0

جلسه دوم: بارگزاری تصویر ذهنی

ذهن ناخودآگاه قدرت تخیل
اندازه متن

به نام خداوند مهربان

مهمترین دلیل لاغر نشدن افراد در استفاده از آموزش‌های لاغری با ذهن، ایجاد نشدن یا انتقال پیدا نکردن تصویر لاغری ایجاد شده در ذهن خودآگاه به ذهن ناخودآگاه می باشد.

بارها در نوشته های دوستان به این موضوع اشاره شده است که روزهای اول یا هفته های اول خیلی خوب تغییر کردم یا احساس لاغری داشتم ولی بعد از مدتی این احساس از بین رفت یا به اون شکل روند تغییرات من ادامه پیدا نکرد.

در هفته های اول به دلیل ایجاد شده تصویر لاغری در ذهن خودآگاه، ذوق و شوق و انگیزه فرد افزایش پیدا می کند و انتظار لاغری در وجود او شکل می گیرد و به همین دلیل روند تغییرات خیلی زود شروع می شود اما از آنجا که نمی تواند تصویر ذهنی لاغری را از ذهن خودآگاه به ناخودآگاه انتقال دهد با عادی شدن آموزش های لاغری با ذهن برای ذهن خودآگاه یواش یواش ذوق و شوق و انگیزه ادامه دادن کاسته می شود و طبیعی است که روند تغییرات هم متوقف یا کند می شود.

اما ذهن ناخودآگاه بر مبنای ذوق و شوق و هیجان کار نمی کند و فقط تکرار میکند. بنابراین زمانی که شما تصویر لاغری ذهنی خود را به ناخودآگاه منتقل کنید روند متناسب شدن روی دور تکرار افتاده و به شکل عالی ادامه پیدا می کند چون ناخودآگاه تحت تاثیر عوامل بیرونی و کاهش یا افزایش انگیزه و اشتیاق قرار نمی گیرد.

از آنجاکه ذهن انسان شرایط و ویژگی های فیزیکی ندارد بنابراین برای بارگزای تصویر تناسب اندام ایده آل خود نمی توان از روش های فیزیکی مرسوم برای لاغری استفاده کرد.

از این رو بسیار مهم است که همزمان با استفاده از آموزش‌های لاغری با ذهن نحوه ایجاد تصویر ذهنی متناسب و چگونگی انتقال آن به ذهن ناخودآگاه را آموخته و برای کسب نتیجه بهتر به کار گرفته شود.

انتقال تصویر ذهنی به ناخودآگاه:

تمرین

۱- انتقال تصویر ذهنی تناسب اندام به ذهن ناخودآگاه شب ها و چند دقیقه قبل از خواب انجام می شود.

۲- تمرین این جلسه را از امشب و قبل از خواب شروع کنید.

۳- در طی روز چند مرتبه تصویر تناسب اندام انتخابی را ببینید که نمای کلی از تناسب اندام مورد نظر در حافظه شما ایجاد شود تا به هنگام انجام تمرین شبانه نیازی به مشاهده‌ فیزیکی تصویر تناسب اندام نباشد.

۴- در طی روز چند مرتبه نوشته های خود در پاسخ به سوالات مربوط به شرح تصویر تناسب اندام ذهنی را مطالعه کنید تا هنگام تمرین شبانه شرح کلی از نوشته های خود را به یاد داشته باشید.

۵- توجه داشته باشید شاید در شروع این تمرین به شکل واضح قادر به تجسم تصویر تناسب اندام ذهنی خود یا تجسم وضعیت تناسب اندام بر اساس نوشته های خود نباشید. اما اطمینان داشته باشید به مرور که هر روز تصویر انتخابی و نوشته های خود را مرور می کنید مهارت شما در تجسم تصویر تناسب اندام در حالت های شرح داده شده بیشتر خواهد شد.

۶- روز بعد از انجام تمرین خلاصه ای از شرح تمرین شبانه انتقال تصویر تناسب اندام ذهنی به ناخودآگاه را در بخش نظرات ثبت کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

جهت بارگزاری قسمت بعد باید تعداد ۲۰۰ دیدگاه ها در بخش نظرات این جلسه ثبت شده باشد.

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.44 از 85 رای

https://tanasobefekri.net/?p=45028
246 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/17 14:06
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,112 کلمه

      بنام خدای مهربان 

      با سلام و درود و خدا قوت خدمت استاد و تمامی دوستان هم مسیر متعهدم 

      تمرین جلسه دوم 

      ۱- انتقال تصویر ذهنی تناسب اندام به ذهن ناخودآگاه شب ها و چند دقیقه قبل از خواب انجام می شود.

      خیلی خیلی از انجام این تمرین شگفت زده و پر از هیجان و اشتیاقم و خیلی منتظر بودم شب بشه و موقع خواب تا برای ناخودآگاهم تصویر سازی و انتقال انجام بشه چون از صبح دیروزش که تمرین رو نوشته بودم حس واقعا عالی به من داد  

      ۲- تمرین این جلسه را از امشب و قبل از خواب شروع کنید.

      با کمال میل و اشتیاق فراوان و حس بسیار عالی از تجسم شبانگاهی و حس اینکه عین فایلهای شبانگاهی دوره پیشرفته هستن و خیلی انرژی مثبت بخش 

      ۳- در طی روز چند مرتبه تصویر تناسب اندام انتخابی را ببینید که نمای کلی از تناسب اندام مورد نظر در حافظه شما ایجاد شود تا به هنگام انجام تمرین شبانه نیازی به مشاهده‌ فیزیکی تصویر تناسب اندام نباشد.

      خیلی عالیه و خیلی از استرسم و وسواسم رو کمتر میکنه که نیاز به هیچ آداب خاصی نداره و آسونیش دلچسب ترش میکنه فوق العاده است  

      ۴- در طی روز چند مرتبه نوشته های خود در پاسخ به سوالات مربوط به شرح تصویر تناسب اندام ذهنی را مطالعه کنید تا هنگام تمرین شبانه شرح کلی از نوشته های خود را به یاد داشته باشید.

      به حدی فوق العاده بود که با نوشته هام روز فوق العاده ای رو برای خودم ساختم و همش در حال لبخند زدن و تجسم بودم تا میخاست ذهنم کمرنگ بشه تمدید میکردم اعتبارش رو و این تکرار برام حس خوشایند و تازگی و ابداع فوق العاده مدرس عزیز این دوره استاد توانمندم رو داشت و خیلی برام خوشایند و جالب بود و ذهنمم تشنه بود و سیرابش میکردم و حسش میکردم

      ۵- توجه داشته باشید شاید در شروع این تمرین به شکل واضح قادر به تجسم تصویر تناسب اندام ذهنی خود یا تجسم وضعیت تناسب اندام بر اساس نوشته های خود نباشید. اما اطمینان داشته باشید به مرور که هر روز تصویر انتخابی و نوشته های خود را مرور می کنید مهارت شما در تجسم تصویر تناسب اندام در حالت های شرح داده شده بیشتر خواهد شد.

      دقیقا به همین شکل بود و حتی جملات پیشرفته تر به ذهنم میرسید و خودم حیرت کرده بودم چقدر فرشته خوشبختی داره بهم کمک میکنه و نجواهای فوق العاده ای رو برام زیادتر میکرد جوری که نیاز به هیچ زور زدنی برای به یاد آوردن نداشتم بلکه خودش به طور عالی یادم میاورد و بازسازی میکرد تو افکارم اینم خوبه بگی اینم بگو اونم حس کن و واقعا هیجان داشت

      ۶- روز بعد از انجام تمرین خلاصه ای از شرح تمرین شبانه انتقال تصویر تناسب اندام ذهنی به ناخودآگاه را در بخش نظرات ثبت کنید.

      به حدی عالی بود که دقیقا صبح که از خواب بیدار شدم ادامه افکار رو داشتم خود به خود 

      من قبلا از استادی دیگه در مورد آلفا و بتا شنیده بودم و خیلی هم نتیجه عالی گرفته بودم البته مثلا ایشون میگفتن به یه کلمه خاص مثل آرامش رو هر شب تکرار کنید و این به من استرس میداد نکنه کلمه دیگه بیاد و یادم بره خیلی مدل عصا قورت داده و سخت بود برام ولی نتیجه هم آرامش زیاد بود ولی خیلی دلچسبم نبود مثلا ایشون میگفتن زمان بتا هم بعد از بیداری و هر وقت از خواب میپریدم میگفتم وای الان یعنی زمان بتاهست چون بیدار شدم چون من زیاد شبا از خواب بیدار میشم و این شکل انجام دادن بهم حس ادامه ندادن داد و رها کردم گفتم بیخیالش  

      چون میگفتن رو کلمات زیاد پراکنده نشید و فقط یه کلمه رو بگید بعد که آرامشتون زیاد شد بعدش برید سراغ کلمه بعدی مثالا بعدش کلمه ثروت اول باید آرامشتون خوب بشه و تمرکز رو یه کلمه فقط  

      و این شکل ذهنمو خسته میکرد و با وجود نتیجه دوستش نداشتم و خوابمم خیلی سبک هست با کوچک ترین صدایی میپرم 

      ولی با انجام این مدلی ذهنم خیلی خوشحاله چون بر اساس احساس واقعی خودم برنامه چیندم و کلمه بیرونی نیس و کاملا درونیه و خودم فیلنامه رو مینویسم و کارگردانی و بازیگری و اصلا خسته کننده نیس بر عکس حس هیجان و شور و نشاط داشت برام و به هیچ عنوان شبیه گفتن و تمرکز یه کلمه ای نبود تازه کلی به پرواز دراومدم و حس کردم خوابمم عمیق تر شد اونشب بعد از اینکه کلی سفر رویایی و مهمونی های شاد رفتم و انقدر خوش گذشت بهم که حد نداره قشنگ عین فیلم دلچسب بود چیزی که خودم میخامش بومی سازی برای احساسات خودمه و این منو از ادامه دادن و تکراری بودن خسته نمیکنه و ایمان دارم که معجزه های فراوان داره حتی اون مدلی که برام خسته کننده بود هم کلی نتیجه داشت این مدل تصویر سازی رو عاشقانه تکرار میکنم و ناخودآگاهمم کاملا موافقه و باهاش جوره و پایه است

      درسته که فضاها برام جدید میشن ولی اصل و اساس حس خوب و خوشایند تکراریه و همینه که تبدیل به شگفتی سازی میشه با وجود اینکه تعهد دادم به نتیجه کاری نداشته باشم 

      و من حتی حس تغییر اندامم کاملا در همین چند شبی که انجامش دادم کاملا حس میکنم و تصویر تکراری انتخابیم برام واقعا واضح تر شده هر شب

      و استاد گرانقدرم واقعا ازتون سپاسگزارم الهی که این حال خوب و پایدار برای تمام دوستانمم اتفاق بیفته و تجربه اش کنن 

      ولی خدایی نصف شبی حسابی در حال مهمونی و شادی هستم و خیلی حس خوشایند رضایت بخشی دارم و دیگه افکار مزاحم منفی کمتری میان به ذهنم 

      چون واقعا شبا خیلی کابوس داشتم از هجوم افکار منفی که غوغا میکرد تو سرم و همونا رو هم تو خواب میدیدم 

      ولی بعد از انجام تمرین کابوس ندیدم و بعد از بیداری هم حال خوش داشتم و قبلا که افکارم باری به هر جهت بود و بازم صبح خسته بودم 

      بی هیچ استرسی زمان بتا هم انجام شد بی اختیار و خود به خود     اتوماتیک وار و حس تمرین اجباری نبوده این چند روزه برام که به صورت نکنه یادم بره باشه و تا ابد دوست دارم ادامش بدم و خیلی توضیحات این درس برام عالی بود و کاملا موافقت ناخودآگاهم اعلام شده و اصلا این مدل تمرین به روشهای فیزیکی مرسوم نیس که دلزدگی داشته باشه 

      یک تکرار معمولی و خوشایند 

      هیجان و شور و شوق اولیه هست واقعا در انجام هر کاری 

      ولی با این روش چون ذهن من اصل رو از بدل تشخیص نمیده کاملا در لحظه حال احساسم رو قوی تر میکنه و باور پذیری در کنار تصویری که براش تعریف کردم و هر بار کیف میکنم هست و قطعا باور دارم تصویر به مرحله موجود باش تبدیل میشه

      خدایا متشکرم 

      استاد عزیز بی نهایت ممنونم از آموزش بی نظیرتون 

      در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست و همه این خوشبختیها کاملا طبیعیه چون من لایق بهترینها و اشرف مخلوقات 

      شدنم     

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/17 18:44
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 928 کلمه

      بنام خدای مهربان 

      با عرض سلام مجدد و خدا قوت 

      مهم ترین موضوع اینه که ما داریم با گامهای متوالی و کوچک و بسیار موثر به صورت تکامل تدریجی پیش میریم و تاتی تاتی میکنیم تا قشنگ راه بیفتیم عین نوزاد نو پا با مراحل بسیار جذاب این دوره بی نظیر بسیار ارزشمند 

      و بزرگترین مشکل ما هم اینه که نمیتونیم باور کنیم که میتونیم لاغر بشیم از بس انتظار ما رو در لاغری ضعیف کردیم و خودمونم چون نفهمیدیم چی شد که اینجوری شد 

      دقیقا تا تیک موضوعاتی از قبیل اینکه ازدواج کنی استخوان میترکونی و چاق میشی 

      دقیقا یکی از دوستام ازدواج کرد و برای چشم روشنی رفتم خونش تا دیدمش باورم نشد این همون دوستمه گفت میبینی خواهر گفتم چیکار کردی گفت امان از ازدواج 

      هم خودش متناسب بود هم شوهرش گفت در عرض یه ماه هیچکس دیگه ما رو نمیشناسه و میخندید 

      باورشم این بود که ازدواج خیلی به ما ساخته و اینو جزو افتخاراتش که شوهرش خیلی خوبه میدونست 

      و باورشون ساختن نساختنه و حسن میدونن 

      با اینکه از چاقیش ناراحت بود ولی از طرفی خوشحال بود که نشونه خوشبختیشونه 

      گفت دوتایی فقط خوردیم و خوابیدیم 

      در صورتی که قبل از ازدواج خیلیم عالی بود اندامش 

      یا دوران بارداری و ویارهای هوسونه شون یکی میگفت حسرت به دلم موند منم ویار کنم چیزی دلم بخاد ولی چون واقعا رفتار متناسبانه داشت حتی تو بارداری هم نتونسته بود چاق بشه و میگفت من که شانس ندارم 

      کلی شیرینی میخورم فقط صورتم جوش میزنه 

      انتظار چاقی اصلا نداشت و کلا ارثمون لاغریه منم به مامانم شبیهم از حاملگیم شانس نیاوردم 

      حتی دوست چاقی داشتم که میگفت بخاطر عمل لوزه لاغر شده و خدا به داد برسه من حامله بشم چه کنم ولی الان ۸ ماهشه و نزدیک زایمان ولی کاملا اندامش خوبه اونو نمیدونم چه باوری متناسب نگه داشت با اینکه از قبل میترسید که پرخور بشه باز ویار شدید داشت و بالا میاورد همش مثل خواهرمم راستی همینجور شد هر چی میخورد برمیگردوند البته و دکتر التماسش میکرد بخور چون وزن کم میکرد به جای زیاد کردن 

      ولی محدثه خواهرزاده امم کاملا متناسب شد و به شدت بعد از بدنیا اومدنشم کم خوراک بود ولی کاملا سالم و هیچ مشکلی نداشت هنوزم فوق العاده متناسبه 

      پس شاید برای اینها تصویر سازی ویار شدید بالا آوردن باعث شد پرخور نشن و اون ترس موقع حاملگی کم تر بوده کفه ترازوش چه جالب بود ناخودآگاه به درک این موضوع رسیدم 

      یا شایدم بستگی به خود بچه داره یکم پیچیده شد برام 

      چون ریحانه خواهرزاده دومم هم خواهرم زیاد ویار داشت و خود ریحانه که بدنیا اومد تپلی بود ولی رفلاکس شدید داشت 

      البته بخاطر محدثه خیلی خواهرم رو سرزنش میکردن چرا انقدر این لاغره شاید دلیلش این تصویر سازی بود که خواهرم میخاست کمتر بهش سرزنش کنن 

      ولی سومی خیلی ویار خواهرم کمتر بود و شفای زندگی گوش میداد و حاملگی راحت تری داشت قبل از آشنایی با این مسیر و درست بعد از بدنیا اومدن لیلا آبان ۹۶ من یک ماه بعد خواهرم هدایت شد و به ما هم لینک تالار رو داد و کلا لیلا به خوبی با فایلهای استاد بزرگ شد از همون بدو تولد خواهرم گوش میداد و به شدت هم آیدا دختر استاد رو دوست داره و همیشه بهم میگه خاله فیلم جدید نداری از آیدا  

      و لیلا اصلا مریض نمیشد هیچوقت و ذهنش عالی بود 

      و خیلی جالب بود یبار خواهر دیگم نرگس کرونا گرفت 

      و لیلا بدون اینکه تماسی با خاله اش داشته باشه و منم یه مدت زیاد خونه خواهرم میرفتم و کلا اون مدت خیاطی میکردیم با خواهرم یه ماهی اونجا بودم  یعنی منم ناقل نبودم و قرنطینه ها رو خوب رعایت میکردیم  از من پرسید خاله نرگس چطوری شده منم بهش گفتم سرما خورده و خونه بابام نرفتیم  گفتم سرفه میکنه و عطسه و نمیخاستمم براش مریضی رو باز کنم  

      و به شدت لیلا عالی تصویر سازی کرد و منم نمیدونستم انقدر عالی میتونه مریضی رو برای خودش منطقی کنه و خیالم راحت بود مریض نمیشه هم 

      در کمال تعجب با اینکه هیچ جا نمیرفت کرونا بگیره و ما هم جایی نرفته بودیم از لیلا هم اول خودم گرفتم و ترسهای ما جوری عمل کرد که ناخودآگاه بود 

      دقیقا در مورد چاقی هم همینجور شد منم هر چی تلاش میکردم و موانع لاغری و ترسهام نمیزاشت تلاشهام نتیجه بده 

      و دقیقا ذهن ناخودآگاه اصل رو از بدل تشخیص نمیده 

      و زمان آینده و قبل نقشی درش مفهوم نیس و فقط بر اساس احساس من کهر میکنه و اگه چیزی براش باور پذیر شد محاله کسی بتونه جلوی اتفاق افتادن رو بتونه بگیره 

      و من در این دوره با همین روش تصویر سازی تکراری میخام باور پذیرش کنم با احساس عالی که دارم و بدلی بودنش رو نمیفهمه 

      و خیلی عالیه که بازخورد و احساسم رو در زمان حال باور میکنه 

      و اصلا این نیس که تو کجا دلت خوشه و شتر در خواب بیند پنبه دانه 

      و کاملا متوجهم که چرا من دارم الان این جملات و تصویرها رو برای خودم به خودآگاه اول میفرستم و ناخودآگاه باورش میکنه بخاطر حس خوبم

      و من به اندازه این که منطق خودمو از ماجرا حذف کنم 

      من خیلی راحت میتونم اینو بدست بیارم 

      دقیقا تا الان همش خواهرم میگفت عین کبک سرت رو کردی تو برف و هیکل خودتو نمیبینی و مدام این تصویر رو تو سرم پتک میکرد و منم خودمو میدیدم و هر چی ناخودآگاهم میخاست کمک کنه 

      بازم منطقم میرفت رو حرف تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها میرفت 

      خیلی وقتا حس خوبم به من میگفت عه یکم لباسم گشادتر شده ولی به تعهد ترازو هم پایبند بودم و ناخودآگاهم همون تصویر رو باور داشت وای چقدر نوشتن خوبه تا الان این فایل رو بارها گوش داده بودم ولی اینا ناخودآگاه داره میاد 

      این تمرین خیلی محشره برم نماز بیام ادامه اش اصلا به جاهایی میبره منو که خودم حیرت میکنم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/17 21:21
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 866 کلمه

      بنام خدا و با عرض سلام مجدد قسمت بعدی برداشت از فایل جلسه دوم ناخودآگاه 

      به حدی گیج و منگ شدم که هیجان زیادی دارم 

      و وقتی من دارم با احساس خوب هر روز این تصویر انتخابی رو با احساس خوب تکرار میکنم ناخودآگاهمم میگه حتما خو این شرایط هستم 

      و ذهن ناخودآگاه منطقی برای زمان بعد نداره 

      و میگه حتما من در این شرایط هستم 

      من قبلا به صورت فایلهای مراقبه ای که حتی با خواهرم صوتی اینو داشتیم تناسب اندام رو تصویر سازی میکردیم و فقط شنونده بودم و تا بعد از یکم مدت حال خوشی داشتم و عمقی نمیشد بی اینکه در تجسم یه تصویر تکراری دلخواه رو با متن تطبیق بدم 

      و همون موقع هم که گوش میدادم نمیتونستم ارتباط تصویری برقرار کنم و هی تا میومد قوی بشه خودم رویاهامو خط خطی میکردم 

      عین همون کارتون بچگیا پسر مبتکر که بارها یادش میفتم اول یه توپ میخورد بعد ابر باز میشد یا بالتزار اول تصویر رو میدید و بعد چیزی که تو سرش دیده بود رو نقاشی میکرد و بعد راحت همونو میساخت 

      و منم الان دارم این احساس و تصویر الگویی رو ترسیم میکنم و تکرار و میفرستم رو ناخودآگاه و خیلی طبیعیه که به مرحله اجرا و تصویر واقعی تبدیل بشه 

      و این مراحل سادست 

      دقیقا اولشم چشمم رفت رو تایم فایل میدونستم این فایل پر از نکاته و گذاشتم فقط گوش کردم تا به وقت باز شدن رو سایت تمرینشو بنویسم و کپی نکنم از جایی 

      چون انرژی اینجا خیلی برام مقدس و ارزشمنده و برای بار اوله که مینویسمش و خیلی لذت میبرم خیلی کار ساده ای هست و فقط باید بلدش بشم اصلا خیلی آسونه 

      من بارها و بارها در تمرینات مختلف توضیحات ناخودآگاه و خودآگاه رو نوشتم و یاد گرفته بودم و طریقه انتقال رو بلد نبودم 

      از لحاظ آشنایی خوب تفاوتشون رو میدونم که ناخودآگاه رو هر چی پر کنم پر نمیشه و جای خیلی زیادی داره و تا آخر عمر هم اطلاعات واردش کنم عین فضای ابری جا داره 

      و به نسبت درصد خودآگاه ۸ درصدی و ناخودآگاه ۹۲ درصدی در نظر دارم که خیلی منبع بزرگیه 

      و خودآگاه همون منطق ماست همون نجوایی که مدام داره باهام حرف میزنه و یجورایی استاد عزیز میفرمایند شیطان که بر اساس فرمولهایی که با خاطرات قبل و غم گذشته و ترس از آینده پر کردیم قانون صادر میکنه 

      و شیطانهای ما مثل هم نیستن 

      شاید یه چیزی از نظر شیطان من که اسمشو گذاشتم خانم شیطان پرست با شیطان یکی دیگه فرق داره 

      و عذاب وجدان و ترسی که من فرمولشو تو ذهن خودم ساختم با حتی خواهرمم فرق داره و یه نیروی بیرون از من نیس 

      بر اساس اطلاعاتی که خودم بهش میدم 

      دقیقا من قبلا عاشق صفحه حوادث روزنامه ها بودم 

      و یا فیلم شاید برای شما هم اتفاق بیفتد 

      و کلید اسرار و این جور فیلما 

      و جذابم بود برام 

      دقیقا بارها عینا اون فیلم هم میگفتن بر اساس واقعیت هست 

      مثل داستانهای باور نکردنی 

      و از بس قابل لمس میساختن و میخوندم برا خودمم اتفاق میافتاد 

      و من به شدت ذهن تصویری دارم 

      حتی زخم تو وجود یکی ببینم دقیقا همون درد رو میتونم تصور کنم و بی هیچ زخمی بدتر از اون درد 

      برا همین موقع آمپول زدن کسی نگاه نمیکنم چون درد سوزن رو کامل حس میکنم 

      و این یه قدرت عجیب هست در وجودم از نظر دیگران و مسخره ام میکنن 

      ولی از همین نیرو میتونم به شدت به نفع خودم استفاده کنم حتی کافیه یکی تعریفش کنه کاملا حسش میکنم و از این نیروی شگفتی ساز بر علیه خودم استفاده کردم 

      و ما چاقها یه سری اطلاعات مشابه در نظرمون هست و زبان چاقی مشترکه 

      مثلا حتما شیطان من با شیطان دوستم که با اعتماد به دکتری اعتقاد به کم تحرکی عامل چاقیه و خودمم میترسم به خاطر کم تحرکی چاق بشم و یکی دقیقا عین من از کم تحرکی میترسه و اینو باور کرده حالا من تو باشگاه خودمو خفه میکردم با ورزش میومدم خونه باز همه کارها رو میکردم و خیلی فعال بودم وزنم به کندی پایین میومد و این برچسب پر رنگ و قوی بود 

      ولی یه دوست دیگم شیطانش از کم تحرکی نمیترسوندش ففط میگفت من سریع وزنم میاد پایین سریعم وزنم میره بالا 

      میگفت خوش به حالت اگه تو کند کم میکنی عوضش تثبیت میشه 

      من به سرعت کم میکنم به سرعتم بر میگرده مثل باد آورده رو باد میبره 

      میگفت چون تو یواش کم میکنی پس حتما ماندگارتره وحسرت منو میخورد طفلک 

      ولی تمام کسایی که کم تحرکی رو عامل چاقی میدونن با وجود تحرک زیاد باز ترس کم تحرکی دارن و تنبلی 

      و شیطانمون بر اساس اطلاعات و احساسی که خودمون خرجش و پر میکنیم عمل میکنه 

      و خودآگاه اطلاعاتش رو از طریق دیدن و شنیدن و تجربیات بدست میاره 

      دقیقا هنوز من برای کرونا هنوز از دکمه آسانسور رو بدون چادر زدن میترسم و بچه هایی رو دیدم که با دکمه آسانسور بازی میکردن و هیچ ترسی نداشتن و مادرشم بی خیال تصویر ترسی نداشت هی تعجب میکردم الان مامانش میگه ولی بی خیال تر از این حرفا بود و این ترس که برای من کاملا منطقی بود برای اون بازخوردی نداشت 

      ادامه در فرصت بعدی الان چنان حس خواب آلودگی کردم که ادامه اش رو به بعد موکول میکنم چون حس میکنم تو هپروتم و کمی استراحت میکنم چون تمرینات ذهنی شیرینم رو نمیخام خسته کننده کنم و با فشار ادامه بدم 

      با تشکر فراوان و اشتیاق ادامه دارد 

      خدایا شکرت استاد نازنین ممنونم        عالیه پر از نکات ارزشمند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/25 13:12
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 245 کلمه

      سلام و درود و خدا قوت 

      دقیقا درسته چون با اون روش دقیقا نمیدونیم چیو تصویر سازی کنیم و یه جورایی مدل مثلا  فایلهای سالبتیمال میشدن که ادعا دارن روی ناخودآگاه کار میکنن 

      و هیچ تصویر سازی خاصی هم تو نظرمون نمیاد فقط به صورت اینم امتحان میکنم ببینم نتیجه میده هستن 

      من نتایج روزمره چندتا داشتم مثلا همونموقع سوختم با آب جوش چای ساز و به طور معجزه آسایی آرامش داشتم و خود به خود بهم الهام میشد مراحل که چیکار کنم زود خوب بشم و اصلا حیرت آور خوب شد و معجزه وار   انتظارش در من ایجاد شده بود 

      ولی خسته کننده بود اون مدل چون هم باید هدفون میزاشتم و ابزاری بود 

      دقیقا مراقبه ای که نیاز به ابزار داره برامون سخت میشه و ناخوشایند

       استاد ما بی نظیره و همیشه کارها رو برامون انقدر آسون میکنه و لذت بخش و پیچیدگیها و گیر کردن تو نمادها و سختی فشاری نداریم 

      پس ناخودآگاهمونم از این مدل به شدت خوشایند استقبال و همکاری میکنه برای ادامه دادن هیچ آداب و ترتیبی نداره هر چه میخاهد دل تنگت بگو هست و خیلی ناخودآگاه به احساسمون کار داره و تجسمش شیرین و دلچسب هست

       برای همینه از این روش رد خور نداره نتیجه گرفتن 

      مرسی از اینکه دیدگاه منو خوندی و پاسخ منو دادی همچنین گلم موفق و پیروز و شاد باشی در مسیر زیبای تغییر کردن و رشد و پایداری نهال لاغری و پکیج کامل خوشبختی چون در همین تجسم برای همه چی با هم فکر میاد بی اختیار خدا رو شکر 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/23 15:37
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 278 کلمه

      سلام و درود و خداقوت به استاد عزیز 

      به به صالحه خانم حقا که اسمتون دقیقا درسته 

      خدا رو شکر که حرفاتون‌ انقدر تاثیر گذار و عالیه و دقیقا درسته همش بخاطر خالق بی همتاست 

      و خدا هرگز دیر نمیکنه 

      و دقیقا هر وقت شاگرد آماده باشه استاد از راه میرسه 

      و این پیام روح بخش و خبر خوشتون دقیقا اعتقاد به زمانبندی خدا رو مشخص میکنه که دوست هدایت شده مخالف هم درست به وقت عالی در مسیر قرار گرفت خیلی خیلی خوشحالم براتون که تونستید این حس عالی رو دریافت کنید که کمک کننده بودید و دستان خدا شدید برای این دوست خوشبخت

      خواهرزاده منم از بچگی از مخالفان سر سخت بود ولی خیلی عالی نتیجه گرفت وقتی که قبول کرد بالاخره 

      بعضی از افراد شاید دیر مسیر رو باور کنن ولی وقتی باور کنن دیگه مانعی براشون نیس و به راحتی میتونن موفق باشن چقدر عالی و خوشحال شدم براشون و پیشاپیش تبریک میگم شگفتی ساز شدنشون رو ایول داری دوست گلم و باز هم از این که در استخدام خدا هستین مزد و اجر بالایی براتون داره چقدر شیرینه و خوشایند این مسیر که این حس عالی رو میتونه رقم بزنه کسی که مسخره کرده خودشم به راه بیاد و دقیقا فقط میتونه کار خدا باشه و صد البته خدای درون زیبای شما که به طور شگفت انگیزی در مسیر پیشرفت و شکوفایی هستین و انتقال دهنده آگاهی  تبریک میگم بهتون خیلی به وجد اومدم از خبر خوشتون به امید گسترش و همه گیر شدن این روش نجات بخش و استمرار عالیتون 

      دمتون گرم که گیرنده قوی هستین برای دریافت وحی الهی و به خوبی اینو به تمام دوستان انتقال میدین و باعث افتخاره و رضایت خداوند

      خدا رو هزاران بار شکر   

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/22 19:25
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 314 کلمه

      سلام و درود و خدا قوت 

      وای وای کیف کردم دلنوشته های فوق العاده شما رو با اشک شوق و لبخند و حال بسیار خوبی که بهم دادین خوندم چه کردی با قلم زیبات دوست عزیز قلب منو به تسخیر درآوردی و وجودم پر از نور 

      واقعا چقدر عالی و شیوا و زیبا از زبان خدا با من سخن گفتی بی نهایت ممنونم دقیقا حرفاتون عین حقیقته و بسیار دلنشین به خودم افتخار میکنم که جزو هنرجوهایی هستیم که استاد ما رو به کشف نیروهای درونیمون سوق داد 

      به توانمدیهایی که تو وجودمون بود و نعمت بود و بی توجه بودیم بهش 

      و به شکوفا شدن اینهمه نویسنده قدرتمند و بی نظیر و فعال در سایت که خودمون خودمونو هم باور نداشتیم که دو خط بنویسیم حتی 

      واقعا که ما خود نتیجه هستیم در لحظه حال 

      همین که در حال دریافت نور و معرفت و آگاهی هستیم و قلبمون سرشار از عشق خداست یعنی زندگی با کمک خدا 

      و مسیر هم به شدت رویایی زیبا رو خودمون ترسیم و خلق میکنیم با کمک استاد گلمون استاد عطار روشن بلند مرتبه 

      یکی از بهترین بنده های ناب خدا و این ته

      خوشبختیه

      استادی که یادمون آورده ما میتونیم چه کارها که بکنیم و باورهای محدود کننده رو خط بزنیم نه این که خودمونو خط بزنیم و حذف کنیم ما خیلی شجاع و توانمندیم و لایق داشتن بهترینها  

      و در صف انتظار برای دریافت نعمتها با شادی ادامه بدیم در تمام جنبه های زندگی برگردیم به تنظیماتی که خدا ما رو لایقش دونسته بود و نه فقط لاغری و چقدر افتخار میکنم از حضور و همنشینی با تک تک دوستانم اولیا خدا  

      واقعا لذت بردم و حال خوشم رو سپاس از پاسخی که برای من نوشتی و کلی ازتون درس گرفتم ممنونم و چقدر خوشبختم که دارمتون دیدگاه عالیتون رو به علاقه مندیهام افزودم که باز به خودم یادآوری کنم و تکرار  خدایا شکرت شکرت شکرت که در سرزمین خوشبختی ساکنم با دوستان شگفتی ساز   

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/21 17:02
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 458 کلمه

      سلام و درود صالحه عزیز و خدا قوت به استاد نازنیمون 

      چقدر جالب بود در مورد صدای جیرجیرک نوشتید 

      و منو برد به خاطره ای با مزه 

      همیشه بچه بودم تو فیلما صدای جیرجیرک میشنیدم و فکر میکردم این صدای شب هست و خیلیم صداشو دوست داشتم 

      ولی یه روز تو زیرزمینمون تو روز صدای جیرجیرک میومد با تعجب گفتم وا الان که روزه پس چرا صدای شب میاد 

      و بعد بهم خندیدن و گفتن این یه حشره است که میخونه و حتما تو جای تاریک گیر کرده و بر اساس غریزه میخونه 

      ولی خیلی توضیحتون دلنشین بود و لذت بخش 

      من واقعا وقتی مسافرت شمال که بودیم ساعتها غرق تماشای مناظر اطراف میشدم و صدای پرندگان متفاوت و خییییییییلی خوش آواز میشنیدم آواز و تصویر هم زمان که میشه اشاره ای هم داشت مربوط به این درس که خاطرات شمال محاله یادم بره و من ناخودآگاه عاشق شمالم 

      پس ناخودآگاهمون هم با تصویر و فکر و مشابهت بیشتر باعث عشق به تناسبمون میشه و راحت انتقال به خودآگاه اتفاق میفته   

      و من ساعتها زل میزدم به کوها و جنگلهای روی کوه و محل رویششون و دیدن طلوع وای چقدر زیباست به جای خوردن صبحانه اولین کارم بود بعد از سیر شدن از دیدن و شنیدن در کمال آرامش تازه صبحانه میخوردم  با لذت فراوان در همان بالکن و تراس 

      و خیلی خوش میگذشت 

      و خیلی طبیعت درس داره خیلی آواز عبادتگونه اشون حس خوب و آرامش میده با اینکه به شدت از پرنده ها و حشرات میترسم

       ولی صداشون رو خیلی دوست دارم و خیلی منو سر حال و نشاط میاره و در سکوت به صداشون گوش میدم 

      با اینکه چیزی نمیفهمم و خیلی به صورت راز و نیاز میدونمشون منو به فکر فرو میبره 

      و خیلی از تمرین شما اون تصاویر و آوازها به یادم اومد و استمرارشون کاملا به صورت غیر ارادی هست برای درس دادن به ما برای پشتکار خیلی جالب و به جا بود برام ممنونم حس خوبی گرفتم از دیدگاهتون همش عالی بود این تیکه برام جالب تر و هیجان انگیز ممنونم به وجد اومدم 

      دستتون سلامت و پر خیر و برکت 

      برقمون که میره آنتن هم رومینگ میشه مدتهاست میخام این پاسخ رو بفرستم فرستاده نمیشه چند روزه تا میخام دیدگاه ارسال کنم اوضاع اینجوری میشه  و من سعی در گله و شکایت نکردن دارم و بیشتر میخونمتون

      ولی کم نیاوردم هیچی هم باطریم شارژ نداره 

      و این ذوق و شوقم رو ادامه میدم و پاسخ دیدگاه عالیتون رو خواستم بدم طولانی شد و فکر میکنم همینم نشانه است و درس داره برای من ایول برق هم همین الان اومد چه جالب خدایا شکرت این مسیر سراسر نشانه است برای کسانی که هدایت خواستن و هدایت شدن خیلی باید شکر گزار باشیم

      و این ترس رو هم کمرنگ تر کنم در خودم دیدگاهم بپره چون انقدر موند تا بالاخره ارسال شد متشکرم استاد عزیز این سرزمین امن خوشبختی    

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/21 15:30
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 228 کلمه

      سلام سحر عزیز و خدا قوت خدمت استاد عزیزم 

      دوست گلم منم خیلی تو گوگل دنبال تصویر گشتم و چنان با دقت میگشتم که انگار میخام سفارش بدم و وقتی تصویر متناسبی که مورد نظرم بود رو پیدا کردم هر بار دیدنش در من شور و شوق ایجاد کرد ولی رنگ لباسش مورد علاقه من نبود باز هم کلی گشتم تا با لباس و پوشش مثلا طلایی که مورد علاقه ام است پیدا کنم ولی خب اکثرا تو لباسها اندام مشخص نبود و با پوشش کمتر مجبور بودم بزارم ولی تو گالریم پوششهای مورد علاقه ام هم ذخیره کردم و با دیدنشون حس خیلی خوب به من میده 

      و خیلی براتون خوشحالم که روند متناسب شدنتون عالی هست بی ابزار من قبلا هم عکس فردی متناسب رو همه جا خونه در معرض دیدم گذاشته بودم و از دیدنشون خوشم میومد 

      ولی حالا که تصویر رو با احساس عالی که خودم نوشتم مرتبط میکنم و متن و تصویر رو هماهنگ سازی میکنم خیلی هیجان بیشتری بهم میده 

      حتما تصویر مورد علاقتون رو پیدا نکردید شاید باز هم بگردید و اون چیزی باشه که دلخواهتون باشه بهتون حس خوب بده ولی واقعا به اندازه تمام شرکت کننده ها برداشتهای متفاوت و عالی هست مهم استمرار و ادامه دادنتون هست که همراه با حس خوب ادامه دار هست موفق و پایدار باشی دوست هم مسیر شگفتی سازم آفرین دیدگاهتون عالی بود و پر بار  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/21 14:16
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 292 کلمه

      سلام سهیلا جونم و خدا قوت به استاد نازنین 

      دقیقا به حدی ما رو از کم تحرکی میترسوندن که میگفتن کارهای خونه هم تاثیر نداره 

      من انقدر با ورزشهای اشتباه با تلوزیون خودمو نابود کردم 

      بعد از هر وعده که میخوردم ۱۰ دقیقه پیاده روی اند میکردم و این انتظار منو از لاغری بالا برد 

      دوستام که تو باشگاه پشت سر من ورزش میکردن بهم میگفتن چیکار داری میکنی هر روز لاغرتر داری میشی 

      الان میفهمم که فقط ناخودآگاه من باور کرده بود و تاثیرش جسممو لاغر میکرد و حس عالیش از بازخورد دوستام 

      واقعا ۱۰ دقیقه پیاده روی که کاری نمیکنه 

      اونم قبلش که با ورزش تو باشگاه خودمو خفه میکردم ولی فقط یه قاشق اضافه نه تنها کم نمیکردم تازه وزنمم بالا میرفت از بس حس عذاب وجدان و ترس میدادم 

      ولی دوستام که میگفتن لاغر شدی باورم میشد و همش میگفتن انگار افتادی رو غلطک کم کردن 

      اگر رژیمی بود که میگفتن بدون ورزش لاغر میشی عشق میکردم چون هر چی تحرک میکردم بازم بی فایده بود 

      ولی از وقتی آرتریت روماتویید گرفتم و درد شدید ایندفعه دکتر گفت فقط بند انگشتات خم کن میشه تحرک 

      پس چرا قبلا که میتونستم این کار رو کنم میگفتن هیچی تحرک حساب نمیشه جز پیاده روی تند 

      باید عرق کنی و با عرق کردن سمومت دفع بشه 

      کلا فقط فرمول ساختن برامون و ما مورد سواستفاده بودیم ما در همه حال حتی خوابیدن در حال مصرف کردن انرژی هستیم و نیازی به فشار به جسم نیس اینو الان خوب فهمیدم و یاد گرفتم 

      ولی اونوقتا عذاب وجدان و برچسب بی تحرکی ما رو بیچاره کرده بود و تمایل ما رو بیشتر و بیشتر میکردن و نتیجه بدتر شدن اوضاع بود 

      و من با تمرینات دوره مقدماتی با میل خودم فعالیتم خیلی بیشتر شد

      ممنونم عزیزم که پاسخ دیدگاه منو دادی و کلی باورسازی بیشتر برام شد     

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/18 15:05
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 275 کلمه

      سلام و درود و خدا قوت

      ساناز قشنگ و خوش تیپ و دوست بی نظیر من 

      فوق العاده بود مختصر نویسیت و من خیلی خوشم اومد خیلی شیوا مختصر و مفید 

      چقدر جالب بود در مورد یوگا نوشتی 

      منم دقیقا زمانی که باشگاه میرفتم 

      دقیقا مربی بدنسازیم همین تمرین رو میداد و من عاشق این قسمت بودم که میگفت هر جور راحتین بشینین دستها روی زانو کمر صاف و ما رو با صدای شیرینیش میبرد تو رویا و من چون زانو درد و کمر درد  داشتم فقط با همین مربی دردامو فراموش میکردم عرق از سر و کولم میریخت و خستگیم در میرفت   

      با چندتا مربی دیگه کار کردم و اونا حتی منو به فلج شدن رسوندن حتی  الان که اینو تو تمرینت نوشتی منم یاد اون روزا افتادم 

      و ناخودآگاه من عاشق این مدل تصویر سازی بود م با حرکات دستان که میگفت روی صورت انجام میدادیم 

      گونه ها ماساژ صورت میدادیم خودمونو بقل میکردیم وای وای خاطرات شیرینی یادم اومد که همیشه عاشقش بودم 

      ولی اونموقع من بلد نبودم این تصویر سازی رو ناخودآگاهمم کار میکنه ولی حتی مربیمم بلد نبود که بگه خودمونو تو اندام رویاییمون در نظر بگیریم توی روزم میتونم هر وقت هجوم افکار داشتم اینو انجام بدم چه عالی شد خودم بیشتر لذت میبرم و آرامشش عالیه راهکار استاد بی نظیره و با متن قشنگت به منم یاد آوری کردی با تصویر انتخابی خودم 

      هر چند دیشب خیلی خوابمم بهتر بود و اصلا وسط سر و صدا بیهوش شدم 

      مدتها بود منم درست نمیخوابیدم و وقتی انرژی درمانی مهندس میرفتم راحت تر میخوابیدم پس اینجوری هست که دیشب بهتر و عمیق تر وسط سر و صدای فیلم و سریال مامان و داداشم خوابم برد مرسی و آفرین عالی بود 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/18 14:49
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 106 کلمه

      با سلام و درود خدمت استاد عزیز و صالحه بانوی مهربان و همسر و مادر نمونه فوق العاده بود ایول داری 

      دمت گرم که انقدر عالی تصویر سازی و پرستاری از افراد خانواده رو انجام دادی و شبهای فوق العاده برای عمل خیرت و انفاقی که انجام دادی داری دست مریزاد 

      لذت بردم از قطار دوره پاکسازی که براشون انجام دادی منم این تمرین رو خیلی دوست دارم فوق العادست و تصویر سازیشم خیلی عالی انجام میشه دمت گرم بخاطر یاد آوری این تمرین بزار قطاره بره لذت بخش و عالی بود و نتیجه فوق العادشم خیلی طبیعیه و مرسی از حال خوبت که  نوشتی خیلی شیرینه   

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/17 15:54
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 83 کلمه

      سلام به فهیمه عزیز و خداقوت به استاد گرانقدرم 

      وای محشر بود فوق العاده بود خیلی خوشم اومد از متن عالیتون و خیلی حس عالی در من ایجاد کرد چقدر جالب نوشتین انتهای متنتون رو تکرار جواب سوالها رو به صورت استمرار و تکرار شیرین تون پسندیدم که منو به خدا قوت و تحسینتون وا داشت بی اختیار دیدم براتون دارم مینویسم البته از دیدگاه همه دوستان حس تحسین دارم ولی دیدگاهتون خیلی بی اختیار دستم رو برد روی پاسخ آفرین عالی بود ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/17 15:14
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 136 کلمه

      سلام استاد گرامی و دوست عزیز سفرتون به خیر و خوشی با آرزوی بهترینها 

      دقیقا من قبلا یه مراقبه تناسب اندام که خواهرم نوشته بود و خونده بود رو هم انجام میدادم 

      و همونم چند بار تکرار کردم ولی بعدها هم تونستم گاهی بهش فکر کنم و یادم بیاد ولی این طور به شکل جدی انجامش ندادم دقیقا تایید میکنم  

      ولی کاملا یادمه جمله هاش رو و حسش رو و همونموقع براتون هم فرستادیم سال ۹۷ بود فکر میکنم 

      و تجربه کردم و برای آموزش جلسه بعدی که فرمودین خیلی حس بهتری گرفتم واقعا تو مسافرت سخته و به این روش که خودت به تمرین فکر کنی خیلی بهتر و موثرتره 

      متشکرم استاد پس اونم به همین دلیل بود که فقط شنونده بودم مرسی از دوستم که این سوال رو پرسید و یاد اون هم افتادم با پاسخ عالیتون   

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/17 15:00
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 132 کلمه

      سلام نرگس عزیز وای چقدر نوشته شما خود من بودید 

      منم دقیقا همین احساس رو تجربه کردم و چنان نشاطی دارم که اصلا دلم نمیخاد بخابم به نکته خوبی اشاره کردید 

      و الان استرس مثل قبل که چرا خوابم نمیبره ندارم و یا خوابم ببره کابوسهای متاثر از افکار باری به هر جهت قبل برام باشه که گاهی حتی میترسیدم بخوابم 

      الان نمیترسم از این که خوابم ببره بلکه با اشتیاق میخابم تا ناخودآگاهم شروع به انجام دستورات کنه 

      قبلا خیلی نگاهم به ساعت بود که وای ساعت گذشت و من بیدارم وبا حس خوب از یه صحنه به صحنه دیگه میرم و واقعا متوجه هم نمیشم کی خوابمم میبره و افکار خیلی خوبی و مناسبی هست و شیرین مرسی که تجربه تون رو نوشتید و منم دقیقا همین حال رو دارم از وقتی شروعش کردم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1403/06/17 14:45
      مدت عضویت: 1837 روز
      امتیاز کاربر: 29330 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 60 کلمه

      سلام دوست عزیز فوق العاده بود آفرین با خوندن تمرین مجسمه سازیتون و تیشه دستش  دقیقا یاد اون تصویری که اکثر دوستان رو پروفایلشون میزارن و برای خودشون این تصویر سازی ناخودآگاه رو هم دارن که در حال ساخت اندام خودشون هستن خیلی جالب بود برام که به این هم اشاره و یادآوری خوبی کردید برای تصویر سازی عالی متشکرم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم