به نام خداوند مهربان 

سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر 

فوق العاده بود این دوره ، بسیار لذت بردم و تو این مدت باهاش زندگی کردم .

تغییرات میل من به مواد غذایی و رفتار و واکنش غذایی من خیلی وقت نیست که شروع شده ،

پس انتظار ندارم وزنی که چند ساله انباشته کردم ، با تغییرات رفتاری ۲هفته ای من همش آب بشه و الان تو وزن ۶۵ باشم ، ولی ایمان دارم همین رفتارهام وقتی ادامه پیدا کنه و تبدیک به عادت من بشه ۱۰۰درصد من رو به ایده آلترین وزن یعنی ۶۵ کیلو میرسونه .

خیلی خیلی خوشحالم که تو این مسیرم و خداوند رو شاکرم که شرایط بودن در سرزمین لاغرها رو برام فراهم کرد ، منظورم فقط از نظر مادی نیست ،اینکه تو این مدت تونستم براش وقت بزارم ،جای شکر داره ، اوایل خیلی استرس داشتم که نکنه نتونم کل برنامه ی یک روز رو همون روز انجام بدم ، این شد که با استاد صحبت کردم گفتند که وقتی سر و صدای بقیه بلند بشه و باعث بشه تو حالت بد بشه ، پس نصفش رو روز بعد انجام بده ،

اما 

شکر خدا تونستم هر روز تمام تمرینات رو اونجوری که استاد فرمودند انجام بدم 

فقط تو این ۲ماه ، من یک روز عقب افتادم ،

امروز شنبه ست ولی من داشتم فایل جمعه رو نگاه میکردم .

از خودم راضیم :))

از تغییراتی که با بودن در این دوره داشتم بسیار لذت میبرم .

هر بار که چیزی رو نمیخورم و اصلا بهم فشار نمیاد ،

بسیار لذت می برم .

جوانه هایی که بذرهای من داشتن :

تغییراتی که تو این مدت داشتم :

حالم عالیه 

آرامشم چندین برابر زمانیه که تو سایت نبودم 

همین آرامش من باعث شده روابطم خیلی بهتر باشه 

اعتماد بنفسم بسیار بیشتر شده 

عاشق خودم و خانواده م هستم 

ارزشی که الان برای خودم قائلم خیلی بیشتر از قبل 

احساس سبکی و سلامتی میکنم 

خیلی خوش بین شدم نسبت به هر چیزی 

مثلا مریض میشم میگم چیزی نیست خودش خوب میسه قبلا اصلا اینجوری نبودم 

الان همیشه جنبه مثبت هر قضیه ای رو میبینم 

انرژیم خیلی بیشتر از قبل 

میلم به خوردن مواد غذایی خیلی کمتر شده 

میبینم که بسیاری از غذاها رو فقط بخاطر اینکه نریزم دور و حس خوبی نداشتم میخوردم ،⁦(☉｡☉)!⁩

واین یکی از دلایل اصلی اضافه وزن من بود ،

بخدا بعضی وقتها اذیت شدم ولی خوردم که نره سلط آشغال .

در حالی که همسرم فردی متناسب ، هرگز یک قاشق هم بخاطر دور ریخته نشدن نمیخوره ، اصلا بهش فکر نمیکنه ، 

میگه سیر شدم نمیتونم ،

میگفتم یعنی بریزم دور ، میگفت آره مشکلی نیست ،

بدن خودم رو اشتباه گرفته بودم با آشغال دونی !

خیلی جالب بود دیروز شروع کردم به نوشتن چیزهایی که تو این مدت یک هفته نخوردم ،

دیدم که چقدر زیادن ، با خودم گفتم بخاطر همینه استاد چند صفحه از این جزوه رو اختصاص داده که ما وقتی آشغال خوری نمیکنیم یادداشتش کنیم ، 

همچنین نخوردن هایی که لذت میبریم رو بنویسیم ،

وااای اگر این اضافه نخوردن ها ادامه داشته باشه که حتما ان شاالله ادامه میدم چه تغییرات فوق العاده ای در جسمم میگذاره .

یادداشت این تغییرات جزئی و نخوردن حتی یک قاشق کمک میکنه که ما انتظارمون از خودمون لاغر شدن باشه و تغییراتمون رو میبینیم وقتی مینویسیم .

چندتاش یادمه مینویسم :

همسرم یه نوع سیب زمینی خریده بود که طعمش شیرین بود و آبپز کرده بودم ،گفت من نمیخورم طعمش رو دوست ندارم ، منم اول دلم نیومد بریزم دور گذاشتم تو یخچال بعد دو روز ریختم سطل آشغال ، این حرکت برای من تغییر بزرگی ست ، چون این کار رو قبلا انجام نمیدادم .

همسرم پفک چیتوز طلایی که پفک مورد علاقه ی منه خریده بود و با دخترم همراه دوغ خوردن ولی من لب نزدم ⁦(☉｡☉)!⁩

برای خودم هم خیلی جالب بود و از نخوردنش لذت بردم .

یه تغییر عالی دیگه داشتم اون هم فراموش کردن مواد غذایی مورد علاقه مه ، چون توجهم به موادغذایی کم شده بخاطر همینه که اصلا یادم میره شیرینی داریم تو یخچال ، واقعا لذت میبرم از این فراموش کردن .

 موردهای این چنینی شکر خدا زیادن و هر روز بهتر میشم ،هر روز رفتار غذاییم صحیح تر میشه ان شاالله 🙂

بسیار بسیار سپاسگذارم استاد گرامی برای دوره ی عالیتون،

امیدوارم همیشه خدا حفظتون کنه و یار و یاورتون باشه .

به نام خالق هستی

سلام استاد عزیزم و دوستان هم مسیرممن واقعا ، از ته دل این مسیر رو قبول دارم و بسیار نتایج عالی گرفتم .

فقط دوستان یه چیزی بگم ،‌وقتی چند روز به هر دلیلی فرصت نشه فایل گوش بدم ، افکاری مثل ترس از مواد غذایی و اینکه واااای قبل اینکه کامل گرسنه بشم ،غذا خوردم ایجاد میشه .

اما باز اون فرشته ی درونی حالم رو خوب میکنه ،

مثلا این چند روزه که بعد رمضان دورهمی داشتیم و کلی شیرینی و هله هوله ، فوری نگرانی به سراغم اومد و وقتی با دقت بهش فکر کردم دیدم که در هیچ کدوم از وعده های غذایی به حد سیری فیزیکی نرسیدم و اصلا اضافه خوری نکردم ، فقط این نجواهای خانم منفی باف بود که می خواست من رو از اینکه رمضون تموم شد و باز دچار اضافه وزن میشی ،بترسونه ، در حالی که قبل رمضون من واقعا میلم به خوردن خیلی کمتر شده بود ، توجهم به مواد غذایی بسیار کمتر از قبل بود ، بدون هیچ استرسی و بدون تفکیک مواد غذایی ، ازشون استفاده می کردم ، شکر خدا .همین دیشب من وقتی موقع شام، احساس سیری داشتم و فهمیدم که در طول روز ۲ وعده رو کامل خوردم ، شام نخوردم فقط میوه و چای خوردم اونم واقعا میل داشتم ،با اینکه همسرم همش بهم میگفت غذات عالی شده ، چرا نمی خوری ، میگفتم سیرم ،میل ندارم و تونستم جلوی این گرسنگی کاذب یعنی این تحریک شنیداری رو بگیرم و نخورم .
امروز از صبح وارد سایت شدم و یکم مطالعه کردم ، دیدم که نیاز دارم بنویسم و به یاد خودم بندازم که نشمیل ،نگران نباش ،اگر این ۴ روز یکم ریزه خواری کردی یا تنقلات خوردی ، در مقایسه با اون تعداد روزهایی که درست رفتار کردی چیزی نیست ، بخدا چاق نمیشی ، چون تو ذهنت پر از افکار صحیح و فرمولها و آگاهی های جدید و لاغرکننده شده ، اصلا نترس ، تو یاد گرفتی تا زمانی که گرسنه نیستی چیزی نخوری ، به تعارف دیگران اهمیتی ندی ، برای خودت حق انتخاب داشته باشی ، از هیچ غذایی نترسی ، موادغذایی قدرت چاق کنندگی ندارند و این ما هستیم که با افکار و رفتار اشتباه بلای اضافه وزن رو سر خودمون آوردیم .

✓ من همیشه در این مسیر بی نظیر خواهم ماند ✓اوایل که وارد سایت شده بودم ، اونقدر ذوق و شوق داشتم ، هیجان برای درک بیشتر مطالب که وقت بسیار زیادی رو روی سایت می گذروندم و چون مسئولیت همسرم و دخترم و کارهای بسیار زیادی رو داشتم و نمی تونستم کارهام رو انجام بدم ،همسرم اعتراض میکرد ، که این برنامه ت کی تموم میشه ، همون زمان بهش گفتم تا زمانی که زنده هستم من این مسیر رو ادامه میدم و تمومی نداره ، اما یکم خودم مدیریت کردم کارهام رو و فهمیدم که باید نظمی ایجاد کنم و زمانی تناسب فکری  رو مطالعه کنم که تنش ایجاد نشه و خدا رو شکر خیلی بهتر شده شرایطم برای یادگیری ،مخصوصا امروز 🙂
از وقتی در سایت تناسب فکری هستم آرامش درونیم بسیار بیشتر شده ، حرص و ولعم برای خوردن خیلی کمتر شده ، صبورتر شدم از هر نظری مخصوصا نسبت به برخورد و حرف دیگران ،راحتتر میتونم افکارم رو کنترل کنم ، یادگرفتم قبل از تصمیم به انجام عملی یا زدن حرفی ، اول بهش فکر کنم ، به انضباط فکری رسیدم شکر خدا ، خودم رو آدم ارزشمندی میدونم ، احساس میکنم لیاقت بهترین زندگی رو دارم ، خودم رو دوست دارم ، عاشق خودم هستم ، یادگرفتم حس خوب تناسب اندام رو همین لحظه بچشم ، هر زمانی لباس زیبایی دیدم یا اندام زیبایی دیدم خودم رو در اون لباس یا در اون اندام تجسم میکنم و لبخند به لبم میاد و خوشحال میشم ، سنگینی جسمم کمتر شده خودم احساسش می کنم ، موقع کارکردن سبک‌تر و سریع تر شدم ، لباسهام گشادتر و آزادتر شدن .

در این چند روزه چند بار شبنم روی درخت تنومند لاغریم نشسته ،هم  دوستم چند ماه بود من رو ندیده بود و گفت خیلی لاغر شدی آفرین ، هم دختر عمه ام بخاطر عید اومد و گفت انگار لاغرتر شدی درسته ، منم گفتم آره ،شکر خدا خیلی تغییر کردم و اجازه دادم حس خوب لاغری رو تجربه کنم 🙂
تو یکی از فایل ها که چند روز پیش استاد گذاشته بودند ، شنیدم که گفتند : توهم دانایی نزنید ،خیلی جالب بود ، واقعا صحیح گفتند و من درک کردم که هنوز بسیار راه درازی در پیش داریم برای فهمیدن آگاهی های مربوط به لاغری ، تکرار مطالب و وارد کردن فرمولهای صحیح لاغری به ذهنمون .نه تنها در مورد لاغری بلکه در مورد هر علمی اگر ما بگیم کامل شدیم و دیگه به کمال رسیدیم ، قطعا شکست می خوریم ، من خیلی ها رو دیدم چون خودشون رو آدم بسیار دانایی فرض می کنند و به حرف کسی گوش نمیدن ، با کله افتادن و خودشون رو بدبخت کردن .
خدا رو شکر می کنم که کمکم کرد امروز وقت زیادی رو برای خودم و کسب آگاهی بگذارم و لذت ببرم از فکر کردن ،مطالعه ،یادگیری و نوشتن .
استاد گرامیم و دوستان عزیزم ، امیدوارم در پناه خداوند باشید ، راستی عیدتون مبارک
متناسب ، شاد و سلامت باشید