با سلام استاد عزیزم روز 51 صبح قهوه تلخ ساعت 6صبح یک لقمه کوچک نان و دو پر کالباس مرور ذهنی ام این بود ی چایی نبات بخورم که ترجیح دادم یک لیوان آب بخورم و چایی نبات نخوردم ظهر ساعت 2ضعف داشتم اما میل نداشتم یک پیش دستی برنج و دو قاشق...
سلام استاد عزیزم روز 50صبح ساعت 5 قهوه تلخ ساعت 6 یک عدد نیمرو با نان ساعت 11همسرم صبحانه نان و پنیر هندوانه آورد بخوره من سیر بودم اما با تحریک بینایی و مرور خاطرات روز گذشته که نان و پنیر هندوانه نخوردم ترغیب به خوردن شدم و خوردم. این مسأله خیلی...
سلام استاد عزیزم روز 48یادم نیست ننوشتم روز 49صبح قهوه تلخ روتین روزانه منه یک ساعت بعد خوردن ی تیکه پیتزا از شب قبل مانده مرور ذهنی ام این بود مقدار پیتزا کم بود نون و پنیر و هندوانه بخورم که نخوردم. گفتم کافیه الان که زیاد گرسنه نیستم فقط یک فنجان...
با سلام استاد عزیزم روز46قهوه تلخ مرور ذهنی یک صبحانه کامل بخور از هرچی دلت میخواد چون خیلی گرسنه آیی یک ساعت صبر کردم ببینم واقعا خیلی گرسنه آمده یا نه. دو سه لیوان آب خوردم بعد یک ساعت درب یخچال باز کردم هدف امروزم برای صبحانه کره پنیر و چایی نبات بود...
با سلام استاد عزیزم روز45قهوه تلخ صبحانه چایی تلخ نزدیک ظهر قهوه تلخ نهار سوپ جو ،+یک پیش دستی پلو مرغ شکلات شیرینی +قهوه عصر یک پیش دستی پلو مرغ شام یک پیش دستی پلو مرغ احساس میکردم برنج امروز زیاد خوردم حس خوبی نداشتم فقط یک چیز برام جالب بود دیشب ی خواب دیدم. خواب...
سلام استاد عزیزم روز 44 صبح قهوه تلخ صبحانه دو عدد کتلت کوچک و نان برای ظهر جمعه دعوت به پیک نیک شدیم البته مهمان بودیم. رفتیم اول چای و شیرینی تعارف کردند میخواستم شیرینی نخورم اما با اصرار میزبان برداشتم خوردم چون گرسنه بودم خوردم اما نصف اش زیاد بود. راضی نبودم بعد...
با سلام خدمت استاد عزیزم روز 45 صبح قهوه تلخ ساعت حدود هشت صبحانه یک عدد نیم رو با کمی نان و پنیر خوردم نخوردن چای نهار میل نداشتم کمی فقط حس ضعف داشتم همه چی تو یخچال بود گفتم برنج و مرغ بخورم نخوردم عدس پلو بخورم نخوردم حس کردم این غذاها را دلم نمیخواد سالاد...
سلام استاد عزیزم روز 44 خوردن قهوه تلخ راضی بودم مرور ذهنی نخوردن نان و پنیر و چایی نبات خوردن یک کاسه ماست خوری کوچک لوبیا چیتی نخوردن چایی مرور ذهنی خوردن یک شیرینی کوچک خوردن یک شکلات خوردن ناهار 3قاشق عدس پلو احساس شدید گرسنگی اما اصلا میل به خوردن هیچ چیزی نداشتم ترجیح حس گرسنگی نسبت به...
با سلام خدمت استاد عزیزم روز ۴۳ قهوه تلخ راضی ام صبحانه هیچی نخوردم. تا ساعت ۱۱ صبح درب یخچال بار کردم دیدم دلمه برگ از چند روز پیش تو یخچال جا مونده اصلا گرسنه نبودم. میخواستم بریزمش دور اما دیدم دوتا بیشتر نیست گفتم حیفع و خوردم. اصلا راضی نیستم....
سلام استاد دقیقا از دیروز فکر منم به همین موضوع مشغول بود. چرا با اینکه می‌دونم کار اشتباهی خوردن چیزی که نیاز نیست و حتی شیرینی که اصلا دوست نداشتم الان بدون نیاز برای سرگرمی میخورم چیزی که اصلا قبلاً عادت نداشتم داره تکرار میشه حتی تو دیدگاه دیروز از خودم...
امتیاز کاربر: 15378
سطح ۵: هنرجوی متوسطه
با سلام استاد عزیزم روز 51 صبح قهوه تلخ ساعت 6صبح یک لقمه کوچک نان و دو پر کالباس مرور ذهنی ام این بود ی چایی نبات بخورم که ترجیح دادم یک لیوان آب بخورم و چایی نبات نخوردم ظهر ساعت 2ضعف داشتم اما میل نداشتم یک پیش دستی برنج و دو قاشق...
سلام استاد عزیزم روز 50صبح ساعت 5 قهوه تلخ ساعت 6 یک عدد نیمرو با نان ساعت 11همسرم صبحانه نان و پنیر هندوانه آورد بخوره من سیر بودم اما با تحریک بینایی و مرور خاطرات روز گذشته که نان و پنیر هندوانه نخوردم ترغیب به خوردن شدم و خوردم. این مسأله خیلی...
سلام استاد عزیزم روز 48یادم نیست ننوشتم روز 49صبح قهوه تلخ روتین روزانه منه یک ساعت بعد خوردن ی تیکه پیتزا از شب قبل مانده مرور ذهنی ام این بود مقدار پیتزا کم بود نون و پنیر و هندوانه بخورم که نخوردم. گفتم کافیه الان که زیاد گرسنه نیستم فقط یک فنجان...
با سلام استاد عزیزم روز46قهوه تلخ مرور ذهنی یک صبحانه کامل بخور از هرچی دلت میخواد چون خیلی گرسنه آیی یک ساعت صبر کردم ببینم واقعا خیلی گرسنه آمده یا نه. دو سه لیوان آب خوردم بعد یک ساعت درب یخچال باز کردم هدف امروزم برای صبحانه کره پنیر و چایی نبات بود...
با سلام استاد عزیزم روز45قهوه تلخ صبحانه چایی تلخ نزدیک ظهر قهوه تلخ نهار سوپ جو ،+یک پیش دستی پلو مرغ شکلات شیرینی +قهوه عصر یک پیش دستی پلو مرغ شام یک پیش دستی پلو مرغ احساس میکردم برنج امروز زیاد خوردم حس خوبی نداشتم فقط یک چیز برام جالب بود دیشب ی خواب دیدم. خواب...
سلام استاد عزیزم روز 44 صبح قهوه تلخ صبحانه دو عدد کتلت کوچک و نان برای ظهر جمعه دعوت به پیک نیک شدیم البته مهمان بودیم. رفتیم اول چای و شیرینی تعارف کردند میخواستم شیرینی نخورم اما با اصرار میزبان برداشتم خوردم چون گرسنه بودم خوردم اما نصف اش زیاد بود. راضی نبودم بعد...
با سلام خدمت استاد عزیزم روز 45 صبح قهوه تلخ ساعت حدود هشت صبحانه یک عدد نیم رو با کمی نان و پنیر خوردم نخوردن چای نهار میل نداشتم کمی فقط حس ضعف داشتم همه چی تو یخچال بود گفتم برنج و مرغ بخورم نخوردم عدس پلو بخورم نخوردم حس کردم این غذاها را دلم نمیخواد سالاد...
سلام استاد عزیزم روز 44 خوردن قهوه تلخ راضی بودم مرور ذهنی نخوردن نان و پنیر و چایی نبات خوردن یک کاسه ماست خوری کوچک لوبیا چیتی نخوردن چایی مرور ذهنی خوردن یک شیرینی کوچک خوردن یک شکلات خوردن ناهار 3قاشق عدس پلو احساس شدید گرسنگی اما اصلا میل به خوردن هیچ چیزی نداشتم ترجیح حس گرسنگی نسبت به...
با سلام خدمت استاد عزیزم روز ۴۳ قهوه تلخ راضی ام صبحانه هیچی نخوردم. تا ساعت ۱۱ صبح درب یخچال بار کردم دیدم دلمه برگ از چند روز پیش تو یخچال جا مونده اصلا گرسنه نبودم. میخواستم بریزمش دور اما دیدم دوتا بیشتر نیست گفتم حیفع و خوردم. اصلا راضی نیستم....
سلام استاد دقیقا از دیروز فکر منم به همین موضوع مشغول بود. چرا با اینکه می‌دونم کار اشتباهی خوردن چیزی که نیاز نیست و حتی شیرینی که اصلا دوست نداشتم الان بدون نیاز برای سرگرمی میخورم چیزی که اصلا قبلاً عادت نداشتم داره تکرار میشه حتی تو دیدگاه دیروز از خودم...