تولد دوباره با قدرت ذهن

به نام خدای مهربانم

سلام به استادم  در آگاهی بهتر از زندگی

باز مثل همیشه چیزهایی از شما شنیدم که گویی خدا با من صحبت می کند در حین صحبت شما با خودم شاید حصرت خوردم وشاید  قبطه خوردم به این همه لیاقتی که شما نزد خداوند مهربانم داشتید که آموزش باز شدن آگاهی  خیلی از انسانها به وسیله ی صحبت‌های دلنشین شماست 

و باز از خداوند مهربانم متشکرم که سایت شما رو سر راه من قرار داد بله درست میگین واقعا از  وقتی کمی  آگاهی اومد  توی زندگیم و کمی با اراده ی خداوند زندگی می‌کنم انگار آهسته زمان میگذره من با وجود اینکه اطرافیانم از لطف شون  خیلی  از قلب مهربونم میگن  ولی انسان در لحظه عصبانی بودم و وقتی عصبانی میشدم متوجه اطرافم نبودم (با اراده ی خدای مهربونم و با کمک شما  در مطالعه ی مطالب قشنگ تون در قسمت  زندگی با اراده ی خدا ) الان احساس میکنم از درون آرومم وقتی موضوعی پیش میاد که به هر دلیلی باب دل من نیست و مثلا شوهرم حرفی میزنه تمام قصد و نیتش رو متوجه میشم متوجه میشم اون الان عصبانی هست از فلان کار من یا فلان غصه ای که داره و جالبه زمان اینقد کند پیش میره که من حرف هاشو می‌شنوم بهش حق میدم متوجه میشم برای چی عصبانیه و جملاتی با آرامش بهش میگم  که جز یک انسان آگاه نمی تونه بگه وقتی قضیه با خاموشی من ویا جمله ای زیبا از من تموم میشه همسرم میگه ببخش واقعا متوجه نبودم و میگه چقدر آروم شدی و چقد خوبه که با هم دیگه بحث نمی کنیم بله این زمان که کند میگذره که ذهن من اینهمه فرصت داره در موقعی که ازم انتقاد میشه فکر کنم و به طرف مقابلم حق بدم زندگی با اراده ی خدا حتی وقتی بیرون از خونه هستم هم جواب میده مثلا رفته بودم بانک کارمند بانک باهام خوب صحبت نکرد در دلم بهش حق دادم و باخودم گفتم این از یک چيزی ناراحته یا اطرافیانش یا از خونه زندگیش ویا نفر قبلی اذیتش کرده یا … و یا….  زمان اون موقع هم خیلی کند گذشت و خیلی آروم بهش خدا قوت گفتم و ازش تشکر کردم و باز جالبه اون ازم عذر خواهی کرد ( و گفت واقعا بعضی ها خیلی اذیت میکنن و منم عصبانی بودم ) در صورتی که قبلا اصلا به هیچ کارمندی حق نمی دادم با خودم میگفتم یکسره یا نیستن رفتن صبحانه بخورن یا جواب سر بالا بهمون میدن و یا با هم حرف میزنن خلاصه ی کلام  اگه آگاهانه زندگی کنیم زمان خیلی کند میگذره اون موقع متوجه میشم که چرا عصبانی نیستم  چون فرصت دارم  به طرف مقابلم به موقعیتش به رفتارش درست فکر کنم و حتی خودمو جای اون بزارم و خستگی شو بفهمم و بهش حق بدم و ازش عصبانی نشم استاد من این آرامش از خدا وند مهربونم دارم که شما انسان  مهربان و سر راه من قرار داد متشکرم متشکرم متشکرم