0

خداوند مرا ارزشمند خلق کرده است (قدم ۱۳)

تغییرات الهی
اندازه متن

احساس ارزشمندی یکی از مهمترین مواردی است که داشتن آن موجب تحقق آرزوها و تجربه خوشبختی و نداشتن آن مانع برآورده شدن آرزوها و تجربه شرایط نامساعد می شود.

اگر احساس ارزشمندی نداشته باشید، اهمیتی ندارد چقدر برای تحقق آرزوهای خود تلاش می کنید، چون هرگز به خواسته های خود نخواهید رسید.

اخطاریه

نظرسنجی

نگرش و عملکرد شما درباره احساس ارزشمندی داشتن چگونه است.

احساس ارزشمندی

در تعریف عزت نفس یا احساس ارزشمندی از نگاه روانشناسی آمده است:

  • عزت نفس مجموعه‌ای از افکار، احساسات و تجربه‌هایی است که در فرایند زندگی اجتماعی شکل می‌گیرند. مجموعه هزاران برداشت، ارزیابی و تجربه‌ای که فرد از خود دارد، باعث می‌شود که نسبت به خود احساس خوشایند، ارزشمند بودن یا برعکس آن را داشته باشد.
  • عزت نفس که به آن احترام به خود هم می‌گویند، احساس ذهنی شما از ارزش کلی وجودتان است. این احساس درونی نحوه ارزش‌گذاری و درک شما را از خودتان نشان می‌دهد. 
  • عزت نفس، یعنی احساس ارزشمند بودن، احساس محترم بودن و شریف بودن و احساس توانایی و کفایت داشتن.

تعریف های زیاد و مشابه هم درباره عزت نفس وجود دارد که به طور کلی بیانگر احساسی است که فرد نسبت به خودش دارد اما مساله مهم این است که معیار و ملاک تعیین احساس ارزشمندی باید چه باشد؟!

روانشناسان می گویند عزت نفس غالبا به این بستگی دارد که مهمترین افراد زندگی مان درباره ما چه فکری می کنند.

تا زمانی که کودک هستیم مهمترین افراد زندگیمان والدین ما هستند و به همین دلیل خیلی برای ما مهم است که آنها درباره ما چه فکر یا نظری دارند.

وقتی بزرگتر می شویم مهمترین افراد زندگی مان ممکن است همسر، دوستان، همکاران، رئیس یا برخی از خویشاوندان باشند. بنابراین خیلی برای ما اهمیت دارد که این افراد درباره ما چه فکر یا نظری دارند.

به همین دلیل است که بیشتر انرژی و زمان ما در زندگی صرف خدمت به دیگران برای جلب رضایت و نظر موافق افراد می شود تا به این شکل احساس ارزشمندی و مفید بودن داشته باشیم.

مشکل این نگرش و طریقه عملکرد این است که مهمترین افراد زندگیمان در بیشتر مواقع باعث ناامیدی ما می شوند.

آنها ممکن است حرف هایی بزنند یا حرکاتی انجام دهند که باعث ایجاد درد و رنج در وجود ما شوند. بنابراین روش ما برای داشتن احساس ارزشمندی روشی ناصحیح و ناکارآمد می باشد که هرگز باعث آرامش خاطر و احساس خوب در ما نخواهد شد.

همه ما در دوران کودکی از طرف والدین خود به شکل های مختلف مورد تحقیر و سرزنش قرار گرفته ایم، به بهانه های مختلف با دیگران مقایسه شده و در نهایت تحقیر شده ایم که چرا مانند فلانی نیستیم.

در دوران مدرسه بارها توسط معلمین مورد مقایسه و سرزنش قرار گرفته ایم و این روند جزئی از مسیر تکامل زندگی ما شده است و به همین دلیل باور کرده ایم که برای اینکه انسان مفید یا ارزشمندی باشیم باید همواره با دیگران در حال رقابت باشیم.

باید مراقب باشیم که اگر فردی در انجام کاری که مورد علاقه عموم است بهتر از ما عمل کرد تمام تلاش خود را به کار بگیریم تا به هر طریق ممکن عملکرد آن فرد را تخریب کرده و نگاه ها را به سمت خود جلب کنیم.

عوامل مؤثر در احساس ارزشمندی

مساله مهم و پرتکرار در زندگی همه انسان ها این است که در شرایطی که انتظار داریم به واسطه خدمت یا از خودگذشتگی که برای دیگران انجام داده ایم مورد ستایش و تحسین قرار بگیریم به شکل عجیبی مورد اتهام و سرزنش قرار می گیریم.

شاید این تجربه را داشته باشید که دقیقا در زمانی که تصور می کردید به واسطه خدمات و از خودگذشتگی هایی که برای شخصی انجام داده اید در نظر او فردی ارزشمند و محترم هستید با برخوردی از سمت وی مواجه شده اید که باعث شوکه شدن شما شده است. شاهد رفتار و گفتاری بودید که دقیقا بر خلاف تصور و انتظار شما بوده است.

نکته بسیار مهم در موضوع احساس ارزشمندی این است که باید آگاه باشیم احساس ارزشمندی خود را به چه عواملی وابسته کرده ایم؟

اگر احساس ارزشمندی تان را به رفتار یا موفقیت های فرزندانتان گره زده باشید بارها در شرایطی قرار گرفته اید که به واسطه عمل یا حرف آنها احساس سرافکندگی و بی ارزشی کرده اید و به شدت با آنها برخورد کرده اید که چرا باعث بی آبرویی شما شده اند.

اگر احساس ارزشمندی خود را به واکنش ها و رفتار همسرتان مرتبط کرده باشید بارها در شرایطی قرار گرفته اید که از واکنش و برخورد او متعجب و شگفت زده شده اید که چگونه توانسته است با شما این برخورد را داشته باشد.

اگر احساس ارزشمندی خود را به تعریف و تمجید اطرافیان تان گره زده باشید بارها در شرایطی قرار گرفته اید که با اینکه از زندگی و زمان خود برای آسایش و رضایت افراد گذشته اید اما در نهایت شاهد برخورد و واکنشی از سوی آنها بوده اید که احساس تاامیدی و یاس وجودتان را فرا گرفته است.

نکته جالب توجه اینکه حتی اگر احساس ارزشمندی خود را به واکنش خداوند نسبت به اعمال یا رفتار خود وابسته کنید از سمت خداوند نیز از طریق دریافت نکردن پاسخ، مورد بی توجهی قرار خواهید گرفت تا جایی که تصور می کنید خداوند شما را دوست ندارد یا صدای شما را نمی شنود یا در بدترین حالت اینکه از خداوند دور شده اید و او به شما توجهی ندارد.

نکته مهم و کلیدی در این نوع نگرش ها درباره احساس ارزشمندی این است که افراد زیادی را در زندگی خود بر حسب شرایط و موقعیت خودمان ارزشمند و مهم کرده ایم به این امید که از طریق تایید و تعریف های آنها به احساس ارزشمندی دست پیدا کنیم.

این در شرایطی است که هر انسانی به این گونه عمل کرده باشد بارها از طرف همان افراد مهم از طریق رفتار و گفتارشان مورد آزار و اذیت قرار گرفته و باعث ایجاد رنجش عمیق در وجودش شده است.

کلید واقعی رسیدن به احساس ارزشمندی این است که انتخاب کنیم خداوند مهمترین فرد زندگی مان باشد.

به این صورت احساس ارزشمندی خود را بر اساس آنچه خداوند درباره ما گفته است پایه گذاری می کنیم. این بالاترین و پایدارترین سطح از احساس ارزشمندی است که انسان می تواند تجربه کند.

احساس ارزشمندی

ارتباط احساس ارزشمندی به خداوند

به این نکته توجه کنید که وابسته کردن احساس ارزشمندی خود به واکنش یا پاسخ خداوند به اعمال و رفتاری که به عنوان عبادت یا راز و نیاز انجام می دهید با وابسته کردن احساس ارزشمندی خود به آنچه خداوند درباره شما گفته است از زمین تا آسمان تفاوت دارد.

زمانی که به واسطه انجام اعمال یا رفتاری که احساس می کنید مورد رضایت خداوند است یا توصیه شده است که انجام شود از خداوند انتظار توجه یا پاسخ دارید در واقع احساس ارزشمندی خودتان را به خداوند گره نزده اید بلکه وابسته به اعمال و رفتار خودتان کرده اید.

وابسته کردن احساس ارزشمندی به خداوند به این معنی است که بدون اینکه از طرف شما رفتار یا اعمال خاصی صورت گیرد، اطمینان و ایمان داشته باشید که از نظر خداوند انسان ارزشمندی هستید.

من انسان ارزشمندی هستم فقط به این دلیل که زنده هستم.

تا وقتی زنده هستید و فرصت زندگی دارید شما لیاقت بودن و استفاده از تمام نعمت های الهی را دارا هستید. این بالاترین احساس ارزشمندی است که باید از نگاه خداوند به خود در وجودتان ایجاد کنید.

من انسان ارزشمندی هستم فقط به این دلیل که مورد هدایت خداوند هستم.

مثال های زیادی در زندگی تان وجود دارد که اطمینان دارید توسط خداوند به مکان یا فردی هدایت شده اید و آنچه نیاز داشته اید را به راحتی به دست آورده اید.

هدایت شدن توسط خداوند به بی نهایت شکل در زندگی همه ما رخ داده و در هر لحظه در حال رخ دادن است بنابراین این محکم ترین دلیل است که من از نظر خداند انسان ارزشمندی هستم که مورد هدایت او قرار دارد.

من انسان ارزشمندی هستم فقط به این دلیل که در همزمانی های مناسب قرار می گیرم.

موارد زیادی در زندگی همه ما وجود دارد که در بهترین زمان ممکن در مکانی بوده ایم یا در بهترین زمان ممکن با فردی ملاقات کرده ایم که تاثیر یا تغییر زیادی در روند زندگی ما ایجاد کرده است.

حتما موارد زیادی در زندگی تان سراغ دارید که اگر فقط یک لحظه دیرتر اقدام کرده بودید اتفاق جبران ناپذیری را تجربه می کردید.

اینها همه نشانه هایی از همزمانی های است که خداوند در زندگی ما رقم زده است تا مسیر زندگی را برای ما ساده تر و روان تر کند. بنابراین باید احساس ارزشمندی خود را به توجه خداوند به خودتان در همزمان کردن شما با اتفاقات و شرایط مناسب وابسته کنید تا بالاترین سطح احساس ارزشمندی را تجربه کنید.

احساس ارزشمندی

سالهای زیادی از زندگی ام در تلاش برای جلب رضایت و محبت دیگران بودم تا به این شکل احساس ارزشمندی در خودم ایجاد کنم.

در کودکی به شدت وابسته به نظر و نگرش والدینم بودم و تمام دلخوشی من این بود که آنها از من راضی باشند و از اینکه فرزندی مثل من دارند افتخار کنند، اما هرگز در انجام این کار موفق نبودم.

نه به این دلیل که من انسان بی عرضه یا به درد نخوری بودم بلکه به این دلیل که نظر والدین من همواره تحت تاثیر شرایط پیرامونشان تغییر می کرد.

در موقعیت های مختلف آنها رفتار و عملکرد من را با بچه های دیگر مقایسه می کردند و آنها را بهتر از من می دانستند و من تصور می کردم به این دلیل که نمی توانم مثل بچه های مردم باشم حتما انسان بی ارزش و بی فایده ای هستم.

این نگرش اشتباه‌ در دوران بزرگسالی هم در من وجود داشت و در مقطع های مختلف زندگی احساس ارزشمندی خود را به نظر و نگرش انسان هایی که تصور می کردم اهمیت زیادی در زندگی من دارند وابسته می کردم.

زمانی که در یک شرکت دولتی استخدام شدم احساس ارزشمندی خود را وابسته به رضایت و تعریف و تمجید رئیس خودم می دانستم. به طریق مختلف سعی می کردم با انجام کارهای مختلف بازخورد مناسب از مسئولین اداره دریافت کنم و در این امر با دیگران رقابت می کردم و حتی سعی می کردم عملکرد یا نگرش آنها را تخریب کنم تا خودم را در نظر مسئولین اداره بالاتر و با ارزش تر نشان دهم.

زمانی که ازدواج کردم همین نگرش اشتباه‌ را در رابطه با همسرم داشتم. خیلی برام مهم بود که از نظر همسرم مرد ایده آلی باشم ولی از آنجا که نظر و نگرش انسانها همواره در حال تغییر کردن است هرگز در کسب احساس ارزشمندی از رضایت مندی همسرم موفق نبودم و بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که ما برای زندگی با هم مناسب نیستیم و اوضاع روابط عاطفی ما قدم به قدم بد و بدتر شد.

هر انسانی بنا به مسئولیت های اجتماعی که برعهده می گیرد در معرض خطر وابسته کردن احساس ارزشمندی خود به مهمترین افراد وابسته به موقعیت اجتماعی خود می باشد.

کودکان هرچه بزرگتر می شوند احساس ارزشمندی خود را به نظر والدین و معلمین خود وابسته می کنند.

وقتی وارد اجتماع و عرصه کار می شوید احساس ارزشمندی خود را به نظر اطرافیان و افرادی که تحت نظارت آنها مشغول کار هستید وابسته می کنید.

زمانی که وارد رابطه با جنس مخالف می شوید احساس ارزشمندی خود را به میزان رضایت و وابسته شدن فرد مقابل به خودتان وابسته می کنید.

وقتی در نقش والدین قرار می گیرید احساس ارزشمندی خود را به موفقیت ها و رفتار فرزندانتان وابسته می کنید.

نقش های زیادی در جریان زندگی وجود دارند که ما به مرور وارد آنها شده و به واسطه هر نقش با افرادی در ارتباط قرار می گیریم که برای ما مهم هستند و احساس ارزشمندی خود را به رضایت یا عملکرد یا واکنش آنها وابسته می کنیم.

احساس ارزشمندی

خداوند در قرآن کریم تذکر داده است که شرک به خود را نمی بخشد.

مسلماً خدا، این را که به او شرک ورزیده شود نمی‌بخشاید و غیر از آن را برای هر که بخواهد می‌بخشاید، و هر کس به خدا شرک ورزد، به یقین گناهی بزرگ بربافته است.

(سوره نساء آیه ۴۸)

شرک ورزیدن به خداوند فقط مربوط به پرستش غیر خدا یا شریک برای خداوند قائل شدن نیست بلکه شامل شریک کردن انسان ها در رابطه خود با خداوند نیز می باشد.

زمانی که احساس ارزشمندی خود را به نظر و نگرش دیگر انسانها وابسته کنید در واقع برای خداوند شریک قائل شده اید چون خداوند خالق شماست و بالاترین ارزش را برای شما قائل است اما شما احساس ارزشمندی خود را از خداوند گرفته و آن را در نگاه و کلام دیگر انسانها جستجو می کنید.

حتما همه ما در زندگی مرتکب اشتباهات زیادی شده ایم. اطرافیان ما در این شرایط از طریق انتقاد کردن باعث ایجاد احساس گناه در ما می شوند و احساس ارزشمندی ما را تخریب می کنند.

ممکن است به این نتیجه برسید که انسان گناهکاری هستید و خود را انسان بی ارزش و نالایقی بدانید.

آگاه باشید که خداوند بیشتر از آنچه برای خودتان می خواهید یا درباره خودتان باور کرده اید وارد زندگی شما نمی کند.

خداوند برای نگرش شما به خودتان احترام قائل است چون بالاترین ارزشمندی را برای بنده اش قائل است و همواره بر اساس دستورات او عمل می کند.

زمانی که احساس ارزشمندی خود را از دست می دهید دیگر خود را لایق محبت، توجه و شرایط عالی در زندگی نمی دانید و خداوند نیز دقیقا همانگونه که شما درباره خودتان عقیده دارید با شما برخورد خواهد کرد. این نهایت احترام و ارزشمندی است که خداوند در مقابل شما به اجرا می گذارد.

او برای نگرش و عقیده شما درباره خودتان احترام و ارزش بسیار زیادی قائل است.

بنابراین اگر می خواهید شرایط زندگی خود را دگرگون کنید باید از تغییر نگرش درباره خودتان شروع کنید.

اکنون در هر شرایطی زندگی می کنید مشخص کننده میزان احساس ارزشمندی است که در وجودتان نسبت به خودتان قائل هستید.

احساس ارزشمندی

سالهای زیادی از زندگی تصورم این بود که به واسطه گناهان و رفتار نامناسبی که داشته ام از طرف خداوند مورد خشم و غضب قرار گرفته ام و او مرا از درگاه خود رانده است به همین دلیل است که هرچه تلاش می کنم هیچ توفیقی در زندگی ام حاصل نمی شود.

اما به لطف خدای مهربان زمانی که به موضوع قدرت ذهن و کمک خداوند در زندگی هدایت شدم این آگاهی در من شکل گرفت که برای تغییر شرایط زندگی نیاز نیست که اعمال و رفتار خاصی انجام دهم تا نظر خداوند را درباره خود تغییر دهم یا کاری کنم بلکه خداوند مرا ببخشید و مورد رحمت قرار دهد.

من فقط باید احساس ارزشمندی را در وجودم ایجاد و گسترده می کردم و از وقتی به این موضوع مهم پی بردم تمام تمرکز و تلاش خود را صرف اصلاح افکار، نگرش و عملکرد خودم کردم و به این ترتیب به مرور احساس ارزشمند بودن را در وجودم ایجاد و گسترش دادم.

نکته جالب توجه اینکه در نوشته های قبلی این موضوع مطرح شد که خداوند در قرآن فرموده است که دعای درخواست کننده را اجابت می کنم به شرط اینکه او هم دعوت مرا بپذیرد و به من ایمان بیاورد.

همچنین عنوان شد که درخواست ها بدون در نظر گرفتن شرایط درخواست کننده مورد پذیرش قرار می گیرند و به این شکل نیست که بعد از دریافت درخواست ها از سوی بندگان خداوند درخواست ها را بر اساس ارزشمندی انسانها دسته بندی کند بلکه همه درخواست های رسیده از سوی انسانها اجابت می شود.

اما در این نوشته شرح داده شد که اگر احساس ارزشمندی نداشته باشیم هرگز به خواسته های خود نمی رسیم. شاید به نظر این دو موضوع برخلاف یکدیگر باشند اما در واقعیت اینطور نیست.

اینکه درخواست ما از طرف خداوند بدون سنجش ارزشمندی انسانها پذیرفته می شود وعده خداوند است و خداوند خلاف وعده خود عمل نمی کند. اما دریافت نعمت ارتباط مستقیم با احساس ارزشمندی که در وجودمان نسبت به خودمان ساخته ایم دارد.

اگر در درون احساس ارزشمندی نکنیم، پاسخ درخواست های ما توسط خداوند داده می شود اما پاسخ به دست ما نمی رسد یا وارد زندگی ما نمی شود به این دلیل که خود را لایق دریافت نعمت یا تجربه خوشبختی و شرایط آسان و رحت الهی در زندگی نمی دانیم.

باید برای خود این موضوع را منطقی کنید که اگر به این موضوع عقیده دارید که خداوند به دعاها و درخواست های شما پاسخ می دهد باید خود را آماده دریافت پاسخ و نعمت های الهی کنید و این کار فقط با زدودن گرد و خاک احساس بی ارزشی از وجود انسان امکانپذیر است.

اینکه احساس ارزشمندی خود را به انسانهای پیرامونتان وابسته کنید و سپس انتظار دریافت پاسخ درخواست های خود از طرف خداوند را داشته باشید با هم همسو و هم جهت نیستند.

اگر به خداوند ایمان دارید که پاسخ درخواست های بندگان را اجابت می کند باید احساس ارزشمندی خود را نیز به نگاه و نگرش خداوند درباره خودتان وابسته کنید تا واجد شرایط دریافت نعمت های الهی در جریان زندگی تان شوید.

احساس ارزشمندی

وابسته کردن احساس ارزشمندی به خداوند

اکنون که به اهمیت موضوع احساس ارزشمندی در تغییر شرایط زندگی پی بردیم چگونه باید احساس ارزشمندی خود را به خداوند متصل کنیم؟!

مهمترین موضوع در ایجاد و گسترش احساس ارزشمندی در وجودتان این است که بپذیرید انسان ارزشمندی هستید.

چرا فکر میکنی انسان ارزشمندی هستی؟

چون خداوند خالق من است.

چه کار مهمی انجام دادی که فکر میکنی انسان ارزشمندی هستی؟

مهم نیست من کار مهمی انجام داده باشم، مهم این است که خداوند با خلق کردن من کار مهمی انجام داده است.

کی گفته که تو انسان ارزشمندی هستی؟ سر چه حسابی این فکر رو می کنی؟!

نیاز به تایید یا شنیدن از دیگران ندارم. من بدون حساب و کتاب کردن دنیای انسانی از نظر خداوند انسان ارزشمندی هستم و این برای من کافی است.

سر چه حسابی می گی از نظر خداوند انسان ارزشمندی هستم؟ تو که پیامبر یا عزیز کرده خداوند نیستی. تو که به اندازه کافی اعمال خیر و ثواب انجام نداده ای!

قبل از اینکه من وارد این جهان شوم و بخواهم برای رضای خداوند کاری انجام دهم او مرا به امر خود ارزشمند قرار داده است. بنابراین بعد از حکم خداوند من و هیچ کس دیگری نمی تواند در تغییر این حکم خلل ایجاد کند. پس بدون نیاز به انجام کار خاص من از همان بدو خلقتم از طرف خداوند ارزشمند آفریده شده ام.

داستان حکم خداوند درباره ارزشمند بودن انسان در قرآن به شکل واضح شرح داده شده است.

خداوند مقام انسان را در بالاترین حالت ارزشمندی قرار داده است و او را به جانشینی خود در زمین انتخاب کرده است.

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً؛

و هنگامی که پروردگار تو به فرشتگان گفت: من بر روی زمین جانشینی قرار می‌دهم. (بقره 30)

باور کنید که شما خلیفه خداوند بر روی زمین هستید. باور کنید که شما سرپرست زمین و زمان هستید. باور کنید که خداوند جهان هستی را در اختیار شما قرار داده است تا از مواهب و نعمت های آن استفاده کنید.

این نگرش را در وجود خودتان ایجاد کنید که لیاقت و توانایی استفاده از همه آنچه خداوند بعنوان نعمت و خدمت وارد این جهان می کند را دارید.

آنچه خداوند درباره انسان وعده داده است برای داشتن احساس ارزشمندی کفایت می کند.

هنگامی که پروردگار تو به ملائکه گفت: من می‌خواهم در زمین خلیفه‌ای قرار دهم. (فرشتگان) گفتند: آیا کسی را در زمین قرار می‌دهی که فساد و خونریزی می‌کند؟ (در حالی که) ما تسبیح و حمد تو را به جا می‌آوریم و تو را تقدیس می‌کنیم.

(خداوند) گفت: من حقایقی را می‌دانم که شما نمی‌دانید. و (خداوند) علم اسماء را همگی به آدم آموخت، سپس آن‌ها را به فرشتگان عرضه کرد و گفت اگر راست می‌گویید مرا به اسم‌های اینان آگاه سازید. (فرشتگان) گفتند: منزهی تو، ما جز آنچه را که به ما تعلیم داده‌ای نمی‌دانیم. تو دانا و حکیم هستی.

سوره بقره آیه ۳۰ تا ۳۲

به این موضوع فکر کنید که خداوند علم اسماء را به شما آموخته است که حتی ملائک از آن بی بهره هستند.

علم اسماء همان علم اسرار آفرینش است. خداوند علمی را به شما آموخته است تا بتوانید با استفاده از آن امور مادی و معنوی را درک کنید و شما را سرشار از استعدادهای گوناگون قرار داده است تا بتوانید هرآنچه دوست داری در دنیای مادی تجربه کنید را برای خودتان خلق کنید و سرشار از لذت آفرینش در دنیای مادی شوید.

شما مجهز به نیروی خداوند برای خلق شرایط زندگی تان به هرشکلی که دوست دارید هستید.

شما مجهز به قدرت ذهن و تمرکز بر خواسته هایتان شده اید.

شما مجهز به قدرت تصویرسازی ذهنی و تجسم رویاهایتان شده اید.

اینها همه جزئی از علم اسماء هستند که خداوند آن را در اختیار انسان قرار داده است. ویژگی که منحصر به وجود انسان در دنیای مادی شده است.

هنگامی که به ملائکه گفتیم برای آدم سجده کنید پس همه آن‌ها سجده کردند، جز ابلیس که تکبر ورزید و از کافران بود.

سوره بقره آیه ۳۴

به این موضوع فکر کنید که ملائک به شما سجده کرده اند. این به تنهایی برای داشتن احساس ارزشمندی کافی نیست؟!

شما آفریده ای هستید که خداوند، گرامی تان داشته است و به شما استعدادهای بی شماری داده تا به واسطه آنها بر سایر مخلوقات جهان مادی برتری داشته باشید. به شما قدرت ذهن و تصویرسازی ذهنی را عطا کرده است تا با استفاده از آن آنچه دوست دارید را در دنیای مادی خلق و تجربه کنید.

پس چون او را درست كردم و از روح خويش در آن دميدم سجده‏ كنان براى او [به خاك] بيفتيد.

سوره ص آیه ۷۲

خداوند از روح خود در شما دمیده است و قدرت خلق کنندگی خود را به همراه تمام صفات نیکویش در وجود شما قرار داده است. همانگونه که خداوند به بهترین شکل ممکن شما را خلق کرده است شما هم می توانید به بهترین شکل ممکن زندگی خود را خلق کنید.

این یک توهم یا خبر خوش یا وعده سر خرمن نیست بلکه ویژگی وجودی شماست.

با یک نگاه ساده به جریان زندگی خود موارد زیادی را می توانید پیدا کنید که مطمئن هستید خودتان خالق آن شرایط بوده اید.

به زمانی فکر کنید که تصمیم گرفتید کاری را به سرانجام برسانید اما از نظر اطرافیان و شرایط موجود در آن زمان غیرممکن بوده است اما شما به واسطه ایمان و امیدی که در قلب خود داشتید حرکت کردید و نتایج فراتر از انتظار خود و اطرافیانتان کسب کردید.

احساس ارزشمندی

از این نوع موارد در زندگی همه انسانها وجود دارد اما نمی دانند که رخ دادن آن به واسطه قدرت خلق کنندگی است که خداوند در وجودشان نهفته است. برخی آن را شانس و برخی آن را معجزه خداوند می نامند در صورتی که نتیجه قدرت خلق کنندگی است که در وجود همه انسانها نهفته شده است.

قدم اول برای تحقق خواسته هایتان این است که به ارزشمندی و قدرت خلق کنندگی خود باور و یقین پیدا کنید.

شما انسان ارزشمندی هستید چون فراتر از همه موجودات عالم قدرت خلق کنندگی دارید.

شما انسان ارزشمندی هستید همانگونه که وجود همه انسانها ارزشمند می باشد فارغ از اینکه احساس ارزشمندی داشته باشند یا تصور کنند انسان بی ارزش و بی فایده ای هستند.

پذیرش اینکه به خودی خود و بدون حتی یک عمل یا گفتار بعنوان عبادت یا پرستش خداوند انسان ارزشمندی هستید شما را در مسیر تحقق خواسته هایتان قرار می دهد.

باید این نگرش که بودن و حضور شما در دنیای مادی بسیار ارزشمندتر از تمام خواسته هایتان است در وجود خود ایجاد و گسترش دهید.

هرآنچه به عنوان خواسته در وجودتان شکل گرفته است همه از نعمت ها و امکاناتی است که خداوند از قبل برای راحتی و آسایش و لذت بردن از زندگی برای شما خلق کرده است.

آنها برای شما خلق شده اند بنابراین هرچه باشند از نظر ارزشمند بودن بسیار پایین تر از حضور و آفرینش شما هستند.

به این نکته توجه داشته باشید نباید قیمت گذاری های دنیایی را در برابر احساس ارزشمندی قرار دهید.

بسیاری از انسانها هنگام مواجه شدن با قیمت و بهای آنچه دوست دارند داشته باشند جون در آن شرایط توانایی پرداخت مبلغ آن را ندارند احساس ازشمندی خود را تخریب می کنند و تصور می کنند این خانه یا ماشین یا هر چیزی که باشد برای من نیست.

خداوند داشتن این را برای من نخواسته است.

در برابر خواسته خود احساس عجز و ناتوانی می کنند و به شدت احساس ارزشمندی خود را تخریب می کنند درصورتی که توانایی مالی خود را هرگز نباید به احساس ارزشمندی تان وابسته کنید که اگر توانایی مالی داشتید انسان ارزشمندی هستید و اگر توانایی مالی نداشتید احساس بی ارزشی کنید.

همیشه و در همه شرایط همه آنچه دوست دارید داشته باشید، فقط جزئی از نعمت های بی نهایت الهی می باشد که از قبل برای شما خلق و آماده شده است. اگر شرایط پرداخت وجه آن را ندارید نباید احساس ارزشمندی خود را تخریب کنید.

باید با نهایت احترام به جایگاه و منزلتی که خداوند برای شما در نظر گرفته است در حالی که سرشار از احساس ارزشمندی هستید به داشتن و احساسی که از تجربه کردن آن خواسته در شما شکل خواهد گرفت فکر کنید.

چگونگی پرداخت یا در اختیار شما قرار گرفتن آن نعمت و شرایط را به فراموشی بسپارید این وظیفه شما نیست. خداوند تحقق خواسته های شما را تضمین کرده است.

این آگاهی ها وعده های خوش احساس یا برای ایجاد امید و انگیزه در وجود شما نیست بلکه واقعیت زندگی تان است که بارها تا کنون آن را تجربه کرده اید.

مگر نبوده که چیزی را خواسته اید یا دوست داشتید شرایطی را تجربه کنید و به راحتی و بدون اینکه حتی یک قدم یا حرکتی از شما سر زده باشد خواسته شما توسط دیگران به شما هدیه یا در اختیار شما قرار گرفته است؟!

چقدر مثال در زندگی خود و اطرافیانتان سراغ دارید که اطمینان دارید خداوند همه کارها را به شکل معجزه وار انجام داد تا شما یا فردی در اطرافیان شما به خواسته خود برسد.

اینها نشانه های قدرت خلق کنندگی است که خداوند به واسطه دمیدن از روح خود در وجود شما قرار داده است.

اگر اندکی فکر کنید موارد زیادی در زندگی تان وجود دارد که تحقق خواسته شما از نظر دیگران دور از انتظار بوده است اما تنها به این دلیل که در وجودتان شوق و انگیزه رسیدن به آن خواسته را حفظ کرده اید خداوند از بی نهایت طریق وارد عمل شده و شرایط و امکانات و همزمانی هایی را رقم زده است تا شما را به خواسته تان برساند.

این نتیجه استفاده از قدرت خلق کنندگی است که در وجود شما قرار داده شده است.

شاید در ذهن شما این افکار مرور شود که قبولی در فلان رشته یا رفتن سر کار یا ازدواج با فردی مورد علاقتان خواسته بزرگی نبوده است اما خواستن آن خانه یا ماشین یا هر شرایطی که دوست دارید خیلی بزرگ و دست نیافتنی است.

به خودتان یادآوری کنید که آنچه برای ذهن منطقی شما بزرگ به شمار می آید برای خداوندی جزئی از جزء هم به حساب نمی آید.

آرزوها و خواسته هایتان را در برابر شرایط فعلی خود قرار ندهید بلکه آن را در برابر شرایط همیشگی خداوند قرار دهید.

شاید شرایط و ظاهر فعلی زندگی شما اینگونه باشد که توانایی پرداخت مبلغ خرید آن خانه یا ماشین یا هر شرایطی را ندارید اما آنچه از نظر شما منطقی است از نظر خداوند هرگز منطقی نیست.

منطق خداوند همیشه بر شدن و امکان داشتن و قابل خلق و تجربه کردن می باشد.

منطق خود را کنار بگذارید و با منطق خداوند به تحقق خواسته هایتان فکر کنید.

احساس ارزشمندی

همه ما در زندگی بارها مرتکب اشتباه‌ شده ایم. در این شرایط ممکن است اطرافیانتان از شما انتقاد کنند و باعث شوند احساس گناه یا پشیمانی در شما شوند تا جایی که کاملا در هم شکسته و احساس بی ارزشی و بی لیاقتی کنید.

آگاه باشید که از این لحظه به بعد هرگز نباید در دام انتقاد و شکایت دیگران گرفتار شوید.

خداوند برای شما این حق و شرایط را در نظر گرفته است که بارها در زندگی تان مرتکب اشتباه‌ شوید.

اشتباه‌ کردن برابر با گناه کردن نیست.

این طبیعت زندگی است که همواره در معرض اشتباه‌ کردن باشید.

ممکن است در حرف زدن مرتکب اشتباه‌ شده و حتی باعث رنجش دیگران شوید. اصلا مهم نیست. می توانید برای اشتباهی که مرتکب شده اید عذرخواهی کنید و سعی کنید گفتار خود را اصلاح کنید.

ممکن است در عمل مرتکب اشتباه‌ شده باشید و حتی باعث آسیب به دیگران شوید. اصلا مهم نیست. در حد توان خود برای جبران اشتباهی که مرتکب شده اید اقدام کند و سعی کنید رفتار یا عملکرد خود را اصلاح کنید.

ممکن است در انتخاب کردن هر مساله ای در زندگی خود مرتکب اشتباه‌ شوید. اصلا مهم نیست. در حد توان خود برای جبران اشتباهی که مرتکب شده اید اقدام کنید.

اشتباه‌ کردن جزئی از زندگی انسان هاست و هیچ انسانی پا به این دنیای مادی نگذاشته است که بارها در زندگی اش مرتکب اشتباه‌ نشده باشد.

فقط خداوند است که عاری از اشتباه‌ و خطاست. همه انسانهای که تاکنون قدم به این دنیای مادی گذاشته اند و همه آنهایی که در آینده وارد این دنیای مادی می شوند بارها مرتکب اشتباه‌ خواهند شد.

ماهیت تجربه کردن به همراه اشتباه‌ کردن می باشد. انسان به قدرت خلق کنندگی مجهز شد تا بتواند هرآنچه دوست دارد را خلق و تجربه کند. اشتباه‌ کردن جزئی از مراحل خلق و تجربه کردن است.

تا اشتباهی صورت نگیرد اصلاح و پیشرفتی در کار نخواهد بود.

همه پیشرفت های بشر به خاطر اشتباهاتی است که قبلا صورت گرفته و حتی آسیب هایی جدی به بشر وارد شده است اما همه اینها در جهت رشد و پیشرفت دنیای مادی هستند و باید باشند و راهی جز این نیست.

بنابراین برای اشتباهاتی که مرتکب شده اید حق دارید به دنبال اصلاح و بهبود خودتان باشید اما هرگز حق ندارید خودتان را سرزنش کنید. سرزنش کردن خود موجب تخریب احساس ارزشمندی و ناسپاسی خداوند است که شما را ارزشمند خلق کرده است.

چند لحظه به این شرایط فکر کنید:

شما انسان ارزشمندی هستید حتی زمانی که مرتکب اشتباه‌ می شوید.

همسر شما انسان ارزشمندی است حتی زمانی که مرتکب اشتباه‌ می شود.

فرزندان شما انسان های ارزشمندی هستند حتی زمانی که مرتکب اشتباه‌ می شوند.

اطرافیان شما انسان های ارزشمندی هستند حتی زمانی که مرتکب اشتباه‌ می شوند.

به نظر شما ارتباط انسانها در چنین شرایطی چگونه خواهد بود؟!

دنیایی در صلح و آرامش را تجربه خواهیم کرد.

برای تجربه صلح و آرامش در زندگی نیاز نیست که همه انسانها به این واقعیت باور پیدا کنند یا مانند من و شما فکر کنند.

هر کدام از ما اگر به تنهایی این نگرش را در وجود خود ایجاد کنیم زندگی مان بهشت خواهد شد و این برای هر انسان به تنهایی کافی است.

احساس ارزشمندی

من تا سن سی و دو سالگی به واسطه افکار و نگرش های اشتباهی که در وجودم بود خودم را انسان بی ارزشی می دانستم و همینطور هر انسانی که به نظر من مرتکب اشتباه‌ شده بود را انسان بی ارزشی می دانستم. نتیجه این نگرش رنج بی پایان بود. همیشه با خودم یا دیگران درگیری ذهنی و فیزیکی داشتم.

زمانی که به این درک رسیدم که من انسان ارزشمندی هستم حتی زمانی که مرتکب اشتباه‌ می شوم ابتدا با خودم به صلح رسیدم. دیگر برایم مهم نبود که دیگران درباره من و حتی اشتباهات من چه فکر یا نظری دارند.

من به احساس ارزشمند بودنم را به نظر خداوند درباره خودم گره زده بودم و به یک باره نظر و عقیده مردم برای من بی اهمیت شد.

سپس پذیرفتم که همه انسانها موجوداتی ارزشمند هستند همانگونه که من ارزشمند هستم و این نگرش باعث ایجاد صلح و آرامش در وجودم نسبت به اطرافیانم شد.

دیگر از رفتار و گفتار انسانها مانند گذشته خشمگین یا عصبانی نمی شدم.

اگر حرفی می شنیدم یا حرکتی مشاهده می کردم که باید باعث رنجش من می شد می توانستم بر احساس خودم مسلط باشم و این نگرش را در ذهنم مرور مکنم که این فرد هم انسان است و مانند من قابلیت اشتباه‌ کردن دارد بنابراین می توانستم از شر افکار مزاحم که مرا دعوت به مقابله کردن و واکنش دادن می کرد رها شوم.

برای اینکه در زندگی به احساس آرامش برسید نیاز به همراهی اطرافیانتان ندارید. به تنهایی قادر هستید دنیای شخصی خود را سرشار از آرامش و احساس خوب کنید. این قدرت خلق کردنی است که خداوند در وجود هر انسان قرار داده است.

اگر در گذشته بارها مرتکب اشتباه‌ شده اید و تصور می کنید به واسطه آن همه اشتباه‌ انسان بی ارزشی هستید همین الان باید مخزن ذهن خود را از شر افکار منفی خالی کنید.

خداوند برای هر اشتباهی، رحمتی قرار داده است. بلند شو، سرت را بالا بگیر و زندگی کردن را ادامه بده و مطمئن باش که آینده تو روشن تر و پربرکت تر از گذشته ات خواهد بود.

بگو اى بندگان من که بر خود زیاده‌روى و اسراف کردید، از رحمت خدا نا امید نشوید، یقیناً خدا همه گناهان را مى‌‏آمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.

سوره زمر آیه ۵۳

توجه کنید که خداوند از عبارت گناه یا حتی اشتباه‌ استفاده نکرده بلکه از واژه زیاده‌روی و اسراف استفاده کرده است. این نشان از لطف و رحمت خداوند است که هرگز بندگان خود را خطاکار یا گناه کار نمی داند چون بر ماهیت وجود انسان آگاه است که قابلیت اشتباه‌ کردن دارد و حتی ممکن است در اشتباه‌ خود زیاده روی کند تا جایی که احساس گناه یا پشیمانی کند.

این نشان از بی تغییر بودن ارزشمندی شما در نزد خداوند می باشد. هرگز ارزش شما نزد خداوند تغییر نخواهد کرد و همیشه در همان حالت اولیه و مقدس خود باقی خواهد ماند.

اما آنچه از کودکی شنیده ایم همه وعده قهر و خشم خداوند را به واسطه اشتباه کردن داده اند و از آنجایی که همه انسان ها اشتباه‌ می کنند بنابراین همه انسانها احساس بی ارزشی و دور شدن از خداوند دارند.

این درحالی است که همه کودکان جهان تا سن ۴ یا ۵ سالگی هرگز احساس گناه و پشیمانی ندارند به این دلیل که هنوز افکار و نگرش های آنها تحت تاثیر اطرفیان شان قرار نگرفته است.

همه ما در کودکی به شدن احساس ارزشمندی داشتیم و همین واکنش را از اطرافیان خود دریافت می کردیم.

همین الان شما با من هم عقیده هستید که همه بزرگسالان نسبت به کودکان احساس لطف و محبت دارند چون از نظر همه ما کودکان معصوم، قابل ترحم و ضعیف هستند که نیاز به محبت و حمایت ما دارند.

جهانی را تصور کنید که همین نگرشی که درباره کودکان داریم را نسبت به همه انسانها در همه سنین داشته باشیم؟ چقدر دنیای زیبایی خواهد شد.

برای تجربه چنین جهانی باید اقدام کنید.

ابتدا همان نگرش و واکنشی را که نسبت به کودکان دارید نسبت به خودتان داشته باشید.

سپس همان نگرش را نسبت به اطرافیانتان داشته باشید.

این برای تجربه آرامش و خوشبختی در زندگی کافی است.

احساس ارزشمندی

شاید دیگران کاری کنند که شما احساس کنید اصلا استعداد و توانایی ندارید.

ممکن است رفتاری نشان دهند که به شما القا کنند انسان جذابی نیستید.

حتی ممکن است به جایی برسید که تصور کنید هیچ چیز جالبی برای ارائه کردن ندارید.

مردم ممکن است ناامیدتان کنند، طردتان کنند یا حتی چیزهایی بگویند که روحتان آزرده شود.

اگر ارزش و اعتبارتان را فقط از مردم کسب کنید در تمام طول زندگی تان احساس ضعیف بودن و نیازمند بودن خواهید کرد.

احساس بی ارزشی و خودکم‌بینی خواهید کرد و در این شرایط مسیر تحقق خواسته هایتان را سخت و پیچیده خواهید کرد.

اما اگر یاد بگیرید که ارزش خود را فقط از خداوند کسب کنید و به آنچه خداوند درباره شما گفته است گوش کرده و اکتفا کنید، آنگاه احساس می کنید انسان ارزشمندی هستید. رها شدن از قید و بند دنیای مادی را احساس خواهید کرد.

احساس بخشیده شدن در پیشگاه خداوند را تجربه خواهید کرد.

معنای واقعی عزت نفس و اعتماد به نفس داشتن را تجربه خواهید کرد.

احساس امنیت داشتن در پناه خداوند را احساس و تجربه می کنید.

اینها لازمه رسیدن به احساس ارزشمندی برای تحقق هر آرزویی است که در وجودتان شکل گرفته است.

همیشه به خاطر داشته باشید که خداوند شما را بر اساس ذهنیت والای خویش آفریده است. خداوند به شما نگاه می کند و می گوید: این شاهکار من است. این همان چیزی است که راضی ام می کند.

اخطار

تمرین:

۱- با توجه به آنچه دریافت کردید درباره احساس ارزشمندی خودتان شرح دهید.

۲- نگرش شما درباره احساس ارزشمندی تان چگونه است.

۳- چقدر احساس ارزشمندی خود را به نگاه و توجه دیگران ارتباط داده اید.

۴- چقدر احساس ارزشمندی خود را به اطرافیان و افراد مهم زندگی تان وابسته کرده اید.

۵- راهکارهای مناسب برای اصلاح افکار و رفتار خود جهت افزایش احساس ارزشمندی تان را مشخص کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.49 از 55 رای

https://tanasobefekri.net/?p=42646
48 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 37912 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,328 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      نظر سنجی : من در گذشته خیلی احساس بی ارزشی داشتم با اینکه آنقدر برای اطرافیانم زحمت میکشیدم من آچار فرانسه همه بودم هر کاری ازم بر میومد انجام می‌دادم  ولی خیلی احساس بی ارزشی داشتم چون بجای دستت درد نکنه سرزنش میشدم  من گفتم دو کیلو بخر چرا سه کیلو خریدی اینجوری پولش بیشتر میشه من دو کیلو میخوام باشه اشکالی نداره یک کیلو باقی مانده‌اند خودم برمیدارم در صورتی نیاز نداشتم 

      من قبلا درباره احساس ارزشمندی یاد گرفتم و الان سطح بالاتری از اونو یاد میگیرم  قبلنا اصلا احساس ارزشمندی نداشتم و خیلی هم مورد تحسین دیگران قرار نمیگرفتم 

      اما الان نمیگم صد در صد احساس ارزشمندی دارم  نه ولی من الان با فرزانه ۴ سال پیشم زمین تا آسمان تفاوت دارم من خودم دوست دارم برای خودم ارزش قائل هستم هر چیزی که دوست دارم در حد نیازم تهیه میکنم جلوی اینه به خودم عشق می‌ورزم با خودم صحبت میکنم  میبوسمش 

      بعد من گاهی برای خودم هدیه های کوچیک شاید در حد یه بسته مارشمالو  تهیه میکنم سعی میکنم تمرینات احساس لیاقت داشتن انجام بدم  و خداروشکر الان من خودم الویت اول زندگیم هستم حرف دیگران برای من خیلی مهم نیست در بعضی افراد اصلا مهم نیست مثلا فرد مورد نظر هر چی بگه دیگه گوش نمیکنم 

      من سعی میکنم برای خودم زندگی کنم و بعد برای خانواده‌ام  و الان خیلی کم مورد تمجید و تحصیل دیگران قرار میگیرم چون من اون فرزانه ۴ سال پیش نیستم که هر کس هر چی گفت بگم چشم همون لحظه انجامش بدم میدونید استاد 

      وقتی آدم نظر کسی رو قبول نداره ناخداگاه چهرش اونو نشون میده منکه اینجوری هستم  سعی میکنم طرف مقابل ناراحت نشه ولی انجامش نمیدم الکی میگم باشه انجام میدم حوصله موعظه کردن هاشونو ندارم  

      خلاصه اینجوری نیستم اصلا احساس لیاقت نکنم یا همیشه احساس لیاقت داشته باشم ولی خداروشکر از فرزانه قبلی که اصلا احساس لیاقت نمی‌کرد خیلی خیلی فاصله دارم  و این تعییر بسیار بسیار بسیار بسیار بزرگی برای من بینهایت به توان هزار از شما استاد عزیزم  ممنون و متشکر و سپاسگزارم چون اگر من الان در این حد از شرایطم هستم همه شو مدیون شما هستم 

      من می‌دانم که خیلی اعتماد به نفسم بهتر شده چون کسی که هر کسی هر چیزی میگفت نمیتونست جواب بده میومد خونه پرخوری ذهنی پیدا می‌کرد چرا اینو گفت من هیچی نگفتم و…ها شروع میشد ولی به لطف خدای مهربانم و زحمات شما استاد عزیزم  من الان یک فرزانه دیگه شدم که هر کسی حرفی بزنه با خونسردی با احترام بدون اینکه حرفم یادم بره بدون اینکه صدای من بلرزه با آرامش حرفه‌ای خودم میزنم طوری که طرف تند تند بهم میگفت ببخشید ترو خدا من شما رو خیلی قضاوت کردم 

      اینم بگم هنوز این مشکل من به شکل کامل حل نشده یه جاهایی با افراد خاصی نمیتونم حرف دلم بگم چون میترسم ناراحت بشه میگم مادر پدر دختر بزرگم از من انتطار نداره باهاش اینجوری حرف بزنم  

      وقتی که ما نظر اطرافیانمون برامون مهم باشند یا خیلی مهم باشن  کاملا قبول دارم نطر روان‌شناس‌ها رو ولی برای من خیلی حرف دیگران مهم نیست میگم باشه شما درست میگی ولی توجه نمیکنم ولی قبلنا حرف حرف دیگران بود من از خودم هیچ اراده‌ای نداشتم هر چی میگفتن سریع اطاعت میکردم  و الان چون نمیکنم خیلی زود از دست من عصبانی میشن هر چی بگم که فایده نداره تو گوشت بدهکار نیست حرف گوش نمیدی که این باعث افتخار منه چرا چون من تفاوت خودم با دیگران متوجه میشم من باید خیلی با اونها متفاوتر باشم اینجوری می‌سنجم  خودم چقدر متفاوتر هستم‌

      کاملا قبول دارم من در گدشته خیلی برام مهم بود که والدینم چه نطری درباره من دارم الان میدونم شرایطش  و ندارم و ناراحت نیستم ولی بازم نظرشون مهم ولی وقتی نمیتونم انجام بدم پس عذاب وجدان نمیگیرم  خیالم راحته من خیلی بیشتر از اونها به پدرو مادرم رسیدگی گردم حالا نوبت بقیه است من شرایطشو  ندارم 

      و بعد خانواده و دوستان و آشنایان اولها  خیلی برام مهم بودن نطر مردم برام الان میگم من با خودم که رو در بایسی ندارم به خودم که نمیتونم دروغ بگم  وقتی من خیالم راحته عذاب وجدان ندارم پس بذار هر چی دوس دارن مردم فامیل دوست و…بگن من در هر صورت هر کاری کنم نمیتونم اونها رو راضی نگه دارم پس مهم نیست اگر ناراضی باشن 

      مثل داستان مردی با پسرش به بازار میرفت تا الاغش نو بفروشن اول مرد پسر رو روی الاغ سوار کرد به راه افتادن در راه به دوستی برخورد کردن دوست به پسر گفت خجالت نمیکشی پدر ت پیاده بیاد تو سوار الاغ بشی پسر پیاده شد پدر سوار شد یه مقدار که رفتن یکی دید گفت دوره آخر زمان شده پدر سوار الاغ میشه و بچه ابزار بگیره خلاصه آنقدر این مسائل تکرار شد تا تصمیم گرفتن هر دو پیاده برن بازم یکی پیدا شد خندید و گفت هه هه هه الاغ دارین هر دو پیاده میان خوب سوارش بشین  حرف مردم هم همین مثتاق  داره هر کاری کنی یه چیزی پیدا میکنن بهت بگن پس بیخیال حرف مردم 

      من بجز دوران کودکی تا  سن ۱۰ سالگی  بقیه عمرم از خانواده از معلم از همه خیلی تحقیر شدم مادرم اون روزا ما رو از پسر عمه خودم خیلی می‌ترساند طوری که  اسمش میومد من خودم خیس میکردم  حالا از پدرم جدا که کتک میخوردم بخاطر اینکه تو مسجد یکم خندیده بودم باور م شده بود بعد از هر خنده گریه هست چون بعدش کتک میخوردم گریه میکردم حتما 

      این خیلی ایده‌ عالی که باور کنیم کلید رسیدن به احساس ارزشمندی رو انتخاب کنیم خداوند مهمترین فرد زندگی ماست من یه جورایی این عقیده رو در ذهنم قبلا ایجاد کردم که همیشه میگم‌وقتی میگن شکلات نخور مثلا پدرت بیماری قند داره من همیشه در ذهنم با خودم میگفتم من از پدرم چیزی رو به ارث نمی‌برم من فقط از خدا به ارث میبرم و این باعث می‌شد به آرامش برسم و الان خوشبختانه دیگه از شکلات خیلی خوشم نمیاد مگر اینکه یه طعم خاص و جدیدی داشته باشه تا بخورم لواشک بیشتر دوست دارم  

      خداوند مهمترین فرد زندگی من است 

      عه من چند وقته که این کارو انجام می‌دادم هر کاری میکردم میگفتم خدایا من دارم عمل صالح انجام میدم یا دارم کارهای خوب انجام میدم انتطار پا اش عظیم دارم 

      خیلی من در این موقعیت قرار گرفتم بسیار تحقیر شدیدی شدم اون روزا  فرد مورد نظر نمیدونم چی شد که اومدن تو محله ما زندگی کردن اونا یه پسر کوچیک هم داشتن  این پسر هم مادر داشت هم پدر هم دو برادر یکی مجرد یکی متاهل اما نمی‌دانم 

      چرا که من قبول کردم ایشون هر روز صبح ببرم مدرسه ظهر هم برم بیارمش خوب اتفاق زیاد می‌افتاد  که من زیاد برم خونشون بیشتر اوقات کاری بود ولی گاهی هم میشد که حوصله ام سر میرفت میرفتم اونجا  بخدا چنان برخورد تندی دیدم که نگو  به دامادم گفته بودن بگه اونم گفت همین که رسیدم بالا گفت چیه چه خبره گش تومون  شدی ولت میکنن اینجا هستی  هر کس بجای من بود دیگه بچه شونو نمیکردم مدرسه ولی بازم فردا صبحش رفتم بچه رو بردم مدرسه  این باعث می‌شد من خیلی ناراحت بشم فکر کنم کاری که براشون انجام میدم چیز مهمی نیست و خودم سرزنش میکردم الان متوجه شدم که من هیچ وظیفه ای نداشتم  اونا خیلی نامرد بودن از سادگی من از مهربونی من سواستفاده کردن 

      عمدا مشکلشون و جلوی من میگفتن بعد او ن میگفت منکه نمیتونم منم نمیتونم  که من مجبور بشم بگم من میبرم منم عادت کرده بودم که کمک به دیگران کنم اما زیادشم  اینجوری میشه دیگه باعث میشه من اصلا احساس ارزشمندی نکنم با خودم بگم اینهمه دارم زحمت میکشم ولی کمه 

      من احساس ارزشمندی دارم چون یاد گرفتم که خداوند از اول خلقتم منو در بهترین بالاترین حد هر چیزی که من نیاز دارم برای خوشبخت بودن قرار داده  ولی خیلی درک نکردم که بتونم کار خاصی انجام ندم احساس ارزشمندی کنم ولی خیلی خوشحال شدم امیدوار شدم 

      استاد من برای اینکه احساس ارزشمندی کنم که انتطار پاداش عظیم ندارم من یاد گرفتم  که وقتی عمل صالح انجام میدم انتطار پاداش عظیم داشته باشم کلا بخاطر اینکه یاد بگیرم از خداوندم انتطار داشته باشم اینجوری میگم نه بخاطر ارزشمند بودن انتطار داشته باشم 

      من این احساس ارزشمندی دارم میگم هر وقت یادم بیاد که من لایقم چون زنده هستم 

      من لایقم چون خدارو در وجودم دارم 

      من لایقم چون خداوند منو لایق همه چیز همه نعمت‌ها خلق کرده 

      من لایق فلان خونه هستم چون اگر نبودم خداوند ایده داشتن اون خونه رو در ذهن من ایجاد نمی‌کرد 

      من لایقم چون بنده خدا هستم 

      من لایقم چون خودم یکی از بهترین بندگان خدا میدونم  چرا چون من از بچگی یاد گرفتم انسان خوبی باشم 

      من لایقم چون اگر لایق نبودم امروز زنده نبودم 

      من لایقم چون خداوندم از روح خودش در من دمیده و تمام صفات و ویژگی‌های خودشو در من قرار داده 

      من لایقم چون منو خدا به هم چسبیده هستیم و خداوند در وجود من قرار داره 

      من لایقم چون خدا ند منو هدایت و حمایت کرده در این مسير الهی در این مسير شگفت انگیز و فوقالعاده قرار داده 

      من لایقم چون انسان هستم و خدا وند موقعیکه انسان خلق کرده به خودش احسن گفته که چنین موجودی خلق کرده 

      من لایقم چون  خداوند به فرشتگان مقرب الهی دستور داده ‌ه به انسان سجده کنن

      من لایقم چون من نماینده خدا ند بر روی زمین هستم 

      میدونید استاد تقریبا فکر میکنم همه ما در چنین شرایطتی هستیم که هر کاری انجام دادیم نتونستیم رضایت پدرو مادر جلب کنیم البته منکه اینجوری هستم من ۲۶ سال از فصل بهار که موقع علف چینی بود تا موقع میوه چینی من به اونها کمک کردم با خانواده حتی دوبار بچه من سوخت یکبار پاش سوخت یکبار دستش خوب اما در جلسه خانوادگی گفتنکلا انکار کردن که من کمکشون کردم  

      منم خیلی زیاد مقایسه شدم با بچه های دیگه حتی الان که مادر دو فرزند هستم دارم مقایسه میشم  که چرا بچه رو تنها فرستادی با دوستاش برن خرید چرا باهاش نرفتی  من مطمئنم ازش و ایشون به خدا سپردم و خیالم راحت بود 

      من سعی میکنم احساس ارزشمندی خودم فقط از خداوندم دریافت کنم و احساس ارزشمندی از افراد بگیرم به خدا بدم تا برای خدا شریکی قائل نشم من مسلمان هستم از نطر من خداوند یکی است  و خداوند یکتاست من این نگرش در خودم ایجاد میکنم که من احساس ارزشمندی میکنم بخاطر اینکه بنده خدا هستم و خداوند مرا لایق آفریده 

      و دیگه سعی میکنم بواسطه انجام دادن کاری برای کسی احساس ارزشمندی نخوام از کسی دریافت کنم‌ 

      من کاملا از اعماق وجودم می‌پذیرم که من انسان ارزشمندی هستم 

      من درک کردم برای اینکه بخوام به خواستهای خودم برسم باید احساس ارزشمندی کنم و این مهمترین گام برای تحقق خواستهای منه  پس من میخوام احساس ارزشمندی فقط و فقط از خدا وند دریافت کنم من انسان ارزشمندی هستم  م

      من فکر میکنم انسان ارزشمندی هستم چون خودم یکی از بهترین بندگان خداوندم میدونم چون خداوند از روح خودش در من دمیده چون خداوندم مرا ارزشمند افربده من خداوند را در وجودم دارم  اینها محکم‌ترین قدرتمند ترین با ارزشترین دلایایلی هستند که ارزشمند بودن مرا به شکل واقعی تایید می‌کند ه پس من انسان ارزشمندی هستم 

      خیلی دلایل ارزشمندی رو تعیین کردید   من سعی میکنم این نگرش‌ها رو در خودم ایجاد کنم  خیلی حالم خوب شد خیلی لذت بردم از ایدهایی که شما ارائه دادید برای احساس ارزشمندی داشتن 

      فقط همین یک دلیل کافی برای اینکه من بعنوان یک انسان احساس ارزنده دارم خداوند تنها به منه انسان علم اسما را به من هدیه کرده فقط به انسان حتی فرشتگان مقرب الهی هم این علم نداره پس من بعنوان یک انسان با ارزشترین موجود در دنیای مادی و دنیای پس از مرگ هستم بعد از خداوند این به من قدرت میده من بالاترین پس دیگه نباید هیچ وقت احساس بی ارزشی کنم 

      من خیلی این احساس دارم که نسبت که قیمت‌ها احساس عجز و ناتوانی میکنم خیلی روی خودم کار میکنم که دیگه نگم من پول ندارم نمیام با شما بیرون ولی بازم دارم تکرار میکنم اما این احساس ارزشمندی و قتی خوب درک کنم مطمئنم به من کمک میکنه دیگه احساس پوچی و بیهوده بودن نا لایق بودن نداشته باشم نسبت به پول 

      من یاد گرفتم که اشتباه کردن هیچ اشکالی نداره من باید اشتباه کنیم تا بزرگتر از ا ون شرایطمون بشیم  اشتباه کردن جزئی از خلق کردن 

      وقتی با این نگاه به انسانها داشته باشم دنیای من گلستان میشه هیچ وقت از کسی ناراحت نمیشم حالم بد نمیشه  که همه انسانها حق اشتباه کردن دارن پس اگر اشتباهی کاری انجام دادن من نباید ناراحت بشم بگم بچه ام با من اینجوری رفتار کرد میگم اشکالی نداره اشتباه کرده و موضوع تمام شده ببینم همه چیز خوب میشه 

      من خیلی از کلمه ببخشید استفاده میکنم کاهی تو خیابون کیفم میخوره به کسی فورا میگم ببخشید اگر خانم باشه که میگم ببخشید عزیزم متوجه نشدم گاهی هم میریم خرید چرخ چرخ دستی میخوره به کسی یا از روی پاهاش رد میشه دردش میگیره قبل از اینکه برگرده به من چیزی بگه من فورا معذرت خواهی میکنم طوری میشه ا ن شخص کلامش در دهانش بیرون نمیاره میخنده و میره بعضی ها هم پاسخ محبت آمیز میدن 

      چقدر خوبه چقدر لذت بخش همین نگاه محبت آمیزی که به کودکان داریم به بزرگسالان  داشته باشی م من زمانیکه نکات مهم میخو نم درکم بیشتر میشه حالم بهتر میشه  من دیگه سعی میکنم به بزرگسالان هم نگاه محبت آمیز داسته باشم 

      و همون نگاه به خودم به اطرافیانم به همه داسته باشم خیلی باعث میشه حالم در طول روز خیلی ساعات بیشتری خوب باشه بینهایت به توان هزار از شما ممنون و سپاسگزارم برای ین دست نوشته زیبا امید بخش آرامش بخش و زندگی بخش و کلید طلایی رسیدن به خواسته‌است  استاد عزیزم ممنون متشکر قد ر دان سپاسگزار و متشکرم 

      و سعی می‌کنم یاد بگیرم احساس ارزشمندی فقط از خدا بگیرم نه از شخص دیگه ای 

      نگرش من این‌ه من انسان ارزشمندی هستم  چون خداوند مرا آفریده ودلایلی که گفتم  احساس ارزشمندی دارم 

      قبلنا خیلی احساس ارزشمندی به دیگران میدونستم ولی الان دیگه یاد گرفتم که دیگه احساس ارزشمندی از خدا بگیرم 

      بهترین راه‌ار اینکه شما ارائه دادید احساس ارزشمندی فقط فقط فقط از خدا بگیرم این خیلی لذت بخش عالی فوقالعاده ست از این بهتر نمیشد 

      بینهایت سپاسگزارم از خدا وند متعالم کهمرا هدایت و حمایت کرد در این مسير الهی قرار داد خدایا شکرت 

       

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم