0

عادت لاغر کننده (دوازدهم – 2)

عادت های لاغر کننده
اندازه متن

عادت های لاغر کننده به واکنش های ما نسبت به مواد غذایی گفته می شود.

البته شامل افکار ما درباره مواد غذایی و تاثیر آنها بر بدن را نیز شامل می شود.

عادت های لاغر کننده فقط مربوط به رفتار نیست بلکه بخش مهم و مخفی آن درباره افکار است.

تعریف هایی که درباره مواد غذایی در ذهن مرور می کنیم نیز شامل عادت ها می شوند.

اگر شما هر بار که تصمیم به خوردن دارید به خاصیت چاق کننده بودن مواد غذایی فکر می کنید شما عادت به مرور افکار چاق کننده دارید.

در چالش من اینو نخوردم سعی داریم علاوه بر عادت های رفتاری که قابل مشاهده هستند و شاید به راحتی توسط شما شناسایی می شوند عادت های افکاری که مخفی و قابل دیدن نیستند را نیز بررسی و اصلاح کنیم.

چرا که در نهایت تاثیر عادت های افکاری بسیار بیشتر از عادت های رفتاری است.

تغییر دادن عادت های چاق کننده به عادت های لاغر کننده باید در دو بخش رفتاری و افکاری انجام شود تا نتیجه نهایی شما بسیار عالی باشد و تصویر شما به آلبوم شگفتی سازان اضافه شود.

طرز فکری که ما درباره مواد غذایی داریم نقش بسیار مهم در نتیجه رفتارهای عملی ما را دارد.

از آنجایی که کشف فرمول های ذهنی افراد لاغر جزء علایق و تفریحات من است چند روز قبل با فردی که بسیار متناسب است در این باره صحبت کردم.

ایشان علاقه زیادی به مصرف مواد غذایی که به آنها هله هوله گفته می شود داشتند.

تقریبا هر روز یک بسته چیپس می خورد و دوست داشت برای وعده های غذایی از فست فود ها استفاده کند.

رفتار این فرد متناسب برای من جالب توجه بود و درباره افکارش درباره مواد غذایی از ایشان سوال کردم.

پرسیدم نظرت درباره هله هوله هایی که هر روز می خورید چیست؟

فکر نمی کنید اینها چاق کننده باشند؟

پاسخ داد: نه

اینها رو خدا خلق کرده که از خوردنشان لذت ببرم.

سوال بعدی را اینگونه مطرح کردم:

اگر چیپس، لولشک یا هر خوردنی که مورد علاقه شماست را قبل از ناهار بخورید آیا موقع ناهار تمایل به خوردن غذا دارید؟

پاسخ داد: من دوست دارم همیشه از این هله هوله ها بخورم و اصلا برام مهم نیست ناهار بخورم، البته امروز که ناهار ساندویچ فلافل داشتیم با لذت خوردم.

سوال بعدی را درباره علاقه داشتن به تنوع مواد غذایی از ایشان پرسیدم.

پاسخ منفی بود و تاکید داشت که علاقه ای به تنوع مواد غذایی ندارد و حتی در مورد انتخاب چیپس همیشه یک طعم مورد علاقه اش را تهیه می کند و هیچ وقت هوس نمی کند طعم های دیگر را حتی امتحان کند.

نکته مهمی در پاسخ این فرد برای من جلب توجه کرد و آن داشتن تعریف های صحیح درباره مواد غذایی و علاقه نداشتن به تنوع مواد غذایی بود.

این فرد متناسب تعریفی که یک فرد چاق درباره مواد غذایی را در ذهنش دارد را نداشت و اصلا تصور اینکه با خوردن این مواد غذایی ممکن است چاق شود را نداشت.

از طرفی هیچ علاقه ای به تجربه طعم های مختلف نداشت و این موضوعی است که کاملا به شکل برعکس در ذهن افراد چاق وجود دارد.

این عادت های لاغر کننده افراد متناسب هستند که باید در ذهن خودمان ایجادش کنیم.

منتظر خواندن نظرات شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.56 from 16 votes

https://tanasobefekri.net/?p=23173
برچسب ها:
38 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار تینا.عالی
      1402/11/12 21:12
      مدت عضویت: 102 روز
      امتیاز کاربر: 9708 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 392 کلمه

      به نام خداوند مهربانم و همیشه حاضرم و عاشق و خواهان پیشرفت ما،

      و درود رحمت برکت رضایت هدایت صداقت معرفت عزت و سعادت و پیشرفت لذت و سلامتی و نور آگاهی رشد ارامش و آسایش از طرف خداوند هر لحظه جاری به زندگی شما استاد گرامی،

      استاد :

      ایجاد کردن و پررنگ تر کردن عادتهای لاغری باید به دو بخش افکاری و رفتاری باش ،به به !!!

      چه جالب:

      تصور افراد لاغر اصلا چاق کننده نیست و با خوردن چیپس حتی اگر نهارم نخورد مهم نیست یعنی پرخوری نکردن ولی حتی اگر هم بخورد خیالی و تصوری در رابطه با چاقی در ذهنش نداره،و دنبال تنوع مداوم هم نیستن چه جالب!!!

      واین راه حل معجزه بود دوباره خدا :

       این راه حل شگفت انگیز پیدا کردن نمونه و مثالهای مشابه که توانستیم در مواقعی از زندگیمون ما درست رفتار کنیم  و یاداوری اینکه ما توانایی داشتیم و داریم،مثلا جلو خیلی تنوع طلبیهامونو بگیریم برای برطرف کردن عادتهای تنوع طلبی در طرز و عادت در تنوع خوردنمون وااااای چقدر زیبا،

      مثال:

      در رابطه با تنوع من شده در خرید وسایل خانه ظرفی رو خریدم یا پرده امو خریدم و میز صندلی خونمو خریدم هر ساله داره زیباترش میاد اما دیگه مدام نیومدم وسایل خونمو هر سال عوض کنم و  تنوع بدم.

      یا ماشینمون دنبال تنوعش نیستم یا در مورد خونمون راضیم عالی واقعا ،البته دنبال کیفیت بهتر هر دوی اینها هستم و دنبال ارتقاش اما دنبال تنوع هر دقیقه اش نیستیم،

      و یا استاد این مثال خوبیه:صبح روزهای جمعه خیلی دوست داریم متنوع باش صبحانه روز جمعمون به جای تخم مرغ ورزشی هر روز بیایم مثلا روز جمعه حلیم بخوریم ولی بوده بخاطر اینکه میزان مصرف پروتئینمونو بالا ببریم با همسرم حلیمو نخوردیم،

      و استاد حالا این مثالهایی که الان می‌نویسم شاید تنوعی نباش اما شده هوس کردم ولی بی خیالشون شدم: 

      ۱ مثلا غذایی گاهی آماده در خانه بوده نرفتم غذایی که هوس کردمو تنوع بدم و درست کنم بخورم حوصله نداشتم گفتم اینم خوب بخورم،

      ۲یا هوس گوجه سبز کردم در فصل زمستان بودیم و نبوده منم پی آن را نگرفتم و نخوردم یا 

      ۳حتی فصل بهارم بوده در بازار تجریش نزدیک بازار میوه فروشهای امامزاده صالح ع هم بودم اما نرفتم دنبالش بخرم حوصله و انرژی نداشتم و نخریدم و نخوردم.

      استاد واقعا ممنونم با این راه حل بی نظیر توانایی ما رو یادمون آوردید و یادمون دادید چگونه استفاده کنیم از این راه حل نمونه مشابه عادتها ،

      خدایا هزاران بار شکرت 

      استاد خیلی ممنونیم واقعا.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/08/29 10:25
      مدت عضویت: 346 روز
      امتیاز کاربر: 20130 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 426 کلمه

      سلام استاد 

      خداراشاکرم که درتاریخ 1402/08/29 این فایل را گوش دادم 

      خدارا شکر همانطور که قبلا هم گفتم من فرد تنوع طلبی نیستم و حتی درمورد خرید مانتو و لباسهای دیگه اگر دراولین مغازه هم بروم و مدلی که دوست دارم داشته باشه و اندازه باشه همان را میخرم چون اصلا حوصله ای که چند تا مغازه بروم و یا چند جا قیمت بگیرم را ندارم و همیشه یاد گرفتم اولین انتخاب بهترین انتخاب من است واگر آن را نخریدم بعد از گشتن بدتر از اولی گیرم آمده آن را خریدم و ناراضی هستم .درمورد غذا هم خدارا شکر تنوع طلب نیستم فقط من زیاد پرخوری میکنم برای خوردن هرنوع غذایی که انتخاب میکنم و باید روی این موضوع بیشتر کار کنم که فکرم به سمت متناسب شدن پیش برود تا پرخوری 

      من واکنش نسبت به تنوع طلبی را ندارم و فکر میکنم خداراشکر این یک مزیت برای من است ولی چرا با وجود کمی تنوع طلبی باز من چاق هستم ؟ فکر میکنم اگر من هرچیز را به اندازه بخورم حتی اگر کمی تنوع طلب باشم خیلی بهتر از آن است که درهروعده غذایی تا جایی بخورم که شکمم درد بگیره و بعد از آن نیز خود را سرزنش کنم و هرروز چاق تر شوم که بله اشتهای من زیاده و من نمیتوانم درمقابل اشتها مقاومت کنم به قولی باید کلمه اشتها را به کلمه انتخاب درذهنم تغییر بدهم و یاد بگیرم درموقع خوردن و تنوع غذایی یکی را انتخاب کنم و به اندازه بخورم و ازریزه خواری درطول روز خوداری کنم . من الان به این فکر کردم درمحل کارم چند مدل خوراکی بردم . دو مدل تخمه (هندوانه – آفتابگردان) برگه زردآلو – سنجد – پسته و گاهی مواقع یک عدد  سیب هم میخورم و فهمیدم نه من هم تنوع طلب هستم پس چرا چند مدل خوردنی بردم و گاهی مواقع از آنها میخورم پس باید واکنش خوردن خود را نسبت به تنوع غذایی کم کنم و الان پسته و تخمه آفتابگردان و برگه ی زردآلو را از کشوی میز کارم برداشتم و فقط سنجد و تخمه هندوانه را انتخاب کردم پس من الان دانستم که تنوع طلبی درهمه انسانهای چاقی به نوعی وجود دارد و ما ازاین رفتار غافلیم و باید درهنگام خوردن هرنوع غذایی ابتدا از واکنش به انواع غذاها جلوگیری کنیم و حتما درموقع خوردن به اندازه بخوریم که احساس ناراحتی و درد شکم نداشته باشیم و احساس سبکی کنیم و یاد بگیریم که غذاها تمام شدنی نیستند و حتما برای دفعه بعد برای خوردن چیزهای بهتری پیدا خواهد شدو بهتر از یک نوع مواد غذایی بخوریم و غذاها را باهم قاطی نخوریم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/06/17 14:51
      مدت عضویت: 1616 روز
      امتیاز کاربر: 26851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 891 کلمه

      به نام خدای مهربانی که هر لحظه هادی و حامی من هست .

      من  در گذشته بسیار به دنبال تنوع برای مزه های جدید و مکانهای جدید برای خوردن بودم و هنوزم گاهی اوقات هستم و باید بدونم  این یک فرمول چاق کننده هست.

       وقتی این فرمول در ذهن من باشه و من به دنبال تنوع  در مواد خوراکی و مکان های جدید برای خوردن باشم سریع ذهن  به این مورد واکنش میده یعنی اگر من با این ذهن چاق  متوجه تولید مواد غدایی جدید بشم دوست دارم امتحان کنم یا اگر متوجه بشم  مکان جدیدی برای خوردن در شهر  افتتاح شده سریع ذهن من دوست داره  بره اونحا که غذا بخوره و اما ما باید این عادتهای چاقی رو شناسایی کنیم و با عادتهای  متناسب گونه جایگزین کنیم و حالا این عادت   متناسب گونه در مقابل اون  چی هست  ؟؟  این هست که من نسبت به تنوع مواد غذایی و مکانهای خوردنی واکنش ندم .و برام مهم نباشه و .بگم من غدای خودم رو که انتخاب کردم میخورم دیگه برام مهم نیست کجا چه عذایی اومده و یا هست که من نخوردم .

      خیلی از افراد که متناسب هستن علاقه ای به خوردن تنوع در مواد غدایی ندارن حتی اگر مواد غذایی در گذشته نخورده باشن خیلی علاقه ای به خوردن اونها ندارن چون تجربه ای درمورد اون ندارن و دقیقا همین مورد بسیار زیاد در مورد پسر متناسبم  صدق میکنه که اگر چیزی رو نخورده بلشه هر چقدر ما اصرار کنیم اون اصلا حاضر نیست بخوره که ببینه چه مزه هست و خیلی راحت  میگه دوست ندارم  و نمیخوره و حالا متوجه میشم این یک رفتار مخصوص متناسب ها هست حالا دخترم متناسب هست اما مقاومت کمتری در مورد طعم ها و غذلهای جدید داره اما پسر متناسبم در این مورد به شدت مقاومت داره .و همیشه بر اساس تجربیات قبلی اش عمل میکنه خیلی کم اینطور نیست که مقدارش خیلی ناچیز هست.، اما من به،شدت به دنبال تنوع مواد غدایی هستم .

      متناسبها واکنش نسبت به تنوع مواد غدایی نمیدن 

      و من باید به خودم اینطور بگم وقتی غدا خوردم  و سیر شدم چشمم  رو بر روی تست بقیه ی غداها ببندم و برام مهم نباشه که چه خوردنی های دیگه هم در اطراف من هست .

      برای مثال من بارها شده چیزی خریدم در زمینه ی پوشاک و کفش و کیف و وسایل منزل و … اما چند روز بعد مدل بهتری جای دیگه دیدم و  میخواستم بگم ای کاش اون رو نمیخریدم تا این رو میخریدم اما چون پولش رو نداشتم که دوباره بخرم از اون جنس  رد شدم و گفتم خرید خودم خوبه و دیگه نگاه به هیچ جنسی نکردم  البته من در گدشته اینطور بودم اما الان دیگه  اینطور نیستم و دیگه همچین اخلاقی ندارم یعنی خیلی به نسبت گدشته کمتر دارم .و این روند عالی هست که خودم متوجه اون هستم .

      پس باید در موضوعات دیگه هم اینقدر پیشرفت کنم و از تنوع ها چشم پوشی کنم مثلا در زمینه ی خوردن هم من این توانایی رو دارم که اگر خیلی مورد غدایی  ببینم کاری به همه ی خوراکی ها  نداشته بلشم و یک یا دو مورد رو  انتخاب کنم و اونها  رو بخورم و کاری به بقیه نداشته باشم  پس باید به خودم  بگم چون من بارها در زمینه ی کفش و لباس و … این  تجربه ی گذر از تنوع اجناس رو داشتم پس در زمینه ی خوردن هم میشه .

      مثال میخوام بیارم که من بارها مغلوب تنوع در اون محصولات نشدم مثال :

      هنگام خرید سرویس ظروف چینی که  کلی تنوع در بازار  بود اما من به  راحتی از بین همه ی اون مدل ها یک مدل خاص رو خوشم اومد و خریدم .و از بقیه ی مدلها چشم پوشی کردم 

      هنگام خرید کلاه افتابی در یک فروشگاه چند ماه پیش از بین اون همه مدل جذاب من عاشق یه طرح گلدارو شاد  شدم و اون رو خریدم و کاری به بقیه ی مدل ها نداشتم .

      هنگام خرید کرم و محصولات  مراقبتی از پوست و ضد افتاب پوست صورت و ….از بین اون همه برند یک برند  رو انتخاب کردم و دیگه کاری به بقیه ی برندها نداشتم .

      هنگام  خرید بارها ذهنم من رو وادار به تنوع در مواد عدایی کرد اما من مغلوب اون نشدم .

      همین امروز ظهر من روی میز عدا  هم لازانیا داشتم هم سبزی پلو از دیروز داشتم و موقع ناهار از هر دو به انتخاب بچه ها و همسرم اوردم و در حالی که من لازانیا  برای ناهار یکم پیش خورده بودم اما هنگام دیدن ظرف سبزی پلو که برای همسرم اماده میکردم ناخود اگاه در حالی که سیر بودم یکم ناخنک به برنج زدم اما گفتم ببین از روی عادت های چاقی کاری انجام نده این واکنش به تنوع مواد غدایی هست که به،صورت فرمول در ذهن من هست و  من  نباید واکنش بدم و گذشتم و دیگه تکرار نکردم .

       یا اینکه دیشب  به خاطر مهمان هایی که داشتم کلی میوه های ابدار و قرمز رنگ تابستونه  و کلی بیسکووییت قنادی و تخمه و … تهیبه کردم که امروز صبح بعد از صبحانه با دیدن اون همه تنوع در میوه اما مغلوب اونها  نشدم و  دو مدل دلخواهم رو انتخاب کردم و با همسرم اشتراکی خوردیم  .

      خدا رو شکر این فرمولها ی چاقی در وجود من کمرنگ شدن و اگر هم هنوز باشن بسیار ناچیز و کم هستند که با مرور اموزشها و تکرار اونها باعث میشه من خیلی بهتر از گذشته عمل کنم و زیباتر در مسیر  تناسب باشم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/12/18 22:09
      مدت عضویت: 428 روز
      امتیاز کاربر: 46635 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 435 کلمه

                              سلام وشب بخیر

        من از گذشته یی عادت به نظرم خودم خوبی داشتم وفتی میرفتم خرید وچیزی به نظرم خوب میومید می خریدم دیگه هیچ مغازه دیگه حتی نگاه نمیکردم مقایسه نداشتم وفتی خونه میدم از خریدم پشیمون میشدم اون خرید کناری گذاشته بعداز چند روز دوباره میرفستم میدیدم خریدخوبی داشتم ودیگه خریدم دوست داشتم اون زمان وزنم خیلی مناسب ترا از حالا بود

      لا اگه خودمیابچه هاخرید انجام مددن دیگه اگه از اون جنس ارزوتر بهتر  باشه خریدی انجام نمیشه.

      عادتها  لاغر کننده مربوط به رفتار نیست بلکه بخش مهم ومخفی در باره افکارهست 

      هربار تصمیم برای خوردن خاصیت افکار چاق کننده دارید

      تاثیرعادتهای افکاری بسیار بیشتر از عادتهی رفتاری است.

      عادتهی رفتاری + عادتهی افکاری = عادت لاغرکننده 

      فرد مناسب هلو وهوه با غدا ورو با هم فرق نمیده وتنوع طلب نیست این نسانه از بودن فرمول درست ونداشتن فرمول چاق کننده .

      تشویق وترغیب به خوردن ومزه غذایی فرمولهای چاق کننده 

      است و واکنش نشون میده وعلاقه به تنوع طلبی است

      تشویق +ترعیب + خورردن + مزه غذایی + فرمالولهای چاق کننده + واکنش = علاقه به تنوع طلبی 

      عا دتهای مناسب کننده + جایه بجایی واکنش به مواد = برای تغییر تنوع طلبی 

      اگه ما لباس کیف وکفش یا وسایل خونه خرید انجام دادیم دو باره ا ز  خرید همون جنس خودرای میکنیم از موضوع چشم    پوشی کنیم وانتخاب درستی داشته باشیم 

      همین روش رو در باره مواد غذایی میتونم انجام بدیم از خرید مواد متنوع ومحصولات ومواد خوارکی جلو کیری کنیم 

      من چتد روز پیش یی از همسایه ها بیسوتی برای ما اورد من ارطمش خوش امد به دخترم گفتم برام از این دوباربخر بعد که احساس کردم دارم به فرمول چاقی بها میدم برای کسترش از خریدچشم پوشی کردم به همون یی بار خوردن قانع شدم 

      من در خوردن هر موادغذایی از دیگه اصلافرقی بینشون ننمی زارم  همه رو یکی میدون

      .در خرید از مواد کمتری خرید کنیم ازتکرار مواد غذایی که حس تنوع طلبی دا ه جلوگیری کنیم از جشیدن وخوردن مواد جدید خوداری کنیم جون درما تنوع طلبی رو تقویت میکنه برای خوردن وچشیدن دوباراون مواد 

      باید در این زمان از انتخاب استفاده کنیم مواد لازم بخریم اضافه خرید نکنیم در زمان خرید فقط مواد که لازم دایم بخریم .

      تنوع طلبی یی فرمول برای چاقی هست با بها دادن وخوردن 

      باعث چاقی میشیم

      تغییر میدم واز نخریدن نچشیدن ومزه نکردن استفاده نیکنیم 

      هرچه این کار ادامه دارتر باشه فرمولهی لاغریی بیشتر کسترش پیدا کرده وما از ابن فرملهای برای افکار ورفتار استفاده میکنیم ولاغریی نتیجهاین تغییر هست 

      حامعه کنونی با تنوع طلی ومصرف انواع مواد غذایی باعث چاق شدن افراد بیشتر ی میشن

       از تشویق وترغیب برای خرید دوباره جلوگیری کنیم        

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/12/10 21:57
      مدت عضویت: 448 روز
      امتیاز کاربر: 11045 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 521 کلمه

      سلام و درود . 

      فرمول و عادت تنوع طلبی رو در مورد مصرف مواد غذایی در ذهنمون پاک کنیم . 

      چنین فرمولی وجود خارجی نداره . بلکه ما اول بهش فکر می کنیم . بعد بهش عمل می کنیم و بعد ازش میترسیم و بعد اون رو برابر چاقی قرار میدیم و احساس چاقی در خودمون ایجاد می کنیم و چاق میشیم . 

      چرا ما تنوع  در مصرف مواد غذایی رو دوست داریم  ؟ 

      ما تنوع طلبی رو دوست داریم فرقی نمی کنه به چی علاقه داریم وقتی به چیزی علاقه پیدا می کنیم در اون حوزه تنوع دادن رو هم دوست داریم .

      تنوع ایجاد کردن در خوردن به خاطر اینه که ما به خوردن علاقه داریم ولی چون زود سیر میشیم و غذا از دهنمون میفته میخوایم با تغییر  ماده غذایی دوباره لذت خوردن رو در خودمون ایجاد کنیم .

      یعنی در من علت تنوع طلبی  لذت بردن بیشتر از خوردن هست . 

      پس فرمول اصلی من که باعث میشه من تنوع  در مصرف مواد غذایی رو انتخاب کنم علاقمند بودن به خوردن و یا علاقمند  بودن به خوردن یک ماده غذایی و یا علاقمند بودن به تکرار فرایند خوردنه . 

      خب ما در درجه اول یاد گرفتیم خوردن انسان رو چاق نمی کنه بلکه خوردن  توسط دستگاه گوارش صورت میگیره و دستگاه گوارش هم برای انجام کارهاش به انرژی نیاز داره . پس گوارش انرژی مصرف می کنه . انرژی غذایی که میخوریم به ۲ صورت تبدیل میشه یا توسط معده جذب میشه یا توسط روده ها دفع میشه . 

      غذای جذب شده هم دو اتفاق براش میفته یا انرژیش به کارکرد اندامهای داخلی میرسه و  اضافه اش میره در سلولهای چربی . اونجا هم یک اتفاق روش میفته . اکسید میشه  و به سه عنصر آب ، دی اکسید کربن و اکسیژن تبدیل میشه و همه اش میره  . فرایند اکسید شدن هم یکی دو روز طول می کشه . یعنی غذایی که میخوریم بعد از یکی دو روز کاملا محو و نابود میشه . 

      پس خوردن باعث چاقی نمیشه . اما باور خوردن = چاقی باعث چاقی میشه چون این باور در ما حس چاقی ایجاد می کنه و در نتیجه فرمول تنوع در خوردن در ما چند برابر حس چاقی ایجاد می کنه . 

      این فرمول رو باید بهش محل نزاشت و حس تنوع رو کم کم به سمت استفاده از فرمولهای لاغری پیش برد . 

      اول اینکه بپذیریم تنوع طلبی خیلی هم حال نمیده . استفاده همزمان از چندین غذا تمام مزه ها رو با هم قاطی می کنه و مزه های قاطی پاطی اصلا حال نمیده ولی انسانهای چاق حتی مزه قاطی پاطی رو هم دوست دارن ولی انسانهای لاغر قاطی پاطی شدن غذاها رو  دوست ندارن . 

      خب حالا من با این فرمول چه کنم ؟ 

      این فرمول دوست داشتن  قاطی پاطی خوردن غذاها هم یه فرمولیه که منو ترغیب به تنوع طلبی می کنه . 

      حالا چی به خودم بگم که این ترغیب رو کم کنم ؟ 

      اینکه  شخصیت لاغر من از قاطی پاطی خوردن خوشش نمیاد حال نمی کنه . 

      یعنی چی قاطی پاطی خوردن دیگه مزه اصلی غذاها رو نمیشه تک تک حس کرد . چیزی از خوردن نمیفهمیم . اتفاقا اصلا حال نمیده . 

      من از تنوع خوشم نمیاد .‌پس به راحتی کنارش میزارم .   

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/07 10:52
      مدت عضویت: 448 روز
      امتیاز کاربر: 11045 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,334 کلمه

      درود .

      موضوع این درس عادتهای لاغر کننده و عادتهای چاق کننده و و ایجاد یک فرمول جدید : (نداشتن  واکنش به فرمولهای چاقی) 

      عادتها کلا دو بخش دارن : عادتهای فکری ، عادتهای رفتاری 

      عادتهای فکری مجموعه بینشی هستن که ما نسبت به هر موضوعی داریم که دائما اون نگرش رو تکرار می کنیم و بهش عادت کردیم . 

      عادتهای رفتاری مجموعه رفتارهای عملی هستن که ما اونها رو همیشه تکرار می کنیم . 

      من اول عادتهای فکری خودم که در مورد لاغری میخوام ایجاد کنم رو می نویسم و بعد عادتهای رفتاری .

      البته فقط میتونم دونه دونه شروع کنم . چون کار کردن روی هر کدوم کلی وقت میبره تا بهش عادت کنم . 

      من فعلا روی یک عادت رفتاری و روی مجموعه ای از عادات فکری دارم کار می کنم و فکر می کنم همینا فعلا خوبه . 

      عادت فکری : عجله نکردن .

      نگاه و توجه چاقی به خود نداشتن .

      نگاه و توجه به تغییرات کوچک رفتاری و ذهنی .

      نیاز به تایید دیگران نداشتن .

      عشق و علاقه ایجاد کردن . 

      احساس لیاقت داشتن .

      خاطرات چاقی را فراموش کردن و لاغرات لاغری پروراندن . 

      استفاده نکردن از فرمولها و دلایل خوردن هنگام خوردن 

      استفاده کردن از دلایل نخوردن در هنگام سیری 

      عادات رفتاری : 

      هنگام گرسنگی خوردن و هنگام سیری نخوردن .

      هنگام گرسنگی دو راه داشتن خوردن یا نخوردن اگر هنوز میتوانستم به گرسنگی ادامه دهم نخوردن را باز هم ادامه میدهم تا جاییکه نیاز من به مصرف مواد غذایی واقعی تر شود و از توهم ذهنی خارج شود . 

      بعد از سیر شدن واقعی  دست از غذا کشیدن و آن را هر جایی که هست رها کردن .

      کارهای خودم را خودم انجام دادن .‌

      🔮عادات رفتاری که مایلم برای خودم کم کم ایجاد کنم .

      غذاهای مانده نخوردن 

      غذاهای متنوع نخوردن در یک زمان 

      تا آخر بشقاب نخوردن 

      دائما سر یخچال نرفتن روزهایی که خانه هستم 

       وقتی به تفریح میروم حتما که نباید بخورم میتونم از چیزهای دیگه برای تفریح استفاده کنم . 

      فعلا همینا به ذهنم میرسه . 

      تمرین چالش 

      دیشب من شام نخوردم 

      وسط شب که از خواب بیدار شدم چیزی نخوردم .

      صبحانه نخوردم 

      هنوز گرسنه نیستم .

      فعلا تا اینجای صبح چیزی نخوردم . 

      البته گرسنه بشم با توجه به میزان گرسنگیم انتخاب می کنم که بخورم یا نه و دوست دارم انتخاب یک نوع غذا رو از امروز شروع کنم که یه عادت خوب دیگه به شخصیت لاغریم اضافه کنم . 

      مطلب بعدی که از این درس یادگرفتم واکنش ندادن به فرمول چاقی بود این عادت رفتاری رو هم مایلم از امروز تمرین کنم .  فرمولهای چاقی خب هنوزم در من هستن و در ذهنم میان . برای اینکه قدرت عملکرد اونها و تاثیر اونها بر جسمم رو پایین بیارم باید یه الگوی جدید ایجاد کنم و اونم الگوی واکنش ندادن به فرمولهای چاقیه . 

      مثلا وقتی با یه میز پر از غذاهای متنوع روبرو میشم و فرمولهای چاقی شروع به کار می کنند بهشون واکنش ندم . 

      سکوت کنم . البته ترجیح میدم واکنش ندادن رو از سطح فکر شروع کنم . یعنی در فکرمم واکنش نشون ندم . چون واکنشها هم از سطح فکر شروع میشن بعد میان به رفتار . 

      مثلا سریع با خودم نگم وای به به عجب غذاهایی . همین یه واکنش رو انجام ندادن جذابیت اون غذاها رو در ذهنم کمرنگ می کنه و بعد شروع کنم به واکنشهای لاغر کننده ایجاد کردن . البته فعلا تمرین می کنم که واکنش چاقی ندم . بعد کم کم باید یه چیزی جایگزینش بشه . فعلا واکنش ندادن به مثلا همین فرمول تنوع که یه جایی باز شده برم امتحانش کنم . نرم به اونجا . از کنار فست فودی ها رد نشم .  نرم سر یخچال نرم سراغ سوپرمارکتها و غرفه های خوراکی . فعلا نرم سراغ اینا و واکنش خوردن نسبت به چیزهایی که مثلا به عنوان تبلیغ میبینم نداشته باشم . 

      حالا میریم سراغ تمرین بعدی 

      چه مواقعی در زندگی بوده که با یه چیز متنوع روبرو شدید اما نخریدینش .

      در مورد لباس که برای من خیلی اتفاق افتاده . خیلی وقتا چیزایی دیدم که خب علت اصلیش چاقیم بوده که نخریدمش . 

      و دیگه چشمم اصلا نمیبیندشون .

      یایه وسیله مربوط به کارم دیدم بعد دیدم خب یکی دیگه هم ۲ تا مغازه پایینتر بوده و من چون می گفتم خب خریدم دیگه نیازی ندارم حتی دیگه داخل مغازه هم نمیرفتم که ذهنم دچار وسواس بشه . 

      به نظرم تنوع طلبی نوع وسواس فکریه که لازمه بهش عمل نشه تا کم کم کنار گذاشته بشه .

      مثلا همین اب کشیدن . خیلی وقت پیش در مورد آب کشیدن دچار همین تنوع شده بودم .

      مثلا پامو با آب دوش آب کشیده بودم بعد می اومدم تو دسشویی هم آب میکشیدم دوباره میرفتم تو آشپزخونه هم آب میکشیدم و تکرار این رفتار برام اذیت کننده شده بود و بعد تصمیم گرفتم دیگه به این گفته در ذهنم که برو آب بکش واکنش ندم و بعد از مدتی از سرم افتاد . 

      یا حتی نماز خوندن . 

      چند بار نماز رو میشکستم میرفتم یه اتاق دیگه میخوندم دوباره میشکستم یه جا دیگه و بعد کم کم با خودم تمرین کردم به این فکر واکنش ندم و کم کم از سرم افتاد . 

      یا خوردن آب در دقایق نزدیک به  اذان . هی تا لحظه ی اذان میرفتم آب میخوردم یه بار تو لیوان یه بار با دست یه بار با استکان و بعد هم به خودم گفتم دیگه این کارو نمی کنم و تونستم همون وقت که دیگه سحریم تموم میشد و ابم رو خوردم بگم وقت اذانه و دیگه آبی نمیخوردم . 

      یا تغییر جا برای خوابیدن . قبلا عادت داشتم هی برای بهتر خوابیدن تغییر جا بدم . مثلا بالشم و جابجا میکردم یا میرفتم سر و ته میخوابیدم یا جای خوابمو عوض میکردم یا میرفتم دسشویی بعد می اومدم میخوابیدم بعد با خودم گفتم فقط میخوابی در هر وضعیتی که هستی و بعد عادت کردم در هر وضعیتی که باشم خوابم ببره . 

      ما در موضوعات دیگه از تنوع چشم پوشی کردیم پس توانایی این چشم پوشی رو دارم . 

      چیز پیچیده ای نیست . 

      پس از امروزم حواسم رو میدم به  واکنش نشون ندادن به خوردنهای متنوع . 

      البته این روزها دیگه چشمم خیلی کمتر از قبل میبینه و فکر میکنم وقتی داریم یه عادت رو درست می کنیم ناخوداگاه خیلی از عادتهامونم در پی اون درست میشه . 

      یعنی فقط کافیه ما روی یه موضوع تمرکز کنیم میبینیم تقریبا خیلی از موضوعات دیگمون هم درست شده .

      مثلا من وقتی متعهدم به این رفتار که موقع گرسنگی بخورم پس قطا در مواقع دیگه چیزی به چشمم نمیاد چون میدونم نمیخورم پس حتی هوسشم از ذهنم میره . یعنی حتی میل و هوس ما به این دلیل برانگیخته میشه که ما بهش واکنش دادیم اگه واکنش ندیم کم کم اون میل و هوس تنوع طلبی هم در سرمون از بین میره .

      حتی در مواجهه با دخترا هم همینه . خیلی از دوستام ازدواج نمی کنند که  اسیر یک نفر نشن . اونا دارن تنوع طلبی رو در انتخاب دوست دختر داشتن تجربه می کنند ولی من به خاطر چاقیم خیلی سراغ دختر بازی نرفتم و دخترا تو خیابون خیلی به چشمم نمیان . چون واکنشی ندادم برای همین از چشمم افتادن . ولی خب دوستام دائما میگن فلانی رو دیدی . وای چه استیلی حتما باید برن یه چیزی بهش بگن و معمولا هم با تحقیر روبرو میشن یا کسی رو پیدا می کنند که پایه شون باشه موقته بعد از مدتی میرن دنبال یکی دیگه . 

      پس واکنش ندادن حتی این جور جاها هم به درد میخوره و خیلی راحت ما رو از یه آدم هرزه تبدیل می کنه به یک انسان باوقار . 

      خوشبختانه من به خاطر چاقیم اینجاهم تونستم واکنش ندم و اسیر این بازیها نشم . 

      ولی خب حالا دیگه تمرین می کنم در مواجهه با مواد غذایی هم هرزه نباشم و تبدیل بشم به یک انسان با وقاری که در هنگام گرسنگی فقط از یک نوع ماده غذایی استفاده میکنه . 

      یعنی اینم به فرمولام اضافه شده . 

      انتخاب من یک نوع ماده غذایی باشه نه همه مواد غذایی که میبینم . 

      پس هنگام گرسنگی دو انتخاب دارم خوردن یا نخوردن . 

      اگه میتونستم صبر کنم بازم نخوردن رو انتخاب می کنم تا جاییکه درجه گرسنگی بیشتر بشه . 

      بعد حالا که میخوام بخورم چی بخورم ؟ انتخاب می کنم که از یک نوع میخورم . 

      اینم فرمول رفتاری جدید که در این فایل عالی پیدا کردم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1401/02/05 04:34
      مدت عضویت: 1332 روز
      امتیاز کاربر: 17962 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 864 کلمه

      فایل ” گسترش فرمول ذهنی (قسمت دوازدهم-2 ):”

      برای لاغری با ذهن، میبایست “ عادت متناسب بودن” را داشت. برای عادت متناسب بودن، بایست “ لذت از خوردن تنوع مواد غذایی” را نداشت.

      برای لذت نبردن از خوردن تنوع مواد غذایی، بایست “ واکنشی نسبت به خوردن مواد غذایی متنوع” نداشت.

      من به راهکارهای زیر، برای حل این مساله رسیده ام. خوشحال ميشوم، اگر هر کدام از شما مایل باشید، نظر خودتون را برای من در جواب به دید گاه، بنویسید:

      1. من عاشق سادگی هستم، چون سادگي زیباست و به زمان و مکان خاصی، تعلق ندارد.

      لباس عروسی من ساده ، شیک و زیبا بود؛ بنابراين بعد از گذشت سالها، همچنان عکسهای من قدیمی ، دور از مد و غیر زیبا به نظر نمیایند.

      چیدمان خانه من ، پرده و لوازم خانگي من همواره ساده بوده است، بنابراین وقتی مهمانی وارد خانه من میشود، همیشه از شیکی وسایل من تعریف میکند، چون سادگی زیباست.

      پرده های نازک سفید بدون هيچ حاشیه و رنگ خاصی به رنگ سفید، از هر نوع پرده گران قیمت شیکی، که مثلا در زمان خاصی مد است و بعداز مدتی دیگر مد نیست، را من هیچ وقت در زندگي تجربه نکرده ام.

      من همواره، تمیزی و مرتب نگه داشتن را در خانه ام تا حد توانم نگه داشتم.  الان میخواهم همين سادگی را در خوردن مواد غذایی، در خانه ام برقرار کنم.

      هفته پیش، کل کابینتها را خالی کردم. یک کابینت مخصوص خوراکیهای هله هوله را از اختصاصی بودن، دراوردم و از همسرم خواستم که اگر خواست و مایل بود؛ فقط برای خودش اسنکهای متنوع بخرد و تا من به او لیستی نداده ام، برای من هیچ خوراکی خاصی نخرد.  

      هر چه فکر کردم، دیدم حتی هوسم به چیز خاصی نمیرود.  در محل کارم هم، داخل کابینها و کشوهای دفتر من، از مواد غذایی خالی است.

      گاهی میوه میبرم و گاهی نمیبرم.  من مواد غذایی را دوست دارم از این به بعد ساده بخورم و تنوع را از سفره بردارم، چون دنبال زیبایی جسمم هستم.

      اگربرنج رابا کباب میخورم، شاید فقط کمی سبزی خوردن کافی باشد.  اگر نان و پنیر میخورم، گردو و چای با ان کفایت میکند.

      تنوع غذایی یعنی ورود یک “مجموعه” مواد خاص به بدن.

      من “یک” جسم دارم و چون تا الان، مطمئن شده ام که با یکی دو نوع ماده غذایی، نیازجسمم برطرف میشود؛ نیازی به دادن یک “مجموعه” متنوع مواد غذایی به بدنم ندارم.

      نظر شما چیست؟

      2. من عاشق تغییر هستم و از تغییر وسایل خانه تا تغییر افکار و نوع مسافرتها گرفته تا حتی تغییر در  وظايف کاری ام در شغلم، لذت فراوان میبرم.

      به نظرم تفاوت زیادی بین تغییر و تنوع وجود دارد که در اینجا با چند مثال راجع به خودم این موضوع را بیان میکنم.

      هر خانمی علاقه شخصی به چیز خاصی دارد.  من خودم عاشق لباس خریدن هستم و از این کارلذت میبرم، ولی دقيقاً برعکس اکثر خانم از کیف خوشم نمیاید.

      تمامی کیفهای که تا حالا داشته ام را هدیه گرفته ام و به نظرم کیف، وسیله اضافه ای است که من مایل نیستم دستم بگیرم با انکه خیلی رایج است؛ من اکثر اوقات بدون کیف بیرون میروم، چون نیازش را حس نمیکنم.

      در عین حال، من زیور الات را دوست دارم و از تنوع رنگ و مدل لباس لذت میبرم.

      نکته جالب اینجا است که من چون عاشق تغییر هستم اگر الان لباس کوتاه بخرم، و بپوشم بعد از مدتی؛ از پوشيدن لباس بلند پوشیده لذت میبرم، چون دنبال تغییر مدل لباس کوتاه هستم.  

      اگر مدتی شلوار بپوشم، بعد از چند ماهی دنبال پوشيدن شلوار ک هستم.

      با انکه تنوع را دوست دارم، ولی سادگی را همچنان زیبایی میدانم؛ بنابراين اگر بلوزم طرح شلوغ داشته باشد، فقط گوشواره کافی است دیگر گردنبند ، دستبند و غیره را به خودم اویزان نمیکنم.

      حتی با رنگها بازی نمیکنم و خودم را مثل رنگین کمان درست نمیکنم.

      اگر موهایم را صاف کنم، چند روز بعد فقط میبافم. حتی چند روز ارایش نمکینم تا چهره واقعی خودم را ببینم.

      همه این مثالها را گفتم که بگویم، اگر من همين کار را برای خوردن مواد غذایی انجام دهم؛ خیلی سریع و راحت و اسان متناسب میشوم.

      مثلا گاهی احساس میکنم که بایست چیپس بخورم.  اگر چیپس را خریدم و خوردم و میلم برطرف شد، بقیه بسته را برای همسر و پسرم میگذارم و تا مدتها چیپس نمیخرم؛ چون هوسم برطرف شده است.

      این را خودم به تازگی کشف کرده ام که بدن من خودش به من میگوید، چه موقعی من نیاز به خوردن ماده غذایی شیرین ، تلخ ، شور یا ترش دارم.

      همه انها همزمان نیستند؛ بنابراین من در یک زمان خاص از یک مزه با تنوع یکی دو مورد سیر میشوم.  تكرار این عادت، حالم را خیلی خوب کرده است.

      ظرفهای غذایم کوچکتر شده ، در حد نیازم میخورم ، احساس سبکی و بی نیازی به اسارت پر خوری دارم و به جای ان همه وقت صرف کردن برای تست خوردن غذا های متنوع؛ به انجام تمرینهای سایت ، دیدن فیلم ، گوش دادن به موسیقی مورد علاقه ام ، پيشرفت در شغلم ،کمک  به دیگران و ارتباط با انان و غیره میپردازم.

      لذتی که بالاتر از خوردن است، عشق است که ما برای ان به دنیا امدیم.

      اگر شما پدر و مادر هستید، بگذارید فرزند یا فرزندان شما ، شماها را متناسب در کنار خود سالها داشته باشند؛ و اگر فرزندی ندارید، در اینده بابت پدر و مادر متناسب بودنتان، به خودتون افتخار خواهید کرد.

      نظر شما چیست؟ 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/01/08 17:23
      مدت عضویت: 1616 روز
      امتیاز کاربر: 26851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 883 کلمه

      سلام. بر استاد گرامی و دوستان عزیزم 

      چقدر جالبه که این فرمول ذهن چاق رو هم کشف کردیم و دوباره من دارم اون رومیکتم  که از مسیر خارج نشم چاقها   واقعا دنبال تنوع هستن ولی لاغرها  اینطور نیستن  چاقها  تنوع در مکان خوردن و خریدن و انواع مواد خوراکی و …. رو دوست دارند در حالی که لاغرها اصلا این چیزها براشون مهم نیست و دنبال همچین تنوعی نیستند خود من به خاطر علاقم به خود غذا و محدودیت و سالها رژیم داشتن علاقه به خوردن هیچ دسر  و هیچ خوراکی به همراه غذا نیستم در حالیکه میبینم اطراف من که یا چاق هستن و یا رژیم دارند اول سالاد میخورند و یا بعد فلان نوشیدنی و یا یک کاسه ماست و فلان مدل ترشی و یا انگور و خربزه و ….میخورن اما من نمیتونم این همه چیز با هم بخورم و همیشه پیش خودم میگم  چطور این افراد جا دارند این همه چیز با هم بخورند من موقع خوردن غذا فقط غذا بدون هیچ نوشیدنی و دسر  میخورم و اما هر گونه سالاد و میوه وماست  رو به عنوان شام یا میان وعده اگر واقعا گرسنه باشم و غذا حاضر نباشه میخورم شایدم صبر کنم تا غذا درست بشه می‌خوام بگم چاقها حتی تنوع  در چیدمان مواد خوراکی روی سفره رو هم دوست دارند و بارها با اطرافیان که بیرون رفتم بهم گفتن چطور  هست که تو اینطوری غذا میخوری  چرا دسر به همراه غذا نداری؟؟و من واقعا بهشون میگم من نمیتونم جا ندارم همه چیز با هم بخورم اینها برای چندین وعده ی غذایی من هستند و من نمیتونم با هم این همه خوراکی بخورم و اگر بخوام سالادی بخورم قطعا باید غذا کمتر بخورم که جا برای خوردن اون یکم سالاد داشته باشم که معمولا ترجیح میدم روی سفره  فقط ظرف غذای ناهارم باشه .

      اما میبینم بقیه سالاد ،ماست ،ترشی،نوشابه یا دوغ ،خربزه یا انگور و سبزی خوردن و  ….هست اینم از تغییرات اخیر من هست که بسیار برام عالی هست 

      خب چون من فردی بودم که از اول زندگیم چاق نبودم و میتونم بگم در یه دوران خاصی  بعد  ازازدواجم چاق شدم  فرصت اجرای این رفتار تنوع طلبی رو زیاد نداشتم مگر با جرات میتونم بگم در دوران بارداری و و در دورانی که تازه ازدواج کرده بودم خیلی رفتارهای چاق کننده داشتم وبعد از هر دو بارداری هم که بیشتر اوقات  در رژیم و محدودیت بودم و بازم نمیشد خیلی تنوع طلب در خوردن باشم برای همین همانطور که قبلاً هم گفتم من خیلی از مزه ها رو  و خوراکی ها  شاید در حد یکی دوباره در کل زندگیم خورده باشم یا اصلا نخورده باشم چون نخواستم وبه دنبال اون نرفتم و اما این اواخر که در مسیر چاقی بودم و حرص و ولع داشتم بارها با اطرافیانم در مورد خوردن حرف میزدم و اصلا خوردن  رو یه جور لذت و تفریح میدونستم  و همیشه دلم میخواست بپرسم ببینم چطور اشپزی کنم که بهتر بشه کجا برم که غذای بهتری بخورم چی بخرم که خوشمزه باشه در حالی که متناسبهای اطرافم اصلا از این حرفها نداشتن و ندارند مثل دختر و یا پسر متناسب خود م .

      هر چقدر خوراکی باشه و یا اینکه ما به رستوران جدید بریم و یا خوراکی جدید باشه اونها مغلوب این تنوع طلبی  نمیشن .

      و اما یک مثال از خودم من کسی بودم که در گذشته محال ممکن بود برای خریدن هر چیزی کل شهر رو نگردم و در آخر هم  بعد از خرید بازم من نگاه به اجناس میکردم  و پشیمون  میشدم که چرا این یکی رو نخریدم برای جلوگیری از این کار معمولا افرادی  رو با خودم می‌بردم که بهتر خرید کنم و به این مشکل بر نخورم  اما نمیشد چون این دفعه سلیقه ی خودم نمیشد و اما از وقتی در مسیرم کلی تغییر  بسیار عالی کردم که بارها اطرافیانم بهم میگن فلانی یادته قبلا چقدر با استرس خرید میکردی پس  چی شد ؟؟ اما الان خیلی عالی تغییر کردم معمولا به تنهایی میرم و با همون اولین مغازه جنس دلخواهم رو خرید میکنم و خونه میام و اصلا پشیمون نمیشم اتفاقا همین یه هفته پیش من یه سرویس طلای بسیار زیبا که داخل پیج طلافروشی آشنامون دیده بودم  خریدم  بدون  اینکه حتی یک مغازه دیگه برم  من از اون خوشم اومد و خریدم وبعد از اون موقع برگشت از دم خیلی  از طلا فروشی ها رد میشدم که بازم سرویس طلا های زیادی داشتن اما من از تمام اونها چشم پوشی کردم و من به دنبال تنوع طلاها نرفتم و با انتخاب جدیدم به خونه اومدم و الآنم راضی هستم و اتفاقا دیشب جایی  بودم که شخصی با من هم سرویس طلا خریده بود از همون شخص که من خریده بودم اما من دیگه کاری به اون تنوع نداشتم  و از انتخابم راضی بودم

      پس ازاین به بعد در خوردن هم باید همینطور باشم هر جا ذهنم من رو به خاطر تنوع وادار به خوردن کرد من نباید به اینکار تن بدم و مغلوب تنوع طلبی نشم .

      اتفاقا همین دیشب در پذیرایی میزبان سه مدل شیرینی قنادی هم خامه ای  هم کره ای هم خشک داشت  به همراه. سه مدل کاکاییو  اما من مغلوب اونها نشدم فقط یه مدل خامه ای بردم که از اون یه تیکه هم نصفش رو یا دو لیوان چایی خوردم و ما بقیش داخل بشقاب من موند .و دیگه کاکاییو های مختلف و بقیه شیرینی ها رو تست نکردم 

       پس من مغلوب این همه تنوع طلبی نشدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/08/03 08:54
      مدت عضویت: 1567 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 604 کلمه

      سلام🙂

      دیدن عادتها و رفتارهای افراد لاغر قسمتی از آموزشهای ذهنی هست و مهمتر از اون طرز فکر اونها نسبت به غذاها و خوراکیها و حتی نسبت به رفتار غذاییشونه که عادت اونا است

      افراد لاغر اونقدرها علاقه به تنوع ندارن و امتحان کردن غذاهای جدید نوشیدنیهای جدید و رستورانها و کافی شاپهای جدید اینقدر براشون اهمیت نداره که برای افراد چاق مهمه

      و این رفتارهای ما واکنشی هست که ما به اون افکار چاق کننده مون داریم میدیم که یکی از اون فکرها تنوع بیشتر =لذت بیشتر هست

      معمولا در جمعهای افراد لاغر کمتر حرفی از بابت طعمها و مزه ها و تنوع خوراکیها میشه ولی در جمعهای افراد چاق همیشه  درباره مکان جدیدی که فست فودهای خوشمزه ارائه میکنیم یا فلان رستوران یه سرویس جدید و متفاوت ارایه کرده به اسم سینی داغ که انواع کبابها لا هم سرو میشه یا فلان بستنی فروشی کیک تازه درست میکنه و توش رو با بستنی پر میکنه و….و مثالهایی از این دست صحبت میشه

      اصلا اونا قبل از اینکه دور همی بذارن درباره اینکه کجا برن بهتر باشه غذاها یا نوشیدنیهاش بهتر و خوشمزه تر باشه نظر میدن و موقع سفارش هم چیزی رو از منو انتخاب میکنن که تا حالا نخوردن و اگه این سفارش جدید خوشمزه باشه کلی دربارش حرف میزنن وافتخارشون این هست که قدرت تشخیص خوبی برای غذاها و نوشیدنیهای خوشمزه دارن و وقتی بهشون بچسبه اون طعمها و مزه های جدید خیلی خاطره خوبی هم از اون دورهمی یا اون فست فودی و کافی شاپ براشون میمونه که بارها جاهای مختلف اونو تعریف میکنن….

      ولی افراد لاغر خیلی کم درباره غذاها صحبت میکنن و نفس خود دورهمی و در کنار هم بودن براشون اهمیت داره تا اینکه چی بخورن …و حتی بعدش هم لذت با هم بودن براشون خاطره سازه نه طعم و مزه ای که چشیدن….

      درباره این طرز فکرشون نسبت به خوراکیها منم تجربه اش رو دارم که یه بار که پسرم داشت قطاب میخورد اونم چند تا پرسیدم نمیترسی چاقت کنه گفت من اصلا به اینکه چاقم کنه فکر نمیکنم و فقط لذتش رو میبرم…

      در صورتیکه افراد چاق هم تمایل به خوردن اون خوراکی رو دارن و هم از خوردنش میترسن و حتی میگن که چاقمون میکنه ها ولی نمیتونیم ازش بگذریم…و با این طرز فکر به مقدار کم هم بخورن چاق میشن…

      چون مهمتر از رفتار غذایی اون افکار ما است که ما رو چاق میکنه و بارها دیدیم افراد چاقی که خیلی حجم کمی میخورن ولی لاغر که نمیشن به مرور چاقتر هم میشن…

      فرمول تنوع طلبی در مواد غذایی که ناشی از افکار چاق کننده است رو باید تغییر بدیم و به این شکل بسازیم که ما اونقدرها هم تنوع طلب نیستیم و نمونه اش هم در سایر انتخابهامونه که اونقدر تنوع برامون اهمیت نداره و وقتی یه مدل یا رنگ یا جنس رو انتخاب کردیم بعدش چشممون اونقدر دنبال سایر مدلها رنگها و جنسها نمیگرده و ما به راحتی از بقیه انواع میگذریم…

      من خودم یه بار تهران یه توی یه پاساژ بعد از کلی گشتن یه کیف خریدم و بعد از اون که از مغازه اومدم بیرون با اینکه کلی کیف دیگه در رنگها و سایزها و جنسهای مختلف بود دیگه هوس خریدن بقیه رو نداشتم و به انتخابم راضی و قانع بودم…

      موقع خرید مانتو کلی تنوع در جنس طرح رنگ نوع برش ….وجود داره ولی ما وقتی انتخابمون رو میکنیم دیگه توجهی به بقیه مانتوها نداریم…

      موقع خرید کفش اگه انتخابمون مثلا اسپورت سفید باشه که راحت هم باشه دیگه مدلهای پاشنه دار یا چرم …رو نمیبینیم و فقط همون مدل رو میخریم… پس در انتخاب خوراکیها هم همینطور میتونه باشه فرقی نداره بحث بحث انتخابه همین حالا چه در مورد لباس و کفش باشه چه در مورد غذاها و خوراکیها…🙂

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/03/22 18:55
      مدت عضویت: 1616 روز
      امتیاز کاربر: 26851 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,236 کلمه

      تاثیر فرمول ذهنی چاق کننده  تنوع طلبی در خوردن هست که ما رو تشویق و ترغیب میکنه به خوردن  متنوع مواد غذایی و مکانهای غذایی متفاوت  و تست کردن  انواع مواد غذایی جدید .

      فرمول های چاقی و یا لاغری  به صورت واکنش خودشون  رو در ما نشون میدن وقتی علاقه مند به تجربه کردن مزه های جدید و مکانهای جدید برای خوردن   و .. هستیم همین یه فرموال در ذهن ما هست که به صورت واکنش در ذهن ما خودش رو نشون میده .

      پس ما خیلی وقتا شده  با  رفتن به مکانی  بزرگ برای خرید کلی  از  مزه های جدید رو  دیدیم  و  خریدیم  و خوشحال هم بودیم که   چه خوب من  از این نوع   خوراکی اینجا دیدم و  خریدیم .و این  ها عادتهای ذهن چاق کننده هست .

      ما باید واکنش به تنوع مواد غدایی و مکانها و … نداشته باشیم 

      پس خیلی از افراد که متناسب هستن علاقه ای به تنوع مواد غذایی ندارن تازه اگر مواد غذایی جدیدی  هم باشه خیلی میلی به تست کردن  اون ندارن و دوست دار ن بر اساس تجربه ی گذشته اشون  عمل کنن و شاید  این تنوع طلبیبرای خوردن  خیلی ناچیز باشه   در اونها .

      در ذهن متناسبها اصلا  واکنشی  برای تنوع در خوردن وجود نداره 

       برای جایگزین کردن فرمولهای قدیمی با فرمولهای جدید اول باید  نمونه های مشابه اون فرمول  جدید رو پیدا کنید و ببینید خوب عمل کردید بارها شده و شما تونستید و توانایی داشتید تا پدیرش اون  برای ذهن منطقی بشهو مقاومت نکنه   مثلا من لباسی خریدم و بعد از  چند روز   لباس دیگه هم در جایی  دیدم و گفتم کاش نخریده بودم اما به راحتی گذشتم و و نخریدم و  یا بارها شده کفشی خریدم و یه نمونه دیگه دیدم  از اون خوشم اومده اما نخریدم 

      و ما بارها تونستیم خوب تصمیم بگیریم و از اون تنوع چشم پوشی کنیم و ما این توانایی رو داریم  که وقتی با تنوع بعد از خرید مواجه شدیم  ما دوباره نخریدیم و  جنس جدید رو تهییه نکردیم

       .پس بارها به خودت بگو و منطیقیش کن که  در مورد پوشاک و کفش و ماشین حالا که تونستم این کار رو بکنم و دوباره نخریدم پس در  زمینه ی خوراکی هم میشه اجراش کنم و مغلوب تنوع در مواد غدایی نشم  .

      تمرین این جلسه :

       بارها ذهنم من رو تشویق کرد این مواد غدایی رو بخورم  ولی من متوجه شدم از فرمول  تنوع طلبی هست و انجام ندادم 

      برداشت من  از این فایل :

       ذات انسان تمایل به  تنوع طلبی  داره و ما در خیلی از جنبه ها تنوع رو دوست داریم و اما در مورد رفتارها و عادتهای خودمون که میشه و میگیم بیاییم از امروز یه جور دیگه رفتار کنیم میگیم نه سخته نمیشه ولی باید این تنوع رو  در رفتارهای خودمون هم  بیاریم 

       مثلا :من تا حالا  هر مواد غدایی جدیدی  رو دیدم  خواستم تست کنم اما حالا تصمیم گرفتم این کار رو نکنم 

      من قبلا هر مکان جدیدی رو برای صرف غدا میدیدم حتما باید میرفتم امتحان می کردم  اما حالا تصمیم گرفتم نرم 

      من قبلا هر تبلیغ مواد غدایی رو میدیدم و یا هر تعریف مواد عدایی رو از زبان افراد میشنیدم باید حتما میرفتم خرید میکردم و امتحانش میکردم اما حالا تصمیم گرفتم گول تبلیغات در بیلبوردها و یا تلویزیون  رو نخورم  و کاری به اونها نداشته باشم   و یا  به حرفهای افراد در مورد خوردن موادعدایی و خاطره هایی که از خوردنشون دارن گوش ندم و یا اگه میشه از پیش اون افراد و جمع برم 

      من قبلا هر پیج اشپزی که دستورهای جدید اشپزی رو میزاشت دنبال میکردم به خاطر این که علاقه به دستور پخت غداهای جدید  داشتم اما حالا تصمیم گرفتم هیچ پیج اشپزی رو دنبال نکنم 

      من قبلا کلی پیج فست فودی داشتم که از غذااها  با کلی پنیر اضافه که چطور کش میومد  میدیدیم و تحریک به خوردن مبشدم  اما حالا تصمیم گرفتم کاری به این پیجها نداشته باشم و دنبال نکنم 

       پس من تنوع در خوردن رو که قبلا زیاد دوست داشتم و حتی اگر سیر بودم  و با یک مواد غدایی جدید و یا خوراکی جدید و یا یک تعریف جدید از یه آدرسی و یا رستورانی و …روبه رو میشدم و  باید میخریدم  و میخوردم دیگه ندارم و وقتی سیرم به راحتی از همه چیز میگدرم از  خوراکی  میگدرم و میگم من لذت زود گدر این خوراکی رو بر تناسب اندامم ترجیح نمیدم و رهاش میکنم و برای خودم  با مثال زدن منطقیش میکنم  مثلا :

      من بارها شده یه لباس زیبا خریدم اما داخل مغازه ی یکم اون طرف تر  یه لباس دیگه دیدم و خوشم اومده ولی نخریدم و یا بارها شده  وسیله ای برای منزل خریدم و چند وقت بعد یه مدل دیگه اش رو دیدم ولی نخریدم و یا بارها شده من ظروفی رو  برای آشپزخونم خریدم و چند وقت بعد مدلهای زیباتری دیدم ولی نخریدم  و یا من یه وسیله خریدم و چند وقت بعد چند مدل بهترش رو دیدم دیگه نخریدم یا معامله ای بوده و من چیزی رو خریدم و چند وقت بهتر از اون رو دیدم اما دوباره نخریدم 

      پس حالا تصمیم دارم  وقتی سیرم و عدا خوردم بعد از اون احساس سیری هرچیزی دیدم حتی بهتر و یا بدتر و یا  … من کاری بهشون ندارم چون سیر هستم و جسم من نیاز به مواد غذایی نداره و من تست نمیکنم البته  باید  به این حرفها عمل کنیم با حرف  زدن که من تغییر نمیکنم و حرف زدن که آسون هست یه مثال از خودم :

      من امروز ظهر گرسنه بودم خیلی عالی ناهار خوردم و یک ساعت بعد برای بچه هام مرغ سوخاری داشتم درست میکردم و با ناهار خودم متفاوت بود و اگر قبلا بود باید یکی میخوردم ولی امروز چون سیر بودم نخوردم فقط برای اینکه ببینم کم و کسری ندارن با کارد از یه گوشه ی یکیشون  بریدم به اندازه یه بند گوشت خوردم و دیگه بر طبق عادت نخوردم و خودم انتخاب کردم چون سیرم به زور نخورم و کمی بعد همسرم زردالو که میوه مورد علاقه من هست رو خرید اورد من شستم اما چون بازم سیر بودم مغلوب تنوع طلبی نشدم و نخوردم و گفتن تا عصر اگر نیاز داشتم میخوردم ولی اگر قبلا بود به این بهانه که میوه هست و کم کالری هست باید چند دونه میخوررم ولی در سیر بودن امروزم به زور هیچ چیز وارد جسمم نکردم  تا بعد از طهر کمی گیلاس و زرد الو میلم شد  با خیال راحت خوردم و چند دقیقه پیش چایی اوردم و بازم خودم انتخاب کردم با قند کوچیکی خیلی ریز خوردم و بیسکوییت بود اما من برنداشتم چون میلم نبود .

      من نباید معلوب تنوع طلبی در خوردن بشم 

      و همین دختر  متناسب خودم به هیچ عنوان مواد غدایی جدید  و یا مکان خوردن ویا تعریفها و … … در خوردنش تاثیر نداره هول نمیشه زیادتر نمیخوره صبح یه بیسکوییت جدید با شیر میخواست بخوره یه ساعت جلوش بودن بعد خیلی ارام اونها رو بعد از یه ساعت خورد در  حالی که بهش گفته بودم این نوع بیسکوییت  جدید هست و مزه اش عالیه اگه خواستی امتحان کن ولی به هیچ عنوان اون کاری به تعریفهای من نداشت و انگار اصلا اون پوست جدید اون بیسکویت رو نمیدید و منم اجازه دادم هر طور که مایله برخورد کنه و اصلا هولش نکردم و اصرار به خوردن هم نکردم ولی برای یه لحطه گفتم اگر این من بودم و کسی این تعریفها رو میداد همون لحظه شاید تست میکردم در حالی که دخترم حتی حاصر نشد سرش،از داخل گوشیش دربیاره ببین اصلا چی هست این بیسکوییت براش مهم نبود و این فرق بین متناسبها و چاقها هست .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم