0

رسیدن به آرزوها با قدرت ذهن (قسمت اول)

رسیدن به آرزوها
اندازه متن

رسیدن به آرزوها یکی از چالش های ذهن بشر است.

هر انسانی با توجه به محتویات ذهنی اش درباره شرایط زندگی خود آرزوهایی در سر دارد اما هرگز به آنها نمی رسد.

تا همین چند سال قبل تصور می کردم هرآنچه هستم را خداوند به عنوان سرنوشت برای من رقم زده است و وظیفه من صبر کردن و شکرگزاری خداوند به خاطر همه مسائلی بود که در زندگی داشتم.

حتما شما هم شنیده اید: “خدایا به خاطر داده ها و نداده هایت شکر”

یادم میاد مادرم به خاطر گله و شکایت کردن من از روزگار همیشه می گفت به همینی که داری قانع باش و خدا رو شکر کن.

من هم سعی می کردم به صورت کلامی از عبارت “خدایا شکرت” استفاده کنم اما هیچ وقت این تشکر کردن از ته قلب و از روی رضایت و شادی نبود بلکه از روی ترس و نگرانی از اینکه مبادا خدا شرایط منو سخت تر کنه یا بلای بیشتری سر من بیاره از خدا تشکر می کردم.

از بچگی بارها شنیده بودم که پدر و مادرم در مکالمات خود عنوان می کردند: “باز خدا رو شکر ما اینو دارم، بیچاره فلانی که همینم نداره”.

بارها از مادرم شنیده بودم که به پدرم می گفت: “از خدا بخواد ایشالا جورش می کنه” اما هیچ وقت چیزهایی که پدرم دوست داشت براش جور نشد.

و از طرفی بارها شاهد گله و شکایت های اطرافیانم بودم که به خدا شکایت می کردند که این چه بلایی بود سر ما آوردی؟!!

در گفته هاشون ابراز تعجب می کردند که چرا فلانی انقدر زحمت کشید تا به جایی برسه حالا که می خواست یه کم خوش کنه این بلا سرش اومد.

تصویری که از خداوند در ذهن من ایجاد شده بود مانند دعوایی بود که بین خدا و بنده هاش در جریانه و بنده ها دارند سعی می کنند که خداوند رو از خودشون راضی کنند ولی بازم خدا از اونها راضی نمیشه و یه بلاهایی سرشون می یاره.

تصور می کردم زندگی کردن یعنی تلاش کردن برای راضی کردن خداوند، یعنی تحمل سختی ها و رنج های ناشی از امتحانات الهی، یعنی قناعت کردن و راضی بودن به رضای خداوند که البته رضای خداوند معمولا سختی ها و ناملایمات بود.

سی و پنج سال با این شنیده ها و افکار زندگی کردم و هرآنچه در زندگی تجربه می کردم تایید می کرد که من به این دنیا آمده ام تا همواره مورد امتحان الهی قرار بگیرم و در مقابل به اندازه ای که صیر می کنم و از قضا و قدر خداوند راضی باشم در دنیای آخرت به من پاداش داده خواهد شد.

به ظاهر و از روی ترس همیشه ابراز رضایت از زندگی و شرایطی که داشتم می کردم و خدا رو شکر می کردم که خدا می تونست شرایط منو بدتر کنه ولی به من لطف داشته و بدتر نکرده ولی در اعماق قلبم دل خوشی از خداوند نداشتم.

همیشه شرایط خودم رو با افرادی که به نظرم بهتر از من زندگی می کردند مقایسه می کردم و از دست خدا شاکی بودم که چرا من باید در این شرایط باشم اما دیگری در آن شرایط باید باشد.

بارها با خودم فکر می کردم و البته به دیگران هم می گفتم که:

چرا خدا منو در ایران به دنیا آورد؟

چرا در خانواده ای ثروتمند متولد نشده ام؟

جرا من نباید مثل فلانی که پدرش اوضاع مالی خوبی داره و همه شرایط زندگی رو براش فراهم کرده باشم؟!

ار هر مقطع از زندگی موضوعات زیادی باعث حسرت من می شد.

در دوران کودکی دیدن کیف و کفش و اسباب بازی های دیگران باعث حسرت من می شد.

در دوران نوجوانی دیدن دوچرخه و موتور و پول تو جیبی دیگران باعث حسرت من می شد.

در دوران بزرگسالی ماشین و خونه و لوازم رفاهی که دیگران به واسطه داشتن پدر پول دار داشتند باعث افسوس و ناراحتی من می شد.

شرح حال دوران کودکی و نوجوانی من برای خیلی از افرادی که این مطلب را می خوانند آشنا و قابل درک است چون شرایط همه ما تقریبا مشابه هم بوده است.

تصور کنید، مسائل و مشکلات عینکی و چاق بودن را به دیگر شرایط نامناسب زندگی اضافه کنید چه معجونی درست می شود.

به لطف خدا زمانی که برای اولین باز فیلم راز را تماشا کردم احساس عجیبی درباره رسیدن به آرزوها در من شکل گرفت و احساس کردم که می توانم شرایط متفاوتی در زندگی داشته باشم.

خیال خوشی بود که فکر کردن به آن احساس خوبی در من ایجاد می کرد و به همین دلیل پی گیر مطالب مربوط به قانون جذب و ویدیوهای مرتبط با قانون راز شدم.

چیز زیادی از آنچه گفته می شد درک نمی کردم و بیشتر مانند خواب خوشی بود که برای مدت زمانی مرا از واقعیت زندگی ام فاصله می داد. خواب خوشی که در آن رسیدن به آرزوها امکان پذیر بود.

هفته ها مشغول تماشای ویدیوهای مختلف درباره قانون راز بودم و حال و هوای خوبی در من ایجاد شده بود.

یک روز که مشغول تماشای ویدیویی در این باره بودم ایده ای در ذهن من ایجاد شد که در این باره بود:

اگر واقعا قانون جذب جواب می دهد و من به هرچه فکر کنم به واقعیت تبدیل می شود، من می خواهم با این قانون و فکر کردن به لاغری، لاغر شوم.

چرا که اگز از من سوال می شد در رسیدن به آرزوها فقط می توانی یک آرزو داشته باشی قطعا لاغری را بعنوان تنها خواسته و آروزی خود انتخاب می کردم.

در واقع برای توجیه کردن اینکه این حرفها فقط در حد حرف است و نتیجه عملی ندارد تصمیم گرفتم از این قانون برای لاغری استفاده کنم.

از آن روز با اشتیاق عجیبی به دنبال تمرین ها و راهکارهای تمرکز بر لاغری از طریق ذهن شدم.

البته در تمام کتاب ها و ویدیوهای قانون جذب اشاره ای به لاغری نشده بود اما من سعی می کردم هر گفته و تمرینی را به طریقی تغییر دهم که به لاغری ارتباط پیدا کند و بعد از مدت کوتاهی در تهیه و تنظیم تمرینات ذهنی برای لاغری مهارت پیدا کردم و به راحتی از هر موضوعی که درباره قانون جذب و رسیدن به خواسته ها بود تمرینات ذهنی برای لاغری تهیه می کردم.

با اشتیاق تمرینات را انجام می دادم و با اینکه نتیجه خاصی کسب نکرده بودم فقط فکر به اینکه اگر بشود به این طریق لاغر شد چقدر می تونه راحت و لذت بخش باشه به تلاش خودم ادامه دادم.

ماه ها گذشت و من همچنان مشغول تمرینات ذهنی برای لاغری بودم تا به مرور احساس کردم مقداری شلوار و لباس هایم آزاد شده اند.

از آنجایی که تغییری در خوردن یا فعالیت بدنی خودم ایجاد نکرده بودم باور اینکه واقعا لاغر شده ام برایم سخت بود اما به انجام تمرینات ذهنی برای لاغری عادت کرده بودم و مشغولیات ذهنی خوبی برای من بود چون باعث شده بود به مشکلات و مسائل زندگی ام توجهی نداشته باشم.

به مرور لباس های من آزادتر شد تا اینکه برخی از مشتری های مغازه ابزار و یراق که آن زمان داشتم به من می گفتند آقای عطار چیکار کردی لاغر شدی.

شنیدن این جمله از زبان دیگران شور و شوق عجیبی در من ایجاد می کرد چرا که پس از 35 سال برای اولین بار بود که افرادی به من می گفتند چیکار کردی لاغر شدی چون تا قبل از این همیشه درباره چاق تر شدنم شنیده بودم و الان شنیدن درباره لاغر شدنم آن هم بدون رژیم گرفتن و ورزش کردن برای من بسیار ارزشمند و لذت بخش بود.

مسیر لاغری با ذهن را ادامه دادم تا به لطف خدا نتایج عالی کسب کردم و از آنچا بود که نسبت به قدرت ذهن باور و اعتقاد پیدا کردم و تصمیم گرفتم حالا که تونستم با قدرت ذهن پس از سال ها تلاش بی ثمر برای لاغر شدن به این راحتی لاغر شوم از قدرت ذهن برای تغییر سایر جنبه های زندگی ام استفاده کنم.

و انگیزه استفاده از قدرت ذهن برای خلق آرزوها در من ایجاد شد.

به لطف خدا در این چند ساله به همان راحتی که توانستم با استفاده از قدرت ذهن به تناسب اندامی که سال ها در حسرت آن بودم دست پیدا کنم، رسیدن به آرزوها در سایر جنبه های زندگی را نیز تجربه کردم.

استقبال دیگران از طریقی که باعث لاغری من شد سبب شد تا این بار استفاده از قدرت ذهن برای خلق آرزوها را با دوستانم به اشتراک بگذارم.

مسیری که مانند لاغری با ذهن سراسر لذت و آسانی و آرامش خواهد بود.

آشنایی با قدرت ذهن خود در خلق شرایط ایده آل در زندگی تان به شما احساس قدرت و آرامش می دهد.

احساس می کنید هرآنچه می خواهید داشته باشید یا تجربه کنید را می توانید در زندگی خود فراهم کنید.

تصور کنید تجربه لذت بخش خود در تغییر جسم و خلق شرایط جدید برای خود را این بار در تغییر سایر جنبه های زندگی به کار بگیرید؟

چه شرایطی منتظر شماست؟

آن شرایط وجود دارد مانند لاغری که به وفور برای همه افرادی که اضافه وزن دارند وجود دارد فقط باید به سمت آن حرکت کرد.

خوشبختی و هرآنچه در زندگی می خواهید تجربه کنید به وفور برای همه وجود دارد، فقط باید از مسیر صحیح به سمت آن حرکت کرد.

این داستان ادامه دارد ….

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.03 from 62 votes

https://tanasobefekri.net/?p=23755
برچسب ها:
37 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار زهرا
      1402/05/09 11:32
      مدت عضویت: 374 روز
      امتیاز کاربر: 21820 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 328 کلمه

      سلام استاد 

      چقدر خوشحالم که توانستم گام شانزدهم از تغییر زندگی را گوش بدهم و به آگاهیهای من برای رسیدن به ارزوهام اضافه بشه 

      استاد خیلی جالب بود برام که گفتید آرزوهای خود را ذهنتان خط نزنید حتی اگر برایتان محال و یا خنده دار باشد این یکی از مراحل مهم رسیدن به ارزوها از طریق فکر و افکار است که ما همیشه ان را نادیده گرفتیم و مثالها و صحبتهای بزرگترها را ملاک ارزش خودمان قرار دادیم 

      استاد وقتی شما گفتید که چطور با افکارتان به خانه ی مبله مورد نظرتان رسیدید خیلی خوشحال شدم برایتون و من از خداوند خواستم درحالی که دردنیا این همه باغ وجود دارد من همیشه یک باغ سرسبز و پرآب با درختان میوه به متراژ 5000متر میخواهم و امروز آرزویم با جزییات در یک برگه نوشتم و جلوی کامپیوترم گذاشتم که هروز صبح وقتی خواستم وارد سایت تناسب اندام بشوم حتما ان را ببینم و از خداوند بخواهم طمع این باغ را به بچشاندو در مورد داماد و عروس خوب و ماشین و خانه بزرگ هم نوشتم با جزئیات  انشاالله که خداوند طمع همه ی اینها را به من میچشاند چون به قولی باید از خداوند درخواست کنیم تا به ما بدهد و شکرگزار باشیم 

      از شما استاد عزیز ممنون که چقدر شفاف میگویید شناخت ما از خداوند در ذهنمان اشتباه است و 46سال از پدر و مادر و مدرسه به ما گفتند به چیزهایی که دارید قانع باشید و ثروت زیاد برای ما سختیهایی را به همراه دارد که وقتی به ان برسیم دوباره آرزو میکنیم که برگردیم به شرایط الان و چقدر از خداوند معذرت میخواهم که فکر میکردم چقدر دربین بندگانش تفاوت میگذارد به یکی همه چیز میدهد و به یکی خیلی کم و الان متوجه شدم ما از خداوند کم درخواست می کردیم و همیشه از خداوند گله مند بودیم به خاطر شرایط خودمان با دوستان و آشنایان ثروتمند و باید افکارمان را به اجسام تبدیل کنیم تا به ارزوهایمان برسیم و خداوند سریع الجوابه است 

      بازم ممنون از شما استاد عزیز 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/04/02 13:40
      مدت عضویت: 456 روز
      امتیاز کاربر: 48900 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 415 کلمه

      سلام بر خوادند که ازرک کردن به همه مانزدیک هست با تمام قدرتش درکنارما هست اگه ما شناختن درستی ازخداوند  توذهن ایحاد کنیم 

      سلام براستاد وهمه عزیزان 

      با دوبار  نگاه کردن به این فایل یی مطلب جالب متوحه شدم 

      این که زمانی من قصدم لاغر شدن بود کلی کارهای روانجام دادم اگه حواب داد کوتاه مدت بود چرا ؟‌

      چون من توکل برنامه روی قسمت حسم فقط کار کردم در  نتیجه اون زود گذر وختی بی نتیجه شده توطولانی مدت باره شکست خوردم جون روش دیگه رو نمشناحتم ابن شکست به تعدادش حی اضافه شد تا خدا کمک کرد من تومسبر تناسب فکری هدایت شدم 

      حالا جرا من درام موفق میشم تواین زمان کوتاه به شکر خدا چون اون ارریشه درست دارم مبکنم بعنی دارم تو ذهنم اون اموخته های اشتباه رو کنار گذاشتم کاری بهش ندارم  به شکل درست اموخته حدیدددرست یاد میگیرم از اموخته های  جدید خودم استفاده کردم اون به شکل عملی انجام دادم پس نتیجه شد کم شدن وزنم

        پس توبخش تغییر زندگی وفتی من مبخوام تغییر ایجادکنم ابا من‌ اموختهای جدید رو به درستی اموختم که بخوام ارزش استفاده کنم‌تا زندکی خودم رو تغییر بدم پس اوناونجا هم دچارمشکل بوده تاحالا نتواستم تغییر خودم به شخصه ایجاد کنم اگه تغییر رو تو زندگیم داشتم اون از دید  من همه فکر نظر همسر بوده نه من 

      درحقیت من همراه بودم با اون تغییری که همسرم توزندگیم ایجاد کرده من خودم با همسرم همراه کردم خودم به شخصه اون تغییر ایجاد نکردم من همراه خوبی برای همسر بودم  مانع نبودم‌که اون بخوادتغییر ایجاد کنه من مانع بشم ولی اگه زمان بودم‌تواستم‌اون تغییر به شکلی که فقط خودم‌اون انجام بدم‌من‌اون بودجو اورده نه کس دیگه 

      پس حالا به این نتجه میرسم که من هربخشی که واردمیشه باید اول روی ذهنم به دزستی اگاهی درش ذخیره کنم وفتی اگاهی واطلاع اون بخش زیادشده که اونبه شکل عمل کرده بشه استفاده کرده تازه کلید کاره اسارت میخوره تا ذهنم انشالله ازاگاهی بخش پر نشه نمیتوانم ازاون بخش به عمل کردن ونتیجه  کرفتن امید داشته باشم دربودن ادامه ودادن هست که من اون اموختهای خودم روبه عمل تبدیل میکنم پس من تودید خودم مثل همون زمان‌که تو قستم‌کفتم من کناردریا اگاهی هستم فقط یی قاشق ازاون اب دریا رو جشیدم تازمانی من موفق به عمل کردن کامل میشم که استمرا داشته باشم پا پس نکشم ادامه بدم ازاگاهی توزمان خودس عمل کننده بشم پس به نتیحه اون مسیر امید داسته باشم 

      من توهرمسیر هر کدوم این مرحله رو باید داشته باشم‌اون‌پله صعود من میشه به پله بالا

      خدا پشت وپناهتون یا حق حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/03/30 14:08
      مدت عضویت: 456 روز
      امتیاز کاربر: 48900 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 552 کلمه

      سلام برخدایی گه ما رو به ابن جهان فراستاد که با بودن درطی کردن مسر زندگی به خودمون ثابت کنیم که با درک‌درست‌خداوند میتوانیم چه نیریی عظیم رو درکنار خود حس کنیم 

      سلام براستاد وهمه  دوستان 

      اگه ما کل حرفهای دیگران روبه همون شکلی که قسمت چاقیباوره کرده اون به شکل یی باوره درنژر داشته باشیم توهرزمینه که به اون باوره عمل کنیم حتما مثل چاقی دچار  مشکل خواهیم شد بیستی به باوره ما ودرنتیجه عمل گرده مانسبت به اون باوره است 

      همسرمن یکی مونده به  فرزند  اخر یی خانواد پر جمعیت هست که توشراطی نسبت سختی بزرگ‌ شده اویل زندگشون که یادش میاد  مسکل انجانی نداستن  این مشکلات بعدازچندسال  تو خانواده خودش دیده ولی اون به شکلی که برادرش فبول کردن برای خودش فبول نکرده ودرحال حاضر نسبت به برادرهای بزگترش ازلحاظ مالی خیلی پیشرفت بیشتری رو داره بارها موتور حرکت برادرش خواسته بشه هرچی دست پازوه موفق به این کاره نشده 

      چون اونها این باوره داشتن که به اندازه نیازمون داریم بیشتر احتیاج نیست که خومون اذیت کنیم  پس درنتجه اونجه که داشتن رو خیلی  کمتر تواستن کسترش بدن ولی به شکرخدا همسرم کسترش زندگی بهتردو به خودش دا ده همون‌خانواوه همون تربیت ولی عمل گرد ۱۰۰در۱۰۰ با دیگران فرق داره 

      خود من تویی خونواده زندگی گردم کا اونها هم همبن باوره داشتن که هرکی پول داره یا خودش یی کاره مشکل داره انجام داده که پولدارشده یا پدرش با پول حلال نمیشه به این ثروت رسید 

      ولی حالا که خودم‌وهمسر توشرایط متفاوت با دوخانواده زندگی میکنیم متوجه شدم که اگه ادم چیزی رو فبول کنه وهبچ عمل کرده دیگه رو امتحان نکنه اون فرد هم به شکل خانواداش رفتار کرده اون هیچ تغییری تو زندگبش نخواهد  نخواهدداشت جون هنسر مسیر زندگی خودشو کاملا تغییر داده وهیچ یک ازحرفهای خانواده اش درباره ثروت دارای  فبول نکردا 

      ابن یی باوره استباه هست که افراد داران که اگه ثروت داشنه باسن ازدید خدا دوترمبشن چرا مبشه به این شکل هم رفتار کردتوهر فرد بسته به عقایدش میتوانه رفتارداشته باشه یکی با ثروت خودشو تو کناه عرق مبکنه یکی با ثرون کلی تغییر تو  زندگی خودش وحی  یاطرافیان میزاره ویکی کل ثروتش با دیگران شریگ مبشه ویکی اصلا اون ثروت خرج نمیکنه وحتی  حاضر نیست خودش ویکی دیگه ازاون ثروت بهره ببره پس همه بازم برمیگرد :ذهن اون  فرد که ازچه موضاعاتی درونش پرشده است با اون اموخته های خودش اون ثروت هم به عمل گرد تبدیل میشه 

      تو اقوام دورهمسر فردی هست که با ثروت زیادی که خدا بهش داده بفدر توامورخیرایه شریک میشه کلی ساختمان ساخته مجانی به کسانیکه ندارن میده تا یه مدت دوسال زندگی کردا با فرد دیگه بعدازاون تواون مکان زندگی کنه

      بازم افرادی همسر  که ازهمون اقوام دور  همسر کلی مال منان داره دریغ از یی خرج کوچک که بکنه پس نمیشه گفت پول ادم روبه اشتباه میداندازه بسته به اگاهی هست توذهن اون فرد جمع شده است وچه باوری ازثروت داره اون مال از اراده خدا میدونه که تو زندگی اون فرد قرارگرفته اوخداوند به مالش کسترش داده کنم به سهم‌خودش ازمال خدا بخشش میکنه یا این باوره داره که اراده خودشو تواون مال قویتر ومی دنه توان خودش قبول داره درنتیجه ازاون ثروت به کسی هم بخشش نداره 

      ثروت  همون ثروت برخورد چندین جهت هست بسه به نکرش افرادرثروت داره هم‌تفاوت توعمل کرده هست 

      خدا به همه انسانهی که دل بخشنده داران ثروت عطا کنه که باعث خیر بشن 

      خدا پشت وپناهتون یا حق حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1402/01/05 07:39
      مدت عضویت: 425 روز
      امتیاز کاربر: 6215 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 308 کلمه

      سلام به استاد عزيزم

      همينطور كه ضرب المثل ها رو ميگفتيد يك ضرب المثلي كه من در كودكي شنيده بودم و بعدش هم يادم رفته بود و يادم نمياد حداقل در 15 سال گذشته اين رو شنيده باشم ولي ببينيد ذهن چطور همه چي رو توي خودش نگه ميداره و چقدر مهمه كه چي ميبينيم چي ميشنويم 

      اونا هستن كه به شكل باور درميان و زندگي ما را تحت الشعاع قرار ميدن

      اون ضرب المثل اين بود كه آدم فقير يه مشكل داره كه فقط نداره…آدم ثروتمند هزارو يك مشكل داره ..چون پول بيشتري داره

      اي خدا اااا باورم نميشه چطور اين ته ذهن من بوده اين همه سال و الان كه ضرب المثل ها رو گفتيد يكدفعه ذهنم نشونم دادش

      اينكه گفتيد شناخت ما از خدا اگر اشتباه باشه ، به خواسته ها نميرسيم

      براي ما اينطوري بوده كه خدا رو پيچوندن توي فقر ، پيچوندن توي گريه و زاري ، پيچوندن توي نون و نمك خوردن و به ما تحويل دادن

      حالا كه بزرگ شديم دوست داريم ثروت داشته باشيم و ميگيم خدا بده بهمون…ته ذهنمون ميگه نه نميشه…خدا توي فقر هست فقط

      هي ما دست و پا ميزنيم

      ولي اين ذهن و ضمير ناخودآگاهه كه برنده ميشه

      تا زماني كه ياد بگيريم فرمول هاي ذهني رو و باور ها رو تغيير بديم

      لازمه كه برنامه قبلي مغز رو شيفت ديليت كنيم و برنامه جديد نصب كنيم …و صب  كنيم تا برنامه جديد ران بشه…

      دستيابي شما به خانه آرزوهاتون

      اولين قدم آرزوتون رو خط نزديد حتي اگر براتون خيلي دور بود

      دومين قدم باورهاتون رو درباره خدا تغيير داديد

      در اين بين تحقيقات خودتون رو كرديد درباره اينكه خونه با شرايط شما وجود داره

      و بعد از دو ماه خونه رو بطور معجزه آسا خريديد

      استاد عطار عزيز صداتون هميشه توي گوش من زنگ ميزنه و آرزوتون و روند خريد خونه خريدنتون رو برام مرور ميكنه

      از زماني كه نتيجتون رو ديدم در سايت استاد عباسمنش

      خيلي زياد دارم ازتون ياد ميگيرم

      ممنونم از شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 147 کلمه

      در این دیدگاه میخوام در مورد نوشته های فایل صحبت کنم و تجربیات مشابه شما:

      تشکر از خدا به لب و دهن نیست و به احساس ماست؛به احساس رضابت ماست:اینکه تسبیح برداری و صبح تا شب ذکر بگی دری رو بار نمیکنی تا وقتی که اونرو احساس کنی و چقدر شعر قیصر امین پور در مورد خدا قشنگه که پیشنهاد میکنم حتما از اینترنت بگیرید و بخونید؛پیش از اینها فکر میکردم خدا….

      مورد بعدی در مورد امتحان شدن ماست:موضوعی که تو کتاب های درسیمون هم ده بار اومده:درصورتی که مگه خدا سادیسم داره که بخواد اذبت کنه بعد ایمان مارو بسنجه؛ و ما موضوعی د رمورد قناعت در قران نداریم بلکه در مورد صبر کردن داریم؛که کلی بین اینها تفاوته؛یکی میگه همینی که داری بسه و دیگری میگه از همین سپاس گزاری کن حالا برای بهتر از این گام بردار و د راه رسیدن به اون صبر پیشه کن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا فروغی
      1401/12/11 17:26
      مدت عضویت: 541 روز
      امتیاز کاربر: 14845 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 392 کلمه

      با سلام خدمت شما،

      من هم به این ایمان و باور کامل آوردم که در ذهن ما هرچی بگذره همون هم در جهان برای ما فرستاده میشه و ادم های که ثروتمند هستند همیشه به دارایی و ثروت خود فکر میکنند پس ثروت هم جذب میکنند،اما همه ما ما انسان ها خواسته های مان در بیشتر مواقع مثل همدیگه هستند ما خواسته ی خونه ماشین پول و سلامتی را داریم و بین همه این خواسته ها همگانی هست و همیشه دیدم که افراد از این نعمت ها برخوردار هستند یا این خواسته ها را از خدا دارند،

      اما از بچگی در ذهن ما همیشه میگفتند اند که خداوند اگر خیلی از او درخواست کنیم ناراحت میشود و جواب خواسته های ما را نمیدهد، اما هرگز به ما یاد ندادند و نگفتند که این ها همه حرف های درست شده توسط افراد بی اگاهی است و نعمت های خدا بسیار فراوان تر از اون چه فکرشو کنی هست و تو فقط کافیه در مخزن ذهن خودت با احساس خوب و دل شاد از خدا خواسته هاتو بخوای چون اون چه که با احساس خوب بخواهیم همیشه از خدا سفارش میشود برای ما،

      این ذهن ماست که همیشه یک عامل بیرونی رو عامل موفقیت میدونه، و میتونه این دلیل موفقیت ها فقط از ذهن شما شروع بشه نه از یک عامل بیرونی، و این حرفها فقط روی ذهن اثر میگذارند  و ذهن رو تغییر میده، جهان رو تغییر نمیده نعمت های خدا رو تغییر نمیده فقط ذهن  رو تغییر می‌دهد روی ذهن اثرات خوب یا بد می گذارد و شما نمی تونی تعریفت رو از منبع جهان هستی اشتباه باشه و انتظار اتفاق های خوب را داشته باشیم و من از زمانی که آگاه شدم و  ذهنم رو از خدا تونستم به واقعیت نزدیک کنم زندگی من تغییر کرد تمام این تغییرات بر اثر تغییر دیدگاه من ایجاد شد و این خیلی خوبه که ذهنمون رو درست کنیم رویاهامون رو خط نزنیم و عجله در رسیدن به آنها نکنیم فکر کنیم و مهمتر از اون تغییر نگرش درباره خداست با تعریف های درست درباره خدا به خواسته هامون میرسیم برای همین باور دارنم که با قدرت  ذهن میشه زندگی رو تغییر داد و میشه جریان زندگی را عوض کرد خیلی افکار مهمه که دنبال درست بودن باشید برای تغییراتی که که خیلی خوبه باید سعی و تلاش کنیم و افکار منفی را رها کن، 

      با تشکر از شما 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1400/07/22 05:29
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 10481 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 56 کلمه

      سلام استاد ببخشید یک سوال دارم ایا با افکارمون میشه رو زندگی دیگران تاثیر بزاریم

      من کلا مادر خیلی نگرانی روی سلامتی بچه هام هستم که خوب میدونم از کجا ریشه میگیره و همیشه تاثیر عکس میگیرم میخوام بدونم واقعا نگرانیهای من تاثیر گزار یا نه من نمیتونم تاثیری رو انها داشته باشم چه مثبت چه منفی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5961 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 68 کلمه

        سلام و درود
        اولین نتیجه اش اینه که خودت همیشه نگرانی خواهی بود و با افکار پریشان زندگی می کنی
        دومین نتیجه اش اینه که اگر بچه هات نگرانی هاتی شما رو باور کنند و بپذیرند که طبیعیه بیمار باشند قطعا سلامتی فعلی رو از دست خواهند داد
        بستگی به اونها داره که چقدر نگرانی ها و حساسیت های شما رو باور کنند
        بهتره شما در واکنش های خودت تغییر نظر بدی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار منیره.ف
          1400/07/24 23:22
          مدت عضویت: 1676 روز
          امتیاز کاربر: 10481 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 10 کلمه

          ممنون استاد از وقتی اومدم تو دوره خیلی بهتر شم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        امتیاز کاربر: 0
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 101 کلمه

        سلام منیره عزیز؛میدونم که از استاد سوال کردید ولی میدونم که دیدگاهم میتونه کمکتون کنه

        هر چند که من هنوز فرزند دار نشدم اما؛بدونید که فرزندان شما هم خدا خودشون رو دارند که ازشون مراقبه؛و تازه ممکنه این نگرانی شما باعث خجالت اونها پیش دوستاشون باشه مخصوصا اگر پسر باشند؛و این تمسخر و احساس بدش باعث خیلی از مشکلات در پسر بچه ها میشه

        در زمان های قدیم که مثل امروز مواد تمیز کننده و واکسن و بهداشت همگانی نبود افراد سالم تر بودن و بیشتر عمر میکردن چون انقدر نگرانی در مورد مریضی نداشتند و همیشع هم سالم وو پر انرژی بودن

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1400/04/15 20:29
      مدت عضویت: 1174 روز
      امتیاز کاربر: 10503 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 202 کلمه

      سلام استاد

      من چند وقت است که که تو دوره فوق العاده زندگی با طعم خدا هستم و خدا را شکر خیلی حالم خوبه ،شادم ،خوشم ،می خندم و بسیار تغییر کردم تمرین ها را انجام میدم گاهی هم لیز میخورم اما سریع بر می گردم حواسم به افکار م هست و تا جایی که میتونم صحیح انجام میدم .

      الان هم که اولین جلسه رسیدن به آرزوها را دیدم از همین حالا شروع میکنم که اول روی رویاهام خط نزنم و دوم در مورد شناخت خداوند بیشتر دقت کنم و تمام افکار اشتباهی را که از کودکی تا الان وارد ذهنمون کردن را از زندگی حذف کنم و افکار صحیح شناخت خداوند را جایگزین کنم .البته من قبلا فایل رویا های خود را خط نزنیم را گوش کردم و بسیار لذت بردم و رویاهایی که وقتی میگم به نظر خودم و بچه هام خنده دار هستن را تو ذهنم زنده نگه داشتم و اجازه میدم ذهنم بیشتر به آنها فکر کنه من ایمان دارم که به آنچه دوست دارم خواهم رسید رویاهایی که تو،دفترم نوشتم ،و یا آنهایی که تو یه جعبه قشنگ گذاشتم و یا آنهایی که یادم رفته بنویسم اما هر روز آنها را با خداوند مرور میکنم خواهم رسید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سیده آمنه یاقوتی
      1400/02/03 21:23
      مدت عضویت: 1139 روز
      امتیاز کاربر: 921 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 380 کلمه

      سلام جناب عطار روشن عزیز

      من الان فک کنم دوماهی میشه عضو سایت شما هستم

      والبته از پاییز99بایکی از شاگردان استاد عباسمنش اشنا شدم والان باایشون قدم پنجم هستم و تو زمینه آرامش وروابطم واخلاقم پیشرفت کردم وخیلی بهتر شدم طوری که همه میگن امنه چقدصدات آرامش بخش شده و حتی همسرم از دیدن نتایجم خوشش اومد و وارد این راه شد وتو سایت عباسمنش از فایل های رایگان استفاده میکردن تااینکه دنبال یه راه ساده برای کم کردن وزنم و رسیدن از 70کیلو به55کیلو بودم که عزیزی سایت شمارو معرفی کرده بود ومن وارد سایت شما شدم وباشنیدن این فایل که من قصدم فقط خوب کردن حال شمانیست وروش هایی که خودم نتیجه دیدم و اموزش میدم

      واینکه ماجرای اون شیر آب که در قسمت دوم گفتین که باوری نسبت به خداداشتین و بمحض تغیر اون باور بعد دوسال کارکردن در عرض دوماه نتیجه حاصل شده

      بنده از لحاظ مالی پیشرفت چندانی نداشتم و داره کاملا قطره چکونی پول وارد زندگیم میشه یا وقتی وارد میشه اون پول از قبل براش چاله وچاه حفرمیشه و یاچیزی خراب میشه یاخلاصه میره واین واقعا اذیتمون میکنه که اشکال کارمون کجاست

      از استاد خودم پرسیدم میگن عمق ظرفت کمه

      واقعا دارم تمام تلاشم ومیکنم فایل هامو گوش میدم،تمرینات و انجام میدم تا میتونم تمرکزم بر نکات مثبته و حالمو هر جور شده خوب میکنم که توحال بد نمونم اما فشارپول ورودی خیلی خیلی کمه و یذره بهتر از قبله

      حتی برای خرید می‌کنم ی خلق آرزوها خواستم اقدام کنم گفتم بسه اینهمه دوره و فایل پس چرانتیجه دلخواهم نمیاد

      میدونم زمان کمیه وارد راه شدم فقط میخوام بدونم اگه تو اون جنبه هاتونستم خوب پیشرفت کنم پس تو زمینه مالی هم باید بشه 

      من خیلی باور محدود کننده نوشتم

      یه فایل پر کردم باصدای خودم والان 2ماه بیشتره گوش میدم ولی نتایج مالی تغیر چندانی نکرده

      ممنون میشم راهنمایی کنید

      چون حتی پول خرید می‌کنم هم درخواستشو بخدا دادم ولی جورنشده

      یابقول شما من باورم نمیشد اون مدل خونه ها باشه تو دزفول ولی بطرزمعجزه اسایی بود وشد

      من الان گوشی خودم وهمسرم داغونه واقعا وهر روز باحس خوب دارم درخواست گوشی اپل12پرومکس 512مموری میدم بیش از یک ماهه ولی اثری نشده

      ممنون میشم خودتون ج بدین چون واقعا برام مهمه

      از خدا هدایت خواستم بذهنم رسید بیام این پیام و اینحا بزارم

      متشکرم از فضل خدای مهربونم که بنده هایی مثل شمارو آفرید تا دستش باشن برای من

      متشکرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 0
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 389 کلمه

        سلام

        نگرفتن نتایج دلیلش فقط یک چیزه اونم اینه که شما هنوز همون ادم قبلی با ذهنیت قبلی در شرایط مالی تون هستید.

        در زمینه مالی یکسری اطلاعات کسب کردید ولی این اطلاعات رو فقط گوش داده و شنیدید و اطلاعات تون رو زیاد کردید ولی درک شون نکردی و بخاطر همینه وارد زندگیت نشده.

        باید فایل های استاد رو گوش کنی و به درک برسی و مهم تر ا همه اینه که ایمان داشته باشی بهشون.من وقتی می شنیدم استاد میگفتن برج 8 کسب و کار ابزار و یراق رو به حراج گذاشتم و کل تمرکزم رو روی این کار گذاشتم و به درامد ماهی 30 میلیون رسیدم کاملا به حرفی که زدن ایمان اوردم و تحسین شون کردم.نگفتم که ن بابا الکی میگن مگه میشه مگه داریم به درامد 30 میلیون ماهانه برسی در صورتی که تو کار ابزار و یراق ماهی6-7میلیون فروش داشته باشه و سود ماهانه اش هم 2تومان بوده.هیچ مقاومتی در برابر این موفقیت استاد نداشتم و کاملا تحسین شون گردم و به خودم گفتم میشه. حتی مثال های مالی از افراد ثروتمند زدن که مثلا لیونل مسی چقدر درامد داره که مثلا ساعتی چقدر هست همه این ها در من تاثیر گذار بودن و به خودم گفتم درسته.

        مثلا یک نمونه خودم مثال بزنم که اهل فوتبال و طرفدار منچستریونایتد هستم و گران ترین تیم فوتبتل جهان هست که زمزمه فروشش هست و روش قیمت 4-5میلیارد پوند قیمت گذاری کردن و یک زمزمه شد که ایلان ماسک دومین ثروتمند جهان خواسته منچستر رو بخره و ثروت ایلان ماسک رو گفتن157میلیارد هست.

        حتی یک شخص دیگه که ثروتمندترین فرد بریتانیاس هم یک گزینه دیگه واسه خرید منچستر بود که ثروت اون 15 میلیارد پوند بود. و با خودم گفتم ببین بریتانیا با اون عظمتش یک پولدار داره که توانایی خرید گران قیمت ترین باشگاه جهان رو داره و بعد دیدم دومین فرد ثروتمند جهان بیشتر از ده برابر این فرد ثروتمندتره باز.

        وقتی این اشخاص و ثروت شون رو می بینی تبدیل به سال و ماه و روز و ساعت کن ببین چقدر پول ساز هستند و بعدش تحسین شون کن و به خودت بگو که میشود و ذهنت رو گسترش بده از نظر مالی.

        نه اینکه بگی اون داره من ندارم

        اون تونسته من نمی تونم

        اون شانس داشته ولی من بد شانسم

        اون فلان گشوره ولی من تو ایرانم

        باید محدودیت های ذهنت رو اینجوری شناسایی کنی و پاکسازیش کنی.

        موفق و موید باشی.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ریحانه دوست محمدی
      1399/11/14 15:51
      مدت عضویت: 1225 روز
      امتیاز کاربر: 425 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 91 کلمه

      سلام استاد…. من یقین دارم به هرآنچه ارزو بوده برام قبلا و محال و دست نیافتنی، الان با صبر و تمرین و استمرار و مراقبت ذهنیم،همشون تحقق پیدا میکنه و طعم های مختلف زندگیمو میچشم..دیگه برام چیزی محال و غیر ممکن نیس.. اولین طعمی که دارم میچشم، تغییر جسممه و تاالان کلی تونستم سایز کم کنم و هنوز توی مسیرم…. و هدفم اینه از تغییر زندگیم و چشیدن طعم هام، باشما به اشتراک بزارم… برای همه که در مسیر تغییر و هدایتن، حال خوب و بهترین هارو ارزو دارم.. یاعلی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/10/19 01:32
      مدت عضویت: 1644 روز
      امتیاز کاربر: 27801 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,153 کلمه

      منم رویای تغییر کردن رو دارم
      منم میخوام خواستهام رو خلق کنم
      و یه سالی میشه دارم تلاش میکنم خواسته هام رو که بیشتر به خاطر لاغری بوده و وارد این دورها شدم رو خلق کنم که تا حد بسیار زیادی در این قضیه به لطف خدا و بعد استاد عزیز موفق بودم و هستم اما حالا دیگه رویاهای بیشتری دارم و از خدا خواسته های بیشتری دارم و منتظر خلق کردن تک تک خواسته هام هستم به امید خدای مهربانم .
      من یه سالی میشه که آگاهانه در طول روز دارم افکارم رو کنترل میکنم و ورودهای مثبت به خودم میدم و اصلا به دنبال موارد منفی نیستم و نمیرم و بی نهایت آرامش و حال خوب دارم که بازم شکر گذار خدای خوبم هستم .
      و من با دوره ی زندگی با طعم خدا خیلی خودم رو به آرزوهام نزدیک دیدم و میبینم و خیلی احساسات عالی و زیبایی رو در هر جلسه پیدا میکردم که قابل بیان نیستن برای من هر چند که قبلا هم دو سه باری شایدم بیشتر من این دوره رو گوش داده بودم و همچین حالی هم پیدا میکردم اما این دفعه بسیار تاثیر گدار تر بود برای من و بسیار عالی بود .
      و همه ی آرزوهایی که من دارم به وفور در دنیا وجود داره مثلا این همه ماشین عالی در این دنیا و در این شهر ما هست و خیلیا دارن استفاده میکنن و یا خونه ی دلخواهم هم همین طور پس تفاوت من با بقیه چی هست ؟اگه قبلا بود
      که میگفتم اون افراد یا پشتوانه ی مالی قوی دارن یا داخل ارزونی فلان چیز رو خریدن یا از راه خلاف به جایی رسیدن و کلا از این قبیل فکرها میکردم و اطرافیان منم دقیقا با این افکار هستن تازه بدتر از من که فلانی پارتی داشته به جایی رسیده و یا اینکه این افراد پدر پولدار دادن و حمایت میشن و … ولی حالا آگاهم ومیدونم همه ی اینا بازی ذهن هست .
      تمام این حرفها رو بارها از زبان اطرافیان شنیدم و حتی گفتن قبلا پول ارزشی داشته ولی الان پول بی ارزش هست و نمیتونی چیزی بخری .
      پس چطور یه سری ادم ها الان دارن تو شرایط عالی و مرفه زندگی میکنن؟ شما وقتی برین تو زندگیشون میبیین که نه پارتی داشته نه پشتوانه داشته ولی ذهن میگه این آدم موفق با تو فرق داشته و تو نمیتونی به این جا برسی و حتما این فرد از راه حلال نون در نمیاره چون ذهن نمیتونه قبول کنه کسی داخل یه سال اینقدر پیشرفت کنه و ذهن منفی باف دلیل میاره که حتما رفته تو کار خلاف یا …
      در فرهنگ و جامعه و دین ما اینجور هست که وقتی کسی از لحاظ مالی خیلی پیشرفت کنه این فرد رو دور از خدا میدونن و طرد شده از خدا میدونن و درواقع فرد با ایمان باید شلخته باشه و در سختی باشه و در رنج باشه و هر کس فقیرتر باشه نزد خدا عزیزتر هست و هر کس چپ و راست داره ضربه میخوره باید بگه من خیلی خوبم و میپدیرم به خدا نزدیکتر هستم .
      و یا اینکه در جامعه و در فرهنگ ما جا افتاده هر کس پولدار باشه و از پول خودش ببخشه و کمک فقیر و فقرا کنه و خیرات کنه و بخشش کنه به این دلیل موفق هست و نزد خدا عزیز هست که ثروتش رو بخشیده و کمک کرده و اصلا کاری به موفقیت و ثروت اون ندارن و فقط کاری به بخشش این فرد دارن و میگن بخشش خوب هست در حالی که اگر این فرد موفق ثروت رو نداشت نمیتونست ببخشه و زمانی که این فرد خودش بی پول بوده که نتونسته ببخشه و حالا که ثروت رو به دست آورده و بخشیده میتونه کار نیک بکنه و در واقع رسانه و جامعه میگن که ثروت چیز خوبی نیست و از اون دوری کنید مگر اینکه از مال و ثروت خود ببخشید و خیرات کنید ..
      حتی در فرهنگ ما ضرب المثل هست که هر کس بامش بیش برفش بیشتر هست یعنی هرکس ثروت بیشتر داشته باشه دردسر های بیشتری داری و اصلا ثروت چیز خوبی نیست و خیلی ها دلشون خوش هست که اگر ما پول نداریم اما سرمون رو راحت روی بالشت میزاریم و این افراد فکر میکنن با ثروت داشتن باید خیلی زجر و سختی تحمل کنن و به درد سر میفتن پس فقیر بودن بهتر هست در صورتی که اصلا طعم ثروت رو نفهمیدن میگن ما ثروت نمیخواییم و اینها رو در ذهن ما کردن از بچگی و فقط ذهن ما رو تغییر میدن ولی جهان و خدا و نعمتها رو که تغییر نمیدن و یا کم نمیکنن و از مدتها قبل ثروت بوده و هست و خیلیها دارن پیشرفت میکنن و ثروتمند تر هم میشن اصلا روند جهان رو به پیشرفت هست در خیلی از چیزا تنوع هست
      خدا هر روز بر نعمتهاش اصافه میکنه و جهان رو گسترش میده با تنوعها و رتگها و مدلها و طراحی و .. اما در گوش ما گفتن نه ثروت خوب نیست .
      پس ما با استمرار در این مسیر موفق میشیم و میفهمیم که چقدر شناخت ما از خداوند اشتباه بوده و نمیشه تعریف ما از خداوند و منبع هستی غلط باشه و ما به هدفمون برسیم ‌
      پس اشکال کار ما این هست نگاه ما به خداوند اشتباه هست و تعریفها رو تغییر بدیم و نزدیک کنیم به وجود خداوند.
      با تغییر افکار ما میتونیم موفق بشیم
      مثل استاد که حتی فکر خونه ی جدید داشتن براش بسیار خنده دار بوده ولی با تغییر افکار تونست حتی یه خونه ی عالی رو بخره در کمال ناباوری
      پس رویای خودت رو خط نزن هر چند که الان نه ایده و نه پولش رو داشته باشی ولی اصلا رویات رو از دست نده و همیشه رویا داشته باش هر چند دور از ذهن تو باشه و مسخره باشه ولی بزار بمونه و در موردش تحقیق کن و با تمام این تلاشها ممکنه به خواسته ات نرسی چون تعریفهای اشتباه از خداوند داخل ذهنت داری .
      وا گر تعییرشون بدی خیلی سریع خواسته ات وارد زندگیت میشه پس نگرشت رو به خدا تغییر بده تا به تمام خواسته هات برسی .
      پس تعریفت رو از خداوند تغییر بده تا به تمام خواسته هات برسی بدون تغییر هیچ عامل بیرونی مثل اینکه بهت ارثی برسه یا پول خاصی بهت رسیده باشه و حتی در شرایطی که همه میگن وضعیت جامعه خرابه و زندگی سخته ولی تو اگر نکاهت رو تغیر بدی به همه چیز میرسی .
      ما باید شجاع باشیم و با اصل اون چیزی که درون ما هست مواجه بشیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار bmi646
      1399/09/17 19:27
      مدت عضویت: 1493 روز
      امتیاز کاربر: 232 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 172 کلمه

      باسلام من همیشه این موضوع برام چالش مند بوده که حس ششم من فوق العاده اس ولی نمیدونستم این حس همان قدرت ذهن است این جریان ذهنی برای من قبل از آشنایی بادوره لاغری باذهن بود و در تداوم زمانی این دوره متوجه شدم که واقعا هرکاری میشود باقدرت ذهن انجام داد در این ایام من دریافتم لاغری را هم میشود درهایش را گشود ولی چطور وبا چه کیفیتی بسان این مطلبی که درکانال گذاشته شده دقیقا چند روزه مرتبا بمن میگویند چکار کردی که لاغر شدی بدون اینکه تغییراتی را در خودم ببینم وتغییر رویه واستایل داده باشم خوردن ام مث طول دوره بوده ولی احساسم را خوب نمیدانستم تامرتبا این صحبت دوروبرم راشنیدم خوشحال شدم وکلی برام لذت بخش بود واقعیت این امر من هرچیزی که به آن فکر میکنم عجیبه اتفاق میفته همیشه به آرزوهام رسیده ام انسانی هستم ذاتا برای خود این حس رودارم اصل من برخوش شانسی است این رو اول دوره نیز گفتم خب لاغری رواحساس میکنم داره میاد تانظر استاد چی باشد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نرگس مرادی
      1399/09/16 02:14
      مدت عضویت: 1675 روز
      امتیاز کاربر: 7386 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 1,025 کلمه

      سلام خدمت وجود همه ی
      خوبان همسفر و استاد ارجمندم.میخواستم از موانع لاغری خودم که بسیار ریز وبدون صدا دراعماق باورهایم جا خوش کرده بود چند نمونه بیان کنم .من از زمانی که متوجه اندام زیبا و متناسب زنان شدم،شاید یک سال قبل از انقلاب بود که خودم هفت ساله بودم و تنها یادم هست همان زمانها بود که من خاطره ای از زیبایی و تناسب از بدن زنها درونم شکل گرفت ،ولی یادم هست از همان زمان بود که می دیدم مادربزرگم وزنان اقوام بسیار به آن زنان که در قالب خواننده ورقاصه بودندبدو بیراه های زیادی می گفتن، که اینها زنان بی دین وبی ایمان هستند که در تلویزیون خودنمایی میکنند ،واز همان زمانها بود که در وجود من این تصویر شکل گرفت که این تناسب وزیبایی مختص زنان بدکاره وبی دین و ایمان هست ولاغیر،ویادم هست دیگه من هیچ زنی را در اطراف خودم با اندام زیبا و متناسب ندیدم چون همه رادر لباسهای گشاد وچین دار و آزاد مشاهده میکردم ودر بین تمام زنهای اطرافم دو گروه بودند یا لاغر ویا چاق زنهای چاق نیازی به دیدن بدنشان نبود چون خود به خود سینه وشکم وقسمت های چاقشان بیرون ومشهود بود و اینها یک جوری گشادی لباس را پر میکردند وخیلی ییلق وآویزان خودنمایی نمی کردند ویادم هست که در فامیل و خانواده ی ما همه زود خودشان را با جمع افتخار آفرینان چاق مج میکردندوهماهنگ، واین منظره مثل روز روشن در ذهنم حک شده که دومین عروس خانه ی مادختری فوق العاده متناسب وخوش اندام بود ودر سال پنجاه ونه عروس ما شد واز لباسها وشلوارهای اندامی بسیار زیبایی استفاده میکرد ومن اولین بار دوباره آن اندام زیبا رو در ایشون دیدم وهمان سال بود که یک لباس نامزدی او رو به تن من کردند و اندازه ی من بود ودرخفا همه به هم می گفتند وبه سایز زن برادرم میخندیدند که چقدر لاغر هست که لباسش سایز من که بچه بودم شده ،وبه من خرده نمی گرفتند که این بچه خارج از سایز هست واضافه دارد وخیلی بد وبیراه به همسر برادرم میدادند،و این حرفها به جایی رسید که برادرم هم دچار نگرانی کردند که بابا زنت یه پیراهن گوشت به تنش نیست چون بیچاره سنش هم کم بود ،وخلاصه کار به جایی رسید که بیچاره به هر در ودیواری میزد که راهی پیدا کند که خودش را چاق کند ویادم هست آنقدر این دکتر وآن دکتر رفت و نتیجه نگرفت وعاقبت گفتند یک عطاری هست که معجون چاق کننده ی معجزه گری دارد وایشان رفتند وازبس نگران بودند واز بس دنبال چاقی بودند شروع کردندبه تهیه ی آن پودر چاق کننده،و شروع به چاق شدن کرد واشتیاق چاقی آنقدر درونش زیاد بود،که خودش حتی اعتراف میکرد که حتی چند تا ویفر میخرد وتفریط گرسنگی در میان وعده هایش با نان میخورد تا چاق شود و آنقدر این قضیه برایش جدی شده بود که با پشتکار هم خودش میخورد وهم به بچه هایش میداد تا چاق شوند ودر فامیل سرخورده نشوند و آنقدر پیش رفت که در گذر زمان دچار چاقیهای افراطی در بعضی از قسمتهای بدنش و پایین تنه اش شد و دچار واریس شدید پا، ودیسک کمر وناراحتیهای معده شدید شد وروز بروز هم شرایطش بدتر شد ،و هنوز که هنوز هست، چه فرزند پسر ،چه دخترش، همه به دنبال رضایت اطرافیان،به دنبال چاق شدن وتپل شدن هستند. وازاینها که بگذریم برای خودم هم هنوز این باور مخفی هست که میگویم مگر میشود اینقدر خوش اندام شد ،واین خانمهای خوش اندام رقاصه ها و بی دین ها هستند که با هر عمل وجراحی ولیپوساکشن وهزار عمل زیبایی دیگر خودشان رابه این زیبایی در می آورند وگرنه هیچ زنی نمی تواند اینقدر خوش اندام باشد و حتی با ازدواج وبا حاملگی وزایمان، هنوز زیبا باشند وبدن زیبا رو برای از مابهتران می دانم و آنقدر اندام قناس وآویزان ودفرمه اطراف خودم دیده ام و باور کرده ام که اینها واقعیت بدن یک زن هستند مابقی دروغ هست و فیلم، واگر هم هست مال هنرمندان ورقاصه ها و بازیگران هست که آن هم مصنوعی هست و درستش ما هستیم ،واینقدر این باور ذره ذره وجود من را گرفته که به سختی توانستم پیدایش کنم و حتی به سختی خطا بودنش را بپذیرم چون من ناگزیر بودم قبول کنم که لاغرها ومتناسبها ناقصند وجاهایی که با خروار خروار دنبه وچربی وبار اضافه هست وسرشار از بیماری ،کامل وسالمند. و من خودم بعد از مرگ مادرم در چهار پنج سال اخیر توانستم جدی در مسیر لاغر شدن ،قدم بردارم

      و حتی قبل از مرگ مادرم، یک دوره رژیم گرفتم و خوب وزن کم کردم و خوب هم ماندم ولی بعد از دوهفته که به شهرستان ودیدن خانواده رفتم ،دیدم همه با ناراحتی به من نگاه میکردند ومن را سرزنش میکردند که مادرم چون فهمیده بود که من رژیم گرفته ام وخواهرم به او گفته بود،مادرم دچار ناراحتی و حمله قلبی شده بود وخیلی عجیب اولین شبی که وارد خانه مادرم شدم وحال او را دیدم و حرفها و طعنه اطرافیانم و خانواده ام را می دیدم، نمی دانم چطور خودم رابه زور انداختم روی غذاخوردن و بسیار بدون میل ولی به اجبار برای خشنودی مادرم جلوی چشمانش شروع کردم به نشان دادن غذا خوردنم به مادرم وحتی بسیار زشت وبد حالت پرخوری کردم تا شاید بتوانم روحیه وحال خوب او را دوباره به دست بیاورمجواب توجه اش بکنم و باعث غم واندوهش نشوم ،وبعد که از رژیمم گله و شکایت میکرد در جوابش که می گفتم مادر، قند وچربی خونم خیلی بالا رفته ومن را می کشد، نمی پذیرفت و قبول نمی کرد وخیلی من در شرایط بسیار سخت و تنگنایی بودم که هم بخواهم سلامتی خودم را حفظ کنم وهم رضایت و سلامتی مادرم، وهیشه در یک حال نارضایتی از شرایط به اجبار در موردزندگیم به سر میبردم وحالا متوجه میشوم که این باور های ما و این خرافات ذهنی در پیشینه ی زندگیمان سر به فلک کشیده است ،ولی خدا را سپاسگزار هستم که شرایط تغییر این باورهای کزایی وخرافی را هم برای خودم هم فرزندانم را میسر کرده است ،به لطف ویاری استاد عزیز وبزرگوار.به امید روز به روز افزایش وتابش نور دانش وفهم ودرک خورشیدآگاهی بر دل یکایک انسانها وبر دریای خرافه و جهالتهایشان .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا بشارتی
      1399/09/10 19:36
      مدت عضویت: 1675 روز
      امتیاز کاربر: 115 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 23 کلمه

      سلام فریبای عزیزم، من خوشحالم دوستان خوبی در این خانواده ی دوست داشتنی دارم، بخدا که همگی شما در دانه های خداوندید.
      بسیار سپاسگزارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1399/09/09 18:29
      مدت عضویت: 1348 روز
      امتیاز کاربر: 7576 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 265 کلمه

      با سلام استاد من خیلی به این دوره احتیاج دارم از بچگی هر وقت خواستم کاری رو انجام بدهم پدرم گفته بود که تو که دختری میخوای شوهر کنی دیگه یادگرفتن این چیزا به چه دردت میخوره فقط خیاطی وآشپزی برای زن میمونه که اونم تو خونه شوهرش به کارش بیاد من اون موقع خیلی ناراحت میشدم وهمیشه حس میکردم حرفش درست نیست برای همینم مخالفت میکردم وچیزی که دوست داشتمو یاد میگرفتم اما این باور که آخرش هیچی نمیشم اونقدر قدرتمند بود در من وبارها از پدرم شنیده بودمش که واقعا هم هر دفعه اونم بعد از کلی جنگیدن برای خواسته ام وشرکت درکلاساش نصفه رهاش میکردم وبیخیالش میشدم خیلی بد بود اون زمان بچه بودم وخیلی تحت تاثیر پدرم بودم اما الان با تمام وجودم میخوام مسیر زندگیم پیدا کنم الان احساس میکنم یه چیزی در زندگیم کم من تقریبا همه چیز بلدم وهیچ چیزی رو کامل بلد نیستم واین خیلی منو آزار میده از هنرای دنیا چیزی کم ندارم اما همشون به اندازه یک بند انگشت تنها چیزی که من بسیار ماهرم دراون آشپزی که حرف پدرم شد ودلم میخواد برای خودم کسی بشم و وقتم درست مثل شما آزاد باشه وبرای خودم باشه وشخصی باشم که خواهان مهارت وکار من باشن دلم میخواد یک حرفه ای بشم که حاضر باشن برای داشتن من هر رقمی که من پیشنهاد میکنم رو هر ماه تا آخر عمر بهم پرداخت کنن واین خواسته من با توجه به اینکه شما فرمودین که خداوند هر روز داره خودش ونعمت هاشو ارتقا میدهد پس همچین زندگی وکاری قطعا براش کاری نداره که به من ببخشه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 1369ehsan
      1399/09/09 11:50
      مدت عضویت: 1388 روز
      امتیاز کاربر: 136 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 247 کلمه

      به نام خدایی که مرا هدایت می کند
      درود بر شما
      من بنده ای بودم که از سنین کم شروع به نماز و روزه و… کردم تا 6 ماه پیش
      بله من 6 ماهی است که تمام اعمال گذاشته را کنار گذاشتم
      چرا کنار گذاشتم؟ چون مفهومی برام نداشت چون به اصل ماجرا ارتباطی پیدا نمی کردم با اینکه هر روز تلاش می کردم اما همیشه صفر بودم
      گفتم مگه میشه ادم کاری کنه که هیچ تاثیری نداشته باشه؟
      از اون خدا نا امید شده بودم
      دیگه دوستش نداشتم
      تا اینکه در اوایل دوره کرونا که قرنطینه بودم کتاب های زیادی خوندم تو کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید به یه چیزایی برخوردم که نویسنده نتونسته بود آنها را بیان کنند
      و از این جا به بعد یکی از دستان خدا به کمکم امد بطور اتفاقی فایلی از یکی از استاد داخلی دیدم که اون چیزی که در اون کتاب برام سوال بود خیلی راحت بیان کرد
      اون همان خدای واقعی و جهانی با قانون های بدون تغییر
      چقد به احساس آرامش رسیدم
      اما الان بعد 6 ماه راستش با اینکه قوانین بلد هستم اما درست این تکه های پازل نمی تونم کنار هم بچینم
      من فکر می کنم مثل اوایل شما هستم استاد
      از شما می خوام که دوره جوری باشه بتونیم از این قوانین استفاده کنیم
      راهی که خودتان رفتید
      من میدونم احساس خوب مساوی اتفاق خوب
      من میدونم خدا تنها منبع قدرته برام
      من میدونم باید باورهام تغییر بدم
      اما چطور
      الان شما در مدار بالاتری نسبت به من هستید پس شما می تونید راه رسیدن به ان مدار به من بگید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا بشارتی
      1399/09/09 03:00
      مدت عضویت: 1675 روز
      امتیاز کاربر: 115 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 830 کلمه

      به نام خدا
      سلام استاد جان
      چقدرررررر داستان هدایت منو شما عجیب است، شما از قدرت ذهن خود برای تناسب اندام استفاده کردین وبعداز نتیجه گرفتن، از همان قانون برای خلق دیگر خواسته هاتون استفاده کردین وبه این نقطه که الان هستین، رسیدین واین داستان هم چنان ادامه دارد ولی من از قدرت ذهنم برای خلق تمام خواسته هام چه جنبه ی بهبود روابطم، که بسیار عالی شده وچه در جنبه ی مالی که بسیار خوب پیشرفت کردم وچه در زمینه ی معنویت که خداوند را در لحظه به لحظه ی زندگیم در وجود خودم ودر جهان پیرامونم احساس میکنم ودر تمام کارهایم هدایتها والهامات روشن وواضحی از این نیروی درونی دريافت میکنم وبه بی نیازی وعدم وابستگی به افراد وقدرت های دیگر رسیدم وتنها وتنها به این نیرو که من آنرا خدای درون وانرژیه پاسخگو به فرکانس‌های خودم نامیده ام وباور دارم، تکیه وتوکل دارم و.. چه از نظر احساس ارزشمندی ولیاقتم، وچه از نظر صلح با خودم ودیگران، وچه از نظر کنترل ذهنم وچه از نظر میزان آرامشم در طول روز وشبم وچه از نظر تمرکز بر زیبایی‌ها وچه از نظر اعراض از نازیبایبها وخلاصه بسیار روی خودم کار کردم از سال 97 که با استادمون آقای سید حسین عباس منش شروع به درک قوانین کردم به این نقطه که الان هستم رسیدم وحالا به دنبال استفاده از همین قانون وقدرت ذهنم برای تناسب اندام هستم واستاد جان الان من وشما در یک مدار قرار گرفتیم ومن با سایت شگفت انگیز شما آشنا شدم البته من 430 روز قبل از طریق سایت استاد عباس منش با شما آشنا شده بودم ولی هنوز در مدار تغییر دروضعیت جسمانی وتناسب اندام نبودم وباید تکاملم را در دیگر جهات زندگیم طی میکردم تا به راحتی وبا لذت بتونم از قانون برای این تغییر شیرین ودوست داشتنی که در خواستشو به جهان وکاعنات دادم ورها کردم ونچسبیدم بهش واز زندگیم واز کار کردن روی باورهایم واز تغییر فرکانس‌های لذت بردم وحال در چه میمنت زمانی به این سایت الهی، هدایت شدم، استاد جان خیلیییییییییییییی از خداوند سپاسگزارم که با قوانین ثابت و تغییر ناپذیرش تا اینجای مسیر رو در کنار استاد عزیزم، آقای عباس منش بودم والبته که هنوزم در کنار ایشون هستم وتا لحظه ی آخر عمرم ادامه خواهم داد ولی خیلی خوشحالم که به موازات حرکت با استاد، میتونم با شما هم هممسیر باشم وتحول شیرین ولذت بخشی در تناسب اندام وسلامت جسمانی ام وانرژی ونشاطم ایجاد کنم.
      استاد جان من درست زمانی به اینجا وبه همراهی با شما هدایت شدم که دست از تقلا برای تناسب اندام برداشتم، سپردم به خداوندی که تمام امور زندگیم رو بهش سپردم البته نه به عنوان کسی که بخواد کارهای منو انجام بده، بلکه به عنوان نیرویی پاسخگو که فقط وفقط به احساس درونی من وبه فرکانس‌های من وبه کانون توجه من وبه باورهای من پاسخ می‌دهد، سیستمی که تمام کاعنات دستان اویند برای انجام تمام امور زندگی من ومن با بودن در مدار درست وبا ارسال فرکانس مناسب با خواسته هایم ، تمام کاعنات را به خدمت میگیرم که به درخواست های من پاسخ دهند، حال این در خواست بدست آوردن پول وثروت باشد ویا سلامتی وتناسب اندام ویا عشق در روابط وعزت وسربلندی وتوحید.
      خدایا تورا شاکرم که با کلیدی که در دستانم نهادی می‌توانم تمام درهای پیش رویم را باز کنم وبه تمام نعمت‌ها وبرکت هایت دسترسی دارم وتو وهابی ومن ایمان به وهابیت وعظمت وشکوه وعدالت تو دارم..
      عدالت.. آری عدالت که تو تمام اختیار زندگی را به خودمان دادی، که به هر مسیری که خودمان خواستیم وبرایش قدم برداشتیم وطبق قانون فرکانسش را ارسال کردیم، هدایت می‌شویم، نه اجباری هست ونه تحمیلی، نه تلافی هست نه انتقامی، نه ظلمی هست نه تبعیضی، هرچه هست خلق خودمان است برای خودمان، وتو فقط هدایت کننده هستی، چه در مسیر مناسب وچه در مسیر نامناسب، مثلا من می‌توانم باقی عمرم را با عذاب اضافه وزنم سپری کنم ویا با عذاب نگرانی وترس برای اضافه وزنم وبیماریهای ناشی از آن ویا میتوانم مسیر تناسب اندام ولذت بیشتر از زندگی در سلامت جسمانی وقدرت جسمانی بالا را انتخاب کنم والبته که این انتخاب ودریافت هدایت تو تنها از مسیر ساختن باورهای مناسب با پیداکردن الگوهای مناسب وهم چنین با بوجود امدن احساس خوب در این مورد ودر دیگر موارد زندگی وخارج شدن از نگرانی‌ها وترسها وتردید ها وهمچنین با تمرکز بر چیزهایی که مدت زمان احساس خوب مارا بیشتر کند، می‌گذرد.
      استاد جان، برق چشمان شما ولبخند همیشه ی شما خود ایجاد کننده ی فرکانسی عالی برای من است حتی اگر از موفقیت در مسیر تناسب اندام فاکتور بگیرم، بودن من در این فضا وتکرار قوانین برایم برکت است واحساس عالی
      امروز به لطف خدا برای دومین روز از زندگی بهشتی ام در این سایت بی نظیر در این بهشت زیبا، دومین نوشته ام را بجا می‌گذارم تا طبق تعهدم یکسال آینده برگردم وبخوانم ولذت ببرم.
      خدایا شکررررررررررت بخاطر هدایت زیبایت در این مسیر زیبا.
      استاد جان برای شما وتمام دوستانم که هنوز افتخار آشنایی با آنها را در این خانواده ی بی نظیر، پیدا نکرده ام، آرزوی سلامتی وسعادت در دنیا وآخرت را دارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار faridehhasani5455
        1399/09/09 09:56
        مدت عضویت: 1610 روز
        امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 93 کلمه

        سلام خانم لیلای عزیز
        خوش آمدید به این سایت وخانواده بینظیر،اینجای جاییکه میتونی به تناسب اندام وهر آنچه که میخواهی با قدرت ذهن خودت وتمریناتت برسی ،هر چند قصه آشنایی منم از طریق سایت استاد عباسمنش به اینجا بوده و ۱ساله دارم از فضای عالی و پر از آگاهیه آموزه های استاد عطار روشن بهره میبرم،در این سایت پر از تنوع آگاهی ست ،برای تناسب اندام،حال خوب،سپاسگذاری،تغییر زندگی ،تغییر ذهن و همه جوره میتونی بگردی و گوش بدی و لذت ببری ،،براتون آرزوی بهترین هارو دارم ،هر چند که در مسیر بهترین ها هستید⚘⚘

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار لیلا بشارتی
          1399/09/09 21:04
          مدت عضویت: 1675 روز
          امتیاز کاربر: 115 سطح ۱: کاربر مبتدی
          محتوای دیدگاه: 34 کلمه

          من عاااااااااااااشقتمممممم عزیزم
          خیلی گرم وصمیمی، خوشحالم که اولین دوستمو در این سایت الهی دراین بهشت بی نظیر پیدا کردم. فریده جانم منم برای شما آرزوی سعادت وخوشبختی در تمام زمینه های زندگی رو دارم.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار faridehhasani5455
            1399/09/10 23:21
            مدت عضویت: 1610 روز
            امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
            محتوای دیدگاه: 65 کلمه

            خوش اومدی به جمع انسان هایی که هدفشون سلامتی،حال خوب،عشق و تناسب اندامه،،هر چند شما از قبل هم در این مسیرها بودید وهنوزم هستید ،اینجا هم عالی وبینظیر وهمینطور گرم و دوستانه ،همراه با استادی که کنارمون هست ،اینجا حال دلمون خوبه 😊امیدوارم حال دل شما وبقیه دوستانم واستاد وخانوادش هم بینظیر باشه،براتون بهترین هارو آرزو دارم ،منم افتخار میکنم به داشتن دوستان بینظیرم 🌷

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار faribapiri5
        1399/09/09 22:17
        مدت عضویت: 1543 روز
        امتیاز کاربر: 2564 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 56 کلمه

        ب نام الله یکتا 💖💖💖💖💖💖
        سلام بر استاد عزیزم💖🌹💖🌹💖
        سلام لیلای عزیز خوش آمدید ب جمع خانواده لاغری باذهن .
        این مکان را من برای خودم خیلی با ارزش میدونم.مثل ی دانشگاه ،بقدری زندگی منی ک اصلا از قدرت ذهن اطلاع نداشتم تغییر داد ک هر روز هزاران بار سپاس گذارم از خدای مهربونم،خدای عزیزم ،
        خوش آمدی دوست من🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/09/09 01:50
      مدت عضویت: 1531 روز
      امتیاز کاربر: 8923 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 35 کلمه

      با سلام. من از این دوره ی جدید، دوست دارم کنترل احساس، بی توجهی به اخباری که باعث ایجاد احساس ترس و نگرانی می شوند، توانایی استمرار داشتن در احساس و افکار خوب، رو بیاموزم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیرین محصلی
      1399/09/08 16:54
      مدت عضویت: 1703 روز
      امتیاز کاربر: 13353 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 152 کلمه

      باعرض سلام خدمت استاد خوبم ودوستان شگفت انگیزم ،من چند روز پیش توانیستا بهتون پیام دادم استادکه یه دوره درمورد شناخت بهتروبیشتر ذهن خودم وخدای خودم برامون آماده کنید که شماگفتید درحال آماده شدنه باعنوان استفاده از ذهن برای رسیدن به آرزوهاست واقعا خوشحالم چون این اون چیزیه که خیلی وقتا حس می کنم بهش نیاز دارم وخلا ش رو حس می کنم من در دوره ی خداهرگز دیرنمی کند هم شرکت کردم ودر حال اجرای بخش دومش هستم خیلی عالیه وخیلی چیزهارو برام روشن کرده ولی بعضی وقتا می برم نمی تونم خوب وکامل درک کنم وذهنم به چالش کشیده می شه وخیلی وقت می خواد تابه شکل کامل درکش کنم همش حس می کنم از جنبه ی دیگه هم باید روی این موضوع کار کنم تا برام قابل هضمتر بشه واین دوره بنظر من همونه ،من در خودم این شجاعت رو دیدم وپیداکردم که تغییر کنم به سمت بهترهاوبیشترها

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار لیلا بشارتی
        1399/09/09 03:59
        مدت عضویت: 1675 روز
        امتیاز کاربر: 115 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 848 کلمه

        با سلام خدمت دوست نازنينم
        دوست خوبم، زندگی ما درست مثل یه معادله ی ساده وراحت ریاضی اتفاق میافته وودرک وحل این معادله برای هر سطح وسوادی وحتی برای هر آدمی که حتی سواد خواندن ونوشتن ندارد وبرای هر سنی وبرای هر قشری چه ضعیف وچه ثروتمند وبرای هر مسأله ای از زندگی چه سلامتی چه ثروت چه روابط چه معنویت چه عزت نفس امکان‌پذیر وقابل درک وانجامه.
        یه قانون خیلی ساده وراحت:
        «کنترل ورودیهای ذهن اینکه چی می‌شنویم وچی می‌بینیم وتمرکز به چیزهایی که به ما احساس خوبی می‌دهد روی برگرداندن از چیزهایی که به ما احساس بدی می دهد» و
        « پیداکردن الگوهایی که هم جهت با خواسته های ما هستند» مثلا من سرمایه ای برای کسب وکار ندارم بیام بگردم افرادی رو پیدا کنم که بدون سرمایه کسب وکار شون رو شروع کردن وموفق هستند=ساختن باور=احساس خوب وتکرار باور وماندن در احساس خوب برای مدت زمان بیشتر =ارسال فرکانس مناسب به جهان(یا همون دادن پیام به خداوند که من چی میخوام) =بوجود آمدن اتفاقات مناسب وهم جهت وهماهنگ با همون فرکانس ویا پیام =بوجود آمدن احساسی قوی‌تر از همون احساسی که پیام فرستادیم… مثلاً وقتی ما میگردیم واون الگویی که بدون سرمایه کسب وکار ساخته وموفقه رو پیدا می‌کنیم دیگه از نگرانی وترس برای شروع کسب وکار بدون سرمایه در می‌آییم بیرون وبا خیال راحت وبا تکیه به توانایی‌های ذاتیه خودمون، احساس شهامت واحساس قدرت واحساس توکل میکنیم ووقتی بیشتر از این الگو ها می‌بینیم وذهنمون رو کنترل میکنیم که ناامیدمون نکنه ونجوا نکنه که نه نمیشه، بدون سرمایه هیچ کاری نمیشه شروع کرد وشما همون الگو ها رو به عنوان واقعیت منطقی به ذهنتون یاد آوری میکنین وذهنتون راضی واروم میشه دیگه با خیال راحت منتظر هدایت والهامات ونشانه های خداوند میشید، شاید اولش یه ایده ی خیلی ساده با درآمد کم به ذهنتون برسه ولی شما تایید کنید که چون من در آرامش وخیال راحت بودم پس این ایده صد درصد هدایت خداونده وبدون بهانه وقتی اون ایده رو انجام میدین، قدم های بعدی به شما گفته میشه، واين مسیر تا جایی ادامه داره که شما همیشه در حال ساختن باورهای مناسب وهم جهت با خواسته هاتون هستین واین طوری همیشه در احساس آرامش وخوبی قرار دارین وبه قول خداوند نه ترسی هست ونه غمی وهمین احساس خوب شما فرکانس وارتعاش وپیامی هست برای کاعنات که اتفاقاتی رو برای شما رقم بزنند که به احساس خوب بیشتری برسید مثلا در این مثال کسب وکاری که درآمد وسود خوبی که شمارو به احساس ثروت میرسونه به احساس قدرت میرسونه، همه چیز همینطوری خلق میشه با همین فرایند، فقط باید باور کنید که همه چیز همین قانون احساس خوب=اتفاقات خوب هستش وباید تکامل طی بشه، باور مثل یه بذر ه که وقتی کاشته میشه توی خاک، نیاز به مراقبت وتغذیه داره، تا بشه یه نهال وهمون نهالم نیاز به مراقبت وتغذیه داره تا بشه درخت وهمون درختم نیاز به مراقبت وتغذیه داره که میوه بده، شما نمی‌تونید یه بذری رو توی زمین بکارید ویه کامیون بیارید سریع میوه هاشو بچینید، اولش از نهالی که رشد میکنه لذت می‌برید بعد از اینکه درختی میشه وشکوفه های زیبا میده لذت می‌برید وبعد نوبت چیدن میوه میشه، همه چی تکامل داره، شما وقتی یه باور جدید ومناسب رو در هر جنبه ای از زندگی توی زمین ذهنتون میکارید باید مواظب باشید که دیده ها وشنید ه هاتون اون باور جدید رو مثل یه بارون یا باد شدید از خاک ذهنتون بیرون نکشه، باید با پیدا کردن الگوها واقعیت‌های بیشتر، این بذر باور رو تقویت کنید ودر هر مرحله به ایده های مناسب با اون باور هدایت میشید درست مثل اینکه ما برای رشد بذر در خاک هر روز باید یه کاری انجام بدیم بدون عذر وبهانه، نگیم حالا من برای چی برم به زمین آب بدم اینجا که چیزی سبز نشده، خوب اون بذر در خاک هم نیاز به آب داره تا جونه بزنه، پس به ایده های ساده وبه ظاهر حتی غیر منطقی که به قلبمون الهام میشه عمل کنیم، نتایج بزودی جونه میزنن وما با همون تکرار باورهایی که تونستیم به این مرحله از رشد برسیم با تکرار همونا ادامه میدیم واین سری جنس ایده ها وفرصتها مطابق رشد ما تغییر میکنه واگه انجام بشه مارو به مدار بالاتری میبره وهم چنان این راه رشد وترقی در هر زمینه ای از زندگی وبرای هر خواسته ای ادامه دارد.
        دوست خوبم، من مطمئنم که شما بخوبی وقدم به قدم به درک صحیحی از قوانین جهان هستی خواهید رسید، من هم دوسال ونیم پیش درک درستی از این قوانین نداشتم وبا صبر همراه با اميد ادامه دادم وخدارو شکر میکنم که در تمام جنبه های زندگیم رشد کردم واین راه همچنان ادامه دارد ومن لحظه ای از زندگیم رو بدون مرور قوانین وتکرار باورهایم وکنترل ذهنم سپری نمیکنم، درسته که زندگیه من تبدیل به درختی پراز محصول شده ولی چه بسیار درختان پرمیوه ای که صاحبانشان آنهارا به حال خود رها کرده اند، نه آبی، نه کودی، نه حرص کردن شاخه ای، نه زدن علف های هرز پای آن درختی، وحالا از آن درخت تنومند چیزی جز یک کنده ی کرم خورده ی خشک باقی نمانده، واين قانون طبیعی زندگیست. باید استمرار داشت وادامه داد.
        پایدار باشید ودر پناه الله

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribapiri5
      1399/09/08 15:07
      مدت عضویت: 1543 روز
      امتیاز کاربر: 2564 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 136 کلمه

      ب نام الله یکتا ب نام آنکه هر چ دارم از اوست 💖💖💖💖💖💖💖🌹💖💖
      سلام بر استاد عزیز وبی نظیر 💖💖💖چقدر از بچگی ذهن ما ها رو با باورهای غلط پر کردند ،همیشه موقعی ک چیزی از خداوند میخاستم فکر میکردم با گریه و زاری و التماس کردن میتونم ب خاسته هام برسم .
      هر موقع اسم یک فرد موفق و ثروتمند رو می شنیدم غیر ممکن بود ک نکنه ک معلوم نیست ک این همه ثروت رو از کجا آورده وی چیز دیگه ک خیلی همسر من بهش معتقد هست این هست ک اگ فردی وضعیت مالشی خوب بشه’ دیگه خودش هم نمی شناسه و مغرور میشه وب قولی خودش رو گم میکنه،

      چقدر عالی گفتیم استاد چقدر جالبه وقتی ب عمق موضوع نگاه کنی وقتی فکرت آزاد باشه ب هر خاسته ای ک بخواهی می رسیم. .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mirza
      1399/09/08 09:47
      مدت عضویت: 1674 روز
      امتیاز کاربر: 2629 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 49 کلمه

      سلام استاد
      از خوندن متن شما و شنیدن صحبتهای شما بسیار بسیار خوشحال شدم. در شرایطی هستم که نیاز داشتم دوباره با بیان دیگه این حرفها رو از شما بشنوم.بسیار سپاسگزارم.

      ضمنا ترکیب رنگهایی که در سایت استفاده کردید سایت رو بسیار زیباتر کرده و تغییرات سایت خیلی عالی است
      بازم سپاس

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mohamadjavaheri73
      1399/09/08 08:15
      مدت عضویت: 1280 روز
      امتیاز کاربر: 15475 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 96 کلمه

      سلام واقعا چه قدر اشتباه فکر میکنیم با گوش دادن به حرف هاتون استاد عزیز حرف هایی که تا به حال نشنیده بودم وامروز صبح خیلی برام تازگی داشت امیدوارم کرد که دیگه بس هست با نداری وسختی کشیدن وبیماری دست وپنجه نرم کردن ودریچه ای جدید به رویم باز شد
      مخصوصا جمله ی نگاهمون نسبت به خدا اشتباه هست وباید آن رو عوض کنیم خیلی من رو به فکر فرو برد ودوست دارم بیشتر در این رابطه بدونم ممنونم ازشما منتظر فایل های بعدی‌ تون هستم تا جواب سوالاتی که در ذهنم اومده بگیرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1399/09/08 00:52
      مدت عضویت: 1610 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 343 کلمه

      سلام استاد عطار روشن ودوستان همراهم
      خوشحالم که جزء اشخاصی هستم که شجاعت تغییر زندگی خودمو داشتم و دارم،خوشحالم که ۳ساله در این مسیرهای ذهنی فعالیت میکنم،تمرین میکنم وبه اندازه ای که این موضوعاتو باور کردم ،زندگیم شکل دیگه ای گرفته،هر چند از خودم انتظار بیش از اینها دارم ولی مطمئنم راهم درسته و در نهایت به خواسته هام خواهم رسید،حتما باورهای قدیمی من به تمرین بیشتری نیاز داره ،،،دیروز داشتم دفتر تمرینات ۲سال پیشمو میخوندم ،جالب بود برام ۳سال پیش نوشته بودم ،من دوست دارم به کشور خاصی سفر کنم و خودمو نقاشی کرده بودم با ساکم وخنده وخوشحالی وجالبتر از همه تابلوی فرودگاه امام هم کشیده بودم ،تاریخ هم برای ۴۰ روز بعد زده بودم😄 وجالبتر از همه اینکه دقیقا من سال بعدش اون سفرو رفتم ،،خودم یادم نمیومد که همچین خواسته ای داشتم ونوشتم ،،توی اون دفتر خواسته های بزرگتری هم نوشتم که میدونم وقتی باورهام تغییر کنن به اونها هم خواهم رسید،فقط باید ذهنم وسیعتر بشه تا اون خواسته م در من جا بشه ،،، هر چند من تو هر جنبه از زندگیم انقدر متفاوت شدم که اصلا شبیه اون شخصیت قدیمم نیستم ولی میخوام بازم بهتر وبهتر باشم،،،،و با بودن در آموزه های ذهنی میشود به موقعیت های بهتری هدایت شد،،ممنون استاد بازم فایل عالی بود و با گوش دادن به این جنس آگاهی ها ،لایه های موانع از ما جدا میشه وما تمیزتر وخالص تر میشیم ،موانع که رفع میشن ،مثل اینه که سنگ های بزرگ از توی مسیر رودخانه برداشته میشن وبا برداشته شدنشون،حجم زیادی از آب جریان پیدا میکنه ،ما هم در این مسیرها جریان پیدا میکنیم و با سرعت بیشتری پیشرفت میکنیم ،مهم باور کردن این راهه ،که میشود ،اگر دیگران تونستن منم میتونم،اگر خدا برای اونا خواسته ،برای منم میخواد،با منکه خدا دشمنی نداره ،اول من باید این باورو بسازم که نیروی قدرتمندی در جهان هست که همه چیزو مدیریت میکنه وبعد این باورو بسازم که این انرژی قدرتمند برای منهم کار میکنه ودر کنارش باورهای خوب بسازم واجازه بدم این انرژی سکان زندگی منو دستش بگیره و منو به بهترین مسیرها هدایت کنه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا:)
      1399/09/08 00:51
      مدت عضویت: 1634 روز
      امتیاز کاربر: 1668 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 446 کلمه

      سلام استاد
      شب شما بخیر
      من هنوز فایلو دانلود نکردم
      متنو خوندم
      یک جوابی که من بصورت الهامی برای سوالام را گرفتم اینجا مینویسم
      چندین وقتی بود میگفتم خب لاغری یا چاقی یک چیز درونی و میشه از طریق قدرت ذهن بهش رسید ولی برای پول و ثروت تو با افراد جامعه در ارتباطی…..
      پس یک چیز بیرونی
      و براحتی نیست که هیچ
      بلکه پول از جیب بقیه میاد به جیب ما

      شاید سوال چندین ساله ام بود که فراوانی بی معنی

      بهم الهام شد وسط تابستون…بهم گفته شد همه اینها یک احساس
      تو حس لاغری میکنی
      حس ثروت میکنی
      حس لبخند داری
      اینا کاملا درونی

      خب خیلی برام راه گشا بود
      یکهو انگار یخچالهای قطب شمال باهم آب شدن و یک جریانی در ذهنم ایجاد شد
      خیلی حس خوبی بود

      ولی بازهم در مورد ثروت ذهنم حتی یک سوم تناسب قبول نکرده که میشه
      شما حساب کن کل جامعه و اطرافیان دائم بگن دیگه تموم شد
      یزمانهایی میشد لاغر شد
      این رئیس جمهور اومده دیگه لاغری بی معناست
      خب خیلی فشار رو ذهن آدم هست
      یعنی مسیر لاغری بنظرم اصلا سختیهای ثروت رو نداره
      چون موج منفی ثروت خیلی زیااااد
      بعد برای لاغری نیاز نیست مثلا سرکار بری
      ولی برای ثروت باید یک ارزشی ایجاد کنی
      کلا چون تناسب برام خیلی راحته…البته قبل از شما برام اصلا قابل تصور نبود ولی بنظرمم یک موضوع حیاتی تو زندگیم نبود که هر روز تحت فشار باشم
      الان اکثر اوقات نگرانم
      نگران آینده
      با اینکه خیلی کار میکنم برای منطقی کردن ثروت

      درک کردم حس ثروت بدم کائنات جواب میده لاجرم
      اما اگر اطرافیانم و موج جامعه انقدر پالس منفی روزانه نمیدادن کار خیلی راحت تر بود

      یعنی این فاصله فرکانسی بین خودم و ثروت بنظر بنده البته براحتی فاصله فرکانسی با تناسب نیست
      الان یقین پیدا کردم به متناسب شدنم
      واقعا نگرانی ۹۹ درصد ندارم
      به لطف آموزشهای ناب شما البته
      چون بهمن ۹۸ که این ذهنیتو اصلا نداشتم
      استاد شما از لحاظ مالی هم خیلی رشد داشتید
      اگر بحث این چالش رو بیشتر در مورد ثروت بزارید خیلی عالی میشه
      من یک حس خوبی به گرفتن نتیجه از شما همواره داشتم و دارم

      استاد راستی بهم الهام شده در مورد موضوعی که خیلی سال از عمرمو درگیرش بودم با قانون ارتعاشات رفعش کنم
      خب به هیچ کس نگفتم
      ولی یجورایی یاد شما میفتم تو اوایل راه لاغریتون
      همونقدر دور از ذهنی که شده
      عرف نبودن دلیل راه حل نداشتن نیست….
      الان شما لاغری با ذهنو عرف کردید برای بخشی از جامعه
      وقتی به لحظه رسیدن به خواسته ام فک میکنم میخوام از شوق پرواز کنم
      این اگر حل بشه یکی از گرههایی که خیلیارو رنج داده
      و رنج بزرگی از بشر حل میشه
      خداوند هم همینو میخواد
      سادیسم نداره که مارو دنیا بیاره و رنجمون بده و ببرتمون گوشه رینگ هی مشت بزنه😂😂

      استاد پیشنهادتون چی در مورد این همه موج نگرانی که در مورد اقتصاد از صبح تا شب در جریان و مارو گوشه رینگ میبره و تمرکزمونو از ارتعاش فرستادن برای ثروت و رفاه برمیداره؟

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/09/08 00:10
      مدت عضویت: 1531 روز
      امتیاز کاربر: 8923 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 287 کلمه

      با سلام . خیلی لذت بردم از حرف هایی که زده شد . و از اون فایل هایی هستش که بعدش عمیقا به زندگی خودم و شباهت اون با حرف های استاد فکر میکنم. در فایمل مون کسی بود که پدر ثروتمندی نداشت اما به ثروتی افسانه ای رسید و اتفاقا انسان بسیار با خدایی هم بود اما با اینکه همه اینو می دونستند ولی طبق افکار اشتباهی که داشتند میگفتند اینم بالاخره یه جا زیر آبی رفته ، یا شانس آورده و…..
      اما می بینم که حرف هایی که شما می فرمایید ، درست درمیاد که یه چیزی در ذهن خراب شده و دستکاری شده که نتیجه ی اون در تمامی دوره ها و سال ها ، ناکامی برای یه عده میشه…
      چه قدر از تماشای منزل زیباتون لذت بردم . داشتم فکر میکردم که خوش به حال دخترتون که هر دو حالت زندگی شما رو تجربه کرده و میتونه افکار اشتباهی که میخوان وارد ذهنش کنند رو به خوبی شناسایی کنه.
      این ضرب المثل هرکه بامش بیش ، برفش بیشتر در خانواده ی ما اینطور معنی شده که هرکی بخواد به خدا نزدیک تر باشه ، باید بدبختی ، سختی و مصیبت زیاد ببینه .
      وقتی توضیح دادین که شما برخلاف بقیه درباره ی این ضرب المثل نوشتین فکر کردم که چرا برف نعمت به این زیبایی خداوند باید تشبیه بشه به چیزهای بد؟ چرا اینطور معنی نکنیم که هرکسی که بیشتر سعی کنه روحش رو گسترش بده ، از نعمات عالی خداوند بیشتر بهره مند میشه و ابر رحمت خدا برف خوشبختی بر بام او میباره؟

      با اشتیاق فراوان منتظر جلسات بعدی هستم و خیلی دوست دارم جز شرکت کنندگان این دوره باشم .
      استاد آیا این دوره به لاغری هم مربوط میشه و میتونه کمک کننده باشه ؟

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5961 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 27 کلمه

        سلام دوست عزیز
        هر نگرشی که باعث ایجاد افکاری در ما شود که نتیجه آن آرامش و احساس خوب باشد به بهبود روند زندگی ما کمک می کند

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار sheyleen
          1399/09/08 13:37
          مدت عضویت: 1692 روز
          امتیاز کاربر: 1914 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 133 کلمه

          سلام و ممنون از این فایل عالی و تبریک فراوان برای خرید منزل زیبای شما بخصوص تصاویر روی دیوار ها وقتی من فیلم منزل شما رادیدیم یک لحظه اون دیوار اتاقی که عکس پل بزرگی را داره به من این حس را داد که رسیدن به خواسته ها فقط گذر از افکار اشتباه و جایگزین کردن افکار صحیح هست به همین راحتی و هر افکار اشتباه به بزرگی اون پل فقط باید جرات گذشتن را داشته باشی وبه اهدافت میرسی و من بیصبرانه منتظر اون نکته کلیدی که در مورد شناخت خدا فرمودید هستم تا این تغییرات در زندگی من و همه دوستان این گروه ایجاد بشه و طعم خوش زندگی راحت آزاد و بی محدودیت را همگی داشته باشیم خدا قوت بده به شما که چراغ هدایت و روشنی برای ما هستید

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/09/07 23:13
      مدت عضویت: 1531 روز
      امتیاز کاربر: 8923 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 580 کلمه

      رسیدن به آرزوها با قدرت ذهن:
      برداشت اول :نظر من قبل از دیدن فایل :
      من هم از بچگی خیلی شنیده بودم که خدا بنده های خوبش را امتحان میکند که این امتحانات سخت هستند و اگر بتوانی پیروز از آنها بیرون بیایی در آن دنیا اجر دریافت خواهی کرد.
      همیشه برایم سوال بود که چرا خانواده ی من همیشه باید در امتحان الهی باشد؟ و چرا هنوز این امتحان تمام نشده ، آزمون بعدی شروع میشود؟
      چرا من بی شمار افرادی را میبینم که زندگی خوبی دارند و خبری از امتحانات سخت در تجربه ی زندگی آنها نیست؟
      اگر خداوند عادل است که حتما هست چرا بین بندگانش فرق گذاشته ؟
      و بی نهایت سوال بی جواب دیگر که حتی نمی توانستم از کسی بپرسم چون می گفتند نباید در کار خداوند دخالت کرد.

      زندگی من با امتحاناتی عجیب گذشت طوریکه پدرم میگفت خانواده ی ما با هر مصیبتی امتحان شده و خوشحال از اینکه اجر ما بسیار بالاست و خداوند ما را خیلی دوست دارد که زیاد امتحانمان می کند .
      من اما در اعماق قلبم این خدا را عادل نمی دانستم و دوستش نداشتم اما بسیار از عذابش می ترسیدم و تقدیر و سرنوشت خود را پذیرفته بودم اما همیشه به خودم امید میدادم که بالاخره روزگار خوشی به سمت تو نیز می آید.

      من با تناسب فکری آشنا شدم برای لاغر شدن و تجربه ی جسمی جدید….

      اما زندگی من تغییر کرد…. ارتباطم با خدا تغییر کرد … دیگر فقط اتفاقات خوب و دوست داشتنی را به خدا ارتباط میدادم و توجهی به نامطلوب ها نداشتم. من اول راه هستم اما خیلی تغییر دیدم.. قبلا می ترسیدم احساس خوب داشته باشم چون فکر میکردم بعدش باید منتظر یک اتفاق بد باشم مثلا هر وقت با دوستانم جمع میشدیم و خیلی میخندیدیم همه به ما تذکر می دادند که نخندید چون بعد از خنده نوبت گریه است. حتی بعضی از بزرگ تر ها جلوی خنده شان را میگرفتند تا بعدش گریه به سراغ آنها نیاید..
      اما الان روزها احساس خوب دارم و میبینم که خدای مهربانم استمرار و عمق به احساس خوبم میبخشد ..خدایا مرا ببخش که سالها تو را اشتباه شناختم و تو در کمال لطف ، باز به من نیکی کردی و باز من ندیدم و از تو گله و شکایت کردم.
      دیروز میخواستم آب نارنگی بگیرم وقتی نارنگی ها را برش زدم رنگ نارنجی آنها به قدری زیبا بود که به من احساس شادی داد و به مادرم گفتم :خدایی که این میوه و این رنگ را آفریده ، چطور میتواند غم و اندوه را دوست داشته باشد و آنرا برای بنده اش بپسندد؟
      خالق این زیبایی حتما در نهایت شادی است که چنین زیبایی پدید آورده است…

      اما آرزوها …
      در زندگی قبلی من آرزو کار انسان های دیوانه ، تنبل ، و بیکار تعریف شده بود .
      اما من همیشه عاشق رویاپردازی و آرزو های خوب داشتن برای خودم بودم. اما نمی دانستم که چطور می شود به آنها رسید .حتی انتظاری هم نداشتم که آنها برسم فقط دوست داشتم به آرزوهای زیبایم بیشتر فکر کنم.
      با آشنا شدن با لاغری با ذهن من به سرزمین لاغری و رویا دعوت شدم .سرزمینی که خدا هم در آن حضور داشت و در هر گام از او یاد میشد. در این سرزمین من عاشق خودم شدم ، عاشق خدا شدم . تواسنتم با خدا صحبت کنم و احساس کنم که او چه قدر مهربان است و دوست داشتنی.

      من بسیار خوشحالم که در این مسیر هستم .
      پ.ن : دوست داشتم برداشتم را از متن این فایل بنویسم . و بعد از تماشای فایل نیز دوباره کامنت بگذارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم