تا حالا از خودت پرسیدی چرا با اینکه کلی استعداد و توانایی داری، هنوز اون حس محکم و قشنگِ اعتماد به نفس رو تجربه نکردی؟ 🤔
جالبه بدونی تنها نیستی! خیلی از ماها با همین حس درگیریم؛ حس اینکه «کافی نیستیم» باعث میشه توی روابط، تصمیمها و حتی رشد شخصیمون عقب بمونیم.
شاید بارها سعی کردی با تکرار جملات مثبت، خودتو قانع کنی که «من میتونم»، اما بعد از مدتی دوباره همون احساس ناامنی برگشته. 💔
واقعیت اینه که مشکل در کمبود تلاش یا استعداد نیست… ریشه ماجرا توی درک اشتباه ما از عزت نفس واقعی پنهونه.
در این مقاله قراره با هم راههای افزایش عزت نفس رو از نگاه عمیقتری بررسی کنیم — نه با شعارهای لحظهای، بلکه با شناخت خودِ واقعیمون. 🌱
قراره یاد بگیریم چطور از دام «کمالگرایی اجتماعی» بیرون بیایم و به قدرت «خودِ اصیل بودن» برسیم.
آمادهای قفل ذهن و قلبت رو باز کنی و یه بار برای همیشه مفهوم واقعی خودباوری رو زندگی کنی؟ ✨
پس بیا با هم بریم سراغ مسیر واقعی راههای افزایش عزت نفس و لذت رشد درونی رو تجربه کنیم. 💫
بخش اول: تلههای رایج؛ چرا راهکارهای اینستاگرامی جواب نمیدهند؟ 🤯
حتماً تو هم توی فضای مجازی با کلی پست درباره راههای افزایش عزت نفس روبهرو شدی — از جملههای انگیزشی گرفته تا ژستهای قدرتنمایی جلوی آینه!
اما واقعاً چرا با وجود انجام دادن این تمرینها، تغییری عمیق و ماندگار حس نمیکنی؟
جوابش سادهست: مشکل از تو نیست، مشکل از تعریفهای سطحی و اشتباهیه که از عزت نفس ساخته شده.
تا وقتی نوع سؤالی که از خودمون میپرسیم رو عوض نکنیم، نمیتونیم راههای واقعی افزایش عزت نفس رو پیدا کنیم. 🌱

💭 الف. فریب «تکرار کن تا باورت بشه!» — نقد خودگویی مثبت (Positive Self-Talk)
بیپرده بگیم… چند بار جلوی آینه با خودت گفتی: «من قویام، من موفق میشم!» 🗣️
در لحظه شاید حس خوبی بده، ولی بعد از چند روز دوباره همون حس ضعف و تردید برمیگرده.
چرا؟ چون ذهن ما وقتی در عمقش خودش رو بیارزش میدونه، با تکرار مصنوعی قانع نمیشه.
در واقع، گفتن جملههای مثبت وقتی هنوز باور درونیمون باهاش همراه نیست، مثل ریختن آب روی یه کوه یخه! 🧊
سطحش خیس میشه، اما عمقش همچنان سرده و دستنخورده.
برای کسی که واقعاً دنبال راههای افزایش عزت نفس پایداره، این ترفندها فقط یه مسکن کوتاهمدتن.
عزت نفس واقعی جایی شکل میگیره که ما باورهای ریشهای ذهنمون رو بشناسیم و بازنویسی کنیم — نه فقط با تکرار، بلکه با درک و احساس اون باور. 💫
📚 ب. اشتباه بزرگ در تعریف عزت نفس، اعتماد به نفس و خودکارآمدی
یکی از دلایلی که خیلیا توی مسیر رشد درجا میزنن، اینه که این سه مفهوم رو با هم قاطی میکنن:
- عزت نفس (Self-esteem): احساس ارزشمندی درونی ماست. یعنی من خوبم، حتی وقتی اشتباه میکنم یا شکست میخورم. ❤️
- اعتماد به نفس (Self-confidence): یعنی من به تواناییهام در یه زمینه خاص باور دارم. مثل سخنرانی، ورزش یا رانندگی. 💪
- خودکارآمدی (Self-competence): یعنی باور دارم میتونم یه کار خاص رو به نتیجه برسونم. 🎯
ببین، خیلیا فکر میکنن وقتی توی کاری موفق میشن، خودبهخود عزت نفسشون هم زیاد میشه، اما حقیقت اینه که عزت نفس از جنس «بودن»ه، نه «انجام دادن».
تا وقتی خودت رو بدون قید و شرط ارزشمند ندونی، هیچ موفقیتی جای اون حس کمبود رو پر نمیکنه.
پس اگه دنبال راههای واقعی افزایش عزت نفس هستی، به جای ژست گرفتن جلوی آینه، باید بری سراغ ریشهها — همون باورهای عمیق درونی که سالهاست داری با خودت حملشون میکنی. 🔍

بخش دوم: دشمن واقعی خودباوری؛ معمای کمالگرایی وابسته به اجتماع 🕸️
تا حالا از خودت پرسیدی واقعاً چی باعث شده نتونی خودباور و مطمئن زندگی کنی؟ 🤔
شاید وقتشه به جای اینکه فقط بپرسیم «چطور اعتماد به نفسم رو بالا ببرم؟»، بپرسیم: «چی باعث شده توی این وضعیت گیر کنم و از راههای واقعی افزایش عزت نفس دور بمونم؟»
🔍 شناسایی تلهی کمالطلبی وابسته به اجتماع
یکی از بزرگترین دشمنهای عزت نفس، همین تلهی معروفه: کمالطلبی وابسته به اجتماع.
یعنی چی؟ یعنی ما به جای اینکه برای لذت و رضایت درونی خودمون تلاش کنیم، برای گرفتن تأیید دیگران زندگی میکنیم. 😔
تو این حالت، هدف ما «کامل بودن» نیست، بلکه «بینقص به نظر رسیدن» جلوی بقیهست.
اینجاست که ذهن وارد یه بازی خطرناک میشه:
مدام فکر میکنیم اگه اشتباه کنیم، اگه قضاوت بشیم، یا کسی از ما خوشش نیاد، یعنی بیارزشیم. و همین ترس، ما رو از تجربه کردن، ریسک کردن و رشد واقعی دور میکنه.
وقتی از ترس قضاوت دیگران کاری نمیکنی، کمکم اون حس آشنا سراغت میاد:
«من استعداد دارم، اما چرا اعتماد به نفس ندارم؟»
در واقع، این تله باعث میشه که از مسیر راههای افزایش عزت نفس منحرف بشیم و به جای ساختن خود واقعیمون، درگیر نقش بازی کردن بشیم. 🎭
⚡ ادای کامل بودن؛ دشمن رشد واقعی
آدمی که در این تله گرفتار شده، انرژی زیادی صرف «ادا درآوردن» میکنه تا بقیه فکر کنن همیشه قوی، موفق و بینقصه.
اما پشت این ظاهر محکم، یه اضطراب عمیق پنهونه… چون هیچکس نمیتونه همیشه کامل باشه.
و این تلاش مداوم برای بینقص بودن، مثل سم، به مرور عزت نفس واقعی رو از بین میبره. 💔
برای همین، یکی از مهمترین راههای افزایش عزت نفس اینه که یاد بگیریم کامل نبودن، طبیعی و انسانیه.
رشد واقعی از اشتباه کردن و دوباره برخاستن شکل میگیره، نه از تظاهر به بینقص بودن. 🌱
✨ وقتی یاد بگیری خودت رو بدون نقاب، با همه ضعفها و قوتهات بپذیری، تازه اون عزت نفس درونی شروع به رشد میکنه.
پس اگه دنبال راههای افزایش عزت نفس پایدار هستی، از همینجا شروع کن:
خودت باش، نه تصویری که دیگران ازت انتظار دارن. 💫

بخش سوم: 🌱 راهکار بنیادین؛ قدرت شفابخش «خودِ واقعی بودن» ✨
اگه ازم بپرسی شاهکلید راههای افزایش عزت نفس چیه، با اطمینان میگم: «خود واقعی بودن».
بله، درست شنیدی! وقتی کمالگرایی وابسته به نظر دیگران، دشمن خودباوری ماست، تنها دوستی که میتونه نجاتمون بده، خودِ واقعیمونه 💫
💎 شاهکلید راههای افزایش عزت نفس
خود واقعی بودن یعنی اینکه بپذیری انسان کاملی نیستی؛ نقص داری، اشتباه میکنی، و همینها بخش قشنگی از وجودتن.
یعنی خودت باشی، نه نسخهای از دیگران.
یعنی به جای «نقش بازی کردن»، اجازه بدی دیگران با توِ واقعی روبهرو بشن. 🌿
🌈 نمایش ضعف، خلق جذابیت
یه نکته جالب در روانشناسی روابط اینه که آدمها خیلی سریع تشخیص میدن چه کسی واقعیه و چه کسی نقاب زده 😌
وقتی شجاعت نشون میدی و از ضعفها و ترسهات حرف میزنی، نهتنها قضاوتت نمیکنن، بلکه جذب صداقتت میشن.
همین صداقت یکی از عمیقترین راههای افزایش عزت نفس به حساب میاد. 💖
💬 روابط عمیق، نه آشناییهای سطحی
موفقیت اجتماعی از آشناییهای سطحی نمیاد، از روابطی میاد که واقعاً در اون حضور داری.
در روابط نزدیک، خود واقعی بودنته که اثر میذاره.
وقتی کسی تو رو همونطور که هستی میپذیره، احساس ارزشمندیت چند برابر میشه. و این یعنی یکی از قویترین راههای افزایش عزت نفس 🌻
🪞 تمرین شفافیتِ آسیبپذیر
حالا وقتشه عملی وارد ماجرا بشی.
آخرین باری که با یه دوست یا همسرت درباره یه ترس یا اشتباهت حرف زدی کی بوده؟ 🤔
اگه مدتها گذشته، همین الان یه گفتوگوی صادقانه رو شروع کن.
لازم نیست در محل کار یا جمعهای بزرگ خودت رو افشا کنی!
با دایره کوچک زندگیت شروع کن — همون آدمهای امنی که کنارت هستن ❤️
این تمرین ساده، یکی از واقعیترین راههای افزایش عزت نفسه، چون دیوارِ «باید بینقص باشم» رو میشکنه و اجازه میده آرامش و اعتماد وارد ذهنت بشه 🌤️
🌱 اصلاح تصور از شکست
تو این دیدگاه جدید، شکست یعنی یادگیری.
وقتی شکست میخوری و با شجاعت ازش حرف میزنی، اطرافیان نهتنها قضاوتت نمیکنن، بلکه تحسینت میکنن.
چون تو یه انسان واقعی هستی، نه یه ربات بیاحساس 🤖💫
خود واقعی بودن یعنی در آغوش کشیدن ضعفها، احساسات و انسانیت خودمون. و باور کن، هیچ چیزی به اندازهی این صداقت درونی، راههای افزایش عزت نفس رو هموار نمیکنه 💛🌷

بخش چهارم: 🌟 مکانیسم تغییر درونی؛ هنرِ پیچیده دیدن مسائل 🧠
برای اینکه راههای افزایش عزت نفس واقعاً درونت نهادینه بشن و ماندگار بمونن، باید یاد بگیری با پیچیدگیهای درونت روبهرو بشی.
ذهنی که فقط دنبال جوابهای سادهست، هیچوقت رشد واقعی رو تجربه نمیکنه 🌱
🧩 درک الگوی تغییر ذهن؛ چرا مناظره جواب نمیدهد؟
شاید فکر کنیم با بحث و استدلال منطقی میتونیم خودمون یا بقیه رو قانع کنیم، اما واقعیت اینه که ذهن انسان در برابر مجابسازی مقاومت میکنه 😅
ما به طور طبیعی از باورهای قبلیمون دفاع میکنیم حتی اگه اون باورها به ضررمون باشن.
تغییر ذهنی، یه فرآیند بیرونی نیست، بلکه حرکتی درونی و فعاله. یعنی باید خودت به نقطهای برسی که حس کنی «دیگه نمیتونم با باور قبلیم ادامه بدم».
⚡ مرحله اول: ایجاد شکاف در باور
وقتی با موقعیتی مواجه میشی که با باور قدیمیت نمیخونه — مثلاً با وجود تلاش زیاد هنوز احساس ارزشمندی نداری — اون موقع یه شکاف فکری ایجاد میشه.
ذهنت شروع میکنه به سؤال پرسیدن:
«نکنه تا حالا اشتباه فکر میکردم؟» 🤔
و درست همینجا، اولین جرقهی یکی از مهمترین راههای افزایش عزت نفس زده میشه 💥
🌪️ مرحله دوم: فرآیند پیچیدهسازی
حالا ذهن برای پر کردن اون شکاف، باید مسئله رو از زاویههای مختلف بررسی کنه. میفهمی که دنیا فقط سیاه و سفید نیست؛ بلکه پر از رنگهای میانهست 🎨
همین لحظه، یعنی وقتی یاد میگیری مسئلهها رو پیچیدهتر ببینی، در واقع داری در مسیر واقعی افزایش عزت نفس حرکت میکنی.
🔑 پیچیدهسازی؛ سوخت اصلی راههای افزایش عزت نفس
وقتی مسائل رو پیچیدهتر میبینی، از دام قضاوتهای سطحی مثل «من بد هستم چون شکست خوردم» یا «من خوبم چون موفق شدم» خارج میشی.
میفهمی که هر تجربهای، مجموعهای از عوامل درونی و بیرونیه. و این درک، نشونهی رشد و بلوغ ذهنیه 🌻
🌗 فراتر از دوگانگی
واقعیت اینه که میتونی هم باهوش باشی و گاهی اشتباهات احمقانه انجام بدی 😅
میتونی هم در روابط عمیق باشی و گاهی در ابراز احساسات ضعیف عمل کنی.
پذیرش این تضادها یعنی پذیرش انسان بودن — و این، یکی از عمیقترین راههای افزایش عزت نفس 💖
🔍 استفاده از خوداندیشی
به جای اینکه بعد از هر شکست سریع بگی «من اعتماد به نفس ندارم»،
از خودت بپرس:
🌀 «چه عوامل درونی و بیرونی باعث این نتیجه شدن؟»
🌀 «آیا این شکست به معنی ناتوانی منه یا فقط کمبود یه مهارته؟»
این نوع فکر کردن یعنی حرکت از قضاوت به آگاهی، و آگاهی یعنی ریشهدار کردن راههای افزایش عزت نفس در عمق وجودت 🌿
در مسیر رشد درونی، دنبال نسخههای ساده نباش. ذهنی که میپرسه، میفهمه، تحلیل میکنه و تضادها رو میپذیره،
ذهنی بالغ و با عزتنفسه 💪✨
پس هر بار که دنیا برات پیچیده شد، بدون که در مسیر یکی از عمیقترین راههای افزایش عزت نفس قرار گرفتی 🌈

بخش پنجم: 🌟 راههای افزایش عزت نفس ماندگار
حالا که پایههای ذهنی و درونی رو ساختیم، وقتشه وارد مرحله عمل بشیم 💪
یاد گرفتن راههای افزایش عزت نفس فقط با مطالعه اتفاق نمیافته؛ باید هر روز در عمل تجربهاش کنی، حسش کنی و باهاش زندگی کنی 🌱
🗺️ نقشه راه: تمرینهای روزانه برای تغییر باورهای عمیق
تبدیل شدن به فردی اصیل (اوتنتیک) و رها از کمالگرایی، یه شبه ممکن نیست. اما با تمرینهای کوچک و مداوم، میتونی قدمبهقدم به عزت نفس پایدار برسی 🌤️
💡 الف. مسئولیتپذیری به جای قربانی بودن
یکی از کلیدیترین راههای افزایش عزت نفس اینه که کنترل زندگیت رو دوباره دستت بگیری.
آدمهایی که عزت نفس پایین دارن، معمولاً دنیا و بقیه رو مقصر میدونن. ولی تو میتونی متفاوت باشی 💫
تمرین کن هر وقت اتفاق ناخوشایندی افتاد، به جای مقصر دونستن دیگران، بپرس:
🔸 «کدوم بخش از این نتیجه در کنترل من بود؟»
🔸 «چه کار متفاوتی میتونستم بکنم؟»
همین پرسشها، ذهنت رو از حالت قربانی به حالت خالق تغییر میدن ✨
💖 ب. پرورش مهربانی با خود، پایهی عزت نفس
بدون مهربانی با خود، هیچ عزت نفسی پایدار نمیمونه.
پس سه تمرین طلایی زیر رو فراموش نکن:
۱️⃣ مهربانی با خود: وقتی اشتباه میکنی، خودت رو سرزنش نکن. مثل یه دوست دلسوز با خودت رفتار کن 🤗
۲️⃣ انسانیت مشترک: بدون که اشتباه و رنج، بخشی از انسان بودنه. تو تنها نیستی ❤️
۳️⃣ ذهنآگاهی: به جای فرار از احساساتت، اونا رو بپذیر و بهشون گوش بده 🪞
یادت باشه، مهربانی با خود، پایهی امن رشد شخصیه. این مسیر، یکی از مطمئنترین راههای افزایش عزت نفسه 🌼
🚫 ج. مدیریت نیاز به تأیید و ساخت مرزهای شخصی
بسیاری از ما از ترس قضاوت یا از دست دادن دیگران، نمیتونیم «نه» بگیم 😔 اما تمرین نه گفتن، یکی از قویترین راههای افزایش عزت نفسه 💪
تمرین کن از کارهای کوچک شروع کنی:
اگر دلت نمیخواد کاری رو انجام بدی، با احترام بگو: 🗣️ «متأسفم، در حال حاضر نمیتونم انجامش بدم.»
نه گفتن محترمانه یعنی:
✅ من برای زمان و احساساتم ارزش قائلم.
✅ من اولویتهام رو میشناسم.
و این پیام قدرتمند، مستقیم به ناخودآگاهت میرسه و عزت نفست رو تقویت میکنه 🌟
راههای افزایش عزت نفس، فرمول جادویی ندارن، اما با تمرینهای کوچک، تکرار و خودمهربانی، میتونن برای همیشه در وجودت موندگار شن.
هر شب که تمرینهاتو مینویسی، هر بار که با خودت مهربونتری، هر وقتی که شجاعت «نه گفتن» پیدا میکنی…
داری یه نسخهی قویتر، آرامتر و واقعیتر از خودت میسازی 💫🌿
🌳 نتیجهگیری و کلام آخر: زندگی با اعتماد به نفس اصیل
آنچه خواندی، فقط یک مقاله دربارهی راههای افزایش عزت نفس نبود؛ بلکه یک نقشهی راه برای تحول درونی و فکری تو بود که با اجرای این مراحل به عزت نفس پایدار دست پیدا میکنید. 🌱
در طول مسیر فهمیدیم که تلاش برای ساختن اعتماد به نفس مصنوعی، مثل باد کردن بادکنکی سوراخه 🎈 — در ظاهر پرانرژی، اما در باطن خسته و شکننده.
اعتماد به نفس واقعی، فقط زمانی رشد میکنه که از عمق وجودت بجوشه، نه از تأیید دیگران 💖
🎁 گام بعدی: فراتر از تئوری، به سوی رهایی عملی!
تا اینجا، نقشهی ذهنی تغییر رو داری؛ اما بدون عمل، هیچ نقشهای تو رو به مقصد نمیرسونه 🗺️
حالا نوبتشه این دانستهها رو در زندگی روزمرهات جاری کنی — همونجا که افکار منفی، ترسها و خودانتقادگریها شروع به حرف زدن میکنن 😔
افکاری مثل:
«من کافی نیستم»،
«اگه اشتباه کنم، قضاوت میشم»،
«دیگران از من بهترن»
دقیقاً همین زمزمههای ذهنی هستن که مثل موریانه، عزت نفس رو از درون میخورن.
برای رهایی ازشون، باید وارد تمرینهای ذهنی عمیق بشی؛ تمرینهایی که ذهن رو از درون بازسازی کنن 🔄
🌞 پیشنهاد ویژه: دورهی آرامش در بیداری
اگر آمادهای قدم آخر رو برداری و عزت نفست رو در عمل بسازی، دورهی آرامش در بیداری، دقیقاً برای تو طراحی شده 🌼
💡 این دوره فقط یه کلاس آموزشی نیست، بلکه یک سفر درونیِ آرام و مؤثره که بهت کمک میکنه:
🌿 ریشهیابی و حذف افکار مخرب:
الگوهای ذهنی اشتباه و فلجکنندهای که باعث کاهش عزت نفس شدن رو شناسایی و خاموش کنی.
🧠 بازسازی عصبشناختی ذهن:
با تمرینهای علمی و مبتنی بر روانشناسی، مدارهای فکری حمایتگر و مثبت رو فعال کنی.
☀️ زندگی در لحظه با آرامش:
یاد بگیری بر اساس «خود واقعیت» تصمیم بگیری، نه ترس از قضاوت دیگران.
✨ و در پایان…
به یاد داشته باش، عزت نفس واقعی یعنی:
با خودت در صلح بودن، با جهان در ارتباط بودن، و با ترسهایت روبهرو شدن 🌻
پس از همین لحظه، با مهربانی و آگاهی، گام اول را بردار… چون هر قدم کوچک تو، یکی از زیباترین راههای افزایش عزت نفس است 💖🌳
منتظر کامنتهای شما هستیم! 💬👇
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.48 از 23 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!


سلام به همگی و صبح همه بخیر و شادی
داشتن اعتماد به نفس برای انجام دادن هرکاری بسیار مهم و حیاتی است چون اگر اعتماد به نفس نداشته باشیم ان کاررا نمیتوانیم به خوبی انجام دهیم و کارها نتیجهی خوبی نخواهند داشت
داشتن اعتماد به نفس باید اول از خود ما شروع شود تا انگیزه و شو رو شوق برای ادامه دادن کارها درما زیاد شود وقتی که خود ما به خودمان اعتماد نداشته باشیم و کم کم از کارهایی که میتوانیم انجام دهیم کناره گیری میکنیم و احساس خستگی و ناامیدی میکنیم و از انجام دادن خیلی از کارها سرباز میزنیم کم کم این حس در دیگران هم به وجود میاید که من نمیتوانم کارها را به خوبی انجام دهم و ارتباط من با دیگران بسیار کاهش پیدا میکند من این تجربه را درمحیط کارم دارم من قبلا در محل کار بسیار فعال بودم و از انجام هیچ کاری ترسی نداشتم چون دقیقا اعتماد به نفس درمن زیاد بود و بعد از کنار گذاشتن من از کارهای اجرایی و کناره گیری خودم از انجام دادن خیلی از کارها درمحیط اداره و دوست نداشتن همکاری با دیگران کم کم این حس درمن القاء شده بود که من دیگر پیر شدم و باید درمحل کار کارهایی را قبول کنم که احساس مسئولیت پایینی دارد تا با این کار به ارامش برسم درحالی که چنین چیزی نیست من با انجام دادن کارهایی که درتوانم است باید نشان دهم من میتوانم مثل سابق کار کنم و اعتماد به نفس خود را بدست بیاورم و باید من خودم ابتدا به خودم احترام بگذارم تا دیگران نیزبه من احترام بگذارند و مسئولیت کارها را قبول کنم و با این کار اعتماد به نفس خود را دوباره بدست بیاورم و روحیه ی خود را شاد و نشاط اور کنم
من وقتی در طول ۴۸ سال زندگی فکر میکنم و میبینم با اینکه درخانواده پر جمعیت و از قشر متوسط جامعه بودیم ولی خدارا شکر هم تحصیل کرده هستم – هم خیلی از کارهایی که دوست داشتم انجام بدهم و روزی ارزوی من بود به بسیاری از انها رسیدم و خدارا بسیار شاکرم مثل درس خواندن تا مقطع کارشناسی ارشد با داشتن ۴ فرزند – رفتن به سرکار دولتی و استخدام رسمی – یادگیری رانندگی و خدارا شکر الان ۲۳ سال است راننده هستم – خرید خانه شخصی – خرید اتومبیل شخصی – ازدواج موفق – داشتن فرزندانی سالم و درسخوان – داشتن همسری مهربان و دلسور و یادگیری خیلی از کارهایی که علاقه داشتم و…..و تمام اینها به خاطر اعتماد به نفس بالا و ایمان به اینکه خداوند همیشه همراه من است و من را تنها نمیگذارد بدست امده است
ما باید ابتدا یاد بگیریم که خیلی از باورهای اشتباه در زندگی ما باعث کاهش اعتماد به نفس درما شده است و خیلی از باورهای اشتباهی که ما درمورد خداوند و خودمان و نظر دیگران نسبت به خودمان داریم را باید اصلاح کنیم تا به اعتماد به نفس بالا برسیم و همچنین با اینکار به خیلی از چیزهایی که دوست داریم داشته باشیم میرسیم و از زندگی کردن دراین دنیا درتمام جنبه های زندگی لذت ببریم
پس اعتماد به نفس واقعی یعنی با خودت در صلح بودن، با جهان در ارتباط بودن، و با ترسهایت روبهرو شدن و ایمان داشتن به اینکه خداوند همیشه همراه ما است و از ما دور نیست
تمام این دنیا با تمام نعمتهایش از انرژی به وجود امده است و هیچ چیز جدیدی ار ابتدای دنیا به این دنیا اضافه نشده است فقط حالتهای انرژی تغییر میکندو هر با رکه چیز جدیدی به وجود میاید فقط انسانها انها را کشف کردند و این انرژی قبلا هم دراین جهان بوده است در جایی خواندم وقتی ما نگاه خود را به دنیای اطراف و خودمان تغییر دهیم چیزها در اطراف ما نیز کم کم تغییر میکند و این تنها برمیگردد به اعتماد به نفس خودمان وقتیما در ذهنمان باورها را تغییر بدهیم کم کم احساس ما منشاء اصلی تغییرات است تغییر میکند و با این تغییر کم کم اعتماد به نفس درما زیاد میشود و با اینکار و نتایج عالی از عملکرد خودمان کم کم انگیزه و شور و اشتیاق برای زندگی درما زیاد میشود و ما میتوانیم از تمام جنبه های زندگی خودمان لذت ببریم و همیشه شاد و تندرست زندگی کنیم .
خدایا شکرت که اعتاد به نفس درمن زیاد است و ابمان دارم من با اعتماد به نفس بالا به خیلی از ارزوهای خودم میرسم و از زندگی کردن لذت میبرم
سلام ودرود
ممنون از موزیک آرام بخشی که هنگام مطالعه مطلب پخش میکنید
بنده این ابراز نظر را از متن نوشته عزت نفس الهام گرفتم وخواستمراحت خودم باشم وراحت نظرم را بدون توجه به قضاوت دیگران بیان کنم
بخوبی در این راه یاد گرفته ام که اعتماد کنم وبراحتی هر آنچه آموزش میبینم را عمل کنم وتا حال به راحتی وبالذت به نتیجه رسیده ام بدون رژیم وبدون محدودیت وبه همین خاطر الان به این نوشته ها بیشتر از همیشه اعتماد کرده وبرای خود وسیله ای فراهم کرده ومیکنم تا با خود واقعیم باهمه ضعفها ونقصهایم روبرو شوم وبپذیرم که کامل نیستم ومیتوانم اشتباه هم داشته باشم وبا همه تواناییها ونقصها وضعفها در جمعها حاضر شوم و به قضاوت آنها توجهی نداشته وبه خودم فرصت زندگی با عزت نفس بدهم
سپاسگزار وجودتون هستم
نشان های دریافت شده
سلام خدایی بخشنده ومهربان
دورد وسلام خدمت استاد عطار روشن
اعتماد به نفس واقعی چطور ایجاد میشه
من زمانی که جوان بودم هر کاری که مایل بودم انجام میدادم حس توامندی خوبی داشتم به خودم اعتماد داشتم و می دونستم برای کاری زمان قرار بدم با عشق علاقه ودقت انجامش بدم حتما اپن کار به بهترین شکل انجام میشه وتا زمانی که گاقی من زباد نیود اعتماد به نفس خوبی داشتم ولی به مرور زمان کم کم تواین بخش دچار کم بود اعتماد به نفس شدم دیکه هر کاری برای ورن کم کردن انحام دادم پاسخ گو نبود شکست پرونده من پر کرده بود و کلی ترس بهش اضافه شد من اعتماد به نفس نداشتم وتصمیم گیری کم توان بود نعدادش،کم شد وروی تصمیم استوار نیود شک به خودم کارهام زیاد شد اپن یقین تو درستی کارهام که انجام میدادم کاسته شد ودیگه به خودم تصمیم افکار به دیده شک تردید نکاه می کردم یقین نداشتم که دارم درست انجام میدم و اپن حس اعتماد به نفس من به شدت کاهش داد
اون زمان اعتماد به نفس انجام دادنی حساب میکردم درصورتی که اعتماد به نفس بودنی بود نه انجام دادنی چقدر مطالب جالبی رو برام ساخت تو چندین بخش دجار کلی اشتباه بودم و تعریف کاملی از این بخش به شکل امروز با این فایل نداشتم
روز گذشته من این متن خوندم وارزش خواستم استفاده
کنم کمی برام کنک شد نا مفهوم شد که منعی وتعریف کاملش درک کنم وفتی درکش نکنم جواب دل نشین خودم نخواهد بود ازرش یاداشت برداشتم ولی بازم برام فایل درک نشد خواستم یی دیدگاه درست با درک کامل یاداشت کنم حسم گفت تا درکش نکردی این نوشتن انجام نده
صبح که از خواب بیدار شدم چشم افتاد به گوشیم یاد این فایل افتاد
اولین سوال تو ذهن به این شکل بود اصلا من عزت نفس،درست عمیقی که استاد طریقه آموزش درستش تواین متن گفته این مدت درخودم ایجاد کردم یا نه؟
تا این زمان عزت نفسی بزرکتر و عمیقتر کردم؟
نتیجه ازش دریافت کردم یا نه؟
ایا بهش به چشم یقین بدن ترس نکاه کردم؟
روپی تصمیم گیری تاثیر داشته یا نه ؟
با این آگاهی تازه مسیر چقدر بهش قدرت اضافه شده ؟
خیلی سوالهای دیکه که باید تو مغز ذهنم دنبال جوابش می کشتم
وهی این سوالهای هی بیشتر بیشتر شد وگفتم بازم بیام این بار با درک بهتر و نمونه عملی از این مدتی که تو مسیری هستم بهش نگاه کنم قالب باشه برای کارهایی که انجام دادم کارهایی این مدت تو هر بخش جا دادم دیدم من به شکل درستی همه این بخش های توکل دوره اجرایی کردم چقدر شاد شدم که تمام این مسیر با کاهش اشتباهت رفتم وحالا برکشت مبینم اره من عزت نفس که تو وجودم بود ازش غافل بود تقویت کردم و تحلیل های درست از داشتنش دارم کلی تمرین توطی این مدت بی تعطیلی انجام دادم روح و ذهنم پاکش کردم ازکلی باورهای نادرست افکار نادرست رفتار نادرست ارتباط اشتباه و ترمیم خوبی رو اجرار کردم ودست آوردن داشتن عزت نفسی قویتر از هر هر زمان دارم
خودم متوجه شدم تو دوره من داشتم یی بخشی ازاین تمرنها رو انجام میدادم بی کار نبودم پس دریافت من حس لایقت اولش بود وبعد حس ارزشمندی عالی خودم وحس داشتن عزت نفس خوب و بعد حق تصمیم کیری که از فکر ونظر من سرچشمه بکیره و تازه به این تصمیم به نکاه درست بودن تماشا کردن من با تناسب فکری درحقیقت روانشناسی کاملی از خودم یاد کرفتم اجراش کرذم اون خود واقعی که باید باشم از خودم به نمایش در آوردم وبه طبیعت وجودی خودم برکشت با افتخار انجام میدم بخش های ازاپن عالی ترمیم کردم حال دلم خوب هست وامید به خالقم وخدای خودم درحد خوب وهی بهتر بیشتر داره میشه که جه کاره با شکوهی برای من انجام داد ومن از من قبلی جدا کرده ویی من دیکه رو به خودم نشون داد
امروز داشتم با دختر که لیسانس به پایان میرسه وبسایت توامند وکاری هست واز حد خودش جلوتر داره به پیش میره وبا هم سن سال های خودش یی سر کردن فاصله افکاری کرداری و رفتار داره با ۲۴ سال سن پختی خوبی تو هر بخش به شکر خدای عزیزم داره صحبت داشتم وفتی رسیدم به تحلیل رفتار انسانها که مایل هست در امد بالای رو داشته باشم تصویری که من با دستم براش،رسم کردم واون درخواست که افراد داران من داشتم به دو بخش خواستن ورسیدن با دستم تو هوا برام کشیدم ولایه بین رو براش،گفتم اینحا مهو هست این بخش بین این دولایه باید با کاررو خودمون پر بشه ولی جون بلد نیستم کاری انجام نمیدم
ولی انتظار نا بجا داریم هیج زمان جون هربخش تو جای خودش نیست دریافتی صورت نمی کیره اکه بکیره موقتی کم توان وموندکار نیست خودم از توضیح خودم تعجب کردم چطور این موفقعیت برای،داشتم رسم کردم لذت بردم با اینکه من تو بخش،کار کسب کاری انجام ندادم ولی دید دانش وراه حلش بلد هستم وپس اکه تمایل داشته باشم میتوانم اقدام کنم از این تجربه خودم بهرمند کنم
من چون از بچکی دچار اضافه وزن بودم تخریب حسی کنارش با من رشت کرده بود واین حس که جبران بشه زباد باید روی خودم کار می کردم که برطرف بشه
تلاش کردم با کاری بیرونی اون به شکلی با سخت کوشی و انجام دادن هم داشته باشم. هم عمیق ترش کنم آنچنان موفق نبود اگه این موقعیت ساخته شد زمانی زیادی ماندکار نبود حالا که متوجه میشم چطور این بخش باید به جشم داشتن بهش نکاه میکردم نه انجام دادن کلی مراحلی که شما با نوشتن اون ترسیم کردید انجام میدادم
خوبی مسیر تناسب فکری تونکاه من نکاه کسترش یافته داراه فقط رصایت از ترمیم یی بخش بهش نگاه نداره سطح بهبود تو چند جنبه کاربردی بهش نکاه داره خودم من تعجب کیکنم چرا حالا توداین سن دارام درک این بخش برام به این میزان روشن داره انجام میشه
فبلا کسی ازمن سوالی تو این زمینه داشت شاید تویی خطی اونم ناقص پاسخ کو بودم یا جوابی برای دادن تو ذهنم نبود یا نادرستی حواب میدادم وفتی صبخ داشتم دورهای خودم با هر بند به بنداین متن برسی میکردم متوجه شدم من با هردوره کاری خودم بخش به بخش این متن رو عملی در حال بهبود بخشی ها بودم سطح دریافت تو نکاه هی داره بزکتر بیشتر میشه اطرافم داراه بهبود خیلی بهتر بالاتری توحال دریافت هستم
جون من خودم بیشتر همسو با خالقم دارم به پیش میبرم که دراصل تمام انجه من دارم ترمیم میکنم هیج کم کاستی تو خلق خالق در وجودم من نبود من همه ابن بخش های رو درهم تو دایره چاقی خودم فرور بردم شد درهم برهم که از هم جدا شدنی نیود
ولی حالا داره توبخش خودش جا میکره ومن توامندتر توبرطرف کردن قرار میده اکه بخوام ازدریافت های خودم تو هربخش،بنویسم دیدگاهم بسیار زیاد خواهد بود چقدر شاد هستم کسی که قادر نبود درباره یی بخشی صحبتی رو انجام بده به این میزان به درک درستر رسیده همه و همه از خدایی عزیزم دارم ازش بی نهایت سپاس گزار هستم که من حالت بسیا راحت اسون بارها بارها اکه گیزی خلاف مسیر پر روی و نظرم وتصمیم درست بوده با سر بلندی قادر شدم کلمه نه قویی رو بهش بدم فرقی نمیکنی این نه برای بچه وبرای همسرم و برای غربیه باشم اپن نه قدرتمند حال دلم من خوب واعتماد به نفس افزیش میده خدایا ازت نهایت سپاس گزاری رو دارم
خدا پشت وپناهتون با حق حق نکه دارتون
نشان های دریافت شده
با سلام و درود به دوست هم مسیری خودم در گروه
عزیزم بهتون تبریک میگم نه تنها در پیشرفت رسیدن
به تناسب اندام و سایر موارد زندگیتون که عالی
بوده،بلکه از همه مهمتر اینکه که من امروز این
دیدگاهتون رو راحت در ارامش خوندم..
شما کلی تغییر کردید در نوشتن روزهای اول به هیچ
عنوان با هر ضریب صبر و حوصله نمیتونستم
دیدگاهتون رو کامل بخونم.و به مرور زمان رفته،رفته بهتر شد.
و الان بی اندازه خوشحال شدم هم برای شما هم برای
خوانندگان دیدگاهها در گروه،و این پشتکار و اعتماد به
نفس و پیگیری شما رو در رسیدن به هدفتون میرسونه.
و ، واقعا قابل تقدیره..همواره موفق و پیروز باشید.
براتون بهترینها رو آرزو میکنم .
نشان های دریافت شده
سلام به دوست هم مسیر اینا عزیز
از لطف و تشویق که درحق من انجام دادبد بی نهایت سپاس گزار هستم امید به ادامه دادن در من بیشتر کردید موفق سربلند پیروز باشید و تناسب فکری و لاغری جسمی وسلامت مبارک جسم من و شما وهمه دوستان هم مسیر بلکه همه بندگان عالم بشه
از صبری که شما به خرج میدادی که نوشته من بخونید بی نهایت پورزش میخوام وتشکر میکنم صبر شما و استمرار من ابن حس بین من شما ایجاد کرد
نجات ورهایی از بند چاقی و دشمن وجود هر فرد چاق نجات جهان هست جهانی بدون فرد چاق اروز میکنم
براتون عالترین ها رو از خداوند درخواست دارم
دوست هم مسیر شما تو.گروه صالحه
در پناه حق باشیم امین
نشان های دریافت شده
من همین جا اعتراف میکنم که عزت نفس پایینی دارم
چون همیشه تو خونه ای بزرگ شدم که سرکوب شدم به سختی درس خوندم وکسی استعداد های منو تشویق نکرد و جدی نگرفت
دوران کودکی خیلی تو شکل گیری عزت نفس از بچگی نقش داره
من با تلاش خودم از یه خانواده پرجمعیت جنوب شهر تهران با ضریب هوشی خیلی بالایی که تو مدرسه ازم گرفتند و مشخص شد. دارم بهترین مدرسه تهران یعنی استعدادهای درخشان سمپاد قبول شدم
فکر کن با مریم میرزاخانی خدا بیامرز تو یه مدرسه و هم مدرسه ای بودم اون سال بالایی کلاس ما بود
معلمهای مشترک داشتیم چندین بار مقام اول المپیاد ریاضی و مسابقات علمی آوردم با وجودی که هنوز بلد نبودم خودکار رو درست موقع نوشتن در دستم بگیرم
جوری شده بود که مدیر مدرسه تیزهوشان خودش به شخصه میموند مدرسه و با من کار میکرد تا درست نوشتن رو یاد بگیرم کسی تو خونه اینو بمن آموزش نداده بود
در بسکتبال ،بدمینتون ،والیبال و شطرنج بارها و بارها مقام اول رو تو مسابقات استانی آوردم
ولی شاید باورش سخت باشه موقع گرفتن جایزه هام کسی همراهم نبود و خودم تنهایی میرفتم که جایزمو بگیرم
حتی وقتی اسمم رو اعلام میکردند همراهی نداشتم به جز گاهی اوقات خواهرم میومد
اصلا پدرو مادر من اونقدر پیر بودند و حتی سواد نداشتند که بدونند مدرسه تیزهوشان چه فرقی با بقیه مدارس داره
از دانشگاه دولتی هم که فارق التحصیل شدم خودم با یه تیکه روزنامه دنبال کار گشتم با اینکه تو عمرم کامپیوتر نداشتم و اصلا نمیدونستم دکمه خاموش روشنش کجاست ولی تو مصاحبه قبول شدم
و هشت سال مدیر بازرگانی تجهیزات پزشکی شرکت نوشان طب در بالاشهر تهران شدم و بازم خانواده محل کار منو نمیدونست کجاست
میخوام بگم واقعا الان خودمو با بچه های نسل جدید مثلا پسرم مقایسه میکنم میبینم ما بدون توقع خیلی مستقل بار اومدیم ولی این نسل یا ما خیلی فرق میکنه پرتوقع و قدر نشناس هستند
یادمه بعد هفت سال با حقوقم یه خونه نود متری تو کرج خریدم با اینکه دختر خونه بودم و هنوز ازدواج نکرده بودم همین خونه ای که الآنم توشیم
اما همیشه تو خونه از طرف تنها برادرم که بزرگتر از من بود تحقیر و شکنجه روحی میشدم چون اون درس نمیخورند و یمن حسودی میکرد و همیشه میخواست مانع درس خواندن من بشه
میگفت نور لامپ آشپزخونه شبا اذیتش میکنه و میومد چراغ رو خاموش میکرد و من مجبور بودم برم توسرمای بالا پشت بام درس بخونم
هیچ وقت یادم نمیره چقدر استرس درس داشتم یعنی بیشتر از بقیه دوستام که واقعا هوششون بالا بود من پشتکارم بالا بود و خیلی درس میخوندم تا به اونا برسم و کم نیارم
خوب اونا معلم خصوصی و اکثرا تک فرزند بودند
من اونقدر خواهر برادر داشتم که همیشه تو لیست جا نمیشد و تقاضای برگه ی دوم میکردم از بس زیاد بودیم
🤣😂
سلام به همه دوستان و استاد عزیز
چقدر فایل عالی بود و به همه توصیه میکنم چند بار این نوشته را بخونند مخصوصا قسمت کمال گرایی اجتماعی که همه ما درگیر آن شدیم و از ارائه خود واقعی مان به بقیه نگران هستیم و در تمام مدت روز دوست داریم از طرف دیگران تایید بشویم و ما را انسان موفقی بدانند از نظر دیگران و با همین کار کلی فشار و رنج را باید تحمل کنیم و ار خود زندگی لذت نبریم
و قسمت اینکه با خودمان مهربان باشیم و بپذیریم که ما هم اشتباهات احمقانه انجام میدهیم و در بعضی کارها موفق نیستیم و اصلا نباید خود را سرزنش کنیم و خودمان را دوست داشته باشیم
نشان های دریافت شده
راستش من جدیدا بخاطر خوردن قرصهای هورمون درمانی و چشم چپم که هنوز بهبود کامل نشده
نمیتونستم اتاق و آشپزخونه رو مثل قبلنا تمیز و مرتب کنم
و یه احساس حقارت عمیقی بهم دست میداد هر وقت که به این بی نظمی ها نگاه میکردم
یجورایی خودم رو ناکافی و دچار ضعف زنانگی میدیدم
که فقط میتونم غذا بپزم و جارو کنم و یه گردگیری مختصر انجام بدم و ذاتا دیگه انرژی ای برام مثل قبلا نمیمونه که خونه رو مثل قبلنا از عمق تمیز و مرتب نگاه دارم
جابه جا کردن حتی وسیله های سبک هم برام سخت شده مواد شیمیایی و ریکا و هر چی ازین شوینده ها واقعا حالمو بد میکنه و اصلا زورم نمیرسه زیاد اسکاچ بکشم و واقعا زندگی با پسر نوجوون و همسری که اصلا تو کارای خونه کمکی نمیکنند خوب این مسولیت رو برام سنگین تر کرده
همش عذاب وجدان دارم و حس میکنم یه نقصی در وجود من هست که مثل خانمای مرتب اینستاگرامی یا فامیل خونه ی من اونقدر تمیز و مرتب نیست
نمیدونم متوجه منظور من میشید یا نه
حتی الآنم که اینها رو مینویسم یه جور اعترافه که از بس با شماها راحتم و مثل خانواده من شدید بیان میکنم
تا حالا تو این بیست سال زندگی مشترک کارگر نگرفتم برای تمیزکاری و راستش هزینه شم نداریم تو این اوضاع
دوست دارم روی خودم درونی کار کنم و بپذیرم که این مشکل از ضعف شخصیت من نیست
واقعا داروها افت شدید گلبول سفید ایجاد کردند که تو آزمایش نشون میده و همینکه با همه ی این احوالات من میرم هر روز پیاده روی و میرقصم و روحیه مو شاد نگاه میدارم خودش کار بزرگیه
ولی بازم ته دلم همش منتظرم اون انرژی بازم برگرده و من بتونم بدون درخواست کمک از کسی به کارهای خونه تکونی سروسامان بدم
میدونم اگه همه جا مرتب و تمیز مثل قبلنا بشه و برق بزنه حال روحیم بهتر میشه
همین موضوع یه مدت باعث شده بود عزت نفس من کم بشه و خودمو ناتوان ببینم
ولی با این فایل ارزشمند نشستم فکر کردم مرور کردم که قبلاً پس چرا اینطوری نبودم و براحتی در یک روز کل خونه رو مثل عید تمیز و برق میانداختم و بعدش یه چایی دم میکردم و از تمیزی خونه لذت میبردم
ولی خوب الان شرایط جسمی ش رو ندارم و نمیخوام به خودم فشار زیاد بیارم
دوست دارم بتونم با پسر و همسرم هم حرف بزنم قانع شون کنم که اونا هم باید کمک کنند و من دیگه تنهایی از پسش برنمیام
واقعا ما خانما ازبس یه سری کارها رو روتین وار همیشه انجام دادیم وظیفه مون شده و اگه یه وقتی از پسش برنیاییم مثل من احساس عذاب وجدان میگیریم
یه وقتایی میگم با کم شروع کنم و ذره ذره خونه تکونی کنم ولی بازم همونو نمیتونم
نشان های دریافت شده
سلام مژگان جون ،روزت بخیر و شادی این باور درست نیست که تمیزی خونه نشونه انضباط و سلیقه زن خونست،این یک سیستم فکری آموزش داده شده جامعه است که با اون مرزهای زن و مرد را تعیین کردند برای گذشته که مردها فقط بیرون و زن ها فقط خونه کار می کردند ،مثل خیلی از افکار قدیمی الان منسوخ شده و نباید بهش وابسته شد زنی به توانمندی و هوش تو مطمینا راهکارهای هوشمندانه پیدا میکنه برای مدیریت مرحله ای و اولویت دار منزلش و با اولویت دادن به سلامتی و درمانی از تایید گرفتن های قلابی عذاب آور دست بر میدارم موفق باشی نازنین
نشان های دریافت شده
زهرا جان ازت ممنونم تو چون کمی از من شناخت پیدا کردی بواسطه دوستی مون ،واقعا نظرت برام خیلی مهم و ارزشمنده و حالمو بهتر کرد که نباید دنبال تایید های کلیشه ای باشم در صورتی که خیلی ها از وضعیت من خبر ندارند
نشان های دریافت شده
عزیزم این خودش ی چاه عمیق هس ک انرژی تو داره میخوره من هم مدام ازقضاوت دیگران د مورد خونم میترسیدم روزی نیس تابه رو نشورم گفته های خواهرشوام یادم نیاد همین ها باعث شده بود خودمو ناکافی بدونم مدام تو خونه کار میکردم اما همش خونم نامرتب بود کلافه بودم چن بامادرشوهرم توی سوختمونیم مدام میومد و من میدیدم ک ب همه جا نگا میکنه من تو تله اینک باید خوب باشم گیر افتادم وتموم سالهای زندگیم ب پای لذت بردن از تمام کارهای خونه مدام غر میزدم و اصلا ناکافی میدونستم از همسری ک همش ایراد میگرفت همش اون لحظه رو مدام میومدم توضیح میدادم ک ن سبک زندگی من اینه وفلان ی روز بعد کل تکرار این اتفاقها ب خودم گفتم من خدا بهم انرژی داده سپاسگزاری از این بدنم همون استفاده از انرری در مسیردرست هس باعشق کارهاموانجام دادم باعشق مدام ذهنم میگه بسه دیگه چقدر ظرف امامن میگم خدایا شکرت تن سالم دادی ظرفها میشورم ن همسرم قدرانی میکنه ن هیچی اما من ب خاطر خودم زندگی میکنم از بازی اثبات خودم ب دیگران اومدم بیرون
ی قانون ک گذاشتم اینه هر روز علاوه بر کارهای روزمره ی قسمت ار خونه رو عمیقا تمیز میکنم مثلا یدونه کابینت یدونه مبل میکشم تمیز میکنم ی مبل تمیز میکنم اینجوری کار برا خودم سخت نمیکنم مثلا پنج شنبه جمعه انجام نمیدم باخودم مهربونم در کل ی روزهایی ناهارو ساده میگر م ب کارهام برسم صبح بعد مدرسه دخترم نمیخوابم از وقتی هم فایلهای پیاده روی استا رو گرفتم دیگه قشنک رها میکنم میرم بعد میام انجام میدم درحالی ک قبلا همش تو اضطر اب و نگرانی غرق کار خونه بودم جوری ک فر یبا رو فراموش کرده بودم گاهی ن میبینم رد دادم میام میگم ۱۵ دقیقه فیلم ببینم ۱۵ دقیقه کار اینجوری میبینی من کارهامو انجام دادم با اینک اصلا حسش نبود
غر نزن
سپاسگزار باش براس مقدار کوچیک انجام میدی هم
از روی عشق انجام بده
خودت انرژی میگیری خودتو مقایسه نکن مثلا من خودم با با یکی از فامیلهامون کلا فرق دارم من برای هروعده ی غذا میپزم غذای تازه دارم اما مثلا ایشون ممکنه سه وعده ی غذا بخوره این ب دلیل خوب بودن من یااون نیس هر کسی ی تیپ سبک داره ک دوس داره مخصوصا اینستا ک مدام مقایسه هس ک من خودم اینجوریم فلانی خوب کاش منم میتونستم من ک نمیبنم ایشون چیکار میکنه ی چن ساعت از روزشو ک میبنم
ممن خودم دیدم کسای ک نمیزارن بچه ی اسباب بازی بیاره تو یپذیرای ک بهم نریزه من ب شخصه نمیتونم من دوس دادم بچم تجربه کنه
رهایی در س بزرگی ک من خودم یادش نگرفتم خونه هیچ وقت پایدار نیس حتی گردگیری خونه هم وفا نداره پس چرا باید قضاوت کنیم شاید من یبار گردگیری نکردم ایا من ادم بی تفاوتی هستم ن
فایلهای پیاده روی رو ب شدت توصیه میکنم چن رها میشی من خیلی تونستم مهربونتر باشم با خودم ن صد درصد
من خودم الان تو تله اینم ک مدام خودم مقایسه میکنم رفتار غدایی همین باعث شده پیشرفت نکنم باعث شده راضی نباشم باعث شده پیشرفت نکنم همین باعث شده من سخت برنظر برسه چن سخت گیرم بلد نیستم
رها کردن ی غدایی ک سهم من نیس نیاز من نیس بزرگترین اشکال من هس و منو ضعیف میکنه مدام میگم ن واز خدا کمک میخوام
نشان های دریافت شده
آخه میدونی رها خونه ی اون فامیل های وسواسی تمیز که میریم همه جا برق میزنه
البته سبک زندگیشون کاملا با من فرق میکنه
من هیچ جمعه ای رو به یاد ندارم تو طول زندگیم که خونه مونده باشم و بهمراه همسرم طبیعتگردی نرفته باشم تقریبا نود درصد مواقع رودخونه و آبشار و طبیعتیم
در طول روز یک تا دو ساعت هر روز بیرونم و باید مردم رو تماشا کنم تا لذت ببرم
مثلا من شاید ازین چیزا لذت میبرم
ولی خوب خونه مم خیلی مرتب نیست ولی خونه ی اونا همیشه برق میزنه و هر روز در حال گردگیری و تمیزکردن هستند
خودمم قبلا بیشتر برای تمیزی جون داشتم و وقت میزاشتم ولی نمیدونم بخاطر چیه الان که چهل و چهار سالمه و میگم کلی قرص هورمونی میخورم دیگه نمیتونم
فقط در حد پخت و پز و یه جارو برقی و شستن ظرفها توان دارم
الان واقعا احساس میکنم به تنهایی از پس نظافت اساسی خونه برنمیام
چون میدونی این گردو خاک هر روز میاد و تمومی نداره
نمیدونم باید کارگر بگیرم یا حالم بهتر میشه و خودم میتونم انجامش بدم
خونمون هم کوچیکه زود که یکم از نظم خارج میشه شلخته بنظر میرسه و من ناراحتم ازینکه این کوتاهی رو از طرف خودم و پای تنبلی خودم میدونم