0
امتیاز کاربر: 7836
سطح ۵: هنرجوی متوسطه
سن: 33 سال
فهرست گزینه های این کاربر

دیدگاه ها در دوره های آموزشی

ثبت شده در روز 22 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/10/12

با سلامساعت ۴ صبح ومن بیدار شدم اولش احساس ناراحتی کردم از اینکه دیگه نمیتونم بخوابماما بعد فکری به ذهنم رسید که تصمیم گرفتم بیام واینجا بنویسمچند وقتیه دنبال لذت جویی میگردم لذتی که غلط نباشه وتاوان نداشته باشه مثل پرخوری واعتیاد و…به تازگی فهمیدم هنوز لذت از خوردن کنار نگذاشتم...

ثبت شده در روز 22 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/10/11

 به نام خداوند بخشنده مهربان با سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزمتصمیمات قاطعی که گرفتم وبا وجود سختی ها وموانع بسیاری که وجود داشته دست از تلاش نکشیدم وبه کار خودم ادامه دادم  تا به هدفم رسیدم ازدواجم بود رانندگی یاد گرفتنم بودشیرینی پزی بود که یاد گرفتم جهیزیه مو خودم خریدم به...

ثبت شده در روز 22 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/10/07

با سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزممن چرا عاشق متناسب شدنم  دلایلم چیه وچه چیزایی هست که الان ندارمشون وبا متناسب شدنم به دستشون میارم با خودم برسی کردم دیدم من کلی کار هست که دلم میخواد انجامشون بدم مثلا من همیشه عاشق باله وژیمناستیک بود واز حرکات کششی لذت میبردم...

ثبت شده در روز 22 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/10/06

چرا عاشق متناسب شدن هستم قبلا دلم میخواست متناسب شم تا حال بقیه رو بگیرم تا بقیه از حسودی بترکن وخودمو به بقیه اثبات کنم به خاطر جلب توجه بعضیا وبه خاطر اینکه تحقیر وسرزنش نشمم میخواستم لاغر بشم اما امروز به خودم گفتم چرا عاشق متناسب شدنم دلایل عاشقی من چیه چیه متناسب...

ثبت شده در روز 21 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/10/04

چشمامو بستم وغرق رویای متناسب شدن خودم شدم خودمو دیدم درآینده که متناسب شدم چقدر ظریف وجذاب با تاب وشلوارک توی خونه پشت میز تحریر نشسته بودم داشتم مینوشتم باقلمی زیبا ودفتری نفیسچقدر جذاب وخواستنی شده بودم نوشتم به حضرت دوست که هر چه دارم از اوست خدارا سپاس فراوان میگویم برای اینهمه خوشبختی وتناسب...

ثبت شده در روز 21 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/10/04

با سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزمروز بیست ویکم باخودم فکر کردم به چه اهدافی درزندگیم رسیدم که با عشق وعلاقه بودهیادم اومد که منم دقیقا مثل استاد عاشق رانندگی بودم وقتی بچه بودم پسر عمه هام ماشین باباشون داخل پارکینگ یواشکی سوار میشدن وجلو وعقب میروندن ومن از پشت ستون پارکینگ...

ثبت شده در روز 20 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/10/02

با سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزمیلداتون مبارک وعمرتون بلند وپربرکت یک هفته است روی روز بیستمم یعنی نمیتونم ازش رد بشم هی گوش میدم فایل نکات طلاییشو یه حسی بهم میگه بمون کجا میری بمون اینو بفهم اینو عمل کن نرو رسیدی تهش چی منتظرته خودتو درست کن شب یلدا جاتون...

ثبت شده در روز 20 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/09/26

با سلام خدمت استاد گرامی ودوستان عزیزم من  امروز چطور میتونم بهتر رفتار کنم ؟چطور میتونم به خوردن کمتر توجه کنم ؟این فایل تا حالا کجا بودخیلی عالی بود خیلی استفاده کردم حرفهای استاد یکی پس از دیگری یقه منو میگرفت باید میزان خوردنتو کم کنی اصلش همین حالا اسمشو هر چی میخوای...

ثبت شده در روز 19 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/09/24

امروز تمرین دور کردن حسادت از خودم نسبت به آدمهای متناسب انجام دادم وبا خودم گفتم هر کاری دلم بخواد انجام میدم تا حسرت هیچ چیزی هم به دلم نباشه با مادرم رفتم بیرون وموقع برگشت اون اتفاق خوبه برام افتاد به طور اتفاقی کنار خانم جوانی تقریبا هم سن های خودم بودم...

ثبت شده در روز 19 تکرار از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) در تاریخ 1400/09/24

با سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزم امروز چند باری فایل هارو گوش کردم به خودم گفتم لاغری برای من مساوی چیه یادمه همیشه مادربزرگم میگفت لاغرا مردنی ومریضن جون ندارن بدغذان وزیادم عمر نمیکنن عصبین وبداخلاقن وبدجنسن منم اینارو باور کردم از طرفیم کم کم برام باور شد که لاغرا آدمهای آویزونی هستن...