سلامتی یا لاغر شدن
سلام استاد عزیز . وقت عالی به خیر
من چند سال پیش با روش لاعری با ذهن از وزن ۷۴ به ۶۵ رسیدم که ارزوی من بود . و با ایتکه این دوسالی کمتر تو سایت بودم اما چون روی باورهام حسابی کلر کرده بودم تقریبا دراین وزن هستم .اما من بیماری خودایمنی دلرم که بدنم همیشه التهاب دلره و باعث کم خونی من شده و کاهش گلبولهای سفید .
و از طرفی با یه استاد دیگه ای در زمینه موفقیت دارم کار میکنم که ایشون ادعا میکنن با قانون سلامتی کلیه بیماریها درمان میشه از جمله بیماری من .
البته اون روش یه جورایی محدودیت غذایی هم داره وفقط بایستی یک سری غذاهای خاص رو مصرف کنیم . .الان مدتی هست ذهنم مشغوله واقعا نمیدونم چی کارکنم .
اما با ینکه محدودیت رو دوست ندارم اما بیماری آنقدر به من فشار آورده که ناچارم این سبک رو پیش ببرم .
میخام نظر استاد و دوستان رو تو این زمینه بدونم .
من همش دعاگوی استاد هستم که زندگیم نه تنها در جنبه لاغری بلکه در کلی از زمیته های دیگه تغییر اساسی کرد . و امیدم به زندگیم بیشتر شد .
سلام دوست عزیز، وقت شما بخیر و پر از آرامش.
چقدر خوشحال شدم که دیدم با روش لاغری با ذهن تونستی به وزن دلخواهت برسی و اون رو تثبیت کنی.
این نشون میده که چقدر خوب روی باورها کار کردی و قدرت ذهن رو به کار گرفتی، بهت تبریک می گم.
در مورد مسئلهای که الان باهاش درگیری، یعنی بیماری خودایمنی و روش جدیدی که باهاش آشنا شدی، کاملاً درک میکنم که چقدر میتونه ذهنت رو مشغول کرده باشه.
وقتی سلامتی به خطر میافته، آدم حاضره هر راهی رو امتحان کنه، حتی اگه اون راه، محدودیتهایی رو به همراه داشته باشه که دوستشون نداره.
ببین، اصلِ کار ما این بوده و هست که قدرت اصلی برای تغییر و سلامتی، در درون خود ماست و ذهن و باورهای ما، معمار این سلامتی هستن.
روشهایی مثل «قانون سلامتی» یا هر روش دیگهای که شامل محدودیتهای غذایی میشه، در واقع دارن یک سری ورودیها (غذا) رو کنترل میکنن تا به بدن کمک کنن که از حالت التهابی خارج بشه و به تعادل برگرده.
اینجا چند تا نکته مهم هست که میخوام دوستانه بهشون فکر کنی:
۱. قدرت ذهن رو دست کم نگیر:
فراموش نکن که همین ذهن، تو رو از ۷۴ به ۶۵ رسونده و اون رو نگه داشته. حتی اگه سراغ رژیم غذایی جدیدی میری، باور به توانایی بدن برای بهبود و سلامتی رو نباید بذاری کنار. این مهمترین اصله.
میتونی از این محدودیت غذایی به عنوان یک ابزار کمکی استفاده کنی، اما باورِ اصلی باید روی شفا و سلامتی کامل باشه که از درون تو نشأت میگیره.
۲. تناقض ظاهری:
شاید فکر کنی روش ما (ذهن) و اون روش (غذا) با هم تناقض دارن. اما در واقع میتونن مکمل هم باشن. تو میتونی باورت رو روی این تنظیم کنی که: «من با کمک ذهن و قدرت درونم، بهترین سبک زندگی و بهترین غذاها رو برای سلامتی کامل انتخاب میکنم و بدنم به آسانی در حال بازسازی و شفاست.»
۳. به احساس درونت اعتماد کن:
درسته که بیماری فشار آورده، اما اگه اون محدودیتهای غذایی خیلی حس بدی بهت میده و واقعاً ازشون متنفری، باید با احتیاط بیشتری جلو بری.
هر چیزی که حس خوب رو ازت بگیره، فرکانس سلامتی رو هم پایین میاره.
سعی کن در طول انجام هر روشی برای بهبود، روی احساس خوب نسبت به انتخابت کار کنی و نه روی حس محرومیت.
چون احساس محرومیت به تنهایی میتونه مسائل و مشکلات زیادی ایجاد کنه.
۴- ورودی مناسب مهتر از دارو و رژیم غذایی
مراقب ورودی های ذهنت درباره مساله ای که باهاش مواجه هستی باش. شاید دسترسی ما به آگاهی با کمک اینترنت آسان شده باشه ولی خطر ورود اطلاعات بی کیفیت و نامناسب هم افزایش پیدا کرده.
اگه برای راه حل به جستجوی اینترنتی اکتفا کنی با انبوهی از آگاهی هایی مواجه میشی که هر کدام دیگری را رد و خود را تایید می کنند.
۵. مشورت با متخصص:
همیشه یادت باشه، مسائل پزشکی، بهویژه بیماریهای خودایمنی، حتماً باید تحت نظر پزشک متخصص باشن. هر روشی رو که انتخاب میکنی، با پزشکت در میون بذار و ازش بازخورد بگیر.
ممکنه نیاز به اعمال محدودیت های شدید نباشه و با چند تا تغییر ساده و آسون بتونی به بهبود سلامتی ات کمک کنی.
در نهایت، تصمیم با خودته دوست من. به قلب و شهودت اعتماد کن و قدمهایی رو بردار که باعث میشن احساس قدرت و آرامش بیشتری داشته باشی. ایمان دارم که به زودی خبر سلامتی کاملت رو بهمون میدی.