مراقب ارتباط با خدا باشیم

امیدوارم امروز شاد و سرحال و با انگیزه باشید .
اینکه امروز رو چطور سپری کنی فقط مسولش خودت هستی و وابسته به آدمها و افکار پیرامون و شرایط پیرامون نباش بارها شده حالمون خوبه ولی با کسی برخورد میکنیم که شروع میکنه به گله و شکایت کردن ممکنه بگی چرا این فرد رو دیدیم که حالم رو بد کنه ولی باید خودت حالت رو خوب کنی و از روزت به نفعت خودت استفاده کنی اگر افکار خوب داری و آرامش داری و احساست خوب داری اون روز به نفع شما هست
هر روز توقعت و انتظارت از خودت این باشه که امروز هم به نفع خودت باشی پس ببین چه احساس و انتطاری از خودت داری ؟؟(حال خوب و شادی و احساس خوب در ما یک چیز درونی هست و باید مستقل از هر چیزی در اطراف ما باشه چون هم اتفاقهای بد و هم اتفاقهای خوب هر روز و هر لحظه در اطراف ما هستن و هنر ما این هست که ما بتونیم بدون توجه به اونها شاد باشیم و اگر ما بتونیم همشه شاد و خوشحال باشیم قطعا موفقیتها هم به سمت ما میان و اون شادی که به دنبال موفقیتها میاد اصلا ارزشی نداره یعنی اگر ما منتطر باشیم تا به اون موفقیت برسیم و بعد شاد بشیم مطمعن باش وقتی هم اون موفقیت اومد ما نمیتونیم خیلی خوشحال باشیم و از اون لدت ببریم چون بعد از مدتی ممکنه برات تکراری بشه و دیگه لدت نبری پس موفقیت به دنبال شادی میاد نه شادی به دنبال موفقیت )

انتطار خیلی مهم هست بییبن انتطارت از زندگی چیه ؟یا انتطارت از چاقی و لاغری چیه ؟
اگر انتطارت از همسرت این هست که بازم امروز جنگ و دعوا هست پس خدا به خیر کنه .
اون فردی میتونه زندگیش رو موفق کنه که به شرایط پیرامونش توجه نداری و این فرد شگفتی ساز هست .(حالا من هر چقدر خواسته داشتم مثلا روابط عاشقانه با همسرم اما اگر در ذهنم ته ذهنم اون انتطار رو داشته باشم که امروز که از سر کار میاد الان شروع به جنگ و دعوا میکنه پس من به خواسته ام نمیرسم چون مهم اون فکر من و یا اون انتطار من هست خواسته ی خوب داشتن به تنهایی مهم نیست باید افکار و باورهای ما هم سو باشن با خواسته ی من یا اگر من بگم خواسته ام لاغری هست و لی انتطارم از خودم این باشه که اگر این غدا رو خوردم چاق میشم پس بهتره نخورم با وجود نخوردن اما چاق میشم چون نتیجه رو اون فکر و انتظار یا باورم رقم میزنه نه چیز دیگه )

در مورد لاعری هم همین طور هست ما کاری به شرایط پیرامون خودمون نداریم فقط باید انتظارمون رو از خودمون تغییر بدیم (من کاری ندارم فعالیت ندارم ویا رژیم ندارم من با قدرت افکار و باورهام لاغر میشم و به لاغری میرسم و انتظارم این هست با وجود هر چیزی که میخورم در هر زمانی به اندازه نیازم من به زودی در جسم ۵۹ کیلو و سایز ۳۸ قرار بگیریم چون دارم درست رفتار میکنم و لاغری رو یاد میگیریم فارع از هر شرایطی که دارم حالا قرص میخورم یا … )

هر کس حالش خوب نیست حالا به هر دلیلی و زندگی براش تیره و تار شده باید انتظارتون رو از خودتون در ذهنتون تغییر بدید ( مثلا اگر من خواستهام ثروت هست ولی هر روز در حرفهام از فقر و نداری گله و شکایت کنم و به همه بگم اوصاع سخت شده و مردم پول ندارن و همه بیچاره هستن و اوصاع اقتصادی کشور بد هست و یا … در واقع دارم به نبودها و کمبودها و بی پولی د ارم توجه کنم و نتیجه رو هم برای من افکار و توجه من رقم میزنه نه اون چیزی که دوست دارم پس ببینید به چی توجه میکنید و در مورد چی حرف میزنید و انتطارتون و باورتون و فکرتون همون هست و نتیجه رو رقم میز نه)

قرار هست من یه متناسب شگفتی ساز بشم چون که با تعهد و با اون اشتیاق و انگیره دارم ادامه میدم باید تا همیشه احساس خوب و انگیزه و اشتیاق داشته باشم
تا متناسب شدن رو یه دست بیارم و این نتیجه برای من خیلی راحت به دست میاید ( پس شک نکنید اول احساس خوب باید باشه و بعد موفقیتها برای ما به وجود میان یعنی اولین تغییر باید تغییر در احساس ما باشه و ما قطعا به تناسب و اندام دلخواهمون میرسیم چون فرد افسرده و ناراحت که نمیتونه به اهدافش برسه و اونها رو دنبال کنه سریع ناامید میشه و کلی افکار منفی در ذهن اون به وجود میاد و از مسیر خارج میشه )

خیلی از کارها هستن در زندگی روزمره ی ما که به صورت اتوماتیک در ناخود اگاه ما ذخیره شدن و اصلا نیاز نیست فکر کنیم و همون ناخود آگاه هست که وارد عمل شده و کار رو برای ما انجام داده مثل زدن رمز عابر بانک در هر دفعه استفاده کردن (یا خیلی از کارهای دیگه مثلا من برای حمام کردن و یا مسواک زدن فکر نمیکنم و یا دسشویی رفتن فکر نمیکنم چون به ناخوداگاه من سپرده شدن هر وقت نیاز داشتم بدون فکر در حمام یا روشویی و یا دسشویی رفته و کار مورد نیاز رو انجام میدم و یا در زمینه ی رفتن به خانه ی مادرم چون ادرس در ناخود اگاه من رفته پس نیاز به فکر کردن نیست و به محض تصمیم گرفتن من در مسیر قرار میگیریم و به مقصد میرسم پس لاغری رو هم باید به ناخود اگاه سپرد و کار کاملا اتوماتیکی در ما باید بشه که ما بدون فکر کردن و نگران بودن به این نیاز جواب بدیم مثل سایر نیازهای بدن مثل تنفس ما یا ضربان قلب ما )

رفتارهای چاق کننده و لاغر کننده هم همین جوری هستن و این افرادی که متناسب هستن وقتی در شرایطی که اون فرد چاق هم هست قرار میگیره که کلی افکار منفی و پرخوری داره اونها به صورت ناخود آگاه انجام نمیدن مثل عدد وارد کردن رمز عابر بانک که بدون فکر کردن ما اون عدد رو میزنیم وقتی ذهن برای چاقی برنامه ریزی بشه نیاز نیست که ما فکر کنیم خیلی جاها حرکاتی میکنیم و بعدا پشیمون میشیم و حالمون بد میشه و تازه بازهم همه ی ما در شرایطی قرار میگیریم که دوباره پرخوری میکنیم و میگیم از فردا شروع میکنیم اما نمیتونیم چون ناخود اگاه ما برنامه ریزی شده و اگر برای لاغری برنامه ریزی بشه ما به سمت متتاسب شدن حرکت میکنیم فقط ایمان داشته باشین به این مسیر و استمرار داشته باشین .با خواندن و نوشتن ما دهن ناخواداگاه رو برنامه ریزی میکنیم برای متناسب شدن .(تمام هدف این دوره ها این هست ذهن ما لاعری رو یاد بگیره و دیگه رفتارهای ما درست میشه و واکنشهای رفتاری ما درست میشه و در نهایت جسممون هم لاغر میشه و تنها راه آموزش ذهن مثل هر آموزش،دیگه از راه خواندن و نوشتن هست و این پروسه یک شبه اتفاق نمیفته به مرور زمان هر کس بسته به تعهد و انگیزه و اشتیاقش این مهارت رو کسب میکنه و موفق میشه پس لاعری هم یک هنر هست مثل نقاشی و یا خطاطی و یا آرایشگری و رانندگی و … که باید بتونیم در اون مهارت پیدا کنیم و دیگه بدون ترس و نگرانی و رفتارهای غلط و واکنشهای نامناسب خیلی راحت به لاعری برسیم ولاعری خیلی اسون هست بارها به خودت بگو خیلی آسون هست حتی از یادگیری رانندگی و زبان وموسیقی یاد گرفتن هم راحت تر هست و من به زودی به جسم دلخواهم میرسم )