در قسمت قبل درباره گسترش قدرت اراده خداوند توضیح داده شد. در این قسمت درباره استفاده از قدرت اراده خداوند برای رشد و گسترش زندگی توضیح داده می شود.
هرآنچه باید باشیم، هم اکنون هستیم
در قسمت های قبل درباره قدرت سپاسگزاری توضیح داده شد و همچنین توصیف خداوند درباره مومنین را شرح دادیم.
به طور خلاصه تعریف مؤمن از نگاه قرآن این است که: انسانی که به آنچه نمی بیند ایمان دارد.
آنچه نمی بیند فقط شامل خداوند یا روز قیامت نیست بلکه همه آنچه دوست دارید داشته باشید و اکنون ندارید را نیز شامل می شود.
انسان مؤمن می داند هرآنچه برای رشد و گسترش زندگی نیاز دارد از قبل توسط خداوند مهیا شده است. شاید اکنون قابل رؤیت نباشد اما او اطمینان دارد که آن شرایط وجود دارد و باید برای خلق و تجربه آن حرکت خود را آغاز کند و می داند که خداوند او را به راه راست جهت تجریه آنچه می خواهد هدایت می کند.
درک کردن این موضوع برای پی بردن به واقعیت عبارت “هرآنچه باید باشیم، هم اکنون هستیم” ضروری است.
اگر به زندگی ابدی و سرچشمه گرفتن از قدرت اراده خداوند عقیده داشته باشید، می دانید که همه چیز از انرژی شکل گرفته است و انسان به عنوان شکلی از انرژی که قابل دیده شدن و لمس شدن است در آمده است. بخش عظیمی از این انرژی همچنان قابل دیدن نیست و ما می توانیم با استفاده از قدرت خلق کردن خود آن را به واقعیت و قابل دیده شدن تبدیل کنم.
بخش اول “آنچه می خواهیم باشیم” شامل شرایط و موقعیتی است که ما آرزوی داشتن آن را داریم.
بخش دوم “هم اکنون هستیم” اشاره به قدرت بی نهایت اراده خداوند دارد که در وجود و اختیار ما قرار دارد و می توانیم از طریق همسو شدن با او هرآنچه می خواهیم باشیم را خلق کنیم.
در واقع چیزی بیرون از ما نیست و به هرآنچه برای رسیدن به آرزوها نیاز داریم در وجود خود در دسترس ما قرار دارد.
درک این حقایق سبب می شود نسبت به طریق حضور خود در دنیای مادی آگاهی بیشتری داشته باشیم.
به ما گفته شده است که: آغاز زندگی ما در زمان بسته شدن نطفه در لحظه آمیزش والدین مان بوده است. به این نگاه حضور ما در دنیای مادی را از یک ذره آغاز شده است و این در حالی است که آن یک ذره (نطفه) نیز مانند هر ذره دیگری از میدان قدرت اراده خداوند سرچشمه گرفته است. بنابراین ریشه و بنیاد ما در این دنیا نیست بلکه آمیخته با قدرت اراده خداوند است.
از این رو ما موجودی دنیایی نیستیم بلکه از منبعی سرچشمه گرفته ایم که والدین و پیشینیان ما را شکل داده است.
همه ما بخشی از خداوند بوده ایم که در زمان های مختلف در مکان های گوناگون به این دنیا وارد شده ایم و به همین ترتیب در زمان و مکان مختلف مجدد از این دنیا خارج می شویم.
این عبارت را باور کنید:
شما بخشی از خداوند هستید.
شما مخلوقی زنده و بانشاط هستید که از روح جهانی سرچشمه گرفته است.
وقتی به خودتان اعتماد دارید و عشق می ورزید در حقیقت به آن نیرویی که شما را آفرید اعتماد دارید و به آن عشق می ورزید و زمانی که به خودتان اعتماد ندارید و عشق نمی ورزید طبق خواسته اراده شخصی، آن نیروی فناناپذیر را انکار می کنید.
این تعریف ساده اما جامع از “عزت نفس” است.
بسیاری از افراد به دنبال یادگیری عزت نفس هستند و آنها تصور می کنند، عزت نفس به برخورد و ارتباط آنان با دیگران ارتباط دارد و این درحالی است که خواست اراده شخصی (منیت) دقیقا این است که شما را گرفتار نگاه و نظر دیگران کند.
عزت نفس واقعی زمانی در شما شکل می گیرد که به خودتان اعتماد و ایمان داشته باشید و خود را با خداوند یگانه بدانید. در این صورت احساس ارزشمندی و توانمندی در شما شکل می گیرد و بدون نیاز به توجه و تایید دیگران می توانید در بهترین شرایط احساسی زندگی کنید.
مهمان خدا هستید یا منیت؟
منیت یا اراده شخصی مجموعه ای از عقایدی است که در قسمت های قبلی درباره آن توضیح داده شد. منیت با استفاده از این عقاید انسان را بر مبنای دارایی ها و موفقیت ها در معنا و مفهوم مادی توصیف می کند.
اراده شخصی مسئول بروز احساس عدم اعتماد به نقس یا از خودبیزاری می باشد که شاید آن را در وجودتان احساس می کنید.
وقتی تلاش می کنید تا بر مبنای معیارهای ضعیف منیت زندگی کنید در حقیقت اسیر همان منیت هستید. در این شرایط ارزش شما در جایگاه یک انسان با دارایی ها و موفقیت هایتان ارزیابی می شود.
در این شرایط اراده شخصی (منیت) از طریق گفتگوی ذهنی به شما می گوید:
- تو دارایی اندکی داری، پس دارای ارزش اندکی هستی.
- تو در نظر دیگران بی ارزش هستی.
- دیگران به شما احترام نمی گذارند.
- تو انسان محترم و با ارزشی نیستی.
- دیگران به نظر و دیدگاه تو اهمیتی نمی دهند.
در این شرایط اسیر انرژی ضعیف منیت می شوید که پیوسته مجبورتان می کند برای کسب عزت نفس از طریق نظر دیگران تلاش کنید.
عقیده منیت این است که شما از انسانها، آرزوها و مهمتر از همه از خداوند دور هستید.
از این طریق مانع می شود که برای خودتان احترام و ارزش قائل باشید.
منیت احساس گناه و دور بودن از خداوند را در فرد ایجاد می کند. در این شرایط او انگیزه ای برای ارزش قائل شدن برای خود ندارد چرا که تصور می کند خداوند نیز برای او ارزشی قائل نیست.
منیت، احساس چشم و هم چشمی را در انسان به وجود می آورد.
چشم و هم چشمی در رسیدن به جایگاه های اجتماعی، در خریدن اجناس برند و گران قیمت، در نمایش دادن میزان توجه همسرتان، در به نمایش گذاشتن تصاویری از سفر، مهمانی و … که بیان کننده سبقت گرفتن از دیگران در ارزشمندی و محترم بودن است.
چشم و هم چشمی حتی در نمایش با خدا بودن نیز رواج پیدا کرده است. انتشار تصاویر و نوشته هایی که بیان کننده میزان پایبند بودن افراد به رفتارهایی است که از نظر جامعه مورد تایید خداوند است.
وقتی اسیر منیت هستید، عزت نفس ندارید.
منیت اسیرتان می کند و هرگز اجازه نمی دهد مهمان نیرویی باشید که از آن سرچشمه گرفته اید.
مهمان خدا بودن یعنی همیشه ارتباط واقعی خود را با منبع و منشاء وجودتان مشاهده کنید.
اتفاقا این نوع ارتباط قابل عکس برداری و نمایش به عموم نیست و کاملا درونی است اما نتایج آن در رفتار، کلام و رابطه شما با دیگران کاملا واضح و قابل تشخیص است.
من شخصا از اینکه مهمان خدا باشم لذت می برم. در همین لحظه که در حال نوشتن این عبارت های روحانی هستم در بهترین شرایط احساسی خود هستم و از اینکه تمرکز و توجهم به دریافت آگاهی و انتشار آن برای استفاده علاقمندان است رضایت دارم.
در حقیقت در این لحظه خداوند به من اجازه داده است از انرژی نامرئی و بی نهایت این کلمات را دریافت کرده و به صورت عبارت هایی قابل رؤیت در این مکان به اشتراک بگذارم.
من همواره این این منبع و منشاء توکل می کنم تا نوشته و محتوای سایت تناسب فکری را در اختیارم قرار دهد.
من هرگز تصور نمی کردم بتوانم صدها فایل صوتی و تصویری درباره موضوع لاغری با ذهن و دیگر موضوعات مطرح شده در سایت تناسب فکری آماده کنم.
اراده شخصی من تاکید می کرد این کار غیرممکن است. تو توانایی آماده کردن محتوای آموزشی را نداری. تو صلاحیت صحبت کردن درباره این موضوعات را نداری. کسی به این موضوعات اهمیت نمی دهد.
اما من با توکل به قدرت بی نهایت اراده خداوند قدم در مسیر تغییر کردن قرار دادم و سایت تناسب فکری را تاسیس کردم بدون آنکه بدانم چه چیزی قرار است در این سایت ارائه شود.
امروز که چند سال از آن روز می گذرد صدها فایل آموزشی به صورت هدیه برای استفاده عموم در بخش های مختلف سایت تناسب فکری قرار داده شده است. همچنین صدها فایل آموزشی در قالب محصولات تناسب فکری جهت استفاده علاقمندان قرار داده شده است.
من به این طریق تا ابد با این منبع و منشاء ارتباط دارم.
من بخاطر اراده ام برای نوشتن و صحبت کردن درباره موضوعات مربوط به تغییر کردن که از طریق سایت تناسب فکری در دسترس شماست احساس ارزشمندی می کنم.
به این طریق من به آن بخش از خداوند که خودم هستم احترام می گذارم.
من به این طریق قدرت اراده خداوند را به جریان می اندازم و با ایمان و توکل به این جریان احساس ارزشمندی می کنم و عزت نفس من افزایش می یابد.
این طریق صحیح افزایش عزت نفس است. که با شناخت توانایی های خود و توکل به خداوند در جهت جاری کردن قدرت اراده خداوند حرکت کنید و از تجربه آنچه خلق می کنید به احساس رضایت از خود برسید و برای خود ارزش و احترام قائل شوید.
در این صورت عزت نفس و ارزشمندی شما کاملا متکی به خودتان خواهد بود.
بنابراین با عشق ورزیدن و احترام گذاشتن به خودتان، مهمان خدا هستید و در حالی که با قدرت اراده خداوند همسو می شوید از انرژی خلقت دعوت می کنید تا به زندگی روزمره و آگاهی شما وارد شود.
قدرت اراده خداوند و عزت نفس
من در گذشته بر اساس آنچه اراده شخصی به من می گفت عقیده داشتم شایستگی و لیاقت رسیدن به خواسته های خود در جنبه های مختلف زندگی (سلامتی، ثروت، روابط عاشقانه و …) را ندارم.
من با این نگرش، مانعی را ایجاد کرده بودم که از جاری شدن انرژی خلاق به زندگی روزمره من جلوگیری می کرد.
در آن روزها من عقیده داشتم که خداوند برای من مقدر کرده است که در سطح پایین زندگی را تجربه کنم و این در حالی بود که قدرت اراده خداوند با تمام قوا در وجود من نهفته شده بود و آماده بود تا از طریق من در جهت رشد و گسترش زندگی در دنیای مادی متجلی گردد و این من بودم که با ایجاد مانع بی ارزشی از حرکت جریان اراده خداوند جلوگیری می کردم.
لازم به یادآوری است که همه چیز در جهان به شکل انرژی است که با بسامدهای (شکل های) مختلف قابل رؤیت است. هرچه بیشتر با قدرت اراده خداوند همسو باشید، سطح بالاتری از انرژی از طریق شما در جهان مادی متجلی می گردد.
قدرت اراده خداوند به صورت یک میدان انرژی است که به همه چیز هستی می بخشد، هستی بخشیدن با جان بخشیدن تفاوت دارد.
جان دار به موجودی که قدرت حرکت و تکثیر دارد گفته می شود اما موجود بودن یا هستی داشتن به هر شکلی از انرژی که در دنیای مادی قابل رؤیت است گفته می شود مانند یک تکه سنگ.
انسان بعنوان موجودی است که از هر دوبخش برخوردار است، هم هستی دارد و هم جان. پس تا زمانی که زنده هستید به تمامیت این انرژی دسترسی دارید و می توانید هرآنچه می خواهید را در زندگی خود خلق و تجربه کنید.
اگر احساس بی ارزشی و نالایقی کنید دسترسی خود به قدرت اراده خداوند که دربرگیرنده همه احتمالات است را محدود کرده اید. در این صورت در حالی که زنده هستید اما از قدرتی که در اختیار دارید برای رشد و گسترش زندگی استفاده نمی کنید و از مزایای زنده بودن استفاده نمی کنید و تنها در این دنیا حضور دارید یا هستید.
انسان از این نظر اشرف مخلوقات است که نه تنها هستی دارد بلکه قدرت زنده بودنش با تمام موجودات زنده تفاوت دارد.
انسان قدرت خلق کنندگی دارد، این توانایی در اختیار هیچ موجود دیگری قرار داده نشده است.
فقط انسان است که می تواند از طریق همسو شدن با قدرت اراده خداوند از انرژی غیرقابل رؤیت هرآنچه را که دوست دارد به صورت مادی خلق کرده و تجربه کند.
همسو بودن با اراده شخصی سبب می شود که خود را شایسته دسترسی به انرژی نامحدود ندانید. این نگرش سبب می شود همواره پیام هایی را به جهان هستی ارسال کنید که عنوان می کند: من شایستگی دریافت فراوانی نامحدود معنویت خلاق را ندارم.
در نتیجه بر اساس این اعتقاد درونی یعنی بی حرمتی به خود عمل خواهید کرد. شما خودتان را شایسته دریافت حمایت های سرشار از عشق که از میدان قدرت اراده خداوند سرچشمه می گیرند نمی بینید و جریان این نوع انرژی را به زندگی خود متوقف می کنید.
چرا؟
فقط به این دلیل که خود را شایسته نمی دانید.
وقتی تایید می کنید که شایسته احترام نیستید، طبق قانون جذب فقط بی حرمتی را جذب می کنید.
به جهان هستی و خداوند پیام می فرستید که شایستگی ندارید و به او می گویید: جریان خواسته هایم را به زندگی ام متوقف کن.
خداوند از طریق جهان هستی، به شما واکنش نشان می دهد و جریان نعمت ها را متوقف می کند تا اعتقاد درونی خود را که بی ارزش و نالایق هستید تجربه کنید.
چگونه ارزشمند باشیم
- تصمیم بگیرید به خودتان احترام بگذارید و احساس کنید شایستگی دریافت همه نعمت ها که خداوند در جهان مادی به شما ارایه می کند را دارید.
یکی بودن با خداوند را باور کنید.
رفتارهای شما در قالب عبادت یا راز و نیاز تعیین کننده میزان رضایت خداوند از شما نیست. شما خود او هستید پس زمان خود را صرف جلب رضایت او نکنید بلکه سعی کنید از طریق همسو شدن با او در جهت رشد و گسترش زندگی حرکت کنید.
به اندازه ای که در زندگی بتوانید مسیر تجلی نعمت های بیشتر در دنیای مادی باشید شما سپاسگزار خداوند بوده اید.
تصور کنید خداوند برای انسان ها یک هزار نعمت را در نظر گرفته است. فردی که در مدت حضور خود در دنیای مادی بتواند تعداد بیشتری از این نعمت ها را خلق و تجربه کند در دنیای ابدی انسان راضی تری خواهد بود.
این تصور که ما به این دنیا آمده ایم تا از طریق انجام حرکات و عادت های نمادین میزان علاقه خود به خداوند را به نمایش بگذاریم دیدگاه اشتباهی است.
شما نمی توانید نظر خداوند درباره خود را تغییر دهید اما می توانید دیدگاه خود درباره خداوند را تغییر دهید.
به عقیده من پس از مرگ بر اساس نظر خداوند درباره انسان آنها به دو دسته بهشتی یا جهنمی تقسیم نمی شوند بلکه بر اساس نظر انسان ها درباره خداوند این تقسیم بندی انجام خواهد شد.
انسانی که نظر بهتری درباره خداوند داشته باشید در دنیای ابدی جایگاه و مرتبه بالاتری خواهد داشت.
انسانی که در دنیای مادی همسو با ویژگی های قدرت اراده خداوند زندگی کرده باشد قطعا دیدگاه زیباتری نسبت به فردی دارد که بر اساس قدرت اراده شخصی زندگی کرده است.
رفتار انسان ها در دنیای مادی نمایش دهنده همسو بودن آنها با اراده شخصی یا خداوند دارد.
افرادی زندگی خود را صرف جنگ، مخالفت، سرکوب و در یک کلام فساد در دنیا می کنند قطعا نگرش زیبایی درباره خداوند نخواهند داشت و جایگاه آنان در دنیای ابدی مشخص است.
- بی خودتان یا دیگران بی احترامی نکنید
بی حرمتی به خودتان یا دیگران فقط بی حرمتی به یکی از اشرف مخلوقات نیست بلکه بی حرمتی به خود خداوند است.
چگونه امتی می تواند برای نابودی امتی دیگر اقدام کند؟ زمانی که تحت تاثیر اراده شخصی قرار گرفته باشد.
این اقدام حتی می تواند توسط اراده شخصی به امری مقدس و خداپسندانه تشبیه شود. اما خداوند چگونه می تواند به نابودی خودش فرمان دهد.!
- مراقب افکار خود باشید
محلق تجلی افکار شما، جسم تان است.
اگر افکار صحیح داشته باشید احساس خوب را در جسم خود گسترش می دهید و اگر افکار ناصحیح داشته باشید احساس بد را در جسم خود گسترده می کنید.
جسم شما مکان حضور شما در دنیاست پس مقدس ترین مکان در دنیاست.
برای جسم خود ارزش و احترام قائل باشید و از طریق مرور افکار منفی و ناصحیح جسم خود را در پرتو احساس بد قرار ندهید.
- باور کنید عزت نفس دارید
عده از انسان ها سعی می کنند با ارائه دلیل و مدرک به دیگران اثبات کنند که فاقد عزت نفس هستند و سپس از آنها دعوت می کنند برای به دست آوردن عزت نفس از راهکارهای آنان استفاده کنند.
عزت نفس باید برای شما یک حالت طبیعی باشد مانند سلامتی، تناسب اندام و …
در قلمرو حیوانات هیچ خرگوشی را مشاهده نمی کنید که اعتقاد داشته باشد به دلیل نداشتن عزت نفس شایسته و لایق دریافت خواسته هایش نیست.
اگر چنین بود این خرگوش بر مبنای اعتقاد درونی اش عمل می کرد که شایستگی ندارد غذا، پناهگاه و یا هرآنچه برای ادامه زندگی نیاز دارد را داشته باشد. بنابران به سادگی نسل خرگوش ها از بین می رفت.
خرگوش می داند که شایسته احترام است. هرگز دلیلی برای از خود بیزاری نمی بیند و با نظمی کامل به زندگی اش ادامه می دهد.
جهان همه چیز را برای خرگوش تامین می کند و او آنچه را که می خواهد جذب زندگی اش می کند بدون اینکه حرص و طمع یا احساس کمبود کند.
با رعایت مواردی که مطرح شد می توانید به شکل طبیعی برای خود ارزش و احترام از سوی خداوند و جهان هستی قائل شوید. این نگرش با آنچه دیگران می پندارند تناقض دارد بنابراین نیاز به مطرح کردن آن با دیگران نیست چون نه تنها موفق به هدایت آنها نخواهید شد بلکه به احتمال زیاد منجر به گمراهی خودتان خواهد شد.
در قسمت بعد درباره ارتباط بین افکار و نگرش و دنیای پیرامون توضیح داده خواهد شد.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
Rating 4.16 from 19 votes
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد
خدارا شکر در تاریخ ۱۴۰۲/۱۱/۳توانستم این فایل را بخوانم
این که هرچه باید باشیم الان هستیم چقدر جالبه یعنی الان اگر من در موقعیت اجتماعی خوب و یا بد هستم خودم خواستم که دراین شرایط باشم و تلاشی برای بهتر شدن اوضاع نکردم چون عزت نفس نداشتم تا بدانم که من اشرف مخلوقات هستم و من قسمتی از وجود خداوندم و دائم گله مند بودم از خیلی چیزها . چاقی . روابط . ثروت .موقعیت شغلی و…و آن را از منیت خودم نمی دانستم و همیشه قضاوت می کردم که خداوند چرا یک بنده اش این همه چیزهای خوب درنظر گرفته و برای عده ای دیگر نه انسان قدرت خلق کنندگی دارد، این توانایی در اختیار هیچ موجود دیگری قرار داده نشده است.و من تا زمانی که با این سایت آشنا نشده بودم نمی دانستم که خودم تمام اتفاقات زندگی را با افکارم برای خودم خلق می کنم ووقتی خودمان برای خودمان ارزشمندی و احترام قائل شویم کم کم دیگران هم این کار را تکرار می کنند و سعی می کنند که به ما و افکار و اعتقادات ما احترام بگذارند و کم کم این کار عزت نفس ما را زیاد میکند و از منیت ما کم می شود ما باید خیلی مراقب افکار خودمان باشیم چون اگر در ذهن خود را فردی ضعیف و بی لیاقت بدانیم شرایط و اتفاقات جوری در زندگی برای ما رقم خواهد خورد که اعتماد به نفس ما پایین می آيد و عزت نفس ما کم میشود نمی توانید نظر خداوند درباره خودتان تغییر دهید اما می توانید دیدگاه خود درباره خداوند را تغییر دهید.چقدر این جمله جای تامل دارد چون وقتی که ما نگرش خود را نسبت به خداوند تغییر دهیم و بدانیم که خداوند ما را چقدر دوست دارد و برای ما احترام قائل است و ما اشرف مخلوقات هستیم چقدر سپاسگزار خداوند هستیم تا اینکه نگرش ما این باشد که خداوند بین بنده ها تفاوت می گذارد و اگر تفاوتی است مربوط به افکار خودمان است چون خداوند انسان را آزاد و با تفکر و عقل قرار داده و ما با احساس خودمان به ذهن ناخودآگاه دستور می دهیم که چه کاری را انجام بدهد پس باید در هر شرایطی احساس ما خوب باشد و با شور و اشتیاق درهر مسیری باشیم و از خداوند سپاسگزارم باشیم تا به هدف اصلی در زندگی برسیم
باسلام خدمت شما استاد عزیز
زندگی کردن با اصل وجودی انسان بسیار لذت بخش‌تر است و من خود این را تجربه کردم از زمانی که باورهای خودم رو تغییر دادم،
تصمیم گرفتم با عزت نفس و دوست داشتن خودم و راضی بودن از زندگیم احساس خوبی رو داشته باشم و به خواسته‌های خودم بیشتر نزدیک شدم و بیشتر احساس کردم که میتونم خالق خواسته‌هام باشم،
من تونستم با تمرین کردن و شناخت خدای واقعی و جهان هستی با درک واقعی انسان و ذهن خودم زندگی خودم رو بهتر و زیباتر کنم،
عزت نفس داشتن برای من هم تا زمانی که خدای واقعی و ماهیت خودم را نشناخته بودم کم بوده همیشه انسانی بی‌عزت نفس بودم،
اما از زمانی که با خود واقعی و ماهیت خودم را شناختم تونستم که عزت نفس بالایی به دست بیارم و خودم رو دوست داشته باشم،
من به خدا توکل کردم و با شناخت خدای جهان واقعی و خدایی که از روح خودش در من دمیده میتونم همه ناممکن‌ها رو با قدرت اراده خداوند ممکن کنم،
من باور دارم که خدای من خالق زیبایی‌ها مهربانی‌ها و بخشندگی‌هاست پس مهربانی عشق و زیبایی رو در خودم گسترش می‌دهم و همانند خالق خودم رفتار میکنم،
من پاسخ خودم رو از جهان هستی به خوبی دریافت میکنم زیرا که افکاری خوب رو به درگاه خدا و می‌فرستم،
امروز خودم رو هم شکرگزار و سپاسگزار واقعی هستم زیرا از زندگی الانم بسیار راضی و احساس آرامش میکنم و من از اینکه زنده هستم و یک فرصت دیگه رو برای زندگی کردن دریافت کرده‌ام،خیلی خوشحالم ،
پس میخوام از امروز خودم بهترین استفاده رو برای لذت بردن از زندگیم داشته باشم و بهترین خودم باشم و افکاری خوب داشته باشم ،
باتشکرازشما
به نام انرژی برتر درونم
خداوند از من راضی است و از من دور نمی‌شود من و خدا بهم چسبیدیم و نزدیک بهم هستیم.
صدای دورنی که مدام باهات حرف میزنه و هدایت میکند این انرژی قدرتمند و بی شکل همین الان در درون من است چه نیاز به نماز خواندن و طلب مغفرت دارم آها خدای من تا الان کجا بودی یا بهتر بگم آرزو تو تا الان کجا بودی چه فکر میکردم راجع خداوند چی بود و چی شد……
در بیرون از من هیچی خبری نیست من اگر بخواهم لاغر شوم ابتدا باید با چاقی خودم در صلح باشم چرا چون چاقی هم شکلی از انرژی خداوند است و قابل ستایش در واقع من زبان چاقی رو یاد گرفتم و سپس ذهنم برای چاقی برنامه ریزی شد و این انرژی بی شکل و قدرتمند به شکل چاقی در جسم من مشاهده شد الان میخواهم لاغر شوم دوباره باید زبان لاغری رو یاد بگیرم و ذهنم را برای لاغری برنامه ریزی کنم تا این انرژی به شکل لاغری در جسم من نشان داده شود احسنت به این انرژی قدرتمند این ثابت میکند که در بیرون از من خبری نیست و اصلا لازم نیست برای رسیدن به آرزوها به عوامل بیرونی متوسل شوم بلکه قدرت در درون من است.
من هر چقدر با ورزش و رژیم و تردمیل کاری انجام دهم جسم من لاغر نمی‌شود اگر هم بشود موقتی چون جسم ارتباطی با خداوند ندارد بلکه ذهن ماست که با خداوند در ارتباط و من باید فرمول های ذهنی را تغییر دهم تا نتیجه عوض شود حالا چه لاغری باشد چه پولدار شدن چه کسب و کار خوب یا هر چیز دیگر اول باید با شرایط فعلی سازگار باشم بعد شروع کنم به یادگیری زبان مورد نظر که فرمول های ذهنیم عوض شد و این انرژی قدرتمند به شکل زبان مورد نظر من وارد جسم یا دنیای اطراف من میشود چقدر جالب و زیبا
آب در کوزه و ما تشنه لبان گرد جهان میگردیم
قدرت خداوند در درون ماست ما از بیگانه طلب میکردیم
سلام بر خداوند مهربان چه جهانی رو خلق کرده چه توانی به همه ما دهد
سلام بر استاد وهم دوستان
من همون هستم که باید باشم چون آروزی همین شرایط رو داشتم امروز وفتی فایل رو نگاه میکردم طی نوشتن دیگاهم متوجه شدم من از خداوند بارها خواسته بودم برای جبران اشتباهم یی زندگی یا یی فرصت به من عطا کنه که اولا اون اشتباهات جبران کنم آن برای خودم ودیگران فرد مفیدی باشم کمک کننده باشم برای رهایی ازبعضی مشکلات
پس همون زمان وهمون باید باشم که هستم
من مهمان خداوند هستم یا منیت
2 همه انسانهای روی زمین به دوبخش وجودی خوشون تقسیم میشن اونهای که ارده شخصی ومنیت روکناره گذاشته با ادره الهی همسو شده عزت نفس دارن پس با ارده خداوند خودشون همسو کرده
مهم براشون اول این که با ادره خداوند هم اهنک با شن شرایط این هم آهنگی رو پیدا کنن وتو همین بخش هم زندگی وهم همه کاری ما یاورم رو با ارتباط با خداوند انجام میدن
دولی یی بخش که ازبخش اول بشتر دورنش مردم هستن اون منیت وارده شخصی هست که هرکاری رو اول برای رضایت خودشون وادره شخص ومنیت هست انجام میدن این گروه اصلا به ارده اله ی کاری ندارن و قدرت خودشون ومنیت خودشون رو قویتر دونسته طبق اون رفتار وعمل میکنن
وفتی به این شکل شد زندگی ما و ارزش ما ازهر چیزی که داریم سنجیده میشه اگه دارایی داشته باشیم فردی موفق هستیم اگه وضعت شغلی خوبی داشته باشیم آدم خوبی هستین ودنبال اون عزت نفس در دیگران میگردیم که این درست نیست
ما د راین حالت اسیر منیت هستیم افرادی که با خریدهای که مارک باشه اول خودشون رو با داشتن این وسایل ارزش به حساب میداد چون منت وجو دن آنها درحالت مقایسه با دیگران هست واین کاره تمومی نداره جون هی خرید رهی یی مارک جدید آنهار تولید میکنن اون فرد برای خودش خرید اجناس رو به شکل واجب حساب میکنه که از بعضی افرا عقب نیفته
وفتی که ما دارایی اضافه وزن هستیم یی با ورها اشتباه رو اول فبول کردیم در این با ور ها تو ذهنم مرور میکنیم وحس بدی به خودمون میدیم ولی وفتی داریم وزن کم میکنیم به سمت متناسب شدن قدم بر می داریم اول یی باورهای خوب روتو ذهنون جای داده با تکرارر ش حس خودمون رو به بهترشدن می‌بریم پست واین زمان ما داریم مهمان افکار خوب وحس خودمون میشم و تو قسمت مثبت روح وذهنمون که جایگاه روح هست قرار میگیریم در حقیقت ما با ارده خداوند کمی خودمون روهما هنک میکنیم اون منیت رو داریم کمر رنک میکنیم جون همون منیت مارو دچار این مشکل کرده
وفتی ما خودمون رو دچار اضافه وزن میکنیم در حقیقت به خودمون اون احترام رو نمی زاریم و جایگاه زخداوند در وجسم خودمان رودچار اسیب میکنیم وحس رخودمون رو اول خراب کرده ودر این اون انباشته شدن کلی مشکل به جایگاه خداوند میشیم‌و داریم جایگاه خداوند رو دچار آسیب میکنیم
وفتی ما وآگاهی درباره متناسب شدن رو شروع میکنیم داریم آسیبی که به جایگاه خداوند هست اول تو ذهن ترمیم وبعد ا حساس خوب به خودمان میدیم و جایگاه خدا وند در جسم بی مشکل درست میکنیم
خداوند کمک کنه ابن ترمیم روبه شکل کامل انجام بدم که اون جایگاه برکشت به اصل خودم هست که خداوند به من در بدو تولد داده بود خودم با منیت و ادره شخصی بهش آسیب زدم وبر ای بر طرف کردن اون باید فقط اول این منیت ارده شخصی رو کاملا کنار بزارم تا موفق بشم
اویل ورد که شما باره هی میگفتید کسانی تواین مسیر بهتر پیروز هستن که خیلی خودش رو ادمهای موفقی نشون وادره ضعیفتی رو داشته باشن اون زمان من به خودم میگفتم چرا ؟
امروز به این درک رسیدم این افرا چون د رمنیت خودشون عرق هستن نمی‌توان تو این مسیر اون راحت کنار بزان چون وکاره براشون دچار مشکل میشه دائم با ادره خودشون درحال تضاد هستن و قبول این مسیر براشون با ارده خداوند امکان نداره که بشه چون این افراد تو بخش ادره شخصی خودشون کیر هستن کسانی تواین مسیر موفق واقعی هستن که خودشون رو با ارده خداوند همسو کنن اون هم آهنگی زیر سازی این ارده الهی هست
که تو این بخش هست که به شکر خدا من تو این مسیر هم دارم‌ووهم زمان کاره میکنم
خداوند به موقع و هم زمان نمیدونم اصلا چطوری من به این سو هدایت کرده که دارم یی کیفی دیگه به زندگیم میدیم که تو این بخش هم نشالله اون رشت خوب رو داشته باشم آخر شبهای عالی رو به شکر خدا دارم پشت سر میزنم دیگاه این بخش و خواندن نوشته باور سازی آخر ر شب یی دنیایی داره که نگو من خودم رو دونش در حال لذت میبینم
خدایا شکرت که حواست به من بوده وهست این من بودم که از بودن واحساس خودم مرحوم کرده بودم خودم ر و وچه کاره اشتباهی که به شکر خدا دیگه ندارم
من نمیدونم ابن آخرین دعای رو کی و جطور ور تو این مسیر به من رسید که دائم دارم تو هر دیگاه تکرار میگنم من فبلا اصلا یادم نمیاد هیچ‌گاه این دعا رو داشته باشم
خداحافظی داشتم درپناه خدا رو خداوند نگه دارت باشه
ولی به این شکل تواین مسیر یی مهر برای خودم ساختم البته شاید خداون دردلم انداخته کاره من نبوده این شکل دعا کنم که تایید کننده من ومسیر شده تا ننویسم اون ارامش رو ندارم وفتی این عبارت رو می نویسم یی حس خوبی رو تجربه میکنم متوجه میشم که تا این حد نوشتن دیدگاهم برای من وذهنم کافیهست چون تا اون زمان درک خوبی رو گرفتم
خدا پشت و پنا هتو ن یا حق حق نگه دار تون
باسلام خدمت شما
هر آنچه باید باشند هم اکنون هستم من پس از ۴ ماه تغییرات و توجه به خواسته های خودم فهمیدم نیازی نیست که یک جسم متفاوت برای لذت بردن بیشتر داشته باشم زیرا با افکارم زندگی می کنم و هر چه در گذشته بودم از الان هم بهترین آن هستند من درون خودم عشق به خدا رو داشتم درون خودم احساس خوب بودن و با توکل زندگی کردن رو داشتم هر چه بودم هم اکنون هستم و تنها تغییر من آگاهی ذهن من درباره شناخت درست خداوند و خودم و جهان هستی و افکار خوب و مثبت داشتن است زیرا افکار مثبت به قدرتی انرژی بالایی دارد که موجب شادی و در نهایت لبخند می شود،
پس چرا باید از این قدرت نائو باشم و در رسیدن به خواسته هام استفاده نکنم و من همیشه همانی بودم که هم اکنون هستند و برای بهتر شدن افکارم فقط دارم تلاش می کنم من خودم را در جهان هستی مهمان خداوند می دانم و دوست دارم با اراده خداوند زندگی خوبی تجربه کنم برای خودم احترام قائل شوم و به دیگران هم احترام بزارم نفس داشته باشم و خودم رو انسانی با ارزش بدانم و برای خودم ارزش قائل شوم تا توسط قدرت اراده خداوند زندگی کنم و از منیت خودم یعنی اراده شخصی دوره کنم و از ارزشها و احترام خودم همیشه با حس خوب و در تمام مراحل زندگی با عزت نفس زندگی کنم که اینطور زندگی کردن باعث رسیدن به نعمت های خوبی که می خواهم میشود،
خودم رو دوست داشته باشم و برای اون چ دارم خدا رو شکر کنم وبا قدرت اراده خداوند همسو باشم و همیشه زندگی دلخواه خو م رو باقدرت افکارخوب دراین جهان مادی خلق کنم و بهترین خودم باشم که بالاترین درجه ی خوب بودن اینه که در هرکاری با اراده خداوند بهترین خودتان باشید ،
باتشکر ازشما
درودوهزاران درود.من مهمان خدایم هستم.خدایی که من بخشی از وجود او هستم چون خودم رادوست دارم وبرای خودم ارزش قائلم پس مهمانی محترم وباارزش هستم.همان خدایی که برای پذیرایی من هرآنچه که من بخواهم را فراهم میکند.خداجونم با تمام وجودم به تو توکل میکنم وازقدرت بی نهایت اراده توقدم در مسیر تغییر می گذارم ودلم می خواهد برای همیشه به تو متصل باشم.زیرا من شایسته دریافت تمام نعمت‌هایی جهان مادی هستم.خدایاسپاسگزار وممنونم
خدایا من مهمون توام تو این دنیا
خدایا دعوتم کردی به این مهمونی به میزبانی تو
، تویی که رب العالمینی تویی که رحمن و رحیمی تویی مالک روز آخری تویی که وهابی تویی که عادلی
این مهمانی یه مهمانی بی نظیره تو میزبانی و من مهمان فرقش با همه مهمونی ها اینه که از قبل تدارکی برای پذیرایی ندیدی ،
دنیای زیبایی خلق کردی و منو دعوت کردی به این دنیا و وقتی رسیدم به مهمونی گفتی تو بگو چی میخای …
هرچی تو بخای همون برات حاضره گفتی تو خیلی ارزشمندی دلم میخاد لذت ببری و تو بگی و من برات محقق کنم
گفتی تو باور کن من رو ، قدرت من رو ، من هر آنچه بخای هرچقد بخای برات فراهم میکنم همشون وجود داره ، فقط تو بگو چی میخای تا ظاهر بشه
خدایا این مهمونی قشنگ ترین و زیباترین و مجلل ترین مهمونیه
خدایا این مهمونی لذت بخش ترین مهمونی دنیاست تو عادل ترین و مهمونواز ترین میزبانی
خدایا دلم میخاد هر لحظه یادم بیاد مهمون توام هر لجظه یادم بیاد مدیریت و مسیولیت این مهمونی و فراهم کردن همه خاسته های من فقط به عهده تو هست اینجوری مگه من نگران میشم؟! مگه من دیگه به مشکلی بر میخورم !!! مگه من دیگه تو ذهنم نشدی وجود داره ؟ !!!فقط در لحظه از نعمت هایی که هست لذت میبرم و میدونم تمومی نداره و هرچی بخام بازم برام آماده هست اصلا دنیای من میشه گلستان غرق حال خوبم ،
مگه میشه تو این مهمونی که پر از خاسته هام اصلا ذهنم بره به نگرانی …
حس بدی اجازه ورود به خودش رو نمیده وصلم به قدرت خدا ، این قدرت بی انتها ، خدایا مهمونی که گپ و گفتگو با تو باشه همش صدق بالحسنی باشه ، همش منو تحسین میکنی همش هواست به مهمونت هست که خاستش چیه و تو بهترش رو میدی
خدای من خدای من ای قدرتمندترین ، مهربون ترین ، ای که وهاب تویی خدایا دلم میخاد همش هر لحظه خودم رو تو این مهمونی ببینم ، همین حرفا که یهو اومد و نوشتم ، چنان آرامشی به قلبم داد که لذتی بالاتر از این آرامش نیست…
حس اتصال به تو ، حس خیال راحت فقط خاستتو بگو …
خدایا برای این حس ناب سپاسگزارتم برای این مهمانی سپاسگزارتم
به نام خدا
وقت بخیر عزیزان
مومن به انسانی می گن که به انچه نمی بیند ایمان دارد.فقط شمایل خدا و روز قیات نیست یعنی آنچه که دوست دارید داشته باشید و اکنون ندارید و شامل می شود.
مثلا برای من خیلی چیزها حالا مثال می زنم تناسب اندام و داشتن یک داماد خوب ….. حالا الان اینا در ذهنم هستش .
انسان مومن می دونه که هر آنچه می خواهد تجربه کند از قبل وجود داشته چون خداوند بی نهایت هستش پس زمان و مکان در کار نیست.و خداوند اونو به اون مسیر تجربه ها هدایت می کند.
من همش دارم تمرین همسو شدن با اراده خداوند و می کنم ولی دیروز باز یه حرف بی خودی زدم که نباید می زدم یعنی باز گو کردم برای کسی دیگه ای .
ولی خوب خیلی چیزها و انجام نمی دم .
ما بخشی از خداوند هستیم چون زمان خلقت خداوند از روح خودش بر ما دمیده . وقتی به خودتان عشق می ورزید در حقیقت یعنی به خدا اعتماد دارید. و زمانی که عشق نمی ورزید به خودتون طبق خواسته اراده شخصی آن نیروی فنا ناپذیر و انکار می کنین .
اخه از بس خودخواهی و تعریفش کردن برامون و انقدر عمیق و ریشه داره آدم فکر می کنه اگه خودشو دوست داشته باشه . از بس گفتن نباید آدم از خودش تعریف کنه نباید این نباید اون هنوز اینها ریشه دار هستن ولی واقعا این جمله زیباست و باید کار بشه که اگه آدم به خودش عش بورزه یعنتی به خدا اعتماد داره که اون و کامل و بی نقص آفریده .حالا اتفاقا من یه وقتا که بعضی ها از خودشون ایراد می گیرن گفتم که خدا آدم و به نحو احسن آفریده هی می گن نه اگه موهامون اینطوری بود دماغمون فلان جور و هی می رن عمل می کنن و از این چیزها من همیشه می گم آدم از اون چیزی که داره باید مواظبت کنه. مثلا سنش که می ره بالا معلم یوگامون می گه این چین و چروک ها یعنی آدم تجربش زیادتر شده حالا بعضی ها دوست ندارن می تونن با مواظبت نزارن چروک بیفته صورتشون و دستاشون .
عزت نفس همه فکر می کنن در ارتباط با دیگران باید بدونن چه جوری رفتار کنن ولی وقتی به خودتان ایمان و اعتماد داشته باشین و خود را با خداوند یگانه بدانید در این صورت احساس ارزشمندی و توانمندی در شما شکل می گیرد و بدون نیاز به توجه و تایید دیگران می توانید در بهترین شرایط احساسی زندگی کنید.
چشم هم چشمی کردنها ایران خدا رو شکر راحت شدیم اینا همه نشونه منیت هست چند روز پیش ما یه عقدکنونی داشتیم تو ایران همسرم داشت با ایران حرف می زد می گفت ما از همین چیزا اومدیم اینجا راجب به اینکه کی سر عقد چی بده و نده از این حرفهای بی خودی که اگه فلانی کمتر از تو بده کوچیک می شه جلوی فامیلا خدا رو شکر راحت شدیم اینکه بازم تو محیط نیستیم الان خیلی وقت بود کلمه کوچیک می شه و نشنیده بودم …..
اکنین احساس گناه و دور بودن از خداوند و در فرد ایجاد می کند فکر می کنه خداوند هم براش ارزش قایل نیست ..
مهمان خدا بودن و من انتخاب می کنم همیشه خودم و وصل به این نیروی منبع و منشع می بینم ویژگی هاشو سعی می کنم در خودم ایجاد کنم .
هر چه بیشتر با خداوند همسو باشید سطح بالاتری از انرژی از طریق شما در جهان مادی متجلی می گردد.قدرت اراده خداوند به صورت یه میدان انرژی ست که به همه چیز هستی می باشد .انسان از دوبخش ساخته شده هم هستی و هم جان .پس تا زمانی که زنده هستید به تمامیت این انرژی دسترسی دارین و می توانید هر آنچه می خواهید و در زندگی خود تجربه و خلق کنید.اگر احساس بی ارزشی کنید خودتون و محدود کردین از قدرت اراده خداوند.
انسان قدرت خلق کنندگی دارد .و فقط از طریق همسو شدن با قدرت اراده خداوند می تونه ارزوهاشو تجربه کنه.
باید بتونیم به خودمون احترام بزاریم و احساس کنیم لایق بهترینها هستیم در همه زمینه ها و من گاهی این جمله رو می نویسم و گاهی توی ذهنم تکرار می کنم .
همیشه از اطرافیان شنیدیم که باید با کافران بجنگیم و هر کس فقط ایمان داشته باشه به خدا قبول نیست و باید همیشه آماده باشه در موقع جنگ و اگر تو خونه باشه فقط اینطور و اونطور ….
واقعا هم اینجوریه این جنگ و جدال و … همه از اراده شخصی هستش و من هم با کسی راجب اینها صحبت نمی کنم دیگه
سلام بر استاد ارجمند
استاد واقعا زیبا بود و برای من پر از اگاهی بود و دقیقا به جا بود
من دو شب پیش مهمانی داشتم که ایشون بسیار شخص موفقی هستن هم خودشون هم همسرشون هم فرزندانشون از هر لحاظ که بگین (از لحاظ کسب و کار و استقلال مالی و و سطح علمی و … )ایشون کلی از من موفق تر و هنرمند تر بود به جز لاغری و ارامش،و حال خوب و احساس خوب و احساس خوشبختی و ایمان و توکل و اعتماد به نفس که با دوره ها به دستش اوردم و آزادی زمانی و مکانی که دارم که من فکر می کنم نه تتها ایشون بلکه هیچ کسی دیگه به اندازه من این حجم از حال خوب و ارامش و …. رو با هم نداره ولی خوب از شبی که ایشون رو دیدم منفی باف پدر من رو دراورد که ببین تو خیلی هم به خودت نبال و در زندگیت احساس خوشبختی نکن تو موفق و خوشبخت نیستی در زندگی تو خیلی هم انسان به درد بخور و مو فق نیستی و مرتب میگه ببین تو کجایی و دوستت کجا هست مخصوصا که متوجه شدم ایشون به همراه خانوادش قصد مهاجرت به امریکا رو دارن دیگه شدیدا منفی باف در وجود من حرف میزد که تو این دو سال که داری خودت کار میکنی پس چرا از این نتایج عالی نداری و من داشتم همش با خودم حرف میزدم و هر چی اون میگفت جوابش میدادم و سریع حالم رو خوب میکردم و نمیزاشتم حال خوبم رو از من بگیره و بارها بهش گفتم که من همینجوری که هستم از خودم راضیم ولی دوست دارمم پیشرفت کنم و مثل ایشون بشم خب کم کم بهتر از این هم میشم من کلی تا حالا با این دوره ها پیشرفت داشتم پس باید حالم رو خوب کنم تا اتفاقهای بهتری رو تجربه کنم و دقیقا داشتم روی عزت نفسم کار میکردم که منم برای خودم انسان ارزشمندی هستم هر چفدر ایشون موفق باشه عالیه و تحسینش میکنم ولی منم برای خودم عالیم فقط خودم میدونم که چقدر در این مسیر پیشرفت کردم و موفقیتفقط به ثروت و مدرک و .. که نیست مهمترینش سلامتی و ارامش و حال خوب و خواب راحت هست که من همه رو دارم و خلاصه همش میگفتم و با خودم حرف میزدم ولی منفی باف ول کن من نبود و اینقدر کارش رو ادامه میداد که در زمان حرف زدن با دوستم که از من پرسید خوب تو چیکار میکنی بگو ببینم روم نشد بگم دارم در زمینه موفقیت فردی تلاش میکنم اخه نجوا داشتم اگر تو در زمینه موفقیت تلاش میکنی پس ایشون با این همه موفقیت کاری و تحصیلی و درامد و … چی باید بگن ؟؟؟ و منفی باف بهم میگفت نتایج تو کجا هستن که بهش بگی ؟؟؟؟. و بارها بهم میگفت تو از هر لحاظ عقبی فلانی رو ببین زبان خارجه اش فوله داره مدرک ایلتس میگیره کارش مدیریتی و ردیفه سطح تحصیلاتش بالا هست و مادری لایق که فرزندانی با کلی مهارت بالا پرورش داده و ایشون زنی مستقل هست و … ولی خیلی زود به خودم اومدم و جوابش دادم که نه خیر من نباید خودم رو با هیچ کس مقایسه کنم هر کس زندگی خودش رو داره و احساس میکردم تمام این حرفها ی شیطانی میخوان تمام جوانه های تازه زده شده در من در زمینه ی عزت نفس و خود باوری و اعتماد به نفس و موفقیت و ایمان و توکل و …. رو در من نابود کنه و سریع متوجه شدم که با مرور این حرفها تنها چیزی که در من به وجود میاد حس بد و احساس بی ارزشی و حال بد و …هست که تمام اینها خلاف قوانین هست و من رو از راه درستی که سالها براش تلاش کردم خارج میکنه و بارها گفتم مومن کسی هست که به چیزی که نیست ایمان داره پس من با حال خوب ادامه میدم و به خودم و به خدای خودم عشق میدم و امیدوار هستم که کلی از این بیشتر پیشرفت خواهم کرد و فردی تاثیر گذار و بهتری خواهم شد و به خودم گفتم ببین فروغ چی شد که با ملاقات با یک فرد سطح بالا زودی تمام اون سپاسگزاریها و اون نعمتها و اون ثروتها رو فراموش کردی و چسبیدی به کمبودها ؟؟؟؟بازم سریع گفتم خلاف قوانین من انسان ارزشمند و لایقی هستم که قطعا لایق بهتر زندگی کردن و دریافت نعمتهای بیشتری هم هستم که من با استمرار و تلاش و ایمان و توکل قوی در این راه به تمام اوتها میرسم و خوب قبول دارم الان هرکس هر جایی هست در جای درست خودش هست و من باید در این نقطه باشم و تکاملم رو طی کنم و دوست من هم دقیقا در جای درستی هست که باید باشه از حق هم که نگذرم ایشون در گذشته برای موفقیتش زیاد تلاش می کرد و من شاهد بودم با وجود اینکه ازدواج کرد اما دانشگاه رفت و بعد باردار شد در دوران دانشجویی و مرخصی گرفت و بعد با بچه ی کوچیک درس خوند و چقدر روی زباش کار کرد و دوره گدروند چقدر برای این شرکتهای بزرگی که الان دارن با همسرشون و موفق هستن تلاش شبانه روزی کردن و دوستم چندین دوره حسابداری و … گدروند و از صفر شروع کردن و حتی از خواب خودشون و تفریحاتشون میزدن و خلاصه اینکه قبول دارم هر کس هر جایی هست در جای درست خودش هست اما همینحا میخوام بگم بازم با برخورد به این تضادی که برام پیش اومد عالی بودم و از مسیر خارج نشدم این بار نجواهای خیلی خیلی شدید و بلندی داشتم اما خودم تونستم با گوش دادن به فایلها و عمل کردن به آموزشها اونها رو بال و پر ندم و خودم رو آروم کنم و بار دیگه شکر گذار داشته هام باشم و دلم رو پر از امید و نور و روشنایی کنم که منم اینده ام بسیار زیبا و عالی خواهد بود .بار دیگه احساس ارزشمندی و احساس خدایی بودن کردم و بار دیگه با تمام قوا نزاشتم مغلوب شیطان درونم بشم واز ته دلم احساس کردم من همینطور که هستم فردی جداب و قابل احترام هستم و سطح افکار زیبایی دارم .
بازم میگم دقیقا این نوشته ی شما استاد برای من الهام بخش بود و احساس کردم خدا داره با من از طریق همین نوشته صحبت میکنه که تو ارزشمندی تو لایقی خودت رو دست کم نگیر عزت نفست رو خرد نکن خودت رو و باورهای جدیدت رو له و خراب نکن به من ایمان داشته باش تا به موفقیتهای بیشتر هم برسی بازم خدا رو بینهایت سپاسگزارم و تا زندم امیدوارم برای رسیدن به تمام آرزوهام .
سلام
میخواستم بگم خدمتتون که استاد بزرگوار چقدر با خوندن این نوشته های باور ساز حالم خوب و خوبتر میشه و هر بار که میخونم اشک تو چشمام جمع میشه و بی صبرانه منتظر نوشته بعدی هستم
بهترینها نسیبتون بشه ان شاالله