0

دنیای 🌎 کوچک من و شما 😊

دنیای ذهن
اندازه متن

هر روز جهان در حال گسترش است و این خواست و اراده خداوند است که جهان مادی در تمام ابعاد خودش گسترده تر شود.

بسیاری از انسانها از گسترش جهان مادی بهره چندانی نمی برند اما در مقابل با گسترش دنیای ذهن شان از مزایای قدرت آن مند می شوند.

گسترش دنیای مادی

به هر طرف نگاه کنید شاهد رشد و گسترش آن خواهید بود. از طبیعت گرفته تا ساخت و سازهای بشر و گسترش بی سابقه در تولید و تنوع مواد غذایی.

همه این تغییرات نتیجه رشد و گسترش توانایی ذهن بشر است. انسان به عنوان تنها موجودی که مجهز به قدرت ذهن و تفکر شده است می تواند با اندیشیدن در حل مسائل و بهبود آنها باعث رشد و گسترش دنیای پیرامون خود شود.

عده اندکی از انسانها از قدرت ذهن شان برای بهبود زندگی شخصی و دنیای مادی بهره می برند اما عده بسیاری از آنها ناآگاهانه از قدرت ذهن خود برای تخریب احساس، گسترش ترس و نگرانی در وجود خود و اطرافیانشان استفاده می کنند.

از آنجا که ذهن انسان بی نهایت است می تواند بسیار فراتر از دنیای مادی را تصویرسازی کند و کشف و اختراع بسیاری از مادیات جهان مادی به واسطه بی نهایت بودن قدرت ذهن بشر است.

گسترش دنیای ذهن

ذهن انسان در هر لحظه از زندگی در حال رشد و گسترش پیدا کردن است.

گسترش ذهن از طریق حواس پنجگانه انجام می شود که گوش و چشم سهم بیشتری در مقایسه با حواس دیگر دارند.

انسان از طریق دیدن و شنیدن به شکل توقف ناپذیر در حال ورود اطلاعات به ذهن خودش می باشد.

نکته جالب اینکه دیدن سهم بیشتر از شنیدن در جمع آوری اطلاعات برای ذهن ایفا می کند چون شما می توانید از طریق دیدن صحنه ها از فاصله ای که حتی صدایی از آن به گوش شما نمی رسد اطلاعات وارد ذهن خود کنید.

اگر گوش و چشم را برترین حواس انسان در جمع آوری اطلاعات و رشد و گسترش ذهن در نظر بگیرم میزان تاثیر آنها در مقایسه با قدرت تفکر و نماسازی ذهن بسیار ناچیز می شود.

ذهن انسان از طریق مرور افکار، تجسم و تصویرسازی همواره در حال رشد و گسترش خود می باشد.

مرور افکار نیاز به هیچکدام از حواس جسمی ندارد و فقط از طریق مرور اطلاعاتی که از قبل وارد ذهن شده است انجام می شود.

توانایی خارق العاده دیگر ذهن در ترکیب اطلاعات با یکدیگر و استخراج اطلاعات جدید است.

بسیاری از پیش بینی های ما برای نتیجه کارها از این طریق انجام می شود.

تصور کنید فرد یا مجموعه ای از افراد که در طراحی و تولید دستگاهی مشارکت دارند از طریق این توانایی ذهن خود بسیاری از حالت ها و شرایط احتمالی که ممکن است زمان کار کردن با دستگاه رخ دهد را پیش بینی کرده و برای آن راهکار در نظر می گیرند.

نکته جالب توجه اینکه همه انسانها در هر سن و شرایطی همواره در حال استفاده از این توانای ذهن خود هستند.

ممکن است شما نیاز باشد فردا در مکانی حاظر شوید. انبوهی از افکار و حالت های مختلف احتمالی در ذهن تان مرور می شود که نتیجه اطلاعاتی است که از قبل وارد ذهن خود کرده اید.

تصور کنید قرار است در یک مصاحبه شغلی شرکت کنید. از ساعت ها یا روزها قبل از موعد مقرر مرور افکار و پیش بینی حالت های مختلف در ذهن شما مرور خواهد شد.

  • اگه نتونستم به سوالات جواب بدم چی؟!
  • اگه پذیرفته نشدم چی؟!
  • من که می دونم پذیرفته نمی شم!!
  • خدا کنه سوال چرت و پرت ازم نپرسند!

تمام پیش بینی هایی که در ذهن شما برای نتیجه مصاحبه شغلی شکل می گیرد با استغاده از اطلاعاتی که از قبل در ذهن خود ذخیره کرده اید ایجاد و مرور می شوند.

  • مصاحبه ها همه فرمالیته است. نور چشمی ها از قبل انتخاب شدن.
  • انقدر متقاضی زیاد شده که به این راحتی کسی پذیرفته نمی شه.
  • تو این مملکت پارتی نداشته باشی همیشه حقت خورده می شه.
  • اگه خانواده شهدا یا ایثارگران بودی راحت پذیرفته می شدی ولی الان نه.

اینها نمونه هایی از اطلاعاتی است که از مدت ها قبل از طریق شنیدن و گفتگو بین افراد وارد ذهن شما شده است و موقع قرار گرفتن در موقعیت مصاحبه یا آزمون استخدامی باعث شکل گیری انواع حالت های ممکن و غیرممکن می شود که معمولا در اکثر مواقع باعث ایجاد ناامیدی و احساس نگرانی در شما خواهد شد.

پردازش اطلاعات واردشده و استخراج بی نهایت نتیجه احتمالی از توانایی های خارق العاده ذهن است که همه ما به آن مجهز هستیم.

ذهن شما سرنوشت شماست

همه ما مثال های زیادی در زندگی مان داریم که انجام کاری را متوقف کرده این یا اصلا آن کار را شروع نکرده ایم یا نتیجه کار آنطور که مورد انتظار ما بوده است نشده است.

اینها همه به دلیل قدرت ذهن ما در پردازش اطلاعات وارده و ارائه احتمالاتی است که معمولا منجر به بی اراده و انگیزه شدن ما می شود.

ایده های زیادی در زندگی داشته ام که هیچکدام به مرحله اجرا نرسیدند چون بلافاصله بعد از شکل گیری ایده، احتمالات مختلف درباره نتیجه آن ایده در ذهن من شکل می گرفت که باعث ایجاد ترس و نگرانی از شکست یا نتیجه نگرفتن من می شد و ترجیح می دادم ایده های خودم را یکی پس از دیگری به فراموشی بسپارم.

همین الان هر ایده ای که در ذهن من ایجاد می شود بلافاصله توسط تجزیه و تحلیل های ذهنم مردود و شکست خورده جلوه داده می شود و چه بسیار ایده هایی که در همین چند ساله هرگز به مرحله اجرا نرسیده اند و از ترس نتیجه نگرفتن یا شکست خوردن رها شده اند.

تمام تغییراتی که در زندگی من ایجاد شده است به واسطه اهمیت ندادن آگاهانه به تجزیه و تحلیل های ذهنم بوده است که باعث شده برای عملی کردن آنها قدم برداشته و مرحله به مرحله پیش رفتم.

تنها عاملی که باعث شد در طی سالها اخیر برخی از ایده های ذهن ام را اجرا کنم تغییر آگاهانه ورودی ها و خروجی های ذهنم بوده است.

با اینکه اطمینان دارم در این کار عالی عمل نکرده ام و جای کار و اصلاحات بسیار دارد اما به همان اندازه ای که در کنترل ورودی ها و خروجی های ذهنم تغییر ایجاد کرده ام عملکرد و نتایج زندگی من تغییر کرده است.

آنچه وارد ذهن تان می کنید فقط چند دقیقه گفتگوی خودمانی یا چند دقیقه تماشای ویدیو نیست بلکه اطلاعاتی است که در ذهن تان برای محاسبات روز مبادا ذخیره می کنید.

رشد و گسترش شبکه های مجازی و دنیای ارتباطات باعث سرعت پیدا کردن روند رشد و گسترش دنیای اطلاعات ذهن بشر شده است.

شما دیگر برای مطلع شدن از هر چیزی نیاز به حرکت کردن هم ندارید. فقط کافی است گوشی خود را بردارید و موضوع مورد نظر را جستجو کنید. در کسری از ثانیه بی نهایت اطلاعات به شکل های مختلف در دسترس شما قرار می گیرد.

گسترش امکانات گوشی های همراه و همه گیر شدن آن در جهان در کنار رشد و گسترش راه های ارتباطی باعث شده است که هر انسان تولید کننده و گسترش دهنده اطلاعات در دنیای مادی شود.

در گذشته فقط شبکه های تلویزیونی قادر به تولید و گسترش اطلاعات بودند اما امروزه هر انسان به تنهایی می تواند موثرتر و فعال تر از هر رسانه ای در امر تولید و گسترش اطلاعات نقش ایفا کند.

آنچه از طریق مختلف وارد ذهن خود می کنید، آنچه به طریق مختلف از طریق شما وارد جهان مادی می شود همه و همه بر عملکرد ذهن تان در تجزیه و تحلیل اطلاعات برای ادامه روند زندگی تان مورد استفاده قرار می گیرد.

افزایش سرعت زندگی و بی حوصله شدن انسانها از عواقب گسترش پیدا کردن ذهن بشر است.

افزایش احساس ناامیدی و گسترش ترس و نگرانی در بین انسانها از دیگر عواقب گسترش پیدا کردن ذهن بشر است.

اتخاذ تصمیمات اشتباه‌ و تخریب زندگی شخصی و دنیای پیرامون از دیگر عواقب گسترش پیدا کردن ذهن بشر است.

اگر از شرایط و روند زندگی خود راضی نیستید و دوست دارید شرایط متفاوتی را تجربه کنید به شما اطمینان می دهم تنها راهکار مناسب برای آن تغییر دادن ورودی ها و خروجی های ذهن تان است.

در غیر اینصورت مهم نیست چقدر برای تغییر زندگی تات تلاش میکنید چون در نهایت زندگی توام با آرامش و احساس خوب را تجربه نخواهید کرد.

توجه داشته باشید نگفتم هرگز موفق نخواهید شد، به هر حال به شکل های مختلف می توان شرایط زندگی خود را تغییر داد و احساس موفقیت داشته باشید اما احساس آرامش را هرگز به این طریق در زندگی تان نمی توانید تجربه کنید.

هجرت از دنیای بزرگ به دنیای کوچک

آنچه باعث تغییر شرایط زندگی من شد هجرت از دنیای بزرگ و پهنار دریافت اطلاعات و آگاهی های نامناسب به دنیای کوچک اما سرشار از اطلاعات و آگاهی مناسب بود.

شاید مرسوم باشد انسانها برای رشد و پیشرفت به شهر بزرگتر یا کشور بزرگتر مهاجرت کنند اما مطمئن باشید برای تجربه آرامش و احساس خوب و در نتیجه روان شدن چرخ زندگی فقط باید از دنیای بزرگ و پهنار اطراف خود به دنیای کوچکی که برای خود می سازید مهاجرت کنید.

برای من سایت تناسب فکری دنیای کوچکی است که در دل هیاهوی دنیای بزرگ پیرامونم خلق کردم و سالهاست در دنیای کوچک خودم زندگی می کنم.

هرآنچه در دنیای بزرگ اطرافم دهان به دهان و دست به دست می شود در دنیای کوچک من خبری از آن دیده یا شنیده نمی شود.

من به سلیقه خودم با استفاده از الهامات الهی که در این سالها دریافت کردم دنیای کوچک و شخصی خودم را به شکل دلخواهم ساخته ام و از زندگی در آن لذت می برم.

جالب اینکه دنیای کوچک من اکنون از هر زمان دیگر شلوغ تر و پر رفت و آمد تر شده است اما با این تقاوت که همه آنهایی که مجوز حضور در دنیای کوچک من را دریافت می کنند فارغ از آنچه در دنیای پیرامون خود مشاهده و تجربه می کنند علاقمند به دریافت و گسترش آگاهی های دنیای کوچک تناسب فکری هستند.

من و شما به لطف خداوند صاحب دنیای کوچکی هستیم که می توانیم با خیال راحت در آن زندگی و رفت و آمد کنیم و از آنچه در این حین دریافت میکنیم برای ساختن دنیای شخصی خود استفاده کنیم.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.23 از 44 رای

https://tanasobefekri.net/?p=43103
21 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 29162 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,256 کلمه

      با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      بله استاد واقعا قبول دارم جهان هر روز در حال گسترش من اینو بخوبی تجربه کردم گاهی بعد از چند وقت از یک خیابونی عبور میکنم با خودم میگه عه چه خوب اینجا نانوایی باز شده عه چه خوب اینجا بوتیک باز شده و…این نشان دهنده اینکه  جهان در حال گسترش 

      یا وقتی میبینی در فلان خیابان ساختمانی ساخته شده طبقیه پایین ساختمان تجاری کردن و کلی مغازه ایجاد می‌شود این نشان دهنده گسترش جهان مادی 

      یا میریم سوپر مارکت میبینی یه مدل جدید از ماکارانی اومده چند مدل جدید کیک اومده و…هم نشان دهنده گسترش جهان مادی 

      چقدر خوبه آدم از دنیای مادی بهره زیادی نبره اما از دنیای ذهنی خودش بهرمند بشه 

      بله این و من بخوبی درک میکنم نگاه ماشین جدید میکنم میگم این قدرت ذهن بشر که تبدیل به ماشین شده یا یه ساختمان زیبا و بزرگ میکنم میبینم این قدرت ذهن بشر 

      پس هر چیزی که ببینیم ک بشنویم بو کنیم بخوریم لمسش کنیم و به وسیله اینها داریم اطلاعات وارد ذهنمون می‌کنیم 

      کاملا می‌پذیرم زمانیکه من از یک تصویر نگاه میکنم و این تصویر لذت میبرم باعث میشه من بیشتر به اون تصویر نگاه کنم لذت ببرم اطلاعات اون تصویر وارد ذهنم میشه 

      پس قدرت تفکر  و تصویر سازی ذهنی خیلی بیشتر از از دیدن و شنیدن و جمع آوری اطلاعات بیشتر 

      من این موضوع  درک میکنم چون دید ن و شنیدن   مثلا یه فیلمی می‌بینیم یه سری اطلاعات و آگاهی جدید به مغزشون میدیم ولی قدرت تفکر بسیار قدرتمند ما میتونیم در لحظه هزاران فکر داشته باشیم بریم به ۱۰۰۰ سال پیش یا بریم به ۱۰۰۰ سال بعد کلی فکر مرور کنیم که چی شد چی نشد ولی با قدرت دیدن و شنیدن خیلی کمتر 

      مثلا میخوایم بریم مسافرت 

      من از چند هفته قبلش در حال آماده شدن هستم  خوب برای تو راه چی درست کنم که زود فاسد نشه برای شام چی درست کنم برای فردا صبحانه و…‌و تمام وسایل از همین جا تهیه میکنم که هزینه کمتری متحمل بشم 

      حالا رسیدیم مثلا شمال بریم فلان جا یه اتاق کنار دریا بود اونو اجاره کنیم برای اقامت شب 

      بریم فلان بازار یکم سیر خام زیتون پرورده ماست چکیده بگیریم 

      خلاصه کلی فکر در ذهنم مرور میشه و به ترتیب اجدادشان میکنم 

      تمام اطلاعات از قبل در ذهن من بوده من فقط تکرار میکنم اونها رو 

      منم افکاری دارم 

      که شمال آنقدر جنسهاشونو گرون میدن که سه ماه کار میکنن ۹ ماه میخورن 

      شمالی‌ها به ما تهرانی‌ها و کرجیها  جنسهای نو گرون میدن اگر هواست نباشه کلاه سرت رفته 

      شمال که میری هزینه ات زیاد میشه 

      اینها چیزهایی که میگن من بارها شنیدم 

      قبلنای من همیشه همین طور بوده من کاری رو شروع میکردم یکی میگفت نه بابا این چه کاری مگه عقلتون از دست دادی درصورتی فکر بدی نبوده منم سریع بیخیال اون فکر شدم 

      خوب وقتی کاری رو نصفه و نیمه رها کنی طبیعی که نتیجه ای که من دوست داشتم تجربه کنم به من نمیده 

      .

      استاد اینجوری بگم که هر وقت یعنی هر وقت حرف کسی رو گوش کردم به ضررم تموم شده 

      من داشتم زندگیم میکردم راحت بچه هام بزرگ میکردم  یکی گفت نه دختر ۷ ساله مگه دوچرخه سواری میکنه دختر ۷ ساله رو مگه میفرستن خرید از محل مغازه سر کوچه کنه دختر ۷ ساله رو اسکیت سواری کنه و الان من مصبب  تمام آرزوهای دخترم هستم که نتونسته تجربش کنه 

      بارها این اتفاق برای من افتاده که هدایت شدم رفتم کاموا فروشی یه کاموا قیمت مناسب هم پیدا کردم ولی گفتم این حدا اقل ۱۲ تا کاموا مصرف میکنه میشه آنقدر پس ولش کن الان پول ندارم در صورتی که دارم به اندازهایکه اونو بگیرم اما میگم اگر بخرم دیگه پولی ندارم در نتیجه بیخیال ایده الهی خودم میشم 

      و بارها هم شده انجام دادم لذت بردم که مثلا من صداها یواش نمیشنوم و صدای قل زدن برنج هم نمیشنوم  میام میشینم تمرین مینویسم بعد یهو یه حسی میگه ببین غذا در چه حالی میرم میبینم به موقع به موقع اومدم یکم دیرتر میشد سوخته بود دمش کردم و خدایا شکرت که به من ایده دادی من اجراش کردم لذتشو بردم خدایا ممنون و سپاسگزار و قدر دانم 

      من کاملا می‌پذیرم میدونم مطمئنم که تمام تغییرات زندگی منم بخاطر اجرا کردن یا نکردن ایدههاست 

      اما استاد یه سری فکر اشتباه دارم تو ذهنم که من نمیتونم ایدهای الهی دریافت کنم  در طول روز خداوند به من این همه ایده میده چرا من متوجه نمیشم  

      وقتی فکر میکنم میبینم متوجه میشم ولی تنبلی میکنم اجرا نمیکنم نمیشه که من ایدهای خداوند متوجه نشم 

      همین امروز من ساعت ۱۲ از خواب بیدار شدم البته یکم حالم خوب نبود دوست داشتم بخوابم یه خواب با آرامش بدون کابوس خواب دیدن نگرانی غذا درست نکردم و اینا 

      و چند بار چشمام باز کردم ساعت دیدم ولی دوباره گفتم حالا بیست دقیقه به ۹ من ۹ بیدار میشم و به همین شکل بهانه حال ندارم شد ۱۲ اینها ایدهای الهی بورن من توجه نکردم 

      پس اینکه من متوجه نمیشم کاملا غلط و از نظر من رد شد من متوجه میشم اما عمل نمیکنم خدایا منو ببخش که به ایدهای الهی تو توجه نکردم خدایا میخوام کمکم کنی که یادم بیافته اینها ایدهای از طرف تو خدای مهربانم هستند و به من کمک کنی ایدها رو اجرا کنم الهی آمین 

      استاد اینم هست ها من خیلی زیاد سعی میکنم هر چیزی کارد ذهنم نکنم اجازه نمیدم هر چیزی وارد ذهنم بشه مراقب ورودیهام هستم ولی گاهی هم میشه که وارد میشه ولی آگاهانه اصلا وارد نمیکنم 

      نه تلوزیون میبینم خیلی کم گاهی به ندرت پیش میاد من یه فیلمی ببینم مثلا دیشب یه فیلمی دیدم اسمشو نمیدونم یه سگ مهربانی بور که به صاحبش وفادار بود من عاشق سگ هستم در عین اینکه ازشون میترسم  و اون فیلم دیدم متوجه شدم نژاد گرگ خاکستری از ترکیب سگ با گرگ سفید بوجود میاد و خیلی لذت بردم از تماشای اون فیلم 

      وگرنه دیگه حوصله دیدن تلوزیون ندادم شیکهای اجتماعی دنبال نمیکنم مگر اینه موضوعی ذهن منو درگیر خودش کنه من بخوام تحقیق کنم اونم در مورد مسائل سایت 

      واقعا اینو قبول دارم که اون چیزی که وارد ذهنم میکنم فقط چند دقیقه دیدن فیلم نیست اون آگاهی که وارد ذهنم شده بعد از فیلم به گفتگو ذهنی تبدیل میشه خدایا چقدر بزرگی چقدر خوبه چقدر این حیوان نجیب و مهربان چقدر درک داره چقدر حرف انسانها رو می‌پذیرم چقدر احساس آرامش میکنه در کنار اون پیر مردی که بعدا صاحبش شد و چقدر این دو همدیگر رو درک میکنن پیر مرد گفت حالا اینجا تشکیل خانواده دادی بهتر با من نیایی بمونی زندگیت ادامه بدی تو مال طبیعت هستی حقته اینجه زندگی کنی 

      اینا همه در دهنم مرور شد بعد از دیدن فیلم 

      من دارم میبینم دخترم خیلی زیاد وابسته شبکه مجازی اینستا هست خیلی میبینه بیشتر اوقاتشو داره کلیپ میبینه  هی لایک هم میکنه 

      گاهی قهقهه میزنه گاهی بشدت ناراحت میشه و گاهی میگه مامان اینو ببین برای اون خنده داره برای من اصلا خنده نداره 

      من الان داره چهار سال میشه که مهاجرت کردم اومدم عضو سایت تناسب فکری شدم استاد سایت دنیای منم هست منم زمانهاییکه در اینجا هستم حالم خوبه آرامش دارم لذت میبرم و وقتی از سایت میام بیرون مثلا میرم شهرستان برام تازگی داره آنگاه که تازه میبینم اونجا رو همش لذت 

      واقعا همین جور استاد من در سایت حرفهایی زدم با خیال راحت که بخدا به مادرم به همسرم به هیچ کس نگفتم 

      اینجا خانه امن منه من درکنار استادم و دوستانی که حتی عکس بعضی هاشونو ندیدم ولی خیلی مکان سرشار از آرامش لذت آگاهی دانایی امید شادی سلامتی تجربه کردن آرزوها خلق کردن خلاصه استاد دنیایی دارم برای خودم 

      استاد اینجا جا داره یکبار دیگه از شما تشکر و قدردانی کنم برای دنیایی که برای خودتون ساختین ما رو هم عضو سایتتون کردید بینهایت بینهایت بینهایت بار به توان هزار از شما ممنون و سپاسگزار و قدرانم و همین طور از خدای مهربان بزرگ قدرتمند توانمندم ممنون و سپاسگزارم که هر لحظه منو هدایت و حمایت میکنه و منو به این سایت شگفت انگیز خارق العاده معجزه آسا هدایت کرده خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا سپاسگزارم خدایا دوستت دارم 

      .

      استاد منم اینجوری فکر میکنم و میبینم که نسبت به اطرافیانم  چقدر احساس آرامش دارم چقدر انسان آرام‌تر شدم 

      استاد امروز بعد از ظهر یه مراسم ختمی بود در شهرستان ما با همسرم و دخترم رفتیم تو راه هم خواهر همسرم با خودمون بردیم 

      خلاصه موقع برگشتن خواهر همسرم دوست خودش هم آورده بود واقعا میدیدم دوستش یه انسان تنهاست میگفت نشسته بودم فکر میکردم دیدم در شهرستان ما همین امسال ۳۳ نفر طلاق گرفتن از اول تا آخر صحبت می‌کرد همش از ناراحتی ها میگفت دیدی فلانی سر قبر بچه اش بود دیدی چقدر قبر بچه اش تزئین کرده بود دیدی زنش رفت و….دوباره رفت روی یه شخص دیگه رفت رو زندگی بردارش همش از بدی‌ها و طلاق مرگ اینا حرف می‌زد خواهر همسرم ما داشتیم گوش می‌دادیم 

      من خیلی گوش نمی‌دادم یه همچین موقعی میشه خداوند هم به من کمک میکنه تا چیزهای که خوب نیستن وارد ذهن من نشه من همش هواسم بود عه چرا این درخت رشد کرده انگار خشک شده عه جه برگی داره من تا حالا این مدلی برگ ندیده بود جرا رودخونه آبش گل آلود و…و اینجوری نصف بیشتر حرف این خانم نمیشنیدم  چون مخاطبش من تنها نبودم خیلی راحت میتونستم به حرفش گوش ندم اطلاعات بد وارد ذهنم نکنم 

      منم همین طور حالم خوبه کمتر گیر میدم به آدمها کمتر نق میزنم سریع مسائل می‌پذیرم سعی نمیکنم حالم بد کنم  حالا ذوق و شوق خیلی ندارم حالم بد نیست ولی دوست دارم ذوق و شوق هم داشته باشم و اونم در طی این دوره بدست میارم 

      ولی اطرافیانم اینجوری نیستن سرعت زندگیشون خیلی زیاد حوصله نمیکنن امروز  جاده چالوس ترافیک بود ما به موقع رسیدیم ولی خیلی ترافیک بود همش همسرم غر می‌زد نا آرام بود ولی من اصلا برام مهم نبود راحت بودم چون میدونم که دارم میرم از طبیعت لذت ببرم چون میدونم که دارم میبرم دوستان و آشنایان ببینم از دیدنشون لذت ببرم پس آرام بودم 

      منم سعی کردم ورودیهای خوب دریافت کنم یا دارم فایل گوش میدم یا تمرین مینویسم یا دارم نکات مهم مینویسم یا دارم اونها رو میخونم یا دارم سرگرم رسیدگی به امور خانه هستم سعی نمیکنم آگاهی‌های نامناسب یا بی فایده وارد ذهنم کنم کلا خیلی کم حرف هم شدم بقول معروف سرم تو لاک خودم و این تغییر بزرگ مدیون شما و دنیای شما هستم که من هم عضو دنیای کوچک شما هستم خدایا شکرت 

      استاد من نمیتونم وقتی میرم بیرون کسی هست از فایلهای استفاده کنم چون هم بد میدونن میگن بی احترامی به من کرد هم اگر بپرسم نمیدونم چی بگم بهشون و برای همین گوش نمیدم 

      میدونید استاد به نظر من دلیلش اینکه اونها آگاهی اینو ندارن که الانکه من دارم این فیلم میبینم حالم بد میشه میترسم وحشت میکنم یا ناراحت میشم غصه میخورم و…اینا چه عواقبی برای من داره اونا اینو نمیدونن ما چون میدونیم برای همین برامونوخیلی مهم که ورودیهای خوب به ذهنمون بدیم سعی کنیم زیبایی های دنیا رو ببینم سعی کنیم به چیزهای خوب فکر کنیم اما 

      .

      این خانم امروز میگفت دلم میسوزه برای برادرم که همسرش رفته اون منتظره برگرده هیچ وقت فکر اینو نمیکنن که چرا همسرش گذاشته رفته و اونا نمیدونن که دلسوزی برای دیگران چه عواقبی داره  طوری بود که داشت اشک از چشمانش سرازیر میشد 

      میدونی استاد الان که با مسائل روبه رو میشم میبینم و درک میکنم نتایجی که دوره خدا هرگز دیر نمی‌کند برای من به ارمغان داشته پن خیلی چیزها رو با آگاهی‌های ادن جلسه کاملا درک میکنم اصلا برام مهم نیست مثل اینکه چرا اون فرد با اون خانم که دوست داشت ازدواج  نکرده با شخص دیگه از

      دواج کرده  یا چرا این اتفاقات براش رخ میده و سعی میکنم توجه نکنم الانم دارم تمرین مینویسم دیگه اصلا بهش فکر نمی‌کنم 

      من گاهی همسرم میخواد درباره کسی صحبت کنه الکی میگم نمیشناسم گاهی هم واقعا نمیشناسم اونم زود حرفشو تموم میکنه 

      من تجربه کردم تاثیر گذاشتن فیلمی که دیدم و گفتگو دهنی که بعدش داشتم اون روزا فیلم اوشین می‌گذاشتند که آخر بدبختی بود وقتی تمام می‌شد چقدر خانوادگی دربارش صحبت می‌کردم  و چقدر غصه می‌خوردیم  

      بازم اون طرف شما والا برای ما که میریم تلوزیون ال ای دی ۵۰ می‌خریم که سریال هندی ببینیم حالا خدایی همسر من دور میزنه هر جا مستندی باشه میبینه گاهی اخبار گوش میده 

      من دوره‌ای آنچنانی نداشتم در ایام نوروز خونه خواهرم و مادرم رفتم با دخترم مادر شوهرش همین بعد آنقدر زمان طولانی نموندم نهایت ۴ الی ۵ ساعت کلا شده که تو خونه خواهرم یکی دوساعت فیلم دیدم آقایون با هم صحبت میکردن 

      ولی خونه مادرم صحبت مشکلات و اینا داغ بود که من فقط گوش کردم و بعدش سعی کردم یادم بره 

      استاد حرفه‌ای انسانها با هم تفاوت داره برای خانواده ما اینجوری حرف نمیزنن به سیاست جنگ اینا کاری ندارن به گرونی بیماری فلانی طلاق فلانی دیدی فلانی گفتن مریض داره میره و…صحبت میکنن اینکه دیدی اون چی گفت به من و…

      واقعا استاد ما خیلی متفاوت هستیم زمین تا آسمان با اطرافیانمون تفاوت داریم و همه بخار وجود شماست که این دنیای کوچیک بوجود آوردید استاد دنیای کوچیک شما دنیای کوچیک منم هست من خیلی راحت اینجا حرف میزنم  

      منم از شما تشکر میکنم که دنیای کوچک خودتون ساختین که منم بیم عضو دنیای کوچک شما بشم ممنونم که هر چیزی خودتون تجربه میکنید  مییاین  به ماهم میگید تا ما هم بتونیم دنیای کوچک خودمونو بسازیم ممنونم که کلی زمان صرف میکنید دیکاه منو میخونید و من همیشه براتون بهترین ها رو آرزو دارم 

      واقعا اینو درک میکنم که آنقدر آگاه شدم که انتخاب کنم چه چیزی میخوام وارد ذهنم کنم  من اصلا فیلم نمیبینم شاید حدا اقل یکسال بود فیلم ندیده بودم چند روز پیش یه فیلم خوب دیدم 

      هواسم هست که اینو میگه چی اطلاعاتی دارم وارد ذهنم میکنم گاهی هم مجبور هستم فقط گوش می‌کنم  زورم بهشون نمیرسه که تموم کنن 

      و همه اینها رو مدیون شما استاد عزیزو گرامی و عالیقدرم هستنم بینهایت سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم