0

رهایی از افکار منفی (قسمت اول)

رهایی از افکار منفی و احساس بد
اندازه متن

نمی‌توانید هدفی مقدس تر از تغییر کردن را در زندگی‌ تان جستجو نمایید! و این مسیر از رهایی از افکار منفی آغاز می شود.

اگر تصور می کنید زندگی شما مانند کالایی است که به شما تحویل داده شده و قابل تغییر نیست اشتباه می کنید.

من هم چند سال قبل این تصور را داشتم که زندگی را باید سپری کرد و نمی توان زندگی را به شکلی که مورد علاقه ات است سپری کنی.

به عنوان فردی که توانسته‌ام از شرایطی سخت زندگی خود را تغییر دهم به شما می گویم که نیازی نیست به زندگی خوب دیگران با حسرت نگاه کنید، چون شما هم می توانید زندگی فوق العاده ای را تجربه کنید اگر مهارت رهایی از افکار منفی را کسب کنید.

زیرا هیچ فردی آنقدر خوشبخت نیست که شما نتوانید به اندازه‌ی او خوشبخت شوید…

سالهای زیادی از زندگی ام را با افکار منفی و مشکلات زیادی سپری کردم اما همیشه اشتیاقِ فراوان برای تغییر زندگی را داشتم و به دنبالی راهی برای رسیدن به خواسته خودم بودم، به دنبال مهم‌ترین عامل تغییر زندگی بودم و به لطف خدای مهربان شروع به آموزش خودم برای تغییر زندگی کردم.

کتاب های زیادی را مطالعه کردم، از آموزش های اساتید مطرحی بهره بردم و در نهایت به روی دست یافتم که به تغییر زندگی را برایم آسان کرد و توانستم درک کنم چگونه خالق زندگی خود باشم.

دوره رایگان چگونه زندگی خود را تغییر دهیم  حاصلِ نتایج بخشی از این سالها است  برخی از آن در هیچ کتابی یافت نمی شود و شامل تجارب موفقیت آمیز خودم می باشد.

مأموریت این دوره، آموزش چگونه تغییر دادن زندگی به هر فردی است، که تصمیم گرفته و متعهد شده تا نه تنها فردی باشد که تغییر کرده است بلکه قادر باشد شرایط خانواده اش را تغییر دهد.

زیرا همه ما وظیفه داریم که تغییر کنیم و زندگی را آنگونه که خداوند برای ما مقدر کرده است تجربه کنیم.

ما به این جهان فرستاده شدیم تا بتوانیم همه‌ی زیبایی‌های جهان را تجربه کنیم، تا آزادانه برای خودمان زندگی کنیم، تا تجربه یک زندگی پر از رفاه و آسایش را تجربه کنیم.

زیرا این توانایی و لیاقت به همه ما داده شده است تا بتوانیم تجربه زندگی موفق و سرشار از شادی و احساس خوب و عشق و علاقه به دیگران را داشته باشیم. و مسیر رسیدن به این شرایط رهایی از افکار منفی است.

ما وظیفه داریم از  توانایی که خداوند به ما داده است استفاده کنیم تا  در لحظه مرگمان، “بدون حسرت آنچه که می‌توانستیم انجام دهیم اما ندادیم”، در آرامش و زیبایی این جهان را ترک کنیم.

تا بتوانیم به همه بگوییم، خوب زندگی کردن، نه تنها آسان، بلکه طبیعی‌ترین نوع زندگی است زیرا ما ذاتاٌ و طبیعتاٌ خوشبخت هستیم. چون بنده خدا هستیم.

خدا را شکر می‌کنم که مرا در این مسیر شگفت انگیز قرار داد.

خدا را شکر می کنم که توانستنم با ارائه آنچه که زندگی خودم را از بدترین شرایط، به شرایطی مطلوبی که هر روز در حال بهتر شدن است رساند، در دوره خدا هرگز دیر نمی کند به شما و افرادی زیادی در سراسر جهان کمک کنم تا با باورکردن خود و توانایی بهتر زندگی کردن تغییرات شگفت انگیزی در جهان پیرامون خود ایجاد کنند.

به شما دوست عزیزی که به هر طریقی با من و این مطلب مواجه شده اید توصیه میکنم فایل های رایگانی که به منظور تغییر زندگی قرار داده ام را با دقت گوش داده و به تمرینات آن عمل کنید و چنانچه احساس کردید توانایی آموزش های بیشتر و کاربری تر را دارم از محتوای آموزشی دوره شگفت انگیز خدا هرگز دیر نمی کند استفاده کنید.

“هدفی مقدس تر از تغییر برای یک زندگی بهتر نیست

اگر بخواهیم تغییری در روند ناخواسته های زندگی امون بدهیم چاره ایی نداریم مگر این که افکار و باورهاهمون را تغییر دهیم برای یک زندگی بهتر نیاز به آموزش بهتر داریم

چرا افرادی در جامعه هستند که کاملا از هر نظر احساس خوشبختی ویا حتی بدبختی دارند؟

تمام خوشبختی و یا بدبختی انسان ها بسته به نگرش آنها و باورهایی است که در ذهن خود دارند.

این باورها میتواند مثبت و یا منفی باشد و در نتیجه این باورها می توانند انسان را به سمت خوشبختی و یا حتی بدبختی ببرد چون ریشه این افکار در ذهن انسان است و برای تغییر آن باورها نیاز به آموزش دیدن دارد تا با جایگزین کردن باورهای صحیح به سمت آرمان خود گام بردارد.

با آموزش درست حتی می تواند شرایط خانواده خود وانسانهای پیرامون خود را تغییر دهد.

خداوند جهان هستی را بر طبق قانون زیبایی سلامتی خوشحالی ثروت و خوشبختی بنا کرده و ما هم به عنوان انسان از این قانون نه تنها مستثنئ نیستم بلکه هم سو با این قوانین آفریده شدیم پس حق طبیعی انسان خوشبختی خوشحالی سلامتی وثروت و…. است.

چه موقعی انسان از حق های طبیعی خود محروم می شود؟

زمانی انسان از این حق های طبیعی محروم می شود که افکارش هم سو با جهان هستی نباشد یعنی دچار افکار منفی گردد ودر یاس ونامیدی بسر برد

چه زمانی انسان موفق می شود؟

زمانی انسان موفق می شود که افکارش همسو با قوانین جهان هستی باشد یعنی دارای افکاری از جمله عشق امید خوشحالی و شادی و احساس خوب داشته باشد یعنی انسان به لیاقتی که خداوند در آن نهادینه کرده پی میبرد و طبق این لیاقت به توانایی هایی که حق طبیعی اش است دست پیدا میکند. در این صورت انسانی موفق در امور زندگی خود می شود. اولین قدم برای تجربه این شرایط رهایی از افکار منفی است.

ما در قبال این هدیه الهی چه وظایفی داریم؟

ما در قبال هدایای خداوند وظیفه داریم از این توانایی ها به نحو احسنت استفاده کنیم و آنها را به کار گیربم و خوشحال باشیم تا تجربه های شادی در زندگی داشته باشیم اگر روزی از این دنیا رفتیم حسرت کارهای نکرده که آرزوش را داشتیم نداشته باشیم و در آرامش و زیبایی این دنیا را بتوانیم ترک کنیم.

خوب زندگی کردن و خوشبخت بودن طبیعی ترین حق زندگی است که خداوند به انسانها هدیه کرده وباید قدر این نعمت را دانست واز این حق استفاده کرد

چه وقت می شود زندگی متفاوتی را تجربه کرد؟

جهان هستی دارای مدارها و یا طبقاتی است که انسان ها در آنها قرار دارند و زندگی خود را طبق همان مدار و یا همان طبقه تجربه می کنند.

مثلا هر کدام از ما در یک طبقه از این مدارها قرار داریم و شرایط و اتفاقات هم طبق همان برای ما بوجود میاید.

وقتی ما در یک طبقه ساکن هستیم نمیتوانیم شرایط طبقات بالاتر را تجربه کنیم مگر این که افکار ما تغییر کند تا جایگاه ما عوض شود و بتوانیم به طبقه و یا مدار بالاتر راه پیدا کنیم.

این براساس عدالت خداوند است چون عدالت حکم میکند که هرکسی در شرایطی که هست در طبقه ایی حضور داشته باشه که حق اش است.

باید بپذیریم که این شرایطی را که داریم حق ماست چون خداوند عادل است و به همه نظارت دارد و حواسش به فقیر و غنی هست ولی عدالت اش حکم میکند که در اون شرایط باشیم.

همیشه به ما گفتند عدالت خدا با عذاب کردنه و قدرت خدا را در آن میبینم عدالت خدا در همه چیز است حتی در شرایطی که داریم و ایمان به خدا یعنی ایمان داشتن به عدالته خداست.

برای تغییر زندگی اول باید بپذیریم که الان در هر شرایطی که هستیم حق ماست ولی خداوند این حق را نیز به ما داده تا با تغییر افکار خود را به طبقات بالاتر برسانیم و طبقه خود را عوض کنیم و این سرنوشت ما نیست خداوند شرایط ما را درست نکرده بلکه ابن طبقات و مدارها را درست کرده و تصمیم ما مهمه که می خواهیم در چه طبقه ایی زندگی کنیم.

این طبقات از صفر تا بی تهایت است باید بپذریم انرژی و انگیزه و تلاش کنیم تا به طبقات دیگر برویم و این مستلزم توانایی است که انسان خودش را با تلاش وخواستن طبقه خود را تغییر دهد.

افرادی که نمی توانند طبقه خود را تغییر دهند و مدام در یاس و نا امیدی بسر میبرند و اتفاقات را به گردن دیگران و خدا می اندازند نمی توانند از حق طبیعی خوشبخت شدن در طبقات بالاتر سود ببرند و همیشه در همان جا می مانند.

طبقات در جهان هستی چگونه تعیین می شوند؟

طبقات در جهان هستی براساس پارامترهایی تعیین می شود که تماما ذهنی است این افکار ماست که زندگی ما را می سازد وقتی افکار مثبت تری داشته باشیم می توانیم به طبقات بالاتر برویم ولی اگر افکار منفی و محدود کننده داشته باشیم در طبقات پست جهان هستی زندگی کنیم.

با آموزش درست و انجام تمرینات میتوانیم ذهن خود را مملو از افکار مثبت کنیم تا جایی برای افکار منفی باقی نماند و بالعکس آن هم امکان پذیر است.

افکار منفی مثل خشم، کینه و نفرت، انتقام و خشونت اگر در ذهن زیاد شود انسان به طبقات پایین جهان هستی سقوط می کند.

پس ذهن مثل یک مخزن می ماند که یک ورودی و خروجی دارد حالا اگر ورودی آن را پر کنیم از افکار مثبت خروجی آن می شود عشق و محبت لذت و خوشبختی.

اگر وردی منفی باشد خروجی می شود فقر بدبختی فلاکت

این مهم به عهده خودمان است که کدام را انتخاب کنیم و بخواهیم در چه شرایطی زندگی کنیم.

تمام موضوعات در جهان هستی دارای دو وجه است، روز و شب، بالا و پایین، سرد و گرم

پس شرایط هم در زندگی دو وجه است شادی و غم، ثروت و فقر و غیره

این خود ما هستیم که انتخاب می کنیم در چه شرایطی می خواهیم باشیم می خواهیم در شادی باشیم پس جایی برای غم نداریم چون ظرفیت ذهن به سمت آن افکاری است در ذهن بیشتر موج میزند.

اگر ثروت باشد جا برای فقر در ذهن کم می شود و ذهن به یک موضوع می تواند توجه بیشتری نشان دهد اگر افکار ما مثبت تر باشد و وارد مخزن ذهن شود خروجی آن شادی و خوشحالی است و اگر ورودی ذهن ما افکار منفی بیشتر باشد خروجی آن هم بالطبع یاس و ناامیدی است.

اگر انتظار داشته باشیم که شرایط فعلی ما با این افکاری که داریم تغییر کند بسی خیال بیهوده است چون ۸۰٪ آن با افکار منفی است و همش در این شرایط منتظر شانس می مانیم تا به شرایط بهتر و یا طبقه بالاتر برویم و زهی خیال باطل و این راهی ندارد جز رهایی از افکار منفی و تغییر افکار منفی به افکار مثبت.

در آن صورت موفق می شویم و زندگی به سمت خوب می رود اگر ما می خواهیم تغییر کنیم باید از ورودی ذهن مراقبت کنیم تا افکار کینه، انتقام، خشم، حسادت و حسرت وارد ذهن نشود باید از دیدن اخبار، اتفاقات بد، غیبت کردن و غیره پرهیز شود و وارد ذهن نشود به جایش از افکار مثبت بیشتر وارد ذهن شود تا ذهن مملو از این افکار خوب شود و خروجی های خوب مثل عشق دوست داشتن وخوشبختی داشته باشد”

نوشته خانم سهیلا در بخش نظرات

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.12 از 126 رای

https://tanasobefekri.net/?p=11052
131 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار marzieh753@gmail.com
      1400/07/26 13:19
      مدت عضویت: 1106 روز
      امتیاز کاربر: 6512 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,444 کلمه

      سلام به همه دوستان همراه! همه ما به لحاظ سال‌ها تلاش بی ثمر در مسیر لاغری و نرسیدن به مقصد نهایی دچار خستگی و افسردگی شده ایم که روی تمام جنبه های زندگی ما اثر گذاشته و باعث شده که آدمهای زودرنج و دل نازکی بشویم و تحمل خستگی و فشار های اضافه را نداشته باشیم، به همین دلیل هر چیزی می تواند باعث شود که ما از ادامه دادن هدف و برنامه زندگی مان مصرف شویم و به عبارتی خودمان را ببازیم. 

      برای اینکه از این حالت خارج شویم باید بتوانیم روی ذهنمان کنترل داشته باشیم و بر افکارمان مسلط شویم تا با شنیدن اولین حرف منفی از طرف دیگران یا اولین ناملایمات زندگی، ناامید نشویم و مسیرمان را نیمه کاره رها نکنیم. برای این کار باید آموزش ببینیم و افکار منفی را از خودمان دور کنیم و به نحوی ذهنمان را پاکسازی کنیم.  به مرور زمان در این کار قدرتمند می شویم و دیگر به راحتی تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار نمی گیریم. بر همین اساس، مهمترین هدف زندگی ما باید تغییر کردن باشد و این را بدانیم که در هر شرایطی می‌توانیم تغییر کنیم و انسان به گونه ای خلق نشده که مجبور است از ابتدا تا انتها به یک صورت باشد. برعکس توانایی خلق زندگی اش را در هر زمانی دارد. باید از این توانایی مان استفاده کنیم تا نه تنها خودمان به خوشبختی برسیم بلکه در نهایت با تغییر اطرافیان و تغییر تک‌تک افراد، جهان را تغییر بدهیم و به جهان ایده آلی برای زندگی، همان گونه که خداوند در نظر داشته از اول خلقت، دست پیدا کنیم. 

      اینکه افراد در زندگی احساس خوشبختی یا بدبختی می کنند، کاملاً به نگرش آنها بستگی دارد. بر اساس اینکه آنها در ذهنشان باور مثبت یا منفی ایجاد کرده باشند، اکنون مشخص می کند که چه احساسی دارند و کلاً ریشه هر نوع تفکری در ذهن ما است و ما اگر بخواهیم شرایط خودمان را تغییر دهیم باید از شر افکار منفی ذهنی مان خلاص شویم. 

      خداوند در آفرینش خود هیچ کم و کاستی ندارد و چیزی در جهان هستی نیست که خداوند خلق کرده و دچار عیب و نقص و کاستی باشد. دنیای ما دنیای فراوانی ها، عشق، زیبایی، لذت، شادی، امید و…  است. استفاده از آنها حق طبیعی همه ماست، اما کسانی که نمی توانند خود را با جریان هستی همسو کنند و در خلاف جهت آن شنا می کنند و در ذهنشان کم و کاستی، تنفر، زشتی، سختی، ناراحتی و ناامیدی جای گرفته است، نمی‌توانند از این مواهب بهره مند شوند و جزو افرادی قرار می گیرند که در زندگی احساس بدبختی می‌کنند، اما برعکس انسان های خوشبخت کسانی هستند که در مسیر جریان هستی قرار دارند و به راحتی از تمام نعمتهای الهی سود می‌برند. 

      وظیفه همه ماست که از الطاف الهی استفاده کنیم. خداوند در بسیاری از آیات قرآن می فرماید که خود را بی جهت از چیزهایی که برایتان حلال کرده‌ام، محروم نسازید و به دنبال باورهای غلط، حلالم را حرام نکنید. 

      متاسفانه در کشور ما این باور غلط را به اسم دین و مذهب به ما القا کرده اند که با ناراحتی و گریه و زاری به خداوند نزدیک تر هستیم و دنیا جای لذت بردن نیست. در حالیکه کلام خدا به صراحت می‌گوید از نعمت‌های الهی استفاده کنید و شکرگزار باشید و اگر قدر آنها را ندانید و کفران نعمت کنید، آن موهبتها از شما گرفته می‌شود. بنابراین وظیفه اصلی ما در زندگی این است که از آنچه خداوند برایمان قرار داده بهره ببریم و شکرگزار باشیم و به حق طبیعی خودمان برسیم.

       الان در هر شرایطی که هستیم قطعاً حق ماست و این چیزی بوده که ما از جریان هستی به دست آورده ایم. اما خداوند جهان را در مدارهای مختلف آفریده است در هر مداری که اکنون باشیم مدارهای دیگری بالاتر یا پایین‌تر از ما قرار دارند. ما با بالاتر بردن درک و لیاقت خودمان می توانیم به مدارهای بالاتر نقل مکان کنیم. البته زمانی به این خواسته می‌رسیم که واقعاً برای مدار جدید مناسب باشیم و اینها فقط با رهایی از افکار منفی قابل دسترسی است. 

      هر چه انسان مثبت اندیش و بهتری باشیم، می توانیم خودمان را به طبقات بالاتر برسانیم، اما کسی که از رحمت خدا ناامید است و ذهنش را با افکار منفی مثل خشم، کینه، انتقام و حسادت پر کرده است، این افکارش مثل غل و زنجیر، او را در مدارهای پایین که همان بدبختی و فلاکت است، نگه می‌دارد و اجازه اوج گرفتن و رفتن به طبقات بالاتر را نمی‌دهد. 

      حالا که دقیق فکر میکنم، سیستم بهشت و جهنم هم در واقع همین است که بار گناهان می‌تواند ما را به قعر جهنم ببرد، اما کوله بار خوبی‌ها و خالی بودن از همه حس های منفی و ایمان و عشق به خدا داشتن، ما را تا بهشت و بالاترین طبقات آن، سوق می دهد. 

      این را بدانیم که خودمان شرایط زندگی مان را تعیین می کنیم. امکانات برای همه انسان‌ها فراهم است این به نحوه استفاده ما بستگی دارد و اگر ما خوب زندگی کردن را انتخاب کنیم، دیگر بد زندگی کردن جایی در برنامه‌های ما ندارد. یعنی چه بخش خوب و چه بخش بد را انتخاب کنیم فقط یک بخش را در زندگیمان خواهیم داشت و دیگری را حذف کرده ایم. 

      یکی از صفات خداوند عادل بودن است. ممکن است ما خیلی وقت ها به عدالت خداوند شک کنیم. مثلاً کودکی که در یک کشور آفریقایی به دنیا آمده و از سوء تغذیه رنج می‌برد با یک کودکی که در سوئیس بهترین جای دنیا با بهترین شرایط به دنیا آمده و هیچ نقشی در انتخاب خودشان نداشته اند، چه فرقی باهم دارند؟ این چطور عدالتی است که این همه تفاوت باید بین این دو کودک وجود داشته باشد؟ اما باید بدانیم خداوند بر اساس یک سری پارامترها که خودش در وجود هر انسانی دیده آنها را در جایی قرار می دهد که حق طبیعی آنهاست، اما این حق را هم برای آنها قائل می‌شود که بتوانند زندگی خودشان را تغییر بدهند. عدالت خداوند برای کسی که بخواهد شرایط زندگی اش را تغییر بدهد، در دسترس است و امکان ندارد شخصی بخواهد تغییر کند و از شرایط کنونی اش راضی نباشد و نتواند. برعکس اگر بپذیریم شرایطی که داریم برایمان در نظر گرفته شده و ما نقشی در تغییر آن نداریم، قطعاً همیشه در همان شرایط باقی خواهیم ماند. 

      خداوند برای ما انسانها یک بخش ویژه و متمایز از سایر مخلوقاتش قرار داده که آن اراده است، یعنی ما مجبور نیستیم چیزی که هست را بپذیریم و می توانیم چیزی که خودمان انتخاب می‌کنیم را در زندگیمان انجام بدهیم. بنابراین باید مخزن وجودی خودمان را که اتفاقاً محدود هم هست، با افکار و ایده‌های خوب و مفید و کارهای خیر پر کنیم تا خروجی آن هم برایمان خیر و شادی باشد. همه اینها دست خودمان است و به شانس و اتفاق ربطی ندارد و اگر تلاش نکنیم همیشه در جایگاه کنونی خودمان باقی خواهیم ماند. 

      در شرایط فعلی ۷۰ درصد ذهن اکثر ما را افکار منفی اشغال کرده است و اگر آموزش نبینیم به هیچ وجه با این افکار نمی توانیم به طبقات بالاتر راه پیدا کنیم. 

      اولین قدم کنترل همه ورودی های ذهنمان است. باید جلوی ورود اطلاعات منفی و ناامید کننده به ذهنمان را بگیریم و برعکس تا می‌توانیم افکار و اخبار امید بخش و شادی آور به ذهنمان تزریق کنیم. 

      در مورد تمرین امروز من چون حدود سه ماه است که با سایت آشنا شده ام، سعی کرده ام ورودی افکار منفی را خیلی کم کنم. قبلا هر روز کانال خبر فوری را میخواندم یا آمار کرونا را پیگیری می کردم یا توی کانال های تلگرامی مطلبی می خواندم که بیشتر مسائل ناامیدکننده و شکست عشقی را منتشر می‌کردند، اما الان با وجود اینکه هنوز هم عضو هستم ولی مطالب آنها را دنبال نمی‌کنم و حتی متن هایی که خودم در شبکه های اجتماعی می‌گذارم، خیلی نسبت به قبل تغییر کرده است، اما با این حال یکی از ورودی های منفی امروزم، شنیدن اخراج ایرانی‌ها از آذربایجان و احتمال جنگ با آذربایجان بود. بعد به خودم گفتم ۹۰ درصد چیزهایی که نگرانش بودی هیچ وقت اتفاق نیفتاده، پس نگران چیزی نباش. 

      مورد دوم هم در مورد شرایط کاری مان است که از مدت‌ها قبل اینجا شروع به ضرر دادن کرده و به عنوان حسابدار  حتی از رئیس شرکت هم نگران تر هستم و امروز به این فکر می کردم که شاید پول برای کرایه رفت و آمد و پرداخت حقوق این ماه را نداشته باشیم. 

       همین طور چند روز است نگران کم شدن آب پشت سد ها هستم و اینکه می‌گویند تا پاییز بیشتر جواب نمی‌دهد و بعدش با خودم می گویم خدای من خدای فراوانی است و برایش کاری ندارد که به ابرها دستور بدهد و باران ببارد. 

      البته الان که من این متن را مینویسم ظهر است و ممکن است تا آخر شب افکار منفی دیگری هم به ذهنم برسد، اما سعی می‌کنم آنها را به حداقل برسانم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم