0

گام ۳۴: تاثیر مغز بر چاقی

تاثیر مغز بر چاقی
اندازه متن

همه افراد چاق سال ها به دنبال کشف تاثیر موضوعات مختلف بر چاقی هستند اما هیچ نتیجه ای برای آنها در بر ندارد و این در حالی است که اگر تنها به دنبال درک تاثیر مغز بر چاقی خود باشند می توانند به آسانی و برای همیشه لاغر شوند.

لاغری با ذهن و وضعیت جسمانی

سی و پنج سال از زندگیم با چاقی گذشت و در این مدت همیشه به دنبال راه حل دائمی برای لاغر شدن بودم.

در سن ۳۵ سالگی این خواسته من محقق شد و در مسیر یادگیری لاغری با ذهن قرار گرفتم و به لطف خدای مهربان در طی چند سال بیش از ۴۰ کیلو از اضافه وزن خود را با روش لاغری با ذهن کاهش دادم و نکته مهم اینکه چندین سال است در این شرایط هستم و نه تنها چاق نشده ام بلکه به تناسب اندام ایده آل نزدیک و نزدیک تر می شوم.

سال ها قبل تصورم این بود که چاقی من ارثی است و به همین دلیل راهی جز چاق بودن ندارم و تنها کاری که از من ساخته است مراقبت کردن از خودم برای جلوگیری از چاق تر نشدن بود که البته نتیجه ای هم نداشت و هر سال من چاق تر از سال قبل می شدم.

اما زمانی که با موضوع لاغری با ذهن آشنا شدم متوجه شدم که وضعیت جسمانی من تحت تاثیر ژنتیک یا هیچ عاملی که غیرقابل تغییر باشد نیست بلکه چاقی جسم تحت تاثیر فرمول هایی است که در ذهن من ایجاد شده اند و سبب می شوند مغز من دستوراتی صادر کند که نتیجه آن چاق شدن است. من به تاثیر مغز بر چاقی پی بردم.

حتما با من هم عقیده هستید که مغز، مرکز فرماندهی جسم است. به این معنی که هر حرکت یا اتفاقی که در بدن رخ می دهد صد در صد تحت کنترل و نظارت مغز است بنابراین چاقی نیز بعنوان یک اتفاق یا حالت جسمی قطعا تحت کنترل مغز صورت می گیرد.

به همین دلیل است که سالهاست روش های مختلف لاغری موفق به کمک کردن به افراد چاق برای لاغر شدن نشده اند چون در روش های لاغری هیچ اهمیتی برای تاثیر مغز بر چاقی قائل نیستند و توصیه های روش های لاغری هیچگونه تاثیری بر عملکرد مغز ندارد.

تاثیر مغز بر چاقی

تاثیر مغز بر چاقی چگونه است؟

تاثیر مغز بر چاقی به طور خیلی ساده از طریق فرمان های مغزی صورت می گیرد. فرمان های مغزی به طور کلی به دو گروه تقسیم می شوند:

۱- فرمان های اصلی و غیرقابل تغییر

به آن دسته از فرمان هایی گفته می شود که برای حیات جسم ضروری هستند. مانند فرمان های صادره از مغز جهت کنترل ضربان قلب،‌ میزان ورودی اکسیژن از طریق تنفس، هضم غذا، تصفیه خون و صدها فرمان دیگر که هر کدام برای حیات جسم ضروری هستند و اگر در اجرای این فرمانها مشکلی ایجاد شود قطعا جسم با بیماری و مشکل مواجه خواهد شد.

۲- فرمان های فرعی و قابل تغییر

به گروهی از فرمان های مغزی گفته می شود که در طی زندگی روزمره توسط مغز آموخته شده و در زمان لازم صادر می شوند.

مانند صحبت کردن که مجموعه ای از فرمان های مغزی است که باعث ایجاد ارتباط با دیگران می شود.

همچنین نواختن موسیقی که نیاز به کسب مهارت توسط مغز دارد و افرادی که علاقمند به یادگیری باشند می توانند این مهارت را بیاموزند.

رفتارهای غذایی یا واکنش های ما نسبت به مواد غذایی از گروه فرمان های فرعی و آموختنی هستند.

گرچه فرمول هایی که در مغز ایجاد شده اند را نمی توان به طور کامل پاک کرد اما مغز این توانایی را دارد که بارها و بارها تحت یادگیری و آموزش قرار بگیرد.

بنابراین ما می توانیم عادت ها و رفتاری که دوست داریم و می دانیم همسو با متناسب شدن هستند را در مغز خود ایجاد کنیم.

البته نکته قابل توجه و امیدوار کننده این است که مغز ما تمام فرمان های لازم برای متناسب شدن را از ابتدا در خود ذخیره دارد.

افرادی متناسبی که در پیرامون ما زندگی می کنند این موضوع را اثبات می کنند که مغز بدون اینکه نیاز به آموزش داشته باشد متناسب بودن را بلد است و اگر عده ای از انسانها چاق می شوند به این دلیل نیست که مغز آنها معیوب است بلکه فقط به این دلیل است که فرمان ها و فرمول های فرعی در مغز ایجاد شده است که منجر به تغییر رفتار این افراد و در نهایت تغییر جسم آنها شده است و ایم تاثیر مغز بر چاقی است.

تاثیر ذهن بر مغز

تاثیر ذهن بر مغز چگونه است

ذهن ما بی حد و مرز است و ما در ذهن خود قابلیت مرور کردن و تجسم کردن داریم.

مغز قابلیت مرور کردن دارد به این شکل که می تواند هر آنچه را در گذشته دیده یا شنیده است را به خاطر بیاورد اما در مورد آینده یا اطلاعاتی که دریافت نکرده است توانایی ندارد.

ذهن قابلیت آینده نگری دارد به این شکل که می تواند تصویرسازی کند.

تخیل، خیال پردازی و هر پردازش ذهنی که مربوط به آینده باشد در ذهن می تواند انجام شد.

نکته جالب توجه این است که مغز نسبت به آینده واکنشی ندارد اما آنچه در ذهن مرور می شود از نظر مغز واقعی و در زمان حال در نظر گرفته می شود بنابراین نسبت به آن واکنش می دهد.

حتما این تجربه را دارید که فکر کردن به اتفاقی که رخ نداده است باعث ناراحتی و رفتارهای جسمی مانند استرس، پریشانی و … شده است.

این حالت که در جسم ایجاد می شود به این دلیل است که مغز تحت تاثیر ذهن قرار گرفته و فرمان های عصبی صادر کرده است.

در مثال چاقی مغز انسان نسبت به چاق تر شدن هیچ واکنش یا برنامه ای برای چاق تر شدن ندارد اما مرور افکار چاقی در ذهن و ایجاد ترس و نگرانی از چاق تر شدن سبب می شود تا مغز تحت تاثیر ذهن قرار گرفته و روند چاق تر شدن را در پیش گیرد. از این رو چاق تر شدن هم از نشانه های تاثیر مغز بر چاقی است.

رفتارهای روزمره ما توسط مغز اما تحت تاثیر ذهن انجام می شوند.

نیاز ما به غذا خوردن یک رفتار ضروری و تکرار شونده برای ادامه حیات و زندگی است اما چرا این نیاز در افراد مختلف به شکل های متفاوتی توسط مغز پاسخ داده می شود؟

همه انسان ها برای ادامه حیات به غذا نیاز دارند همانطور که به اکسیژن نیاز دارند. اما چرا مغز همه انسانها فارغ از اینکه چاق یا لاغر باشند در مصرف اکسیژن دچار اختلال و اشتباه در عملکرد نمی شود اما در مورد غذا خوردن دچار اشتباه می شود؟

تنها دلیل اشتباه در عملکرد مغز در تامین مواد غذایی مورد نیاز بدن تفاوت در عملکرد ذهن افراد است.

آنچه در ذهن یک فرد چاق بعنوان آینده نگری برای مصرف مواد غذایی می گذرد با آنچه در ذهن یک فرد متناسب می گذرد کاملا متقاوت است.

عقاید و نگرش افراد به صورت فرمول هایی در ذهن آنها ذخیره می شود اما تاثیر مغز بر چاقی به این شکل انجام می شود که فرمول های ایجاد شده در ذهن توسط مغز به فرمان های عصبی برای شکل دادن رفتارها و عادت ها تبدیل می شوند و به مرور عادت های فرد را شکل می دهند و تکرار عادت ها باعث تغییر جسم و شرایط زندگی می شود.

ارتباط مغز و جسم

دریافت آگاهی درباره تاثیر مغز بر چاقی باعث درک بهتر ارتباط بین مغز و جسم می شود. در واقع جسم انسان مانند رباطی است که توسط مغز کنترل می شود.

زمانی که فرد چاق در حال خوردن مواد غذایی است قادر به مصرف به اندازه مواد غذایی نیست چون مغز او فرمان هایی صادر می کند که نتیجه آن خوردن بیش از حد یا پرخوری می باشد.

به این مثال توجه کنید تا نقش عقیده و نگرش ذهنی در عملکرد مغز را بهتر درک کنید:

بسیاری از افراد چاق عادت دارند باقیمانده غذای دیگران را مصرف کنند. آنان به شدت از دور ریختن مواد غذایی اجتناب می کنند و ترجیح می دهند باقی مانده غذای دیگران را بخورند.

این یک فرمان مغزی است که غذا باید خورده شود و نباید دور ریخته شود.

این فرمان تحت تاثیر یک نگرش و عقیده اشتباه صورت ایجاد می شود که به ما می گوید: دور ریختن غذا گناه دارد.

اگر شما در خانواده ای بزرگ شده اید که عقیده دارند دور ریختن غذا گناه است این فرمول ذهنی در مغز شما به فرمانی تبدیل شده است که هر غذایی در بشقاب یا گوشه کنار خانه مشاهده کند بلافاصله فرمان خوردن آن را صادر می کند و فرد بدون اینکه فکر کند با دست خود آن را برداشته و به دهان می گذارد و می خورد. صدور فرمان خوردن و اقدام کردن به خوردن از نشانه های تاثیر مغز بر چاقی و اضافه وزن است.

این اتفاق به قدری سریع رخ می دهد که در آن لحظه قادر به درک مراحل شکل گیری فرمان مغزی و تبدیل شدن آن به رفتار جسمی نیستید اما از طریق بازنگری رفتار خود در سال های گذشته می توانید به صحیح بودن این موضوع پی ببرید.

این درحالی است که بسیاری از انسان های دیگر که معمولا متناسب هستند این عادت را ندارند. یعنی مغز آنها این دستور را صادر نمی کند.

سوال: چرا مغز این افراد در مواجه شدن با غذای باقیمانده دستور خوردن را صادر نمی کند؟

جواب: به این دلیل که در ذهن آنها نگرش یا عقیده ای درباره خوردن یا دور ریختن غذا وجود ندارد.

به همین سادگی

آنها عقیده ای درباره این موضوع ندارند بنابراین مغز آنها فرمان خوردن مواد غذایی باقیمانده را صادر نمی کند.

با این مثال واضح به علت تفاوت رفتار خود با افراد دیگر پی می برید و از این لحظه می توانید منشاء رفتارهای خود را جستجو کرده و آنها را اصلاح کنید به این شکل تاثیر مغز بر چاقی را تغییر خواهید داد.

در دوره های آموزشی لاغری با ذهن موضوعات مرتبط با ذهن و مغز توضیح و آموزش داده می شود و با استفاده از این محتوا می توانید به راحتی بر عملکرد ذهن و مغز خود مسلط شده و منشاء رفتارهای خود را شناسایی و آنها را اصلاح کنید و به این شکل تاثیر مغز بر چاقی را به تاثیر مغز بر لاغری تغییر دهید.

به این ترتیب شما می توانید به راحتی فرمول های ذهنی اشتباه را از ذهن خود پاک یا اصلاح کنید. در نتیجه بعد از مدت کوتاهی فرمان های مغزی شما بر اساس فرمول های ذهنی جدید تغییر پیدا کرده و شما متوجه تغییر در تمایلات و واکنش های رفتاری خود می شوید.

این تغییر سبب می شود که مغز شما مانند یک فرد متناسب فرمان صادر کند و در نتیجه نه تنها چاق تر شدن شما متوقف می شود بلکه روند متناسب شدن آغاز می شود چرا که دیگر تاثیر مغز بر چاقی از طریق فرمان های مغزی در جهت افزایش وزن صادر نمی شوند بلکه به گونه ای هستند که باید منابع اضافه وزن که همان چربی های اضافه هستند را دفع کرده تا افکار، رفتار و جسم شما هماهنگ و همسو با متناسب شدن باشد.

✍️ تمرین آموزشی 📖

درک تاثیر مغز بر چاقی باعث می شود که به شکل بهتری مسئولیت چاقی را بر عهده گرفته و در اصلاح تاثیر مغز بر چاقی به شکل بهتری عمل کنیم. بنابراین انجام با دقت تمرینات آموزشی سبب می شود تا به مرور با دریافت آگاهی ها از طریق جلسان مختلف مهارت اصلاح تاثیر مغز بر چاقی را کسب می کنیم.

برای انجام عالی این جلسه ابتدا محتوای آموزشی را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به شکل شرح انشایی پاسخ دهید.

  • دیدگاه شما درباره تاثیر مغز بر چاقی چیست؟ تجربه خود از این موضوع را بنویسید.
  • به نظر شما استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن باعث تغییر تاثیر مغز بر چاقی می شود یا خیر؟ شرح دهید.
  • با توجه به توضیحات محتوای نوشتاری تاثیر مغز بر چاقی را از طریق تبدیل شدن فرمول های ذهنی به فرمان های مغزی از طریق ذکر مثال درباره رفتارهای خودتان شرح دهید.
  • با توجه به توضیحاتی که در ویدیوی آموزشی درباره عادت ها و چگونگی شکل گیری عادت ها داده شد شرح دهید چه نمونه های مشابهی در رفتار خودتان مشاهده می کنید که نشان دهنده تاثیر مغز بر چاقی است.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن


دوره آموزشی که در ویدیوی آموزشی وعده داده شده است به لطف خدای مهربان به شکل عالی آماده و ارائه شده است.

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.10 from 42 votes

https://tanasobefekri.net/?p=33354
برچسب ها:
29 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مهلا
      1402/12/11 12:47
      مدت عضویت: 231 روز
      امتیاز کاربر: 6010 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 345 کلمه

      تاثیر مغز بر چاقی از طریق عادت های چاق کننده و فکر کردن در مورد غذا شکل میگیرد.

      عادت های که نه از روز سیری است بلکه از روی بی حوصلگی و لذت بدست می آید.

      مثلاً خوردن تخمه یه عادت است که از روی گرسنگی نیست و صرفا جهت از بی حوصلگی در اومدن و مشغول بودن به کاری انجام میشود.

      با فکر کردن به غذا مغز واکنش نشان می دهد و ما رو به سمت خوردن های بی مورد سوق می دهد.

      مثلاً خود من وقتی به شیرینی خامه ای شکلاتی فکر میکنم یا از طریق غضاییچ مجازی می بینم ،نمیتونم خودم رو کنترل کنم،بارها بوده با گشتن توی پیج های مختلف و دیدن شیرینی تا شب همون نوع شیرینی رو برای خودم محیا کردم .خدا رو شکر الان نه اینستا ندارم و خیلی کم در فضای مجازی هستم وگرنه همین روال ادامه داشت.

      و اینطوری نتونستم جلوی فرمان مغزم رو بگیرم چون خودم از طریق دیدن تخریکش کردم و مسلما باید به دستورات بعدیش هم عمل کنم و تا ای کار رو نکنم خوردن شیرینی از ذهنم نمیره.

      حالا وقتی همیشه این کار رو انجام بدم ،تبدیل میشه به عادت و دیگه نیازی نیست برای خوردن شیرینی قبلش بهش فکر کنم .

      من عادت دارم بعد سیری ریزه خواری کنم،عادت دارم بعد از خواب بعدازظهر به غذای باقی مونده یه سر بزنم و یکی دو قاشق بخورم. عادت دارم چایی رو با قند بزرگ بخورم،

      و تمام این عادت ها از فکر کردن به خوردن و دستور مغز  به وجود اومده .

      خوردن ناهار قبل از اینکه گرسنه بشم هم داشتم ،و وقتی بچه ها یا همسرم میگفتن گرسنه ایم سریع سفره پهن میشد و غذا .اما الان وقتی میگن ناهار می‌خوابیم تا زمانش نشه از غذا خبری نیست و دیگه کوتاه نمیام،چون با شناختی ازشون دارم میدونم اونا هم از روی عادت به محض اومدن از سرکار و مدرسه غذا می‌خوان.

      نیم ساعت دیرتر به غذا رسیدن باعث میشه این عادت اون ها هم عوض بشه و بعد از گرسنگی کامل غذا بخورن

      اما الان از وقتی فایل ها رو میخونم خیلی کم پیش اومده که با وجود سیر بودن غذا بخورم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه
      1402/06/30 20:27
      مدت عضویت: 255 روز
      امتیاز کاربر: 8365 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 422 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      گام ۳۴:تاثیر مغز برچاقی

      منم دقیقا این عادت رو داشتم که بعدظهر که از خواب بیدار میشدم باید یه چیزی می‌خوردم و میلم بیشتر به این بود که اون چیز شیرین باشه حتی به زبون میاوردم که خیلی دلم میخواد چیز شیرینی بخورم ، یا این عادت رو دارم که موقع فیلم دیدن حتما باید تنقلات بخورم انگار که بیشتر بهم میچسبه اگه چیزی کنار فیلم دیدن بخورم مخصوصا اگه با شوهرم فیلم نگا کنم که یه چیزی تو مغزم اینقدر تکرار می‌کنه که پاشو یه چیزی بیار کنار فیلم دیدن بخور که بیشتر بهت لذت بده ،دقیقا این کار ذهنمه که به یاد آوردن احساس خوب خوردن با فیلم دیدن باعث میشه که مغز دستور خوردن به من بده و من تا چیزی نیارم مغزم آروم نمیگیره ، یا یه عادت دیگه ای که دارم اینکه من گاهی اوقات عادت دارم شبا با شوهرم با ماشین میریم داخل شهر میگردیم من این کارو خیلی دوست دارم و هروقت میرم بیرون یه چیزی بهم میگه که این حال خوبت رو با خوردن تکمیل کن که اگه یه چیز شیرین باشه که چه بهتر ،اینو دارم الان میگم اصلا قبلاً متوجه شون نبودم ولی با گوش دادن این فایل اینا تو ذهنم جرقه زد که ای دل غافل منم از این عادتها دارم ،یه عادت مخرب دیگه ای هم که خانوادگی داریم اینکه ما همه بچه ها ازدواج کردیم وقتی دسته جمعی میریم خونه مادری خیلی دوست داریم که دور هم بشینیم و تنقلات و چای به راه باشه و کنار هم بیشتر لذت ببریم. اینکه وقتی میزبان باشم حتما باید بعد از مهمان دست از خوردن بکشم که مهمان معذب نشه و بتونه غذا بخوره ، یا اینکه وقتی شوهرم داره چیزی میخوره و به منم میگه بخورم واسه اینکه ناراحت نشه یا نه از خوردن اون چیز لذت ببره با اینکه سیر باشم اونو همراهی کنم ، وای که چقدر من این موضوع برام مهم بود و الان کمرنگ تر شده که از غذا چیزی نباید بمونه و اونو دور بریزیم چونکه گناه داره و اسرافه رو این مسئله خیلی حساس بودم ولی یه مدت دارم رو این مسئله کار میکنم که کلا از بین ببرمش که طبق گفته شما استاد یه غذا بلاخره به طبیعت برمیگرده چه اونو بخورم چه نخورم پس فرقی نداره که چطور به طبیعت برگرده .

      خداروشکر که تونستم با گوش دادن فایل امروز وبا کمک شما استادعزیز این عادت ها رو شناسایی کنم .  بایدسعی کنم روی اونا  کار کنم و فرمول صحیح رو جایگزین کنم که بتونم رفتار درستی رو انجام بدم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/06/21 16:38
      مدت عضویت: 1428 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 677 کلمه

      سلام و درود براستاد عزیز و دوستان همراه

      منم یادم میاد عصرها بعد خواب چایی میخوردم با کلوچه خوشمزه خونگی که مادرم درست میکرد اما بیشتر اوقات نه به خاطر گرسنگی بلکه به خاطر اینکه مادرم اتفاقهای روزانه رو موقع وعده غدایی تعریف میکنه و گاها شیرین وگاها تلخ بود وهست و کلی باورهای مخرب لاغری و ….. که همگی جمع میشدیم پای صحبت مادر و با لذت بیشتر غذا میخوردیم .

      والبته الانا همچنین این روند ادامه داره ولی من دیگه توی جمع نیستم و من رو که صدا میزنن من گاها مچ خودم رو میگیرم و میگم واقعا گرسنه ای  یا میخای پای صحبتهاش بشینی و ناخواسته غذای بیشتری رو بخوری . هم غذای جسم وهم غذای مضر برای روح .

      همین چند روز پیش اون وخواهر کوچکترم مثل روال گذشته درحال خوردن غدا بودند وتقریبا یک ساعت داشتند در مورد مسایل مختلف زندگی صحبت میکردند و غذا میخوردند و بعد اینکه خواهرم اومد اتاق سریع خوابید .

      حالا الان من .

      چند روز پیش دامادمون ناهار خونه ما بود و موقع ناهار درحالیکه من روی مبل نشسته بودم و بهم گفتن بیا ناهار بخور ومن باقاطعیت گفتم سیرم و واقعا سیر بودم و ناهارم رو ساعت چهار خوردم .

      اگه اوایل بود میگفتم زشته اون  اینهمه راه رو از راه دور اومده بشین پای سفره وکمتر بخور . اما باغرور گفتم سیرم و تو دلم گفتم هرفکری میکنه بکنه برای من مهم نیست .

      و یا یک شب کلی مهمان راه دور داشتیم که باهاشون رودروایسی داشتیم و موقع شام اینهمه افراد پای سفره ولی من شام نخوردم و یکی از مهمانان بعدش بهم گفت تو چرا نیومدی شام بخوری گفتم من میوه خوردم سیر بودم ونتونستم شام بخورم . اتفاقا اونم گفت اره منم میوه کمی خوردم چون میدونستم میوه زیاد بخورم شام نمیتونم بخورم البته دختره کاملا متناسب بود وکاملا رفتار منو درک کرد . وبعدش کلی باهم صحبت کردیم .

      از بس در کودکی به ما گفتن احتر ام احترام احترام به دیگران  خودمون رو کلا از یاد بردیم همش درفکر راضی وخشنودکردن دیگران بودم یک شخصیت مطیع که درفکر رضایت همه هست الا خودش .

      دیگه میخام روی این شخصیتم بیشتر کارکنم واقعا حس فوق العاده ای به آدم میده وقتی اونطوری که دوست داری رفتارکنی . البته خیلی از چیزها وآموزشهامون خیلی بد برامون تعریف شده .

      توهین یعنی چی . بی احترامی یعنی چی . خودخواهی یعنی چی . دلسوزی یعنی چی .همه تو ذهن من این بود که دیگران ناراحت نشوند خوب من سیرم نمیتونم پیش مهمان غذا بخورم چه توهین و بی احترامی برای دیگران ایجاد کردم .

      من همیشه پیش مهمانها بلوز وشلوارم و موقع عید که شد همینطور فرقی نمیکنه . مادرم وقتی دخترعموهام با شوهراشون اومدن خونه ما بهم گفت پیش اینها چادر بزار اونها مذهبی هستند من بهش گفتم خوب اگه با پوشش ما راحت نیستن خوب نیان خونه ما . من طوری که راحتم رفتار میکنم .

      حالا چطور درمورد غذا خوردن سیر هم بودم خودم رو وادار به خوردن میکنم.

       البته اکثر اوقات منم موقع ناهار و شام گرسنم میشه و بامهمان غذا میخورم اما گاها اتفاق میافته احساس سیری میکنم و این مواقع هم فرقی نمیکنه و میگم من سیرم . 

      بارها شده خونه خواهرم رفتیم و یه بار تولد خواهرزادم بود وخواهرم کلی تدارک دیده بود وقتی رفتیم خونشون  دیدیم نیستش . خواهرم گفت دوستاش زنگ زدند با دوستاش رفت بیرون و . . ومراسم  تولد برگزارنشد .وشام خوردیم واومدیم خونه .

      چون خواهر زادم کاری که دلش میخاد انجام میده وخو نه ما کسی این رفتار روقبول نداره البته ناراحت هم نمیشن میگن جوونه . دهه ۸۰ هستن و….

      الان که رفتار اون رو میبینم تحسین میکنم و لذت میبرم تواین سن کم اکثر جاهای تفریحی شهرمون واطراف رو بلده و میگرده .

      کارمیکنه پول توجیبیش رو جمع میکنه و میره دور میزنه .

      جسم متناسب هم رفتار متناسب میخاد  نمیشه با دیگران رودروایسی داشته باشی  و انتظارت متناسب شدن باشه .

      نمیشه نذری ها رو به خاطر یه سری مسایل مذهبی درحالیکه سیری بخوری و جسم متناسب بخای .

      نمیشه اضافه غذاها رو به خاطر واژه اسراف که اون رو هم تو ذهنمون بدتعریف کردن بخام بعد جسم متناسب بخام .

      نمیشه . خودت باش واقعی .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/06/11 20:27
      مدت عضویت: 319 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 382 کلمه

      به نام خداوند توانایم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      خواستن توانستنه و من این جمله رو  به یاری خداوند به عمل  در رفتارم تبدیل کردم؛

       به شکرانه پروردگار توانایم بالاخره بعد از دو هفته رنج فرمول‌های چاقی و خروج تقریبی از مسیر تناسب فکری و به جاده بیراهه زدن ،به کمک خداوند و این فایل ارزشمند تونستم مشکل و شناسایی کنم و بعد دو روز رفتار صحیح و اطمینان به برگشت از جاده بیراهه در مسیر درست تناسب فکری امروز و دیروز تعهدم و انجام دادم و دوباره وارد مسیر صحیح تناسب شدم و به یاری خداوند مجدد شروع به برداشتن گام میکنم.

       چون تعهد داشتم تا گامی رو نیاموختم و عملی نکردم گام برندارم.

       و وقتی دیدم مشکلم از بیماری نیست و پرخوری های اخیر دو هفته ایم بدلیل مشکلات ذهن چاق و دست و پا زدن توام ذهن چاق بوده که خواسته من و از مسیر صحیح تناسب دوباره دچار پرخوری کنه به بهانه بیمار شدن جسم و نیاز به بیشتر از حد نیاز خوردن و داره ذهن چاق دستور بیماری به مغز صادر میکنه تا من تسلیمش بشم و از مسیر تناسب دور بشم ولی  به یاری خداوند و تکرار فایلهای ارزشمند گام‌های قبل مشکل شناسایی و رفع شد ؛

      و بعد از یقین به رفع مشکل و کاملا در مسیر زیبای تناسب فکری بودن آمدم اعلام کنم من توانستم به شکر الله یکدانه ام و این شادی و با شما استاد روشن ضمیرم و دوستان همگامم به اشتراک بگذارم؛

       ما هر کار که بخواهیم قطعا می‌توانیم انجام دهیم هیچ نشدنی هیچ غیر ممکنی وجود ندارد همه چیز از ذهن و افکار ما شروع و به نتیجه می‌رسد ما می‌توانیم با نیروی بی نهایت ذهن جهان خودمونو دگرگون کنیم این همون راز آفرینش انسان و احسن الخالقین بودن ماست این همون راز سر به مهر آفرینشه و خداوند قادر ما، خواستش بر این بوده ما این راز و بفهمیم و جهانی نو بسازیم جهانی پر از 

      شادی

       ،عشق،

      تناسب

       ،و انسانیت .

      خدایا سپاسگزارم برای هدایتم تنها تویی که قادر مطلقی کمکم کن تا از شر وسوسه و وسوسه گران رها شوم 

      خدایا کمکم کن تا از مسیر تناسب فکری دور نشوم

      خدایا کمکم کن به بیراهه نروم اهدنا الصراط المستقیم 

      خدایا کمکم کن جز گمراهان نباشم والضالین 

      الهی شکرت که دوباره هدایتم کردی و به شکرانه این هدایت در پوست خودم نمیگنجم شکرالله شکرالله شکرالله شکرالله……………………………….‌……….……………….و باز هم شکرلله

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/05/01 09:15
      مدت عضویت: 369 روز
      امتیاز کاربر: 21410 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 310 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیر و شادی 

      من خیلی خوشحالم که بعد از 9 روز سفر دوباره برگشتم به سایت که گام 33 را گوش بدم من خیلی سعی کردم در دوران سفر بتوانم فایلها را گوش بدهم ولی نشد ولی خیلی خوشحالم که امروز توانستم به این فایل ارزشمند گوش بدم که چرا مغز ما ما را به خوردن تشویق میکنه مثل همین چای خوردن با شیرینی -نبات -خرما و این یک موانع لاغری است من امروز درمحل کارم چای را مزه مزه کردم و بدون هیگونه شیرینی خوردم خیلی لذت داشت واینکه ما باید کاری کنیم که بتوانیم مثل افراد متناسب اضافه غذای خود را نخوریم و بدون عذاب وجدان آن را دور بریزیم که وارد طبیعت بشود . 

      و با یاد گرفتن این فرمول باعث میشویم که فرمان چاقی را با نخوردن شیرینی جات متوقف کنیم و فرمول لاغری را جایگزین نماییم .

      همه انسانها برای زنده ماندن نیاز به خوردن غذا دارند ولی چرا افراد متناسب با به اندازه خوردن غذا تناسب اندام خوبی دارند و به سلامتی زندگی میکنند و برای خوردن خود دچار عذاب وجدان نمیشوند این در حالی است که افراد چاق با زیاد خوردن و پرخوری باعث میشوند که سلامتی و تناسب اندام آنها به خطر بیفتد و اینها همه از تاثیر فرمول چاقی بر مغز است که انشاالله با تغییر فرمول چاقی به لاغری این مشکل حل خواهد شد .

      و ذهن قابلیت آینده نگری دارد به این شکل که می تواند تصویرسازی کند.

      تخیل، خیال پردازی و هر پردازش ذهنی که مربوط به آینده باشد در ذهن می تواند انجام شود

      نکته جالب توجه این است که مغز نسبت به آینده واکنشی ندارد اما آنچه در ذهن مرور می شود از نظر مغز واقعی و در زمان حال درنظر گرفته می شود بنابراین نسبت به آن واکنش می دهد.

      استاد من میتوانم برای جبران 9 روزی که مسافرت بودم روزی 2تا فایل گوش بدهم یا نه ؟

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/11/23 12:07
      مدت عضویت: 451 روز
      امتیاز کاربر: 48630 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 572 کلمه

      سلام صبح  بهمن ماهتون همراه با برف رحمت خدا وند بخیر ۲۳ بهپن ۱۴۰۱

      گام ۲۴ ما دو مدل فرمان مغزی دایم 

      گروه اول فرمول اصلی وغیر فابا تغییر 

      فرمولهای که به حیات وزندگی مربوط هستن وغیرقابل تغییر هیستن مثل ضربا ن قلب ونفس گشیدن اگه در اجرای این فرمولهای مشکلی بوحود بیاد بدن دچار مشکل میشه 

      گروه دوم 

      فرمولهای فری وفابل تعغییر 

      طی زندگی روز مره توسط مغز اموخته میشه مثل صبحت کردن اموختن مهارت وایجا باد گیری 

      میشه این گروه یا تعییر بدیم یا جاگزین کنیم 

      تاثیرات ذهن بر مغز مرور کردن وتجسم وتصویر سازی وتحلیل وخیال پردازی ذهن به اینده

      من از جمله افرادی هستم گه اضافه وزن دادم واز خوردن چای بدون قند خوشم میاداز طمش بدم نمیاد از جوانی این مدلی چای میخورم.

      دراطراف من افراده زیاد ی از  اقوامم دچار دیابت وخطراته ناشی از این مریضی دیدم وشنیدن 

       از بچگی شنیدم که افردای قطع عضو هم داشتن و من بخاطر همین از خوردن قند خودمو منع کردم وتا حالا با اضافه وزنم

      خدارو شکر افت قند داشتم ولی قند خون تاحالا نداشتم .

       با وجود این مریضی در اقوامم خواهرهام این مریضی دارن ولی من ندارم پس مثل ارث که فرمولش درست نبود این موضع دبابت  فرمولش درست نیست .

      من در مورد دقت دررفتار وعلت یابی وچگونه عمل کردن درست که جاگزین رفتا اشتباه باشه از امروز مثل کسانی که تو کما رفتن واز بیرون نظار گر جسم خود هستن می خوام عمل کنم علتی یابی داشته تو مرحله به مرحله علت رو کم رنگ کنم تا مهو علت .

      من در صحبانه خوردن رعایت خیلی بهتره وبه نظر خودم درست رفتار میکنم.

      در نهار وشام از بشقاب کوچیک استفاده کرده ووفتی غذای بشقاب تمام شد وهنوز احساس گشنگی کردن دوباره کمی مبکشم بعد مصرف میکنم .این کار از پر خوری من جلوگیری میکنه تا احساس سیری پیش میره نه پرخوری .

      ودرمورد باقی مونده غدا من در طبغ غدا از انداز گیری استفاده میکنم به اندازه درست میکنم اگه برنجی موندیا غدایی مون در روز دیگه به عنوان غدایی یی روز دیگه مصرف میشه مفدار برنج کم بود توی فریز میزارم تویی سوپ واش به کار میگریم 

      نون اصلا اصلا چیری به عنوان دور ریز ندارم تویی فریز نگه دار میکنم به انداز  مصرف بیرون اورده گرم کرده مصرف میکنیم وگه کمی مون اون خشک میکنم برای دوغ یا اوشت در یی وعده دیگه استفاده میکنم.

      ایا این کارمن در حرکت در مسیر چاقی باید دور بریز؟

      من روز ۱۳ دی با هدایت خدواند غزیز واردسایت شما شدم واز دروه ۱۲ گام شروع کردم تویی گام دوم باید متعهد میشدیم وبه خودمون قول میدادیم که از هیچ تلاش کوششی برای رسیدن به وزن مورد نظرمون  دریغ نکنیم من روز ۲۱ دی  اخرین وزن کشی داشتم .

      ازاون روز ترازو ار دید مهو شده  متر واندازگیری کنار گذاسته شده وحس ارامش به خودم هدیه دادم .ونگرانی از وزن کشی جاشو به امید با نتیجه داده.

      ولی فبل از ورود به این مسیرهفتی یک بار وزن کشی دوهفته یک بار سایز گیر وحس یاس ونامیدی بیشتر به خودم میدادم.

      یی بار دختم بهم من گفت وزن کشی کن تاببنی درست انجام میدی اول وسوسه شدم وزن کشی کنم بعد فکر کردم به خوم گفتم داری لیز میخوری قول دادی لیز نخوری  انجام ندادم. حتی کلمات هم ادم لیز میدن مباد لیز بخورید.

      کارهای که من انجام میدم کارهای اشتباهی که انجام میدادم داره کم رنگتر میکنه یا دارم حایگزن میکنم بجای کار اشتباه امیدوارم درست انجام داده باشم  شما اگه درست انجام 

       میدم فقط یی بله بگید.

       تا من باخیال راحت به ادامه مسیر برسم .به امید خداوند مهربان ونتیجه بهتر .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1401/11/17 17:48
      مدت عضویت: 526 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 620 کلمه

                   “به نام ”الله” یکتا پروردگار عالم “

      با سلام و درود به همراهان عزیز و استاد گرامی ؛

      گام سی و چهارم : تاثیر مغز بر چاقی ؛

      خدا را شکر که امروز دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ توانستم گام سی و چهارم را بر دارم .در طول این سال ها که من چاق بوده ام مانند خیلی از دوستان هم مسیرم ، من هم برای کاهش وزن و لاغر شدن کارهایی انجام داده ام که صرفا بر جسم و روح خودم فشار وارد می کردم مانند : حذف برنج ، نان ،انواع شیرینی ،انواع فست فود ،انواع نوشیدنی های گاز دار و شکلات ها ، انواع غذاهای سرخ کردنی و چرب ،انواع سس و … از برنامه ی غذایی خودم و نخوردن یک یا دو وعده از وعده های غذایی ،پیاده روی های طولانی ،کوهنوردی ،خوردن دمنوش های مختلف در ساعات مختلف شبانه روز ،خوردن روغن ها و قرص های گیاهی و … که نتیجه ای جز شکست و نا امیدی بیشتر نداشت و به جای اینکه لاغر شوم به محض رعایت نکردن این کارها چاق و چاق تر می شدم .حال سوال اینجاست که چرا من و شما دوستان با وجود انجام این کارها و سختی دادن زیاد به خودمان به لاغری و تناسب اندامی که می خواستیم دست پیدا نمی کردیم و یا اگر لاغر هم می شدیم این لاغری دوامی نداشت و وزن کم شده در بازه ی زمانی کوتاهی دوباره بر می گشت؟چرا ؟!!با توجه به فایل و نوشته های این گام و همچنین گام هایی که تا الان برداشته ام متوجه شده ام که باورهای ذهنی ما بر چاقی یا لاغری من تاثیر دارند و علاوه بر آن باید به نقش تاثیر گذار مغز که فرمانده ی بدن است اشاره کرد ، چون تمامی اعمال و کارهایی که جسم ما انجام میدهد به دستور مغز ما انجام می شود .این کارها شامل کارهای اصلی و غیر قابل تغییر مانند تعداد ضربان قلب ،چگونگی تنفس و رساندن اکسیژن به تمامی سلول ها و ارگان ها ی موجود در بدن ،پلک زدن و … می باشد و کارهای فرعی و قابل تغییر مانند یادگیری موسیقی یا یک زبان دیگر ،آموزش و یاد گیری مهارت های مختلف و … می باشد . ما از کودکی بر اساس دیده ها و شنیده های خود یکسری فرمول در هر زمینه ای به مغز خود ارسال کرده ایم که با تکرار آنها این فرمول ها تبدیل به رفتار ما شده اند و در مغز ما بر اساس آنها دستورات رفتاری صادر می شود .مثلا در زمینه ی چاقی و لاغری ، اکثر ما افراد چاق من جمله خود من اگر بچه ها یم غذای خود را کامل نخورند من باقی مانده ی آن را می خورم و این تبدیل به یک عادت رفتاری بد و زشت شده است که مرا به سمت چاقی سوق می دهد و یا اینکه گاهی اوقات با توجه به اینکه گرسنه نیستم اما در یخچال یا کابینت ها چیزی توجه ام را جلب کند فوری آن را می خورم البته در این مدت این رفتارهای من کم تر شده است و کمتر هم خواهد شد. این کارها همگی از طریق مغز من انجام می شود چون قبلا بارها و بارها این رفتارها را انجام داده ام و به یک فرمول قوی مغزی تبدیل شده است که به محض ایجاد شرایط مورد نظر فوری دستور خوردن اضافه را می دهد و من باید با ایجاد فرمول های صحیح و درست بتوانم فرمول های قدیمی را کمرنگ کنم و فرمول های جدید را در مغزم ایجاد کنم تا بتوانم با کمک مغز و ذهن خود راحت تر لاغر و متناسب شوم و این کار امکان پذیر است اما به زمان و استمرار در تمرینات نیاز دارد.“لاغری راحت ترین و آسان ترین کار دنیاست.”

      “یا حق ”

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Shahrbanou
      1401/03/30 22:05
      مدت عضویت: 1379 روز
      امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 472 کلمه

      سلام استاد ،

      واقعیت اینه  از وقتی که  متوجه شدم که‌چاقی ما هیچ ربطی به نوع و حتی مقدارغذاها نداره  به آسودگی خاطر رسیدم ولی وقتی فایل مدیر کارخونه ارو گوش دادم  برداشتم این بود که نه اینجوری ها هم نیست که ما خیلی آزاد و رها در خوردن باشیم و هر مقدار انرژی که دلمون خواست وارد کنیم و بعد انتظار لاغر شدن داشته باشیم  دچار حساسیت به مقدار غذاهام شدم و یه مدت اذیت شدم تا اینکه به فایل اول  هفته چهارم دوره رسیدیم و اونجا به شکل قاطع و محکم از ما خواستید به مقدار غذامون کاری نداشته باشیم و فقط احساس رضایت از خود رو ملاک قرار بدیم …اما وقتی خودم رو با متناسبهایی که  باهاشون آشنا بودم و گاهی رفت و آمد داریم  دقت کردم مطمین شدم که من  غذام زیاده  غذای من متناسب با وزنی که دلم می خواد بهش برسم نیست و اگر اینجوری پیش بره  باید امید به لاغر شدن رو نداشته باشم … اما هر چه در آموزشها پیش رفتم و گاهی هم سری به آشپزخانه  لاغری سایت زدم  باز یه تجدید نظرهاییی در مورد تفکرم نسبت به غذاها و اینکه چی بخورم چقدر بخورم متعادلتر شد و در حال بهتر شدنه …با خودم  گفتم درسته من الان با مقداری بیش از اون مقدار که دوست دارم سیر میشم  ،احساس سیری می کنم چون همیشه دلم می خواد با یه کفگیر برنج سیر بشم  همین مقدار می کشم  ولی از اولش می دونم که با این مقدار سیر نمیشم  ولی میگم  حالا باشه اینو بخور اگر سیر نشدی  دوباره بکش و خیلی وقتا  کفگیر دوم رو هم می کشم  چون واقعا سیر نشدم‌ و اگر بخوام کمتر بخورم  چشم و دلم سیر نمیشه  و ممکنه  ریزه خواری کنم ولی اگر می خوام به نقطه ای برسم که  احساس کنم آره این دیگه خوراک یه آدم  لاغره که من دارم  باید به آموزشهام ادامه بدم و دیگه به  غذاها نه فکر کنم نه توجه …موضوع اساسی    ، تنظیم شدن اتوماتیک درجه  انرژی  ترموستات ذهنم  روی عدد پایینتر برای لاغر تر شدنه …باید حالم خوب باشه باید از اینی که هستم راضی و خوشحال باشم باید سعی و توجهم روی آموزشها و تغییر فرمولهای ذهنم باشه ..تا رفتارم به شکل خودبخودی همسو بشه با این تغییرات فرمولی در ذهن و‌مغزم  ….اینکه باید غذای کمتری بخوریم حرفی نیست ولی تا فرمولش در ذهن تثبیت نشه  امکان نداره من با انتخاب آگاهانه بتونم اینکارو براحتی انجام بدم …و بخوام با وسواس و توجه فکری غذامو  کم کنم …

      پس  به غذامون  گیر نمی دیم و به اندازه رضایت به وقت گرسنه بودن  هر چی میل داشتیم و هر نوع غذایی بود نوش جان می کنیم و ذهنمونو  از موضوع غذاها رها و آزاد می کنیم و فقط به تثبیت فرمولها توجه و تمرکز می کنیم  بقیه اش خود بخود درست میشه …

          با احترام  :   شهربانو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم