح نصاب داشتم و مشغول تمیز کاری بودم ،اونهمه انرژی مصرف کرده بودم ،خوردن یه کیک شکلاتی خوشمزه ،حق طبیعیه منه و کلی هم لذتشو بردم ،ولی قبلا با خودم دیالوگ های تخریب گرانه و سرزنش گرانه داشتم و تا میتونستم خودمو اذیت میکردم ،عمل به دانسته همینه ،که به موقع از آموزه ها استفاده کنیم و از زندگیمون لذت ببریم،،در دوران کودکی بمن گفته بودن که من شبیه نوه عمه پدرم هستم و مدام منو به اون اسم صدا میزدن ،اون دختر خانم ،یک شخص سیاه چهره و نازیبای چاقی بود که به نماد گنده بودن معروف بود و من بسیار عذاب میکشیدم که شبیه ایشون بودم و خجالت میکشیدم ،در عوض به خواهر بزرگتر من لقب دختر آمریکایی داده بودن ،چونکه خواهرم سفید پوست و بلوند بود ، و دقیقا من خودمو شکل اون دختر خانم میدیدم و سالهای سال اطرافیان من منو به همون لقب صدا میزدن و من هر چقدر مخالفت میکردم هیچ تاثیری نداشت ،،خدارو شکر میکنم که با ادامه دادنم در این مسیر ،به اطمینان قلبی بیشتر و محکمتری میرسم و هر چقدر این ایمان قویتر بشه و من خودمو لایق بدونم ،لاغر بودن رو طبیعی بدونم،حق خودم بدونم ،به هدفم نزدیکتر میشم ،،،،من علاقه زیادی دارم برای لاغر شدن اول بخاطر خودم و ترمیم احساساتم ،بخاطر سلامتی و آرامشم ،برای لذت بردن بیشتر از خودم،برای بالاتر رفتن اعتماد بنفسم ،بخاطر خرید آسانتر لباس هام،برای زیباتر شدن جسمم و دوست دارم یک خانم متناسب باشم چونکه فرزندانم در کنار مادر خوش اندام لذت بیشتری میبرن، نه اینکه فقط بخاطر بچه هام بخوام لاغر بشم ولی بچه هام هم لذت میبرن ،دوست دارم لاغر بشم چونکه در جمع آدم ها راحتر ارتباط بگیرم و اینها دلایل درجه دوم و سوم من هستن ولی برای خودم لذت بخشه که بتونم در مهمانی دوستم خوش تیپ وارد بشم بجای اینکه فقط بلوز شلوارهای  سیاه بپوشم‌ که چاقیمو قایم کنم ،دوست دارم لاغر باشم در کلاس رقصم و رها و شادتر باشم و مربی م هم لذت بیشتری ببره وووووقبلا هم بخاطر خودم دوست داشتم لاغر بشم هم بخاطر اطرافیانم که نشون بدم من اراده م قویه ،من پشتکار دارم و خودی نشون بدم یا دوست داشتم بواسطه هیکلم مورد محبت دیگران قرار بگیرم ولی در این دوره ها متوجه شدم که اولویت  اول و آخر باید خودم و لذت های خودم باشه و الان دیگران و نظراتشون مثل قبل برام مهم نیست ،هر چند هنوزم دوست دارم که در جمع ها با خیال راحت وارد بشم ولی متفاوت تر از قبل فکر و عمل میکنم،،،وظیفه باورهای ما ثابت کردن خودشون در زندگی ما هستند ،اگر من باور کنم حق منه لاغر باشم، اون باور منو در مسیرهای متناسب شدن خواهد گذاشت تا خودشو بمن ثابت کنه ،همونجوری که سالهای سال ،باوره * من مثل آب خوردن چاق میشم* رو بمن ثابت کرد بدون اینکه من کار سختی انجام بدم ،،،ما تایم های زیادیو برای لاغری صرف کردیم که در انتها هم جواب خاصی نگرفتیم ،حالا داریم تغییراتیو بوجود میاریم که اتفاقا لذت بخش هم هست ،بلخره برای رسیدن به هر خواسته ای ،بهایی باید پرداخت بشه،مثلا شخصی که میخواد دکتر بشه باید چندین سال دانشگاه بره بغیر از دوران دبستان تا دیپلمش ،حدودا بیست و چند سال درس میخونه ،پس زمان و وقت و پول و انرژی گذاشته ،حالا ما هم زمان،انرژی،پول،عشق و حال خوبمونو هزینه این هدف ارزشمند میکنیم و یه عمر لذتشو میبریم ،لذت هاش که بیشتر از رنج هاشه ،اصلا رنجی نداره ،،،،من از بدنیا اومدنم تپل بودم و از ۱۰ سالگی تا ۴۴ سالگی رنج بینهایت از چاق بودنم و پروسه رژیم هام، بردم ،حالا ۲ سال هم  که در راه لاغر شدنم باشم چیز خاصی نیست ،تازه تو این مسیر حالم خوبه ۲سایز هم کم کردم ،تو اون مسیر فقط درد و رنج بود و در انتها شکست پشت شکست ،،،اینجا ما ماهیگیری یاد میگیریم ،،،انقدر از دوران کودکی شنیدم که پاها و بازوی  من و خواهرم به عمه م رفته که الان هر چی میخوام بپذیرم که اون تفکرات اشتباه بوده ،هنوز نتونستم موفق بشم ،من باور کردم بعضی از قسمت های بدنم شبیه عمه م است ،حالا باید وقت صرف کنم و اونهارو نقض کنم تا بتونم به مسیرهای جدید هدایت بشم ،،،منم میخوام فقط شبیه خودم باشم ،،،،من دختر سوم خانواده بودم که بعد از ۲ تا خواهر بسیار لاغر بقول مادرم ۸۰۰ گرم بودن ،بدنیا اومدم و مادرم فکر میکرده خواهرام از لاغری زنده نمیمونن و وقتی من ۴کیلو نیم بدنیا اومدم ،یه عالمه حال پدر و مادرم خوب شده و احساس غرور کردن که من تپل بودم و سالها خواهرامو سرزنش میکردن که فریده رو ببینید چقدر حرف گوش کنه و هر چی ما بهش میدیم میخوره،همیشه هم سالمه و اصلا هم دفترچه بیمه ش پر نشده ، و من از همون موقع ها تشویق شدم برای چاقی و احساس قدرت میکردم ،و یکی از مواردی که الان یادم اومد ،اینکه من تا ۴ سالگیم شیر مادرمو میخوردم و پدرم اجازه نمیداده منو از شیر بگیرن ،انگار منم خیلی وابسته بودم به شیر مادرم،یادمه کودکستانمون نزدیک منزلمون بود با خواهرم میرفتیم،زنگ تفریح میرفتم خونمون  یکمی شیر مادرمو  میخوردم و دوباره میرفتم و یکی از دلایل درشت بودن استخون بندی و قوی بودن منو ،زیاد شیر مادر خوردن میدونستن ،هر چند من از ۱۴ یا ۱۵ سالگی متوجه شدم قوای بدنی قوی ندارم و بدنم تو ورزش ها ،زود خسته میشد و بعد از ورزش بدنم به استراحت نیاز داشت و الان هم که ورزش میکنم بعدش به استراحت نیاز دارم ،البته قبلا دیرتر کم انرژی میشدم و انگار بدنم به ورزش های سخت عادت داشت و مجبور بود انجام بده ،،،عبارت تاکیدی که با باورهای ما مغایرت داشته باشه،گفتنش هیچ فایده ای نداره ولی ولی برای ما که در دوره ها هستیم و داریم یاد میگیریم،باورسازی های جدید داریم و موانعو شناسایی میکنیم ،گفتن جمله(  لاغر شدن آسانترین  کار دنیاست )بسیار مفیده ،چرا ؟ چون زمانیکه در دوره نباشیم و این جمله رو تکرار کنیم ،باورهای ریشه ای ما ،یک صدا با هم با ما مخالفت میکنن و میگن اگر آسان است چرا تو چاقی؟ و ما جوابی نداریم که بدیم ،پس جواب معکوس میگیریم و بعد از یه مدت سرخورده میشیم، ولی زمانیکه در دوره هستیم و میگیم لاغر شدن آسونترین کار دنیاست براش دلیل میاریم  ،میگیم آسونه چونکه من در حال ساختن فرمول های لاغر کننده هستم ،چونکه من موانع ذهنیمو شناسایی کردم ،چونکه من موانعو نقض کردم ،چونکه من به توانایی های خودم آگاه شدم ،چونکه من به قدرت های پنهانم اگاه شدم ،برای اینکه من لایق لاغر شدن هستم ،چونکه خداوند منو متناسب آفرید من با افکارم خرابش کردم ،چونکه من اشرف مخلوقاتم و میتونم انتخاب کنم که چجوری زندگی کنم وووووو  و گفتن این دلایل ذهن منطقی منو قانع میکنه که آره لاغر شدن آسونترین کار دنیاست و این در جملات تاکیدی ثروت ،سلامتی و همه جنبه میتونه اثر گذار باشه ،به نحوی که توضیح دادم ،،پس صرفا گفتن ۱۰۰۰بار تکرار یک جمله ی بدون منطق و آگاهی هیچ اثری نداره و من یکی از افرادی بودم که بشدت جملات تاکیدی تکرار کردم و جوابی نگرفتم ،حالا بعضی از اساتید مطرح ایرانو میبینم که توی تمریناتشون مرتب به گفتن جملات تاکیدی اصرار دارن ولی راه درستشو نمیگن ،،،جریان این جملات تاکیدیو پارسال یکی از اساتیدم برام توضیح داد و بهم گفت اگر میخوایی جمله ایو بگی با آگاهی و دلیل به خودت بگو که حس خوب بهت بده و باورسازیتو قوی کنه  و من دیگه ۱۰۰۰بار جمله ایو تکرار نکردم ،،، ممنونم برای این باورسازی های قوی و خوشحالم که من جزء هدایت شدگان هستم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 27 از 7 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1399/12/19 19:00
      مدت عضویت: 1376 روز
      امتیاز کاربر: 687 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,322 کلمه

      سلام گام چهل نهم در مسیر لاغری من
      موضوع این گام لاغرشدن با حذف موانع ذهنی آسان میشود
      خیلی این فایل عالی بود خیلی نکات طلایی بود در این فایل من می‌خوام به صورت خلاصه و نکته ای بگم خدمت دوستان هم مسیرم.
      در رسیدن به هدف باید اول از همه چیز به اطمینان قلبی برسیم که ما میتوانیم لاغربشیم با روش لاغری با ذهن این خیلی نکته مهم و پایه است وکلا ستون استوار این مسیر است تا وقتی به این باور قلبی نرسی هرچقدر فایل گوش بدی تمرین انجام بدی به نتیجه دلخواهت نمی‌رسی و رها می‌کنی چون باور ناخودآگاهت این است من لاغر نمیشم پس قدم اول برای رسیدن به هدف باور قلبی است که به این هدف میرسم حتما و هیچ شکی در این مسیر نیست.
      وقدم دوم در رسیدن به هدف اشتیاق استمرار و علاقه است که وقتی باور کردی به هدفت خواهی رسید خیلی راحت این اشتیاق استمرار برات به وجود میاد.
      😍🤩نکته خیلی مهم اینه که برای خودتان بخواهید لاغر بشید نه دیگران وقتی اولویت ذهن شما بخاطر دیگران باشه بخاطر رضایت دیگران جلب توجه دیگران بستن ذهن اطرافیان خودنمایی کلا واسه دیگران لاغری بخواهی موفق نمیشی پس بخواه فقط برای خودت لاغر بشی نه دیگران حالا دوست داری لاغر بشی ولی ت دلت انگیزت اینه لاغر بشم چون فلانی دوست داره چون میتونم توجه دیگران جلب کنم میتونم خودی نشان بدم
      حتی اگه یک درصدم بخواهی برای دیگران لاغر بشی به موانع برمیخوری وراهت سخت می‌کنی و شکست میخوری چون ذهن برای دیگران کاری انجام نمیده پس از این به بعد بخواه برای خودت لاغر بشی تا زندگی جدیدی رو تجربه کنی همین پس لاغری برای خودتان بخواهید نه دیگران تاموفق بشید ،🤩😍.
      کافیه شما یاد بگیری لاغری با ذهن رو و تغییرات شروع بشه هرچند کوچیک تا بی نهایت ادامه پیدا می‌کنه چون ذهن وقتی چیزی رو یاد بگیره تمام تلاشش می‌کنه تا آن موضوع بیشتر در زندگی شما گسترش بده بخاطر همین وقتی آموزش دیدی و تغییرات شروع بشه تا بی نهایت ادامه پیدا می‌کنه.
      واصلا مهم نیست چقدر وقت میزاریم ما چاقی در یکماه دوماه یکسال یاد نگرفتیم که الان انتظار داریم لاغری با دو سه ماه بدست بیاریم پس این وقتی که برای لاغر شدن میزاریم خیلی کمتر از زمانی است که چاق شدیم چاقی ما مال چندین سال است ولی لاغری ما در شیش ماه یکسال بدست میاوریم پس فک نکن ما ضرر میکنیم نه خیلی هم نفع میکنیم چون خیلی سریعترلاغر میشیم ونتایج عالی با لاغر شدن بدست میاوریم درهر جنبه از زندگی و کلی تاثیر عالی برایمان به ارمغان میآورد لاغرشدن و روی همه جنبه ها تاثیر مثبت می‌ذاره ،
      🔴 هر موضوعی که آرزو داری داشته باشی در هر جنبه ای که الان نداری فقط به این دلیل است که موانعی در ذهنت بخاطر اون موضوع و هدف است که باید اول موانع برداری تا بدستش بیاری هدفت وتحربه کنی🔴.
      یکی از موانع مهم لاغر نشدن در ذهن افراد چاق که ما خودمان رو شبیه یکی از اعضای خانواده یا اعضای فامیل می‌دونیم از نظر جسمی ومیگیم ما ارث بردیم از پدرمان ما شکم بزرگمان روی عموهامون رفته ….‌بخاطر همین الگو اشتباه که به ذهن مان سپردیم وتصویر ذهنی ما براساس اون الگو شکل گرفته ما روز به روز چاق تر میشم چون ذهن براساس تصویر ذهنی پاسخ میدهد ومارو در اون شرایط قرار میدهد وکاری‌نداره اون فرد در چه سنی هست چه وزنی داره و اصلا سن براش مهم نیست تمام تلاشش می‌کنه که مارو هرچه سریعتر دراون شرایط وتصویر ذهنی قرار بدهد الگو ما ممکن است طی بیس سال چنین وضعیت جسمی برای خودش به وجود آورده باشه ولی وقتی الگو ذهن ما قرار داده شد طی پنج سال مارو در اون شرایط قرار میدهد و ذهن اصلا کاری به سن و زمان نداره
      باید آگاهانه تصمیم بگیریم با آموزش دیدن باور صحیح تصویرها ذهن مان را عوض کنیم و ما شبیه هیچکس نیستیم جز خودمان حتی شبیه پدر مادر مان هم نیستیم ما شبیه خودمان هستیم پاک هستیم در جهان هستی و روی هیچکس نرفتیم و ارثی نیست چاقی ما بلکه همش ساخته ذهن خودمان است.
      وقتی برنامه صحیح آموزش بدی به ذهنت ذهن کار اینکه چندسالته شهرت کجاست مدرکت‌چیه در چه شرایطی هستی کاری به هیچ چیز نداره خیلی سریع اون آموزش در زندگیت گسترش میده و به هدفت میرسی به همین راحتی
      هر باوری به ذهنت بدی دهنت تمام تلاشش می‌کنه که هرچه زودتر شما رو در اون شرایط قرار بده مثلا اگه بگی دارم پیر میشم‌ مبینی سی سالته ولی اندازه یک آدم پنجاه ساله پیر میشی چون خودت این باور این تصویر ذهنی در ذهنت به وجود آوردی پس شما شبیه هیچکس در زندگیت نیستی جز خودت و بگو من شبیه خودم هستم و هرکجا زندگیم ازش خوشم نیومد تغییر میدم که همش ذهنی است باید باور کنی که من خودم با باور صحیح و رفع موانع ذهنی زندگی جدیدی برای خودم می‌سازم وهیچ چیز هیچ کس نمیتونه من محدود کنه چه از نظر جسمی چه از نظر شرایط مالی روابط کسب کار کلا همچی قابلیت تغییر پذیری داره و نه سن چته شهر مدرک وضعیت سرنوشت می‌تونه جلوی من بگیره من همه موانع ذهنی برمی‌داریم وزندگی جدیدی برای خودم می‌سازم به همین راحتی پس من میتوانم من شبیه خودم هستم و حالا که میخام یکبار زندگی کنم خودم شبیه هیچکس نمی‌دونم و هرچی الگو نامناسب در مورد جنبه ها مختلف زندگیم دارم میریزم دور وزندگی جدیدی برای خودم می‌سازم و مطمعنم ذهنم زودتر از آنچه فکرش میکنم من رو در اون شرایط طبیعی قرار میده و هرچی که باور کنی زندگی می‌کنی
      چندتا نکته که خیلی ازش خوشم اومد و از پاسخ به سوالات دریافت کردم دوست داشتم با شما دوستان هم باز اشتراک بزارم اینه که خودمان رو در برابر مشکلاتمان کوچیک نکنیم تا بتوانیم خیلی راحت از آن مانع رد بشیم وموفق بشیم پس مشکل کوچیک کنیم خودمان رو بزرگ کنیم در برابر آن مشکل
      وقتی چیزی یاد بگیری اصلا فراموش نمیکنی تا حالا هزارتا مهارت یاد گرفتیم مث آشپزی خیاطی گیتار زدن رانندگی بافندگی گلیم بافی نقاشی فارسی حرف زدن
      تا حالا شده فراموش کنیم این چیزها رو نهه پس بیاییم این ترس بندازیم دور شما لاغری داری یاد میگیری و لاغر میمونی و تا ابد هم لاغر خواهی ماند به همین راحتی کسی که تظاهر می‌کنه و فیلم بازی می‌کنه اون فرد لاغری فراموش میکنه وچاق میشه
      و استفاده از ترازو به طور به مکرر باعث چاقی بیشتر میشود و مانع لاغری میشود
      باید در زندگیت اولویت بدی به خودت و هدفت تا لاغربشی و اولویتت جلب توجه دیگران رضایت دیگران نباشه روی خودت وهدفت متمرکز باش نه روی رضایت دیگران اول خودت برای خودت مهم باشه وقتی خودت برای خودت مهم باشی برای دیگران هم مهم خواهی شد و ارزش بزار به خودت و هدفت بعد اگه وقت کردی برای دیگران وقت بزار.
      خیلی حرف زدم ببخشید به امید موفقیت دوستان در پناه حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم