نمیتوانید هدفی مقدس تر از تغییر کردن را در زندگی تان جستجو نمایید! و این مسیر از رهایی از افکار منفی آغاز می شود.
اگر تصور می کنید زندگی شما مانند کالایی است که به شما تحویل داده شده و قابل تغییر نیست اشتباه می کنید.
من هم تا ۳۳ سالگی این تصور را داشتم که زندگی را باید سپری کرد و نمی توان زندگی را به شکلی که مورد علاقه ات است تجربه کرد.
افکار منفی
آیا افکار منفی بر زندگی شما سایه انداخته است؟ آیا احساس میکنید که این افکار مانع پیشرفت و خوشبختی شما میشوند؟ اگر پاسخ شما مثبت است، بدانید که تنها نیستید. بسیاری از افراد با این چالش دست و پنجه نرم میکنند. اما خبر خوب این است که رهایی از افکار منفی کاملاً امکانپذیر است.
افکار منفی چیست؟
افکار منفی، الگوهای فکری منفی و خودویرانگری هستند که میتوانند بر احساسات، رفتارها و در نهایت کیفیت زندگی ما تاثیر بگذارند. این افکار اغلب به صورت تعمیمدهی بیش از حد، نگرش ذهنی منفی، برچسبزنی و پیشبینی بدبینانه ظاهر میشوند.
افکار منفی میتوانند به مشکلات روحی و روانی مانند اضطراب، افسردگی و کاهش اعتماد به نفس منجر شوند. همچنین، این افکار میتوانند روابط بین فردی را تحت تاثیر قرار دهند و مانع از دستیابی به اهداف شوند.
افکار منفی چیست و چرا به وجود میآیند؟
افکار منفی، همانند ابرهایی هستند که گاهی اوقات آسمان ذهن ما را میپوشانند. این افکار میتوانند در مورد گذشته، حال یا آینده باشند و اغلب با احساسات منفی مانند اضطراب، غمگینی و خشم همراه هستند.
دلایل مختلفی برای ایجاد افکار منفی وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
استرس و فشارهای روزمره: استرس و فشارهای زندگی روزمره میتوانند بر سلامت روان ما تأثیر گذاشته و افکار منفی را تشدید کنند.
تجربیات گذشته: رویدادهای منفی گذشته میتوانند الگوهای فکری منفی را در ما ایجاد کنند.
باورهای نادرست: باورهایی که درباره خودمان یا دنیای اطرافمان داریم، میتوانند منجر به افکار منفی شوند.
خبر خوب این است که میتوان با استفاده از روشهای مختلف، افکار منفی را مدیریت کرده و بر آنها غلبه کرد.
تغییر شرایط زندگی
به عنوان فردی که توانستهام از شرایطی سخت زندگی خود را تغییر دهم به شما می گویم که نیازی نیست به زندگی خوب دیگران با حسرت نگاه کنید، چون شما هم می توانید زندگی فوق العاده ای را تجربه کنید اگر مهارت رهایی از افکار منفی را کسب کنید.
هیچ فردی آنقدر خوشبخت نیست که شما نتوانید به اندازهی او خوشبخت شوید…
سالهای زیادی از زندگی ام را با ناراحتی و مشکلات زیادی سپری کردم اما همیشه اشتیاقِ فراوان برای تغییر زندگی را داشتم و به دنبالی راهی برای رسیدن به خواسته هایم بودم، در جستجوی مهمترین عامل تغییر زندگی بودم و به لطف خدای مهربان در مسیر یادگیری قوانین جهان هستی برای تغییر زندگی قرار گرفتم.
کتاب های زیادی را مطالعه کردم، از آموزش های اساتید مطرحی بهره بردم و در نهایت به روشی دست یافتم که تغییر زندگی را برایم آسان کرد و توانستم درک کنم چگونه خالق زندگی خود باشم.
دوره رایگان رهایی از افکار منفی، قدم اول برای تغییر شرایط زندگی، حاصلِ نتایج بخشی از این سالها است. برخی از این آگاهی ها در هیچ کتابی یافت نمی شود و شامل تجارب موفقیت آمیز خودم می باشد.
مأموریت این دوره، آموزش چگونه تغییر دادن زندگی به هر فردی است، که تصمیم گرفته و متعهد شده تا نه تنها فردی باشد که تغییر کرده است بلکه قادر باشد شرایط خانواده اش را تغییر دهد.
زیرا همه ما وظیفه داریم که تغییر کنیم و زندگی را آنگونه که خداوند برای ما مقدر کرده است تجربه کنیم.
ما به این جهان فرستاده شدیم تا بتوانیم همهی زیباییهای جهان را تجربه کنیم، تا آزادانه برای خودمان زندگی کنیم، تا تجربه یک زندگی پر از رفاه و آسایش را تجربه کنیم.
زیرا این توانایی و لیاقت به همه ما داده شده است تا بتوانیم تجربه زندگی موفق و سرشار از شادی و احساس خوب و عشق و علاقه به دیگران را داشته باشیم. و مسیر رسیدن به این شرایط رهایی از افکار منفی است.
ما وظیفه داریم از توانایی که خداوند به ما داده است استفاده کنیم تا در لحظه مرگمان، “بدون حسرت آنچه که میتوانستیم انجام دهیم اما ندادیم”، در آرامش و زیبایی این جهان را ترک کنیم.
تا بتوانیم به همه بگوییم، خوب زندگی کردن، نه تنها آسان، بلکه طبیعیترین نوع زندگی است زیرا ما ذاتاٌ و طبیعتاٌ خوشبخت هستیم. چون بنده خدا هستیم.
خدا را شکر میکنم که مرا در این مسیر شگفت انگیز قرار داد.
خدا را شکر می کنم که توانستنم با ارائه آنچه که زندگی خودم را از بدترین شرایط، به شرایطی مطلوبی که هر روز در حال بهتر شدن است رساند، در دوره خدا هرگز دیر نمی کند به شما و افرادی زیادی در سراسر جهان کمک کنم تا با باورکردن خود و توانایی بهتر زندگی کردن تغییرات شگفت انگیزی در جهان پیرامون خود ایجاد کنند.
تغییر نگرش های درونی
اگر بخواهیم تغییری در روند ناخواسته های زندگی ایجاد کنیم، چاره ایی نداریم مگر این که افکار و باورهایی که از گذشته درباره زندگی کردن در وجود خود ذخیره کرده ایم را تغییر دهیم. به همین منظور برای تجربه زندگی بهتر نیاز به آموزش هایی داریم که متاسفانه نه در کتاب های درسی وجود دارند و نه از طریق خانواده به ما منتقل شده اند.
چرا افرادی در جامعه هستند که کاملا از هر نظر احساس خوشبختی ویا حتی بدبختی دارند؟
تمام خوشبختی و یا بدبختی انسان ها بسته به نگرش آنها و باورهایی است که در ذهن خود ذخیره کرده اند.
این باورها میتواند مثبت و یا منفی باشد و در نتیجه این باورها می توانند انسان را به سمت خوشبختی و یا حتی بدبختی ببرد چون ریشه این افکار در ذهن انسان است و برای تغییر آن باورها نیاز به آموزش دیدن دارد تا با جایگزین کردن باورهای صحیح به سمت آرمان خود گام بردارد.
با آموزش درست حتی می تواند شرایط خانواده خود وانسانهای پیرامون خود را تغییر داد.
خداوند جهان هستی را بر طبق قانون زیبایی، سلامتی، خوشحالی، ثروت و خوشبختی بنا کرده و ما هم به عنوان انسان از این قانون نه تنها مستثنی نیستم بلکه هم سو با این قوانین آفریده شده ایم، پس حق طبیعی ما خوشبختی، خوشحالی، سلامتی، ثروت و…. است.
رهایی از افکار منفی
چه موقعی انسان از حق های طبیعی خود محروم می شود؟
زمانی انسان از این حق های طبیعی محروم می شود که افکارش هم سو با جهان هستی نباشد یعنی دچار افکار منفی گردد ودر یاس ونامیدی بسر برد
چه زمانی انسان موفق می شود؟
زمانی که افکارش همسو با قوانین جهان هستی باشد. یعنی دارای افکاری از جمله عشق، امید، شادی و احساس خوب داشته باشد یعنی انسان به لیاقتی که خداوند در او نهادینه کرده پی برده و از طریق کنترل ذهن از آن برای بهبود شرایط زندگی خود و تجربه خوشبختی بهره ببرد.
از این طریق می تواند به لیاقت به توانایی هایی که حق طبیعی اش است دست پیدا کند. در این صورت انسانی موفق در امور زندگی خود می شود.
اولین قدم برای تجربه این شرایط رهایی از افکار منفی است.
ریشههای افکار منفی
افکار منفی از کجا میآیند؟ دلایل مختلفی برای بروز افکار منفی وجود دارد، از جمله:
- تجربیات گذشته: تجربیات تلخ و شکستها میتوانند باعث ایجاد الگوهای فکری منفی شوند.
- تلقینهای اطرافیان: حرفها و قضاوتهای دیگران میتواند بر روی باورهای ما تأثیر بگذارد.
- تکامل ناقص الگوهای فکری: برخی از ما الگوهای فکری منفی را از والدین یا اطرافیان خود یاد گرفتهایم و هنوز نتوانستهایم آنها را تغییر دهیم.
- استرس و فشارهای زندگی: مشکلات و چالشهای زندگی میتوانند باعث ایجاد افکار منفی شوند.
تأثیر رهایی از افکار منفی بر زندگی
رهایی از افکار منفی، تأثیرات شگفتانگیزی بر زندگی ما دارد. برخی از این تأثیرات عبارتند از:
افزایش موفقیت: افکار مثبت، شما را به سمت اهدافتان سوق میدهند و به شما کمک میکنند تا به موفقیتهای بزرگتری دست پیدا کنید.
افزایش اعتماد به نفس: با تغییر افکار منفی به افکار مثبت، میتوانید اعتماد به نفس خود را افزایش دهید و به تواناییهای خود ایمان بیاورید.
بهبود روابط: افکار مثبت باعث میشوند که روابط بهتری با دیگران برقرار کنید و ارتباطات موثرتری داشته باشید.
افزایش خلاقیت: افکار مثبت، ذهن شما را باز میکنند و به شما اجازه میدهند تا ایدههای جدید و خلاقانه تولید کنید.
کاهش استرس و اضطراب: با رهایی از افکار منفی، میتوانید استرس و اضطراب خود را کاهش داده و به آرامش درونی دست پیدا کنید.
نتیجهگیری
اگر انتظار داشته باشیم که شرایط فعلی ما با این افکاری که داریم تغییر کند بسی خیال بیهوده است چون ۸۰٪ آن با افکار منفی است و همش در این شرایط منتظر شانس می مانیم تا به شرایط بهتر و یا طبقه بالاتر برویم و زهی خیال باطل و این راهی ندارد جز رهایی از افکار منفی و جایگزین کردن آنها با افکار مثبت.
رهایی از افکار منفی، یک فرآیند تدریجی است و نیاز به تمرین و پشتکار دارد. با استفاده از روشهای ذکر شده در این مقاله، میتوانید به تدریج بر افکار منفی خود غلبه کرده و به زندگی شادتر و موفقتری دست پیدا کنید. به یاد داشته باشید که شما لایق بهترینها هستید و شایسته آن هستید که زندگیتان را با شادی و آرامش پر کنید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.15 از 151 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام به همه دوستان همراه! همه ما به لحاظ سالها تلاش بی ثمر در مسیر لاغری و نرسیدن به مقصد نهایی دچار خستگی و افسردگی شده ایم که روی تمام جنبه های زندگی ما اثر گذاشته و باعث شده که آدمهای زودرنج و دل نازکی بشویم و تحمل خستگی و فشار های اضافه را نداشته باشیم، به همین دلیل هر چیزی می تواند باعث شود که ما از ادامه دادن هدف و برنامه زندگی مان مصرف شویم و به عبارتی خودمان را ببازیم.
برای اینکه از این حالت خارج شویم باید بتوانیم روی ذهنمان کنترل داشته باشیم و بر افکارمان مسلط شویم تا با شنیدن اولین حرف منفی از طرف دیگران یا اولین ناملایمات زندگی، ناامید نشویم و مسیرمان را نیمه کاره رها نکنیم. برای این کار باید آموزش ببینیم و افکار منفی را از خودمان دور کنیم و به نحوی ذهنمان را پاکسازی کنیم. به مرور زمان در این کار قدرتمند می شویم و دیگر به راحتی تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار نمی گیریم. بر همین اساس، مهمترین هدف زندگی ما باید تغییر کردن باشد و این را بدانیم که در هر شرایطی میتوانیم تغییر کنیم و انسان به گونه ای خلق نشده که مجبور است از ابتدا تا انتها به یک صورت باشد. برعکس توانایی خلق زندگی اش را در هر زمانی دارد. باید از این توانایی مان استفاده کنیم تا نه تنها خودمان به خوشبختی برسیم بلکه در نهایت با تغییر اطرافیان و تغییر تکتک افراد، جهان را تغییر بدهیم و به جهان ایده آلی برای زندگی، همان گونه که خداوند در نظر داشته از اول خلقت، دست پیدا کنیم.
اینکه افراد در زندگی احساس خوشبختی یا بدبختی می کنند، کاملاً به نگرش آنها بستگی دارد. بر اساس اینکه آنها در ذهنشان باور مثبت یا منفی ایجاد کرده باشند، اکنون مشخص می کند که چه احساسی دارند و کلاً ریشه هر نوع تفکری در ذهن ما است و ما اگر بخواهیم شرایط خودمان را تغییر دهیم باید از شر افکار منفی ذهنی مان خلاص شویم.
خداوند در آفرینش خود هیچ کم و کاستی ندارد و چیزی در جهان هستی نیست که خداوند خلق کرده و دچار عیب و نقص و کاستی باشد. دنیای ما دنیای فراوانی ها، عشق، زیبایی، لذت، شادی، امید و… است. استفاده از آنها حق طبیعی همه ماست، اما کسانی که نمی توانند خود را با جریان هستی همسو کنند و در خلاف جهت آن شنا می کنند و در ذهنشان کم و کاستی، تنفر، زشتی، سختی، ناراحتی و ناامیدی جای گرفته است، نمیتوانند از این مواهب بهره مند شوند و جزو افرادی قرار می گیرند که در زندگی احساس بدبختی میکنند، اما برعکس انسان های خوشبخت کسانی هستند که در مسیر جریان هستی قرار دارند و به راحتی از تمام نعمتهای الهی سود میبرند.
وظیفه همه ماست که از الطاف الهی استفاده کنیم. خداوند در بسیاری از آیات قرآن می فرماید که خود را بی جهت از چیزهایی که برایتان حلال کردهام، محروم نسازید و به دنبال باورهای غلط، حلالم را حرام نکنید.
متاسفانه در کشور ما این باور غلط را به اسم دین و مذهب به ما القا کرده اند که با ناراحتی و گریه و زاری به خداوند نزدیک تر هستیم و دنیا جای لذت بردن نیست. در حالیکه کلام خدا به صراحت میگوید از نعمتهای الهی استفاده کنید و شکرگزار باشید و اگر قدر آنها را ندانید و کفران نعمت کنید، آن موهبتها از شما گرفته میشود. بنابراین وظیفه اصلی ما در زندگی این است که از آنچه خداوند برایمان قرار داده بهره ببریم و شکرگزار باشیم و به حق طبیعی خودمان برسیم.
الان در هر شرایطی که هستیم قطعاً حق ماست و این چیزی بوده که ما از جریان هستی به دست آورده ایم. اما خداوند جهان را در مدارهای مختلف آفریده است در هر مداری که اکنون باشیم مدارهای دیگری بالاتر یا پایینتر از ما قرار دارند. ما با بالاتر بردن درک و لیاقت خودمان می توانیم به مدارهای بالاتر نقل مکان کنیم. البته زمانی به این خواسته میرسیم که واقعاً برای مدار جدید مناسب باشیم و اینها فقط با رهایی از افکار منفی قابل دسترسی است.
هر چه انسان مثبت اندیش و بهتری باشیم، می توانیم خودمان را به طبقات بالاتر برسانیم، اما کسی که از رحمت خدا ناامید است و ذهنش را با افکار منفی مثل خشم، کینه، انتقام و حسادت پر کرده است، این افکارش مثل غل و زنجیر، او را در مدارهای پایین که همان بدبختی و فلاکت است، نگه میدارد و اجازه اوج گرفتن و رفتن به طبقات بالاتر را نمیدهد.
حالا که دقیق فکر میکنم، سیستم بهشت و جهنم هم در واقع همین است که بار گناهان میتواند ما را به قعر جهنم ببرد، اما کوله بار خوبیها و خالی بودن از همه حس های منفی و ایمان و عشق به خدا داشتن، ما را تا بهشت و بالاترین طبقات آن، سوق می دهد.
این را بدانیم که خودمان شرایط زندگی مان را تعیین می کنیم. امکانات برای همه انسانها فراهم است این به نحوه استفاده ما بستگی دارد و اگر ما خوب زندگی کردن را انتخاب کنیم، دیگر بد زندگی کردن جایی در برنامههای ما ندارد. یعنی چه بخش خوب و چه بخش بد را انتخاب کنیم فقط یک بخش را در زندگیمان خواهیم داشت و دیگری را حذف کرده ایم.
یکی از صفات خداوند عادل بودن است. ممکن است ما خیلی وقت ها به عدالت خداوند شک کنیم. مثلاً کودکی که در یک کشور آفریقایی به دنیا آمده و از سوء تغذیه رنج میبرد با یک کودکی که در سوئیس بهترین جای دنیا با بهترین شرایط به دنیا آمده و هیچ نقشی در انتخاب خودشان نداشته اند، چه فرقی باهم دارند؟ این چطور عدالتی است که این همه تفاوت باید بین این دو کودک وجود داشته باشد؟ اما باید بدانیم خداوند بر اساس یک سری پارامترها که خودش در وجود هر انسانی دیده آنها را در جایی قرار می دهد که حق طبیعی آنهاست، اما این حق را هم برای آنها قائل میشود که بتوانند زندگی خودشان را تغییر بدهند. عدالت خداوند برای کسی که بخواهد شرایط زندگی اش را تغییر بدهد، در دسترس است و امکان ندارد شخصی بخواهد تغییر کند و از شرایط کنونی اش راضی نباشد و نتواند. برعکس اگر بپذیریم شرایطی که داریم برایمان در نظر گرفته شده و ما نقشی در تغییر آن نداریم، قطعاً همیشه در همان شرایط باقی خواهیم ماند.
خداوند برای ما انسانها یک بخش ویژه و متمایز از سایر مخلوقاتش قرار داده که آن اراده است، یعنی ما مجبور نیستیم چیزی که هست را بپذیریم و می توانیم چیزی که خودمان انتخاب میکنیم را در زندگیمان انجام بدهیم. بنابراین باید مخزن وجودی خودمان را که اتفاقاً محدود هم هست، با افکار و ایدههای خوب و مفید و کارهای خیر پر کنیم تا خروجی آن هم برایمان خیر و شادی باشد. همه اینها دست خودمان است و به شانس و اتفاق ربطی ندارد و اگر تلاش نکنیم همیشه در جایگاه کنونی خودمان باقی خواهیم ماند.
در شرایط فعلی ۷۰ درصد ذهن اکثر ما را افکار منفی اشغال کرده است و اگر آموزش نبینیم به هیچ وجه با این افکار نمی توانیم به طبقات بالاتر راه پیدا کنیم.
اولین قدم کنترل همه ورودی های ذهنمان است. باید جلوی ورود اطلاعات منفی و ناامید کننده به ذهنمان را بگیریم و برعکس تا میتوانیم افکار و اخبار امید بخش و شادی آور به ذهنمان تزریق کنیم.
در مورد تمرین امروز من چون حدود سه ماه است که با سایت آشنا شده ام، سعی کرده ام ورودی افکار منفی را خیلی کم کنم. قبلا هر روز کانال خبر فوری را میخواندم یا آمار کرونا را پیگیری می کردم یا توی کانال های تلگرامی مطلبی می خواندم که بیشتر مسائل ناامیدکننده و شکست عشقی را منتشر میکردند، اما الان با وجود اینکه هنوز هم عضو هستم ولی مطالب آنها را دنبال نمیکنم و حتی متن هایی که خودم در شبکه های اجتماعی میگذارم، خیلی نسبت به قبل تغییر کرده است، اما با این حال یکی از ورودی های منفی امروزم، شنیدن اخراج ایرانیها از آذربایجان و احتمال جنگ با آذربایجان بود. بعد به خودم گفتم ۹۰ درصد چیزهایی که نگرانش بودی هیچ وقت اتفاق نیفتاده، پس نگران چیزی نباش.
مورد دوم هم در مورد شرایط کاری مان است که از مدتها قبل اینجا شروع به ضرر دادن کرده و به عنوان حسابدار حتی از رئیس شرکت هم نگران تر هستم و امروز به این فکر می کردم که شاید پول برای کرایه رفت و آمد و پرداخت حقوق این ماه را نداشته باشیم.
همین طور چند روز است نگران کم شدن آب پشت سد ها هستم و اینکه میگویند تا پاییز بیشتر جواب نمیدهد و بعدش با خودم می گویم خدای من خدای فراوانی است و برایش کاری ندارد که به ابرها دستور بدهد و باران ببارد.
البته الان که من این متن را مینویسم ظهر است و ممکن است تا آخر شب افکار منفی دیگری هم به ذهنم برسد، اما سعی میکنم آنها را به حداقل برسانم.