به نام خداوند مهربان
یکی از بزرگترین موهبت هایی که خداوند به انسان عطا کرده است قدرت تخیل است.
همه انسانها این قدرت را در وجود خویش دارا هستند و می توانند بدون محدودیت از آن استفاده کنند.
قدرت تخیل
هنگامی که به رؤیای شبانه فرو می روی، آن لحظه که روی تخت خواب به خوابی عمیق رفته ای، خداوند گوش هایت را باز می کند تا دستورات خویش را به تو برساند.
هنگام خواب زمانی است که شما وارد دنیای ذهن ناخودآگاه می شوید و دستوراتی به شما ابلاغ می گردد. ذهن ناخودآگاه ذهنی است که توسط ذهن خودآگاه برنامه ریزی می شود تا به صورت خودکار عمل کند.
ذهن ناخودآگاه هیچ توجهی به عملکرد شما ندارد و فقط کارش را انجام می دهد.
شما آزاد هستید از قدرت تخیل تان به سود یا ضرر خود استفاده کنید. سالهاست از این قدرت برای چاق کردن خود استفاده کرده اید اما اکنون می توانید از آن برای تحقق رویای لاغری بهره ببرید.
اینکه شما به آرزوی لاغری خود می رسید یا نمی رسید ارتباط مستقیم با استفاده شما از قدرت تخیل تان دارد. شاید تصور عموم مردم جهان این باشد که چاقی به دلیل پرخوری، ژنتیک، کم تحرکی و …. باشد اما تنها دلیل چاق شدن انسانها شکل گیری تصویر چاقی در قوه تخیل آنهاست.
قدرت تخیل شما بسیار قوی تر از تلاش شما برای لاغر شدن است به همین دلیل است که در تمام سالهایی که برای لاغر شدن از طریق مختلف اقدام کرده اید تنها به این دلیل که نتوانسته اید تصاویر چاقی ذهن خود را تغییر دهید از تلاش خود برای لاغری نتیجه نگرفته اید.
چون تصاویر ذهنی و قدرت تخیل خود را از طریق رژیم و ورزش کردن نمی توانید تحت تاثیر و تغییر قرار دهید.
اهمیت تخیل از علم بیشتر است، چرا که دانش محدود است اما تخیل می تواند به سرتاسر جهان سفر کند. (آلبرت انیشتین)
چند لحظه به این عبارت فکر کنید. (شرایط جسمی فعلی تان نتیجه تخیل شما در گذشته بوده است.)
بنابراین برای رسیدن به شرایط تناسب اندام ایده آل باید اکنون تخیل لاغری را در ذهن خود ایجاد کنید. به این ترتیب خودبخود و بدون نیاز به تحمل رنج و سختی لاغر می شوید.
هر فردی که اضافه وزن دارد در مسیر خلق رؤیای لاغری خود در استفاده از آموزش های لاغری با ذهن استمرار داشته باشد و از قدرت تخیل خود برای تجسم تناسب اندام ایده آل استفاده کنید بدون شک و تردید شگفتی ساز خواهد شد.
توضیحات تجسم لاغری
فایل صوتی را با دقت گوش کنید.
نکات ضروری استفاده از قدرت تخیل
۱- فضای ذهنی تخیلات شما فقط مختص به خودتان است. کسی نمی تواند حتی به زور وارد فضای تخیل شما شود.
از آن برای تخیل شرایط دیگران استفاده نکنید چون منجر به مسدود شدن مسیر تحقق آرزوهای خودتان می شود.
توجه کردن به مسائل و شرایط زندگی دیگران، غیبت کردن و گفتگو کردن درباره شرایطی که ناراحت کننده هستند منجر به مسدود کردن مسیر تحقق آرزوهایتان می شود.
۲- از تخیل خود به شکلی استفاده کنید که همسو با خواسته تان باشد نه آنچه نمی خواهید.
صحبت کردن درباره چاقی و فکر کردن به چاقی یکی از بارزترین طریق استفاده از قدرت تخیل به ضرر خودتان است.
مرور کردن افکاری در ذهن که با خود می گویید: من نمی تونم لاغر بشم، من موفق نمیشم، من توانایی لازم را ندارم و … همه در جهت استفاده نادرست از قدرت تخیل به ضرر خودتان است.
۳- هرگز به افکاری که دوست ندارید تحقق پیدا کنند فکر نکنید. در اینصورت شما در حال پر کردن فضای تخیل خود هستید.
۴- تخیل خود را با مرور خاطرات و تجربیات تلخ گذشته تان پر نکنید چون این عادت همه گیر فقط منجر به مسدود کردن مسیر موفقیت شما خودهد شد.
مرور کردن شکست های خود در تلاش های قبلی برای لاغر شدن یا مرور تجربه های تلخ دوباره چاق شدن باعث فعال سازی قدرت تخیل به ضرر خودتان می شود.
۵- هرگز اجازه ندهید کسی درباره شدن یا نشدن، طرز تفکر و چگونگی تخیل شما درباره تناسب اندام ایده آل تان فقط مختص شماست و برای محقق شدن فقط به باور خودتان نیاز دارد.
۶- قدرت تخیل خود را با فکر کردن به شرایط کنونی خود بی اثر نکنید. شرایط فعلی شما نتیجه تخیل گذشته شماست بنابراین به آنچه هستید اصلا توجه نکنید و اگر در ذهن خود نجوایی شنیدید که تخیل شما را با توجه به وضعیت فعلی تان مسخره می کرد به آن بی توجه باشید.
مدیتیشن تجسم لاغری
قدرت تخیل بر خلاف قدرت جسم نیاز به تقویت شدن ندارد چون همیشه در بالاترین سطح می باشد اما استفاده از آن ارتباط مستقیم با باور شما دارد. به اندازه ای که باور کنید تجسم کردن باعث شما را در مسیر تحقق رؤیای لاغری قرار می دهد از این تمرین نتیجه می گیرید.
دلیل اینکه تمرین تجسمی را هر شب قبل از خواب انجام می دهیم این نیست که قدرت تخیل خود را تقویت کنیم بلکه به این منظور است که منطق ذهنی خود که همواره ما را به نشدن و نتیجه نگرفتن وعده می دهد را کم اثر کنیم. به اندازه ای که افکار مزاحم و منفی از تخیل شبانه ما کاسته می شوند قدرت تخیل تجسم لاغری وارد عمل شده و بر جسم ما تاثیر می گذارد.
تمرین
۱- متن این جلسه را با دقت بخوانید و به نکات ارائه شده توجه و عمل کنید.
۲- فایل توضیح تجسم را با دقت گوش داده و نگرش خود درباره موضوعات مطرح شده را در بخش نظرات ثبت کنید.
۳- فایل مدیتیشن تجسم لاغری با در شرایط مناسب گوش دهید. سپس تجربه احساسی خود در حین گوش دادن را در بخش نظرات ثبت کنید.
۴- امشب از فایل مدیتیشن تجسمی قبل از خواب استفاده کنید. اگر هنگام خواب شرایط استفاده از هدفون یا گوشی همراه را ندارید در طول روز حتما این فایل را گوش کنید تا طریق تجسم کردن قبل از خواب را تمرین کرده باشید.
۵- تجربه استفاده از محتوای این جلسه را علاوه بر نوشتن در بخش نظرات می توانید به صورت فایل صوتی در گروه دورهمی لاغری با ذهن یا صفحه شخصی من در تلگرام ارسال کنید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
هر زمان دیدگاه های این جلسه به ۲۰۰ عدد برسد جلسه بعد بارگزاری خواهد شد.
امتیاز 4.37 از 75 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدا و عرض سلام …….
دوره ضمیر ناخودآگاه …..
دیدگاه اول ….
قدرت تخیل لاغری …..
»»»»»»»»»«««««««««««
تخیل و خیال پردازی موهبتی است خدایی قدرتی است بدون محدودیت که فقط در زمان خواب عمیق شبانه میتونیم به محدوده آن وارد شده تا دستوراتی از طرف خداوند به ما ابلاغ بشه….
ذهن ناخودآگاه توسط ذهن خودآگاه برنامهریزی میشه تا به شکل خودکار عمل کنه وقتی از نظر اطلاعاتی شارژ بشه خود به خود کارهایی انجام میده که ربطی به عملکرد ما نداره ما آزادیم که هر جور که میخواهیم به سود یا ضرر خود از این قدرت استفاده کنیم و این بستگی به سطح آگاهی در ذهن خودآگاه ما داره …..تا به حال ناآگاهانه از این قدرت به ضرر خود استفاده کرده چاق شدیم اما اکنون می توان آگاهانه به نفع خود استفاده کرد و لاغر شد.
اینکه من نوعی به آرزوی لاغری خودم میرسم یا نمیرسم ارتباط مستقیم به استفاده از قدرت تخیلم داره.
ما به دلایل واهی تصویر چاقی رو در خود آگاه ساختیم سپس با توجه مکرر و مستمر به چاقی خود و دیگران و به حرفهای آدمهای چاق خصوصا در هنگام خواب این تصاویر را به ناخودآگاهمان منتقل کردیم و به سادگی چاق شدیم.
قدرت تخیل و تصویرسازی بسیار بسیار قویتر از تلاش من برای لاغر شدنه من وقتی نتونم تصاویر چاقی ذهنم رو تغییر بدم هر چقدر تلاش کنم برای لاغر شدن هیچ نتیجهای برام حاصل نمیشه.
تصاویر چاقی ذهنم رو نمیتونم با هیچ رژیم و ورزش و دارویی به شکل فیزیکی تحت تاثیر قرار بدم…
اینشتاین جملهای داره که نشون میده تخیل اهمیتش از علم خیلی بیشتره :
ایشون میگن دانش محدوده اما تخیل نامحدوده و میتونه به سرتاسر جهان سفر کنه..
با توجه به این مهم که شرایط جسمی فعلی من نتیجه تخیل من در گذشته است پس حالا باید برای متناسب یا لاغر شدن ، تخیل لاغری در ذهنم ایجاد کنم…هرگاه موفق بشم از قدرت تخیل استفاده کرده و تصویر لاغر و متناسب خودم رو خصوصا قبل از خواب بارها ببینم احساس کنم و لذت ببرم به این ترتیب خود به خود بدون تحمل رنج و سختی لاغر میشم. وقتی این آگاهی رو باور کنم خورد و خوراک از درجه اهمیت ساقط میشه و دیگه بهش فکر نمیکنم به این ترتیب راه فعال شدن فرمانهای پیش فرض مغزی برای غذا خوردن یا نخوردن را فعال میکنم.
لاغر شدن با قدرت تخیل و ذهن آنقدر ساده است که از شدت سادگی قابل باور برای خیلیهامون نیست هرگاه برای خلق رویای لاغری در استفاده از آموزشهای لاغری ذهنی استمرار داشته باشم و با قدرت تخیل تناسب اندام دلخواهم را تجسم کنم و در این کار هم مداومت داشته باشم بیشک و تردید شگفتی ساز خواهم شد….
به امید شگفتی ساز شدن خودم و دوستانم……
به نام خدا و عرض سلام …….
دوره ضمیر ناخودآگاه …..
دیدگاه دوم ….
برداشت من از نکات ضروری قدرت تخیل
»»»»»»»»»«««««««««««
ــ فضای ذهنی تخیلات من فقط مختص خودمه و نباید شرایط دیگران را در این فضا وارد کنم چون مسیر تحقق آرزومو مسدود میکنم …توجه به مسائل و شرایط زندگی دیگران غیبت کردن و بدگویی از اونها و گفتگو درباره شرایط ناراحت کننده مسیر تحقق آرزومو میبنده و مسدود میکنه…
ــ تخیل من باید همسو با خواسته من باشه نه ناخواسته ها ی من ….. تخیل شبانه لاغری دقیقاً اون کاریست که باید انجام بدم و دقیقاً منطبق بر خواسته من هست…
ــ وقتی درباره چاقی صحبت کنم یا بهش فکر کنم به شکل بارز و واضحی از قدرت تخیلم به ضرر خودم استفاده میکنم پس دربارش صحبت و فکر نمیکنم…. قبلاً هر وقت در جمع خانواده یا دوستانم قرار میگرفتم از چاقی و لاغری زیاد صحبت میشد به هم راهکار میدادن و این کارشون باعث گسترش احساس چاقی در من میشد اما الان خیلی وقته که به خودم اجازه نمیدم راجع به چاقی خودم یا دیگران حرفی بزنم و به شکل واضحی متوجهم در جمع خانواده یا دوستان از این صحبتها نمیشه و من خیلی راحتم….
ــ هنگامی که به افکاری که نباید تحقق پیدا کنند فکر کنم در حال پر کردن فضای تخیل خودم هستم پس هرگز نباید به این افکار بپردازم و توجه نشون بدم اگر در طی روز زمانی که بیدار هستم فضای تخیل خودم رو با این افکار وصحبتها پر کنم دیگه نمیتونم قبل از خواب به تخیل لاغری بپردازم چون فضا پر شده در فضایی که پر شده نمیشه چیز جدیدی وارد کرد….. درسته که به فرموده استاد افکار و تجسمی که به دنبالش ساخته و پرداخته میشه در بیداری اتفاق میفته و در ناخودآگاه تاثیر نداره اما فضای خوداگاه رو اشغال میکنه و جایی برای تجسم شبانه نمیمونه ……
ــ قدرت تخیل من درباره تناسب اندام ایدهآل فقط به باور خودم نیاز داره و بس….. من باور دارم که تخیل شبانه درباره اندام متناسب من رو لاغر میکنه چون دقیقاً با همین روش قبلاً چاق شدم.. اما تا جایی که یادم هست هیچ وقت در سالهایی که لاغر بودم و دوست داشتم که چاق بشم و در طی روزبا خانمهای چاق ارتباط میگرفتم و سوال میکردم و در ذهنم ذخیره میکردم اما هیچگاه به هنگام استراحت شبانه خودم رو در قالب آدمهای چاق نمیدیدم یعنی به فکرم نمیرسید که خودم رو در قالب یک زن چاق در تصور و خیال ببینم بلکه فقط خود اونها رو در افکارم و تخیلم میدیدم…. شاید یکی از عواملی که باعث شد خیلی دیر چاق بشم همین بوده که نمیتونستم خودم رو در قالب چاق وقلمبه تصور کنم…و البته با آگاهیهایی که در سالیان اخیر به دست آوردم یکی از دلایل دیر چاق شدن من این بوده که چاقی طبیعت فطری بدن انسانها نیست یک معضل است یک بیماری است که با دست خودمان با افکا و رفتارمان در وجودمان پایه ریزی میکنیم… خوب که دقت میکنم میبینم من در طی پروسه زمانی ۲۰ ساله فقط سالی یک کیلو وزن بهم اضافه میشده و این نشون میده که چقدر جسم من و ذهن من با چاقی مخالف بوده و مقاومت میکرده اما زمانی که موانع ذهنی لاغر شدن از بین میره به طور میانگین میشه در ماه ۲ الی ۵ کیلو هم وزن کم کرد. و این نشون میده که سیستم بدن ما چقدر مشتاق لاغر شدنه….
ــ با مرور شکستها در تلاشهای قبلی برای لاغر شدن و دوباره چاق شدن قدرت تخیل رو به ضرر خودمون فعال خواهد کرد پس خاطره این شکستها و دوباره چاق شدنها رو نباید بازخوانی و مرور کنیم…..
ــ نباید به شرایط فعلی خود فکر کنیم در غیر این صورت قدرت تخیل جهت لاغر شدن بی اثر میشه. به آنچه هستیم نباید اصلاً توجه کنیم. یادمون باشه که شرایط فعلی نتیجه تخیل ذهنی ما در گذشته بوده پس به نجواهایی که قدرت خیال پردازی ما رو با توجه وضعیت فعلی به مسخره میگیره نباید توجه کنیم……
به نام خدا و عرض سلام….
اولین تجربه تجسم شبانه لاغری من…..
»»»»»»»»»»»««««««««««
خود لاغرم رو مشاهده کردم ترجیح دادم با پوشش تصویر انتخابیم به خیابان برم کفشهای لژدار مشکیمو پوشیدم بندهاش راحت بسته شد جلوی کفشم به اندازه سه انگشت باز بود که من خیلی از این مدل کفش خوشم میاد مخصوصاً وقتی که شلوار راسته پوشیده باشم و الان دقیقاً اون مدلی رو داشتم تجربه میکردم که عاشقش بودم……. چند لحظه جلوی آینه نصب شده روی جاکفشی ایستادم و با دقت خودمو نگاه کردم اولین بار بعد از سالیان طولانی میخواستم با این فرم لباس کفش و بدنی متناسب بیرون برم.. کیف برنداشتم کلید گوشی و کارت بانکیمو در جیب کتم گذاشتم از خونه خارج شدم و با خوشحالی کلید آسانسور رو زدم یک طبقه پایین رفت ایستاد خانم همسایه خانم رسول پور ساکن واحد 6 داخل آسانسور شد و در بسته شد با خوشحالی و خنده و هیجان زیادی گفت وای خانم باقری چقدر شیک کردی میبینم که لاغرم شدی راستی چقدر تغییر کردی چقدر این کت و شلوار بهت میاد وای خدا چقدر شکمت صاف و تخت شده چیکار کردی دختر چند وقتیه که ندیدمت حالا که میبینمت از تعجب نمیدونم چی بگم یالا بگو چه کار کردی با خودت ؟ بعد خندید وگفت حیف الان وقتش نیست بعداً میام خونتون یا تو بیا خونه ما درباره لاغر شدنت بهم توضیح بده طفلی خواهرم خیلی چاقه هر کاری تا حالا کرده نتونسته لاغر کنه خیلی غصه میخوره پاک ناامید و افسرده شده میگه دیگه نمیدونم باید چه کار کنم . خانم باقری تو رو خدا کمکش کن آخه چند ماه پیش تو خودت اینجوری به این خوبی و خوش اندامی نبودی چه جور شد یهویی اینقدر تغییر کردی ؟
من با چهره گشاده و قلبی مملو از شور و شادی بهش گفتم من ذهنی لاغر شدم هیچ برنامه رژیمی و ورزشی نداشتم هیچ قرص و دمنوشی هم نخوردم میام آدرس سایتی که آموزشهاش منو لاغر کرد رو بهتون میدم خواهرت باید بره در این سایت ثبت نام کنه که رایگانم هست و لاغر شدن رو یاد بگیره….
وقتی داشتم این حرفها رو به خانم رسولپور میگفتم چشماشو ریز کرده بود لبهاشو به هم فشار میداد و ناباورانه به حرفام گوش میداد…و من از دیدن تغییرات چهره خانم رسولپور چقدر لذت بردم به یاد یک جمله از میثاق نامه افتادم که هر روز جلو آینه میگفتم من زیباترین مخلوق خداوند هستم و همه از دیدن من شگفت زده میشوند و حالا به شکل واقعی این موقعیت روجلو روم می دیدم و چقدر احساسم از این یادآوری عالی شد از خوشحالی دلم ضعف رفت به خودم گفتم خودتو کنترل کن به خودت مسلط باش حالا کجاشو دیدی از این به بعدو داشته باش …یک شکلات از جیبم درآوردم و به دهان گذاشتم تا شیرینی این لحظه رو بیشتر به کامم بنشونم . لحظه بعد هر دو از آسانسور خارج شدیم و به سمت درب خروجی حرکت کردیم و از هم خداحافظی کردیم وارد کوچه امون شدم ( کوچه شهید فاطمی ) اول صبح بود و کوچه خلوت … …همینجور که آهسته آهسته میرفتم به سر کوچه رسیدم افسانه دوستم رو دیدم
با حالت هیجان زده دست منو گرفت و کشید گفت وایسا ببینم چند وقته ندیدمت الان که میبینمت از این رو به اون رو شدی توی این چند ماه چه اتفاقی افتاده چقدر شیک و خوش اندام شدی ناقلا نکنه پول مول جور کردی رفتی جراحی زیبایی شکم…قبلنا چند بار بهم گفتی که بالاخره پول جور میکنی و این شکمه رو با جراحی صاف میکنی…
از خنده غش کردم دستاشو بین دستهام گرفتم گفتم افسانه جان این چه حرفاییه که میزنی پولم کجا بود اگر هم پول داشتم هرگز برای جراحی شکم اقدام نمیکردم اون موقع که این حرفا رو بهت زدم عقلم درست کار نمیکرده لاغری رو هنوز ذهنی کاملاً یاد نگرفته بودم ولی وقتی یاد گرفتم خیلی به سرعت روی دور لاغری افتادم و اینم نتیجش که داری میبینی….
افسانه با تعجب گفت منو سر کار میذاری ؟ ایول بابا دمت گرم ما با هم این حرفارو داشتیم ؟ لاغری ذهنی دیگه چیه تو رو خدا جوک نگو…. گفتم نه به خدا جوک کدومه واقعیت را دارم میگم خدا ازم نگذره اگه بخوام واقعیت رو نگم…دوباره گفت برو بابا خوشت اومده اول صبحی سر به سرم بزاری …
چهره جدی به خودم گرفتم گفتم باورم نمیکنی نکن مشگل خودته اصلاً مهم نیست یه روزی به درستی حرف من پی میبری حالا کار دارم میخوام برم جایی…فعلاً خداحافظ…. دیگه حرفی نزد و فقط با نگاه متعجب من رو دنبال کرد تا من کوچه رو رد کردم و به سمت خیابان اصلی چهارراه عنایتی قدم زنان به حرکتم ادامه دادم توی دلم میگفتم خدایا شکرت که این لحظات رو دارم تجربه میکنم… این لحظات مسرت بخشه…. یاد استاد عطار روشن افتادم و در دل و زبان ستایشش کردم و از اینکه شاگردیشو کردم به خودم افتخار دادم….
خیابان حال و هوای خوبی داشت مامور شهرداری با ماشین آبپاش خیابان رو آبپاشی کرده بود و تمیز بود بعضی از مغازهها هنوز بسته بودند به چهارراه رسیدم و یک تاکسی جلوی پام نگه داشت گفتم میرم میدان بهشت سر نازیآباد و سوار شدم صندلی عقب نشستم دو تا خانم چاق هم حضور داشتند اما من به راحتی کنار اونها در اون دو وجب جا تونستم که بشینم در این لحظه هم حس عالی تناسب اندام وجودم رو پر کرد….
داستانهای تجسم شبانه ادامه دارد….
فهیمه جان سلام
از دیدگاه عالی شما با توجه به دورهای که در اون هستید خیلی لذت بردم…
دیدگاه شما بسیار عالی بود
موفقیت شما آرزوی منه…
دوستدار شما شهربانو
لیلا جان سلام دقیقاً همینطوره که میگید هر چقدر خورد و خوراک چه از نظر نوع مواد غذایی و چه از نظر مقدار و چه از نظر زمان مصرف شدنشون اهمیتش رو در ذهن ما از دست بده به فرمولهای پیش فرض مغزی برای مدیریت انرژی بدن دسترسی کاملتری پیدا میکنیم به رفتار غذایی متناسبها هم نزدیک میشیم… و میتونیم انتظار بیشتری از خودمون برای لاغر شدن داشته باشیم…
از وقتی که وارد دوره ضمیر ناخودآگاه شدم و به تمرین تجسم پرداختم اتفاق جالبی که برام افتاده خوردن از نظر من بیاهمیتتر شده چه اهمیتی داره چی میخورم کی میخورم و و چقدر میخورم البته نه اینکه بخوام آگاهانه سو استفاده کنم پرخوری یا زیادهروی کنم احساس میکنم که کنترل انرژی بدنم به دست ناخودآگاه افتاده و این تاثیر همان تجسم شبانه است با اینکه تازه شروع کردیم این عادت رو پایه گذاری کنیم اما تاثیرات خوبش رو دارم متوجه میشم… مهم همان تجسم اندام متناسب شبانه است که که در صورت استمرار و ثبتش در ناخودآگاه همه چیز حل میشه و لاغری ما به آسانترین شکل محقق خواهد شد
از شما دوست عزیز سپاسگزارم
عزیزم لیلا خانم کشاورز ممنون از کامنتت خوشحالم که دیدگاه من براتون مفید فایده بوده
دوستتون دارم ….
دوست عزیزم متناسب موفق سلام ممنون از اینکه زحمت کشیدی و نظرتو نوشتی
یاد یه چیزی افتادم خندم گرفت آخه بنده خدا خانم رسولپور با من صمیمی نیست و هیچ وقت توی آسانسور و این طرف و اون طرف با من همکلام نشده به جز یک سلام علیک به عنوان همسایه…
اما من توی فیلمنامهام اون رو خیلی صمیمی نشون دادم خوب عالم خیال محدودیت نداره و هر چیزی رو میشه در اون وارد کرد حتی اگر واقعیت نداشته باشند….
ارادتمندت شهربانو
سلام لیلا جان دوست عزیزم
ممنون از نظر خوبت که برام فرستادی و لبخند به روی لبهای من آوردید گفتم عجب دختر نکته سنجی هستی من فیلمنامه مینویسم اما حرفهای نیستم و به بعضی از جزئیات توجه نمی کنم که باید لحاظ میکردم آره درستش این بوده که به خانم رسولپور هم تعارف کنم 🙂
ولی فکر کنم اون اصلاً به فکر شکلات خوردن نبود فقط داشت به حرفهای من فکر میکرد 🙂
قربان شما شهبانو
حسن آقا دوست عزیز و هم مسیرم در این راه زیبا و شگفت انگیز سلام….
از کامنتی که برام گذاشته بودی خیلی ممنونم.. اینجا هم پاسخ خوبی به این دوستمون دادید…یک مطلبی به ذهنم رسید که بگم خدمتتون
از استاد گرامی شنیدم که فرمودند شما از هر روشی که به نظرتون درست هست و باهاش لاغر میشید خوبه اما به شرطی که بتونید برای همیشه تا آخر عمرتون ادامش بدید وقتی ما روشی رو انتخاب میکنیم که باهاش لاغر بشیم اما از همون اول میدونیم که نمیتونیم این راهو تا آخر بریم یا اینکه ممکنه موانعی پیش بیاد و سد راه بشه پس این روش مناسب کاهش وزن پایدار نخواهد بود…
ورزش خیلی خوبه پیادهروی خیلی خوبه اما اگر به منظور کاهش وزن ازش استفاده بشه روش خوبی نمیتونه باشه و چیزی نمیگذره که تمام زحماتمون به هدر خواهد رفت…
با سپاس و قدردانی از شما دوست عزیز….
سلام به روی ماه شما الهام خانوم
ممنون که نظرتو برام نوشتی…عزیزم اتفاقاً مخصوصاً از خوردن شکلات در فیلمنامهام نوشتم خواستم بگم که من یک متناسبم و از خوردن چیزهایی که معروفن به چاق کننده بودن دیگه نمیترسم و این حرفا رو قبول ندارم.. دیگه در ذهن من اینا چاق کننده نیستند و به مقدار خیلی کم گاهی اوقات هیچ اشکالی نداره خوردنشون . من گاهی در کیف یا جیبم شکلات میزارم من هنوز به خوردن آب خالص عادت نکردم و اگر یک موقعهایی آب بخورم به خاطر تشنگی نیست بلکه آگاهانه اقدام به خوردن آب میکنم و مزه دهنم بعد از نوشیدن آب خوشایندم نیست یک شکلات کوچیک دهنم میذارم برای عوض شدن مزهاش…
در لاغری با ذهن خوردن هیچ ماده غذایی ممنوعیت نداره زمانی که در این فیلمنامه لباس پوشیدم و بیرون رفتم صبحانه نخورده بودم 🙂 و با خوردن یک شکلات هم مزه دهنم عوض شد هم شیرینی اون لحظه ارو بیشتر احساس کردم…
قربانت شهربانو
سلام دوست عزیز خانم لیلا کشاورز…
عزیزم شما دقیقاً حرف منو زدی ما نیاز نداریم برای متناسب شدن غذای خاص با برچسب رژیمی بخوریم هیچ نیازی نداریم …..این حرفا برای فریب ما بود شرکتهای تجاری مواد غذایی و کارشناسانشون این نظریهها رو القا کردن مگه آدمهای لاغر طبیعی نان جو می خورن که لاغر بمانند … ماشا الله خوراکشون کاملاً عادی و طبیعی است…
یک فکری اخیراً در ذهن من خیلی میچرخه و با من حرف میزنه میگه اگه تو میخوای ذهنی لاغر بشی هیچ وقت نباید گرسنه بمونی و گرسنگی بکشی و سیستم بدنت رو تحت فشار قرار بدی هر وقت گرسنه شدی غذا بخور هله هوله نخور غذاهای بیارزش یا کم ارزش نخور اتفاقا غذای خوب و مقوی بخور تا توان داشته باشی خوب فکر کنی و خوب بنویسی و خوب کار کنی و خوب انرژی بدی…انرژی بگیر انرژی بده اینجوری در وضعیت تعادل قرار میگیری و لاغر میشی اینقدر نگران نقطه سیری هم نباش سیری یک حسه که می آد چه تند بخوری چه کند اصلا اینا مهم نیست گرسنه ای ؟ضعف داری ؟ داره ذهنت درگیر کمبود انرژی میشه ؟با خیال راحت هر چی دوست داری بخور سیری که اومد توقف کن با همین شیوه رفتاری و انجام تجسم شبانه لاغر میشی … در روش لاغری با ذهن از کسی تقلید نکن دنبال حذف هیچ وعده غذایی هم نباش…هر کسی سیستم خاص بدنی خودشو داره و هیچکس مثل هیچکس نیست تو منحصر به فردی همه چیزت منحصر به فرده پس خودت باش و در شیوه غذا خوردنت از کسی تقلید نکن حتی از استاد خودت….. استاد مردی است با نیازهای خاص بدن یک مرد تو ببین ناخوداگاه خودت چه تصمیمی برات می گیره توجه کن و زبان بدن خودت رو نادیده نگیر اگر می خوای به مصرف آب بیشتر عادت کنی به خودت فشار نیار از کم شروع کن یواش یواش بیشترش کن
دیگه چی می خوای از این بهتر …
دوست خوبم از شما سپاسگزارم
به به زهرا خانم . مانکن بودن عجب حس خوب و قشنگیه ….مهمتر از هر چیز همین احساسه که حرف اول رو می زنه درموفقیت …
درودبر شما و احساس قشنگت …
سحر جان سلام
عزیزم خیلی خیلی از حسن نظر شما ممنونم …
انسان از کودکی به رویا پردازی علاقمنده و این علاقه فطری و طبیعیه خداوند در نهاد ما آدمها به ودیعه گذاشته که مثل خودش انچه می خواهیم را خلق کنیم ..
توکل به لطف الهی که با حمایتها و آموزشهای بی بدیل استاد عزیزمون رویای لاغری خودمون را خلق کنیم
دوستدارت شهربانو
سلام شادی جان بهم انرژی دادی خیلی متشکرم من ذاتاً خیال پرداز خوبی هستم تا قبل از آموزشهای استاد گرامی راجع به لاغری خیال پردازی این چنینی نکرده بودم اما این چندمین باره که سعی کردم تجسمی داشته باشم شبیه فیلمهای کوتاه مستند ….
شاید اگر در دوران تحصیل استعدادیابی می شدم حالا در جایگاه اجتماعی دیگه ای بودم ….
از توجه و اظهار لطف شما نازنین خیلی انرژی خوبی گرفتم خیلی سپاسگزارم
سلام آسیه جان هر دو دیدگاه شما رو خوندم لذت بردم و هر دو عالی بودند مرسی که وقت گذاشتی و نظرات ارزشمندت رو برای ما فرستادی
ارادتمند شما شهربانو