همه افراد چاق دوست دارند لاغر شوند اما تصاویر ذهنی که از چاقی در ذهن خود ایجاد کرده اند مانع از تعامل بین ذهن و جسم و حرکت آنها به سمت لاغری می شود.
البته که بسیاری از افراد چاق بارها برای لاغر شدن از روش های مختلف اقدام می کنند اما حرکت از مسیرهای اشتباه و استمرار نداشتن مانع از کسب نتیجه دلخواهشان می شود.
تعامل ذهن و جسم
از دیرباز، بشر در جستجوی درک ماهیت وجودی خود و ارتباط عمیق بین ذهن و جسم خویش بوده است. فلاسفه، دانشمندان و متفکران در طول تاریخ، نظریههای گوناگونی را برای تبیین این پیوند شگفتانگیز ارائه کردهاند، اما راز این تعامل همچنان تا حدی ناگشوده باقی مانده است.
ذهن و جسم، دو عنصر بنیادین وجود انسان هستند که به طور جداییناپذیری با یکدیگر در ارتباط و تعامل دائمی قرار دارند. افکار، احساسات و باورهای ما میتوانند تأثیرات عمیقی بر سلامت جسمی ما داشته باشند و به عکس، وضعیت جسمی ما نیز میتواند بر خلق و خو، عملکرد ذهنی و سطح انرژی ما اثر بگذارد.
شواهد علمی چه میگویند؟
علم روز به روشهای مختلفی به اثبات ارتباط عمیق بین ذهن و جسم پرداخته است. مطالعات متعدد نشان دادهاند که استرس، اضطراب و افکار منفی میتوانند سیستم ایمنی بدن را ضعیف کرده و خطر ابتلا به بیماریهای مختلف را افزایش دهند.
همچنین، تحقیقات نشان دادهاند که تجربیات مثبت مانند عشق، شادی و قدردانی میتوانند سلامت جسمی و روانی انسان را به طور قابل توجهی ارتقا دهند.
امروزه، با پیشرفتهای چشمگیر در علوم اعصاب، روانشناسی و علوم شناختی، درک ما از تعامل ذهن و جسم به طور قابل توجهی عمیقتر شده است. شواهد علمی نشان میدهند که ذهن و جسم به طور مداوم در حال تبادل اطلاعات و تاثیرگذاری بر یکدیگر هستند.
اندام جسم انسان قابلیت تصمیم گیری به شکل واحد و مستقل را ندارند و همه تصمیمات در مغز اتخاذ و پردازش می شوند. بنابراین اگر تصور می کنید پرخوری می کنید یا تند غذا می خورید یا هر نگرشی درباره خودتان دارید این تصمیم توسط مغز شما اتخاذ و به جسم ابلاغ شده است.
جسم شما در هر لحظه در حال اطاعت از دستورات مغز و انجام آن چیزی است که در مغز پردازش و تصمیم گیری شده است.
نکته جالب توجه اینکه مغز نیز قابلیت ذخیره سازی اطلاعات را ندارد و این اتفاق در ذهن رخ می دهد.
به این معنی که اگر شما خاطره ای از دوران کودکی خود به خاطر داشته باشید این خاطره به شکل فیزیکی در مغز شما حک نشده است بلکه به شکل تصاویر در ذهن شما ذخیره شده است.
شاید اولین کادوی تولد یا اولین هدیه ای که سالها قبل دریافت کرده اید را به خاطر داشته باشید. اگر هدیه شما عروسک یا ماشین یا دوچرخه یا هر چیزی دیگری بوده باشد در مغز شما سلولها به شکل دوچرخه، ماشین یا عروسک تغییر شکل نداده اند که اکنون شما می توانید آن وسیله را به خاطر بیاورید.
بلکه صحنه های دریافت هدیه یا احساسی که در آن لحظات تجربه کرده اید به شکل تصویر در ذهن شما ذخیره می شوند.
ذهن خود را مانند فضایی ابری در خارج از جسم خود در نظر بگیرید که محل ذخیره تصاویر، احساس و تجربه های شما در زندگی است. شما در هر لحظه و با سرعت بی نهایت به اطلاعات ذخیره شدن در ذهن خود دسترسی دارید بدون این که نیاز باشد این اطلاعات را به شکل فیزیکی در مغز خود ذخیره و با خود حمل کنید.
بنابراین تجربیات جسمی شما در دنیای مادی به شکل اطلاعات تصویری در ذهن تان ذخیره می شود و شما در روند زندگی بارها به ذهن مراجعه کرده و اطلاعات قبلی را مرور می کنید.
مرور اطلاعات گذشته به منظور سهولت در انجام کارها صورت می گیرد اما متاسفانه در بسیاری از موارد به اشتباه از این ویژگی شگفت انگیز وجود خود استفاده می کنیم.
تصور کنید تصمیم گرفته اید برای طبیعت گردی به منطقه ای بروید که تاکنون نرفته اید. با اینکه اطلاعاتی از منطقه جدید در ذهن شما ذخیره نشده است اما با مرور اطلاعات و تجربه های خود از سفرهای قبلی به مناطق دیگر می توانید تصمیمات بهتری برای سفر در پیش رو اتخاذ کنید.
در واقع شما از تجربیات خود برای بهبود عملکردتان استفاده می کنید.
در در بسیاری از موارد ما اطلاعاتی که در اثر برخورد با شرایط نامطلوب در ذهن خود ذخیره کردهایم را بدون دلیل مرور می کنیم و باعث ایجاد احساس بد و ناراحتی در وجود خود می شویم.
شما این توانایی را دارید که حرف ها یا برخوردهای افراد در سال ها قبل را در ذهن خود مرور کنید و باعث ایجاد احساس بد در خود شوید. جالب این است که آنچه در ذهن خود مرور می کنید از طریق مغز به واکنش های شیمیایی در جسم تبدیل می شود و به همین دلیل است که از طریق مرور کردن اطلاعات ذهن خود می توانید به شدت عصبانی یا به شدت خوشحال شوید بدون اینکه به شکل واقعی در آن شرایط قرار گرفته باشید.
این تعامل بین ذهن و جسم می باشد که ابتدا از طریق جسم در طی زندگی روزمره اطلاعات را وارد ذهن خود می کنیم و سپس از طریق مرور اطلاعات ذهن می توانیم جسم خود را تحت تاثیر قرار دهیم.
از آنجا که تجربه فیزیکی نیاز به زمان و مکان دارد بنابراین مقدار تجربه های فیزیکی ما در زندگی در مقایسه با تجربیات ذهنی ما بسیار ناچیز است. به این معنی که ممکن است در طول عمر خود دو سه مرتبه از دست دادن نزدیکان را تجربه کنید اما هزاران بار می توانید آن دو سه مرتبه را در ذهن خود مرور کرده و احساس ناراحتی و اندوه را تجربه کنید.
در مثالی دیگر همه انسان ها فقط یک بار در زندگی می میرند اما هزاران بار ترس از مردن را در ذهنشان مرور کرده و احساس بد را در وجود خویش گسترش می دهند.
ممکن است در زندگی تان یک بار یا دو بار شکست عاطفی را تجربه کنید اما هزاران بار از طریق مرور افکار می توانید احساس بد شکست عاطفی را تجربه کنید.
چاقی جسمی و ذهنی
چاقی مانند هر مساله دیگر در جسم ایجاد و تجربه می شود اما اطلاعات آن به شکل تصاویر در ذهن ذخیره می شوند و به دلیل که مرور اطلاعات در ذهن به شکل بی نهایت و بدون نیاز به عوامل جسمی صورت می گیرد گسترش چاقی در ذهن بسیار بیشتر از گسترش آن در جسم است.
جسم مشکل چندانی با چاقی ندارد اما ذهن همواره با چاقی مشکل دارد.
جسم انسان با مقادیر زیاد اضافه وزن نیز دچار مشکل نمی شود و به راحتی می تواند امورات خود را مدیریت و انجام دهد.
جسم در شرایط نادر که وزن انسان از ۱۵۰ کیلو و یا حتی ۱۷۰ کیلو و بیشتر شود به مرور دچار مشکل در بخش حرکتی و سپس انجام فعالیت های حیاتی درونی می شود.
اما آنچه به وضوح مشخص است افراد در شرایطی که اضافه وزن آنها در حد چند کیلو می باشد به شدت تحت تاثیر فشار چاقی قرار دارند.
فشار ناشی از چاقی در ذهن افراد به مراتب بیشتر و شدیدتر از جسم آنان است به این دلیل که جسم برای اضافه شدن وزن نیاز به فعالیت مستمر و مداوم دارد درحالی که ذهن برای گسترش ذهن نیاز به فعالیت جسمی ندارد و به راحتی در چند ثانیه می تواند از طریق مرور افکار و تصویرسازی های جدید چاقی را در ذهن گسترش دهد.
در بخش ابتدایی عنوان شد که ذهن اطلاعات خود را از طریق جسم جمع آوری می کند و سپس از طریق مرورکردن آنها تصویرسازی انجام می شود و از آنجا که تصاویر ایجاد شده به شکل فیزیکی یا نقاشی شده نمی باشند بنابراین به سرعت می تواند تصاویر جدید از اطلاعات قبلی ایجاد کند.
همه ما به خاطر داریم که از سالها قبل و حتی قبل از اینکه دچار اضافه وزن در جسم خود شویم دچار فشار ذهنی چاقی شده ایم.
بارها در نوشته های افراد در سایت تناسب فکری مشاهده کرده ام که آنها در حالی که از نظر جسمی کاملا متناسب بوده اند از طریق حرف ها و تذکرهای اطرافیان که آنها را لاغر مردنی خطاب می کرده اند علاقه به چاق شدن پیدا کرده اند.
علاقه به چاق شدن فقط می تواند در ذهن ایجاد شود چون جسم فقط زمانی که به شکل واقعی در معرض تجربه کردن قرار بگیرد می تواند اطلاعات مربوط به آن شرایط را درک و احساس کند.
نکته جالب توجه اینکه ممکن است دلیل علاقمندی افراد به چاق شدن با هم متفاوت باشد اما به محض اینکه چاقی در جسم نمایان می شود رنج و ناراحتی از چاقی برای همه افراد مشابه هم می شود.
همه ما از شنیدن نصحیت های دیگران برای لاغر شدن رنج کشیده ایم.
همه ما از اینکه برای لاغر شدن رژیم بگیریم رنج کشیده ایم.
همه ما از اینکه نتوانسته ایم لباس با رنگ مورد علاقمان را انتخاب کنیم رنج کشیده ایم.
بسیاری از تجربه های ما از چاقی مشترک است و این نشان از تاثیر چاقی بر شرایط زندگی و تاثیر ذهن در رشد و گسترش آن دارد.
به این موضوع دقت کنید که ما در طول زندگی خود شاید چند بار برای انتخاب لباس با مشکل چاقی برخورد کرده باشیم اما هزاران بار افکار مربوط به همان چند مرتبه را در ذهن خود مرور کرده ایم.
شاید چند بار برای لاغر شدن رژیم گرفته باشیم و شکست خورده ایم اما هزاران بار احساس شکست خوردن و بی اراده بودن را در ذهن خود مرور کرده ایم.
ممکن است چند بار از حرف های دیگران درباره چاقی خود ناراحت شده باشیم اما هزاران بار آن حرف ها را در ذهن خود مرور کرده و باعث تکرار احساس بد چاقی در ذهن خود شده ایم.
همه ما به شکل های گوناگون از طریق مرور افکار و اطلاعات مربوط به چاقی باعث ایجاد احساس بد چاقی در ذهن خود شده ایم.
به همین دلیل است که موضوع چاقی در ذهن ما بسیار بزرگتر و رنج آور تر از مقدار چاقی در جسم مان است.
تاثیر ذهن بر لاغر نشدن
حتما این تجربه را دارید که اگر شخصی به شما حرفی زده باشد یا برخوردی کرده باشد که باعث ناراحتی شما شده است هر بار که بخواهید با او مواجه شوید از طریق مرور افکار قبلی در ذهن تان دچار قبل از آنکه با او مواجه شوید یا او را ملاقات کنید دچار احساس بد و استرس می شوید.
همینطور اگر قبلا در مراجعه به اداره یا محلی برای انجام کار با شرایط ناراحت کننده مواجه شده باشید هربار که بخواهید به همان مکان مراجعه کنید از طریق مرور افکار و احساس قبلی احساس ناراحتی و استرس را تجربه می کنید.
این از ویژگی های مغز است که با مرور اطلاعات قبلی می خواهد به ما کمک کند تا تصمیم بهتر یا با آمادگی بیشتر با مسائل تکراری زندگی مواجه شدیم. این ویژگی مغز در جهت کمک رسانی و حفظ امنیت و بقای جسم انجام می شود اما در بسیاری موارد به دلیل برداشت اشتباه ما از این ویژگی مغز باعث تشدید مشکل می شود.
اتفاقی جالب توجه که در روند چاقی جسم صورت گرفته است این است که ما از طریق مرور اطلاعاتی که به واسطه چاق شدن در روند زندگی تجربه کرده ایم در ذهن خود از چاقی کوهی بلند ساخته ایم که فتح قله آن عملا غیرممکن به نظر می رسد.
هر بار که شما تصمیم به لاغری گرفته باشید با انبوهی از افکار درباره چگونه فتح کردن کوه چاقی مواجه شده اید و به همین دلیل اگر حتی روزهای اول با اشتیاق به سمت لاغری حرکت کرده باشید قطعا در روزهای بعد به مرور اشتیاق شما کم و کمتر شده است و دلیل آن نگاه کردن به کوه چاقی است که در ذهن خود ساخته اید.
همانگونه که در مسیر فتح قله کوه با چالش هایی مواجه می شوید که به شکل فیزیکی در مسیر حرکت شما قرار دارند، در مسیر فتح چاقی نیز چالش هایی وجود دارد که البته همه ذهنی می باشند.
- من نمی تونم رژیم بگیرم.
- من نمی تونم ورزش کنم.
- سن من زیاد شده نمی تونم لاغر بشم.
- چربی های بدن من قدیمی و سفت شده و به این راحتی ها آب نمی شه.
- سوخت و ساز بدن من پایینه.
- بدن من علاقه به چربی سازی داره و هرچی بخورم به چربی تبدیل می شه.
- من نمی تونم جلوی خودم رو بگیرم.
- من اراده کافی برای نخوردن ندارم.
- چاقی من ارثیه و به همین دلیل من لاغر نمیشم.
انواع مختلف از اینگونه افکار در ذهن همه افراد چاق وجود دارد و سبب می شود که هر وقت به لاغر شدن فکر می کنند بلافاصله از طریق مرور این افکار ذوق و شوق و انگیزه خود برای حرکت کردن و یا ادامه دادن را از دست می دهند.
نکته جالب توجه اینکه همانطور که افراد در حرکت خود به سمت قله ممکن است مقداری از مسیر را طی کرده و سپس با نگاه کردن به فاصله خود تا قله از ادامه مسیر منصرف شوند در مسیر لاغری هم دقیقا همین اتفاق رخ می دهد و خیلی وقت ها افراد به سمت لاغری حرکت می کنند و مقداری از اضافه وزن آنها کاسته می شود اما فکر کردن به اینکه چطور باید و چگونه ممکن است باقیمانده اضافه وزن خود را کاهش دهند باعث دلزدگی و رها کردن مسیر لاغری می شود.
از جنبه های مختلف لاغر شدن مانند فتح کردن کوه است و می توان از اصول کوهپیمایی برای لاغر نیز استفاده کرد.
شما اگر در هنگام فتح قله عجله کنید و بخواهید با دویدن به سمت قله حرکت کنید زودتر از آنچه تصور می کردید توان خود را از دست داده و قادر به ادامه دادن نخواهید بود.
در مسیر لاغر شدن نیز اگر عجله کنید و بخواهید سریع تر لاغر شوید قطعا انرژی و انگیزه خود برای لاغر شدن را از دست داده و از ادامه مسیر منصرف خواهید شد.
همانطور که در کوهپیمایی اگر مقداری به سمت قله حرکت کنید و دوباره مقداری به سمت پایین کوه حرکت کنید هرگز به قله نخواهید رسید در مسیر لاغری نیز اگر مقداری در مسیر لاغری حرکت کنید و دوباره رها کنید هرگز متناسب نخواهید شد.
همانطور که در کوهپیمایی خطر لیز خوردن و سقوط کردن وجود دارد در مسیر لاغری نیز خطر لیز خوردن و رها کردن به شدت شما را تهدید می کند.
همانطور که در کوهپیمایی افرادی را مشاهده می کنید که جلوتر از شما حرکت می کنند یا حتی به قله رسیده اند در مسیر لاغری نیز افرادی را مشاهده خواهید کرد که به نظرتان جلوتر از شما هستند یا مقدار بیشتری از وزن خود را از دست داده اند. شاید در کوهپیمایی مشاهده افراد جلوتر از شما باعث ایجاد انگیزه حرکت کردن و ادامه دادن شود اما در مسیر لاغری با ذهن مشاهده افرادی جلوتر از شما هستند می تواند باعث بی انگیزگی و رها کردن شما شود.
مقاومت ذهن برای لاغری
بارها در نوشته های دوستان با این موضوع مواجه شده ام که افراد عنوان می کنند: ذهن من خیلی مقاومت می کنه یا من می خوام لاغر بشم ولی ذهنم با من یاری نمی کنه.
لازم به توضیح است که ذهن ما هیچ مقاومتی در برابر خواسته های ما ندارد چون ذهن از ما جدا نیست. درست است که در ابتدای نوشته عنوان شد که ذهن را فضایی ابری در نظر بگیرید که خارج از جسم می باشد و محل ذخیره اطلاعات است اما از آنجا که اطلاعات موجود در ذهن توسط هر فرد انجام می شود بنابراین ما تسلط کامل بر ذهن خود داریم.
اینکه افراد تصور می کنند مقاومت ذهنی برای لاغر شدن دارند به این دلیل نیست که ذهن آنها به شکل مجزا تصمیم می گیرد که چاق بماند چون ذهن هیچ ارتباط فیزیکی با جسم ندارد که بخواهد درباره چاق ماندن یا لاغر شدن تصمیم بگیرید بنابراین دلیل تصور اینکه ذهن من مقاومت می کند مرور افکار مربوط به چاقی در ذهن است.
همان افکاری که برخی از آنها بعنوان موانع لاغری در بخش قبل شرح داده شدند.
زمانی که ما تصمیم به لاغر شدن می گیریم این تصمیم در سطح مغز شکل می گیرد و یک تصمیم جدید و در لحظه حال است اما ذهن هرگز در لحظه حال سیر نمی کند چون خوراک ذهن اطلاعاتی است که از قبل در آن ذخیره شده است بنابراین ذهن کاری به لحظه حال شما ندارد و همیشه به واسطه اطلاعاتی که دارد در گذشته سیر می کند یا از طریق مرور اطلاعات قبلی تصاویری جدید اما غیرواقعی ایجاد می کند که باعث ترس از آینده می شود.
همه ما ترس از لاغر نشدن را تجربه کرده ایم؟
چگونه ممکن است تا وقتی نتیجه کار را مشاهده نکرده ایم از آن ترس داریم؟
تنها دلیل آن قدرت تصویرسازی ذهن است.
ما در ذهن خود بر اساس اطلاعاتی که از قبل ذخیره کرده ایم که شامل شکست ها و نتیجه نگرفتن های قبلی بوده است تصاویر جدید درباره اقدام تازه خود برای لاغری ایجاد می کنیم و از مشاهده این تصویر خیالی می ترسیم و ترس از لاغر نشدن در وجود ما شکل می گیرد.
تمام آنچه درباره آینده مسیر فعلی لاغری در ذهن خود ایجاد و مرور می کنیم تصاویر خیالی بر اساس تجربه های قبلی است اما ما به اشتباه آنها را واقعی می بینیم و با خود فکر می کنیم اگر قرار است دوباره شکست بخورم پس بهتر است برای لاغری اقدام نکنم.
حتی مرور این فکر که اگر قرار است لاغر شوم اما دوباره چاق شوم پس بهتر است الکی خودم را برای لاغر شدن به زحمت نندازم.
به طور کلی دلیل اینکه هر وقت به لاغر شدن فکر می کنیم تصاویری از سختی ها و نتیجه نگرفتن ها در ذهن ما مرور می شود بخاطر اطلاعاتی است که از قبل در ذهن خود ذخیره کرده ایم.
بنابراین اکنون که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفته اید به این موضوع مهم توجه کنید که به طور پیش فرض همه ما در ذهن خود از چاقی کوهی ساخته ایم که عملا فتح آن غیرممکن به نظر می رسد.
بنابراین اگر رویای لاغر شدن دارید باید به این نکته توجه کنید که هرگز به موضوع چاقی از دریچه ذهن خود نگاه نکنید چون ذهن توانایی شگفت انگیزی در بزرگنمایی و تصویرسازی های جدید از داده ها و اطلاعات قبلی دارد بنابراین طبیعی است که در ذهن خود با راحتی از چاقی تان کوهی بلندتر از اورست ایجاد کنید که هرگز قادر به فتح قله آن نخواهید بود.
نگاه جسمی به چاقی
شاید بارها در فایل های مختلف درباره نگاه ذهنی داشتن به لاغری و روش لاغری با ذهن توضیح داده شده است اما اینجا صحبت درباره اصلاح عملکرد ذهن چاق است که از چاقی ما تصویر کوهی دست نیافتنی ایجاد کرده است.
برای اصلاح این تصویر نباید به چاقی از منظر ذهن نگاه کنیم بلکه باید نگاه جسمی به آن داشته باشیم.
اطلاعاتی که درباره چاقی در ذهن ذخیره شده است بر مبنای وضعیت فعلی جسم شماست.
به عنوان مثال اگر میزان اضافه وزن شما ۵۰ کیلوگرم باشد اطلاعات موجود در ذهن چاق بر مبنای ۵۰ کیلو و تصاویر ذهنی خلق شده در ذهن با ضریب در ۵۰ کیلوگرم چاقی جسم ایجاد شده اند.
بنابراین برای شکل دادن تصاویر جدید درباره مسیر لاغری در ذهن باید به بخش کوچکی از چاقی جسم خود توجه کنیم تا اطلاعات متفاوت از قبل در ذهن ایجاد و بر اساس آن تصاویر ذهنی منطبق با واقعیت بخش کوچک از چاقی ایجاد شود.
مزیت این فرایند این است که تصاویر ذهنی قبلی ایجاد شده در ذهن مربوط به زمانی است که ما هیچ اطلاعی از لاغری با ذهن نداشته ایم و تحت تاثیر روش های لاغری مختلف ضریب بزرگنمایی کوه چاقی در ذهن را افزایش داده ایم.
اما اکنون که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفته ایم و آگاهی متفاوت از گذشته دریافت کرده ایم می توانیم آگاهانه تصاویر ذهنی منطبق با واقعیت را ایجاد کنیم به شکلی که توان و انگیزه موفق شدن را در خود افزایش دهیم.
برای این منظور هرگز نباید به کل میزان اضافه وزن خود برای لاغر شدن توجه کنید یا اینکه هدف خود را رسیده به وزن ایده آل تان در نظر بگیرید چون در این صورت شما به شکل پیش فرض از تصاویر ذهنی موجود در ذهن خود استفاده خواهید کرد.
تصاویری که از قبل ایجاد شده اند و از چاقی ما کوهی دست نیافتنی ترسیم کرده اند.
برای ایجاد تصاویر ذهنی جدید با استفاده از دوره های آموزشی لاغری با ذهن باید مقدار کمی از اضافه وزن خود را بعنوان هدف لاغری انتخاب کنید و تمام افکار و نگرش های ذهنی خود را درباره آن مقدار طرح ریزی و مرور کنید.
بعنوان مثال اگر ۵۰ کیلو اضافه وزن دارید برای قدم اول کاهش ۵ کیلو یا حتی کمتر را باید مدنظر قرار دهید. از آن پس همه افکاری که در ذهنتان درباره چاقی مرور می شود را بر مبنای ۵ کیلو کاهش وزن بازنویسی کنید.
اگر در ذهن خود این فکر یا نگرش را دارید که کم کردن ۵۰ کیلو کار بسیار سخت و دشواری است از این پس باید این نگرش را جایگزین کنید که کم کردن ۵ کیلو کار بسیار ساده و راحتی است.
اگر در ذهن خود این نگرش را دارید که قدمت چربی های من زیاد است و آب کردن آنها کار سخت و پیچیده ای است باید این نگرش را در ذهن خود جایگزین کنید که آب کردن ۵ کیلو از چربی های جدید و سطحی کار بسیار ساده و آسانی است.
به این ترتیب باید اطلاعات جدید در ذهن خود ایجاد کنید تا به واسطه اطلاعات جدید افکار جدید به شکل خودبخودی در ذهن شما مورد پردازش قرار گرفته و تصاویر ذهنی جدید در ذهن تان ایجاد شود.
در این صورت هر زمان شما به لاغر شدن فکر کنید با کوه چاقی روبرو نخواهید شد و اشتیاق و انگیزه حرکت کردن و رسیدن به هدف خواهید داشت.
نکته حائز اهمیت در ایجاد نگرش های جدید یا اصلاح نگرش های قبلی درباره چاقی این است که نمی توان با چند روز تکرار عبارت های جدید یا نوشتن آنها افکار و نگرش جدید در ذهن ایجاد کرد بلکه باید در حین زندگی با وضعیت چاقی فعلی و همزمان با مرور افکار چاقی قبلی در ذهن از طریق تغییر آنها با افکار جدید برای ایجاد اطلاعات جدید در ذهن اقدام کرد.
نحوه تغییر و اصلاح اطلاعات ذهن باید به این صورت باشد که:
زمانی که با مرور افکار درباره اینکه اضافه وزن من زیاد شده است و دیگر قادر به لاغر شدن نیستم در ذهن خود مواجه شدید به شکل آگاهانه از تکرار و مرور این فکر و مهمتر از آن بیان کردنش خودداری کنید و در ذهن تان به خودتان بگویید که من فقط می خواهم ۵ کیلو از وزنم را کم کنم و این کار بسیار ساده است.
به این شکل شما می توانید افکاری که منجر به کوه ساختن از چاقی در ذهن شده اند را شناسایی و به مرور با به کار بردن جملات جایگزین اطلاعات جدید و مخالف با اطلاعات قبلی در ذهن ایجاد کنید.
به این شکل تصویر ذهنی قبلی شما درباره چاقی با مشکل اعتبارسنجی و تایید از طرف شما مواجه می شود و فرصت برای ایجاد تصاویر جدید ذهنی از وضعیت فعلی که فقط ۵ کیلو اضافه وزن دارید فراهم می شود.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.40 از 43 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد
من از وقتی یادمه چاق بودم و چون بارها بهم گفته بودند که ارثی من چاقم و به عمه ها رفتم همیشه لاغر شدن را مثل کوهی برای خود بزرگ کرده بودم و هرگز فکر نمی کردم که بتوانم روزی مثل دوستانم متناسب شوم و بارها با خودم و دوستانم این گفتگو که اگر من آب هم بخورم چاق میشوم را تکرار و تکرار می کردم و غافل از این بودم که با تکرار این جملات توجه به چاقی بیشتر را در ذهنم داشتم و هر بار که می گفتند لاغر شو خودم را برای روبرو شدن با رژیمهای سخت و طاقت فرسا ناتوان می دیدم و خیلی اصرار به لاغر شدن نداشتم و چون به چاقی عادت کرده بودم روز به روز خودم را چاق تر می دیدم و اصلا باورم نمی شد که روزی برسد که من بدون سختی و ناراحتی بتوانم نصف اضافه وزنم را از دست بدهم و جالبه خودم ندانم چطوری و در چه زمانی من لاغر شدم درست مثل زمانی که من نفهمیدم چطوری من روزبه روز چاق تر شدم من الان در وضعیتی که هستم بسیار راضی و خشنود هستم چون هم راحتر راه میروم . نفس میکشم . بیشتر شاد هستم . راحتر جابه جا میشوم . احساس سبکی دارم . بیماریهای من بسیار بهبود پیدا کرده و جالبه ایده های جالب و جوان پسندی به ذهنم میرسه مثل یاد گرفتن دف . دیگه نمیگم سنی از من گذشته و زشته اصلا دیگر به حرف مردم اعتنایی ندارم لباسهاو روسرهای رنگ شاد می پوشم بیشتر شادیها را برای دل خودم دارم تا دوستان . دیگر با حرف مردم ناراحت نمی شوم سعی می کنم سریع احساسم را شاد نگه دارم . دیگر ۴۰ کیلو اضافه وزن را در ذهنم به کوهی تبدیل نمی کنم من تا الان بدون توجه به آن نصف آن را از دست دادم و مثل قوطی های روغن آنها را یکی یکی از بدنم جدا کردم من الان در وزن ۸۶ کیلو هستم با خودم می گویم من با سعی کنم با گوش دادن به موقع به فایلها و انجام تمرینات کم کم بتوانم وزن را به ۸۰ برسانم پس با همین روش و استمرار می توانم به وزن دلخواهم برسم در صورتی که احساس شادی داشته باشم و با احساس خوب سپاسگزار باشم و با افکار خوب آرزوهای خوبی را خلق کنم در این مسیر همیشه موفق هستم و نباید زمانی را برای خودم مشخص کنم که من تا این موقع دراین سایت می مانم چون من با احساس شادی دراین سایت هستم پس برای همیشه و تا پایان عمر خواهم بود چون من دراین سایت هم به خود شناسی و خداشناسی رسیدم و روز به روز من شادتر خواهم بود . چون روح . ذهن و جسم شاد نگه داریم اینها ۳ چیزی هستند که هرگز تا پایان عمر از هم جدا شدنی نیستند پس ابتدا باید ذهن و احساس خود را شاد نگه داریم تا روح و جسم ما هم در بهترین شرایط یعنی متناسب و شاد باشند و اگر ذهن مادچار ناامیدی و استرس شود هم روح و هم جسم بیمار می شود پس با ذهن شاد خود را شاد نگه داریم تا عمر بیشتری داشته باشیم و رسیدن به لاغری برای ما کوهی نباشد با کوچک کردن مقدار وزن خود برای ذهن آن را دست یافتی برای ذهن جلوه دهیم و بدون سختی و خودبه خود کم کم لاغر می شویم در این میان توجه خاص ما فقط باید روی احساس باشد و توجهی به ظاهر خود نداشته باشیم چون سرعت ترمیم در بدن ما ثابت است و طبق قانون خودش جلو می رود پس عجله نکنیم و با احساس شاد این مسیر را ادامه دهیم تا به موفقیت برسیم