0

لاغر شدن را برای خود طبیعی کنید

تغییر زندگی
اندازه متن

لاغر شدن را برای خود طبیعی کنید این مهمترین باوری است که باید در خود ایجاد کنید.

از روزی که تصمیم گرفتن از قدرت ذهن برای متناسب شدن استفاده کنم تمام سعی من به کار گرفتن تکنیک های ذهنی بود که مرا از لحاظ ذهنی برای لاغری آماده کند.

از زمانی که تصمیم گرفتم آموزش های خودم را برای استفاده و به کارگیری دوستانم ارائه کنم همیشه به دنبال ارائه راهکارهای ساده تر و کارآمدتری برای کسب نتیجه بهتر توسط دوستانم بوده ام و به لطف خدا در این مسیر شگفت انگیز همواره ایده های عالی به من داده شده که در کسب نتیجه عالی دوستانم بسیار تاثیرگذار بوده است.

در بین انبوده افکاری که در ذهن ما وجود دارد، طبیعی شدن از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.

سیستم ذهنی ما به این شکل است که هر موضوعی برای ذهن ما طبیعی جلوه داده شود به واقعیت زندگی ما تبدیل می شود.

من زمانی که در مسیر لاغری با ذهن به تمرین و تکرار مشغول بودم تکنیک های زیادی را به کار گرفتم اما تکنیک طبیعی شدن لاغر شدن برای ذهن از مهمترین و تاثیرگذارترین تکنیک های ذهنی بود.

اگر بتوانید لاغر شدن را برای خود طبیعی کنید نه تنها در لاغر شدن بسیار تاثیرگذار است بلکه در سایر جنبه های زندگی نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای دارد.

به نظر من نتیجه استفاده کنندگان از آموزش های لاغری با ذهن به دو بخش تقسیم می شود.

بخش اول تا قبل از یادگیری مطالب فایل آموزشی لاغر شدن را برای خود طبیعی کنید

بخش دوم بعد از یادگیری و عمل کرده به آنچه گفته شده است.

زمانی که آگاهی های این فایل آموزشی را درک کرده و در ذهن شما نفوذ کند، شما به مهارت طبیعی کردن لاغر شدن برای ذهن خود دست پیدا می کنید.

از این زمان به بعد چه بخواهید چه نخواهید روند لاغر شدن شما تغییر خواهد کرد.

ساده تر، آسان تر، سریع تر و لذت بخش تر لاغر خواهید شد.

به نظر من بزرگترین مانع ذهنی که در پیش روی افراد چاق وجود دارد این است که در ذهن آنها چاق بودن و چاق تر شدن طبیعی شده است.

هرچه از زمان چاق شدن شما گذشته باشد، به هر میزان که برای لاغر شدن تلاش کرده و موفق نشده باشید همه در طبیعی شدن چاق بودن و چاق تر شدن برای ذهن شما تاثیر می گذارد.

به همین دلیل است که اگر از هر فرد چاقی سوال کنید در یک ماه می توانید یک کیلو اضافه کنید با اطمینان می گوید بله می توانم حتی بیشتر از آن را می توانم اضافه کنم.

اما اگر سوال کنید در یک ماه یک کیلوگرم می توانید کم کنید با همان اطمینان پاسخ مثبت به شما نمی دهد.

این طریق واکنش به چاق و لاغر شدن به میزان طبیعی شدن چاقی یا لاغری در ذهن افراد بستگی دارد.

به همین دلیل است که هرچه از حضور شما در مسیر لاغری با ذهن می گذرد اطمینان شما به لاغر شدن و رسیدن به رویای چندین ساله تان بیشتر می شود.

چون به مرور لاغر شدن برای ذهن شما طبیعی می شود.

به همین جهت بارها تاکید کرده ام محتوای آموزشی را بارها استفاده کنید، تمرینات را با دقت و تمرکز به طور کامل و شرح انشایی انجام دهید و نوشته های دیگران را بخوانید.

این فعالیت ها سبب می شود که ذهن شما به شکل گسترده تری در فضای لاغر شدن قرار بگیرد و در نتیجه شما می توانید ساده تر لاغر شدن را برای خود طبیعی کنید.

تکنیک ذهنی طبیعی شدن برگرفته از نیروهای طبیعی جهان هستی است و به همین دلیل صحت و تاثیرگذار بودن آن صد در صد می باشد و یادگیری و استفاده از این تکنیک عالی شما را در تغییر شرایط زندگی در جنبه های مختلف توانمند می کند

نوشته تاثیرگذار خانم فروغ در بخش نظرات:

“ممکنه برای ما هم سوال شده باشه که آیا این همه تغییرات رفتار غذایی داشتم و خوردنم کم شده و جسمم تغییر کرده.

آیا امکان داره دوباره برگردم به حالت قبلی خودم و رفتارهام و جسمم تغییر کنه؟

طبیعت رو نگاه کنید هیچ وقت نمیشه طبیعت رو تغییر بدیم.

هر چقدر سعی کنیم موفق نمیشیم که ما جلوی رشد یه گیاه رو بگیریم چون طبیعت اون گیاه هست که رشد کنه و بزرگ بشه پس اگر درذهن شما چاق شدن طبیعی باشه نمیتونید لاغر بشید و هر چیزی در ذهن ما طبیعی باشه اون به نمایش گداشته خواهد شد.

پس اگر شما در دوره ها هستید و تغییر رفتار و عادات غذایی داشتین اما نگران هستید که دوباره مثل قبل رفتار نکنم و دوباره پرخوری نکنم؟

این نگرانی ها برای این هست که هنوز در ذهن شما چاق شدن طبیعی هست .

باید لاغر شدن طبیعی باشه و باید در ذهنتون این درست و طبیعی باشه که من پرخوری نمی کنم.

نوع مواد غذایی روی خوردنم تاثیر نمیزاره.

مهمانی رفتن باعث پرخوری من نمیشه.

باید اینها رو طبیعی کنیم تا در ذهن ما به طبیعت رفتاری تبدیل بشن.

من باید خودم رو صاحب تغییرات بدونم و اون تغییرات رو در افکار و جسم خودم طبیعی بدونم نه اینکه تا یه مدت تغییرات باشن و دوباره برگردم به قبل نه این تغییرات باید جز من باشن و من صاحب اون تغییرات باشم.

پس دیگه نگران نمیشم و اگر نگران شدم یعنی هنوز رفتارهای چاق کننده در ذهن شما هستن پس باید به مرور کار کنید تا به طبیعت رفتار شما تبدیل بشه.

اگر در همه جنبه های زندگی میخوایید تغییر کنید باید براتون طبیعی باشه که من در هر جنبه ی زندگی به مهارت برسم مثلا این برای من هست که من سلا مت باشم و این برای من هست که من لاعر باشم و یا این برای من هست که من ثروتمند باشم و یا اینکه این برای من هست که من من روابطم عالی باشه و …

اما در ذهن خیلیها عالی بودن طبیعی نیست و یه حالت نرمال طبیعی هست و اگر کمی عالی باشیم خودمون هم تعجب میکنیم و فکر میکنیم این طبیعی نیست.

مثلا اگر در زمان درس خواندن نمره ی خوبی میاوردم شکه میشدم و میگفتم حتما سوالها آسون بوده و گرنه من نمیتونستم همچین نمره ای بگیرم.

در تناسب اندام هم همین موضوع هست پس با تغییرات جسمی خودتون باید متناسب شدن رو برای خودتون طبیعی کنید و شما همیشه خیالتون راحت باشه که این طبیعی هست که من خیلی راحت و آسون لاغر بشم و لاغر بمانم.

پس من هم باید به این توانایی برسم که این اندام و این خوردن حالت طبیعی انسان هست و راحت بپذیرم.

بسیار مهم هست که من تغییری رو که در خودم به وجود میارم به طبیعت جسم خودم تبدیل کنم مثل کاری که طبیعت انجام میده من هر خسارتی به طبیعت وارد کنم ولی سریع اون شروع میکنه به ترمیم کردن.

هر چیزی در ذهن من طبیعی شده باشه ذهن من رو به اون سمت هدایت میکنه و من در اون مسیر پیشرفت میکنم.

خیلی ها دارن تلاش میکنن درآمدشون رو بالاببرن ولی موفق نمیشن چون در ذهنشون یه سطح درآمدی براشون طبیعی شده و یه سری افراد هستن که با تلاش کمتری درآمد بالایی دارن چون برای اون شخص هم اون مقدار طبیعی هست.

پس ذهن ما رو به مسیرهایی هدایت میکنه که با مسیر هایی که در ذهن ما طبیعی شده هم تراز بکنه.

من هر چیزی رو برای خودم طبیعی کنم اون رو همیشه همراه خودم دارم.

اگر در مسیر درست هستم اما نگرانم که نکنه دوباره برگردم به خاطر این هست که در ذهن من طبیعی چاق شدن هست و باید هنوز کار کنم تا وضعیت جدید رو طبیعی کنم.

من برام طبیعی هست که تازنده هستم سالم و سلامت باشم.

من برام طبیعی هست که تا زنده هستم خوش اندام و لاعر باشم.

من برام طبیعی هست که لاعر شدن ساده و آسون هست مثل راه رفتن من مثل نشست و برخاستن من و …

من برام طبیعی هست که لاغر شدن روند طبیعی جسم من هست .

من برام طبیعی شده که لاغر شدن هر روز در جسم من اتفاق میفته و من هر روز متناسبتر میشم مثل نفس کشیدن من مثل پلک زدن من و .. .

من برام طبیعی شده که باوجود هر چیز ی که میخواهم بخورم اما لاغر باشم و متناسب باشم و درآزادی کامل متناسب باشم.

من برام طبیعی هست که تا زنده هستم زیبا و جوان و شاداب باشم.

من برام طبیعی هست که تا زنده هستم خوشبخت و سعادتمند زندگی کنم.

من برام طبیعی هست که تا زنده هستم غرق در خوشبختی باشم.

من برام طبیعی هست که تا زنده هستم از رحمت و برکت و نعمتهای خدا بهرمند بشم.

من برام طبیعی هست تا زنده هستم ثروتمند پایداری باشم.

من برام طبیعی هست تا زنده هستم در ارامش و شادی باشم.

من برام طبیعی هست تا زنده هستم تمرکز بر نکات مثبت و اتفاقهای خوب و زیبا داشته باشم و گزارشگر خوبیهای این دنیا باشم و انسان مثبت اندیشی باشم.

من برام طبیعی هست تا زنده هستم در هر لحطه با خداوند عزیزم زندگی کنم و هدایتگر من خودش باشه.

من برام طبیعی هست که تا زنده هستم هر لحظه خداوند من رو هدایت و حمایت و کنترل کنه و فقط خیر و خوبی به من میدهد.

من برام طبیعی هست …..”

توصیه میکنم که حتما به توضیحات این فایل آموزشی توجه ویژه داشته باشید و از این راهکار بسیار مهم برای تغییر و تثبیت در شرایط زندگی خود استفاده کنید.

توضیحات این فایل آموزشی برای دو دسته از دوستانم بسیار مفید است، دوستانی که در دوره آموزشی لاغری با ذهن ثبت نام کرده اند و دوستانی که با روش لاغری با ذهن آشنا شده اند و در حال کسب اطلاع بیشتر هستند.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.31 from 32 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11098
برچسب ها:
110 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار سارا پوراشرف
      1402/07/23 18:54
      مدت عضویت: 438 روز
      امتیاز کاربر: 3140 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 465 کلمه

      حالمو بهتر کن 

      سلام به استاد عزیز و کاربران دوست داشتنی سایت تناسب فکری 

      امروز با کلیک روی حالمو بهتر کن به  این بخش هدایت شدم که برام واقعا جذاب و اموزنده بود 

      اول که داشتم به مقدمه محتوا نگاه میکردم  با خودم میگفتم من بلدم این قسمت رو ولی برای مرور بیشتر میبینمش اما هر چی بیشتر دیدم بیشتر فهیمدم که واقعا اینطور نیست !

      و برام کلی ایده و نگرش جدید داره یه نمونه خوب که گفتین همین اولای کاره که فرد نامتناسب داره اموزش ها رو میبینه و باخودش هی کلنجار میره که یعنی من قراره همیشه کم بخورم و این برام عادی باشه یعنی میرسه روزی که بدون اینکه نوع مواد غذایی برام مهم باشه به اندازه نیازم مصرف کنم ؟؟

      و خب جوابش بله هست ولی دلیل اینهمه کلنجار و وسواس طبیعی بودن چاقی توی ذهن ماست ناخوداگاه ما سالها با این نگرش زندگی کرده و باور کرده دنیا حول محور این باور میچرخه و حالا میخواد متحول بشه شاید  اول راه برامون چالش برانگیز باشه ولی قشنگیه این مسیر اینه که ما حقیقت رو فهمیدیم فهمیدیم قرار نیست دنیا حول محور چاقی بچرخه قرار نیست از تغییر بترسیم و اون رو غیرممکن بدونیم با کلی دلیل منطقی میشه لاغر شدن رو ثابت کرد و انجامش داد البته این نتیجه وقتی به ثمر میرسه و پایدار میشه که طبیعت ناخوداگاه ذهن ما بشه وقتی این موضوع اینقدر مهمه که خود استاد هم خیلی تاکیدش میکنن هم پاشنه اشیل میتونه باشه هم یه چراغ راهنما برای اطمینان از گوشه های مخفی ذهنمون که ایا تغییر کرده یا ن

      خیلی خوب میشه وقتی تغییر کردیم تغییر رو جزیی از خودمون بدونیم و قبولش کنیم خیلی خوب میشه مثل وقتی که رفتیم کلاس نقاشی و یادش گرفتیم اون اموزه ها رو جزوی از خودمون قبول کردم  مسیر لاغری رو هم از وجود خودمون بدونیم 

      گاهی اوقات توی مسیر از خودمون بپرسیم چیشد غذا اضافه نمیخورم و رفتارام تغییر کرده؟؟ تو این لحظه ها میتونیم به مطالب قبلی سر بزنیم و با خودمون اطلاعات جدید رو مرور کنیم تا بهتر تو ذهنمون جا بیوفته ولی اون تغییراتی رو که داشتیم بهشون شک نکنیم و قدمی ارزشمند بدونیم در مسیری که پیش گرفتیم برای ذهن چاق ممکنه عجیب به نظر برسه ولی با مرور الگو های متناسب مثلا من دخترعمه هام دوستام دخترخاله هام رو الگو قرار میدم و به نتیجه میرسم اونام با به اندازه نیازشون غذا میخورن کلیم حالشون خوبه و خوشتیپن و مسئله ای ندارن

      دقیقا اون لحظه ای که درست خوردن رو طبیعی میدونی متناسب میشی

      و اون لحظه ای که احساس دودلی داری هنوز ذهنت اماده نیست و با ادامه دادن بهتر و بهتر میشه

      اما درستش اینه توی هر لحظه که هر چیز جدید یاد میگیریم هر پیشرفتی میکنیم و به هر توانایی دست پیدا میکنیم اونو جزوی از خودمون بدونیم  و نگران از دست دادن اون مهارت نباشیم 

      خداروشکرر:)

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/07/13 07:46
      مدت عضویت: 451 روز
      امتیاز کاربر: 48630 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 936 کلمه

      سلام خدایی که طییعی  بودن برای تو بوده هست خواهد بود این طبیعی نبودن رو من توذهنم  ‌داشتم‌دارم ‌اون بایی نگاه حدید به طبیعی برکشت میدم‌

      برای من‌این هدایت وجمایت توباید طبیعی باشه اون تعجب ناشی ازهدایت رو دیگه نباید داشته باشم‌چرا چون توشناخت ازطبیعی بدنم  رو داشتی این من بودم‌که اون به شکل طبیعی ندیم 

      سلام بر استاد وهرکسی که حق حیات  این حیات رو برای خودش طبیعی میبنه اون به این شکل که خداوند درست وکارمد داشته برای خودش طبیعی قراربده 

      من درمسیر که هستم‌بعضی زمان برای هی تعجب به وحود میاد امروز یی درس دیگه به ابن درسهای اضافه شد جرا تعجب مگه حق طبیعی زندگی تو ابن نیست که ابن همه تعجب داری این نشان ازطبیعی نبودن کارهی که تواین مسیر دارای انجام‌میده هست هی تعجب اخه برای چی تودبد من هیج حقی به این شکل که مال من‌باشه نبوده که ابن همه تعحب دارم  انگار ازیی کره دبگه تازه به زمین رسیدم وازدیدن هرجیری کلی تعجب دارم‌خودم‌با اون کره که توش بودم‌وزمبن مقایسه میکنم‌ وکلی تعجب که اون کره که درش زندگی نیکردم با این کره که درحال حاًر ر توش هستم جقدرفرق داشته ومن با نگاه که پیدا کردم اون درتعجب مبکنم اره حق حیات این بوده اونی که دبد  تو بوده حیات تو نبوده که اردید جدبد که به دست  اوردی دارای تعجب رو بهش هی اضافه چقدرسالهی زیادی روازدست دادم حیف صد خیف که برام‌که جرا تودید ت رو عوض نکردی ولی اون ولی رو  کی به من داد خداوند به من بازم هدیه  کرد وفتی که دارم مینویسم ازشما استاد هم خجالت مبشکم‌که چه افکاری رو بابد تودیگاهم بنویسم چقدراشتباه داشتن جقدر با خودم بد تا کردم جقدر درخودم حق که باید میداستم رو کم رنک کردم‌ویواس بواش ازبینش بردم حقی رو که خداوند به من داده بود رو دودستی ازخودم‌گرفتم‌به کسانی دیگربخشیدم ‌تو افکارداشتم گذشت  میکردم ‌ولی نه اون گذست نبود نابود کردن حق خودم بودم  جیزی که مال من بود رو بخشیدم وحالا خودم جسم دچار مشکل کردم 

      مت حق داشتم سالم باشم اره با که جسارت میگم‌من خق داشتم ازکوه  ازدده  ازه بالا پاین برم این حق حیات زندگی من بود جرا راحت ازگذشتم باید ابن حق سلامت رو با شکوه زیاد به خودم برگردنم‌چون خقم  بوده به اشتباه با افکار نادرست ازخودم‌ گرفتم حتی ترمبش رو هم ازخودم‌گرفتم جون تودید احساس کردم‌که خداوند ازپس ترمیم برنمی یاید خدابا من بخش  که بقدرت وترمببم تو رو هم کم توان دیدم ‌

      من جقدر جای توخدا هم هم فکر و هم کار کردم  ابن ۵۷ سال اشتباه رو با جتدین سال کارکردن میشه حبران‌کرد ابن طبیعی جبران اشباهت رو برای خوم‌طبیعی قرار بدم‌امکان داده کاره نشد نداره طبیعی رو تورید خودم با شکل فبلی عووض کردم‌باید هرکار رو به پیشرفت سوق داده برام‌طبیعی زندگی خودم باشه نه تعجب زندگی من تعجب ناشی ازحق نداشتن خودم  برای خودم هست  چون ابن افکار  رو داشتم‌ که دیگران باید حتب  گاهی  بهترازمن زندگی کن انگارمن  از دیگران جدا هستم چون فرد چاقی بودم حق حیات روازخودم گرفتم  ‌وای از دست چاق که جقدر باید ارزش حقهای که ازمن گرفنه باید پس بگرم جقدربه من بدهکار شدی اول که  افکاررو به مشکل کشیدی حقهای که مال من بود به دیگران دادی هچ حقی رو برای من نراشتی که ارزش لذت ببرم‌ارت پس میگیرم خواهی  دید این دیگه اون ادم سابق نیست تو داگاه خودم خودت تو محکوم به پس دادن شدی کل حق حقوم که ازمن گرفتی پس می کریم  اون زمان متناسب جسم کامل میشه اون هدف رو به خودم پس دادم‌که لاغریی هست چون خودم اره خودم لایقش دریافت میدنم اون حق ما من بود ازت پس میکیرم توبمون با خودت دیگه تومن رو نمبینی که به خودت  جرات  بدی  حق های و جودی من رو تصاحب کنی توبمون با افکارت باعمل کرد توبین زمبن هوا بمون که دیگهو هیج انیانی  به دست نرسه که بی چارهش میکنی من ازبندت رها شدم زندانی که رها شده رو ازپست میله که توبراش ساختی خوب نگاه کن اون اززندان تورها شده دادره به خق حیات وطبیعتش بازکست میکنه تو وهبچ جیزه  دیگه جلودارم‌نیست همشون پس می گریم 

      سر بلند  به باقیمانده عمر کیقت مبیخشم حتی این کیفت رو به حد عالی برای خودم درنظر میگبرم  ارام  ارم  ‌اون به شکل حقم‌به خودم ‌برکشت مبکنم جقدر ابن فایلهای این روزهای  که قسمت میشه دارا درمن تحول بزرگتری رو می بخشه من دایره  ‌لایه به لابه داده کسترس پیدا میکنه برای دریافت این  همه اگاهب زمان خوب وکم برای من خیلی  پر فایده بود انکاردایره اطلاعاتم  رو به درجه تندش گذاشتنم 

      حق حیات حق زندگیدخق احساسهای عابی حق وحرات افدام خف یادگیری حق زندگی کردم‌درسلامت کامل بودن عیب نفص حق دوبدن حق راه رفتن حق رهایی یب حق دید تازه داستن  حق خوب زندگی کردن حق با نشاط شاد بودن حق لاغر بودن اره حق لاغر  بودن اون متناسب کامل نه نصفه نیمه  اون تناسب کل بدون هیج کونه چاقب  واضافه ف وزن متناسب کامل  اینها  حقهای من هستن که با ادامه  دادن به لیست حقاهی خودم اضافه  میشه  حتی نوشن دبگاه تواین همه بخش حق من هست دیگه برای خودم‌وچیزی که مال من هست دیگه گذست نخواهم داشت که با گذشتم خودم رود چار مشکل مبکنم  وخداوند بعداراین ابن اجازه به من نخواهد داد چون نگاهم دو عو ض کرده 

      خداوند   پس  وپنا   هتون  یا حق حق نگه دارتون 

      امروز این حفی که اول وردم باره رو نوشتم خودم‌بود وازدست داهای خودم مبگفتم ابن جه جمله هست که هی مینویسم ازکجا ابن جمله توذهنم قرارگر فته رمر  کشایی شد 

      این به ابن شکل رمزکشایی کردم که خداوند پشت بود خق به من میداد ومن اون به کسان دیگه می بخشیدم حالا دریافت که اون حق دوم رو باید درخودم‌نگه دادم برای خودم باشه نه برای دیگران 

      خدا نگه دار 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/12/17 12:27
      مدت عضویت: 471 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 737 کلمه

      سلام و درود .

      خیلی لذت بردم از این فایل . 

      به نظر من تمام آموزگارهای روی زمین خدا هستن . 

      ما از هر کسی و هر چیزی نکته ای یاد میگیریم که قبلا بلد نبودیم و این در حقیقت خداست که از طریق اون شخص داره به ما آموزش میده . 

      وقتی همه رو از خدا ببینیم میتونیم از آموزه های اون استفاده کنیم و تاثیر عالی اون رو دریافت کنیم . 

      لاغری رو برای ذهن طبیعی کنیم . 

      پرخوری غیر طبیعیه در حالیکه بر اساس نیاز بدن خوردن طبیعیه . 

      فعال بودن طبیعیه .

      فکر لاغر داشتن طبیعیه .

      توجه به لاغری کردن طبیعیه . 

      لاغری رو خواستن طبیعیه .

      طبیعی و عادی کردن لاغری برای ذهن باعث میشه ما رفتارهای زمان چاقی رو غیر طبیعی بدونیم و از اونجایی که همه ی ما دوست داریم همرنگ جماعت بشیم وقتی لاغری رو طبیعی و عادی بدونیم راحتتر در مسیرش حرکت می کنیم .

      پذیرش این فرمول یعنی پذیرش طبیعی دانستن لاغری و مشتقاتش باعث میشه لاغر شدن برامون راحتتر بشه  و راحتتر این مسیر و طی کنیم . 

      برامون طبیعی باشه که  فقط وقت گرسنگی بخوریم . 

      اتفاق آدمای متناسب از ما متعجبن که آخه شماها چجوری میتونید وقتی سیرید بخورید . 

      ما فقط در ذهنمون اون رو پذیرفتیم و حالا فقط کافیه نخوردن در زمان سیری رو برای خودمون طبیعی بدونیم . 

      کافیه خوردن رو فقط موقع گرسنگی طبیعی بدونیم . 

      این رفتارها طبیعیه . وقتی هنوز گرسنه نیستی و میخوری این رفتار غیر طبیعیه چون هیچ موجودی در جهان اینطور نیست البته به جز گاو که دائم در حال نشخوار کردنه و البته وقتی آدمای متنایب میخوان  این رفتار ما رو مثال بزنند به گاو مثال میزنند میگن مگه تو گاوی آخه همش میخوری . 

      جمله ای که عموم روز آخر ایام چاقیم به من گفت و من از همون شب وارد مسیر تناسب فکری شدم . 

      من گاو نیستم که دائم بخوام بخورم . 

      یه فرمول دیگه 

      موقع سیری نمیخورم چون من گاو نیستم .

      موقع سیری نمیخورم چون انسان هستم . 

      خوبه من حتی این فرمولم دارم میارم در دایره لاغری . اون شب خیلی از عموم ناراحت بودم که چرا چنین حرفی بهم زده . 

      ولی الان حرفشو در جهت لاغر کردن خودم استفاده کردم . 

      فرمول لاغری ساختن طبیعت بدن ماست .

      این که از غذاها نترسیم طبیعیه . 

      اینکه غذایی رو چاق کننده ندونیم طبیعته . 

      یکی از مواردی که اکثر متخصصین تغذیه بهش اعتقاد دارن اینه ذخیره چربی طبیعت بدنه در حالیکه برای چربی سوزی ما باید رفتاری غیر طبیعی انجام بدیم . تازه بعضی ها خیلی کارو سخت می کنند و تمرینات شدیدی میدن که باعث میشن ساخت چربی برای ما راحت و طبیعی و چربی سوزی برامون سخت و غیر ممکن باشه . 

      در حالیکه اونا با سیستم بدن اصلا آشنا نیستن 

      و بر اساس آگاهیهای دروغین به ما اطلاعات میدن . 

      باور درست اینه چربی سوزی طبیعت بدنه و اگه سلولها چربی ذخیره کنند دارن کار غیر طبیعی انجام میدن حالت طبیعی بدن اینه که همواره تمام مواد مورد نیاز بدن رو تامین کنه حالا یا خودش بسازه یا از بیرون جذب کنه و باز هم روند طبیعی بدن اینه مواد زائد رو در بدن نگه نداره و اونها رو دفع کنه و از بین ببره . 

      وقتی ما چربی سوزی رو طبیعت بدنمون بدونیم و بدونیم بدن ما چربیهای لازم رو نگه میداره و چربیهای غیر ضروری رو دفع می کنه مرحله بعد از خودمون میپرسیم خب چرا این همه چربی داریم در بدنمون و این دقیقا پاسخش همینه که ما به واسطه باورهای چاقی بدن خودمون رو غیرطبیعی کردیم و بدن فکر می کنه داشتن چربی و ذخیره چربی طبیعیه چون این ارتعاش رو از ما میگیره و ما با پیامهای عصبی بهش ذخیره چربی رو دستور میدیم . 

      ولی اگه باورمون رو تغییر بدیم که ذخیره چربی طبیعی نیست بلکه چربی سوزی طبیعت بدنه حس مارو سلولها دریافت می کنند و این پیام رو میگیرن که این چربیها غیر نیازه و خود به خود همه رو میسوزونند . 

      در حقیقت طبیعی دونستن لاغری و سایر باورها فضای ارتعاشی در جهت لاغری در بدن رو بیشتر می کنه و حداقلش اینه دیگه فضای چاقی نیست و در نتیجه لاغری به صورت خود به خود انجام میشه . 

      اصلا لازم نیست ما برای لاغری بدن کاری انجام بدیم . 

      چربی سوزی در بدن ما طبیعیه 

      وقتی باورها رو اصلاح کنیم فضای ارتعاشی ذهنمون تغییر می کنه و سلولها به حالت طبیعی خودشون بر میگردن . 

      ما چاقی رو در باور خودمون متوقف می کنیم و جریان لاغری رو به تماشا مینشینیم . و جسم ما خود به خود همین ارتعاش رو دریافت می کنه و به لاغری اولیه خودش برمیگرده . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/12/12 20:21
      مدت عضویت: 451 روز
      امتیاز کاربر: 48630 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 735 کلمه

      خداحافظ   بازم میگم خداحافظ 

      این ازنگاه همه مردم غیر طبیعی هستش که بجای سلام از  کلمه خداحافظ استفاد کنیم یی اشتباه بزگ جلوه میکنه جرا ؟

      جون طبیعی واصولی اول سلان کردن نه  خداحافظی 

      تا وقتی ما برای خودمون طبیفی قرار ندیم لاغریی رو تلاش ما کم رنگ هستش چیزی رو که باور نداریم درجازدن هستش 

      من با وجود سن که خودم دارم برام اگه طبیعی بود پس اینجا چکارمیکنم مثل اینکه من علف هرز پیچیده شده دور گیاه که باعث نابودی گیاه میشود یا رشت گیاه کند ویا گیاه نابود میکنه رو طبیعی جلوه بدم .

      طبیعی بودن چاقی نشان از تاثیر نکردن وقبول نداشتن تغییر و این مسیر هستش .اگه ما قبول کردیم اینجاباشیم لز کارهای اضافه چشم پوشی کنیم حتی بعضی روزهای از کارخونه هم کم میزارم چون برام طبیعی نیست چاق باشم اگه طبیعی بود پس چرا برام این همه مشکل درست کرده چرامن ازانجام کارهم باز داشته چرا من رو مایوس وناامیده بود چرا حسم بد بود  چرا ارامش نداشتم چرا فکرم کارنمی کرد چرا توانمو ازگرفته چرا شاد از ته دل نداشتنم جرا ذهنم مشوش بود چرا فکرم راه حل میخواست چرا دنبال راه کار میکشتم خوب طبیعی بود چاقباشه طبیعی بودجونخودم دوستندتشتم اگه اینجا نبودم فرزندام دوست نداشتم چون فقط طبیعی میدوسنتم چاق بودن ازناراحتی فرزندام میگذشت میگفتم عیبی نداره ناراحت باشن چون چاقی برام طبیعی هستش 

      من باور واطمیان ویقین دارم چاقیبرایهیچ انسانی طبیعی نیست اینبه تجربه به من ثابت شده افرادی که هیچ راهکاری ندارن وفبولی صددرصددارن چاقی حق اونهاست  وتلاش نمکنن برای برطرف کردن  چاقی زمانی خیلیدیر یا زود دچار مشکلات این چاقی میشن ودیگهکاری نمتونن بکنن تا زمانی اینتلتش نتیجه داره که مااز پا نیفتادیم .

      چندین سالپیش مادرم خدا رحمتکنه همه رفتگان رودچارسکته

      مغزی شده مابرای درمان فیزیوتراپی داخل منزل میاوردی برای بهبود مادر اقای فیزیو ترایی مگفت مادرشماچون لاغر هستش کاردرمانش خیلیبهت انجام میشه همنون زمان یی خانم چاق هم دچار سکته مغزی شده بود وایشون میگفتن برای فرزندانش غذاب اوروه شده نمی تونستن  مادرشون تکون بدن ۳پسر نمی تونستن  اون همراهی کنن توفیزیوترابی در منزل هرسه پسر خیس عرق میشن تا مادر کمی تکان بخوره برای اون ماد رطبیعی بوده چاقی .

      طبیعی نیست اگه بود من اینجانبودم طبیعی برای من لاغریی هستش چون مشکلاتشو خودم حس کردم دنبال راهکا میشکتم حدود ۲ سال از۱۶ سالی دارم در طی دوسال یی بار از اواع رژیمها وانواع دمنوشها استفاده کردم ورزشهای زیادی انجام دادم چون مسیر اشتباه با هر سرعت بری بازهم  اشتباه  هستش به نتیحه نرسیدم.اگه فبول داشتم طبیعی میدونستم پس چرا این همه تلاش کردم چون طبیعی نمیدوستم حق من لاغریی حق من متناسب شدن هستش به دست میارم چون باور دارم لاغر میشم 

      چاقی یی ضایع هست بدن درتلاش برای لاغریی درهمون رژیمهای اشتبااه هم تونست وزن خودشو کم کنه ونتیجه بگیره ولی ماندگار نشد اگه طبیعی بود چراجسم ما لاغر شد نیاید لاغر  میشد همطوری چاق میموند .

      لاغریی حق ماست مال ماست چون در پیش هستیم وبه دستش میاریم جوینده یابنده هست من چون میگشتم خدا من هدایت کردتوی این مسیر اگه کاری نمی کردم اینجانبود سال گذشته ار همین ماه اذر گذشته من درجستجو بودم  نمیدونم چرا سال گذشته هدایت نشدم شاید هنوز درمن باور می تونم کم رنگ بود خداوند خواست من رو بسنجه خوش بحال افرادی که خیلی ازمن زودتر تویی این سایت حضور پیدا کردن نمدونن مثل منی چقدر توی این ۴ با۵ سال گذشته انواع ادویه بعد مزه رو خوردم تا لاغریی چقدر رژیمهای بی هود رو گرفتم بیکار ننشتم همش در تلاش بودم لاغریی رو به دست بیارم  به دست بیارم بازم خدارو شکر میکنم به من نظر کرد ومن به این سمت هدایت کرد بارها بارهاشکرت خدا تشکر 

      اگه این روشنایی وتورامید پیدا نمی کردم چی پس لاغریی حق تلاش وکوشش این همه سال برای من هست طبیعی لاغر بشم طبیعی خوش فرم بشم طبیعی از بند وزن سنگین خالص بشم چرا طبیعی نباشه چون کشتم کشتم تا مسیر درست رو پیدا کردم خدا هدایت کرد از  خداوند سپاس دارم که من رو ناامید نگه نداشت نور امید انگیزه رو درمن روشن کرد من باید درخودم تحول ایجاد کنم تااز تحول من اطرافیانم شاید شون  چون افراد زیادی در کنار من چاق هستن وهمه کم بیش عمل معده انجام دادن شاید ۲۰ بار به من بشنهاد دادن فبول نکردن خودم خدا سپردم نتیجه بودن دراین مسیرهستش اگاهیم زیاد میشه واراگاهی به نتیجه میرسم

      یاد میگیرم وبهش عمل مبکنم وتکرار تکرار د یا گیری وعمل کردن استمر استمر در زمان وطولانی شدن دوره درک بهتر  مطلب         انشالله

      خداوندپشتوپناهتون باشه یاحق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهه رضائی
      1401/08/04 14:34
      مدت عضویت: 550 روز
      امتیاز کاربر: 9930 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,076 کلمه

      سلام رفقای جان ! 

      الان که این فایل رو دیدم یادم افتاد چند وقت پیش یه مطلبی خوندم راجع به اینکه :

      هیچ آرزویی در ذهن شما شکل نمیگیره ، مگر اینکه راه های رسیدن به اون در اختیارتون باشه. 

      اگر تو هم مثل من الان اینجایی و داری این متن رو میخونی ، پس تو هم آرزوی تناسب اندام و کاهش وزن داشتی . تو هم مثل من خواستی لاغر بشی . و تو هم اینقدر این آرزو رو در ذهنت بهش فکرکردی و بهش بال و پر دادی که یه روزی ، یه جایی ، یه گشت و گذار تو اینترنتی ، یه رفیقی ، یه حرفی ، یه جمع دوستانه ای ، …یا هر چیز دیگه ، تو رو به اینجا کشوند . 

      بزار جمله ام رو اصلاح کنم ؛ اصلش رو بخوای ، خدا هدایتت کرد . مثل من .مثل بقیه . مثل هر کی که باور داره اتفاقی با این جا و این سایت آشنا شده . ولی بقول خودم : هیچ اتفاقی ، اتفاقی نیست .

      خدا همیشه بهترین ها رو برای من و تو میخواد . همیشه هم کنارمونه . اصلا قدمهاش رو با ما همزمان میکنه ، اینقدر موزون و هماهنگ اینکار رو انجام میده که انگار فقط خودمون هستیم و فقط صدای پای خودمون رو می‌شنویم . بخاطر همینه خیلی اوقات آدما فکر میکنن تنهان .

      هر جا که بریم یا بایستیم کنارمون هست ، ولی اینقدر بزرگه ، اینقدر عاشق ماست ، اینقدر دوستمون داره که دلش نمیاد وقتی میبینه ما چیزی رو میخوایم و روش اصرار میکنیم و اصلا از خواسته مون کوتاه نمیایم بهمون نه بگه . 

      شاید به نرمی چندتا یادآوری کوچیک بهمون بکنه ، شاید چند تا نشونه گوشه و کنار نشون مون بده که این به نفع مون نیست ، یا بهتره ازش صرفنظر کنیم ، ولی وقتی  پافشاری و اصرار زیاد ما رو میبینه ، مثل یه معلم خردمند ، مثل یک والد آگاه ، مثل یک دوست بسیار عاقل ، دل نگران و مضطرب ، ولی با تبسم کنار می ایسته و بهمون نگاه میکنه تا خودمون تجربه کنیم .

      و وقتی ما به اونی که میخوایم می رسیم ، چیزی که خواستیم بدست آوردیم ، کاری که دوست داشتیم انجام دادیم ، و وقتی در آخر با کوهی از مشکلات و مصائب و ندامت مواجه شدیم ، که همه رو هم خودمون برای خودمون ساختیم ، آخر سر مثل یه بچه که تو شلوغی بازار پر مشغله این دنیا ، که با بازیگوشی دست بزرگترش رو رها کرده و با ذوق و شوق محو رنگ و لعاب اجناس اطرافش شده ، توی یک لحظه احساس می‌کنیم  گم شدیم ، با وحشت به اطراف مون نگاه می‌کنیم . تمام اون لذت گشتن و دور زدن و دور شدن ، تبدیل میشه به ترس و  حسرت و تنهایی . و زمانی که غم عالم روی سرمون هوار میشه و داریم از غصه اشک میریزیم ; که حالا چه کنم  ؟ این چه بلایی بود سر خودم آوردم ؟ به کی یا چی پناه ببرم ؟

      یکدفعه چند قدم اون طرف تر ، خدا رو می‌بینیم . روی زمین زانو زده و آغوشش رو برامون باز کرده و با انگشتانش اشاره میکنه : بیا !!! 

      تمام مدتی که ما دستش رو رها کردیم ، تمام مدتی که غرق شادی و سرخوشی خودمون بودیم ، تمام زمانی که ترسیدیم گم شده باشیم ، اون اونجا مراقب و مواظب ما بوده و لحظه ای ازمون غافل نیست . و نشون مون میده خودش بهترین پناه و بزرگترین پشتیبان و گرم ترین آغوش رو برامون داره .

      همیشه بهترین ها رو برامون میخواد . بهترین اتفاقات . بهترین نعمت ها .بهترین دل خوشی ها . بهترین آدم ها . بهترین اندام . بهترین تناسب . بالاترین سلامتی . 

      واسه ی همین هم وقتی آرزویی داریم که در جهت خواست و اراده ی خداونده ، که  خودش کمال مطلقه ،  و برای ما هم همین رو میخواد ، تمام  ابزار و وسیله ها و مسیر های رسیدن به اون رو در دسترس مون قرار میده ، که به طبیعت خودمون برگردیم ، به تناسب و کمال توی هر زمینه  از زندگی مون ، به تناسب اندام ، به تناسب ذهنی و به تناسب فکری .

      بیا به هم یه قراری بزاریم . بیا به هم قول بدیم حالا که خدا این آرزو رو تو دل مون گذاشته ،  حالا که برای رسیدن به آرزومون مسیرش رو برامون هموار کرده ، حالا که ما رو کنار هم اینجا و توی این سایت قرار داده ، ما هم قدر این  نظر کردن و انتخاب کردنش رو بدونیم ، قدر این خاص بودن مون رو بدونیم .

      این بار که دل دادیم به خواست خدا که بهترین ها رو برامون میخواد ، قول بده توی این مسیر بمونیم .

       قول بده  ذهن مون رو به طبیعت خودش که تناسب و تکامل برسونیم .

      قول بده باورهای غلط که ما رو به این نقطه رسوندن رو رها کنیم .

      قول بده به طبیعت خودمون که سلامت ذهن و  جسم مونه برسیم .

      قول بده که حالا که به این آموزش ها دسترسی پیدا کردیم و هدایت شدیم برای ساختن بهترین خودمون ازش استفاده کنیم و نسخه ی عالی خودمون رو همینجا از خودمون بسازیم. 

      قول بده جسم مون رو که نمادی از ذهنیت و باورهامون هست رو به تناسب برسونیم ، 

      قول بده کنار هم باورهای جدید و افکار تازه ای که توی ذهنمون کاشتیم رو هر روز با خوندن و شنیدن و نوشتن و یاد گرفتن آگاهی های تازه بارورتر کنیم و به طبیعت اصلی و ذات واقعی و اندام حقیقی مون نزدیک تر بشیم .

      اصلاً این ذات درونی ماست که عاشق تعادله و تناسبه ، حالا یه مدت توش دستکاری کردیم و دچار ایراد شده . اشکالی نداره . اشتباه اومدیم ، خوب برمیگردیم .

      بیا برگردیم به همون تنظیمات کارخانه ! تناسب ، تعادل ، کمال ، همون طبیعت اصلیمون .

      من و تو می تونیم . به همون بزرگی خدا قسم میتونیم . کم نیار رفیق . یادت باشه چندبار که حتی به اشتباه هم این راه رو رفتیم نتایج خوبی گرفتیم . حتی کوتاه مدت . این ثابت میکنه میتونیم . اصلاً تو فکر کن اونا همه مقدمه رسیدن به اینجا و پیدا کردن مسیر سبز سلامتی و لاغری با ذهن بوده ! بیا با هم بریم و برسیم به اون نوری که فعلاً ته جاده کورسو میزنه . مطمئنم هر چی جلوتر بریم پرنورتر و گرم تر میشه . شک نکن . بسم الله .

      انگشت کوچیکه دست راستت رو بیار بالا .  از طرف من هم ، انگشت کوچیک دست چپ ات هم بیار بالا . حالا توی هم قفلشون کن :

      قول قول قول … 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/03/21 16:48
      مدت عضویت: 1639 روز
      امتیاز کاربر: 27591 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,483 کلمه

      سلام خدمت استاد عطار روشن گرامی 

      من مدتها هست در  این مسیر  زیبا ی لاغری با ذهن هستم وکلی تغیرات عالی رفتاری و جسمی دارم که شاید برای بعضی از اطرافیانم اصلا این حد از خوردن مواد غذایی و این رفتارهای جدید غذایی ام  اصلا درست نباشهو قابل پذیرفتن نباشه  و  تا حدودی انگار نگران من شدن و میگن چرا تو همیشه میگی سیر هستم و هر چیزی رو در هر زمانی  که ما میگیم نمیخوری یا با ما هر وقت شروع به خوردن میکنیم تو هم شروع به خوردن  نمیکنی و یا اینکه ….اما من کاری به حرف هیچ کس ندارم و برام مهم نیست که بقیه چه فکر میکنن مهم این هست که وقتی سیرم از هیچ خوردنی لذت نمی‌برم و دوست ندارم هیچ چیز بخورم و اون خوراکی رو به زور وارد بدنم کنم  و اون رو  بخورم من  همین دیروز  برای تفریح و شنا در این هوای داغ دزفول  به باغ رفتیم و من  در استخر کلی شنا کردم و  اصلا گرسنم  نشد درحالی که اطرافیانم کلی شیرینی با چایی خوردن من فقط یه  عدد بیسکویت کوچیک از داخل پاکت بیسکوییت برداشتم و با چایی خوردم  و دیگه ادامه ندادم و کمی بعد  همه در حال تدرکات شام بودند و منم بهشون در تهییه ی  شام ج کمک کردم اما  هنگام شام خوردن اصلا دلم شام نخواست و من تنها کسی  بودم  که بر روی سفره ی  شام ننشستم و رفتم  به تنهایی قدم زدم  چون واقعا سیر بودم و  واقعا غذا بهم نمی‌خورد و اما بقیه در حال خوردن بودن و همه تعجب میکردن که چرا تو نمیخوری همیشه میگی سیرم و…اما من خیلی راحت از شام خوردن گذشتم در حالیکه کلی هم شنا کرده بودم و بعدش هم بساط چایی رو ردیف کردن اما من چون علاقه ای به چایی ندارم حتی یک لیوان نخوردم و همچنان بقیه تعجب میکردن  اما من خودم میدونستم تمام این تغییرات به خاطر کار کردن روی ذهنم هست و اصلا من از درون تغییر کردم و من دیگه رفتارهای پر خوری گذشته برام سخت شده و اصلا اون روال و سبک زندگی گذشته برای من کمرنگ شده  چون من لاغری رو برای خودم طبیعی کردم و باورکردم و این چنین هم تغییر کردم یعنی ذهن من با این تغییر باورهای داره من رو در مسیر لاغری و لاغر تر شدن حرکت میده و همیشه به خودم میگم آفرین  تمام این تغییرات به خاطر کار کردن روی خودم هست و به خاطر این هست که من لاغر شدن در جسمم رو طبیعی می‌دونم  اتفاقا  در همون جمع دیشب مادری بود که همش داشت از کم خوراکی دو فرزندش که در سن نوجوانی و کودکی بودن  گله میکرد که ای کاش اینها بزرگتر بشن و پر خوراک تر بشن و اما  من خیلی راحت بهش گفتم آخه چرا مگر زیاد خوردن خوبه ؟؟چرا نمیزاری طبیعی با بدنشون رفتار کنن شاید جا ندارن که دیگه نمی‌خورن زور بهشون نگو بخورن و خلاصه من گفتم اما مادرشون نگران بود و دوست داشت بچه هاش بیشتر بخورن .و چون دیگه از دست من کار ی  بر نیومد منم به حرف زدنم ادامه ندادم 

      پس من آلان در شرایطی هستم که مکانها و نوع مواد خوراکی در مقدار خوردن من تاثیر نمیزاره 

      من بارها به خودم میگم :

      در سفر بودن دلیل پرخوری من نیست 

      در مهمانی بودن دلیل پرخوری من نیست 

      در دورهمی ها بودن دلیل پرخوری من نیست 

      خانه ی مادرم رفتن دلیل پرخوری من نیست 

      رستوران و فست فود ی رفتن  دلیل پرخوری من نیست.

      باغ و فضا سبز دلیل پرخوری من نیست 

      غذای خوشمزه و مورد علاقه ی من  دلیل پرخوری من نیست 

      غذای زیاد داشتن دلیل پرخوری من نیست 

      پول غذایی رو دادن دلیل پرخوری من نیست 

      رایگان بودن غذا دلیل پرخوری من نیست 

      ترس از نبودن غذا دلیل پرخوری من نیست 

      ترس از اسراف شدن غذا دلیل پرخوری من نیست 

      مقوی بودن اون غذا و خوراکی دلیل پرخوری من نیست 

      کم کالری بودن و این حرفها دلیل پرخوری من نیست 

      پس من دارم در خودم تغییرات ایجاد میکنم و اونها رو طبیعت بدن خودم کردم مثل همین دیشب و یا مسافرت هفته پیش خودم و همیشه من  خودم رو صاحب این تغیرات می‌دونم و بارها میگم  افرین حالا طبیعی شدم و دارم درست رفتار میکنم و بارها میگم خدا رو شکر که رفتارهای درست و طبیعی دارم مثل زمانی که مجرد بودم و  در اوج تناسب بودم همه چیز می‌خوردم  اما هر وقت واقعا نیاز داشتم بدون دلیل خاصی و  یا ترس  خاصی غذا خوردم این نبوده که چون روزه هستم  و یا چون شنا کردم و یا سفرم و یا  در عروسی هستم ویاچون غذا ی ما فست فود هست و و یا چون در مهمانی هستم و   …من باید بیشتر بخورم نه خیر همیشه طبیعی و درست به نیاز جسمم پاسخ دادم و چقدر هم سلامت و عالی و شاداب بودم  و حالا هم دارم برمی‌گردم به اون دوران تناسب خودم وطبیعی غذا میخورم و طبیعی رفتار میکنم و من این تغییرات. رو  حق خودم میدونم و هیچ وقت نگران نبودم مثل این دوستمون که شاید این رفتارها  در وجود من کمرنگ بشن نه همیشه گفتم اینها طبیعت  من هست .

      علاوه بر لاغری در بقیه جنبه های زندگیم هم تغییرات واضحی داشتم و بارها به خودم گفتم این طبیعی هست که من در تمام جنبه های زندگیم عالی باشم 

      هم در روابطم عالی باشم 

      هم در آرامش و حال خوبم عالی باشم 

      هم در اعتماد به نفسم عالی باشم 

      هم در جنبه ی مالی زندگیم عالی باشم 

      هم در سلامتی جسمی خودم عالی باشم 

      هم در وضعیت جسمی خودم  عالی باشم 

      هم در شخصیتم عالی باشم 

      و اتفاقا آنقدر به الگوهای خودم در این مسیر نگاه کردم و این انتظار رو درخودم برای خودم به وجود آوردم که دیگه همیشه مریض بودن و بی پول بودن و چاق بودن و زندگی سراسر مشکل داشتن و یا فرزند نادرست  داشتن  و یا همسر ناجور داشتن و …. و کلی تضادهای دیگه برام واقعا غیر طبیعی هست و همیشه به خودم یاد آوری میکنم این همه روابط عالی و این همه بچه های موفق این همه زن و مردهای موفق و این همه شادی و حال خوب و آرامش و و  یا این همه افراد ثروتمند و سلامت و متناسب و  …. در اطرافم هست و برای  خودم مثال میارم و و به اونها توجه میکنم و میگم اینها زندگیشون طبیعی هست و ببین هست زیاد هم هست پس منم باید همینطور باشم و اصلا چیز غیر طبیعی سختی نیست نمونه اش خود استاد عطار روشن و زندگی ایشون  برای من نمونه ی بسیار خوبی هست پس منم میخوام که تغییر کنم و مطمعنم ذهنم من رو به این سمت توجهم هدایت می‌کنه و دیگه این سبک زندگی برای من طبیعی هست .

      مثل اینکه در همه جا هوا هست تا من زنده بمونم و نفس بکشم و این برای من طبیعی هست که در هر کجا که برم اکسیژن به اندازه کافی هست که من نفس بکشم تا زنده بمونم و نگران کمبود اکسیژن نیستم پس این همه عالی بودن در تمام جنبه های زندگی  هم برای من طبیعی شده و من حق خودم میدونم که فرزندان عالی و همسر عالی و ثروت عالی و جسم عالی و سلامتی عالی و …. داشته باشم و دارم هر روز به سمت عالیتر شدن هم هدایت میشم. همین امروز باشخصی داشتم در تلفن صحبت میکردم که می‌گفت واقعا بچه ی خوب و درست و دانا و عاقل کم هست باید خیلی مراقب بچه ها باشیم اما من گفتم این همه بچه های عالی و موفق  در اطراف من هستن و اصلا چیز خاصی نیست و من نگران نیستم قطعا فرزندان من هم مثل اونها در مسیر عالی و درست قرار میگیرین و موفق میشن یعنی می‌خوام بگم تمرکز من روی خوبیها بود و اون فرد روی بدیها و من سریع نمونه و مثال آوردم هم برای خودم هم برای اون شخص که نکنه  ذهنم گمراه بشه  و اما خیلی راحت ذهنم هم قبول کرد و تایید کرد پس باید برای خودم طبیعی کنم من در مسیر لاغری ایده آل خودم هستم و طبیعی که اینطور رفتار کنم تا به وزن نرمال برسم 

      من در تمام جنبه ها عالی بودن رو طبیعی کردم تا به همه ی اونها برسم و این همه تغییرات جدید رفتار غذایی  رو در ذهن  خودم طبیعی می‌دونم 

      طبیعی هست من در سفر به جای  فقط لذت بردن از خوردن به دنبال لذتهای دیگه مثل خریدن و گشتن و و .. باشم 

      طبیعی هست من در طول روز فقط به جای لذت بردن از خوردن به دنبال لذتهای دیگه مثل فایل گوش دادن وبیرون رفتن و خریدن و هوا خوری .. باشم 

      طبیعی هست من در رستورانها و فست فودی ها به جای اینکه اندازه ای که اونها مشخص کردن برای یک نفر من خودم حد خوردنم رو مشخص کنم .

      طبیعی هست در تفریح ها و باغ و پارک به جای  فقط خوردن به دنبال لذت بردن از هوا و مکان و فضا و اطرافیان باشم .

      طبیعی هست در خانه ی مادرم به جای فقط خوردن به دنبال لذت بردن از خانوادم باشم .

      طبیعی هست در هر کجا و در هر زمان  به هر اندازه ای که دلم خواست غذا بخورم و لاغر و زیبا و سلامت هم باشم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/09/28 21:17
      مدت عضویت: 1218 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,075 کلمه

      به نام خدایی که ساختار جهان هستی را برپایه عشق و زیبایی و سلامتی و شادی و ثروت آفرید …

      درود بر جمع دوستانه هم فرکانسی های لاغر و زیبا 

      لاغرشدن باید در ذهن ما طبیعی باشه ✨

      طبیعی یعنی چی ؟یعنی آنچه به صورت خودبه خودی و پیش فرض باید وجود داشته باشه ولی چرا زندگیهای ما انقدر دور از طبیعته ؟!(مگر ذات الهی تمام و کمال نیست!؟و مگر من جزئی از او نیستم ؟…از اون روزی که فکر کردیم خیلی می دونیم و یا حداقل افرادی هستند که خیلی می دونند و بهشون اعتماد کردیم اومدیم طبیعت خودمون را در تمام جنبه های زندگی به هم زدیم و از اصل خود دور شدیم …و به خاطر عدم شناخت خداوند و تقلیدهای کورکورانه ما بود …فقر و غم و بیماری و چاقی و روابط متشنج در ذهن ما شده بود طبیعی چون برای هر کدام هزار دلیل داشتیم بارها شنیدیم و دیدیم و آموزش دیدیم که برای از دست دادن باید زانوی غم بغل کنیم و گریه کنیم و با مظلومیت خود امتیاز توجه و ترحم بگیریم و در نهایت تشویق بشیم که چقدر وفاداریم !….یا اینکه قناعت کنیم و صرفه جویی و از مال دنیا دل بکنیم تا خدا از ما راضی باشه و عوضشو در دنیای دیگر به ما بدهد !…یا اینکه درد بکشیم و بگوییم داریم از گناهان پاک می کشیم یا امتحان میشیم ؟!….یا اینکه روابط متشنج را تحمل کنیم به امید روزی که درست می شود و پایبند قوانین اسارت باشیم ..؟!.

      و چاق باشیم و بگیم خدا همه مدلی آفریده چاق و لاغر کوتاه و بلند و سیاه و سفید !؟…و همیشه هم می ترسیدیم از خدا بپرسیم که چرا من چاقم ؟!البته دیگران گفته بودند مثل رنگ پوست یا چشمت باید بپذیری اما چرا قابلیت تغییر داشت اندام و فرق بزرگش با رنگ پوست و چشم ما بود ؟!پس انتخابی بوده✨

      برای اولین بار که پارسال این دوره را گذراندم نتونستم طبیعی بودن را درک کنم یا بهتره بگم در سطح افکارم بود و همیشه انتظار چاقی را می کشیدم می ترسیدم از دست بره تغییرات رفتاری و جسمی ام و دائم نجوای ذهنم می گفت اینم رژیمه تموم بشه برمی گردی و من خواستم ثابت کنم این یادگیری هست و مسیر را رها کردم سعی داشتم حواسم به احساسم باشه ولی دیگه ورودی ها قطع شدند(دنبال کردن فایلهای آموزشی لاغری ) و بعد از مدتی من به انتظارم رسیدم یعنی وزن نکردم ولی آواخر احساس سنگینی داشتم و یک پرخوری عجیب پیدا کرده بودم .که برگشتم ،،چون سالها با این جسم چاق زندگی کردم و اطرافیانم را دیده ام و بسیار توجه کردم ذهنم چاقی را طبیعی می دونست و لاغری براش نوعی تعریف چوب خشکیده و فرسوده بود به اراده خداوند و البته آموزه ها نشستم نقاشی کردم برای خودم گفتم ما فقط دو دسته افراد داریم چاق یا متناسب یعنی لاغرها متناسب هستند و چاقها تپل هستند تا قبل از این موضوع افراد سه دسته در ذهنم بودند لاغرها /متناسبها/چاقها و این تعریف جدید باعث شد ترس از واژه لاغری و حتی تصورم تغییر کنه من به صورت طبیعی و ذاتی باید لاغر باشم هماهنگ با طبیعت ✨

      من به صورت ذاتی و طبیعی باید ثروتمند باشم (چون شاهزاده پادشاهی هستم که فرمانروای کل عالمه )✨

      من به صورت ذاتی و طبیعی باید سلامت باشم (چون خدا درد نداره به کسی هم درد نمی ده )✨

      من به صورت طبیعی و ذاتی باید هرروز تندرست تر و جوانتر شوم (چون تمام سلولهای من زنده هستند و از نو متولد می شوند)✨

      من به صورت طبیعی و ذاتی باید شاد باشم (چون خداوند در آیه ۶۲ سوره یونس فرمودند :دوستان خداوند هرگز هیچ غم و اندوهی ندارند

       من به صورت ذاتی و طبیعی باید عاشق باشم (آسمان بار امانت نتوانست کشید /قرعه فال به نام من دیوانه زدند چون امانت عشق از ازل در سینه منه )✨

      من به صورت طبیعی و ذاتی  باید نیازم را تقاضا کنم و عرضه صورت بگیرد (چون تمام آسمان و زمین و هر آنچه بین آنهاست بر من سجده کردند و رام من هستند )✨

      طبیعی بودن حق مسلم منه و تمام جزجز وجودم را با جزجزکائنات در هماهنگی قرار میده …در حقیقت طبیعی زندگی کردن یه احساس فوق العاده عالیه (مگه میشه با چاقی و بیماری و نداری و غم احساس خوب دریافت کرد !؟…)✨

      بنابراین من حال خوب و احساس ارزشمندی و لیاقت و شایستگی و قدرت را باید از آن خودم بدونم حق طبیعی خودم بدونم ….باید خودمو صاحبش بدونم …در سالهایی که از ذات و خویشتن خود دور بودم وقتی هدیه ای دریافت می کردم فکر می کردم چقدر یهویی خوش شانس شدم یا عزیز یعنی این اهمیت را برای خودم قائل نمی شدم که بهترینها را داشته باشم در سطح فکری می گفتم ولی باور نداشتم چون این طور تربیت شده بودم که بخشنده باشم (بادلسوزی یا به زور یا تقلیدی)و احترام و ارزش برای دیگران قائل باشم ؟!…

      ولی واقعا من به دنیا اومدم چیکار کنم !؟معلومه دیگه اومدم  لذت ببرم و تجربه کنم پس باید به حق طبیعی و الهی ام برسم تا بتونم یک تابلوی زیبا از رد پای خودم که خلیفه خدا هستم در عالم به جا بزارم …

      من توجه کردم که در ذهنم حجم خوردن هم طبیعی شده یعنی دائم می گه کم خوردی یعنی واژه کم انگار کمتر از نیاز من بوده …ولی دارم روی ذهنم کار می کنم که من کمتر از پرخوری و زیاده خوری خوردم و واژه کم یعنی به اندازه✨ اصلا مگه میشه یه آدمی کم بخوره !..برای ذهنم توضیح دادم که اون کم خوردن که واژه خطرناکیه  یعنی محدودیت غذایی یا منع خوردن همون رژیمها آره آره خیلی ترسیده یادش افتاد ولی من در روش آموزش ذهنی کاملا آزادانه تصمیم می گیریم که هر خوراکی که علاقه دارم را به اندازه نیاز بدنم  (ظرفیتم) بخورم✨

      اگر طبیعی بودن لاغری همراه سلامتی و جوانی یک باور محکم در ذهنم بشه هرگز رنگ چاقی را نخواهم دید چون با قدرت و اراده ای که در وجودم هست در جایگاه اصلی خودم قرار می گیرم همسو و هماهنگ با ذات مقدسم من سالها ناآگاهانه با آموزشهای والدین و جامعه و معلمین از حق طبیعی و ذاتی خودم دورماندم و حالا به لطف و کرم یکدانه ام دارم به اصل خویش بر می گردم شاید اوایل نتوانم کاملا صددرصد طبیعی بودنم برای خوشبختی و یک زندگی ایده آل عالی در تمام جنبه ها درک کنم ولی (و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا )تنها قادر مطلق را وکیل اموراتم قرار می دهم ..سپاسگزارم و عاشقتم .

      لبخندی زیبا از جلوه ی حضور خدا روی صورت ماهتون 😊(من به خدا اعتماد دارم ♾♥️)

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/08/10 08:41
      مدت عضویت: 1311 روز
      امتیاز کاربر: 12076 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 830 کلمه

      سلاااام

      خیلی عالی بود این فایل ، خیلی ناگهانی به ذهنم شُک وارد شد چون فهمیدم لاغر شدن هنوزم برام طبیعی طبیعی نشده. وقتی داشتم فایل رو میدیدم همینطور که استاد داشتن توضیح میدادن من با خودم فکر کردم که چقدر حرف های استاد درسته ، من توی ذهنم پر از افکاریه که بهم میگه باید چاق باشم ، باید معمولی باشم ، باید قربانی باشم . و این یعنی ذهنم اینارو برای خودش طبیعی میدونه و به خاطر اطلاعاتی که من بهش دادم داره خیلی عادی رفتار میکنه و براش طبیعیه که منو در وضعی که براش تعریف کردم نگه داره و دستورات مطابق این فرمول ها بهم بده چون به نظرش این راه منطقیه و خودم بهش گفتم که اینطوره اما اگه میخوام متناسب و خوشبخت باشم باید همین راهی که رفتم رو برگردم و بیام سر دوراهی انتخاب و راهی رو انتخاب کنم که توش متناسب بودن و درست رفتار کردن طبیعیه ، داشتن ثروت طبیعیه ، عالی بودن و متجلی شدن طبیعیه. 

      منم خیلی وقتا شده که وقتی درست رفتار میکنم برام عجیبه و گاها همین سوال برام پیش میاد که نکنه دوباره برگردم به رفتار اشتباهم و خیلی وقت ها بر میگردم به رفتار اشتباهم چون اساسا همین که به این موضوع فکر میکنم یعنی هنوز کلی راه مونده و من حالا  که مسیر درست رو پیدا کردم تصمیم دارم برای تغییر فرمول های ذهنیم تلاش کنم و بهترین سعیم رو بکنم تا چیزایی رو برای خودم طبیعی کنم که دوست دارم تجربشون کنم و اینطور نیست که بگم سخته یا نمیشه ، ما توی دوره یاد گرفتیم که همه ی ما متناسب به دنیا میایم و خدا برای ما تناسب اندام رو قرار داده تا بتونیم باهاش راحت تر و شاد تر زندگی کنیم و از زندگی لذت ببریم اما چون تحت آموزش های غلط قرار گرفتیم یه سری عادت ها پیدا کردیم که موجب بروز رفتار های چاق کننده و اشتباه در ما شده . من تا 8 سالگی متناسب بودم و متناسب بودن برام طبیعی بود ولی از وقتی چاق شدم دیدم همه بهم میگن چاق شدی ، ورزش کن و… و از اون به بعد چاقی برام طبیعی شد اینکه همش تلاش کنم تا لاغر بشم و نتونم برام طبیعی شد و یادم نمیاد این مسیر برام سخت بوده باشه و رنجی کشیده باشم تا چاقی برام طبیعی بشه پس طبیعی شدن لاغری هم زحمتی نداره فقط کافیه به جای اینکه توی باند چاقی برونیم بیایم توی باند لاغری راننگی کنیم تا برامون عادی بشه که بابا ما اصلا از اول متناسب بودیم و خیلی طبیعیه که رفتار هایی متناسب با فطرتمون از خودمون نشون بدیم . مثل حیوونا که همه ی رفتارهاشون غریزیه و هر حیوونی که تحت آموزش اشتباه قرار نگرفته باشه متناسبه حتی حیوونایی که خیلی سنگین وزن هستن مثل فیل ، اسب دریایی ، فک  ، کرگدن و… ولی هیچکدوم چاق نیستن یعنی اینطوری نیست که یه فیل برای فراهم کردن نیازهاش در محدودیت باشه و با بقیه ی فیلا فرق داشته باشه . نه اون طبیعیت بدنش این شکلیه و چاق نیست و در هیبت یه فیل کاملا متناسبه . پس وقتی حیوون ها که بر اساس غریزشون غذا میخورن و متناسبن ، ما هم باید متناسب باشیم  اما چون ما ذهن داریم و اختیار داریم و همش غریزمون نیست که زندگیمون رو پیش میبره پس تونستیم توی طبیعت وجودیمون دست ببریم و خودمون رو چاق کنیم اما چون زیر این فرمول های اشتباه توی ذهنمون فرمول های صحیح لاغری هست ما به راحتی میتونیم متناسب بشیم چرا که خیلی طبیعیه که همه ی آدمای روی کره ی زمین متناسب باشن.

      من خیلی فکر کردم به اینکه چطور لاغری رو برای خودم طبیعی کنم و اولین گامم نوشتن همین دیدگاه بود چرا که با گفتن همین حرفا الان برای خودم طبیعی تر شد که من حقمه لاغر و متناسب باشم ، گام دیگه ای که میتونم بردارم و میدونم همیشه برام معجزه کرده ؛ خوندن دیدگاه دیگرانه چون همه ی ما به دنبال یک چیز هستیم ولی در بیان های متفاوت میایم ابرازش میکنیم ، این باعث تنوع میشه و ذهن ما هم که عاشق تنوعه وقتی میام دیدگاه دیگران درباره ی طبیعی شدن لاغری رو میخونم ذهنم براش تاکید میشه و درک میکنه که خیلی ها تا حالا ازین راه به هدفشون رسیدن پس این راه غیرممکن نیست چه بسا خیلی هم آسونه و اگه دیدگاه های بیشتری بخونم میفمهه آدم های بیشتری تو این مسیر هستن و ما همه همراه همیم پس یه جورایی جلوی سرعت تخریبم رو هم میگیرم چون امیدم بیشتر میشه و احساسم هم بهتر و راه دیگه برای طبیعی شدن تناسب اندام که اساسی ترین راهه ؛ استمرار توی مسیره ، من اگه هر روز در معرض آگاهی های الهی و درستی که استاد عطار روشن در اختیارم قرار میده ، قرار بگیرم خب معلومه که هر روز اون اطلاعات درست وارد ذهنم میشن و جاشونو با فرمول های چاقی عوض میکنن و لاغری برام طبیعی میشه پس هر روز یک گام = طبیعی شدن لاغری در ذهنم

      خدایا شکرت 

      بی نهایتتتت ممنونم استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/08/07 21:57
      مدت عضویت: 1605 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,925 کلمه

      جلسه ۳۵ تکرار

      سلام دوستان همراه و استاد گرامی 

      خدارو شکر امروز هم با فریل صبحگاهی و میثاق نامه شروع شد 

      لاغر شدن را برای خود طبیعی کنید 

      ما از بدو تولد توسط خانواده الگوها جامعه ووو تربیت شدیم ، ذهن ما هم بخاطر خصوصیت بادی گارد بودنش همیشه و همه حال مراقب ما بوده و هست ،ذهن ما مثل اخبار میمونه ،ذات اخبار بیشتر اوقات روی گفتن یک حادثه یا خبر یا اتفاقیه ،میخواد به ما هشدار بده که مراقب باشیم 

      ذهن هم همین وظیفه رو داره مدام میخواد به ما هشدار بده ،پس ما با تربیتی که شدیم و همچنین ذهن مراقب مون ،نوع حرکتمون بسمت منفی هاییست که باید مراقبشون باشیم 

      برای افراد چاق که منفی بودن حرف ها و نصحیت های اطرافیان و همینطور راهکارهای ذهن بینهایت بیشتره ،بنابراین ذهن افراد چاق روی چاقی بیشتر برنامه ریزی شده و هر آنچه که ربط داره به چاقی و عوارضش در ذهن افراد چاق بشدت فعاله

      برای ذهن فرد چاق ،چاق بودن طبیعیه و هر چه که در این راه  به عوارض چاقی کمک میکنه میاد تو مسیر این افراد که تشدید بشه ، چاقی پذیرفته شده است ،چاقتر شدن طبیعیه ،مثلا من تصور میکردم باید هر ماه چند کیلو چاقتر از ماه قبل باشم ،یا هر سال چاقتر از سالهای قبل بشم 

      و این اتفاق رخ میداد ،چونکه باور داشتم ،همیشه میدونستم هر لباسی بگیرم فقط همون سال میتونم بپوشمش ،خدارو شکر ۲ ساله این اتفاق نیفتاده و من از پارسال همین موقع خودم جمع تر شدم که همین موضوع ثابت میکنه این باور اشتباه بوده 

      قبلا باور داشتم خانم ها از ۴۰ سالگی هر سال ۱ کیلو وزن اضافه میکنن که‌ این باور هم نقض شد چونکه برای من این اتفاق نیفتاد و این نشون دهنده اینه که بیشتر باورهای عامیانه مردم بی اساسه که نسل به نسل در ما چرخیده و به باور تبدیل شده، اینهمه خانم های بالای ۴۰ سال هستن که متناسبن یکیش خواهر خودم 

      پارسال دقیقا همین موقع ها بود که اسیر حرف های منفی باف شده بودم ،دوره مقدماتی،پاکسازی و پیشرفته رو تازه تموم کرده بودم و یه ترسی افتاده بود به جونم که دوره هاتم تموم شد حالا میخوایی چکار کنی ؟ نکنه دوباره بری بسمت چاقی ،وقتی هم که منفی باف شروع میکنه اگر نتونی جواب منطقی برای خودت داشته باشی تا سقوط  تو رو میبره پایین 

      چندین ماهی که  درگیرش بودم حس میکردم بدنم‌ داره ورم میکنه ،با اینکه ۱ سال از شروع دوره هام گذشته بود و به خیال خودم خیلی تو فهم و درکش قوی شده بودم  ولی خبر نداشتم که اگر خوب و کامل درکش کرده بودم که اون مدل نجواها نباید میومد تو افکارم 

      ۶ ماه گذشت ،عید امسال که رفتم تو دوره ۱۰۰ گام تو یکی از گام هاش یدفعه این کد مخرب برام باز شد ،یه روز که رفته بودم پیاده روی و داشتم با خودم صحبت میکردم ،به این نتیجه رسیدم که منکه تو رژیم نیستم که با اتمامش بترسم 

      متوجه شدم اون کد قبلی در من روشن شده بوده که قبلنا بعد از اتمام رژیم هام من ترس از چاقتر شدن مجدد رو داشتم 

      اون روز انقدر این مطلبو برای خودم بازش کردم و صحبت کردم که درونم پذیرفت و دست از سرم برداشت

      بهش گفتم این‌ دوره ها که رژیم نیست ،یک آگاهیه ،داره وارد ذهنم  میشه و برنامه های جدید لاغری در من  دانلود میشه ،هر چقدر بیشتر استفاده شون کنم  بهتر برام عمل میکنن 

      تازه الان شروع برداشتت از بذرهاییه که کاشتی ،تا الان که در حال شخم زدن زمینت و آب و نور دادنشون بودی ، از این به بعد تازه بذر لاغریت میخواد رشد کنه ،قشنگ بشه و لذتشو ببری 

      بلخره برای خودم منطقی شد که من دارم ریشه چاقیمو  میخشکونم و تازه اول راهم ،به مرور بذرم بزرگ میشه و لاغری در من محکمتر خواهد شد 

      هر چقدر آگاهی در ما نفوذ کنه ترس های ما از چاقی کمتر میشه ،دیگه خیالمون راحت میشه ،شک و تردیدی نخواهیم داشت ،به مسیرمون ادامه میدیم ،مطمئنیم در جاده درست به مقصد خواهیم‌‌ رسید و آرام آرام لاغر بودن و لاغر موندن برامون طبیعی میشه 

      زمان میبره اونهمه مموری مغزی ریشه ای که در من بود رو از بین بردن ، منیکه از بدو تولدم تپل بودم و تصوری از خودم  جز در چاقی نداشتم‌، جالبه عکس های من تا ۷ یا ۸ سالگی چاق نیست توپر تر از خواهرام بودم ولی نمیدونم چرا انگ چاقی  بمن زده بودن  ،شاید بخاطر تپلی صورتم بوده 

      خدارو شکر با شرکت  در این دوره ها طبیعت های جدیدی در ذهنم ساخته شد ،به اندازه نیاز خوردن برای من داره طبیعی میشه هر چند اوایل کلنجار درونی داشتم و دوست داشتم اگر سیر هم شدم اگر دلم خواست باز هم بخورم ولی به مرور در من حالتی بوجود اومد که بعد از سیر شدن دیگه دلم نمیخواد چیزی بخورم و خودبخود از خوردن بدم میاد 

      الان برام‌ طبیعی شده که رستوران ،مهمونی و دوره همی ها ربطی به زیاد خوردن من نداره ،چیزی که دوست دارم و نیاز دارم میخورم ،اینها برام‌ داره طبیعی میشه ، غذاها برام حس خاصی ندارن ازشون لذت میبرم ولی ولعی ندارم یا ترس هام کمتر شده و برای بعضی هاشون ترس هام  از بین رفته 

      باید خودمونو متعلق به تغییرات جدیدمون بدونیم‌ ،این بدن و جسم جدیدمون رو متعلق به خودمون بدونیم ،باید رفتارهای جدید رو به زندگی اضافه کنیم و اون رفتارهای مخرب قدیم رو حذف کنیم‌

      من خودمو صاحب تغییرات جدیدم میدونم ، اصلا  فریده قدیمم‌ رو داره یادم میره ،چقدر هم خوب که یادم بره ، الان برای هیچ خوراکی و غذایی ولع ندارم ، هر خوراکی میخرم بدون ترس میخرم ، اضافه بر نیازم نمیخورم ، از رستوران رفتن ترسی ندارم ،از مسافرت رفتن ترسی ندارم ، از تولد و مهمونی رفتن نمیترسم ، مشکل لباس خریدن و پوشیدن ندارم ،با سایز خودم آشتی کردم ،با خودم در صلح هستم 

      خودمو تشویق میکنم ، رفتارهای شخصیتی مخرب گذشته رو با خودم انجام نمیدم ( مثل سرزنش،تحقیر،مقایسه کردن ووو)به خودم و عملکردهام افتخار میکنم، خودمو تحسین میکنم، میدونم کاری  که من انجام دادم و انجام میدم هر کسی نمیتونه انجام بده ، سواد خودشناسی م‌ و بدن شناسیم قوی شده ، به افراد چاق توجه نمیکنم ، به افراد متناسب توجه مثبت دارم ، در جمع هایی که صحبت از چاقی بشه قرار نمیگیرم ، به چاقی فکر و توجه نمیکنم ، خودمو وزن نمیکنم ،وقتی خودمو در آینه نگاه میکنم لذت میبرم ، تا گرسنه نشم چیزی نمیخورم و به محض سیر شدن ادامه نمیدم‌

      از اینهمه تغییری که تو این ۲ سال  داشتم  ،خودمم تعجب میکنم ، انگار پوست انداختم و از کالبد گذشتم خارج شدم ،با اینهمه تغییر و رشد ، رسیدن به قله موفقیت حتمیه و حق الهیه منه 

      من آفریده شدم که از همه امکانات سیاره  زمین استفاده کنم و لذت ببرم ،بدن زیبا داشته باشم ،همه تربیت های قدیمیه ذهنمو تکذیب میکنم و میخوام در تمام جنبه های زندگیم تغییرات بزرگ داشته باشم ،باید داده های جدید در من طبیعی بشه ،باید تغییرات جدیدم در من طبیعی بشه ،اون شخصیت قدیمی مرد و تمام شد 

      مثل تمام چیزهایی که در من طبیعی شد مثل رانندگی در هر جایی از دنیا برای من طبیعیه ، این طبیعیه که من به این خوبی مطالب ذهنی رو میفهمم‌ ،این طبیعیه که من میتونم خوب بنویسم‌، این طبیعیه که من میتونم کارهای روزمره زندگیمو انجام بدم‌،این طبیعیه که من بتونم خوب غذا بپزم

      تمام افراد موفق و ثروتمند اول در ذهن خودشون، خودشونو  بزرگ و خاص دیدند و بعد جهان در مسیر رشد و ترقی قرارشون داد ،اول تصویرش در ذهنشون ساخته شد ،اول احساس شایستگی و ارزشمندی داشتن اون چیزهارو ساختند و جهان هم بر اساس تفکرات اونها ،اتفاقات و شرایطی براشون قرار داد که برن بسمت موفقیت و ثروت

      حالا چرا بعضی از افراد ثروتمند  و موفق نیستن ؟ بخاطر اینکه خودشونو بزرگ و موفق نمیبینن ،اونها فقط تمرکزشون روی نواقصشونه ،روی کمبودهاست ،اونها دارن از تربیت ذهن قدیمیشون  استفاده میکنن که فقط روی منفی ها و کمی ها برنامه ریزی شده بوده 

      وقتی مدام روی کمبودها تمرکز میکنن بسمت کمبودها هدایت میشن ،بعد مدام شکایت میکنن که چرا ما پیشرفتی نمیکنیم ، اگر به دنبال پیشرفت هستن باید تمرکز ۱۰۰ درصدی بذارن روی داشته هاشون تا در قسمت داشته هاشون رشد بیشتری کنن ،تا خودشون بپذیرن که لایق رسیدن هستن ،یعنی قلبشون باید حس رسیدن به خواسته هاشونو در خودشون ایجاد کنن ،خودشونو گنده و بزرگ ببینن تا جهان هم بهشون بیشتر بده  

      در مورد لاغر شدن و موندن هم همینطور ،باید بجای اینکه مدام دنبال نتیجه جسمی هستیم ، بگردیم در خودمون ببینیم ما چه تغییراتی در این مدت داشتیم ، که من چندین موردشو بالاتر نوشتم ،چرا نوشتم ؟ برای اینکه  میخوام تربیت جدیدی به ذهنم بدم که بابا توجه کن به تلاش من نه به نتیجه من ، ببین من دارم ۲ ساله برای تغییر خودم چه کارهایی انجام میدم

      آدم هارو به عملشون میسنجن نه به نتایجشون ،یکی تو ۱ سال نتیجه میگیره یکی تو ۳ سال ،مثلا من ۱۰ ماهه تو یه دوره علم ثروت شرکت کردم چند نفر از هنرجوها نتایج ۳۰ میلیاردی هم داشتن و عده ای هنوز نتایج بیرونی نداشتن فعلا درونشون داره ترمیم میشه 

      در دوره لاغری با ذهن هم اول درون ترمیم میشه ،اینکه میگن راز در ماندگاریست بخاطر اینه که با موندنه که بلخره به جواب میرسی ، مثلا بجای اینکه هی تمرکز کنیم روی نشدن ها ( که همون تربیت قدیم ذهن ماست که دوست داره روی کمبودها توجه کنه) بجای اینکه بگیم ای بابا چرا من فقط ۲ سایز کم کردم من دوست داشتم ۲ سایز دیگه هم کم کنم 

      بجاش بیاییم با خودمون و به خودمون بگیم آفرین ببین تو چقدر توانمندی که ۲ ساله داری تلاش میکنی ،اینهمه تغییرات رفتاری و درونی داشتی ،حتی بدون اون نتیجه دلخواهت ،ولی باز هم داری ادامه میدی ،هر فرد دیگه ای بود سر ۶ ماه رها میکرد و ناامید میشد

      به خودمون بگیم‌ آفرین ببین تو ۳۰ تا باور عمیق ریشه ایو تو خودت شناسایی کردی و داری رفعشون میکنی ، آفرین تو تونستی‌ راه صحیح خوردن رو به خودت آموزش بدی ،آفرین تو تونستی ۲ سایزی که کم کردی رو حفظ کنی ،تو تونستی ۲ سال فایل گوش کنی و بنویسی ،کار هر کسی نیست تو از بس قدرتمندی 

      تو تونستی تا الان یه عالمه فرمول های لاغری در خودت ذخیره و دانلود کنی و در آینده خدا میدونه چه محشری در درونت رخ میده ،آفرین تو ۲ ساله داری آلودگی های ذهنتو پاکسازی میکنی کاری که به فکر هر کسی نمیرسه و حتی روحشونم خبر نداره 

      آفرین تو تونستی ساختمان جسمی ، ذهنی و افکار خودتو کامل خراب کنی و یک خود جدید بسازی تو کار شاقی انجام دادی ، تو انقدر قدرتمند هستی که هر روز داری آموزش هاتو به عمل تبدیل میکنی ،آخه کی میتونه از عادت های قدیمی ۴۵ ساله خودش دست بکشه ولی تو داری این کارو انجام میدی 

      حالا با نوشتن اینهمه توانمندی و تغییرات درونی و رفتاری ،آیا به خودت این مجوزو نمیدی که آره واقعا من یه عجوبه هستم ،واقعا من یه شخص خارق العاده هستم ،من یه خانم خاص و مهم هستم ،من یک شگفت انگیزم وووو 

      با اینهمه احساس توانمندی و انرژی که در ما تولید میشه ،سوخت ادامه مسیر ما خواهد شد و بیشتر مشتاق میشی که ادامه بدی و از اونجاییکه راز در ماندگاریست هر روز به ایده ای یا راهکاری جدید هدایت میشی که اتفاقا اون راهکار میبرتت بسمت لاغر شدن 

      حالا برد با کدوم دسته بود؟ من یا اون دسته که سر ۶ ماه ناامید شدن و رها کردن ، معلومه من 

      بنابراین با تمرینات مستمر ،لاغر شدن برای ما طبیعی میشه و میره تو برنامه ریزی ناخوداگاه ما  ،انگار ما داریم برنامه لاغریو در مموری کامپیوترمون دانلود میکنیم و بعد از این فقط از دستگاه ما برنامه لاغری پخش خواهد شد 

      سپاسگذار خداوند هستم که بیس وجود مارو تناسب فکر و اندام و سلامتی قرار داد  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/07/07 18:25
      مدت عضویت: 1639 روز
      امتیاز کاربر: 27591 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,338 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان خوبم 

      من هم به شخصه به دلیل مدتها در سایت بودن و همگام با آموزشهای استاد بودن  برخودم با مواد غذایی خیلی تغییر کرده و دیگه هیچ دلیلی برای زیاد خوردنم ندارم که چون  در مهمانیم و یا تولدم و یا مسافرتم  و یا در فضا سبزم و یا رستورانم و یا خونه مادرم و  … من باید بیشتر بخورم نه خیر فقط به دلیل گرسنگی  غذا میخورم اونم در حد نیاز بدنم میخورم و خیلی از پرخوری های گذشته رو به خیلی از دلایل که چون مقوی و یا دوست دارم و یا دیگه نیست و یا همین یه امشب  و یا چون کم کالریه و یا چون پولش رو دادم و یا اسراف نشه و یا چون خستم و یا ناراحتم و یا حوصلم سر رفته و  ….. ندارم و  بسیار بهتر  با همه چیز برخورد میکنم فرقی برام نداره کجا باشم و یا چه غذایی باشه و یا چه زمانی باشه به اندازه نیاز میخورم  طوری که بقیه متعجب میشن بابا بخور حیف و یا اینکه بخوز هنوز که چیزی نخوردی و …ولی من نمیتونم پرخوری کنم عین اون افرادی که به زور عمل بای پس  معده کم میخورن و اگر بیشتر بخورن بالا میارن منم خود به خود با تعییر فرمولهای ذهنیم بدون هیچ کار خاص دیگه نمیتونم زیاد بخورم و همیشه به خودم  میگم این رفتار   من طبیعی  هست و  این  رفتار درسته اینکه اگاهانه به نیاز جسمم پاسخ میدم این کار درسته و اینکه  کاری به مواد غدایی اطرافم ندارم بی توجه به اونها غذا میخورم این کار  درسته و من عاشق این همه تغییر در خوردنم  هستم چون سالها ارزو داشتم اینطور رفتار کنم اما نمیشد همیشه حرص، ولع داشتم و گرسنه بودم و همیشه میگفتم یعنی چی خواهرم میگه نمیتونم بخورم یا سیرم یا میل ندارم مگه میلی هست ؟ خوب بگیره بخوره  اما حالا خودم رو برای این همه رفتار درست  تحسین میکنم  و میگم آفرین حالا دارم درست رفتار میکنم  حالا درست به نیار بدنم پاسخ میدم و عاشق ورژن جدید خودم هستم همین دیشب با همسرم خیلی اتفاقی به یه رستوران در کنار رود  دز در فضای باز هدایت شدم که اونجا شام بخورم اینقدر هوا عالی بود و منطره ی اب زیبا بود و اتفاقا  بساط کباب رستوران  روی منقل بود و بوهای خوب  منقل هم بود اما من چون  سیر بودم و زیاد گرسنه نبودم در حد یک سیخ شایدم کمتر کباب کوبیده  خوردم با یک ذره  نون و دیگه کلی گوشت های کبابی  دیگه بود که همسرم سفارش داده بود  من نخوردم و دست نزدم و سیر شدم و به جاش از هوا و منظره و هم صحبتی با همسرم و پسرم لذت بردم  .این همه تغییر کردم چون من لاعری رو در خودم باور کردم و  دهن اگر هر چیزی رو باور کنه و براش طبیعی بشه قطعا  اون رو در ما گسترش میده .

      من تمام تغییراتم و پیشرفتهام  و نتایج جدیدم  رو به طبیعت خودم ربط میدم و بارها میگم این طبیعی که من دارم به خوبی وزن کم میکنم . این طبیعیه که  نیاز من به عذا داره کمتر میشه این طبیعیه که من خیلی زود سیر میشم و دیر گرسنه میشم این طبیعیه که من از غذا فقط برای رفع گرسنگی استفاده میکنم نه هیچ مورد دیگه  این طبیعیه که هر جا باشم بیخیال مواد غدایی اطرافم و محیطم میشم و  به مقدار نیازم غدا میخورم و …..

      و اما دوباره به خودم  میگم خیلی چیزها در زندگی من طبیعی هست 

      در زندگی من لاغر بودن  اندامم  در وزن ۵۹ کیلو بودن طبیعی هست .

      در زندگی من سلامتی کامل اندامها و روحم طبیعی هست .

      در زندگی من ثروتمند بودنم طبیعی هست .

      در زندگی من خوشبختی و سعادت طبیعی هست 

      و اگر غیر از اینا در زندگی باشه اونها طبیعی نیست البته با بودن در سایت و با استناد به قران (که خداوند بارها گفتن ما شما رو نیافریدم که در سختی و مشکلات باشین  و یا  خداو ند گفته ما اسمان و زمین رو مسخر شما کردیم و یا  اینکه گفته انسان اشرف مخلوقات هست و من زمانی که او رو خلق کردم به خودم احسنت گفتم و …. ) به این باورها بر خلاف گذشته ام   رسیدم  چون قبلا که در مسیر نبودم بارها میگفتم و باور داشتم  خدا همه چیز رو با هم به هیچ کس نمیده و اگر سلامتی میخوام باید در فقر باشم  یا اگر ثروت میخوام باید در بیماری باشم و یا اگر هر دور و میخوام باید در بدختی و مشکلات باشم و …. اما حالا باور دارم که در این دنیا اومدم که بهترینها رو تجربه کنم  غرق در بهترینا و عالیترینها باشم و در تمام جوانب زندگی موفق باشم  چون من اشرف مخلوقاتم چون من  قدرت ذهن دارم و هر چیزی برای ذهن طبیعی باشه قطعا به اون میرسه .

      قبلا اگر به موفقیتی میرسیدم میگفتم این شانسی بوده و اون رو غیر طبیعی مید و نستم و اون رو به خودم و یا  تواناییم  ربط نمیدادم .

      پس همزمان با تغییرات جسمی خودم من تمام اونها رو به طبیعت خودم ربط میدم و دیگه ارامش دارم و خیالم راحته که این طبیعت من هست حالا ممکنه هنوزم  در این زمینه کار داشته باشم واین باورم  صد در صد نباشه  اما به مرور و بودن در سایت این باورم داره قویتر میشه مخصوصا وقتی کامنت بقیه بچه ها رو میخونم که اونها هم از این جنس تغییرات پیدا کردن به خودم میگم ببین پس طبیعی که این رفتارها رو پیدا کردم و بقیه هم همین طور شدن و بیشتر برام قابل لمس میشه که در مسیر درستم هر چند چون من در گذشته قبل از ازدواجم هم  سالها متناسب بودم و طعم تناسب رو میدونم چیه به خودم میگم آهان دوباره دارم برمیگردم به اون دوران لاغری ۵۹ کیلو خودم دوباره دارم مثل اون زمان رفتار میکنم و میگم  حالا خوبه افرین که رفتارهای من تغییر کردن و مثل اون زمانهای تناسبم شدن که همه چیز میخوردم اما کم اونم وقتی که واقعا گرسنه بودم و این طبیعت رفتار فردی هست که میخواد در وزن ۵۹ کیلو باشه پس من به زودی در اون وزن قرار میگیرم .

      من انسان  هر چیزی برام طبیعی بشه همون رو تجربه میکنم من قبلا برام طبیعی شده بود هر ماه وزنم بالاتر بره من قبلا برام طبیعی شده بود چون سزارین کردم باید شکمم بزرگتر از قبل خودم باشم و یا من  قبلا برام طبیعی شده بود اگر ورزش نکنم و رزیم نگیرم چاق میشم و یا اینکه برام طبیعی شده بود که  لاعری سخت و چاقی آسون هست برای همین پدرم در میومد تا لاعر بشم و راحت چاق میشدم .

      پس من اما بعد از بودن مد تها در سایت خیلی چیزهای دیگه برام طبیعی شده مثلا لاعر شدن آسان هست و چاق شدن سخت هست برای همین ذهن من ،من رو به مسیرهایی هداییت میکنه که راحت لاغر بشم مثلا دستور خوردن رو کم کرده و یا ….

      خلاصه لاعر شدن در  بدن من طبیعی هست پس دارم تجربه اش میکنم هرچند هنوزم باید روی این باور کار کنم ولی خوب من خیلی نگران نیستم که نکنه دوباره به دوران چاقی خودم برگردم  چند باری  به خاطر نجواهی منفی  نگران بودم  اما  خیلی ضعیف بود و با صدای مثبت ذهنم ساکتش کردم اخه برای کسی که داره لاغری رو یاد میگره محال ممکنه دوباره چاق بشه لاعری هم یک هنر هست که من یادگش گرفتم مثل سایر هنرهایی که یاد گرفتم مثل رانندگی و ارایشگری و … پس من لاغری رو یاد گرفتم و دارم ازش استفاده میکنم همانطور که چاقی رو یاد گرفتم و چاق شدم لاغری رو هم یاد گرفتم و لاغر شدم و چیز عجیب و غریب و پیچیده ای  نیست مگر خودم نخوام دیگه از آموزشها استفاده کنم و دیگه بزارم کنار که به مرور  دوباره چاق خواهم شد پس تا وقتی در مسیرم طبیعی که رفتارهام و باورهام تغییر کنه و جسمم تغییر کنه و من متناسب و ایده ال بشم .

      به قول دوست عزیزم آدمی که ترس و نگرانی برای از دست دادن چیزی  (مثل لاغری و یا ثروت )داره معلومه که هنوز اون چیز یا مقدارش  براش طبیعی نشده و باید روی خودش کار کنه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 5410 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 795 کلمه

      به نام خدای خالق بهترین ها 

      روز ۱۲۲: روز سی و پنجم تکرار ، یکشنبه ۱۴۰۰/۵/۲۴

      سلام بی نظیرها

      لاغر شدن را برای خود طبیعی کنید.

      خداوند عالم قدرت بی نهایتی به انسان عطا کرده است. قدرت ذهن خود را نباید دست کم بگیریم. خداوند از طریق ذهن قدرتمند توانایی بی نهایتی به انسان عطا کرده است که همان وجه تمایز بشر از سایر جانداران است و انسان به واسطه قدرت ذهن خود صاحب اختیار است. چون هر آنچه کسب می کنیم با قدرت انتخاب و اختیار شخص خودمان است ، پس بشدت در قبال آن مسئول هستیم. همان عبارت بسیار مهم میثاق نامه: من تمام مسئولیت چاقی خودم را بر عهده می گیرم. بله هر آنچه برای ذهن ما طبیعی شده باشد ، براحتی به سمتش حرکت کرده و به آن می رسیم.

      این یک قانون است که نمی شود جلوی حرکت سیستم هستی را در مسیری که طبیعت آن است گرفت.

      آب همواره از مناطق مرتفع تر به سمت مناطق پست جاری می شود و این کاملا طبیعی است و خلاف آن رخ نمی دهد.

      با افزایش ارتفاع از سطح زمین فشار هوا کم می شود و در هیچ نقطه ای خلاف آن مشاهده نمی شود.

      دانه ای که در شرایط مناسب رشد قرار بگیرد، جوانه خواهد زد و رشد آن کاملا طبیعی است.

      و نکته مهم اینکه برای افراد موفق ، موفقیت یک پدیده عادی است و موفق شدن در ذهن آنها طبیعی است. برای شخص موفق، شکست و ناامیدی غیر طبیعی است. 

      در زندگی همه ما آنچه نمود می یابد که برای ذهن ما طبیعی بوده و هست. 

      برایم مهم است خودارزیابی کنم چه چیزی در ذهن من طبیعی بوده که الان به آن رسیده ام ؟ کدام موارد در ذهن من به اشتباه طبیعی است و ناشی از باورهای غلط است و باید اصلاح شود ؟

      در زمینه تحصیلی چون من از ۵ سالگی باسواد بودم و کلا به عنوان فردی باهوش و زیرک شناخته می شدم پس برایم کاملا طبیعی بوده و هست که در زمینه درس و دانشگاه بسیار موفق عمل کنم و همیشه جز افراد ممتاز و برتر باشم.

      در زمینه شغلی مطمئن بوده و هستم که استعداد ذاتی برای آموزش دارم و می توانم بخوبی مطالب را به دیگران انتقال دهم، نتیجه اینکه در کارم موفق هستم و واقعا همه مشکلات را پشت در کلاس می گذارم و با عشق و علاقه تدریس می کنم.

      در ذهن من طبیعی شده بود که غذاها قدرت چاق کنندگی دارند و قدرت را به غذا داده بودم و نتیجه آن اضافه وزن من شد. هم اکنون می دانم قدرت در دستان من و به اراده ذهن توانمند من است اکنون قدرت را از غذاها گرفته ام و می دانم غذاها نعمت الهی هستند و غذا خوردن به اندازه نیاز بدنم فقط برای من سلامتی و انرژی و زیبایی به ارمغان می آورد.

      یاد گرفته ام که چاقی ژنتیکی نیست و برای جسم من چاقی غیر طبیعی است و سیستم طبیعی جسم من متناسب بودن است و تناسب اندام طبیعی است. بدن من طبق مسیری طبیعی و با اراده خداوند در جهت متناسب شدن من در حال حرکت است و اگر من با باورهای غلط و تصویر ذهنی اشتباه اختلال در کار آن ایجاد نکنم به آسانی در جهت متناسب شدن پیش خواهم رفت. متناسب بودن طبیعت جسم من است و باید در ذهن خودم این باور صحیح را بپذیرم که متناسب بودن و سلامتی طبیعی است و اگر با لذت به زندگیم ادامه دهم و بر اصلاح باورهای غلط ذهنی خودم تمرکز کنم چربی ها و اضافاتی که با چسب باورهای غلط به جسم من چسبیده اند یکی پس از دیگری جسم مرا ترک می کنند و طبق یک جریان طبیعی من متناسب جلوه خواهد  کرد. 

      من اشرف مخلوقات هستم و اینکه به اندازه نیازم بخورم، هنگام خوردن حرص و ولع نداشته باشم، درک صحیح از احساس گرسنگی و سیری خود داشته باشم، بتوانم سایر موجودات را در غذای خودم سهیم کنم و تحرک کافی داشته باشم و هر روز از هر نظر از جمله متناسب شدن بهتر از دیروز باشم کاملا طبیعی است و باید دقت کنم با رفتارهای اشتباه خودم را از مسیر طبیعی پیشرفت و صعود خارج نکنم و در مسیر سقوط قرار ندهم.

      خدایا سپاسگزارم که عادل بی همتایی و همه ما را بصورت طبیعی متناسب آفریدی و به من یادآوری نمودی که لاغر شدن و متناسب ماندن حق طبیعی من است و سپاسگزارم که همه ما را لایق بهترینها از نظر جسمی و روحی وذهنی و مادی آفریدی.  کافیست در تعادل با جریان طبیعی الهی قرار بگیرم تا به سادگی به هر آنچه خدای مهربان برایم طبیعی قرار داده است برسم. غم انگیز است که با نا آگاهی خود خواسته بین حق الهی خود و خود واقع می شویم و آنگاه شکوه و ناله سر میدهیم. 

      خدای مهربان من سپاسگزارم که ما را در مسیر آگاهی قرار داده ای و در مسیر متعالی متناسب شدن ما را حمایت و هدایت می کنی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 5442 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,198 کلمه

              🌷بنام خداوند بخشنده ومهربان 🌷

      گام 48    لاغری را برای خود طبیعی کنید 

      با سلام خدمت استاد عزیز ودوستان هم مسیرم 

      در این گام هم با یکی از مانع های اساسی آشنا شدیم  خدایا شکرت 💓

      مهم ترین نکته در مسیر متناسب شدن  خودباوری 

      است ومهم ترین باور اینکه لاغرشدن را برای خودمان طبیعی  کنیم 

      وباور مهم دیگر که در تضاد با این باور است جاق شدن وچاق تر شدن  را برای خود  طبیعی  بدونیم 

      دربین افکار بی شماری که در ذهن ما وجود دارد  طبیعی شدن موضوعی برای ذهن از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است 

      در سیستم ذهن هر چیزی طبیعی جلوه داده شود به واقعیت زندگی ما تبدیل می شود 

      یکی از مهم ترین تکنیک های ذهن که به لاغر شدن کمک می کند این است که لاغر شدن را برای ذهن  طبیعی  کنیم

      حالا که به این مانع رسیدم متوجه شدم دلیل اینکه  در رژیم های قبلی هیچ وقت به کاهش وزن وسایز ی که به دست می آوردم امیدوار نبودم این بود که اون مقدار لاغری واون نحوه برخورد با غذا واون رفتار در طول روز برای من طبیعی نبود مثل یک دوره اجباری بود که مطمعن بود در پایان دوره به طبیعت خودم که چاقی است باز خواهم گشت. درست مثل همون مثال جنگل سوخته که با پایان آتش سوزی و سرد شدن آتش طبیعت به حالت خودش برمی گرده منم به طبیعت خودم برای چاقی برمی گشتم 

      تازه گذشته از این موضوع رژیم وبعدش رها کردن وافزایش حرص وولع هم برای ذهن من طبیعی شده بود. هربار که رژیم می گرفتم طبیعی بود بعد اون چاق وچاق تر بشم 😔

      ⛔هر چقدر عمر چاقی شما بیشتر باشد وبیشتر در  برابر لاغر شدن اقدام کرده باشید وشکست خورده باشید بر طبیعی شدن چاقی وچاق تر شدن برای ذهن خود  تاثیر گذاشته اید 

      ❣️تکنیک ذهنی طبیعی شدن برگرفته از نیروهای طبیعی جهان هستی است وبه همین دلیل صحت وتاثیر گذاربودن آن صد درصد می باشد 

      بخاطر اهمیت همین ☝️موضوع است که استاد فرمودند آموزش های لاغری با ذهن به دو بخش تقسیم می شه بخش اول قبل از آموزش  لاغر شدن را برای خود طبیعی کنید  بخش دوم بعد از آگاهی است که از این آموزش کسب می کنید چون سر وکار با قانون طبیعت جهان هستی است 

      🥀زمانی که این آگاهی در ذهن شما نفوذ کند ومهارت طبیعی کردن لاغری را برای ذهن را کسب کنید بعد از آن چه بخواهید چه نه  لاغر  خواهید شد  وقتی دانه ای در خاک مرطوب کاشته شود ونور کافی داشته باشد دیگر هیچ چیزی نمی تواند جلوی رشد آن را بگیرد چون طبیعت اون دانه در اون شرایط رشد کردنه 

      ♦️هر چقدر بخواهید جلوی تغییری در طبیعت را بگیرید موفق نمی شوید 

      طبیعی شدن چاقی چه تاثیری در فرد چاق دارد 🤙

      اگر در ذهن ما چاق شدن وچاق تر شدن طبیعی شود ما دیگر نمی توانیم لاغر شویم چون ذهن چیزی را که برایش طبیعی شده باشد ادامه می دهد وسعی می کند آن را در جسم ما به نمایش بگذارد به همین دلیل فردی که چاق شدن در ذهنش طبیعی شده باشه ذهنش اورا به مسیرهایی هدایت می کند علاقه مندی هاشو طوری تغییر می ده که همیشه در مسیر چاق شدن باشه ویا چاق بودن باشد مثال 

      💖دختر من قبلا از سس مایونز وسلاد الویه وخانه وکره وته دیگ برنج وماکارانی متنفر بود ولی از وقتی فرمول های چاقی در ذهنش ایجاد شد وفرمان های مغزی برای چاقی صادر شد ورفتار تغییر کرد علاقه مندی های غذایشش عوض شد دیگه چیزهایی رو دوست داره که قبلا به هیچ وجه نمی خورد دیگه تعداد غذاهایی که ازشون بدش میاد خیلی کم شده. وبیشتر با کسایی دوست می شه که تپل هستند وبرنامه های آشپزی رو خیلی علاقه مند شده نگاه کنه کلا درست کردن غذا وکیک وبستنی تو خونه رو پیشنهاد می ده وبا آب وتاب در موردشون نظر می ده از بوی فلفل دلمه متنفر بود ولی حالا می گه عاشق بوی پلو مرغیه که فلفل دلمه داره😍اینا همه بخاطر اینکه چاق شدن برای ذهنش طبیعی شده وذهنش در مسیرهای چاق شدن سیر می کنه وحالش خوبه 😍

      از کجا بفهمم هنوز چاق بودن در ذهن من طبیعی است؟؟

      اگر مدتی است که در سایت تناسب فکری هستید وتمرینات رو انجام دادید وتغییراتی هم در رفتار وتفکر شما ایجاد شده ولی  هنوز گوشه ی ذهنتون نگران این هستی که نکنه باز به حالت قبل برگردم 

       نکنه باز حرص وولع خوردنم برگرده نکنه باز پرخوری کنم خلاصه این نکنه ها ونگرانی ها بخاطر اینکه هنوز طبیعت شما چاق شدن است وهنوز ذهنتون چاقی رو طبیعت خودش می دونه واین رفتارها رو متعلق به خودش نمی دونه 

      حالا راه برداشتن این مانع بزرگ چیست.؟؟ 

      باید روی این موضوع کار کنیم باید یه جایگزین  صحیح برای این فرمول ایجاد کنیم 

      تغییراتی که ایجاد کردیم را برای ذهن طبیعی کنیم 

      این طبیعیه من پرخوری نکنم ✔️

      این طبیعیه من فشار شکم نداشته باشم ✔️

      این طبیعیه تنوع غذاها روی من تاثیر نداشته باشه 

      این طبیعیه که من در مهمانی و ستوران ومسافرت به اندازه نیاز بدنم ورفع گرسنگی غذا بخورم ✔️

      ♦️به میزانی که در خود تغییر ایجاد می کنی این تغییرات را برای خود طبیعی کن 

      ♦️خودتون رو صاحب تغییراتی بدونید که ایجاد کردین 

      ♦️در هر جنبه از زندگیتون هر تغییری که ایجاد کردی هر پیشرفتی که داشتی هر موفقیتی که کسب کردی را برای خودت طبیعی کن وخودتو صاحبش بدون 

      اگه کسی درسش خوب نباشه وهمیشه نمره پایین بگیره این نمرات براش طبیعیه واگه پیش بیاد نمره خوبی بگیره براش غیر طبیعیه می گه شانسی بوده یا سوالات آسون بوده به استعداد وتوانایی خودش واینکه باید نمرس خوب می شد اعتقاد نداره 

      برای همین خیلی از افراد در زمینه های مختلف سطح ذهن ناخودآگاهشون در حد ضعیف یا متوسطه وجدا از تلاش فیزیکی که می کنن درآمد وپیشرفت چندانی ندارن چون ذهنشون اونا رو در مسیرها وافکار ی هدایت می کنه که در همون سطح متوسط یا ضعیف باقی بمونن وبرعکس 

      افرادی که سطح ذهن ناخودآگاهشون در حد بالا قرار داره حتی اگه تلاش فیزیکی کمی هم داشته باشن باز سطح درآمد وروابطشون در حد عالیه چون ایده هایی بهشون می شه که همیشه در مسیر عالی باشن 

      ❣️ تلاش فیزیکی بی فایده است وقتی در ناخودآگاه ذهن یک سطح معمولی پذیرفته شده باشد 

      ❣️فردی که طبیعت ذهن را افزایش می دهد راحت تر از تلاش فیزیکی موفق می شود چون ذهن او در مسبرهای هدایت می کند تا به ثروت برسد 

      💕💕💕فایل هرچقدر چاق هستی هیچی نیست خیلی به موضوع طبیعی بودن لاغری برای ذهن کمک می کنه. وقتی به قدرت بدن برای دفع وجذب غذا فکر می کنی نا خودآگاه دفع چربی های موجود در غذا را طبیعی می دونی. شکست ورفتن چربی های انباشته را طبیعی می دونی. بدن من که هزاران کیلو مواد غذایی رو دفع کرده یا به انرژی تبدیل کرده چرا باید مقداری رو نگه داره چرا بخاطر باورها وموانعی است که ما سر راهش گذاشتیم طبیعیه من هر مواد غذایی خوردم بدن عملیات هضم وجذب ودفع رو روش انجام بده اصلا چرا چربی ذخیره کنه بدن من جایی برای زخیره چربی نداره هرچی هست به اندازه نیاز جذب وبقیه دفع می شه تمام اینو من طبیعی کردم ودارم رو ش کار می کنم 

      نتیجه 👈همان طور که نمی شود جلوی طبیعت را گرفت نمی شود جلوی روند طبیعی ذهن را گرفت  بنابرین باید تا می توانیم روی این باور کار کنیم وبرای ذهن لاغر شدن وتناسب بودن را طبیعی کنیم تغییرات را ازخودمان جدا ندانیم وآن هارا طبیعت وجودمان بدانیم ❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1400/03/27 01:15
      مدت عضویت: 1142 روز
      امتیاز کاربر: 13334 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 905 کلمه

      گام ۴۸ لاغر شدن را برای خود طبیعی کنید

       به نام خدا 🌺🌺🌺

      مهمترین باوری که باید در خود ایجاد کنیم همین است سیستم ذهنی ما به این شکل است که هر موضوعی برای ذهن ما طبیعی جلوه داده شود به واقعیت زندگی ما تبدیل می شود .

      استاد در بین تکنیک های زیادی که در مسیر لاغری با ذهن به کار می گرفت تکنیک طبیعی شدن لاغر شدن برای ذهن از مهمترین و تاثیرگذارترین تکنیک‌های ذهنی بود.

       اگربتوانید لاغر شدن را برای خود طبیعی کنید نه تنها در لاغر شدن بسیار تأثیرگذار است بلکه در سایر جنبه های زندگی نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای دارد .

      ✳اگراین فایل رادرک کنیم وبه ذهنمون نفوذ کندبه مهارت طبیعی کردن لاغرشدن دست پیدا می کنیم ودیگر چه بخواهید چه نخواهید براساس طبیعتمون لاغر میشویم .

      بزرگترین مانع ذهنی افراد چاق اینه که ذهن آنها چاق شدن راطبیعی دانسته .

      ✅مدت زمان چاقی ما و میزان تلاش برای لاغرشدن ماهمه درطبیعی شدن چاقی برای ذهن تاثیر دارد .

      هرچه بیشتر درمسیر لاغری باذهن بمانیم اطمینان ما به لاغرشدن ورسیدن به رویای چند ساله مان بیشتر می شود .چون به مرور لاغرشدن برای ذهن ماطبیعی میشود .

       فعالیت هایی که سبب می شود لاغری برایمان طبیعی شود محتوای آموزش رو بارها استفاده کنیم تمرینات با دقت و تمرکز به طور کامل و شهر انشایی انجام دهید و نوشته دیگران را بخوانیم .

      ✳تکنیک ذهنی طبیعی شدن برگرفته از نیروی طبیعی جهان هستی است

       به همین دلیل صحت وتاثیرگذاربودن آن صددرصد می‌باشد و یادگیری و استفاده از این تکنیک عالی شما را در تغییر شرایط زندگی در جنبه های مختلف توانمند می کند.

      ما هر قدر سعی کنیم نمی‌توانیم جلوی رشد و نمو یک گیاه را بگیریم چون طبیعت یک گیاهی اینه که رشد کند اگر در ذهن ما چاق شدن طبیعی بشه ما نمی توانیم لاغر شویم کسی که چاق شدن برایش طبیعی شده باشد ذهنش را طوری هدایت می‌کند یا علاقمندیهایش از مواد غذایی را طوری انتخاب می کند که چاق شود .

      ✅نگرانی که ما داریم به خاطر اینکه چاق شدن و بودن طبیعی است باید روی این موضوع کار کنیم باید لاغر شدن و تغییر رفتار برای ما طبیعی بشه.

       این درسته که به اندازه غذا مصرف کنیم

      این درسته که من پرخوری نکنم 

      این درسته که نوع مواد غذایی رو خوردن من تاثیر نداره اینها طبیعی است.

       اینها را در ذهنمون به طبیعت تبدیل کنیم

      بعضی از دوستان تغییرات زیادی کردند ولی همیشه نگران هستند که این تغییرات برگرده چرا چون خودشون راصاحب این تغییرات نمی دانند .ما باید خودمان را صاحب این تغییرات بدانیم و این تغییرات طبیعت خودمون بدانیم .

      اگه تغییرات طبیعت باشد و صاحب آن باشیم دیگه بر نمیگرده دیگه امکان نداره که این رفتار تغییر کنه

       نشانه اش این دوستمونه که وقتی در خود تغییرات میبینه ابراز نگرانی میکنه  نکنه برگرده دلیلش اینه که هنوز رفتارهای اشتباهی که آن را به سمت چاق شدن هدایت میکنه در ذهنش طبیعی و هنوز نتوانسته رفتار جدیدشو طبیعی کنه.

       باید یاد بگیریم این پیشرفت های و دستاوردها و نتیجه جدیدی که به دست می آوریم طبیعت خود بدانیم.

       ⛔خوب و عالی بودن در ذهن ما طبیعی نیست 

      در ذهن خیلی از ما متوسط بودن یا ضعیف بودن رو به پایین بودن طبیعییه

       در ذهن ما یک حالت نرمال طبیعیه.

       روزی اگر موفقیت بدست آوریم فکر می کنیم شانس آوردیم هیچ وقت این توانایی را به خودنسبت نمی دهیم نمی‌گوییم من توانستم من می توانم 

      همزمان با تغییرات جسمی خودمان این تغییرات را به طبیعت خودمان تبدیل کنیم ذهن ما بر اساس طبیعت جدید ما مناسب بودن است ما را هدایت می‌کند باید دائما روی خودمان کار کنیم که این اندام طبیعی من است .

      طبیعت، طبیعت اینه که همیشه سبز باشد و روند بهبود را ادامه می‌ده.

       ما نمی‌توانیم جلوی روند طبیعی ذهنمان را بگیریم هر چیزی در ذهن ما طبیعی شده باشد ما را به سمت آن هدایت می کند و ما در آن جنبه پیشرفت می‌کنیم و اگر موضوع در ذهن ما به صورت عادی در آمده باشد وآن متوسط باشدهرچه تلاش کنیم نتیجه به دست نمی آوریم .

      اگر درذهن ماسطح درآمد ۲میلیون باشه هرچه تلاش کنیم بیشتر نمی شود چون پذیرفته که درآمدش همینقدر است .

      ولی کسی که طبیعت ذهن را افزایش می‌دهد و ثروت و ثروتمند شدن و در ذهنش طبیعی می‌کند خیلی راحت‌تر از تلاش‌هایش نتیجه می‌گیرد و ذهنش اون را به مسیرهای هدایت می‌کند که سطح درآمدش بالاتر میارد که همتراز طبیعت ذهنش بشود.

       طبیعت در تمام جنبه های زندگی ما نقش دارد ما در ذهنمان و همه جنبه‌های زندگیمون هرچیری راطبیعی بدانیم آن را داریم در مورد لاغری هم باید توجه داشته باشیم .

      اگر نتیجه خوبی گرفتیم اگر نگرانی که نتایج ماندگار نباشد به خاطر این است که همه تغییرات جسمی و حسی که داشتی در ذهنت هنوز طبیعی نشده است هنوز در ذهن ما طبیعی چاق شدن چاق بودن وجود دارد باید روی این موضوع کار کنیم.

      طبیعت من متناسب بودن است حالا که مسیر درست را پیدا کردم بدنم تلاش میکند چربی های اضافه را دفع کند و بدنم را متناسب میکند همانطوری که دوماه پیش دستم برید وچندتا بخیه خورد بدنم به سرعت درحال بهبود زخم بود بعد ۱۰روز که خوب شد ظاهرزشتی داشت و درد میکرد .

      هروقت نگاهش میکردم کلی فرق کرده بود و بعد گذشت دوماه کامل خوب شد وگوشت اضافه اش هم کاملا از بین رفت .چون طبیعت بدنم درحال بهبود وسلامتی بود خودش کار خودش را انجام میداد واز من اجازه نمی گرفت .

      برای تناسب هم باید درمسیر باشم و وظیفه ام که گوش کردن فایل و عمل به ان است راانجام بدهم .تناسب خودش صورت میگیرد .چه اینکه الانم درحال بهبود زیرساخت تناسب من است .🌺🌺

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار FARIDEH. T
      1400/03/14 01:16
      مدت عضویت: 1250 روز
      امتیاز کاربر: 4883 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 722 کلمه

      با سلام به استاد عزیز ودوستان گرامی، 

      به عقیده من تمام گرفتاری‌های بشر از زمانی پدید آمد که از روند طبیعت خود دور شد ، از فطرت پاک الهی خود دور شد ، از انسانیت پاک وناب خودش دورشد ، وخداوند را در زندگی خود کمرنگ وکمرنگ تر کرد و مشکلات عدیده ای را در زندگی خود پدید اورد، 

      ودر این قسمت از یکی دیگر از مباحث آموزشی قدرت ذهن وخودباوری که استاد عالیقدر عنوان کردند بیشتر به اهمیت این موضوع پی می بریم، ! 

      ودراینجا در مورد این موضوع که خداوند همه چیز را بطور طبیعی،در ما قراداده به بحث درمورد لاغر شدن را برای خود طبیعی کنید می پردازیم.

      در زمان تولد که نوزادی بیش نبودیم ،بطور طبیعی می خوردیم می خوابیدیم ودر هنگام نیاز بی اختیار گریه سر می دادیم وبه مرور که بزرگ وبزرگتر می شدیم به عوامل تحریک کننده اطرافمان واکنش نشان می دادیم ، همه چیز طبیعی بود تا اینکه بزرگ وبزرگتر شدیم وبا دنیای اطرافمان آشنا شدیم ، وتحت تاثیر اطراف واطرافیانمان قرار گرفتیم در ساختار ما هیچ نقصی بطور طبیعی نبود ولی به مرور زمان از واقعیت خود جداشدیم، از شاد بودن وخنده های از سر شوق تا سراسر همه از لطف وصفا، !با نگاهی به طلوع وغروب خورشید ، تغییر فصل‌ها رویش گیاهان ،جاری بودن آب درنهرها ،جوش وخوش دریاها ، و هماهنگی روز وشب ،پی به نظم الهی می بریم واین نظم در شیرازه هر موجود زنده ای مشهود است از اندامها واعضای بدن موجودات  گرفته تا  اندازه ومیزان وتناسب اندام.ودر این ساختار هیچگونه نقصی نبوده است. وهمه چیز در جای درست خودبوده وهست .وهمه چیز در این جهان طبیعی است وما هم جزئی از این طبیعت هستیم، نگرانی ،ترس ،نا امیدی در ابتدا نتیجه بی ایمانی به خالق یکتاست وما این را می دانیم ولی باور نداریم ، همه خطاها واشتباهات ما از باورهای ماست که طی سالیان عمرمان در ذهن وافکارمان به بار نشسته! وهر رفتار وفکری که خارج از عرف طبیعی باشد نتیجه بی ایمانی است. که متاسفانه همه ما دچار این ناسپاسی اغلب هستیم وتا زمانیکه از وجود حقیقی خداوند وقدرت وعظمت او ناآگاه باشیم،  گرفتاریم!

      واین حقیقت در زبان نیست بلکه به عمل است، ! 

      اگر به این حقیقت واقف باشیم که سلامتی ، آرامش، خوشبختی ،ثروتمند بودن ،متناسب بودن ، حق طبیعی ماست ، پس اینهمه دلشوره ونگرانی برای چه؟ 

      با مشاهده کردن به این طبیعت زیبا ، ودر دل آن بودن هرچه بیشتر ، پی می بریم که حقیقتا متناسب بودن حق طبیعی ماست.

      حال سوال اینجاست چه چیزی در واقع طبیعی است؟ من اینگونه سوالاتی را برای خودم مطرح کردم:

      چاق بودن طبیعیه یا لاغر ومتناسب بودن؟

      بیمار بودن طبیعیه برای بدن یا سالم بودن؟ 

      در پریشانی ونگرانی بسر بودن طبیعیه  یا در آرامش بودن؟

      فقر ونداری طبیعیه یا ثروتمند بودن؟ 

      ناراحت بودن طبیعیه یا شادبودن؟

      بی مسئولیتی  طبیعیه یا مسئول بودن؟

      ناشکری طبیعیه یا شاکر بودن؟

      موفق بودن طبیعیه  یا ناموفق بودن؟

      واین بستگی دارد که چه چیزی را ما برای خود طبیعی بدانیم ،واین بسیار نکته مهمی است.اگر هنوز چاقیم ،بخطر این است که هنوز افکار وباورهای چاقی در ما است. اگر ما در  حالت طبیعی ومتناسب باشیم در حد نیاز می خوریم، ودر هر شرایطی چه در مهمانیها وعروسیها تنها برای رفع نیاز جسمی  مان می خوریم ، وپرخوری نمی کنیم.با تغییرات عملی وروحی که در خود ایجاد می کنیم برای متناسب شدن ،سعی می کنیم که در ذهنمان طبیعی بکنیم این را واگر بعد از مدتی به شکل اولیه خودمان برگردیم علتش این است که هنوز باور نداریم که می توانیم درحالت طبیعی خودمان باشیم، والبته که اینچنین تغییرات اساس در ذهنمان نیاز به زمان دارد ،در نظر بگیریم ،زمانی که خانه ای را خریداری می کنید قدیمی ومی خواهیم آن را باز سازی وتصمیم کنیم طبیعی است که در کوتاه مدت این اتفاق نمی افتد از  ،لوله های پوسیده دیوارهای نم زده تا تمامی قسمت ۶ای این ساختمان فرسوده بخواهد باز سازی شود زمان نیاز دارد وبطور کلی هر تغییری باید روند طبیعی خودش را طی کند مثل خوب رانندگی کردن ،که اگر از مسیر منحرف بشویم تصادف کرده ودچار نقصان وخسارت می شویم ،،اگر درس نخوانیم ،بی شک موفق نمی شویم وبطور کلی در هر کاری توجه ودقت واشتیاق لازمه پیشرفت وترقی است نسبت به آنچه خواسته ماست ، ودر اینجا بنابه خواسته قلبی خودمون ،متناسب بودن را طبیعی بدانیم وحق مسلم ما! وبه گفته استاد عزیز هرچیزی را که در ذهنیت طبیعی بدانیم همان را در زندگی داریم ! 

      روز وروزگار برهمگی شما خوش باد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 38 از 8 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/02/02 10:31
      مدت عضویت: 1686 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,496 کلمه

      سلام . 

      گام ۴۸ : لاغر شدن را برای خود طبیعی کنید . 

      روند طبیعی بدن بر تناسب اندام و حذف چربیهای اضافه است . به این روند ایمان بیاوریم و بدانیم بدن ما قادر است کاملا به صورت خودبخودی چربیها را از بدن بزداید اوهمواره دارد این کار را انجام میدهد اما ما به دلیل اینکه چاقی را برای خود طبیعی میدانیم فرمان دوباره ساخته شدن چربیها را میدهیم . بدن ما هی پاکسازی می کند و ما هی میسازیم . 

      وقتی که ما دست از تخریب خود برداریم و لاغر شدن را برای خود طبیعی بدانیم  قدرت ترمیم بدن که روند پاکسازی را انجام می دهد ارام و آهسته مابقی بیماری چاقی را از بدن می زداید و ما میتوانیم به راحتی  نظاره گر این پیشرفت باشیم . 

      سلامتی برای بدن طبیعیست . تناسب اندام برای بدن طبیعیست . سفت بودن عضلات طبیعیست . 

      داشتن پوستی شفاف طبیعیست . 

      خیلی از انسانهایی که می گویند بعد از بارداری پوست شل و وارفته میشود اینها شل و وارفتگی پوست را طبیعی می دانند در حالیکه وقتی که بچه از داخل شکم خارج میشود طبیعت بدن در حال بازگشت شکم به حالت اولیه ی خود است . 

      منتها ما میخواهیم چاقی را برای خود نگه داریم وگرنه خیلی از افراد تا دو سه ماه بعد از بارداری شکمشان کاملا تخت میشود . اینها رسیدن به حالت اولیه را طبیعت بدن خود می دانند . 

      خیلی از ما با بالارفتن سن ، چاقی را برای خود طبیعی می دانیم . در حالیکه این باور غلط است و ما خیلی از افراد را میشناسیم که سالها از ما بزرگترند و حتی لاغرتر از ایام جوانیشان شده اند . 

      ما عوامل چاق کننده را که شناسایی کنیم و برداریم پیشفرض جسم ما لاغری را برای ما ایجاد می کند . 

      ما بعد از خوردن احساس چاقی را برای خود طبیعی میدانیم . در حالیکه ما بارها ثابت کردیم این یک باور غلط استو خیلی از ما با اینکه خوب میخورند اما لاغر بودن و یا لاغر ماندن را برای خود طبیعی میدانند .

      احساس چاقی چیست ؟ چرا ما عادت کرده ایم که با احساس چاقی زندگی کنیم . چون ما چاق بودن را برای خود طبیعی می دانیم و چاقی ذهن احساس چاقی به انسان متبادر میکند . 

      وجود فرمولهای چاق کننده در ذهن ما طبیعی شده  و ما داریم تمرین می کنیم حذف و رد فرمولهای چاق کننده برای ما طبیعی شود . استفاده نکردن از آن در زندگی روزمره برای ما طبیعی باشد . 

      خیلی اوقات عمل کردن راحتتر از حذف فرمول است . مثلا من دیشب چندتا بامیه و زولبیا خوردم با اینکه سحری نخوردم ولی خوردن زولبیا بامیه را برای خودم طبیعی نمیدانستم . با خوردن انها احساس چاقی به سراغم آمد . پس فهمیدم در ذهن من خوردن  زولبیا و بامیه با چاقی برابر شده است و طبیعیست که زولبیا و بامیه مرا چاق کند وقتی این چاقی بعد از خوردن زولبیا بامیه را برای خود طبیعی دانستم احساس چاقی به من دست داد و من باز هم این احساس را طبیعی میدانستم . در حالیکه اگر من فرمول اولیه را پاک کنم قطعا احساس چاقی بعد از خوردن زولبیا و بامیه به من دست نخواهد داد . 

      گرچه وقتی اینطوری می اندیشم میل من به خوردن زولبیا و بامیه از بین میرود و با خودم میگویم حالا مثلا چی هست که من ذهنم رو درگیرش کنم دیگه لزومی نداره بخرم . اگه هوسه یه دفه بسه . 

      بیشتر خوردنهای ما هوس هست و یا عادت وگرنه نیاز بدن با دو سه لقمه پر میشود تازه همان مقدار هم باز عادته . اصلا طبیعیه که انسان کم بخوره . طبیعیه که انسان لذت خوردن رو کم بدونه . طبیعیه که لذت آگاهی رو هزار برابر بدونه ‌ 

      طبیعیه که آدم از پیاده روی لذت ببره . من پیاده روی رو دوست دارم واقعا حالم رو به جا میاره . احساس مفید بودن لحظاتم بعد از پیاده روی واقعا حالم رو خوش میکنه . خب وقتی حالم خوش میشه چرا ازش استفاده نکنم . 

      چرا با خوردن زیاد حال خودم رو به هم بزنم . خب یه سری فرمولهای چاقی هنوز در من هست و حالم رو بد میکنه . اصلا چرا ازشون استفاده کنم که حالم رو بد کنه . درسته اونها فرمولهای صحیحی هستن ولی حال بد من نشون میده من میل ندارم از این فرمولها استفاده کنم پس روند استفاده نکردن از اون فرمولها آرام و آهسته برای من طبیعی میشه . 

      ما هرچقدر که ذهن خودمون رو از این آگاهیها بیشتر پر کنیم لاغری برامون طبیعی تر و چاق شدن برامون غیر طبیعی تر میشه . 

      پس استفاده از آگاهیها و مرور آگاهیها خیلی مهمه . روند انسانیت ما رو تغییر میده (الهی ، ذهنی ، جسمی) 

      استفاده کردن از این آگاهیها حتی خدای مارو تغییر میده . اینم طبیعیه . 

      تا قبل از تحولمون در زندگی طبیعی بود که ما خدای خودمون رو چاق کننده میدونستیم ولی از وقتی که متحول شدیم طبیعیه که حتی خدای ما تغییر کنه . دیگه چه برسه به ذهنیت و جسم ما . 

      ما با تغییر آگاهیها حتی خدای خودمون رو هم تغییر میدیم . 

      نیروی الهی که همان روح ماست و دائما بر ما جاریه ما با افکار و وردیهای منفی این خدا رو تبدیل به خدای چاقی می کنیم . برای همین اون زمان باور داشتیم که خداست که مارو چاق آفریده . در حالیکه ما با وردیها و آگاهیهای چاق کننده خدا و انرژی الهی رو در مجرای چاقی هدایت کرده بودیم . 

      خیلی اوقات به این نتیجه میرسم که علاوه بر اینکه خداوند هادی ماست ما هم هادی خدای وجودمون هستیم و اون رو اونطور که خودمون دلمون بخواد شکل میدیم . گاهی اوقات وقتی عمیق فکر میکنم میبینم خدای ما خدمتگزار ماست نه ما خدمتگزار او . او همه چیز برای ما مهیا کرده . همه چیز به ما داده به محض اینکه چیزی رو اراده میکنیم خدای ما به همون شکل در میاد . 

      استاد من تازه چیزی رو درک کردم .( نمیشه ) در قاموس و قانون خداوند اصلا وجود نداره . وقتی ما چیزی رو میخوایم و نمیشه به این دلیله که ما نسبت به اون موضوع احساسمون بده ‌. مثلا اگه کسی لاغره و ما حسرت اون اندام رو میخوریم این احساس بد ما نسبت به اون موضوع باعث میشه درون ما فکر کنه ما از لاغری بدمون میاد برای همین بیشتر مارو دور می کنه . یعنی ما هرچقدر بیشتر میخوایم لاغر بشیم و  احساس نتوانستن در ما پدید میاد ما این احساس رو داریم انعکاس میدیم و درون ما فکر میکنه ما از این موضوع مثلا لاغری یا هرچی دیگه  احساسمون بده و او مارو اجابت میکنه . در حقیقت ما خودمون نعمات رو با احساسمون به  خودموننزدیک یا دور می کنیم .   وقتی ما حسادت میکنیم به نعمتی احساسمون بد میشه .  درون ما احساس بد مارو نسبت به اون موضوع میگیره و فکر میکنه ما از اون موضوع رنج میکشیم و  اون موضو ع رو از ما دور میکنه . در حالیکه ما از نداشتنش در رنجیم اما اون نداشتن رو درک نمیکنه . اون موضوعی که هست رو درک میکنه و احساسی که ما به اون موضوع داریم . اگه حسمون بد باشهما رو از هم دور و اگه احساسمون خوب باشه نزدیک میکنه . در حقیقت مغناطیس وجودخودمونه . ما با احساسمون در خودمون مغناطیس جذب یا دفع ایجاد می کنیم . 

      من مطئنم احساس بد ما نسبت به نعمتهاست که مارو از اون نعمت دفع میکنه یا اون نعمت رو از ما دفع میکنه . وقتی ما از لاغری یا پولداری کسی ناراحتیم و یا حتی از پول اندک خودمون ناراحتیم یا از نبودن لاغری در وجود خودمون رنج بکشیم ذهن ما نمیفهمه علت رنج ما چیه . او فکر میکنه ما از لاغری در رنجیم لاغری رو از ما دورتر میکنه او فکر میکنه ما از پول بدمون میاد برای همین مارو از فرکانس ثروت دور می کنه . فرکانسهای نبودن اصلا وجود نداره . 

      ثروت و نعمت جاریه  ما هم دو تا احساس داریم اگه احساس خوب به این ثروت و نعمت حالا دست هرکسی داشته باشیم یعنی عمل جذبداره انجام میشه وقتی احساس بد نسبت به این ثروت و نعمت داشته باشیم یعنی داریم از فرکانس اون دور میشیم تا رنج نکشیم . 

      پس ما تا جاییکه میتونیم باید نه تنها نعمت و لذت و ثروت و …. برای خودمون طبیعی کنیم بلکه باید بتونیم احساسمون رو نسبت به این ثروت ها ونعمتها هرکجا که هستند به هر اندازه که هستن باید خوب کنیم . حتی اگه باور داشته باشیم که پول خودمون کمه و پول مردم زیاد که البته اینم باور غلطیه ولی باید بتونیم  از پول کم خودمون شاد باشیم از پول زیاد مردم هم شاد باشیم تا به سمت مدار ثروت جذب بشیم  تا اجازه بدیم این انرژی در ما جاری و ساری بشه . ما باید وجودمون پذیرای نعمت و لذت باشه . در حالیکه ما به غم و اندوه و حسادت و حسرت و غیبت و بدی عادت کردیم این عادات و این احساست ناخوشایند رو باید از خودمون دور کنیم  . خیلی برام این نکته جا افتاده و قطعا این درک صحیح عملکرد منو هم در زندگیم تغییر میده . 

      خدایا سپاسگزارم 

      استاد ازتون ممنونم 

      فاطمه ازت ممنونم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 32 از 7 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/01/30 20:37
      مدت عضویت: 1605 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 954 کلمه

      گام‌ ۴۸ لاغر شدن را برای خود طبیعی کنید،سلام استاد عزیز و دوستان همراهم ،دیروز که فایلی برای لاغری در گام ۴۷ نبود ،کلی دلم برای اگاهی های مربوط  به لاغری تنگ شده بود و امروز با اشتیاق مقاله رو میخونم و فایل امروزو گوش میکنم ،،،سیستم ذهنی ما به این صورته که هر موضوعی  برای ذهن ما طبیعی جلوه داده شود به واقعیت زندگی ما تبدیل میشود ،،متاسفانه برای ذهن من چاقی طبیعی تعریف شده بود و چیزی بغیر از چاقیو نمیپذیرفتم، انگار در طبیعت آفرینش من چندتا گزینه خاموش شده بود،مثل آپشن های ماشین های خارجی ،که وقتی وارد ایران میشه ،بعضی از آپشنهاش برای ما کار نمیکنه و غیر فعاله و ما پذیرفتیم که یه فرقی با آدم های کشورهای دیگه داریم که از حق استفاده از اون آپشن‌ها محروم هستیم و وقتی که بپذیریم اون کمبودو دیگه بدنبالش نیستیم ،خیلی از فیلترهایی که الان ما در حال تجربه کردنشون هستیم و عادت کردیم که نداشته باشیمشون باعث میشه بی خیالشون بشیم و دیگه اولویتمون نباشن‌  ،تازه زمانیکه از ایران به کشورهای دیگه سفر میکنی و میبینی که چقدر آزادی هایی هست که ما ازش محرومیم ،تو سرت دینگ میکنه که چرا من از حق های  طبیعی خودم نباید استفاده کنم ،،، در موضوع چاقی هم همینطور ،تا وقتی ما نااگاه بودیم ،باری به هر جهت زندگی میکردیم ،فکر میکردیم ما فرقی با آدم های متناسب داریم ،حق طبیعی خودمون نمیدونستیم متناسب بودن رو و ازش گذشته بودیم ،با آشنایی با دوره های لاغری با ذهن ،داریم یاد میگیریم‌ که حق الهی و طبیعی ما متناسب بودنه که ما هم لایق داشتنش هستیم ،پس میتونیم داشته باشیمش ،با آموزش یاد میگیریم که به حق خودمون برسیم و لذت حق های طبیعی خودمونو ببریم ،،از این جمله (چه بخواییم چه نخواییم لاغر میشیم ) خیلی خوشم میاد ،وقتی فرمول های صحیح  در ذهن من تمیز بشن،کثیفی ها پاک بشن ،وقتی انقدر قدرت های درونی خودمو شناختم که لاغر بودن رو حق خودم بدونم ،وقتی اعتماد کردم به خودم و ذهنم و خدای درونم ،وقتی نقشه های لاغری در من مجدد تقویت شدند ،من بخوام نخوام محکوم به متناسب بودن هستم که حق طبیعی منه ،،قبلا طبیعی بود که ماه به ماه چاقتر بشم ،مثل تمام افرادی که اطراف ما هستند و شبانه روز بدنبال خوردن و نخوردن ها و استرس های مربوط به چاقتر شدن هستند ،ما هم قبلا مثل اونها بودیم ولی ولی خواستیم که دیگه اونجوری نباشیم ،خسته شدیم ،کمک و هدایت خواستیم ،حالا داریم یاد میگیریم که طبیعی نیست که بدن و ذهنیات درونی ما چاق کننده باشه ،وقتی از ریشه در حال پاکسازی هستیم ،وقتی خاک وجودمون از ناپاکی ها پاک شد و بذر های تناسب ما جون گرفتن وبهشون رسیدگی کردیم ،اونوقت اون بذرها بزرگ میشن ،و ثابت میکنن که حقشون فقط سلامتی و تناسبه ،حقشون هنجار بودنه نه ناهنجار بودن ،حقشون لذت بردنه نه غمگین و افسرده بودن،حقشون پوشیدن لباس های سایز کوچیکو شیکه نه لباس های سیاه و بدترکیب ،حقشون زیباییه ،حقشون اعتمادبنفسه،حقشون دوست داشته شدنه ،حقشون ارزشمند بودنه که سالها از اینهمه حق ها دور بوده، ،،این درسته که من به اندازه نیازم غذا مصرف کنم ،این درسته که به بدن خودم توجه کنم بهش آگاه باشم ،هول نزنم ،ولع کاذب نداشته باشم،این درسته که وقتی مسافرت میرم هیچ فرقی با بودن در خونم نداشته باشم،در مهمانی ها رفتار صحیحو انجام بدم ،،این موضوع کاملا درسته که ما تا زمانیکه خودمونو صاحب چیزی ندونیم ،بخاطر از دست دادنش ترس داریم ،و زمانیکه اونو مال خودمون دونستیم دیگه ترسمون میریزه و برامون طبیعی میشه ،،بایدتغییرات جدیدمونو بپذیریم و زندگی در کنار اونهارو با شخصیت  و رفتارهای جدیدو قبول  کنیم ،باید در کنار خود متناسب جدیدمون زندگی عالی شروع کنیم و برامون لاغر شدن ،آرامش،شادی،حال خوب،اعتمادبنفس و زندگی با کیفیت برامون طبیعی بشه ،ترس ما بخاطر برگشت چاقی یا استپ کردن وزنمونه ،اونم بخاطر برگشت های قبلی وزن در رژیم های گذشته بوده که ذهنمون برنامه ریزی شده برای شکست ،با این آموزش ها تعریف های جدید متناسب بودن به ذهنمون میدیم که خروجی های متناسب کننده بگیریم ،،،این طبیعیه که من لاغر باشم‌،،این طبیعیه که من سالم و سلامت باشم ،،این طبیعیه که من شاد وسرحال باشم ،،این طبیعیه که من ثروتمند و مرفه زندگی کنم ،،این طبیعیه که من با کیفیت بالا زندگی کنم ،،این طبیعیه که به من احترام گذاشته بشه ،،این طبیعیه که من زندگی مورد دلخواهمو داشته باشم ، این طبیعیه که من خوشحال باشم ،،ولی دقیقا چیزهای مخالف اینها برای من طبیعی تعریف شد و الان باید باید تغییرشون بدم تا بتونم به طبیعت خودم برگردم ،،،خدارو شکر تو این مدت که در دوره ها هستم کدهای زیادی برام باز شده و هر چقدر تکاملمو طی میکنم و آگاهی ها میشینه بر جانم ،سطح فهمم از لاغری با ذهن متفاوت میشه و با ورودم به دوره ۱۰۰ روزه و استفاده از آگاهی های یکسال اخیر که هر کدومشون قسمتی از فریده متناسب جدید رو ساختن و در حال ساخت هستن و آزاد کردن ذهنم از مسائلی که باهاشون درگیر بودم ،احساس میکنم انقلاب جدیدی در من شروع به شکل گرفتن کرده که خودم هم متوجه ش شدم ،،امروز که رفتم کلاسم ، داشتم مانتومو در میوردم ،دوستمم داشت باهام صحبت میکرد ،یدفعه گفت فریده چقدر لاغر شدی 😊 کلی خوشحال شدم ،متوجه شدم پس من اشتباه نکرده بودم ،حتی از اون هفته تا این هفته ،تغییرم مشهود بوده ،هر چند منفی بافم میگفت اون هفته لباست گشاد بوده و این هفته تنگ ،ولی منکه خودم متوجه شده بودم ،هم درونی که یک تحول بزرگو در خودم دیدم و این تحول درونی  حتما به بیرون هم سرایت خواهد کرد و سرایت کرده ،،،خداوندو سپاسگذارم که صدای من رو شنید و به مسیر نور و روشنایی هدایت شدم ،،این طبیعیه که من متناسب باشم ،شاد باشم،ثروتمند و پولدار باشم اونم‌ پول بسیار زیاد😊 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/12/27 18:01
      مدت عضویت: 1639 روز
      امتیاز کاربر: 27591 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,119 کلمه

      سوال یکی از هنرجو ها از استاد :
      من نگران میزان مصرف غذام شدم این درسته که کمتر میخورم یا نه ؟؟؟و استاد جواب دادن چرا تو نگرانی مگه نه همیشه دوست داشتی کمتر بخوری خوب حالا اتفاق افتاده ولی اون دوست عزیز جواب داده میخوام ببینم اون تغییرات میمونه برای من یا نه ؟؟؟(اتفاقا خیلی به این روش لاغری با ذهن که دقیق میشم میبینم واقعاما با این روش به جایی میرسیم که خودمون بدون سختی بدون فشار و تهدید و بدون ترس و نگرانی و محدودیت کمتر میخوریم کاری که قبلا برای من دکتر تغذیه و مربی و همسرم و اطرافیانم با هم نتونستن برای من بکنن حالا دارم خودم به تنهایی فقط خودم رفتار خوردنم رو عالی و درست انجام میدم بدون اینکه نیاز به هیچ شخص و هیچ عامل بیرونی داشته باشم و همیشه من با حس خوب و خوشحالی به این تغییراتم نگاه کردم و همین تغییر رفتارها به من انگیزه دادن که تو داری تغییر میکنی هر چند هنوز جسمی باید تغییر کنم ولی گفتم از درون دارم تغییر میکنم دهنم داره لاغر میشه پس متناسب میشم و متناسب شدن رو برای خودم طبیعی دونستم )

      و استاد متوجه شد این دوست عزیز مشکلش این هست که چاق شدن برای اون فرد طبیعی شده .چون اون فرد نگرانه که نکنه دوباره پرخوری کنم یا دوباره برگردم به وزن قبلی خودم و چاق بشم ؟؟پس باید روی این مانع کار کنید و اما باید لاغر شدن و تغییر رفتار داشتن براتون طبیعی باشه( من تا الان که یه مقداری کاهش وزن داشتم همچین مانعی خوشبختاته تا به امروز نداشتم و ندارم که نکنه دوباره چاق بشم و بر عکس همش منتظرم برگردم به اون دوران ۵۹ کیلویی خودم و با وجود هر چیزی که میخورم میگم من متناسب میشم و اصلا نوع غداها برام فرقی نداره و زمان خوردنشون هیچ فرقی برام نداره و خیلی تغییرات دیگه داشتم که همشون برام بسیار شیرین و لدت بخش و قابل هضم هستن و همیشه میگم آهان اینها رفتارهای درستی هستن و حالا شدم یک متناسب فوق العاده که میرم خونه مادرم شام هست ولی چون سیرم نمیتونم بخورم و یا اینکه میرم مهمونی همه چیز هست اما چون سیریم بازم نمیخورم و یا چون تنقلات مورد علاقه ام رو میخورم بلعکس موقع ناهار چون سیر هستم ناهار نمیتونم بخورم چون سیر هستم با همون تنقلات احساس سیری دارم و میزارم هر وقت گرسنه شدم غذا میخورم و کلی از این تغییرات دارم که عالیه و دقیقا من مثل متناسبهای اطرافم رفتار میکنم و همیشه میگم اگر من متناسب نشم پس کی متناسب بشه ؟؟خوب این همه کار کردن روی خودم و ابن همه تغییر در رفتارم و شخصیتم باعث شده که چه بخوام چه نخوام من لاعر بشم )
      و بگو این درست هست که :
      *من به اندازه نیارم مصرف کنم .
      *این درسته که نوع مواد غذایی روی خوردن من تاثیر نذاره
      * این درسته که مهمانی رفتن باعث خوردن بیشتر من نمیشه .
      *این درسته هر وقت سیر شدم دست از غدا بکشم
      *این درسته که زمانها و مکانها من رو وادار به خوردن نکن
      *این درسته که بدون فشار شکم و یا حالت تهوع و یا بالارفتن ضربان قلب و سنگینی من سیری رو متوجه بشم
      و ….
      به میزانی که در شما تغییرات ایجاد میشه باید اونها رو به طبیعت خودتون تبدیل کنید و نگران نباشید که بر میگردن باید خودتون رو صاحب اون تغبیرات بدونید .
      تغییرات خودتون رو طبیعت خودتون بدونید مثل طبیعت که نمیشه اون رو تغییر داد .
      وقتی رفتاری رو صاحب شدی دیگه امکان نداره رفتار شما تغییر کنه .(من خودم رو صاحب و مستحق این رفتارها میدونم و وقتی به گدشته ی خودم فکر میکنم از تمام رفتارهای قبلی خودم متعجب میشم و اونها برام عجیب شدن نه اینها مثلا من قبلا با یک پیتزا که راحت سیر میشدم و تا دو پیتزا حالا یکم کمتر رو میخورم و اون موقع میگفتم سیرم هر چند که تحت فشار شکمی و سنگینی قرار میگرفتم اما به خوردنم ادامه میدادم و اما حالا با سه اسلایس پیتزا من به راحتی سیر میشم و اون هوس قبلا رو دیگه ندارم و با یه ساندویچ به راحتی سیر میشم تازه یه ساندویچ رو به سختی میخورم دو سه لقنه ی اخر رو دیگه اگه بخورم میدونم زیادی هست و من سیرم که میخورم و به خودم میگم پس چطور قبلا دو پیتزا و دو ساندویچ و یا چندین چیپس و پفک با هم به تنهایی میخوردم که حالا یه بسته رو به نصفه که رسیدم دیگه انگار مزه اش برام تکراری میشه و میلم نمیکشه و نمیخورم و من خودم با این رفتارها حالم خوبه و مال خودم میدونم و اون رفتارهای قبلی برام عجیب هستن و انها رو نمیپذیرم و دیگه نمیتونم مثل اون موقعها بخورم و رفتار کنم حتی به زور که باشه هم نمیتونم و همین من رو امیدوار میکنه که دارم متناسب میشم که من یه متناسب شگفتی سازم )

      و اگر کسی احساس نگرانی کنه که چاق میشم این فرد هنوز براش چاقی طبیعی هست .
      اگر میخوایید در هر جنبه زندگیدتون تغییر و پیشرفت کنید باید یاد بگیرید اون پیشرفت رو برای خودتون طبیعی کنید و بگید این طبیعی که من خوب درس میخونم و نمره ی خوب میگیریم
      این طبیعی که من رانندگی خوبی دارم و …. (یا بگیم این طبیعیه که من در مدت زمان کمی متناسب بشم مثل دوستان شگفتی ساز که در زمان خیلی کم نتایج بزرگی میارن و یا بگم این طبیعی که من در وزن ۵۹ کیلو باشم و این طبیعی هست که تمام اندام های من لاغر و کشیده و خوش فرم باشن و یا بگم این طبیعی هست که شکم تخت و صاف داشته باشم با کمر باریک و و پهلوهای بدون چربی و …)
      توانمندیهای خودتون رو باید برای خودتون طبیعی کنید در ذهن ما عالی بودن طبیعی نیست و همیشه نرمال برای ما طبیعی هست .(من هم قبلا در خیلی از جنبه های زندگیم اینطور فکر کردم و در زمینه ی لاغری هم قبلا از این افکار داشتم مثلا چون دو عمل سزارین داشتم پس بارها گفتم این مقدار شکم من نرمال هست و یا چون دو تا بچه اوردم این مقدار از موهای من ریخته و کم پشت شده نرمال هست و یا چون بارداری به بدن من ضربه زده و موهام اینطور باید باشن و یا برای پوستم و یا سلامتی ام میگفتم این حد رو داشته باشم نرمال هست چون سنم رفته بالا و لی حالا برعکس هر چیزی که از هودش عالیتر هست مال من هست از پوست و سلامتی تا اندام و جوانی و زیبایی چهره و سعادت و خوشبختی و ثروت و لاعری و … همه رو با هم میخوام و همه رو حق خودم میدونم ).

      چون زندگی در یک سطح پایین برامون طبیعی شده بود پس مثلا :اگر گاهی در درسهام نمره ی خوب میگرفتیم میگفتم حالا شانسی بوده و یا میگفتم سوالها اسون بوده و …هیچ وقت به توانایی های خودم فکر نمیکردم .
      پس در تناسب اندام هم همین هست ( مثلا من که تونستم با این مسیر مقدار زیادی کاهش وزن داشته باشم اما ذهن منطقی من میاد میگه اگه تو وزن کم کردی تا حالا به خاطر یه سری آگاهی ها بودن که یاد گرفتی از دورها و حالا که دیگه آگاهی جدیدی به دست نیاوردی و محصولی نخریدی ممکنه لاعر نشی و وزنت ثابت بمونه اما من بهش میگم امکان نداره آخه هر روز در این فصا ی لاغری که قرار میگیریم و اموزشهام رو دوره میکنم و تازه کلی فایل جدید هم لابه لای اونها هست این خودش من رو لاعر میکنه و تازه به زیاد کردن اطلاعات که نیست بهش میگم باید عمل کنی تا نتیجه بگیری و من که دارم عمل میکنم قطعا نتیجه میگیریم و اصلا بادوران رژیم و ورزشم انگار سالهاس که فاصله دارم و انجام ندادم و اصلا دیگه اون روشها رو قبول ندارم فقط در این مسیر لاغری با ذهن هستم و هر روز برای خودم یک گام بر میدارم و خودم رو لایق جسم جدید ۵۹ کیلویی میدونم و لایق اندام کشیده و لاغر و زیبا میدونم .)
      همزمان با تغییرات جسمی باید اونها رو در ذهن خودتون ثبت کنید و ذهن ما بر اساس این تغییر شما رو هدایت میکنه و میگه این طبیعی هست .
      بسیار مهم تغییری رو که شما ایجاد میکنید به طبیعت جسم و ذهنتون تبدیل کنید تا ماندگار بشه مثل طبیعت تا هر خسارتی رو که ما به اون وارد کنیم اون طبیعت بلافاصله شروع میکنه به ترمیم شدن چون طبیعتش این هست که سبز باشه و روند بهبودش این هست و نمیشه ما جلوش رو بگیریم (.یعنی اول باید شخصیت من درون من تغیر کنه ذهن من تغیر کنه تا جسم من هم تغیر کنه و نمیشه با زور و فشار و ادا در اوردن و فیلم بازی کردن لاغر شد واقعا نمیشه باید اول ذهنمون رو لاغر کنیم با فایلها تاخود ما هم لاغر بشیم و هماهنگی ایجاد کنیم بین خوااسته و ذهن خودمون تا اون رو خلق کنیم چون هر فکری در ذهن من داشته باشم نتیجه ای هم تراز با اون برای من رقم میخوره و عیر ممکنه فکر چاقی داشته باشم اما نتیجه لاغری باشه برای من )

      طرف پدیرفته در امدش تا ماهی فلان مقدار هست و هر چقدر تلاش کنه دیگه نمیتونه بیشترش کنه ولی فردی که طبیعت ذهنش روافزاریش میده و ثروتمند شدن رو طبیعی کنه خیلی راحت به دست میازه و ذهن اون رو به مسیرهایی هدایت میکنه تا هم تراز ذهنش بشه .
      پس ما در هر جنبه از زندگی اون هدف رو باید طبیعی بدونیم تا بدستش بیاریم .(پس هر چقدر هدفی رو سخت و عیر ممکن کنی بیشتر از اون دور میشی اما بارها بگو این هدف که چیزی نیست این همه آدم به راحتی بهش رسیدن منم بهش میرسم و به دستش میارم و هدفت رو تا میتونی کوچیک و آسون کن مثلا من خودم فکر می کنم کل وزنی رو که باید کم کنم فوق فوقش ۵ کیلو باشه اما یکم مانع ذهنی برام ایحاد شده که مثلا یکیش شاید این باشه که روند کم کردن وزن من خیلی آهسته هست و یا وزن من انگار این آخرش سخت هست کم کنم و ثابت شدم اما با دیدن دوستان شگفتی ساز که استاد امروز و چند روز هست گذاشته این باورم رو شکستم که روند کاهش وزن در این دوستان خیلی باسرعت خوب و در زمان کم بوده مثلا در دو ماه ۱۰ کیلو کم کردن و حالا من فقط باید ۵ کیلو کم کنم این که چیزی نیست حتما برای من که آموزشها رو خوب بلدم و دنبال میکنم با شکستن این مانع سریعتر به نتیجه میرسم و میگم من هم باید روند سریعتری داشته باشم و ۵ یا ۶ کیلو نمیدونم هر چقدر اضافه رو در زمان خیلی کمی از دست بدم و خیلی راحت و ساده با همین آموزشها و تمرینها و نو شتنها و عمل کردن به اونها به دستش میارم همینطور که دوستان شگفتی ساز تونستن من هم میتونم )
      اگر نتایج خوبی گرفتی اما هنوز نگرانی به خاطر این هست که هنوز احساسی و ذهنی اون رو نپدیرفته ای و طبیعتت چاق شدن هست .
      پس تو باید در ذهنت متناسب بودن رو طبیعت ذهنت کنی .(من خدا رو شکر همچین مشکلی ندارم اما به جاش یه مانع دیگه دارم که واقعا روش کار میکنم برای خودم مثال میارم به دوستان موفق نگاه میکنم تا من هم در زمان خیلی کمتری به ایده ال برسم و همیشه من انتطارم از خودم لاعری هست و گفتم لاعری ۵۹ کیلو حق من هست مال من هست یه روزی در اون ایستگاه بودم اما از دستش دادم و اما دوباره به دستش میارم و هر چی لاغر شدم به خودم گفتم آفرین تو داری اصولی لاغر میشی از راه درست و یادش میگیری و برای همین نتیجه دایمی هست و هیچ وقت نگفتم دوباره جاق میشم همیشه به دنبال هدفم بودم و گفتم من دارم خیلی اصولی و عالی لاغر میشم و تا ابد لاغر میمانم چون ذهنم رو دارم همراه خودم میکنم و به اون یاد میدم و ذهن من که یاد بگیره هیچ جای نگرانی نیست چون تمام دستورهای خوردن از ذهن من میاد از مغز من میاد و من دارم از ریشه مشکل رو حل میکنم و بسیار درست هست و جای نگرانی برای من در برای برگشت چاقی نیست )

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 21 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1399/12/19 14:22
      مدت عضویت: 1196 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,209 کلمه

      سلام وقت همه ی دوستان عزیز بخیرو خوشی😍🙏
      بعداز دوروز فقط این فایل گوش دادن بریم انشاءالله برای شرحش💪😊👣
      اول بیاییم چند تاازطبیعت جهان هستی رو بگم خدمتتون ک خودتون بیشک میدونید
      طبیعت جان هستی 🗻 کوه ، جنگل ، صخره ، دشت ، دامنه ، کوهپایه هاست ، خب ب طبع اگ جنگلی بسوزه بعداز مدتی دوباره اون جنگل سوخته ب ی جنگل سبز و خرم تبدیل میشه چون طبیعی ک گل ها و درختانش رشد کنن ،،خب اگ در زمستون روی کوهها برف بشینه کاملا طبیعی ک تو تابستون آب بشن ،،،پس در جهان هستی روند طبیعی ی فصلی ، روند خودش رو طی کنه و این چرخه هی تکرار و ،تکرارو تکرار میشه ،
      خب حالا بیام ببینم طبیعی زندگی روز مره ی انسانها ب چ شکلی ،طبیعی یعنی چ بخایم چنخایم این طبیعی ک ماانجامش بدیم مثل 🤔زمانهایی ک ما تشنه ایم آب میخوریم نمیریم ک غذا بخوریم ،یا زمانهایی ک ما نیاز ب دستشویی رفتن داریم طبیعی ک بریم دستشویی وکار تخلیه رو انجام بدیم ، یا زمانی ک مریض میشیم خب طبیعی ک ب دکتر بریم ،آدمهای مریض ب دکتر میرن و غیره،،
      خب تااینجا اومدیم راجبه طبیعت و طبیعی بودن ی سری کارهای جهان هستی و زندگی روزمره خودمون رو مورد بررسی قرار دادیم و منطقی کردیم ک هر چیزی روند طبیعی خودش رو داره..حتی گل ها ..ی گل هروز آب میخاد ی گل ماهی یکبار.گلی ک هرماه آب میخاد رو ماهروز آب بدیم یا برعکس گلی ک عروز آب میخاد و ما ماهی یکبار آب بدیم کاملا مشخص و طبیعی ک ن تنها اون گلی نمیشن ک ما میخاییم حتی ممکن روزهای اول یا هفته اول یا خشک بشه یا گندیده بشه .پس هر چیزی باید روند طبیعی خودش پیش بره تا تکامل پیدا کنه،،
      یا حتی در مورد بچه بدنیااومدن ک از اول ی جنینه و در طی پروسه 9ماه کمکم شکل میگیره و قلب و دست و پا و چشم و فلان و اگ زودتر از 9ماه بدنیا میاد یا زنده نیست ، یا قلب نداره ، یا نارس هست یا ی مدتی در دستگاه نگهش میدارن…خب انواع مثال هارو زدم و میتونم بزنم چون بینهایت هستن این مثال طبیعی بودن تاااا برسم ب طبیعی بودن یک نکته بسیار بسیار مهم و حال خوب کن و اصلا نگممم برااااتوننن ک حتییی شنیدنش ، گفتنش منوو ب وج اورد بخاطر همین چند باری گوشش دادم تا برسم ب اون نقطه از حرفای استاد عزیز م ک اگ طبیعی لاغر شدن جسم رو باور کنیم و ذهن بپذیره روند لاغر شدن ما در جسم شروع میشه💪😍💃💃😁😁🤲🙏🙏
      خب اول بیاییم باز راجبه طبیعی بودن کارهای جسم عزیزمون صحبت کنیم ک طبیعی براش انجام این کارها و هیچ نیازی ب تلاش فیزیکی و فکرکردن و باور نداره مثل رشد طبیعی مو ، رشد طبیعی ناخنها ، پلک زدن ، تپیدن قلب ،نفس کشیدن ، پمپاژ خون ، گردش خون ،لاغر شدن،ببخشید ببخشید چی گفتی 🤔🙄لاغرشدن ؟؟!!!لاغر شدن کی گفته طبیعی ؟؟! استاد گفته و من باور کردم 😊چرا فکر میکنی ک لاغرشدن جزیی از کارهای طبیعی بدن هست ؟؟اول ازینک فکر نکردم ذهن منفی باف عزیزم 😊باور کردم اونم باوری چی ؟؟قلبی♥️♥️💪 خب اصلا تو میدونی لاغرشدن چقدر سخته ؟؟اصلا میدونی…وایسا وایسا ،اولا ک لاغر شدن اصلا اصلا کاره سختی نیست برعکس آسانترین کار تو دنیا لاغر شدن است ب راحتی آب خوردن بعدشم من عاشق لاغر شدنم هستم ،،اما تو کاری نمیکنی برای لاغرشدنت ن عرقی ریختی ، ن رژیمی داری ، ورزشی ؟؟ههههه خیلی سطحی داری فکر میکنی منفی باف خان من ازتو میپرسم کسی و سراغ داری ک برای چاق شدنش رژیم گرفته باشه ، یاورزش انجام داده باش یا عرقی کرده باشه،،من چاق شدن رو یاد گرفتم پس در کنارش لاغرشدن رو هم یاد میگیرم و نیازی ب هیچ تلاش و سختی نیست،خب باشه حق باتوعه،
      خب حالا تو اصلا میخای لاغر بشی ک چی الانم خوبی هااااا😐من میخام لاغر بشم ک قشنگترین لباسها رو با شادترین رنگ و شیک ترین مدل هارو بپوشم ،ن لباسهای تیره و گشاد رو 😤 میخام لاغر بشم ک زیبایی م چند صد برابر تراز الان باشه ،تازه شم اعتماد ب نفس بالاتر ، عزت نفس بالاتر ، لذت اززندگی کردن ، آرامش درونی ، حال خوب هم در کنار لاغر شدنم تجربه میکنم ،،این چیزاهایی ک تو منفی باف سالهای سال باعث شدی با حرفهایی ک بهم میزدی ک تو ناتوانی ، تو بی عرضه ای ، بهم گفتی و احساساتمو سر کوب کردی😤👊✊
      اما دیگ بحرفات گوش نمیدم چون اگ بهت اهمیت بدم ورودی ذهنم افکار منفی میشه ، حالم بد میشه و آرامشمو بهم میزنی پس دیگ برو با من حرف نزن چون دیگ برام مهم نیستی ، اهمیتی بهت نمیدم ،،خب خب بچها در حال نوشتن دیدگاهم بودم ذهن ناخودآگاهم اومد سراغمآ🤭البته میدونم همیشه هستش ولی اهمیت نمیدم ک خودش بره ، خلاصه اینک ببخشید اگ بلند بلند حرف زدیم..😊🌹
      خب پس گفتیم ک روند لاغر شدن جسم و ذهن ما کاملا طبیعی ،،یکی از روند طبیعی کارهای جسم هست ک مارو هروز و هروز لاغر تر و لاغر تر کنه،،فقط کافیه بذر باور طبیعی بودن لاغر شدن رو بپاشیم و هروز با حس و حال خوب ، اشتیاق ، استمرار ، لذت ، آرامش و باعشق ک فایل هارو باز میکنیم و با شور و ذوق تمرینات مون رو انجام بدیم تااین بذر هروز بیشتر و بهتر شکوفا و تقویت بشه انشا الله 🙏
      طبیعی ک من هروز و هروز حالم خوب باشه ، طبیعی ک من هروز اشتیاق داشته باشم برای بهتر و باکیفیت زندگی کردن ،
      این طبیعی ک من خودموصاحب تغییرات بدونم و اون رو هم برای ذهن و جسمم طبیعی کنم.ن اینک ی مدت باشه و بعد برگردم ب قبل.
      من برام طبیعی هست که تا زنده هستم خوش اندام و لاعر باشم .
      من برام طبیعی هست که لاعر شدن ساده و آسون هست مثل راه رفتن من مثل نشست و برخاستن من و …
      من برام طبیعی هست که لاغر شدن روند طبیعی جسم من هست .
      من برام طبیعی شده که لاغر شدن هر روز در جسم من اتفاق میفته و من هر روز متناسبتر میشم مثل نفس کشیدن من مثل پلک زدن من و .. .
      من برام طبیعی شده که باوجود هر چیز ی که میخواهم بخورم اما لاغر باشم و متناسب باشم و درآزادی کامل متناسب باشم .
      من برام طبیعی هست که تا زنده هستم زیبا و جوان و شاداب باشم .
      من برام طبیعی هست که تا زنده هستم خوشبخت و سعادتمند زندگی کنم
      من برام طبیعی هست که تا زنده هستم غرق در خوشبختی باشم .
      من برام طبیعی هست که تا زنده هستم از رحمت و برکت و نعمتهای خدا بهرمند بشم .
      من برام طبیعی هست تا زنده هستم ثروتمند پایداری باشم .
      من برام طبیعی هست تا زنده هستم در ارامش و شادی باشم .
      من برام طبیعی هست تا زنده هستم تمرکز بر نکات مثبت و اتفاقهای خوب و زیبا داشته باشم و شکرگزار خوبیهای این دنیا باشم و انسان مثبت اندیشی باشم
      من برام طبیعی هست تا زنده هستم در هر لحظه با خداوند عزیزم زندگی کنم و هدایتگر من خودش باشه .
      من برام طبیعی هست که تا زنده هستم هر لحظه خداوند من رو هدایت و حمایت و کنترل کنه و فقط خیر و خوبی به من میدهد .
      من برام طبیعی هست …هروز بافایل های استادم شروع کنم .در طول روز ادامه بدم .😊😊😊😍😍💃💃
      ب امید طبیعی شدن اتفاقاهای خوب و عالی و تناسب فکری ، تناسب اندام برای همه ی دوستان همسیرم …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم