0

جلسه دوم: بارگزاری تصویر ذهنی

ذهن ناخودآگاه قدرت تخیل
اندازه متن

به نام خداوند مهربان

مهمترین دلیل لاغر نشدن افراد در استفاده از آموزش‌های لاغری با ذهن، ایجاد نشدن یا انتقال پیدا نکردن تصویر لاغری ایجاد شده در ذهن خودآگاه به ذهن ناخودآگاه می باشد.

بارها در نوشته های دوستان به این موضوع اشاره شده است که روزهای اول یا هفته های اول خیلی خوب تغییر کردم یا احساس لاغری داشتم ولی بعد از مدتی این احساس از بین رفت یا به اون شکل روند تغییرات من ادامه پیدا نکرد.

در هفته های اول به دلیل ایجاد شده تصویر لاغری در ذهن خودآگاه، ذوق و شوق و انگیزه فرد افزایش پیدا می کند و انتظار لاغری در وجود او شکل می گیرد و به همین دلیل روند تغییرات خیلی زود شروع می شود اما از آنجا که نمی تواند تصویر ذهنی لاغری را از ذهن خودآگاه به ناخودآگاه انتقال دهد با عادی شدن آموزش های لاغری با ذهن برای ذهن خودآگاه یواش یواش ذوق و شوق و انگیزه ادامه دادن کاسته می شود و طبیعی است که روند تغییرات هم متوقف یا کند می شود.

اما ذهن ناخودآگاه بر مبنای ذوق و شوق و هیجان کار نمی کند و فقط تکرار میکند. بنابراین زمانی که شما تصویر لاغری ذهنی خود را به ناخودآگاه منتقل کنید روند متناسب شدن روی دور تکرار افتاده و به شکل عالی ادامه پیدا می کند چون ناخودآگاه تحت تاثیر عوامل بیرونی و کاهش یا افزایش انگیزه و اشتیاق قرار نمی گیرد.

از آنجاکه ذهن انسان شرایط و ویژگی های فیزیکی ندارد بنابراین برای بارگزای تصویر تناسب اندام ایده آل خود نمی توان از روش های فیزیکی مرسوم برای لاغری استفاده کرد.

از این رو بسیار مهم است که همزمان با استفاده از آموزش‌های لاغری با ذهن نحوه ایجاد تصویر ذهنی متناسب و چگونگی انتقال آن به ذهن ناخودآگاه را آموخته و برای کسب نتیجه بهتر به کار گرفته شود.

انتقال تصویر ذهنی به ناخودآگاه:

تمرین

۱- انتقال تصویر ذهنی تناسب اندام به ذهن ناخودآگاه شب ها و چند دقیقه قبل از خواب انجام می شود.

۲- تمرین این جلسه را از امشب و قبل از خواب شروع کنید.

۳- در طی روز چند مرتبه تصویر تناسب اندام انتخابی را ببینید که نمای کلی از تناسب اندام مورد نظر در حافظه شما ایجاد شود تا به هنگام انجام تمرین شبانه نیازی به مشاهده‌ فیزیکی تصویر تناسب اندام نباشد.

۴- در طی روز چند مرتبه نوشته های خود در پاسخ به سوالات مربوط به شرح تصویر تناسب اندام ذهنی را مطالعه کنید تا هنگام تمرین شبانه شرح کلی از نوشته های خود را به یاد داشته باشید.

۵- توجه داشته باشید شاید در شروع این تمرین به شکل واضح قادر به تجسم تصویر تناسب اندام ذهنی خود یا تجسم وضعیت تناسب اندام بر اساس نوشته های خود نباشید. اما اطمینان داشته باشید به مرور که هر روز تصویر انتخابی و نوشته های خود را مرور می کنید مهارت شما در تجسم تصویر تناسب اندام در حالت های شرح داده شده بیشتر خواهد شد.

۶- روز بعد از انجام تمرین خلاصه ای از شرح تمرین شبانه انتقال تصویر تناسب اندام ذهنی به ناخودآگاه را در بخش نظرات ثبت کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

جهت بارگزاری قسمت بعد باید تعداد ۲۰۰ دیدگاه ها در بخش نظرات این جلسه ثبت شده باشد.

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.44 از 85 رای

https://tanasobefekri.net/?p=45028
246 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 15000 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 749 کلمه

      سلام و درود فراوان 

      خدا رو شاکرم که فرصتی دوباره داد و توان نوشتن 

      خدای بی همتا و  فرشته مهربونم  باز هم لطف بی نهایتت رو با هدیه  این فایل به من ثابت کردی باز هم برای من ثابت شد که از من دور نیستی هر وقت بخوام  همون لحظه هستی و هدایت میکنی 

      بارها ک بارها این فتیل رو گوش دادم حعظ شده بودم اما با هر بار گوش دادن یک مطلب جدید کشف میشد اصلا نتونستم به فایل بعدی  برم و بنویسم انگار هر بار که گوش میدادم چیزی متوجه نمیشدم باز روز بعد از اول همین الان هم نمیدونستم چه چیزی رو عنوان کنم  انگار چیزهای زیادی یادرفته بودم در هین حال ظاهرا هیچی نمیدونستم علت این حالت  رو نمیدونم آیا تمرکز نداشتم آیا مطالب و آگاهی های فایل برای اولین بار بود شنیدم و دوست داشتم تکرار بشن تا درکش کنم هر چی که بود به لطف خدا همین الان به نوشتن هدایت شدم 

      موضوع بسیاررر مهم و قابل توجه این فایل برای من این بود که : 

      ذهن ناخودآگاه بر اساس ذوق و شوق کار نمیکند و بر حسب تکرار عمل میکند 

      استاد دقیقا جواب سوال من که چرا بعد از این همه مدت با اینگه هر روز  در سایت چرخ میزنم اما به هدف جسمی نرسیدم با توجه به اینکه نتایج بسیاری دیده بودم اما در ناخودآگاه ذهنم به هدفم‌نرسیده بودم 

      و اینکه ذهن ناخودآگاه همان خداست و ذهن خودآگاه شیطان 

      و اینکه ذهن ناخودآگاه  زمان نداره و فقط تکرار و مرور کردن رو بلده که بر اثر این تکر و استمرار هست که  تبدیل به باور و سپس  موجود باش میشه و اتفاقات در زندگی ما چه خوب و چه بد رخ میدن .

      اسناد واقعا همین طوره باید فکر کنم تلاش کنم زحمت بکشم که به موضوع مثبتی فکر کنم مدام در جلسه با منفی باف هستم قبلا مدام باهاش میجنگیدم الان به طور مکرر جلسه . با این جلسات خیلی بهتر شدم اما متاسفانه مدام یا افکار منفی و یا افکار بی اهمیت و بی اساس که واقعا  حیف که  این قدرت ذهن در این مسیر افکار منفی هدر بره . متاسفانه جهان پیرامون ما اگه آگاه نباشیم سر شار از منفی ها و تیرگی ها و مشکلات هست از دست  اه و ناله  اطرافیان  فقط و فقط باید به خدا پناه برد که به لطف خدا از زمانی که به این سایت هدایت شدم با انجام تمرینات خیای کمتر شده و خدای مهربان طوری شرایط رو فراهم میکنه که بسیار  کمتر بشنوم و در معرض قرار بگیرم 

      در چند روز گذشته با انجام این تمرین الهی قبل از  خواب خیلی بهتر میتونم‌تصویر لاغری خودم رو تجسم کنم انجام تین کار برای من خیلی سخت بود اما با گذاشتن تصویر انتخابی در صفحه گوشی و تمرین قبل از خواب خیلی بهتر شدم شب اول و دوم اصلا نتونستم  باید فکر زیادی میکردم تصویر اصلا در ذهنم نفش نمی بست خیای عجیبه تصاویر افکار منفی در عرض کمتر از ثانیه نقش میبندن اما تصویر لاغری و متناسب شدنم رو نتونستم با تکرار این کار در این چند شب تازه یادم اومده من در اوایل عروسی ام ۶۵ کیلو بودم و اندام عالی و متناسبی داشتم و بدون اینکه البوم عروسی پیشم باشه تمام تصاویر و عکس های عروسب تو ذهنم نفش بست با این اتفاق عالی به خودم ببین پس میتونی و در اونجا قدرت ذهنم رو سنایش کردم و واقعا در وصف ذهن ناخودآگاه که همان‌خداست موندم !!!

      در طول روز چند بار تصویر ذهنی در ذهنم مرور میشه و ناخودآگاه لبخندی میزنم گه همسرم تعجب میکنه و میگه چقدر خوشحالم که بی دلیل لبخند میزنی آفرین .نمیدونه در ذهنم من چی مرور شده و این لبخند ناشی از چیه البته میدونه در سایت  هستم و از این موضوع لسیار خرسند هست چون نتایجش اول نصیب  همسرم شده بعد خودم 

      من نمیدونم چطور از استاد عزیزم تشکر کنم فقط میتونم باز هم بگم شما دستان خداوند و فرستاده خداوند برای آرامش و نشان دادن راه درست زندگی ام‌ هستید .

       مطالب شگفت انگیز 

      قدرت  بی نهایت مغز که به نقاش ماهر تشبیه شده 

      ذهن اصل رو از بدل تشخیص نمیده 

      ذهن زمان نداده و با تکرار به موجود باش تبدیل میشه 

      ذهن‌ناخودآگاه بر اساس ذوق و شوق کار نمیکند 

      ذهن ناخودآگاه بر اساس تگرار و استنرار کار میکند

      ذهن ناخودآگاه همان خداست پس رفتارت را خداگونه کن مثبت فکر کن مثبت مثبت مثبت

      ذهن خودآگاه منفی ست و همان شیطان است تماما اتفاقات و تصورات ناخوشایند و ترس و نگرانی و نا امیدی را به من هدیه می دهد.

      مغز نقاش بسیار ماهری است که تصاویر ذهنی را با خلاقیت کامل نقاشی میکند و به جهان و کائنات تحویل می دهد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 17190 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 910 کلمه

      به نام خدای مهربون 

      وقت بخیر عزیزان 

      مهمترین دلیل لاغر نشدن افراد در استفاده از آموزش های لاغری با ذهن ایجاد نشدن یا انتقال پیدا نکردن تصویر لاغری ایجاد شده در ذهن خوداگاه به ذهن ناخوداگاه می باشد .روزهای اول دورت خیلی خوب تغییر می کنی احساس لاغری داشتی ولی بعد از مدتی این احساس از بین می ره .ذهن ناخوداگاه بر مبنای ذوق و شوق و هیجان کار نمی کند و فقط تکرار می کند .زمانی که شما تصویر لاغری ذهنی خود را به ناخوداگاه منتقل کنید روند متناسب شدن روی دور تکرار افتادن و به شکل عالی ادامه پیدا می کند .چون ناخوداگاه تحت تاثیر عوامل بیرونی و کاهش یا افزایش انگیزه و اشتیاق قرار نمی گیرد .وقتی باور کنیم و برامون باور پذیر بشه که می تونیم به لاغری برسیم فرایند تغییر جسم شروع می شود .دو سه سال در مورد چاقی شنیدین ترسیدین و ازدواج کنی و بچه دار شی … چند سال این افکار در ذهنش چرخیده مرور شدن و بعد از چند سال شروع می کنن به چاق شدن .سختی کار اینه که نمی تونیم باورکنیم که می تونیم لاغر بشیم چون همیشه گفتن چاقی دست خودمون نیست برای همه هست مگه الکیلاغر شدن باید خوردنت و کم کنی اراده داشته باشی و سوخت و سازت و ببری بالا شنیدن این حرفا و اینکه امیدی هم به لاغر شدن نداشتی و در نتیجه لاغر شدن در ما به تاخیر افتاده .ذهن ناخوداگاه اصل و از بدل تشخیص نمی ده .وقتی چیزیه باور کنی در همون لحظه باور می کنه چیزی که باور می کنه مربوط به الان می دونه وقتی احساس لاغری در آینده و از الان می نویسیم در زمان فعلی عملا باز خوردی نباشن به اندازه ای که منطق و از این ماجرا حذف کنی خیلی راحت می تونی اینو باور کنی .حالا می خوایم تصویر ذهنی و با شرح ذهنی اپلود کنیم و بفرستیم به ذهن ناخوداگاهمون .فقط باید تکرار کنی .

      ذهن خوداگاه یا همون منطق دایما دارن در مورد وقایع با ما صحبت می کنه .تو نمی تونی لاغر بشی و فلانی تو رو دوست نداره شیطانه و همیشه شما رو می ترسونه .اطلاعات و از پیرامون بدست میارت و دیدن شنیدن گفتگو گردن … مثلا در مورد بیماری مطلب می خونی و شیطان یا ذهن خوداگاه شروع می کنه به صحبت کردن می میری و می گیری … چون اطلاعات چاقی هم وارد ذهنمون شدت شیطان همش ما رو می ترسونن .نون برنج … اینو خوردی چاق می شی پس چاق تر می شی .‌ذهن ناخوداگاه به این شکل عمل نمی کنه چون ذهن ناخوداگاه تعیین کننده سرنوشت ماست .

      خدا به شیطان گفت تو مهلت داری ولی تو بر بندگان من تسلطی نداری .ااون حرفا قدرتی ندارن که به واقعیت تبدیل نمی شن مگر حرف‌هایی که وارد ناخوداگاه می شود .فردی که از یه موضوعی ترس داره افکار در ذهن تکرار می شه و ذهن به عنوان فکر پر تکرار می پذیره و می گه انسان دوس دارن و می خواد تجربش کنن .هر چیزی زیاد در ذهن مرور شن وارد ذهن ناخوداگاه می شن که به واقعیت تبدیل می شه .این ناخوداگاه بخش وجود الهی درون ماست .کارش خلق کردنه .مزیتش اینه که به شدت ذهن خوداگاه واکنش نشون نمی ده .ذهن ناخوداگاه عجول نیست . خیلی صبر می کنه چونکه ذهن ناخوداگاه خوب و بد نمی کنه صلاح و در نظر نمی گیره .فقط افکار پرتکرار و به انتظار و واقعیت تبدیل می کنه .خدا میگه باش و در همون لحظه موجود می شن و قطعا رخ می ده .

      باید لاغر شدن و وارد ناخوداگاه کنیم که به موجود باش بشه و لاغر بشیم .دروازه افکار مثبت به ناخوداگاه بسته است باید تلاش کنیم .و در حالت عادی توجه به افکارکنیم همش افکار نامناسب و بی خودیه ولی برای افکار خوب باید حواست باشه و تلاش کنی که به چیز خوب فکر کنی .

      اون تصویری که انتخاب کردیم شب قبل از خواب بهترین زمان برای وارد کردن اطلاعات به ناخوداگاهه حالا من چند تا یا یه خواسته دیگم هم دارم که به ناخوداگاه می دم هر شب .قبل از خواب اون افکار به عنوان چکیدن افکار روز وارد ناخوداگاه می شه .ناخوداگاه در روز اجرا می کنن .چیزی دریافت نمی کنه .زمان خواب زمان تجربه کردن نیست .اطلاعات جدید رو از شما دریافت می کنه .اگر به مشکلات فکر کنیم و تداوم پیدا کنه و پردازش می شه و اون اتفاقات به موجود باش تبدیل می شه چون تکرار می شه .افکار منفی و مثبت بی نهایته .

      تصویر و ببینیم قبل خواب و پرسش و پاسخ ها و مرور کنیم که به ناخوداگاه منتقل بشه .چرا فکر می کنم می تونم متناسب بشم ؟

      برای اینکه این روش همیشگیه . و من از اول باور کردم که این همون چیزیه که دنبالش می گردم در حین زندگی عادی مجبور نیستم غذای جدا درست کنم برای خودم یا ورزش خاصی انجام بدم هر وقت تونستم ورزش هم می کنم برای سلامتی نه به قصد لاغر شدن .سختی درش نیست .

      چه حسی دارن الان که در این شرایط هستم ؟

      حس فوق العاده ای دارن می تونم لباسای دلخواهم و بپوشم و با اعتماد به نفس همه جا برم 

      چه بازخورد از اطرافیان گرفتم ؟همسایه مامانم و ارایشگرم همیشه به من توجه می کنن و تغییراتم و می گن .

      چه تغییراتی در خودم می بینم ؟

      فکر منفی ندارم راجب به چاقی و قهوه خوردن از سرم افتاده به هفته ای یه بار .کلا خیلی از استعدادهام شکوفا شدن این چند وقته خیلی کارها و تجربه کردم که تا حالا تجربه نکرده بودم بدون ترس 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهربانو باقری
      1403/06/29 21:03
      مدت عضویت: 1539 روز
      امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,406 کلمه

      به نام خدا عرض سلام……..

      جلسه دوم دوره ورود به ناخوداگاه ….

      این جلسه :   درک بیشتر تصویر انتخابی …..

                     ««««««««««»»»»»»»»»»

                   «« مصاحبه  فرضی »»

      استاد گرامی جناب عطار روشن سلام ، وقت بخیر ,  ممنون که یکبار دیگه منو به حضور پذیرفتید تا بتونم موضوع تصویر انتخابی برای تجسم شبانه ارو پی گیری کنم ..بفر مایید  این جلسه قراره راجع به چی صحبت کنید سوالاتی که فی البداهه به ذهنم می رسه از شما بپرسم …..

      –   سلام خیلی خوشامدید … شیوه پرسش و پاسخ چیز خوبیه  می تونه به روشن تر شدن نکته های آموزشی  کمک کنه…این جلسه می خوام پیرامون  درک بیشتر از تجسم تصویر متناسب انتخابی به هنگام خواب شبانه صحبت کنم ….

      –  خیلی عالیه  بفرمایید  ما سراپا گوشیم….

      –   اول اینکه این کار به نظرتون خیلی ساده باشه … اصلاً چیز پیچیده‌ای نیست… شاید قبلاً اطلاعاتی که درباره نحوه تجسم به دست آوردید این کارو پیچیده به شما نشان داده باشه   ولی از نظر من اصلاً اینطور نیست.. به توضیحی که میدم دقت کنید  …  

      تجسمی که قراره ما استفاده کنیم بسیار ساده است  .   همه ما به طور ناخودآگاه داریم از این نوع تجسم هر روز و هر شب استفاده می‌کنیم ولی بهش آگاه نیستیم   مگر غیر از اینه که شما هر روز در طی ساعاتی که بیدارید همیشه در حال فکر کردن هستید  مثلاً داری کار خونه انجام میدی ولی داری به یه چیز دیگه فکر می‌کنی .. داری رانندگی می‌کنی ولی به یه چیز دیگه فکر می‌کنی  حتی ممکنه اون چیزی که داری بهش فکر می‌کنی انجام یه کاری باشه   مثلاً خود من دارم رانندگی می‌کنم ولی دارم به این فکر می‌کنم که اون فایل آموزشی رو چطور روی سایت بارگذاری کنم یا مطالب آموزشی جدید رو به چه شکل آماده کنم همه اینا یک نوع تجسم کردنه  .   در حقیقت ما همیشه در ساعات بیداری دائم داریم یک چیزایی رو تجسم می‌کنیم و بهشون فکر می‌کنیم و همیشه فکر کردن به هر چیزی با تجسم کردن  اون چیز همراهه… اینا از هم جدا نیستند 

      در حقیقت هر نوع فکری نوعی تجسم به دنبال خودش داره وقتی داری به این فکر می‌کنی که چطور بدهیمو بپردازم ؟  چطور دنبال خونه بگردم  تا پیداش کنم ؟   چطور این مشکلو برطرف کنم؟   شما داری تجسم می کنی .   این تجسم داره در بیداری اتفاق می‌افته یعنی در عین حالی که بیدار هستی داری تجسم می‌کنی اما این تجسم تاثیری بر ناخودآگاه نداره …

      –  استاد چرا فکر و تجسم در بیداری بر ناخودآگاه تاثیر نمی‌گذاره  ؟

      چون وقتی ما بیداریم اعضای حسی ما مثل چشم گوش بینی و دیگر حواس فعالند و مغز در حال استفاده از این اندام‌هاست بنابراین ذهن ناخودآگاه در این لحظات کار نمی‌کنه و چیزی دریافت نمی‌کنه   و فقط زندگی شما رو طبق اطلاعات وارد شده قبلی براتون پیش می‌بره   .

      –  استاد اوکی  .   اگر چند مثال بزنید  بهتر متوجه این  آگاهی میشیم …

      –   بله چند مثال می‌زنم .   مثلاً وقتی شما داری رانندگی می‌کنی ولی حواست جای دیگه است این ناخودآگاهته که داره رانندگی می‌کنه (گاز میده ترمز می‌کنه کلاچ عوض می‌کنه ) شما به رانندگیت فکر نمی‌کنی چون  شما داری به یه چیز دیگه فکر می‌کنی  .   هرجا شما بدون فکر کردن کاری رو انجام میدی این کارو داره ناخودآگاهت انجام میده سیستم ناخودآگاه شب‌ها فعاله برای اطلاعات  گرفتن و روز  و روزهای بعد اونا رو به اجرا می‌ذاره….

      –   استاد بفرمایید چه موقع اطلاعاتی که بهش فکر می‌کنیم وارد ناخودآگاه می‌شه؟

      –   سوال خوبیه .   اطلاعاتی وارد ذهن ناخودآگاه می‌شه که دقایق پایان بیداری ،   بهشون فکر می‌کنیم و احساسمون رو خرجش می‌کنیم.. اون ۱۰ دقیقه قبل از خواب  شب خیلی مهمه  که به چه چیزی فکر می‌کنیم و چه احساسی داریم و وقتی بعد از این ۱۰ دقیقه به خواب فرو میریم این افکار و احساسات اولین اطلاعاتی است که وارد ذهن ناخودآگاه می‌شه و برای اجرا در روز بعد در دستور کارش قرار می گیره…

      ما باید از این فرصت استفاده کنیم در جهت متناسب شدن…

      –   استاد تازه دارم متوجه میشم که چرا زمان‌هایی که به  دنبال خونه می‌گشتم گاهی تا چند هفته خونه مناسب گیرم نمی اومد چون هر روز   درگیر یک سری مسائل می‌شدم مثلاً یا با قیمت خونه اوکی نبودم یا با جا و‌مکان  ،،،  غروب  که  خسته و نا امید و نگران میومدم خونه  همسرم جلومو می‌گرفت و یک سری صحبت هم با ایشون در باره تعداد زیادی خونه که دیده بودم ولی هیچ کدوم مناسب نبود صحبت می‌کردم.. و کلاً فکرم درگیر و احساس خوبی نداشتم وقتی به رختخواب می‌رفتم که بخوابم تا لحظه‌ای که خوابم نرفته بود به همین چیزا فکر می‌کردم فکرهای منفی دیگه‌ای هم اضافه می‌شد اینکه اگه فردا هم خونه پیدا نکنم چی  چه کار کنم به کجا برم چقدر دیگه پول باید جور کنم چطوری از کجا به کی رو بزنم وای خدای من و بعدش با کلی اطلاعات  و احساسات منفی و نگران کننده به خواب می‌رفتم و فردا صبح  تا غروب که به دنبال خونه می‌گشتم باز هم برنامه روز قبل تکرار می‌شد و من روزها خسته و عصبی و ناراحت دنبال خونه خالی مناسب می‌گشتم ولی پیدا نمی‌کردم.استاد حالا دارم کم کم می‌فهمم که علتش چی بوده… 

      –  بله  دقیقاً همینطوره وقتی که شما غرق در افکار و احساسات مثبت یا منفی هستی و  خوابت می‌بره دروازه ناخودآگاهت تازه این موقع است که باز می‌شه و اولین اطلاعاتی که واردش می‌شه آخرین افکار و احساساتی است که باهاشون درگیر بودی و خوابت برده .   این راز پیدا نکردن خونه واسه اونایی است که روزها دنبالش می‌گردن و به در بسته می‌خورن….

      –  استاد در مورد افکار احساسات مثبت قبل از خواب چی  ممنون‌میشم در اینباره هم یک توضیحی بفرمایید ..

      –   بله  وقت‌هایی شده که شما در انجام یک کار به بن‌بست خوردی اما توانایی اینو داشتی افکار و کلامت رو کنترل کنی مدیریت کنی و با احساس خوب بدون فکر کردن به اون مسئله با آرامش خوابیدی  و دیدی که فردا یا روزهای بعد خیلی راحت اون مسئله براتون حل شده رفته پی کارش …. پس یادتون باشه در تمام طول روز شما هر وقت داری به چیزی فکر می‌کنی داری یک جور تجسم انجام میدی.. حتی وقتی فکر می‌کنی فلان مسئله رو چطور حل کنم شما نحوه حل شدنش رو در ذهنت داری تجسم می‌کنی … همیشه به یاد داشته باشید که فکر کردن یک جور تجسم کردنه..

      –  اوه   استاد خیلی حرف جالبی زدید من رو یاد چیزی انداختید چند سال پیش  داشتم روی نمونه‌ای از الگوهای لباس زنانه کار می‌کردم.. و هیچکس رو پیدا نمی‌کردم که راهنماییم کنه و الگوی  درست رو بهم نشون بده و بگه چطور کشدوزی تمیز انجام بده‌ اصرار داشتم که خودم کارو تموم کنم و به الگوی صحیح دست پیدا کنم کارم این بود هر شب موقع خواب  ایرادات اون نمونه ای که دوخته بودم و متاسفانه  زحماتم هم  به هدر رفته بود  جلو نظرم می اومد  و بهش فکر می‌کردم و در حالت تصویری به الگوی جدید توجه  می‌کردم الگوی جدید رو با تمام جزئیاتش و اینکه چطور اون رو زیر چرخ بزارم و بدوزم در ذهن و خیالم  تصور می‌کردم… فردا اولین دقایق بعد از بیداری بلافاصله  الگوی جدیدی که در ذهنم طراحی کرده بودم  در ذهنم  نقش می بست  و خودمو‌ آماده  میکردم  برای اجرای اون الگوی جدید که  شب قبل خواب ذهنی طراحی کرده بودم … اینقدر هر شب به این کار ادامه دادم تا بالاخره راه حل درست و صحیح از طرف کائنات جلو روم قرار داده شد و من خوشحال از این پیروزی و موفقیت…. استاد همین حالا از یادآوری اون خاطره کامم شیرین شد و احساس خوبی پیدا کردم  و به درست بودن افکار شما بیشتر ایمان آوردم…

      –   خاطره جالبی رو بیان کردید… خوب حالا ما می‌خوایم از این کار ساده شبانه برای تحقق تناسب انداممون استفاده کنیم…. حقیقت انکارناپذیر اینه که امکان نداره یک شب بدون تجسم کردن چیزی یا کاری به خواب برید… امکان نداره … چون شما تا لحظه‌ای که بیداری داری فکر می‌کنی….. از حالا به بعد می‌خوایم عادت کنیم هر شب چند دقیقه آخر قبل از خواب به متناسب شدن و به تصویر انتخابیمون فکر کنیم و خیلی ساده با تجسم کردن خودمون در اندام متناسبی که انتخاب کردیم به خواب بریم….

      اینو بدونید که فکر کردن توقف نداره…. تا حالا عادت داشتیم شبا قبل از خواب به چیزهای مختلفی فکر کنیم . عادت داشتیم به اتفاقات اون روز یا به کارایی که قرار بوده فردا انجام بدیم فکر می‌کردیم  اما حالا می‌خوایم عادت جدیدی رو به وجود بیاریم می‌خوایم این افکار روتین و تکراری قبل از خواب رو کنار بزاریم و فقط به متناسب شدن فکر کنیم حداقلش ۵ دقیقه است  که اصلاً زمان زیادی نیست اما برای ماهایی که قبل از این حتی چند ثانیه نمی‌تونستیم به لاغری و تناسب فکر کنیم این ۵ دقیقه خیلی ارزشمنده… اما بپذیرید که این کار بسیار ساده است… همین که در ذهنتون بپذیرید که این چیز ساده‌ایه و یک کار روزمره و عادیه خود به خود براتون آسون می‌شه…. نباید فکر کنید که این کارو چند وقت انجام بدم ببینم نتیجه‌اش چی میشه؟   فکر کردن به اندام متناسب باید به شکل یک کار عادی و روتین هر شب تبدیل بشه چند دقیقه قبل از خواب …. بعنی تبدیل به یک عادت  ،قبل از خوابتون بشه…. اینو نمیشه عنوان تمرین روش گذاشت چون عادت با تمرین فرق می‌کنه  اینو باید درک کنید….

      –  استاد  بفرمایید  پس فرق تمرین با عادت چیه؟

      –  توضیح میدم خدمتتون…قبلاً هر وقت می‌خواستیم لاغر بشیم وارد یک پروسه تمرینی می‌شدیم رژیم گرفتن و ورزش کردن تمرینی بود برای لاغر شدن حتی دوره لاغری با ذهن براتون یک تمرینه به همین منظور…. از نظر افراد چاق وارد شدن به یک عمل یا رفتار یا برنامه برای لاغر شدن انجام تمرینی است که قراره یه مدت انجامش بدن که شاید لاغر بشن ..  اما پایه‌ریزی عادتی که من از شما می‌خوام  و  عنوانش تجسم شبانه اس  اصلاً تمرین نیست این شروع یک عادته که تاثیر زیادی در لاغر شدنتون داره….

      –   استاد لطفاً بفرمایید پیامد  فکر کردن به تناسب اندام قبل از خواب  چی می تونه باشه ؟

      –  وقتی شما قبل از خواب به تناسب اندام فکر می‌کنی دستور و علاقتتو به ذهن ناخودآگاه منتقل می‌کنی چرا که آخرین چیزی که بهش فکر و تجسم کردی دقیقاً اولین اطلاعاتیه که به منظور عملیاتی شدن وارد ناخودآگاه می‌شه و اگر این عادت لاغر کننده به شکل مدام و مستمر هر شب انجام بشه در روزهای بعد خیلی زود به شکل واضحی تغییرات احساسی و رفتاری خودتونو در جهت متناسب شدن متوجه میشید  که فقط باید ادامش بدید تا نتیجه شگفت انگیزش رو به زودی ملاحظه کنید….

      –  استاد یعنی از همون شبای اول که می‌خوایم تجسم شبانه رو انجام بدیم به همین خوبی و راحتی پیش میره؟  

       

      –  نه  شبای اول که می‌خوای قبل خواب به تناسب اندامت فکر کنی ممکنه ذهنت نتونه روی موضوع تمرکز کنه و بپره به چیزایی که قبلاً شب‌ها عادت داشتی بهشون فکر کنی و این اشکالی نداره همین که بتونی لابلای ۵۰ تا فکر متفاوت و متفرقه به اندازه فقط 5تا یا 10 تا فکر به  اندام متناسبت فکر کنی   میشه گفت خیلی عالیه چون شما در واقع ضربه اول رو برای تغییر اول قبل از خواب در ذهنت  ایجاد کردی   و این اتفاق بسیار ارزشمندیه… وقتی این بشه عادت هر شبت متوجه میشی هرچه می‌گذره تعداد افکاری که به لاغری فکر می‌کنی بیشتر و بیشتر می‌شه در صورتی که قبلاً نمی‌تونستی حتی چند ثانیه به لاغری فکر کنی و ذهنت می‌رفت روی یه موضوع دیگه  .  ولی با این عادت می‌تونی چند دقیقه به این موضوع فکر کنی و این خیلی عالیه…

      –   استاد از توضیحات بسیار مفید و سودمند شما سپاسگزارم سوالی که الان به ذهنم رسید اینه که تاثیرات اولیه تجسم شبانه چی هست؟

      –  بله تاثیرات اولیه تجسم شبانه اینه که وقتی صبح از خواب پا میشید خود به خود احساس می‌کنید که حالتون خیلی بهتره و خود به خود سریع اول صبحی افکار تناسب اندام به ذهنتون میاد  آخرین افکاری که مرور کردید مربوط به تناسب اندام بوده و این بسیار لذت بخشه که ما هر شب با فکر لاغری به خواب بریم و صبح با این فکر بیدار بشیم….

      –  استاد آیا برای کمک به دانشجویانتون در این زمینه پیشنهادی دارید؟ 

      –  بله فکرشو کردم برای اینکه نحوه تجسم کردن یا فکر کردن قبل از خواب رو به شکل یک الگوی یکسان پیش ببریم یک فایل صوتی براتون آماده کردم با عنوان تجسم لاغری که اینو می‌تونید شب قبل از خواب گوش بدید یا می‌تونید در طی روز گوش بدید این یک الگوست برای شما و من نمی‌خوام که به این شکل باشه که همه شما هر شب این فایلو گوش کنید….چرا ؟   چون اگر عادت کنید به فکر کردن به همراه گوش دادن به این فایل که  معمولاً با یک ابزاری این کار انجام می‌شه مثل هدفون یا هندزفری.. این عادت باعث میشه که وابسته بشید به این ابزار برای فکر کردن و ممکنه شبهایی پیش بیاد که به دلیلی  به این ابزار دسترسی نداشته باشید یا ابزار باشه ولی شرایط استفاده از اون نباشه مثل اینکه مهمان داشته باشید یا جای خاصی باشید ..   استفاده از ابزار در ادامه روند تجسم شبانه اختلال ایجاد می‌کنه… بنابراین ،، این فایل جهت نمونه در اختیارتون قرار داده می‌شه که چند بار اونو گوش کنید و متوجه بشید والگو بگیرید که شب ،  قبل خواب به چی باید فکر کنید؟  و این کار تجسم رو براتون راحت می‌کنه اینکه موقع تجسم تصویر لاغری چه چیزی بگم رو براتون راحت می‌کنه….

      چند مثال در این زمینه براتون میگم …

      مثلاً من دارم با اندام متناسبم در خیابان قدم می‌زنم شما می‌تونی هر بار که این صحنه رو تجسم می‌کنی به خیابان‌ها با اسامی مختلف بری و بهتره این صحنه در محیط اطرافتون باشه در کوچه خیابان‌های اطراف که وقتی روز بعد به محیط اطراف بری صحنه تجسم به یادت بیاد احساس خوبی پیدا کنی ..مثلا بگید من در خیابان شریعتی یا هر اسم دیگه ای دارم قدم می زنم …

      ممکنه بخوای صحنه تجسم اندامت داخل خونه خودت باشه  مثلا جلوی آینه قدی پذیراییتون    (کنار مثلاً جاکفشی یا هر جای دیگه)    این خیلی خوبه که در محیط زندگیت تجسم رو  انجام بدی  در هنگام بیداری وقتی که جلوی آینه رفتی  یا آینه رو دیدی به یاد اندام متناسبت بیفتی و احساس خوبی پیدا کنی …

      بنابراین هر شب از فایل صوتی تجسم لاغری من استفاده نکنید  هر کس باید به روش و فکر خودش تجسم شبانه رو انجام بده….                               ««    پایان مصاحبه    »»

                    «««««««««««««»»»»»»»»»»»

      استاد از فرمایشات شما بسیار استفاده کردیم امیدواریم که بتونیم طبق آنچه که شما فرمودین تجسم شبانه خوبی داشته باشیم شما رو به خدا می‌سپارم….

      —   خیلی متشکرم تجسم شبانه اصلاً کار سختی نیست مطمئنم که همه شما از عهده‌اش برمی‌آید و به زودی خبرهای عالی شما رو دریافت خواهم کرد….

      —   انشا الله

                        «««««««««««»»»»»»»»»»»

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سحر
        1403/06/30 15:34
        مدت عضویت: 405 روز
        امتیاز کاربر: 13510 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 138 کلمه

        سلام شهربانو جان بینهایت ازت تشکر میکنم این مصاحبه خیلی کاملتر و فوق العاده جذاب و تاثیرگذار بود و واقعاً لذت بردم و شما دوست با استعدادم خیلی ماهرانه فایلهای شنیداری استاد عزیز را به مصاحبهٔ نوشتاری تبدیل میکنید و این خیلی کمک می‌کند به دوستانی که از طریق خواندن بهتر مطالب آموزشی را یاد میگیرند من یادمه در دورهٔ 12گام یکی از دوستان هم مسیر به اسم خانم گلستان متن صحبت های استاد را به نوشتاری تبدیل می‌کردند برای ناشنوایان اما این روش مصاحبهٔ نوشتاری شما از نظر من برای همهٔ دوستان قابل استفاده است و اینو هم میدونم که برای نوشتن این مصاحبه های فرضی خیلی زحمت میکشی و من به سهم خودم عاشقانه ازت سپاسگزاری میکنم و به داشتن دوست ارزشمند و با استعدادی چون شما افتخار میکنم بهترینهای خدا نصیب دل پاک و مهربانت💖

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار شهربانو باقری
          1403/06/31 17:30
          مدت عضویت: 1539 روز
          امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 135 کلمه

          عزیزم خانم سحر سلام..

          ممنون که لطف کردی زحمت کشیدی و نظرتو درباره دیدگاه من تحت عنوان مصاحبه فرستادی.. خیلی بهم انرژی دادی خیلی خوشحال شدم دست شما درد نکنه عزیزم….

          من با عشق به آموزش‌های استاد عزیزم و با عشق به دوستان خوبم همچون شما و همچنین عشق به خودم که در این مسیر لیاقت بودن در کنار شما و استاد عزیزم رو پیدا کردم  مطالب آموزشی رو به  این روش  به سایت تناسب فکری ارسال می‌کنم  و  رد پایی از خودم برای آیندگان به جا می‌گذارم.. و چون این کارو با عشق انجام میدم سختی آنچنانی احساس نمی‌کنم…با این کار انتظار لاغری رو از خودم در بودن در این مسیر بیشتر و بیشتر می‌کنم…

          یک بار دیگه از شما دوست خوبم به خاطر اظهار لطف و محبتتون خیلی سپاسگزارم  از استاد عزیزم بابت لایکشون خیلی ممنونم…

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رها یاری
      1403/06/28 10:57
      مدت عضویت: 128 روز
      امتیاز کاربر: 1530 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 157 کلمه

      سلام و درود خدمت استاد عطار

      در این قسمت یاد گرفتم برای اینکه بتوانیم اطلاعات درست از ذهن خوداگاه به ناخوداگاه انتقال بدهیم

      اول باید کارکرد هر کدامشان بدونیم

      تا بتوانیم از قابلیتهای این دو بخش درست استفاده بکنیم

      و به نتایج شگفت انگیز برسیم

      ذهن خوداگاه بخش منطق ماست و اطلاعات را از طریق حواس دریافت می کنه 

      و افکار و اطلاعاتی که پرتکرار باشه و باور پذیر باشه 

      به ذهن ناخوداگاه منتقل میشه

      و ذهن ناخوداگاه قسمت خلق و موجود باش

      فرمان صادر می کنه و اون اطلاعات موجود می شوند و اتفاق می افته

      پس

      چون ذهن ناخوداگاه اصل و از بدل تشخیص نمیده 

      و زمان و مکان نمیشناسه در لحظه حال بازخورد میدیم و 

      تصویر متناسبی که انتخاب کردیم برای اینکه برای ناخوداگاه  باور پذیر بشه

      بهترین لحظه

      شب چند دقیقه قبل خواب 

      تصویر و پاسخها و احساسی که از داشتن چنین تصویر تناسب را در ذهنمان مرور می کنیم 

      و اینقدر این تمرین را تکرار می کنیم

      تا ذهن ناخوداگاه باور کنه و خلق کنه  به موجود باش  

      تبدیل بشه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رها یاری
      1403/06/28 10:46
      مدت عضویت: 128 روز
      امتیاز کاربر: 1530 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 78 کلمه

      سلام درود خدمت استاد عطار 

      بعد از چند روز  برای مرور به سایت اومدم و این جلسه را دوباره گوش دادم

      و هر بار هم می شنوم بازم لذت بخشه شنیدن این آگاهی ها 

      و نمی دونم بابت این آمورهها چگونه سپاسگزارتون باشم

      و خدا را شکر کردم که شما چاق بودید و این رنج شما را به گنج درونتون رسونده

      و حالا به انسانهایی که این رنج می برند کمک می کنید که به گنج درونشون دست پیدا کنند

      براتون بهترینها را آرزومندم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهربانو باقری
      1403/06/26 19:55
      مدت عضویت: 1539 روز
      امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 466 کلمه

        به نام خدا   و    عرض   سلام                   

                              جلسه دوم   

                    از دوره ورود به ذهن ناخوداگاه‌

           مصاحبه فرضی با استاد رضا عطار روشن درباره بارگزاری تصویر ذهنی  متناسب …..

                        «««««»»»»»»»»

      استاد سلام وقت بخیر … ممنون که وقت گذاشتید  جهت پاسخ به چند سوال درباره تصویر ذهنی …

      استاد :   خواهش می کنم .ممنون که در جهت نشر آگاهی های تناسب فکری با من همکاری دارید .خوشحال میشم که به سوالاتی که مطرح می کنید پاسخ بدم … 

      استاد ممنون بفرمایید   مهمترین دلیل لاغر نشدن افراد در استفاده از آموزش‌های لاغری با ذهن چیست ؟؟

      ببینید  ایجاد نشدن یا انتقال پیدا نکردن تصویر لاغری ایجاد شده در ذهن خودآگاه به ذهن ناخودآگاه از مهمترین دلایل می تونه باشه ….

      بارها در نوشته های دوستان به این موضوع اشاره شده  که روزهای اول یا هفته های اول خیلی خوب تغییر کردم یا احساس لاغری داشتم ولی بعد از مدتی این احساس از بین رفت یا به اون شکل روند تغییرات من ادامه پیدا نکرد.  حالا چرا این اتفاق میفته ؟ 

      چون  در هفته های اول به دلیل ایجاد شدن تصویر لاغری در ذهن خودآگاه، ذوق و شوق و انگیزه فرد افزایش پیدا می کنه و انتظار لاغری در وجود او شکل می گیره و به همین دلیل روند تغییرات خیلی زود شروع می شه اما از  اونجا که نمی تونه تصویر ذهنی لاغری رو از ذهن خودآگاه به ناخودآگاه انتقال بده  با عادی شدن آموزش های لاغری با ذهن برای ذهن خودآگاه یواش یواش ذوق و شوق و انگیزه ادامه دادن کم  میشه  و طبیعیه که روند تغییرات هم متوقف یا کند می شه ….

      استاد  چرا   ؟  دلیل این توقف چیه ؟

      چون  ذهن ناخودآگاه بر مبنای ذوق و شوق و هیجان کار نمی کنه و فقط تکرار میکنه….  زمانی که شما تصویر لاغری ذهنی خودتون را به ناخودآگاه منتقل کنید روند متناسب شدن روی دور تکرار افتاده و به شکل عالی ادامه پیدا می کنه   ناخودآگاه تحت تاثیر عوامل بیرونی و کاهش یا افزایش انگیزه و اشتیاق قرار نمی گیره …

      استاد بفرمایید  چرا  برای بارگزای تصویر تناسب اندام ایده آل  نمی تونیم از روش های فیزیکی مرسوم برای لاغری استفاده کنیم ؟؟

      چون ذهن انسان شرایط و ویژگی های فیزیکی نداره برای همین خیلی مهمه که همزمان با استفاده از آموزشهای لاغری با ذهن نحوه ایجاداین تصویر متناسب ذهنی  یاد بگیرید و همینطور نحوه  انتقال این تصویر به ذهن ناخودآگاه رو بیاموزید در این مورد به سایت مراجعه کنید …

      استاد ممنون از شما … اگر اجازه بفرمایید  باز هم خدمت شما بیام چون این بحث جالب توجهی هست مایلم باز هم از شما وقت مصاحبه بگیرم … 

      استاد  : خواهش می کنم مشکلی نیست …دراین جهت با پشتیبان  هماهنگ کنید …

      ممنونم …چشم …فعلا خدانگهدارتون …

      استاد:   خدانگهدار .

                  &&&&&&&&&&&&&&&&

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سحر
        1403/06/28 08:00
        مدت عضویت: 405 روز
        امتیاز کاربر: 13510 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 75 کلمه

        سلام و عشق به شهربانوی عزیزم خیلی خوشحالم که سلامتی و با حال و احساس خوب بازم برامون مینویسی شما استعداد خوبی در مصاحبه کردن دارید و همین مصاحبهٔ خیالی شما با استاد خودش یک تجسم و رویاپردازی در جهت نتاسب اندام است و خیلی ازت ممنونم که نوشته های زیبا و برداشت‌های مفیدت را با ما به اشتراک می‌گذاری امیدوارم همیشه در نهایت سلامتی باشی و براحتی تناسب اندام ایده آلت را تجربه کنی🌹❤️🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار شهربانو باقری
          1403/06/29 20:58
          مدت عضویت: 1539 روز
          امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 85 کلمه

          عزیزم سلام خیلی متشکرم از نگاه زیبای شما به دیدگاه  بنده ….

          هر ازگاه این فکر مصاحبه کردن به من یک انرژی میده برای نوشتن چون قبلاً بارها در باره فایل‌های آموزشی استاد عزیز این کارو انجام دادم و بازخورد خوبی داشته خیلی خوشحالم که این مصاحبه هم برای شما جالب توجه بوده 

          مصاحبه دیگری در مورد درک بیشتر از تجسم شبانه تهیه کردم که امیدوارم دوست داشته باشید و براتون مفید باشه برای خودم که خیلی خوب بود و احساس خیلی خوبی انجام اون دست داد….

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار رها یاری
        1403/06/28 10:22
        مدت عضویت: 128 روز
        امتیاز کاربر: 1530 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 17 کلمه

        سلام و درود دوست گرامی

        واقعا خواندن متن و دیدگاهتون لذت بخش بود 

        آفرین بر شما 

        براتون بهترینها را آرزومندم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار شهربانو باقری
          1403/06/29 21:19
          مدت عضویت: 1539 روز
          امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 56 کلمه

          سلام ممنونم از رهای عزیز از بازخوردهای مثبت شما انرژی می‌گیرم برای اینکه مصاحبه‌های بهتری رو ارائه بدم خدمت شما…. در درجه اول  برای درک بیشتر از موضوعات آموزشی برای خودم این کارو انجام میدم و سپس دوستان عزیز و همچنین رضایت استاد گرامی….

          مصاحبه دوم رو‌هم ‌بببنید … خیلی بهتر از مصاحبه قبلی شد…

          ارادتمند شما شهربانو

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره فروغی
      1403/06/25 21:00
      مدت عضویت: 1161 روز
      امتیاز کاربر: 36682 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 869 کلمه

      سلام خدای مهربونم 

      خدایا یاریم کن تا نعمت هایی که برایم به ودیعه گذاشتی دست یابم و از انها در جهت رسیدن به اهدافم استفاده کنم 

      سلام استاد عزیز و دوستان خوبم 

      ذهن ناخوداگاه بر اساس ذوق وشوق من کار نمیکنه و فقط تکرار میکنه پس وقتی من تصویر لاغری خودم رو به نا خود اگاه منتقل کنم روند متناسب شدن روی دور تکرار میوفته و به شکل عال ادامه پیدا میکنه چون ناخوداگاه تحت تاثیر عوامل بیرونی یا افزایش انگیزه و اشتیاق قرار نمیگیره 

      نکته مهم اینه که من باور کنم و ایمان داشته باشم که به این اندام میرسم بعد اون فرایند تغییر جسم شروع میشه همونطور که قبلا چاقی برام باور پذیر شده بود که من بعد از بلوغ چاق میشم و بعد از ازدواج چاق میشم و باور کرده بودم بارداری وپشت میزی نشینی و کم تحرکی و خوردن قرص منو چاق میکنه و این روند با شنیدن ودیدن و تکرار در ناخوداگاه من شکل گرفت و بدنم به شکل عالی این کار رو انجام داد

      و باور این که من لاغر بشو نیستم و باید با کلی سختی و محدودیت خودم رو لاغر نگه دارم و همینطور هم بود 

      ذهن زمان نداره وقتی باور کنم در همون لحظه باور میکنه و قبل و بعد نمیشناسه 

      من باید بتونم منطق خودم رو حذف کنم و هر چی این کار رو بتونم بهتر انجام بدم راحت تر میتونم لاغر بشم 

      منطق جسم رو میبینه و میگه برو بابا این همه چربی رو تو با تخیل میخوای چجوری اب کنی ولی من اگه اونو حذف کنم وبهش توجه نکنم و باور کنم که میتونم و این باور رو تکرار کنم و از اونجایی که ذهن نا خوداگاه زمان رو نمیدونه و نمیدونه که من برای الان میگم یا اینده و در لحظه درک میکنه پس به من جواب مثبت میده و منو به سمت متناسب شدن هدایت میکنه و این کار رو برام انجام میده 

      این تصویر سازی برای ذهن ناخوداگاه ساده است ولی نیاز به استمرار داره و این استمرار میتونه ذهن خود اگاه یا شیطان درون رو بی اثر کنه 

      ذهن خود اگاه اطلاعاتشو از دنیای پیرامونم میگیره من خودم رو تو اینه میبینم  یا لباس میپوشم وسایز میکنم 

      ولی ذهن ناخوداگاه رو به راحتی نمیشه روش اثر گذاشت و این ذهن ناخوداگاه هست که سرنوشت مارو تغییر میده ولی وقتی ذهن ناخوداگه که از خداست باور کنه وقبول کنه هیچ چیز نمیتونه جلوی وقوع اون رو بگیره 

      یادمه که خواهرم در مدت زمان زیادی همش استرس از دست دادن دختراش رو داشت و همیشه موقعی که خواب بودن میرفت بالاسرشون و ایت الکرسی میخوند و همش از خدا میخواست که خدا اونا رو ازش نگیره و این استرس که طولانی و مستمر بود باعث شد روزی دختر بزرگش در دریاغرق بشه و همیشه گله داشت از خدا که خدایا چرا من که همش از تو میخواستم اونا رو از من نگیری چرا با من لج کردی و حالا میفهمم که خدا با اون لج نبود بلکه این تکرار باعث شد این ترس به ذهن ناخوداگاهش بره و وقتی به ناخوداگاه نفوذ کرد این اتفاق که همیشه ازش ترس داشت براش افتاد

      پس برای رفتن یک چیز به ناخود اگاه باید به اندازه کافی مرور بشه حالا ما که یاد داریم که منفی ها رو مرور کنیم پس این دفه باید اگاهانه مثبت هارو مرور کنم و تصویر لاغریم رو مرور کنم تا به ناخوداگاه راه پیدا کنه و بعد کولاک کنه چون ذهن ناخوداگاه کارش خلق کردنه و میتونه اندامم رو زندگیم رو سرنوشتم رو خلق کنه و همونی خلق میکنه که من با تکرار وارد ناخود اگاه کردم 

      ذهن ناخود اگاه عجول نیست و صبر داره وافکار پر تکرار رو به واقعیت تبدیل میکنه وقتی افکار تکرار میشن این تکرار در ذهن انتظار ایجاد میکنه و ذهن این انتظار رو به واقعیت تبدیل میکنه 

      و شرایطی برامون ایجاد میکنه که ما به اون هدف برسیم پس باید در بررسی افکارم دقت کنم بیشتر به مثبت ها فکر کنم به هدفهام و ارزوهام فکر کنم و افکار منفی رو تکرار نکنم 

      همیشه قبلا توجهم به چاقی بوده و این افکار پر تکرار به ذهن ناخود اگاه نفوذ کرده و انتظار چاقی ایجاد کرده و این انتظار توسط ذهن ناخوداگاه به واقعیت تبدیل شده و من چاق شدم 

      خب حال این روال رو برای لاغری باید انجام بدم در مورد چاقی افراد زیادی هستن که این افکار رو برای ما یاداوری کنن ولی برای لاغری هیچ کس نیست و من لشکر یک نفره خودم هستم 

      پس باید خودم این سوالات و پاسخ ها رو تکرار کنم تا به ذهن ناخوداگاه من نفوذ کنه و به انتظارو بعد واقعیت زندگی من تبدیل بشه 

      قبل از خواب شب بهترین فرصت برای این است که ذهن ناخود اگاه اطلاعات رو دریافت کنه 

      قبلا همش قبل خواب بیشتر اتفاقات بد روز رو به یاد میاوردم ولی ازوقتی در دوره پیشرفته هستم فایلهای شبانگاهی بسیار عالی هستن و با افکار مثبت و یاد خدا میخوابم و خیلی عالی است روز بعدم و حالا که این سوالات و تصویر لاغریم رو بعد از این فایل انجام میدم حس عالی دارم موقع خواب و ایمانم به لاغر شدن و رسیدن به ارزوهایم چندین برابر شده 

      این کار خیلی به من حس خوبی میده این که من تصویر لاغریمو ببینم و این سوال و جوابهارو مرور میکنم 

      خدایا برای این حال خوبم و استمرار و هدایت و حمایتت از من بینهایت سپاس 

      در پناه خدا باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار شهربانو باقری
        1403/06/26 20:07
        مدت عضویت: 1539 روز
        امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 89 کلمه

        سلام طاهره جان….. آفرین بهت میگم بابت این دیدگاه عالی….

        زمانی که استاد فایل آموزشی این جلسه رو گذاشتن من با مشکل سرگیجه مواجه شدم و مدتی وقتم رو گرفت و دنبال درمان بودم و وقت نکردم که بیام دیدگاه این جلسه رو بنویسم اما خوشبختانه  دو روزه که این مشکل تا حدود زیادی برطرف شده دارم دارو می‌خورم و به ذهنم رسید برای ایجاد انگیزه در جهت شروع دوباره نوشتن دیدگاه  از از روش مصاحبه فرضی استفاده کنم لطفاً این مصاحبه رو ببین و نظرتو برام  بفرست….

        ارادتمند شما شهربانو

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار رها یاری
          1403/06/28 10:13
          مدت عضویت: 128 روز
          امتیاز کاربر: 1530 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 17 کلمه

          سلام و درود دوست گرامی

          عالی بود دیدگاهتون خیلی از خواندن لذت بردم  با آرزوی بهترینها برای شما

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1403/06/24 08:47
      مدت عضویت: 1588 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 998 کلمه

      سلام استاد عزیز و دوستان همراهم

      خاطرات تلخ متناسب شدن 

      وقتی داشتم خاطرات گذشته ام رو مرور میکردم یاد خاطره تلخی از متناسب شدنم افتادم .

      یادم اومد من  یه روزی حالم خوب نبود و رفتم بیمارستان .  قبلش رفتم تریاژ . که یه فرمی هست که باید پربشه .

      وهمون اطلاعات مربوط به میزان فشار و …. هست .

      و تریاژ خلوت بود یهو چشمم به ترازو افتاد در گوشه اتاق بود .

      از مسولش درخواست کردم میتونم خودم رو وزن کنم .

      اونم بااحترام گفتش آره .

      رفتم بالای ترازو وزن کردم دیدم وزنم خوبه . خوشحال بودم .

      تا اومدم پایین . چشم خورد به اون خانم مسول . دیدم سرش رو انداخته پایین . اون خانومه چاق بود .

      یهو دیدم حسم خیلی بد شد . و از خدا طلب بخشش کردم  که منو ببخشه عجب کار زشتی کردم من . واحساس گناه کردم 

      طرف چاقه و من پیشش وزن کردم  و احتمالا وزن منو هم دید .  طرف خیلی خجالت کشید واحساس حقارت کرد .

      واز اون روز به بعد به خودم قول دادم دیگه پیش آدمهای چاق وزن نکنم  و انسانیتم زیر سوال نره .

      و یا یک سری خانمه افتادم که هرسری میبینم که دارن  هر روز برای لاغرشدن پیاده روی میکنند  و  گاها خیلی عرق کرده هستند وچند ساله که اونها رو می بینم .

      اخیرا وقتی یکی از  اونها رو میبینم احساس میکنم منو میبینه خجالت میکشنه وازنگاهش این حس بهم منتقل میشه  چون سالهاست داره  این کار روانجام میده و انگار نه انگار همانطوری هست که هست .

      و نمیدونم چی جوریه هر وقت بیرون میرم اونها رو میبینم .

      و این تو ناخودآگاهم ضبط شد که  متناسب بودن و مادیات چقدر  غیراخلاقیه و کوفته و دلشکستن داره .

      نگاه چقدر پیامبرای ما ساده زیست بودند چون نمیخاستن دلی بشکونند و…

      درسته باچاقی زجر میکشی و زندگیت سخته . اما اون دنیا خدا بهت پاداش میده 

      میگم تو ناخودآگاهم این حرفها مرور میشه و من بعد اینهمه مدت که تو سایت هستم و تو زمینه های موفقیت کارمیکنم  به لطف الهی تونستم شناساییش کنم .

      خاطرات زیبای بیداری فکری 

      الانا که خیلی  فکر میکنم میبینم  من یک سری باورهایی شیطانی رو تو ذهنم ساختم و اسمش رو گذاشتم معنویت وخدایی .  و مثل آب خوردن دارم خودم رو از دریافت نعمات الهی محروم میکنم .

      البته موضوع فقط به متناسب شدن ختم نمیشه در سایر جنبه های زندگیم هم علیرغم تلاشهای خیلی زیاد داره اثرات منفی خودش رو نشون میده .

      نمیدونم واقعا استاد عزیز و دوستان متناسبم هم این چالش منو تجربه کردند وچطوری تونستند از این حربه شیطانی  وبازی ذهنی رد بشوند و همیشه لذت متناسب بودن رو بدون حس گناه و عداب وحدان داشته باشند ..بالاخره تو مهمانی میری و دلمون هرچی خاست میخوریم . و افراد چاق ولاغر باهم هستیم . ومثالهای اینچنینی .

      و اینها هم برمیگرده به محیطی که درش بزرگ شدم  وفرهنگ جامعه . البته خیلی ها رو میبینم که خوب میپوشن . خوب میخورن . تناسب اندام عالی دارن . مسافرتهای آنچنانی دارند وخیلی انسانهای درست و خوبی هستند .

      و برای خودم اینطوری منطقیش میکنم که چرا احساس گناه میکنم ؟ حتما باید یه ریشه قرآنی داشته باشه دیگه ؟

      احادیث ها که هر بنی بشری برای سرپوش گذاشتن بی لیاقتی خودش  دستکاریش کرده و تحریف شده است . واین باور مخرب حس گناه و عذاب وجدان  هم نجوای ذهنی هست که قبلا تصاویرش در ذهنم توسط یه سری انسانهای به اصطلاح مذهبی جهت کج فهمی از دین که من تقلید کورکورانه ازشون کردم بارگذاری شده .

      اتفاقا متناسب شدنم وپوشیدن لباسهای شاد و …حتی اگر باعث رنجش موقت افراد بشه بزار بشه تا اونها هم تکونی به خودشان بدهند و بدونن میشه متناسب شد میشه تغییر کرد واز من الگو برداری بکنند .

      مثل خودم که باخجالت کشیدنم و طعنه وتمسخر اطرافیانم  که باعث رنجشم شد درخواست کمک از خدا کردم وبه این مسیر هدایت شوم.

      پس اون روز من نه تنها اون خانوم مسول رو از لحاظ روحی نرجوندم بلکه ممکنه حتی باعث انگیزش شدم که حرکت کنه به سمت خواسته اش .

      درثانی 

      اگر من مشکلی داشته باشم و ببینم اصلا راه حلی نداره حالم خوبه یا ببینم نه راه حل داره و خیلی ها تو شرایط من تونستن  نتیجه بگیرن .

      پس من نه تنها با متناسب شدنم به خودم کمک میکنم که احساس بهتری داشته باشم هم میتونم برای خیلی ها الگویی باشم که ببینند این بیماری غیر قابل علاج نیست بلکه راه حل داره  و اونها هم اگر هم بخواهند مثل من هدایت میشن و نتیجه میگیرند وحالشون واحساسشون عالی میشه .

      پس من با متناسب شدنم به جهان هستی کمک میکنم که خیلی ها طعم احساس خوب متناسب شدن رو بچشند . مثل استاد عزیز و دوستان متناسبم .

      حالا باخیال راحت میتونم تجسم کنم اندام رویاییم رو  باحس وحال خوب دوچندان( . نه با  ترس های شیطانی .) وتصویرهای عالی در ذهنم بسازم .

      یک خانوم جوان و متناسب اندام با جسمی صاف و زیبا وبا لبخند زیبا و حس نشاط و سرزنده گی با لباسهای زیبا و سایز مدیوم که فرز وچایک با لذت به کاراش میرسه .

      حسی سراسر شور وشوق برای شروع  یه  زندگی زیبا با اندام جدیدی که با الهامات الهی برای خودش ساخته و راحت میره ابراز وحود میکنه .

      و برای خیلی ها الگوی زیبا و به یاد ماندنی میشه . و بااین رشد روحی وجسمی به خدای درونش نزدیکتر میشه .

      خانمی که برای متناسب شدنش پله های زیادی رو آرام آرام بالارفت . ترس بود وتکانهای ریز و درشت نامیدی بود . 

      اما محکم وباقاطعیت ادامه داد .

      میدونست خبرهای خوبی منتظرش هست چون خیلی ها رو دیده بود که به بالای پله رسیده بودند واز خوشحالی فریاد میزدند  ودست تکون میدادند و انگیزه میدادند که بیا بیا بالا تو میتونی .  یه کم مونده بیا . 

      خدایا شکرت .

      والان ذوق وشوقش وصف ناپذیره . 

      دیگه وعده های شیطانی گولش نمیزنه چون دیگه این وعده ها براش دروغ محضه . 

      بخورید وبیاشامید و  در قوانین الهی زیاده روی نکنید .

      دیگه من یادگرفتم چشم وگوش بسته به حرف کسی اعتماد نکنم که اینطوری سالها سرگردان پیداکردن الماس درونم باشم .

      استاد واقعا ازتون بی نهایت سپاسگذارم که به الهامات درونتون عمل کردید و هم خودتان متناسب شدید وهم درس زندگی رو بهمون آموختید .

      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایاشکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 34 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار رها یاری
        1403/06/28 10:20
        مدت عضویت: 128 روز
        امتیاز کاربر: 1530 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 23 کلمه

        سلام و درود دوست گرامی 

        چقدر دیدگاهتون  عالی بود 

        خیلی لذت بردم از خوندن نوشته هاتون 

        آفرین بر شما و نگرشتون 

        براتون بهترینها را آرزو می کنم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار شهربانو باقری
        1403/06/29 21:40
        مدت عضویت: 1539 روز
        امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 108 کلمه

        خانم متناسب شاد  سلام  دیدگاهتون  عالی بود …

        در پایان به یاد  ترجمه ای از ایات قران کریم افتادم 

        که میگه بخورید و بیاشامید اما اسراف نکنید…

        اسراف یعنی چی؟ یعنی زیاده‌روی…. این آیه خط بطلان می‌کشه به همه رژیم‌های غذایی که دیگران برای ما نوشتند و گفتند اینو بخورید اونو نخورید  اینو کم بخورید اونو اصلاً نخورید  و از این فرمایشات بی پایه و اساس…

        ما انسانیم و آزادیم که از هر چیزی که میل داریم مصرف کنیم اما به شرط اینکه اسراف و زیاده‌روی نکنیم…

        لاغرهای طبیعی با رفتار درست ادم‌هایی هستند که خدا دوستشون داره چون  در خوردن  اسراف نمی‌کنند  .. و الگوی ما همین‌ها هستند…..

        سپاسگزارم از دیدگاه خوب شما

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار معصومه اسلامی نژاد
      1403/06/23 18:38
      مدت عضویت: 18 روز
      امتیاز کاربر: 55
      محتوای دیدگاه: 10 کلمه

      سلام استاد عزیز ممنونم از مطالب خوبتون حرفاتون بی نظیرتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 653 کلمه

      به نام خدا

      سلام

      (۶)روز ششم از تمرین ورود به ذهن ناخوداگاه

      می‌خواستم اول در مورد دیشب بگم که خونه ی مامانم دعوت بودیم .خیلی جالب بود برام دیدن صحنه ی این همه خوردن افراد ، جالب تر از این اینه که منم قبلا مثل اونها بودم !و بسیار بسیار در اون لحظات تغییراتم برام معلوم و واضح شد.من وقتی رسیدم مامانم با یه قوری چای گفت برات چای بریزم ، گفتم نه ممنونم ، میل ندارم ،سر میز هم شکلات و ویفر گذاشته بودن که نخوردم ،بعد مدتی میوه آورد ، خربزه ، انگور ، گلابی ،من فقط یکم از خربزه خوردم و اصلا از دو تا میوه ی دیگه نخوردم .اما بقیه منظورم اون ۴ نفر از نزدیکانم هست که ذهنیت کاملا چاقی دارند، از همه ی میوه ها خوردن!!! ،بعد شاید یه نیم ساعت در یخچال رو باز کردن ، در حالی که من و مامان داشتیم شام رو آماده می کردیم، تا حدی آماده بود ، پنیر محلی با نون در آوردن و هر کدوم چند لقمه خوردن !!!، اصلا نخوردم ،در حد یه بار شیطونه گفت ازش بچش ببین پنیرشون خوبه ،با خودم گفتم الان غذا آماده میشه و دوست ندارم این همه چیزهای مختلف رو داخل معده م قاطی کنم .بعد آش رو که دیدن گفتن چرا این رو زودتر نیاوردین ، آش بخوریم بعد شام !!!آش رو خوردن و کلی هم غذای شام.ولی من دیشب بسیار از خودم راضی بودم ،با اینکه غذای مورد علاقه م بود ولی اصلا اضافه نخوردم ، یه جورایی از این تغییر خودم لذت می بردم و نمی خواستم مثل اونهذ رفتار کنم ، یعنی قبلا با اینکه در دوره بودم اما در چنین مواقعی،در جمع خانواده که با هم مثلا خونه ی مامانم بودیم ، جو گیر  می شدم و تا حدی مثل اونها رفتار می کردم ،ولی دیشب عالی بودم ، خدا رو شکر .بعد شام هم فقط یه چایی خوردم ، خواستم از اون ویفر بخورم ببینم چه طعمی داره اما نخوردم و لذت بردم از نخوردنم .

      ✓ خداوندا سپاسگذارم برای این تغییرات عالیم و رفتارهای صحیح غذاییم ✓

      ۱ـ شب قبل خواب گفتم چرا من می تونم به اون اندام زیبا ، لاغر و ۶۵ کیلویی برسم ؟چون من در مسیر تناسب فکری هستم ،کلی آگاهی درست و لاغرکننده وارد ذهنم شده و هر روز بیشتر میشه ،فرمولهای غلط و چاق کننده ی قبلی کم رنگ و کم رنگ تر شدن و دارن محو میشن .افکار منفی ذهنم خیلی کمتر شده و مثبت اندیش و پرانرژی شدم .تغییرات زیادی در احساس ، درون و رفتار من ایجاد شده ،پس انتظارم از خودم لاغریست و مطمئنم بن اون اندام ایده آل خواهم رسید .من به قدرت ذهنم و این مسیر باور و ایمان دارم .

      ۲ـ الان که در این اندام کاملا متناسب هستم چه حسی دارم .بهترین لحظات زندگیم ام رو دارم سپری می کنم .خداوند رو سپاسگذارم برای تمام نعمت هایش و حس و حال خوبی که برای این تناسب اندام بهم داده .احساس میکنم خیلی باکلاسم که تونستم  تا این حد پیشرفت کنم.وقتی به آینه نگاه می کنم به اوج شادی میرسم و لذت میبرم از این توانمندی،قدرت،اراده ،جذابیت و تناسب اندامم که خودم بدست آوردمش .اعتماد بنفسم خیلی بالا رفته و همین باعث شده خیلی شادتر باشم .از وقتی لاغر شدن دردی در پاهام احساس نمی کنم و همه ی کارهام رو در زمان کمتری انجام میدم .من ارزشمندم .من لیقت بهترین زندگی رو داشتم و بهش رسیدم .

      ۳ـ بازخورد دیگران ؟همسرم بسیار شوکه شد و گفت چقدر جالبه آدم با قدرت ذهن میتونه این همه پیشرفت کنه و گفت لاغری خیلی بهت میاد ،جذاب تر شدی،مبارکت باشه .مادرم اشک شوق ریخت و گفت خدا رو شکر به سلامتی به تناسب اندام رسیدی ، خوشحالم آرزوی دیرینه ام برآورده شد .دوستم زینب گفت عالی شدی نشمیل چقدر خوبه که این همه وزن و سایز کم کردی ، من همیشه به قدرت ذهن باور داشتم ، تبریک میگم بهت .

      ✓ من باورهای جدیدی دارم و خوشحالم ازشون ✓

      « استاد گرامیم سپاسگذارم»

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار شهربانو باقری
        1403/06/26 23:03
        مدت عضویت: 1539 روز
        امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 16 کلمه

        آفرین دوست عزیزم دیدگاهت  عالی بود…

        عالی هم  رفتار کردی….افرین  تو لیاقت متناسب شدن رو داری  ….

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 25 کلمه

          سلام هم مسیر گرامیم ، شهربانو خانم

          لطف دارید ، ممنونم

          همه ما لیاقت متناسب شدن رو داریم 

          با آرزوی تناسب اندام همه ی شما دوستان خوبم .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/22 12:03
      مدت عضویت: 32 روز
      امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 228 کلمه

      چه موقع می‌توانم مطمئن شوم که دارم با لاغری با ذهن می‌کنم و نه یک فکر لاغری که یک سری جملات لقلقه زبانم باشد؟

      زمانی که یاد گرفتم توی یک جمع مدام فکر این نباشم که این را بخورم یا نخورم زمانی که هنگام خوردن دائماً در حال شمردن لقمه‌هایم نباشم (نمونه‌اش اینکه چند شب پیش بعد از قرن‌ها 😬 رفتیم پارک نشستیم. مشغول صحبت بودیم و خوش و بش و خندیدن. اما من ظاهراً لبخند می‌زدم. باطنا داشتم حساب می‌کردم که چندمین دانه تخمه را توی دهنم گذاشته‌ام! بوی برنج دودی پیچیده بود و من هم گرسنه بودم 

      اما الکی کلاس گذاشتم و گفتم من برنج نمی‌خورم 😬) پس من ظاهراً به لاغری با ذهن ایمان آورده‌ام اما باطناً هنوز همان عادات سمی خودم را با خودم به یدک می‌کشم 

      زمانی که با خوشرویی توی محله‌مان خرید کنم بدون اینکه فکر کنم دیگران دارند به من نگاه می‌کنند و چاقی من را قضاوت می‌کنند 

      زمانی که تحت تاثیر حرف‌های دیگران در مورد ورزش کردن و رژیم گرفتن قرار نگیرم حالا می‌خواد این باشه که به شک بیفتم و به حرفشون گوش بدم یا اینکه حتی گارد بگیرم و عصبانی بشم . (چون من فکر می‌کنم عصبانی شدن خودش یک جور انکار است و از ذهنیتی می‌آید که نگران است مبادا راه درستی را انتخاب نکردم )

      زمانی می‌توانی بگویی دارم لاغری با ذهن می‌کنم که بشنوی و بگذری.

       گوش نکنی

       ببینی و بگذری

       نگاه نکنی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 43 از 9 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سیما آقاپور
      1403/06/22 11:58
      مدت عضویت: 39 روز
      امتیاز کاربر: 630 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 98 کلمه

      سلام استاد.در این جلسه بیشتر با ذهن خود آگاه و ذهن ناخودآگاهم آشنا شدم.مهمترین دلیل لاغر نشدن افراد در استفاده از آموزش‌های لاغری با ذهن ایجاد نشدن یا انتقال پیدا نکردن تصویر ایجاد شده در ذهن خودآگاه به ذهن ناخودآگاه هست.باید تصویر انتخاب شده را بارها و بارها تکرار کنیم تا به ناخودآگاه ما انتقال پیدا کند ضمیر ناخودآگاه اصل را از بدل تشخیص نمی‌دهد یعنی ما هر تصویری را داشته باشیم در حال حاضر می‌پذیرد

      ذهن خودآگاه ما هم منطق ما هست دائم در مورد وقایع با ما حرف می‌زند.ذهن ناخودآگاه به شدت ذهن خودآگاه واکنش نشان نمی‌دهد…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 17 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدیه
      1403/06/22 11:53
      مدت عضویت: 612 روز
      امتیاز کاربر: 7285 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 119 کلمه

      و خدایی که در این نزدیکیست.

      چقدر عالی که توی سایت میتونیم ۱۰۰ تا هم نظر و کامنت بنویسیم.هرچقدر این فایل رو گوش کنی بازم متوجه میشی هنوز خوب درکش نکردم خیلی جای کار داره و این اتفاقی نیست که هنوز فایل بعدی آپلود نشده چون این فایل درک عمیقی میخواد و بلید چندین مرتبه و هر روز گوش داده بشه تا به عمق جهان هستی پی برد و اینکه الان چرا ما توی این نقطه هستیم از کجا نشآت گرفته،هرآنچه که به واسطه ی اطلاعات به ذهنمون سپردیم و طی ماه‌ها و سالها مرورش کردیم به وسیله ی اطرافیان و شبکه های مجازی و رسانه ها،الانه ما رو ساخته.امیدوارم بتونیم که جایگزین خوبی برای باورهای غلطمون بسازیم .یا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/06/22 11:42
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 211 کلمه

      سلام

      من الان یک بار دیگه فایل این جلسه رو گوش کردم

      و دارم به این فکر میکنم که وقتی تونستم افکار جدید رو روی ذهن ناخودآگاهم بارگزاری کنم و نتایج رو دیدم (که اطمینان دارم حتما میبینم) چقدر پیشرفت بزرگی کردم، چون غیر از بحث تناسب، بارگزاری روی ضمیر ناخودآگاه را یاد گرفتم و یک تجربه مثبت هم دارم.

      وای فکرش رو بکن، طرز کارش رو یاد گرفتم و حالا می‌خوام در زمینه های دیگه زندگی ازش استفاده کنم. فکر کن زندگی چقدر خوب و رویایی میشه. خدایا فکرش هم همین الان کلی حالم رو خوب کرده، یه شعف خیلی خیلی بزرگ دارم توی قلبم حس میکنم. طوری که اصلا انگار داره به قلبم فشار میاد. خدایا شکرت. همین الان حالم و احساسم عالیه. حتی از فکر کردن بهش و تصور کردنش.

      خدایا شکرت که با یاد گرفتن این مهم ترین مهارت، کلید بقیه درها هم دستمونه. انگار کلید سازی رو داریم یاد میگیریم. خدایا شکرت خدایا شکرت و خدایا شکرت.

      من دوره های زیادی رو در این زمینه دیدم و کلی فایل توی یوتیوب دیده بودم درباره ذهن ناخودآگاه. ولی الان توی این دوره دارم تازه میفهمم پشت صحنه چیه. خیلی خیلی برام جالبه و امیدوارم خدا بهم کمک کنه که با پشتکار به آموزش و تمرین و ممارست ادامه بدم.

      خدایا به امید تو

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/22 11:23
      مدت عضویت: 32 روز
      امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 176 کلمه

      در گام شانزدهم از صدگام برای لاغری استاد برای ما راجع به تفاوت بین ذهن و فکر صحبت کردند و این باعث شد تا من به اهمیت انجام تمارین مربوط به ضمیر ناخودآگاه و علت اینکه استاد روی ضمیر ناخودآگاه تاکید می‌کنند پی ببرم.شاید ما بتوانیم به ظاهر با گفتن چند عبارت تاکیدی و مثبت و یا نوشتن آن فکر خود را تغییر دهیم اما در واقع چیزی که دست نخورده باقی می‌ماند ذهن ما است همانطور که در زمان‌های قبل با گرفتن رژیم‌های لاغری متعدد و انجام ورزش‌های گوناگون قصد داشتیم تا وزن خود را کم کنیم در فکر خود این پندار را داشتیم که من لاغر می‌شوم .اما ذهنیت واقعی و حقیقی ما این بود که من ورزش کنم تا از این چاق‌تر نشوم من هر کاری هم بکنم لاغر نمی‌شوم پس مجبورم کمتر بخورم و بیشتر ورزش کنم.ما با ضمیر ناخودآگاه می‌توانیم این باور را در خود ایجاد کنیمکه : من می‌توانم روز به روز لاغر و لاغرتر بشوم، همانطوری که قبلاً به این فکر می‌کردیم که من روز به روز چاق و چاق‌تر می‌شوم،

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 436607379159
      1403/06/22 10:59
      مدت عضویت: 22 روز
      امتیاز کاربر: 6150 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 242 کلمه

      نمی‌دانم آیا تا به حال ماجرای کوه یخ را شنیده‌اید یا نه. تصویری از یک کوه یخ که در یک دریاچه یخی قرار دارد. در حالی که بخش کوچکی از یخ‌های کوه یخی بر روی آب دیده می‌شود، اما زیر آب، یک کوه بزرگی از یخ، قرار دارد که کمتر کسی به آن توجه می‌کند. این ماجرا بی‌تشبیه به ضمیری که اسم آن را ناخود آگاه گذاشتند، نیست. جایی که نادانسته بسیاری از اتفاقات، رویاها، امیال سرکوب شده، عقده‌ها، ترس‌ها و بسیاری از خاطرات در آن ذخیره شده و در رفتارها و واکنش‌های امروز ما خودش را نمایش می‌دهد. ذهن پیش‌آگاه نیز قسمتی از همان کوه یخ است که زیر آب پنهان شده با این تفاوت که حاوی اطلاعات و خاطراتی است که در دسترس هستند و می‌توانند به سرعت به ذهن خودآگاه منتقل شوند.

      این دقیقا حکایت ضمیر ناخودآگاه ماست ضمیر ناخودآگاه تا سن هفت سالکی کامل میشه و دروازه اون بسته میشود برای همین ما نمیدانیم چه اتفاقاتی در آن دوران افتاده و چه باورهایی رو ما شکل گرفته 

      ما آگاهانه دوست داریم لاغر شویم ثروتمند شویم خوشحال باشیم اما در ناخودآگاه چنین نیست 

      پسسس تا تمرین و ممارست می‌توان به ضمیر ناخودآگاه.مسلط شد دقیقا عین رانندگی که در ابتدا همه حواس ما به ترمز و گاز هست اما بعدا کیلومتر ها رانندگی می‌کنیم اما حواس ما نیست ضمیر ناخودآگاه دقیقا همان غول چراغ جادوی علاالدین هست که واقعا حقیقت دارد فقط کافیه ما آرزو کنیم و بر آرزوی خود استنزار داشته باشم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/06/22 11:58
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 62 کلمه

        سلام

        حداقل برای من یکی این بار با همیشه فرق داره، من اینبار عهد کردم که حتما پاشو بایستم و استمرار داشته باشم و آنقدر ادامه بدم که به این تغییر که بهش باور دارم برسم تا باورم قوی تر بشه، اطمینان و اعتماد کامل به نقش ضمیر ناخودآگاه پیدا کنم و به قول حضرت ابراهیم دل خودم آروم بشه.

        خدایا به امید تو

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/06/22 10:49
      مدت عضویت: 580 روز
      امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 213 کلمه

      سلام و درود خدمت استاد عطار روشن عزیز و بقیه اعضا

      من توی خواب ، اتفاقی رو میبینم که دارم قوانین رو تکرار میکنم برای خودم 

      دیشب خواب دیدم با یکی بودیم ،اون گفت بریم فلان آمپول رو بزنیم وزنمون کم میشه 

      من توی خواب به خودم گفتم نه این درست نیست مگه اینهمه توی سایت نخوندیم که هیچ روشی تا حالا واسه هیچکسی جواب نداده 

      بعد توی خواب برای من اینطوری یادآوری شد که قبلا این آمپولو زدم و جواب گرفتم (در حالیکه من هیچ وقت آمپول برای لاغری نزدم)..خلاصه من توی خواب داشتم خودمو گول میزدم که حالا اشکالی نداره که آمپول میزنم وزنم میاد پایین ،نمیخوام که از مسیر لاغری با ذهن خارج بشم ،اون مسیرو ادامه میدم 

      ولی دیگه از خواب بیدار شدم و به آمپول زدن نرسید

      برام خیلی جالبه که توی خواب دارم قانون رو مرور میکنم 

      .

      یه نکته دیگه بگم 

      من قبل از اینکه دوباره وارد سایت بشم 

      منظورم همین اول شهریور 

      رژیمم فستینگ بود

      تقریبا بیست ساعت چیزی نمیخوردم

      خوب توی اون رژیم وقت نداشتم خیلی چیزارو بخورم 

      و منطقی بود دیگه تایمی که داشتم برای خوردن کم بود

      اما

      الان که راحت همه چی میخورم و فست نیستم 

      بازم خیلی چیزا میمونه توی یخچال و نمیتونم بخورمشون 

      هر شب که مسواک میزنم میرم در یخچال باز میکنم میگم عههه فلان چیزو امروز قرار بود بخورما

      ولی باز یادم رفت 

      اینم تغییر جالبیه برام 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/06/22 12:02
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 82 کلمه

        سلام

        منم برام یه نکته ای جالب بود. من خیلی اهل خواب دیدن نبودم ولی توی این چند روز که سعی میکنم شبها خودم رو ملزم به فکر کردن قبل از خواب بکنم و تمرکز داشته باشم، هر شب بلااستثنا خواب دیدم. نمیتونم بگیم مربوط به لاغری بود، ولی فعال بودن ذهنم در طول خواب رو احساس کردم.

        دو شب دو تا از همکارانم در خوابم بودند که هر دو متناسبند، در حالیکه در بیداری خیلی اونها رو نمیبینم، این هم جالب توجه بود‌

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فهيمه
          1403/06/22 18:27
          مدت عضویت: 580 روز
          امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 23 کلمه

          سلام و درود 

          قانون جواب میده 

          هر چی وارد ذهن کنی برات کار میکنه فارغ از اینکه اون‌چیز رو دوست داری یا نه 

          موفق باشی عزیزم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/06/22 10:06
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 317 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیزم و دوستای خوبم

      من از همون روز که این درس روی سایت رفت یه عکس متناسب و زیبا که قبلا به خاطر لباس زیباش توی گوشی سیو کرده بودم و برای تمرین جلسه یک انتخاب کرده بودم رو هر شب سعی می کردم تصور کنم و به سوالات جواب بدم. ولی هر کاری میکردم اصلا نمی‌تونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. یعنی اصلا انگار هیکل خودم رو از اون بیشتر دوست داشتم، و همش هیکل خودم توی سه سال پیش رو ترجیح میدادم، خلاصه حتی دیشب هم سعی کردم و نشد و گفتم بذار روی هیکل قبل خودم و صحنه های که قشنگ توی ذهنم مونده فکر کنم، و وااااقعا کلی احساسم درگیر شد و احساس خوبی بهم دست داد.

      صبح هم به محض بیدار شدن عکس های قبلم رو دیدم و تمرین رو انجام دادم و واقعا توی قلبم حسش کردم.

      من هیچ دلیلی ندارم که چرا وزنم حدود ۲۰ کیلو زیاد شده، اصلا نمیدونم از اون سال چی توی مغز من تغییر کرده که رشد صعودی داشته. ولی هر چی بوده بی پایه و اساس بوده چون هیچ تغییر توی زندگی من رخ نداده.

      البته توی این چند سال به دلیل اینکه من یه پیج فروش ادویه و سوپر فود (محصولات رژیمی مثل دانه چیا و و جوی دو سر) راه انداختم مطالعه من در مورد مواد غذایی بیشتر شد و کلی پیج آشپزی و غذاهای رژیمی و رژیم لاغری رو فالو میکردم که احتمالا تاثیرگذار بوده ولی مطمئنا تنها دلیل نیست. که اونم از اول عضویت توی سایت فعلا غیر فعال شده.

      پس من الان دیگه بهانه ای برای غیر متناسب بودن ندارم، در واقع از اول هم نداشتم، نمیدونم این دلایل کاذب (که نمیدونم چیه) چطوری به ذهن من راه پیدا کرده.

      الان مطمئنم و مطمئنم و مطمئنم که تنها دلیل اضافه شدن وزن من فقط و فقط ذهنیه. پس راه رفته را از همان مسیر برمی‌گردم و فرمول‌های ذهنی‌م رو درست میکنم.

      خدایا به امید تو

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 611 کلمه

      به نام خدا

      سلام

      (۵)شب پنجم از دوره ی ورود به ذهن ناخوداگاه

      امشب هم عاشقانه به تصویر اندام ایده آلم در ذهنم نگاه کردم و به سوالاتم جواب دادم .

      ۱ـ چرا احساس میکنم می‌تونم به این تناسب اندام برسم ؟چون من تناسب فکری کار میکنم و کلی آگاهی جدید و لاغرکننده وارد ذهنم کردم و افکار اشتباه و چاق کننده ی ذهنم داره کمرنگ و کمرنگ تر میشه و یواش یواش محو میشه .من تغییرات بسیار زیادی در احساس ،درون و رفتارهایم ایجاد شده همین باعث شده انتظارم از خودم لاغری باشه پس لاغر میشم و مطمئنم به این اندام ایده آل ۶۵ کیلوییم میرسم .من به قدرت ذهن و این مسیر باور و ایمان دارم .افکار منفی در ذهنم بسیار کمتر شده و مثبت اندیش و پرانرژی شدم .

      ۲ـ الان در این اندام ایده آل چه حسی دارم؟الان در بهترین شرایط زندگیم هستم هرگز چنین لحظات زیبا و دلنشینی نداشتم .از ته دل خداوند را سپاسگذارم برای همه ی نعمت هایش و حس و حال خوبی که به واسطه ی لاغری بهم داده ، خدایا شکرت .اعتماد بنفسم بسیار بالا رفته و همین باعث شده خیلی شادتر باشم .از وقتی لاغر شدم دردی در پاهام احساس نمی کنم و همه ی کارهام رو در تایم کمتری انجام میدم .وقتی خودم رو در آینه میبینم به اوج شادی میرسم و لذت میبرم از این قدرت ،توانمندی ، اراده ، جذابیت و تناسب اندامی که خودم بدست آوردمش .احساس می کنم خیلی باکلاسم که تونستم تا این حد پیشرفت کنم .من ارزشمندم .من لیاقت بهترین زندگی رو داشتم و بهش رسیدم .

      ۳ـ بازخورد دیگران وقتی من رو در این اندام متناسب دیدن چگونه بود ؟همسرم شوکه شد و گفت چقدر جالبه که قدرت ذهن میتونه تا این حد آدم رو تغییر بده ، بسیار جذاب تر شدی ،خیلی لاغری بهت میاد ،مبارکت باشه .مامانم اشک شوق در چشمانش جاری شد و گفت خدا رو شکر به سلامتی تناسب اندام رسیدی خیلی خوشحالم به آرزوی دیرینه م رسیدم ، بسیار زیباتر شدی عزیزم .زینب دوستم خیلی خوشحال شد وقتی من رو دید گفت من همیشه به قدرت ذهن باور داشتم ، بهت تبریک میگم نشمیل جان ،چقدر خوبه که این همه سایز و وزن کم کردی ، آفرین بهت .

      ✓وقتی بیدار شدم ساعتم رو برای یه ربع بعد تنظیم کردم که با این فکر و تصویر آرامش بخش بازم به خواب برم و این خیلی خوب بود ✓

      دوستان من در این چند روزه خیلی بیشتر از قبل به حس گرسنگی و سیری واقعی دقت می کنم و میبینم خیلی دیرتر از قبل احساس گرسنگی دارم .درک و اهمیت دادن به این حالت بسیار برام باارزش هست .چون من دارم به آموزش هام عمل میکنم .دیروز صبحانه ، نهار ، شام به اندازه خوردم و در فاصله ی بین وعده ها فقط  ۲ ساعت بعد شام یک عدد سیب کوچک ، یک عدد گلابی کوچک خوردم .همسرم پفک ، بستنی ، دلستر خورد اما من در حد ۲ عدد پفک کوچک خوردم اونم تحریک بینایی بود و چند بار تعارفش ، منم میلم شد و با همین ۲ عدد کوچک میلم برطرف شد .چند بار طبق عادت های گذشته در ذهنم مرور شد که عصر چایی درست نکردی الان که شام رو هم زودتر از قبل خوردی چایی درست کن و همراه این هله و هوله های داخل یخچال بخور ، اما وقتی داشتم فیلم نگاه میکردم ، اون شخصیت اصلی بسیار اندامش شبیه عکسی بود که من انتخاب کرده بودم و در طول فیلم بارها دیدم حجم غذایی که می خورند چقدر کمتر از حجم غذای ماست و منصرف شدم از درست کردن چای .لذت بردم از این نخوردن 🙂

      خدایا شکرت برای تغییرات افکاری ، احساس ، رفتاری عالی که دارم .

      استاد گرامیم سپاسگذارم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 55 از 11 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/06/22 10:09
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 24 کلمه

        سلام دوست خوبم

        ممنون که کامنت های تجربیاتتون رو میذارید، چقدر اون ایده ساعت گذاشتن و مجدد خوابیدن خوب بود، من هم امتحانش میکنم 🥰

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 27 کلمه

          سلام عزیزم 

          سپاسگذارم 

          آره خیلی جالبه اون یه ربع دوباره خوابیدن با افکار مثبت و تصور وزن کاملا ایده آل .

          🙂 فقط مواظب باش تا ظهر خوابت نبره :))

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار مهدیه
        1403/06/22 11:46
        مدت عضویت: 612 روز
        امتیاز کاربر: 7285 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 15 کلمه

        سلام دوست عزیز،از خوندن کامنت شما بسیار لذت بردم امیدوارم پایدار باشید توی این مسیر

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 22 کلمه

          سلام هم مسیر گرامیم 

          سپاسگذارم 

          من هم برای شما آرزوی بهترین شرایط رو در این مسیر دارم ،

          شاد ، سلامت و متناسب باشید 🙂

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رها یاری
      1403/06/22 01:27
      مدت عضویت: 128 روز
      امتیاز کاربر: 1530 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 536 کلمه

      با سلام و درود خدمت استاد و بابت این آگاهی سپاسگزارم

      شنیدن حرفها و اطلاعات در مورد چاقی باعث شده ذهن ناخوداگاه چاق شدن را باور کرده و هر سال بدن به وزنش اضافه بشه 

      و فرد چاق شدن را باورپدیر میشه 

      و برای لاغر شدن هم باید باور پذیر بشیم

      ولی سختی کار اینه که همیشه در مورد چاقی جوری صحبت کردند که چاقی همیشه در کمین ماست و برای ما اتفاق می افته و مگر لاغر شدن الکیه

      باید سوخت و سازت را بالا ببری و اراده داشته باشی

      پشتکار داشته باشی 

      و امیدی به لاغر شدن نداشتیم و به همین دلیل لاغر نشدیم 

      چون ذهن ناهوداگاه چاق شدن باور کرده  و لاغر شدن را باور نکرده

      برای تثبیت لاغری تصویری متناسب را انتخاب کردیم

      تا باور پذیر بشه

      و سوالات را جواب دادیم

       ذهن ناخوداگاه اصل و بدل را تشخیص نمیده

      و  باور می کنه مربوط به الان میدونه 

      واسه همین در مورد احساس لاغریم در آینده می نویسیم 

      و در زمان فعلیمون صحبت می کنیم تا منطق خودمون را حذف کنیم 

      به اندازه ای که منطق خودمون را از صحبتهای خودمون حدف کنیم 

      تا ذهن ناخوداگاه در زمان حال باور کنه 

      و نمی فهمه در مورد بعدا صحبت می کنیم

      واسه همین بر اساس احساسمون می نویسیم 

      و این تصویر ذهنی را با شرح انتقال بدین روی ناخوداگاهمون و ذخیرش بکنیم 

      مرحله ساده و نیاز به استمرار داره 

      ذهن آگاه و ناخوداگاه را بشناسیم 

      ببینیم چجور کار می کنه

      ذهن خوداگاه منطق ما در مورد وقایع صحبت می کنه

      و ما را می ترسونه 

      همان شیطان درون  که برای هر کس یجور دیگه عمل می کنه و مثل هم نیست و مختص هر کسی هست

      چون ذهن هر انسانی بر اساس اطلاعاتی که فرد از محیط و اطرافیانش بدست آورده 

      و به خاطر فرهنگمون شاید اشتراکاتی داشته باشیم

      چون یکسری اطلاعاتمون مثل هم  هست 

      اطلاعات از طریق شنیدن  گفتگو کردن 

      بدست میاره 

      شیطان هم بر اساس اون اطلاعات وارد عمل میشه

      اطلاعات چاقی وارد ذهن ما میشه شیطان از این اطلاعات میاد ما را می ترسونه

      گفتگوی ذهنی ما در مورد چاقی صورت میگیره 

      نان برنج شکر و …غذاهایی که می خوریم میگه فلانه و چاقترت می کنه

      ذهن ناخوداگاه تعیین کننده سرنوشت ماست

      اگر چیزی وارد ذهن ناخوداگاه بشه به واقعیت تبدیل میشه 

      که در اثر تکرار اون فکر ناخوداگاه باور می کنه 

      اگر با هر فکری که از خوداگاه رد میشد و ناخوداگاه وارد عمل می شد ما دیگه زنده نبودیم در اثر افکار منفی که از ذهنمون رد می شد 

      فقط افکار پر تکرار در ناخوداگاه ثبت میشه چون انتطارش ایجاد شده

      و 

      ناخوداگاه خالقه و رخ میده 

      چاقی وارد ذهن ناخوداگاهمون به خاطر تمرکز بر چاقی 

      و موجود بلش رخ داده و چاق شدیم 

      و 

      برای اینکه لاغری بر ذهن ناخوداگاه وارد بشه و لاغری موجود باش بشه

      و مراقب افکارمون باشیم 

      و افکار منفی در ذهن ما زیاده و انتقال به ناخواداگاه شده 

      دروازه افکار مثبت به ناخوداگاه بسته هست 

      بهترین زمان برای انجام انتقال اطلاعات به ناخوداگاه آخر شب قبل خواب هست

      قبل خواب افکار بعنوان چکیده افکار روزتون وارد ذهن ناخوداگاهتون میشود 

      تکرارش باعث ثبت در ناخوداگاه و  باور پذیری می شود 

      و از این لحظه برای ثبت تصویر متناسب با شرحش استفاده می کنیم

      و تصویر با نوشته ها در مورد اون تصویر را در ذهنمون مرور می کنیم 

      و در روز چند بار تصویر و نوشته ها را نگاه کنیم

      که شب نیاز به موبایل دست گرفتن نباشیم 

      چون با افکار متناسب کننده بخوابیم و قطعا با افکار متناسب کننده بیدار می شویم 

      و بر اساس تکرار  

      تغییرات ایجاد می شود 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 34 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/06/22 10:13
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 49 کلمه

        سلام رهای عزیز

        دقیقا توی این چند سال این احساس رو داریم و همش این رو می شنویم که چاقی در کمین ماست، این باعث شده در ذهن ما منطقی باشه که چاقی اصلا طبیعیه، پس من هم باید در حالت طبیعی باشم.

        مردم ذهن را خودبخود روی چاقی تنظیم کردند.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار رها یاری
          1403/06/22 15:00
          مدت عضویت: 128 روز
          امتیاز کاربر: 1530 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 19 کلمه

          سلام لیلا جان

          دقیقا

          و  وقتی مسعله ای ریشه یابی میشه و علت پیدا میشه 

          ما را به موفقیت نزدیکتر می کنه

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار مهدیه
        1403/06/22 11:49
        مدت عضویت: 612 روز
        امتیاز کاربر: 7285 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 12 کلمه

        به به از این همه نکته های ریزی که شما نوشتید.موفق باشید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار رها یاری
          1403/06/22 14:57
          مدت عضویت: 128 روز
          امتیاز کاربر: 1530 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 11 کلمه

          سلام و درود 

          ممنون مهدیه جان  برای شما هم آرزوی موفقیت دارم 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Paris.R
      1403/06/22 00:44
      مدت عضویت: 73 روز
      امتیاز کاربر: 1980 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 89 کلمه

      سلام استاد تشکر بابت این فایل عالیتون برداشت من این بود ذهن خودآ گاه ما خیلی چموش هست وهر اطلاعاتی هست میگیره ومدام باما صحبت می کنه وروی ما تاثیر می گذاره  وحال اگه منفی باشه زودتر وبیشتر تاثیر می گذاره در حالی که ذهن ناخود آگاه  ما تنبل است وباید آنقدر تکرار کنیم تا درآن تاثیر  کنیم ولی وقتی تاثیر کنیم عالی می‌شود یا مثل داستان خرگوش ولا ک پشت ذهن خود آگاه خرگوش عجول وذهن ناخود آگاه لاک پشت صبور ونتیجه از آن لا کپشت صبور بود

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار رها یاری
        1403/06/28 11:07
        مدت عضویت: 128 روز
        امتیاز کاربر: 1530 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 21 کلمه

        سلام و درود دوست گرامی

         ممنون از دیدگاهتون که در بهتر درک مطالب تشبیه جالب و به جایی بود

        بهترینها را براتون آرزومندم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/21 22:38
      مدت عضویت: 32 روز
      امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 108 کلمه

      همین الان یه مثالی به ذهنم رسید که دیدم خالی از لطف نیست با دوستان اینجا در میان بگذارم 

      از زمانی که وارد سایت شدم که حدوداً ۱۶ روز میشه ( شکر خدا) یک آتشی در وجود من شعله ور شد 

      اما گاهی اون گرما و حرارتش کاهش پیدا میکرد 

      هر زمان که فایلی گوش میدم

      مطلبی رو میخونم 

      یا تمرینی رو انجام میدم 

      گویی این آتش رو دوباره شعله ور میکنم انگار هیزم لازمش رو مهیا میکنم و دوباره نیرو میگیرم . 

      زنده میشم.

      الان که این رو می‌نویسم گام پونزدهم رو گوش دادم 

      و بعدش ان‌شاءالله می‌خوام برم برای تصویر سازی پیش از خواب و خودم رو در اون بدن ایده آل ام متصور بشم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ط.ه
      1403/06/21 22:16
      مدت عضویت: 257 روز
      امتیاز کاربر: 500 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 98 کلمه

      به نام خدای بزرگ و مهربان 

      باسپاس از استاد عزیزم 

      دیشب دوباره تصویر زیبای خودم رو به ذهنم انتقال دادم و سوالات رو از خودم پرسیدم و جواب دادم 

      من باور دارم به این تصویر میرسم من باور دارم میتونم کراپ کوتاه و رنگ شاد و تنگ میپوشم و شلوار لی خوش فرم هم میپوشم من باور دارم به این سایز میرسم 

      لاغری آسان‌ترین کار دنیاست به خدا خیلی آسونه همه تونستن ما هم میتونیم به خدا میتونیم کاری نداره به قول استاد دیش رو تنظیم کنید و به همه چیز برسید 

      ممنونم از استاد عزیزم که باعث شد منیت خودمون رو بشناسیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      1403/06/21 19:42
      مدت عضویت: 706 روز
      امتیاز کاربر: 18360 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 286 کلمه

      امروز دارم میرم خرید برای عید مانتو بخرم و خیلی خوشحالم چن اینحس  رو چن وقتی بود ک نداشتم ک با حس خوب برم برام خودم عیدی بخرم چقدر اعتماد بنفسم بالا رفته چقدر میتونم راحت باشم تو انتخاب رنگ طرح و خیلی  خوشحالم مانتو رو یک ب یک نگا میکنم ولذت میبرم ک میتونم همشون رو انتخاب بکنماوه ی مانتویی دیدم ک مانتو شلواربا همه رنگشم سبزه چقدر زیباست خدایا دقیقا همو ن مانتویی ک با هاش تجسم میکردم خدایا شکرت واقعا ایمان داشتم ک این میشه وتو سر راهم قرا ر دادی شکرت خدایا رفتم بپوشم وفروشنده گفت سایز چن گفتم نمیدونم ومامانم با خوشحالی لبخند زد گف فک کنم سایز. ۳۶ ۳۸ اندازتون باشه  من باورم نمیشه ک فروشنده سایز من و میگه و من خجالت نمیکشم چقدر پرا ز حس خوبم وحس پرواز دارم ورفتم پرو بپوشم چقدر تو پرو راحت پوشیدم لباسو بدون اینک اذیت بشم وچقدر بهم اومد خدایاچقدر شیک شدم چقدر این حس  شیرینه ک لباستو بپوشی تو پرو ک شکمت از اینو اونور نزنه بیرو و دکمه شلوار راحت بسته بشه خدایا شکرت اومدم ک بیرون اصلا مامانم کیف کرد واقعا خوشحالی رو در تموم وجودش دارم میبینم خودم از اینه بیرون ک نگا میکردم کیف کردم خدا یا دقیقا عین عکس شدم شکرت خدایا چقدر خوشحالم چقدر حالم عالیه خدایا شکرت اومدم ک خونه همسرم اومد ومانتو وشلوارمو پوشیدم واقعا همسرم یجور خاص تعجب کرد انگار از لای همه اون لباسهای شلم اینک مجلسی بود و اندام نازنمیم بیشتر تو ش معلوم شد بیشتر  لاغریم شگفت زده شد و تحسینم کرد و تبریک گفت بهم  ومن غرق لذت بودم امروز بعد سالها اولین عیدیه ک  لباسیک دوس داشتم خریدم لذت بردم از اومدن عید ازخریدم ازلباسم شکرت خدایا 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 29 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/06/22 11:34
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 36 کلمه

        سلام فریبای عزیز

        خیلی خوب و قشنگ بود

        چقدر عالی نوشتید

        قشنگ سناریو داشت

        من که احساس میکردم همین الان دارم شما رو میبینم

        خیلی عالی

        به زودی زود همین صحنه دوباره تکرار میشه

        خیلی قشنگ بود

        ممنون که ما رو هم شریک کردین

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فریبا
          1403/06/22 20:34
          مدت عضویت: 706 روز
          امتیاز کاربر: 18360 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 10 کلمه

          ممنون عزیز دل من هم برای شما بهترینها رو میخوام

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا
      1403/06/21 16:53
      مدت عضویت: 20 روز
      امتیاز کاربر: 6620 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 64 کلمه

      سلام استاد گرامی من دیشب به یه مشکلی خوردم به صورت خیلی عجیبی وقتی میخواستم اندام مورد علاقم رو تصور کنم و بهش فکر کنم و افکارمو مرور کنم در موردش مغزم مقاومت میکرد و همش هی فکرهای دیگه میومد توی ذهنم باز برمیگشتم به سختی ولی این پروسه تا وقتی خوابم ببره ادامه داشت دلیلش چی بود چون شبهای قبلی خیلی خوب بودم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6086 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 86 کلمه

        سلام و درود
        دلیلش عدم تطبیق تصاویری است که در ذهنت خلق میکنی با تصاویری که از قبل درباره خودت و سرنوشت زندگی ات در ذهنت ایجاد کردی
        اطلاعات قبلی که در ذهنت وارد کردی توسط مغز پردازش میشه و آینده زندگی شما تصویرسازی می شه
        حالا که شما داری از طریق تجسم تصویرسازی ذهنی انجام مییدی این تصاویر با آنچه مغز پردازش کرده تناقض داره
        و این خبر خوبیه چون مشخص میکنه تصویرسازی ذهنی رو خوب انجام دادی که باعث تحریک مغز شده
        ادامه بدید همه چی بهتر میشه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Soheila
      1403/06/21 15:55
      مدت عضویت: 52 روز
      امتیاز کاربر: 840 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 193 کلمه

      همانطور که یاد گرفتیم بهترین زمان برای وارد کردن اطلاعات به ضمیرناخودآگاه، شبها قبل از خوابه، که مهمترین و به درد بخورترین افکار مثبت در جهت خواستمون رو مرور کنیم و به ذهن ناخودآگاه بفرستیم.

      حالا میبایستی در طی روز چندبار عکس انتخابی رو ببینیم، تصوراتمون راجع به تصویر رو مرور کنیم و چند دقیقه قبل از خواب، آگاهانه اطلاعات مثبت در جهت خواسته ی قلبیمون(تصویر انتخابی و شرح احساسات و تصوراتمون از منِ لاغر و متناسب را مرور کنیم) زمانی که دروازه ذهن ناخودآگاه باز میشه و اطلاعات رو دریافت میکنه و به حقیقت میپیونده و موجود میشه🫡

      ذهن ناخودآگاه در طی روز دریافتی نداره و در حال خلق و اجرای اطلاعاتی هست که در اثر تکرار درآن ذخیره کرده ایم. شبها که خواب هستیم داده ها و افکار تکرار شونده، پردازش  و از خودآگاه بطور منطقی  به ناخودآگاه برای اجرا(موجود شدن) منتقل میشن.

      قبل از اینکه بخواب بریم(بینِ خواب و بیداری) درحالیکه تصورات را مرور میکنیم و خوابمون میگیره، بخواب میریم و این بهترین حالتی هست که میتونیم اطلاعات رو منتقل کنیم. 

       وقتی با افکار متناسب کننده بخواب بریم، با افکار متناسب کننده از خواب بیدار میشیم.

      به لطف پروردگار خواستمون  به موجود باش تبدیل میشه❤️🕊✨️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Zahra
      1403/06/21 14:07
      مدت عضویت: 415 روز
      امتیاز کاربر: 7700 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 763 کلمه

      به نام خدای مهربانم

      سلام به همه دوستان هم مسیرم

      باور پذیری تاثیر بسیار زیادی در انجام کارها و موفقیت در طول زندگیمون رو برعهده دارد همون طور که در هر کاری که باور داشتیم از عهده انجامش برمیایم موفق بودیم و به نتیجه های عالی دست پیدا کردیم.

      حتی در مورد چاقی، باورمون این هست که اگر بخواهیم میتونیم در عرض یک ماه یا زمان خیلی کمتر، چندین کیلو به وزن خودمون اضافه کنیم و حتی بدتر از اون من خودم گاهی فکر میکنم و باور دارم که من میتونم روزی یک کیلو به وزنم اضافه کنم و نتیجه این باور این شده که چاقی و اضافه وزن، (حتی زمانی که رفتاری مثل افراد متناسب داریم)برای خودمون به ارمغان بیاوریم.

       خیلی از باورهایی که در مورد چاقی از اطرافیان شنیدیم این باور پذیری رو عمیق‌تر کرده است مثل تو کشیدی به خانواده مادریت، باردار شدی دیگه چاق میشی و لاغری سخت‌تر میشه.

      چاق شدن طوری در ذهن خودمون ثبت کردیم که راحت‌ترین کار دنیاست نمی‌خواد کاری انجام بدی خودش سراغت میاد

      ذهن ناخودآگاه اصل رو از بدل تشخیص نمیده من بارها این موضوع رو در زندگیم دیدم اما هر موقع که خواستم در مورد لاغری برای خودم تجسم کنم یا جملات تاکیدی تکرار میکردم همش ذهنم می‌گفت که ولش کن این همه اضافه وزن کجا با اینکارها کم شده یا در یکی از گامهای دوره صدگام جمله تاکیدی بود که لاغری آسانترین کار نیست برام تکرارش و قبول کردنش خیلی سخت بود ذهنم همش اضافه وزن الان رو به رخم میکشید 

      یه نکته و جمله ای که از خواندن نوشته های بالا درک کردم ذوق و اشتیاق و انگیزه به ذهن خودآگاه مربوط میشه و دلیل اینکه در خیلی از کارها اولش رو با ذوق و اشتیاق شروع میکنم و وسط‌های راه اون انگیزه از بین میره و نمیتونم به هدف اصلی که در نظر گرفتم  برسم و در واقع کار شیطان گول زدنه با ذهن خودآگاه کار داره  اما ذهن ناخودآگاه فقط با تکرار کار داره مثلاً خیلی از کارهایی که از طرف شیطان به ذهن ما میرسه اگر در ذهن ناخودآگاه ما بود بدون درنگ انجام می‌دادیم و چه بسا کارهای جبران ناپذیری انجام می‌دادیم و حتی خودمون رو میکشتیم خدارو شکر که خداوند ذهن خودآگاه رو با خصلت صبر آفریده و برای انجام کارها صبر رو پیشه می‌کنه و ذهن ناخودآگاه هر فکری رو به راحتی به خودش راه نمیده ولی اگر تکرار یک فکر رو مدام داشته باشیم اون فکر در ذهن ناخودآگاه وارد شده و برای همیشه ثبت میشه و در واقع هرچیزی در ذهن ناخودآگاه باشه مثل ویژگی در لحظه موجود باش خداوند عمل می کند 

      من خودم مدتی به افکارم توجه می کردم می دیدم که لحظاتی که فکرم رو جمع کردم افکار مثبت رو در ذهنم داشتم به محض اینکه غافل می شدم تا به خودم نبودم می‌دهیم که تو ذهنم با یادآوری یه خاطره حداقل با چهار پنج نفر تو ذهنم دعوا کردم پس فکر ما همیشه به دنبال افکار منفی هست نه افکار مثبت

      حالا بریم سراغ بارگزاری تصویر ذهنی تناسب اندام در ذهن ناخودآگاه اولین نکته بهترین زمان برای انجام این کار شب است چون ما در طول روز  افکاری که داریم وارد ذهن ناخودآگاه نمی شود اما موقع شب و قبل از خواب اگر افکاری رو مرور کنیم به ذهن ناخودآگاه وارد می شود چون در خواب دروازه ذهن ناخودآگاه باز می شود و روز بعد به محض بیدار شدن افکاری که شب مرور کردیم همون ها شروع به کار در ذهنمون می کنن حال به چه طریق کار رو انجام بدیم در طول روز چند بار تصویر انتخابی رو نگاه کنیم تا شبها نیاز به نگاه کردن به تصویر نداشته باشیم و قبل از خواب اون تصویر رو مرور کنیم و جملاتی که در جواب سوالات جلسه قبل نوشتیم رو مرور کنیم و لازم نیست عین اون جملات رو تکرار کنیم اگر مفهوم جوابها رو برسونی 

      من شب قبل که این تمرین رو انجام دادم خودم رو لایق این تناسب اندام میدونستم چون تقریبا نصف عمر خودم رو در تناسب اندام و لاغری گذروندم پس دوباره میتونم به تناسب اندام خودم برگردم و تا آخر عمرم رو با تناسب اندام زندگی کنم

      بعد که از خودم پرسیدم که چه حسی داری حس سبکی داشتم پاهام دیگه درد نمی‌کرد راحتتر نفس می‌کشیدم خودم رو در لباسی که دوست دارم تجسم کردم و واقعا حس غرور خاصی  بهم دست داد که لباسم چقدر خوب یه تنم نشسته و نگران پاره شدن زیپش نبودم و اطرافیانم رو تجسم کردم که با شگفتی بهم نگاه میکنن وبهم تبریک میگن و از تناسب اندامم تعریف میکنن و روش اینکه چطوری به این تناسب رسیدم ازم سوال میپرسن 

      خدایا شکرت بخاطر همه نعمتهای که بدون منت دادی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      1403/06/21 12:33
      مدت عضویت: 1858 روز
      امتیاز کاربر: 22353 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 961 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      قسمت دوم

      استاد درین قسمت در مورد نحوه ی بارگزاری تصویر لاغری انتخاب شده در ضمیر ناخوداگاه صحبت کردن .استاد گفتن که همانطور که چاقی برای ما باور پذیر شده درطی سالیان متمادی وما هر سال چاق وچاق تر شدیم چون چاقی را خیلی خوب باور کردیم حالا می‌خواهیم لاغری را برای ذهن ناخودآگاه باور پذیر کنیم. به محض اینکه لاغری برای ذهن باور پذیر بشه روند لاغری ما شروع میشه .

      ما طی سالیان سال شنیدیم که لاغری سخته باید خیلی سختی بکشی تا لاغر بشی باید خیلی اراده به خرج بدی باید محرومیت بکشی بايد ورزش کنی باید سوخت وسازتو بالا ببری باید قند ونشاسته رو کم کنی باید مراقب خوردنت باشی باید کم بخوری همه اینها باعث شده که لاغری براي ذهن ناخودآگاه سخت باشه وغیر قابل باور ما می‌خواهیم با بارگزاری تصویر انتخابی به ذهن ناخودآگاه باور لاغری رو تزریق کنیم. ذهن ما زمان حال رو میشناسه اون واقیعت و توهم رو تشخیص نمیده ما وقتی تصویر انتخابی رو تجسم می‌کنیم واحساسمون رو راجع به لاغری وتغییراتمون بهش تلقین می‌کنیم اونوباور میکنه اون فکر میکنه تو الان لاغری واین حرفها رو بهش میزنی .ذهن ناخودآگاه باور میکنه همانطور که ما سالها با احساس چاقی و حرف زدن وفکر کردن به چاقی چاقی رو به ذهن ناخودآگاه قبولاندیم و بالاخره ذهن اونو پذیرفت  وما در جسممون چاقی رو دیدیم حالا هم ذهن نمیفهمه که ما لاغر نیستیم وداریم این احساس لاغری رو در خودمون به وجود میاریم اون واقعیت حال رو لاغری تصور میکنه و بالاخره لاغری براش باور پذیر میشه وما لاغری رو در جسممون مشاهده می‌کنیم. 

      استاد در مورد ذهن خودآگاه که همون شیطان ذهن هست هم صحبت کرد .ذهن خودآگاه اطلاعاتش رو از رسانه اطرافیان از طریق خوندن ودیدن وشنیدن دریافت میکنه ومارو از مسائل اطراف میترسونه ما خودمون اطلاعات رو وارد ذهن خودآگاه می‌کنیم و اون از خودش هیچی نداره اون براساس اطلاعات داده شده بهش روی اونها جولان میده ومارو از چاقی از بدبختی از مریضی از بی پولی میترسونه کار ذهن همینه اون براي اينکه مارو از خطرات محفوظ کنه مارو میترسونه اون مارو از چاقی میترسونه اون مارو از غذاها میترسونه کلا اطلاعات چاقی افراد در ذهن خوداگاهشون یکیه ولی در موردبقیه ی ترس‌ها براساس اطلاعات وارد شده هر شخص متفاوته یکی از خیانت میترسه چون همش در مورد خیانت مطلب میخونه میشنوه  یا یکی از بیماری بیشتر میترسه چون همش در مورد مریضی اطلاعات به ذهنش میده وما از هر چی بترسیم سرمون میاد دیر یا زود. 

      ما از چاقی ترسیدیم سرمون اومد خیلی ها از مریضی همه گیر ترسیدن و شاید الان تو دنیا نیستن ویا مریض شدن بارها یا خیلی ها از فقر و نداری میترسن والان فقیرن وبخور نمیر زندگی میکنن و..

      خداوند در قرآن به شيطان گفته تو بر بندگان من تسلطی نداری .سرنوشت ما در ذهن ناخودآگاه رقم میخوره ذهن ناخودآگاه هر چیزی رو زود باور نمیکنه که اگر اینطور بود ما الان زنده نبودیم از بس ما افکار منفی در ذهن داریم.

      ذهن ناخودآگاه همان خدای درون ماست آینده ی ما درین قسمت رقم میخوره اون هر چیزی که زیاد تکرار کنی رو می‌پذیره اینم یه موهبت الهی هست که ما خودمون رو به کشتن ندیم و زنده بمونیم. 

      هرچیزی که زیاد در ذهنمون مرور بشه وارد ذهن ناخودآگاه میشه وبه واقعیت تبديل میشه 

      ذهن ناخودآگاه خلق می‌کنه خداوند هم کارش خلق کردنه . ذهن ناخودآگاه صبور هست اون خوب و بد رو تشخیص نمیده افکار پر تکرار تبديل میشه به باور وانتظار  وانتظار وباور تبديل میشه به واقعیت 

      افکار لاغری اگر تکرار بشه تبديل میشه به انتظار و پذیرفته میشه  ولاغری به واقعیت تبدیل میشه .

      هر چیزی که به اندازه ی کافی تکرار بشه لاجرم اتفاق ميفته 

      ما باید خیلی هوشیار باشیم که داریم روی چه چیزی تمرکز می‌کنیم ما سالها تمرکزمون روی چاقی بوده که الان چاقیم وچاقی واقعیت پیدا کرده ذهن ناخودآگاه خالق هست اون خلق میکنه اون مصلحت رو تشخیص نمیده ما سرنوشتمو رو در ذهن ناخودآگاه خلق میکنیم سرنوشتی برای ما از قبل نوشته نشده این ما هستیم که هم چیز رو رقم می‌زنیم. 

      هیچ چیزی نمیتونه جلوی وقوع اتفاقی رو در ذهن ناخودآگاه بگیره چون افکار به حد کافی قدرت پیدا کرده افکار چاقی ما اینقدر قدرت پیدا کرده که ما چاق شدیم .

      افکار غالب ذهن ما اغلب نامناسب است برای همین بیشتر اتفاقات بد رو تجربه می‌کنیم افکار مثبت در ما به حد کافی رشد نمیکنن برای همین ما به اهدافمون نمی‌رسیم مثلا من که چند ساله لاغری ذهنی کار میکنم و لاغر نمیشم چون باز هم افکار چاقی در ذهن من قدرت دارن وافکار لاغری خیلی ضعیف هستن ومن در طول روز به چاقی بیشتر فکر میکنم تا لاغری برای همین هنوز چاقم افکار لاغری من باید قدرت بگیرن وراهش ادامه دادن مسیر لاغری هست .

      ما درین قسمت در مورد نحوه ی بارگزاری تصویر اشنا میشیم 

      هنگام خواب پنج شش‌ دقیقه تصویر انتخابی رو تجسم می‌کنیم  در طول روز بارها تصویر رو می‌بینیم تا درشب به شکل بهترو واضح تربتونیم تجسم کنیم سپس پاسخ سوالاتی که استاد در قسمت قبل پرسیدن رو در ذهن مرور می‌کنیم بدین شکل ما هر روز دنباله‌ی تجسم شب رو در روز اجرا می‌کنیم ذهن ما در طول روز تجسم وفکر غالب موقع خواب رو ادامه میده وما خیلی راحت میتونیم لاغر تر بشیم چون احساس لاغریمون در طول روز بیشتر میشه ترغیب به خوردن هامون تغییر می‌کنه وما کمتر تحریک به خوردن میشیم و افکار لاغریمون قدرت میگیره 

      ما شبها مهمترین اتفاقات ومهمترین افکار رو هنگام خواب  مروردمیکنیم وچه خوب هست به جای اینکه اتفاقات بد رو که در طول روز تجربه کردیم رو در شب مرور کنیم آگاهانه به چیزهای خوب به لاغری فکر کنیم واونو تجسم کنیم تا فردامون رو بهتر رقم بزنیم یا فردا رو در لاغری زندگی کنیم 

      واین روز ها قطره قطره جمع میشه و قدرت لاغری ما رو زیاد میکنه وما به مرور لاغر میشیم چون فکر غالب ما در طول روز لاغری خواهد بود

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 510 کلمه

      به نام خداوند بخشنده 

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر 

      ( ۴ ) شب چهارم از دوره ی ورود به ذهن ناخوداگاه 

      خیلی جالبه که حتما به هر دلیلی بیدار بشم در طول شب اولین چیزی که به ذهنم میاد ، اندام متناسبم هست و خیلی خوشحالم کن هر بار یادمه ،خدا رو شکر .

      من دیشب با آرامش و حس خوب داشتن وزن ۶۵ کیلوگرم و اندام کاملا متناسب به خواب رفتم و سوالات رو از خودم پرسیدم .

      ۱ـ چرا احساس می کنی می تونی به اون اندام برسی ؟

      چون من بسیار با عشق دارم تناسب فکری کار می کنم و ادامه میدم ، کلی آگاهی و افکار جدید و لاغر کننده وارد ذهنم کردم و افکار گذشته و چاق کننده در ذهنم هر روز کمرنگ تر میشن و دارن محو میشن .

      افکار منفی در ذهنم بسیار کمتر شدن ، مثبت اندیش شدم ،پر انرژی شدم .

      به قدرت ذهنم و این مسیر ایمان و باور دارم .

      من تغییرات زیادی داشتم در احساس ،درون و رفتارم پس انتظارم از خودم لاغریست و مطمئنم به اون اندام ایده آل و جذابم خواهم رسید .

      ۲ـ الان در اون جسم ایده آل چه حسی داری ؟

      از وقتی لاغر شدم در بهترین شرایط زندگیم هستم هیچ وقت چنین لحظات زیبا و دلنشینی نداشتم .

      از ته دل خدایم را سپاسگذارم برای همه ی نعمتهایی که بهم داده و حس و حال خوبی که به واسطه ی تناسب اندام دارم .

      اعتماد بنفسم بسیار بیشتر شده و همین باعث شده خیلی شادتر باشم .

      وقتی به آینه نگاه می کنم در اوج شادی قرار می گیرم و لذت میبرم از این توانمندی ،قدرت ، اراده ، جذابیت و تناسبی که خودم بدست آوردمش .

      از وقتی متناسب شدم دیگه دردی در پاهام احساس نمی کنم و همه ی کارهام رو در تایم کمتری انجام میدم .

      احساس میکنم خیلی باکلاسم که تونستم تا این خد پیشرفت کنم .

      احساس ارزشمندی می کنم .

      من لیاقت بهترین زندگی رو داشتم و بهش رسیدم .

      ۳ـ بازخورد دیگران چگونه بود وقتی من رو دیدند ؟

      همسرم شوکه شد و گفت چقدر عالی شدی، خیلی جذاب تر شدی ، باور نمیشد قدرت ذهن بتونه تا این حد آدم رو تغییر بده ، لاغری خیلی بهت میاد ، مبارکت باشه .

      مامانم اشک شوق ریخت ،گفت چقدر خوشحالم آرزوی دیرینه م به واقعیت تبدیل شد و 

      خدا رو شکر به سلامتی به این اندام متناسب رسیدی ، خیلی زیباتر شدی عزیزم .

      زینب دوستم گفت من به قدرت ذهن باور داشتم،میدونستم ،خوشحالم برات ، بسیار عالیه این همه تغییر در وزن و سایز داشتی ،تبریک میگم .

      دیشب مهمون داشتم ،

      شام دلمه درست کردم و خیلی وقت بود درستش نکرده بودم ،شاید دوست داشتم یکم کمتر می خوردم .

      اما جالب این بود که مثل افراد متناسب بودم اصلا هیچ چیزی بعد شام نخوردم ،

      کلا چای ،تخمه ، شیرینی و میوه آوردم ولی خودم اصلا ‌نخوردم .

      یه ذره هم میل نداشتم ، الان هم که دارم مینویسم ، هنوز صبحانن نخوردم و از دیشب بعد شام چیزی نخوردم ،

      احساس گرسنگی هم دارم فعلا .

      من سپاسگذار خدای مهربانم هستم و بسیار خوشحالم از اینکه در این مسیر با ارزش دارم زندگی میکنم 🙂

      استاد گرامیم خسته نباشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فهيمه
        1403/06/29 09:34
        مدت عضویت: 580 روز
        امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 124 کلمه

        سلام نشميل جان

        منم مثل شما هر موقع از شب بيدار بشم ياد تناسب اندامم ميوفتم و سريع ميگم خدايا شكرت براي وزن 58 كيلويي ام.

        همين اتفاق هاي كوچيك ، تغييرات بزرگي رو براي ما دارن رقم ميزنن

        به قول استاد توي دوره زندگي با كمك خدا 

        باید بپذیرید و اجازه دهید این افکار و نگرش ها در اعماق وجودتان نفوذ کند:

        • من به معجزات الهی باور دارم.
        • من به وفاداری خداوند ایمان دارم.
        • من اطمینان دارم خداوند مرا مایوس نخواهد کرد.
        • من باور دارم زمان همه امور در اختیار خداوند است.
        • تحقق آرزوهایم هرچقدر که از نظر من بزرگ باشند برای خداوند هیچ چیز نیستند.
        • همه خواسته ها و آرزوهای من جز بسیار ریزی از این جهان هستند.
        • تحقق آرزوهای من در برابر عظمت و توانمندی خداوند هیچ چیز نیست.

        به اميد موفقيت هممون

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 203 کلمه

          سلام دوست بزرگوارم 

          از نوشته تون معلومه که شکر خدا احساس خوبی دارید و من خوشحالم براتون .

          دوره ی زندگی با کمک خداوند واقعا عالی بود .

          ۱_من به معجزات الهی باور دارم.

          ۲_من به وفاداری خداوند ایمان دارم.

          ۳_من به برنامه ی الهی ام ایمان دارم.

          ۴_من به زمانبندی خداوند ایمان دارم.

          ۵_من سپاسگذار نعمت های الهی ام هستم.

          ۶_من برای گذشته و آینده ام سپاسگذارم.

          ۷_من به طرح الهی ام نزد خداوند ایمان دارم.

          ۸_من به تحقق آرزوهایم ایمان دارم.

          ۹_منتظر دریافت پاداش های الهی هستم.

          ۱۰_به سریع الحساب بودن خداوند ایمان دارم.

          ۱۱_به بی نهایت بودن خداوند ایمان دارم.

          ۱۲_من ایمان دارم که خدا با من است.

          ۱۳_خداوند مرا ارزشمند خلق کرده است.

          ۱۴_من به تغییرات الهی در زندگی ام ایمان دارم.

          ۱۵_من به قدرت کلام خود ایمان دارم.

          ۱۶_لطف خداوند شامل حال من است.

          ۱۷_مشتاق تجربه ی نعمت های الهی هستم‌.

          18_من به عمل کردن به هدایت الهی ایمان دارم . 

          ۱۹_من منتظر گشایش الهی در زندگیم هستم . 

          20_من به قدرت تغییر ذهن خود ایمان دارم. 

          21_من به هموار شدن مسیر زندگی ام ایمان دارم . 

          22_من سرشار از صلح و آرامش الهی هستم . 

          23_خداوند بزرگتر از نیازهای من است . 

          24_من تائید کننده انرژی الهی هستم. 

          25_من نزد خداوند گله و شکایت نمی کنم . 

          26_اطمینان دارم آرزوهایم محقق می شود . 

          27_شرایط فعلی من آرزوی قبلا من است .

          در پناه خداوند باشید .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/06/21 09:09
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 316 کلمه

      سلام خدای خوبم

      کمکم کن بتونم باور کنم که تو برای من خیلی خیلی بیشتر از اون چیزی رو در نظر داری که در نظر منه.

      خدایا کمکم کن باور کنم که می شود و باور کنم که راحت تر از اونی که فکرش را می کنم می شود. خدایا کمکم کن باور کنم این محدودیت در ذهن من است. خودم می دونم اون لحظه ای که واقعا باور کنم و اعتماد کنم و به اطمینان قلبی برسم، لحظه شروع تغییراته. به قول استاد خوبم: نگاه خداوند به من هزاران برابر آن چیزی بود که من درباره خودم، توانمندی هام و نتایجم فکر می کردم و انتظار داشتم.

      خدایا کمک کن من هم به همچین باور و توکلی برسم. دیدم ها، می دونم ها، هزاران بار در زندگی خودم و بقیه دیدم ها، ولی خب بهم اطمینان قلبی و توکل بده. کمکمون کن جرات داشته باشیم و با اطمینان رویاهای خودمون رو بخواهیم و اونها رو حق خودمون بدونیم و توکل داشته باشیم و اطمینان داشته باشیم که اینها در مقابل چیزی که تو برای ما در نظر گرفتی چیز زیادی نیست. این برای ذهن محدود ما بزرگه. تو ما رو لایق تر از این حرفها آفریدی. تو ما رو شایسته بهترین ها آفریدی و اگر محدودیتی می بینیم و محدودیتی هست فقط در ذهن ماست. خدایا ذهن ما رو گشایش بده. خدایا ما رو آسان کن برای آسانی ها. خدایا همه چیز در دستان قدرت توست و منبع و خزانه همه چیز در دستان توست. به ما کمک کن که به اطمینان و باور برسیم که بعد از اون مسیر همه سرازیریه، همش زیباست، اصلا خود به خودیه. تناسب اندام که هیچی تناسب در همه زندگی که اصلا تناسب اندام خودش پیش میاد. و اصلا نمی فهمیم کی و چطور؟ همینطور که نمی دونیم کی و چطور به این همه تناسبی که توی بدنمون، توی زندگیمون و توی جهانمون هست رسیدیم. خدایا کمکمون کن. نگاه ما به توست.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/21 08:34
      مدت عضویت: 32 روز
      امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 90 کلمه

      برای من این تمرین مثل بیدار کردن پلیس درونیمه 

      یعنی قبلاً برای خوردن و نخوردن یه پلیس از بیرون داشتیم که بهمون برنامه می‌داد. یکسری غذاها یا حتی یک گروه غذایی ( مثلا کربوهیدرات) کلا حذف بود اما الان 

      با این نوع تصور کردن انگار خودم دست خودم رو گرفتم و درست و غلط رو نشونش میدم 

      انگار قبلا یه پلیس بیرونی داشتیم که جریمه میکرد مثلا تند می‌رفتی باید بهاش رو می‌دادی. یه دونه شیرینی میخوردی؟ باید ورزش میکردی یا فردا رو فستینگ میکردی 

      اما 

      حالا خودم می‌دونم کی بدنم به چی احتیاج داره 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Soheila
        1403/06/22 10:50
        مدت عضویت: 52 روز
        امتیاز کاربر: 840 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 89 کلمه

        سلام دوست خوبم، چقدر عالی که رها شدید از همه قید و بندها، خداروشکر که هدایت شدیم، چقدرعالی که آگاهانه برخورد کردی با خوراکیها.

        وقتی با آگاهی و ذهن بیدار وارد این دوره شدیم و اینقدر عالی و قدرتمند با ایمان قلبی به دوره و استاد توانمند و آشنا به همه زیروبمهای لاغری باذهن، هدفمند و صحیح پیش میریم. و تصویر سازی میکنیم.

        مطمئنم ذهن ما تشنه فراگیری مطالب این دوره ست. همه سختیها رو پشت سر گذاشتیم و با ایمان به راه صحیح گام برداشتیم.

        لاغری با ذهن آسانترین کار دنیاست🙏🕊🤍

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/06/21 01:56
      مدت عضویت: 118 روز
      امتیاز کاربر: 4660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 223 کلمه

      به نام خداوند بخشنده و مهربان.

      سلام استاد عزیز گفته بودید جوری این تمرینو انجام بدید که باهاش به خواب برید ولی این تمرین به قدری زیباست که ادمو از خواب بی خواب میکنه الان اومدم تجسم کردم تا باهاش بخوایم ولی تمرین خوابو پروند.

      چقدر حس زیبایی وقتی شکم صاف داری پهلوهای صاف داری خوش هیکل و زیبا هستی. خودت از خودت لذت میبری همسرت لذت میبره هر لباسی را میخوای میپوشی بغلی میشی ارزشمندی بیشتری داری. خدای من وقتی برسم به این هیکل چیا را تجربه میکنما. لباسهای خوشگل خوشگل تشویق همه لباس دامن پفی که پشت بالاتنه کلا بازه و تو با پهلوهای صافت زیبایی اون لباسو چندین برابر میکنی. کراپ و نیم تنه های زیبا که شکم تختتو به نمایش میزاره. رابطه جنسی عالی که داری. اینکه همه تشویقت میکنند و میگن آفرین عالی شدی. وای انواع کفش های پاشنه بلند که بخاطر وزن سبکت میتونس بپوشی شوهرت که همش تو را بغلش میکنه رو شونه هاش میندازه . همه عاشقتن لباس زیرهای فانتزی که با خیال راحت میتونی انتخاب کنی و بپوشی دیگه نگران این نیستی که سایزت بشه یا نه با خیال راحت میپوشی اعتماد به نفسی که بدست میاری قدرت اظهار وجودی که داری و همه همه همه وای خدای من من لیاقت داشتن اندام مناسب را دارم طبیعت بدن من متناسب بودن و لاغری هست خدایا شکرت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم نیکروان
      1403/06/21 01:01
      مدت عضویت: 59 روز
      امتیاز کاربر: 1365 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 49 کلمه

      سلام طبق گفته استاددراین فایل هرموقع به افکارمنفی فکرمیکنم همون درطی روزبرام اتفاق میفته حتی افکارمثبت خیلی طول میکشه برام اتفاق میفته ذهن ناخوداگاه روبایداموزش بدیم بتونه یادبگیره بتونیم به اندام دلخواه برسم وافکارم خوب بشه هرشب بایدبه اون عکس نگاه کنم تاملکه ذهنم بشه وبه اون ادنام برسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار servehchopani_1
      1403/06/21 00:54
      مدت عضویت: 1570 روز
      امتیاز کاربر: 2925 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 266 کلمه

      به نام خدا سلام استاد گرامی ودوستان هم مسیرم دراین بخش بارگذاری تصویر ذهنی یاد گرفتم که ذهن ما دوبخش است یکی ذهن خودآگاه که ازطریق اطرافیان ورسانه پزشکان که به ذهن ما اطلاعت میده وما رااز لاغر شدن ناامید میکنه نجواهای منفی به ما میده وتکرارتکرار میشه وبه مرور وارد ذهن ناخوداگاه میشه واین باور وانتظار از خودمون شده که چاقی است وبا تکرار تکرار وارد ذهن ناخوداگاه ما شده است وبه مرور چاق شده ایم در قسمت اول یک عکس متناسب برای خودمون انتخاب میکنیم واون عکس بار گذاری وانتقال میدیم به ذهن  نا خوداگاهمون وقتی شب موقع خواب تصویر متناسب رو درذهنمون تجسم میکنیم وسوالا تی از خودمون در ذهنمون میپرسیم 1_چرا فکر می‌کنیم میتونیم متناسب بشیم دلیلمون میگیم من  متناسب بشم لباس های رنگی میپوشم من متناسب بشم اعتماد  بنفسم میره بالامن متناسب بشیم عالی میشم وبه دلخواه خودم لباس میپوشم متناسب شدن احساس خوب وآرامش درونی دارد2_الان که متناسبی چه بازخوردی از اطرافیان داری همه به هم میگند چقدر اندامت عالی شده چیکار کردی که انقدر متناسب شدی وباز خورد عالی وتحسين برانگیزی میگیرم خیلی خوشحالم 3_الان که متناسب شدم چه تغییراتی درمن تغییر کرده افکارم تغییر کرده دیگر نسبت به هیچ چیز حرص وولع ندارم ترس از غذاها ندارم وبه راحتی به اندازه نیاز بدنم میخورم میلم نسبت به قبل کم شده واز متناسب شدن لذت میبرم احساس عالی دارم ووقتی این حرفها وتصویر در ذهنم مرور میشه خوابم میبره ووقتی صبح از خواب بیدار میشم افکا ر مثبت وحس لاغر رو دارم والان خودم دراین اندام میبینم و خیلی خوشحالم سپاس فراوان ممنونم استاد گرامی بابت این تمرین ارزشمندتون. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/06/21 00:08
      مدت عضویت: 580 روز
      امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 917 کلمه

      سلام و درود به استاد عطار روشن عزيز

      من چندين بار تا حالا اين فايل رو گوش كردم و هر بار يه مطلبي جديد ازش ياد ميگيرم

      هر شب دارم تصوير سازي رو انجام ميدم 

      ديشب خواب ديدم يكي از افرادي كه ميشناختم و متناسب بود توي خواب با من بود و داشتيم غذا ميخورديم و ايشون گفت من اصلا به كالري غذاها توجه نميكنم و من توي خواب گفتم عههه ببين همون كه توي سايت ياد گرفتم درباره افراد متناسب واقعيت داره …و وقتي هم بيدار شدم يادم نيومد اون شخص كي بود ولي يادمه كه توي خواب ميشناختمش…اين براي من خيلي اهميت داره چون اين نقطه كه توي خواب قوانين رو ببيني يك خبر خيلي خوبيه كه قوانين جديد دارن بارگذاري ميشن روي ذهنم 

      و اينم بگم در واقعيت هم من ديگه نسبت به كالري ها حساس نيستم و همش ميگم خدايا منو ببخش كه به نعمتهات اتيكت منفي ميزدم/ تو همه چيز رو پاك و منزه آفريدي

      اين نگاه گناه الود من به مواد  غذايي باعث شده نعمت تناسب اندامم پنهان بشه از نظرم.

      «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ(جاثیه، آیه 23) 

      (ای رسول ما) آیا می‌نگری آن را که هوای نفسش را خدای خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه ساخته و مهر بر گوش و دل او نهاده و بر چشم وی پرده ظلمت کشیده؟ پس او را بعد از خدا دیگر که هدایت خواهد کرد؟ آیا متذکر این معنی نمی‌شوید؟

      در آيه بالا داره اشاره ميكنه “”دانسته\”\”هواي نفسش را خداي خود قرار داده و او گمراه شده است ..

      چطور اجازه دادم هواي نفستم با اراده خودم من رو گمراه كنه ؟

      وقتي اطلاعات غلط رو دنبال كردم

      وقتي ديدم يه رژيم جواب نداد رفتم سراغ رژيم ديگه 

      امروز گفتم شيريني چاق كننده ست

      فردا گفتم سرخ كردني بده

      پس فردا گفتم اوه اوه موز كه خيييلي چاق ميكنه

      و

      و

      و پرده كشيده شد روي چشم جهان بينم كه ميديدم افراد متناسب رو كه همه چي ميخورن و متناسبن ولي من از خواب غفلت بيدار نشدم

      ديدم خواهرم چطور به شيريني جات علاقه داره ولي باز بيدار نشدم چون مهر زده شده بود به قلبم

      ديدم همسرم در حد مرگ بستني دوست داره و چقدر زياد هم ميخوره و متناسبه 

      ولي باز بيدار نشدم چون پرده ظلمت رو خودم هي ضخيم ترش ميكردم با دنبال كردن اخبار و اطلاعات غلط

      و خداوند چندين بار در قران تاكيد كرده “”لاجرم\”\” آنها جواب اعمالشان را ميگيرند

      وَيَجْعَلُونَ لِلَّهِ مَا يَكْرَهُونَ وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَىٰ ۖ لَا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَأَنَّهُمْ مُفْرَطُونَ{نحل 62}

      و این مشرکان آنچه را که بر خود نمی‌پسندند به خدا نسبت می‌دهند و به دروغ می‌گویند که عاقبت نیکو دارند در صورتی که محققا کیفر آنها آتش دوزخ است و زودتر از دیگران هم به دوزخ می‌روند

      لاجرم =محققا

      من كه اضافه وزن رو نمي پسنديدم و نسبت ميدادم به ايراد مواد غذايي

      نسبت ميدادم به ژنتيك

      نسبت ميدادم به سن

      و فكر ميكردم با پرهيز از مواد غذايي عاقبتم نيكو خواهد شد

      ولي چي شد!!!

      زوتر از ديگران به دوزخ مي روند

      استاد توي گام 13 لاغري خيلي خوب اين رو توضيح دادن ..افرادي كه تمام عمر دنبال پيشگيري بودن و ديدم به همون چيزي كه پيشگيري ميكردن مبتلا شدن

      در ادامه استاد خيلي خوب توضيح ميده اين مطلب ارزشمند رو 

      ذهن نا خودآگاه اصل رو از بدل تشخيص نميده چون زمان نداره و عقب و جلو نداره. همه چيز رو اگر در همون لحظه باور كنه نميفهمه كه اين الانه يا اصلا واقعي هست يا واقعي نيست..ضمير ناخود آگاه همون چيزي رو كه زياد ميشنوه تبديلش ميكنه به واقعيت زندگي ما…ذهن ناخود آگاه زمان حال رو فقط درك ميكنه …اينجا كاملا ميفهميم كه چرا بايد هر لحظه در صلاه باشيم …صلاه يعني توجه …مومنان كساني هستن كه دايم در نمازند…نماز همون توجه ما هست.

      به اندازه اي كه بتوني منطق خودت رو از صحبت كردن هاي خودت حذف كني ميتوني راحت باورش كني…

      توجه:

      شناسايي ذهن آگاه و نا آگاه رو بشناسيم

      ذهن آگاه اون صدايي كه دايم درباره وقايع روزمره داره با ما صحبت مي كنه

      همون شيطان هست كه در ذهن ماست 

      {{{{خداوند در قلب انسان ساكن است و شيطان در ذهن انسان ساكن است}}

      باوري كه در اين قسمت فايل براي خودم ساختم اين بودش كه :

      من به باورها و مواد غذايي كه باعث اضافه وزن من شده اعتبار دادم و اونها رو كردم بت براي خودم…حالا بايد يكي يكي اين بتها رو بشكنم تا بتونم به صراط مستقيم كه همانا”””بخوريد و بياشاميد اما زياده روي نكنيد “”هدايت بشم .

      اگر چيزي وارد نا خود آگاه بشه هيچ نيرويي در عالم نميتونه جلوي اون رو بگيره..اين جمله رو اگر باور كنم ميتونه كل زندگيم رو عوض كنه…اگر باورش كنم كارو زندگيم رو ميزارم روي اينكه باوري رو كه كمكم ميكنه رو وارد ذهن نا خود آگاهم كنم.ضمير ناخود آگاه ، افكار پر تكرار، من رو به واقعيت اون افكار تبديل ميكنه…افكار پر تكرار تبديل ميشن به انتظار…انتظار هر چيزي تبديل به واقعيت مادي ميشه…ذهن ناخود آگاه خالق هست..انا اقول له كن فيكون…

      اعتقاد من اينه كه، چون افكار منفي ما درباره اضافه وزن سالها سابقه دارن در ذهن ما،

       اين افكار منفي بيس افكار ما رو به سمت منفي برده 

      حالا اين چه انعكاسي براي ما داشته 

      من براي خودم ميگم ، اين بيس منفي باعث شده در جنبه هاي ديگر زندگيم هم خيلي نتونستم موفق بشم …موفق شدم اما نه به اندازه تلاشم …

      و حالا خبر خوب براي من اينه كه ، اگر بتونم اين بيس منفي رو از بين ببرم…تمام جنبه هاي زندگيم تحت تاثير قرار خواهد گرفت و مثل دومينو بقيه ابعاد زندگيم هم بهبود پيدا ميكنه…

      چطور؟

      همونطور كه استاد عطار روشن همين فرمول رو پياده كرد توي زندگيش

      قدردان اين فايل گرانبها هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار عطا
        1403/06/22 09:40
        مدت عضویت: 630 روز
        امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 45 کلمه

        سلام .

        چقدر نوشتتون و تلفیقش با آیات قرآنی رو دوست داشتم .

        واقعا در این راه ما حتی آیات قرآن رو هم زیباتر تحلیل می کنیم و خدایی که شناختیم چقدر زیباتر از خداییست که قبلا میشناختیم .

        ممنون از شما بابت این نوشته ی روح انگیز 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فهيمه
          1403/06/22 19:34
          مدت عضویت: 580 روز
          امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 27 کلمه

          سلام و درود آقا عطا 

          واقعا چقدر داریم خدارو زیبا تر می‌شناسید

          وقتی درک میکنیم خودمون همه کاره زندگی خودمونیم

          بیشتر سپاسگذار میشیم 

          ممنونم که کامنتم رو خوندید و برام نوشتید

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حسن شهبازی
        1403/06/22 14:40
        مدت عضویت: 1548 روز
        امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 85 کلمه

        بسم الله الرحمن الرحیم

        سلام به استاد عطار روشن

        سلام به فهیمه خانم

        با کامنتت خیلی ارتباط برقرار کردم

        واقعا منم مثل شمام یکی دو سال  پیش که سایزم از مدیوم و لارج شده بودم یروز به خودم نگاه کردم دیدم ذهنم چقدر ساکته چقدر ارومه بزرگترین سد ذهنی رو برداشته بودم واقعا یکی از طلایی ترین دوران زندگیم تو ارامش میتونم بگم همونموقع هایی بود که لاغر شده بودم

        حس فوقالعاده ای بود الانم حسم هنوز یادم 

        حالا با روش ذهنی انشالله بتونم دوباره همون حس ها رو تجربه کنم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فهيمه
          1403/06/22 19:40
          مدت عضویت: 580 روز
          امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 75 کلمه

          سلام و درود حسین آقا عزیز

          وقتی بر ذهن فائق بیاییم دیگه میتونیم بشگن بزنیم که اون چیزی که میگیم میشه

          ولی امان از اون وقت که نا آگاهانه افسار زندگی دست ذهن 

          چنان میتازونه

          و چنان مارو به درو دیوار میکوبه 

          خدارو هزاران بار شکر که به لطف استاد داریم یاد میگیریم چطور آگاهانه بر ذهن سوار شیم و بتازونیم

          دیگه نترسیم از هیچ خوراکی ای

          راحت و با افتخار بریم تا ابد همون سایز همیشه گی رو خرید کنیم 

          موفق باشید

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار مری خانمی
        1403/06/30 06:49
        مدت عضویت: 32 روز
        امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 26 کلمه

        فهیمه خانم فهیم و دانا…اینقدر این متن درس داشت و یاد گرفتم که گزینه ی افزودن به علاقمندی ها را زدم. ذخیره کردم تا باز بخونمش.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/06/20 23:34
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 166 کلمه

      تصویرسازی تناسب در ذهن ناخودآگاه

      ما می‌خواهیم ذهن ناخودآگاه را راضی کنیم که مجوز لاغر شدن ما را بدهد چون تا وقتی ذهن ناخودآگاه قانع نشده است رفتار ما هرچه قدر هم از بیرون سعی و تلاش کنیم تغییر نمی‌کند.برای قانع کردن ذهن ناخودآگاه باید از تکرار یک فکر و یک تجربه استفاده کنیم، اما ما که هنوز متناسب نشده‌ایم که تجربه تناسب را تکرار کنیم. اینجا از خاصیت ذهن ناخودآگاه استفاده می‌کنیم: ذهن ناخودآگاه فرق اصل و بدل را نمی‌داند، پس ما تصویر فردی متناسب را می‌بینیم و بهش توجه میکنیم و از طرفی با استفاده از سوال دوم این تجربه را با احساس همراه می‌کنیم. حالا برای اینکه این عمل تصویرسازی کیفیت و سرعت بهتری داشته باشد  از دقایق طلایی ورود به ذهن ناخودآگاه استفاده می‌کنیم. ۵ دقیقه قبل از خواب بهترین زمان برای تصویرسازی است.  ما تصویرسازی تناسب اندام می‌کنیم به خواب می‌رویم و در ساعات خواب هم ذهن ناخودآگاه ما به تناسب فکر می‌کند و صبح هم با همین حال از خواب بیدار.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Sanaz 🌺
      1403/06/20 23:13
      مدت عضویت: 1192 روز
      امتیاز کاربر: 9566 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 440 کلمه

      به نام یکتای بی همتا 

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان همراهم. 

      ورود به ذهن ناخودآگاه. 

      دو نکته ی اساسی وجود داره دوخلقت ،دو شگفتی که خدا به بنده هاش هدیه داده .

      مثل تقلب می مونه، اول اینکه ذهن ناخودآگاه اصل و از بدل تشخیص نمیده .

      این فوق العاده است ،چرا ؟

      چون من با اون تصویر زیبا و داستانی که خلق کردم ،می تونم باور سازی رو که برای تناسب اندام نیاز دارم بهش برسم .

      وقتی باور لاغری رو درش ایجاد کنم ،میرسه به انتظار لاغری و نقشی که از لاغری در ذهن ناخودآگاه بیافرینم اونم خالق جسم زیبای من خواهد شد .

      دوم اینکه برای ذهن ناخودآگاه زمان معنایی نداره .

      ذهنم متوجه نمیشه این تصویر د لذت مربوط به آینده هست .

      ب ای ذهن ناخودآگاه من فقط حال هست .

      وقتی من از تصویر و لذت تناسب اندام استفاده کنم ،فکر می کنم این شرایط منه و برام محققش می کنه .

      حالا که می تونم شگفتی ساز باشم ،حسابی باید حواسم به منطق و ذهن خودآگاه باشه. 

      همون خانم غرغرویی که مرتب نق می زنه که ای بابا این که تونیستی، چرا خودتو گول می زنی ،این کجا و تو کجا ،مگه خل شدی، چرا با خودت حرف می زنی ، مردم چی میگن ،…..

      ما هم مثل همیشه خودمون رو می زنیم به نشنیدن .

      فقط و فقط باید بدونیم که حس ما روی ذهن ناخودآگاهمون تاثیر میذاره .

      ما هم این حس خوبو بهش میدیم و اونم به ما جایزه میده .

      حالا ببینیم چرا جملات رو اینطوری نوشتیم .

      ذهنی که اصل رو از بدل تشخیص نمیده با تصویر و شرح تصویر ذهنی حس می کنه ما در همین شرایط هستیم پس ما این شرایط برای ما فراهم میشه .

      باید بتونیم این تصویر و داستانش رو روی ذهن ناخودآگاه بارگذاری کنیم تا عین اونو توی جسممون ببینیم .

      این مرحله ساده است ولی نیاز به استمرار داره ،چرا ؟

      اگه یادتون باشه در قسمت اول دوره گفتیم ،درسته ما می دونیم تکرار یک  عادت روی ذهن ناخودآگاه تاثیر میذاره ولی نمیدونیم چند بار باید انجام بشه .

      اگه من باور پرخوری عصبی رو دارم ،نمیدونم این اطلاعات رو چندین بار مرور کردم و رفتارش رو تکرار کردم تا این باور به انتظار چاقی تبدیل شده  و در جسمم نمایان شده. 

      پس الانم نمیدونیم که این تصویر سازی رو چه مدت باید انجام بدیم .

      اصل اینه که میدونیم راهمون درسته و از اینکه بخوایم یک کار ساده و لذت بخش رو انجام بدیم ،خسته نمیشیم و رها نمی کنیم .

      این جای کار لازمه یک نگاه دقیق تری به ذهن خودآگاه و نا خودآگاه بندازیم .

      و کار این دو رو بررسی کنیم .

      با شناسایی ذهنمون بهتر می تونیم به آرزومون برسیم. 

      ذهن خودآگاه و نا خودآگاه :

      باشه برای بعد

      خدایا شکرت 

      استاد ممنونم🙏🌺

      در پناه خدا باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/06/20 22:54
      مدت عضویت: 118 روز
      امتیاز کاربر: 4660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 57 کلمه

      به نام خداوند بخشنده و مهربان.

      چقدر ترکیب این تمرین با تمرین قدم هفتم دوازده قدم عالی است و باعث انرژی مثبت میشود. نوشتن فواید لاغری تحسم کردن رمان نوشتن فکر کردن حرف زدن ترکیب احساس عشق و ارامش وای همه باهم چه عالیه

      استاد واقعا ممنونم بخاطر این دوره و به خاطر همه چیز

      خدا را شکر هزار مرتبه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 41 از 9 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Sanaz 🌺
      1403/06/20 21:49
      مدت عضویت: 1192 روز
      امتیاز کاربر: 9566 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 520 کلمه

      به نام خدا 

      سلام و درود خدمت استاد گرامی و دوستان همراهم. 

      در مقدمه ی این دوره یاد گرفتیم که ذهن ما دارای دو بخشه :

      ذهن خودآگاه  و ذهن ناخودآگاه. 

       برای آموزش لاغری با ذهن باید بدونیم ما احتیاج به آموزش در هر بخش داریم .

      تا بحال هر چه تلاش کردیم برای ذهن خودآگاه بوده پس نتایجی رو هم گرفتیم فقط کوتاه و لحظه ای بوده .

      نتایج عالی مستلزم اینه که آنچه آموزش می بینم در ذهن خودآگاه، اونو منتقل کنیم به ذهن ناخودآگاه. 

      بهتر دیدم یکبار دیگه مراحل چاقی رو بررسی کنم .

      اول یک اطلاعاتی درباره ی چاقی رو مثل غذاهای خاص، ارث ،دارو،  بارداری ، ازدواج و ….

      وارد ذهن خودآگاه ما شده و ما به اون حرف ها توجه کردیم یا اطلاع از از طرف کسی بوده که قبولش داشتیم یا از یک دکتر و رسانه و …بوده .

      طوری بوده که ما اعتماد کردیم و باور کردیم که این حرف درسته .

      بعد نمونه هایی رو دیدیم و صحه گذاشته شد بر اطلاعات ما .

      فقط نمیدونم چرا هیچ وقت خلافش رو ندیدیم شاید بخاطر اون کسی یا جایی بوده که اطلاعات گرفتیم ،طوری بوده که چشم و گوش بسته حرفش برامون سند بوده .

      این باور باعث انتظار ما شده و زمانی که این انتظار و باور با تکرار وارد ذهن ناخودآگاه شده ،به واقعیت تبدیل شده .

      حالا که مروری بر چاقی کردیم ،باید همین مراحل رو هم برای لاغری بکار بگیریم .

      فقط یک مشکلی داریم .

      باورش یک کم برامون سخته .چرا ؟

      چون توی تمام سال‌های زندگیمون درباره ی چاقی حرف زدیم و شنیدیم و طوری مطالب چاقی گسترده هست که حتی افراد متناسب هم ازش خبر دارن ،درسته برای خودشون باور ندارن ولی بلدن به من چاق یاد بدن .

      وقتی هم خواستیم لاغر بشیم ،این قدر تلاش کردیم و سختی کشيديم و نشد که الان برامون باور کردنی نیست که بشه و بمونه .

      همه ی آدمها هم اطلاعاتی مثل ما دارن و لاغری رو فتح قله ی اورست می دونن .

      مهم ترین نکته ای که الان باید براش وقت بذاریم اینه که لاغری رو باور کنیم و تبدیلش کنیم به انتظار لاغر شدن .

      دیگه برای همیشه متناسب میشیم .

      در قسمت اول یک عکس متناسب با علاقه ی خودمون چه از نظر پوشش ،چه اندام به صورت تمام قد انتخاب کردیم .

      و انگار این منه متناسبم .

      بعد براش داستان سرایی کردیم .

      که ببین چه حال و هوایی داره این تناسب .

      اول لایق لاغری بودن رو مرور کردم .

      باورت میشه این تویی ؟

      آره چرا که نه ،طبیعت بدنم لاغریه .

      من متناسبم چون خیلی وقتها اینطوری بودم .

      این منم چون من زیباترین مخلوق خداوندم .

      چون خالقم عین زیبایی است و هر آفریده زیباست .

      این منم چون راه و روش درست زیستن رو آموختم .

      این منم چون رفتارهای زیبایی دارم .

      حالا که منم ،سرحالم ،سرکیفم ،زیبای، شادم .

      دوست داشتنی و مهربان ،سبک و چالاکی. 

      جوان و سلامتم .

      دوستان رو ببین که چه حالی می کنن از موفقیت من .

      خانواده ام ،دوستام و حتی جهان هستی شادن ،چون یک زیبایی دیگه به دنیا اضافه شده .

      اینا اطلاعات درستی هست که به ذهن خودآگاه دادم ولی برای ایجاد این شرایط باید راهی پیدا کنم تا وارد ذهن ناخودآگاه بشن .

      چطوری ؟

      بعدا میگم 😄😄

      خدایا شکرت 

      استاد ممنونم 🙏🌺

      در پناه خدا باشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 40 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/06/20 23:44
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 84 کلمه

        سلام ساناز عزیز

        ممنون از کامنت بسیار بسیار ارزشمند و پر از آکلهی شما.

        چه خوب که از ترکیب احساس لیاقت و ارزشمندی و دلیل رسیدن به این تناسب استفاده کردین. من این مورد رو ننوشته بودم در جواب اینکه چرا باید به این تناسب برسم.

        من به این تناسب رسیدم، چون لایق این بدن مناسبی. من به این اندام زیبا رسیدم چون شایسته زیبایی ام، چون شایسته سبکی و سبک بالی و رهایی ام. من به این هیکل متناسب رسیدم چون لایق سلامتی ام. خدایا شکرت.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار Sanaz 🌺
          1403/06/22 12:38
          مدت عضویت: 1192 روز
          امتیاز کاربر: 9566 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 28 کلمه

          سلام لیلا ی عزیزم👍👍 

          خیلی خوشحالم که دوست داشتید. 

          براتون بهترین ها رو آرزو دارم .🌺

          منتظر دیدن تصویر زیبای شما در بین شگفتی سازان هستم .💕

          در پناه خدا باشید .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/20 21:43
      مدت عضویت: 32 روز
      امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 49 کلمه

      من دوباره فایل رو گوش دادم و این جمله واقعا به دلم نشست که استاد گفتن:

      ضمیر ناخودآگاه خالق است همانطور که خداوند توی آیه ۸۲ سوره یس میفرماید :

      «فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می‌گوید: «موجود باش!»، آن نیز بی‌درنگ موجود می‌شود!»

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/20 20:52
      مدت عضویت: 32 روز
      امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 62 کلمه

      مغز فرق چیزی که تصور می‌کنی و انجام میدید نمی‌فهمه 

      من یاد گرفتم انقد یه چیزی رو تصور کنم که توی رفتار روزمره ام هم نمود پیدا کنه 

      چند مورد 

      تصور این که سر سفره با تمآنینه غذا میخورم یواش میجوم سیر میشم بلند میشم 

      یا اینکه یواش و آرام حرف میزنم 

      عجله نمیکنم 

      و از همه مهم تر 

      صاف می ایستم 

      و واقعا داره در رفتارم نمود پیدا می‌کنه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 23 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1403/06/20 20:16
      مدت عضویت: 630 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,575 کلمه

      سلام ممنون از شما بابت این فایل و متن عالی و تمرین فوق العاده ی شبانه .

      من تمرین شبانه رو این چند شب انجام دادم . یعنی تجسم کردم که تا آخر عمرم متناسب موندم . سالهاست گذشته من ۳۰ ساله ۳۵ ساله ۴۰ ساله ۵۰ ساله ۶۰ ساله و … شدم و همچنان در بدنی متناسب در حال زندگی هستم . 

      چیزی که برداشت کردم   این چند روز  این بود که ذهن و بدن ما و کل دنیا همواره در یکی از این دو حالت قرار دارند یعنی طبق آگاهیهایی که مطالعه کردم ما یا  در فاز بقا هستیم یا در فاز آفرینش .

      حیوانات تنها توسط عوامل بیرونی در فاز بقا قرار میگیرند اما چون عوامل بیرونی فقط چند دقیقه هستند این حالت در آنها فقط چند دقیقه وجود دارد و ادامه دار نیست .  اما انسانها علاوه بر عوامل بیرونی  از طریق ذهن خودشون رو در فاز بقا نگه میدارند .

      در این حالت تمام واکنشهای بدن مطابق شرایطیست که انگار دائما  از طرف عوامل بیرونی مورد حمله قرار گرفته اند. وقتی که بدن  توسط خودمون با قدرت ذهن در فاز بقا قرار میگیرد واکنشهای بدن  همواره در مسیر دفاع از خود است . 

      چاقی واکنش دفاعیست 

      سرطان واکنش دفاعیست این که سرعت تولید مثل سلولها بالا میروند و در فاز جاودانگی قرار میگیرند برای محافظت از خود است . 

      دیابت چربی خون و سایر بیماریها همه واکنش دفاعی بدن  است که در اثر استمرار  در فاز بقا  در بدن دائمی میشود ‌ 

      حتی میل به پرخوری نشانه ای از قرار گرفتن بدن در فاز بقاست که میخواهد از خود دفاع کند .

      عصبانیت ترس  قهر خشم ناراحتی غم و غصه بدگویی کردن قتل و آدم کشی و تمام اخلاق و رفتارهای ناشایست نشان از  قرار  دادن  ذهن و بدن در فاز بقاست . 

      در فاز بقا آفرینش نمیتواند ظهور کند . درست مثل شوره زاریست که هیچ گیاهی در آن نمی روید . 

      قبل از این تمرین  من سعی کردم حالت جنگ با لاغری را تمام کنم چون  ابتدا باید خود را از فاز بقا نسبت به لاغری خارج کنیم .

      باید در فاز آفرینش قرار بگیریم . 

      فاز آفرینش یعنی افکار درست را پروراندن . در صلح و امنیت زندگی کردن یعنی احساس آرامش و شادی و سپاسگزاری داشتن . یعنی امید داشتن . 

      راههای گذشته امید مارا نسبت به لاغری از بین بردند .

      راههای لاغری گذشته در ما حالت ترس از گرسنگی ایجاد کردند .نخور نخورهای دائمی و ترس از خوردن در ما واکنش دفاعی پرخوری را ایجاد کرد و بدن ما را در فاز بقا برد . 

      فاز بقا به بدن اعلام جنگ کرد و بدن مشغول ذخیره انرژی شد تا توان مبارزه با دشمن خیالی را در خود داشته باشد 

      چاقی واکنش دفاعی بدن است .   ما باید به این باور برسیم که لاغر شدن دشمن ما نیست . قصد جنگ با ما را ندارد . نمیخواهد ما را از نعمتها محروم کند گرسنگی کشیدن و قحطی زدگی نیست . تصویر لاغری رو به زور نمیتونیم وارد ضمیر ناخوداگاه کنیم .

      اول باید این تصویر رو پاکسازی کنیم و از حالت بقا نسبت به لاغری خارج بشیم .

      باید بدونیم لاغر شدن طبیعت ماست ‌ قرار نیست به ما فشار و عذاب وارد کند قرار نیست در ما حس محدودیت ایجاد کند . قرار نیست لذت را از ما بگیرد برعکس چون ما از اندام خود راضی نبودیم و شکر و سپاس نگفتیم و همواره به غذاها نگرش منفی داشتیم و نخوردن را که یکی از بزرگترین نعمتها برای بدن است رنج معنا کردیم و همواره حتی در حالت متناسب در حالت نفرت از چاقی و ترس از چاقی بودیم بدن ما احساس آرامش نداشت و در خود حس جنگ و رفتن به فاز بقا را میکرد بنابراین چاقتر شد . 

      و حتی زمانی که چاق بودیم لاغر شدن  به دلیل سختیهایی که همواره مثل  موجودی هیولاوار  به خودمان  حمله میدادیم  در نظرمان سخت و غیر قابل دسترس شد .

      این تمرین خیلی اثر عالی دارد .

      اما الان که میخواهیم تصویر ایده آل را به ذهن ناخوداگاه خود بسپریم تا برای همیشه متناسب بماند خیلی مهم است که همراه با آن به فرمایش استاد تصویر درست و صحیحی از لاغری به خود بدهیم .

      این لاغر شدن آسان است .

      این لاغر شدن نخوردن و کم خوردن یا کالری سوزاندن ندارد .

      این لاغر شدن طبیعت بدن است 

      این لاغر شدن رفتن به فاز آفرینش است . 

      فاز آفرینش خود به خود تناسب اندام را به بدن هدیه می دهد . 

      من در این چند شب  به خودم احساس امنیت کامل دادم دستم را روی قلبم گذاشتم به انرژی درونی ام که خدای کائنات و قدرت خلق بی نهایت دارد متصل شدم . 

      تصویر لاغری ایده آلم را که البته فرموده بودید بهتر است عکس خودتان نباشد و من عکس دیگری انتخاب کردم را چند بار در طی روز تجسم کردم . گفتم قرار است خیلی راحت در این وزن تا آخر عمرم بمانم . قرار است در آرامش باشم . زمان جنگ تمام شده . لاغر شدن دشمن نیست . لاغر شدن دوست من است . من با تناسب در صلح هستم . من دستم را به سمت اندام متناسبم دراز کردم و گفتم  من سالها از تو ترسیدم و فرار می کردم در حالیکه تو هیولا نبودی  تو  بهترین دوست من هستی  . تو آرامش من هستی . تو نور الهی هستی . تو ساحل امن من هستی . تو شادی من هستی تو راحتی من هستی . تو برای راحتتر شدن من آمدی . برای اینکه هر بار میخواهم لباس بپوشم در انتخاب لباسها نترسم خجالت نکشم تو  مرا سرافراز می کنی تو  باعث میشی دیگران دیگر به چشم تمسخر به من نگاه نکنند . تو باعث میشوی دیگر بدن من دیگر بو نگیرد با وجود زائد بدن من زودتر بو میگرفت  اما از وقتی لاغر شدم با اینکه دو یسه روز یکبار حمام میروم اما همچنان تمیز هستم . تو باعث شدی پادرد من که در اوج جوانی به دلیل وزن بالا گرفتارش شده بودم از بین برود . تو باعث شدی چربی خونم کم شود . تو امنیت من بودی  و هستی . تو سلامت من هستی . چون دیگر با ترس غذا نخوردم . چون دیگر خودم را محدود نکردم که ولعم چند برابر بشود و فعل پرخوری را انجام دهم . من در فاز آفرینش قرار گرفتم و بعد لاغر شدم و اکنون میخواهم تا آخر عمر دیگر با خودم نجنگم و فکرم را در فاز بقا نبرم . همواره به خوبیها توجه کنم  تا فکرم مثبت تر شود . تا ذهنم رشد کند تا امید و انگیزه زندگی ام بیشتر شود . فاز آفرینش به من هدیه های بسیاری داد . من با حال خوبم هر روز اتفاقات خیلی خوبی رو به سمت خودم جذب می کردم و دوست دارم همین لاغری و تناسب اندام ادامه دار شود . من مدتهاست که دیگر خودم را نترساندم . دیگر خودم را سرزنش نکردم . نه اینکه صفر شده باشد اما گاهی هم که اتفاق میفتاد با احساسات خودم در صلح قرار میگرفتم و میگفتم ممنونم از شما که برای محافظت از من شکل گرفتید . ممنونم از شما اما خیالتان راحت باشد هیچ جنگی نیست همه چیز در امن و امان است . عطا همه تو را دوست دارند . همه تو را تحسین می کنند . نترس عصبانی نباش کسی دشمن تو نیست . حتی اگر کسی حرفی بزند که باب میل تو نباشد او فقط نظر خودش را گفته . قصد جنگ و تحقیر و سرزنش تو را ندارد توسط حرف او وارد جنگ درونی و فاز بقا نشو .  هیچ جنگی نیست . همه جا در صلح و آرامش است . هیچ تهدیدی وجود ندارد همه جا عشق و امید است . همه جا نشاط است . هر کسی که جذب تو میشود جنبه ی خوبش را به تو نشان میدهد . حتی اگر بدی هم دیدی قطعا به نفع تو تمام میشود . 

      من این شبها اینطور لاغری را مهمان دلم کردم . دست دوستی به سمت تناسبی دراز کردم که برای من راحت است . برای من راحتی میخواهد . دوست من است مراقب من است . باعث سلامت بیشتر من است . باعث لذت بیشتر است . باعث شادی بیشتر است . باعث سبکتر شدن و گسترش دامنه ی ارتباطات من است . باعث بهتر شدن حالم است . تناسبی که در یک چرخه است . هم حال خوب تناسب ایجاد می کنه و هم وقتی متناسب باشی حال خوبت بیشتر میشه . آرامشمون بیشتر میشه و این چرخه روز به روز متناسبترمون می کنه . 

      من این تصویرها رو با خودم می اندیشیدم و به خواب میرفتم . و صبح با حالی عالی از خواب بلند میشدم .

      البته لازم است نکته ای دیگر بگویم متناسبین پرتکرار حتی  واکنش دفاعیشان  لاغریست  . یعنی آنها در  زمان بقا هم لاغرتر میشوند . 

      این به دلیل اینست که سالهاست متناسبند و تناسب آنها آنقدر گسترده شده که حتی فاز بقا رو هم در بر گرفته . 

      البته درسته این حالت دلخواه آنان نیست اما نشان از مهارت آنها در اثر تکرار لاغریست . اما برای ما که تازه کاریم هنوز فاز بقا در ما واکنشهای چاقیست  که تنها استمرار این مسیر فاز بقای مارا تغییر میدهد .

      اینجا میرسیم به همان منطق . 

      ما با تکرار منطق خود را تغییر میدهیم . 

      و منطق لاغری را در ذهن ایجاد می کنیم . 

      یعنی وقتی ناخوداگاه خود را تغییر میدهیم تاین ناخوداگاه زبان منطق ما را تغییر میدهد و گفتگوهای شیطانی وجود ما نیز رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد .

      همانطور که  فرمودید شیطان هر کس با شخص دیگر متفاوت است حتی ما در فاز ترس و استرس و … واکنشهای دفاعی لاغری از خود بروز میدهیم 

      که این مسیر نمیشود مگر با استمرار این مسیر  تعالی بخش . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 80 از 16 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سحر
        1403/06/20 21:35
        مدت عضویت: 474 روز
        امتیاز کاربر: 11852 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 41 کلمه

        سلام دوست عزیزم 

        چقدر نوشته شما خوش احساس و پر از خلوص بود چقدر لذت بردم ممنونم که تجربه خودتوت رو نوشتید 

        من همیشه از خوندن نوشته های شما لذت میبرم و استفاده میکنم 

        براتون دلچسب ترین و شیرین ترین نتایج رو آرزو دارم🌹🙏🏻

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1403/06/20 23:13
          مدت عضویت: 630 روز
          امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 7 کلمه

          سلام . ممنونم نظر لطف شماست .

           سپاسگزارم 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Sanaz 🌺
        1403/06/20 22:02
        مدت عضویت: 1192 روز
        امتیاز کاربر: 9566 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 55 کلمه

        سلام و درود خدمت شما 

        دیدگاه فوق‌العاده ای نوشتید .

        فاز بقا و فاز آفرینش بسیار جالب بود .

        و قسمتی رو که قبل از خواب مرور می کنید ،از دادن حس آرامش وحس صلح و دوستی و عشق به خودتون وصلح با لاغری رو خیلی دوست داشتم .

        براتون بهترین ها رو آرزو دارم 

        در پناه خدا باشید .

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1403/06/20 23:14
          مدت عضویت: 630 روز
          امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 8 کلمه

          سلام ممنونم نظر لطف شماست . بزرگوارید . 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار فهيمه
        1403/06/20 23:09
        مدت عضویت: 580 روز
        امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 161 کلمه

        سلام و درود آقا عطا

        بازم از كامنت شما لذت بردم مثل دفعه هاي قبل

        احسنت به شما كه انقدر آگاهيتون گسترش پيدا كرده و انقدر خوب مينويسيد

        نكات جالبي در متن شما بود و يكي از مهمترين هاش براي من اين بود كه :

        {متناسبین پرتکرار حتی  واکنش دفاعیشان  لاغریست  . یعنی آنها در  زمان بقا هم لاغرتر میشوند . 

        این به دلیل اینست که سالهاست متناسبند و تناسب آنها آنقدر گسترده شده که حتی فاز بقا رو هم در بر گرفته . }}

        جستجو كردم در اطرافيانم ديدم دقيقا همينه 

        افرادي كه متناسبن وقتي ناراحت ميشن كمتر ميخورن و شايد كلا نتونن چيزي بخورن تا اون ناراحتي رفع نشه .استادم در فايلي به اين موضوع اشاره كرده بود..همسر خودم همينطور هست ..چون موقع كار استرسش بالا ميره ، از صبح كه از خونه ميره بيرون هيچي نميخوره تا عصر ساعت 5 كه بياد خونه …ازش ميپرسم گرسنه نميشي ميگه نه 

        و الان ميفهمم چون استرس داره اصلا ياد گرسنگي و غذا هم نيست

        ممنون كه برامو.ن كلي مينويسي 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1403/06/20 23:32
          مدت عضویت: 630 روز
          امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 24 کلمه

          سلام . نظر لطف شماست . ممنونم که برام از اطرافیانتون مثال آوردید و باعث شدید باورم استحکام بیشتری پیدا کنه . سپاسگزارم .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار فهیمه حیاتی
        1403/06/21 10:07
        مدت عضویت: 415 روز
        امتیاز کاربر: 7835 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 35 کلمه

        به نام خدای هستی بخش

        چه نوشته ی خوش احساس و پرمعنایی !!!!!!

        واقعا از نوشته تون البته درستش این که بگم دل نوشته واقعا لذت بردم .

        بهتون تبریک میگم بابت این صلح و آرامش وجودی تون

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1403/06/22 10:53
          مدت عضویت: 630 روز
          امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 227 کلمه

          سلام ممنونم نظر لطف شماست . 

          چه کلمه ی خوبی به کار بردید 

          دل نوشته 

          درسته 

          این خیلی خبر خوشیه که همونطور که شیطان داره در گوش ما باورهای غم انگیز الهام می کنه خداوند در دل ما پر قدرت تر از شیطان نوشته ها و باورهای روح انگیز الهام می کنه  و واقعا این ما هستیم که کدوم راه رو برای امروز زندگی کردن انتخاب می کنیم .

          کلمه دل نوشته ای که شما به کار بردید برای من الهام بخش بود و حالم رو خوب کرد پس سخن خداوند بود که از زبان شما با من صحبت کرد و گفت نگران شیطان نباش من هستم و هر لحظه در کنارت پر قدرت هر روز و هر لحظه همراهیت میکنم .

           خواب بهترین نعمت خداوند هست چون خدا بیداره و شیطان خوابه در اون لحظات شیطان خوابه چون شیطان در دل راه نداره ولی خداوند بیداره پس در خواب ما تنها در کنار خداوندیم و چقدر عالی او ذهن و جسم و حتی شیطان ما را تغییر میدهد . 

          درسته که شیطان دشمن قسم خورده ی ماست اما در قرآن در یکی از آیات اومده شیطان سعی در گمراه بندگان داره به جز بندگان با اخلاص خداوند را .پس یقینا اگر ما در راه تناسب خالص بشیم قطعا شیطان در ما راه پیدا نخواهد کرد . 

          و این میسر نمیشود مگر اینکه از الهامات دل که حالمون رو خوب می کنند پیروی کنیم . 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 65 کلمه

        سلام آقا عطا ، هم مسیر موفقم 

        خیلی عالی نوشته بودید ، بسیار نکات باارزشی در دیدگاهتون بود .

        فکر کنم اولین بار بود در مورد فاز بقا و فاز آفرینش شنیده بودم ،

        جالب بود .

        باید یه بار دیگه بخونمش تا درکم بیشتر بشه از اون موضوع .

        هر وقت فرصت کردید برامون بنویسیدچون تاثیرات مثبتی دارید روی اعضای سایت .

        در پناه خداوند شاد،سلامت و متناسب بمانید .

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1403/06/22 11:07
          مدت عضویت: 630 روز
          امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 32 کلمه

          سلام ‌

          سلامت باشید نظر لطف شما و دوستان هست . درس پس میدم خدمت همه ی شما عزیزان . از شما بزرگواران یاد میگیرم .

          سپاسگزارم از وجود تک تک شما اندیشمندان . 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Zahra
        1403/06/21 14:13
        مدت عضویت: 415 روز
        امتیاز کاربر: 7700 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 34 کلمه

        سلام به دوست عزیزم

        قسمتی از نوشته اون که در مورد تمام کردن جنگ با چاقی و در صلح بودن با چاقی برام خیلی جالب و تاثیرگذار بود امیدوارم به تناسب اندام ایده آلتون برسید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1403/06/22 11:34
          مدت عضویت: 630 روز
          امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 257 کلمه

          سلام .

          ممنون از دعای خیرتون که مستجاب شده . 

          خدارو شکر در تناسب خوبی هستم . از وقتی فهمیدم باید با تمام ابعاد وجود خودم یگانه بشم و جنگ و ستیز با خودم رو کنار بزارم نتایج بهتر خودشو بهم نشون داد . 

           از وقتی وارد این راه شدم سعی کردم همیشه از اندام خودم راضی باشم . علت این که انسان چاق میشه اینه که  با وجود خودش دوگانه میشه . یعنی مثلا چون از چاقی خوشش نمیاد با حس نفرت از بدنش  احساس جدایی رو پرورش میده  فاصله میندازه بین خودش و بدنش و این دوری که در ذهن اتفاق میفته  سبب میشه جسم رو لایق انرژی روح ندونیم بهش انرژی نرسونیم یعنی خودمون مانع رسیدن انرژی روح به جسم میشیم . 

          در نتیجه به عشق که حیات بخش وجود همه ی موجوداته اجازه گسترده شدن نمیدیم و این قدرت به سبب اختیاری که داریم به ما داده شده . 

          ما خودمون مانع متناسب شدنمون هستیم . 

          و وقتی جلوی تناسبمون سد ایجاد کنیم انرژی جمع میشه و جاری نمیشه در نتیجه چاقی پدید میاد .

          انرژی چاقی همون تناسبه که خودمون مانع جریانش شدیم . 

          وقتی خودمون رو از مسیر تناسب کنار بکشیم و اجازه بدیم  این نیرو جریان پیدا کنه تناسب رو در بدن مشاهده خواهیم کرد . 

          پس راه متناسب شدن به صلح رسیدن با خود تحت هر شرایطی و لایق دونستن خودمون برای نعمت ها از جمله تناسب و جریان دادن عشق در وجودمون برای یگانه شدن و حذف فاصله ذهنی بین روح و جسم هست . 

          ممنونم که با تحسین کردنتون منو تشویق به نوشتن کردید . سپاسگزارم . 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حسن شهبازی
      1403/06/20 20:02
      مدت عضویت: 1548 روز
      امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 97 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم

      سلام به استاد عطار روشن

      من دیشب انجام دادم عالی بود فوق العاده بود خدارو شکر قشنگ تونستم تصویر رو تجسم کنم و سوالات رو از خودم بپرسم و جواب بدم 

      اصلا از ذوق اینکار خوابم نمی‌برد من که همیشه صفر تا صد خوابیدم شاید چند دقیقه هم نمی‌کشه ولی دیشب خوابم نمی‌برد ،

      تمرینم با تجسم تصویر و گفتن و جواب دادن به اون سوالا توی ذهنم انگار مسیر های جدیدی داشت باز میشد قشنگ متوجه می‌شدم تو سرم یه اتفاقاتی داشت می افتاد ولی در کل خدارو شکر تجربه خیلی خوبی بود. 

      ایشالا بتونم ادامه بدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1403/06/20 17:06
      مدت عضویت: 1301 روز
      امتیاز کاربر: 14554 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 861 کلمه

      باسلام 

      مهمترین موضوع باور پذیرییه .

      ما باورهای زیادی رو باور کردیم باورهای منفی و مخرب که همگی فقط برای اذیت و آزار ما هستن و باور نباید بلند بخندی .نباید بخندی آخه بعدش گریه اس .نباید از زندیگت تعریف کنی نباید از خوبی های شوهرت بگی نباید از خوبی های زندگیت بگی حتی نباید از خوبی های کشورت بگی همه ی ما عادت کردیم فقط بدی رو ببینیم اگه بخوایم برخلاف جمع رفتار کنیم طرد میشیم .

      چند وقت پیش مهمانی داشتم دو تا از خانم ها از شوهراشون بد میگفتن من چیزی نگفتم نظر من رو پرسیدن من گفتم قبول ندارم شوهرم بهم کمک کرده وعقیده ام اینه بهترین همدم وهمراهت شوهرته .به وضوح نارضایتی رو توی صورتشون دیدم به سمت مهمانهای دیگه ام رفتم و اونها رو با افکار منفی که اول خود انسان رو بیچاره میکنه تنها گذاشتم .

      همین محرم وصفری که گذاشت برای من داستانها داشت اینقدررر ازش میترسیدم که خدا میدونه .به خودم میگفتم ای بابا ماه صفر ماهییه مثل بقیه ماه ها ، چرا باید از یک ماه اینقدربترسی ولی فایده نداشت اینقدر حدیث شنیده بودم که گفتن ال کنید بل کنید صدقه بدین نماز بخونید تا آخرش دو نفر از عزیزانم رو توی همین ماه از دست دادم دیگه باور کنید از ماه ها قبل ازصفر میترسیدم وحشت داشتم و میگفتم باز میخواد چه بلایی سرم بیاره .

      خداروشکرر با استاد آشنا شدم الان چندسال نمیفهمم صفر طفلی کی میاد کی میره .خخخ

      یا یک باور قوی توی همکارانم هست که بازنشست بشی یا بیماری میشی یا میمیری .آخه این چه باورییه .ما بعد بازنشستگی نهایت ۵۵سال داریم چرا باید این باور قوی رو داسته باشیم چراا باید همیشه منفی باشه چرا باور نباید مثبت باشه چرا نباید بگم کلی زمان برای تغییر خودم تغییر شغلم ، زندگیم ..پیدا میکنم .

      خداروشکررر دارم باورهای خوبی رو توی خودم نهادینه میکنم .باور اینکه خدا همه رو ثروتمند خلق کرده چرا باید بگم پول نیست چراا باید بگم پول دست آدما کمه .الان که با وجود فضای مجازی پول زیادی میتونی در بیاری .

      وقتی پولداری خدا بیشتر دوستت داره چون بیشتر به حرفش گوش دادی وقتی پول دارم به بقیه بیشتر میتونم کمک کنم .همین الانم دارم به سمت پولدار شدن میرم دلم میخواد به راننده اسنپ به کارگر به رفتگر به … پول بیشتر بدم این یعنی داره باور فراوانی پول توی من نقش میگیره .

       باور سلامتی یعنی به راحتی کار کنم به راحتی برای آرزوهام تلاش کنم، آدم سالم بهتر مبتونه خوب بندگی کنه یا بیمار؟ بیمار حوصله خودشو نداره چه برسه به آرزوهاش 

      وقتی باورهای منفی که استاد میگه قدرتشون از باورهای مثبت کمتره اینطوری در نهاد ما نهادینه شده پس باور مثبت چقدر ما رو قوی میکنه چون این باورها ، افکارما هستن وقتی کسی بیشتر زندگیش افکار مثبت باشه کلی مدارش بالا میره و زندگیش تغییراساسی میکنه .

      این جسم هم جزیی از زندگی ماست ما در این سایت آمدیم جسممون رو متناسب کنیم همه ی زندگیمون متناسب شد .در این مدت کلی زندگیم بهتر شده درخونه ایی بزرگتر ساکن شدم خونه ایی که همه چیزشو با نظر خودم خریدم وقتی توش راه میرم خدا رو هزاران بار شکرمیکنم .

      دنبال اینم ماشینمون رو بهتر کنیم از نظر اعتماد به نفس و سلامتی خیلی پیشرفت کردم .

      مادری بودم که دلم نمیخواست فرزندم ازم دور باشه نهایت شهرستان کنارم ولی اینقدر ولولم بالا رفته که  خودم راضیش کردم توی بهترین دانشگاه پایتخت در رشته ی عالی درس بخونه .

      باور دارم که متناسبم باور دارم که ۶۰ کیلو درون منه باور دارم میتونم به راحتی مانتو وشلوار سایز ۴۰بپوشم باور دارم میتونم دامن مورد علاقه امو بپوشم .

      باور دارم چون همین الانم میگن بهم چقدر خوب شدی چقدر متناسبی .

      همین الانم خودمو دوست دارم همین الانم توی آینه بهش خسته نباشید میگم همین الانم میگم چقدررر دوستش دارم .

      چون متفاوته داره به من کمک میکنه توی اینستا الکی نمیچرخه همین الانم روزی ۴تا۵ ساعت فایل گوش میده کتاب میخونه تمرین میکنه .خسته میشه میگه من نمیتونم ولی باز نشونه میبینه به ندای قلبش گوش میده دوباره شروع میکنه .

      این اکرم خیلی قوی شده خیلی 

      قبلا قوی نبود ضعیف بود ترسو بود ترس از دست دادن عزیزانش رو داشت . آرزو نداشت .دنبال هنر وآموزش نبود .

      اعتماد به نفس نداشت خودشو دوست نداشت .

       یک عکس زیبا ومتناسب داشتم پس زمینه گوشیم بود گفتم بذار همین باشه وقتی استاد گفتن یک عکس تمام قد .

      توی عکسهای دوستان دورهمی یک عکسی شبیه عکس پس زمینه من بود با لبخند زیبا ، تا دیدمش دلم رفت .منم انتخابش کردم خیلی دوستش دارم عاشق لبخندشم .حس خیلی خوبی بهم میده .

      دو شبه دارم با تجسم اون میخوابم قبلا تجسم میکردم ولی در طول روز فقط ، هیچ وقت شب تجسم نمیکردم .

      من شبها ساعت ۱۱نهایت ۱۱ونیم میخوابم ولی صبح زود بیدار میشم وهنوز شیرینی اون تجسم رو حس میکنم حتی دیشب که بیدار شدم پنجره ببندم قشنگ یادم بود که چه چیزه زیبایی تجسم میکردم .دقت کردم شوهرم میگه من خواب بد زباد میبینم ولی من اینطور نیستم خیلی وقته 

      با حس وحال خوب وعالی میخوابم و بدون خواب بد و کابوس .

      الان که یک تصویر زیبای متناسب هم همراهش شده که شادی و خوشحالی من رو دو چندان میکنه.

      ممنون از استاد خوبم .برای من شما یکی از دستان خدا هستیدکه زندگی من رو زیبا وعطرآگین کردین .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1403/06/20 16:57
      مدت عضویت: 445 روز
      امتیاز کاربر: 6840 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 105 کلمه

      به نام خدای مهربان 🙏❤

      سلام به استاد گرامی و دوستان همراهم 🙋‍♀️🥰🌹

      من وقتی شب موقع خواب به تصویرمتناسبم رو در ذهنم تجسم می کنم سوالاتم رو از خودم می پرسم وقتی جواب های فوق العاده رو میدم برام لاغر شدنم قطعی شده وخیلی احساس فوق العاده ای رو تجربه کردم ودر طول شب وقتی بیدار میشم دوباره تصور میکنم که لاغر هستم وبه خواب میرم وصبح هم وقتی میخوام بیدار شم ذهنم روخودآگاه توجه شو به سمت  افکار مثبت میبره  ودر طی روز هم با هر بار دیدن عکسم چقدر از خلق شدن لاغریم خوشحال میشم انگار اکنون لاغر هستم 

      سپاس فراوان از استاد عزیزم 🙏🙏🙏❤❤❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 29 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ط.ه
      1403/06/20 14:54
      مدت عضویت: 257 روز
      امتیاز کاربر: 500 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 62 کلمه

      به نام خدای بزرگ 

      با سپاس از استاد عزیزم 

      هرشب قبل از خواب تصویر انتقالی رو در ذهنم وارد میکنم و باهاش حال میکنم که میخوام شبیه این تصویر بشم و صبح که  بیدار میشم آرامشی دارم که قابل وصف نیست 

      خدایا شکرت بابت این همه خوبی و این همه آرامش خدایا خودت من رو هدایت کردی و من از تو میخوام تناسب اندامم را

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1403/06/20 14:13
      مدت عضویت: 405 روز
      امتیاز کاربر: 13510 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 701 کلمه

      به نام خالق جانم❤️

      با سلام خدمت استاد بزرگوارم و عاشقان لاغری

      ببخشید استادعزیزم من نسبت به ایجاد تصویر جدید با اینکه انتخاب خودم بود حس خوبی نداشتم و در این چند روزی که سعی می‌کردم روی آن تمرکز کنم بوضوح دیدم که کاهش وزنم دچار مشکل شد برای همین رهایش کردم و دوباره طبق روش قبلی خودم عمل کردم و دیدم احساسم خوب شد و روندکاهش وزنم دوباره شروع شد من یک اصل مهم را بخوبی از شما آموختم اینکه هر جا دیدم احساسم خوب نیست و دارم رنجی رو متحمل میشوم ادامه ندهم چون مطمئناً دارم مسیر رو اشتباه طی میکنم و این تجربهٔ احساسی برای هر کسی با توجه به شرایطش متفاوته بنابراین من با تشکر و قدردانی از زحمات فوق العاده ارزشمندتان و با توجه به تعهدی که در قدم اول از ما خواستید که در صورت بروز مشکل ادامه ندهیم با اجازهٔ شما از انجام تمرین این قسمت از دوره صرفنظر میکنم

      من یک سال است که دارم با آگاهیهایی که از آموزشها و دوره‌ های شما دریافت میکنم و با نوشتن برداشت و تجربیاتم، لاغری رو برای ذهنم دیکته میکنم و با عمل کردن به آموزش‌ها و انجام تمرینات عملی،خواستهٔ متناسب شدنم را به ذهن ناخودآگاهم ارسال کردم و بعد از اتمام دوره‌های رایگان کاهش وزن هم داشتم و از دورهٔ اصلاح پُرخوری روند متناسب شدنم به آرامی شروع شده و هر چقدر فایلهای این دوره را بیشتر گوش می‌دهم و تمرینات عملی آن را بیشتر تکرار میکنم، روند کاهش وزنم راحت‌تر و بهتر پیش می‌رود و من بدون کوچکترین رنج و سختی و خیلی راحت دارم متناسب میشوم و هرچقدر که از سیر بودنم لذت میبرم ساعت‌های بیشتری تجربه اش میکنم و توجه و تمرکزم را از روی چاقی برداشتم و در طول روز از احساس لاغریم لذت میبرم و از آنجایی که عاشق تمرینات عملی هستم موفق شدم با تجسم عملی انتظار لاغری را در مغزم ایجاد کنم و الان مغزم دارد به آرامی مرا به آرزویم می‌رساند مثلاً من از وقتی ایدهٔ انجام دادن تمرین تجسم لاغری را در دورهٔ 12 گام دریافت کردم آن را به عنوان ورزش لاغری تجسمش میکنم و انجامش میدهم یا وقتی راه میروم تجسم میکنم که دارم با یک جسم متناسب و سبک قدم برمیدارم برای همین از حرکت کردنم لذت میبرم و بابت سبکی قدم هایم با حس خوب شکرگزاری میکنم یا وقتی یک لباس زیبا و خوش فرم را پشت شیشهٔ مغازه ای میبینم همان موقع تجسم میکنم که اونو پوشیدم و از اینکه اندازه ام هست لذت میبرم یا وقتی میخواهم غذا بخورم تمام اون تمریناتی را که در دورهٔ اصلاح پُرخوری یاد گرفتم رو عملاً رعایت و اجرا میکنم بعلاوهٔ اصلاحاتی که خودم برای ساده‌تر انجام دادن به تمرینات عملیم اضافه کردم که سبب می‌شود خیلی راحت چشم و دلم از غذا براحتی سیر شود و تا ساعتها سیر بمانم و همین سیر بودن طولانی تمرکزم را از روی خوردن و چاقی برداشته و سبب شده من فکرم خلوتر و آرام‌تر شود و در طول روز هم هر وقت فرصت استراحتی برایم پیش بیاید خودم را در جسم لاغر و ایده آلم با زیباترین لباسها و اتفاقات تجسم میکنم و با حس خوبی که از این تجسم دریافت میکنم خستگی از تنم می‌رود و انرژی بدنم دوباره شارژ می‌شود و شبها هم موقع خواب از مرور رفتار و افکار متناسبم و تجسمات زیبایم در طول روز لذت میبرم و با همین احساس لذتبخش و شکرگزاری بابت سلامتی و جسم متناسب و جوانم براحتی میخوابم و صبح بعد از بیداری به وضوح احساس میکنم که سبک‌تر و شاداب‌تر شدم و با لذت بردن از روند آسان لاغریم از میان لباس‌های زیبایم یکی را انتخاب میکنم و میپوشم و از اینکه به تنم راحت‌تر شده کیف میکنم و با عشق و اطمینان به مسیری که دارم در آن حرکت میکنم، با احساس خوب و انرژی بالا مشغول تجربه کردن یک روز متناسب دیگر میشوم 

      البته هر کسی با توجه به شرایط و سلیقهٔ خودش آگاهی‌های دریافتی را تبدیل به عمل میکند و این تمرینات تجسمی را انجام می‌دهد همینطور که من با روش تجسمی مورد علاقهٔ خودم دارم روز به روز با حس خوب لاغری را بیشتر احساس و تجربه میکنم

      با سپاسگزاری از استاد آگاه و مهربانم امیدوارم همهٔ دوستان همفکرم از این مسیر صحیح نتایج عالی بگیرند🌹💗🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 35 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار آسیه رفیعی
        1403/06/21 15:30
        مدت عضویت: 1837 روز
        امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 228 کلمه

        سلام سحر عزیز و خدا قوت خدمت استاد عزیزم 

        دوست گلم منم خیلی تو گوگل دنبال تصویر گشتم و چنان با دقت میگشتم که انگار میخام سفارش بدم و وقتی تصویر متناسبی که مورد نظرم بود رو پیدا کردم هر بار دیدنش در من شور و شوق ایجاد کرد ولی رنگ لباسش مورد علاقه من نبود باز هم کلی گشتم تا با لباس و پوشش مثلا طلایی که مورد علاقه ام است پیدا کنم ولی خب اکثرا تو لباسها اندام مشخص نبود و با پوشش کمتر مجبور بودم بزارم ولی تو گالریم پوششهای مورد علاقه ام هم ذخیره کردم و با دیدنشون حس خیلی خوب به من میده 

        و خیلی براتون خوشحالم که روند متناسب شدنتون عالی هست بی ابزار من قبلا هم عکس فردی متناسب رو همه جا خونه در معرض دیدم گذاشته بودم و از دیدنشون خوشم میومد 

        ولی حالا که تصویر رو با احساس عالی که خودم نوشتم مرتبط میکنم و متن و تصویر رو هماهنگ سازی میکنم خیلی هیجان بیشتری بهم میده 

        حتما تصویر مورد علاقتون رو پیدا نکردید شاید باز هم بگردید و اون چیزی باشه که دلخواهتون باشه بهتون حس خوب بده ولی واقعا به اندازه تمام شرکت کننده ها برداشتهای متفاوت و عالی هست مهم استمرار و ادامه دادنتون هست که همراه با حس خوب ادامه دار هست موفق و پایدار باشی دوست هم مسیر شگفتی سازم آفرین دیدگاهتون عالی بود و پر بار  

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار سحر
          1403/06/22 17:07
          مدت عضویت: 405 روز
          امتیاز کاربر: 13510 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 407 کلمه

          به نام خالق جانم❤️

          سلام به روی ماه دوست خوش قلبم آسیه جان

          از نوشتهٔ زیبا و پُراز لطف و مهربانیت بسیار سپاسگزارم و ممنونم که نظرت را برایم نوشتی همیشه دوست داشتم بدونم اون فرشتهٔ مهربونی که به اکثر نوشته های ما امتیاز میده کیه؟! تا اینکه استاد عزیزم لطف کردند و این امکان را برای ما فراهم کردند و من تونستم تصویر فرشتهٔ مهربون سايت را با اون چشمان خندان و مهربان را ببینم ممنونم آسیه جان واقعاً پاکی دلت قابل تحسین است🌹❤️🌹

          زیباترین و قابل قبول ترین تصویر برای مغز ما تصویر خودمونه اما مانع های ذهنی و فرمول‌های چاقی اجازهٔ دیدن و ارتباط متناسب برقرار کردن با تصویر خودمون را نمی‌دهند و از طرفی اکثر ما بخاطر چاقی حس خوبی نسبت به تصویر خودمون نداریم و با دیدن عکس خودمون خاطرات چاقی و رژیم‌های سخت و رنج آور لاغری در ذهنمون مرور می‌شود و مرو این افکار اجازه نمی‌دهد که ما با خودمون به صلح برسیم

          آسیه جان بیشترین تاثیر تمرینات ذهنی به تکرار و عمل و تجسم کردن است نوشتن و خواندن نظرات خیلی خوبه و فکر ما را باز و ذهنمون رو آمادهٔ تغییر می‌کند اما ناخودآگاه ما سواد ندارد و فقط با تکرار تمرینات عملی و استمرار داشتن در عمل کردن به تمرینات به خواستهٔ ما واکنش میدهد و وقتی این استمرار به حد نصاب خودش برسد مجوز ورود به ناخودآگاه را دریافت می‌کند و براحتی در مغز ما ثبت و بعنوان خواسته و آرزوی جدید قابل اجرا میشود و من این مراحل را با تکرار تمرینات عملی و تکرار مکرر آگاهی های فایلهای دوره اصلاح پُرخوری طی کردم و با انجام تجسم عملی در طی روز که چند تا از آن را در دیدگاهم نوشتم، احساس لاغری را در خودم تقویت و راحت متناسب شدن را برای مغزم باور پذیر و به انتظار لاغری تبدیل کردم و الان هم دارم مرحلهٔ متناسب شدن را با آرامش و حس خوب طی میکنم که تجربه کردنش را برای همهٔ شما دوستان عزیزم آرزو میکنم

          بنابراین ما برای تناسب نیاز به ابزار و اطلاعات زیادی نداریم مشکل و مانع ما عمل نکردن به آموزش‌ها و درونی نکردن آنهاست پس فقط نیاز به عمل کردن و تکرار آموزشهای ذهنی و استمرار است و این تمرین تصویری که استادم خیلی ماهرانه آن را طراحی کردند که توجه ما را درگیر و ما را وادار به تجسم و مرور خواسته مان می‌کند، دقیقاً همین کار را انجام می‌دهد و اگر در تکرار آن استمرار داشته باشیم نتایجش فوق العاده است

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار آسیه رفیعی
            1403/06/22 19:25
            مدت عضویت: 1837 روز
            امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            همیاری
            محتوای دیدگاه: 314 کلمه

            سلام و درود و خدا قوت 

            وای وای کیف کردم دلنوشته های فوق العاده شما رو با اشک شوق و لبخند و حال بسیار خوبی که بهم دادین خوندم چه کردی با قلم زیبات دوست عزیز قلب منو به تسخیر درآوردی و وجودم پر از نور 

            واقعا چقدر عالی و شیوا و زیبا از زبان خدا با من سخن گفتی بی نهایت ممنونم دقیقا حرفاتون عین حقیقته و بسیار دلنشین به خودم افتخار میکنم که جزو هنرجوهایی هستیم که استاد ما رو به کشف نیروهای درونیمون سوق داد 

            به توانمدیهایی که تو وجودمون بود و نعمت بود و بی توجه بودیم بهش 

            و به شکوفا شدن اینهمه نویسنده قدرتمند و بی نظیر و فعال در سایت که خودمون خودمونو هم باور نداشتیم که دو خط بنویسیم حتی 

            واقعا که ما خود نتیجه هستیم در لحظه حال 

            همین که در حال دریافت نور و معرفت و آگاهی هستیم و قلبمون سرشار از عشق خداست یعنی زندگی با کمک خدا 

            و مسیر هم به شدت رویایی زیبا رو خودمون ترسیم و خلق میکنیم با کمک استاد گلمون استاد عطار روشن بلند مرتبه 

            یکی از بهترین بنده های ناب خدا و این ته

            خوشبختیه

            استادی که یادمون آورده ما میتونیم چه کارها که بکنیم و باورهای محدود کننده رو خط بزنیم نه این که خودمونو خط بزنیم و حذف کنیم ما خیلی شجاع و توانمندیم و لایق داشتن بهترینها  

            و در صف انتظار برای دریافت نعمتها با شادی ادامه بدیم در تمام جنبه های زندگی برگردیم به تنظیماتی که خدا ما رو لایقش دونسته بود و نه فقط لاغری و چقدر افتخار میکنم از حضور و همنشینی با تک تک دوستانم اولیا خدا  

            واقعا لذت بردم و حال خوشم رو سپاس از پاسخی که برای من نوشتی و کلی ازتون درس گرفتم ممنونم و چقدر خوشبختم که دارمتون دیدگاه عالیتون رو به علاقه مندیهام افزودم که باز به خودم یادآوری کنم و تکرار  خدایا شکرت شکرت شکرت که در سرزمین خوشبختی ساکنم با دوستان شگفتی ساز   

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار سحر
              1403/06/22 20:31
              مدت عضویت: 405 روز
              امتیاز کاربر: 13510 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
              محتوای دیدگاه: 121 کلمه

              فدای صفای قلب پاک و قلم دلنشینت دوست دوست داشتنی و مهربان من. منم از نوشتهٔ پُر از صفا و صداقتت خیلی لذت بردم و عاشقانه تشکر میکنم واقعاً گل گفتی منم بوجود همچین استاد توانمند و خودساخته ای که درخشنده ترین روشنی این مسیر الهی برایمان هستند افتخار میکنم و از عمق وجودم از ایشان بابت تغییرات نابی که در مسیر تجربه کردنشان هستم عاشقانه و جانانه تشکر و قدردانی میکنم و از خالق مهربانم میخواهم که وجود پُراز عشق و سایهٔ پُر برکت شان را بر سر ما حفظ کند و امیدوارم شما عزیزدلم هم در این مسیر سبز بهشتی جذب کنندهٔ زیباترین تناسب اندام و عالی‌ترین خوشبختی باشی و بهترین های خدا را دریافت و تجربه کنی 🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🥰❤️ 

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدیه
      1403/06/20 14:11
      مدت عضویت: 612 روز
      امتیاز کاربر: 7285 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 190 کلمه

      و خدایی که در این نزدیکیست

      به نظرم این فایل بهترینه بهترین‌های این سایت هست چون تمام نکته رو عنوان کردید توی این فایل.استاد .

      استاد بهترینها براتون رقم بخوره،چون با ابن فایل دریچه ای از دنیای خواسته ها و ناخواسته به روی من باز شد.

      چند بار گوش کردم ب این فایل و هنوزم احتیاج دارم ک بازم بشنوم و نکته یادبگیرم. 

      سه شب موقع خواب سعی کردم تصویر دلخواهم جلوی چشمم بیارم و به سوالات جواب بدم اینکه چه احساسی دارم وقتی اندام مورد نظرمو داشته باشم ک احساس خوب و خوشایندی دارم و باعث سبکی   حال خوب من میشه،دیگران چ بازخوردی دارن،همسرمو همکارام و دیگران که منو میبینن بسیار متعجبن و از من میخوان که من بگم چیکار کردم تا به این سایز و اندام رسیدم که من با قاطعیت جواب میدم،فقط روی ذهن تمرکز کردم و ساعت سیری و گرسنگی مو شناختم و استمرار داشتم توی این مسیر و دلم میخواد تا آخر عمر توی این راه بمونم.خیلی حس خوبی داره وقتی صبح بیدار میشم و با همون افکار شب قبلم خوابیدم و حس خوشحالی توی وجودم هست ک انگیزه میشه برای تا کل روزو مراقب خودم باشم.خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فائزه کیان
      1403/06/20 13:37
      مدت عضویت: 1686 روز
      امتیاز کاربر: 7818 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 258 کلمه

      به نام خدا 

      سلام به استاد عزیز و همه ی دوستانم 

      الان چند شبه این تمرین رو انجام میدم 

      با تصویر انتخابیم که عکس خودم هستش 😍

      چند روز پیش رفتم مرور کردم عکس های ۴،۵ سال پیشم رو و خیلی لذت بردم 

      و (عکس های بچگی خودم رو هم مرور کردم و‌ دوباره برام یادآوری شد که من از بچگی متناسب بودم و فقط یه دوره هایی اونم یکم اضافه وزن پیدا کردم و اصلا چاق نبودم 

      و طبق به فایلی که استاد گذاشتید که گفتید این اشتباهه که همه ی افراد خودشون رو چاق میدونن و با هر مقدار اضافه وزنی 

      اخه چطور میشه کسی که ۵ کیلو‌ اضافه وزن داره یا ۵۰ کیلو‌ هر دو‌ خودشون رو چاق میدونند و این احساس باعث انتظار میشه و‌انتظار در نهایت باعث‌ ایجاد چاقی میشه)

      و الان کمی از اون  تناسب ۵ سال پیش که با این دوره بهش رسیدم فاصله گرفتم که به لطف خدا تو این ۶ ماه سال که فقط روی همین دوره دارم کار میکنم همون نتایج احساسی اولیه که ۵ سال پیش برای اولین بار با این دوره تجربه کردم رو دوباره تجربه کردم‌ ‌ و این نشون میده که تو‌ مسیر درست هستم به لطف خدا ‌و تغییر رفتار هم داشتم و فقط باید ادامه بدم تا نتایج جسمی هم خودش رو‌ بیشتر نشون بده 

      و الان چند مدته که آخر شب ها که تمرین نوار زمان‌ رو مرور میکنم ‌و از حس خوبش اشک هام جاری میشه و 

      این تمرین جدید هم به تمرین آخر شبم اضافه شده و فقط باید ادامه بدم با کمک خدا . 

      در پناه خدا باشیم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اسما غضبان
      1403/06/20 10:34
      مدت عضویت: 1455 روز
      امتیاز کاربر: 6824 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 361 کلمه

      لاغری با ذهن .فقط برمبنای نوشتن تنها نیست برمبنای عمل کردن . هست و تجربه به دست آوردن . من  هرروز وهرشب اندام رانتخابی خودم رو می بینم وهرروز می‌شینم و با خودم در موردش حرف میزنم اینکه حق منه واینکه من باید داشته باشم همون طور که بقیه دارن اینکه لاغری طبیعیه وچاقی غیر طبیعی اینکه فراموش کنم ایستادن رو وزنه رو و مستقیم پیش برم تا رسیدن به مقصد واندام انتخابیم واگرهم میخوام برای تمام عمرم لاغربمونم نباید با رفتن روی وزنه همه  چیزو برای دیدن یک عدد  به هم بریزم چون هنوز راه زیادی درپیشه اما لذت بخشه و آسون و تنظیمات رو جوری تغییر میده که فقط به لاغری فک کنم و انتظار لاغری داشته باشم نه باحال بد که باحال خوب  چون اساس بر حال واحساسه  هرچقدر احساس من بهتر باشه بهتر عمل میکنم واین عمل بهتر تکرارمیشه . مثل  چاقی و قتی که باحال بد بیشتری عمل میکردم بازم به همون اندازه دوباره تکرار می‌شد ومن چاق میشدم یاچاقتر .  به این نتیجه رسیدم که نیاز یک انسان اینه که چیزی متناقض بااون اطلاعات قبلی وفرسوده رو بارگذاری کنه و انجام بده تاتکراربشه وتکراربشه  مثلا تصمیم که به حالت یک دستور ذهنی تبدیل میشه که دائما تکرار میشه اول تصمیم در فکر من میاد و بعد من شروع میکنم به اطلاعات جمع کردن ومدام تکرار کردن بودن درمسیر کشف  و مدام اضافه کردن اطلاعات و تاجایی که عمل تکراروتکراروتکرار میشه و تبدیل به یک حالت فیزیکی میشه  مثلاً در مثال چاقی میشه . اضافه وزن ودر مثال فقر و بدبختی . به صورت بی پولی .و مثال بهتر لاغری و تناسب اندام و درمثال. موفقیت    تجربه کردن ها ماتصاویر ذهنی خودمون رو عملی میکنیم که به یک نقطه ای میرسیم . من تصاویر دهنی خودمو عملی کردم که چاق شدم . من باهرروز دیدن تصویر خودم دراینه و احساس تنفر به جسم و مدام نگاه کردن به عکس خودم در موبایل من خودمو. ازتناسب اندام به نامتناسب درآوردم و الگوی چاقی الگویی بود که به ذهن خودم دادم .اون هم از مشاهده و ارتباط زیادبامادرم و خانواده ی پدریم . پس به راحتی چاق شدم و حالا به راحتی هم متناسب و لاغر میشم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 425 کلمه

      به نام خدای خوبم

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیرم

      ( ۳) شب سوم از تمرین دوره ی ورود به ذهن ناخوداگاه

      امشب هم عاشقانه نظاره گر اندام زیبا و متناسبم بودم ،چقدر لذت بخش بود ، خدایا شکرت که به اینجا رسیدم و نهایت لذت رو داره برام .

      با خودم گفتم مطمئنی این تو هستی ؟

      گفتم آره مگه من چه کمی از افراد متناسب و جذاب داشتم ،منم مدتهاست دارم طبق فرمولهای صحیح و پیش فرض ذهنم عمل می کنم و آگاهانه اقدام می کنم به خوردن ،یعنی به علت خوردنم اهمیت میدم و رفتار صحیحی دارم مثل افراد متناسب با رفتار غذایی درست .من کلی تغییرات در احساس،درون و رفتارم ایجاد شده و این عالیه و همین باعث شده انتظارم از خودم لاغری باشه و به اون اندام ایده آل برسم .من یه عالمه آگاهی جدید و لاغرکننده دارم در ذهنم که هر روز ازشون استفاده می کنم و چون از فرمولها و آگاهی های قبلی استفاده نمی کنم بسیار کمرنگ و ضعیف شدن و این عالی ست .من خیلی شادتر از گذشته هستم افکار منفی ام بسیار کمتر از قبل شده و اینها همه من رو به سمت لاغری سوق داد .

      گفت الان چه حسی داری ؟

      گفتم هیچ وقت اونقدر خوشحال نبودم ، لحظاتم پر از لذت شده با این سبکی ، سلامتی و جسم لاغرم .هر روز خداوند رو سپاس میگویم که بهم این همه نعمت داده و حس و حال من رو با این تناسب اندام اونقدر خوب کرده .در اوج اعتماد بنفس هستم و این من رو شادتر کرده .خیلی احساس با کلاس بودن دارم چون اونقدر پیشرفت کردم .دردی در پاهام احساس نمی کنم و همه ی کارهام رو در زمان کمتری انجام میدم .وقتی خودم رو در آینه میبینم در اوج شادی هستم و لذت میبرم از این همه قدرت ،توانمندی ، اراده ،جذابیت و تناسب اندامی که خودم بدست آوردم .من ارزشمندم .من لایق بهترین زندگی بودم و بهش رسیدم .

      گفت بازخورد دیگران چطور بوده از وقتی لاغر شدی ؟

      گفتم ، همسرم واقعا شکه شد ، خیلی براش جالب بود ،گفت بسیار جذاب تر شدی ، عالی پیشرفت کردی ،لاغری خیلی بهت میاد ،مبارکت باشه .مامانم اشک شوق در چشماش جاری شد و خیلی خوشحال شد برام گفت چقدر عالیه که آرزوی دیرینه م برآورده شد ،بسیار زیباتر شدی عزیزم ،خدا رو شکر که به سلامتی متناسب شدی .زینب دوستم گفت من به قدرت ذهن باور داشتم ،چقدر خوبه این همه تغییر داشتی در سایز و وزن نشمیل ،خیلی عالی ست ، تبریک میگم بهت .

      « خدایا شکرت »

      / استاد گرامیم سپاسگذارم برای این دوره ی بی نظیر/

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 33632 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 450 کلمه

      خدایا تو را سپاس 

      با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      استاد متوجه شدم که این فایل چهار تا سوال داشت و من تمرین سوال چهارم مینویسم 

      سوال چهارم 

      تغییرات خودتونو بنویسید یعنی الان که متناسب شدید عکس دلخواه انتخابی خودتو نو تجربه کردید چه تغییراتیدر خودتون دیدید 

      من تغییر کردم  قبل از متناسب شدنم و  قرار گرفتن در اون شرایط تغییرات شروع شده بود 

      یه سری با خورد از دوستان آشنایان میگرفتم 

      بعد تغییراتی روحی و جسمی داشتم مشاهده میکردم 

      من تغییر کردم من قبل از تجربه کردن ا ن شرایط داشتم هر روز بازخورد از اطرافیانم میگرفتم 

      من تغییر کردم دخترم هر روز که منو میدید اولین جمله میگفت مامان امروز از دیروز لاغر تر و قد بلند تر شدی 

      همسرم منو میدید میگفت فری احساس میکنم امروز لاغر تر از دیروز شدی و نمیتونست باور کنه که قدمم بلندتر شده میگفت انگار قدتم بلندتر شده 

      دخترم میگفت مامان امروز لاغر تر و قد بلند تر شدی 

      همسایه حتی خانم سوپری هم میگفت جدیدا خیلی لاغرتر شدید و قدتوتم بلند تر شده و من این باز خورد بعدا از هر کسی که منو می‌شناخت دریافت میکردم 

      من تغییر کردم چون احساس می‌کردم که روند لاغری من دوباره شروع شده 

      من تغییر کردم چون دارم با چشمان خودم میبینم لمس میکنم احساسش میکنم لاغر شدن و قد بلند شدن 

      من تغییر کردم چون این روزا خودبه خودی خیلی شادابم روحیه عالی دارم اون ته دلم یه حس عالی خوب وصف نشدنی دارم تجربه میکنم 

      من تغییر کردم چون هم خودم هم اطرافیانم دارن احساس میکنن لاغر شدن و قد بلند شدن 

      من تغییر کردم چون این روزا تمام تمرکزم روی هدفم به گذشته و آینده فکر نمی‌کنم 

      من تغییر کردم چون این روزا حال دلم خیلی خوبه و احساس خوب پایدار دارم 

      من تغییر  کردم چون دارم میبینم که یه چهار پایه کوچکتر نیاز دارم برای برداشتن وسایل از کابینت 

      من تغییر کردم چون دارم پیشرفت در تمام جنبه‌ های زندگیم تجربه میکنم دارم وارد شدن مشتری خوب و عالی به زندگیم تجربه میکنم دارم وارد شدن پول به زندگیم تجربه میکنم دارم میبینم که رفتار انسانها با من تغییر   کرده  دارم میبینم که روحیه من عالی تر شده من شادتر از همیشه شدم دارم حسش میکنم که خیلی شادم 

      دارم هر روز لاغر تر شدن تجربه میکنم دارم هر روز بلند تر شدن پاهام تجربه میکنم دارم میبینم که پاهای من لاغر تر بلندتر شده دارم میبینم که هر روز رون های من لاغرتر و کشیده تر میشه دارم میبینم که پاهای من بلندتر شده چون شلوارهای روزبه روز گوچکتر میشن 

      دارم میبینم که آرزو ۲۱ سالم دارم کم کم زندگی میکنم خدایا شکرت خیلی حال خوبی خدایا ممنون متشکر و سپاسگزار و قدردانم که این تغییرات از الان به من هدیه دادی 

      و الان که کاملا متناسب شدم افراد باور کردن که اونها هم میتونن لاغر بشن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 45 از 9 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار صالحه
        1403/06/20 11:22
        مدت عضویت: 610 روز
        امتیاز کاربر: 43956 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 66 کلمه

        سلام  دوست هم مسیر فرزانه خانم نازنین 

        برای خیلی خوشحال هستم که احساس کلی تغییرخوب داره رویات هم قشنکتر شده و جقدر حال روحتی عوض شده تو نوشته کاملا  معلوم است برات  بهترنها را اروز دارم تونوشت کلی احساس،تغییر پیدا شده رو مبیشه دید انشالله همیشه روبه سمت حلو درحرکت باشی امین 

        وهمه انجه که دیدی رو لمس کنی ولذتش ببری 

        خدا پشت وپنا هت یاحق حق. نگه دارت 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار ط.ه
        1403/06/20 14:51
        مدت عضویت: 257 روز
        امتیاز کاربر: 500 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 4 کلمه

        موفق باشید خوشبحالتون 🙏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 517 کلمه

      به نام خدا 

      سلام 

      (۲)شب دوم از تمرین ورود به ذهن ناخوداگاه

      دیشب هم وقتی می خواستم بخوابم به تصویر جسم ایده آلم فکر کردم هم دو سه بار که دخترم بیدارم کرد ، با فکر زیبای اندام متناسبم به خواب میرفتم و این حس خوب و آرامشی که داشتم باعث شد خواب خوبی ببینم و تو خوابم کلمه ی خوشبخت رو برای خودم انتخاب کردم و این خیلی برام جالب بود وقتی بیدار شدم .

      ۱ـ من چرا احساس میکنم می تونم به اون تناسب برسم ؟چون من در مسیر تناسب فکری هستم ،کلی آگاهی و افکار مثبت و لاغرکننده وارد ذهنم کردم و ادامه میدم ،فرمولهای اشتباه و چاق کننده در ذهنم کمرنگ و کمرنگتر شدن و دارن محو میشن .افکار منفی ذهنم بسیار کمتر شدن و مثبت اندیش و پرانرژی شدم .به قدرت ذهنم باور دارم .به این مسیر ایمان دارم .تغییرات احساسی ، درونی و رفتاری بسیار زیادی داشتم ،پس انتظارم از خودم لاغریست و مطمئنم به اون اندام ایده آل و جذاب و متناسب خواهم رسید .

      ۲ـ چه احساسی دارم وقتی در اون شرایط متناسب هستم ؟از وقتی لاغر شدم در بهترین شرایط زندگیم هستم ،هیچ وقت چنین لحظات زیبا و دلنشینی رو تجربه نکرده بودم .از ته دل خدایم را سپاسگذارم برای این همه نعمتی که بهم داده و حس و حال خوبی که به واسطه‌ی تناسب اندام بهش رسیدم .از وقتی متناسبم دردی در پاهام احساس نمی کنم و همه ی کارهام رو بدون سختی در تایم کمتری انجام میدم .اعتماد بنفسم بسیار بیشتر شده و همین باعث شده خیلی شادتر باشم .احساس میکنم خیلی با کلاسم که تونستم تا این حد پیشرفت کنم .وقتی خودم رو در آینه میبینم به اوج شادی میرسم وخیلی لذت میبرم  از این توانمندی، قدرت ، اراده ،جذابیت و تناسب اندام که خودم بدست آوردمش .بسیار خوشحالم که مواد غذایی بسیار کم اهمیت شدن از نظر من .احساس ارزشمندی می کنم .من لیاقت بهترین زندگی رو داشتم و بهش رسیدم .

      ۳ـ بازخورد دیگران از دیدن من که به این تناسب اندام رسیدم چه بود ؟همسرم با دیدن من خیلی تعجب کرد و گفت باورم نمیشه تناسب فکری و قدرت ذهن تا این حد باعث جذابیت و لاغری بشه ،خیلی جذاب تر شدی ،عالیه ،لاغری خیلی بهت میاد ، مبارکت باشه .

      مادرم اشک شوق از چشمانش جاری شد و گفت بسیار خوشحالم که به آرزوی دیرینه ام رسیدم ،خیلی زیباتر شدی عزیزم ،خدا رو شکر که به سلامتی به تناسب اندام رسیدی .

      دوستم زینب گفت ،من مطمئن بودم قدرت ذهن معجزه میکنه ، آفرین نشمیل ، خیلی پیشرفت کردی ، تغییراتت در وزن و سایز بسیار عالی بوده ،تبریک میگم .

      من امروز بیرون رفتم بدون اینکه هیچ خوراکی برای خودم و دخترم بخرم برگشتم و این عالی بود .امشب شام ماکارونی داشتیم و من بعد ماکارونی چون غذای مورد علاقم هست معمولا چیزی نمی خورم ، یعنی کامل سیر میشم باهاش ،همسرم یه پفک خورد من اصلا نخوردم گفتم سیرم ،بعد بستنی خورد تعارفم کرد گفتم نمی خورم سیرم ،شیرینی هم برامون آورده بودند بعد شام ، اصلا نخوردم ،بسیار خوشحالم از اینکه به این احساس سیری واقعی توجه کردم و لذت بردم از نخوردن .

      سپاسگذارم استاد گرامیم

      خدایا شکرت …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 39 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/06/19 22:28
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 158 کلمه

      من مطمئنم و منتظرم به تناسب این عکس برسم، چون قبلا توی این هیکل بودم، توی این وزن بودم، پس برام شدنیه.اینهایی هم که بهم اضافه شده سنگ نیست که آب نشه، گوشت و چربیه، پس به راحتی آب میشه. تازه! از بین رفتنش خیلی راحت تر و قابل تصور تر از ایجادشه. هر چی هم بخوای فکر و تصور کنی میبینی واقعا ایجاد این حجم از گوشت یا چربی کار به نسبت سخت تریه تا آب کردنش. اون رو تونستم، این راحت تره را که حتما میتونیم.بعدش هم چون تناسب و آب کردن راحت تر از ایجاد گوشت و چربیه، خود بدن هم به لاغری تمایل بیشتری داره.از اینها گذشته، تناسب در جهت درست خلقت ماست، پس خدا طبق وعده خودش، ده برابر بیشتر به ما توی این راه کمک می‌کنه.پس برای ما راهی آسان تر و هموارتر از تناسب و لاغری نیست.ما منتظر لاغری ایم، ما انتظار تناسب اندام از خودمون داریم. چون طبیعی ش همینه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 34 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مری خانمی
        1403/06/20 21:52
        مدت عضویت: 32 روز
        امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 7 کلمه

        خیلی امید و انرژی گرفتم از حرفهاتون

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/06/19 21:56
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 354 کلمه

      سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی

      ما قراره توی این جلسات، لاغری را باورپذیر کنیم. پس باید یک راهی پیدا کنیم که لاغری از نظر ذهن ما طبیعی بیاد یعنی جوری باشه که انگار لاغریه که طبیعیه نه اینکه چاقی.وقتی ما میایم روی خودمون کار می‌کنیم که لاغر بشیم رژیم می‌گیریم یا ورزش می‌کنیم لاغر بشیم یعنی باور داریم چاقیم و باید تغییر کنیم.ولی الان می‌خوایم به خودمون بقبولونیم که لاغری طبیعیه می‌خوایم لاغری رو باورپذیر کنیم پس میایم به خودمون هی نشون می‌دیم که بسیار متناسب هستیم. از چه طریق؟ از طریق دیدن یک فرد متناسب و قرار گرفتن در احساس یک فرد متناسب.ولی آن فرد متناسب که ما نیستیم، یک فرد غریبه است! نکته همین جاست، ذهن ناخودآگاه فرق بین اصل و بدل را نمی‌داند. وقتی ما یک فرد بدل را بهش نشان می‌دهیم و خودمان را در جایگاه احساسی فرد متناسب قرار میدهیم، او فکر می‌کند خود ما هستیم. و ما این احساس را تکرار می‌کنیم و این واقعیت‌ها و اطلاعات را تکرار می‌کنیم و همین تکرار باعث می‌شود این داده‌ها بر روی ذهن ناخودآگاه بارگذاری شود. البته که این بارگذاری بسیار باید با تکرار همراه باشد. وقتی بارگذاری انجام می‌شود که تعداد بارهای بسیار زیادی این تمرین را انجام بدهیم. پس ما در انجام تمرین ممارست داریم.حالا چرا این تمرین را شب انجام بدهیم؟ چون شب در دقایق قبل از خواب بهترین زمان برای بارگزاری اطلاعات در ذهن ناخودآگاه است، چون دریچه ذهن ناخودآگاه به روی ذهن خودآگاه باز است و وقتی ما با دادن این اطلاعات به مغزمان میخوابیم، ذهن ناخودآکاه از این فراغت استفاده میکند و تا صبح به این موارد میپردازد. چرا که شبها فراغت داره در حالیکه روزها زدر حال تجربه کردن آن چیزهایی است که قبلا بر روی آن بارگزاری شده است.پس این باعث میشود ذهن ناخودآگاه این باورها را بهتر بپذیرد و زمانی که لاغری برای ذهن ناخودآگاه ما باورپذیر شد و نگرش ذهن ما لاغری شد، تاثیر بر روی جسم ما آغاز میشود و مغز فرمان لاغری را به اعضا و جوارح میدهد و اینجاست که جسم راهی به جز لاغر شدن ندارد. فرمان «لاغر باش» صادر میشود و البته که کن، فیکون.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 34 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نرگس زمانی
      1403/06/19 20:39
      مدت عضویت: 149 روز
      امتیاز کاربر: 415 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 207 کلمه

      سلام به استاد عزیز وهمه دوستان سایت تناسب اندام

      استاد واقعا لذت بردم از این قسمت خیلی به زبان ساده وقابل فهم توضیح دادید  

      من فهمیدم که ذهن ما دو قسمت داره خود آگاه ناخودآگاه 

      ذهن خود آگاه واکنش لحظه ای داره همانطور که استاد گفتند خود شیطان وقتی ما در مسیر لاغری هستیم مدام به ما میگه تو نمیتونی وتمام تلاشش را میکنه ما را نا امید و دلسرد کنه 

      ذهن ناخودآگاه (افکاری که زیاد مرور شده یا بهش فکر می‌کنیم اون فکر وارد ذهن ناخود آگاهمون میشه ودر زندگی ما به واقعیت تبدیل میشه) 

      تا الان در ذهن ناخود آگاهمون اطلاعات چاقی وارد کردیم برای همین است که هیچ وقت به لاغری دائمی نرسیدیم آلن وقتش رسیده که اطلاعات لاغری را به ذهن ناخود آگاهمون وارد کنیم تا بتونیم لاغری پایدار داشته باشیم همانطور که استاد گفتند تصویری که انتخاب کردیم 5دقیقه قبل از خواب بهش فکر کنیم استمرار در این کار باعث میشه تصاویر متناسب به ذهن ناخود آگاهمون بدیم همچنین مرور سوال‌هایی که در جلسه اول نوشتیم خواندن نطرات دوستان در روند سریع این کار به ما کمک می‌کند 

      من قبل از خواب با تصویری که انتخاب کرده بودم تصویر سازی کردم خیلی حس خوبی داشتم پر از انرژی وامید بودم من باور دارم که میتونم متناسب بشم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      1403/06/19 20:20
      مدت عضویت: 706 روز
      امتیاز کاربر: 18360 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 258 کلمه

      دور روز هنگام تصویر سازی خوابم میبره و هیچی یادم نمیاداما امروز تو تصویر سازی خیلی بهتر تونستم تصویر سازی کنم  واین تصویر سازی ها باعث شده ک این لباس  جلو چشمم باشه وموقعی ک تصویر سازی رو مینویسم خیلی بهتر حسش میکنم تا اینک حسمو بندم وتصویر سازی کنم تصویر سازی امروز من مانتو سبزمو پوشیدم پیراهنمو گذاشتم زیرشلوارم شکم صاف وقتی تو اینه نگا میکنم غرق لذت میشم چقدرخوشتیپم خدایا چقدر ریزه میزه شدم خدایا قراره امروز برم مرند سوار ماشین شدم الان تو ماشینم دارم بیرون نگا میکنم من عاشق مسیر مرند هستم پر از سگفتی وزیبایی هس  با لبخند روی لبم و احساس خوب دارم میرم با اعتماد بنفس با حس عالی رسیدم در رو زدیم پسرعموم اومد درو باز کنه سلام علیک کردم و گف  اینک کیه و من خندیدم و گف خیلی عوض شدی نمیشه شناختت فریبا رفتیم با همه سلام علیک کردیم زنعمو گف ماشالله فریبا چقدر لاغر شدی لاغری خوبه خوب شد  بعدش ک چایی ک میخوردم دیدم زن پسرعمومهام باهم حرف میزندد وبعد ب من گف ف یبا چیکارکردی خیلی خوب لاغر شدی خیلی قشنگ شدی گف چ رژیمی گرفتی منم گفتن رزیم نگرفتم و گف اهان  قرص خور دی گفتم ن اصلا من ن رزیم ن ورزش ن دارو استفاده نکردم همینجوری لاغر شدم همه اینها ر ورها کردم لاغر شدم و گف خیلی خوب شدی هر راهی میری ادامه بده من عرق نشاط بودم از این ک ب این راحتی نشستم ک راحتم .اومدم خونه وعنیشه قبلا خسته میشدم از این لباسهای مجلسی ولی الان اونقدر راحتم توشون کراحساس نشاط میکنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 23 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/19 18:23
      مدت عضویت: 32 روز
      امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 39 کلمه

      سلام از مریمی که دو هفته است عضو سایته 

      باورم نمیشه که دیگه حریص نیستم توی مغازه از همه ی خوراکی ها ور نمیدارم هول نیستم چون می‌دونم نعمت خدا همیشه هست هروقت بخوام میتونم تهیه کنم به لطف خدا 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Soheila
      1403/06/19 18:05
      مدت عضویت: 52 روز
      امتیاز کاربر: 840 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 267 کلمه

      دوره ورود به ذهن ناخودآگاه قسمت دوم🌻

      سلام: در ادامه توضیحات قبلی مبنی بر چگونگی انتقال اطلاعات ذخیره شده از ذهن خودآگاه به ذهن ناخودآگاه

      همانطور که از گفته های استاد عطارروشن آموختم، ذهن ناخودآگاه برمبنای ذوق و شوق و هیجان کار نمیکنه و فقط اطلاعات ثبت شده در ناخوداگاه رو تکرار میکنه.

      ذهن ناخودآگاه که همون بخش الهی و خالق ماست، خوشبختانه به افکار لحظه ای و زودگذر ما واکنش نشون نمیده، وگرنه با این حجم از افکار منفی (بدردنخور) حتما تا حالا بلایی سرخودمون آورده بودیم،ذهن ناخودآگاه صبر میکنه. خوب و بد نمیکنه، خیروصلاح مارو در نظر نمیگیره، فقط وقتی افکار در طولانی مدت تکرار و تکرار بشه، انتظار شکل میگیره و دستور خلق صادر میشه و تبدیل میشه به واقعیت.

      فکرهای چاق کننده ی همه ی ما خودبخود به وجود نیآمدن، به وسیله اطلاعاتی که از اطراف گرفتیم ایجاد شدن، اطلاعات وارد شده به خودآگاه و در اثر تکرار به انتظار  و بعد زمین و زمان به هم رسیدن تا مارو به خواسته مون رسوندن😔 

      هر زمان دستور خلق صادر بشه و خداوند موجود شدن رو صلاح بدونه، موجود میشه.

      بعداز سالها تکرار و ترس از چاقی وافکار چاق کننده و دیدن و لمس چاقی و احساس بد، وارد قسمت موجود شدن شده ذهن ناخودآگاه دستور داده و به حقیقت پیوسته و اضافه وزن بیشتر موجود شده.

      حال میخواهیم لاغر شدن رو به ذهن ناخودآگاه وارد کنیم تا ذهن ناخودآگاه دستور موجود شدن بده، لاغری موجود بشه😊 اونوقته که لاغری در جسممون نمایان بشه و به لطف پرودگار هیچ چیزی نمیتونه جلوی لاغر شدنمون رو بگیره و به خواست قلبیمون خواهیم رسید🤍🕊✨️

      بخش دوم از قسمت دوم دوره ورود به ذهن ناخودآگاه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 40 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا
      1403/06/19 16:15
      مدت عضویت: 20 روز
      امتیاز کاربر: 6620 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 50 کلمه

      سلام بر استاد گرامی

      من دیشب قبل از خواب تا لحظه ای که خوابم برد بارها تمرین‌ها رو تکرار کردم و شب هم که یهو بیدار میشدم و صبح ناخودآگاه باز تصویر میومد جلوی چشمم و این اتفاق حس خوبی بهم میداد انگار که واقعا من الان در چنین اندامی هستم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Soheila
      1403/06/19 15:42
      مدت عضویت: 52 روز
      امتیاز کاربر: 840 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 400 کلمه

      سلام به استاد عطارروشن و دوستان هم مسیرم.

       قسمت دوم از دوره ورود به ذهن ناخودآگاه

      ما با اموختن این دوره میخواهیم دروازه ذهن ناخودآگامون رو باز و بصورت دستی یکسری اطلاعات رو وارد ذهن ناخودآگاهمون کنیم.

      تا بتونیم منطق لاغری رو ایجاد وپررنگ ،و منطق چاقی رو محو وکمرنگ کنیم.

      ذهن ناخودآگاه اصل رو از بدل تشخیص نمیده. ما از طریق تصویر دلخواهی که انتخاب کردیم، و پاسخ به سوالهای مربوط به تصویر ذهنی از یک جسم متناسب و احساس رضایت از آن و باور کردن اینکه میتوانیم لاغر بشویم امید و احساس خوب  ایجاد کردیم.

      چطور؟

      ذهنمون رو متقاعد میکنیم و با تداوم و تکرار باعث میشیم، این افکار وارد ذهن ناخودآگامون بشود و تبدیل به واقعیت زندگیمون شود. از اونجایی که ذهن ناخوداگاهمون زمان رو نمیفهمه و متوجه گذشته، حال و آینده نمیشه ، درک نمیکنه که ما در حال حاضر در شرایط دلخواهمون هستیم یا نیستیم.

       دریافت هارو در زمان حال درک و پردازش میکنه. 

      حال باید منطق رو از اطلاعات ، احساسات و تصوراتمون حذف کنیم.

      ما میخواهیم تصویر انتخابی رو به همراه شرح تصویر ذهنی به ذهن ناخودآگاه بفرستیم.

      فقط کافیه مقداری ذهن خودآگاه و ناخودآگاه رو بشناسیم و اطلاعاتی راجع به عملکردشون داشته باشیم.

      ذهن آگاه: ذهن منطقی ماست و میخواد به راحتترین شکل بقای ما رو حفظ کنه، همون صدائیست که همیشه در سر ما در حال نجواست (اینکارو بکن، اونکارو نکن و از تغییر و کار سخت خوشش نمیاد، مارو میترسونه و میخواد همینطور که هستیم باقی بمونیم) اطلاعاتش رو از پیرامون بدست میاره ،از راه شنیده ها، دیده ها و تجارب هرچند موفق یا ناموفق.  

      درمورد بیماریها، حوادث ، چاقی در ما ترس ایجاد کرده، در مورد خوراکیها هشدار داده، و …کلا تبحّر عجیبی در مورد سازِ مخالف زدن داره😃

      ذهن ناخودآگاه: ذهن ناخودآگاه خالق و تعیین کننده ی سرنوشت ما ست!

      اطلاعاتش رو از بخش خودآگاه و زمانی که افکار بارها و بارها و بارها تکرار میشن و به ذهن ناخودآگاه منتقل و قابل دسترسی میشن بدست میاره ، در این قسمت از ذهن ثبت شده و به عمل و واقعیت تبدیل میشن.

      خوشبختانه ذهن ناخودآگاه خیلی سریع به اطلاعات وارد شده، واکنش نشون نمیده.

      همزمان با انتقال افکار به این  بخش قدرتمند ذهن ما هیچ نیرویی نمیتونه جلوی اون رو بگیره ناخودآگاه ذهن ما، صبر میکنه و افکار بصورت انتظار در می آن و بعداز بارها و بارها تکرار شدن، دستور خلق شدن صادر شده و به واقعیت تبدیل میشن و در جسم و زندگی ما نمود پیدا میکنه.

      بخش اول از قسمت دوم✨️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/06/19 20:28
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 54 کلمه

        سلام بر سهیلای عزیز

        خیلی خیلی ممنون از این کامنت جامع و کامل شما، انگار یک بار دیگه درس را گوش کردیم، برم قسمت دوم را بخوانم و استفاده کنم. 🥰

        این بار آنقدر مطلب عمیق بود که من هنوز نتونستم کامنت جامع از دوره را بذارم. ولی شما معلومه مطلب را خیلی عمیق یاد گرفتین.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار golestan2222
      1403/06/19 14:29
      مدت عضویت: 1500 روز
      امتیاز کاربر: 8574 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,433 کلمه

      با سلام 

      این وویس برای من خیلی آگاهی دهنده بود . 

      از میزان باور پذیری ما به خواسته گرفته تا ذهن صحبت کن که همیشه راهنمای من در خلق اطلاعاتی بوده که من اجازه ی ورود به ذهن ناخوداگاهم دادم . شیطان از نظر من عوامل بیرونی هستند . افرادی که از بی اطلاعی ما از قدرت ذهن افراد استفاده میکنند و سرنوشت یک کشور رقم میخوره . در هر وسعتی به این مساله میشه نگاه کرد و زمانی همه چیز تغییر میکنه که ما بدانیم هرلحظه خالق هستیم . چند درصد فکر ما مربوط به گذشته ست ؟ بچه بودیم چطور بود ؟ ما زمان حال را فراموش کردیم . یا در رویای اینده میخوابیم که هنوز فرمولهای آن را در ذهنمون ایجاد نکردیم . یا اطلاعاتی که که در ما درونی سازی شده و ما از قدرت خودمون جهت خلق خواسته های دیگران به کار میبریم . به نظرم زمان خوبیه که اینبار قدرت ذهنمون با اگاهی درک کنیم تا بتونیم از ذهن خودمون برای خلق زندگی بهتر بهره ببریم و چه خوبه که اول از لاغری استفاده کنیم . چون جسم ما خانه ی ماست و تجربیات ما را میسازه و ما خالقانی هستیم که از قدرت خودمون خبر نداریم واجازه دادیم اطلاعاتی در ذهن ما نهادینه بشه که خلق زندگی بهتر را از ما بگیرد و من دوست دارم تجربه کنم نه اینکه لاغر نمیشم یا لاغری امکان نداره . من روش های بیرونی رفتم و میدانم چطور وزن کم میکند ، ولی نمیدانم چطور نگه دارم ! پس لاغری وجود دارد و مانعی از درون مانع ایجاد تصویر ما به لاغری میشود . چون باورهای زیادی از جنس چاقی دریافت کردیم و پذیرفتیم و هرکدام مانعی برای میزان باورپذیری ما در بودن در ان وضعیت میشود . 

      لاغری همیشه اولین خواسته و ارزوی من بوده ولی بدون انکه بدانم چاقی در ذهن من نهادینه شده و تصویر ذهنیم رو انتخاب کردم . تصویر ذهنی من ، چیزی نیست که ذهن منطق من اون رو در دسترس تر میداند ، تصویری است که تمام وجود من انگار به ان تمایل دارد و هر تصویری با تصویر فرد دیگر متفاوت است و من احساس میکنم چیزهایی را دردرون میدانم که به واسطه ی ذهن خوداگاهم که محدود کننده ی خوبیست ، توجه نکردم . ایده ی تصویر هم از اون حسیه که تمایل دارد ولی ذهن خوداگاه من به واسطه ی اطلاعات ما که نهادینه شده ، محدود میشود ، چون ما تجربه کنندگان خوبی در مورد چاقی بودیم . اینکه چطوری از بدو تولد من چاقی را یاد گرفتم ، معلم و راهنمای خوبی برای دیدن مسیرم به لاغری داده است . مسیری که نیاز به تلاش اگاهانه من برای ماندن در ان وضعیت ندارد ! وجود دارد ولی فرمولهای من مانع ایجاد آن میشود . پس ایجاد تصویر و باور پذیری مهمترین و اولین قدم است ولی باورهایی هستند که در ذهن خوداگاه ما که به واسطه ی ما در گذشته نهادینه شده اند ، اینبار به دست ما هم باید کنار زده شوند . تنها راه لاغری و لاغر موندن بدون هیچ زحمتی همین است . خیلی راحت میتوانیم تفاوت این فرمول ها را درک کنیم . از یک فرد لاغر بپرسیم چه حسی به لاغری اسانترین کار دنیاست دارد ، به راحتی میگوید ، زحمتی ندارد و همیشه اینطور است ! ولی از ذهن من پرسیده شود ، به واسطه ی تجربیاتش در ماندن در ان وضعیت و باورهایی که به چاق ماندن قدرت داده باعث  شده بگویم ، سختترین کار دنیاست ! همین پاسخ ساده از دو ادم با جسم متفاوت میتوان ، از پشت پرده ی احساس او نسبت به جسم لاغر دانست . 

      من استفاده از تصویر ذهنی برای رشته م ندانسته استفاده کردم و دقیقا همان دانشگاهی هم که تصور می کردم پذیرش گرفتم بدون انکه اگاهانه انتخاب کنم و اصلا رویای من فراموش شده بود، و تصویر ذهنیم که اگاهانه انجام میدادم رو فراموش کرده بودم ،حالا چطور به ذهن ناخوداگاهم نفوذ کرده بود ،منم نمیدانم ! , ولی میدانم به واسطه ی باورهایی که در نسبت به ان زمینه داشتم قطعا باورهای همسوی زیادی باتوجه به شرایط و الگوهایی که ناخوداگاه از شرایط زندگیم گرفته بودم که میزان باورپذیر بودن خواسته م برای ناخوداگاهم بالاتر بود . 

      برای مساله ی لاغری ،بمباران شدیم ! این قدر در معرض حرفها و باورهای رسانه ها و اطرافیان قرار گرفتیم که افراد متناسب هم کم کم به سمت اضافه وزن دارند حرکت میکنند و من در اطرافیانم دیدم و باور مهم که واکنش ما به هرماده ی غذایی به ان چسبیده شده و در ما احساس ایجاد میکنه . ما با لیبل ان چاق میکند ، شاید استفاده میکنیم ولی باوری که به ان دارم ،مغز دستور آن را برای این اتفاق رقم میزند نه ان مواد غذایی . چون بدن و ذهن به حد کافی هوشمند هستند که از هر مواد غذایی برای سیر شدن به چه مقدار نیاز دارند ،میداند و ما فکر میکنیم ،باید اگاهانه باور کنیم . البته ساخته شدن کلی باور و مانع های ذهنیمون به خاطر اشتیاق ما برای زندگی در جسم همیشه لاغر داشتیم و ندانسته به واسطه ی این اشتیاق اطلاعات متفاوت و از جنس چاقی در ذهن ناخوداگاه نفوذ کردیم .ولی همین مساله هم میشه تغییر داد ، به شرطی که بخوایم تغییر کنیم و اینبار مسیر درستی رو پیش بریم . 

      1. چرا حس میکنم متناسب میشم ؟ چون تناسب ذات من است و من تفاوتم با گونه های دیگر ذهن من است و من به واسطه ی ذهنم باعث شدم اطلاعاتی را وارد کنم که با تکرار به ذهن ناخوداگاهم نفوذ کنه و من ان باور ها را زندگی کنم که تجربه ی تمام ان پکیج از جنس فکر و افکارو باور که تصویر ذهنی مرا ساخته است و هرروز تصویر چاقتر شدن را خلق میکند و مغز دستور خلق ان را صادر میکند ، از طریق ذهنم دیده ام . فقط قرار است اختلال را به وسیله ی خودم و اطلاعات درست ،از مسیر بردارم . 
      2. الان که متناسب شدم چه حسی به وجود می اید ؟ حس ازادی و دیده شدن ، خیلی کارها از قبل به واسطه ی جسم اضافه وزنی که در خودم با جسمم به دنیا صادر میکرد ، احساس شرم و دیده نشدن و عزت نفس کم بود که به واسطه ی اگاهی و دیدن تناسب اندامم میدانم که انها هم از قبل وجود داشتند و هر کدام مانند مانع برای رسیدن به تجربه ی قبلیم عمل میکنند و اگر این مانع ذهنی جسم چاقم را از میان بردارم ، به خودی خود انرژی درونم ان مسائل که به واسطه ی ذهن چاق من مسدود شده بود ، اینبار تجربه ی دیگری رقم میزند . من احساس شادی دارم ، به راحتی خرید میروم و میدانم هرچی بپوشم بهم می آید و چون حس خوب و امید بخشی دارم و از وضعیت جسمیم که در بیرون نمایان است ،باعث شده که من بیشتر خودم در موقعیت های اجتماعی ببینیم و به واسطه ی ارتباطات و حس خوبی که از طریق من به دیگران هم منتقل میشه ، تجربه ی بهتری در هر زمینه برای خودم رقم میزنم و حس ازادی و حس خوب در لحظه به واسطه ی بودن در جسم متناسبم بسیار در ابراز بیان من قدرتمند است و من تمایل و میل شدید در بودن در ان شرایط دارم . وقتی درشرایطی که دوست دارم باشم ،چون خواسته ی قلبی من است ،من هرلحظه احساس رضایت درونی دارم . فکر میکنم مساله ی رضایت درونی رو خیلی ها دنبالش هستیم و ان هم به روش های بیرونی وصل میکنیم . رضایت درونی هم دقیقا یک پروسه ی از درون به خود دیدن است و دقیقا با برداشتن مانع ها در هر زمینه ،چون به راحتی در ذهن ناخوداگاه می توانیم تصویر را نفوذ دهیم ،به خواسته ی قلبی رسیدن و مفهوم رضایت قلبی را دانستن که متصل به علایق و ترغیب روح ما و احساس ارامش ماست و گره بر رسالت معنوی ما داره ،قطعا بودن در ان شرایط رضایت درونی ما را به همراه داره . 

      پس قدم اول من خلق تناسب اندامم از روش ذهنم است . 

      من در دوره ی ورود به سرزمین لاغرهاهستم و بودن و استمرار در آن برایم حائز اهمیت است ،تمرینات عملی این دوره هم اضافه کردم که هم درک بهتری در مسیر داشته باشم و هم بتوانم خلقت تناسب اندامم را اگاهانه ردپاشو تجربه کنم . 

      کار عملی ← 4-5 دقیقه قبل خواب حس و حال و هوایی که در آن جسم هستم را به خودم شرح میدهم تا خوابم ببرد و صبح به محض بیدار شدن 3-4 دقیقه صرف یاداوری تصویرم و شرح احساسی که الان دارم میکنم . 

      اگر تجربه ی متفاوتی داشتم در دفتر تمرینم بهش اشاره میکنم . 

      باسپاس از اگاهی و درک امروز … 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ط.ه
      1403/06/19 14:14
      مدت عضویت: 257 روز
      امتیاز کاربر: 500 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 60 کلمه

      به نام خدای بی همتا 

      با سلام خدمت استاد عزیزم 

      من تمرین رو دوشب هست انجام میدم الهی شکر خیلی حالم بهتر شده اصلا تصویر از جلوی چشمم نمیره مرتب توی ذهنم هست و شب رو با آرامش میخوابم و صبح اصلا یادم نیست که چی فکر کردم و لی حالم خوبه انرژی خوبی دارم خداروشکر که اینجا هستم و حالم خوبه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه ملکی
      1403/06/19 13:13
      مدت عضویت: 182 روز
      امتیاز کاربر: 11335 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 208 کلمه

      سلام من شب اول انجام دادم زیاد درک نکردم ولی دیشب آنجام دادم واقعا صبح به محض  بیدار شدن افکار که دیشب مرور کردم‌ امد توی ذهنم هر قدر خواستم مثل روزهاي قبل به خوابم فکر کنم‌ ببينم امشب چی ديدم نشد آخرش مجبور شدم همون افکاررو دنبال کنم‌ بلند شدم‌ میثاق نامه رو خوندم تمرین های هرروز رو انجام دادم ///از صبح هم چندبار به عکس روی گوشیم نگاه کردم‌ و از خودم سؤالات رو پرسیدم که چرا فکر میکنم من به اين اندام می‌رسم چون‌ واقعا من با رژیم چند بار به این اندام رسیدم الان هم چندتا عکس از اون موقع ها دارم‌ ودیگه اینکه خيلي از دیدن این عکس لذت می‌برم هم از چهری اون خانم‌ هم از طرزلباس پوشیدنش هم قدش هم قد من ديده میشه توی عکس// من هرروز این فایل میام گوش می‌کنم حس خوبي بهم می‌ده جمله هایی تویی فايل اگه وقت کردم‌ این بار یه کم از جمله‌ هاشو می‌نویسم چون‌ من بانوشتن زودتر ارتباط برقرار میکنم تا گوش دادن‌ توی هر چيزی تویی خیاطی هم اون اوایل فقط جمله های مهم رو یاد داشت می‌کردم الانم که هر چیزو زود یاد نگیرم میام می‌نویسم و برای خودم توضیح می‌دم درمورد خیاطی درمورد متناسب شدنم هم همین کاررو میکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حمیده پارسا صفت
      1403/06/19 12:19
      مدت عضویت: 1560 روز
      امتیاز کاربر: 3328 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 33 کلمه

      باسلام من دوباره خواستم نظرم رو بنویسم آخه من از روزی که انجام میدم صبح که بیدار میشم اون عکس میاد جلوی چشمم وانگاری چیزی توی وجودم میگه تو به اون می‌رسی ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سیما آقاپور
      1403/06/19 11:28
      مدت عضویت: 39 روز
      امتیاز کاربر: 630 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 160 کلمه

      سلام استاد واقعا که شما بینظرید.. استاد با شنیدن قسمت دوم خیلی بر آگاهی من اضافه شد از طرفی هم بارها دلم گرفت که ای کاش ای کاش این آگاهی ها رو خیلی سالها پیش بدست می‌آوردیم.. ولی گذشته دیگه گذشته الانشم دیر نیست.. استاد من تا چند وقت پیش اصلا نمیتونستم ذهن خودآگاه رو با ذهن ناخودآگاه رو تشخیص بدم الان با توضیحات عالی شما آگاه شدم البته بخاطر اینکه راحت تر بتونم این موضوع رو هضم کنم در ذهن خودم کل سرم رو به دو نیمه تصور می‌کنم نیمه راست قسمت ذهن خود آگاهه منه و نیمه چپ قسمت ذهن ناخودآگاه منه… با این تصور راحت میتونم افکار خوب و مثبت و متناسب شدن را راحت به قسمت چپم که ناخودآگاهم میباشد انتقال دهم و همه رو بارها تکرار کنم تا ملکه ذهنم باشد..استاد با این روش مدیتیشن شبانه رو هم هر شب وارد سمت چپ یعنی ناخودآگاهم میکنم.. ممنون از زحمات شما.. برای دوستانم موفقیت آرزو میکنم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حمیده پارسا صفت
        1403/06/19 12:17
        مدت عضویت: 1560 روز
        امتیاز کاربر: 3328 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 21 کلمه

        سلام دوست من منم باشما موافقم ای کاش حداقل یکی از دروس مدرسه و دانشگاه اینها باش افسوس آن سالها موفقباشید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1403/06/19 10:59
      مدت عضویت: 610 روز
      امتیاز کاربر: 43956 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 627 کلمه

      به نام خدایی بخشنده ومهربان 

      سلام براستاد عطارروشن وهمه دوستان هم مسیر 

       تجربه جدیدم تو دو روز 

      روز اول 

      شب فبل اول امدم با حسی خوب خواستم  این تمرین انجام بدم که صبح تجربه اون کشف کنم 

      کمی با خودم خلوت کردم و این نگاهم کلی تغییر کرده از روزی عکس فرد متناسب تو گوشیم ومخصوصا تو پر فایل قرارش دادم‌ کلی تغییر قابل فبول و دوست داشتنی رو برای من ایجاد کرده

      کمی مکث کردم بر عکس به شکل واضح ظاهر شد با هش شروع به صحبت تو ذهنم‌ کردم که با تو وبا شکل پوشس تو باید تو حرکت باشم یی وفتی دیدم  افکار منفی امد و خواست فاصله گزاری کن بین من و رابطه جدید با راهکارم‌که اموزش دیدم اون کنار زده ادامه نداد بازم یی مرحله دیگه تکرار این بخش منفی امد ولی به شکلی دیگه اون بازم کنار زدم ادامه ندادم تو چند ثانیه اون متوقف کردم و عکس امد تو ذهنم کامل واضخ شد باهش ارتباطم برقرار کردم صحبت کمی باهش انجام دادم تو چند کلمه خوابم برد

      صبح تویی مرحله بیدار شدم و بازم خوابیدم بار دوم که بیدار شدم عکس امد جلوی چشم بد میثاق نامه خودم طبق عادت خوبم خواندم وهی عکس همراهش بود که تو تناسب به این  شکل خواهی شد

      رفتم تو اشپزخونه که صبحانه درست کنم حالت چرخشی عکس دور من گرفت هر طرف چرخش سر داشتم  عکس بود و وتصور خودم تواون تصویر خوب بود و تجربه به ابن شکل بود هرجی که بود خوشایندن بود و دوست دارم بازم تجربه کنم 

      روز دوم 

      شب فبل تمرین وانجام دادم این وتمرین خواب برد چون زودخوابیده بودم ساعت ۱۱ نیم گذشته بود با بیدار شدم همون زمان هم بازم‌عکس امد اون بازم واضح دیدم  هرجی کردم خواب نبردم امدم سایت دبدگاه اقای جمال روخواندم دیدگاهش برام‌ جالب بود با کلی فکر و تحلیل از صبحت این دوست هم مسیر از تمرین ایشون لذت بردم  اون برای خودم  برای کاره تمرینی امرورزم قرار دادم تمرین دورهای برای من که خیلی کار ساز بوده این تمرین کنارش انجام‌ میدم زمان زیادی رواز من‌ نمگیره مهم اون نتیجه ودست اودش است که کشف تازه ازیی بخش ازابعادی وجودی خودم هست من این‌ کشفهای وحودی خودم رو هم دوست دارم انقدر تازه وشیرین دوست داشتنی است که مسیرم برام‌ دلچسب تر میکنه

      اعتماد به نفس حس ازشمندی لایقت امید انگیزه اشنیاق درمن‌ بسیار افزایش پیدا کرده کلی بخشهای وجودی تو حال ترمیم ورو به کسترش بهبود است به  شکر خدایی عزیزم مهربانم‌ ازخدای بسیار تشکر وسپاس گزرا هستم نیمه شب گذشته وفتی کلی تحلیل خوب رو انجام دادم واز خدایی خودم  بابت کل اشتباهتم که متوجه نبودم  انها رو باوره کرد ازخالقی هستی به اندزه کل زرهای هستی که خدای خودم از تعداش خبرداره پوزش خواستم خواستم که افکاری عالتری رو دنبال کنم به سطح بالاتری از درک برسم صبح بعداز نمازصبح یی جیر جیرک حیاط پشتی منرل ما قرار گرفته صدای بی انتهای وقطع نشده واون برای دیگران  ازرا دهنده است ولی من صبح اول گفتم چقدر خدایی عزیزیم تو کارخاته وجودی  این‌حشره  کوچک قدرت قرار داده که از شب تا طلوع صبح بی وقفه داره صوت ارسال میکنه

       با روشنایی صبح اون سکوت کرده اهنک شب وپرستش خدایش تمام  شده اجازه این کاره رو به پرندگاه  حشرات دیگه می سپاره  خودش سکوت میکنه برام حرگت این حشره که تو نکاه نشانه پرستش درست این حشره و قدر دوسنت اون از خدایی عزیز هست که سکوتی دورنش نیست بی امان ادامه داره تا طلوع صبح اصلا هم خسته نمیشه 

      ساعت ۸ تا ۹ پرنده یا کریم جابگاه اون گرفته صدای خوشبی رو سر داد ولی چون‌ نیاز به حرکت داره رفت تا صدای پرستش خداش تومحلی  بیشتری خونده بشه اگه من بنده به اندازه این حشره و اون پرنده از خالقم  تشکر وسپاس گراز بودم جقدرحال کل زندگی تو تغییر بزرکتری بود 

      خدا پشت و پنا هتون یا حق. حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سحر
        1403/06/19 13:21
        مدت عضویت: 474 روز
        امتیاز کاربر: 11852 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 46 کلمه

        سلام دوست عزیزم صالحه خانم مهربونم 

        چقدر خوش احساس نوشتید چقدر لذت میبرم از استمرار و تعهد شما در تمامی دوره ها و آموزش ها و از اینکه اینجا از عملکرد خودتون برامون مینویسید سپاسگذارم.

        تن سالم و فکر آروم رو برای شما دوست خوبم آرزو دارم❤

        دوستتون دارم🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار صالحه
          1403/06/19 19:12
          مدت عضویت: 610 روز
          امتیاز کاربر: 43956 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 82 کلمه

          سلام دخترم گلم سحرخانم 

          لطف دارید ودل به دل راه داره دختر عزیزم 

           شما خوب با استمرار دارید ادامه میدید به امید دریافت  تناسب فکری  تو هرجنبه زندگی شما دخترم خوبم  زمانی مناسبی دریافت اگاهی مسیر رو برای خودتون دارید امید که براتون مصمر ثمر باشه همین زمان واینده لذت مسیر رو کشف کنید که بسیاردل چسب هست 

          تنی سالم متناسب تولباسی زیبایی که به تن دارید جلوی اینه منزلتون خودتورو با حسی با شکوه تماشکر باشید 

          خدا پشت وپنا هت یا حق حق نگه دارت 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار آسیه رفیعی
        1403/06/21 17:02
        مدت عضویت: 1837 روز
        امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 458 کلمه

        سلام و درود صالحه عزیز و خدا قوت به استاد نازنیمون 

        چقدر جالب بود در مورد صدای جیرجیرک نوشتید 

        و منو برد به خاطره ای با مزه 

        همیشه بچه بودم تو فیلما صدای جیرجیرک میشنیدم و فکر میکردم این صدای شب هست و خیلیم صداشو دوست داشتم 

        ولی یه روز تو زیرزمینمون تو روز صدای جیرجیرک میومد با تعجب گفتم وا الان که روزه پس چرا صدای شب میاد 

        و بعد بهم خندیدن و گفتن این یه حشره است که میخونه و حتما تو جای تاریک گیر کرده و بر اساس غریزه میخونه 

        ولی خیلی توضیحتون دلنشین بود و لذت بخش 

        من واقعا وقتی مسافرت شمال که بودیم ساعتها غرق تماشای مناظر اطراف میشدم و صدای پرندگان متفاوت و خییییییییلی خوش آواز میشنیدم آواز و تصویر هم زمان که میشه اشاره ای هم داشت مربوط به این درس که خاطرات شمال محاله یادم بره و من ناخودآگاه عاشق شمالم 

        پس ناخودآگاهمون هم با تصویر و فکر و مشابهت بیشتر باعث عشق به تناسبمون میشه و راحت انتقال به خودآگاه اتفاق میفته   

        و من ساعتها زل میزدم به کوها و جنگلهای روی کوه و محل رویششون و دیدن طلوع وای چقدر زیباست به جای خوردن صبحانه اولین کارم بود بعد از سیر شدن از دیدن و شنیدن در کمال آرامش تازه صبحانه میخوردم  با لذت فراوان در همان بالکن و تراس 

        و خیلی خوش میگذشت 

        و خیلی طبیعت درس داره خیلی آواز عبادتگونه اشون حس خوب و آرامش میده با اینکه به شدت از پرنده ها و حشرات میترسم

         ولی صداشون رو خیلی دوست دارم و خیلی منو سر حال و نشاط میاره و در سکوت به صداشون گوش میدم 

        با اینکه چیزی نمیفهمم و خیلی به صورت راز و نیاز میدونمشون منو به فکر فرو میبره 

        و خیلی از تمرین شما اون تصاویر و آوازها به یادم اومد و استمرارشون کاملا به صورت غیر ارادی هست برای درس دادن به ما برای پشتکار خیلی جالب و به جا بود برام ممنونم حس خوبی گرفتم از دیدگاهتون همش عالی بود این تیکه برام جالب تر و هیجان انگیز ممنونم به وجد اومدم 

        دستتون سلامت و پر خیر و برکت 

        برقمون که میره آنتن هم رومینگ میشه مدتهاست میخام این پاسخ رو بفرستم فرستاده نمیشه چند روزه تا میخام دیدگاه ارسال کنم اوضاع اینجوری میشه  و من سعی در گله و شکایت نکردن دارم و بیشتر میخونمتون

        ولی کم نیاوردم هیچی هم باطریم شارژ نداره 

        و این ذوق و شوقم رو ادامه میدم و پاسخ دیدگاه عالیتون رو خواستم بدم طولانی شد و فکر میکنم همینم نشانه است و درس داره برای من ایول برق هم همین الان اومد چه جالب خدایا شکرت این مسیر سراسر نشانه است برای کسانی که هدایت خواستن و هدایت شدن خیلی باید شکر گزار باشیم

        و این ترس رو هم کمرنگ تر کنم در خودم دیدگاهم بپره چون انقدر موند تا بالاخره ارسال شد متشکرم استاد عزیز این سرزمین امن خوشبختی    

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار صالحه
          1403/06/22 21:29
          مدت عضویت: 610 روز
          امتیاز کاربر: 43956 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 273 کلمه

          سلام اسیه خانم دوست هم مسیرم 

          از اینکه نوشته من در شما این احساس خوب رو ایجاد میکنه از خالق خودم بسیار تشکر دارم 

          امروز یی تلفن داشتم حدود ۲ ساعت صحبت اون فرد رو داشتم  اونطرف خط انقدر از من‌ مسیرم که بهش بشناهد دادم‌ تشکر قدر دانی انجام داده و کمی حال روحیش خوب شده تو افکار من عالی شده  نتیجه گرفنه بود هیجان که درش ایحاد شده بود انقدر زیاد بود اشک می ریخت که من باعث این راهکار برای زندگی بهتر شدم 

          ولی من ناخواسته اون حرف دلم رو زدم بهش گفتم ازمن‌ تشکر نکن از خالقی بی همتا تشکر کن که چقدر درست به جا تو مسیر قرار داد  خدا من هدایت کردم حمایت کرد که استمرار داشته باشم نتیجه رو دریافت کنم دیگران نتیحه من ببن و اقدادم کن از خدای خودن  امرورز باره تشکرکردن  سرم روی مهرگذاشتم سپاس بیکران گفتم اشک‌ من درامد که سبب خیر برای یی  فرد دیگه شدم‌ 

           طی این مدت از اول روزها من بهش بارها گفتم راهکار زندگی تو تو همین‌ مسیر است ولی اون گوش نمی داد  تازه من کلی اول باور نداشتم  مسیر رو فبول نداشت و باره هی میگفت تو دارای اشتباه میکنی  تواهم زدی  وفتی ماه گذشته ازدهان خودش شنیدم که ارزیی ارامش که من به دست اوردم داره  خودم‌گفت این میاد تو این مسیر  ماه گذشته همه جیز دست به دست هم داد تا اون جزوه این مسیر باشه همه  چیز دست خدای قادر و توانمند مهربان است اگه تو نوشته من چیزه خوشایند شما خوش میاد اون نوشته رو فقط،من می نویسم ولی افکارش از جای دیگه به من داده میشه 

          خدا پشت وپنا هت یا حق. حق. نگه دارت 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار آسیه رفیعی
            1403/06/23 15:37
            مدت عضویت: 1837 روز
            امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            همیاری
            محتوای دیدگاه: 278 کلمه

            سلام و درود و خداقوت به استاد عزیز 

            به به صالحه خانم حقا که اسمتون دقیقا درسته 

            خدا رو شکر که حرفاتون‌ انقدر تاثیر گذار و عالیه و دقیقا درسته همش بخاطر خالق بی همتاست 

            و خدا هرگز دیر نمیکنه 

            و دقیقا هر وقت شاگرد آماده باشه استاد از راه میرسه 

            و این پیام روح بخش و خبر خوشتون دقیقا اعتقاد به زمانبندی خدا رو مشخص میکنه که دوست هدایت شده مخالف هم درست به وقت عالی در مسیر قرار گرفت خیلی خیلی خوشحالم براتون که تونستید این حس عالی رو دریافت کنید که کمک کننده بودید و دستان خدا شدید برای این دوست خوشبخت

            خواهرزاده منم از بچگی از مخالفان سر سخت بود ولی خیلی عالی نتیجه گرفت وقتی که قبول کرد بالاخره 

            بعضی از افراد شاید دیر مسیر رو باور کنن ولی وقتی باور کنن دیگه مانعی براشون نیس و به راحتی میتونن موفق باشن چقدر عالی و خوشحال شدم براشون و پیشاپیش تبریک میگم شگفتی ساز شدنشون رو ایول داری دوست گلم و باز هم از این که در استخدام خدا هستین مزد و اجر بالایی براتون داره چقدر شیرینه و خوشایند این مسیر که این حس عالی رو میتونه رقم بزنه کسی که مسخره کرده خودشم به راه بیاد و دقیقا فقط میتونه کار خدا باشه و صد البته خدای درون زیبای شما که به طور شگفت انگیزی در مسیر پیشرفت و شکوفایی هستین و انتقال دهنده آگاهی  تبریک میگم بهتون خیلی به وجد اومدم از خبر خوشتون به امید گسترش و همه گیر شدن این روش نجات بخش و استمرار عالیتون 

            دمتون گرم که گیرنده قوی هستین برای دریافت وحی الهی و به خوبی اینو به تمام دوستان انتقال میدین و باعث افتخاره و رضایت خداوند

            خدا رو هزاران بار شکر   

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سکینه
      1403/06/19 08:21
      مدت عضویت: 394 روز
      امتیاز کاربر: 5205 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 256 کلمه

      بنام خداوند جان 

      سلام ودرود بر استاد عزیزو تمام دوستان گل 

      خدارا شاکرم بابت حضورم در سایت تناسب فکری 

      تجربه من از انجام تمرین استاد  

      من بعد از اینکه تصویرم را انتخاب کردم وشرح م را در مورد آن نوشتم تصویر را چند بار نگاه کردم وتوصیحات را هم فقط یه بار نوشتم در دفترم ویه بار در سایت چنان در ذهنم حک شد که نه تنها شب قبل از خواب صبح زود که چشمم را باز میکنم با لذت تا انجامش ندم از جام بلند نمیشم ودر طول روز هم اکثر مواقع جلوی چشمم هست وکلی لذت میبرم بخصوص وقتی که شرحم را در ذهنم مرور میکنم وچقد لذت میبرم که در اون چند دقیقه لبخندی به صورت ناخود آگاه روی لبم هست که بهش توجه میکنم با خودم میگم خدایا شکرت چقد آرامش دارم وحالم خوبه من قبلا تصویر سازی را به سختی میتونستم انجام بدم ولی الان به لطف خداوند واستاد عزیز به راحتی وبا لذت انجام میدم وبرای انجامش شوق دارموجالبه در همین دو شب میلم به خوردن کمتر شده وصبحا میتونم چند ساعت دیرتر صبحانه بخورم ودیشب به طرز عجیبی داشتم خربزه میخوردم یک قاچ آخردستم بود ناخود آگاه به طوری که کاملا حس کردم آگاهانه نبود انداختم توی بشقاب ودیگه نخوردم در صورتی که قبلا تا تهش میخوردم میگفتم نمونه خراب بشه  ،خدایا شکرت که در مسیر لاغری هستم واز خداوند کمک میخوام که تا آخرش بمونم واستمرار داشته باشم   ،ممنون از استاد وتمام دوستان عزیزم که کامنت میذارن وما استفاده میکنیم 

      سلامتی و تناسب اندام را براهمه وخودماز خالق زیبایها خواستارم 🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا احمدی
      1403/06/19 08:18
      مدت عضویت: 619 روز
      امتیاز کاربر: 20655 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 145 کلمه

      سلام من لیلا هدفم بهتر زندگی کردن است 

      من تصویر ذهنی مورد نظر خودم را هر لحظه در ذهنم تجسم میکنم واین کار  قبلا اختیاری بود ولی مدتی است که این تصویر خود به خود در ذهن من متصور میشود ومن بسیار خوشحالم که این اتفاق خوب ایجاد شده است وهمچنین از امشب هم تصویر مورد علاقه ام همراه آنچه در مورد آن نوشته ام را مرور میکم ومطمعا هستم در آینده ای خیلی نزدیک من به هر آنچه رویای من است میرسم چرا که من در مسیر رسیدن هستم ونشانه های آن را به وضوح در این مسیر میبینم 

      نشانه هایی که مرا ترقیب بر ادامه دادن میکند 

      ۱ تغییر عادتها یم  ۲ آرامش وشادی درونی ام ۳ احساس خوبم ۴ دیدگاه عمومی من درباره زندگی وخیلی از تغییرات ریز ودرشتی که در تمام زوایای وجودم احساس میکن ومیبینم 

      خدایا از تو سپاسگذارم 

      استاد گرامی از شما سپاسگذارم 

      موفق باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار حمیده پارسا صفت
        1403/06/19 12:20
        مدت عضویت: 1560 روز
        امتیاز کاربر: 3328 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 13 کلمه

        با سلام آره واقعا منم هر لحظه توی پس زمینه ذهنم است موافقم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/06/19 06:37
      مدت عضویت: 118 روز
      امتیاز کاربر: 4660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 150 کلمه

      به نام خدای مهربان.

      روز دوم تمرین:وای چه حس قشنگیه شبا با افکار لاغری و حس عالی به خواب بری و روزها با همون افکار بیدار بشی.چه احساس قشنگی داره وقتی بودن تو اون اندام را برای خودت تجسم میکنی. وقتی خودتو میبینی تو لباسهایی که پشتش بازه و میتونی بپوشی. چه حسی داره به راحتی کراپ پوشیدن. وقتی با افکار این زیباییها بیدار میشوم کلی خوشحالم. وقتی از احساسی که روی ابرها دارم بیدار میشوم حسابی خوشحال هستم من تو اون هیکل و اندام چه حس هایی که نصیب من خواهد شد چقدر لبخند روی لبم هست چقدر راحت هرچیزی را بخوام میخرم و میپوشم من چقدر حسم عالیه وقتی همسرم به راحتی منو تو بغلش میگیره و بلند میکنه. چه احساس خوبیه وقتی همه میگن وای زهرا چه هیکل و اندامی ساخته برای خودش همه تشویقت میکنند. چه احساس خوبیه وقتی برای همیشه لاغر بشی و لاغر بمونی.

      خدایا شکرت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حسن شهبازی
      1403/06/19 00:02
      مدت عضویت: 1548 روز
      امتیاز کاربر: 7250 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 97 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم

      سلام به استاد عطار روشن

      من دیشب انجام دادم عالی بود فوق العاده بود خدارو شکر قشنگ تونستم تصویر رو تجسم کنم و سوالات رو از خودم بپرسم و جواب بدم 

      اصلا از ذوق اینکار خوابم نمی‌برد من که همیشه صفر تا صد خوابیدم شاید چند دقیقه هم نمی‌کشه ولی دیشب خوابم نمی‌برد ،

      تمرینم با تجسم تصویر و گفتن و جواب دادن به اون سوالا توی ذهنم انگار مسیر های جدیدی داشت باز میشد قشنگ متوجه می‌شدم تو سرم یه اتفاقاتی داشت می افتاد ولی در کل خدارو شکر تجربه خیلی خوبی بود. 

      ایشالا بتونم ادامه بدم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 32 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      1403/06/19 00:00
      مدت عضویت: 706 روز
      امتیاز کاربر: 18360 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 529 کلمه

      من قبل دیدن این فایل  چنین تجربه ای داشتم دزیکی ا زفایلها ک گفته بوددی شارایطی ک میخواید رو حس کنید تجسم کنید ومن سه رو ز اول ک تجسم میکردم ک اون حالات رو اون جسم رو ی شب کاملا خواب زمان گذشتمو ک لاعر بودم ونوجون وبچه  بودم رو دیدمواین ی تجربه بود ک خواستم اینجا ب اشتراک بزارم ک واقعا اینطور وسپشب ذهن ناخوداگاه من در مورد لاغری کن کاش میکرد ک من از اون روز فهمیدم ک تجسم چقدر میتونه ب من کمکم کنه چندیدن بار از استفاوپده  کرده بودم ولی زود ولش میکردم خسته میشدم خیلی ا نرزی ازم میگرف اما الان با حس خوب انجامش میدم چن میخوام اون موقع انگار از سر اجبار بود  واز سر بی ایمانی  لذت میبرم دنیای ک دوس دارم تو ش باشم رو زندگی میکنم واون میبرم ازش

      امروز لباس سبزمو پوشیدم ک پیراهن مشکی زیرش ور زیر شلوار گذاشتم عاشق این حالتم فریبا عشق میکنم ک میبنم پیراهنمو   رو گذاشتم زیر شلوار وشکمم صافه صافهچقدر حسرت این لحظه رو داشتم کلی لباس دکمه دار خریدم چن همیشه دوس داشتم نمیشد بپوشم واینجوری میزارم زیر شلوارم ولذت میبرم من عاشق دنیای لاغریم چن توش هر مدلی ک دوس د اری میتونی تیپ بزنی خودتو مخفی نمیکنی حال میکنی با لباسها تو  مهمونی ها تو انتخابات تو خرید هات ومن همه این لذتهارو دارم یکجا تجربه اپ میکنم ک یجور عاشق زندگی کردن شدم دوس ندارم لحظه ب لحظه زندگیمو هدر بدم

      اماده شدم برم خونه ماما نبزرگم رسیدم وهمه هم هستن کفش پاشنه بلندمو ک همش بهش نگا میکردم و نمیتونستم بپوشم رو پوشیدم وچقدر حس میکنم راحتم همیشه میگفتم خدایا چجوری اینها کفش پاشنه بلند میپوشن والان ک متناسبم لاغرم میبنیم ک چقدر با این جسم راحت میشه کفش پاشنه بلند پوشید خدای من من لذت میبرم از این لباسهام باهمه دست دادم خالم گف فریبا اونقدر لاغر شده ک از پشت ادم فک میکنه یکی دیگس ومن لبخند میزنم وکیف میکنم با اون لباس مشکی زیر شلوارم اونقدر اعتماد ب نفسم بالاست ک حرف نداره اونقدر راحت نشستم و اذیت نیستم ک حد نداره فک کن شلوار دکمه دار پوشیدم راحتم خدای من من چقدر خوشبختم ک تو رو دارم اگه تو کمکم نمیکردی من این جا نبود پر از ذوقم پر از عشقم عشق بخودمن لایقشم لایق این تجربه هامنوش جونم وتو مجلس بگو بخند ومن واقعا میخندم و چقدر خانومانه نشستم چقدر راحتم سبکم فک کن پامو انداختم رو پام حالتی ک من ی ثانیه نمیتونستم انجامش بدم چقدر تو این جمع من خوشحالم وتمرکزم روی حس خوبمه چقدر بحث نمیکنم چقدر دخالت نمیکنم و گوش میدم ودر درون خودم ارومم و میدونم ک خیلی از حرفها باورهایی هستند ک اینها دارند و من عقابی ک نمیخوام مرغابی ها رو بزور  عقاب کنم من مسیولیت خودمو همه جوره ب عهده گرفتم و مواظب خودم هستم از این حس لذت میبرم اینک با ادمها حق انتخاب بدم وبزارم راه خودشونو برن گاهی دلم درد میکنه از اذیت شدنشون ولی میدونم ک این جز مسیره .همسرم اومده دنبالمون و میرم سوار ماشین شدم همسرم میگه  چ تیپی زدی عروسی چیزی دعوت بودی از وقتی هم لاغر شده همش فک میکنم یکی دیگس  ومیخنده ومنم میخندم وچقدر کنار همسرم راحتم وبا اعتماد بنفس میرم مغازش با حس خوب 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سکینه
        1403/06/19 08:29
        مدت عضویت: 394 روز
        امتیاز کاربر: 5205 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 29 کلمه

        سلام دوست عزیزم چقد حستون را زیبا بیان کردید وبا خوندن نوشته قشنگتون منم خودمو توی قالب متناسب میدیدم وکلی در حین خوندن کامنت زیباتون لذت بردم  مرسی عزیزم🙏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فریبا
          1403/06/19 16:36
          مدت عضویت: 706 روز
          امتیاز کاربر: 18360 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 10 کلمه

          ممنون عزیزم خوشحالم ک شما هم لاغری رو حس کردید

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 33632 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,611 کلمه

      خدایا تو را سپاس خدایا تو را سپاس خدایا تو را سپاس 

      استاد میدونید مرحله اول خیلی زیاد تلاش کردم تا عکس مورد نظرم پیدا کنم دوست داشتم ایرانی باشه با این اندام ولی فقط چند تا از بازیگرها رو آورد یکی از اونها همونی بود که دوست داشتم ولی میدونم همه خصوصیات منو دوست دارم داره زیبا قد بلند لاغر ولی میدونم که کوه نورد صخره نورد منم بشدت از کوه رفتن میترسم یعنی نمیرم برای همین تنها عکسی که دوست داشتم همون بود 

      کلی هم تحقیق کردم ولی هیچ تصویری از خانم ایرانی که من بتونم عکس اونو انتخاب کنم نبود کلی وقت گذاشتم همه چاق بودن لاغر نبودن قدشونم بلند بود چاق بود مگر اینکه افرادی بودند بسیار قد بلند که اونها هم خانمشون خیلی لاغر بود خلاصه اونو انتخاب کردم دوستش دارم تناسب اندام رویایی منه اما یکمم نگران بودم چون نمیدونستم اون خانم شغلش چیه ولی یه حسی گفت اونو خدا برای تو فرستاده پس به دلت بد راه نده و انتخابش کن بقیه مراحل پیش برو 

      بسم الله الرحمن الرحیم بریم ببینم باید چکار کنم که اون تصویر برای همیشه زندگی کنم خدایا شکرت 

      من باور میکنم از اعماق وجودم چون ایمان دارم یقین دارم مطمئنم که خدا ند منو هدایت و حمایت کرده تا به این مسير الهی وارد بشم پس هر چیزی که از زبان استادم می‌شنوم همه سخنان خداوند متعال و بخشنده و بزرگوارم  هستش که بوسیله استاد عالیقدرم داره گام به گام به من گفته میشه 

      منم با جون و دلم می‌پذیرم و انجام میدم تا تناسب در تمام جنبه‌ای زندگیم تجربه و زندگی کنم خدایا شکرت برای همه چیز

      آخ جون آلات فرایند تغییر جسم من ایجاد شده من از الان دیگه شبنمهای بیشماری رو دریافت میکنم و خودم هم شاهد تغییرات چشمگیر در تمام جنبه‌ای زندگیم میشم و برای هر اتفاق خوب سپاسگزار خداوندم میشم خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا سپاسگزارم خدایا تو را سپاس برای اینکه فرایند تغییر جسم من شروع شده و همین طور فرایند تغییر در تمام جنبه های زندگی ام 

      بله استاد منم وقتی فکر میکنم میبینم فرایند چاقی من از چند سال پیشش شروع شده بود برای همین منکه باردار نبودم خانمهای بسیار زیادی رو میدیدم که همه قسمت‌های بدنشون چاق شده بود حتی بینی اونها که میگفتن باد آورده ولی چاق شده بود منم باور کردم  سه چهار سال قبل از باردار شدنم در نوسان وزن بودم ۵۲ کیلو و ۵۳ تا ۵۵ در نوسان بودم ۵۵ کیلو رسیدم باردار شدم وبقیه ماجرا من فکر میکردم چون فلانی به من گفته الان که رانندگی میکنی چاق میشی الان که باردار شدی باید به اندازه دو نفر غذا بخوری پن چاق شدم و اینها هم تاثیر بسزایی داشتن چون من اینها رو هم باور کرده بودم و چاق شدم 

      خدارو شکر میکنم در این مسير الهی هستم و دارم فرایند تغییر متناسب شدنم رو طی میکنم خدایا شکرت 

      بله من اصلا به هیچ عنوان اضافه وزن نداشتم در این سال‌های آخر لاغری نوسان در من ایجاد شد 

       اتفاقا دیشب داشتم برای اولین بار میخوندم و تاریخ زدم که از کی شروع کردم به خوندن به یه جایی رسیدم که گفته بودم مرگ تدریجی رها شدم یهو ذهنم یه ترس عجیبی رو در وجودم انداخت منو برد به اون زمان دوباره یه حسی گفت امکان نداره تو شفا الهی تجربه کردی داری زندگیش میکنی محال ممکن که برگردی به اون دوره از زندگیت و خیال خودم آرام کردم گفتم این کار شیطان میخواد منو از مسیرم منصرف ‌کنه اما باعث شد متوجه بشم این همون راهی که منو به مقصد میرسونه آرام شدم ادامه دادم 

      من متوجه میشم ما داریم اینها رو به ذهنمون میگیم تکرار می‌کنیم تا ذهنمون بپذیره و ما رو به اون سمت هدایت کنه 

      میدونید استاد فکر کنم وقتی یه فکری زیاد مرور بشه این میشه یک طرف قضیه ما ازش بترسیم ترس هم تکرار پیشه نگران میشیم نگرانی هم تکرار میشه به همراه همون فکر اول در نتیجه اینا باهم قدرت بیشتری پیدا میکنن وارد ذهن ناخداگاه میشن در نتیجه بشکل اتفاق که ما دوستش نداریم بهش فکر کردیم ترسیدیم نگران شدیم در زندگی ما کارد میشه 

      یعنی یه اتفاقی میافته تو زندگیمون که همه این موارد در بر داره و باعث تجربه کردن ترس بیشتر نگرانی فکر کردن بیشتر ما میشه برای همینکه یه فکر بد خیلی زود تجربش میکنی در زندگی من که اینجوری بوده 

      برای من همین اتفاق افتاد من خیلی دوست داشتم درس بخونم یه بچه ۲ ساله هم داشتم خیلی اسرار کردم دو سال تمام هی به همسرم میگفتم که ترو خدا اجازه بده من برم درس بخونم و…بعد همسرم اجازه داد من ۲ ماه از مدرسه گذشته بود که رفتم مدرسه میدونید من کلا راهنمایی و  وقتی مجرد بود اینجوری خوردم هر سال پاییز فصبگل چیدن سیب میشد من نمیتونستم برم میرفتم مدرسه شبانه از آذر ماه درسم شروع میکردم 

      خلاصه رفتم فقط تونستم تا دیپلم بخونم بقیه اش همسرم راضی بود خودم نخواستم برم دانشگاه چون دخترم ۶ ساله شد رفت کلاس اول گفتم الویت زندگیم دخترم دیکه بزرگ شده برای اینکه آسیبی نبینه  من نرفتم دانشگاه 

      واقعا همین طور بود من بچهام گذاشتم مهد کودک توی مدرسه موقعیکه دبیرستان رفتم هم صبح کلاس داشتم هم شب صبحها مهد یود بعد از ظهرها کلاس تخصصی بود با خودم می‌بردم کلاس پیش خودم می‌نشست 

      پنج شنبه ها کلا همسرم نگهداری میکردم گاهی یه مستعجر داشتم اون نگه می‌داشت خلاصه همه همه دست به دست هم دادن تا من درس بخونم دیپلم بگیرم 

      پس وقتی ما همزمان به تصویر انتخابی خودمون نگاه می‌کنیم جملاتی که نوشتم همون دلایلی که به ذهنمون ثابت کنیم من میتونم این شرایط تجربه و زندگی کنم اینکه وقتی در این شرایط قرار بگیرم چه احساس خواهم داشت و قتی در این شرایط هستم چه باز خوردی هایی من دریافت میکنم و چه تغییراتی تا حالا تجربه کردم نوشتم هر شب نزدیکترین لحظه به خوابم تکرار میکنم اونها بر اثر تکرار مداوم به ذهن ناخداگاه من وارد میشه بعد ذهن ناخداگاه من میگه موجود باش و اون در زمان و مکان مناسب وارد زندگی خودمون میشه خدایا شکرت 

      استاد خوشحالم که دیگه  خداوند موجود باش چاقی صادر کرده تموم شد رفت و الان موقع صادر کردن موجود باش لاغری ماست و خیلی خوشحالم باشوق و ذوق بیشتر اونها رو تکرار میکنم تا فرمان موجود باش صادر بشه خدایا شکرت که برای من هم موجود باش در نطر گرفتی خدایا شکرت 

      واقعا می‌پذیرم من زمانیکه یادم نمیاد چند ساله بودم یه خانمی بهشتی شد میگفتن چقدر خاتم خوبی بود اصلا به خانواده‌اش نگفت چه دردی داره درد تحمل کرد تا آخرش مرد بعد گفتن انگار میدونست قرار بمیره این کارو کرد اون کارو کرد بعدش مرد 

      من اینها رو شنیدم و گفتم چقدر خوب آدم بدونه کی میخواد بمیره و دیگه چند باری پراکنده وقتی کسی بهشتی میشد این فکر تکرار میشد چقدر خوبکه آدم بدونه کی قرار بمیره من میگفتم اون موقع خیلی کارهای خوب بیشتری انجام میدم تا برم بهشت 

      و یادم نمیاد چند سال بعد به سخت‌ترین بیماری دچار شدم طوریکه احساس کردم این بیماری همون خانمی بود که گفتن درد کشید هیچی نگفت منتها اون شخص از این آگاهی‌ها بهره ای نبرده بود شاید هم دوست نداشت بهشتی بشه اما شد ولی من شفا خواستم مرگ تجربه نکرده و علاوه بر عمر دوباره شفا الهی رو هم دریافت گردم خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا سپاسگزارم برای لحظه به لحظه زندگیم سلامتیم خدایا شکرت .

      پس از الان به بعد سعی میکنم افکار منفی نداشته باشم حدا اقل کمتر داشته باشم افکار مثبت بیشتری داشته باشم که دروازه افکار منفی بسته بشه و دروازه افکار مثبت باز بشه برای همیشه خدایا شکرت که به من کمک میکنم تا دروازه افکار مثبت باز کنم در ذهن ناخداگاه ام 

      استاد خداروشکر میکنم در این مسير الهی گام برمیدارم و این امر سبب میشه که به مرور دروازه افکار منفی بسته بشه دروازه افکار مثبت باز بشه و ما تناسب فکریها فکر  میکنم دروازه افکار منفی مثلا یکمی باز بیشترش بسته است مثل اینکه یه چیزی میذاری جلوی در که یکم باز بمونه تا بچه قرار بیاد دیگه نیای درو باز کنی درو قبلا باز کردی ولی دروازه افکار مثبت داره هر روز باز باز و بازتر میشه و اینجوری یعنی ما زودتر نیست در موقع مقرر پس موجودباش میشه نعمتها وارد زندگی ما میشن خدایا شکرت 

      پس استاد ۵ دقیقه مونده بخوابیم این تمرین انجام بدیم به تصویر نگاه کنیم و متن بخونیم و تکرا  کنیم به حد نصاب که رسید دروازه ذهن ناخداگاه مثبت ما باز میشه اونها وارد ذهن ما میشن و اینجا یعنی باش پس موجود میشود اجرا میشه و من نمیدونم بعد از چند روز اون تصویر با اون دل نوشته هامونو تجربه و زندگی می‌کنیم خدایا شکرت که فرمان باش پس موجود میشود برای من هم صادر میکنی 

      استادمن  دیشب این  تمرین انجام دادم تازه نتونستم چون سوالانوخیلی خوب یادم نبود دقیقا همان آنقدر که تونستم هنگام خواب برای خودم تکرار کنم همون انداره صبح اولین چیزی بود که بیادم اومد 

      استاد یعنی وقتی ما آخر شب سوالات از خودمون بپرسیم و جواب بدیم تصویر ببینیم این در ذهن ما ذخیره میشه وقتی به حد نصاب رسید وارد ذهن ناخداگاه میشه و بعد موجود باش انجام میشه و ما در طول روز اونها رو تجربه می‌کنیم 

      یعنی ما در طول روز به هر چیزی بیشتر فکر کنیم و تکرار کنیم آخر شب ذهن ناخداگاه میاد اونها رو دریافت میکنه و روز به اجرا میذاره برای همین ما میایم  آخر شب سوال  و جواب میپرسیم و پاسخ میدیم به خودمون بعد ذهن ناخداگاه میاد اونها رو جمع آوری میکنه بعد به حد نصاب که رسید اونها رو بشکل اتفاقات گوناگون وارد زندگی ما میکنه و ما خوشحال میشیم و حالا چون ما داریم تصویر ذهنی و اطلاعات صحیح آخر شب تکرار می‌کنیم ذهن ناخداگاه ما اونها رو خیره میکنه و بعد وارد زندگی ما میکنه موجود باش میکنه 

      امشب هنوز تمرینم انجام ندادم وقتی انجام دادم در قسمت بعدی اولش مینویسم خدایا کمکم کن یادم بمونه 

       

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 29 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85
      1403/06/18 20:28
      مدت عضویت: 1334 روز
      امتیاز کاربر: 6142 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 562 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست 

      سلام 

      ورود به ضمیر ناخودآگاه: جلسه دوم : بارگزاری تصویر ذهنی 

      تمرین آموزشی 

      من تو گوگل سرچ کردم و یک تصویر متناسب که مطابق با سلیقه و علاقه ام باشه انتخاب کردم و روی صفحه گوشیم گذاشتم که تا هر زمان گوشیمو دستم میگیرم و روشن میکنم اون تصویر رو ببینم و من باور کردم و ایمان دارم که من بلاخره صاحب اون اندام و استایل میشم چون در مسیر درست هستم و هرروز دارم یک قدم به سمت هدفم بر میدارم و همچنین من لیاقت و شایستگی داشتن همچون اندامی رو دارم بنابراین این خواسته حق طبیعی و الهیه منه 

      و دیدن این تصویر به من حس فوق العاده و آرامش خاصی میده به طوری که هر بار اون تصویر و میبینم خودمو تو اون شرایط حس میکنم 

      ولی از وقتی که این تصویر و روی گوشیم گذاشتم مدام همسرم و بچه هام بهم میگن که چرا این تصویر روی گوشیم گذاشتم البته همسرم فقط یکبار گفت ومن بهش گفتم دوست دارم این تصویر بهم آرامش میده و اونم دیگه پیگیر نشد ولی بچه هام هربار که اون تصویر میبنن مجدداً سوال شونو تکرار میکنن حتی دخترم چند بار بهم گفت مگه تو همسر و بچه نداری یعنی عکس ما بهت آرامش نمیده و من نمی‌دونم چی بگم که دیگه پیگیر این مضوع  نباشن امیدوارم که براشون عادی بشه و دیگه با این حرفا منو اذیت نکنن

      من دیشب تمرین این جلسه رو انجام دادم قبل از خواب به اون تصویر چند ثانیه نگاه کردم 

      و بعد گوشی مو خاموش کردم و چشمامو بستم و در حالی که لبخند آرامش بخشی روی لبام بود

      گفت و گوی ذهنی مو شروع کردم 

      خودمو تو اون شرایط با اندام متناسب تجسم کردم خیلی احساسی بود من بسیار ظریف و  باریک و سبک شدم مثل پر 

      کمدم پر از لباسهای سایز کوچک و رنگی رنگی شده 

      اونا رو مرتب کردم 

      اونقدر سبک شدم که مثل باد پله هارو بالا پایین میرم همه کارامو خودم تند تند انجام میدم و برای انجام کارام از هیچ کس کمک نمی‌خوام تازه وقت اضافه هم میارم و به دیگرانم کمک میکنم 

      شکمم تخت و صاف شده و هیچ اثری ازش نیست 

      انگشتام ظریف و کشیده شدن انگشترام همه شون به انگشتام گشاد شدن 

      پاهام و بازوهام باریک و زیبا شدن 

      موقع خرید لباسای تن مانکن هم به تنم گشاد و لق میزنه و فروشنده بهم پیشنهاد میده که یه دو تا ساسون بزنم به تنم خوب میشه 

      از هر مدل و رنگی که بخوام میتونم بر دارم و هیچ محدودیتی واسه انتخاب ندارم

      بعد ازظهر ها که بچه هامو میبرم پارک من از اونا تندتر راه میرم باهاشون کلی بازی میکنم و مثل بچه‌ها رو تاب جا میشم و تاب بازی میکنم 

      غذام خیلی کم شده اصلا نمیتونم هر چیزی بخورم خیلی زود سیر میشم از یه سری غذاها و خوراکی ها اصلا خوشم نمیاد درست مثل بچه‌ها 

      دردا و بیماریهام همه از بین رفتن دارهام همه رو ریختم بیرون 

      همسرم بهم میگه چه قدر زیبا و خوش اندام شدی من بهت افتخار میکنم 

      دوست و فامیل و آشنا 

      هر کی منو میبینه با تعجب یه چند ثانیه ای نگام می کنه که درست دیده یا نکنه اشتباه کرده باشه بعضیا شون میان جلو ازم میپرسن که چیکار کردم که این قدر زیبا و خوش اندام شدم بعضیا شونم به روم نمیارم ولی من از در گوشی صحبت کردناشون متوجه میشم که دارن در مورد من حرف میزنن ومن فقط بهشون لبخند میزنم و با همون لبخند خوابم برد و نفهمیدم که دیگه چی شد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سکینه
        1403/06/19 08:47
        مدت عضویت: 394 روز
        امتیاز کاربر: 5205 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 29 کلمه

        سلام دوست عزیزم آفرین و من تحسینت میکنم چقد طبیعی تجسم کردی من که داشتم میخوندم انگار یه داستان میخوندم  بهت تبریک میگم ادامه بده که موفقیت نزدیکه عزیز👏👏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار fatmhadly85
          1403/06/20 03:35
          مدت عضویت: 1334 روز
          امتیاز کاربر: 6142 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 62 کلمه

          سلام دوست عزیز ممنون که وقت گذاشتید و نوشته ی منو خوندید 

          خیلی خوشحالم که از نوشته من خوش تون اومد شما هم قلم زیبایی دارید 

          منم نوشته های شما و همچنین بقیه دوستان و تا جایی که برام مقدور باشه میخونم 

          و از خواندن شون لذت میبرم 

          امیدوارم که هر جا هستید تن تون سالم و لب تون خندون و اندامی متناسب نصیب تون بشه

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1403/06/18 16:27
      مدت عضویت: 405 روز
      امتیاز کاربر: 13510 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 143 کلمه

      به نام خالق مهربانم

      با سلام به همگی

      این فایل بسیار تاثیرگذار و کلیدی بود و من بابت آگاهیهای فوق العاده ارزشمند آن بینهایت از استاد عزیزم تشکر میکنم استادجان من قبل از تصویر سازی جدید از عکس‌های قبلاً خودم که از طریق رژیم لاغر شده بودم برای تصویر سازی استفاده می‌کردم و وقتی شما گفتید عکس خودتان نباشد تاثیرش بیشتر است، من از توی اینترنت یک عکس تمام قد که شرایط تناسبش برایم باور پذیر بود را جایگزین عکس خودم کردم و در این چند روز بدون هیچ اجبار و عجله ای با حس خوب در طی روز به دفعات نگاهش میکنم و تمرین سوأل و جواب را انجام می‌دهم اما احساس میکنم هنوز ذهنم عکس جدید را نپذیرفته و حالا سوأل من این است که فعلاً همین تمرین را تکرار کنم یا تمرین جلسهٔ دوم را هم در کنارش انجام دهم؟

      با سپاس فراوان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم حیدری
      1403/06/18 15:50
      مدت عضویت: 1328 روز
      امتیاز کاربر: 13763 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 198 کلمه

      بنام خدا 

      سلام دوستان هم مسیر و استاد روشن عزیز

      جلسه دوم بارگزاری تصویر ذهنی 

      من دیشب تمرین را انجام دادم خیلی عالی بود و قراره که هر شب چند دقیقه به این تصویر انتخابی خودم تمرکز کنم و یواش یواش این تصویر به ذهن ناخودآگاه من داده میشه و اجرا خواهد شد از جایی که ذهن ناخودآگاه همان خداست که اتفاقات زندگی ما را با توجه به تکرار مکرر افکار ذهنی ما به حقیقت تبدیل می‌شوند حالا خواه اتفاق یا بد باشه برا ذهن فرقی نمیکنه و یک خوبی که ناخودآگاه ما داره خیلی زمان میبره تا اون افکار ما ور زندگی اتفاق می افته یعنی خیلی باید آن مسله را تکرار کنیم تا اتفاق بیفته من خودم مسائلی داشتم که خیلی بهش فکر کردم و برام اتفاق افتاده و اما ذهن خودآگاه ما که همان شیطان است و همیشه ما را ناامید میکنه که تو لاغر نمیشی تو در این کار موفق نمیشی تو در این رشته قبول نمیشی و خیلی خیلی اتفاقات روزمره که در زندگی ما را ناامید میکنه کار همون خوداگاهمون هست و ما از این به بعد می‌خواهیم روی ناخودآگاه کار کنیم و لاغر شویم و همچنین در سایر موارد زندگی بتونیم موفق شویم .

      انشالله 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار بی همتا
      1403/06/18 13:58
      مدت عضویت: 1686 روز
      امتیاز کاربر: 11238 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 88 کلمه

      با سلام. 

      من دیشب تمرین رو انجام دادم و امروز که بیدار شدم خیلی جالب بود که اول عکس متناسبی که انتخاب کردم در نظرم اومد. مثل فیلمی که استوپ کرده باشی و دوباره کلید پخش رو بزنی از همونجا مونده فیلم ادامه پیدا کنه ..

      و هم چنین همونطور که استاد گفتن خیلی زود خوابم گرفت و در حال رویا سازی بودم که خوابیدم .

      این تمرین رو خیلی دوست دارم و هرشب انجامش میدم. از این راحت تر نمیشه دیگه لاغر شدن واقعا آسان ترین کار دنیاست. خدایا شکرت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اکبر
      1403/06/18 13:57
      مدت عضویت: 412 روز
      امتیاز کاربر: 1915 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 102 کلمه

      سلام بر همه واستاد عزیز

      جناب عطار همانطور که حدس زده بودید تصور متناسب ذهنی ام بسختی میشد رویش تمرکز کامل کرد ولی خوب برای شب اول ومرتبه اول راضی کننده بود ولی جواب سوالها رو راحت تر میشد مرور و تحلیل کرد 

      بهر حال سپاس تمرین فوق العاده جذاب وعالی بود وامیدوارم که با استمرار کاربردی نیز بشود

      مشکلی که با تصویر داشتم اینکه دچار مقایسه با خودواقعی میشدم که تو فعلا با این شکم و پهلوها  با عکس خیلی فاصله داری واز اینجور فکرها ولی به هر ترفندی بود ازشون رد میشدم    به امید خبرهای خوب برای من و  همه دوستان  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جمال
      1403/06/18 13:26
      مدت عضویت: 523 روز
      امتیاز کاربر: 5170 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 3,680 کلمه

      با سلام و درود بی انتها :سپاسگذارم هستین استاد 

      بابت بودنت سپاسگذارم 

      سپاس فراون 

      یکماه اگر بصورت ویژه به فایل هایِ اُستاد گوش دهی ، و مانندِ ناهار خوردن و صبحانه خوردن ، اصل و اساس ببینی ، اصلا کار به جایی می رسد که مُعتادِ بودن در این مسیر ، و دیگر نیاز به یک تکنیک یا تاکتیک یا وِردی نخواهی داشت برای کنترلِ ذهن.جملاتی گفته می شود که هفته ها ذهنت را مشغول می کند و در لابلای گفته های اُستاد ، الهاماتی چند ده برابر آن جمله ها به تو گفته می شود.جملاتی گفته می شود که بارها اشک می ریزی و در لابلای این اشک ریختن ، افکار و فرکانس هایت شِکل می گیرد.

      اگر مُتبحِر شدیم در اینکه بدونِ دستاورد ، حِس خوبِ پایدار ایجاد کنیم ، بدان که به مرحله ای رسیده ایم که فریبِ ذهن نمی خوریم ، و همان زمانی که در نبودِ دستاورد ، احساسِ خوب در ما پررنگ تر از هر نوع احساسِ دیگری بود ، دقیقا زمانی است که دستاوردها به شکلِ ایده ، به شکلِ رابطه هایِ خوشحال کننده ، به شکلِ مشتری های خوب ، به شکلِ سلامتی ، بر زندگیِ مان جاری می شود ، این نشان از این دارد که ما بدونِ هیچ ابزاری ، ذهن را کنترل و به تسخیرِ خویش ، درآورده ایمکنترل ذهن نیز ذره ذره صورت می گیرداما باور کنید :هیچ شرایطِ سختی وجود نداردچون فعلا در ابتدایِ راه ما فکر می کنیم که همیشه شرایط رهبر و کُنترل گرِ ما است ، و فکر می کنیم کسی جُز خودمان هست که قرار است زندگیِ ما را سخت کند ، و رنگ و بویِ این گونه طرزِ فکر ، باعث می شود که شرایط را سخت ببینیم .پس شرایط سخت نیستبلکه ماییم که سخت نگاه می کنیماین ما هستیم که هنوز کوچک هستیماگر مثلا شرایط و اوضاع ، سختی اش ۱۰ باشداین ما هستیم که شرایطمان زیر ۱۰ استشرایطِ بیرون ، انعکاسِ شرایطِ درونیِ ماستوقتی که من با همسرم در دعوایِ شدید هستم ، یعنی دعوایِ اصلی ، در رابطه یِ خودم با خودم استمُقصر ، شکلِ ارتباطاتِ سیم پیچیِ درونیِ خودم استوالا اگر بدانیم دُنیایِ ما فقط تصویرش در سازوکارهایِ خودمان است ، کُنترل را تنها بر فرکانس و باورهایِ خویش می گذاریمچرا که به قول اُستاد :ما روح هایِ مُجردی هستیمتنها آمده ایمو تنهایی هم می رویماین همان معنایِ : انالله و انا الیه راجعون استپس بیشترین چیزی که نمودار و معادله یِ کنترل ذهنِ ما را بر هم می زند ، ارتباطات با دنیایِ بیرون استو این ما هستیم که به بیرون و شرایط ، رنگ و بو می دهیمیعنی در واقع شرایط سخت نیستبلکه نوعِ نگاهِ ماو زاویه یِ دیدِ مامتمرکز بر اعتبار دادن به شرایطِ بیرونی شده استبه جای اینکه متمرکز بر خود واقعی مان شود

      وراهکار ، تغییرِ شرایطِ بیرون نیستراهکار ، تغییرِ اخلاقیات و خُلق و خویِ همسر نیستراهکار ، تغییرِ ناگهانی شُغل نیستراهکار ، تغییر ناگهانی جا و مکان نیستچون هر کدام از این راهکارها ، یعنی نادیده گرفتنِ تکامُلتمام این دوره‌ها و تمرینات برای این است که ما بزرگتر از آن سختی شرایط شویمیعنی آن زمانی که ما بزرگتر از شرایط بیرون شویمشرایط تغییر می کندچرا ؟چون خود را تغییر داده‌ایمو به محض اینکه و متناسب با اینکه ما خود را تغییر می‌دهیمشرایط بیرون نیز تغییر می‌کندچون زاویه نگاه ما و نوع نگاه ما به مسائل تغییر کرده استچگونه ما بزرگتر از شرایط شویم ؟به جایِ تمرکز بر آنها ، بر ظرفِ درونیِ خود و خوی و خصلتِ خود ، و ارتقا آن ، تمرکز کنیم

      همانطور که از نامش پیداستکنترل ذهن ، کنترل دیگران نیست کنترل شرایط دیگرانکنترل فرزندکنترل همسر نیستکنترل محیط کارکنترل صاحبکارکنترل شغلکنترل جا و مکان نیستبلکه ما خود را باید تنظیم کنیمو خود را کنترل کنیمو این کار مستلزم این است که باورهای خود را تغییر دهیمو نوع نگاهمون را نسبت به جهان ، نسبت به دیگران ، نسبت به اطراف به شکل دیگر در بیاوریم.

      این افکار ماست که ذهن را منفیمی‌کند و ما وظیفه داریم که برگردیم به عقب و آرام آرام افکار خود را کمی بهتر کنیم ،تا این خِصلت ، یک هُنر شودتا این یک عادت شود برای ماو این یعنی هدایتِ ذهن

      ساده تر این است که :راه برای کنترل ذهن پیدا نکنیمیا تکنیکی برای کنترل ذهن پیدا نکنیمدنبال این باشیم که احساس خوب خود را تداوم ببخشیمدیگر ساده‌تر از این نمی‌شود که بهترین راه کنترل ذهن این است که راهی پیدا کنیم که احساس خوب را در خود ، مُستمر کنیموقتی که دنبال احساس خوب خود باشیم ،تمام شاخ و برگ‌ها و حواشی ای که ما را نگران می‌کند را خواهیم شکستوقتی به دنبالِ احساس خوب باشیمسعی می کنیم رفته رفته ورودی های خود را کنترل کنیمورودی که کنترل شدذهن کنترل شده است._در واقع ما دو نفر هستیم :۱.خودِ واقعی یا روح یا بخش پیشرفته یا خدای درون یا…….۲.ذهنوقتی ما در این مسیر نیستیمکارمان شده گوش دادن به ذهن که همان ، نجوا نامیده می شودیعنی کار ما شده ، تبعیت از ذهنولی وقتی که قرار است وارد مسیرِ خوشبختی و سعادت شویماز همین حالااز همین دقیقهقبول کنیم که تقصیرِ تمامِ نگرانی ها و غم ها و ناراحتی ها آن بخشِ نجوا گرِ ماست.از همین حالا قبول کنیمکه ما یک پله بالاتر از آن ذهن هستیمیعنی ما آن ذهن نیستیم ،بلکه افسارِ خود را به دستش داده ایم و هر چیزی که می گوید ، قبول می کنیم.مادرم چقدر راحت مدام می گفت گردنم درد می کند و فکر کنم آرتروز است و واقعا آرتروز شد ، آن تنها به ندای ذهن گوش داد و خَلقش کردمادرم چقدر راحت ، روزی دردی کچک در کنار شکمش حس کرد و گفت کلیه ان فکر کنم رگ هایش گرفته ، و چقدر راحت همین حرفِ ذهن را گوش داد و بارها به سمت آنژیو و …..‌رفتاز بس پیگیری کرد ، کار بدتر و بدتر شد ،از بس پیگیر قرص و دارو شربت و آزمایشگاه و سونو گرافی و ام آر آی شد ، که از پا درآمد ،من می دیدم این قضایا راو می دانستم که او تنها به حرف های ذهن گوش می دهدمی دانستم که باورهایِ ذهن را ، باورهایِ اصلیِ خود کرده استکاری از دستم بر نمی آمدتنها داشتم یاد می گرقتم که چگونه یک شخص به سادگیِ هر چه تمام تر ، اَسیرِ ذهن و نجوا می شود

      دُنیا بازیِ ساده ای دارددوست نداریم که این بازی را به دستِ ذهن ، وگذار کنیم ، مرکزِ تمامِ این آموزش ها همین است ، که گوش ندهیم به ذهن ، اکثریتِ جامعه ، تابعِ این ذهن و نجواهاش هستند ، از این رو ذهن را وا گذاشته اند و مایل ها از کنترلش خارج شده اند ، ذهن ذخائرش ، باورِ اطرافیان و گذشتگان و سُنت هایِ جامعه است ، من می خواهم سُنت شکنی کنم و باورهایِ خودم را خود بسازم و اجازه دهم دُنیایِ جدیدی برایم ساخته شود ، دنیایی که ذهنِ نجواگر هیچ کاره اش باشد ، دنیایی که باورهایِ من حاکم باشد ، دُنیایی که قوانینش ، فرکانسِ خودم باشم ، در دنیایی که همه مطیعِ ذهن هستند ، و از دستاوردهایِ ذهن که فقر و بیماری و بیکاری و نااُمیدی در حالِ استفاده کردن هستند ، من می خواهم از دستاوردهایِ باورهایِ خودم استفاده کنم که چیزی جز سلامتی و تندرستی و ثروتِ بی انتها و اُمید و سرزندگی نیستاما آن بخش که خود استاز حالا می تواند آگاهانه باشداز حالا می تواند تصمیم بگیرد چگونه باشداز حالا می تواند تصمیم بگیرد که کسی برایش نگرانی و ناملایمتی ایجاد نکندو از حالا می تواند که افسارِ ذهن را در دست بگیرد و پله ای از آن بالاتر باشد

      در حالت نرمال و طبیعیو یا حالتی که ما هماهنگ با منبع خویش و هماهنگ با نیروگاهِ درونی خویش باشیم ، هیچ رنگی از نگرانی و غم و اندوه نباید باشداین خود ، پیشرفته‌تر از ذهن استبا به کارگیریِ باورهایِ جدید ،آن پیشرفته شدن را می تواتیم شُعله ور کنیم.مثال :در دوران کُرونامن دیدم که همه آن را پذیرفته اندمن منطقی دیدم که وقتی چیزی را باور نکنم ، واردِ زندگی ام نمی شودو واقعا با این همه کُشت و کُشتار و مرگ و میر و تلفات ، باور کنید من حتی یک سرماخوردگیِ ساده نگرفتمو اصلا از نظر ماسک و …. رعایت نکردم ، این مثال یک منطق شد برایمو ذهن را قانع کردم.کنترلِ ذهن یعنی قانع کردنِ ذهنتنها راه قانع شدنِ ذهن ، با منطق برخورد کردن با آن است.من از اُستاد فرا گرفتم که :وقتی شرایط سخت استبر می گردم به کمی عقب تر که چه دلیل و چه اتفاق و چه چیزی بوده که الآن ناراحت یا نگران شده ام و ریشه را پیدا می کنم ، وقتی که ریشه را پیدا می کنی ، و آت را با گفتگو و بحث های درونی ، منطقی می کنی ، در واقع تو یک پله بالاتر از ذهن رفته ای و به خودِ پیشرفته ات ، متصل شده ایممکن است در طولِ روز یکبار موفق به انجام این کار شویولی وقتی رفته رفته ، این کار و روحیه ات برایت مهم باشددر طول روز اینگونه به یادآوردن برایت بیشتر می شودو کار به جایی می رسدکه هیچ گاه بی جهت نگران یا نااُمید یا افسرده نمی شوی و همیشه حالتِ طبیعی داری.من با تمرینِ دائمیِ ستاره قطبی ، خیلی خوب تونستم ،ذره ذره ذهن را کنترل کنمو یاد بهتر بگویم که :تونستم ذره ذره یک احساسِ خوب مداوم را در خود نهادینه کنماین تمرین ، خیلی کاربردی استو نه تنها ، ذهنِ تور را کنترل می کندبلکه تو را هر روز ، کارُ و بار و زندگی ات را ، روغن کاری می کند.و اگر این تمرین به دور بیفتدتا بی نهایت می توانی ، بروی.شرحِ تمرین را با عشق ، با نشاط و با حالِ خوب می نویسم ، همان طوری می نویسم که مرا در جاده یِ زیبایِ آسفالتی ای قرار داده که صوت صوت زنان در حرکتمجاده ای که هم مسیرش بهشت است و هم انتهایشو می دانم که در مسیر درست ،ضمن اینکه دارم از مسیر لذت می برم ، به سمت خواسته ها در حرکت هستماین تمرین ، در ابتدا نشانت می دهد که دست از فکر کردن به هر آن چه که کُمکت نمی کند ، برداریچون آن چیزی که افکار ما را پراکنده کرده است ، تمرکز بر خیلی از چیزهادر طولِ روز است :مثل :تمرکز بر فرزندتمرکز بر همسرتمرکز بر شبکه هایِ اجتماعیتمرکز بر مقایسه خود با دیگرانتمرکز بر کار و بارِ دیکرانتمرکز بر بیماریتمرکز بر رسانه هاتمرکز بر گفتگو و بحث هایِ طولانی با دیگرانتمرکز بر هر آن چه در بیرونِ توستاما این تمرین به من آموخت که :اگر قرار بر تمرکُز است ، تنها بر خود ، تمرکُز کن۱.یعنی وجود و فرکانسِ خود را ارزشمندتر از این می دانی که ساعت ها ، فیلم نگاه کنی و آخرش هیچ و هیچ ، بلکه ندایِ درونی سر می زنی که من تنها باید رویِ خود کار کنم.۲.یعنی وجود و فرکانسِ خود را ارزشمندتر از این می دانی که با دیگران ، با همسر ، با فرزند و…. جر و بحث و گفتگوهای اضافی انجام دهی ، بلکه ندا سر می دهی که من تنها روی خودم کار می کنم.۳. یعنی وجود و مَدارِ خود را ارزشمندتر از این می دانی که بخواهی ، خود را تحتِ نظر پزشک و … قرار دهی ، بلکه ایمان داری که من تحتِ نظر و موردِ تاییدِ پروردگارم هستم .۴. وجودِ ما ارزشمندتراز این است که بگذاریم بیماری باور کند ، غم باور کند ، نگرانی باور کند ، کمبود باور کند ، محدودیت باور کند ، تمامِ این ها مُعضلات و خار و خاشاک هایِ ذهن هستنداین تمرین به همین صورت هر روز خالص ترت می کنداین تمرین تمرکزت را فُشُرده تر می کند و مانندِ ذره بین ، بر سرِ خواسته ها و احساساتِ خوب ، می تابانداین تمرین از همان اول صُبح ، تو را روانه یِ جاده یِ مستقیم می کنداین تمرین از همان اول صُبح تو را جمع و جور می کند و تو را در زمینه یِ تمرکز ، تعلیم می دهداین تمرین ، روزها را ساده تر و سهل تر و روانتر می کنداین تمرین هم دانشِ تمرکز را به تو می دهد و هم بینشِ تمرکز و توجه را در تو افزایش می دهداین تمرین تو را آگاه می کند که تنها رویِ خدا حساب کنی ، راهنمایی ات می کُند که هیچ نیرویی در بیرون میست که بخواهد مانع یا درمانگر یا شفابخشِ تو باشد ، بلکه می گوید که ، ابزار و مواد اولیه و دستگاهِ خلق ، تنها و تنها ، خودت هستیاین تمرین آرام آرام پاشنه هایِ آشیلِ تو را ضعیف می کند و سیمانِ باورها را سُست می کنداین تمرین به تو نشان می دهد که اگر به تضاد و ناخواسته ای بر خوردی ، از نیرویِ آن به نفعِ خود استفاده کن و به تو می فهماند که : تنها آن زمانی که با ناخواسته ، مُوافقت کنی ، خواسته واردِ زندگی ات می شود

      شروع کنشروع کن که قرار است :قُدرتِ خالق بودنت را مُشاهده کنیقرار است بر تمامِ آن نجواهایِ ذهن پیشی بگیریقرار است که بر تمامِ آن جمعیتِ سیاهی لشگرِ نجواها ، تفرقه بیندازیقرار است که افکار را ببینی ،و با تصمیمِ خودت ،هر جوری که دوست داری ،مسیر و خواسته را انتخاب کنیقرار است :*فرصتی برایِ نفرت ها و کینه ها و خُصومت ها باقی نماند ، فرصتی برایِ غم و نااُمیدی ها باقی نماند ، قرار است که یکپارچه ، خود برای خود شویماین تمرین به ما یاد می دهد که :قبل از اینکه به خواسته ای برسیم ، احساس کنیم که رسیده ایم ،دقیقا مانند انعکاسِ صدا ،وقتی که در کنار کوهی می ایستید و بانک بر می آورید ،جوابش سریع به شما بر می گردد ، شک ندارید که جوابِ همان صداست ، نیازی نیست که شُما با آن صدا همسفر شوید ،خواسته ها نیز چنین استاین تمرین ما را آموزش می دهد که گلبانگ را بر آوریمو جواب را احساس کنیمو از مسیر لذت ببریم.این تمرین باعث میشه که شما کمتر به حواشی بچسبید و بیشتر به اصل بچسبیدباعث می‌شود که آرام آرام آن ترمزها و موانع برداشته شود و چرخ زندگی زیبا بچرخدباعث می‌شود که آرام آرام از از سدِّ پاشنه‌های آشیل خود گذر کنیداین تمرین ، باعث می شود که با چیزی که هست ، درگیر نشوید ، بلکه بیشتر بصورت حالِ خوب ، درگیر چیزهایی که می خواهید ، می شوید

      تمرین:

      صبح می شوداز خواب که بیدار شدیدر دفترِ خود چند خواسته را بنویس که متعلق به همان روز باشدخواسته هایی که فاصله یِ فرکانسی با آن نداشته باشیخواسته هایی که باور پذیر هستندخواسته یا خواسته هایی که احساس می کنی اگر صورت بگیرد ، خوشحالت می کندمثلا من در روز اول که از خواب بیدار شدمدفتر صد برگ رو برداشتمبالای آن تاریخ همان روز را زدمو سه تا خواسته نوشتم۱. خدای عزیزم دوست دارم امروز بارها و بارها به سمتِ چیزهایِ خوب بیندیشم و احساسم خوب باشد۲. خدای عزیزم دوست دارم امروز ، دو تا از مشتری هام زنگ بزنند۳‌ خدا جونم خوشحال میشوم که امروز دو صفحه مطالبِ زیبا با احساسِ خوب ، بنویسم.در حدِ ۱ تا ۲ دقیقه چشم خود را ببندید و ذهن را در فضایِ همین چند خواسته ببرید و خود را در متنِ انجام آن قرار دهید ، یعنی شاید بعضی وقت ها به ۳۰ ثانیه هم نکشدباور کنید در اولین روزِ این تمرینبه طرز شگفت انگیزی از صبح تا شب ساعت ۱۰ یعنی وقتِ شام ، ذهنِ من فقط به زیباییها ، رویاهای خوب ، پَرسه می زد ، تصور کن شخصی که آن همه پراکندگی ذهن داشت ، در همان روز اول این تمرین جوری شده بود ذهنم که انگار هر ۶۰هزار جرقه یِ فکریِ طولِ روزِ من تنها به سمت احساسِ خوب هجوم می بردندالآن مدتی اشت از آن روز می گذردو تصور کن ذهنِ من عادت کرده است که فقط از زیباییها بگوید ، یا بنویسد ، یا بیندیشد ، یا احساس کندکاملا راه کنترلِ ذهن را فرا گرفته امکاملا می دانم که هیچ اتفاقی بصورت اتفاقی برایم رُخ نمی دهدکاملا می دانم فردا چه طور حال و روزی قرار است تجربه کنمکاملا مُسلط شده ام که درگیرِ شرایط کنونی نشوم ، چون سود و منفعتی به من نمی دهدتصور کن در همان روز اول من تنها به سمت تحسین و شکر و سپاس و احساس خوب به شکل های مختلف ادامه دادم و نه تنها چندتا مشتری به من زنگ زد ، بلکه مشتری هایی دیگر پول به حسابم واریز کردند که اصلا یادم رفته بود من به آنها جنسی فروخته اموقتی این قضایا را در همان روز اول دیدمدرک کردم که این قانون و این تمرین مرا متحول و دگرگون می کندبعداز مدت ها از گُذر این تمرین من :مسلط شدم به اینکه اصلا وارد هیچ بحثی که کمکی به من نمی کند نشوممسلط شدم که اصلا لزومی نمی بینم وارد شبکه های اجتماعی شوم ، چون درک کردم قهرمان خودم هستم ، شبکه های اجتماعی خودم هستم ، اخبار اصلی ، حالُ و دلِ خودم است ، موضوع اصای خودم هستم.واقعا مسلط شدم که در هر جمعی ، در هر شرایطی اگر حرف بزنم ، چیزی بگویم که کمکم می کند ، چیزی بیندیشم که به نفعِ احساسم استمُسلط شدم که احساسِ خوبِ دائمی ای که با خود دارم ، بهشت را برایم ساخته و آماده کردهمُسلط شدم که همیشه روی خود کار کنم ، آن هم نه با زجر و برنامه ریزی فُشرده ، بلکه با عشق ، با آرامی ، با نرمی ، با لطافت ، با ایمان ، با نوشتن ، با گُفتن ، با حِس کردن.ادامه تمرینشب ، هر وقتی که هیچ کاری نداریدفتر را باز می کنیاول اینکه اصلا یادت رفته که صبح چه در خواست هایی از خداوند کرده ای ، بعد درخواست ها را نگاه می کنی ، آنهایی که انجام شده ، تیک میزنید ، و آرام آرام و با عشق ، هر اتفاق خوبی که در طول روز برایت رُخ داده را زیر آن می نویسیداین تمرین کاری با من کردکه ظرف چند ماه ، همسری که یک ریال پس انداز نمی کرد ، چند ماه بعداز گذشتِ آن تمرین ، چندین حساب باز کرد و هر کدام ده ها میلیون پس انداز کردهجالب آنجاست که من روی خودم کار می کنم ، و بیشتر از آن روی خود کار کردن ، موجی از تغییرات در همسرم ، رُخ داده است ، بدون اینکه یک درصد پی برده باشد که من این تمرین را دارم انجام می دهمبدونِ اینکه من صحبتی در مورد پس انداز و …….داشته باشموقتی این تمرین ساده را انجام دهیدو از آن لذت ببریدبه قولِ اُستاد ، همانند یک برف که به شکل بهمن درآمده ، تغییرات و زیباییها و اتفاقاتِ خوب تو را فرا می گیرد.این تمرین که یواش یواش ، تو را تنظیم می کند ، نشانت می دهد که تکامُل چقدر لذت بخش استیاد می دهد که تکامل ، همان چیزهایِ ساده ای که خوشحالت می کند ، استیاد می دهد که نه تنها ذهنت کنترل شود ، تک تک ساعاتت کُنترل می شود ، زندگی ات کنترل می شود ، افکارت کنترل می شود ، بدونِ اینکه نیاز به ابزار و جا و مکان خاصی داشته باشی ، فقط نیاز است که تنها خودت کارگردانی کنی

      هر جا که احساس می کنم ، اوضاع بر وفق مراد نیست ، اُتوماتیک وار سریع متوجه می شوم که این کارِ ذهن است ، به محض این توجه ، به خواسته ها و مسیر لذت بخشی که در روبرویم است نظاره گر می شوم و به یاد می آورم ، می شود که بزرگتر از ذهن شُد ، می شود که دستش را از صحنه یِ زندگی ات کوتاه کرد و اجازه یِ هُنرنمایی به آن نداد ، می شود که تنها خدای درون را خدای زندگی خود بدانیم ، وقتی بیماری را پذیرفتی ، یعنی ذهن را خدای خود کرده ای ، وقتی نگرانی و غم و اندوه را به خود راه دادی ، یعنی ذهن را سُلطان خود کرده ای ، نگذاریم که در نهایت ، ذهن مرگ را بر ما تحمیل کند ، دوست دارم که با فرماندهیِ باورهایِ متصل به منبعِ خویش ، مرگ را تجربه کنم ، نه ذلت شدن در دامِ ذهن ، یک بار برای همیشه به شیوه ای دیگر که متفاوت با بدنه یِ جامعه است ، باورسازی کنیم ، و خود را از مکتبِ ذهن بیرون بیاوریم ، و از این تمرین آرام آرام ، ذهن را اسیرِ خویش کنیم

      تا وقتی که ابراهیم ، بر اسماعیل تمرکز داشت ، او را از دست می داد ، و دقیقا همان لحظه ای که تمرکز را از او برداشت و بر منبع و خُدایِ خویش گذاشت ، اسماعیل به او بازگشت.

      آن زمانی که یعقوب ، مُدام بر یوسف تمرکز داشت ، مدام از او دورتر و دورتر می شد ، و دگرگونی زمانی آغاز شد که خداوند را بر همه چیز ترجیح داد ، هم بینایی به او باز گشت و هم پسرانش.

      وقتی که بیشترِ تمرکزِ ما بر حواشی و غیرِ منبعِ خود است ، دائم از خواسته ها دور و دورتر می شویم ،هر روزی که می گذرد و ما روی خود کار می کنیم ، اصل را از فرع بهتر تشخیص می دهیم و این باعث می شود که تمرکُزِ و کنترلِ ما آزادتر شودچون ذهن را آموزش داده‌ایم که بیشتر به سمت چیزهایی که می‌خواهد ، خود را هدایت کند.

      وقتی که یاد گرفتیم احساس خوب را در خود نهادینه کنیم ، یعنی اینکه خلاها را پر کرده‌ایم ، خلا ها وقتی که پُر کنیم ، نوع نگاه خود را کنترل کرده‌ایم ، وقتی که درک کنیم تفاوت کسی که دائم شاداب است و آن کسی که شاداب نیست ، تنها ارتعاشات آنها است ، نه تفاوت در داشته‌ها و دارایی‌ها ، یاد می‌گیریم که را خود را جدای از داشته‌ها و خواسته‌ها ببینیم ، یاد می‌گیریم که چه زمانی دارایی باشد و چه زمانی که نباشد ، احساس خوب همیشه بر ما حاکم باشد ، اگر احساس خوب را در خود حاکم نکنیم ، مجبوریم نظاره‌گر کسانی باشیم که احساس خوبی دارند ، اگر نگرانی و غم و ذهنیت فقر را در خود حفظ کنیم ، مجبوریم که نظاره‌گر کسانی باشیم که شاداب و ذهنیت ثروتمندی دارند ، اگر احساس خوب را در خود کنترل نکنیم ، مجبوریم که هیچ کنترلی بر ذهن خود نداشته باشیم و اگر بفهمیم که احساس خوب ، نیاز به هیچ ابزاری ندارد ، فقط نیاز به خودمان داریم ، کلید کنترل ذهن را پیدا کرده‌ایم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 33 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار صالحه
        1403/06/19 11:14
        مدت عضویت: 610 روز
        امتیاز کاربر: 43956 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 103 کلمه

        سلام براقا جمال هم مسیر تناسب فکری 

        از دیدگاه شما لذت بردم و دوبار با دقت تو فاصله زمانی خواندمش کلی افکار تازه به من هدیه کرد فقط با بخش برکشت به عفب این دیدگاه مشکل داشتم  که به این  شکل من افکار تغییر پیدا  کرده من درست در نمیاد چون اگه برکشت کنم به عفب کلی باورهای فبلی رو خواهم داشت که دیگه اون بخش رو من خط زدم در کل خیلی تو نگاه خوب بود 

        با اجازه شما از تمرین که نوشتید استفاده کرده و تمربن میکنم  با تشکر از  شما که به اشتراک گذاشتید 

        خدا پشت وپنا هتون یا حق. حق. نگه دارتون 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا آبکار
      1403/06/18 13:24
      مدت عضویت: 254 روز
      امتیاز کاربر: 6090 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 167 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز ودوستان خوبم .من طبق حرفی که دیروز زدم فایل رو با دقت گوش دادم و یاددداشت بر داشتم …استاد در مورد عملکرد ذهن ناخودآگاه یادمه من قبل از بیست سالگی و فوت مادرم ،ازشدت علاقه ای که به مادرم داشتم وترس از اینکه مادرم رو از دست بدهم تقریبا هرشب قبل از خواب گریه میکردم که مبادا مادرم فوت کنه و نداتسته این فکر رو تکرار میکردم و همین تکرار افکار من که نا آگاهانه بود باعث اتفاقی شد که هرشب به ذهن ناخودآگاه خودم میفرستادم و مادرم رو برای همیشه از دست دادم .کاش میدانستم با افکار منفی وتکرار آن چه بر سر خودم می آوردم ..و اینکه دیشب موقع خواب تمام حس وحال لاغر شدنم و باز خورد اطرافیانم را به ذهن ناخودآگاه خود فرستادم البته با در خواست سلامتی ودلخوش .و دیدم که اطرافیان چه کلماتی را بهم میگن ومن از واکنش آنها نسبت به خودم چقدر مسرورم ..با تشکر از شما.و خدایی که مرا هدایت کرد به سمت شما.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/18 13:02
      مدت عضویت: 32 روز
      امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 96 کلمه

      یه چیزی شد که بابتش ذوق مرگ شدم و دوست داشتم بیام اینجا هم بگم اونم اینه که من الان داشتم ظرف می‌شستم و داشتم توی ذهنم مرور می‌کردم که من می‌تونم و باورهام رو تغییر میدم داشتم فایل استاد رو گوش می‌دادم که در مورد شفای چاقی بود

      به این فکر کردم که برم یه عکس خوب از خودم بگیرم چون قراره شگفتی ساز بشم یه عکسی باشه که بعداً دوباره با همون لباس عکس بگیرم بفرستم برای سایت وقتی شگفتی ساز شدم یعنی من اینجوری ایمان دارم به این روش باور دارم به این موضوع

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/18 12:36
      مدت عضویت: 32 روز
      امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 161 کلمه

      امروز به لطف خدا متوجه یه تغییر خیلی جالب توی خودم شدم که شاید مستقیماً به لاغری مرتبط نباشه اما خیلی به تغییرات ذهنی من مربوط می‌شه 

      سال‌هاست که عادت کردم صبح که از خواب بلند می‌شم تا زمانی که چایی دم بکشه توی اینستاگرام بچرخم

      الکی می‌چرخیدم و مطالب مختلف رو بالا و پایین می‌کردم 

      غافل از اینکه خبرهای بد حالم رو بدتر می‌کنه و خبرهای خوب هم که مربوط به زندگی دیگرانه به من ربطی نداره مثلاً اینکه فلان بلاگر الان ترکیه است یا فلان بلاگر سیسمونیش رو از کجا خریده….

      امروز متوجه شدم توی دو هفته‌ای که توی سایت بودم 

      بیشتر وقتم رو صرف نوشتن خوندن گوش دادن کردم 

      و حتی زمانی که در حال گوش دادن یا نوشتن یا خوندن نبودم 

      در حال کار ارزشمندی بودم در حال فکر کردن

       فکر کردن به چیزهایی که آموختم و چیزهایی که دوست دارم بیاموزم و تغییراتی که دوست دارم توی زندگیم ایجاد کنم 

      به جای اینکه فالوور زندگی دیگران باشم فالوور زندگی خودم شدم فن زندگی خودم شدم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حانیه محمدی
      1403/06/18 12:32
      مدت عضویت: 49 روز
      امتیاز کاربر: 665 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 89 کلمه

      درود استاد من دیشب قبل از خواب تمرین و انجام دادم، خیلی خوب بود فکر من منحرف شد چندباری ولی دوباره متمرکز کردم و به تمرین برگشتم و 

      بهش فکر کردم تاخوابم برد، باورتون نمیشه دوسه بار بخاطر بچم از خواب بیدار شدم دیدم هنوز توی اون حالت هست فکرم

      صبح زود هم پسرم بیدارم کرد به محض اینکه یکم آپلود شدم هنوز از روی تخت بلند نشده بودم که یادم افتاد به تصویر ذهنی ام 

      بسیار عالی و کاربردی بود 

      این فایل خیلی نکته ها داشت 

      ممنونم از سخاوت شما در انتقال دانشتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حانیه محمدی
      1403/06/18 12:28
      مدت عضویت: 49 روز
      امتیاز کاربر: 665 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 393 کلمه

      یه تجربه جالب بگم من یک دوره فنگ‌شویی چندسال پیش شرکت کردم 

      توی این دوره بما یاد دادند که همه وسایل اطراف ما مثل تابلوها فرکانس مخصوص دارند 

      یعنی مثلا شما  عکسی به دیوار خونت زدی که عکس یک زن یا مرد تنها هستش 

      جسم تو در روز شاید یک بار هم به سمت اون عکس نگاه نکنه 

      اما ضمیر ناخودآگاهت میدونه اون چه عکسیه 

      و هر بار مرورش میکنه 

      و وقتی دید زیاد تکرار میشه 

      (چون اون تابلو یا عکس یا وسیله تزئینی) ثابت هست 

      میگرده و شرایطی مهیا میکنه که تورو شبیه اون عکس کنه 

      تابلو کائنات دقیقا یک همچین اثری داره، بخاطر اینکه ما این تابلو رو مخصوصا و با انرژی و احساس خیلی خوب درست میکنیم از تصویر و نوشته هم استفاده می‌کنیم و چون آگاهانه ساختیم مرتب هم نگاهش میکنیم یا حتی اگر نگاه نکنیم بخاطر تکرار در ضمیر ناخودآگاه هستش که رسیدن به اهداف اون تابلو میسر میشه 

      مثلا خودم وقتی مجرد بودم، عکس دوتا بچه دختر و پسر به دیوار اتاقم بود و الان دارمشون

      یا وقتی دیپلم گرفتم چندسال کار کردم و ادامه تحصیل ندادم یکروز به همکارم گفتم دلم میخواد برم دانشگاه ولی نمیدونم میتونم یا نه 

      همکارم روز بعد یه عروسک برام هدیه گرفته بود که کلاه فارق التحصیلی و اون لوح لوله شده که یه ربان قرمز دورش پیچیده شده بود دستش بود، اون عروسک و بهم داد و گفت اگر آرزوشو توی سرت داری پس حتما خدا میدونه میتونی انجام بدی

      اون عروسک و بردم خونه و شبها قبل خواب بغلش میکردم و نگاش میکردم، 

      و چندماه بعد دانشگاه ثبت نام کردم و تا کارشناسی خوندم و یه عکس هم با همون کلاه فارق التحصیلی و لوحی که دورش ربان قرمز هست دارم 

      خودم هم با فکر کردن بهش احساس هیجان میکنم 

      امروز استاد روشن هم همین کارو کرد، گفت اگر آرزوی تناسب داری پس حتما قدرت لازم برای رسیدن بهش رو داری من انجام دادم و به تو هم یاد میدم انجام بدی، گفت عکسی که میخوای باشی و انتخاب کن و شبها قبل خواب با حس خوب نگاهش کن و مرورش کن 

      میخوام بگم حتما انجامش بدین حتی پرینت بگیرین و بزنین دیوار و حتی اگر نتونستین درطول روز نگاهش کنین، ضمیر ناخودآگاه اون رو با جزئیات ثبت میکنه 

      شبها مرور کنین و بهش فکر کنین و حتی یک اپسیلون هم شک نکنین که وقتی توی ضمیر ناخودآگاه آپلود و ثبت شد دیگه هییییچ نیروووویی نمیتونه جلوی رسیدن شما به اون رو بگیره 

      امیدوارم تجربه من بدردتون بخوره

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا عظیمی ویشته
      1403/06/18 11:58
      مدت عضویت: 1857 روز
      امتیاز کاربر: 17888 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 844 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیزم و همراهان متناسبم 

      یکی از دلایل لاغر نشدن افراد در آموزشهای لاغری با ذهن این است که ما هنوز نتوانستیم کاملا به ذهن ناخودآگاه خود دسترسی پیدا کنیم  و تصویر درستی از متناسب شدن خود را به ذهن ناخودآگاه بدهیم اگر یادتون باشد روزهای اولی که حرفهای استاد را می‌شنیدیم و یا فایلها را تصویری میدم ذوق و شوق در ما ایجاد میشد چون از هیچ کسی حتی دکترها و متخصص ها ی کار آزموده این حرفها را نشنیده بودیم حرفهایی که سالها در گلومون گیر کرده بود  ولی جرئت گفتن و بیانش را نداشتیم حتی نمی‌توانستیم آن را به فکر بدل کنیم بنابراین این افکار فقط در ذهن آگاه ما میماند و رسوب میکرد با شنیدن این حرفها جان تازه گرفتیم ذوق وشوقمون زیاد شد انگیزه پیدا کردیم  هر روز فایل گوش دادیم و تمرین نوشتیم ذهن آگاه ما خوب درکمون کرده بود  و میخواست که  با این افکار جدید مارا بازی دهد. حرف استاد این بود تو توانایی لاغر شدن را داری بازی ذهن آگاه این بود نه بابا کجا تو توانایی لاغر شدن را داری مگر بارها تلاش نکردی پس چرا هنوز چاقی  حرف استاد این بود چاقی تو ارثی نیست بلکه چاقی تو از دیدهذو شنیده ها و اطلاعات توهه  اما بازی ذهن آگاه این بود. ای بابا عمه ات چاق بوده بابات چاق بوده فک و فامیلا ت چاق بودند آنوقت میگن ارثی نیست دکترها میگن نوزادان با سلولهای چربی که ارث میبرن دنیا میاین آنوقت میگن چاقی ارثی نیست. استاد میگه بعد از بارداری اگر فکرت ذهن است درست باشه چاق نمیشی  اما ذهن میگه فلانی که باردار شد چاق شد چون منم مثل او هستم حتما چاق میشوم. و این حرفهای جدید استاد و بازی ذهن آگاه ادامه داره تا زمانی که ما یاد بگیریم خودمان را از بند این شیطان هشت درصدی رها کنیم و خالق جهان هستی خود بشویم با ورود به ذهن ناخودآگاه خود    ذهن آگاه. یا همان ذهن منطق  فقط هشت درصد از کل ذهن مارا تشکیل میدهد. این ذهن آگاه  احساس ترس. احساس شادی احساس عشق احساس های متفاوتی را که تجربه داریم را شامل میشود  و همیشه سعی میکند که مانع پیشرفت ما شود چون همیشه میخواهد با منطق خود  از ما محافظت کند  و یا مانع باشد. زمان گذشته و حال و آینده را درک میکند و به راحتی میتواند ما را سالها به عقب و یا جلو براند اما کمتر میتواند مارا در حال نگه دارد مگر این که قدرت ذهن ما بالا رود تا بتوانیم بیشتر در زمان حال زندگی کنیم. ذهن ناخودآگاه. اصلا زمان و مکان را درک نمی‌کند قدرت تشخیص صلاح یا ناصلاح مارا ندارد  و زمانی میتواند خواسته مارا انجام دهد که آن خواسته را حس کند و باور کند. در آن صورت  تمام سعی اش این است که مارا به خواسته و یا ناخواسته خودمان برساند. ذهن ناخود آگاه با تکرار یک فکر تصویر سازی میکند و اگر این تکرار زیاد باشد آن را خواسته ما تلقی می‌کند و سعی دربراورده شدن آن میکند. ما همین جوری با تکرار افکار چاقی تصویر سازی کردیم آنقدر این افکار را تقویت کردیم تا وارد دروازه ذهن ناخودآگاه ما شد و ما چاق شدیم درست مانند تصویری که از خود ساخته بودیم برای لاغر شدن هم باید تصویر لاغری را بتوانیم با افکار درست وارد ضمیر ناخود آگاه خود کنیم وبا تکرار آن  تصویر لاغری را ذهن ناخو آگاه ثبت کنیم و خواسته خود را اعلام کنیم تا جسم ما به حالت تصویر ساخته شود و ما لاغر شویم   استاد راهکار قبل خواب را توضیح دادند زمانی که ما میخواهیم بخوابیم مغز ما از حالت بتا به حالت آلفا تغییر میکند در زمان حالت بتا به فکر و تصویر ذهن آگاه. امون هستیم توضیح و شرح خواسته برای فکرمون را در ذهن آگاه تکرار میکنیم تا زمانی که در حالت خواب میرویم یعنی زمان آلفا. این تصویر و فکر وارد ضمیر ناخودآگاه ما میشود. و باید هر شب تکرارش کنیم سوالات مربوط به تصویر ذهنی را هم تکرار کنیم تا ذهن ناخودآگاه ما به باور برسد و خواسته مارا اجابت کند اما یادمان باشد در طی روز هم چندین بار در ذهن خود مرور کنیم سوال کنیم تا ورود به ذهن ناخود آگاه سریعتر انجام شود.  خود من بارها از این طریق به خواسته های خود رسیدم البته شاید آن موقع اینقدر آگاهی نداشتم و بطور ناخودآگاه این کار را انجام می‌دادم و این نشان میدهد که خداوند همه چیز و همه اطلاعات را در ذهن ما به ودیعه گذاشته  و ما نااگاهانه بطور غریزی به خواسته خود می‌رسیدم فقط خدا را شکر که ذهن ناخودآگاه دیر باوره چون افکار منفی در انسانها زیاده اگر ذهن ناخودآگاه زود باور بود ما سریع نابود می‌شدیم در واقع دیگر نسل انسانها منقرض میشد اما این هم از عدل و شعور الهی است که ذهن ناخود آگاه دیر باوره. و باید با تکرار و استمرار بتوانیم خواسته خود را بهش بقبولانیم  الان با این تمرین یاد میگیریم دروازه ورود به ذهن ناخودآگاه را با آموزش های استاد عزیز باز کنیم  باز هم از زحمات استاد عزیزم کمال تشکر را دارم  موفق باشید دوستان خوبم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/06/18 11:57
      مدت عضویت: 118 روز
      امتیاز کاربر: 4660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 57 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام استاد عزیز میگم من یک سوالی داشتم میشه موقع خواب بجز این احساساتی که نوشتیم تو تمرینمون خودمون هم یکسری تجسمات دیگه اضافه کنیم مثلا من دیشب خودمو تو لباسای خوشگل تو مکانهای مختلف تجسم میکردم به اون احساساتم فکر میکردم ولی یکشری تجسمات و خودم بهشون شاخه برگ میدادم اینطوری اشکالی نداره؟؟

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1403/06/18 11:48
      مدت عضویت: 529 روز
      امتیاز کاربر: 31525 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 925 کلمه

      سلام استاد 

      بسیار خوشخال هستم که دوره ی جدیدی برای تصاویر ذهنی وجود دارد و دران تمرین وجود دارد تا من یاد بگیرم چگونه تصاویر ذهنی به ذهن ناخوداگاه خودم بدهم تا متناسب شوم 

      اولین قدم :دراین مسیر این است که عکس دلخواه خود را برای متناسب شدن انتخاب کنیم و ان را روی صفحه گوشی و یا کامپیوتر خود قرار دهیم تا درطول روز با دیدن و تکرار ان را به ذهن ناخوداگاه خود انتقال دهیم و من این کاررا انجام دادم هم درگوشی و کامپیوتر انجام دادم و عکس را چاپ کردم و درایینه اتاق خواب زدم تا قبل از خواب به ان نگاه کنم 

      دومین قدم: این است که باور کنیم من می توانم به این شرایط جسمی برسم تا فرایند تغییر درذهن ناخوداگاه و جسم من شروع شود ما نباید با حربه های دیگران که باعث میشوند ما نسبت به لاغری ناامید شویم توجه کنیم چون توجه به حرف دیگران لاغری را درذهن و جسم ما به تاخیر میاندازد چون ذهن ناخوداگاه باور نمیکند که من میتوانم لاغر شوم 

      چون ذهن ناخود اگاه اصل  را ازبدل تشخیص نمیده بنابراین باید با کلمات و احساس خوب متناسب شدن را در ذهن خود تقویت کنیم چون ذهن ناخوداگاه عقب و جلو نمیرود و درهمان لحظه ان تصویر و فکر و باور را قبول میکند و ان را مربوط به الان میداند و ما نباید به تغییرات جسمی خود توجهی نشان دهیم چون درزمان فعلی باید بازخورد داشته باشیم ما باید منطق خود را ازبین صحبت کردنهای خود حذف کنیم و باید ان را باور داشته باشیم که اتفاق میافتد چون اگر با منطق پیش برویم افکار منفی بیشتر درذهن ما مرور میشود 

      حس لاغر شدن مربوط به زمان حال است و کاری به زمان بعد ندارد باید جملات و تصاویر متناسب شدن مربوط به زمان حال باشد و کاری به گذشته و افکار منفی نداشته باشد 

      ذهن خوداگاه : ذهن منطق ما است و همیشه مارا تغییرات میترساند و همین ترس باعث میشود که ما خیلی از کارها را انجام ندهیم و این ذهن بنام شیطان خوانده شده است و مختص هر انسانی است چون ذهن همه ی انسانها با توجه به اطلاعات پیرامون ان با یکدیگر متفاوت است ولی نجوای ذهن چاق در بیشتر افراد یکسان است بنابراین میگویند زبان چاقی درهمه ی افراد چاق یکسان است 

      ما اطلاعات را از پیرامون خود (شنیدن – دیدن – خواندن – گفتگو کردن با دیگران و…) بدست میاوریم چون این اطلاعات وارد ذهن ما میشود ما همیشه از چاقی ترس داریم و این اطلاعات اشتباه براثر تکرار و مرور باعث چاق تر شدن ما شدند 

      ذهن ناخوداگاه : به راحتی نمیتوانیم هر اطلاعاتی را دران وارد کنیم چون این ذهن تعیین کننده سرنوشت ما است و چون شیطان دراین ذهن قدرتی ندارد اگر چیزی درذهن ناخوداگاه وارد شود براثر مرور کردن خلق میشود و اتفاق میافتد و هیچ کس نمیتواند جلوی این اتفاق را بگیرد ذهن ناخوداگاه بخش وجودی خداوند است و کارش خلق کردن است و مزیت ان این است که واکنش نشان نمی دهد یعنی ترس از انجام شدن موضوع ندارد و عجول نیست و خیلی صبر دارد و هرگز کارهای خوب را بد جلوه نمیدهد ذهن ناخود اگاه اصلا صلاح و مصلحت فرد را نمیداند و فقط افکار پر تکرار مارا موجود و خلق میکند و ان را به واقعیت تبدیل میکند چون افکار پر تکرار درذهن به انتظار تبدیل میشوند ووقتی به انتظار تبدیل شدند ان اتفاق خواهد افتاد و شرایطی به وجود میاید که زمین و زمان به هم میرسند تا ان کار و اتفاق رخ دهد و هیچ کس نمیتواند جلوی این رویداد را بگیرد 

      ذهن ناخوداگاه مثل خداوند فضای موجود شدن و خلق کردن را فراهم میکند چاقی درذهن ناخوداگاه ما براثر تکرار به موجود شدن تبدیل میشود و ما با توجه به اطلاعاتی که از قبل به او دادیم انتظار چاق تر شدن را درذهن بوجود میاوریم و به مرور ما چاق تر میشویم ما باید افکار ذهن ناخوداگاه خود را تغییر و صلح امیز کنیم ما درافکار منفی چون تداوم و مهارت داریم زودتر اتفاق میافتد ولی برای افکار مثبت باید حتما به ان فکر کنیم تا تلاش کنیم تا افکارمان مثبت باشد 

      ما باید با افکار مثبت لاغر شدن را درذهن ناخوداگاه خود تصویر سازی و ان را موجود کنیم تا بتوانیم ان را خلق کنیم 

      بهترین زمان برای تصویر سازی 4 یا 5 دقیقه قبل از خواب است چون ذهن ناخوداگاه درطول روز هماهنگ سازی میکند چیزهایی که درذهن مرور شده را موجود کند ذهن ناخوداگاه چیزی را درطول روز دریافت نمیکند بلکه ان را اجرا میکند درزمان خواب زمان تجربه کردن ما نیست شبها ذهن ناخوداگاه اطلاعات جدید را میگیرد چون افکاری که قبل از خواب درذهن مرور شود ان را دریافت میکند و این افکار درذهن ناخوداگاه افراد ثبت میشود ووقتی از خواب بیدار میشویم با افکار مثبتی که قبل از خواب درذهن ناخوداگاه خود مرور کردیم بیدار میشویم خداوند درقران میفرماید هر عمل و فکر بد یک نتیجه دارد وهر عمل و فکر خوب 10نتیجه دارد پس نشان میدهد که افکار مثبت بیشتر درذهن ما مرور میشوندو بیشتر نتیجه میدهند . پس من باید با تصویر سازی ذهن قبل از خواب این عمل را تکرار کنم تا ذهن ناخود اگاه من این متناسب شدن را برای من موجود و خلق کند و کم کم ذهن ناخوداگاه ان تصویر ذهنی را برای من خلق کند و من متناسب شوم و به تناسب اندام دائمی و همیشگی برسم و این اتفاق برای تمام مراحل زندگی من اتفاق خواهد افتاد پس قبل از خواب اصلا افکار منفی را در ذهن مرور نکنم و افکار مثبت را تقویت کنم و به ان فکر کنم تا ان اتفاقات رابتوانم با ذهن ناخوداگاه خودم خلق کنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا
      1403/06/18 11:32
      مدت عضویت: 55 روز
      امتیاز کاربر: 10080 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 352 کلمه

      همیشه اگه اتفاقی میوفتاد  میشنیدم که میگن هیچ اتفاقی اتفاقی نیست حالا با گوش دادن به این فایل معنی این جمله رو فهمیدم .

      مادرم  همیشه نگران بچه هاش هست و من شنیده بودم که به هر چی فکر کنی برات اتفاق میافته و واقعا هم همین جوره دوهفته پیش نوه خواهرم که خیلی شیرینه و مادرم همیشه میگفت مواظبش نیستین زمین نخوره آخر هم زمین خورد و دستش شکست .

      همیشه به پسرم میگفتم تو نمیتونی در مدرسه نمونه دولتی قبول بشی و با اینکه درسش خوب بود ولی همین جور شد چون من متظر این اتفاق بودم .

      ما با فکر کردن در ذهن خودمون حالا این افکار میخواد مثبت باشه یا منفی اونها رو به ذهن خوداگاه وارد میکنیم و ذهن ناخوداگاه با تکرار و تمرین اون فکر  این فکر رو جزو علاقمندی های ما به حساب آورده  و اون رو تبدیل به انتظار کرده و فکر میکنه ما میخوایم اون رو تجربه کنیم .

      ذهن ناخوداگاه کارش خلق کردنه و اون فکر رو به واقعیت تبدیل میکنه حالا چرا ما با توجه به این ویژگی ذهن ناخوداگاه از این ویژگی برای افکار مثبت مثل لاغری استفاده نکنیم 

      اما اتفاقات مثبت چون کمتر مورد تفکر قرار میگیره دیرتر اتفاق میافته .

      و ذهن ناخوداگاه در طول روز چیزی دریافت نمیکنه و بیشتر در حال اجرا کردنه و در شب دروازه آن باز شده که بهترین زمان ۵ دقیقه قبل از خواب یا زمان آلفا هست که با  فکر کردن به افکار مثبت ما به خواب برویم تا وارد ذهن ناخوداگاه ما شوند ولی باید در این کار تداوم و استمرار داشته باشیم .

      برای لاغری نیز مدتی در طول روز به تصویر لاغری ذهنی خود نگاه کرده تا در ذهن شکل بگیرد و شب این تصویر را قبل از خواب در ذهن تجسم کرده و به سوالات مربوط به تصویر ذهنی پاسخ بدهیم و با استمرار داشتن در این کار تصویر ذهنی به ناخوداگاه منتقل شده و روند متناسب شدن در ما اتفاق میافتد.

      خیلی خوشحالم که با این کار راحت و ساده  بدون کم خوری میتونم لاغری رو تجربه کنم ممنونم از استاد گرامی برای آموزش عالی که در هیچ کجا نظیرش رو نمیتونیم پیدا کنیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره اقاپور
      1403/06/18 11:21
      مدت عضویت: 1856 روز
      امتیاز کاربر: 4324 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 56 کلمه

      سلام. تمرینات تصویر ذهنی خیلی خوب در ذهنم نشسته .قیل از خواب تمرین میکنم و وسط تمرین‌هام خوابم میگیره  حتی نصف شب که کوتاه بیدار میشم میبینم در خواب وبیداری دارم تکرار میکنم و با یه لبخند کوچک باز خوابم میبره و صبح هم ذهن ناخودآگاهم آنرا تکرار میکنه .استاد متشکرم از این این آمورش هاتون.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1403/06/18 11:11
      مدت عضویت: 474 روز
      امتیاز کاربر: 11852 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 266 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامی 

      استاد بینهایت ازتون سپاسگذارم بابت این توضیحات عالی و از این مورد خیلی خوشحالم که این دوره و تمریناتش بر اساس آسانی و سادگی هست و واقعا بدون تکلف و آسونه و شماهم مدام اینو به ما یادآوری میکنید و همین مورد باعث ایجاد شورو شوق در ما شده از شما ممنونم.

      استاد واقعا تمرین خیلی خوبیه که باعث میشه ما بیایم روی موارد دلخواهمون تمرکز کنیم در واقع آخر شب وقت خواب فکر ما هزارجا میره ولی این تمرین باعث تمرکز و جمع شدن حواس ما بر خواسته مون و بر موارد مثبت میشه و حتی من یه زرنگی کردم و تمرینات این دوره رو دارم رو یه خواسته دیگه امم اجرا میکنم و کلی ذوق دارم.

      جالبه که بعد از انتخاب تصاویر من چندین بار در طول روز نگاشون میکردم و میدیدم در طول شبانه روز خود ب خود در ذهنم مرور میشه.

      قبل از خواب تصویر دلخواهمو مرور کردم و سوالات رو از خودم پرسیدم انگاری ک من با یه نفر داشتم در مورد خواسته ام صحبت میکردم و خیلی گفت و گوی جالبی بود و وقتی بیدار شدم متوجه شدم در طول شب و حتی صبح ک پاشدم انگار این افکار تو خوابم و در زمان بیدار شدنم هم مرور شدن و خیلی لذت بردم.

      این تکرار کردن و صحبت کردن در مورد این خواسته لاغری یه حسی مثل حس بودن اون خواسته رو برای ما باور پذیر و طبیعی میکنه.

      من در مورد دو تا خواسته ام اجراش کردم و لذت بردم واقعا یک روش عالی برای کنترل ذهن هست.استاد بینهایت ازتون ممنونم بابت این تمرین خیلی جذاب!

      دوستتون دارم 🌹🙏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم رمضاني
      1403/06/18 10:31
      مدت عضویت: 1414 روز
      امتیاز کاربر: 14860 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 402 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 

      دیروز مشتاق بودم که زودتر شب بشه و من بتونم این تمرین رو انجام بدم و بالاخره زمان موعود فرا رسید:

      طبق چیزایی که از استاد عزیز یادگرفتم گرفته بودم 

      زمانی که توی رختخوابم آماده خواب شدم و چشمام رو بستم اون تصویری رو دیدم که به عنوان هدف انتخاب کرده بودم ،جالب بود برام که میتونستم تصورش کنم ،بخصوص توی این چند روز که این تصویر رو میدیدم تمرکزم رو می‌آوردم روی قسمتی که شلوار با کمربند روی بلوز اومده بود چون خیلی دوست دارم که این مدل لباس پوشیدن رو تجربه کنم ،بستن کمربند روی لباس 

      جالبه که توی تصورم دقیقا اون کمربند رو دیدم و بعد سوالات رو پرسیدم ،چرا فکر میکنی میتونی اینطوری لاغر بشی ؟

      چون من دارم روی ذهنم کار میکنم ،کلی تا الان لاغر شدم پس بازم میتونم لاغر بشم 

      چون خانومهای هم سن و سال خودم رو میشناسم که لاغرن 

      چون طبیعت من سلامتی و تناسب اندام هست 

      چون من قبلا هم کلی وزن کم کردم پس بازم میتونم 

      و سوال دوم رو پرسیدم ،چه احساسی داری وقتی مثل این تصویر بشی ؟

      ذوق کردم ،خوب معلومه حس خوب ،سبکی جوانی ،وقتی خودم رو اینه میبینم کیف میکنم لذت میبرم ،وقتی میرم فروشگاه لباس بخرم ،هر لباسی رو که پرو میکنم بهم میاد ،وقتی درخواست ۳۸-۴۰رو میکنم لذت میبرم ،وقتی با لباسهای شیک و دلخواهم میرم بیرون احساس خوشتیپی میکنم 

      و سوال بعدی ،بازخورد دیگران 

      وقتی من چاق میشدم بازخورد بدی از دیگران نداشتم ،بیشتر خودم از این موضوع حس بد داشتم

      افرادی رو که خیلی وقت بود ندیده بودم تصور کردم که بعد از مدتها منو دیدن ،میگن چقدر خوش هیکل شدی آفرین احسنت 

      میگن چیکار کردی به ما هم بگو جوون شدی 

      من لبخند زدم لبخند لاغری 

      دیدم که توی مجلس شادی هستم اصلا غذاها برام اهمیتی ندارن ،وقتی خیلی گرسنه شدم به مقدار نیاز بدنم خوردم و لذت بردم 

      البته من این تمرین رو برای خونه و ماشین مورد نظرم هم انجام دادم و اون ها رو هم تجسم کردم و با احساس خوب خوابیدن ،تا صبح یکی دوبار بیدار شدم و دقیقا همون تصویر تو ذهنم نقش بست 

      من قبلا هم موقع خواب تجسم کرده بودم و اینبار انگار برام واضح تر و قابل باورتر بود ،انگار نزدیک نزدیکه و این برام شیرین و لذت‌بخش بود 

      من ایمان دارم که در مسیر درست هستم و اون چیزی رو که میخوام تجربه میکنم 

      و بعد ارزوهای دیگه ای در من شکل میگیره و مشتاقتر از همیشه زندگی میکنم 

      خدای مهربانم بینهایت سپاسگزارم

       استاد عزیز بینهایت سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 492 کلمه

      به نام خدای مهربانم

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر

      امشب وقتی دخترم خوابید منم چند دقیقه قبل اینکه خوابم  ببره ، تصویر شاد،زیبا و متناسبم رو آوردم به ذهنم ،عجب حس خوبی داشت ، چقدر آرامش پیدا کردم ، جذابیت اندام ایده آلم باعث شد خیلی رلکس بخوابم .

      سوال و جوابهای جلسه ی اول رو در ذهنم مرور کردم .

      ۱ـ چرا من به اون اندام متناسب میرسم ؟چون در این مسیر تناسب فکری هستم و کلی آگاهی جدید و لاغر کننده وارد ذهنم کردم ، فرمولهای اشتباه در مورد چاقی در ذهنم خیلی کمرنگ شدن و دارن محو میشن ،افکار منفی بسیار در ذهنم کم شدن و من خیلی مثبت اندیش و پر انرژی تر شدم .تغییرات بسیار زیاد احساسی ، درونی و رفتاری در من ایجاد شده ،پس انتظارم از خودم لاغریست و مطمئنم به تصویری که انتخاب کردم میرسم و اون اندام جذاب و متناسب رو خواهم داشت 🙂

      ۲ــ حسم از وقتی متناسب شدم :من از وقتی به اندام ایده آلم رسیدم در بهترین شرایط زندگیم هستم ، هرگز چنین لحظات زیبا و دلنشینی نداشتم  ، از ته دل خدایم را سپاسگذارم برای این همه نعمتی که بهم داده و حس و حال خوبی که به واسطه ی تناسب اندامم کسب کردم ،دیگه دردی در پاهام احساس نمی کنم و همه ی کارهام رو بدون سختی در تایم کمتری انجام میدم ،اعتماد به نفسم بسیار بیشتر شده همین باعث شده شادتر باشم ،احساس می کنم خیلی با کلاسم که تونستم تا این حد پیشرفت کنم ،

      وقتی خودم رو در آینه میبینم به اوج شادی میرسم و لذت میبرم از این قدرت و توانمندی و اراده و جذابیت و تناسب که خودم بدست آوردمش .بسیار خوشحالم که مواد غذایی بسیار کم اهمیت شدند از نظر من .

      احساس ارزشمندی میکنم .من لیاقت بهترین زندگی رو داشتم و بهش رسیدم 🙂

      ۳ـ بازخورد دیگران :همسرم شوکه شد وقتی من رو دید و گفت باورم نمیشد که با قدرت ذهن آدم بتونه تا این حد تغییرات عالی داشته باشه ، خیلی جذابتر شدی واقعا لاغری بهت میاد ، مبارکت باشه .مادرم اشک شوق در چشمانش جاری شد و گفت چقدر خوشحالم که این آرزوی دیرینه م به واقعیت تبدیل شد ، خیلی زیباتر شد عزیزم ،خدا رو شکر که به سلامتی به تناسب اندام رسیدی .زینب دوستم گفت خیلی برات خوشحالم و میدونستم که قدرت ذهن می تونه بسیار معجزه آسا باشه ،آفرین به تو نشمیل ، خیلی عالی شدی ، چقدر خوبه که این همه تغییرات در وزن و سایزت ایجاد شده ، تبریک میگم 🙂

      ✓✓✓صبح وقتی بیدار شدم ، خدا شاهده اولین فکرم دیدن تصویر تناسب اندامم بود و خیلی لذت بردم وقتی اومد جلو چشمام 🙂من عالی هستم این تمرین با ارزش رو هر شب قبل خواب انجام میدم چون باور دارم معجزه میکنه .✓✓✓

      دوستان خوبم ان شاالله شما هم تمرین رو ادامه بدید تا همه با هم پیشرفت کنیم و از زندگیمون بسیار بسیار لذت بیشتری ببریم با لاغر شدن .

      « استاد گرامیم سپاسگذارم »

      «خدانگهدار تون، شاد و سلامت و متناسب باشید »

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Sanaz 🌺
      1403/06/18 10:23
      مدت عضویت: 1192 روز
      امتیاز کاربر: 9566 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 218 کلمه

      به نام خدا 

      سلام و ارادت خدمت استاد گرامی و دوستان همراهم. 

      من دیشب آخر شب دیدگاهم رو توی سایت نوشتم و قبل از اینکه برم بخوابم هم عکس مورد نظرم رو نگاه کردم و هم سوالاتم رو خوندم .

      وقتی دراز کشیدم ،حس کردم کمی استرس دارم و ضربان قلب و تنفسم تند تند می زنه چون می خواستم یک کاری رو برای بار اول انجام بدم .

      اول سعی کردم خودمو آروم کنم .

      اجازه دادم ضربان قلبم بیاد پایین و نفسم آهسته بشه .

      خیلی راحت تونستم تصویرم رو توی ذهنم بیارم و کمی از دیدنش لذت بردم و بعد شروع کردم به طرح سوالات و جواب دادن خداروشکر خیلی خوب پیش می رفتم ولی خوابم نبرد .

      یکدفعه همسرم اومد و شروع کرد به حرف زدن و من جوابشو دادم .

      پس باز دوباره از اول شروع کردم اینبار دیگه یادم نیست چی شد چون خوابم برد.

      باید بگم شب کابوس بدی دیدم که دارم با شیطان مبارزه می کنم چون وارد ذهن یک نفر شده بود .

      من باهش درگیر شدم که خدا بهت اجازه نداده و ….

      تا اینکه همسرم منو بیدار کرد و گفت بهتر شبها کمتر بخوری 😄😄

      خیلی ترسیدم و می لرزیدم و تا صبح نتونستم درست بخوابم .

      اما خداروشکر صبح بیدار شدم و اول عکسم رو دیدم و مطالبم رو مرور کردم .

      خدایا شکرت💞

      استاد ممنونم .🙏🌼

      در پناه خدا باشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/18 10:12
      مدت عضویت: 32 روز
      امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 290 کلمه

      سلام به همه دوستان امیدوارم که حالتون خوب باشه. من دیشب تمرین رو انجام دادم خیلی احساس خوبی پیدا کردم . یک پیامی دارم برای اون دسته از دوستانی که مثل من تازه اول راهن. ذهن ما مثل یک لیوان هست که یه آبِ رنگی توشه مثلاً آب قرمز رنگ .

      زمان می‌بره تا رنگ این آب تغییر کنه. تمرین‌هایی که انجام میدیم، دانشی که استاد عزیزمون در اختیارمون قرار میده و مطالبی که از همدیگه یاد می‌گیریم، مثل قطرات آبی زلالیه که داره روی این لیوان می‌ریزه به مرور آب قرمز رنگ سرریز می‌کنه و بعد کم کم شروع به کمرنگ شدن و کمرنگ شدن می‌کنه تا زمانی که ذهن ما پر میشه از آب زلال. پر میشه از افکار صحیح افکار درست احساسات مثبت .

      اگر می‌بینیم دوستان ما که مدت‌هاست همراه سایت هستند پیشرفت زیادی داشتند به خاطر اینکه اون‌ها زمان گذاشتند تا ذهنشون رو شستشو بدند من مطمئن هستم که من هم می‌تونم نا خالصی و آلودگی‌های ذهنی رو از ذهن خودم پاک کنم. ان‌شاءالله 

      دیشب تمام چیزهایی که آرزو داشتم رو توی ذهنم متصور شدم. خودم رو دیدم که به تناسب اندام رسیدم. خودم رو به وضوح می‌دیدم که شاداب‌تر جوان‌تر سرحال‌تر و امیدوارتر هستم. پر از انرژی‌های مثبت و پر از امید به آینده. خودم رو می‌دیدم که ه خودم می‌بالم عزت نفس دارم اعتماد به نفس دارم. محکم قدم برمی‌دارم. شمرده شمرده صحبت می‌کنم آرامش دارم در زمان غذا خوردن غذا رو آرام آرام می‌جوم و در زمان راه رفتن ثابت قدم گام برمی‌دارم صاف می‌ایستم خودم رو دیدم که همراه یکی از عزیزانم هستم و داریم میریم تا لباس‌هایی رو که دوست دارم تهیه کنم. چقدر این تصورات برای من دلنشین بود. واقعا لذت بردم. با خودم عهد بستم که حتماً انجامش بدم هر شب. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/18 10:09
      مدت عضویت: 32 روز
      امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 306 کلمه

      سلام به همه دوستان امیدوارم که حالتون خوب باشه. من دیشب تمرین رو انجام دادم خیلی احساس خوبی پیدا کردم . یک پیامی دارم برای اون دسته از دوستانی که مثل من تازه اول راهن. ذهن ما مثل یک لیوان هست که یه آبِ رنگی توشه مثلاً آب قرمز رنگ .

      زمان می‌بره تا رنگ این آب تغییر کنه. تمرین‌هایی که انجام میدیم، دانشی که استاد عزیزمون در اختیارمون قرار میده و مطالبی که از همدیگه یاد می‌گیریم، مثل قطرات آبی زلالیه که داره روی این لیوان می‌ریزه به مرور آب قرمز رنگ سرریز می‌کنه و بعد کم کم شروع به کمرنگ شدن و کمرنگ شدن می‌کنه تا زمانی که ذهن ما پر میشه از آب زلال. پر میشه از افکار صحیح افکار درست احساسات مثبت . راه حل این موضوع فقط و فقط استمرار مرور کردن پایداری کردن مصر بودن. 

      اگر می‌بینیم دوستان ما که مدت‌هاست همراه سایت هستند پیشرفت زیادی داشتند به خاطر اینکه اون‌ها زمان گذاشتند تا ذهنشون رو شستشو بدند من مطمئن هستم که من هم می‌تونم نا خالصی و آلودگی‌های ذهنی رو از ذهن خودم پاک کنم. ان‌شاءالله 

      دیشب تمام چیزهایی که آرزو داشتم رو توی ذهنم متصور شدم. خودم رو دیدم که به تناسب اندام رسیدم. خودم رو به وضوح می‌دیدم که شاداب‌تر جوان‌تر سرحال‌تر و امیدوارتر هستم. پر از انرژی‌های مثبت و پر از امید به آینده. خودم رو می‌دیدم که به خودم می‌بالم. عزت نفس دارم اعتماد به نفس دارم. محکم قدم برمی‌دارم. شمرده شمرده صحبت می‌کنم . آرامش دارم. در زمان غذا خوردن غذا رو آرام آرام می‌جوم و در زمان راه رفتن ثابت قدم گام برمی‌دارم و صاف می‌ایستم. خودم رو دیدم که همراه یکی از عزیزانم هستم و داریم میریم تا لباس‌هایی رو که دوست دارم تهیه کنم. چقدر این تصورات برای من دلنشین بود. واقعا لذت بردم. با خودم عهد بستم که هر شب حتماً انجامش بدم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه حیاتی
      1403/06/18 09:41
      مدت عضویت: 415 روز
      امتیاز کاربر: 7835 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 318 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      میخوام در مورد تجربه دیشب خودم برای آپلود تصویر لاغری روی ناخودآگاهم صحبت کنم .من طبق گفته استاد شب پنج شیش دقیقه قبل از خواب اقدام به اینکار کردم اول از هر چیزی  تصویر انتخابی متناسبم رو در ذهنم تجسم کردم چون این تصویر رو با تمام جزئیات انتخاب کردم و اون روی تصویر زمینه گوشیم گذاشتم و  به همین خاطر در طول روز بارها چشمم بهش میوفته توی شب خیلی راحت با تمام جزییات تونستم اونو توی ذهنم متصور بشم جوری که انگار با یه دوربین با کیفیت خیلی بالا، از بالا به پایین تمام اندام ها با تمام جزئیات در ذهنم تداعی میشد بعد از خیره شدن به اندام مورد علاقه م شروع کردم به مرور شرح حال تناسب در ذهنم که در اینجا ذهنم گه گاهی شیطنت میکرد و طبق عادت همیشه می‌رفت سراغ کار همیشگیش و وقایع روز رو برام مرور میکرد انگار داشت می‌گفت این خیال بافی ها رو ول کن بیا بریم توی دنیای واقعیت اون چیزایی که تجربه کردی نه فکر کردن در مورد چیزی که هنوز تجربه ش نکردی خلاصه که دیشب یه کش مکشی توی ذهنم صورت گرفت که هی من میخواستم روی شرح حال تناسبم تمرکز کنم و بهش فک کنم ولی ذهنم حواس منو پرت میکرد و وقتی به خودم میومدم چند ثانیه ای بود که به چیزی غیر از چیزی که میخواستم فکر میکردم و الان وقتی دارم بهش فک میکنم چقدر حرف استاد درسته که ذهن ما عادت کرده به منفی بافی انگار جزئی از طبیعت ش شده می‌دونم که این طبیعیه و به مرور اینکار برام راحت تر میشه و کم کم ذهنم مطیع من میشه و دیگه کمتر شیطنت می‌کنه. هدف استاد از اینکار اینکه که ما بتونیم بر تناسب اندام متمرکز بشیم و هر چقدر ما استمرار داشته باشیم و تکرار کنیم مطمئنا تسلط ما بیشتر میشه و به طبع مسلط بر افکار و تصاویر ذهنی مون میشیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نرگس برآبادی
      1403/06/18 08:49
      مدت عضویت: 19 روز
      امتیاز کاربر: 60
      محتوای دیدگاه: 167 کلمه

      درود ممنون از لطفتون با این آگاهی جدید که انتفال دادید چقدر جالب در دوران کرونا با اینکه پدر من چندین با از مرگ جسته بود در طی چند سال با سکته های پی در پی ولی با روحیه و باور عالی و مثبت نگر هیچوقت تو جا نیفتاد ولی بخاطر اطلاع رسانه‌ای مخرب در دوران کرونا از رادیو صدا و سیما و رعب و وحشت اراده و روحیه شو به راحتی در عرض چند ساعت از دست داد و اون هم بخاطر یکسالونیم اطلاعات ترسناکی بود که به ذهنش القا شد و در طی چند ساعت وقتی فهمید کرونا گرفته تمام قوای جسمانی شو از دست داد و چقدر عالی که الان من به این قدرت آگاهی پیدا کردم و از خمین لحظه روش کار میکنم ممنونم که این آگاهی ها رو رایگان در اختیار ما گذاشتید انشالله برکت ذکات انتقال داده هاتون هزار برابرش بهتون برگرده و براتون راهی از آگاهی باز بشه که بشین خالق اثر دعاگوتون هستم ممنون در پناه نور الهی باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/06/18 07:47
      مدت عضویت: 118 روز
      امتیاز کاربر: 4660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 84 کلمه

      به نام خداوند بخشنده و مهربان

      سلام خدمت استاد و همه دوستان. من وقتی صبح چشمامو باز کردم خیلی حالم خوب بود و خوشحال بودم. همش تو ذهنم اون اندام رویایی بود با حس عالی که از این اندام بدست می اوردم. همش لحظات زیبای خوش اندامی میومد جلو چشمم تازه خودمم تو انواع لباس های زیبا تجسم میکردم اوه همه چیز عالی بود حال خوبم خیلی زیاد بود وقتی از خواب بیدار شدم و فکرم استار لاغری و تناسب اندام را زد خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مرجان
      1403/06/18 01:01
      مدت عضویت: 20 روز
      امتیاز کاربر: 245 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 38 کلمه

      استاد بی نهایت بار سپاسگزارم بابت این اگاهیای فوق العاده که در تمام جنبه های زندگیمون قابل استفاده و نتیجه بخشه. من اینجا فقط لاغری رو یادنمیگیرم، روش زندگی کردن رو دارم یادمیگیرم.

      خدا بهتون قوت و سلامتی بده.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه ملکی
      1403/06/17 23:55
      مدت عضویت: 182 روز
      امتیاز کاربر: 11335 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 210 کلمه

       سلام من امروز تویی دوره‌ داشتم دیگاه رو می‌خوندم خيلي نکته ی عالی توش نوشته بود من برای چاقی از هیچ کس کمک نگرفتم وباید براي لاغری هم از هیچ کس دیگه ای کمک نگیرم من خودم باور کردم‌ جمله های رو که در مورد چاقی گفتن وگرنه هیچ کس به زور توی ذهن من نکرده پس باید خودم باور کنم‌ لاغري رو چون‌ هیچ نمیاد به زور تو ذهنم جاش کنه//يعني این جمله رواز وقتی خوندم احساس لاغری درمن چند برابر شده‌ الان خانم منفي باف میگه نگو چيکار داري که دیگران بدونن  انشالله که مفید باشه من ///من تصویر ذهنی مورد علاقه ام رو توی دوره‌ که استاد گفتن  انتخاب کردم زدم به ديوار اتاقم ووقتی میخوابم بهش نگاه می‌کنم چون‌ روبه‌روی جای که میخوابم زدم صبح هاهم به محض بیدار اون رو می‌بینم و هرروز صبح سپاسگزاری می‌کنم وتصویر سازی ولي شبها انجام‌ ندادم  به امید خدا از امشب این تمرین رو انجام می‌دم ولي وقتی تصویر سازی می‌کنم خودم رو در محل‌های مختلف تصور می‌کنم در لباسهای که‌ دوسشون دارم‌ انقدر تصویر سازي کردم‌ خودم رو در محل های مختلف الان که دارم دربارش حرف می‌زنم قشنگ تصویر هامیاد جلوی چشمانم خلاصه جوري خودم رو تصور می‌کنم که به‌شکل یه فیلم تصویر سازي رو انجام می‌دهم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 40 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Sanaz 🌺
        1403/06/18 10:37
        مدت عضویت: 1192 روز
        امتیاز کاربر: 9566 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 81 کلمه

        سلام فاطمه جان 

        منم گاهی این دیدگاه رو که کسی مجبورت نکرده چاق بشی بخودم میگم .

        من بزرگترین علت چاقیمو پرخوری می دونستم و الان گاهی بخوام اینکارو بکنم به خودم میگم ،ببین فردا پشیمون میشی .

        مگه الان کسی مجبورت کرده بخوری پس نخور .

        خداروشکر که فکر اسراف کردن هم در  ذهنم کمرنگ شده و بهتر می تونم از خوردن دست بکشم .

        ممنونم از دیدگاه قشنگتون .

        نکته ی خوبی رو به من یادآوری کردید .

        با آرزوی تناسب اندام برای شما بانو 💖

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فاطمه ملکی
          1403/06/19 07:37
          مدت عضویت: 182 روز
          امتیاز کاربر: 11335 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 23 کلمه

          سلام دوست عزیز خداروشکر که برات مفيد بود ممنونم براي آرزوی قشنگتو من هم برای شما آرزوي تناسب اندام دلخواه تو آرزو دارم‌ 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار بی همتا
        1403/06/18 14:01
        مدت عضویت: 1686 روز
        امتیاز کاربر: 11238 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 77 کلمه

        سلام دوست عزیزم.

        منم با دیدگاه شما موافقم . دقیقا موقع چاق شدن هیچ کس کاری به ما نداره نه ذهن میگه زیاد یا کم بخور ، نه اطرافیان نظری دارند‌ولی وقتی میخوای لاغر بشی از منطق خودت گرفته تا دورترین فردی که می شناسی کارشناس و متخصص میشن و نظر میدن. برای همین لاغری با ذهن روش خیلی عالی هستش چون هیچ کس خبر نداره که بخواد مانعی ایجاد کنه و این بهترین متد لاغر شدن هستش.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Sanaz 🌺
      1403/06/17 23:42
      مدت عضویت: 1192 روز
      امتیاز کاربر: 9566 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,310 کلمه

      به نام یکتای بی همتا 

      با سلام و درود خدمت استاد گرامی و دوستان همراهم. 

      ذهن ما دو بخشه :

      ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه. 

      برای اینکه بتونیم متناسب بشیم و برای همیشه متناسب بمونیم باید عشق به لاغری و باورشو به ذهن ناخودآگاه بدیم .

      بارها که تلاش کردیم برای لاغری همه اش در ضمیر خودآگاه ما بوده چون ما تصمیم می گرفتیم تا حدودی موفق به انجامش می‌شدیم اما چون این تناسب و باورش وارد ضمیر ناخودآگاه ما نمی‌شده پس فایده ای هم نداشته .

      وقتی با سایت آشنا شدم به سرعت تونستم بار سنگین چاقی رو زمین بذارم ،روزای اول خیلی اشتهام کم شده بود و خیلی تعجب کرده بودم که چطوری ،بارها از سایت خارج شدم و برگشتم و هر وقت برمی گشتم دوباره همون حس خوب و رفتارهای خوب رو داشتم تا مدتی ولی به مرور زمان کمرنگ میشد و نتیجه نمی گرفتم .

      الان فهمیدم چون تمام اطلاعاتی رو آموزش میدیدم فقط سطحی و در ضمیر خودآگاه من باقی میمونه و وارد بخش اصلی و ماندگار ذهنم نمی شده .

      الان برای اینکه بخوام تناسب رو برای همیشه داشته باشم با انجام تمرینات این دوره آنچه رو دوست دارم وارد ذهن ناخودآگاه می کنم .

      برای این منظور در گام اول یک تصویر زیبا رو که دوست داشتم برای خودم انتخاب کردم .

      عکسی که به واقعیت من نزدیک تر باشه و پوششی رو که دوست دارم داشته باشه .

      این تصویر زیبا رو باید هر روز چندین بار ببینم برای همین من روی صفحه ی گوشیم قرارش دادم و از دیدنش هر لحظه لذت می برم .

      بعد از اون باید چند تا سوال رو جواب بدم و هر روز تکرارش کنم .

      این عکس و سوالات حس خوبی به من میده و این احساس خوبه که منو به خواستم می رسونه .

      حالم که حسو حالم از دیدن عکس و جواب سوالات خوبه ،پس حالا باید باورش کنم .

      مهم ترین نکته برای رسیدن به تناسب اندام اینه که باید این تصویر رو باور کنم .

      تا حالا یاد گرفتم هر اطلاعاتی رو که دیدم و شنیدم و باور کردم پس رفتارم تغییر کردم و جسمم تغییر کرد و شد روند چاقی من .

      حالا برای لاغری هم همینه .

      فقط مشکل اینه که متاسفانه در جامعه و تمام حرف و حدیث ها چاقی با هر چیزی به راحتی اتفاق می افته ولی لاغری باید جون بکنی و تلاش کنی و اراده کنی .

      این کار رو برای من سخت می کنه و باور اینکه مگه میشه من لاغر بشم ، نه بابا مگه ممکنه ،بله معلومه که ممکنه  بزودی اتفاق خواهد افتاد .

      پس یاد گرفتم مهم ترین عامل لاغر نشدن اینه که باورش برام سخت بوده .

      حالا باید باورش رو آسون کنم .

      وقتی تصویر رو انتخاب کردم و سوالاتی رو مطرح کنم خواستم با حس لذتی که می برم ،تناسب اندام رو باور پذیرش کنم یعنی من می تونم و چقدر حالم باهش خوبه .

      واقعا الان باورش برام چندین برابر شده .

      درباره ی ذهن ناخودآگاه باید بگم خداروشکر میشه سرش شیره مالید ،آخه اصلا بدل رو از هم تشخیص نمیده .

      برای ذهن ناخودآگاه زمان معنی نداره .

      ذهن ناخودآگاه از روی تکرار عمل می کنه .

      پس اگه من تصویر و سوالات رو تکرار کنم به مرور زمان وارد ذهن ناخودآگاه من میشه .

      وقتی یک مدتی این تصویر و ببینه و سوالات رو بشنوه باورش میشه که این الان منم پس روی جسمم نمایان می کنه .

      یک نکته ی اساسی رو خوب باید یادش داشته باشم اینه که اصلا به ذهن خودآگاه و منطقی اجازه ورود به تخیلاتم رو ندم .

      زمانی که دارم با خودم حال می کنم نباید بهش توجه کنم .

      می دونم مثل همیشه شروع به غرغر می کنه ولی بهش اهمیت نمیدم .

      تصویرم رو می بینم و سوالاتم رو با همون حس و حالی که بار اول نوشتم و بارها تکرار کردم و حالشو بردم ادامه بدم .

      بارها گفتم که ذهن ناخودآگاه با احساس من در تماسه و هر چی رو بهش توجه کنم به من می رسونه. 

      با دیدن تصویر و تکرار سوالات می خوام اطلاعات جدید رو روی ذهنم بارگذاری کنم تا منه جدید رو ذخیره کنه .

      آشنایی با ذهن خودآگاه و ناخودآگاه 

      ذهن خودآگاه، همون ذهن منطقی ماست .همونی که همش یکسره غرغر می کنه و زمزمه می کنه و همیشه داره با من صحبت می کنه .

      ذهن خودآگاه، یک جوری همون شیطان است که مدام منو از خیلی چیزها می ترسونه و توی دل منو خالی می کنه .

      این شیطان در وجود همه ی آدم ها هست و البته با هم متفاوتند چرا ؟

      چون اطلاعات و باورهای ما با هم متفاوته .

      البته درباره ی چاقی کمی شبیه هستیم ولی در موارد دیگه کمتر شباهت دیده میشه و اون شیطان هر کسی رو بر مبنای باورهای ذهنیش می ترسونه .

      حالا چطوری عمل می کنه ؟

      همون اطلاعاتی رو که از کودکی از اطراف خودمون دریافت کردیم و باور کردیم حالا شده بلای جونمون .

      بزرگترین درس زندگی اینه که مراقب ورودیهای جسمی باشیم باید از گوش و چشم خودمون به خوبی مراقبت کنیم .

      و حالا باید مراقب افکارمون باشیم که چه نوعی از افکار رو هر روز با خودمون زمزمه می کنیم .

      حالا می رسیم به دهن ناخودآگاه، خداروشکر ذهن ناخودآگاه ما خیلی صبوره و سریع واکنش نشون نمیده .

      چون اون تعیین کننده سرنوشت ماست. 

      ذهن ناخودآگاه ،خالق زندگی ماست .

      اون اطلاعاتی رو که تکرار کنیم به اندازه ای که خودش میدونه ،چه خوب و چه بد فرقی نداره  اونو به واقعیت تبدیل می کنه .

      اگه فکری وارد ذهن ناخودآگاه بشه و باورش کنه دیگه هیچ کسی در عالم نمی تونه جلوی وقوعش رو بگیره .

      ذهن ناخودآگاه خالق خواسته های ماست .

      اونایی رو که بارها و بارها تکرار کردیم .

      وقتی افکارمون وارد ذهن ناخودآگاه بشه به انتظار تبدیل میشه ،یعنی همون انتظار لاغر شدن .وقتی انتظار شد به واقعیت تبدیل میشه .

      ذهن ناخودآگاه، خالقه ،پس هر بار بگه موجود باش ،موجود میشه مثل خداوند .

      هر وقت تناسب اندام وارد ذهن ناخودآگاه بشه و بره توی فضای موجود باش پس موجود میشه. 

      هر چیزی رو که در زندگی بفرستی برای خالقت و اون بگه موجود باش پس موجد میشه .

      پس یادمون باشه افکار مثبت رو مرور کنیم و تکرار کنیم تا زیبایی وارد فضای موجود باش بشه .

      تناسب رو تکرار کنیم و باور کنیم تا وارد بشه و موجود بشه .

      راهکار بارگذاری تصویر در ذهن ناخودآگاه 

      بهترین زمان برای تاثیر گذاری شب فبل از خوابیدن هست .

      بارها شده با فکری منفی بخوابیم و شب کابوس ببینیم و از خواب بپریم و صبح هم که بیدار میشیم کسل و بداخلاق هستیم و اینو ههمون تجربه کردیم .

      یا اگه با فکر خوب بخوابیم ،تخت تا صبح می خوابیم و صبح زود پا میشیم ولی سرحالیم. 

      این واکنش ها همون تاثیر افکار بر ناخودآگاه ماست .

      پس در نتیجه باید بدونیم قبل از خواب انگار دروازه ی در ناخودآگاه باز میشه و ما می تونیم بهش اطلاعات بدیم .

      حالا فکر کنیم اگه دروازه رو باز کنن و لاغری و تناسب اندام وارد بشه چی میشه .

      وقتی وارد فضای ناخودآگاه بشه پس موجود میشه .

      برای همین قبل از زمان مناسبی است برای مرور خواستمون .

      پس کار ما اینجا شروع میشه .

      قبل از خواب تصویر زیبای خودمون رو تجسم می کنیم و بعد چند لحظه باهش کیف می کنیم و در ذهنمون سوالات و حس خوبی رو که داریم مرور می کنیم و با اون حس ناب بخواب می ریم .

      با تکرار این روند نتیجه حاصل میشه .

      من بارها این جور تصور رو در کلاس یوگا داشتم و بسیار لذت بخشه .

      استاد دوستانی داشتم که اصلا شب خواب راحتی نداشتن اما توی کلاس یوگا در انتها که تصویر سازی می کنیم مربی یوگا برامون حرفه‌ای شیرین و لذ بخش میزد ، راحت و سریع خوابشون می برد و با حس خوب از خواب بیدار میشدن .

      من خودم گاهی که فکر پریشون بود و از حال بد تمام بدنم رو منقبض می کردم و خوابم نمی برد از این ترفند یوگا استفاده کردم و بعد ریلکس کردن بدن و تصویر سازی جایی که دوست داشتم ، تونستم راحت و آرام بخوابم .

      استاد شرمنده مجبور شدم خیلی خلاصه کنم ،چون مطالب زیاد بود .

      خدایا شکرت ،بی نهایت شکرت 💖💖

      استاد بسیار سپاسگزارم 

      در پناه خدا باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 50 از 10 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار آسیه رفیعی
        1403/06/18 15:05
        مدت عضویت: 1837 روز
        امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 275 کلمه

        سلام و درود و خدا قوت

        ساناز قشنگ و خوش تیپ و دوست بی نظیر من 

        فوق العاده بود مختصر نویسیت و من خیلی خوشم اومد خیلی شیوا مختصر و مفید 

        چقدر جالب بود در مورد یوگا نوشتی 

        منم دقیقا زمانی که باشگاه میرفتم 

        دقیقا مربی بدنسازیم همین تمرین رو میداد و من عاشق این قسمت بودم که میگفت هر جور راحتین بشینین دستها روی زانو کمر صاف و ما رو با صدای شیرینیش میبرد تو رویا و من چون زانو درد و کمر درد  داشتم فقط با همین مربی دردامو فراموش میکردم عرق از سر و کولم میریخت و خستگیم در میرفت   

        با چندتا مربی دیگه کار کردم و اونا حتی منو به فلج شدن رسوندن حتی  الان که اینو تو تمرینت نوشتی منم یاد اون روزا افتادم 

        و ناخودآگاه من عاشق این مدل تصویر سازی بود م با حرکات دستان که میگفت روی صورت انجام میدادیم 

        گونه ها ماساژ صورت میدادیم خودمونو بقل میکردیم وای وای خاطرات شیرینی یادم اومد که همیشه عاشقش بودم 

        ولی اونموقع من بلد نبودم این تصویر سازی رو ناخودآگاهمم کار میکنه ولی حتی مربیمم بلد نبود که بگه خودمونو تو اندام رویاییمون در نظر بگیریم توی روزم میتونم هر وقت هجوم افکار داشتم اینو انجام بدم چه عالی شد خودم بیشتر لذت میبرم و آرامشش عالیه راهکار استاد بی نظیره و با متن قشنگت به منم یاد آوری کردی با تصویر انتخابی خودم 

        هر چند دیشب خیلی خوابمم بهتر بود و اصلا وسط سر و صدا بیهوش شدم 

        مدتها بود منم درست نمیخوابیدم و وقتی انرژی درمانی مهندس میرفتم راحت تر میخوابیدم پس اینجوری هست که دیشب بهتر و عمیق تر وسط سر و صدای فیلم و سریال مامان و داداشم خوابم برد مرسی و آفرین عالی بود 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار Sanaz 🌺
          1403/06/19 08:33
          مدت عضویت: 1192 روز
          امتیاز کاربر: 9566 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 169 کلمه

          سلام آسیه ی قشنگم .

          چقدر خوشحالم که با دیدگاه من ،خاطرات خوبت رو مرور کردی .

          برای من یوگا روزهای فوق‌العاده ای بود و الان در این شرایط که دوست ندارم برم سالن ورزشی ،اونم بخاطر شرایط بچه ها که همه دنبال چاقی و لاغری و بخور و نخور هستند .

          دلم می خواد برگردم یوگا .

          بچه های یوگا متفاوتند ،دقیقا مثل دوستان اینجا می مونند و انسان های متفاوت با تفکر متفاوتی هستند .

          منم گاهی از شرایط ریلکس و رویا پردازی برای خواب شبانه استفاده می کنم .

          خیلی راحت خوابم می بره .

          با این وجود فکر می کنم کلاس یوگا برای شما بسیار مفید باشه .

          خوبیش اینه که توی یوگا کسی امید به لاغری نداره که با خودت فکر کنی دارم ورزش می کنم لاغر بشم .😄😄

          یوگا کمک می کنه آرام بشی و بر افکارت متمرکز بشی .

          فقط باید مربی خوبی پیدا کنی که نتیجه ی مناسبی بگیری .

          برای شما آرزوی بهترین ها رو دارم ،دوست خوبم 💖💝

          منتظر دیدن شما در بین شگفتی سازان هستم 🌺

          در پناه خداوند باشید .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار بی همتا
        1403/06/18 18:21
        مدت عضویت: 1686 روز
        امتیاز کاربر: 11238 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 88 کلمه

        سلام دوست خوبم .

        به خاطر دیدگاه عالی تون سپاسگزارم. هم حس خوبی گرفتم و هم فایل دوباره برام مرور شد.

        واقعا خیلی خوبه که ناخودآگاه برای دریافت اطلاعات عجله نداره و اینطوری ما از خیلی اتفاقات در امان هستیم . فکر هایی که در واقعیت وجود ندارند ولی ما خودمون سناریوهاشون رو در ذهن پرورش میدیم و به خاطر اتفاقي که نیافتاده حتی ناراحت میشیم. 

        اما برای حس خوب داشتن این آمادگی قبلی رو نداریم چون جامعه چنین آموزشی به ما نداده و باید آگاهانه به دنبال افکار خوب باشیم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار Sanaz 🌺
          1403/06/19 08:25
          مدت عضویت: 1192 روز
          امتیاز کاربر: 9566 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 79 کلمه

          سلام عزیز دلم ❤️

          خیلی ممنونم از لطف و محبت شما .

          وقتی سن شما رو دیدم چقدر شگفت زده شدم و به شما تبریک میگم ،که در این سن رویایی به این سایت فوق‌العاده هدایت شدید .

          قدر خودتون رو بدونین. 

          خوشحالم از دیدن شما جوانان که الان پی می برید به این اطلاعات ناب و مثل من عمر گران مایه ی خودتون رو صرف لاغری نمی کنید .

          ممنونم عزیزم 🙏❤️

          برای شما بهترین ها رو آرزو دارم .

          در پناه خداوند باشید .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        امتیاز کاربر: 33632 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

        نشان های دریافت شده

        سطح مبتدی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 98 کلمه

        سلام به دوست خوبم ساناز خانم 

        دیدگاه شما رو خوندم خیلی لذت بردم بسیار عالی توضیح داده بودید خیلی استفاده کردم کلی آگاهی از دیدگاه شما دریافت کردم خیلی خوشم اومد که همه مسائل درک کردید درباره تک تک موضوعات عالی صحبت کردید آفرین به شما برای کسی که دوره متوسط هستش به نظر من بینهایت عالی درک کرده و توضیح داده براتون آرزوی سلامتی و شادی رو از خدا ندم متعالی خواهانم و میدونم که بزودی زنگ شگفتی ساز شدن شما بصدا در میاد و من میام اینستا بهتون تبریک میگم در پناه خداوند باشید موفق پیروز باشید 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار Sanaz 🌺
          1403/06/19 08:16
          مدت عضویت: 1192 روز
          امتیاز کاربر: 9566 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 92 کلمه

          سلام عزیز دلم❤️ 

          بی نهایت سپاسگزارم از لطف و مهربانی شما .🙏💝

          امروز وقتی وارد سایت شدم دیدگاه شما اولین نوری بود که به زندگیم تابید .

          فوق‌العاده انرژی گرفتم برای ادامه ی کار .

          از اینکه شما دوست عزیزی که سابقه ی زیادی در انجام تمرینات دارید از من تعریف می کنید ،امید رو در من دو چندان کردید .

          خیلی به من لطف داشتید .

          لطف خداوند شامل حال من هست که در کنار شما دوستان خوب و صمیمی زندگی می کنم .

          ممنونم عزیزم .

          بهترین ها رو برای شما آرزو دارم .💕

          در پناه خداوند باشید .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار بی همتا
      1403/06/17 23:26
      مدت عضویت: 1686 روز
      امتیاز کاربر: 11238 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 210 کلمه

      با سلام. 

      فایل فوق العاده ای بود و از همه ی مواردی که گفته شد من مثال در ذهنم هست کسی رو می شناسم که سال هاست میگه دستش نمک داره و دقیقا همین اتفاق براش میوفته بهترین دوستاش تبدیل میشن به دشمنش ، دارایی هاش کمتر میشن و این باعث میشه که باورش براش پررنگ تر بشه. 

      خودم قبل از این فایل داشتم فکر میکردم که چه قدر به من ظلم شده و تو ذهنم با فردی که فکر میکردم مقصره و ظالم دعوا میکردم!!

      دوستم عقیده داره هرکی که شبیه اونه جذبش میشه یا بعدا شبیه میشه و این باعث شده با اینکه با فرد پولداری ازدواج کرده اما عملا تغییری در زندگیش اتفاق نیوفتاده چون این باور باعث شد اون فرد خسیسی از آب دربیاد.

      هم چنین برای من چیزی که اهمیت داره این هست که منطق رو وارد این پروسه نکنم. چون خیلی راحت میتونه مسیر رو منحرف کنه رو بره. هربار با یک دلیل .. دلایل محکمی هم میاره که جوابی براشون ندارم.. بنابراین باید این مسیر رو یک باید بی چون و چرا در نظر بگیرم و اجازه اظهار وجود به منطق ام رو ندهم.

      تمرین قبل از خواب خیلی باید احساس خوبی داشته باشه برای انجام دادنش  و اینکه تجربه ام رو به اشتراک بذارم خیلی مشتاقم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حمیده
      1403/06/17 22:48
      مدت عضویت: 743 روز
      امتیاز کاربر: 10858 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 179 کلمه

      بنام خدای عاشق 

      سلاااااام به استاد عزیزم و دوستای گلم 

      وقتی این فایل گوش کردم چیزی رو شنیدم که امروز از خودم سوال کردم!!!!امروز یه کم سطح انرژی من پایین بود و درگیر افکارم بودم و این سوال همش در ذهن من ایجاد میشد ک من اینهمه رو خودم کار کردم چرا بازم افکار منفی دارم و به جوابم رسیدم چون من همش غرق افکار منفی هستم و فقط زمانی به سایت میام یا دورم گوش میکنم یا گروه حالم خوب میشه و تو اون مدت ب خودم وضمیر ناخودآگاه آگاهی میدم.  من بعضی از شبا ک دنبال افکار مثبت با دستم می‌نویسم ک فردا حالم خوبه و پرانرژی ام و متناسب و ب افکارم فکر میکنم فردایش حالم خوبه و افکار خوبی دارم و اون روزم پر انرژی هستش.ضمیر ناخود آگاه ما مثل ی نوزاده و ما قراره تربیتش کنیم و بزرگش کنیم و ب خودمون و نسل بعد ما کمک کنیم زندگی بهتری داشته باشیم ت هرزمینه ی .ممنونم از شما استاد عزیز ک نور راه ما شدید و مارو از تاریکی نجات دادید عمرتان پایدار و اگاهیتون پربرکت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 22 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار بی همتا
        1403/06/18 18:25
        مدت عضویت: 1686 روز
        امتیاز کاربر: 11238 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 77 کلمه

        سلام دوست من. 

        دقيقا همین طور هستش و ذهن ما به خاطر اینکه عادت کرده سمت افکار منفی خیلی راحت میره و این به خاطر آموزش های اشتباه هست نه اینکه اینطوری خلق شده باشه .. ذهن ما اصلا قضاوت نمیکنه و وقتی فکری به واحد موجود باش بره نمیگه نه این برات خوب نیست یا چه قدر عالی این فکر خیلی کمکت میکنه ، هیچ قضاوتی نداره فقط چیزی که خواسته شده رو تبدیل به واقعیت میکنه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اکبر
      1403/06/17 22:47
      مدت عضویت: 412 روز
      امتیاز کاربر: 1915 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 220 کلمه

      سلام استاد آفرین گل کاشتید عالی بود

      واقعا من نزدیک به ۴۰ ماه است که در مسیرم واین فایل امروز و توضیحاتش درمورد ذهن ناخودآگاه وذهن آگاه ومنطقی فوق العاده بود ساده آسان وقابل فهم وعالی وباید اعتراف کنم که  این یک  فایل وآگاهیهای بینظیرش  شاه کلیدی  بود نه فقط برای تناسب بلکه برای  همه اموروجوانب زندگی واقعا جناب عطار روشن سپاس از اینکه بدون هیچ چشمداشتی این اطلاعات ناب را در اختیار ما قرار میدهید

      بیقین این آرامش واحساس خوب در زندگی روزمره تان  دستمزد خداوند است برای آگاه کردن انسانها توسط شما دمتانگرم 

      راستش امروز کمی به تازه واردها حسادت کردم که درست است ما ماههاست دراین مسیر شانه به شانه ی هم باهمراهان واستاد حرکت میکنیم وبا دنیایی از آگاهی وحال خوب در جهان امن و کوچک خودمان زندگی میکنیم ولذت میبرییم ودر مسیر تناسب وموفقیت هستیم 

      اما ولی فی الواقع این دوره و مخصوصا این فایل یک میانبری بودشاهکار  که اگر ما درست درکش کنیم  وبکار ببندیم دری است بسوی خوشبختی وتناسب ماندگار وهمیشگی 

      بنده تابحال دو مرتبه گوش کردم ونت برداشتم ولی هنوز سیراب نشدم  حالاحالاها این فایل جادارد برای فهم ودرک بیشتر وموفقیت 

      قسمتهای توضیحی درمورد ذهن رو با جان دل گوش کردم وگوش کنید که باب تازه ایست درجهت موفقیت درهمه موارد زندگی 

      اطاعت استاد از امشب تمرینات رو شروع میکنم وتجربیات را خدمتتان ارسال میکنم  

      سپاس فراوان استاد  جان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 39 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Sanaz 🌺
        1403/06/18 10:47
        مدت عضویت: 1192 روز
        امتیاز کاربر: 9566 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 134 کلمه

        با سلام و ادب خدمت شما 

        دیدگاه شما رو خیلی دوست داشتم .

        برای منم مثل شاه کلید بود واقعا .

        من دوره ی ورود به سرزمین لاغرها رو که قبلا یکبار نصفه و نیمه انجام دادم .

        بعضی جاها برام سخت و سوال برانگیز بود ولی چون فقط استاد فرموده بودن انجام بدید و به من اعتماد کنید انجام می‌دادم چون به استاد اعتماد کامل دارم ولی درکی ازش نداشتم .

        از دیروز که این فایل شگفت انگیز رو دیدم تازه پی بردم اون کارهایی رو که من به در دوره انجام دادم چطوری و برای چی بوده .

        درک ذهن ناخودآگاه رو که متوجه شدم. 

        الان که دوره رو دوباره شروع کردم فوق‌العاده برام لذت بخش شده .

        چون با جان و دل درک می کنم ،استاد چی می خوان بهم یاد بدن .

        ممنونم از دیدگاه خوب شما .

        موفق باشید. 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار بی همتا
        1403/06/18 18:29
        مدت عضویت: 1686 روز
        امتیاز کاربر: 11238 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 73 کلمه

        با سلام.

        به نظر من آموزش ها آپدیت هستند یعنی در اون زمان هرچی که لازمه گفته میشه که هروق دیگه هم فایل رو گوش بدی باز نکاتی داره و اینجوریه که من میگم خوب دیگه نکته ای باقی نموند دیگه استاد چی میخوان بگن؟ و در این لحظه است که با فایل جدید سورپرایز میشم و میگم دقیق از این زاويه هم می‌شد به موضوع نگاه کرد و دوباره نکات جدیدی یاد می‌گیرم. 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        امتیاز کاربر: 33632 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

        نشان های دریافت شده

        سطح مبتدی
        محتوای دیدگاه: 63 کلمه

        سلام آقای اکبر 

        ببخشید بی ادبی نباشه فقط میخواستم پاسخ به سوال شما داده باشم من دیدگاه شما رو خوندم و گفتید من به تازه واردها حسودی کردم گفتم شما هم باید به خودتون افتخار کنین چون تقریبا یکسال که در این مسير الهی قرار دارید و تونستید این رتبه و مدال دریافت کنید پس نیازی به حسودی نیست براتون بهترینها رو آرزو دارم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا کشاورز
      1403/06/17 22:34
      مدت عضویت: 40 روز
      امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 164 کلمه

      سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی

      من فایل را یک بار جسته گریخته و یک بار با تمرکز گوش دادم و پیاده سازی کردم 🥰

      تا همینجاست خیلی راضی ام، یه جورایی انگار داره دوزاری م میوفته. همیشه می‌گفتیم ذهن ناخودآکاه، احساس خوب، تمرکز بر افکار مثبت و … ولی پشت صحنه ش رو نمیدونستیم.

      با این فایل استاد انگار پشت صحنه احساس خوب=اتفاقات خوب، یا ذهن ناخودآگاه، و … را تازه فهمیدم.

      خدا رو شکر که این آگاهی برام شفاف شد، البته باید بیشتر توی این موضوع عمیق بشم و چند بار مطالبی که نوشتم را بخوانم تا بتونم بیام راجع بهش بنویسم. ولی از همین امشب تمرین رو به صورت آماتور انجام میدم تا راه بیفتم.

      فکرش را بکن، اگر این کار را مداوم انجام بدم و نتیجه بگیرم چقدر انگیزه میگیرم برای سایر اهداف زنذگی، که برای اونها هم مداومت به خرج بدم و باورهای درست را وارد ذهن ناخودآگاهم بکنم.

      خدا کمک کنه و پشتکار به خرج بدم و تا آخرش مداومت کنم.

      به امید خدا

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار بی همتا
        1403/06/18 18:33
        مدت عضویت: 1686 روز
        امتیاز کاربر: 11238 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 110 کلمه

        سلام دوست عزیز.

        دقیقا منم فکر میکنم اگر هرروز تمرکز لازم رو روی فایل ها بذارم نتیجه ی فوق العاده ای می گیرم‌ . در واقع یکبار تجربه کردم نه که صرفا یک فکر باشه .

        مرداد ماه ۹۷ با تناسب فکری آشنا شدم . و ده تا فایل رایگان بود اون موقع که شروع کردم باهاشون و طی دو ماه سه سایز کم کردم..

        هرروز فایل گوش میدادم ، می نوشتم اون موقع نوشتن در سایت نبود و من یک دفترچه داشتم و خیلی زیاد از نوشتن استفاده کردم و تکرار کردم فایل ها رو و مطمئن هستم که علت نتیجه گرفتن من همین پیگیر بودن و ایمان داشتن به مسیرم بوده.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار دایان قناعتی
      1403/06/17 21:46
      مدت عضویت: 29 روز
      امتیاز کاربر: 245 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 114 کلمه

      سلام وقتتون بخیر

      واقعاً ضمیر ناخودآگاه نشانه تمام اتفاقاتی هست که اتفاقی نیستند

      استاد عطار روشن واقعا خوب گفتن که در زمان پیک آلفا چند دقیقه قبل از خواب تمرینات و انجام بدیم چند دقیقه قبل از خواب و بعد از بیداری بالاترین سطح ارتعاش بدن و ذهن که به حالت پیک آلفا معروفه و تمام اتفاقات مثله الگوهای تکرار شونده از افکاری است که در این تایم ها بهش فکر میکنیم 

      لذت میبرم که استاد عطار روشن تمام تکنیک های موفقیت و ذهنی را در رسیدن به اندام ایده آل ادغام کردن و کاملآ منطقی توضیح می دهند که نتونی ایرادی به روش بگیری امیدوارم ثابت قدم باشیم وکنار استاد به اندام دلخواه و موفقیت برسیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار بی همتا
        1403/06/18 18:38
        مدت عضویت: 1686 روز
        امتیاز کاربر: 11238 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 103 کلمه

        با سلام .

        من چند وقت قبل داشتم فایلی رو گوش میدادم که میگفت ما آدما به دوست داشتنی هامون عمل می‌کنیم نه دانسته هامون.

        مثلا اگر کسی شیرینی براش مضر هست ولی دوست داره که بخوره . به اون علمش که میدونه براش ضرر داره عمل نمیکنه بلکه کاری که دوست داره رو انجام میده.

        منم میدونستم که دقایق قبل از خواب خیلی مفید هستند برای تصویر سازی ولی تا قبل از این فایل معمولا با افکار اگر نگم بد حداقل چرت و پرت به خواب میرفتم. 

        ولی خداروشکر با شروع این دوره و آموزش حتی در خواب هم ذهن ما در مسیر لاغری قرار داره.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/17 21:21
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 866 کلمه

      بنام خدا و با عرض سلام مجدد قسمت بعدی برداشت از فایل جلسه دوم ناخودآگاه 

      به حدی گیج و منگ شدم که هیجان زیادی دارم 

      و وقتی من دارم با احساس خوب هر روز این تصویر انتخابی رو با احساس خوب تکرار میکنم ناخودآگاهمم میگه حتما خو این شرایط هستم 

      و ذهن ناخودآگاه منطقی برای زمان بعد نداره 

      و میگه حتما من در این شرایط هستم 

      من قبلا به صورت فایلهای مراقبه ای که حتی با خواهرم صوتی اینو داشتیم تناسب اندام رو تصویر سازی میکردیم و فقط شنونده بودم و تا بعد از یکم مدت حال خوشی داشتم و عمقی نمیشد بی اینکه در تجسم یه تصویر تکراری دلخواه رو با متن تطبیق بدم 

      و همون موقع هم که گوش میدادم نمیتونستم ارتباط تصویری برقرار کنم و هی تا میومد قوی بشه خودم رویاهامو خط خطی میکردم 

      عین همون کارتون بچگیا پسر مبتکر که بارها یادش میفتم اول یه توپ میخورد بعد ابر باز میشد یا بالتزار اول تصویر رو میدید و بعد چیزی که تو سرش دیده بود رو نقاشی میکرد و بعد راحت همونو میساخت 

      و منم الان دارم این احساس و تصویر الگویی رو ترسیم میکنم و تکرار و میفرستم رو ناخودآگاه و خیلی طبیعیه که به مرحله اجرا و تصویر واقعی تبدیل بشه 

      و این مراحل سادست 

      دقیقا اولشم چشمم رفت رو تایم فایل میدونستم این فایل پر از نکاته و گذاشتم فقط گوش کردم تا به وقت باز شدن رو سایت تمرینشو بنویسم و کپی نکنم از جایی 

      چون انرژی اینجا خیلی برام مقدس و ارزشمنده و برای بار اوله که مینویسمش و خیلی لذت میبرم خیلی کار ساده ای هست و فقط باید بلدش بشم اصلا خیلی آسونه 

      من بارها و بارها در تمرینات مختلف توضیحات ناخودآگاه و خودآگاه رو نوشتم و یاد گرفته بودم و طریقه انتقال رو بلد نبودم 

      از لحاظ آشنایی خوب تفاوتشون رو میدونم که ناخودآگاه رو هر چی پر کنم پر نمیشه و جای خیلی زیادی داره و تا آخر عمر هم اطلاعات واردش کنم عین فضای ابری جا داره 

      و به نسبت درصد خودآگاه ۸ درصدی و ناخودآگاه ۹۲ درصدی در نظر دارم که خیلی منبع بزرگیه 

      و خودآگاه همون منطق ماست همون نجوایی که مدام داره باهام حرف میزنه و یجورایی استاد عزیز میفرمایند شیطان که بر اساس فرمولهایی که با خاطرات قبل و غم گذشته و ترس از آینده پر کردیم قانون صادر میکنه 

      و شیطانهای ما مثل هم نیستن 

      شاید یه چیزی از نظر شیطان من که اسمشو گذاشتم خانم شیطان پرست با شیطان یکی دیگه فرق داره 

      و عذاب وجدان و ترسی که من فرمولشو تو ذهن خودم ساختم با حتی خواهرمم فرق داره و یه نیروی بیرون از من نیس 

      بر اساس اطلاعاتی که خودم بهش میدم 

      دقیقا من قبلا عاشق صفحه حوادث روزنامه ها بودم 

      و یا فیلم شاید برای شما هم اتفاق بیفتد 

      و کلید اسرار و این جور فیلما 

      و جذابم بود برام 

      دقیقا بارها عینا اون فیلم هم میگفتن بر اساس واقعیت هست 

      مثل داستانهای باور نکردنی 

      و از بس قابل لمس میساختن و میخوندم برا خودمم اتفاق میافتاد 

      و من به شدت ذهن تصویری دارم 

      حتی زخم تو وجود یکی ببینم دقیقا همون درد رو میتونم تصور کنم و بی هیچ زخمی بدتر از اون درد 

      برا همین موقع آمپول زدن کسی نگاه نمیکنم چون درد سوزن رو کامل حس میکنم 

      و این یه قدرت عجیب هست در وجودم از نظر دیگران و مسخره ام میکنن 

      ولی از همین نیرو میتونم به شدت به نفع خودم استفاده کنم حتی کافیه یکی تعریفش کنه کاملا حسش میکنم و از این نیروی شگفتی ساز بر علیه خودم استفاده کردم 

      و ما چاقها یه سری اطلاعات مشابه در نظرمون هست و زبان چاقی مشترکه 

      مثلا حتما شیطان من با شیطان دوستم که با اعتماد به دکتری اعتقاد به کم تحرکی عامل چاقیه و خودمم میترسم به خاطر کم تحرکی چاق بشم و یکی دقیقا عین من از کم تحرکی میترسه و اینو باور کرده حالا من تو باشگاه خودمو خفه میکردم با ورزش میومدم خونه باز همه کارها رو میکردم و خیلی فعال بودم وزنم به کندی پایین میومد و این برچسب پر رنگ و قوی بود 

      ولی یه دوست دیگم شیطانش از کم تحرکی نمیترسوندش ففط میگفت من سریع وزنم میاد پایین سریعم وزنم میره بالا 

      میگفت خوش به حالت اگه تو کند کم میکنی عوضش تثبیت میشه 

      من به سرعت کم میکنم به سرعتم بر میگرده مثل باد آورده رو باد میبره 

      میگفت چون تو یواش کم میکنی پس حتما ماندگارتره وحسرت منو میخورد طفلک 

      ولی تمام کسایی که کم تحرکی رو عامل چاقی میدونن با وجود تحرک زیاد باز ترس کم تحرکی دارن و تنبلی 

      و شیطانمون بر اساس اطلاعات و احساسی که خودمون خرجش و پر میکنیم عمل میکنه 

      و خودآگاه اطلاعاتش رو از طریق دیدن و شنیدن و تجربیات بدست میاره 

      دقیقا هنوز من برای کرونا هنوز از دکمه آسانسور رو بدون چادر زدن میترسم و بچه هایی رو دیدم که با دکمه آسانسور بازی میکردن و هیچ ترسی نداشتن و مادرشم بی خیال تصویر ترسی نداشت هی تعجب میکردم الان مامانش میگه ولی بی خیال تر از این حرفا بود و این ترس که برای من کاملا منطقی بود برای اون بازخوردی نداشت 

      ادامه در فرصت بعدی الان چنان حس خواب آلودگی کردم که ادامه اش رو به بعد موکول میکنم چون حس میکنم تو هپروتم و کمی استراحت میکنم چون تمرینات ذهنی شیرینم رو نمیخام خسته کننده کنم و با فشار ادامه بدم 

      با تشکر فراوان و اشتیاق ادامه دارد 

      خدایا شکرت استاد نازنین ممنونم        عالیه پر از نکات ارزشمند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Sanaz 🌺
        1403/06/18 10:57
        مدت عضویت: 1192 روز
        امتیاز کاربر: 9566 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 110 کلمه

        سلام آسیه جون 

        فوق‌العاده نوشتی .

        ای خدا منم تمام اون سریال‌ها رو دوست داشتم دیدم .

        با خوندن دیدگاه شما فهمیدم آره بعضی از ترس هایی که دارم شاید از اون فیلم ها بوده .

        یک فیلمی بود برای ترکیه بود  اسم فیلم یادم نیست ولی یک پسر بچه کوچک بود به نام یوسف که گم شده بود و براش اتفاقاتی می افتاد تا مادرش رو پیدا کنه.

        الان که فکر می کنم منم همیشه از گم شدن بچه ها ترس وحشتناکی داشتم و این بخاطر تماشای اون فیلم بوده .

        مرسی عزیزم از دیدگاه خوبت چقدر عالی بود .

        مطمئن هستم با دیدن این فایل ارزشمند بتونیم ،زندگی زیبایی برای خودمون بسازیم .

        موفق باشی بانو💝💝

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Soheila
        1403/06/18 21:31
        مدت عضویت: 52 روز
        امتیاز کاربر: 840 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 82 کلمه

        سلام دوست خوبم آسیه جان، جالبه که ذهن منطقیمون بهم شباهت داره.

        منم همیشه اضافه وزنم رو بخاطر کم تحرکیم میدونستم. وقتی استدلال میکردم که خب منم تمام کارهامو خودم انجام میدم و مثل هم سن و سالهای خودم تحرک کافی دارم! ذهن منفی بافم آرام انجام دادن کارهارو دلیل میاورد.که همه تند تند کارهارو انجام میدن😊

        من نه تنبل بودم نه کم تحرک ولی بهانه این بود و منم پذیرفته بودم و در ذهنم منطقیش کرده بودم.

        ممنونم که به مورد خوبی اشاره کردی🙏🙏🙏✨️

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار آسیه رفیعی
          1403/06/21 14:16
          مدت عضویت: 1837 روز
          امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 292 کلمه

          سلام سهیلا جونم و خدا قوت به استاد نازنین 

          دقیقا به حدی ما رو از کم تحرکی میترسوندن که میگفتن کارهای خونه هم تاثیر نداره 

          من انقدر با ورزشهای اشتباه با تلوزیون خودمو نابود کردم 

          بعد از هر وعده که میخوردم ۱۰ دقیقه پیاده روی اند میکردم و این انتظار منو از لاغری بالا برد 

          دوستام که تو باشگاه پشت سر من ورزش میکردن بهم میگفتن چیکار داری میکنی هر روز لاغرتر داری میشی 

          الان میفهمم که فقط ناخودآگاه من باور کرده بود و تاثیرش جسممو لاغر میکرد و حس عالیش از بازخورد دوستام 

          واقعا ۱۰ دقیقه پیاده روی که کاری نمیکنه 

          اونم قبلش که با ورزش تو باشگاه خودمو خفه میکردم ولی فقط یه قاشق اضافه نه تنها کم نمیکردم تازه وزنمم بالا میرفت از بس حس عذاب وجدان و ترس میدادم 

          ولی دوستام که میگفتن لاغر شدی باورم میشد و همش میگفتن انگار افتادی رو غلطک کم کردن 

          اگر رژیمی بود که میگفتن بدون ورزش لاغر میشی عشق میکردم چون هر چی تحرک میکردم بازم بی فایده بود 

          ولی از وقتی آرتریت روماتویید گرفتم و درد شدید ایندفعه دکتر گفت فقط بند انگشتات خم کن میشه تحرک 

          پس چرا قبلا که میتونستم این کار رو کنم میگفتن هیچی تحرک حساب نمیشه جز پیاده روی تند 

          باید عرق کنی و با عرق کردن سمومت دفع بشه 

          کلا فقط فرمول ساختن برامون و ما مورد سواستفاده بودیم ما در همه حال حتی خوابیدن در حال مصرف کردن انرژی هستیم و نیازی به فشار به جسم نیس اینو الان خوب فهمیدم و یاد گرفتم 

          ولی اونوقتا عذاب وجدان و برچسب بی تحرکی ما رو بیچاره کرده بود و تمایل ما رو بیشتر و بیشتر میکردن و نتیجه بدتر شدن اوضاع بود 

          و من با تمرینات دوره مقدماتی با میل خودم فعالیتم خیلی بیشتر شد

          ممنونم عزیزم که پاسخ دیدگاه منو دادی و کلی باورسازی بیشتر برام شد     

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ط.ه
      1403/06/17 21:18
      مدت عضویت: 257 روز
      امتیاز کاربر: 500 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 332 کلمه

      به نام خدای بزرگ و مهربان 

      با سپاس از استاد عطاروشن با فایلهای زیبا که برای ما میفرسته

      استاد فایل زیبایی بود چند بار گوش دادم و لذت بردم و از امشب تمرین زیبایش رو انجام میدم و صبح میام اینجا حس و حال زیبارو برای دیگران مینویسم 

      از موقعی وارد سایت شدم الهی شکر ذهن من از چاقی خیلی کم رنگ شده شاید در طول روز بهش فکر هم نکنم و بیشتر به سمت لاغری رفته همش لاغری میاد جلوی چشمم 

      ما باید افکار خوبی به ذهن ناخودآگاه بدیم و انتظار خوبی از ذهن خودمون داشته باشیم و اتفاق بیافته 

      من  خیلی دوست داشتم کارشناسی رشته خودم رو بگیرم چون شهر دوری بود نمیشد ولی همیشه توی ذهنم بود که بگیرم بعد از ازدواج همسرم همکاری کرد و شرایط کاریم بهتر شد و رفتم کارشناسی رو گرفتم 

      این سری که رفتم تهران دوست قدیمی رو دیدم میگفت خیلی خوشتیپ شدی چکار کردی و اون رو شبنم حساب کردم و به من انرژی داد الهی شکر من به ذهنم لاغری رو دادم و موجود باش اونو رو برای من ایجاد میکنه 

      من باید تکرار و تکرار کنم و ادامه بدم تا لاغر نشم ول نمیکنم یا میمیرم یا لاغر میشم به ذهنم گفتم فقط لاغری رو برای من ایجاد کن و تمام 

      عاشق لاغری هستم و باید برای من موجود بشه 

      درسته استاد من در محل کارم میبینم بیشتر همکارام افکار منفی دارن اصلا به زور یه حرف مثبت بزنن الان خیلی خودم رو ازشون  دور کردم و حواسم هست تا به افکارشون گوش ندم به من میگن چرا میری پیش ما نمیشینی میگم فایل دادم باید گوش بدم و الهی شکر خیلی حالم بهتر شده وقتی دارن حرف منفی میزنن با خودم میگم کاش کسی شما رو آگاه می‌کرد که چقدر ذهن ناخودآگاه مهم هست در زندگی ما 

      واقعا درسته من شبها به خیلی کارام فکر میکنم و با خودم هم جواب میدم به اون فکرها 

      کاملا درسته هر فکری در زندگی داشته باشی همون رو در زندگی تجربه میکنی 

      خدایا شکرت که من رو اینجا آوردی چقدر حالم خوب شده اینجا هستم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,670 کلمه

      به نام خالق یکتا

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیرم

      چند بار به این فایل فوق العاده گوش دادم :)عالی بود 🙂

      « در این مرحله مهمترین موضوع اینه که برای خودمون باورپذیر کنیم رسیدن به اون شرایط رو »

      به محض اینکه این شرایط ایده آل برامون باورپذیر بشه ،روند لاغر شدنمون شروع میشه .

      دقیقا برای من اینجوری بود،چاقی برام باورپذیر شده بود ،  سالها بود که از دوران حاملگی ترس داشتم همیشه بهش فکر می کردم ،چون ۱۸ سال رو تقریبا پشت سر هم ورزش کرده بودم ، میترسیدم از رهایی ورزش ، کلی افکار نادرست در مورد اینکه حالا دو نفر شدی و بجای دو نفر باید بخوری در ذهنم بود ، باید چیزهای مفید زیاد بخوری ، میوه یادت نره ، انواع ویتامین ، کلسیم ، آهن و … که دچار این همه اضافه خوری شدم .تکرار فکر چاقتر شدن و ترس از چاقی ، چاقترم می کرد و اینکه من دیگه نمی تونم ورزش کنم ، کم تحرک میشم ،۲سال شیردهی همش سرم شلوغه و … این همه استرس و ترس از چاقی هر بار چاقترم می کرد ، خودم با افکار منفی و تکرارشون باعث چاقیم شدم .جالبه که در مورد ازدواج چون اومدم برای خودم تحلیل کردم ،گفتم منطقی نیست که آدم با ازدواج چاقتر بشه ،مگر واقعا خیلی بیشتر از قبل بخوره ،همین نگرشم باعث شد با ازدواج اضافه وزن پیدا نکنم ولی به محض اینکه حاملگی شروع شد و ترس از ترک کردن ورزش ،وزنم به سرعت بالا می‌رفت .همیشه در مورد چاقی جوری برامون صحبت کردن که باعث شده راحت بپذیریم چاق میشیم و طبیعی ست که چاق بشیم .

      ✓✓✓ من باور دارم که می تونم لاغر بشم ✓✓✓

      جملاتی که نوشتم کمک کرد برام باور پذیر باشه لاغر میشم .

      نکته ی مهم که همیشه باید یادمون بمونه :ذهن ناخوداگاه اصل رو از بدل تشخیص نمیده .ذهن ناخوداگاه وقتی چیزی رو باور میکنه اون رو مربوط به الان میدونه و زمان گذشته و آینده براش مطرح نیست ،بعدا نمی‌شناسه. بخاطر همینه صحبت از لاغری میکنیم در زمان فعلیمون ، صحبت از حس خوبش و بازخورد دیگران می کنیم در زمان فعلیمون .پس باید برای این کار منطق خودم رو حذف کنم ، زمانی که دارم این افکار باارزش و لاغر کننده ، این تجسم در مورد رویایم و تصویر عالی اندامم می کنم باید منطق رو کنار بگذارم .حالا می خوایم این تصویر ذهنی رو با شرحش در ذهن ناخوداگاهمون بارگذاری کنیم ، آپلودش کنیم و بفرستیمش به ذهن ناخوداگاه . 

      این کار نیاز به یکم استمرار داره .

      ذهن خوداگاه :ذهن خوداگاه همون صدا و نجواییست که همش ما رو از خیلی چیزها میترسونه ، همون شیطان هست ، که از طریق اطلاعاتی که وارد ذهنمون میکنیم ،ورودی هایی که شبانه روز داخل فکرمون میره ،از طریق دیگران ،رسانه و … حالا میتونه برای افراد مختلف متفاوت باشه و ذهن خوداگاه هر کسی از یه سری چیزهای متفاوت با فرد دیگه اون رو بترسونه .در مورد چاقی هم گفتگوی ذهنی ما بخاطر اطلاعاتی ست که سالها به ما داده شده .

      ✓✓✓ذهن ناخوداگاه تعیین کننده سرنوشت ماست ✓✓✓ 

      خداوند در قران به شیطان می فرماید :تو بر بنده گان من تسلطی نداری .چون این حرفهایی که شیطان به ما میزنه در واقع قدرتی نداره ،مگر وارد ذهن ناخوداگاه بشن و دیگه هیچ قدرتی نمیتونه جلو اون رو بگیره .بخاطر همینه که وقتی از یه چیزی می‌ترسیم، همش بهش فکر می کنیم ،ذهن ناخوداگاه میگه که این فرد از اون موضوع خوشش میاد،می خواد تجربه ش کنه، بخاطر همینه که همیشه بهش توجه می کنه و اون رو به واقعیت تبدیل میکنه و گسترشش میده .(پس اون فکر وارد ذهن ناخوداگاه میشه )

      ✓✓✓ذهن ناخوداگاه همون خدای درون ماست ، کار خلق کردنه ✓✓✓

      {اگر خداوند کاری می کرد ذهن ناخوداگاه به افکار لحظه ای ما واکنش میداد ،ما خودمون رو میکشتیم و خیلی زود از دنیا میرفتیم چون در طول زندگی هزاران فکر منفی و اشتباه در ذهنمون میاد و میره .}

      نکته ی فوق العاده مهم :ذهن ناخوداگاه صبر میکنه ، صلاح من رو در نظر نمیگیره بلکه فقط افکار پرتکرار من رو به واقعیت تبدیل میکنه .

      وقتی یه فکری در ذهنمون تکرار میشه ،مثل اینه که خداوند بگه موجود باش و چون ذهن ناخوداگاه خالق هست  اون فکر  بوجود میاد ،واقعی میشه .

      ×چاقی هم در زندگی ما وارد پوشه ی موجود باش شده ،خودمون باعث شدیم .×

      ✓✓✓الان می خوایم لاغری رو وارد ذهن ناخوداگاه کنیم تا وارد پوشه ی موجود باش بشه و در جسممون نمایان بشه . ✓✓✓

      « افکار صلح آمیز در ذهن ناخوداگاه ایجاد کنیم »

      ما در افکار منفی سابقه ، تنوع ، تداوم داشتیم بخاطر همینه که یواش یواش وارد ذهن ناخوداگاه شده و رخ داده اتفاقات ناخوشایند ،دروازه ی ورود افکار منفی رو همیشه به سمت ناخوداگاه باز کردیم . 

      /معمولا افکار خوب و مثبت بسیار بسیار کمتر بوده در ما ، حواسمون نیست میریم در افکار منفی /

      ✓راهکار بارگذاری تصویر ایده آلم در ضمیر ناخوداگاهم رو یادگرفتم ✓ 

      ( یادگرفتم فکری که آخر شب در ذهنم میاد همون رو اول صبح در ذهنم دارم )

      [نکته ی بسیار مهم :افکار قبل از خواب خیلی مهمه و بعد از خواب دروازه ی ذهن ناخوداگاه باز میشه ،پس با فکر مثبت خوابیدن مهمه،( چند دقیقه قبل خواب )، در خواب تکرار میشه و براحتی وارد ذهن ناخوداگاه میشه .]

      {نکته ی طلایی :

      اگر با این افکار مثبت به خواب برم ، 

      فوق العاده عالی میشه و تاثیرات باورنکردنی در جسمم ایجاد میکنه }

      ✓افکار چاقی افکار نامناسب هست و افکار لاغری چون مناسب هست و خداوند وعده داده هر فکر صحیح و مناسب ما رو ده برابر حساب میکنه پس رسیدن به لاغری قطعا سریع تر اتفاق میوفته چون خداوند خودش دوست داره ما سلامت ، شاد و متناسب باشیم .✓

      ۱- انتقال تصویر ذهنی تناسب اندام به ذهن ناخودآگاه شب ها و چند دقیقه قبل از خواب انجام می شود.من هر شب چند دقیقه قبل از اینکه بخواب بروم تصویر اندام متناسب و ایده آلم را تجسم می کنم و حس خوبش رو درک می کنم .

      ۲- تمرین این جلسه را از امشب و قبل از خواب شروع کنید.قطعا مهمترین برنامه ی زندگیم میشه ، این فکر مثبت ،این حس خوب داشتن اون اندام زیبا و جذابم رو از امشب به ذهنم میارم ،تکرارش می کنم این تصویر متناسب رو .

      ۳- در طی روز چند مرتبه تصویر تناسب اندام انتخابی را ببینید که نمای کلی از تناسب اندام مورد نظر در حافظه شما ایجاد شود تا به هنگام انجام تمرین شبانه نیازی به مشاهده‌ فیزیکی تصویر تناسب اندام نباشد.همین الان اون تصویر اندام ایده آلم کامل و واضح جلو چشمام نقش بسته و نیازی نیست شب به گوشیم نگاه کنم .

      ۴- در طی روز چند مرتبه نوشته های خود در پاسخ به سوالات مربوط به شرح تصویر تناسب اندام ذهنی را مطالعه کنید تا هنگام تمرین شبانه شرح کلی از نوشته های خود را به یاد داشته باشید.الان می خوام بازم بنویسیم جواب سوالات رو که برام تکرار بشه و لذت ببرم .

      ✓من چون وارد سایت تناسب فکری شدم ، مطالب و آگاهی های جدیدی رو دارم یاد میگیرم ، کلی فرمول لاغرکننده وارد ذهنم کردم ، فرمولهای چاقی ذهنم بسیار کمرنگ شدن و دارن محو می شوند ، تغییرات بسیار زیاد درونی ،احساسی ،رفتاری در من ایجاد شده ،پس انتظارم از خودم لاغریست و مطمئنم به تصویری که انتخاب کردم میرسم و دقیقا این اندام زیبا و متناسب را خواهم داشت .✓

      ✓من از وقتی به اندام ایده آلم رسیدم ، در بهترین شرایط زندگیم هستم ، هرگز این چنین لحظات زیبا و دلنشینی نداشتم ،واقعا از ته دل خدایم را سپاسگذارم برای این همه نعمتی که بهم داده ،برای حس و حال خوبی که به واسطه ی اندام متناسبم بدست آوردم .از وقتی لاغر شدم نمی دونم درد پا چیه ،جسمی سبک ،سلامت و جذاب پیدا کردم .راحت همه ی کارهام رو انجام میدم ، خسته نمیشم ، در تایم بسیار کمتری همه ی کارهام رو انجام میدم .اعتماد بنفسم بسیار بیشتر شده و همین باعث شده خیلی شادتر باشم .افکار و انرژی مثبتم خیلی بیشتر شده و شکر خدا افکار منفی ام بسیار کمتر شده .هر لحظه که خودم رو در آینه میبینم در اوج شادی قرار می گیرم و لذت میبرم از این توانمندی ، قدرت ،اراده ، جذابیت و زیبایی که خودم بدست آوردمش .احساس ارزشمند بودن می کنم .احساس میکنم خیلی با کلاسم که تونستم تا این حد پیشرفت کنم ، بسیار خوشحالم که مواد غذایی بسیار کم اهمیت شدند از نظر من .من لیاقت بهترین زندگی رو داشتم و بهش رسیدم ✓

      ✓همسرم وقتی که من رو دید واقعا شوکه شد ، گفت چیکار کردی با خودت ، بسیار عالی شده اندامت ، فکر نمی کردم ممکن باشه ، خیلی تغییرات خوبی داشتی ،واقعا انگار یه فرد دیگه ای هستی ، مگه میشه با تغییر افکار به اینجا رسید ،مبارک باشه ، لاغری بسیار بهت میاد .

      مامانم وقتی من رو دید اشک شوق از چشمانش جاری شد ،گفت سالها بود منتظر همین لحظه بودم که تو رو در این اندام متناسب و جذاب ببینم .خدا رو شکر که به سلامتی بهش رسیدی …دوست صمیمی ام زینب که سالها با هم بودیم و می دونست دارم تناسب فکری کار می کنم ، بسیار خوشحال شد با دیدن تغییرات زیادم در وزن و سایز ، گفت من همیشه به قدرت ذهن باور داشتم ، خودم هم از وقتی روی ذهنم کار می کنم بسیار موفق تر ، شاد تر شدم و با خودم میگم کاش زودتر وارد مسیر قدرت ذهن میشدم چون سالهای قبل رو اصلا زندگی نکردم .✓

      ۵- توجه داشته باشید شاید در شروع این تمرین به شکل واضح قادر به تجسم تصویر تناسب اندام ذهنی خود یا تجسم وضعیت تناسب اندام بر اساس نوشته های خود نباشید. اما اطمینان داشته باشید به مرور که هر روز تصویر انتخابی و نوشته های خود را مرور می کنید مهارت شما در تجسم تصویر تناسب اندام در حالت های شرح داده شده بیشتر خواهد شد.من سعی می کنم چند بار در روز مرور جملاتم رو داشته باشم تا شب بدون دیدنش به ذهنم بیاد .

      ۶- روز بعد از انجام تمرین خلاصه ای از شرح تمرین شبانه انتقال تصویر تناسب اندام ذهنی به ناخودآگاه را در بخش نظرات ثبت کنید.

      چشم استاد حتما ئیشاالله فردا در موردش خواهم نوشت .

      خدایا شکرت …

      در پناه خداوند باشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 55 از 11 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/06/17 23:27
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 47 کلمه

        سلام نشمیل عزیز

        چه کامنت جامع و کامل و آموزنده ای.

        تقریبا همه فایل را پیاده سازی کردید و تایپ کردید، دست مریزاد. میشه قشنگ برای دوره کردن ازش استفاده کرد. منتظر کامنت های بعدی شما و خلاصه شرح تمرین شبانه تون هستیم 🥰

        موفق باشید و در پناه خدا

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 52515 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 24 کلمه

          سلام لیلا خانم عزیز

          سپاسگذارم هم مسیر گرامیم ، لطف دارید ، 

          خوشحالم مفید بوده ،

          منم منتظر خبرهای عالی از طرف شما هستم .

          خدانگهدار تون .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار مری خانمی
        1403/06/17 23:43
        مدت عضویت: 32 روز
        امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 4 کلمه

        عالی بود لذت بردم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/06/17 19:38
      مدت عضویت: 118 روز
      امتیاز کاربر: 4660 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 108 کلمه

      به نام خداوند بخشنده و مهربان

      سلام خدمت شما بزرگوار و همه عزیزان.

      فایل بسیار عالی جالب ارزشمندی بود. منم از امشب این تمرین را انجام میدهم. صبح ها هم میام حس و حالمو اینجا ثبت میکنم. سپاسگزارم از شما بابت این دوره ارزشمند که بصورت رایگان در اختیار ما دوستداران لاغری با ذهن قرار دادید و سپاسگزارم از خدای خودم که منو به این سایت و به این بخش هدایت کرد. من این فایلو چندین بار دیگر هم گوش خواهم داد و وارد ناخودآگاه خودم خواهم کرد این تمرین را. هر روز تصویری که بک گراند موبایلم هستو تکرار میکنم. لاغری راحت ترین و آسانترین کار دنیاست. خدایا شکرت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/17 18:44
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 928 کلمه

      بنام خدای مهربان 

      با عرض سلام مجدد و خدا قوت 

      مهم ترین موضوع اینه که ما داریم با گامهای متوالی و کوچک و بسیار موثر به صورت تکامل تدریجی پیش میریم و تاتی تاتی میکنیم تا قشنگ راه بیفتیم عین نوزاد نو پا با مراحل بسیار جذاب این دوره بی نظیر بسیار ارزشمند 

      و بزرگترین مشکل ما هم اینه که نمیتونیم باور کنیم که میتونیم لاغر بشیم از بس انتظار ما رو در لاغری ضعیف کردیم و خودمونم چون نفهمیدیم چی شد که اینجوری شد 

      دقیقا تا تیک موضوعاتی از قبیل اینکه ازدواج کنی استخوان میترکونی و چاق میشی 

      دقیقا یکی از دوستام ازدواج کرد و برای چشم روشنی رفتم خونش تا دیدمش باورم نشد این همون دوستمه گفت میبینی خواهر گفتم چیکار کردی گفت امان از ازدواج 

      هم خودش متناسب بود هم شوهرش گفت در عرض یه ماه هیچکس دیگه ما رو نمیشناسه و میخندید 

      باورشم این بود که ازدواج خیلی به ما ساخته و اینو جزو افتخاراتش که شوهرش خیلی خوبه میدونست 

      و باورشون ساختن نساختنه و حسن میدونن 

      با اینکه از چاقیش ناراحت بود ولی از طرفی خوشحال بود که نشونه خوشبختیشونه 

      گفت دوتایی فقط خوردیم و خوابیدیم 

      در صورتی که قبل از ازدواج خیلیم عالی بود اندامش 

      یا دوران بارداری و ویارهای هوسونه شون یکی میگفت حسرت به دلم موند منم ویار کنم چیزی دلم بخاد ولی چون واقعا رفتار متناسبانه داشت حتی تو بارداری هم نتونسته بود چاق بشه و میگفت من که شانس ندارم 

      کلی شیرینی میخورم فقط صورتم جوش میزنه 

      انتظار چاقی اصلا نداشت و کلا ارثمون لاغریه منم به مامانم شبیهم از حاملگیم شانس نیاوردم 

      حتی دوست چاقی داشتم که میگفت بخاطر عمل لوزه لاغر شده و خدا به داد برسه من حامله بشم چه کنم ولی الان ۸ ماهشه و نزدیک زایمان ولی کاملا اندامش خوبه اونو نمیدونم چه باوری متناسب نگه داشت با اینکه از قبل میترسید که پرخور بشه باز ویار شدید داشت و بالا میاورد همش مثل خواهرمم راستی همینجور شد هر چی میخورد برمیگردوند البته و دکتر التماسش میکرد بخور چون وزن کم میکرد به جای زیاد کردن 

      ولی محدثه خواهرزاده امم کاملا متناسب شد و به شدت بعد از بدنیا اومدنشم کم خوراک بود ولی کاملا سالم و هیچ مشکلی نداشت هنوزم فوق العاده متناسبه 

      پس شاید برای اینها تصویر سازی ویار شدید بالا آوردن باعث شد پرخور نشن و اون ترس موقع حاملگی کم تر بوده کفه ترازوش چه جالب بود ناخودآگاه به درک این موضوع رسیدم 

      یا شایدم بستگی به خود بچه داره یکم پیچیده شد برام 

      چون ریحانه خواهرزاده دومم هم خواهرم زیاد ویار داشت و خود ریحانه که بدنیا اومد تپلی بود ولی رفلاکس شدید داشت 

      البته بخاطر محدثه خیلی خواهرم رو سرزنش میکردن چرا انقدر این لاغره شاید دلیلش این تصویر سازی بود که خواهرم میخاست کمتر بهش سرزنش کنن 

      ولی سومی خیلی ویار خواهرم کمتر بود و شفای زندگی گوش میداد و حاملگی راحت تری داشت قبل از آشنایی با این مسیر و درست بعد از بدنیا اومدن لیلا آبان ۹۶ من یک ماه بعد خواهرم هدایت شد و به ما هم لینک تالار رو داد و کلا لیلا به خوبی با فایلهای استاد بزرگ شد از همون بدو تولد خواهرم گوش میداد و به شدت هم آیدا دختر استاد رو دوست داره و همیشه بهم میگه خاله فیلم جدید نداری از آیدا  

      و لیلا اصلا مریض نمیشد هیچوقت و ذهنش عالی بود 

      و خیلی جالب بود یبار خواهر دیگم نرگس کرونا گرفت 

      و لیلا بدون اینکه تماسی با خاله اش داشته باشه و منم یه مدت زیاد خونه خواهرم میرفتم و کلا اون مدت خیاطی میکردیم با خواهرم یه ماهی اونجا بودم  یعنی منم ناقل نبودم و قرنطینه ها رو خوب رعایت میکردیم  از من پرسید خاله نرگس چطوری شده منم بهش گفتم سرما خورده و خونه بابام نرفتیم  گفتم سرفه میکنه و عطسه و نمیخاستمم براش مریضی رو باز کنم  

      و به شدت لیلا عالی تصویر سازی کرد و منم نمیدونستم انقدر عالی میتونه مریضی رو برای خودش منطقی کنه و خیالم راحت بود مریض نمیشه هم 

      در کمال تعجب با اینکه هیچ جا نمیرفت کرونا بگیره و ما هم جایی نرفته بودیم از لیلا هم اول خودم گرفتم و ترسهای ما جوری عمل کرد که ناخودآگاه بود 

      دقیقا در مورد چاقی هم همینجور شد منم هر چی تلاش میکردم و موانع لاغری و ترسهام نمیزاشت تلاشهام نتیجه بده 

      و دقیقا ذهن ناخودآگاه اصل رو از بدل تشخیص نمیده 

      و زمان آینده و قبل نقشی درش مفهوم نیس و فقط بر اساس احساس من کهر میکنه و اگه چیزی براش باور پذیر شد محاله کسی بتونه جلوی اتفاق افتادن رو بتونه بگیره 

      و من در این دوره با همین روش تصویر سازی تکراری میخام باور پذیرش کنم با احساس عالی که دارم و بدلی بودنش رو نمیفهمه 

      و خیلی عالیه که بازخورد و احساسم رو در زمان حال باور میکنه 

      و اصلا این نیس که تو کجا دلت خوشه و شتر در خواب بیند پنبه دانه 

      و کاملا متوجهم که چرا من دارم الان این جملات و تصویرها رو برای خودم به خودآگاه اول میفرستم و ناخودآگاه باورش میکنه بخاطر حس خوبم

      و من به اندازه این که منطق خودمو از ماجرا حذف کنم 

      من خیلی راحت میتونم اینو بدست بیارم 

      دقیقا تا الان همش خواهرم میگفت عین کبک سرت رو کردی تو برف و هیکل خودتو نمیبینی و مدام این تصویر رو تو سرم پتک میکرد و منم خودمو میدیدم و هر چی ناخودآگاهم میخاست کمک کنه 

      بازم منطقم میرفت رو حرف تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها میرفت 

      خیلی وقتا حس خوبم به من میگفت عه یکم لباسم گشادتر شده ولی به تعهد ترازو هم پایبند بودم و ناخودآگاهم همون تصویر رو باور داشت وای چقدر نوشتن خوبه تا الان این فایل رو بارها گوش داده بودم ولی اینا ناخودآگاه داره میاد 

      این تمرین خیلی محشره برم نماز بیام ادامه اش اصلا به جاهایی میبره منو که خودم حیرت میکنم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهين خليلى
      1403/06/17 16:23
      مدت عضویت: 604 روز
      امتیاز کاربر: 5035 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 179 کلمه

      سلام به دوستان واستاد عزيز

      اين فايل مثل تمام فايل ارزشمند است

      استاد واقعا بايد بهتون احسن گفت

      من قبلا كتاب راز زياد خوندن وواقعا متوجه خيلي از مطالب نمي شدم

      با توضيح داديد برام تداعي شد

      وبرام خوندن متن فايل وگوش دادن به فايل بسيار برام منطقي وقابل دسترس شد

      واقعا خداروشكر ضمير ناخوداگاه بايد تكرار بكني ربا احساس خوب پيام رو دريافت ميكنه وخداوند  مي گويد باش

      وگرنه اگه اينجوري نبود چه اتفاقاي براي خودم ترسيم ميكرديم

      ضمير ناخوداگاه كه همون شيطان ورجك دائما در حال ورجك بازيشه كلي گزينه هاي تكراري وبا احساس بد در خودش ذخيره كرده تا مااز خودمون غافل ميشيم اونم دست به كار ميشه بشت سرهم حرفاي تكراري فكرهاي نااميد كننده ميفرسته من ديگه زرنك شدم هر فكري منتوجه ميشم بار منفي داره سريع ذهنمو مشغول ميكنم كه فكر ها پررنك تر نشه 

      براي ورودبه ضمير ناخوداگاه بهترين تايم قبل از خواب است

      عكساي مود علاقه تو ببيني وسوال وجواب ها ميكني براي خودت منظقي ميكني وحق خودت ميدوني وتمام 

      انقدر تكرار ميكني تانشانه ها پديدار بشه

      من امشب اينكار لذت بخش رو انجام ميدم

      نتيجه ها خوب را حتماً گزارش خواهم كرد

      سپاس استاد مهربان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حمیده پارسا صفت
      1403/06/17 16:02
      مدت عضویت: 1560 روز
      امتیاز کاربر: 3328 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 73 کلمه

      باسلام خدمت دوستان گرامی و استاد عزیزم

      واقعا همه مطالب شما درست است بعضی وقتها ما برای بعضی چیزها ناخودآگاه این کار رو کردیم حالا چه مثبت چه منفی واغلب و بیشتر منفی

      در مورد مثبت گرفتن ماشین مورد علاقه ام بود که همه جا اون رو تصور میکردم وقتی توی خیابون هم نمونه هایش رو می‌دیدم مورد منفی که تصویرهای چاقی ذهنم که الا ماشاالله کم نیستند  من از امشب حتما انجام میدم ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رها یاری
      1403/06/17 15:36
      مدت عضویت: 128 روز
      امتیاز کاربر: 1530 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 220 کلمه

      با سلام و درود خدمت استاد گرامی

      ممنون و سپاسگزارم  بابت این دوره و آگاهی که در اختیارمون قرار می دهید .🙏🙏🙏

      از درسها 

      این برداشت داشتم که ذهن ناخوادگاه بر اثر اطلاعاتی که از خودگاه و منطقمون گرفته می شود به مرور و تکرار  برنامه ریزی میشود.

      و 

      هر چه این اطلاعات از خوداگاه و منطقمون پذیرفته و تکرار بشود و

      در ناخوداگاه ثبت می شود‌.

      ناخوداگاه نمی تواند درست و غلط بودن اون اطلاعات را  تشخیص بده

      و 

      وقتی در ناخوادگاه ثبت شد و دستور صادر میشود

      و 

      در رفتار و عملکردمون دیده میشه 

      و 

      برای

       تغییر و تاثیر در ناخواداگاه ما نمی توانیم

      فیزیکی عمل کنیم و تاثیر بزاریم

      و چون این قسمت از ذهنمون

      بصورت تصویری اطلاعات ذخیره می کند.برای تاثیرگزاری بیشتر و انتقال تصویر اندام متناسب به ناخوداگاه شب چند دقیقه  قبل خواب این تمرین انجام می دهیم .

      بعد از اینکه تصویر مناسب انتخاب کردیم،

      را طی روز چند بار نگاه می کنیم تا در حافظمون ثبت بشود

      و

       شب موقع خواب نیاز به مشاهده فیزیکی نداشته باشیم.

       و همینطور 

      جواب سوالهایی که  در مورد تصویر متناسب داده بودیم را  در طی روز چند بار مرور می کنیم.

      تا در خاطرمون داشته باشیم.

      و شب چند دقیقه قبل  خواب در ذهنمان  یاداوری  مرور کنیم .

      در ابتدا شاید یاداوری تصویر و تصویرسازی سخت باشد

      ولی به مرور و تکرار مهارت پیدا می کنیم.

      و فردای اجرای تمرین  ، خلاصه ای از تمرین شبانه تصویر سازی را در دیدگاه ثبت می کنیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/17 14:06
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,112 کلمه

      بنام خدای مهربان 

      با سلام و درود و خدا قوت خدمت استاد و تمامی دوستان هم مسیر متعهدم 

      تمرین جلسه دوم 

      ۱- انتقال تصویر ذهنی تناسب اندام به ذهن ناخودآگاه شب ها و چند دقیقه قبل از خواب انجام می شود.

      خیلی خیلی از انجام این تمرین شگفت زده و پر از هیجان و اشتیاقم و خیلی منتظر بودم شب بشه و موقع خواب تا برای ناخودآگاهم تصویر سازی و انتقال انجام بشه چون از صبح دیروزش که تمرین رو نوشته بودم حس واقعا عالی به من داد  

      ۲- تمرین این جلسه را از امشب و قبل از خواب شروع کنید.

      با کمال میل و اشتیاق فراوان و حس بسیار عالی از تجسم شبانگاهی و حس اینکه عین فایلهای شبانگاهی دوره پیشرفته هستن و خیلی انرژی مثبت بخش 

      ۳- در طی روز چند مرتبه تصویر تناسب اندام انتخابی را ببینید که نمای کلی از تناسب اندام مورد نظر در حافظه شما ایجاد شود تا به هنگام انجام تمرین شبانه نیازی به مشاهده‌ فیزیکی تصویر تناسب اندام نباشد.

      خیلی عالیه و خیلی از استرسم و وسواسم رو کمتر میکنه که نیاز به هیچ آداب خاصی نداره و آسونیش دلچسب ترش میکنه فوق العاده است  

      ۴- در طی روز چند مرتبه نوشته های خود در پاسخ به سوالات مربوط به شرح تصویر تناسب اندام ذهنی را مطالعه کنید تا هنگام تمرین شبانه شرح کلی از نوشته های خود را به یاد داشته باشید.

      به حدی فوق العاده بود که با نوشته هام روز فوق العاده ای رو برای خودم ساختم و همش در حال لبخند زدن و تجسم بودم تا میخاست ذهنم کمرنگ بشه تمدید میکردم اعتبارش رو و این تکرار برام حس خوشایند و تازگی و ابداع فوق العاده مدرس عزیز این دوره استاد توانمندم رو داشت و خیلی برام خوشایند و جالب بود و ذهنمم تشنه بود و سیرابش میکردم و حسش میکردم

      ۵- توجه داشته باشید شاید در شروع این تمرین به شکل واضح قادر به تجسم تصویر تناسب اندام ذهنی خود یا تجسم وضعیت تناسب اندام بر اساس نوشته های خود نباشید. اما اطمینان داشته باشید به مرور که هر روز تصویر انتخابی و نوشته های خود را مرور می کنید مهارت شما در تجسم تصویر تناسب اندام در حالت های شرح داده شده بیشتر خواهد شد.

      دقیقا به همین شکل بود و حتی جملات پیشرفته تر به ذهنم میرسید و خودم حیرت کرده بودم چقدر فرشته خوشبختی داره بهم کمک میکنه و نجواهای فوق العاده ای رو برام زیادتر میکرد جوری که نیاز به هیچ زور زدنی برای به یاد آوردن نداشتم بلکه خودش به طور عالی یادم میاورد و بازسازی میکرد تو افکارم اینم خوبه بگی اینم بگو اونم حس کن و واقعا هیجان داشت

      ۶- روز بعد از انجام تمرین خلاصه ای از شرح تمرین شبانه انتقال تصویر تناسب اندام ذهنی به ناخودآگاه را در بخش نظرات ثبت کنید.

      به حدی عالی بود که دقیقا صبح که از خواب بیدار شدم ادامه افکار رو داشتم خود به خود 

      من قبلا از استادی دیگه در مورد آلفا و بتا شنیده بودم و خیلی هم نتیجه عالی گرفته بودم البته مثلا ایشون میگفتن به یه کلمه خاص مثل آرامش رو هر شب تکرار کنید و این به من استرس میداد نکنه کلمه دیگه بیاد و یادم بره خیلی مدل عصا قورت داده و سخت بود برام ولی نتیجه هم آرامش زیاد بود ولی خیلی دلچسبم نبود مثلا ایشون میگفتن زمان بتا هم بعد از بیداری و هر وقت از خواب میپریدم میگفتم وای الان یعنی زمان بتاهست چون بیدار شدم چون من زیاد شبا از خواب بیدار میشم و این شکل انجام دادن بهم حس ادامه ندادن داد و رها کردم گفتم بیخیالش  

      چون میگفتن رو کلمات زیاد پراکنده نشید و فقط یه کلمه رو بگید بعد که آرامشتون زیاد شد بعدش برید سراغ کلمه بعدی مثالا بعدش کلمه ثروت اول باید آرامشتون خوب بشه و تمرکز رو یه کلمه فقط  

      و این شکل ذهنمو خسته میکرد و با وجود نتیجه دوستش نداشتم و خوابمم خیلی سبک هست با کوچک ترین صدایی میپرم 

      ولی با انجام این مدلی ذهنم خیلی خوشحاله چون بر اساس احساس واقعی خودم برنامه چیندم و کلمه بیرونی نیس و کاملا درونیه و خودم فیلنامه رو مینویسم و کارگردانی و بازیگری و اصلا خسته کننده نیس بر عکس حس هیجان و شور و نشاط داشت برام و به هیچ عنوان شبیه گفتن و تمرکز یه کلمه ای نبود تازه کلی به پرواز دراومدم و حس کردم خوابمم عمیق تر شد اونشب بعد از اینکه کلی سفر رویایی و مهمونی های شاد رفتم و انقدر خوش گذشت بهم که حد نداره قشنگ عین فیلم دلچسب بود چیزی که خودم میخامش بومی سازی برای احساسات خودمه و این منو از ادامه دادن و تکراری بودن خسته نمیکنه و ایمان دارم که معجزه های فراوان داره حتی اون مدلی که برام خسته کننده بود هم کلی نتیجه داشت این مدل تصویر سازی رو عاشقانه تکرار میکنم و ناخودآگاهمم کاملا موافقه و باهاش جوره و پایه است

      درسته که فضاها برام جدید میشن ولی اصل و اساس حس خوب و خوشایند تکراریه و همینه که تبدیل به شگفتی سازی میشه با وجود اینکه تعهد دادم به نتیجه کاری نداشته باشم 

      و من حتی حس تغییر اندامم کاملا در همین چند شبی که انجامش دادم کاملا حس میکنم و تصویر تکراری انتخابیم برام واقعا واضح تر شده هر شب

      و استاد گرانقدرم واقعا ازتون سپاسگزارم الهی که این حال خوب و پایدار برای تمام دوستانمم اتفاق بیفته و تجربه اش کنن 

      ولی خدایی نصف شبی حسابی در حال مهمونی و شادی هستم و خیلی حس خوشایند رضایت بخشی دارم و دیگه افکار مزاحم منفی کمتری میان به ذهنم 

      چون واقعا شبا خیلی کابوس داشتم از هجوم افکار منفی که غوغا میکرد تو سرم و همونا رو هم تو خواب میدیدم 

      ولی بعد از انجام تمرین کابوس ندیدم و بعد از بیداری هم حال خوش داشتم و قبلا که افکارم باری به هر جهت بود و بازم صبح خسته بودم 

      بی هیچ استرسی زمان بتا هم انجام شد بی اختیار و خود به خود     اتوماتیک وار و حس تمرین اجباری نبوده این چند روزه برام که به صورت نکنه یادم بره باشه و تا ابد دوست دارم ادامش بدم و خیلی توضیحات این درس برام عالی بود و کاملا موافقت ناخودآگاهم اعلام شده و اصلا این مدل تمرین به روشهای فیزیکی مرسوم نیس که دلزدگی داشته باشه 

      یک تکرار معمولی و خوشایند 

      هیجان و شور و شوق اولیه هست واقعا در انجام هر کاری 

      ولی با این روش چون ذهن من اصل رو از بدل تشخیص نمیده کاملا در لحظه حال احساسم رو قوی تر میکنه و باور پذیری در کنار تصویری که براش تعریف کردم و هر بار کیف میکنم هست و قطعا باور دارم تصویر به مرحله موجود باش تبدیل میشه

      خدایا متشکرم 

      استاد عزیز بی نهایت ممنونم از آموزش بی نظیرتون 

      در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست و همه این خوشبختیها کاملا طبیعیه چون من لایق بهترینها و اشرف مخلوقات 

      شدنم     

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فهيمه
        1403/06/25 05:25
        مدت عضویت: 580 روز
        امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 42 کلمه

        سلام و درود آسیه جان 

        منم اون تمرین تکرار آرامش و ثروت از همون استاد رو انجام دادم و هیچ نتیجه ای نگرفتم 

        هیچیاااااا

        ولی این تمرینی که استاد بهمون دادن خیلی راحته و حس خوب بعدش نشون دهنده اینه که داره کار میکنه 

        موفق باشی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار آسیه رفیعی
          1403/06/25 13:12
          مدت عضویت: 1837 روز
          امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 245 کلمه

          سلام و درود و خدا قوت 

          دقیقا درسته چون با اون روش دقیقا نمیدونیم چیو تصویر سازی کنیم و یه جورایی مدل مثلا  فایلهای سالبتیمال میشدن که ادعا دارن روی ناخودآگاه کار میکنن 

          و هیچ تصویر سازی خاصی هم تو نظرمون نمیاد فقط به صورت اینم امتحان میکنم ببینم نتیجه میده هستن 

          من نتایج روزمره چندتا داشتم مثلا همونموقع سوختم با آب جوش چای ساز و به طور معجزه آسایی آرامش داشتم و خود به خود بهم الهام میشد مراحل که چیکار کنم زود خوب بشم و اصلا حیرت آور خوب شد و معجزه وار   انتظارش در من ایجاد شده بود 

          ولی خسته کننده بود اون مدل چون هم باید هدفون میزاشتم و ابزاری بود 

          دقیقا مراقبه ای که نیاز به ابزار داره برامون سخت میشه و ناخوشایند

           استاد ما بی نظیره و همیشه کارها رو برامون انقدر آسون میکنه و لذت بخش و پیچیدگیها و گیر کردن تو نمادها و سختی فشاری نداریم 

          پس ناخودآگاهمونم از این مدل به شدت خوشایند استقبال و همکاری میکنه برای ادامه دادن هیچ آداب و ترتیبی نداره هر چه میخاهد دل تنگت بگو هست و خیلی ناخودآگاه به احساسمون کار داره و تجسمش شیرین و دلچسب هست

           برای همینه از این روش رد خور نداره نتیجه گرفتن 

          مرسی از اینکه دیدگاه منو خوندی و پاسخ منو دادی همچنین گلم موفق و پیروز و شاد باشی در مسیر زیبای تغییر کردن و رشد و پایداری نهال لاغری و پکیج کامل خوشبختی چون در همین تجسم برای همه چی با هم فکر میاد بی اختیار خدا رو شکر 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/17 13:26
      مدت عضویت: 32 روز
      امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 220 کلمه

       امشب می‌خوام این تمرین رو انجام بدم:

      وای خیلی ذوق زده ام 

      خودم رو تصور میکنم که صورتم جوانتر شده 

      زانو دردم خوب شده میتونم با پسرم بدوبدو بکنم 

      خیلی سبک شدم و برای همین هم کارهام را به سادگی انجام میدم 

      از تناسب اندامم لذت میبرم

      صاف و با اعتماد به نفس راه میرم و گام‌ برمی‌دارم 

      میرم لباس فروشی و لباسهای خوشگل میخرم 

      همه اراده ام رو تحسین میکنن چون تونستم توی باورهام تغییر عظیمی ایجاد کنم 

      همه ازم میپرسن که چکار کردی که اینقدر لاغر شدی 

      دیگه برای سوار شدن به اسباب بازی های شهربازی محدودیت ندارم 

      مورد تحسین همسرم و خانواده ام قرار میگیرم 

      از هر غذا به اندازه ی نیازم میخورم و لذت میبرم 

      خودم رو می‌بینم که با آرامش تمام هر لقمه رو میجوم و به طعمش توجه میکنم تا زمانی که سیر میشم 

      اگر به مراسم یا مهمانی دعوت بشم با خوشحالی میرم و بهترین لباسم رو می‌پوشم و می‌درخشم

      لباسهای فیت می‌پوشم نه چند شماره گشادتر 

      من و خواهر شوهرم هم سن هستیم ولی بخاطر اختلاف فاحشی که توی سایزمون هست همیشه آرزو داشتیم می‌تونستیم با هم لباس عوض بدل کنیم.  همیشه فقط به همدیگه روسری قرض دادیم چون من سایز ۴۶ م ایشون ۳۸.  همیشه میگیم کاش میشد باهم پالتو مانتو عوض میکردیم خیلی خوب میشد یا لباس مهمونی 

      وقتی به سایز مورد علاقمم برسم‌ از اون سایت‌هایی که دارم لباس سفارش میدم لباسهای توی کمد اندازه‌م میشه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1403/06/17 13:11
      مدت عضویت: 610 روز
      امتیاز کاربر: 43956 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 602 کلمه

      به نام خدا بخشنده ومهربان 

      سلام براستاد عطار روشن  هم دوستان هم مسیر 

      من این تمرین رو نا خواسته  شب فبل انجام شد اخر شب کمی نگران سلامتی همسرم شدم وبا اون حس ،اول همه سلامتی رو به خدا واگزار کردم م وکمتر با اون حس خو اب برد ساعت  ۳ نیم از خواب بیدار شدم  ذهن ناخداگاه من  تواون ساعت بیدارکرد چون با بیدار شدن اول بازم اون حس مرو میخواست شکل بگیره من اون با اموزش های دوره پاک سازی ذهن اون افکار رو متوقف کردم با این تمرین دوبار تویی شب مرور افکار متوقف شد تو همون حال دخترم حالش بد بود من براش چیزی اوردم میل کرد و به شکرخدا حالش خوب شد یی نیم ساعت کنارمن بود با حس حال خوب رفت خوابید 

      من بازم طبق این زمانی  که دارم تو مسیرجدیدم حرکت میکنم شروع به سپاسگزاری و تشکراز خالق مهربان برای

      نعمت سلامتی کردم کلی برای داشتن این بخش اول اروزهای و رویای خوب رو انجام دادم افکار خوبی رو مرور کردم با تمرین ایستگاه قطار که هر روز بعضی زمان اون انجام میدم خیلی من این تمرین رو دوست دارم حسی بسیار عالی باهش دارم با این تمرین اون تکرار مرو بسیار کاهش جشم گیری تو ذهنم داشته و تعدادش بسیار کاهش پیدا کرده 

      برای دوستان  شاید جای سوال باشه این چه تمرینی هست 

      من وحودم روایستگاه  قطار قرار دادم مرورهای خودم  رو قطار با متحوای که دورنش است میشه واگن های این قطار  و هروز کلی واگن خوب رو به ایستگاه وحودم  راه میدم  که حامل بخش مثبت هستن وجلوی واگانهای که حامل بخش مرو افکارمنفی هست  جلوش میگرم  پشت نرده ایستگاه انها رو متوقف میکنم 

      من این  تمرین رو از استادم  تو بخش پاک سازی ذهن اموزش دیدم برای من که خیلی کمک کننده هست 

      خلاصه داشتم با این افکار کار میکردم و به شکرخدا. قطار سلامتی برای اولین بار با شکوه وجلا وبزرگی وکلی حال حس خوب وارد ایستکاه وجودی من شد چون وتصویر سازی این بخش رو درجای خودش تو پازل وجودیم اون جا دادیم انکار پازل وجودیدم فطعه گم‌ شده رو جا داد کلی احساس تناسب و سلامتی رو داشتم  با همون حس خواب برد ساعت ۷ صبح از خواب بیدار شدم با همسرم صیح به شکرخدا حالش خوب بود خودم حسم خوب بود دخترم با کلی احساس خوب از خونه خارج شد انشالله  همه شب با همین حس حال خوب به منزل برکشت میکنن امین 

      من با تمرین جلسه فبل این تصویر ذهنم کلا واضح شده دائم جلوی نظرم میاد هی خودم تو اون حس میکنم وجابلتر این که مرحله این تصویر سازی هم دارم خودم‌ تومهمانی با اون تصویر فبلی دربیرون با این تصویرجدید  که و تو پر فایلم جا دادم و تناسب رو با اون تصویری کامپتوری که ساخته بودم مبینم این تصویر ذهنی من دارای سه بخش شده

       اول عکس پرفالی که واضح وکاملتر است میاد بد پشت اون عکس اون فرد متناسب فرد مشهور و پشت وبد عکس کامپوتری که با کمی مهو است خودم که تو جسمی کاملا متناسب هست برای هی تکرار میشه 

      حالا که دارم‌ مینویسم جلوی جشم است لحظه کمی این‌ تصویر رو که با اشتیاق وعلاقه توذهنم توبخش خداگاه  قرارش دادم از نگاه دور نمیشه وفتی گوشیم یاز میکنم‌ کلی ازدیدتش لذت میبرم 

      اون عسکهای  فبلی لذت داشت ولی به این تکمیلی و راضی بودن در من به این شکل ایحاد نکرده خیلی از عکس تصوبری ذهنن رضایت کامل دارم‌ من کلی یاد جوانی خودم می اندازه که خیلی متناسب بودم

       با این‌ مسیر کلی زندگی عالی رو به  خودم هدبه میدم از  شما برای کم‌ کردن عجله کندتر کردن‌ کارم تو هر بخش بسیار تشکر دارم که با ارامش بهتر دارم به پیش میرم 

      خدا پشت وپنا هتون یا  حق حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار آسیه رفیعی
        1403/06/18 14:49
        مدت عضویت: 1837 روز
        امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 106 کلمه

        با سلام و درود خدمت استاد عزیز و صالحه بانوی مهربان و همسر و مادر نمونه فوق العاده بود ایول داری 

        دمت گرم که انقدر عالی تصویر سازی و پرستاری از افراد خانواده رو انجام دادی و شبهای فوق العاده برای عمل خیرت و انفاقی که انجام دادی داری دست مریزاد 

        لذت بردم از قطار دوره پاکسازی که براشون انجام دادی منم این تمرین رو خیلی دوست دارم فوق العادست و تصویر سازیشم خیلی عالی انجام میشه دمت گرم بخاطر یاد آوری این تمرین بزار قطاره بره لذت بخش و عالی بود و نتیجه فوق العادشم خیلی طبیعیه و مرسی از حال خوبت که  نوشتی خیلی شیرینه   

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار صالحه
          1403/06/19 11:33
          مدت عضویت: 610 روز
          امتیاز کاربر: 43956 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 83 کلمه

          سلام دوست عزیزم‌ اسیه جون 

          ازاینکه وکاره انجام داده من انقدر برای  شما هیجان داره احساس سرزندگی خوبی رو به من منتقل میکنی از این بابت ازخدای خودم  تشکرو سپاسگزار هستم که  هم زمانی خوبی رو برای من تواین سایت با دوستایی خوبی چون شما ایحاد شده از شما ولطفی که دارید بی نهایت تشکردارم 

          پیروز موفق سربلند تو تناسب زیبا تواینه منزلت تماشکر کاره انجام شده خودت باشی به امید اون روز برای شما دوست عریز 

          خدا پشت پنا هت  یا حق. حق نگه دارت

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مری خانمی
      1403/06/17 12:35
      مدت عضویت: 32 روز
      امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 61 کلمه

      فایل صوتی استاد رو گوش دادم و ان‌شاءالله از امشب تمرین رو آغاز میکنم. 

      صحبت هاشون در مورد ذهن خودآگاه و اینکه شیطان در ذهن ماست بسیار عالی بود . واقعا لازم داشتم اینها رو بشنوم. 

      خدایا شکرت که من رو وارد این سایت کردی.

      خدا رو شکر که حضورم توی این سایت نه فقط بر لاغری بلکه بر تمام ابعاد زندگیم تاثیرگذار است.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 1395 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 117 کلمه

      سلام دوستان. تصاویر ذهنی از خود آگاه به ناخودآگاه میروند پس ما میتونیم کنترلش کنیم پس افکار مثبت رو در ذهن خود مرور میکنیم که شب بهتره باشه . خودمون رو ان طوری که دوست داریم با اندام متناسب شکم لاغر و لباسهایی که جلوه ویژه‌ای به ما میدن تصور کنیم و ایمان داشته باشید که در ذهن ناخودآگاه وارد میشه تکرار بشه به واقعیت تبدیل میشه . در دنیایی که بناش بر آرامش است و هر چیزی که تو تصور کنی وجود داره پس منتظر چی هستی درخواست کن خذف نکن خواستت رو بگو به واقعیت تبدیل میشه . نترس فوقش اینکه نمیشه دیگه و تو همونی . جهان مهربان با تو مهربونیش رو بپذیر .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 21 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/06/17 13:11
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 130 کلمه

        سلام مریم عزیز

        چقدر این بخش از کامنت تون عالی بود

        در دنیایی که بناش بر آرامش است و هر چیزی که تو تصور کنی وجود داره پس منتظر چی هستی درخواست کن خذف نکن خواستت رو بگو به واقعیت تبدیل میشه . نترس فوقش اینکه نمیشه دیگه و تو همونی . جهان مهربان با تو مهربونیش رو بپذیر .

        واقعا چرا ما حتی توی تصور کردن به خودمون سخت میگیریم و خساست به خرج میدیم؟!

        اصلا چی جلوی ما رو میگیره که نمی‌خوایم و تصور نمیکنیم؟! این دنیا دنیای فراوانیه و همه چیز به صورت پیش فرض در آن وجود داره، این که ما به هر چیزی نمیرسیم، منعش در خودمون و در ذهنمون و شک ها مون و ترس هامونه.

        به قول شما اصلا اومدیم و بهمون داده نشد، به شرایط قبل برمیگردیم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم رمضاني
      1403/06/17 11:44
      مدت عضویت: 1414 روز
      امتیاز کاربر: 14860 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 370 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 

      ذهن خودآگاه ما همون منطق ماست که دائما داره درباره مسائل با ما صحبت میکنه ،ما رو میترسونه ،که همون شیطانه، شیطان هرکس اختصاصی همون شخصه چون اطلاعات ذهنی هر کسی مختص خودشه ،بنابراین طبق اون چیزی که خودمون در ذهنمون ذخیره کردیم ذهن خودآگاه یا شیطان ما رو میترسونه و مدام میگه نمیشه ،نمیتونی،خطرناکه،مراقب باش،…

      ولی ذهن ناخودآگاه ما به این شکل نیست که ما سریع اطلاعات واردش کنیم و اونم عمل کته 

      چون اون چیزی که وارد ناخودآگاه میشه سرنوشت ما میشه پس باید اونقدر تکرار بشه تا پذیرفته بشه 

      ذهن ناخودآگاه خالقه و همون خدای درون ماست و هر چیزی که واردش کنیم رو خلق میکنه 

      مثل چاقی که ما با تکرار فکر و حس ترس واردش کردیم و در جسم ما ایجاد شد حالا باید لاغری رو هم واردش کنیم تا جسم ما به سمت خلق لاغری حرکت کنه 

      ذهن ناخودآگاه ما در طول روز مشغول اجرا کردنه و شب اطلاعات جدید رو دریافت میکنه 

      ما ناآگاهانه خیلی وقتا شب اتفاقاتی رو که حس بد به ما داده رو مرور کردیم و تکرار و تکرار این موضوع باعث شده که اتفاقات منفی بیشتری رو تجربه کنیم 

      و حالا ما میتونیم آگاهانه ذهن ناخودآگاهم رو برنامه ریزی کنم :

      بهترین موقع که دروازه ذهن ناخودآگاه به سمت ذهن خودآگاه باز میشه ۵ دقیقه قبل از خوابه ،پس ما در این لحظات میتونیم تصویر لاغری رو تجسم کنیم و سوالات رو از خودمون بپرسیم و جوابها رو در ذهنمون مرور کنیم و بعد بخوابیم و صبح هم با اولین فکری که بیدار میشیم همون افکار شب قبل هست 

      البته در طی روز باید چند بار تصویر رو ببینیم و سوال و جوابها رو بخونیم تا شب بتونیم بهتر اونها رو مرور کنیم 

      و تکرار اینکار باعث میشه که لاغری به ضمیر ناخودآگاه ما منتقل بشه و قدم به قدم در جسم ما خودش رو نشون بده 

      و باید اینو باور داشته باشیم که قوانین الهی بر پایه عشق و محبت بنا شده و هر عمل خوب ما ده برابر حساب میشه و عمل بد ما یکی حساب میشه پس قدرت خواسته خوب ما بسیار بیشتر از خواسته بد هست و زودتر به وقوع میپیونده

      من مشتاق هستم که از امشب این تمرین رو شروع کنم و ادامه بدم 

      استاد عزیزبینهایت سپاسگزارم

       خدای مهربانم بینهایت سپاسگزار م

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 64 از 13 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مری خانمی
        1403/06/17 12:39
        مدت عضویت: 32 روز
        امتیاز کاربر: 1765 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 16 کلمه

        خیلی عالی توضیح دادید. در ضمن عکس پروفایلتون عالی چه خوب که شگفتی ساز شدید.  

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مریم رمضاني
          1403/06/17 13:22
          مدت عضویت: 1414 روز
          امتیاز کاربر: 14860 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 224 کلمه

          سلام دوست عزیزم 

          ممنون که وقت گذاشتین ودیدگاه منو خوندین و بازخورد دادین 

          انشالله با ادامه دادن ،بزودی تصویر شگفتی ساز شدنتون رو به اشتراک میزارین 

          یکی از آرزوهای من داشتن دوستانی آگاه و مهربون  و بودن در جمعی بود که در ارامش بتونم آگاهی خودم رو ارتقا بدم و از نتایجم بگم 

          و بدون اینکه متوجه بشم وارد چنین جمعی شدم و با دوستانی پر مهر و محبت و آگاه همزمان شدم و دارم آرزوم رو تجربه میکنم و لذت میبرم 

          بودن تو سایت بر اثر تکرار و استمرار با حال خوب به ذهن ناخودآگاه من منتقل شده و هر بار که گوشیم رو برمیدارم به جای اینکه ایستا رو باز کنم ناخودآگاه دستم میره رو سایت تناسب فکری و وارد سایت میشم و اینکار باعث میشه حال خوب ،آگاهی مستمر و آرامش رو تجربه کنم 

          و الان که فکر میکنم ،من مدتها شبها ناخودآگاه برنامه فردا رو برای خودم چیدم که فردا فلان فایل فلان دوره رو گوش بدم و بنویسم و تمرین رو انجام بدم و صبح هم که بیدار شدم اولین چیزی که تو ذهنم مرور میشد فکر و برنامه ای بود که شب قبل با خودم مرور کرده بودم 

          با دریافت آگاهی های این جلسه متوجه شدم که من توی این مدت چطور ادامه دادن و فعال بودن توی سایت رو برنامه ریزی کردم و به عادت خودم تبدیلش کردم 

          استاد عزیز بینهایت سپاسگزارم 

          خدای مهربانم بینهایت سپاسگزارم 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار لیلا کشاورز
        1403/06/17 13:04
        مدت عضویت: 40 روز
        امتیاز کاربر: 2400 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 58 کلمه

        سلام مریم عزیز

        ممنون از کامنت جامع و کامل تون

        من متن را خواندم و هنوز نتونستم فایل را گوش کنم، ولی کلی از کامنت شما آگاهی کسب کردم. 

        مخصوصا اون جمله که گفتید:

        بهترین موقع که دروازه ذهن ناخودآگاه به سمت ذهن خودآگاه باز میشه ۵ دقیقه قبل از خوابه ،پس ما در این لحظات میتونیم تصویر لاغری رو تجسم کنیم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مریم رمضاني
          1403/06/17 22:44
          مدت عضویت: 1414 روز
          امتیاز کاربر: 14860 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 47 کلمه

          سلام دوست عزیزم

          ممنون که وقت گذاشتین ودیدگاه منو خوندین و بازخورد دادین 

          آگاهی های این دوره های عالی رو هر چقدر تکرار کنیم باز هم جالب و جذاب هستند و به ما کمک میکنه تجربه هایی داشته باشیم که دوست داریم 

          با آرزوی بهترین تجربه ها برای دوستان عزیزم 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار شهربانو باقری
        1403/06/17 16:01
        مدت عضویت: 1539 روز
        امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 120 کلمه

        سلام مریم عزیز..

        دیدگاهت خیلی عالی بود…

        قسمتی که نوشتی ذهن ناخودآگاه ما در طول روز مشغول اجرا کردنه و شب اطلاعات جدید رو دریافت میکنه 

        ما ناآگاهانه خیلی وقتا شب اتفاقاتی رو که حس بد به ما داده رو مرور کردیم و تکرار و تکرار این موضوع باعث شده که اتفاقات منفی بیشتری رو تجربه کنیم 

        و حالا ما میتونیم آگاهانه ذهن ناخودآگاهم رو برنامه ریزی کنم :

        بهترین موقع که دروازه ذهن ناخودآگاه به سمت ذهن خودآگاه باز میشه ۵ دقیقه قبل از خوابه….

        این جملات قسمتی از آگاهی فایل آموزشی امروز استاد هست و من هنوز اون رو گوش ندادم اما از دیدگاه شما خیلی لذت بردم و مشتاق شدم که هرچه زودتر فایل آموزشی امروز رو گوش بدم 

        ممنون و متشکر از شما

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مریم رمضاني
          1403/06/17 23:09
          مدت عضویت: 1414 روز
          امتیاز کاربر: 14860 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 202 کلمه

          سلام دوست عزیزم 

          ممنونم که دیدگاه منو خوندین و برام پاسخ گذاشتین 

          بله ما خیلی وقتا ناآگاهانه افکار منفی رو مرور کردیم و بهش پر و بال دادیم و تو زندگیمون به واقعیت تبدیلش کردیم و با تجربه اش گریبان خدا و سرنوشت رو گرفتیم 

          و اینجا در این بهشت آگاهی تازه متوجه شدیم که مسئول تمام مسائل و مشکلات زندگیمون خودمون هستیم نه خدا و سرنوشت و اطرافیان 

          پس لازمه که دوباره و هر روزه ،مسئولیت کل زندگیمون چه مثبت چه منفی رو بپذیریم و تلاش کنیم با تغییر ذهنمون ،اون طوری که میخوایم زندگی کنیم 

          من میدونم که اگر چاقم ،اگر مسائل مالی دارم،اگر سالم نیستم ،اگر ارتباط خوبی با خدا و اطرافیانم ندارم همه و همه به خاطر اطلاعاتی هست که خودم در ذهنم ذخیره کردم 

          من مسئولیت بهتر زندگی کردنم رو هم می‌پذیرم و آماده تغییر کردن و بهتر زندگی کردن هستم 

          پس لازمه که بارها و بارها آگاهی ها رو تکرار و تمرین کنم تا آگاهی ها در ضمیر ناخودآگاه من نفوذ کنه و اونجاست که حرکت من طبق ناخودآگاه جدیدم به سمت لاغری ،شادی و آرامش و سلامتی و شرایط مالی بهتر و ارتباطات بهتر شروع میشه و قدم به قدم به سمت بهتر شدن پیش میرم 

          موفق و شاد و متناسب باشین ❤️

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار حمیده پارسا صفت
        1403/06/17 16:03
        مدت عضویت: 1560 روز
        امتیاز کاربر: 3328 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 5 کلمه

        آفرین خیلی عالی بیان کردید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار مریم رمضاني
          1403/06/17 22:54
          مدت عضویت: 1414 روز
          امتیاز کاربر: 14860 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 24 کلمه

          سلام دوست عزیزم 

          ممنونم که دیدگاه منو خوندین و بازخورد دادین 

          از مهر و محبت شما دوست عزیزم دلگرم و مشتاق شدم 

          موفق و پیروز باشین 💜

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حانیه محمدی
      1403/06/17 11:42
      مدت عضویت: 49 روز
      امتیاز کاربر: 665 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 479 کلمه

      درود وقت بخیر سپاس بابت این دوره

      بله همونطور ک فرمودین این تصویر لاغری رو باید مثل تصویر واضحی که از چاقی داشتیم 

      در ذهنمون واضح و نهادینه کنیم

      تا اونجا که میدونیم و شما فرمودین قبل از خواب و وقتی ذهن در حالت آلفا هست، بهترین زمان برای اینه که تصویر ذهنی لاغری رو در ذهن ناخودآگاه ثبت کنیم 

      از طریق فکر کردن، چون روی این تصویر متمرکز میشیم و تمرکز روی هر تصویر و خواسته ای باعث به حقیقت پیوستنش میشه چون ضمیر ناخودآگاه که به شعور لایتناهی کائنات وصل هست 

      میگرده و میبینه چه شرایطی ایجاد کنه تا این تصویر حقیقی شود 

      هم اینکه وقتی قبل از خواب به چیزی فکر می‌کنیم البته با حال و احساس خوب و بعد از مدتی جسم انسان به خواب میره،. ذهن همچنان به اون فکر ادامه میده تا صبح، و چه فکری بهتر از اینکه من به بهترین چیزی که میتونم تبدیل بشم و تصویرش رو در ذهنم بسازم و روش کار کنم 

      این تمرین شبانه مثل همون کاری هست که یک سنگ تراش به صورت مستمر روی یک تکه سنگ انجام میده، اون به کارش ادامه میده و هر روز با تیشه (تصویر ذهنی و انتقالش به ناخودآگاه) آنقدر روی سنگ بدون بزرگ و گرد و چاق کار میکنه، تا بالاخره اون رو تبدیل به یک مجسمه خوش تراش زیبای متناسب و شگفت انگیز میکنه 

      ما نیز به راحتی میتونیم این تلاش مستمر که البته بسیار راحت تر از کار با تیشه واقعی هست رو انجام بدیم،،، و با تیشه خیالی و ذهنی خودمون هر شب و هر روز در ذهن ناخوداگاه این جسم عزیز رو به یک جسم جدید خوش تراش زیبا و شگفت انگیز تبدیل کنیم 

      پس از این به بعد تمام مطالعات و. ورودی های ذهن من در مورد تصویر ذهنی ام باید باشه….. 

      روی تصویر تمرکز میکنم و اون رو وارد ذهن ناخودآگاهم میکنم و بعد از اون هیچ نیرویی در جهان قادر به از بین بردن این تصویر نیست 

      خدایا شکرت که چنین امکان عادلانه ای در وجود ما نهادینه کردی 

      خداوند از روح خودش در ما دمیده،، ما تکه ای از وجود با ارزش خدا هستیم،،، ذهن ناخودآگاه رو داده که بتونیم مثل خودش خالق باشیم،،،،، 

      ما خالق هستیم و میتونیم هر اونچه که میخوایم رو خلق کنیم 

      اونچه رو که میخوایم رو اونقدر تکرار میکنیم آنقدر صبورانه به تصویری که می‌خواهیم فکر می‌کنیم که ذهن بپذیره ما واقعا اون رو علاقه داریم و در دستور کار خلق شدن قرارش بده،،، 

      برای همین قدیمی ها میگن اگر چیزی رو میخوای براش چله بگیر،، یعنی چهل شب در موردش بنویس و بخواه 

      اما من تصویری که میخوام برام خیلی خیلی عزیز و مهمه پس براش خیلی خیلی تلاش خواهم کرد، تلاش  ذهنی، از طریق تکرار و تکرار و تکرار

      استمرار و استمرار و استمرار 

      مچکرم استاد عزیزم 

      برای شما و همه همراهان عزیزم آرزو میکنم و با تمام وجودم میخوام تک تکتون به تصویر ذهنی خودتون دست پیدا کنین و بتونین خلقش کنین و تا همیشه باهاش زندگی کنین 

      دوستتون دارم و سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 52 از 11 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار آسیه رفیعی
        1403/06/17 14:45
        مدت عضویت: 1837 روز
        امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 60 کلمه

        سلام دوست عزیز فوق العاده بود آفرین با خوندن تمرین مجسمه سازیتون و تیشه دستش  دقیقا یاد اون تصویری که اکثر دوستان رو پروفایلشون میزارن و برای خودشون این تصویر سازی ناخودآگاه رو هم دارن که در حال ساخت اندام خودشون هستن خیلی جالب بود برام که به این هم اشاره و یادآوری خوبی کردید برای تصویر سازی عالی متشکرم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار حانیه محمدی
          1403/06/18 01:20
          مدت عضویت: 49 روز
          امتیاز کاربر: 665 سطح ۲: کاربر متوسطه
          محتوای دیدگاه: 9 کلمه

          عزیزی دوست من ممنونم ازت باعث خوشحالیه، موفق باشید 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار شهربانو باقری
        1403/06/17 15:45
        مدت عضویت: 1539 روز
        امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 75 کلمه

        سلام دوست عزیز خانم هانیه 

        دیدگاهی که نوشتی بسیار عالیه و من خیلی لذت بردم و استفاده کردم 

        دو پاراگراف از دیدگاهت را انتخاب کردم و اینجا تکرارش می‌کنم :

        خداوند از روح خودش در ما دمیده،، ما تکه ای از وجود با ارزش خدا هستیم،،، ذهن ناخودآگاه رو داده که بتونیم مثل خودش خالق باشیم،،،،، 

         قدیمی ها میگن اگر چیزی رو میخوای براش چله بگیر،، یعنی چهل شب در موردش بنویس و بخواه ….

        درود بر شما موفق باشید……

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار حانیه محمدی
          1403/06/18 01:19
          مدت عضویت: 49 روز
          امتیاز کاربر: 665 سطح ۲: کاربر متوسطه
          محتوای دیدگاه: 7 کلمه

          عزیزی دوست من موفق باشی ممنونم ازت

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نرگس عبداللهی
      1403/06/17 11:17
      مدت عضویت: 136 روز
      امتیاز کاربر: 18270 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 347 کلمه

      سلام و درود برشما 

      استاد من دوره رو خریداری کردم و جلسه دوم رو چند روز پیش انجام دادم وامروز دوست داشتم نظرم رو در این مورد بگم 

      راستش تو این چند ماه که در دوره هستم ذهن ناخود آگاه برام یه کم ناآشنا بود همش دنبالش می گشتم و بهش فکر میکردم ولی با ورود به این دوره اصلا میتونم بگم بقدری به آگاهی در این مورد ذهن ناخود آگاه رسیدم که فکر میکنم دوست صمیمی شد ه برام تا این حد این دوره برام موثر بود من که در گذشته فقط اطلاعات چاقی و خوراکی های که باعث چاق نشدن رفتارهایی که باعث چاق نشدن بود رو وارد ذهن ناخود آگاه میکردم و در نتیجه هم همون بازخورد رو ازش میکرفتم والان فهمیدم که این کاملا طبیعی بوده و من غیر طبیعی داشتم رفتار میکردم دوشب هست که با توجه به تمرینات جلسه دوم دارم اون تصویر دلخواهم رو موقع خواب تجسم میکنم اولا اینکه فوق العاده اس وخیلی عجیب برام هست که خیلی خوب میتونم ابن کار انجام بدم و آنقدر طولانی برام این اتفاق میفته و حس خوبی داره که اصلا دلم نمیخاد بخوابم و دوست دارم مدت زمان بیشتری بهش اختصاص بدم تا خوابم ببره 

      دوم این که فکر کردن به این تصویر و رویا پردازی و خیال کردن باعث شده که من دیگه به افکار منفی که شب های گذشته قبل از خواب بهش فکر میکردم و باعث آزار م میشد رو دیگه انجامش ندم و این هم یه  مورد خوبی هست برام ولی اینو میخام بگم که دقیقا طبق فرمایشات شما وقتی با اون فکر لاغری و تصویر سازی میخایم صبح که از خواب بلند میشم هم با همون فکر دوباره روزم شروع میشه و این برام خیلی فوق العاده هست وخبر دیگه این که ای چند روزه صبح ها احساس سبکی خاصی دارم و احساس لاغری رو به وضوح در خودم میبینم  به نظرم این دوره ضربه آخر برای من بود برای رسیدن به لاغری و دارم احساسش میکنم خیلی خیلی خیلی ایده خوبی بود انجام این تمرین من واقعا از شما سپاسگزارم و تبریک فراوان میگم بابت این دوره شگفت انگیز 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 40 از 8 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار آسیه رفیعی
        1403/06/17 15:00
        مدت عضویت: 1837 روز
        امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 132 کلمه

        سلام نرگس عزیز وای چقدر نوشته شما خود من بودید 

        منم دقیقا همین احساس رو تجربه کردم و چنان نشاطی دارم که اصلا دلم نمیخاد بخابم به نکته خوبی اشاره کردید 

        و الان استرس مثل قبل که چرا خوابم نمیبره ندارم و یا خوابم ببره کابوسهای متاثر از افکار باری به هر جهت قبل برام باشه که گاهی حتی میترسیدم بخوابم 

        الان نمیترسم از این که خوابم ببره بلکه با اشتیاق میخابم تا ناخودآگاهم شروع به انجام دستورات کنه 

        قبلا خیلی نگاهم به ساعت بود که وای ساعت گذشت و من بیدارم وبا حس خوب از یه صحنه به صحنه دیگه میرم و واقعا متوجه هم نمیشم کی خوابمم میبره و افکار خیلی خوبی و مناسبی هست و شیرین مرسی که تجربه تون رو نوشتید و منم دقیقا همین حال رو دارم از وقتی شروعش کردم 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار نرگس عبداللهی
          1403/06/17 20:05
          مدت عضویت: 136 روز
          امتیاز کاربر: 18270 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 26 کلمه

          سلام آسیه جونم خیلی خوشحالم که باهم یه حس خوب رو تجربه کردیم

          من مطمعنم به هدف مون میرسیم ویک تناسب اندام عالی رو تجربه می‌کنیم ،

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا آبکار
      1403/06/17 09:52
      مدت عضویت: 254 روز
      امتیاز کاربر: 6090 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 147 کلمه

      سلام بر استاد گرانقدر و فهمیم .و همراهان تناسب فکری .استاد من به امید خدا امروز میخوام فایل رو چند بار گوش بدم و روی اون وقت بزارم .و یادداشت کنم .و فردا به سوالات پاسخ بدم .ولی یه مطلبی یادم افتاد من قبلا به محض اینکه میخواستم چیزی بخورم بخصوص شیرینی .به خوراکی مثل یک غول همه کاره نگاه میکردم .که این باعث چاقی میشه این باعث انباشته شدن چربی میشه وهزاران حرف خودآگاه ذهن که مرور میشد .ولی الان وقتی میخوام چیزی بخورم .نگاش میکنم و میگم تو بهترین نعمت خدا هستی و میخوای بری و سلامتی وتناسب اندام برای من بیاری و اینقدرهم قدرت نداری که باعث ناراحتی من بشی .استاد من یکی دوهفته هست که این کلام رو تکرار میکنم انشالله که بره تو ذهن ناخودآگاهم .میدونم که خدا صدای قلب منو میشنوه.با تشکر.اگه این روش من اشکالی داره ممنون میشم راهنماییم کنید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 23 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادی
      1403/06/17 08:35
      مدت عضویت: 1778 روز
      امتیاز کاربر: 9171 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 20 کلمه

      سلام استا،وقت بخیر،من امروز دارم میرم مشهد انشالله،نائب الزیارتون هستم،میشه از نوشتمون ویس تهیه کنیم وشبها ویس رو گوش بدیم؟

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6086 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 32 کلمه

        سلام و درود
        باید خودت این کار رو انجام بدی
        وقتی شنونده هستی نمی تونی فکر کنی فقط داری گوش میکنی و گوش کردن منجر به فکر کردن در اون لحظه نمیشه
        موفق باشی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار آسیه رفیعی
          1403/06/17 15:14
          مدت عضویت: 1837 روز
          امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 136 کلمه

          سلام استاد گرامی و دوست عزیز سفرتون به خیر و خوشی با آرزوی بهترینها 

          دقیقا من قبلا یه مراقبه تناسب اندام که خواهرم نوشته بود و خونده بود رو هم انجام میدادم 

          و همونم چند بار تکرار کردم ولی بعدها هم تونستم گاهی بهش فکر کنم و یادم بیاد ولی این طور به شکل جدی انجامش ندادم دقیقا تایید میکنم  

          ولی کاملا یادمه جمله هاش رو و حسش رو و همونموقع براتون هم فرستادیم سال ۹۷ بود فکر میکنم 

          و تجربه کردم و برای آموزش جلسه بعدی که فرمودین خیلی حس بهتری گرفتم واقعا تو مسافرت سخته و به این روش که خودت به تمرین فکر کنی خیلی بهتر و موثرتره 

          متشکرم استاد پس اونم به همین دلیل بود که فقط شنونده بودم مرسی از دوستم که این سوال رو پرسید و یاد اون هم افتادم با پاسخ عالیتون   

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/06/17 08:09
      مدت عضویت: 580 روز
      امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 584 کلمه

      به نام خداي هدايتگرم 

      سلامي گرم خدمت استاد عطار روشن عزيز

      استاد زيبايي ها من چند وقتي هست كه ياد گرفتم شبها بايد در آغوش آرزوهام بخوابم..

      از تكنيك هاي مختلفي هم دارم استفاده ميكنم

      تا به حال براي خواسته هاي ديگرم داشتم اين كار رو ميكردم 

      البته دو سه ماه هست شروع كردم

      ولي براي بدن متناسب زيباي خودم تا حالا اين كار رو نكرده بودم تا جلسه اول اين فايل اومد روي سايت و دو روزي هست اون رو هم شروع كردم 

      اينكه شبها اين كار رو انجام بديم دلايل علمي و متافيزيكي زيادي داره و خيلي بهتر هست شبها توي رختخواب اين كار رو انجام بديم 

      دكتر جو ديسپنزا ميگه ما با تصوير سازي ميتونيم روي انرژي اطرافمون تاثير بزاريم ..انرژي اطرافمون تاثير صد درصد روي ما دارن …كه البته بايد با احساس همراه باشه

      ما وقتي تصوير سازي مي كنيم از دنياي فعلي كه دنياي ماده هست جدا ميشيم و ميريم به دنياي متافيزيك و اونجا دستور صادر ميكنيم براي خواسته هامون

      در واقع در دنياي نامحدود انرژي ، ما داريم امكان هايي كه ميخواهيم در دنياي ماده ببينيم رو ايجاد ميكينم با تصوير سازي

      مطلبي ميخوندم از تصوير سازي كه ميگفت ما هميشه آرزو هامون رو از اول به آخر ميبينيم 

      ولي در تصوير سازي ما مي آييم آرزو هامون رو از آخر به اول ميبينيم

      و نكته خيلي مهم ديگرش اين هست كه بعد از تصوير سازي در آرزو مون و حس داشتنش زندگي كنيم 

      براي من يكم سخته اين كار ولي هر چقدر به ناكامي هامون فكر كنيم ، بيشتر تلاش ميكينم مستر بشيم در تصوير سازي

      تخيل كه همان تصوير سازي هست 

      پلي است بين ما و خداي درون ما

      وقتي ما به يك حالت نا محدودي به نام خداي درون ميرسيم آيا ازش كم ميخواهيم 

      آيا فكر ميكنيم شايد نده بهمون

      آيا بر اساس محدوديت هاي ذهن فعلي ازش درخواست ميكينم

      نه

      پس همين دلايل براي من سندي شد كه با احساسي خوب تصوير سازي كنم

      ما وقتي بطور مدام تصوير يك چيزي رو در ذهنمون ميبينيم ، نرون هاي عصبي جديد ايجاد ميشه در مغز مبني بر پيدايش اساس او آرزو 

      ما كه اضافه وزن در ذهنمون هست ، يكسري نرون عصبي ازش داريم در مغزمون ..واسه همينه كه ما نميتونيم اونها رو از بين ببريم ولي ميتونيم  نرون هاي جديدي بسازيم و قدرت رو بديم به اون نرون هاي عصبي جديد

      خداوند از نشانه هاي مومنان گفته كه به غيب ايمان دارن به نظر من غيب همين تصوير سازيه همينه كه انرژي هاي اطرافمون رو نمي بينيم ولي ميدونيم داريم روشون تاثير ميزاريم

      الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ….همان كسانى كه به غيب ايمان دارند  {بقره 3}

      إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿يس۸۲﴾

      چون به چيزى اراده فرمايد كارش اين بس كه مى‏ گويد باش پس [بى ‏درنگ] موجود مى ‏شود

      سوالات مربوط به تصویر ذهنی انتخابی:

      ۱- چرا فکر میکنی می تونی به تناسب اندام تصویری که انتخاب کردی برسی؟!

      چون ايزد مرا شاد آفريد 

      تــو شاهکـار خالـقی…

      تحقـیر را باور نـکن..

      بـر روی بوم زنـدگی هر چیز می خواهـی بـکش…

      زیبـا و زشـتش پـای تـوست…

      تقدیر را بـاور نـکن…

      تصویـر اگر زیبـــا نبود…

      نقـاش خوبـی نیـستی…

      از نـو دوبـاره رسـم کن…

      تصویـر را باور نـکن…

      خالـق تو را شـــاد آفرید…

      آزاد آزاد آفـریـد…

      پرواز کن تا آرزو…

      زنـجیر را بـاور نـکن…

      ۲- احساس شما از بودن در تناسب اندام تصویری که انتخاب کردی چیست؟

      احساس يك فرد برنده 

      احساس فردي كه نور چشمي خداست چون از راحت ترين مسير دارم به آرزو هام ميرسم 

      كه يكي از بزرگترين هاش تناسب اندامم هست…

      ۳- بازخورد اطرافیان وقتی شما رو با تناسب اندام تصویر انتخابی مشاهده‌ می کنند چیست؟

      اطرافيان هميشه ازم ميپرسن آخه چطور؟

      من ميگم دستت رو بزار توي دست استاد زيبايي ها ميبردت اونجاهايي كه در خواب هم نمي بيني

      آدرسش هست تناسب فكري دات نت

      استاد زيبايي ها سپاس

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فاطمه ملکی
        1403/06/17 12:49
        مدت عضویت: 182 روز
        امتیاز کاربر: 11335 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 39 کلمه

        سلام فهیمه عزیز من هروقت اسم شمارو میبینم خيلي حس خوبي بهم دست میده چون‌ اسم خواهرم فهیمه است  احساس می‌کنم اونکه داره این دیدگاه ها رو مینویسه ودیگاهتون خيلي انرژي بخش بود برای من مچکرم از دیدگاه عالیتون 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فهيمه
          1403/06/20 22:55
          مدت عضویت: 580 روز
          امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 23 کلمه

          سلام و درود فاطمه جانم 

          منم لايق باشم خواهرتم 

          ما همگي اعضاي يك پيكريم كه در افرينش ز يك گوهريم

          دستت رو به گرمي ميفشارم دوستم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار شهربانو باقری
        1403/06/17 14:57
        مدت عضویت: 1539 روز
        امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 49 کلمه

        سلام دوست عزیزم خانم فهیمه….

        آفرین به شما به خاطر این دیدگاه عالی….

        این قسمتی که گفتی ،

        ما با تصوير سازي ميتونيم روي انرژي اطرافمون تاثير بزاريم ..انرژي اطرافمون تاثير صد درصد روي ما دارن …كه البته بايد با احساس همراه باشه….

        خیلی عالی گفتی …منم با شما هم نظرم….

        درود بر شما 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فهيمه
          1403/06/20 22:57
          مدت عضویت: 580 روز
          امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 40 کلمه

          سلام و درود شهربانو جانم

          ممنون كه كامنت من رو خوندي و برام نوشتي و چقدر عكس پروفايلت خوشگله 

          اميدوارم هر روز در مسير تناسب اندام نزديكتر بشي به چيزي كه دوسش داري و داري باهاش زندگي ميكني

          دستت رو به گرمي ميفشارم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار شهربانو باقری
            1403/06/26 22:42
            مدت عضویت: 1539 روز
            امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 19 کلمه

            ممنون  عزیزم   …

            عکس پروفایلمو‌‌خیلی دوست دارم  منو به عالم دوران نوجوانی  میبره ….خوشحالم که خوشت اومده  باعث افتخاره 

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار آسیه رفیعی
        1403/06/17 15:54
        مدت عضویت: 1837 روز
        امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 83 کلمه

        سلام به فهیمه عزیز و خداقوت به استاد گرانقدرم 

        وای محشر بود فوق العاده بود خیلی خوشم اومد از متن عالیتون و خیلی حس عالی در من ایجاد کرد چقدر جالب نوشتین انتهای متنتون رو تکرار جواب سوالها رو به صورت استمرار و تکرار شیرین تون پسندیدم که منو به خدا قوت و تحسینتون وا داشت بی اختیار دیدم براتون دارم مینویسم البته از دیدگاه همه دوستان حس تحسین دارم ولی دیدگاهتون خیلی بی اختیار دستم رو برد روی پاسخ آفرین عالی بود ممنونم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فهيمه
          1403/06/20 22:53
          مدت عضویت: 580 روز
          امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 31 کلمه

          سلام و درود آسيه جانم 

          ممنون كه كامنمت من رو خونديد و خدا رو شكر كه به قلبتون نشست

          همگي ما دستي هستيم از دستان خداوند براي همديگه

          موفق تر از قبل باشيد دوستم 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Yahasanmojtaba02@gmail.com
      1403/06/17 07:52
      مدت عضویت: 1261 روز
      امتیاز کاربر: 1620 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 171 کلمه

      سلام خدمت استادبزرگواروسلام خدمت دوستان پرانرژی وباانگیزه

      خدارابابت این فرصت جدیدواین آموزش وآگاهی جدیدبسیارسپاس گزارم وتشکرویژه ازاستادبزرگوارکه این آگاهی های بینظیررادراختیارماقرارداده

      تمرین این جلسه خیلی عالی هست

      من مدتی هست که این کاررامیکنم

      دریک آموزش شنیده بودم شب ها قبل ازخواب چنددقیقه به خواسته خودتون فکرکنیدومن ازهمون زمان اولین خواستم تناسب اندامم ولاغرشدنم بود

      قبلا میگفتم خوب فکرکردن که ضرری نداره ولی الان مطمئن شدم که بسیارسودمندهم هست

      من واقعاباتمام وجودم به  آموزش های استاد باوردارم ومیدانم که عمل کردن به این آموزش هایعنی رسیدن به هدف 

      وازاونجایی که استادفرمودن ذهن ماتصویری هست هرشب به تصویرلاغری قبل خودم فکرمیکردم واینکه خوبی های لاغری رابرای خودم مرورمیکردم

      ماهرلحظه ازشبانه روزبه چاقی خودمون فکرکردیم وتصویرچاقتری رادرذهنمون ذخیره کردیم

      باترس ازچاقی بیشتر

      باترس ازغذاها

      بامرورافکارچاق کننده 

      باطبیعی کردن چاقی برای خودمون وهزارویک دلیل دیگه

      حالا وقتشه با مرورتصاویرلاغری درهرلحظه ومدام تکرار اون قدم به سوی تناسب اندام برداریم وبه هدفمون برسیم

      اگرقبلا بامرورافکارمون وترس هامون وبقیه فرمول هاچاق وچاقترشدیم حالا این طورنیست که باشوق وشوربه لاغری برگردیم 

      پس لازمه تصویرانتخابیمون راهرروزنگاه کنیم ودلایلمون که درجلسه قبل نوشتیم رامدام مرورکنیم تاتصویردرذهنمون نهادینه بشه وبه مروربه اندام موردنظرمون برسیم

      شادوپرانرژی ومتناسب باشید❤❤❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار شهربانو باقری
        1403/06/17 14:48
        مدت عضویت: 1539 روز
        امتیاز کاربر: 25141 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 6 کلمه

        سلام….دیدگاه شما عالی بود خیلی متشکر

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار Yahasanmojtaba02@gmail.com
          1403/06/17 22:31
          مدت عضویت: 1261 روز
          امتیاز کاربر: 1620 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 7 کلمه

          سلام دوست عزیزوبزرگوار

          ممنون ازلطف شما❤❤❤

          شادوپرانرژی ومتناسب باشید😊

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم