در مسیر رؤیایی حرکت کنید

در مسیر رویایی حرکت کنید

سلام استاد عطارروشن و دوستان همراهم ،خوشحالم که باز هم‌ فایل جدیدی استاد عزیز روی سایت گذاشتن ،هر فایل جدیدی که ضبط میشه من خیلی خوشحال میشم ،انگار این ولع یادگیری در من تموم نمیشه ،همیشه اشتیاق اموزش دیدن دارم ،خدارو شکر تو این مسیر ولع خوردن خوراکی در من از بین رفت و جاشو به دلع یادگیری و خودشناسیم داده 

یادآوری خاطرات گذشته من در مورد راه های اشتباهی که قبلا رفتم ،هم حال منو بد میکنه هم خوب ، حالمو بد میکنه بخاطر اونهمه تجربیات ناراحت کننده که دوست ندارم بهشون فکر کنم 

و حال منو بهتر میکنه بدلیل اینکه الان که اینجا هستم و در حال آموزشم ،قدر خلق کردن وجود جدیدمو حس میکنم ،اینکه دارم آجر به آجر شخصیت جدیدمو آنالیز میکنم و با مصالح تمیز و  مرغوب خودی جدید میسازم و همین حالا هم دارم از ساخت و ساز خودم لذت میبرم 

مسیر خوشگلیه ،حالم تو این راه خوبه ،عجله ندارم ،میدونم جاده م صحیحه بلخره به مقصدم خواهم رسید، آخه این جاده فقط یک مسیر داره  ،فقط به یک مقصد ختم میشه ،راه انحرافی به چپ و راست نداره ، پس در انتهاش به تناسب خواهیم رسید

کافیه این راهو باورش کنیم ، بخواهیم و به شجاعت و توانمندی های‌ خودمون ایمان و اعتماد کنیم 

باور کنیم که برای ما هم میشود ،شاید میانه راه ،منفی بافمون بگه ،آره این‌ راه صحیحه ولی نه برای تو ،  اتفاقا باید بهش بگیم ،این‌ راه صحیحه اتفاقا برای من ، این متد برای من آفرینش شده ،چونکه من به اینجا هدایت شدم ،چرا هیچ کدوم از اطرافیان من نیومدن؟ مگه نمیدونن من تو این مسیرم؟ میدونن ولی نمیخوان ،چونکه تو این مدارها نیستن

اگر من الان دارم وقت میذارم این فایلو گوش میدم ،مقالشو میخونم و مینویسم ،یعنی دارم برای هدفم وقت میذارم و نتیجه متفاوت حقه منه 

اگر خودمونو متفاوت ببینیم ،نتیجه متفاوت هم خواهیم گرفت 

امروز  تو یکی از دوره های کلاس های مرتبط  ذهنیم  لایو مشترک با استادمون داشتم  ،لایو  ساعت ۵ تا ۷ غروب بود، منهم دقیقا ساعت ۴ تا ۶ کلاس انعطاف و رقص داشتم ،نمیتونستم هیچ کدوم از کلاس هامو از دست بدم 

کلی فکر کردم و بعد تصمیم گرفتم نیم ساعت زودتر   کلاس رقصمو تموم کنم که به لایو هم برسم ولی اون نیم ساعت اول لایو از دست میدادم 

به ذهنم رسید که  برم تو صفحه لایو و اسکرین رکورد بگیرم از نیم ساعت اول لایو  که بعدا بتونم  ببینمش ،صفحه لایو روشن کردم ،گوشیمو گذاشتم تو لاکر ،درشو قفل کردم و رفتم تو کلاسم‌

چند دقیقه بعد خانمی که تو اتاق لاکرها نشسته بود ،اومد به مربیم گفت ،یه صدای صحبت کردن  از یکی از لاکرها میاد ، انگار ترسیده بود ،خنده م گرفت ،بهش گفتم نترس ،لایو استاد منه  دارم ضبطش میکنم

وقتی به این کارم فکر کردم با خودم گفتم کی انقدر مثل تو تعهد داره برای کلاس هاش ؟ خب معلومه که نتایجت باید عالی باشه ،ما دلمون میخواد از مسیرهای قبلی بریم ولی به نتایج متفاوت برسیم ،نمیشه ،باید تغییر کنیم

نتیجه سالها رژیم و راه های قبلی ،مقصدش کاملا مشخص بود ،یه مدت لاغر میشدیم و مجدد برگشت وزن داشتیم 

ولی هر بار که از مسیر لاغری با ذهن حرکت میکنیم به مقصدهای متفاوت از قبل میرسیم

اولین بار که دوره ورود به سرزمین لاغرها رو گوش کردم و تمریناتشو  مینوشتم ، بعد از ۲ ماه و نیم ،سایزم کم شد ،اون موقع درک مطالب برام مثل الان نبود ،هر چقدر گذشت و من غرق اگاهی ها شدم ،احساس کردم گوشم واضح تر میشنوه ، حس میکردم پرده هایی از جلوی دید سرم کنار میره و این اتفاق آرام آرام رخ میداد

دوره ۱۰۰ گام باورهای  درونی منو متحول کرد ،انگار کار کردن روی باورها باعث شده بود ،عقیده های ریشه ای درونم خیس بخوره و با مرور دوره ۱۰۰ گام ، فرمول های ناشناخته درونم که بسیار زیرکانه و زیر پوستی در حال اذیت کردن من بودند شناسایی بشن و هر بار که این اتفاق رخ میداد ،درون من سبکتر از قبل میشد ،اضطراب های من کمتر میشد و من رها تر میشدم

یکی از باورهای مخربی که امسال شناسایش کردم ،این بود که منفی بافم مدام بهم میگفت ،دیگه دورهات تموم شده و تو مجدد چاق میشی و این در من مثل قبل که رژیمم تموم میشد و ترس هام شروع میشد ، حس ترس بوجود میورد 

خیلی با خودم کلنجار میرفتم و خودم هم متوجه نشدم که ۶ ماه درگیر این ترس شده بودم  دوست نداشتم از استاد بپرسم و استاد هم بمن بگن  ادامه بده  ،میدونستم جواب ها در تکرار ها بمن داده میشه 

یک روز که فایلی از ۱۰۰ گامو گوش میکردم یکدفعه کدی در ذهنم باز شد 

از اونجاییکه من با خودم زیاد صحبت میکنم ،از خودم سئوال پرسیدم ،فریده مگه این دوره هاییکه شرکت کردی رژیم غذاییه که وقتی رژیمت تموم میشد میترسیدی که حالا چکار کنم دوباره چاق میشم

گفتم نه ، به خودم گفتم اتفاقا باید خوشحال باشی که یکبار تونستی تمام دوره هارو گوش کنی و از این به بعد که میری واسه تکرار ،تازه موقع نتیجه گرفتن موندگاره 

انگار تازه الفبای زبان لاغری رو یاد گرفتی و میخوایی با الفباش جمله بسازی و سوادشو یاد بگیری،مثل وقتیکه نت های موسیقیو یاد گرفتیم و بعدش تونستیم آهنگ بنوازیم

تازه اول راهی ،از این به بعد تمام مطالبی که یاد گرفتیو میخوایی درک کنی و بهتر عمل کنی 

اولش که شروع کردی که تا چند وقتی یکمی مطالب برات گنگ بود ،حالا تازه میخوایی با خیال راحت بفهمیشون و لذت بیشتری ازشون ببری 

الان که در تکرار دوره ها هستم درکم از مطالب بیشتر شده و با شنیدن فایلها  متوجه میشم که‌ قراره کدوم قسمت از محتویات ذهنم ترمیم بشه و یجورایی برام شفاف شده 

قبلا که رژیم میگرفتم و تا حدودی وزنم کم میشد ،متخصص تغذیه م میگفت اگر میخوایی لاغرتر بشی باید حجم غذاتو کمتر کنم که یه شوک به بدنت بزنی یا ورزشتو سنگین تر کن و تمام اون راهکارها هر روز حال منو  بدتر میکرد و ناامیدتر میشدم

و با این مدل صحبت کردن با خودم ،تمام اون حس های ترس از من ریخته شد که با اتمام دوره هام تازه کار من شروع شده و باید بسازم اون شخصیتی که دلم میخواد باشمو

منهم دوست دارم مثل اولین بار که از دوره مقدماتی استفاده کردم و سایزم کم شد ،الان هم دوست دارم سایزم ۴۰ بشه که لذت صد چندان ببرم 

در حال حاضر که در تکرار  هفته ششم دوره مقدماتی هستم ،به محض تموم شدن این دوره ،وارد پاکسازی و دوره پیشرفته خواهم شد