آگاهی از عملکرد ذهن باعث بهبود استفاده ما از این ابزار قدرتمند وجودمان برای لاغر شدن خواهد شد.
همه ما این تجربه را داریم که وقتی از نحوه عملکرد هر وسیله ای اطلاعات بیشتری کسب کردیم به شکل بهتری از آن وسیله استفاده کرده ایم.
دفترچه راهنمای استفاده از وسایل به همین منظور طراحی و همراه هر وسیله ای به خریدار عرضه می شود.
نکته جالب توجه این است که ما درباره عملکرد خیلی از وسایل زندگی خود اطلاعات خوبی داریم اما درباره جسم خود یا به طور کلی تر وجود خود اطلاعات چندانی نداریم.
تا قبل از آشنایی با قدرت ذهن هیچ اطلاعی از وجود این بخش از وجودم نداشتم.
برای همه مشکلاتم در زندگی دیگران را مقصر می دانستم.
مقصر چاقی من، والدینم بودند.
مقصر وضعیت اقتصادی من بی کفایتی مسئولین کشورم بودند.
مقصر روابط عاطفی من همسرم بود.
مقصر نداشتن شغل مناسب، اوضاع کشورم بود و خلاصه برای هر بخش از زندگی ام فرد یا افرادی را مقصر می دانستم.
زمانی که با موضوع ذهن آشنا شدم باور این موضوع که مقصر همه مسائل و مشکلاتم در زندگی ذهنم است بسیار سخت بود.
چطور می توانستم باور کنم مقصر 35 سال زندگی ام خودم هستم؟
بارها به افرادی که آنها را مقصر زندگی ام می دانستم ناسزا و نفرین کرده بودم.
بارها به خانواده ام برای وضعیت زندگی مان اعتراض کرده بودم.
پذیرفتن اینکه همه آن اعتراضات و بد و بیراه گفتن ها به دیگران بی دلیل بوده است و پذیرفتن تمام آن اتهامات کار بسیار سختی بود.
اما چون تصمیم گرفته بودم هرطور که شده زندگی ام را تغییر دهم، این موضوع را پذیرفتم.
نتیجه این رویارویی و پذیرش مسئولیت تمام جنبه های زندگی این شد که در طی فقط چند سال تغییرات گسترده ای در جنبه های مختلف زندگی من ایجاد شد.
پذیرفتن مسئولیت چاقی، نه تنها باعث تحول در وضعیت تناسب اندام و سلامتی من شد بلکه تمام زندگی من را دگرگون کرد.
پذیرفتن مسئولیت وضعیت اقتصادی باعث ایجاد تحول عظیم در کسب و کار من شد.
پذیرفتن مسئولیت عشق در زندگی باعث تغییرات عالی در روابط من با همسر و فرزندانم شد.
اینها برخی از نتایج آگاهی از عملکرد ذهن در تغییر زندگی ام بود.
به لطف خدای مهربان با قرار گرفتن در مسیر آموزش ” آگاهی از عملکرد ذهن ” هزاران نفر از دوستانی که در این مسیر همراه من هستند نتایج عالی کسب کردند و شیوه خلق کردن زندگی خود را به خوبی اجرا کردند.
یکی از مهمترین موضوعاتی که در کسب آگاهی عملکرد ذهن آموختم این بود که: “ذهن ما چیزی را فراموش نمی کند!“.
آگاهی و اطلاعاتی که وارد ذهن می شود قابل پاک شدن نیست.
-
اصلاح پرخوری و اشتها در مغز4,200,000 تومان
موارد زیادی می توانید از زندگی خود پیدا کنید که مربوط به سال های قبل است اما به خوبی آن موضوع را به خاطر دارید.
این ویژگی منحصربفرد ذهن به دلیل عملکرد بی نهایت هوشمندانه اش برای ذخیره اطلاعات است.
بنابراین به فکر پاک کردن آگاهی و اطلاعات از ذهن خود نباشید چون تلاش بی نتیجه ای خواهد بود.
همه افرادی که اضافه وزن دارند این توانایی ذهن خود را در چاقی به خوبی تجربه کرده اند.
همه ما بارها برای لاغر شدن تلاش کرده ایم.
از روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام کرده این و در مواردی حتی نتایج بسیار خوبی کسب کرده ایم و مقدار قابل توجهی از وزن و سایز خود را کاهش داده ایم اما بعد از مدتی دوباره به حالت قبل برگشته ایم.
دلیل این اتفاق تکراری عدم توانایی ما در پاک کردن چاقی از ذهن است.
همه ما تلاش کرده این از چاقی رها شویم. چاقی خود را برطرف کنیم اما غافل از این موضوع بوده ایم که هیچ اطلاعاتی از ذهن پاک نمی شود.
شاید به دلیل عدم استفاده یا بخاطر آوردن برخی آگاهی ها، وضوح آنها در ذهن ما کمرنگ شود اما پاک نمی شود.
در مورد اطلاعات چاقی ذهن به دلیل استفاده هر روزه ما از آگاهی های مربوط به چاقی، این اطلاعات به هیچ عنوان قابل پاک شدن از ذهن ما نیستند.
زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم و از چگونگی عملکرد ذهن آگاهی پیدا کردم متوجه شدم که:
به جای تلاش برای پاک کردن چاقی از ذهن باید برای یادگیری لاغری با ذهن تلاش کنم.
من به وضوح درک کردم که چیزی از ذهن من پاک نمی شود اما بی نهایت موضوع می تواند به عنوان موضوعات جدید در ذهن من ذخیره شود.
اطلاع از این آگاهی سبب شد که با تلاش بسیار کمتر از زمانی که قصد فراموشی چاقی از ذهن را داشتم در یادگیری لاغری با ذهن موفقیت عالی کسب کنم.
دوره های آموزشی لاغری با ذهن به شما چگونگی لاغر شدن در کنار چاق شدن را که خود از قبل به خوبی آن را می دانید آموزش می دهد.
به این معنی که شما در عین حالی که در مسیر چاقی قبلی خود هستید شروع به یادگیری لاغری با ذهن می کنید.
اگاهی چدید به عنوان موضوع جدید در ذهن شما ذخیره می شود.
با استمرار شما در یادگیری لاغری با ذهن حجم آگاهی دریافتی شما به اندازه ای می رسد که قابل عمل کردن و اجرایی شدن می شود.
در مثال مشابه ، اجرای یک پروژه عمرانی را در نظر بگیرید که ابتدا اطلاعات لازم جمع آوری می شود و زمانی که آگاهی لازم درباره چگونگی اجرای پروژه جمع آوری شد عملیات اجرای آن شروع می شود.
درباره لاغری با ذهن نیز همین روند اجرا می شود.
ابتدا شما به جمع آوری اطلاعات لازم برای لاغر شدن از طریق ذهن می کنید، در این کار از خود استمرار نشان می دهید چون ذوق و شوق لاغر شدن دارید.
زمانی که اطلاعات شما به اندازه کافی باشد، عملیات اجرایی پروژه لاغری در جسم شما آغاز می شود.
به مرور عملیات چاق شدن کمتر شده و عملیات لاغر شدن گسترده تر می شود.
چاق شدن و لاغر شدن همزمان در شما انجام می شود.
برخی از فرمول های چاق کننده مشغول هدایت شما به سمت چاقی بیشتر هستند و برخی فرمول های لاغر کننده وظیفه هدایت شما به سمت لاغری را به عهده دارند.
از آنجایی که شما در جال کسب آگاهی درباره عملکرد ذهن هستید و لاغر شدن را یاد می گیرید به مرور فرمول های چاقی از سمت شما به شکل قبل پشتیبانی و تغذیه نمی شوند و در مقابل تمرکز شما بر پشتیبانی کردن از فرمول های لاغری و موضوع لاغر شدن است.
بنابراین به مرور قدرت و تاثیر فرمول های چاقی کمتر و تاثیر فرمول های لاغری بیشتر می شود.
این روند به شکل کلی در جسم شما به این شکل صورت می گیرد.
مرحله 1: شما در حال چاق شدن طبق روال گذشته هستید.
مرحله 2: شما تصمیم قاطع می گیرید لاغری با ذهن را بیاموزید.
مرحله 3: در عین حالی که در مسیر چاق شدن هستید اما برای یادگیری لاغری با ذهن اشتیاق و استمرار دارید.
مرحله 4: لاغر شدن را یاد گرفته و به سطح مناسبی از آگاهی درباره عملکرد ذهن می رسید.
مرحله 5: عملیات اجرایی لاغر شدن در جسم شما شروع می شود.
مرحله 6: عملیان چاق شدن در مدت یادگیری لاغر شدن به دلیل عدم پشتبانی مناسب از سوی شما ضعیف شده است.
مرحله 7: روند چاق شدن کند و کندتر شده و در حال متوقف شدن است.
مرحله 8: روند لاغر شدن از سطح فکر به شکل آرامش و احساس خوب و تغییر افکار و انتظار شما برای لاغر شدن شروع می شود.
مرحله 9: روند چاقی به صورت کامل متوقف شده و پروژه چاقی متوقف می شود و تمام تمرکز و انرژی شما صرف پیشرفت پروژه لاغری می شود.
مرحله 10: روند لاغر شدن به شکل آرام و لذتبخشی در شما شروع و ادامه پیدا می کند.
آگاهی از عملکرد ذهن به شما کمک می کند تا مراحل فوق را به شکل بهتر و آسان تری سپری کنید.
چالش من اینو نخوردم فرصت مناسبی برای یادگیری چگونه اضافه کردن آگاهی و اطلاعات جدید برای داشتن رفتار و عملکرد جدید است.
در این چالش ما می آموزیم چگونه بدون اینکه روند عادت های آزاردهنده خود را قطع کنیم و وارد جنگ و ستیز ذهنی شویم به آرامی و با آرامش عادت های جدید در خود ایجاد کنیم.
توجه و تمرکز ما برای گسترش و پیشرفت پروژه ایجاد عادت های جدید سبب عدم رسیدگی و پشتیبانی عادت های قبلی می شود.
نتیجه این چالش ایجاد عادت های جدید و علاقه مند شدن شما به تکرار آنها می شود.
به راحتی می توانید عادت های آزار دهنده قبلی را تکرار نکرده و عادت جدید و لذت بخشی که خود خالق آن بوده این را تکرار کرده و از تکرار کردن آن لذت ببرید.
منتظر خواندن نظرات شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.62 از 29 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدا
خداوند را شاکرم که من را در مسیر لاغری با ذهن قرار داد تا با یادگیری آن به سمت متناسب شدن دائم گام بردارم…..
این مدت که داخل سایت هستم، یه سری اطلاعات از عملکرد ذهن بدست آوردم. هر روز که میگذره به قدرت ذهن بیشتر پی میبرم. سالهاست با فرمول های چاقی زندگی کردم. از خوردن همه چیز میترسیدم. همیشه بعد خوردن، شکم درد داشتم. ریزه خواری های زیادی در طول روز و شب داشتم. هر مهمانی میرفتم همه چیو امتحان میکردم. هر کسی هر چی تعارف میکردم حتما برمیداشتم. لیوان لیوان آب روی غذا میخوردم. طبق عادت هر روز کلی چای تلخ می خوردم.
من سالها با چاقی زندگی کردم. ولی این چند ماه آرامش به زندگی ام برگشته. اعتماد بنفسم زیاد شده. به چاقی فکر نمی کنم، بلکه ساعتها در مورد لاغری هم میشنوم هم میبینم هم مینویسم.
ریزه خواری ندارم
به اندازه نیاز بدنم میخورم
مهمانی ها هر مدل غذایی رو امتحان نمی کنم
آب روی غذا نمی خورم
مصرف چای رو کم کردم
هله هوله نمیخورم
سرخ کردنی رو کنار گذاشتم
ولع ندارم
مهمتر از همه ذهنم چاق نیست
من به راحتی تونستم این چند ماه رفتارم رو تغییر بدم. خیلی از خودم راضی هستم. با ذهن نباید با خشونت برخورد کرد. باید با عطوفت برخورد کرد. باید حرف زد و همه چیو منطقی کرد. برای مثال امروز گفتم یه دونه نارنگی کوچولو کافیه چون بعدش دل درد میشی. بعد گفتم به تناسب اندامت فکر کن نه به رنج بعد خوردن.
من حتی امروز از چشیدن غذا هم حالت تهوع گرفتم. چون اکثرا آشپزی با منه. به مامان گفتم خودت مزه غذا رو بچش. دو بار که نمک غذا رو چشیدم، احساس کردم خفه دارم میشم. چون سیر بودم و ناخودآگام اجازه نمیداد من یه قاشق هم تست کنم.
ناخودآگام به راحتی منو هوشیار می کنه حتی برای خوردن یه دونه خرما. میگه گرسنه ای؟اگه جوابم نه باشه، میگه پس نخور….
هر چقدر آگاهی ها بیشتر باشه، به راحتی در مسیر لاغر شدن قرار میگیری. من به گذشته و رفتارهای چاقی نمی خوام فکر کنم. هدفم لاغری به ذهنه. من فقط آگاهی هامو بالا میبرم و عجله ای ندارم. روزهام سراسر حس و حال خوب هست و شرایط الان رو دوست دارم. من از این مسیر لذت میبرم. من این سایت رو دوست دارم. اینجا حالم خوبه. نمیدونم شاید، ۶ ساعت اینجا باشم. من حتی با یه نفر از دوستانم قطع ارتباط کردم. چون از مشکلات زندگیش می گفت. منم جلوی ورودی های منفی رو بستم. تا بهتر بتونم از این مطالب خوب استفاده کنم
سلام ذهن انسان خیلی قدرتمنده وهیچ فکری ازذهن پاک نمیشه همیشه مرورمیشه درموردرفتارهم همینطوره مانمیتوانیم افکاری که درذهن ماهست پاک کنیم درموررلاغری هم همینجوره بخوایم بگیم ازشرچاقی خلاص بشم ذهن مقاومت میکنه بایدبگیم یک عادت جدید میخوام جایگزین کنم اگه عادت پرخوری داشتم میخوام کم کنم یاخوردن شیرینی کم رنگ کنم ولی بطورکلی ازبین نمیره یانبایددرموردچاقی فکرکرد بایدرهاکردتا لاغری جسم شروع بشه
به نام خدا سلام استاد گرامی ودوستان هم مسیرم اگاهی از عملکرد ذهن (یازدهم) اگاهی از عملکرد ذهن ابزاری قدرتمند وجودمان که میتوانیم آن را برای لاغرشدن استفاده کنیم وقتی وسیله ای میخریم باید آن رااز طریق دفترچه آگاهی عملکرد واطلاعات جدید آن استفاده کنیم ومانمیتوانیم چاقی روپاک کنیم چون ذهن ما چیزی رو فراموش نمیکند باید انتخاب جدید ورفتار جدید واطلاعات جدید جایگزین کنیم ذهن مانامحدود هست وهیچ خاطره ای رو فراموش نمیکنید وباید بااحساس خوب وبا اشتیاق فرمولهای جدید آگاهی جدید وبرای یادگیری لاغری باذهن باید عادتهای جدید وانتخاب جدید واستمرارداشتن وعجله نکردن وبه مرور چاقی در ذهن ما کمرنگ میشود وعمليات لاغر آغاز میشود واحساس خوب داشتن وآرامش داشتن باعث میشود که درآن مسیر موفق شویم وباتکرار کردن ومرور کردن وارد ذهنمان میشود چطور ازکودکی یاد گرفتیم خواندن نوشتن رو وذهن ما یاد گیر ی رو فراموش نکرده لاغری هم یاد گرفتنیه وبا اطلاعات جدید ورفتار جدید جسم ما شروع به تغییر کردن میکند به شرط اینکه دراین مسیر بمانیم وادامه دهیم واستاد گرامی ممنونم بابت آگاهی ناب تو ن سپاس فراوان.
به نام خداوند مهربان همیشه حاضر و عاشق پیشرفت
ما،
درود ورحمت برکت ثروت نعمت عزت لذت هدایت سعادت سلامتی اگاهی نور و آرامش آسایش خداوند روانه هر لحظه زندگی شما استاد گرامی و ارجمند،
استاد بازم به به چقدر عالی چقققدددررر عاااالی انگار باری از روی دوش ما برداشته میشه با هر آموزش و فایل فوقالعاده شما ،.
استاد پس در این فایل یاد گرفتیم
که فایل جدیدی جداگانه همچون آب زلال نو و تازه بسازیم مسیر شیراز زیبا رو بریم و جدا از مسیر مشهد و اصلا کاری به چاقیمون نداشته باشیم بیایم عادتهای لاغری خودمون رو ایجاد کنیم
و البته با پذیرش و صلح و چاقیمون و عادتهاش چون ممکنه همین عادتهای ما برای یک فرد لاغری ک ه میخواد چاق بشه کارساز درست و عالی باش هر چند ما هم دوستش داریم اما فعلا میخوایم بریم شیراز نه مشهد و از مسیر هم لذت ببریم و سادوک آسان و خرم و خرسند هی بریم مسافرتهای لذت بخش با عادتهای جدیدمون از لاغریمون و من صمیمانه از آموزش فوقالعاده شما ممنونم و از خداوند دانای مطلقم هزاران بار شکر گزاری میکنم،
یک جمعبندی داشته باشیم من برای درک خودم البته و تکرار برای خودم میگم :
این مراحل چاقتر شدن و کمکم توقف چاقی و شروع لاغری چقدر زیبا بود مثل ماشینی که
باید فردی ک ه عاشق رانندگی پیدا داشته باش بره رانندگی یاد بگیره هنوز حرفه ای نیست و بعد ارام شروع کنه با ماشین تمرین کردن تا حرفه ای بشه بره امتحان بده قبول که شد در جاده بیفته وحالا دیگه میخواد روبه مسیر لاغری برگرده آرام آرام باید سرعتشو کم کنه حالا توقف کنه و بعد از پیچیدن در مسیر لاغری شروع کنه به گاز دادن و ادامه بده تا به مقصد برس و خوب این مثال برای من خودم خیلی قابل درک بود استاد واقعا ممنونم خدایا شکرت .
سلام استاد
خدارا شاکرم که درتاریخ 1402/08/28 توانستم این فایل را گوش بدهم
ما باید آموزشهای عملکرد ذهن را خوب یاد بگیریم تا خیلی راحتر بتوانیم با کارهای ذهن آشنا شویم .
ذهن انسان ساختار بسیار پیچیده ای دارد هرچه را که درذهن ثبت شود درذهن ناخودآگاه انسان هرگز پاک نخواهد شد شاید به خاطر شرایط امروز آن برای ما کم رنگ شود ولی هرگز کاملا از ذهن پاک نخواهد شد مثلا ما وقتی احساسمان بد میشود که خاطره ای از گذشته را به یاد بیاوریم درحالی که سالیان سال از آن موضوع گذشته باشد پس ما یاد گرفتیم که هیچ چیز را ما نمیتوانیم از ذهن خود پاک کنیم مثل فرمولهای چاقی پس برای اینکه ما به سمت لاغری پیش برویم باید که فرمولهای لاغری را جایگزین کنیم تا کم کم فرمولهای چاقی درذهن ما کم رنگ تر شوند مثال اینکه ما یک لیوان آب گل الود داریم و برای اینکه آب زلال داشته باشیم باید خیلی آب زلال به این لیوان اضافه کنیم تا آب گل الود کم کم از لیوان بیرون رود و آب زلال جای آن را بگبرد ولی باز هم این لیوان به شفافیت لیوانی که از ابتدا آب زلال داشته نیست حالا اگر درذهن ما فرمول پرخوری زیاد باشد باید یاد بگیریم که موقع خوردن ابتدا انتخاب کنیم که آیا تناسب اندام برای من مهمتر است و یا خوردن و پرخوری و بعد سرزنش کردن و چاقی بیشتر و درنهایت ما فرمول لاغری را جایگزین میکنیم و ما هرگز نمیتوانیم همه ی فرمولهای چاقی را ازذهن بیرون کنیم .پیش فرض ذهن انسانها این است که خاطرات بد پررنگ تر درذهن هستند و بعضی مواقع با یاد آوردن احساس ما را بد میکند . ما باید به ذهن خود سختی و فشار نیاوریم که فلان خاطره و یا فلان عادتی را از ذهن پاک کنیم چون چنین چیزی هرگز میسر نخواهد شد بلکه باید یاد بگیریم که اطلاعات خود را درمورد خلاف آن موضوع بیشتر کنیم و کم کم اطلاعات خوب و مفیدی را درذهن قرار دهیم تا کمتر به سراغ افکار منفی برود مثل یاد گرفتن فرمولهای لاغری به جای فکر کردن درمورد فرمولهای چاقی .مثلا اگر درذهن من خاطراتی مروز میشود که من همیشه با برنج نان میخورم و این باعث چاقی بیشتر من میشود سعی کنم که موقع خوردن برنج نان کمتری بخورم تا کم کم این فرمول درذهن من کم رنگ شود تا جایی که با کم خوردن هیچ نگرشی درمورد چاقی درمن به وجود نیاید و به خودم یادآوری کنم من عادت نخوردن نان با برنج را درذهنم تقویت میکنم و کم کم این عادت درذهن و رفتارمن کم رنگ تر میشود و کم کم لاغری درجسم من نمایش داده میشود .
شما به خاطر دارید وقتی درمورد موضوع و یا خاطره ای نسبت به سالیان دور صحبت میشود اگر شما خاطرات خوب و یا بدی درمورد این موضوع داشته باشید مثل یک فیلم درذهن شما آن به نمایش داده میشود و با این کار احساس شما را بد ویا خوب میکند در حالی که سالیان سال این خاطرات درذهن شما بودند و پاک نشده بودند و با یک جرقه ذهنی دوباره از بایگانی ذهن بیرون آمده و دوباره درذهن شما نمایش داده شده است و ما یاد گرفتیم که عملکرد ذهن انسان بسیار بالا است و هرگز چیزی از ذهن انسان پاک و نابود نخواهد شد پس چاقی و فکر کردن به چاقی درذهن ما پاک نخواهد شد و تنها کار این است که آموزش ببینیم تا فرمولهای لاغری جایگزین فرمولهای چاقی شود و ما کم کم فرمولهای لاغری را درذهن تقویت کنیم تا عملکرد و رفتار ما نیز مثل افراد متناسب بشود و درمورد چاقی فکر نکنیم تا احساس ما بد نشود و به قولی ما با چاقی خود درصلح و آرامش باشیم تا احساس ما نسبت به عملکرد و رفتار خودمان بد نشود و درمسیر لاغری با احساس شادی و آرامش جلو برویم .
به نام خدا
سلام
فراموش کردن آموخته ها و خاطرات گذشته کار غیر ممکنی هست مثلا ما نمی تونیم خاطرات بد گذشته رو فراموش کنیم بلکه هر بار که سعی می کنیم فراموش کنیم بیشتر بهمون میچسبه گاهی به همون خاطرات میگم مثل کنه چسبید و ول نمی کنی
چاقی هم از این شرایط مستثنی نیست ما نمی تونیم باورها و فرمول های ذهنی و عادت های چاق کننده رو فراموش کنیم همون طور که نمی تونیم زبان مادری خودمون رو حتی چندین سال صحبت نکردیم رو فراموش کنیم چون ذهن هیچ چیزی رو فراموش نمی کنه
ما فقط می تونیم آموزش های جدیدی داشته باشیم و در مورد لاغری افکار لاغر کننده رو آموزش ببینیم و با تمرین اونها رو در ذهنممون تثبیت کنیم اگر ما از یک عادتمون بدممون میاد نمی تونیم اون رو مثل برگ به دست باد بدیم که ببر من دیگه نبینمت بلکه ما می تونیم عادت جدید، مخالف عادت قبلی خودمون رو آموزش ببینیم و به عادت جدید در ذهنمون قدرت بدیم
و این نکته رو مدنظر داشته باشیم که اگر می خواهیم لاغری یا یک عادت جدید در خودمون بوجود بیاوریم باید با افکار امیدوارکننده در ذهنمون اون رو مرور کنم و نسبت به لاغری حس ناامیدی نداشته باشم و نگم من نمی تونم این کار غیر ممکنه چاقی خونه منه و از من جدا شدنی نیست بلکه برعکس باید به خودم امیدواری بدم من می توانم لاغر بشم و لاغر بمونم من تصمیم گرفتم لاغر بشم من روزی مسافر چاقی بودم حالا دلم می خواد مسافر لاغری باشم و از این مسیر لذت ببرم و دیگه لازم نیست در این مسافرت به مسافرت های قبلیم که چاقی بوده فکر و توجه کنم
من خودم رو فرد متناسبی می دونم
سلام و درود
من میخوام روند تناسب اندامم رو بهبود بدم با این اگاهی های جدید که دارم پیدا میکنم .و با هر بار تکرار بیشتر درمورد اونها فکر میکنم قطعا راحت تر به تناسب اندام میرسم
باید آگاه باشم ذهن من هیچ چیز رو فراموش نمیکنه مثلا اگر در زندگی من سالها پیش یه موضوعی بوده که فراموشش کردم اما حالا با فکر کردن به اون میتونم اون موضوع رو هر چند قدیمی به خاطر بیارم پس معلوم میشه در ذهن ما هیچ چیز از بین نمیره و فراموش نمیشه فقط اون موضوع کمرنگ یا پر رنگ میشه .
پس این اشتباه هست که من میخوام قضیه ای رو فراموش کنم فقط بگو میخوام این قضیه رو بهبود بدم .
پس نگو من میخوام چاقیم و یا عادتهام رو تغییر بدم بگو من میخوام انتخاب جدید و عادت جدید داشته باشم و بگو من کاری به انتخابهای گذشته ندارم اونها در گدشته خوب بودن اما حالا دیگه میخوام انتخابهای جدید داشته باشم پس کاری به گدشته ی خودتون نداشته باشین مثلا باید بگم من سالها از،یک برند خوراکی استفاده کردم اما چون دیگه نتیجه اش رو دوست ندارم استفاده نمیکنم و یک برند دیگه ی خوراکی رو انتخاب میکنم که نتیجه اش خوب باشه یا اینکه باید بگم من سالها از یک دیزاین برای خونه استفاده کردم اما چون نتیجه اش رو دوست ندارم یک دیزاین جدید دیگه انتخاب میکنم که نتیجه اش خوب باشه .
پس کاری به انتخاب های قبلی ندارم و من یک انتخاب جدید برای خودم پیدا میکنم یعنی من نباید بگم میخوام گدشته و فکرهای گذشته رو تغییر بدم باید بگم من فکر جدید به وجود می آورم .
خاطرات ذهنی گذشته اگر ما رو یه سمت کمبودها و مشکلات میبره به خاطر عیب و نقص،درراونها نیست به خاطر نگرش نادرست ما به اون قضیه هست .چون ما باید به جنبه ی خوب و مثبت هر قصیه هر چند که تلخ باشه نگاه کنیم .
من باید به لاغری طوری نگاه کنم که حالم بد نشه و از داشتن اون ناامید بشم من باید به اون به عنوان چیز دست یافتنی توجه کنم .
من باید این فکر رو داشته باشم که من تصمیم گرفتم لاغر بشم و کاری به چافی ندارم و بگو من در مسیر دیگه جدا از چاقی هستم پس باید سعی کنیم ما خودمون رو فرد متناسب بدونیم که در مسیر تناسب داریم حرکت میکنم و اینطور خود به خود تغییر میکنم .یعنی باید بگم تا حالا هر رفتار و شخصیتی داشتم مهم نیست و کاری بهش،ندارم از این به بعد میخوام انتخابهای جدید و رفتار و عادتهای جدید داشته باشم تا نتایج جدید هم برای من به وجود بیاره مثلا من تا حالا دوست داشتم با خیلی از غداها نون بخورم اما از این به بعد حس میکنم این غذا احتیاج به نون نداره پس نمیخورم یعنی یه راه جدید با نتیجه ی جدید دارم .
یا اینکه من تا حالا دوست داشتم هر غدایی به هر مدلی بخورم اما مدتها هست به دنبال غداهای با کیفیت هستم و هر چیزی رو نمیخورم پس یه راه جدید با نتیجه ی جدید دارم .
یا اینکه من تا حالا دوست داشتم هر وقت عدایی رو در منزل مادرم دیدم فوری بخورم یا هر زمانی در هر مکانی غذایی رو دیدم بدون فکر بخورم اما از این به بعد به نیاز جسمم نگاه میکنم و هر جا سیر بودم دیگه اون رو نمیخورم و اگر گرسنه بودم اون رو میخورم .و ….
سلام صبح به خیر
امروز بای مطرح کردن این قسمت ودادن دستورعمل برای ذهن ما میتونیم بفهمیم تویی این مسیر د رکجایی این اموزش هستیم
مرحله ۱_ حرکت درمیسر چاقی من این طبقه بودم
مرحله ۲ تصمیم برایی لاغریی شدن بیاموزیم من این طبقه بودم
مرحله ۳_ در مسیر چاق شدت +یادگیریلاغریی +استمرا + اشتیاق من این طبقه بودم
مرحله ۴_ لاغر شدن یاد گرفته سطح مناسبی از عمل کرد ذهن میرسین من این طبقه بودم
مرحله ۵_عملیات اجرای لاغر شدن درجسم ما شروع میشه مناین طبقه بودم
مرحله ۶_عملیات چاق شدن درمدت یادگیری لاغریی چون پشتابانی نداره ضعیف شده من این طبقه بودم
مرحله ۷_ روند چاق شدن کتدتر ود حال متوفق شدن هست
من این طبقه بودم
مرحله ۸_روند لاغر شدن از سطخ فکر به شکل ارامش و
احساس خوب وتغییر افکار وانتظار لاغر شما برای لاغری شدن شروع میشه من این طبقه هستم
تمام این احساسهای د رمن به شدت قویی هست همشون با گوشت پوستم حس میکنم دارم درام ازپنحره این طبقه اطراف می بینم خدایاازت تشکر دارم من درست انجام دادم امروز برام خیلی شیرین ودل چسب هستش من از گام ۳۵ واردچالش تغییرعادت شدم دم به خودم گفتم چرا من دیر این قسمت وارد شدم روزهایی اول وا رد به سایت من ابن چالش پیدا کردم شدم چون اموزش دروره شروع نکرده بودم متو جه مطالب نشدم ولی گام ۳۵ با خوندن دیگاها اقایی عطا گفتن تویی چالش شرکت کردن من دوباره امد وشروع به انجام این چالش شدم خدایا ممنونم من به واسته هدایت خدا دلم قرص بود که کار خدا بی حکمت نیست اگه روزاول امده بودم ادامه میدادم به این درک امروز از این فایل نمی رسیدم خودم مقایسه کنم و ببینم تاکجاپیش رفتم فایل امروز کامل من به درک واضحی
نصف لیوان اب گل الود + اب زلال وشفاف +تغییر عات قدیمی
=اب گل الود کمتر این اشتباه هست
مثل زمانیکه ماچای رو با شکلات میخوریم حال شکلات کم کنیم
اب زلا ل+ عادتهای جدید نتیحه لاغری واب زلال لیوان
مثل زمانی که اصلا شکلات نمی خوریم
ما هم فرمولهای جدید افکارجدید عادتهای جدبد باید در این دوره به کار ببندیم تانتیجه بهتریی بگیریم چون کاری به چاقی نداریم مسیر برگشت رو با چیزهایی جدید انجام میدیم حس تازکی دارم ازش میگیرم تازه تازه من دیروزگام ۵۰ انجام دادم اونجا شمایی فرمول عالی عالی به پن یا د دادید روز گذشته تمام ذهنم داشت این فرمول حل میکرد امروز دیدم کامل با این مرحله هشت نشنهای این مرحله دارم و(اون گوچک کردن خواسته ورعد شدن از ازحقه باور لاغریی ) ونه بزگ کردن حلقه باور که کار سختی هست خدایابازم شکر
مرحله ۹_روند چاقی به صورت کامل متوقف شده وپروژه چاقی متوقف میشه وتمام تمرکز وانژی ما صرف پیشرفت پروژه لاغری انشالله بزدوی وارد این طبقه میشم
مرحله ۱۰روند لاغری شدن به شکل ارام ولذتبخش در من شروع وادمه دارمیشه انشالله به زودی این طبقه وارد میش
(ذهن هیچ جیزی روفراموش نمیکنه )
اشنایی با ذهن وعمل کردش مثل دستور عمل میمونه اگه درست یادبگیریم نحوه عمل کردذهن بهتر از این ابزار قدرتمند استفاده کنیم
برای لاغریی مانمتونیم افکاراشتباه از ذهن پاک کنیم وبیرون بدازیم بکله افکار نوع وعادتهای نو رو د ذهن ذخیره کنیم برای لاغریی
خدا پشت پناهتون باشه یا حق
سلام و درود ممنونم بابت نظر لطفتون بانو . برقرار باشید . ممنون بابت مطالب خوبتون .
با اجازتون نوشتتون رو برای خودم رونویسی میکنم تا دوباره بتونم فرمولا رو مرور کنم .
سلام صبح به خیر
امروز با مطرح کردن این قسمت و دادن دستورعمل برای ذهن ، ما میتونیم بفهمیم توی این مسیر در کجای این آموزش هستیم ؟
مرحله ۱_ حرکت درمسیر چاقی من این طبقه بودم
مرحله ۲ تصمیم برای لاغر شدن و لاغر شدن را بیاموزیم
من این طبقه بودم
مرحله ۳_ در مسیر چاقی هستید +یادگیری لاغری +استمرار + اشتیاق
من این طبقه بودم
مرحله ۴_ لاغر شدن یاد گرفته شد و به سطح مناسبی از عمل کرد ذهن میرسیم .
من این طبقه بودم
مرحله ۵_عملیات اجرای لاغر شدن درجسم ما شروع میشه من این طبقه بودم
مرحله ۶_عملیات چاق شدن درمدت یادگیری لاغری چون پشتیبانی نداره ضعیف شده
من این طبقه بودم
مرحله ۷_ روند چاق شدن کندتر و درحال متوقف شدن هست
من این طبقه بودم
مرحله ۸_روند لاغر شدن از سطح فکر به شکل ارامش و
احساس خوب وتغییر افکار وانتظار لاغری برای لاغر شدن در شما شروع میشه
من این طبقه هستم
تمام این احساسها درمن به شدت قوی هست
همشون رو با گوشت و پوستم حس میکنم دارم ازپنجره این طبقه اطراف رو می بینم
خدایا ازت تشکر دارم
من درست انجام دادم
امروز برام خیلی شیرین و دل چسب هستش
من از گام ۳۵ واردچالش تغییرعادت شدم .
به خودم گفتم چرا من دیر این قسمت وارد شدم روزهای اول که وارد سایت شدم من این چالش رو پیدا کردم اما چون آموزش دوره رو شروع نکرده بودم متوجه مطالب نشدم
ولی گام ۳۵ با خوندن دیدگاه آقای عطا که گفتن توی چالش شرکت کردن من دوباره اومدم وشروع به انجام این چالش کردم
خدایا ممنونم من به واسطه هدایت خدا دلم قرص بود که کار خدا بی حکمت نیست اگه روزاول امده بودم ادامه میدادم به این درک امروز از این فایل نمی رسیدم
خودم و مقایسه کنم و ببینم تاکجاپیش رفتم
در فایل امروز کامل من به درک واضحی رسیدم .
نصف لیوان آب گل الود + آب زلال وشفاف + تغییر عات قدیمی
=آب گل آلود کمتر
این اشتباه هست
مثل زمانیکه ماچای رو با شکلات میخوریم حالا شکلات رو کم کنیم
آب زلال+ عادتهای جدید نتیحه لاغری و آب زلال لیوان
مثل زمانی که اصلا شکلات نمی خوریم .
ما هم فرمولهای جدید افکارجدید
عادتهای جدید رو
باید در این دوره به کار ببندیم تانتیجه بهتری بگیریم
چون کاری به چاقی نداریم مسیر برگشت رو با چیزهایی جدید انجام میدیم
حس تازگی دارم ازش میگیرم تازه من دیروز گام ۵۰ رو انجام دادم اونجا شما یه فرمول عالی عالی به من یا د دادید روز گذشته تمام ذهنم داشت این فرمول رو حل میکرد
امروز در این فایل دیدم کامل با نشانه این هشت مرحله رو دارم و (اون کوچک کردن خواسته و رد شدن از حلقه باور لاغری ) و نه بزرگ کردن حلقه باور که کار سختی هست خدایابازم شکر
مرحله ۹_روند چاقی به صورت کامل متوقف شده وپروژه چاقی متوقف میشه وتمام تمرکز وانرژی ما صرف پیشرفت پروژه لاغری انشالله بزدوی وارد این طبقه میشم
مرحله ۱۰ روند لاغر شدن به شکل آرام ولذتبخش در من شروع وادمه دارمیشه انشالله به زودی وارد این طبقه میشم
(ذهن هیچ چیزی رو فراموش نمیکنه )
آشنایی با ذهن وعمل کردش مثل دستور عمل میمونه اگه درست یادبگیریم نحوه عمل کردذهن بهتر میتونیم از این ابزار قدرتمند استفاده کنیم
برای لاغریی مانمیتونیم افکاراشتباه رو از ذهن پاک کنیم و بیرون بندازیم باید افکار نو وعادتهای نو رو در ذهن ذخیره کنیم برای لاغری
خدا پشت پناهتون باشه یا حق
سلام و درود .
من روی تمرین فوق العاده فرمول اضافه کردن عادت به جای تغییر عادت کار کردم . به نظرم خیلی فرمول خوبیه و روی من اثر عالی داشت . البته همه ی فرمولهای شما روی من اثر عالی میزاره و کلا استفاده از هر کدوم از فرمولها باعث میشه من بهتر و بهتر در مسیر لاغری با ذهن حرکت کنم .
ما سه دسته هستیم .
💥چاقهایی که هنوز از وضعیت رفتاری و جسمی خودشون دلزده نشدن و همچنان به چاقی خودشون ادامه میدن . یا یه مدتی رژیم میگیرن جسمشون یکمی میاد پایین و دوباره راه و روش چاقی رو در پیش می گیرن . چون رژیم گرفتن و ورزش کردن براشون سختتر از رفتار بر اساس چاقیه . در نتیجه این انسانها همواره چاقن و با چاقیشون کنار اومدن فقط اعماق وجودشون یه درد از رنج چاقی هست و چون امیدی ندارن که برای متناسب شدنشون راهی باشه ؛ همچنان در مسیر چاقی ادامه میدن و مسیر چاقی رو به وسیله فرمولهای ذهنی که اغلب مربوط به خوردن هستند و یا ترس و نومیدی و نفرت و … هموارتر می کنند .
💥یه دسته از چاقها هستند که به این سایت هدایت شدن ولی هنوز درست یاد نگرفتن و به خاطر عجله ای که دارن مسیر رو رها می کنند .
💥یه دسته از چاقها هستند که کم کم دارن مسیر رو شناسایی می کنند . هر روز گامهای آموزشی رو طی می کنند و هر روز یه نکته ی جدید یاد می گیرن . مسئولیت چاقیشون رو پذیرفتن و فهمیدن خودشون مسئول چاقی خودشون هستند حالا چه آگاهانه چه ناآگاهانه و الانم دارن قدم به قدم یاد میگیرن تا بتونند به همون راحتی که چاق شدن به همون راحتی لاغر بشن .
😍من جزء این دسته هستم .😍
بیشترین عاملی که منو هدایت می کنه سمت لاغر شدن رنج از چاقی و لذت از لاغری آسانه .
من به خاطر فرمولهای ذهنی خودم مسیر خوردن رو برای ذهنم یه مسیر خوشایند کردم .
اما از یه جایی به بعد خوردن برای من لذت و تفریح نبود . پرخوری برای من آزار دهنده شده بود .ترکیب پرخوری و چاقی برام یه ترکیب مهیب و ترسناک بود .
ترس از پرخوری منو به پرخوری بیشتری وامیداشت و من روز به روز بیشتر پرخوری رو بیشتر انتخاب می کردم . عزت نفسم به صفر رسیده بود و روزهای زجر آوری رو سپری می کردم .
من جزء دسته سوم چاقها هستم . چاقی که میخواد لاغری رو به خودش اضافه کنه . چاقی که نمیخواد چاقیش رو تغییر بده . چاقی که میخواد زندگی در لاغری رو تجربه کنه . اینجا هر روز یه نکته یاد گرفتم و در این درس بازم بر (نیروی خودم) تاکید شده بود .
(خود من) در این درسها خیلی نقش دارم . بازیگر اصلی و نقش اول بازی تناسب ( خودم ) هستم .
من بازیگر نقش اول دنیای چاقیم هم بودم ولی نمیدونستم و این نقش رو گردن عوامل دیگه مینداختم .
خودم داشتم نقش چاقی رو بازی می کردم ولی با انداختن مسئولیت به گردن دیگران خودم رو از پذیرش مسئولیت وا میداشتم و به کارم ادامه میدادم .
انگار که وقتی این گناه رو گردن دیگران مینداختم بار سنگین گناه چاقی از من برداشته میشد .
اما اینجا فهمیدم از گناه چاقی توبه کنم و به طریقی دیگه عمل کنم .
بازیگر نقش چاقی و لاغری خودم هستم . سناریوی چاقی و لاغری هر دو توسط خودم نوشته میشه .
خودم کارگردانی می کنم و کلا تهیه کننده نقشم خودم هستم .
میتونم سناریوی زندگیم رو طور دیگه ای بنویسم و طور دیگه ای اجرا کنم .
من فقط میخوام نقش لاغری رو هم بازی کنم .
از نقش لاغری خوشم میاد .
با انگیزه تر هستم . تو زندگی بیشتر هدف دارم .
دلم میخواد یاد بگیرم تا بتونم درست این مسیر رو ترسیم کنم .
ذهن من هیچ نقشی رو فراموش نمی کنه پس در پی فراموش کردن و پاک کردن نقشهای قبلی نباشم .
من فقط با پروژه ی جدیدی قرار داد بستم و وسط کار هم رهاش نمی کنم . پروژه ی جدید من لاغری هست .
من باید تمرین کنم تا این نقش رو خوب ایفا کنم و نقش یک انسان لاغر رو به خودم بگیرم . این سریال از اون سریالهای دنباله دار و طولانیه که مدت زیادی درش هنرنمایی می کنم . چون اونقدر جذاب و راحته که دوست دارم تا آخر عمر ادامش بدم .
این راه بهم جهت میده و البته خودمم که این جهت رو انتخاب می کنم .
در این درس یاد گرفتم به داشته هام توجه کنم .
پروژه لاغری رو ببینم . تمرینش کنم .
استاد کاملا خوب توضیح دادن که برای اینکه بهتر بتونم نقشم رو اجرا کنم از چه فرمولهایی استفاده کنم .
من نقش اول فیلم لاغری خودم هستم .
و قراره مدت زیادی در این نقش زندگی کنم . من این نقش رو انتخاب کردم و هر روز دارم تمریناتی در جهتش انجام میدم .
فیلم خوبی از آب در میاد . فیلمی که هر چی ازش می گذره من بهتر و جذابتر در اون نقشم و بازی می کنم .
عطا پسر چاقی بود که دیگه از زندگی در چاقی خسته شده بود . ذهنش مملو بود از افکار سرزنش کننده . هیچ عزت نفسی نداشت و زندگیش رو ناآگاهانه مدیریت می کرد . تا اینکه یه روز از طریق فردی از فامیل در یک مهمانی که پر از تحقیر بود با سایت تناسب فکری آشنا میشه .
عطا دیگه به ته خط رسیده بود و تصمیم میگیره وارد سایت بشه .
سایت تناسب فکری . در اینجا با دنیای زیبای لاغری آشنا میشه و تصمیم می گیره یکی از نقشهای اصلی رو به عهده بگیره . عطا شاگرد کوچک خانواده تناسب فکری میشه و قدم به قدم با استاد و دوستانش همراه میشه .
عطا هر روز داره یه چیز جدید یاد میگیره . امروز به اینجا رسید که میتونه نقش اول فیلم لاغریش باشه و خودش هم فیلم لاغریشو بنویسه و اجرا کنه و عادات جدیدی به خودش اضافه کنه و تجربه کنه تا ببینه یه انسان لاغر در چه دنیایی زندگی می کنه .
عطا به این داشته ها تمرکز و توجه و تفکر می کنه و فیلم زندگیش رو در لاغری پایه ریزی می کنه . اون در سایت تناسب فکری مینویسه و در زندگیش نقش لاغریش رو ایفا می کنه . عطا پروژه جدیدش رو با لاغری امضا کرده و تعهد بسته تا به بهترین وجه نقش خودشو بازی کنه .
فعلا بازی در نقش چاقی رو کنار میزاره . اونم یه پروژه است و سالها اون رو بازی کرده ولی دیتمزدی که گرفت براش خوشایند نبود . برای همین با اینکه نقشش رو دوست داشت ولی فعلا به خاطر دستمزد کمی که بهش میدن اون پروژه رو تعلیق کرده تا پروژه ی بهتری رو به نمایش بزاره که دستمزدش چند برابر پروژه ی قبلیه . اون پروژه هم هست . فراموش نمیشه و عطا تصمیم نداده اون رو تغییر بده . فقط میخواد یه پروژه ی دیگه رو هم تجربه کنه .
دستمزد این پروژه فوق العادست . اولین دستمزد عزت نفسه . عطا در این پروژه خودشو پیدا کرده و عزت نفسی که سالها خوردش کرد اینجا داره زنده اش می کنه . اینجا به جای تحقیر خودش خودشو تایید می کنه .
حال خوب . انرژی مثبت . مهارت بیشتر . چون این خواست دلشه . وقتی اون زمان که نقش چاقی رو بازی میکرد تا زمانیکه با این دستمزدها همراه بود راهش رو ادامه میداد اما وقتی محصول نهایی فیلم رو دید ؛ متوجه شد که این فیلم اونی نبوده که میخواسته و از نتیجه راضی نبوده . من خودم نقش چاقی رو انتخاب کردم ولی در این راه به دستمزد خوبی نرسیدم . این راه خودمو از من گرفت و من روز به روز اراده ام رو ضعیف و ضعیف تر میدیدم . رخوت و تنبلی و سستی و بی علائقگی رو در خودم ایجاد کردم و حالم رو روز به روز بدتر کردم . البته این نقشا رو هم خوب بازی کردم چون اگه حال بدم نبود هیچ وقت انگیزه پیدا نمی کردم برای اینکه یه نقش بهتری انتخاب کنم .
حال بد در بازی چاقی به من کمک کرد تا بفهمم نقش دیگه ای هم هست که هم نتیجه اش دلخواهمه و هم مسیرش دلپذیرتره .
من عاشق نقش لاغریم شدم و دارم اون رو زندگی می کنم . دیالوگاشو دائم با خودم تکرار می کنم و در فکر و عملم اجرا می کنم .
من اینا رو از مسیر لاغری دارم و میدونم یه روزی نقش من به واقعیت زندگیم تبدیل میشه و به خودم میام میبینم عطای قصه ی ما شده عطای متناسب زندگیش .
من این تمرین رو دیروز فرمولهاش رو پیدا کردم و تجربه اش کردم و احساس کردم دلم میخواد بازم در موردش بنویسم و امروز اینجا سناریوی لاغریم رو نوشتم .
سلام و درود .
چند فرمول در این قسمت بود
فرمول اول : پذیرفتن مسئولیت چاقی .
فرمول دوم : خاصیت فراموش ناپذیری ذهن .
فرمول سوم : توجه به داشته ها
لاغری رو برای خودمون امری قابل دسترس بدونیم .
فرمول چهارم : نگم میخوام عادتم رو تغییر بدم . بگم میخوام عادت جدید اضافه کنم .
این جوری حس نقض عادت قبلی سراغم نمیاد . هیچ کسی از ( ازدست دادن خوشش نمیاد ) .
برای عاداتمونم دقیقا همینه .
یکی از دلیلهایی که من از درون نسبت به لاغری مقاومت دارم دقیقا همین فرموله تا حالا نمیدونستم .
تغییر عادت یعنی قبلی خوب نیست میخوام تغییر کنم .
اما عادت جدید اضافه کردن یعنی اون قبلی هست اونم دارمش از دستش نمیدم ولی عادت جدید رو می خوام اضافه کنم .
میخوام خودمو گسترده کنم .
ذهن ما از بزرگ شدن خوشش میاد . ما میخوایم لاغری رو به چاقیمون اضافه کنیم فقط همین .
پرخوری سرجاش هست ولی من میخوام غیر از پرخوری عادت من این و نخوردم هم اضافه کنم .
من امروز شام نخوردم
خرما نخوردم
نوشابه و دلستر نخوردم .
نان و کوکو سیب زمینی نخوردم .
دلایل نخوردنم هم چون سیر بودم .
خوردن بر اساس گرسنگی و سیری خیلی به من آرامش میده من این رفتار جدید رو به عادت خوردن از روی ولع و نخوردن از روی عذاب وجدان اضافه می کنم .
از ترکیب جدید بیشتر خوشم میاد و دوسش دارم .
هر روز تمرین من اینو نمیخورم رو به عاداتم اضافه می کنم .
چقدر حس خوبی بهش پیدا کردم .
این فرمول ذهنی برای من خیلی دوستداشتنی بود .
من میخوام اضافه کنم . نمیخوام کاهش بدم .
من عادت اینو نمیخورم رو به عادات خودم اضافه می کنم .
مثل بچه ای که میخواد بزرگ بشه . اون عادات جدیدی به خودش اضافه می کنه .
فرمول توجه به داشته ها هم دقیقا همینه . نباید لاغری رو از خودمون جدا بدونیم . ما با انجام تک تک تمرینها باید حس پیوستن به لاغری داشته باشیم و لاغری رو به خودمون اضافه کنیم .
ذهن ما لاغری رو فراموش نمی کنه به محض استفاده از فرمولهاش تمام مسیر لاغری رو به یاد میاره .
من از این فرمول استفاده می کنم و به جای اینکه سعی کنم عودات چاقیم رو از بین ببرم و در حالت جنگ با خودم باشم با خودم و چاقی و پرخوری آشتی کنم و در عین عادات جدیدی به خودم اضافه کنم
من این مسئولیت رو می پذیرم و این منم که دارم عادت جدید ایجاد میکنم .
بسم الله الرحمن الرحیم .
درود .
یکی از مهمترین موضوعاتی که در کسب آگاهی عملکرد ذهن آموختم این بود که: “ذهن ما چیزی را فراموش نمی کند!“.
آگاهی و اطلاعاتی که وارد ذهن می شود قابل پاک شدن نیست.
خب فرمول اصلی این جلسه مون اینه که ذهن چیزی را فراموش نمیکنه . اما تا بی نهایت می تونه چیز جدید یاد بگیره و این ما هستیم که انتخاب می کنیم از کدوم اطلاعات استفاده کنیم .
در این فایل یاد گرفتم که لزومی نداره چاقی رو تغییر بدیم فقط توجهمون رو ببریم سمت یادگیری لاغری و سعی کنیم از فرمولهای لاغری در زندگیمون استفاده کنیم .
امروز بعد از شام بابام داشت یه لیوان چایی میخورد .
من انتخابم این بود که نخورم . دیدم دارم با خودم توی ذهنم می گم عجب چایی خوشرنگی چه بو دارچینی پیچیده برم یه لیوان بریزم بخورم . با همین دوتا فرمول من میرفتم میخوردم .
ولی من انتخاب کردم که دیگه با این افکار کار نداشته باشم گفتم من این چایی رو نمیخورم چون انتخابم نیست .
نمیخورم چون سیرم .
نمیخورم چون نمیخوام .
نمیخورم چون با نخوردنش حالم بهتره .
نمیخورم چون میخوام تمرین کنم .
با دو سه تا فرمول اول دیدم توجهم از چایی برداشته شد و میل من تغییر کرد .
یعنی همون که شما گفتید اشتها وجود نداره . ما با فرمولهای ذهنی انتخاب می کنیم .
مثلا انتخابمون زیاده . یا انتخابمون کمه . انتخابمون به اندازه نیاز بدنه .
آگاهی از این عملکرد ذهن هم منو ترغیب می کنه که با اشتیاق بدون توجه به آموزشهای چاقی ، درسهای لاغر شدن رو یکی یکی بیاموزم و تمرین کنم و ازشون استفاده کنم و وقتی دیگه عادت کنم که از فرمولهای جدید استفاده کنم خب قطعا فرمولهای قبلی دیگه تغذیه نمیشن و آرام آرام از دایره عملکرد من خارج میشن .
من امروزم عالی عمل کردم .
دوهفته است خیلی خوب دارم رفتار میکنم .
گرچه ۳ هفته است وارد سایت شدم ولی تغییرات رفتاری من دو هفته است که آغاز شده . قبل از اون فقط کار روی ذهنم بود و خیلی دقیق نمیدونستم قراره چیکار کنم . اما دوره تغییر عادت به من یاد داد که چه فرمولی رو برای رفتارم به کار ببرم و من در کل در این سه هفته فکر میکنم کم کم ۱۰ مرحله ای که در متن نام بردید داره در من ایجاد میشه .
۱۰ مرحله خیلی برای من جالب بود و سعی میکنم مراحل رو یادداشت کنم که بتونم مطالعه اش کنم .
خب برم سراغ تمرین امروزم .
من صبحانه نخوردم .
من ناهار نخوردم .
من ۸ تا خرما نخوردم .
من ۶ تا انجیر خشک نخوردم .
من بادام نخوردم .
یه کاسه تخمه نخوردم .
هر چی که دیدم رو نخوردم .
دو سوم نارنگی نخوردم .
سمنو خونه خودمون نخوردم .
نوشابه نخوردم .
یه سیخ کباب اضافه نخوردم .
زیادی برنج نخوردم .
حرص نخوردم .
غم و غصه نخوردم .
بادوم نخوردم .
اضافه کشمش نخوردم .
بعد از شام دیگه چیزی نخوردم .
الانم سیرم ولی نه در حد خفگی و حال بد .
حالم عالیه . با زبان بدنم خوردم و با زبان بدنمسیر شدم و به خوردن ادامه ندادم .
نخوردم چوم بدنم درخواست نکرده بود .
با عرض سلام وادب
امروز خیلی خوشحال شدم کهاین دوره را هم مکمل دوره خودم دارم انجام میدم.هر چه بیشتر درباره ذهنم اطلاعات داشته باشم،باشم، بهتر میتوانم از ذهنم استفاده کنم.
پس با گوش دادنهای منظم به فایلهای بیشتر باید آگاهی های درستی بدست بیارم.
من فهمیدم ذهن من چیزی را فراموش نمیکنه ،پس دست از مبارزه با هاش میکشم،محبور به فراموشی نمیکنم چون که میدونم خودم شکست میخورم،
ولی ذهن من پذیرای افکار جدید هست،پس شروع به یاد گیری میکنم.ادامه میدهم و در مسیر لاغری با ذهن میمانم.
با این دوره میتوانم عادات جدید در خودم ایجاد کنم و بر عادت جدیدم تمرکزکنم،با این کار میتوانم ارامش و احساس خوب را از عادت جدیدم به دست بیارم.
یک سری عادات قدیمی دارم که میتونم با عادت جدید ترکیبشون کنم.
مثلا من عادت دارم در مواقع سیری هم بخورم.و الان میخواهم اگر خواستم در مواقع سیر بودن بخورم حتما بایدده دقیقه صبر کنم و با بشقاب و نشسته روی میز و جای مخصوصم شروعبه خوردن کنم.خیلی از وقتا این ده دقیقه صبر کردن و گفتن من سیر هستم ، مرا منصرف از خوردن میکنه.
.خودم را محروم نکردم و اذیت نمیشم.چون میدوتم هر وقت به هر اندازه ای که نیاز دارم میتونم از عر چیزی بخورم.
اگر آموزه های امروز هر دو دوره را با هم ترکیب کنم ،باید بگم از امروز تصمیم گرفتم خود را متناسب ببینم و به رفتار های جدیدم با بدن جدیدم دقت کنم
،از امروز توجه و تمرکزم برای گسترش لاغری در زندگیم خواهد بود
سلااام
من از وقتی راه افتادم توی تمرینات این چالش حالم خیلی خیلی عالیه و اصلا قابل مقایسه نیستم با زمانی که داشتم توی جاده ی چاقی و احساس بد حرکت میکردم . الان هر وقت احساس گرسنگی کنم به حرف بدن و ذهنم گوش میدم و هر وقت احساس سیری کنم بدون هیچ فکر اضافه ای دست از خوردن میکشم میخواد بشقابم پر باشه میخواد خالی باشه میخواد تازه شروع به خوردن کرده باشم یا حتی میخواد بعد از کلی وقت گرسنگی به غذا رسیده باشم. هر طوری که باشه من دقیقا مثه یه آدم متناسب رفتار میکنم و این شخصیت جدید منه که بهم احساس عالی میده و خوشحالم که الان عادتمو تغییر ندادم بلکه شخصیتمو تغییر دادم و ازون کسی که به خودش آسیب میزد و به خاطر لذت های آنی پرخوری ، سلامتی خودشو به خطر مینداخت تبدیل شدم به کسی که هوای خودشو داره و به خودش احترام میزاره و بدنشو با سطل زباله اشتباه نمی گیره. اما همچنان میدونم که اون عادتام خوبیای بی نهایت خودشو داشت و من خودمو تایید میکنم و حق داشتم از رفتار های قبلیم لذت ببرم چون انصافا لذت بخش بودن و اگه نبودن من اصلا انجامشون نمیدادم ولی دیگه تکراری شده بودن و این رفتار جدیدم اصلا تکراری نمیشه چون هر بار دارم میخورم یه تغییری توش ایجاد میکنم مثه دیشب که چند تا کاهو گذاشتم ته ظرف سالادم بمونه به نظرم خیلی هم زیبا شد بشقابم و خب هر دفعه که اینطوری نیست من این بار این کارو کردم و دفعه ی دیگه یه کار دیگه میکنم برای همینه که عاشق رفتار جدیدم شدم و دوست دارم همینطور ادامه بدم و این دقیقا همون چیزی هست که توی فایل امروز گفتید.
من چاقی رو رها کردم حتی لباسایی که قبلا همش توجه میکردم که ازم تنگ شدن رو گذاشتم گوشه ی کمدم دیگه حتی نگاهشونم نمیکنم و به خودم قول دادم وقتی حسم گفت و نتایج فوق العادم نمایان شد برم بپوشمشون و لذت بیشتری ببرم.
این یعنی توجه نکردن به چاقی من کاری با چاقی ندارم گرچه چاقی دوست منه و کلی خاطرات خوب باهم داریم ولی ، حتی دوستا هم میتونن سمی باشن و به هم آسیب بزنن و من اون دوستا رو میزارم کنار با وجود تمام اون روزای خوب . الان چاقی هم توی زندگیم یه سری تغییر ایجاد کرده که من کاری باهاشون ندارم فقط به دوست جدیدم میخوام توجه کنم که انگار برای من ساخته شده و باهام خوش رفتاره و بهم آسیب نمیزنه و با هم داریم خاطره های جدید میسازیم و من ازین بابت خوشحالم که دوست جدیدم که لاغریه انقدر با من وجه اشتراک داره و ساعت ها میشینیم با هم حرفای بامزه میزنیم و میخندیم و بعد از حرف زدن باهاش احساسم عالیه و انرژی دارم.
پس من دست کسی رو میگیرم که بهم حس خوب میده نه اینکه با کسی که بهم حس بد میداده بجنگم. جنگیدن کار من نیست من اهل دوستیم و فقط توجهم نسبت به دوستامو تغییر میدم نه خود دوستامو . اینطوری اونا خودشون کمرنگ یا پر رنگ میشن نه اینکه من بزرو از توی زندگیم پاکشون کنم یا برجستشون کنم.
خوشحالم که توی این راهم
ممنونم استاد
خدایا شکرت دوست دارم
فایل ” انتخاب لاغری در زندگی (قسمت یازدهم ):”
وقتی روند تاثیر گیری لاغری و چاقی را در جسمم خواندم؛ ناخود اگاه به یاد مثال زیر افتادم:
مرحله 1: دو دوست قدیمی سر موضوعی، دچار سو تفاهم شده و از هم دلگیر ميشوند و با هم قهر میکنند.
مرحله 2: یکی از ان دو تصمیم میگیرد، که برای اشتی کردن قدم بردارد و سو تفاهم را از دل دیگری، برطرف کند.
مرحله 3: در عین حالی که هنوز این دو دوست با هم قهر هستند و از هم دلگیر هستند؛ اما دوستی که قدم رامیخواهد برای اشتی بردارد، با اشتیاق و شور خاصی نیت میکند، که هر جور شده است، اشتی کند.
مرحله 4: فرد مورد نظر، حسابی روی خودش کار میکند و ناراحتی را از دلش بیرون میکند و خودش را به سطح مناسبی از یاد خاطرات خوب و شیرینی که از دوست قدیمی اش دارد، می اندازد. “ یادمون باشد که ذهن ما چیزی را فراموش نمیکند.”
مرحله 5: به طور اعجاب اور و معجزه اسایی، عملیات اشتی کردن با دوست قدیمی در ذهن فرد مورد نظر؛ کلید میخورد و شروع میشود.
مرحله 6: ناراحتی ، دلگیری و رنجش در طول این مدت، در ذهن فرد مورد نظر کمرنگ شده و او هدیه ای را، برای دوست قدیمی اش تهیه میکند.
مرحله 7: در طی چند روز و به مرور در ذهن فرد مورد نظر، ناراحتی کم و کم رنگتر شده است و در حال پاک شدن میباشد. او تقویم خود، را ورق میزند و تاریخ قرار با دوست خود، را تعیین میکند.
مرحله 8: روند اشتی، الان کاملاً شروع شده است و این فرد به احساس نیاز به دیدار دوباره دوست قدیمی خودش، ارامش کنار او ، بخشیدن او و تغییر افکار منفی و ناراحت کننده اش، رسیده است.
مرحله 9: الان کاملاً فرد مورد نظر برای اشتی با دوست قدیمی اش اماده است. تمام تمرکز او روی فردا است. چون با انرژي و دقت خاصی برای دوستش هديه تهیه کرده است و برای اشتی با او سر از پا، نمیشناسد.
مرحله 10: فردا، فرا رسید. زمان اشتی است. او الان زنگ در خونه دوستش را میزند و وقتی دوستش در را باز میکند؛ هدیه را تقدیم کرده و از او معذرت خواهی میکند.
من میتوانم تصور کنم که این دلگیری، درس بزرگی به این دو دوست قدیمی داده است؛ چون انها را میبینم که در عین حالی که در خانه با هم چای میخورند ، از خاطرات خوب و شیرین با هم بودن در گذشته، هم اکنون، در حال لذت بردن و شاد ی کردن در کنار هم، هستند.
بیایید با هم، سر هر موضوع و هدفی این \”10 مرحله\” رااز این به بعد بنویسیم، تمرین کنیم و نتیجه را همین جا اعلام کنیم.
ممنونم دوستان عزيزم.
سلام بر استاد عطار روشن و دوستان خوبم
هر چقدر من بیشتر با عملکرد ذهن آشنا بشم بهتر از اون میتونم استفاده کنم .ذهن من چیزی رو فراموش نمیکنه حتی خاطرات چند سال پیش من رو با کمی فکر کردن میتونه به یاد بیاره پس این فکر اشتباه رو بریزید بیرون که میگید من میخوام این چیز رو فراموش کنم .
پس هر چیز یا هر فکر اشتباهی که نتیجه اش رو دوست نداری نمیتونی فراموش کنی اما میتونی افکار جدید داشته باشی تا نتایج جدید ببینی پس در مورد موضوع لاغری من هم در گذشته بارها میگفتم و هنوز اطرافیانم میگن که من میخوام چاقیم رو از بین ببرم تا از شر اون خلاص بشم یا اینکه من تصمیم گرفتم کم بخورم و یا عادتهام رو از بین ببرم و تغییر بدم که تمام این حرفها اشتباه هست ما فقط باید عادت جدید ایجاد کنیم برای همین از اول چالش ما میگیم کاری به عادتمون نداریم فقط میخواییم یه عادت جدید و یا انتخاب جدیدی داشته باشیم پس بارها در چالش گفتیم من اون عادت قبلی رو کاری ندارم چون برام خوب بوده و بهم لذت داده پس من فقط میخوام یه عادت جدید داشته باشم مثلا من وقتی غذایی خوشمزه بود و یا بهش علاقه داشتم و یا دوستش داشتم بیشتر ازنیازم میخوردم یعنی وقتی سیر هم میشدم بازم چند قاشق اضافه تر میخوردم اما حالا دارم با ایجاد یک تغییر کوچیک در عادتم کم کم عادتهای جدیدی پیدا کنم و اون تغییر برای من این هست بعد از سیری لقمه های اضافه رو کوچیک تر از همیشه بردارم در حد کوچیک اضافه خوری داشته باشم تا خیالم راحت باشه هیچ قصد نخوردن. و محدودیتی و قحطی در کار نیست .ذهن من هوشمند هست و نمیشه اون رو گول زد پس با ایجاد یه تغییر کوچیک در عادتم به زندگیم ادامه میدم و کم کم این تغییرات رو بزرگ و بزرگ تر میکنم تا عادت جدید در من به وجود بیاد که وقتی سیرم نیازی نیست اضافه بخورم و غذا رو به موقع رها کنم و بگم همیشه غذا هست هر وقت نیاز داشتم دوباره میام میخورم
تنها دلیل حال بد ما تمرکز بر آنچه هست که ما نداریم یعنی ما توجه به نداشته هامون میکنیم و ناراحت میشیم مثلا کسی که یه شغلی داره ممکنه تمام مزایای اون رو و نکات مثبت اون رو در نظر نگیره و توجه خودرو بیاره روی ناخواسته ها ی اون شغل .وحالش بد بشه
پس در بحث لاغری هم ما ممکنه توجه خودمون رو بیاریم روی اون لاغری که در وجود ما نیست و حالمون بد بشه اگر میخواییم لاغر بشی باید به لاغری به عنوان یک چیز دست یافتنی فکر کنی و از چاقی خودت حالت بد نشه چون با این کار چاقی رو تقویت میکنیم. و در وجود ما نهادینه میشه .
من تصمیم گرفتم لاغر بشم و کاری به چاقی ندارم مثل اینکه تا حالا داشتم با ماشینم به سمت شیراز میرفتم و اما حالا دارم با ماشینم به سمت تهران حرکت میکنم .
پس از امروز من خودم رو یک فرد موفقی میدونم که تا حدودی زیادی در باند لاغری حرکت کردم و نزدیک مقصد هستم پس من هیچ تمایلی به حرکت در باند چاقی ندارم
.به کمک این آموزشها با ماشین ذهنم دارم به سمت لاغری ایده الم حرکت میکنم .مثلا
من در موقع سیری به اندازه نیازم از هر مواد غذایی مصرف میکنم همین دیروز من چند جا عید دیدنی بودم ولی هرگز بیشتر از نیازم آجیل و شیرینی نخوردم اول اینکه بعضی جاها که ازمزه ی آجیل ها و یا شکلاتها که خوشم نیاد که اصلا بر نمیدارم در حد یک دونه یا دو دونه که بخورم دیگه ادامه نمیدهم و خیلی جاها چون علاقه ای به شکلات و شیرینی ندارم اصلا برنمیدارم .
و ,یا اینکه امروز صبح چون سیر بودم صبحانه نخوردم تا موقع ناهار که گرسنه شدم اون وقت یه مقدار غذا به اندازه نیازم خوردم و لذت بردم و در کل بسیار مسلط بر رفتارهای غذایی خودم. دارم حرکت میکنم
سلام استاد عزیز خسته نباشید
من این ۳روز رو مهمون زیادی داشتم واسه همین نتونستم چیزی بنویسم،
اما در مسیر موندم و سعی کردم این مطلب روز یازدهم رو هر روز گوش بدم و الان خوب یاد گرفتم .
به این نتیجه رسیدم که ذهن چیزی رو فراموش نمیکنه،فقط ما باید به موضوعاتی که توجه کردن به اون رو مناسب حالمون نمیدونیم کم کنیم تا خیلی کمرنگ بشه و در عوض اون تصویر و مطلبی که حالمون باهاش عالیه(لاغری ) رو پررنگ کنیم و بیشتر بهش فکر کنیم.
لاغری رو برای خودمون کاملا دست یافتنی بدونیم، و احساس کنیم که لاغر و متناسبیم،
هر روز به عادتها و رفتارهای افراد لاغر دقت کنیم و اونهارو عادت و رفتار خودمون کنیم.
قسمتی از ذهنمون از این به بعد متعلق به افکار لاغر کننده است و کاری به اون گوشه که افکار چاق کننده در اونه ندارم و بهش فکر نمیکنیم .
با آرزوی موفقیت همه ما در این مسیر باارزش
امیدوارم سال جدید (سال ۱۴۰۱)سالی پر از انرژی مثبت ، شادی ، سلامتی و امید بیشتر به زندگی برای همه ی انسانها باشه واونهایی که از خدا دورند و این نداشتن ایمان باعث عدم آرامش خودشون و دیگران شده ،هدایت بشن . امیدوارم همه ی ما به نوعی زندگی کنیم که خدا دوست داره.
استاد عزیز ممنونم
با سلام خدمت ایتاد عزیز و سایر دوستان . من امروز یاد گرفتم که بر روی عملکرد ذهن توجه بیشتری کرده و به طور آگاهانه مراقب ورودی های ان باشم در تمام امور زندگی مانند تناسب اندام و تندرستی و سلامتی و موفقیت و…..مسئول خودم هستم پس با اقتدار ک با کمک و یاری خداوند و اسناد عزیز این مسیر را ادامه داده و ورودیهای ذهنم را در هر زمینه ای از زندگی اصلاح میکنم و همچنین منفی باف را از حودم دور کرده و به تایج عالی دست یافته و شگفتی ساز شوم
سلام به استاد عزیز و همراهان عزیز اینجا
چندروز پیش یه نفر از محدود کسانی کع در مورد این دوره میدونند به من گفت به نظرت اگه استاد لاغریت با تو تکی کار میکرد نتیجه بهتری نمیگرفتس تا اینجوری یه پکیج برای همه و من جواب قاطعم و چیزی که درلحظه به نظرم رسید نه بود و خب خوشحالم چون احساس میکنم که مسئولیت وضعیتی که الان توش هستم رو پذیرفتم و مسئولیت تغییرش رو هم فقط برعهده ی خودم مسدونم نه نحوه ی ارائه ی اموزش لاغری
و اینکه اینجا واقعا سرزمین لاغرهاست ، بخش بزرگی از اموزشی که یادمیگیرم از توندن نظرات و نظر گذاشتن و تعاملیه که با دوستان عزیز داخل سایت دارم و این که افرادی نظراتم را میخونن یا من نظر بقیه را میخونم و هرازگاهی برای کسی کامنت میزارم یا برعکس بهم خیلی خیلی انرژی میده من این سرزمین لاغرها رو که به تازگی برای زندگی انتخاب کرده ام رو خیلی دوست دارم و از خدای متعال بابت هدایتم به این سرزمین ایده ال واقعا ممنونم
و خب بریم سراغ موضوع جلسه امروز اینکه ما نباید توقع داشته باشیم که فرمولهای چلقی که اینا همه سال با ما زندگی کردند پاک شن نه تنها فرمولها و خاطردت چاقی بلکه هیچ میزی قرار نیست از ذهن ما پاک بشه و فقط ممکنه کم اهمیت بشه و این پررنگ شدنش و کم رنگ شدنش دست ماعه
مثلا من بعضی مواقع تک تک جملاا افرادی کا دوستشون دارم را با جزئیات زیاد یادنه ولی نرفی کا مثلا با منشی دکتر میزنم اصلا یادم نمیمونه و خب این بخاطر علاقه و توجه و مهم بودن اون شخص و اون حرفا تو ذهنمه منهیچ احساسی به منشی دکتر ندارم حرفهایی که باهاش میزنم هم مهم نیستند بخاطر همین کمرنگ میشن و خب برخورد ما با اون چیزهایی که در ذهنمون هست خیلی مهمه گفتگوی من با منشی و گفتگوم با اشخاص موردعلاقم هردو در ذهنم هستند اما به قول معروف این کجا و ان کجا
درمورد اعکار لاغر کننده و جلق کننده هم همینطوره خاطرات چاقی و فرمولهاش در ذهن ما برای همیشه میمونه اما اینکه ما همیشه با عشق و علاقه و توجه زیاد پررنگ نگهشون داریم یا برامون بی اهمیت باشن و بهشون توجه نکنیم تا کمرنگ شن مهمه
ما باورهای لاغری و فرمولهای لاغری را داریم وارد مغزمون میکنیم و نحوه ی برخوردمون باهاشون باید سرشار از عشق و دوستی و ایمان باشه نه سرشار از ترس و نتیجه گرایی باید همواره بهشون توجه کنیم نه اینکه مثل یه مدت من فقط بیایم فایل گوش کنیم و بریم فقط برای اینکه فایلهارو گوش کرده باشیم مااا باید به فرمولهای مدیدی که در رابطه با لاغری وارد ذهنمون میکنیم توجه کنیگ و بهشون عشق بدسم تا پررنگ شن
تا با فرمولهای چاقی فاصله پیدا کنن و گل الودگی فرمولهای چاقی زلالی این اگاهی های جدید را بهمنزنه و اینکار با توجه زیاد به لاغری و حداقل کردن توجه به چاقی امکان پذیره
ما یه زمانی یه مسیری را حرکت کردیم و به یه مقصدس رسیدیم خب اینو کا میپذیریم اما تالا یه مقصد و مسیر دینه انتخاب کردیم این دوتا مسیر هیچ ارتباطی باهم ندارند مسیر قبلی ما توی همون قبلا جا مونده دیگه دسکه تموم شده من ایمان دارم که لاغر میشم چون کاملا در مسیر لاغری هستم و هدفمم کاملا مشخصه و همچنین علائم راهنمایی خیلی خوبی هم برای به سمت هدف حرکت کردن دارم فقط باید ادامه بدم اون فرمولهای قبلی ایچ تاثیری رو این جدیدا نداره
مثلا من که فارسی یاد گرفتم توی بچگی و بعد توی نوجونی انگلیسی یاد گرفتم ایا از این که ترسیدم کا نکنه چون فارسی بلدم انگلیسی یاد نگیرم نه نترسیدن چون حتی با اینکه درکلیت جفتشون صحبت کردن و نوشتن به یه زبان مشخص بود ولی انقدرررر جاهایشون باهم فررررق داشت تا هیپکدوم از افرادی که دوزبانه هستند مطمعنم این فکررو نکردند یا قطعا افرادی ته دوتا ساز ببندند نمیترسن ساز دوم را یاد نگیرن مون ساز اول رو بلد هستند یادگیری ساز اول با یادگیری ساز دوم از هم جداعن و خب یادگیری چاقی و یادگیری لاغری هم کاااملا جداعن قرار نیست بخاطر اسنکه چاقی رو بلدیم بترسیم که لاغری را یادنگیریم ترسیدن از یادنگرفتن لاغری یا ترس از تاثیر داشتن چاقی بر اموزشهای لاغری به اندازه ترس از یاد نگرفتن انگلیسی و ترس از تاثیر داشتن فارسی برای یادنگرفتن انگلیسی مسخرست
من در مسیز یادگیری هستم و بابتش خداروشکر میکنم
از خودم هم که چندوقته دارم با استمرار و همراه عشق و با اشتیاق بیشتر دوره را ادامه میوم تشکر میکنم
از استاد و تمامی کسانی که شهروند این سایت هشتند هم ممنونم
خدایا شکرت
سلام براستاد عزیز ودوستان همراهم
وقتی وارد این فایل شدم و توضیحات متن رو خوندم وفایل رو گوش دادم . نمیدونم با اینکه این موضوع برام کاملا بدیهی بود اما چندبار خوندم وگوش دادم .
آخه اینها رو که استاد در دوره ۱۲ قدم و ۱۰۰ گام گفته پس چرا دوباره روش تاکید داره.
وبا اینکه برام بدیهی بود اما یه چیز منو استاپ داد ونذاشت از این فایل ۱۰ دقیقه ای ومتن بگذرم .
تا اینکه دیشب متوجه شدم من عمق مطلب رو درک نکردم .
من همش دیدم اینطوری بود که یه ناخواسته مثلا چاقی یا فقر یا روابط نامطلوب یا بیماری در زندگیم دارم بهش کاملا بی توجه باشم کافیه .
واین رو از اساتید موفقیت بارها میشنیدم و مرتب نزدیک به چند سال در زندگیم پیاده میکردم اوضاع یه کم بهتر میشد ولی تاثیر تکون دهنده نداشت .
خدایا کجای کارم اشتباست . من که قانون جهانت رو میدونم عمل میکنم چرا نتیجه نمیگیرم .
ولی دیشب وقتی فهمیدم که چاقی مثل یه ساختمانی میمانه که من با گذاشتن آجر به آجر توجهات اشتباه اون رو در ذهنم ساختم وهنوز هم جا داره هم بناش بزرگتر وبزرگتر باشه .
حالا من طبق دستورالعمل سیستم جهان توجهاتم رو به چاقی که میشه همون مصالح ساختمان چاقی قطع کردم خوب چی میمونه یه ساختمون نیمه کاره چاقی.
چرا من انتظار داشتم از یه ساختمان نیمه کاره چاقی ساختمون لاغری بیاد بیرون .
مگه من مصالح ساختمون لاغری رو با توجهاتم وآگاهیهای لاغری به ذهنم دادم که میخاستم ساختمان لاغری داشته باشم .
اینجا بود که به خودم اومدم وفهمیدم چرا در انجام مستمر وپایبندی به اصول قانون جذب چرا موفقیتی نداشتم .
بله دوستانم اکنون متوجه شدم اگه میخام بیماریم یا فقر و… رو مداوا کنم بایستی
اولا توجهاتم رو از روی بیماری و فقر و…بردارم .
دوما آگاهیهای ام رو روی سلامتی و ثروت و… بزارم با تمرینات مکرر .
حالا این تمرینات به نظرم نباید یک روز درمیان باشه .
بلکه بایستی مستمر باشه .
وتمرینی که خودم میخام ساختمان ثروت و سلامتی و … رو بنا کنم کسب آگاهی ونوشتن هست . نوشتن زیاد و هر روزه درمورد ثروت .سلامتی . روابط خوب و…هست .
اگرچه این دوره درمورد تناسب اندام هست وبرای تناسب اندام خوبه .
ولی برای هرقسمت از چالش های زندگیمون هم این آگاهیها رو مرتب به ذهنمون بدیم درعین حال که ساختمان نیمه کاره فقر و بیماری و… رو متوقف کردیم با تغییر کانون توجهاتمون.
دیشب فایل رو گوش دادم و یهو وقتی متوجه اشتباهم از سیستم جهان شدم خاستم این آگاهیها روبه اشتراک بزارم اما یه جورایی تنبلی کردن .
ولی امروز صبح تصمیم گرفتم این آگاهیم رو منتشر کنم تا از این بیشتر دوباره بهم برگشت داده بشه .
هرچی در زندگیمون داریم زمانی که به اون چرخه حیات بدیم بیشتر میشه وبهمون برمیگرده اما اگه حبسش کنیم دیگه رشدی نداره ومیگنده.
یه کامپیوتر داشتیم که نزدیک به چندسال ازش استفاده نمیکردیم الان اصلا روشن نمیشه .
ونمونه هاش یخچال یا تلویزیون خونه یه دوسه سال روشن نکنیم چه اتفاقی میافته خوب معلومه یا کارنمیکنه یا درست کار نمیکنه .
یا زمانی که چند دانه لوبیا داریم نمیکاریمش همون طور میمونه . ولی اگه بکاریمش چندین برابر میشه .
حس خوبی داشتم خاستم باهاتون به اشتراک بزارم امیدوارم مفید باشه.
سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی
چالش و روز ۱۱ آگاهی از عملکرد ذهن
همیشه من وقتی وسیله ای می گیرم دفترچه اش رو نگاه می کنم مثلا میگه باید شارژ بشه یا به آب وصل بشه در این مکان باشه شسته بشه یا نه با چی ؟ و تقریبا در همه موارد نمیرسم چرا من باید گوشی رو بزنم به شارژ کولر رو بزنم به آب
چون مطمئنم از سازنده اش مخترع اون وسیله که میدونه چه کاری برا اون بهتره
حالا این ذهن قدرتمندی هم که خدا به ما داده یک ابزار قوی است که باید طرز کارش رو بدونیم تا بتونیم استفاده درست کنیم در جهت پیشرفت خودمون
همه اتفاقاتی که در زندگی ام می افته مسئولش خودم هستم
من مسئوول چاقی ام هستم
مسئوول وضعیت اقتصادی ام هستم
من مسئوول روابط با دخترام هستم
من مسئوول رابطه با همسرم هستم
من مسئوول زندگی خودم هستم
همین طور که با این ذهنم این شرایط رو درست کردم با همین ذهن می خوام شرایطم رو درست کنم
چطور ؟؟؟؟
با یادگیری لاغری
با جمع آوری اطلاعات برای لاغر شدن
با اشتیاق داشتن در این مسیر
هر روز پرونده ام رو کامل تر کنم تا پرونده ام کامل شه بفرستن برا اجرا
اجرای عملیات متناسب شدن …..
و الان روند متناسب شدنم شروع شده پی ریزی ها انجام شده
مهندس اجرایی اش خودم هستم
آرامش ام بیشتر شده
روند چاقی متوقف شده
لاغر شدن آروم آروم شروع شده
و این مسیر رو ادامه میدم تا ساختمان اصلی ام تکمیل بشه
سلام به همگی
اطلاعات ارزشمندی بود خیلی استفاده کردم و برام واضح تر شد ن چگونگی استفاده از ذهن برای لاغری .متن دیدگاه واقعا از خود فایل بهتر توضیح میده.من سعی میکنم همیشه بخونم وبه حرف خانم منفی باف گوش ندم .
من برای اینکه لاغر بشم باید اطلاعات لاغری به ذهنم بدم من کاری با اطلاعات چاقی ندارم اونا یه گوشه ذهنم دارن کار خودشونو انجام میدن ومن دارم آموزشهای لاغری رو به ذهنم یاد میدم به یاد ذهنم میارم چون ذهنم هم چاقی بلده هم لاغری من لاغری رو فراموش کردم برای همین دارم با یادگیری لاغری به یادش میارم من سالهاس درسم رو تمام کردم ادبیات فارسی خوندم ولی ده ساله استفاده نکردم خیلی مباحث یادم رفته ولی میدونم اگه دوباره شروع به مرور و خوندن کنم دوباره یاد میگیرم و مثل روز اول فقط باید زمان بزارم .لاغری هم همین طوره باید زمان بزارم لاغری رو یاد بگیرم تا همه چی مثل روز اول از بهر باشم وبا چاقی هم کاری ندارم فقط من سعی میکنم به چاقی و آموزشهایی که ازون یاد گرفتم کاری نداشته باشم تمرکز م بر یادگیری لاغری و آگاهی های جدید باشه .
مراحل لاغری به این شکله که
به مرحله ای رسیدی که دیدی چاق شدی اطرافیان بهت میگن خیلی ترسیدی غمگینی
با لاغری با ذهن آشنا میشی
حالت خوب میشه دیگه نمیترسی هرروز فایل گوش میدی
ولی باز چاقی هر روز حالت بهتر میشه رفتار های غذاییت هم تاحدودی بهتر میشه ولی باز چاقی
باز هم ادامه میدی گوش میدی می نویسی حالت خیلی بهتر شده عادات ورفتارهات هم یکی یکی دارن درست میشن دیگه نمیترسی چاقیت متوقف شده
بازم ادامه میدی ذهنت خیلی تغییر کرده لاغری در ذهنت اسون شده احساس میکنی جمع جورتر شدی
خوش حال میشی و ادامه میدی
یه روز که میخوای بری بیرون مانتوتو میپوشی میبینی گشاد تر شده از خود بیخود میشی مست میشی
بازم ادامه میدی با اشتیاق بیشتر
و نتایج یکی پس از دیگری میاد
تا به تناسب اندام کامل برسی
من چند روز پیش از فرشته درونم پرسیدم چرا من بااین همه اطلاعا ت لاغری چرا ذهنم تغییر نکرده چرا لاغر نمیشم
گفت که ذهن تو ناارام و متزلزل هست هنوز در کشمکش بین چاقی و لاغری هس بدن تو درین کشمکش گیر افتاده وهر دم به سویی متمایل هست باید زمان بدی بدنت با این اطلاعات سازگار بشه وبه سمت لاغری تغییر جهت بده
و این را استاد در بیان های مختلف گفته وما هرروز فراموش میکنیم
سلام🙂
ذهن یه ابزاره برای زندگی در این دنیا
ابزاری بسیار کاربردی و مفید
ابزاری بسیار قدرتمند که ظرفیت نامحدودی برای یادگیری و گسترش داره
ابزاری که شرایط زندگی ما رو در تمام جنبه های زندگی میسازه
یعنی هر آنچه که ما در هر قسمت داریم تجربه میکنیم نتیجه فرمولهای ذخیره شده در ذهن ما است.
و این فرمولها فقط با یاد گیری بوجود اومدن
با دیدن و شنیدن آنچه در محیط و اطراف ما از زمان تولد و حتی دوران جنینی گذشته.
قابلیت دیگه ذهن اینه که آنچه به اون سپردیم قابل پاک شدن نیست و ما نمیتونیم اون باورها و فرمولهای قبلی رو پاک کنیم یا حتی عوضش کنیم
ولی قابلیت ظرفیت نامحدود یادگیری ذهن باعث میشه بتونیم یادگیریهای جدیدی رو انجام بدیم و به این ظرف اضافه کنیم اونوقت به هر کدام از این شبکه های نورونی بیشتر توجه کنیم و اونو تقویت کنیم اون شبکه ها گسترده تر و قویتر میشن و کم کم نتایج ما بر اساس فرمولهای جدید اتفاق می افتن
همینه که بارها شنیدیم برای تغییر زندگیت فقط کافیه خودت تغییر کنی فقط کافیه به آنچه نیست توجه نکنی و توجهت رو ببری بر آنچه دوست داری باشه…و اصل تغییر همون تغییر نگرشه
البته که کار آسونی نیست
که همزمان که در شرایط ناخواسته هستی توجه و نگاهت رو از اون ناخواسته هایی که در حال حاضر موجوده برداری و بذاری روی آنچه میخوای و الان نیست
کار سختیه ولی ناممکن نیست
بسیاری از آدمها تونستن با همین تغییر نگرش و بی توجهی به شرایط موجود شرایط زندگیشون رو ببرن به سمت شرایط مطلوب پس اگه یه انسان تونسته از این قابلیت ذهنش استفاده کنه و شرایط دلخواه رو در زندگیش بسازه پس همه انسانها میتونن چون این نرم افزار در تمام انسانها نصب شده و قابل استفاده است.
در مورد چاقی هم ما قبل از آشنایی با لاغری با ذهن نمیدونستیم که حتی چاقی رو هم خودمون خلق کردیم و جسم ما که الان چاقه و مورد تنفر ما است فقط چیزی هست که خود ما با توجهاتمون بوجودش آوردیم ..قبلا با نا آگاهی میخواستیم با رژیم با ورزش با محدودیت با نخوری با قرص و با دمنوش با جراحی با دستگاههای پیکر تراشی و خلاصه با هر روشی چاقی رو از جسممون پاک کنیم و از شر تمام این چربیهای اضافه خلاص بشیم در صورتیکه جسم ما کاره ای نیست اون فقط نمایشگر ذهن ما است و چاقی هم ابتدا در ذهن ما بوجود اومده بعد جسم اونو نمایش داده ….و از اونجایی که چیزی از ذهن پاک نمیشه پس چاقی هم پاک شدنی نیست فقط میشه در کنار همه اون چاقیهای ذهنی لاغری رو هم ذره ذره اضافه کنیم و اونم فقط با یادگیری امکانپذیره یادگیری اصولی و آروم آروم اونم با تفکر با تمرین با استمرار و با عمل به آنچه در سایت تناسب فکری آموخته ایم.
فقط با این روش هست که توجه رو میاریم روی گسترش شبکه نورونی لاغری و کم کم و آروم اروم در ذهن ما میشه شبکه غالب برای جسم ما….
کاملا درسته همزمان چاقی و لاغری دارن کار خودشونو انجام میدن ولی باز هم بستگی به توجهات ما داره که کدوم غالب باشه
راهی جز یادگیری و تکرار و تمرین نداره تا بالاخره این شبکه تقویت بشه و از اون پس شبکه اصلی فرمان دهنده جسم ما بشه…و این یادگیری و توجه هم هرگز متوقف نمیشه و تا زمان حضور ما این یادگیری ادامه داره…
مثالتون رو خیلی دوس دارم چاقی مثل رفتن به مسیر مشهده و چاقی مثل شیراز رفتنه مقصدها متفاوته پس مسیرها هم متفاوته و تا در مسیر شیراز قرار نگیری هرگز به شیراز نمیرسی خیلی از ماها همچنان در مسیر مشهدیم و گله و شکایت داریم که چرا به شیراز نمیرسیم. تو برو توی مسیر شیراز…یه قدم یه قدم هم که بری بالاخره میرسی …
پس نمیشه بگیم من چاقی رو نمیخوام باید بگیم که من لاغری رو میخوام وکاری به اینکه چاق هستیم هم نداشته باشیم دور بزنیم اتوبان مشهد رو و بریم توی اتوبان دوبانده و سرسبز شیراز ….کم کم و آروم اروم با همون سرعت کند تغییر جهان هستی جسم ما هم تغییر میکنه و تنها نکته موفق شدن ادامه دادنه با وجود هر حال و احساس و شرایطی….
تنها ویژگی افراد موفق ادامه دادنه وگرنه نه استعداد مخصوصی هست و نه قابلیت منحصر به فرد و ویژه ای….فقط اونا ادامه میدن حتی با وجود شرایط به ظاهر مخالف….👌👌👌
با سلام
من متناسبم و میخوام متناسب تر بشم. و وقتی اینجا رو انتخاب کردم شکی ندارم که موفق میشم 🌺🌺🌺🌺
به نام خدای مهربان
با سلام
من چند وقتیه که دارم دنبال یه جای خوب برای سکونت میگردم تصمیم گرفتم از الان که محل زندگیم رو جای جدیدی بسازم و حتی مسیرش هم خودم بسازم یه مسیر اختصاصی برای محل زندگی خصوصی خودم
یرای درست کردن مسیر نقشه رو دارم فقط یکم کار لازمه که انجام بدم تا مسیرم هموار بشه و الان در حال کار کردن روی مسیر هستم از روز اولی که شروع کردم هموارتر شده ولی هنوز خیلی کار داره
خونه جدیدم هم توی تصوراتم هست ومیدونم چه شکلیه و همینطور که دارم مسیر و میسازم به اشتیاق رسیدن به خونه جدیدم مسیرم رو ادامه میدم و کارم رو قطع نمیکنم
خونه جدید من اندام متناسب من هست
و مسیر جدید عادتها و روشهاو انتخابهای جدید من است
به نام پروردگار آگاهی دهنده
حدود یک ماه هست که چالش من اینو نخوردم رو شروع کردم و برای بعضی از روزها به زمان بیشتری برای تغییر و تثبیت نیاز داشتم، خیلی حس و حال خوبی رو تجربه میکردم حس اینکه رفتار من اشتباه نیست من اشتباه نیستم همه چیز در صلح و آرامش بود و من افکارم چاقی رو فراموش کردم و به حس و حال خوب تناسب میاندیشیدم و هر روز برایم بیشتر رنگ میگرفت ولی امان از اطرافیان ام که دائم دوست دارند یادآوری کنند که من در چه وضعیتی هستم و آرامش را از من بگیرند و چاقی ام را یادآوری کنند و حس و حالم رو بد کنند و آرامش را از من بگیرند و این آگاهی از عملکرد ذهن است که ذهن چیزی رو فراموش نمیکند و اصلا نمیتوان آن را پاک کرد و فقط با توجه نکردن به آن کمرنگ تر میشود و با یادآوری دیگران جان دوباره می گیرد، و ما خودمان مسئول چاقی مان هستیم و از دیگران هیچ انتظاری نمیشه رفت اونها حس یه آدم چاق رو درک نمیکنند و فقط حرف میزنند
و ما هم با حالتی عصبانی تصمیم میگیریم که شرایط رو تغییر بدیم اونم به صورت بیرونی با حالتهای فیزیکی ….اما اگر به جای اینکه با حالت جبهه گیری بگیم باید تغییر کنم و از شر آن خلاص بشم که اصلا هم نتیجه نمیده با صلح و پذیرش اون و یادآوری مزیت هاش به خودمون بگیم کاری به اون نداریم بمونه سرجاش اما من میخوام انتخاب کنم یک مسیر دیگه برم و این انتخابه منه و تا می تونم به مسیر قبلی چاقی فکر نکنم وتوجه نداشته باشم و هر روز اطلاعات و محتویات پرونده ی جدید رو که لاغری هست در ذهنم بیشتر کنم تا این پرونده در حالت اجرایی قرار بگیره و در جسم مشاهده بشه
این رفتارها و ایجاد حس و حال خوب و فکر کردن به هر چه خوبی است، دقیقا همسو با تصمیم من هستن و من قطعا لاغر تر میشم و به خواسته ام میرسم، بسیار طبیعی هست که لاغر بشم چون به درستی دارم نیاز ذهنم رو جواب میدم و من از درون واقعا احساس تناسب میکنم .
من تصمیم جدید گرفتم که افکار و رفتارهای لاغری جدید دارم با آموزشها پیدا میکنم و هر وقت میخوام غذا بخورم میگم لذت زود گذر این مواد غذایی رو میخوام یا لذت ماندگار تناسب رو میخوام و انتخاب های جدید میکنم و رفتارهای جدید پیدا میکنم و نتیجه ی جدید هم میگیرم🌈🦋
به نام خدا
سلام همونطور که استاد گفتن باید ذهن خودمون رو بشناسیم کلا ما وقتی با هر چیز جدیدی در زندگی مواجه میشیم که میخوایم کار کردن با اون رو یاد بگیریم در موردش تحقیق میکنیم و کلی از مزایاش رو متوجه میشیم تا زمانی که بهش مسلط شدیم و کار کردن باهاش رو شروع کردیم دیگه واسمون راحت و راحت تر میشه مثل زمان بچگی که دوچرخه سواری رو اول با کمکی یاد گرفتم و بعد ها بدون کمکی خودم تمرین کردم تا زمانی که بزرگتر شدم و تونستم کامل مسلط شم دوچرخه دنده ایی خریدم و راحت به همه جا میرفتم و یاد گرفته بودم فر ایند ذهن هم آموزش دیدن و یاد گرفتن مثل هر چیز دیگه ایی که یاد گرفتیم از زمانی که چالش رو شروع کردم به امید خدا روز به روز دارم بهتر و بهتر میشم ما با رفتار های قدیمی کار نداریم ما باید به خودمون بگیم حالا که من به این مسیر هدایت شدم حالا که خدا منو هداین کرده و من دارم لاغری از صحیح ترین روش رو یاد میگیرم پس از امروز این رفتار رو که یاد گرفتم انجان میدم تکرار میکنم و صبر میکنم تا نتیجه خودش حاصل بشه ممنون از شما اقای عطارروشن مرسی
باسلام
من تصورمیکنم که چاقی مانند یک ماشین هست که قبلا داشتم وازش به اندازه کافی استفاده کردم والان میخام بزارمش پارکینگ و برم یه ماشین بهتر بخرم با آپشن های جدیدکه همون لاغری هست .
وقتی هدفم خرید ماشین جدید هست میام در مورد ماشین جدید تحقبق میکنم و مزایاشو درنظرمیگیرم و کلی ماشین میبینم و خلاصه در مورد ماشین جدید پرس و جو میکنم و معنی نداره که من بیام در مورد ماشین قدیمی که گذاشتمش کنارپرس و جو کنم و صحبت کنم .
پس چرا درمورد چاقی من این کار رو میکنم چاقی ماشین قدیمی هست برام که فعلن کاربردی برام نداره و این لاغری هستش که همون ماشین جدید هست که تابخرمش بایستی کلی تحقیق کنم و پرس وجو کنم و کلن تو فضای اون باشم و حتی اگه به دستش هم آوردم کلی مراقب باشم که صدمه نبینه .
ما وقتی رفتیم نمایشگاه برای خرید ماشین هیچ وقت به فروشنده نمیگیم معایبش چیه یا فروشنده از معایبش نمیگه
بلکه تمرکز روی خوبیهای ماشین هست که بهمون گفته میشه .پس چرا در زندگی روزمرمون تمرکزمون روی بدیهاست درحالیکه ما یه زندگی عالی میخایم .پس بایستی به جنبه خوبش توجه کنیم و صحبت کنیم . چه ازنظرمالی . چه روابط و … .
وقتی غذایی رو دوست داریم بخوریم چرا میریم معایبش رو میخونیم وتمرکزمون رو میزاریم رو بدیهاش بلکه بایستی مزایاشو بخونیم . جهان هرچه ما انتظار داریم بهمون هدیه میکنه .
یکی تمرکزش روی مزایای قند و روغن و… هست پس خوبیاش به سمتش میاد ویکی به معایبش نگاه میکنه پس از اون ماده غذایی ضرر میبینه .
پس یاد میگیریم همش نیمه پر لیوان رو ببینیم .
به نام بی نام او
سلام دوستان آگاه و متناسبم 🤩🌹
هر چقدر به عملکرد ذهنمون آگاه بشیم روند رسیدن به خواسته هامون ساده تر طی میشه .
مثل زمانی که وسیله ای می خریم و برای آگاهی از عملکردش از دفترچه ی راهنما استفاده می کنیم و هر چقدر بیشتر متوجه قابلیت دستگاه میشیم بر اون مسلط تر میشیم و از نتایج بیشتری میتونیم بهره مند بشیم .اما آیا از جسمی که در اختیارمونه یا ذهنمون کلا از سرزمین وجود خودمون مطلع هستیم ⁉️
با شناخت بهتر عملکرد ذهن، از این ابزار قدرتمند ،می تونیم در جهت یک زندگی در بهترین حالت ایده آل خودمون بهره ببریم .
در تمام سالهایی که از عملکرد ذهن مطلع نبودیم در تمام جنبه های زندگی دیگران را مقصر می دانستیم مقصر چاقی والدین بودند مقصر بی پولی دولتمندان و مقصر روابط آشفته همسر و غیره
وقتی به لطف خداوند در مسیر آموزش ذهنی قرار گرفتم و کمی متوجه شدم داستان از چه قراره !؟ و خودم مقصر تمام ناخواسته هام هستند از طرفی قبول کردنش سخت بود و از طرفی انگیزه و امید به قدرتم که به من حق انتخاب های جدید می داد باعث شد مسئولیت تمام زندگی ام را بپذیرم و همه ی افرادی که مقصر زندگیم می دانستم و بارها آنها را نفرین کرده بودم را ببخشم و خودم را نیز که ناآگاهانه عمل کرده بودم رو ببخشم تا آزاد و رها شوم .🦋🦋🦋
آگاهی از عملکرد ذهن باعث شد متوجه بشم که هیچ خاطره ای رو نمیشه از ذهن پاک کرد و یا فراموش کرد و این به دلیل عملکرد بی نهایت هوشمندانه ی ذهن است و به خاطر همین وقتی در مورد موضوعی صحبت میشه یکدفعه پرونده هایی از لایه های زیرین ذهن ما میان بیرون تا خاطره و یا تجربه ای رو یادآوری کنند شاید اون خاطره ها با کم توجهی ما کمرنگ بشوند ولی هرگز پاک نمی شوند.اما ما می تونیم اطلاعات جدیدی و یا بهتره بگیم آموزشهای جدیدی به ذهنمون بدیم و کم کم به مرور زمان فرمولهای ذهنی جدید ایجاد کنیم و با توجه و تمرین و تکرار ذهنمون را به سمت انتخاب جدید هدایت کنیم در مورد لاغری هم همینطوره ما در حالی آموزش لاغری میبینیم که در مسیر چاقی همزمان هستیم وهمانطور که به سمت چاقی هدایت میشیم با دادن آگاهی و اطلاعات هرروزه به ذهنمون پرونده ای جدید ایجاد می کنیم و هر چه این محتوای پرونده بیشتر بشه کم کم فرمولهای ذهنی چاق در ذهنمون از طرف ما تغذیه نمی شوند و پشتیبانی هم نمی شوند و هر چقدر توجه و تمرکز ما به سمت لاغری میره هدایت ما به صورت خودبه خودی در مسیر لاغری اتفاق می افته
اگر چاقی رو آب گل آلود داخل لیوان تصور کنیم و لاغری رو آبی شفاف حل کردن آنها باهم آبی شفاف به ما نمیده و فقط در صورتیکه در لیوان خالی فقط آب شفاف ریخته بشه میتونیم آن را مشاهده کنیم
لاغری یک انتخابه یک تصمیم ⭐️
ما یک سری رفتارهایی داریم که از نتایجش احساس خوبی نداریم و راضی نیستیم و الشیطان یعدکم الفقر و الفحشا و البته نجوای شیطان همیشه صحبت از کمبوده و عموم مردم هم اینطور فکر می کنند کلا چیزی سیاه و یا مطلق نداریم مثلا شرایط مالی خوبه خداروشکر رزق و روزیمون سر جاشه درآمد داریم شغل داریم اما همش غر میزنیم که قسط داریم بدهی داریم ‼️در روابط هم وقتی فکر می کنم 🤔همسرم نقاط قوت زیادی داره که با هم خوش باشیم و بهم احترام بزاریم اما یه وقتهایی بحثی بشه اون پیش فرض ساخته ی ذهن (جناب منفی باف)شرایط رو سیاه جلوه میده ‼️و ما هم با حالتی عصبانی تصمیم میگیریم که شرایط رو تغییر بدیم اونم به صورت بیرونی با حالتهای فیزیکی ….اما اگر به جای اینکه با حالت جبهه گیری بگیم باید تغییر بدم و یا از شراون رفتار خلاص بشم که اصلا هم نتیجه نمیده با صلح و پذیرش اون رفتار و یادآوری مزیت هاش به خودمون بگیم کاری به اون رفتار نداریم بمونه سرجاش اما من میخوام انتخاب کنم یک مسیر دیگه برم و میخوام لاغر بشم این انتخابه منه و تا می تونم به مسیر قبلی چاقی 🤫توجه نداشته باشم و هر روز اطلاعات و محتویات پرونده ی جدید رو که لاغری هست در ذهنم بیشتر کنم تا این پرونده در حالت اجرایی قرار بگیره و در جسم مشاهده بشه ⭐️
روند چالش من اینو نخوردم من🥰
من برای صبحانه گاهی اوقات کره و مربا و یا عسل رو انتخاب می کنم اما چندروزی بود پنیر می خوردم(از بس کارشناس تغذیه صبحانه پنیر می داد )‼️ خلاصه دستم رفت برداره گفتم این لحظه زودگذره من تناسب می خوام و باز پنیر رو انتخاب کردم اما گفتگوی ذهنی مرا رها نمی کرد و تا چند لقمه بخورم (تو سرم یک صدایی می گفت موادغذایی قدرت ندارند ویکی می گفت نه اونهایی که متناسب هستند میل به اینطور خوراک ندارند و در نهایت احساس من خیلی بدبود از خوردن پنیر‼️و گفتم ساکت حس من چی میگه!؟و لحظه ای بود از مو باریکتر در نهایت رفتم همون کره و عسل رو آوردم خوردم و احساسم خوب شد 😁و البته به لطف خداوند و آموزه ها کمی آگاه شده ام که مواد غذایی هیچ قدرتی ندارند و تنها قدرت خداست و در صدد شناخت بیشترم که بین یک چایی تلخ و یا یک کره ی بادام زمینی کنارش تفاوتی قائل نشم و بهتره بگم این فرمول جدیده ذهنمه که مواد غذایی فقط برای رفع نیاز بدن ما هستند با رنگ و بو و مزه ای متفاوت
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
خدایا شکرت
عاااشقتم ❤️
هر چقدر بیشتر در مورد عملکرد ذهن آشنا باشید بهتر و تاثیر گذار تر از اون استفاده میکنید .
ذهن ما چیزی رو فراموش نمیکنه پس میتونید مثال بزنید موضوعی رو سالها پیش اتفاق افتاده ولی شما به خوبی اون رو به یاد میارید
پس وقتی آدمها میخوان تغییر کنن میگن میخوام این روابطم و یا … رو تغییر بدم و دلیل این هست نمیشه افکار گذشته رو بیرون بریزید ولی میتونی افکار جدید درست کنید یه افکاری در ذهن شما هست که ممکنه از نتیجه ی بعضیا خوشت نیاد سعی نکن اون فکر رو تغییر بدی موضوع جدیدی ایجاد کن
خیلیا میگن من میخوام از شر چاقی خلاص بشم و یا میگن من میخوام عادتهام رو تغییر بدم ولی غلطه بگو من میخوام عادت جدید به وجود بیارم و من یه انتخاب جدیدی خواهم داشت تا حاالا پرخوری عادت من بوده و خوردن هر روز شیرینی با چایی و ….. ولی حالا من کاری به اون عادت ها ندارم و میخوام عادت جدید داشته باشم که هر روز عصر با چایی خیلی شیرینی نخورم و یا پرخوری نکنم و … ذهن خیلی هوشمند هست در حالی که اصل رو از بدل تشخیص نمیده ولی نمیتونی فکر قبلی رو تغییر بدی
ما بینهایت فکر داریم ولی فقط اون فکری رو مرور میکنیم که دوست داریم .
اصلا مهمترین عاملی که باعث میشه حال آدمها خراب بشه توجه به کمبودها و نداشته ها هست مثلا همیشه شما تصورتون از همسرتون طوری هست که چرا اونطور نیست و حالتون بد میشه براتون چیزخیلی مهم هست که در همسرتون نیست و یا خیلی از افراد از کسب و کارشون حالشون بد میشه چون به یه سری چیزها که در شعلشون نیست توجه میکنه و ما همیشه به لاعری توجه میکنیم که در ما نیست پس ما باید به لاغری به عنوان یه چیز دست یافتنی توجه کنیم
پس فکر کن شما یه لیوان پر از آب گل الود داشته باشیم و بخو اهیم آب شفاف بریزیم که زلال بشه خوب نمیشه اما درلیوان خالی به راحتی با اب زلال اون رو پر از آب شفاف میکنیم .
پس افکار لاغر کننده رو ایجاد کنیم .
ما از امروز باید بگیم من میخوام لاغر بشم و مسیر رو برای لاغری بازتر میکنیم و تا میتونیم به چاقی توجه نمیکنیم و لاغری رو گسترش میدیم .
برداشت من :
تمام افکاری که از گذشته تا حالا در ذهنمون داریم قابل پاک شدن و یا تغییر کردن نیستن و در ذهن ما وجود دارن و اگر ما ازنتیجه ی اونها راضی نیستیم ما میتونیم افکار جدید ایجاد کنیم تا نتیجه ی جدید پیدا کنیم .
افکار چاقی در نهایت چاقی رو به ما داده و اگر ما نتیجه رو دوست نداریم کاری نداریم به اون افکار چاقی و به چاقی توجه نمیکنیم و به جاش میاییم افکار لاغری به ذهنمون میدیم و نتیجه ی لاغری رو در ذهنمون میبینیم
در واقع ما باید بدونیم ما خیلی انتخابها در زندگی داشتیم که از نتیجه اشون راضی نبودیم مثلا یه مواد غدایی خریدیم راضی نبودیم از کیفیتش دفعه بعد مارک دیگه خریدیم و یا …حالا ما هم افکار چاق کننده داشتیم ولی چون از نتیجه اش راصی نیستیم افکار لاغری رو انتخاب میکنیم تا نتیجه لاغری بشه
وقتی داری برای لاغری ورودی جدید با فایلها میدی و افکار جدید میدی باید همزمان به لاغری اندامت و یا رفتارهای جدیدت توجه کنی تا لاغری در تو گسترش پیدا کنه و اگر هنوز لاغری در جسم تو پیدا نشده باید بتونی به اون چیزی که نیست توجه کنی تا در تو به وجود بیاد هنر ما در این مسیر همین هست
مثلا امروز من خونه شام رو در حالی که بسیار گرسنه بودم به اندازه خیلی عالی خوردم و پرخوری نکردم و شب مادرم تماس گرفت حتما بیا و رفتم اونجا مادرم کشمش پلو با مرع داشت که قبلا من عاشق این غدای مادرم بودم و من بارها سفارش درست کردن این غدا رو به مادرم داده بودم و برای من بارها درست کرده بود و امشب هم خیلی سفارش کرد بیا بخور و اما چون شام خورده بودم و سیر بودم حتی لب نزدم و نخواستم میلم نشد و خواهرای من بارها گفتن ببین عدای مورد علاقه ی تو هست بیا بخور و در حالی که خودشون هم داشتن میخوردن گفتم سیرم نمیخوام و نخوردم و اونها با تعجب گفتن یعنی چی بیا بخور چرا تو همیشه میگی سیرم ومن گفتم آخه شام خوردم و جا ندارم و واقعا تا اونجا بودم حتی به خوردنش یک بار هم فکر نکردم چون سیر بودم و وقتی اومدم خونه گفتم وای دیدی بازم چه خوب عمل کردم و من در سیری هیچ چیز نخوردم شاید تا یه هفته دو هفته پیش اگر سیر بودم یه قاشق تست میکردم ولی من امشب حتی یه قاشق هم در سیری نخوردم ببینم چه مزه هست و واقعا حای تحسین و تشویق داره و این رفتارهای من دقیقا همسو با تصمیم من هستن که جز یه ذهن لاغر و هم جهت با خواسته دیگه نمیتونه این کار رو بکنه و من قطعا و حتما لاغر تر میشم و به خواسته ام میرسم و میگم بسیار طبیعی هست که لاغر بشم چون به درستی دارم نیاز بدنم رو جواب میدم و فقط توجهم به نیاز جسمم هست و من از درون واقعا احساس تناسب میکنم .
من تصمیم جدید گرفتم که لاعر بشم و افکار و رفتارهای لاعری جدید دارم با اموزشها پیدا میکنم و نتیجه ی جدید رو هم که لاغری در جسم هست رو پیدا میکنم و در واقع انتخابهای گسترده تر دارم و هر وقت میخوام عدا بخورم میگم لدت زود گدر این مواد غدایی رو میخوام یا لذت ماندگار تناسب رو میخواپ و انتخاب های جدید میکنم و رفتارهای جدید پیدا میکنم و نتیجه ی جدید هم میگیرم .
خداروشکر که همیشه پرانرژی هستین ..من قبلا میخواستم عادت هامو پاک کنم و به همین خاطر موفق نمیشدم ،میخواستم پرخاشگری و عصبانیت خودم را از بین ببرم .میخواستم اشتیاق و شوق بیشتر از حد به غذا رو در خودم ناپدید کنم و از چاقی بدم میومد و همین باعث شد توی ذهنم بزرگش کنم . فقط چیزهایی که نداشتم رو میدیدم ..فقط منفی و فقط منفی .توجه من هرگز روی نقاط قوت خودم نبود و از روزی که تصمیم گرفتم در راه متناسب شدن قدم بردارم ،لاغری رو حق خودم دونستم و فهمیدم یک فرد متناسب هیچ برتری نسبت به من نداره و در حال قرار دادن افکار و فرمول لاغر کننده هستم(نه پاک کردن فرمول های قبل)و انتخاب میکنم در مسیر لاغری حرکت کنم ..
سلام استاد عزیزم .واقعا از ته قلبم خدا رو شکر میکنم که خدا منو با شما آشنا کرد.
من در حال یادگیری قوانین جهان هستی هستم وچقدر عالی شما این قوانین را در موضوع لاغری رعایت کردید ودرس می دید.قبلا وقتی در حال یادگیری بودم ودنبال لاغر شدن بودن خیلی دچار تناقض می شدم وحاام بد می شد واحساس نیاز به کمک داشتم چقدر خدا زیبا صدامو شنید ومنو با سایت شما آشنا کرد.
درسته استاد به هر چیزی که توجه کنیم اونو در زندگیمون بیشتر میکنیم .ما جنگ نداریم .ما مقابله نمیکنیم .راه جهان بی توجهی است باید بی توجه باشیم به چیزی که نمی خوایم.
وبه اون چیزی که میخوایم توجه کنیم تنها راه همینه استاد یادگیری کارکرد ذهن وچقدر عالی شنا اینو آموزش می دید.
خدا روشکر امروز من رفتار جدیدی موقع غذا خوردن داشتم که خودم لذت بردم .میدونم برای اینکه این رفتارهایی که نتیجه اش را دوست دارم بخواد به نتیجه برسه باید هر روز مستمر در حال یادگیری لاغری باشم واین یعنی توجه به لاغری تا جایی که همه ی توجهم را لاغری بگیره وزمانی از روزم برای توجه به چاقی نمونه واون زمانه که من متناسب خواهم شد.
به خودم قول میدم که این مسیر را لذت بخش را هر روز طی کنم .با قدمهای کوچیک ام قله اورست را میشه فتح کرد.پس بسوی لاغری.
ممنونم از شما استاد عزیزم🌺🌺🌺
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت دوستان و استاد عزیز
درسته استاد ما هر چی میکشیم از توجه به چاقیه .من خودم تمام مشکلاتم از توجه به چاقیه چون وقتی به خودم در آیینه نگاه می کنم و تمرکزم روی قسمت های چاق بدنم میره دارم به چاقی توجه می کنم . وقتی که بعد از خوردن غذا و دست از غذا کشیدن بعد از پیغام سیری ، فکر می کنم که نکنه بیشتر از نیاز بدنم غذا خوردم، توجهم به چاقیه . وقتی فکر می کنم که چرا با وجود نتیجه خوب در روحیات و تغییر عادتهای غذایی هنوز در جسمم تغییر زیادی ندیدم، توجهم به چاقیه.وقتی هنوز منفی باف با قدرت تمام حال منو بد می کنه و احساس ناامیدی بهم دست میده ، توجهم به چاقیه . وقتی فکر می کنم این روش برای همه جواب میده ولی روی من تاثیری نداره ، توجه به چاقیه. وقتی مرتب خودم رو تو آیینه چک می کنم و یا سایز خودم رو کنترل می کنم ، توجه به چاقیه. وقتی انتظارم از خودم لاغریه و برای رسیدن به اون عجله دارم ، توجهم به چاقیه. تا وقتی نتونم این مشکلات رو از سر راه بردارم نمی تونم لاغری رو یاد بگیرم و تنها راهش گوش دادن و دیدن فایل ها و انجام تمرینات و نوشتن و خوندن کامنت دوستانه . من انقدر به این کار ادامه میدم تا لاغری رو یاد بگیرم و در اون صورت چه بخوام و چه نخوام لاغر میشم . لاغر شدن آسانترین کار دنیا است .
سلام… تمام تمرکز من روی لاغری جسمم هست… کاری به چگونه چاق شدنم ندارم….. اینکه همیشه اولین مقصر مامانمو میدونستم که باخنده میگفت تورو تادوسالگی شیر دادم.. چون فرزند اخر خونواده هستم، خواهرام برام از خاطرات پرخوری کوچیکیم تعریف میکنن و میگن تو ازبدو تولدت تپل بودی و منم باور کرده بودم که چاق آفریده شدم. اما الان مهم نیس من چاق خلق شدم یا نه. مهم قدرت ذهن منه که خدا خلق کرده و دراختیار من قرار داده تا ازش کلی استفاده کنم. وتاالان خداروشکر تونستم کلی اگاهی جدید به ذهنم بدم، بدون اینکه بخام اون اگاهی های قبلیم، درمورد چاقیم رو، حذف کنم.. من بخام نخام لاغر میشم. چون هدفم مشخصه… چون ذهنم دستور میده طبق اگاهی جدیدم عمل کنم، پس لاغر میشم…. و تااالان کلی تغییر جسم داشتم… اما هنوز توی مسیرم تا به ایده ال شدنم برسم…. تمام تلاشم روی ذهنمه که بتونم هرروز باوارد کردن اطلاعات جدید، اندام ایده آلم رو خلق کنم و لذت ببرم ….. یاعلی
سلام به دوستان مسیر تناسب
زمانی که در این مسیر نبودم بارها دلایل چاق شدنم رو به دقت تجزیه و تحلیل میکردم و اونها رو مقصر لاغر نشدن میدونستم و ازشون عصبانی بودم از دست خودم هم عصبانی بودم و با برچسب هایی مثل بی اراده و تنبل خودم رو محکوم میکردم
ولی بعد از آشنایی با دوره یاد گرفتم لاغر شدن انتخاب جدید منه من هیچ مشکلی با روزهای سابقم ندارم حتی قرار نیست عکسهای دوران چاقی رو از بین ببرم چاقی مثل دوره ای در زندگی من ثبت شده من حالا همه اون انتخاب ها و عادتهای قبلی رو دوست دارم چون زمانی با اونها زندکی کردم اونها مال من بودند مثل خاطرات دوران کودکی من قرار نیست خاطرات چاقی رو از بین ببرم من اونها رو جایی در گوشه ذهنم می آویزم و همیشه از اونها به عنوان یک تجربه در زندگی ساد میکنم نه به عنوان خاطرات تلخ
در مسیر لاغری دارم انتخابهای جدیدی انجام میدم عجله ندارم میدونم اضافه کردن و عادت کردن به عادتهای طلایی جدید زمان میبره و قراره اونها جایگزین بشن ک رشد کنن مثل یک گیاه ما هر کاری کنیم نمیتونیم سرعت رشد یک گیاه رو تسریع کنیم برای ریشه گیری این عادات و انتخابهای جدید من هم منتظر میمونم با صبر و مهمتر از اون با اشتیاق
از اونجایی که میدونم دارم یه کار اساسی برگشت ناپذیر و بنیادی برای آینده ام انجام میدم پس تمام تلاش و کوشش خودم رو به کار میگیرم تا بهترین و طلایی ترین عادتها و الگوها رو جایگزین کنم و از داشتن و به کار بستن اونها تا اخر عمرم لذت ببرم
به نام خدا سلام
لاغرشدن انتخاب من است وبرای رسیدن به لاغری تمام تلاشم را میکنم تا به آن برسم وتمام حواس وفکرم را به لاغری میدهم وتوجهم را از روی چاقی برداشته ام وبرروی لاغری متمرکز شده ام ونتایج خیلی خوبی از این کارم برایم به دست آمده من اگر غذایی یا خوراکی نخورم خودم راتشویق میکنم ومیگویم آفرین ببین اینو نخوردی پس داری لاغر میشی یا ببین دیگه بعد از غذا احساس خفگی ودل درد نداری پس داری لاغر میشی وهمیشه خودم را تشویق به لاغر شدن میکنم وهرروز در ذهنم مقداری از وزنم را کم میکنم مثلا میگم این هفته خیلی خوب عمل کردی پس ۱ کیلو کم کردی وتمام حواسم روی لاغری است وتاحدودی هم نتیجه حاصل شده وایمان دارم با استمراروعادتی کا به گوش دادن به فایلها وادامه مسیر دارم حتما نتیجه نهایی رو به دست میآورم وشگفتی ساز خواهم شد
من تصمیم گرفتم لاغر بشم من تصمیم جدیدی گرفتم و کاری به تصمیم قبلی خودم که چاقی هست ندارم که بخوام اون رو تغییر بدم پس من
کاری به چاقی ندارم و به اون توجه نمیکنم و خود به خود لاعر میشم
موقع خوردن به اندازه ی عذا که چقدر خودم توجه نمیکنم چون این توجه به چاقی هست
موقع رد شدن از جلوی آیینه به شکم و رانها توجه نمیکننم چون این توجه به چاقیه
موقع لباس خریدن به دنبال رنگهای تیره نمیرم چون این توجه به چاقیه
موقع لباس پوشیدن وسواس نمیشم که اون لباسی رو بپوشم که جسم من رو بهتر نشون بده و نافرمیهام پیدا نباشه این توجه به چاقیه
موقع گرسنگی به دنبال غذای کم کالری نمیرم اون توجه به چاقیه
و خیلی کارهای دیگه انجام نمیدهم که توجه به چاقیه باید به لاغری توجه کنم تا اون رو بهتر ببینم
هیچ رفتاری رو من تغییر نمیدهم و یا هیچ عادتی رو تغییر نمیدهم یا تصمیمی رو تغییر نمیدهم فقط من میخواهم رفتار جدید و عادت و تصمیم جدید بگیرم و کاری به قبلا خودم ندارم که چه عادتی داشتم هر چند که از نتیجه ناراضی باشم من میخواهم به یه آدم جدید با رفتار و عادتهای جدید و انتخابهای جدید بشم
سلام
باید یک موضوع جدید به مشکل یا هرچی که ازش احساس بد داریم اضافه کنیم. نه اینکه بگیم میخوام این و تغییر بدم. انگار که باهاش سر جنگ داری و اونم هی لج میکنه و درست نمیشه. پس به جای اینکه اون مشکل و تغییر بدیم به جاش یک موضوع جدید اضافه میکنیم.
من عادت شیرینی خوردنم به لطف خدا خیلی بهتر شده و بقبه هم این و حس کردن و من نمیخوام این عادت و تغییر بدم بلکه میخوام یک چیز جدید اضافه کنمو به جاش میوه بخورم.
هرقدر که به چاقی فکر نکنی مسیر برای لاغری بهتر و واضح میشه.
من تصمیم گرفتم که لاغر بشم و میدونم که میشم.
و هر روز خودمو یک فرد لاغر میدونم.
تنها دلیل حال بد ما توجه به چیز های منفی و چیز هایی است که نداریم. چون لاغر نیستیم حال ما بد میشود. اگر لاغری را قابل دستیابی ببینیم خود به خود لاغر میشویم
سلام استاد عزیز و گرامی و دوستلن خوبم
یک فایل آموزنده و بسیار عالی یادگیری عملکرد ذهن چقدر خوبه که به ما طرز استفاده این ابزار قدرتمند آموزش داده میشه فقط احتیاج است که ما آنها را اجرا کنیم و اعتماد کنیم که یک شخص مطلع چگونگی طرز استفاده را به ما آموزش میدهد
چقدر این نوشته که مرحله به مرحله ما را در جریان عملکرد ذهن قرار میدهد جالب و متخصصانه است مثل همیشه گل کاشتی استاد عزیزمان 🙏🙏👏👏
سلام
من خیلی دوست دارم از دهن آگاهی پیدا کنم و ببینم چطور میتونم ازش استفاده کنم چون واقعا حیف که انسان همچین ابزاری داشته باشه ولی کار کردن با اون رو بلد نباشه به همین دلیل همیشه به دنبال کسب اطلاعات خوبی از این دهن هستم در تمام جنبه های زندگی
پس یاد گرفتم نمیتونم چیزی رو از دهنم بیرون کنم فقط میتونن چیزهای جدیدی به اون وارد کننم و از اونا استفاده کنم و درواقع از هر عادتی خوشم نمیاد نمیتونم اون رو تغییر بدهم و کاری هم بهش ندارم چون خوب بوده برای من و لدت بردم که که تکرارش کردم ولی نتیجه اش رو دوست ندارم پس عادت جدید ایجاد میکنم که از نتیجه اش راصی باشم مثلا من عادت ریزه خواری داشتم دیشب رفتم خونه مامانم دیدیم دارن عدا میخورن و گفت بیا بخور و من اصلا میل نداشتم و نخوردم وتا اونجا بودم کمی بعد احساس گرسنگی کردم و خیلی جالب بود عدا بود ولی دلم ماست میخواست یه کاسه خوردم و لدت بردم هم عادتم رو داشم ولی با یه تغییر اگه قبلا بود که اصلا کاری به نیاز جسم ام نداشتم راحت با اونا مینشستم و عدا میخوردم ولی دیشب خیلی راحت انتخابهای جدید داشتم و سیر شدم وبعد از اونم میوه اوردم بخورم اصلا نتونستم یه دونه سیب درختی رو کامل بخورم ولی دیگه نگفتم حیف و همون نصفه گداشتم و نخوردم
من تصمیم گرفتم لاغر بشم و انتخاب جدیدم رفتن به سمت لاعری هست قبلا همیشه حرکتم و رفتارم و انتخابم به سمت چاقی بوده و لی مدتها هست که حرکتم به سمت چاقی رو متوقف کردم و به سمت لاغری حرکت میکنم چون انتخاب های جدید دارم رفتارهای جدید دارم باور های جدید دارم و استمرار در همه ی اینها گواه میده که دارم به سمت جدیدی که لاعری هست حرکت میکنم
من به لاغری توجه میکنم با چاقی کاری ندارم یک گوشه از ذهنم بذر لاغری رو کاشتم و دارم کمکش میکنم بهش توجه میکنم که روز به روز رشد کنه درخت تنومندی بشه با احساس خوب به لاغری توجه میکنم و به اندازه نیاز بدن خودم غذا می خورم و بدن خودم را با هیچ کس دیگه مقایسه نمیکنم و باورهای زیبا برای لاغری مجدد به وجود میارم خوشحال هستم که با ذهن قدرتمندم آرزوی لاغری مجدد رو محقق میکنم خدایا شکرت
به نام خالق زيباييها وسلام وعرض ادب 🌺💐🌼
در مورد مبحث امروز بايستي عرض كنم كه درون ذهن من دو تا موجود يكي چاق وديگري لاغر، كه ما باهم سه نفريم من اگر بخواهم توجه به افكار چاق كننده وخاطرات چاقي ام داشته باشم واحساسم با اين افكار بد شود ودر صدد مبارزه با چاق درونم بر آيم وبرايش خط ونشون لاغري را بكشم ، چون در يك نبرد هميشه يكي پيروز است وآن كسي نيست جز چاق درونم كه سالها رشد يافته وقوي شده 😠😡😫
واما چاره كار؟؟؟؟
شركتم از اين تاريخ در چالش اين كه: “من مشتاق لاغر شدنم ”
وتصميم بگيرم كه تمركزم تنها روي دوستي لاغر درونم باشد وبا همكاري ما وبي توجه به چاقي وافكار وخاطرتش وتمركزش( فرضا هروز خودم را جلوي اينه يا روي ترازو چك نكنم كه با ديدن فرضا شكمم جلوي اينه ونجواي خانوم ژوليده درونم حالم بد شود وناميد گردم) وبا متناسب فرض كردن خودم ( تمركزم روي آموزش هاي فايل لاغري واجراي ميثاق نامه وعمل كردن به آموخته هايم وتجسم خلاق ورويا پردازي با فايل نوار زمان وخودم را در انتهاي نوار زمان با اندامي رويايي وغرق اشك شوق متناسب بودن ورها شدن در دستان خالقي كه به او قول سلامت باز گرداندن خانه امانتي اش را به نحو مجلل دادم) ونهايتاذهنم با توجه به حال وشور وعشقم واحساس عاليم در طي مسير ، خودبخود باورهايش تغيير ميكند ومن همان ميشوم كه ميانديشم👏👏❤️👌🏻💃💃
سلام وقت بخیر
مسیر لاغری با ذهن به ما یاد میده که شخصیت جدید با آپشن های جدید بسازیم،اون خود چاق قدیممون که هست و نهادینه شده ،فقط نباید پلی ش کنیم ،بپذیرمیش و گوشش نکنیم ،چونکه اون فقط از چاقی و عوارضش میگه و حرفاش ناراحت کننده است ،با اون هویت قبلی اگر میتونستیم لاغر بشیم که تا حالا شده بودیم ،پس اون توانایی رسوندن ما به هدفمونو نداره،اون پر است از فرمول های چاق کننده،، ،باید یک شخصیت جدید با کارآرایی های جدید بسازیم ،رشدش بدیم ،ریشه هاشو محکم کنیم تا بعدا میوه های تازه و سالم بهمون بده ،باید حرف های جدید به خودمون بگیم،باید احساس متفاوت از قبل با خودمون داشته باشیم، خودمونو دوست داشته باشیم بدون قید وشرط ،احساس لیاقت داشته باشیم ،متناسب بودنو حق الهی خودمون بدونیم که اگر از حق خودمون مطلع باشیم میتونیم طلبش کنیم و جهان دقیقا مثل آینه است و دقیقا بازتاب باورهای ماست به ما
چقدر ما احساس بی ارزشی به جهان فرستادیم و منتظر نتایج عالی بودیم
برای داشتن عادت های جدید باید خود جدید دیگری ساخت
باید راننده ماشین زندگی خودمون باشیم ،ما سالهاست تو ماشینمون خوابیم و راننده شخص دیگه ایه ،باید بیدار شیم ،آگاه شیم
من یاد گرفتم نمیتونم افکارم رو تغییر بدهم حتی اگه از نتیجه اش راصی نیستم فقط باید افکار جدید وارد دهنم کنم تا نتیجه ی جدید داشته باشم
اگه در رابطه با جسم ام حالم بده به این خاطرکه تصورم از جسم ام اونطور که میخواهم نیست در واقع به دنبال یه چیزایی یا کمبودهایی در جسم ام توجه میکنم که حالم بد میشه در همون چاقی کلی چیز خوب هست که میتونیم توجه کنیم(همون در صلح بودن با چاقی ) ولی ما به دنبال کمبودهایی که در جسممون نیست میریم و حالمون بد میشه و همیشه به لاعری که نیست توجه میکنیم و حالمون بد میشه ذهنم از روی توجه به چاقی برمیدارم و توجه به لاغری میکنم با افکار جدید لاعری
مثلا :
۱:
مثلا امروز خواستم برم بیرون و ساعت مچیم رو بستم روی دستم دقیقا پارسال همین موقع خریده بودم برای تولدم و سایز خود مچ دستم بود ولی اللان آزاد شده و چند سانتی از مچ دستم میاد بالاتر خیلی ذوق میزنم از گشادی ساعتم
۲:
و یا توجه به اینکه انگشترم که همیشه در انگشتم هست و تا چند وقت پیش خیلی ااذیتم میکرد و جا میکرد در انگشتم ولی الان همین جوری دور میخوره تو دستم و اگه دستم خیس باشه که میفته از دستم
۳:
یا اینکه لباسی که مدتها داخل کمد بوده یه هفته پیش خیلی راحت به تنم رفت و کلی خوشحال بودم
۴:
یا اینکه مانتوهام که مال دوران تناسبم هستن و من تا چند وقت پیشا میپوشیدم و داخل تنم بس که تنگ شده بودن هم زشت بودن هم اینکه روم نبود از شدت تنگی بپوشم ولی حالا دوباره کاملا دارن نرمال میشن به تنم و خییییییلیی خوشحالم و همیشه به این آزادی های مانتو اگاهانه خیلی نگاه میکنم و لذت میبرم و دوست دارم هنوزم گشاد تر بشن
۵:
یا شلوارم که قبلا به سختی به پام میرفتن و باز مال دوران تناسبم هستن و این اواخر به خاطر تنگی زیاد میخواستم بندازم دور ولی حالا خیلی قشنگ و راحت شدن برام ویکی از شلوارهام که بر عکس مال دوران تپلیم بود ویه سال پیش خریدم چند هفته پیش کردم تنم و دیدم کلی کمرش آزاد شده
به نظر من همینا توجه به لاغری و همینا لاعری رو گسترش میده و به جای اینکه همش برم داخل آینه و خودم وسایزم رو بررسی کنم و به چاقی توجه کنم به همین چیزها توجه میکنم و احساسم رو خوب میکنم تا لاغری در جسم ام بیشتر و بیشتر بشه و به شرایط ایده ال برسم
من تصمیم دارم لاعر بشم قبلا تصمیم داشتم چاق بشم و افکار و اگاهی لآعری رو به دهنم وارد میکنم و تکرار میکنم تا افکار قبلی نه که از بین برن نه وجود دارن فقط از دسترس بودن همیشه خارج میشن و کمتر من از اونا استفاده میکنم
حالا هر چقدر به لاغری که مثال زدم بیشتر توجه کنم نتیجه اش در جسم ام بیشتر میشه
سلام
چند جمله ی اموزنده ی دیگه که باید خیلی خوب به اینها عمل کنم :
۱من اومدم اینجا که عادتم رو( که ریره خوار هست )تغییر ندهم بلکه عادت جدیدی دیگه به وجود بیارم
۲تنها دلیل حال بد ما این هست که توجه به چیزی میکنیم که وجود نداره
۳باید به لاعری به عنوان چیز دست یافتنی توجه کنیم
۴ما کاری به چاقی نداریم و میایم افکار لاعر کننده را وارد دهنمون میکنیم
۵من تصمیم گرفتم لاعر بشم و کاری به چاقی ندارم
۶هر چقدر به چاقی توجه نکنم به لاغری نزدیکتر میشم
ولاغری اینجوری گسترش پیدا میکند
پس من چاقی رو نمیتونم فراموش کنم ولی میتونم لاغری رو یاد بگیریم و به دهن اطلاعات جدید در مورد لاغری بدم
یا اینکه من نمیتونم افکار قبلی رو در مورد روابط از دهنم خارج کنم فقط میتونم افکار جدید در موردوابط وارد دهنم کنم
فکر تغییر کردن عادت رو بردار و بجاش یه انتخاب و عادت جدید ایجاد کن یا بهش اضافه کن
من عادت پر خوری داشتم ولی حالا میخواهم عادت جدید داشته باشم و پرخوری نکنم
توجه به کمبود ها در هر زمینه ای باعث شکست ما میشود در بحث لاغری هم همین طور هست
من تصمیم گرفتم لاغر بشم و کاری به چاقی ندارم
من تصمیم گرفتم لاغر بشم و کاری به چاقی ندارم
من تصمیم گرفتم لاغر بشم و کاری به چاقی ندارم
توجه به چاقی نکنیم تا لاغری گسترش پیدا کنه
ممنون از فایل بسیار عالی وتوضیحات خوبتون. خدا را شکر با بودن توی دوره لاغری با ذهن کلی عادت جدید تونستم برای خودم به وجود بیارم قبل دوره همیشه می گفتم اگه یه روز شکلات نباشه امکان نداره چای بخورم الان خیلی روزا چای رو بدون شکلات می خورم واز طعم چای لذت می برم .تابستونا عادت داشتم بیشترعصرها بستنی بخورم اما الان عادت جدیدی پیدا کردم گاهی میلم می کشه میوه بخورم وبعضی وقتا میل به خوردن ندارم من از عادت های جدیدم لذت می برم .موقع بیکاری همیشه ریزه خواری داشتم الان به جای اون عادت جدیدمطالعه کتاب را انجام میدم.
من دیگه نمی خوام به چاقی فکر کنم می خوام به مسیرهای زیباتری توجه کنم الان که قصد دارم به تناسب اندام دلخواهم برسم ومی دونم مسیرجدید منو راحت تر میرسونه دیگه از مقصد قبلی حرکت نمی کنم.
سلام به همه
چقدر نوشته های اول فایل رو دوس داشتم،مراحل لاغری با ذهن خیلی موشکافانه نوشته شده بود،فایل هم که مثل همیشه عالی ممنون از شما
این مطلب منو یاد مطلبی از استاد عباس منش انداخت که میگفتن باورهای قبلی مثل سیمانی هستن که به مغز ما چسبیدن با ورهای جدید مثل رنگ سفیدی هستن که روی سیمان قبلی میریزیم اینطور نیست که رنگ جای سیمان رو بگیره سیمان سر جاشه رنگ سفید هر چی بیشتر ریخته بشه سیاهی سیمان کمتر دیده میشه و این باورهای جدید نیاز به تکرار و استمرار دارن وگرنه اگه تکرار نشن دوباره رنگ سفید کمتر میشه وسیاهی سیمان خودش رو نشون میده چون سیمان پاک شدنی نیست
در مورد چاقی هم همون سیمانه هست که وجود داره لاغری هم اون رنگ سفید هست که ریخته میشه،دلیل اینکه اینهمه شما اصرار دارید که در این مسیر استمرار داشته باشیم تقویت اون رنگ سفید هست الحق و الانصاف هم سایت تناسب فکری پر از این قوطیهای رنگ سفیده هر جای سایت یه مطلب تازه و نو که هر چی تکرار میشه نهادینه تر میشه وواقعا دستمریزاد میگم استاد بهتون
من با چالش من اینو نخوردم خیییییلی راحت و ساده عادت شیرینی خوردن رو کم کردم بدون هیچ ولعی به راحتی انتخاب میکنم که چی بخورم اینقدر که حتی اطرافیان هم متوجه شدن که من شیرینی خوردن رو کم کردم ولی حسی که خودم به این قضیه دارم خیلی حالم رو خوب میکنه
دیروز من موقع تمیزکاری فریزر به راحتی یه بسته نیم کیلویی بستنی سنتی رو بیرون ریختم در صورتیکه قبلا از ته اون ظرف هم نمیگذشتم و با اینکه طعمش به خاطر موندن کمی تغییر هم کرده بود یه کیک خورد میکردم و قاطیش میکردم و کیک بستنی دست ساز درس میکردم و میخوردم و چقدر هم حال میکردم😅😅
و واقعا برام خودم این تغییر رفتار اونم بدون فشار و محدودیت بسیار لذت بخشه که فقط با این روش امکانپذیره و حرص و ولع هم بعدش نداره
از این به بعد هم به چاقی(مشهد) کمتر توجه میکنم و رهاش میکنم چون میخوام مسیر لاغری(شیراز)رو برم وطبق قانون به هرچی توجه کنم همون رو وارد زندگیم میکنم،من لاغری رو میخوام و به اون توجه میکنم،پیش به سوی تناسب اندام💪💪