چاقی زبان مشترک افرادی است که اضافه وزن دارند.
همانطور که در یادگیری و استفاده از هر زبانی، چالش هایی وجود دارد برای زبان چاقی هم چالش های مخصوص به خود وجود دارد.
برای فردی که می خواهد از زبان انگلیسی استفاده کند، تلفظ صحیح کلمات، رعایت گرامر در جمله سازی، داشتن لهجه مناسب و … می تواند چالش های مهمی در استفاده از زبان انگلیسی برای برقرار ارتباط با دیگران باشد.
برای فردی که از زبان چاقی برای چاق شدن استفاده می کند، مواجه شدن با ایام نوروز، ماه رمضان، شرکت در مهمانی، مسافرت رفتن و … چالش های مهمی هستند که همیشه باعث ایجاد ترس و نگرانی در افراد شده و در نتیجه انتظار چاق تر شدن را در ذهن آنان ایجاد می کند و نتیجه نهایی معمولا چاق تر شدن بعد از مواجه شدن با این چالش هاست.
در سال هایی که اضافه وزن داشتم ایام نوروز و همچنین ماه رمضان، چالش های ذهن من برای چاق تر شدن بودند.
از مدت ها قبل مواجه شدن با این شرایط نگران چاق تر شدن خودم در این ایام بودم و تقریبا همیشه هم بعد از عید و ماه رمضان مقداری چاق تر می شدم.
البته مسافرت رفتن و همچنین مواجه شدن با جشن و مهمانی هم باعث نگرانی و ترس از چاق تر شدن در من می شد اما ایام نوروز و ماه رمضان به دلیل طولانی بودن تاثیر بیشتری بر چاق تر شدن من داشتند.
نکته جالب توجه اینکه در برخی سالها که حتی روزه نمی گرفتم و طبق روال قبل زندگی می کردم ولی بعد از ماه رمضان چاق تر می شدم.
حتی در سال هایی که دانشجو بودم و در خوابگاه زندگی می کردم و به دلیل استفاده از غذای سلف دانشگاه در ماه رمضان غذای چندانی برای خوردن در دسترسم نبود ولی باز هم بعد از ماه رمضان چاق تر از قبل می شدم.
در سال هایی که ساکن خوابگاه بودم خیلی از چاق تر شدنم بعد از ماه رمضان متعجب شده بودم چون فکر می کردم بخاطر کم بودن سهم غذا و همچنین خوشمزه نبودن و اینکه امکان زیاده روی در خوردن وجود نداشت حتما در ماه رمضان لاغر خواهم شد اما در کمال ناباوری طبق روال سالها قبل من چاق تر شده بودم.
برای افراد چاق مواجه شدن با ایام خاص یا مراسمات ویژه همیشه همراه با ترس و نگرانی از چاق تر شدن می باشد و از آنجایی که آگاهی درباره فرمول های ذهنی و چگونگی تاثیر آنها بر رفتار و وضعیت جسمانی ندارند، خود را تسلیم شرایط دانسته و چاق تر شدن را طبیعی می دانند.
همانطور که در زبان مکالمه ای برخی جملات پرکاربرد و عمومی و برخی خاص و کم استفاده هستند در زبان چاقی نیز برخی فرمول های چاقی عمومی و پرکاربرد در زندگی روزمره هستند اما برخی از آنان مربوط به شرایط خاص یا موقعیت های ویژه می باشند که فرمول های مربوط به چاقتر شدن در ایام نوروز، چاقتر شدن در ایام ماه رمضان، چاقتر شدن در سفر، چاقتر شدن در ایام امتحانات و چاقتر شدن در مسافرت ها از مهمترین ها می باشند.
بنابراین برای لاغر شدن از طریق اصلاح فرمول های ذهنی و مهمتر از آن لاغر ماندن همیشگی لازم است علاوه بر شناسایی و اصلاح فرمول های پرکاربرد روزمره مروبط به چاقی، فرمول های مربوط به شرایط خاص را نیز شناسایی و اصلاح کنیم.
اصلاح فرمول های چاقی در شرایط ویژه به قدری مهم است که عدم توجه به آن می تواند باعث برهم خوردن روند لاغری شود.
دلیل این امر این است که فرد با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن مشغول شناسایی و اصلاح فرمول های روزمره ذهن خود در ارتباط با چاقی است و از فرمول های چاقی در شرایط خاص به دلیل کم اهمیت بودن یا کم کاربرد بودن غافل می شوند. این درحالی است که در روند زندگی روزمره با قرار گرفتن در شرایط خاص مانند ایام نوروز یا ماه رمضان و … فرد با بروز رفتارهای ناخوشایند از خود مواجه می شود.
این تغییر ناگهانی رفتار باعث ایجاد استرس و نگرانی از تغییر وضعیت آرام روزهای گذشته می شود و از آنجاکه افراد متوجه فعال شدن فرمول های چاقی ذهن مربوط به شرایط خاص نیستند دچار سردگمی می شوند و قادر به مدیریت افکار و رفتار خود نمی شوند.
بنابراین شناسایی و اصلاح فرمول های چاقی ذهن در شرایط خاص از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و باید مورد توجه قرار گیرد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
Rating 4.01 from 97 votes
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام اقای عطاروشن وهمسیران پرتالاش که دوست دارن لاغر بشن باید فرمولهای اشتباه ذهن خودشون پیدا کنن
چون توذهن این افراد فرمولهای چاقی مربوط به عید رو دارن
وفتی نزدیک زمانش میشه ترس از چاق شدن درشون در اون زمان به فعالیت میفته واحساسشون تغییر کرده ترس بهش اًًافه سده توزمانش قرارمیگیرن وباعث چاقی این افردا میشه این فقط یی فرمول اشتباه است هرسری قبل متوجه ابن فرمول اشتباه نشدم این سری متوجه اشتباه شدم حتی یی سرس که تو ماه رمضان هم اونه چاقترمیشن نگرش این فردهرچقدر قوی باشه به زمانش که میرسه چاق میشن تو عید هم امروزکه بهش درست فکر کردم من دارمش اصلا باورم نمیشه من این فرمول استباه داشتم که بعد عید احساس میکردم وزنم زیاد شده
چون تو خانواده همسرم به این موضوع بها داده میشد که عید برای خوردن هست پس باید چاق بشیم دیگه ولی ماه رمضان باید لاغربشیم چون روزه گرفتن ادم لاغرمیکنه چه جالب امرور دا م فرمولهای اشتباهم به مرور پیدا میکنم
هر کسی کلی فرمول داره که اگه شناخته بشه میتونن به خودشون کمک کن تابه نتیجه برسن من خودم حالاکه فکر میکردم توتابسنان چاقی بیشر داشتم حالابا بودن تو این قسمت خودرن اب زیاد بود من هرجی تلاش میکردم که این عمل انجام ندم ولی فایده نداشت وفتی به منزل نو امدیم چون در پا زیاد شد وحرکت کمتر شد تو ذهن برای خودم با دست خودم یب فرمول اشتباه درست کردم که من چون فعالتم کم شده باید چاقتربشم به همین اسونی خودم به این وضعیت دربیام امروز این فرمول شناختم امیدورام درست باشه
با دیدن دیگرا ن که راحت راه میرفتن حسرتهم بهش اضافه شد وضعیت پا درد بدتر شد واون فرمول هم توذهنم کسترش پیدا کرد وباعث شد حتی راه رفتنم بدتر بشه وفبول اینکه باید به این شکل باشه هی وضیت بدتر وبدتر کرده
اول این فرمول باید در ذهنم براش دلیلی بیاربرای ثابت کرنش به خودم باید بگردم تا بتونم تو ذهنم با دلیل ومدرک ثابت کنم این یی فکراشتباه بوده
کارم درامد حالا حالا کار داره مسئله حسرت توذهنم درستش کردم کمی دیگه کارهای که ابن حسرت شدت میده کم کردم
دیگه به راه رفتن دبگران دقت نمی کنم به خودم مبکم تومیتونی لاغربشو خدا کمکت میکنه دارم براش راه چاره میکردم کمی احساس میکنم ارمتر شده درد دارم ولی شدید نیست توقسمت قبول اینکه چون فعالیت ندارم وپادرددار باید چاق بشم افرادیرو باید پیدا کنم که هم پادرد دارن وهم نمتونن داه برن ولی لاغر هستن میکردم پیدا میکنم چندین نفر پیدا میکنم تا به خودم ثابت نشه دست برادرنیستم
خداروشکرچیزی کم نکردم هی اضافه کردم کلی فرمول چاقی درذهن من هست که به مرو کردن وزمان دادن انشالله خودم با کمک شما پیداش میکنم تا پیداشون نکنم نمتونم به خودم کمک کنم
سلام و ورود ▪︎
عنوان فایل : چالشهای ذهن چاق
___________________________
همیشه برای ما فرا رسیدن ایام خاص مثل ماه رمضان و عید نوروز ،مهمانی ها و مسافرتها همراه با ترس ،نگرانی ، استرس از چاقتر شدن بوده …این استرس و نگرانی با انتظار برای اضافه شدن‌وزن همراه بوده و مکمل همدیگه هستن …
البته اگر ما منتظر اتفاقات خوبی باشیم دچار ترس و نگرانی هم نمیشیم و مطابق با فرکانس انتظاری که می فرستیم دریافت می کنیم ولی همیشه ایام خاص برای چاقها فرکانس انتظار چاقتر شدن ارسال کرده که چون اتفاق و رویداد خوبی نیست دچار ترس و نگرانی هم‌می شدیم …این دو عامل مارو به سمت پرخوری در این ایام سوق می داد …و نتیجه همان می شد که‌منتظرش بودیم …و هر سال این باور اشتباه به دلیل این تجربه عینی ناخوشایند در ذهن ما محکمتر می شد و هر سال این طرز فکر اشتباه این موضوع رو طبیعی تر جلوه می داد ….
به دلیل تجربه چاقتر شدن در ایام‌خاص اونو واسه خودمون طبیعی کرده بودیم …و چیزی که برای ذهن طبیعی جلوه داده بشه حتما اتفاق خواهد افتاد …
ما از رویداد چاقتر شدن در ایام خاص که ظاهرا طبیعی به نظر می رسید می ترسیدیم چون ازش خوشمون نمی آمد و فکر می کردیم باید با رژیم های سفت و سخت خیلی بهش میدون ندیم و جلوشو بگیریم ولی با تمام این ترسها و انتظارات و طبیعی بودنش در ذهن ،به هر دری می زدیم که عیدها و ماه رمضانها و مسافرتها و مهمانی ها چاقتر نشیم موفق نمی شدیم چرا که فرمولهای مغزی باید درست می شد که نمی شد پس تلاشهای فیزیکی به ثمر نمی نشست و ما چاقتر می شدیم ….
دقیقا شبیه رویداد طبیعی زمین لرزه که همیشه انسانهارو غافلگیر کرده و خرابی و مرگ به همراهش بوده و هست …زلزله یک رویداد کاملا طبیعیست که نمیشه جلوشو گرفت فقط میشه با محکم تر ساختن بناها و ساختمانها از مرگ و میر زیاد جلوگیری کرد و به حداقل رسوند ….
اشتباه فکری انسان باعث شد که‌چاقی را در ایام خاص طبیعی بداند و چیزی که طبیعی شد نمیشه جلوشو گرفت طبیعی شدن از چاقتر شدن در ایام خاص یک فرمول اشتباه مغزیست که به وقت خودش در شرایط خاص فعال میشه و نتیجه فعال شدنش ایجاد ترس و دلهره و انتظار برای تجربه چاقی بیشتره ……
اگر بخواهیم جلوی این اشکال و این اتفاق ناخوشایند رو بگیریم باید فرمولهارو تغییر بدیم …باید برای ذهن‌منطقی کنیم که اون‌چیزی که‌مارو در ایام خاص چاقتر می کنه طبیعی بودنش نیست اتفاقا یک اتفاق بسیار غیر طبیعیست ….و چون غیر طبیعیه نباید اونو بپذیریم باید باور کنیم اونچه که باعث اضافه وزن‌ما در این ایام میشه فقط و فقط انتخابهای زیاد ما برای خوردنه …. ما باید قبول کنیم چه روز عادی در پیش داشته باشیم چه عید چه سفر و چه روزه داری حق نداریم به حس تنوع طلبی و حس لذت جویی میدون بدیم و پرخوری کنیم …
غذاهای عید خوشمزه هست که هست ما فقط باید اندازه سیری معمولی از اونها بخوریم مهمانی می ریم کسی به زور میوه و آجیل و غذا به حلق ما نمی کنه اونا به رسم احترام فقط تعارف می کنن دعوت به خوردن می کنن این ماییم که تصمیم‌می گیریم بخوریم یا نخوریم …. وقتی چندین ساعت با دهان روزه سر می کنیم مجاز هستیم به اندازه نیاز از سفره افطار بهره ببریم نه بیشتر ..اون حس ولع رو باید کنترلش کنیم …اگر رعایت کنیم هم‌می تونیم همه چیز بخوریم هم چاق نشیم …
استاد ممنونم که استفاده از دوره ۱۳ گام تا سیزده به در رو دوباره یادآوری کردید ..
تا به حال سه دور از این دوره جالب ، اما فشرده و سبک‌استفاده کردم اما نوروز امسال با سطح آگاهی بالاتری ،اونو تکرار خواهم کرد … جزوه اشو با تمرینات حل شده دارم و فقط هر شب تمریناتشو در سایت انجام خواهم داد مطلبق با شرایط و احوالات جدید همونروز ….فکر می کنم برای استفاده از فایلهای مقدمه باید دوره تکرار رو که فعلا تا جلسه ۳۱ کامل انجام دادم کنار بگذارم و روی فایلهای ۱۳ گام متمرکز بشم حتما برام جالبتر از سالهای قبل خواهد بود چون آگاهی بیشتر و بهتری نسبت به قبل دارم …اما سعی می کنم در کنار این دوره ، از دوره اصلاح اشتها در مغز هم غافل نشم و این دو تا همزمان روشون کار بشه …تمرین جلسه ۱۹ هم حتما هر شب انجام خواهد شد …
این برنامه من در ایام نوروز امساله ….
“به نام خداوندی که بخشنده است و مهربان”
درود به شما دوستان هم مسیر و استاد گرامی ؛
چالش های ذهن چاق ؛
زبان چاقی در بین همه ی افراد چاق ،زبانی مشترک است که شامل باورها و فرمول های چاق کننده است .وقتی من و شما دوستان در مسیر لاغری قرار گرفته ایم در واقع در حال یادگیری زبان مشترک دیگری به نام زبان لاغری هستیم که شامل باورها و فرمول های لاغر کننده هستند.در این مسیر ما به خوبی آموزش می بینیم که به داخل ذهن خود برویم و فرمول ها و باورهای چاق کننده ی خود را یکی یکی شناسایی کنیم و با آنها روبرو شویم و بتوانیم برای هر کدام از این فرمول ها و باورهای چاق کننده یک فرمول لاغر کننده در ذهن خود ایجاد کنیم و بر اساس آنها رفتار و عمل کنیم تا باورها و فرمول های لاغر کننده و درست ما بر ذهن ما غالب شود و با این کار برای همیشه از شر فرمول ها و باورهای چاق کننده راحت شویم و لاغر و متناسب بمانیم .اینک من می خواهم بعضی از این فرمول های چاق کننده را بیان کنم که برای خود من و شما دوستان هم مسیر یاد آوری شود .فرمول های چاق کننده شامل : ۱)چاقی ارثی است .۲)چاقی ژنتیکی است.۳)چاقی حالت طبیعی و پایدار جسم است .۴)خوردن برابر است با چاقی . ۶) چاقی تقصیر اثرات محیط ،اطرافیان ،خانواده و حتی خداست .۷) بعضی از خوردنی ها به شدت چاق کننده هستند مانند : برنج، نان، فست فود و … .۸) ایام و مناسبت های خاص مانند عید نوروز، ماه رمضان ، مسافرت رفتن ،عروسی ، مهمانی رفتن ،مهمانی گرفتن ،تفریح و … همگی باعث چاقی و چاق تر شدن می شوند .۹) شرایط خاص مانند ازدواج کردن ،بارداری ،بیماری ،پا به سن گذاشتن و … باعث چاقی می شوند .۱۰) کم تحرکی و ورزش نکردن فرد را چاق می کند. ۱۱) خوابیدن زیاد چاق کننده است . ۱۲)سوخت و ساز پایین بدن چاق کننده است . ۱۳) چاق شدن بسیار راحت و لاغر شدن خیلی سخت است. ۱۴) پشت میز نشینی و شغل های پشت میزی چاق کننده هستند. ۱۵) چاقی زیبا و دوست داشتنی است . ۱۶) فرد چاق از لحاظ بنیه ی بدنی قوی و نیرومند است . ۱۷) پر خوری کردن برابر با چاقی و اضافه وزن است .۱۸ ) بعضی از داروها چاق کننده هستند . ۱۹) دیر به دیر وزن کردن و روی ترازو نرفتن باعث چاقی می شود . ۲۰ ) بدن توانایی و قابلیت چاق شدن را دارد اما نمی تواند لاغر شود . ۲۱ ) روند چاق شدن بسیار سریع است و خیلی فرمول ها و باورهای دیگر که باید کشف شوند و اصلاح .دقیقا نقطه ی مقابل این فرمول ها چاق کننده ،همان فرمول های لاغر کننده هستند مانند :چاقی عادتی و یاد گرفتنی است ، چاقی حالت غیر طبیعی و ناپایدار جسم است،چاقی زشت و نفرت انگیز است، خود فرد باعث حالت چاقی و اضافه وزن خود شده است و مسئولیت آن بر عهده ی خود شخص چاق است،لاغر شدن بسیار آسان تر و سریع تر از چاقی اتفاق می افتد،بدن همان گونه که یاد گرفته است چاق شود به همان طریق هم می تواند یاد بگیرد که لاغر و متناسب شود ، مواد خوراکی تنها برای رفع نیاز بدن به نیرو و انرژی است تا بتواند به فعالیت های خود ادامه دهد و خوردن به اندازه ی نیاز بدن به نیرو و انرژی باعث لاغر شدن می شود ، هیچ ماده ی خوردنی قدرت چاق کنندگی یا لاغر کنندگی را ندارند و این قدرت باور و فکر ماست که به آنها قدرت می دهد،افراد متناسب و لاغر زیادی در اطراف ما وجود دارند که کم تحرک هستند و ورزش نمی کنند و زیاد می خوابند و پر خوری می کنند ولی چاق نمی شوند و … .دوستان عزیز اگر ما به درستی لاغری را یاد بگیریم و فرمول های صحیح و درست را به ذهن خود بسپاریم و سعی کنیم آنها را به رفتار و عمل خود تبدیل کنیم دیگر در همه حال و همه جا و در هر شرایط و مناسبتی باشیم درست رفتار می کنیم و همیشه لاغر و متناسب باقی خواهیم ماند کافی است در این راه استمرار و پایداری داشته باشیم .
“یا حق ”
به نام خداوند بخشاینده مهربان
در مورد باورها باز هم در مورد باورها،باورها نقش مهمی در زندگی بشر ایفا می کند.مثلا شخصی باور کند که وضع مالیش هیچ وقت خوب نمی شود او هرچه تلاش کند در فقر باقی می ماند چون باورش این است که هیچ وقت ثروتمند نمی شود کسی که به بیماری مبتلا باشدو باورش این باشد که هیچ وقت خوب نمی شود تا آخر عمرش در رنج وبیماری به سر می برد.
در مورد چاقی که کلی باورهارو آموختیم،بعد ازدواج چاق می شویم،در مسافرت چاق می شویم،فلان غذارو بخوریم چاق می شویم،تعطیلات باعث چاقی می شود،بارداری باعث چاقی می شود،طبیعی است بعد سن یائسگی چاق شویم،شیرینی خوردن باعث چاقی می شود،بی تحرکی باعث چاقی می شود،یا مثلا عید نوروز یا ماه مبارک رمضان باعث چاقتر شدن ما می شود وخیلی خیلی باورهای دیگر که آموختیم که باعث چاقی یا چاقتر شدن ما شده اند.
در مورد عید نوروز خوب من ازینکه چاق یا چاقتر شوم نگران نبودم فقط بخاطر اینکه در معرض شیرینی قرار بگیرم و همش با بخور نخورهای ذهنم مواجه شوم نگران بودم فقط فقط بخاطر شیرینی واون هم در سالهای خیلی قبل،وچون این سالها چون همواره در حال رژیم و کالری شماری و عمل جراحی و بعد اون هم همش یادر رژیم یا در افکار رژیمی قرار داشتم دیگه رفتارم در عید هر سال بهتر از سال قبل می شد وبااطبع نگرانی هم کمتر می شد و فقط دوست نداشتم که شیرینی بخریم ومن با میوه واجیل هیچ مشکلی نداشتم والبته خیلی هم تحت کنترل بودم یعنی تقریبا هیچ حسی به میوه یا اجیل نداشتم والان هم ندارم یعنی از خوردنش اصلا ناراحت نبودم واز نخوردنش هم اصلا ناراحت نبودم یعنی رفتارم کاملا عادی بود یعنی کسی مثلا اجیل یا میوه می خوردومن نمی خوردم اصلا حس بدی نداشتم میگم مشکلم سر شیرینی بودو خیلی اهل شکلات هم نیستم وهم خیلی تنقلات دیگر.
ولی قبل عید هر وقت حرف خریدن شیرینی وبقیه چیزها می شد همیشه آرزو می کردم که شیرینی نمی خریدیم که من مجبور نشوم بخورم وبه مادرم هم اتفاقا می گفتم میشه شیرینی نخریم چون دیدنش و نخوردنش نگم حالا عذاب،برایم حیلی سخت بود ومن معمولا بعد عید باید وزنم اضافه می شد خوب نا خود آگاه در عید برای همه تقریبا پر خوری بوجود می آید برای افراد چاق هم خوب بیشتر صورت می گیرد که این هم باعث اضافه وزن بعد می شود.من اوج شیرینی خوردنم به سه یا چهار روز می کشید که بعدش تا مدتی عذاب وجدان داغونم می کرد.
یعنی درسته در اون لحظه حس خوبی داشتیم ولی بعد اون عذاب وجدان شدیدی سراغ هممون می‌آید ولی این سالها دیگه یاد گرفتم خودم را کنترل کنم یا به عبارتی نمی خوردم یا کمتر می خوردم وحالا به قول یکی از دوستان حالا به خاطر ترس از چاق تر نشدن یا هرچیز دیگر کمتر می خوردم.و خوب کسی باور قبلی داشته باشد که بعد عید یا بعد ماه رمضان چاق می شود ویعنی از قبل تصورش این باشد صد در صد چاقتر می شود.
ولی من امسال بعد نوروز اتفاقا وزنم کمتر شده بود واین برایم خیلی خیلی خوشحال کننده بوده است وهمچنین در مورد ماه مبارک رمضان واقعا نمی‌دانم چرا بلید حتی در این ماه وزن ما جای پایین آمدن بالاتر رود؟ومن تصورم این بود که در ماه مبارک چون سوخت ساز بدنم پایین می آید من وزنم بالا می رود وگرنه چه دلیلی داشت که وزنم بالاتر رود.
خوب من بعد عملم دیگه واقعا نتوانستم سعادت روزه گرفتن رو پیدا کنم با اینکه چن سال پیش کلی روزه مستحبی می گرفتم ولی الان با وجود علاقه شدید به روزه گرفتن دیگر نمی توانم روزه بگیرم چون حالم به شدت بد می شود وهم اینکه داروی قند مصرف می کنم.
ولی واقعا خیلی دوست داشتم بتوانم روزه بگیرم وازینکه نمی توانم واقعا حس بدی به من دست می دهد.احساس عذاب وجدان می کنم.ولی سال گذشته نمیدونم چن روز رو گرفتم حالا نه به نیت لاغری، بلکه چون دوست داشتم بگیرم ولی بعد چن روز وزن کردم با کمال تعجب خیلی وزنم بالا رفت بالاتر ۳کیلو وای خدای من داشتم دیوانه می شدم اخه به جه دلیل وزنم بالارفت بود؟
اخه هر چه فکر می کنم غذای زیادی نخورده بودم واقعا حس کم شانسی به سراغم می آمد که من حتی با روزه گرفتن هم وزنم باید بالا برود؟واقعا احساس بدی داشتم.چون من تو هیچ چی زیاده روی نمی کردم ما در ماه مبارک حتی یک بار هم به فرض مواد پر انرژی مثل بامیه یا زولبیا اصلا نمی خریدیم یا حتی غذاهای به فرض،پرانرژی که مثلا پر روغن باشد اصلا نمی پختیم ومثلا فرنی شاید حتی سه بار هم نمی پختیم.
مثلا حتی یک بار برادرم برای ما مقداری بامیه آورده بود ومن اصلابرام مهم نبود بخورم وبقیه می خوردند ولی با این وجود این وضعیت برای من پیش میومد ومن خیلی اعصابم خراب می شد که من با اینکه این این همه رعایت می کنم چرا وزنم بالا می رود؟ولی الان که داریم این فرمولها را یاد می گیریم نباید هیچ چیز را عامل چاقی بدانیم وقتی یاد می گیریم که ژنتیک باعث چاقی نیست وقتی یاد می گیریم فلان دارو باعث چاقی نمی شود وقتی یاد می گیریم فلان غذا باعث چاق نمی شود چطور فکر می کنیم که مسافرت یا تعطیلات عید یا ماه رمضان باعث چاقی می شود؟
پس وقتی یاد گرفتیم اون باورها باعث چاقی نمی شود پس به این باور هم رسیدیم یا داریم می رسیم که تعطیلات عید باعث چاقی نمی شود چون یاد می گیریم که فرمول‌هایمان عوض کنیم چون دارد خودبه خود عوض می شود پس الان نباید مثل سالهای قبل استرس داشته باشیم
چون هرروز داریم این فرمولها رو یاد می گیریم ووقتی این فرمولها را یاد بگیریم دیگر چه فرق می کند عید باشد مسافرت باشد مهمانی یا عروسی باشد یا ماه مبارک رمضان باشد وقتی ما آن باورها رو داریم یاد می گیریم آیا فرق می کند چه زمانی یا کجا باشد؟ خوب من الان به خودم فکر می کنم که اگر در آن موقعیت باشم باید از چه فرمولی استفاده کنم به نظرم در مواجهه با این شرایط با توجه به آموخته های که یاد گرفتیم به راحتی می توانیم با این شرایط کنار بیایم…
سلام و درود .
خیلی جالب بود این فایل .
من باور ندارم ایام عید من و چاق می کنه . من باور دارم بعد از ایام عید چاق میشم .
یعنی ۱۳ روز که تمام میشه . بعد از اون افکار چاقی من میان و من حدودا دوهفته بعد از ۱۳ به در در حال عمل کردن به فرمولهای چاقی هستم .
در مورد ماه رمضان هم دقیقا این باور رو دارم . من ایام ماه رمضان ۲-۳ کیلو کاهش وزن پیدا می کنم اما بعدش باور دارم که چاق میشم .
حالا چرا اینجوری میشم ؟ در این ایام من مراقب رفتارهای غذاییم بودم و چون بین این ایام با ایام عادی تفاوت قائل بودم این ایام خیلی مراقبت رفتاری داشتم و به نوعی از چاقی در این ایام فرار می کردم .
اما وقتی این ایام تموم میشد و دوباره شرایط عادی شروع میشد من دست از اون مراقبته برمیداشتم و حالا انگار که مثل زمان رژیم مدتی به خودم محرومیت دادم بعدش چه حالی میشدم بعدش شدیدا مطابق فرمولهای چاقی رفتار می کردم و دوباره چاق میشدم .
اتفاقا امسال من نسبت به سالهای گذشته ترس کمتری دارم .
امسال لاغری با ذهن رو یاد گرفتم .
دوست دارم خودمو محک بزنم ببینم چقدر رفتارهام تغییر کرده و آیا الگوی بعد از عید و بعد از ماه رمضون چاق میشم رو بازم فعال می کنم یا نه ؟
این فرمولها همه انتخاب خودمونه . به نظرم کسی که خودشو متعهد به لاغر شدن در همه ی زمانها بدونه دیگه فرقی نداره کدوم روز .
همه روزها روز تناسبه .
اتفاقا بعضی روزها روز تناسبِ بیشتره .
ایام ماه رمضون فرصت خوبی برای لاغر شدنه . بعد از ایام ماه رمضونم فرصت عالی برای لاغر شدنه .
ایام ۱۳ روز عید فرصت خوبی برای لاغر شدنه .
ایام بعد از ۱۳ هم فرصت خوبی برای لاغر شدنه .
من تمرین می کنم که اتفاقا در این ایام نه تنها از فرمولهای چاقی استفاده نکنم بلکه فرمولهای لاغری که میشه در این ایام ساخت رو استفاده کنم .
من از این فرمولهایی که تا حالا یادگرفتم خب میتونم در این ایام هم استفاده کنم . فقط باید خودمو متعهد به لاغری کنم .
از چاقی نترسم .
از پرخوری در این ایام نترسم .
مثل گذشته به شیوه رژیم در ایام رفتار نکنم که حس کم خوری در خودم ایجاد کنم که بعد از این ایام از پرخوری استفاده کنم .
نیاز بدنم رو در این ایام در نظر بیارم .
به نظرم اگر تمام فرمولهایی که تا الان یاد گرفتم رو هم در این ایام استفاده کنم و آگاه باشم که هر روز روز تناسب منه و من تمرکز کنم که در اون روز متناسب شدن رو خلق کنم نه چاقی رو بتونم در این ایامهای خاص هم در مسیر تناسبم حرکت کنم و مطابق الگوهای چاقی با مواد غذایی برخورد نکنم .
من رابطه ام رو باید با مواد غذایی اصلاح کنم حالا چه در زمان عید چه ماه رمضون چه مسافرت چه بعد از عید . چه بعد از ماه رمضون .
من دیدگاه چاقی نسبت به مواد غذایی نباید داشته باشم .
من نباید پرخوری در این ایام رو به خودم تحمیل کنم .
کسی منو مجبور به خوردن نمی کنه .
من دلایل خوردنم رو در ایام مینویسم .
تعارف میزبانان که به خانه هایشان مهمانی میریم و اینکه هرجایی باید یه چیزی بخوریم
وجود شیرینی و خوردنیهای مختلف روی میز خودمون که دائما در معرض خوردن و وسوسه خوردن هستیم و از طریق کانال بینایی مرتبا تحت فشاریم .
من از طریق کانال بینایی خیلی خودمو تحت فشار قرار میدم برای خوردن .
یاد گرفتم اول این موضوع رو خودم بپذیرم .
که خودم دلیل انتخاب چاقی خودم هستم .
درسته که عادات و فرمولها بعداز مواجهه با مواد غذایی در ذهن من مرور میشن ولی من حالا دیگه اونا رو شناختم . دیگه ترسی از اونا ندارم . اونا فعال میشن چون خودم فرمولشون رو ایجاد کردم . او از تحت قلمرو من خارج نمیشن مگر اینکه خودم بهشون اجازه بدم .
پس اجازه تبدیل فرمولها به رفتار دست منه .
اشتها قدرتی نداره . انتخابم در این ایام تغییر می کنه .
این حس فشار درونی رو خودم ایجاد می کنم .
درسته یکی توی سر من مدام میگه بخور بخور بخور و انقدر سر و صداش بلنده که توجه منو به خودش میبره ولی من اگه دلایل نخوردنم رو زیاد کنم . اگه برخوردم رو با مواد غذایی در هر شرایطی اصلاح کنم . اگه در هر شرایطی نیاز بدنم و گرسنگی یا سیری رو معیار عملم قرار بدم نه ولع و عذاب وجدان رو خب حتی در این مواقع هم این فرمولهای جدید قابل اجراست .
اتفاقا یه تمرینیه که میتونه به تجربیات آگاهانه ام اضافه کنه .
ایام ۱۳ به در امسال برای من ایام لاغری خواهد بود .
ایام ماه رمضون امسال برای من ایام لاغر شدن خواهد بود .
ایام قبل از عید ایام لاغریه .
ایام بعد از عید ایام لاغریه .
خوردن سحری و افطاری رو بر اساس سیری و گرسنگی انتخاب می کنم نه بر اساس ولع و عذاب وجدان .
ولع و عذاب وجدان دو فرمول چاقی هستن که حکم گرسنگی و سیری در مسیر لاغری رو دارن .
یه انسان چاق الگوی خوردنش ولع و الگوی نخوردنش عذاب وجدان هست .
اما یه انسان لاغر الگوی خوردنش گرسنگی و الگوی نخوردنش سیری هست .
این بهترین تغییر برخورد با مواد غذایی در مواجهه با هر ماده ی غذاییه .
حالا میخواد این ماده غذایی سحری باشه . میخواد افطاری باشه . میخواد شیرینی های عید باشه . میخواد بعد از عید باشه میخواد روزهای بعد از ماه رمضون باشه .
در هر شرایطی این الگو قابل اجراست و من فقط کافیه متعهد باشم که عادت کنم همیشه بر اساس این الگو با مواد غذایی مواجه بشم .
در عین حال در ذهنم هیچ کدومش رو هم چاق کننده ندونم که ترس از مواد غذایی در خودم ایجاد نکنم .
همین ۳ الگو به نظرم برای درست رفتار کردن ریشه و اون مدار اصلیه است که روی دستگاه ذهن میبندیم .
مابقی شاخه ها فرعیه و اتفاقا بودنش قشنگه تمرین کردن روش قشنگه . لذتبخشه . مثل ریسه هایی که غیر از شاخه های اصلی برق در خونه داریم به نوعی لاغریمون رو متنوع می کنیم .
من در این فایل الگوهای تنوع در لاغر شدنمم فعال شد و اتفاقا یه انگیزه ای پیدا کردم که لاغریم رو بیشتر در این ایام شاخ و برگ بدم .
دلایل بیشتری برای نخوردنم پیدا کنم .
اتفاقا ایام عید و ماه رمضون و بعدش و قبلش و ایام مسافرت منو لاغرتر می کنه .
چون الگوی تنوع در لاغری در من فعال میشه .
و مسیر لاغری رو برام چراغونی تر می کنه .
اتفاقا الانم که ایام اعیاد شعبانیه است و ما کوچه هارو با ریسه های برق تزئین می کنیم انگاری که مسیر لاغریم رو دارم چراغونی میکنم .
مثلا در مهمانی ها خیلی میتونم حواسم و بدم که تمرینات من اینو نخوردم رو به طور ویژه اعمال کنم و از ریسه های من اینو نخوردم در چراغونی مسیر لاغریم در ایام عید و ماه رمضون استفاده کنم .
من شیرینی اضافه نخوردم .
من شکلات نخوردم .
من سیب نخوردم .
من گرسنه نبودم و نخوردم .
من سیر بودم و نخوردم .
من سحری بعد از سیر شدن نخوردم .
افطاری با خوردن یه چایی و خرما دیگه دهنم بسته شد و تا یکی دو ساعت چیزی نخوردم .
من در ایام ماه رمضان زود سیر میشم و چون زود سیر میشم چیزی نمیخورم
. من بعد از ماه رمضان امسال مسیر لاغریم برام قشنگتر و چراغونی تر و واضحتره و یکماه روی خودم کار کردم و در مسیر لاغری متعهد موندم و بهش عادت کردم . پس بهد از ایام ماه رمضون هم لاغری برام راحتتره و بیشتر بهش عادت کردم .
من از فرمولهای چاقی ترسی ندارم .
استاد من این الگو رو یکم دارم . وقتی یه مدت در مسیر لاغری متعهد می مونم ترس از الگوها و فرمولهای چاقی میاد سراغم . همین ترس باعث میشه من برخوردم با مواد غذایی خراب بشه .
اول اصلاح می کنم خودمم که ترس رو ایجاد می کنم و خودمم که برخوردم رو با مواد غذایی تغییر میدم .
خب این مانع لاغری رو پیدا کردم . ترس از فرمولهای چاقی باعث توجه بیشتر بهشون میشه .
نیروی ترس از نبودن ایمان میاد .
به جای ترس از فرمولهای چاقی به فرمولهای لاغری ایمان بیار . هر چقدر بیشتر به فرمولهای لاغری ایمان بیاری بیشتر بهشون قدرت میدی و بیشتر دلت میخواد ازشون استفاده کنی . پس تمرین کن قدرت توجه رو از فرمولهای چاقی بگیری و قدرت توجهت و بدی به فرمولهای لاغری .
خب من به راحتی فرمول جایگزین ایمان به فرمولهای لاغری و قدرت دادن به اونا با توجه کردن بهشون رو جایگزین فرمول ترس از فرمولها کردم و قدرت توجه رو ازشون گرفتم و دادم به لاغری .
لاغری در من داره روز به روز قویتر میشه .
فرمولهای لاغری در من روز به روز بهتر و راحتتر استفاده میشن .
لاغری و استفاده از فرمولهای لاغری داره در من تبدیل به عادت میشه
و مهمتر از همه ی اینا خودمم که دارم این کار را رو خلق می کنم .
خودم و انتخابم شاه کلید وارد شدن به مسیر لاغری چراغونی ذهنمه وز شما ممنونم که این چراغ رو در ذهنم روشن کردید که در این ایام و بعدش به طور ویژه روی اعمال فرمولهای لاغری در خودم تمرکز کنم و از همین امروز شروع کنم و خودمو برای لاغری آماده کنم . ریسه های لاغریمو آماده کنم و از همین امروز چراغونی مسیر لاغریم رو شروع کنم و به این ترتیب شروع کنم به استفاده از فرمول تنوع در لاغری و در لاغریم و فرمولهای نخوردنم تنوع ایجاد کنم و بیشتر از مسیرم لذت ببرم .
سلام خدمت استاد عزیزو دوستان گرامی
چالش های ذهن چاق
وقتی مطلبو شروع کردم ب خوندن انگای همه ی اونا من‌بودم وفایلو تا اخرم هنوز گوش ندادم ، اونقد توی ذهنم باورها و‌نگرش های چاقم مرور شدن ک ترجیح‌دادم اول بنویسم تا ذهنم اروم شه و‌برم سراغ ادامه فایل ،
منم مثل اغلب افرادی ک چاقی رو تجربه کردن ،نزدیک عید یا مراسماتی بود شروع میکردم ب رژیم گرفتن و پیاده روی های طولانی و‌ورزش کردن تا مثلا یکم وزن‌کم کنم تا لباس مجلسی یا لباس عیدمو بتونم شیک تر انتخاب کنم ، در مواردی موفق میشدم ی کوچولو لاغر شم ولی اغلب هم ناموفق‌بودم و اگه موفق هم میشدم و لباسی ک میگرفتم میدونسم ک قطعا بعد اون مراسم و یا بعد عید دیگه اندازم نمیشه چرا ؟ چون ی باور پنهانی داشتم ک من نمیتونم لاغر بمونم ، لاغری از من نیست ، و من برمیگردم ب همون چاقی ، و خیلی راحتم برمیگشتم،
من برای مراسم ازدواج برادرم رژیم گرفتم و ورزش سنگین انجام دادم حتی اونقد کار بیرون و خرید و مسئولیت داشتم ک واقعا وقت نمیکردم اب بخورم چ برسه ب غذا ، لباس شب عروسی رو چند هفته قبل ترش از تهران خریده بودم و خیلیم هم اندازم بود موقع خریدولی شب عروسی به زور تنم شد و‌موقع کشیدن زیپش خراب شد و مجبور شدیم ک با نخ سوزن بدوزیم ، اونقد بد بود ک حتی گریه کردم و‌میگفتم ک چرا اینجوری شد من ک هیچی نخوردم کلی هم فعالیت داشتم ، ولی تو ذهنم مدام مرور میشد ک تو وقتی استرس داری چاق میشی ، حتی من این جمله رو ب زبون هم اوردم و ب دختر خاله و دوستم ک داشتن جای زیپ لباسمو میدوختن گفتم من وقتی استرس میگیرم چاق میشم و ورم میکنم، الان ک چن ساله توی سایتم و از فایلای مختلفی استفاده کردم و‌کلی باور غلط رو شناسایی کردم ولی باز گاه گداری این نگرش سراغم میاد ک تو الان استرس داری و از استرس ممکنه ک ورم کنی و چاق شی و…ولی زود شناسایی میکنم و میگم ن همچین چیزی درست نیست ، چرا زنداداشم یا دوست صمیمیم وقتی ناراحت باشن یا استرس داشته باشن کلی لاغر میشن چرا من مثل اونا نباشم و این فکرو زود تغییرش میدم، راجب عیدو‌ماه رمضونم ک هیچ ، هر سال کلی تلاش میکردم ولی بعد تعطیلات عید ، لباس عیدهام ب تنم تنگ میشد و دلیلم هم این بود ک ما چون عید همیشه تو مسافرتیم و‌تو سفرم ک ادم همه چی میخوره و چاق مبشه بس منم همینه ک‌چاق میشم اینجا هم باور چاقی نسبت ب عید و هم سفر داشتم ولی هیچوقت ب بابام یا زنداداشم ک همیشه همسفر بودیم باهاش توجه نمیکردم ک ، ک اینها هم با ما همسفرن هر غذایی ک باشه باهم‌میخوریم چرا اون لاغرتر میشه بعد سفر ولی تو‌چاق تر ؟؟؟؟بعد اشناییم با سایت تناسب لاغری ب این موارد خیلی دقت کردم و‌فهمیدم ک بابام همیشه عقیدس اینه ک من همیشه در همین سایز و‌وزن بودم و هیچوقت تغییر نمیکنم یا ی کیلو بیشترم یا ی کیلو کمتر و هیچوق تغییر نکردم از جوانی تا الان و زنداداشم مدام از قبل سفر این نگرش رو داره ک سفر باعث لاغری من میشه چرا چون تو سفر فعالیت هست خسته میشم ساعت های غذا ب موقع نیست و …. و‌در کل جمله هاش این نگرشو داره ک وااای من بعد سفر میخوام لاغر شم و‌واقعا هم همیشه تو سفر چن روزه اون جند کیلو کم میکنه ،حتی وقتی ک مواظبه ک غذاش ب موقع و ب اندازه باشه بازم لاغر میشه ، الان ک چن ساله با سایت تناسب فکری اشنا شدم و‌فهمیدم ک چاقی از درون منه و از ذهن منه بیشتر ب این مسائل دقت میکنم و‌افراد لاغر رو زیر نظر دارم ، اونها کلی دلیل برا لاغری خودشون دارن ، دوستم و زنداداشتم ک متناسب و لاغر هستن همیشه ازشون میشنوم ک میگن چاق شدن سخته کلی تلاش میکنم و ی کیلو وزن اضافه میکنم ولی نمیتونم نگه دارم ، استرس داشتم براهمون لاغر شدم، سفر بودم لاغر شدم و . . . خلاصه اونقد دلیل دارن برا لاغریشون ک همیشه در همون حال میمونن ومن برعکس اونها بودم همیشه کلی دلیل برای چاقی خودم داشتم من اب بخورمم چاق میشم ، من سفر برم چاق میشم استرس داشته باشم چاق میشم ، من هرورزش نکنم چاق میشم من بعد عید چاق میشم ، شیرینی نون برنج و کلی ماده غذایی هست ک منو‌چاق میکنه ، من بعد ماه رمضون چاق میشم و واقعا هم میشدم من این سالهای اخیر ک ماه رمضون تابستون بود روزه میگرفتم و نزدیک ۲۰ ساعت گرسنه میموندم عادت ب سحری خوردنم نداشتم و موقع افطاری چیزی میخوردم و یکی دو ساعت بعدشم ی میوه یا چایی و‌خرما و دیگه تا افطار روز بعد میموندم ولی در اخر ماه رمضون من‌چن‌کیلو چاق شده بودم و‌کلا بهم ریختم ک چرا اینجوری شد، بعد توی ذهنم اموزش های قبلی بهم میگفت ک وقتی مدت طولانی چیزی نخوری بدن ب حالت قحطی در میاد و سوخت و سازو‌کم میکنه و از این چیزا و تو توی افطار خرما خوردی ، شیرینی خوردی همونها کلی کالری داشت ک‌کافی بود ب اندازه چن روز غذا تورو چاق کنه، در حالی ک الان در دوره اصلاح پرخوری و اشتها دیدم ک غذا فقط چن ساعت در بدن من میمونه و بعدش تبدیل ب انرژی و یا خارج میشه ، واین منم ک با قدرت ذهنم تا روزها و‌مدت ها در جسمم نگهش میدارم وگرنه ک نهایتا کمتر از ۲۴ ساعت بعد هیچی از اون غذا و‌ماده خوراکی در بدنم من باقی نمونده ، با اینکه مدت هاست دارم از فایلای سایت استفاده میکنم و‌کلی تغییرات جسمی و روحی داشتم ولی باز هم نگرش و باورهایی دارم ک‌نزاشته ک ب ایده ال خودم برسم من هنوز از داروهای ویتامین میترسم و‌با اینکه الان نیاز ب خوردنشون دارم ولی از ترس چاق شدن نمیخورم در حالی ک جلو چشمم زنداداشم و یا دوسم و یا بابای متناسبم همیشه از اون داروها میخورن و‌حتی ویتامین های قوی تر رو تزریق هم‌میکنن ولی تاثیری در اندامشون یا نحوه ی خوردنشون نداره در حالی ک من مدام این گفتگوی ذهنی رو دارم ک تو اگه فلان قرص ویتامین رو بخوری اشتهات زیاد میشه و‌نمیتونی کنترل کنی و غذا میخوری و‌چاق میشی و …. و یا عادت های ماهیانه ی زنانه ک همش نگرشم اینه ک من. هرمون هام بهم‌میریزه و اون روزها غذا زیاد میخورم و یا کنترل در غذا خوردنم ندارم و یا اینکه نزدیک پریودی من ورم میکنم و‌جاق تر میشم و … ولی میدونم و ایمان دارم ک وقتی ادامه بدم ب یادگیری لاغری وقتی ب مواد غذایی و دارو و هیچ‌چیز دیگه ای قدرت چاق کنندگی ندم و این اموزش ها و‌افکار لاغری رو ادامه بدم قطعا روزی ب تناسب ایده الم میرسم ، چون لاغری و‌تناسب طبیعت منه و من الان فقط با قدرت ذهنم و اموزش های چاقی قبلیم ب زور این چن کیلو رو نگه داشتم وگرنه لاغری مثل اب خوردنه همینطور ک الان فقط با گوش دادن و مسیر بودن تونستم مثل اب خوردن کلی لاغر بشم ، من حتی این مدت دیدگاهی هم ننوشتم ولی و اموزش هامو ناقص انجام دادم ولی باز کلی تغییر کردم حالا فک کن اگه کامل انجام بدم و‌عمل کنم چ شگفتی رو‌میسازم
خدایا مثل همیشه سپاسگزارم ک منو ب این مسیر هدایت کردی