0

گام ۵: لایق لاغر شدن باشید

لیاقت داشتن لیاقت لاغر شدن
اندازه متن

لیاقت داشتن مهمترین موضوع در رسیدن به هر موفقیتی است و لاغر شدن هم نیاز به لیاقت داشتن تاثیرگذار است.

لیاقت داشتن برای لاغر شدن با رژیم گرفتن، ورزش های سخت انجام دادن، دارو مصرف کردن و یا حتی عمل جراحی در شما ایجاد نمی شود. چرا که همه ما برای داشتن لیاقت چاقــــی کار خاصی انجام نداده ایم یا زحمت و رنج زیاد متحمل نشده ایم.

اهمیت لیاقت داشتن

لیاقت داشتن برای رسیدن به هر موفقیتی لازم است.

هر فردی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن سهم می برد.

جهان مادی، جهان لیاقت هاست.

جملات از این دست زیاد در کتاب های موفقیت و گفته های افراد موفق جهان استفاده می شود.

لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت دارد، همانطور که چاق شدن هم لیاقت می خواهد و همه افراد چاق حتما لیاقت چاق شدن را داشته اند.

هر فردی که اضافه وزن دارد برای چاق شدن، استمرار و پشتکار داشته است.

بارها رفتار و عادت های اشتباه را تکرار کرده است تا جسم خود را به این شرایط رسانده است، پس لیاقت تغییر کردن را داشته است، هرچند که این تغییر در جهت چاق شدن بوده باشد.

بارها از شراط جسمی خود متنفر شده است و به چاقی خود توجه کرده است و به ذهن خود دستور داده است که دوست دارد بیشتر چاق شود.

نقش ذهن ناخودآگاه در چاقی

بسیاری از افراد معده، سوخت و ساز، ژنتیک یا بسیاری عوامل دیگر را دلیل چاقی افراد می دانند درحالی که تاثیرگذارترین موضوع در چاق شدن ذهن ناخودآگاه است که هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.

به این عبارت دقت کنید:

توجه به آن چیزی که از آن متنفر هستید با توجه به آن چیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما تفاوتی نمی کند

ذهن شما در هر دو حالت تصور می کند که شما آن شرایط را دوست دارید و سعی می کند آن شرایط را در زندگی شما گسترش دهد.

اینکه سال ها از چاقی متنفر بوده ایم اما هر سال چاق تر شده ایم به این دلیل است که ذهن ناخودآگاه تفاوت بین تنفر یا عاشق بودن را نمی داند.

از نظر ذهن ناخودآگاه توجه کردن، درگیر شدن، عاشق بودن، خواستن، نخواستن، دوست داشتن، متنفر بودن و … همه به یک معنی است و آن علاقمند بودن است.

عملکرد ذهن ناخودآگاه

در واقع ذهن ناخودآگاه شما به این شکل عمل می کند:

به هر چیزی توجه کنید تصور می کند شما عاشق آن موضوع هستید و آن موضوع را در زندگی شما گسترش می دهد.

پس همه افراد چاق به شکل های مختلفی به چاقی خود توجه کرده اند و با توجه کردن لیاقت چاق شدن را در خود افزایش داده و چاق تر شده اند.

زمانی که نگران چاقی بیشتر هستید شما در حال پرورش لیاقت چاقی خود هستید.

زمانی که از شرایط خود خجالت می کشید، گله و شکایت می کنید، خود را سرزنش می کنید، رژیم می گیرید و به بدن خود با ورزش های سنگین فشار وارد می آورید شما در حال افزایش لیاقت چاق شدن خود هستید.

اگر اضافه وزن دارید و این نوشته را می خوانید به خوبی درک می کنید دقیقا منظور من چیست.

شما به خاطر می آورید چه کارهایی برای لاغر شدن انجام داده اید.

به خاطر می آورید زمان هایی را که به شدت از چاقی متنفر شده اید و بارها برای دیگران درباره چاقی گله و شکایت کرده اید.

حتی به خاطر دارید زمان هایی که از چاقی به حدی متنفر شده اید که آرزوی مرگ کرده اید.

اینها تلاش شما برای چاق تر شدن بوده است.

تنفر از چاقی

تنفر از چاقی دلیل چاق تر شدن

شاید درک این موضوع برای شما به آسانی نباشد که چگونه ممکن است من از چیزی متنفر باشم اما آن موضوع در زندگی من گسترش پیدا کند.

این موضوع اساس قانون جذب است و درک آن نیاز به درک آگاهی بیشتر و استمرار در مسیر تغییر کردن دارد.

تا همین چند سال قبل درباره این موضوع هیچ آگاهی نداشتم و بارها از اینکه “چرا از هرچه بدم می آید سرم می آید” متعجب و خشمگین می شدم.

هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا من به فلان موضوع علاقه ای ندارم اما همیشه با آن درگیر هستم.

سال ها زمان برد تا به دلیل گسترش آنچه نمی خواهم در زندگی ام پی بردم و آن “توجه کردن” بود و اینکه ذهن ناخودآگاه من تفاوتی بین “دوست داشتن و نداشتن” قائل نیست و به هر دلیل موضوعی مورد توجه من قرار بگیرد و به آن توجه کنم به عنوان موضوع مورد علاقه درنظر گرفته شده و در زندگی من گسترش پیدا می کند.

به این ترتیب اگر می خواهید لاغر شوید باید لیاقت لاغر شدن را در خود ایجاد کنید.

تا زمانی که در نگرش خود به جسم و زندگی که دارید تغییر ایجاد نکنید شما موفق به ایجاد لیاقت متناسب شدن در خود نخواهید شد.

باید در ذهن خود لیاقت لاغر شدن را جایگزین لیاقت چاق شدن کنید.

باید فرمول های لاغر کننده موجود در ذهن ناخودآگاه خود را مجددا فعال کنید و استفاده از آنها را جایگزین استفاده از فرمول های چاق کننده کنید.

باید مانع از توجه افکار خود به چاقی شوید و در مقابل به موضوع لاغری که مورد علاقه و آرزوی شماست توجه کنید.

عوارض چاقی

لیاقت چاق شدن

سال ها من در ذهن خودم در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن بودم.

با تنفری که از خودم داشتم، با رژیم های سختی که اجرا می کردم و با ورزش های سنگینی که انجام می دادم، با فرار کردن از خودم، با سرزنش کردن خودم، با سرزنش کردن والدینم که چرا مانع از چاق شدن من نشدند.

در همه این موارد من در حال پرورش لیاقت چاق تر شدن خودم بوده ام.

اما روزی که با قدرت ذهن خود در متناسب شدن آشنا شدم معنای لیاقت متناسب شدن را آموختم و از آن روز مسیر زندگی من از چاق تر شدن به سمت لاغرتر شدن تغییر کرد.

آگاهی امروز درباره لیاقت متناسب شدن است.

آنچه در این فایل آموزشی آماده شده جهت اطلاع افرادی است که دوست دارند در شرایط فعلی خود تغییری ایجاد کنند و در مسیر افزایش لیاقت متناسب شدن قرار بگیرند.

همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن به رویای لاغری خود رسیده اند برای شگفتی ساز شدن ابتدا لیاقت آن را در ذهن خود ایجاد کرده اند.

امیدوارم با استفاده بارها از این فایل صوتی در درون خود شعله های متناسب شدن را سوزان تر کنید و گام های موثری در جهت رسیدن به تناسب اندام مورد نظر خود بردارید

دیدگاه فروغ عزیز در بخش نظرات:

به نام خدای مهربان 

باور لیاقت داشتن و ارزشمندی خیلی باور مهمی هست من از وقتی در این مسیر هستم به شدت دارم روی این باورم کار میکنم و به صورت خود به خودی این باور  مهم در من بهتر شده.

من دوست دارم در تمام جنبه ها به بهترین ها برسم و بارها از خدا خواستم  بهترین فرزندان، بهترین زمانها، بهترین مکانها، بهترین افراد، بهترین اندام، بهترین زندگی و بهترین روابط  و بهترین قدرت بیان و بهترین تفریح ها و خلاصه بهترین هر چیزی رو به من بده.

من یادم میاد که درگذشته که وارد این مسیر نشده بودم چون  همیشه به خاطر اضافه وزنم کلی غصه می‌خوردم و بیشتر اوقات نگران بودم و استرس داشتم ‌و ‌چون اعتماد به نفس نداشتم و … بیشتر اوقات در مسیر نادرستی بودم  و داشتم چاقیب یشتر رو جذب میکردم 

من اگر در گذشته ادامه تحصیل ندادم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم .

من در گذشته  اگر به دنبال شغل و استقلال مالی نبودم چون خودم رو لایق اون نمی‌دونستم 

 اما من در گذشته بارها برای رهایی ازچاقی رژیم و ورزش سنگین میگرفتم و خودم رو  به لاغری دلخواهم میرسوندم چون  خودم رو لایق لاغر شدن میدونستم اما چون راهم اشتباه بود هیچ وقت تناسب اندام برای من ماندگار نبود و من در زجر و سختی بودم.

لیاقت نداشتن مانع رسیدن به هدف میشه و اما چون من  کسی بودم که همیشه احساس لیاقت در تناسب داشتم اما راهش رو بلد نبودم خیلی جالب به این راه اصولی و الهی هدایت شدم .

من  اینقدر با تمرینهای جالب دوره های استاد روی باور لیاقت داشتن کار کردم که به راحتی عدد وزنی مورد علاقم رو می‌نویسم و کلی هم در ذهنم اون رو تجسم میکنم و در مورد خودم در اون وزن، کلی رویا پردازی میکنم و می‌نویسم  و اون رو حق مسلم خودم میدانم و اصلا برام چیز خاص و دست نیافتنی نیست.

حالا شاید گاهی نحوای منفی باشه ولی خدا رو شکر اینقدر در مسیر بودم و روی خودم کار کردم که به راحتی جوابش رو میدم و خیلی سریع اون  نجوا کمرنگ میشه و حذف میشه و این  به  خاطر استمرار من در این مسیر هست که خود به خود همین احساس لیاقت در من بیشتر شده.

من کسی بودم که سالها در رژیم سخت و ورزش سخت بودم  و اینقدر هدفم برام مهم بوده که تا آخرین ماه رژیمم با جدیت این کارها رو کردم و با هر سختی بوده دوام آوردم و من در وزن ایده الم قرار گرفتم اما چه فایده که ماندگار نبوده پس من انسان توانمندی بودم و هستم چون من بارها بعد از ازدواجم که چاق شدم با رژیم های سرخود. که خودم برای خودم تجویز میکردم مثلا شام و یه سری خوراکی ها رو نمیخوردم و ورزش میکردم  و موفق هم میشدم 

  • در سال ۸۳ با رژیم های خودم که حذف شام  بود  در حد ده کیلو کم کردم 
  • درسال ۸۶ با  رژیم های خودم که حذف شام و یه سری خوراکی ها بود و ورزش  بود بازم در حد ۲۵ کیلو کم کردم 
  • درسال ۹۰ با رژیم های خودم که حذف شام و یه سری موادغذایی بود در حد ۲۰ ,کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۳ با رژیم کارشناس تغذیه در حد  سی و پنج کیلو کم کردم 
  • در سال ۹۴ بازم با دکتر تغذیه در حد ده کیلو 
  • در سال ۹۵ بازم با دکتر تغذیه در حد هشت کیلو 
  • از سال ۹۵ تا ۹۸ من مرتب در حال رفت و آمد بین چاقی ولاغری  بودم  و با رژیم و ورزش خودم رو متناسب میکردم 

و اینها همه نشان از توانمندی جسم من هست پس من  لایق تناسب اندام هستم و هر حرفی که پزشکان و اطرافیان. به من گفتن که تو نمیتونی تو دیگه چاق میشی تو ازاین به بعد به خاطر دارو چاقتر میشی و یا به خاطر زایمان چاقی شکمی خواهی داشت و یا تو با افزایش سن چاق خواهی شد و یا اینکه بهم گفتن تو با متناسب ها فرق داری و …. رو میندازم دور و با تمام وجودم به خودم جلوی آیینه میگم.

  •  من لیاقت لاغر شدن رو دارم
  •  من لایق لباس شیک به تن کردن رو دارم 
  • من لیاقت خوردن بهترین غذاها رو دارم 
  • من لیاقت آزادی و آرامش و دارم 
  • من لیاقت داشتن زندگی در شرایط کاملا سالم رو دارم.
  • من لیاقت بهترین رفتارهای  غذایی رو با خودم دارم 
  • من لیاقت قوی بودن و تسلط  بر مواد غذایی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن بهترین حالت روحی رو دارم 
  • من لیاقت لذت بردن از خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن رابطه ی عالی با خدای خودم رو دارم 
  • من لیاقت داشتن یه زندگی عالی سراسر شادی رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در خریدن رو دارم 
  • من لیاقت داشتن آزادی در فعالیت رو دارم 
  • من لیاقت داشتن لباس رنگ شاد رو دارم 
  • من لیاقت داشتن اعتماد به نفس عالی رو دارم 

پس من برای این همه احساس لیاقت لاغر شدن را در خودم ایجاد کنم هر روز تمرینها رو انجام میدم و دیگه حرص و ولع در خوردن ندارم  و از هر بهانه ای برای خوردن استفاده نمیکنم.

در گذشته چقدر می‌خوردم چقدر به زور و با هر بهانه من کلی غذا وارد جسمم میکردم چون در اون مواقع من لیاقت تناسب اندام رو نداشتم و چقدر بعدش خودم رو سرزنش میکردم. و ناراحت میشدم که این چه جسمی هست چرا من اشتهای زیادی دارم  و اون مواقع داشتم چاقی بیشتر رو جذب میکردم 

من اینقدر خودم رو ارزشمند می‌دونم که هر به هر دلیل غذای زیاد وارد جسمم نمیکنم و خودم رو بیمار نمیکنم 

  • برای ضربه زدن به دیگران بیشتر از نیازم نمی‌خورم 
  • برای اینکه غذا مجانی هست بیشتر از نیازم وارد بدنم نمیکنم 
  • برای اینکه پولش رو دادم بیشتر از نیازم غذا وارد بدنم نمیکنم 
  •  به خاطر اینکه غذایی اسراف نشه اون رو به زور وارد جسمم نکنم 
  • اگر غذایی زیاد بود من زیادتر نخورم و به نیاز جسمم توجه کنم 
  • من اینقدر احساس ارزشمندی میکنم که هر ته مانده ی غذایی رو از روی میز غذا نخورم 
  • هر غذایی رو که چند روز مانده داخل یخچال نمی‌خورم 
  • هر غذای اشغال و بی‌کیفیت رو نمی‌خورم .
  • به هر دلیل و بهانه غذا رو انتخاب نکنم
  • در هنگام شادی و خوشحالی و یا ناراحتی و یا درد جسمی و روحی و …. من غذا نمی‌خورم 

و بعد میبینم که بدنم چقدر قشنگ پاسخ این انتخاب من رو میده و من هر روز متناسب تر میشم.

همیشه ذهنم، من رو ترغیب میکرد بیشتر بخور چون من احساس لیاقت لاغر شدن رو نداشتم اما متناسبهای اطرافم رو میدیدم که چقدر به اندازه و درست میخورن و چقدر لاغر و عالی هستند و  اما من همیشه هر خوراکی در اطرافم بود می‌خوردم اما اونها اینطور رفتار نمی‌کردند.

خیلی راحت انتخاب  میکردن از چه خوراکی  درر چه زمانی بخورم و من همیشه حسرت این رفتارهای غذایی اونها رو داشتم و میگفتم خوش به حالشون که همیشه سیر هستن و کم میخورن و اما من گرسنه هستم و زیاد میخورم.

من از درون احساس لیاقت لاغر شدن میکنم و چون کلی نتیجه گرفتم احساس خود باوری بسیار خوبی دارم که من میتونم بازم لاغر تر بشم و من با مرور توانمندی‌های گذشته ام فقط در زمینه ی لاغری به خودم میگم من از راه غلط بارها تونستم بارها لاغر بشم پس از راه صحیح به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم.

بماند که من کلی توانمندی‌های دیگه هم دارم مثلا من در سن خیلی کم تونستم مدرک آرایشگری و کامپیوتر و رانندگی و گلسازی و … رو بگیرم. پس من فرد توانمندی هستم و به راحتی به تمام هدفهام میرسم.

من مسولیت صد در صد چاقیم رو پذیرفتم و هیچ عامل بیرونی رو مثل ورزش و رژیم و مربی و دکتر تغذیه و خوراکی ها وفعالیتها و داروها و ارث و سن و زایمان و …. رودلیل  چاقی خودم نمی‌دونم و همیشه میگم من خودم با رفتارهام و افکارم جسم خودم رو رقم میزنم نه هیچ مورد دیگه ای.

من مسول شرایط فعلی زندگیم هستم و کاملا شجاعانه میپذیرم پس دیگه حاضر نیستم به هر دلیلی غذا بخورم زیادتر از نیازم بخورم و پر  خوری کنم و حرص و ولع در خوردن ندارم و من اختیار کامل خودم رو در دست گرفتم.

  • من مسول چاقی خودم هستم 
  • من کاری به خوردن اطرافیانم ندارم
  • من کاری به مواد غذایی اطرافم ندارم
  • من کاری به نوع مواد غذایی ندارم
  • من کاری به هیچ چیز ندارم

فقط با تمرکز بر نیاز جسمم غذا میخورم چون هدف مهمی دارم که شاید برای خیلی‌ها مهم نباشه پس من مسول چاقی خودم هستم 

من مسول چاقی خودم هستم  پس با درست انتخاب کردن خودم رو به هدفم نزدیکتر میکنم و من با این حرف که اینجا میزنم و بارها تکرار میکنم  انتخابهای درست تری دارم و به زور هیچ غذایی وارد جسمم نمیکنم و ته مانده ی غذای فرزندان و همسرم رو نمی‌خورم .از ترس اسراف بیشتر از نیازم نمی‌خورم و…

بارها به خودم میگم من با یه قرص چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم من با دمنوش چاق نشدم که حالا با اون لاغر بشم  و … من فقط با پرخوری چاق شدم پس باید با به اندازه خوردن لاغر بشم.

من مدتها هست تمام عوامل چاقی رو در ذهنم نقض کردم و دیگه مهمترین دلیل چاقی خودم که اشتها بود رو در ذهنم حذف کردم و میگم جسم من عضویی به این نام نداره  اشتها در ذهن من لانه داره نه در جسم من  برای ازبین بردن اون باید ذهنم رو درست کنم و تمام باورهای بی‌لیاقتی رو حذف کنم و با باورهای قدرتمندانه جایگزین کنم مثلا متناسب شدن حق من هست 

اگر من لاغر نشم  پس کی لاغر بشه؟؟

من عاشق این مسیر هستم و هر روز یک گام برمیدارم و سعی میکنم به اون عمل کنم و تا جایی که در توانم باشه من عمل میکنم و مطمعنم همین ذهن من که تونسته من رو چاق کنه حالا هم می‌تونه من رو لاغر کنه.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام بهتر تمرین این بخش به موارد زیر توجه داشته باشید و درباره آنها بنویسید.

  • به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
  • با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
  • روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
  • پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.07 from 132 votes

https://tanasobefekri.net/?p=9247
برچسب ها:
310 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Reza
      1403/01/19 17:21
      مدت عضویت: 412 روز
      امتیاز کاربر: 17766 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 521 کلمه

      خدایا بسیار سپاسگذارتم

       خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم 

      چند روزی هست تمرکزی برای بهبود افکار خودم در روابط و تقویت و زیباتر کردن نگرشم در روابطم دارم تمرکزی حرکت میکنم که به امروز و این فایل بسیار عالی در مورد لیاقت داشتن رسیدم و همزمان که داشتم گوش میدادم هدایت خداوند بهم الهام شد در مورد اینکه پاشنه آشیلم در زندگی کجاست 

      پاشنه آشیلی که ریشه و سدی بزرگ در برابر موفقیت و پیشرفت های من بود

       در موضوع لاغری خیلی راحت این موضوع را پیدا کردم در حدی که به اوج تناسب اندامم رسیده ام و هر روز دارم جذاب تر و بهتر میشم 

      شاید بهتره بگم دلیل چاق شدنم را درک کردم و از همان استفاده کردم برای لاغر شدنم 

      پس از همین باور استفاده میکنم برای روابطم که درکش کردم که تاثیر گذار هست حتی در ثروت و هر موضوعی که به دنبال آن هستم

       انگار استارت راهم و اون سنگ بزرگ هست که باید برداشته بشه 

      همیشه سعی کرده ام که در تک تک مراحل زندگیم آدمها را از خودم راضی کنم و این رضایت مندی دیگران از خودم باعث میشد خودم را زیر سوال ببرم و حتی بار دیگران را به دوش بکشم 

      با اینکه در دوره زندگی با کمک خدا هستم و چندین بار به قسمت احساس ارزشمندی هدایت شدم ولی توجهی به این باور اشتباهم نمیکردم و فکر میکردم که من ارزشمندم و در مثال شما در دوره رسیدن به آرزوها با قدرت ذهن در فصل چهارم به این نتیجه رسیدم که من خیلی خوب روی خودم کار کردم ولی تموم وزنه هایی که رها کرده ام از بالون موفقیتم وزنه های متعادلی بوده که کمی مرا به بالا هدایت کرده ولی این باوری که اینقدر عمیق درکش کردم باعث شد اون حرکتم به سمت بالا سرعت بگیره و روح درونیم نفس راحتی بکشه و بگه

       آخیش 

      حالا خودمون هستیم و خودمون 

      هر چیزی را به خودم نسبت میدادم اگه از مسیری رد میشدم و کسی میخورد زمین ربطش میدادم به خودم که بخاطر من که در اونجا حضور داشتم این اتفاق افتاد ولی از روزی که این احساس لیاقت را در خودم پرورش دادم خیلی اتفاقات بزرگی برام رخ داده که باعث موفقیت های بزرگی برام شده ولی با درک عمیق تری از احساس ارزشمندیم که من به این درکی عظیم رسیدم که خدایم چنان مرحمتی در حقم کرد که توانستم به خودشناسی ای برسم که در انجام و شروع هر فعالیتی لازمه اش اینه که به ارزشمندی خودمون دقت کنیم 

      همانطور که خودم را ارزشمند میدانستم که بخاطر دیگران هر کاری کنم که دیگران از من خشنود شوند الان لحظه لحظه زندگیم نگرشم این میشود که خودم از خودم راضی باشم و از زندگیم از خودم از هر کاری که انجام میدهم به رضایت برسم و این احساس رضایت مندی را در وجودم مثل نفس کشیدن کنم 

      چقدر سپاسگذار خدایم هستم که این موهبت را برایم رقم زد تا بار دیگر بتوانم این دوره را شروع کنم و بخصوص اینکه بنویسم و خودم را دریابم

      شدیدا به تمام دوستان توصیه میکنم توضیحات استاد را در هر فایل بخوانند،کامتتهای دوستان را بخوانند که شدیدا تاثیر گذار هست

      خدایا تنها تو را مپرستم و تنها از تو یاری میجویم 

      و خدایی که به شدت کافیست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الی
      1402/11/19 11:29
      مدت عضویت: 91 روز
      امتیاز کاربر: 6390 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 301 کلمه

      بنام خدای مهربانم 

      سلام استاد عزیز 

      یادم میاد خیلی خیلی علاقه داشتم یعنی اصلا آرزوی من بود که کارمند بانک باشم اما بارها به خودم میگفتم آخه تو تو با این وزن چطور میتونی لباس فرم اونجا رو بپوشی اصلا اندازه تو هست سالها با خودم کلنجار رفتم آخر گفتم ولش کن اصلا نمیخوام هیچ وقت تو آزمونهای استخدامی اونجا شرکت نکردم تا یه قدمیش رفتمو گفتم نه نمیخوام یه جوری همکارا به چاقی من نگاه کنن حالا میفهمم این رفتار یعنی خودم رو لايق اون شغل و اون جایگاه ندیدم در صورتی که کافی بود شرکت کنم و و میدونستم میتونم استخدام بشم همه تعجب میکردن منی که انقدر این شغل رو دوست دارم و در توانم هست چرا استخدام نمیشم .چون من هیچ وقت خودم رو لايق این کار نمیدیم چون چاق بودن هیچ وقت نتونستم تصور کنم که لباس فرم اون رو تو تنم کنم تصورم خیلی زشت بود .استاد راست میگن کع اگه لاغر بشیم خیلی چیزها عوض میشه .

      من نزدیک ۲۰ روزی هست که تو این سایت روزمو شب میکنم و خداوند منو هدایت کرده .و لیاقت این رو در من دیده که بتونم با تناسب اندام آشتی کنم و سلامی به زندگی حدید و دیدگاه جدیدی کنم 

      و من لايق تناسب اندام هستم 

      من لايق خنده‌ای از ته دل هستم 

      من لايق فرزندشاد هستم 

      من لايق همسر بی دقدقه مالی هستم 

      من لايق زندگی ثروتمند هستم 

      من لايق لباس‌های شیک با رنگهای شاد هستم 

      من لايق بهترین روحیه هستم 

      من لايق مجالس شاد با میکپهای رنگ روشن هستم 

      من لايق عطر خوش زندگی هستم 

      من لايق کشور بدون دقدقه مالی هستم 

      من لايق ذهن آروم هستم 

      من لايق آگاهی آگاهانه هستم 

      من لايق میدونم خودم رو که خدای بزرگی رو ستایش کنم که من رو در این مسیریاری میکنه تا به علایق و لیاقت هام برسم 

      ممنو ن استاد عزیزم که بهم آگاهی لیاقت داشتنم رو گوش زد شدید بهم  🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/26 07:51
      مدت عضویت: 319 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 582 کلمه

      به نام خالق بی همتایم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات لیاقت داشتن 

      • به آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید.
      • من در مسیر چاقی جز درد و رنج و عذاب و نفرت از خودم هیچ عایدی نداشتم ؟!!!
      • آیا لذت خوردن چند لقمه اضافه آنقدر  ارزش داشت که من این همه آزار و اذیت بشوم ؟!!!
      • مصی آیا اون لذت پرخوری و تن پروری آنقدر مهم بود که روی تمام آرزوهایت پا بگذاری ؟!!!
      • مشکل تو این بود لاغری رو از خودت خیلی دور و دست نیافتنی می‌دیدی
      • مشکلت این بود لیاقت لاغر شدن و در خودت نمی‌دیدی
      • از بس خودت و تحقیر کرده بودی
      • از بس خودت و برده و بنده شکمت میدونستی
      • که کلا فقط خودت رو لایق چاقی بیشتر میدونستی نه لاغری تناسب و زیبایی
      • تو با هر بار تخریب خودت لیاقت چاقتر شدن و در خودت رشد دادی .
      • تو با هر بار پرخوری کردن خودت رو لایق چاقی دونستی .
      •  
      • با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته اید؟
      • در روش‌های قبلی که برای لاغری انجام می‌دادم هیچ وقت خودم را لایق لاغری نمی‌دانستم و همیشه داشتم تلاش میکردم برای دیگران لاغر شوم .
      • خودم را لایق لاغری نمیدیدم، چون از خودم متنفر بودم ،از رفتار شکمو و پرخوری که داشتم ، حالم به هم می‌خورد . و در خودم هیچ قدرتی برای ترک و مقابله با آن رفتارهای حال به همزن را نمیدیدم .
      • احساس می‌کردم لاغری برای از ما بهتران و از ما مهتران است و چاقی حق مسلم منی است که مثل قحطی زده ها با خودم و غذاها رفتار میکنم .
      • روش های لاغری که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن شده اند.
      • تمام روش‌های لاغری که استفاده کرده ام نه تنها باعث
      • ایجاد لیاقت لاغری در من نشدند بلکه نفرت من نسبت به خودم و بی لیاقت بودنم را بیشتر به من نشان میدادند.
      • وقتی با رنجها و فشارهای فراوان لاغر میشدم اما بخاطر رفتارهای چاق کننده و افراطی که داشتم خیلی زودتر و سریعتر از زمان کاهش وزن چاق میشدم؛ تمام این اتفاقات را نشانه بی لیاقتی و بی عرضگی خودم می‌دانستم، که قدرت درست کردن رفتارم را ندارم ،و بنده شکمم هستم .و هر بار که از روشی شکست میخوردم این احساس بی لیاقتی در من بیشتر و بیشتر می‌شد.
      • پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید..
      • من با بودن در سرزمین تناسب فکری و یادگیری اصولی لاغری از طریق ذهن و اصلاح باورها و نگرشهایم و به طبع آن اصلاح رفتارهایم لیاقت لاغر شدن را در خودم پرورش می‌دهم.
      • قدرت منم ،انتخاب با من است ،اختیار با من است.
      • مواد غذایی هیچ قدرتی ندارند.
      • افکار من و باورهای اشتباه من هیچ قدرتی ندارند.
      • من با یادگیری اصولی تمام قدرت‌ها را در سیطره خودم میگیرم و به راحتی لاغر میشوم .
      • من لیاقت لاغری را دارم.
      • من لیاقت بهترینها را دارم.
      • من لیاقت پوشیدن لباسهای رنگ شاد را دارم .
      • من لیاقت پوشیدن بهترین لباسها را دارم.
      • من لیاقت خوردن بهترین غذاها را دارم .
      • فقط باید ماند و با اشتیاق و انگیزه در پیمودن مسیر زیبای لاغری با قدرت ذهن استمرار داشت .
      • پروردگارا از تو سپاسگزارم که به من لیاقت لاغر شدن را دادی
      • پروردگارا از تو سپاسگزارم که من را لایق هدایتت دیدی و مرا به سایت تناسب فکری هدایت کردی
      • خدایا اکنون بیشتر از همیشه به تو و یاری ات نیازمندم
      • استاد سپاسگزارم برای دادن احساس لیاقت به من و چقدر حس عالی بود حس لیاقت داشتن
      • الهی به امید تو
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم غلامی
      1402/08/01 22:49
      مدت عضویت: 1708 روز
      امتیاز کاربر: 899 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 678 کلمه

      به نام خداوند بخشنده و هدایتگر 

      با عرض سلام خدمت استاد گرامی و دوستان 

      لایق لاغر شدن باشید :

      واقعا خود را  لایق دانستن شرط موفقیت است یادم میاد قبلا من واقعا لایق چاق بودن بودم چون با پر خوری و بی اهمیت دادن به خودم و خودم را  لایق اینکه بدنم محل انباشته زباله نیست نمی دونستم و می خوردم ،عصبانی می  شدم می خوردم ،شاد بودم می خوردم،ناراحت بودم می خوردم بدون اینکه بدونم گرسنه هستم یا نه ؟ می خوردم و بدنم را انباشته مواد زائد می کردم و بعد غذا عذاب و جوان داشتم پس من لایق چاق شدن بودم ،از چاقی خودم متنفر بودم چیزی که خودم به وجودش آوردم با باورهای اشتباه و با رفتارهای اشتباهم پس من لایق چاقی بودم ،از خرید کردن بیزار بودم و ناراحت بودم از اینکه سایز من توی بازار نیست و من باید بگردم نا سایزم راپیدا کنم ش پس من لایق چاق بودن بودم ،از جمع فاصله داشتم و خجالت می کشیدم و اعتماد به نفس نداشتم پس من لایق چاقتر بودم ،خودم را با دیگران مقایسه می کردم و خودم را سرزنش می کردن با این کارها لیاقت چاقتر شدن را در خودم ایجاد می کردم.حسرت پوشیدن لباسهای اندامی داشتم پس من لایق چاقتر شدن بودم

      و پس از مدتی که وارد سایت شدم با هدایت الله و گوش دادن به فایلها و خرید دوره ورود به سرزمین لاغرها  من هم احساس ارزشمندی کردم و هم متوجه شدم که ما باید برای جسم مون ارزش قائل بشویم و خودمون مسئولیت چاقی خودمون را بپذیریم و خودمون این وضع را به وجود آوردیم پس باید خودمون را در این شرایط بپذیریم و جسممون را دوست داشته باشیم و برای خودمون ارزش قائل بشوم،چون پذیرفتن همه اینها شروع لاغری است و فهمیدم که قبل از هرچیزی من باید  خودم را لایق لاغر شدن بدونم .

      چه قدر دیدگاهم نسبت به خودم تغییر کرد و من گفتم من لایق لاغر شدن هستم،چون من اشرف مخلوقات هستم و من باید از زندگی کردن لذت ببرم و خدا دوست داره که ما شاد باشیم و لذت ببریم ،من باید تغییر کنم و خودمم را لایق لاغر شدن قرار بدهم و خودم را لایق پوشیدن لباسهای خوب بدونم ،و اینکه لایق این باشم که سلامت باشم و  همه ارگان های بدنم به درستی  کار کنه و هیچ مشکل و بیماری نداشته باشه ،من لایق لاغر شدن هستم تا بتونم اعتماد به نفس خودم را برگردونم و بالا ببرم ،من لایق لاغر شدن هستم تا بتوانم در بودن در جمع با اعتماد به نفس حاضر بشوم و لذت ببرم . من لایق لاغر شدن هستم تا بتوانم برای خودم کاری بکنم و روحیه خودم را بهتر کنم و زندگی بهتری داشته باشم .  من لایق لاغر شدن هستم تا بتوانم در مجالس لباسهای زیبا به تن کنم و لذت ببرم ،من لایق لاغر شدن هستم تا جوانتر باشم و سرزنده تر باشم ،من لایق لاغری هستم چون من زمانی متناسب بودم و خداوند فطرتا ما رو متناسب آفریده و می خواد که  خوشحال باشیم و موفق باشیم و من بنده خدا هستم و هر خطایی در مورد بدنم گناه محسوب می شه و باید پاسخگو باشم ،وقتی خدا برای من این طور می خواد پس منم باید برای خودم و صلاح خودم این طور باشم و و وقتی اینا را فهمیدم و ظلمی که در حق خودم را کردم ،خودم را بخشیدم و از خداوند و بدنم عذرخواهی کردم و خودم را تلاش کردم که تغییر بدهم و خودم را لایق دونستم اون موقع هر چیزی را نخوردم و عمل کردم کم کم جسمم هم تغییر مرد درسته که من  به وزن ایده آلم نرسیده ام و شاید چند مدتی از مسیر خارج شدم ولی من اومدم که باشم حتی هر روز با گوش دادن یک فایل ،ان شاءالله که به هدفم وزن ۶۴ و سایز ۴۰ می رسم ،چون من مسئولم و خدا منتظره چون خودش منو انتخاب کرده و لایق لاغر شدن را در من دیده و من باید به خداوند اعتماد کنم و از خودش کمک بخواهم که تا انتهای مسیر همراه من باشه ،خدا جونم ازت ممنونم ،استاد عزیز ازتون ممنونم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tala.kh25@yahoo.com
      1402/04/23 03:43
      مدت عضویت: 1212 روز
      امتیاز کاربر: 4291 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 502 کلمه

      به نام خدا

      درکم از فایل:یجورایی احساس لیاقت یعنی انتظار لاغر شدن رو داشته باشم.به چه نکته ی ریزی توجه کرده بودین به محض اینکه گفتین دیدم ای دل غافل دقیقا این حس رو ندارم. یجورایی وقتی الگو ها رو می خونم و زمان میذارم انگاری ته ته دلم انتظار لاغری رو ندارم. نمیتونم خودمو لاغر تصور کنم.خب وقتی من همه ی شرایط تناسب رو دارم سوخت و ساز به اندازه، بدن توانا، هیجی هم که چاق نمیکنه… خب باید عین اب خوردن متناسب بشم . چرا متناسب نشم؟! هر چه سریع تر باید هی سایز کم کنم. بی دلیل…بی حساب باید همه چیز عالی باشه.دوس دارم این جمله رو هزار بار به خودم بگم چقدر حس خوب می گیرم ازش.

      نکته : باید از درون برای داشتن اندام متناسب و سریع سایز کم کردن بدون هیچ زحمتی احساس لیاقت کنم و همزمان براش کار هایی که لازمه رو انجام بدم.(چقدر این جمله برام بیگانه ست مشخصه ذهنم هنوز بهش عادت نکرده)

      اهمیتی نداره چقدر به تاثیر فکر برای لاغری پی برده باشم، اهمیتی نداره تو کسب و کار تونسته باشم به ایده های عالی برسم، اهمیتی نداره خودم رو لایق لاغری بدونم، تا وقتی هیچ کار فیزیکی برای لاغری انجام ندم هیچ فرقی با افراد دیگه که نه از این روش خبر ندارن نه قبولش دارن نمی کنم.

      نکته : برای تمرین عملی احساس لیاقت به دوره رایگان تغییر عادت مراجعه کنم.اهدافی رو که پشت گوش انداختم رو انجام بدم و حسابی پیگیریشون کنم. اونجاست که حسابی احساس لیاقت و توانمندی پیدا می کنم.

      سوال : نسبت به لاغر شدن چقدر احساس لیاقت دارید؟الان با دیدن افراد متناسب حسم اونقدرا بد نمیشه.احساس لیاقتم برای تغییر اندامم ازین لحاظ که برای تمرین انجام دادن و بکل لاغری متعهد باشم خیلی بهتره اره…چون بدون زور زدن از درون انگیزه دارم بیام انجام بدم. اما احساس لیاقت ازین لحاظ که تو دلم مطمئن باشم لاغر میشم، اینو روش هنوز کار نکردم و باورش برام سخته خودبخود متناسب شم. اصلا بشم…

      راه های افزایش لیاقت لاغری چیست؟• دیدن افراد متناسب خیلی بهم انگیزه و احساس لیاقت میده. طوری که بصورت خودکار دوس دارم زمان بذارم برای متناسب شدن. متوجه شدم این روش خیلی روم جواب میده. • اینکه در طول مسیر پیگیر باشم متعهد تمریناتم رو انجام بدم، احساس می کنم بیشتر هلم میده و دوس دارم تا اخرش برم.• خوندن پیام ها و دیدن نتایج بچه های شگفتی ساز

      در گذشته نسبت به احساس لاغر شدن چقدر احساس لیاقت داشتی؟اینقدر پایین بود احساس لیاقتم که حتی به لاغری فکر هم نمی کردم چه برسه تلاش زیاد. وقتی کسی حرف اندام متناسب می زد یا حتی یه رژیم رو شروع می کرد خیلی حسم بد میشد حس حسرت حس ناتوانی… حتی فکر می کردم خوش بحالش شروع کرده متناسب میشه اما من حتی شروع کنم یا اراده ی ادامه دادنشو ندارم یا بدن منکه متناسب نمیشه!سر همین کلا به هر متناسبی شدید حسادت می کردم. همه ی اینا باعث شد فکر کنم با بقیه فرق دارم و این روند ادامه پیدا کرد و ادامه پیدا کرد تا اینکه ذره ذره باورم شد نمیتونم.  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار moradisomaih20@gmail.com
      1402/02/09 16:44
      مدت عضویت: 715 روز
      امتیاز کاربر: 898 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 447 کلمه

      سلام 

      ممنونم از شما استاد عزیزم و دیدگاه خیلی ارزشمند فروغ جان 

      بله هر بار که از روشی برای لاغری استفاده میکردم پس خودم لایق لاغر شدن میدونستم و نمیتونستم بپذیرم که محکوم به چاقی هستم .

      اما متاسفانه هیچ کدوم از اون روش هااز درون لیاقت اینکه من خود به خود قادر به لاغر شدن و رفتار صحیح غذا خوردن هستم در وجودم ایجاد نکرد و برعکس پراز تنش و وابستگی به عوامل بیرونی برای لاغر شدن و شنیدن روش های رژیمی و ورزش های مختلف و… بودم برای لاغرشدن که هیچ کدوم هم نتیجه دلخواهمو به من نمیداد و دوام نداشت 

      اما خدا روشکر حالا که توی این مسیرم بله استاد بجز لیاقت درونی لاغر شدن جسمم روحمم و عزت نفس واعتماد به نفسمم که میتونم از طریق ذهن کلی شرایط دیگه ای زندگیمو دل بخواهم کنم داره درمن شکل میگیره 

      من دارم مانع ذهنی که تصاویر چاق کننده و به قول فروغ عزیز جمله *اشتها رو از ذهنم پاک میکنم واقعا جسم من چیزی به اسم اشتها توش کد نویسی نشده و این فقط یه تصویر و باور اشتباه ذهنی بود که منو به خوردن بیشتر و رفتارهای مخالف با افراد لاغر و خوش اندام ترغیب میکرد 

      استاد اینو دوست داشتم وقتی گفتید ذهن خودش نمیتونه چیزی تشخیص بده و تصویر بسازه و به مغز فرمان بده و این تصاویر و فرمان ها به مغز از طریق ورودی چشم ، گوش ولامسه  … انجام میشه ممنونم که نگاهمو به واقعیت و کار کرد ذهن و مغز و جسمم آگاه کردی 

      و دقیقا همونجوری که ذهن چاق داشت تصاویر چاق کننده و که از قبل بهش داده بودم تصویر سازی میکردو نقشه های راه چاقیو به مغزم میسپرد الان دارم کاملا آگاهانه از روش خودش براش استفاده میکنم و تصاویر لاغری و بهش میدم و به خودم میگم من لیاقت لاغر شدن و خوش اندام شدن و وزن ایده المو دارم، من الگو هستم الگوی لاغری و اراده ای درون ، قدرت ذهن قدرتی که در وجود تک تک ما انسان ها گذاشته شده که ازش در راه خواسته ها و خوشحالیا و شادیا استفاده کنیم بله من لایق لاغر شدن هستم این دفعه من هستم که برای خودم دست میزنم و به دست یافتنی ترین گنج الهی که قدرت تصویر سازی ذهن برای شکل دادن به اندامم و رفتار های صحیح خوردن و… و همینطور عالی شدن شرایط زندگیم هست دست پیدا کردم ، 

      من گنج زندگیو داشتم و نمیدونستم چقدر نزدیک و چقدر ساده اس ازش درست استفاده کنم در جهت خواسته هام ،

      ممنونم استاد که این دوره و قرار دادی تا خودمون پیدا کنیم 

      تا به تواناییامون پی ببریم 

      خدایاشکرت 

      بازم میگم من لیاقت لاغر شدن و جسمی ایدال و خوش فرمو دارم ایمان دارم و هر روزم ایمانمو بیشتر میکنم 

      و ادامه میدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mohsenzadehyazdi@gmail.com
      1402/01/24 16:42
      مدت عضویت: 1004 روز
      امتیاز کاربر: 1034 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 287 کلمه

      سلام و درود 

      چقدر فایل های این جلسه مخصوصا پادکست نسخه قبلی تامل برانگیز بود…

      موقعی که گوش می دادم به یاد ذکر یونسیه افتادم

      لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الضالمین 

      خدایا منو ببخش که با رفتارهای اشتباه غذایی و از همه بدتر مقصر دونستن دیگر شرایط تو اضافه وزنم از لیاقت لاغر بودنم فاصله گرفتم و وزن اضافی و بار سنگینی رو بر جسمم متحمل شدم😓

      من مسئول چاقی خودم هستم

      من مسئول چاقی خودم هستم

      خود خود خودم باعث این اوضاع و شرایط شده

      من لیاقت چاق بودم رو بدست اوردم چون حاملگی 

      زایمان

      عمل سزارین و استراحت بعدش شیردهی  تقویت کردن مادرم    دیر اومدن های همسرم   ضعف بدنم کمبود ویتامین های بدنم و…. رو مقصر می دونستم

      من خودم رو لایق چاقی کردم چون به هرچیز خوشمزه ای که سر راهم سبز میشد بدون استثنا اری میگفتم و میخوردم تا تموم بشه

      بدون فکر بدون ابنکه بخوام برای بدنم ارزش قایل بشم

      ولی الان پشیمونم

      هنوز فرصت دارم و باید جبران کنم

      باید این فرمول های چاقی رو پاک کنم

      باید کاری کنم که قبل از مواجه با غذا ها فکر کنم ودستپاچه نشم

      من لباقت لاغر شدن رو دارم چون ارزشمندم

      من لیاقت لاغری رو دارم چون اساس خلقت من داشتن یک جسم متناسب بوده

      من ارشمندم

      من لایق لاغر شدنم چون توانایی رسیدن بهش رو دارم 

      من سعی میکنم با این اقدامات لیاقت لاغر شدن رو در خودم بیشتر کنم.

      غذاهای اضافی رو برای اینکه اسراف بشه نخورم

      حوصلم ک سر میره نرم سر یخچال

      پرخوری نکنم

      با فکر غذا بخورم

      به نیاز بدنم توجه کنم

      اشغال های جور واجور رو تو بدنم نریزم

      و قبل از دست زدن به غذا با خودم بگم من مسئول این وضعیت الانم هستم

      من باید چندین بار دیگه فایل های این جلسه رو گوش کنم تا به ذهنم بفهمونم که باید تغییر کنه

      دیگه هیچ بهونه ای قابل قبول نیست

      تمام🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 535 کلمه

      سلام به استاد عزیزم و همه دوستان لاغری با ذهن 

      ج سوال یک : من ناخوداگاه لیاقت مهمون ناخونده رو در خودم پروروندم طوری ک با خیال راحت غذاهامو میخوردم در زمان راهنمایی و دبیرستان در واقع به صورت ناخودآگاه رفتار مهمون ناخونده ک زیاد خوردن بود رو ادامه میدادم بدون ک متوجه بشم چه تاثیر منفی روم داره یادم نمیاد اون زمان کسی بهم بگه تو باید مواظب رفتار غذاییت باشی و اینطور بود ک بدن من به اشتباه فک میکرد لایق این اندامه 

      سوال دوم : بله من در گذشته چندین بار احساس لیاقت لاغری رو داشتم ولی ب اندازه الان ک با این سایت آشنا شدم نبودن برای اینکه بی پایه و اساس بودن و طبق گفته های اطرافیان بوده ک باید رژیم گرفت تا رژیم نگیری این ورزش به دردت نمیخوره ، این رژیمی ک سلامتیم در خطر انداخت و باعث شد از لیاقت لاغری بودن منو ببره به بی لیاقتی در لاغری احساس پوچی و ناتوانی در لاغری اینکه هر چی بدوام نمیرسم بهش اینکه محاله و یه رویای دور دست 

      سوال سوم: روش هایی ک امتحان کردم چون توجه من رو برای چاقی برده بود عوض لایق بودن بی لیاقتی در وجودم دامن میزد و کاملا برعکس عمل میکرد چون بدن نمیفهمید ک متنفرم فک میکرد عاشقشم 

      سوال چهارم : من پیشنهادم اینه ک تا میتونم از خوردن و زندگی در لحظه لذت ببرم پیشنهادم اینه ک به شکل عالی با تمام تمرکزم غذاهارو بچشم و به احساس سیری توجه کنم و مثل لاغرها رفتار کنم وقتی گرسنه شدم سمت غذاها یا خوراکی ها برم 

      پیشنهادم اینه که باید این بدن رو دوست داشت چون با ارزش دارایی ماست  این کارخانه ای عظیمی ک مدام بدون وقفه در حال کار کردنه این بدن لایق دوس داشته شدن هستش این بدن کاملا هوشمنده 

      باید توجه کنیم ک از لحاظ ذهنی چی خورد این بدن میدیم به چه چیزی فکر میکنیم ؟! به هر چیزی که فکر کنیم بدن همون رو اجرا خواهد کرد 

      این ما هستیم ک تصمیم میگیریم به صورت آگاهانه چه داده های مثبتی به این به بدن بدیم 

      من کاملا آگاهانه میگم که لایق لاغر شدن هستم چون در میان انبوهی از خصوصیات مثبت خودم ک لاغری جزئی از این خصوصیات هست فقط لایق لاغری بودنش رو کم دارم ک اینجا مکتوب میکنم که من لایق همه چیز در این زندگی هستم 

      من وظیفه دارم ک این لاغری و این اعتماد به نفس و عزت نفس رو در خودم بالا بیارم و مثل الماس گران بها ازشون مراقبت کنم 

      من موظف هستم که به امید خدای بزرگم  خودم رو از افکار منفی ایمن کنم 

      قبل از پیدا کردن این سایت از خدای مهربونم اندام عالی خواستم گفتم خدایا تو برای من اندام زیبا شو 

      خدایا تو برای من موهای بلند و پرپشت شو ک هدایتم کرد به ی دکتر خوب و کار بلد و تحت درمان و مراقبت خداوند هستم  

      چه کسی بهتر از خدای مهربونم ک توسط دستانش منو به این سایت هدایت کرده چه کسی قابل اعتماد تر از این خدای مهربون ک همیشه هر وعدش ب حق بوده و هست 

      برای چندمین بار میگم من به این جسمی ک خدا آفریده با تمام وجودم اعتماد دارم به هوشمند شدنش به علاقمند بودن به متناسب بودن 

      لاغری راحت ترین کار دنیاست 🥰😃

      لاغری راحت ترین کار دنیاست 🥰😃

      الهی شکرت 😍😍😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا پوراشرف
      1401/12/11 11:56
      مدت عضویت: 438 روز
      امتیاز کاربر: 3140 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 335 کلمه

      سلام به استاد عزیز و عاشقان تناسب اندام با تناسب فکری 

      استاد امروز که داشتم با خودم مرور میکردم که یکی از موانع ذهنیم رو رد کنم به این فکر فرو رفتم که

      ما لازم نیست زور بزنیم 

      لازم نیست هر روز بگیم چیکار کنم که جسمم متناسب بشه و از وضعیت الانش خارج بشه

      لازم نیست خودمون رو مدام چک کنیم 

      لازم نیست لقمه هامون رو بشمریم 

      لازم نیست کلی معادله انجام بدیم تا ببینیم آیا سیریم گرسنه ایم لازمه غذا بخوریم یا هر چیز دیگه 

      اینا همه نتیجه اس 

      ما نمیتونیم با کنترل غذا و تیزبینانه مورد سنجش قرار دادن جسممون و رفتار جسمی مون متناسب بشیم این یکی از اون حرکت های زیرکانه ناخودآگاه هست که ما رو مجبور میکنه با عوامل بیرونی بخوايم خودمون رو تغییر بدیم ولی بازم در نهایت این کارها مارو به نامتناسب شدن میرسونه 

      حتی وقتی در مسیر تناسب با ذهن هستیم دست از اندازه گیری و چک کردن خودون نمیکشیم مگر اینکه بیشتر از توکل به تغییر عواملی مثل غذا و تحرک روی رد کردن موانع ذهنی کار کنیم

      استاد دوره ای که درمورد ورزش گذاشتین خیلی بهم کمک کرده تا نخوام زور الکی بزنم 

      بهترین کار رد موانع ذهنیه

      حالا این موانع میتونه

      احساس عدم لیاقت تناسب

      ارثی دونستن نامتناسب بودن

      تغییر جسمی موثر از بارداری ازدواج غذای زیاد سبک غذایی جدید که معمولا میگن به خاطر مواد غذایی ای که شیمیایی یا هر چی نامتناسب میمونیم یا به خاطر سوخت و ساز پایین یا به خاطر دارو یا هر چیز دیگه 

      طبیعت جسم  تناسبه

      اگه متناسب نیست به خاطر فرایند ناصحیحه

      هر چیز  که جسم ما به ما نشون میده 

      نتیجه اون چیزیه که قبول کردیم و حالا با رد شدنش اصلا اصلا اصلا اصلا لازم نیست زور بزنیم که تغییر جسمی کنیم 

      ولی اگر تغییرات رو می‌بینیم به خودمون به خاطر این مسیر درست افتخار کنیم و با اشتیاق بیشتری ادامه بدیم

      به قول قمیشی 

      بین من و آرزوهای دور به غیر از خودم(موانع ذهنی) هیچکی دیوار نیست

      امیدوارم به بهترین شکل موفق و موید باشید❤

      استاد از شما خیلی خیلی سپاسگزارم بابت این فضای عالی که ایجاد کردین تا با راه درست تناسب رو زندگی کنیم❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ♥ عادله
      1401/10/04 09:05
      مدت عضویت: 808 روز
      امتیاز کاربر: 5896 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 412 کلمه

      با درود به همراهان و استاد عزیز

      خیلی وقت بود به گذشتم فکر نکرده بودم و در این فایل خواسته شده که آیا احساس لیاقت داشتی؟

      اصلا،زمانیکه چاق شدم با رفتارها و گفتار اطرافیان مواجهه شدم،وجودم باور کرده بود که من توانایی و اراده لاغری رو ندارم.بارها رژیم گرفتم،ورزشهای سخت ولی چون باور این بود که نمیتونی لاغر شی لاغریم پایدار نبود،حالا که بهش فکر میکنم میبینم همه ی ما چاق ها چه زجری میدیدیم که لاغر میشدیم به وزن دلخواه میرسیدیم اما باور نداشتیم که لاغر شدیم،چون خودمون رو لایق تناسب اندام نمیدونستیم. کیلومترها پیاده رویی تازشم بصورت عادی بلکه ی گنی،ی چیزی ببندم که حسابی عرقم دربیاد که زودتر لاغر شم.زمانیکه مهمونی میرفتم از قبلش برنامه ریزی میکردم که چی بخورم چی نخورم و مدام فکر و زندگیم درگیر خوردن بود،از خواب بیدار شدم چی بخوریم ناهار چی بخوریم و الی آخر.اینها نشون میده من خودم رو لایق متناسب شدن نمیدونستم که این افکار و رفتارها رو داشتم وگرنه کدوم آدم متناسب خودشو درگیر اینجور مسائل میکنه؟

      به شکر خدا زمانیکه در این سایت هستم خیلی راضیم از رفتار و عملکردم،حرص و ولع ام کمتر شده،کمتر ترس از خوردن و کی بخورم دارم،وقتی مرتب میشنوی لاغر میشی،تو لایق بهترین اندام و زندگی عالی هستی،وقتی کلی از آدمها که در این سایت هستن مشابهه خودتن ودارن افکارشون رو تغییر میدن و از همه مهمتر احساس رضایت داری وقتی غذایی میخوری چون دیگه تو چرتکه نمیزنی 2قاشق اضافه خوردم پس از حجم شام کم کن،یا صبحونه کم خوردم 3قاشق به ناهار اضافه کن یا حتما یه کفکیر دست صاف برنج بخور،خب چقدر ذهن به آرامش میرسه وقتی درگیری ذهن کمتر میشه. برای اینکه احساس لایقت در خودمون ایجاد کنیم فایلها رو ببینیم نت برداری کنیم،همون فایل رو چندین بار بشنویم در موردش فکر کنیم،دیدگاه ها رو بخونیم و دیدگاهمون رو به اشتراک بزاریم و وقتی واسه مدتی این کار رو کنیم کم کم به ورطه ی عمل میرسیم و وقتی باور کنی به اندازه ی باورت حرکت میکنی و نتایجت رو میبینی.

      اینقدر در ذهن ما لاغری سخت و نشدنی ثبت شدنی لاغری به ساده ترین و بهترین روش رو سخت باور میکنیم باید قدرت پذیرش و باور رو زیاد کنیم و این هم فقط با حضور فعال در سایت حتمن ممکن میشه

      خدا رو بی نهایت شکر که به چنین سایت بی مانندی هدایت شدم و مسیری که خدا هدایت کنه قطعا رسیدن به آرزوهاست.

      با آرزوی موفقیت و لایق شدن تک تک شما عزیزان

      استاد بابت تهیه فایلهای بی نظیر و زمانیکه برای ما میذارید ازتون ممنونم

      عاطفه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ♥ عادله
      1401/09/26 00:28
      مدت عضویت: 808 روز
      امتیاز کاربر: 5896 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 420 کلمه

      خداوند رو بینهایت سپاسگزار و شکرگزارم برای شنیدن و دیدن فایل باارزش دیگه ای

      استاد عزیزم خدا قوت و سپاسگزار زحمات شما هستم

      دوستان عزیز و همراهم عرض ادب و احترام

      تا جایی که یادم میاد در تلاش برای لاغری بودم… گاهی با خودم فکر میکنم منی که هر لحظه بیداریم از چاقی متنفر بودم و دائم به رفتارها و حرفهای چاق کننده فکر میکردم، بخورم یا نخورم؟؟؟ چرا خوردی؟؟ و واقعا وضع دیوانه کننده ای داشتم و در حال بهبودم میتونستم اصن فکر کنم که من هم میتونم لاغر بشم؟… یک درگیری عجیب بین خوردن و نخوردن.. یک صدایی دائم بهم میگفت که بخور، منو تشویقم میکرد بخور، در نظرم غذاها رو لذیذ میکرد، وقتی میخوردمشون همون صدا ایندفه بهم میگفت چرا خوردی؟؟ الان کالری‌هاشو ببین!! 

      و در نظرم هر مقدار غذاییو که میخوردم تبدیل به چربی و اضافه وزن میکرد و برای رهایی از این وضع بارها رژیم گرفتم  و ورزش های طاقت فرسا انجام دادم و وزن کم کردم و دوباره اضافه وزن پیدا میکردم،، این شکست های پی در پی و حرف مفت دیگران و اطرافیان من رو به حالت انزجار میرسوند.. ولی باز از رویای لاغر شدن دست نکشیدم فقط این عوامل باعث شدن که من احساس لیاقت نداشته باشم که من هم لاغر میشم و بی اراده و ناتوان نیستم … اراده داشتم که بارها در صورت شکست ادامه دادم و توانمند هستم که بارها لاغر شده بودم ولی پایدار نبودن… احساس لیاقت در هر کاری لازم و ضروری..  در تحصیل،  در رسیدن به یک موقعیت کاری خوب و… من احساس لیاقت درونی نداشتم ولی به لطف الله مهربان این مدتی که در سایتم حالم بهتره و یک مقدار راحت‌تر کنار میام… من به لطف پروردگار همیشه در این مسیر خواهم ماند چون لیاقت داشتم که به این سایت هدایت شم خیلی از چاق ها اسم این سایت رو نشنیدن چه برسه عضویت تو این سایت… 

      دیگه عجله نمیکنم در لاغر شدن فقط انتظار لاغر شدن و احساس لیاقت متناسب شدن در خودم افزایش میدم چون همین دو تا به حد نصاب برسن خودشون منجر به لاغری میشن .. ممکن برای من یکسال طول بکشه برای یکی ۳ماه… مقایسه بنظرم یکی از کارها یا دلایلی که به شدت احساس لیاقت رو کم میکنه… چون من که نمیدونم بقیه در چه شرایطی، و در چه موقعیتی و جایگاهی رشد کردن و نسبت به من چقد تو ذهنشون فرمول‌های اشتباه ساختن… پس من با توکل به خدا و افزایش این دو و تکرار و تمرین به نتیجه دلخواهم میرسم.

      با آرزوی موفقیت در تناسب اندام برای خودم و همه شما همراهان عزیزم

      عادله.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 330 کلمه

      سلام خدا قوت به همه

      من از صمیم قلب و در مقابل حس درونیم مسئولیت چاقی خود را به عهده میگیرم و هیـــچ بهانه ای برای ان ندارم من اگه بهانه بیاورم برای ارثی بودنم در مقابل ان خواهرم بهترین اندام را دارد

      اگر دلیل بر پر خوری باشد برادرم بسیار بیشتر از من میخورد

      من هیــچ بهانه ای برای چاقی خود ندارم من یک نااگاه بودم من اندام پری داشتم اما از بچگی حس چاقی داشتم ولی اصلا الان ک فکر میکنم اصلا چاق نبودم

      از همان ابتدا همه میگفتند مریم ب مادرش میره چاق میشه و من از چاق شدن متنفر بودم دقیقا مانند همان مثال که از چیزی ک بدت میاد سرت میاد

      ناخداگاه به سمت چاقی رفتم حتی تا یک سال پیش مامانم هی میگفت داری چاق میشیا   داری چاق میشیاااا منم فکر میکردم واقعا چاق شدم ولی عکسامو ک میبینم میگم واقعا یک متناسب بودم

      خلاصه الانم همین طوره هر ک میبینه میگه وای چاق شدی چاق شدی و همه این ها رفته تو ذهن ناخداگاه من ولللیییی من مسئولیت چاقیمو به عهده میگیرم و به خودم قول میدم که باید برای خودم ارزش قائل شم من باید به خودم احترام بگذارم ، من لایق بهترین اندام هستم من در روابط و اجتماع یک انسان بسیار موفقی هستم اما دوست دارم برای همیشه یک خوشتیپ برای دل خودم باشم و در کار هایم موفق تر باشم با اعتـــــماد به نفس بالا تری به زندگیم ادامه دهم

      من میدونم با این دوره بهترین چیزهارو علاوه بر تناسب اندام به دست میارم

      من عاشق خودمم من لایق بهترینام چون خدا منو هدایت کرده و منو اگاه کرده هل داده به اینجا و من از این امتحان خدا به خوبیییی گذر میکنم

      من قول میدم به خوددم اول از همه چون من لایق لاغریم من میتونم در هر کاری موفق بشم من میتووونم

      من به خودم تناسب اندام و برای همیشه هدیه میدم من از خودم بهترین رو میسازم در همه جوانب زندگیم

      من لایق خوش اندام بودنم

      من استمرار میکنم و موفق میشم من از این بابت مطمنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 705 کلمه

      به نام خالق  زیبایی ها

      خیلی  این جلسه به دلم  نشست و  فکر می‌کنم خیلی کاربردی چون  یه  بار  تو  یه مرحله ایی از  زندگیم ازش استفاده کردم و خیلی جواب داد 

      من  وقتی  ۲۲ سالم  بود خواستگارهای مناسبی نداشتم و این باعث شده بود که حس کنم من  لایق  نیستم ولی  به خودم اومدم  و دیدم خیلی دخترایی که  شرایط ظاهری و اخلاقی از من پایین تری هستن خیلی خودشون رو  به قول معروف دست بالا میگرفتن و  ازدواج های  خوبی داشتن میگفتم چرا من از اونا زیباترم و خصوصیات اخلاقی خوبی دارم  نباید خودم  رو لایق  یک همسر خوب بدونم  اون موقع ها یادمه  سعی میکردم اعتماد به نفسم رو بالاببرم با مطالعه و خودشناسی خیلی موفق شدم و اتفاقا  یک همسری الان دارم  که  حتی  از رویاهام فراتر هست

      درباره  حس لیاقت چاقی من قبلا واقعا خودم  رو سر زنش میکردم  و همه چیز  زندگیم  رو ربط میدادم  به چاقیم میگفتم من چون چاقم  کسی  دوستم نخواهد داشت میگفتم من که چاقم  چرا باید برم پول بدم  لباس خوب  بخرم  وقتی  چاقم میگفتم  وقتی چاقم  چرا باید آرایشگاه برم چرا باید استراحت  کنم  یا غذای خوش طعم بخورم فکر میکروم اگر ترس از چاقی نداشته باشم و به فکر نباشم چاق تر میشم در حالی که دقیقا  بر عکس بود غافل بودم از اینکه اگر من از چاقی بترسم  از  غذاها بترسم  دقیقا چاق تر میشم چون با هر بار که حس غذای وجدان از خوردن غذا داشتم  داشتم  به خودم میگفتم  تو چاقی لیاقت خوردن این غذاهارو نداری هر بار که   لباس های مورد علاقم  رو نمی خریدم  داشتم میگفتم  که  من لایق لباس زیبا و خوش رنگ  نیستم هر بار که حساس بودم کسی درباره غذا خوردم  یا جاقیم نظر بده و ناراحت میشدم و گریه میکروم  یعنی خودم رو لایق چاقی میدونستم  یادمه  زن داداشم مسخرم میکرد میگفت چقدر خپل شدی اینقدر  بهت میگم  که به خودت بیای و من فکر میکردم  چه کار خوبی میکنه  منو تحقیر میکنه میخواد من به خودم بیام در حالی که همیت  باعث می‌شد مت حس  لیاقت چاقی بیشتر کنم  و روش  اصولی نبود 

      من حتی  تو خودم  نمیدیدم  که  برم آرایشگاه  و به خودم برسم مگر در موارد خاص و جشن آرایشگاه نمیرفتم 

      تفریح  و شادی و رقص رو حق خودم نمیدونستم  چون میگفتم  من که چاقم  وقتی همسرم حتی  میگفت تو زیبایی حس میکردم  که تو دلش داره میگه این چیه من گرفتم و اینو میگه که  من حالم  خوب بشه اینا همش  حس  لیاقت چاقی بود که من داشتم 

      کسی به من توهینی میکرد جوابش رو نمیداوم چون  خودم رو لایق نمیدونستم که از خودم دفاع کنم حقم  رو میخوردن دفاع نمیکردم  غذای  سرد یا مانده یا بد مزه و غذایی که دوست نداشتم  رو میخوردم  برای خودم  ماشین دربست نمیگرفتم  و خرج نمیکردم چون میگفتم من که چاقم  چرا باید این همه خرچ کنم  راه برم که لاغر بشم و  تند  غذا میخوردم و زیاد چون میگفتم من که لاغر نمیشم  با حرص و ولع  و رژیم های  سخت و و ورزش های سنگین خورم  رو تحت فشار میزاشتم و هزاران هزار ظلمی که به خودم  روا داشتم و واقعا الان میفهمم که چقدر من  مظلوم واقع شدم 

      ولی الان دیگه  راهم  رو عوض کردم  دارم  آموزش میبینم که کم کم  حس لیاقت  لاغری  رو در خودم افزایش بدم دیروز  بعد از  سال ها رفتم  لاک قرمز زدم رنگی که  قبلا جرعت نداشتم  بزنم برای خودم خوراکی های  محبوبم رو میخرم  غذام  رو دیزاین میکنم  و با آرامش و لذت غدا میخورم غذایی که دوست ندارم  رو نمی‌خورم  فقط برای اینکه  اون  غذا لاغر کنه چون الان  متوجه شدم که  غذا عامل  لاغری  من نیست  و این  احساس و رفتار منه که  باعث لاغری من میشه  الان وقتی که از ویترین مغازه ها زد میشم زیباترین لباسهازو انتخاب می‌کنم  که  بعد از دوره برم بخرم  شایدم همین روزا بخرم سایز کوچیکتر رو که لاغر  ششدم بپوشم  روزانه بزای خودم  و مسیر لاغریم وقت میزارم  دست از تحقیر خودم  بر داشتم من تا ماه پیش  تمام فکرم  عمل کردن بود ولی الان دیدگاهم  به کل  نسبت به عمل عوض شده و به خودم میگم چرا وقتی میتونم  به راحتی  با یه  تغییر فکر ک نوشتن   به تناسب برسم برم  جسم  نازنیمم رو  که  نعمت خداست  ببرم  زیر تیغ  و درد  بکشم  و غذای لاغر بشم 

      یاحق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mkhnilofar@gmail.com
      1401/05/09 22:34
      مدت عضویت: 846 روز
      امتیاز کاربر: 1606 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 145 کلمه

      سلام دوستاران تناسب فکری 

      من دو نوبت لاعری باذهن ۱۰۰ گام رو انجام دادم ولی لاغر نمیشدم حالا که خودمو با دفعه های قبل مقایسه میکنم میبینم اینبار حرفای استاد انگار به جان من میشینه و تمام و کمال باور میکنم ولی دفعه های قبل همش تو ذهنم دلیل میاوردم که نمیشه یا این حرف اشتباهه خیلی سعی میکردم حرفای استاد رو برای خودم منطقی کنم ولی همیشه یه ترسی ته دلم بود با این حال ترس از خوردنم کمتر شد والان خیلی راحت تر میتونم بگم من لیاقت تناسب اندام را دارم و اینبار از ته دلم ایمان دارم موفق میشم ولی دفعه های قبل خبری از این اطمینان نبود یه چیز جالب امروز گام پنجم هست و دخترم صبح به من میگفت مامان انگار لاغر شدی درحالی که خبر نداره من دارم چکار میکنم خدایا شکرت که منو انتخاب کردی و به نتیجه میرسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/04/06 17:40
      مدت عضویت: 1428 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 601 کلمه

      سلام

      من به خودم میگم چرا من خودم رولایق متناسب شدن . ثروتمند بودن . سلامتی و… بدونم ؟

      جوابهایی که به این سوال میدم:

      چونکه بیس متناسب شدن رو من تو ذهنم دارم و با آموزشهای نادرست ونا آگاهانه بیس جدیدی نصب کردم که سیستم بدنم رو ویروسی کرد و به راه خلاف چاقی کشیده شدم .

      ومن هیچ گونه فرقی با فردی که متناسب هست ندارم فقط کافیه با باورهای درست رفتار وعادت اونها رو پیدا کنم کم کم متناسب میشم .

      درسته شاید ذهنم بگه گفتنش آسونه ولی عمل کردنش سخته .

      راهی جدید برخلاف راههای قبلی . که نه خودت و نه خانوادت تجربش کردن برای لاغری .

      راهی همیشگی و بدون مقاومت که اثر موقت داره رو ترجیح میدم ولی حاضر نیستم ازمنطقه امنم بیام بیرون . 

      وخوب طبیعی هست که فردی همون رفتارقبلی وهمون عادت قبلی خودش رو داشته باشه طبیعیه که نتیجش هم مثل قبل بشه . 

      یه بارشهامت داشته باشم مسیری رو انتخاب کنم که جدید باشه تا بتونم نتایج جدیدی ازش کسب کنم . 

      من همون روز اول اینا روبه خودم گفتم واتمام حاجت کردم باخودم.

      یا این راه ذهنی رو تا آخرش ادامه بدم ونتیجه بگیرم.

      یا حسرت متناسب شدن داشته باشم  ولذتهای اون رو برای همیشه دفن کنم .

      حالا انتخابش با منه . 

      اگه راه دوم روانتخاب کردم دیگه حق ندارم غربزنم و خودم روسرزنش کنم . دیگه حق ندارم آرزوی پوشیدن لباسهای سایز مدیوم رو داشته باشم . دیگه حق ندارم آرامش داشته باشم و با لذت غذا بخورم .

      چونکه من نخاستم که به خودم بفهمونم که من میتونم متناسب بشم . بهانه بی بهانه .

      چرا اینهمه دوستان شگفت انگیز تونستن اونوقت من نمیتونم؟ .

      این بود که حرکت کردم و گفتم خدایا به امید تو.

      بااینکه خسته ام از روشهای قبلی والانم نای روش جدید رو ندارم اما اینبار دوباره حرکت میکنم چون روشش فرق داره . بر ترس ازنشدن غلبه میکنم و به خودم نیمه گمشده متناسب رو هدیه میدم .

      طوری نشده یه سری اشتباهاتی در توجهاتم بود که درسته تاوان سنگینی داشت اما مزیتش این بود که بزار یه بار دردم بگیره تا متوجه ورودی ذهنم باشه که هرکس یه چیزی گفت بی دلیل نپذیرمش.

      توجهات روی چاقی . توجهات روی دردهای چاقی . میبرم توجهاتم رو روی متناسب شدن ولذتهای متناسب شدن .

      نه من بلکه کلیه دوستانی که اضافه وزن دارن لایق متناسب شدن هستن چون اصلمون و ریشمون و کدهای متناسب شدن رو در وجودمان داریم ما یه سری تبصره برای متناسب شدن گذاشتیم اون تبصره ها رو پیدا کنم وباطل کنم .

      مثلا درمدرسه میگفتن هرکی بالاترین نمره رو بیاره شاگرد اول هست . ومن تبصره بزارم به شرطی که قدش بلند باشه و چشمانش آبی باشه .

      خوب طبیعی هست من اگر نمره ۲۰ هم بیارم با تبصره ای که گذاشتم اول ازهمه خودم مشمول این قانون دانشگاه نمیشم ‌و لایق شاگرد اول شدن نیستم .

      حالابیام این تبصره رو حذف کنم خوب به راحتی مشمول قانون دانشگاه میشم وشاگرد اول میشم .

      پس فرق درچی بود که باراول من لایق شاگرد اول نبودم ولی همون من بار دوم لایق شاگرداول شدن هستم ؟

      هیچی همون تبصره مسخره . که راه موفقیت منو سد کرد .

      من خودم یه باور یا تبصره مسخره ای که داشتم این بود هرچه وضع مالی بهتربشه طرف چاق ترمیشه .

      ووقتی که دردوران تحصیلی دستم توجیب پدرومادرم بود کمی اضافه وزن داشتم ولی بعداینکه شاغل شدم هرسری چاق تر میشدم .بایه سرعت زیاد .

      خوب من چی کارکردم ؟ 

      اومدم درمحیط اطرافم کلی نمونه پیدا کردم که ثروتمند شدن ولی متناسب تر شدن.  واین  باور مسخرم باطل شد ومن کلی کاهش وزن پیدا کردم .

      من لایق برخورداری از تمامی مواهب الهی رو دارم به شرط اینکه تمام تبصره ها رو پاک کنم تا منم لایق برخورداری از مواهب الهی بشوم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1400/12/09 20:05
      مدت عضویت: 1428 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 764 کلمه

      سلام

      از وقتی که متوجه شدم کانون توجهات ما نسبت به هرموضوعی باعث گسترش آن موضوع در زندگی ما میشع متوجه شدم من لایق چاق شدن بودم .

      این من بودم که وقتی به خواهرم بزرگترم گفتن علت چاق تو کم تحرکی و خواب زیادت هست و من میشنیدم یه کم به خودم زحمت ننداختم فکرکنن ببینم درسته یانه . بلکه چشم بسته پذیرفتم .

      وقتی میشنیدم که تو به عمه هات رفتی یه لحظه فکرنکردم که چرا بچه های خودش بهش نرفتن من بهش رفتم .

      وقتی میشنیدم که امکانات رفاهی باعث شده خانمهای این دوره زمانه چاق بشن یه نگاه به دوربرم ننداختم بگم پس چرا اطرافیان ما که وضع مالیشان خیلی بهتر ازماست متناسبن .

      وقتی بهم گفتن پشت میزنشینی ات باعث چاقی میشه یه نگاهی به همکارام نکردم که داخل یه مجموعه با کلی خانم متناسب چرا اونها متناسبن ؟

      وقتی میشنیدم چاقها استقامت بدنیشون زیاده یه آن فکر نکردم که چرا خاهرم که بیخ گوش منه لاغربود سالم بود چاق که شد کبد چرب و… مبتلا شد . 

      بله درسته. حق من بود که من چاق بشم . وقتی زندگی ما رو توجهات ما میسازه و منم تمام توجهاتم به چاقیم بود خوب اصلن طبیعی بود من چاق بشم .

      و وقتی پیاده روی میکردم ومیومدم خونه زانوهام درد میگرفت مرتب زانوهام رو مشت میزدم که تو که میبنی من چاقم و بهت احتیاج دارم چرا کمکم نمیکنی لاغر بشم و زودی درد میگیری؟؟

      وفردا باهمون پاها درحالیکه تحت فشار دردپاهام بودم باز میرفتم پیاده روی . 

      وقتی گرسنم میشد و میرفتم سر یخچال خودم رو میزدم که چرا اینقدر شکمو هستم ونمیتونم طاقت بیارم .

      وقتی هر روز میرفتم رو ترازو و میدیدم وزنم کم نشده کمرم میشکست که دیگه باید چی کارکنم .

      وقتی گرسنم میشد غذامو کم میکردم ومعدم درد میگرفت دیگه به حس نومیدی منو میگرفت که پاهام ومعدم که همراهم نیستن و کمک نمیکنن من چی جوری لاغر بشم .

      ماه رمضان که میشد میخاستم روزه بگیرم فشار معده هنقدر اذیت میکرد که سریع بعد افطار بایستی میرفتم سرم نمکی تزریق کنم و دوستم رو میدیدم که پوست واستخوان بود و راحت روزشو میگرفت و بهم میگفت گرسنم نمیشه فقط یه کم تشنه میشم میگفتم خدایا این دیگه چه مدلیه .

      منی که چاقم واینهمه چربی . الان چربی نمیتونه جلوی ضعف منو بگیره وبدنم از اون تغذیه کنه پس کی میخاد از این چربی استفاده کنه .

      وقتی همکارام میگفتن تو خیلی بد چاق میشی وهرکی تو رو ببینه فکربد درموردت میکنه انگار چشام سیاهی میرفت و از خودم متنفر میشدم و مرتب سعی میکردم موقع وایستادن شکمم رو بدم داخل تا کسی متوجه نشه .

      وقتی داخل حیاط آنقدر طناب میزدم و دورحیاط میدویدم که خواهرم میگفت نمیخاد این کارا رو بکنی یه تکونی بخور خونه رو تکونی کن و تمیز کن لاغر میشی .

      وقتی میرفتم تو اتاقم داخل گرمای تابستان بدون پنکه یا کولر فقط میرقصیدم وداخل چشمام پر عرق میشد وچشام سیاهی میرفت و… داشتم لیاقت چاق تر شدن رو به خودم میدادم .

      وکم کم احساس ناتوانی در لاغر شدن درمن شکل گرفت که نمیتونم وکسی دراطرافم ندیدم که چاق بوده باشه و تونسته باشه لاغر بشه که منم امید بگیرم بگم فلانی تونست پس منم میتونم .

      اگرچه به گذشتم فکر میکنم که من در زمینه تحصیلی و کاری موفق بودم و خیلی کارها رو من تونستم بکنم مثل یک روز سه تا امتحان در ترم آخر دانشگاه داشتم و دوتا درسش دریک ساعت بود وهمزمان بود و من هر سه تا رو قبول شدم .

      منی که بار اول درکنکور سراسری قبول شدم .

      منی که درمحل کارم بهترین بودم وزود ترفیع میگرفتم . منی که درکمتر ازیکسال هم آرایشگری رو فقط عصرها آموزش دیدم درحالیکه صبحها سرکار میرفتم و درهمون سال سالنم رو بازکردم وصبحها میرفتم شرکت وعصرها درسالن خودم بودم تازه باشگاه هم میرفتم و… .

      اما توموضوع چاقی درمانده بودم و راه حل بنیادی نمیدیدم .

      اما 

      اکنون تمام توجهاتم رو از چاقی برداشتم ودیگه خودم رو با روشهای فیزیکی لاغری اذیت نمیکنم از جسمم باتمام وجود مراقبت میکنم وهرجا کاری بهم حس بدی بده انجامش نمیدم وعاشقونه بدنم رو همینطوری دوست دارم .

      و آموزشهای بی نظیر وارزشمند استاد رو با جان ودل دنبال میکنم چون نه تنها باعث رسیدن به آرزوی لاغریم میشه بلکه چگونه زیستن رو بهم آموخت ودرتمام جنبه های زندگیم به کار میبندم . 

      وتا الان کلی از مسایل زندگیم رو باهاش حل کردم .

      ومیدونم من به آرامی وبا ذهنم چاق شدم پس باصبر وحوصله و با قدرت ذهنم لاغر میشم . چون من عاشق و من لایق متناسب شدن هستم . واین حق طبیعی منه که دروجودم بود و من با ناآگاهی از مسیر خارج شدم برمیگردم و به مسیر درست میرم.   من لیاقت متناسب شدن رو دارم ومن متناسب میشم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/11/28 12:27
      مدت عضویت: 1028 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 573 کلمه

      لیاقت داشتن برای رسیدن ب هر موفقیتی لازم است
      هر فردی ب اندازه لیاقت خودش از جهان و نعتهای ان سهم خواهد برد
      چیزی ک‌من اصلا نمیدونستم فک میکردم برای داشتن هر چیزی باید تلاش بیشتر بکنم یا م۶در پولدار یا همسر پولدار یا دکتر و مهندس و شغل باید داشته باشم و چن اینا نبود خودمو لایق هیچ ثروتی نمیدونستم حتی قدرت لاغری
      بارها و بارها از چاق شدن بدنم اذیت بودم بارها خودم خواستم نبینم از آینه از عکس فراری بودم بعد میگفتم چرا چاق میشم اخه من زیاد نمیخورم بعد اعصابم بهم میخورد وپرخوری میکردم چن اون موقع ب این نکته میرسیدم ک هیچی برام فرق نداره خسته میشدم از افکارم از خودم
      وقت جایی میرفتم اونقدر از پوشیدن لباسهایی ک تنگ شدن ولباسی ندارم بپوشم ب تنگ میومدم
      هیچ جایی برام شیرین نبود برام هیچ جایی هیجان نداشتم
      چن خودم لایق لاغری نمیدیدم
      اصلا ب اون نکته ای رسیدم ک ناتوان میدونستم ک بتونم لاغر شم
      دیروز یکی ازفامیلا ک لاغره اونقدر نقل خورد نگو پس اگه خوردن چاق میکرد اونوچاق میکرد
      من از خودم ناامید شدم چن فک میکردم اونی ک باید لاغر بشه اراده منه
      ن ذهنم
      همیشه معدمو مقصر میدونستم
      نمیتونم بگم خودمو مقصر نمیدونستم ولی بقیه چیزهارو هم مقصر میدونستم اماالان میدونم ک من اول واخر خودم مقصرم
      مقصر چاقی مقصر ناتوانی
      پس همه افرادی ک چاق هستن ب شکلهای مختلف ب چاقی خود توجه کردن با توجه کردن لیاقت چاق شدن را درخود افزایش دادن وچاقتر شدن
      همیشه خودمو سرزنش میکردم ب خاطر خوردن یک تیکه کوچیک از چیزی ک دوس دارم
      یا بابت زیاد خوردن از حدی ک در نظر گرفته بودم

      یا خجالت مکشیدم از رفتن ب مهمانی یا جایی یا خرید

      در تموم رژیمها و ورزشها من بیشتر و بیشتر خودم در رسیدن ب لاغری ناتوان میدیم یادمه یبار ی دکتری گف چ وضعه چ خبرته این همه چاقی برو فلان عطاری داری چربی سوز بده
      با این ک اصلا اعتقادی نداشتم اما اونقدر دیگه خسته شدم بودم رفتم در تموم مسیر ن شوقی داشتم ن اشتیاقی رفتم خانومه ی چن تا چیز مزخرف گف ی دارو ر بمن داد من همونجا گفتم ب مامانم ک خجالت کشید م ازش گرفتم والا من میدونم این مزخرفات منو لاغر نمیکنه و استفاده نکردم
      ب قدر اون روز من ناراحت بودم ک نگو
      از وجود خودم شرمسار بودم
      تموم اون روشها ب من ی چیزی رو میگفتن اینک تو لاغر نمیشی اگه هم بشی زود برمیگرده

      اما از وقتی اومدم ب لاغری با ذهن حس میکنم میتونم من لاغر شم لاغر شدن طبیعیه
      اسونه میشه چرا نشه این همه ادم تونستن چرا من ن
      واقعا ب اون جایی رسیدم ک میدونم و فقط و فقط با ذهن میشه لاغر شد
      با خودم با قدرت خودم ن چیزی
      من چن بار تونستم با روشهای غلط لاغر بشم ۳۰ کیلو ۱۹ کیلو ۷ کیلو
      در سخترین شرایط
      تونستم در سخترین شرایط درسمو تموم کنم
      تونستم خیلی چیز هارو ک بلدش نبودم انجام بدم
      تونستم خیلی کارهای سخته دیگه مثل بخشیدن گذشتن رو انجام بدم
      آشپزی و خونه داری بچه داری هیچ کدوم اینها رو من بلدش نبودم انجام دادم
      پس چرا نتونم لاغر شم
      چرا
      لاغری حق منه
      من لایق زیبایی و خوش پوشی خوش اندامی هستم
      لایق لباسهای زیبا رو اندامی هستم
      لایق شکم بدون چربی اضافه هستم من لایق بدنی بدون چربی اضافه هستم من لایق سالم بودن هستم
      بدن من قدرتمنده و خودش خودشو درمان میکنه چن عاشق طبیعت خودشه
      من لایق جوون بودن هستم
      من لایق بهترینها هستم لایق زیبایی اندام هستم
      لایق تناسب فکری هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1400/11/22 19:42
      مدت عضویت: 1416 روز
      امتیاز کاربر: 490 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 723 کلمه

      سلام به همگی 🌹🌹

       گام پنجم 

      باید لیاقت لاغر شدن راداشته باشید 

      یادمه تو دوران تحصیل فوق العاده درس خون بودم خیلی منظم و دقیق بودم رو انجام تکالیفم و حتی یک  بار هم پیش نیومد که من درس نخونم یا نمره بدی بگیرم . یادمه یبار یکی از بچه های کلاس حسودی کرد بمن که چرا معلم به همه تکلیف تنبیهی داده چون نمرشون کمه و به من نداده . معلم هم گفت ایشون وقتی وظیفشو به این خوبی انجام میده و همیشه ی خدا درسش و میخونه معلومه که تنبیه نمیشه .

       تو کل دوران مدرسه مورد احترام بودم و اصلا نمیدونستم نمره کم چیه تنبیه چیه فقط  چون به واسطه ی تلاشم فقط تشویق میشدم و بابهترین نمرات پاس میکردم درسارو .چرا چون استمرار داشتم بااشتیاق و علاقه انجام میدادم .   هرکسی به اندازه تلاشش به اندازه لیاقتش نتیجه میگیره واقعا . 

      چه تلاش و استمرار در جهت دلخواه باشه چه نادلخواه ذهن ما فکر میکنه که ما علاقه شدید به اون مورد خاص داریم و لیاقتمونه که داشته باشیمش و اونو  تاجایی که بشه گسترش میده . مثل چاقی که در خود من حدود بیست ساله که ریشه داره و شاگرد اول این درس بودیم تقریبا هممون

      تمام روزهایی که من غصه خوردم حرص خوردم به جسم نازنینم بدترین فشارهارو اوردم . حتی کمردرد و زانودرد حاصل از ورزش سنگین هم دلمو به رحم نمیورد که دست از سر این جسم بی نوا بردارم انقدر اذیتش نکنم .خودمو باعالم و آدم مقایسه میکردم و روحیمو به صفر میرسوندم. با هر احدالناسی درباره چاقی ساعت ها حرف میزدمو حرف بقیه رو باور میکردم و بارها به جسمم صدمه میزدم به واسطه رژیمای مذخرف و غیراصولی و حسم و تاروزها بد میکردم . 

       همه اون روزا من داشتم به ذهنم ثابت میکردم که من عاشق چاقیم لیاقتشو دارم چون شبانه روزی تمرکزم روی اون موضوعه درحالیکه قلبا نفرت دارم حتی از صدگرم اضافه وزن .ولی داشتم خلاف جهت آب شنا شنا میکردم . و ذهنمم به بهترین شکل گسترشش داد تو زندگیم و چندین و چند سال منو درگیر کرد .

      حالا باید چیکار کرد ؟درست مثل چاقی باید رفتار کنیم امادرمسیر برعکس . همونطور که فقط من مسوول چاق شدنم بودم(که اینو با بودن تو دوره ها متوجه شدیم تاقبل اون هزارتا بهونه داشتیم و گردن بقیه مینداختیم اما الان میدونیم که ما مسوول چاقیمون هستیم )حالا  باید صدرصد مسوولیت لاغریم رو هم به عهده بگیرم و فقط و فقط تکیه ام بخودم و قدرت ذهنم باشه نه هیچ عامل بیرونی مثل ورزش و رژیم سخت و دارو …..اگه خودبخود چاق شدم خودبخودم باید لاغر بشم.

      هرچی که شنیدم درباره اینکه نمیشه و نمیتونم و  تقدیر اینه و …..همه رو بریزم دور و فقط بگم من میتوووووووووووونم .اصلا اگه تونستم چاق شم درس بخونم آشپزی و خیاطی و زبان یاد بگیرم و هزارتاچیز دیگه پس بی شک لاغری رو هم میتونم چون اصل  تمام اینا یکیه واونم آموزش دیدنه 

      با استمرار به ذهن ناخودآگاهم بفهمونم که من عاشق لاغریم تمام تمرکزم و بزارم رو لاغری .روی آموزش های سایت روی لذت هایی که قراره بعد متناسب شدن نصیبم بشه . و ازهمه مهمتر درلحظه شاد باشم احساسمو خوب نگه دارم .

      ما همه انسان های لایقی هستیم . لایق بودیم که اصلا اجازه ی ورود به این دنیارو داشتیم خدا درما انقدر شگفتی و توانایی دیده که به عنوان جانشین خودش مارو به زمین فرستاده اما ما بخاطر آموزشای غلط از بچگی خودمون رو محدود و ناتوان دیدیم .

      برای خداوند هیچ فرقی بین انیشتین و یه انسان دیگه نیست .فقط اون تونسته خودشو کشف کنه بقیه هنوز نتونستن .واقعا تنها تفاوت ماها همینه .

      خودمونو دست کم نگیریم تا جهان هم مارو ارزشمند و شگفت انگیز ببینه اونوقته که خواسته ای نمیمونه که نشه بهش رسید

      دیگه ازین قشنگتر و آسونتر که به افکار چاق کننده که مایه ی عذابن فکر نکنیم و بجاش به لاغری که عاشقشیم فکر کنیم . تنها یه تغییر نگرش لازمه که اونم با بودن در مسیر خودبخود تغییرات ایجاد میشه . 

      ماها انتخاب شده ایم هدایت شده ایم و کسی رو که خدا به راه راست هدایت کنه سختی و ناراحتی وجود نداره تواون مسیر همش عشقه لذته آگاهیه 

      جدّا اگر من و شما  که اشرف مخلوقاتیم لایق اندام زیبا نباشیم کی لایقش باشه؟؟؟!!!

       داشتن تناسب اندام،سلامتی،ثروت ،روابط عالی و ….بهترین ها درهرچیز حق طبیعیه من و هر انسانیه که داره نفس میکشه .و من بزودی به چیزایی که لیاقتش رو دارم میرسم .🍃🍃🍃🍃🍃

      همگی درپناه خداوند شادو متناسب باشید💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آزیتا
      1400/07/26 06:57
      مدت عضویت: 1682 روز
      امتیاز کاربر: 6648 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 692 کلمه

      با سلام 

      نوشته ابتدای این فایل رو چند بار خوندم و هربار عمیق تر به معنای لیاقت داشتن فکر کردم هر بار در ذهنم مرور کردم که علت چاق شدن من چی بوده؟ چرا سال ها در اندام متناسب بودم و یک باره از آن اندام ایده ال فاصله گرفتم و چاق و چاق تر شدم 

      فایل مربوطه را گوش دادم و در ذهنم خودم  رفتارهایم را مورد بررسی قرار دادم.

      بحث داشتن لیاقت برای رسیدن به موفقیت پیش آمد و من به درستی مفهوم آن را دارم درک می کنم آدمها به باورهایشان می رسند نه به آن چیزی که آرزو دارند. 

      باید باور عمیق و قوی داشته باشند و از ته قلبشان بخواهند تا بهش برسند وقتی باور لیاقت داشتن را در خودت پرورش بدی دنبال هیچ بهانه ای برای چاقی نمی گردی، دیگه هیچ عاملی نمی تونه تو رو به سمت چاقی بیشتر هدایت کنه، دیگه مسئولیت پذیر میشی و می بینی که علت تموم این رفتارها خودت هستی. 

      خودتی که در هر موقعیتی اضافه میخوری، بی حوصله ای میخوری، ناراحتی میخوری، هزارتا عامل را دلیل چاقی خودت می دونی و اصلا نمیخوای بپذیری که مقصر شرایط پیش اومده فقط خودت هستی واین تویی که داری لیاقت چاق شدن را در خودت پرورش میدی وگرنه خیلیای دیگه هم هستن که شرایط مشابه تو رو دارن و اصلا اضافه وزن ندارن اونا خودشون لایق بهترین اندام می دونند.

       لیاقت پوشیدن زیباترین و شیک ترین لباس ها رو تو خودشون پرورش دادن، چاقی خودشونو به زمین و زمان مربوط نمی دونن و مسئولیت هر چیزی رو تو زندگی به خوبی قبول کردن و شرایط را آنگونه که دلشون میخواد رقم می زنند.

      لیاقت لاغر شدن یه دارو نیست که بخوری و بتونه تو را لایق کنه، لیاقت لاغر شدن با گرفتن رژیم و نخوردن و ورزش و رفتن باشگاه و… بدست نمیاد.

      هیچکدوم از ما برای چاق شدنمون نه زحمتی کشیدیم و نه سختی دیدیم بلکه بارها رفتارهای اشتباه خودمون رو تکرار کردیم تا جسممون را به شرایط چاقی رسوندیم در واقع به خوبی لیاقت چاق شدن را درخودمون پرورش دادیم.

      هرجا که از دست چاقی کلافه شدیم و حرص خوردیم، هر وقت از اندام خودمون متنفر بودیم و می خواستیم با رژیم و ورزش کارمونو درست کنیم، هر جا که اعتماد به نفس خودمون را از بین بردیم و فقط خودمون را سرزنش کردیم و… در تمام اون لحظات داشتیم لیاقت چاقی بیشتر را در خودمون گسترش می دادیم و ذهن ناخودآگاه وقتی توجه ما را به چاقی می دید آن را در زندگی ما گسترش می داد و ما روز به روز به سمت چاقی بیشتر هدایت می کرد چون ذهن نمی تونه تشخیص بده که علت توجه ما چیه؟ برای اون تنفر و توجه یکسانه وقتی مرتب چاقی خودمون را بررسی می کنیم ذهن ناخودآگاه اونو به منزله توجه بیشتر می دونه و همون را در زندگی ما افزایش میده.

      همان طور که لیاقت چاقی را در خودمون پرورش دادیم باید بتونیم افکار و باورهای لاغر کننده را در وجود خودمون بپذیریم باید باور داشته باشیم که ما لایق خوردن بهترین خوراکی ها هستیم، باید قبول کنیم که لیاقت پوشیدن شیک ترین لباس ها را داریم باید بپذیریم که لیاقت داشتن اندام متناسب را داریم باید بپذیریم که مسئول شرایط پیش آمده فقط خودمان هستیم و الان هم خودمان می توانیم به اندام متناسب و ایده آل برسیم باید دست از مقصر دانستن این و آن برداریم باید بپذیریم که شرایط پیش آمده برای ما فقط خودمان هستیم و هیچکس دیگری مقصر نیست.وقتی این ها را مسئولانه بپذیریم اونوقت می بینیم که لیاقت ما خیلی بیشتر از چیزی است که تا کنون بهش رسیدیم اونوقته که می تونیم برای رسیدن به آنچه لیاقتش را داریم حرکت کنیم و درمسیر بمونیم

      باید بارها به خودمون بگیم که لیاقت ما رسیدن به بهترین اندام هست، رسیدن به بهترین وضعیت رسیدن به اندامی که نه تنها در رویا می بینیم بلکه داشتن آن اندام ایده آل حق ما و لایق ماست.

      بهانه تراشی را برای یک بار هم که شده باید کنار گذاشت و مسئولیت چاقی را پذیرفت و به خودمان قول رسیدن به آنچه لیاقتش را داریم بدهیم و دنبالش باشیم اگر گاهی از مسیر خارج شدیم نا امید نشیم و در مسیر استمرار داشته باشیم تا به هدف نهایی خود برسیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Jazab
      1400/06/20 07:39
      مدت عضویت: 980 روز
      امتیاز کاربر: 237 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,123 کلمه

      سلام به استاد عزیزم دوستان هم مسیرم

      من از زمان کودکی بخاطر حرفها والدینم که دختر فلانی چه تپل است قشنگه و اگه میخواه قوی باشی قشنگ باشی سالم باشی باید چاق تپل بشی و راهش هم خوردن است و خودمم میدیدم چقدر تپل بودن با ارزش است اگه تپل بشم از منم تعریف میشه دیگه از همون زمان دبستان بود فک کنم دقیق یادم نمیاد چاق شدن دوست داشتم ولی لاغر بودم تا اینکه یکم بزرگتر شده ام رفتم دبیرستان وچون تازه حرف نظر دیگران برام اهمیت پیدا کرد و از همان زمان ترس اینکه اگه چاق بشم زشت میشم دخترا مسخرم میکنن برداشت و بابامم چاق بود گفتم اره منم شبیه پدرم میشم و دیگه یجورهایی خودم چاق میدیدم با اینکه اصلا چاق نبودم رفتم  دوم دبیرستان که بودم دیدم دوستام لقبی واسه شوخی بهم دادن ورگرده یعنی پهلو داشتن دیگه از همان زمان استارت چاقی من زده شد و احساس میکردم اینقدر چاقم که دیگه اصلا لاغر بشو نیستم شاید نیم کیلو هم اضافه وزن نداشتم ولی خب ترس حرف دوستام دیدن پدرم و دیگه پذیرفتم اره من چاقم و دیگه خوردنم زیاد شد گفتم من که چاقم طبیعی زیاد بخورم هنگام خرید لباسها گشاد برمیداشتم میگفتم به فروشنده مثلا مانتویی میخوام که به بدنم نه چسپه چاقیم نشان بده لباس گشاد بدیت و رنگ ها تیره برمیداشتم و به شدت از خودم متنفر بودم خودم لایق هیچ موفقعیتی نمیدونستم و هر موقع فرد چاقی میدیدم میگفتم وای نکنه مث این شم و خلاصه پذیرفتم که من چاقم و دانشگاه که رفتم دیگه شدیدا خودم ادم بدبختی ضعیفی میدونستم یک دختر چاق زشت و به شدت از خودم متنفر بودم و رفتم دانبال روش ها لاغری و خیلی از موفقعیت ها خوبم از دست دادم بخاطر چاق بودنم حتی خجالت میکشیدم بلند بشم و جواب سوالات استاد بدم با اینکه بلد بودم ولی خجالت میکشیدم همیشه اخر کلاس مینشستم  یا وقتی خواستگار برام میومد میگفتم ای بابا من چاقم زشتم فلان بیکارم من نمیخواد بابام بیماره و خیلی موفقعیت هام همین جوری با باورها مخرب چاقی از دست دادم حتی خجالت میکشیدم در جمع با کسی حرف بزنم و تو همه چی خودم شکست خورده ضعیف میدونستم وبه شدت از خودم متنفر یودم 

      هنوزم چاقیم بصورتی نبود که این کارها کنم و اینجوری خودم ناتوان ببینم ولی دیگه باور کرده بودم و قبل از هرکاری خودم شکست خورده میدونستم 

       اگه جسم من دو کیلو اضافه داشت در ذهنم بیست کیلو بود شایدم بیشتر چون همیشه با افراد به شددت چاق خودم مقایسه میکردم میگفتم نکنه مث این بشم و هر وقت قدمی بر میداشتم واسه لاغر،شدن در ذهنم نجوا ها میومد که بابا بیخیال سخته لاغری میخواه چکار خودت تغییر نده همین جور که هستی خوبهه دنیا واسه مردن است همین امشب بخور از ماه دیگه رژیم بگیر بابات چاق است توهم مث باباتی لاغر بشو نیستی و سرزنش خودم و سرزنش توسط والدین و اینکه خوبی حالا همین جور خوبی دیگه چاق شدی لاغر،بشو نیستی و دیدن تبلیغات که واسه لاغر شدن باید فلان دارو بگیری و من بخاطر ترسم حسرت میخوردم میگفتم اگه نمیترسیدم میگرفتم میخوردم یکماهه لاغر میشدم بعد میگفتم نهه بابا میکشتم همین جور طبیعی ورزش میکنم متناسب میشم خلاصه از زمانی خودم شناختم چاق شدن برام طبیعی شده بود لیاقت چاق شدن در خودم به وجود اورده بودم طبیعی کرده بودم چاق شدنم و پذیرفته بودم که چاقم و متناسب هم نمیشم چون سخته نمیشه و من قبل انجام دادن روش واسه لاغر شدن باور کرده بودم سخته چون هر که میدیدم تا داره با زحمت فشار محدود کردن خودش متناسب میکنه و باور کردم که اره من نمیتونم چون سخته ولی دانبال روش ها لاغری میرفتم یک مدت ادامه میدادم میدیدم که متناسب نمیشم یا دارم به سختی نیم کیلو کم میکنه طی یکماه و رها میکردم میرفتم دانبال یک روش دیگه و همین جور ادامه دادم تاکه هدایت شدم به مسیر لاغری با ذهن 

      من همیشه به چاقی خودم توجه کردم و فراری بودم از خودم و بدشدت خودم لایق هیچ موفقعیتی در هیچ زمینه ای نمیدونستم و همش تقصیر چاقی خودم والدینم میدونستم و همیشه خودم لایق چاقی بیشتر میدونستم 

      من باید همان جور که توضیح دادم چطور چاق شدن در خودم به وجود اوردم با پذیرفتن چاق هستم طبیعی چاق بشم و لیاقت چاقی در خودم تقویت کردم و چاق شدم الانم باید مسئولیت لاغری خودم بپذیرم و بگم من مسئول چاقی خودم هستم این جسمی که الان واسه خودم ساختم کار خودم بوده از طریق ذهنم و باورها چاق کننده من این ساخته ام این زندگی به این شکل خودم واسه خودم ساخته ام و اگه میخوام از روش صحیح بدون فشار محدویت رنج سختی تا اخر عمرم متناسب بمونم باید مسئولیت چاقی خودم بپذیرم و مسئولیت لاغریمم بپذیرم بگم من خودم این چاقی ساختم واسه خودم الانم خودم میتونم خودم متناسب کنم و هیچ کس جز خودم به خودم نمیتونه کمک کنه تمرین نوستن فایل گوش دادن خواندن اینها یک کمک است واسه فرد ولی اصل کار خودمم

       و من فرخنده در بیستم شهریور ماه ۱۴۰۰ مسئولیت چاقی خودم میپذیرم و مسئولیت لاغری خودمم میپذیرم و همواره در روش صحیح قدم بر میدارم و مطمعنم همین ذهنی که تونسته من با باور افکارم چاق کنه همین ذهن با اموزش صحیح و باورها صحیح من متناسب میکنه و

       من لیاقت لاغر شدن دارم

       لیاقت پوشیدن لباسها رنگ شاد دارم لیاقت رقصیدن در جمع دارم 

      من لیاقت با لذت غذا خوردن دارم 

      من لیاقت الگو بودن دارم 

      من لیاقت شادی خوشحالی تفریح با احساس خوب دارم 

      من لیاقت اعتماد بنفس خود ارزشی حال خوب سلامتی زیبایی دارم 

      من لیاقت رسیدن به هرهدفی دارم

      من لیاقت داشتم که خداوند من هدایت کرده به این مسیر صحیح خداوند خودش برام انتخاب کرده پس من توانایی لیاقت متناسب شدن دارم 

       من میتوانم همین جور که خیلی هنرها یاد گرفتم هنر چاق شدن یاد گرفتم الانم هنر متناسب،شدن یاد بگیرم با اموزش صحیح اگه قبلا نتونستم چون طرز فکرم روشم اشتباه بوده یک مثال میزنم همان جور که اتیش درست کردن یاد گرفتم اتیش خاموش کردنم یاد میگیرم 

      چاقی مث یک اتیش زیر خاکستر بود و الان دارم یاد میگیرم که چجوری این اتیش خانمان سوز خاموش کنم در ذهنم و احساسم رفتارم نشان میده دارم خاموش میکنم شعله چاقی رو یا روشن 

      مطمعنم هرکسی از این مسیر حرکت کنه و با تعهد جلو بره عمل کنه به گفته ها استاد حتی زودتر از زمانی که فکرش نمیکنه متناسب میشه بدون اینکه اصلا بفهمه چی شده یهو مبینه یک فرد جدید با افکار جدید خوش احساس با لبخند سلامتی کامل پرانرژی زیبا جوان در اینه مبینه و اطرفیانش میبینند هرکه بخواهد تغییر کنید در دست خودش است و هیچ مانعی نمیتونه جلو تغییر کردن بگیره جز مرگ 

      من لیاقت بهترین ها دارم بهترین اندام بهترین لباس بهترین غذا تفریح سلامتی حال خوب اتفاقات خوب دارم و این مسیر پر قدرت ادامه میدم من لایق متناسب شدن دارم چون خداوند انتخابم کرده خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مسیر خدا
      1400/06/06 11:07
      مدت عضویت: 1693 روز
      امتیاز کاربر: 5338 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 701 کلمه

      سلام

      من از همون سالی که چاق شدم پذیرفتم که چاقی من ارثیه و خودم و لایق چاق شدن دیدم، تو همه این۰ 17،18 سال تمام توجهم به چاقیم بوده همش برای اینکه تو نظر دیگران زیبا باشم همه سعی ام رو میکردم لاغر باشم، میترسیدم از تایید نشدنم تو ذهن دیگران، بعد ازدواجم چاقیم یکم بیشتر شد و حتی میترسیدم دیگه به چشم همسرم نیام و خیلی اعتماد بنفسم پایین اومده بود ولی چون نمیتونستم جلو خوردنمو بگیرم عملا کاری هم ازم برنمیومد غیر از گسترش همون حس بد، وقتی رژیمم میگرفتم توجهم به اندامم بود که چاقتره و استرس میگرفتم که آیا لاغر میشه؟؟ و بازم همه توجهم به چاقی بوده، وقتی کاملا متناسبم میشدم بعد یه دوره رژیم و ورزش بازم توجهم با چاقی بوده چون با ترس و لرز غذا میخوردم که نکنه دوباره چاق بشم، چون عمیقا خودم رو لایق بدن چاق میدیدم و همیشه حسرت بدن های لاغر و داشتم و مطمین بودم من هرگز نمیتونم اون بدنها رو داشته باشم و این سرنوشت منه و خوشبحال اونایی که این بدنهارو دارن و خدا برای اونا خواست و برای من نه، من همین الانم با اینکه مطمینم به اندازه خوردم ولی باز بعدش ذهنم بهم عذاب وجدان میده چون هنوزم از غذا میترسم ببین چقد عمیقه در من و چقد باید رو خودم کار کنم، یعنی خودم و لایق یه غذا خوردن به اندازه هم نمیدونم، ذهنم میگه تو حقت نیست لذت ببری از غذا لذت مال لاغراست مال تو که نیست، یعنی میخوام بگم ببینید چقد این احساس لیاقت لاغری داشتن در ما بی معنیه که تمام توجه و نگاهمون به چاقی و ترس از غذا و ایناست، تمام روشهای لاغری که من استفاده کردم هیچکدوم بهم نگفتن من لایق بدن زیبا و سالم و لاغر هستم، همش این حس و تلقین کردن تو که ذاتا چاقی پس بیا به روشهایی که ما میگیم عمل کن تا اضافه وزنت بره ولی دیگه نخواه ایده آل بشی و یا پوست بدنت که لاغر شده زیبا باشه و جمع بشه، یا باید حتما بری باشگاه تا جمع بشه. تو همین روشای لاغری هم تمام توجه به چاقی یا حسرت چیزایی بوده که مال ما نیست و دیگه تا همین حد لاغر شدیم از سرمونم زیاده ولی اینجا هیچوقت گفته نشد تو نمیتونی اون بدن زیبا رو ک دلت میخواد داشته باشی بلکه همیشه امید داده شد که تو هم میتونی تو هم لایقشی خدا برای تو هم خواسته فقط صبر کن و ادامه بده، من فقط اینجا تونستم باور کنم منم میتونم اون لباس زیری که دوست دارم و بپوشم اون لباس مجلسی هایی ک دوس دارم و بپوشم میتونم اون اندامی که کاملا متناسبه رو داشته باشم اونم برای همیشه من فقط اینجا شنیدم که منم لایق لذت بردن از تمام لذتهای دنیایی با بدن متناسبم هستم، فقط اینجا بمن گفته شد تو هم میتونی بدنی رو داشته باشی که سالها فقط حسرتشو خوردی و حتی خودتو لایق فکر کردن بهشم نمیدیدی چه برسه داشتنش، ممنونم ازت استاد عزیزم که امید رو در دل هزاران نفر زنده کردی

      برای ایجاد احساس لاغری فقط کافیه تو این سایت باشیم و هرچیزی رو که گفته میشه باور کنیم، اگه گفت تو هم میتونی متناسب بشی اونجوری که میخوای اگه این حرف حس خوبی در تو ایجاد کرد پس جنسش از خداست و باورش کن و ذهنتو که میگه نه نمیتونی کنترل کن و به صداش توجه نکن، اگه میگه تو هم لایق بدنی سالم و زیبا هستی و میتونی چیزی که میخوای رو خلق کنی پس باور کنیم و ذهنمونو ک میگه نمیشه کنترل کنیم، اگه میگه تو هم لایق پوشیدن لباسهای زیبا تو هر رنگ و مدلی باور کنیم چون از جنس خداست، اگه میگه تو حقته آزاد و رها باشی و بدون محدودیت زندگی کنی باور کن، اگه میگه تو هم میرسی به روزی که ذهنت آزاد میشه از چنگال پرخوری و میتونی یه زندگی عادی ولی سرشار از شادی و نشاط و لذت داشته باشی باور کن، باور کردن تمام اینها لیاقت لاغر شدن در من و تو به وجود میاره و کم کم عاشق خودمون میشیم و عاشق همین بدن و همه تلاشمونو میکنیم تبدیلش کنیم به شکلی که حقشه باشه، پس بمونیم تو این مسیر و نتیجه خودش نشون میده چقد این مسیر درسته

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پروانه
      1400/05/27 17:48
      مدت عضویت: 1539 روز
      امتیاز کاربر: 765 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 967 کلمه

      سلام به همگی قدم پنجم : باید لیاقت لاغر شدن داشته باشید . احتمالا همه افراد چاق از چاقی خود متنفر هستند و دوست دارند به طریقی لاغر شوند . ولی دوست داشتن لاغر شدن به تنهایی کافی نیست بلکه باید لیاقت لاغری را داشته باشید . لیاقت داشتن برای هر هدفی و هر موفقیتی لازم است . هر کسی به اندازه لیاقت خود از جهان و نعمت های آن لذت می‌برد. نکته اینجاست که توجه به آن چیزی متنفر هستید و یا توجه به انچیزی که عاشق آن هستید برای ذهن شما فرقی نمیکند در هر صورت ذهن شما دوست دارد که آن را گسترش بدهد . نکته توجه کردن به اون موضوع هست حالا ببین در مدت زندگیت چقدر به چاقی توجه کردی ؟ واقعا میتونم بگم لحظه ای نبوده که از یاد و توجه به چاقی غافل بوده باشم و حالا میفهمم که لایق این ۵۰ کیلو اضافه وزن هستم و جسم من همون چیزی رو نشون داده که ذهن من هر ثانیه بهش توجه کرده و کارش رو به خوبی انجام داده . در صورتیکه تو دقیقا برعکس این نتیجه رو میخواستی و از راه اشتباهی بهش توجه میکردی . تمرین : چگونه لیاقت چاق شدن رو در خودتان ایجاد کردید ؟ من از سن ۸ سالگی یادمه شروع به چاق شدن کردم از همون سن تحقیر ها و سرزنش ها و حرف ها و محدودیت ها شروع شد که من هم حس بی لیاقتی میکردم خودم رو دوست نداشتم و از همون سن موهام رو کوتاه کردم و یادمه از همون موقع حتی چون دیگه ظرافت نداشتم خودم رو لایق اینکه یه دختر باشم نمیدونستم همیشه کارهای سنگین رو من انجام میدادم که زورم بیشتره و من چیزیم نمیشه و اینکه گریه میکردم و از رفتن به همه جا دیگه محروم شدم و به جرم چاقی و محدودیت ها رژیم ها و ازمایشهای خراب و همه چی رو از همون کودکی تجربه کردم . و حس بد رو از خودم گر فتم ورزش های سنگین داروها و رژیم های سخت همگی به من حس بد میداد که تو چاقی حقته باید بیشتر از اینها سختی بکشی شب خوابت نبره از گرسنگی و … و ترس هایی که هر لحظه و هر ثانیه تجربه کردم مثل ترس از چاق تر شدم ترس از ازدواج ترس از مهاجرت و ترس از خستگی و کار و ترس از درس خوندن ترس از کنکور ترس از بیرون رفتن رستوران مهمونی خونه مادر بزرگ ترس از حوصله سر رفتن ترس از بی هدفی و ترس از سردرگمی و ترس از حال بد و ترس از دوست داشته نشدن و مورد تایید نبودن و ترس از بارداری شب بیداری و ترس از حرف دیگران و …. که باعث شد هر لحظه و هر ثانیه از عمرم فقط به چاقی توجه کنم . ۲. من هیچگاه توجه به لیاقت لاغری نداشتم حتی یادمه باشگاه میرفتم و از اینکه خودم رو تو ورزش توی ایینه میدیدم در کنار دیگران که اینقدر چاقی خیلی حالم بد میشد و ورزش رو رها میکردم و از دیدن عکس های خودم حس خوب ندارم و همش حس بد از دیدنم به من دست میده و اینها همه توجه به چاقی هست چون توی خودم با همه چیزهای مثبت فقط و فقط به قسمت چاقی داشتن غبغب و غیره توجه میکنم . ۳.در نتیجه روش های قبلی مثل رژیم های سخت و جدا شونده از همه و یا ورزش های سختی که درد میکشیدم و قرص ها و عوارض اونها و غیره همه حس بدی به من بود که افزایش لیاقت چاق شدن رو در من بیشتر میکرد چون هر لحظه به من نشون میداد که من چقدر چاقی و تا کی باید زجر بکشم و حقمه میخواستم نخورم و در من احساس چاقی رو لیاقت چاقی رو بیشتر میکرد. ۴. من پیشنهادم در این مسیر که لیاقت لاغر شدن بکنم اینکه اولا رفتار خود تخریبی نکنم و بگم حالا اولش اسونه بعد متوقف میشه الان اگه حست خوبه برای فلان عامل خارجی هست و نتایج و تلاش هام رو نادیده نگیرم و برای هر قدم و هر فکر مثبت خودم رو تشویق کنم . از همین الان جوری زندگی کنم که دوست دارم لاغر شدم بکنم با همین وزن لباسهای خوبی که دارم و رنگ ساد بپوشم به خودم برسم و خودم رو جلو آیینه تماشا کنم و به قسمت های زیبایی که دارم توجه کنم . عکس بگیرم و آزاد و رها زندگی کنم و فکرهایی که دیگران یه عمری به من نسبت دادند رو رها کنم و خودم جنبه هایی که دوست دارم رو ه خودم نشون بدم . مهم متعادل شدن هست که به آرامش برسیم و در کنارش راه خودمون رو پیدا می‌کنیم و آرامش میگیریم و پیش میرویم . من لایق بهترین زندگی ها هستم من لایق متناسب بودن هستم من لایق زن بودن هستم من لایق ظرافت هستم و من لایق مثل ملکه زندگی کردن هستم من لایق زن بودن هستم و به خودم تعهد میدم که مثل یه زن زندگی کنم و مسئول این زن هستم . لایق زیباترین لباس ها لایق بارداری لایق حس دوست داشته شدن لایق بدنی زیبا لایق مادر شدن هستم لایق دختر خانواده بودن . من لیاقت زندگی خوب رو دارم و حس زیبا رو تجربه کردن ولی باید با تمام وجود حس کرد و عمل کرد نه فقط روی کاغذ باشه تمرین ها . با استیاقی که برای تمرینات داری و با توجه کردن به تغییراتی که در خودت میبینی میتونی این حس لیاقت داشتن رو پرورش بدی و بهانه تراشی و تموم کنی و بریزی دور همه چی رو . و مسئولیت شرایط فعلی خودت رو به عهده بگیر و شجاعت به خرج بده . و اختیار رو اینجوری دست میگیری . من مسئول رن بودن و داشتن ظرافت خودم هستم . من مسئول دوست داشتن خودم هستم . من لیاقت بهترین تیپ ها و بالاترین اعتماد به نفس ها رو دارم . من لایق زیباترین عکس ها و خوردن بهترین مواد غذایی هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Fateme Bologh
      1400/05/17 01:22
      مدت عضویت: 1690 روز
      امتیاز کاربر: 123 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 442 کلمه

      درود و خدا قوت 

      گام پنجم 

      لیاقت  لاغر شدن 

      من در بهترین شرایط خودم هستم  من به هرچه که تو جه کردم یعنی اینکه  خودم را لایق ان دانستم که بهش توجه کردم و فکر کردم من باید اول خودم رو لایق تناسب اندام بدونم تنها کسی میتونه به من کمک کنه فقط فقط شخص خودم هستم انجام تمرینات من رو در مسیر لاغری قرار میدهد 

      رسیدن به تناسب اندام خیلی اسان تر از ان چیزی هست که بهش فکر میکنم 

      باید در خودم لیاقت لاغر شدن  را پیدا کنم 

      بهانه هارو بزارم کنار :     من دارو مصرف میکنم که چاق شدم .من اشتهای کاذب دارم که چاق میشم و ….

      باید بپذیرم من مسول چاقی خودم  هستم .من مسول چاقی خودم هستم .من  مسول چاقی  خودم هستم .من مسول چاقی خودم هستم نه  خوردن دارو نه اشتهای کاذب .نه عمل جراحی .نه سیستم  بدنی

      من میپذیرم که خودم مسول شرایط فعلی خودم هستم 

      من نباید برده ذهن باشم که هر وقت هرچی گفت عمل کنم 

      قدم اول  ایجاد لیاقت لاغری در خودم 

      و برای ایجادلیاقت باید بپذیرم من مسول چاقی خودم هست 

      من باید باور کنم که خودم دارم خودمو نابود میکنم 

      جمله های که باید بسازم  تا در شرایط عالی قرار بگیرم 

      من لایق تناسب اندام هستم 

      من لایق اینم که خوش اندام و خوش استایل باشم 

      من لایق اینم که لباسهای را که دوست دارم بپوشم 

      متناسب شدن حق من است 

       من لایق سایز ۳۸  هستم .من لایق خوش اندامی تناسب اندام هستم 

      من لایق خوردن بهترین مواد غذای هستم من لایق زندگی شاد و پر انرژی هستم .من لایق اندام مناسبی هستم 

      از هرچه بدم اومد سرم اومد من با متنفر بودن از چاقی .من با مقایسه کردن خودم با دیگرا ن.با حسرت نگاه کردن افراد لاغر  من با خودمو تو اینه نگاه کردن ناراضی بودنم از چاقیم با مدام روی ترازو رفتن و ترس از خوردن عذاب وجدان پیدا کردن از خوردن  چاقی را در خودم پروش دادم و با توجه کردن به چاقی ان راجذب کردم من خودم مسول چاقی خودم هستم و با این اشتباهات خودم را لایق چاقی دانستم ذهن من فرق بین تنفرو دوست داشتن رو تشخیص نمیده پس من به هرچیز توجه کنم همون رو پرورش میده و جذب میکنه 

      من از امروز خودم را لایق لاغری میدانم  ان را در خودم پروش میدهم من لایق متعادل شدن و متناسب شدن هستم من لایق بهترین زندگی بهترین اندام هستم من از امروز با پیدا کردن لیاقت لاغری در خودم ایجاد لیاقت  با نرفتن رو ترازو .با پس زدن بهانه ها .با کنار گذاشتن اعتمادبه نفس کم لاغری رو در خودم پرو ش میدم به لاغری توجه میکنم با خرید لباسهای رنگی .با نگاه به  عکسهای  لاغری  قبلا لاغری رو در خودم پروش میدهم 

      من مسول شرایط فعلی هستم 

      من لایق متناسب شدن هستم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1400/05/06 11:13
      مدت عضویت: 1672 روز
      امتیاز کاربر: 10456 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 246 کلمه

      سلام استاد گرامی و دوستان متعهد

      هر بار که باید وارد صد گام شم باید رمز عبور بزنم و این کار دوست ندارم چه قدر موانع ذهنی مخفی هستن اگر ساعت ها با دوستانم چت های بیهوده کنم خسته نمیشم ولی برای زدن رمز ورود به من میگه خسته شدی انگار مطمین که صد گام من تغییر میده و متناسب میکنه و حوصله نداره تغییر کنه

      و من بهش گفتم این رمز گاو صندوقی که توش فرمول خوشبختی و تناسب و فقط من رمزش دارم تا نقشه گنج بردارم الان بیشتر باهام راه میاد سعی میکنم گولش بزنم بهش نیگم تو ذهن یک فرد کاملا متناسب و باید درست رفتار کنی تو ذهن یک پرنسی تو ذهن یک مدلینگی تو ذهن یک مدیری تو ذهن لایق ترین فردی

      دیروز تو خونه قدم میزدم و به دختر کوچکم میگفتم تک برو طبقه بالا و به پسرم گفتم تو هم برو تو حیاط بزرگمون بچه ها تعجب کردن ولی کم کم از این بازی خوششون اومد چه قدر فقر و چاقی بازی کردم حالا وقتش نیست طاس دوباره بندازیم جفت شیش بیاریم و برگ برنده رو برداریم

      من لایق بهترینها هستم چون خدا دارم

      چون خدای من بهترینها و زیباترین ها رو میافریند

      چون هیچ محدودیتی در بخشش نداره

      من لایق زیباترین اندامم

      من لایق زیباترین لباس ها هستم

      من لایق سلامتی ام

      سالها خودم خیلی بیشتر از اونیکه بودم دیدم سالها فقط به قسمتهای چاق بدنم توجه کردم سالها خودم چاق ترین دیدم دیگه وقتش رسیده که باور کنم من بهترینم من متناسب ترینم من زیبا ترینم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parsasaryna04
      1400/05/02 12:33
      مدت عضویت: 1401 روز
      امتیاز کاربر: 2643 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 911 کلمه

      با سلام خدمت دوستان وعزیزانم درمورد نوشته های متن به اینصورت بود که ولا در مورد لیاقت چاقی ولاعری بود واینکه ما وقتی اساسی فکر میکنیم تا حالا فقط داشتیم لیاقت چاقی را در ذهن خود فعال میکردیم به اینصورت که ابتدا اولش از بدنمون وانداممنون ونحوه لباس پوشیدنمون منطورم باید لباسهای گشاد یا رنگ تیره میپوشیدیم وحتی فرار کردن از خرید لباس و نخوردن ویا فکر نخوردن ویا من در مهمانیها نمیخوردم اخه فکر میکزدم مردم میگن چه قدر این میخوره خوبه خجالت نمیکشه ویا خوردن توی خونه در حالت خفگی همه اینها یعنی توجه کردن به نطر من اول باید توجه خود را از روی مسائل ناخوشایند برداریم یعنی لا اقل اگه اول نمیتونیم فکر خوب واحساس خوبی داشته باشیم بهتر ه که توجه نکنیم یعنی اصلا در مورد اون مسیله فکر نکنیم کنجکاوی نکنیم واطلاعات در مورد اون مسیله وارد دهنمون نکنیم واینطوری بازم یک قدم جلوییم چون وقتی ما توجه میکنیم باعث میشه فکر نادرست وبعد بریم دنبال اطلاعات وفرمولهای اشتباه وبعد باور سازی نادرستی در دهنمون جا بگیره وهی رفتارهامون نادرست واشتباه وخرابتر بشه پس بهتره که اصلا اگه نمیتونیم درست فکر کنیم بهتر توجه نکنیم چون هی ذهن ما  ذی شعوره یعنی درک نمیکنه که اون موضوع رو دوست داری یا نه به هرچه توجه کنی فکر میکنه تو میخوای در زندگیت انجام بشه پس بهت حس لیاقت میده لیاقت داشتن اون موصوع توی زندگیت پس اون به تو هی بیشتر وبیشتر میده ودیگه توانتطارات از خودت میشه چاقی پس اول توجه نکنیم وبعد باید بیاییم فرمولهای درستی که ههمون از اول افرینشمون توی ذهنمون هست وعیر فعال شده رو دوباره فعال کنیم همین چون ذهن ما مثل یک کامپیوتر از قبل بعصی از برنامه ها توی اون کد نویسی شده اند ولی ما یا وارد کردن کدهای اشتباه وفرمولهای نادرست اونها رو خاموش کردیم وبرنامه دیگه ای بر مبنای چاقی نصب کردیم با همون رژیم گرفتن ورزشهای سخت وهزار کار دیگه که خودمون بهتر میدونیم اخه خداوند همه ما رو متناسب خلق کرده خودمونیم که خودمون رو چاق میکنیم در مورد فایل صوتی واقعا عالی بود من توی جلسه سی دوم بودم ودوباره برگشتم این فایل رو گوش دادم ونوشتم یعنی دوباره میگم عالی بود دوباره گوش دادم وفهمیدم که باز دوباره مطالب جدیدی یافتم انگار قبلا کر بودم وبعضی از نکات رو نفهمیدم در این فایل گفته میسه که خودمون مسئول زندگی خودمون تا الان هستیم یعنی در هر مورد از امور زندگی اگه راضی هستیم ویا اگه ناراضی هستیم خودمون عامل اصلی هستیم اصلا خودمون به سر خودمون اوردیم پس باهم میگیم ومینویسم من خودم مسیول تمام زندگی ام هستم ومن خودم را مقصر تمام مراحل زندگی ام میدانم حالا وقتی کلمه مقصر را میگوییم همه فکر میکنند که تمام مراحل زندگی که بد گدشته نه تمام مراحل زندگی ام چه خوب وچه بد ومن از امروز تمام مسیولیت زندگی خودم را میپریرم وتصمیم میگیرم که در خود لیاقت داستن بهترین زندگی را فراهم کنم وبرای فراهم کردن این موصوع از هیچ تلاشی فرو گذاری نمیکنم در این فایل هم در مورد لیاقت گفته شد استاد فرمودند مهمترین باور باور لیاقت هستش اگه درخودمون باور لیاقت ایجاد کنیم دیگه در مورد خودمون فکر نادرست نمیکنیم وهی از دیدن خودمون احساس بد وچاقی در ما بوجود نمیاد وما احساس بی لیاقتی میکنیم واحساس بی لیاقتی مانع از ادامه دادن وموانع رو برداشتن میشه بیشتر ما این احساس بی لیاقتی رو داریم که اثلا فکر نمیکنیم که یکروز ماهم متناسب میشویم در صورتی که ما از اول افرینش متناسب بودهایم وخداوند اصلا تمام انسانها رو متناسب بوجود میاره خودما انسانها کارهایی انجام میدیم وفکرهایی میکنیم وکدهایی اشتباه میدیم که ما چاق وچاقتر میشیم ولی ادمهای متناسب لیاقت متناسب شدن رو در دهنشون دارند واصلا از خوردن نمیترسن ومیگن ما برای چی چاق بشیم مگه ما غذای بیشتری خوردیم ما اندازه نیازمون خودیم ووقتی سیر شدیم دست از غداخوردن کشیدیم حالا چرا چاق بشیم وبعد هم میگن ما چیزی رو که دوست داریم میخوریم وچاق نمیشیم چون به مقدار نیازمون میخوریم وبعد ما شاید کمتر از اونها هم بخوریم ولی چاق میشیم چون خودمون رو محکوم به چاقی کرده ایم ومیگیم ماهرچه بخوریم چاق میشیم حتی اب یا بعصی هامون میگن حالا که دیگه ما محکوم به چاقیم باید هر اسعالی رو دوباره برای دهن خودم به حالت فجیع تر میگم هر اشعالی رو بخوریم وفتی عذا زیاد اومده جلو ما میزارن ویا ما از حد نیازمون که میخوریم یعنی اشعال میخوریم ویا وقتی به اون ماده غایی نیازی نداریم ویا در تفریحات به جای تفریح کردن ترجیح میدیم بخوریم ولدت ببریم اصلا در طول روز تمام توجهمون به خوردنه هی داریم احساس چاقی واحساس بی لیاقتی رو در خودمون پرورش میدیم در حقیقت من در مورد خودم میگم که احساس بی لیاقتی یعنی مساوی با بی ارزش دونسن خودم یعنی خودم اول به خودم ارزش قایل نشدم وهر اسعالی رو خوردم وبعد میگم خودم به خودم احترام نمیزارم از مردم چه انتظاری دارم از امروز قول میدم که من به خودم ارزش قایل بشم وهر ته مونده غذایی رو نخورم وبه هر بهانه ای هی نخورم وهی بگم اشتهام زیاده اشتهایی نیست اشتها خود دهن مریض منه ومن باور دارم متناسب شدن نه حق من بلکه حق تمام انسانهای جهان است ومن باور دارم خداوند از هر چیز خوبی در دنیا برای همه انسانها ثبت کرده واین خودمون هستیم که باید به اون از راهش واز همین باور لیاقت داشتن برسیم  خدایا شکرت دگر بار باز خیلی خوب موصوع رافهمیدم ودرک کردم از همه مهمتر درک کردن وعمل کردنه به نطرمن البته وخدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/04/21 23:22
      مدت عضویت: 1218 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,032 کلمه

      سلام و درود پاینده باشید 🌹

      اولین قدم برای لاغر شدن داشتن لیاقت لاغری است.

      ما لایق چاقی هستیم و برای این لیاقت زحمتی نکشیدیم بنابراین برای ایجاد لیاقت لاغری هم قرار نیست کاری بکنیم .فقط در طی سالها با استمرار و پشتکار این لیاقت چاقی را در خودمون بیشتر کردیم و چاق تر شدیم .تمام اون لحظه هایی که با ورزش های سخت و محدودیتهای غذایی تحت عنوان رژیم درمانی می خواستیم از شر چاقی رها شویم یا قرص و دارو برای لاغرشدن مصرف می کردیم و گاهی از چاقی شکایت می کردیم و گله مند بودیم و در مورد این رنج با دیگران صحبت می کردیم تا ثابت کنیم که من مقصر نیستم و کمی از سنگینی این بار را کم کنیم و اوقاتی که خودمون رو در جمع ها و جشن ها و دورهمی ها سرزنش می کردیم و در بسیاری از کار ها و فعالیت ها خودمون رو محروم می کردیم مثل نپوشیدن لباسهای رنگ روشن و شاد نرفتن به استخر و نرقصیدن و فرار از آینه و نرفتن به شهربازی نگرفتن عکس و فیلم از خود و توجه به نظرات دیگران در مورد چاقیمون هربار و هربار داشتیم لیاقت چاقی را در خودمون پرورش می دادیم و باعث گسترده شدن چاقی در خودمون می شدیم .حتی زمانی که از روشهای دیگر و قبلی برای لاغری استفاده می کردیم هم لیاقت لاغری را در خود ایجاد نکرده بودیم به این سبب ماه اول که مثلا ۵کیلو از اضافه وزن خود کم می کردیم می گفتیم خب بدن شوکه شده و عادت میکنه و بها دادن به این فکر باعث می شد ماه بعد ما۲کیلو از اضافه وزنمون کم کنیم و باز می گفتیم دیگه بدن مقاوم شده یا استپ کرده و باز مسیر را رها می کردیم و درنهایت لیاقت چاقی را در خود بیشتر می کردیم .  

      تنفر یا عشق و درگیری یا علاقه به هر موضوعی در ذهن به منظور درخواست ما تلقی می شود و عوامل برای گسترده شدن موضوع و خلق آن دست به کار می شوند 🌟

      عملکرد ذهن به این صورت است که برای آن تنفر یا عشق شما به موضوعی تفاوتی نداردو ((فقط توجه شما ))به منظور درخواست و علاقه ی شما نسبت به آن موضوع می باشد .و ذهن شما را تشویق به انجام  کارهایی می کند و به شما ایده هایی می دهد تا آن موضوع را گسترده تر کنید.

       در سالهای بسیاری که اضافه وزن داشتم با وزن کردن خود و سایز کردن لباسهام لیاقت چاقی را در خود پرورش می دادم خیلی اوقات در جمعها اندام خودم را با دیگران مقایسه می کردم به فکر فرو می رفتم و احساس خجالت می کردم و از درون خودم را سرکوب می کردم .از آینه فراری بودم و بدترین عذابم دیدن اندام خودم در آینه اتاق پرو مغازه ها بود و خریدن لباس و صحبت فروشنده در ذهنم مدام تکرار می شد و تا روزها ذهنم درگیر بود خانم سایز شما نداریم ؟فقط همین یک مدل ممکنه به سایزتون بخوره؟رنگهای شاد فقط سایز متناسب داریم ؟خانم مراقب زیپ و دکمه لباس باشید 😓هر چقدر من سعی داشتم که از شر چاقی رها شوم …نا آگاهانه با توجه و تمرکز بر چاقی لیاقت چاقی را در خودم پروش می دادم و خودم را ناتوان تر حس می کردم و احساس ضعیف بودن بیشتر در من شکل می گرفت و البته پرخاشگری من بیشتر می شد که بارها آرزوی مرگ می کردم فشار تمسخر دیگران و نصیحت هاشون و بدخوابی و کمردرد و غیره هم جزئی از این داستان بود اگر من چاق هستم چون لایق چاقی هستم .و باید مسئولیت این چاقی را بپذیرم  تا در روند اصلاح قرار بگیرد تا زمانی که دیگران را مقصر چاقی خود بدانیم که خانواده ی من باعث ایجاد باورهای اشتباه و فرمولهای ذهنی چاق در ذهن من شده اند باز لیاقت چاقی در حال پرورش یافتن است ‼️

      برای رسیدن به هر هدفی در تمام جنبه های زندگی باید اول لیاقت برای رسیدن به آن خواسته در ذهن ایجاد شود به اینصورت که من باور کنم که می توانم متناسب باشم خودم را قدرتمند بدونم لیستی از موفقیتهایی که در زندگی داشته ام تهیه کنم تا به یاد بیاورم که من چقدر توانمند هستم و خیلی از کارهایی که از نظر دیگران سخت بوده است من انجام داده ام ومرور این موفقیتها باعث احساس توانمندی در من می شود و موضوع لاغر شدن هم برای من آسان می شودو این یعنی من لایق لاغری هستم توجه و تمرکز به لاغری باعث می شود که در ذهنم تصویر لاغری و تناسب اندام ایجاد شود بارها با خود تکرار کنم که من لایق اعتمااد به نفس بالا هستم من لایق پوشیدن لباسهای رنگ روشن و شاد هستم من لایق شادی در جمعها و جشن ها هستم من دوست داشتنی هستم من لایق سلامتی بیشتری هستم من لایق شیک پوشی هستم و من لایق زیبایی و جوانی هستم من بسیار ارزشمند هستم و لیاقت لاغری در یک فرد متناسب بسیار خوب پرورش پیدا کرده است به این صورت که او آشغالخوری نمی کند 😮یعنی غذای مانده چند روز در یخچال را نمی خورد  اضافه غذای سفره را نمی خورد به وقت بی حوصلگی برای آنکه انرژی بگیرد نمی خورد به وقت بی خوابی نمی خورد برای ضربه زدن به دیگران نمی خورد به وقت عادت و یا تعارف دیگران نمی خورد ((و یک فرد متناسب فقط وقتی بدنش نیاز به غذا دارد غذا می خورد .چون بدن خود را ارزشمند می داند و زباله دانی نمی کند 🌟ما هم اگر اینگونه با بدنمون رفتار کنیم و براش ارزش قائل باشیم بسیار عالی خودش مشتاقانه از اضاافه های وزن ما کم می کند .🥰😇

      فردی که می خواهد لایق لاغری باشدبااید  با اشتیاق در مسیر لاغری استمرار دارد 🌟

      قرار نیست نوشتن تمرینها ما را لاغر کند بلکه آگاه شدن به رفتارمون و تغییر نگرش و بینش ما قراره به جای توجه به فرمولهای ذهنی چاق به فرمولهای ذهنی لاغری از قبل موجود  در ذهن بپردازد و آن ها را تقویت کند تا به صورت خودبه خودی تغییر رفتار در ما به وحود آید .

      من لایق لاغری هستم لایق اینکه جلوه ی زیبای خدا باشم من لایق آزادی و رهایی هستم من لایق زیبایی هستم من لایق تندرستی و سلامتی بیشتری هستم من لایق لااغری هستم 

      می خواهم و می توانم و می شود 🥰♥️🙏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار susanbehrad@gmail.com
      1400/04/20 12:15
      مدت عضویت: 1116 روز
      امتیاز کاربر: 5840 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 797 کلمه

      بنام خداوندبخشنده مهربان 

      سلام به اسناد زیباییها وپرشوروشوق

      سلام به همراهان گرامی لاغری باذهن

      گام پنچم:

      بایدلیاقت لاغرشدن راداشته باشیم

      امروز می‌خواهم درباره لیاقت لاغر شدن بنویسم واین واقعا جمله زیبای است که درباره اش چندکلمه ای بنویسیم

      من از کودکی شنیده بودم که بزرگترها میگفتن خداوند به اندازه لیاقت هرکس بهش بها میده خداوند میدونه کسی لیاقت چه چیزی رادارد

      ولی امروزفهمیدم که خداوندنه بلکه ما خودمان بایدلیاقت اون چیزی را که میخواهیم روداشته باشیم وخودمان ایجادوخلق کنیم.

      خداوندتمام انسانهاروبالیاقت آفریده است.

      لیاقت لاغرشدن بارژیم گرفتن.سخت ورزش کردن.پیاده روی .کوه نوردی کردن.عمل جراحی کردن.وخیلی چیزهای دیگربدست نمیاید 

      وحالافهمیدم که لیاقت چاقی روخودم ایجاد کردم وکارخاصی بابتش انجام ندادم چون باکارهای که انجام دادم ورنجهاوزحماتی که کشیدم لیاقت چاقی رو در ذهنم کاشتم وپرورشش دادم 

      لیاقت داشتن برای رسیدن به هرکاری وهرموقعیتی وموفقیت لازم وضروری است

      وهمه ما به اندازه لیاقتمان ازاین دنیا وجهان هستی ونعمتهای خداوندسهم می‌بریم 

      بقول استاداین جهان،جهان لیاقتهاست

      منا خیلی وقت پیش جملاتی ازاین قبیل ازافرادموفق شنیده بودم واستفاده هم کردم.

      وخیلی ازجملات تاکیدی که درکانالهای انگیزشی خونده وشنیده ام

      رانوشته وبارهاتکرارکردم 

      وحالافهمیدم که لاغرشدن مثل تمام کارهانیازبه لیاقت فرددارد

      همانطورکه چاق شدن لیاقت میخواهدوهمه ماها که چاق بودیم وچاق هستیم، لیاقت چاق شدن راداشته ایم من خیلی ازافرادرامیشناسم که اینقدر لاغر ونحیف هستن وکمبودوزن دارندوآرزویشان هست که کمی چاق بشن اماهیچ وقت هم چاق نمشنپس اونهالیاقت چاق شدن راندارندولی ماها که چاق بودیم وچاق هستیم لیاقت چاق شدن راداریم 

      ومابرای اضافه وزنمان وبرای چاق شدنمان استمراروپشتکارداشته ایم بارهاتلاش کردیم رفتارها وعادتهای اشتباه راتکراروتکرار کردیم تاجسم خودرو دراین شرایط قراردادیم چون هروقت هم تونستیم لاغربشیم دوباره ترس ازچاقی وپرخوری مارادرجهت چاق شدن قرارداد

      بارهاکه بعدازلاغرشدن دوباره چاق شدیم وازخودمان وجسممان متنفرشدیم. 

      وبه ذهن خود دستوردادیم که دوست داریم چاق باشیم.

      چون ذهن نمیتونه معنی دوست داشتن وتنفررابفهمه ومابه اون چیزی که بیشترتوجه کنیم ذهن هم اون رو قبول می‌کند وراه کارهای برای رسیدن به هرکاری رادرماایجادمیکند 

      عشق وتنفربرای ذهن معناومفهومی نداره ذهن ما تصور میکنه درهر شرایطی که ماقرارداریم سعی می‌کند اون شرایط رودرزنگیمان کسترش بده

      وبه قول استادازنظرذهن ناخودآگاه توجه کردن عشق داشتن.ودرگیر شدن

      به هرموضوعی وهرچیزی روخواستن ونخواستن. تنفرودوست داشتن .و…….همه اونهابرای ذهن به یک معنی است وآن علاقه داشتن به اون موضوع ویاکاراست. 

      درواقع ذهن ماطوری تصورمیکنه که به هرچیزییامسئله ای که توجه کنیم 

      عاشق اون موضوع یاکارهستیم. 

      واون موضوع را درزندگیمان کسترش میده 

      وماهمه درزندگیمان به چاقی توجه کردیم ولیاقت ولایق داشتن چاقی رادرخودبیشترکردیم وچاقترشدیم 

      واون زمان که نگران چاق ترشدنمان هستیم درحال لایق دونستن چاقیمان هستیم 

      زمانی که ازخودمانخجالت کشیدیم گله و شکایت کردیم وخودمان راسرزنش کردیم رژیم گرفتیم دمنوش قرصهای چربیسوزاستفاده کردیم .ورزشهای سخت سنگین انجام دادیم وبدنمان رادرسختترین شرایط قراردادیم درحال لیاقت داشتن چاقی بودیم

      ومن که اضافه وزن دارم وچاقی روتجربه کردم این موضوع رادرک میکنم ومیفهمم که منظوراستاد ازبیان این کلمات چه هستند کسی که چاق هستش وهمیشه چاق بوده تمام این گفته هاو نوشته رادرک می‌کندنه اون 

      کسی که ازاول متناسب بوده وتناسب اندام زیبایی داشته 

      من همیشه خاطرم هست که چه کارهای برای لاغرشدن انجام دادم وهمیشه به خاطرچاقیم برای دیگران توضیح می‌دادم که من هیچ چیزی نمیخورم اما چاق  هستم واقعاهم همین طور بود جون همیشه درحال رژیم گرفتن بودم وبعدازشکست خوردن این‌قدر به خوردن رومیاوردم ودرحدانفجارمیخوردم چون می‌گفتم من که نمیتونم لاغربشم پس بزارهرچه دلم بخواهدبخورم 

      ومن به چاقی بهاولیاقت نشان میدادم

      حالامیفهمم که ازهرچیز که بیشترمتنفرباشی بیشتربه زندگیت راه پیدا میکنه چون این قانون‌ جذب است 

      ومابایدبرای درک این آگاهی بیشتربایددرمسیرتغییرکردن قراربگیریم. 

      وماهمه یمان می‌دانیم که چراازهرچیزی که بدمان میآید سرمان میادوهمیشه عصبانی خشمگین میشویموهمه ماکه چاق هستیم بایدلیاقت لاغرشدن رادرخودمان پیدانکردیم

      ما که چاق هستیمبایدلیاقت لاغرشدن رادرخودمان ایجاد کنیم وباقدمهایکوتاه واستوار دراین مسیر براهمان ادامه بدهیم 

      ما اگه درزندگیمان به خودما وجسممان تغییر ایجادنکنیم موفق به لاغرشدن نخواهیم شد

      باید لیاقت لاغرشدن راجای گزین چاقی قراربدهیم 

      وفرمولهای لاغری رویادبگیریم وجایگزین فرمولهای چاقیقراربدهیم 

      تاکم کم وروزبه روزبه لاغری وتناسب اندام عالی برسیم 

      وتوجهمان رو برای لاغرشدن بگذاریم چون این آرزوی تمام چاقهااست .

      ومن همیشه لیاقت چاقی رودرخودبیشترپرورش دادم با تمام روش‌های لاغرکنندهمانندرژیم. ورزش.قرص.دمنوش وهر چیزی درموردلاغری بودانجام دادم

      وهیچ وقت از خودم راضی نبودم.

      وهمیشه ازخداگله وشکایت میکردم که چدامنو چاق آفریده چون من اصلا لاغری وتناسب اندام خودم روندیده بودم نمیدونستم اگه لاغربودم چه شکلی میشدم واین همیشه مراآزارمیداد 

      وباهمه این مواردخودم رولایق چاقی دونستم بدون اینکه خودم بفهمم ویامتوجه بشم چون طبیعت من چاقی بود

      اماازروزی که باسایت تناسب فکری آشناشدم معناومفهوم لیاقت ولایق متناسب شدنروفهمیدم وباآموزشها مسیرمن عوض شدومن میدونم که ازچاقترشدن به سمت لاغرشدن تغییر می‌کنم 

      امروزآگاهی من درباره اینکه من لیاقت متناسب شدن رادارم روفهمیدم وازاستادخوب ومهربان ممنونم خدایابابت همه چی ازت ممنونم ومتشکرم 

      ومن بااین فایل اطلاع پیداکردم که باید شرایط زندگی خودراتعییردهم وخودم را عوض کنم

      ودرلیاقت متناسب شدن قرار بگیرم 

      واستادفرمون که با جمله لیاقت هرچقدرمیتونیم جمله بسازیم

      من لیاقت لاغرشدن رو دارم 

      من  لیاقت لباسهای رنگی وروشن رودارم

      من لیاقت سایز 36/38رودارم

      من لیاقت وزن 60کیلوگرم رودارم

      من لیاقت متناسب شدن رادارم 

      من لیاقت زندگی مرفع وعالی رادارم 

      من لیاقت کمر باریک شکم تخترودارم 

      من لیاقت عشق بزرگ خداوندبخشنده ومهربان رودارم

      من لیاقت رابطه‌ی خوب باخانواده همسرم و اطرافیان رودارم

      من لیاقت پول وثروت وعشق ومحبت وزیبایی جسم وروحم رودارم

      من لیاقت سالم تندرست بودن رو دارم

      من لیاقت………..بقیه رو دوستان وهمراهان عزیز بنویسند

      چون همه مالیاقت ولایق همه چیز هستیم، 

      همگی درپناه خداوندیکتا باشین خواقوت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1400/04/08 11:32
      مدت عضویت: 1344 روز
      امتیاز کاربر: 7576 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,502 کلمه

      باسلام خدمت دوستان عزیزم والبته استاد گرامی

      گام پنجم یا گام لیاقت 

      این گام دارم چند روزی دوره میکنم به نظرخودم من بیشترین گیر وگرفتاری که داشتم همین گام بود همین مساله بود هر چی روزای بیشتری گوش میدم این فایل چیزای بیشتری متوجه میشم جدیدا چیزی که میخورم ناخودآگاه به خودم میگم من لیاقت متناسب شدن دارم برای چی میخورمش گشنمه واقعا یا دارم یه نوکی میزنم ومیخوام لذت ببرم از طعمش ومیگذارم کنار اون کار خیلی جالب قبلا دنبال ناخنک زدن بودم به خوراکیا الان از ناخن زدن فراریم از ته مونده غذا خوردن فراریم دیروز جاتون خالی تن ماهی پخته بودم خب ما تهرانیا مثل جنوبیا تن ماهی نمیخوریم یعنی تن ماهی میخوریم نه ماهی تن دیروز ماهی تن پخته بودم تازه کشف کردم پخت ماهی تن که خیلی بهتر از کنسروشه خلاصه از آنجایی که عاشق این ماهیم خوردیم وسیر شدیم کمی برنج وکمی گوشت ماهی مونده بود ته ظرف اومدم ظرفا رو آوردم آشپزخونه که دستم رفت سمت اون ظرف وناخودآگاه ماهی وبرنج ته ظرف گذاشتم داخل دهانم یهو ندایی بهم گفت تو لیاقت متناسب شدن داری این چه کاری بود یهو مزه غذا در دهانم بد مزه وحال بهم زن شد ورفت ببخشید تف کردم داخل ظرف شویی برای خودم خیلی عجیب بود تا حالا اینقدر سریع واکنش نداده بودم یعنی واقعا مزش تبدیل شد به زهر مار خیلی خوشم اومد به خودم گفتم آفرین به بدنم که اونقدر عاشق ولایق متناسب شدن که مزه ته غذا رو که تا قبل این خوشمزه ترین جای غذا بود بدمزه ترین قسمت غذا شد با خودم گفتم دیگه ته ظرف نمیخورم حس آشغال خوری کردم حس کردم مگه زبون من اسکاج ظرفشویی  ودهن من سطل زبالست که ته غذا ها روتمیز کنه تازه متوجه حرف استاد شدم که گفته بودن آشغال خوریاتون از بین میره همیشه برام جای سوال بود که خب مگه نمیگن خودشون خوراکیا باهم فرق ندارن وهمشون خوبن برای بدن من پس آشغال دیگه چیه فهمیدم آشغال خوری یعنی ته ظرف خوردن برای حیف بودن یعنی هر غذای مونده وبد کیفیتی رو خوردن فقط چون داره خراب میشه یعنی روی  کلی غذا که خوردیم شیرینی ومیوه خوردن اینا تبدیل به آشغال میشن من قبلا ها هر چیزی توی یخچال میموند رو همش حرص میخوردم که وای داره خراب میشه بخوریمش تموم شه الان خیلی جالب شده اولا کمتر خرید میکنم اگرم همسرم گوش نکنه ومثلا بهش میگم نیم کیلو سبزی بخر ویک کیلو بخره میریزم دور جلوی چشم خودش جوری که خودشم میگه زیاد میخرم خراب میشه درسته منم میگم دقیقا سبزی تازش خوبه وگرنه کهنش اینجوری بو میگیره وفاسد میشه یه کار دیگه هم میکنم قبلا خودمون مجبور میکردیم کلی میوه بخوریم الان اصلا این کارو انجام نمیدیم خیلی قشنگ یه بخشی از میوه هامون فریز میکنم بعد که دیگه میوه نداشتیم اونارو میریزم داخل مخلوط کن وشیک ورانی باهاشون درست میکنم یا بستنی یخ دربهش میوه ای اینجوری هم لذت بخش خوردنش همینکه خودنون مجبور نکردیم دریک هفته ۱۰ کیلو میوه رو بخوریم از آنجاییم که ما اهل مربا وترشی نیستیم این روش بهترین مخصوصا تو فصل گرم سال خب معمولا میوه های فصل گرم زیاد نمیمونن ومیوه های فصل سرد مقاوم تر وماندگار ترن دریخچال 

      حتی قبلا ها اگه شکلات میخریدیم چنان تمومش میکردم که بارها بابت نرسیدن به همسرم از خودم بدم میومد ولی الان فهمیدم که اشتها خودمم من مختارم من آزادم واصلا این چه حرفیه که موادغذایی منو مجبور میکنن مواد خوراکی هیچ اختیاری ندارن هیچ قدرتی ندارن از خودشون این منم که قدرتمندم تصمیم میگیرم این منم که لایق بهترین هام ومن مسئولیت صد درصد چاقی خودمو به عهده میگیرم چند وقتیه فهمیدم اگه هزار بار دوره رو مرور کنم من لاغر نمیشم تا به چیزایی که یاد گرفتم عمیق فکر نکنم قبولشون نکنم وعمل نکنم هیچ چی تغییر نمیکنه 

      استاد چند وقت پیش یه مستند دیدم راجب یک خانم ایرانی مقیم استرالیا که نقاش بودن وچندین گالری موفق زده بودن وقتی داشتم نگاهشون میکردم خیلی از حرفاشون چیز یاد گرفتم اما مهم ترینشون این بود ما وقتی میخواییم نقاش بشیم میریم پیش استاد های مختلف وسبک های مختلفی رو یاد میگیریم کپی کردن یاد میگیریم رنگ شناسی وهزار تا چیز مختلف اما وقتی آموزشمون تا حدی تکمیل شد حالا اگه بخواییم یک نقاش ماهر بشیم باید همه چیزایی که یاد گرفتیم وفراموش کنیم وشروع کنیم سبک خودمون بسازیم اگه نتونیم میشیم یک مقلد وکپی کار که نقاشیاش قشنگن ولی هیچ ارزش هنری ندارن خیلی این حرفشون منو تکون داد به خودم گفتم دقیقا همین دقیقا مشکل منم همین من یاد گرفتم اما باید بیام نقاشی وسبک خودمو خلق کنم تا ارزش شو داشته باشه استاد این همه فن تکنیک ابزار وکارباهاشون یادم داده اما من باید بیام فراموش کنم سبک زندگی استاد باید بیام پیادش کنم درسبک زندگی خودم ببینم کجای زندگی من این ابزار کاربرد داره کجاش از این سبک میتونم استفاده کنم یکی یکی بگذارم کنار هم ونقاشی وسبک زندگی خودمو خلق کنم این شد که اومدم اینجا هر فایل چنان مشتاقانه چند روز تکرار میکنم ولذت میبرم که غرق شعف شدم زندگی من داره تغییرات شگرفی میکنه اتفاقا دوروز پیش بازم آقای منفی باف همسرم داشت بهم میگفت عزیزم هر وقت خسته شدی بگو بریم عملت کنیم تا تو راحت بشی پولشو از زیر سنگم شده جور میکنم 

      با خودم گفتم یا خدا دوباره چرا یادش افتاد وچرا دوباره داره تکرار میکنه منکه گفته بودم نمیخوام عمل کنم وهیچ روش دیگه ای رو نمیخوام یکم باهام بحث کردیم ومن گفتم بیخیال باشه عزیزم خواستم بهت میگم دیدم کوتاه نمیاد شب یاد فایل لیاقت داشتن افتادم یه حسی بهم گفت با این فایل میتونه آقای منفی بافشو ضربه فنی کنی جوری که دیگه نتونه بلند شه وتورو اذیتت کنه همین جور داشتیم با هم حرف میزدیم که بحث کشوندم به لیاقت داشتن به همسرم گفتم میدونی چیه عزیزم واقعیت اینکه ما هر چیزی داریم وبدستش آوردیم لیاقتش داریم وهر چیزیم نداریم هم لیاقتشو نداریم 

      البته ناراحت نشو منظورم اینکه فعلا لیاقتشو نداریم ومیتونیم با ایجاد احساس لیاقت بدستش بیاریم واصلا هم کار سختی نیست مثلا من لیاقت بهترین زندگی رو دارم ودارمم هر روز بهش نزدیک تر میشم توهم لیاقت ثروت مند شدن آرامش داشتن ورسیدن به خونه خوب وماشین خوب داری پس دنیا هم داره به سمتت میفرسته منم خودم باعث چاقی خودم بودم وبا پرخوری وافکار اشتباه ورفتارهای نادرست لیاقت چاقی خودمو تشدید کردم اما حالا دارم لیاقت لاغری ومتناسب شدن درخودم ایجاد میکنم وبرای همینم متناسب میشم وفوق العاده خوش اندام واقعیت اینکه 

      مهم نیست که من چقدر از چاقیم بدم میاد حتی اگه عمل کنم حتی اگه هر کار دیگه ای براش انجام بدم وخودمو ودر رنج وسختی قرار بدم یا موقع خوردن تا یه چیز شیرین چرب یا فست فودی خوردم خودمو سرزنش کنم وبه خودم بگم خاک توسرت این کائنات نمیگه این بدش میاد از چاقی میگه این عاشق چاقیه بهش بدیم چون داره بهش توجه میکنه فکرو ذکرش شده چاقی توجه میکنه به لقه لقمش این فرد داره با تمام وجودش فریاد میزنه منو چاق کنید وما هم چاقی بهش میدیم اما وقتی من توجهم از روش برمیدارم اصن عجله ای ندارم لاغر شم وتوجه میکنم به تناسب اندام 

      هر چی میخورم میگم برای بدن من خوب مفید باعث لاغری وتناسب من میشه 

      خودمو دوست دارم  وخودمو آزاد دارای اراده تصمیم گیری میبینم هر فعالیتی میکنم به خودم افتخار میکنم 

      خودم درآینه میبینم ازش لذت میبرم جدیدا متوجه شدم که چقدر من جذابم چقدر خواستنیم چه بدنی چه صورتی دارم من همینطوریشم چقدر فوق العاده ام واونقدر فوق العاده ام که هی باید خونه وزندگیمون وپولمون بدواند تا به لیاقت من خودشون برسونن چون من فوق العاده ام وهر چقدر که زندگی بدو بازم من لیاقتم بیشتر اون وزندگی بال بال میزنه تا منو به خواسته هام برسونه 

      لیاقت من بزرگترین خونه منطقه الهیه تهران بهترین ماشین های سال حساب پر از پول ونامحدود وسفرها بیشمار خارج ودارایی های بسیار  وتناسب اندام همیشگی من میخوام کلی عمر کنم تا آخر عمرم زندگی بلکه بتونه خواسته های منو به وهله ظهور برسونه من همین الانشم بینظیر وفوق العاده ام وهیچ وقت پولمو به یه عده دکتر کلاهبردار پول پرست نمیدم تا منو ببرن زیر تیغ جراحی و منو ناقص کنن وبا پول من برن جزایر قناری عشق وحال مگه خودم نمیتونم کیف دنیا رو کنم همین پول عمل من باهاش کلی لذت میبرم ازش چرابدم بقیه بخورن خونمو ارتقا میدم ماشین بهتری میخرم سفر میرم وکلی چیز برای خودم میخرم ولذت میبرم وجوانی میکنیم این بهتر نیست بدن منم خودش خودشو متناسب میکنه منکه کاری ندارم چطوری مگه من فوضولم 🤭 والا اینهمه پول دور ریختم درزمان مجردیم برای ورزش کردن وباشگاه ورژیم وهزار تا کار دیگه الان اگه این خرجارو نمیکردم الان یک خونه بزرگ توی الهیه داشتم حالا جلوی ضرر هر وقت بگیری منفعت از این بعد میخرمش وپولامونم هدر نمیدم من 

      لیاقت بهترین هیکل دارم

      من لیاقت بهترین زندگی رو دارم

      من لیاقت بهترین خونه رو دارم

      من لیاقت بهترین ماشین دارم

      من لیاقت حساب پر پول دارم

      من لیاقت بهترین لباس ها رو دارم

      من لیاقت بهترین بهترین ها رو دارم

      چون من فوق العاده ام من گفت انگیزم من بینظیرم جذابم خواستنیم مهربونم واز همه مهم تر چون من جانشین خداوند دراین جهانم پس این منم که لیاقت فرمانروایی برکل دنیا رو دارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 1 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tahere.norani
      1400/04/02 22:01
      مدت عضویت: 1278 روز
      امتیاز کاربر: 555 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,549 کلمه

      به نام خدا
      سلام خدمت استاد عزیزم و همگی دوستان
      گام پنجم: باید لیاقت لاغر شدن را داشته باشید
      تمرین ۱_ به انچه در مسیر چاق شدن تجربه کردید فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کردید؟
      لیاقت چاق شدن در من از کودکی اغاز شد به خاطره تفکر مامانم در مورد تغذیه از بچگی ما همیشه تشویق میشدیم که غذایی رو که مامانم برامون کشیده تا اخر بخوریم و همش بهمون میگفت بخور بخور تا جون بگیرین تا لپاتون سرخ بشه تا خوشگل بشین و من یادم میاد که انقدر میخوردیم تا دلمون درد میگرفت و نمیتونستیم بلند شیم، به قول خالم ما نمیخوریم تا سیر بشیم میخوریم تا تمام شه🤦‍♀️ در کودکی من چون خیلی اهل بازی بودم تمام عصرها رو تا شب تو کوچه با دوستانم مشغول بازی بودم و اصلا توجهی به چاقی و لاغری نداشتم اصلا چاقی و لاغری رو نمیشناختم تا بعد از بلوغ که دیگه همش تو خانه بودم یهو به خودم اومدم و متوجه پاهای چاقم شدم الان که خونه نشین شده بودم به جای بازی به غذا پناه برده بودم و خوردن برایم لذت جدید شد بنابراین شروع کردم به خوردن طعم های جدید و مزه های جدید و چیزی که برای ذهن لذتبخش شود مدام از اون بیشتر میخواد و من هم بیشتر میخواستم و میخوردم اینجا بود که ارتباط با بدنم رو از دست دادم و خوردن از رفتاری برای تامین نیاز بدن به انرژی و سوخت تبدیل به راهی برای لذت بردن شد به خودم که اومدم دیدم نوجوانی چاق هستم و توجهم به چاقی بدنم و تفاوتم با دخترهای همسن و سالم جلب شد ، من با تکرار و تعهد از خوردن به عنوان وسیله ای برای لذت بردن لیاقت چاقی رو در خودم بوجود اوردم، و بعد از حالا به فکر لاغر شدن افتادم در این زمان خواهرم هم که بخاطره چاقی در کودکیش با رفتار و تمسخرهای فامیل روبرو شده بود شروع کرده بود به گرفتن رژیم خیلی سخت و دویدن در حیاط خونمون در هوای ۶۰ درجه و میشه گفت تقریبا هیچی نمیخورد وقتی اون دیدم و دیدم لاغر شدن اینقدر سخته خودم رو ناتوان از لاغر شدن دیدم و لایق چاق بودن دونستم، من لیاقت چاق شدن رو زمانی در خودم بوجود اوردم که سرچ کردم در مورد لاغری و مرتب میخوندم که زنان خوش اندام زنانی هستند که روزی دو لیتر اب میخوردند نصف بیشتر بشقاب انها سبزیجات یا سالاد بدون سس است زنانی که مدام پیاده روی میکنند یا در هفته فلان قدر ورزش میکنتد انها سم سفید یعنی شکر را از سبد غذاییشون حذف کردند انها هرگز شکلات کیک و هرچیزی که فکر کنی خوشمزه است نمیخوردند انها فلان و بیسار و من وقتی خودم رو نگاه میکردم میدیم با این زنان خیلی فاصله دارم هرچند که منم میشه گفت بیشتر غذام سالاد و سبزی بود ولی این رنج و ارضا نشدن از طعم و مزه ی غذا باعث میشد یه جایی کم بیارم و حمله کنم به خوراکی های از نظر خودم و متخصصان ممنوعه و انقدر بخورم تا حالم بد بشه، و اینجوری شد که من لیاقت چاق شدن رو در خودم بوجود اوردم وقتی کوچکترین تخلفی در رژیمم میکردم با سرزنش خودم، خودم رو لایق چاقتر شدن کردم، وقتی یکم چیزی رو میخوردم انقدر خودم رو سرزنش میکردم و کالریش رو به خودم تذکر میدادم که ذهنم باور کرده بود این خوراکی باید من رو چاق کنه و چاق میشدم، با ایراد گرفتن از اندام حتی زمانی که خوب بود با خجالت کشیدن از اندامم خودم رو لایق کردم برای چاقی، با ممنوعه و انقدر بخورم تا حالم بد بشه، و اینجوری شد که من لیاقت چاق شدن رو در خودم بوجود اوردم وقتی کوچکترین تخلفی در رژیمم میکردم با سرزنش خودم خودم رو لایق چاقتر شدن کردم، وقتی یکم چیزی رو میخوردم انقدر خودم رو سرزنش میکردم و کالریش رو به خودم تذکر میدادم که ذهنم باور کرده بود این خوراکی باید من رو چاق کنه و چاق میشدم، با ایراد گرفتن از اندام حتی زمانی که خوب بود با خجالت کشیدن از اندامم خودم رو لایق کردم برای چاقی، با حرف های متخصصان رو ملاک قرار دادن، حرف های ورزشکارا و دیدن رژیم های سختشون و مقایسه ی غذای انها با خودم خودم رو لایق چاق شدن کردم، با رژیم هایی که حتی از دکترها گرفتم و نتونستم ادامه بدهم ، با نگاه کردن مرتب به اندامم در اینه و توجه به قسمتهایی از بدنم که ازشون متنفر بودم، خودم رو لایق کردم برای چاقی و لیاقت چاق شدن رو در خودم پرورش دادام تمام گفتگوهای ذهنی من یا شمردن کالری های اضافه ای بود که خوردم یا سرزنش خودم یا صحبت کردن در مورد ناتوانی خودم در گرفتن رژیم ها بود و همچنین ترس از خوردن، با نگرانی و دلهره خوردن و همه ی اینها باعث لایق شدن برای چاقی بود.
      ۲_ با توجه به توضیحات ارائه شده در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن برای خود داشته اید؟
      در هیچکدام از رژیم های غذایی چه زیر نظر متخصص تغذیه و چه رژیم های سرخود من توجهی به ایجاد لیاقت برای لاغر شدن نداشتم یا نگران این بودم که به خاطره تخلف کوچک چاق نشم یا نگران این بودم که وزنم همینی که هست بموند و لاغر نشوم، من همش ناراحت و نگران بودم ناراحت که نمیتونم چیزهای مورد علاقه ام رو بخورم یا نگران به خاطره چیزی که خوردم و نباید میخوردم. هیچ وقت در کمال راحتی غذا یا خوراکی ای نخوردم تمام فکر و ذهنم توی این بود که چی بخورم کالریش کم باشه یا چقدر ورزش کنم که کالری که خوردم رو بسوزونم که همه ی اینها باعث میشد من لیاقت چاقی رو در خودم پرورش بدهم و خودم رو برای چاقتر شدن اماده کنم، تمام فکر و ذکر من این بود که چه کنم که لاغر شوم چکار کنم وزن کم کنم؟ چقدر ورزش کنم؟ امیدی به لاغر شدن با این شیوه ها نداشتم ولی ناچار بودم برای چاقتر نشدن حداقل همچنان سعی کنم کمتر بخورم و بیشتر ورزش کنم، امیدوار بودم بالاخره یه روزی بتونم رژیم های سخت رو ادامه بدهم تا موفق بشوم ولی همش شکست میخوردم، اعتمادم رو به خودم از دست داده بودم و تمام افکارم در مورد ناتوانی و شکمو بودن من و درست بودن این روش ها بود، و من هیچ توجهی به لیاقت لاغر شدن نداشتم. تمام روش هایی که من استفاده کردم باعث بی اعتمادی به خودم و تواناییم در لاغر شدن و افزایش لیاقت چاقتر شدن بود.
      ۴_ پیشنهاد خود را برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن بنویسید.
      به نظر من وقتی ما میتونیم لیاقت لاغر شدن را در خود ایجاد کنیم که خودمون را توانا در لاغر شدن ببینیم و لاغر شدن برای ما از کاری سخت و نشدنی به کاری اسان و لذتبخش و شدنی تبدیل بشه. وقتی ما بتونیم به خودمون اعتماد کنیم و مطمئن باشیم که از پسش برمی اییم، حالا چطوری مطمئن باشیم از پسش بر می اییم؟ با دور ریختن تمام روش هایی که قبلا ازشون نتیجه نگرفتیم ( میگن همه ی ادم ها اشتباه میکنن ولی ادم عاقل اونی که یک اشتباه رو دوبار تکرار نمیکنه) اون روش ها روش هایست که ما رو به اینی که الان هستیم تبدیل کرده و به اینجا رسونده اگر اینی که هستیم رو نمیخوایم باید روش هامون و نگرشمون رو تغییر بدهیم. یه عمر فکر میکردم این روش ها (رژیم و ورزش بیشتر) درستند ولی من ناتوانم که از پسشون بربیام، حالا فهمیدم بابا طاهره جان شاید روش هات اشتباه است؟؟!!! وقتی بار رژیم و ورزش و گرسنگی کشیدن و هیچ خوراکی خوشمزه ای از روی دوشت برداشته میشه احساس قدرت میکنی، حالا که قرار نیست در این زمان این مقدار کم کنی میتونی راحتتر فکر کنی راحتتر خودت رو و رفتارهات رو بررسی کنی، میتونی ناظر باشی بر اعمال و رفتارت درحالیکه خودت رو قضاوت نمیکنی و فقط میبینی و اصلاح میکنی، در مورد عادات و رفتارت فکر میکنی چرا پرخوری کردم در حالیکه همیشه غذا و خوراکی هست و هر وقت بخواهم میخورم؟ این سوال رو میپرسی برای اینکه بفهمی چرا واقعا اینکار رو کردی تا خودت رو بهتر بشناسی ولی هرگز خودت رو قضاوت نمیکنی این چرا خیلی فرق داره با اون چرا که میگه چرا پرخوری کردی ؟ اینجوری میخوای لاغر شی؟ تو اصلا نمیتونی لاغر شی؟ تو اراده نداری کنترل نداری تو ضعیفی تو بی لیاقتی😓😓😓 بعد که خودت رو بهتر شناختی به دلایل کارات فکر کردی انوقت میتونی خودت رو راحت تغییر بدهی بدون اجباری بدون عجله ای بدون محرومیتی بدون سرزنشی😃😃😃 و بعد کم کم اعتماد از دست رفته باز میگرده، با خودت مهربانتر میشی در خودت احساس قدرت میکنی و لاغر شدن رو برای خودت اسان میبینی و باور میکنی که میشه و میتونی 😎😎 احساست خوب میشه راحت خطاهات رو میبخشی و هر جا اشتباه کردی براحتی برمیگردی با خودت میگی بابا دارم تمرین میکنم دارم یاد میگیرم و هر جا لغزشی کردی بلند میشی و ادامه می دهی مثل بچه های کوچکی که میخوان راه برن و هرچقدر زمین بخورند دوباره پا میشن و ادامه میدهند . من فکر میکنم نحوه ی صحبت ما با خودمون افکارمون و بخشیدن خودمون و احساس خوب و توجه به انسان های لاغر و خوش اندام و تحسینشون در دلمون و شور و اشتیاق برای یادگیری و افزایش اگاهی از جانب خدا باعث ایجاد و گسترش لیاقت لاغری میشود.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 😊s-moazamiy🤗
      1400/03/27 16:37
      مدت عضویت: 1043 روز
      امتیاز کاربر: 127 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,411 کلمه

      سلام ب همه ی دوستان عزیز و همسیرم🙂 

      یکی از مهم ترین باورهای ک در تمام جنبه های مختلف ، زندگیه مارو تحت تاثیر خودش قرار میده بحث« لیاقته » 

      شناسایی و اصلاح این باور میتونه زندگی مارو ب شکل عجیب و فوق العاده ای  متحول کنه ،،، 

      باوری ک در هر جنبه از زندگی ما و همهی انسانها تاثیر گذراه از شغل و تحصیل و ثروت ، سلامتی ،آرامش ،وخوشبختی گرفتههههههه تاااااا تناسب اندام  

      من چقدر خودمو لایق بهترینها میدونستم ⁉️🧐🙄 بهترین زندگی ، بهترین تحصیل ، بهتر شغل و حرفه ، بهترین همسر ،بهترین فرزند وووو ،،، 

      من همیشه از طریق آموزش های ک دیدم یاد گرفتم ک قانع باشم ب کم ،،قانع باشم چون اگ خدابخاد میده بهم نعمتی و یا خواسته و آرزویی رو اجابت میکنه ،  اگر هم ک ب صلاحم نباشه نمیده ، 

       🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 

      من همیشه سعی میکردم ک شخصیتی شاد ،شوخ طبع ، آروم ، خوش اخلاق و خوش برخوردی داشته باشم اما همه ی این خصوصیات خوب رو فقط وفقط تو ی لاغرشدن وتناسب اندام میدیدم ،،ک اگر من لاغر بشم خودبخود این خصوصیات در من شکل میگیره ، و من هیچ وقت بجز رفتن دنبال لاغرشدن سعی در بهترانجام دادن این خصوصیات نداشتم ک با گوش دادن امروز این فایل فهمیدم ک من فقط دنبال لیاقت چاق بودن و چاقتر شدن برای خودم بودم …😤😒☹️  

      هر پیشرفتی درزندگی رابطه ی مستقیمی داره با لیاقت داشتن ما ب اون موضوع ،،و احساس بی لیاقتی مانع پیشرفت ما در هر جنبه اززندگیهامون میشه ،🤗🤗 و قدم اول برای لاغرشدن و تناسب اندام  رسیدن ب لیاقته ، ما باید احساس لیاقت رو توی وجودمون بوجود بیاریم تا احساس لیاقت داشتنی نباشد پیشرفتی حاصل نمیشود ….پس من 

      میتوانم احساس لیاقت رو در خودم بوجود بیارم 

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 

      اینجا و دراین قسمت از دیدگاهم من میخام مسیولیت چاق شدن خودم رو بعهده بگیرم اینک هیچ کس و هیچیز باعث چاق شدن و هر چاقترشدن من نشده دراین چند ساله ،،و تنها فقط و فقط خودم بودم ک براثر ی سری حرفها ، دیده ها شنیده ها و تکرارشون باعث باور سازی باورهای های دیگران برای ذهنم شدم …. 

      و مسیولیت لاغرشدن خودم رو بعهده میگیرم چونک بازم هیچ کس بجز خودم نمیتونه ب من کمک کنه و منو از گرداب چاق شدن بیرون بکشه و میپذرم ک مسیولیت خودم رو ،ذهنمو ،افکار ،وعقاید و باورهامو و همچنین جسمی ک دست پرورده چندساله خودم هست بعهده بگیرم و تعهد میدم ک دراین مسیر و پذیرفتن مسیولیت لاغرشدن خودم از هیچ تلاش و کوششی سرباز نخواهم زد  انشاءالله 🙏😍 

      🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 

      سوال اول :ب آنچه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید،فکر کنید و بنویسید چگونه لیاقت چاق شدن رودرخود ایجاد کرده اید ؟؟؟ 

      من همیشه لباس های👗گشاد و بلند بارنگهای تیره میخریدم تا بلکه برجستگی های بدنم کمتر دیده بشه واین یعنی لیاقت چاق رو در خودم ایجاد میکردم❌⭕ 

      من از امروز ب بعد از لباسهای سایز خودم هرچی ک هست کوتاه و بارنگهای شاد و روشن استفاده میکنم ✅☑️(و دید👀 و نظر دیگران 😨😱😲😃😏برام مهم نخواهد بود 💪✌️ 

      من همیشه رژیم های محدود و منع کننده میگرفتم و خودم رو لایق خوشمزه ترین غذا ها ، دسر ها و شیرینیجات ها نمیدونستم ❌⭕ 

      من از امروز ب اندازه ای ک نیاز بدن من هست و تامین انرژی روزانه ام باشه از مواد غذای و خوراکی های ک دوست دارم استفاده میکنم بدون حرص وولع و ترس از خوردنشون ✅💪✌️🤗 

      من همیشه بخاطر جسممی ک خودم ب چاق بودن آموزشش دادم برچسبهای زشت و زننده ای میزدم و خودم ،احساسم ،غرور و شخصیتمو و له میکردم ❌⭕

      من از امروز باهمین جسم و چاق بودنی ک هروزه همراه من خواهد بود تا وقتیک فرمولهای ذهنی من تغییر کنه و روند لاغریم شروع بشه برای خودم ارزش و احترام قایل میشم و خودم رو دوست خواهم داشت و در آینه ب خودم لبخند میزنم و افتخار میکنم و با خودم در صلح و دوستی خواهم بود ✅😍 

      من بدلیل چاق بودنم حرف ،تحقیر و مسخره کردنای دیگران رو تایید میکردم و چون فکر میکردم ک کار بلدن ب نسخه پیچی هاشون عمل میکردم ❌⭕☹️😤 

      از امروز من دیگر دیگران ، حرفاشون ، افکارسطحی و بی اساسشون رو قبول ک ندارم هیچ اجازه دخالت و اطهارو نظر راجبه خودم و باورهام رو بهشون نمیدم 💪😑💪✌️🤗  

      من همیشه غذاهای اضافه رو یا میخوردم با نگه میداشتم ک بعد اگ ک گرسنمون شد بخوریم ک حیف نشه یا گناه داره یا خدا قهرش میاد برکت خداست ❌⭕ 

      از امروز اندازه ای ک نیاز بود غذا میکشم اگر بازم احساس کردم ک نیازه بخورم دوباره میکشم ✅ اگر ته مونده ی غذایی هم موند میریزم برای پرنده ها ✅ و دیگ هر آشغالی رو وارد جسم عزیزم نمیکنم و بیشتر و بهتر برای خودم ارزش و احترام قایل میشم ✌️😍 

      من قبلاً از آدمهای چاق بدم میومد و با توجه کردنم ب برجستگیهای اون بنده خداها لیاقت چاقتر شدن رو در خودم ایجاد میکردم ☹️❌⭕ 

      من از امروز دقت بیشتری ب متناسب ترها میکنم و یعی میکنم از چاقی فرار نکنم و بدم نیاد ولی توجهمو از روشون برمیدارم و بد دیگ نگاه نمیکنم ✅🤗✌️💪 

       

      ❌⭕من در تمام روش های قبلی ک رژیم میگرفتم ، ورزش میکردم ، دنبال روش های نتیجه سریع بودم تنها و تنها داشتم لیاقت چاقترشدن درخودمو ایجاد میکردم و هروز با هر روشی ،باهررژیم و حرکتی یک قدم خودمو از لاغر شدن و متناسب موندن دور میکردم ،،،

      من با بدم اومدن از خودم ، از جسمم ، از حتی روشهای ک استفاده میکردم ،تنفرو فرارم از چاق شدن داشتم لیاقت چاق ترشدن رو  در درون خودم بوجود میاوردم ،

      من هر بار با کالری شماری ، با وزن کردن خودم و روی ترازو رفتن لیاقت لاغر شدن رو هردفعه در خودم کمتر وکمتر میکردم 

      هر کاری اعم از کوچیک و بزرگ ، راحت و سخت ، فکر کرده یاانجام شده ک من کردم ک از شر چاق بودن خلاص بشم بدتر لیاقتشو در درون ووجود خودم ریشه شو محکم و محکمتر کردم⭕❌ 

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 

      لیاقت لاغر شدن زمانی در درون من بوجود میآید ک من با خودم در صلح ودوستی باشم ، خودمو جسممو دوست داشته باشم ، ب خودم برچسبهای زشت و زننده نزنم ، با دیدن خودم تو آینه یا تو ی عکس گرفتنهای دست جمعی قایم و یا متنفر نباشم ، خودمو هی برانداز نکنم و ضربه ب جاهای برجسته ی بدنم نزنم و احساس تنفر ازشون نداشته باشم  ، از دیدن غذاهای خوش رنگ و لعاب ازشون نترسم و خودمو منع نکنم ، خودمو وزن نکنم و لباسهای تیره و گشاد ب تن نکنم و از جسمم ک ب هر اندازه ک چاق هست و برجستگیهاش معلومه تو جمع و دورهمی ها خجالت نکشم ، .شکممو تو لباسهای روشن ب داخل فرو نکنم ، با حسرت نگاه افرادی ک متناسب هستند نگاه نکنم و توجهمو از افراد چاق بردارم و ترس ازینک من هم مثل یا بدترازونا بشم رو از ذهنم فکرشو بیرون کنم. 

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 

      چرا ک من لایق بهترینها هستم از جمله ؛

      من لایق بهترین تناسب اندام هستم 

      من لایق بهترین زندگی هستم 

      من لایق بهترین افکارو باورهاب مثبت هستم 

      من لایق بهترین شاگرد استاد هستم 

      من لایق بهترین همسر و فرزند هستم 

      من لایق بهترین اسباب اثاثیه هستم 

      من لایق بهترین جسم عاری از چربی هستم 

      من لایق بهترین بنده ی خدا هستم 

      من لایق بهترین لباسها بارنگ های شاد و خوش دوخت ومدل دار هستم ،

      من لایق بهترین اندام , بهترین ثروث ،بهترین سلامتی ،آرامش ، خوشبختی ،سفرکردن ،خونه ،ماشین هستم 

      💎از هر چیز خوب تو دنیا من لایق رسیدن بهش هستم 💎

      الان ما هر کسی ک هستیم و هرنوع  زندگی ک داریم برگرفته از باورها و ذهنیت ماست ..ماااان هر کیب وهرچیزی ک هستیم نتیجه ی افکار و دهنیت قبلاماست ..ما ی روز فکر میکردیم ک اینحای ک الان هستیم باشیم والان امروز اون روز است .

      در همه ی جنبهای زندگی 🙂 

      پس چ بهتر حال الانی ک ما داریم برگرفته از بخشی از فکر و افکارو باور دیگرانه رو تغییر بدیم ب فردا و آینده ای ک برگرفته باشه فقط و فقط از فکر و افکار و باورهای فقط و فقط خودمون برای آینده ای درخشانتراز امروز و دیروز تنها در روش لاغری باقدرت ذهن ..ذهنی ک برای وجودیه خودمونه و بس ..خلق کنیم زندگی ، درآمد ،خوشبختی سلامت و آرامش فردای خود و فرزندان و انشالله آیندهگانمون ،،،😍😍🙏💪 

      ب امید موفقیت همه ی دوستان همسیرم 🌹🙏   

      استاد جان لطفاً ی نظر راجبه دیدگاههای من بدید درواقع نیاز دارم ب تایبد و انرژیتون ک آیا نوری در نوشتهای من هست برای ادامه دادن و شگفتی شدن اول برای خودم  چون این دیدگاههای رو ک برای شما و دوستانم شرح میدم درواقع تمرینات من هست رو من دارم باور سازی میکنم .برای ذهنم ،،،

      ایا درست دارم روی باور سازی هام کار میکنم یا هنوز جا داره ک ب درک و تحلیلهای درستتری برسم ؟؟؟ 

      🌺🌺🤔

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/03/22 09:26
      مدت عضویت: 1590 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 521 کلمه

      سلام🙂

      قسمت مقاله فایل که خودش یه موضوع آموزشی جداگانه است واصل توجه رو توضیح میده و اینکه همین توجه هست که دنیای بیرونی ما رو میسازه و جالب اینکه ذهن ما براش فرقی نمیکنه که به خواسته داریم توجه میکنیم یا به ناخواسته 

      توجه به هر سو رو علاقه ما تفسیر میکنه و از اون موضوع بیشتر و بیشتر وارد زندگی ما میکنه چون ذهن خدمتگزار ما است 

      وقتی موضوعات مختلف در اطراف ما است و در واقع تکثر پیش میاد اونوقت این اراده و حق انتخاب ما که باز هم نعمتی از خدا در وجود ما است پر رنگ میشه و این ماییم که انتخاب میکنیم به چی توجه کنیم و همین توجهات شرایط جسمی و مالی و عاطفی و سلامتی و روحی ما رو شکل میدن

      اکثر ماها ناآگاهانه انتخاب میکنیم و براساس آنچه از بچگی آموختیم به ناخواسته توجه میکنیم و از اونا هم بیستر و بیشتر در زندگیمون داریم😑

      ما انتخاب کردیم چی داشته باشیم چه جسمی داشته باشیم چه شرایط مالی داشته باشیم و اینه که میگن سرنوشت ما دست خود ما است👌

      بعدش خودمون غر میزنیم گله و شکایت میکنیم ناله و زاری میکنیم وتقضیرها رو گردن خدا و خانواده و مردم و کشور و اقتصاد ….میندازیم در صورتیکه خودمونیم که باعث و بانی تمام این شرایط هستیم و باز هم این خودمونیم که میتونیم اوضاع رو عوض کنیم با تغییر کانون توجهمون با تغییر نوع دیدگاهمون و در واقع با تغییر شخصیتمون

      نمیشه همون افکار و رفتار قبل رو داشته باشیم و انتظار شرایط متفاوت رو هم داشته باشیم 😏

      در مقاله همین اصل توجه به موضوع لیاقت داشتن ربط داده شده چون ما وقتی خودمون رو لایق بهترین شرایط بدونیم به خوبیها و زیباییها و نعمتها توجه میکنیم چون خودمون رولایق میدونیم از خوبی و زیبایی و نعمت و تناسب و سلامتی و ارامش و شادی بیشتر و بیشتر میخوایم و راز ورود نعمتهای بیشتر هم توجه به نعمتهای موجوده👌👌👌

      جمله سنگین این فایل این بود که “شما لایق چاق بودن هستی”😶😶😶😶

      بله با توجهاتمون چاقی و نافرمی بیشتر رو وارد زندگیمون کردیم

      با تنفر از چاقیمون

      با حرف زدن در مورد چاقیمون

      با سرزنش کردن خودمون که اینقدر چاقیم

      با احیف دونستن غذاها که مبادا دور ریخته بشه و زیاده روی در خوردن

      با لباس تیره و گشاد تن این جسم کردن

      با احساس بد از دیدن جسممون در آینه

      با احساس عذاب وجدان خوردن 

      با ترس خوردن

      با قدرت دادن به غذاها و ناتوان دونستن خودمون

      با اهمیت دادن به حرف و نظر دیگران…….
      خوب با اینهمه توجه به چاقی چطور ممکنه لایق تناسب اندام باشیم؟؟؟؟؟؟؟🤨🤨🤨

      راه حلش ساده است به همون اندازه که تا حالا به چاقی توجه کردیم از این به بعد به تناسب توجه کنیم👌👌

      خودمون رو دوست داشته باشیم در هر فرم و جسمی که هستیم

      به زیباییها و سلامتی و کارکرد عالی این جسم توجه کنیم

      به غذاها به چشم مواد انرژی زا نگاه کنیم 

      خودمون رو سرزنش نکنیم

      با دیگران همراه نشیم و خودمون رو تحقیر نکنیم

      لباسهای زیبا تن این جسم کنیم

      غذاهای تازه و سالم مصرف کنیم

      برای آموزش ذهنمون وقت بذاریم

      به جسممون اجازه بدیم بهترین خودش رو بسازه

      خودمون رو مقایسه نکنیم…….

      باور کنیم همین ذهنی که ما رو چاق کرده میتونه ما رو لاغر کنه فقط کافیه کانون توجهمون رو عوض کنیم و صبور باشیم و با احساس خوب فقط ادامه بدیم👌👌👌👌🙂

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه تاب
      1400/03/19 10:42
      مدت عضویت: 1052 روز
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 468 کلمه

      سلام همگی دوستان

      گام پنجم:

      چقدر خودتو لایق بهترین ها میدونی؟!بهترین دوستان، شغل، رابطه و تناسب اندام؟!

      اگه مدت هاست اضافه وزن داری چون خودت را لایق متناسب شدن نمیدونی👍👍لیاقت نداشتن مانع حرکت کردن و مانع ادامه دادن و مانع رسیدن به خواسته و هدف میشه👍👍👍

      شما در زندگی به خواسته هایی رسیدی که لیاقتشو داشتی… داشته های شما در زندگی مطابق با لیاقت شما در هر زمینه ای هست👍😍

      قدم اول برای رسیدن به تناسب اندام: لایق دونستن خودت برای رسیدن به وزن ایده آل 🥰باید احساس لیاقت را در خود ایجاد کنیم و حرفای قبلی ک شنیدیم: تو نمیتونی تو تنبلی تو پرخوری تو ژنتیکی چاقی تو سرنوشتت اینه و هر حرف اینچنینی را از ذهن پاک کنیم!!

      برای خودمون جمله سازی کنیم:من لیاقت به تن کردن لباس های 👗 شیک و خوشگل را دارم😍من لیاقت خوردن بهترین مواد غذایی 🍝 با خیال راحت را دارم🥰من لیاقت زندگی در شرایط کاملا سالم را دارم😍🥰من لیاقت بهترین ها را دارم😍🥰

      انقدر ارزشمند باش که هر آشغالی را نخوری👍انقدر ارزشمند باش که برای ضرر زدن به دیگران بیشتر از حد خودت نخوریانقدر ارزشمند باش که هر غذایی که چند روز مونده توی یخچال تووو نباید بخوری

      خودت را از بند آشغال خوریا رها کن👍اونوقت ببین بدنت چه عالی واکنش نشون میده و وزنتو پایین میاره🥰

      بی لیاقتی ما برمیگرده به سالهای خیلی دور: زمانی ک خانواده باور های ما را به اشتباه شکل دادند!!باور های غلط:بچه لاغر، نشان از بی لیاقتی مادرشهبچه باید تپل باشه حالا بعد بزرگ شد لاغر میکنهبچه تو سن رشده باید خوب غذا بخوره

      و بعد از بچگی کلی حرف های مخرب شنیدیم که بی لیاقتی را در ما به وجود آورد….

      الان در هر وزنی هستی مهم نیست اول باید لیاقت رسیدن به وزن ایده آلت را در خودت به وجود بیاری👍برای اینکه خودت را لایق بدونی اول باید بپذیری که خودت مسئول شرایط فعلی هستی…👍 و هیچی در این وزن من دخیل نیست با بهااااااانه تراشی نمیتونی به نتیجه برررررسی👍👍👍👍👍👍👍

      یکبار به خودت بگو:من مسئول شرایط فعلی زندگی خود هستم!!!من مسئول چاقی خودم هستم!!!

      وقتی خودت مسئول نباشی هر چی ذهنت گفت انجام میدی هرچی تشویقت کرد ب خودن تو میخوری ولی وقتی مسئولیت بپذیری دیگه سعی میکنی برده ذهنت نباشی اختیارت را به دست میگیری👍

      انقدر بگو من مسئول چاقی خودم هستم تا ذهنت باور کنه و باور کنی که این خودتی ک داری خودتو نابود میکنی!!

      و مرحله بعد جمله های لیاقت داشتن را تکرار کن!!

      متناسب شدن حق منه🥰🥰🥰

      در روش های قبلی همش فکرم به چاق نشدن بود و استرس ترازو و وزن کردن که ایا کم میکنم نمیکنیم و بیشتر داشتم لیاقت چاق شدن را در خودم زیاد میکردم و اصلا هم با حس خوب همراه نبود…ولی الان با دوره لاغری با ذهن هم حسم خوبه و هم فرمول های غلطی ذهنیمو میشناسم و رفع میکنم چون من لایق بهترین ها هستم و به امید خدا یه متناسب شاد میشم🥰

      مه تاب لایق متناسب شدن😍🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberehsadat@gmail.com
      1400/03/12 18:19
      مدت عضویت: 1131 روز
      امتیاز کاربر: 495 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,198 کلمه

      با سلام . گام اول . سوال اول :

      *من چگونه خودم را لایق چاق کردن ،    کردم ؟*

      اولین قدمی که برای لاغری باید گذاشته شود ایجاد باور لیاقت است . باوری که برای بدست آوردن هر چیزی چه دلخواه و چه نا دلخواه باید حتما در ما ایجاد شود خب قضیه ی دلخواه بودن چیزی که کاملا معلوم است اما در مواردی که ما چیزی را نمیخواهیم مثل چاقی اما مرتب تکرارش میکنیم و به آن توجه و تمرکز داریم و بیشتر اوقات فکر ما را مشغول به خودش میکند به طور ناخود آگاه داریم آن نا خواسته را به سمت خودمان دعوت میکنیم چرا که ذهن ما فرق بین دلخواه و نادلخواه را نمیداند .او فقط  توجه کردن دایمی ما به موضوعی را میبیند و حس میکند آن چیز مورد علاقه ی ماست پس آن را هر طور که باشد وارد زندگی ما میکند . پس باید خیلی مراقب افکار خودمان باشیم که خدای ناکرده در چنین تله ی ذهنی اسیر نشویم ( توجه به ناخواسته )

      مطلب بعدی خود باوریست کسی که خود را باور ندارد و اعتماد به نفس ندارد در حال ایجاد عدم لیاقت داشتن چیزی در خود است .

      مثلا منی که از کودکی مورد سرزنش های دیگران برای چاق بودنم ، بودم منی که در مهمانیها خجالت میکشیدم چادرم را کنار بگذارم که نکند اندامم دیده شود منی که با دیدن اندام لاغر دیگران دچار حسرت و خود کم بینی میشدم و مرتب به خودم سر کوفت میزدم که ببین دیگران چقدر خوش اندام هستند ولی بی عرضه تر از تو کسی هست این همه رژیم گرفتی باز هم همانی ،   که بودی

      من در تمام این شرایط خودم را لایق چاقی میکردم و اصلا هم آگاهی نداشتم

      آن سرزنشها و سر کوفتها و گفتگوهای منفی ذهنی ام با من چها که نکرد

      اما این لایق چاقی بودنها همین جا تمام نمیشد من حتی زمانی که رژیم بودم باز با خودم جنگ داشتم . و مرتب به میگفتم ببین همه میتوانند به راحتی همه نوع غذا را بخورند اما تو چی و باز سرکوفت و سرزنش

      یا هنگامی که از خجالت اندامم بارها دعوت دوستانم را برای رفتن به استخر به بهانه های مختلف رد میکردم و در تنهایی هایم اشک میریختم و خودم را  مورد فحش و لعنت قرار میدادم

      یا هنگامی که ته مانده ی غذای فرزندانم را به بهانه ی حیف بودن یا اسراف  شدن میخوردم

      زمانی که برای خودم ارزش قائل نبودم و بجای آوردن ظرف تمیز برای خودم ، سر سفره از همان قاشق و بشقابی که غذا را  با آنها  اماده ،کرده بودم استفاده میکردم  

      یا زمانی هر غذای نذری که اورده میشد و خانواده دوست نداشتند را من به بهانه ی اینکه حرام میشود  نذریست گناه دارد و از اینجور حرفها میخوردم

      تمام آن مواقع داشتم خودم را لایق چاقی میکردم وقتی خودم را دوست نداشتم خودم را لایق چاقی میکردم وقتی به خودم را سرکوفت و سرزنش می زدم داشتم خودم  لایق چاقی میکردم وقتی با دیدن اندام دیگران حسرت میخوردم خودم را لایق چاقی میکردم وقتی به هر دلیلی احساس نا توانی و ضعف میکردم رسما خودم را لایق لاغری نمیدانستم  

      و تمام این موارد از این جا نشات میگرفت که خودم را باور نداشتم و  ارزشمند نمیدانستم .

      و من آنقدر خودم را نسبت به لاغری بی لیاقت کردم که تنها چیزی که دریافت میکردم چاقی بود و چاقی

      پس الان با تمام وجود فریاد میزنم من خودم ، خودم را چاق کردم نه هیچ کس و هیچ چیز  دیگر نه غذاهای هورمونی ، نه فعالیت نداشتن  ، نه ژنتیک و. …

      خلاصه که  من مسئولیت چاقی ام را  قبول میکنم و از این به بعد سعی میکنم با ارزش گذاشتن  برای خودم

      با قبول کردن اینکه من  توانمندم .  من میتوانم لاغر شوم. خودم را هر چه بیشتر  لایق لاغری بدانم .

      در جواب این سه   سوال  باقی مانده باید بگویم هرگز من تا قبل از آشنایی با روش ذهنی در مورد این باور اصلا آگاهی  نداشتم و اتفاقا نا خودآگاه باورهای چاقی و سر کوبهایی  که از چاقی میشدم  همه و همه مرا ناتوانتر و ضعیفتر میکرد و من هر روز خودم را از لاغری دور و  دورتر میدیدم و همین امر باعث عدم لیاقت من به لاغری بود .ایجاد باور لیاقت در حقیقت همان ظرفیت ذهنی ما راجع به مسئله ای هست هر چه توجه ما به مسئله ای بیشتر باشد ما خودمان را لایق داشتن همان چیز میکنیم  و در تلاشهای قبلیه من برای لاغری در واقع تلاش و کوشش بود برای چاقی  😔چون تمام توجه و تمرکز من به چاقی بود تمام گفتگوهای ذهنی من در مورد چاقی بود تمام خوردنها و نخوردنهای من  برای چاق شدن یا نشدن بود و من درتمام این مدت در حال گسترش ذهنم در این مورد بودم و همین گسترش ذهن مرا  هر روز و هروز لایقتر میکرد برای چاقی

      در روشهای قبلیه لاغری،،   همه چیز بود جز فکر کردن به لاغری چون گفتگوهای ذهنی  در این مورد نبود چون باورهای قوی و قدرتمندی نبود . هر چه بود سرکوب و استرس و نا آرامی 😔

      در جواب سوال اخر استاد که چگونه خودم را لایق لاغری بدانم .

      من باید توانمندیهای گذشته ی خود را مرور کنم . باید کارهای زیادی را که در گذشته با توان و قدرت انجام دادم را به یاد بیاورم ، باید ارزش از دست رفته ام را به دست بیاورم باید خودم را باور کنم  که کارهای سختری را در طول زندگیم انجام دادم آن موقع است که لاغری دیگر برایم آسان میشود

      باید به یاد بیاورم زمانی که برای گرفتن گواهینامه ی رانندگی با اینکه چند بار رد شدم و مربی میگفت ، باید سن پایینتر برای یادگیری می آمدی ولی من ایستادمو با قدرت گواهینامه ام را گرفتم .💪

      یا آن زمانی که فرزندان دو قولیم را ازدست دادم، مثل کوه ایستادم و با بردباری همه را متعجب کردم .💪

      و من از این روزهای سخت کم نداشتم که خیلی قدرتمندانه ایستادم و خودم را لایق  داشتن همه ی خواسته هایم دانستم و پاداشش را هم گرفتم . در مورد اول که گواهینامه ام بود و در مورد دوم ، دو پسر زیبا  که بعد از آن دو قولوها خداوند دوباره به من عطا کرد .

      پس حتما در مورد لاغری هم 

      زمانی  برایم آسان میشود که خودم را  قدرتمند و قوی. بدانم و در هر شرایطی و هر وزنی که الان هستم  بگویم من میتوانم . بدون توجه به گفتگوهای منفی ذهنی خودم را لایق لاغری بدانم که صد درصد باداشتن این باور  پاداش   بزرگی در انتظار من است .

       و قطعا وقتی ما در مسیر صحیح لاغری باشیم دیگر از ان گفتگوها خبری نیست چون دیگر این من،   آن من سابق نیست. ضعیف و ترسو که تمام تقصیرهای چاقیش را  به چیزهای دیگر نسبت میداد

      این من ، کسی ست که با شجاعت  تمام مسئولیت چاقیش را قبول میکند  و دیگر هرگز برده ی ذهنش نخواهد بود .

      این من جدید در مقابل تمام آن گفتگوها ی منفی و دعوت به پرخوریهای کاذب که جز حال بد چیزی عایدش نمیشد  با قدرت  و محکم و استوار می ایستد و مغلوب نمیشود

      چون این من جدید در حال تغییر است او خودش را باور کرده و خودش را لایق بهترینها میداند

      او میداند که بدنش ، محل جلوه ی الله است و ارزشمند و والا مقام پس هر گز نباید با عادات قبلی و با خفت و ذلت با او رفتار کند .

      خدایا ممنونم که مرا لایق تناسب ذهنی و بعد تناسب جسمی قرار دادی خدایا سپاس که مرا لایق هدایت به مسیر درست دانستی شکرت شکرت 💚💚💚

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sana.motalebikhah@gmail.com
      1400/02/05 12:07
      مدت عضویت: 1134 روز
      امتیاز کاربر: 172 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 826 کلمه

      به نام خداوند جان و خرد❤

      سلام و درود…

      امروز روز یازدهمی هستش که روی این فایل تمرکز کردم…گوش دادم و نوشتم و فکر کردم و تمام دیدگاه های این قسمت رو خوندم…چقدر منو تو فکر فرو برد…فکر سردرگمی،فکر اینکه از کجا و از چه طریقی لیاقت چاق شدن در من بوجود اومد،فکر اینکه من فرقم با بقیه چیه که اونا لاغر هستن و با لذت غذا میخورن…چرا من با شنیدن این فایل به دنیای خلسه پا گذاشتم و هر چی فکر میکنم نمیتونم چیزی به یاد بیارم و برم کامنت این قسمت رو بنویسم…تو این یازده روز بیشتر از سی بار ،فایل رو گوش دادم میخواستم با تمام وجودم حسش کنم،درکش کنم،بفهممش،بفهمم دقیقا کجای کارم مشکل داره …چی شد که اینجوری شد…من لیاقت چاقی رو از کی و کجا پرورش دادم تو خودم…خدا جانم ازت درخواست دارم خودت هدایتم کن به اون نقطه اصلی تا بتونم اون اصل کاری رو درست کنم…

      وقتی به این فکر میکنم که تا الان که 25سالمه و طبق تحقیقات 25تن غذا خوردم و بدن من همه رو یا دفع کرده و یا به انرژی تبدیل کرده و من فقط چند کیلو اضافه وزن دارم،یه مشکل اساسی تو وجود منه…غذا ها مشکل ندارن،ورزش و رژیم و دمنوش و پودر و قرص مشکل ندارن،این ذهنه منه که منو هدایت کرده به سمت چاقی…چرا که خیلی هارو دیدم با همین رژیم لاغر شدن و تا آخر عمر لاغر موندن چون با همون روش خودشون لیاقت لاغری رو برای خودشون ایجاد کردن،از رژیم لذت بردن ،از ورزش لذت بردن…وقتی با افتخار میگن که ما چند ساله رژیم هستیم یا آخرین جعبه شیرینی که نخوردن رو نگه داشتن و با افتخار میگن ببینید ما چند ساله شیرینی نخوردیم و اصلا هم میلی بهش نداریم و داریم از زندگی لذت می‌بریم یعنی دارن لیاقت لاغری رو افزایش میدن تو خودشون…نه اینکه وقتی رژیم میگیریم همش حسرت چیزایی که نمی‌تونیم بخوریم رو داشته باشیم….

      تو این پنج تا فایلی که تا الان گوش دادم دوتا موضوع رو تو هر فایل قشنگ درک کردم…

      1. لذت بردن از زندگی و هر چیزی…
      2. داشتن حال خوب…

      ما باید تو هر شرایطی که داریم ازش لذت ببریم…وقتی فکر میکنم زمانیکه با رژیم و ورزش به یه اندام فوق العاده رسیده بودم ولی بازم از خودم راضی نبودم ،داشتم لیاقت چاقی رو تو خودم افزایش میدادم…

      این جمله که ما با تشکر و قدردانی از چیزهایی که الان تو زندگیمون داریم باعث میشیم موارد بالاتر وارد زندگیمون بشن،الان حکم فرما میشه…وقتی من از اندامم رضایت نداشتم و همش دنبال موارد منفی بودم چه توقعی داشتم که موارد بهتر وارد زندگیم بشن…من تمرکزم رو موارد منفی بود و رفته رفته همونا وارد زندگیم شد…

      مثل الان که تمرکزم رو گذاشتم رو لاغری و فقط به لاغری فکر میکنم و دارم نتیجه هاشو از اندازه شدن شلوار هایی که برام تنگ بود میبینم…

      نمی‌دونم این احساس لیاقت چاقی از چه زمانی باهامه ولی همین الان به خودم قول میدم که انقدرررررررررر رو خودم کار کنم که فقط و فقط لیاقت لاغری و تناسب اندام داشته باشم،چون من لیاقت لاغری رو دارم من هم مانند تمام افراد لاغر لیاقت پوشیدن لباس های رنگ رنگی رو دارم ،منم لیاقت درخشیدن رو دارم…

      الآنم که دارم مینویسم یه جمله که چرا من همش میاد تو ذهنم ولییییی نه ،دیگه نه ،بسه دیگه برو نمی‌خوام داشته باشمت بهونه عزیز…من مسئولیت چاقی خودم رو از روزی که صد قدم. رو شروع کردم پذیرفتم…پذیرفتم که شجاعت تغییر کردن رو دارم و تغییر میکنم…من به خواستم میرسم مثل اون همه کاری که خواستم و انجامش دادم…من از این راه دست نمی‌کشم چون خودم وارد این راه نشدم،خالق قدرتمندم منو وارد این مسیر کرده پس منم باید جبران کنم و روز به روز موفق و موفق تر بشم و بدرخشم…

      منفی باف عزیز شمارو هم میزارم کنار…برو به زندگی خودت برس،همش میای میگی خیلی چاق شدی ول کن اینارو رژیم بگیر و ورزش کن دوباره ولی نه نه نه…برو نمی‌خوام دیگه صداتو بشنوم…میدونی من کیم من روح پاک خدا هستم،پس من لایق بهترین ها و عالی ترین ها هستم…من لیاقت لذت بردن از زندگی رو دارم…لیاقت داشتن بهترین و عالی ترین اندام رو دارم…میرسم بهش و پیروزی مو بهت نشون میدم💪🌟💪

      اضافه وزن عزیزم شمارو هم نمی‌خوام…شما هم برو …من لایق تناسب اندام هستم…الان دیگه فهمیدم با گوش دادن این فایل که من خودم تورو دعوت کردم…انقددددد تو این راه پافشاری میکنم و تمرین و تکرار میکنم که لاغری عزیز رو به زندگیم دعوت کنم و تا آخر با هم خوش و خرم زندگی کنیم😍😍😍😍😍😍😍

      لاغری عزیزم خیلی دوست دارم ایمان دارم که به سادگی و به زیبایی و عزتمندانه وارد زندگیم میشی و تا آخر عمر کنارم میمونی😊😊😊😊😊

      خدارو صدهزار مرتبه شکر که تو مسیر درست هستم،خدارو صدهزار مرتبه شکر که دارم تغییرات رو تو خودم میبینم و به همین زودی بهم گفتن که لاغر شدیاااا😇😇😇😇😇که چقدرررر این جمله شیرینه❤❤❤❤❤شیرین تر از اون،اینه که میفهمی راهت درسته و هر روز داره لیاقت لاغری تو وجودت افزایش پیدا می‌کنه💪💪💪💪💪

      خدا جانم عشق دل من خیلی دوست دارم و هزاران بار هر روز شکرت میکنم که منو تو مسیر درست قرار دادی🌟

      عااااااشقتم خالق بی همتای من ❤

      یک شنبه

      5/2/1400

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mina.1366.az@gmail.com
      1400/02/05 09:03
      مدت عضویت: 1145 روز
      امتیاز کاربر: 127 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 977 کلمه

      سلام گآم پنجم 

      من مسئول چاقی خودم هستم من مسئول چاقی خودم هستم من مسئول چاقی خودم هستم من مسئول چاقی خودم هستم من مسئول چاقی خودم هستم من مسئول چاقی خودم هستم من مسئول چاقی خودم هستم من مسئول چاقی خودم هستم 

      ۱-

      من از زمانیکه در سنین نوجوانی بودم و حتی قبل تر از آن که تصاویر کمرنگی از خودم دارم با خرید لباسهایی که مناسب سن خودم نبود لیاقت چاق شدن را در خود پروراندم  یکبار  به وضوح یادم میاد که برای خرید لباس مناسب رفتیم بازار تا در مجلسی شرکت کنیم و تمام بازارو همراه مادرم زیر پا گذاشتیم و درنهایت یه لباس مناسب سن و سال  و سایز مادرم خریدم و اونو با خجالت تمام پوشیدم و تا آخر اون مجلس اصلا روم نمیشد از جام تموم بخورم😬الان و خیلی موقع‌ها که یادش میفتم فقط تعللی میکنم و خنده خیلی تلخی روی لبم میاد و محو میشه و یا اینکه به سن دبیرستان بودم و برای خرید لباس فرم مدرسه ام مانتویی را بخرم که دو سایز از من بزرگتر بود و گشاد🙃 چون سایز کوچکتر شلوارش بهم نمی‌خورد 

      وقتی اون لباس فرمو میپوشیدم حالم از خودم بهم میخورد و بعد از چند روز مجبور شدم فرم پارسالمو بپوشم که قدری تو تنم بهتر بود با اینکه کهنه شده بود اما با اون فرم کهنه حس بهتری داشتم 

      زمانی به خودم لیاقت چاقتر شدن دادم که با خوردن به خیال خودم به آرامش میرسم 

      یا با شکم سیر خوابیدن برام خواب راحتری میاره یا اینکه میگفتن این دوتا قاشق غذا هم بخور حیفه ته بشقاب نمونه اسرافه و یا اینکه برای خرید لباسهایم اکثرا رنگهایی را انتخاب میکردم که تیره تر باشه و کمتر چاقیم به چشم بیاید بااینکه از رنگ مشکی در انتخاب رنگ لباس اصلا خوشم نمیومد اما از آن رنگهای خاکستری و قهوه ای و سرمه ای بیشتر استفاده میکردم 

      زمانیکه برای کنکور درس می‌خوندم و نظرم این بود اگه نخورم مغزم نمیکشه درس بخونم لیاقت چاقی را درخودم بیشتر کردم زمانیکه دوران بارداری با خوردن بیشتر مواجه شدم که بچم کم نیاره و کامل و سالم بدنیا بیاد و با بدنیا اومدن بچم چیزی جز چاقی بیشتر از قبل برای خودم نموند و پسرم با وزن نرمال ۳۷۰۰ بدنیا اومد و بعد ۳ روز هم ۳۴۰۰ شد و همون وزن تا مدتها موند اما سلامت شکر خدا😊 زمانیکه دوران شیردهی به گفته اطرافیان مجبور به خوردن بیشتر شدم که شیر کافی برای تغذیه پسرم داشته باشم اما هر چی بیشتر میخوردم شیرم کافی نبود و مجبور شدم به دکتر طب سنتی مراجعه کنم و با راهکارهای خیلی ساده شیر بیشتری تولید شد برای پرورش پسرم شکر خدا😊 زمانیکه ته مانده بشقاب غذای پسرمو برای اینکه اسراف نشه می‌خوردم لیاقت چاق شدن را درخودم پروراندم زمانیکه در مهمونی ها و دور همی ها با اینکه سیر بودم بعد از صرف شام بازم از انواع تنقلات بعد از وعده غذایی می‌خوردم خودمو لایق چاقتر شدن میکردم وای خدا جونم الان که فکرشو میکنم چه ظلمی به خودم کردم 

      وقتی من با استفاده از ورزش های سخت و انواع پودرهای لاغری و دمنوش های به اصطلاح لاغری  و رژیم های سخت خودمو مجبور به کاهش وزن و سایز میکردم لیاقت چاقی بیشتر درمن پرورش میافت

      اما این ظلم دیگه بسته الان من در جایگاهی هستم که خودم مسئولیت چاقی خودمو برعهده میگیرم و به تمام این بی مسئولیتی ها پایان میدم و هیچ کس و هیچ چیزی عامل نرسیدن من به تناسب فکری و جسمی نیست و از خدای خودم تشکر میکنم مرا در مسیر زیبای لاغری و متناسب شدن با ذهن قرار داد.

      2- 

      متاسفانه خودمو با تمام وجود لایق لاغری نمی‌دونستم و مثل خیلی افراد دیگه که چاق هستند میگفتم اینم سرنوشت منه و باید باهاش کنار بیام و با این وضعیت جسمی به زندگی که اسمش زنده مانی فقط بود ادامه بدم و نه زندگانی واقعی 

      3- روش های لاغری که استفاده کردم متاسفانه تمامش برای لیاقت چاقتر شدن در من بود و با اینکه نتایج نسبی هم می‌گرفتم اما زیاد به طول نمی انجامید و دوباره بر می‌گشتم سر خونه اول با اضافه وزن بیشتر از قبل شروع دوره ..یه دوره به جایی رسیدم که تا وزن ۷۶ تا ۷۸ کیلو مدتی ثابت موندم و برام خوشایند بود تا حدودی اما بعد که دوباره تلاشمو بیشتر کردم که وزنمو به ۷۰ نزدیک کنم متاسفانه روند صعودی دوباره شروع شد و به وزنی حدود ۹۲ منو رسوند هر چی تلاشم برای لاغری  بیشتر میشد وزنم هم اضافه تر میشد و مدتی که بیخیال میشدم و بهش فکر نمی‌کردم نتیجه بهتری میداد بهم و یکم وزنمو کم میکرد دقیقا الان متوجه میشم 😁 تلاش برای چاق تر نشدن نتیجش فقط و فقط چاقتر شدنه و بس چون تمام تمرکزمون میره رو این قضیه ‌ و ذهن درست طبق لیاقت ما رفتار می‌کنه که اونم چاقتر شدنه 

      4- پیشنهاد خود برای ایجاد و گسترش لیاقت لاغر شدن را در خود بنویسید.

      اولین نکته برای ایجاد لیاقت لاغر شدن در من اینه که ایمان دارم من لایق بهترینها هستم هم در این دنیا و هم در  زندگی پس از زندگی ..لیاقت لاغر شدن من اینه که دیگه به خودم میگم من لایق متناسب شدن هستم 

      من مسئول شرایط فعلی زندگی خودم هستم و من خودم مسئول چاقی خودم هستم 

      من مینا  تعهد میدم که مسئولیت تمام کارهای زندگی خودمو مخصوصا چاقیمو به عهده میگیرم 

      من لیاقت پوشیدن  لباسی که دوست دارم  در رنگ و مدل مد نظرمه دارم

      متناسب شدن برای من که اشرف مخلوقات هستم به آسانی و زیبایی رقم میخوره و من لایق اعتماد به نفس بالا و عزت نفس هستم 

      من لایق رسیدن به وزن ۶۰ کیلو هستم 

      من متعهد به لاغر شدن هستم 

      من بارها و بارها کارهای سخت و پر از استرس و تنش را تجربه کردم و به خدا سپردمشون و براحتی حل شدن 

      پس من میتوانم لاغر و متناسب شوم و این بزرگترین حق منه 

      خدا یا از هدایتت متشکرم 

      از حمایتت متشکرم 

      از سلامتیم متشکرم 

      از رسیدن به اندامی متناسب متشکرم 

      از قرار استاد روشن در مسیر لاغری من متشکرم 

      این گل سرخ زیبا تقدیم به خودم که لایق بهترینها هستم🌹🌹🌹😀🤗🤗

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mokhtari.sab7781
      1400/01/26 21:00
      مدت عضویت: 1311 روز
      امتیاز کاربر: 12076 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 588 کلمه

      سلااام

      من ذهن چاقی دارم و باور دارم غذا خوردن باعث چاقیم میشه چون به این اعتقاد ندارم که لیاقت بر طرف کردن نیاز جسمیم رو دارم. من دوست دارم هر لحظه در حال خوردن باشم و این به این معنیه که من لیاقت به اندازه غذا خوردن رو ندارم من لیاقت اینو ندارم که آرامش ذهنی داشته باشم. اگه غذا بخورم حتی اگه پرخوری نکنم بازم استرس و عذاب وجدان میگیرم که خیلی غذا خوردم و همه ی اینا به خاطر اینه که من لیاقت داشتن زندگی با آرامش و تناسب اندام رو ندارم اما اینا همش مال الانه و قرار نیست همینطوری بمونم من اولین و مهم ترین گام رو برداشتم و اونم اینه که من مشتاق تغییر کردنم. حتی با اینکه همین الانم همه از اندامم تعریف میکنن و بهم میگن متناسبم ولی من میدونم که میتونم ازین بهتر باشم و جرعت انتخاب کردن مسیر لاغری باذهن رو داشتم، همین قدم خیلی بزرگی برای ایجاد احساس لیاقت درون منه و به این معنیه که روح متعال من دوست داره من بهترین خودم باشم و مشتاقه به اونچه که لایقش هستم برسم تا از طریق من تجربه هایی در این دنیای زیبا داشته باشه. 

      در تموم رژیم هایی که گرفتم و روش هایی که انتخاب کردم توجه من بر روی چاقی بود و صد البته لیاقت چاقی. خانم دکتری که پیشش میرفتم با تحقیر بهم نگاه میکرد و منو برای اینکه وزن کم نکردم سرزنش میکرد با اینکه من بچه بودم و اون موقع فکر میکردم که کار اون دکتر اشتباهه ولی الان به این درک رسیدم که من اون زمان لیاقتم این بوده که تحقیر بشم و اون زمان در اون مدار و طبقه از جهان بودم. 

      در کل هر روشی به جز لاغری با ذهن برای لاغریم استفاده کردم توجم به سمت چاقیم بود. غذا نمیخوردم که چاق نشم ، ورزش میکردم که وزنم اضافه نشه به جدول کالری نگاه میکردم چون غذا ها خیلی ترسناک بودن و باید اونا رو با محاسبه های دقیق و حساب شده استفاده میکردم و اگه یکم ازشون بیشتر میخوردم مطمعن بودم که فرمانده ی غذا ها بدون معطلی دستور میداد که تبدیل به چربی و مواد مضر توی بدنم بشن. الان میفهمم که تمام اون روش ها لیاقت چاقی رو در من پیشرفته تر میکردن و باعث میشدن من احساس بد از خودم و بدنم داشته باشن که این احساس بد لایق نبودن، غذای شیطان درونم بود.

      الان دارم میفهمم….

      الان میتونم با قطعیت فرمولای چاقیم رو تشخیص بدم و تمام تمرکزم روی این هست که فرمولای چاقی برن پشت پرده و فراموش بشن و فرمول های لاغری بیان و روی صحنه بازی کنن و جایزه ی نقش اول رو ببرن و مردم بایستن و برای عالی نقش بازی کردن فرمولای لاغری توی ذهنم کف بزنن و من که کارگردان بدنم هستم فقط به بدنی که خودم ساختم نگاه کنم و کیف کنم. 

      من لیاقت اینو دارم که هر وقت دلم چیزی رو خواست با خیال راحت و بدون عذاب وجدان بخورم.

      من لایق این هستم که زندگی با تناسب اندام همیشگی رو تجربه کنم و ازش کیف کنم.

      من لیاقت اینو دارم که با سبکبالی به خرید برم و لباسای مورد علاقم با رنگ های مورد علاقمو بخرم.

      من لیاقت اینو دارم که از بر طرف کردن نیاز جسمم لذت ببرم به جای اینکه عذاب وجدان بگیرم.

      من لایق این هستم که با اعتماد به نفس راه برم و توی جمع ها حاضر بشم.

      من  لایق داشتن زندگی با انضباط فکری هستم.

      من لیاقت یه انسان کاملا متناسب بودن رو دارم.

      هیچ کس مثل من توی این دنیا وجود نداره و من بی نظیرم

      من خودمو تایید میکنم.

      خدایا شکرت.

      ممنونم استاد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/01/25 10:31
      مدت عضویت: 1295 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 859 کلمه

      بنام خدا .

      لیاقت داشتن .:درتمام سالهایی که من باچاقی زندگی کردم وتسلیم شده ی چاقی شده بودم من لیاقت چاق شدنم روبیشترمیکردم ازنظر تعریفی هم میشه گفت هم لیاقت وتوانایی  چاقیموبیشترمیکردم .

      .زمانیکه میرفتم مدرسه و از دوستانم  بابت اینکه چاقم حرف می‌شنیدم ومسخره میشدم یادرجمع خانوادگی منوتوی جمع میذاشتن ودرباره ی چاقیم حرف میزدن وبه من  یه چیزایی میگفتن ومیخندیدن لیاقت چاقی من بیشتر میشد .هرزمانکه حتی معلمین مدرسه و دانش اموزهامنوبه اسم های مختلف صدامیز دن ومیخندیدن ومن ناراحت میشدم لیاقت چاق شدنم بیشترتقویت میشدوقتی به هر دلیلی شروع میکردم به پرخوری وبرای جلب دوست غذامیخریدم ومیخوردیم یااحساس تنهایی میکردم من لیاقت چاق شدن خودموبیشت میکردم وقتی خودمومحروم میکردم ازغذاخوردن ورژیم می‌گرفتم و ورزشهای سنگین میکردم ونتیجه روبعدازبرگشت به زندگی عادی قبلیم ازدست میدادم و احساس ناتوانی وعدم ارزشمندی روتجربه میکردم من لیاقت چاقترشدنم روبیشترمیکردم.لیاقت چاق شدن من مال خیلی زمانهای قبله وقتی فهمیدم که بابقیه فرق دارم ازنظرشکل ظاهری وتواوج بچگی حسرت لاغری بچه های همسن و سال خودم روداشتم نمیخوام بگم که شادنبودم ازبچگی وفلان ولی حقیقت اینه که من به خاطر چاقی ومریضی محدودیت داشتم و حتی دربازی کردن ودویدن درمدرسه وقتی بازی میکردم به من  اخطار میدادن تومدرسه به خاطر این که چاقم نبایدبدوم چون بزرگترازبقیه ی بچه هابه نظرمیومدم درحالیکه من سنم شایدخیلی کمترازبقیه بود.وهمیشه بهم میگفتن ازجسمت  خجالت بکش از اینکه بزرگی ولی عقل نداری وهمین یک جمله میتونه کل زندگی یک دانش آموز روتباه کنه نه فقط در مدرسه که در خانواده هم این بحث وجودداشت امامن سخت درس خوندم وموفق هم شدم بااینکه دردرسهای ریاضی به خاطر باورهایی که ازبچگی بهم گفته بودن که ریاضی سخته من هم ریاضی زیادجالب نبودامابه هرحال قبول شدم ومن درتمام مراحل چاق بودم همیشه فقط منتظرمیموندم که سال بعدازاینکه تموم شدرژیم بگیرم اما بازم نمیتونستم وهروقت این نمیتونم هاهر سال وهر روزبیشترمیشدمن لیاقت چاقیم بیشترمیشد وتاجاییکه زمانی هم که رفتم کنکور دادم ازترس اینکه به خاطر چاقی مسخره نشم همش به این موضوع فکرمیکردم که نکنه چیزی بگن ومن بالاخره کنکوردادموقبول شدم رشته ی مهندسی  منابع طبیعی محیط زیست وبازهم به خاطر چاقی نتونستم وبهونه های آورد ن خونوادم ومن  هم نخواستم به خاطرچاقی برم دانشگاه بازهم لیاقت چاقی درمن بیشترشدتااینکه بالاخره تونستم لاغربشم وبالاخره سایزووزنم خوب شد وقتی ازدواج کردم و دانشگاه نرفتم به خاطر ترس ازچاقی وخیلی چیزهای دیگه وازدواج کردم دراون زمان من به حرف اطرافیانم گوش میدادم که لاغری دیگه بخوردیگه الان نمیخوادرژیم باشی ومن دوباره برلیاقت چاقیم اضافه میشد🙁وبعدازاینکه به خونه ی زندگیم رفتم من بعدازسه ماه دوباره برگشتم همون آدم سابق و من نابودشده بودم دراون زمان ازنظراحساس وفکرونامیدی ولیاقت من برای چاق شدن هرروزبیشترمیشدوبعدرژیم هاودوباره روشهای دیگه ورزش‌های سنگین و… هیچکدام درمن لیاقت لاغری ایجادنکردومن بیشتردرخودم لیاقت چاقی رو تجربه کردم ۲-من درطی اون زمان فقط میخواستم که ازچاقی فرارکنم وقصدمن ازلاغری بیشتررها شدن ازچاقی بودوترس ازوخیم ترشدن چاقی ومشکلات وافکارم بودوهیچ وقت به این فکرنرسیده بودم که میتونم برای همیشه لاغربشم چون میخواستم خودموبه دیگران اثبات کنم واین نشون میده که من درخودم این لیاقت رونمیدیدم مگراینکه دیگران تاییدمیکردن .😞😓

      ۳_همه ی روشهای لاغری که ازطریق عوامل بیرونی به لاغرشدن کمک میکنن هیچکدام درلیاقت لاغری من به من کمک نکردن وباعث بیشترشدن احساس ناتوانی ونامیدی من به خاطرهربارتلاش وشکست شدن .ومن روبه چاقترشدن وتسلیم چاقی شدن دعوت میکردن.

      ۴-تنهاروش صحیح لاغری ازطریق ذهن هست وارام کردن ذهن ازطریق انجام تمرینات رمانی به این نتیجه رسیدم که همه ی روشهابه جزعمل جراحی رویاامتحان کردم ویاخواستم امتحان کنم و فهمیدم که بایدازپایه واساس خودموتغییربدم ولاغری باذهن تنهاروشی  هست که کمک به تغییرفرمولهای ذهنی می‌کنه ونه تنها باعث لاغری بلکه باعث تغییرتمام جهت های زندگی میشه .وباورکردن توانایی و احساس لیاقت رو.

      برای لاغری بیشترمیکند.  .

      سپاس فراوان از شما استادودوستان هم مسیر.🙏🙏

      والان تغییراتی که شکل گرفته درمن .: 

      من احساس آرامش دارم وچون نتونستم فایل های ثبت نامی روتهیه کنم اماباین حال ازرایگان استفاده دارم میکنم وشنیده بودم که برگه ی تعهدی همه ی دانشجوهای دوره ی ثبت نامی دارن من هم برای خودم درست کردم وازروش هرروز میخونم وتااینکه دیروزتصمیم گرفتم بخونم جلوی آینه اول خجالت کشیدم و صورتم خیس عرق شدوترس داشتم از اینکه کسی بشنوه امابااین حال خوندم وادامه دادم به خوندن وبعدکه توجه کردم متوجه شدم دیگه ترس ندارم وکاملااحساس اطمینان وارامش دارم .وبرای تغییروضعیت خودم درتمامی جنبه هابه خودم قول دادم .و احساس لیاقت و توانایی و شایستگی لاغرشدن روپیداکردم وباورکردم که لاغری ولاغرموندن حق منه واصلاغیرازاین امکان نداره وهیچ راهی وجودنداره به غیرازلاغربودن ولاغرموندن 😍😍.امروزهم رفتم سراغ اینه وبرگه ی تعهدموتکمیلش کرده بودم دوباره خوندم واین بارخیلی شادبودم خیلی شادتر🥰.وبه خودم تعهد دادم که لاغربشم ولاغربمیرم ..لباسهام یه ذره بهترشده وتحرک وجنب وجوشم عالی💃🤸🤸💃البته نه ازدیروزبلکه الان چندوقتی هست شروع کردم .واین نتایج زیبارودارم بدست میارم. ذهن من پذیرفته که هیچ راهی وجود نداره برای تغییر کردن جزاینکه تغییرکنم .غذاخوردنم خیلی تغییر کرده وترس ازخوردنم کمترشده امابازهم موانعی وجودداره که میتونم با انجام دادن تمرینات اونهاروبرطرف کنم وبه لاغری برسم وازاین بابت هم خوشحالم که هرروزبه شگفتی سازهاداره اضافه میشه .وبهشون تبریک میگم .

      وبرای خودم خوشحالم که دارم آماده سازی میکنم که نقل مکان کنم ازچاقی به لاغری وازحال بدبه  حال خوب 😌 وبه تغیییردرتمام زندگی ازاستادسپاسگزارم که این معلومات ودرکیات خودشون رو برای مابه رایگان قراردادن وکاملاسپاسگزار م .خوشحالم که با نتیجه گرفتن مدیون استادنخواهم شد. با سپاس فراوان از شما استادودوستان هم مسیر لاغری من.🙏🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1400/01/21 21:39
      مدت عضویت: 1231 روز
      امتیاز کاربر: 11362 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 958 کلمه

      با سلام خدمت عزیزان من‌ خودمو لایق چاقی میدونستم اون زمانی ک میرفتم برای  خرید لباس و از همون اول ب فروشنده میگفتم ک سایز من دارین و یا فلان لباس سایز بزرگ دارین و خیلی وقتا فروشنده میگف ک سایز شما اون همه هم بزرگ نیست و شما ادم چاق ندیدین و سایز ۴۴ ک خیلی بزرگ نیست ولی اونقد اعتماد بنفس پایین داشتم و خودمو چاق و لایق پوشیدن لباس های بزرگ میدیدم ک باور نداشتم و خودمو لایق چاق و‌چاقتر شدن میدونستم ؛وقتی میرفتم باشگاه ب مربیم میگفتم ک کاش بتونم فقط ی دونه از ۷۰بیام پایینتر و ۶۹ بشم راضیم و اونوقت بود ک خودمو لایق وزن و سایز پایین تر نمیدونستم با اینکه مربیم همیشه بهم میگفت ک ۵-۶کیلو ک چیزی نیست و اینجا ۲۰-۳۰کیلو لاغر میکنن ولی من خودمو لایق همون ۵-۶کیلو هم نمیدونستم و هیچوق با وجود تلاش های خیلی زیاد و فشارهای زیادی ک ب خودم میاوردم پایین تر ۷۰نیومدم همیشه تا ۷۲-۷۱میرسیدم و ولی چون دیگه خودمو لایق کمتر از اون نمیدونستم رها میکردم ،وقتی من از خودم متنفر بودم وقتی منی ک از خودم فرار میکردم ،منی ک هیچوق اجازه ندادم عکس قدی ازم گرفته شه و یا اگه هم گرفته میشد برش میزدم و یا پاک میکردم داشتم لیاقتمو ب خودم نشون میدادم و در همون سمتم هر روز گام برمیداشتم و چاق و چاقتر میشدم ،وقتی اون وقتایی ک با رژیم و ورزش وزن کم میکردم و از دید بقیه داشتم خوب میشدم باز هم خودمو لایق لاغری و‌تناسب نمیدونستم هر چی بقیه میگفتن خوب لاغر شدی و …من اصرار میکردم رو حرفم ک ن بابا کو لاغر بشم هنوز کتف هام مونده هنوز پهلو دارم و‌خلاصه خودم ب خودم میگفتم ک نه تو لاغر نیستی و نمیشی ؛ حتی الانم همین ک مینوشتم ب یه چیزی پی بردم ،من این چند ماهه خیلی خوب سایز کم‌کردم و تقریبا عالی شدم ولی گاهی ب خودم میگم نه هنو کتف و سرشونه و دور سینه خوب نشدی 🙁 الان ک داشتم مینوشتم پی بردم ک من در این مورد خودمو لایق نمیدونستم میدونین چرا چون ی ذره هنوز از اون باور با من مونده ک من چهارشونه ام و استخون بندیم از سر شونه بزرگه 🙈همی الان همینجا ب خودم میگم ک مسئولیت این قسمت از بدنمو میپذیرم و میدونمم ک اگه تا الان ی ذره مشکل پیش اومده مسئولش خودمم و اینجا میگم ک من لایق بهترین و متناسب ترین اندامم تناسب هم شامل همه ی قسمت ها میشه 🥰برم سراغ ادامه ی حرفام خلاصه مدام ب خودم و‌پیش دیگران میگفتم ک تو لاغر نمیشی و اصرارب لیاقت چاقیم داشتم و ذهنمم همونو در جسمم ب نمایش میزاشت و‌منم همچنان استمرار داشتم ک از فرمول های چاقی استفاده کنم و خودمو در مقابل لاغری ناتوان جلوه بدم و یا خودمو مقایسه کنم و‌مدام حالمو خراب کنم و از خودم بدگویی کنم کلا همیشه چ در تنهایی و چ در صحبت هام با دیگران ب خودم و ذهنم یاد  آور میشدم ک من لیاقت متناسب شدن و‌پوشیدن لباس های زیبا رو‌ندارم و لیاقت سلامتی و راحتی رو‌ندارم وقتی ک میگفتم من ابم بخورم چاقم من همینم و نمیتونم و هر کاری کردم نشده و …. و همین ها باعث میشد ک همه ی روش ها ک مثلا برای لاغر شدن استفاده میکردم باعث افزایش لیاقت چاقتر شدنم بشه ، ولی از وقتی قدرت ذهنمو شناختم و آگاهی هامو بیشتر کردم و‌متوجه شدم من لایق همه ی چیزهایی ک از اندیشه ام و ذهنم میگذره هستم و‌میتونم بهش برسم و فقط کافیه بخوام و فرمول هامو عوض کنم ،شروع کردم و خودمو لایق تناسب و لاغری و زیبا شدن دونستم ، من در خودم لیاقت لاغری رو ایجاد کردم ،موانع رو شناسایی کردم و باورهای غلطمو نوشتم ؛و خودمو لایق بهترین اندام دونستم ب خودم یاد اور شدم ک لایق بهترین اندام هستم و‌میتونم هر لباسی رو با هر رنگی رو ک دوست دارم بپوشم و لذت ببرم ،حتی چند ماه قبل ک هنوز اول راه بودم چنتا لباس های رنگ روشنی ک داشتم و ازشون فراری بودمو با اعتماد بنفس در اوردم و پوشیدم و‌حتی با همون بدن و سایز هم خودمو لایق پوشیدنشون دونستم و ب خودم یاد اور شدم ک‌ چاقی و لاغری انتخابه و راجب چاقی نوشتم و‌بعد هم راجب مزیت های لاغری و ب خودم میگفتم ببین دوست داری کدومو انتخاب کنی خودتو لایق کدومش میدونی ؟از زیباییهای لاغری برای خودم نوشتم از اینکه سبک تر میشم ،راحت ترم ،سالم ترم ،از لذت هاش ،لذت خرید کردن با سایز کوچیک تر ،و خیلی از این موارد رو برای خودم نوشتم و همینطور ب خودم میگفتم تو خیلی جاها ثابت کردی ک لیاقت بهترین هارو داری ، وقتی ک ب دلایلی در مقطعی درس و تحصیلاتو مجبور شدی ترک کنی ولی خودتو لایق تحصیلات بالاتر و‌دانشگاه میدونستی و‌لا وجود تمام مشکلات شروع کردی و الان تونستی تحصیلاتتو با موفقیت ب پایان برسونی ؛ یا وقتی ک میخواستی ماشینتو عوض کنی ولی بقیه میگفتن ک همین خوبه و کارتو را میندازه ولی تو لیاقتتو بیشتر از اونا میدونستی و با وجود مشکلات و افزایش قبمت ها عوض کردی و ب سمت بهترین ها حرکت کردی ؛ وقتی میتونستی خونه نشین باشی و دستت ب چشم بقیه باشه ولی همیشه تلاش کردی و الان در خیلی کارها و جاها و هزینه ها مستقلی و استقلال داری ، وقتی میتونستی در جا بزنی و‌کنج خونه کز کنی و غم باد بگیری از مشکلاتت از ناملایمتی های روزگار ولی خودتو لایق بهترین احوالات دونستی و وارد مسیر رسیدن ی آرزو ها شدی و الان بهترین حس و احساسات رو داری تجربه میکنی ؛بس تو لایق تناسب و زیبایی و سلامتی هم هستی ،همینطور ک در این هکه سال خودتو لایق بهترین ها دونستی و آروم آروم ب سمتش گام برداشتی و تجربه کردی بازم میتونی و تواناییشو داری چون لایقشی 🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 5432 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 783 کلمه

      (شرح عالی بر اساس محتوا، ذکر مثال برای درک بهتر، اشتیاق و استمرار)
      .
      بنام ایزد دانا.
      گام پنجم لیاقت.
      سلام خدمت همگی شما عزیزان.
      من سه روزی هست روی این گام تمرکز کردم وموندم خیلی درکش وعمل بهش کمک کننده است امیدوارم خوب درکش کرده باشم.
      کلمه لیاقت به معنی شایستگی توانایی است ما آدمای چاق سالهاست با رفتارهایی اشتباه خودمون رو لایق چاقترشدن دونستیم ولیاقت لاغری که حق الهی ماست از ما دور ودورتر شده من نه تنها در زمینه اضافه وزن بلکه در تمام مراحل زندگیم حش بی لیاقتی رو در خودم تقویت کردم وعلت همشو گذاشتم گردن چاقیم همشه از همه چیز کناره گیری کردم رویاهامو خط زدم هرگز در خودم ندیدم که فلان کار رو انجام بدم برای ادامه تحصیلم همین کار رو کردم با اینکه درسم خوب بود ولی سختی دوری از خانواده ومشکلات خوابگاه رو بهانه کردم وبه راحتی تحصیلمو ادامه ندادم بعدشم هیچ هنری مثل خیاطی و آرایشگری رو دنبال نکردم چون می گفتم من کجا واونای که خیاطی می کنن کجا من دست چپم اصلا بلد نیستم قیچی دست بگیرم یا آرایشگری می گفتم اصلا به تیپ وقیافه من نمی آد آرایشگر باشم به همین راحتی از همه صحنه های زندگی کنار کشبدم چون خودمو لایق هیچ کدوم ندونستم من لیاقتم همین هست که الان هستم این زن خونه دار چاق گوشه گیر همون رویای منه من با رفتارام با انتخاب هام شدم این من مسعول همین آدمم که الان هستم سوال اول در کارهایی که برا لاغری کردم لیاقت چاقی رو تقویت کردم؟ اره هر کاری کردم باعث تقویت لیاقت چاقی شده با پر خوری واضافه خوردم بدنم لیاقت زباله خوری واضافه خوری رو داشته. با رژیم وسخت گیری وتوجه به چاقی لیاقت چاقی در من تفویت شده نیاز من لاغری بوده ولی تلاشم در جهت رسبدن به نیازم نبوده سوال 2 نه هرگز لیاقت لاغری رو نداشتم هر بار که وزن کم کردم وکسی گفت لاغر شدی با پوز خند جواب دادم واقعا😏منکه فکر نمی کنم کجا لاغر شدم نگاه هنوز پهلو وباسن دارم . با انتخاب لباس هایی سایز بزرگ وتبره تلاش کردم چاقی رو پنهان کنم وازش فرار کردم وبخاطر توجهم بهش ذهنم منو لایقش دونسته من زمانی که لاغرم می شدم هرگز احساس لاغری نکزدم مطمعن بودم بازم برمی گرده برا همین هیچ وقت تو اون سایرها لباس گرون قیمت نخریدم می گفتم منکه چند وقت دیگه بازم چاق می شم یا لباس هایی قبلی رو نگه می داشتم تا وقتی دوباره جاق شدم بپوشم در تمام این مدت من فقط با جسمم بازی کزدم وخنده ذهنمو در آوردم. همین دیروز یه لباس قرمز جیغ خریدم وقتی پوشیدم دخترمو شوهرم گفتن تنگه بهت عوضش کن سریع زنگ دم فروشنده که گشادترشو نداری با این کار ثابت کزدم بدن من لایق این لباس نیست هیچ وقت قرار نیست این سایزی بشم ولی امروز تصمیم گرفتم نگهش دارم خودمو لایقش بدونم وایمان داشته باشم تنم لایقش می شه مگه من روح خدا وجانشبن خدا روی زمین نیسنم چرا اینقد ذلیل وبرده ذهنم شدم 😔مگه این ذهن برای خدمت به من برای رسوندن من به سعادت در من نیست؟ پس چرا مثل غلام حلقه به گوش هرکجا می خواد منو می کشونه؟ می دونم چرا. چون من خودمو مسعول این وضعیتم ندونستم. همین مدتم اومدم تو این سایت عادت کزدم به اینکه اره منکه گناهی ندارم ذهنم مقصره تا حوس جیزی می کنم می ره سمتش می گم این دهنم خواسته اگه نخورم باهاش جنگیدم وهزار تا بهانه دیگه. من سبرم ولی تا به سرم می زنه دوباره بکشم غذا رو می کشم ومی خورم این وسط فقط منم که تیشه به ریشم می زنم
      پیشنهادم برای ایحاد لیاقت لاغری: باید قبول کنم اول وآخر منم ومن هیچ کسی خارج از من نیست که برام کاری بکنه منم وخودم تنها تا حالا هرجی شدم خودم خواستم هرچی شدم خواست خودم بوده حتی ذهنم هم مقصر نیست برنامه رو من بهش دادم اجرا کنه پس باید تلاش کنم برنامه جدید بهش بدم من تصمیم دارم دیگه از چاقیم فراری نباشم هر جا بخاطر چاقی کم گذاشتم سعی کنم جبران کنم. هرچی لباس گل گشاد دارم پرت کنم وتو مغازه چشم دنبال رنگ روشن وسایز مناسب باشه من همین امروز فروشنده گفت این شلوار سایزته مطمعن باش چاقیت اونقد که می گی نیست گفتم نه بابا فکر می کنی محاله این اندازگ بشه این یعنی خانم شما لیاقتت همون سایزه که باور داری پس دیگه این اشتباه رو نمی کنم من لایق بهترین ها هستم چون خودم بهترین مخلوق خداوندم من ریحانه خدا وندم چطور دلم اومده با گل زیبای خدا اینجوری رفتاز کنم من لایق نباشم. من نتونم. پس کی می تونه کی لایق تر از من چرا نباید عالی ترین باشم اشکم اجازه ادامه نمی ده همتون رو به خدای بهترین می سپارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Labkhande zemestan
        1400/01/21 20:24
        مدت عضویت: 1231 روز
        امتیاز کاربر: 11362 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        مدال طلایی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 322 کلمه

        سلام دوست عزیزم از خوندن‌نوشته شما لذت بردم و ایمان دارم ک لایق متناسب شدن و لایق پوشیدن بهترین لباسها با رنگ و سایز دلخواهتون هستین و‌بهش میرسین مطمئن باشین 🥰 چند ماه قبل ک اول مسیر بودم برای تولد برادرزاده ام دنبال لباس گلبهی رنگ بود ی مانتو گلبهی خیلی خوشگل نظرمو جلب کرد و پوشیدمش با زنداداشم رفته بودم اونا ب شدت مخالف خریدم بودن و‌میگفت حداقل دوسایز برات کوچیکه و لباس تو تنت داره جر میخوره 😕 ولی من توی همون پرو خودمو در اون مانتو میدیدم ک خیلی زیبا و شیک ستش کردم و پوشیدم و خیلیم رنگش بهم میومد کلا من در اون لحظه خودمو لایق اون لباس دیدم و فقط گفتم ن من اینو دوستش دارم و میدونم ک میتونم بپوشمش شاید بگم ی مدت مدام میشنیدم ک میگفتن پولش براش مهم نبود ک خرید انداخت تو‌کمد 😔 ولی مسائله این چیزا نبود من ب خودم اطمینان داشتم خودمو لایق لاغری و‌متناسب شدن میدونستم و ایمان ب مسیرم پیدا کرده بودم،خلاصه دیگه از فکر بقیه در اومد اون لباسو منم دو سه ماه آویزونش کردم تو کمد جلو چشمم و هر بار ک نگاهم بهش میوفتاد ذوق میکردم تاووقتی ک عید ی شلوار و شال تیره ک ب مانتو بیاد گرفتم و همچنان حتی امتحانشم نکرده بودم و فقط ب خودم میگفتم من میتونم اونو راحت بپوشمش و عید ک پوشیدمش باورشون نمیشد ک اینقد راحت و اندازه شده برام حتی یکم آزادتر و میگفتن این همونه ک داشت تارو  پودش از هم کنده میشد تو تنت 🥰
        من فقط و فقط برای خاطر خودم ن حرف بقیه این دفه  قدم ب سمت تناسب برداشته بودم همه ی عواملم درونی بود بس ایمان داشتم ک میتونمم هر لباس با هر رنگ ک دوست دارم رو بپوشم ؛ الانم ب شما دوست عزیز تبریک میگم ک خودتو لایق پوشیدن لباس قرمز خوشرنگت دونستی و نگهش داشتی قطعا با پوشیدنش زیباتر میشی و تجربه لذت بخشی رو خواهی داشت 😊

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Nasrin Zamani
      1399/11/13 18:17
      مدت عضویت: 1642 روز
      امتیاز کاربر: 57
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,172 کلمه

      ❤💛به نام خدواند هدایت گر 💛❤
      سلام خدمت هم سفرهای گلم وسلام به استاد مهربان و دانا .از استاد خوب م تشکر میکنم بابت این فایل بسیار اگاهی دهنده وتاثیرگزار فوقع العاده بود پس از نکته و واگاهی های ناب .
      گام پنجم باید لیاقت لاغر شدن رو داشته باشیم …
      جهان جهان لیاقت ها است لاغر شدن هم مانند هر کاری نیاز به لیاقت دارد همان طور که چاق شدن هم نیاز به لیاقت شدن دارد و همه افراد چاق حتما لیاقت چاق شدن رو داشتن و هر فردی که اضافه وزن داره مسلما برای چاقی خودش استمرار و پشتکار داشته وبارها رفتارها و عادت های اشتباه رو تکرار کرده تا جسم خودش رو به این شرایط رسونده پس لیاقت تغییر کردن رو داشته ودر مسیر چاق شدن بوده

      این تغییر توجه به ان چیزی که شما از ان متنفر هستید و توجه به ان چیزی که عاشقش هستید برای ذهن ما تفاوتی ندارد و ذهن مادر دوحالت تصویر میگیرد که دوست داریم ودر زندگی نا گستزش میدهد این که چاق بوده ایم وهر سال چاق تر میشدیم به این دلیل است که ذهن ناخوداگاه تفاوت بین عشق وتنفر را نمیفهمد و توجه کردن درگیر شدن خواستن نخواستن دوست داشتن نداشتن همهدبه یک معنی هست برایش و عملکرد ذهن ناخود اگاه به این منوال است زمانی که نگرانی ما نصبت به چاقی بیشتر است در حال پرورش لیاقت چاقی هستیم و تلاش برای چاق تر شدن و ذهن ناخود اگاه تفاوتی برایش ندار عشق باشد یا تنفر واصلی ترین کار من این است که باید در ذهن خود لیاقت چاقی رو به لیاقت لاغری بدهم وفرمولهای موجود درذهن ناخوداگاه رامجدد فعال کنم و استفاده از ان ها را جایگزین فرمول های چاق کننده کنم باید مانع افکار خود به چاقی بشم ودر مقابل به لاغری توجه کنم سال ها من در ذهن خود در حال پروراندن لیاقت چاقی بود و چه زجر هایی به خودم ندادم و میخواستم لاغر کنم و برعکس بیخبر داشتم تشدید میکردم این چاقی رو 🙃با تنفری که از خود داشتم با رژیم های سر سخت وورزش های سنگین و فرار کردن از خودم و سرزنش کردن خودم ومقصر کردنم واز خودم حالم به هم بخوره ودر این همه موارد من داشتم در حال پرورش چاقی و لیاقت چاقتر شدن خودم رو تمدید میکردم 🤔خوب ولی بازم خداروشکر از طرق خداوند با ادم هایی اشنا شدم که راه درست رو دارن به من اموزش میدن استاد مهربانی از جنس خداوند والبته شناسای این باور بسیار قدرت مند در هر زمینه ای از زندگی تاثیر گزار است سوال ۱.به ان چه در مسیر چاق شدن تجربه کرده اید فکر کنید وبگویید چگونه لیاقت چاق شدن را در خود ایجاد کرده اید ؟ من با توجه کردن به چاقی و تکرار رفتار ها و فرمول های چاقی لیاقت چاق شدن را در خودم بیشتر کردم چقدر در ذهنم خودم رو تحقییر کردم مسخره کردم این چه هیکلیه ببین چقدر قلنبه هستی چقدر خودم رو ناتوان جلوه دادم و خسته از رژیم وورزش بدون اعتماد به نفس وقتی در مجلسی بودم چقدر با وور ور های دورونی خودمو عذاب دادم چقدر خودمو با دیگران مقایسه کردم چقدر به خودم بد گویی کردم چقدر از خودم پیش این واون ناله کردم من حتی اب میخورم چاق میشم ای خدا این چه سرنوشتی برای من رقم زدی چقدر با خوردن فشار اوردم به خودم چقدر عذاب دادم خودم روبرای نخوردن چقدر ارزش غذا هارو بیشتر از خودم دونستم و من بی خبر از همه جا داشتم لیاقت خودم رو به چاقی هر دفه مهر میزدم سوال ۲.در تلاش های قبلی خود برای لاغر شدن توجهی به ایجاد لیاقت لاغر شدن در خود داشته ای ؟من هیچ نوع توجهی نداشتم وفکر میکردم با این روش ها به خودم بها میدم و قدر خودمو بیشتر میدونم وبهدخودم کمک میکنم که لاغر بشم غافل از این که داشتم فرمول های چاقی ولیاقت چاق شدن رو در خودم پروش میدادم و به درخت تنو مند تبدیل کردم سوال ۳روش های لاغرشدن که استفاده کرده اید باعث ایجاد لیاقت لاغر شدن در شما شده اند یا سبب افزایش لیاقت چاق تر شدن ؟؟؟باعث افزایش لیاقت چاق تر شدن کرده چون هیچ نوع اگاهی از این روش های لاغری با ذهن نداشتم و تسلیم شدن در برابر چاقی که تسلیم شدم و گفتم همین که هست من چاقم خوب حالا از همون روش که چاق شدم لیاقت چاقی رو در خودم ایجاد کردم از همون روش هم استفاده میکنم و لیاقت لاغری رو در خودم ایحاد میکنم و با باور این که من لایق بهترین ها هستم من لایق تناسب اندام وحرفرهایی که در گذشته شنیدم تسلیم بودن پر خوری ژنتیک چاقی من طبیعیه من سر نوشتم اینه و حرف های این چنینی را باید با احترام از ذهنم بیرون کنم و من لایق متناسب شدنم من لایق پوشیدن بهترین لباس های دلخواه خودم هستم من لایق خوردن بهترین مواد غذایی هستم من لایق بهترین اندام هستم نن لایق سلامتی هستم وقتی خودم احساس لیاقت کردم اون وقت اقدام کردن و تمرینات رو مو به مو انجام دادن و اشتیاق و استمرار حرکت کردن به سوی هدف مهمترین چیز در این سفر ایمان است ایمانم به انتخاب خداوند و هدایتش به این مسید هر روز محکم ومحکم تر میشود چقدر حس نابو وصف ناپذیریه ایمان به خداوند مهربان دلم را قرص میکند و ترسی ندارم ار ادامه دادن مسیر من باید به خودم بهابدم و خودم رو از بند اشغال خوری رها کنم و خودم رو تشویق کنم توانایی های گذشته خودم رو بیاد بیارم که چقدر توانمد بودم وقتی من در یک سال با رژیم ۲۰کیلو کم کردم وقعا این بینظیره و من خودم رو تحسین میکنم پس من ادم قدرت مندی هستم و من خیلی هنرمند هستم و میتونم بهترین اشپزی رو کنم و بهترین اریشگری رو وبهترین والیبالست هستم پس من واقعا خیلی توانمند هستم خیلی زیاد بیشتر از این ها و چه کار های مهمی که انجام دادم پس من متوجه توانمندی و قدرتم هستم ارزش خودم رو بیشتر حس میکنم و اول باید لیاقت تناسب اندام رو در خودم به وجود بیارم برای این که خودم رو لایق بدونم باید اول بپذیرم که من مسئول شرایط فعلی و چاقی خودم هستم و هیچ عوامل بیرونی از شرایط افراد غذاها هیچ نقشی ندارند وبا شجاعت تمام میپذیرم که من مسئول چاقی خودم هستم وقتی مسئول باشم دیگر برده ذهنم نیستم اختیار رابه دست خودم میگیرم.و خودم فقط میتونم به خودم کمک کنم ومنتظر هیچ روش نیستم که به من کمک کنه و باید باورهای چاقی که منو بی لیاقت کرده پیداکنم و باور کنم که متناسب شدن حق من هست و همین ذهنی که توانسته منو به این شکل در بیاره پس قدرته این رو داره که منرو دوباره متناسب کنه و ایده عال این بار از روش درست و وصحیح خدایا شکرت به خاطر این حس درونی عالی که دارم و ایمان واطمینان دارم به این روش ………….. ومسیر هدایت واز این که هرروز بااشتیاق نگاه میکنم و مدال هام رودمیبینم و هرروز داره بهشون اضافه تر میشه بسیار خوش حالم پیش به سوی هدف ……

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم