0

داستان هدایت من

داستان هدایت من برای رهایی از چاقی
اندازه متن

من و همه افرادی که اضافه وزن دارند به تعداد سال های سن چاقی خود به دنبال روشی برای لاغر شدن بوده ایم.

بارها از رژیم های مختلف استفاده کرده ایم.

در باشگاه های ورزشی ثبت نام کرده ایم و با اشتیاق و انگیزه برای لاغر شدن ورزش کرده ایم.

افشرده ها یا دمنوش های مختلف را به امید لاغر شدن استفاده کرده ایم.

به طب سنتی،‌ اسلامی،‌ سوزنی و حتی روش های چربی سوزی از طریق شوک الکتریکی برای لاغر شدن پناه برده ایم.

حتی برخی از شدت رنج و ناراحتی چاقی حاضر به پذیرفتن ریسک عمل های جراحی مختلف شده ایم بلکه از شر این مهمان خانمان سوز رهایی پیدا کنیم.

هر فردی که اضافه وزن دارد حتی اگر شده یک بار برای لاغری به طریق مختلف اقدام کرده است.

نکته مشترک بین همه ما نتیجه نگرفتن از همه سعی و تلاش مان برای لاغر شدن است.

تا جایی که به حدی از احساس ناامیدی و ناتوانی برای لاغر شدن رسیدیم که به افسردگی دچار شدیم.

گوشه نشین خانه شدیم،‌ عصبانی و پرخاشگر شدیم، گریه و گلایه از وضعیت جاقی همدم تنهایی ما شده بود و شرایط بسیار بدی را تجربه می کردیم.

اما در آن شرایط که احساس ناامیدی از هر روشی برای لاغر شدن را داشتیم آگاهانه و شاید هم ناآگاهانه از خداوند درخواست کمک کردیم.

رسیدن به احساس تسلیم در برابر چاقی و قطع امید کردن از همه روش هایی که سال ها برای لاغر شدن از آنها پیروی می کردیم به منزله تسلیم در برابر پروردگار و درخواست کمک از خداوند برای نشان دادن راهی که ما را به سمت لاغری هدایت کند است.

از او طلب هدایت کردیم راهی جلوی پای ما بگذارد تا از ناامیدی رهایی پیدا کنیم.

تا نور امیدی برای لاغر شدن و رسیدن به خواسته چندین ساله مان در قلب ما روشن کند.

در آن لحظه مقدس درخواست شما پاسخ داده شد و شما از طریقی که خود به دنبال آن نبودید به سمت این سایت هدایت شدید.

با نوشتن داستان هدایت خود علاوه بر اینکه از خداوند سپاسگزاری می کنیم بلکه با ایجاد احساس خوبی که در ما ایجاد می شود اطمینان و انگیزه ما برای موفقیت در مسیر لاغری با ذهن صد چندان می شود.

داستان هدایت خود با سایت تناسب فکری را بنویسید تا به قدرت خداوند در پاسخ به درخواست خود بیشتر اعتماد کنید و در جنبه های مختلف زندگی از این قدرت بی نهایت درخواست هدایت کنیم.

نوشتن داستان خود و خواندن داستان هدایت دیگران باور قدرتمندی درباره طریقه ی هدایت خداوند در قلب ما ایجاد خواهد کرد و برای ما واضح می شود که از بی نهایت طریق خداوند ما را هدایت می کند.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.99 از 193 رای

https://tanasobefekri.net/?p=22571
425 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فاطمه سادات
      1399/06/04 16:43
      مدت عضویت: 1901 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 632 کلمه

      سلام .
      من هر لحظه در حال هدایت شدن هستم .
      اما بار اولی که این هدایت انجام شد زمانی بود که من مثل همه ی افراد دیگر از همه جا رانده مشغول گشتن به دنبال روشی برای لاغری در اینترنت بود که ناگهان چشمم خورد به لاغری با ذهن . اول فکر کردم نوعی هیپنوتراپیست . فکر کردم استاد ان مهدی خردمند هست که از طریق هیپنوتیزم و خواباندن نیروی خوداگاه اطلاعات موجود در ضمیر ناخوداگاه را تغییر میداد .

      اما بعد که سایت را خواندم دیدم نه استاد آن استاد رصا عطار روشن بود که اسم ایشان خیلی شبیه آقای رضا عطاران بود .

      هرچقدر بیشتر مطالب را میخواندم بیشتر جذب میشدم . این روش حرفی از غذا و خورد و خوراک نداشت . این روش حرفی از ورزش نداشت .
      اصلا به خورد و خوراک من کاری نداشت . لاغر شدن را به خورد و خوراک من مربوط نمی کرد بلکه به نیرویی مربوط می کرد که در وجودم بود و امر به خوردن را مرتب صادر می کرد .
      جرقه ای در وجودم دمیده شد . اینجا خبری از خواباندن نیروی خوداگاه نبود بلکه از ان نیز در جهت لاغر شدن استفاده میشد .
      گرچه من آن زمان خیلی درک صحیحی از ذهن و نیروهای خوداگاه و ناخوداگاه و باورها و تغییر باور نداشتم .
      اما می دیدم کلام استاد به دلم می نشست و هر چه میخواندم علت چاقی مرا مساله ای در درون من معرفی می کرد نه خارج از من . هرچه میخواندم انگار که آبی بود که بر روان پریشان من می ریخت . سیراب میشد . در عین حال تشنه تر برای خواندن مطالب بیشتر .

      من در عرض ۴-۵ ماه توانستم ۲۰ کیلو از وزنم را به راحتی آب خوردن کم کنم فقط با این فرمول که چاقی و لاغری من ربطی به غذای من ندارد و من ابدا نباید توجهی به کم یا زیاد خوردن غذای خود داشته باشم .
      چون اساس این باور اشتباه است که ما خوردیم و چاق شدیم .
      خوردن = چاق شدن نیست .
      این فرمول اشتباه را من همان موقع یافتم و همراه با دیگر فرمولهای روانی خیلی زیبا و خندان و با اشتیاق در راه لاغری قدم گذاشتم .
      صادقانه بگویم اما بعد از مدتی وقتی که دوره را خریدم کم کم دیدم حرف از غذا خوردن به میان آمده . حرف از تغییر عادت . باز هم غذا شد عامل چاقی من و من که حرف استاد ایمانم بود و هنوز هم باورهای جدید در خودم ساکن نشده بود دوره را با اندوه به پایان رساندم . گرچه نمی گذاشتم تاثیر باورهای قبلی از میان برود اما تاثیری که از دوره های رایگان گرفتم خیلی خیلی بیشتر از دوره ی پولی بود .

      برای همین از استاد جدا شدم . اکنون هم دوباره آمدم چون هنوز هم امیدم هست که استاد شاید خورد و خوراک
      و توجه به آن را از آموزه هایش جدا کند اما با قاطعیتی که از ایشان سراغ دارم می دانم که این کار را انجام نمیدهد چون اکثر دوستان هم نمیخواهند باور خوردن = چاق شدن را از ذهن خود پاک کنند .

      برای همین استاد از طریق رفتار و تغییر عادات آموزه ها را پی گرفتند .
      و من تنها کاری که میکنم اینست که به آن قسمتها توجهی نمیکنم و توجهم را روی قسمتهای عالی آموزشهایی میبرم که مربوط به کار ذهنییت نه کار بیرونی ‌.
      چون این قسمت از آموزشهای استاد هم فراوان است و برای من بسیار کاربرد دارد .
      به هر جهت در کل روش ذهنی تنها روش لاغر شدن است که تاثیری فوق العاده بر من گذاشت و باعث لاغر شدن من شد .
      خدارا شکر میکنم که مرا به اینجا هدایت کرد و باعث شد روشی را یاد بگیرم که باعث شد تاثیر عالی روی من بگذارد .
      سپاسگزارم استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/02/26 00:42
      مدت عضویت: 1901 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,426 کلمه

      سلام . 

      من به راه راست هدایت شدم . من نوشتنم اونقدر طولانی شده زمان از دستم خارج میشه از شنبه افتاد یکشنبه . ولی شنبه انجامش دادم . 

      راه راست من آشنایی با خودم بود . فهمیدم که علت هر انچه نمیخواهم خودم بودم  من خودم را نمیشناختم و نمیدانستم انچه از من واکنش داده میشود پاسخ عملیست که خودم انجام میدادم . هر انچه ما دریافت می کنیم واکنشیست به آنچه نشان میدهیم . 

      ما عمل درست را نیاموخته بودیم . 

      ذهن ما را پر از مطالبی کرده بودند که مسیر موفقیت را فقط از راه سختی کشیدن ممکن میدانستیم .کسی موفق  است که  حتما از سختیها و از امتحانات سخت گذر کرده است . هیچ کدام راه درست زندگی را نمیدانستند تا من هدایت شدم و یاد گرفتم چطور به خودم نگاه کنم که به احساس بهتر برسم . چطور به رفتارهایم بنگرم که به احساس بهتر برسم . فهمیدم رنج از چاقی فقط چاقی را پررنگ تر میکند . فهمیدم تنها رمز موفقیت رها شدن از تمام رنجها و دغدغه هاست . فهمیدم راه رسیدن به آرزوهایم در آسان گرفتن است . اگر سخت به خودت بگیری هم میرسی ولی اگر آسان بگیری قطعا میرسی و من یادگرفتم که چطور به خودم آسان بگیرم که چطور به خودم اعتماد کنم که چطور خودم را نیازارم . 

      سوالات هفته اول : روز شنبه 

      🔴چرا میخواهید لاغرشوید ؟ 

      من میخواهم لاغر شوم تا به تجربه ی لذتبخش تری از زندگی برسم . تا زیبایی ام را روزافزون کنم . کسی که لاغر است سبک تر است . سلامتیِ بیشتر در تناسب اندام است . تناسب اندام یعنی صلح با خود . یگانه شدن با خود . تناسب اندام یعنی تسلیم شدن به خود . تسلیم شدن به الگوهای الهی درونی . تسلیم شدن به لذتها . لاغر شدن یعنی لذت . چرا میخواهم لاغر شوم چون من در لاغری آرامش دارم . چون در لاغری با مواد غذایی در صلحم . به آنها احساس بدی ندارم . من فهمیدم که تناسب اندام طبیعت بدن من است فهمیدم به اندازه خوردن غذا طبیعت بدن من است . من اگر با خودم در صلح باشم با غذایم در صلح باشم هرگز نه گرفتار رفتار زیاده روی و ولع و نه گرفتار احساس چاقی و عذاب وجدان میشوم . من توانستم نیاز خودم را تشخیص دهم من فقط ۶۶ گام از دوره صدگام را طی کردم و به موففقیت زیادی رسیدم و توانستم درک کنم طبیعت ذهن و جسم من به اندازه خوردن غذاست. فهمیدم نقطه ی سیری کجاست فهمیدم . من لاغر شدم و دوست دارم لاغرتر بشوم . انتخابش میکنم . با هیکل الانم در صلحم . با رفتار اکنونم در صلحم هرچه بیشتر با خودم صلح کنم و از خودم و رفتارهایم رنج نکشم طبیعت بدن من بهتر و راحتتر به اصل خودش برمیگردد . میخواهم لاغر شوم چون میخواهم به اصل خود باز گردم . تناسب اندام  و زیباتر شدم اندام منزل من است . به خانه برمیگردیم . 

       

      🔴برای تناسب اندام تا چه حد شوق و اراده دارید ؟ 

      من برای تناسب اندام شوق دارم اما اراده ندارم . چون یاد گرفتم که رسیدن به تناسب اندام اراده نمیخواهد همسو شدن با خود میخواهد . تناسب اندام آموزش میخواهد . تناسب اندام استمرار میخواهد . تناسب اندام عشق و اشتیاق می خواهد . من برای رسیدن به تناسب اندام تمام وجودم سرشار از شادیست . 

      من دوباره شروع کرده ام . شروعی لذتبخش . 

      شاید براتون جالب باشه من دوتا شروع دوباره رو آغاز کردم . یکی اینجا و یکی از ابتدای دوره ی صدگام با دوستانی که موفق به خرید می‌کنم نشده اند .  در واتساپ گروهی ۲۰ نفره  تشکیل دادیم با نام مدرسه ی لاغری و دوره ی لاغری صدگام شما را از مقدمه شروع کرده ایم . خدا میداند چه شور و اشتیاقی هم آنجاست . البته فقط به خاطر یک مزیت نوشتن تمرینات را در واتساپ آغاز کردیم . آن هم مزیت ویس گذاشتن . کاش ویس گذاشتن در اینجا هم فعال بود . آن وقت قطعا در همینجا تمرینات را انجام میدادیم . اما جای آن فرقی ندارد مهم اینست که  دوستانی که دوره را هم نخریدند و حتی شاید نوشتن  برایشان سخت باشد باز هم لاغری برایشان آسانتر شود و با ویس گذاشتن تمریناتشان را عالی انجام دهند . آموزشهای شما را دنبال میکنیم برداشتهای خود را می گذاریم و با شور و اشتیاق نکات لازم را از هم یاد میگیریم  . جای شما در کنار ما شاگردان خالی است . اما ما آنجا هم با شما هستیم . خودم هم که تنها   گام ۶۶ دوره صدگام هستم .و اینجا هم که همراه شما استاد گرامی دوره را مجددا آغاز کرده ام . 

      من شوق یادگیری لاغری را دارم . هرچقدر بیشتر یاد بگیرم مسیر لاغر شدن را بهتر درک میکنم و بیشتر راه آن در ذهنم باز میشود . 

       

      🔴حاضرید برای رسیدن به تناسب اندام چه بهایی را بپردازید ؟ 

      من برای رسیدن به تناسب اندام خودم را سرمایه گذاری می کنم . 

      من فاطمه سادات با تمام وجودم روحی ذهنی و جسمی مشتاق یادگیری هستم . مشتاق انجام بهترین عملی هستم که واکنش ذهن و جسمم لاغر شدن باشد . 

      من خودم را بها میدهم . من رنجهایم را میدهم و لذت میگیرم . من نفرتم را میدهم و عشق میگیرم . من  افکار منفی ام را میدهم و افکار مثبت میگیرم . من غم هایم را میدهم و شادی میگیرم . من گذشته و اینده را میدهم و حال را میگیرم . من مرگ را میدهم و زندگی را میگیرم . من قهر را میدهم و آشتی را میگیرم . من پرخوری را میدهم و به اندازه خوردن را میگیرم . من تنبلی را میدهم و طبیعت اصلیم که زرنگی و فرز بودن است را میگیرم . من چاقی ام را با اینکه خیلی دوستش دارم میدهم و لاغری را که از آن بیشتر دوست دارم میگیرم . 

      من بهای لاغر شدنم را با خودم و روحم و ذهنم و زمانم و احساسم و افکارم و رفتارم و عاداتم و شخصیتم و جسمم میدهم  . چون من لایق بهترینها هستم . چون من لایق  تناسب اندام هستم . 

       

      🔴رسیدن به تناسب اندام چندمین هدف زندگی شماست ؟  من از صبح که بیدار میشم هدفم تناسب اندام تناسب فکر تناسب احساس تناسب رفتار  است . وقتی من در راه تناسب قدم بردارم بدنم راه سلامتی را در پیش میگیرم . سلامتی بدن با تناسب رابطه ی مستقیم دارد . هرچه تناسب در من بیشتر جاری شود سلامتی و احساس سلامتی روان و جسم در من بیشتر است . من اولویت اولم زندگی کردن در تناسب اندام است . 

      برای رسیدن به تناسب اندام تا چه حد در مقابل افکار دیگران استقامت خواهید کرد ؟ 

       تناسب اندام من راهی درونیست تا من نخواهم کسی نمیتواند به محتویات ذهن من پی ببرد  . من وقتی با خودم در صلحم واکنش افراد دور و بر من نیز صلح است . آنها در تضاد با هدف من نیستند که واکنش من در مقابلشان استقامت باشد . 

      تازه  هروقت من با اشتیاق در مسیر تناسب اندام هستم آنها نیز با من همسو هستند . هر وقت من با خودم در صلحم اصلا رفتار نامتناسبی از بیرون نیز نمیبینم که در مقابلش حس استقامت کنم . من استقامت را از درونم آغاز کردم . من برخاستم . رستاخیز در من ایجاد شده است . صور اسرافیل در گوش من دمیده است . من مرده ای بودم که با رسیدن به تناسب فکری هر روز و هر روز از نو زنده میشوم . من قیامت را قیامت کرده ام . من قیامت را هر روز زندگی میکنم . من ایستادگی و برخاستن از خود را از وقتی وارد این مسیر شده ام آغاز کرده ام و حالا که شروعی دوباره است لذت را روزافزون میکنم . یادگیری را روز افزون می کنم . من زندگی را دوباره زندگی می کنم . من جوانی را دوباره جوانی می کنم . چون  طبیعت من زندگیست . طبیعت من جوانیست . طبیعت من تناسب اندام است و وقتی من در مدار تناسب اندام باشم اصلا سخن مخالفی نمیشنوم که بخواهم استقامت کنم و اگر شنیدم میدانم خودم مسبب آن بوده ام الگوی ذهنی خودم را اصلاح میکنم . امروز همسرم یک نکته ی عالی به من گفت . گفت کسی که حسودی رو میبینه خودش حسوده که رفتارهای حسادت آمیز دیگران رو حسادت معنا میکنه و دریافت میکنه . پس باید خودش رو اصلاح کنه و صفت حسادت رو از خودش دور کنه که دیگه رفتار حسادت رو از کسی نبینه . حالا هم من در پاسخ به این پرسش همین جواب را میدهم  من در مقابل حرف دیگران  الگوهای ذهن خودم  را تغییر میدهم . 

      اولش چون عادت ندارم شاید یادم رود ولی وقتی استمرار داشته باشم کم کم ملکه ی ذهنم میشود . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1401/04/30 10:34
      مدت عضویت: 1901 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 808 کلمه

      سلام . 

      داستان هدایت دوباره من به مسیر تناسب فکری . 

      من ۴ سال پیش با سایت تناسب فکری آشناشدم که داستان آن را بارها گفته ام اما این بار داستان دوباره هدایت شدنم را می گویم . 

      من پارسال به خاطر اینکه یکی از بچه ها نوشته های مرا به اسم خودش کپی کرد و در سایت گذاشت مطلبی نوشتم و  به خاطر این کار از او ناراحت شدم . او حق کپی برداری به اسم خودش را نداشت من به شما اطلاع دادم برای اینکه حداقل یا این موضوع را گوشزد میکردید به دوستان و یا اینکه حداقل واکنشی نشان نمیدادید . اما شما بر عکس نوشته ی مرا ویرایش کردید و با لحن مودبانه در سایت گذاشتید . 

      این واکنش از نظر شما کار صحیحی بود و من بدون اینکه بخواهم چیزی بگویم اما دلخور شدم و رفتم . 

      رفتم به کارهای دیگر پرداختم . 

      درمان برای بچه دار شدن را آغاز کردم .  عمل دوباره انجام دادم . در بیزینس بازاریابی شبکه ای مشغول به کار شدم و خلاصه خودم را سرگرم کردم تا اینجا را فراموش کنم . 

      اما نکته ی جالب اینکه من در هیچ کدام موفقیت چندانی حاصل نکردم . 

      یکسال هم در گروه باروری با ذهن بودم ولی نتیجه ای حاصل نکردم . 

       من در تمام موارد بالا با احساس عالی حرکت کردم اما حرکت من در ضمیر ناخوداگاهم نفوذ نکرد .

      نمیگویم آن مسیرها غلط بودند چون بسیاری از افراد به نتایج عالی در همه ی این مسیرها میرسیدند . 

      اما برای من نتیجه بخش نبود در حالیکه با ایمان ۱۰۰ و احساس عالی هم حرکت کرده بودم . 

      در حالیکه اینجا من کاهش وزن ۲۰ کیلویی را تجربه کرده بودم . 

      فهمیدم من به تنهایی قادر به ادامه ی مسیر نیستم . 

      درسته که خدا با منه ولی وقتی تنها حرکت کنم اندیشه های شیطانی بر من غالب میشه . من اهداف زیادی دارم اما اطلاعاتی که از این اهداف در ذهن من است اطلاعاتیست که با این مسیرها همسو نمیشود . 

      مثلا در شغلم که مشاوره پوست و مو و فروش محصولات شرکت هست من در مشاوره دادن بسیار عالی هستم اما چون هیچ وقت فروشنده نبودم ذهن من مدام نبودن مشتری یا نداشتن پول و یا باورهای مانع فروش موفق را به من نشان میدهد . 

      خب این باورها نمیگذارند من به موفقیت در کارم برسم . 

      یا مثلا درمان ناباروری . 

      من هم از طریق ذهن عمل کردم هم از طریق درمان فیزیکی  با احساس خوب و عالی ولی فعلا نتیجه مطلوب نگرفتم و حتی نتیجه عکس گرفتم . 

      خب اینجا هم هنوز باورهای ناشناخته ای دارم مثلا ایمان نداشتن به خود و نتوانستن  و هر چقدر هم بیشتر اقدام کردم باورهای نا باروری من قویتر شد . 

      برای همین تصمیم گرفتم خودم را بپذیرم و رها کنم . 

      وقتی که تسلیم شدم و  همه ی نتیجه ها را  رها کردم باز هم دیدم ته دلم مرا به اینجا فرا میخواند . 

      چون من از اینجا نتیجه دیدم . 

      اکنون مثل ۴ سال پیش امید و انگیزه ی فراوان ندارم . 

      اما ایمان دارم . ایمان دارم که وقتی روی ذهنم کار کنم و فقط  در مسیرم استمرار داشته باشم و  تمارینم را با عشق و اشتیاق انجام دهم قطعا محتویات ذهن من تغییر می کند و خودبخود من به تمام اهدافم میرسم .

      گرچه من از این دوره حتی انتظار لاغرتر شدن را هم ندارم چه برسد به کسب درامد و یا بچه دار شدن . 

      اما ایمان دارم که این مسیر صراط مستقیم است و وقتی با اطمینان و احساس یگانگی در این مسیر حرکت کنم کم کم آنچه که در ذهنم است تغییر می کند . 

      من فقط و فقط برای تغییر مسیر ذهنی ام اینجا برگشتم  . چون اینجا برای من خانه ی خداست . خدایی که اولین بار در ۴ سال پیش در اوج حال بد و چاقی ام به این مسیر فراخواند اکنون نیز دوباره به این مسیر فراخوانده .

      نمیدانم به چه خواهم رسید .

      من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست . 

      همین که اینجا مینویسم و حالم خوبه برام کافیه . 

      در مسیر درست که باشم نتایج خودبخود پدیدار میشن . 

      نتایج نشانه ی هر مسیر است . پدیده های بیرونی به ما نشان میدهند مسیر حرکتمان درست است یا غلط . 

      پس من اینجا حرکت میکنم . و حرکت دوباره ام را  با عشق واشتیاق به خود مسیر آغاز می کنم  و حال خوبم برایم کافیست . حال خوب هم که خداست . و خدا برایم کافیست . 

      الیس الله کاف بعبده  . 

      آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست ؟ 

      بله کافیست . 

      خداوند خودش آرام و اهسته تمام محتویات ذهن مرا پاکسازی میکند و مسیر حرکت مرا تغییر می دهد . 

      خدایا شکرت . 

      خدایا ممنونم که دوباره مرا به سمت راه تناسب فکری هدایت کردی تا با ذخیره ی اطلاعات صحیح دوباره به آرامش برسم 

      خدایا از تو ممنونم که بار دیگر مرا به راه راست هدایت کردی . راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه راه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه راه گمراهان . 

      خدایا از تو سپاسگزارم بابت هدایت دوباره ام . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1402/12/09 01:55
      مدت عضویت: 1901 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 327 کلمه

      سلام خدمت همه دوستان عزیز 

      من فاطمه سادات متعهد میشوم بار دیگر دوره آموزشی خود را با اشتیاق شروع کرده و لاغری طبیعی و اسان را بهتر و بیشتر درک کنم . امروز ۹ اسفند ۱۴۰۲ من تعهد میدهم تا آخر دوره و تکرار ،   فایلها را با اشتیاق گوش داده و به مطالب گفته شده در دوره پایبند باشم تا به امید خدا بتوانم با مرور دوره فرمولهای لاغری را در ذهن قشنگم بیشتر تثبیت و تثبیت کنم . 

      من در حالی وارد سایت شدم که موفقیتهای زیادی را که همه حاصل تغییر تفکر از این سایت است را به ظهور رساندم و دوباره آمده ام که با اصلاح بیشتر ذهنم و همسو کردن آن با اراده ی خدای وجودم خودم را بیش از پیش در مسیر خود استوار کنم و به نتایج عظیم دیگری نیز برسم .

      من در این راه نه تنها خود را موفق به لاغر شدن کردم بلکه دوستان بسیاری را نیز با لاغری با ذهن آشنا کردم و موفقتیهای دوستانم را نیز حاصل موفقیت خودم از استفاده ی درست از قدرت ذهنم میدانم .

      هدایت من این بار برای بزرگ کردن دستاوردهایم است و میدانم همانطور که تا الان توانستم از این به بعد هم می توانم . 

      به امید روزی که این روش واقعا جای تمام روشهای جسمی را در ذهن و دل مردم بگیرد . 

      رسالت ما سنگین است و در دوره ای واقع شدیم که موانع بیشماری بر سر راهمان قرار دارد اما قدرت خداوند بر همه آنها غلبه کرده و نهال لاغری با ذهن را در میان انبوه روشهای جسمی هر روز بزرگ و بزرگتر می کند ‌. خوشحالم که بعد از حدودا ۶ سال توانستم سهمی در بزرگ شدن نهال لاغری در میان مردمم داشته باشم و اکنون مشتاقم با آگاهی بیشتر و عملکرد بهتر  باز هم در این راه به قدر خودم بکوشم عشق کنم و خود را بیشتر پرورش دهم . 

      خدارا سپاس میگویم که به من کمک کرد بار دیگر آغاز کننده راه لاغری آسان و لذتبخشم باشم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1401/05/03 00:08
      مدت عضویت: 1901 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 4 کلمه

      ممنون عزیزم همچنین .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1401/05/02 00:25
      مدت عضویت: 1901 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 94 کلمه

      سلام دوست خوبم ممنون از تک تک کلماتتون . چقدر بهم انرژی دادید . 

      ممنون که آرام و صبور راهنماییم کردید . متشکرم .  به هر حال دیگه اون اتفاق رو فراموش کردم . اگه حرفی به دل میشبنه قطعا گوینده اش خداست . پس حرف من نیست . اگه هم ازش کپی میشه از خدا کپی کرده شده و همه ی این عالم کپی شده ی خدا هستند پس دیگه بخشیدمش رو و خودم رو از میان برداشتم و دوباره برگشتم 

       خدارو شکر که دوستان خوبی چون شما دارم . 

      خدارو شکر بابت حضور شما عزیزانم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1401/05/02 00:21
      مدت عضویت: 1901 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 553 کلمه

      ممنون از راهنماییهای جامع و کاملتون . عزیزم من خیلی خوب تحقیق کردم  بعد وارد این کار شدم .

      الان در دانشگاه تا مدرک فوق لیسانس این بیزینس داره تدریس میشه . 

      به نظر من بهترین روش پولدار شدنه . 

      چون تو تنها حرکت نمیکنی . با تیم حرکت می کنی . اونا رو رشد میدی و اونا هم تو رو رشد میدن . 

      من دست خدا رو در این بیزینس میبینم . 

      منتها باید فروشندگیت خوب باشه در مورد محصولات هم خودم شخصا استفاده کردم و عالی بوده . 

      ۳ ماهه واردش شدم اما میبینم چطور همه در حال انرژی مثبت دادن هستن . من شرکتهای دیگه رو خیلی نپسندیدم اما این شرکت رو خوشم اومد .  این شرکت بیش از ۱۰۰ سال سابقه ی کار داره . پدر بزرگ مدیر عامل فعلی  اولین بار در ایران صاحب این کسب و کار  بود البته اون زمان بازاریابی شبکه ای نبود .

      اما در کل من با شناخت کافی رفتم الان نفر قبل من این ماه ۲۰۰ میلیون درامدشو زد و نفر بالاییش ۱ میلیارد . چون تیم فروششون گسترده است آموزش دارن . 

      منم تازه کارم به مرور تیم سازی می کنم و به امید خدا با نگرش درست قطعا منم مثل این عزیزان موفق میشم . 

      چون شرکت پایه و اساس داره بهش مطمئنم . فقط چون خودم تا حالا فروشندگی نکردم برام سخته ولی میتونم تیمم رو آموزش بدم و شرکت بابت آموزش بهم پورسانت میده . 

      من نظر مثبتی به این بیزینس دارم چون همه سود میبرن نه فقط بالاسریها اینجوری نیست که تو بفروشی سودت فقط برسه به بالاسریها . 

      تو خودت میتونی تیم فروش داشته باشی . خودت میتونی مدیر بشی و شرکت هم بابت فروش و هم بابت اموزش افرادی که میاری بهت پورسانت میده . 

      چون دارم میبینم افراد سازمان رو . 

      با هم در یه گروهیم اونقدر انرژیشون مثبته که خدا می دونه ‌ من فقط حامی ندارم فعلا . یعنی خانواده ام هیچ درکی از این بیزینس و کار ذهنی ندارن . 

      اما این بیزینس رو به گسترده شدنه . همسو با قوانین آفرینشه . 

      تو روز به روز میتونی پیشرفت کنی . در جا زدن نداره . 

      کار تیمیه . 

      دست خدا هم با جماعته و بازم میگم در جمع بودن و حرکت کردن بهتر میتونه مارو موفق کنه . 

      اما من  باورهای پولسازیم ضعیفه تا حالا اینجوری کار نکردم ولی کم کم باورهامو قوی می کنم و تیم فروش تشکیل میدم .تیمهایی که اونها هم تیم داشته باشن که بتونند اونا هم پیشرفت کنند . 

      همه با هم رشد می کنیم و  همه با هم پولدار میشیم  و منم مثل همکارام شایدم بهتر از اونا عمل کنم  چون این بیزینس رو درک کردم از همه چیش راضی ام . هیچ هزینه اولیه نمیخواد . کلاهبرداری نیست . محصولاتش رو خودم استفاده کردم و عالی بودن . من فقط قدرت فروشم رو باید تقویت کنم و قدرت تیم سازیم رو . 

      الان همین محصولات رو کلی از همکارام دارن میلیون میلیون میفروشن . منم به امید خدا باورهام که اصلاح بشه موفق میشم چون تازه شروع کردم . لیدرم میگفت بازم نسبت به خیلیها بهتر عمل کردی . من فقط باورهای مانع دارم که لازمه بیشتر در این بیزینس بمونم تا اونا هم برطرف بشه . 

      ممنون از اطلاعاتی که بهم دادین ولی من همه ی اینارو تحقیق کردم بعد وارد کار شدم . ممنون که نگرانم بودید و خواهرانه راهنماییم کردید . 

      خوشحالم که در کنار دوستان دلسوزی مثل شما هستم .

      خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم