سلام مژگانم 43 ساله از کرجمن درمانده افسرده و غمگین بودم باخدا درد و دل میکردم بهش میگفتم من که به جز تو کسی رو ندارم پدرو مادرم رو تو بچگی ازم گرفتی سرطان گرفتم کلی سختی کشیدم کمکم کردی به عشق زندگیم برسم سرطان رو شکست بدم پسر باهوشی...
سلام منم دقیقا بعد هر ده کیلو لاغر. کردن از طریق رژیم و ورزش خیلی خوشحال نمی‌شدم چون همیشه ته ذهنم انتظار چاقی از خودم داشتم و خودمو هیچ وقت حتی تو همون وزنی هم که بهش رسیده بودم نمی‌تونستم برای لحظه ای تصور کنم چون میدونستم ماندگار نیست من خسته ام ذهنم...
سلام یادمه من هر دفعه قدیما ششصد هزار تومان میدادم به عطاری و قرص ادیوس رو برای لاغری می‌گرفتم که توش شیشه داشت منو بی اشتها میکرد شبا نمی‌تونستم بخوابم و همش دهانم خشک میشد و عصبی بودم و فکر کنم یکی از علتهای سرطان گرفتم هم بعدش شاید استفاده چند...
سلام روز چهاردهم من منم همیشه بهانه م این بود که تو خانواده چاقی بدنیا آمدم و پرخوری رفته تو گوشت و خون من و چون پدرو مادر من بالای صد کیلو بودند منم مثل همونا میشم یعنی فکر میکردم و به خودم القا میکردم که من هر کاری ام کنم ژنتیکی...
سلام من مژگانم 43 ساله از کرج من دقیقا دوازده روز پیش بود درمانده خسته و ناامید ازینهمه اضافه وزن و مسیر های لاغری مختلفی که طی کرده بودم شروع کردم با خدای خودم خیلی عامیانه و خودمونی صحبت کردم گفتم خدا من خودمو به هر دری زدم و لاغر نشدم...
سلام استاد و دوستان عزیزم امروز روز دوازدهم من بود تغییرات من به این شکله که من قبل خواب دیگه مدیتیشن لاغری میکنم به تناسب اندامم فکر میکنم وبعد می‌خوابم هر روز فایلها رو دوباره گوش میدم یادداشت برداری میکنم خیلی راحت و با افتخار میگم نه میل ندارم میلی به خوردن یکسری چیزها که...
سلام من مژگانم43 ساله خوش انرژی و مثبت امروز روز یازدهم آشناییه من با استاد روشن عزیز هست و خدارو شاکرم من تا حالا کلی روش برای لاغری استفاده کردم و تو همشون هم موفق بودم و تونستم لاغر کنم ولی مسأله اینجا بود که بعد از لاغر شدن نمیدونستم...
استاد نمی‌دونم چطور احساسات خوبم رو بنویسم الان ده روزه همراه شما هستم اونقدر عاشق خودم شدم که همین دیروز رفتم برای همین هیکل نامتناسب م یه شومیز خوشگل زرشکی خریدم و پوشیدمش و از دیدن خودم کیف کردم میدونی چرا؟ چون یقیین دارم بزودی همون شومیز رو با هیکل...
امتیاز کاربر: 1335
سطح ۳: کاربر پیشرفته
سن: 43 سال
سلام مژگانم 43 ساله از کرجمن درمانده افسرده و غمگین بودم باخدا درد و دل میکردم بهش میگفتم من که به جز تو کسی رو ندارم پدرو مادرم رو تو بچگی ازم گرفتی سرطان گرفتم کلی سختی کشیدم کمکم کردی به عشق زندگیم برسم سرطان رو شکست بدم پسر باهوشی...
وای عالی بود گلی جان لذت بردم از نوشته هات 🌱🤗🙌
سلام آزاده جان هم نوشته ت هم شعر پایانی ت به دلم نشست چقدر خوب بیان کردی و چقدر باهات هم فکرم شعرتو تو اینستا استوری میکنم
سلام منم دقیقا بعد هر ده کیلو لاغر. کردن از طریق رژیم و ورزش خیلی خوشحال نمی‌شدم چون همیشه ته ذهنم انتظار چاقی از خودم داشتم و خودمو هیچ وقت حتی تو همون وزنی هم که بهش رسیده بودم نمی‌تونستم برای لحظه ای تصور کنم چون میدونستم ماندگار نیست من خسته ام ذهنم...
سلام یادمه من هر دفعه قدیما ششصد هزار تومان میدادم به عطاری و قرص ادیوس رو برای لاغری می‌گرفتم که توش شیشه داشت منو بی اشتها میکرد شبا نمی‌تونستم بخوابم و همش دهانم خشک میشد و عصبی بودم و فکر کنم یکی از علتهای سرطان گرفتم هم بعدش شاید استفاده چند...
سلام روز چهاردهم من منم همیشه بهانه م این بود که تو خانواده چاقی بدنیا آمدم و پرخوری رفته تو گوشت و خون من و چون پدرو مادر من بالای صد کیلو بودند منم مثل همونا میشم یعنی فکر میکردم و به خودم القا میکردم که من هر کاری ام کنم ژنتیکی...
سلام من مژگانم 43 ساله از کرج من دقیقا دوازده روز پیش بود درمانده خسته و ناامید ازینهمه اضافه وزن و مسیر های لاغری مختلفی که طی کرده بودم شروع کردم با خدای خودم خیلی عامیانه و خودمونی صحبت کردم گفتم خدا من خودمو به هر دری زدم و لاغر نشدم...
سلام استاد و دوستان عزیزم امروز روز دوازدهم من بود تغییرات من به این شکله که من قبل خواب دیگه مدیتیشن لاغری میکنم به تناسب اندامم فکر میکنم وبعد می‌خوابم هر روز فایلها رو دوباره گوش میدم یادداشت برداری میکنم خیلی راحت و با افتخار میگم نه میل ندارم میلی به خوردن یکسری چیزها که...
سلام من مژگانم43 ساله خوش انرژی و مثبت امروز روز یازدهم آشناییه من با استاد روشن عزیز هست و خدارو شاکرم من تا حالا کلی روش برای لاغری استفاده کردم و تو همشون هم موفق بودم و تونستم لاغر کنم ولی مسأله اینجا بود که بعد از لاغر شدن نمیدونستم...
استاد نمی‌دونم چطور احساسات خوبم رو بنویسم الان ده روزه همراه شما هستم اونقدر عاشق خودم شدم که همین دیروز رفتم برای همین هیکل نامتناسب م یه شومیز خوشگل زرشکی خریدم و پوشیدمش و از دیدن خودم کیف کردم میدونی چرا؟ چون یقیین دارم بزودی همون شومیز رو با هیکل...