0

بهبود کیفیت افکار (قسمت دوم)

بهبود افکار
اندازه متن

ذهن انسان بی نهایت است و شامل زمان و مکان نمی شود. شما می توانید در این لحظه به حضور در مکانی که صدها کیلومتر با آن فاصله دارید فکر کرده و لحظه ای بعد به حضور درمکانی صدها کیلومتر دور تر اما این فرایندها برای ذهن انسان در لحظه انجام می شود.

بنابراین شکل گیری افکار و تشکیل شدن خواسته ها در ذهن می تواند در کسری از ثانیه انجام شود اما به واقعیت تبدیل شدن خواسته ها و تصاویری که در ذهن ایجاد می شود نیاز به گذر زمان و تغییر شکل ماده برای به واقعیت تبدیل شدن آرزوها به واقعیت دارد.

بنابراین در فرایند بهبود کیفیت افکار برای ایجاد تغییر شرایط پایدار در زندگی باید به این نکته توجه داشته باشید که نمی توان با یک روز و یک هفته و یک ماه بهبود کیفیت افکار برای همیشه در شرایط متفاوت زندگی کرد و احساس خوشبختی کنید.

بلکه نیاز است روند بهبود کیفیت افکار به شکل دائمی و پیوسته انجام شود تا تاثیرات شگفت انگیز آن به بی نهایت شکل وارد زندگی تان شده و از تجربه شرایط جدید لذت ببرید.

ناگفته نماند که حتی زمانی که با استفاده از فرایند بهبود کیفیت افکار به بسیاری از خواسته های خود دست پیدا می کنید نیز باید به این فرایند به شکل پیوسته متعهد باشید چرا که همانطور که از طریق بهبود کیفیت افکار می توان زندگی را در شرایط بهتر را تجربه کنید با رها کردن این فرایند به مرور کیفیت افکار شما کاهش پیدا می کند و به دنبال آن با شرایطی در زندگی مواجه می شوید که مانند گذشته هستند و باعث ایجاد احساس ناراحتی می شوند.

جهت استمرار در مسیر کسب آگاهی و بهبود کیفیت افکار باید توجه خود از نتیجه را بردارید چون توجه کردن به نتیجه می تواند به راحتی باعث دلسردگی و ناامیدی افراد برای ادامه دادن شود.

هر روز که تصمیم خود برای بهبود کیفیت افکار را عملی می کنید نباید به نتیجه امروز و اقداماتی که انجام می دهید فکر کنید.

اگر به این شکل در مسیر بهبود کیفیت افکار حرکت کنید که نتیجه اقداماتی که روزهای قبل انجام داده اید چه بوده است؟ برای ادامه دادن دچار شک و تردید خواهید شد چون قطعا نتیجه ای که شما انتظار دارید به واسطه اقداماتی که در چند روز گذشته انجام داده اید حاصل نشده است.

بنابراین توجه کردن به نتیجه اقدامات هر روزه خود باعث ایجاد احساس ناامیدی و دلسردی از روندی است که برای بهبود شرایط زندگی خود در پیش گرفته اید می شود.

باید برای خود این نتیجه را مهم و ضروری بدانید که من هر روز به صورت آگاهانه برای بهبود کیفیت افکارم اقدام می کنم و مهمترین نتیجه این اقدام من این است که همان لحظه و همان روز احساس بهتری دارم و اشتیاق و امید به زندگی را در خودم ایجاد و تجربه می کنم.

این مهمترین نتیجه ای است که باید از اقدام خود برای حرکت در مسیر بهبود کیفیت افکار در نظر داشته باشید. بدیهی است که اگر هر روز به دنبال تجربه این نتیجه باشید به صورت خودبخود در موقعیت ها و شرایطی قرار خواهید گرفت که روزگاری آرزوی تجربه آن را داشته اید.

متاسفانه افراد زیادی به طریق مختلف با این موضوع مواجه میشوند که برای بهبود کیفیت زندگی باید کیفیت افکار خود را اصلاح کنند و برای این منظور اقدام می کنند.

آنها هر روز زمانی را صرف مطالعه می کنند، ویدیوهای آموزشی تماشا می کنند و تمریناتی که ارائه شده است را انجا می دهند اما توجه کردن به نتیجه یا نیاز داشتن به اینکه هرچه سریعتر زندگی آنها باید تغییر کند سبب می شود که از حرکت در این مسیر دلسرد و ناامید شده و تصور کنند که این شیوه شگفت انگیز برای آنها جوابگو نیست یا آنها نتوانسته اند به خوبی این فرایند ها را انجام دهند.

در صورتی که حرکت در مسیر بهبود کیفیت افکار برای همه انسانها در هر شرایطی که باشند و به هر شکلی که تمرینات را انجام دهند جوابگو خواهد بود چون به بی نهایت طریق ممکن می تواند وارد زندگی افراد مختلف شود بنابراین این نگرش که این روش برای من جوابگو نیست یا من نتوانسته ام به خوبی تمریناتم را انجام داده یا موضوعات را درک کنم به هر شکلی در ذهن افراد مرور شود نادرست و حربه شیطان است.

تنها موضوعی که همه انسانها باید مورد توجه قرار داده و رعایت کنند این است که باید در این مسیر استمرار داشته باشند و همواره در مسیر حرکت خود به نتیجه یا تغییری که این روزها در زندگی آنها رخ داده است توجه نکنند.

به این شکل همه انسانها به هر شکلی برای بهبود کیفیت افکار خود اقدام کنند در همان روزهای اول نتایج اولیه را به شکل احساس خوب و ذوق و شوق زندگی کردن در خود تجربه می کنند و در صورت ادامه دادن به بی نهایت شکل نعمت ها و شرایط مختلف هماهنگ با زندگی خود را تجربه خواهند کرد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.21 from 57 votes

https://tanasobefekri.net/?p=41708
برچسب ها:
9 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار mrmr19791357@gmail.com
      1402/08/20 15:18
      مدت عضویت: 620 روز
      امتیاز کاربر: 29309 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 742 کلمه

      ب نام خداوند یگانه 

      باسلام ب دوستان عزیز و استاد گرامی،خسته نباشید استاد ازینکه زحمت می کشید خسته نباشید دستتون درد نکنه ک خالصانه زحمت می کشید.

      من متوجه مقداری تغییرات شده بودم ولی حواسم ب تمرینات نبوده بعد این فایل بعد رفتم دیدم بعضی فایلها تمرین داره،بازم خسته نباشید می گم.

      من دیشب مقداری از موضوعی عصبی شده بودم ودچار تنگی نفس شده بودم همش داشتم فکر می کردم چرا دچار تنگی نفس شده ام.پیش خودم گفتم حتما عصبی شدنم باعث این موضوع شده است.بعد مادرم بهم یک دارو داد گفت بخور،من گفتم می ترسم دارو بخورم ی عدد داروی قلب بود،گفتم نمی خورم می‌ترسم شاید خطرداشته باشه 

      مادرم گفت بگیر‌ بخور این تنگی نفس تو خطرش بیشتره،دیگه من ب اصرار خوردم چون با معده خالی قرص بعضی اوقات اذیتم می کنه.نیمه های شب بود و دقیق نمیدونم چ ساعتی بوده،بعد پیش خودم گفتم بهتره حال خودم خوب کنم تا تنگی نفسم بهتر بشه و رفتم دنبال سریال مورد علاقه ام ک توی نت،من این سریال رو دنبال می کنم و می بینم.

      من بادیدن این سریال خیلی خیلی حس خوبی بهم میده ی جورایی دیگه احساس می کنم ک خیلی ب دیدن این سریال وابسته شدم وابسته ک چ عرض کنم معتاد شدم و از طرفی تلویزیون خونه هم خراب شده بود من ب عشق دیدن این سریال بیشتر روزها میرم خونه خواهرم می بینم.

      البته بعضی اوقات داخل گوشی خودم می بیبنم،یعنی من فکر کنم ی هفته داشتم بیشتر روز رو این سریال رو می دیدم حتی شب را تا نیمه های شب،

      دیگه برام عجیب شد ک وای من چرا اینطوری شدم،نمیدونم ک چطور شد ک من وسوسه شدم برم داخل نت ادامه ماجراهای سریال رو ببینم.و وقتی ی قسمت رو دیدم همش عجله داشتم قسمت‌های بعدی رو ببینم والبته کلی قسمتش رو دیدم.

      دیگه مادرم بهم گفت از دست اینکه بیکاری داری فیلم نگاه می کنی.پیش خودمم گفتم آره وای من دارم بیش از حد نگاه می کنم.ب مادرم گفتم آره خوب من فعلا کار خیلی مهمی ندارم نگاه می کنم و گفتم آره اگه کار داشتم ک اصلا نگاه نمی کردم.پعد دیگه ی موقع فکر کردم نکنه من ب این برنامه معتاد شده باشم،چرا من نمیتونم این سریال رو نبینم بعد گفتم نه تا اون قسمت ک دوست دارم رو ببینم دیگه ول می کنم.

      نه من نباید وابسته یشم درسته ک خیلی احساس خوبی بهم میده ولی تا کی می خوام یکسره فیلم ببینم،دیگه خدارو شکر ولش کردم گفتم همین جا بسه،تا همین جا دیدم کافیه.ولی احساس می کنم ب این فیلم و شخصیت‌هاش خیلی وابسته شدم و خودم هم نمیدونم چرا وبرام هم خیلی عجیبه.

      خوب برگردیم ب دیشب گفتم ک مقداری حالم ناجور بود گفتم بهترین کار اینکه که این سریال رو ببینم تا حالم خوب شه.دیگه شروع کردم ب دیدن،دیگه تا صبح روز شد ومن موقف اذان نماز صبح رو خوندم ویکسره داشتم نگاه می کردم.یعنی داخل موبایلم.

      بعد ک ساعت هفت صبح رفتم صبحانه خوردم،بعد متوجه ی چیزی شدم من اون شبهای ک بیدار می موندم بعضی موقعش مثلا میرفتم ی تیکه نون برای خودم می آوردم یعنی اینکه مقداری مرور افکار داشتم.وما ی بحثی در دوره پرخوری و اشتها داشتیم ب نام خوردن ب جای خوابیدن،یعنی اینکه قراره بخوابیم ولی چیزی می خوریم ک خوابمون نبره ولی من چون بیدار مونده بودم چیزی آوردم بخورم بعد پیش خودم می گفتم خوب مگه مریضی ک بیدار بمونی بعدش مجبور بشی چیزی بخوری؟

      ولی برام جالب شد ک دیشب ک تا صبح بیدار مونده بودم اصلا اصلا ب فکر چیزی خوردن نبودم وهم اینکه مادرم قرص بهم داد چون معدم خالی بود مقداری احساس درد کردم ولی اصلاب فکر خوردن نبودم.وهم اینکه خوب معمولا افراد چاق موقع عصبی یا نارحتی دچار خوردن می شوند ولی من با اینکه عصبی شده بودم ولی بازم اصلاب فکر خوردن نبودم من بیشترا ب فکر نون هستم‌

      یعنی نون داغ شده روی آتیش یعنی دلم می خواد بخورم ولی امروز صبح ک وقتی ب این موضوع فکر می کردم گفتم چقد جالب با اینکه بعد خوردن دارو مقداری احساس دردو گرسنگی کردم من از دیشب تا اللن اصلا اصلاب فکر خوردن نون گرم شده روی گاز نبودم گفتم خداور شکر چقد خوب چقد عالی من ناخودآگاه اصلا مرور افکار نداشتم اصلاوسوسه نشدم پ چرا بعضی موقع این طور میشه؟

      اصلا ب فکر خوردن نبودم یعنی این مورد خوبی برای من هستش یعنی یک موفقیت برای من هستش؟ انشالله ک همین طور باشه،در هر حال من ازین مورد موضوع خیلی خوشحال شدم.وپیش خودم گفتم خدا کنه همیشه همین طور باشه چقدم عالی میشه.

      دوستان شادو پیروز و موفق باشید در پناه خداوند…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم