0

جلسه چهارم: برنامه ریزی منطق ذهنی

ذهن ناخودآگاه قدرت تخیل
اندازه متن

به نام خداوند مهربان

یکی از بزرگترین موانع انسان در رسیدن به خواسته ها و آرزوهایش منطق ذهنی اش می باشد.

منطق ذهنی همان شیطان درون می باشد که همواره در تلاش است تا انسان را از حرکت برای رسیدن به آرزوهایش منصرف کند.

منطق ذهنی

منطق ذهنی من با شما و دیگران متفاوت است. هر انسانی بر اساس اطلاعاتی که در طی زندگی روزمره در ذهن خود ذخیره کرده است دارای منطق های ذهنی مختص خودش است.

این طبیعی است که همه ما به دلیل ایرانی بودن، داشتن زبان و فرهنگ یکسان برخی منطق های ذهنی مشترک و مشابه یکدیگر داشته باشیم اما هر فرد به شکل شخصی منطق های ذهنی مختص خودش دارد.

شاید همه افراد چاق این منطق ذهنی مشترک را داشته باشند که لاغر شدن کار سخت و رنج آوری است درصورتی که چاق شدن خیلی راحت و منطقی است.

اما همه افراد چاق درباره اینکه خوردن میوه ها چاق کننده هستند یا خیر نگرش مشابه و یکسان ندارند.

بنابراین در ذهن همه افراد چاق منطق های ذهنی مشترکی وجود داد که همواره به آنها گوشزد می کند: تو لاغر بشو نیستی! به این دلیل تو نمی تونی لاغر بشی! به اون دلیل تو با بقیه فرق داری و لاغر نمیشی.

منطق ذهنی

آنچه درباره لاغر نشدن در ذهن ما همواره در حال مرور شدن است، همان منطق ذهنی است که در واقع مهمترین مانع لاغری می باشد که توجهی به آن نمیشود.

بنابراین برای این منظور که موانع ذهنی خود در راه رسیدن به تناسب اندام مورد نظر را کاهش دهیم لازم است که همزمان با ایجاد تصاویر ذهنی متناسب در ذهن ناخودآگاه، فرمول های ذهنی لاغر شدن در ذهن آگاه خود ایجاد و به این شکل منطق ذهنی لاغر شدن را در ذهن خود ایجاد کنیم.

برای این منظور نیاز است از طریق پاسخ دادن به پرسش های تکراری این فرمول را در ذهن منطقی خود ایجاد کنیم.

برنامه ریزی منطق ذهنی

فایل صوتی را با دقت گوش کنید.

سوالات مربوط به برنامه ریزی منطق ذهنی

۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

تمرین

۱- پیشنهاد می شود ابتدای روز به سوالات مطرح شده در بخش نظرات پاسخ دهید. انجام این تمرین در هر ساعتی از روز تاثیرگذار می باشد.

۲- برای سهولت در انجام کار سوالات را در بخش نظرات کپی کنید و سپس به هر سوال پاسخ دهید.

۳- می توانید در گوشی همراه خود سوالات را در بخش نوت گوشی ایجاد کرده و هر روز به آنها جواب دهید.

۴- برای ایجاد انگیزه و اشتیاق بیشتر هر روز که به سوالات جواب می دهید تعداد روزهایی که این کار را انجام داده اید ذکر کنید (روز ۱، روز ۲، روز ۳، …) و سعی کنید شمارش روزها را تا روز ۳۰ و سپس تا روز ۶۰ و به همین ترتیب ادامه دهید.

نمونه تمرین خودم

روز ۹:

۱- متناسب بودن چه حسی داره؟

متناسب بودن حس آزادی و رهایی از افکار مربوط به چاقی و خوردن داره.

متناسب بودن حس قدرتمندی و مسلط بودن بر زندگی بهم میده.

متناسب بودن حس شادابی و سرزندگی بهم میده

۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

از اینکه شکمم صاف و جمع و جور شده لذت می برم.

از اینکه قسمت سینه و سرشانه ها خوش فرم شدن خیلی لذت می برم.

از اینکه دارم عادت های غذایی رو به شکلی که حس آزادی و رهایی بهم بده اصلاح می کنم حس خوبی دارم.

۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

همسرم از دیدن تناسب اندام من خیلی لذت می بره و بهم تبریک گفت.

دوستانم از دیدن اندام جدید من تعجب کردند و بهم تبریک گفتند.

بچه های سایت از اینکه اندام من بهتر از قبل و تناسب اندام من ایده آل تر شده بهم تبریک گغتن و انگیزه می گیرن که با این مسیر رو ادامه بدن.

۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

می بینم که میلم به خوردن هله هوله کمتر شده و دیگه تمایلی به خوردن ندارم.

می بینم که ریزه خواری هام کمتر شده و دیگه راه به راه در ذهنم مرور نمیشه که یه چیزی بخورم.

می بینم که وقتی دارم برای بچه ها غذا درست می کنم خودم ناخونک نمی زنم

۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

باید عادت خوردن های بدون برنامه رو اصلاح کنم و همیشه بر اساس میل و نیاز خودم غذا بخورم.

باید عادت ناخونک زدن به مواد غذایی موقع درست کردن غذا برای بچه ها رو اصلاح کنم.

باید عادت غذا خوردن در محدوده ساعت های مشخص رو اصلاح کنم.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

هر زمان دیدگاه های این جلسه به ۲۰۰ عدد برسد جلسه بعد بارگزاری خواهد شد.

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.37 از 51 رای

https://tanasobefekri.net/?p=45198
205 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مریم رمضاني
      1403/07/02 11:20
      مدت عضویت: 1414 روز
      امتیاز کاربر: 14860 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 495 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 

      من هر شب تجسم شبانه رو انجام میدم و معمولا با همون افکار خوابم میبره و البته بعضی از شبها هم در عین حالی که دارم تجسم میکنم چون افکار شلوغی دارم دیرتر خوابم میبره ولی میدونم وقتی این کارو ادامه بدم همه چیز اوکی میشه و با فکر لاغری خوابیدن برام عادت میشه و در طولانی مدت یاد میگیرم هر چیزی که در طول روز گذشته ،دیگه تموم شده و من موقع خواب باید به چیزای که دوست دارم تجربه کنم فکر کنم 

      حالا ما میخوایم از این به بعد روی منطق ذهنیمون کار کنیم ،منطقی که یه عمر به ما گفته چاق شدن مثل آب خوردنه ولی لاغر شدن سخته،تو نمیتونی لاغر بشی،تو پرخوری، تو نمیتونی مثل لاغری رفتار کنی،…

      مل میتونیم این موضوع رو هم به عادت خودمون تبدیل کنیم هر روز ،چند تا سوال از خودمون بپرسیم و جوابها رو بنويسيم و اینکار میشه توجه کردن به اون چیزی که میخوایم :

      من دو روزه که صبحها این سوالات رو مینویسم و جواب میدم 

      سوال اول:متناسب بودن چه حسی داره؟

      متناسب بودن حس خوشبختی و رضایت داره،من وقتی متناسب بشم احساس توانمندی میکنم ،من وقتی متناسب بشم احساس جوانی و سلامتی و شادابی میکنم و مشتاق میشم بهتر زندگی کنم و به خواسته های بیشتری در زندگیم برسم 

      سوال دوم :از چه تغیراتی در جسم خودت لذت میبری ؟از اینکه کمرم باریک و استخونی شده لذت میبرم ،از اینکه شکمم صاف شده و میتونم کمربند ببندم لذت میبرم ،از اینکه پاهام خیلی لاغر شده غرق در شادی میشم ،از اینکه اندامم مثل تصویر روی گوشیم شده احساس خوبی رو تجربه میکنم 

      سوال سوم:چه بازخوردی از اطرافیانت میگیری؟

      یکی از نزدیکانم که خیاطی بهم میگه چقدر خوش اندام شدی اندازه هات مثل اندازه های مانکن شده واقعا آدم لذت میبره برات لباس بدوزه 

      بچه‌ های سایت و استاد عزیز بهم تبریک میگن و کلی تشویقم میکنن

      مادرم میگه خوش به حالت چقدر لاغر شدی سبک پا شدی آفرین به پشتکارت 

      سوال چهارم:چه تغییری در رفتار و افکارت شکل گرفته ؟دیگه به لاغری و چاقی و غذا ها و خوردنهام فکر نمی‌کنم، احساس آزادی نمیکنم، هر وقت گرسنه ام شد میخورم و هر وقت سیر شدم دیگه ادامه نمیدم حتی اگه لقمه رو برده باشم سمت دهنم میزارمش زمین و رهاش میکنم و اصلا برام مهم نیست که غذا هدر بره یا دور ریخته بشه 

      نصف شب که بیدار میشم فقط آب میخورم و حتی اگه بهترین خوراکی ها رو داشته باشیم بهش فکر هم نمیکنم چه برسه بخوام بخورم.

      تمایلی به خوردنهای اضافی و یا تنقلات ندارم 

      سوال پنجم:چه کاری میتونم انجام بدم که به خودم کمک کنم ؟

      میتونم هر جا که افکار چاقی اومد همونجا متوقف کنم ،میتونم وقتی خواستم تنقلات بخورم فکر کنم و اگه واقعا گرسنه نبودم نخورم 

      میتونم نصف شب که بیدار شدم به جتی خوردن میوه یا شیر آب بخورم 

      میتونم غذاهای نونی رو بدون نون هم امتحان کنم و بعد از سیر شدن دیگه رهاش کنم 

      من از جواب دادن به سوالات حس خوبی گرفتم و دوست دارم اینکارو ادامه بدم 

      استاد عزیز بینهایت سپاسگزارم 

      خدای مهربانم بینهایت سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم رمضاني
      1403/07/05 11:55
      مدت عضویت: 1414 روز
      امتیاز کاربر: 14860 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 436 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 

      دلم میخواست امروز دوباره بیام و اینجا بنویسم 

      نمیدونم دقیقا چی میخوام بنویسم ولی به این حسم اطمینان کردم و اومدم 

      چقدر این سوالات حس منو عالی کرده 

      هر روز که از خودم میپرسم وقتی متناسب بشی چه حسی داری ؟انگار یه سوال جدیده ،با کلی ذوق و شوق اون حس میاد بالا ،بله متناسب شدن حس رهایی و آزادی داره برام از تمام افکار منفی چاقی ،از تمام افکار ناتوانی،چقدر به خودم خدای خودم مطمئن تر میشم ،چقدر احساس رضایت از بودنم میکنم 

      چقدر خوشحالم ،میدونم که این حس درونیه و من ربطش میدم به ظاهرم ،عاشق این حس هستم که نمیتونم بیانش کنم ،واقعا چقدر سخته که احساس به این وسعت رو بخوای تو چند تا کلمه که بلدی بگنجونی، قبلا که به این سوالات جواب میدادم فقط کلمات بودن انگار یه جور ادا درآوردن بود ولی همین ادا درآوردن الان تبدیل شده به یه احساس وسیع و جذاب 

      میدونم این احساس چیه ،خداست ،خود خدا چون نمیتونم با کلمات وصفش کنم  

      و به استاد عزیزم تبریک میگم بخاطر این کار سختی که انجام میدن تبدیل اون حس به کلمات و این روانی در ارامش اینو به ما انتقال میدن و این فقط میتونه کار خدا باشه ،خود خدا 

      وقتی به این سوال میرسم که چه تغییری در رفتار و افکارت میبینی؟بازم ذوق میکنم احساس میکنم کلی حرف برای نوشتن دارم انگار بازم همون حجم بی نهایت احساس میاد و میخوان از یه روزنه به اسم کلمات رد بشن ،وقتی کلمات رو مینویسم خیلی متفاوت از قبل نیستن ولی اون حس و درک پشتش خیلی متفاوته :

      افکارم آزاد شده ،دیگه به خوردن و نخوردن فکر نمیکنم،دیگه وقتی چیزی میخورم اون افکار چاقی بالا نمیاد خیلی راحت و سبک هستم ،افکار هول چاقی و لاغری نمی‌چرخه بلکه ایده های الهی هستند و عمل کردن من به اونها و این چیزیه که حس رضایت به من میده 

      چه کاری میتونم بکنم که به خودم کمک کنم؟

      میتونم همیشه وسط آگاهی ها غرق بشم ،میتونم همیشه حرفهای خوب تو مغزم داشته باشم که مرور بشن ،میتونم آرامشم رو حفظ کنم ،میتونم هر روز به احساس خوبم فکر کنم ،میتونم به همزمانی های خداوند ایمان داشته باشم ،میتونم چیزی رو که نیست (لاغری)رو ببینم و مطمئن باشم که میاد ،میتونم احساس خوب تناسب اندام رو در خودم همیشگی تر کنم میتونم رفتارم رو با احساس و افکار لاغری هماهنگ کنم ،من خیلی کارها میتونم انجام بدم که خودمم ازش خبر ندارم ولی اعلام آمادگی کردم که خداجونم هر چی بگی آماده انجام دادنش هستم بدون اینکه قضاوتش کنم 

      مثل همین الان که دریافت کردم که بیام و اینج بنویسم و بلافاصله بدون قضاوت اومدم و نوشتم 

      استاد عزیزم ،خدای مهربانم بینهایت سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 45 از 9 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم