سی و پنج سال چاق بودم و در این مدت بارها تلاش کردم تا از روش های مختلف لاغر شوم اما نتیجه مطلوب کسب نکردم. به لطف خدا زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم، راز لاغر نشدن افراد چاق را درک کردم. رازی که سی و پنج سال مانع لاغری من شده بود.
تلاش برای لاغر شدن
بسیاری از افراد چاق سالهاست برای لاغر شدن و کاهش وزن و سایز خود تلاش می کنند، اما هر بار به نتایجی سطحی دست پیدا می کنند که بعد از مدت کوتاهی مجددا به وزن و سایز قبلی خود برمی گردند.
در تمام سال هایی که برای لاغر شدن تلاش می کردم سوالات مختلفی در ذهنم ایجاد می شد:
- چرا بدن من در برابر لاغر شدن مقاومت می کند؟
- چرا بدن من علاقه زیادی به چاق و چاق تر شدن دارد؟
- چرا هرچه تلاش می کنم لاغر نمی شوم؟
- چرا نخوردن غذا به اندازه خوردن غذا در بدن من تاثیر ندارد؟!
ابهامات زیادی درباره چاق بودن و لاغر نشدن در ذهنم ایجاد می شد و خیلی دوست داشتم برای آنها پاسخ قانع کننده داشته باشم.
مهم ترین دلیل شکل گیری این سوالات ذهنی این بود که افرادی را مشاهده می کردم که بدون انجام هیچگونه از فعالیت ها و تلاش های من برای لاغر شدن همیشه لاغر هستند و حتی نکته عجیب تر آنکه مواد غذایی که من تصور می کردم چاق کننده هستند و از خوردن آنها خودداری می کردم را به راحتی می خوردند بدون اینکه ذره ای نگران چاق شدن باشند.
البته ترس و نگرانی من و تمام افرادی که اضافه وزن دارند از خوردن مواد غذایی کاملا طبیعی به نظر می رسد چون بارها این موضوع را تجربه کرده ایم که با خوردن یک وعده غذایی یا حتی چند عدد شیرینی احساس چاق تر شدن داشته ایم و حتی عدد روی ترازو تایید کرده است که چاق تر از چند ساعت قبل شده ایم.
تلاش برای چاق شدن
تعجب و سردرگمی من از وضعیت چاقی خودم زمانی به اوج رسید که برای لاغر شدن به باشگاه بدنسازی می رفتم.
در باشگاه با افرادی لاغری مواجه شدم که برای چاق شدن ورزش می کردند.
آنها ورزش می کردند به امید اینکه بتوانند وعده های بیشتری غذا بخورند تا بلکه وزنشان بیشتر شود.
وقتی تلاش بی نتیجه آنها برای چاق شدن را مشاهده می کردم در دلم می خندیدم و البته غصه می خوردم که چرا من اگر ورزش نکنم و رژیم نگیرم در یک ماه احتمال چند کیلو چاق تر شدن حتمی است درحالی که این افراد دوست دارند چاق شوند و برای چاق شدن تلاش می کنند اما بعد از یک ماه ورزش کردن و هر روز چند وعده غذا خوردن کمتر از نیم کیلو وزن آنها اضافه می شد و بعد از دو سه روز دوباره به شرایط قبل بر می گشتند.
خیلی دوست داشتم درک کنم:
چرا عده ای از انسانها همواره در حال تلاش برای لاغر شدن هستند درحالی که عده ای دیگر در تلاش برای چاق تر شدن هستند اما هر دو گروه هرگز موفق نمی شوند؟!
در تحقیق و بررسی های زیادی که در شروع مسیر لاغری با ذهن انجام دادم به این نتیجه رسیدم که تنها دلیل لاغر نشدن افراد چاق و چاق نشدن افراد لاغر با تمام تلاش و علاقه شان برای موفق شدن، موانع ذهنی آنهاست.
ذهن جایگاه تفکر، تصویرسازی، آینده نگری و هرآنچیزی است که برای تجربه کردن در دنیای مادی به آن نیاز داریم.
اگر بخواهیم به تاثیر ذهن در نتیجه تلاش افراد چاق برای لاغر شدن و افراد لاغر برای چاق شدن پی ببریم باید زمان را مقداری به عقب ببریم.
برای درک تاثیر ذهن بر وضعیت چاقی یا لاغری افراد باید به این موضوعات توجه کرد:
چرا فرد تمایل دارد لاغر یا چاق شود؟!
تمایل به تغییر در مغز انسان زمانی شکل می گیرد که بودن در وضعیت موجود (چاقی یا لاغری) برای فرد رنج آور شود.
در این صورت فرد برای تغییر وضعیت خود از چاق به لاغر یا لاغر به چاق اقدام خواهد کرد.
در افراد چاق این اقدام به شکل های مختلفی صورت می پذیرد که حتما بسیاری از آنها را تجربه کرده اید.
استفاده از رژیم های غذایی تحت عناوین مختلف که هر کدام وعده کاهش وزن و سایز در مدت مشخصی را ارائه می کنند.
استفاده از داروی های لاغری که با شعارها و وعده های وسوسه انگیز افراد چاق را تحریک به تهیه و استفاده می کنند. تمرکز اغلب داروهای لاغری بر آسان و سریع بودن لاغر شدن بدون رژیم گرفتن یا ورزش کردن است همچنین آنها تاکید دارند که ترکیبات این داروی معجزه آسا از گیاهان دارویی خاصی می باشد که هیچگونه عوارض جانبی برای بدن ندارد.
استفاده از ابزار لاغری مانند انواع کمربندها، وسایل ورزشی خانگی، انگشتر و لوازم مغناطیسی و بسیاری ابزار دیگر که هر کدام به نوعی سعی می کند به افراد چاق تلقین کند که با استفاده از این وسیله به راحتی می تواند لاغر شده و به آرزوی خود دست پیدا کند.
در افراد لاغر اقدام کردن برای چاق شدن با تمرکز بر افزایش وعده های غذایی و همچنین مصرف غذاهایی است که به عنوان غذاهای چاق کننده معرفی می شوند.
استفاده از داروهای اشتها آور برای افزایش میل افراد به خوردن غذای بیشتر، استفاده از برنامه های ورزشی برای بالابردن سوخت و ساز و افزایش میل به خوردن غذای بیشتر بعد از ورزش کردن.
نکته جالب درباره هر دو گروه افراد چاق و لاغر این است که تصور عموم جامعه این است که چاقی ارثی است و برای رفع آن از طریق ورزش کردن و رژیم گرفتن باید اقدام کرد. این در حالی است که در مورد افراد لاغر هم این عقیده وجود دارد اما اینبار به أنها توصیه می شود که غذای بیشتر مصرف کنند تا بلکه مقداری چاق شوند.
نکته جالب توجه اینکه:
اگر برنامه رژیمی که به افراد چاق برای نخوردن مواد غذایی به منظور لاغر شدن داده می شود را به افراد لاغر بدهید تا با خوردن آن غذاها چاق شوند هرگز موفق به چاق شدن نخواهند شد.
این موضوع ثابت می کند که این غذا نیست که بر چاقی افراد موثر است. اگر اینچنین بود غذاهایی که تحت عنوان چاق کننده معرفی می شوند باید در جسم افراد لاغر هم باعث چاقی و تغییر وضعیت جسم می شدند اما اینگونه نیست.
نکته دوم اینکه اگر برنامه و پیشنهادانی که به افراد لاغر برای چاق شدن می شود را یک فرد چاق انجام دهد در مدت بسیار کمتر نتیجه بسیار بیشتر از افراد لاغر کسب خواهد کرد.
به این شکل که اگر فرد لاغر در مدت یک ماه با استفاده از برنامه چاقی خود فقط یک یا دو کیلو به وزنش اضافه شود فرد چاق بین ۵ تا ۱۰ کیلو به وزنش اضافه می شود.
این موضوع هم ثابت می کند که این برنامه غذایی یا نوع مواد غذایی نیست که باعث تغییر وضعیت افراد می شود اگر چنین بود باید نتیجه تغییر در مواد غذایی افراد باعث نتیجه جسمی مشابه شود.
چرا وضعیت موجود برای فرد رنج آور می شود؟!
در افراد چاق وضعیت چاقی از دو جنبه باعث ایجاد نارضایتی در فرد می شود.
۱. چاقی بر فعالیت و زندگی روزمره فرد تاثیر می گذارد و موجب نارضایتی فرد از وضعیت موجود می شود.
ترتیب جنبه های مختلف زندگی فرد تحت تاثیر چاقی قرار می گیرد. چاقی بر انتخاب فرد در موقعیت های مختلف مانند خرید لباس، انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب دوست، انتخاب مسیر رفت و آمد و بسیاری موارد دیگر موثر است و چون فرد خود را مجبور به انتخاب شرایطی می بیند که خواسته او نیست اما بخاطر وضعیت جسمی باید انتخاب کند احساس خوبی از وضعیت خود ندارد.
۲. بازخوردی که از اطرافیان درباره وضعیت چاقی دریافت می کند باعث ایجاد نارضایتی از وضعیت موجود می شود.
در افراد لاغر نارضایتی از وضعیت موجود در اکثر موارد بخاطر بازخوردهایی است که از افراد درباره لاغری دریافت می کنند.
در صحبت با افراد زیادی که درخواست مشاوره برای چاق شدن داشتند به این نتیجه رسیدم که نارضایتی آنها از وضعیت موجود بخاطر صحبت هایی است که از اطرافیان درباره لاغری خود شنیده اند.
راز لاغر نشدن افراد چاق و چاق نشدن افراد لاغر
تنها عامل موثر در عدم موفیت افراد در تغییر وضعیت جسمانی خود موانع ذهنی آنهاست.
موانع ذهنی تنوع بسیار زیادی دارند که به گروه شخصی و عمومی قابل تقسیم هستند.
موانع ذهنی عمومی:
نگرش و عقیده ای است که درباره وضعیت موجود در ذهن فرد ایجاد شده است و مانع از تغییر آن وضعیت می شود.
تقریبا همه افراد چاق (خوردن) را دلیل چاقی خود می دانند و از آنجا که هر روز باید غذا بخورند باور کرده اند که امکان ندارد لاغر شوند.
در این مثال (خوردن) مانع ذهنی لاغر شدن افراد چاق محسوب می شود.
در مورد افراد لاغر این عقیده و نگرش جنبه عمومی دارد که بدن آنها مواد غذایی را دفع می کند. از این رو هرچه غذا می خورند فایده ای ندارد و چیزی جذب بدنشان نمی شود و به همین دلیل نمی توانند چاق شوند.
موانع ذهنی شخصی:
برخی از افراد چاق کار پشت میزی یا کم تحرکی را عامل چاقی خود می دانند و به همین دلیل عامل (تحرک نداشتن) مانع ذهنی آنها برای لاغر شدن می شود.
این در حالی است که بسیاری از این افراد در مقطع های مختلف زندگی از طریق باشگاه رفتن و انجام برنامه های مختلف ورزشی سعی در افزایش تحرک خود دارند اما عقیده و نگرش (تحرک نداشتن) به قدری در ذهن آنها قوی است که روزی یک یا دو ساعت ورزش کردن را تحرک خاص یا دلیل قانع کننده ای برای لاغر شدن نمی دانند.
نکته جالب اینکه برخی از افراد چاق در عین حالی که تحرک روزانه زیاد دارند اما به دلیل اینکه باورهای شخصی متفاوتی دارند تحرک آنها باعث لاغری شان نمی شود.
در افراد لاغری یکی از موانع ذهنی شخصی (بد غذا بودن) است. آنها عقیده دارند بخاطر بد غذا بودن خیلی از مواد غذایی را دوست نداشته و نمی خورند و به همین دلیل لاغر هستند.
این درحالی است که عده دیگری از افراد لاغر با اینکه از تنوع غذایی خوبی برخوردار هستند اما به دلیل داشتن موانع ذهنی شخصی متفاوت همچنان لاغر هستند و در تلاش خود برای چاق شدن موفق نمی شوند.
به توجه به این مثال ها می توانید مجموعه ای از موانع عمومی و شخصی ذهن خود را مشخص کنید.
شرح وضعیت افراد چاق و لاغر زمانی جالب توجه تر می شود که عده زیادی از انسانها در شرایط کاملا متناسب هستند.
تفاوت این افراد با گروه چاق یا لاغرهای علاقمند به چاق شدن این است که موانع ذهنی درباره وضعیت جسمانی خود ندارند.
وقتی درباره موضوعی در زندگی موانع ذهنی نداشته باشید در آن وضعیت شرایط مطلوب و رضایت بخش را تجربه خواهید کرد.
فردی که درباره داشتن تناسب اندام دارای موانع ذهنی است قطعا در شرایط جسمی متناسب نخواهد بود یا چاق می شود یا خیلی لاغر.
فردی که درباره وضعیت مالی موانع ذهنی داشته باشد قطعا زندگی در شرایط مالی سخت و نامناسب را تجربه خواهد کرد.
فردی که درباره رابطه عاشقانه دچار موانع ذهنی باشد حتما در روابط خود دچار بحران عاطفی خواهد شد.
نکته جالب توجه اینکه افراد در جنبه های مختلف زندگی می توانند موانع ذهنی داشته یا نداشته باشند از این رو ممکن است فردی در جنبه مالی موانع ذهنی کمتری داشته باشد و شرایط مالی خوبی را تجربه کند اما در روابط عاشقانه موانع ذهنی بیشتری داشته باشد و تجربه موفقی در رابط عاطفی نداشته باشد.
تصمیم گرفتن برای لاغر شدن
عوامل ذهنی متفاوتی در لاغر نشدن نقش دارند اما یکی از مهمترین آنان تصمیم گرفتن برای لاغر شدن است.
شاید این مانع ذهنی به نظر عجیب و غیرواقعی باشد اما اگر به روند چاق شدن خود توجه کنیم به تاثیر آن پی می بریم.
هیچکدام از ما برای چاقی خود تصمیم نگرفته ایم اما همه ما بارها برای لاغر شدن تصمیم گرفته ایم.
تغییر فرمان های مغزی کار پیچیده و زمان بری است که مغز تمایلی برای انجام آن ندارد و از این رو هر وقت تصمیم به تغییر کردن در هر جنبه از زندگی گرفته ایم با مقاومت ذهنی مواجه شده ایم.
این مقاومت به شکل تصاویر ذهنی از رنج و سختی هایی که باید برای تغییر کردن متحمل شویم در ذهن ما مرور می شود و باعث کاهش میل و رغبت ما برای اقدام کردن و به هدف رسیدن می شود.
هربار که یک فرد چاق تصمیم می گیرد لاغر شود در واقع برای مغز خود اعلام وضعیت بحران می کند. این وضعیت در ذهن فرد به شکل تصاویر ذهنی از مسیری که قرار است طی شود مرور می شود و از آنجا که انسان قرار گرفتن در شرایط سخت و رنج آور را دوست ندارد انواع تلاش های ذهنی برای منصرف کردن فرد از عملی کردن تصمیم خود صورت می گیرد.
از این رو برای لاغر شدن هرگز نباید تصمیم بگیرید چون تصمیم گرفتن برای لاغر شدن نقطه شروع شکل گیری مقاومت های ذهنی برای حرکت نکردن و لاغر نشدن است.
برای لاغر شدن باید متعهد باشید. به عبارت دیگر برای لاغر شدن به جای مصمم بودن باید متعهد بود.
تصمیم گرفتن با متعهد بودن متفاوت است، در تصمیم گیری شما می خواهید با وضعیت فعلی و شرایط پیرامون وارد جنگ شوید و در مدت مشخص تغییر محسوس در وضعیت جسمی خود ایجاد کنید اما در متعهد بودن برای لاغر شدن شرایط تفاوت دارد.
در این روش ما ابتدا می پذیریم مسئول ایجاد وضعیت موجود هستیم. سپس با وضعیت موجود در صلح قرار گرفته و نسبت به عوامل محیطی که باعث تمرکز ما بر وضعیت موجود می شوند بی توجهی کرده و به آرامش می رسیم.
در مرحله سوم سعی می کنیم در کنار زندگی کردن با وضعیت موجود راهکارهای تغییر شرایط فعلی را آموخته و در زندگی روزمره به کار بگیریم.
به این شکل خبری از جنگ و مبارزه با چاقی و تغییر جهت واضح و شدید از مسیر چاقی به لاغری صورت نمی گیرد و مغز در وضعیت بحران و ایجاد مقاومت ذهنی قرار نمی گیرد.
اگر به تاثیر متعهد بودن در پروسه چاق شدن توجه کنید به اهمیت و تاثیر آن بیشتر پی خواهید برد.
همه افراد چاق برای قرار گرفتن در وضعیت موجود متعهد بوده اند. آنها هر روز و در هر شرایطی متعهد بوده اند افکار و رفتار چاق کننده خود را مرور و تکرار کنند.
در تمام سال هایی که چاق بودم هر وقت به مهمانی دعوت می شدم به شکل های مختلف افکار چاق کننده را در ذهنم مرور می کردم.
- بارها به میز غذا و پرخوری کردن و چاق شدن بعد از مهمانی فکر می کردم.
- بارها به نگاه مردم و قضاوت کردن من و وضعیت موجود فکر می کردم.
- در مهمانی بارها با خودم فکر می کردم که نباید در خوردن غذا زیاده روی کنم اما به محض رسیدن به میز شام همه وعده ها فراموش می شد و در حد خفگی غذا می خوردم.
- بعد از غذا خوردن تا چند روز بخاطر پرخوری کردن احساس عذاب وجدان و ترس از چاق تر شدن را در ذهنم مرور می کردم.
اینها نمونه ای از مرور افکار و رفتار چاق کننده است که در طی سی و پنج سال چاقی هزاران بار در ذهن من مرور شده است.
اگر من برای چاق شدن تصمیم گرفته بودم هرگز نمی توانستم به مدت ۳۵ سال در مسیر چاق و چاق تر شدن حرکت کرده و به وزن ۱۳۷ کیلو گرم برسم.
من برای چاق شدن متعهد بوده ام که این همه سال با تمام سختی و رنج هایی که متحمل می شدم اما همچنان به فکر چاق تر شدن بودم.
برای لاغر شدن باید متعهد باشید
برای لاغر شدن باید متعهد باشید و بهترین طریقی که می توان برای لاغر شدن متعهد بود این است که آموزش های لاغری با ذهن را به سبک زندگی خود تبدیل کنید.
آموزش های لاغری با ذهن به گونه ای طراحی و اجرا می شوند که به صورت خو دبخودی به سبک زندگی استفاده کننده تبدیل خواهند شد به همین دلیل است که شرکت کننده ها بعد از مدت کوتاهی از تغییر کردن نگرش و عادات خود شگفت زده می شوند و این در حالی است که برای این تغییر کردن تصمیم یا انتخاب خاصی انجام نداده اند.
همه افراد چاق اضافه وزن دارشتن و چاق بودن را به سبک زندگی خود تبدیل کرده اند و به همین دلیل است که تصمیم گرفتن های آنها برای لاغر شدن نتیجه ای در بر ندارد چون تصمیم ها محدود به زمان هستند اما سبک زندگی چاق کننده همیشگی و دائم در حال اجرا شدن است.
توجه کردن به چاقی
عامل مهم دیگری که مانع از لاغر شدن افراد میشود توجه کردن به چاقی است.
این عامل به قدری مهم و قدرتمند است که هم در افراد چاق و هم در افراد خیلی لاغر تعیین کننده شرایط جسمی آنها می باشد.
فردی که چاق است همواره نمیخواهد چاق تر شود اما چاق و چاق تر میشود و همچنین فردی که لاغر است همواره نمی خواهد لاغر تر شود اما لاغر و لاغر تر میشود دلیل این نتیجه تنها توجه کردن آنها به وضعیت موجود است.
به هر اندازه به آنچه که نمی خواهید توجه کنید بیشتر دچار احساس بد و ترس از استمرار داشتن آن می شوید و همین احساس برای تقویت و گسترش آن وضعیت کافی است.
توجه شما به چاقی باعث هدایت جسم شما به سمت چاقی بیشتر می شود و این در حالی است که شما هرگز دوست ندارید چاق تر شوید.
برای لاغر شدن باید به ذهن خود توجه کردن را آموزش دهید.
باید همیشه نسبت به شرایطی که دوست دارید تجربه کنید آگاه باشید و افکاری را در ذهن خود مرور کنید که همسو با خواسته شما باشد.
در واقع باید از موضوع توجه کردن بعنوان فیلتر افکار ذهن خود استفاده کنید و در هر شرایط افکار خود را بررسی کنید که آیا این فکر یا موضوعی که در حال حاظر مشغول مرور کردن آن هستم باعث جلب توجه من به لاغری می شود یا به چاقی.
به میزانی که در کسب این مهارت موفق شوید تغییر وضعیت جسمی خود از چاق به لاغر شدن را تضمین کرده اید.
باید به ذهن خود آموزش دهید که به آنچه می خواهید توجه کند نه به آنچه نمی خواهید.
همه افراد چاق در هر لحظه از زندگی در حال توجه کردن به چاقی بعنوان وضعیتی که آن را دوست ندارند هستند و به همین دلیل به سادگی و در عین حالی که در تلاش برای لاغر شدن هستند اما چاق تر از قبل می شوند.
به این نکته توجه فراوان داشته باشید که:
برای ذهن شما دوست داشتن یا نداشتن شما اهمیتی ندارد، ذهنتان به آنچه در لحظه توجه می کنید اهمیت میدهد.
تا زمانی که افراد چاقی به چاقی خود و افراد لاغر به لاغری خود توجه می کنند همواره برای متناسب شدن با مانع ذهنی مواجه خواهند بود.
برای لاغر شدن باید به متناسب شدن و شرایطی که با متناسب شدن تجربه خواهید کرد توجه و فکر کنید. این نکته بسیار مهمی است که نعیین کننده نتیجه تلاش شما برای متناسب شدن است.
دور دوره های آموزشی لاغری با ذهن راهکارهای اصولی و عملی برای مسلط شدن به کار ذهن و کسب مهارت کنترل توجه به آنچه می خواهید را فرا خواهید گرفت و از این به بعد خودتان به شکلی که می خواهید وضعیت تناسب اندام خود را مشخص و خلق خواهید کرد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 3.98 از 51 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام به همگی دوستان واستادعزیز
چقدر نوشته عالی وروان وساده وجامعی بود واقعا دستتون طلا
اون قسمتی که گفتین اگر به یک فرد چاق غذاهایی رو بدن بخوره که برای چاق شدن فرد لاغر میدن بخوره فرد چاق شاید ده کیلو زیاد کنه ولی فرد لاغر شاید اصلا وزن اضافه نکنه یا اگر بکنه خیلی کم شاید در حد دو سه کیلو یا کمتر
واقعا همینطوره واقعا مشکل از موانع ذهنی افراد چاق ولاغر هست هست که به نتایج دلخواه نمیرسن واینکه کانون توجهشون روی ناخواسته شون هست .
چند نمونه افراد لاغر سراغ دارم که همش از لاغریشون مینالن وهر روز هم لاغر تر میشن همین دامادمون محمد همش با لاغری خودش درگیره میگه قبل ازدواج چاق تر بوده از وقتی با خواهرم ازدواج کرده لاغر شده خیلی لاغر هست یه مدت سعی میکرد چیزهای مقوی بخوره گوشت میخورد یک کیلو یا دو کیلو وزن اضافه کرد فقط یا همش فکر میکنه زیاد کار میکنه برای همین لاغره همسر من ازون بیشتر کار فیزیکی داره ولی چاقه همش خودشو وزن میکنه لاغر تر نشده باشه و همش حسرت یک ذره چاق شدن رو داره کلا از لاغری خودش در رنجه و میگه همه دوستانش فکر میکنن معتاد شده یه خورده مریض میشه چند کیلو وزنش میاد پایین خودش مطمئنه که مریض بشه وزنش به سرعت میاد پایین
واقعا ذهن افراد لاغر توجهشون به لاغری هست که هرروز لاغر تر میشن یا چاق نمیشن به نظرم توجه وتمرکز بیشتر از موانع ذهنی روی جسم افراد چاق ولاغر تاثیر میزاره یا خواهر داماد همسرم اینا همش وقتی کسی رو می بینه از لاغریش حرف میزنه میگه باز داره شلوارم میفته کمرش شل شده هر روز دارم لاغر میشم خیلی دوس داره کمی چاق بشه چون شوهرش فکر کنم از لاغری زیاد اون حرف میزنه و میگه کاش یه کم چاق بشی به نظرم اصلا زیاد لاغر نیس نسبت به قد کوتاهش خوبه اکر چاق بشه بد اندام میشه
چند نمونه مثل همین مورد دارم که لاغرن واز لاغری شون همیشه گله مندن وجالب اینجاست که وقتی فرد چاق میبینن شاید بدشون بیاد وبگن چاق تر شدی خواهرم چاقه محمد همیشه از چاقی خواهرم حرف میزنه و میگه که خودتو لاغر کن با اینکه خودش لاغره از فرد چاق خوشش نمیاد خیلی از افراد لاغر بااینکه خودشون دوس دارن یه کم چاق بشن ولی با دیدن فرد چاق شاید حسشون بد بشه و بهش راجع به چاقیش تذکر بدن
استاد منم همینطور شدم من بااینکه هنوز لاغر نشدم وقتی فرد چاق میبینم حسم بد میشه یا کلیپ رقص میبینم اگر یک ذره شکم یا عدم تمایل اندام داشته باشه خوشم نمیاد ببینم ولی افراد متناسب رقصشون رومیبینم وتحسین میکنم اینم به نظرم یک تغییر زیر پوستی برای من هست که فکرم مثل فرد متناسب داره میشه
واقعا عالی بود این نوشته افراد چاق هم دقیقا بر عکس افراد لاغر کانون توجه دوتمرکزشون روی چاقیشون هست از چاقی شون همواره حرف میزنن هم با خودشون هم دیگران هم تو آینه به چاقی شون توجه میکنن وحس بد چاقی به سراغشون میاد هرروز چاق تر میشن اگر واقعا کانون توجه عوض بشه به سمت لاغری واقعا لاغر میشن یا اصلا به چاقی لاغری اصلا فکر نکنن زود لاغر میشن
یادمه من چند سال پیش یه مشکل در رابطه عاطفی برخوردم که بیشترش واقعی نبود وتخیلات ذهن منفی بافم بود ذهنم درگیر اون مسئله بود به چاقیم اصلا فکر نمیکردم مهم نبود برام چون فضای فکریم رو اون مسئله کامل اشغال کرده بود شاید یک ماه طول نکشید که من مانتوم که اندازه م بود کلی گشاد شد و من لاغر شدم راحت البته یادمه غذا هم دوست داشتم بخورم ولی نمیتونستم زیاد بخورم معده ام قفل میشد
بعد اون قضیه من بازم راحت چاق شدم چون بازم توجهم روی چاقی رفت و راحت برگشتم به وزن قبل وحتی بیشتر
پس نتیجه میگیریم اگر کانون توجهمون رو به خواسته هامون بزاریم راحت می رسیم در لاغری هم اینطور
به افراد لاغرومتناسب توجه کنیم به این فکر کنیم اگر لاغر بشم چطور میشم چی میشه؟ مثل افراد متناسب فکر کنیم همش با خودمون بگیم وای من دارم هر روز لاغر تر میشم وای بدنم هر روز صبح تا شب چربی میسوزونه وای چقدر اندامم عالی شده کلا مثل فرد متناسب فکر کنیم ونشخوار ذهنی داشته باشیم راحت لاغر میشیم وافرادلاغر هم باید مثل فرد چاق هرروز فکر کنن فکر کنن هر روز دارن چاق تر میشن
ممنونم استاد گرانبها
سلام سادات عزیز
امروز اومدم اینجا متن استاد رو خوندم بعد پیامها رو داشتم میخوندم یه چیزی مدتهاست تو ذهنم بود که یه بار بنویسم دیدم اینجا جاش هست
من تو ذهنم افراد متناسب پرخور رو با ثروتمند ولخرج و پرمصرف مقایسه میکنم یا متناسب با رفتار غذایی درس رو ثروتمند اصل و طبیعی که برای خودش و پولش ارزش قائل هست تصور میکنم که متناسب با نیازش خرید میکنه ویا فرد متناسب یا لاغر کم خوراک رو با ثروتمند خسیس که هیچی برای خودش و خانواده ش خرج نمیکنه تصور میکنم
دربین این ثروتمند ها من رفتار ثروتمند میانه رو رو خیلی میپسندم وبه نظرم رفتار درست با پول رو این افراد دارن
خیلی از آدمهای پولدار رو من دیدم که بااینکه درآمد زیاد دارن ولی چون خرج کردن بلد نیستن و ولخرج هستن به جایی نرسیدن چند ساله تو تهران هستن ولی خونه ندارن اجاره نشینن با اینکه درآمد خوبی هم نسبت به ما دارن ولی چون رفتارشون با پول صحیح نیس وبرای پول ارزش قائل نیستن به نوعی فقیر هستن همچنین افراد ثروتمند زیادی هم هستن که اصلا برای خودشون خرج نمیکنن وخیلی کم خرج می کنن وهمش در حال جمع کردن مال وثروت هستن و لذتی از پول نمیبرن و برای خودشون ارزش قائل نیستن که بخوان خرج کنن
ثروتمندی اصل هست که برای خودش وهم پولش ارزش قائل باشه ودر خرج کردن میانه رو و متعادل رفتار کنه
در لاغری هم اینطوره متناسب با رفتار درست و متعادل بهترین الگوی ما باید باشه ما چون هنوز لاغری رو در مغزمون حک نکردیم متناسب خوری شاید برامون کمی سخت باشه اگر لاغری به طور کامل در مغز تثبیت بشه بدون هیچ رنج وتلاشی ما ناخودآگاه متناسب میخوریم بدون فکر بدون توجه به رفتار
مهارت لاغری لازم نداریم براهمین سختمونه متناسب خوری ما برای رانندگی سختی نمیکشیم برای نوشتن چون تو مغز و ذهنمون حک شده
لاغری هم مهارت میخواد که اونم با تمرین و تکرار و ادامه دادن اتفاق میفته
نکته آخر لاغری رو برای خودمون سخت وپیچیده نکنیم با تجزیه تحلیلهای موشکافانه لاغری باید آسان باشه
ممنونم عزیزم
به امید خدا لاغری خودش میاد وما لاغری رو جشن میگیریم مطمئنم که جسم توانائی دفع اضافات رو داره اگر ما با ذهنمون مانع تراشی براش نکنیم.
سلامت باشی
سلام خانم سادات عزیزم
من مطمئنم که شما با این ذهن قوی وبزرگ که دارین ودر عرض چهار ماه لاغر شدید بچه دار هم میشید شما با ذهنتون لاغری رو خلق کردین پس مطمئنن میتونید فرزند دار شدن رو هم تجربه کنید.
من یه پیشنهاد دیگه دارم براتون اگر امکان داره روزهایی رو در هفته برید تو شیرخوارگاه ها یا مهدهای که بچه نوزاد زیاده وبا اونها عشق کنید .
من با توضیحات عالی استاد که در دوره هادادن وگفتن که ما روح های مجرد پاکی هستیم که از طریق پدر و مادرمان وارد دنیا شدیم و وقتی اون دنیا میریم از ما نمیپرسن که پدر مادرت کی بوده یا در اونجا دیگه اصلا پدر مادرمون رو نمی شناسیم.
پدر و مادر فقط واسطه ی حضور ما در دنیای مادی هستن ونسبتهامون قراردادی این دنیا هست پس اصلا مهم نیست که ادم خودش رو مجبور کنه که خودش بچه دنیا بیاره همه ی بچه ها میتونن بچه ی خودمون باشن
همسرتون عاشق شما هست وباگفتن این حرفها ارزش وعزت نفس خودتون رو نیارید بچه اصل نیست خودتون اصل هستین بچه لوازم جانبی زندگی هست برای لذت بیشتر خیلی ها بچه دار میتونن بشن ولی خودشون نمیخوان خیلی از اساتید بزرگ یا خیلی از افراد ثروتمند ومشهور خیلی به بچه زیاد علاقه ندارند وفقط یه بچه دارن با اینکه روابط عالی دارن پس بچه اصل نیس .
آدمهای فقیر بچه های زیاد دارن و هرروز هم اضافه میکنن چون بچه زیاد رو برای استحکام خانواده ضروری میدونن برای بچه دوم من هم دچار مشکل شدم یه دلم میخواد یه دلم حوصله بچه داری بعد ده سال رو ندارم بیشترش به خاطر حرف مردم که چرا بچه دوم نمیارید اذیت میشم .
من بچه ها رو دوس دارم ولی بچه ی زیاد برای خودم رو نه چون از مسئولیت پذیری میترسم ودر خانواده پرجمعیت خیلی اذیت شدم .
اگر همسرتون با قوانین آشنا باشن خودشون راحت این مسئله رو میپذیرن
م
سلام عزیزم
خیلی خوشحال شدم براتون خداروشکر که ذهنتون به روشنی رسید واقعا خداروشکر همش میترسیدم باز هم سایت رو ترک کنید
شما برای سایت یک مهره ی قوی هستین فقط باید با ترفند های شیطان آگاه باشید که با این تجزیه تحلیل ها میخواد شما رو از مسیر خارج کنه
راستی خانم سادات ممنون میشم اگر امکان داره رفتار های غذایی تون قبل دوره وبعد رسیدن به تناسب رو وکم کردن بیست کیلو از وزنتون رو برامون یه مقایسه بکنید قبل وبعد تناسب اندام
آیا واقعا شخصیت پرخور داشتین یا فقط باورهای اشتباه داشتین ؟
ممنون میشم مقایسه ای انجام بدین
سلام دوباره
میدونید به نظرم شما هنوز فرق پرخوری واندازه خوری رو تشخیص ندادید پرخوری یعنی حالتی که احساست از خوردن خوب نباشه وبعد باعث عذاب وجدانت بشه وحتی به فشار جسمی هم منتهی بشه
این کاملا اشتباه هست و باعث چاقی میشه به بدن فشار زیادی میاد
اندازه خوردن یعنی اینکه گرسنه شدی به اندازه ای که دلخواهت هست واز خودت راضی باشی بخوری
واین رضایت همون آزادی هست به نظرمن آزادی و تناسب اندام
استاد همینو اصل تناسب قرار دادن
پیشنهاد میکنم دوره پرخوری رو حتمآ شرکت کنید به نظرم مشکلتون راحت حل میشه با این آگاهی های عالی که استاد درین دوره ارائه دادن .
سلام به خانم سادات عزیزم
وقتی پاسخ استاد به شما رو دیدم و استاد در مورد دوستشون که همیشه گرسنه هست ومیخوره یه چیزی به ذهنم رسید
من ادبیات خوندم به ذهنم یه کلمه یادم اومد جوع البقر که ما خونده بودیم جوع البقر یعنی گرسنگی گاو یه جور بیماری هست که فرد هر چقدر بخوره سیر نمیشه و همیشه گرسنه هستن این جور افراد واین براشون رنج وعذاب هست دوست منم اینطور هست وزود زود گرسنه میشه تا 36سالگی چهل کیلو بود همواره در حال خوردن بود الآن ازدواج کرده کمی نگرشش عوض شده ودر حال چاق شدن هست خودش میگه من تحرکم کم شده برای همین دارم چاق میشم
عزیزم خوردن زیادو پرخوری اصلا حالت طبیعی نیس وشاید در جهان افرادی که اینطور هستند زیاد نباشن جزو استثناها هستن متناسبان سالم واصل وطبیعی به اندازه نیاز بدن میخورن ودر طول روز زیاد گرسنه نمیشن زود سیر میشن نه اینکه همش در حال خوردن باشن و تعداد اونها هم زیاد هست
ممنونم عزیزم
راستی یادم رفت بگم چند روز پیش یه کلیپی دیدم شاید شما هم دیده باشید .
یه زوج بعد سالها بچه دار شدن اونها هم بچه دار نمیشدن تا اینکه یه روز خانم دلش درد میکنه میبرنش دکتر دکتر میگه خانم شما حامله ای بچه ات داره دنیا میاد وقت زایمانت هست. در حالی که خودش خبر نداشت نه شوهرش به شوهرش گفتن برو لباس بگیر داره زنت زایمان میکنه پسره هاج وواج مونده بود .
میبینی کار خدا رو زنه باردار نمیشده حامله شده بعد نه ماه نفهمیده حامله هست این داستان نشون میده که اونها هم دیگه قضیه بچه رو رها کرده بودن که خدا وارد عمل شده وسورپرایزشون کرده
رها بودن ورها شدن یعنی رسیدن
پس شما هم در حالت رهایی بمانید تا به زودی بچه ی عزیزتان در بغلتون بیاد
عاشقتونم
یا حق
فدای شما بشم من چه نوشته ی عالی نوشتید
قلبم به تپش درومد و اشکم ناخودآگاه سرازیر شد
آفرین به نگاه قشنگتون
خانم سادات عزیزم از خداوند برای شما سلامتی و شادی درونی آرزو میکنم
من مطمئنم با این ذهن بزرگ و آماده تون به هدف مادر شدنتون می رسید اگر شما نرسید پس کی برسه
تسلیم محض باید بود
وبه خدا اعتماد کرد آفرین که دیگه درک کردین که تسلیم قدرت اراده خداوند بشید.
بهتون توصیه میکنم نوشته های باور ساز رو حتما در اولویت قرار بدین عالین نوشته ها
میدونید بچه همه چیز تو زندگی نیس ما خودمون بچه ی خداییم خدا داره مارو بزرگ میکنه برامون وقت میزاره هزینه هامونو داره میده وما رو سرپرستی میکنه
پس به رحمت خداوند ایمان داشته باشید و امیدوار بمانید
تا خداوند در زمان مناسب بچه عزیزتون رو به شما. تحویل بده
در پناه خداوند شاد و خوشحال و سلامت باشید😍
سلام خانم سادات عزیزم
خوش آمدی بانو
منتظر اومدن دوباره شما بودم .
واقعا چند وقت بود خیلی دوست داشتم بازم دوباره تو سایت ببینمتون واز نظرات ارزشمند وعالیتون استفاده کنم.
و خداوند چه زود پاسخ داد ممنون که اومدین خوش اومدین
واینکه خیلی دوس دارم بدونم درین مدت که نبودید چه کار میکردین فایل ها تون رو گوش میدادین یا مشغول چه کارهایی بودین ؟
آفرین به شما که لاغر شدید ولاغر موندید
انگیزه و اطمینان مارو به این مسیر بیشتر میکنید
خدا رو شکر
ویه سوال شما تو فایل نتایج که گذاشتین گفته بودین بچه دار نمیشید میخوام بدونم بچه دار شدید چند تا بچه دارین
و اینکه به نظرم خوشگل بودین خوشگلتر برگشتین
عکس پروفایلتون خیلی زیباست
دوستون دارم
آرام و شاد باشید