0
امتیاز کاربر: 1406
سطح ۳: کاربر پیشرفته
فهرست گزینه های این کاربر

دیدگاه های در فایل های رایگان

ثبت شده در گام ۳۹: برنامه ریزی ذهن برای لاغر شدن در تاریخ 1400/09/20

سلام توجه کردن همون چیزیه ک من ازش غافل بودم یک عمر رژیم گرفتم خودمو مجبور کردم ک برا لاغری تلاش کنم ولی نمیدونستم ک اینها همش توجه کردن ب چاقیه ن لاغری من در زندان افکارم گیر کرده بودم و خودم ناتوان و بی عرضه و بی اراده میدونستم...

ثبت شده در تاثیر مغز در چاقی در تاریخ 1400/09/15

سلام ذهن من قبلا ک می رفتم مهمونی هی دستور خوردن میداد نمیخوردم ولی مغزم پر از درگیری بود اما دیروز مهمون بودم و تو مهمونی خوردم و بعدش ذهنم اروم بود هی نمیگف همه بشقابو بخور بخور مهمونیه بخور همه میخورن بخور نخوری از کفت رفته بخور مفته بخور...

ثبت شده در گام ۳۵: بر علیه خود شاهد چاقی جمع نکنید! در تاریخ 1400/09/13

سلام تایادم میاد همیشه ب خودم برچسب زدم اینک من زود سرما میخورم زود بیمار میشم عصبیم پرخورم زود ناراحت میشم و اینا اما ازاطرافم پراز ادمهایی هس ک اینطوری نیس درمور شوهرم همینطور ب مامانم میگم اینطوریه اونطوریه ولی امروز فهمیدم ک نباید گف نباید پیش بینی کرد نباید...

لاغر شدن ر و باید قبل اینک لاغربشم باید احساش کنم چجوری اینجوریک باید بچاقی توجه نکنم چجوی اینجوریکه از خودت فرار نکن ازدیدن خودت فرارنکنیو قبول کنی ک این جسم تو هستش اگر چاقه تو باعثش شدی حالام دیر نشده من میخوام تغییر کنم ب نظرم اول باید خودمو...

ثبت شده در گام ۳۳: لاغر هستید حتی اگر چاق هستید! در تاریخ 1400/09/10

سلام من لاغر هستم حتی الان ک چاقم ب نظر من این مثل ترازو میمونه ک ذهن انسان دوکفه داره و من اون کفه چاقی پر کردم با چی با رژیم با ورزش با ورودی منفی با سرزنش با تحقیر و با هر دفعه رژیم گرفتم و ب نقطه ای...

ثبت شده در چگونه در شرایط حساس به احساس خوب برسیم؟! در تاریخ 1400/09/08

استاد اونقدر با این فایل گریه کردم چقدر از شنیدن ایه قران گریه کردم ک چقدر من ب خاطر دیگران حرف و گستاخی دیگران خودمو ناراحت کردم چقدر زندگی بخاطر عروسی خواهرم اینک پول ندارم لباسم زشته چاقم حالمو بد کردم چقدر خودمو درگیرش کردم چقدر شیطان تونست منو غرق...

سلام امروز وقتی از خواب بیدارشدم خوب خوب بودم تا اینکه رفتم خونه مامانم واونجا مامانم گف ک یکی اینطوری گفته ومن عصبانی شدم خیلی عصبی شدم کنترل خودمو ازدس دادم تموم مشکلاتم در رابطه با همسرم و خانوادشو ک فلان ب ذهنم واومد ور ور حرف زدم تا اینک...

ثبت شده در گام ۲۸: زبان لاغری را یاد بگیرید در تاریخ 1400/09/06

سلام یادم میاد وقتی باشگاه میرفتم میدم یک دسته افراد هستن ک میرن باشگاه ولی از وقتی ک میان همینطور حرف میزنن بعد من پیش خودم میگفتن اینها ن ب پولشون رحم میکنن ن ب خودشون مربی باشگاهمون خودش چاق بود شکم داش زیاد چاق نبود ولی اضافه وزن داش...

ثبت شده در گام ۲۹: امنیت جسم نیاز به مراقبت دارد در تاریخ 1400/09/06

سلام من داداشم چاقه خواهرم لاغر همیشه خواهرم خوراکی هاشو در سوراخ ها قایم میکنه ک اون پیدا نکنه یا مامانم همیشه وقی بیرونه میگه الان مهدی یخچالو خالی کرد این تصویرم ب نظر من گویای حریص بود وقانع نبود ن افرد چاق رو میگه ک هیچ وقت راضی نمیشن...

ثبت شده در گام ۲۵: مسیر لاغری لیز است، زمین نخورید! در تاریخ 1400/09/03

سلام لاغری با ذهن مثل پیامبرانی هس ک ب مسیرشان ادامه دادن با اینک اطرافیان مسخرشان میکردند ب راهشان ادامه میدادن من فقط همسرم اونم ب خاطر پول محصول گفتم واون هم مسخرم کرد و گف اینهامسخره بازیه و من لاغر نمیشم یجوری محکم گف لاغر نمیشم انگار ک خداست...