تنفر از چاقی مهمترین دلیل علاقمندی ما برای لاغر شدن است اما متاسفانه متنفر بودن از چاقی شاید در ابتدا منجر به اقدام برای لاغری شود اما در ادامه مانعی برای لاغری خواهد بود.
به صلح رسیدن با چاقی یا به عبارتی آشتی کردن با چاقی شاید انگیزاننده مناسبی جهت اقدام برای لاغری نباشد اما قطعاً عاملی مهم برای استمرار داشتن تا لاغر شدن است.
متنفر بودن از چاقی
در دنیایی که استانداردهای زیبایی مدام در حال تغییرند، چاقی برای بسیاری از افراد به یک دغدغه ذهنی و احساسی تبدیل شده است.
اما وقتی این دغدغه از حد معمول فراتر میرود و تبدیل به تنفر از بدن میشود، میتواند تأثیرات منفی عمیقی بر سلامت روان و امید به زندگی داشته باشد.

۱. چرا برخی افراد از چاقی متنفر میشوند؟
🔹 فشارهای اجتماعی و فرهنگی
چاقی در بسیاری از جوامع نه فقط یک مسئلهی سلامتی، بلکه یک موضوع اجتماعی و فرهنگی نیز محسوب میشود.
رسانهها معمولاً “لاغری” را مترادف با موفقیت و زیبایی نشان میدهند. این باعث میشود که افراد دارای اضافهوزن احساس کنند که در جامعه پذیرفته نیستند.
جامعه از طریق رسانهها، خانواده، و محیطهای اجتماعی، تصورات خاصی دربارهی “بدن ایدهآل” میسازد که باعث فشارهای روانی روی افراد چاق میشود و منشاء شکل گیری تنفر از چاقی می باشد.
🔸 در فیلمها، سریالها و تبلیغات، معمولاً شخصیتهای موفق و محبوب، لاغر و متناسب نشان داده میشوند، در حالی که افراد چاق اغلب نقشهای منفی یا کمدی دارند.
🔸 برندهای مد و فشن، تا مدتها فقط از مدلهای لاغر استفاده میکردند، و این باعث شد که چاقی در دنیای مد، به عنوان یک مشکل یا نقص دیده شود.
🔸 شبکههای اجتماعی (مثل اینستاگرام و تیکتاک) پر از تصاویر افراد با بدنهای تراشیده و فیلترشده است که یک استاندارد غیرواقعی از زیبایی را ایجاد کرده است. شکل گیری احساس مقایسه خود با دیگران سبب بروز و تشدید تنفر از چاقی می شود.
🔹 تجربهی قضاوت و تمسخر
بسیاری از افراد چاق، در طول زندگی با تمسخر، طعنه یا تبعیض مواجه شدهاند که این امر میتواند عزتنفس آنها را کاهش داده و در مقابل احساس تنفر از چاقی را افزایش می دهد.
🔸 سرزنش و طعنه در خانواده: بعضی خانوادهها بدون اینکه متوجه باشند، با جملاتی مثل “چقدر چاق شدی!” یا “اگه لاغر بودی، زیباتر بودی!” باعث تشدید تنفر از چاقی و از بین رفتن عزتنفس فرد میشوند.
🔸 تمسخر و قضاوت در جمعهای دوستانه: گاهی دوستان یا همکلاسیها به شوخی دربارهی وزن یک نفر حرف میزنند، اما این شوخیها میتواند به عمیقترین زخمهای روانی منجر شود.
🔸 مقایسههای مداوم با دیگران: برخی والدین فرزندانشان را با دیگران مقایسه میکنند: “ببین فلانی چقدر خوشاندامه، تو هم یه کاری بکن!” که باعث سرخوردگی فرد و افزایش احساس تنفر از چاقی میشود.
🔹 تبعیض در محیط کار و جامعه
🔸 استخدام و فرصتهای شغلی: در بسیاری از موارد، افراد چاق در مصاحبههای شغلی جدی گرفته نمیشوند یا تصور میشود که “کمتحرک” یا “کماراده” هستند.
🔸 خدمات پزشکی و درمانی: بعضی پزشکان مشکلات افراد چاق را فقط به وزنشان ربط میدهند و سایر فاکتورهای سلامتی را نادیده میگیرند.
🔸 محیطهای عمومی و وسایل نقلیه: طراحی صندلیهای کوچک در هواپیماها، اتوبوسها یا رستورانها، بهنوعی افراد چاق را از فضای عمومی حذف میکند.

۲. تنفر از چاقی و امید به زندگی
🔻 افزایش ناامیدی و افسردگی : وقتی کسی مدام به بدن خود نگاه منفی دارد، به مرور احساس ناامیدی و افسردگی در او تقویت میشود.
🔻 کاهش اعتمادبهنفس و عزتنفس: این افراد ممکن است از حضور در جمعها خودداری کنند و حتی روابط عاطفی و اجتماعیشان تحت تأثیر قرار بگیرد.
🔻 اضطراب و استرس مداوم: فکر کردن به وزن و ظاهر، ذهن را خسته میکند و میتواند باعث اضطراب شدید شود.
🔻 افراط در رژیمهای ناسالم یا پرخوری احساسی: بعضی افراد برای رهایی از استرس، به پرخوری احساسی پناه میبرند، در حالی که برخی دیگر وارد چرخهی رژیمهای سخت و ناسالم میشوند. نتیجه هر اقدامی برای لاغری که بر مبنای تنفر از چاقی باشد نتیجه ای به همراه نخواهد داشت.
۳. تأثیر تنفر از چاقی بر سلامت روان
🔻 اضطراب اجتماعی: فرد چاق ممکن است همیشه احساس کند که زیر ذرهبین قضاوت دیگران است.
🔻 کاهش اعتمادبهنفس: این فشارها باعث میشود فرد احساس کند که به اندازهی کافی “خوب” نیست.
🔻 افسردگی و انزوا: بعضی افراد بهخاطر این قضاوتها، کمتر در اجتماع حاضر میشوند و منزوی میشوند.
🔻 اختلالات غذایی: برخی افراد برای کاهش وزن به روشهای ناسالم (رژیمهای سخت، قرصهای لاغری، یا حتی گرسنگی کشیدن) روی میآورند که خطرات جدی دارد.

۴. چطور میتوان از این احساسات منفی رها شد؟
✅ تغییر نگاه به بدن: بهجای تمرکز روی “وزن”، روی “سلامتی” تمرکز کن. بدنت قرار نیست با معیارهای دیگران سنجیده شود.
✅ دوری از مقایسههای مضر: هر بدنی منحصربهفرد است. خودت را با مدلهای اینستاگرام یا بازیگران مقایسه نکن.
✅ فعالیت بدنی به جای رژیمهای سخت: ورزش کردن، حتی در حد پیادهروی روزانه، هم باعث سلامت بدن میشود و هم روحیه را بهبود میدهد.
✅ افزایش عزتنفس و خودمراقبتی: لباسهایی که دوست داری بپوش، به بدنت احترام بگذار و به خودت عشق بورز.
✅ حمایت گرفتن از افراد مثبتاندیش: با کسانی معاشرت کن که تو را همانگونه که هستی، دوست دارند و حمایت میکنند.
💡 نتیجهگیری
فشارهای اجتماعی دربارهی چاقی، بیشتر از اینکه به سلامت افراد کمک کند، باعث افزایش اضطراب، کاهش عزتنفس و ایجاد حس ناامیدی میشود.
همهی ما میتوانیم با تغییر طرز فکرمان، به جای سرزنش، حمایت و پذیرش بیشتری نسبت به خودمان و دیگران داشته باشیم. چون در نهایت، انسانها به وزنشان تعریف نمیشوند، بلکه به شخصیت و تواناییهایشان شناخته میشوند. 💙✨
تنفر از چاقی نهتنها کمکی به کاهش وزن نمیکند، بلکه میتواند فرد را در چرخهای از ناامیدی و اضطراب گرفتار کند.
به جای نفرت از بدن، باید به آن احترام گذاشت، از آن مراقبت کرد و با ذهنیت سالمتر به زیبایی و سلامتی نگاه کرد. در این صورت است که فرصت پرداختن به خود و بهبود شرایط ذهنی و جسمی مان را پیدا خواهیم کرد. 💙✨
منتظر کامنتهای شما هستیم! 💬👇
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.28 از 39 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
یک داستانی رو مدتها قبل از یکی شنیده بودم که نمیدونم چرا با خواندن این مطلب ، دوباره در ذهنم بالا اومد و بهش فکر کردم .
میگفت تو محله مون یک پرنده فروشی داشتیم که تو مسیر هر روزه ی مدرسه رفتن من و پسر عموم که دوستم هم بود قرار داشت . مغازه یک ویترین بزرگ شیشه ای داشت که کاملا داخل مغازه رو نشون میداد .
هر بار از جلوی مغازه رد میشدیم پسر عموم می ایستاد و به پرنده ها نگاه میکرد . اینقدر این کار رو توی رفت و برگشت از مدرسه انجام میداد که بارها بهش پیشنهاد دادم بریم داخل مغازه و از نزدیک پرنده ها رو ببینیم و حتی صداشون رو بشنویم که هر بار مخالفت میکرد و میگفت نه نه نه ، بیا بریم .
آخر سر که یه بار دیگه خیلی اصرار کردم گفت ؛ ولم کن دیگه بابا ! آخه چرا اینقدر اصرار میکنی ؟ من از پرنده ها متنفرم !!!
در حالیکه چشمام از تعجب گرد شده بود و نگاش میکردم ادامه داد : من از پرنده ها بدم میاد ، هر روز که از اینجا رد میشیم وایمیسم نگاشون میکنم که دلم خنک شه از اینکه اینجا و توی قفس هستن و نمیتونن پرواز کنن ! من از بال بال زدن هاشون میترسم ، تصور اینکه بکی شون بالای سرم پرواز کنه یا جلوی روم بال بال بزنه وحشت زده ام میکنه . گاهی اوقات هم وایمیسم نگاشون میکنم توی دلم بهشون بد و بیراه میگم .اصلا خدا چرا اینا رو آفریده ؟ که اینقدر موجودات بیخود و وحشتناکی ان !!! و خوشحالم که توی این قفس ها گرفتارن و نمیتونن هیچ غلط اضافه ای بکنن .
کاری به فوبیای اون بنده خدا از پرندگان نداریم که اگر آدم آگاهی جلوی روش قرار میگرفت حتما به مرکز درمانی و روانشناس معرفی اش میکرد ، میخوام بگم این دقیقا همون کاری که ما با خودمون میکنیم .
مدام میگیم از چاقی ام متنفرم. از هیکلم بدم میاد ، از لباس خریدن خوشم نمیاد ، از دست چاقی ام راه به جایی ندارم ، و …این همه تنفر ، این. همه خود سرزنشی ، این همه قضاوت کردن خودمون و بدن مون ، ابن همه بدبینی و شاکی بودن از خودمون ، تنها نتیجه اش میشه همینی که الان هستیم : یه آدم با اضافه وزن همیشگی ، شاکی ، با اعتماد به نفس پایبن و ناراضی از شرایط موجود ، ضمن اینکه انگار هیچ کار دیگه ای جز فکر کردن به چاقی اش نداره .اینقدر به خیال متنفر بودن از چاقی بهش فکر کردیم و باهاش درگیر بودیم که درگیر بودن با چاقی شده اولین اولویت مون ، تنها فکرمون ، و تنها دغدغه مون .
انگار چاقی ، این دشمن قوی که هر روز باهاش میجنگیم شده مهمترین انگیزه تمام برنامه ریزی ها و پلن هایی که برای زندگی مون داریم .میگیم ازت متنفرم ، ولی هر روز باهاش مواجه ایم . میگیم ازت بدم میاد ، ولی برای انجام هر کاری اول اونو درنظر میگیریم . میگیم از دستت خسته شدم ، ولی تمام کارهامون رو براساس اولویت قرار دادن اون انجام میدیم !!!
خلاصه من تازگی ها اینو فهمیدم که : برای هر چیز بیشتر وقت بزاری ، به هر چیز بیشتر فکر کنی ، با هر چیز بیشتر در ذهنت درگیر باشی ، بیشتر باهاش در ارتباط میمونی و نقش پر رنگی برای تو ، توی زندگیت و تصمیم گیری هات ایفا میکنه ، حالا چه با فکر تنفر و انزجار ، چه با فکر مهر و عشق بسیار .
خدایا… امروز. بیست و سوم فروردین دوباره میخوام دست از کالری شماری و رژیم و اینا بردارم
فقط در آرامش برای سلامتی بدنم تلاش کنم
بدنی که تو بهم دادی سالم بود متناسب بود
من امانت دار خوبی نبودم… خدایا کمکم کن…
عجب متنی بود دارم فایل صوتی رو هم گوش میدم. کی؟ منی که همیشه از نوجوانی از بدنم متنفر بودم و هستم…
همیشه لباس خوب ها رو میذارم برای اون روز موعود که قراره لاغر بشم.
خسته شدم از بس رژیم گرفتم
بدتر دوبرابر میخورم
پارسال شهریور با تناسب فکری آشنا شدم ولی اطمینان نداشتم و دوباره کلی هزینه دادم برای رژیم و حتی باشگاه …بدتر شدم که بهتر نشدم
به نام خدای مهربان
سلام استاد عزیز و همه دوستان.
مدت کمی بود که بازم افکار منفی چاقی داشت روی من فشار میآورد چون تعطیلات نوروز بود و مسافرت خیلی تو سایت فعالیت نداشتم در حدی که روزی یکی دوتا کامنت فقط میخوندم و اینطور بودن که الان میرم عید دیدنی همه میگن زهرا دوباره چقدر چاق شد و این حرفها.
چند وقت پیش خواهرم گفت که فلانی میگه لاغر کردن مهم نیست لاغری را نگه داشتن مهمه .منم اینطور بودم که به من تیکه میندازه و الان لابد همه میگن زهرا اونهمه زور زد خودشو لاغر کرد اما الآن دوباره چاق شد و خلاصه مسخره میکنن. اما با این فایل یادم اومد
اول حرف مردم مهم نیست
دوم مردم فقط لحظه ای که تو را میبینن میگن چاق شدی و بعد اون هرکس به اندازه خودش دغدغه داره و فکر تو نیست.
سوم چاقی را تو بوجود اوردی پس تو هم باید از بین ببری
چهارم تو داری تو مسیر درست قدم برمیداری پس درسته اول باید تکامل طی بشه ولی بعد که بیوفته روی تصاعد تو یک بدن خوش تراش داری
پنجم خودتو با بقیه مقایسه نکن کم خودتو با صنعت کیپاپ و کیدراما و فیلم های چینی و تایلندی مقایسه کن تو در جایگاه خودت ارزشمندی
ششم لاغر شدن لذتبخشترین و راحت ترین کاردنیاست
هفتم با چاقی آشتی کن مسئولیت پذیر باش
زهرای عزیزم یادت نره تو مسیر درست هستی این مسیرو بیشتر باور کن همینطور پر قدرت ادامه بده شروع سال جدید را پر قدرت شروع کن و پر قدرت به پایان برسان تا در اخر سال متوجه تغییر افکار و رفتارها و جسمت باشی
من الان میخوام برم حمام و خوشبختانه کسی در خانه نیست پس کامل لخت میشم و میرم جلوی آینه کلی قربون صدقه خودم میرم کلی یا خودم تکرار میکنم تو با وجود چاقی باارزشی کلی تکرار میکنم چاقی را خودت بوجود اوردی پس مسئولیتش را قبول کن و حالا موظفی ازبین ببریش والسلام
نشان های دریافت شده
من فرزانه ابوالحسنی هستم هدفم بهتر زندگی کردن تغییر کردن و خلق کردن
سلام خدای مهربون
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
بله استاد من خدارو صد هزار بار شکر میکنم که از ا ول نپذیرفتم که باید تا آخر عمرم چاق بمونم
برای همین از همون روزهای اول که متوجه شدم که من چاق شدم قرار نیست بعد از زایمان اون اضافه وزن از بین بره سریع اقدام کردم
همون موقع وقتی بچه رو بردم دکتر با دکترم در میون گذاشتن ایشون هم یه قرصی به من معرفی کرد که انصافا خوب بود خارجی بود و گرون سال ۸۲ قیمت اون ۲۲۰ تومان بود من نتونستم بازم تهیه کنم در نتیجه رو آوردم به شیوهای دیگه برای لاغری
خوب من بپذیرفتم چاق باشمدر نتیجه اقدام کردم و به نتیجه مطلوب خودم نرسیدم و الان در خدمت شما هستم
و خدارو شکر میکنم که الان در این دنیای شگفت انگیز هستم نه تنها در لاغری بلکه در تمام جنبه های زندگیم پیشرفت داشتم
من بعد وارد دومین مرحله شدم که پذیرفتن جسمم یا شرایط فعلی من در اون زمان بود
که یخ جسم چاق یه اعصاب داغون کلی بیماری که هر کدام به تنهایی آدم از پا در میآورد یه ذهن مشغول و بیماری که هیچ دکتری تشخیص نمیداد و من با تمام اون مشکلات به بهترین شکل ممکن پیروز شدم
اینکه باید شرایط فعلی خودم که همون اضافه وزن رو بپذیریم و سخت بود پذیرفتنش چون از طرفی وارد این دنیای شگفت انگیز شدم ولی چاقی هنوز با من بود مخصوصا در قسمت پاهای من
بود که بشدت منو اذیت میکرد ولی الان خدارو شکر درک کردم که شرایط جسمی فعلی خودم رو بپذیرم و در صلح با اون باشم
یعنی وقتی از جلوی اینه رو میشم خودم دیدم ناراحت نشم بگم ای بابا پس کی تو میخوای لاغر بشی میرم شلوار بگیرم یه مشکلاتی دارم برم مانتو بخرم یه جور مشکلات دارم وقتی من در صلح باشم دیگه میدونم این مسائل هست
من میپذیرم که خودم این شرایط بوجود آوردم در نتیجه هیچ گله و شکایتی نمیتونم داشته باشم و ندارم چون این موضوع درک کردم
من یاد گرفتم که مسئولیت زندگیم باید بپذیرم و یاد گرفتم الان بهتر درک کردم برای اینکه بتونم یه مشکلی رو برطرف کنم باید اول اون شرایط بپذیرم که اون شرایط خودم آوردم و این شرایطی که دارم خوبه و میخو ام بهترش کنم
در نتیجه اقدامات لازم انجام میدم تا لاغری رو تجربه و زندگی کنم اقدامات اون گوش دادن به این فایلهاست بپذیرفتن شرایط فعلی چاقی منه و ادامه دادن عمل کردن به این اگاهیهاست که به من کمک میکنه
تا من ایمانم به خداو ند بیشتر بشه کهاین مسیری که خداوند منو هدایت کرده به اون بهترین و راحترین مسير و خدا ند هم منو در طول مسیر هدایت و حمایت میکنم منم اقدامات لازم انجام میدم و کم کم لاغر شدن تجربه میکنم
و این فرمول پذیرفتن شرایط فعلی نه تنها در جنبه چاقی در تمام جنبهای زندگی من کاربرد داره مثلا من در کسب و کارم مشکل دارم
اون شرایط اون مشکل میپذیرم که خودم اونو بوجود آوردم در نتیجه میپذیرم و میخوام بهترش کنم و اینجوری میتونم در تک تک جنبه های زندگی و چاقی و لاغری نتایج فراتر از انتظارم دریافت میکنم خدایا شکرت
و وقتی مسئولیت چاقی و هر چیزی رو بپذیری دیگه گفتگو ذهنیت کمتر میشه و دیگه خودتو سرزنش نمیکنی اینجوری متوجه میشم احساسمون خوب و این به این معناست که ما مسئولیت چاقی یا… رو پذیرفتیم
به نام خدای مهربانم
هر ِآنچه دارم از آن اوست
سلام به استاد عزیزم و دوستان هم مسیرم
چقدر حسم خوب شد استاد دوباره فایل جدید و آگاهی ناب در این سال به ما هدیه کردین وبا دیدن شما خیلی خوشحال شدم آرزو سالی پراز انرژی و سلامتی رو براتون دارم
من باید با چاقی خودم در صلح باشم صلح بودن یعنی این که من میدونم الان شرایط خوبی ندارم ولی دلیل این شرایط ناجالبم رو فهمیدم خوب وقتی من فهمیدم که خودم مقصر این شرایط هستم دیگه نباید به جسمم گیر بدم واز دیدن چاقی اون متنفر باشم بلکه باید خوشحال باشم که دلیل چاقی رو فهمیدم و حالا راهکار هم فهمیدم برای خلاص شدن از این شرایط توجهم رواز جسمم ودست از سرزنش خودم بردارم وبا خودم در صلح قرار بگیرم مثلا وقتی خودم رو در آینه میبینم توجه ای به شکمم نکنم وبا حس خوب خودم رو در آغوش بکشم وبه خودم لبخند بزنم و بگم تو شگفتی سا ز هستی این رو خالق و سازنده تو گفته و امیدم در آینده سلامتی ولاغری هستش پس با حس عالی نسبت به خودم در این مسیر ادامه میدم واین آگاهی ها!مثل عضوی از زندگی من شدن ومن بدونه سر زدن به این سایت نمی تونم زندگی کنم وقتی من با این آگاهی ها لحظه هام رو سپری می کنم پس به زودی لاغری رو تجربه خواهم کردپس چرا باید از اون متنفر باشم تازه ازش سپاس گذارم چون قدرت ذهنم رو به من نشون داد ومن رو در مسیر خودشناسی هدایتم کرد پس من هروز و هر لحظه خودم رو عاشقانه دوست دارم
من مشتاق هستم هروز با احساس خوبی زندگیم رو شروع میکنم واز بودن در جهان هستی لذت بیشتری میبرم زمانی می تونم این حس رو داشته باشم که از هیچ شرایط جسمی و زندگیم روابطم و هیچ فردی متنفر وشاکی نباشم چون میدونم همه چیز به زودی به نفع من میشه ومن احساس موفقیت در تمام زندگیم رو خواهم چشید نمی دونم چطور وچگونه ولی خداوند خودش نقشه رسیدن به خواستم رو ترسیم کرده ومن رو هدایت میکنه تا تجربه کنم همین طور که من رو هدایت کرد تا لاغر بشم وبا خودم در صلح باشم وخودم رو دوست داشته باشم وبه آسونی لاغر بشم بدون جنگ ومبارزه بلکه با صلح وآرامش
خداوندا سپاس گذارم ومن تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم هدایتم کن به راه راست راه کسانی که نعمت داده ای
سپاس فراوان از استاد عزیزم
سلام استاد
خدارا شاکرم که توانستم یک روز دیگر را با شادی و سلامتی ببینم و با وجود چاقی هنوز خود را دوست داشته باشم چون من وقتی با خودم و چاقی به صلح رسیدیم که با چاقی بدن خودم کنار اماده باشم یعنی در هنگام خواندن میثاق نامه جلوی آیینه از خودم درداخل آیینه راضی باشم و به این بدن و این فرد احترام بگذارم و بگوییم من این بدن را به این شکل دراوردم و تنها خودم هم میتوانم با صبر و حوصله و انگیزه یکافی این بدن را به وزن متناسب برسانم و از خودم عصبانی نباشم شاید دراین ایام عید و ماه رمضان به نظر خودم کمی چاق شده باشم ولی باید بدانم که سرعت ترمیم دربدن من در حال کارکردن است و من شاید سرعت تخریب را کمی بالا برده باشم ولی خودم هم میتوانم با اراده و تصمیم قاطع این سرعت را کاهش دهم فقط باید از خودم راضی باشم و ناراحت نباشم و خودم را سرزنش نکنم
چرا بعضی از افراد از چاقی خود متنفر هستند ؟
۱- فشارهای اجتماعی و فرهنگی
۲- تجربه و قضاوت و تمسخر دیگران که گاهی اینها درحد فکر خودمان است و اصلا دیگران کاری به وزن و ظاهر ما ندارند و ما خودمان دیدگاه افراد را قضاوت میکنیم
۳- تبعیض درمحیط کار و جامعه که به خاطر اضافه وزن کم تحرکی و کم کاری را به ما برچسب میزنند
ما چگونه باید با چاقی بدنمان به صلح برسیم ؟
ما نباید چاقی بدن خود را قبول و یا ردکنیم فقط باید با چاقی الان بدن خود کنار بیاییم تا احساس ما نسبت به خود و ظاهر ما بد نشود و به قولی با اب شادی و خوشحالی درخت لاغری خود را آبیاری کنیم تا به درختی شاد و سرزنده تبدیل شود ما باید نگاه خود را به بدنمان تغییر دهیم و برچسب چاقی و زشت شدن را از بدن خود برداریم و به بدن الان خودمان احترام بگذاریم و از مقایسه ی خود با افراد متناسب و پوشیدن لباسهای شیک خوداری کنیم تا احساس ما نسبت به افراد متناسب بد نشود و خود را سرزنش نکنیم که من اعتماد به نفس ندارم ما باید حداقل مقداری فعالیت ورزشی داشته باشیم پیاده روی ساده تا روحیه ی ما نسبت به خود و جسممان بهتر شود و باید این کار اعتماد به نفس و خود مراقبتی بیشتری را برای بدن درنظر میگیریم ما باید به خودمان احترام بگذاریم , و بیشتر با افرادی که نظر مثبت دارند ارتباط داشته باشیم .
خیلی از افراد سالها قبل دراین سایت بودند و چون به خودشان و این روش شک داشتند ان را رها کردند و الان بعد از سالها دوباره با ایمان قوی تر به این سایت مراجعه کردند و الان نتایج بسیار عالی را دریافت کردند . و خدارا شکر من از روز اول با ایمان به این روش شروع کردم چون درطی این سالها انواع روشها را امتحان کرده بودم و نتایج خوبی نگرفته بودم و خدارا شکر با بودن دراین سایت احساس بسیار عالی دارم و خدارا شکر با چاقی بدن خودم هم کنار امدم و عجله ندارم که بتوانم درطس یکسال به وزن ایده الم برسم چون چاقی پروسه زمانی زیادی برده و لاغری هم نیاز به پروسه زمان زیادی دارد فقط دراین مسیر احساس خوب و شاد داشتن و رها نکردن مسیر مهم است .
سلام وقتی ماباچاقی به صلح برسیم یکی ازبزرگترین موانع هست ما سال ها درگیر چاقی بودیم وچقدردررنج وعذاب بودیم همیشه حسرت لباس دلخواه رو میخوریم یادردزانووبیماری بودیم من اززمانی بالاغری باذهن اشناشدم خداروشکرمیکنم ازاون استرس ها.وحسرت ها راحت شدم لباس موردعلاقمومیپوشم ازدردوبیماری راحت شدم ازغذاها ترسی نداریم باخیال راحت همچی میخوریم اونم طبق نیازبدن ما باید براخودارزش قایل بشیم تایمی روکه حس وحال خوب داریم بیایم سراغ فایل ها باتمرکزوحس وحال خوب گوش کنیم واجرایادگرفته هاست من موقع ناراحتی وبی حالی نمیرم سراغ فایل ها چون تمرکزندارم دراین مسیرنه عجله دارم نه میخوام به کسی ثابت کنم هدفمم یادگیری تاروزی که زندم وباعث ارامشم میشم وباخیال راحت به مسیرزندگیم ادامه میدم
بنام خداوندبخشنده مهربان
سلام به همه همراهان و استاد عطار روشن عزیز
آشتی با چاقی یعنی کنار اومدن با چاقی
من با چاقی صلح کردم و میدونم ک وضعیت چاقی موقتی هست و بزودی برای همیشه از فکر و جسم من خارج میشه برای همین کاری بهش ندارم
تنفر از چاقی باعث میشد ک من خودم رو دوست نداشته باشم و همیشه از عکس گرفتن و آیینه فراری باشم
فشار روانی چاقی هزاران برابر بیشتر از فشار جسمی هست و تمام توضیحات صفحه بالا درسته و ما همه رو تجربه کردیم
چاقی محصول افکار و باورهای ماست میشه عوضش کرد و میشه با صلح اون رو بهتر گذاشت کنار
از روزی ک با چاقی ب صلح رسیدم ذهن منفی باف یا همون شیطان درون من ساکت شده اینقدر ساکت ک حتی انگار وجود نداره
میشه با سرنوشت جنگید و برد ک جنگیدن و باختن بهتره از اینکه نشست و فقط غصه خورد
من اول دوره ب خودم گفتم آخرین باره ک برای لاغری اقدام میکنم و تمام تلاشم رو میکنم و خوشحالم ک الان ۸۳ روزه ک اینجام و دارم قدم هام رو ب سمت لاغری برمیدارم و خیلی خوب نتیجه گرفتم ولی بازم جای کار دارم و باید ادامه بدم و میدم ن با رنج و زور بلکه با عشق شور و اشتیاق
از خداوند متعال و هدایتگر و استاد عطار روشن عزیز بینهایت متشکرم
به نام خدایی بخشنده ومهربان
سلام خدمت استاد عطار روشن وهمه دوستان هممسیر
اشتی با جاقی
وفتی امروز وارد سایت شدم وبا فایل و عکسی روبر شدن حال حس خوبم بیشتر کرد بغل کردن خودم ازاینه کاری هست که من تواین مدت دارم
من اونی هستم که توابنه خودم مبینم اون خود واقعی من هست من با افکارم و رفتارم وگفتار وعمل کردم اون فرد تو اینه برای خودم ساختم تو این مدت اون فرد تو اینه کلی تغییر خوب رو با کمک خدای مهربان دربافت کرده اشتی خوبی بین من چاقی ایجاد شد حتی ازنکاه کردن به خودم لذت میبرم کاری که طی ده سال کذشته فبل ازوردم به سایت به شدت ازش متفرم بودو فراری بودم سعی نیدیدن خودم جلوی اینه بود اکه بود نصفه نیمه تازه بارم بازم حال روحیم با حس منفی بیشتر بود
این اشتی واقعی روانجام دادم من با تکرار دورهام هی تو ذهنم داره کسترش این صلح رو بیشتر شده هر انجه که شما گفتید ارام ارام رسیدم دوست داشتن خودم اون خود گاقم خودم بیمارم خودم با تمام خوبی ها وبدهام با همه اشکلاتم قبول کردم این من هست ازش فرار نکردم سعی کردم خودو بشناسم خود واقعی
رو از غبار اینه که من اون ساختم اول جشم ونگاهم از این غبار پاک کردم چشم باز شد دیدم با خودم جه کار کردم وچه جیزی رو باور کرد که این مسئله برای من ساخت و به شکر خدای عزیزم چه زمان درستی من به این مسیر هدایت کرد بارها به یاد دارم توسال ۱۴۰۱ که فصل زمستان ماه دی ماه بهمن به این مسیر هدایت شدم از خوشحالی زیاد تازه ازخدایی عزیزمکله داشتم که جرا من چندین سال پبش به این مسیر هدایت نکرد که بهتر زودتر به اروزی خودم که لاغری بود برسم توبخش رایگان کار کردم وزمانی که بعدازعید اون سال ۱۹ فروردین بود وارد اصل مسیرم به شکل درست شدم امروز که خودم تو مسیر مبینم بارها وبارها برای زمانی که خداوند برای قرارش داد تشکر وسپاس گزار هستم که درسترین زمان بود که ازهمه کل دل کنده امید اطمینانم بدون کمترین شکی تواین مسیر فراررفتم شور شوق دارم انگیزه دارم حال دلم عالی هست ودارم ادامه میدم هرصبح که جشم باز میشه نور زندکی تازه وارد وجودم میشه خودملمس میکنم و حس نشاط ،از لاغرشدن در وجودم موج میزنه وحس نجات از مسبر قبلی تمام سلولهای من میکره وبا خواند با قدرت حال خوب اون به شکل فرد که موفق شده هست واقعا بی نظیر هست
امروز صبخ هدفون توکوشم اینه دستی تو دستم با انرژی عالی با تکون دادن دستم وبا قدرتی عالی داشتم میثاق نامه توسکوتی که دورنش فریادی بلندی پیروزی بود می خوندام
جون دوست دارم اولین کار بد از بیدار شدن خواندن مبثاق نامه باشه وفتی همه خواب هستن که نمیشه فرباد زد بلند بلند خواند به ابن شکل خواندش دنیای از کیف لذت هست وفتی همه نیرون بازم میخواندم اون با صدای بلند این بار دخترم ازاتاقش بیرون امد با شکل من حرکات دست به همراه خنده داشت
من تو افکارم داشتم تو سالنی بزرگ برای افرادی زیاد با حسی بی نظیر میثاقنامه که با خالقم بستم فریاد میزدم و می خواندم واین اشنی واقعی رو بروز میدادم وبارها بد ازخواند بغل میگرم وخودم می بوسم درست مثل همین عکس حس خوبی تو این اشتی درمن ایجاد شده
لذتی از بودن تو جهان به من برکشت کرده و من حس دریافت از خدایی عزیزم دارم دریافت تو چندین جنبه که برام ابن اشتی واقعی ساخته اون فرد ثابق دوست دارم برای نحاتش ازتلاشم کم نمی زارم سعی میکنم اون فرد تواینه به خواسته ابن همه سالش برسه اون بینه اون لمس کنه اون بپوشه لاغری لباس زیبای هست که قابل پوشیدن هست اندازه هرجسمی هست به شکل طبیعی همون جسم نه شکل غیر واقعی شکل یی جسم دیکه شکل اصل طبیعت همون جسم فابل پوشیدن هست همونی که هست
برکشت کنه به طبیعت واقعی که اکه اشتباهاتم نبود اون شکلی بود
من زمانی که برای مسیرم میزارم گل زمان روزم هست جون می خوان این گل تووجودم به نمایش دربیاد پس گل زمان براش قرار دادم امروز وفتی تمرنهای خودم با احساس عالی انجام دادم امد سایت وفتی متن این فایل خواندم کمی از فایل دیدم یاد افتاد نهاردندارم گوشیم خاموش کردم رفتم کارهای نهار انجامردادم با خیال راحت به دور از هرنگرانی تو ارامش عالی بیقه فایل رو دیدم ودیدگاهمدارم یاداشت میکنم گل زمان رو بهش دادم گل اون میجیدنم
وفت وزمان مفیدترین زمان برای تناسب فکری دارم خیلی که خسته باشم فقط گوشیم خاموش نگه میدارم چون من تمرکز زباد روی فایلهاکه قرارش بینم وگوش کنم بعصی زمان از من انرژی میکره اکه این زمان اگه تو خستکی باشه که تلاشم هیج نتیجه برام نداره
من دارم با مسیر تفریح میکنم حال میکنم کیف میکنم که هستم این تجربه رو مسیر متفاوت شده تجربه زندگی من تو ایام عید افراد زیادی دیدم که با عمل حراحی خودشون لاغر کردن بارها ازخالقم برای هدایت حمایتش که من تومسبری قرارداد که تعداد محدودی انسان از این همه جمعبت دنیا دورنش هست داران روی مواردی کار میکنم که لاغری کمترین دریافت این مسیر هست من دورنش هستم تشکر سپاس گزار کردم که من لایق این دریافت دبده که من این مکان هستم
خدایا بی نهایت ازت تشکر وسپاس کزار هستمکه مرحله سختی اشتی با خودم برام مهیا کردی این اشتی قبول کلی مسئولیت بود که باید به شکل واقعی قبولش می کردم کلی باوره اشتباه که باید رعدش میکردم اسون نبود ۵۶ سال کلی باوره دارای بهش تازه افتخارمیکنی به یی باره همه انها بفهمی اشتباه بوده تو کیجی این قبول مهو بشی و حالتی برای من ساخت که بارها بارها اشک ریختم درست مثل کسی که عزیزی از دست داده باید در نبودش فردی قویتر ازخودش بسازه و بر کردید پیدا کنه اصل وجودش که اصلا جی بوده دنیای عجبی برای من ساخت من از این ساختن لذت بی مثالی بردم که فابل درک شاید برای افرد دیگه نباشه
ولی برای من بود هست من که دارم کیف این مسیرم میبرم نتیحه لاغری حسم هست که داره بزرگتر بیشتر میشه حس مبکنم این لاغری شد هر روزی شده
خدا پشت وپنا هتون یا خق حق نکه دارتون