0

دورهمی با دوستان (قسمت دوم)

عجله برای لاغری
اندازه متن

عجله برای لاغری مهمترین مانع ذهنی افراد چاق در مسیر لاغری با ذهن است. البته این تنها مختص افراد چاق نیست بلکه هر انسانی بخواهد به هر هدفی در زندگی دست پیدا کند با چالش عجله کردن برای رسیدن به نتیجه مواجه می شود.

عجله برای لاغری

محتوای آموزشی دوره ورود به سرزمین لاغرها و همچنین دوره پیشرفته لاغری با ذهن به صورت روزانه و در هفت روز هفته ارائه شده است. این طریق دسته بندی محتوای‌ آموزشی را تاکنون در هیچ دوره آموزشی تجربه یا مشاهده‌ نکرده ام.

بارها از طرف هنرجوها پیام هایی دریافت کردم مبنی بر اینکه من می تونم فایل های چند روز را در یک روز گوش کنم یا اگر فایل های امروز رو گوش کردم و فرصت داشتم می توانم فایل های روز بعد را هم گوش کنم؟ به خاطر این که می ترسم روزهای بعد فرصت نشه یا این چند روز من زمان آزادم زیاده اگه میشه من این کار رو انجام بدم.

تا جایی که به خاطر دارم همیشه پاسخ من به اینگونه سوالات منفی بوده است. هنرجوها به هر دلیل حق ندارند برای یک روز محتوای‌ بیشتر از آن روز را استفاده کنند. این تمایل برای پیش رفتن از نظر من عجله برای لاغری محسوب می شود.

نحوه اجرای روش لاغری با ذهن مانند روش های دیگر لاغر شدن نیست.

در روش های رژیمی برای لاغر شدن، عجله برای لاغری باعث میشه که شما بیشتر به خودت فشار بیاری و کمتر از حد برنامه رژیمی غذا بخوری. چون می خوای بیشتر و سریعتر لاغر بشی.

در روش های ورزشی و حرکتی برای لاغر شدن، عجله برای لاغری باعث میشه که شما بیشتر از حد معمول به خودت فشار بیاری یا از روش هایی استفاده کنی که مقدار بیشتری عرق کنی یا زمان بیشتری ورزش کنی که سریعتر یا بیشتر لاغر بشی.

همین نگرش عجله برای لاغری در روش ذهنی به شکل دیگری نمایان می شود.

در این روش خبری از رژیم غذایی و حرکات ورزشی نیست بنابراین ذهن چاق گزینه های معمول برای ترغیب افراد به بیشتر ورزش کردن یا کمتر غذا خوردن ندارد بنابراین راهکار مناسب برای تشدید عجله برای لاغری ترغیب فرد به بیشتر فایل گوش دادن می باشد.

وارد کردن اطلاعات زیاد بدون این که درک و نفوذی در ذهن ایجاد شود عملا تأثیری ندارد و فقط وقتش و انرژی شما را تلف میکند.

عجله برای لاغری

اشتیاق تخریب کننده

افرادی که به ظاهر خیلی ذوق و شوق دارند و هر روز ساعت ها وقت صرف میکنن فایل گوش میدن، می نویسن، تکرار می کنند بعد از یه مدت میگن، بریدیم دیگه. نمی تونم اینجوری ادامه بدم و فکر میکنن که چون نمیتونن مثل قبل ادامه بدن

پس شکست خوردن به این دلیل که اونا اراده ندارن.

همیشه گفتم و تاکید کردم که روش لاغری با ذهن یک روش متناسب با زندگی روزمره است. به این معنی که باید همزمان با زندگی روزمره از آموزش های لاغری با ذهن استفاده کنید.

اینکه زندگی روزمره را به خوبی سپری کنید و از آموزش ها به شکل عملی در زندگی خود استفاده کنید بهترین تاثیر را در کسب نتیجه عالی و شگفتی ساز شدن شما دارد.

در بین هزاران نفری که از آموزش های لاغری با ذهن استفاده کرده اند برخی موارد مشاهده‌ شده است که فرد بخاطر عجله برای لاغری تصمیم گرفته بود با تمرکز بالا و ذره بینی از آموزش های لاغری با ذهن استفاده کند و برای چند ماه از محل کار خود مرخصی گرفته یا یک ترم رفتن به دانشگاه را به عقب انداخته که با تمام توان از آموزش ها استفاده کند.

ظاهر قضیه به نظر درست می یاد که فرد مثلا سه ماه با تمام تمرکز از آموزش های لاغری با ذهن استفاده کند به این نیت که در سه ماه مشکل تناسب اندامش رو حل کنه و بعد بره سراغ مسائل دیگر زندگی.

نتیجه اینکه این افراد بسیار عالی عمل کردند و واقعا صد خودشون رو برای این کار گذاشتند. خیلی عالی از محتوا استفاده می کردند، تمرینات را به بهترین شکل انجام می دادند و ده ها بار هر فایل آموزشی را تکرار می کردند و من از بررسی تمرینات و عملکرد این دوستان لذت می بردم.

آنها بخاطر عجله برای لاغری فقط در یک جنبه از زندگی روزمره (دنبال کردن آموزش ها) عالی عمل می کردند اما همزمان به جنبه های دیگر زندگی آسیب وارد می کردند.

مهمانی شرکت نمی کردند، برای همسر و فرزندان خود وقت کافی نداشتند و به کارهای روزمره زندگی خود رسیدگی نمی کردند با این توجیه و دلیل که من تصمیم گرفتم سه ماه صد در صد خودم را برای حل و فصل موضوع چاقی به کار بگیرم.

نتیجه اینکه این افراد به شدت از روش لاغری با ذهن زده شدند.

به این دلیل که آنها در طی این سه ماه زندگی نکردند. وقتی به دلیل عجله برای لاغری به این شکل صد در صد زمان و انرژی خودت رو برای موضوع لاغری صرف کنی در مقابل انتظار نتیجه در وجود شما افزایش غیرواقعی پیدا می کند و چون نتیجه ای که انتظار داشتند کسب نکردند از روش لاغری با ذهن زده شدند.

علاوه بر این وقتی زمان زیاد برای استفاده از محتوای‌ آموزشی قرار دهید به شکلی که به جنبه های دیگر زندگی آسیب وارد شود در صورتی که همسر و فرزند داشته باشید، از طرف آنها هم تحت فشار قرار خواهید گرفت و انتظار کسب نتیجه عالی از شما بیشتر خواهد شد و این فشارها باعث تشدید عجله برای لاغری در ذهن شما می شود.

تحت فشار قرار گرفتن برای کسب نتیجه عالی در واقع همان عجله برای لاغری است که در نهایت منجر به ترغیب مغز شما برای سرعت بخشیدن خارج از توان جسم برای لاغری نخواهد شد و این از نظر شما و اطرافیان عدم موفقیت و کسب نتیجه عالی از روش لاغری با ذهن محسوب شده و از این روش ناامید می شوید.

در صحبت هایی که با این دوستان داشتم به آنها گفتم که نتیجه شما برای سه ماه عالی و فراتر از انتظار است اما عملکرد شما در این سه ماه بخاطر عجله برای لاغری خیلی بیشتر از آن چیزی است که باید باشه به خاطر همین شما خسته شدی و فکر میکنی نتیجه متناسب با این همه تلاش و تمرکز کسب نکردی.

بخاطر اینه که من همیشه توصیه میکنم تعادل رو در زندگیتون رعایت کنید چون ما می خواییم متناسب بشیم به سبک افراد متناسب.

اراده لاغری
عجله برای لاغری

نقش اراده در لاغر شدن

در افراد متناسب می بینی فرد مثلا پنجاه سالشه همیشه متناسبه. پنجاه سال متناسبه خب اگه ما بخواییم یک سال خودمونو متناسب نگه داریم پدرمون در میاد. یعنی من خودم هر وقتی رژیم گرفتم اگر یه مقدارم کاهش داشتم نگه داشتن اون مقدار کاهش از کم کردنش خیلی سخت تر بود.

همیشه هم میگفتم بابا من همش پنج کیلو کم کردم الان دارم چه جونی میکنم این ۵ کیلو رو نگه دارم آخرشم نمی شه اصلا چجوریه که من همین جوری اتوماتیک دارم اضافه می کنم ولی مثلا این رفیق من می گه همیشه من پنجا و هشت کیلو هستم. آخه چطور ممکنه؟!

واقعا چطور ممکنه من همیشه در حال اضافه کردن بودم اما رفیق خودم که ۲۵ سال من باش رفیقم همیشه ۵۸ کیلوه؟!

خب این فرد متناسب چه انرژی داره که می تونه همیشه در یک وزن ثابت باقی بمونه؟

ما برای اینکه در یک حالتی خودمون رو نگه داریم باید کلی انرژی بذاریم و انرژی ما تموم میشه ولی افراد متناسب چجوریه که هیچوقت انرژیشون برای لاغر موندن تموم نمیشه؟

شما برای هر کاری بخوای انرژی بذاری خیلی زود انرژی ات تموم میشه.

این یک موضوع بسیار پایه ای و اساسی است و متاسفانه در کش برای خیلی ها سخته چون تا همین الانش هم شما میلیونها بار شنیدی که میگن اگه میخوایی موفق بشی باید همت کنی، یه جو غیرت داشته باش، یا علی بگو و شروع کن. در حالی که با همت کردن و یا علی گفتن و یه جو غیرت داشتن نمی تونی زندگی ات رو تغییر بدی.

این شعارها و اصطلاحات شاید برای شروع کردن بعنوان یک تلنگر موثر و خوب باشند ولی برای تغییر کردن و رسیدن به هدف اصلا کافی نیستند.

شاید اول هفته یک تلنگر بیرونی باشه برای شروع کردن، آقا فردا شنبه است بیا بالا غیرتاً دیگه شروع کنیم رژیم گرفتن رو. شاید ربط دادن یک عامل بیرونی مثل اول هفته،‌ اول سال، روز تولد یا …. به شروع کردن برای تغییر و تحول در زندگی بعنوان یک تلنگر خوب و مفید باشه اما تداووم اون کار و ادامه دادنش تفاوت داره با شروع کردنش.

نتایج به خاطر تداووم در هر کاری شکل میگیره، نه به دلیل شروع کردنش.

خیلی ها شروع کردن ولی هیچوقت به مقصد نرسیدند، فقط عده کمی هستند که شروع کردن را برای مدت طولانی ادامه می دهند و این افراد نتیجه ماندگار و عالی کسب می کنند.

بنابراین همت کردن یا یه جو غیرت داشتن به تنهایی عامل مناسب و موثری برای تغییر کردن در هر جنبه از زندگی مخصوصا لاغر شدن نیست.

به همین دلیله که شما باید همزمان که از آموزش ها استفاده می کنید زندگی روزمره را دنبال کنید که بتونید همزمان با زندگی کردن یواش یواش افکار و نگرش و عملکرد شما تغییر کنه و بازخوردش رو در زندگی خودتون ببینید.

به این شکل می تونید برای مدت طولانی در این مسیر حرکت کنید و خب وقتی یک مسیر رو برای مدت طولانی ادامه بدید قطعا نگرشتون و شخصیت شما تغییر میکنه و اونجاست که میبینید نتایج چقدر پایدار میشه.

به این نکته توجه داشته باشید که از جنس ما آدم ها در دنیا بسیار کم یاب هستند. ما آدم های خاصی هستیم که برای خودمان ارزش قائل هستیم و به قدرت ذهنمون ایمان داریم.

اگر حتی در شروع کار نتایج چندانی نگرفته باشید که بهتون اثبات شده باشه در مسیر درست هستید یا عملکرد شما صحیح است اما همین که شما به این موضوع ایمان داشته باشی که انسان خاصی هستی و به قدرت ذهنت ایمان داری باعث میشه که با اشتیاق و انگیزه هر روز در مسیر انتخابی خود حرکت کنی و منتظر کسب نتایج عالی باشید.

مدیریت لغزش در لاغر شدن

مدیریت لغزش در لاغر شدن

هیچ وقت در زندگی نمی توانید یک ضرب موفق شوید. برای موفقیت حتما باید مدیریت لغزش را یادگرفته و از آن استفاده کنید.

در هیچ کاری، در هیچ تصمیمی نمی توانید انتظار داشته باشید که من امروز شروع میکنم، سی روز بعد با موفقیت و بدون لغزش و بدون هیچ گونه خللی در انجام کارها به مقصد می رسم.

این شرایط برای هیچ انسانی در کره زمین تا حالا رخ نداده که در مسیر هدفش یه ضرب و با سرعت یکنواخت حرکت کرده باشه و به مقصد رسیده باشه.

قطعا بالا و پایین دارید، قطعا لغزش خواهید داشت و قطعا دچار احساس بد یا ناامیدی میشید، از این که پس چی شد، من مثلا یه هفته از کار کردن روی خودم می گذره پس چرا امروز انقدر به هم ریخته شدم؟! چرا امروز حس میکنم انگار هیچ کاری نکردم؟! و اینجاست که مدیریت لغزش به شما کمک خواهد کرد که از مسیر خود خارج نشوید.

در موضوع یادگیری لاغری با ذهن ممکن است پس از چند رو در شرایطی قرار بگیرید که تصور کنید انگار ذهنم کاملا به هم ریخته و من حتی مثل چند روز قبل دوباره ترغیب شدن به پرخوری کردن!

این کاملا طبیعی است و نه تنها این بار، بلکه شاید در طی این مسیر بارها تکرار بشه، ولی همیشه معیار و ملاکتون این باشه که لحظات بیشتری از عملکردتون راضی بودید.

  • اولین و مهمترین نگرشه در مدیریت لغزش توجه کردن به زمان ها و مواردی است که شما عالی عمل کردید.

یعنی شما اگه پنج روز شروع کردی، مثلا چهار روز از این پنج روز رو از عملکرد خودت راضی بودی پس این نشون میده که شما خوب عمل کردی. حالا روز پنجم به هر دلیلی شما یکم از اون حالت رضایت بخش خودت خارج شدی، اصلا اشکالی نداره.

باید بتونی از طریق مدیریت لغزش این یک روز رو سپری کنی،

نباید به خاطر رفتار یا عملکرد امروز مثل گذشته خیلی سخیرانه با خودت برخورد نکنی، امروز رو مدیریتش کن، امروز هم میگذره فردا دوباره میتونی با احساس بهتر و با انگیزه بیشتری مسیر خودت رو ادامه بدی.

  • دومین نگرش در مدیریت لغزش اینه که در هنگام مواجه شدن با لغزش هرگز خودت رو سرزنش و تخریب ذهنی نکنیو

ممکنه ده روزه بعد دوباره یک مسئله پیش بیاد و دچار این حال بشیم ولی دیگه روش برخورد با نوسان احساسی رو یاد گرفتیم.

به این نکته توجه کنید که بیشتر مواقع نوسانات احساسی باعث میشه که ما از هدفمون فاصله بگیریم. یعنی برنامه ما به هم بریزه، خیلی موضوع عجیبیه ولی برای همه رخ میده.

ممکنه شما الان داری چند روزه از این مطالب استفاده میکنی خیلی هم حال شما خوبه، خیلی هم خوب داری پیش میری، اما ممکنه یه خبر بشنوی مثلا فلانی میخواد به فلانی حمله کنه ممکنه، یه خبر بشنوی که فلان اتفاق افتاده این همه آدم از بین رفتن.

اگر به این خبر که برای شما رخ نداده توجه کنی و احساس یأس و ناامیدی یا حسرت و اندوه در ذهن شما شکل بگیره که مثلا چرا این اتفاق افتاده؟ چرا …؟ چرا …؟ چرا …؟

یه جورایی انگار زندگی کردن از نظر تو اون لحظات بی معنی میشه، فکر میکنی دنیا هم اینقدر ارزش نداره! چقدر دنیای پوچی! چقدر دنیای سرسختی و احساس نامیدی میکنی وقتی. احساس نامیدی کنی، حسست خراب بشه املا دیگه اهدافت، علایق و ذوق و شوقت از بین میره و اونجاست که خیلی از افراد میگن به درک بابا ولش کن، اصلا زندگی انقدر ارزش نداره

که من بخوام به خودم سخت بگیرم. میخواد چی بشه؟! وقتی اینقدر همه چیز به هم ریخته است و دنیا انقدر جای پست و زندگی انقدر بی ارزشه!

  • سومین نگرش در مدیریت لغزش اینه که همیشه با مراقبت از ورودی های خود شدت نوسان احساسی را وجود خود در سطح حداقل نگه دارید.

بیشتر نوستانات احساسیه که تمرکز ذهنی رو به هم می ریزه ولی به هر حال هر موضوعی که پیش بیاد و شما احساس کنید که انگار امروز من مثل گذشته نبودم، مثل روزهای قبل نبودم، این کاملا طبیعیه. لغزش کاملا طبیعیه، ذوق و شوق حتی از بین بره کاملا طبیعیه!

اما افرادی که شگفتی ساز میشن از مدیریت لغزش به شکل درست استفاده می کنند بنابراین می تونن لغزش هاشون رو مدیریت کنن. یعنی حتی ما داشتیم افراد مثلا میگه من داشتم یک ماه کار می کردم، خیلی خوب کار می کردم بعد یکی از نزدیکانم فوت کرد و من کلاً وارد مراسم و اندوه و حسرت و یکی دو ماه همه چیز رها کردم حتی اصلا به سایت سرم نزدم.

ولی این شخص بعد از دو ماه اومده برنامه رو ادامه داده و میگه در این دو ماه هم من خیلی متفاوت از ماهای قبلم داشتم عمل میکردم و اصلا کاملا برام مشهود بود تغییری که آموزش ها در وجود من شکل داده.

یه جورایی تونسته اون وقفه دو ماه رو از طریق مدیریت لغزش سپری کنه تا دوباره خودش رو جمع و جور کنه برگرده و الان به لطف خدا یکی از شگفتی سازهای فوق العاده سایت و روش لاغری با ذهن هستند و این نشون می ده موفقیت و شگفتی ساز شدن به یک ضرب حرکت کردن نیست.

بلکه به اینه که شما از طریق مدیریت لغزش بتونی لغزش هاتو سروسامان بدی و ازشون بگذزی و مسیرت رو ادامه بدی و سعی کنی یاد بگیری چه اصلاحاتی باید در عملکرد و نگرش خودت ایجاد کنی که اون لغزش ها تکرار نشوند.

در تمام جنبه های زندگی احتمال و شرایط اینکه ما دچار لغزش بشیم هست و بجای ناراحت بودن از اینکه چرا من لفزش کردم باید مدیریت لغزش رو یاد بگیریم تا از این طریق روند حرکت ما به سمت هدف بهتر و بهتر شود.

مدیریت لغزش در افراد موفق

تفاوت افراد موفق با دیگران

همه افراد موفق در هر جنبه ای که به موفقیت رسیدن تنها تفاوتش با افراد دیگه اینه که اونها با استفاده از مدیریت لغزش تونستن روزهای بدشون رو مدیریت کنن و ازش بگذرن و الا همه ما در زندگیمون خیلی تصمیمات گرفتیم که می خواستیم مسیر زندگی مون رو تغییر بدیم ولی با برخورد به اولین مساله یا لفزش از ادامه مسیر منصرف شدیم.

در موضوع لاغر شدن هم دقیقا این روند وجود داره و باید با مدیریت لغزش از انگیزه و اشتیاق خودمون مراقبت کنیم.

زمانی که شما خیلی عالی از آموزش ها استفاده می کنید درحال ایجاد شخصیت یک انسان متناسب در وجود خود هستید در حالی که از قبل شخصیت انسان چاق در وجود شما شکل گرفته است و این شخصیت همیشه با ما خواهد بود یعنی شما به روزی نخواهید رسید که بگید کلاً من اصلا چاقی رو فراموش کردم، اصلا این اتفاق نخواهد افتاد.

شما یک شخصیت چاق به شدت عاشق چاق تر شدن از قبل در وجوتان شکل گرفته است و از زمانی که استفاده از آموزش های لاغری با ذهن را شروع کرده اید در حال ایجاد یک شخصیت متناسب در وجودتان هستید که با استمرار و ادامه دادن به مرور بزرگتر و قوی تر خواهد شد.

زمانی که شخصیت متناسب شما قوی و بزرگ شود تازه یه شخصیت کامل‌ خواهد شد که در کنار شخصیت چاق قبلی قرار می گیرد و نتیجه این تغییر این خواهد بود که شما راحت تر از قبل می توانید انتخاب کنید که بر اساس شخصیت چاق درون خود که از قبل ایجاد شده عمل کنید یا شخصیت متناسبی که خودتان ایجاد کرده اید.

زمانی که به هر دلیل دچار لغزش می شوید در واقع به خاطر عمل کردن بر اساس شخصیت چاق ذهن تا بوده است و این عملکرد بر آموزش های لاغری با ذهن که در این مدت دریافت کرده اید لطمه ای وارد نمی کند. در زمان لغزش شما در واقع سویچ کردی روی شخصیت چاقی که سالهاست در وجودتون حضور داره و رشد کرده و خیلی قویه و این اصلا جای نگرانی نیست.

هیچ جای تعجبی هم نیست که چرا شما بعد از چند روز استفاده از آموزش ها و شکل دادن شخصیت متناسب گرایش پیدا کردی به عمل کردن بر اساس شخصیت چاق قبلی، چون این شخصیت بیکار نمیشینه بلاخره میخواد دوباره خودشو نشون بده و اصلا اشکالی نداره، باید با مدیریت لغزش از این شرایط عبور کنید و دوباره به مسیر خود در یادگیری لاغری با ذهن ادامه دهید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.49 از 45 رای

https://tanasobefekri.net/?p=44874
47 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار صالحه
      1403/05/27 18:10
      مدت عضویت: 677 روز
      امتیاز کاربر: 53376 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 588 کلمه

      به نام خدایی بخشنده و مهربان 

      سلام  براستاد عطار روشن همه دوستان هم‌مسیر 

      من با تجربه به این درک‌ رسیدم هرجی ارامش درونش این یادگیری نباشه این کار دجار ایرادمیکنه چون‌من ذوق وشوق داشتم‌ تو افکار هرجی زمان بزارم نتبجه روسریعتر خواهم گرفت ولی به مرور با تکرار ودورهای دیگه به این درک رسیدم‌ با هبچ  فشاری به خودم اصلا نیارم‌ وعمل کنم انچه که یادگرفتن با عث بهتر شدن‌ نتیجه میشه جیزی که به زمان وفت نیاز هست هیج زمان با فشار تکرار تو زمان کوتاه جواب گو نیست

       با تکرار کردن اون با ارامش وعمل گردن هست که هر هنری ودانشی شکوفا میشه من درجوانی کارایشگری رو  اموزس دیدم با تجربه متوجه شدم من‌ تویی اریشکاه که مشتری زیاد داشت کاره و اموزش دیدم وفتی ما برای امتحان به اموزشگاه دیگه تو افسریه رفیتم عملا دیدم‌ مدیراون واموزسکاه کیفت کارش واقع خوب نبودکاری که داشت اون‌انجام‌میدا توکیفت کمتری بود جون هیج وتکرا ودیدن نداشتن‌ هنر جوهای  فقط روی جندمدل معمولی گاره شده بودکیفت کادخودم ودوستان اصلا فابل مقایسه با اون افرادنبود انها طی ۳ ماه تواون مکان اموزش دیده بودن من‌ تویی سال خوردی با مشترهای به تعداد فراوان با انواع مو رنک صورت مختلف  کوتاهی انواع مو ازبجه کوچک ته دخترنوجوان دختران جوان میان سال  جوان عروسی خلاصه کاره تو سطح گسترده تر تو ابن مکانی که من اموزش دیدم‌ انجام شده بودو هرفردی که عشق به این کار داشت خیلی خوب ازاموزش های این ارایشکاه بهر برده خودس به تنهای تواون روزه میتواست ارایشکاه شخصی خودشو مدیریت کنه  و نیاز ازکسی دیگه رونداشت 

      تو این مسیرهم  به این شکل هست اگه من  تو زمان‌ کوتاه بخواهم‌ کاره جندسال روانجام بدم‌ اون‌ نتیجه رو نخواخم داشت خیلی کارم کند کردم جون متوجه شدم‌که هرجی تو زمان کم‌ ابن اموزش هر روزداشته باسم درک عمیقتری رو خواهم داست با نند تند یادگیری اون‌کیفت رو به دست نخواهم ارود واین اموزس ازنگاه من هرسه گام دست کم‌ نیازبه دوسال کار پشت هم‌توزمان‌مشخص وتکرار گوش کردن مرتب وعمل گردن به  انجه اموزش دیده شده هست که نتیجه توجتدین جهت  وکسترش پیدا کرده ومتیجه کاره هی بزرگ و بزرگترمیشه با گاشت یی دانه از میوه هیج زمان نباید انتطاز داشت اون‌ جوانه  که تازه از خاک بیرون امده به من محصول بده وپی میوه  درشت اب دارای بده بی شک باید زمان بزرام‌ مواظبت کنم  اون هرروز اب بدمو نورش مشخص کنم توجای که باید باشه نگه داره بشه کود داده بشه علفهای که شاید بهش،اسیب بزنه روهرس بشه سم‌ پاشی بشه خلاصه کلی مراحل انجام بشه که توسالهای اینده همون جوانه کوچک که سراز یی دوته بیرون زده میوه بده من متو جه شدم حتی گیاهی که از بیرون‌ می خرم‌ میارم منزل وفتی دجار مشکل میشه زمانی بسیار طولانی نیازبه ترمیم داره تو زمان‌گوتاه این امکان ترمیم نیست

       اگه حوانه سالم باشه رشداون خیلی سریعترازگیاه اسیب دیده بزرک سال هست زمان خیلی بیشتر بهش باید داد تازه وفتی ترمیم‌ میشه  واقعا گیاهی زیبا میشه تا اون گیاهی که به شکل اولش داره رشت میکنه خلاصه زمان و ارامش وبا اهستکی کارکردن نتیجه عالتری به هرفرد میده حتی کسانی که لیزمیخورن شاید تو افکارشون  فکر  کنن که کاره به عقب افتاده این هست ولی شاید نتیجه اون افرادی بسته به خودم اون فردنتیجه بهتری وبا کیف تری از هرفرد دیگه که سریع نتیجه گرفته باشه پس تو نگاه من‌ فقط بایدادامه داد نتیحه تو بودن بیشتر شده متوجه میشم که‌کودم بخش رو چطور انجام دادم‌که باید به شکل بهتری وبا  کیفتری اون بهبود بدم‌ از هراشتباه درس گرفته برای نتیجه بهتر ماندگارتر تواخر عمر انشالله 

      خدا پشت وپنا هتون یا حق. حق. نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نرگس عبداللهی
      1403/05/27 16:07
      مدت عضویت: 202 روز
      امتیاز کاربر: 4915 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 148 کلمه

      سلام استاد گرامی من هم در طول دوره متوجه عجله خودم شدم ودقیقا همین رفتارها و انجام دادم ولی به لطف خدای مهربان سریع تونستم با استفاده از بخش مثبت درونم مدیریت کنم و عجله نکنم‌وادامه بدم وبا گوش‌دادن به ویس فهمیدم که این رفتارها طبیعی هست چون ذهن چاق سالها بامن بوده و من زمان می‌بره تا بتونم بطور کامل از بین ببرمش و ذهن لاغری رو پر رنگ تر کنم ودر مورد این که لاغری زمانی شکل میگیره که من در روند روزمره زندگی قرار بگیرم وبا استفاده از فرمول های که به صورت جدید در ذهنم شکل گرفته عمل کنم و اتفاقا زیاده روی در هردو صورت خوب نیست اشتیاق بیش از حد هم باعث سرد شدن میشه وکم‌کاری هم همین نتیجه رو میده پس روش درست این هست که آهسته و پیوسته در این راه قدم بزنیم و به مقصد برسیم از شما سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب ابراهیمی
      1403/05/25 20:45
      مدت عضویت: 1030 روز
      امتیاز کاربر: 15790 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 902 کلمه

      سلام و درود فراوان 

      خدا رو شاکرم که بعد از غیبت طولانی دو ماهه تونستم باز برگردم و بنویسم!!!!!! 

      از قدرت خدا در عجبم و واقعا زبانم برای شکرش قاصر و کوتاه !!!! چون این دوره من رو بعد از مدت طوبانی به وحد آورد و باعث شد با خواندن و گوش دادن به  نظر دوستلن عزیزم دوباره بنویسم .

      خدا رو شکر میگم که من رو به این سایت ،  بهترین و امن ترین جا رو برای آرام شدنم برای درد دل کردنم برای تنهایی هام برای پیدا کردن و اهمیت به خودم فراهم آورد 

      این مدتی که نبودم تماما ذهنم درگیر سایت بودم حضور نداشتم اما ذهن درگیری داشتم البته شب تا سایت رو باز نمیکردم و یکی دو خط از مطالبش رو نخوندم و یا تصویری نگاه نمیکردم خوابم نمی برد به گونه ای که یکی دو شب گوشی ام هنگ کردم با گوشی پسرم وارد سایت و ‌اینستا شدم و دنبال گردن اما شرایط بوجود آمده در زندگی اجازه  تمرینات و گوش کردن به فایل ها رو نمیداد یا اینکه پراکنده گوش میدادم برای اینکه حالم بهتر بشه چون بعد از ۳ سال در این مسیر بودن و ایمان به آن جای دیگه و چیز دیگه ای نمیتونه حال مت رو خوب کنه . اما و اما نکته ای که با این فایل شگفت انگیز متوجه شدم این بود که در مدیریت لغژش هام موفق نبودم شاید هم همین باعث شده که تا کنون اون احساس شادابی رو در درونم نداشته باشم و بیشتر اوقات انگار هیچ احساسی ندارم از یک طرف سعی میکنم احساسم رو خوب نگه دارم از طرف دیگه همیشه احساس خستگی مزمن و بی انگیزه ای رو دارم نمیدونم چرا  اون شور و شوق و انگیزه که من رو به وجد بیاره و باعث میشه با اشتیاق کارهای روزمره و سایت و… رو دنبال کنم رو ندارم .

      افکار منفی خیلییی کم شده تا بیاد باوجلسه با منفی باف مهارش میکنم سعی میکنم به تیک تاک ساعت گوش بدم تا سکوت ذهنی ام رو بیشتر و بیشتر کنم 

      استاد واقعا نمیدونم چه چیزی باعث شده در واقع کدام قسمت زندگی ام این شور و شوق و انگیزه رو کمرنگ میکنه!!!

      اللن ندای ذهنم میگه چون به تغییراتت توجه نداری و همش فکر میکتی دوره رو خوب انجام نمیدی و عقب افتادی !!!!! 

      نمیدونم شاید واقعا همینه چون اللن که دلرم فکر میکنم وقتی هر روز در سایت باشم و بنویسم حس میکنم کار مفید و مورو علاقه خودم رو انجام دادم و اشتیاقم زیاد میشه مثل اون تمرین ۹۰ روز در شرایط خیلی سختی بودم اما با اشتیاق انجام دادم و تا حد زیادی عمل میکردم .

      شاید کار اداری خودم که هر روز ۶ صبح باید کارت بزنم شاید بیماری پدر شوهرم  و یکی از نزدیکان دیگه که مدام حس میکنم باید با یک بیمار دست و پنجه نرم کنم شاید و شاید هزار چیز دیگه باعث این همه خستگی و بی روحی شدا همش دوست دارم بخوابم و دراز بکشم .شاید تمام اینها بهانه باشه .

      اما استاد من مسئولیت امام زندگی ام و همچنین تمام مسئولیت مدیریت آن را خودم بر عهده دلرم 

      و زندگی جریلن دلره و من به لطف خدا نفس دارم و زنده ام پس باید مدیریت لغزش ها رو یاد بگیرم .

      مثلا همین امروز بسیار بسیار بیحال بودم خیلی سنگین از خواب بیدار شدم و به زور کارهای واجب رو تا همین لحظه که دارم‌مینویسم انجام میدادم میگم‌کار واحب مثل غذا درست کردن برا بچه ها که منتظر بورم بچه ها غذا بخورن و مت سریع بیام‌بخوابم همین کلر رو هم کردم از این اتاق به اون اتاق اما به خودم گقتم خودم  از همه کارها واجبترم خودت رو از این حالت در بیار اومدم تو سایت و جلسه دوم رو گوش دادم اصلا نتونستم بنویسم و انگار هیچ حسی هم به صحبتها نداشتم فقط!گوش میدادم تا اینکه نکتهدای که در آخر فایل یکی از دوستان مطرح کرد من رو دوباره به فکر فرو برد 

      ویس  گذاشتن و صدای خود را شنیدن 

      من عضو تلگرام نیستم در واقع تلگرام رو گوشی ام نصب نیست  اما انگار ته ذهنم خوشحال بورم که نیستم چون از صدای خودم بدم میاد من اوایل دوره که نتوتستم بنویسم بعد از فکر کنم یک سال شزوع کردم برا صوت هم وقتی در گروه مدرسه بچه ام مادرها صوت میزاشتن من مینوشتم یک روز با بچه ام تمرینی و عمدا ویس میزاشتم و حرف میزدم اما اصلا حس خوبی به صدام نداشتم سریع حذفش کردم با تمرین با بچه ام کمی بهتر شدم و هر بار بر میگشتم صدای خودم رو گوش میدادم همسرم تعجب کرد ازم پرسید چرا صدای خودت رو مرتب گوش میدی ؟ جوابی ندادم!!! 

      در اصل خو استم به صدای خودم عادت کنم و اون رو دوست دلشنه باشم که این حس و تمرین با این سایت در ذهن من شکل گرفت که ادامه ندادم و همون حس تقریبا بد به جای خود پا برجاست با این فایل دقبقا دست گذاشت رو نقطه ضعف من !!

      پ باز هم برمیگرده به مدیریت لغزش ها و یادگیری آن ها .

      مرتب به خودم میگم خودم مسئولیت همه چیز زندگی ام در تمام جنبه ها رو بر عهده دارم اما انگار هنوز مسئولیت رو نپذیرفتم اگه پذیرفته بودم شور و اشتیاق من بعد از این همه مدت و با این درک و آگاهی از قدرت ذهن باید طور دیگه ای می بود !!!

      خیلی عجیبه تا این حد موانع ذهنی !!!!

       تمام امروز از این اتاق به اون اتاق می افتادم !! که با لین نوشتن انگار جان تازه ای گرفتم و میخوام‌ با اشتیاق امروزم  رو شروع کنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1403/05/23 12:07
      مدت عضویت: 697 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,280 کلمه

      سلام 

      عجله برای تغییر 

      مدیریت لغزش 

      من در مدت زمان حدودا ۶ ماهه به اندام خوبی رسیدم و الان حدودا ۲ ساله که با مدیریت خودم با شناخت خودم تونستم لاغریم رو حفظ کنم . 

      پس قاعدتا مثل قبل دیگه ذهنم درگیر چاقی نیست .

      چیزی که منو در این مسیر نگه داشت عشق و علاقه به درک قوانینی بود که قبلا نمیدونستم .

      درک قوانین خودسازی .

      نمیگم خیلی خوب اجرا کردم و نقص و کاستی نداشتم اما نتایج قابل قبولی گرفتم . 

      اول اینکه یاد گرفتم گیر ندم . 

      وقتی یه چیزی به نتیجه نمیرسه گیر ندم که باید برسه .

      رها کنم  چون وقتی نمیرسه قطعا راهم غلطه که نمیرسم .

      همین نیروی انعطاف پذیری من باعث پیشد خیلی در نگرش ها ایستادگی نکنم تا به مرور به نگرش درست تر برسم .

      من در شناخت مراحل گیر نمیکردم روی یکی و همیشه در پی  کسب آگاهی بهتری بودم که عملکردم رو برام راحتتر کنه .

      چون وقتی کار  سخت انجام میشه یعنی مسیر غلطه . 

      قانون اینه که کار و عملکرد باید راحت انجام بشه .

      وقتی سختته که داری یه کار و انجام میدی پیچ و اشتباه بستی بازش کن تو مسیر خودش نیفتاده .

      من با پیگیری آموزشهای دلخواهم  و  کند و کاو در وجود خودم و کم توجه شدن به مسائل بیرونی و تمرکز روی افکار و رفتار خودم به مرور راه لاغری  رو در وجودم پیدا کردم  . حدودا ۲ سالی میشه متناسب  شدم و متناسب موندم و انرژی هم نزاشتم . 

      ولی سعی بر شناخت بیشتر ذهنم داشتم که هر بار بهتر عمل کنم که راه برام ساده تر بشه .

      اگه شعارمون اینه که لاغر شدن راحتترین کار دنیاست پس باید راحت باشه و من سختی نکشم .

      خب نگرشهام به مواد غذایی به رفتار غذایی به گفتگو با خودم و خیلی از زمینه های دیگه تغییر دادم .

      خیلی سعی کردم الگوی دلخواه خوردن و نخوردن رو در خودم پیدا کنم تا هم حس لاغری داشته باشم هم از لاغریم لذت ببرم . 

      پس باید لاغری واقعی رو میشناختم .

      لاغری با ذهن یعنی شناخت لاغری واقعی و طبیعی طوری که خدا آفریده .

      هر چقدر این لاغری رو بهتر بشناسیم کار راحتتر میشه .چون رهاتر میشیم 

      و به درک بهتری میرسیم که طبیعت خودش مارو متناسب میکنه و اصلا نیازی به درگیر کردن فکر نیست .

      اگر زیاد بخوری هضم بیشتر انجام میشه دفع بیشتر انجام میشه چربی سوزی بیشتر میشه پس تعادل برقراره 

      اگر کمتر بخوری هضم هم کمتر انجام میشه دفع کمتر انجام میشه چربی سوزی کمتر انجام میشه پس بازم تعادل برقراره .

      اما با این وجود نگرش چاقی بازم در من بود و میدیدم   خب تا این مورد رو در خودم اصلاح نکنم همچنان ترس چاقی باز دوباره میاد سراغم . 

      گفتم من باید به امنیت خاطر برسم . 

      چون کسی از باورهای من حمایت نمی کنه و من خودم تنها هستم  و تا خودم در امنیت درونی قرار نگیرم کسی منو از بیرون به امنیت روانی نمیرسونه . 

      هر چیزی که میخونم خبر از ترسه  و همه ته دلشون بازم باورهای گذشته رو دارن حتی اگه دارن برای لاغری از راههای مختلف تلاش می کنند . 

      چون خودمم دارم .

      بنابراین گفتم من باید بزرگترین رنج زندگیم رو بشناسم و اون رو تبدیل به آسونی کنم .

      بزرگترین رنج زندگی من نخوردن بود . 

      من با شناخت از زمانهای خوردن  و مدیریت احساسم تونستم نخوردن در زمانهای مختلف رو برای خودم تبدیل به عادت کنم .

      وقتی نخوردن عادتم شد دیگه مابقی فکرها خود به خود درست شد چون دیگه راه چاقی بیشتر از تغییر خوردن برام باز میشد که وقتی نبود ذهنم روی راههای دیگه زیاد مانور نمیداد .

      من میدونستم وقتی در نخوردنهای احساسیم استمرار بورزم لاغر می مونم ‌ 

      البته شاید این نخوردنها در نظر دوستان حسشون رو بد کنه که البته اونم به خاطر الگوهای ذهنی خودشونه . 

      و اینکه هنوز نخوردن رو نشناختن ‌ 

      من وقتی خودم رو بهتر شناختم فهمیدم وابستگیم به خوردن به خاطر دور بودن از خودمه .

      هر چقدر به خودم نزدیکتر شدم راحتتر خوردن رو کنار گذاشتم . 

      در مواقعی که لغزش اتفاق میفتاد اتفاقا خودم رو ملامت می کردم میگفتم ببین خوردن وقتی در مواقع غیر از گرسنگیه برات رنج  داره .

      حاضری این همه رنج رو برای لذت چند ثانیه تحمل کنی ؟ 

      ارزش داره این همه عذاب بکشی برای اینکه  هی میگی نمیتونم نمیتونم .

      شاخ غول رو که نمیخوای بشکنی 

      درسته خوردن به خودی خود چاق نمی کنه حتی لاغرم می کنه .

      ولی حس تو به خوردن  خوب نیست و حس چاقی داره پس از اهرم رنج و لذت استفاده کن و   فقط خوردن رو بزار برای زمان قار و قور شکم و رفع این حالت رو بزار نقطه سیری . 

      تو میگی کمه . بله کمه . اما بقیه اش غلطه . 

      بقیه اش اعتیاده . چون بدن انرژیش رو از جان میگیره و تو هر چقدر وابستگیت رو به غذا کمتر کنی خواهی دید که  زنده بودنت هم  به غذا وابسته نیست .

      البته در کنار اینا میدونم که غذا یکی از نعمتهای  خداست  و حق ماست که به اندازه نیازمون ازش استفاده کنیم . 

      اما خب نیاز ما چقدره ؟ 

      نیاز هرکس مطابق فرمولهای ذهنش تعریف میشه یکی  فقط برای جسمش میخوره 

      ولی دیگری برای تفریحش هم میخوره برای ارامشش میخوره برای عشقش میخوره .وقتی فراوونه بیشتر میخوره . وقتی متنوعه بیشتر میخوره . و با هزاران ریسمان خودش رو به خوردن وابسته کرده  

      من یکی یکی ریسمانها رو بریدم و فقط یه ریسمان رو در ذهنم متصل به غذا نگه داشتم اونم زمان قار و قور شکم 

      و از اونجایی که این حس خیلیییی دیر به دیر میاد سراغم  بنابراین بیشتر اوقات حس سیری دارم .

      بازم شاید دوستان بگن داری افراط می کنی 

      ولی افراط نیست انتخابمه 

      من وابستگیم به غذا رو کم کردم . 

      من دیگه وفتی از کنار سوپری رد میشم دلم برای اون همه خوراکی نمیلرزه . 

      چون میدونم دیگه نمیخوام انتخابشون کنم 

      چون میدونم نخوردنشون بهم لذت بیشتری میده  وقتی نمیخورمشون اون بند روانی بین من و اون غذاها کمرنگ و کمرنگ تر میشه . اعتیادم کمتر میشه و در عوض به نخوردنشون عادت می کنم 

      وقتی میرم  مهمونی دیگه چشمم دنبال غذاها نیست بیشتر مشغول شادی و لذت بردن از سایر موارد اون مهمونی هستم . 

      یا توی خونه دیگه همش دلم برای غذا نمی دوه و خیلی وقتها دارم مطالعه می کنم یا  ورودیهای مثبت دیگه ای به خودم میدم . 

      یا مواقع احساسی به جای اینکه خودم رو با خوردن آروم کنم بیشتر رو میارم به کارهای مورد علاقه ام .

      گرچه من سرم معمولا شلوغه و موقعیتهای احساسی مثل دعوا و مشاجره زیاد برام پیش نمیاد اما اگرم به خاطر انتخابهای اشتباه  خودم  مدتی دچار لغزش بشم همون مواقع هم سعی می کنم نخوردن رو انتخاب کنم تا یاد بگیرم موقعیتهای احساسی اصلا نخورم .

      یعنی این بند رو هم جدا کردم .

      به هر حال از نظر فعلی من انسان رها از بند خوردن انسانی آزاده . 

      هر چی بیشتر بخوریم یعنی داریم به پای ذهنمون بند بیشتری میزنیم و نیروی پرواز رو ازش میگیریم .

      پرواز در مسیر شناخت خدا و قوانین الهی . 

      من هنوزم اسیر هستم اما خب بازم به نسبت قبل خیلی آزادی بیشتری پیدا کردم .

      بهترین ازادی اینه که من دیگه عذاب وجدان خوردن ندارم ‌ دیگه نفرت از خودم ندارم . دیگه توسط دیگران به خاطر چاقیم تحقیر نمیشم 

      دیگه توسط دیگران نیش وکنایه نمیشنوم 

      روانم آروم شده و انرژی روانم رو برای انجام کارهای دلخواهم میزارم . مسافرت میرم . کوه میرم . شنا میرم . در کلاس دو و میدانی ثبت نام کردم و تصمیم دارم اگه فرصتش برام پیش بیاد دوباره در رشته دیگری که مورد علاقمه  درس بخونم  .

      من این مسیر رو ادامه دادم  و خدارو شکر از خودم راضی هستم .

      ببخشید اگه نوشتم دیگه شاید بهتون حس خوبی نده چون خودم قبلا اینجوری بودم و کسی که از نخوردن صحبت میکرد حسم بد میشد ولی بعدها فهمیدم نخوردن سد راه لاغریم شده و هر چی بیشتر ازش بترسم برام بزرگتر میشه پس به راحتی در جهت شناختش قدم برداشتم و هرچی بیشتر شناختمش ترسم ازش ریخت و خیلی راحت پذیرفتمش .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 90 از 18 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار شهربانو باقری
        1403/05/25 10:12
        مدت عضویت: 1605 روز
        امتیاز کاربر: 27216 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 355 کلمه

        سلام و  درود  ….

        آفرین بر شما…نوشته شما عالی بود و من خیلی لذت بردم از شرح موفقیتت خوشحال شدم بهت تبریک می‌گم و برای شما آرزوی موفقیت روزافزون دارم 

        من یه مدت نوشتن و خواندن رو در سایت رها کردم هم به دلیل خستگی ذهنی و هم به دلیل مسائل و مشکلات جسمی که برام پیش امد…در این چند وقتی که نبودم عمل جراحی برداشتن کیسه صفرا رو انجام دادم که بسیار حیاتی بود و نتیجه خوبی برام داشت  مشکلات گوارشی که داشتم تا حد زیاد  برطرف و خاطرم آسوده شد…. خستگی ذهنیم برطرف شد و حالا با توان بالا انگیزه بالا و اشتیاق برای گرفتن نتیجه دلخواه دوباره به سایت برگشتم اگرچه در این چند وقتی که نبودم چند کیلو به وزنم اضافه شد و به وزن ابتدای دوره  درسال ۹۸ برگشتم اما چاق‌تر از قبل از دوره نشدم و این برام بسیار خوشایند و شگفت انگیزه   اینکه چاق‌تر نشدم نتیجه همین آموزش‌های لاغری با ذهن  در این چند سال اخیر بوده من شخصیت لاغری رو در درون خودم پرورش دادم که که اجازه نداده جسمم چاق‌تر از قبل از دوره بشه  حالا برگشتم که این شخصیت رو حمایت کنم و دوباره توان و قوت جدیدی بهش بدم و مسیر درست رو از سر بگیرم  ایمان دارم  اینبار موفق میشم ….

        استاد عزیز در این فایل به درستی به مسئله عجله و فشار برای لاغر شدن  اثرات منفی‌ای که بر کاهش وزن می‌ذاره اشاره کردند  من از نظر انجام تمرینات جز بهترین‌های سایت بودم اما می‌دونم که خیلی خودمو تحت فشار قرار داده بودم ظاهرا آرام بودم و خوشحال اما در باطن عجله داشتم  این‌ها منو خسته کرد و از مسیر درست برای مدتی خارج شدم  اما مهم این هست که دوباره برگشتم و به اشکالات خودم پی بردم  ومی‌خوام با توان و علاقه  بیشتر این مسیر الهی رو ادامه بدم دیر یا زود جام پیروزی رو بر بالای سرم خواهم گرفت…. از استاد عزیز جناب عطار روشن  بسیار ممنون و سپاسگزارم از اینکه همیشه در کنار خودم احساسش می کنم موجب بسی دلگرمی برای ادامه مسیر هستند برای خودشون و خانواده محترمشون  طول عمر با عزت و سلامتی آرزو دارم …

        در پناه خداوند باشید…..

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار زینب ابراهیمی
        1403/05/25 13:32
        مدت عضویت: 1030 روز
        امتیاز کاربر: 15790 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 56 کلمه

        سلام دوست عزیز همیشه از خواندن کامنت های شما بسیار بسیار لذت میبرم . ممنونم از اینکه تجربه خودتون رو به اشتراک میگذارید بسیار آموزنده و عالی هستن کامنت شما باعث شد که من بعد از نزدیک به دوماه دوباره بنویسم . دوباره اتگیزه نوشتن داشته باشم . باز هم ممنونم بهترین ها رو براتون آرزومندم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1403/05/26 00:54
          مدت عضویت: 697 روز
          امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 34 کلمه

          سلام ممنونم نظر لطف شماست . 

          قطعا خود شما بهتر از بنده به معارف این راه شریف آشنایی دارید . شکست نفسی میفرمایید . 

          من از شما ممنونم که حس خوبی از نوشته ام گرفتید .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار فریبا
        1403/05/26 00:16
        مدت عضویت: 772 روز
        امتیاز کاربر: 22110 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 63 کلمه

        کامنتتون ب من این رو نشون داد ک میشه و کسی تونسته ومیتونه اینکار بکنه ک در زمانهای ک نیاز نداره نخوره و واقعا نوشتتون پر از درس بود برام 

         واقعا همانطور ک خوردن نیازه نخوردن هم نیازه و خوشحالم ک شما ب این مهم دست یافتید  لطفابیشتر بنویسید کامنت بزارید چن واقعا برای ما مفیده انگار باور شدن رو در من تقویت میکنید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1403/05/26 20:20
          مدت عضویت: 697 روز
          امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 877 کلمه

          سلام بله میشه . 

          اگه نمیشه چون نگرش اشتباهه . 

          من این موضوع رو از واقعه ی عاشورا یاد گرفتم .

          میدونید چرا حضرت زینب تونست بر اون همه مصیبت دردناک صبر کنه ؟ چون به فرمایش خودش چیزی جز زیبایی ندید . 

          پس تغییر نگرش سبب میشه رفتارهای دردناک برای ما نه تنها سخت نباشه بلکه آسون بشه .

          خب  ما اگه بخوایم نگاه زینبی به پدیده ی نخوردن داشته باشیم  باید نگرش خودمون به نخوردن رو اصلاح کنیم .

          یعنی زاویه نگاهمون رو بهش تغییر بدیم 

          خب نخوردن  چیست ؟ نخوردن یعنی چیزی را وارد دهان نکردن . 

          خی چرا ذهن چاق این کار راحت براش سخته ؟ 

          چون با همین یه کار ساده هزاااااران تصویر در اون ایجاد می کنیم که این تصاویر رو با تغییر نگرش و تغییر توجه  تغییر میدیم .

          نخوردن چطور برامون راحت میشه ؟ 

          با ساخت باور ( نخوردن راحته )

          خب نخوردن چرا راحته ؟ 

          چون لازم نیست کاری انجام بدیم . لازم نیست همش نگران غذا باشیم . لازم نیست همش نگران پول غذا باشیم . لازم نیست نگران نوع غذا باشیم . لازم نیست درگیر افکار حاصل از خوردن باشیم . گرچه افکار مربوط به خوردن وقتی  اصلاح بشه  این مورد برطرف میشه . 

          لازم نیست  مثلا خانوما کلی وقت بگذرونند تا غذای زیادی درست کنند . محصولات خوردنی همیشه در منزل هست و نیاز نیست هی به آقایونتون بگید این رو بخر و اون رو بخر یعنی به اندازه استفاده میشه . زود زود تموم نمیشه . 

          نخوردن راحته 

          چون  وقتی  در موقع غیر نیاز نمیخوریم معده استراحت می کنه . قادره به راحتی و با آرامش غذاها رو هضم و جذب کنه . راحتتر غذاها رو از روده ها عبور میده . 

          معده دچار استرس نمیشه . اعصاب معده آرومه . وقتی نخوردن با حس خوب انجام میشه معده عصبی نمیشه و گرفتار بیماری های گوارشی نمیشه . 

          ترش کردن در اثر  زیاد کار کشیدن از معده رخ میده البته اعصاب معده وقتی ناهنجار بشن به ماهیچه ها فشار وارد می کنند و ماهیچه ها بد کار می کنند . دریچه معده هرز میشه و اسید معده به داخل مری بازگشت داده میشه  . 

          کم خوردن یا بهتره بگیم نخوردن در مواقع غیر نیاز که اتفاقا دوست دارم اسمشو بزارم کم خوردن که تصویر خوبی از نخوردن یا کم خوردن در ذهنم نقش ببنده  تمام این مشکلات رو حل می کنه .

          اما یه اتفاقی داریم به نام چربی سوزی و تبدیل چربیها به انرژی . 

          موادی که توسط بدن هضم و جذب شدن تا جاییکه قابل استفاده باشند از لابراتوارهای بدن عبور داده شده تا مستقیم به انرژی تبدیل بشن .

          اما بعضی از عناصر درشت تر هستن و نیاز دارن برای تجزیه وارد سلولهای تخصصی چربی شوند . 

          سلولهای چربی ، چربی سوز ترین سلولهای بدنه که به طور اختصاصی کارش تجزیه ملکولهای درشت برای تامین انرژیست . 

          حتی بعضی از مواد دیگر مثل پروتئین ها یا ملکولهای دیگر طی فرایندهایی  به چربی تبدیل می شوند تا برای استخراج  انرژی وارد سلولهای تخصصی چربی شوند . 

          حال اگر انتظار ما از این سلولهای فعال و پرکار چربی ذخیره انرژی باشد این فرمان مغزی در اثر این دهنیت روی طبیعت سلولهای چربی که تجزیه چربیست اثر گذاشته و آنها رو ذخیره می کنه . اما با این حال قدرت تناسب بدن بیشتر و ملکولهای چربی اصلا نمیتوانند تا ابد ذخیره بمانند . 

          طبیعت بدن تجزیه چربیهاست .

          اما ما به واسطه باور اشتباه ذخیره و چاقی روی طبیعت بدن اثر اشتباه گذاشتیم . 

          اما وقتی باور طبیعت اصلی را بپذیریم انتظار ما از خودمون لاغر شدن میشه یعنی متناسب شدن .یعنی تجزیه چربیها .

          البته همه ی اینها باز به تعادل و تناسب . 

          ما انتظار خود را از غذاها باید تغییر دهیم .

          انتظار خود از فرایندهای بدن را باید تغییر دهیم .

          حالا در کنار اینها روی ساخت تصویر مثبت از نخوردن هم کار می کنیم .

          نخوردن نیاز بدن است . همانگونه که خوردن نیاز است نخوردن بیشتر نیاز است .

          برای همین ما در بیشتر ساعات روز نمیخوریم . 

          چون نخوردن بیشتر نیاز بدن است .

          اما آیا تابحال شده بگوییم 

          من به اندازه ی نیاز بدنم نمیخورم .

          اصلا تا بحال به نیاز بدن به نخوردن توجه کرده ایم 

          نه . 

          همیشه گفتیم بدن به خوردن نیاز دارد .

          در حالیکه بدن بیش از خوردن به نخوردن نیاز دارد .

          و لازم است این نیاز را برطرف کند اما از انجاییکه ذهنیت ما نسبت به نخوردن رنج است اجازه نمیدهیم این نیاز را درک کنیم . دائما از آن فرار می کنیم . 

          در حالیکه باید آن را بشناسیم و برطرفش کنیم . 

          نیاز به نخوردن به بدن و تمام فرایندها فرصت پاکسازی بیشتر میدهد . 

          اجازه میدهد بدن به خودش بپردازد 

          دقیقا مثل روزه داری که بدن را سالم می کند 

          نخوردن در مواقع غیر نیاز به سلامت بدن کمک می کند .

          پس همانطور که خوردن به اندازه ی نیاز در جهت سلامتیست نخوردن به اندازه ی نیاز هم در جهت سلامتیست .

          میبینید ما اصلا تا حالا اینطوری به نخوردن فکر نکردیم تازه اگر بخواهم باز هم بیشتر میتوانم بنویسم .

          ولی برای انتقال محتوا تا همین حد کافیست . 

          تغییر نگرش نسبت به نخوردن سبب میشود ما با اشتیاق نخوردن را انتخاب کنیم 

          و زور و تحمیل نخوردن تبدیل به اشتیاق نخوردن برای رسیدن به کلیییییی از مزایای آن میشود ‌ 

          تازه باز هم کلی باور میشه استخراج کرد برای باز هم لذتبخش تر شود و هر چه در این نگرش بیشتر استمرار دهیم قطعا  روند رسیدگی به نیاز نخوردن در ما آسانتر و آسانتر میشود . 

          پس میشود 

          و میشود و میشود راحت هم میشود خیلی راحت . 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 40 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار maryam1398rahimi
            1403/05/30 10:39
            مدت عضویت: 1739 روز
            امتیاز کاربر: 13274 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
            همیاری
            محتوای دیدگاه: 247 کلمه

            سلام ودرود 

            آقا عطا ممنون از آگاهی هاتون🙏

            دیدگاهتون خیلی عالی بود 👌

            و تاثیر گذار 😍

            به نکته ی جالبی دست پیدا کردم اینکه از نخوردن هم باید لذت برد و بدن به نخوردن هم نیاز داره 

            ولی ما زوم کردیم روی خوردن 

            و تکه کلاممون شده که بدن به غدا خوردن نیاز داره

            و همیشه دوست داریم بخوریم چون بدن نیاز داره 

            ولی بعصی مواقع بدن به غذا نیاز نداره ولی ما میخوریم همین بده که بدن نیاز نداره و میخوریم 

            من خودم وقتی از این مدل رفتار رو انجام میدم 

            بعد دل درد میگیرم نفخ شدید معده درد تا چند روز حالم خوب نی .

            نمیخاستم بخورم ولی ترغیب شدم به هر صورتی من به خوردن ترغیب شدم 

            از طریق گوش بوده یا چشم یا بینی به خوردن ترغیب شدم و بعد از خوردن حالم بد شده 

            و متوجه شدم که اینجا من نباید چیزی بخورم چون بدن نیاز نداره و پس میزنه و نمیتونه کنترل کنه معده اون حجم اضافه رو 

            و این رفتار رو باید بزارم کنار هنگامی که سیر هستم هیچی نخورم 

            بدن برای ادامه حیاطش به اندازه ی خیلی کم غذا نیاز  داره که اونم در موقع اضطراری خورده شده خب اینکه من بخوام با دیدن یا شنیدن یا مزه کردن یه خوراکی به خوردن ادامه بدم خیلی مصیبت باره

            و کلی بیماری به سمتم میاد و سلامتیم و به خطر می اندازم 

            ممنونم ازتون بابت دیدگاه‌های عالیتون 

            از روزی که دیدگاه شما رو خوندم دوست دارم همیشه دیدگاههاتون رو دنبال کنم چون پراز آگاهی هستش زیبا و روان بیان کردید 

            ممنون و سپاس از شما آقا عطا 🌹🙏

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار عطا
              1403/05/31 10:38
              مدت عضویت: 697 روز
              امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
              همیاری
              محتوای دیدگاه: 463 کلمه

              سلام  از بنده 

              ممنون از دیدگاهتون مریم خانوم گرامی . 

              باعث افتخارمه دوستان بزرگواری چون شما دیدگاههای بنده رو مورد تایید خودتون قرار می دید  . 

              چقدر نکته عالی فرمودید .

              بله دقیقا نخوردن هم نیاز بدن ماست . 

              و نیازی که خود بدن اگه به زبانش توجه کنیم  میبینیم کاملا به موقع این نیاز رو تشخیص میده و با کاهش میل ما به ما میگه وقت نخوردن فرا رسیده حالا اگر ما به این پیام خوب آگاه باشیم و دلایل خوردن برای خودمون نتراشیم دقیقا نخوردن به بهترین شکل و با بهترین احساسات اتفاق می افته . نخوردن هم طبیعت بدنه . 

              فقط باید بهش توجه کرد .

              چقدر فرمولی که پیدا کردید میتونه به من در بهتر شدن   احساسم نسبت  به نخوردن کمک کنه . 

              ازتون قدردانم و  این آگاهیها باعث میشه ما خیلی با ذهن بازتر و با احساس بهتر  با زمانهای نخوردن بدنمون همراهی کنیم و نخوایم با استفاده از فرمولهای خوردن این نیاز رو از بدنمون قطع کنیم . 

              روزه داری های چند ساعته هم خیلی کمک می کنه  به خوب شدن احساسمون البته  با نگرش صحیح . وگرنه خیلی ها هستند روزه میگیرن ولی چون نگرش رنج و سختی همراهش دارن در نتیجه لذتی از نخوردنهای خودشون نمیبرن . 

              گرچه  یکی از علتهای رنج از نخوردن  نشناختن فرمولهای اصلی خوردن هست .

              چون به خوردنها حسشون بده در خودشون حس محدودیت ایجاد می کنند و  حس محدودیت احساس ما به نخوردن رو هم بد می کنه .

              ولی من در نظر دارم از قدرت انتخابم  استفاده کنم . 

              خوردن و نخوردن هر دو خوبه اما من با شناخت هردو  در بیشتر لحظات انتخاب می کنم که کدوم رو انجام بدم که البته زبان بدن خیلی به من کمک می کنه که نخوردنهام با احساس بهتری انجام بشه  . یعنی بیشتر نیتم همسو شدن با بدن هست . و درست همونطور که خوردن نیاز بدن هست از اون بیشتر هم نخوردن نیازشه .

              چون ما با چند لقمه نیاز به خوردن رو برطرف می کنیم اما ناخوداگاه چند ساعت سیر هستیم و زمان نخوردنهای ما که کاملا خود به خود اتفاق می افته خیلی بیشتر از زمانهای خوردن هست . 

              پس خیلی لازمه که بیشتر روی الگوی نخوردن و ایجاد حس خوب در زمانهای نخوردن کار کنیم  تا همسویی بیشتری از نظر ذهنی با طبیعت بدن پیدا کنیم 

              گرچه اصل ذهنیت ما با طبیعت بدن کاملا همسو و هم جهته اما این خود ما هستیم که این تنظیمها رو به هم میزنیم و در روند  طبیعت بدن با  نشناختن فرمولهای صحیح و انتخاب فرمولهای غلط تاثیر منفی میزاریم . گرچه باز هم طبیعت بدن اونقدرررررر قدرتمنده که همه ی این تخریبها رو هر لحظه ترمیم می کنه . 

              از نوشته ی شما بسیار قدردانم  از شوق و ذوقی که در نوشته تون بهم انتقال دادید خیلی ممنونم . از این که کشف عالی خودتون رو با منم به اشتراک گذاشتید بازم ازتون ممنونم . 

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                آواتار شهربانو باقری
                1403/06/01 15:06
                مدت عضویت: 1605 روز
                امتیاز کاربر: 27216 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                محتوای دیدگاه: 71 کلمه

                سلام آقا عطا دوست گرامی و خوش فکر تناسب فکری به نکته قشنگی اشاره کردی اینکه ما مثلاً فقط ۲۰ دقیقه یا حتی کمتر یا کمی بیشتر به  خوردن در وعده‌ها اختصاص میدیم ولی چند ساعت سیر هستیم و نیازی به خوردن نداریم و این نشون میده که اهمیت نخوردن خیلی بیش از خوردن هست از مقایسه تایم این دو تا عمل کاملاً مشخصه ….

                درود بر شما و آرزومند موفقیت شما

                برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                امتیاز: 0 از 0 رأی
                افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار maryam1398rahimi
        1403/05/26 17:08
        مدت عضویت: 1739 روز
        امتیاز کاربر: 13274 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 247 کلمه

        سلام و درود به آقا عطا تبریک میگم اول بهتون بخاطر این همه تغییراتی که در این مدت نصیبتون شده 

        شما فوق العاده اید و 

        از نوشته ی شما لذت بردم خیلی عالی نوشتید 

        و من هر روز خیلی وقت نمیکردم نوشته های دوستان رو بخونم 

        و امروز چشمم به نوشته ی شما افتاد و شروع کردم به خوندن نوشته هاتون دوتا از دیدگاهتون که خوندم خیلی لذت بردم و منو تحت تاثیر قرار داد 

        امروز کلا چند بار دیدگاهتون زو خوندم 

        هر بار که میخونم 

        پایبندتر میشم به این دوره ها 

        و اینکه از نخوردن لذت می برین منم با خودم گفتم ببین نخوردن لذتش بیشتز از اینه که بخوری 

        و عذاب وجدان بگیری 

        لذت نخوردن خیلی بیشتز از خوردنه 

        من وقتی شروع میکنم به گوش دادن فایل و تمرینات کلا میلم به خوردن خیلی کم میشه 

        و هر بار میگم حالا نمیشه که الان ظهر هستش غذا نخوری بخور اشکال نداره ناهار هستش با اینکه میلی به خوردن ندارم ولی ترغیب میشم به خوردن 

        با وجود اینکه سیرم 

        چند روزی که باز دوره هامو شروع کردم 

         میلم به غذا  خیلی کم شده 

        و اصلا گرسنه نمیشم ولی ذهنم قبول نمیکنه میگه بخور نمیشه که الان ناهار باید بخوری 

        و من میخورم در صورتی که گرسنه نیستم 

        و امروز که دیدگاه شما رو خوندم که گفته بودین یک وعده در روز غذا میخورین لذت بردم 

        ما فکر می‌کنیم باید حتما سه وعده رو بخوریم 

        در صورتی که اینجوری نیس 

        بدن آلارم میده هر موقع که نیازش  باشه 

        و امروز از نخوردنم لذت میبرم 

        و به امید نخوردن های بی مورد 

        و موفقیت همه در تناسب اندام 

        شاد و پیروز باشید 🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1403/05/26 22:25
          مدت عضویت: 697 روز
          امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 10 کلمه

          سلام . ممنون نظر لطف شماست به من . 

          سپاسگزارم . 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        امتیاز کاربر: 6211 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 79 کلمه

        سلام و درود 
        ضمن تبریک به شما دوست عزیز برای کسب نتایج عالی 

        با توجه به اشتیاق و استمرار شما در مسیر لاغری با ذهن

        در صورت امکان و علاقه می توانید تصویر قبل و بعد از به کارگیری آموزش های لاغری با ذهن را جهت نمایش در آلبوم شگفتی سازان از طریق تلگرام یا ایمیل برای ما ارسال کنید.

        از این طریق به افزایش اشتیاق و انگیزه افراد در دنبال کردن رویای لاغری شون خیلی کمک می کنید.

        منتظر خبرهای عالی شما هستم👌 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1403/05/26 20:30
          مدت عضویت: 697 روز
          امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 10 کلمه

          سلام ممنون از شما 

          بله چشم در اولین فرصت حتما . 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار عطا
            1403/05/27 06:29
            مدت عضویت: 697 روز
            امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
            همیاری
            محتوای دیدگاه: 385 کلمه

            مجددا سلام و عرض احترام خدمت شما استاد بزرگوارم آقای عطار روشن . 

            استاد عزیز من فکرامو کردم  به خاطر پاره ای از ملاحظات از فرستادن عکس منصرف شدم . عذرخواهم .

            اولین دلیلم اینه که من از منابع مختلفی از آگاهیهای لاغری استفاده کردم . کتابها دوره ها و اطلاعاتی که این سایت شریف یکی از اون مجموعه ها بود . یعنی لاغر شدنم فقط مختص آگاهیهای ناب این سایت نیست .‌ 

            دومین دلیلش اینه که  متاسفانه انسانهایی که عزت نفس پایینی دارند ؛ به راحتی از عکسهای شگفت انگیزان این سایت سوء استفاده کرده و من بارها در کانالهای مختلف شاهد بودم که از عکس بچه های این سایت و البته سایر عکسهای موجود در اینترنت به نفع روشهای خودشون بهره برداری کردند .

            سومین دلیلش اینه که واقعا لاغرشدن ظاهری برای شخص من دیگه هدف نیست . درسته اولش به خاطر لاغری جسمی وارد این راه شدم ولی حقیقتا من به چیزای دیگه رسیدم که هرکسی واقعا باید خودش لذت این مسیر زیبا رو  تجربه کنه  و اگر کسی  به این انگیزه ی درونی برسه به انگیزه ی بیرونی نیازی نخواهد داشت .

            اگر کسی واقعا خودش مشتاق و مومن به تناسب باشه شاید تنها با یک جرقه به این مسیر متعالی هدایت بشه و این مسیر  رو برای ادامه زندگیش انتخاب کنه و تک تک جملات  این سایت حکم همون جرقه رو دارند که اگه کسی آماده باشه روشنش می کنه  . پس به فرستادن معجزه ی من نیازی نداره  و اینکه من واقعا در پی این نیستم کسی حرف منو با دیدن عکسم باور کنه . 

            اگر حرف من حرف حق باشه به سند و مدرک نیازی نداره . به راحتی در دل افرادی که مشتاق شنیدن باشند نفوذ می کنه 

            گذشته از این  شما اونقدر مطالب عالی در این سایت قرار دادید که  فکر می کنم  انگیزه و اشتیاق فوق العاده ای رو به دیگران ارائه میده .

             واقعیت امر اینه که من فقط و فقط به خاطر وجود خودم لاغر شدم و میخوام لاغر بمونم نه به خاطر دیگران . 

            چون من فقط مسئول خودم هستم  و دیگران هم مسئول خودشون .

            البته باز دلایل دیگه ای نیز دارم که قابل بیان نیست . 

            بنابراین استاد بزرگوارم از اینکه نظرم رو شفاف و بدون رودربایستی خدمتتون عرض می کنم و عکسی برای ارائه در آلبوم شگفتی سازان ارسال نمی کنم امیدوارم منو ببخشید و عذر منو پذیرا باشید . 

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              امتیاز کاربر: 6211 سطح ۳: کاربر پیشرفته
              محتوای دیدگاه: 66 کلمه

              سلام و درود
              هدف اصلی از لاغر شدن و مهمتر از اون تغییر کردن رضایت شخصی است.
              اینکه شما از عملکرد و نتیجه خودت راضی هستی بسیار عالیه و قطعا بنده نیز از نتیجه ای که سایت تناسب فکری در احساس و تجربه زندگی من ایجاد کرده رضایت دارم.
              بنابراین من و شما در بهترین شرایط هستیم.
              خوشحالم که با اشتیاق و انگیزه داری ادامه میدی.
              منتظر خبرهای عالی شما هستم👌

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                آواتار عطا
                1403/05/27 19:46
                مدت عضویت: 697 روز
                امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
                محتوای دیدگاه: 13 کلمه

                سلام 

                ممنونم  از  نکات ارزشمندی که  در متنتون فرمودید .  کاملا موافقم با شما

                برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                امتیاز: 0 از 0 رأی
                افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        امتیاز کاربر: 54475 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 120 کلمه

        به نام خدا 

        سلام هم مسیر گرامی 

        می خواستم بهتون تبریک بگم این همه تغییرات بی نظیری که داشتید .باور کنید بسیار بسیار عالی پیش رفتید و خیلی خیلی خوشحالم که این شخصیت متناسب رو پیدا کردید .اینکه تونستید تا این حد به مواد غذایی کم توجه بشید برای من جالب و انگیزه بخش است .بازم بنویسید برامون ،من از خوندن نوشته های شما خیلی ذوق می کنم ،خیلی وقت بود که نخونده بودمشون ، فکر کنم زمانی که دیدگاه شما رو خونده بودم هنوز متناسب نشده بودید ،بازم سپاسگذارم ازتون ، آفرین به شما که وقتتون رو هدر ندادید و آنچه یادگرفتید رو به عمل در زندگیتون تبدیل کردید .در پناه خداوند متعال همیشه شاد ، سلامت و متناسب بمانید .

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1403/05/27 20:46
          مدت عضویت: 697 روز
          امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 541 کلمه

          سلام .

          یکی از عادات من اینه که موقع استرس به غذا پناه میبرم و همش معتقدم که استرس اشتهای منو زیاد می کنه و منو چاق می کنه .در حالیکه یک انسان لاغر اتفاقا اصلا سراغ غذا نمیره بنابراین ما همیشه فکر می کنیم اونا  بی اشتها هستند .

          در حالیکه اونا انتخابشون اینه که موقع استرس کارای دیگه انجام میدن که نشون میده استرسی شدن مثلا یکی از کاراشون اینه که تند کاراشون رو انجام میدن . هی این طرف و اون طرف میرن . اروم و قرار ندارن . یا تند و تند صحبت می کنند یا میرن بیرون  یا حتی پرخاش می کنند داد میزنند اما سراغ غذا نمیرن . .

          البته این که حالا بعضی از کارهای اونها  هم درست  نیست کار ندارم . 

          اما ما خودمون میریم سراغ غذا و بعد میگیم من موقع استرس پر اشتها میشم .

          این یه واکنش خود ساخته است که ما خودمون ایجادش کردیم ‌ و اصلا طبیعی نیست . 

          طبیعی نیست که ما موقع استرس بخوریم . 

          مثلا حیوانات فرار می کنند می دوند اما اتفاقا تنها کاری که نمی کنند خوردنه . حتی اگه  در حال خوردنم باشه مثلا یه حیوون بهشون حمله کنه و اینها دچار استرس بشن همونجا غذا رو میزارن و فرار می کنند ‌ 

          این واکنش تقریبا مشابه واکنشهای متناسبین هست اونا هم سراغ غذا نمیرن یا اگه دارن میخورن رها می کنند و از جا بلند میشن . 

          پس با همین یه تحقیق کوچیک میشه فهمید پناه بردن به غذا نقطه ی امن نیست چون اگه امن بود حیوانات و انسانهای متناسبی که واکنش طبیعی دارن میرفتن سراغش . 

          پس به همین راحتی میشه فهمید که این فرمول غلطه و خوردن در مواقع استرس کار غلطیه و بدتر از اون اینکه مسئولیتشو نمی پذیریم و فرمول غلط دیگه ای رو استفاده می کنیم و میگیم پراشتها میشیم این ۳ کار رو نباید انجام بدیم و یه مدت که آگاهانه انجام ندیم عادت می کنیم . 

          من اینجوری فعلا دارم فرمولهای اشتباه رو شناسایی می کنم و دیگه انجامشون نمیدم . 

          من سال گذشته متناسب شدم اما روی عادات خوردن و نخوردنم  تازه دارم کار می کنم در حقیقت این کارا رو می کنم که طبق فرمولهای زمان چاقیم عمل نکنم که باز حس چاقی کنم ‌ 

          اون زمان که شما نوشته هام رو می خوندید در حال ساخت یه سری دیگه فرمول بودم که چون با روش استاد همسویی نداشت ترجیح دادم  ازشون استفاده نکنم . 

          چون وقتی تصمیمم بر اینه که در سایت بنویسم پس باید الگوهایی رو انتخاب کنم که  استاد عزیز هم موافقه ‌ .

          پس تصمیم گرفتم روی الگوهای رفتار خوردنم کار کنم که ناخوداگاه حس لاغری بهم میده و منو لاغر نگه میداره . 

          چون بیشتر هدفم احساس خوبمه و اینکه دیگه دلم نمیخواد چاق باشم . چاقی اعتماد به نفسم رو میگیره حالمو بد می کنه ناتوانم می کنه نیروم رو میگیره تمرکزم رو میگیره همش نگرانم می کنه رها نیستم در چاقی فکرم اسیره . 

          بنابراین میخوام لاغریم رو نگه دارم برای همین روی فرمولهای خوردن و نخوردن کار می کنم چون بیشتر از سایر الگوها روی من اثر میزاره .

          ممنون که نظر خیرتون رو برام نوشتید . 

          برای شما هم متقابلا بهترینها رو آرزو دارم . امیدوارم و مطمئنم شما هم قطعا در این مسیر الگوهای بی نظیری رو دارید انجام میدید که در راستای لاغر شدنتون بهتون کمک می کنه . 

          .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            امتیاز کاربر: 54475 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            همیاری
            محتوای دیدگاه: 578 کلمه

            سلام آقا عطای موفق و سربلند

            خیلی ممنونم از اینکه پاسخ دادید و لذت بردم از خوندنش،

            چقدر این قسمت نوشتتون عالی بود واقعا درسته چاقی آزادی رو از ما میگیره ،نگرانمون میکنه ، رها نیستیم ،احساس اسیر بودن داریم ،حالمون رو بد میکنه ،ناتوانمون میکنه ، نیرومون رو میگیره ، تمرکزمون رو میگیره ،

            در حالی که با کسب لاغری به آزادی، توانایی ، احساس خوب ،آرامش ،انرژی مثبت،تمرکز بالا، جذابیت ،زیبایی، اعتمادبنفس زیاد، احساس ارزشمندی ،احساس لیاقت و بهترینها میرسیم .

            جالب اینه که من با اینکه کلی فرمول اشتباه و چاق کننده در ذهنم هست اما این یکی رو ندارم و دقیقا برعکس هستم .

            چند بار پیش اومده وقتی از یه مساله بسیار ناراحت شدم و استرس گرفتم دقیقا  ۲۰ ساعت بود نمی تونستم به هیچ چیزی لب بزنم اصلا فکر خوردن حالم رو بهم میزد ،

            تنها گاه گاهی یه ذره آب می خوردم ، تا زمانی که اون مساله رو یکم برام حل کردن و استرسم کمتر شد همینجوری بودم .

            با همین استرس اخری که بهم وارد شد ،عادت خوردن چای عصرم دیگه تموم شد و الان در طول این ۱۶ روز تنها یک روز که رفته بودیم باغ چای عصر خوردم ،وگرنه به شدت میلم کم شد بهش و خیلی خوشحالم از این بابت ،خوشحالم برای ترک این عادت،

            چون سالها بود من خیلی مواد غذایی اضافه و بی ارزش رو بخاطر چای عصر می خوردم .

            کلا خوردن چای عصر چون برام فقط جنبه ی تفریح و لذت داشت خیلی دوست دارم دیگه نباشه .

            ✓می خوام خوردنم فقط برای نیاز جسمم باشه و تا زمانی که احساس گرسنگی نکنم نرم سراغ خوردن 

            توجهی به تحریک از طریق بویایی،شنوایی،بینایی،لامسه و چشایی نداشته باشم ،

            اگر هم شروع کردم به خوردن بعد گرسنگی واقعی ،

            با دریافت پیغام سیری دست میکشم .✓

            همین جمعه که بیرون رفتیم از همون اول سه پاکت بزرگ تخمه ی آفتاب گردان گذاشتن و همه شروع کردن به خوردن و مرتب چای تازه دم می کردن ،

            من علاقه به خوردن تخمه ندارم چند بار وسوسه شدم و خواستم بردارم ،اما باز نخوردم ،

            یعنی داشتم نگاه می کردم قبل نهار ،بعد نهار ، عصر ، قبل شام و بعد شام کلا در حال تخمه خوردن بودند و من چون همش میدیدمشون یه صدایی گفت چند عدد بخور چاییت خوشمزه تر میشه ،اما باز تونستم اصلا نخوردم و خیلی خوشحال شدم بعدا از این نخوردن ،

            یه جایی هم بچه ها همشون گرسنه شدن مامانها غذا گرم کردن غذای نهار و باز گفتن اگه دوست داری بخور واقعا تحریک شدم با دیدن غذا و بوی خوبش اما چون می‌خواستم میوه بخورم منصرف شدم چند بار که قاشق رو می گذاشتم دهن دخترم خواستم خودم هم بخورم اما نخوردم و خیلی لذت بردم از این نخوردن .

            با خودم گفتم معده م اذیت میشه ،آخه غذا چه ربطی داره به میوه با هم بخورم قاطی میکنه معده م و نخوردن رو برای خودم توجیه کردم ،

            بنظرم اینکه دلایلی پیدا کنیم اون لحظه قبل از شروع به خوردن بسیار مهمه ،

            این حالت و این کنترل ذهن رو ما هرگز قبل بودن در سایت نداشتیم و یادگرفتیم ،

            یعنی تا می خواستیم بهش فکر کنیم که کارمون درسته یا اشتباه ، الان این نیاز بدن بود یا نبود ، در مرحله ی عذاب وجدان و هضم غذا بودیم :))

            اولین چیزی که به چشم اومد در تغییرات من ، در واکنشم به مواد غذایی این بود که حرص و ولعم به شدت پایین اومد ،غیر از کلی تغییرات درونی عالی و بی نظیری که داشتم .

            سپاسگذارم از وقتی که گذاشتید .

            براتون بهترینها رو آرزو دارم .

            خدا نگهدار .

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار شهربانو باقری
              1403/05/28 16:53
              مدت عضویت: 1605 روز
              امتیاز کاربر: 27216 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
              همیاری
              محتوای دیدگاه: 462 کلمه

              سلام دوست عزیزقادری آذر….

              از نوشته شما که در جواب آقای عطا نوشته بودید تشکر می‌کنم خیلی عالی بود  تبریک میگم به شما  در کنترل میلتون به خوردن‌های غیر ضروری دارید موفق عمل می‌کنید….

              چند روز پیش که تمرین استاد رو درباره تمرین ۹۰ روزه می‌خوندم  بیشتر به این درک رسیدم که بدن انسان به بیش از سه وعده غذا اونم به اندازه مختصر نیاز نداره در وعده عصر باید فقط از میوه‌جات و مقداری آجیل استفاده کرد و خوردن غذا به عنوان عصرانه اضافه خوری محسوب می‌شه و به جای مصرف چای عصر  که عادت داریم با چیزهای شیرین غیر ضروری همراهش می‌کنیم باید آب خالص مصرف بشه…

              البته تغییر این عادت‌ها بسیار مشکل و بحث اراده فقط اینجاها مورد استفاده داره بحث عملی کردن دانسته ها همین وقتهاست که باید اجرا بشه  ….

               همین چند دقیقه پیش که از خواب عصر بیدار شدم به محض باز کردن چشمم احساس کردم که ضعف دارم و مثل روزهای پیش ترغیب شدم به خوردن نوعی غذا   برای خودم این احساس رو توجیه کردم که آره  امروز ناهار نون با هندوانه خوردی حتی پنیر هم همراهش نبود چیزی نبود که…. الان  اشکالی نداره که برنج شب قبل   رو  گرم کنی بخوری اما به خودم گفتم الان هست که باید تصمیم درست بگیری مگه همین دیروز نبود راجع به اهمیت آب داشتی می‌نوشتی و اینکه بدن بیش از غذا به آب احتیاج داره امامغز چاق فرمان خطا میده یعنی به جای احساس تشنگی  فرمان به خوردن میده شاید تشنه هستی اول اب بخور بعد ببین اوضاع چطور پیش میره  … با اینکه اصلاً میل به خوردن آب نداشتم بلند شدم دو لیوان آب خنک خوردم و چند عدد عناب  دیدم اون حس ضعف به مقدار زیادی از بین رفت…..

              اونایی که به روش ذهنی به خوبی متناسب شدن همت کردن و اضافه‌خوری‌ها رو حذف کردند  گرسنگی نکشیدن 

              می‌خوام این رفتار ترک عصرانه رو در روزهای دیگه هم ادامه بدم و این رفتار جز اون ۵۰ درصدی باشه که استاد فرمودند اگر رعایت کنی ۱۰۰ درصد  متناسب می‌شی……

              امروز از طریق پیگیری یکی از ایمیل ها به  روز ۴۱ تکرار برخورد کردم  در قسمت توضیحات تکمیلی استاد به نکته مهمی اشاره کردن  …نکته اینجاست که  اون هایی که از تمرینات دوره نتیجه مطلوب نگرفتند دلیلش این هست که یا در قسمت افکار یا گفتار و یا رفتار با هدفشون همسو نبوده اند نظر خودم اینه که من در قسمت افکار و گفتار همسو بودم اما از نظر رفتار مشکل داشتم  نمی‌تونستم همسو بودن رو رعایت کنم   اما حالا بعد از چند ماه رها کردن مسیر و برگشتن به سایت باید با اراده بالا اشکالات رفتاری خودم را برطرف کنم و سعی کنم اضافه خوری‌ها کم بشه یا به طور کل برطرف بشه  برای ماهایی که مغز چاقی داریم عصرانه حکم اضافه خوردن داره که باید حذف بشه

              در پناه خداوندباشی …

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                امتیاز کاربر: 54475 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                همیاری
                محتوای دیدگاه: 242 کلمه

                سلام شهربانو خانم عزیزمون 

                خوشحالم که برگشتید 🙂

                سپاسگذارم ،لطف دارید.

                شکر خدا من الان مدتی ست داخل دفترم بیشتر می‌نویسم،

                یعنی سعی دارم یه خورده، اون جاهایی که واکنش صحیحی نسبت به مواد غذایی نشون میدم و درست عمل میکنم برای خودم بولد کنم ،

                واقعا لازمه تغییراتمون رو برای ذهنمون یادآوری کنیم ،

                چون انگیزه میگیره و چون خوشحالش میکنیم ، سعی میکنه تکرارش کنه ،این اعمال صالح رو .

                همین دیشب مهمون داشتم بستنی گذاشتم ، زن داداشم که فرد کاملا متناسبی هست گفت اشکالی نداره من نخورم ، منم گفت اصلا ،اگه میل نداری نخور ، اتفاقا منم تصمیم داشتم نخورم و خیلی خوشحال شدم که اصلا نخوردم .

                از وقتی حق انتخاب گذاشتم برای خودم ، یه سری مواد غذایی که خیلی علاقه ندارم و عادتی بودن خوردنشون ،رو نمی خورم .

                در کل دیشب چند تا کار عالی و تغییرات باارزش داشتم ،

                برعکس گذشته در خوردن چای افراط نکردم ، 

                (یه شناختی از خودم پیدا کردم ، اگه چای خالص باشه وسوسه نمیشم حتما بخورم  اگه همراه هل و گل محمدی باشه ترغیب میشم به خوردن چون در ذهنم این هل ،گل محمدی ، زعفران اینها خیلی مفیدن )

                همیشه میگفتم حیفه ،تازه دمه ،خوشرنگه و …

                دیشب راحت چای داخل قوری رو ریختم دور و لذت بردم ،

                در ذهنم نخوردن خیلی راحت تر حل شده .

                شام به اندازه خوردم ،

                چای به اندازه خوردم ،

                میوه به اندازه خوردم ،از همشون نخوردم ،

                تخمه نخوردم ،

                بستنی نخوردم .

                به امید بهترین نتایج برای شما دوست عزیز و هم مسیر گرامیم . 

                برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                امتیاز: 0 از 0 رأی
                افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار شهربانو باقری
                  1403/05/30 20:00
                  مدت عضویت: 1605 روز
                  امتیاز کاربر: 27216 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                  محتوای دیدگاه: 15 کلمه

                  سلام دوست عزیز ممنون از پیام زیبات تبریک به شما میگم چون عالی رفتار کردی

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار عطا
              1403/05/28 17:19
              مدت عضویت: 697 روز
              امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
              همیاری
              محتوای دیدگاه: 592 کلمه

              سلام ممنون از دیدگاه بسیار عالیتون .

              خیلی استفاده کردم . تجربه هاتون بسیار عالی بود . 

              در  مواردی که فرمودید ذهنتون خیلی عالیه 

              یه نکته ای فرمودید که برای نخوردن باید دلیلی بیاریم . این خیلی خوبه چون باعث میشه راحتتر و محکمتر  نخوردن رو انتخاب کنیم .

              چون واقعا اکثرا ما برای خوردنهامون  دلیل داشتیم ‌یادمه همون اوایل  که تمرینات  چالش من اینو نخوردم رو انجام میدادم خیلی خوب دلیل پیدا میکردم . 

              ولی خب تا پایان چالش این کارو ادامه دادم و دیگه این کار و نکردم . 

              شاید تنها دلیل برای نخوردن اکثر افراد چاق لاغر شدن باشه یعنی نمیخورن که لاغر بشن و چون لاغر نمیشن یا دیر لاغر میشن این کار و رها می کنند .

              من فهمیدم که همونطور که از خوردنهامون پاداش میگرفتیم از نخوردنهامونم برای خودمون پاداش درس کنیم .

              مثلا برای فرمول خوردن در مهمانی می گفتید بخور دست میزبان رو رد نکن ناراحت میشه پس میخوردیم که میزبان خوشحال بشه 

              اما مثلا توی مهمونی میخوایم نخوریم پیش خودمون  چه دلیلی بیاریم به جز لاغری 

              نمیخورم میل ندارم 

              نمیخورم چون نمیخوام 

              یا برای سایر نخوردنها  دلایل محکمی نداریم برای همین رها می کنین 

              در حقیقت چیزی که باعث میشه ما تمرین کردن برای عادت نخوردن رو رها کنیم چون دلایل برای خوردن زیاد داریم . 

              زور خوردن رو قویتر کردیم . درسته چون بیشتر تکرارش کردیم اما دلایل خوردن هم برامون بیشتره و همین نمیزاره نخوردن با تمام وجود انتخاب بشه . 

              مثلا همین بوی غذا یکی از دلایل خوردنه 

              یا دیدن غذا 

              یا خیلی دلایل دیگه 

              دلایل نخوردنمون خیلی کمه . فقط یکی بود نمیخورم چون دارم خفه میشم  نمیخورن چون دیگه نمیتونم 

              اما دلایل نخوردن 

              نمیخورم چون حسم بهتره 

              نمیخورم چون سبکترم 

              نمیخورم چون وقت ندارم 

              نمیخورم چون دوست ندارم 

              نمیخورم چون نیازی ندارم 

              نمیخورم چون سیرم 

              نمیخورم چون نمیخوام 

              نمیخورم چون دلم نمیخواد 

              نمیخورم چون نمیخوام همش نگران باشم

              نمیخورم تا بمونه برای فلانی 

              نمیخورم چون دیگری بیشتر بهش نیاز داره 

              نمیخورم چون معده ام سطل آشغال نیست 

              نمیخورم چون نمیخوام کل وقت بدنم صرف هضم و جذب و دفع بشه . 

              نمیخورم چون کسل میشم 

              نمیخورم چون بی حس میشم 

              نمیخورم چون داغه 

              نمیخوام برای خوردن و نخوردن دلیل بیماری درست کنم وگرنه میشه کلی دلایل بیماری ساخت . 

              مثلا نمیخورم چون برام ضرر داره . چون طبعش گرمه چون جوش میزنم و …

              ولی این دلایل  به نظرم درست نیست .  چون باورهای بیمار کننده است . 

              نمیخورم چون دلم نمیخواد

              نمیخورم چون بعدش خوابم میگیره 

              این دلایل در ذهن من هست ولی کمه ‌ 

              دلایل خوردنم بیشتره قویتره چون بیشتر تکرارش کردم . 

              از طرف دیگه باید دلایل خوردن رو دیگه نپذیریم .  چون قطعا خوردنهای ما همه به یک دلیلی انجام میشه .

              میخورم چون میخوام آروم بشم ‌ 

              بگم نه آرومت نمی کنه بارها دیدی .

              نخور تا آروم بشی . 

              یا مثلا میخورم حیفه که دور ریخته بشه  نه نمیخورم چون خودم حیفم . اونا رو گربه و سگ و پرنده ها میخورن یا خودم  میریزم برای حیوانات 

              بخور مادرت ناراحت میشه . نمیخورم با چیز دیگه خوشحالش می کنم مامان ناراحت نمیشه اتفاقا یادش می مونه غذا اندازه درست کنه ایشونم از من یاد میگیره و …. 

              به هر حال به نظرم تمرین بیشتری میخواد . 

              من فعلا بزرگترین دلیلم خود استاده . چون میبینم استاد دارن این کار و می کنند منم این کارو انجام میدم . 

              میگم نمیخورم چون استادم اگه جای من بودن غذاهای اضافه  نمیخوردن . 

              به هر حال وقتی دلایل نخوردن رو قوی و قویتر کنیم قطعا  خیلی راحت این الگوها جایگزین الگوهای خوردن میشه  و ما راحتتر نخوردن رو انتخاب می کنیم و حسرت اونایی که خیلی راحت نمیخورن رو نداریم .

              نمیخوریم چون دلیلها برای خوردن  رو تغییر دادیم . 

              حالا چرا میخوایم این تغییر رو انجام بدیم .

              برای اینکه میخوایم لحظات لذت بخش تری رو سپری کنیم . 

              نخوردن لذت داره . لذت سبکی لذت آرامش لذت شادی  

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                امتیاز کاربر: 6211 سطح ۳: کاربر پیشرفته
                محتوای دیدگاه: 66 کلمه

                سلام و درود
                این پاسخ فوق العاده عالی است
                این عبارت طلایی است:
                چیزی که باعث میشه ما تمرین کردن برای عادت نخوردن رو رها کنیم چون دلایل برای خوردن زیاد داریم .
                زور خوردن رو قویتر کردیم . درسته چون بیشتر تکرارش کردیم اما دلایل خوردن هم برامون بیشتره و همین نمیزاره نخوردن با تمام وجود انتخاب بشه

                تبریک میگم به شما دوست عزیز
                منتظر خبرهای عالی شما هستم👌

                برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار شهربانو باقری
                  1403/05/30 05:46
                  مدت عضویت: 1605 روز
                  امتیاز کاربر: 27216 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                  محتوای دیدگاه: 37 کلمه

                  استاد عزیزم سلام پاسخ شما به آقای عطا بسیار عالی بود و من هم اون رو می‌پذیرم….. حالا یه متن تشویقی هم خودم براش می‌نویسم جدا عالی نوشته دلایلی که برای نخوردن آورده خیلی قشنگ و منطقیه

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 0 از 0 رأی
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار عطا
                  1403/05/31 10:23
                  مدت عضویت: 697 روز
                  امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
                  محتوای دیدگاه: 31 کلمه

                  سلام استاد گرامی باعث افتخارمه که  جملاتی از متنم رو تایید کردید . 

                  خدارو شکر . دارم خدمتتون درس پس میدم . ممنون از حسن نگاه شما . 

                  در پناه خدا باشید . 

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 0 از 0 رأی
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                آواتار شهربانو باقری
                1403/05/30 06:39
                مدت عضویت: 1605 روز
                امتیاز کاربر: 27216 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                همیاری
                محتوای دیدگاه: 649 کلمه

                سلام و درود خدمت دوست عزیزم عطای ۲۶ ساله که از من ۵۶ ساله خیلی بیشتر درک کردی روش لاغری با ذهن  رو‌‌   امیدوارم  نتایج عالی خودت رو باز هم برای ما مخابره کنی تا ما ازش درس و نکته بگیریم…. شما استاد را خیلی خوشحال کردید و شاگرد خوبی برای ایشون هستید…منم می‌خوام استاد ازم راضی باشه پس باید از دیدگاه‌های شما درس بگیرم و اجرا کنم 

                دیدگاهت اینقدر عالی و نکته برای یادگیری داشتخ که نتونستم از کنارش بی‌تفاوت بگذرم تبریک   می‌گم به شما…آفرین و درود بر شما 

                به نکته خیلی خوبی اشاره کردی اینکه  اگر می‌خواهیم لاغر بشیم باید دلایل زیادی برای نخوردن در ذهن داشته باشیم  همانطور که تا به حال دلایل زیادی برای خوردن‌هامون داشتیم و امکان نداشته که با دیدن یک خوراکی بعد از سیری به یاد یکی از این دلایل برای خوردن نیفتاده باشیم و نخورده باشیم 

                اما حالا ما شخصیتمون تغییر کرده باید به محض دیدن یک خوراکی روی سیری و عدم نیاز بدن به یاد دلیلی منطقی و باورپذیر برای نخوردن به یادمون بیادر در اولین درس فصل ۳ همین دوره که راجع به خطاهای مغز چاق هست  میگه برای خوردن و نخوردن به تنها دلیلی که باید توی ذهنمون بیاد اینه که فوری از خودمان بپرسیم گرسنه هستی یا نه   اگر جواب نه گفتی که هیچ اما اگر گفتی گرسنمه باز دقت کن شاید تشنه باشی و بری یک لیوان آب بخوری و چند دقیقه صبر کنید اگر باز هم پیام گرسنه بودن دریافت کردی خب می‌تونی به اندازه نیازت غذا میل کنی ولی گر گفتی که گرسنه‌ام باز هم مجاز نیستی که بلافاصله اقدام به خوردن کنی باید ببینی گرسنگی کاذبه یا واقعی 

                باید از قبل روی موضوع دلایل گرسنگی کاذب کار کرده باشی و علائمش رو بشناسی و نخوری 

                مثلاً یکی از علائم واضح گرسنگی کاذب ناگهانی بودنشه که بیشتر به خاطر تحریکات عصبی به وجود میاد تحریکات دیداری شنیداری بویایی لامسه و چشایی و همچنین مرور خاطرات و گفتگوهای ذهنی یکی از دلایل گفتگو های ذهنی که منجر به خوردن می‌شه وارد کردن اطلاعات خوراکی‌های غیر ضروری بعد از خریدن و ذخیره کردن  اونها  در کابینت‌ها و کمدهاست… و حتی ممکنه خوراکی که خریده باشیم خیلی هم غیر ضروری نبوده باشه و یک چیز پرخاصیتی باشه مثل آجیل و انواع خشکبار که برای عصرانه مفید هستند.. معمولا ما وقتی به یاد خوردن خوراکی‌های  حاضر و آماده می‌افتیم که گرسنه نیستیم فقط هوس می‌کنیم به دلیل اون اطلاعاتی که وارد ذهنمون کردیم …..

                آقا عطا یادته پارسال بود انگار من یک انتقادی به دیدگاه شما وارد کردم شما خیلی ناراحت شدی و به من با احترام گفتی که دیگه به من پیام نده چون فکر منو به هم می‌ریزی  من خودم هم ناراحت شدم نه از اینکه شما این حرفو به من زدی بلکه از خودم ناراحت شدم که توصیه استاد رو فراموش کرده بودم که به من گفتند که به کسی گیر نده ایراد نگیر انتقاد نکن دلیل انتقادی رو تو ذهن خودت به عنوان یک نکته آموزشی نگه دار شما مجاز هستی که فقط به خوب ها و آنچه که صحیح است دقت کنی و تشویق کننده باشی…من همون لحظه به خودم گفتم که این وظیفه  استاده دوره اس که از شاگردان خودش ایراد بگیره و انچه صحیح هست رو به اون‌ها متذکر بشه این وظیفه من نیست…..انگارکه پامو از گلیم خودم درازتر کرده بودم  خلاصه با اینکه به دیدگاه‌های شما علاقمند بودم آنفالو کردم باز هم نه به خاطر اینکه از دست شما عصبانی شدم بلکه خودم از خودم خجالت کشیدم گفتم اگر آنفالو کنم و دیگه دیدگاه‌های شما رو نبینم این خطا رو تکرار نمی‌کنم و باعث ناراحتی شما نمی‌شم    ولی در این لحظه با خوندن این دیدگاه عالی از شما دوباره شما رو فالو می‌کنم  فقط برای تشویق و انرژی مثبت دادن……. احساس می‌کنم ذهن خیلی لاغری پیدا کردی و اینایی  که نوشتی  از تراوشات ذهن لاغرت هست و نکات جالب توجهی برای خواننده دیدگاهت داشت….  

                برات آرزوی روزافزون در زمینه تناسب فکری دارم…

                برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                امتیاز کاربر: 54475 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                همیاری
                محتوای دیدگاه: 742 کلمه

                سلام هم مسیر گرامی 

                هر بار که می نویسید بسیار عالی تر از قبل هست ،

                خیلی مفید و انگیزه بخش بود .

                باور کنید ۳ بار دیدگاهتون رو خوندم ، چون نکات بسیار خوبی رو گفتید .

                دلایلمون رو برای نخوردن بیشتر و پررنگتر کنیم .

                منم دلایلی می نویسم چون از تکرارش لذت می برم 🙂

                اولین دلیلم برای نخوردن :

                ✓نمی خورم چون بدنم وقتی نخورم میره سراغ ترمیم قسمتهایی از جسمم که نیاز داره به رسیدگی ، 

                وقتش هدر نمیره برای این همه هضم ،جذب و دفع .

                بعضی وقتها یه بریدگی دستم طول میکشه تا خوب بشه ، اگه به اندازه بخورم ، سلولهای سالم و پرانرژی من خیلی سریع تر میرن ترمیمش کنند .

                ✓نمی خورم تا عذاب وجدان نداشته باشم بعدش . 

                ✓نمی خورم چون اگه بخورم احساسم بد میشه ، حال و هوام عوض میشه . 

                ✓نمی خورم تا که حس خوب لاغریم طولانی بشه ،چون وقتی معده م احساس راحت و سبکی داره ، کاملا خودم رو لاغر میبینم یعنی باورم میشه متناسب هستم . 

                ✓نمی خورم چون می‌خوام به آرزوی دیرینه ام برسم . 

                ✓نمی خورم تا بتونم با دخترم بازی های پرتحرک بازی کنم و در کنارش عاشقانه لذت ببرم . 

                ✓نمی خورم تا هیچ نگرانی از نگاه دیگران نداشته باشم . 

                ✓نمی خورم تا هیچ استرسی نداشته باشم . 

                ✓نمی خورم چون نخوردن بهم آرامش میده . 

                ✓نمی خورم چون میل ندارم . 

                ✓نمی خورم چون برای خودم حق انتخاب دارم . 

                ✓نمی خورم چون می‌تونم نخورم . 

                ✓نمی خورم چون معده م قاطی میکنه و اذیت میشه . 

                ✓نمی خورم چون عاشق لباسهای رنگ روشن هستم . 

                ✓نمی خورم چون سالهاست می خوام لباسهای سایز متناسب ها رو بپوشم . 

                ✓نمی خورم چون اعتماد بنفسم رو بالا می بره . 

                ✓نمی خورم چون با نخوردن احساس توانایی و قدرت می‌کنم . 

                ✓نمی‌خورم چون باعث میشه حس بااراده بودن داشته باشم . 

                ✓نمی خورم تا به خودم ثابت کنم من آدم بالغ و پخته ای هستم . 

                ✓نمی خورم چون می خوام از پیاده روی با دوستانم ، همسرم و دخترم لذت ببرم و جا نمونم . 

                ✓نمی خورم چون می خوام دردی دیگه در پاهام نباشه . 

                ✓نمی خورم تا سبک سبک بشم و لذت ببرم از این راحت راه رفتن . 

                ✓نمی خورم چون من حیفم نه مقدار غذای اضافه . 

                ✓نمی خورم چون جسم باارزش من آشغال دونی نیست و بهش احترام می گذارم . 

                ✓نمی خورم چون من هیچ تفاوتی با افراد کاملا متناسب ندارم و می خوام همون لذت اونها رو تجربه کنم . 

                ✓نمی خورم چون هیچ وقت مواد غذایی تموم نمیشه . 

                ✓نمی خورم چون بعضی افراد می خوان با تنوع مواد غذایی من رو فریب بدن که بخرم و من گولشون رو نمی خورم . 

                ✓نمی خورم چون نمی خوام فریب خورده باشم . 

                ✓نمی خورم چون الان درک کردم شکر و کافئین باعث از بین بردن کلسیم بدنم میشه و من به شدت به کلسیم نیاز دارم . 

                ✓نمی خورم تا زیبا ، جوان و جذاب بمانم . 

                ✓نمی خورم چون نخوردن کلاس داره بخدا 🙂

                ✓نمی خورم چون لیاقت من بیشتر این هاست … 

                ✓نمی خورم چون با نخوردن احساس ارزشمندتر بودن بهم دست میده . 

                ✓نمی خورم چون اینجوری مغزم بهتر کار میکنه و خیلی خیلی فکرم جمع تر میشه . 

                ✓نمی خورم که تمرکزم روی چیزهای مهتر باشه . 

                ✓نمی خورم تا کنترل ذهنم رو داشته باشم .

                ✓نمی خورم چون مامانم از اینکه من بخاطر اضافه وزن نارحت باشم اونم ناراحته و با نخوردن و لاغریم خوشحالش می کنم . 

                ✓نمی خورم چون اینجوری کارهای شخصی و روزانه رو بسیار بهتر و راحت تر انجام میدم . 

                ✓نمی خورم چون دیروز یه تجربه لذت بخش از کوچک شدن سایز جسمم داشتم و داخل اون همه جمعیت تونستم جای کمی رو بگیرم و پاهام رو موقع نشستن راحت تر جمع کنم 🙂 

                ✓نمی خورم چون اینجوری خیلی خواب راحت تر و عمیق تری دارم . 

                ✓نمی خورم چون اینجوری شنونده های بیشتری خواهم داشت 🙂 

                ✓نمی خورم چون در طول تاریخ ، در هر دین و مذهبی ، از  نظر علمی و غیر علمی ، در بین تمام انسانهای قدیمی و مدرن ،همیشه به اندازه خوردن توصیه شده و بهترین راه 

                ✓حل برای بهتر زندگی کردن بوده . 

                ✓نمی خورم چون می خوام زندگی بهتری داشته باشم . 

                ✓نمی خورم چون با نخوردن می‌تونم ثروتمند بشم چون فعال تر خواهم بود . 

                ✓نمی خورم چون رلکس تر و آرام تر خواهم بود و این آرامش درونی باعث میشه ارتباطم با دیگران بهتر هم باشه .

                ✓نمی خورم چون واقعا لذت می برم از نخوردن .

                سپاسگذارم از اینکه دیدگاهتون رو به اشتراک می گذارید ،امیدوارم همیشه در پناه خداوند شاد و سلامت و متناسب بمانید .

                ✓ممنونم از استاد عطارروشن عزیزمون که سایت بی نظیری رو برای ما درست کردند تا بتونیم به رویاهامون برسیم ✓

                برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار عطا
                  1403/05/31 10:19
                  مدت عضویت: 697 روز
                  امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
                  همیاری
                  محتوای دیدگاه: 624 کلمه

                  سلام خانوم چقدر دلایلتون عالی بود . 

                  خیلی لذت بردم سرشار از حس خوب وقتی دلایلمون برای نخوردن بیشتر باشه راحتتر نخوردن رو انتخاب می کنیم . 

                  فقط یه نکته اینکه چون در مورد بدن خیلی تحقیق کردم 

                  متوجه شدم 

                  ترمیم هر لحظه  در حال انجامه 

                  چربی سوزی هر لحظه در حال انجامه 

                  بازسازی سلولها و دفع مواد زائد هر لحظه در حال انجامه 

                  یعنی کلا همیشه و هر لحظه بدن در حال پاکسازی خودشه . 

                  انرژی همواره به همه ی قسمتهای بدن میرسه . 

                  مثلا اینطور نیست که اگه ما زیاد بخوریم و بدن مشغول هضم بشه انرژی از جاهای دیگه قطع بشه نه .

                  هزاران کارخانه در بدن ما در کنار هم در حال زندگی هستن . هر کدوم دارن کار خودشون رو می کنند و هیچ کدوم خللی بر دیگری وارد نمی کنه . 

                  منتها ما خودمون مدیر همه این کارخانه ها هستیم و خودمون به خاطر اختیاری که خداوند بهمون داده تا حدی میتونیم بر کارخانه های بدن تاثیر بزاریم . 

                  که این اختیار  همون دو درصده  یا به عبارتی نیروی خوداگاه وجودمون هست . 

                  ما فقط تاثیر کمی بر بدن میزاریم برای همینه انسانهای زیادی میبنیم سالها در خال تخریب خودشون هستند  اما تخریبهایی که در جسم مشاهده می کنیم خیلی کمتر از  تخریبیست که ما وارد کردیم .

                  چون اراده ی الهی همواره در حال ترمیم بدن هست . 

                  اینکه میفرمایید ترمیم در بدنتون به کندی صورت میگیره علتش باور کردن باورهای بیمار کننده است .

                  ما با باورهای بیمار کننده ای که متاسفانه از جامعه پزشکی در ذهن داریم به جای سلامت کردن خودمون دائما در حال بیمار کردن خودمون  هستیم . 

                  وگرنه جریان بدن همواره بر شفا و سلامتی استواره و دائما در حال پاکسازی خودش از انرژیهای منفیست . 

                  طبیعت اینه و اگه جایی بیماری مشاهده می کنیم به محض تغییر در سبک نگرش خودمون ورق رو برمیگردونیم و دوباره سرنوشت سلامتی رو برای خودمون مینگاریم . 

                  لاغر شدن ما کاملا توسط خود بدن صورت میگیره .

                  خوردن و نخوردن رو اگر مطابق زبان و میل بدن قرار بدیم و با طبیعت بدن همسو و هم جهت بشیم خواهیم دید این سیستم هم خیلی راحت و آسون و خود بخودی در جهت سالم سازی ماست . 

                  اما در مورد ادامه ی متنتون . خیلی خوب بود ممنون که دلایل خیلی عالی برای نخوردن آوردید چون توی ذهن خودم دلایل نخوردن کم بود . 

                  من الان در حال پاکسازی حسم نسبت به نخوردن هست .

                  چون زمانی که چاق بودم حسم هم به خوردن و هم به نخوردن بد بود . 

                  خوردنها رو چاق کننده می دونستم و نخوردنها رو رنج و سختی .

                  در حالیکه این هر دو طبیعت بدن هست و هردوی این الگوها غلط .

                  من حدودا سال گذشته کاملا احساس خودم رو به خوردن خوب کردم .

                  غذاها همه برای بدن مفید هستند . خوردن یکی از نیازهای طبیعی بشر است و خوردن باعث افزایش سوخت و ساز بدن میشه  و اتفاقا عملی بسیار لاغر کننده است حالا اگه بیشترم بخوری بازم لاغر کننده تره چون بدن کار بیشتری انجام میده  و مواد زائد اتفاقا باعث بهتر شدن فرایند دفع میشه چون وقتی ما به اندازه غذا بخوریم دفع مواد زائد کم میشه و روده ها کم کم کارایی خودشون رو از دست میدن . پس حتی اصافه خوردن باعث  بهتر شدن سوخت و ساز بدن و دفع مواد زائد میشه .

                  من با این نگرشها کاملا بر عکس دوستان دیگه که همواره از پرخوری ترسیدند حتی حس خودم رو به خوردنها و پرخوری خوب کردم . اما در کنارش نخوردن هم باید درست میشد . 

                  بدن من به نخوردن هم نیاز داشت . پس نباید نسبت به این فرایند مهم هم بی تفاوت باشم و الان مدتیست که در حال تحقیق و کشف مزایای نخوردن هستم . 

                  از شما ممنونم که در این راستا الگوهایی عالی به من نشان دادید و من میتونم از اونها استفاده کنم . 

                  هم تعدادش زیاد هست هم کاملا میشه ازش استفاده کرد . ازتون ممنونم  . 

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                    امتیاز کاربر: 54475 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                    همیاری
                    محتوای دیدگاه: 174 کلمه

                    بازم سلام 

                    خوشحال شدم از پاسختون.

                    خواهش می کنم ، لطف دارید …

                    خیلی خوب بود وقتی در مورد اینکه بدن همیشه در حال ترمیم هست گفتید .

                    من به این دید مثبت نیاز داشتم ،واقعا این تصور ، بیماری رو از ما دور میکنه .

                    باید این نگرش و نگاه رو در خودم تقویت کنم ،

                    که جسم من خودش منظم در حال ترمیم ، چربی سوزی و ساخت سلول های سالم با انرژی مثبت است .

                    عالی بود  :

                    ✓ اراده ی الهی همواره در حال ترمیم بدن هست .✓

                    ✓جریان بدن همواره بر شفا و سلامتی استواره و دائما در حال پاکسازی خودش از انرژیهای منفیست .✓

                    { اینکه خوردن و نخوردن هر دو لازم و ضروریست برای بدنمون ،شکی در اون نیست ،

                    ولی یه خورده این نگرش سخته برام که بگم با خوردن بیشتر چربی سوزی بیشتری در بدنم اتفاق میوفته و عملی لاغرکننده تر هست و اضافه خوردن باعث سوخت و ساز بیشتر در بدن میشه ،

                    فکر کنم منظورتون رو فهمیدم ، اما تحلیلش برام سخته .}

                    سپاسگذارم آقا عطا ، نوشته هاتون بسیار مفید هستند برامون .

                    خدا نگهدارتون .

                    برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                    امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                    افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                      آواتار شهربانو باقری
                      1403/06/02 15:22
                      مدت عضویت: 1605 روز
                      امتیاز کاربر: 27216 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                      محتوای دیدگاه: 8 کلمه

                      عزیزم سلام 

                       من با نظر شما ۱۰۰ درصد موافقم

                      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                      امتیاز: 0 از 0 رأی
                      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                      آواتار عطا
                      1403/06/02 22:06
                      مدت عضویت: 697 روز
                      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
                      همیاری
                      محتوای دیدگاه: 359 کلمه

                      سلام ‌  ممنون از کامنت فوق العادتون . اوایل متنتون بسیار عالی بود کاملا قبول دارم اما در مورد قسمت آخر نوشته تون 

                      بله  متاسفانه خیلی از بچه های سایت  این موضوع رو نپذیرفتن . من فقط یه نفر رو میشناسم که خوب این موضوع رو پذیرفت و متاسفانه دیگه در سایت نمینویسه . 

                      من از ایشون خیلی باورهای عالی یاد گرفتم خیلی بهم کمک کرد برای لاغریم . 

                      من  اصلاح باورهای  مربوط به خوردن رو از ایشون یاد گرفتم و خودمم رفتم تحقیق کردم و واقعا دیدم همینطوره . 

                       من پذیرفتم .

                      البته دوستان اصلاح  باورهای  نخوردن رو  در سایت به خوبی انجام میدن  ولی باورهای خوردنشون همه مشکل داره . من مدتی در باره  باورهای خوردن می نوشتم  ولی متاسفانه چون با تضاد روبرو میشدم سعی کردم در این موارد کمتر بنویسم . 

                      اما تناسب فقط اصلاح باورهای نخوردن نیست . باورهای مربوط به خوردن هم باید اصلاح بشه . 

                      خوردن یک فعل در بدن هست و بسیار چربی سوز . 

                      من با علم شیمی فیزیک و زیست این موضوع رو به خودم اثبات کردم حتی زیست  با این که رشته ام نبود رفتم و مطالعه کردم و کلی آگاهی پیدا کردم . 

                      خوردن به هیچ وجه من الوجوه چه زیادش چه کمش اصلا چاق کننده نیست و برعکس لاغر کننده است .

                      چون شما وقتی نخوری انگار که  هیچ هیزمی رو آتش نزدی . ولی وقتی میخورید هیزمهاییست که در آتش میریزید . سرانجام هیزم چیست؟  ایجاد گرما و حرارت و خاکستر و تبدیل شدن به خاک . به عبارتی تجزیه شدن .

                      دقیقا غذا خوردنم همینه . گرما همون انرژیه و خاکستر  هم مواد  زائدیست که بعد از سوختن از بدن ما دفع میشن . البته این فقط یک مثال بود به اندازه ی یک کتاب میشه در این مورد مطلب نوشت . 

                       بیشتر از این شرح نمیدم . 

                      از نظر من  تنها دلیل چاقی افکار ماست نه خوردن . نه پرخوری و نه هیچ کاری مربوط به خوردن . افکارتون نسبت به اینا چاق کننده است .  نگرشتون هنوز اینا رو چاق کننده می دونه .

                      پس همیشه لازمه تمرکز کنید روی نخوردن . 

                      برای همین ترجیح میدم کمتر بنویسم یا فقط در مورد باورهایی بنویسم که دچار تضاد با دیگران نشم . 

                      بازم بابت کامنت عالیتون ازتون سپاسگزارم . 

                      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار شهربانو باقری
                  1403/05/31 16:24
                  مدت عضویت: 1605 روز
                  امتیاز کاربر: 27216 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                  همیاری
                  محتوای دیدگاه: 337 کلمه

                  اذر عزیزم از دیدگاهت بسیار لذت بردم هزار آفرین به شما به این ذهن هوشمندت که این همه دلایل مهم و با ارزش رو از نخوردن در ذهنت جمع کردی و به اشتراک گذاشتی حتی دلایلی که برای نخوردن نوشتی از دلایلی که آقا عطا نوشته بود کامل‌تر و جامع‌تر بود بسیار عالی بود درود بر شما که زحمت کشیدی و این دلایل زیبا رو به اشتراک گذاشتی 

                  جایی که درباره زخم دست نوشتی می‌خوام این قسمت رو من اضافه کنم که زمانی که انگشت مابریده می‌شه و آسیب می‌بینه اولین کار ما و تنها کاری که ما انجام می‌دیم اینه که ضدعفونی می‌کنیم و خشک می‌کنیم چسب زخم می‌زنیم و دیگه بهش کاری نداریم بدن خودش قسمت آسیب دیده رو ترمیم می‌کنه در مورد لاغر شدن هم ما وظیفه داریم فقط به اندازه نیاز هنگام گرسنگی واقعی غذا میل کنیم برای اینکه مطمئن بشیم به اندازه خوردیم زمانی که هنوز میل به خوردن داریم دست برداریم و‌ توقف   کنیم اول احساسمون از این کار خوب نیست و چشممون هنوز روی بشقاب غذا خیره می‌مونه صدایی به ما میگه هنوز که سیر نشدی چرا نمی‌خوری ولی بهتره که به این صدا اهمیت داده نشه چرا که من خودم بارها تجربه کردم که وقتی در این حالت دست از خوردن می‌کشم چند دقیقه بعد مثلاً ۵ یا ۱۰ دقیقه بعد پیغام سیری رو احساس می‌کنم و دیگه چیزی دلم نمی‌خواد که میل کنم می‌فهمم که اون صدا صدای منفی باف یا خانم وارونه وجودمه و داشته تشویقم می‌کرده بیش از نیاز حتی شده چند قاشق مصرف کنم چقدر در اون لحظه احساس پیروزی دارم چقدر احساس قدرت دارم احساس تسلط بر جسم و ذهنم…

                  باز هم از شما به خاطر دیدگاه خوب تشکر می‌کنم  دلم می‌خواد که یه کپی از دلایل نخوردنت بگیرم و سیو کنم و بیشتر روی اونا فکر کنم چون بسیار منطقی و با ارزش هستند…

                  آذر جان باز هم برام بنویس  دیدگاه‌های تو رو فالو کردم به امید موفقیت همه کسانی که رهرو راه استاد عطا روشن هستند من جمله خودم و شما 

                  در پناه خداوند باشید

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                    امتیاز کاربر: 54475 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                    محتوای دیدگاه: 157 کلمه

                    سلام دوست عزیزم 

                    خیلی به بنده لطف دارید ،

                    خوشحالم از اینکه دیدگاهم مفید بوده .

                    یه جایی نوشته بودید که وقتی بعد از مقداری خوردن غذا ،یه صدایی میگه بازم بخور ،اگه اهمیت ندی بعد ۵یا ۱۰دقیقه پیغام سیری رو احساس می کنی ،

                    من خودم دقیقا اونجوریم،

                    شنیدم میگن بعد ۲۰ دقیقه پیغام سیری میرسه، ولی من ، وقتی غذام طول میکشه مثلا یه لحظه که می خوام بازم بخورم ولی باید بلند بشم از روی سفره،مجبورم یه کاری پیش میاد، تا برگشتم به سفره ،کامل احساس سیرشدن دارم ،با اینکه زمانش خیلی کم بوده گاهی ۱۰ دقیقه ،

                    بخاطر همین بارها گفتم من پیغام سیری رو ۳۰ دقیقه بعد درک میکنم پس نباید عجله کنم در خوردن و همین دست کشیدنم و مشغول رسیدن به کارهای دخترم که میشم پیغام سیری میرسه .

                    من هم امید دارم به خدای مهربان و بخشنده ،که همه ی ما رو به رویاهای باارزشون برسونه .

                    شاد ، سلامت و متناسب باشید شهربانو خانم گرامیم .

                    برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                    امتیاز: 0 از 0 رأی
                    افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                      آواتار شهربانو باقری
                      1403/06/02 15:19
                      مدت عضویت: 1605 روز
                      امتیاز کاربر: 27216 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                      محتوای دیدگاه: 5 کلمه

                      عزیزم دقیقاً همینطوره که فرمودید

                      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                      امتیاز: 0 از 0 رأی
                      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار شهربانو باقری
                  1403/05/31 17:27
                  مدت عضویت: 1605 روز
                  امتیاز کاربر: 27216 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                  همیاری
                  محتوای دیدگاه: 988 کلمه

                  سلام مجدد به هم مسیر گرامی خانم آذر قادری

                  من هم دلایل زیادی برای نخوردن دارم که تعدادی از اون‌ها رو به اشتراک می‌گذارم

                  دلایل من  علاوه بر نظر آقا عطا و خانم قادری آذر  می تونن این جملات تاکیدی باشه که عرض می کنم و به اشتراک میگذارم  روی تک تک این جملات فکر و تمرکز کردم پس حتما به موقع زمانی که قصد خوردن غیر مجاز دارم به کمک می ان و فرمان خطا تیرش به سنگ می خوره کمونه می کنه می خوره توی صورت خانم وارونه  و خنده اش تبدیل به غم میشه و می خشکه روی لبهای بدترکیبی که داره بهش میگم زیاد هم ازت متنفر نیستم  اصلا تنفر که نه دوستت دارم چون با تشویقاتت به خوردن به یادم می آری که وقت خوردن نیست .این جای تشکر داره….

                  بهش میگم از اینکه به صورت و چهره زشت و شیطانی شما با نخوردن غیر ضروری سیلی می زنم  پیشاپیش عذر خواهی می کنم دیگه قشنگ‌تر از این نه میتونم حرف باهات بزنم نه رفتار کنم …  یعنی لیاقتت همینه وارونه جان ….  

                  حالا گوش کن ببین چقدر به نخوردن اهمیت می دم بهش عشق می ورزم و اجراش می کنم  پس جنابعالی بکش کنار بذار باد بیاد  وگرنه مجبورم می کنی باز هم  به چند سیلی آبدار مهمانت کنم ….اینو  خیلی جدی دارم بهت میگم  

                  می‌دونی چیه  تا وقتی یه فرشته درونمه که بهم حرف‌های قشنگ می‌زنه و دستورات قشنگ میده و راهنمایی‌هاش به جاهای خوبی ختم می‌شه چرا باید به حرف‌های تو گوش بدم تو که خوبی منو نمی‌خوای و دوست داری من همینجوری چاق و  بد هیکل باقی بمونم ..

                  من نمی خورم چون می خوام به جای توی منفی باف فرشته خانم وجودم قوی   بشه وباهام حرف بزنه به دستورش بتونم لاغر و خوش هیکل بشم و از بیماری‌ها نجات پیدا کنم

                  من نمی خورم چون دوست دارم که همه اهل خانواده‌ام از من درس اراده و خوش قولی بگیرن خصوصا آقا پسرم و عروس خانومم که اضافه وزن دارند و خیلی راه‌های اشتباه میرن برای اینکه لاغرتر بشن

                  من به جای غذا خوردن به آب خوردن بها میدم و به جاش اب می‌نوشم که بدنم این همه بهش احتیاج داره… غذامو به اندازه می‌خورم نه کم نه زیاد ونه خیلی سیر و پر وسط غذا آب نمی‌خورم اجازه میدم بعد از سه ساعت که غذام هضم و جذب شد دو لیوان آب خنک بنوشم قبل از اینکه بخوام میوه یا چای یا آجیل به عنوان عصرانه میل کنم

                  من نمی خورم  چون تا حالا که هر دفعه و دستور دادی و من خوردم نتیجه‌ای جز بیماری و بد هیکلی ندیدم پس حالا دیگه نمی‌خورم چون خودمو خیلی دوست دارم من عاشق خودمم پس خودم با نخوردن‌های خودم لاغر می‌شم نه با رژیم و دمنوش و دارو و ورزش و بوتاکس معده

                  من نمی خورم  چون نمی‌خوام از دستوراتی که من رو به پرتگاه می‌بره اطاعت کنم

                  من نمی خورم  چون دیگه نمی‌خوام با برچسب خوش غذا بودن گول بخورم خوش غذا بودن یعنی در هر شرایطی با هر مزه‌ای خوردن  … این کاریه که حیوانات هم در حق خود روا نمی‌دارند حیوانات فقط چیزهایی که دوست دارند می‌خورند  و وقتی سیر میشن  دیگه چیزی انبار نمی‌کنن و کنار میرن …  من نمی‌خورم چون نمی‌خوام از حیوانات کمتر باشم من اشرف مخلوقاتم این عنوانیه که خدای من به من داده و من با خوردن اونو خرابش نمی‌کنم

                  من نمی خورم نمی‌خوام زالو صفت رفتار کرده باشم من نمی خورم  چون هرچی بدی و بیماری و صفت‌های بد هست زیر سر همین خوردن‌های بیهوده و بی‌دلیل و از روی هوس بوده و هست

                  من نمی خورم  چون از این همه خوردن‌های بی‌دلیل هیچ نتیجه درستی نگرفتم  فقط دلم خوش بوده به لحظه‌ای لذت روی زبان و این یعنی حیوان صفتی که به شدت از این صفت بیزارم

                  من نمی خورم  چون خوردن به اندازه و حتی کم به من انرژی مورد نیازم رو میده و وزنم رو پایین میاره

                  من نمی خورم چون بهم آرامش و اعتماد به نفس میده که بسیاربرام‌ با ارزشه

                  من نمی‌خورم چون می‌خوام به اصل وجود خودم برگردم به همان هیکل متناسبی که خدا از اول برام در نظر گرفته بود و من با افکار و رفتار خودم خرابش کردم…

                  من نمی خورم چون از خوردن‌های بی‌دلیل  و‌یا دلیل‌های خنده‌دار و چاق کننده خسته شدم

                  من نمی خورم که ثابت کنم به خودم و دیگرانی که من رو مسخره می‌کنند  میگن تو اینجوری به هیچ جا نمی‌رسی که بگم چرا می‌رسم خوب هم می‌رسم گرسنگی نمی‌کشم به اندازه و با انتخاب خودم می‌خورم  لاغر می‌شم و  رسالت من در دنیا همینه…

                  من نمی خورم چون لاغر شدن با تناسب فکری رسالت من در این دنیاست…

                  من نمی خورم چون  با خوردن‌های بی‌دلیل  و یا با  دلیل‌های مضحک و خنده‌دار احساسم به شدت بد میشه و من با نخوردن به احساس خوب نسبت به خودم می‌رسم

                  من نمی خورم چون آرمان مقدسی دارم که باید بهش برسم آرمانی که با خوردن نابود خواهد شد و من اینو نمی‌خوام

                  من نمی خورم چون می‌خوام به بدن مقدسم فرصت چربی سوزی بدهم نمی‌خوام با خوردنهای خارج از نیاز فرصت سوزی کنم و بدن مقدسم فقط دنبال جمع کردن آشغال‌های جدیدی بره که واردش کردم‌ می‌خوام وقت کنه فرصت کنه اون چربی‌های قدیمی رو به  عنوان آشغال‌های مانده در بدنم رو به بیرون منتقل کنه می‌خوام کمکش کنم نمی‌خوام بار جدیدی روی دوشش بزارم و اذیت و‌ خسته‌اش کنم می‌خوام کمک احوالش باشم می‌خوام این چاقی که بیماری مزمن من در حال حاضره جاش رو به لاغری و خوش اندامی و سلامتی بده

                  من نمی خورم  چون می‌خوام لاغر و خوش‌اندام بشم و همه از دیدن من شگفت زده شوند

                  من خوردن‌های غیر ضروری و از روی هوس رو کنار می‌ذارم تا لذت پوشیدن لباس‌های زیبا رنگی با سایز پایین را تجربه کنم

                  و دلایل من برای نخوردن ها خیلی بیش از اینهاست  پس همت می کنم و نمی خورم  در عوض تا می تونم اب می نوشم تا به بدن مقدسم برای دفع زباله های انباشته قدیمی و.چند ساله کمک کنم تا اونم با لاغر کردنم بهم پاداشی که لیاقتمه کادو بده  و بگه لاغری و تناسب اندامت   مبارک ….

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                    آواتار الهام خضرلو
                    1403/06/01 15:54
                    مدت عضویت: 1924 روز
                    امتیاز کاربر: 7788 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                    همیاری
                    محتوای دیدگاه: 282 کلمه

                    سلام شهربانوی عزیزم 

                    امیدوارم حالت خوب باشه 

                    دلایل نخوردنهات عالی بودن ان شاءالله به نتایج عالی میرسی .

                    فقط در مورد اینکه نوشتی دو سه ساعت بعد غذا آب نمیخوری بگم که منم سالها به توصیه دکتر گوارشم بعد غذا دو سه ساعت خودم رو مجبور کردم اب ننوشم وخیلی کار نادرستی بود به نظرم .

                    من بعد غذا واقعا تشنه ام میشد وباید آب میخوردم ولی به خاطر نفخ وسوء هاضمه ام نخوردم  به توصیه ی پزشکم و تازگی ها فهمیدم کار بسیار غلطی کردم ..

                    من الان میفهمم از قضا بین غذا آخر غذا خوردن آب هم خیلی خوبه به هضم غذا کمک میکنه والبته آدم زودتر سیر میشه بچه ها همش وسط غذا آب میخورن.

                     دخترم دوازده سالشه از اول بچگی تا الان وسط غذا همش آب میخوره چون وقتی آب میخوری کار معده راحت تر میشه برای هضم غذا وراحت هضم میکنه .

                    مثلا تو فکر کن تو میکسر آب یا شیر یا هر مایعی نریزی میکسر با مواد جامد خوب میکس میکنه یا با آب؟ صدرصد با آب 

                    البته معده شیره گوارشی واسید هم داره ولی آب هم برای هضم غذا به نظرم لازمه .

                    من همش مدت‌هاس فرشته درونم بهم میگه با غذا آب بیار بخور ولی من خیلی وقتها یادم میره وبعدش یادم میاد وقتهایی که یادم نمیره  ووسط غذا آب میخورم زود سیر میشم 

                    والبته وقتی آب نمیخوردم بعد غذا یا قبل غذا چندسال هیچ تغییری در نفخ معده وسوء هاضمه ام نداشت وحتی بیشتر شد و همش فکر میکردم گرسنه امه درحالی که تشنه بودم اگر تشنه باشی نخوری همش حس میکنی گرسنه هستی در حالی که بدنت آب میخواد وخطا میده مغز 

                    اميدوارم تونسته باشم کمکتون کنم .

                    حرف دکتر ها نبايد برامون سند باشه به ندای درونمون باید گوش بدیم .

                    موفق باشی عزیزم 

                    برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                    امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                    افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                      آواتار شهربانو باقری
                      1403/06/17 16:22
                      مدت عضویت: 1605 روز
                      امتیاز کاربر: 27216 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                      همیاری
                      محتوای دیدگاه: 213 کلمه

                      سلام عزیزم الهام خانم

                       ممنونم از پیام خوبی که برام فرستادی از تجربیاتت گفتی عالیه  …یه چند هفته‌ای هست که من در حال آزمون و خطا هستم که ببینم با مسئله آب خوردن چطور باید کنار بیام اگر بعد از غذا خیلی تشنم باشه کمی آب خنک می‌خورم که اگر نخورم احساس سوزش معده اذیتم می‌کنه ولی اینجور نیستش که بخوام یک لیوان پر سر بکشم همون مقدار کم آب خنک حالمو خوب می‌کنه اما ۳ ساعت بعد از ناهار یا شام یا قبلشون به زور هم که شده خودمو وادار می‌کنم که یک لیوان بزرگ آب بنوشم بدن من به کم آبی عادت کرده  تشنه  نمیشم  و این عادت خوبی نیست و ما مجبوریم  رفتار درست رو به عادت جدید تبدیل کنیم و عادت اشتباه قبلی رو بشگنیم   یعنی گاهی وقت‌ها بنا به مصلحت زوری هم که شده باید آب بنوشیم زوری آب خوردن کار آسانی نیست بهمون بد می‌گذره اما وقتی انجامش می‌دیم احساس خوبی ازش پیدا می‌کنیم این احساس خوب یعنی که این کار درسته و باید ادامه بدیم تا سختی انجامش از بین بره….

                      عزیزم ممنون از توصیه‌هایی که کردی و اینایی که گفتی در جای خودش کاملاً درسته و مختص تجربیات شماست من هم با تجربیات خودم به نتایج مورد قبول می‌رسم  ….

                      از لطف و محبت شما خیلی ممنونم….

                      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                        آواتار الهام خضرلو
                        1403/06/18 12:32
                        مدت عضویت: 1924 روز
                        امتیاز کاربر: 7788 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                        محتوای دیدگاه: 161 کلمه

                        سلام دوباره 

                        شهربانو جان فکر نکن اگر آب بخوری  لاغر میشی یا دلیل چاقیت یا پرخوریت آب نخوردن هست من کسی هستم که صبح تا شب چایی وآب میخورم وچاقم خواهرم هم همش آب میخوره وخیلی چاقه شما هم کم آب می‌خورید وچاقید.

                        شوهر منم از من کمتر آب میخوره وچاقه 

                        همه غذاها آب دارن همشون برنجو با آب می‌پذیریم حبوبات  میوه ها آبن همش گوشت وچربی اب میندازه  سبزیجات اب داره نون با ارد واب درس میشه 

                        منم مشکلم اینه زیاد آب میخورم وبدنم همش دفع میکنه منم یه مدتی فکر میکردم چای زیاد میخورم معده ام ضعف میزه ولی ترک کردم و بازم سه چهار ساعته گرسنه میشدم پس زیاد به آب خوردن گیر ندید دوره هاتون رو ادامه بدید اگر قرار باشه آب بخورید به طور ناخودآگاه آب می‌خورید.میلتون به آب بیشتر میشه 

                         منم چند وقته نه چند ساله  همش تخم مرغ طبیعی میخوردم ولی چند هفته هست دیگه خیلی کم میخورم اصلا میلی بهش ندارم بدن خودتون خودش رو تنظیم می‌کنه

                        موفق باشی

                        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                        امتیاز: 0 از 0 رأی
                        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار عطا
                  1403/06/02 22:14
                  مدت عضویت: 697 روز
                  امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
                  محتوای دیدگاه: 31 کلمه

                  سلام ممنونم از حسن نگاه شما و دلایل خوبی  که برای نخوردن برام نوشتید خیلی عالی بودن . اینکه بارها متنم رو خوندید برام قابل تقدیره ازتون سپاسگزارم بابت بزرگواریتون . 

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                آواتار الهام خضرلو
                1403/06/01 13:21
                مدت عضویت: 1924 روز
                امتیاز کاربر: 7788 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                همیاری
                محتوای دیدگاه: 230 کلمه

                منطق های من برای نخوردن  

                نمی‌خورم چون بسمه 

                نمیخورم چون زیاده برام

                نمی‌خورم چون حالم بد میشه

                 نمی‌خورم چون تازه نیس

                نمی‌خورم چون بد مزه هست

                 نمی‌خورم چون خوابم میاد 

                نمی‌خورم چون خسته م 

                نمی‌خورم چون سرم درد میکنه 

                نمی‌خورم چون هوا گرمه

                 نمی‌خورم چون تشنمه

                 نمیخورم چون مریض شدم

                 نمیخورم چون استرس دارم

                 نمیخورم چون حالا عصبیم

                 نمی‌خورم چون تازه بیدار شدم

                 نمی‌خورم چون دوس ندارم 

                نمی‌خورم چون با کیفیت نیس

                 نمی‌خورم چون سرده 

                نمیخورم چون زیادی شیرینیه

                 نمی‌خورم چون زیادی شوره

                نمیخورم چون خوشمزه نیس

                 نمیخورم چون کار دارم 

                نمی‌خورم چون حالم خوب نیس 

                نمی‌خورم چون حالم بده

                 نمی‌خورم چون شادم نمیخورم چون میخوام از طبیعت لذت ببرم

                 نمی‌خورم چون عاشق خودمم

                 نمیخورم چون عاشق لاغریم 

                نمی‌خورم چون لیاقتم چاقی نیس

                 نمیخورم چون میخوام خوشتیپ باشم

                 نمیخورم چون شکم صاف دوست دارم

                 نمی‌خورم چون عاشق زندگیم 

                نمی‌خورم چون عاشق ورزشم

                 نمیخورم چون میخوام شگفتی ساز بشم

                 نمی‌خورم چون گرسنه نیستم 

                نمی‌خورم چون میخوام شاد زندگی کنم

                نمی‌خورم چون غذا بو میده

                 نمی‌خورم چون عشقم نخوردنه

                نمی‌خورم چون خودمو دوست دارم 

                نمی‌خورم چون میخوام تلویزیون ببینم

                 فقط نمی‌خورم چون خیلی چربه 

                نمی‌خورم چون میخوام زندگی سالم داشته

                باشم

                 نمی‌خورم چون دوست دارم حالم همیشه خوب باشه

                 نمی‌خورم چون میخوام خوب زندگی کنم 

                نمی‌خورم چون سهم من نیس

                 نمی‌خورم چون مورد علاقه م نیس

                 نمی‌خورم چون معده ام انبار نیس 

                نمی‌خورم چون میخوام معده ی عزیزم استراحت‌ کنه

                 نمی‌خورم چون داره منفی بافم القا می‌کنه 

                نمی‌خورم چون نمیخوام حرف شیطان ذهنم رو گوش کنم

                 نمی‌خورم چون دوست دارم زیبا وجوان باشم .

                نمی‌خورم چون لاغری با ذهن کار میکنم .

                نمی‌خورم چون دهنیه.

                نمی‌خورم چون دوست دارم بارداری راحت داشته باشم 

                نمی‌خورم چون میخوام فردا بخورم

                ممنون از عطای عزیز برآی ایده ی این تمرین فوق العاده

                برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار عطا
                  1403/06/02 22:10
                  مدت عضویت: 697 روز
                  امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
                  محتوای دیدگاه: 45 کلمه

                  سلام خانم خضر لو .

                  چقدر لذت بردم از خواندن کامنتتون .

                  واقعا عالی بود ‌ 

                  دلایل نخوردن بی نظیر بودن . ممنون که انقدر در این مورد باورهای عالی برام نوشتید . حتما یادداشت می کنم اونایی که مناسب شرایطم بودن ازشون استفاده می کنم . متشکرم 

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار شهربانو باقری
                  1403/06/17 16:32
                  مدت عضویت: 1605 روز
                  امتیاز کاربر: 27216 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                  همیاری
                  محتوای دیدگاه: 103 کلمه

                  سلام الهام خانم عزیزم   

                  چقدر عالیه که ما می‌تونیم برای نخوردن‌هامون این همه دلیل بیاریم مثل اون موقع‌هایی که کلی دلیل برای خوردن داشتیم 

                  با آموزشهایی که دیدیم کاملاً متوجه شدیم که برای خوردن فقط  میشه یک دلیل آورد :  من گرسنه ام چون ضعف دارم انرژیم پایین کشیده تمرکز ندارم فکرم کار نمی کنه دست و پاهام جون نداره 

                   اما میشه دهها دلیل برای نخوردن بیاریم وقتی که بدن نیاز نداره …..

                  یکی از دلایل نخوردن برام خیلی پررنگ شده اونم اینکه من نمی‌خورم چون بدنم بیش از غذا به آب احتیاج داره ….من اول آب می خورم …

                  دوست عزیز از شما سپاسگزارم….

                  ارادتمند شما شهربانو…..

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1403/05/23 10:44
      مدت عضویت: 595 روز
      امتیاز کاربر: 16142 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 732 کلمه

      سلام استاد 

      خیلی خیلی ممنون از شما که فایل صوتی دورهمی را برای ما درسایت قرار میدهید که ما هم استفاده کنیم 

      از همان روزهای اول درتمام فایلها شما به افراد توصیه کردید که عجله نکنید چون لیز میخورید و از مسیر خارج میشوید و بارها در فایل ها توصیه کردید که وزن و سایز خود را کنترل نکنیم چون با این کار دچار لغزش و درنهایت سقوط و رها کردن این مسیر میشود 

      من وقتی دوره ورود به سرزمین لاغرها را تهیه کردم گاهی مواقع این عجله کردن به سراغ من هم میامد و میگفت حالا یک کم جلوتر رفتن مشکلی بوجود نمی اره و خدارا شکر من چون از اول تعهد داده بودم طبق برنامه جلو بروم حتی اگر وقفه ای در فایل گوش دادنها میافتاد و کمی عقب میافتادم بازهم دو فایل و تمرین را دریک روز انجام نمیدادم ووقتی که بیکار میشدم از فایلهای رایگان و یا نظرات دوستان استفاده میکردم 

      احساس پرخوری کردن در مقطعی فکر کنم برای همه باشه چون این یکی از حربه های ذهن منفی باف است که بتواند کم کم مارا ازمسیر خارج کند . ما باید بیشتر به عملکرد خوب بودن دراین دوره توجه کنیم تا اینکه به پرخوری خودمان توجه کنیم و با هر بار خوب عمل کردن خودمان را تشویق کنیم و احساس نخوردن زیاد را درخودمان تقویت کنیم 

      استاد شما گفتید که نتایج آقایان خیلی بهتر از بانوان است چون 

      1- مردها دیرباور میکنند ولی وقتی باور کردند این باور در ذهنشان منطقی میشه و ادامه میدهند 

      2- مردها کمتر تحت تاثیر حرف دیگران قرار میگیرند و به قولی کمتر بهشون برمیخوره  این یک مزیت است چون برای بهتر عمل کردن درمسیر آموزشها هستند 

      پس ما بانوان هم باید سعی کنیم از این دو ویژگی آقایان استفاده کنیم تا نتایج بسیار عالی دریافت کنیم 

      خیلی از وقتها شده که با یک حرف چند روز ذهن من درگیر بوده و نتوانستم از فکر کردن به ان پرهیز کنم مثلا یک مهمانی رفتم قبل از مهمانی این فکر درذهن من مرور شد وقتی انجا بروم ایا کسی به من میگه چقدر لاغر و چاق شدم . ایا من  دراین لباس زیباتر شدم و…

      و جالبه با اولین حرف دیگران به فکر فرو میروم مثلا یکی که بعد از چند وقت من را دیده میگوید چقدر خوب لاغر شدی رژیم گرفتی و من با خوشحالی میگویم نه و این شبنم برای نهال متناسب شدن من است و یا درهمین مجلس فردی من را ببیند و بگوید لاغر شدی ولی صورتت زشت شده و این حرف باعث بشه من خودم را درآیینه چک کنم و اگر کنترل مدیریت لغزش را بلد باشم.درهمان لحظه به خود و ان فرد میگوییم  نه من زیباتر شدم و دیگر اصلا به این موضوع فکر نمیکنم تا احساس من بد نشود 

      تمام این افکار چه مثبت و چه منفی اگر که به درستی هدایت نشود باعث میشود فرد دچار لغزش بشود 

      اگر مثبت باشه فکر میکنه خیلی عالی عمل کرده و تلاش بیشتری برای تمرینات و درست عمل کردن انجام نمیدهد و کم کم به این شرایط عادت میکنه و فکر میکنه دچار استپ وزن شده و کم کم دچار یاس و ناامیدی میشود و مسیر را رها میکنه

      اگر منفی باشه فکر میکنه که من درست تمرینات را انجام نمیدهم و کم کم پرخوری و کنترل سایز بدن ووزن را بهانه میکنه و کم کم از مسیر درست خارج میشود 

      من با گوش دادن به این فایل متوجه شدم که کنترل مدیریت لغزش 3 مرحله دارد 

      1- اولین و مهمترین کار درمدیریت لغزش زمان و مواردی است که من عالی عمل کردم در مواجه شدن با مواد غذایی و باید خودم را تشویق کنم 

      2- در هنگام مواجه شدن با لغزش به هیچ عنوان خودم را سرزنش و تخریب نکنم چون باعث میشوم احساس که مهمترین ملاک دراین مسیر است بد شود 

      3- همیشه باید مراقب ورودیهای ذهنمان باشیم چون با خالی شدن افکار مثبت در ذهن بلافاصله افکار منفی جایگزین میشود پس مواظب سطح و مخزن ذهن خود باشیم 

      تفاوت افراد موفق با افرادی که مسیر را رها میکنند تنها در کنترل مدیریت لغزش است چون وقتی که مدیریت لغزش را کنترل کنند اشتیاق و ایجاد انگیزه درانها افزایش پیدا میکند و این کار باعث تقویت فرمولهای لاغری با ذهن میشود و فرمولهای چاقی درذهن کم رنگ تر میشوند 

      پس از امروز باید یاد بگیرم که کنترل مدیریت لغزش را به خوبی انجام دهم تا درمسیر موفق و با احساس خوب باشم .

      از شما استاد عزیز ممنون و سپاسگزارم که این فایل دورهمی را ایجاد کردید تا فرمولها و موانع لاغری درذهن را مشاهده کنیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم