0

گام ۵۳: علت پرخوری و سیر نشدن در مغز

علت پرخوری
اندازه متن

یکی از رایج ترین دلایل انسان ها برای چاق بودن پرخوری کردن است. عده ای از افراد چاق عقیده دارند بخاطر پرخوری کردن اضافه وزن دارند اما برخی از افراد چاق در تعجب هستند که چرا با این که پرخوری نمی کنند اما چاق هستند.

از آنجا که در ذهن ما پرخوری نقش تعیین کننده در چاقی و لاغری دارد بنابراین آگاهی از علت پرخوری می تواند در روند لاغر شدن بهبود ایجاد کند.

تحقیقات علمی درباره علت پرخوری

مغز انسان مصرف غذا را به دو روش اصلی تنظیم می کند.

  • انرژی مورد نیاز برای بقای انسان توسط هیپوتالاموس محاسبه و از طریق ایجاد پیغام گرسنگی و سیری سطح انرژی را کنترل می کند.
  • با آزاد سازی دوپامین توسط سلول های عصبی میل و هوس به دنبال غذا بودن را مدیریت می کند.

آزادسازی دوپامین باعث ایجاد احساس خوشایند در انسان می شود. ارتباط بین خوردن و ترشح دوپامین باعث شکل گیری سیستم پاداش مغزی می شود. بنابراین ارتباط خوردن با ترشح دوپامین می تواند باعث ایجاد اختلال در خوردن یا همان علت پرخوری باشد.

ارتباط و هماهنگی بین این دو بخش باعث مدیریت سیستم تامین انرژی مورد نیاز بدن از طریق مصرف مواد غذایی می شود.

به زبان ساده تر می توان عملکرد مغز درباره ی خوردن را به این شکل بیان کرد.

من هرچیزی را که انتخاب کنم می خورم تا زنده بمانم.

مغز انسان برای تامین انرژی مورد نیاز بدن برخی از اندام های بدن را به خدمت گرفته است. برای این منظور از طریق عصب واگ که طولانی ترین عصب بدن است این کار را انجام می دهد.

عصب واگ چه تاثیری دارد؟

عصب واگ عملکردهای مختلفی دارد. چهار عملکرد کلیدی عصب واگ عبارتند از:

  • حسی: از گلو، قلب، ریه و شکم.
  • حسی خاص: حس چشایی را در پشت زبان ایجاد می کند.
  • حرکتی: عملکردهای حرکتی را برای عضلات گردن که مسئول بلع و گفتار هستند فراهم می کند.
  • پاراسمپاتیک: مسئول دستگاه گوارش، تنفس و عملکرد ضربان قلب است.

همانطور که مشخص است این عصب تاثیر مستقیم بر عملکرد اعضای مرتبط با غذا خوردن دارد.

سایر اثرات عصب واگ عبارتند از:

  • ارتباط بین مغز و روده: عصب واگ اطلاعات را از روده به مغز می رساند.
  • آرامش با تنفس عمیق: عصب واگ با دیافراگم ارتباط برقرار می کند. با نفس های عمیق، فرد احساس آرامش بیشتری می کند.
  • کاهش التهاب: عصب واگ سیگنال ضد التهابی را به سایر قسمت های بدن ارسال می کند.
  • کاهش ضربان قلب و فشار خون: اگر عصب واگ بیش از حد فعال باشد، می تواند منجر به ناتوانی قلب در پمپاژ خون کافی در اطراف بدن شود.
  • مدیریت ترس: عصب واگ اطلاعاتی را از روده به مغز می فرستد، که با استرس، اضطراب و ترس مرتبط است – از این رو اصطلاح، احساس روده می گویند.

مغز انسان و سایر موجودات از طریق عصب واگ حد و مرز آرامش و میزان مصرف غذا را تنظیم می کند.

این نکته قابل توجه است که بسیاری از افراد چاق عقیده دارند که علت پرخوری آنها استرسی بودن یا عصبی بودن آنهاست.

این ادعا از طرفی می تواند صحیح باشد چون عصب واگ هم بر سیستم عصبی تاثیر دارد و هم بر میزان مصرف غذا موثر است و بنابراین می تواند عصبی شدن باعث افزایش مصرف مواد غذایی جهت ترغیب مغز به افزایش دوپامین شود ولی از طرفی می تواند صحیح نباشد چون مغز و سیستم بدن در جهت نابودی خودش عمل نمی کند و علت پرخوری را نمی توان فقط عصبی بودن دانست.

اگر در زمان عصبی شدن تمایل به خوردن ایجاد شود و با خوردن یکی دو لقمه به آرامش برسیم می توان پذیرفت که تاثیر عصب واگ بر ایجاد تمایل به خوردن است اما اگر به دلیل عصبی بودن از هر ماده خوراکی به هر اندازه ای بخوریم به این بهانه که پرخوری عصبی دارم عقیده اشتباه و گمراه کننده ای خواهد بود.

پرخوری برای آرامش

رابطه سیستم پاداش مغز با علت پرخوری

در مطالعه ای که در فرانسه انجام شد، محققان تاثیر سیستم پاداش مغزی را روی موش ها بررسی کردند.

در این تحقیق به موش ها علاوه بر غذای معمولی، هر روز و فقط برای یک ساعت، فرصت خوردن غذای خوش طعم (غنی از چربی و قند) داده شد.

در این آزمایش موش ها به شکل نامحدود به غذای معمولی خود دسترسی داشتند اما فقط برای یک ساعت در روز به غذای متفاوت که با چربی و قند غنی شده بود دسترسی داشتند.

دانشمندان به تدریج مشاهده کردند که موش ها بیشتر و بیشتر از غذاهای خوش طعم (چرب و شیرین) و کمتر و کمتر از گلوله های غذایی معمولی خود می خورند.

تداوم این برنامه منجر به ظهور یک اختلال غذا خوردن اجباری به نام پرخوری شد.

علت پرخوری موش ها این بود که هر روز بی صبرانه منتظر غذای خوش طعم بودند. ایجاد اشتیاق برای خوردن غذای متفاوت با غذای همیشگی توسط سیستم پاداش مغز بوجود می آید که با هر بار خوردن غذای جدید از طریق ترشح دوپامین به موجود پاداش می دهد.

عملکرد سیستم پاداش مغز منجر به تغییر قابل توجهی در حالات فیزیولوژیکی و متابولیک موشها و همچنین افزایش دوپامین، فرستنده مرتبط با پاداش مغزی شد. و باعث ایجاد رفتار پرخوری اجباری در موش ها شد.

این تیم نشان داد که وقتی موش ها وارد فاز پرخوری اجباری می شوند شبیه به یک دور باطل، پرخوری منجر به یک تغذیه اجباری مبتنی بر پاداش می شود.

به این معنی که هرچه خوردن بیشتر باشد سیستم پاداش مغز با ترشح دوپامین باعث ترغیب موجود به تغذیه بیشتر می شود.

پرخوری جسمی و ذهنی

علت پرخوری در افراد چاق به دو صورت است:

  • پرخوری جسمی
  • پرخوری ذهنی

علت پرخوری بر مبنای پرخوری جسمی به این صورت است که فرد به شکل واقعی از طریق زیاده روی کردن در مصرف غذا به احساس پرخوری جسمی می رسد و این فشار پرخوری به صورت درد شکمی یا سنگین شدن و احساس خواب آلودگی نمایان میشود.

علت پرخوری بر مبنای پرخوری ذهنی به این صورت است که فرد به شکل واقعی پرخوری نمی کند اما در ذهنش از طریق مرور افکار مربوط به پرخوری کردن احساس پرخوری کردن را ایجاد می کند و از آنجا که مغز تفاوت بین اصل و بدل را تشخیص نمی دهد پرخوری ذهنی داشتن برای مغز معادل با پرخوری جسمی می باشد و باعث تحریک و ترشح دوپامین یا سیستم پاداش مغزی می شود.

بنابراین مبارزه کردن با پرخوری از طریق اجرای برنامه های رژیمی یا تصمیم قاطع گرفتن برای پرخوری نکردن تلاش بی نتیجه است چون دستور پرخوری توسط مغز برای ترشح هورمون دوپامین که تامین کننده احساس شادی است صورت می گیرد.

علاوه بر این زمانی که رژیم می گیریم به شکل فیزیکی خودمان را در معرض فشار نخوردن قرار می دهید درحالی که در ذهن افکار مربوط به خوردن مرور می شود و به همین دلیل زمانی که رژیم هستیم دچار استرس و پریشانی می شویم چون در ذهن افکار مربوط به خوردن مرور می شود اما به شکل جسمی این اتفاق رخ نمی دهد و ناهماهنگی بین جسم و ذهن ایجاد می شود.

مرور افکار در ذهن درباره خوردن با خوردن واقعی برای مغز قابل تفکیک نیست بنابراین وقتی رژیم می گیرید اما ذهن شما درگیر خوردن و نخوردن و … است در واقع شاید پرخوری جسمی نداشته باشید اما قطعا پرخوری ذهنی خواهید داشت.

برای رهایی از پرخوری باید این علت پرخوری را تشخیص داد که در اکنون برای ما واضح شده است که علت پرخوری به دلیل دستورات مغزی می باشد بنابراین نیاز است فرمول چاقی و خطاهای مغز چاق را شناسایی و اصلاح کنیم تا به شکل خودبخودی اصلاح در پرخوری و اشتهای ما ایجاد شود.

شاید در نگاه اول این کار به نظر غیرممکن باشد چون از نظر ما دسترسی به مغز نیاز به عمل جراحی دارد اما خبر خوشحال کننده این است که مغز ما از طریق تمرین و تکرار قابلیت بی نهایت بار برنامه ریزی شدن را دارد.

بنابراین ما می توانیم با یادگیری مهارت اصلاح پرخوری و اشتها در مغز و انجام تمرینات مربوطه و البته استمرار در تکرار کردن به راحتی فرمان های مغزی را تغییر داده و به شکل خودبخودی از شر پرخوری کردن خلاص شویم.

این فرایندی است که در همه افراد متناسب به وضوح قابل مشاهده است.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی این قسمت ابتدا محتوایی نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کرده و بعد از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در بخش نظرات این جلسه پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره پرخوری کردن چیست؟ آیا پرخوری کردن را دلیل چاق شدن می دانید؟
  • نگرش شما درباره خودتان چیست؟ خودتان را فرد پرخوری می دانید یا خیر؟
  • با توجه به انواع علت پرخوری که در محتوای نوشتاری توضیح داده شد چقدر دچار پرخوری فیزیکی و چقدر دچار پرخوری ذهنی می شوید.
  • در گذشته که از رژیم گرفتن برای لاغر شدن استفاده می کردید آیا تاثیری بر کاهش اشتها و پرخوری شما داشته است؟
  • استفاده از آموزش های لاغری با ذهن تا کنون چگونه باعث بهبود علت پرخوری یا اشتها خواهد شد؟
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن


برای مشاهده توضیحات و خرید محصول (اصلاح پرخوری و اشتهای مغز) اینجا را کلیــک کنید.

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.96 from 54 votes

https://tanasobefekri.net/?p=33786
برچسب ها:
12 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مهلا
      1403/01/12 11:49
      مدت عضویت: 229 روز
      امتیاز کاربر: 5985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 330 کلمه

      با سلام 

      من با اینکه در سایت هستم و تمریناتش رو انجام میدم  هنوز هم اعتقاد دارم پرخوری باعث چاقی میشه و خلافش هنوز بهم اثبات نشده.

      در گذشته که متناسب بودم خیلی کم هوس میکردم چیزی بخورم به خوردن و آشپزی کردن و یادگرفتن آشپزی و تمام مسایل مربوط به خوردن برام مهم نبود.تا اینکه ازدواج کردم و مهمونی رفتن ها زیاد شد و غذای بیرون خوردن با همسرم هم شروع شد اما اینها هم بنظرم باعث چاقی نمیشد چون قبل ازدواج هم مهمونی ها بودند ،چیزی که باعث شد من اوایل ازدواجم ۵کیلو اضافه کنم این بود که همسرم خیلی منو ترغیب می کرد به خوردن و مدام می گفت بیشتر غذا بخور ،بنظر من این باعث پرخوری من شد که البته چون ذهنم لاغر بود بعد یکسال خودبخود و با افتادن رابطمون تو دور تکرار که دیگه همسرم هم مثه قبل اصرار نمی‌کرد ،لاعر شدم و برگشتم به وزن سابقم .

      یه مثال دیگه هم میزنم؛

      شوهرم  از بچگی بوده و الآنم هم چاق هستند ،یه زمانی با خوردن غذا خیلی معده درد گرفت و فهمیدیم با خوردن غذای چرب اینطوری میشه و من یک سال تمام براش غذای آب پز درست میکردم یه تکه گوشت مرغ با سبزیجات رو آب پز میکردم و هر روز همین غذاش بود حتی اگه مهمونی می‌رفتیم براش درست میکردم و قابلمه غذا رو برمیداشتم می‌بردم خونه میزبان.

      توی این یکسال همسرم خیلی لاغر شد آنقدری که هر کس می دیدش تعجب میکرد و می پرسید که چطوری انقد لاغر شده

      بعد یکسال دکتر فهمید مال کیسه صفرا هست و صفراش رو برداشت و به مرور زمان حالت غذا خوردنش عادی شد و حالت تناسبش هم به هم ریخت و مثه سابق چاق شد.

      به همین دلایل من هنوز اعتقاد دارم پرخوری باعث چاقی میشه و حتی زمانی که با خودم تمرینات سایت رو مرور میکنم ته ذهنم پرخوری و چاقی هنوز به هم مربوط هستند.

      و اعتراف می کنم که الان که چاق هستم نسبت به قبل خیلی پرخورتر شدم .

      هم پرخوری فیزیکی و هم پرخوری ذهنی .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/07/13 16:02
      مدت عضویت: 318 روز
      امتیاز کاربر: 696 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,422 کلمه

      به نام خداوند متعادلم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      علت پرخوری و سیر نشدن 

      استاد روشن بزرگوار سپاسگزارم بخاطر این فایل بی نهایت ارزشمند خداوند بهتون توفیق روز افزون بده 

      من جز اون دسته از افراد چاقی بودم که هم پرخوری فیزیکی داشتم و هم پرخوری ذهنی 

      یعنی وحشتناک‌ترین حالت پرخوری 

      پرخوری فیزیکی 

      به نظرم دو مدل پرخوری فیزیکی داریم 

      ۱-پرخوری یعنی خوردن مقدار زیادی غذا در زمان کوتاه 

      افرادی که این مدل پرخوری رو دارند معمولا هیچ تسلطی بر نحوه خوردن و سرعت خوردن و حجم خوردن خودشان ندارند و تا سر حد خفگی از یک نوع ماده غذایی مصرف می‌کنند و بعد از مصرف ماده غذایی دچار اضطراب و عذاب وجدان میشن و کلی خودخوری میکنن و به خودشون قول میدن دفعه بعد دیگه پرخوری نکنند اما هر بار این رفتار پرخوری و تکرار می‌کنند و جسم اونها به مرور بخاطر احساس‌های بد و فرکانس‌های چاقی به مسیر چاقی کشیده میشه و اونها چاقی درو می‌کنند 

      در گذشته قبل از ورود به سایت تناسب فکری من هم مدام در حال پرخوری بودم فرق نداشت وعده اصلی باشه یا میانوعده یا هله هوله هر آنچه که جلوی من بود تا حد افراط تهوع و خفگی از اون ماده غذایی میخوردم و هر بار میگفتم دفعه بعد درست رفتار میکنم اما دریغ از درست رفتار کردن 

      دقیقا هر بار بدتر از بار قبل عمل میکردم و تمام این احساسهای منفی و پرخوری ها منو به سمت چاقی بیشتر هدایت میکرد.

      ۲-دومین مدل پرخوری فیزیکی قاطی خوری و هرزه خوریه البته این نظر منه چون

       بعضیها فقط وعده های غذایی و پرخوری می‌کنند و چاقند

       بعضی ها فقط هله هوله خوری دارند و چاقند 

      و بعضی‌ها مثل من هر دو رو تجربه کردند 

      در این پرخوری هر چیزی که قابلیت خوردن داشته باشه بصورت پراکنده و پشت سر هم مصرف میشه مثلا چیپس و شیرینی و لواشک و پاستیل یا حتی برگ مو که استاد فرمودند  ……….با اینکه هیچ کدوم اینها ارزش غذایی بالایی ندارند اما شخصی که به پرخوری هرزه خواری گرفتاره مدام در حال مصرف اینجور مواد غذاییه و در آخر هم میگه ای بابا من که چیزی نمی‌خورم چرا چاقم ؟

      همین میان وعده های به ظاهر ساده اختلال پرخوری و در ما بوجود میارن و ما مغزمون عادت میکنه هر چند تایم که بگذره چیزی وارد دهانمان کنیم و این به یک عادت مغزی تبدیل میشه و مغز به هر چیزی عادت کنه دیگه اتوماتیک وار اجراش میکنه بدون دخالت ما 

      منم تا قبل ورودم به سرزمین تناسب فکری بدون احساس نیاز مدام در حال خوردن بودم فرق نداشت چی باشه هر چیزی که قابلیت خوردن برام داشت میخوردم از رب انار و هله هوله بگیر تا غذا و نوشیدنی های مختلف

      زمانی هم که خوراکی نداشتم اینترنتی سفارش میدادم یعنی بارها شده بود غذا هم خورده بودم ولی بازم پیتزا میخریدم یا هله هوله و انگار مفهوم سیری و ظرفیت جسمی برای من تعریف نشده بود 

      پرخوری و هدر رفتن ثروت

      تو خونه ما هزینه خورد و خوراک خیلی بالا بود و ما هر هفته کلی میوه و سبزیجات تازه و هله و هوله و پرکردن کابینت‌ها و یخچال و فریزر و داشتیم و علاوه بر اونها کلی بیرون هم خرید برای خوردن داشتیم و هر تفریحی مصادف بود با انواع پرخوری ها و انواع ولخرجی های خوراکی 

      بارها شده بود چون بوی چیزی و می‌شنیدم و میگفتم هوس کردم و تهیه اش میکردم و مصرف میکردم 

      و کلی دور ریز ثروت نتیجه توجه من به پرخوری و چاقی بود 

      زمانهایی هم که رژیم میگرفتم چون محدود شده بود خوردن‌هام برام ،تحمل رژیم خیلی سخت و زجر آور بود تحمل اون اوضاع اینکه چشمت ببینه دماغت بو بکشه دستت لمس کنه دلت بخواد اما نتونی بخوری 

      همه مواد خوراکی به محض رژیم گرفتن من روی هم تلنبار میشدن خیلی چیزها میگندیدن  و دور ریخته میشدن،ولی من چون با ذهن چاقم خرید میکردم باز هم همچنان خرید کردن‌های من به منوال قبل رژیم ادامه داشت و حالا علاوه بر خریدهای قبلی خریدهای رژیم غذایی خودم هم به سبد خانوار اضافه شده بود و از نظر اقتصادی دور ریز ثروت داشتم 

      وقتی وارد مسیر تناسب فکری شدم نه تنها روش تغذیه من متحول شد بلکه در کسب ثروت هم به مقدار قابل توجهی جلوی هدر رفت ثروت گرفته شد 

      پرخوری ذهنی 

      پرخوری ذهنی هم به نظرم دو مدله 

      ۱-پرخوری که واقعا به شکل فیزیکی اتفاق نمیفته و ما فقط با تصور کردن و یا دیدن کلیپهای خوردن احساس خوردن و در خودمون فعال می‌کنیم مثلا من کلی بازی اینترنتی آشپزی داشتم، کلی پیج غذا و مستر تستر داشتم و از دیدن غذاها و خوراکی ها لذت می‌بردم 

      اگر هم غذا خورده بودم و حتی  به حالت خفگی رسیده بودم  و واقعا نمیتونستم بخورم توی ذهنم واسه خوردن های بعدیم نقشه می‌کشیدم خوب فردا نهار فلان غذا رو با فلان تکنیک بپزم فلان دسر و درست کنم و با ذهنم پرخوری میکردم یا وقتی مستر تسترها رو میدیدم با حسرت نگاه می‌کردم و دهنم آب می افتاد و میگفتم خوش به حالش منم حتما برم اون رستوران یا حتی تلاش میکردم خودم شبیه اون ماده غذایی و درست کنم و مصرف کنم .

      ۲-دومین نوع پرخوری ذهنی به نظرم اینه که واقعا شخص پرخوری نمی‌کنه اما تصورش این است که زیاد می‌خوره و همین ترس از پرخوری مساوی است با چاقی 

      در این مدل پرخوری ذهنی افرادی که رژیم می‌گیرند و بعد از مدتی دچار استاپ وزنی می‌شوند احساس می‌کنند که باید حجم غذایشان را کمتر از مقدار رژیم کنند و احساس پرخوری دارند در حالی که بسیار کمتر از افراد متناسب می‌خورند و این همان پرخوری ذهنی است چون ذهن آنها پرخوری را احساس می‌کند جسم آنها هم چیزی که ذهن باور می‌کند را باور می‌کند و آنها چاق می‌شوند 

      در همین مسیر تناسب فکری هم ما درگیر این پرخوری ذهنی هستیم با اینکه بسیار بسیار کمتر از قبل میخوریم اما چون چیزی به اسم رژیم در برنامه زندگی ما نیست احساس می‌کنیم که نکند پرخوری میکنم و نکند لاغر نشوم و همین تفکر و باور خودش بزرگترین سد لاغری و تناسب ما را بوجود می آورد

       چرا ؟

      چون هر چه در بدن ما رخ میده توسط مغز ما اتفاق میفته اگر میخوایم مثل افراد متناسب زندگی کنیم باید افکار و ذهنمون و از باورهای چاقی پاک کنیم و آموزش‌های لاغری و جایگزین کنیم حتی احساس‌های ما هم منشا مغزی دارند و خیلی از خوردنهای افراد چاق بخاطر ترشحات احساسی در آنها بوجود می آید 

      خوردن در حال شادی یا غم یاعصبی بودن همه اینها بخاطر فرمان‌های مغز است که احساسات را به رفتار تبدیل می‌کند و ما طبق یک الگو و فرمولی که به مغزمون دادیم حالا به محض درک حس شادی یا غم شروع میکنیم بدون فکر کردن به خوردن 

      حتی تند خوردن هم برنامه ای است که خودمان به مغزمان داده ایم و حالا مغز عزیزمان چیزی را به رفتار تبدیل می‌کند که ما به او داده ایم 

      چرا عجله؟چرا تند تند خوردن ؟

      مگر قحطی در راه است یا کسی قصد دزدیدن غذایی که متعلق به من است را دارد ؟

      چرا مثل آپاچی ها غذایی که ساعتها برای پختنش زمان و انرژی می‌گذارم و با عشق به خانواده ام میپزم را باید بخاطر این برنامه قدیمی و نخ نما و زشت که در مغزم ریخته ام( تند تند خوردن )به هدر بدهم ؟

      من متعهد میشوم که  برنامه ریزی های مغزم را تغییر دهم تا رفتارم هم اتوماتیک تغییر کند و به طبع آن جسم من لاغر و متناسب شود 

      اشتها در اصل همان گفتگوی ذهنی است که احساس و تمایل ما رو به طبق الگو و برنامه مغزی که ما بهش دادیم به فرمان خوردن تبدیل میکنه 

      اگر تند تند غذا میخوریم چون مغز ما یاد گرفته و تکرارش میکنه 

      اگر اشتها داریم باز هم به بعضی خوراکی ها ،چون در ذهنمون باهاشون خاطرات شیرین ساختیم برنامه شاد دادیم به مغزمون دیگه فقط کافیه مغز اون ماده رو ببینه سریع چون مغز دنبال تجربه حس شادی و لذته بی درنگ ما رو به مصرف اون ماده هدایت میکنه تا حس شادی و لذت و کسب کنه

      اگر هنگام شادی و نوسانات خلقی میخوریم چون چند بار طبق این فرمول رفتار کردیم وبرنامه ریزی کردیم این و برای مغزمون و برای اینکار مغز ما این احساس را به رفتار تبدیل کرده و عادت شده برامون

      ما باید خودمون و مثل ربات هوشمند ببینیم اگر جایی اشتباهی هست باید برنامه ریزی ذهنی رو آپدیت کرد اگر ویروسی هست آنتی ویروس نصب کنیم باید برنامه ریزی ها رو درست کنیم 

      من میخوام برنامه تند خوردن و اصلاح کنم 

      برنامه پرخوری فیزیکی و ذهنی و اصلاح کنم 

      برنامه قاطی خوری و اصلاح کنم

      برنامه عدم تحرک و اصلاح کنم 

      اگر برنامه ریزی مغزم و درست نکنم جهان و فرکانسها چیزی و سر راه من قرار میدن که من دربارش افکار و باور دارم 

      پس من به چیزهایی فکر میکنم که من و یک قدم به سمت لاغری پیش میبره 

      من در حال بروزرسانی مغزم هستم 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ستوده
      1402/05/23 16:15
      مدت عضویت: 254 روز
      امتیاز کاربر: 1905 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 535 کلمه

      به نام خدا  سلام خدمت استاد عزیز و دوستان متناسب .در گام ۵۳ علت پر خوری و سیر نشدن در مغز را می آموزم.پرخوریه افراد چاق دو دسته هست : پرخوری فیزیکی و پر خوری ذهنی. افراد گروه اول به طور واضح و واقعی زیاد میخورن به قدری که از زیاد خوردن  دچار شکم درد میشوند این افراد افکار ورفتار همسو و چاق کننده دارن گروه دوم افرادی که پرخوری اونها ذهنی است نه واقعی. اونهازیاد نمیخورن ولی فکر میکنن که زیاد خوردند چون موقع خوردن افکار چاق کننده رو مثل ترس از غذاها وترس از چاقی را در ذهنشون مرور میکنن و برای مغز به اندازه خوردن همراه با احساس زیاده روی با زیاد خوردن واقعی فرقی نمیکند در هر دو صورت فرد در ذهنش بیش از حد خورده است و به خاطر همین احساس، مغز دوپامین آزاد میکند و سیستم پاداش مغزی به کار میافتد. ما نباید انتظار داشته باشیم  کاری را که مطابق میل ما نیست و مغز عهده دارکنترلش است را با چیز دیگری غیر از خود مغز اصلاح کنیم. برای اصلاح پر خوری تحت فشار گذاشتن جسم کار بیهوده و مزحکی است چون هیچ نتیجه ای نخواهد داشت. این مغز انسان است که تعیین میکند فرد چگونه وچه مقدار غذا بخورد پس برای نتیجه ی دلخواه خودمون باید مغزمون رو برنامه ریزی صحیح بکنیم فرمولهای اشتباه رو شناسایی کنیم وبا فرمولها وباورهای صحیح جایگزین کنیم همین کاری که الان میکنیم حالا فرقی نمیکنه در چه زمینه ای باشه .لاغری باشه یا سایر جنبه های زندگیمون . قبل از آشنایی با سایت من هم فکر میکردم چاقی به خاطر زیاد خوردنه و خبری از افکار چاق کننده نداشتم .من فکر می کنم پر خوری هم درجاتی داره یعنی کسی که خیلی اضافه وزن داره پر خوریه بیشتر ی هم داره و کسی که چاقی کمتری داره پر خوریه کمتری داره البته به خاطر حجم فرمولهای ذهنیش. من دچار پر خوری فیزیکی بودم ولی نه در حد درد شکمی و یا خفگی فقط میدونم که بیش از نقطه ی سیری می خوردم و اضافه وزن من هم در حد ۷یا۸ کیلو هست .اما احساس پر خوری دارم وقتی غذا میخورم فکر میکنم خیلی زیاد خوردم ولی وقتی به اندازه ی غذام دقت میکنم میبینم خیلی زیاد نبوده فقط چون کمی از مقدار نیاز بدنم بیشتر بوده احساس میکنم که خیلی زیاد خوردم پس من پر خوری ذهنیم بیشتر از پر خوریه فیزیکیم هست .تا الان من ۳ بار رژیم گرفتم که بعد از اتمام دچار ولع بیشتر برای خوردن غذا شدم و کمی چاقتر شدم . من چند ماه هست که از آموزشها استفاده میکنم. به لطف آموزه ها وتلاش خودم برای تغییر فرمولها ونگرشهای اشتباه الان مقدار غذا خوردن من در وعده های غذایی تقریبا نصف شده و حتی میان وعده ای هم نمیخورم چون ولع من به خوردن  کمتر شده. اما از نظر ظاهری تغییری در جسمم نمیبینم و به نظرم هنوز به اندازه ی کافی فرمولهای ذهنیم و دستورات مغزم وهمچنین عادتهای غذاییم تغییر نکردن وباید تمرین وتکرار کنم تا بالاخره تغییرات در جسمم خودشون رو نشون بدن.خدا رو بینهایت شکر میکنم که راه درست خوشبختی رو به من نشون داد.  آرزوی تناسب و خوشبختی در تمام جنبه های زندگی برای شما استاد گرامی و دوستان عزیزم را دارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/05/18 07:25
      مدت عضویت: 368 روز
      امتیاز کاربر: 21370 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 779 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیر و شادی

      استاد در این فایل علت پرخوری و سیر نشدن را توضیح دادید خیلی ممنون که علت پرخوری را توضیح دادید و من متوجه شدم که پرخوری من از بدو تولد تا سن 23 سالگی پرخوری با احساس درد شکم بوده است من بارها شنیده بودم که قبل از سیر بشی دست از غذا خوردن بکش و من اصلا نمیتوانستم به این طریق عمل کنم و همیشه تا جایی میخوردم که احساس خفگی و یا درد شکم را احساس میکردم واگر غذایی سر سفره اضافه بود بیا بخور ثوابشو را ببر من همیشه پیش تاز بودم و جالبه درخانواده هم جا افتاده بود که من هنوز برای خوردن معده ام جا دارد وکم کم رسیدم به وزن 80کیلو و بعد از ازدواج  به وزن 119 کیلو در دومین بارداری و بعد از بارداری با گرفتن انواع رژیم برای لاغری و کم خوردن من به گروه دوم امدم یعنی اینکه کمتر میخوردم ولی از طریق ذهن چاق من هرروز چاق تر میشدم و توانستم وزن خودرا برسانم به 100کیلو و به مدت 13 سال من 100کیلو تا 95 بودم و بعد از زایمان سوم دوباره 109 و در بارداری چهارم 106 شدم و همیشه این اعتقاد درمن بود که من بدن من دروزن 100 کیلو میماند و پایین نمیاید و بعد از گرفتن رژیم و انواع قرصهای و دمنوشها روی وزن 100تا 98 باقی ماندم و این فرمول ذهنی که من برای همیشه چاق میمانم در ذهن من پررنگ بود تا جایی که به انواع بیماری کمر درد و کم خونی و دیابت و چربی و تیروئید مبتلا شدم یک روز درمنزل بودم و از چاقی خودم خسته شده بودم یک تبلیغ از لاغری دکتر کرمانی آمد و تخفیف زده بود من گفتم بزار ببینم چی میشه در حالی که امیدی هم به لاغری نداشتم بعد از تهیه برنامه دکتر 12 کیلو کم کردم خیلی خوشحال شدم و در همین حین با لاغری با ذهن هم آشنا شدم دیگر برنامه دکتر کرمانی را ادامه ندادم چون دیدم حرفهای اقی عطاری روشن خیلی واقعی هستند و من تا کی میتوانم رژیم بگیرم و چقدر احساس خوب دراین روش است که همین کاهش فشار به ذهن بود پس تصمیم گرفتم هرگونه روشی را لغو کنم و فقط این روش را انجام بدهم و خدا را شکر تا الان 3 ماهه اضافه وزنی نداشتم وروی وزن 89 ماندم واین یکی دیگر از موانع لاغری درمن شده است ولی من با اعتماد کامل به این روش ادامه میدم هنوز خیلی فایل است که باید گوش بدم تا اگاهیهای من اضافه بشه 

      استاد من هنوز هم پرخوری(نه به شدت قبل ) و ناخونک زدن را دارم و بعد از پرخوری میگم دیدی دوباره پرخوری کردی و همیشه میگم که غذا خوردن باعث چاقی درمن نمیشه و غذا به من ضرر نمی رسانه و لی ته مغزم میگه چرا همین طوره و همه چاقها با پرخوری چاق شدند ومن دارم به اندازه میخورم ولی نمیدانم چرا چند وقتی توجهم رفته به سمت شکمم و میگم کی میشه این شکم کوچک بشه و فکر میکنم روزبه روز بزرگ تر میشه و من دارم دوباره چاق میشم لطفا برای این موضوع من را راهنمایی بفرمایید میدانم که باید بیخیال اندام چاق خودم بشم و فقط به لاغری توجه کنم آیا راه حل بهتری  وجود دارد ؟ ممنون میشم بهم بگید

      گرش شما درباره پرخوری کردن چیست؟ آیا پرخوری کردن را دلیل چاق شدن می دانید؟ پرخوری باعث چاق شدن افراد خواهد شد . بله چون همیشه چاقها بیشتر افراد متناسب غذا میخورند 

      • نگرش شما درباره خودتان چیست؟ خودتان را فرد پرخوری می دانید یا خیر؟ من با پرخوری چاق شدم و الان هم در گروه دوم افراد چاق هستم . بله من خودم را فردی پرخور میدانم که بعضی مواقع نمی توانم جلوی پرخوری خودم را بگیرم 
      • با توجه به انواع علت پرخوری که در محتوای نوشتاری توضیح داده شد چقدر دچار پرخوری فیزیکی و چقدر دچار پرخوری ذهنی می شوید. من الان کمتر دچار پرخوری فیزیکی هستم ولی بعد از خوردن بعضی از غذاها دچار پرخوری ذهنی هستم 
      • در گذشته که از رژیم گرفتن برای لاغر شدن استفاده می کردید آیا تاثیری بر کاهش اشتها و پرخوری شما داشته است؟ بله چون طبق برنامه و با مقدار مشخص و ساعت  باید غذا میخوردیم 
      • استفاده از آموزش های لاغری با ذهن تا کنون چگونه باعث بهبود علت پرخوری یا اشتها خواهد شد؟ خیلی ترس از چاقتر شدن در من بهتر شده ولی بازهم بعضی از مواقع درخوردن بعضی از غذاها ذهنم میگه خوردن این غذا باعث چاقی خواهد شد 
      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
      • که افراد چاق دو نوع هستند 1- افرادی که با پرخوری فیزیکی چاق میشوند 2- افرادیکه با پرخوری در ذهن چاق میشوند 
      •  
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهربانو باقری
      1402/04/30 15:10
      مدت عضویت: 1378 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,403 کلمه

      عرض سلام و احترام  ▪︎ 

      فایل آموزشی  علت پرخوری و سیر نشدن در مغز ▪︎

      گام  ۵۳  از دوره صدگام  ▪︎ 

              <<<<<<<<<<<<<>>>>>>>>>>>>>

      ■   ابتدا باید  نکات آموزشی این فایلو  بخوبی یاد بگیریم  تا بتونیم  تمرین  خواسته شده  مد نظر استادو که پاسخ به چند سوال هست رو انجام بدیم 

      برای اینکه بیشتر بتونم روی موضوعات این فایل تمرکز داشته باشم بهتر دیدم در ابتدای دیدگاهم سوالهارو به خودم یادآوری کنم …من باید  به اینا جواب بدم ▪︎

      ■  پنج سوال مطرح شده به این شرحند : 

      1●نگرش شما درباره پرخوری کردن چیست؟ آیا پرخوری کردن را دلیل چاق شدن می دانید؟

      2●نگرش شما درباره خودتان چیست؟ خودتان را فرد پرخوری می دانید یا خیر؟

      3● با توجه به انواع علت پرخوری که در محتوای نوشتاری توضیح داده شد چقدر دچار پرخوری فیزیکی و چقدر دچار پرخوری ذهنی می شوید.

      4●در گذشته که از رژیم گرفتن برای لاغر شدن استفاده می کردید آیا تاثیری بر کاهش اشتها و پرخوری شما داشته است؟

      5●استفاده از آموزش های لاغری با ذهن تا کنون چگونه باعث بهبود علت پرخوری یا اشتها خواهد شد؟

              <<<<<<<<<<<<>>>>>>>>>>>

      پاسخ به سوال  اول  :

      ●نگرش شما درباره پرخوری کردن چیست؟ آیا پرخوری کردن را دلیل چاق شدن می دانید؟

      آدمهای چاق  پرخوری رو مهمترین دلیل چاقیشون می دونن  ….  چرا که صد ساله دانشمندان علم تغذیه  میگن  شما پرخوری کردی  که چاق شدی  غذاهایی که می خوری  پر از کالری و انرژیه…..  زیادی ام که می خوری  می خواسته چاق نشی ؟  خوب شدی …  خود من  زمانی که  بیست سال بیشتر نداشتم و تا قبل از اون دو فرزند  شیر به شیر به دنیا آوردم  افکار مربوط به چاقی  تمام فکر و ذکر منو به خودش مشغول  کرد چرا ؟  چون  قبل ازدواجم  ۴۵ کیلو بودم در نهایت لاغری  و پنج کیلو زیر حد استاندارد  وقتی بچه هام به دنیا آمدن و از شیر خودم  سیرشون می کردم  بازم لاغرتر شدم  .. خیلی برام رنج آور شده بود هر کی می رسید  با تعجب می گفت  تو داری محو میشی از روی زمین  نکنه  شوهرت خسیسه  غذا  بهت  نمیده بخوری … می گفتم نه اینطور نیست  اندازه خودمون داریم  همیشه گوشه انبار مواد غذایی  یه کیسه پنجاه کیلویی برنج  داریم  ..همچینم نیست  نداشته باشیم که بخوریم  ..می گفتن خوب پس چته  ؟  می گفتم  تمام شیره جون منو  این دوتا بچه گرفتن   شیر دادن لاغرم کرده   فعالیتم زیاده  بالاخره دوتا بچه و شوهری که غروبا از سرکار می آد غذا می خواد آسایش می خواد  این دوتا  ووروجکم که  جون واسه من  نمی ذارن …  خلاصه که بدجوری از لاغر بودنم شاکی بودم و حسرت این خانومای گوشتالو  رو می خوردم  واقعا  در برابرشون احساس ضعف و کمبود  می کردم  …طبیعیه که دنبال راه حل بودم  باید هر جور شده چند کیلو چاق می شدم   …مادرم که می گفت تو تا سی سالت نشه چاق نمیشی  چون بردی به خودم  …زن همسایه می گفت  شاید مادرت درست میگه  ولی من  با خوردن چاق شدم  …کیلو کیلو شیرینی زبون  می آد تو خونه ی من  با چایی  صبح و عصر می خورم  چون عاشق شیرینی ام   خوراک ناهار و شامم  که برنجه  ….صبا  نصف بربری رو با چاییم می خورم  …  این حرفا  رو که می شنیدم که خودش نمونه عینی اون بود  باور کردم که با پرخوری میشه  براحتی چاق شد  .. اما هر کار می کردم هر چی می خوردم  عین اون خانوم  پرخوری کنم  نمی شد …  پررنگ ترین باور چاق کننده در من  همون  حرفی بود که از مادرم شنیدم   که می گفت  تو تا سی سالت نشه چاق نمیشی  ….برا همین  حرفای اون خانومو  نمی تونستم به واقعیت  جسمم  تبدیل کنم  …  هر کاری کردم که نتونستم برنامه  پرخوری رو  به اون شکل  در رفتار غذاییم جا بندازم  چون حرف مادرم توی ذهنم  تکرار می شد  باید  بشی سی سال …سی سال ….سی سالت بشه  …خوراک بی فایده اس ….هر چقدر به سی  سال نزدیکتر می شدم  انتظارم برای چاق شدن بیشتر میشد  با ذوق و شوق منتظر جشن تولد  سی سالگیم بودم … 

      بالاخره  مرز سی سال رو رد کردم  عاشق خوردن هم که بودم  …به هیچ وجه  کسی بهم نگفت تو استعداد  لاغری داری هیچوقت چاق نمیشی   یه چیزی  بهم گفته شد که امکان وقوع داشت   :   حرص و جوش نخور   تحرکتو  کم کن   صبور باش سی سال رو رد کنی   و بالاخره  سال ۷۶ به بعد این اتفاق افتاد  پیش زمینه چاقیم اتفاق افتاد ..بخور و بخوابم که شده بودم  ..اشتها و میلم به غذا  بیشتر شد   و دیگه  می دونستم  که  بزرگترین مانع چاقیم رفع شده  چیزی بود که به گذشت زمان  نیاز داشت  و زمانش  سپری شد  …از نظر ذهنی  قبول کردم  که  دیگه  میشه چند کیلو به وزنم‌ اضافه بشه  و شد….. 

        زمانی که لاغر بودم‌  چشم از استخوانی بودن هیکلم برداشته بودم و  منتظر وقوع شرایطی خاص  بودم و چون حرف مادرمو  کاملا قبول داشتم  باور  داشتم که  پیش بینیش رد خور نداره  و من بالاخره چاق میشم   و   شدم …

      چون علت اصلی  چاقیمو  علاوه بر شرط سنی پرخوری  می دونستم هنوزم  این طرز فکر  روی نگرشم  نسبت به خودم  سایه انداخته  و فکر می کنم  اگر میانوعده نخورم و در وعده ها زود سیر بشم   و فواصل  وعده ناهار تا شامم بشه ۶ الی ۸ ساعت  و در وعده  صبحانه چای شیرین نخورم  لاغر میشم …  ( امروز  دو روزه  چای شیرین  صبحانه ارو نخوردم  …  امید دارم همانطوری که استاد عزیزمون  یکشبه  سیگارو  ترک کرد  منم  برای همیشه با چای شیرین صبحانه  خداحافظی کنم …چای شیرین  چاقی نمی آره  اما میزان خوردن هر نوع خوراکی که همراهش باشه ارو   بیشتر می کنه  انگار یک اهرمی هست  جهت تشویق به بیشتر خوردن …اینه که مارو چاق می کنه  نه خوده چای شیرین  )

      یعنی در ذهن من  لاغر شدن  ارتباط  تنگاتنگی با نخوردن یا کمتر خوردن داره …. 

      سوال دوم :●نگرش شما درباره خودتان چیست؟ خودتان را فرد پرخوری می دانید یا خیر؟

      من فکر می کنم  بزرگترین مانع  لاغری من در حال حاضر اینه که فکر می کنم  با خوردن میانوعده    دارم زیادی می خورم  و در وعده ها  زود سیر نمیشم  پس لابد زیادی می خورم  پس در نتیجه  انتظار لاغری در این شرایط از خودم  ندارم  چون مغز من برای خوردن میانوعده زودتر از ۴ ساعت  فشار می آره  راحتم نمی ذاره  نمی دونم چه فرمولایی  دو ساعت بعد از غذا  در مغز من مرور میشه  که منو  عین ربات وادار به خوردن می کنه  فقط دلخوشیم اینه  در خوردن میانوعده در این حالت  اندازه ای می خورم که احساس فشار ذهنی برطرف بشه  …  ولی با اینحال  بازم  زیادی می دونم خوردنشونو  و اعلام نارضایتی می کنم ▪︎  

      سوال سوم  :

      ● با توجه به انواع علت پرخوری که در محتوای نوشتاری توضیح داده شد چقدر دچار پرخوری فیزیکی و چقدر دچار پرخوری ذهنی می شوید.؟

      قبل از پاسخ به این سوال   یادآوری   توضیحی  که  استاد درباره  انواع پرخوری بیان فرمودن   ضروری به نظر می آد :

      علت پرخوری در چاقها به دو شکله :

      • پرخوری جسمی

      • پرخوری ذهنی

      علت پرخوری بر مبنای پرخوری جسمی به این صورته  که فرد  واقعا  با زیاده روی کردن در مصرف غذا به احساس پرخوری جسمی می رسه و این فشار پرخوری به صورت درد شکمی یا سنگین شدن و احساس خواب آلودگی نمایان میشه ▪︎

      با این حساب  و با این تعریفی که استاد از پرخوری جسمی  بیان کردن  با اطمینان  می تونم  بگم  من  پرخوری جسمی ندارم  بعداز  غذا  سنگین نمیشم  ،درد و فشار  روی دل  ندارم ، خوابالود نمیشم …   منتها  چون  بیماری  ورم معده دارم  با خوردن  کمترین  میزان غذا  خصوصا  حبوبات و مایعات مثل انواع آشها  و حتی آب خالص     خیلی زود احساس پرخور بودن و‌پرخوری کردن   پیدا می کنم‌ …..) 

      در این جلسه  یاد گرفتم که علت پرخوری بر مبنای پرخوری ذهنی به این صورته که فرد به شکل واقعی پرخوری نمی کنه اما در ذهنش با مرور افکار مربوط به پرخوری کردن احساس پرخوری کردن رو ایجاد می کنه  و از جایی که مغز تفاوت بین اصل و بدل رو تشخیص نمی ده پرخوری ذهنی داشتن برای مغز معادل با پرخوری جسمیه  و باعث تحریک و ترشح دوپامین یا سیستم پاداش مغزی می شه .

      ( با این حساب  می تونم بگم که  احساس  پرخوری در  من  واقعی نیست   چون علائم پرخوری واقعی رو ندارم  اما بر اساس یک تفکری  با خوردن  میانوعده ها با اینکه  کم و ناچیزن  احساس یه آدم پرخور  بهم دست میده …میگم چرا  من قبل از ۴ ساعت  میل به خوردن پیدا می کنم  ؟  سوال من باعث نمیشه این میل نیاد ..می آد و   انگار ذهن و مغزمو فلج می کنه  یعنی تا اون چیزی که  میشه به عنوان میانوعده خورد  رو نخورم  حتی کم ،   آروم نمیشم  ،  می خورم اما  ناراضی ام …   حتی قبل از تجربه احساس  تمایلم به مصرف  میانوعده  دچار استرس و ناراحتی  میشم  اما  یه جورایی  منتظرشم  …   گاهی خودمو  سرزنش می کنم  میگم  وقتی  نیاز به دستشویی  پیدا می کنی   قبلش  استرسی میشی  که ای وای  الانه که   بخوام برم دستشویی  یا میری  میشینی  دم  در  منتظر ش میشی که بیاد ؟    چرا  برای خوردن در زمان خاص  انتظار می کشی  انتظاری  توام با  هیجان و عصبانیت و نگرانی  …..     استاد خداییش  وضعم  خیلی خرابه ها    …..      خیلی نیاز به کمک فکری شما دارم   خودم  بخوبی  می فهمم  اوضاع  روحی و فکریم اصلا   مساعد نیست  )

      ادامه درس :

      حضرت  استاد  عقیده دارن بنابر توضیحات داده شده  مبارزه کردن با پرخوری از طریق اجرای برنامه های رژیمی یا تصمیم قاطع گرفتن برای پرخوری نکردن تلاش بی نتیجه است چون دستور پرخوری توسط مغز برای ترشح هورمون دوپامین که تامین کننده احساس شادیه  صورت می گیره ▪︎

      ( با آگاهی  این قسمت  به این نتیجه می رسم که  تصمیم من  مبنی بر نخوردن میانوعده  و فشار وارد کردن به منظور  طولانی کردن  فواصل بین وعده ها  کاری  بیهوده و بی نتیجه برا  منه  .و باید دست از این فاصله گذاری های  دستی و آگاهانه  بردارم .به زبان بدنم گوش بدم  و باهاش تا حدی که شدت فشار مغزیمو  کم کنم کنار بیام عصبی نشم احساسمو بد نکنم    باهاش نجنگم و   به دستور مغزی صادر شده  جواب مثبت بدم  اما هیچ ایرادی نداره  در لیست خوراک روزانه نارضایتی رو  ثبت کنم   و  زیاده روی هم نکنم  باید مثل مادری رفتار کنم که بهانه گیری بچه اشو با دادن یه شکلات  ساکت می کنه   …  در اینصورت  حتی اگر  موقت چاقتر هم بشم جای نگرانی نیست ▪︎ ) 

      علاوه بر این زمانی که رژیم می گیریم به شکل فیزیکی خودمونو  در معرض فشار نخوردن قرار می دیم  درحالی که در ذهن ، افکار مربوط به خوردن مرور می شه و به همین دلیل زمانی که رژیم هستیم دچار استرس  و اضطراب  می شیم  چون در ذهن افکار مربوط به خوردن مرور می شه  اما به شکل جسمی این اتفاق رخ نمی ده  در نتیجه  ناهماهنگی بین جسم و ذهن ایجاد می شه.مرور افکار در ذهن درباره خوردن  با خوردن واقعی برای مغز قابل تفکیک نیست بنابراین وقتی رژیم می گیریم‌ اما ذهن درگیر خوردن و نخوردنه …  در واقع شاید پرخوری جسمی نداشته باشیم اما قطعا پرخوری ذهنی خواهیم داشت.▪︎ 

      (  برداشت من از این قسمت  این هست که  فشاری که من در نخوردن  میانوعده  به خودم وارد می کنم   مثل همون رژیم گرفتنه  شاید با فشار بخوام نخورم و موفق هم بشم اما  مرور افکار مبنی بر خوردن   نتیجه دلخواه منو  خنثی می کنه  …  یعنی پرخوری جسمی   ندارم   اما به پرخوری ذهنی گرفتار میشم …مغز من   پرخوری واقعی که جسمانی هست با  پرخوری  ذهنی   براش فرقی نداره  در هر صورت  دوپامین رو ترشح می کنه و تصور می کنه که  حسابی خوردم  که نتیجه اش چاق موندن   منه   ….) 

      سوال چهار :

      ●در گذشته که از رژیم گرفتن برای لاغر شدن استفاده می کردید آیا تاثیری بر کاهش اشتها و پرخوری شما داشته است؟

      به هیچ وجه  تاثیر  نداشت  تمایل به خوردن رو در من به شکل  تصاعدی  بالا می برد حرص و ولع  خوردن رو چند برابر می کرد به این دلیل که  : 

      زمانی که رژیم می گرفتم به شکل فیزیکی خودمو در معرض فشار نخوردن قرار می دادم  درحالی که در ذهنم ، افکار مربوط به خوردن مرور می شد و به همین دلیل  استرس می شدم  اضطراب پیدا می کردم‌ چرا که   در ذهن من  افکار مربوط به خوردن مرور می شد  اما به شکل جسمی این اتفاق رخ نمی داد  در نتیجه  بین جسم و ذهنم   ناهماهنگی اتفاق می افتاد  و به تله  پرخوری ذهنی می افتادم ▪︎ 

      سوال  ۵ :

      ●استفاده از آموزش های لاغری با ذهن تا کنون چگونه باعث بهبود علت پرخوری یا اشتها خواهد شد؟

      من وقتی  آموزش ببینم  می فهمم که برای رهایی از پرخوری باید  علت پرخوری رو‌ تشخیص  بدم‌▪︎ الان دیگه  برای ما واضح شده که علت پرخوری به دلیل دستورات مغزی است  بنابراین  نیاز هست که  فرمول چاقی و خطاهای مغز چاق رو  شناسایی و اصلاح کنیم تا به شکل خودبخودی اصلاح در پرخوری و اشتهای ما ایجاد بشه ▪︎

      چون از نظر ما دسترسی به مغز نیاز به عمل جراحی داره   در ابتدا  این کار نشدنی به نظر  می آد  اما خبر خوشحال کننده اینه که مغز ما از طریق تمرین و تکرار قابلیت بی نهایت بار برنامه ریزی شدن رو داره ▪︎

      حضرت  استاد  عقیده دارن ما می تونیم با یادگیری مهارت اصلاح پرخوری و اشتها در مغز و انجام تمریناتش و  استمرار در تکرار کردن به راحتی فرمان های مغزی رو تغییر بدیم  و به شکل  اتوماتیک از شر پرخوری خلاص  بشیم ▪︎ 

               ■●■●■●■●■●■●■●■●■ 

      استاد عزیزم  بابت  این فایل آموزشی عالی از شما  ممنونم   ….. راه درست رو  پیدا کردم   بر من واجب و ضرورته  که  دوره تکرار  رو ازجلسه ۴۱ به بعد رو  رها کنم  و بیام  با تمرکز  و دقت بیشتر  دوره  ارزشمند اصلاح پرخوری در مغز رو  از سر بگیرم  و با عمل به دانسته های این دوره  در ادامه مسیرم به سمت  متناسب شدن  تحول ایجاد کنم  و به مقصد خودم  نزدیکتر  بشم ….  از شما سپاسگزارم   امیدوارم  تمرین امروز رو  جوری انجام داده باشم که  رضایت شما رو هم در پی داشته  باشه ….  خودم که خیلی راضی ام  فکر می کنم خوب  انجام دادم  خودم رو آماده می کنم برای شرکت مجدد  در دوره  اصلاح اشتها در مغز ….

      جا داره  از بروز رسانی مجدد  دوره  اصلاح  اشتها و پرخوری در مغز از شما  استاد  توانا و بلندنظر تشکر ویژه داشته باشم  …خیلی خیلی لطف کردید که به جای اینکه  جلسات ویدئویی جدیدتون رو در دوره پیشرفته  لحاظ کنید  به دوره اصلاح  اضافه می کنید … فعلا که شاید خیلی ها نتونن  دوره پیشرفته ارو  تهیه کنن  با  محبت و بلند نظری  شما  از آگاهی های  کم نظیر  دیگه ای  بهره مند میشیم   به یاری خدا با عمل کردن به  این آگاهی ها و گرفتن نتیجه  دلخواه   زحمات شما رو جبران کنیم ….آمین  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار FARIDEH. T
      1401/06/02 21:30
      مدت عضویت: 1249 روز
      امتیاز کاربر: 4883 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 553 کلمه

      به نام خداوند آرامش بخش دلها

      عرض سلام وادب حضور محترم استاد عزیز وهمراهان گرامی ، 

      ضمن تشکر از این فایل ارزشمند ،موردی که من را وادار به تفکر درمورد صحبت‌های شما در این فایل کرد ،این بود که بیشترین فرمول‌های که در ذهن ما وجود دارد بخصوص در ذهن افرادچاق این است که ما در وهله اول یکسری از مواد غذایی را در ذهن خودمان درطول عمرمان تفکیک کرده به نام چاق کننده ولاغر کننده! به این صورت که از قدیم برای ما مسجل ومعلوم شده بود که بطورمثال : برنج چاق کننده است 

      نان چاق کننده

      شیرینی وبستنی چاق کننده 

      روغن وچربی چاق کننده 

      شکلات چاق کننده 

      ودرعوض آبلیمو لاغر کننده

      انواع سرکه ها لاغر کننده

      انواع ترشیجات ها لاغر کننده وغیره 

      به همین علت در هرزمانی که از این مواد غذایی چه چاق کننده وچه لاغرکننده استفاده می کردیم ویا می کنیم این فرمولها چون در ذهن ما وجود داشته یا دارد ،همان اثری را می کند که ما باورش داریم واون اثر ویا فرمول نهادینه شده درمغز ما فرمان چاقی ویا لاغری را به جسم ما می دهد! 

      پرخوری یک نوع اعتیاد است که براثر تکرار وتکرار آن عمل تبدیل به یک عادت می شود در یک فرد ک،ه البته من افراد لاغری  را هم دیده ام ویا دیده اید که با وجود پرخوری لاغرند ولی تنها فرق افراد چاق ولاغر  در بسته اطلاعاتی  ذهن افراد است که انهارا ازهم متمایز می کند.وهمه اینها بستگی دارد که در ذهن افراد چه برداشت ونگرشی نسبت به ان مواد غذایی داشته باشند.

      به همین علت من افرادچاقی را دیده ام که باوجود اینکه خیلی کم غذا می خورند نسبت به افراد لاغر بازهم چاقند .

      متاسفانه  ما خانمها چون همیشه نسبت به مواد غذایی بیشتر از آقایون حساستریم ،بیشتر هم ما تاثیر پذیرتر از آقایون هستیم .

      اغلب من آقایون جوانی را می بینم که زیاد هم غذا می خورند ولی چون اصلا به چاق کنندگی آن مواد غذایی اصلا فکر نمی کنند همچون خانمها ،با این وجود لاغرند.

      به عقیده من ما ابتدا باید ریشه ای این مسئله را با خودمون حل کنیم ،چون من هنوز خودم از مواد غذایی چاق کننده در ذهنم ترس دارم وتصمیم قاطع خودم را گرفته ام که این ریشه بد گمانی ام را نسبت به بعصی مواد غذایی را در ذهنم ترمیم کنم با تکرا روتمرین زیاد!

      اشتها به عقیده من  یک مجموعه ای از هوس هاو وسوسه هاست ،اشتهابیشتر یک تحریک عصبی توسط کانالهای عصبی است .گاهی اتفاق افتاده که می گوییم ،من هوس یک بستنی کردم ویا بادیدن شیرینی خامه ای تحریک عصب بینایی شده ایم وشروع به خوردن کردیم ویا یک غذا ی موردعلاقه خودمان را دیدیم 

      بیشتر از آن خوردیم ،درواقع اضافه بر نیاز جسمی مان!

      که البته استاد راه حل این مشکلات را در تمرینات آموزشی داده اند،

      گاهی از بوی غذایی تحریک شده وبیشتر خورده ایم واین تحریک عصبی در واقع همان اشتهاست.

      و چون آن موادغذایی در ذهن وفکر ما به عنوان مواد غذایی چاق کننده ثبت شده ،به این علت است که به محض زیاده روی ویا استفاده  از آنها مغز فرمان چاق شدن را به جسم ما می دهد .

      وتنها راه حل این مشکل این می باشد به قول استاد عزیز  که ما هر چقدر که می توانیم با تکرار آموزش‌های ذهنی ای موارد را در ذهنمان  کم وکمتر کنیم.

      این بود برداشت من از این فایل موثر امروزم .

      با آرزوی سلامتی وسرافرازی وموفقیت برای تک تک شما عزیزان به نوشتن تمرین امروزم خاتمه می دهم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم