من و همه افرادی که اضافه وزن دارند به تعداد سال های سن چاقی خود به دنبال روشی برای لاغر شدن بوده ایم.
بارها از رژیم های مختلف استفاده کرده ایم.
در باشگاه های ورزشی ثبت نام کرده ایم و با اشتیاق و انگیزه برای لاغر شدن ورزش کرده ایم.
افشرده ها یا دمنوش های مختلف را به امید لاغر شدن استفاده کرده ایم.
به طب سنتی، اسلامی، سوزنی و حتی روش های چربی سوزی از طریق شوک الکتریکی برای لاغر شدن پناه برده ایم.
حتی برخی از شدت رنج و ناراحتی چاقی حاضر به پذیرفتن ریسک عمل های جراحی مختلف شده ایم بلکه از شر این مهمان خانمان سوز رهایی پیدا کنیم.
هر فردی که اضافه وزن دارد حتی اگر شده یک بار برای لاغری به طریق مختلف اقدام کرده است.
نکته مشترک بین همه ما نتیجه نگرفتن از همه سعی و تلاش مان برای لاغر شدن است.
تا جایی که به حدی از احساس ناامیدی و ناتوانی برای لاغر شدن رسیدیم که به افسردگی دچار شدیم.
گوشه نشین خانه شدیم، عصبانی و پرخاشگر شدیم، گریه و گلایه از وضعیت جاقی همدم تنهایی ما شده بود و شرایط بسیار بدی را تجربه می کردیم.
اما در آن شرایط که احساس ناامیدی از هر روشی برای لاغر شدن را داشتیم آگاهانه و شاید هم ناآگاهانه از خداوند درخواست کمک کردیم.
رسیدن به احساس تسلیم در برابر چاقی و قطع امید کردن از همه روش هایی که سال ها برای لاغر شدن از آنها پیروی می کردیم به منزله تسلیم در برابر پروردگار و درخواست کمک از خداوند برای نشان دادن راهی که ما را به سمت لاغری هدایت کند است.
از او طلب هدایت کردیم راهی جلوی پای ما بگذارد تا از ناامیدی رهایی پیدا کنیم.
تا نور امیدی برای لاغر شدن و رسیدن به خواسته چندین ساله مان در قلب ما روشن کند.
در آن لحظه مقدس درخواست شما پاسخ داده شد و شما از طریقی که خود به دنبال آن نبودید به سمت این سایت هدایت شدید.
با نوشتن داستان هدایت خود علاوه بر اینکه از خداوند سپاسگزاری می کنیم بلکه با ایجاد احساس خوبی که در ما ایجاد می شود اطمینان و انگیزه ما برای موفقیت در مسیر لاغری با ذهن صد چندان می شود.
داستان هدایت خود با سایت تناسب فکری را بنویسید تا به قدرت خداوند در پاسخ به درخواست خود بیشتر اعتماد کنید و در جنبه های مختلف زندگی از این قدرت بی نهایت درخواست هدایت کنیم.
نوشتن داستان خود و خواندن داستان هدایت دیگران باور قدرتمندی درباره طریقه ی هدایت خداوند در قلب ما ایجاد خواهد کرد و برای ما واضح می شود که از بی نهایت طریق خداوند ما را هدایت می کند.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
سلام.
داستان هدایت من تماما در یک کلمه خلاصه میشه استیصال و نا امیدی مطلق.
من بارها وزن کم کردم و عالی شدم ولی در روزهای سخت زندگی مشغول پرخوری شدم و چاقی مهمان ناخوانده ی بدن من شد . و مشکلات بسیار زیادی در روابطم ایجاد کرد و احساس بسیار بدی به خودم و زندگیم داشتم. احساس نفرت. احساس ناتوانی. هر بار برنامه لاغری رو شروع میکردم زودتر شکست میخوردم. یک شب با نا امیدی کلمه لاغری رو سرچ کردم و این سایت سحر آمیز رو دیدم. خدا صدای من رو شنیده بود. مدتی در دوره رایگان تمرین کردم تا تصمیم گرفتم که زندگیم رو متحول کنم. لاغر شدن برای من پایان مسیر نبست. شروع یک زندگی جدید خواهد بود و میدانم که این پیروزی در تمام زندگی من تاثیری سحر آمیز خواهد داشت. منتظر شگفتیها هستم و سپاسگزار خداوندم.
یک سوال هم دارم اینکه آیا امکانش هست ادرس ایمیل من در بالای دیدگاه نمایش داده نشود؟
سلام و درود
شما برای پروفایل خود نام نمایشی تنظیم کردید و فقط این نام در بالای دیدگاه ها نمایش داده می شه و آدرس ایمیل نمایش داده نمیشود
سپاسگزارم استاد
سلام استاد عزیزم و همراهان لاغری با ذهن
من فرشته هستم و خوشحالم که خداوند منو به ای مسیر هدایت کرد .
داستان چاقی من ،از بچگی هام که بچه تپل و خوشگل خانواده پرجمعیت و فامیل بودم شروع می شه ،بقول معروف لپ کشانی ،اما کم کم که بزرگ می شدم ،احساس می کردم که خانواده از اشتهای زیاد من شاکی هستن .یادم میاد که رو شاخش بود ماهی یه بار من دچار سوءهاضمه و گلاب به روتون اسهال و استفراغ می شدم که در واقع بخاطر پرخوریهاو فشارهایی بود که بخودم میاوردم .
به سن بلوغ که رسیدم و علاقمند به پوشیدن لباسهای زیبا و خودنمایی و این حرفا شدم ،نمی تونستم لباسای مورد علاقم رو بپوشم و همیشه از تیپم خجالت می کشبدم و دوست داشتم خوشتیپ تر باشم .
تابستونا می رفتم باشگاه و و رژیمی هم می گرفتم که با شکست مواجه می شد .وارد دبیرستان که شدم اون احساس بی حالی و کرختی رو در خودم عامل مزاحمت برا درس خوندن و موفقیتم پیدا کردم ،بدکتر که مراجعه کردم ،یه سری قرص ویتامین و اینجور چیزا بهم داد . اما من خودم می دونستم تمام کرختیها و افسردگیها و نداشتن تمرکز تو درس خوندن مال این پرخوریها بود ،الان که فکر می کنم اگر من این عادت بد رو نداشتم ،چقدر تو درس خودنم موفق تر می شدم و شرایط ایده ئال تری داشتم ،چون من بگفته ی دورو بریهام خیلی بچه باهوشی بودم ،اما موانع جسمیم نگذاشت تمرکز کامل داشته باشم رو درس خوندن و پیشرفتم .
با این حال دانشگاه علم و صنعت قبول شدم و ادامه تحصیلمو با هربدبختی انجام داد م،راستی من با قبولی تو کنکور، تشکیل خانواده هم دادم ،من اون موقع ها ،بخاطر شرایط روحی و جسمی بدم ،عامل بدبختیهام رو به بیرون از خودم نسبت می دادم و چون تو خونمون آرامش ذهنی نداشتم ،تصمیم گرفتم ازدواج کنم .بعد از ازدواجم هم که دیگه بچه دارشدم و سر پسرم ۹۵ کیلو شدم بخاطر توصیه های غلط که بخور !شیرت زیاد بشه ،،خلاصه رفتم پیش یکی از دکترهای معروف رژیم و ۱۰ کیلو کم کردم ،خوشحال بودم ،که یهو خدا دخترمون رو بهمون داد و دوباره اضافه وزن و این حرفا ،در تمام این دوران ،بی حالی و ضعف و افسردگی هم همراه من بود ،ومن نا امیدانه مثل کسی که وزنه های ۱۰۰ کیلویی بهش وصله ،خودمو تو زندگی می کشوندم و لحظه شماری می کردم بچه ها بزرگ بشن ،الحمدلله بچه ها که بزرگ می شدن ،من هم فراغت بیشتری پیدا می کردم برا رفتن به باشگاه ،سال ۹۰ رژیم بدون قند و شکر گرفتم و به ۷۰ هم رسیدم ،همزمان باشگاه هم می رفتم .اما دوباره دیری نپایید که بازهم به وزن سابقم برگشتم .وبعد ازون از سال ۹۷
درگیر بیماری خود ایمنی شدم و اثرات بدی در روح و روانم گذاشت و استفاده از داروهای کورتون رو هم عامل چاقیم می دونستم و بعد از استفاد از فایلهای رایگان استاد فهمیدم که قرصهای کورتون خیلی اثر گزار نیست در چاقیم ،الان الحمدلله بهد از گذروندن دوره های متعدد حالم بهتره ،البته بگم هیچ کدوم از دوره ها اینطور به هنر جو بها داده نمی شه ،من دوره های روانشناسی و مذهبی رایگان و گرونتر از این دوره گذروندم که آدمهای سرشناس لیدرش بودن ،اما تو هیچ کدوم امکان ارتباط مستقیم با استادرو نداشتیم و همشون واسطه داشتن ،تو اینجا استاد ،پدرانه به هرسوال ما پاسخ می دن ،برامون وقت می ذارن ،نوشته هامون رو می خونن ،خلاصه از منبع انرژیشون می تونیم بطور مستقیم بهره بگیریم ،این خوبه و بهش می شه گفت رابطه مراد و مریدی ،
من عاشق نوشتنم و استاد هم مرتب می گن بنویس و همین خیلی لذت بخشه .من ایمان دارم که این دفعه نتیجه می گیرم و خدا رو شاکرم که بالاخره جواب دعاهام رو داد و منو به این مسیر هدایت کرد ،بامید موفقیت روزافزون برای اعضای این مسیر .
سلام دوستان عزیز و استاد گرامی
منم چند روزه دوره تکرارم تموم شده قبل ازین که دوره تکرارم تموم بشه حسم میگفت بیا بعدش رایگان شروع کن منم از پریروز شروع کردم امروز تمرین انشای لاغری رو انجام دادم وخیلی حس خوبی برام داشت .
من داستان هدایتم رو یکبار نوشتم ولی باز به طور خلاصه می نویسم
من اواخر سال 96با قانون جذب از طریق دختر دایی همسرم آشنا شدم و وارد گروه یکی از شاگردان اساتید بزرگ شدم اولش هیچ آشنایی با هیچ کدام ازاز اساتید نداشتم ولی رفته رفته کمابیش اساتید مطرح رو شناختم.
نمیدونید چه احساسات عالی و اتفاقات عالی رو اون موقع تجربه کردم .من سالها دنبال حقیقت در کلام عارفان ادبیات بودم ولی روحم را ارضا نکرد شعرها ومتنهای عارفان . دنبال خدا بودم ولی پیدا نمیکردم همیشه آرزو داشتم مرید استادی باشم وطی طریقت کنم
تااینکه به آرزوی خود رسیدم واقعا بهترین روزهای عمرم را تجربه کردم سال اول آشنایی ام وموفقیت در همه جنبه ها حتی لاغری را هم تجربه کردم با استفاده از عبارات تاکیدی که خودم درست کرده بودم . همه چیز عوض شده بود در دنیای شگفت انگیزی شده بودم .
میخواستم ثروتمند باشم وارد دوره ثروت یکی از اساتید جوان شدم و شروع کردم همش دنبال نتیجه فوری بودم میخواستم شش ماهه پولدار بشم ولی نشدم دیگر آن احساسات قبلی را نداشتم نامید بودم بازهم چاق هم شده بودم
دنبال روش لاغری ذهنی بودم خدا خدا میکردم کاش یک نفر پیدا میشد لاغری با ذهن را هم بلد باشد اساتید بزرگ لاغری را با قانون جذب کار نکرده بودند فقط ثروت بود وروابط و اعتماد به نفس
تا اینکه به طرز شگفت انگیزی وارد گروه تلگرامی تالار مجلل لاغری استاد شدم واقعا خوشحال بودم رفتم سایت مطالب دوره رایگان رو موبه مو نوشتم گوش دادم تغییرات رفتاری عالی داشتم غذایم کم شده بود ولی چون دوره رو نتونستم تهیه کنم رها کردم تا با کمک دوره ثروت پول دوره رو بسازم .
دوسالی طول کشید درین مدت من چاقتر شدم دیگه از خودم متنفر بودم از رفتارهای اشتباه م نگاهی به پول پس اندازم کردم دیدم دقیق مبلغ دوره هست استاد دوره گفته بودن به پول پس انداز اصلا نباید دست بزنی چون مرغ تخم طلاست و باید سرمایه گذاری کنی
ولی من این پول را به راهنمائی استاد عزیزم روی خودم سرمایه گذاری کردم و دوسال هست دوره رو دارم و انصافا به نظر خودم کوتاهی های زیادی داشتم ولی از نتایج آن خیلی راضیم .
وبعد از چند سال میخوام دوره رایگان رو استارت بزنم به یاد چند سال قبل
واقعا اشتیاق با آدم چه کارها میکنه اعتراف میکنم اشتیاق سال اول رو ندارم چون همه چیز بعد یه مدت برای ما عادی میشه دیگه شگفت زده نمی شیم و این خوب نیس باید این اشتیاق حفظ بشه وقدر بدونیم آگاهی ها رو
سلام استاد.من ۳۴ سالمه .از نوجوونی تجربه چاقی دارم اما در ایام اپیدمی کرونا ماجرای چاقی من تبدیل شد به یه بن بست .قبل از عقدم ده کیلو کم کردم و به وزن ایده الم رسیدم .بعد از زایمانم هم بیست کیلو کم کردم و نرمال شدم .اما این بار نتونستم .اراده م مختل شده بود .دلایل چاقیم فک میکنم میتونه ژنتیک باشه و تنبلی تخمدان و مصرف قرص هورمونی .و پرخوری عصبی .البته زیاد حرف زدن در مورد چاقی هم میتونه کانون توجه منو سمی کرده باشه .باورام اشتباهه و احساس درماندگی دارم .هزینه ی خرید دوره رو ندارم امیدوارم با دوره رایگان جواب بگیرم .سپاسگزارم از شما .
اینجا هستم چون میخوام داستان هدایتمو بنویسم.
خیلی ساده هست…
روزهاست که عشق فریاد میزنه دوره رو از اول شروع کن و انجام بده
جزوه رو دادم چاپ کردن
دورهی تکرارو نیمه کاره رها کردم چون قلبم منو به اینجا هدایت کرده
عشق میگه همین الان شروع کن و من در حال عمل کردن به راهنمایی اونم. تقریبا هر روز ازش میخوام که با من بلند صحبت کنه تا ندای اونو از بقیهی صداهای درونم تشخیص بدم و به اونچه بهم میگه عمل کنم تا از کوتاهترین مسیر به هدفهام برسم. صدایی درونم فریاد میزنه همین الان قدم شروع رو بردار ، مهم نیست که دیگه شب شده ، که روز تعطیله، که شنبه بوده و تو روز اول رو انجام ندادی… مهم اینه که همین الان درست زمانی که حس میکنی وقتشه قدم در سرزمین لاغری میذاری. به خودت کمک میکنی که حالت خوب شه، که از خودت راضی باشی، درها و پنجرههای وجودتو باز میکنی تا شادی رو به درونت راه بدی، حالا اگه روز اول رو هنوز انجام نداده باشی هم باز قدم در مسیر عشق داری و در حال پیش رفتنی.
به خودم اعتماد میکنم
از خودم استقبال میکنم
شروع جدیدم رو جشن میگیرم پس حالم خوبه و قدم مثبتی برای خودم برداشتم.
فردا قدم جدیدی برخواهم داشت…
به روی فرداهای شادتر اغوش میگشایم. دلم برای حس و حال خوبم تنگ شده. دنبالش میگردم. ستارهها حتما در آسمان در حال چشمک زدنند…
داستان هدایت من:
من از زمان ابتدایی که یادمه دوتا دوست به شدت لاغر داشتم و خودم پیششون میدیدم فک میکردم چاقم و اونا هم بهممیگفتن چاقی و این من خیلی ناراحت میکرد چون احساس تفاوت بدی میداد و انگار یه چیزی کم دارم ازشون خیلی حس بدی بود وگرنه در اون سن زیبایی و خوش تیپی برام تعریفی نداشت
از اول راهنمایی فک میکردم همش چاقم و باید رژیم بگیرم و با غذا درگیر بودم وهمش سعی میکردم کم بخورم که بیشتر وقتا نمیشد
تو اون سن خیلیا میگفتن چقد هیکلت خوب و متناسبه و چقدر غذا میخوری اما من همچنان ذهنم مسموم بود و فک میکردم چاقم .لاغر استخونی نبودم اما اصن چاق نبودم
خلاصه تااااا سن ۲۶ سال ک شدم دیدم واقعن چاق شدم با اینکه حواسم به خوردنم بود و همیشه دغدغشو داشتم اما چاق شده بودم و همش با خودم میگفتم من که خیلی نمیخورم پس چرا انقد چاق شدم
مدام مدامو مدام با غذا خوردن درگیر بودم و هرچی که میخوردم بعدش احساس عذاب وجدان احساس گناه وحشتناک داشتم
خیلی سخته آدم به طور مداوم با یه مشکلش درگیر باشه اونم لحظه به لحظه بزرگترین رنج روحیم بود🥺
من آروم آروم و با افکارو احساس غلط خودم چاق شده بودم وبه ۶۷ کیلو رسیده بودم
هرکسی ک منو میدید فک میکرد خیلی غذا میخورم اما من هر وعده یه کم میخوردم با حرص و ولع و با عصبانیت سر سفره میومدم و بعدشم حرص میخوردم
تا اینکه تصمیم گرفتم برم باشگاه و با ورزش لاغر شم
قبلش هم خودم زیاد تو خونه سعی میکردم پیاده روی و دویدن داشته باشم اما اثری نمیدیدم
یکسال تمام باشگاه و ورزش ادامه دادم و هیچ شیرینی وشکلات و کره و هیچ چیزی (خوراکی های چاق کننده)نخوردم تواین یکسال حتی برنجی که من هیچوقت نتونستم خوردنشو ترک کنم رو هم خیلی خیلی کم خوردم
متاسفانه من لاغر که نشدم هیچ چاق عضله ای هم شده بودم و صورتم پر شده بود و درشت تر از قبلم شدم
فقط سایز شکمم کوچیک شد وتخت شد یکم
خیلی برام عجیب بود چون خیلی از مسائل آدم واقعن تا براش پیش نیاد متوجه نمیشه
من که همیشه فک میکردم ورزش باعث لاغریه خودم دیدم که با ورزش و رژیمی که اونا گفتن من چاق تر از قبلم ام
و کلن نا امید شدم و بعد از ورزش هم چربی ها برگشت و مث قبل شدم
یه مدت هم چای سبز خوردم لاغر نشدم .موقع مصرفش رنگم میپرید و ضعف میکردم
دیگه راهی برای لاغری نمیدیدم
تااااااا اینکه اتفاقی از طریق یکی از دوستام بااین دوره خوب آشنا شدم
قبل از این دوره با مسائل ذهنی آشنا بودم و خیلی پیگیری میکردم و راجع بش میخوندم و میشنیدم وعلاقمند بودم و اونا پیش زمینه این دوره شد برام و از طرف خدا آشنا شدم بااستاد و این دوره عجیب و عالی
خدایا مرسی از بودنت
من در این دوره شرکت کردن ازش توقع آرامش دل وجان و زندگی بهم بده
یعنی در دوره زندگی با طعم خدا میخوام خدارو توی جا بجای زندگیم حسش کنم و میدونم حالا که من قدم اول بردتشتم اونم محکم دستمو گرفته.در این دوره میخوام اونقدر حس وحال خوبی داشته باشم بتونم هدیه کنم ب دیگران
میخوام از صاحب جهان و عظمت بخوام که حس خوب ثروت کاریمو تجربه کنم در کارم فراوانمشتریهایی ب من بده که من بتونم ببخشم بی دلیل و بی منت
خدایا شکرت در این مسیر همراهیم کردی مسیری که ایمان دارم تو برام خواستی و کلی معجزه های قشنگ در انتظارم هست
سلام منصوره هستم یک فرهنگی بازنشسته
حالا که خوب فکر میکنم من از اول چاق نبودم .یادمه وقتی دانشسرا قبول شدم متناسب بودم بار اولی که برای تعطیلات برگشته بودم شهرمون یکی از معلمهای دوره راهنماییم منو دید و گفت چقدر تپل شدی مثل این که خوب بهتون میرسن وخوش میگذره .خیلی ناراحت شدم چون نه به ما میرسیدن و نه خوش میگذشت تازه خیلی هم دلتنگ میشدم .وقتی به مادرم گفتم مادرم گفت چاقی تو مال سن بلوغه ما هممون همینطوریم بعد از بلوغ چاق میشیم .خلاصه سیر چاقی من شروع شد بعد از ازدواج بیشتر وبعد از تولد بچه هام بیشتر و بیشتر
نه این که هیچ کاری نکنم از همون اول راه همه مسیرهای لاغری رو رفتم .رژیم ،دمنوش ،مشاوره حضوری ،غیر حضوری وتا یادمه به فکر لاغری، ولی یا کم نکردم ویا اگه کم هم کردم به سرعت با چند کیلو بیشتر بر میگشت .من معلم موفقی بودم وبچه ها هم خیلی منو دوست داشتن ودر محیط کارم هم تحرک زیادی داشتم چون ابتدایی درس میدادم ،در زندگی شخصی هم چهار فرزند خوب وصالح دارم و همیشه علاوه بر کار بیرون به زندگیم هم خوب میرسیدم ولی همیشه اعتماد به نفسم پایین بود و اضافه وزنم در لایه های زیرین شخصیتم منو اذیت میکرد .حالا میفهمم اگه این چاقی نبود چقدر پیشرفت بیشتری داشتم .خلاصه بعد از بازنشستگی با گروهی آشنا شدم و دروس معرفت نفس رو با اونها شروع کردم ومیخونم ودر طی این درسهام فهمیدم اگه بخوام مشکلات جسمی و روحیمو درمان کنم چاره ای جز لاغری ندارم چون مشکلات زیادی همین چاقی برام بوجود آورده مثل کمر درد ،زانو درد ،تنبلی و…
چند وقت پیش که خیلی از لحاظ روحی ناراحت بودم از خدا خواستم یک راهی جلوی پای من بگذاره که روز بعدش در اینترنت دنبال مطلبی میگشتم با سایت استاد آشنا شدم وبعد از این که خیلی از فایلهاشون رو گوش کردم دیدم چقدر حرفهای استاد با دروسی که دارم میخونم هماهنگ هست فقط در درسها تمرکز روی یک موضوع خاص نیست و باید خودم این فضا رو ایجاد میکردم ودر این فاصله که فایلهای رایگان رو گوش میکردم و هنوز تصمیم برای ثبت نام نگرفته بودم یک روز بی هدف خودم رو وزن کردم دیدم دو کیلو تقریبا در دو هفته کم کردم وخیلی خوش حال شدم و اطمینان قلبی دارم خداوند من رو به اینجا راهنمایی کرده.خلاصه تصمیم جدی گرفتم وثبت نام کردم .از این بابت خیلی خدا رو شکر میکنم ،از استاد هم ممنونم بابت مطالب زیباشون إن شا الله بتونم با یاری خدا و تلاش خودم و همراهی استاد و دوستان به نتیجه عالی برسم .
داستان هدایت من
من سالها بود که به فکر تناسب اندام بودم روشهای وحشتناکی را در پیش می گرفتم ولی نتیجه نمی داد
مثلا یکبار روغن کوهان شتر را گرفتم و به شکم و پهلوهایم مالیدم و روش یک پلاستیک بستم و بعد کمر بند سفت و محکم وای چه عذاب وحشتناکی تمام بدنم به خارش می افتاد وقتی شب می شد دیگه بازش می کردم و راحت می شدم در تمام اوقات منتظر شب بودم .
یک بار یک معجون از تمام چیزهایی که جربی سوز هستند درست کردم حتی صاحب عطاری هم از معجون من تعجب کرد .
من خوردم ولی هیچ اتفاقی نیافتاد و یادم می یاد یک معجون با سرکه سیب و نعناع درست کردم که حالم از بیاد آوردنش بهم می خوره.
یک روز یادم می یاد توی اتاق تاریک بعد از نماز مغرب با تمام وجودم از خدا خواستم کمکم کند.
نمی دونم بعد جند روز رفتم تو برنانه آپارات و هر جا در مورد ذهن ناخودآگاه حرف می زد را جمع آوری کردم.
قدرت ذهن ناخوداگاه را می خوندم و یا فیلمش را می دیدم خیلی برام لذت بخش بود تا اینکه یک بار دیدم استاد رضا عطا روشن داره در مورد ذهن صحبت می کنه.
حرفهای استاد خیلی به دلم تشست از بالای تصویر استاد آدرس را دنبال کردم وارد سایت شدم و تمام فایلهای رایگان لاغری با ذهن را دنبال کردم حتی کلمه به کلمه آن را نوشتم هی گوشی را نگه می داشتم و می نوشتم و روزهایی که از سر کار می آمدم با خواندن جزوهای خودم به خواب می رفتم.
همش سعی می کردم ی جوری پولامو حمع کنم و دوره را بخرم.
یک روز تصمیم گرفتم با استاد تماس تلفنی بگیرم یهویی دیدم استاد برداشت اینقدر هول شدم که نگو گفتم استاد من خیلی هول شدم فک نمی کردم شما جواب بدهید استاد هم گفت من اصلا پیش نمی یاد که گوشی را پاسخ دهم نمی دونم شما در چه فرکانسی بودید که من گوشی را برداشتم با استاد صحبت کردم و درخواست کردم که دوره را قسطی کند ولی استاد گفتند نمی شود و به من اطمینان دادند که حتما شرایطم برای شرکت در دوره از سوی کائنات فراهم می شود و روز موعود خیلی زود رسید من دوره را خریدم نمی خواستم اعضای خانواده ام بدانند ولی بعد متوحه شدند ولییی برام مهم نبود اینقدر آموزشهای استاد زیبا و دلنشین بود که اصلا برام مهم نبود بقیه چی می گن.
وای خدایا شکرت که در این دوره هستم و دوباره شروع می کنم.تا زنده ام ادامه می دهم
سلام
من ۳۶ سالمه و فکر کنم فقط زمان دبستان دغدغه چاقی رو نداشتم … یادمه کمتر از ده سال داشتم که یکسال عید بود یکی از فامیلامون بهم گفت تپل شدی و برای اینکه من ناراحت نشم ادامه داد که حتما استخوانبندی درشتی داری !!! و این دیگه شد توجیه چاقی همیشگی من
یه عکس دارم که حدود یازده سالگی توی مدرسه آزمون گرفتن و من اینقدر صورتم چاقه که همه میگفتن تو پوست خودت نمیگنجی و این عکس همیشه مایه تمسخر من بود …
توی این بیست و چندساله که در حال کاهش وزن بودم بیشتر از ۷۰_۸۰ کیلو کم کردم که هربار کمترینش ۷_۸ کیلو بوده و برای عروسیم رکورد ۱۷ کیلو رو زدم. انواع رژیم و ورزش و دمنوش و دستگاه وکیوم و … رو هم پیش رفتم . حتی یک دوره ترکیبی از روش های تغذیه ای به همراه تغییر باورهای ذهنی اما من هنوز یه آدم چاقم از نظر خودم و همچنان با ترس چاقی در وجودم زندگی میکنم … ترس که نه … وحشت
حدودا یکسال پیش با سایت تناسب فکری و استاد عطار روشن آشنا شدم و دوره رایگان صدگام رو هم دانلود کردم که شروع کنم اما به حدی نسبت به شخص استاد مقاومت داشتم که حتی شنیدن صداشون هم برای من ناخوش بود … این بود که اصلا پیش نرفتم
امسال با خودم عهد کردم این مسأله چاقی رو بصورت ریشه ای حل کنم و اتفاقا منتظر خریدن دوره ای از یک استاد دیگه بودم که بعد متوجه شدم نمیتونم به اون شیوه پیش برم و خلاصه در اوج ناامیدی از خودم و دانسته هام اما در نهایت امید به هدایت خدا یکدفعه از گوشی مادرم استوری اسناد عطار روشن رو دیدم … یک لحظه به خودم اومدم و دیدم چند دقیقه ای هست که من مسخ شدم … استاد داشت درد دل منو میگفت . داشت از حس من حرف میزد و من که طاقت دیدن یک لحظه رو نداشتم، چند دقیقه ای بود که داشتم گوش میدادم با حال خوب … همونجا موضوع رو گرفتم . هدایت و الهام خدا بود که در مناسبترین زمان داشت بر من جاری میشد .
شروع کردم به نوشتن پیامی برای استاد و قصد داشتم با گفتن سابقه نوسانات وزنیم ازشون راهنمایی بگیر م اما متوجه شدم من فقط دارم هدایتی که اومده بود رو می نویسم . در نهایت با ایمان به اینکه این روش و این دوره ها برای من در این مقطع درست ترین مسیر هست، دوره رو خریدم و به امید خدا از فردا که شنبه است شروع میکنم
باسلام
من هم مثل همه افراد چاق بارها از روشهای مختلف برای رسیدن به تناسب اندام استفاده کردم از دکتر تغذیه تا رژیم گرفتن تا گرسنگی کشیدن وپیاده رویهای طولانی ورزش وباشگاه رفتن که همگی بی نتیجه بود بعد از یک دوره رژیم سخت من ۲۷ کیلو از وزنم رو از دست دادم اما نتیجش اعصابی داغون ریزش مو شدید ورخساری بی رمق بودکه بعد از مدتی تمام تمام وزن از دست رفته به جای اول برگشت
و ناامید از همه جا در گوگل دنبال راهی برای کاهش وزن بودم که بالاغری با ذهن اشنا شدم امیدوارم بتونم با کمک خدای بزرگ که من رو به سمت درست هدایت کرد سربلند از این ماجرا بیرون بیام وبه تناسب اندام همیشگی دست پیدا کنم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
من مهسا هستم (همسر مهرداد ) و به امید به خدا می خواهم این دوره را شروع کنم.
داستان هدایت من از دیدن مهرداد و تغییرات رفتاری در نحوه غذا خوردنش شروع شد. از بچگی جزو بچه های تپل بودم (نه خیلی چاق) و وقتی دانشجو شدم و ازدواج کردم این تشدید شد بخاطر:
رژیم های مختلفی میومد دستم و یکروز انجام میدادم و چون قرار نبود وزنم رو به کسی بگم، به روز دوم نمیرسید
حدود 10 سال پیش برای اولین بار با دوره دکتر کرمانی شروع کردم و البته به وزن ۵۳ کیلو رسیدم ( تا حالا تو عمرم این وزن رو نداشتم) البته علت تاثیر دوره فقط و فقط کاری بود که در کنار رژیم با ذهن انجام شد و ایشون کتابی دادن به نام « اراده و کاهش وزن » که برای من اون موثر بود و نه واقعا رژیم . چون رژیم مثل رژیم های قبل بود و چیزی که تغییر کرده بود اتفاقی بود که در ذهن من اتفاق افتاده بود . حتی یکی از دوستانم دوره دکتر کرمانی رو با من شروع کرد و بعدش من دیدمش و اصلا لاغر نشده بود و گفتم چی شده گفت نه بابا همون یک هفته اول ولش کردم و متوجه شدم که رژیم واقعا نمیتونه نقشی داشته باشه و اون پاسخ متفاوت رفتاری ذهنی در جواب به واکنش های چاق ها میتونه عامل این تغییر شده و یادمه تو مهمونی مجللی بودم و غذاهای مفصل اما من اصلا دلم نمیخواست و بر تصمیم خودم مصمم بودم. ولی خیلی زود برگشتم به وزن قبلیم.
و تو این فاصله مجدد رژیم رو امتحان کردم و دو دوره کرمانی رو خریدم ولی باز تاثیر قبلی رو نداشت.
تا اینکه مهرداد این دوره رو خرید و من اول باور نداشتم اینها چیه و همش تبلیغاته و …. و بعد یادم اومد در دوره قبلی من به خاطر ذهنم لاغر شدم و حس فوق العاده ای داشتم که به اون وزن رسیدم. مهرداد و تغییر رفتارهای خوردنش و اینکه دیدم داره لاغر میشه رو دیدم. بنابراین تصمیم گرفتم که دوره رایگان رو شروع کنم به گوش دادن.
وقتی دوره رو شروع کردم کم کم دیدم داره اتفاقاتی میوفته و من واقعا راغب نیستم به خوردن و اینجا بود که امید لاغر شدن در من زنده شد.
خوشحالم که به این مسیر هدایت شدم و میخوام بدنی سالم، متناسب و ورزشکار داشته باشم. و تو وزن جدیدم ۵۳ بمونم آماده حرکت در مسیر متناسب شدن هستم.
به نام خداوند بسیار بخشنده وبسیار مهربان
سلام
عیدهمگی مبارک قبل از هر چیزی آرزو میکنم به تمامی خواسته هاوآرزوهای خوبتون برسید وسالی فوق العاده رو شروع کنید
استاد عزیز از خداوند متعال خواستار عمری با عزت وبهترین ها برای شما وخانواده عزیز وگرامیتون هستم
من چند وقتیه دراین سایتم فراز ونشیب های زیادی رو تجربه کردم
هی رفتم وهی اومدم الان یک سالوچند ماهی هست
ولی اتفاق عجیبی افتاد برای من که این بار تصمیم گرفتم با تمام وجودم برگردم وشروع کنم ونتیجه بگیرم
چند ماهیه کمر درد وپادرد امون منو بریده هی خوب میشه وهی شروع میشه
درسته که دراین چند وقت همه روش های لاغری برای من حذف شدن ولی یک روش همیشه بود که بهش امید داشتم واونم عمل بای پس معده بود
خلاصه این شد که چند وقتیه این روش شده راه دومی درذهن من که منو لاغر میکنه
این شد که من یک تصمیم بسیار خطرناک گرفتم که بیام آی خودمو بالا ببرم وبه ۴۰ برسونم تا واجد شرایط این عمل توسط بیمه بشم
چند روزیه ندای درونم غوغا کرده از طرفی همسرم موافق این عمل وهی منو قانع میکنه،ولی فرشته درونم منو رها نکرد وشک عجیبی به دلم انداخت
این شد که آرامش از من سلب شد
افتادم به تحقیق وبررسی
گفتم یا یقین میکنم که راه درستشه یا اینم یکی از راهاشه یا یقین حاصل میکنم که اشتباه محض
خلاصه این سایت ها رو زیر ورو کردم دکترا که خوب میگفتن وتعریف بسیار
اما درهمین بین به فایلی رسیدم که خود جراح درمورد برگشت پذیر بودن عمل بای پس واسلیو گفته بود
خیلی جالب بود که دقیقا با این جمله حرفشو تموم کرد هیچ عملی معجزه نمیکنه تنها با درست کردن سبک زندگی وگوش دادن به ندای جسم درهنگام خوردن لاغری برای همیشه میسر خواهد شد
این جمله مثل پتک خورد تو سرم
وچشمامو باز کرد توجه به ندای جسم
خب من اگه به ندای جسمم گوش میکردم که الان اصلا چاق نبودم واحتیاجی هم به عمل نداشتم
یعنی عمل جسممو تغییر میده منو وادار به محدود خوردن میکنه اما تا یه مدتی بعدش اگه به ندای جسمم گوش نکنم دوباره چاق میشم
همین باعث شد برم وسایت های دیگرم بگردم
درکمال تعجب نوشته افرادی رو خواندم که نوشته بودن عمل بای پس کردیم ویا حتی خطرناک تر مینی بای پس ودوباره بعد سه سال چاق شدیم والان ۴۰ کیلو اضافه وزن داریم
ودر کمال تعجب دکتر سایت درجوابشون نوشته بودن
برای همینه که افرادی مثل شما که ما میفرستیم پیش روانپزشک تا آمادگی کامل روانی بعد عمل داشته باشین
زیرا که درصورت عوض ودرست نکردن سبک زندگیتون
عملتون بی نتیجه وباعث آسیب هم میشه
ویا کسانی که بعد چند سال از عوارض وحشتناک آمبولی یا انسداد روده ویا مشکلات اسید پاشی معده وخیلی درگیری های خارجی از قبیل یوبوست های وحشتناک ریزش مو عصبی شدن وهزارتا بلای دیگه که شامل بیاشتهایی شل شدن وحشتناک پوست از دست دادن عضلات وکمبود های ویتامین ها ومواد معدنی بدنشون گفتن
من تازه متوجه شدم که چقدر دراشتباه بودم ویکبار دیگه خداوند مهربان منو به سمت راه درست هدایت فرمود وکمکم کرد که اشتباه نکنم
این شد که من تصمیم قاطع خودمو گرفتم تا این بار تمامی موانع خودمو بگذارم کنار وشروع کنم
اول راز دار باشم این تناسب اندام سایت تناسب اندام تمرین انجام دادنش وهمه چیز مربوط به لاغریمو به هیچ کس نگم مخصوصا همسرم
درسته که پول کافی جهت تهیه دوره های تکمیلی ندارم اما اگه خدا بخواد پولشم میرسه دستم وبه هیچ وجهم همسرم نمیفهمه
چون دقیقا به چشمم دیدم که این یک سال وخورده ای چه بلایی سرم آورد با دونستنش
چک کردن های گاه وبیگاه پیشنهاد روش های دیگه
دلسرد کردن های من
وغصه وابراز نگرانی کردن های بیجا باعث شد که من بارها از مسیر خارچ بشم وآرامش نداشته باشم محض رضای خداوند
واینکه به هیچ کسم نمیگم چون همه مسخره وبررسی کردن وجز سرزنش وپیگیری وگیر دادن کاری برام نکردن
پس این راز من وشماهاست
دوم اینکه به هیچ وجه با هیچ روشی لاغریمو سرعت نمیبخشم وتنها درجهت کاهش روند چاقی اقدام میکنم وآرامش خودمو حفظ میکنم واصلا اصراری در جهت حفظ فایل ها ویا موندن دریک فایل برای چند روز نمیکنم
چون من قرار نیست حفظشون کنم بلکه فقط هر روز برای خودم منطقیشون میکنم با یک خط نوشتن درموردشون واینکه عمل میکنم تا جایی که بتونم وهربار بهتر عمل میکنم تا کامل عمل کنم وخودم به چشمم دیدم که چقدر عمل کردن با آرامش نتیجه بخش بود
وسوم اینکه حال خودمو خوب میکنم واز زندگیم استفاده میکنم
اینم داستان هدایت جدید من بود که یک بار دیگه درست مثل روز اول همه درهای غلط به روم بسته شد وتنها درست نمایان شد
خداروشکر
داستان هدایت من به سایت تناسب فکری:
نهم مارچ بیست بیست و دو:
من حدود بیست و نه ماه پیش با استاد از طریق نوشته های دقیق و نکته سنج ایشان آشنا شدم و از تجربیات شون و رشدهایی که کرده بودند مینوشتند.من تحت تاثیر شخصیتشان قرار گرفتم و اسمشون را سرچ کردم و به این وبسایت هدایت شدم.
در آن زمان «فکر میکردم» که دارم روی خودم کار میکنم و دوره های مختلف رشد شخصی را میگذرونم. با اینکه اضافه وزن زیادی داشتم حقیقتش یکجورایی کلا بیخیال لاغری شده بودم چون واقعا فکر میکردم که لاغر شدن برای من بهیچوجه امکان ندارد
هر چند وقت یکبار فایلهای ایشان را میدیدم ولی به خودم میگفتم که فعلا کارهای مهمتری دارم بگذار روی عزت نفسم کار کنم بگذار روی ثروت کار کنم بعدا فرصت هست که روی لاغری و تناسب اندامم کار کنم.
یک الهامی را از خداوند دریافت کردم که بهم میگفت مهرداد راه ثروتمند شدن و موفق شدن تو از لاغری میگذرد ولی اذعان میکنم آن موقع ها اصلا الهام نمیدونستم چیه ، هدایت نمیدونستم چیه و فکر میکردم باز حسم یک چیز نشدنی بهم گفته و واقعا با باورها و افکار آن موقع من برایم نشدنی بود
من ده سال پیش به اصرار همسرم، دو بار رژیم دکتر کرمانی را گرفتم دفعه اول شش کیلو کم کردم و دفعه دوم هیچ تغییر وزنی نداشتم. بار اول دچار بیماری گوارشی و خونریزی شدم و بهم گفتند بخاطر رژیم هست و دیگر کلا ادامه ندادم با اینکه خودم میگفتم من قبلا این همه سبزی و سالاد نمیخوردم میوه نمیخوردم فقط همین غذا ها را در حجم کمتری میخوردم پس چرا دچار خونریزی شدم؟ ولی نتوانسته بودم که جوابی پیدا کنم و کلا از رژیم متنفر بودم چون محدودم میکردخلاصه با کنار گذاشتن رژیم وزنم دوباره بیشتر از قبل شد. خیلی ارزو میکردم که بک مریضی بگیرم و بیمارستان بستری بشوم که خودبخود وزنم کم بشود! این اتفاق افتاد و هشت سال قبل دچار گلو درد عفونی بسیار شدیدی شدم که دوهفته بیمارستان بستری بودم و نمیتونستم شبها نفس بکشم و نشسته میخوابیدم. بعد از دوهفته خوب شدم و حدود ده کیلو از وزنم هم کم شد ولی چون بهم میگفتن ضعیف شدی بیمارستان بودی بیشتر بخور منم غذا بیشتر میخوردم و فکر میکنم بتونین حدس بزنین که نتیجه چی شد.
من باور داشتم که وزن زیادم بخاطر کم تحرکی و کار پشت میز نشینی هست و بنابراین خیلی طبیعی هست که چاق بشوم. هر از چندگاهی ورزش سبک میکردم و بعضی روزها اگر هوا مناسب بود سی دقیقه پیاده روی میکردم و ورزش سنگین هم بخاطر اینکه شنیده بودم روی زانو فشار میاد انجام نمی دادم. فقط چند بار بصورت دوره ای کلاس زومبا رفتم یا میرفتم روی تردمیل راه میرفتم ولی زیاد دوست نداشتم.
من راجع به آدمهای موفق خیلی زیاد تحقیق میکردم و برام جالب بود که تمام آدمهای موفق تناسب اندام داشتند تاکید میکنم تمام اونها. یعنی من یک نفر آدم چاق ثروتمند و موفق ندیده ام.
یکسال قبل تصمیم جدی گرفتم که دوره لاغری را بخرم و اینکارو انجام دادم ولی گفتم بزار اول از دوره رایگان شروع کنم. جلسه مقدمه و جلسه اول را گوش دادم و درک کردم و بهشون عمل کردم و تمام حرفهای استاد را برای خودم منطقی کردم که تقریبا دوماه طول کشید و دیدم نه تنها نتیجه ای نگرفتم بلکه هنوز کلی جلسات دوره رایگان مونده و بعد هم خود دوره و تکرارش هست و به خودم گفتم اگر بخواهم با این سرعت جلو بروم به ابن زودی ها موفق نمیشوم این بود که رها کردم. جالب اینجا بود که بعد از چند وقت متوجه شدم که من حدود هفت کیلو از وزنم کم شده و این رو بعد از اینکه اطرافیان بهم گفتند متوجه شدم .
تا اینکه ژانویه بیست بیست و دو ( امسال )رفتیم پارک ابی و واقعا دلم میخواست از سرسره های ابی استفاده کنم و لذت ببرم. توی اولین سرسره ابی که پیچ و تاب زیادی هم داشت، متصدی ازم خواست که بروم روی ترازو و بهم گفت که میخواد وزنم را چک کند و اگر از حد مجاز بیشتر باشه نمیتونم سرسره را سوار بشوم اونجا جلوی بقیه کلی خجالت کشیدم. هر چند که وزنم در حد مجاز بود ولی دیگر تا آخر وقت ان روز سوار هیچ سرسره ای نشدم. این احساس خجالت و خشم و بی ارزشی از خودم خیلی برایم درداور بود. که مطمینم شمایی که این متن را میخونی قطعا تجربه اش کرده ای.
در تمام طول ان ماه ژانویه وارد سایت میشدم و کامنتهای بقیه را میخوندم و فایلهای رایگان را گوش میدادم و هیچ کار دیگری نمیکردم . در تمام طول ساعت کاری ام هدفون توی گوشم بود و فایلهای رایگان استاد را گوش میدادم.
خواندن کامنتها و گوش دادن مداوم فایلها باعث شد که باور کنم شاید « تاکید میکنم شاید» من هم بتونم فقط کمی لاغر بشوم!
دوباره تصمیم گرفتم متعهد بشوم برای شروع دوره رایگان لاغری و از آخر ژانویه شروع کردم روزی حداقل یکساعت فایلهای دوره رایگان لاغری را گوش بدهم. الان تا جلسه پنجم مطالب را با جزییات نوشتم و برای خودم تمام حرفهای استاد را منطقی کرده ام و کاملا به قول و قراری که با خودم داشتم متعهد بودم و هر روز اشتیاق داشتم که کارم تموم بشه و سریع بیام پای صحبتهای استاد بشینم. گاهی ذهنم حرفهای استاد رو قبول نداشت و منطقی کردن یک جمله از استاد باعث میشد که توی خودم و اطرافیانم بگیردم و مثال نقض برای نجواهای ذهنی ام پیدا کنم تا حرفهای استاد را بتونم برای خودم منطقی کنم.
در طی این مدت در کمال تعجب غذایم کمتر شده و منی که همیشه برنامه میریختم که این هفته فلان رستوران بروم یا فلان غذا را بخورم احساس قبلی را ندارم. من عاشق مرغ سوخاری بودم و امکان نداشت که کی اف سی نروم و هر هفته خودم را به بهانه فکر کردن در تنهایی مهمان میکردم. برای اولین بار در عمرم با اینکه کمی گرسنه بودم و جلوی رستوران مرغ سوخاری کار داشتیم و ناهار هم نخورده بودم و همسرم گفت کارمون تموم شد بریم مرغ سوخاری که تو دوست داری بخوریم ولی من بهش گفتم زیاد گرسنه نیستم و ترجیح میدهم برم خونه.
واقعا نمیدونم چه اتفاقاتی در من شروع شده فقط من با فایلهای رایگان استاد و فایلهای دوره رایگان لاغری تونسته ام کمی باور کنم که میتونم لاغر بشوم و نیز تعدادی از ترمزهای ذهنی ام را پیدا کنم. هنوز ترمزی مثل کم تحرکی برابر است با چاقی را نتوانسته ام برای ذهن خودم منطقی کنم ولی تصمیم گرفته ام که دوره لاغری را شروع کنم و برم جلو ببینم چی میشه.
البته دارم کم کم باور میکنم که همون کسی که منو به اینجا راهنمایی کرده خودش راه حل درست را در زمان مناسب جلوی پایم قرار میدهد.
الان که میخوام دوره را شروع کنم هدفم لاغری نیست، هدفم داشتن شخصیت قوی و با عزت نفس در همه ابعاد هست که یکی از انها تناسب اندام هست.
شاد و رو به رشد باشین
نهم مارچ بیست بیست و دو
سلام و درود
خوشحالم احساس بهتری داری و مراتب هدایت را طی کردی
همه چیز آماده تغییر کردن است فقط نیاز به 2 پارامتر دیگر دارید
1- اعتماد
2- اعتماد
اول اعتماد به خودت که توانایی تغییر کردن داری که البته کار سختی نیست چون از وضعیت متناسب به چاق خودت را تغییر داده ای و تغییر کردن را بلد هستی
دوم اعتماد به آنچه در این دوره گفته می شود
مرحله سوم تجربه شگفتی ساز شدن است.
منتظر خوندن نوشته های شما هستم
سلام استاد عزیز، امیدوارم که حالتون خوب باشه من میخوام دوباره این دوره روبگذرونم چون دفعه قبل خیلی حالم رو خوب کردو شاهد تغییرات عالی درزندگیم بودم ،ازتون سپاس گذارم،واز خداوند متعال هم سپاس فراوان دارم.
به نام خالقی که هر لحظه هدایتگر و حمایت کننده من هست
در جریان تعیین اولویت های زندگیم متوجه شدم که حس بدی نسبت به اندام و سایز خودم دارم و این موضوع احساس مرا درگیر می کند از رژیم و باشگاه اصلا خوشم نمیاد و چند بار گفتم بزار دوباره رژیم بگیرم یا روزی دو ساعت پیاده روی سریع بروم چون لباسهایم تنگ شده و از همه مهمتر انرژی ام کاهش پیدا کرده و خیلی خوابم میگیره و اینها همه نشانه هایی بودند که من باید به مسیر تناسب اندام و رسیدن به سایز دلخواهم هدایت میشدم و لی گفتم خدایا مگروشهای قبلی به من حس خوبی نمی دهد تو مرا هدایت کن😍😍
امروز نوشته ی از دوستانم رو درباره اولویتهای زندگیش می خوندم دیدم که تناسب آن ام از اولویت هاش هست و دوره ای به نام سرزمین لاغرها دارد نمیدونم چی شد یکدفعه یاد آقای عطار روشن افتادم چون چند سال قبل اسم ایشون رو شنیده بودم و به سایت ایشون اومده بودم و این شد که الآن اینجا هستم و ایمان دارم که فقط خداوند من را هدایت کرده است🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام دوستان
من اضافه وزن زیادی نداشتم ولی چون سالها اندام خوبی داشتم و توی سالهای اخیر اضافه وزن پیدا کرده بودم خیلی ناراحت بودم و داشتم تلاش می کردم که به وزن سابقم برگردم ولی هر بار که تلاش می کردم یه مدت اندامم خوب میشد و معمولا نتیجه می گرفتم ولی بعد یه مدت چاق تر از قبل می شدم و خیلی هم اذیت می شدم تا لاغر بشم از اونجایی که من هر کاری که بخوام انجام بدم و هر تصمیم جدیدی که می خوام بگیرم همیشه از خدا می خوام که هدایتم کنه اینبار هم چند روز داشتم با خودم فکر می کردم که اینبار از چه روشی برای لاغری استفاده کنم و تردید داشتم که چه روشی یا رژیمی خوبه که به فکرم افتاد چرا اینبار هم مثل همیشه از خدا کمک نگیرم که به سمت بهترین روش من رو هدایت کنه و از خدا خواستم که بهترین راه رو بهم نشون بده که دقیقا یادم نیست چقدر بعدش اتفاقی یکی از دوستام داشت برای یکی دیکه از دوستام که خیلی اضافه وزن داشت تعریف می کرد که روش لاغری با ذهن روش خوبیه و منم اتفاقی شنیدم و ازش خواستم که بهم بگه جریانش چیه و اونم فایلهای رایگان رو برام فرستاد چند روز اول هم فایلها رو گوش ندادم ولی یه روز که دوباره از وضعیت جسمیم و اضافه وزنم ناراحت بودم تصمیم گرفتم فایلها رو گوش کنم و ثبت نام کردم حقیقتش اولش هم که فایلها رو گوش می دادم فکر کردم سرم کلاه رفته چیز خاصی که توی فایلها نمی گه که من بخوام لاغر بشم ولی بعد از چند روز کم کم که تغیرات رو توی خودم حس کردم و بازخورد دیگران رو دیدم دوره رو باور کردم و جدی تر تمرینات رو انجام دادم و خیلی خوب هم لاغر شدم ولی متاسفانه بعد یه مدت دوره رو کامل کنار گذاشتم و دوباره یه مقدار اضافه وزن پیدا کردم و تصمیم گرفتم که دوره رو دوباره دوره کنم.
سلام دوست عزیز،خوشحالم که دوباره شروع کردی
کاری که هر کسی انجام نمیده،تو جز اون دسته از آدم هایی هستی که دنیا بهت نیاز داره
کسانی که شکست میخورند اما بازهم برمیگردند و از اول همه چیز را میسازند.
به خودت افتخار کن،منم به عنوان یه هم مسیر خیلی بهت افتخار میکنم و منتظر نتایج عالیت هستم
*خودمم وضعیتم دقیقا مثل شماست..
به نام خداوند مهربانی ها
سلام
داستان هدایت من
قبل از اینکه داستان خودمو بگم باید بگم که نوشته خانم حسنی عزیز دوست خوبم بسیار عالی بود وچقدر احساسم وبهتر کرد به شروع مجدد
داستان از جایی شروع شد
که مشکلات من کوهی شده بودن برزندگیم
شده بودم یه آدم ناراضی پراز مشکل
که حتی با خداهم قهر بود
حتی به مرگم فکر میکردم از بس که افسرده بودم
که بمیرم وراحت شم
حتی خوردنم دیگه تسکین من نبود ومنی که خوردن کمی آرومم میکرد
حالا فقط حالمو بدتر میکرد
کارم گریه بود وگریه
وزندگی رو به خودم وهمسرم زهر کرده بودم
البته جلوش وانمود میکردم که خوبم
اما فهمیده بود
ورنج میکشید از حال بد من
تا اینکه یه شب نتونستم بخوابم تا صبح گریه کردم جوری که همسرم نفهمه بغض داشت خفم میکرد
نزدیکای صبح خوابم برد
اون شب به خدا گفتم نجاتم بده خسته شدم
دیگه نمیخوام زنده باشم
یا نجاتم بده یا جون خودمو میگیرم وخلاص میشم
ساعت ۱۱ صبح بیدار شدم با صورت ورم کرده
رفتم افتادم روی کاناپه
جالب بود اصلا میل نداشتم
حالم خیلی خراب بود
رفتم تو گوشیم وتلویزیونم روشن بود
زدم لاغری راحت یا لاغری آسون
نمیدونم انگار همچین چیزایی بود
یعنی راستش یادم نمیاد چی سرچ کردم
فقط رسیدم به این سایت
رفتم داخل سایت مطالبشو یکی پس از دیگری خوندم
باورم نمیشد چی میبینم
چشمامو بیشتر باز کردم دیدم خواب نمیبینم
وزدم زیر گریه
قبلا هم یه سایتی رفته بودم که کلاهبرداری بود
کار ذهنی میکرد ولی روشش درست نبود
با خودم گفتم این یه نشونست خدانمیخواد بمیرم
میگه زندگی کن
اگه این روشم کلاهبرداری بود
دیگه دلیلی برای ادامه ندارم
خلاصه این شد گفتم با خودم من وکه همه عالم کلاهمو بردن بگذار بقیشم این آقای داخل سایت ببر
دیگه چیزی برای از دست دادن نداشتم
فقط خواندم وخواندم وخواندم
همسرم که اومد خونه گفتم یه ایمیل برام بسازه ومنو عضو سایت کنه
حتی اونقدر حالم بد بود که انگار فراموشی گرفته بودم نمیدونستم چطور ایمیل میسازن درحالی که اولین ایمیلمو خودم در۱۷ سالگی ساخته بودم
خلاصه عضوم کرد وفایل های رایگان یکی پس از دیگری
دیگه خواب وخوراک نداشتم یجوری فایل گوش میکردم تمرین حل میکردم که زمان نمیفهمیدم
کم کم حالم خوب شد یکم وهمسرم متوجه تغییراتم شد
چند روز بعد یه روز زد زیر گریه که خداروشکر که خوب شدی دیگه نمیتونستم این وضع تحمل کنم داشتم دیوونه میشدم وقتی آب شدنتو میدیدم
خیلی نگرانت بودم همش میگفتم خدایا من گناهی کردم که زندگیم اینجوری شده
دلم براش سوخت
بهش گفتم که دیگه خوب شدم ودیگه نگران من نباش همه چی درست میشه
و واقعا هم شد
خداروشکر میکنم که امروز درطبقه ای از زندگی ایستادم که شادم خوشحالم وزندگی خوبی دارم ودارم برای بهتر شدنش تلاش میکنم خدایا شکرت برای اینهمه تغییر
یا معجزه درزندیگم
شکر خداجونم شکر
سلام
من دو سال پیش این دوره را از اول تا انتها انجام دادم. دوره بسیار خوبی هست. بعد از اتمام این دوره بنظرم دیگه هیچ روش لاغری غیر از خودش جواب نمیده. بعد از دوره با روش های اون کلا زندگی را طی کردم، امروز تصمیم گرفتم دوباره این دوره را از اول شروع کنم..
هنوز شروع نکرده احساس های مثبت در من شروع شد
تقریبا از دوران راهنمایی چاق و تپل بودم وهنیشه شنیده بودم که چاقی تو خانواده ما ارثیه تا دوران جوانی خیلی بفکر لاغری نبودم تا اینکه دیگه خسته شدم رژیم های مختلف ورزش و پیاده روی هرآمچه که همه امتحان کردن منم امتحان کردم به جراحی زیاد فکر کردم تا مرحله آخر پیش رفتم که خداروشکر با نباحث ذهنی آشنا شدم و مسیرم تغییر کرد ولی باور های غلط زیادی داشتم اینکه ازدواج کنی چاقتر میشی زایمان کنی واویلا پشت میز نشین باشی بدتر از همه چی بگم که همه خوبیها جمع شدن و من چاق و چاقتر شدم هردفعه با رژیم لاغر میشدم از این جمله منتفر هستم تو که همش تو رژیمی بازن که چاق شدی از زندگی لذت ببر لذت تو خوردن و…بسیار آزاردهنده بوده ولی چاره ای نبود مثل یویو شدم هی چاق و لاغر شدم واقعا آدم کم میاره همش رزیم هم حسرت
الان مطمئنا لاغری با ذهن تنها راه لاغری من هست
خدایا به امید تو و توانایی خودم پا در این مسیر گذاشتم
من هم خیلی از راهها رو برای کاهش وزن رفتم ومتاسفانه شکست خوردم واین اواخر حتی بارزیم غذایی چاقتر میشدم وروند چاق شدنم تند تر میشد وبه محضی که رزیم رو رها میکردم روزهای اول حتی لاغر هم میشدم وبعد کم کم مجدد چاق میشدم و حقیقتا دریافته بودم که موضوعی در روان من هست وچاق شدن من ربطی ب خوردن ونخوردن من ندارد واین از خانمی که از سن چهار پنج سالگیش از چاقی متنفربوده وسعی در نخوردن مود چاق کننده داشته و. با اون حساسیت بالا نسبت ب چاقی چیز عجیبی نبود. من انقدر در مسیر کاهش وزن با شکست مواجه شدم که واقعا دیگر داشتم باور میکردم که خدا نمیخواهد من لاغر باشم وحتی یکبار در حرم امام هشتم از خدا پرسیدم که اصلا خدای من صلاح میدونی که من رزیم بگیرم و ایه ای امد که مضمونش این بود که چرا مواد غذایی رو که خدا بر شما حلال کرده برخود حرام میکنید .همه اینها باعث شد مرا که تازه با قانون جذب اشنا شده بودم مصمم کند که از طریق قانون جذب کاهش وزن دهم واون زمان فروردین 97 بود که ب مشهد رفته بودیم پایان سفر یک ونیم کیلو فقط افزایش داشتم انهم بدون رزیم وفقط با قانون جذب در حالیکه هرسال سه کیلو با رزیم اضافه میکردم وبعداز برگشت هم ظرف دوهفته فقط با چیزهایی که از قانون جذب اموخته بودم کم کردم ولی دیگر موفق نبودم ب سراغ گوگل رفتم ببینم کسی توانسته این کار را انجام دهد که خوشبختانه دیدم بله ومدتی مقاومت کردم تا خودم این مسیر راطی کند ولی دیدم نه نمیشه این مسیر پر فراز ونشیب رو بدون استاد راهیافته وبا تجربه طی کرد وانوقت با استاد تماس گرفتم و پا در مسیر گذاشتم و ان شالله تا حصول نتیجه تلاش خواهم کرد.
جناب آقای عطار روشن و دوستان همراه، سلام عرض میکنم.
چاق هستم و مثل همه افراد چاق در دوران چاقیم، به سراغ ورزش و رژیم رفتم تا به تناسب اندام برسم. دو بار کاملا موفق و راضی بودم.
که اضافه وزن مجددا به سراغم برگشت.
در این چند سال اخیر با اینکه روز به روز بر اضافه وزنم، افزوده شد ولی دیگر به دنبال لاغری نبودم. چاقی را کاملا پذیرفتم و در مقابل اصرار اعضای خانواده ام مبنی بر انجام عمل اسلیو معده، مخالفت کردم.
مطمئن بودم که غیر از رژیم و عمل و مصرف دمنوش و …. راه مناسب دیگری برای دستیابی به تناسب اندام وجود دارد.
راهی ذهنی!
با ساختن باوری درست!
یک روز در گوگل سرچ کردم: (عبارات تاکیدی برای لاغر شدن)
موارد گوناگونی دیدم و همچنان که مشغول مطالعه و نت برداری بودم، به عبارت (لاغری از طریق ذهن توسط رضا عطار روشن) رسیدم.
این اسم را مجددا سرچ کردم و چند فایل در یوتیوب و اگر اشتباه نکنم در آپارات و … برایم باز شد.
و در نهایت که رسیدم به سایت تناسب فکری!
چند فایل رایگان راگوش دادم و در اینستاگرام و سایت و… ویدئو ها را تماشا کردم. ولی رغبتی برای خریدن دوره ها نداشتم.
تا اینکه…..
روزی جناب آقای عطار روشن، متن هنرجویی را استوری کردن که بعد از گذشت یک هفته از آغاز دوره، از نظر روحی متحول شده و حس و حالشان، عالی شده بود.
و من دقیقا به دنبال رسیدن به حال خوب بودم و هستم.
دایرکت پیام دادم و جناب عطار روشن فرمودند که دوره را بخرم.
تعلل کردم.
تا اینکه چند روز پیش لایوی داشتن در اینستا که پست هم کردن و در آن لایو از تلاش گفتند.
تلاش برای چاق ماندن.
تلاش برای نرسیدن به خواسته.
تلاش برای حفظ موقعیت نامناسب.
و این شد بزرگترین تلنگر برای من که با نخریدن دوره و پشت گوش انداختن، تلاش میکنم برای باقی ماندن در سطحی که برایم ناخوش آیند است.
پس به لطف خدا اولین دوره را خریدم و تلاشم برای رسیدن به حالی عالی و تناسب اندامی فوق العاده کلید خورد.
الحمدلله.
باشد که بِه شود….
آمین.
باسلام خدمت دوستان،من بعداز۱۳سالگی چاق شدم یعنی موقعی که برای سال جدیدبه مدرسه رفتم دوستم گفت که مریم چقدچاق شدی شایدباورتون نشه اصلاخودم متوجه نشده بودم که چاق شدم بعدازآن سال تقریبا ۳سال گذشت مادرم برای خودشون شروع به رژیم گرفتن من وخواهرم روهم باخودش همراه کرد اتفاقا من بارژیم مادرم لاغرشدم ولی دوباره مقداری ازوزنم برگشت تااینکه ازدواج کردم ودوباره شروع کردم ایندفعه حسابی باربی شدم ولی بابارداری تمام آن وزن کم شده برگشت دوباره بعدازباردای شروع کردم لاغرکردم واین لاغری روحفظ کردم تا بارداری بعدی دوباره چاق شدم ولی بعدازبارداری دوم هرکاری میکردم لاغرنشدم هرکاری بگیدمن انجام دادم کم خوری رژیم باشگاه عرق گیاهی ولی هیچ ،حسابی کم آورده بودم دیگه به درگاه خداپناه آوردم من سال۹۷بااستادودوره آشناشدم واصلا درک نمیکردم بشدت واکنش داشتم که مگه میشه من تازه درک کردم که استادچی میگن دستاوردی که ازاین دوره داشتم ترس ازغذا به کلی ازبین رفت ووزنم ثابت مونده ودیگه چاق نشدم درسته که من خیلی طول کشیدتادوره رودرک کنم ولی خوشحالم که بالاخره درک کردم والان آماده ام تاباجان ودل دوره را باتمام قوا وباآمادگی ذهنی کامل شروع کنم براتون بهترینهاروآرزودارم درپناه حق باشید
نمیدونم ساعت چنده
فقط میدونم حس نوشتنم الان اومده .
من خودمو همینجور که هستم دوست دارم .
وقتی می گن باید تغییر کنید همه فکر میکنیم تغییر ما اینه مثل همیشه بیفتیم دنبال ساختن خود بهتری از خود.
ولی تغییر به این معنا نیست .
تغییر یعنی خود منفیتو بپذیری و تازه قدردان خود منفی هم باشی .
من خودمو تنبل میدونم . تنبلیمو دوست دارم . همینجور که هست . دیگه نمیخوام تغییرش بدم . حتی نمیخوام باهاش به صلح برسم که بعد تغییرش بدم نه . نمیخوام گول بزنم خودمو نه .
من تنبلیمو دوست دارم و همیشه هم انجامش میدم . من پرخوریمو دوست دارم و همیشه هم انجامش میدم .
پرخوری خیلی هم خوبه چرا بخوام ترکش کنم .
من بیماریم رو دوست دارم . اصلا چقدر خوبه که آدم مریض میشه . خیلی لذتبخشه
من رنج کشیدنم هم دوست دارم . چقدر خوبه که تو زندگی انسان رنج میکشه .
چقدر خوبه که من تنهام و هیچ کسی رو ندارم .
شاید تعجب کنید اما تعجب نداره . این من اصلی هستم باید خود چاق بیمار تنها و بی پولم رو بپذیرم نه برای اینکه اتفاق خاصی بیفته برای خاطر خودم . اصلا دوست دارم اینارو انتخاب کنم چرا باید چون همه پول میخوان منم بخوام من اصلا پول نمیخوام چه اشکالی داره . اصلا دوست دارم به نون شبم محتاج باشم و رنج بکشم چه اشکالی داره ؟
اصلا هم تغییر نمیخوام کنم .
تظاهر به تغییر هم نمیخوام کنم .
همینجوری که هستم عالی عالی هستم .
ازت ممنونم پیروز پولدار جذاب .
بیماری سرمایمه .
تنبلی سرمایمه
پرخوری سرمایمه
چاقی سرمایمه
تنهایی سرمایمه
بی پولی سرمایمه
رنجهام سرمایمه
دلتنگیهام سرمایمه
دلشکستگییهام سرمایمه
تحقیر شدنهام سرمایمه
گناهکار بودنم سرمایمه
نفرتهام سرمایمه
سرزنشهام سرمایمه
اینا دارایی های من هستن .
من همشون رو دوست دارم و از بودنشون تشکر می کنم .
شاید نوشته ی من حس بدی ایجاد کنه ولی من حتی حس بدمم دوست دارم .
اصلا چرا باید از نیمه ی تاریک وجودم فرار کنم وقتی همه جا دنبالمه .
من بغلش میکنم و میپذیرمش . نه برای اینکه سفید بشه برای اینکه سیاه بمونه . برای اینکه سیاهی هم قشنگه . مشکی رنگ عشقه . پس سیاهی های وجود منم عشقن .
دلم میخواست اینا رو بنویسم . همین . حس نوشتنم دیگه رفت . حتی همین بی حسی و بیحالی رو هم دوسش دارم .
عاشقتم پیروز پولدار جذاب عاشق شکستها و بی پولی و جذاب نبودنتم . چون تو با وجود همه ی سیاهیهات برای من سرمایه هستی و جذاب و پولدار و پیروزی .
ممنونم که هستی سیاه من .
با سلام خدمت شما دوستان و استاد عطا روشن
من هم همانند استاد و دیگر دوستان این سایت راههای زیاد و طاقت فرسایی رو واسه لاغر شدن انجام دادم و جز سختی و هزینه ی گزاف چیزی عاید من نشد که هیچ بلکه دچار بیمار هایی هم شدم من راههای زیادی رو امتحان کردم و خیلی سختی کشیدم و تا این اواخر که با دوره تازه آشنا شده بودم ولی دوره را شروع نکرده بودم لاغری و رسیدن به تناسب اندام را برای خودم جزءمحالات میدانستم و مطمئن بودم با همین اوضاع و چاقی و با انبوهی از بیماری خواهم مرد تا اینکه با این دوره شگفت انگیز آشنا شدم و نور امید در دل من روشن شد و من هم دیدم میتوانم بدون سختی و به راحتی آب خوردن لاغر بشوم و از زندگیم لذت ببرم پس با اطمینان بالا و احساسی عالی کاررا در این دوره شروع میکنم تا به آرزوهاو خواسته های مد نظرم دست پیدا کنم و در این مسیر میخواهم با قدرت و اعتماد به نفس کامل کارم را شروع کنم تا به نتیجه دلخواه خودم و فقط و فقط برای دل خودم و به شادی واحساس عالی که برای خودم باشد نه تعریف و تمجید دیگران دست پیدا کنم پس خودم را به این مسیر و آموزشهایش میسپارم و تمام مراحل را با دقت و بطور کامل انجام خواهم داد تا به خواسته ام برسم
من به هر آنچه که فکر میکنم خواهم رسید چه بخواهم چه نخواهم
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و دوستان سایت تناسب فکری
منم مثل بقیه خیلی راهها رو رفتم رژیمهای مختلف و طاقات فرسایی رو میگرفتم و البته وزن کم میکردم و بعد یه مدت رها میکردم و دوباره وزنم برمیگشت وسایلهای مختلف ورزشی رو خریده بودم دیگه خونمون تبدیل به باشگاه شده بود تقریبا ولی بازم فایده نداشت چون همه ی این راهها پایدار نبود البته من از بچگی همیشه متناسب بودم تا اینکه بعد از زایمانهای مکرر که همشون هم سزارین بودن حجم شکم و پهلوهام بزرگتر شد و بخاطر همین من همیشه در حال رژیم گرفتن بودم سال ۲۰۱۵ رژیم سرسختی گرفتم همراه با یکساعت پیاده روی و دویدن بیشتر از ۱۵ کیلو کم کردم و خیلیم راضی بودم ولی به محض رها کردن خیلی سریع وزنم برگشت شایدهم بیشتر شد ، حدود ۲ سال پیش که باز هم دنبال راهی برای رژیم گرفتن بودم بطور اتفاقی با یک پیج اشنا شدم که آموزش لاغری با ذهن بود و این اولین بار بود که میشنیدم با ذهن هم میشه لاغر شد محصول رو از سایتشون خریدم ولی ادامه ندادم یجور برام گیج کننده بود و بازم رها کردم اما خداییش اون پیج منو با خدای درونم اشنا کرد و خیلی زندگیم عوض شد من دیگه اون مادرو همسر قبل نیستم خیلی به زندگی امیدوارم و ایمان و یقین دارم بخدای مهربونم بخاطر همینم باز از خدا با یقین کامل درخواست کردم که منو به یه راه آسونتر و نهایی هدایت کنه و رها کردم تا اینکه با اسم استاد عطار روشن برخورد کردم و یک فایل رایگان دیدم و بعد دوره ی رایگان رو شروع کردم دوست داشتم دوره رو داشته باشم اما برام خرید میکنم مقدور نبود اونجا که استاد گفتن هروقت امادگیشو داشتی فایل رایگان رو رها کن و دوره رو شروع کن منم از خدا خواستم بازم کمکم کنه که استاد همونوقت به مناسبت تولدشون تخفیف زدن روی تموم محصولات سایت خداروشکر تونستم دوره ورود به سرزمین لاغرها رو خریدم امروز روز اول از هفته ی اول هستم خیلی خوشحالم و یقین دارم که لاغر میشم و لاغر میمونم
با تشكر فراوان
سلام خدمت استاد ارزشمند وهمه اعضای این سایت بسیار تاثیرگذارم منم از وقتی که یادمه همیشه توپل بودم وتوجنگ وگریز رژیم گرفتن ورها کردن ودیگه واقعا ازته دل خسته شده بودم ی رور به خدا گفتم خدایا میشه ی راه آسون راحت سریع نشون من بدی که هم لذت بخش باشه هم لاغر بشم بعد دیگه رهاکردم بعداز ی مدتی با ی پیجی که اونم آموزش لاغری با ذهن بود آشنا شدم تودورشون شرکت کردم خوب بود ولی خوب چون سایت نداشتند وموقتی بود نتیجه هم گرفتم ولی پایدار نبود بعد ی شب گفتم خدایا میشه ی کسی جایی بمن معرفی کنید که هم خیلی ارزشمند باشه هم سایت معتبر داشته باشه که من بتونم مرتب روذهنم کار کنم ی یه روز دریوتیوب با فایلها استاد آشناشدم چندتایشو گوش دادم واتگار ی ندای درون مرتب بمن میگفت که این همون چیزی هست که میخواستی وبمن بلطف الله در این دوره ارزشمند شرکت کردم وایشالا همیشه متعهد در این مسیر لذت بخش ثابت قدم میمانم🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
سلام به همه دوستان همراه! من هم مانند همه دوستان بارها رژیم های مختلف و روشهای مختلف برای لاغری را امتحان کردم و در آخرین تلاشم 23 کیلو وزن از دست داده بودم ولی از شروع کرونا و توصیه های دیگران که باید بدنت قوی باشد و احساس خودم که خب معلوم نیست زنده بمانی پس نزار حسرت چیزی به دلت بمونه، رژیم را کنار گذاشتم و بخشی از وزنم دوباره برگشت و چون نگران بودم دنبال روش لاغری میگشتم، و با روش A. J آشنا شدم. در اینترنت دنبال مطالب آموزشی درمورد آن روش بودم که با فایلهای رایگان استاد عطار روشن برخورد کردم و وارد سایت شدم و اول 12 جلسه رایگان را گوش دادم و با کلیت موضوع آشنا شدم و بعد تصمیم گرفتم بطور جدی 100 گام لاغری را شروع کنم. تا گام 45 ام که رسیدم استاد گفته بودند فایل رایگان را رها کنید و در دوره اصلی ثبت نام کنید و این فایل همزمان شد با تخفیف ایشان بخاطر تولدشان، که جا دارد اینجا تولدشان را تبریک بگویم و برایشان آرزوی سلامتی و طول عمر دارم، و اتفاقا روز شنبه هم بود که دوره باید از شنبه شروع میشد و من هم مرخصی بودم و توانستم بروم و جزوه آموزشی را هم آماده کنم و همه چیز دست به دست هم داد که من به این مسیر هدایت شوم و مطمئن هستم نتیجه عالی میگیرم. به امید خدا و لطف استاد و همت خودم☺️🙏
سلام
وقت استاد واعضای محترم سایت بخیر
من اون طوریکه یادمه اگردلایل چاقی خودموبخوام بگم من از اول دبستان که رفتم مدرسه دیدم همه کوچیک تراز من هستن و من درشت تراز بقیه بودم هم قدم و هم عرضم بیشترازبقیه بود و نمیدونم چرا البته خواهروبرادرم میگن مادرمون خیلی به من داده خوردم و همیشه زیاد به من غذامیدادن و البته اون موقع چاقی زیاد بد نبود و توی خانواده ما به خصوص ولی وقتی بزرگ شدم عقاید عوض شده و دیگه چاقی داره اذیتم میکنه چون من استخوان درشت هستم میدونم اگر لاغر باشم خیلی خوشتیپ میشم همیشه تند غذامیخورم و خب زیاد و اگر استرس داشته باشم یا عصبانی باشم هم سراغ ریزه خواری میرم خداروشکر میکنم که با این روش آشنا شدم چون الآن حالم بااون دفعات دیگه متفاوته و از این روش بدم نمیاد میدونم که نتیجه میگیرم
انشالله.
خیلی موفق باشی عزیزم
به خوب راهی هدایت شدی
این هدایت رو دست کم نگیریم
سلام
من ی روز ک شام خوردم و بعد تو دل خودم گفتم خدایا من خستم از خودم از بی ارادگی ام از چاقی خستم خودت یکاری کن من دیگه نمیدونم چیکار کنم
همونرموقع نمیدونم چی نوشتم ک چن تا سایت اورد بالا و پبج استاد و سه تا دیگه ذخیره کردم شب بود نتونسم گوش بدم و فردا از بین اون سه تا پیج استاد رفتم و استوریهاشونو دیدم ک چقد حرفهایی ک من نیازمه و حالمو خوب میکنه داره و رفتم سایت ولی تردید داشتم چن پول نداشتم برگشتم ب خودم گفتم فریبا میری عاشق مسیر میشی بعد پول میخواد نمیتونی دوباره افسرده میشی ار استاد پرسیدم دقیق یادم نیس استاد گف ادامه بده و من چقدر خوشحالم و از استاد بابت همین حرف ک باعث شد نن بیام سایت از دوره رایگان استفاده کنم میتونست بگه خودت میدونی ولی اون ادامه دادن من زنده کرد
منی ک افسره بودم پراز حس بد ناامید ناراحت بیحوصله
اومدم شروع کردم دوره رایگانو و هنوز قسمتم نشده ک محصولو بگیرم ولی میدونم اگه روزی من باشه خدا ب موقعش میده
من الان حالم خیلی خوبه درسته هنوز لاغر نشدم ولی حسم بهتره من خیلی از رژیم ها لاغر شدم حسی ک الان دارم قابل مقایسه با هیجی نیس
سلام به استاد گرامی و سایر دوستان . داستان هدایت ام رو یکبار ارسال کردم و دوباره هم دوست داشتن بنویسم که من هم مانند سایر دوستان تمام روش های لاغری رژیم های سخت ورزش های سنگین و دم نوش ها بدمزه نیوشا و رژیم متابوهلث و …..همه بعد از مدتی هم بر می گشت . نا امید و ناراحت از ته دل از خدای مهربان درخواست کمک کردم واقعا نمیدونی به چه شکل و چطور این سایت رو دیدم …بی هدف و سرگردان نمیدونم واقعا نمیدونم چی داشتم سرچ میکردم چشمم به لاغری با ذهن افتاد . اهمیتی ندادم گفتم ای بابا باز هم یکی از اون روش های همیشگی و بی نتیجه ….گاهی به عمل جراحی فکر می گردم اما چون هزینه نداشنم از ذهن خودم دورش می کردم چند روز متوالی گوشی رو از ناراحتی بر میداشتم و بدون اینکه بدونم چی شده ناراحت و غمگین دیگه حتی نه سرچ میکردم نه می تونستم چیزی بخونم یا چیزی نگاه کنم فقط میدونم ناراحت و نا امید و افطرده و….حتی به پزشک اعصاب و روان هم مراجعه کردم و هر سری که گوشی رو بر میداشتم فقط میگفتم خدایا کمک کن فقط تو ذهنم میگفتم بر زبان هم نمی آوردم و هر سری لاغری با قدرت ذهن به چشمم می افتاد و من رد میشدم یک روز با بی میلی کلیک کردم و دو فایل رو گوش دادم به دلم ننشت و یادم رفت بعد از دو هفته تکرار آن حالات و…… بلز هم میگم چون برا خودم خیلی عجیب و معجزه بود چطور دوباره ه شروع به گوش دادن فایل اولین جلسه و بعد دومی و……بعد از اتمام جلسات رایگان یعنی اون ۱۲ جلسه که با سرچ کردن در گوگل به دست می آوردم روز به روز علاقه من بیشتر میشد.و الان گام ۵ از دوره رایگان ۱۰۰ گام هستم . که به امیدی حدا تا اخر پبش میرم چون یقین دادم که نتیجه میگیرم خدایا شکررتو
با سلام خدمت استاد بزرگوارم جناب آقای رضا عطا روشن و دوستان عزیز
داستان هدایت من در این گروه
من بار دوم هست که دوره را شروع می کنم
من هم مثل خیلی ها راهای زیادی را برای لاغری رفته بودم و همیشه از داشتن شکم بزرگ و دیدن افرادی که متماسب هستند و با خودم مقایسه می کردم،رنج می بردم یک بار یادمه در اوج تابستان اول صبح باید می رفتم دانشگاه تا ساعت ۷ شب می موندم تو دانشگاه یک گن خریده بودم که کامل شکم و تمام نیم تنه را می پوشاند من از چربی کوهان شتر و پارافین یک کرم درست کردم بعد می مالیدم به بدنم و روی آن پلاستیک می پوشاندم و گن را محکم می بستم تا ده دقیقه اول نعسم به زور می آمد بالا ولی تحمل می کردم و کقتی به خانه برمی گشتم پلاستیک پر اب می شد و من خوشحال بودم که چربی های من آب شده در حالی که بدنم بدجور قرمز شد و دانه های قرمز زد و حساسیت کردم .
یکبار هم یک معجون درست کردم که وقتی می خوردم دهانم بدجور آب می انداخت و حالم بد می شد
والییییییی الان که به اون روزها فکر می کنم تنم می لرزه یعنی چقدر من نا آگاه بودم و اگر خدای مهربان به دا م نمی رسید معلوم نبود که چی قرار بود به سرم بیاد. یک روز سر سجاده با تمام وجودم تز خدا خواستم من را از چاقی نجات بدهد .و خدا خیلی سریعتر از آنچه که فکرش را می کردم به من پاسخ داد
طبق معمول در آپارات دنبال یک فایلی می گشتم یکدفعه به ذهنم رسید در مورد ذهن ناخوداگاه مطلب ببینم گشتم و گشتم که یکدفعه استاد را دیدم که دارند در مورد تناسب صحبت می کنند خیلی حرف هایشان به دلم نشت سایت را یادداشت کردم و وارد سایت شدم دوره رایگان را دانلود کردم و کلمه به کلمه حرفهای استاد را می نوشتم و مو به مو به آنها عمل می کردم خیلی حسم عالییی بود یقین کردم که همان گم شده من هست . هر ماه سعی می گردم دوره سرزمین لاغرها را تهیه کنم ولی هزینه اش برایم فراهم نمی شد یکبهر با استاد تماس تلفنی داشتم و استاد به من پاسخ دادند و به من گفتند که من خیلی کم اتفاق می افتد که تماسی را پاسخ بدهم نمی دانم شما در چه مدتر ذهنی بودید که من گوشی را پاسخ دادم استاد با من صحبت گردند بعد از تماس هستاد دیگه طاقت نیاوردم و از خدای مهربانم کمک خواستم. که نمی دانم چطوری به ما اداره تشویقی داد و من بلافاصله تصمیم گرفتم که برای خرید میکنم اقدام کنم . و دکره را خریدم.
خیلیی عالی بود و هست واقعا از خدای مهربانم سپاسگذارم که مرا در این مسیر زیبا راهنمایی کردند ممنونم خداجونم.
دوره برای من عالی بود اگر چه چند وقت رها کردم ولی باز استاد فرمودند مهم نیست کجای دوره خستید فقط ادامه بدهد حتما نتیجه می گیرید من از اینکه از شکمم خجالت نمی کشم به خودم می بتلم اصلا دیگه چاقی خودم را نمی بینم عاشق خودم هستم و هر وقت چشمم به آینه می خوره به خودم می گم سلام فرشته من.
امروز بعد از سالها لباس قشنگی پوشیدم و جلوی آیینه رقصیدم چقدر اندامم قشنگ شده چقدر خودمو دوست دارم کیف کردم از دیدنم گرچه سایز چندانی را کم نکردم اما احساس عتلی دارم آرامش دارم منی که همیشه خوردن و غذا را عامل چاقیم می دونستم و با استرس سر سفره حاضر می شدم دیگه نه اون حرص و ولع گذشته را دارم و نه اضطراب قبل را با آرامش سر سفره می نشینم و به اندازه نیاز بدنم می خورم اصلا اشتهایی ندارم به زیاد خوردن من دیشب فقط با یک لقمه بله یک لقمه پنیر احساس سیری کردم آخه کجا میشه اینو تجربه کرد واقعا شرکت در دوره برای من و زندگی من لطف خدا بوده و هست .
چقدر لذت می برم وقتی صبحانه کم می خورم همش توی ذهنم این حرف منفی باف می گفت زیاد بخور تا دهانت بدی ندهد و معده ات صدا ندهد اینجوری همه از تو خوششان می آید.
الان دیگه این ندا را کمتر و کمتر می شنوم و بجاش این ندا می یاد که بوی دهان را با مرتب مسواک زدن میشه رفع کرد حالای بالفرضم بوی بد باشه هیکل آدم که خیلی بزرگتر و جلوی چشم افراد هست از آن بیشتر احساس بدی به دیگران می دهد. و یا می گویم من برای خودم زندگی می کنم وقتی خودم در درونم آرامش داشته باشم با خودم در صلح باشم کافیه همین .
خدایا من خیلی دوستتت دارم
به نام خدا
سلام
یکشنبه هفته قبل دوره گام اول رو خریدم و چقدر سخت بود وقتی که فهمیدم باید تا شنبه برای شروع دوره صبر کنم و سعی کردم توی این هفته از فایل های رایگان استفاده کنم. منم برای لاغری راهی نبوده که امتحانش نکرده باشم و با همش هم وزن کم کردم ولی نه تنها برگشته بلکه همینطور وزنم زیادتر هم شده. آخرین تلاشم قبل ماه رمضان امسال بود که با تمام سختی که کشیدم وزنم توی ماه رمضان برگشت.واقعا خسته شده بودم تمام رژیمها رو کنار گذاشتم و پاکسازی ذهن رو شروع کردم و از خدا خواستم که خودش راهی جلوی پام بزاره هنوز به یک هفته نرسیده بود که از داخل یک سایت کامنتهای خانمی رو خوندم که با روش لاغری ذهنی متناسب شده بود و اون هم مثل من تمام روشها رو امتحان کرده بود، خیلی به دلم نشست و سریع وارد سایت تناسب فکری شدم و دوره های رایگان رو شروع کردم، حس خوبی داشتم و به قول استاد احساس کردم گفتگوهای درونیم داره کم کم عوض میشه ، برای همین تصمیم گرفتم دوره رو بخرم و با کمک خداوند و تمام تلاشم، این مسیر رو برای رسیدن به هدفم ادامه بدم و مطمئن هستم که متناسب می شم و امروز اولین روز شروع دوره ی منه…. خدایا به امید تو….
به نام خدا
من از طریق خداوند به این سایت اومدم و به تمام محتوای این سایت نیاز دارم..
من تنها از یک روش برای لاغریم استفاده کردم اون هم رژیم کتوژنیک بود که تقریبا ۴ کیلو برگشت داشت تا به امروز و الان بسیار مطمئن تر شدم که هیچ روشی جز لاغری با ذهن نمیتونه تناسب اندام همیشگی برای من به ارمغان بیاره.
همین اول کار به خودم تبریک میگم که هنوز هم دنبال لاغری و سلامتی خودم هستم این یعنی زندگی خودم رو هدر نمیدم.مهم نیست کجا زندگی میکنم،چند سالمه و حتی مهم نیست چند کیلو میخوام کم کنم.*مهم اینه که میخوام لاغر بشم ،متعهد باشم و ذهنم رو برای لاغری آماده کنم*وضعیت فعلیم: خیلی اضافه خوری میکنم،یواشکی غذا میخورم و هر روز منتظر چاق تر شدن هستم، از غذا خوردن ناراحتم از غذا نخوردن هم ناراحتم، احساس بدی نسبت به جسمم دارم و از طرف همه سرزنش میشم.پول های زیادی رو برای خوردن خرج کردم که اگر جمع میکردم میتونستم برای پیشرفتم استفاده کنم.و دائما به فکر خوردن و نخوردن هستم و منتظرم که گشنم بشه و فقط یک دل سیر بخورم.
من مبتلای هدفم هستم، من عاشق لاغری هستم و از پوشیدن لباس های سایز کوچیک به قدری لذت میبرم که اصلا قابل وصف کردن نیست.برای همون احساس خیلی خوبی به این سایت دارم و حس درونم میگه این روش بسی درسته و ادامه میدم.
استاد توی فایل ثبت نام میگن: “شما هم میتونید متناسب بشید”
این جمله برای کسی که راهی برای لاغری انتخاب کرده اما به نتیجه نرسیده غیرقابل باوره..اما میشه روش کار کرد و یخ ذهن رو باز کرد.
من از ۱۱ یا ۱۲ سالگی دچار اضافه وزن خیلی کم شدم و همواره از چاق شدن و چاق تر شدن هراس داشتم و قبل از اینکه چاق بشم یقین داشتم که اضافه میکنم همین رفتار به ظاهر کوچک من اثبات میکنه که: چاقی ابتدا در ذهن من شکل گرفته و سپس در جسم من نمایان شدهپس باید راه رفته رو برگردم:لاغری ابتدا باید در ذهن من شکل بگیره و سپس در جسم من نمایان بشه
یکی از دلایل چاق تر شدن افراد ناامیدی در لاغریست که هیچ امیدی ندارن که لاغر بشن و لاغر بمونن ولی در عوض خیلی مطمئنا که به سرعت میتونن چاق بشن (برخلاف افراد لاغر)
من در سایت تناسب فکری قرار نیست فکر کنم و لاغر بشم،قراره لاغری رو اموزش ببینم و باور های چاق کننده خودم رو اصلاح کنم.
من در وزن ۶۱.۱۰۰ کیلوگرم با قد ۱۷۳ در سن ۱۶ سال هستم و مطمئنم میتونم اون اندام رویایی که همیشه میخواستگ رو به دست بیارم همیشه دوست داشتم خعلی لاغر بشم و افرادی رو که میدیدم هرچی میخورن چاق نمیشن رو حسرت میخوردم و حسادت میکردم.از خدا شکایت میکردم که چرا من هر روز چاق میشم اما اونا همون غذای من رو میخورن و متناسب میموننچرا چرا چرا چرا چرا چرا و….
من در سایت تناسب فکری ثبت نام کردم و متعهد شدم که برای سه ماه فقط و فقط از اموزش های سایت برای لاغری استفاده کنم.
من متعهد میشم هر روز یک فایل گوش بدم،نظرات دوستان رو بخونم و دو ساعت از روزم رو به سایت اختصاص بدم.
من زندگی جدیدی رو تجربه میکنم که هیچ فرد متناسبی تجربه نکرده و براش یک نعمت طبیعی بوده..اما فقط فردی که قبلا چاق بوده لذت پوشیدن لباس و شلوار سایز کوچکِ کوچک رو میفهمه.…
[ ] و من اینجام که : یا بمیرم و یا لاغر بشم
باشم.همیشه دوست داشتم خیلی لاغر بشم هر فردی رو میدیم که هرچی میخوره بازم لاغره بسیار حسادت میکردم و حسرت میخوردم از خدا شکایت میکردم که چرا باید چاق باشم رژیم بگیرم و ورزش کنم اما اون ادم به راحتی اب خوردن لاغرتر میشه؟ چرا چرا چرا چرا و..
((من در سایت تناسب فکری ثبت نامی دوباره میکنم و متعهد میشم برای سه ماه فقط و فقط از اموزش های سایت برای لاغری استفاده کنم.)) راه سخت ۲ ماهه مثل رژیم کتوژنیک رو هر روز با اشتیاق انجام دادم! پس این راه هموار و اسان که دیگه چیزی نیست.
#در دفترم امضا و تاربخ تعهدم رو زدم#
من متعهد هستم هر روز یک فایل گوش بدم، نظرات دوستان رو بخونم و دو ساعت از روزم رو به این سایت اختصاص بدم
من میتونم زندگی دوباره ای رو تجربه کنم که هیچ فرد متناسبی تجربه نکردهشاید اون فرد لذت بردن از لباس های سایز کوچیک و شلوار سایز کوچیک لذت نبره ، اما میدونم من چاق شدم تا لذت لاغری رو با تمام وجودم حس کنم.[ ] من اینجام که : یا لاغر بشم یا بمیرم(من از قدیمی ها هستم و قبلا داستان هدایتم رو نوشتم ^^)
باسلام
سال ۹۹ خیلی تلاش میکردم که وزنی رو که کم کرده بودم رو ثابت نگه دارم کم که دیگه نمیشد لااقل بیشتر نشه.
هر راهی رو رفته بودم از کالری شماری ، رژیم شیر ، پروتتین ، میوه ، فست های طولانی و ورزشهای شدید تا دکترهای تغذیه طب نوین و سنتی و داروهای گیاهی و شیمیایی ….
همیشه نگران بودم که دارم چاق میشم .
اینقدر مبارزه کردم تا دیگه خسته شدم .خسته شدم ازاینکه همه شیرینی وکیک بخورند من نگاه کنم خسته شدم از اینکه برنامه شام بیرون و پیتزا و رستوران رو به خاطر ترس کنسل میکردم یا اگه میرفتم مرتب قاشق هایم رو میشمردم که بیشتر نخورم .
آذر ماه ۹۹ گفتم مگه آدم چقدر میخواد عمر کنه که اینقدر خودمو اذیت کنم .خلاصه دکتر تغذیه رو رها کردم ولی بازم مواظب خوراکم بودم .
ولی انگار فنر وزنم در رفته بود از وزن ۷۲ رسیدم ۸۰ اونم توی سه ماه ، هرچه بیشتر تلاش میکردم ترسم بیشتر میشد و درباتلاقی که برای خودم درست کرده بودم بیشتر فرو میرفتم .
۱۲اسفند روز تولدم بود ولی من اصلا خوشحال نبودم ۱۳کیلو وزنی که دوسال پیش با مکافات ،با شب گرسنه خوابیدن، با ورزشهای که باعث برگشت درد دیسکم شده بود کم کرده بودم همه برگشته بود .
بین دونماز اشکم جاری شد به خدا گفتم منکه نمی دونم دیگه چکار کنم خودت کمکم کن .
فرداش توی سایتی داشتن چت میکردنداسم استاد رو گفتند .منم توی نت دنبال گشتم .
برام سایت تناسب فکری آمد .اسمش برام عجیب بود بلافاصله وارد شدم و از مطالب خوشم آمد بااینکه آدم محتاطی هستم فایلها من رو مسخ کرد سریع ثبت نام کردم و فقط گوش کردم و نظرات رو میخوندم .میدونستم این هدیه ایی بود که از خدا خواسته بودم .
کم کم شروع به نوشتن کردم اینجا جواب خیلی از سوالاتمو گرفتم چرا منی که اینقدر رعایت میکنم تند تند چاق میشم .
۶ماه توی دوره رایگان چرخیدم و یکم نتیجه جسمی گرفتم ولی باور و فکر من خیلی فرق کرده بود مادر و همسری شده بودم که هرروز داره برای بهتر شدن تلاش،میکنه .
وقتی این نکات ناب رو در فایلهای رایگان دیدم تصمیم گرفتم اول خودمو دوست داشته باشم و برای خودم هزینه کنم .
امروز سه شنبه ۲۳شهریور ۱۴۰۰ به لطف خدا دوره گام اول رو خریدم .
منتظر شنبه ام که مانند صدگام تلاش کنم تا از خودم انسانی بسازم که دیگر حسرت تناسب دیگران را نخوردم .وبااعتماد به نفس گام بردارم و برای انتخاب هرچیزی که دوست داشته باشم ،آزاد باشم .
سلام استاد من از طریق یکی از دوستانم وارد سایت شدم. من ریحانه خرم دل هستم ۱۵ ساله.
من از چاقی خودم رنج میبرم وا با کمک شما ولطف خدا میخواهم به مسیر لاغر برم.
من خیلی راه هارو رفتم ولی نتیجه زیادی نگرفتم.
ومن خیلی خوشحالم که با این سایت آشنا شدم و به لطف خدا من میتونم به وزن دلخواهم برسم
من میتونم 💪
سلامممممم عزیزدلم..خیلی خیلی خوش اومدی😍😍 من میدونم دوتامون خیلی خیلی موفق میشیم
هدایت من
من از طریق خداوند به این راه هدایت شدم تنها همین را میتوانم بگویم و زمانی که پای خدا وسط یاشد جای هیچ حرفی باقی نیست
اما تصمیم دارم که دیگه در مود این دوره و مشکلاتم با هیچکسی حرف نزنم تا راحتتر صدای ندای خداوند را بشنوم خدایا شکرت
سلام استاد جان
خوب هستید
من هم که برای بار سوم هست که هدایت و دعوت میشم به سمت مسیر سبز تناسب لاغری با ذهن
خیییلی خوشحالم که میدونم هیچ راهی برای مهدیه بجز این راه و مسیر برای رسیدن به خواستش وجود نداره
من میتوانم 💪💪
سلام
در سن ۳۴ سالگی با ۱۰ کیلو اضافه وزن تصمیم به لاغری از طریق ذهن گرفتم.بعد از دوتا بارداری چاق شدم و هیچ وقت نتونستم به وزن اولم برگردم برای اینکه دوتا پسر شیطون دارم که نمیتونم جایی بزارمشون و کوچیک هستند و من دچار استپ وزنی شدم که دکترا میگن بدون ورزش جواب نمیگیدم امیدوارم از این طریق جواب بگیرم
با سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزم
داستان هدایت من
داستان هدایت من درست برمیگرده به زمانی که سال دوم ازدواج من بود من وهمسرم تصمیم گرفتیم پولمون به آشنایی داده وهم برای کمک به اون وهم برای کمک به خودمون ازش سود بگیریم وزندگیمون پیشرفت بدیم وپول رهن خونمون دادیم به اون شخص تا قسطامون بتونیم بدیم اون روزا فکر میکردیم پیشرفت دراینکه آدم فکرش کار کنه سود بگیره پولش پول بیاره وخلاصه از این مدل فکرا
خلاصه رفتیم خونه ای بسیار کوچک درمحله ای پایین تر از خانه قبلیمون به طوری که من اساس خانه ام رو به زور وبا حالت فشرده سازی جا کرده بودم
اون خونه رهن واجاره بسیار کمی داشت ومن خوشحال وسرمست از کار فداکارانه ای که برای زندگیم کرده بودم
کم کم متوجه عمق فاجعه شدم محله محله بدی نبود اما کوچه ما فاجعه بود تازه متوجه اطرافم شدم که چه آدمهای بد وناجوری کنارم زندگی میکنن وترس تمام وجودمون گرفت من به شدت منزوی شدم از طرفی پول نداشتیم وبه خاطر وام های بیشمار زیر قسط داشتیم له میشدیم واز طرفیم من چاق تر وچاق تر میشدم
این شد که همسرم از یکی از همکارای بدنسازش رژیم بسیار سختی رو برام گرفت ومنم با هزار زور وسختی گرفتمش خونمون اوضاع خیلی بدی داشت من بسیار عصبی شده بودم بسیار اذیت از محیط پیرامونم به خاطر خونه کوچک وکوچه بدمون کسی حاضر به اومدن دیدنم نبود ومن تنها تر از همیشه شده بودم تازه فهمیده بودم چرا این خونه اینقدر ارزون بود
خلاصه که رژیم گرفتم وبعد کلی سختی واعصاب خورد کنی لاغر شدم چند کیلویی ولی لاغر نموندم واوضاع بدتر شد داشتم دیوونه میشدم این شد که تصمیم گرفتم برم وبا چیزای روانشناسی خودمو آروم کنم اولش سایتی رو پیدا کردم که خانم روانشناسی بود وحرف های خوبی میزد کمی منو آروم کرد ولی مدام پول میخواست ومن کسی رو میخواستم که هر روز درکنار من باشه تا لاغر شم ومحبور به پول دادن مداوم نباشم وهرزمان پولی داشتم خرج پیشرفت خودم کنم این بود که دست به دامان خدا شدم
خوب یادمه عید اون سال کرونا بود وهیچ جا نرفتیم
از خدا خواستم نجاتم بده دیگه طاقتم طاق شده بود
که به طور کاملا اتفاقی این سایت پیدا کردم فایل ها رو یکی پس از دیگری گوش میدادم وبرجان وروحم مینشست سریع به همسرم گفتم منو عضو سایت کنه تا فایل های رایگانش گوش کنم شاید باور نکنید ولی چنان اشتیاقی منو فراگرفته بود
که ۶ کیلو کم کردم بدون رژیم بدون هیچ چیزی
اما اون زمان نمیدونستم نباید به کسی نگم نباید خودمو وزن کنم ودیر فهمیدم این شد که رفتم رو ترازو وبوم همه چیز فرو ریخت
ومن دوباره چاق شدم خیلی ناراحت بودم گفتم هیچی منو لاغر نمیکنه ورهاش کردم ناامید وعصبی تر از قبل شدم
خیلی شرایط بدی بود به همسرم فشار آوردم منو ببر مسافرت دارم دیوونه میشم تو این خونه واونم با هر بدبختی بود منو برد شمال وکاری که نباید میشد شد
بازم بوم تصادف کردیم
یک هفته جهنمی درساری بودیم هر دو داغون وماشین له وداغون اینو بگم که حتی دراون شرایط وحشتناکم خدا منو رها نکرد وچنان قدرتی بهم داد تا همسرمو به دندان کشیدم واز اون جهنم نجات پیدا کردیم وقتی برگشتیم تهران صاحب خونمون جوابمون کرد وپرتمون کرد بیرون راستش خوشحال بودم که دارم میرم ولی پول نداشتیم این بار دوباره خدای مهربان خانه ای برامون پیدا کرد که بهتر از قبلی بود ولی شرایطش زیادم جالب نبود اما باقیمت مشابه اون خونه
خلاصه سرتون درد نیارم زخمی مریض شکسته با کلی بدهی اضافه شده بهمون رفتیم اون خونه
یه ندایی به من میگفت این دوره فقط نجات بخش تو بخرش اون روزا حتی پول دادن قسطمون نداشتیم ولی من از همسرم خواستم بخره برام این دوره رو همسرم
درکمال تعجب هیچ مقاومتی نکرد وبرام خرید ومن گازمو فروختم وقسطمون دادم از روز اول اون خونه شروع کردم به یادگیری اوایلش خیلی حالم بد بود اما با این حال هر روز گوش میدادم وتمرین حل میکردم تنها چیزی بود که شده بود دلخوشی من
کم کم حالم بهتر شد از افسردگی شدید تبدیل شد به کمی ناراحتی وبعدم اصلا ناراحت نبودم واتفاقا خیلیم سرحال وخوشحال بودم اونقدر خوشحال بودم هر روز که همسرم تعجب میکرد کم کم اوضاعمون خوب وخوب تر شد
شاید باورتون نشه چون حق دارین برای خودمم هنوز شگفت انگیز ولی زندگی من ومن از این رو به اون رو شدیم من لاغر نشدم ولی زندگیم زیر ورو شد
الان که مینویسم این مطالب نمیدونم داستان هدایت من دقیقا از کی شروع شد اما هر چی که بود وهر زمان که بود اونقدر خوشحالم که باور کردنشم برام سخت
خدایا شکرت بابت اینهمه محبت وعشق وروزی بابت اینهمه آرامش وخوشبختی به جرات میتونم بگم از جهنم به بهشت برگردونده شدم
امروز چند روزیه اومدیم خونه جدید ومن تصمیم گرفتم دوباره مثل پارسال شروع کنم یادگیریمو واین بار همه تمرکز وهمتمو بگذارم روی لاغر شدنم چیزی که سالها آرزوشو داشتم من تعهد لاغریمو دادم واومدم تا از امروز شنبه شروع کنم شگفتی سازی خودمو خدایا شکرت که هنوزم هدایتم میکنی
وحالا داستان هدایت جدید من این
روزی روزگاری زمانی که اومدم به خونه خوشگل جدیدمون تصمیم گرفتم خودم از خونه زیبام زیبا تر وجذاب تر بشم این شد که دفتر تناسب اندام من باز شد ولاغری من آغاز شد …
سلام.من مائده از کوچکی درگیر چاقی بودم و همیشه مسخره میشدم.از خودم متنفر بودم و هیچ گاه خودم را دوست نداشتم.با انواع رژیمها از هر نوعی که وجود دارد امتحان کردم و زجر کشیدم از رژیم کتوژنیک تا گیاهخواری از طب سوزنی تا رژیم های من دراوروی و هر بار لاغر میشدم و باز دوباره از دفعه قبل چاقتر میشدم تا اینکه حتی عمل جراحی انجام دادم و از درد مفاصل نجات پیدا کردم و البته چه زجرهاییکه در این ۴ سال کشیدم ولی خوشحال بودم که اضافه وزنم را ازدست دادم ولی باردار شدم و دوباره چاق شدم و ۱۸ کیلو اصافه وزن دارم .دوباره متدهای مختلف و رژیم فستینگ را امتحان کردم و فایده نداشت تا اینکه از طریق مادرم با سایت شما آشنا شدم و دقیقا من تمام این حرفاها را دیدم که در ذهنم حک شده.به امید از دست دادن همیشگی اضافه وزنم برای همیشه
سلام استاد عزیز
داستان هدایت من از اونجایی شروع شد که به دلیل اضافه وزن دچار زانو درد شدم البته این تنها یکی از دلایل من برای هدایت به سایت هست من پرستار اتاق عمل بودم که یک سالی هست بازنشست شدم با ۲۰ سال سابقه کار ۴۶ ساله هستم با قد ۱۵۴ و وزن ۷۴ من تا موقع ازدواج ۴۸ کیلو بودم و به مرور چاقی من شروع شد قبل از تولد فرزنداول ۵ کیلو اضافه شدم و دلیلش این بود که به اندازه غذا درست نمیکردم و همسرم هم خیلی رعایت میکرد به دلیل کمر دردی که داشت چاق نشه برای همین متاسفانه برای اینکه گاهی یه کوچولو غذا دور نریزم میخوردم در دوران بارداری هم استراحت مطلق بودم و اطرافیان هم مدام میگفتن خوب بخور بچه رشد کنه همین باورهای اشتباه باعث شد من بعد از ۶ سال و دو فرزند ۲۰ کیلو اضافه وزن داشته باشم دوران شیر دهی هم که اطرافیان میگفتن باید خوب بخوری وزنی که پیدا کردم هم وزن زمانی بود که نه ماهه باردار بودم خیلی افسرده شدم توی عکسها از خودم بدم میومد تو مهمونی ها لباس پیدا نمیکردم خیلی میگشتم و کلافه میشدم تو این مدت خیلی روشهای لاغری رو امتحان کردم ولی بدون نتیجه تا این سال آخر که بازنشست شدم میدیدم هر روز داره به وزنم اضافه میشه داشتم کم کم به ۸۰ میرسیدم چند بار همسرم در مورد لاغری با ذهن پیشنهاد داد ولی من اعتمادی نداشتم تا اینکه از خدا خواستم راهی رو به من نشون بده و به طور کاملا عجیبی این دفعه که همسرم گفت سری به سایت بزن کمی مطالعه کن شاید بتونی کمک بگیری و اینطور بود که چشم به دنیایی باز شد که همه مثل خودم بودن و همه هدف مشترک خدای مهربان رو شاکرم برای این هدایت
من دیروزهزینه لاغری باذهن روپرداخت کردم ومنتظرهستم تابا امیدبه خداازروزشنبه شروع کنم باتوجه بااینکه ۸۹کیلوهستم باقد۱۵۵
سلام به همه دوستان…من دوست دارم خانه ای شیک و مجلل داشته باشم با همه وسایل و لوازم نو وجدید …دوست دارم همسرم شغل مستقل و پر درامدی داشته باشه….دوست دارم زندگی با ارامش و پر از شادی داشته باشم….دوست دارم خدا را بهتر بشناسم….دوست دارم تحصیلات عالیه داشته باشم باکلی شهرت و محبوبیت….دوست دارم سلامتی داشته باشم….دوست دارم به راحتی بتونم به خانه فامیل ها ی خودم سر بزنم و از با انها بودن لذت ببرم….دوست دارم اعتماد به نفس خیلی بالایی داشته باشم و به راحتی در جمع صحبت کنم….دوست داره ظاهری زیباداشته باشم….دوست دارم خدا را در همه جا حس کنم و اونقدر پول داشته باشم که برای خرید هیچ مشکلی نداشته باشم….دوست دارم همیشه در راه درست قدم بردارم ….خدایا من با توکل به خودت وبا کمک استاد عزیز می خواهم تا پایان این دوره به همه خواسته هایی که گفتم برسم
سلام و عرض ادب. در سن ۳۸سالگی با وزن ۹۰کیلو با سایت شما آشنا شدم. دقیقا روز ۱۸مرداد در نوت گوشی نوشتم و از دل شکسته و نا امیدی پیش خداوند متعادل گلایه کردم. جالب این ساعت ۴صبح روز ۲۱مرداد با سایت شما آشنا شدم. امیدوارم که این آخرین راه برای لاغر شدنم باشه. از شما و سایت پر بارتون سپاس گزارم
به نام خدا
با سلامت خدمت دوستان عزیز و استاد گرامی و عزیز
داستان هدایت من:
من مریم رحیمی32ساله هستم از استان شیراز که امروز بار دیگر داستان هدایتم رو به سوی این نور آسمانی( روش لاغری از طریق ذهن)مینویسم
از زمانی که تناسبم رو از دست دادم و تحت تاثیر فرمول های اشتباه ذهن افراد قرار گرفتم از همون موقع به بعد روزهای خوشم رو از دست داده بودم از اون زمان دیکه همش از خودم بدم می اومده از خودم متنفر بودم اعتماد به نفس نداشتم دوست نداشتم تو جمع ها حضور داشته باشم هر بار به خودم قول میدادم که این بار غذایم رو نخورم
ولی وقتی با مواد غذایی روبرو میشدم به حدی می خوردم که بعد از غذا احساس خفگی و دل درد داشتم
و بعد از غذا هم عذاب وجدان که باز هم من نتونستم جلوی خودم بگیرم
هر روز با خودم دعوا داشتم و همین رفتارهای تکراری هر روزم باعث شده بود روز به روز چاقتر شم
و دوست نداشتم لباس های که اندامم رو نمایان میکرد ببوشم مجبور میشدم لباس های ببوشم که خیلی گشاد بودند که چربی های دور شکمم مشخص نشه
و از اون لباس هاحالم بد میشد یعنی نامتناسب بودن من باعث شده بود دنیای از یک کابوس رو برای خودم بسازم و از اونجایی که هم باور کرده بودم دیکه چاقی ما ارثیه بیشتر غصه دار بودم که دیگه سرنوشت من همینه که هس باید همیشه با خودم در جنگ و نزاع باشم
اطرافیانم هم میدونستن که من همیشه ورزش میکنم که متناسب شم و بهم میگفتن مریم تو لاغر بشی زشت میشی چاقی بیشتر بهت میاد لاغری چیه صورتت سیاه میشه مریض میشی بزار همون جور باقی بمونی
ولی من از چاقی حالم بد میشد حاضر بودم مریض بشم آخه افرادی رو که میدیدم بخاطر بیماریه رنج میبردند و خیلی لاغر شده بودند دوست داشتم مثل اون فرد بیماری بگیرم و لاغر بشم و با خودم میگفتم بمیرم بهتر از اینه که زجر بکشم هر روز یعنی تا این حد این اضافه وزن بر دوش من سنگینی میکرد
یعنی این اضافه وزنه بهترین شب زندگیم( عروسیم) رو هم برای من غمگین ساخت
همون شب از خودم بدم میاومد اصلا خوشحال نبودم چون تو اون لباس عروسی چربی ها دور شکمم مشخص بود و احساس خوبی نداشتم و اون شب هم به دلم زهر
این اضافه وزنه مانند یه گرگ شب و روز روی سر من خوابیده بود و خوشی های زندگی رو از من گرفته بود
و با روزها و ماه ها و سالهای که نتونستم با ورزش و باشگاه به اون وزن برسم و دیگه همه چی رو ول کرده بودم و به خیال اینکه چاقیم ارثیه همه چی رو رها کردم و به بدبختی ها و ناخوشی ها ادامه دادم
تا اینکه یکی از روزها یکی از اقوام های همسرم اومد خونمون و بهم گفت مریم یه راهی برای لاغری هس از طریق ذهنه میدونم که همیشه دوست داری لاغر بشی گفتم فقط به تو بگم چون این موضوع نباید کسی بدونه
بدون ورزش بدون رزیم فقط از طریق ذهنه
اگه دوست داری شرکت کن
گفت خودم هم شرکت کردم تازگی ها عالیه
من صبر نداشتم لحظه شماری میکردم که فرصتش و جور کنم بتونم به استادم زنگ بزنم
ظهر که همه خوابیدن به استادم زنگ زدم و همون روز که 5شنبه بود بول و واریز کردم و استاد گفتن که از شنبه شروع میشه یعنی خدا شاهده وقتی خدا بخواد همه چی جور میشه این یک هدایت بود فقط از طرف خدا چون من روزها.و ماه ها و سالها در انتظار همچین روزی بودم یعنی من بارها بوده از طرف دوست، آشنا، منو به برنامه رزیمی معرفی میکردن ولی اصلا قبول نمیکردم و باور نمیکردم این مسخره بازی ها رو
ولی اینو بدون اینکه بهش فکر کنم قبول کردم و از همون روز اول باور کرده بودم که این همونیه که من از خدا میخاستم خدا رو شکر میکنم که منو به سوی راه درست و صحیح هدایت کرد
خدایا هزاران بار شکر
شکر شکر شکر
همچینین از استاد خوبم که دستان خداوند هستن برای ما انسان ها که این آگاهی رو در اختیار ما قرار داده
ممنون استاد خوبم ممنون
سلام خدمت استادمهربانی
استادعزیزم هیچوقت فکرش رونمیکردم روزی برسه که من بیست کیلو اضافه وزن داشته باشم ولی متاسفانه الان که دراین سایت ثبت نام کردم به این اضافه وزن رسیدم رژیم های مختلفی روامتحان کردم از تغذیه تاهیپنوتراپی
ولی نشد که نشدهمه بهم میگفتن که چراچاق شدی ولی دیگه ازدست من کاری برنمیومد چون نمیتونم خودم رو کنترل کنم وهرروز به پرخوری ادامه میدادم
دیگه تسلیم شده بودم تااینکه در روز عید غدیربعد از ازصرف ناهارگوشیمو برداشتم ودر مورد رژیم هایی که ازطریق تجسم وذهن وجود داره جستجو کردم چون قبلا ازطریق لاغری برای همیشه مهدی خردمنداستفاده میکردم ونتیجه گرفته بودم ولی دوباره وزنم برگشت
بنابراین وقتی رژیم باذهن رو زدم باسایت شماآشنا شدم ولی توجهی نکردم
دوباره بعد یکساعت دوباره زدم وبازهم سایت شما
شر وع کردم به خوندن
دقیقا جایی که ازهمه چیز بریدم سایت شمارودیدم استاد امیدوارم روزی برسه که به نتیجه دلخواهم برسم اونزمان حتما خواهم گفت که این یک هدایت الهی ست
باسلام من یک ساله که با این موضوع آشنا هستم یک روز تو گوگل سرچ می کردم و دنبال رژیم غذایی بودم که با لاغری با ذهن آشنا شدم.خیلی خوسم اومد .فایلهای رایگان رو گوش دادم .خیلی مقاومت داشتم برای خرید میکنم.می گفتم من که خیای اضافه وزن ندارم.خودم می تونم با رژیم درستش کنم.اما نشد.بعد از یک سال دوره رو خریدم و از شنبه شروع می کنم.با تشکر از استاد روشن
سلام به همه دوستان عزیز! من وزنم 99 کیلو بود و به خاطر امتحان کردن روشهای مختلف و وزن کم و زیاد کردن های مکرر به این وزن رسیده بودم که تصمیم گرفتم با هر روز رفتن به باشگاه و رژیم کالری شماری و قرص چربی سوز وزن کم کنم و موفق هم شدم و به وزن 72 کیلو رسیدم تا اینکه کرونا شروع شد باشگاه تعطیل شد و خودمم نمیخواستم از ترس بیماری برم باشگاه و خانواده ام هم اصرار میکردن که تو این شرایط نمیخواد رژیم بگیری و نباید بدنت ضعیف باشه و فکر خودم که اگه کرونا گرفتم و مردم حسرت خیلی چیزها به دلم نمونه باعث شد که برگردم به روال عادی زندگیم و همین طور چاق تر میشدم تا به وزن 85 رسیدم تقریبا نصف زحمت هام به هدر رفته بود که باز تصميم گرفتم دنبال رژیم لاغری برم توی این مسیر اول با آقای سینا شریف زاده آشنا شدم کتاب لاغری خریدم و… بعد توی همین مسیر که دنبال مطالب علمی درمورد لاغری بودم با آقای عانگه اصلانیان آشنا شدم که ایشون هم یک سری کتاب و مطالب درمورد لاغری داشتن و وقتی برا تایید یک مطلبی که ایشون گفته بودن توی سایت داشتم تحقیق میکردم با لاغری با متد j. A(ای. جی) آشنا شدم که روش لاغری با ذهن بود و چون باید ثبت نام میکردم و هزینه پرداخت میکردم و اطلاعی هم از این روش نداشتم خواستم اول درموردش تحقیق کنم و وقتی عبارت لاغری با ذهن رو جستجو کردم دوره رایگان استاد عطارروشن رو دیدم و پیش خودم گفتم وقتی این دوره رایگان هست پس حتما حرفی برا گفتن داره و تبلیغ نیست که پول بدی و بعد متوجه بشی به درد بخور نبوده و شروع کردم به استفاده از فایل های دوره و تشویق شدم که مطالب بیشتری بخونم، ضمن اینکه به قدرت ذهن هم از قبل اعتقاد داشتم و همیشه میگفتم غذا خوردن من ذهنی هست چون در طول روزه واجب ماه رمضان به هیچ وجه احساس گرسنگی نمی کنم و مغز فرمان خوردن صادر نمی کنه پس باید بشه برا بقیه مواقع هم کنترلش کرد، من تازه شروع کردم و امیدوارم منم مثل بقیه دوستان نتیجه بگیرم و چون دعا کردم و بدون هیچ پیش زمینه قبلی الان اینجا هستم اینو مسیر هدایت خودم میدونم و ان شاء الله که همین طور هست😊
سلام به همگی
داستان هدایت من از بعد از عید شروع شد بعد از عید پارسال که ۲۵ روز توی دهاتمون بودم و به شدت چاق شده بودم وقتی اومدم وزن کردم ۷۷ کیلو شده بودم خیلی ناراحت بودم از هیکلم بدم میومد احساس می کردم به سختی نماز میخونم به سختی نفس می کشم از پوشیدن لباسام متنفر بودم همه لباسام بهم چسبیده بود عرق می کردم مثل دفعه های قبلی تصمیم گرفتم که پیاده روی کنم یا یه مقدار پرخوری هامو کم کنم تالاغربشم این دفعه تصمیم قاطع گرفته بودم و از خدا خواستم کمکم کنه تا این که به وسیله خواهرم و زن داداشام که تو این دوره ها شرکت کرده بودند با این مسیر آشنا شدم خیلی هیجان زده شده بودم چون متوجه شده بودم که تو این مسیر از رژیم و ورزش خبری نیست خیلی زیاد از رژیم متنفر بودم از محدودیت از نخوردن از ورزش کردن و عرق کردن هم خسته شده بودم خیلی خوشحال شدم و گفتم این همون روش که من می خوام همیشه دوست داشتم خیلی راحت و بدون دردسر لاغر بشم خدارو شکر که من به این مسیر هدایت شدم و مطمئنم موفق میشم چون من الکی به این مسیر دعوت نشدم.
به امید موفقیت همه عزیزان
به نام خدا
سلام دوستان عزیز من فاطمه ۱۸ ساله ام از ۱۵ سالگی از طریق سایت عباسمنش با دور لاغری با ذهن و استاد عطارروشن اشنا شدم اما اون موقع درورو نخریدم سال بعدش که ۱۶ سالم شده بود عید قدیره تقریبا ۳ سال پیش بودکه از وضعیت خودم کاملا خسته شده بودم و با اشک به استاد پیام دادم که استاد من قرار بود پارسال دوررو بخرم اما اینکارو نکردم و الان خیلی نسبت به سال قبل وضعیت جسمیم و روحیم صدهابرابر بدتر شده استاد گفتن ایرادی نداره یک سال فشار بیشتری تحمل کردی و الان با انگیزه ی بیشتری به سمت لاغری میروی . در اینجا منظور استاد این بود که مثبت فکر کنم و نیمه ی پر لیوان رو ببینم . من دررو خریدم و از اون موقع تا الان هی دورو انجام میدادم ول میکردم اینا دیگه تقریبا یک سال پیش بود که کامل و با اشتیاق دررو انجام دادم و از اون موقع تا الان حدود ۲۵ کیلو از وزنمو کم کردم و الان دوباره قصد دارم از اول و با اشتیاق و تجربه ی بیشتر درورو شروع کنم و تا اخر ادامه بدم و وزن بیشتری کم کنم و بیشتر یاد بگیرم درست زندگی کردن رو…به امید فردایی بهتر و با توکل به خدا
من خیلی خوشحالم که در این مسیر قرار گرفتم وخدارو شکر میکنم . خوشحال م در کنار دیگر دوستانمیخوام برای همیشه به تناسب اندام برسم
من از وقتی به دنیا اومدم برچسب اضافه وزن و چاقی رو من خورده شد ، چون علت زودتر به دنیا اومدنم سنگین بودن من بود ، در 6 ماهگی 12 کیلو شدم و مادرم شخصی بود که دوست داشت از من شخصیت بی عیب و نقص بسازه و از همون 3-4 سالگی غذای من با بقیه ی افراد خانواده فرق داشت و این که من چاق هستم مثل برچسبی در ذهن من جای گرفت . من الان با وزنی 57 کیلوگرم هستم اما ذهنم ناخوداگاه من رو در دسته ی چاق ها طبقه بندی میکنه و از الان خودمم راضی نیستم . در 18 سالگی به حدی رسیدم که گفتم مرگ یا لاغر شدن و در مدت 2 ماه 10 کیلو کم کردم و خیلی متناسب شدم تا 2 سال سعی کردم این وضعیت را نگه دارم ولی رفته رفته و آروم آروم برگشت تا به 62 رسیدم . دوسال طول کشید که دوباره همت کنم و اینبار تا 55 کیلو تونستم اما دیری نپایید که دوباره وزنم رو به افزایشه و از این کشمکش های درونی خسته شدم . من با اراده ام تلاشگرم ولی دراین زمینه موفق نبودم وشکست خودمو پذیرفتم چون روش رژیم موفق بوده ام باز اراده میکنم و به خاطر حس پاداشی که دارم و موفق میشوم و به نتیجه میرسم به روش قبلیم برمیگردم و بعد از موفق شدن دیری نمیپاید که آروم آروم تا چند ماه میبینم وزنم باز داره میاد بالا و در این اراده ی جدید متوجه شدم پوست صورتم انگار خسته ست ، و بااین روش تصمیم گرفته لاغر بشه و صدمات بدی به من میزنه . دیگه به نقطه ی تسلیم رسیدم ، درسته که ترس از این دارم اگر به روش قبلی برنگردم ممکنه افزایش وزن بیشتر داشته باشم ، اما صددرصد موقته و من رو خسته کرده ! امیدوارم این اولین و آخرین روشی باشه که انجام میدم و برای همیشه از این کشمکش و افزایش وزن برای همیشه خلاص بشم و از خدا دراین زمینه هدایت خواستم و روش آشنایی من با این سایت ، چون در مورد قدرت ذهن اطلاع داشتم در زمان ناامیدی سرچ کردم و این سایت در سطر اول قرار گرفت ، این روش از رژیم گرفتن سختتره ، اما اگر کلید رهاییه من از این وضعیت باشه حاضرم بهاش رو بدم همونطور که اینجا هستم . ممنون از سایت خوبتون و تلاش بینهایتتون
سلام دوست عزیز
از اینکه در سرزمین لاغرها به سرزمین لاغرها هجرت کردید خوشحالم و به شما خوش آمد می گویم.
روشی لاغری با ذهن آسان ترین روش لاغر شدن است
هیچ کاری سخت تر از چاق شدن و چاق مردن نیست
بنابراین هر روشی که ما را به سمت لاغری هدایت کند روشی آسان و لذت بخش خواهد بود
و این روش فقط و فقط لاغری با ذهن است
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
سلام ممنونم
باراهنمایی شما و تلاش خودم حتما موفق خواهم شد . برای یه تازه کار که ذهنش رو بایستی پاکسازی کنه یا از اون عادتها دست برداره و باور والگوهای جدیدی قرار بده به نظر سخت میاد حالا در طول مسیر قطعا با تدریس شما آگاهیم از روندش بیشتر میشه و بعد از اتمام حتما نظر خودم رو میگم
شاید جواب دادن شما هم یه هدایتی بوده چون من به خاطر عجولیم پیش اومده به روش قبلیم برگردم و پاسخ شما من رو مصمم تر کرد که تا آخر صددرصد ادامه بدم
ممنون از تلاش بی پایانتون
به نام خدای مهربان.برای شروعی دوباره،پا به این سایت گذاشتم.و امروز ۳۰ تیر،تولد معنوی من شروع میشه.دقیقا ۱ تیر وارد سایت شدم اما از ایمیل اولیه خودم بیرون اومدم و استارت دوباره زدم تا با تمرکز بیشتر و زیباتر مسیر به این قشنگی و آسانی رو ادامه بدم..
داستان هدایت من:
سلام به همه همراهان عزیز.ارمیتا هستم ۱۶ ساله از مشهداز زمانی که چشم به این جهان باز کردم،اطرافم کسانی رو دیدم که یا اضافه وزن داشتند یا درگیر لاغر شدن بودند.بعد از سن ۶ سالگی دیگه اضافه وزن من شروع شد و با الگو برداری از مادرم از حالت متناسب در اومدم.این اضافه وزن خیلی کم و ناچیز تا ۱۳ سالگی من ادامه داشت.اما زمانی که ۱۳ ساله شدم به خاطر باورهایی که راجع به بلوغ دختران داشتم اضافه وزن شدید گرفتم ولی باز هم نسبت به قدم اسم خودم رو چاق نمیذاشتم امان از اینکه ذهن من “چاق” بودخلاصه این اضافه وزن تا ۱۴ سالگی همراهم بود البته در این دوران رژیم نخوردن و کم خوردن گرفتم و تونستم مقداری از وزنم رو کم کنم و از اون حالت بسیار تپل دربیام.وقتی ۱۵ ساله شدم با رژیم کتوژنیک از طریق یکی از دوستانم آشنا شدم و شروعش کردم.و این استارت اولین رژیم جدی من بود طِی دو ماه ۸ کیلو کم کردم و تونستم به وزن ایدهالم یعنی ۵۷ کیلو برسم.ولی در طول اون مدت همیشه نگران متناسب نگه داشتن خودم بودم.سوالاتی در ذهنم میپیچید که آیا میتونم لاغر بمونم یا نه؟ بقیه راجع به من چه فکری میکنن اگه چاق بشم؟ آبروم پیش همه اونها میره و….اوایل دوران تثبیتم بودم که به خونه خالهام دعوت شدیم و من اونجا بسیار پرخوری کردم و در ذهنم هر لحظه عذاب وجدان داشتم اما نمیتونستم جلو خودمو بگیرم.چون معدهام کوچیک شده بود هر لحظه کِش اومدن معدهام رو حس میکردم اما نمیتونستم جلوی دستم رو بگیرم تا مواد غذایی رو نخورم.انگار حریص شده بودم و ذهنم مدام میگفت بخور پیدا نمیشه بخور،بخور…وقتی از مهمونی برگشتیم صبح ناشتا رفتم روی وزنه و دیدم بلههه…دو کیلو اضافه کردم،اونم توی دو روز!!! فقططط دو روز..و حسابی گریه کردم و دچار خودباختگی شدماز زمین و زمان متنفر شده بودم و با همه عصبی برخورد میکردم.
همون شب سر نماز مغرب، جلوی گریه خودم رو نمیتونستم بگیرم و دائم اشک میریختم،توی دلم میگفتم خدایا چرا من باید انقدر بدبخت باشم در عرض دو روز انقد چاق بشم بدون اینکه کاری بکنم …حتی از خدا خواستم بیماری شدید بهم بده شاید در اون صورت لاغر بشم و دیگه چاق نشم .حصرت کل کسایی رو میخوردم که هرچی میخورن چاق نمیشن ولی منه بدبخت باید زجر بکشم تا یکم لاغر بشم.وقتی یاد اشک هام از سر عجز میوفتادم واقعا حالم بد میشه..دو یا سه ساعت بعد انگار یکی بهم گفت برو توی سایت عباسمنش قسمت عقل کل،اونجا سرچ کن “وزن”من هی به حرفش گوش ندادم گفتم برو بابا هرچقد میخوام چاق بشم،بشم دیگه مهم نیست!ولی اون با مهربونی و ارامش میگفت برو اینکارو بکن..برو شاید شد..انقدر باهاش کلنجار رفتم که آخر تسلیم شدم و رفتم سمت گوشی.همه خواب بودن و فقط من بیدار بودم،گوشی رو برداشتم و رفتم توی سایت و سرچ کردم “وزن”چند تا کامنت و دیدگاه اول رو خوندم اما به دردم نخورد،تا اینکه یکی از دوستان سایت عطارروشن رو معرفی کردن..انگار یک جرقه توی ذهنم خورد سریع توی گوگل سرچ کردم و فایل اول استاد برام اومد..شروع کردم به نگاه کردن..
شوکه بودم،اشکم واینمیستاد..به قدری از شوق گریه میکردم که هرکسی منو میدید فکر میکرد دیوونهاستاما من دیوونه نبودم من هدایت خدا رو با چشمام داشتم میدیدم..از زمانی که وارد بحث قدرت ذهن شدم تا اون روز هدایت خدا رو لمس نکرده بودم،طعم شیرینش رو نچشیده بودم..ولی وقتی دیدم انقدر دلچسب،انقدر قشنگ،انقدر سریع اومد و من رو هدایت کرد به سمت چیزی که میخواستم دیگه به ربانی بودنش ایمان اوردم و گفتم این همونیه که من میخوام…این همون چیزیه که من میخوام..و الان،به قدری خوشحال هستم و آرامش دارم که حد نداره.
الان اهنگ چشمامو بستم میثم ابراهیمی توی ذهنم مرور میشه :
با گریه هام میاد غمامو حل کنه
نزدیک میشه تا منو بغل کنه
از آسمون شهر خیلی پایین تره
درو که وا کنم خدا پشت دره:)با آرزوی هدایت برای دوستان بیشتر به سایت تناسب فکری
سلام وقت بخیر من ازوقتی یادم میادچاق بودم، همیشه ازبچگی بهم میگفتن توتپلی، وچاق بودن قسمت اصلی زندگی من بوده، بعدکه بزرگترشدم پرخوری ریزه خوای عوامل چاقیم بود، بعدهاکه غذاموکم کردم ولی همچنان چاق بودم متابلیسم بدن وطبع بلغمی روعامل چاقی میدونستم واین اواخر من داری استپ وزنی هستم هرچقدرهم کم بخورم لاغرنمیشم ولی کافیه یه ذره بیشتربخورم چندکیلوچاق میشم، وبعدهم میگفتم سیستم بدنم اینه که چاق باشم حتی باخوردن اب هم چاق میشم، خلاصه لاغری برام یه آرزو بوده
سلام
یک سال و نیم پیش به طور اتفاقی با دیدن ویدئو های رایگان استاد در یوتیوب باهاشون آشنا شدم و به این سایت هدایت شدم موقعی بود که نزدیک دو سال بود دمنوش لاغری میخوردم و معده ام در آستانه داغون شدن بود با خوردن دمنوش ها نزدیک ده دوازده کیلو کم کرده بودم ولی وقتی یک هفته نتونستم بخورم احساس کردم دوباره میل به خوردن بیشتر دارم و زمانی که هفت کیلو برگشت در کمال ناامیدی و یاس توی یوتیوب با استاد آشنا شدم و اما در مورد اینهمه مدت که دوره رو تهیه نکردم دلیلش فقط این بود من به فکر همه بودم الا خودم سه بار تصمیم گرفتم دوره رو خریداری کنم هر بار که پول دستم میرسید بچه ها یه مشکلی داشتن و پول رو به اونا میدادم دفعه اول توی مسافرت مشهد بودم و روز دختر هم بود و من سه تا دختر دارم که موقعی فهمیدن من پول دارم کادوی خوب میخواستن و منم سه تا ساعت نقره براشون خریدم دفعه دوم باز پول دستم اومد دختر بزرگم میخواست مطبش رو تجهیز کنه پول رو دادم بهش و اما دفعه سوم به خودم گفتم هر طور شده باید دوره رو تهیه کنم بچه ها توی این مدت که توی خونه بودن برای سایت ها فیلم ترجمه میکردن و پول میگرفتن و برای خودشون هر چی میخواستن خریدن و البته برای من و پدرشون گوشی خریدن ( خیلی هم بی معرفت نیستن 😉) ولی اول فکر خودشون بودن این دفعه منم به فکر خودم هستم و دوره رو خریداری کردم هر چند که باید پول پیش خونه رو بدم ولی ایمان دارم که خدا خودش درست میکنه .
توی این یکسال و نیم تقریبا هر روز توی سایت بودم و تمام ویدئو ها رو من دیدم تمام نوشته ها رو خوندم و در زندگیم خیلی تاثیرات خوبی دیدم و از همه مهمتر آرامشی هست که دارم و همه اینها رو مدیون استاد عطارروشن عزیز هستم .
سلام استاد عزیزم مدت زیادی نیست من با سایت شما آشنا شدم همسرم از شاگردان استاد عباس منش هستن حدود دو هفته پیش پیش شما رو به من معرفی کردن در رابطه با لاغری با ذهن من ۴۶ ساله هستم و حدود ۲۰ کیلو اضافه وزن دارم در مدت ۱۸ سالو راههای زیادی رو امتحان کردم برای کم کرون وزن حدود یک سالی هست بازنشست شدم و خیلی تلاش میکردم و پیاده روی میرفتم کم کم دچار زانو درد شدم همسرم که متوجه شد علت رو جویا شد که چرا؟ روزی که پیشنهاد سایت شما رو داد و من همون روز یه فایل صوتی از شما گوش کردم به چنان آآرامشی رسیدم که استاد عزیزم شاید باورتون نشه ولی مدت دو ماهی که من دچار استپ وزنی شده بودم به یکباره دقیقا از فردای آنروز نتیجه گرفتن شروع شد یعنی به یکباره من که به عشق چای و صبحانه بیدار میشدم و خودم رو با انواع کیک و بیسکوییت با چایی خفه میکردم دیگه برام لذت بخش نبود خیلی تعجب میکردم یعنی به یه آرامش رسیدن و فکر رو درگیر نکردن چقدر میتونه موثر باشه من از شما ممنونم فعلا دارم با فایلهای رایگان شما پیش میام تا حتما محصولات شما خدا کمکم کنه که بتونم تهیه کنم به زودی انشاله خدا رو شاکرم که من رو هدایت کرد و از طریق دسنانش در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم البته هدف من فقط لاغری نیست تغییر زندگی است البته من همسرم رو میبینم که چقدر تغییر کردن با فایلهای استاد عباس منش من هم هدایت شدم به سایت شما خودم همسرم و فرزندانم رو بسیار زیاد دوست میدارم ما خانواده موفقی هستیم فرزندانم رو خدا به بهترین راه هدایت خواهد کرد همسرم از لحاظ مالی بسیار پیشرفت خواهد کرد و من هم یک مادر سالم و شاد و اندامی متناسب خواهم شد خدای خوبم حواسش خیلی به ماست دوستش دارم و آرزوی موفقیت روز افزون برای استاد خوبم دارم
بهمن ۹۷ وقتی که باز از یک برنامه رژیمی خسته شده بودم وپام تو باشگاه شکسته بود ووزنی که به بدبختی در طی یک سال کم کرده بودم در طی شش ماه برگشته بود هرچی میخوردم بالا میآوردم همون موقع برادر شوهرم یکی از فایل های رایگان استاد رو برام فرستاد گفت به گمونم خیلی خوبه من نگا کردم و صبح روز بعد پول رو واریز کردم انگار چیزی درونم فریاد میزد این همونه که میخوای شروع کردم اوضاع ذهنی من به خاطر زندگی که داشتم خیلی خیلی مشوش بود تا حدود یک سال ونیم فقط گوش میدادم تمرین انجام میدادم ولی انگار درک نمیکردم ولی خیلی خیلی آرامش گرفته بودم شادی در وجودم زنده شده بود امیدوار شده بودم برای شخصی که حتی یک بار دست به خودکشی زده خیلیه الان دقیقا یک ساله سایز من ثابت شده برای منی که ۳۴ سال در حال چاق شدن بودم این خیلی خیلی ارزشمندهه و خداروشاکرم حال درونی من روز به روز داره سفید تر میشه قدرت انتخاب پیدا کردم قدرت نظر دادن قدرت نه گفتن قدرت ترسیم نقشه برای زندگیم و واقعا دارم زندگی میکنم و انشالله وقتی ذهنم نقشه ی خودشو کامل کرد در بهترین شکل لاغر میشم و متناسب. من تا زمانی زنده هستم این مسیر رها نمیکنم چون به آرامش رسیدم دیگه قرص آرامش بخش نمیخورم دیگه سیگار نمی کشم و حالم عالیه مگه من از زندگی چی میخوام وروز به روز نشانه ها رو بیشتر درک میکنم
سلام بر خداوند و بر شما، من نظرات عقل کل استاد عباس منش رو میخوندم که یهو به اسم شما استاد برخوردم اونم ابرای آموزش لاغری با ذهن. دنبال هم رشد بودم هم لاغری خدا هم هردوش رو نصیبم کرد و چقدر خوبه لاغری با ذهن من در موردخیلی چیزها روی خودم کنترل داشتم ولی روی غذا خوردن و چاقیم کنترل نداشتم. و الان افسار خوردنم هم الحمدلله اومده دستم گاهی شل میشه ولی فیلتر سازیم روز به روز داره قوی تر میشه.استاد سپاسگزارم خیر ببینید
سلام من فریماه فقری هستم و الان اومدم اینجا که در مورد داستان هدایتم به این سایت بنویسم خب من تقریبا اواسط پاییز توی ابان از طریق یکی از دوستام به اسم صبا با این سایت اشنا شدم اولش فک کردم این سایت کلاه برداریه و حتی تا یکماه دلم نمیخاست ایمیلمو وارد سایت کنم و فایلهای رایگان رو گوش کنم یادمه اون زمان حدودا 5 ماه بود که داشتم برای کنکور درس میخوندم و چون از همون ابتدای درس خوندن برای کنکور استرس اینو داشتم که توی سال کنکور چاق بشم توی اون پنج شیش ماه چند کیلو هم چاق شده بودم خلاضه یروزی دلو زدم به دریا ثبت نام کردم و فایل اول لاغری رایگان رو گوش کردم و حتی یادمه که تمرینای جلسه اول رو توی کتابخونه انجام دادم که تقریبا دیگه توی زمستون بودیم بعدش صبا دوره ی ورود رو خرید و منم خیلی دوست داشتم که دوره رو تهیه کنم چون بعد از دیدن فایلای رایگان خیلی امیدوار شده بودم اما خب اون زمان هزینه ی دوره را نداشتم و چون داشتم درس میخوندم میترسیدم وقت درس خوندنم از بین بره خلاصه منم از خدا خاستم که بتونم بعد کنکور این بسته را بخرم و یه مقداری پول جمع کردم یه مقداری هم از مامانم گرفتم و خداروشکر تونستم دوره را تهیه کنم و و به لطف خدا توسط صبا با این سایت اشنا شدم و امروز شنبه اولین روز از این دوره هستم
با سلام.. اگه بگم من عمل جراحی لاغری بای پس انجام دادم و فقط 28 کیلو کم کردم و دوباره 3 کیلو چاق شدم با اینکه کمترین غذا را میتونم بخورم.. باور کزدنی نیست.. این بودکه با خودم گفتم ی حای کار درست نیست.. و اتفاقی دوست دخترم استفاده کزده بود و با نتیحه.. و دقیقا به قول شما وقتی تمانی درها بسته میشه خدا راهی براد نشون میده و میخام اونجایی از کار که درست نیست را درستش کنم برای همه چیز و همه کارها
تشکر فراوان
سلام استاد،من دوباره اومدم😍😍
اینقدر خوشحالم که دوباره شروع کردم که نگووو و نپرس 💃💃💃
همون قدر که به وجود خدا اطمینان دارم همون قدر هم به این دوره و نتیجه گیری صد در صدم از این دوره اطمینان دارم
من پارسال به تناسب ایده آل خودم رسیده بودم ؛اما به خاطر شرایط بارداریم که البته در بارداریم هم بسیار متناسب بودم و چاق نشده بودم و بيشتر بخاطر گیر افتادن در تله ی این و بخور و اون و بخور تا شیر کافی برای نوزاد داشته باشی ، !!!
متاسفانه از تناسبم دووور شدم🥺🥺🥺
اممممممما اصلا و ابدا مهم نیست چون من خودم و این دوره رو باور دارم👌👌👌👌👌
ومطمئنم که بزودی راحت تر از قبل به تناسب اندام ایده آلم میرسسسم💪💪💪💪💪💪
به امید روز های زیییبا و خوش مزه ی تناسب🥰🥰🥰🥰
به نام خداوند جان آفرین🕊🕊💐سلام بر استاد گرامی ونمونه،
استاد عزیزم این جا میخاهم اول از خداوند وبعد از شما تشکر کنم ک در هر زمانی ک تو بدترین حالت روحی بودم شما به من انگیزه برای ادامه دادن دارین سپاس گذارم ،💐💐💐💐
داستان هدایت من از دی ماه سال ۹۸شروع شد ،زمانی ک در بدترین شرایط جسمی و روحی بودم وکلا دکتر ها از من و زنده بودن قطع امید کرده بودند چون بر اثر وزن زیاد وبی تحرکی ریه های من دچار مشکل شده بود قلبم مشکل پیدا کرده بود.وخیلی بیماری های دیگه توی خونه همش با دستگاه اکسیژن نفس می کشیدم ، دکتر بهم گفته بود اگه همینطور پیش بری باید دستگاه اکسیژن همیشه به دوشت باشه،و کمسیون پزشکی تصمیم گرفتند برای نجات جان من باید عمل اسلیپ معده وروده انجام بدهند یعنی مقداری از روده ومعده من باید بسته بشه ک من نتونم غغذا بخورم و ،وزنم پایین بیاد و از بیماری ها نجات پیدا کنم،همه کارهای نیاز قبل عمل انجام شد ونوبت عمل هم زدم ۳ روز قبل از عمل استرس عجیبی گرفتم وترسیدم
ذهنش از خداوند کمک میخاستم ،استخاره کردم با قرآن بود اومد،۳بار استخاره بد اومد،نا امید از همه جا فقط از خداوند ی راهی میخاستم،خواهرم ک بیشتر از همه نگران من بود پیشم اومد و گفت من یک دوره ای آموزشی هست یک نفر برام فرستاده وخیلی نتیجه عالی گرفتند و اصلا دوست ندارم تو عمل کنی معلوم نیست بعد عمل چه بلائی سرت بیاد و اگه این ۲تا قطعه تو بدن تو میتونه جلوی غذا خوردن و وزن تو رو بگیره تو خودت نمیتونی،تو یعنی قدرت و توانایی خودت از این قطعه ها کمتره،و بیا این دوره را بخریم و استفاده کن اگر راضی نبودی بعد برو عمل کن ، اونجا ی خدایی درونم میگفت ک تو میتونی،و موافقت کردم و با دخترم تماس گرفتم و نوبت عمل رو کنسل کردم و دوره را خریداری کردم واز ۱۹ بهمن ۹۸ شروع کردم ،وبه لطف خداوند بزرگ اولین اتفاقی ک برایم افتاد بعداز چند روز آرامش گرفتم شبانه روز فقط کارم شده بود تو سایت بودن وگوش دادن وبه لطف خداوند بعد از چندین ماه کم کم دستگاه اکسیژن رو از خودم جدا کردم وَرَم بدنم خیلی کم شد، تازه داشتم معنی زندگی کردن رو می فهمیدم حس میکردم،وخیلی خوشحال بودم ادامه دادم ادامه دادم وبه لطف خدا الان هستم ،و این بار برای بار دوم میخاهم این دوره را شروع کنم برای بار اول من سلامتی آرامشم وکیل تغییر ات زیادی در زندگیم ایجاد شد رابدست آوردم و سایز هم کم کردم و این بار مطمعنم هستم ک این مسیر کامل ترین وعالی ترین مسیر هست ک من میتونم ،به تناسب اندام ایده آل ک وزن ۵۲ کیلو هست برسم .
نا گفته نماند ک من ی مدتی تو این مسیر سُر خوردم و جاده لیز بود وبه شدت زمین خوردم از مسیر منحرف شدم وبه مسیر های دیگه رفتم ک یادم رفت ک کجا میخام برم،رفتم تو مسیر آگاهی ومعنوی،و هرچی ک اونجا شنیدم دیدم ک استاد عطا روشن ک کامل تر این رو برای ما با جان ودل آموزش میده و اونجا ایمانم به این دوره و این مسیر قوی تر شد،و امروز تمام اون ها رو آنفالو کردم و تصمیم قاطع گرفتم ک از همین مسیر ادامه بدم ومن زمانی ک خودم رو بشناسم میتونم خدای درونم را بشناسم وبه قدرت درونی خودم پی ببرم،
خدایا از تو بی نهایت سپاسگزارم که من را در مسیر عالی هدایت کردی،خدایا از تو میخاهم ک من و تمام افرادی ک به این بیماری چاقی مبتلاهستند را در مسیر درست حمایت وهدایت کن 💐🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊💐💐💐💐💐💐💐
استاد عزیزم از شما تشکر میکنم ک به طور عالی وبی هیچ کم وکاستی همراه ما هستین وبهمون امید ادامه دادن میدهی ،امیدوارم همیشه در پناه الله یکتا باشید .نور وعشق بر شما جاری باشد،💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
سلام و وقت بخیر
من حدود یک ماه پیش ،پیج شما رو تو اینستا دیدم و حس خیلی خوووبی به محتویات پیج داشتم به خودم گفتم من واقعااا به این نوع رفتار درمانی چاقی و پاکسازی دیتاهای ذهنی نیاز داشتم و خداروشکر کردم که حس و حال خوبی رو در ازای پیدا کردن شما بدست آوردم.
هیچ اتفاقی،اتفاقی نیست.
خیر این راه صدبرابر برگرده به جناب اقای عطار روشن🌹
به نام خداوند زیبایی ها
سلام و ارادت خدمت استاد بزرگوار و همراهان گرامی
داستان هدایت من :
داستان هدایت من برخلاف شما عزیزان از تناسب اندام شروع میشه من یک عشق به ورزشم ،هر چقدر ورزش کنم خسته که نمیشم هیچ سرحالم میشم
بعد از تولد پسرم سال ۹۱ ،وقتی از آب و گل در اومد دوباره ورزش رو شروع کردم ایندفعه پیلاتس
بعد از ۴ سال ،سال ۹۵ بخاطر علاقه زیادم خیلی سریع پیلاتس رو حرفه ای یاد گرفتم اما اضافه وزن داشتم مربی ورزشی من بهم پیشنهاد داد برم دکتر تغذیه برای کاهش وزن ،منم بخاطر ورزش قبول کردم چون تیپ مربی ورزش خیلی مهمه (البته این اولین باری نیست که قرار بود وزنم رو کم کنم )
دکتری رو که بهم معرفی کرده بود رفتم چند ماهی شروع کردم حالا چه طوری هر دوساعت غذا بخور ،۸ لیوان آب، چاشت، ساعت چند شام ،با کلی دارو برای لاغری ،ویتامین و …
اوایل خوب بود ولی زیاد دوام نیاوردم رهاش کردم ناراحتم می کرد .
چند ماه بعد به دیدن جاریم رفتم اون بخاطر کمر درد خیلی زجر می کشید ،دکتر گفته بود اول وزنت رو کم کن بعد عمل ،منم اونجا دکتری روکه می شناختم بهش معرفی کردم و جاریم رفت و شروع به رژیم گرفتن کرد خیلی مصمم بود بخاطر کمرش با همه ی شرایط می ساخت ،بعد چند وقت بهم زنگ زد گفت که وزن کم کرده و بهم گفت تو هم بیا و من دوباره وسوسه شدم ۲۰ بهمن ۹۵ شروع کردم ،آخر اسفند دقیقا ۴۰ روز تونستم ۱۶ کیلو وزنم رو کم کنم و تثبیت بگیرم
خوش حال و سرافراز بودم و خودم رو با اراده میدیدم
خوش تیپ با اندامی زیبا چون من خیلی هم با علاقه ورزش می کردم
حالا از تثبیت بگم چه تثبیت ۶ قاشق برنج شده بود ۹ قاشق و یک کف دست شده بود دوتا ،خیلی هم خوش حال که می شد در هفته یک تکه کیک یا یک شیرینی کوچولو خورد
من شروع کردم با برنامه جدید برای تثبیت تا کمی غذا رو زیاد کردم وزنم زیاد شد غمگین و ناراحت باز شروع کردم به کاهش وزن ،دوسال با بدبختی تموم هی وزنم رو میآوردم پایین تا یک کوچولو چیزی اضافه می خوردم می رفت بالا
کدوم تثبیت فکر می کردم وقتی برسم به وزن ایده آل می تونم به زندگی برسم و متناسب باشم اما رسیدنی در کار نبود من دوسال تلاش کردم فقط وزنم بالا نره ،از غذاها می ترسیدم ،هر چی خوردم همش کالری رو حساب کردم ،از چاق شدن می ترسیدم از خودم بد میومد له شده بودم ،عشق تموم زندگیمو از دست دادم ،ورزش رو، توی کلاس بدنم خالی می کرد ،کم میآوردم دکتر فقط بهم قرص میداد ولی من درست نشدم ورزش رو برای همیشه رها کردم ،رزیم غذایی بزرگترین ظالم دنیاست
دوسال هر روز فقط فکر کردم چی بخورم و کی بخورم مثل یک آدم کوکی ببخشید اینو می گم گاهی حس می کردم مثل حیوان شدم فقط به خوردن فکر می کردم ،من عاشق خانواده هستم بدون همسرم دوست نداشتم غذا بخورم اما رژیم منو از همسرم دور کرده بود چون من باید توی ساعت برنامه غذا می خوردم تنها غذا می خوردم انگار زهر بود برای من ولی تحمل کردم
همیشه گرسنه بودم واصلا سیر نمی شدم موقع میان وعده کلی هویج و خیار با میوه می خوردم با غذا کلی سالاد می خوردم از گرسنگی می ترسیدم حس بدی داشتم حالم بد بود روزگار تیره و تار بود فقط یادتون باشه خوش تیپ و خوش هیکل ،فقط از خوش تیپی من خنده مال زمانی بود که کسی می گفت وای چقدر خوش تیپی ،همش همین بود ولی کسی از حال من خبر نداشت
داغون داغون بودم و هیچ وقت به آرامش نرسیدم
به جایی رسیدم که از خودم متنفر شدم چون فقط زندگی من شده بود فکر به خوردن
به خدا گفتم لطفا منو از این حال و هوا نجات بده گفتم به من انسانیت رو برگردون ،من اشرف مخلوقات تو هستم چرا باید همش درگیر خوردن باشم، آخه تو که منو برای خوردن نیافریدی خلاصه خیلی حالم بد بود ولی خوش تیپ
آخه بابا من باید راضی می بودم ،من باید خوش حال می بودم ولی نبودم توی آینه حتی همش حس می کردم باید وزنم رو کم کنم اصلا راضی هم نبودم
همین طوری روزها می گذشت و من با خودم و با خدا حرف میزدم و گله داشتم یک جای کار لنگ میزد
ناگهان فکری زد بسرم ،فکر کردم مغزم یک چیزی کم داره که همش می خواد بخوره ،مثلا شاید یک ویتامین یا نمیدونم ،باز رسیدم به جایی که من مشکل دارم نمیدونستم کجای کار خرابه همشو از بی عرضگی خودم میدیدم ای بابا چرا من هیچ وقت سیر نمی شدم
دنبال کار مغز رفتم دنبال یک چیزی که بخورم مغزم سیر بشه
خیلی گشتم مطالب مختلف اولین چیزی که منو متحیر کرد این بود که توی عده ی بی شماری که چاق هستند و وزن کم می کنند حالا به هر روشی جز با ذهن ۹۸ درصد برگشت داره برام حیرت انگیز بود پس مغزم مشکل نداره یک جای کار خرابه باز خوندم راجب تمام رژیم ها یی که وجود داره ،طب سنتی ،طب اسلامی ،غذاهی مختلف کشورهای دنیا دوباره فکر کردم رژیم ها یک اشکالی داره کدوم درسته اما نه با خوندن فراوان فهمیدم آدم های مختلف رزیم های مختلفی داشتند و شکست خوردن
بالاخره آرزو ی من و دعاهام جواب داد و پیدا کردم لاغری با ذهن برای من معجزه بود ،من بیعرضه و بی اراده و شکمو نبودم من راه رو اشتباه رفتم
شروع کردم به خوندن و کار کردن دوره ی رایگان وای از خوش حالی توی پوست خودم نمی گنجیدم برای همه تعریف کردم که بالاخره پیدا کردم من مقصر روزهای بد زندگیم نبودم من راه رو بلد نبودم ،داشتم یاد می گرفتم حالم خوب شده بود توی روزهای بد حالی بعد دوسال سختی تا قبل از پیدا کردن دلیل دوباره وزنم برگشته بود این بار بیشتر از قبل ،برای همه گفتم می خوام چکار کنم ولی کسی حرف منو نفهمید که هیچ دوباره برگشتم سر خونه ی اول جاری جان گفت بیا بریم ولی دیگه هیچ ایمانی به رزیم نداشتم ولی رفتم دوره ی رایگان منو آماده کرده بود من با لطف خدا و تلاش راه رو پیدا کردم دوباره هم نتونستم برگردم پیش دکتر از ۱۷ خرداد شروع کردم به خوندن بدون نوشتن فقط مطلب خوندم و تأثیرش رو هم دیدم در عرض ۱۳ رو ۲ کیلو ۸۵۰ گرم کم کرده بودم
الان باور دارم راهم درسته اخه میدونید من الان ساناز ۷۴ کیلویی شاد و پر انرژی هستم که می تونه دنیا رو عوض کنه ولی قبلا ساناز خوش تیپ با ۵۸ کیلو وزن ولی غمگین ناراحت ،بی عرضه ،له شده بودم
حالا می دونم چطوری باید زندگی کنم می خوام برم دنبال آرزوهام یک جای کوچیک هم برای کاهش وزن اون عقبها گذاشتم
الان دیگه فکر نمیکنم چی بخورم، این بزرگترین آروزی منه البته کامل نیست چون جناب منفی باف در کمین است ولی من عالیم من میدونم ۶ سال عادتهای زشت خوردن رو باید کم کم عوض کنم من مطمئنم همه چی درست میشه چون خداوند دست منو گرفت آورد اینجا خدایا عاشقتم
راستی از جاری خانم بگم الان توی تناسب هستند ولی متاسفانه ترس از خوردن دارن و ترس از چاقی ،می دونید بزرگترین آرزوشون چیه ؟اینه که یک دفعه این قدر غذا بخورن که سیر بشن ،خیلی دوست دارم دوباره بهشون بگم بیان اینجا ولی می ترسم اینبار برای کسی تعریف کنم خیلی برام عزیز هستند دوست دارم ایشون هم از اسارت رژيم خارج بشن و همون غذا رو با لذت بخورن نه با ترس کاش می شد
من الان خیلی کم غذا می خورم از رژیم هم کمتر ولی سیر میشم با چند لقمه فکر می کنم مغزم دیگه گرسنه نیست ،چشمم دیگه گرسنه نیست ،الان عالیم
ببخشید خیلی پرحرفی کردم این قدر چیزهای خوبی کسب کردم دوست دارم همه رو براتون بگمشرمنده سر شما رو بدرد آوردم
استاد گرامی با تمام وجود از شما سپاسگزارم که برادرانه آنچه آموختید در اختیار ما قرار دادید درپناه ایزد منان سربلند باشید
از همه ی شما عزیزان سپاسگزارم که مطلب منو خوندید همین طور که دست نوشته های شما قوت قلبی برای من بود امیدوارم نوشته ی من هم به شما عزیزان کمکی کرده باشه
در امان خدا باشید
سلام دوست عزیزم.نمیدونید چقدر از خوندن دیدگاه هاتون لذت میبرم.مخصوصا داستان هدایت شما که واقعا عالی بود.
خداروشکر که الان یک ساناز خوشحال و متناسب فکری هستین
خوشحالم که در کنار کسانی مثل شما هستم و شروعی دوباره داشتم😍💪🏻 موفق ترین باشی عزیزم
سلام به همه عزیزان ! وبا تشکر از خداوند مهربان و تشکر از استاد محترم !من هم خدارو شکر میکنم که یه طورهایی از طریق یه پیج لاغری که ایشون فکر کنم از شاگردان استاد عطا روشن بودند ومن غیر مستقیم تو کامنت ها متوجه شدم با سایت تناسب فکری استاد عطا روشن هدایت شدم یعنی با دیدن کلمه رضا عطا روشن توی کامنت ها ی این خانم به قول خانم حسنی انگار اسم شما شد دستان خداوند ومنو هدایت کرد به سایت شما.ومن به خاطر این هدایت خدارو شکر میکنم واز شماهم سپاسگزارم!!
سلام دوست عزیز
حضور شما را در سرزمین لاغرها خوش آمد می گم
خدا رو شکر بهترین ها رو برای همراهی ما انتخاب میکنه
سلام من همیشه دلم میخواست تناسب اندام داشته باشم اما فکر میکردم نمیشه… و تفکر به این صورت بود که اندام من به همین صورت هست و همیشه همینجوری میمونه و هیچوقت دنبال رژیم و ورزش هم نبودم
تا اینکه حدودا ۴ سال قبل به خاطر یه ویروس کشنده برون روی شدید گرفتم و حدود ۳۰ روز تو بیمارستان بستری بودم تو اون ۳۰ روز من خیلی لاغر شدم و درواقع متناسب شدم
بعدش به این نتیجه رسیدم که منم میتونم لاغر باشم و اصلا اینجوری نیست که فکر کنم بدن و به این شکل طراحی شده و همیشه همینجوری میمونه به خاطر همین همیشه دنبال یه راهی بودم واسه اینکه به تناسب اندام برسم
اما بعدش باردار شدم و زایمان داشتم به خاطر همین حدودا دوسال از خواسته ی خودم دور شدم
وقتی پسرم حدودا ۱ سال و دو ماهش بود کرونا اومد
و من چون سه چهار ماهی بود که دوباره میرفتم مدرسه کمی متناسب تر شده بودم چون دو سال به خاطر مرخصی های بارداری و زایمان خونه بودم و حسابی اضافه وزن پیدا کرده بودم اما وقتی مدارس شروع شد و تازه داشتم کمی از لحاظ وزنی رو به راه میشدم کرونا اومد و مجبور شدیم بازم تو خونه بمونیم اینجا بود که من به شدت احساس خطر کردم و ترسیدم از اینکه بیشتر چاق بشم.
همین شد که یه سری فیلم های ورزشی ایروبیک دانلود کردم و و شروع کردم به ورزش کردم روزی نیم ساعت ورزش میکردم و روزی نیم ساعت تو خونه راه میرفتم و می دویدم و بعد از حدود ۱ ماه یا حتی کمتر هر کسی که من رو میدید بهم میگفت خیلییییی لاغر شدی و خودمم حس میکردم که چقدر لباس ها تو تنم بهتر میشینه و یه حس خوب داشتم
خلاصه حس میکردم دیگه راهش رو پیدا کردم و دیگ ورزش کردن رو رها نمیکنم..
اما نشد… بعد از مدتی خسته شدم از هر روز ورزش کردن
یا گاهی پسرم بهانه می گرفت و نمیذاشت من ورزش کنم
تا اینکه پیش خودم گفتم ولش کن من که الان اندامم مناسبه حالا اگر دوباره چاق شدم دوباره ورزش میکنم و این راه ورزش کردن رو به خواهرم که همیشه متناسب بود ولی مدتی به خاطر کرونا که خونه نشین شده بود کمی اضافه وزن پیدا کرده بود پیشنهاد کردم و اونم این روش رو امتحان کرد ولی اونم حوصله ی ورزش هر روز رو نداشت ….
تا اینکه حدود چند ماه بعد من دوباره چاق شدم البته نه به چاقی گذشته یعنی دوران بارداری و بعد زایمان اما دیگ از اون تناسب اندام هم خیری نبود تا اینکه تصمیم گرفتم از یه رژیم غذایی استفاده کنم و اینو دوباره به خواهرم گفتم ولی خواهر خوشگلم بهم گفت نیازی به این کار نیست و این سایت رو بهم پیشنهاد داد و من چون اعتماد داشتم به گفته های خواهرم وارد سایت شدم ک الان چند روزی هست که دارم سایت رو دنبال میکنم تصمیم گرفتم از نقطه ی صفر یعنی همون نوشتن داستان هدایت من شروع کنم و آن شاءالله در این راه به یک موفقیت ابدی و یک تناسب اندام دائمی برسم خدا رو شکر میکنم بابت هدایتم به این مسیر و با اینکه الان یه کم هنوز توی ذهنم میگم واقعا میشه با ذهن لاغر شد؟ و هنوز اطمینان صد در صد در من ایجاد نشده که البته این اطمینان و باور پذیری ذهن زمان بر هست
اما امیدی در دلم ایجاد شده و بابتش خدا رو شکر میکنم.
😍به نام خدای مهربان 😍
❤داستان هدایت من به وب سایت لاغری با ذهن ❤
سلام من ۱۴ سالم هست و داستان چاقی من از سن ۱۲ سالگی شروع شد من قبل از این که به یک مریضی که خودم ازش خبر نداشتم مبتلا شدم و در اون سال بیش از حد لاغر شدم و تا اینکه بعد از اینکه در بیمارستان بستری شدم بعد از چند ماه که مرخص شدم چاقی من شروع شد و دکترا بهم گفت بود که طبیعی به از قطع دارو به حالت قلبت بر می گردی ولی من این رو به یک باور برای خودم تبدیل کردم و در ناخودآگاه من برای همیشه این بود که من تا همیشه چاق می مونم ولی بعد از چند سال که به سن ۱۳ سالگی رسیدم دیدم دارم خیلی چاق می شوم و هر روز رژیم ،ورزش…….
دی.ه خسته شده بودم که پدرم بهم گفت که اگه واقعا تصمیمت برای لاغری قطعی هست من با یه سایتی در تلگرام آشنا شدم که لاغری از طریق ذهن هست من که فقط به فکر لاغری بودم سریع گفتم اره و من در سال ۱۳۹۹ با این سایت آشنا شدم ولی چون به این روش باور نداشتم بعد از چند هفته خسته شدم و در سال ۱۴۰۰/۲/۱۱ اردیبهشت بود که یه تصمیم گرفتم که این بار با اشتیاق و استمرار به این سایت اومدم و اینار هر فایل رو حدود ۸ بار گوش می دادم و درکش می کنم و به سراغ فایل بعدی می رم و خدا به من یه جرعت بی نهایت داده که من می تونم برای همیشه به لاغری که در رویا هست برسم و برای همیشه متناسب بمانم و من می دونم که من لایق لاغری هستم چون من و جسم عزیزم با هم پا در این مسیر شگفتی ساز گذاشتیم و قطعا با کمک خدا و کائنات و استاد عزیزم در این مسیر جز شگفتی سازان می شوم به زودی 🥰
سلام هانیه عزیز
حضور شما را در سرزمین لاغرها خوش آمد می گم و خوشحالم که دوستانی عالی و با انگیزه همراه من در مسیر لاغر شدن هستند
شما در بهترین شرایط برای برنامه ریزی مجدد ذهن هستید و با توضیحاتی که دادی مشخصه که خیلی خوب داری عمل می کنی
منتظر خبرهای عالی شما هستم
سلام هانیه جان . متن قشنگتو خوندم و وقتی سن تو دیدم خیلی خوشحال شدم که از همین الان راه صحیح لاغری را انتخاب کردی و به هدایت شدنت پاسخ مثبت دادی . و با روش های دیگر خودتو در گیر نکردی . روش هایی که هیچ نتیجه ای ندارد جز محدودیت و سختی و خستگی
واقعا به تو دختر توانمند که خودش را لایق لاغری صحیح دانسته تبریک می گم .
من ایمان دارم اگر با گام های کوچک اما مداوم ااین مسیر سراسر لذت را طی کنی حتما به ارزویت که رسیدن به اندام دلخواهت هست میرسی . تو همین الان هم موفقی دختر گلم .
با ذوق و شوق ادامه بده
خداوند در این مسیر همیشه کنارت هست و همینطور استاد گرانقدر که دستان خداوند هستند برای هدایت همه ی ما برای داشتن اندامی متناسب و سالم
برایت آرزوی بهترین اتفاقات را دارم
در پناه الله همیشه شاد و سلامت باشی 🌷🌷🌹🌹
داستان هدایت من به وب سایت تناسب فکری
به نام خدای مهربان😍💪🏻
سلام من ارمیتا صدیقی هستم ۱۵ سال دارم و در شهر مشهد زندگی میکنم.
مسیر چاقی من از ۶ سالگی به بعد شروع شد و تا همین امروز ادامه داشت!
دو سه ماه پیش تصمیم گرفتم ۷ تا ۸ کیلو کم کنم_این در صورتی بود که اصلا اضافه وزن نداشتم ولی از وزن دلخواهم دور بودم.
خلاصه رفتم سراغ رژیم کتوژنیک و در ۲ ماه ۸ کیلو کم کردم.در هفته دوم تثبیت به سر میبردم که دو یا سه روز خونه خاله ام دعوت شدیم و اونجا اصلا رژیمم رو رعایت نکردم و پرخوری عصبی شدید گرفته بودم.دلیلش هم این بود که سخت ترین رژیم رو در پیش گرفته بودم که من رو از هر نظر محدود میکرد.
دیروز وقتی رسیدم خونه مطمئن بودم که وزنم اضافه شده و عذاب وجدان شدید داشتم.بعد از کلی حس بد رفتم روی وزنه و دیدم دقیقا ۲ کیلو اضافه کردم،حال خیلی بدی داشتم و دوباره پرخوری عصبی اومد سراغم و تا جایی که تونستم غذا خوردم.انقدر خوردم که معده ام در حال پاره شدن بود(چون معدم کوچیک شده بود و ظرفیت نداشت)
از عذاب وجدان رفتم سمت پتو و فقط سعی کردم بخوابم و تا ساعت ۵ و نیم بعداز ظهر خوابیدم و زمانی که بیدار شدم پر از بغض ناراحتی بودم که چرا ژنتیک من اینجوریه و در دو روز انقدر چاق شدم و کلی گریه کردم بخاطر زحماتی که کشیده بودم و …
تا اینکه سر نماز شب دلم شکست و خیلی گریه کردم و از ته دلم از خدا خواستم که دیگه هیچ وقت چاق نشمیا راهی جلوی پام بزاره که لاغر بمونم.
چند ساعتی از گریه و حرفم با خدا گذشت که خیلی هدایتی سمت سایت استادم عباسمنش رفتم و انگار یکی بهم میگفت برو قسمت سوالات عقل کل، کلمه وزن رو سرچ کن شاید عبارت تاکیدی یا راهی برای ثابت موندن وزن باشه!
رفتم و اینکارو کردم.یکی دوتا کامنت رو خوندم و یکی از دوستان سایت اقای عطارروشن رو معرفی کرده بودن.سریع سرچ کردم و وارد وب سایت شدم و دیدم بله……….. خداوند به طرز عجیبی من رو به سمت این خواسته ام هدایت کرد و الان که دارم مینویسم خودم از تعجب نمیدونم باید چیکار کنم….
دوباره تصمیم داشتم رژیم سختم رو پیش بگیرم ولی توی فایل اولی که دانلود کردم اقای عطار گقت باید شجاعت به خرج بدین و دیگه هر رژیمی که داشتین رو رها کنین!!!!
کار خیلی عجیب و سختی بود ولی باید ریسک کنم تا نتیجه همیشگی بگیرم….
راه های فراوونی برای لاغری موضعی هست! در زمان کم..اما برمیگرده و افسردگی بعد از برگشت وزن از هررررررچیزی در این دنیا بدتره..!!
و این بود داستان قشنگ هدایتم در مدت زمان کمتر از سه ساعت به سمت سایت تناسب فکری …و به قدری خوشحالم که من برگزیده خداوندم که حد ندارههه😍😍😍😭💜
سلام آرمیتا عزیز
حضور شما را در سرزمین لاغرها خوش آمد می گم
نوشته شما رو که خوندم بسیار لذت بردم
اول اینکه 15 سال سن داری و انقدر عالی دیدگاهت رو منتقل می کنی
اینکه شجاعت داشتی و تصمیم گرفتی رژیم رو ادامه ندی
اینکه به این خوبی هدایت الهی رو دنبال کردی و به سرزمین لاغرها رسیدی
مطمئنم از شگفتی سازان خواهید بود
منتظر خوندن نوشته های شما هستم
سلام دوست عزیزم
همین الان اومدم بعد از دیدن فایل استاد و زوج شگفتی ساز بخوابم که یه حسی بهم گفت بیام دیدگاهی که استاد توی چنل گذاشتن رو بخونم ، چون استاد تا حالا نگفته بودن که دیدگاهی حس خوبی بهشون داده و وقتی نوشته ی استاد برای دیدگاه شما رو خوندم به خودم گفتم اگه استاد حس خوب گرفتن پس منم میگیرم و قبل از خوابیدنم یه احساس خوب مضاعف رو تجربه میکنم دیگه حداقلش و اومدم نوشتت رو خوندم .
چقدر عالی داستان هدایتت رو نوشتی . واقعا حس خوبی داره که بدونی یه روش توی دنیا هست، که بعد از هر چی خستگی از روش های چرت و پرت قبلی که توی تنت رفته ، میتونی بیای و با خیال راحت ازش استفاده کنی.
قطعا زندگی تو در مسیر عالی هدایت قرار گرفته و تو از شگفتی سازان جوان این دوره میشی . بهت تبریک میگم .
به سرزمین لاغر ها خوش اومدی!
سلام دوست عزیز
بهتون تبریک میگم که در سن پایین به این مسیرهای پر از آگاهی هدایت شدید ، فردی که در ۱۵ سالگی بهش الهام میشه که وارد سایت مدار بالای استاد عباسمنش بشه و بره عقل کل سئوالشو بپرسه یعنی تغییرات و پیشرفت های چشمگیری در انتظارشه
منهم به طریقه شما به این سایت هدایت شدم
براتون خوشحالم که در سن نوجوانی به مسیر صحیح لاغری با ذهن که راه درست و بینظیریه هدایت شدید
شما خواستید و خدا اجابت کرد
به زودی در آلبوم شگفتی سازان شمارو خواهیم دید
این قولی بود که من در بدو ورودم به دوره هام به خودم دادم که به زودی عکسم به آلبوم شگفتی سازان خواهد رفت و این اتفاق افتاد
براتون سلامتی و تناسبو آرزو دارم🌹
سلام آرمیتای عزیزم .ورودت رو ب سایت تناسب فکری استادعزیزمون روبهت تبریک میگم خیلیییی خوش اومدی.. کیف کردم با هدایت ب این مسیر..😊
متن دیدگاهتو ک میخوندم بغضی از سر شادی ک خدا صداتو شنیده و هدایت شدی گلوم و گرفته بود دوست داشتم از سر شوقم هق هق کنم ..
مو ب تنم سیخ شد و این یعنی برای هزارمین بارب من و ب ما ثابت میشه ک دراین سایت ک بمونیم .ک بشنویم و ببینیم که دراین مسیر بودن یعنی معجزه ی نگاه و دستان خوده خدا
خیلی خیلی خوش اومدی عزیز دلم ..🌹😍
از همین حالا موفقیتت رو بهت تبریک میگم ک باین سن کم، زندگی آینده ات قراره چ رقم های نابی رو بزنه در هر جنبه اش.. انشاءالله با بودن و موندنت متوجه حرفم میشی
..گوارای وجودت 😍😍
خیلی ازتون ممنونم دوست خوبم
سلام، باقانون جذب وارتعاش اشنا شدم از سال 97ولی نمیدونستم چطوری خودمو به کمک این قانون لاغر کنم خیلی توسایت و شبکههای اجتماعی گشتم تا پارسال اسفند با کانال امیر همتی اشنا شدم رفتم یوتیوب مطالبشو بخونم که با فایلای شما استاد عزیز آشنا شدم گوش دادم ولی تمرین انجام ندادم ،ورهاش کردم عید دوکیلو چاق شدم یک ماه ای اف تی کار کردم ولی خیلی وزن کم نکردم وبعد یک ماه به صورت جدی تصمیم گرفتم از دوره لاغری باذهن رایگانتون استفاده کنم و تمریناتشو انجام بدم 😍حالا هم دارم انجام میدم و ازش خیلی راضیم از اون موقعه تا حالا 5کیلو توی یکی دوماه کم کردم ممنون استاد عطار روشن ، مطمعا هستم میتونم به وزن دلخواهم از 76به48برسم وخوشحالم.
سلام
من چندین بار در اینترنت عبارت لاغری با قدرت ذهن رو دیده بود
اما از جایی که چند وقتی هست نسبت به همه روشها بی انگیزه شدم به این مطلب هم توجهی نکرده بودم
از دیروز کاملا اتفاقی انگار که یک ندای درونی بهم گفت که یکی از این صفحات رو یکبار بازکنم
با چند ساعت سرچ کردن به سایت شما رسیدم
واقعا نمیدونم که چقدر در این مسیر میتونم موفق باشم اما احساس میکنم دعاهام دارن مستجاب میشن
سلام داستان هدایت من ☺️. اززمانیخودمشناختمچاقیهمرامبود درزمانکودکیخیلیمیشنیدمکهدختر. فلانیهیکلیاستومنازهمونزمان. رویاوردمبهبیشترخوردنکههیکلی. بشم وهیکلیبودندرچاقیمیدیدم. وخیلیشوراشتیاقداشتمواسهاینکهچاق بشموازمتعریفکننتحسینم کنن. واینبودکهمندردامچاقیافتادم. وبعدهاکهفهمیدمجایتحسینسرزنش. میشموهرکهلاغراستموردتحسینقرار میگیردوزمانیکهبزرگترشدموحرف. دیگران برام مهمشددانباللاغریبودم 🤩داستان هدایت من ☺️. هرکسیهرپیشنهادیمیدادانجاممیدادم. از رژیم،ورزشهاسخت،پیادهرویتواوج. گرما تابستان ،باشگاه ،دمنوش هاتلخ ،، سرکه سیب، زیره سبز ،داروهامحلی،نخوردنشیرینیبستنی،. درازنشست بعد از غذا،صبح ناشتاابلیموعسلخوردن،برنجگوشت. نخوردن ،میخک پختن و به صورت چایی خوردن ،وهزار کار دیگه که الان یادم نمیاد ولی چون نتیجه ماندگاری نداشت من زودخسته میشدم رها میکردم دیگه ناامید شده بودم گریه میکردم شکایت از خداوند که چرامناینجوریافریدیودیگهافسرده. شده بودم پرخاشگر عصبی تا اینکه یکی از دوستام کههمیشه ازش راه حل میخواستم واسه لاغری گفت یه روشی است بدون محدودیت فشار لاغرمیشی اولش باورم نشد یکماه بعدش بازبهم گفتمنشروعکردموزنکمکردمبافایل. رایگانهمومنخیلیانگیزهگرفتماومدمبه این مسیر شگفت انگیز از زمانی وارد شدم آرامش دارم و هیچ نگرانی ندارم دانبال روش ها دیگه نرفتم لیزخوردم بارها ولی بازم اومدم و این بار تعهد کامل دادم که عمل کنم به تعهدنامه خودم و ادامه بدم در هرشرایطی🤩😍❤️💖
سلام روز همگی بخیر
من ۱۹ سالمه و از ۵ یا ۶ سالگی چاقی را حس کردم و همه تپلی صدام میکردن. هیچ وقت احساس رضایت از خودم ندارم و همیشه خود سانسوری دارم، در تولد ها و مهمونی ها همیشه یا جا میشسم و راه میرفتم که توجه بقیه رو به هیکلم جلب نکنم. هیچ وقت نمی رقصم و همیشه حسرت هیکل اطرافیانم رو میخورم. موقع لباس خریدن همیشه واسه من از بدترین و سخت ترین لحظه های عمرم بوده
خلاصه در این ۱۹ سال از عمرم یه روز خوش نداشتم و از ۱۶ سالگی تا ۱۸ سالگی درحال رژیم بودم و روز های سختی رد گذروندم
یه روز که خیلی خیلی حالم بد بود چون مورد تحقیر چند نفر قرار گرفته بودم رفتم تو اتاقم و گریه کردم گریه شدید با صدای بلند از خدا خواستم جیغ کشیدم که خدا یا منو نجات بده یه راهی پیش روم بزار منم بنده ات هستم کمکم کن خسته شدم میخوام خودم رو بکشم دیگه
خلاصه اون شب با هر سختی بود تموم شد فرداش دوستم منو دید و چون میدونست من خیلی دوست دارم لاغر بشم شما رو بهم معرفی کرد و گفت بیا بخریم و شروع کنیم
من همون لحظه فمیدم این یه اشاره از سوی خداست و به شما اطمینان کردم و شروع کردم و میدونم یه روزی زمانش مهم نیست کامنت میزارم و از لاغر شدن و لاغر موندنم به بقیه نصیحت میکنم و تعریف میکنم
موفق باشی. منتظر شگفتی ساز شدنت هستم 🌺🌺🌺🌺🌺
با سلام
دلایل چاقی بنده: ۱_ ازدواج ۲_بارداری و زایمان ۳ کورتون ۴ مصرف حجم زیاد غذا
سلام به همگی
من مدت ها پیش با قانون جذب آنا شده باودم و دستاوردهایی هم داشتم.چند ماه گذشته سوالی در ذهنم شکل گرفته بود که با قانون جذب قطعا میشه به لاغری و کاهش وزن هم رسید اما هرچه بیشتر جستجو میکردم کمتر موفق میشدم اطلاعات و آموزش هایی در این زمینه پیدا کنم.بعضا اساتید موفقیت ی میدیدم که خودشون اضافه وزن دارن اما هیییچ آموزه ای در این زمینه ندارند و همیشه با خودم میگفتم این بزرگواران که اینقدرررر در همه ی زمینه ها موفق بودند چطور فکری در این زمینه به حال خودشون نمیکنن.
خلاصه ذهنم خیلی درگیر ابن موضوع بود از روش هایی که در گذشته انجا م داده بودم و از سختی راه خسته شده بودم اما سعی میکردم به خودم امید بدم که حتما راهی هست چون میدونستم اگر در یاس و ناامیدی فرو برم قطعا اتفاق های بدتری برام میوفته (چون همیشه حال خوب = اتفاق های خوب و برعکس).
تا اینکه یکبار به صورت کاملا اتفاقی یک کامنتی از استاد در پیج یکی از اساتید دیدم.اسم شون رو گوگل کردم و به این سایت رسیدم.شروع کردم به خوندن که نه..بلعیدن مطالب انگار تشنه ای به چشمه ای رسیده باشه.
و الان با بالاترین حد از انگیزه اینجا هستم که این مسیر زیبا و دلنشین رو طی کنم و مطمعنم که خداوند در پایان مسیر منتظر من هست.
ایمان و یقین دارم که این راه همون راهیه که منو به یکی دیگه ازپ آرزو های بزرگم که تناسب اندام هست میرسونه چرا که من از خدای خودم هدایت خواستم و خداوند این مسیر رو به من نشون داد و خداوند هرگز اشتباه نمیکنه و راه اشتباه نشون نمیده.
به نام الله هدایتگر.
سلام. من از وقتی خودمو شناختم همیشه احساس چاق بودن و بزرگتر بودن از همسالانم رو داشتم. و این احساس با نظر اطرافیانم که همیشه به من میگفتن به خاطر چثه بزرگت سنت بیشتر از اون چیزی که هست نشون میده تقویت میشد.
حتی وقتی همسرم ازم خواستگاری کرد بهش گفتم اینکه من از بقیه دخترا درشت ترم برات مشکلی نیست؟! خلاصه همیشه چاق بودم و همیشه در طلب لاغری و در حال رژیم یا ورزش برای لاغر شدن . و نتیجه هم که دیگه معلومه مثل همیم هممون. حتی در اثر این اهش و افزایش وزن های مکرر و رژیم های عجیب و غریب سنگ کیسه صفرا گرفتم و مجبور شدم عمل کنم . آخرین تلاشم برای لاغری مربوط به سال ۹۸ میشد که یه رژیم سخت گرفتم و ۱۵ کیلو وزن کم کردم. بعدش کرونا همه رو خونه نشین کرد و تنها تفریح دوران قرنطینه پختن کیک و … بود و در نهایت به خودم اومدم و دیدم که گرم به گرم وزنی که با اون همه سختی کم کرده بودم برگشته یک کیلو هم اضافه تر🤦♀️
قبلا به این فکر کرده بودم که ای کاش یه مکانی بود مثل کمپ های ترک اعتیاد که ما چاقها اونجا جمع میشدیم و با هم رژیم میگرفتیم و با کار گروهی بیتشر نتیجه میگرفتیم. یه روز که داشتم این آرزومو برای مامان و مادر شوهرم میگفتم اونا گفتن که همکار یکی از آشناهامون با یه همچین روشی خیلی لاغر شده و عکسای قبل و بعدشم ما دیدیم و …
با اون آشنامون تماس گرفتم و شماره مسئول اون کمپ رو خواستم که ایشون آدرس سایت تناسب فکری رو برام فرستاد و گفت همه چیز اینجا نوشته شده. من وارد سایت شدم و مطالعه رو شروع کردم و شروع به گوش دادن ۱۲ جلسه رایگان کردم که ببینم اصلا این دوره چی هست. نصف شبا که بچه هامو میخوابوندم میرفتم سراغ فایلها. اون ۱۲ جلسه رو گوش دادم بدون اینکه تمریناتش رو کامل انجام بدم. یه بار دقت کردم دیدم منکه با دیدن کیک خامه ای اصلا درنگ نمیکردم برای خوردنش، کیک تولد پسرم دو روزه توی یخچاله و توجه منو به خودش جلب نکرده!!!!!!!
همونجا فهمیدم که اون فایل ها در من تغییر ایجاد کرده ولی بعد از مدتی به دلیل مشغله فراوان و با بهانه های مختلف که وقت ندارم و از خستگی قبل از بچه ها خوابم میبره و … بیخیال این روش شدم و خودمو توجیه میکردم که این روش بهترین روش لاغر شدنه و خیلی هم خوب در من جواب داد ولی برای کسایی خوبه که وقت داشته باشن که من اصلا فرصت نمیکنم …
از اون روز تا عید ۱۴۰۰ کج دار و مریض با چاقی دست وپنجه نرم میکردم. دیگه وااااقعا بریده بودم تا جایی که میخواستم بدون خبر مامانم که خیلی با عمل جراحی مخالف بود یه نفر رو بیارم از بچه هام نگهداری کنه تا من عمل کنم و دوران نقاهتم تموم بشه . دیگه خسته شده بودم که ذره ذره باید کم میکردم و هنوز تناسب اندام رویاهامو تجربه نکرده دوباره چاق میشدم. گفتن احتمال آمبولی داره ولی حاضر بودم حتی ریسک اونم قبول کنم فقط جراحی بشم تا برای یه بار هم که شده ودمو در تناسب اندام ایده الم ببینم . تا یه روز که توی عید اون آشنامون اومد خونمون و من طبق معمول از چاقی گله شکایت کردم اون در مورد نتیجه شرکت در سایت تناسب فکری ازم پرسید و اون روز دوباره نور امید لاغری با ذهن بر من تابید عکسای همکارش رو خودم توی موبایلش دیدم و در موردش مستقیم از خود آشنامون شنیدم و دیگه یقین پیدا کردم که راه درست همینه. شماره همکارش رو گرفتم که ایشون رو توی سایت تناسب فکری با همسرشون به عنوان زوج شگفتی ساز عنوان کردن و میشناسن. باهاشون تماس گرفتم و در تصمیمم استوارتر شدم. طبق توصیه ایشون اول از فایلهای رایگان مسیر لاغری من استفاده کردم تا ببینم اصلا میتونم با این روش ارتباط بگیرم یانه. البته که اون تجربه ۱۲ فایل رایگان توانایی منو برای استفاده از روش ذهنی بهم ثابت کرده بود ولی باز هم مسیر لاغری من رو شروع کردم و از همون گام اول کلمه به کلمه فایلها رو با تمام وجودم درک میکردم و دیگه نصف شب و خستگی برام معنا نداشت. از هر فرصتی برای بودن در مسیر لاغری من استفاده میکردم. خواب ظهرم رو حذف کردم، اینستاگرامم رو پاک کردم. بچه ها رو که میخوابوندم تا ساعت ۳ و ۴ نصف شب گام های مسیر لاغ ی من رو طی میکردمو تمریناتش رو انجام میدادم. تا گام ۳۰ ام که واقعا همونطور که استاد میگن انگار یه حسی بهم الهام شد که از استاد بپرسم که آیا لازمه تا گام ۱۰۰ ادامه بدم یا بقیه مسیر رو در دوره آموزشی شرکت کنم. که ایشون منو به فایل مکمل جلسه ۵ اون ۱۲ جلسه رایگان ارجاع دادن. منم با شوق و اشتیاق و پس از دیدن اون فایل مصمم تر از قبل کمر همتم رو بستم تا به امید خدا و هدایت استاد در پایان این دوره شگفتی بیافرینم . ولی اون چیزی که برام خییییلی جالب بود همون داستان هدایت من در اووج نا امیدی و در نقطه تسلیم بود که برای رهایی از چاقی حاضر بودم حتی ریسک عمل جراحی رو قبول کنم. ولی به لطف الله که همیشه یاریگر من در تمام مراحل زندگیم بوده قبل از انجام اون کار احمقانه به این مسیر هدایت شدم.
خدای من ممنونم، استاد ممنونم، آشنامون ممنونم، همکار آشنامون ممنونم، مامانم ممنونم، مادر شوهرم ممنونم و در نهایت دوباره خدای من ممنونم که منو در این مسیر قراردادی.
به امید دیدار همه ی مشتاقان لاغری در سرزمین لاغرها
به نام خداوند بخشنده مهربان ،یه روزایی تو زندگی آدم وجود داره که آدم از همه جا وهمه کس قطع قطع امید میکنه ورو میکنه به خدا ومیگه خداجونم خسته شدم خودت یه کاری کن،یادمه از دوران راهنمایی تپل بودم وگاهو بیگاه توسط آدمهای دوروبرم مسخره میشدم وهمیشه با اعتماد به نفس پایین مواجه بودم،تا این که بزرگ شدم وازدواج کردم وشوهرم از زن چاق خوشش میومد ووقتی که میگفتم من چاقم زود میگفت نه بابا تو که چاق نیستی فلانی رو ندیدی،اون چاقه تو که چاق نیستی خلاصه زندگی به همین صورت گذشت وبعد از به دنیا آوردن دوتا بچه من شدم ۱۰۷ کیلو والان همان شوهر از زنهایی که لاغر وقلمی هستن داره تعریف میکنه واونا رو مثال میزنه وهر وقت من شروع به رژیم گرفتن میکردم بهم میگفت تو ژنتیکی چاقی توانایی تحمل رژیم رو نداری وکلی روحیم رو خراب میکرد ومن هم رژیم رو میشکستم یه روز بعد از نماز از خدا خواستم خدایا کمکم کن نمیتونم لاغر بشم تو یه راهی جلوی پام بزار وکلی با خدا دردو دل کردم ،یه روز توی اینستا یه پیج خانه داری رو فالو کردم وصاحب پیج توی تلگرام هم کانال داشت رفتم وتوی کانالش عضو شدم توی کانال یه سری ویس وکتاب صوتی هم میگذاشت دوسه تا از ویس های رایگان استاد عطار روشن رو هم گذاشته بود ومن زدم روی لینک واومد توی کانال استاد واز اونجا با استاد آشنا شدم ۱۲ جلسه رایگان رو گوش دادم خیلی خوب بود کلی هم از ویس های رایگان استاد رو هم گوش دادم اثر کمی هم روی من داشت دیگه با ولع غذا نمیخوردم نقطه سیری خودم رو پیدا کرده بودم ولی نمیدونم چرا لاغر نشده بودم،همش میگفتم من باید دوره های پولی استاد رو شرکت کنم تا بفهمم چرا لاغر نمیشم،ولی پول دورها خیلی گرون بود ومن هم شوهرم به علت تصادف کردن چند سالی هست که سر کار نمیره وپولی نداشتم وخودم خیاطی میکنم یه مغازه کوچیک دارم که از پدر خدا بیامرزم بهم ارث رسیده ویک سالی هست که توش خیاطی میکنم،خلاصه با در آمد کم خیاطی،اما پر برکت،توی یه جمع زنانه،قرعه کشی خانگی شرکت کردم ،یک سال از قرعه کشی گذشت واستاد اعلام کردن که میخوان دوباره شروع کننودوره رو از اول مثل یک شاگرد دنبال کنن وهر کس دوست داره بیاد ودوره رو با استاد شروع کنه،خیییلییییی دلم میخواست دوره رو بخرم وچون استاد داره دوره رو شروع میکنه منم باهاشون شروع کنم ولی پول نداشتم تا اینکه تلفنم زنگ خورد ودوستم بهم گفت که قرعه کشی این ماه رو تو برنده شدی ،وای از تعجب داشتم شاخ در میوردم رفتم توی سایت استاد عباسمنش رفتم توی قسمت نشانه هدایت من،به خدا گفتم خدایا من توی این وضعیتی که شوهرم بیکاره ومریضه،چکار کنم؟آیا درسته چهار میلیون بدم این دوره رو شرکت کنم؟خدایا با اینکه دخترم دانشگاه میره وخرج داره،خدایا درسته این کار؟خدایا اگه الان دخترم به یکی از خواستگاراش جواب مثبت بده ومن دستم خالی باشه آیا این کار درسته؟ خلاصه رفتم توی اون قسمت از سایت استاد عباسمنش واز خدا خواستم هدایتم کنه ویه فایلی اومد که توی اون گفته شده بود تمام ثروت در زمین وآسمان دست خداست تمام نشدنی هست رفتم پیش پسرم وبهش گفتم محمد امین ،مامان به نظرت اگه دوره ها رو شرکت کنم کارم درسته؟پسرم ده سالشه وهمیشه با من ویسهای استاد عطار روشن وعباسمنش رو گوش میده وگفت عاره مامان کارت درسته از سلامتی آدم چی واجب تره؟ومن خیالم راحت شد وبعد از دو سه رو دوره رو خریدم وبعد از یک هفته که دوره رو شروع کردم واز راحتی کار مطمعن شدم دلم آروم گرفت واستاد همش داره میگه عجله نکنید ،مطمعن باشید لاغر میشید جرات کردم واولین نوشته رو اینجا نوشتم تا الان جرات نمیکردم توی سایت بنویسم وتمرین هامو انجام بدموبفرستم این یک هفته رو فقط فایلها رو گوش میدادم وتوی دفترم هر جمله ای رو که استاد توی ویسها میگفتن مینوشتم تا خوب توی ذهنم بره از خداوند مهربان میخوام که کمکم کنه توی این راه موفق بشم تا یه روزی با افتخار بگم که من از این راه لاغر شدم با خودم عهد کردم هیچ کس ندونه که من این دوره رو خریداری کردم تا کمتر مورد قضاوت اطرافیانم قرار بگیرم به امید روزهای بهتر
فاطمه توکلی
سلام دوست عزیز
از نشانه های ایمان به خداوند شجاعت داشتنه
شما شجاع هستید که بعد از سالها زندگی کردن در شرایطی که به ما یاد دادن به فکر خودت نباش و باید به فکر دیگران باشی و نگران باشی شجاعت به خرج داری و برای خودت تصمیم گرفتی
امروز هم شجاعت را به شکل دیگری رقم زدی
دیدگاه خودت رو ثبت کردی و این تصمیم رو گرفتی به آنچه در دوره آموزشی گفته می شه عمل کنید
این شجاعت پاداش خواهد داشت و پاداش آن شگفتی ساز شدن است
با اطمینان کامل در این مسیر حرکت کنید و به آنچه گفته میشه عمل کنید
نتیجه فراتر از تصور شما خواهد بود
منتظر خواندن تمرینات شما هستم
سلام خدمت شما استاد گرامی ودوستان خوبم من هم ازهمه روشهای لاغری استفاده کردم ومتاسفانه به نتیجه نرسیدم وجندبار هم که موفق شدم ولاغر شدم دوباره به وزن اولیه برگشتم ودوسال قبل خوشبختانه از طریق یکی از دوستانم که باروش لاغری با ذهن آشنا شدم وموقع تولد آیدا جون دوره را خریدم وتا چند ماه شروع نکردم وبعد که شروع کردم تا هفته هفتم طبق کفته های شما پیش رفتم وبا این که تعهد داده بودم که به هیچ عنوان دوره را رها نکنم ولی متاسفانه یه اتفافی برام افتاد که دوره را رها کردم وبا اینکه از نظر ظاهری تغیری نکرده بودم ولی خیلی احساس خوبی داشتم الان دوباره تصمیم گرفتم که به کمک خدای مهربان وشما استاد گرامی از امروز دوره را شروع کنم میخواستم ببینم جزوه را باید دوباره تهیه کنم یا همون جزوه قبلی خوبه ممنون وخدا را شکر میکنم که من را به بادوره شما آشنا کرد
سلام به همگی
منم بعد از تحمل رژیم ها و سختی ها به این سایت هدایت شدم اخرین کاری که کردم جراحی لیپوماتیک بود که نتیجه ایی نداشت و فقط کلی هزینه برای من شد و درد هایی که هنوز هست واقعا خسته ام از چاقی از تنگی لباسهایی که دوستشان دارم ولی دیگر نمتونم بپوشمشون ،دیگر مثل قبل فرز نیستم زود خسته میشم بیشتر از همه حرفها و تذکرهای دیگران واقعا خسته ام خدایا کمکم کن تو منو به اینجا هدایت کردی تا اخرین لحظه و همیشه همراهم باش تا بتونم با تعهد وپایبندی این مسیر رو برم
سلام .بله من هم با رژیم فقط نصف غذا را بخورم و قرص و دمنوش صبحانه نخورم و شب بعد ۶ نخورم و …..امتهان کردم ولی مغزم هیچ کدام را قبول نکرد .
به نام خداوند هدایتگر و روشنی بخش جانها
من در روز پنجم هفته چهارم دوره آموزشی هستم و امروز دوست داشتم در حین کارهای روزانه فایل گوش بدم و تصادفی دوباره به این فیلم آموزشی مقدمه هدایت شدم. الان با جان و دل پذیرفته ام که این دوره فقط برای دستیابی به لاغری و تناسب اندام نیست بلکه دوره ای با دستاوردهای شگفت انگیز و باور نکردنی است. اول از همه دوره ای کامل برای خودشناسی است و دوره ای بی نظیر که در آن با خود مقدس درونی مان به صلح و آرامش می رسیم. من در این حدود یکماه به صورت عینی پایان مبارزه و نزاع با خودم را دیدم من قبلا جز کسانی بودم که معتقد بودم خودم را خیلی دوست دارم و تا کسی خودش را دوست نداشته باشد نمی تواند دیگران را دوست بدارد و جالب اینکه فهمیدم اون دوستی من دوستی خاله خرسه بوده و گویا با شیطان هم قسم شده بودم با پنبه سر خودم را ببرم مثل اون فیلمه که قاتل به مقتول لبخند می زد و در گوشش نجوا میکرد میدونی چقدر دوست دارم و بعد شلیک و تمام. دوستی های من با شیطان قسم خورده ای بود که بیشتر به من صدمه می زد پیروی از رژیمهای مخالف سلامتی ، خوردن قرص های مختلف و ورزشهای سنگین را برخلاف خواسته روح و ذهنم و در راه نابودی جسمم انجام می دادم. من در همین مدت سپری شده از دوره با خودم به صلح رسیدم و هر روز گامی برای بهتر شدن بر می دارم.
و چقدر لذت بخش بود این جمله که استاد کفت: در این دوره نتایج شگفت انگیز زیادی بدست میارید لاغری که کاری نداره رسیدن به تناسب اندام خیلی آسونه مثل آب خوردن 😍😍😍 این جمله برای من مثل آب حیات بود چون بالاخره ذهن منفی باف میخواد بگه خب کو تغییر یکماه گذشت فایل گوش دادی و …. نتیجه چی شد و ….. و این جمله استاد که لاغری که کاری نداره و چون من بدون راهنما تونستم شما هم با انجام درست تمرینات حتی بهتر از من می توانید واقعا به من آرامش داد و اون منفی گوی ترسو را ساکت کرد.
سپاسگزار خداوند مهربان هستم که مرا به بهترین مسیر تناسب فکری و جسمی هدایت کرد و باز هم سپاسگزارم که برای یاداوری چگونگی بهتر انجام دادن تکالیف به دیدن دوباره این فیلم آموزشی رهنمون کرد. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
داستان هدایت من
ادمهای چاق همیشه دنبال روشی برای لاغر شدن هستن
منم که از کودکی چاق بودم و همیشه درحال رژیم گرفتن بودم و دنبال ردشهای مختلف همه شده بودن برام دکتر و یک نسخه برایم میپیچوندن مثال شبها غذا نخور یا اروم اروم غدا بخور یا میوه بیشتر بخور یا شیرینی چاق کنندس یا چون تحرک نداری چاق میشی یا چون پدرت چاقه تو هم حتما چاق میشی بهرحال هرچی میشنیدم چاق شدن بود و باورهای چاق کننده هم در ذهنم جا شد واقعا خسته از هر روشی خسته از زندگی حتی ناامید اصلا حس حال هیچی کاری رو نداشتم واقعا گریه میکردم چرا اخه من و واقعا از زندگیم هیچی نفهمیده بودم از کودکی تا نوجوانی چاق از نوجوانی تا جوانی چاق و خدایا خودت رحم کن از جوانی تا پیری کمکم کن لاغر بشم و لاغربمانم همین بود که بی حوصله گوشی برداشتم نمیدونم چیشد که نوشتم لاغری ماندگار و سایت تناسب فکری در اولین سرخط امد بالا
خدایا شکرت وقتی حرفهای استاد را گوش کردم و چهره خندان استاد را دیدم خیلی دلم ارام شد و اول جلسات رایگان گوش دادم و کلی نوشتم و چند هفته بعد که خیلی حالم خوب بود دوره اموزشی را تهیه کردم خدایا شکرت
سلام به همگی
من تا دوره دانشگاه کاملا متناسب بودم ولی کم کم حس کردم وزنم هرسال اندازه ۵کیلو اضافه میشود
خانواده من همه تا حدودی اضافه وزن دارن واین دقیقا توی وجود من حک شده بود که منم چاق خواهم شد
من همیشه کمبود اهن داشتم برای همین قرص اهن مصرف میکنم همیشه هم این حس رو داشتم قرص اهن باعث افزایش اشتها میشه و هر دوره که مصرف میکردم دقیقا ۱۰ کیلو اضافه وزن پیدا میکردم
از رژیم گرفتن واقعا متنفر بودم ولی از ناچاری مجبور شدم رژیم بگیرم یه بار رژیم اب گرفتم در حد چن روز بیشتر دوام نیوردم دکتر تغذیه هم رفتم ولی حوصله کالری شماری نداشتم .
سال پیش رژیم کتوژنیک گرفتم خیلی وزن کم کردم درحد ۱۸ کیلو ولی وضعیت گوارشی ومو ناخن وحشتناک بهم ریخت بطوری که دوبار کارم به بیمارستان کشید
باشگاه همیشه بود
وبار اخر رفتم لیپوماتیک کردم که فقط پولم هدر رفت
واقعا خسته شده بودم ،خیلی همیشه یه حسی بهم میگفت این راهش نیست باید فکر وذهنتو عوض کنی ولی نمیدونستم چطوری تا اینکه تو اینترنت همینجوری زدم لاغری باذهن واینطور با سایت شما آشنا شدم
استاد من نگران تعهد خودم هستم یکم سهل انگاری میکنم زیاد پایبند نیستم
سلام دوست عزیز
از اینکه در سرزمین لاغرها حضور دارید خوشحالم
اینکه تصور می کنید نسبت به تعهد خود پایبند نیستید اشتباه فکر می کنی
شما انقدر به لاغر شدن پایبند بودید که تا بیمارستان رفتی
چطور ممکنه فرد بدون تعهد انقدر کار سختی رو ادامه بده که کارش به بیمارستان برسه
لاغری با ذهن نیاز به تعهد نداره
چون در ما احساس خوب ایجاد میکند
ما نسبت به احساس خوبی که داریم مشتاق هستیم
تعهد نمی خواد
خودبخود شما رو به سمت خودش می کشونه
همینطور که شما عبارت لاغری با ذهن رو جستجو کردی
مشخصه که این موضوع شما رو به خودش جذب کرده
ادامه بدید
بدون تعهد می شه لاغر شد و برای همیشه لاغر موند
داستان هدایتم به این دوره ،من از چهار سال پیش دنبال لاغری هستم واز اون زمان تنها روشی که بلد بودم رمیم بهمراه ورزش بود وچون دوسال قبلش به همراه همسرم رفتیم پیش متخصص رژیم درمانی ورژیم بهمراه پیاده روی گرفتیم ومن وهمسرم از یک نوع برنامه ی غذایی استفاده می کردیم وایشون خیلی عالی وزن کم کردن ولی من نه واین باعث ناامیدی بیشتر در من وتقویت شدن باور ناتوان بودنم در لاغری شد واین باور رو در من ایجاد کرد که برای لاغر شدن باید رژیم سختر وورزش سنگینتر انجام بدم پس دنبال روشهای متفاوت می گشتم وچند نوع رژیم مختلف رو بهمراه ورزش در خونه سر ساعت مشخصی رو شروع کردم ونتیجه ی خوبی کسب کردم ولی باذهنم هماهنگ نبودن وخیلی محدودیت داشتن ومن مجبور بودم که غذای متفاوت تری از دیگر اعضای خانواده بخورم حسم خوب نبود واحساس خستگی بهم دست داد ویه روز روی یوتیوب رفتم وبا فارسی اسم یه روش لاغری رو که باانگلیسی فبلا نگاه کرده بودم رو نوشتم که ضمن اونها ودیوی لاغری باذهن جلسه ی اول اومد برام جالب بود وهمون موقع وقت نکردم که نگاه کنم اون رو سیو کردم وبعدا نگاه کردم خوشم اومد لحجه استاد برام خیلی آشنا بود دلچسب واینجری چند جلسه از دوره ی رایگان رو انجام دادم ودر چهار یا پنج هفته ،راحت پیام سیری رو دریافت می کردم چهار کیلو وزن کم کردم واین اطمینان من رو چندین برابرکرد وچند ماه بعد حالا بخاطر شرایطی که داشتم وبگذریم بهتره در دوره سرکت کردم وخدا رو شکر می کنم از اینکه من رو هدایت کرد ومن از همون ماهای اول دوره وزن کم کردم والان شگفتی ساز شدم وامروز هم می خوام بهمراه استاد ودوستان از اول دوره و باانرژی مضاعف انجام لدم مطمئن هستم نتایج عالی تری در انتظارم هستن😊😊😊😊
سلام .
من به راه راست هدایت شدم . من نوشتنم اونقدر طولانی شده زمان از دستم خارج میشه از شنبه افتاد یکشنبه . ولی شنبه انجامش دادم .
راه راست من آشنایی با خودم بود . فهمیدم که علت هر انچه نمیخواهم خودم بودم من خودم را نمیشناختم و نمیدانستم انچه از من واکنش داده میشود پاسخ عملیست که خودم انجام میدادم . هر انچه ما دریافت می کنیم واکنشیست به آنچه نشان میدهیم .
ما عمل درست را نیاموخته بودیم .
ذهن ما را پر از مطالبی کرده بودند که مسیر موفقیت را فقط از راه سختی کشیدن ممکن میدانستیم .کسی موفق است که حتما از سختیها و از امتحانات سخت گذر کرده است . هیچ کدام راه درست زندگی را نمیدانستند تا من هدایت شدم و یاد گرفتم چطور به خودم نگاه کنم که به احساس بهتر برسم . چطور به رفتارهایم بنگرم که به احساس بهتر برسم . فهمیدم رنج از چاقی فقط چاقی را پررنگ تر میکند . فهمیدم تنها رمز موفقیت رها شدن از تمام رنجها و دغدغه هاست . فهمیدم راه رسیدن به آرزوهایم در آسان گرفتن است . اگر سخت به خودت بگیری هم میرسی ولی اگر آسان بگیری قطعا میرسی و من یادگرفتم که چطور به خودم آسان بگیرم که چطور به خودم اعتماد کنم که چطور خودم را نیازارم .
سوالات هفته اول : روز شنبه
🔴چرا میخواهید لاغرشوید ؟
من میخواهم لاغر شوم تا به تجربه ی لذتبخش تری از زندگی برسم . تا زیبایی ام را روزافزون کنم . کسی که لاغر است سبک تر است . سلامتیِ بیشتر در تناسب اندام است . تناسب اندام یعنی صلح با خود . یگانه شدن با خود . تناسب اندام یعنی تسلیم شدن به خود . تسلیم شدن به الگوهای الهی درونی . تسلیم شدن به لذتها . لاغر شدن یعنی لذت . چرا میخواهم لاغر شوم چون من در لاغری آرامش دارم . چون در لاغری با مواد غذایی در صلحم . به آنها احساس بدی ندارم . من فهمیدم که تناسب اندام طبیعت بدن من است فهمیدم به اندازه خوردن غذا طبیعت بدن من است . من اگر با خودم در صلح باشم با غذایم در صلح باشم هرگز نه گرفتار رفتار زیاده روی و ولع و نه گرفتار احساس چاقی و عذاب وجدان میشوم . من توانستم نیاز خودم را تشخیص دهم من فقط ۶۶ گام از دوره صدگام را طی کردم و به موففقیت زیادی رسیدم و توانستم درک کنم طبیعت ذهن و جسم من به اندازه خوردن غذاست. فهمیدم نقطه ی سیری کجاست فهمیدم . من لاغر شدم و دوست دارم لاغرتر بشوم . انتخابش میکنم . با هیکل الانم در صلحم . با رفتار اکنونم در صلحم هرچه بیشتر با خودم صلح کنم و از خودم و رفتارهایم رنج نکشم طبیعت بدن من بهتر و راحتتر به اصل خودش برمیگردد . میخواهم لاغر شوم چون میخواهم به اصل خود باز گردم . تناسب اندام و زیباتر شدم اندام منزل من است . به خانه برمیگردیم .
🔴برای تناسب اندام تا چه حد شوق و اراده دارید ؟
من برای تناسب اندام شوق دارم اما اراده ندارم . چون یاد گرفتم که رسیدن به تناسب اندام اراده نمیخواهد همسو شدن با خود میخواهد . تناسب اندام آموزش میخواهد . تناسب اندام استمرار میخواهد . تناسب اندام عشق و اشتیاق می خواهد . من برای رسیدن به تناسب اندام تمام وجودم سرشار از شادیست .
من دوباره شروع کرده ام . شروعی لذتبخش .
شاید براتون جالب باشه من دوتا شروع دوباره رو آغاز کردم . یکی اینجا و یکی از ابتدای دوره ی صدگام با دوستانی که موفق به خرید میکنم نشده اند . در واتساپ گروهی ۲۰ نفره تشکیل دادیم با نام مدرسه ی لاغری و دوره ی لاغری صدگام شما را از مقدمه شروع کرده ایم . خدا میداند چه شور و اشتیاقی هم آنجاست . البته فقط به خاطر یک مزیت نوشتن تمرینات را در واتساپ آغاز کردیم . آن هم مزیت ویس گذاشتن . کاش ویس گذاشتن در اینجا هم فعال بود . آن وقت قطعا در همینجا تمرینات را انجام میدادیم . اما جای آن فرقی ندارد مهم اینست که دوستانی که دوره را هم نخریدند و حتی شاید نوشتن برایشان سخت باشد باز هم لاغری برایشان آسانتر شود و با ویس گذاشتن تمریناتشان را عالی انجام دهند . آموزشهای شما را دنبال میکنیم برداشتهای خود را می گذاریم و با شور و اشتیاق نکات لازم را از هم یاد میگیریم . جای شما در کنار ما شاگردان خالی است . اما ما آنجا هم با شما هستیم . خودم هم که تنها گام ۶۶ دوره صدگام هستم .و اینجا هم که همراه شما استاد گرامی دوره را مجددا آغاز کرده ام .
من شوق یادگیری لاغری را دارم . هرچقدر بیشتر یاد بگیرم مسیر لاغر شدن را بهتر درک میکنم و بیشتر راه آن در ذهنم باز میشود .
🔴حاضرید برای رسیدن به تناسب اندام چه بهایی را بپردازید ؟
من برای رسیدن به تناسب اندام خودم را سرمایه گذاری می کنم .
من فاطمه سادات با تمام وجودم روحی ذهنی و جسمی مشتاق یادگیری هستم . مشتاق انجام بهترین عملی هستم که واکنش ذهن و جسمم لاغر شدن باشد .
من خودم را بها میدهم . من رنجهایم را میدهم و لذت میگیرم . من نفرتم را میدهم و عشق میگیرم . من افکار منفی ام را میدهم و افکار مثبت میگیرم . من غم هایم را میدهم و شادی میگیرم . من گذشته و اینده را میدهم و حال را میگیرم . من مرگ را میدهم و زندگی را میگیرم . من قهر را میدهم و آشتی را میگیرم . من پرخوری را میدهم و به اندازه خوردن را میگیرم . من تنبلی را میدهم و طبیعت اصلیم که زرنگی و فرز بودن است را میگیرم . من چاقی ام را با اینکه خیلی دوستش دارم میدهم و لاغری را که از آن بیشتر دوست دارم میگیرم .
من بهای لاغر شدنم را با خودم و روحم و ذهنم و زمانم و احساسم و افکارم و رفتارم و عاداتم و شخصیتم و جسمم میدهم . چون من لایق بهترینها هستم . چون من لایق تناسب اندام هستم .
🔴رسیدن به تناسب اندام چندمین هدف زندگی شماست ؟ من از صبح که بیدار میشم هدفم تناسب اندام تناسب فکر تناسب احساس تناسب رفتار است . وقتی من در راه تناسب قدم بردارم بدنم راه سلامتی را در پیش میگیرم . سلامتی بدن با تناسب رابطه ی مستقیم دارد . هرچه تناسب در من بیشتر جاری شود سلامتی و احساس سلامتی روان و جسم در من بیشتر است . من اولویت اولم زندگی کردن در تناسب اندام است .
برای رسیدن به تناسب اندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد ؟
تناسب اندام من راهی درونیست تا من نخواهم کسی نمیتواند به محتویات ذهن من پی ببرد . من وقتی با خودم در صلحم واکنش افراد دور و بر من نیز صلح است . آنها در تضاد با هدف من نیستند که واکنش من در مقابلشان استقامت باشد .
تازه هروقت من با اشتیاق در مسیر تناسب اندام هستم آنها نیز با من همسو هستند . هر وقت من با خودم در صلحم اصلا رفتار نامتناسبی از بیرون نیز نمیبینم که در مقابلش حس استقامت کنم . من استقامت را از درونم آغاز کردم . من برخاستم . رستاخیز در من ایجاد شده است . صور اسرافیل در گوش من دمیده است . من مرده ای بودم که با رسیدن به تناسب فکری هر روز و هر روز از نو زنده میشوم . من قیامت را قیامت کرده ام . من قیامت را هر روز زندگی میکنم . من ایستادگی و برخاستن از خود را از وقتی وارد این مسیر شده ام آغاز کرده ام و حالا که شروعی دوباره است لذت را روزافزون میکنم . یادگیری را روز افزون می کنم . من زندگی را دوباره زندگی می کنم . من جوانی را دوباره جوانی می کنم . چون طبیعت من زندگیست . طبیعت من جوانیست . طبیعت من تناسب اندام است و وقتی من در مدار تناسب اندام باشم اصلا سخن مخالفی نمیشنوم که بخواهم استقامت کنم و اگر شنیدم میدانم خودم مسبب آن بوده ام الگوی ذهنی خودم را اصلاح میکنم . امروز همسرم یک نکته ی عالی به من گفت . گفت کسی که حسودی رو میبینه خودش حسوده که رفتارهای حسادت آمیز دیگران رو حسادت معنا میکنه و دریافت میکنه . پس باید خودش رو اصلاح کنه و صفت حسادت رو از خودش دور کنه که دیگه رفتار حسادت رو از کسی نبینه . حالا هم من در پاسخ به این پرسش همین جواب را میدهم من در مقابل حرف دیگران الگوهای ذهن خودم را تغییر میدهم .
اولش چون عادت ندارم شاید یادم رود ولی وقتی استمرار داشته باشم کم کم ملکه ی ذهنم میشود .
فاطمه سادات خانم عزیز
بسیار زیبا و تاثیرگذار نوشتین بسیار لذت بردم از این همه اراده و صلح با خودتون.
درس ها و نکات بسیار ارزشمندی از نوشته ی شما گرفتم.درود بر شما و موفق باشید.
فاطمه سادات عزیز ، سلام
این پاراگراف از نوشته ات رو گلچین کردم از بین قسمتهای دیگه از نوشته عالی و بی نقصی که ارسال کردی :
چقدر خوب و همه جانبه حاضری برای لاغریت بها بدی .
👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏
حاضرید برای رسیدن به تناسب اندام چه بهایی را بپردازید ؟
من برای رسیدن به تناسب اندام خودم را سرمایه گذاری می کنم .
من فاطمه سادات با تمام وجودم روحی ذهنی و جسمی مشتاق یادگیری هستم . مشتاق انجام بهترین عملی هستم که واکنش ذهن و جسمم لاغر شدن باشد .
من خودم را بها میدهم . من رنجهایم را میدهم و لذت میگیرم . من نفرتم را میدهم و عشق میگیرم . من افکار منفی ام را میدهم و افکار مثبت میگیرم . من غم هایم را میدهم و شادی میگیرم . من گذشته و اینده را میدهم و حال را میگیرم . من مرگ را میدهم و زندگی را میگیرم . من قهر را میدهم و آشتی را میگیرم . من پرخوری را میدهم و به اندازه خوردن را میگیرم . من تنبلی را میدهم و طبیعت اصلیم که زرنگی و فرز بودن است را میگیرم . من چاقی ام را با اینکه خیلی دوستش دارم میدهم و لاغری را که از آن بیشتر دوست دارم میگیرم .
من بهای لاغر شدنم را با خودم و روحم و ذهنم و زمانم و احساسم و افکارم و رفتارم و عاداتم و شخصیتم و جسمم میدهم . چون من لایق بهترینها هستم . چون من لایق تناسب اندام هستم .
یاد گرفتم که تا به حال چه بهایی برای تناسب اندامم دادم ..
اینا همه ارو که گفتی منمدادم ولی بیانش رو بلد نبودم .
خیلی سپاسگزارم .
سلام من بعداز پایان دوره موفق به تکرار ان نشدم ذهن منفیبافت نمی گذاشت تکرار شروع کنم ولی تا جایی که سعی کردم از مدار دوره خارج نشم همیشه لایو پیج دنبال میکردم تا اینکه شما نوید استارت دوره دادید والان دارم نظر م میدم از خوشحالی چراغ هدایتم که سو سو میزد و روشن نگه داشته بودم افروخته شد و خیلی خوشحالم استاد همیشه یهویی های معجزه گر دارید ممنون که هستید و ارتباط مادام العمر با شاگرداتون دارین اجرتون با خدا ✋🙏
سلام استاد من دیدگاه نوشته بودم در بخش تعهد دو روز پیش فکر کنم ولی الان نیست اومدم شما را فالو کنم اونم برام پیدا نیست
سلام دوس عزیز
دیدگاه های شما تایید شده و نمایش داده شده
سلام استاد گرامی و دوستان همراه
من اتفاقی با سایت آشنا شدم به دنبال لاغری بودم و فایلهای رایگان را دیدم بسیار تاثیر گذار بود تصمیم گرفتم در دوره شرکت کنم و از این بابت خوشحالم
سلام به همگی واستاد عزیز من امروز متعهد شدم که دوباره زندگی کردن تومسیر لاغری ادامه بدم من ۳ سال هست که دره خریدم ولی یکبار همش گوش دادم ودوره نکروم امروز به یاری خداوند متعال میخواهم دوباره استارت بزنم واز نو شروع کنم با استاد همراه بشم الهی به امید تو خدایا شکرت شکرت شکرت۱۴۰۰/۲/۲۵
درود ها دارم به عزیزانم. امروز ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰. آمدم دوباره که باشم . منم قبلا خیلی مسیر ها رو امتحان کردم و گاها نتیجه گرفتم و دوباره پس از مدتی دوباره شروع می شد . ولی دوسال پیش یادمه پس از طی چندین رژیم تحت نظر دو متخصص لاغری و اینکه با یک تخلف از گروه بیرونم کردن و غصه خوردم . بخودم گفتم تو چقدر الاغی که نمی تونی اراده ت رو کنترول کنی . هروز و هر شب غصه می خوردم و کنارش هم نخورده مونی و ترس از اضافه وزن که نگم براتون . بیشتر از همه می دونید چی داغونم می کرد اینکه منو پس زدن . دیگه پیامها مو جواب نمی داد خانم دکتر . آمدم تو یوتیوب با قلبی شکسته داشتم سایت های ورزشی رو نگاه می کردم که یهو یکنفر و دیدم می خنده و می گه من لاغری با ذهن و رایگان گزاشتم بیاین استفاده کنید . اولش تو رو خدا اینجارو دقت کنید روز اول دوازده تا فایل و مثل تراکتور گوش دادم . از ولع فهمیدن موضوع . بعد دیدم استاد می گه اینجوری فایده نداره . رهرو آن است که پیوسته و آهسته رود برید یک دفتر و قلم بیارید بنویسید . و اینجوری شد اشنایی من با این سایت شگفت انگیز دیدم دیگه غصه نمی خورم . با شادی و سپاسگزاری روزم و طی می کنم . و ….. بریم برای فالو ماجراهای جدید . بزن بریم 🧚♀️🧚♀️🧚♀️💃🧚♀️🧚♀️🧚♀️💃💃☘☘☘☘☘
به نام خدای همیشه مهربان
سلام به همگی واستاد عزیز
حدود تقریبا 15 سال انواع و اسام رژیمها را انجام داده بودمهر بلایی که شنیده بودم یا دیده بودم سر خودم اورده بودم دیگه شده بودم سلطان رژیم دائم رژیم بودم همه از دست رژیمهای من خسته شده بودن تا اینکه دیگه خودم هم ناامید بودم و با تمام وجود از خدا یاری میخواستم
یک روز بخاطر کارم در یوتیوپ درحال سرچ مطلب بود و در صفحه اصلی یکی از فایلهای استاد رو دیدم و از همان لحظه هدایت من شروع شد
درسته که ابتدا خیلی تردید داشتم دنبال معجزه میگشتم ولی بعد فهمیدم معجزه وقتی رخ میده که با تمام وجود چیزی رو از خود خدا درخواست کنی و درراهی که بهت نشون داده میشه از هیچ تلاشی کم نذاری و مطمئنم من اینبار موفقتر از قبل یک شگفتی ساز خواهم بود
سلام به استاد عزیزم وهمه ی دوستانی که در مسیر تغییر کردن قرار دارند
دوره ایی که در آن هستم می تونه زندگی منو متحول کنه ومنو در مسیر عالی متناسب شدن قرار میده این دوره سالهای پر رنج وناراحتی رو که از چاقی داشتم رو از امروز تبدیل می کنه به شادی سلامتی زیبایی واعتماد بنفس وشادی درونی واحساس خوب و روابط عالی با خداوند وخودم ودیگران رو به میده واین دوره این همه ارمغان برای من به همراه داره .وهمه سختی ورنجهای منو که در این سالها که داشتم جبران می کنه فراتر از اون چیزی که حتی من فکرشو می کنم . امروز من شجاعت خودم را ثابت کردم که فرد شجاعی هستم ومسئولیت تمام جنبه های زندگیم را می پذیرم وتصمیم میگیرم در مسیر تغییر کردن قرار بگیرم . و اینجاست که من به مسیر لاغری هدایت شدم و باید این حرفهای خداوند را بشنوم .
این دوره نیاز به تضمین و وعده نداره بلکه نیاز داره به تعهد انجام تمارین .
انجام دادن تمارین منو به خواسته ورویا هام میرسونه اگر تمرینات رو انجام ندم منو به اون خواسته ورویا نمیرسونه باید تصمیم قاطع بگیرم که تک تک تمارین رو همان طور که استاد بیان کردند وگفتند انجام بدم وبا تمام وجود آنها رو باور کنم وتمرینات را انجام بدم اون موقع شگفت انگیز میشم ونباید خودم تصمیم بگیرم باید به آنچه استاد گفته اعتماد کنم وقدم بردارم وحرکت کنم وباور کنم ودر مسیر هدایت خداوند حرکت کنم که نتایج عظیمی در انتظار من است.من باید تسلیم این مسیر خداوند وهدایت اون باشم وفقط وفقط مطالب این دوره را مرور کنم وادامه بدم وآنچه در این دوره گفته میشه عمل کنم ونتایج را در خودم ببینم واگر میخوام نتایج عالی رو کسب کنم باید با استاد همراه باشم وباور کنم واشتیاق داشته باشم به آنچه که استاد گفته عمل کنم وموقعی که من فایلی رو می بینم ومی نویسم ودر هنگام نوشتن تمام حواس من بر روی موضوعی که میخوام متمرکز می شم ونکات عالی را ثبت می کننم ومی بینم و وقتی که تمرینات دیگران را می خوانم کلی نکات را در نظرات دیگران پیدا می کنم واین دوره کلی نتیجه داره وهدف اصلی تغییر زندگی من هست نه فقط لاغر شدن .
لاغر شدن که کاری نداره لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست .
با سلام
عید سال ۹۹ بود کرونا تازه اومده بود اون عید خیلی وضعیت بد وپیچیده ای درخانه ما حاکم بود شرایط سختی بود مالی مریضی دوری از بقیه هم اضافه شده بود قبل اون هر روز خبر گرونی خونه وماشین ودلار وسکه وبی ارزش شدن پول کشورمون داشت کور سو امید زندگی من وهمسرمم میگرفت یادم میاد مثل دیوونه ها توی سایت ها واخبار میچرخیدم وکلی سایت پیش بینی شرایط آینده داشتم وهر روز کلی خبر بد داشتیم دیوونه میشدیم با کلی وام زندگیمونو شروع کرده بودیم چون هیچی نداشتیم اولش اما حالا هر روز خبرای بد میشنیدیم که همین پولمونم داره روز به روز بی ارزش تر میشه به هر دری میزدیم اوضاع خراب تر مشد وضرر پشت ضرر من عصبی وافسرده شده بودم با کلی امید وآرزو زن پسری شده بودم که دوستم داره وهمه کاری برام می کنه وجنبشو داره اما حالا همه رویاهام روسرم خراب شده بود دیگه از زندگیم خسته شده بودم حتی حوصله تمیز کردن خونه رو هم نداشتم یک بار غذا میپختم وچند روز میخوردیم حالم از خودم از اوضاعم از کار کردن از همه چیز بهم میخورد اما این همه ماجرا نبود توی اون اوضاع مادرم کرونا سختی گرفت ومن کارم گریه وزاری شده بود به لطف خدا خوب شد اما من افسردگیم پیشرفت کرد وحتی بهش مشکوک شده بودم داشتم توی خونه دیوونه میشدم کارمو به خاطر همسرم ول کرده بودم قبل ازدواج اما الان خونه داشت میخورد توی سرم کلی بهونه گرفتم که منو ببر سفر بل اینکه پول نداشتیم اما همه پولامونو گذاشتیم رو هم ورفتیم شمال چند باری موقع رفتن به مشکل برخوردیم دقیقا دوبار یه حسی بهمون گفت برگردین یک بار رفتیم حاده کوه ریزش کرده بود وبسته بود یک بار دیگه گم شدیم ودرآخر از طولانی ترین راه ادامه دادیم همسرمم مثل من از شرایطمون ناراضی بود وفکر میکرد سفر حالمونو خوب میکنه اول سفر پراز استرس بود اما شب چادر زدیم وکنار یک رودخانه دراقامت گاه جنگلی محافظت شده موندیم از کل سفر فقط اون شبش خوب بود وفرداش که یه صبحونه خوب خوردیم اما بعد ورق برگشت واون تصادف کزایی برای اینکه دیر نکنیم همسرم تند رفت وبوم ماشین ایربکاش ترکید وآتیش گرفت سر همسرم خورد داخل فرمون ومنم که از درد به خودم میپیچیدم از ماشین اومد بیرون وبه زور همسرمو از آتیش کشیدم بیرون کارگرای اطراف اومدن کمکمون گردنم میسوخت وحسش نمیکردم وفکر میکردم شکسته وقتی اورژانس اومد دیدم دماغ همسرم داره خون میاد برای همینم یقه پرستار گرفتم وگفتم سرش ضربه خورده نگذارید بره دنبال ماشین بیاریدش این میمیره اگه ولش کنید خلاصه همسرمم اوردن داخل آمبولانس وسوییچ ناشین دادن دست پلیس از وقتی نشست داخل ماشین گریه کرد تا رسیدیم بیمارستان خلاصه از همه جای بدنم عکس گرفتن خداروشکر نشکسته بود جاییم ولی کوفتگی سوختگی وپارگی عضله داشتم که توی اون شرایط مهم نبود همینکه دکتر گفت جاییت نشکسته همسرم از حال رفت خون داخل مغزش لخته شده بودبا اینکه هر جا میرفتم تا عکس بگیرم به پرستار میگفتم احتمالا حال همسرم خوش نیست اما از بس دنبال کارای من بود حرفشونو گوش نمیکرد تا اینکه از حال رفت وحشت تمام بدنمو گرفته بود توی شهر غریب اگه طوریش بشه چی دکترا گفتن خون لخته شده ولی جذب میشه ومرخصمون کردن من یک هفته جهنمی رو درهوای شرجی وگرم بابلسر گذروندم با ماشینی داغون وهمسری که هی غش میکرد بدون پول کم کم ماجرا رو به مادرم گفتم وازشون کمک خواستم واومدن ومارو اوردن خونه خودشون اما این از حال رفتنا ادامه داشت بارها دکتر بردیمش بالاخره بعد کلی دوندگی دکتری فهمید که دچار شک ناشی از تصادف شده وبه مرور خوب میشه خدا دوباره همسرمو بهم بگردوند کلی بدهکار بودیم کلی هم بدهکار تر شدیم حدود ۳۰ ملیون اضافه تر حالا بماند که به خاطر صاحب خونه عوضیمون مجبور شدیم با اون حالمون اسباب کشی کنیم اما وقتی اومدیم به این خونه اجاره ای جدید با پول خیلی کم ندایی به من میگفت یادته عید سال پیش این سایت دیدی وحتی چند کیلویی هم کم کردی با دوره رایگانش بخرش وشروع کن تو بهش احتیاج داری در اوج بیپولی نمیدونم چی شد که یه دفعه به همسرم گفتم من فقط یک چیز ازت میخوام اگه اینو برام بخری حتی حاضرم تمام وسایل خونمو بفروشم تا بدیهیا تو بدی همسرم همینجور مات ومبهوت بهم نگاه کرد گفت یعنی اینقدر میخوایش گفت آره نمیدونم چرا اما من به این دوره ایمان پیدا کردم لطفا برام بخرش وهمسرمم گفت میدونی چیه من ۳۰ ملیون بدهکارم ۳ ملیون وخورده ای هم روش زیاد تفاوت نمیکنه اگه خوشحالت میکنه بعد اینهمه سختی ای که کشیدی برات میخرمش وهمون روز یکی دیگه از قسطاشو نداد وبرام خرید خیلی خوشحال بودم دنیا رو به من داده بودن هر روز مثل اب حیات مینوشیدنش هر روزشو اوایل با شنیدن حرف های استاد گریه میکردم که بالاخره یکی درد منو فهمید روزها از خونه بیرون نمیرفتم وشب هام که همسرم توی خواب فریاد میکشید ومن بازم گریه میکردم اما به مرور معجزه رخ داد شبها قبل خواب به همسرم دلداری میدادم که درست میشه ومن کمکت میکنم میگفت چجوری آخه بدهیمونو بدیم دارم دیوونه میشم هیچ پولی نداریم اما من امید وار بودم هرشب یه فکر جدید میکردم یه روز گازمو فروختم ویکی از چکاش پاس شد که چون گاز رومیزی داشت خونمون میشد این کارو کرد روز بعد ماشین ظرفشوییمو فروختم ویکی دیگه از بدهیاشو داد چرخ خیاطیمو فروختم از مادرم بابت قرضش مهلت خواستم یادمه که شمال که بودیم پارکینگ دار اونجا بهمون پناه داد واتفاقا گوشیمم دزدین از داخل داشبرد ماشین خیلی دلم سوخت ی ه حسی بهم میگفت کار خودنامردش اما چون کسی رو نداشتیم توی اون شهر چاره ای جز اعتماد نداشتیم وقتی برگشتیم تهران وبعد بهتر شدن حال همسرم رفتیم اداره پلیس شکایت کردیم پلیس وقتی ماجرا رو شنیدحرف ما روتصدیق کرد ورد یابی گوشی من شروع شد خلاصه هر روزحال روحی من بهتر میشد کم کم دیگه گریه نمیکردم وبیشتر امید وار شده بودم وخدارو حس میکردم همین حس من حال همسرمم خوب کرد وامید وارش کرد شاید باورتون نشه اما دزد گوشی که همون آقای نامحترم پارکینگ دار بود اومد تهران وگوشی رو دودستی بهم داد وکلی هم ابراز پشیمانی کرد همسرم باورش نمیشد چون همه میگفتن دیگه پیدا نمیشه ولی من مطمئن بودم پیدا میشه اونم فروختیم ویکی دیگه از بدهیارو دادیم روز به روز بدهی های بیشتری پرداخت میشد وما حتی درعرض ۴ ماه دوتا گوشی از دم قسط نو خریدیم وسرویس قابلامه ای که همیشه میخواستم اونم قسطی با خورده پولی ادارشون این امکان دقیقا همون موقع دراختیارشون گذاشت به لطف خدا روز به روز شرایطمون بهتر شد حال همسرم کامل خوب شد دست من بهتر شد وتا حد زیادی شفا یافتیم من لاغر نشدم فقط سبک شدم اما زندگی من به من برگشت اون روزای وحشتناک خودشون به بهشت زیبای من وهمسرم دادن به لطف خدا ی مهربان واستادگرامی امروز تصمیم گرفتم حالا که نفس کشیدن به من وهمسرم اونم از ته دل به ما برگشته وتقریبا ۹۸ درصد بدهیامونو دادیم وبه لطف خداکه روز افزون هر روز روزی بیشتر پول بیشتر شرایط بهتر خونه بهتر وهمه چیز بهتر داره برامون فراهم میشه تصمیم گرفتم که درست از این لحظه به بعد فقط برای خودم زندگی کنم وتمام انرژیمو بگذارم برای هدف متناسب شدنم خداجونم خیلی عاشقتم خیلی شکرت زندگیمو بهشت کردی تو تنهاخدایی هستی که با همه عشقم میپرستمش تو لایق پرستشی چونکه همه جوره یعنی همه جوره هوامو داری وهوای زندگیمو داری دمت گرم واقعا این بار مثل همیشه کمکم کن تا به هدف لاغریم برسم وخوش هیکل ترین وزیبا ترین زن جهان بشم دوستت دارم وبهت ایمان دارم همینطورم به این دوره وروش روشی که منو از جهنم نجات داده والان دربهشتم قرار داده لاغر کردن منکه براش کاری نداره خوشحالم واز این لحظه برای فقط خودم تلاش میکنم تا متناسب بشم به دوراز همه چیز
سلام دوست عزیز
خدا رو شکر چقدر دستان خداوند در داستان زندگی شما واضحه
هدایت شدن و البته عمل کردن و گام به گام حرکت کردن و به این نقطه رسیدن که فاصله بسیاری با چند ماه قبل داره
تبریک میگم به شما که در اون شرایط استوار ماندید و ادامه دادی و پاداش از راه رسید و مطمئنم ادامه خواهد داشت
باسلام وصبح بخیر خدمت شما استاد گرامی
خیلی ممنون بله قطعا دستان خداوند لحظه به لحظه کنارم بود هر روز خداوند شکر میکنم بابت محبت ولطف بی پایانش زندگی من سراسر معجزه شده راستش قبلا درسختی ها هم خداوند یاری دهنده من بوده اما چشم دل من بینا نبود وبه خداوند بارها شکایت کردم که عدل ومحبتشو چرا نشونم نمیده وفکر میکردم رهام کرده درحالی که او همواره درکنار من بود ومن نمیدیدم خدارو سپاس میگذارم که شما را چراغ راه من کرد تا چشمانم به وجودش روشن بشه حالا دیگه قطعا مطمئنم که بعد از سختی ها آسانیست وخدایی که اینطور منو عاشقانه دوست داره قطعا همه این کارو انجام داده که من امروز به اینجا برسم تا متناسب وباشکوه بشم واینارو اول مدیون خداوند وبعد مدیون شما هستم استاد خیلی ازتون متشکرم وبراتون از خداوند منان زندگی سراسر خوشبختی وثروت وسلامتی خواستارم 💐💐
سلام و خسته نباشيد
روزي كتابي رو خوندم و در كتاب از قدرت ذهن براي لاغري نوشته بود خيلي مختصر و من هركاري ميكردم چيزي بدست نمي اوردم سالهاي زيادي گذشت رژيمهاي مختلف و ورزشهاي سنگين، مصرف قرص و دم نوش، خوردن قاشق قاشق روغن زيتون، نخوردنهاي زياد زجر كشيدنها، هميشه در تخيلاتم كسي به من اموزش لاغري با ذهن رو ميداد رىزي در نهايت نااميدي وقتي در گوگل سرچ زدم لاغري با ذهن ديدم كة فايلهاي رايگان كسي اومد كة خيلي حرف ميزد يه مقدار گوش دادم بعد رها كردم بعد دوباره ويديو رو پلي كردم با خودم گفتم اين روش ذهني اول راه خيلي استفاده كردم و داشتم خوب پيش ميرفتم كة مشكلي پيش اومد ديگه از لاغر شدن خبري نبود وبعد از اتمام دوره ديدم هيچ تغييري نيست، ٦ ماه گذشت دوباره شروع كردم ولي هيچ تغييري نبود و امروز دوباره برگشتم واما دليل برگشتنم چيست؟؟؟؟؟؟ دوره ذهني استادي رو تهيه كردم كة باعث شد مشكل نتيجه نگرفتن خودم رو پيدا كنم ( بلدم ، ميدونم، شنيدم) اين كلماتي است كة مانع پيشرفت من شدن بجاي خوب گوش دادن زود قضاوت كردم و گفتم ميدونم خودمم ميدونم اميدوارم اينبار بتونم به نتيجه برسم مثل تمام شگفتي سازان منهم عكسي از پيشرفت و در مسير قرار گرفتن به سايت هديه بدم
سلام دوست عزیز
خوشحالم که دوباره در جمع شگفتی سازان هستید
برداشت من از نوشته شما اینه که شما مثل یک برنامه رژیمی با این روش برخورد کردید
یعنی هر روز یا شاید هر هفته انتظار مقداری کاهش وزن و سایز رو داشتید
درصورتی که روش ذهنی کاری به کیلو و زمان نداره
ممکنه یک موضوع در مرتبه اول برای شما قابل قبول و پذیرش باشه
و این در حالیه که برخی موضوعات رو نیازه که ده بار گوش کنی تا متوجه بشی داستان از چه قراره
انشاااله این مرتبه بهتر از دفعات قبل عمل می کنید و از خودت راضی خواهی بود
منتظر خوندن نوشته های شما هستم
سلام دوست خوبم.
چقدر این دیدگاه شما برای من پیام داشت…خدارو هزار مرتبه شکر که این رفتارم رو در دیگران هم دیدم و فهمیدم ترمز ذهنی(غرور بی جا)فقط برای من نیست و شاید دیگران هم درگیرش باشن..
واقعا ممنونم بابت این دیدگاه تاثیرگذار
سلام شب همگی به خیر
من یادم نمیاد چطور به این سایت هدایت شدم ولی مهم اینه که هدایت شدم. خدایا کمکم کن در این مسیر ثابت قدم باشم و به سرانجام برسونمش. من تو همه مسیرهایی که برای لاغری رفتم علاوه بر اینکه مسیر اشتباه می رفتم باید کارهام رو مخفیانه انجام می دادم و اصلا حوصله سرزنش و تمسخر اطرافیان رو نداشتم و علاوه بر سختی کارهای اشتباه این پنهان کاری خودش برام عذاب آور بود. الان که اینجام فکر می کنم این روش خودش در حالت اصلیش مخفی هست و احتیاجی به پنهان کردنش نیست چون خدا رو شکر کسی نمی تونه ذهن بقیه رو بخونه و من این از بابت خیالم راحته و این اولین امتیازی هست که من با این روش خواهم داشت. خدا رو صدهزار مرتبه شکر. امیدوارم روزی برسه که بتونم موفقیتم رو اینجا ثبت کنم. استاد عزیز از شما ممنونم امیدوارم منو به شاگردی بپذیرید.
سلام دوست عزیز
به سرزمین لاغرها خوش آمدید
به نکته عالی اشاره کردید
در لاغری با ذهن کسی متوجه برنامه لاغری ما نمی شه و با خیال راحت می تونیم از این روش استفاده کنیم.
منتظر خوندن نوشته های شما هستم
سلام و درود دوستان جان
من سالها پیش با قانون جذب آشنا شدم و مطالعات زیادی در این مورد داشتم.بیشترین چیزی که من به سمت این قانونها می رفتم این بود که بر چاقی خودم غلبه کنم.سالهای نوجوانی که هنوز با قانون جذب آشنا نبودم،سعی می کردم از طریق دعا کردن مشکل چاقیم رو رفع کنم.
سالها گذشت و من همیشه در نوسان بین چاقی و لاغری بودم.
سال 89 کتابی خریدم از نویسنده ای خارجی که در مورد لاغر شدن با نیروی ذهن بود و همان موقع کتاب و سی دی استاد *** رو خریدم ولی هیچ وقت درست نخوندمشون.سال 97با استادی آشنا شدم که تکنیک هواپونو پونو رو بومی سازی کرده بودند و به صورت استغفار و شکرگزاری معرفی کردند،توی اون گروه افراد زیادی بودند که اعلام کردند با این تکنیک لاغر شدن و این من رو به فکر واداشت،توی گوگل سرچ زدم لاغری با توبه.چیزی که برام بالا اومد سایت تناسب فکری بود و فایلهای استاد عطار روشن.چیزی که من دنبالش بودم و همیشه فکرم رو مشغول می کرد این بود که حتما راه حلی به جز رژیم و ورزش و عمل های جراحی برای لاغر شدن وجود داره.روشی مافوق تمام این روشها.وقتی با این سایت آشنا شدم ،مطمئن شدم که این همان راه است.از اون موقع دیگه به رژیم و ورزش اعتقادی ندارم.می دانم که تمام سلولهای من هدفمند و باشعورند و من نادانسته اونها رو به سمت چاقی پیش بردم.
به نام خداوند عشق و زیبایی
من از زمره کسانی هستم که بیش از نیمی از عمر خود را رژیم بوده ام. من با اراده قوی و پشتکار ورزش می کردم و رژیم می گرفتم و به خوبی هم در مسیر لاغری قرار می گرفتم اما با رسیدن به مقصد یعنی وزن ایده آل و تمام شدن رژیم در مدتی که حداکثر بازه آن دو سال بوده است به وزن قبلی و حتی بیشتر می رسیدم و البته سوغات ریزش مو ، افتادگی پوست و کبد چرب مستعد گرید 1 هم برایم می ماند. و درصدد رفع مشکلات جسمی بر می آمدم و این چرخه معیوب ادامه می یافت تا اسفند 99.
من در اسفند 99 در سیر مطالعاتی خودم کتاب برای هر مشکلی راه حل معنوی وجود دارد دکتر وین دایر را می خواندم و طبق آموزه های کتاب مشکلات خودم از جمله این چرخه معیوب چاقی و لاغری را به پروردگار سپردم. با مطالعه کتاب محدودیت صفر دکتر جو ویتالی به این نتیجه رسیدم که مسیر را غلط رفته ام و چاقی در ذهن من است در خاطرات من است و نه در جسم من. خداوند عادل و توانا جسم مرا بر ایده ال ترین و متناسب ترین وضعیت آفریده است و این من هستم که در حق جسمم اشتباه عمل کرده ام. در این کتاب با آب خورشیدی و نرنجیدن از چاقی و عشق ورزیدن به جسمم آشنا شدم. اینجا جرقه ای در ذهنم زده شد که شاید کتابی برای تاثیر قدرت ذهن بر لاغری نوشته شده باشد، با سرچ در اینترنت نخست با سایت خانم *** و سپس سایت تناسب فکری استاد عطار روشن آشنا شدم. با مشاهده چندین جلسه از فیلم های آموزشی رایگان اطمینان یافتم مسیر صحیح را یافته ام. ان شاء الله بتوانم فراگیر خوبی باشم و به حق الهی خودم از سلامتی ، تناسب اندام، آرامش و شادی برسم.
به نام خداوند جان و خرد❤ سلام و درود… داستان من از جایی شروع که سال ۹۹با قانون جذب آشنا شدم و خدا آنقدر قشنگ هدایتم کرد که برج پنج سال۹۹با یه گروه عالی آشنا شدم و شروع کردم مسائل ذهنی رو به طور جدی دنبال کردن…از همون اول وقتی میخواستم شکر گذاری کنم میگفتم…خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت که من توانستم به سادگی و به زیبایی و عزتمندانه به وزن دلخوام برسم…اون روزها اصلا به چجوریش فکر نمیکردم ،چون تو ذهن من لاغری با ورزش و رژیم میسر بود که راه راحت و زیبایی نبود😂و عزتمندانه هم نبود چون وقتی رژیم بودی با نگاه دیگران همش مواجه میشدی و کلی حس بد میگرفتی…خلاصه که من هفت ماه هر روز این درخواست رو به خدا میدادم…تو همون دوره های که هستم یه دوره ذهن لاغر گذاشتن ولی من اصلا رضایت نداشتم که شرکت کنم و همش با خودم میگفتم من باید خودم لاغر بشم ،من باید توانایی هام رو به خودم ثابت کنم… حدود دو هفته گذشت و دو سه روز مونده بود سال 99 تموم بشه…یکی از دوستانم بهم پیام داد که تو سایت عباس منش با کسی به اسم رضا عطار روشن آشنا شده و میگن تو زمینه لاغری ،اگه توم خواستی برو نگاه کن…من روز اول رفتم ثبت نام کردم ولی چون تو حال هوای اول سال بودم یه دو هفته ای وقفه افتاد …میخواستم دوباره بیام دوره دوازده قدم رو بگذرونم که همون دوست گفت استاد گفتن دوره صد قدم رو بگذرونید خیلی بهتره….منم سریع فایل مقدمه رو دانلود کردم…و امروز فایل روز چهارم رو دانلود کردم که گوش کنم و تا اینجا کلی عشق و ذوق دارم واسه راه قشنگم و مطمئن هستم با عشق این راه رو تموم میکنم ومیشم موفق ترین شگفتی ساز ❤️چون من انتخاب شده و هدایت شده خداوند هستم و لاغری و تناسب اندام حق الهی و طبیعی من😍
20/1/1400❤️جمعه❤7:۴۸
خیلی عالی بود.انسانهای هم فرکانس همدیگه رو جذب می کنند.فکر کنم شما اول با استاد *** آشنا شدید و بعد به سمت استاد عطار روشن هدایت شدید و جالب اینکه هر دو شاگرد استاد عباس منش بودند.
عالی بود
به نام خداوند مهربان وبخشنده
سلام خدمت دوستان عزیز واستاد گرامی امروز شنبه مصادف با روز ۳۰ اسفند ۹۹ و تحویل سال به لطف خداوند برای بار دوم بعد ۷ ماه تصمیم قاطع خودمو گرفتم که از اول شروع کنم دوره رو ونتایج فوق العاده شگفت انگیزی در زمینه های مختلف زندگیم کسب کردم خداوند شاکرم که راه درست پیدا کردم وزندگی من دراین ۷ ماه ۳۶۰ درجه تغییر کرد اما به دلیل اینکه حل اون مسائل برام الویت بیشتری داشت تمرکزمو برای اونها گذاشتم ونتیجه کمتری از تناسب اندامم گرفتم اما یقین دارم وتصمیم قاطعانه میگیرم از همین لحظه که تمام مشکلات وسختی های مسیر با اشتیاق بپزیرم ومو به مو به تمرینات عمل کنم ودیگه برای خودم مهم وفالاهم نکنم وهر چیزی رو با تمام وجودم در زندگیم پیاده کنم من روزی که به دوره از طرف خداوند منان دعوت شدم به شدت مریض به شدت از نظر روحی داغون وبشدت مشکلات مالی داشتم حتی رابطه ی عاشقانه ام هم که دوسال براش زحمت کشیده بودم تحت تاثیر قرار گرفته بود داشت خدشه دار میشد به لطف خدای مهربان واستاد عزیز وگرامی خودم که با افتخار میتونم خودمو شاگرد ودوست ایشون خطاب کنم تمامی این مشکلات تنها درعرض ۷ ماه به طرز شگفت انگیزی حل شد یعنی چیزی بالغ بر ۹۷ درصدش وحالا انسان شاد وپرانرژی وخوشحالی شدم وحالا متوجه شدم که اونقدر نگران اوضاع اطرافم بودم که یه جورایی خودم درالویت تغییر نبودم اما از امروز با خودم عهد میبندم که من فرشته مهربان از امروز تعهد میدم که به تناسب اندام همیشگی دست پیدا کنم واز هیچ تلاش وکوششی دریغ نکنم 🥰🥰🥰😍😍😍
حسنت به ازل نظر چو در کارم کرد
بنمود جمال و عاشق زارم کرد
من خفته بدم به ناز در کتم عدم
حسن تو به دست خویش بیدارم کرد
بسیار خرسند و خوشحالم از آشنا شدنم به این وبسایت سرشار از آگاهی الهی که خواندن آنها قلب و دل من را آرام میکند.
بسیار سپاسگزار و شاکرم و حمد و ثناگوی درگاه رب هستم که چنین امکان بینظیری در جهان هستی وجود دارد!
امکان لاغر شدن با ذهن و قدرت افکار و باورها!!
بسیار سپاسگزار، شاکر، قدردان، ثناگو و شکرگزار خدای بزرگ و رب و خالق جهان هستی هستم که چنین قوانین بینظیر، صحیح و درستی را وضع کرده است!
چه قوانینی؟!
قانون قدرت ذهن و باور آدمی! قانونی که میگه جهان بر اساس انرژی کار میکند! قانونی که میگه خدا انرژی محض است، یعنی “الله نور السموات و الارض” با تحلیل و بررسی قانون مشخص میشود نور همان انرژی است، قانون میگه کل جهان بر اساس انرژی است، یعنی اینکه فارغ از جنس و نوع ماده که در جهان است، هر چیزی که در جهان میبینیم در نهان و نهاد خود انرژی دارد و متشکل از انرژی است.
کل زندگی ما بر پایه انرژی است، همینکه کائنات اتفاقات را در راستای افکار ما خلق میکند بخاطر ذهن است! یعنی اینکه افکار در ذهن ما انرژی یا فرکانس ساطع میکنند، اثبات این موضوع با نوار مغزی قابل عیان شدن است. این را که قبول کنیم میرویم سراغ نکته بعدی که کل جهان هستی بر پایه انرژی است.
پس انرژی ساطع شده از ذهن ما توسط کائنات جذب میشود. بر اساس فرکانس یا انرژی ذهن ما جهان یا کائنات، اتفاقات، افراد، حوادث مشابه را به زندگی ما جذب میکنند. برای اثبات بیشتر باید بگیم:
در جهان هر چیز چیزی جذب کرد
گرم گرمی را کشید و سرد سرد
برای اثبات بیشتر باید بگیم: “الطیبین للطیبات، الخبیثین للخبیثات” برای اثبات بیشتر باید بگیم:
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
هنوز هم هست: “بما قدمت ایدیهم” ؛ “بما کانو یعملون” ؛ “کلا نٌمد هولاء و هولاء”
با توجه به عرایضم این سیستم و جهان هوشمند یا خدا، هیچ چیزی تاکید میکنم هیچ چیزی برای ما نمیخواهد و افکار غالب روزانه یا ذهن ماست که خوشبختی یا بدبختی ؛ فقر یا ثروت ؛ بیماری یا سلامتی ؛ چاقی یا تناسب اندام را برای ما به ارمغان خواهد آورد.
خدای بزرگ را سپاسگزارم که آشنایی من با شخص استاد عطارروشن راهنمای من برای ورود به این سایت الهی بوده است. خدا را شکر که دوستانی چنین ارزشمند مانند استاد عطارروشن وجود دارند که چراغی برافروختند، نور و روشنایی را یافتند که ماحصل آن به زندگی خودشان و شاگردانشان ثمرات فراون بخشیده است.
استاد عزیزم ممنون که چراغ راه هدایت شاگردانت هستی.
شاد و سلامت باشید.
سلام دوست عزیز
بله منم سالهاست به قدرت حذب و انرژی کا،نات اعتقاد دارم ولی شما بسیار زیبا ادا کردین و به حق لایق مدال طلای استاد هستین.منم روزی از روزها مورد عنایت حصرت حق قرار گرفتم و الان با افتخار اینجام و شاگرد جناب استاد هستم.همیشه دلم گواهی میده روزی این روش جهانی میشه. بقول جوونای امروزی میترکونه. و چقد عالی میشه. دلم برای همه چاقای مهربون مظلومی میسوزه که اون بیرون هنوز دارن در افسردگی و عذاب رژیم دست و پا میزنن.مثل خود من هشت ماه پیش. دلم میخواد داد بزنم
آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم
یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم
کجایین که خوشبختی اینجاست….کجایین که زندگی اینجاست……
همینجا بحق شبای عزیز ماه رمضون دعا میکنم همه به لطف خدا به این مسیر زیبای لاغری با ذهن و دنیای جدید هدایت بشن و لیاقت تغییر رو داشته باشن……آمین
سلاام. من تازه وارد سایت شگفت انگیزتون شدم و همچنان بهت زده تا این مرحله دارم مطالب رو مطالعه میکنم. امید من خیلی زیاده. توکل برخداااا. تشکرر از شمااا. 🙏🏻🙏🏻🌺🌺
بنام خدایی که منو به این مسیر هدایت کرد. منم سالهای زیادی درپی لاغری بودم. اولش خیلی هزینه نکردم رژیم گرفتم و لاغر شدم ولی دوباره برگشت و چندسالی طول کشید بعد رفتم سرکار گفتم برم سرکار دیگه وقت نمیکنم زیاد بخورم چون دو شیفت هم بود ولی بازم کم و زیاد میشد خیلی سال گذشت تقریبا۱۸سال کشید ومن ۶سال شاغل شده بودم تو اون مدت زمانی که کار میکردم همش تو گوشی بودم که یه راهی پیدا کنم و کلی هزینه کردم همه میپرسیدن پولتو چیکار کردی منم از ترس و خجالت می گفتم تو بانک گذاشتم قرص داروی گیاهی دم نوش شربت ژل لاغری روغن گیاهی گن دستگاه ورزشی باشگاه حتی این اواخر دوسه بار رفتم مطب که یه دستگاهی وصل میکنن چربی رو یخ میکنه اونم نشد دیگه نرفتم حتی به جراحی هم فکر کردم ولی چون مجردم مگه میتونم بگم که جراحی کنم کلی مسخره ام میکردن.خلاصه کارم خیلی سخت بود دو شیفت با کلی مشتری و پول کم ولی این سالها به خاطربیمه موندم تصمیم گرفتم که بیام بیرون چون خانواده هم حمایت کردن پدرم هم تازه به رحمت خدارفته بود حوصله نداشتم برای کار. اومدم بیرون پاییز تموم شد من اومدم بیرون یه ماه تو خونه بودم رژیم گرفتم و ورزش کردم ولی دیدم تویه ما۴کیلو کم میکنم خیلی بهم فشار میومد ماه دوم کلی رژیم سرچ کردم و انجام دادم درحد مرگ ولی اثر نداشت تا اینکه یه فال گرفتم از یه نفر مطمئن به زور پولشو جور کردم و نیت کردم که خدا یه معجزه کن و منو به اندام و وزن دلخواهم برسون اونم گفته بود کارت درست میشه ولی یکم طول میکشه باید خودتم سعی کنی چند روز بعدش یهو گفتم برم تو یوتیوب سرچ کردن لاغری سریع یه دفعه لاغری با ذهن اومد اونم رایگان منم گوش دادم دیدم چقدر حالم خوب شده که آره لاغری خیلی آسون واینکه خودشم تو این شرایط بوده خلاصه تو گوگل رفتم رفتم تو سایت و ثبت نام کردم یه هفته بود که همه فایلا رو گوش میدادم بیکار هم بودم خیلی اشتیاق داشتم تو یه هفته که چند کیلویی رو که دوباره اضافه شده بود دوباره کم شد اشتها نداشتم حتی اون میل ندارم هم گفتم دیدم خیلی آسونه اصلا درگیری فکری نداشتم اصلا سر یخچال نمیرفتم یواش یواش غذا میخوردم کلی کیف کردم اینم داستان هدایت من.ممنون استاد جونم.
سلام به خدایی که من رو به این مسیر هدایت کرد داستان هدایت من اینطوری بود که من در خرداد ماه مشغول خواندن برای امتحانات پایان ترم بودم و خواهرم یهو به من گفت دیگ تمومه من رژیم دکتر … نمیگیرم و قرصم نمیخورم و …. من با تعجب گفتم این حرفا چیه چطور میخوای لاغر شی و اینا موقع خوردن عصرونمون طبق رژیم شد که خواهرم یکی از فایل های رایگان استاد رو گذاشتن و من هم گوش دادم و دیدم که به شدت حرفای دل منو میزنن و اصلا منو خواهرم حال و هوامون تغییر کرد و مطمئن بودیم که میشه و خدارو شاکرم که انقدر قشنگ و زیبا منو خواهرم و به این مسیر هدایت و نتیجه ها ی بسیار عالی کسب کردیم دو تامون خدایاااا هزاااران بار شکرتتتت
مسیرمون قطع به یقین درسته نه برای اینکه مربوط به لاغریه نه ،برای اینکه مطمئنم که خدا جواب این ارزوی من که به شدت دوست دارم بهش نزدیک بشم و عاشقانه دوسش داشته باشم و دوسم داشته باشه رو داره میده
انقدررر خوشحااالم هی دلم میخواد این حس شادیو زیبایی و به اشترااااک بزارم
خدایا مرسی بابت همه چی
مرسی از استاد عزیزم برای اینکه انقدر عالی این دوررو تهیه و در اختیار ما قرار دادن 😍
سلام برای اینکه بخوام نتیجه ی خوبی در پایان دوره بگیرم به تمام فایل ها به خوبی گوش کنم نکته برداری کنم و تمریناتم را به خوبی انجام دهم تا در انتها نتیجه ی بسیار خوبی را گرفته باشم از این دوره
سلام به همگی من سه ماهی هست این فایل های زندگی با طعم خدا را شروع کردم اما به جلسه ۱۶ که رسیدم نمیدونم چرا احساس کردم که از نوشته های بچه ها من خیلی عقب ترم و به اون فرکانسی که انها رسیدند من نرسیدم پس تصمیم گرفتم دوباره برگردم جلسه اول و دو باره از اول شروع کنم ولی این بار حتما در قسمت نوشتن نظرات شرکت کنم من اول از همه به حرف های استاد عزیز اعتماد کامل دارم و مطمئنم که این راه راهی درست است بعدش هم از خدای مهربونم می خواهم که من همیشه و همه جا خدا را در نظر داشته باشم خداوند با من باشه و من هم همه جا او را ببینم و حسش کنم بعد یه زندگی با ارامش برای همه عزیزانم ارزو دارم دلم می خواهد زندگی ام با همسرم عاشقانه تر و صمیمی تر باشه او از اینکه همسری مثل من داره خوشحال باشه دلم یه خونه بزرگ چند خوابه شیک می خواهد با کلی وسیله های شیک و بروز از خدا می خواهم سلامتی و شادی به همه بده و بچه هام اینده خوب و درخشانی داشته باشندو از همه مهمتر یه شغل خوب و پر درامد برای همسرم که عاشق کارش باشه و محل کارش هم نزدیک خونه که بعد از کارش راحت برگرده خونه و از با خانواده بودن احساس ارامش و شادی داشته باشه دلم می خواد پول و ثروت زیادی داشته باشیم من همیشه شیک بپوشم و دنیا را بگردم و از این زندگی لذت ببرم من اعتماد کامل دارم که خدا من را به همه ارزوهام و خواسته هام میرسونه حدایا به خاطر همه چیز مخصوصا این راهی که من را در ان قرار دادی از تو سپاسگزارم
سلام دوست عزیز انشالا که به آرزوهایتون می رسید صبور باشید و استمرار داسته باشید
با سلام
توی این سایت کجا میتونم در مورد دوستانی که مثل شما قبلاً در این مسیر حرکت کردن و موفق شدند رو بخونم ؟این کار انگیزه منو قوی تر میکنه
هر چی گشتم چیزی پیدا نکردم
سلام دوست عزیز
تصاویر افراد شگفتی ساز را می توانید در آلبوم شگفتی سازان ملاحظه کنید
همچنین در بخش ویدیوهای شگفتی سازان محتوای ارزشمندی قرار دارد
نوشته های هنرجویان در بخش دیدگاه های فایل های رایگان قابل ملاحظه است
سلام استاد
روز شما بخیر و شادی
بنظرم اگر یک پیجی باشه مثل اینجا و همه بیایم طی یک کامنت در مورد نتیجه مون صحبت کنیم عالی میشه
عکسها عالی
برای من الهام بخش بود
ولی همچین پیجی رو تو سایت ایجاد کنید تا توصیف کنیم کمیت و کیفیت لاغری راحتمون رو….
بنظرم خیلی عالی میشه
ممنون
عید فطر هم بر شما مبارک باشه
استاد راستی وقتی با تغییر باورها به هوای نفست غلبه میکنی و همسو با فرشته درونیت با آرامش و هنگام نیاز غذا میخوری هم باید مثل عید فطر جشن بگیری
مثلا میتونیم هر سال در سالگرد لاغری و ورودمون بیایم و توی همون پیج نتایج به مناسبت تولد دوباره یک کامنت بنویسیم و حس خوب افزوده نسبت به قبل را توضیح بدیم
🌸🌸
سلام دوست عزیز
از اینکه در گسترش و بهبود سایت تناسب فکری مشارکت می کنید سپاسگزارم
انشاالله بخشی در پروفایل کاربری می خوایم اضافه کنیم که هم بتونید عکس آپلود کنید و هم توضیحات اضافه کنید
به این ترتیب هر هنرجویی که مایل باشه میتونه آلبومی از تغییرات و نتایج خودش ایجاد کنه
مثل دفترخاطراتی که همراه با تصویر باشه
پیشنهاد شما رو حتما در تغییرات بعدی سایت مدنظر قرار میدیم
ممنون از شما استاد گرامی
سلام به استاد گرامی و دوستان همراه
برداشت خودمو از فایل تصویری مقدمه خدمتتون عرض می کنم :
اگر بخوامدر پایان این دوره نتیجه عالی بگیرم باید تمام فایلهای صوتی و تصویری را به دقت و به تعداد خواسته شده بشنوم و ببینم تمرینهارو هم در دفترم هم در سایت بنویسم و دیدگاه دوستان رو هم بخونم (حداقل ۵ دیدگاه ) و نه تنها دقت و تمرکز داشته باشم بلکه انجام تمرین اختصاصی درس هر روز هفته را در اولویت اول نسبت به تمام کارهایی که می خوام در طی ۲۴ ساعت انجام بدم قرار بدم …..درست مث روزایی که مدرسه می رفتم و امتحان داشتم…یادمه صبح زود بیدار می شدم و آفتاب نزده خوندن درسمو به اتمام می رسوندم اونوقت با خوشحالی می رفتم سر جلسه .همیشه هم شاگرد اول یا دوم بودم …..الانم همون حالت رو باید برام داشته باشه ….اگر سستی کنم درس لاغریمو به تاخیر بندازم تا فرصت از دست بره این خودمم که ضرر می کنم کسی بالا سرم نیست بازخواست ازم بخواد یا بخواد نمره ی کم بهم بده …حالا خودم همه کاره ی خودمم …من مسیول لاغریمم …همونجور که مسیولیت چاقیمو پذیرفتم مسیولیت اینم باید بپذیرم ….چند ماهه در سایت قسمت رایگان دارم می خونم و می نویسم ولی نتیجه ای که خیلی مشهود باشه نگرفتم فقط کمی تغییر کردم که همینو هم به فال نیک گرفتم و تصمیم گرفتم بدون اینکه همسرم متوجه بشه پول دوره ارو جفت و جور کنم و دوره گام اول رو خریداری کنم بشینم به پاش با دقت ببینم اشکال کارم چیه ؟ من مطمینم جواب سوالمو در همین دوره خواهم گرفت …اشکال برطرف میشه ..من باید اصولی و از پایه درس لاغری رو شروع کنم که خدارو سپاسگزارم که بهم توفیق داد که حالا اینجا باشم در دوره گام اول …. من به توصیه استاد عزیز با خودم قرار گذاشتم حداقل تا ۶ ماه و حداکثر تا پایان عمرم سمت هیچ روش لاغری دیگه ای نرم و از هیچ قرص وماده ی خوراکی برای تسریع کاهش وزن استفاده نکنم هیچ حرکت ورزشی به منظور لاغری انجام ندم مگر به منظور دیگه ای مثلا برای شادابی و نشاط و و استحکام بدنی و استخوانی ……..من مجازم به هر دلیل دیگه ای ورزش کنم ولی به منظور لاغری نه ……مهمترین دلیل منطقی من برای این فکر و نظر اینه که از خودم می پرسم مگه لاغرای طبیعی برای اینکه متناسب بشن ورزش کردن یا حالا برای حفظ تناسبشون ورزش می کنن یا می پرسم مگه من برای اینکه چاق بشم ورزش خاصی رو در پیش گرفتم ؟ وقتی می بینم جواب این سوالها خیر و نه هستش پس دلیلی برای اینکار وجود نداره …….وقتی دیدگاه ما این بشه که باید ورزش کنم تا لاغر شم به این نتیجه هم می رسیم که اگر به هر دلیل نشد که ورزش کنم ناچار دوباره چاق میشم و ما در این دوره می خوایم با روشی لاغر بشیم که پایدار باشه و وابسته به هیچ روشی غیر از قدرت ذهن و فکر نباشه ……..من بهای لاغری رو پرداخت کردم چه مادی چه غیر مادی من وقتمو می ذارم و انرژیمو …….بهش فکر می کنم از تفریح و مهمانیم می زنم و در عوض بهای لاغریمو می پردازم وقتی هم بهای هر چیزی رو می دیم عاقلانه نیست که رهاش کنیم و بریم یا درست ازش استفاده نکنیم ….این روش برای صدها نفر جواب داده پس منم جواب می گیرم اگر اطمینان نداشتم که مخفیانه طلامو نمی فروختم دوره بخرم …من ایمان دارم نتیجه می گیرم ..اگر طی ماههای گذشته جواب کامل و واضحی نگرفتم اشکال از خودمه وگرنه این روش درست ترینه …..۱۷ اسفند دقیق ۸ ماهه که با این روش آشنا شدم و به آگاهی های کاملا جدید و کاملا بی نظیر دست پیدا کردم نتایج اولیه هم گرفتم الان با دامن سایز ۴۸ راحتم ولی قبلا ۵۲ بوده خوب این یعنی تغییربدون رژیم و ورزش …..بیست و چند ساله با توجه به چاقی و روش و افکار غلط داشتم خودمو چاق و چاقتر می کردم حالا حدااقل باید ۶ ماه وقت بذارم تا چاقی ذهنمو کمرنگ کنم و به لاغری توجه کنم تا بعد از لاغر شدن ذهنم بتونم به لاغری جسمم برسم …من با باورها و رفتارهای کاملا اشتباه چاق شدم و حالا باید اصلاحشون کنم چطوری ؟ با همین روش با قدرت ذهن و به پایان بردن دوره ای که خریدم و بهش ایمان دارم که با همین روش خودبخود لاغر میشم ….خدایا سپاسگزارم ۹ اسفند ۱۳۹۹
سلام شبتون به خیر امیدوارم تو راهی که هستین موفق باشید. شما متوجه شدین چرا دوره رایگان براتون جواب نداد ، راه رو اشتباه می رفتید یا دلیل دیگه ای داشت؟
به نام خدا
در تمام طول زندگیام به خاطر اضافه وزن احساس حقیر و ناچیز بودن کرده ام. درد روحی ناشی از اضافه وزن آنقدر عمیق بوده که هر جا که زمان و مکان خاصی برای دعا کردن بوده است ناخودآگاه اولین چیزی که از ذهنم گذشته و از خدا طلب کرده ام لاغری بوده است.
در طول زندگیام همیشه در حال تلاش برای کاهش وزن بودهام و نتیجه نهایی همه رژیمهایی که گرفته ام شکست و افزایش وزن بالاتر بوده است.
هربار که بعد از لاغر شدن دوباره چاق میشدم آرزو میکردم کاش میمردم و کسی را نمیدیدم. چرا که با شنیدن سرزنشها، کنایهها، نصیحتها، دلسوزیها و حتی تمسخر آنها، بیشتر در خودم می شکستم، خرد میشدم و روحم زخمی تر میشد.
در سه سال گذشته برای کاهش وزن اقدام جدی نکرده ام چرا که کاملا ناامید و خسته بودم و با خودم فکر میکردم تلاشم بیهوده خواهد بود و پس از کلی رنج در نهایت فقط شرایطی بدتر از الان و وزنی بالاتر نصیبم خواهد شد. تقریبا دو ماه و نیم پیش خسته و ناراحت از سرنوشت و تقدیرم شروع کردم به غر زدن با خدا و شکایت که مگر من بنده تو نیستم، چرا من را نمیبینی، این انصاف و عدل نیست در تمام دوران کودکی و نوجوانی و جوانی ام دغدغه وزن داشته ام و لذتی از زندگی نبردهام و یک شکایت طولانی مدت به خدا کردم ولی ناگهان یه صدایی درونی بهم گفت بی انصافی میکنی و همه لطف های غیر منتظره خدا رو برایم یادآوری کرد و گفت این همون خدایی است که با معجزه بیماری تو را شفا داد، بیماری که با سرعت داشت پیشرفت میکرد و من یادم آمد در دوران بیماری به لحاظ روحی بسیار محکم و استوار بودم و اعتماد و اطمینان قلبی عمیقی به خدا داشتم و خودم را به او سپرده بودم و شک نداشتم شفا پیدا میکنم. بعد به خودم گفتم که لاغر شدن سخت تر از اون بیماری نیست دوباره تلاش کن. هميشه برای پیدا کردن روش لاغری جدیدی در گوگل سرچ میکردم و آن روز برای اولین بار در یوتیوب سرچ کردم “لاغری” عنوان ویدئو “آموزش لاغری با ذهن استاد عطار روشن” نظر من را جلب کرد. با تعجب و تردید ویدئو را دیدم و وارد کانال یوتیوب شدم. انگار سرگذشت چاقی خودم را از زبان یک نفر دیگر میشنیدم، احساس خوبی داشتم و در درون حس میکردم خدا یکبار دیگر من را مهمان معجزهاش کرده است.
اطمینان و اعتقاد قلبی دادم که لاغری با ذهن امکان رسیدن به رویای لاغری پایدار را به من میدهد زیرا این روش با همه روشهای لاغری فرق دارد. تمامی روشهای لاغری به دنبال حذف معلول و پاک کردن صورت مسئله هستند اما روش لاغری با ذهن علتهای این مشکل را پیدا و مسئله را حل میکند و در نتیجه معلول از بین میرود.
با سلام خدمت استاد عزیز . از طریق آپارات به طور خیلی اتفاقی با شما آشنا شدم وبعضی از فایلهای رایگانتون رو از اون جا دانلود کردم و با شنیدن اونها به این نتیجه رسیدم که مشکل اصلی من ذهن بیمارم هست و الان کاملا مصمم هستم که هر آنچه در توان دارم برای درمان ذهنم انجام بدم . با تشکر
سلام خدمت استاد راهنمایی شدن من در این سایت منم در یتوب فایلها را دیدم و بعدش باهاشون چت کردم باز سایت را خریداری کردم خداوند منو کمک کرد تا با این سایت خوب ٱشنا بشم خدایا از تو کمک میخواهم که این شیطان درونم را نابود کنی تا من راحت به هدف خودم برسم
بنام خداوند بخشنده مهربان
عرض سلام دارم خدمت دوستان و استاد عزیز عطارروشن .
من مریم هستم و میخوام نحوه آشنایی با این سایت را توضیح بدم .همیشه من عاشق تناسب اندام خوش تیپ بودن خوش لباس بودن بودم ودنبال این بودم که اضافه وزنم را درست کنم مثل بقیه دوستان خیلی روشها را امتحان کردم متناسب میشدم دوباره بر می گشت اینو دوستام هم میدونستن که من به وزن خیلی حساسم تا اینکه یکی دوستام هم همکار بودیم هم دوست صمیمی با من تماس گرفت که بیا بیرون ببینمت یه موضوع هست در،مورد لاغری نمیشه تلفنی بگم حتما باید حضوری باشه گفتم باشه قرار گذاشتیم برا من جور نشد که برم بازم تماس گرفت هم قرار گذاشتیم باز هم نشد آخرش من بهش گفتم که میام سر کارت اونجا می بینمت قرار شد ۵شنبه ای برم اما برا من بازم جور نشد تا،اینکه حدود ۴۰ روز گذشت دوباره تماس گرفتو منم گفتم باشه فردا میام فرداش حوصله نداشتم اما گفتم بابا بزار برم ردش کنم خلاصه آخرش موفق شدم و رفتم اداره دیدمش بهش گفتم خوب توضیح بده میخوام بدم سر کار اونم یکم توضیح داد و فایلهای رایگان را دانلود کرده بود و به من داد و خداحافظی کردم و اومدم سر کار اولش بی میل بودم بعد وقتی اولین فایل را گوش کردم یه جرقه ای تو دلم زد خیلی خوشم اومد و شروع کردم روزانه به گوش دادن چند روزی گذشت و تو اینه خودمو دیدم تغییر کرده بودم مشتاق شدم و من از آبان ماه با دوره رایگان هستم و چقدر تغییر تو خودم دیدم احساسم جسمم رفتارم با خانواده خیلی خیلی خیلی واقعا باورم نمیشه جناب استاد من اینجا متوجه شدم که فقط هدایت خداوند بود من به این سایت به این طریق با این سایت آشنا شدم .اول از خداوند بعد شما استاد عزیز بعد همکارم و،در آخر از خودم ممنونم امیدوارم در آینده ای نزدیک دوره را خریداری کنم .بازم ممنون استاد.
بنام حق
داستان هدایت من:
بعضی از دوستان شاید یه مدت زمان کوتاه تری نسبت به بقیه در مسیر چاق شدن قرار گرفتند و یه زمان هایی طعم لاغری و تناسب اندام رو چشیده باشند اما بعضی از دوستان دیگه و از جمله من از وقتی چشممون باز کردیم و نوزاد و بچه کوچیک بودیم چاق بودیم، تمام دوران زندگی از نوزادی گرفته تا کودکی و نوجوانی و جوانی، هیچوقت طعم و لذت لاغری و تناسب اندام رو نچشیدیم…
همیشه دنبال راهی جدید واسه امتحان کردن لاغری بودم، انواع رژیم های لاغری از دکتر تغذیه گرفته تا رژیم بر اساس طبع و مزاج بدن و رژیم های کانادایی و اینترنتی و… کمربند و شلوارک لاغری، طب سوزنی و امبدینگ، انواع ورزش ها از دوچرخه و حلقه و تردمیل،طناب و شنا و سونا پیاده روی و تی آر ایکس و بدنسازی و وزنه زدن و ایروبیک و پلاتس و چرخونک و… انواع دمنوش های گیاهی شرکتهای مختلف و حتی بصورت جدا و طبیعی از عطاری تهیه میکردم، انواع قرص های گیاهی و شیمیایی کاهش اشتها و لاغری، دستگاه و ماساژ لاغری و آمپول لاغری…خلاصه هر چی فکرش بکنید امتحان کردم بعد زایمان دومم رسیدیم به وزن ۱۲۶😪 وزنی که هیچوقت توی عمرم به این حد نرسیده بودم، توی بارداری فشارخون بالا و دچار مسمومیت های بارداری میشدم، بعد زایمانم رفتم دکتر تغذیه با رژیم سخت شروع کردم به اضافه مصرف دمنوش و پیاده روی و داروهای کاهش اشتها، حتی دکتر تغذیه بهم علاوه بر قرص های کاهش اشتها یه آمپولی داده بود که اسمش یادم نیست مثل سرنگ انسولین هر روز زیرپوستی تزریق میکردم که اشتهام کم بشه! چند روز اولش خوب اشتهام کم میکردم ولی بعد از چند روز بی فایده بود به دکتر گفتم، گفت دوزش بیشتر کن و بعد اضافه کردن دوزش چند روز کم بود ولی دوباره… بعد از چند ماه با این همه بلایی که داشتم سر خودم می آوردم تونستم ۲۲ کیلو کم کنم ولی بعدش خیلی کم نمیکردم، واقعا دیگه خسته شدم بودم، از ورزش و دمنوش و قرص های لاغری خسته شده بودم از دائم الرژیم بودن خسته شده بودم و به شوهرم گفتم میخوام اسلیو معده انجام بدم و حتی پیش پزشک هم رفتیم اما با یه سری صحبتهای پزشک در مورد عوارض عمل و اینکه تضمینی نیست و ممکنه بعدش مجدد برگرده با مخالفت شدید شوهرم مواجه شدم
آخرین و تنها راه و گزینه لاغر شدنم که اسلیو معده میدونستم خط خورد، خیلی ناراحت و افسرده و عصبی بودم و دیگه واقعا از همه چیز قطع امید کردم، در عین اینکه کاملا ناامید بودم و داشتم خودم رو قانع میکردم که تو از اول چاق بدنیا اومدی و قسمت و خواست خدا اینه که همینجوری چاق باشی و همه ی انسانها که شبیه هم نیستند یکی چاق و یکی لاغر، تو هم جزو اون چاق ها و دیگه باید قبول کنی که همینی و باید با خودت کنار بیای و همینجوری خودت دوست داشته باشی ولی از طرفی هم همیشه آرزو داشتم لاغر و متناسب باشم، یه شب توی اینترنت طبق معمول داشتم برای لاغری سرچ میکردم که سایت تناسب فکری رو دیدم، هیچوقت و قبلا راجبش چیزی نشنیده بودم، خدایا مگه همچین چیزی میشه! خیلی برام جای سوال و تعجب بود، اون شب تا صبح نخوابیدم و توی سایت هر قسمتش رو کنکاش میکردم که یه چیزی دستگیرم بشه، و اینقدر غرق سایت شدم که نفهمیدم چجوری صبح شد! ۱۱ آذر بود بعدش متاسفانه بخاطر یه مشکل و درگیری بزرگ، و همچنین درس خوندن برای امتحان آیلتس
نتونستم پیگیرش باشم، هر از گاهی به سایت سر میزدم مخصوصا مواقعی که استرس زیاد داشتم یا ناراحت و ناامید بودم فایل های زندگی با طعم خدا رو گوش میدادم و حالم واقعا عوض میشد بعد از ۲ماه درست ۱۱ بهمن تصمیم گرفتم بطور جدی و مستمر فایل های لاغری رو از همون رایگان های شروع کنم
به خودم گفتم هزار راه رو رفتم که آخرش بی نتیجه و ثمر بوده، چقدر سختی ها و زجر کشیدم،چقدر عرق ریختم و… هیچوقت اون چیزی که میخواستم اتفاق نیافتد، حالا نوبت اینه
مگه از این راحتتر هم توی دنیا هست که بدون رژیم و ورزش و عرق ریختن و باشگاه رفتن و قرص و دارو و سختی…
من با خودم عهد کردم تا به هدفم نرسیدم دست از تلاش بر ندارم، و الان من توی یه دانشگاهی ثبت نام کردم که باید هر روز و حداقل روزی ۱_۲ ساعت وقت بزارم و درس هایی که استاد داده رو مطالعه کنم و تمرین کنم، تکالیف انجام بدم،مرور کنم… درست مثل زمانی که داشتم برای کارشناسی و کارشناسی ارشدم میخوندم، مثل همین الانی که کلاس زبان میرم، مگه میشه فقط بری سر کلاس بشینی و استاد زحمت بکشه و درس بده و تو بدون اینکه به حرف های استاد گوش بدی و بدون اینکه تکالیفی که گفته انجام بدی، بدون اینکه تمرین و مرور کنی به نتیجه برسی؟!
من بذر امید به لاغری و تناسب اندامم رو به لطف خدا و استاد و این سایت توی تاریخ ۹۹/۱۱/۱۱ کاشتم و متعهد میشم به استمرار و تمرین و تکرار و انجام تکالیف…
با آرزوی موفقیت و سلامتی و شادی برای استاد عزیز و تمامی دوستان
سلام من چندسالپیش به دنبال لاغری باهیبنوتیزم ذهن اینجوربرنامه هابودم دریتوب میگشتم شانشسی بااین سایت آشناشدم دیگه راه چاره آخرمیخواستم پیداکنم چون احساسم این بودازذهن چاقهامشکل دارن که نمتونن خوردنشونوکنترل کنن اولش همینجوری نگاه میکردم اهمیت نمیدادم به مرورانیستا برای اولین بارتوچالشهاشرکت میکردم یک کیلوتادوکیلوکم میکردم بعدانگارعجله میکردم پشیمون میشدم چون قبلااینکارکرده بودم مایوس میشدم آخرین بارگفتم بزاربرم فایلهای رایگان دانلودکنم ببینم چه تاثیری داره انگارشک داشتم صداانقدرصمیمی ازدل برمیامدکه شک ام تبدیل به یقین شد شروع کردم هرروزبه گوش دادن ونوشتن هرروزصبحانه شام ناهارباصدای استادانگارصبح میخواهی آهنگ گوش کنی من صدای استادمیگذاشتم گوش میدام الان من 5کیلوکم کردم وخیلی هم سایزکم کردم دخترم میگه مامان چکارمیکنی سایزکم کردی خودمم نفهمیدم چطوری ولی راه درازی دارم ومایوس نمیشوم ادامه میدهم درمسیرهستم انشالله عکسم رادرشگفتی سازان خواهم دیدازاستادهم متشکرم
با سلام خدمت استاد گرامی من با این دوره 3 سال اشنا هستم و به طور شگفت انگیزیی اشنا شدم با این دوره هنگامی که تصمیم به عمل گرفته بودم و نوبت هم گرفته بودم درست یک روز قبل از نوبت من یکی از اشناها خونه ی ما اومد و درباره این دوره صحبت کرد و من اول باورم نمیشد حدود 1 ماه تحقیق کردم نتایج شگفت انگیز رو دیدم و تصمیم به خرید میکنم کردم و وقتی دوره هارو شروع کردم موقع کنکور بود و من خیلی بازیگوشی کردم موقع ادامه دوره بعضی موقع ها ول میکردم و دوباره شروع میکردم ولی با اینکه درست انجام نمیدادم خیلی حس و حال خوبی داشتم و عاشق خودم شده بودم حتی الان با گذشت 2 یا 3 سال که تصمیم به شروع دوباره گرفتم خیلی از عادت های بد رو کنار گذاشتم و حال خوبی توی زندگیم دارم و همیشه سعی میکنم تموم حرف های شمارو توی زندگیم الگو قرار بدم تا حس بد سراغ من نیاد 🙂
سلام
من سالهای لاغر بودم ولی از وقتی کرونا اومده و قرنطینه شد توی خونه بودم و فعالیت نداشتم کم کم شروع کردم به چاق شدن و الان خیلی ناراحتم که وزنم بالارفته دوست دارم باز به همون لاغری برگردم .یکی از دوستان بهم پیشنهاد داد لاغری با ذهن .وقتی فیلم ها رو دیدم حس خوبی داشتم.