0

رهایی از افکار منفی (قسمت اول)

رهایی از افکار منفی و احساس بد
اندازه متن

نمی‌توانید هدفی مقدس تر از تغییر کردن را در زندگی‌ تان جستجو نمایید! و این مسیر از رهایی از افکار منفی آغاز می شود.

اگر تصور می کنید زندگی شما مانند کالایی است که به شما تحویل داده شده و قابل تغییر نیست اشتباه می کنید.

من هم چند سال قبل این تصور را داشتم که زندگی را باید سپری کرد و نمی توان زندگی را به شکلی که مورد علاقه ات است سپری کنی.

به عنوان فردی که توانسته‌ام از شرایطی سخت زندگی خود را تغییر دهم به شما می گویم که نیازی نیست به زندگی خوب دیگران با حسرت نگاه کنید، چون شما هم می توانید زندگی فوق العاده ای را تجربه کنید اگر مهارت رهایی از افکار منفی را کسب کنید.

زیرا هیچ فردی آنقدر خوشبخت نیست که شما نتوانید به اندازه‌ی او خوشبخت شوید…

سالهای زیادی از زندگی ام را با افکار منفی و مشکلات زیادی سپری کردم اما همیشه اشتیاقِ فراوان برای تغییر زندگی را داشتم و به دنبالی راهی برای رسیدن به خواسته خودم بودم، به دنبال مهم‌ترین عامل تغییر زندگی بودم و به لطف خدای مهربان شروع به آموزش خودم برای تغییر زندگی کردم.

کتاب های زیادی را مطالعه کردم، از آموزش های اساتید مطرحی بهره بردم و در نهایت به روی دست یافتم که به تغییر زندگی را برایم آسان کرد و توانستم درک کنم چگونه خالق زندگی خود باشم.

دوره رایگان چگونه زندگی خود را تغییر دهیم  حاصلِ نتایج بخشی از این سالها است  برخی از آن در هیچ کتابی یافت نمی شود و شامل تجارب موفقیت آمیز خودم می باشد.

مأموریت این دوره، آموزش چگونه تغییر دادن زندگی به هر فردی است، که تصمیم گرفته و متعهد شده تا نه تنها فردی باشد که تغییر کرده است بلکه قادر باشد شرایط خانواده اش را تغییر دهد.

زیرا همه ما وظیفه داریم که تغییر کنیم و زندگی را آنگونه که خداوند برای ما مقدر کرده است تجربه کنیم.

ما به این جهان فرستاده شدیم تا بتوانیم همه‌ی زیبایی‌های جهان را تجربه کنیم، تا آزادانه برای خودمان زندگی کنیم، تا تجربه یک زندگی پر از رفاه و آسایش را تجربه کنیم.

زیرا این توانایی و لیاقت به همه ما داده شده است تا بتوانیم تجربه زندگی موفق و سرشار از شادی و احساس خوب و عشق و علاقه به دیگران را داشته باشیم. و مسیر رسیدن به این شرایط رهایی از افکار منفی است.

ما وظیفه داریم از  توانایی که خداوند به ما داده است استفاده کنیم تا  در لحظه مرگمان، “بدون حسرت آنچه که می‌توانستیم انجام دهیم اما ندادیم”، در آرامش و زیبایی این جهان را ترک کنیم.

تا بتوانیم به همه بگوییم، خوب زندگی کردن، نه تنها آسان، بلکه طبیعی‌ترین نوع زندگی است زیرا ما ذاتاٌ و طبیعتاٌ خوشبخت هستیم. چون بنده خدا هستیم.

خدا را شکر می‌کنم که مرا در این مسیر شگفت انگیز قرار داد.

خدا را شکر می کنم که توانستنم با ارائه آنچه که زندگی خودم را از بدترین شرایط، به شرایطی مطلوبی که هر روز در حال بهتر شدن است رساند، در دوره خدا هرگز دیر نمی کند به شما و افرادی زیادی در سراسر جهان کمک کنم تا با باورکردن خود و توانایی بهتر زندگی کردن تغییرات شگفت انگیزی در جهان پیرامون خود ایجاد کنند.

به شما دوست عزیزی که به هر طریقی با من و این مطلب مواجه شده اید توصیه میکنم فایل های رایگانی که به منظور تغییر زندگی قرار داده ام را با دقت گوش داده و به تمرینات آن عمل کنید و چنانچه احساس کردید توانایی آموزش های بیشتر و کاربری تر را دارم از محتوای آموزشی دوره شگفت انگیز خدا هرگز دیر نمی کند استفاده کنید.

“هدفی مقدس تر از تغییر برای یک زندگی بهتر نیست

اگر بخواهیم تغییری در روند ناخواسته های زندگی امون بدهیم چاره ایی نداریم مگر این که افکار و باورهاهمون را تغییر دهیم برای یک زندگی بهتر نیاز به آموزش بهتر داریم

چرا افرادی در جامعه هستند که کاملا از هر نظر احساس خوشبختی ویا حتی بدبختی دارند؟

تمام خوشبختی و یا بدبختی انسان ها بسته به نگرش آنها و باورهایی است که در ذهن خود دارند.

این باورها میتواند مثبت و یا منفی باشد و در نتیجه این باورها می توانند انسان را به سمت خوشبختی و یا حتی بدبختی ببرد چون ریشه این افکار در ذهن انسان است و برای تغییر آن باورها نیاز به آموزش دیدن دارد تا با جایگزین کردن باورهای صحیح به سمت آرمان خود گام بردارد.

با آموزش درست حتی می تواند شرایط خانواده خود وانسانهای پیرامون خود را تغییر دهد.

خداوند جهان هستی را بر طبق قانون زیبایی سلامتی خوشحالی ثروت و خوشبختی بنا کرده و ما هم به عنوان انسان از این قانون نه تنها مستثنئ نیستم بلکه هم سو با این قوانین آفریده شدیم پس حق طبیعی انسان خوشبختی خوشحالی سلامتی وثروت و…. است.

چه موقعی انسان از حق های طبیعی خود محروم می شود؟

زمانی انسان از این حق های طبیعی محروم می شود که افکارش هم سو با جهان هستی نباشد یعنی دچار افکار منفی گردد ودر یاس ونامیدی بسر برد

چه زمانی انسان موفق می شود؟

زمانی انسان موفق می شود که افکارش همسو با قوانین جهان هستی باشد یعنی دارای افکاری از جمله عشق امید خوشحالی و شادی و احساس خوب داشته باشد یعنی انسان به لیاقتی که خداوند در آن نهادینه کرده پی میبرد و طبق این لیاقت به توانایی هایی که حق طبیعی اش است دست پیدا میکند. در این صورت انسانی موفق در امور زندگی خود می شود. اولین قدم برای تجربه این شرایط رهایی از افکار منفی است.

ما در قبال این هدیه الهی چه وظایفی داریم؟

ما در قبال هدایای خداوند وظیفه داریم از این توانایی ها به نحو احسنت استفاده کنیم و آنها را به کار گیربم و خوشحال باشیم تا تجربه های شادی در زندگی داشته باشیم اگر روزی از این دنیا رفتیم حسرت کارهای نکرده که آرزوش را داشتیم نداشته باشیم و در آرامش و زیبایی این دنیا را بتوانیم ترک کنیم.

خوب زندگی کردن و خوشبخت بودن طبیعی ترین حق زندگی است که خداوند به انسانها هدیه کرده وباید قدر این نعمت را دانست واز این حق استفاده کرد

چه وقت می شود زندگی متفاوتی را تجربه کرد؟

جهان هستی دارای مدارها و یا طبقاتی است که انسان ها در آنها قرار دارند و زندگی خود را طبق همان مدار و یا همان طبقه تجربه می کنند.

مثلا هر کدام از ما در یک طبقه از این مدارها قرار داریم و شرایط و اتفاقات هم طبق همان برای ما بوجود میاید.

وقتی ما در یک طبقه ساکن هستیم نمیتوانیم شرایط طبقات بالاتر را تجربه کنیم مگر این که افکار ما تغییر کند تا جایگاه ما عوض شود و بتوانیم به طبقه و یا مدار بالاتر راه پیدا کنیم.

این براساس عدالت خداوند است چون عدالت حکم میکند که هرکسی در شرایطی که هست در طبقه ایی حضور داشته باشه که حق اش است.

باید بپذیریم که این شرایطی را که داریم حق ماست چون خداوند عادل است و به همه نظارت دارد و حواسش به فقیر و غنی هست ولی عدالت اش حکم میکند که در اون شرایط باشیم.

همیشه به ما گفتند عدالت خدا با عذاب کردنه و قدرت خدا را در آن میبینم عدالت خدا در همه چیز است حتی در شرایطی که داریم و ایمان به خدا یعنی ایمان داشتن به عدالته خداست.

برای تغییر زندگی اول باید بپذیریم که الان در هر شرایطی که هستیم حق ماست ولی خداوند این حق را نیز به ما داده تا با تغییر افکار خود را به طبقات بالاتر برسانیم و طبقه خود را عوض کنیم و این سرنوشت ما نیست خداوند شرایط ما را درست نکرده بلکه ابن طبقات و مدارها را درست کرده و تصمیم ما مهمه که می خواهیم در چه طبقه ایی زندگی کنیم.

این طبقات از صفر تا بی تهایت است باید بپذریم انرژی و انگیزه و تلاش کنیم تا به طبقات دیگر برویم و این مستلزم توانایی است که انسان خودش را با تلاش وخواستن طبقه خود را تغییر دهد.

افرادی که نمی توانند طبقه خود را تغییر دهند و مدام در یاس و نا امیدی بسر میبرند و اتفاقات را به گردن دیگران و خدا می اندازند نمی توانند از حق طبیعی خوشبخت شدن در طبقات بالاتر سود ببرند و همیشه در همان جا می مانند.

طبقات در جهان هستی چگونه تعیین می شوند؟

طبقات در جهان هستی براساس پارامترهایی تعیین می شود که تماما ذهنی است این افکار ماست که زندگی ما را می سازد وقتی افکار مثبت تری داشته باشیم می توانیم به طبقات بالاتر برویم ولی اگر افکار منفی و محدود کننده داشته باشیم در طبقات پست جهان هستی زندگی کنیم.

با آموزش درست و انجام تمرینات میتوانیم ذهن خود را مملو از افکار مثبت کنیم تا جایی برای افکار منفی باقی نماند و بالعکس آن هم امکان پذیر است.

افکار منفی مثل خشم، کینه و نفرت، انتقام و خشونت اگر در ذهن زیاد شود انسان به طبقات پایین جهان هستی سقوط می کند.

پس ذهن مثل یک مخزن می ماند که یک ورودی و خروجی دارد حالا اگر ورودی آن را پر کنیم از افکار مثبت خروجی آن می شود عشق و محبت لذت و خوشبختی.

اگر وردی منفی باشد خروجی می شود فقر بدبختی فلاکت

این مهم به عهده خودمان است که کدام را انتخاب کنیم و بخواهیم در چه شرایطی زندگی کنیم.

تمام موضوعات در جهان هستی دارای دو وجه است، روز و شب، بالا و پایین، سرد و گرم

پس شرایط هم در زندگی دو وجه است شادی و غم، ثروت و فقر و غیره

این خود ما هستیم که انتخاب می کنیم در چه شرایطی می خواهیم باشیم می خواهیم در شادی باشیم پس جایی برای غم نداریم چون ظرفیت ذهن به سمت آن افکاری است در ذهن بیشتر موج میزند.

اگر ثروت باشد جا برای فقر در ذهن کم می شود و ذهن به یک موضوع می تواند توجه بیشتری نشان دهد اگر افکار ما مثبت تر باشد و وارد مخزن ذهن شود خروجی آن شادی و خوشحالی است و اگر ورودی ذهن ما افکار منفی بیشتر باشد خروجی آن هم بالطبع یاس و ناامیدی است.

اگر انتظار داشته باشیم که شرایط فعلی ما با این افکاری که داریم تغییر کند بسی خیال بیهوده است چون ۸۰٪ آن با افکار منفی است و همش در این شرایط منتظر شانس می مانیم تا به شرایط بهتر و یا طبقه بالاتر برویم و زهی خیال باطل و این راهی ندارد جز رهایی از افکار منفی و تغییر افکار منفی به افکار مثبت.

در آن صورت موفق می شویم و زندگی به سمت خوب می رود اگر ما می خواهیم تغییر کنیم باید از ورودی ذهن مراقبت کنیم تا افکار کینه، انتقام، خشم، حسادت و حسرت وارد ذهن نشود باید از دیدن اخبار، اتفاقات بد، غیبت کردن و غیره پرهیز شود و وارد ذهن نشود به جایش از افکار مثبت بیشتر وارد ذهن شود تا ذهن مملو از این افکار خوب شود و خروجی های خوب مثل عشق دوست داشتن وخوشبختی داشته باشد”

نوشته خانم سهیلا در بخش نظرات

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.12 از 126 رای

https://tanasobefekri.net/?p=11052
131 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار saberizahra80
      1399/12/13 09:46
      مدت عضویت: 1688 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 903 کلمه

      (َشرح عالی بر اساس محتوا، ذکر مثال برای شرح بهتر)
      .
      سلام🙂
      چقدر عالیه که این فایلها رو در مسیر لاغری من قرار دادید چقدر حال و هوای خوبی داشت شعر انتهای فایل که کلا در مورد خودشناسی و خودسازی بود و کلا به موضوع ذهنی لاغری مربوطه چون همه ما که در این مسیر هستیم در واقع داریم ذهنمون رو با ورودیهای جدید میکوبیم و و از نو میسازیم و جسم جدید هم حاصل این ذهن جدید خواهد بود😊👌
      خوب هر چیزی در جهان دو وجه داره خوب بد ،بالا پایین ،زشت زیبا،
      خداوند جهانش رو اینطور خلق کرده
      از طرفی همه ما رو با ختیار خلق کرده و هیچ جبری در کار نیست این ما هستیم که انتخاب میکنیم کدوم وجه از هر چیزی رو با دیدن شنیدن و سایر حواس انتخاب کنیم
      خداوند به همه ما ذهنی داده که مثل یک کامپیوتر بزرگ با حافظه بسیار زیاده از زمان تشکیل نطفه ما و شروع دوران جنینی ما با شنیده هامون از پدر و مادر و اطرافیان با لمس و توجه مادر با احساس مادر در شرایط بارداری حتی با خواسته یا ناخواسته بودن بارداری …ذهن ما کم کم شکل میگیره و بعد از به دنیا اومدن هم باز همین ها ادامه داره با اینکه ما بزرگترها فکر میکنیم بچه چیزی نمیفهمه ولی در واقع ورودی از طریق چشمها گوش ها لمس و سایر حواس به اون کامپیوتر ذهن داده میشه
      در واقع ورودی ذهن همینهاست که از طریق حواس از محیط درک میکنیم تا یه سنی این ورودیها ناخواسته بوده و توسط اطرافیان به ذهن ما داده شده ولی از یه سنی به بعد ما میتونیم آگاهانه تصمیم بگیریم چه چیزهایی رو وارد زهنمون کنیم
      خوب وقتی زیبایی هست ما میتونیم زیبایی رو انتخاب کنیم و بهش توجه کنیم همینطور ثروت رو ،سلامتی رو،شادی رو،عشق رو،وفاداری رو،محبت رو،ارامش رو،
      و از اونجاییکه هر ورودی که به ذهنمون میدیم خروجی هم همون میشه اگه ما ورودیهای مثبت بدیم زندگیمون هم مثبت میشه
      ولی اکثریت آدمها یا به طور ناخودآگاه یا از سر عادت همون ورودیهای منفی رو وارد میکنن و نتیجه زندگیشون هم که مشخصه 😶
      ذهن ما مثل یه مخزن بی نهایت بزرگه که ما دائما با توجه مون داریم بهش تزریق میکنیم حالا اگه بیشتر توجه ما بر نازیباییها و جنگها و بیماریها و شکستها و خیانتها و تجاوز ها واین قبیل موارد باشه که همگی جزئ افکار منفی هستن بیشتر فضای ذهن میشه این منفی ها از اون طرف خروجی هم میشه یه زندگی در ترس نگرانی بیماری ناراحتی غصه و…
      حالا اگه بیایم آگاهانه توجمون رو بیاریم روی زیبایی سلامتی عشق مهربانی بخشش صلح ثروت …
      خروجی هم میشه یه زندگی در ارامش رفاه سلامتی تناسب اندام و…
      خوب حالا با این سیستم که اختیار ما فقط درش دخیل هست و ما هر لحظه با توجهمون داریم خلق میکنیم هر آدمی در هر شرایطی باشه خودش اونو خلق کرده یا خدا براش اونو خواسته از ازل؟؟؟؟؟ خدا که این سیستم اختیار رو داده خوب دیگه چه عدالتی بالاتر از این که من خودم با توجهم زندگیم رو میسازم و وقتی اینهمه وجه خوب در جهان هست خوب اونو ببینم و اونم خلق کنم…😊👌👌
      سیستم دیگه ای که خداوند بر اساس عدالتش خلق کرده سیستم مدارها است جهان هستی بی نهایت مدار داره در مدارهای پایینتر فقر بیماری خیانت تجاوز جنگ افسردگی و…. هست و هرچه مدارها بالاتر میره ثروت رفاه عشق سلامتی وفاداری مهربانی ارامش بیشتر میشه و این ها تا بی نهایت وجود داره یعنی هر سطحی از ثروت رو تصور کنید بالاترش وجود داره هر سطحی از ارامش رو دارین تجربه میکنید ارامش بیشتر وجود داره و به همین ترتیب
      خوب طی کردن این مدارها حالا یا به پایین یا به بالا فقط از طریق ذهن و افکار امکانپذیره
      ذهن هم که گفتیم با ورودیهایی که خود ما بهش میدیم زندگی ما رو میسازه پس در نهایت میبینیم که این خود ما هستیم که مشخص میکنیم در کدوم مدار باشیم
      باز هم سرنوشتی از پیش تعیین شده وجود نداره همش دست خود ما است با کانون توجهمون 😏پس باز هم ثابت میشه که عدالت خداوند کاملا درسته و هیییییچ بی عدالتی در کار نیست
      هرکس هر جای این دنیاس جای درستش همونجاس و هیچ بی عدالتی ای نشده
      اولین باری که این جمله رو شنیدم خیلی ناراحت شدم و مقاومت داشتم که نه چطور میشه یه نفر تو سومالی از گرسنگی بمیره یه نفر هم اینقدر در ناز و نعمت و ثروت باشه نه این غلطه پس خدا کجاس ببینه خدا اون سومالیه رو فراموش کرده از اونطرف هم نعمت زیاد به اون ثروتمند داده برای اینکه بعدا در اون دنیا بیشتر باز خواستش کنه و…خلاصه این مزخرفات که از قبل من باور کرده بودم و حالا داشتیم با همونا توجیه می کردم😁
      حالا خیلی بهتر درک میکنم این سیستم رو و اینکه میگن شما خالق زندگیتون هستین یعنی چه ؟
      و باز هم خیلی بیشتر میفهمم که برای تغییر شرایط اینهمه اساتید مختلف روی کنترل ورودیها تاکید دارن برای چیه….
      چرا باید تلویزیون رو حذف کنیم چرا باید ادمهای منفی رو حذف کنیم چرا باید بیشتر تنها باشیم و روی خودمون کار کنیم چرا باید در جمعهایی که غیبت درش هست حداقل سکوت کنیم چرا همیشه گفتن اولین قدم برای تغییر، پذیرفتن مسیولیت زندگی خودته و چرا حتی در موضوع چاقی هم اولین قدم پذیرفتن این مسئله است که من خودم چاقی رو بوجود اوردم 👌👌👌👌
      استاد خیلی ممنونم از شما و از اینکه فضایی رو فراهم کردین که ما بیایم و با نوشتن نظراتمون هم خودمون بیشتر یاد بگیریم وهم آگاهیها رو با دوستان همسفر به اشتراک بذاریم🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/05/01 11:10
      مدت عضویت: 1688 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 639 کلمه

      سلام🙂

      استاد چقدر ایده فوق العاده ای هست که این فایلها رو گذاشتین جزئ فایلهای صدگام 

      چون همه ما هم در موضوع لاغری و هم در موضاعات دیگه زندگیمون پر از افکار منفی هستیم چون از بچگی هر فکر و صحبتی رو وارد مخزن ذهنمون کردیم و الان بالای ۹۰ درصد افکاری که مرور میکنیم منفی هست واین رو میتونیم از حال و احوال خودمون و اطرافیانمون بفهمیم که همه ناراحت ،نگران و افسرده و دلمرده هستن و شادی در جامعه ما کم شده

      چون افکار باعث ایجاد واکنشهای شیمیایی میشن که یه سری هورمونها و مواد شیمیایی در بدن ساخته میشه که اینها احساس رو میسازن مثلا فکر منفی در مورد آینده منجر به ایجاد هورمونهای استرس مثل کورتیزول میشه و احساس نگرانی و ترس ایجاد میکنه و جالبه که احساس هم دوباره فکر های شبیه به اون احساس رو بوجود میاره و به قولی احساس منفی_فکر منفی در یه لوپ منفی گیر می افته و مرتب همدیگه رو تشدید و تقویت میکنن و از اونجاییکه اکثر ما به ذهنمون آگاه نیستیم که الان داره چه افکاری رو دنبال میکنه به راحتی در تله این افکار می افتیم و چون جنس افکار از انرژی هست و انرژی هم فرکانس داره و طبق قانون هم فرکانسها همدیگه رو جذب میکنن این افکار در جهان میچرخه و تمام شرایط و اتفاقات مشابه و هم فرکانس با خودش رو پیدا میکنه و همراه خودش میاره به زندگی ما ،مایی که خودمون منبع و سرچشمه این افکار بودیم 😬

      به قول استادی هر فکر کاروانی از انرژیهای مشابه رو در کائنات به راه میندازه و شما مدیر این کاروان هستی و همه این کاروان گوش به زنگ تو هستن و به هر جایی که تو دستور بدی اونا حرکت میکنن حالا انتخاب با توست که این کاروان رو کجا ببری ؟؟؟؟ اگه آگاه باشی و خودت اونا رو هدایت کنی به سمت عشق وثروت و تناسب و فراوانی و اعتماد مقصد این کاروان هم اتفاقات و شرایط پر از عشق و فراوانی و ثروت و تناسب خواهد بود ولی اگه بدون آگاهی باشی چون این کاروان معمولا پر از فکرهای منفی هست تو رو با خودش میبره به مقصدی که بیماری وفقر و نداری و چاقی ونامهربانی است و تو هم همینها رو در زندگیت تجربه میکنی😶😶😶😶

      اکثر آدمها به افکار و ذهنشون آگاه نیستن و به همین دلیل از نتایج زندگیشون هم راضی و شاد نیستن ولی آگاه هم نیستن که خودشون انتخاب کردن این نتایج رو 👌👌👌

      از طرفی برداشت ما از خدا هم با اون اصل و ذات خداوند میلیونها سال فاصله داره 

      ما خداوند رو مسئول تمام اتفاقات زندگی میدونیم و اگه کسی خوشبختی و فراوانی و تناسب رو داره تجربه میکنه میگیم خدا براش خواسته

      و اگه کسی فقر و چاقی و بیماری رو داره تجربه میکنه باز هم میگیم خدا براش اینطور خواسته

      بیاین فکر کنیم ما همگی خدا رو به عادل بودن میشناسیم پس چطور ممکنه خدای عادل برای یکی خوشبختی رو بخواد برای یکی دیگه بدبختی رو؟؟؟؟؟ اینکه اصلا با عدل خداوند سازگار نیست🤨🤨🤨🤨

      از طرفی معتقدیم خداوند انسان رو مختار افریده که باز هم اگه اختیار داریم با اینکه خدا برای ما اینطور خواسته یا نخواسته همخوانی نداره!!!!🤨🤨🤨

      چطور ممکنه من در شرایط جبر و اراده و سرنوشت از قبل نوشته شده من اختیار داشته باشم؟؟؟؟؟؟؟!!!!!🤨🤨🤨

      ما باید تمام تعریفها و دیدگاههامون رو هم نسبت به خدا و هم نسبت به عدالت خدا و هم نسبت به اختیار خودمون تغییر بدیم تا بتونیم تمام این کلمات رو در جای خودش قرار بدیم

      خداوند اختیار و قدرت انتخاب رو به ما داده که  مخزن ذهنمون رو پرکنیم اونم با ورودی ها مون که دیده ها و شنیده هامون هستن ورودی مثبت … فکر مثبت….کاروان مثبت……نتیجه مثبت….خوشبختی👌👌👌

      ورودی منفی….فکر منفی….کاروان منفی.‌‌‌..‌نتیجه منفی.‌‌‌‌بدبختی😑😑😑

      پس اولین کار اینه که ورودی رو کنترل کنیم و به هر حرف و تصویر و ایده و طرز تفکری اجازه ندیم وارد ذهنمون بشه این اولین کار و سخت ترین و مهمترین کار برای تغییر نتیجه زندگیمونه👌👌👌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم