0

یادگیری باعث لاغری می شود

یادگیری باعث لاغری
اندازه متن

برای لاغر شدن با ذهن باید برای ذهن خود منطقی کنید که یادگیری باعث لاغری می شود.

همه ما در زندگی مهارت های مختلفی را آموخته ایم، مانند رانندگی، مکانیکی، طراحی، آشپزی و …

اما در همه مهارت های خود به یک اندازه عالی نیستیم و دلیل آن نحوه آموزش مهارت هاست.

فردی که به صورت تجربی آشپزی را یاد گرفته است شاید بتواند برای خود و خانواده اش غذا تهیه کند اما هرگز نمی تواند در یک رستوران سرآشپز باشد.

فرد که به صورت تجربی تعمیر وسیله نقلیه خود را تا حدودی آموخته است شاید در مواقعی بتواند نیاز خود را رفع کند اما نمی تواند بعنوان یک مکانیک حرفه ای مشغول به کار شود.

این مثال ها در تمام مهارت هایی که آموخته ایم صدق میکند.

در مورد لاغر شدن هم داستان همین است، در همه تلاش هایم برای لاغر شدن سعی میکردم به صورت تجربی از هر طریقی لاغر شوم اما نتیجه ای که مدنظرم بود کسب نمی شد.

از وقتی که لاغری از طریق ذهن را آموختم نتیجه سعی من بسیار متفاوت شد و من به رویای تناسب اندام خودم رسیدم.

به همین دلیل عقیده دارم لاغر شدن هنری است که باید آن را آموخت.

هنر لاغر شدن با ذهن مشابه هنر نفاشی است.

در نقاشی شما با یادگیری اصول نقاشی و چگونه استفاده کردن از قلم مو های مختلف و ترکیب رنگ ها یاد میگیرید که طرحی که در ذهن دارید را روی بوم نقاشی کنید.

در لاغری با ذهن شما یاد می گیرید با ایجاد افکار مناسب و باورهای لاغر کننده و همچنین ایجاد تصویرهای ذهنی لاغر، تناسبی که انتطار دارید را در جسم خود خلق کنید.

این پروسه نیاز به آموزش و تمرین دارد که همه فنون آن در دوره آموزشی ورود به سرزمین لاغرها برای علاقمندان آماده شده است.

نوشته خانم زهره عزیز در بخش نظرات این فایل:

“این کاملا منطقی و عقلانیه که برای رسیدن به هر هدفی باید وقت گذاشت باید تمرین کرد.

از بچگی که مدرسه میرفتیم حتی از همون رروزای اول کلاس اول باید مشق می نوشتیم اولش خط می کشیدیم هر روز به یک جهت و باید این خط ها را حداقل یک صفحه می نوشتیم تا کم کم کلمه های ساده و آسون و بعد کلمه های مشکل تر را یاد گرفتیم.

برای اینکه خیلی خوب یاد بگیریم و ملکه ی ذهنمون بشه تازه باید املا هم می نوشتیم تا به مرور خواندن و نوشتن را یاد گرفتیم و هر روز که کلمه ی جدیدی یاد می گرفتیم چقدر ذوق داشتیم تا آنرا بنویسیم و چقدر با ذوق و اشتیاق نام کوچه ها و خیابان ها را می خواندیم و از اینکه با سواد شده بودیم لذت میبردیم….

و این قصه در همه ی کارها تکرار میشه در خیاطی در آشپزی در رانندگی و…

هر چقدر بیشتر تمرین کنیم مهارت و تسلط مون بیشتر میشه و موفق تر خواهیم بود….

در لاغری با ذهن هم حتما همینطوره چون ما چاقی را طی سال های زیادی یاد گرفتیم پس لاغری را هم باید یاد بگیریم و برای اینکه یاد بگیریم باید تمرین و تکرار سرلوحه کارمون باشه…

هر چقدر بیشتر تمرین کنیم و فایل گوش کنیم و تمرین انجام بدیم در تغییر دادن فرمول ها و باورهای چاق کننده ذهنمون و جایگزین کردن اونها با فرمول ها و باورهای لاغری در رسیدن به اندامی زیبا و متناسب موفق تر خواهیم بود و البته آموختن فرمول های لاغری زمان بره همونطور که فرمول ها و باورهای چاقی را در طول سالیان متمادی آموختیم…

آنچه بسیار مهمه داشتن باور و اطمینان و احساس خوبه

باید برای رسیدن به هدف زیبای لاغری وقت بذاریم مثل همه ی کارهای دیگه، چون هیچ کاری با عجله و شتاب به مقصد نمیرسه…

من با دوبار غذا پختن و عجله داشتن هرگز آشپز ماهری نمیشم مگر اینکه بارها و بارها غذا بپزم چند بار خراب کنم بی نمک بپزم شور بپزم بسوزونم تا به مرور مهارت کافی پیدا کنم و اونوقت ی غذایی بپزم که همه به قول معروف انگشتاشونم بخورن و لذت ببرن و اونوقت خودم هم چقدر لذت میبرم که موفق شدم غذایی عالی بپزم…

در مورد لاغری با ذهن هم دقیقا همینطوره هر چقدر بیشتر برای تغییر تصویرها،باورها و فرمول های ذهنی وقت بذاریم و بیشتر تمرین کنیم به شکلی بهتر و عالیتر به هدف که تناسب اندام هست میرسیم.

چون تغییر باورها و تصویرهای ذهنی باعث تغییر در رفتار ما میشه و تغییر در رفتار باعث تغییر در جسم میشه و این یعنی همون لاغری و رسیدن به اندامی زیبا و رهایی از مشکلات بینهایت چاقی و رسیدن به آرامش و یک دنیا احساس های خوب دیگه…

من به این باور رسیدم که هر چقدر برای تمرین و تکرار و استمرار در مسیر لاغری وقت بذارم همونقدر تاثیر و نتیجه ش را در اندام زیبا و ایده آلی که در ذهنم برای خودم تصویر کرده ام می بینم و به لطف خدای مهربون و با اراده و پشتکار در این مسیر عالی ادامه میدم و از تک تک لحظه های حضور در این مسیر لذت می برم تا رسیدن به تناسب اندام عالی…

موفق باشید🙏”

اگر باور کرده باشید که یادگیری باعث لاغری می شود باید تاثیر آن را در شخصیت و رفتار خود مشاهده کنید.

اگر باور کرده باشید که یادگیری باعث لاغری می شود دیگر با شنیدن یا دیدن روش های قبلی لاغری یا اگر فردی را مشاهده کردید با استفاده از هر روشی لاغر شده است هیچ اختلالی در تصمیم و تعهد شما برای ادامه دادن رخ نخواهد داد.

اگر بار کرده باشید که یادگیری باعث لاغری می شود تمام سعی خود را به کار می گیرید تا هرچه می توانید کارهای بیهوده ای که هر روز انجام می دهید را دیگر انجام ندهید و زمان آزاد ایجاد شده را به یادگیری لاغری با ذهن اختصاس دهید.

اگر باور کرده باشید که یادگیری باعث لاغری می شود با اشتیاق و انگیزه عالی درک و برداشت خود از هر فایل آموزشی را بعنوان تمرین عملی انجام می دهید و از وقت آزاد خود برای خوندن نوشته های دیگران استفاده کنید تا ذهن خود را به شکل بهتری در فضای لاغری قرار دهید.

ایمان دارم استفاده از آموزش های لاغری با ذهن به شما کمک می کند آرزوی لاغر شدن خود را خلق کنید.

با آرزوی روزهایی سرشار از شادی و موفقیت برای تک تک شما همراهان

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.91 from 35 votes

https://tanasobefekri.net/?p=15167
برچسب ها:
106 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار حیرت انگیز
      1402/07/08 11:54
      مدت عضویت: 319 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,465 کلمه

      به نام خداوند آموزش دهنده ام 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      یادگیری لاغری 

      یادگیری یعنی فهمیدن مطلب جوری که بتونیم ازش در جای مناسبش استفاده بکنیم لازمه یادگیری هم اینه که علم اون کار و آموزش ببینیم به طور کلی یادگیری مراحلی داره 

      ۱-باید اطلاعات جدید به ذهنمون وارد کنیم 

      در لاغری با ذهن طی آموزش‌ها داریم این اطلاعات جدید و کشف و وارد ذهنمون می‌کنیم 

      ۲-باید به اطلاعات جدید توجه کنیم 

      وقتی آموزش لاغری می‌بینیم باید از اون اطلاعات ساده نگذریم و توجه خودمون و به اونها معطوف کنیم و درباره اونها خوب فکر کنیم 

      ۳-اطلاعات جدید و باید با تجربه و دانشی که از قبل داریم مقایسه کنیم 

      در مورد لاغری ما در گذشته تجربیات زیادی داریم که متاسفانه اشتباه و در مسیر غلط بودن اما به عنوان تجربه میتونیم ازشون در یادگیری مهارت ذهنی لاغری استفاده کنیم فقط کافیه فرمولهایی که برای چاقی خودمون درش استاد شدیم رو به نحوی که الان آموزش می‌بینیم به صورت برعکس در جهت لاغری به کار ببریم 

      ۴-مرحله چهارم یادگیری باید اطلاعات وارد شده به ذهنمون و در حافظمون ذخیره کنیم 

      وقتی در مسیر تناسب فکری اطلاعات صحیح لاغری تکرار و تمرین میشه باعث میشه در حافظه ما ذخیره بشه و دیگه خود به خودی اتفاق میفته مثلا با تکرار فرمول حس سیری دیگه ناخودآگاه با نزدیک شدن به اون حس خوردن ما خود به خود متوقف میشه 

      ۵-و آخرین و مهمترین مرحله یادگیری  استفاده از اون اطلاعاته 

      در مسیر لاغری فقط شنیدن و دیدن و خوندن و نوشتن کافی نیست درسته بالاخره این ها هم نتیجه میده اما اگر دنبال نتیجه مطلوب و دلنشین هستیم باید در عمل ما هم خودنمایی کنند نمیشه آموزش ببینیم و اطلاعات صحیح و وارد کنیم اما هنوز رفتارهای ذهن چاق و انجام بدیم مثلا پرخوری کنیم 

       البته یادگیری لاغری ساده و آسونه اما نه به اون سادگی و آسونی که گمان کنیم دیگه در مسیر هستیم و تمام 

      نه اینجا هم چالش‌های خاص خودش و داره که ما باید خودمون مجهز و توانمند کنیم تا بتونیم از اون دست اندازهای توی مسیر به راحتی عبور کنیم 

      چالش محیطی یادگیری لاغری 

      مهمترین دست انداز و چالش ،چالش محیط اطراف ماست ما اول باید یادبگیریم بتونیم جلوی ورودی های منفی و بگیریم مثلا اخبار گوش ندیم ،درباره حوادث و چیزهای منفی صحبت نکنیم و گوش هم نکنیم ،با افراد سمی و انرژی منفی ارتباط کنترل شونده تری داشته باشیم ،تحت آموزش و تمرین و تکرار باشیم تا از مسیر صحیح منحرف نشیم و…….

      چالش درک کردن  یادگیری لاغری 

      یه چالش مهم دیگه که توی مسیر بهش برمی‌خوریم چالش عدم تمرکز روی آموزش‌ها و سپردن اطلاعات به حافظمونه 

      ممکنه بارها متن و بخونیم اما متوجه نشیم ممکنه بارها فایل و گوش بدیم اما متوجه نشیم و درک درستی کسب نکنیم 

      ما باید روی قدرت تمرکز خودمون کار کنیم 

      حالا چطور میتونیم درک خودمون و بالاتر ببریم باید بصورت مستمر طبق فرمول آموزشی استاد از تمام حواس پنجگانه استفاده کنیم تا تمرکز ما بالا بره و مطالب و به نحو احسن درک کنیم یعنی اول متن ابتدا رو بخونیم (تقویت قوه دیداری)فایل تصویری و تماشا کنیم و نت برداری نکات کلیدی (تلفیق قوه دیداری و شنیداری و لامسه )فایل صوتی و بارها گوش بدیم (تقویت قوه شنیداری)کامنت دوستان و بخونیم (تقویت قوه دیداری)تحلیل کنیم و کامنت و تمرین خودمون و بنویسیم و حین نوشتن فایل صوتی و گوش بدیم (تلفیق لامسه و دیداری و شنیداری  )اگه طبق این فرمول جلو بریم تمرکز و درک ما تا حد زیادی بالا میره و نتیجه لاغری بصورت خودبخودی اتفاق میفته چون این مدل یادگیری بسیار منطقی و اصولی هستش و در ضمیر ناخودآگاه ما به خوبی ثبت میشه و هر آنچه در ضمیر ناخودآگاه ضبط بشه به فرامین مغزی تبدیل میشه و خودبه خود اجرا میشه 

      مثل اینکه ما طی آموزش‌هایی که از کودکی دیدیم ودر ضمیر ناخودآگاه ما نقش بسته یک سری کارها رو بدون فکر کردن انجام میدیم مثل خوردن 

      چالش انگیزه 

      یه چالش خیلی مهم و قابل توجه در مسیر تناسب فکری چالش انگیزه است که این چالش خودش دو مدله یکی انگیزه درونی که ما باید خودمون اونو در درونمون فعال کنیم با تمرین و تکرار فایلها و توجه به تغییرات مثبت رفتاری 

      در انگیزه درونی برای اینکه دچار نا امیدی نشیم باید بطور کامل توجهمون و از جسممون برداریم و به تصویر ذهنی لاغر خودمون نگاه کنیم نباید منتظر لاغر شدن باشیم بلکه باید مطمئن باشیم لاغر میشیم و انتظارمون فقط وفقط باید لاغری باشه درسته کار سختیه حفظ انگیزه و ممکنه گاهی لغزش کنیم اما با توجه به انگیزه بیرونی که تشویق‌های استاد روشن هست ما میتونیم جلوی این لیز خوردن‌ها رو هم تا حد زیادی کنترل کنیم وقتی میدونیم استادی هست که کامنتها و تمرینات ما رو با عشق میخونه و به ما ری اکشن نشون میده با تایید کامنتمون و اجازه گذاشتن اون در سایت بدون توجه به مدال و فقط صرف حضور شخصی مطلع و آگاه این یک انگیزه بیرونی قوی برای خارج نشدن از مسیره 

      اینجا برای کسب نتیجه عالی باید مستمر تلاش کرد تمرین و تکرار کرد تا مطالب ملکه ذهن ما بشه 

      هر کاری نیاز به مهارت خاص خودش و داره برای هر کاری باید فعالیت آموزشی خاص خودش انجام بشه ،همونجوری که خیاطی و آرایشگری و آشپزی هر کدوم آموزش‌های مخصوص خودشون دارن و با هم متفاوت هستن و نیاز به تمرین و تکرار دارن 

      لاغری و چاقی هم هر کدوم آموزش‌های خاص خودشون و دارن و باید آموزش‌های خاص خودشون و انجام بدیم 

      مرحله به مرحله چاق شدیم حالا مرحله به مرحله هم لاغر میشیم ما یه شبه چاق نشدیم یه ماهه یه ساله چاق نشدیم که انتظار داریم طی چند روز یا هفته یا ماه یا حتی سال لاغر بشیم البته الگوی بسیار عالی ما در مسیر تناسب فکری استاد روشن هستن درسته دوستان شگفت انگیز زیادی هم داریم اما ما که نمیدونیم درک و برداشت اونها از مطالب استاد چطور بوده ما که پای بحث با اونها نشستیم که حالا بیاییم بگیم فلان شگفتی ساز نوشته در اینقدر زمان اینقدر کاهش وزن داشته چرا من ندارم ؟یعنی رو من اثر نداره؟من غلط انجام میدم ؟

      نه دوست خوبم درک هر کسی متفاوته و برداشتش متفاوت تر ،زمین کشاورزی ذهن یک نفر مناسب کاشت سبزیه و زمین کاشت ذهن یک نفر دیگه مناسب کاشت برنج 

      و همانطور که میدونیم زمان رشد سبزی با زمان رشد برنج هم کاملا متفاوته پس تفاوت انسانها با هم تفاوت نتیجه ها رو رقم میزنه 

      من که ملاک و الگوم فقط خود استاد هستن چون من نگرش‌های ایشون و درک کردم و تلاشم اینه اصولی از ایشون یاد بگیرم و هیچ عجله ای ندارم دارم راحت زندگیم و میکنم کنارش حس خوب و لاغری هم هست که من بهش میرسم

      حالا فکر کن لاغر شدم و به چیزی که دنبالش بودم رسیدم تهش چیه ؟باید احساس خوب باشه باید زندگی و زندگی کرد  و تنها راه درک احساس خوب آموزش و یادگیری هستش اینجا هدف فقط لاغر شدن نیست برای من اینجا تولد دوباره منه ،من تبدیل شدم به یک من آگاه با نگرش‌های متفاوت و یک زندگی جدید و پر از شادی و آرامش 

      من الان چند روزیه کرونا گرفتم و حالم خوب نیست اما دست از حرکت در مسیر برنداشتم و حتی با کنترل ذهنم دیشب تونستم سرفه هام و کنترل کنم و امروز حال بهتری و به کمک ذهنم تجربه کردم 

      استاد کاملا درست میفرمایید که برداشتن عینک زندگی دوباره است منم سالها عینکی بودم و بعد عمل لازیک و برداشتن عینک جهان شکل دیگه ای پیدا کرد و این احساس و فقط کسی میتونه درک کنه که سالها عینک میزده مثل حس شادی و زندگی دوباره بعد از چاقی که هیچ فرد متناسبی نمیتونه این لذت و درک کنه و خداوند ما رو خیلی دوست داشته که بهمون قدرت درک این لذت و داده و من بابت این نعمت از خداوند بسیار سپاسگزارم چه بسا لذت‌های زیادی که خداوند به ما نعمتش و داده و ما تا به الان روش فوکوس نکردیم و درکش نکردبم و با از دست دادن اون نعمت تازه متوجه بزرگی و لطف خداوند میشیم 

      من کسی و میشناسم در اطرافیانم که به شدت چاق بود و جراحی کرد و لاغر شد اما زندگی مشترکش دچار مشکل شد و اون فرد وقتی باهام صحبت می‌کرد میگفت یه عمر آرزو داشتم لاغر بشم حالا لاغرم ولی خوشحال نیستم ای کاش هنوز چاق بودم اما زندگیم خراب نمیشد و من اونجا متوجه شدم شادی و آرامش مهمتر از لاغریه در کل توجه به بعد روحی برتر از توجه به بعد جسمیه 

      اگر ما روحیه خوبی داشته باشیم و حال دلمون خوب باشه جسممون هم در مسیر تکامل خودش قرار میگیره چون جسم ما ذاتا متناسبه و ما با توجه به بحران‌های روحی رفتارهای اشتباه انجام دادیم و اونو چاق کردیم ولی میشه درستش کرد هیچ وقت دیر نیست 

      خدا هرگز دیر نمی‌کند 

      استاد سپاسگزارم برای آگاهی ناب دیگری که به ما از لطف خداوند از طرف شما رسید 

      برای خودم و هر سه دخترم و همسرم و عزیزانم و استاد خوبم و همه دوستان همگامم سلامتی و شادی و آرامش و عاقبت به خیری و تناسب و لاغری از خداوند بی نهایت روزی دهنده ام خواستارم 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/12/21 13:48
      مدت عضویت: 470 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 424 کلمه

      سلام و درود . 

      لاغری مثل هر پروژه دیگری نیازمند آموزش است و من وقتی کار با ذهنم را یاد بگیرم میتوانم ذهنم را در جهت رویایم هدایت کنم . 

      اموزش ذهن برای لاغر شدن اول  از طریق درک صورت می گیرد . کسی که متد اموزش رو درک کرده باشد مسیر یادگیری را برای خود باز می کنه تا روز به روز بهتر یادبگیرد تا بتواند بهتر عمل کند و از طرفی بتواند بهتر در مسیر لاغر شدن گام بردارد 

       یادگیری لاغری از طریق تمرینات و فایلهای آموزشی و متن ها و نوشته ها و مرور آگاهیها امکان پذیره اما از همه اینها مهمتر اینه باور به اصل لاغری داشته باشیم و اینکه میتونیم در هر رفتاری احساس لاغری داشته باشیم .

      مخصوصا غذا خوردن . وقتی از غذا خوردن انتظار لاغری داریم ناخوداگاه مقداری میخوریم که بهمون حس لاغری میده و حداقل حس چاقی نمیده . 

      ما در هر کاری لازمه تصویر سازی لاغری داشته باشیم . مثلا میریم جلوی آیینه چون فرمول ذهنیمون

      آیینه = برانداز کردن چاقیمون هست  تصویری که در سرمون ایجاد میشه چاقی میشه . هر وقت از جلوی آیینه رد میشیم لاغریهامون رو ببینیم که کم کم تصویر لاغری در ذهنمون ساخته بشه .

      یا مثلا موقع غذا خوردن تصویر سازی لاغری کنیم .

      وقتی میگیم وای این غذا منو چاق می کنه ناخوداگاه طوری میخوریمش که چاقمون کنه .یا وقتی میگیم چقدر خوردم وای چاق میشم ناخوداگاه مقداری میخوریم که بهمون حس چاقی میده و عذاب وجدان و …

      تصویری که از خوردن غذا برای خودمون ساختیم چاقیه .این تصویر رو هم موقع خوردن باید تغییر بدیم و بگیم تمام غذاها برای انرژی دادن به من اومدن  میخورمشون که انرژی داشته باشم . اون وقت انتظارمون از خوردن تامین انرژیه نه چاقی و ناخوادگاه مقداری میخوریم که انرژی بدنمون تامین میشه و حس لاغری بهمون میده

      همه اینها آموزش دیدنیه .

      آموزش شاید در نگاه اول ساده به نظر بیاد و هیچ تاثیری در لاغری ایجاد نکنه ولی وقتی یاد میگیدریم که ذهنمون رو برای آرزوهامون برنامه ریزی کنیم دیگه لاغر شدن راحت میشه . 

      چاقی شاید در نگاه اول لذتبخش باشه  ولی در حقیقت لذتبخش نیست .ما چاقی رو با ذهنمون برای خودمون لذتبخش کردیم .بدن ما دوست نداره چاق باشه . ما چاقی رو به خودمون تحمیل کردیم . برای خودمون راحتش کردیم در حالیکه طبیعت جسم لاغری بود .

      خدایا شکرت . خدایا شکرت که ما رو به راه راست هدایت کردی .نعمتهایی که از خودمون گرفتیم و با برگشت به مسیر لاغری دوباره به خودمون برمیگردونیم .

      ما در طی روز با این نوع نگرش داریم به خودمون یاد میدیم که از هر کاری انتظار لاغری در خودمون ایجاد کنیم تا کم کم به لاغری عادت کنیم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/12/16 08:33
      مدت عضویت: 450 روز
      امتیاز کاربر: 48630 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 741 کلمه

                                     سلام 

      صبح ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ بر شما شا د وموفق وسربلند باد 

      وفتی هنری در دید عموم قرار بگیره همه افردای که اون هنر مشاده میکنن یک نظر نخواهن داشت چرا؟

      دیدن این هنر اگه از یی سبک یی فن استفاده شده باشه وناظرین هم کارشناس اون فن باشه شاید همه یا اکثر یی نظر با کمی کم کاست باشه ولی در دید عموم قبول کردن فردی که خود سر زشته از اون هنر نداره جای سوال داره 

      ییحای کاراشتباه هست من خودم کارهایی هنری زیادی رو همین طوری با دیدن وتماشا کردن یاد گرفتم کارم شاید از دید عموم عالی باشه ولی از دید کارشناس اون هنر کم وکاستی داره وختی خودم با مقایسه کارم متوجه میشم یی کمی فرق داره بعضی زمان اویل خیلی فرق داشت تجربه تکرا ازمون خطا کارم کیفتی بهتری پیدا کرد میگم ازمون خطا ولی کسی که دروره همون هنر بیش کارشناس حرفه انجام دیده باشه هم زمان هم انرژی وهم کمتر مصرف کرده مواد کمتر ازبین برده ونتیحه کار بهتر از من شده چون من به ازمون خطا زمان از دست میدم اون به کیفیت با ارزش  کرد ن کار حتماکار اونازهر جنبه باارزش بیشتری خریده میشه تا کارمن 

      تویی هر هنری اگه خیلی کم افرادی هستن به تعدا انگشتان دست یگی پیدا میشه که تونسته خودش کارو تمام کمال بدون استا یاد گرفته باشه ودرست اصولی انجام بده وتازه به دیگران هم هنر اموزشش داشته باشه یاددادن به چیزی که بلد هستی به دیگران اون هنر دیکست چون یاد گرفتن کاری با یاد دادن همون کار به دیگران این مرحله دوم یا عشق عالی میخواد دوست داشتن زیاد اون کار یا صبر حوصله  وعشق به کسترش اون هنر یا کار 

      این در مورو شما صدق کامل داره آقای عطاران 

      در زمینه لاغریی همین مسله هست من تا فبل واردم به این دوره همون ازمون خطا رو داشتم انجام میدادم که اکثرش با شکست به پایان رسید 

      حالابا ورد به ابن مسیر استادی  دارم کسی که همه فنون خوب خوب بلده بی کم کاست اکلویی خوب خوب وموفق هست برای همه چه کسی درکارش ودر تجربه وهم در  به دست اوردن این همه موفق موفق عمل کرده من خود شما رو الگو قراردادم از شماموفق تر کی چرا کسی رو الگو قرار بدم که تویی کارش  شایدولی در لاغریی موفق نیست م چرااین افراد نورجلوشرو نمبین دنیال شمع میکردن.ادم موفق رهاکردن دنبال کسیکه ازش فقط خوشس میاد الگو کردن به نظر من درهر کار کسی روباید الگو قرارداد که تویی اون کار موفق من چرا یی هنرپیشه چاق برای خودم الگو قرا بدم اون اگه موفق بود در لاغریی که لاغر شده بود  .

      تویی جنبه  هنری بازیگری موفق هست اون قسمت اگه هنر بازیگری میخوام یاد بگیرم الگو قرارمیدم نه در لاغریی .

      من با حس وارامش واستمرا وفکر تلاش برای بهتر یاد گیری در زمینه هنر زیبایی لاغریی که تا چند روز پیش منبه چشم هنرنمدیدم ولی به خودم ثابت شد هنر بتونی از ذهنت استفاده کنی جسم سبک کنی واز داشتن جسم سبک ومتناسب کیف کنی اری هنر واقعاهنر از منی که حتی توی نوشتن روزهای اول خیلی خبلی سختم بودنمتونستم ذهنم درنوشتن مطالب کنترل کنم   چیزی به فکرم نمیرسبیدفقط چهار خط بدون کیفت حالا این متن بینی بخونی من این هنر مثل هنرهای قبلی یاد نمکیرم کامل کامل یادمیکیرم چون استاد کار دارم اشتباهات هنری قبلی رو تکرار نمیکنم موق موفق میخوام عمل کنم هر فابل که متوجه نمشم رها نمیکنم به قدری درش وقت کندو کاو میکنم تا موضع رو بدون کم کاست متوجه بشم اون وفت که متوجه میشم به خودم وشماهربارصدها افرین میکم بارها دست محکم به زدم وگفتم این همین درست همبن اون لحظه واقعا برام زیباست من توی  این مسیربا رهاازشوق یادگرفتن مطالب اشک شوق ریختم که این مطلب درست درک کردم واین اشک برای خوشحالی نه برای غم یاد گیری برای مثل نفس کشیدن شده هر ودفعه وفتی متوجه نظز شما میشم قلبم بعضی وفتها به نفس نفس میافته مثل کسی که ورزش کرده این زیبا نیست .

      من لا غرخواهم شد من پبروز این میدان هستم  مو فق میشم به امید خدا کاریکه خدا انجام بده حرفی درش نیست چون انون خالقم من  مخلوقم اون من بهتر از خودم همه کس مشناسه قربونت برم خدا ای عزیز  عزیز ترین ای که منو فراموش نکردی ای که من ازیاد نبردی سپاس بی کران ای خداوند عزیز  نور عشق امید انکیزه تلاش پشتکار به من دادی ازت متشکرم ممنونم من تا هر لحظه ازعمرم ازتتشکر کنم کمه سپاس سپاس خداوند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/10/06 00:49
      مدت عضویت: 1605 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 717 کلمه

      جلسه ۶۰ تکرار 

      یادگیری باعث لاغری میشود

      سلام دوستان همراهم و استاد بینظیر ،سپاسگذار خداوند هستم برای بودنم در مسیر آرامش و آموزش 

      قبلا به تنها چیزی که فکر نمیکردم یادگیری و آموزش لاغری بود ،حتی به فکرمم خطور نمیکرد که میتونم لاغر شدن رو یاد بگیرم ،ما برای یادگیری هر حرفه ای کلاس رفتیم و آموزش دیدیم‌ و در انتها حرفه ای شدیم 

      مثلا خواهر من آشپزی خوبی داشت ولی برای اینکه  میخواست رستوران داشته باشه ،خودش رفت آشپزی بین الملل رو یاد گرفت که بتونم سر آشپز باشه هر چند دوره هاشو کامل رفت و قبول هم شد حتی چندین بار رستوران هم باز کرد ولی خودش سر آشپزشون نشد ولی  این حرفه رو یاد گرفت

      من حتی برای یادگیری مواردی در یوتیوب ،یه دوره اموزشی خریدم و تا به حال  بینهایت دوره و کلاس شرکت کردم  و آموزش دیدم و مهارت کسب کردم 

      ولی هیچ وقت به لاغر شدن به چشم یادگیری نگاه نکردم ،حتی چند سال پیش که دوره ی لاغریو  خریدم که به سبک یواش خوردن بود در کنارش ۲ فایل هیپنوتراپی هم باید روزی ۲ بار گوش میکردیم ولی لاغریو به ما آموزش نمیداد ،میگفت تند خوردن دلیل پرخوریه و پر خوری هم دلیل چاقیه 

      و الان خوشحالم که وارد دانشگاه خودشناسی و تناسب فکر و اندام شدم‌ و با افتخار در حال گذروندن دوره ها هستم ،شاید به آدم ها بگیم که ما داریم لاغری رو آموزش میبینیم تعجب کنن و بگن خب کمتر بخور که چاق نشی ولی ما الان میدونیم که قبلا هم کمتر میخوردیم ولی به محض رها کردن رژیم مجدد برمیگشتیم به قبل 

      کاری که ما در دوره ها انجام میدیم ،اینه که داریم شبکه های نورونی جدیدی در مغز میسازیم دقیقا مثل جاده ،قبلا فقط تو جاده آشنای چاقی عبور و مرور میکردیم الان داریم یک جاده نو و جدید میسازیم به اسم‌ جاده لاغری 

      داریم‌ تصویرهای چاقو به لاغر تبدیل میکنیم‌ ،داریم افکار چاق کننده رو به لاغری تغییر میدیم‌ ،داریم ترس هارو به ایمان و باورهای متعادل کننده تبدیل میکنیم‌ ،داریم بجای نفرت عشق به خودمون هدیه میدیم ،الان داریم به بدنمون توجه میکنیم

      داریم لذت میبریم بجای رنج ،خوشحالیم بجای ناراحتی ،اگاهیم بجای ناآگاه ،متناسبیم بجای نامتناسب ،دونه دونه سلول های جدیدمون داره به سلیقه خودمون ساخته میشه 

      داره افکارمون ملایم و نرم میشه و زندگی رنگ متفاوتری بهمون نشون میده ،اینهارو همون جاده ی جدیدمون برامون بوجود آورده همون شخصیت لایق و متناسبم‌  ،عجب جاده زیبا و دلنشینیه 

      لاغری با ذهن یعنی آزادی ،یعنی حق انتخاب ،یعنی من ارزشمندم و اجازه دارم هر جوری که دوست دارم زندگی کنم ،لاغری با ذهن یعنی عشق به خود ،یعنی احترام به خود ،یعنی منم حق زندگی باکیفیت رو دارم 

      اینها تصویرهای منه جدیدمه که هر روز میبینمش و اون منه  با ایمان، که باور داره میتونه خوب و عالی زندگی کنه و فقط به همین دلیل وارد دنیای مادی شده که تجربه کنه و لذت ببره 

      هر وقت کسی ازم میپرسه یعنی با فکر کردن هم میشه لاغر شد ؟ بهشون میگم آره ،مگه با فکر کردن به چاقی چاقتر نشدیم ؟ ما هی فکر کردیم که‌ حالا چی بخوریم ،چیو نخوریم ، کی و چه موقع بخوریم یا نخوریم ،آیا این غذا چاق کننده است ؟ 

      بعد از اینکه فکر کردیم‌ ترسیدیم‌ و بعد مجدد فکرهای ترسناک ادامه پیدا کرد ، مواد شمیایی مخصوص اون احساسات ترشح شد و پروسه تکرار انجام شد ،چرخه چاقی کامل شد و هر روز اون مواد شیمیایی ترشح میشد تا زمانیکه ما به اونها اعتیاد پیدا کردیم ، عاقبتمون اونی شد که شدیم ،حالا همین پروسه رو در لاغری انجام میدیم ولی این‌ دفعه آگاهانه و مدبرانه 

      من ایمان دارم که میتونم با این روش لاغر بشم همونجوری که تا الان تونستم چند سایز کم کنم ۲ سایز دیگه هم براحتی میتونم کم کنم ،منم میتونم مثل استاد و بقیه دوستان لاغر بشم‌، منم میتونم مثل دوستم‌ که در این دوره هاست و تا حالا تقریبا ۳۰ کیلو کم کرده ،کم کنم 

      منم توانایی درک و فهم فایلهارو دارم ،منم هر روز آگاهی جدید وارد مغزم میکنم که مغزم اونهارو پردازش میکنه و خیلی زود نتایج عالیتری هم خواهم گرفت 

      ما ارثی مون از خدا  لاغریه ،سلامتیه ،ثروته ،عشقه ،لذته ،من از خدا خوشبختیو ارث بردم ،شهامت و شجاعتو ارث بردم ، هر چند ما عادت داشتیم به دنبال بیماری هایی در خودمون باشیم‌ که ربطش بدیم به ارث 

      تناسب اندام‌ حق طبیعی و الهی ماست چونکه به ذات الهیمون نزدیکتر خواهیم بود ،خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/07/11 00:33
      مدت عضویت: 1639 روز
      امتیاز کاربر: 27571 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,066 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان خوبم 

       منم دارم لاغری با ذهن رو  مثل هر مهارت دیگه یاد میگیرم

      و با تکرار و استمرار و تعهد داشتن  در  یاد گیری این  هنر   قطعا نتیجه های بیشتر و بهتر میگیرم مثلا اینکه دوست دارم واقعا گرسنه بشم و بعد غذا بخورم( کاری که قبلا یا شایدم خیلی وقتها حالا انجام نمیدم)  و قشنگ صدای قار قور  شکمم رو متوجه بشم و بعد بخورم اما ذهنم نسبت به این کار یکم مقاومت داره که تا هنوز به این مرحله نرسیدی برو غدا بخور اما  امروز به خودم گفتم نه بزار یه این حالت برسم هیچی نمیشه  و اتفاق خاصی هم نمیفته و دقیقا الان ربع ساعتی هست صدای شکمم بلند شده و چون من عذای دلخواهم   الان برای شام نیست دوست ندارم غذا بخورم پس   یکم صبر میکنم تا غدای مورد علاقه ام درست بشه و همچنان این سر و  صدا داخل شکم من هست و من گرسنه هستم و دارم این حالت از گرسنگی رو تجربه میکنم  اما  میخوام  ترسم از این  حالت و  این حد  از گرسنگی بریزه  و ببینم که هیچ مشکلی به وجود نمیاد و واقعا الان  احساس قدرت و لذت میکنم که با این حد از گرسنگی مواجه شدم  و تجربه اش کردم اما حاضرم هنوزم  تحملش کنم تا غذای مورد علاقم رو بخورم بازم از خودم راضیم و  خیلی عالیه  و به خودم احسنت میگم بار دیکه به یکی دیگه از  ترسهای  ذهنم  پیروز شدم و دیدم که یک ترس الکی هست و بازم  من  احساس توانایی و قدرت میکنم و خودم رو در مسیر لاغری  میبینم .

       و اما در مورد الگو گرفتن برای لاغری باید بگم  من مدتها هست که داخل سایتم و  یاد گرفتم  که فقط از استاد عزیز و دوستان شگفتی سازم در این مسیر  الگو بگیرم و پشت سر اونها حرکت کنم و کاری به هیچ فرد شکست خورده و ناتوانی در این مسیر و اطرافم در زمینه ی تناسب  نداشته باشم که بخو ام به دنبال اون حرکت کنم چون این کار درستی نیست من خودم افرادی رو در اطرافم دارم از آشنایان خودم هستن که بسیار اونها رو قبول دارم و( یا  بهتر هست بگم داشتم) و اون افراد در اکثر زمینه ها مثل روابط و کسب و کار و سلامتی و محبوبیت  و ثروت و ایمان و توکل و  … افراد موفقی  بودن و هستن اما خود اون افراد در زمینه ی تناسب اندام مشکل دارن و هنوز میخوان با متدهای  قدیم  مثل ورزش،و رژیم و قرص و  … لاغر بشن و من در این زمینه کاری به اونها ندارم و با رها به خودم  میگم درسته خیلی افراد موفق و با اطلاعات  زیاد و دانا و آگاهی  هستن اما در این زمینه خیلی  سطحی و اشتباه دارن عمل میکنن برای لاغری خودشون و من دیگه کاری به حرفها و رفتارها و بلورهای اونها در زمینه ی خوردن و چند مساله ی دیگه ندارم و من خیلی وقت هست دارم راه خودم رو میرم و خیلی از اونها جلوتر هستم بارها شده در کنار اونها  قرار میگیریم و همین افراد رو که قبول دارم شروع میکنن به حرف زدن در مورد کالری و چربی سوزی و رژیم انچنانی و ‌…و من تنها کاری که میتونم بکنم این هست  که جمع رو ترکش کنم و از اونها فاصله بگیریم چون چند باری در این مورد باهاشون حرف زدم اما نه تنها خوششون نیومد ه و قبول نکردن تازه  مسخره  هم  شدم و  خیلی وقت هست که  دیگه کاری بهشون ندارم  چون  نمیخوام  باورهای تازه جوانه زده ی من رو هم  خراب کنن پس به خاطر خودم با هر کس که در مدار شنیدن این اگاهی ها نیست بحث نمیکنم .و فقط به خودم و نتایج جدیدی که گرفتم و استاد عزیز و دوستان موفق نگاه میکنم و انگیزه ی بیشتر میگیریم برای حرکت کردن و ادامه دادن به راه سر سبز تناسب اندام با قدرت ذهن .

      من همیشه در حال مقایسه کردن خود جدیدم با خود قدیمم هستم و همیشه همین بهترین الگو برای من بوده و هست وقتی نگاه به رفتارهای جدیدم و مقدار خوردن جدیدم و افکار جدیدم میکنم میبینم  از زمین تا اسمان با گذشته ی خودم فرق کردم و تازه  چقدر متناسب تر هم  شدم همین یک مقایسه برای من کافی هست که با احساس بهتر و حال بهتر به راهم ادامه بدم من در گذشته اصلا جرات نداشتم برای شام به رستوران برم و اگر میخواستم برم از یک هفته قبل برنامه میریختم و اون روز عدا کم میخوردم که شب بتونم برم رستوران و کلی حساب و کتاب میکردم و با ترس میخورم و هر کس از اطرافیانم  برتامه ی شام خوردن رو در بیرون از خونه  ردیف میکرد من همیشه مخالفت میکردم و اون رو کنسل میکردم که مبادا گرمی اضافه کنم  اما حالا در همین ده روز گدشته من نزدیک به ۵ یا چهار بار به رستوران رفتم اونم یه هویی و بدون برنامه ریزی و بسیار هم استقبال میکردم و همراه میشدم  و  اصلا ترسی  نداشتم و پرخوری نداشتم و خیلی عالی برخورد می  کردم و چقدر خوشحالم که آزادی دارم و محدودیت ندارم  و این همه تغییر کردم و اصلا حرص،و ولعی  ندارم  در بهترین رستورانها هم که برم به خاطر باور فراوانی که همیشه هست به اندازه میخورم و رها میکنم برعکس قبلا که فکر میکردم همین یه امشبه باید تا میتونم بخورم و …..من رویای متناسب شدن دارم و کار به هیچ فردی ندارم من برای خودم تصمیم میگریم و نتیجه ی خودم رو هم  میبینم من برای موفقیت به دنبال افراد موفق هستم مثل استاد عزیز  و کاری به بقیه که نتیجه نگرفتن  ندارم من همیشه به خودم میگم اگر یک نفر تونسته  موفق بشه پس منم میتونم .

      من با لاغر شدن زندگی و جهان جدیدی رو تجربه میکنم و اصلا با لاغر شدن  دوباره متولد میشم .

      لاغری و تناسب اندام و سلامتی چیزی که فابریک در وجود ما هست و اگر اون رو از دستش دادیم میتونیم دوباره به دستش بیاریم فقط کافیه در مسیر درست باشیم و اموزشها رو تبدیل به عمل کنیم دوباره بهش میرسیم .به به عجب جمله ای گفتین استاد من ارثم از خدا لاغری و سلامتی  هست  من از خدا ثروت رو به ارث بردم .من از خدا خوشبختی رو به ارث بردم .من از خدا آرامش و شادی رو به ارث بردم وقتی خدایی داریم که همه چیز تمام هست و تنها قدرت کیهان هست  و همیشه  و هر لحظه با من هست و عاشق من هست  پس  نیاز به  هیچ کس دیگه ندارم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1400/05/31 17:53
      مدت عضویت: 1526 روز
      امتیاز کاربر: 8813 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 970 کلمه

      سلام سلام 🤩🤩

      من برگشتم 🥳💃🏻

      من تا گام ۵۰ ادامه داده بودم که با شروعی دوباره همراه با استاد رفتم دوره ی ورود به سرزمین لاغرها را طی کردم و تقریبا دو هفته ی قبل تمام شد که چه قدر هم عالی بود به لطف خدا..

      تصمیم داشتم دوره ی تکرار را شروع کنم ولی میدیدم که اصلا احساس خوبی ندارم و گفتم اشکال نداره میام دوره ۱۰۰ گام رو ادامه میدم و بعدش هم هرجایی از سایت که احساس خوبی داشته باشم را استفاده میکنم 🥰

      وقتی شروع کردم فقط درباره ی چند خط اول توضیحات فایل که در لیست گام ها هستش، ۳ صفحه در دفترم درباره ش نوشتم و خیلی احساسم خوب شد و دیگه مطمئن تر شدم که من باید اینجا باشم و ادامه بدم..

      میخوام بگم که فکر نکنید که با پرداخت هزینه و شرکت در دوره معجزه ای اتفاق میوفته …

      البته که دوره های استاد خیلی عالی هستند ولی همه چیز برمیگرده به نگرش ما ..

      مثلا خداوند که بی نهایت هستش و هیچ نشدی در سیستمش وجود نداره چرا خیلی از بنده هاش زندگی هایی پر از نشد و نمیشه را دارند تجربه میکنند؟؟! 

      این مثال خیلی فراتر از لاغر شدن و تغییر جسمی هستش.

      من باور دارم که نگرش ما به خداوند ، به کائنات ، به اون نیرویی که داره جهان را تنظیم و گسترش میده اشتباه هست که از این سیستم دقیق و منظم نتیجه ای نامطلوب میگیریم…

      پس در هر قسمت از سایت تناسب فکری که هستید مطمئن باشید که درست هستش و به اندازه ی باور و اطمینان قلبی ای که دارید نتیجه میگیرید..

      من برای خودم در دفترم مهارت هایی که دارم رو لیست کردم و حدودا ۱۱ -۱۲ تایی نوشتم و بعد سطح خودم در آن مهارت ها را از عالی ..تا ضعیف طبقه بندی کردم ..

      جالب بود که من در خوشنویسی که تازه شروع کردم امتیاز عالی به دست آوردم و در رانندگی که۴ سال هست گواهینامه گرفتم نمره ی ضعیف به خودم دادم..

      چون من اولا عاشق خوشنویسی هستم ،دوما شروع کردم به یادگیری ، سوم من هفته ای دو روز تمرین میکنم و استادم هم تشویقم میکنه و میگه که کارم عالیه.

      اما من ۴ سال پیش که گواهینامه گرفتم تا الان پشت فرمان ننشسته ام ( مثل اینکه هزینه ی دوره را پرداخت کنیم ولی ازش استفاده ای نکنیم) پس زمان معیار مناسبی برای اینکه بگیم چرا نتیجه نگرفتم نیست..

      من وقتی رانندگی نکردم به مرور آموزش ها در ذهن من کمرنگ شدند درسته که من یادم نمیره هیچ وقت جای پدال ها رو یا نحوه ی عوض کردن دنده و غیره ولی من مهارت ندارم اما مثلا دخترعمه ام که ۵ ساله رانندگی میکنه خیلی مهارتش از من بیشتره و این کاملا طبیعیه چون اون تقریبا هرروز از مهارتش استفاده کرده و انقدر این کار را انجام داده که تبدیل شده به یک فعالیت در  ناخودآگاه اش و برایش راحت است..

      من مثل خوشنویسی به رانندگی هم خیلی علاقه دارم ولی میبینیم که علاقه ی من وقتی من از چیزی که به آن علاقه دارم استفاده نکنم، اثر خودش را نشان نمیدهد..

      در خوشنویسی علاقه ی من به صورت عالی بودن و زود پیشرفت کردن خودش را نشان داده پس اقدام کردن کلیدی است که باعث میشود عشق و علاقه ، شما را بیشتر و بهتر پیشرفت بدهد و باعث شود که از کاری که انجام میدهید ، لذت ببرید..

      ● خواندن نوشته های قبل از فایل ها ، دریچه از آگاهی ها را برای من بازمیکنند و همیشه خواندن آنها خیلی لذت بخش است..

      فایل تصویری : 

      مثال بازیگر : 

      من قبلش در دفترم وقتی مینوشتم موضوع به سمت خداوند و ارتباط با خداوند رفت و برای خودم مثال زدم که اگر زندگی من یک جسم باشه ، خداوند قلب زندگی من هستش که باید در تک تک لحظه های من جاری بشه تا زندگی من جان داشته باشه و من خوب و درست زندگی کنم..

      برای خودم نوشتم ارتباطت با خداوند به هیچ چیز و هیچ کس تشبیه نکن ، خصوصی برای خودت نگه دار و از نتایجش استفاده کن ، همانطور که قلب داخل بدن قرار داره ، ارتباط با خداوند هم باید درونی باشه ، اگر کسی از رابطه اش با خدا میناله ، اگر کسی گله و شکایت میکنه ، این مشکل خودش هست تو به خدای خودت ربط نده ..همانطور هم وقتی کسی نمیتونه لاغر بشه و از سختی اش میناله تو به خودت نگیر…

      فکر کن که تو یک جت اختصاصی برای خودت داری ، دوستت نداره و همش پیش تو گله و شکایت میکنه که چرا اون جت نداره ، در این شرایط به نظرت درست و عاقلانه هست که تو هم گله و شکایت کنی؟؟!! 

      تو چیزی رو داری که اون میخواد..

      در لاغری ، تو مسیری را پیدا کردی یا بهتر بگم هدایت شدی که خیلی ها خیلی ها آرزوشونه …

      ولی تو داریش…

      پس قدرش را بدون ..

      از این نعمت استفاده کن …

      از این نعمت استفاده کن تا به هدفت برسی..

      داشتن جت اختصاصی تو رو به مقصد نمیرسونه ..

      باید سوارش بشی و ازش استفاده کنی ..

      باید شروع کنی و اقدام کنی …

      من یاد گرفتم که اهمیت ندم به ناخواسته ها..

      به زندگی دیگران توجهی نکنم..

      به قولی سرم تو کار خودم باشه..

      یعنی یک لحظه غفلت خیلی راحت آدم رو میکشونه تو جاده خاکی و چپش میکنه و یا به قول خودمون ، لیز میخوره…

      در مورد لاغری ، ثروت ، سلامتی ، ازدواج و عشق ، روابط و غیره هرکس انتخاب های خودش را داره و نتایجی مطابق انتظارش دریافت میکنه ، وایسادن و نگاه کردن به مسیر بقیه من رو جلو نمیبره..

      پس فرمانده زندگی خودت باش ..

      من امروز یاد گرفتم و دوباره مرور کردم اهیمت یادگیری ، اهمیت تکرار و اهمیت علاقه، اهمیت اقدام کردن و اهمیت اینکه نتیجه ی مطلوب با همه ی این هاست که به دست میاد و باید باور و اطمینان را هم به آنها اضافه کنم تا فرمول رسیدن به خواسته ها به دست بیاد…

      خداروشکر گام امروز عالی بود و از اینکه اینجا و در این مسیر هستم خوشحال و سپاسگزارم..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار FARIDEH. T
      1400/04/12 12:54
      مدت عضویت: 1250 روز
      امتیاز کاربر: 4883 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,034 کلمه

      با درود فراوان به استاد عزیز وهمراهان گرامی ، 

      با گوش دادن به آموزش امروز یاد می گیریم که چطور به سمت لاغری  حرکت بکنیم،

      در آغاز شرکت کردن  در این دوره ،برای من بسیار جالب وایمان انگیز بود که چطور می شود با قدرت ذهن لاغر  شد؟! ولی علاقه من به این مهارت واطمینان به این دوره مرا در رسیدن به هدفم بسیار کمک کرد .

      بطور کلی هریک از ما در زندگی مهارت‌هایی را داریم ودر ابتدا در هرزمینه آموزشی آرزو و رویا ورسیدن به آن مهارت را در سر داشته ایم وتوانستیم که موفق هم بشویم. وعلاقه به مورد دلخواه واموزشهای اصولی ودرست ،مارا در رسیدن به نتیجه دلخواه کمک کرد .

      بخاطر می آورم که من خیلی علاقه داشتم که ورزش ژیمناستیک را بیاموزم. وتصمیم قاطع خودم را گرفتم که هر طوری هست آن را فرا گیرم، یادمه در جلسه اول حضور در کلاسها از دیدن افرادی که به راحتی بالانس می زدند وحرکت چرخ وفلک را می زدند ،حسابی هیجان زده شده بودم ودر همان لحظه خودم را می دیدم که در حال انجام آن حرکات زیبا هستم ،در ابتدا تمرینات بدنی بسیار سخت وثاقت فرسا بود باید جسم شما آنقدر نرم می شد تا بصورت یک خمیر انعطاف پذیر  در بیاید ،وخوب در روزها ماه اول بیشتر مواقع بدن من بشدت درد می کرد ولی چون روزانه تصویر آن موفقیت ها در ذهنم بود وبه این خود باوری رسیده بودم که می توانم موفق شوم ،به من کمک می کرد که ادامه دهم واستمرار داشته باشم بر انجام آن تمرینات بسیار  سخت،والبته هم موفق شدم وبدن من آن انعطاف لازم را پیدا کرد بطوریکه در خانه هم من مرتب روی دستهایم راه می رفتم وان حرکات را انجام می دادم وباید اینجا اضافه کنم که من در آن زمان صاحب دورکند کوچک هم بودم وبه همه کارهایم  هم می رسیدم!

      یکی از علت‌های موفقیت من ،این بود که مربی بسیار حاذق واستاد ماهری بود ،که من توانستم موفق شوم . واین مهم است که ما در هر آموزشی از افراد صحیح واصولی وبا دانش وتجربه عالی استفاده  کنیم ،بطور مثال کلاسهای آموزشی زبان فراوانی وجود دارد ولی هر آموزشی ، نمی تواند مارا به نتیجه مطلوب برساند ،آموزش‌های اصولی با افراد زبده در آن کار وخواسته وعلاقه ما در موفق بودن ما همگی دخیل می باشند.

      همگی ما در رسیدن به تناسب اندام ولاغری  باید قبول کنیم که آموزش‌های  نادرستی را فرا گرفتیم ،تمام راه ها وسیله‌ای اشتباه بوده ،چرا که از لحاظ منطقی واصولی  به این حقیقت در این آموزش‌ها پی بردیم که وقتی فرمانده بدن ما ذهن ماست وما تا اورا قانع نکنیم وفرمولهای اشتباه را به فرمول‌های درست جایگزین نکنیم ،وفشار بر روی جسم را برنداریم ، امکان ندارد که ما به تناسب اندام همیشگی دست پیدا کنیم . 

      من با حضور  دراین آموزش‌ها دریافتم که در واقع در کل زندگیم با ایجاد تصویرهای دلخواه وخواستنی به آنچه علاقه داشتم ودرمن شور واشتیاف ایجاد می کرد به آرزوهایم رسیدم..وهمینطور شماها هم که خوب توجه کنید رسیده اید. 

      هر آموزشی ، اصول وقواعد مربوط به خودرا دارد ،در طی سالها ما آموزش‌های تجربی وغیر اصولی را برای رسیدن به تناسب اندام فرا گرفتیم وتصمیم های اشتباه اتخاذ کردیم واز طریق من خودمو میگم ،از طریق  رژیم‌های گوناگون  وورزشهای طاقت فرسا  ، ویا رفتن به سونا وگرفتن ماساژهای درد آور واستفاده  از دمنوشها وهزاران مسیر اشتباه ،بجای اینکه در ذهنم تغییر ایجاد کنم به دنبال تغییر بر جسمم بودم .مثل این بود که مثلا من در آموزش‌های ژیمناستیک اول بخوام برای اینکه زودتر به نتیجه برسم ،بالانس می زدم ،بعد میرفتم نرمش‌ها را که ساختن زیر ساخت های من بود بیاموزم!!! خوب حتما یا دستم می شکست یا پام؟!

      برای رسیدن به هر هدفی یا موفقیتی که در اینجا مبحث لاغری با  ذهن  می باشد ،لازمه تغذیه همه باورهای ما احساس ماست واین احساسات ،شامل امید ،اطمینان،شور واشتیاق علاقه واز همه مهمتر ارتعاشات مثبت وخودباوری واعتماد به نفس است .با ایمان به اینکه ما لیاقت رسیدن به تناسب اندام همیشگی  ،ثروت ،فراوانی،وتمام آرزوهای دلخواهمان را داریم .

      بطور ساده که به زندگی های خود توجه کنیم ،همگی ما از خرید خانه ،اتومبیل ،وبطور کلی حتی از خرید یک سرویس قهوه خوری گرفته تا موفقیت های اموزشی، شغلی ،به هر آنچه که خواستیم رسیدیم .در ابتدا روزی آرزو وخواسته هایمان در ذهنمان درواقع نقش بست وخواستیم وعاقبت توانستیم به هرآنچه خواستیم ،بتوانیم برسیم.! واین مهم بود وهست که خواستن ،توانستن است.

      مادر اینجا باید گام به گام ،مرحله به مرحله آموزشیاران فرا بگیریم ،وعجله هم نداشته باشیم ،به چاقی خودمون توجه نکنیم وتمام تمرکز ما برروی لاغری   وتناسب اندام  باشد وخودمان را  انسانی متناسب ببینیم ورفتارمان هم متناسب با لاغری  باشد .

      .وخودمان آماده تصویر دلخواه ذهنی قرار دهیم. در آموزش ذهنی که استاد گفتند ،بروید به فروشگاه ولباس سایز دلخواهتان را بردارید وخودرا درآن تصور کنید من بارها اینکاروکردم وحتی سایز ۳۶ را برداشتم ودر گوشه کمد لباسی جادادم واز تصور خودم درآن لباس بارها لذت بردم واتفاق افتاد آنچه را که با شور واشتیاق  تصور می کردم.!

      لاغری  با ذهن  برای من آسان‌ترین کار دنیا بود ،که من در این دوره انجامش دادم،برعکس  گذشته به این واقعیت  رسیدم که با تغییر باورهای که من نمی توانم لاغر  بشم ،ویا غیر ممکنه این چربی‌ها آب بشه ،ویا خیلی سخته من بخواهم لاغر  بشم ،وووو توانستم با تغییر این فرمولها که من می خواهم ومی توانم توانستم به نتیجه دلخواه برسم وهمچنین با تمرینات روزانه واستمرا ر در یادگیری وعلاقه به گوش دادن فایلها ،همه وهمه ،مسیرهاواموزشهایی بودند که به من کمک شایانی کردند.

      اینکه برای لاغرشدن  وچاق ماندن بهانه بیاوری کاردرستی نیست، این یک بهانه است برای لاغر نشدن ویک فرمول اشتباه! 

      مهم است که ما برای لاغرشدن  چه الگوهایی را برای خودمان قرار دهیم وبهتر است طبق گفته میثاق نامه  ،از امروز به انسانهای  موفق ومتناسب توجه کنیم وآنها را الگوها   متناسب برای رسیدن به  تناسب اندام  خود قرار دهیم.

      پایه واصول هر موفقیتی در زندگی  ایجاد وداشتن خودباوری واعتماد به نفس است ..

      ما در این مسیر حقیقی وزیبا نه تنها به تناسب اندام همیشگی  دست پیدا می کنیم بلکه در همه زمینه ها ،به موفقیت های بیشماری دست پیدا خواهیم کرد کافی است که باور کنیم که می توانیم!

      لاغری  وتناسب اندام ،  ثروتمند بودن ،سلامتی ،خوشبختی وآرامش حق طبیعی ماست وبوده، وما خودمان با افکار اشتباه ومسیرهای اشتباه از آنها دور شدیم . 

      تنها باید چشمهارا شست وجور دیگر دید!

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/02/07 09:40
      مدت عضویت: 1686 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,249 کلمه

      سلام . 

      گام ۵۱ 

      یادگیری باعث لاغری میشود . 

      وقتی لاغری را یاد بگیریم لاغر میشویم . 

      یادگیری لاغری با ذهن از خود ذهن برای لاغر شدن استفاده می کند . یعنی همانطور که وقتی چاق شدیم ابتدا چاقی را یاد گرفتیم و بعد با استفاده از فرمولهای چاق کننده احساس چاقی را ایجاد کردیم و با این احساس ، رفتار خود را بر چاق شدن تحلیل کردیم و با این رفتارها نیز الگوی جدیدی به ذهن دادیم و باز احساس چاقی بیشتر را تجربه کردیم و رفتارها را تبدیل به عادات کردیم . عاداتی که خود خالقشان بودیم اما تسلطی به آن نداشتیم و باز همین عادات فرمولهای چاقی را پررنگ تر و احساس چاقی را بیشتر و باز تکرار عادات به جسم ما رسید و ما چاقی را در جسم مشاهده کردیم و باز سرکوب و احساس چاقی و رنج بیشتر شد و چاقی ما ادامه دار شد . ما این همه رنج را تحمل کردیم چون نمیدانستیم چطور باید لاغر شد . 

      چون راه چاق کردن خود را بلد نبودیم . 

      همیشه این قدرت را به چیزی بیرون از خود میدادیم . هنوز هم این فرمولها در داخل ذهن ما هست . منتها ما الان فرمولهای جدید دیگری را نیز یاد گرفته ایم . فرمولهایی که در سرنوشتیم و تکرارش کردیم . رفتارش کردیم و عادتمان کردیم و سرنوشت جدید را برای خود رقم زدیم . 

      استفاده نکردن از فرمولهای چاقی سبب میشود ما احساس چاقی نکنیم وقتی احساس چاقی نکنیم یعنی در کار بدن دخالت نکردیم و فرمولهای لاغر کننده ی جسم کار خود را به خوبی انجام میدهند . 

      من خواب را خیلی دوست دارم . چون ذهن من در خواب هیچ فرکانسی ارسال نمیکند و بدنم اجازه می یابد در طی خواب بر سیستم اصلی خودش کار کند . 

      خیلی ها خواب رو برای خودشون چاق کننده میکنند . یعنی حتی در فرمولهای خواب خود تغییر ایجاد کرده اند و ذهن خود را در خواب نیز بر بدن حاکم کرده اند .  این یک فرمول اشتباه هست . در هنگام خواب ذهن هوشیار در سطح بتا و آلفا نیست در سطح تتا و دلتاست و هیچ برنامه ای بر جسم اجرا نمی کند . برنامه های پیشفرض بدون دخالت ما کار می کنند و خواب ما کاملا برای آرامش و ترمیم و جدا کردن ذهن از مغز ایجاد میشود . به نظر من خواب نوعی مراقبه است که تاثیر ذهن را بر مغز می کاهد . 

       وقتی لاغری با ذهن را یادمیگیریم ، از ابزار ذهن که مسلما نعمتی برای ما محسوب میشود به جای چاق کردن خود برای لاغر کردن خود استفاده می کنیم . هدف ما کاهش وزن است ولی به خاطر اینکه ما قبلا اونقدر از راههای اشتباه در جهت کاهش وزن استفاده کردیم و کاهش وزن را برای خود سخت کردیم در ذهن خود نسبت به کاهش وزن مقاومت ایجاد کرده ایم به طوری که هر وقت به این موضوع فکر میکنیم یاد رنجهای گذشته می افتیم و این احساس رنج ما را از لاغری جدا می کند . 

      در حالیکه وقتی لاغری را با ذهن یاد میگیریم متوجه میشویم لاغر شدن زور و اجبار و رنج نیست . آن هم دقیقا مثل چاقی برای ما لذتبخش است . مسلما ما از چاقی لذت بردیم که چاق شدیم چون اگر ما از چاقی رنج میبردیم لاغر بودیم و اتفاقا هرچقدر میخواستیم چاقتر شویم چون خود را در مقابل آن ناتوان میدیدیم بیشتر رنج میکشیدیم و از چاقی دورتر میشدیم .

      اما وقتی هدف ما با احساس آرامش ، لذت ، توانمندی ، راحتی ، عشق همراه باشد ذهن ما نه تنها ما را از آن هدف دور نمیکند  بلکه با ما همراه میشود . 

      همراهی ذهن با ما نشانه اش ارامش و لذت و توانمندی و راحتی و عشق و انگیزه ی بیشتر است . 

      وقتی  ذهن لاغر شدن را بیاموزد مثل سایر مهارتها لاغر شدن برای او آسان میشود . 

      دیگر بین ما و هدفمان احساس بد ایجاد نمیشود . 

      ما هدف را رها می کنیم و هدف خودبخود به ما میرسد . 

      ما فقط باید یادبگیریم . هرچقدر بیشتر یاد بگیریم در لاغر شدن ماهرتر میشویم و با فرمولهای چاق کننده جلوی لاغر شدن خود را نمیگیریم . 

      لاغر شدن پروسه ایست که نیاز به آموزش دارد و اگر هنوز  آن را در جسم خود مشاهده نکردیم نشان میدهد هنوز آن را آنچنان که باید و شاید یاد نگرفته ایم . 

      دیشب فایل جدیدتون رو گوش میکردم . تاثیر ذهن بر مغز خیلی آگاهی خوبی برای من داشت و مطلب جدیدی یاد گرفتم ‌ . اینکه توضیح دادید چطور از ابزار پیاده روی به جای چاقی برای لاغر شدن استفاده کنیم . 

      خب این نکات واقعا ارزنده است . اگر این نکات را نیاموزیم چطور بتوانیم  هنر لاغری را بیاموزیم . 

      من قبلها که پیاده روی میکردم فقط میخواستم گریه کنم یعنی اونقدر اعصابم خورد میشد . 

      استاد اینکه  خیلی از افراد چاق با آموختن لاغری با ذهن میل و اشتیاقشان برای پیاده روی بیشتر میشود دقیقا به خاطر اینست که موضوع لاغر شدن را از روی پیاده روی برداشته اند . خود فرایند پیاده روی فرایند لذتبخشیست . راه رفتن حال انسان را خوب می کند . یعنی به نظر من درست مثل  خواب که تاثیر ذهن را بر مغز میکاهد پیاده روی کردن سبب افزایش گردش خون و بهبود فرایند مغز میشود البته به شرطی که ما با ذهنمان آن را خراب نکنیم . وقتی به مزایای پیاده روی فکر می کنیم و چون این کار یک عمل است احساس ما در هنگام عمل خوب میشود . احساس توانمندی می کنیم . ما مفصل داریم اگر قرار بود فقط بخوابیم و بی حرکت باشیم اصلا برای چه راه رفتن را اموختیم . راه رفتن درست مثل خوابیدن فرایند لذتبخشیست . 

      اگر لذت نبردیم چون  در ذهنمان فرمولهای اشتباه از این فرایند لذتبخش ساختیم و به نظر من علت اصلی اینکه بسیاری از ما بعد از آموختن لاغری با ذهن میتوانیم از پیاده روی لذت ببریم دقیقا همینست . اگر میتوانیم پیاده روی را هرروز تکرار کنیم دقیقا همین است . 

      به نظر من پیاده روی کردن و یا هر گونه حرکتی جزء نیازهای بدن است و به اندازه ی نیاز لازم است که از آن استفاده کنیم درست مثل خوردن . 

      همانطور که به اندازه خوردن برای بدن لازم است به اندازه حرکت کردن هم برای بدن لازم است . 

      ما در لاغری با ذهن داریم یاد میگیریم الگوهای این نیازها را به حالت پیشفرض دربیاوریم . 

      و با اینکار ذهنیت خود را تغییر دهیم . چون ذهن همواره بر مغز اثر میگذارد وقتی فرمولهای صحیح در دهن جا بگیرد مسلما تاثیر ذهن بر مغز به جای تخریب بر بهبود استوار است . یعنی همان ذهنی که باعث تخریب فرایند مغزی و جسمی میشود با آموزش سبب بهبود فرایند مغزی و جسمی میشود . برای همین است که ما بعد از آموختن لاغری با ذهن اینقدر حالمان خوب شده است . چون یادگیری با ابزاری را آموختیم که پیشفرض آن کمک کردن به ماست نه دشمن ما . 

      ذهن ما دشمن ما نیست ذهن ما کمک کننده به ماست . منتها چون ما استفاده از این ابزار را بلد نبودیم از این ابزار به ضرر خود استفاده کردیم و از آن برای خود دشمن تراشیدیم . در حالیکه ذهن ما دوست ماست . او برای ما رنج نمیخواهد . او یاریگر ما در رسیدن به اهدافمان است . او کارها را برای ما آسان می کند . ذهن نعمتی بسیار بزرگ است که وقتی کار کردن با این ابزار عالی را یاد بگیریم میتوانیم از آن با خیال راحت  برای رسیدن به آرزوها استفاده کنیم و یادگیری دقیقا یکی از کارهاییست که تاثیری عالی بر ذهن و تغییر ذهنیت ما به الگوهای پیشفرض دارد . 

      خدایا سپاسگزارم .

      استاد ازتون ممنونم .

      فاطمه ازت ممنونم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1400/02/04 00:45
      مدت عضویت: 1605 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 833 کلمه

      گام ۵۱ ،، سلام وقت بخیر ،،،ما در تمام دوران زندگی خودمون ،آموزش های مختلفی دیدیم،مهارت هارو یاد گرفتیم و در زندگی ازشون استفاده کردیم‌ ،هر چقدر بیشتر تجربه رانندگی داشتیم‌ راننده ماهرتری شدیم ،با پختن غذاهای متفاوت ،مهارت آشپزی مون بهتر شد، تمرین های زبان انگلیسی و گوش دادن زبان اصلی ،باعث مهارت حرف زدن ما شد ،،من ۱۰ سال پیش کلاس زبان میرفتم ،اوایل که وارد کلاس زبان شدم اصلا متوجه نمیشدم و بعد از ۲ سال یکمی روانتر شدم ،بعد از اون هدایت شدم به کلاس زبان خاصی که مطمئنم در سطح ایران نامبروان باشه ،کلاسمون به این شکل بود که استادمون همه چیزو فارسی میگفت و ما دانشجوهاش که ۵۰ نفر بودیم ،همگی با هم یکصدا ،اون جملاتو انگلیسی ترجمه میکردیم،،اون زمانها انقدر تو گفتن و شنیداریم قوی شده بودم که اصلا فکر نمیکردم یه روزی تمام اون مطالب فراموشم بشه ،،امروز مجدد تصمیم گرفتم دوباره ،دوره های زبانمو ،تکرار کنم و مجدد دوره های آن لاین استادمو خریدم با اینکه من تمام سی دی های اون زمانیکه کلاساشو میرفتم دارم ولی ترجیح دادم با کیفیت بالاتر صدا گوش کنم،،،، ،در حین گوش کردن ،متوجه شدم جملات و کلمات داره به یادم میاد ،با اینکه لهجه استادم بسیار سخت و سریع بود ولی منم همپای معلمم بلند بلند مثل همون موقع ها تکرار میکردم  ، دوستمم تو همون دوره های استاد زبان من شرکت کرده و وقتی دید من چقدر راحت حرف های معلممو به یاد میارم ،تحسینم کرد ،،،این نشون دهنده اینه که ما در مسیر یادگیری هر چیزی قرار بگیریم و تمرین و تکرار کنیم ،بلخره به نتیجه های خوب خواهیم رسید ،،،،سیم کشی یادگیری زبان انگلیسی در ذهن من بوجود اومده ،فقط با عمل نکردن به اونها ،کارایی شون ضعیف شده ،چونکه تو تمام مسافرت های خارج از ایرانم  ،وقتی ۲ روز از سفرم  میگذشت ،آرام آرام دانسته های من بیدار میشدن و آماده ابراز کردن میشدن ،،،،لاغر شدن هنری است که باید آن را آموخت ،،آموختن لاغری به این صورته که فرمول ها،افکار ،گفتار،رفتار،عادات و گفتگوهای درونی ما تغییر میکنن و مغز فرمان های جدید صادر میکنه ،که نگرش ما نسبت به خودمون،خوراکی ها و عملکردهامون عوض میشه ،نگرانی های ما کم میشه و جاشو میده به آرامش ،به احساس خوب ،به شادی به لذت بردن ،با حال خوب ،در مسیر تناسب و زیبایی بیشتر قرار خواهیم گرفت ،ولع ما از بین میره ،چونکه دیگه رژیمی در کار نیست،محدودیت نداریم،بخور نخوری در کار نیست  ،حق انتخاب داریم و همه اینها مارو در مسیر لاغر شدن قرار میده ،،مثل زمانیکه میخوایم بریم شمال و وقتی افتادیم تو جاده شمال ،دیگه با هر سرعتی بریم مطمئن‌ هستیم که مقصد شمال است ،مگر اینکه از وسط راه برگردیم ،،در راه رسیدن به شمال ،شاهد مواردی در جاده هستیم که همگی اونا به اون مسیر مرتبط هستند ،پس بهتره در مسیر ادامه بدیم تا به مقصد برسیم ،،،من باور کردم که با آموزش میشه لاغر شد و لاغر موند ،پس وقت و تایم خودمو مدیریت میکنم برای گوش دادن فایلها،نوشتن و خوندن ،یعنی ذهنمو در اختیار آگاهی های جدید قرار میدم تا برنامه ریزی مجدد بشه ،،امروز از صبح کلاس داشتم و بعدشم بیرون بودم و نتونستم فایل امروزو گوش کنم ،الان که اومدم خونه و آخر شبه ،اتفاقا مهمان هم داریم ولی من دارم مقاله رو میخونم و کامنتمو مینویسم و وقتی برای خواب برم تو اتاقم فایل امروزو گوش میکنم ،هر چند ۱ بار هم صبح گوش دادم و اینها یعنی باور داشتن به راه ومسیر و روشم ،،،خوشحالم بخاطر اینکه در حال یادگیری زبان لاغری هستم و مطمئنم بعد از گذشت مدتی ،این آموزش ها به ناخوداگاه من وارد میشه،موانع برداشته میشه و تناسب اندام دائمی هدیه اونه بمن ،یادمه معلم زبانم میگفت ،برای روان صحبت کردن زبان دوم ،باید حداقل ۲ سال وقت بذارید،  تمرین  و تکرار کنید، میگفت ،بچه ای که بدنیا میاد ،بعد از ۲ سالگی ،میتونه جملاتیو به زبان مادریش بیان کنه ،،منظورش این بود که ما هم باید ۲ سال تمرین کنیم نه اینکه عجله کنیم ،،خدارو شکر اهل فیلم وسریال و هنرپیشه هاشون نیستم و دنبالشون نمیکنم و الگویی برای من نیستن ،در این راه الگوی من که دنباله روشون هستم فقط استاد عطارروشن هستن ،بخاطر اینکه خودشون این راهو قبلا رفتن و به نتیجه رسیدن و عده زیادی هم همراه با استادم موفق شدن ،همینطور خود منهم  در این راه نتایج زیادی گرفتم و با هیچ کس دیگه ای کاری ندارم ،مقصدم مشخصه،راهم راحت و زیباست ،انرژی م در این مسیر بالاست ،انگیزه م زیاده ،قدرت و توانایی م عالیه ،خودمو قبول دارم ،متد و روشو قبول دارم ،با سرعت در مسیر هستم ،انتظارم از خودم تناسب اندامه ،لاغر بودن برای من طبیعیه و حق الهیه منه ،من لایق وشایسته متناسب بودن هستم مثل میلیون ها انسان متناسب ،میخوام از زندگی نزیسته م از این بعد لذت ببرم ،اینهمه نعمت و فراوانی بوده و هست ، تا آخر عمرمم بخوام لذت ببرم وقت کم میارم ،پس با قدرت پیش بسوی خلق بدن و ذهن و زندگی جدید🏃‍♀️🏃‍♀️  من از خدا سلامتی ،شادی،ثروت،تناسب اندام،حال خوب،مهربانی،احترام،آرامش،معجزه ،عشق،محبت،بخشش،قدرت و توانمندی به ارث بردم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/01/02 22:08
      مدت عضویت: 1639 روز
      امتیاز کاربر: 27571 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,420 کلمه

      من برای چندمین بار میگم شجاعت دارم و در مسیر متناسب شدن قدم بر میدارم .( چون من چاق شدن رو نمی پذیرم و حتی قبل از آشنایی با این دوره من اصلا چاقی خودم رو طبیعی نمیدونستم و بارها تلاش کردم که لاغر بشم و همین نشون از شجاعت من هست و همیشه به خودم میگم‌من میتونم به زودی متناسب و لاغر بشم و هر روز یک قدم بر میدارم .)

      خیلیا میگن چطور با فکر کردن لاغر بشیم ؟؟ما برای هر کاری نیازی به تمرین داریم مثلا کسی که میخواد بدنساز بشه باید برای هر عضله تمرین کنه تا بدنساز ماهری بشه و یک فوتبالیست همینطور و یا یک شناگر ما هر باید تمرینات مربوط به شنا را انجام بده تا شناگر ماهری بشه و یه فرد که میخواد لاغری رو یاد بگیره تمرینات ذهنی باعث میشه مهارت پیدا کنه و لاغری رو یاد بگیره و باعث میشه تغییر رفتارها به وجود بیاد و در نهایت تغییر جسم به وجود میاد.(پس برای هر هدفی ما باید استمرار و تکرار و تمرین و عمل کردن داشته باشیم تا مهارت پیدا کنیم مثلا همین دیروز با فردی حرف میزدم که آموزش خیاطی رو کامل دیده بود و گفت من دورها رو دید م و تموم شده فقط باید تمرین و تکرار در دوختها داشته باشم تا مهارت پیدا کنم و دوختهای تمیزی داشته باشم و خیاط ماهری بشم پس منم فقط آموزشها رو تکرار میکنم تا مهارت پیدا کنم و یه متناسب فوق العاده بشم مثلا هر روز تکرار میکنم در موقع سیری غذا نخور و تلاش در عمل کردن دارم و یا هر روز تکرار میکنم لاغری حق من هست و عمل میکنم و هر جا یه متناسب دیدیم حسرت نمیخورم و میگم منم به زودی متناسب میشم چون حق من هست و یا تکرار میکنم چاقی من طبیعی نیست چاقی من بدیهی هست چون کلی مقصر داشتم برای چاقی خودم و اما حالا تمام اون دلایل رو رد کردم و میگم من با این خوردنها لاغر میشم و یا تکرار میکنم خوردن من نباید برای رفع بهانه ای مثل سر درد و و خستگی و … باشه و من غدا بخورم و فقط من برای رفع نیاز جسمم غذا میخورم و نه هیچ علت دیگه در حالی که قبلا تفریح برای من برابر بود با خوردن و یا هیجانی شدن و خوشخال بودن برای من برابر بود با خوردن و یا کم کالری و یا ویتامینه بودن خوراکی مساوی بود با زیاد خوردن و یا سفر ها و دید و بازدید های عید برای من برابر بود با زیاد خوردن و ….)
      تمرینات ذهنی باعث میشه ما با تصویرهای جدید ذهنی و فرمولهای جدید لاغری ما لاغر بشیم .(ذهن ما تصویری هست و هر تصویری که در ذهنمون از اندام خودمون داریم اون رو به واقعیت تبدیل میکنه و یا به هر فرد چاقی زیاد توجه کنیم و در موردش حرف بزنیم حتی اگر مربوط به ما نباشه ما رو چاق میکنه چون ذهن اصل رو از بدل تشخیص نمیده و همه ی دیدنها و تو جه کردنها و حرف زدنهای ما رو میزاره به حساب اینکه ما میخواهیم به این موضوع و این تصویر برسیم و کاری نداره ما خوشمون میاد و یا بدمون میاد که داریم بهش نگاه میکنیم و یا در موردش حرف میزنیم و چون دستورات خوردن از مغز ما میان بر اساس همون تصاویری که در مغزمون داریم فرمولهای چاقی ایجاد میشن . )

      باید گام به گام مراحل رو انجام بدید و عادت و شگفتی های جدید رو خلق کنید .( من با انجام دادن این مراحل دیگه از رفع نیاز جسمم که گرسنگی هست نمیترسم و من با انجام این تمرینات دیگه کالری شماری نمیکنم و من با انجام این تمرینات لاغری و اندام ایده ال رو مال خودم میدونم و من با انجام این تمرینات از پرخوری و زیاده روی بدم میاد و من با انجام این تمرینات به غذاها برچسب نمیزنم و اونها رو تفکیک نمیکنم و کلی آموزه های دیگه … که تونستم عادت های جدید و شگفتی های جدید خلق کنم . )

      لاغری از طریق ذهن مثل هر هنر دیگه تکنیک و فن داره و میشه با تکرار آموزشها در لاغری به مهارت رسید.(این روش احتیاج به تکرار و استمرار و تعهد و انگیره و اشتیاق و عمل کردن داره تا موفق بشیم )

      موضوع دوم این هست که یک فرد از یه بازیگر یا یه فرد معروف خوشش میاد و اون بازیگر و یا فرد بارها گفته من در هر کاری موفقم بجز در زمینه ی لاغری پس حالا که اون بازیگر این حرف رو زده منم مانع دارم که نمیشه لاغر بشم و من نمیتونم .( بعضی وقتها حرفهایی میشنویم از بعضی افراد که چون اون افراد قابل قبول ما هستن پس باور میکنیم مثل پزشک و یا مثل والدین و یا دوست و یا معلم و یا یک فرد خاص مثل بازیگر و چنان در ذهن ما میشینن که نیاز به تکرار اون حرف نیست .و ما اون حرف رو باور میکنیم .
      و کلا در ذهن ما حرفها بر اثر تکرار کردن یعنی بارها دیدن و شنیدن و یا بر اثر شنیدن حرفی از زبان فرد قابل اعتماد در ذهن ما میشینن و تبدیل به باور میشن من خودم چون بارها از زبان پزشکانی شنیده بودم که مشکل تیرویید تو رو چاق میکنه و یا قرص هورمونی تو رو چاق میکنه من پذیرفته بودم و یا چون بارها از اطرافیان شنیده بودم با دو زایمان داشتن یه مقدار شکم طبیعی هست و یا اینکه چون بارها از مادرم شنیده بودم من اشتهای خوبی دارم و زیاد میخورم داشتم چاقی رو برای خودم طبیعی میکردم و به حالت تسلیم در اومده بودم تا با این راه آشنا شدم پس مهم هست چه حرفی رو از چه کسی وار ذهنت میکنی چون همین حرفها تبدیل به باور و اعقاید و افکار تو میشن . )

      و اما پشت سر یک فرد شکست خورده حرکت کنیم خیلی ساده هست و اینکه توجیح کنی من نمیتونم لاغر بشم چون فلانی گفته من نمیتو نم لاغر بشم غلطه و کار درست این هست که تو بگی باشه تو نمیتونی عیب نداره من از تو جلو میزنم و موفق میشم .
      خیلی از افراد هستن بسیار موفق هستن و پزشک هستن و رتبه های عالی دارن اما در زمینه ی لاغری موفق نیستن پس این هیچ دلیلی نیست که منم مثل اون فرد باشم پس هیچ وقت یک فرد شکست خورده رو ملاک خودتون نزارید و به این فرد هیچ عیبی نیست چون این فرد از این روش ذهنی اطلاع نداره و در زمینه ی لاغری به هیچ عنوان خود باوری و اعتماد به نفس نداره
      پس کافیه فردی رو که شما قبول دارین مثل پزشک حرفی بزنه و چون ما قبولش د اریم در ما تبدیل به باور میشه و ما رو منحرف می کنه .(من خودم به شخصه با چندین فرد در تماس هستم که هم پزشک متخصص هستن و هم افرادی با سطح تحصیلات بالا هستن و حتی بعضیاشون دو مدرک دارن و هم بسیار انسانهای با هوش و دقیق و انسانهای دانا و آگاه و انسانهای درستی هستن که همیشه من از حرفهای این افراد و از اعمال و رفتار اونها خوشحال میشدم و قبولشون داشتم ولی همچنان این افراد در زمینه ی لاغری به دنبال رژیم و کالری شماری و نخوردن و ترس از خوردن و …. هستن و به هیچ عنوان در مدار شنیدن این آگاهی ها نیستن و فقط به دنبال فشار به جسم و محدود کردن هستن و و اگر هم یکی دو بار در جمعشون حرفی زدم انگار مسخره شدم و دیکه تصمیم گرفتم در زمینه ی لاغری ازاونها جلوتر بزنم و کاری به اونها نداشته باشم و به این روش جدید عمل کنم و بگم من سطح آگاهی و اطلاعاتم در زمینه ی لاغری خیلی از اونها به روز تر و جدید هست و من از اونها جلو میز نم و نتیجه ی جدید رو میگیرم هر چند که این افراد واقعا برای من حرفهاشون و سطح افکارشون پذیرفته بوده همیشه ولی در زمینه ی لاغری برای من افراد ناموفق و شکست خورده ای هستن و به دنبال اونها حرکت نمیکنم و از راه های گذشته دیگه خودم رو لاغر نمیکنم و به دنبال اونها حر کت نمیکنم . )

      پس در هر مسیری افراد ناتوانی هست مثل این که بخواییم به شهری سفر کنیم ولی ممکنه دراین مسیر بعضیا به مقصد نرسن و خیلیا برسن ولی شما به فردی که به مقصد رسیده توجه کن و همیشه بگو اگر یک نفر رسیده پس منم میرسم .( پس من الان به ذهنم میگم چون دوست شگفتی سازم که استاد چند روز پیش عکس ایشون رو نشون دادن تونسته در دوماه ده کیلو کم کنه پس منم میتونم در کمترین زمان ممکن اضافه وزنم رو که حد اکثر ۵ یا ۶ کیلو هست رو از دست بدم و نگاه به بقیه دوستان نمیکنم که در یک سال و یا بیشتر نتایج کمتر گرفتن فقط به افراد موفق در این مسیر نگاه میکنم و میگم اگر این فرد تونسته پس منم میتونم ) .

      پس وقتی کاری رو انجام میدی و موفق میشی میبینی خیلیا قبل از تو اومدن و دنبالش کردن و پیشرفت کردن پس اگر فکر میکنی نمیتونی لاغر بشی فکر نکن کسی نمیتونه بزرگش نکن همیشه به دنبال نمونه ها باش و بگو منم میتونم .(من زمانی که با این راه آشنا شدم گفتم اگر استاد تونسته پس منم میتونم و چنان احساس قدرت میکردم که منم میتونم لاغر بشم که کاری به حرف هیچ کس از اطرافیان خودم و یا حتی مربی باشگاه و دکتر تغدیه و هیچ کس نداشتم و اصلا به دنبال تایید این روش از زبان بقیه مردم نبودم و خودم و قلب من گواه میداد این راه درست هست و تمام رژیم و ورزش رو که ۷سال اخیر مداوم داشتم رو یه هویی کنار گذاشتم و فقط به فایلها گوش دادم و عمل کردم علت اصلی اش هم به خاطر این بود که متو جه شدم عوامل بیرونی هیچ دخالتی در چاقی من ندارن و مقصر صد در صد خودم هستم و بعد کم کم با دیدن دوستان موفق در این مسیر انگیزه و اشتیاقم بیشتر شد و کلی نتیجه ی خوب و بزرگ گرفتم و من سعی میکنم در هر مسیری به دنبال افراد موفق باشم و نه شکست خورده و حتی من تا حدودی مانع و ترمز داشتم در این مسیر لاغری با ذهن که این روش خیلی روندش آهسته هست و نباید اصلا عجله کنیم و تغییرات من خیلی آهسته میان و همیشه میگفتم ببین دوستان شگفتی ساز حتی دو سال یا سه سال هست در این مسیر فعالیت کردن و بعد نتیجه گرفتن پس منم طول میکشه تا کاملا متتاسب بشم اما همین چند روز پیش که استاد عکس دوست شگفتی سازی رو گذاشت که در زمان دوماه ۱۰ کیلو کم کرده بود گفتم ببین میشه خیلی زود نتایج این چنینی هم گرفت پس دقیق عین این جمله رو باید اجرا کنم که من به دنبال افراد موفق در هر مسیری باشم نه به دنبال افراد شکست خورده .در حالی که قبلا به دنبال افرادی بودم که در زمانهای زیادی تونسته بودن مقداری وزن کم کنن و من به دنبال اونها حرکت میکردم اما الان دیگه مانع رو بر میدارم و با سرعت حرکتم به سمت لاغری رو شروع میکنم.)

      من با متناسب شدن جهانی رو تجربه میکنم که برای خیلیها و خودم رویا بود .(من قبلا برام رویا بود هر چیزی رو که همه میخورن و در هر زمانی که دوست دارن میخورن من هم بخورم و همیشه هم احساس سیری کنم و در گرسنگی و زجر نباشم و اندام هم لاغر باشه ولی به لطف خدا دارم همچین لاغری رو هر روز تجربه میکنم که تا یک سال پیش برام رویا بود و من الان یه متناسب هستم با آزادی کامل و اعتماد به نفس عالی و خود باوری و توانمندی عالی فقط با استمرار اشتیاق و تعهد و عمل کردن دارم به دستش میارم )

      هر کسی که لاغری رو دوست داره میتونه به رویاش برسه چون ما از خدا لاغری و سلامتی رو به ارث بردیم و بگو من از خدا ثروت و رو به ارث بردم پس ا ر ث رو به پدر و مادر و عمه و عمو و دایی و خاله ربط نده به خدایی که همه چیز تمام هست ربط بده و بگو خداوند لاغری رو حق همه ی بنده ها قرار داده(من خوشحالم که خدا من رو آفریده و همچین پیشتوانه ی قوی و حامی و هدایت کننده ای رو که خود خدای خوبم هست برام گذاشته و همچین قدرت بزرگی در ن من هست تا من احساس آرامش کنم تا من دلم قرص باشه یکی من رو در آغوش خودش و در پناه خودش قرار داده و من رو به بهترینا میرسونه و چقدر خدای من برای من خوبی و خیر و بر کت میخواد و میخواد من در بهترین و عالیترین اندام و جسم و سلامتی و زندگی و آرامش،و ثروت و نعمتها باشم و خدا من رو فرستاده در این دنیا تا همه ی اینها رو تجربه کنم و همه حق من هستن و من بارها گفتم و میگم که من از خدا سلامتی رو به ارث بردم من از خدا زیبایی و جوانی رو به ارث بردم من از خدا لاغری اندام رو به ارث بردم و من از خدا ثروت زیاد رو به ارث بردم و …. همین جا هست که به این آیه ی قران دوباره میرسم که خدا برای بنده اش به شدت کافی هست و من در این دنیا ی مادی شاید در شناسنامه خواهر فلانی دختر فلانی و یا همسر فلانی باشم ولی در اصل خدا برای من همه چیز و همه کس هست و از رگ گردن به من نزدیکتر هست .)
      .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم