0

گام ۵۵: پرخوری عصبی و چاقی

پرخوری عصبی و چاقی
اندازه متن

پرخوری عصبی و چاقی یکی از مهمترین موانع افراد برای لاغر شدن است. آنها عقیده دارند پرخوری عصبی دلیل چاقی آنهاست و چون نمی توانند عصبی نشوند هرگز نمی توانند لاغر شوند.

ارتباط افکار و رفتار

همانگونه که میوه سیب نتیجه رشد و نمو و تلاش درخت سیب است، شرایط زندگی ما هم نتیجه طرز فکر و نگرش ما می باشد.

افکار و رفتار

جسم به عنوان نمایشگر وضعیت ذهن می تواند معیار مناسبی برای سنجش میزان سلامت روح و روان ما باشد.

همانگونه که عمل فتوسنتز در گیاهان باعث ادامه حیات گونه های گیاهی است، احساس در انسان ها تعیین کننده ادامه نسل و طریق زندگی انسان است.

بسیاری از افراد چاق عقیده دارند دلیل چاقی آنها پرخوری عصبی است.

آنها معتقدند وقتی به هر دلیل عصبی می شوند تمایل آنها به شدت افزایش می یابد به شکلی که قادر به کنترل آن نیستند.

در سال های اخیر که دوره های آموزشی لاغری با ذهن به صورت آنلاین برگزار می شود بارها در نوشته های شرکت کننده ها با این سوال مواجه شده ام که: برای مقابله با پرخوری عصبی و چاقی چه کنم؟

در محتوای آموزشی سعی من ارائه راهکارهای عملی به هنرجویان برای جلوگیری از قرار گرفتن در معرض خطر است.

درست است که برای مواقع خطر راهکارهای متنوع ارائه شده است اما بهتر آن است که قبل از وقوع حادثه به فکر پیشگیری باشیم.

اگر مهارت پیشگیری از قرار گرفتن در شرایط احساس بد را بیاموزیم انرژی بسیار کمتر از زمانی که در احساس بد قرار بگیریم و سعی کنیم احساس خود را خوب کنیم صرف خواهیم کرد.

برای یادگیری مهارت پیشگیری باید عوامل ایجاد کننده احساس بد را شناسایی کنیم.

پرخوری عصبی و چاقی

پرخوری عصبی و چاقی

تنها عامل تاثیر گذار در شکل گیری احساس بد، افکار می باشد.

شاید عقیده داشته باشید عوامل بیرونی مانند برخورد دیگران، شرایط جامعه و … باعث ایجاد یا تحریک کننده احساس در ما می شود اما باید به این نکته توجه کنید که هنگام مواجه شدن با عوامل بیرونی ابتدا افکار در ذهن شما شکل می گیرند.

سپس افکار توسط شما مرور می شوند و قدرت می گیرند و سپس تبدیل به احساس می شوند.

ممکن است این فرایند به قدری سریع رخ دهد که نتوانیم مراحل ایجاد و تبدیل افکار به احساس را درک کرد اما هر احساسی در نتیجه مجموعه ای از افکار شکل می گیرد.

عوامل بیرونی مشابه باعث ایجاد افکار مشابه و تکرار این افکار باعث شکل گیری احساس مشابه در افراد می شود.

قرار گرفتن ما در معرض عوامل بیرونی تقریبا مشابه باعث می شود افکار مشابه با افکار قبلی در ذهن ما ایجاد و در نتیجه احساس تکرار شوند در ما شکل بگیرد.

دلیل سرعت بالای تبدیل عوامل بیرونی به افکار و در نتیجه شکل گیری احساس در ما، تکراری بودن آنها می باشد.

شما در زندگی روزمره فعالیت های زیادی را به صورت ناخودآگاه فقط به دلیل تکراری بودن انجام می دهید.

مثلا رانندگی می کنید بدون اینکه به تک تک مراحل رانندگی فکر کنید.

آشپزی می کنید بدون اینکه به تک تک مراحل تهیه غذا فکر کنید.

به همین صورت واکنش احساسی می دهید بدون اینکه به مراحل شکل گیری آن فکر یا توجه کنید.

پرخوری عصبی و چاقی

پیشگیری از ایجاد احساس بد

تنها راه پیشگیری از قرار گرفتن در احساس بد، مدیریت افکار و رهایی از افکار منفی است.

به اندازه ای که بتوانید افکار خود را کنترل کنید می توانید شدت قرار گرفتن در احساس شادی یا غم را مدیریت کنید.

از آنجا که احساس در نتیجه مرور افکار ایجاد می شود برای جلوگیری از شکل گیری احساس تنها راه حل ممکن جلوگیری از مرور افکار است.

بدین صورت که باید افکاری که منجر به شکل گیری احساس می شوند را شناسایی و از تکرار یا مرور کردن آنها در ذهن خود جدداٌ خودداری کنید.

طریق شناسایی افکار

شاید این سوال در ذهن شما ایجاد شود که:

من از کجا بدانم چه نوع فکری چه احساسی ایجاد خواهد کرد.

در شروع کار شاید نتوانید تشخیص دهید چه نوع فکری منجر به چه احساس خواهد شد اما وقتی متعهد به مرافبت از افکار خود باشید به این مهارت دست پیدا می کنید.

اما برای شروع کار می توان با بررسی عوامل بیرونی به این مهم دست پیدا کرد.

افکاری که عوامل و محرک های بیرونی ایجاد می کنند کاملا واضح است.

به عنوان مثال اخبار جنگ و خونریزی قطعا افکار نگران کننده ایجاد خواهد کرد و مرور این افکار صد در صد منجر به شکل گیری احساس بد خواهد شد.

اخبار امیدبخش قطعا افکار خوش احساس ایجاد خواهد کرد و مرور این افکار صد در صد منجر به شکل گیری احساس شور و شوق و شعف خواهد شد.

مشاجره کردن منجر به شکل گیری افکار نامناسب خواهد شد.

تماشای صحنه های نامناسب منجر به شکل گیری افکار نامناسب خواهد شد.

گفتگو با دیگران درباره موضوعاتی که نشات گرفته از ترس و نگرانی از آینده هستند قطعا منجر به شکل گیری افکار نامناسب خواهد شد.

به این ترتیب می توان قبل از شکل گیری افکار، عوامل ایجاد کننده آن را شناسایی و ورودی های ذهن خود را مدیریت کرد.

تنها راه رهایی از احساس بد، مدیریت ورودی های ذهن است.

رهایی از پرخوری عصبی و چاقی

اگر شما هم از دسته افرادی هستید که عقیده دارید مبتلا به پرخوری عصبی و چاقی هستید و تمایل به رفع این عادت ناخوشایند دارید تنها راه رهایی از آن مدیریت ورودی ها و جلوگیری از شکل گیری افکار نامناسب است.

نمی توانید خود را در معرض ورودی نامناسب قرار دهید و سپس تلاش کنید با پرخوری عصبی مبارزه کنید.

هر فکر مانند یک فرمول در ذهن ما ذخیره می شود.

در ذهن بسیاری از افراد چاق فرمول (عصبی شدن = پرخوری کردن)‌ ثبت شده است.

بنابراین زمانی که شما در معرض احساس بد و عصبی شدن قرار می گیرید فرمان پرخوری کردن توسط مغز صادر می شود. پس از این شما تصور می کنید که مبتلا به پرخوری عصبی و چاقی هستید.

همانطور که شما نمی توانید فرمان افزایش ضربان قلب خود توسط مغز را کنترل یا حذف کنید نمی توانید فرمان پرخوری مغز را نادیده بگیرید.

بنابراین برای رهایی از پرخوری عصبی باید از شکل گیری احساس بد در خود جلوگیری کنید و تنها راه حل مدیریت احساس توجه کردن به افکار و ورودی های است که در زندگی روزمره با آن مواجه می شوید.

مدیریت ورودی های ذهن به مرور سبب می شود که مهارت کنترل احساس خود را در دست بگیرید و فردی که توانایی مدیریت احساس خود را داشته باشد به هرآنچه در دنیا آرزو می کند به سادگی دست پیدا خواهد کرد.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی این جلسه ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزی را تماشا کنید و سپس به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به شکل انشایی پاسخ دهید.

  • به نظر شما بین احساس و رفتار چه ارتباطی وجود دارد و آیا با تغییر احساس رفتارهای ما تغییر می کند؟ با ذکر مثال شرح دهید.
  • ارتباط افکار به رفتارهایی که در ما احساس چاقی ایجاد می کنند چیست؟
  • تعریف شما از پرخوری عصبی داشتن چیست؟
  • اگر عقیده دارید پرخوری عصبی دارید درباره رفتارهای غذایی خود وقتی عصبی می شوید توضیح دهید؟
  • از زمانی که با لاغری با ذهن آشنا شده اید چه تغییری در احساس و رفتار شما ایجاد شده است؟
  • آموزش های لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا با احساس خوب و رفتار خوب متناسب شوید.
  • درک و برداشت خود از توضیحات ویدیوی آموزشی را در بخش نظرات بنویسید.
  • چه نکاتی در ویدیوی آموزشی مطرح شد که باید به شکل تمرین برای خود اجرا کنید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته ها و تجربیات شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.38 from 39 votes

https://tanasobefekri.net/?p=33121
برچسب ها:
20 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فهیمه حیاتی
      1403/01/21 10:45
      مدت عضویت: 261 روز
      امتیاز کاربر: 8535 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 342 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      مرکز توجه ما افکار مارو رقم میزنه و مرور همون افکار احساس مارو رقم خواهد زد اگر مرکز توجه ما اخبارو اتفاقات بد باشه و در طول روز بیشتر اوقات خودمون رو به دنبال کردن اخبار و حوادث روز جهان  که معمولا اخبار خوبی نیستن اختصاص بدیم مسلما افکاری که در ذهن ما مرور میشن خوشایند نیستن و باعث حال بدمون میشن و وقتی ما حالمون بد باشه دیگه دل و دماغ انجام هیچ کاری حتی کارهایی که از انجام شون لذت میبریم رو نداریم خود من بارها برام اتفاق افتاده که به دلیل دریافت ورودی نامناسب حالم بد شده حالا یا قصد انجام کاری داشتم دیگه از انجامش منصرف شدم یا حتی با خودم مرور کردم که فلان کار رو برای خوب شدن حالم انجام بدم ولی حس و حال انجام اون کارو هم نداشتم وکلا دوست داشتم یه گوشه بشینم و به ادامه اون فکرها فکر بکنم و حال خودم رو بدتر کنم وانگار ما ادم ها بودن در حال بد رو دوس داریم حالا اگر به طور ناخواسته حال مون بد بشه دوس داریم اونو گسترش بدیم و ادامه دار باشه .مصداق بارز اینکه آدما دوس دارن حال شون بد باشه اینکه همیشه در حال پیش بینی بدتر شدن اوضاع هستن همیشه دارن درمورد این حرف میزنن که قراره چندماه آینده دلار گرون بشه یا قراره ماشین گرون بشه یا قرار فلان ماده غذایی گرون یا کمیاب بشه و همیشه دقیقا همون پیش بینی هابعد از چندماه اتفاق افتاده و با اینکه میدونن حرف زدن در مورد این اتفاقات اونارو رقم میزنه ولی باز مریض گونه در مورد این اتفاقات صحبت میشه و همه چیز رو پیش میفرستن انگار دوس دارن اوضاع بدتر و سخت تر بشه و وقتی این اتفاقات میوفته یقه دولت این و اون میگیرن که آی دولت فلان نمی دونم نظام اینجوری و اونجوری بابا ما خودمون با حرف زدن درمورد این اتفاقات دوس داریم اتفاق بیوفتن و جهان هستی هم اونو به ما تقدیم میکنه حالا نمی دونم این چرخه معیوب تا کی میخواد ادامه پیدا کنه الله و اعلم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه
      1402/07/23 10:37
      مدت عضویت: 261 روز
      امتیاز کاربر: 8535 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 322 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      گام 55 : پرخری عصبی و چاقی

      همان طوری که استاد شما بارها تکرار کردین که معیار جهان هستی برای رقم زندگی ما ،احساس ما هستش پس احساس در زندگی ما بسیار نقش کلیدی داره و باید مراقب احساسمون باشیم اگر میخوایم اتفاقات خوبی در زندگی ما بیوفته . حالا احساسات ما تحت تأثیر چه چیزی هستند ؟تحت تأثیر افکار ما یعنی بر اساس افکار ما احساس به وجود میاد اگر افکار خوبی داشته باشیم احساس خوب خواهیم داشت ولی اگر افکار بدی داشته باشیم احساس بد در ما ایجاد میشه و احساس بد باعث ناامیدی و کاهش انگیزه ما در زندگیمون میشه و دیگه نمیتونیم با شور و اشتیاق برای هدف و زندگی کردن مون به شکلی که میخوایم تلاش کنیم . حالا افکار ما چه طور به وجود میان؟ از طریق ورودی های که با به مغزمون میدیم که این ورودی ها میتونه از طریق اخبار هر رسانه ای باشه یا از طریق گفت و گو با دیگران ویا ……این ورودی ها وارد ذهن ما میشن و افکار رو به وجود میارن و ما با مرور افکار که بستگی به خوب یا بد بودنش داره احساس رو در خودمون به وجود میاریم . پس اگر میخوایم احساس مون بد نشه و ناامیدی و بی انگیزگی بعدش نرسیم یا باید مانع ورود ورودی های نامناسب به ذهنمون بشیم و یا اگر به هر طریق نتونستیم جلوی ورودی هارو بگیریم از تکرار اون ها در مغزمون جلوگیری کنیم که مانع از حال بعد از اون بشیم . که بعضی از افراد چاق زمانی که عصبی میشن دیگه نمیتونن جلوی خوردن خودشون رو بگیرن و به طور وحشتناکی پرخوری میکنن .پس به جای اینکه بعد از خراب شدن حالمون به فکر اون باشیم که حال خودمون رو خوب کنیم میتونیم مانع از حال خرابمون بشیم که دیگه نیاز نباشه بزاریم حالمون بد بشه و بعدش تلاش کنیم که حال خودمون رو خوب کنیم . همیشه پیشگیری بهتر از درمانه . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/07/18 14:45
      مدت عضویت: 1434 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 393 کلمه

      سلام و درود بر استاد عزیز و دوستان همراه

      منم از وقتی با قانون جذب آشنا شدم و متوجه شدم هر آنچه در زندگیم دارم تجربه میکنم نتیجه افکار واحساسات منه تمام تلاشمو میکنم که مرافب افکارم باشم  اما خوب یه جاهایی هم از دستم درمیره که راهکارشو هم پیدا کردم .

      همین چند وقت پیش بعد مدتها تلویزیون رو روشن کردم و گفتم یک کانالی میزنم که فیلمش خارجی باشه وتاثیرات منفی نداشته باشه . یه شبکه ای زدم فیلم قدیمی انگلیسی بود و بیشتر درمورد بچه ها بود . 

      گفتم این دیگه خوبه . چون داشتم سیب زمینی پوست میگرفتم گفتم خوب بالاخره یه فیلم خوب که هست .

      فیلم جالبی بود اما وسط فیلم دعوای خواهر برادری دوتابچه پیش اومد که چون مادربچه ها یه سفر کاری براشون پیش اومد و خونه رو ترک کرد و خواهربزرگتر مراقب بچه ها بود .

      و بچه ها خواهر بزرگتر رو اذیت میکردن و یه چند جا هم خواهر بزرگتر با برادر کوچکتر از خودش دعوا کرد و….

      حالا نتیجه افکارم این شد که شب شد و موضوعی پیش اومد و من از دست داداشم دلخور شدم و درحد چندتاکلمه واکنش هم نشون دادم وسریع اتاق رو ترک کردم و روی ایوان نشستم .

      فکرکنم ساعت ۱۰ شب بود و من چند دقیقه ای هم ناخودآگاه اشک ریختم ومرتب به خودم گفتم من این رفتار رو جذب کردم و اگر اون نبود از طرف یه نفر دیگه این رفتار باهام صورت میگرفت .

       یهو یاد فیلم عصری که نگاه کردم افتادم که من چقدر بااینکه وسط فیلم حسم بد شد ولی ادامه دادم . و الان هم دارم این شرایط رو تجربه میکنم .

      یهو الهامی بهم شد که بیا با فایل پیاده روی داخل حیاط پیاده روی کن . 

      منم سریع به الهام عمل کردم و داخل حیاط بافایل پیاده روی کردم . حسم خیلی خوب شد . ودیگه از اشک خبری نبود و راحت رفتم خوابیدم و حس بدی به برادرم نداشتم  وآروم بودم .

      دوستان فایل های پیاده روی واقعن فوق العادست وحال آدم  رو خوب میکنه . چند روزپیش یه خرده کمرم درد میکرد وهرکس جای من بود میگفت پیاده روی اونم یکساعته درد رو بیشتر میکنه اما من توجهی نکردم و پیاده رویمو انجام دادم  واتفاقا درد هم ساکت شد . 

      والان برای خودم باور جدیدی ساختم که چون پیاده روی باعث میشع گردش خون راحت تر انجام بشه دردها روتسکین میده .

      این بود رفتارم بعد یه احساس منفی .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 382 کلمه

      به نام خدا سلام و صبح به خیر خدمت استاد بزرگوار و دوستان خوبم.عمل کردن به مطالب با ارزش این گام میتونه شرایط زندگی ما رو به کلی تغییر بده. همه ی ما میدونیم اگر خوشحال باشیم و در دل احساسات خوبی داشته باشیم رفتارمون با اطرافیانموم خوب و از سر مهر و محبت خواهد بود چون حالمون خوبه وسلامتیم .ولی اگه خشمگین ویا عصبانی بشیم با دیگران پرخاشگری میکنیم و روی اونها هم اثر بدی میگذاریم.امکان نداره وقتی من ناراحت ویا عصبانی باشم با اطرافیانم بد خلقی نکنم ویا وقتی کسی عصبانی باشه من از روی رفتار اون متوجه احساس اون میشم.فردی رو میشناسم که در مواجهه با اخبار بد به شدت به هم میریزه وسالهاست که از انواع بیماریها رنج میبره . افکار منفی به قدری روی انسانها تا ثیر بدی میگذارن که حتی برخی افراد با مرور این افکار به فکر خودکشی میوفتن به خاطر همین تاثیر مخرب افکار منفی وشیطانی هست که خداوند انسانها رو از مرور این افکار واحساسات منع کرده و میبینم  برخی افراد چاق وقتی عصبانی و یا ناراحت میشوند دچار پر خوری میشوند چون این باور رو دارن که با خوردن میتونن از احساسات منفی خودشون خلاص بشن این یک باور اشتباه هست چون خود من وقتی عصبانی یا ناراحت. هستم نه تنها پر خوری نمیکنم بلکه میل به غذا خوردن من به شدت کم میشه و یادم میاد که چند سال پیش به خاطر اتفاقی که برام افتاد به مدت چند ماه ناراحت بودم و در همین مدت حدود ۱۰ کیلو لاغر شدم با خودم فکر میکنم  ای کاش من زودتر با این سایت آشنا شده بودم اونوقت دیگه نه اینقدر چاق میشدم نه اتفاقات بد برام میافتاد مراقب ورودی هام بودم و اینقدر افکار بد رو در ذهنم مرور نمیکردم.خدا رو شکر که خدا منو هدایت کرد و الان مدتی هست که سعی میکنم افکار بد رو مرور نکنم و تاثیر ش رو در زندگیم میبینم. در روش لاغری با ذهن ما فقط از نظر جسمی متناسب نمیشیم بلکه به لطف خدا  از لحاظ اخلاقی هم متناسب میشیم شرایط زندگی ما هم متناسب میشه.چون ما آگاهانه مراقب ورودیهامون هستیم و از اتفاق افتادن موضوعات بد پیش گیری میکنیم. از استاد عزیز بینهایت متشکرم که این مطالب الهی را در اختیار همه ی انسانها گذاشته اند و آرزوی بینهایت خوشبختی برای شما دارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1402/03/24 16:17
      مدت عضویت: 1531 روز
      امتیاز کاربر: 8933 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 365 کلمه

      پرخوری عصبی و چاقی را در خود برطرف کنید.

      برای هرکسی با توجه به شرایطی که داره دو کلمه پرخوری و چاقی میتونه متفاوت باشه در واقع چاقی شده نتیجه ی رفتاری که خودش حاصل از یک عامل بیرونی بوده. همه میدونیم که در چاقی مقصر خودمون هستی ولی ما از یک سری اتفاقا بیرونی تاثی گرفتیم و این شراي برای جسم ما پیش آمده.

      مثلا برای من در این هفته های اخیر این بوده که خانواد ام به مسافرت رفتن و چون من نتونست برم حس دلتنگی باعث شده میل بیشتری به فست فود پیدا کنم مثلا هرروز  دلم میخواد بیرون غذا بخورم، این در حالی هستش که قبلا من اینجوری نبودم حتی قبل از اینکه با لاغری با ذهن هم آشنا بشم ، من هیچ وقت این حس و هوس هرروز فست فود خوردن را نداشتم. که مثلا در طول ده روز ۳ بار رفتم و فست فود خوردم..

      می‌بینم که این حس برای تسکين دادن‌ تنهایی من ایجاد شده..

      به همین ترتیب فکر و خیال هایی که باهم ترکیب میشن و برای رهایی از اونها مغز راهی پیشنهاد میده؛ یک چیزی بخور! 

      تا حواس ما به سمت دیگه ای پرت بشه.

      از اول این عادت وجود نداشته ،به مرور زمان در ما ایجاد شده.

      مثلا من دوستم ،خواهرش وقتی نامزد کرد نامزدش یک ماه رفت مسافرت خارج کشور و در این مدت خواهر دوستم کلی لاغر شد چون هیچی نمیتونست بخوره.

      پس اینکه پرخوری عصبی داریم موضوع ثابت و غير قابل حلی نیست در واقع یک عادت و پاسخی برای برطرف کردن مشکلات پیش رو ما در زندگی هستش. 

      و این اثر موقتی هستش چون باعث نمیشه که ما کلا از اون فاز بیرون‌بیایم بلکه برای مدت کوتاهی فراموش می کنیم که ناراحت یا نااميد بودیم.

      برای هر قسمتی از زندگی چه برای تصمیم لاغر شدن، چه برای پیدا کردن شغل، ازدواج، دوست پیدا کردن، خرید خانه و … ناامیدی سم بسیار خطرناکی هستش..

      چون حس رو از ما میگیره انگار ‌که اعصاب ما رو از کار بندازه و انتظار  داشته باشیم سیستم ایمنی بتونه از بدن در مقابل تهدیدات دفاع کنه. 

      پس باید دلیل پرخوری خودمون رو پیدا کنیم.

      میتونیم هربار بنویسیم و ببینیم کدوم علت بیشتر تکرار شده و باید روی همون کار کنیم تا کم‌رنگ بشه و دیگه دلیل پرخوری ما نباشه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 447 کلمه

      سلام استاد وقت بخیر بله واقعا فکر کردن به هر موضوع ناراحت کننده حس و حال آدم رو آشفته می‌کنه و همین پرت شدن حواس باعث میشه از موضوع اصلی که داری خودتو باهاش وفق میدی همین لاغری با ذهن که آموزش خیلی شیرینی هست اما چون کار با ذهن هست بقولی شیطون یه لحظه با منفی کردن افکار ما این حس را در ما ایجاد می‌کنه که نتوانیم ادامه بدیم و کشیده بشیم سمت همون پرخوری سابق و بعدا ربطش میدیم به این که ما پرخوری عصبی داریم در صورتی که اینطور نیست اگه بتونی دهنتو کنترل کنی هرچند شاید اوایلش سخت باشه ولی فکر کردن زیاد به هر موضوعی میشه عادت اشتباه من هم روزهای اولی که روغن و بقیه اقلام گرون شده بود کمی ناراحت بودم اما الان دیگه برامون عادی شده و میدونم زندگی ادامه داره و این موردی که اگه حواسمان به افکارمون نمیشه تمایل پیدا میکنیم به سمت ناامیدی و نابودی درسته من چند هفته پیش در حین آموزش دیدن لاغری با ذهن درگیر یه موضوع در مورد یکی از عزیزانم شدم که اونقدری که من داغون بودم فکر میکنم خودش نبود و همین سبب شده بود که گاهی حتی بر اثر احساسات گریه هم میکردم و وقتی فایل مثلاً فلان گام رو گوش میدادم اصلا حس و حال خوبی نداشتم و در نتیجه نمیتونستم هیچ تمرینی هم حل کنم و چندین روز درگیر بودم تا شروع کردن به انجام قسمت تغییر زندگی و الان مرحله هشتم زندگی با طعم خدا هستم و خیلی بر من تأثیرات خوبی گذاشت تا حدی عالی شدم که حرفهای شما رو به اون شخصی که مشکلش خودم رو هم درگیر شده بود پیشنهاد کردم گوش بده روزها می‌گذشت با این که گاهی ناراحت اون موضوع بودم اما دیگه بهتر شده بودم حواسم جمع تر و با دقت بیشتری به فایلها گوش میدادم و ب طور معجزه آسایی و به لطف خدا از اون مشکلی که برای اون عزیزم پیش افتاده بود رها شد و چقدر خوشحال شدم که وقتی خودتو رها کنی و با افکار مثبت با نزدیک تر شدن به خدا با حس و حال خوب چقدر معجزه تو زندگیت اتفاق میفته منم متوجه این موضوع به خوبی شدم که چقدر افکار منفی در ذهنم حس و حالم رو خراب کرده بود که حتی نمیتونستم مسیر لاغری من که واقعا عاشق این مسیر هستم رو انجام بدم و امروز مطلب بیشتری یاد گرفتم که فکر کردن زیاد به هر موضوع ناراحت کننده ای میشه برات عادت که مدام درگیر افکار منفی باشی و نتونی ارتباط خوب با خودت و ذهن مثبتت برقرار کنی و در نتیجه زندگیت هم به سمت خوبی پیش نمیره.

      سپاس خدایی که استاد عطار روشن رو سر راه من قرار داد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 39190 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 324 کلمه

      با سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 

      واقعا نیاز داشتم به همچین فایلی 

      ممنونم 

      دوست دارم اون پاراگراف آخر متن که واقعا عالی بود رو بنویسم.

      مدیریت ورودی های ذهن به مرور سبب میشود که کنترل احساس خود را در دست بگیریم و کسی که توانایی مدیریت احساس خود را داشته باشد به هر آنچه در دنیا میخواهد می‌رسد .

      واقعا هر چقدر ایمان ما به خداوند بیشتر باشد ، 

      ایمان به فراوانی نعمتهای خداوند ،

      کمتر نگران نبود یا گرانی مواد غذایی خواهیم بود،

      که در حال حاضر این موضوع اصلی جامعه ،خیلی باعث دور شدن ما از احساس و حال خوب است.

      باید بیایم پیشگیری کنیم و نگذاریم این موضوعات منفی روی احساسات ما تاثیر بگذاره،

      مثلا همسر من هیچ وقت آهنگ غمگین گوش نمیده،

      هر وقت منم بخوام گوش بدم میگه ، این بده ، خیلی غمگینه،گوش نده ،

      یا مثلا هیچ علاقه ای به اخبار و حوادث نداره،

      خود به خود از این چیزهای حال بد کن، دور میشه،

      همیشه حالش بهتره از من ،

      جملات منفی و دید منفی نداره،

      خیلی کم پیش میاد احساس کنه اون غذای مورد علاقه ش رو زیاد خورده ،اصلا به پرخوری عصبی اعتقادی نداره،نمیدونه چییه , 

      و مهمتر از همه همیشه متناسب بوده.

      اما من باید تغییر کنم، با شنیدن خبر از دست دادن فرزند یه نفر خیلی حالم بد شد ، کاملا از چهره ام مشخص بود ، 

      کلا هر خبری فوری روم تاثیر داره،

      باید خودم رو جمع و جور کنم ،

      مواظب ورودی های ذهنم باشم،

      مدیریت کنم افکارم رو ،

      نباید بزارم شیطان نامید و مأیوس م بکنه،

      هر روز به این همه نعمت که خداوند بهم داده توجه کنم و شکر کنم تا بیشترش کنه ،

      و این انرژی مثبت میده،

      انرژی مثبت هم باعث میشه،

      با دقت و اشتیاق فایل گوش بدم،

      و افکار لاغر کننده وارد ذهنم بیشتر بشه تا افکار چاق کننده کمرنگ بشن و رفتارهام با توجه به افکار جدید لاغر کننده در ذهنم صورت بگیره و کم کم عادتهای جدید پیدا میکنم و در مسیر لاغری تا آخر ادامه میدهم .

      استاد عزیز همواره سلامت ، شاد و پر انرژی باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1401/03/01 18:10
      مدت عضویت: 1223 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 867 کلمه

      سلام و درود بر عالم و آدم 

      و عشق❤️ بر زمینم و سرزمینم 

      پرخوری عصبی و چاقی 

      من در طی سالهایی که اضافه وزن داشتم از اطرافیانم و به خصوص مادرم که اضافه وزن داشتند می شنیدم که من عصبی می شوم و دست خودم نیست و می خورم و منم یادگرفتم همیشه به وقت خشم ناخودآگاه خودم را در حال خوردن می دیدم و گاهی انقدر غرق اون افکار منفی بودم که اصلا متوجه نبودم که من چیزی خوردم و بعد از به خود اومدن از مزه دهانم متوجه می شدم که من ریز ریز مواد قندی و شیرینی مصرف کرده ام و اما راه حل بهتر پیشگیری از حال بد و عصبانیت است چون فردی که در ذهنش عصبی بودن =پرخوری هست باید در مرحله اول مدیریت افکارو ذهن داشته باشد که به احساس بد نرسد و اولین کار و مهمترین کار کنترل ورودی های ذهن هستند که هرروز و هر ثانیه ما از طریق چشم و گوش اطلاعات پیرامون خود را دریافت می کنیم و در حال تجزیه تحلیل آن به نار۱ایتی و خشم و حرص و احساس بد می رسیم که عمده این افکار به دلیل ناآگاهی و نداشتن ایمان و باورهای توحیدی خود ماست .

      دنبال کردن اخبارهای منفی جنگ و بیماری و مسائل اقتصادی و سیاسی یعنی سفارش من به رستوران کائنات و نتیجه احساس بد یعنی دریافت اتفاقاتی از کائنات که همان احساس های نابهنجار را دریافت کنیم .

      باورم بر خدای فراوانی است 

      مدتی پیش برای تعطیلات عید فطر سال ۱۴۰۱قصد سفر به شمال کشور را کردیم و روز قبل از سفر همسرم اقدام به خرید روغن کردند که در فروشگاهی که مراجعه کردند موجود نبود و فروشنده گفته بود روغن نیست و اصلا نگرد و من یک جعبه داشتم یک نفر آمده به قیمت سه برابر بیشتر خریده است …و همسرم به خانه آمدند و با هیجان و نگرانی این خبر را به من دادند منم با لبخند گفتم پناه بر خدا ….خدای من خدای فراوانی است و بدون توجه راهی سفر شدیم و به محض رسیدن به ویلا همسرم باز اقدام به خرید کرد و دیدم با ناامیدی دو قالب کره خریده بود و آمد و گفت نه نیست و گیر نمیاد و قراره خیلی گرون بشه و منم گفتم خب اگر همه دوست دارند گرون بشه که انشالله بشه 🙄👍….

      به لطف خداوند و هدایتش و مطالعات کمی که داشتم به یادم آمد در کتاب چهار اثر از خانم اسکاول شین خوانده بودم خداوند بدون کاه خشت می سازد !…به سرعت ایده و الهامات برای جایگزینی در ذهنم ایجاد می شد واقعا اگر روغن نباشد چه می شود!..آیا از گرسنگی میمیریم ؟!…حتما هزاران راه الهی دیگر وجود دارد …مثال …روغن دنبه داریم ..روغن زیتون داریم روغن کنجد داریم …کره هست …و به لطف خداوند این موضوع در ذهنم حل شد و هرگز از فراوانی خداوند ناامید نشدم و گفتم حتما حق الهی ما به ما می رسد !..عصر همان روز وقتی برای خرید مواد غذایی رفتیم بیرون به همسرم گفتم خودم خرید می کنم شما با بچه ها داخل ماشین بمانید و من دقتی وارد فروشگاه شدم در حالیکه اصلا به دنبال روغن نبودم با قفسه ای پر از روغن های بزرگ که در چند ردیف چیدمان شده بود روبرو شدم و قلبم گسترده حضور عشق شد 🥹♥️و خداوند را سپاس گفتم و خرید کردم .

      وقتی همسرم منو با خرید دید کاملا جا خورد و متعجب شد !.گفت ولی منفی باف همیشه الفاظی تکراری داره ایشون گفتند حتما خیلی گرون خریدی و به نظرم حدود هشتاد هزار تومان پول دادی و این در حالی بود که من اصلا قیمت را هم ندیده بودم !…و اتفاقا روغن را به قیمت کمتر از سی هزار تومان برام فاکتور کرده بودند …

      همسرم به فکر فرو رفت و کمی بعد باهم صحبت کردیم …چطور برای تو روغن بود ولی من نه !..گفتم چون شما به حرف یک فروشنده توجه کردی و سریع در ذهنت انتظار نبود و گرانی ایجاد شد و طبق انتظار خودت پیش رفت و خدا را شاکرم به لطف همین ایمان سرسوزنی که بهم عطا کرده است فقط هم به اندازه نیاز خریدم نه اینکه بگم حالا که هست و قیمتم خوبه بزار یک کارتن بخرم چون یاد گرفتم این کار یعنی ترس از آینده و نبودن و اتفاقا خلق شدن دوباره نیستی و این کار کاملا بر خلاف ایمان و باور به فراوانی خداست .

      البته منم سالهای گذشته که با موضوعات و آموزشهای ذهنی آشنا نبودم با نگرانی و ترس زیاد زندگی می کردم با توجه به احوالات مردگان و خانواده آنها و همدردی می دانستم از گفتن ما را در غم خود شریک بدانید لذت می بردم و این افکار و رفتارهای غیرصحیحم منجر به افسردگی و خمودگی شدید ذهن شد که هیچکدام از نزدیکترین آدمهای زندگی ام نمی توانستند منو درک کنند و یا کاری برای آرامشم انجام دهند و حتی قرص و آرام بخش پزشکان هم دوای درد من شد و فقط وادی امن الهی و ایمان به نیروی غیب درمانم شد .

      و به لطف یکدانه ام کمی بهتر آموختم که اولویت اول زندگی ام احساس خوب داشتنم است که در وادی امن الهی با باورهای توحیدی امکانپذیر است 

      أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (۶۲)

      آگاه باشید که اولیای خدا نه ترسی دارند و نه اندوهگین می‌شوند.

      همواره در مسیر مستقیم و پرنعمت الهی عزتمندانه گام بردارید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم