در قسمت قبل درباره عدم دلبستگی و کنترل احساست در مسیر تجربه موفقیت توضیح داده شد. در این قسمت درباره به واقعیت تبدیل کردن رویای موفقیت توضیح داده می شود.
برای رسیدن به ارتعاش هماهنگ با قدرت اراده خداوند باید آگاهی های صحیح درباره همسو شدن با این قدرت بی نهایت را به عمل در زندگی تبدیل کرد. به این معنی که افکار و رفتار شما در زندگی روزمره بر مبنای این آگاهی ها باشد.
در این قسمت مراحل تبدیل کردن آگاهی ها به عمل در زندگی روزمره توضیح داده می شود.
- مرحله اول : جهان را مکانی سرشار از فراوانی، آرامش بخش و دوستانه ببینید.
در قسمت قبل توضیح داده شد که وقتی نگرش خود را نسبت به اشیاء (ماده) تغییر دهید چیزهایی که به آن نگاه می کنید تغییر می کنند.
شاید باور این موضوع مشکل باشد اما همه ما بارها آن را تجربه کرده ایم.
زمانی که به دنبال وسیله ای هستید و دچار احساس اضطراب و پریشانی می شوید هرچه جستجو می کنید آن را پیدا نمی کنید تا اینکه خسته شده و رها می کنید یا موضوعی پیش می آید و جستجو کردن را متوقف می کنید.
زمانی که ذهن شما درباره شیئ گم شده به آرامش می رسد و آن را رها می کند در مکانی که بارها به دنبال گمشده خود بوده اید آن را پیدا می کنید.
در واقع در تمام مدتی که شما با احساس اضطراب و نگرانی به دنبال گمشده خود بودید، آن در آنجا بوده است اما به خاطر نگرش شما از دید شما مخفی شده است. زمانی که نگرش شما تغییر می کند آن شیئ در مقابل چشمان شما ظاهر می شود.
حتی ممکن است شما بارها مکانی را جستجو کنید اما گمشده را پیدا نکنید و فرد دیگری برای کمک کردن به شما همان مکان را جستجو می کند و خیلی راحت آنچه را شما با دقت به دنبالش بودید پیدا می کند و تعجب میکنید که چطور با اینکه بارها این مکان را جستجو کرده اید اما شیئ گمشده را پیدا نمی کردید.
این نمونه واضح از تغییر مواد بر اثر نگرش ذهنی انسان است که همه ما آن را تجربه کرده ایم.
بنابراین تا زمانی که نگاه شما به جهان اطرافتان بر مبنای کمبود، مشکل آفرین و رنج آور باشد، زندگی در شرایط سخت را تجربه خواهید کرد چون نگاه شما به مکانی که در آن مستقر هستید به همین شکل است.
رسانه ها نقش تاثیرگذاری در نگاه شما به دنیای پیرامونتان دارند درحالی که به این موضوع توجه نمی کنید.
چند روز قبل یکی از نزدیکانم، ویدیویی در اینستاگرام را برای من ارسال کرد با این عنوان: تجربه 30 سال زندگی در آمریکا
ویدیو را تماشا نکردم چون علاقه ای ندارم آنچه دیگران دیده و تجربه کرده اند را بعنوان واقعیت یک مکان یا شرایط وارد ذهنم کنم. آنچه فردی که 30 سال است در آمریکا زندگی کرده است دیده و تجربه کرده است حاصل نگرش و تفکر اوست، این واقعیت آمریکا نیست.
هیچ چیز واقعیت ندارد و آنچه افراد تجربه می کنند منطبق بر افکار و نگرشی است که در ذهن خود درباره آن موضوع دارند.
فردی که این ویدیو را برای من ارسال کرده هرگز به آمریکا سفر نکرده است اما مانند عده زیادی از ایرانیان سالهاست درباره مسائل و مشکلاتی که در آمریکا و البته دیگر کشورهای مطرح جهان وجود دارد از طریق رسانه ها تحت تاثیر و برنامه ریزی ذهنی قرار گرفته است.
بنابراین این فرد هرگز در مدت حیات خود به آمریکا سفر نخواهد کرد و یا اگر سفر کند تمام آنچه درباره آمریکا شنیده است را در طی چند روز تجربه خواهد کرد.
نگرش و تعریف شما درباره هر موضوع سبب شکل گیری نتیجه مواجه شدن با آن موضوع در زندگی شما می شود.
تگرش شما درباره گرما باعث بروز واکنش در جسم شما به هنگام مواجه شدن با گرما می شود و این درحالی است که عده دیگر نگرشی متفاوت دارند و قطعا نتیجه متفاوت را تجربه خواهند کرد.
نگرش شما درباره فلان قوم یا ساکنین یک منطقه باعث شکل گیری تجربه شما در مواجه شدن با آن مردمان می شود و این در حالی است که عده دیگری تجربه کاملا متفاوت با شما دارند.
تصور کنید نگرش شما درباره مردم منطقه A این باشد که همه آنها دزد هستند. اگر به هر دلیل مجبور به سکونت در آن منطقه شوید یا حتی برای چند ساعت در آن منطقه حضور پیدا کنید ممکن است نگرش شما به واقعیت تبدیل شده و مورد سرقت اموال قرار بگیرید.
این به آن معنی نیست که همه مردم ساکن منطقه A دزد هستند بلکه نگرش شما درباره آن منطقه سبب می شود تا در زمان حضور شما در آن منطقه با زمان حضور فردی که در آن منطقه زندگی می کند و اتفاقا دزد است همزمان شده و مورد سرقت قرار بگیرید.
در هر منطقه ای بی نهایت شرایط وجود دارد، آنچه شما تجربه می کنید منطبق با نگرش و انتظار شما از آن منطقه یا موضوع می باشد.
وقتی جهان را دوستانه و سرشار از فراوانی ببینید، رسیدن به اهداف و خواسته هایتان در این شرایط بسیار منطقی تر خواهد بود و جهان به نگرش شما درباره خودش پاسخ می دهد و خواسته هایتان در این دنیا به واقعیت تبدیل می شود.
در مرحله اول با پذیرش جهانی که روزی رسان و سرشار از فراوانی است به جای نگرشی که جهان را محدود و خصمانه توصیف می کند شرایطی را فراهم می آورید تا آنچه می خواهید را وارد زندگی شما کند.
به عبارت خیلی ساده تر شما به این طریق احتمال وقوع آرزوهایتان را بیشتر از قبل باور خواهید کرد. و جهان مادی به باور شما درباره خودش پاسخ می دهد.
- مرحله دوم: من موفقیت و فراوانی را جذب زندگی ام می کنم زیرا ماهیت من چنین است.
در ابتدا لازم است درباره تفاوت عبارت تاکیدی و نگرش برای شما توضیح دهم.
عبارت تاکیدی مجموعه ای از کلمات است که افراد به منظور تحت تاثیر قرار دادن جهان هستی یا خداوند به کار می گیرند و تصور می کنند زمانی که به میزان کافی این عبارت ها را تکرار کنند اتفاقات شگفت انگیزی در زندگی آنها رخ خواهد داد یا معجزه صورت می گیرد.
تجربه چندین ساله شما اثبات می کند که دنیا به این شکل به افراد پاسخ نمی دهد و تکرار جملات یا کلماتی تحت عنوان ذکر، عبارت تاکیدی و … باعث تغییر زندگی افراد نشده است.
بنابراین در سایت تناسب فکری هر کجا عبارت یا الگوی فکری بیان م شود، مقصود ایجاد نگرش عمیق درونی بر مبنای آن عبارت یا فرمول ذهنی است نه تکرار پیوسته آن بدون تاثیر بر نگرش و عقیده شخصی.
نگرش و افکارتان درباره خودتان را بر مبنای این الگو ایجاد کنید که: من موفقیت و فراوانی را جذب زندگی ام می کنم زیرا ماهیت من چنین است.
این نگرش به شما کمک می کند تا فاصله میان خود و آرزوهایتان را از بین ببرید. همچنین سبب می شود تا ارتعاش وجود شما با قدرت اراده خداوند همسو و در یک جهت باشد.
به این موضوع توجه داشته باشید که فراوانی و موفقیت در جهان خارج یا دنیایی دیگر منتظر نیستند تا به واسطه تکرار عبارت های تاکیدی یا ذکر گفتن وارد زندگی شما شوند بلکه آنها همین الان همین جا هستند. در وجود شما نهفته اند و منتظر بروز خود از طریق شما هستند.
با خود فکر کنید اگر منبع فراوانی و موفقیت باشید چگونه فکر خواهید کرد؟ چگونه عمل می کنید؟ چه برخوردی با دیگران دارید؟
به وضوح تفاوت افکار و رفتار شما در زمانی که به موفقیت رسیده اید با افکار و رفتار فعلی شما مشخص می شود.
باید سعی کنید افکار و رفتار خود را از همین الان به شکل زمانی که در اوج موفقیت و فراوانی هستید تغییر دهید.
احساسی که تغییر افکار و رفتار در شما ایجاد می کند، سبب تغییر نگرش درونی شما نسبت به خودتان خواهد شد و آنچه در درون شما تغییر کنید لاجرم در بیرون شما نمایان می شود.
- مرحله سوم: پیوسته در حالت پذیرش باشید.
پذیرش نقطه مقابل مقاومت است. از آنجا که همه ما سالهاست در حال مقاومت هستیم بنایراین با شرح مقاومت می توان به درک بهتری از نقطه مقابل آن که پذیرش است رسید.
مقاومت عبارت است از عدم هماهنگی بین آرزوی شما برای دستیابی به فراوانی و اعتقادات تان بر این اساس که توانایی یا شایستگی رسیدن به آرزوی خود را ندارید.
من آرزو دارم مهاجرت کنم اما از تنهایی می ترسم.
من آرزو دارم که ادامه تحصیل بدم اما از اینکه موفق نشم می ترسم.
من آرزو دارم ……. اما ……
آنچه قبل از اما در ذهن شما مرور می شود رویاهایی دست یافتنی هستند که از سمت روح که بخشی از قدرت اراده خداوند است در شما ایجاد شده اند و آنچه بعد از اما در ذهن شما مرور می شود موانع توهمی هستند که توسط قدرت اراده شخصی واقعی جلوه داده می شوند و فرد را از حرکت به سمت رویاهای خود متوقف می کند.
در حالت شدید تر به مرور به خاطر انبوه شدن افکاری بعد از اما، فرد حتی توان فکر کردن به رویاها و آرزوهایش را از دست می دهد.
پذیرش به معنای توقف افکار خود قبل از اما می باشد.
پذیرش یعنی هماهنگی کامل. هرآنچه تا قبل از اما در ذهن شما مرور می شود در هماهنگی کامل به قدرت اراده خداوند است.
برای واضح تر شدن محتوای ذهنی خود می توانید یک بار آرزوهای خود را به صورت جملاتی که شامل آرزو و دلایل محقق نشدن آن است بنویسید و بار دوم همان جملات را تا جایی که اما شروع می شوند یادداشت کنید.
به این شکل می توانید درک کنید در هماهنگی قرار گرفتن با قدرت اراده خداوند برای حلق رویاها دقیقا به چه صورت است.
ویژگی قرار داشتن در حالت پذیرش دائم این است که به تلاش دیگران برای مصرف کردنتان از آرزویی که دارید اهمیت نمی دهید.
این را هم همه ما تجربه کرده ایم که در برخی از موارد به آنچه دیگران درباره تصمیم ما گفته اند اهمیت نداده و با قدرت در جهت خلق رویای خود حرکت کرده ایم و زودتر از آنچه دیگران تصور می کردند در تحقق تصمیم خود موفق شده ایم.
در حالت پذیرش همه مقاومت هایی که به شکل افکار منفی یا شک و تردید ظاهر می شوند با این آگاهی جایگزین می گردد که شما با منبع و منشاء وجودتان یگانه هستید.
بعد از اینکه تصمیم گرفتید افکار و نگرش خود را بر اساس مراحل ارائه شده تغییر دهید برای بهبود عملکرد خود تصور کنید:
آن فراوانی که آرزویش را دارید به سمت شما جریان پیدا کرده است.
بنابراین شما فقط کافی است از انجام هرکاری یا هر فکری که به هماهنگی شما با منبع و منشائ وجودتان لطمه می زند را متوقف سازید.
فراوانی و موفقیت به راهش ادامه داده و به سادگی وارد زندگی شما می شود.
- گام چهارم: هم اکنون افکار خود را بر مبنای ویژگی های قدرت اراده خداوند انتخاب کنید.
اگر منتظر هستید یا تصور می کنید اکنون دلیل قانع کننده ای برای تغییر افکار و نگرش خود ندارید و به همین دلیل انجام این مراحل سخت است هرگز به خواسته های خود نخواهید رسید.
وضعیت فعلی شما حاصل افکار و نگرشی است که در سال های عمرتان ایجاد کرده اید بنابراین انتظار نداشته باشید خداوند جلوتر از شما دست به کار شده و فراوانی و موفقیت را به سمت شما هدایت کند تا بلکه بعد از آن شما تصمیم بگیرید افکار و نگرش خود را اصلاح کنید.
اگر می خواهید تجربه متفاوتی در زندگی داشته باشید از همین الان و در هر شرایطی که هستید باید دست به کار شده و افکار و نگرش خود را اصلاح کرده و بر مبنای ویژگی های قدرت اراده خداوند افکار و نگرش جدید را در خود ایجاد کنید.
اگر فکر می کنید در این مرحله از زندگی خود ناامید و درمانده هستید، افکاری که نظام اعتقادی تان را تشکیل می دهند تغییر دهید.
در آموزش های مربوط به تغییر افکار و زندگی تاکید شده است که افکار و نگرش اشتباه که از قبل در ذهنتان شکل گرفته است را پیدا کرده و تغییر دهید. در این شرایط افراد در جستجوی افکار اشتباه خود دچار سردرگمی و ناامیدی می شوند.
این افکار پایان ندارند و تغییر دادن آنها کار سخت و زمان بری است.
اما اکنون برای شما راه حل آسان تری مطرح می شود که عمل کردن به آن پروسه تغییر افکار و نگرش را ساده، لذت بخش و سریعتر از قبل می کند.
به جای اصلاح یا تغییر اعتقادات گذشته سعی کنید آنها را رها کنید. اعتقادات جدید را از نو بر پایه توکل به قدرت اراده خداوند بنا کنید.
برای این منظور ابتدا لازم است این نگرش را در خود ایجاد کنید که مخلوق خداوند هستید و خداوند همه جهان هستی را خلق کرده است. بدین شکل مبنای محکم و قدرتمندی برای افکار و نگرش خود انتخاب کرده اید.
افکاری که بر مبنای قدرت اراده خداوند در ذهن خود مرور می کنید بی نهایت بار قدرتمندتر از افکاری هستند که بر مبنای آگاهی دریافت شده از گذشتگان خود در ذهن بنا شده است.
اگر از شما سوال شود برای پدر، مادر، آموزگارو … بیشتر اعتبار قائل هستید یا برای خداوند پاسخ شما چیست؟
حتی اگر هیچ نشانه ای از حضور یا اتصال خداوند در خود مشاهده کرده باشید احتمالا پاسخ شما خداوند خواهد بود.
بنابراین به طور پیش فرض بر اساس همان آموزش های قدیمی در ذهن ما خداوند قدرتمند است. تا کنون تصور ما این بوده است که خداوند از قدرت خود برای زیرنظر داشتن رفتار ما در زندگی استفاده می کند، برای امتحان کردن یا عذاب دادن ما از قدرتش استفاده می کند اما اکنون می دانیم که قدرت اراده خداوند فقط در محدوده ویژگی هایی که در قسمت های قبل توضیح داده شد عمل می کند.
عذاب دادن، امتحان کردن، تنبیه کردن، تلافی کردن، محروم کردن و … هرگز جزء ویژگی های قدرت اراده خداوند نیست و نبوده است.
بنابراین از همین اعتقاد دیرین که خداوند قدرتمند است این بار برای تغییر زندگی خود به شکلی که دوست داریم استفاده می کنیم.
افکار و نگرش جدید و همسو با خواسته هایتان را بر مبنای حمایت و دوستی که در قلب خود با خداوند احساس می کنید بنا کنید و از این پس به گفته ها و هشدارهای دیگران درباره خداوند اهمیت ندهید.
تصمیم قاطع بگیرید که گذشته را رها کنید و از هم اکنون افکاری را انتخاب کنید که در شما احساس خوب ایجاد می کنند.
انتخاب و گزینش افکار کار بسیار ساده ای است چون نتیجه آن بلافاصله از طریق بررسی احساس خود قابل تشخیص است.
احساس قوی ترین، دقیق ترین و سریع ترین آزمایشگاه جهان است.
وجود شما مجهز به آزمایشگاه احساس است، آزمایشگاهی که توسط خود خداوند طراحی و به اجرا گذاشته شده است و هرگز در عملکردش اختلال ایجاد نمی شود.
به راحتی می توانید افکار خود را در آزمایشگاه احساس خود مورد آزمایش قرار دهید. اگر احساسی که از مرور افکار در شما ایجاد می شود مورد رضایت و علاقه شما بود با اشتیاق آن فکر را ادامه و گسترش دهید. اما اگر افکار یا گفتاری که در حال بیان آن با خود یا دیگران هستید را در آزمایشگاه احساس خود مورد آزمایش قرار دادید و متوجه شدید نتیجه احساسی آن نامناسب و ناامید کننده است به هر طریق ممکن از ادامه دادن یا گسترش آن افکار خودداری کنید.
این عبارت را بعنوان الگوی نتیجه آزمایشگاه احساس خود مدنظر داشته باشید»
من می خواهم احساس خوبی داشته باشم
هرگاه افکاری که در ذهن خود مرور می کنید یا در گفتگو با دیگران با صحبت ها و نگرشی مواجه می شوید که می خواهند شما را از رسیدن به رویاها و خواسته های خود ناامید کنند با خودتان تکرار کنید: من می خواهم احساس خوبی داشته باشم.
هرگاه وسوسه می شوید به افکاری که احساس ناامیدی در شما ایجاد می کنند برگردید با خودتان تکرار کنید: من می خواهم احساس خوبی داشته باشم.
من می خواهم احساس خوبی داشته باشم، فقط یک عبارت تاکیدی یا جمله ای امیدبخش نیست بلکه بیان کننده قراردادی است میان شما و خداوند.
هربار که از این عبارت استفاده می کنید احساس کنید پاسخ اعتماد خداوند برای خلق و حضور شما در دنیای مادی را داده اید.
من می خواهم احساس خوبی داشته باشم را بالاترین حد از سپاسگزاری بدانید.
من می خواهم احساس خوبی داشته باشم را بالاترین سطح ایمان و توکل به خداوند بدانید و اطمینان داشته باشید خداوند مسئول پاسخ ایمان و توکل شماست.
هربار که با استفاده از عبارت من می خواهم احساس خوبی داشته باشم خود را از بند افکار منفی و ناامید کننده رها می کنید همچون فردی که در مسقات المپیک بالاترین رده را کسب کرده و منتظر دریافت مدال طلای جهانی خود است منتظر دریافت پاداش از سوی خداوند باشید، هرچند که در همان لحظه پاداش شما از طریق آرامش عمیقی که در خود احساس می کنید داده می شود اما باز هم بیشتر بخواهید.
انتظار موفقیت، فراوانی، سلامتی، عشق و هرآنچه خوبی در دنیاست و آخرت است را از خداوند داشته باشید.
انتظار از خداوند مقدس ترین انتظاری است که یک انسان در مدت حیات خود در دنیا می تواند داشته باشد.
من می خواهم احساس خوبی داشته باشم یعنی من می خواهم خداوند را احساس کنم، من می خواهم فراوانی را احساس کنم، من می خواهم موفقیت را احساس کنم، من می خواهم قدرت خلق کردن را احساس کنم.
من می خواهم احساس خوبی داشته باشم یک نگرش و سبک زندگی است.
در قسمت بعد ادامه مراحل تبدیل کردن آگاهی ها به عمل در زندگی روزمره توضیح داده می شود.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.52 از 21 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام خدایی بی‌همتا برای بودن درکنارت من به دنبال چی میگردم چی میخوام که نیست من هستم تو اون زمان دیگه چی کمه دودست درکنارهم چه حس آرامشی رودریافت دارن من اون درکنار اگه فابل کنارت بودن روداشته بشم از خودت میخوام
باره تواین مسیر من دچار افسوس بودم که دیر آمد دیر رسیدم چراه زیاری تو ذهنم شعله ور می‌شد که چرا دیر رسیدم‌ولی این زمان اون چراهرو شکافته دورنش من بودم افکارمنفی خودم با این همه باره اضافه در حضور دوست جای نداشتم بارهای اضافه که به زییایی محیط افکار بود آیا اون زمان تومحیط مسموم می‌شد اصلا بودن روحس کنم که هی دارم تاکید که چرا دیرآمدم امروزبه خودم میگم‌دیرآمدی ولی خوش آمدی چون این خوش امدن رو کی به تومیگه افکارمثبت وروح آرامش یافته جسمت آرامش درمن فراوان شده آره زمانی اون کم‌رنک میشه ولی به قدرتی خداوند بیشتری توحسش ا وه ت ااین زمان به این شکل نداشتم با خودم افکارم چنان شاد هستم‌که انکارتو یی مجلس قرار دارم‌که همه چیز همه کس با من همسو هست با من هست خلاف من نیست حسش رو بسیاردوست دارم ازکوچکترین اهنک جنان غرق در عشق شادی میشم که اون زمان میگم‌این شادی کجا بود چرا من طی این همه سال به این شکل شاد نبودم اگه بودم به این شکل نبود اون لحظه احساسی رو با قبلم حسش میکنم انکار قبلم دردست کسی قرار داده که براش می تپه اون احساس شورشوق هست نمیدونم عشق هست نمیدونم خلاصه هرچیزی که هست دوست داشتنی هست من حسش رو به شدت می پذیرم
امروز تودیگاهم‌توبخش خدا هرگز دیر نمیکند
درخواستم رو با خداوند درمیان گذاشتم‌تودید خودم‌شاید میلیون باره این درخواست رو داشتم‌ولی برای من‌انکار بار اول بودکه داشتم ابزار میکردم‌کمی خچالت دورنش بود انکار دوست و یارم‌در کناربود من درخواست رو با سرا فکنده ارزش داشتم انگارمیدوستم اون امانتی رو سالم داده حالا دارم ازش برای همون امانت طلب کمک دارم که درستش کنم شفای رو که ساله زیادی تودید بود رو بهش گفتم شاید تا حالا با این شرایط هیچ زمان در خواست گفته نشده بود گفته این سالها رو به یادندارم توچه شرایطی میگفتم چون تعداد خیلی زیادهست بارها با اشک و ناله افسوس باحس ناامیدی گفته شد این باره اول که دلم قویی وزنده هست آرمش دارم شاد هستم پس شرایط خیلی تغییر داشته من خودم کلی تغییر داشتم شاید هنوز اون تحول بزرگ رو نداشتم ولی بازم بوده بی تغییر نبوده من‌طی این ۹ ماه بسان نوازدیکه ازمادرزاده میشه شدم زاده شدم تولد داشتم رشت دارم من دیگه اون فرد ۹ ماه فبل نیستم کمی تواستم جبران‌کنم به خودم وحقهای که خودم ازخودم‌گرفتم رسیدم متوجه شدم چقدر ضعیف رفتاروعمل کردم‌اون زمان من خودم رو فراموش کرده یافتم فراموش ازچی ازخودم فراموش کردم که باید زندگی‌ام فراموش گردم که این حقی هست که خداوند به من داده باید ارزش به شکلی خوب استفاده کنم اگه دیر رسیدم ولی درست توزمان خودش رسیدم چه رسیدنی وچه زمان عالی دستم رو گرفت ازته چاه به بیرونم‌کشید راه نشون داد ازچاقی ودامش رها کرد واین زمان دارم تو بخش خودش کارم رو ادامه میدم که اون دستی که به سمت آمد رو دریابم بفهم اون نیروی رو متوجه بشم اون کسترش وسیستم عظیمش رو درک‌کنم شاید اون شاید به فهم من که کنجایش این همه کارهرو نداره گنجایش این همه قدرت در ذهن من نیست به اندازه به من دا ده میشه که فقط حسش کنم بارخدایا فقط،اجازه بده که باشم همین پس رعدم نکن تازه دارم پیدات میکنم دستم بگیر رهام نکن که من به واسطه هدایت وحمایت تو تواین بخش حضور داره انکارمن هستم خودت سیاهی به کناری میر باید ترس بره اون‌ترس رو کی بین من تو قرارداده مانع من هست برای نرسیدن چرا ازت هنوزترس دارم مگه توکمک نکردی پس چرا هنوز ترس دارم
چون خداییکه طی این همه سال تو فبلم نگه داشتم رو کمی ازش ترس هم داشتم نگران روزقیامت حضور در برابرش رو داشتم‌ولی. غافل ازاینکه من درجسمی که اون به من هدیه کرده زندگی میگردم خورش‌ها درکنار درفیلم بوده هست خواهد بود واین همه ترس هم بوده که یی شکاف زیاد بین من خداوند انداخته اون باید برطرف کنم دیگه نگران نباشم اون خدایی نبودکه به من‌معرفی کردن
خدایی من بسیار مهربانتر این معرفی بودکه به من شد دلم بر ای خدای خودم سوخت این همه مهربان باشی وازت بترس
میخوام به کناررفتنشور رو با چشم خودم بینم دیگه برو ترس بین وخدا جا نداری دلم رو ارام‌کن دیگه نباش با بودن تو من ازپرودگار دورمی افتم ازهر چی ترس هستم رها کنم خدای من دلم به توقوی میشه ترسهای من من رو رها کنه ابن همه ترس لازم این مسیر نیست نبوده این لحظه اون دریافت کردم که مانع کل این نرسیدن ترسهای من بودکه دارم مرحله به مرحله ارزشون رعد میشم تا رسیدم‌به ترس ازخدایی خودم اگه این ترس روهم رعد کنم آرمش دورنی من زیاد میشه من انکاردارم لایه‌های وجودی خودم رو توهرمرحله پیدا کرده به شکل بهتری بینم بدون توچه موقعی من رو احاطه کردن با پیدا کردن اون موانع توبخش لاغریی دارم‌خوب به پیش میر‌خدا کم کنه تواین بخش هم اون حرکت اتفاق بیفته
خدایا پشت. وپنا هم باش که به این پناه.تو بسیارنیاز دارم
سلام خدایی بی همتا که چقدر اگه توددیدم‌ونگرش اون‌تغییر روایجا کردم درک بهتری ازخودت رو به من داری میدی
سلام براستاد وهمه عاشقاق مسیر خداشناسی
من باید احساسم خوب باشه من این تواین بخش سر لوحه همه درستی این مسیر قرار دادم چون وفتی احساسم خوب هست طبق این مسیر دارم‌حرکت میکنم زمانی میشه که من ناخواسته به شکلی احساسم دچار مشکل میشه ولی کنترال رو دارم به شکر خدا با همین یی جمله به شکل بهتری به دست میگیرم متو جه میشم این حالت اصلا درست نیست نه دنبال علت ونه دنبال دلیل نیکردم جون با این کاره اون مرور اون بد شدن احساس به شکل. مرو اون موضوع ادامه دارتر میشه
من باید همه سعی خودم رو در وردی خوب قرار بدم با کنترال اون بخش بهتر آسونتر میشه کنترال صورت بگیره وفتی اطاعات مشکل دار وارد ذهنم دمیشه چون پاک کردنی نیست باید کاره بشه که اون اطلاعات رو بشه کم رنکش کنم خوب چه کاری اصلا اجازه وردش روبه ذهنم نده که پیشگیری خیلی راحترازدرمان است من هرزمان که از. اطرف اخبار به شکلی رو به افکارواردمیشه این جمله بارها تکرار میکنم. من چه افکاری رو دهمون زمان یا کمی جلونر تو ذهنم مرور کردم که هم زمانی من با این اتفاق باهم شد بعد سعی درمرو نکردم همون موضوع توذهنم‌میشم
حتی به تازگی اگه. کسی به من زنک بزنه بینم داره از مشکلات افکارمنفی یا بیماری خودش برام‌داده صحبت میکنه به شکلی که نشون بدم‌کاره دارم‌تلفن زمان صحبت رو کوتاه کرده وبا این کارباعث میشم همون احساسم که تو حالت خوب هست باقی بمونه بهش آسیب نزنم من دارن این مسیر رو به شکل آرام ارم. طی میکنم حتی تو گوش گردن فایلهای بخش خدا هرگز دیر نمی کند هیچ عجله رو فبول ندارم‌چون‌ووبا تکرار زمان دادن تجلیل این فایلها به شکل بهتر انکار توذهنم جاش بازمیشه تند تند
با عجله شاید زود تمام بشه ومن به انتهای این مسیر برسم. ولی تو دید انکاربه اون شکل هیچ کاری روانجام ندادم حتی امروز به خودم‌گفتم تا زمانی که کل آیه های این بخش رو خودت پیدا نکنی اون به شکل. مطالعه دقیق انجام ندی به خودت اجازه نوشتم دید گاه نده امروز خودم بعدازظهر وشاید فردا روبه این کاره به امید خداوند د زمان میزارم که درک درستی رو به ذهنم روحم بدم میدونم هرچقدرتوبخش تحلیل ویادگیر هرچی زمان بزرام. نتیجه بهتری روبه من دربرخوردهای محیطی من میزاره این رو. تومسیر دوره. ورد به سرزمین لاغرها متوجه شدم اون زمانی که من‌برای یادگیری کلی زمان مفید گذاشتم. اول اون نتیجه رو شاید به شکلی که تو افکار بود نمی گرفتم ولی من به خودم‌گفت وفتی یاگیری درستی رو داشته باشی توزمان مکان که قرار بگیری به تحیلی وعمل کرده خودت نمره بهتری رو میدی وحالا که تو دوره تکرار هست به سطح بهتر درک همون موضوع که تازه کلی وفت گذاشتم توددید کافی بوده دارم میرسم اگه اون زمان رو. باره اول نزاشته بودم تازه با تکرار. این باره من. تازه بخش اول رو کامل میکردم
پس تواین بخش هیچ عجله رو برای خودم نمیزارم تا بهتر کاملتر متوجه بشم
خوب این بخش هم خودم هستم وهم برخور با دیگران کاره برام بزرکتر. شده جون برای لاغری فقط خودم بودم و خودم که همه جیزه دست خودم بود ولی اینجا کاره خیلی بزرگتر شده اول احساسم بعد رفتار ومرور خودیم وارد نکردن هیچ اگاهی اشتباه به به. ذهنم. برخوردها دیگران توجه که حرفی وکارهای حتی به دیگران آسیب نزنه هم زمانی کارم رو بدنم برخورد رو دقت کنم وکلی کار که هنوز. نتواستم هموشون تو زمانش به شکل درست درک کنم با برخورد و تحلیل باره اول درباره دوم اگه اون درست انجام دادم نشونه درستی کارم هست با تکرار کردن به اون توانی روبه پشت رفت خوام رسید
خدا پشت و پناه هتون یا حق حق م. دارتون