0

جلسه چهارم: برنامه ریزی منطق ذهنی

ذهن ناخودآگاه قدرت تخیل
اندازه متن

به نام خداوند مهربان

یکی از بزرگترین موانع انسان در رسیدن به خواسته ها و آرزوهایش منطق ذهنی اش می باشد.

منطق ذهنی همان شیطان درون می باشد که همواره در تلاش است تا انسان را از حرکت برای رسیدن به آرزوهایش منصرف کند.

منطق ذهنی

منطق ذهنی من با شما و دیگران متفاوت است. هر انسانی بر اساس اطلاعاتی که در طی زندگی روزمره در ذهن خود ذخیره کرده است دارای منطق های ذهنی مختص خودش است.

این طبیعی است که همه ما به دلیل ایرانی بودن، داشتن زبان و فرهنگ یکسان برخی منطق های ذهنی مشترک و مشابه یکدیگر داشته باشیم اما هر فرد به شکل شخصی منطق های ذهنی مختص خودش دارد.

شاید همه افراد چاق این منطق ذهنی مشترک را داشته باشند که لاغر شدن کار سخت و رنج آوری است درصورتی که چاق شدن خیلی راحت و منطقی است.

اما همه افراد چاق درباره اینکه خوردن میوه ها چاق کننده هستند یا خیر نگرش مشابه و یکسان ندارند.

بنابراین در ذهن همه افراد چاق منطق های ذهنی مشترکی وجود داد که همواره به آنها گوشزد می کند: تو لاغر بشو نیستی! به این دلیل تو نمی تونی لاغر بشی! به اون دلیل تو با بقیه فرق داری و لاغر نمیشی.

منطق ذهنی

آنچه درباره لاغر نشدن در ذهن ما همواره در حال مرور شدن است، همان منطق ذهنی است که در واقع مهمترین مانع لاغری می باشد که توجهی به آن نمیشود.

بنابراین برای این منظور که موانع ذهنی خود در راه رسیدن به تناسب اندام مورد نظر را کاهش دهیم لازم است که همزمان با ایجاد تصاویر ذهنی متناسب در ذهن ناخودآگاه، فرمول های ذهنی لاغر شدن در ذهن آگاه خود ایجاد و به این شکل منطق ذهنی لاغر شدن را در ذهن خود ایجاد کنیم.

برای این منظور نیاز است از طریق پاسخ دادن به پرسش های تکراری این فرمول را در ذهن منطقی خود ایجاد کنیم.

برنامه ریزی منطق ذهنی

فایل صوتی را با دقت گوش کنید.

سوالات مربوط به برنامه ریزی منطق ذهنی

۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

تمرین

۱- پیشنهاد می شود ابتدای روز به سوالات مطرح شده در بخش نظرات پاسخ دهید. انجام این تمرین در هر ساعتی از روز تاثیرگذار می باشد.

۲- برای سهولت در انجام کار سوالات را در بخش نظرات کپی کنید و سپس به هر سوال پاسخ دهید.

۳- می توانید در گوشی همراه خود سوالات را در بخش نوت گوشی ایجاد کرده و هر روز به آنها جواب دهید.

۴- برای ایجاد انگیزه و اشتیاق بیشتر هر روز که به سوالات جواب می دهید تعداد روزهایی که این کار را انجام داده اید ذکر کنید (روز ۱، روز ۲، روز ۳، …) و سعی کنید شمارش روزها را تا روز ۳۰ و سپس تا روز ۶۰ و به همین ترتیب ادامه دهید.

نمونه تمرین خودم

روز ۹:

۱- متناسب بودن چه حسی داره؟

متناسب بودن حس آزادی و رهایی از افکار مربوط به چاقی و خوردن داره.

متناسب بودن حس قدرتمندی و مسلط بودن بر زندگی بهم میده.

متناسب بودن حس شادابی و سرزندگی بهم میده

۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

از اینکه شکمم صاف و جمع و جور شده لذت می برم.

از اینکه قسمت سینه و سرشانه ها خوش فرم شدن خیلی لذت می برم.

از اینکه دارم عادت های غذایی رو به شکلی که حس آزادی و رهایی بهم بده اصلاح می کنم حس خوبی دارم.

۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

همسرم از دیدن تناسب اندام من خیلی لذت می بره و بهم تبریک گفت.

دوستانم از دیدن اندام جدید من تعجب کردند و بهم تبریک گفتند.

بچه های سایت از اینکه اندام من بهتر از قبل و تناسب اندام من ایده آل تر شده بهم تبریک گغتن و انگیزه می گیرن که با این مسیر رو ادامه بدن.

۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

می بینم که میلم به خوردن هله هوله کمتر شده و دیگه تمایلی به خوردن ندارم.

می بینم که ریزه خواری هام کمتر شده و دیگه راه به راه در ذهنم مرور نمیشه که یه چیزی بخورم.

می بینم که وقتی دارم برای بچه ها غذا درست می کنم خودم ناخونک نمی زنم

۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

باید عادت خوردن های بدون برنامه رو اصلاح کنم و همیشه بر اساس میل و نیاز خودم غذا بخورم.

باید عادت ناخونک زدن به مواد غذایی موقع درست کردن غذا برای بچه ها رو اصلاح کنم.

باید عادت غذا خوردن در محدوده ساعت های مشخص رو اصلاح کنم.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

هر زمان دیدگاه های این جلسه به ۲۰۰ عدد برسد جلسه بعد بارگزاری خواهد شد.

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.37 از 51 رای

https://tanasobefekri.net/?p=45198
205 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فهيمه
      1403/07/04 06:31
      مدت عضویت: 580 روز
      امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 737 کلمه

      به نام خداي زيبايي ها

      سلامي گرم خدمت استاد عطار روشن و بقيه اعضاء

      من ياد گرفتم براي اينكه يك باور جديد براي خودم بسازم كه ذهنم مقاومت كمتري داشته باشه باهاش…اون باور رو به خدا نزديك كنم..چون من كاملا خدا رو قبول دارم به عنوان يك انرژي كه در تمام اين جهان و كهكشان جاري هست..

      براي خودم منطق هايي آوردم كه افراد متناسب به دلايل مختلف به خدا نزديكتر هستن

      افراد متناسب به خدا نزديكتر هستند چون اصراف نمي كنن…به اندازه ميخورن و به اندازه مي آشامند …در كل چون اونها به كمبود اعتقاد ندارن كه زياد بخرن و انبار كنن پس به خدا نزديكترن

      افراد متناسب به خدا نزديكترند چون اين بدن كه معبد خداوند هست را تميز و پاكيزه و متناسب نگه ميدارن و دلايل متعدد ديگه اي كه براي خودم آوردم.

      وقتي به تناسب اندام صد درصد برسم ايمانم به خدا و خودم خيلي بيشتر ميشه …ميپذيرم كه تمام كارهاي جهان هستي بايد راحت انجام بشه …به اين باور ميرسم كه اگر دارم براي كاري تقلا ميكنم ، در مسير اشتباهي هستم …و همه اش به خودم ميگم همونطور كه متناسب شدنم انقدر راحت شد بقيه كارامم بايد راحت تر بشه ..چون اون سد رو من تونستم بشگنم…كلا يه آدمي ميشم كه كسي جلو دار من نخواهد بود …دارم ميبينم روزي رو كه كارهايي كه در يكسال انجام ميدادم در يك ماه انجام خواهد شد به دليل انگيزه و شور و شوقم.

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      حس متناسب شدن براي من مثل تولد دوباره ست…مثل گذشتن از پلي كه تا به حال فكر ميكردم ديوار ه و قابل رد شدن نيستم ازش…حس متناسب بودن حس داِم قند توي دلم آب كردنه…حس متناسب بودن حس آزادي براي دستيابي به بقيه آرزو هامه

      حس شيرينه شدن . ماندن در اين حس

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      از اينكه بازوهام و رانهام متناسب هستند لذت ميبرم …از اينكه ديگه شوميزهامو سايز خودم ميگيرم نه يه سايز بزرگتر به خاطر بازوهام حس رهايي و شادي دارم

      از اينكه ديگه ميتونم پيراهن و دامن بپوشم چون پاهام ظريف هستن حس شيرين دختر بچه اي رو دارم كه پيرهن گادار صورتيش رو پوشيده عروسكشم زير بغلش داره بي خيال وسط چمن ها ميدوه 

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      همه منو با تعجب نگاه ميكنن و ميگن به ما هم بگو چيكار كردي..همسرم ميگه ديگه همينقدري بمون خيلي خوب شدي…برادرم خيلي متناسب بودن رو دوست داره و همه اش ميگه آبجي خيلي خوب شدي دمت گرم…خواهرم ميگه فهيم خواهر به منم بگو چيكار كردي خوب ..

      و كلا اطافيانم خيلي منو تحسين ميكنن كلا اطرافيانم خيلي آدم هاي نايسي هستن و هميشه تحسينم ميكنن در همه چيز

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      من وقتي سير هستم اصلا ديگه نميتونم به غذا فكر كنم قبلا اصلا اينطور نبودم به محض اينكه مثلا ناهار ميخورديم در فكر شام بودم ولي الان بعد از غذا حالم بد ميشه به غذا فكر ميكنم

      الان هميشه توي ظرفم غذا زياد مياد و ديگه نميتونم بقيه شو بخورم و اصلا اصراري هم نميكنم كه همسرم باقيمانده اش رو بخوره اين باور كه بدن ما آشغالي نيست حتي براي همسرم هم به كار ميره 

      حواسم هست 80% يخچال خالي بشه بعد برم خريد

      هميشه از هر چيزي چند مدل ميخريدم مثلا چند مدل سبزيجات كاهو ، سبزي خوردن يا ماست و ترشي..ولي الان سعي ميكنم يه مدل يا دو مدل بخرم …قبلا هر مدلي داشتيم مي آوردم سر ميز …الان يه مدل سالاد يا سبزي يا ماست كنار غذا ميارم…و اينها رو ادا در نمي آرم واقعا اين اتفاقات افتاده.

      منظورم اينه به خودم فشار نميارم كه اينطوري رفتار كنم ، به لايف استايل من داره تبديل ميشه خدارو شكر

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      در مورد بعضي خوراكي ها نياز دارم ذهنم را بيشتر تربيت كنم …بعضي خوراكي ها در ليست لازم به اصلاح من هستن…مثلا خوراكي هايي كه مدت هاست نخوردم…درباره خوراكي هايي كه بيشتر در دسترسم هست اينطوري نيستم ولي امروز كنوفه درست كرده بودم احساس ميكنم سير بودم ولي چون بيش از يكسال بود كه نخورده بودم با وجود سير بودنم خوردم.

      هنوز نون دوست دارم ميدونم نبايد قطعش كنم ولي دوست دارم يه ديسيپليني رو براش در نظر بگيرم و اونو پيش ببرم مثلا دوست متناسبم ميدونه كه صبحانه چند تا اسلايس نون تست ميخوره حتي ميدونه همسرش چند تا اسلايس ميخوره و اين يعني ديسيپلين در خوردن…ولي من با هر مدل صبحانه خاصي تعداد اسلايس هاي نونم متفاوته …مثلا با چايي شيرين و پنير شايد چند تا تيكه سنگك بخورم..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/07/04 23:58
      مدت عضویت: 580 روز
      امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 324 کلمه

      به نام خداي هدايتگرم

      سلام به استاد عطار روشن عزيز و بقيه اعضاء

      روز سوم (روز اول رو در دفترم نوشتم و نشد كه اينجا وارد كنم)

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      متناسب بودن براي من همه چيه …حس غير قابل وصف متناسب شدن رو هيچ لاغري نميتونه حس كنه ولي من دارم حسش ميكنم …حس متناسب شدن حس شادابي و جواني براي من داره …حس اينكه شد …تونستم…

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      از اينكه حلقه ام به انگشتم گشاد تر شده خوشحالم …از اينكه بند ساعتم توي دستم آزاد شده خوشحالم …از اينكه غب غبم صاف شده خوشحالم…از اينكه موهاي سرم داره نرم تر مشه خوشحالم

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      دختر همسايه مون هر وقت من رو توي حياط ميبينه ميگه فهيمه وزن كم كردي …ميگم آره ..ميگه خيلي تغيير كردي آفرين…يه همسايه ديگه مون كه اضافه ورن داره هميشه به من ميگه وزنت كم شده ؟ ميگم چطور؟ ميگه مشخصه خوب…چيكار ميكني به منم بگو…

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      مهم ترينش اينه كه موقع غذا خوردن ديگه نمي ترسم …از هيچي نميترسم …نه از شيريني جات …نه از برنج …نه از پفك و چيپس…نكته جالبش اينه كه با وجود اينكه ديگه در اسارت فكري نيستم …بدون كنترل نميخورم …مثلا من قبلا خيلي پفك دوست داشتم هنوزم دوست دارم ..ولي ميريم فروشگاه اصلا نميرم سمتش كه بخرمش…يه صدايي توي گوشم ميگه آخه اونقدرا هم خوشمزه نيستن ديگه …نميدونم اين صدا ، صداي باورهاي جديد هست يا چي؟

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      بايد بيشتر دوستم كه الگوم هست رو در ذهنم مرور كنم …خيلي زياد ميخوام ديسيپلين رو در خوردنم ايجاد كنم…فارق از اينكه توي هتل هستم و صبحانه رايگان باشه من ياد گرفته باشم به اندازه اي كه متناسب باشم بخورم…فارق از اينكه توي پرواز 16 ساعته تا ايران هي خوراكي ميارن …من فقط زماني كه گرسنه هستم بخورم

      اينا براي من ديسيپلينه كه ميخوام جزيي از شخصيتم بشه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 17 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/07/05 11:09
      مدت عضویت: 580 روز
      امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 240 کلمه

      به نام خدای هدایتگرم

      سلام به استاد عزیز و بقیه اعضاء

      اتفاقات جالبی داره برام‌میوفته .ما معمولا دو وعده غذا میخوریم صبح و شب 

      شب که منظورم‌۴:۳۰ عصر که همسرم میاد خونه میشه وعده شام برای ما.امروز متوجه شدم خیلی از چیزهایی که من برای خودم میخریدم و مورد علاقه خودم بود چند روز هست همینطوری مونده توی یخچال و خورده نمیشه …همسرم رفت سر یخچال گفت چرا فلان چیز و فلان چیزارو نمیخوری خراب میشه ها….من بهش گفتم نمیدونم چرا وقت نمیشه بخورم

      بعد به خودم گفت نه موضوع وقت نیست 

      موضوع اینه که دیگه اون پیام های قبلی کمتر صادر میشه 

      ولی من هنوز طبق عادت یه چیزایی رو میخرم و فکر می‌کنم میتونم بخورمشون

      امشبم رفتیم بیرون دور بزنیم و یکی دو تا مغازه رفتیم

      چند بار میخواستم شیر بردارم باز یادم افتاد شیر بادوم و نارگیل داریم توی یخچال که من نخوردمشون 

      واسه همین نخریدم شیر رو

      خلاصه باید جدی تر حواسم به خرید هام باشه 

      اینجوری پیش بره همه چی میمونه خراب میشه باید بریزم دور

      همیشه دوست داشتم قهوه درست کنم خامه غلیظ مخصوص قهوه توش بریزم ..میخوردم ولی با ترس..

      امروز دیدم اون خامه غلیظ که سه هفته پیش برای قهوه خریده بودم خراب شده

      .

      من میزاشتم خامه خراب بشه!!!!؟

      .

      امشبم شام کم خوردم رفته بودیم بیرون گرسنه ام بود 

      به همسرم‌گفتم وااا چرا گرسنه پس ما که شان خوردیم 

      بعد یادم افتاد من کمتر از همسرم شام خوردم 

      و از صبح هم کلا زیاد چیزی نخورده بودم

      این بود تغییراتی که امروز همشون رو متوجه شدم 

      استاد عزیز سپاس از شما  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 32 از 7 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/07/05 22:26
      مدت عضویت: 580 روز
      امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 837 کلمه

      به نام خداي هدايتگرم 

      سلامي گرم خدمت استاد عطار روشن گرامي و بقيه عزيزان

      ۱– متناسب بودن چه حسی داره؟

      متناسب شدن براي من حس خوشحالي بي پايان رو داره .متناسب شدن براي من حكم سوخت جت رو داره كه ميتونم با سرعت برم براي محقق كردن آرزوهاي ديگه ام…متناسب شدن خنده رو براي هميشه روي لبم مياره…متناسب شدن اين حس رو داره كه هميشه ميرم توي كمدم و هميشه تمام لباسام يه سايز ثابت هستن…متناسب شدن اين حس رو داره كه الگو ميشم براي اون چند نفر محدودي كه اطرافم هستن و وزنشون زياد هست…متناسب شدن براي من حس موفقيت رو داره بعد از بيست سال …متناسب شدن رهايي از زندان چاقي رو داره…متناسب شدن من رو به خدا نزديكتر ميكنه …متناسب شدن من رو راحت ميبره توي فروشگاههاي لاگجري براي خريد…چون اونا سايزهاشون براي خانمهاي ريزه ميزه ست…متناسب شدن به من حس لياقت ميده…متناسب شدن به من حس برنده شدن در تغيير افكارم رو ميده…متناسب شدن لاگجري بودن رو برام معنا ميكنه…متناسب شدن ميگه فراي همه رژيم ها يه روشي هم هست كه با طبيعت ما سازگاره و اونم لاغري با ذهن هست…

      ۲- از چه تغییراتی در جسم خودت لذت می بری؟

      از اينكه صبح شد و فكر كردم خيلي گرسنه هستم 4 تا نون تست كردم و ديدم سه تاش رو تونستم بخورم و اين خيلي برام لذت بخش بود

      بعد از غذا خوردن به قدري نميتونم به غذاها نگاه كنم كه سعي ميكنم سريع هر چي خوراكي هست رو از جلوي چشم جمع كنم و اين حس براي من انقدرررر ارزشمنده كه با دنيا عوضش نميكنم

      براي يه غذايي يه دونه ماهيچه گوسفند نياز داشتم…ديشب به فروشگاهي رفتيم كه بسته بندي ماهيچه ها دو تايي بود و من از اينكه داشتم يه دونه اضافه ميخريم حس خوبي نداشتم…اين حس باور به فراواني را دارم به وضوح در خودم حس ميكنم و اين براي من يك دستاورد هست كه دارم 4 ساله براش تلاش ميكنم كه باور فراواني رو به وضوح شاهد باشم در رفتار خودم…در جهان زياد ميديدم و تحسين ميكردم ولي اينكه در رفتارم شاهدش هستم براي من خيلي دستاورد بزرگيه…

      ۳- چه بازخوردی از اطرافیانت دریافت کردی؟

      از اونجايي كه خانواده من نزديكم نيستن زياد در اين باره چيزي نميتونم بگم…فعلا خودم ارتش يه تنه هستم براي خودم و هر روز خودم رو تحسين ميكنم از چربي هاي اضافه بدنم تشكر ميكنم كه سالها بودن كه من رو در شرايط بقا نگه دارن و بهشون ميگم من در امنيت هستم ميتونيد رها بشيد در طبيعت ديگه زنداني افكار من نيستيد…اين پيشرفت خودم رو كه ميتونم بدون لباس جلوي آينه خودم رو ببينم بدون اينكه خودم رو سرزنش كنم برام خيلي حس خوبيه 

      ۴- چه تغییری در افکار و رفتار جدید خودت مشاهده‌ میکنی؟

      آرامشم خيلي زياد شده..خوابم عميق شده…قبلا نميتونستم سمت قلبم بخوابم و نفسم ميگرفت ولي انجام اين تمرينات و آرامشي كه بهم داده و سپاسگذاري هام براي داشته هام باعث شده راحت به سمت قلبم ميخوابم 

      اين سلامتي برام خيلي ارزشمنده

      هيچ عجله اي براي متناسب تر شدن ندارم

      ديروز يه الهامي بهم شد كه ميگمش

      يكي از دوستامون يه نوه دارن اولين نوه شونه و هميشه خيلي درباره اش به ما ميگن و ذوق ميكنن منم بچه ها رو خيلي دوست دارم براي من حكم فرشته رو دارن…اين نوه دوستمون تقريبا دوساله هست…

      تازه گيا ياد گرفته جملات رو كامل ميگه …مثلا بهش ميگي انار دوست داري؟ به جاي ما كه ميگيم بله يا نه …اين بچه ميگه بله انار دوست دارم….همه چيز رو كامل ميگه

      بهم الهام شد كه ، لاغري با ذهن هم براي من دقيقا همين حكم رو داره بايد صبر داشته باشم چه يه سال چه دوسال ولي بيش از اون نخواهد بود …اين بچه تا قبل از اينكه جمله كامل ياد بگيره كلمات رو تك تك ميگفت..مثل ما كه الان تك تك داريم تغيراتي در رفتار و كردار خودمون حس ميكنيم ولي هنوز به تناسب نرسيديم يا شايدم اصلا يه كيلو هم كم نكرديم….ولي مثل اون بچه كه در طي دوسال داشت نرون هاي عصبي جديد از سخن گفتن در مغزش ايجاد ميشد براي ما هم دقيقا همين اتفاق داره ميوفته و نرون هاي جديد داره شكل ميگيره كه ما تغييراتي در خودمون حس ميكنيم و مياييم اينجا مينويسيم…و اين براي من يك پيغام بزرگ از طرف خدا بود ديروز، كه با اين الهام بهم گفت مسيرت درسته و بايد فقط ادامه بدي

      استاد توي گام 23 از صد گام تا لاغري كامل توضيح دادن كه فقط در مسير بمونيد فقط استمرار داشته باشيد.

      به سهم خودم از استاد عطار روشن خيلي سپاسگذارم كه خالصانه در همون گام 23 داره با قلبش به ما ميگه كه فقط در مسير بمونيد و نا اميد نشيد…

      ۵- چه اصلاحاتی در جهت بهبود روند متناسب شدن خودت می تونی ایجاد کنی؟

      بايد تعداد خوراكي ها رو كمتر كنم …لازم نيست هم زمان چند نوع ميوه داشته باشم 

      لازم نيست هم زمان همه حبوبات ها رو داشته باشم …البته اين عادت رو خيلي وقته حذف كردم ولي جاي بهتر شدن داره

      لازم نيست همه مدل ماكاروني داشته باشم

      لازم هست بيشتر آب بنوشم 

      لازم هست با آرامش بيشتري غذا بخورم

      لازم هست نفس هاي عميق بيشتري بكشم آرامشم رو بيشتر ميكنه و هيجانات من رو در برخورد با مواد غذايي كمتر ميكنه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/07/06 01:34
      مدت عضویت: 580 روز
      امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 233 کلمه

      سلام و درود لیلا جانم 

      بله اولش سخته که بخواهیم بر اساس عادت های قدیم پیش بریم 

      ولی اگر مثل من آنقدر خوش شانس باشی که یک فرد متناسب رو اطرافت داشته باشی و باهاش مسافرت هم بری

      کاملا درسهای استاد برات راحت هضم‌ میشه 

      چون ما باید یاد بگیریم مثل افراد متناسب رفتار کنیم

      با آموزش ها کار برامون راحت میشه خدارو شکر

      اگر دوستی یا فامیلی داری که متناسب هست بیشتر باهاش ارتباط بگیر 

      این روش به من خیلی کمک کرده تا آموزش ها رو راحت تر بپذیرم و منطق ذهنم بپذیره

      من با همین دوست متناسب که بیرون میرم یا مسافرت،انگار رفتم یه دوره آموزشی تمام رفتارش رو زیر نظر دارم جالبه که شوهرش هم متناسب هست و این دو نفر آموزش ها رو دارن عملی به من نشون میدن

      میریم مسافرت ،صب واسه صبحانه میریم ،این دوست من آنقدر آروم میخوره که اصلا وقت نمیشه بخواد همه رو تست کنه 

      همون اول هم اعلام میکنه چی قراره بخوره یه روز میگه من امروز فقط تخم مرغ میخورم با کروسان و قهوه 

      قهوه اش رو حتما شیرین میکنه خامه هم میزنه توش

      بعد که ما داریم چیزای دیگه میخوریم و من بهش میگم فلان چیز رو هم تست کن ،خوشمزه ست 

      میگه نه نمیخوام مزه دهنم عوض بشه

      نکته اش میدونی چیه 

      اینکه باید فرمان بدیم به ذهن که چی می‌خواهیم 

      همون اول بگیم فقط میخواهیم فلان چیزو برای امروز بخوریم 

      فردا چیزهای دیگه رو تست میکنم 

      اونوقت دیگه ذهنت اذیتت نمیکنه

      .

      خیلی بهت خوش بگذره ،

      تناسب همراهت باد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/07/05 21:56
      مدت عضویت: 580 روز
      امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 46 کلمه

      سلام و درود آسيه جانم

      چقدر عالي نوشتي اشگ من در اومد انگار از زبان من ميگفتي چقدر جوابت به سوال 3 عالي بود …منم با خواهر زاده ام خيلي حال ميكنم گرچه ازش خيلي دورم 

      دوست دارم هر روز متنت رو بخونم انقدر كه تاثير گذار بود

       مرسي

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/07/04 05:02
      مدت عضویت: 580 روز
      امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 24 کلمه

      سلام شهربانو جان چقدر خوب نوشتي

      از زبان اقوام و خانواده ات نوشتي ايده جالبي بود

      همچنين پاسخ به سوال آخر هم خيلي خلاقانه بود

      موفق باشي

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/07/03 10:09
      مدت عضویت: 580 روز
      امتیاز کاربر: 8810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 68 کلمه

      سلام و درود ليلا جان

      من اين فايل نكات طلايي 1 رو دو بار گوش دادم با اينكه فايل نسبتا طولاني هست ولي انقدر مطالبش فوق العاده ست كه ارزش داره هر چند بار گوش بديم…ديدم شما هم بهش اشاره كردي گفتم نظر خودمم بگم كه بچه از كنار اين فايل ارزشمند به راحتي نگذرن …تمام فايل هاي استاد ارزشمند هستن من هر كدومو چند بار گوش ميدم

      موفق باشي

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم