رهایی از افکار منفی (قسمت چهارم)

پناه می برم به خداوند از شر آنچه خود برای خود خلق کرده ام .

یکدانه ام …هستی بخشم 

متأسفم /لطفا مرا ببخش/سپاسگزارم /عاااشقتم❤️

عشق ❤️به تمام ذرات جهان هستی 

سلام بر جلوه های زیباروی خداوند..

رهایی از افکار منفی ….

از کودکی به من آموختند که هر اشتباهی تاوان سنگینی داره هم در دنیا و هم در آخرت و چندین برابر بیشتر  …بابت کوچکترین اشتباهات(تجربه هایم)سرزنش می شدم و تنبیه روحی و روانی و گاهی بدنی ….سالها گذشت و من یاد گرفتم با خودم اینگونه رفتار کنم بارها عجولانه تصمیم می گرفتم و بعد تا مدتها خودم را سرزنش می کردم قول می دادم که سری بعد با تفکر بیشتری تصمیم بگیرم ولی اینبار دیر می شد و فرصتها از دستم می رفت بارها می گفتم چرا اینجوری شد !؟اگر فلان حرفو می زدم !..اگر فلان کارو می کردم ….من فکر می کردم اگر خودم را ببخشم میشم فرعون عصیان می کنم فکر می کردم اگر احساس گناه و عذاب وجدان بیشتری داشته باشم یعنی انسان بهتری هستم در مقابل خداوند و این نوعی تواضع و فروتنی است انگار در ذهنم انسانهای مؤمن روبروی خداوند گردن شکسته بودند و مظلوم ….

آخرین بار قبل از تولد معنوی ام حدود دو سال پیش در مسیر زندگی تجربیاتی باید کسب می کردم که باعث شد هم تحقیر بشم و هم سرزنش چندین بار…و این که چیزی نبود ….من هر ثانیه مرور می کردم و خودم را می کُشتم ….تاجایی که فکر می کردم پست ترین آدم روی زمینم ….در ظلمت و تاریکی نور خدا بود و او چشمانم را روشن کرد و قلبم را آگاه و جانم را بیدار ….و به مسیر خودشناسی هدایت شدم به لطف و اراده الله مهربانم خیلی تغییرات درونی و بیرونی صورت گرفت ولی این خود تخریبی و سرزنش و قضاوت خود به طور شدیدی با من بود ….حدود نه ماه هست دارم روی ذهنم کار می کنم و خیلی دقیق و عمیق کتاب نیمه تاریک وجود را برای چند بار مطالعه کردم و کتاب شفای زندگی را و روزی پربار معنوی من بودند و خیلی بهتر تونستم این موضوع را حل کنم و میتونم بگم بالاترین درصد از فضای ذهن منو خودتخریبی ام اشغال کرده بود …و اما این جمله روزهاست مرا به عمق می برد:از کتاب چهار اثر از خانم اسکاول شین 

شر تنها یک قانون کاذب است که آدمی آن را با یک اشتباه روانی یا روح مسخ شده ی خود به وجود آورده !..روحی که به خاطر باورداشتن به گناه یا بیماری و مرگ مسخ شده و به خاطر همین افکار پلید و غیر اخلاقی دچار وهم و خیال گشته است …. 

در واقع انسان از جایی که سیب را خورد  (انتخاب زندگی مادی و چرخه انا لله و انا الیه راجعون )احساس گناه کرد و عذاب وجدان گرفت و همواره این موضوع را هزاران سال است با خود حمل می کند …

در صورتیکه خداوند متعال می خواست او را صاحب اختیار کند و برای همین گفت دست نزن ! بدون اذن او هیچ برگی از درخت نمی افتد 🤔

…و در داستان موسی پیامبر هم می خوانیم که حضرت موسی (ع)از احساس گناه و عذاب وجدان کشتن آن مرد سالها  فراری بود و نمی توانست خودش را ببخشد  و سالها تعقیب می شد تا جایی که خسته شد و به خدا پناه برد …پس هر جایی انسان احساس گناه کنه صددرصد در سقوطه….و دور از خدا از طرفی یعنی ایمان به رحمانیت خداوندو بخشش بی انتهای او ندارد و خود کفر است ⁉️

یعنی با سرزنش خود و مرور تجربیات گذشته هر بار احساس ضعیف بودن و ناتوانی را به خودمون ثابت می کنیم و افکار منفی را در ذهنمون گسترش می دهیم پس سئوال کردن از خود را متوقف کنیم

 چرا من ؟!❌

و راهکار عالی و سریع و ساده از خداوند طلب کنیم …من بعد از مدتی تمرین تازه تونستم با مشاهده گری بیام بررسی کنم که رفتارم ریشه در چه داره انتظار یا بار مسئولیتی که روی دوش خود میبینم !؟یه جورایی خوب بود ولی بازم مدتی در ذهنم بوده تا حلش کنم…

امروز یک روز فوق العاده خاص داشتم ولی یهویی انرژیم تحلیل رفت اول از جسمم شروع شد و بعد ذهن و روح و یهویی هجوم افکار منفی چندجانبه و من سعی داشتم خودم را نجات بدم اما داشتم خشم هایم را فرو می خوردم انگار نوعی قبض در فک و گلویم حس می کردم از طرفی در مجادله با خود بودم نیمه ای می گفت خوب کردی و نیمه ای تو هنوز نتونستی خودتو اصلاح کنی بازم خشم !؟…و شاید جوابم اینجا بود ….

 امروز همینجا توی این فایل پر از آگاهی ناب و راهنما یک تلنگر 👌خوب خوردم ✨

وقتی دلایل بیشتری برای شکستهات پیدا می کنی داری شکست بیشتری را جذب می کنی یعنی انگار تجربه های بیشتری می طلبی پس به لطف یکدانه ام در آن واحد تمام بار خشم و نفرت و فرو خوردگیهام رو به خداوند می سپارم و آسوده میشوم …✨

فقط رفتار خودم را تأیید می کنم خودم را تشویق می کنم برای اینکه هرروز یک کم بیشتر مراقب افکارم هستم و در مسیر تغییر کردنم و مشتاق دگرگونی ام🔆

باید تجربه های تلخ زندگی را رها کنیم وگرنه مسیری را تجربه می کنم از نشونه های تلخی که در مخزن ذهنیمون داره 

جهت را من مشخص می کنم ولی مسیر را ذهن باز می کنه …

كُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ ۚ وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا)۱۷/اسرا

و ما هر گز کسی را ناامید نمی کنیم 

برای اینکه مخزن ذهنم فضای خالی برای ورود الهامات و انرژی های راهگشای الهی داشته باشه باید بینش و نگرشم نسبت به موضوعات را تغییر بدهم می توانم در طلاق آزادی و شجاعت ببینم در بیکاری مسیر موفقیت بهتر درجایگاه الهی ام ….

و می گویم خداجونم چه چیزهای بهتری برام در نظر داری؟و من سپاسگزارتم که هوامو داری .

خداوند به ما اختیار داده است پس جهت را ما انتخاب می کنیم و البته مسیر برای ما باز می شود خداوند نمی تواند محتویات ذهن ما را تغییر دهد چون قانونی است که خودش گذاشته و خودش هم نمیتونه وارد بشه و جهت انتخابی ما را دستکاری کنه پس فردی که جهنم را انتخاب کند هم ناامید نخواهد شد 🔥…

خیلی از افراد در گله و شکایتند که چرا خداوند صدای ما را نمی شنود و جواب ما را نمی دهد ؟آنها با غم و اندوه با نزر و نیاز و گریه راهی طلب می کنند ولی در واقع جهت انتخابی آنها منفی است و مخزن ذهنی آنها مملو از افکار منفی و مخزن ذهنشون فضایی خالی برای دریافت نعمت و موهبتهای الهی نداره و نتیجه ای که می خواهند را دریافت نمی کنند !…

در قرآن به افرادی اشاره می شود که مخلصون هستند یعنی افرادی که مخزن ذهنیشون خالی است از هجوم افکار منفی وخشم و کینه و نفرت از دیگران ندارندآنها هر گز خود تخریبی و خود سرزنشی ندارند شکایت و گله ندارند و ذهن خالصی دارند از سرزنشها از قضاوت و تهدید و غیبت و آسوده اند …

شیطان در فضای ذهنی ما است و از افکار خود ما برای ما زنجیر اسارت می بافد هر فکر منفی ما یک حلقه زنجیر اسارت است و ابزاری به دست شیطان اون حلقه ها را به هم می بافد و زنجیری درست می کند و به دور ما میپیچد تا جائیکه وقتی هجوم افکار منفی زیاد می شوند هیچ انرژی نداریم حتی برای راه رفتن !..

افکار منفی نوعی سم هستند و نا خالصی که باید از ذهن ما سم زدایی شوند …فردی که مسموم می شود اول سعی دارند سم را از بدنش خارج کنند و بعد به بهبود وضعیت او توجه می کنند در صنایع هم ناخالصی باعث کیفیت پائین محصول میشه بنابراین کیسه این افکار منفی را به خدا می دهیم و از نگرانی و ترس رها می شویم و فضای مخزن ذهنمون را برای ورود انرژی خدا باز می کنیم …

خدایا سپاسگزارم از تجربه زندگی کردن 

خدایا من برای تجربه کردن آمده ام هر گام من که از طرف خودم و دیگران اشتباهی تلقی می شد یک گام موفقیت بود برای شناخت و درک بهتر و در حقیقت هیچ چیز اشتباهی وجود ندارد تو ما را شاد و آزاد آفریدی ولی ما خودمون یقه خودمون را ول نمی کنیم و این حربه شیطان است ما خوابیم و در غفلت 

خدایا بیدارمون کن ما همه از یک تن هستیم 

آدم خودش را می بخشد و رها می شود چون ارزشمندترین مخلوق توست که می تواند به کیستی و چیستی خودش آگاه شود…

موج عشق و صلح و بیداری برای پاره های تنم در جای جای عالم 🙏🌞🌈✨

شکر وجود استاد گرامی 

روح پدرو مادرتون شاد در رهایی کامل و در عشق الهی

هم فرکانسی های نابم آرام باشید و عااشق 

عشق❤️است که ما را به نهایت برساند 

چون قطره به دریاچه وحدت رساند 

خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم